مشاهده نسخه کامل
: زنان در جنبش مشروطه . ./
بانو . ./
19-12-2013, 20:03
.
زنان در جنبش مشروطه . ./
حاکميت سياسي قاجاريه در تاريخ ايران، آغاز دوران جديدي بود که با مشخصههاي خاص خود از ساير ادوار سياسي مجزا ميشود.
وضعيت زنان نيز در اين دوران با تأثيرپذيري از وضعيت حاکم بر جامعه تعريف ميشود. در اين شرايط سياسي، اجتماعي، زندگي زنان تا حدود زيادي محدود شده بود. با وجود اين، آنان در برخي فعاليتهاي اجتماعي، مانند تفريحات دستهجمعي (در جمع زنان)، امور خيريه، گردهمآييها و مراسم مذهبي، دخالت و مديريت مستقيم در اداره منزل و تربيت فرزندان و در موارد معدودي نيز امور اقتصادي مانند اداره امور زمينهاي کشاورزي يا توليدات صنايع دستي شرکت ميجستند. 1 ضمن آنکه آنان در صحنه سياست حضوري پنهان داشتند. به اين ترتيب که به عنوان مادر، خواهر يا همسران شاه، با نفوذ بر وي بهطور غيرمستقيم و به صورت واسطه قدرت بر برخي تصميمات شاهانه اعمال نفوذ ميکردند. 2 به اين ترتيب، زنان در جامعه ايراني نيروي بالقوه و پنهاني بودند. که مهارتهاي اجتماعي و فرهنگي را در سطحي محدود به دست آوردند. اما به دليل نبودن شرايط اجتماعي و سياسي مناسب نميتوانستند جايگاه مناسب خود را در اجتماع بدست آورند.
گسترش نسبي تحصيلات ابتدايي در جامعه عهد قاجار و انتشار روزنامهها، سطح آگاهي اجتماعي را نسبت به گذشته ارتقاء داد و مردم به بسياري از مسائل سياسي و فرهنگي آگاهي يافتند و در مورد اتفاقات مختلف، حساسيتهايي را نشان دادند. از سوي ديگر، عموم مردم با طبقه روحانيان پيوند عميقي داشتند و روحانيان، بسياري از مشکلات اجتماعي را حل ميکردند. آنان در خطابههاي مذهبي، اخبار و اطلاعات سياسي را به مردم ميرساندند و در حرکتهاي جمعي، رهبري اعتراضات سياسي مردم را برعهده ميگرفتند. زنان نيز به دليل حضور در اين جلسات، تحت تأثير اين ارتباطات قرار ميگرفتند. برجستهترين اين حرکتها، جنبش تنباکو بود که در مقابل امتياز واگذاري دخانيات به شخصي انگليسي در دوره ناصرالدينشاه صورت گرفت. 3 در پي مخالفت روحانيون و فتواي ميرزا حسن شيرازي مبني بر منع استعمال توتون و تنباکو، اعتراضات به حدي گسترده شد که به زنان حرم شاه نيز سرايت کرد. آنان نيز در اعتراض به شاه و قرارداد تنباکو، تمامي قليانها را در حرم شاهي شکستند. 4
گسترش مخالفتها سبب شد که ناصرالدينشاه به ميرزا حسن آشتياني دستور دهد که يا در انظار مردم قليان بکشد و يا از تهران خارج شود. 5 بنابراين، ميرزا تصميم به ترک تهران گرفت. اين خبر موج عظيمي از جمعيت را به خيابانها کشاند که بخش عظيمي از آن را زنان تشکيل ميدادند. اين حرکت تا آنجا ادامه يافت که منجر به درگيري مردم و نيروهاي شاهي و لغو حکم تبعيد ميرزاي شيرازي شد. در ديگر شهرهاي ايران نيز مخالفتهاي گستردهاي از سوي مردم صورت گرفت. برجستهترين آنها قيام زينب پاشا در تبريز بود که با رهبري گروهي از زنان، بازار را به تعطيلي کشانيد. به دنبال تظاهرات و درگيريهاي مردم، قرارداد تنباکو از طرف دولت ايران لغو شد و براي اولين بار، نظر مردم در مقابل نظر حکومت به پيروزي رسيد و توسط دولتيان اجرا شد. علاوه بر شورش مزبور، زنان در بحرانهاي کمبود نان که در عهد قاجار وجود داشت، به تظاهرات و اعتراض دست ميزدند. تظاهرات زنان تبريز در غائله نان حکايت از حضور ايشان در صحنههاي مختلف دارد. 6
در دوران سلطنت مظفرالدينشاه و آغاز نغمههاي مخالفت با استبداد، علما به عنوان اعتراض به سياستهاي شاه و درباريان در مسجدشاه بست نشستند که زنان نيز حمايت گستردهاي را از اين حرکت به عمل آوردند. 7 با مقاومت حکومت در برابر اين اعتراض، بستنشينان به زيارتگاه حضرت عبدالعظيم رفتند. در آنجا زنان وظيفه محافظت از بستنشينان را در مقابل نيروهاي دولتي برعهده داشتند. 8 در اين ماجرا، برخي زنان دستگير و زنداني شدند. 9
حرکت و حمايت زنان در مهاجرت عظمي نيز ادامه يافت. در هنگام مهاجرت روحانيون به قم، در ميان جمعيت زني ديده ميشد که مقنعه خود را بر سر چوب کرده، فرياد ميکشيد که از اين به بعد، عقد دختران مسلمان را بايد مسيو نوز بلژيکي ببندد. 10 پس از صدور فرمان مشروطيت از سوي مظفرالدينشاه، نخستين دغدغه مردم و انقلابيون، تدوين قانون اساسي بود. زنان نيز در اين بحبوحه به مجلس رفتند و خواستار تکميل قانون اساسي از نمايندگان خود شدند. 11 به سلطنت رسيدن محمدعلي شاه و آغاز مخالفتهاي وي با مشروطهخواهي، بار ديگر مبارزات مردمي را گستردهتر ساخت. زنان در طول اين مبارزات، حتي از نثار جان خود نيز نميهراسيدند. برخي از آنان با پوشيدن لباس مردانه در صحنههاي جنگ حضور مييافتند و تنها پس از کشته شدن آنها مشخص ميشد که زن بودهاند. 12
در دوره اول مجلس شوراي ملي، نمايندگان مجلس براي رفع بحرانهاي مالي دولت تصميم گرفتند که از يک دولت خارجي مبالغي استقراض شود. زنان نسبت به اين مسئله بيتفاوت نماندند و با اهداي طلا و جواهرات شخصي خود، سرمايهاي تهيه کردند تا از قرض خارجي جلوگيري شود. 13 علاوه بر اين، زماني که دولت روسيه در اعتراض به حضور مورگان شوستر امريکايي در ايران در سمت مستشار امور ماليه، اولتيماتومي 48 ساعته را به دولت ايران داد تا شوستر را از ايران اخراج کنند، زنان به مجلس رفتند و ضمن دريدن نقابهاي خود، تهديد کردند که در صورت تسليم در مقابل روسيه، فرزندان و شوهران و خودشان را خواهند کشت. اين امر در نمايندگان مجلس مؤثر افتاد و آنان را مجبور به ايستادگي در مقابل روسيه کرد. 14
مهمترين ويژگي بارز انقلاب مشروطه، آن بود که زن و مرد ايراني پس از سالها استبداد و اختناق همراه يکديگر وارد صحنه تصميمات سياسي شدند. اگرچه زنان، تصميمگيرنده نبودند، ولي در تصميمات سياسي گردانندگان اصلي، سهم چشمگيري داشتند.
در طول دوران استبداد، اگرچه ظلم مضاعف بر پيکر تمام اجتماع وارد ميشد، ولي زنان در محيط بسيار محدودتري ميزيستند. اما جنبش مشروطه، مفاهيم عدالتخواهي را در حيطه يک جنسيت خاص مطرح نکرد. حضور زنان نيز در صحنههاي انقلاب به دليل شرايط ظلم و استبداد در سطح تمام جامعه بود. در اطلاعيهاي به تاريخ ربيعالثاني سال 1327ﻫ . ق خطاب به محمدعليشاه، زن و مرد ايراني به عنوان ملت مشروطهخواه معرفي شده بودند. 15 اما با وجود کوششها و مبارزات فراوان زنان، آنان در نظامنامه انتخابات که در سال 1324ﻫ . ق تدوين شد، از حق انتخاب محروم شدند. 16
اما بيترديد، همين حضور زنان در صحنههاي انقلاب، سبب شد که نخستين رويکردهاي آنان به فعاليتهاي اجتماعي هدفدار و سازماندهي شده، شکل بگيرد. هرچند که اين فعاليتها با گذشت زمان و تداخل عوامل مختلف سياسي، اجتماعي از اساس انديشههاي خود دور شدند، ولي در آغاز شکلگيري، انقلاب مشروطه و تداوم آن، نيروهاي نهفته و مؤثري بروز نمودند.
___________________________
1. بشري دلريش. زن در دوره قاجار. تهران، حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي، 1375، چاپ اول. صص 68-88 .
2. مهديقليخان هدايت. خاطرات و خطرات. تهران، زوار، 1344. چاپ دوم. ص 65 .
3. يحيي دولتآبادي. حيات يحيي. تهران، انتشارات عطار و فردوس،1371. چاپ ششم. ج 1، ص 105 .
4. ابراهيم تيموري. قرارداد 1890 رژي يا تحريم تنباكو، اولين مقاومت منفي در ايران. تهران، شركت سهامي كتابهاي جيبي، 1361. ص 108 .
5. محمدحسنخان اعتمادالسلطنه. روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه. تهران، اميركبير، 1356، چاپ سوم. ص 781.
6. عبدالحسين ناهيد. زنان در جنبش مشروطه. تبريز، نشر احياء، 1360، صص 54 و 35-45 .
7. احمد كسروي تبريزي. تاريخ مشروطه ايران. تهران، اميركبير، 1369. چاپ پانزدهم. ص 97 .
8. همان. صص 99-101 .
9. حميد سياح. خاطرات حاج سياح. تهران، اميركبير، 1356، ص 347
10. مهدي ملكزاده. تاريخ انقلاب مشروطيت ايران. تهران، انتشارات كتابخانه سقراط، بيتا. ج 2. ص . 160 .
11. احمد كسروي تبريزي. همان كتاب. ص 315 .
12. م پ پاولويچ. سه مقاله درباره انقلاب مشروطيت ايران. ترجمه م هوشيار. تهران، بينا،1320. ص 55 .
13. احمد كسروي تبريزي. همان كتاب. ص 182 .
14. مورگان شوستر. اختناق ايران. ترجمه ابوالحسن موسوي شوشتري. تهران، نشر كاويان، 1334. ص 241 .
15. «نونگاري زن و زنانگي در عصر قاجاريه». نشريه فرهنگي، سياسي و اجتماعي زنان. دوره دوم پژوهشهاي زنورانه،1357. ش3، ص 57 .
16. ناظمالاسلام كرماني. تاريخ بيداري ايرانيان. به اهتمام علياكبر سعيدي سيرجاني. تهران، نشر آگاه نوين، 1362. ص 153.
موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
.
بانو . ./
19-12-2013, 20:23
زنان ایرانی در مبارزات مشروطیت فعالانه شرکت داشتند و از حدود سال ۱۲۸۵ سازمانهای زنان شکل گرفتند و در مشروطه خواهی شرکت کردند. اما این جنبش ملی زنان، یک خرده جنبش و بخشی از جنبش بزرگ ملی ایران با هدف استقلال کشور و اجرای قانون اساسی بود. مشارکت زنان در این وقایع سیاسی خودجوش بود و از احساسات ملیگرایانه جدید آنها و تمایل ِ به رسمیت شناخته شدن نیرو میگرفت
تشکلهای زنان در انقلاب مشروطیت که در دوره اوّل انقلاب مشروطیت در ایران در دفاع از انقلاب مشروطیت و احقاق حق برابری و رفع ستم بر زنان بوجود آمدند متنوع و بیشمار بودند.
در جریان تحولات سیاسی انقلاب مشروطه فعالیت بیرونی*زنان بیشتر شد. انجمنهای خصوصی و سازمانهای مخفی ایجاد کردند، در تظاهرات شرکت کردند، و برای مشروطیت هم به مبارزههای مسلحانه و هم اقدامات غیرخشونتآمیز پرداختند . هرچند که سرانجام در قانون اساسی مشروطه (۱۲۸۵) بسیاری از حقوق زنان نادیده گرفته شد (قوانین ازدواج، طلاق، سرپرستی فرزند و...) و زنان را درکنار مهجوران و مجرمان از حق رای محروم کرده بود.
پیشینه . ./
در دوران قاجار نگرش زنان به وضعیت خود پذیرش سرنوشت و تسلیم بود. به دختران از کوچکی ساکت نشستن و تحرک کم، سوال نکردن و اطاعت کردن از مردان -حتی برادر کوچکتر خود- آموزش داده میشد. این الگوی جامعهپذیری تا دورههای بعد نیز ادامه یافت.
در این دوران هیچ گروه اجتماعی نمیتوانست از حقوق و منافع خود دفاع کند که با جداسازی جنسیتی شدیدی که در این دوران وجود داشت *، در مورد زنان شدیدتر میشد زیرا آنها هم با این محدودیتهای شدید مواجه بودند و هم از ارتباط و تاثیر متقابل با محیط بیرون از خانه محروم بودند
منبع : ویکی پدیا
.
بانو . ./
19-12-2013, 20:29
زنان و فتح تهران در جنبش مشروطه . ./
سردار بی بی مریم بختیاری دختر حسینقلی خان ایلخانی، خواهر علیقلی خان سردار اسعد و همسر ضرغام السلطنه بختیاری از زنان مبارز عصر مشروطیت است. او از زنان تحصیلکرده و روشنفکر عصر بود که به طرفداری از آزادیخواهان برخاست و در این راه از هیچ چیز دریغ نورزید. وی به مثابه زندگی ایلیاتی در فنون تیراندازی و سوارکاری ماهر بود و چون همسر و جانشین خان بود عدهای سوار در اختیار داشت و در مواقع ضروری به یاری مشروطه خواهان میپرداخت. سردار بی بی مریم بختیاری، یکی از مشوقین اصلی سردار اسعد بختیاری جهت فتح تهران محسوب میشد. وی طی نامهها و تلگرافهای مختلف بین سران ایل و سخنرانیهای مهیج و گیرا، افراد ایل را جهت مبارزه با استبداد صغیر (استبداد محمدعلی شاهی) آماده میکرد و به عنوان یکی از شخصیتهای ضداستعماری و استبدادی عصر قاجار مطرح بودهاست.
سردار بی بی مریم بختیاری قبل از فتح تهران مخفیانه با عدهای سوار وارد تهران شده ودر خانه پدری حسین ثقفی منزل کرد و به مجرد حملهٔ سردار اسعد به تهران، پشت بام خانه را که مشرف به میدان بهارستان بود سنگربندی نمود و با عدهای سوار بختیاری، از پشت سر با قزاقها مشغول جنگ شد. او حتی خود شخصاً تفنگ به دست گرفت و با قزاقان جنگید. نقش او در فتح تهران، میزان محبوبیتش را در ایل افزایش داد و طرفداران بسیاری یافت به طوری که به لقب سرداری مفتخر شد.
منبع : ویکی پدیا
.
بانو . ./
19-12-2013, 20:35
سازمانهای زنان
نویسندگان بزرگ مشروطیت مانند کسروی، ملک زاده، آدمیت، نظام مافی، محیط مافی، ناظم الاسلام کرمانی، صفائی، دولت آبادی، رضوانی در آثار خود اشاراتی به تشکلهای زنان در انقلاب مشروطیت میکنند:
هرچند که به دلیل مخفی عمل کردن بسیاری از این انجمنها اطلاعاتی از آنها در دست نیست. مورگان شوستر نیز در کتاب اختناق ایران مینویسد چند بار با این انجمنهای مشروطه خواه زنان برخورد نزدیک داشتهاست. مثلا یک بار از طریق یکی از منشیان دفتر خزانه به او پیغام میدهند که خود و همسرش نباید با سلطنت طلبان رفت و آمد داشته باشد. هنگامی که میپرسد شما چطور از رفت و آمد همسر من اطلاع دارید پاسخ میگیرد مادرم که عضو انجمنهای مخفی زنانهاست این پیغام را داده است.
انجمن آزادی زنان در ۱۹۰۷
انجمن مخدرات وطن در ۱۲۸۹
اتحادیه غیبی نسوان در ۱۹۰۷
انجمن نسوان ایران در ۱۹۱۰
انجمن نسوان وطن در ۱۹۱۰
شرکت خیریه خواتین ایران ۱۹۱۰
اتحادیه نسوان در ۱۹۱۱
انجمن همّت خواتین در ۱۹۱۱
پس از انقلاب مشروطه . ./
تنها معدودی از این زنان ِ طرفدار مشروطیت، هوادار حقوق زنان بودند اما نخستین زنانی که در جنبش حقوق زنان ایران شرکت کردند یا خودشان از مشروطهخواهان و فعالان جنبش ملی دهه ۱۲۸۰ بودند (مانند صدیقه دولتآبادی و بانو امیر صحی ماهسلطان) و یا از خانوادههای روشنفکر ملیگرا بودند (مانند محترم اسکندری). بعد از سرد شدن تب مشروطهخواهی، «انبوه زنان بیسواد به اندرونیهای سابق خود بازگشتند» و تنها زنان تحصیلکرده و روشنفکر جنبش حقوق زنان را پی گرفتندی.
در این زمان مردان مشروطهخواه روشنفکری همچون میرزاده عشقی، ملکالشعرا بهار، ایرج میرزا و... نیز از جنبش نوخواسته حقوق زنان حمایت میکردند به ویژه در حق تحصیل و کنار گذاشتن حجاب. مثلا در ۱۲ مرداد ۱۲۹۰ حاج محمدتقی وکیلالرعایا، نماینده مجلس نخستین بار در ایران برابری زن و مرد را در مجلس شورا مطرح کرده و خواستار حق رای برای زنان شد که مجلس را شوکه کرد و با مخالفت یکی از روحانیان مجلس مواجه شد. هرچند که این حمایتها نتوانست نتیجه چندانی داشته باشد، اما درمقایسه با حمایت از خواستههای زنان در جریان انقلاب ۱۳۵۷ قابل توجهتر بود.
منبع : ویکی پدیا
.
بانو . ./
19-12-2013, 20:40
.
صدیقه دولت آبادی . ./
صدیقه دولتآبادی (۱۲۶۱-۱۳۴۰) روزنامه نگار ایرانی و از فعالان انقلاب مشروطه و جنبش زنان در ایران است.
او از موسسان انجمن مشروطهخواهانه انجمن مخدرات وطن بود. همچنین، بعداً از نخستین فعالان حقوق زنان در ایران شد و نشریه زبان زنان را درباره حقوق زنان منتشر کرد.
دولتآبادی در سال ۱۲۶۱ هجری شمسی در اصفهان به دنیا آمد. پدرش حاج میرزا هادی دولت آبادی و مادرش خاتمه بیگم نام داشت. پدرش از روحانیان متجدد آن زمان محسوب میشد. صدیقه دولت آبادی تحصیلات خود را در فارسی و عربی در تهران آغاز نمود، سپس تحصیلات متوسطه را در دارالفنون ادامه داد. پانزده ساله بود که با دکتر اعتضاد الحکما ازدواج کرد، ولی ازدواجشان با شکست مواجه شد. در سال ۱۲۹۶ شمسی به همت او یکی از نخستین دبستانهای دخترانه، به نام «مکتب شرعیات» تاسیس شد. پدرش حاج سید میرزا هادی دولتآبادی از مجتهدین مؤثر محلی و مشهور به رهبری شاخه ازلی بابیه بود.او نماینده صبح ازل در ایران بود.
وقایع منتهی به انقلاب مشروطه فصل جدیدی در زندگی یحیی دولت آبادی و برادر کوچکترش علی محمد گشود. آنان در میان اولین اعضای حلقه ای کوچک ولی اثرگذار از معتقدین ازلی بودند که جمال الدین واعظ اصفهانی و ملک المتکلمین را نیز شامل می شد. افکار شیخ محمد منشادی یزدی که گفته میشد از شاخه ازلی است در او و جمال الدین واعظ اصفهانی و ملک المتکلمین تأثیر داشته است.
صدیقه دولت آبادی در روز ۶ مرداد سال ۱۳۴۰ هجری شمسی در سن ۸۰ سالگی در تهران درگذشت. وی در جوار برادرش در قبرستان امامزاده اسمعیل در زرگنده به خاک سپرده شد. عدهای مقبره وی را پس از انقلاب ۱۳۵۷ ویران کردند.
منبع : ویکی پدیا .
.
بانو . ./
20-12-2013, 00:33
.
ویژگیهای مشارکت زنان در دوره مشروطه . ./
شماری از مردان و زنان در نقاط مختلف کشور نارضایتی عمومیشان را نسبت به شرایط نابسامان زنان ابراز کردند و اشعار و نوشته های تعدادی از فعالان زن آن دوره به روشنی بیانگر عدم رضایتشان نسبت به تصویر زن در جامعه است.
فعالیتهای مستمر با وجود مخالفتهای بسیار از فعالیتهای مربوط به حقوق زنان در آن دوره به سه شکل در شهرها انجام گرفته است:
1- انتشار نشریات زنان (همانند دانش، شکوفه، زبان زنان، نامة بانوان، عالم نسوان، جهان زنان)
2- شکل دهی سازمانهای زنانه (برای مثال انجمن حسریت زنان، انجم مخدرات وطن، جمعیت پیک سعادت با جمع انقلابی نسوان .....)
3- گشایش مدارس دختران
جنبش زنان ایران در دهة 1300 و 1310 با هدف ارتقای سواد زنان دست به کار شد. فعالان ایرانی بر ضرورت تحصیل زنان متمرکز شدند. نشریات آنها پیوسته براهمیت سوادآموزی زنان تأکید میکردند. این جنبش با ویژگی غیر طبقاتی خود معتقد بود که تحقیقات سبب میشود زنان از باورهای خرافی دست بردارند زیرا تحصیل دانش به آنان توان و قدرتی میبخشد تا بتوانند از رسم و رسومات اجتماعی که فرودستی آنان را تثبیت میکند سرباز زنند.
ضعف اصلی جنبش زنان در ایران این بود که زنان فعال در این جنبش، انرژی و وقت بسیاری را صرف اعتراض میکردند در حالی که برای گسترش و سازماندهی فعالیتهایشان در سطح جامعه وقت کمی می گذاشتند. ایجاد تغییر در تصویری که زن در جامعه وجود دارد درازمدت است و این تغییر به ایجاد شبکهای در سطح ملی برای فعالیت و ایجاد ارتباط نیاز دارد تنها راه گسترش جنبش از طریق سیستم عملکرد منسجم و مبتنی بر واقعیتهای موجود امکانپذیر است.
تاریخ نگاری جنبش زنان در دوره مشروطه . ./
1. سال 1312 هجری قمری عدهای از زنان با تجمع در صحن حرم حضرت عبدالعظیم به گرانی نان و گوشت اعتراض کردند.
2. اولین مدرسه دخترانه ایران سال 1324 هجری قمری توسط بیبی خانم استرآبادی تأسیس میشود. (بی بی خانم در عین حال به تحقیق عمران صلاحی اولین زن طنزنویس ایرانی هم است.)
3. بهار سال 1366 هجری قمری انجم نسوان، لایحهای به یکی از وکلای مجلس شورای ملی تقدیم میکند که در آن تقاضا میشود که تجمعات زنان به رسمیت شناخته شود. مجلس حق تجمع آنان را میپذیرد اما از آنها به طور علنی حمایت نمیکند.
4. سال 1285 هجری شمسی تعدادی از زنان، کفن پوشیده و ضمن سینهزنی و نوحهسرایی بازارها را تعطیل کردند. این حرکت به پشتیبانی از علما برای بست نشستن در قم و اعتراض به دولت انجام شد.
5. دی ماه 1286 هجری شمسی میتینگی از زنان در تهران تشکیل شد که در آن 10 ماده از خواسته های زنان به تصویب رسید، از جمله این خواستهها تأسیس مدارس دخترانه بود.
6. انجمن حریت زنان در سال 1325 هجری قمری به همت صدیقه دولتآبادی، میرزاباجی خانم، نواب سمیعی، منیره خانم و گلین خانم موافق تشکیل شد. دختران ناصرالدین شاه افتخارالسلطنه و تاج السلطنه نیز از اعضا این انجمن بودند. در این انجمن برخلاف انجمنهای مشابه، مردان فقط به اتفاق همسر یا دختر خود اجازه شرکت در جلسات را داشتند. صدیقه دولت آبادی چندبار به خاطر فعالیتهایش دستگیر شد که یکبار هنگام دستگیری وی، رئیس نظمیه گفت: «خانم شما صد سال زود به دنیا آمده ای» صدیقه دولت آبادی در پاسخ گفت: «آقا من صد سال دیر متولد شده ام اگر زودتر به دنیا آمده بودم نمی گذاشتم زنان چنین خوار و خفیف و در زنجیر شما اسیر باشند».
7. در سال 1328 هجری قمری انجمن مخدرات وطن از اولین انجمنهای زنان به همت بانو آغابیگم دختر شیخ هادی نجم آبادی تاسیس شد. صدیقه دولت آبادی و تنی چند عضو این انجمن بودند.
8. سال 1329 هجری قمری از طرف انجمن مخدرات وطن تظاهرات بزرگی در اعتراض به اولتیماتوم دوم روسها در مقابل مجلس شورای ملی برپا شد. در این گردهمایی هزاران زن بر روی چادر کفن سفید پوشیده بودند که روی کفن جمله یا مرگ یا استقلال نوشته شده بود.
9. در سال1297 شمسی برای اولین بار در ایران اداره تعلمیات نسوان تاسیس شد و از پی آن مدارس دولتی برای زنان آغاز به کار کرد.
10. فروردین سال 1301 شمسی، صدیقه دولت آبادی به آلمان رفت و در کنگره بین المللی زنان در برلین شرکت کرد. او اولین زنی است که به نمایندگی از زنان ایران در یک کنگره بین المللی شرکت کرد.
11. در 18 اسفند 1301 شمسی، انجمن پیک سعادت نسوان در انزلی برای اولین بار روز جهانی زن را برگزار کرد.
12. جمعیت نسوان وطن خواه در سال 1302 شمسی توسط گروهی از بانوان تشکیل شد که اولین قدم آن تاسیس کلاس اکابر برای زنان بود. یکی از شروطی که دولت برای برگزاری این کلاس قرار داده بود این بود که زنان باید متعهد شوند هنگام نوشتن نامه اسرار خانوادگی خود را برملا نسازند.
منبع : انسان شناسی و فرهنگ
.
جنبش و تشکل های زنان در دوران انقلاب مشروطه
شوراهای زنان
شوراها و دیگر سازمان های زنان که در دوره ی اول انقلاب مشروطیت در ایران در دفاع از انقلاب مشروطیت و احقاق حق برابری و رفع ستم بر زنان به وجود آمدند، متنوع و بیشمار بودند؛ ولی به خاطر حاکمیت جّو خرافات مذهبی از یک سو و تسلط رژیم استبداد از سوی دیگر، هویت و وجود آنان برای سال های مدید از نظر مردم ایران پنهان نگاه داشته شد. نویسندگان بزرگ و مورخین شاخص مشروطیت مانند کسروی، ملک زاده، آدمیت، نظام مافی، محیط مافی، ناظم الاسلام کرمانی، صفائی، دولت آبادی، رضوانی و دیگران نیز با این که به این انجمن ها و شوراها در آثار خود اشاراتی کردند، ولی یا به خاطر جّو حاکم نخواستند و یا به خاطر کمبود دانش خود نتوانستند در معرفی این شوراهای انقلابی و زنان مبارز و ییگیر نقشی در خور شایسته خود انجام دهند. ولی در بیست سال اخیر (۱۳۶۴-۱۳۸۴) مورخین و نویسندگان برجسته ای مثل سیما بهار، فرح آذری، پری شیخ الاسلامی، فخری قویمی، هما ناطق، عبدالحسین ناهید، بدرالملوک بامداد و منصوره نظام مافی، اطلاعات مفید و جامعی درباره ی اهداف انقلابی و کم و کیف تشکیلاتی شوراهای زنان دوره ی اول مشروطیت در اختیار دانشجویان تاریخ سیاسی ایران قرار دادهاند. در این جا به مهمترین این نهادها اشاره میکنیم:
- «انجمن آزادی زنان»، در ۱۹۰۷
- «اتحادیه ی غیبی نسوان»، در ۱۹۰۷
- «انجمن نسوان ایران»، در ۱۹۱۰
- «انجمن نسوان وطن»، در ۱۹۱۰
- «شرکت خیّریه خواتین ایران»، در۱۹۱۰
- «اتحادیه ی نسوان»، در ۱۹۱۱
- «انجمن همّت خواتین»، در ۱۹۱۱ و
- «شورای هیات خواتین مرکزی»، در ۱۹۱۱
با این که این انجمنها عمدتا در تهران فعالیت داشتند، ولی در شهرهای دیگر ایران و خارج از ایران نیز زنان در این دوره در راه احقاق حق آزادی های دموکراتیک و برابری متشکل شده و علیه تاریک اندیشی، «سنن مضّر»، به مبارزه روی آوردند. معروفترین آنها عبارت بودند از:
«شورای زنان» ( نیمه مخفی) در تبریز در سال ۱۹۰۷، «هیات زنان اصفهان»، «انجمن خیّریه های نسوان ایرانیان مقیم استانبول» و «انجمن زنان ایران» در عشق آباد، به رهبری شمس کسمائی، شاعره بزرگ در ۱۹۰۹٫
«انجمن آزادی زنان» یکی از قدیمی ترین سازمان های سیاسی زنان در ایران است که در سال ۱۹۰۶ در تهران تاسیس شد و یکی از انسان های ارجمند و انقلابی این انجمن، تاج السطلنه قاجار، دختر ناصرالدین شاه، بود که بررسی کتاب خاطرات او نشان میدهد که او شاید اولین زن فمینیست – سوسیالیست تاریخ ایران بوده است. از فعالین دیگر این انجمن این جا باید از افتخار السطنه، خواهر تاج السطنه، صدیقه دولت آبادی و شمس الملوک جواهر کلام (که هر دو در دهه ی ۱۳۰۰ خورشیدی (۱۹۲۰ میلادی) نقش مهمی در تاریخ معاصر مبارزات زنان ایران بازی کردند) نام برد.
«انجمن نسوان ایران» در سال ۱۹۱۰ در تهران توسط شصت نفر از زنان فعال و شاخص تشکیل شد. این انجمن اخذ قرض خارجی و خرید کالاهای خارجی را بایکوت کرد و در ایجاد مدارس دخترانه، مدارس اَکابر و یتیم خانه ها قدم های موثری برداشت. انجمن ها و شوراهای زنان در دوره ی اول مشروطیت با همدیگر در اکثر تظاهرات و اعتراضات علیه نفوذ دولت های خارجی در امور ایران و حمایت از آزادی های ملی و دموکراتیک همکاری نزدیک داشتند.
بعضی از زنان مشهور این دوره که در انجمنها و شوراها فعالیت های گسترده و فراگیر داشتند، عبارت بودند از:
- صدیقه دولت آبادی، ناشر نشریه «زبان زنان»؛
- محترم اسکندری، یکی از زنان سوسیالیست در دوره ی مشروطیت؛
- هما محمودی، شاعر و نویسنده ی قمینیست و یکی از سازماندهان تظاهرات دلاورانه و تاریخی زنان در مقابل ساختمان مجلس در آذر و دی ۱۲۹۰ خورشیدی ( دسامبر ۱۹۱۱)؛
- شمس الملوک جواهر کلام، نویسنده، از فعالین جنبش زنان و معلم تاریخ ایران
- بی بی وزیر اوف، موسس «دبستان ابتدائی دوشیزگان» در تهران، در سال ۱۹۰۷؛
- طوبا آزموده، مدیر مدرسهی «ناموس» در سال ۱۹۰۷؛
- دُرّت المعالی، از فعالان انقلابی و ضد امپریالیست، در جریان مذاکرات دول روس و انگلیس برای تجزی ی ایران، در سال ۱۹۰۷؛
- صفیه یزدی، موسس «مدرسه ی دخترانه» در سال ۱۹۱۰ و یکی از فمینیست های شاخص و ماهرخ گوهرشناس، موسس «مدرسه ی دخترانه ی ترقی» در ۱۹۱۱ و مبلغ آزادی و برابری زنان؛
دشمن شماره ی یک زنان و شوراهای زنان، شیخ فضل اللّه نوری رهبر بلامنازع جناح محافظه کار و سنت گرای علمای مذهبی بود. فتوای نوری علیه مدارس دخترانه و حقوق زنان باعث عکس العمل شدید در بین زنان مبارز علیه نوری و دیگر علمای محافظه کار مثل سید علی شوشتری گشت. شکایات و اعتراضات و دیگر فعالیت های زنان آزادیخواه علیه نوری به طور چشمگیر و وسیعی در مطبوعات دوره ی اول انقلاب ۱۹۰۶-۱۹۰۸ به ویژه در «مساوات» «حبل المتین» «صوراسرافیل» و «ندای وطن» منعکس گشتند و بدون شک در بی اعتبار ساختن و افشای هویت زن ستیزی و ماهیت به غایت استبدادی و ضد مشروطه طلبی نوری در ملاء عام نقش بازی کردند.
انتقادات کوبنده ی زنان فعال در این دوره فقط متوجه علمای محافظه کار سنتگرا نبود. آنها همچنین به بی عملی و عدم وجود یک برنامه برای پیشرفت و رفاه اجتماعی در مجلس شورای ملی دوره ی اول نیز برخورد کرده و از مجلسیان که اکثرشان مخالف آزادی زنان بودند شدیدا انتقاد کردند. ولی در همین دوره بودند مردانی که هم در مجلس و هم در مطبوعات از آزادی زنان، گشایش مدارس دخترانه و گسترش شوراهای زنان حمایت کردند و یا حداقل وجود آنها را تحمل کردند. از نمایندگان مجلس اول که از حقوق و خواسته های زنان دفاع کردند در این جا میتوان از وکیل الّرعایا، نماینده ی همدان، و تقی زاده، نماینده ی تبریز، نام برد. ولی زنان فعال و رهبران شوراهای زنان از انتقادات خود دست برنداشتند و بعد از کودتای محمد علی شاه در تیر ۱۲۸۷ خورشید (ژوئن ۱۹۰۸ میلادی) و بمباران مجلس (که مقاومت و مبارزه علیه استبداد و ارتجاع به تبریز منتقل شد)، زنان نیز گروه گروه به تبریز عزیمت کرده و در آن جا به انجمن تبریز، مرکز غیبی، ستارخان و مجاهدین پیوستند.
انجمن ها و جنبش زنان
در دوره ی اول انقلاب مشروطیت زنان در جنبش ملی با تشکیل انجمن و گشایش مدارس دخترانه به فعالیت های سیاسی و اجتماعی روی آورده و همان طور که قبلا شرح داده شد، علمای محافظه کار را که مخالف آزادی و تحصیل زنان بودند به چالش های جدی طلبیدند. بعد از کودتای محمد علی شاه و بمباران مجلس، تعداد کثیری از زنان از تهران و شهرهای دیگر به سوی تبریز روان گشتند تا در آن جا به انقلاب مجاهدین تبریز تحت رهبری ستار خان بپیوندند. در محاصره ی شهر تبریز توسط قوای محمد علی شاه و روس های تزاری که ده ماه طول کشید، زنان به گفته ی شماره های مختلف نشریه ی «انجمن»، ملبس به لباس مردان در محلات مختلف تبریز در مقابل ضد انقلاب به نبرد برخواسته و در روستاهای حومه ی تبریز مسلخ گشتند. طبق گزارش «حبل المتین» و پری شیخ الاسلامی در کتاب «زنان روزنامه نگار و اندیشمند ایرانی» (چاپ ۱۳۶۲، تهران) در یکی از نبردهای خیابانی تبریز بیست زن که به لباس مردانه ملبس بودند در میان کشته شدگان پیدا شدند. کریم طاهرزاده بهزاد، یکی از شرکت کنندگان در جنگ تبریز بعد در کتاب معروف خود، «قیام آذربایجان در انقلاب مشروطیت»، نوشت وقتی که از یک سرباز زخمی خواستند که برای معالجه لباس هایش را از تن خود در آورد، سرباز زخمی حاضر نشد و ستار خان مجبور به مداخله گشته و وقتی که متوجه شد که علت عدم همکاری سرباز این است که او زن است، عمیقا تحت تأثیر قرار گرفت. بالاخره زنان در دوره ی نبرد تبریز با شهامت و بردباری حماسه ها آفریده و خدمات بی نظیری به جنبش مردم ایران نمودند.
بعد از پیروزی مشروطه طلبان و تبعید محمد علی شاه و آغاز دوره ی دوم مشروطیت در ۱۲۸۸(۱۹۰۹ میلادی) فعالیت زنان بیشتر از پیش فراگیر و چشمگیر گشت. در دوره ی دوم مجلس شورای ملی، زنان در «انجمن خواتین وطن» و دیگر انجمن ها و شوراها شدیدا به مخالفت با برنامه ی دولت و مجلسیان که میخواستند قروض سنگین از روسیه و انگلستان بگیرند برخاستند و جلسات متعددی برای بحث و مناظره روی مسایل مختلف سیاسی و اجتماعی بر پا کردند. بی بی وزیر اُف، مدیر مدرسه ی ابتدایی دختران، در جلسات مختلفی که در خانه ی خود بر پا میکرد از شرکت کنندگان با صرف چایی و قلیان پذیرایی میکرد.
در این دوره زنان با ایجاد کنفرانس ها و حتی نمایشنامه ها پول جمع کرده و آن را در خدمت جنبش زنان قرار دادند. در بهار سال ۱۲۸۹ خورشیدی (۱۹۱۰) نزدیک به پانصد نفر زن با حضور و شرکت خود در یک نمایش تئاتری و فروش بلیت های صد تومانی موفق شدند که با جمع آوری پول برای دختران یتیم یک مدرسه ی اَکابر و یک کلنیک زنانه دایر کنند. این نمایش تئاتری که در باغ اتابک برگزار گردید، توسط انجمن خواتین وطن به مورد اجرا گذاشته شد. در سال های ۱۲۸۹-۱۲۹۰ برنامههای مختلف فرهنگی در تهران و تبریز توسط زنان اجراء گردید که در نوع خود بی نظیر بودند. یکی از این برنامه های فرهنگی توسط زنان ارمنی ایران، که از هواداران سوسیال دموکرات های ایران بودند، به مورد اجرا گذاشته شد که نویسنده و کارگردان آن گریگوریکی کیان بود که همسرش استوریک یکی کیان معروفترین هنرپیشه ی زن این دوره از تاریخ ایران محسوب میگردد.
یکی دیگر از زنان فعال و قمینیست ایران در این دوره، بیان اُف از اعضای اصلی «انجمن مجاهدین تبریز» بود. او نه تنها در بین زنان تهیدست شهری و دهقانان روستاهای تبریز فعالیت میکرد، بلکه از طریق مکاتبه از زنان ثروتمند و اریستوکرات نیز دعوت میکرد که به جنبش زنان دوره ی مشروطیت بپیوندند. شاهزاده تاج السطلنه، دختر ناصرالدین شاه، تحت تاثیر مکاتبات بیان اُف به صحنه ی مبارزه کشیده شد و در این زمان به یکی از فعالین «انجمن آزادی نسوان» تبدیل گشت. به نظر نگارنده، تاج السطلنه اولین زن فمینیست ایران است که در خاطرات خود روی مسایلی که تا آن زمان حتی صحبت و بحث در مورد آن ها تابو محسوب میشد، به روشنی موضع گرفته و زنان را به مبارزه علیه ازدواج «مصلحتی» و حجاب، فحشاء، ازدواج های بدون عشق و حق طلاق یک طرفه (برای مردان) دعوت کرده است.
عصمت تهرانی، که در دوره ی دوم انقلاب مشروطیت به طور مرتب تحت نام مستعار «طیره» در نشریه ی «ایران نو» مقالاتی درباره ی حقوق زنان مینوشت، نیز از زنان مبارزه و فعال این دوره محسوب میگردد. او در این مقالات پیوسته خاطر نشان میسازد که زنان تحصیل کرده و روشنفکر میتوانند نقش کلیدی در پیشرفت مشروطیت و جامعه مدرن داشته باشند. طیره در این مقالات شدیدا علیه تعدّد زوجات موضع گرفته و «برتری» و «هوشمندی» مردان را در مقایسه با زنان به چالش طلبید.
از دیگر زنان فعال این دوره که در راه مبارزه برای زنان جانفشانی ها کرده و بدین وسیله به کلیت جنبش تجددطلبی و مشروطه خواهی خدمات شایانی نمود، دکتر کحال مدیر نشریه ی معروف «دانش» مخصوص زنان بود.
انجمن های زنان در این دوره فعالیت خود را محدود به حقوق زنان نکرده، بلکه آن ها در مسایل سیاسی روز نیز به طور جدی درگیر گشتند. در نوزدهم نوامبر ۱۹۱۱، دولت روسیه ی تزاری با رضایت و حمایت دولت امپراطوری انگلستان طی یک اولتماتوم نظامی از مجلس دوم ایران خواست که مورگان شوشتر را در عرض چهل و هشت ساعت از ایران اخراج سازد. شوشتر مسئول مشاور مالی مدبری بود که از طرف دموکرات ها برای اصلاحات مالی و خزانه داری ایران استخدام شده بود. شوشتر که در ضمن مسئول اخذ مالیات از تجار ثروتمند و زمینداران بزرگ بود، شدیدا با مداخلات دولتین روسیه و انگلستان به نفع این طبقات در امور داخلی ایران مخالفت می کرد.
بعد از علنی شدن اولتیماتوم روسیه، زنان فعال ایران در شهرهای اصفهان، قزوین و تبریز به حرکت در آمده و به زودی علیه قدرت های خارجی بسیج شدند. در تهران، زنان عضو انجمنها و شوراها موفق شدند که با بسیج پانصد نفر اعتصاب بزرگی را تدارک ببینند. در این نمایش بزرگ هزاران زن ملبّس به فن، خواست و تعهد خود را برای جنگ علیه نیروهای خارجی اعلام کردند. «انجمن خواتین وطن» با تظاهرات چشمگیر خود در اول دسامبر ۱۹۱۱ در مقابل مجلس همراه با سخنرانی های مهیج از مجلسیان خواست که در مقابل اولتیماتوم مقاومت کنند. زنیب امین از اعضای بنیانگذار «انجمن خواتین وطن» و معلم مدرسه ی دخترانه ی شاه آباد بعضی از اشعار خود را که در دفاع از حقوق مردم ایران در مقابل تجاوز نیروهای خارجی سروده بود، برای شرکت کنندگان قرائت کرد. تظاهرات وسیع به رهبری انجمن های زنان علیه مداخلات روسیه و انگلستان در امور داخلی ایران و اعتصابات منظم و بایکوت های متوالی علیه محصولات و کالاهای خارجی در سراسر ماه دسامبر سال ۱۹۱۱ ادامه یافت.
فعالیت های اعتراضی زنان فقط به تهران محدود نمیشد، در اواسط دسامبر۱۹۱۱، «هیات نسوان قزوین» و «هیات نسوان اصفهان» از انجمن ها و از دولت خواستند که زنان را برای «مبارزه مسلحانه» علیه قوای نظامی روسیه که قزوین را اشغال کرده بودند، مسلح سازند. رهبری «هیات نسوان اصفهان» در اعلامیهی خود خاصر نشان ساخت که زنان نیز میتوانند در جهاد شرکت کنند به ویژه زمانی که مردها به خاطر فقدان شجاعت دچار بی عملی شدهاند.
با این که علیرغم مبارزات وسیع زنان دوره ی دوم مشروطیت نیز در آخر روزهای دسامبر ۱۹۱۱ در نتیجه ی اولتیماتوم روس ها و مداخله ی نظامی و مشترک روسیه و انگلستان با شکست روبرو شد، ولی فعالیت زنان در این دوره به خاطر خصلت توده ای بودن آن فصل جدیدی را در تاریخ جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی در ایران بعد از جنگ جهانی اول و دهه ی ۱۳۰۰ خورشیدی (۱۹۲۰ میلادی) گشود که در فصلی دیگر به بررسی آن خواهیم پرداخت.
برگرفته از کتاب: «تاریخ احزاب سیاسی ایران»، جلد یک،
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.