مشاهده نسخه کامل
: تهاجم فرهنگی / تبادل فرهنگی : بحث و تبادل نظر
درود
در اینجا به نقد و بررسی تهاجم فرهنگی و تبادل فرهنگی پرداخته میشه .
با توجه به شرایط و تاثیرات این دو قراره بررسی کنیم که در چه زمانی این دو مضمون درست به نظر میرسن . ملاک های ما بر ارزش یابی و ارزش گذاری بر روی این دو مورد چیست .
دلیل تضادهایی که در نگرش و انتخاب فرهنگ ها در بین افراد دیده میشه در چیست .
مثلا قوانین , اعتقادات , تفکرات و بینش ما تا چه حد بر روی انتخاب گزینه مناسب تاثیر داره و چه زمانی میشه موردی را تبادل یا تهاجم فرهنگی نامید .
آیا میشه مرز دقیقی بین تهاجم فرهنگی و تبادل فرهنگی قائل شد ؟! چه موقع تبادل فرهنگی تبدیل به تهاجم فرهنگی میشه .
قبل از هر شروع بحث بهتره که به تعاریف ارائه شده توجه داشته باشیم .
فرهنگ را ادوارد تایلور (۱۹۱۷-۱۸۳۲)، مجموعه پیچیدهای از دانشها، باورها، هنرها، قوانین، اخلاقیات، عادات و هرچه که فرد به عنوان عضوی از جامعه از جامعهٔ خویش فرامیگیرد تعریف میکند.
تهاجم فرهنگی به معنی انتقال معانی میان نظامهای فرهنگی بدون رضایت دوطرفه است. به عبارت دیگر، اگر یک نظام فرهنگی، ارزشهای خود را با استفاده از قدرت بر نظام دیگری تحمیل کند، تهاجم فرهنگی صورت میگیرد.
برخلاف مبادله فرهنگی که در آن نظامها توسعه یافته و تغییرات را برمیتابند؛ در تهاجم فرهنگی، ارزشهای اصلی هر نظام مورد تردید قرار میگیرد و به مرور زمان نظامهای ارزشی و فرهنگی از بین میروند.
مبادله فرهنگی انتقال معانی فرهنگی به طور ارادی و گاه با برنامهریزی فرهنگیاست؛ چنان که هر نظام فرهنگی عناصری از فرهنگهای دیگر را میپذیرد. این مبادله، در حوزههایی انجام میپذیرد که هر نظام فرهنگی آن را مجاز میشمارد.
این انتقال فرهنگ، دوطرفه است؛ به این معنی که در آن ارزشها و هنجارها رد و بدل میشوند.
fa.wikipedia.org/wiki/فرهنگ
fa.wikipedia.org/wiki/تهاجم_فرهنگی
fa.wikipedia.org/wiki/مبادله_فرهنگی
A.M.D.D.E.V.I.L
29-11-2013, 22:15
لطفا پاک شود / با تشکر
درود
هدف تاپیک مشخصه . همونطور که در بالاتر اشاره شده قراره بحث و بررسی کنیم که یک موضوع چه موقع به عنوان فرهنگ و چه موقع به عنوان تهاجم فرهنگی تلقی میشه ؟!
کلا مرز بین این دو چیست و آیا اصلا میشه مرزی بین این دو در نظر گرفت ؟!
میخوایم ببینیم که این انتخاب ها بیشتر از روی سلیقه و شخصیته یا این که واقعا ملاکی برای تفاوت قائل شدن بین این دو وجود داره .
چه مواردی توی عنوان {تهاجم - تبادل} فرهنگی دخیله .
آیا مواردی که تهاجم فرهنگی تصور میشه واقعا تهاجم به حساب میان یا مواردی که از اونا به عنوان فرهنگ یاد میشه آیا واقعا فرهنگ هستن ؟!
چه طور سیر تاریخی و مرور زمان تهاجم فرهنگی رو به فرهنگ بدل میکنه !
همه این موارد میتونه بررسی بشه .
شما یا هر کدام از دوستان میتونین از هر یک از این موارد که دوست دارین و علاقمندین شروع کنین .
Mohammad Hosseyn
30-11-2013, 01:08
عموما ما تغییر فرهنگ یک جامعه رو بدون در نظر گرفتن اون نکته ای که در تعاریفی که آوردید بوده ، بعنوان تهاجم فرهنگی میشناسیم ... در بحث های گذشته هم نظر من روی این بوده که اگر تغییر فرهنگ یک بدون دخالت خاصی و آزادانه صورت بگیره انتظار عدم تعادل های کمتری هم داریم و اونجاست که میشه واقعا اسمش رو تبادل فرهنگی دونست ...
تعاریفی که بعنوان تبادل و تهاجم فرهنگی در ابتدا ارائه شده چندان جامع و مانع نیست . مثلا برای تبادل فرهنگی گفته شده
انتقال معانی فرهنگی به طور ارادی و گاه با برنامهریزی فرهنگی ...
همین خودش میتونه نوعی تهاجم فرهنگی اما بشکلی حساب شده باشه
یک مثال :
در طول سالیان متمادی استانداران و شهرداران و سایر مسوولان بسیاری از بخشهای ایران رو از تهران انتخاب کردند. این افراد یکی از بدترین کارهایی که کردند حاکم کردن فرهنگ کلی تهران بر فرهنگ های بومی و باستانی سایر شهرها بوده طوریکه امروزه به هر شهری با هر قومیت و پیشینه ای که برید گویی رفتید به یک تهران کوچک شده. گرچه امروزه صدا و سیمای سراسری و بلکه حتی شبکه های به اصطلاح استانی که فقط ادعای استانی و محلی بودن رو یدک می کشند هم در این تغییر ناروای فرهنگ بومی سنگ تمام می گذارند. از تغییر شکل گفتگو و حتی لهجه ی مردم محلی و طرز زندگی و پوشش مردمان و تغییر عادات و طرز تفکرشون گرفته تا مبلمان شهری همه چیز گویی کپی شده ی پایتخت هست طوریکه برای گردشگران هم که تصور اولیه ی دیگری داشتند واقعا آزار دهنده و تکراری خواهد بود . بهرحال گردشگر هم دنبال دیدن چیزهای تازه هست نه تکرار تکراری هایی که برای چند روز خواسته ازشون فرار کنه و تنها ممکنه رنگ متفاوت تاکسی ها و یا تفاوت در آب و هوا باعث سورپرایز شدن شمای گردشگر بشه!
این موضوع رو چندی قبل دیدم یکی از مطبوعات ایرانی روی اون دست گذاشت و اسمش رو گذاشته بود بی هویت شدن شهرهای ایران . بیراه نگفته بود
اما من اسمش رو میذارم تهاجم فرهنگ پایتخت . هر چند که با اراده و برنامه ریزی فرهنگی طولانی مدت مسوولان منطقه که عمدتا هم پروازی بودند (یعنی مقیم و بومی نبودند و یا دغدغه ی فرهنگی نداشتند) این اتفاق صورت گرفته اما نمیشه اسمش رو گذاشت تبادل فرهنگی
البته نقش پایتخت زده ها رو هم این وسط نباید نادیده گرفت . پایتخت زده (چیزی شبیه به غرب زده) اشاره به افرادی داره که بعلت فقر آموزشی شهرشون ناچار به تحصیلات تکمیلی در پایتخت شدند و بعلت مدتی سکونت در اونجا و گریز از مورد تمسخر تهرانی ها واقع شدن، ناچار شدند فرهنگ و لهجه ی خودشون رو فراموش کرده و نوع تهرانی اون رو بعنوان فرهنگ غالب (نه لزوما فرهنگ برتر) بپذیرند اما حال که به ولایت خودشون برگشتند تظاهر به پیروی از فرهنگی برتر رو دارند و به کلاغی تبدیل شدند که راه رفتن کبک رو تقلید کرده . خود اینها هم در تسهیل تهاجم فرهنگ پایتخت نقش بارزی دارند
جالب اینجاست که در جوامع مدرن باوجود دهها رسانه و شبکه ی سراسری این موضوع کمرنگه. برای نمونه شما کافیه کمی از لندن فاصله بگیرید اونوقت با انواع لهجه های محلی روبرو خواهید شد که حتی باعث میشه در برخورد اول درک آنچه که گفتگو می کنند رو برای شما سخت کنه اما چون فرهنگ تمسخر غیر پایتختی ها وجود نداره لزومی ندیدند که از لهجه یا فرهنگ بومی خودشون فاصله بگیرند.
تهاجم فرهنگی (Forced cultural diffusion) همیشه قاعدتا با زور همراه هست و در اکثر مواقع به دلیلی به جز تهاجم فرهنگی است (معمولا کشورگشایی یا غارت یا ...)، مثل تهاجم اروپایی ها به قاره آمریکا یا تهاجم اعراب به شمال آفریقا و ایران، و همینطور تهاجم ایرانی ها به خیلی جاها در طول تاریخ. البته تهاجم و کشورگشایی همیشه با تهاجم فرهنگی همراه نیست ولی معمولا تا فاکتور زور بطور متداوم و طی چندین نسل نباشه تهاجم فرهنگی صورت نمی گیره.
تبادل فرهنگی بیشتر به دلیل مبادلات و تعامل بین فرهنگ های متفاوت هست که باعث میشه کم کم از همدیگه چیزهایی رو یاد بگیرند. مثلا وجود غذاها و فرهنگ های مکزیکی در آمریکا یا اروپا، یا انتقال ادیان شرق آسایی به غرب و آمریکا (مثلا بوداییت). اینها مواقعی است که کم کم مردم، نکات و ویژگی های مثبت سایر فرهنگ ها رو یاد می گیرند و بهش عمل می کنند و بعد از گذشت مدت نسبتا زیاد این ویژگی ها تبدیل به نرم های جامعه میشن و دو فرهنگ به هم نزدیک تر میشن.
به نظر من در دنیا تهاجم فرهنگی دیگه به اون صورت وجود نداره چون از طرف حکومت ها و منشاء قدرت، چیزهای وابسته به فرهنگ دیگه تا حد خیلی زیادی با زور اعمال نمیشه (البته استثنا داریم). با وجود ارتبطات سریع و مهاجرت و اینترنت و رسانه و ... ، الان خیلی سریع فرهنگ ها با هم آشنا میشن و برای همین هم سرعت تبادل فرهنگی توی این 50-60 سال خیلی زیاد شده و از نظر فرهنگی دنیا داره با سرعت بسیار بالایی در کلیات شبیه به هم میشه، و به نظرم این اتفاقیه که نمیشه جلوش رو گرفت.
درود
عموما ما تغییر فرهنگ یک جامعه رو بدون در نظر گرفتن اون نکته ای که در تعاریفی که آوردید بوده ، بعنوان تهاجم فرهنگی میشناسیم ... در بحث های گذشته هم نظر من روی این بوده که اگر تغییر فرهنگ یک بدون دخالت خاصی و آزادانه صورت بگیره انتظار عدم تعادل های کمتری هم داریم و اونجاست که میشه واقعا اسمش رو تبادل فرهنگی دونست ...
بله .
ولی وقتی همین انتخاب های آزادانه صورت میگیره برخی افراد و یا قسمتی از جامعه اون مورد رو به عنوان تهاجم فرهنگی در نظر میگیرن .
سوال من همینه که چرا برخی موارد از دید برخی از افراد جامعه یا خود حکومت به عنوان تهاجم فرهنگی دیده میشه ؟! این معیارها چطور انتخاب میشه و کلا مرزی که در نظر گرفته میشه چه قواعدی داره ؟!
تعاریفی که بعنوان تبادل و تهاجم فرهنگی در ابتدا ارائه شده چندان جامع و مانع نیست . مثلا برای تبادل فرهنگی گفته شده
اینا بهترین تعاریفی بود که پیدا کردم . از ویکی استفاده کردم تا سلیقه شخصی رو در معانی تاثیر ندم :n02:
ولی قبول دارم در اون حدی که باید , کامل نیست .
تهاجم فرهنگی (Forced cultural diffusion) همیشه قاعدتا با زور همراه هست و در اکثر مواقع به دلیلی به جز تهاجم فرهنگی است (معمولا کشورگشایی یا غارت یا ...)،
این که میگن رسانه های غربی و ماه.واره و فیلم های هالیوودی و یک سری برنامه خاص که از طرف غرب برای ایران و خاورمیانه تهیه شده رو قبول دارین ؟!
عنوان کردن اینکه غرب قصد داره با استفاده ابزاری از این موارد به نوعی اون چیزی که میخواد رو به ذهن مردم فرو کنه و کلا این موارد رو به عنوان تهاجم فرهنگی در نظر گرفتن !
البته خودم همچین موردی رو قبول ندارم . شاید یک سری اثرات داشته ولی این که قصد این چنینی داشته باشه رو نمیشه قبول کرد .
کلا موضوع خیلی گسترده است و از خیلی جهات قابل بررسیه .
سوال من همینه که چرا برخی موارد از دید برخی از افراد جامعه یا خود حکومت به عنوان تهاجم فرهنگی دیده میشه ؟! این معیارها چطور انتخاب میشه و کلا مرزی که در نظر گرفته میشه چه قواعدی داره ؟!
به نظرم مسئله ناظر (از دید فیزیکی:دی) هم مهمه، مثلا اگه من مجری و مسئول فرهنگ در جایی هستم، قطعا هر نوع تغییری رو به نوعی تهاجم می بینم چون بالاخره از جایی داره میاد، ولی در بطن تغییر و جایی که تغییر داره شکل می گیره ممکنه دید در تبادل فرهنگی باشه. و همینطور اگه من شخصی باشم که دنیا رو با دید تئوری توطئه ببینم، قطعا هر نوع تبادلی رو تهاجم می دونم.
این که میگن رسانه های غربی و ماه.واره و فیلم های هالیوودی و یک سری برنامه خاص که از طرف غرب برای ایران و خاورمیانه تهیه شده رو قبول دارین ؟!
عنوان کردن اینکه غرب قصد داره با استفاده ابزاری از این موارد به نوعی اون چیزی که میخواد رو به ذهن مردم فرو کنه و کلا این موارد رو به عنوان تهاجم فرهنگی در نظر گرفتن !
البته خودم همچین موردی رو قبول ندارم . شاید یک سری اثرات داشته ولی این که قصد این چنینی داشته باشه رو نمیشه قبول کرد .
کلا موضوع خیلی گسترده است و از خیلی جهات قابل بررسیه .
از اونجایی که ساختار رسانه های دنیا آزاد هست و اکثرا خصوصی هستن، و خیلی هاشون هم بی هدف نیستن و خیلی راحت میگن هدفشون فلان چیز است که می تونه تاثیر فرهنگی داشته باشه و چنین چیزی در همه دنیا هست. به هر حال به هیچ وجه نمیشه گفت دیدن فیلم های هالیوودی و سریال ها و ... تاثیری در فرهنگ کشور نداشته، ولی اگه بگیم هدف ساخت اون فیلم ها اینه که فرهنگ خودشون رو غالب کنند به نظر من یک ادعا درباره اهداف افراد است که خیلی پشتوانه ای نداره، به خصوص وقتی ماهیت خصوصی، غیردولتی و مالی سازنده های این محصولات رو ببینیم. اکثر شرکت هایی که این محصولات رو می سازن شرکت های پابلیک هستن که نسبت به سهامدارهاشون پاسخگو هستن، دلایل کارهاشون رو توضیح میدن و هدف همگی در نهایت پول در آوردن هست.
A.M.D.D.E.V.I.L
03-12-2013, 18:51
به نظر من در جامعه ی امروزی تهاجم از هیچ نوعش زیاد رایج نیست ، مگر تهاجم غیر مستقیم بسیار غنی بر بسیار فقیر که همیشه بوده و خواهد بود
اما تبادل فرهنگی چیز خوبیه و همیشه وجود داشته و باید وجود داشته باشه
تهاجم فرهنگی هیچ وقت دوام نمیاره جامعه ی (مهجوم!) همیشه مقابله میکنه چه مستقیم چه غیر مستقیم ، فرقی نمیکنه چه نوع فرهنگی به زور تحمیل بشه به هر حال پس زده میشه
مثلا اگر کشوری به زور قوانین اسلامی رو بر شهروندانش تحمیل بکنه ، مردم مسلما مبارزه میکنن
اگر کشوری هم به زور فرهنگی که در کشور های دیگر وجود داره و موجب صلح شده رو به مردمش تحمیل کنه باز هم مردم اونو پس میزنن
ذهن انسان طوری طراحی شده که وقتی دلیل بدونه و اون دلیل منطقی باشه هر موضوعی رو قبول میکنه
ولی اگه حقیقت محض رو بدون دلیل تحمیل بکنی ، ذهن واکنش دفاعی میگیره و مبارزه از هر نوعش رو پیشه میکنه
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.