مشاهده نسخه کامل
: بـحـث - غرب و حقیقت در سایه
Saeed Dz
14-10-2013, 18:16
با سلام
احتمالن شما هم بارها صحبتهای منفی پیرامون غرب و آنچه از غرب وارد ایران شده و میشه رو شنیدید و یا حتی صحبتهایی مبنی بر مضر بودن دیدگاه اونها برای جوامع غربی و با از این دست مطالب نسبتن آشنا هستید. در این تاپیک بناست که یکبار واقعن با دقت بیشتری به این موضوعات بپردازیم و بررسی داشته باشیم پیرامون این مطالب.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
عنوان تاپیک اشاره ای جذاب و نقادانه به محتوای بحث ما هستش و شاید به نوعی نشانگر اینکه اسامی و مفاهیم چقدر میتونن با ما بازی کنن. اسامی و مفاهیم در نگاه اول میتونن تداعی کننده ی معنی خاصی باشن که شاید بعدها خلاف اون ثابت بشه و اساسن هرچیزی میتونه این خاصیت رو داشته باشه.
مطمئن هستم که مخاطب این تاپیک اینقدر با هوش هست که در نظر داشته باشه افراد نظرات مختلفی در مورد موضوعات مختلف دارن و اگر کسی فکر میکنه که دیدگاهش به موضوع درستتر هست سعی کنه با بحث منطقی و بدون حاشیه، جنجال و تخریب اون رو توضیح بده و به افراد دیگه ثابت کنه. همینطور مطمئن هستم که مخاطب این تالار اونقدر با درک هست که بدونه وارد شدن به مسائل روز* سیاسی و مذهبی مشکلاتی برای سایت بوجود میاره پس از وارد شدن در این حوزه ها حدالمکان دوری کنه.
با تشکر از همگی - سعید
ـــــــــــــــــــــــــ
* بنا به رویه ای که ما در جمهوری اسلامی داریم بحث در مورد موضوعات سیاسی و مذهبی روز به نوعی ممنوع هستش و نام بردن از اشخاصی که دارای منصب هستند هم مجاز نیست اما بحث در مورد گذشته تاریخی - سیاسی مشکلی ایجاد نمیکنه به شرطی که ضوابطی رو رعایت کنیم.
Reza31001
14-10-2013, 23:14
حس میکنم اکثر مباحثی که با عنوان مباحث مضر و منفیازشون یاد میشه صرفا به خاطر تفاوت فرهنگی دو طرف هست که در طرف داخل همیشه با تیتر کردن موارد کاملا متضاد با عرف جامعه، این نتیجه گیری ها میشه
نکته بد ماجرا سربسته نشون دادن دیدگاه های غربی هست که شخصا مشتاقم در این تاپیک موارد بیشتر باز بشه
Saeed Dz
15-10-2013, 00:12
حس میکنم اکثر مباحثی که با عنوان مباحث مضر و منفیازشون یاد میشه صرفا به خاطر تفاوت فرهنگی دو طرف هست که در طرف داخل همیشه با تیتر کردن موارد کاملا متضاد با عرف جامعه، این نتیجه گیری ها میشه
نکته بد ماجرا سربسته نشون دادن دیدگاه های غربی هست که شخصا مشتاقم در این تاپیک موارد بیشتر باز بشه
به نظر شما چرا باید این موارد متضاد تیتر بشن و هدف از اینکار چیه؟
لطفن اگر دوستان امکانش رو دارن دعوت کنن از طرفداران دو دیدگاه تا به ما بپیوندن.
Reza31001
15-10-2013, 07:21
به نظر شما چرا باید این موارد متضاد تیتر بشن و هدف از اینکار چیه؟
لطفن اگر دوستان امکانش رو دارن دعوت کنن از طرفداران دو دیدگاه تا به ما بپیوندن.
خوب اینکه خیلی راحت برمیگرده به فضای بسته جامعه ما و جلوگیری دست اندرکاران (سیاسی-دینی) برای ایجاد یک جامعۀ پویا
من طبیعتا مخالف این موضوعم و همون طور که گفتم بیشتر دنبال آشنایی با مواضع جوامع غربی هستم
بدون پیش فرض البته
به نظر شما چرا باید این موارد متضاد تیتر بشن و هدف از اینکار چیه؟
لطفن اگر دوستان امکانش رو دارن دعوت کنن از طرفداران دو دیدگاه تا به ما بپیوندن.
مغلطه ای در کشور هست که "هر چیز غربی بد است و هر چیز ما خوب است" که پایه و اساسی نداره ولی مرتب ازش استفاده میشه، چه در کارهای فرهنگی و حتی ادبیات، چه در صدا و سیما و چه توسط مسئولین. این موضع شروع کرده به نقد "هر چیز غربی"، از پزشکی نوین گرفته تا سیستم آموزش، علم، روانشناسی، ازدواج، تغذیه، حتی نحوه لباس پوشیدن و مد و علایق و ورزش ها و ...
چرا این اتفاق افتاده؟ من فکر می کنم افرادی نشستن و نگاه کردن به دنیا طی این 100 سال، از شرق آسیا گرفته تا آمریکای جنوبی، این فرهنگ های جدید در اکثر کشورها دارن جایگزین آلترناتیو های سنتی خودشون میشن و از خیلی نظرها اکثر دنیا داره شبیه به هم میشه. شاید ترس ای است از اینکه ما هم به این درد گرفتار بشیم. و نباید فراموش کنیم خیلی چیزها در کشور ما ریشه غربی داره، اساس پزشکی کشور غربی است، اساس دانشگاه های کشور غربی است (گرچه سعی دارن این دو رو تغییر بدن)، اساس داشتن دولت و مجلس قانونگذار غربی است، مفهوم رای گیری یک مفهوم غربی است، تغییر رئیس دولت و مجلس هر 4 سال یکبار یک شیوه مدیریت غربی است، مدرسه رفتن (9 ماه از سال) یک شیوه غربی است، احترام به حقوق فرزندان یک شیوه غربی است (این رو هم سعی دارن تغییر بدن) و ...
من این رو ناشی از ترس از دست رفتن ارزش ها و فرهنگ های قدیمی می دونم که داره بیش از حد بهش توجه میشه و فکر می کنم نتیجه عکس داشته باشه در نهایت. در افتادن با آموزه ها و مفاهیمی که کل دنیا به صحیح بودنشون رسیدن (مثل پزشکی نوین یا آموزش نوین) و جایگزین کردنشون با چیزهایی که در طول تاریخ برامون احتمالا چیزی جز بدبختی و عقب موندگی نداشته کمکی به نگه داشتن فرهنگ نمی کنه. شاید تا مدتی با زور بشه به این اهداف رسید ولی تا 100 سال دیگه نمیشه دم از ضد غرب بودن و فرهنگ سنتی خودمون زد. کافیه نگاهی به کشورهایی مثل شوروی و ژاپن و بعضی مناطق اروپا بندازیم که این مسیر رو زودتر از ما رفتن.
rozbeh85
15-10-2013, 16:32
من فکر میکنم اصولا آدمیزاد مخالف تغییر هست، خود من یکی از همین آدم ها.
من تو سن 28 سالگی یه چیزهایی برام مهم و ارزش هست که شاید یک نوجوان به آن به عنوان یک ارزش نگاه نکنه، حالا همین رو از دید تصمیم گیرهای حکومت که به شدت مذهبی-سنتی هستند نگاه کنید.
از دید آنها هم خیلی چیزهای جدید که معمولا از غرب می آید بد است چون خودشان نمی توانند ارزش های قبلی رو کنار بگذارند.
من فکر میکنم این فرهنگ غربی یا شرقی، به مرور زمان تبدیل به یه فرهنگ یکسان در کل و متفاوت در جزء میشه، چون همین الان ایران تو خود ایران تو هر خانواده ای که نگاه کنیم چند مهاجر میبینیم، نسل جوان از طریق اینترنت با دنیا و فرهنگش در ارتباط است.
ما ها ممکنه در قانون و حکومت گذاری تاثیر نداشته باشیم، ولی در جامعه و نسل بعد از خودمان تاثیرگذاریم، باید سعی کنیم فرهنگ خودمان را بازسازی کنیم، هرجا که نیاز به تغییر داره بپذیریم و این رو به جامعه منتقل کنیم، که فکر میکنم در ایران داره این اتفاق در زیر پوست شهر می افتد، مثل مقوله ازدواج، چه تغییر اساسی کرده نسبت به 30 سال پیش.
فرهنگ غربی موارد خوب دارد، موارد بد هم دارد، مثلا من هیچ وقت نمیخواهم دوستانم رو جایگزین خانواده کنم، هیچ وقت نمی خواهم خانواده ام رو در زمان پیری و نیاز به من رها کنم، ولی از اون طرف هم دوست ندارم خودم رو درگیر مثلا یه مراسم عروسی بسیار پیچیده و فرسایشی کنم.
چه ما، چه حکومت، بخواهیم یا نخواهیم، فرهنگ ایرانی به مرور زمان، به خاطر ارتباطات اینترنتی و مجازی، عوض خواهد شد، و اگر کسی جلوی تغییر رو بگیره، جامعه منتظرش نمیشه، ازش رد میشه، جلوی تغییر رو هم با هیچ ابزاری نمیشه گرفت.
Saeed Dz
15-10-2013, 16:55
خوب اینکه خیلی راحت برمیگرده به فضای بسته جامعه ما و جلوگیری دست اندرکاران (سیاسی-دینی) برای ایجاد یک جامعۀ پویا
من طبیعتا مخالف این موضوعم و همون طور که گفتم بیشتر دنبال آشنایی با مواضع جوامع غربی هستم
بدون پیش فرض البته
اما به نظر من قسمتی از جامعه ما خواسته یا نا خواسته در مقابل چیزی فراتر از غرب داره مقاومت میکنه. حرکتی که از دوره رنسانس و حتی قبل ا اون آغاز شد و میشه گفت جامعه غرب رو دگرگون کرد.
نکته ی بعدی که اینجا وجود داره اینکه با فرض بد در نظر گرفتن فرهنگ غرب. اگر این فرهنگ بد و زشت هستش چرا افراد جامعه ما روز به روز به سمت این فرهنگ جذب میشن و اینکه چرا همه ساله تعداد بسیار زیادی از افراد جامعه ما و جوامع اسلامی و حتی شرقی از سرزمین های خودشون مهاجرت میکنن به غرب؟! در حالی که یک غربی مطمئنن همچین کاری نخواهد کرد و نمیکنه.
من در واقع صحبت های شما و نقد یا پرسشگری نمیکنم بلکه مبنا قرار میدم و بر اساسشون تعدادی سوال پرسیدم که امیدوارم دوستان دیگه هم به جمع ما اضافه بشن و پاسخ بدن.
Reza31001
15-10-2013, 17:21
اما به نظر من قسمتی از جامعه ما خواسته یا نا خواسته در مقابل چیزی فراتر از غرب داره مقاومت میکنه. حرکتی که از دوره رنسانس و حتی قبل ا اون آغاز شد و میشه گفت جامعه غرب رو دگرگون کرد.
بیشتر توضیح میدین؟
نکته ی بعدی که اینجا وجود داره اینکه با فرض بد در نظر گرفتن فرهنگ غرب. اگر این فرهنگ بد و زشت هستش چرا افراد جامعه ما روز به روز به سمت این فرهنگ جذب میشن و اینکه چرا همه ساله تعداد بسیار زیادی از افراد جامعه ما و جوامع اسلامی و حتی شرقی از سرزمین های خودشون مهاجرت میکنن به غرب؟! در حالی که یک غربی مطمئنن همچین کاری نخواهد کرد و نمیکنه.
وجود دو دستگی در بین مردم خودمون که به وضوح دیده میشه
اما دسته سنتی کشور ما به این دلیل سنتی مونده که بهش اجازه داده نشده که با متدهای جدید زندگی آشنا بشه
در حالی که یک غربی مطمئنن همچین کاری نخواهد کرد و نمیکنه.
این رو قبول ندارم (البته نه در بعد مقایسه ای ایران و غرب! همون فرهنگ شرقی و غربی)
این قبول نداشتن هم به این معنی نیست که فرهنگ غربی بهتره یا بالعکس چون فکر میکنم هر کدوم حتما کاستیهای خودش رو داره که باعث میشه فرد در مواقع روبرو شدن با این کاستی ها تفکر رو به صورت مقطعی هم که شده عوض کنه
حالا این موارد اگه تکرار و تکرار بشه میتونه شخص رو متقاعد کنه که سبک زندیش رو عوش کنه
در نهایت میشه مهاجرتی که شما فرمودین
در اینجا دوست دارم بدونم در فرهنگ غربی رخ دادن این پروسه فرضی امکان پذیر نیست؟
اگه نه؛ چه دلایلی داره که نمیذاره یک شهروند عادی به نقطه ای برسه که فکر کنه باید سبک زندگی جدیدی رو بپذیره؟
پ ن: در حاشیه باید بگم خیلی از مهاجرتهایی که فرمودین شاید دلایلی غیر از فرهنگ داشته باشه که خوب به موضوع مربوط نیست
Saeed Dz
16-10-2013, 14:56
بیشتر توضیح میدین؟
در واقع چیزی که گفتم کاملن واضح هستش. نگاهی به گذشته غرب انداختن باعث میشه که ببینیم چیزی که بخشی از جامعه مذهبی-سنتی ما در مقابلش ایستادگی میکنه خود جامعه و فرهنگ غرب رو هم دگرگون کرده و اینطور نیست که غربی ها از ابتدا همین عقاید و ... رو داشته باشن. ما در اصل جلوی روندی اجتناب ناپذیر به اسم مدرنیته و تجدد داریم ایستادگی میکنم و نه صرفن فرهنگ غربی!
وجود دو دستگی در بین مردم خودمون که به وضوح دیده میشه
اما دسته سنتی کشور ما به این دلیل سنتی مونده که بهش اجازه داده نشده که با متدهای جدید زندگی آشنا بشه
ببینید اصلن امروز اینطور فکر نمیشه که همه ی یک کشور و یا حالا جامعه باید یکسان باشن و یک شکل فکر کنن. این تفکر مربوط به هزاران سال پیش هست که موبدین زرتشتی که با قدرتی که از طرف حکومت بهشون داده میشد و با هدف دو یا چند دستگی زدایی دست به یک پاکسازی عقیدتی میزدن و مردم رو قتل عام و میکردن یا موارد مشابه در بین اعراب یا اروپایی ها و ... . امروز این تفکر وجود داره که هر انسانی با دیگری متفاوت هست و البته این انسان حق تشکیل دسته جات رو داره و در موارد مختلف میتونه با دیگران همراه بشه.
موردی هم که شما مطرح کردی مبنی بر اجازه داده نشدن باز امروز پذیرفته نیست. امروزه با همه ی سختی ها جریان آزاد اطلاعات وجود داره (لااقل دریافتی و نه ارسالی) و به مدد یکی از بزرگترین اختراعات بشری یعنی اینترنت که دنیایی افکار و تفکرات انسانی رو دگرگون کرد. من بیشتر حس میکنم که گروهی که ما در موردشون صحبت میکنیم نمیخوان که بپذیرن مسئله همراه شدن با جریان همه گیر و اجتناب ناپذیر مدرنیته و تجدد رو.
این رو قبول ندارم (البته نه در بعد مقایسه ای ایران و غرب! همون فرهنگ شرقی و غربی)
این قبول نداشتن هم به این معنی نیست که فرهنگ غربی بهتره یا بالعکس چون فکر میکنم هر کدوم حتما کاستیهای خودش رو داره که باعث میشه فرد در مواقع روبرو شدن با این کاستی ها تفکر رو به صورت مقطعی هم که شده عوض کنه
حالا این موارد اگه تکرار و تکرار بشه میتونه شخص رو متقاعد کنه که سبک زندیش رو عوش کنه
در نهایت میشه مهاجرتی که شما فرمودین
در اینجا دوست دارم بدونم در فرهنگ غربی رخ دادن این پروسه فرضی امکان پذیر نیست؟
اگه نه؛ چه دلایلی داره که نمیذاره یک شهروند عادی به نقطه ای برسه که فکر کنه باید سبک زندگی جدیدی رو بپذیره؟
اصلن کاری به این ندارم که کدوم بهتر یا کدوم بدتر هستش. موضوع اینکه ما نباید بیایم و صورت مسئله رو ببینیم بلکه باید بیایم و تاثیرات هر کدام از فرهنگ ها رو ببینیم و در اینجاست که میبینیم فرهنگ و تمدن غربی به انسان ها رفاه و آسایش میده و فرهنگ ما تمام حقوق انسانی فرد رو ازش میگیره و زندگی مناسبی رو برای فرد مهیا نمیکنه.
شما فرمودی کاستیهایی وجود داره و خب حالا من میخوام چند مورد از کساتیهای جامعه و فرهنگ غربی رو برام نام ببرید.
در مورد سوالتون متوجه نشدم سوال در رابطه با مهاجرت هستش یا چه چیزی؟
پ ن: در حاشیه باید بگم خیلی از مهاجرتهایی که فرمودین شاید دلایلی غیر از فرهنگ داشته باشه که خوب به موضوع مربوط نیست
بالا هم توضیح دادم که فرهنگ هستش که تاثیر مستقیمی روی جامعه و انسان و ... داره و همینطور تاثیر هم میپذیره.
برای مثال مهاجرت هایی که برای تحصیل اجام میشه دلیلش چیه؟! غیر از اینکه شرایط تحصیل در کشور ما اصلن مناسب نیست (یا اصلن بگیم در کشور ما مناسبه و در غرب مناسب تر)؟
خب این فرهنگ ما هستش که تاثیر مستقیمی داره بر روی این مسئله. فرهنگ غرب بر تحصیل، ابداع و اختراع تاکید زیادی داره و از اون طرف میبینیم تا چند سال پیش مدارس رو مرکز فساد میانمیدن در ایران و همینطور دروسی مثل جغرافیا و ... رو کفر امیز!
نتیجه این میشه که دانشجوی ما برای ادامه تحصیل به غرب میره و به جایی که بهش بها داده میشه یا نتیجه این میشه که یک شهروند معمولی مهاجرت میکنه به غرب برای یک زندگی بهتر چون اونجا به انسان بیشت بها داده میشه.
کاربر شماره ی یک
16-10-2013, 16:47
استقلال فرهنگی کشور چیزیه که باعث مقاومت در مقابل دیدگاه غربی میشه
مغلطه ای در کشور هست که "هر چیز غربی بد است و هر چیز ما خوب است".
چون( ما = دین ) ، پس هیچوقت از این "ما" نمیشه انتقاد کرد یا ایرادی بهش گرفت .
و یه مسئله ی دیگه اینه که جامعه ی ریاکاری داریم ...
Mohammad Yek110
16-10-2013, 16:55
سلام
تقلید از غرب اگه صرفا لباسای بشدت زننده و ظاهر غیر عادی که حتی درصد خیلی کمی از غربیها ازش استفاده میکنن باشه اصلا چیز خوبی نیست
که متاسفانه فقط این موردو توی کشور خودمون میبینیم ..........
از نظر علمی و فرهنگی باشه که خب مشخصه خیلی عالیه
Reza31001
16-10-2013, 16:57
در واقع چیزی که گفتم کاملن واضح هستش. نگاهی به گذشته غرب انداختن باعث میشه که ببینیم چیزی که بخشی از جامعه مذهبی-سنتی ما در مقابلش ایستادگی میکنه خود جامعه و فرهنگ غرب رو هم دگرگون کرده و اینطور نیست که غربی ها از ابتدا همین عقاید و ... رو داشته باشن. ما در اصل جلوی روندی اجتناب ناپذیر به اسم مدرنیته و تجدد داریم ایستادگی میکنم و نه صرفن فرهنگ غربی!
موردی هم که شما مطرح کردی مبنی بر اجازه داده نشدن باز امروز پذیرفته نیست. امروزه با همه ی سختی ها جریان آزاد اطلاعات وجود داره (لااقل دریافتی و نه ارسالی) و به مدد یکی از بزرگترین اختراعات بشری یعنی اینترنت که دنیایی افکار و تفکرات انسانی رو دگرگون کرد. من بیشتر حس میکنم که گروهی که ما در موردشون صحبت میکنیم نمیخوان که بپذیرن مسئله همراه شدن با جریان همه گیر و اجتناب ناپذیر مدرنیته و تجدد رو.
آقا من خیلی رک بگم مرمی که من ازشون صحبت میکنم اصلا وقت ندارن (و شاید علاقه ندارن) یه این موضوعات دقت کنن چه برسه تحقیق و نتیجه گیری هم داشته باشن!
رک تر: اینها افرادی هستن که نتونستن/نمیتونن تحصیلات درستی داشته باشن نتونستن/نمیتونن به موضوعاتی فراتر از موضوعات روزمره (مشکلات اقتصادی و ...) توجه کنن در نتیجه نتونستن/نمیتونن به اینترنت و ... دسترسی داشته باشن
حالا من اینجا یه حسی دارم و اونم اینکه ممکنه این مشکلات نتیجه یک برنامه از پیش تعیین شده باشه
اصلن کاری به این ندارم که کدوم بهتر یا کدوم بدتر هستش. موضوع اینکه ما نباید بیایم و صورت مسئله رو ببینیم بلکه باید بیایم و تاثیرات هر کدام از فرهنگ ها رو ببینیم و در اینجاست که میبینیم فرهنگ و تمدن غربی به انسان ها رفاه و آسایش میده و فرهنگ ما تمام حقوق انسانی فرد رو ازش میگیره و زندگی مناسبی رو برای فرد مهیا نمیکنه.
شما فرمودی کاستیهایی وجود داره و خب حالا من میخوام چند مورد از کساتیهای جامعه و فرهنگ غربی رو برام نام ببرید.
خوب اینجا من یه مثال آوردم که با استفاده از اونا بتونم سوالم رو مطرح کنم
شما فرمودین کاستیهای فرهنگ غربی رو بگم که در واقع این موضوع سوال خودم از شماست!
در اینجا دوست دارم بدونم در فرهنگ غربی رخ دادن این پروسه فرضی امکان پذیر نیست؟
اگه نه؛ چه دلایلی داره که نمیذاره یک شهروند عادی به نقطه ای برسه که فکر کنه باید سبک زندگی جدیدی رو بپذیره؟
=
فرهنگ غربی چه طور تونسته همچین شرایط کاملی رو به وجود بیاره؟
اینکه گفتم هر فرهنگی کاستیهایی داره مبنی بر این نبود که بیام نواقص رو بشمارم
عقیده ای هست که دارم و منظور از بیان کردنش این بود که بتونم اونو به چالش بکشم و درست بودن/نبودنش رو بفهمم
کاربر شماره ی یک
16-10-2013, 17:01
چرا این اتفاق افتاده؟ من فکر می کنم افرادی نشستن و نگاه کردن به دنیا طی این 100 سال، از شرق آسیا گرفته تا آمریکای جنوبی، این فرهنگ های جدید در اکثر کشورها دارن جایگزین آلترناتیو های سنتی خودشون میشن و از خیلی نظرها اکثر دنیا داره شبیه به هم میشه. شاید ترس ای است از اینکه ما هم به این درد گرفتار بشیم. و نباید فراموش کنیم خیلی چیزها در کشور ما ریشه غربی داره، اساس پزشکی کشور غربی است، اساس دانشگاه های کشور غربی است (گرچه سعی دارن این دو رو تغییر بدن)، اساس داشتن دولت و مجلس قانونگذار غربی است، مفهوم رای گیری یک مفهوم غربی است، تغییر رئیس دولت و مجلس هر 4 سال یکبار یک شیوه مدیریت غربی است، مدرسه رفتن (9 ماه از سال) یک شیوه غربی است، احترام به حقوق فرزندان یک شیوه غربی است (این رو هم سعی دارن تغییر بدن) و ...
چرا دور بریم ...
چند وقت پیش نخست وزیر اسرائیل به طور کلی گفت اگه ایرانی ها آزاد بودن غربی رفتار میکردند و این مسئله تبدیل به جوک شد برای همه و
صداو سیما و سایت ها و روزنامه ها به طور غیر مستقیم اعتراف کردن که ایران فرهنگ غربی داره ...
این اعتراف از طرف کشوری بود که سالهاست داره کتاب و مقاله برای مقابله با فرهنگ غرب مینویسه و هزینه میکنه برای تبلیغات علیه فرهنگ غرب.
بعد از اون حرفها و واکنش ها من حق میدم که نخست وزیر اسرائیل بگه ایرانی ها ریاکار هستن ...
دنیایی که ما در این برهه از تاریخش در حال زندگی در اون هستیم
برام مانند یک ظرفی است که در آن انواع و اقسام مواد ریخته شده
بعضی از اونها قابلیت حل شدن در هم رو دارند و از دل آن یک ترکیب جدید بوجود میاد
و بعضی این قابلیت رو ندارن و همین باعث میشه نتونن همدیگر رو هضم و درک کنند
حالا به هر اسمی که میخوایم از اونها نام ببریم
فرهنگ، زبان، دین، ایدئولوژی، سطح سواد، آموزش، نژاد و ...
دیدی که دارم اینه که ما در عصری هستیم که شاهد درهمآمیختن این عناصر و اجزاء هستیم. عصری که گویا شدت هم یافته است.
این محیط بالاخره یک روزی از تب و تاب خواهد افتاد.
و همه به یک دید واحدی خواهند رسید.
و خواهند فهمید که چه بیهوده اینگونه با یکدیگر و دنیای خود برخورد میکردند.
و چیزی به نام قانون جهان شمول بشری که فارغ از هرگونه دیدگاه و تفکری خواهد بود، بر کل زمین سایه خواهد افکند
روزی که نه غربی وجود خواهد داشت و نه شرقی
Saeed Dz
16-10-2013, 18:31
سلام
تقلید از غرب اگه صرفا لباسای بشدت زننده و ظاهر غیر عادی که حتی درصد خیلی کمی از غربیها ازش استفاده میکنن باشه اصلا چیز خوبی نیست
که متاسفانه فقط این موردو توی کشور خودمون میبینیم ..........
از نظر علمی و فرهنگی باشه که خب مشخصه خیلی عالیه
نکته همینجاست!
تفکری که تجدید مطح میکنه اینکه ما حق نداریم برای دیگران انتخاب کنیم به خاطر اینکه هر کسی صلاح خودش رو بهتر از دیگران میدونه. یعنی میاد و حق انتخاب رو به افراد میده و تا به اونجایی در این امر افراد رو آزاد میذاره که حق انتخاب دیگری رو پایمال نکنن.
دقیقن مشکل از همین جا شروع میشه، به خاطر اینکه سنت و مخصوصن ادیان هیچ گونه حقی برای انسان قائل نمیشن. انسان هر کاری میکنه برای رضای خداوند هست در حالی که در تفکری که جهانگیر شده محور خدا نیست بلکه انسان هستش.
یعنی شما حق نداری به کسی بگی که چطور لباس بپوشه یا چطور فکر کنه یا چطور زندگی کنه مگر اینکه اون فرد حق انتخاب شما رو داره نقض میکنه.
آقا من خیلی رک بگم مرمی که من ازشون صحبت میکنم اصلا وقت ندارن (و شاید علاقه ندارن) یه این موضوعات دقت کنن چه برسه تحقیق و نتیجه گیری هم داشته باشن!رک تر: اینها افرادی هستن که نتونستن/نمیتونن تحصیلات درستی داشته باشن نتونستن/نمیتونن به موضوعاتی فراتر از موضوعات روزمره (مشکلات اقتصادی و ...) توجه کنن در نتیجه نتونستن/نمیتونن به اینترنت و ... دسترسی داشته باشن
منظورتو الان کاملن متوجه شدم و موافقم باهات.
موردی هم میخوام اضافه کنم و اون اینکه در تمامی جوامع (حتی غربی) عده ای از ما، از کودکی یعنی زمانی که کودک قدرت تصمیم گیری نداره و هنوز به بلوغ فکری نرسیده مواردی رو بهش دیکته میکنم و در واقع براش عقیده سازی میکنم و خود این میتونه جلوگیری کنه از پیشرفت فرهنگی و عقیده فرد. دلیلش هم واضح هستش؛ وقتی ما جواب ها رو داشته باشیم به دنبال جواب سوالمون نمیریم.
حالا من اینجا یه حسی دارم و اونم اینکه ممکنه این مشکلات نتیجه یک برنامه از پیش تعیین شده باشه
منظورتون کدوم مشکلات هست؟ ببخشید دقیقن متوجه نشدم.
فرهنگ غربی چه طور تونسته همچین شرایط کاملی رو به وجود بیاره؟
از دید من تنها و تنها یک چیز باعث شده و اون اینکه انسان غربی باور کرده که انسان میتونه تمام مشکلات، دغدغه ها و خطرات و خلاصه هرچیزی رو خودش حل کنه به خاطر اینکه بشر دارای عقل هستش.
برای مثال اگه مشکل اقتصادی بوجود اومد کنز یا آدام اسمیت میرن روش فکر میکنن و براش راه حل پیدا میکنن یا اگر میخوایم بدونم که انسانی که داره از یک بیماری دردناک رنج میبره و در نهایت هم خواهد مرد، آیا حق داره خودش رو بکشه میریم روش فکر میکنم و بحث میکنیم و بعد هم به نتیجه میرسیم.
اینکه گفتم هر فرهنگی کاستیهایی داره مبنی بر این نبود که بیام نواقص رو بشمارم
عقیده ای هست که دارم و منظور از بیان کردنش این بود که بتونم اونو به چالش بکشم و درست بودن/نبودنش رو بفهمم
راستش به نظر من انسان حتمن الخطاست و اشتباه جزوی از بشره حالا چه ر مسئله فرهنگ باشه و چه در مسائل دیگه اما این مهم هستش که ما با ایمان و اعتماد به انسان بیایم و اون رو حل کنیم همچنان که غرب همیشه همینکار رو کرده و هر مسئله ای که باهاش رو به رو شده با استفاده از عقل بشر حلش کرده.
چرا دور بریم ...
چند وقت پیش نخست وزیر اسرائیل به طور کلی گفت اگه ایرانی ها آزاد بودن غربی رفتار میکردند و این مسئله تبدیل به جوک شد برای همه و صداو سیما و سایت ها و روزنامه ها به طور غیر مستقیم اعتراف کردن که ایران فرهنگ غربی داره ...
این اعتراف از طرف کشوری بود که سالهاست داره کتاب و مقاله برای مقابله با فرهنگ غرب مینویسه و هزینه میکنه برای تبلیغات علیه فرهنگ غرب.
بعد از اون حرفها و واکنش ها من حق میدم که نخست وزیر اسرائیل بگه ایرانی ها ریاکار هستن ...
البته به بحث ما مربوط نمیشه اما جالبه که بدونید مواضعی که آقای نتانیاهو داشتن استراتژی هست که اسراییل از اون استفاده میکنه به نام "استاتژی نفر دهم" که بر طبق اون اگر 9 نفر هم مایل به انجام کاری باشن یا موافق انجام کاری، نفر دهم مخالفت میکنه. این مسئله و این استراتژی هم یک پیشینه و دلیل تاریخی داره ایجادش که به بحث ما مربوط نمیشه.
دیدی که دارم اینه که ما در عصری هستیم که شاهد درهمآمیختن این عناصر و اجزاء هستیم. عصری که گویا شدت هم یافته است.
این محیط بالاخره یک روزی از تب و تاب خواهد افتاد.
و همه به یک دید واحدی خواهند رسید.
و خواهند فهمید که چه بیهوده اینگونه با یکدیگر و دنیای خود برخورد میکردند.
و چیزی به نام قانون جهان شمول بشری که فارغ از هرگونه دیدگاه و تفکری خواهد بود، بر کل زمین سایه خواهد افکند
با احترام من با نظر شما موافق نیستم به خاطر اینکه انسان ها همه با هم متفاوت هستن و هر گونه تلاش هم برای یکسان کردن عقاید و جوامع بشری در گذشته با شکست مواجه شده. بهتره ما به جای تلاش برای از بین بردن تفاوت ها سعی کنیم که تفاوت ها رو نادیده بگیریم و به مشترکات توجه کنیم.
همین الان هم اعلامیه ی حقوق بشر رو داریم اما متاسفانه بهش عمل نمیشه!
سلام
تقلید از غرب اگه صرفا لباسای بشدت زننده و ظاهر غیر عادی که حتی درصد خیلی کمی از غربیها ازش استفاده میکنن باشه اصلا چیز خوبی نیست
که متاسفانه فقط این موردو توی کشور خودمون میبینیم ..........
از نظر علمی و فرهنگی باشه که خب مشخصه خیلی عالیه
مسئله اینجاست که از نظر فرهنگی دو مفهوم وجود داره که در غرب تقریبا حل شده:
1. انسان ها آزاد هستن خودشون برای خودشون فکر کنند و تصمیم بگیرند و تا وقتی این کارشان حق انتخاب کس دیگه ای رو نقض نمی کنه به کسی مربوط نیست. نتیجه: مسائلی مثل چطور لباس پوشیدن، چه فیلم و سریالی دیدن، کدوم شبکه تلویزیونی رو نگاه کردن، با کی حرف زدن، با کی چقدر صمیمی بودن و ... فقط و فقط انتخاب خود شخص خواهد بود.
2. انسان ها با هم متفاوت هستند و قرار نیست همه مثل هم باشند.
شما هم فرمودید در غرب که آزادی وجود داره درصد خیلی کمی از غربیها از اون لباس ها استفاده می کنند و مشکلی هم پیش نیومده، خب اگه اینجا هم آزادی وجود می داشت تقریبا به همین شکل می بود و مسئله جدی ای پدید نمیاد. آزادی دادن باعث پیشرفت میشه و این رو تمام مطالعات جامعه شناسی تایید می کنن، و محدودیت های غیرعقلانی گذاشتن برای این آزادی (مثلا: چون تعدادی از مردم دوست ندارند کلاه برعکس ببینند پس سایرین حق کلاه برعکس گذاشتن ندارند) باعث میشه در حرکت رو به جلوی جامعه اختلال بوجود بیاد.
دنیایی که ما در این برهه از تاریخش در حال زندگی در اون هستیم
برام مانند یک ظرفی است که در آن انواع و اقسام مواد ریخته شده
بعضی از اونها قابلیت حل شدن در هم رو دارند و از دل آن یک ترکیب جدید بوجود میاد
و بعضی این قابلیت رو ندارن و همین باعث میشه نتونن همدیگر رو هضم و درک کنند
حالا به هر اسمی که میخوایم از اونها نام ببریم
فرهنگ، زبان، دین، ایدئولوژی، سطح سواد، آموزش، نژاد و ...
دیدی که دارم اینه که ما در عصری هستیم که شاهد درهمآمیختن این عناصر و اجزاء هستیم. عصری که گویا شدت هم یافته است.
این محیط بالاخره یک روزی از تب و تاب خواهد افتاد.
و همه به یک دید واحدی خواهند رسید.
و خواهند فهمید که چه بیهوده اینگونه با یکدیگر و دنیای خود برخورد میکردند.
و چیزی به نام قانون جهان شمول بشری که فارغ از هرگونه دیدگاه و تفکری خواهد بود، بر کل زمین سایه خواهد افکند
روزی که نه غربی وجود خواهد داشت و نه شرقی
من هم فکر نمی کنم دید واحد هیچ وقت پدیدار بشه (قانون جهان شمول ممکنه) ولی مردم همیشه متفاوت هستند و این رو همه مطالعات علمی هم تایید می کنن، چه از نظر روانشناسی و حتی از نظر مطالعاتی که روی مغز میشه. موافقم که از نظر فرهنگی ما احتمالا به یک سری ارزش های مهم ثابت خواهیم رسید (مثلا الان در اکثر دنیا، برخلاف آموزه های ادیان و خیلی از ایدئولوژی ها، به این نتیجه رسیدیم که برده داری چیز خوبی نیست. احتمالا زمانی درباره حقوق زنان و کودکان، آزادی بیان و عقیده و چیزهایی از این قبیل هم به این سطح از اشتراکات خواهیم رسید.
...
با احترام من با نظر شما موافق نیستم به خاطر اینکه انسان ها همه با هم متفاوت هستن و هر گونه تلاش هم برای یکسان کردن عقاید و جوامع بشری در گذشته با شکست مواجه شده. بهتره ما به جای تلاش برای از بین بردن تفاوت ها سعی کنیم که تفاوت ها رو نادیده بگیریم و به مشترکات توجه کنیم.
همین الان هم اعلامیه ی حقوق بشر رو داریم اما متاسفانه بهش عمل نمیشه!
شاید بگی که خیلی ایدهال دارم نگاه میکنم و اینها اتفاق نخواهد افتاد
درسته این قانون امروز هم هست
ولی انسانهای امروزی هنوز به اون مرحله نرسیدن که بخوان اون رو تمام و کمال بپذیرن
پست قبلیم رو خیلی کلی نوشتم
اما اشارههایی هم توش بود که منظورم چیه
جهان در حال پیشرفته و علم با سرعتی فکر کنم تابع نمایی داره به جلو میره
و بالاخره روزی خواهد رسید که این اختلافهای امروزی رو با ناباوری و بهت ببینند
:n06:
...
من هم فکر نمی کنم دید واحد هیچ وقت پدیدار بشه (قانون جهان شمول ممکنه) ولی مردم همیشه متفاوت هستند و این رو همه مطالعات علمی هم تایید می کنن، چه از نظر روانشناسی و حتی از نظر مطالعاتی که روی مغز میشه. موافقم که از نظر فرهنگی ما احتمالا به یک سری ارزش های مهم ثابت خواهیم رسید (مثلا الان در اکثر دنیا، برخلاف آموزه های ادیان و خیلی از ایدئولوژی ها، به این نتیجه رسیدیم که برده داری چیز خوبی نیست. احتمالا زمانی درباره حقوق زنان و کودکان، آزادی بیان و عقیده و چیزهایی از این قبیل هم به این سطح از اشتراکات خواهیم رسید.
درسته.
هیچگاه نمیشه دو نفر رو یکسان پیدا کرد.
اما میشه روزی رو دید که این تفاوت همانگونه که گفتی دربارهی مسائلی نباشه که باعث شده اینگونه انسانها با یکدیگر و با دنیای خود رفتار میکنند.
من دنبال اون عقلانیته هستم
:n06:
Mohammad Hosseyn
17-10-2013, 01:45
تحلیل اثرگذاری غرب روی ما خیلی میتونه جنبه های مختلف داشته باشه ...
چه چیزی میتونه درستی و نادرستی مسائل اجتماعی رو مشخص کنه ؟! خب مهمترین چیز ، باورها و اعتقادات مردم اجتماع هست که به هر صورت و به هر دلیلی شکل گرفتن . ما معمولا تو استدلالمون همینجا کات میکنیم و خب جای بحث چندانی نمیمونه ...
ولی غرب چگونه مسلط شد ؟ چرا ما غربی شدیم و غربی ها شرقی نشدن ؟!
شاید یکی از علتهاش این باشه که ما چسبیدیم به ادیان و اونها چسبیدن به علم و خب ادیان با گذشت زمان شکست میخورن و آپدیت نمیشن ولی علم همیشه بروزه ...
شاید این یک جبر تاریخی باشه چون غرب نسبت به سامان دهی جوامع بزرگ آمادگی بیشتری داشت و ما و نهادهای سنتی جامعه ی ما دیگه برای انبوده جمعیت توان مدیریت نداشت و فرو ریخت و همچنان هم داره فرو می ریزه ...
می تونیم دو دسته کنیم ... تغییراتی که آگاهانه پذیرفتیم و ونهایی که جبرا بهمون تحمیل شد. یا شرایطی که غربی ها اگاهانه تحمیل کردند و اونهایی که اجتناب ناپذیر بود ... هر بخشی کلی جای صحبت داره ...
Saeed Dz
17-10-2013, 21:34
به نظرم داریم از پرسش اصلی دور میشیم، مبنی بر اینکه کدامیک از چیزایی که ما از غرب گرفتیم بد هستن و به جامعه ما آسیب زدن؟
Mohammad Hosseyn
18-10-2013, 19:18
به نظرم داریم از پرسش اصلی دور میشیم، مبنی بر اینکه کدامیک از چیزایی که ما از غرب گرفتیم بد هستن و به جامعه ما آسیب زدن؟
خب من از این منظر به سوال نگاه می کنم که اونهایی که در غرب زندگی میکنن مثل من از سلول تشکیل شدن !مثل من از یک گونه ی جانوری به نام انسان هستن ! پس اصل اینه که فرقی بین ما نیست. اگر چیزی رو که اون داره منم داشته باشم چه اشکالی داره ؟! مثلا چه میدونم غذای غربی ، اگه غذای غربی بیاد جای غذای من رو بگیره ، اونا میخوردن که نمی مردن. منم میخورم نمیمیرم !فرهنگ هم همینه !
بنابراین باید دید ضرر رو چه تعریف می کنید !؟ آیا فلان زبان ما از بین رفت این ضرر هست ؟ یا مثلا رسم عید نوروز فرض کنید از بین بره ، آیا این ضرر هست ؟ فکر کنم به خودی خود نه ...
حالا مثلا در اقتصاد میایم بررسی میکنیم اینکه چرا ما از غرب عقب موندیم ، ریشه ای که بهش می رسیم این هست که ما خیلی چیزها رو از غرب بدست آوردیم ولی لوازمش رو الزاما نه . مثلا عقلانیت غربی لازمه ی فرهنگ و صنعت و اقتصاد غربی هست. در این صورت شما هر چیز مفیدی رو هم از اونجا وارد کنید ، براش شما ممکنه مضر بشه !
من فکر میکنم اول باید اسم غرب و شرق رو برداریم و چیزی رو به نام جهانی شدن ببینیم که لازمه ی جهان امروزه. حالا ما هم داریم جهانی میشیم. باید بپرسیم چی از این جهانی شدن که یک لزوم هست رو بدست نیاوردیم و اون رو ضرر بدونیم . نه اینکه بپرسیم چی رو بدست اوردیم که ضرر کردیم !
کاربر شماره ی یک
18-10-2013, 21:06
ما توی دنیای مجازی هم داریم خودمون رو از اینترنت جهانی جدا میکنیم ، چطوری میخوایم فرهنگ و اقتصادمون رو یکی کنیم...
چیزی که آسیب زده اینه :
ما خیلی چیزها رو از غرب بدست آوردیم ولی لوازمش رو الزاما نه
به نظرم داریم از پرسش اصلی دور میشیم، مبنی بر اینکه کدامیک از چیزایی که ما از غرب گرفتیم بد هستن و به جامعه ما آسیب زدن؟
این قضیه رو از دو دیدگاه میشه بررسی کرد، یکی ایدئولوژیک و یکی علمی/منطقی.
از نظر ایدئولوژیک میشه گفت هر تغییری که ممکنه باعث بشه ما از اهداف اون ایدئولوژی سنتیمون دور بشیم در اصل به ما آسیب زده و بد هست، تا وقتی هم در جمعی که بحث میشه صحت اون ایدئولوژی پذیرفته شده باشه نمیشه به این نوع تفکر ایراد گرفت. مثلا فرهنگی که از غرب وارد شده بابت حقوق و مسئولیت های مساوی زن و مرد در ازدواج، بر اساس دید ایدئولوژیک غالب جامعه یک چیز بد است چون بر اون اساس حقوق زن و مرد مساوی نیست. یا مثلا بحثی که الان در غرب هست (مسئله ای که شاید در اکثر مناطق اروپا حل شده و این چند سال اخیر موضوع آمریکا شد) و اون هم مسئله حقوق ازدواج همجنسگرا هاست که بر اساس دیدگاه ایدئولوژیک اونها (و ما) چیز بدی است و داره به جامعه آسیب می زنه.
از نظر علمی هر پدیده رو میشه بررسی کرد و دربارش آگاهانه تصمیم گرفت. قطعا چیزهای نامناسبی در غرب هست (مثلا عادات نه چندان مناسب غذایی) و بطور علمی میشه نشون داد حرکت به اون سمت آسیب زننده است و مناسب نیست. اما در عوض هر دو مثال بالا بطور علمی میشه نشون داد تغییرات مفیدی هستند.
باید مشخص باشه تحت چه فریمورکی قراره ضررها و آسیب ها رو بررسی کنیم.
Saeed Dz
18-10-2013, 22:55
این قضیه رو از دو دیدگاه میشه بررسی کرد، یکی ایدئولوژیک و یکی علمی/منطقی.
از نظر ایدئولوژیک میشه گفت هر تغییری که ممکنه باعث بشه ما از اهداف اون ایدئولوژی سنتیمون دور بشیم در اصل به ما آسیب زده و بد هست، تا وقتی هم در جمعی که بحث میشه صحت اون ایدئولوژی پذیرفته شده باشه نمیشه به این نوع تفکر ایراد گرفت. مثلا فرهنگی که از غرب وارد شده بابت حقوق و مسئولیت های مساوی زن و مرد در ازدواج، بر اساس دید ایدئولوژیک غالب جامعه یک چیز بد است چون بر اون اساس حقوق زن و مرد مساوی نیست. یا مثلا بحثی که الان در غرب هست (مسئله ای که شاید در اکثر مناطق اروپا حل شده و این چند سال اخیر موضوع آمریکا شد) و اون هم مسئله حقوق ازدواج همجنسگرا هاست که بر اساس دیدگاه ایدئولوژیک اونها (و ما) چیز بدی است و داره به جامعه آسیب می زنه.
از نظر علمی هر پدیده رو میشه بررسی کرد و دربارش آگاهانه تصمیم گرفت. قطعا چیزهای نامناسبی در غرب هست (مثلا عادات نه چندان مناسب غذایی) و بطور علمی میشه نشون داد حرکت به اون سمت آسیب زننده است و مناسب نیست. اما در عوض هر دو مثال بالا بطور علمی میشه نشون داد تغییرات مفیدی هستند.
باید مشخص باشه تحت چه فریمورکی قراره ضررها و آسیب ها رو بررسی کنیم.
مواردی که شما فرمودی زیادی کلی هستن (منظور در توضیح دو دیدگاه هستش) و البته اینطور هم نیست که فقط از روزنه ی این دو دیدگاه بشه مسئله رو بررسی کرد.
اما به نظرم شما با دقت پست منو نخوندی.
مبنی بر اینکه کدامیک از چیزایی که ما از غرب گرفتیم بد هستن و به جامعه ما آسیب زدن؟
به زمان ها دقت کنید. سوال در مورد این نیست که چه چیزهایی به جامعه ما از چه دیدگاهی آسیب میزنن، سوال در مورد اینکه کدامیک از چیزهایی از غرب وارد جامعه ما شدن بد هستن و برای جامعه مضر بودن.
مواردی که شما فرمودی زیادی کلی هستن (منظور در توضیح دو دیدگاه هستش) و البته اینطور هم نیست که فقط از روزنه ی این دو دیدگاه بشه مسئله رو بررسی کرد.
اما به نظرم شما با دقت پست منو نخوندی.
به زمان ها دقت کنید. سوال در مورد این نیست که چه چیزهایی به جامعه ما از چه دیدگاهی آسیب میزنن، سوال در مورد اینکه کدامیک از چیزهایی از غرب وارد جامعه ما شدن بد هستن و برای جامعه مضر بودن.
باز هم مهم اینه که قضاوت درباره بد بودن این چیزهایی که دریافت کردیم (یا در حال دریافتش هستیم، چون این چیزها لحظه ای اتفاق نمی افته) بر چه پایه ای است؟
همون مثال من درباره تغییراتی که در ازدواج در کشورمون داره شکل می گیره (الان مثل 50 سال پیش نیست ولی هنوز هم تغییر داره می کنه)، بطور علمی و روانشناسی تغییر مثبتی است که همه مطالعات تایید می کنه این قضیه رو ولی اگه بر اساس ایدئولوژی بخوایم بررسی کنیم مضر هست. هر کس می تونه و نظر شخصیش رو بگه ولی در نهایت اساس همین خواهد بود که آتوریته قضاوت درباره صحیح یا غلط بودن چیه، ایدئولوژی یا مطالعات علمی.
Saeed Dz
18-10-2013, 23:38
باز هم مهم اینه که قضاوت درباره بد بودن این چیزهایی که دریافت کردیم (یا در حال دریافتش هستیم، چون این چیزها لحظه ای اتفاق نمی افته) بر چه پایه ای است؟
همون مثال من درباره تغییراتی که در ازدواج در کشورمون داره شکل می گیره (الان مثل 50 سال پیش نیست ولی هنوز هم تغییر داره می کنه)، بطور علمی و روانشناسی تغییر مثبتی است که همه مطالعات تایید می کنه این قضیه رو ولی اگه بر اساس ایدئولوژی بخوایم بررسی کنیم مضر هست. هر کس می تونه و نظر شخصیش رو بگه ولی در نهایت اساس همین خواهد بود که آتوریته قضاوت درباره صحیح یا غلط بودن چیه، ایدئولوژی یا مطالعات علمی.
ما میتونیم طور دیگه ای هم بررسی کنیم یعنی بیایم و نتایج و تاثیرات رو بررسی کنیم.
نگاه من در این سوال به این سمت هستش که آیا زندگی مردم رو بهتر کرده و یا بدتر؟!
از کدوم ایدئولوژی صحبت میکنید؟ اگه چیزی که مردم پذیرفتن و انتخاب کردن ایدئولوژی نیست پس ایدئولوژی چیه که با خواسته مردم در تضاد هستش؟
در تعریف ایدئولوژی داریم.
میتوان گفت ایدئولوژی به مجموعهای از باورها و ایدهها گفته میشود که به عنوان مرجعِ توجیهِ اعمال، رفتار و انتظاراتِ افراد عمل میکند.
ما میتونیم طور دیگه ای هم بررسی کنیم یعنی بیایم و نتایج و تاثیرات رو بررسی کنیم.
نگاه من در این سوال به این سمت هستش که آیا زندگی مردم رو بهتر کرده و یا بدتر؟!
خب این میشه بررسی علمی قضیه که زندگی بهتر رو با معیارهای علمی بسنجیم. زندگی بهتر برای یک عده هم داشتن چند تا زن و بشور و بساب و 12 تا بچه و ... است. و بررسی اینکه هر یک از این فاکتورها چطور زندگی رو بهتر یا بدتر کرده خیلی ساده نیست چون بطور همزمان جامعه دستخوش تغییرات خیلی جدی دیگه ای هم شده و تاثیرات اونها بسیار قوی تر و محسوس تر از این نوع مسائل فرهنگی است (مثل مسائل اقتصادی). بیشتر تئوریک میشه قضیه رو پیگیری کرد.
از کدوم ایدئولوژی صحبت میکنید؟ اگه چیزی که مردم پذیرفتن و انتخاب کردن ایدئولوژی نیست پس ایدئولوژی چیه که با خواسته مردم در تضاد هستش؟
در تعریف ایدئولوژی داریم.
همون ایدئولوژی که بطور غالب در کشور ما وجود داره و با فرهنگ ما آمیخته شده. لازمه اسم ببرم؟ :n02:
hamid_diablo
19-10-2013, 02:13
سلام دوستان
بحث ها به شدت جذاب بود و خیل خوشم اومد...من تخصص چندانی تو این زمینه ندارم اما تا حدودی با مباحث آشنا هستم
منم با برخی از دوستان که اشاره کردن تمدن غربی رو نباید از بیخ و بن کوبید موافقم...قطعا این تمدن که شاید اسمشو گذاشت مدرنیته حتما برای بشر تو زمینه هایی سودمند بوده...
به طور مثال سیستم بهداشتی و اموزشی غرب به جایی رسیده که میشه گفت توسعه پایدار خودوشن رو شاید مدیون همین 2 چیز باشند...و موارد دیگه که مرتبط با مباحث اقتصادیه
اما چیزی که شاید بشه نقدی بهش داد اینکه غرب دین و یا هر چیزی شبیه به این و هم نام و هم مفهوم این رو به کلی کنار گذاشت... شاید بهترین مدل این باشه که علم و دین در یک راستا و برای هم و مکمل هم باشند...شاید خیلی از مشکلاتی که تو زمینه روانشاسی و یا سبک زندگی برای غرب مثل بی بند و باری های کنترل نشده و ... نشات گرفته از همین سیستم لائیک و سکولاره...
صد البته من به این موضوع اعتقاد ندارم که حرفم حتما درسته ...
Saeed Dz
19-10-2013, 02:38
خب این میشه بررسی علمی قضیه که زندگی بهتر رو با معیارهای علمی بسنجیم. زندگی بهتر برای یک عده هم داشتن چند تا زن و بشور و بساب و 12 تا بچه و ... است. و بررسی اینکه هر یک از این فاکتورها چطور زندگی رو بهتر یا بدتر کرده خیلی ساده نیست چون بطور همزمان جامعه دستخوش تغییرات خیلی جدی دیگه ای هم شده و تاثیرات اونها بسیار قوی تر و محسوس تر از این نوع مسائل فرهنگی است (مثل مسائل اقتصادی). بیشتر تئوریک میشه قضیه رو پیگیری کرد.
همون ایدئولوژی که بطور غالب در کشور ما وجود داره و با فرهنگ ما آمیخته شده. لازمه اسم ببرم؟ :n02:
زندگی خوب یک پکیج هستش از همه ی این عوامل نه فقط اقتصادی یا نه فقط فرهنگی. همه ی اینها بدون هم هیچ معنایی پیدا نمیکنن نظیر اون چیزی که امروزه در کشو ما دیده میشه که در بعضی حوضه ها خوب پیش رفتیم و در بعضی ها هم اصلن پیش نرفتیم. وقتی من از یک زندگی خوب صحبت میکنم زندگی رو مد نظرم نیست که فقط مردان اون جامعه راحت زندگی کنن و به قول شما چندتا زن داشته باشن و ... بلکه زندگی رو مد نظرم هستش که همه چه پیر و چه جوان و بدون در نظر گرفتن جنسیت زندگی راحت و خوبی داشته باشن. نمیدونم منظورمو تونستم برسونم یا اینکه هنوز هم در انتخاب معیار ها مشکل داریم.
ایدئولوژی یک جامعه باور های مردم اون جامعه هستش و باورها هم همیشه یکسان نمیمونن! بلکه تغییر میکنن. وقتی چیزی رو مردم یک جامعه از جوامع دیگه میگیرن و میپزیرنش و ازش استفاده میکنن میشه گفت ایدولوژی اون جامعه هم تغییر میکنه. حالا وقتی مردم خیلی چیزا رو خودشون گرفتن و قبول کردن چطور میتونیم بگیم این موارد با ایدئولوژی ما در تضاد هستش؟!
شاید یک سری موارد و گزینه های خوب در خارج از ایران وجود داشته باشه که بتونه باعث پیشرفت و تغییر مثبت در زندگی ایرانی ها بشه .
ولی یک مشکلی اینجا وجود داره و اون هم اینه که خیلی ها هنوز به اون ظرفیت مورد نیاز برای دستیابی و رسیدن به راه و روش غربی نرسیدن . عدم ظرفیت مناسب در افراد جامعه و فرهنگ سازی نادرست میتونه از اون تغییری که قراره بار مثبت داشته باشه به ما نتیجه معکوس بده .
این که بیایم انتخاب کنیم ورود چه فرهنگی میتونه خوب باشه و کدام یکی میتونه بد باشه در حال حاضر زیاد جوابگو نیست .
چون که بینش و دیدگاه و ظرفیت های خیلی از مردم جامعه ایران به اون حد لازم نرسیده . دلایل مختلفی داره که میتونه از ایدئولوژِی افراد جامعه باشه یا آموزش های اشتباه در مدارس و خانواده .
شاید خیلی موارد خوب باشن که جامعه غرب رو به جلو رانده باشه و از دلایل پیشرفت اونا باشه .
ولی به محض ورود به ایران بار منفی بوجود بیاره .
تا موقعی که زیرساخت های مناسب فکری و فرهنگی توی ایران آماده نشه نمیشه مطمئن بود که کدامیک از این موارد میتونه پاسخگوی نیاز جامعه باشه و اضافه کردن کدوم میتونه مثبت و کدوم یک منفی باشه .
Mohammad Hosseyn
19-10-2013, 19:15
سعید جان شما به جوابی که خواستی نمیرسی . مسائل اجتماعی مثل علوم تجربی دیگه مثل فیزیک نیست که شما مولفه های مطلق برای سنجش داشته باشی . بله عالمان حوزه علوم انسانی تمام تلاششون رو می کنن که بتونن معیار های ثابتی رو بدست بیارن ولی تا امروز که من با شما صحبت میکنم خیلی کم هستن شاخص هایی که سرشون توافق باشه. نهایت این شده که علم به دو بخش ارتدوکس و هترودکس تقسیم شد و ارتدوکس اون بخشی ازعلم شد که قالب هست. مثلا لیبرالیسم بعنوان دیدگاه قالب در علم اقتصاد مطرح هست و اگر من بعنوان یک اقتصاددان بگم معیار مثلا عدالت اینه دارم از منظر ارتدوکسی علمم میگم. وگرنه مکاتب دیگر نظرات متفاوتی دارند که خیلی هاشون معتبر هستن .
اگر خیلی زور بزنیم میتونیم دو معیار ثابت برای تعیین ضرر مطرح کنیم. یکی معیارهایی که مربوط به علوم تجربی دیگر هستند. مثلا مثال تغذیه که دوستمون گفتن . اگر پر خوری باشه خب علم پزشکی میگه ضرر داره و شکی درش نیست .غرب و شرق هم نداره. دومی هر شرایطی که جبرا بر جامعه حاکم باشه و تغییر فرهنگ در اون زمینه ناسازگار با شرایط باشه. یک مثال انتزاعی میزنم : فرض کن در کشوری با آب و هوای سرد زندگی می کنید . بعد فرهنگ پوشش نیمه عریان غربی رو بخواید الگو بگیرید ! خب مشخصا ضرر هست ! اینقدر این موارد کم و غیر عقلائی هست که کمتر دیده میشه. مثال ملموسش در کشور ما قضیه کشف حجاب هست. ما در جامعه ای با بافت مسلمان زندگی میکنیم ولی رضاشاه بدون در نظر گرفتن این شرایط جبرا میخواد حجاب رو ممنوع کنه ! خب این عقلائی نیست. همین حذف حجاب اگر با تغییر باورهای مردم رخ بده دیگه ضرر نیست ... حالا چه چیزهایی هست که در مردم یک جاکمعه تغییر ناپذیر باشه ؟! تقریبا هیچی ...
همونطور که گفتم باید ببینید وقتی ما چیزی رو از غرب وارد کردیم ایا کامل اینکارو کردیم ؟ آیا لوازم این واردات رو داریم ؟ طرز تفکر ما هم سازش پیدا کرده با این واردات یا نه ... ضرر اینجاهاست .
Saeed Dz
19-10-2013, 22:50
سعید جان شما به جوابی که خواستی نمیرسی .
مسائل اجتماعی مثل علوم تجربی دیگه مثل فیزیک نیست که شما مولفه های مطلق برای سنجش داشته باشی . بله عالمان حوزه علوم انسانی تمام تلاششون رو می کنن که بتونن معیار های ثابتی رو بدست بیارن ولی تا امروز که من با شما صحبت میکنم خیلی کم هستن شاخص هایی که سرشون توافق باشه. نهایت این شده که علم به دو بخش ارتدوکس و هترودکس تقسیم شد و ارتدوکس اون بخشی ازعلم شد که قالب هست. مثلا لیبرالیسم بعنوان دیدگاه قالب در علم اقتصاد مطرح هست و اگر من بعنوان یک اقتصاددان بگم معیار مثلا عدالت اینه دارم از منظر ارتدوکسی علمم میگم. وگرنه مکاتب دیگر نظرات متفاوتی دارند که خیلی هاشون معتبر هستن .
اگر خیلی زور بزنیم میتونیم دو معیار ثابت برای تعیین ضرر مطرح کنیم. یکی معیارهایی که مربوط به علوم تجربی دیگر هستند. مثلا مثال تغذیه که دوستمون گفتن . اگر پر خوری باشه خب علم پزشکی میگه ضرر داره و شکی درش نیست .غرب و شرق هم نداره. دومی هر شرایطی که جبرا بر جامعه حاکم باشه و تغییر فرهنگ در اون زمینه ناسازگار با شرایط باشه. یک مثال انتزاعی میزنم : فرض کن در کشوری با آب و هوای سرد زندگی می کنید . بعد فرهنگ پوشش نیمه عریان غربی رو بخواید الگو بگیرید ! خب مشخصا ضرر هست ! اینقدر این موارد کم و غیر عقلائی هست که کمتر دیده میشه.
مثال ملموسش در کشور ما قضیه کشف حجاب هست. ما در جامعه ای با بافت مسلمان زندگی میکنیم ولی رضاشاه بدون در نظر گرفتن این شرایط جبرا میخواد حجاب رو ممنوع کنه ! خب این عقلائی نیست. همین حذف حجاب اگر با تغییر باورهای مردم رخ بده دیگه ضرر نیست ... حالا چه چیزهایی هست که در مردم یک جاکمعه تغییر ناپذیر باشه ؟! تقریبا هیچی ...
همونطور که گفتم باید ببینید وقتی ما چیزی رو از غرب وارد کردیم ایا کامل اینکارو کردیم ؟ آیا لوازم این واردات رو داریم ؟ طرز تفکر ما هم سازش پیدا کرده با این واردات یا نه ... ضرر اینجاهاست .
میدونم سوالم جواب نداره برا همینم پرسیدم.
این توضیحات درسته ولی نه به خاطر اینکه مولفه های مطلق نداریم یا چیزایی شبیه این، بلکه به خاطر انسان و اینکه انسان میتونه رفتارهای یکسانی در شرایط یکسان از خودش بروز نده! وگرنه بیشتر بخش های علوم انسانی مثل علوم تجربی قابل اندازه گیری و فرمول نویسی هستن. جدا از این، معیار های یک زندگی خوب اینطور نیست که نشه انتخاب کرد بلکه روش هایی وجود داره که خیلی راحت میشه اینکار رو کرد. برای مثال یک فرد مذهبی امکان داره یکی از معیارهاش این باشه برای زندگی خوب که بتونه با آسودگی عبادت کنه و یا atheist معیارش این باشه که بتونه در مورد موضوعات مورد علاقه اش کتاب بنویسه. حالا درسته اینجا واکنش ها و خواسته ها متفاوت هست اما میشه همه ی اینها رو در کلیتی به نام آزادی در بیان عقیده مجتمع کرد. ضمن اینکه اگر چنین امکانی وجود نداره پس سازمان ملل بر چه اساسی گزارش میده در رابطه با سطح رفاه جوامع؟!
در مثال های قسمت سوم انسان یک ماشین احمق فرض شده. این مثال ها نمیتونه درست باشه چون تناسبی با واقعیت نداره.
البته در مثال کشف حجاب شما باید یک گذری به تاریخ بزنید و دلایلش رو مطالعه کنید و بعد به این سادگی اضهار نظر کنید. کشف حجاب دلایل زیادی داشت که من به دوتاش اشاره میکنم. یکی اینکه اکثر ترور ها با چادر و صورت پوش زنانه انجام میشد! و دوم اینکه زمینه ی ورود خانوم ها به جامعه رو محیا میکرد. ببینید از زمان کودتای رضاشاه تا تاج گذاریش فاصله ای 4 ساله وجود داره که در این فاصله به واسطه ی اینکه تونست در ایران امنیت بوجود بیاره و ایران رو از اون شرایط بحرانی خارج کنه (عملن ایرانی وجود نداشت!) مدرس، مصدق، ملک الشعرا بهار، کازرونی، اسکندری و ... و تجار، روحانیون، مجلس و بازاریون و ... که از تمام طیف های جامعه بودن و بزرگان جامعه ازش حمایت کردن پس اینظورام که شما میفرمایین نبوده ضمن اینکه شرایط بحرانی ایران یک دیکتاتوری و قدرت مرکزی رو برای مدتی کوتاه میطلبید و البته من هم موافقم و نباید ادامه پیدا میکرد این دیکتاتوری.
اینه که ما نیایم و فقط فیلم کلاه پهلوی رو ببینیم و مطالبی که آقای سلیمی نمین سعی دارن ترویج بدن در جامعه رو مطالعه کنیم و کمی هم نظرات مخالف رو ببینیم. بیشتر از این نمیشد توضیح بدم به خاطر شرایطی که انجمن داره و ارشاد مدام فشار میاره.
اما من معتقدم به تاثیراتی که برای ما و منافع ملی ما که در نتیجه در زندگی مردم تاثیر مستقیم خواهد گذاشت باید توجه کرد. بالاخره هر امپولی دردی هم داره اما همین آمپول بدن رو از مرگ و بیماری نجات میده!
شاید یک سری موارد و گزینه های خوب در خارج از ایران وجود داشته باشه که بتونه باعث پیشرفت و تغییر مثبت در زندگی ایرانی ها بشه .
ولی یک مشکلی اینجا وجود داره و اون هم اینه که خیلی ها هنوز به اون ظرفیت مورد نیاز برای دستیابی و رسیدن به راه و روش غربی نرسیدن . عدم ظرفیت مناسب در افراد جامعه و فرهنگ سازی نادرست میتونه از اون تغییری که قراره بار مثبت داشته باشه به ما نتیجه معکوس بده .
این که بیایم انتخاب کنیم ورود چه فرهنگی میتونه خوب باشه و کدام یکی میتونه بد باشه در حال حاضر زیاد جوابگو نیست .
چون که بینش و دیدگاه و ظرفیت های خیلی از مردم جامعه ایران به اون حد لازم نرسیده . دلایل مختلفی داره که میتونه از ایدئولوژِی افراد جامعه باشه یا آموزش های اشتباه در مدارس و خانواده .
شاید خیلی موارد خوب باشن که جامعه غرب رو به جلو رانده باشه و از دلایل پیشرفت اونا باشه .
ولی به محض ورود به ایران بار منفی بوجود بیاره .
تا موقعی که زیرساخت های مناسب فکری و فرهنگی توی ایران آماده نشه نمیشه مطمئن بود که کدامیک از این موارد میتونه پاسخگوی نیاز جامعه باشه و اضافه کردن کدوم میتونه مثبت و کدوم یک منفی باشه .
من معتقدم اون پیشرفتی که تا به امروز هم داشتیم همه به واسطه ی غرب بوده.
در مورد ظرفیت باید نگاهی بندازیم به تاریخ غرب و مواجهه ی اون با جریان تجدد و مدرنیته که من فکر نمیکنم کسی اومده باشه مثلن بستری اماده کرده باشه و یا اگاهی جامعه رو بالا بده باشه و بعد این جریان بیاد. اصلن اینطور نبوده بلکه دقیقن برعکس، جریان مدرنیته و تجدید بود که افکار انسان های غربی رو عوض کرد نسبت به همه چیز و همین الان هم این جریان ادامه داره. برای چیزی که جدید هست نمیشه فرهنگ سازی و ... کرد.
شما گفتی اینکه بیایم و انتخاب کنیم اما در بحث فرهنگ اصلن انتخاب دست من و شما یا دولت در یک جامعه نیست بلکه این عموم مردم هستن که فرهنگ رو با عقایدشون میسازن و تغییر میدن! و دقیقن برای همین هم هستش که جریان مدرنیته اینقدر فراگیر شده.
Mohammad Hosseyn
20-10-2013, 21:41
میدونم سوالم جواب نداره برا همینم پرسیدم.
این توضیحات درسته ولی نه به خاطر اینکه مولفه های مطلق نداریم یا چیزایی شبیه این، بلکه به خاطر انسان و اینکه انسان میتونه رفتارهای یکسانی در شرایط یکسان از خودش بروز نده! وگرنه بیشتر بخش های علوم انسانی مثل علوم تجربی قابل اندازه گیری و فرمول نویسی هستن. جدا از این، معیار های یک زندگی خوب اینطور نیست که نشه انتخاب کرد بلکه روش هایی وجود داره که خیلی راحت میشه اینکار رو کرد. برای مثال یک فرد مذهبی امکان داره یکی از معیارهاش این باشه برای زندگی خوب که بتونه با آسودگی عبادت کنه و یا atheist معیارش این باشه که بتونه در مورد موضوعات مورد علاقه اش کتاب بنویسه. حالا درسته اینجا واکنش ها و خواسته ها متفاوت هست اما میشه همه ی اینها رو در کلیتی به نام آزادی در بیان عقیده مجتمع کرد. ضمن اینکه اگر چنین امکانی وجود نداره پس سازمان ملل بر چه اساسی گزارش میده در رابطه با سطح رفاه جوامع؟!
در مثال های قسمت سوم انسان یک ماشین احمق فرض شده. این مثال ها نمیتونه درست باشه چون تناسبی با واقعیت نداره.
البته در مثال کشف حجاب شما باید یک گذری به تاریخ بزنید و دلایلش رو مطالعه کنید و بعد به این سادگی اضهار نظر کنید. کشف حجاب دلایل زیادی داشت که من به دوتاش اشاره میکنم. یکی اینکه اکثر ترور ها با چادر و صورت پوش زنانه انجام میشد! و دوم اینکه زمینه ی ورود خانوم ها به جامعه رو محیا میکرد. ببینید از زمان کودتای رضاشاه تا تاج گذاریش فاصله ای 4 ساله وجود داره که در این فاصله به واسطه ی اینکه تونست در ایران امنیت بوجود بیاره و ایران رو از اون شرایط بحرانی خارج کنه (عملن ایرانی وجود نداشت!) مدرس، مصدق، ملک الشعرا بهار، کازرونی، اسکندری و ... و تجار، روحانیون، مجلس و بازاریون و ... که از تمام طیف های جامعه بودن و بزرگان جامعه ازش حمایت کردن پس اینظورام که شما میفرمایین نبوده ضمن اینکه شرایط بحرانی ایران یک دیکتاتوری و قدرت مرکزی رو برای مدتی کوتاه میطلبید و البته من هم موافقم و نباید ادامه پیدا میکرد این دیکتاتوری.
اینه که ما نیایم و فقط فیلم کلاه پهلوی رو ببینیم و مطالبی که آقای سلیمی نمین سعی دارن ترویج بدن در جامعه رو مطالعه کنیم و کمی هم نظرات مخالف رو ببینیم. بیشتر از این نمیشد توضیح بدم به خاطر شرایطی که انجمن داره و ارشاد مدام فشار میاره.
اما من معتقدم به تاثیراتی که برای ما و منافع ملی ما که در نتیجه در زندگی مردم تاثیر مستقیم خواهد گذاشت باید توجه کرد. بالاخره هر امپولی دردی هم داره اما همین آمپول بدن رو از مرگ و بیماری نجات میده!
سعید جان مخالفم باهات !
اولا یک تناقض در گفتارت اینکه گفتی انسان در شرایط یکسان رفتار غیر یکسان داره. دقیقا بعدش گفتی در علوم انسانی عموما فرمول نویسی و اندازه گیری مطرح هست. این دوتا در مقابل هم هستن. در فیزیک همیشه دو جسم در فاصله ای معین نیروی گرانشی معینی بهم وارد میکنن. بنابراین فرموله کردن این رفتار بدون هیچ مشکلی ممکن میشه. ولی اگر هر دفعه گوی ها نیروهای متفاوتی بهم وارد کنن (رفتاری غیر یکسان در شرایط یکسان) دیگه فرمول نویسی ممکن هست ؟ معلومه که نه ... مشکل علوم اجتماعی و انسانی همینه. بهتره بازش نکنیم واقعا بحث منحرف میشه. اقتصاد پره از مدل های ریاضی ولی اینها با یکسری ملاحظات خاصی هست و اصل قضیه اینه که همشون نسبی هستن . عموما بر پایه دیدگاه ارتودکسی هستن. اگر دیدگاه غالب علم اقتصاد عوض بشه دیگه مدل ها کاملا عوض میشه در طول تاریخ هم چندین بار این تغییر رفتارهای اجتماعی بروز پیدا کرده ...
مثال قسمت سوم گفتم عقلائی نیست ولی انتزاعی هست . خواستم بگم معیارت مطلق باشه میتونی ضرر رو تعیین کنی.
در مورد کشف حجاب قصدم بحث راجع به کشف حجاب نبود. بعنوان مثال آوردم. هدف مثال این بود که نشون بدم چیزی که لوازمش وجود نداشت وارد جامعه شد و نتیجش جز ضرر نبود. حالا اینکه زیر چادر ترو میکردن و اینا ربطی به بحث نداره. این آقایونی که اسم بردی دیداه خودشون رو مطرح کردن و موافق با دیدگاه اینها بود و گفتن کار خوبیه. ولی جامعه قبول نداشت.
باز هم میگم پاسخی برای سوالت وجود نداره. به هر حال من منتظرم دوستان یک نمونه محسوس و تجربه شده برای پاسخت سوالت بیارن و من نشون بدم که ضرر ناشی از نبود لوازم بوده نه وارد کردن چیزی از غرب ...
Saeed Dz
20-10-2013, 22:06
سعید جان مخالفم باهات !
اولا یک تناقض در گفتارت اینکه گفتی انسان در شرایط یکسان رفتار غیر یکسان داره. دقیقا بعدش گفتی در علوم انسانی عموما فرمول نویسی و اندازه گیری مطرح هست. این دوتا در مقابل هم هستن. در فیزیک همیشه دو جسم در فاصله ای معین نیروی گرانشی معینی بهم وارد میکنن. بنابراین فرموله کردن این رفتار بدون هیچ مشکلی ممکن میشه. ولی اگر هر دفعه گوی ها نیروهای متفاوتی بهم وارد کنن (رفتاری غیر یکسان در شرایط یکسان) دیگه فرمول نویسی ممکن هست ؟ معلومه که نه ... مشکل علوم اجتماعی و انسانی همینه. بهتره بازش نکنیم واقعا بحث منحرف میشه. اقتصاد پره از مدل های ریاضی ولی اینها با یکسری ملاحظات خاصی هست و اصل قضیه اینه که همشون نسبی هستن . عموما بر پایه دیدگاه ارتودکسی هستن. اگر دیدگاه غالب علم اقتصاد عوض بشه دیگه مدل ها کاملا عوض میشه در طول تاریخ هم چندین بار این تغییر رفتارهای اجتماعی بروز پیدا کرده ...
در مورد کشف حجاب قصدم بحث راجع به کشف حجاب نبود. بعنوان مثال آوردم. هدف مثال این بود که نشون بدم چیزی که لوازمش وجود نداشت وارد جامعه شد و نتیجش جز ضرر نبود. حالا اینکه زیر چادر ترو میکردن و اینا ربطی به بحث نداره. این آقایونی که اسم بردی دیداه خودشون رو مطرح کردن و موافق با دیدگاه اینها بود و گفتن کار خوبیه. ولی جامعه قبول نداشت.
باز هم میگم پاسخی برای سوالت وجود نداره. به هر حال من منتظرم دوستان یک نمونه محسوس و تجربه شده برای پاسخت سوالت بیارن و من نشون بدم که ضرر ناشی از نبود لوازم بوده نه وارد کردن چیزی از غرب ...
همچین تناضی وجود نداره و اشتباه از شما بوده که کلمه ی "وگرنه" که معنیش میشه در غیر این صورت رو جا انداختی.
به خاطر انسان و اینکه انسان میتونه رفتارهای یکسانی در شرایط یکسان از خودش بروز نده! وگرنه بیشتر بخش های علوم انسانی مثل علوم تجربی قابل اندازه گیری و فرمول نویسی هستن.
اون ملاحضاتی که شما میگی همه به خاطر انسان هستش که همونطور که قبلن گفتم در شرایط یکسان میتونه رفتار های متفاوتی بروز بده.
من هم خواستم بگم اینطور نبود که رضا شاه و تصمیماتش فقط یکجانبه باشه و کسی نباشه ازش حمایت کنه. بازاری ها، روحانیون و ... اگر عموم مردم نیستن پس کی هستن؟! اینکه امروز میخوان واقعیت مخالفت روحانیون با شاه رو زیر مسائلی این چنینی پنهان کنن یه بحث دیگه هستش که اینجا نمیشه بهش پرداخت. در ضمن اگر رضا شاه و افکارش مورد پسند مردم نبود هیچوقت وقتی جسدش به ایران باز میگرده اون حجم از مردم به استقبالش نمیرفتن. بهتره کمی بیشتر مطالعه کنیم در مورد این موارد!
بله دقیقن کسی نمیتونه هیچ موردی رو نام ببره و اساسن هم من همین سوال رو پرسیدم تا نشون بدم خیلی از مواردی که گفته میشه و تبلیغ میشه بر ضد غرب و چیزی که از غرب وارد ایران شده واقعیت نداره و فقط تخریب هستش.
Mohammad Hosseyn
20-10-2013, 22:45
من متوجه نشدم !
الان این جمله که من مینویسم رو معادل دو جمله ی خودت میدونی ؟ ::
انسان در شرایط یکسان رفتارهای متفاوت دارند که اگر اینطور نبود بسیاری از بخش های علوم انسانی قابل مدل سازی ریاضی نمی بود .
پاسخ بده تا ادامه بدم ...
V E S T A
20-10-2013, 23:01
در ضمن اگر رضا شاه و افکارش مورد پسند مردم نبود هیچوقت وقتی جسدش به ایران باز میگرده اون حجم از مردم به استقبالش نمیرفتن. بهتره کمی بیشتر مطالعه کنیم در مورد این موارد!
نمی شه از روی استقبال مردم از یه قدرت برتر یا شخص اول کشور تشخصی داد که مورد پسند مردم هست یا مورد پست مردم نیست . استقبـال های زیادی از طرف همـون مردم در
طول تاریخ از افراد مخالف رضاشاه چه در گذشته دور چه در گذشته نه چندان دور انجام شده.. پس نمیشه از روی چنین برخورد هایی میزان رضایت مردم از یه شخص رو برآورد کرد بهتره
رو جمله بندی هامون بیشتر دقت کنیم !
Saeed Dz
20-10-2013, 23:32
من متوجه نشدم !
الان این جمله که من مینویسم رو معادل دو جمله ی خودت میدونی ؟ ::
انسان در شرایط یکسان رفتارهای متفاوت دارند که اگر اینطور نبود بسیاری از بخش های علوم انسانی قابل مدل سازی ریاضی نمی بود .
پاسخ بده تا ادامه بدم ...
انسان در شرایط یکسان میتونه رفتار های یکسان و یا متفاوتی از خودش بروز بده و برای همین هستش که گفته میشه نمیشه برای قسمت هایی از علوم انسانی فرمول نویسی کرد. در غیر این صورت یعنی اگر انسان رفتارهای مشابهی در شرایطی یکسان از خودش بروز میداد برای بیشتر قسمت های علوم انسانی هم میشد فرمول نویسی کرد.
یعنی مشکل اساسی انسان هستش و من اینو گفتم.
کاربر شماره ی یک
21-10-2013, 16:07
بازی های کامپیوتری با خشونت بالا و تلقین رفتار نامناسب با این بازی ها ...
Mohammad Hosseyn
21-10-2013, 19:15
انسان در شرایط یکسان میتونه رفتار های یکسان و یا متفاوتی از خودش بروز بده و برای همین هستش که گفته میشه نمیشه برای قسمت هایی از علوم انسانی فرمول نویسی کرد. در غیر این صورت یعنی اگر انسان رفتارهای مشابهی در شرایطی یکسان از خودش بروز میداد برای بیشتر قسمت های علوم انسانی هم میشد فرمول نویسی کرد.
یعنی مشکل اساسی انسان هستش و من اینو گفتم.
اوکی ... جمله ی قبلیت یه مفهوم دیگه داشت . به هر حال پس اگر پذیرفتی که رفتار انسان در شرایط یکسان متفاوت هست یعنی نسبی بودن مسائل اجتماعی رو هم پذیرفتی دیگه ... وقتی نسبی هست تعیین ضرر و فایده هم سخت میشه ...
بازی های کامپیوتری با خشونت بالا و تلقین رفتار نامناسب با این بازی ها ...
جدای از رفتار نامناسب که باید تعریف کنید یا مصداق بیارید ،
اگر بازی رایانه ای رو یک محصول کاملا غربی که نشات گرفته از فرهنگ اونا باشه رو بپذیریم (که من فکر میکنم اینطور نیست) باز باید دقت کرد هر بازی رایانه ای با توجه به معیارهایی که توسط کارشناسان مربوط به این حوزه تعیین میشه از نظر سنی رتبه بندی میشه. بله در ایران وقتی بچه ی 9 ساله call of duty بازی میکنه خیلی مضرر هست براش. بنابراین حرف من مبنی بر اینکه محصول یا فرهنگ وارد شده بدون لوازمش وارد شده اینجا هم مصداق داره. اگر ما این معیار های رتبه بندی رو رعایت میکردیم و تربیت خانوادگی جوری بود که والدین نظارت میکردن بر بازی هایی که فرزندانشون انجام میدن ، مطمئنا مضرراتش شامل حال ما نمیشد ... موافقید ؟
کاربر شماره ی یک
21-10-2013, 19:32
اگر بازی رایانه ای رو یک محصول کاملا غربی که نشات گرفته از فرهنگ اونا باشه رو بپذیریم (که من فکر میکنم اینطور نیست) باز باید دقت کرد هر بازی رایانه ای با توجه به معیارهایی که توسط کارشناسان مربوط به این حوزه تعیین میشه از نظر سنی رتبه بندی میشه. بله در ایران وقتی بچه ی 9 ساله call of duty بازی میکنه خیلی مضرر هست براش. بنابراین حرف من مبنی بر اینکه محصول یا فرهنگ وارد شده بدون لوازمش وارد شده اینجا هم مصداق داره. اگر ما این معیار های رتبه بندی رو رعایت میکردیم و تربیت خانوادگی جوری بود که والدین نظارت میکردن بر بازی هایی که فرزندانشون انجام میدن ، مطمئنا مضرراتش شامل حال ما نمیشد ... موافقید ؟
مصداقش خشونت.
کشت و کشتار دقیقا واسه چه رده ی سنی مناسبه ؟
این بازیها کارکرد مثبتش برای ما چیه ؟
بازی های کامپیوتری با خشونت بالا و تلقین رفتار نامناسب با این بازی ها ...
اگر بازی رایانه ای رو یک محصول کاملا غربی که نشات گرفته از فرهنگ اونا باشه رو بپذیریم (که من فکر میکنم اینطور نیست) باز باید دقت کرد هر بازی رایانه ای با توجه به معیارهایی که توسط کارشناسان مربوط به این حوزه تعیین میشه از نظر سنی رتبه بندی میشه. بله در ایران وقتی بچه ی 9 ساله call of duty بازی میکنه خیلی مضرر هست براش. بنابراین حرف من مبنی بر اینکه محصول یا فرهنگ وارد شده بدون لوازمش وارد شده اینجا هم مصداق داره. اگر ما این معیار های رتبه بندی رو رعایت میکردیم و تربیت خانوادگی جوری بود که والدین نظارت میکردن بر بازی هایی که فرزندانشون انجام میدن ، مطمئنا مضرراتش شامل حال ما نمیشد ... موافقید ؟
دقیقا همین نکته اصلی است.
در اروپا یا آمریکا بازی نامناسب با سن یک شخص رو بهش نمی فروشند، والدین هم اگه برای بچه هاشون بطور غیرمسئولانه از این بازی ها و فیلم ها و ... بخرند مشکلات خیلی زیادی خواهند داشت. در ایران ما بازی ها رو وارد کردیم ولی فرهنگ استفاده و کنترل رو وارد نکردیم، و همین باعث میشه مشکلات پدید بیاد و این رو نباید به حساب اونهایی گذاشت که بازی ها رو درست کردند و روش نوشتند برای چه سنی مناسب است!
مصداقش خشونت.
کشت و کشتار دقیقا واسه چه رده ی سنی مناسبه ؟
این بازیها کارکرد مثبتش برای ما چیه ؟
کسی نگفت کارکرد مثبت دارند ولی در شرایط کنترل شده و صحیح وسایل خوبی برای سرگرمی هستند. کارکرد مثبت بازی فیفا و یه قل دو قل چیه؟ کارکرد مثبت خوردن آب نبات چیه؟
تمام مطالعات روانشناسی نشون میده جوانب مختلف شخصیتی انسان تا 15 تا 18 سالگی کامل میشه و بعد از اون تاثیرپذیری خاصی از دیدن و مشاهده خشونت و ... در بازی ها و فیلم ها وجود نداره، برای همین هم اون بازی ها اکثرا حداقل سن 15 تا 18 سال دارند چون برای افرادی که سن اونها بیشتر هست تاثیر منفی خاصی نخواهد داشت و برای سرگرمی مناسب خواهد بود.
Mohammad Hosseyn
21-10-2013, 20:25
مصداقش خشونت.
کشت و کشتار دقیقا واسه چه رده ی سنی مناسبه ؟
این بازیها کارکرد مثبتش برای ما چیه ؟
خشونت رو که گفتید . فکر کردم مصادیق دیگه ای هم مد نظرتون بود ...
به هر حال رتبه بندی سنی بازی ها توسط نهادهایی انجام میشه که کارشناس مسئله هستن شامل روانشناس و جامعه شناس و ... میشن . قرار نیست یه آدم بالغ 18 ساله جانی بشه بعد از بازی ها خشن !!
کاربر شماره ی یک
21-10-2013, 20:29
کسی نگفت کارکرد مثبت دارند ولی در شرایط کنترل شده و صحیح وسایل خوبی برای سرگرمی هستند. کارکرد مثبت بازی فیفا و یه قل دو قل چیه؟ کارکرد مثبت خوردن آب نبات چیه؟
ممنون از سایر قسمت های پاسختون ، در مورد این قسمت ...
یه قل دو قل تمرکز میاره ، آب نبات هم اگه سالم باشه ماده ی خوراکیه ، انرژی میاره .
سرگرمی خوبه که کارکرد مثبت هم داشته باشه ، مگر این که اعتقاد به اتلاف وقت و بیهوده وقت گذروندن داشته باشیم .
Saeed Dz
21-10-2013, 20:42
اوکی ... جمله ی قبلیت یه مفهوم دیگه داشت . به هر حال پس اگر پذیرفتی که رفتار انسان در شرایط یکسان متفاوت هست یعنی نسبی بودن مسائل اجتماعی رو هم پذیرفتی دیگه ... وقتی نسبی هست تعیین ضرر و فایده هم سخت میشه ...
جمله ی قبلیم هم همین معنی رو داشت فقط اینکه "وگرنه" رو نخونده بودی که گفتم معنیش میشه در غیر این صورت. حقیقت غیر قابل انکاری هستش و اینطور نیست که من نتونم بپذیرم و دقیقن به خاطر همین هم اصلن علوم انسانی تفکیک شدن اما من با این حال معتقدم میشه با روش هایی (که اتفاقن در اکثر کتب علوم انسانی هم بهش اشاره شده!) به نوعی فرمول نویسی کرد اما قبول دارم که نه برای همه ی بخش ها. توو پست قبلیم هم اشاره کردم که ما میتونیم از معیار های سازمانن ملل استفاده کنیم و یا دیگر نهاد های بین المللی.
به نظرم اینکه بیایم و فقط با شرایط روز اون جامعه بسنجیم که هر چیزی برای جامعه بد یا خوب هستش کار درستی نیست و نگاه ما باید به آینده و بیشتر به آینده باید باشه. در مثال رضا شاه میشه گفت که ما تمام این پیشرفت هایی که داشتیم مدیون اون دروه هستیم چون اگر زیر ساخت هایی که در دروه پهلوی اول در بخش های مختلف انجام شد، انجام نمیشد مطمئنن ما یک کشور بسیار بسیار عقب افتاده تر و سنتی-مذهبی تر نسبت به حالا بودیم و حال آنکه بیشتر اون تغییرات شاید برای جامعه غیر مفید به نظر میمود (با در نظر گرفتن عقاید و باور های مردم اون روزگار).
ممنون از سایر قسمت های پاسختون ، در مورد این قسمت ...
یه قل دو قل تمرکز میاره ، آب نبات هم اگه سالم باشه ماده ی خوراکیه ، انرژی میاره .
سرگرمی خوبه که کارکرد مثبت هم داشته باشه ، مگر این که اعتقاد به اتلاف وقت و بیهوده وقت گذروندن داشته باشیم .
ما هزاران کار می کنیم که از طریق کاربرد سنجی بی فایده هستن ولی وجودشون (در حین اینکه اجباری نیستند) قرار نیست چیز بد قلمداد بشه. همون آب نبات ارزش غذایی نداره و مضر هست ولی خوش مزه است، بازی های کامپیوتری هم حال میدن و سرگرم کننده هستند. شما روز خودتون رو نگاه کنید کلی کار می کنید که فایده اونچنانی ندارن، مثلا فوتبال دیدن و طرفداری از تیم ها کارکرد مثبتی داره؟ ولی اینها چیزهای مضر نیستند وقتی سرگرم کننده میشن چون انسان به سرگرمی هم نیاز داره و این نیاز بسیار ضروری است و وقتی ضرر خاصی ندارن و لذت بخش هستن نمیشه اشکالی بهشون گرفت.
time-to-live
21-10-2013, 20:52
به گفته های روانشناسان استفاده بیش از حد بازی های کامپیوتری برای کودکان و نوجوانان سبب انزواع طلبی و خوشونت طلبی میشه
هر چند که استفاده معقول و به اندازه این بازی ها برای نوجوانان و بزرگسالان سبب تخلیه هیجانی میشه
کاربر شماره ی یک
21-10-2013, 21:52
خشونت رو که گفتید . فکر کردم مصادیق دیگه ای هم مد نظرتون بود ...
اتفاقا خیلی مسائل مد نظرم هست ولی زیاد وارد شدن به جزئیات مد نظرم نیست ...
فعلا ترجیح میدم انسان رو یه جانور ببینم که هدفش بقاست ...
قرار نیست یه آدم بالغ 18 ساله جانی بشه بعد از بازی ها خشن !!
ما هزاران کار می کنیم که از طریق کاربرد سنجی بی فایده هستن ولی وجودشون (در حین اینکه اجباری نیستند) قرار نیست چیز بد قلمداد بشه.همون آب نبات ارزش غذایی نداره و مضر هست ولی خوش مزه است، بازی های کامپیوتری هم حال میدن و سرگرم کننده هستند. شما روز خودتون رو نگاه کنید کلی کار می کنید که فایده اونچنانی ندارن، مثلا فوتبال دیدن و طرفداری از تیم ها کارکرد مثبتی داره؟ ولی اینها چیزهای مضر نیستند وقتی سرگرم کننده میشن چون انسان به سرگرمی هم نیاز داره و این نیاز بسیار ضروری است و وقتی ضرر خاصی ندارن و لذت بخش هستن نمیشه اشکالی بهشون گرفت.
چیزی که من ازش دفاع میکنم آب نبات نیست ...
لذت بخش بودن اگه سلامتی رو به خطر بندازه ، به عنوان یه چیز بد و مضر قلمداد میشه .
چرا یه شرکت باید وقت بذاره و هزینه کنه برای تولید یه محصول که تبلیغ خشونت میکنه ...
کاربر شماره ی یک
21-10-2013, 22:09
دوستان نظرشون درباره ی موسیقی متال چیه ، این سبک موسیقی به نظرتون ضرری نداره ؟
kavehj4488
21-10-2013, 22:24
سلام.
پست های دوستان رو خوندم. نظرات خیلی جالبی داده بودند. منهم در این پست بعضی از نظرات خودم را بیان می کنم.
یکی از عادات ما ایرانی ها، ایرانیزه کردن فرهنگ و محصولات فرهنگی سایر کشور هاست. متاسفانه در عصر حاضر باید بپذیریم در شکل دهی فرهنگ جهانی نقش بسیار ناچیزی داریم. دلایل هم متفاوت هستند. دوست ندارم بحث تاریخی پیش بیاید اما باید واقع بینانه بپذیریم در دران گذشته ما بسیار در ایجاد فرهنگ اسلامی موفق بوده ایم (دوران ادبیات کلاسیک ایران) اما هم اکنون این غرب است که در عرصه تولید فرهنگ و جهانی کردن فرهنگ خود پیشتازانه می تازد...
آیا ما همانند غرب از بهترین وسایل برای اشاعه فرهنگ مورد نظرمان (صرف نظر از خوب و بد بودن آن) استفاده می کنیم؟ یا سعی می کنیم با محدود کردن این وسایل به گمان خودمان مانع گسترش فرهنگ غرب بشویم؟ (که این خیال باطلی بیش نیست)
یکی دیگر از مواردی که در همین تاپیک در مورد آن بحث شد این است که «هر چیز غربی بد و هر چیز ما خوب است»! این جمله را می توان به شکل زیر ویرایش کرد:
«هر چیز غربی بد است چون ما خودمان آن را تولید نمی کنیم اما همین چیز غربی بد را اگر خودمان تولید کنیم خوب می شود!»
مثال های متعددی هم در این زمینه وجود دارند مثل لوازم خانگی، موبایل، فیلم، موسیقی، نرم افزار، نوشابه:n02: و بسیاری موارد دیگر...
شاید دیده باشید که خیلی ها وقتی بحث غذای حرام را مطرح می کنند سریعا" نام کوکاکولا را می آورند و نوشابه های آن را تحریم می کنند و می گویند خیلی ضرر دارد و حرام است و... اما آیا این حرف ها در مورد زمزم زده می شود؟
در ضمن یکی از معضلات بدی که فراگیر شده است این است که چون غربی ها خیلی به موضوع دین در بعد اجتماعی نمی پردازند و یا بی دین هستند پس هر چه می گویند نادرست و باطل است. به عبارت دیگر ما اول بررسی می کنیم که چه کسی می گوید به جای این که بررسی که کنیم چه می گوید. یعنی گاهی اوقات شخص گوینده از مطلبی که می خواهد بگوید مهم تر است!
موفق باشید.
Mohammad Hosseyn
21-10-2013, 22:49
جمله ی قبلیم هم همین معنی رو داشت فقط اینکه "وگرنه" رو نخونده بودی که گفتم معنیش میشه در غیر این صورت. حقیقت غیر قابل انکاری هستش و اینطور نیست که من نتونم بپذیرم و دقیقن به خاطر همین هم اصلن علوم انسانی تفکیک شدن اما من با این حال معتقدم میشه با روش هایی (که اتفاقن در اکثر کتب علوم انسانی هم بهش اشاره شده!) به نوعی فرمول نویسی کرد اما قبول دارم که نه برای همه ی بخش ها. توو پست قبلیم هم اشاره کردم که ما میتونیم از معیار های سازمانن ملل استفاده کنیم و یا دیگر نهاد های بین المللی.
به نظرم اینکه بیایم و فقط با شرایط روز اون جامعه بسنجیم که هر چیزی برای جامعه بد یا خوب هستش کار درستی نیست و نگاه ما باید به آینده و بیشتر به آینده باید باشه. در مثال رضا شاه میشه گفت که ما تمام این پیشرفت هایی که داشتیم مدیون اون دروه هستیم چون اگر زیر ساخت هایی که در دروه پهلوی اول در بخش های مختلف انجام شد، انجام نمیشد مطمئنن ما یک کشور بسیار بسیار عقب افتاده تر و سنتی-مذهبی تر نسبت به حالا بودیم و حال آنکه بیشتر اون تغییرات شاید برای جامعه غیر مفید به نظر میمود (با در نظر گرفتن عقاید و باور های مردم اون روزگار).
مدل سازی رفتار های اقتصاد یا اجتماعی در اکثر بحث های اجتماعی ممکن هست ولی این مدل ها به شدت وابسته به فروض هستن و مثل آب خوردن میتونن رد بشن !
شاخص های استاندارد جهانی هم شامل این نسبی بودن هستن. مثلا جدیدا شاخص های توسعه انسانی زیر سواله . خیلی از کشورهای افریقائی یا امریکا لاتین از برخی منظر توسعه یافته تر میشن ! ولی خب هیچ شاخص خاصی مورد توافق نبوده !
نگاه به آینده منافاتی با در نظر گرفتن شرایط امروز جامعه نداره ... هزاران راه دیگه برای مثلا خارج کردن حجاب از این شکل افراطیش وجود داشت ولی خب عقل آقایون بهش نمی رسید چون جامعه ی اروپایی رو دیدند با اون مشخصات ولی اون موقع که کسی مطالعه نمیکرد ببینه چه شد که اروپا اون شده. فکر میکردند راه حل کپی برداری هست ! . رضا خان یک فرد بی سواد بوده. این یک واقعیت هست. در فضای دیکتاتوری انتظار اینکه ما بیایم سیاست های مناسب رو اتخاذ کنیم خیلی بعیده ! محمدرضا شاه که بقول خودش سواد داشت و البته در دوره ی ایشون ما موفقیت های خوبی در خیلی از بخش ها داشتیم ولی عملا در نهایت کشور رو با اجرای نامناسب سیاست هاش و تزریق نقدینگی به باد داد و بعدش انقلاب و بقیه داستان ها. خیلی قضاوت مشکل هست وقتی یه جاهایی خوبه یه جاهایی نه ... بالاخره سخته بگیم اونها سبب این پیشرفت امروز ما بودن. اگر مثلا ساختار سیاسی غلط ما نبود شاید مصدق ها و امیرکبیرها بیشتر به کشور کمک می کردند ...
اتفاقا خیلی مسائل مد نظرم هست ولی زیاد وارد شدن به جزئیات مد نظرم نیست ...
فعلا ترجیح میدم انسان رو یه جانور ببینم که هدفش بقاست ...
چیزی که من ازش دفاع میکنم آب نبات نیست ...
لذت بخش بودن اگه سلامتی رو به خطر بندازه ، به عنوان یه چیز بد و مضر قلمداد میشه .
چرا یه شرکت باید وقت بذاره و هزینه کنه برای تولید یه محصول که تبلیغ خشونت میکنه ...
ببینید شما بازی رایانه ای رو صرفا یک ابزار تبلیغ خشونت می دونی . اینطور نیست ! هر چیزی که خشونت درش وجود داره ابزار خشونت نیست !
اگر از این محصول در سن نامناسب استفاده بشه اثر سوء خودش رو داره ...
دوستان نظرشون درباره ی موسیقی متال چیه ، این سبک موسیقی به نظرتون ضرری نداره ؟
چه ضرری ؟ :n02:
اصلا یک چیز دم دست تر ... مطالعات اخیر هم تائید می کنند. فیسبوک عامل افسردگی و نارضایتی از زندگی شده !!
فکر میکنید ضرر در خود فیسبوکه یا اینکه ما هنوز سبک زندگیمون بگونه ای نشده که فیسبوک با اون همخوانی داشته باشه ؟ میتونم نشون بدم بعد از تغییر سبک زندگی اثرات سوء اینم کم میشه. همونطور که آپارتمان نشینی اثرات سوء زیادی داشت ولی خب تغییر نوع زندگی بهبود بخشید این وضع رو . مثلا اهمیت پیدا کردن دکوراسیون های داخلی و این چیزها ...
دوستان نظرشون درباره ی موسیقی متال چیه ، این سبک موسیقی به نظرتون ضرری نداره ؟
نظر ما که مهم نیست (چون ما روانشناس موسیقی نیستیم) ولی اگه نشون داده بشه مضر هست خب میشه دربارش صحبت کرد.
سلام.
پست های دوستان رو خوندم. نظرات خیلی جالبی داده بودند. منهم در این پست بعضی از نظرات خودم را بیان می کنم.
یکی از عادات ما ایرانی ها، ایرانیزه کردن فرهنگ و محصولات فرهنگی سایر کشور هاست. متاسفانه در عصر حاضر باید بپذیریم در شکل دهی فرهنگ جهانی نقش بسیار ناچیزی داریم. دلایل هم متفاوت هستند. دوست ندارم بحث تاریخی پیش بیاید اما باید واقع بینانه بپذیریم در دران گذشته ما بسیار در ایجاد فرهنگ اسلامی موفق بوده ایم (دوران ادبیات کلاسیک ایران) اما هم اکنون این غرب است که در عرصه تولید فرهنگ و جهانی کردن فرهنگ خود پیشتازانه می تازد...
آیا ما همانند غرب از بهترین وسایل برای اشاعه فرهنگ مورد نظرمان (صرف نظر از خوب و بد بودن آن) استفاده می کنیم؟ یا سعی می کنیم با محدود کردن این وسایل به گمان خودمان مانع گسترش فرهنگ غرب بشویم؟ (که این خیال باطلی بیش نیست)
یکی دیگر از مواردی که در همین تاپیک در مورد آن بحث شد این است که «هر چیز غربی بد و هر چیز ما خوب است»! این جمله را می توان به شکل زیر ویرایش کرد:
«هر چیز غربی بد است چون ما خودمان آن را تولید نمی کنیم اما همین چیز غربی بد را اگر خودمان تولید کنیم خوب می شود!»
مثال های متعددی هم در این زمینه وجود دارند مثل لوازم خانگی، موبایل، فیلم، موسیقی، نرم افزار، نوشابه:n02: و بسیاری موارد دیگر...
شاید دیده باشید که خیلی ها وقتی بحث غذای حرام را مطرح می کنند سریعا" نام کوکاکولا را می آورند و نوشابه های آن را تحریم می کنند و می گویند خیلی ضرر دارد و حرام است و... اما آیا این حرف ها در مورد زمزم زده می شود؟
در ضمن یکی از معضلات بدی که فراگیر شده است این است که چون غربی ها خیلی به موضوع دین در بعد اجتماعی نمی پردازند و یا بی دین هستند پس هر چه می گویند نادرست و باطل است. به عبارت دیگر ما اول بررسی می کنیم که چه کسی می گوید به جای این که بررسی که کنیم چه می گوید. یعنی گاهی اوقات شخص گوینده از مطلبی که می خواهد بگوید مهم تر است!
موفق باشید.
حرف های شما اکثرا صحیح هستن و اینچنین رفتاری رو ما در کشور می بینیم. چند سال پیش در تلویزیون صحبت می کردند درباره ضرر های موسیقی و یک به اصطلاح پزشک می گفت اگر موسیقی رو با صدای بلند گوش بدیم برای گوش ما ضرر داره و این رو از خطرات موسیقی بیان می کرد گویی موسیقی بودن این صداست که باعث میشه به گوش آسیب برسه. مثلا اگه دعا و زیارت رو با صدای بلند گوش بدیم آیا به گوشمون آسیب نمی رسه؟ اوضاعی شده که هر انسانی هر حرف بیخود و مزخرفی بزنه که ضد غرب یا مدرنیته باشه در کشور ازش حمایت میشه، اسم نمیارم ولی نمونه هاش خیلی زیاده.
Saeed Dz
21-10-2013, 23:10
مدل سازی رفتار های اقتصاد یا اجتماعی در اکثر بحث های اجتماعی ممکن هست ولی این مدل ها به شدت وابسته به فروض هستن و مثل آب خوردن میتونن رد بشن !
شاخص های استاندارد جهانی هم شامل این نسبی بودن هستن. مثلا جدیدا شاخص های توسعه انسانی زیر سواله . خیلی از کشورهای افریقائی یا امریکا لاتین از برخی منظر توسعه یافته تر میشن ! ولی خب هیچ شاخص خاصی مورد توافق نبوده !
نگاه به آینده منافاتی با در نظر گرفتن شرایط امروز جامعه نداره ... هزاران راه دیگه برای مثلا خارج کردن حجاب از این شکل افراطیش وجود داشت ولی خب عقل آقایون بهش نمی رسید چون جامعه ی اروپایی رو دیدند با اون مشخصات ولی اون موقع که کسی مطالعه نمیکرد ببینه چه شد که اروپا اون شده. فکر میکردند راه حل کپی برداری هست ! . رضا خان یک فرد بی سواد بوده. این یک واقعیت هست. در فضای دیکتاتوری انتظار اینکه ما بیایم سیاست های مناسب رو اتخاذ کنیم خیلی بعیده ! محمدرضا شاه که بقول خودش سواد داشت و البته در دوره ی ایشون ما موفقیت های خوبی در خیلی از بخش ها داشتیم ولی عملا در نهایت کشور رو با اجرای نامناسب سیاست هاش و تزریق نقدینگی به باد داد و بعدش انقلاب و بقیه داستان ها. خیلی قضاوت مشکل هست وقتی یه جاهایی خوبه یه جاهایی نه ... بالاخره سخته بگیم اونها سبب این پیشرفت امروز ما بودن. اگر مثلا ساختار سیاسی غلط ما نبود شاید مصدق ها و امیرکبیرها بیشتر به کشور کمک می کردند ...
بله موافقم این موارد کاملن وابسته به فروض هست اما با این دید هم که میگه ما مطلقن نمیتونیم مدل سازی کنیم، فرمول نویسی کنیم هم مخالفم. در رابطه با شاخص های جهانی هم درسته همینطوره و حتی امکان داره روزی این شاخص ها به کل دگرگون بشه اما مهم این هستش که فعلن استانداردترین شاخص ها و قابل استناد ترین ها همین شاخص ها هستن.
ببینید ما با شیوه ی حکومت و کلن اجرایی رضاشاه کاری نداریم، این شیوه کاملن دیکتاتوری بود اما نکته اینجاس که شما نمیتونی هیچ حوزه ای پیدا کنی و نام ببری که پایه اش در دوره اول گذاشته نشده باشه! و مطمئنن اگر شما این دید افراطی رو کنار بذاری و تاریخ مطالعه کنی خواهی دید که اگر اقداماتی که در دوره پهلوی اول انجام شد، نمیشد امروز نه تنها این پیشرفت ها رو نداشتیم بلکه عملن ایرانی هم وجود نداشت به شکلی که امروز میبینیم.
اما بحث من در رابطه با حجاب نبود بلکه مورد دیگه ای رو مطرح کردم و اون اینکه شاید خیلی از چیزا برای حال باور ها، ایدولوژی ها و عقاید جامعه مضر و غیر ضروری به نظر بیاد اما ما باید نگاهی داشته باشیم به آینده. مطمئنن خیلی از چیزایی که امروز برای جامعه ما مضر به نظر میاد در اینده نگاه دیگری بهش خواهد شد. مثال های زیادی در این باره هستش و من میخوام نظر شما رو در اینرابطه بدونم.
vahidgame
21-10-2013, 23:32
دوستان نظرشون درباره ی موسیقی متال چیه ، این سبک موسیقی به نظرتون ضرری نداره ؟
اگه در این زمینه مطالعاتی وجود داشته باشه میشه در موردش بحث کرد
ولی اینکه صرفا چند سایت ایرانی بدون هیچ منطقی همین جوری این سبک رو از همه لحاظ می کوبن و میگن خیلی مضره و ... تا زمانی که اینو ثابت نکردن این فقط در حد تصورات خودشون ارزش داره
در ضمن وقتی میگیم سبک متال شامل چندین زیرمجموعه میشه که هر کدوم از اونا هم شامل بندهای بسیار زیادی هستن که به خاطر همین نیاز به مطالعه همگی اوناست و اگه فرضا یه بند متال توی یه زیرمجموعه خاصی از اون مشکلی داشته باشه حتما دلیلی بر این نیست که کل سبک متال و حتی اون زیرمجموعه مورد نظر مشکل داشته باشه...
کاربر شماره ی یک
22-10-2013, 11:17
خب راجع به مضرات و فواید موسیقی متال که هیچ کس تحقیق نکرده و اطلاعاتی نداشت .
در مورد سریالهای ماهواره ای و اثراتی که روی خانواد ه ها میزاره ...
اینا هم رده بندی سنی دارن ؟ روی اینها کی نظارت انجام میده ؟
نشون دادن خیانت توی این سریال ها هیچ اثری روی تماشا کننده ی سریال نداره ؟ از یه سنی به بعد دیگه آدم روابط اجتماعی رو هم مث خشونت یاد نمیگیره ؟
خب راجع به مضرات و فواید موسیقی متال که هیچ کس تحقیق نکرده و اطلاعاتی نداشت .
در مورد سریالهای ماهواره ای و اثراتی که روی خانواد ه ها میزاره ...
اینا هم رده بندی سنی دارن ؟ روی اینها کی نظارت انجام میده ؟
نشون دادن خیانت توی این سریال ها هیچ اثری روی تماشا کننده ی سریال نداره ؟ از یه سنی به بعد دیگه آدم روابط اجتماعی رو هم مث خشونت یاد نمیگیره ؟
دوست گرامی یک چیزی هست به اسم منطق و قوه تصمیم گیری .
برداشت درست و غلط از فیلم - سریال - کتاب و هر مورد دیگه ای بستگی به قوه تفکر و تحلیل فرد مخاطب داره .
قرار نیست بعد از دیدن این سریال ها زن به شوهر یا شوهر به زن و .... خیانت کنن . باید دید ظرفیت بیننده چقدره و تا چه اندازه این برنامه ها الگوی درست و غلط میگیره .
صرف نظر از کیفیت پایین این سریال ها .... شاید خیلی ها باشن که بعد از دیدن این سریال و دلایل فاصله و جدایی بین افراد به دنبال راه های جلوگیری اون در زندگی شخصی خودشون باشن و از فیلم به عنوان تجربه استفاده کنن .
بعضی هم هستن که به قول شما شاید به دنبال خیانت برن .
هر محصولی بسته به کیفیت مخاطب میتونه دو نوع اثر متفاوت داشته باشه . شاید هدف این برنامه ها نشون دادن دلایل جدایی و ارائه روش برای پیشگیری باشه ... ولی یکی میاد خیانت ها رو میبینه و اونا رو دنبال میکنه .
شایدم به دنبال منافع منفی و ترویج جدایی و خیانت باشه ولی یکی میاد با دیدن این موارد به دنبال پیشگیری و راه های مناسب برای مسائل خانوادگی میگرده .
جماعتی که عقلش به چشمش باشه اگه توی سریال خودکشی دسته جمعی یا پریدن از بالای برج رو هم به نمایش بذارن , از همون الگو برداری میکنن و انجام هم میدن .
چرا ؟!
چون که هنوز راه های مناسب برخورد با مسائل رو یاد نگرفتن و ابتدایی ترین روش ها رو پیش میگیرن یا این که صرفا از چیزهایی که دیدن تقلید میکنن .
البته توی سریال های داخلیمون هم چیز به درد بخوری برای مخاطب تهیه نمیشه .
یا همه مشغول دزدی هستن و روش های جدید رو برای دزدی در شبکه های ملی به مردم نمایش میدن یا این که در حال آدم ربایی هستن .
بقیه موارد هم شامل گریه و زاری های همیشگی و غم و غصه هایی که در همه برنامه های صدا و سیما وجود داره .
مابقی هم شامل پر کردن ذهن مخاطب با انواع و اقسام خرافات و مطالب پوچ میشه .
Mohammad Hosseyn
22-10-2013, 19:09
خب راجع به مضرات و فواید موسیقی متال که هیچ کس تحقیق نکرده و اطلاعاتی نداشت .
در مورد سریالهای ماهواره ای و اثراتی که روی خانواد ه ها میزاره ...
اینا هم رده بندی سنی دارن ؟ روی اینها کی نظارت انجام میده ؟
نشون دادن خیانت توی این سریال ها هیچ اثری روی تماشا کننده ی سریال نداره ؟ از یه سنی به بعد دیگه آدم روابط اجتماعی رو هم مث خشونت یاد نمیگیره ؟
دوباره به پست اولم اشاره میکنم :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
برای اینکه به دسته بندی واردات ما از غرب دقت کنید . این مورد که گفتید از مواردی هست که غرب بدون آگاهی وارد میکنه. یعنی وجود چیزی به نام رسانه و صنعتی به نام فیلم و سینما و مخاطبان عام جهانی ، انتقال فرهنگ ها و پیام ها چیزی اجتناب ناپذیره ...
همونطور که می دونیم فیلم ها هم مثل بازی ها رده بندی سنی دارن ... جدای از این ، اگر زندگی یک زوج که بخواد با دیدن فیلم متلاشی بشه ، از اولش متلاشی شده بود ! فقط پنهان بود !! عبارت طلاق عاطفی رو که دیگه باهاش آشنا هستید ... زوج هایی که طلاق عاطفی گرفتن در چنین موقعیتی این طلاق اشکار میشه. بنابراین اگر این چنینی فیلم هایی معضل اجتماعی ایجاد کنه مطمئنا مشکل قبل از فیلم هم وجود داشته ! اگر نخوایم با اطمینان بگیم ، باز هم میدونیم که این مسئله منتفی نیست ...
فیلمهای غربی منتقل کننده فرهنگ غربی هم هستن و این اثر اجتناب ناپذیر رسانه هست. همونطور که فیلم های ایرانی منتقل کننده فرهنگ ایرانی هستن. حال ورود بخشی از فرهنگ جامعه ای دیگر به کشور بدون اینکه اون عقلانیت و زمینه هاش وجود داشته باشه خب بله معضل میشه. مثلا ما در ایران رابطه بین دختر و پسر رو داریم از غرب تقلید میکنیم . ولنتیاین رو بهتر از غربیها هم برگزار میکنم ! ولی نبودن بستر اجتماعی لازم برای این نوع ارتباط ها (مثلا ممنوع بودن ارتباطات جن*/س/ی قبل ازدواج) و همچنین بافت فکری متفاوت و مشکلات ازدواج بعد از داشتن روابط متفاوت ، باعث میشه این ارتباط ها خیلی هاشون به جاهای خوبی ختم نمیشه . برخی ها به اشتباه مشکل رو در نفس این ارتباط می دونن ولی میشه پرسید چرا این معضلات در غرب اینقدر شدت نداره با این سبک ارتباط ؟ پاسخ اینه که اونجا این فرهنگ جا افتاده هست به این معنی که شرایط همخوانی داره و تضاد های گوناگون نیست بین باورهای فرهنگی و ساختارها و نهاد های اجتماعی ...
hamid_diablo
23-10-2013, 17:28
صرف نظر از کیفیت پایین این سریال ها .... شاید خیلی ها باشن که بعد از دیدن این سریال و دلایل فاصله و جدایی بین افراد به دنبال راه های جلوگیری اون در زندگی شخصی خودشون باشن و از فیلم به عنوان تجربه استفاده کنن .
معمولا رسانه الگو سازی میکنه...سریال برره رو یادتونه؟ دیدین چطور بعد از مدتی ادیبات مردم چه تغییری کرد؟ همه از واژه هایی که توی این سرایل استفاده میشد استفاده میکردن...
سریالها و داستانهاش ورای اینکه ظرفیت طرف چقدره میتونه باشه تاثیرش رو روی مخاطب بزاره...خشنونت و خیانت هم به راحتی میتونه با دیدن این سریالها بخشی از زندگی بشه...
برخی ها به اشتباه مشکل رو در نفس این ارتباط می دونن ولی میشه پرسید چرا این معضلات در غرب اینقدر شدت نداره با این سبک ارتباط ؟
شدت نداره؟ امار و ارقامی هست که نشون بده اینجا وضعیت اجتماعی بدتر از غربه؟
معمولا رسانه الگو سازی میکنه...سریال برره رو یادتونه؟ دیدین چطور بعد از مدتی ادیبات مردم چه تغییری کرد؟ همه از واژه هایی که توی این سرایل استفاده میشد استفاده میکردن...
سریالها و داستانهاش ورای اینکه ظرفیت طرف چقدره میتونه باشه تاثیرش رو روی مخاطب بزاره...خشنونت و خیانت هم به راحتی میتونه با دیدن این سریالها بخشی از زندگی بشه...
خوب همین ظرفیت پایین مردم رو نشون میده که از هر مورد سطح پایینی برای خودشون یک الگوی اجتماعی درست میکنن .
اگه اینطوری باشه که هر موردی که توی یک سریال نمایش داده میشه سریعا ملکه ذهن مردم اون جامعه بشه و روی زندگی و گفتار و کردار اون تاثیر اساسی و سریع بذاره , پس تکلیف اون جامعه از همین الان مشخصه .
یعنی مردم دارن کمبودهای خودشون رو با دیالوگ ها و رفتارهای یک سریال همگام سازی میکنن .
پس میشه گفت ظرفیت مردم در سطح پایینه . چون از هر موردی بدون بررسی کیفیت الگو برداری چشم بسته میکنن .
وقتی شخصی الگو برداری میکنه باید بررسی کنه که طرح مورد نظر از نظر اجتماعی تا چه حد میتونه روی زندگی فردی و کلی اون تاثیر داشته باشه و جایگاه اون الگوها میتونه تا چه حد باشه .
اگه قراره همچین موارد بی کیفتی وارد ساختار زندگی شخصی بشه و بعد هم اون رو توی رفتار اجتماعی بسط بدیم پس ایراد از آموزش های گذشته فرد هست .
آموزش هایی که قراره و باید در راستای قوت بخشیدن به انتخاب و تشخیص های درست و نادرست باشه و فرد رو در همچین مواقعی به سمت درست سوق بده .
این آموزش ها از خانواده شروع میشه و در مراکز آموزشی هم ادامه داره . وقتی این شرایط بوجود نیاد همین میشه که از هر چیز بیخودی الگو بردای کنیم .
در ضمن نقش رسانه هم این وسط فراموش نشه . رسانه های ایرانی به جرات میشه گفت کمترین جایگاه رو برای ارتقاء بخشیدن به شخصیت فردی و ارائه نکات لازم دارن . یا شاید هم اصلا جایگاه و برنامه ای برای این مورد ندارن .
یک نگاه به برنامه ها و سریال های آبکی و ضعیف صدا و سیما صحت این موضوع رو نشون میده .
شدت نداره؟ امار و ارقامی هست که نشون بده اینجا وضعیت اجتماعی بدتر از غربه؟
مسئله اینجاست که ما اصلا آمار علمی و حساب شده از وضعیت اجتماعی در ایران نداریم. کسی اجازه نداره آمار تهیه کنه. در غرب اینطور نیست و آمارهای دولتی و خصوصی و بین المللی همیشه در دسترس هستند و برای همین مشکلاتشون عنوان میشه. من شخصا که هر دو سمت زندگی کردم بطور قطع وضع اجتماعی ایران رو بسیار بدتر از غرب می دونم ولی نظر من مهم نیست (من نه جامعه شناس هستم و نه در پیدایش نظراتم اصول صحیح آمارگیری رعایت شده)، مشکل همون نداشتن آمارها و تحقیقات اصولی از وضعیت واقعی ایران است.
havzhini
23-10-2013, 19:26
به نظر من کلا این بحث غری و شرق و تفاوت فرهنگ و ... کلا غلط و راه به بیراه بردن هست
در حال که عصر ارتباطات هست و حتی دورافتاده ترین قبایل بدوی هم با انواع افراد از فرهنگهای مختلف برخورد دارن دیگه بحث تفاوت فرهنگی زیاد یا منطق سازگار نیست
انسان اجتماعی همیشه در حال تکامل و پویایی هست برای کم کردن نقایص خودش و بالا بردن سطح زندگیش
و این عمل در طول هزاران سال ادامه داره و پایان هم پیدا نمیکنه
در گذشته که ارتباط فرهنگی خیلی طعیف بود شاید فقط جنگها باعث این تداخل فرهنگی میشد ولی در حال حاظر دیگه از همون سن کودکی فرد با انواع فرهنگها از کیلومترها دورتر برخورد میکنه و این برخورد غیرقابل اجتناب هست
از دید من این برخورد فرهنگی بد که نیست بلکه بسیار خوب هم هست حتی برخورد با فرهنگهای غلط و نادرست
چون این ما هستیم که انتخاب میکنیم چه علمی انجام بدیم و چه علمی انجام ندیم و چی رو قبول کنیم و چی رو بهش توجه نکنیم
و هیچ انسانی هم وجود نداره بدونه چیزی براش مفید نیست و اونو انتخاب کنه
بنظر من باید افراد رو با انواع فرهنگها اشنا کرد تا ضعفهای فرهنگی خودش رو با درستی فرهنگهای دیگه اصلاح کنه
این بحث تهاجم فرهنگی و ... هم چیزی نیست جز اینکه افرادی که در قابلیت تغییر و اصلاح خودشون و رفتار و فرهنگشون رو ندارم همیشه در مقابل تغییر مقاومت میکنن
havzhini
23-10-2013, 19:37
دوستان نظرشون درباره ی موسیقی متال چیه ، این سبک موسیقی به نظرتون ضرری نداره ؟
به عنوان کسی که به دسته هایی از این نوع موسی علاقه زیادی دارم هیچ ضرری که درس نمیبینم بلکه بسیار هم مفید(واقعا مفید) میدونمش
متال شاخته های مختلف داره ولی فکر میکنم بیشتر منظور شما شاخه هایی مثل Death metal باشه که سبک ریتمیک تند و خشنی دارن
اگر بخوایم اینطور نظر بدیم که مثلا سبک متال خشن هست پس مضر هست حتما و 100% باید گفت موسیقی سنتی ما بسیار کند هست پس افسرده کننده هست پس خیلی از متال ضررش بیشتره
در حالی که اصلا این نظر نه برای متال نه موسیقی سنتی درست نیست
خب راجع به مضرات و فواید موسیقی متال که هیچ کس تحقیق نکرده و اطلاعاتی نداشت .
در مورد سریالهای ماهواره ای و اثراتی که روی خانواد ه ها میزاره ...
اینا هم رده بندی سنی دارن ؟ روی اینها کی نظارت انجام میده ؟
نشون دادن خیانت توی این سریال ها هیچ اثری روی تماشا کننده ی سریال نداره ؟ از یه سنی به بعد دیگه آدم روابط اجتماعی رو هم مث خشونت یاد نمیگیره ؟
اگر منظور شما ماهواره های فارسی زبان هست که کلا بحثشون جداست و بله بسیار مضر میتونن باشن و اصلا تایید نمیشن
ولی اگر منظور پخش همین برنامه ها در کشورهای پیشرفته هست اونها روی این برنامه ها بسیار کنترل دارن که چه کسی با چه رده سنی چه برنامه ای میبینه
ما خانوادگی از نوزاد 6ماه تا پیزمرد 70ساله میشینن پای سریال سک*سی که به قول شما داره خیانت رو نشون میده در حالی که اگر این اتفاق در یک کشور پیشرفته بیفته سازمانهای حقوق کودکان چه دولتی چه خصوصی والدین اون کودکان رو به دادگاه حتی میشن و ممکنه سرپرستی والدین رو بگیرن
کشورهلی پیشرفته خیلی برنامه ها از کارتن برای سن یک سال تا پور*ن چه بر روی ماهواره چه اینترنت چه تلویزیون پخش میکنن ولی هم اموزشهای لازم به افراد و والدین داده میشه و هم نظارت سختی بر روی اعمال و رفتار والدین و کودکان میشه
ولی متاسفانه ما چه دولت و سازمانها چه والیدن تنها علمی که بلدن فقط سرکوب و سرکوب و سرکوب هست و هیچ خبری نه از اموزش هست نه نظارت درست
Mohammad Hosseyn
23-10-2013, 19:50
معمولا رسانه الگو سازی میکنه...سریال برره رو یادتونه؟ دیدین چطور بعد از مدتی ادیبات مردم چه تغییری کرد؟ همه از واژه هایی که توی این سرایل استفاده میشد استفاده میکردن...
سریالها و داستانهاش ورای اینکه ظرفیت طرف چقدره میتونه باشه تاثیرش رو روی مخاطب بزاره...خشنونت و خیانت هم به راحتی میتونه با دیدن این سریالها بخشی از زندگی بشه...
شدت نداره؟ امار و ارقامی هست که نشون بده اینجا وضعیت اجتماعی بدتر از غربه؟
پاسخ دوستمون Stream رو تائید میکنم. تا اونجا که اطلاع دارم امار درست و حسابی وجود نداره بخاطر محدودیت ها ... ولی از یکی از دوستانم که دکتری جامعه شناسی میخونه پرسیده بودم این مسئله رو و گفته بود همین آمار ها و شاخص هایی که دست و پا شکسته بدست میان ، نشون میدن وضع ایران از نظر شاخص ها ، مخصوصا شاخص های اخلاقی ضعیفتر از غربه ...
ولی مثلا در مورد طلاق امار هست دیگه. ایران یکی از پر طلاق ترین کشورهای دنیاست. بررسی کردن اینها کار خیلی فنی و ظریفی هست .مثلا امار طلاق ایران با غرب به سادگی قابل مقایسه نیست. مثلا در ایران حق طلاق با زن نیست و این یعنی انتظار میره امار طلاق از حد واقعی کمتر باشه و مسائل دیگه ...
hamid_diablo
23-10-2013, 20:38
خوب همین ظرفیت پایین مردم رو نشون میده که از هر مورد سطح پایینی برای خودشون یک الگوی اجتماعی درست میکنن .
اشاره بسیار درستی است...منم تو این زمینه باهاتون موافقم...حالا یه سوال ! میشه این رفتار جامعه رو به خاطر عدم اعتماد به نفس و خود کم بینی و ...دونست؟
مثلا چشم و هم چشمی.این رفتار از چی نشات میگیره...؟ رفتاری که تو غرب میشه گفت وجود نداره و تو جوامع جهان سومی و خصوصا کشورهای خاورمیانه بیشتر نمود داره.
من شخصا که هر دو سمت زندگی کردم بطور قطع وضع اجتماعی ایران رو بسیار بدتر از غرب می دونم ولی نظر من مهم نیست
در این که از نبعد فرهنگی و اجتماعی در درجات سخیفی قرار داریم که شکی نیست...من منظورم از امار این مسائل نبود...بیشتر منطورم اماری بود برای روابط قبل از ازدواج و خیانت و فرزندان مشروع که بدونم تو ایران این مسائل بیشتر اتاق می افته یا تو غرب...مثلا چند وقتی پیش فکر کنم تو سایت "یورو نیوز" خوندم که نزدیک 37 درصد فرزندانی که در کشور فرانسه به دنیا میان پدرشون مشخص نیست کیه !!!!
kavehj4488
23-10-2013, 20:42
خب راجع به مضرات و فواید موسیقی متال که هیچ کس تحقیق نکرده و اطلاعاتی نداشت .
در مورد سریالهای ماهواره ای و اثراتی که روی خانواد ه ها میزاره ...
اینا هم رده بندی سنی دارن ؟ روی اینها کی نظارت انجام میده ؟
نشون دادن خیانت توی این سریال ها هیچ اثری روی تماشا کننده ی سریال نداره ؟ از یه سنی به بعد دیگه آدم روابط اجتماعی رو هم مث خشونت یاد نمیگیره ؟
سلام.
بحث سریال های ماهوارهای فارسی زبان که پاسخ داده شد. همه سریالها محدودیت سنی دارند. معمولا" شبکه ی پخش کننده ی سریال هنگام شروع سریال محدودیت سنی را اعلام می کند. سایت های اینترنتی (حتی اف بی) محدودیت سنی دارند...
اما موسیقی متال...
1- پیشنهاد می کنم این بحث در انجمن موسیقی ادامه پیدا کنه!:n02:
2- یه جواب خیلی خلاصه... شما یه نگاه به Lyrics یا شعر آهنگ ها بکن نظرت عوض میشه.
در ضمن این مطلب هم درست است که هر چیز غرب همیشه درست نیست چون اونها هم انسان هستن و ممکن الخطا...
به نظر من کلا این بحث غری و شرق و تفاوت فرهنگ و ... کلا غلط و راه به بیراه بردن هست
در حال که عصر ارتباطات هست و حتی دورافتاده ترین قبایل بدوی هم با انواع افراد از فرهنگهای مختلف برخورد دارن دیگه بحث تفاوت فرهنگی زیاد یا منطق سازگار نیست
انسان اجتماعی همیشه در حال تکامل و پویایی هست برای کم کردن نقایص خودش و بالا بردن سطح زندگیش
و این عمل در طول هزاران سال ادامه داره و پایان هم پیدا نمیکنه
در گذشته که ارتباط فرهنگی خیلی طعیف بود شاید فقط جنگها باعث این تداخل فرهنگی میشد ولی در حال حاظر دیگه از همون سن کودکی فرد با انواع فرهنگها از کیلومترها دورتر برخورد میکنه و این برخورد غیرقابل اجتناب هست
از دید من این برخورد فرهنگی بد که نیست بلکه بسیار خوب هم هست حتی برخورد با فرهنگهای غلط و نادرست
چون این ما هستیم که انتخاب میکنیم چه علمی انجام بدیم و چه علمی انجام ندیم و چی رو قبول کنیم و چی رو بهش توجه نکنیم
و هیچ انسانی هم وجود نداره بدونه چیزی براش مفید نیست و اونو انتخاب کنه
بنظر من باید افراد رو با انواع فرهنگها اشنا کرد تا ضعفهای فرهنگی خودش رو با درستی فرهنگهای دیگه اصلاح کنه
این بحث تهاجم فرهنگی و ... هم چیزی نیست جز اینکه افرادی که در قابلیت تغییر و اصلاح خودشون و رفتار و فرهنگشون رو ندارم همیشه در مقابل تغییر مقاومت میکنن
سلام.
پاسخ شما رو تایید می کنم.
به نظر من یکی از دلایل کاربرد عبارت تهاجم فرهنگی این است که در عصر ارتباطات ما تمامی راه های ارتباطی رو سعی کردیم محدود کنیم به همین دلیل هر چیزی که باعث تبادل و ارتباط فرهنگی و یا آشنایی با سایر فرهنگ ها میشه تهاجم فرهنگی نام میگره.اما این تهاجم فرهنگی نیست... چند مثال:
تهاجم فرهنگی آن است که مثلا" بیایند تمامی شاهنامه های موجود در ایران را نابود کنند و بگویند فردوسی وجود نداشته است.
تهاجم فرهنگی آن است که بیایند آثار تاریخی، افتخارات، نام پادشاهان گذشته و... را از کتب درسی حذف کنند و بگویند وجود نداشته اند.
تهاجم فرهنگی آن است که به محض روشن کردن تلویزیون فقط با تصاویر.... مواجه شوید. یا در اینترنت فقط سایتهای .... وجود داشته باشد و شما چاره ای جز دیدن آنها نداشته باشید.
و...
تهاجم فرهنگی معمولا" خارج از اختیار شما انجام میگیرد اما مواردی که به آنها تهاجم فرهنگی گفته می شود همگی از اختیار خودمان ناشی می شوند.
آیا کسی شما را مجبور می کند از وب سایت ..... بازدید کنید (اگر به نظرتان با فرهنگ شما ناسازگاری دارد)
Off: در ضمن در جملات بالا اولین کلمه «شما» خطاب به havzhini ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) عزیز هست در بقیه موارد اینکلمه به خوانندگان اشاره دارد.
پاسخ دوستمون Stream رو تائید میکنم. تا اونجا که اطلاع دارم امار درست و حسابی وجود نداره بخاطر محدودیت ها ... ولی از یکی از دوستانم که دکتری جامعه شناسی میخونه پرسیده بودم این مسئله رو و گفته بود همین آمار ها و شاخص هایی که دست و پا شکسته بدست میان ، نشون میدن وضع ایران از نظر شاخص ها ، مخصوصا شاخص های اخلاقی ضعیفتر از غربه ...
ولی مثلا در مورد طلاق امار هست دیگه. ایران یکی از پر طلاق ترین کشورهای دنیاست. بررسی کردن اینها کار خیلی فنی و ظریفی هست .مثلا امار طلاق ایران با غرب به سادگی قابل مقایسه نیست. مثلا در ایران حق طلاق با زن نیست و این یعنی انتظار میره امار طلاق از حد واقعی کمتر باشه و مسائل دیگه ...
سلام.
آمار تمامی علوم را احاطه کرده است و در دسترس نبودن یا نداشتن آمار به طور کلی، شناخت جامعه را غیر ممکن می کند. در جامعه ای با وسعت امروزی و به سر بردن در عصر ارتباطات و دانایی، آمار ها باید همیشه به روز و در دسترس باشند زیرا جوامع و فرهنگ، سیاست، اقتصاد و... در جوامع بسیار پویا هستند و همگام شدن و آگاهی از تغییرات و تحولات برای تصمیم گیری درست و انتخاب مسیر مناسب زندگی در جوامع گوناگون ضروری است.
در تصمیمات اجتماعی اگر با شناخت کافی تصمیم نگیریم نه تنها از تصمیم خود پشیمان می شویم بلکه ممکن است اثرات تصمیم کورکورانه ی ما تا نسل ها اثر منفی اش در جامعه مشهود باشد.
در ضمن اگر نتایج شاخص های آمارهای اجتماعی کشوری درخشان باشند هیچ کشوری بدش نمی آید وضعیت فرهنگی مطلوب جامعه ی خود را که آمار بر آن صحه می گذارد به رخ جهانیان بکشد.:n02: بنابراین می توان نتیجه گرفت که...
موفق باشید.
Saeed Dz
23-10-2013, 23:28
پاسخ دوستمون Stream رو تائید میکنم. تا اونجا که اطلاع دارم امار درست و حسابی وجود نداره بخاطر محدودیت ها ... ولی از یکی از دوستانم که دکتری جامعه شناسی میخونه پرسیده بودم این مسئله رو و گفته بود همین آمار ها و شاخص هایی که دست و پا شکسته بدست میان ، نشون میدن وضع ایران از نظر شاخص ها ، مخصوصا شاخص های اخلاقی ضعیفتر از غربه ...
ولی مثلا در مورد طلاق امار هست دیگه. ایران یکی از پر طلاق ترین کشورهای دنیاست. بررسی کردن اینها کار خیلی فنی و ظریفی هست .مثلا امار طلاق ایران با غرب به سادگی قابل مقایسه نیست. مثلا در ایران حق طلاق با زن نیست و این یعنی انتظار میره امار طلاق از حد واقعی کمتر باشه و مسائل دیگه ...
جالبه اینکه سال پیش پایگاه سازمان ورزش و جوانان اعلام کرد عامل بیش از 90% طلاق هایی که در ایران صورت میگیره هم به خاطر نارضایتی جنسی هستش که این مورد مطمئنن نتیجه ی تبلیغ و اشاعه ی اندیشه هایی هستن که طبقه ی مذهبی و رادیکال جامعه رواجش میدن.
اندیشه هایی که باعث نگاه منفی نسبت به سکس که یک رفتار نرمال و عادی برای انسان هست میشه. حتی میشه ریشه ی اکثر خیانت ها در زندگی مشترک رو هم در همین نارضایتی جنسی جستجو کرد.
havzhini
23-10-2013, 23:42
جالبه اینکه سال پیش پایگاه سازمان ورزش و جوانان اعلام کرد عامل بیش از 90% طلاق هایی که در ایران صورت میگیره هم به خاطر نارضایتی جنسی هستش که این مورد مطمئنن نتیجه ی تبلیغ و اشاعه ی اندیشه هایی هستن که طبقه ی مذهبی و رادیکال جامعه رواجش میدن.
اندیشه هایی که باعث نگاه منفی نسبت به سکس که یک رفتار نرمال و عادی برای انسان هست میشه. حتی میشه ریشه ی اکثر خیانت ها در زندگی مشترک رو هم در همین نارضایتی جنسی جستجو کرد.
ریشه خیلی از مسائل جاملعه در این مورد هست
ار افسردگی و بیماریهای روانی بگیر تا بزهکاری و جرم و جنایتی که در جامعه رواج داره خیلی از موارد ریشه در همین تفکر غلط و بیمارگونه داره
وقتی زندگی جنسی افراد یک جامعه نرمال و سالم نباشه اون جامعه هرگز نمیتونه سالم و پویا باشه
که متاسفانه جامعه ما گرفتار کسانی شده بدون هیچ سوادی و تخصصی نقش دکتر بازی میکنن و به جای درمان باعث هزار درد دیگه در جامعه ما شدن
اشاره بسیار درستی است...منم تو این زمینه باهاتون موافقم...حالا یه سوال ! میشه این رفتار جامعه رو به خاطر عدم اعتماد به نفس و خود کم بینی و ...دونست؟
مثلا چشم و هم چشمی.این رفتار از چی نشات میگیره...؟ رفتاری که تو غرب میشه گفت وجود نداره و تو جوامع جهان سومی و خصوصا کشورهای خاورمیانه بیشتر نمود داره.
فکر نکنم کل یا اکثریت جامعه دچار عدم اعتماد به نفس شده باشن .
چیزی که خیلی خوب در بین بیشتر مردم ایران به چشم میاد اعتماد به نفس کاذبه . اصل قضیه به نظر من مربوط به وجود عدم آموزش های صحیح در خانواده و مکان های آموزشیه .
خیلی از این افراد هم راه و روش درست فکر کردن و برخورد درست با مسائل رو نمیدونن . برای همینه که شخص نمیدونه خلا خودش رو با چی پر کنه و به همین دلیل از هر گزینه ی دم دستی استفاده میکنه .
جالبه اینکه سال پیش پایگاه سازمان ورزش و جوانان اعلام کرد عامل بیش از 90% طلاق هایی که در ایران صورت میگیره هم به خاطر نارضایتی جنسی هستش که این مورد مطمئنن نتیجه ی تبلیغ و اشاعه ی اندیشه هایی هستن که طبقه ی مذهبی و رادیکال جامعه رواجش میدن.
اندیشه هایی که باعث نگاه منفی نسبت به سکس که یک رفتار نرمال و عادی برای انسان هست میشه. حتی میشه ریشه ی اکثر خیانت ها در زندگی مشترک رو هم در همین نارضایتی جنسی جستجو کرد.
چندین سال یا چندین دهه است که در غرب از سنین پایین تر بچه ها و دانش آموزان رو با این مسائل و روش درست برای پیش بُرد رابطه دو جنس مخالف آموزش میدن .
ولی تو ایران و کشورهای دیگه آموزش های لازم دیده نمیشه و وضع اینی میشه که می بینیم و اکثر دلایل طلاق پیرو مشکلات جسنی میگرده .
تازه با این همه خود سان.سوری و جلوگیری توسط نهادهای مختلف , این ایرانه که فح.شا توی اون بیداد میکنه .
بعد چپ و راست با مقاله های داخلی پیرو مشکلات اخلاقی در غرب مواجه میشیم !!!!!!!!
در این که از نبعد فرهنگی و اجتماعی در درجات سخیفی قرار داریم که شکی نیست...من منظورم از امار این مسائل نبود...بیشتر منطورم اماری بود برای روابط قبل از ازدواج و خیانت و فرزندان مشروع که بدونم تو ایران این مسائل بیشتر اتاق می افته یا تو غرب...مثلا چند وقتی پیش فکر کنم تو سایت "یورو نیوز" خوندم که نزدیک 37 درصد فرزندانی که در کشور فرانسه به دنیا میان پدرشون مشخص نیست کیه !!!!
ابتدا که باید بگم آماری که شما آوردید از فرانسه آماری است که به نظر من واقعی نیست، اگه ممکنه لینکش رو قرار بدید تا ببینیم دقیقا چی گفته این آمار.
ببینید شما از سه چیز نام بردید: روابط قبل از ازدواج، خیانت، مشروعیت فرزندان
شما باید این رو در نظر بگیرید که مفهوم ازدواج در غرب و ایران متفاوت هست. در ایران ازدواج یعنی قوانین حکومت برای اینکه چه افرادی حق دارند با هم رابطه جنسی داشته باشند و بالطبع بچه دار بشن. در غرب حکومت ها کاری به کار اینکه چه افرادی با هم رابطه دارند و با هم زندگی می کنند و بچه دار میشن و ... ندارن، برای همین هم تعریف ازدواج از این چیزی که ما در ایران می شناسیم فاصله گرفته. در غرب ازدواج یعنی یک تعهد قانونی و مالی که افراد به هم میدن زمانی که تصمیم می گیرن اهداف زندگیشون رو مشترک با هم ادامه بدن.
حالا سه موردی که نام بردید رو بررسی کنیم، روابط قبل از ازدواج در مناطقی که این کار قانونی و کاملا پذیرفته شده است (و مطالعات علمی هم هیچ اعتقادی درباره بد بودن این روابط نداره و بد بودن این اتفاق فقط بار مذهبی داره) قرار نیست با مناطقی که این کار مجازات "مرگ با سنگسار" رو داره مقایسه بشه. از خیانت در هیچ جا آمار درستی در دست نیست (چون خیلی ازخیانت ها هیچ وقت گرفتار نمیشن و نمیشه از کسی پرسید آیا شما خیانت می کنید؟)، این تفاوت هست که هر نوع خیانت در غرب غیراخلاقی ولی بدون مجازات قانونی تلقی میشه و خیانت در ایران می تونه تحت شرایطی غیراخلاقی و با مجازات مرگ باشه و تحت شرایط دیگه اخلاقی و تحت حمایت قانون. بحث مشروع بودن فرزندان هم باز برمی گرده که شما چه چیزی رو مشروع قلمداد می کنید (که باز هم معیارتون یک معیار مذهبی است، مذهبی که در غرب مذهب اکثریت مردم نیست و قرار نیست خوب و بد بودن جامعه شون با مقایسه شون با این معیارها سنجیده بشه).
این قضاها همه وابسته به همون تفاوت در مفهوم ازدواج هست. اون چیزی که ما در ایران بهش میگیم ازدواج از نظر فکری و عقلانی در محیط غرب زمانی است که دو نفر تصمیم می گیرن با هم همخونه بشن و روابط جنسی داشته باشن و از نظر مالی مخارجشون رو تقسیم کنن (بدون اینکه کاغذی امضا بشه یا ورد و دعایی خونده بشه)، چیزی که غربی ها اسمش رو ازدواج می گذارند مرحله ای است که دو نفر به هم تعهد های مالی و قانونی درباره آینده خودشون و مسائل قانونی میدن. این چیزها رو نمیشه همینطوری با چهار تا عدد با هم مقایسه کرد. باید یک دید قوی و آگاهانه جامعه شناسی داشته باشیم.
Mohammad Hosseyn
24-10-2013, 02:51
بله موافقم این موارد کاملن وابسته به فروض هست اما با این دید هم که میگه ما مطلقن نمیتونیم مدل سازی کنیم، فرمول نویسی کنیم هم مخالفم. در رابطه با شاخص های جهانی هم درسته همینطوره و حتی امکان داره روزی این شاخص ها به کل دگرگون بشه اما مهم این هستش که فعلن استانداردترین شاخص ها و قابل استناد ترین ها همین شاخص ها هستن.
ببینید ما با شیوه ی حکومت و کلن اجرایی رضاشاه کاری نداریم، این شیوه کاملن دیکتاتوری بود اما نکته اینجاس که شما نمیتونی هیچ حوزه ای پیدا کنی و نام ببری که پایه اش در دوره اول گذاشته نشده باشه! و مطمئنن اگر شما این دید افراطی رو کنار بذاری و تاریخ مطالعه کنی خواهی دید که اگر اقداماتی که در دوره پهلوی اول انجام شد، نمیشد امروز نه تنها این پیشرفت ها رو نداشتیم بلکه عملن ایرانی هم وجود نداشت به شکلی که امروز میبینیم.
اما بحث من در رابطه با حجاب نبود بلکه مورد دیگه ای رو مطرح کردم و اون اینکه شاید خیلی از چیزا برای حال باور ها، ایدولوژی ها و عقاید جامعه مضر و غیر ضروری به نظر بیاد اما ما باید نگاهی داشته باشیم به آینده. مطمئنن خیلی از چیزایی که امروز برای جامعه ما مضر به نظر میاد در اینده نگاه دیگری بهش خواهد شد. مثال های زیادی در این باره هستش و من میخوام نظر شما رو در اینرابطه بدونم.
شاخص های اجتماعی مثل کیفیت محصولات خانگی یا پزشکی نیست که بتونیم کلمه ی استاندارد رو براشون بکار بگیریم ... فقط میشه گفت طبق دیدگاه غالب در علوم اجتماعی رسیدن به این سطح از فلان شاخص خوبه. مثلا درآمد سرانه یا آموزش و ... .
نوع حکومت داری ارتباط مستقیم با عقلانیت حاکم بر سیاست داره . وقتی حاکم یک جامعه دیکتاتوری هست که بر حسب اتفاق سواد هم نداره ازش انتظار زیادی نمیره ! باز دم ایشون گرم بهتر از دوره قبل خودش عمل کرد !
قضاوت سخته ، ما نمیتونیم تعیین کنیم اگر فلان جکومت نبود ، آلترناتیو اون چه می کرد . آیا بهتر عمل می کرد یا بدتر . با این دید بخواهیم نگاه کنیم همه خوب عمل کردن چون بالاخره یه کاری کردن که بعدا به ثمر رسیده ! من که کاملا زیر سوال نبردم اون دوره رو . بلکه گفتم در مورد فلان مسئله سیاست بر اساس عقلانیت نبوده .
موافق که خیلی چیزها ممکنه در زمان حال مضر به نظر برسه . مثلا برقراری خیلی از ازدی ها ... اما شیوه ی برقراری اینها باید سنجیده باشه چون بعد از هر سیاست ما دوره ی گذاری داریم و در این دوره صدماتی ممکنه ببینیم و باید طوری عمل بشه که با کمترین هزینه به هدف برسیم ...
و هیچ انسانی هم وجود نداره بدونه چیزی براش مفید نیست و اونو انتخاب کنه
مثال های مختلفی برای نقض این مسئله هست ... از یک منظر دخالت دولت هم مربوط به این مسائل میشه ... چیزهایی هستن که به نفع فرده ولی براش تبدیل به رجحان نشده ...
روی این موارد خیلی بحث هست که آیا میتونه عاملی برای نقض ازادی های فردی باشه یا نه ... فعلا که حکومت ها دخالت میکنن و ازادی ها رو در این موارد محدود میکنن ...
havzhini
24-10-2013, 08:09
و هیچ انسانی هم وجود نداره بدونه چیزی براش مفید نیست و اونو انتخاب کنه
مثال های مختلفی برای نقض این مسئله هست ... از یک منظر دخالت دولت هم مربوط به این مسائل میشه ... چیزهایی هستن که به نفع فرده ولی براش تبدیل به رجحان نشده ...
روی این موارد خیلی بحث هست که آیا میتونه عاملی برای نقض ازادی های فردی باشه یا نه ... فعلا که حکومت ها دخالت میکنن و ازادی ها رو در این موارد محدود میکنن ...
فرمایش شما کاملا درست هست ولی به جمله من دقت نکردین
من گفتم تمام افراد چیزی رو انتخاب میکنن که عقل و منطق و احساسشون بهشون میگه این درسته و براشون مفیده ولی ایا این عقل و منطق و احساس انتخاب درستی رو انجام میده بحثی دیگست
در این شکی نیست هیچ انسانی خالی از خطا نیست و ممکنه انتخابهای غلط انجام بده به دلیل اینکه عقل و منطق و احساس اون فرد کامل و درست نباشه
ولی این نقص رو تا 95% میشه با اموزش و تحصیل به فرد اموزش داد که چی درسته چی غلط که متاسفانه در جامعه ما دقیقا این مورد میتونم بگم فقط 5درصد وجود داره
چه خانواده چه حکومت چه حتی خوده افراد جامعه ما فقط و فقط چیزی که خوب بلدن سرکوب و محروم کردن هست به جای اموزش ودر اختیار قرار دادن فضا برای کسب تجربه و زندگی
Saeed Dz
24-10-2013, 19:00
شاخص های اجتماعی مثل کیفیت محصولات خانگی یا پزشکی نیست که بتونیم کلمه ی استاندارد رو براشون بکار بگیریم ... فقط میشه گفت طبق دیدگاه غالب در علوم اجتماعی رسیدن به این سطح از فلان شاخص خوبه. مثلا درآمد سرانه یا آموزش و ... .
نوع حکومت داری ارتباط مستقیم با عقلانیت حاکم بر سیاست داره . وقتی حاکم یک جامعه دیکتاتوری هست که بر حسب اتفاق سواد هم نداره ازش انتظار زیادی نمیره ! باز دم ایشون گرم بهتر از دوره قبل خودش عمل کرد !
قضاوت سخته ، ما نمیتونیم تعیین کنیم اگر فلان جکومت نبود ، آلترناتیو اون چه می کرد . آیا بهتر عمل می کرد یا بدتر . با این دید بخواهیم نگاه کنیم همه خوب عمل کردن چون بالاخره یه کاری کردن که بعدا به ثمر رسیده ! من که کاملا زیر سوال نبردم اون دوره رو . بلکه گفتم در مورد فلان مسئله سیاست بر اساس عقلانیت نبوده .
موافق که خیلی چیزها ممکنه در زمان حال مضر به نظر برسه . مثلا برقراری خیلی از ازدی ها ... اما شیوه ی برقراری اینها باید سنجیده باشه چون بعد از هر سیاست ما دوره ی گذاری داریم و در این دوره صدماتی ممکنه ببینیم و باید طوری عمل بشه که با کمترین هزینه به هدف برسیم ...
اتفاقن اگه اینطور که شما میگی حساب کنیم برای محصولات خانگی و ... ام نمیتونیم استاندارد تعیین کنیم برای اینکه این استاندارد ها هم به مرور زمان عوض میشن. شاخص های اجتماعی ام هیچ تفاوتی ندارن و به مرور زمان با بوجود اومدن نظریه های جدید، شرایط جدید و ... عوض میشن. قبلن هم توضیح دادم که ما شاخص هایی رو انتخاب میکنیم که در زمان حال بهترین ها به نظر بشان و اینکه تکرار میکنم در مورد خارج از حوضه ی علوم انسانی هم همینطوره و هیچ فرقی نداره.
به نظر من برای شرایط اون زمان ایران رضاشاه بهترین انتخاب بود! و اینکه هم خواص ایران در اون دوره ازش حمایت کردن و هم بازاری ها، روحانیون و ... که همه اقشار مختلف مردم هستن. شما برای اینکه اطمینان حاصل کنی از این حمایت میتونی همین حالا هم از کسانی که در دوره پهلوی اول بودن و دیدن اون دوره رو سوال کنی که مطمئنن به حرف من خواهی رسید.
واقعن بعضی از حرفایی که میزنیمو بسنجیم و بعد بزنیم. اصلن برای شرایط اون روز دمکراسی امکان پذیر بود؟!
ما مثلن میرفتیم به شیخ خزعل میگفتیم، آقای شیخ خواهش میکنیم که خوزستانو که گرفتی تمام نیروهای دولتی رو هم خارج کردی و پرچم ایران رو هم پایین کشیدی ما خواهش میکنیم اینو برگردون و یا به شورشی که شمال کشور رو گرفته یعنی کوچک جنگلی میگفتیم که لطفن اسلحتونو زمین بذارید. عملن ایرانی وجود نداشت که ما بیایم حالا سیستم لیبرال پیاده کنیم و دمکراسی باشه و ... . ضمن اینکه روند ایجاد دمکراسی و حالا اینکه جا بیفته و قابل استفاده بشه یک پروسه بسیار طولانی هستش که در اون مقطع زمانی امکان پذیر نبود.
اینکه شما گفتی بیسواد بوده که ازت هم انتظار این حرف رو نداشتم چون فقط تخریب هستش دلیل نمیشه، مهم ایده ها و افکار انسان هستش. هیتلر هم با سواد بود هم گیاهخوار و اون بلا رو به سر دنیا اورد!
موافقم، تغییرات ممکنه انجام بشه اما با شیب ملایم و از ابزاری مثل رفراندوم عمومی هم میشه استفاده کرد البته در یک شرایط آزاد.
Mohammad Hosseyn
24-10-2013, 22:46
اتفاقن اگه اینطور که شما میگی حساب کنیم برای محصولات خانگی و ... ام نمیتونیم استاندارد تعیین کنیم برای اینکه این استاندارد ها هم به مرور زمان عوض میشن. شاخص های اجتماعی ام هیچ تفاوتی ندارن و به مرور زمان با بوجود اومدن نظریه های جدید، شرایط جدید و ... عوض میشن. قبلن هم توضیح دادم که ما شاخص هایی رو انتخاب میکنیم که در زمان حال بهترین ها به نظر بشان و اینکه تکرار میکنم در مورد خارج از حوضه ی علوم انسانی هم همینطوره و هیچ فرقی نداره.
به نظر من برای شرایط اون زمان ایران رضاشاه بهترین انتخاب بود! و اینکه هم خواص ایران در اون دوره ازش حمایت کردن و هم بازاری ها، روحانیون و ... که همه اقشار مختلف مردم هستن. شما برای اینکه اطمینان حاصل کنی از این حمایت میتونی همین حالا هم از کسانی که در دوره پهلوی اول بودن و دیدن اون دوره رو سوال کنی که مطمئنن به حرف من خواهی رسید.
واقعن بعضی از حرفایی که میزنیمو بسنجیم و بعد بزنیم. اصلن برای شرایط اون روز دمکراسی امکان پذیر بود؟!
ما مثلن میرفتیم به شیخ خزعل میگفتیم، آقای شیخ خواهش میکنیم که خوزستانو که گرفتی تمام نیروهای دولتی رو هم خارج کردی و پرچم ایران رو هم پایین کشیدی ما خواهش میکنیم اینو برگردون و یا به شورشی که شمال کشور رو گرفته یعنی کوچک جنگلی میگفتیم که لطفن اسلحتونو زمین بذارید. عملن ایرانی وجود نداشت که ما بیایم حالا سیستم لیبرال پیاده کنیم و دمکراسی باشه و ... . ضمن اینکه روند ایجاد دمکراسی و حالا اینکه جا بیفته و قابل استفاده بشه یک پروسه بسیار طولانی هستش که در اون مقطع زمانی امکان پذیر نبود.
اینکه شما گفتی بیسواد بوده که ازت هم انتظار این حرف رو نداشتم چون فقط تخریب هستش دلیل نمیشه، مهم ایده ها و افکار انسان هستش. هیتلر هم با سواد بود هم گیاهخوار و اون بلا رو به سر دنیا اورد!
موافقم، تغییرات ممکنه انجام بشه اما با شیب ملایم و از ابزاری مثل رفراندوم عمومی هم میشه استفاده کرد البته در یک شرایط آزاد.
سعید جان من از نزدیک با این شاخص ها کار میکنم . نمیدونم چطور قانعت کنم ، فقط سعی میکنم هر دفعه توضیحاتم رو بیشتر کنم. شاخص های اجتماعی در یک مقطع زمانی خاص هم نسبی هستن. یعنی همین امروز در کشورهای مختلف میشه شاخص های مختلف در نظر گرفت. اینکه در طی زمان شاخص قالب تغییر کنه بله ممکنه . ولی در نهایت در هیچ زمان خاصی نمیشه هیچ معیاری تعیین کرد. اصل این قضیه اینه که مثلا رفاه مصداق مشخصی نداره. حالا در علوم مهندسی هم همینه ، خب باشه. صورت مسئله که پاک نمیشه. نتیجه اینه که معیاری برای خوب بودن یک شرایط نیست. بلکه باید هر شرایط رو جداگانه دید و نظر داد.
من میگم برای اون زمان امیرکبیر که سرشو زیر آب کردن بهتر بود یا مصدق که محمدرضا زحمت کشید از مملکت ایشون رو انداخت بیرون ! انتظار نداشتم اون زمان دموکراسی خالص برقرار باشه تو خود اروپاش هم دموکراسی نبود ! انتظار عقلانیت ولی همیشه میشه داشت. دوره ی شاه عباس رو نگاه کن عقلانیت بطور نسبی حاکمه وضعیت کشور هم بهبود نسبی داره.
باز هم میگم کل اون دوره زیر سوال نمیره. رضاشاه خیلی از برنامه های امیرکبیر رو اجرا کرد ، ولی خب عقلانیت امیرکبیر کجا و ایشون کجا. در هر صورت این بحث از یک مثال شروع شد دیگه. مسئله ی کشف حجاب . من توضیح دادم چرا اینکار عقلانی نبود . اینکه همه دفاع کردن از اینکار خیلی اشتباه کردن دفاع کردن ! دلیل نمیشه چهره های مطرح دفاع کنن اینکار درست باشه. مسئله این بود که جامعه اماده ی این کار نبود. درمورد سواد بله قبول دارم دلیل نمیشه ، ولی در این مورد خاص نمود داشت بیسوادی. نمونش همین کشف حجاب.
Saeed Dz
24-10-2013, 23:21
سعید جان من از نزدیک با این شاخص ها کار میکنم . نمیدونم چطور قانعت کنم ، فقط سعی میکنم هر دفعه توضیحاتم رو بیشتر کنم. شاخص های اجتماعی در یک مقطع زمانی خاص هم نسبی هستن. یعنی همین امروز در کشورهای مختلف میشه شاخص های مختلف در نظر گرفت. اینکه در طی زمان شاخص قالب تغییر کنه بله ممکنه . ولی در نهایت در هیچ زمان خاصی نمیشه هیچ معیاری تعیین کرد. اصل این قضیه اینه که مثلا رفاه مصداق مشخصی نداره. حالا در علوم مهندسی هم همینه ، خب باشه. صورت مسئله که پاک نمیشه. نتیجه اینه که معیاری برای خوب بودن یک شرایط نیست. بلکه باید هر شرایط رو جداگانه دید و نظر داد.
من میگم برای اون زمان امیرکبیر که سرشو زیر آب کردن بهتر بود یا مصدق که محمدرضا زحمت کشید از مملکت ایشون رو انداخت بیرون ! انتظار نداشتم اون زمان دموکراسی خالص برقرار باشه تو خود اروپاش هم دموکراسی نبود ! انتظار عقلانیت ولی همیشه میشه داشت. دوره ی شاه عباس رو نگاه کن عقلانیت بطور نسبی حاکمه وضعیت کشور هم بهبود نسبی داره.
باز هم میگم کل اون دوره زیر سوال نمیره. رضاشاه خیلی از برنامه های امیرکبیر رو اجرا کرد ، ولی خب عقلانیت امیرکبیر کجا و ایشون کجا. در هر صورت این بحث از یک مثال شروع شد دیگه. مسئله ی کشف حجاب . من توضیح دادم چرا اینکار عقلانی نبود . اینکه همه دفاع کردن از اینکار خیلی اشتباه کردن دفاع کردن ! دلیل نمیشه چهره های مطرح دفاع کنن اینکار درست باشه. مسئله این بود که جامعه اماده ی این کار نبود. درمورد سواد بله قبول دارم دلیل نمیشه ، ولی در این مورد خاص نمود داشت بیسوادی. نمونش همین کشف حجاب.
محمد من دقیقن میدونم چی میگی و منم مثل خودت با این شاخصا کار میکنم.
توو همون روش تحقیقی که خوندی و حتی کتابای دیگه (تغریبن توو تمام کتابای تخصصی اشاره ای شده) همین ضعف و تفاوتی که سعی داری توضیحش بدی عنوان شده اما روش هایی هم ارائه شده که بشه شاخص تعریف بشه و نقد من به نظراتت در این مورد همینکه اون موارد رو جا میندازی و سعی داری نظر شخصیت رو القا کنی. اگر فکر میکنی من اشتباه میکنم یه سری به کتابات بزن و مطمئنن ضرر نداره.
امیر کبیر خود کشی کرد و مصدق ام قانون اساسی رو زیر پا گذاشت یعنی همون قانونی که با قبولش به قدرت رسیده بود.
دوره ی عباس میرزا مثبت بود برای ایران اما ایشون هم چیزی از اصول دمکراسی پیاده نکرد در کشور اگر بخوایم با دیدگاه شما به افراد نگاه کنیم.
... مدرس، مصدق، ملک الشعرا بهار، کازرونی، اسکندری و ... و تجار، روحانیون، مجلس و بازاریون و ... که از تمام طیف های جامعه بودن و بزرگان جامعه ازش حمایت کردن ...
اگر اینا مردم نیستن پس کی مردمه جناب محمد؟!
Mohammad Hosseyn
25-10-2013, 11:10
محمد من دقیقن میدونم چی میگی و منم مثل خودت با این شاخصا کار میکنم.
توو همون روش تحقیقی که خوندی و حتی کتابای دیگه (تغریبن توو تمام کتابای تخصصی اشاره ای شده) همین ضعف و تفاوتی که سعی داری توضیحش بدی عنوان شده اما روش هایی هم ارائه شده که بشه شاخص تعریف بشه و نقد من به نظراتت در این مورد همینکه اون موارد رو جا میندازی و سعی داری نظر شخصیت رو القا کنی. اگر فکر میکنی من اشتباه میکنم یه سری به کتابات بزن و مطمئنن ضرر نداره.
امیر کبیر خود کشی کرد و مصدق ام قانون اساسی رو زیر پا گذاشت یعنی همون قانونی که با قبولش به قدرت رسیده بود.
دوره ی عباس میرزا مثبت بود برای ایران اما ایشون هم چیزی از اصول دمکراسی پیاده نکرد در کشور اگر بخوایم با دیدگاه شما به افراد نگاه کنیم.
اگر اینا مردم نیستن پس کی مردمه جناب محمد؟!
همچین چیزی در کتاب های روش تحقیق ندیدم ! مایل باشی یه مثال بزن. مثلا یکی از شاخص های اجتماعی یا اقتصادی رو نام ببر که نسبی نیست . مطلق ترین شاخصی که به نظرت میرسه رو مثال بزن تا نشون بدم اینطور که میگی نیست . دیگه جز اینکار راهی نمونده !
من خودم گفتم که این بحث رو من شروع کردم. ایرادی وارد ندونستم. فقط بحث انحرافاتی داشته. اینکه رضا خان مملکت رو آیاد کرده ربطی به بحث حجاب نداشته.
این تعریف شما از مردم به همون اندازه گنگه که الان حکومت ها از زبان مردم صحبت می کنند ! پس آشوب هایی که این مسئله بوجود آورد رو هم یه عده ارازل اوباش بوجود آوردن !
اگر تمام مردم موافق کشف حجاب بودن پس اصلا چرا خودشون حجابشون رو بر نداشتن یکی رو میخواستن که بهشون زور بگه ؟! اگر مردم مایل اینکار بودن چرا بعد از سقوط رضاشاه این قانون فراموش شد ؟! :n13: . بازم میگم اینکه چهره های شاخص موافق این عمل باشن دلیل بر درستیش نیست. این یک مغلطه بحساب میاد. لطفا دلیل درستی کار رو بگو از منظر اجتماعی یا دلیل من رو رد کن .
کاری ندارم مصدق چه کرد ! یا امیرکبیر ! گفتم عقلانیت این آقایون بالاتر بود. بازم میگم من نگفتم اصول ناب دموکراسی ایجاد بشه ! چرا سعی میکنی این برداشت از حرفمو بیان کنی ؟! وقتی شاه عباس رو مثال میزنم دقیقا معلومه منظورم چیه .
Saeed Dz
25-10-2013, 20:35
همچین چیزی در کتاب های روش تحقیق ندیدم ! مایل باشی یه مثال بزن. مثلا یکی از شاخص های اجتماعی یا اقتصادی رو نام ببر که نسبی نیست . مطلق ترین شاخصی که به نظرت میرسه رو مثال بزن تا نشون بدم اینطور که میگی نیست . دیگه جز اینکار راهی نمونده !
من خودم گفتم که این بحث رو من شروع کردم. ایرادی وارد ندونستم. فقط بحث انحرافاتی داشته. اینکه رضا خان مملکت رو آیاد کرده ربطی به بحث حجاب نداشته.
این تعریف شما از مردم به همون اندازه گنگه که الان حکومت ها از زبان مردم صحبت می کنند ! پس آشوب هایی که این مسئله بوجود آورد رو هم یه عده ارازل اوباش بوجود آوردن !
اگر تمام مردم موافق کشف حجاب بودن پس اصلا چرا خودشون حجابشون رو بر نداشتن یکی رو میخواستن که بهشون زور بگه ؟! اگر مردم مایل اینکار بودن چرا بعد از سقوط رضاشاه این قانون فراموش شد ؟! :n13: . بازم میگم اینکه چهره های شاخص موافق این عمل باشن دلیل بر درستیش نیست. این یک مغلطه بحساب میاد. لطفا دلیل درستی کار رو بگو از منظر اجتماعی یا دلیل من رو رد کن .
کاری ندارم مصدق چه کرد ! یا امیرکبیر ! گفتم عقلانیت این آقایون بالاتر بود. بازم میگم من نگفتم اصول ناب دموکراسی ایجاد بشه ! چرا سعی میکنی این برداشت از حرفمو بیان کنی ؟! وقتی شاه عباس رو مثال میزنم دقیقا معلومه منظورم چیه .
من کی گفتم شاخص های اجتماعی یا اقتصادی نسبی نیست؟! چیزی که من گفتم این بود که نه تنها تمام شاخص ها در حوزه ی علوم انسانی نسبی هستن بلکه در حوزه ی علوم تجربی هم همین وضع برقراره. چیزی که من گفتم این بود که روش هایی هست برای اینکه بشه شاخص هایی که کیفی هستن و هر کس میتونه تعریف دیگه ای ازشون داشته باشه رو با این وش ها قابل اندازه گیری کرد.
در کتاب های مختلف روش های مختلف و زیادی اشاره و توضیح داده شده اما این روش یادم مونده که ما میایم مثلن برای خوب بودن یکسری مشخصه تعیین میکنیم و هر چیزی اون مشخصه ها رو داشته باشه خوب حساب میشه.
بذار یه مثال دیگه بگم که جا بی افته. مثلن میگیم به چه چیزی میگن تلفن همراه؟ حالا میایم تعیین میکنیم که تلفن همراه یک وسیله هستش که میشه باهاش ارتباط برقرار کرد و روش کلید داره یا اینکه تاپ هستش و ... که بعد از تعیین این مشخصه ها هرچیزی شبیه این مشخصه ها باشه و اکثرشو داشته باشه میشه موبایل.
معلومه که تمام مردم موافق نبودن اما حرف شمام غلطه که میگی مردم موافق نبودن چون خود مردم یک اسم جمع هستش و وقتی ازش استفاده میکنی همه رو جمع میبندی. سوالی که من پرسیدم این بود که گروه هایی که نام بردم اگر جزو مردم نیستن پس کی هستن!؟
قاجارها که قبل از رضا شاه حاکم ایران بودن حکومتشون اسلامی بود و قطعن اگر کسی هم میخواست حجابش رو برداره این اجازه بهش داده نمیشد. خود تفکر اسلامی هم که از گذشته تبلیق میشه یک عامل بازدارنده فکری هستش که باعث میشه افراد با ذهن باز و آزادی در انتخاب، انتخابشون رو انجام ندن.
بعداز سقوط رضا شاه این قانون تغییر کرد و انتخاب حجاب یا کنار گذاشتنش به عهده ی مردم گذشاته شد که جالبه در دوره پهلوی دوم روند کنار گذاشتن حجاب شدت میگیره و تا قبل از شروع دفاع مقدس هم این روند ادامه داشت اما بعدش به دلایلی کاملن مشخصه قطع و جلوگیری میشه.
شاه عباس چیکار کرد؟! رضا شاه هم همون کارار رو ادامه داد، مگه غیر از این بود؟
حالا اصلن چرا بحثمون در رابطه با کشف حجاب باشه؟!
چرا در مورد ایجاد مدارس مدرن و دانشگاه ها که اتفاق افتاد در اون دوره و اکثر مردم هم مخالف بودن بحث نشه؟!!!
در مورد موضوعات کلان اینطور فکر و بحث و نتیجه گیری نمیشه که شما داری انجام میدی بلکه چیزی به میان میاد، یک شاخص به اسم منافع ملی. حول محور منافع ملی هستش که ما میتونیم بگیم کشف حجاب یا ایجاد مدارس مدرن یا ... باید انجام میشده یا نه.
Mohammad Hosseyn
25-10-2013, 22:10
من کی گفتم شاخص های اجتماعی یا اقتصادی نسبی نیست؟! چیزی که من گفتم این بود که نه تنها تمام شاخص ها در حوزه ی علوم انسانی نسبی هستن بلکه در حوزه ی علوم تجربی هم همین وضع برقراره. چیزی که من گفتم این بود که روش هایی هست برای اینکه بشه شاخص هایی که کیفی هستن و هر کس میتونه تعریف دیگه ای ازشون داشته باشه رو با این وش ها قابل اندازه گیری کرد.
در کتاب های مختلف روش های مختلف و زیادی اشاره و توضیح داده شده اما این روش یادم مونده که ما میایم مثلن برای خوب بودن یکسری مشخصه تعیین میکنیم و هر چیزی اون مشخصه ها رو داشته باشه خوب حساب میشه.
بذار یه مثال دیگه بگم که جا بی افته. مثلن میگیم به چه چیزی میگن تلفن همراه؟ حالا میایم تعیین میکنیم که تلفن همراه یک وسیله هستش که میشه باهاش ارتباط برقرار کرد و روش کلید داره یا اینکه تاپ هستش و ... که بعد از تعیین این مشخصه ها هرچیزی شبیه این مشخصه ها باشه و اکثرشو داشته باشه میشه موبایل.
معلومه که تمام مردم موافق نبودن اما حرف شمام غلطه که میگی مردم موافق نبودن چون خود مردم یک اسم جمع هستش و وقتی ازش استفاده میکنی همه رو جمع میبندی. سوالی که من پرسیدم این بود که گروه هایی که نام بردم اگر جزو مردم نیستن پس کی هستن!؟
قاجارها که قبل از رضا شاه حاکم ایران بودن حکومتشون اسلامی بود و قطعن اگر کسی هم میخواست حجابش رو برداره این اجازه بهش داده نمیشد. خود تفکر اسلامی هم که از گذشته تبلیق میشه یک عامل بازدارنده فکری هستش که باعث میشه افراد با ذهن باز و آزادی در انتخاب، انتخابشون رو انجام ندن.
بعداز سقوط رضا شاه این قانون تغییر کرد و انتخاب حجاب یا کنار گذاشتنش به عهده ی مردم گذشاته شد که جالبه در دوره پهلوی دوم روند کنار گذاشتن حجاب شدت میگیره و تا قبل از شروع دفاع مقدس هم این روند ادامه داشت اما بعدش به دلایلی کاملن مشخصه قطع و جلوگیری میشه.
شاه عباس چیکار کرد؟! رضا شاه هم همون کارار رو ادامه داد، مگه غیر از این بود؟
حالا اصلن چرا بحثمون در رابطه با کشف حجاب باشه؟!
چرا در مورد ایجاد مدارس مدرن و دانشگاه ها که اتفاق افتاد در اون دوره و اکثر مردم هم مخالف بودن بحث نشه؟!!!
در مورد موضوعات کلان اینطور فکر و بحث و نتیجه گیری نمیشه که شما داری انجام میدی بلکه چیزی به میان میاد، یک شاخص به اسم منافع ملی. حول محور منافع ملی هستش که ما میتونیم بگیم کشف حجاب یا ایجاد مدارس مدرن یا ... باید انجام میشده یا نه.
اینکه می فرمائید کمی کردن شاخص هاست . واضح هست که اکثر چیزها رو میشه کمی کرد. ولی اینکه یک شاخصی کمی بشه ربطی به اینکه بشه اون رو همه جا استفاده کرد نداره. شما گفتی مثلا شاخص های سازمان ملل استاندارد هست. مثلا آیا شاخص توسعه انسانی استاندارد های اقتصادی که کشور باید بهش برسه رو معرفی میکنه ؟ خب معلومه که نه ! هر چند مثلا برای موضوع آموزش یا بهداشت شاخص های کمی ارائه میکنه.
منظور توده ی مردم بود نه همه ی مردم ! اینقدر شوت نیستم که منظورم اینقدر مطلق باشه !!
سعید جان خیلی کلی تحلیل می کنی ! رضا شاه سال 1304 شاه ایران شدئ. قانون کشف حجاب سال 1314 تصویب شد. این ده سال که قاجاری وجود نداشت که بخواد منع کنه. این ده سال ملت داشتن چی کار میکردن ؟ خودت می دونی توده مردم موافق این عمل نبودن ! حرفی هم که من زدم حول همین میگشت. دیگه دوران محمدرضا با دوران رضا شاه قابل مقایسه نیست. اون موقع بخاطر اینکه آگاهای ها بالاتر میره حجاب هم وضعش خود به خود عوض میشه نیاز به زور و اجبارم نبود .
شما شاه عباس رو با رضاشاه مقایسه میکنی باید بدونی این دوتا چقدر فاصله زمانی دارن. پس از یکی از دو طرف انتظار بیشتر میره !
بله مثلا اقدامات رضا شاه در ارتش ، ادارات دولتی ، مدارس و ... خوب بوده. مخالفت با مدرسه تا اون زمان خیلی فروکش کرده بود. اون رشدیه ی بدبخت بود که خون دل خورد . ضمن اینکه مسئله ی کشف حجاب با مدرسه یک تفاوت داره. کشف حجاب قانونی اجباری بود. مدرسه اجباری نبود و خب می بینیم در نهایت تلاش امثال امیرکبیرو رشدیه اینقدر شکست میخوره تا به موفقیت برسه. ظهور نظام اموزش مدرن در ایران واقعا یک پروسه ی تدریجی رو طی کرد. ولی حجاب در ابتدای امر اینطور نبود. بخاطر همین مسئله ی کشف حجاب اون دوران آسیب زد ولی موضوع مدرسه نه.
هر چیزی شما بگید باید حول محور عقلانیت معنی پیدا کنه. چه بگیم منافع ملی ، چه بگیم منافع فردی و حقوق بشر و ...
Saeed Dz
25-10-2013, 22:48
بله مثلا اقدامات رضا شاه در ارتش ، ادارات دولتی ، مدارس و ... خوب بوده. مخالفت با مدرسه تا اون زمان خیلی فروکش کرده بود. اون رشدیه ی بدبخت بود که خون دل خورد . ضمن اینکه مسئله ی کشف حجاب با مدرسه یک تفاوت داره. کشف حجاب قانونی اجباری بود. مدرسه اجباری نبود و خب می بینیم در نهایت تلاش امثال امیرکبیرو رشدیه اینقدر شکست میخوره تا به موفقیت برسه. ظهور نظام اموزش مدرن در ایران واقعا یک پروسه ی تدریجی رو طی کرد. ولی حجاب در ابتدای امر اینطور نبود. بخاطر همین مسئله ی کشف حجاب اون دوران آسیب زد ولی موضوع مدرسه نه.
هر چیزی شما بگید باید حول محور عقلانیت معنی پیدا کنه. چه بگیم منافع ملی ، چه بگیم منافع فردی و حقوق بشر و ...
بحث اول و دوم رو ادامه نمیدم چون میدونم که به جایی نمیرسه و میبینم که فقط حرفا داره تکرار میشه اما در مورد قسمت سوم به نظرم باب جالبی باز شده که جای بحث داره.
ببین محمد جان شما هیچ حوزه ای نمیتونی پیداش کنی که پایش در دوره پهلوی اول گذاشته نشده باشه!
در مورد اجباری بودن حذف حجاب هم باید گفت که چیزی بود که در مجلس به تصویب رسیده بود و باید اجرا میشد. تمامی قوانین اجباری هستن و به نظر من به نفع کشور بود این تصمیم که دلایل مشخصی داره و چون قرار شد این بحثو ادامه ندیم منم ادامه نمیدم. فقط اینکه چیزی که شما میگی از اساس باید اجرا بشه یعنی یه کودک تا 18 سالگی بر اساس آموزه های دینی آموزش نبینه بعد انتخاب رو به خودش بدن. در این شرایطه که حق انتخاب آزادانست.
من مثال مدارس مدرن رو عمدن اوردم و به زمانش هم کاری ندارم چون فرقی نمیکنه.
سوالم اینکه با توجه به اینکه توده مردم مخالف ساخته شدن مداری و دانشگاهاف همینطور مخالف دروس تدریسی در اونها بودن آیا ساخت و اجرای این مدارس که بر خلاف نظر توده ی مردم بود، درست بوده یا نه؟
خیر، هر چیزی که منو شما بگیم همه زیر مجموعه ی منافع ملی هستش. مباحث کلان و سیاست یک بحث علمی نیست که عقلانیت بهش سیطره داشته باشه.
یعنی برای مثال آمریکا نمیاد ببینه اروپا شریکش هست پس ازش جاسوسی نکنه بلکه میبینه که جاسوسی از اروپا منافعش رو تامین میکنه پس همین کار رو میکنه.
Arash4484
25-10-2013, 23:16
اما در مورد قسمت سوم به نظرم باب جالبی باز شده که جای بحث داره.
اگر دوستان مایلند مبحث رضاشاه و بررسی نتایج اقدامات وی بطور کامل ظرفیت یک تاپیک رو داره...و در تاپیک مستقل دنبال کنیم...
Mohammad Hosseyn
25-10-2013, 23:42
بحث اول و دوم رو ادامه نمیدم چون میدونم که به جایی نمیرسه و میبینم که فقط حرفا داره تکرار میشه اما در مورد قسمت سوم به نظرم باب جالبی باز شده که جای بحث داره.
ببین محمد جان شما هیچ حوزه ای نمیتونی پیداش کنی که پایش در دوره پهلوی اول گذاشته نشده باشه!
در مورد اجباری بودن حذف حجاب هم باید گفت که چیزی بود که در مجلس به تصویب رسیده بود و باید اجرا میشد. تمامی قوانین اجباری هستن و به نظر من به نفع کشور بود این تصمیم که دلایل مشخصی داره و چون قرار شد این بحثو ادامه ندیم منم ادامه نمیدم. فقط اینکه چیزی که شما میگی از اساس باید اجرا بشه یعنی یه کودک تا 18 سالگی بر اساس آموزه های دینی آموزش نبینه بعد انتخاب رو به خودش بدن. در این شرایطه که حق انتخاب آزادانست.
من مثال مدارس مدرن رو عمدن اوردم و به زمانش هم کاری ندارم چون فرقی نمیکنه.
سوالم اینکه با توجه به اینکه توده مردم مخالف ساخته شدن مداری و دانشگاهاف همینطور مخالف دروس تدریسی در اونها بودن آیا ساخت و اجرای این مدارس که بر خلاف نظر توده ی مردم بود، درست بوده یا نه؟
خیر، هر چیزی که منو شما بگیم همه زیر مجموعه ی منافع ملی هستش. مباحث کلان و سیاست یک بحث علمی نیست که عقلانیت بهش سیطره داشته باشه.
یعنی برای مثال آمریکا نمیاد ببینه اروپا شریکش هست پس ازش جاسوسی نکنه بلکه میبینه که جاسوسی از اروپا منافعش رو تامین میکنه پس همین کار رو میکنه.
خب طبیعی هست هر چیزی نشات گرفته از گذشته ای باشه ! این ربطی به درستی سیاست های گذشته نداره ! . اینقدر هم قطعی مسئله رو نگاه نکن. ممکنه استثنائی هم باشه ، برای اینکه مغلطه نشه بهتره اینکارو نکنی .
قانونی بودن یک چیز دلیل بر درستیش نیست. آیا قانون ازدواج با فرزندخوانده که امروزه تصویب شده رو درست میدونی ؟ میدونم که نمیدونی ! پس اینی که گفتی دلیل به حساب نمیاد .
اینکه کودک آموزش دینی نبینه اعتقاد خود من هم هست ولی خب بدون این هم میشه به حدی از انتخاب ازادانه رسید ...
منم دقیقا مثال شمارو تحلیل کردم نشون دادم مخالفت عموم مردم دلیل بر نادرستیش نبود برخلاف حجاب. چون ماهیت اجباری نداشت. بخاطر همین هم زمانی گسترده شد که فرهنگش به مرور جا افتاد . دقیقا شما با این مثال کمک کردی من حرفم محکمتر بشه ! اون چه که من معیار قرار دادم الزاما نظر توده مردم نیست ، مجموعه لوازم و شرایط حاکم بر جامعه هست برای تحقق مسائل جدید در جامعه.
شاید منافع ملی کشوری ایجاب کنه که دست به کشتار جمعی بزنه ... عقلانیت یک پله بالاتر از اینه . بخاطر همین اصلا حقوق بشر و سازمان ملل و شورای امنیت و ... بوجود اومدن تا چیزی بالاتر از این قانون جنگل حاکم باشه ! در هر صورت من رابطه ی این بخش از بحث با بخش قبلی رو درست نفهمیدم ! میخواید بگید که کشف حجاب موافق با منافع ملی بود هر چند جامعه شرایطش رو نداشت ، پس درست بود ؟!
اگر اینطوره گفتم این معیار برای درستی خیلی ناکارآمده.
Saeed Dz
26-10-2013, 00:14
خب طبیعی هست هر چیزی نشات گرفته از گذشته ای باشه ! این ربطی به درستی سیاست های گذشته نداره ! . اینقدر هم قطعی مسئله رو نگاه نکن. ممکنه استثنائی هم باشه ، برای اینکه مغلطه نشه بهتره اینکارو نکنی .
قانونی بودن یک چیز دلیل بر درستیش نیست. آیا قانون ازدواج با فرزندخوانده که امروزه تصویب شده رو درست میدونی ؟ میدونم که نمیدونی ! پس اینی که گفتی دلیل به حساب نمیاد .
اینکه کودک آموزش دینی نبینه اعتقاد خود من هم هست ولی خب بدون این هم میشه به حدی از انتخاب ازادانه رسید ...
منم دقیقا مثال شمارو تحلیل کردم نشون دادم مخالفت عموم مردم دلیل بر نادرستیش نبود برخلاف حجاب. چون ماهیت اجباری نداشت. بخاطر همین هم زمانی گسترده شد که فرهنگش به مرور جا افتاد . دقیقا شما با این مثال کمک کردی من حرفم محکمتر بشه ! اون چه که من معیار قرار دادم الزاما نظر توده مردم نیست ، مجموعه لوازم و شرایط حاکم بر جامعه هست برای تحقق مسائل جدید در جامعه.
شاید منافع ملی کشوری ایجاب کنه که دست به کشتار جمعی بزنه ... عقلانیت یک پله بالاتر از اینه . بخاطر همین اصلا حقوق بشر و سازمان ملل و شورای امنیت و ... بوجود اومدن تا چیزی بالاتر از این قانون جنگل حاکم باشه ! در هر صورت من رابطه ی این بخش از بحث با بخش قبلی رو درست نفهمیدم ! میخواید بگید که کشف حجاب موافق با منافع ملی بود هر چند جامعه شرایطش رو نداشت ، پس درست بود ؟!
اگر اینطوره گفتم این معیار برای درستی خیلی ناکارآمده.
خیلیم ربط داره، خیلی از افراد اومدن و رفتن اما این کارا انجام نشد!
درسته قانونی بودن یک چیز دلیلی بر درستیش نیست اما قانون الزام اجرا رو داره حتی اگر غلط باشه. اینکه کودک اموزش دینی نبینه در مورد این بحث خیلی مهمه چون وقتی اموزش دینی دیده پس در انتخابش ازاد نیست و یک فرد مذهبی حتی مخالفتش با هرچیزی مثل قانون کشف حجاب هم ازادانه نیست. یعنی انتخابش که اینجا مخالفت هستش به نوعی اجباریه نه آزادانه.
حالا من نمیخواستم در مورد کشف حجاب باز صحبت کنیم اما این نکته هم خیلی مهمه که کشف حجاب فقط تغییر لباس بود و نه اینکه به مردم اجبار بشه که لخت بشن و بیان در مراکز عمومی حاضر بشن.
اتفاقن اونچه که شما معیار قرار دادی نظر توده مردم هست و در بیشتر پستات هم اشاره کردی. لوازم و شرایط جامعه ی سنتی هیچوقت نمیتونه پذیرای افکار و شرایط جدید باشه و برای همین هم هست که من قبلن گفتم تزریق هر چیز جدیدی به جامعه یک دردی هم داره و این طبیعیه. ضمن اینکه این سوال من هنوز بی پاسخ مونده.
من مثال مدارس مدرن رو عمدن اوردم و به زمانش هم کاری ندارم چون فرقی نمیکنه.
سوالم اینکه با توجه به اینکه توده مردم مخالف ساخته شدن مداری و دانشگاهاف همینطور مخالف دروس تدریسی در اونها بودن آیا ساخت و اجرای این مدارس که بر خلاف نظر توده ی مردم بود، درست بوده یا نه؟
ما در مورد یک کشور صحبت میکردیم نه مجامع بین المللی. در مورد یک کشور مهمترین چیزی که موارد دیگه رو زیر مجموعه ی خودش قرار میده منافع ملی هستش. در مجامع بین المللی هم چون منافع همه یا اکثریت در نظر گرفته میشه اینطور احساس میشه که عقلانی عمل میشه. سیاست ادبیات خاص خودش رو داره که عقلانیست در اون جایی نداره، اینجا فقط منفعت مطرح هستش.
در مورد مجامع بین المللی میشه به پرونده هسته ای ایران اشاره کرد که دلیل باز بودن این پرونده غیر عقلانی بودنش نیست بلکه تامین نشدن منافع طرفین هستش!
Mohammad Hosseyn
26-10-2013, 00:43
خیلیم ربط داره، خیلی از افراد اومدن و رفتن اما این کارا انجام نشد!
شاید خیلی از کارا هم میتونست بشه ولی نشد ! . اصلا شخصا مایل به قضاوت کلی راجع به یک دوره ای نیستم ! ربطی به بحثمون نداره واقعا !
درسته قانونی بودن یک چیز دلیلی بر درستیش نیست اما قانون الزام اجرا رو داره حتی اگر غلط باشه.
همینکه فهمیدیم قانون دلیل بر درستی نیست کافیه. الزام اجراش دیگه یه بحث دیگست.
اینکه کودک اموزش دینی نبینه در مورد این بحث خیلی مهمه چون وقتی اموزش دینی دیده پس در انتخابش ازاد نیست و یک فرد مذهبی حتی مخالفتش با هرچیزی مثل قانون کشف حجاب هم ازادانه نیست. یعنی انتخابش که اینجا مخالفت هستش به نوعی اجباریه نه آزادانه.
شما هم مثل من در مدارسی تربیت شدی که دین اسلام رو تبلیغ کردن ، الان به اون مسائل اعتقادی نداری. میتونی اراده خودت رو منکر بشی ؟!
پاسخت رو قبلا دادم. تربیت دینی تنها یک فاکتور هست. شما نمیتونی مدعی بشی افراد یک جامعه کاملا وا داده هستن و جبرا سر خودشون حجاب میذارن ! واقعا این بحرف قابل پذیرش نیست ... یکم بیشتر روش فکر کن !
کشف حجاب فقط تغییر لباس بود و نه اینکه به مردم اجبار بشه که لخت بشن و بیان در مراکز عمومی حاضر بشن.
هر چه که بود باید دید چقدر در جامعه قابل پیاده سازی بود و شرایطش بر قرار . موقعی که خانمها نقاب میگذاشتن ، در آوردن همون کم از لخت شدن در این دوره نداشت !!
اتفاقن اونچه که شما معیار قرار دادی نظر توده مردم هست و در بیشتر پستات هم اشاره کردی. لوازم و شرایط جامعه ی سنتی هیچوقت نمیتونه پذیرای افکار و شرایط جدید باشه و برای همین هم هست که من قبلن گفتم تزریق هر چیز جدیدی به جامعه یک دردی هم داره و این طبیعیه. ضمن اینکه این سوال من هنوز بی پاسخ مونده.
به هیچ عنوان. من در مورد حجاب روی خواست توده تاکید کردم چون بازتابی از مناسب نبودن فضای اجتماعی بود و نظر توده دقیقا به نوع پوششون ربط داره . ولی مثلا در مورد آموزش دارم روی چیزهای دیگه تاکید میکنم. این برداشتت از حرف من درست نیست من خودم دارم میگم اینجور نیست متاسفانه کار درستی نیست برداشت خودت از حرفمو زمانی که منکرش هستم تکرار کنی ...
چطور اروپای سنتی به مرور زمان مدرن شد ؟ تغییر و تحولات تاریخ همش با زور و اجبار بوده ؟! یه دید کلی به تاریخ بندازید میبینید تدریج و استمرار همه تغییرات رو رقم زده. چیزی که من میگم دقیقا شرایطی هست که به مروز پیش بره. حجاب به مرور از شکل افراطیش برداشته می شد به شرطی که مردم بی سواد نمیموندن ، آگاه میشدن ، تربیت های تقدس گرایانه و متحجرانه رخ بر میبست. این چند نسل زمان می برد. متاسفانه این شاه رفت اروپا فکر کرد این مردم یک شبه لباسهاشون رو عوض کردن ، برگشت و این قانون رو برقرار کرد ، شما خود ترکیه رو نگاه کن کشف حجابش مثل رضاخان نبود ، اختیاری تر بود. ایشون واقعا بیسوادیش اینجا نمود داره ، نمیدونست بی حجابی عامل پسرفت ما نیست ، ناآگاهی ما سبب پسرفت ماست و وقتی بیسوادی از مملکت رخ بر ببنده ، حجاب هم درست میشه.
در علوم اجتماعی پیدا کردن جریان علیت خیلی مهمه. شما دو پدیده رو همزمان میبینی ولی تشخیص جریان علیت کار یک کارشناس هست. و اتخاذ سیاست در این شرایط که جریان علیت ها پیچیده هست واقعا کار ساده ای نیست.
پاسخ سوالت رو راجع به مدرسه دادم . اجباری در تحصیل در مدرسه نبود (برخلاف حجاب). اقشار مختلف مردم بخاطر تفکر سنتی با مدرسه مخالف بودن ، به مرور زمان مخالفین و موافقین به فعالیتشون ادامه دادن و بالاخره امثال رشدیه موفق شدن مدرسه رو راه اندازی کنن و کسی بیاد سر کلاس بشینه (با اختیار نه زور) . بنابراین علارغم اینکه توده مردم مخالف بودن ولی چون فرایند طبیعی خودش رو طی کرد ، هیچج ضرری متصور نیستیم ازش. دقیقا فرق حجاب و مدرسه اینجاست که فرایند طبیعیش طی نشده بود.
خیلی توضیح دادمن واقعا از حرفهای قبلی من همه این توضیحات بوده ...
ما در مورد یک کشور صحبت میکردیم نه مجامع بین المللی. در مورد یک کشور مهمترین چیزی که موارد دیگه رو زیر مجموعه ی خودش قرار میده منافع ملی هستش. در مجامع بین المللی هم چون منافع همه یا اکثریت در نظر گرفته میشه اینطور احساس میشه که عقلانی عمل میشه. سیاست ادبیات خاص خودش رو داره که عقلانیست در اون جایی نداره، اینجا فقط منفعت مطرح هستش.
در مورد مجامع بین المللی میشه به پرونده هسته ای ایران اشاره کرد که دلیل باز بودن این پرونده غیر عقلانی بودنش نیست بلکه تامین نشدن منافع طرفین هستش!
شما راجع به اون چه که هست حرف میزنی . ما داریم راجع به درستی و نادرستی اون چه که هست بحث میکنیم. درک این دو و تفکیکشون از هم لازمه ی این بحثه ...
کشور A رو در نظر بگیر که منافعش ایجاب میکنه کشتار جمعی راه بندازه . آیا کار کشور A درسته ؟
Saeed Dz
26-10-2013, 00:59
بحث فرسایشی و بیهوده، ادامه نمیدم.
Mohammad Hosseyn
26-10-2013, 01:03
بحث فرسایشی و بیهوده، ادامه نمیدم.
:n13:
هر جور مایلی !
کاربر شماره ی یک
26-10-2013, 22:12
دلایل بسیاری از خودکشی های دختران "بازی سیمز" است ! ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
دکتر حسن عباسی در مورد شیوه های جدید هجمه ی فرهنگی غرب گفت:”ما در ۷ ، ۸ سال آینده در مورد بازی های رایانه ای ضربه ای سنگین خواهیم خورد که تا بحال از هیچ چیز دیگر نخورده ایم. تمرکز در نظام باید به سمتی برود که با اینگونه مسایل جدی تر و قوی تر برخورد کرد.”
به گزارش پارسینه و به نقل از بوتیا، رییس مرکز بررسی های دکترینال افزود:”مسئله secend life (زندگی دوم) تحدید فرهنگی و خطر فرهنگی بسیار بالایی است که باید روی این مسئله حساس شویم. سبک زندگی دوم که بیشتر جوانان بین ۱۶ تا ۱۷ سال ما را درگیر خود کرده است، در آینده یکی از مسال چالش برانگیز جامعه خواهد بود.”
وی در تشریح خطر مساله زندگی دوم، ضمن اشاره به دروغ پردازی در فضای مجازی، تصریح کرد:”۹۲% اطلاعات موجود در فضای مجازی از زندگی دوم افراد، را دروغ تشکیل می دهد. این مساله به عنوان موج فرهنگی تا ۵ ، ۶ سال آینده به مانند آوار روی سر جامعه به خصوص جوانان بین ۱۵ ، ۱۷ سال خراب شده و تاثیر تخریبی بسیار ناگواری خواهد داشت.”
دکتر عباسی در ادامه با اشاره به خطر ان اس ای (جهان بدون مغز) گفت:”متاسفانه سواد امنیتی مردم نسبت به فضای سایبری بسیار پایین است. موضوع شناسایی مردم و مدیران از ان اس ای (جهان بدون مغز) مساله ای جدی است. متاسفانه حجم تبلت ها و لپ تاپ های که وارد کشور شده فاجعه است و همه اطلاعات این وسایل ارتباطی در اختیار ان اس ای است.”
وی در مورد راه کارهای مقابله با ان اس ای، گفت:” از نظر ساختار امنیتی تمرکز روی ان اس ای و ایجاد پدافند در مقابل آن به منظور واکسینه کردن کاربرها دو مقوله ای است که باید به آن ها توجه ویژه کرد.”
رییس اندیشکده یقین در مورد تاثیر بازی های رایانه ای گفت:”در جامعه باید افرادی باشند که در مساجد ، مدارس و … بتوانند برای جوانان اهداف بازی های رایانه ای را توضیح دهند.متاسفانه بعضی از مدارس دخترانه راهنمایی زنگ می زنند و می گویند دانش آموزان مدرسه افسرد شده اند و خودکشی می کنند و ما طی چندین بررسی که انجام دادیم متوجه شدیم همه این ها سیمز The Simsبازی می کنند.”
Mohammad Hosseyn
26-10-2013, 22:42
دلایل بسیاری از خودکشی های دختران "بازی سیمز" است ! ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
دکتر حسن عباسی در مورد شیوه های جدید هجمه ی فرهنگی غرب گفت:”ما در ۷ ، ۸ سال آینده در مورد بازی های رایانه ای ضربه ای سنگین خواهیم خورد که تا بحال از هیچ چیز دیگر نخورده ایم. تمرکز در نظام باید به سمتی برود که با اینگونه مسایل جدی تر و قوی تر برخورد کرد.”
به گزارش پارسینه و به نقل از بوتیا، رییس مرکز بررسی های دکترینال افزود:”مسئله secend life (زندگی دوم) تحدید فرهنگی و خطر فرهنگی بسیار بالایی است که باید روی این مسئله حساس شویم. سبک زندگی دوم که بیشتر جوانان بین ۱۶ تا ۱۷ سال ما را درگیر خود کرده است، در آینده یکی از مسال چالش برانگیز جامعه خواهد بود.”
وی در تشریح خطر مساله زندگی دوم، ضمن اشاره به دروغ پردازی در فضای مجازی، تصریح کرد:”۹۲% اطلاعات موجود در فضای مجازی از زندگی دوم افراد، را دروغ تشکیل می دهد. این مساله به عنوان موج فرهنگی تا ۵ ، ۶ سال آینده به مانند آوار روی سر جامعه به خصوص جوانان بین ۱۵ ، ۱۷ سال خراب شده و تاثیر تخریبی بسیار ناگواری خواهد داشت.”
دکتر عباسی در ادامه با اشاره به خطر ان اس ای (جهان بدون مغز) گفت:”متاسفانه سواد امنیتی مردم نسبت به فضای سایبری بسیار پایین است. موضوع شناسایی مردم و مدیران از ان اس ای (جهان بدون مغز) مساله ای جدی است. متاسفانه حجم تبلت ها و لپ تاپ های که وارد کشور شده فاجعه است و همه اطلاعات این وسایل ارتباطی در اختیار ان اس ای است.”
وی در مورد راه کارهای مقابله با ان اس ای، گفت:” از نظر ساختار امنیتی تمرکز روی ان اس ای و ایجاد پدافند در مقابل آن به منظور واکسینه کردن کاربرها دو مقوله ای است که باید به آن ها توجه ویژه کرد.”
رییس اندیشکده یقین در مورد تاثیر بازی های رایانه ای گفت:”در جامعه باید افرادی باشند که در مساجد ، مدارس و … بتوانند برای جوانان اهداف بازی های رایانه ای را توضیح دهند.متاسفانه بعضی از مدارس دخترانه راهنمایی زنگ می زنند و می گویند دانش آموزان مدرسه افسرد شده اند و خودکشی می کنند و ما طی چندین بررسی که انجام دادیم متوجه شدیم همه این ها سیمز The Simsبازی می کنند.”
اخیرا مطالعاتی علمی صورت گرفته که نشون داده فیسبوک و کلا شبکه های اجتماعی سبب افسردگی و نارضایتی نسبت به زندگی میشن که هم داده های تجربی مناسبی داشت و هم از نظر تئوریک توجیه قوی داشت . یعنی این نظریه قابل تائید بود از نظر علمی . این موارد رو شاید بشه بعنوان پدیده های جدید جهان در نظر گرفت که ما تازه وارد اون شدیم و هنوز پیامدهای تغییر سبک زندگی رو داریم طی میکنیم. همونطور که بعد از کاهش نفوذ دین در عقاید مردم در غرب ، مشکلات اجتماعی خیلی زیاد شد و به مرز بحران هم رسید ولی الان میتونیم به اون دوره به دید یک دوره گذار نگاه کنیم که البته شاید هم هنوز درونش باشیم.
پدیده هایی مثل موبایل ، اینترنت ، شبکه های اجتماعی و ... پدیده های نوینی هستن . به سرعت گسترش پیدا کردن ولی خب هنوز زندگی ما با وجود اونها به تعادل نرسید. البته این دیدگاه که زندگی بشر هیچوقت با این ابزارها به تعادل نمیرسه هم قابل بحث هست. طبق این دیدگاه ما داریم به سمت بی نظمی و خارج شدن از طبیعت خودمون می ریم...
اما در مورد این ادعای اقای عباسی ، مثل بقیه ی ادعاهاشون من جدی نمیگیرم ، چون باید این حرفشون معیارهای علمی برای اثبات داشته باشه. اولا تشریح کنن چه عواملی در سیمز باعث خودکشی میتونه بشه و بعد با امار و اطلاعاتی که بدست میارن این مسئله رو ازمون علمی کنن. اینکه صرفا اینها سیمز بازی میکردن میتونه یک اتفاق باشه ...
در نهایت شخصا اینکه اسیب هایی از شکل دنیای مجازی جدید داره دیده میشه رو قبول دارم ، ولی فکر میکنم ما در حال تغییر و تحول هستیم و آسیب ها دائمی نیستند ...
کاربر شماره ی یک
26-10-2013, 23:06
بیشتر روی بحث زندگی دوم تاکید داشتن ...
اگه کسی اطلاعاتی در این مورد داره و یا تحقیقی انجام داده ...
بیشتر روی بحث زندگی دوم تاکید داشتن ...
اگه کسی اطلاعاتی در این مورد داره و یا تحقیقی انجام داده ...
نکته جالب اینه که در اون خبر اسم بازی رو اشتباه نوشتند (Second life نه Secend life). من نمی دونم آقای عباسی این اطلاعات رو از کجا آورده ولی اگه منبع حرف هاش و شیوه مطالعه و اطلاعات در دسترس خودش رو هم ارائه می کرد بهتر می شد بررسی کرد.
اخیرا مطالعاتی علمی صورت گرفته که نشون داده فیسبوک و کلا شبکه های اجتماعی سبب افسردگی و نارضایتی نسبت به زندگی میشن که هم داده های تجربی مناسبی داشت و هم از نظر تئوریک توجیه قوی داشت . یعنی این نظریه قابل تائید بود از نظر علمی . این موارد رو شاید بشه بعنوان پدیده های جدید جهان در نظر گرفت که ما تازه وارد اون شدیم و هنوز پیامدهای تغییر سبک زندگی رو داریم طی میکنیم. همونطور که بعد از کاهش نفوذ دین در عقاید مردم در غرب ، مشکلات اجتماعی خیلی زیاد شد و به مرز بحران هم رسید ولی الان میتونیم به اون دوره به دید یک دوره گذار نگاه کنیم که البته شاید هم هنوز درونش باشیم.
پدیده هایی مثل موبایل ، اینترنت ، شبکه های اجتماعی و ... پدیده های نوینی هستن . به سرعت گسترش پیدا کردن ولی خب هنوز زندگی ما با وجود اونها به تعادل نرسید. البته این دیدگاه که زندگی بشر هیچوقت با این ابزارها به تعادل نمیرسه هم قابل بحث هست. طبق این دیدگاه ما داریم به سمت بی نظمی و خارج شدن از طبیعت خودمون می ریم...
مشکل در ریپورت اینگونه یافته هاست که اطلاعات اشتباه به مردم منتقل می کنن. این سرویس های اجتماعی سبب افسردگی و نارضایتی از زندگی نمیشن (رابطه علت و معلولی بین اینها وجود نداره). انداختن چند تا داده آماری در نرم افزارهای محاسباتی و در آوردن چند عدد دلخوشکنک کاری نداره ولی پیدا کردن روابط دقیق بین وقایع چیزیه که نیاز به دانش روانشناسی عمیق داره. ماشین هایی هم که در اونها چتر هست بیشتر از ماشین هایی که درشون چتر نیست تصادف می کنند، دختر هایی که تیغ می خرند هم بیشتر از دخترهایی که تیغ نمی خرند خودکشی می کنند ولی از اینها نمیشه رابطه علیت در آورد. نباید Causality با Correlation قاطی بشه که در مطبوعات موقع ریپورت یافته های علمی همیشه این اتفاق می افته. چندی پیش یکی از خبرگذاری ها خوردن شکلات رو علت باهوشی معرفی کرده بود در حالی که نتیجه مطالعه این بود که بین IQ و میزان خوردن شکلات رابطه مستقیم وجود داره و یافته اونها علاقه باهوش ها به شکلات بود.
نظر عمده ای که وجود داره اینه که این نوع سرویس ها افراد افسرده و ناراضی از زندگی رو جذب می کنند و برای همین در بین کاربرهاشون درصد این افراد بیشتر از میانگین جامعه است. اینکه چنین سرویس هایی باعث میشن کاربرهاشون افسرده و ناراضی از زندگی بشن فکر نمی کنم پشتوانه علمی داشته باشه.
Saeed Dz
27-10-2013, 00:57
اخیرا مطالعاتی علمی صورت گرفته که نشون داده فیسبوک و کلا شبکه های اجتماعی سبب افسردگی و نارضایتی نسبت به زندگی میشن که هم داده های تجربی مناسبی داشت و هم از نظر تئوریک توجیه قوی داشت . یعنی این نظریه قابل تائید بود از نظر علمی . این موارد رو شاید بشه بعنوان پدیده های جدید جهان در نظر گرفت که ما تازه وارد اون شدیم و هنوز پیامدهای تغییر سبک زندگی رو داریم طی میکنیم. همونطور که بعد از کاهش نفوذ دین در عقاید مردم در غرب ، مشکلات اجتماعی خیلی زیاد شد و به مرز بحران هم رسید ولی الان میتونیم به اون دوره به دید یک دوره گذار نگاه کنیم که البته شاید هم هنوز درونش باشیم.
عزیز من شما فقط خونه بشینی و کتاب هم بخونی آدم منزوی و درونگرایی خواهی شد. ربط به فیس بوک یا امسال این نداره بلکه هچیزی باید به اندازه استفاده و درست استفاده بشه.
در مورد به مرز بحران رسیدن مشکلات اجتماعی در غرب هم خوشحال میشم منبع معتبر و چندیدن مثال بیارید.
بیشتر روی بحث زندگی دوم تاکید داشتن ...
اگه کسی اطلاعاتی در این مورد داره و یا تحقیقی انجام داده ...
هیچ چیز خوشونت آمیزی در بازی سیمز نیست که باعث تحریک و یا سوق دادن افراد به خودکشی بشه و بر عکس سیمز یک تمرین زندگی هستش که به نظر من خیلی هم مفید هستش. جالبه آقای عباسی از مذهب صحبت نمیکنن که دائم در حال تبلیغ یک زندگی خیالی در جهان باقی هستش!
در بازیهای خشنی مثل world of warcraft یا حتی call of duty هم شما حق ندارید به کودکان و غیر نظامی ها حمله یا شلیک کنید چه برسه به the sims که بیشتر یک بازی فانتزی هستش.
Mohammad Hosseyn
27-10-2013, 01:03
نکته جالب اینه که در اون خبر اسم بازی رو اشتباه نوشتند (Second life نه Secend life). من نمی دونم آقای عباسی این اطلاعات رو از کجا آورده ولی اگه منبع حرف هاش و شیوه مطالعه و اطلاعات در دسترس خودش رو هم ارائه می کرد بهتر می شد بررسی کرد.
مشکل در ریپورت اینگونه یافته هاست که اطلاعات اشتباه به مردم منتقل می کنن. این سرویس های اجتماعی سبب افسردگی و نارضایتی از زندگی نمیشن (رابطه علت و معلولی بین اینها وجود نداره). انداختن چند تا داده آماری در نرم افزارهای محاسباتی و در آوردن چند عدد دلخوشکنک کاری نداره ولی پیدا کردن روابط دقیق بین وقایع چیزیه که نیاز به دانش روانشناسی عمیق داره. ماشین هایی هم که در اونها چتر هست بیشتر از ماشین هایی که درشون چتر نیست تصادف می کنند، دختر هایی که تیغ می خرند هم بیشتر از دخترهایی که تیغ نمی خرند خودکشی می کنند ولی از اینها نمیشه رابطه علیت در آورد. نباید Causality با Correlation قاطی بشه که در مطبوعات موقع ریپورت یافته های علمی همیشه این اتفاق می افته. چندی پیش یکی از خبرگذاری ها خوردن شکلات رو علت باهوشی معرفی کرده بود در حالی که نتیجه مطالعه این بود که بین IQ و میزان خوردن شکلات رابطه مستقیم وجود داره و یافته اونها علاقه باهوش ها به شکلات بود.
نظر عمده ای که وجود داره اینه که این نوع سرویس ها افراد افسرده و ناراضی از زندگی رو جذب می کنند و برای همین در بین کاربرهاشون درصد این افراد بیشتر از میانگین جامعه است. اینکه چنین سرویس هایی باعث میشن کاربرهاشون افسرده و ناراضی از زندگی بشن فکر نمی کنم پشتوانه علمی داشته باشه.
صد درصد اشاره شما درسته ، خود من هم چند پست قبل همین صحبت رو گفتم که تعیین رابطه علت و معلولی به سادگی نیست.
همونطور که می دونید ، مبنای نظری تعیین کننده هست . در هر صورت یا افسرده ها به شبکه های اجتماعی روی میارن ، یا شبکه های اجتماعی انسان ها رو افسرده می کنن (فکر کنم حالت های دیگری هم قابل تصور باشه)
ما داده هایی داریم که این دو پدیده رو کنار هم نشون میده . حالا بقول ما جریان علیت کدوم سمت هست نظریات سعی میکنن توضیح بدن. اون مطلبی که خونده بودم توجیه خوبی داشت. در واقع اثر محیط اجتماعی مجازی رو بر انسان تشریح میکرد. مثلا اینکه انسان در چنین فضایی بیشتر با زندگی دیگران آشنا میشه و مقایسه وضع دیگران با خودش باعث ایجاد نوعی نارضایتی درش میشه نسبت به زندگی خودش .
یا مورد جالبتر بحث تلاش برای ممنوعیت رتوش عکس مدل ها در مجلات تبلیغاتی انگلستان بود. مطالعات نشون میداد رتوش عکس مدل ها باعث می شد جوانان نسبت به بدن خودشون حس بدی پیدا کنن و فکر کنن زیبا نیستن و دست به کارهای عجیبی میزنن مثل رژیم های نامناسب یا عمل های زیبائی مفرط و ... .
در هر صورت من تخصص روانشناسی نیست ، شما قطعا بیشتر از من اطلاعات دارید ، ولی موقع مطالعه این موارد سعی میکنم دقت کنم که مبنای نظری برای حرف وجود داشته باشه . حالا ایا این مبنای نظری خودش چقدر قوی هست یه بحث تخصصی میشه ...
بطور کل مورد قبوله اکثر این مطالعات آبدوغ خیاری هستن ، ولی خب نه همشون :n02:
Mohammad Hosseyn
27-10-2013, 01:27
عزیز من شما فقط خونه بشینی و کتاب هم بخونی آدم منزوی و درونگرایی خواهی شد. ربط به فیس بوک یا امسال این نداره بلکه هچیزی باید به اندازه استفاده و درست استفاده بشه.
در مورد به مرز بحران رسیدن مشکلات اجتماعی در غرب هم خوشحال میشم منبع معتبر و چندیدن مثال بیارید.
قاعدتا اگر مواد مخدر هم زیادی مصرف کنی نابود میشی ! فقط مشکل اینه که مواد مخدر شما رو به سمت خودش می کشونه !!
جذابیت حضور در فضای مجازی رو در تحلیلت در نظر بگیره !!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Saeed Dz
27-10-2013, 02:03
قاعدتا اگر مواد مخدر هم زیادی مصرف کنی نابود میشی ! فقط مشکل اینه که مواد مخدر شما رو به سمت خودش می کشونه !!
جذابیت حضور در فضای مجازی رو در تحلیلت در نظر بگیره !!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این یک پروسه مکانیکی در مغز هستش که هر وقت از هرچیزی بیشتر استفاده کنید بهش معتاد میشید. باز هم به نحوه ی استفاده مونده و در مورد خودم با اینکه سالهاست از فیس بوک استفاده میکنم اما بهش اعتیاد پیدا نکردم. صحبت هایی هم که آرمان کرد به نظرم خیلی جالب بودن و ابعاد خیلی وسیعتری از این ماجرا رو مورد بررسی قرار داده بود.
در مورد این لینکی به عنوان منبع معرفی شده نمیشه به عنوان منبع پذیرفت. دلایلش هم مشخصه که از ابتدا مقاله با هدف القای نظر شخصی هستش و در فضای بی طرف نگارش نشده، تحقیق هایی که بهشون اشاره شده هیچکدوم داده های آماریشون اشاره نشده، لینک هم معتبر نیست و ... . اگر از یک نهاد بین المللی یا یک نهاد معتبر که جزئیات داده های آماری مورد استفاده در تحقیق رو قرار داده لینک بذارید اونوقت میشه گفت فرضیه شما مورد تایید هستش.
Mohammad Hosseyn
27-10-2013, 08:49
این یک پروسه مکانیکی در مغز هستش که هر وقت از هرچیزی بیشتر استفاده کنید بهش معتاد میشید. باز هم به نحوه ی استفاده مونده و در مورد خودم با اینکه سالهاست از فیس بوک استفاده میکنم اما بهش اعتیاد پیدا نکردم. صحبت هایی هم که آرمان کرد به نظرم خیلی جالب بودن و ابعاد خیلی وسیعتری از این ماجرا رو مورد بررسی قرار داده بود.
در مورد این لینکی به عنوان منبع معرفی شده نمیشه به عنوان منبع پذیرفت. دلایلش هم مشخصه که از ابتدا مقاله با هدف القای نظر شخصی هستش و در فضای بی طرف نگارش نشده، تحقیق هایی که بهشون اشاره شده هیچکدوم داده های آماریشون اشاره نشده، لینک هم معتبر نیست و ... . اگر از یک نهاد بین المللی یا یک نهاد معتبر که جزئیات داده های آماری مورد استفاده در تحقیق رو قرار داده لینک بذارید اونوقت میشه گفت فرضیه شما مورد تایید هستش.
حداقل می دونیم که این پروسه ی مکانیکی ! در مورد مواد مخدر صادق نیست بلکه مصرف خود این مواد سبب اعتیاد میشه بخاطر تاثیری که بر ذهن انسان داره. فیسبوک از وقتی راه اندازی شد جذابیت عجیبی داشت . بخاطر ماهیت همچین چیزی هست. ولی با این وجود الزامی نداره همه تحت تاثیرش باشن . تجربه شخصی شما که نمیتونه بعنوان دلیل بحساب بیاد !
در ابتدای مقاله به یافته هایی که در کتاب ویلیام جى ، منتشر شده اشاره میکنه که عنوانش هم هست شاخص های فرهنگی.
Saeed Dz
27-10-2013, 15:53
حداقل می دونیم که این پروسه ی مکانیکی ! در مورد مواد مخدر صادق نیست بلکه مصرف خود این مواد سبب اعتیاد میشه بخاطر تاثیری که بر ذهن انسان داره. فیسبوک از وقتی راه اندازی شد جذابیت عجیبی داشت . بخاطر ماهیت همچین چیزی هست. ولی با این وجود الزامی نداره همه تحت تاثیرش باشن . تجربه شخصی شما که نمیتونه بعنوان دلیل بحساب بیاد !
در ابتدای مقاله به یافته هایی که در کتاب ویلیام جى ، منتشر شده اشاره میکنه که عنوانش هم هست شاخص های فرهنگی.
محمد جان تلاش توجیه کنی، مثالت با واقعیت تناسبی نداره. در مورد فیس بوک اگر ماهیتش اعتیاد آور بود (که نیست) هر کسی حتی من یا ... باهاش کار کرده یا میکنه قاعدتن باید اعتیاد پیدا میکرد. در مورد مواد مخدر که ماهیتن اعتیاد اور هست چه من استفاده کنم و چه شخص دیگه ای حتمن اعتیاد پیدا خواهیم کرد. در مورد پروسه ای هم که به اعتیاد می انجامه هیچ تفاوتی بین فیس بوک و مواد مخدر وجود نداره، همیشه پروسه یکی هستش اما تفاوت در اینکه هر کدوم شدت و محرک متفاوتی دارن.
کتاب یا هر منبع دیگه ای در صورتی میتونه درست باشه که جزئیات داده های آماری در اون دقیق ذکر شده باشه. صرف کتاب بودن که نمیشه گفت درسته دلیلش هم واضح هستش و اون اینکه هرکسی میتونه کتاب بنویسه (منم در حال نوشتن هستم در حالی که تخصصی ندارم فعلن).
Mohammad Hosseyn
27-10-2013, 18:04
محمد جان تلاش توجیه کنی، مثالت با واقعیت تناسبی نداره. در مورد فیس بوک اگر ماهیتش اعتیاد آور بود (که نیست) هر کسی حتی من یا ... باهاش کار کرده یا میکنه قاعدتن باید اعتیاد پیدا میکرد. در مورد مواد مخدر که ماهیتن اعتیاد اور هست چه من استفاده کنم و چه شخص دیگه ای حتمن اعتیاد پیدا خواهیم کرد. در مورد پروسه ای هم که به اعتیاد می انجامه هیچ تفاوتی بین فیس بوک و مواد مخدر وجود نداره، همیشه پروسه یکی هستش اما تفاوت در اینکه هر کدوم شدت و محرک متفاوتی دارن.
کتاب یا هر منبع دیگه ای در صورتی میتونه درست باشه که جزئیات داده های آماری در اون دقیق ذکر شده باشه. صرف کتاب بودن که نمیشه گفت درسته دلیلش هم واضح هستش و اون اینکه هرکسی میتونه کتاب بنویسه (منم در حال نوشتن هستم در حالی که تخصصی ندارم فعلن).
همونطور که انتظار میره ، این یک رابطه ی کاملا بی استثنا نیست. همونطور که برای دخانیات و مواد مخدر هم استثا هست ... در اعتیاد فرد به مواد مخدر خیلی عوامل دیگه هم دخیل هست که شاید بدون اونها حتی با استعمال اعتیاد رخ نده. در هر صورت ما بعنوان اصلی ترین عوامل یکسری چیزها رو شناسایی میکنیم و در نظر میگیریم و تحلیلشون میکنیم.
شما گفتید از هر چیز زیاد استفاده بشه اعتیاد میاره و فیسبوک رو در این دسته قرار دادید. خب این پاسخ به حساب نمیاد. بعدش سوال پیش میاد که اصلا چرا انسان از فیسبوک زیاد استفاده میکنن که معتاد بشن و میبینید که عملا سوال سرجاشه !!
قطعنا هر منبعی در صورتی درسته که اون ویژگی هارو داشته باشه. کتابی که در مقاله بهش اشاره شده به فارسی هم ترجمه شده قابل پیگیری هست چقدر این ویژگی رو داره ... من هم نگفتم صرف اینکه کتابی با این عنوان هست پس قضیه اثباته !!
Saeed Dz
27-10-2013, 18:53
همونطور که انتظار میره ، این یک رابطه ی کاملا بی استثنا نیست. همونطور که برای دخانیات و مواد مخدر هم استثا هست ... در اعتیاد فرد به مواد مخدر خیلی عوامل دیگه هم دخیل هست که شاید بدون اونها حتی با استعمال اعتیاد رخ نده. در هر صورت ما بعنوان اصلی ترین عوامل یکسری چیزها رو شناسایی میکنیم و در نظر میگیریم و تحلیلشون میکنیم.
شما گفتید از هر چیز زیاد استفاده بشه اعتیاد میاره و فیسبوک رو در این دسته قرار دادید. خب این پاسخ به حساب نمیاد. بعدش سوال پیش میاد که اصلا چرا انسان از فیسبوک زیاد استفاده میکنن که معتاد بشن و میبینید که عملا سوال سرجاشه !!
قطعنا هر منبعی در صورتی درسته که اون ویژگی هارو داشته باشه. کتابی که در مقاله بهش اشاره شده به فارسی هم ترجمه شده قابل پیگیری هست چقدر این ویژگی رو داره ... من هم نگفتم صرف اینکه کتابی با این عنوان هست پس قضیه اثباته !!
به هیچ وجه اینطور که شما میگی نیست و بعداز چند بار استعمال در مورد مواد مخدر حتمن فرد اعتیاد پیدا خواهد کرد. اما در مورد فیس بوک یا سایت هایی دیگه اصلن اینطور نیست و برای مثال خودم بیشتر از 5 سال هستش که استفاده میکنم اما هیچ اعتیادی نسبت بهش پیدا نکردم. از شرایط یک مثال درست و به جا اینکه نقض نشه اما مثال شما خیلی راحت نقض میشه.
اینطور که شما میگی معلومه با این پروسه آشنا نیستی و اینکه من بیام توضیح بدم بی فایده هستش.
چند موردش رو آرمان ذکر کرد اما در کل میتونه دلایل مختلفی داشته باشه. به هر حال به چیزی که بعداز تغییر در سازو کار بدن و مغز رخ میده اعتیاد گفته میشه و قبل از اون اعتیاد تلقی نمیشه.
خب شما خیلی راحت جزئیات داده های آماری رو به من و دیگر دوستان نشون بده. تکرار میکنم که این مقاله به دلایل مختلف غیر قابل استناد هستش و نه فقط به این دلیل اما شما همین داده های اماری معتبر رو برام قرار بدی، قبول میکنم که مقاله قابل استناد هستش.
Mohammad Hosseyn
27-10-2013, 20:29
به هیچ وجه اینطور که شما میگی نیست و بعداز چند بار استعمال در مورد مواد مخدر حتمن فرد اعتیاد پیدا خواهد کرد. اما در مورد فیس بوک یا سایت هایی دیگه اصلن اینطور نیست و برای مثال خودم بیشتر از 5 سال هستش که استفاده میکنم اما هیچ اعتیادی نسبت بهش پیدا نکردم. از شرایط یک مثال درست و به جا اینکه نقض نشه اما مثال شما خیلی راحت نقض میشه.
اینطور که شما میگی معلومه با این پروسه آشنا نیستی و اینکه من بیام توضیح بدم بی فایده هستش.
چند موردش رو آرمان ذکر کرد اما در کل میتونه دلایل مختلفی داشته باشه. به هر حال به چیزی که بعداز تغییر در سازو کار بدن و مغز رخ میده اعتیاد گفته میشه و قبل از اون اعتیاد تلقی نمیشه.
خب شما خیلی راحت جزئیات داده های آماری رو به من و دیگر دوستان نشون بده. تکرار میکنم که این مقاله به دلایل مختلف غیر قابل استناد هستش و نه فقط به این دلیل اما شما همین داده های اماری معتبر رو برام قرار بدی، قبول میکنم که مقاله قابل استناد هستش.
یعنی حتی یک نفر هم وجود نداره که با مصرف چندبار مواد مخدر ، وابستگی جدی براش بوجود نیومده باشه ؟! شخصا تعداد زیادی این گونه افراد رو می شناسم !! چطور همچین جمله ی مطلقی رو بکار بردی ؟! :n04:
راحت نقض شدن رو من نمیدونم یعنی چی ! ولی توضیح دادم قاعده ای که گفتم برعکس حرفی که شما زدی مطلق نیست و کاملا استثنا پذیره ... استثنا پذیری هم دلیل بر رد کامل نیست ...
مطالعات زیادی صورت گرفته من خیلی به اونها برخوردم در مورد قدرت اعتیاد اوری شبکه های اجتماعی ... متاسفانه فرصتم اینقدر نیست که برگردم و تک تک اونهارو دوباره پیدا کنم و ارجاع بدم شمارو به اونها ... مطمئنم جوینده یا بنده هست.
اگر من جزئیات داده های اماری رو در اختیار شما قرار ندم ، اونوقت موضوع رد شده به حساب میاد ؟! :n15:
شما گفتی یک منبع معرفی کن من یه منبع خیلی خوب مثل فوکویاما معرفی کردم که به برخی کتابها استناد کرده بود. اگر فرصت تایپ تک تک صفحه های کتاب و ارسالش برای شمارو داشتم دریغ نمیکردم ! وقتی گفتم کتاب هب فارسی ترجمه شده و جوینده یابنده هست یعنی اینکه منو با سازمان امار و اطلاعات امریکا یا احیانا اداره پست اشتباه نگیری فکر کنی شما باید یجا بشینی فقط بگی به من نشون بدید!! ... بحث رو با کشتی اشتباه نگیرید لطفا دوستان !!
در هر صورت در سایت یونیسکو کتب معرفی شده در مورد شاخص های فرهنگی ، کتاب ویلیام بنت هم معرفی شده. امیدوارم اگر مایل به دونستن هستی ، این برای اینکه جلبت کنه تا بخونیش کافی باشه !
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کاربر شماره ی یک
27-10-2013, 20:32
هیچ چیز خوشونت آمیزی در بازی سیمز نیست که باعث تحریک و یا سوق دادن افراد به خودکشی بشه و بر عکس سیمز یک تمرین زندگی هستش که به نظر من خیلی هم مفید هستش. جالبه آقای عباسی از مذهب صحبت نمیکنن که دائم در حال تبلیغ یک زندگی خیالی در جهان باقی هستش!
در بازیهای خشنی مثل world of warcraft یا حتی call of duty هم شما حق ندارید به کودکان و غیر نظامی ها حمله یا شلیک کنید چه برسه به the sims که بیشتر یک بازی فانتزی هستش.
منظور خشونت نیست ، منظور تمرین زندگی که میگینه ، منظورشون اینه که با انجام اون کارها از نظر ذهنی تخلیه میشید ... اما چون در واقع
یه خشنودی گذراست و اثرات کاری که انجام دادید در زندگی واقعی دیده نمیشه ، براتون مشکل ایجاد میشه.
شاید نکات دیگه ای هم مد نظرشون بوده ولی من تا حدی که با طرز فکر ایشون آشنایی دارم ، این رو از صحبتاشون برداشت میکنم ...
کاربر شماره ی یک
27-10-2013, 20:38
نتایج تحقیقات انجام شده توسط محققان دانشگاه میشیگان نشان می دهد که استفاده از شبکه اجتماعی فیس بوک حس رفاه و رضایت از زندگی بزرگسالان جوان را کاهش می دهد.
به گزارش پایگاه خبری فناوری اطلاعات برسام و به نقل از مهر، محققان دانشگاه میشیگان اعلام کردند که استفاده از فیس بوک موجب می شود که مردم احساس بدتری نسبت به رضایت و رفاه زندگی خود داشته باشند و هرچقدر آنها بیشتر از فیس بوک استفاده کنند این احساس بدتر می شود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])این تحقیق که شرکت کنندگان را به مدت دو هفته دنبال کرده است می افزاید که استفاده از شبکه اجتماعی فیس بوک می توانند تبعات منفی روانشناختی نیز به دنبال داشته باشد
فیس بوک در حال حاضر بیش از یک میلیارد نفر عضو دارد که نیمی از این تعداد روزانه به آن مراجعه می کنند.
محققان اظهار داشتند: از نظر ظاهری، فیس بوک ارائه کننده یک منبع با ارزش برای تحقق نیاز اولیه انسان به ارتباطات اجتماعی است اما به جای ارتقا احساس رفاه و خوشی فیس بوک این احساس را در فرد تخریب می کند.
گراهام جونز روانشناس اینترنت از انجمن روانشناسی بریتاینا که بخشی از این تحقیقات نبوده است گفت: این تحقیق مسئله ای را نشان می دهد که سایر تحقیقات نیز بر آن تأکید کرده اند، تحقیقاتی که نشان می دهند فیس بوک دارای تبعات منفی روانشناختی بوده، افزایش یافته است.
در این میان برخی از تحقیقات نشان می دهد که این شبکه اجتماعی تأثیرات مثبتی هم روی کاربران خود دارد.
در این تحقیق شرکت کنندگان به پرسشهای درباره چگونگی احساس، نگرانی، احساس تنهایی و میزان استفاده از فیس بوک از انجام آخرین تحقیق، پاسخ داده اند.
نتایج این تحقیقات نشان داد که هرچقدر افراد بیشتر از فیس بوک استفاده کنند احساس آنها بدتر می شود. همچنین مشخص شد که هرچقدر افراد بیشتر از این شبکه اجتماعی استفاده می کنند سطح رضایت آنها از زندگی بیشتر کاهش پیدا می کند.
محققان همچنین دریافته اند که افراد زمانی از فیس بوک بیشترین استفاده را می کنند که احساس تنهایی می کنند و این احساس تنهایی صرفا به معنای تنها بودن آنها در آن لحظه نیست.
محققان اظهار داشتند که تحقیقات آنها نخستین تحقیقی است که تأثیر فیس بوک را روی رفاه کاربرانش طی زمان بررسی کرده است.
فکر می کنم پست هایی که اخیرا داده شده بحث عادت و اعتیاد هست که با هم اشتباه گرفته میشه... عادت اون پروسه مکانیکی است که در صورت تکرار پدید میاد و اعتیاد یک حالت Compulsion هست که با اجبار همراهه. ما هنوز حتی بین روانشناس ها در اعتیاد به اینترنت هم توافق نظر نداریم چه برسه به اعتیاد به فیسبوک.. چنین پدیده ای وجود نداره. عادت به فیسبوک بحث دیگری است.
نتایج تحقیقات انجام شده توسط محققان دانشگاه میشیگان نشان می دهد که استفاده از شبکه اجتماعی فیس بوک حس رفاه و رضایت از زندگی بزرگسالان جوان را کاهش می دهد.
به گزارش پایگاه خبری فناوری اطلاعات برسام و به نقل از مهر، محققان دانشگاه میشیگان اعلام کردند که استفاده از فیس بوک موجب می شود که مردم احساس بدتری نسبت به رضایت و رفاه زندگی خود داشته باشند و هرچقدر آنها بیشتر از فیس بوک استفاده کنند این احساس بدتر می شود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])این تحقیق که شرکت کنندگان را به مدت دو هفته دنبال کرده است می افزاید که استفاده از شبکه اجتماعی فیس بوک می توانند تبعات منفی روانشناختی نیز به دنبال داشته باشد
فیس بوک در حال حاضر بیش از یک میلیارد نفر عضو دارد که نیمی از این تعداد روزانه به آن مراجعه می کنند.
محققان اظهار داشتند: از نظر ظاهری، فیس بوک ارائه کننده یک منبع با ارزش برای تحقق نیاز اولیه انسان به ارتباطات اجتماعی است اما به جای ارتقا احساس رفاه و خوشی فیس بوک این احساس را در فرد تخریب می کند.
گراهام جونز روانشناس اینترنت از انجمن روانشناسی بریتاینا که بخشی از این تحقیقات نبوده است گفت: این تحقیق مسئله ای را نشان می دهد که سایر تحقیقات نیز بر آن تأکید کرده اند، تحقیقاتی که نشان می دهند فیس بوک دارای تبعات منفی روانشناختی بوده، افزایش یافته است.
در این میان برخی از تحقیقات نشان می دهد که این شبکه اجتماعی تأثیرات مثبتی هم روی کاربران خود دارد.
در این تحقیق شرکت کنندگان به پرسشهای درباره چگونگی احساس، نگرانی، احساس تنهایی و میزان استفاده از فیس بوک از انجام آخرین تحقیق، پاسخ داده اند.
نتایج این تحقیقات نشان داد که هرچقدر افراد بیشتر از فیس بوک استفاده کنند احساس آنها بدتر می شود. همچنین مشخص شد که هرچقدر افراد بیشتر از این شبکه اجتماعی استفاده می کنند سطح رضایت آنها از زندگی بیشتر کاهش پیدا می کند.
محققان همچنین دریافته اند که افراد زمانی از فیس بوک بیشترین استفاده را می کنند که احساس تنهایی می کنند و این احساس تنهایی صرفا به معنای تنها بودن آنها در آن لحظه نیست.
محققان اظهار داشتند که تحقیقات آنها نخستین تحقیقی است که تأثیر فیس بوک را روی رفاه کاربرانش طی زمان بررسی کرده است.
یک نمونه دیگه از اشتباه گرفتن Causation و Correlation که البته محققان این اشتباه رو نکردند ولی افرادی که این خبر رو نوشتند سهوی یا عمدی ترویج اطلاعات غلط و اشتباه می کنند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اصل مقاله در ژورنال PLOS One :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در خود مقاله فقط علامت سوال هایی عنوان شده و توصیه به تحقیق بیشتر. تنها توضیح قابل توجهی که هست اینه که ابزارهایی مثل فیسبوک باعث میشن مقایسه سطح زندگی افراد با هم بسیار ساده تر باشه چون افراد مرتب از زندگی سایرین مطلع میشن و برای همین به خاطر حسادت یا چنین چیزهایی، باعث بشه ناراحت بشن که خب این عبارت رو برای مهمانی رفتن هم میشه گفت و به همین شکل صادقه.
Iloveu-ALL
25-12-2013, 20:47
استقلال فرهنگی کشور چیزیه که باعث مقاومت در مقابل دیدگاه غربی میشه
چون( ما = دین ) ، پس هیچوقت از این "ما" نمیشه انتقاد کرد یا ایرادی بهش گرفت .
و یه مسئله ی دیگه اینه که جامعه ی ریاکاری داریم ...
در اینصورت میتونیم خیلی راحت یه دیدگاه اشتباه رو بپذریم!!
نقل قول از ص1
کاربر شماره ی یک
26-12-2013, 16:50
در اینصورت میتونیم خیلی راحت یه دیدگاه اشتباه رو بپذریم!!
نقل قول از ص1
منظورتون از یه دیدگاه اشتباه چی بود؟
Iloveu-ALL
26-12-2013, 16:54
منظورتون از یه دیدگاه اشتباه چی بود؟
هر دیدگاه اشتباهی!
صفحه اول رو بخون
درود
دوستان لطف کنن توی بحث ها و صحبتهاشون , منظورشون رو دقیق عنوان کنن و از آدرس دهی به صفحات مختلف و رمزی صبحت کردن خودداری کنن .
طوری باشه که بحث ها و گفتگو روال عادی خودش رو طی کنه و خوانندگان تاپیک و افرادی که در بحث شرکت میکنن سردرگم نشن .
ممنون از توجهتون [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Saeed Dz
13-02-2014, 14:14
به نظر شما مواردی که به تماشای ماهواره و برنامه های اون نسبت داده میشه و در نهایت قصد تخریب کشورهای غربی و چهره ماهواره در جامعه رو داره درسته یا غلط؟ لطفن نظرتون رو توضیح بدید.
time-to-live
24-02-2014, 22:12
.
خوندن این مصاحبه در مورد پست قبل خالی از لطف نیست
+
گفتگو با دکتر پورشریفی، درباره هویت زدایی از مفهوم خانواده توسط شبکه های ماهواره ای
هویت زدایی از مفهوم خانواده یکی از اهداف برخی از شبکه های ماهواره ای است.
آسیب های استفاده از شبکه های تلویزیونی ماهواره ای چیست؟ آیا استفاده از این شبکه ها می تواند دارای مزایایی نیز باشد؟ این سوالات و سوالات دیگری که بر محور استفاده از شبکه های ماهواره ای قرار دارند، با دکتر حمید پورشریفی در میان گذاشتیم تا دریابیم علم روان شناسی چه پاسخ هایی برای سوالات مان دارد؟
به نظر شما برنامه های ماهواره ای چه فواید و مضراتی دارند؟
به نظر می رسد برنامه هایی که از برخی شبکه های ماهواره پخش می شود، در موارد قابل توجهی متناسب با نیاز و حتی متناسب با ویژگی های مخاطبان آن نیست و ممکن است در مواردی این برنامه از روی غرض ورزی های شخصی تهیه شده باشد و مشکلاتی را برای مخاطبان ایجاد کند.
البته همواره می توان ماهواره را همانند سایر رسانه های دیداری دیگر از دو نگاه مورد نقد و بررسی قرار داد؛ هم از منظر فرصت ها و هم از منظر محدودیت هایی که در این رابطه وجود خواهد داشت و از این جهت که ماهواره می تواند مجموعه بسیار زیادی از فرصت ها، اطلاعات و مطالب مختلف را در اختیار مخاطبان خود قرار دهد. همچنین با توجه به تاثیر انکارناپذیر و گستردگی بالای آن در جوامع بشری باید مسئله چالش ها و تهدیدهای ماهواره جدی تر و کارشناسانه تر مورد مطالعه قرار گیرد.
البته اگر بخواهیم فقط تهدیدهای و چالش های ماهواره را در نظر بگیریم، به بیراهه خواهیم رفت، همانگونه که می دانیم ماهواره علاوه بر این مسائل و مشکلات می تواند مطالب ارزنده و مهمی را در اختیار افراد قرار دهد که از این نظر به عنوان یکی از رسانه های موثر در زندگی امروز ما قلمداد می شود.
از منظر روان شناختی چگونه می توان به ماهوراه به عنوان یک رسانه نگاه کرد؟
بررسی اعداد و ویژگی های ماهواره به عنوان رسانه ای دیداری از دو نگاه قابل تامل است؛ یکی از منظر محدود ساختن عرضه و به عبارتی در اختیار قرار ندادن آن ، نکته دوم اینکه آنچه مسلم است با توجه به رشد روزافزون وسایل ارتباطی نمی توان نقش ماهواره را در زندگی کنونی جوامع مورد چشم پوشی قرار داد.
چرا که ماهواره یکی از راه های کسب مهارتهای مختلف است، فقط و فقط مخاطبان ان باید این سوال را از خود داشته باشند که هر زمان و در هر مکان در معرض چه برنامه هایی از ماهواره قرار بگیریم و اگر بتوانیم شهروندان یک جامعه را با تفکر نقادانه نسبت به فواید و عوارض این رسانه آگاه کنیم، آثار احتمالی ماهواره نیز کاهش پیدا خواهد کرد، ایا نگاه صرف منفی از یک طرف و نگاه صرف تهدید در این رابطه چندان راهگشا نخواهد بود.
آیا این تهدیدها را می توان با توجه به جنسیت و سن طبقه بندی کرد؟
تهدیدها و چالش هایی که درباره ماهواره وجود دارد، بسته به سنین مختلف فرق می کند و می تواند با توجه به محرک های جنسی که در برخی از شبکه های آن وجود دارد، مسئله انگیز باشد. چرا که اگر مخاطب آن در سن نوجوانی و جوانی باشد، چون این قشر از جامعه ما در محیط بیرون با چنین مسائلی روبه رو نیست، می تواد از بابتی سبب ایجاد مشکلاتی در جامعه باشد.
آیا بین برنامه های ماهواره ای تفاوتی در تاثیرگذاری وجود دارد؟
اگر از لحاظ محتوایی نیز برنامه ها و فیلم ها با فرهنگ ایرانی اسلامی مطابقت نداشته باشد، همچنین نوع تعاملاتی که به صورت غیرمستقیم از سوی این برنامه ها آموزش داده می شود، می تواند در روابط افراد یک خانواده تاثیرگذار و در نوع مطالبات و تقاضاها و انتظارات نابجای همسران از یکدیگر شود.
آیا برنامه های ماهواره ای فایده ای هم دارند؟
ماهواره یک رسانه دیداری مهم در جهان کنونی است. مانند هر رسانه دیگری دارای فوایدی است که از جمله می توان به ارتباط با جهان بصورت گسترده و وسیع تر اشاره کرد، چرا که به وسیله آن افراد می توانند با روحیه ها، نگرش ها، فرهنگ ها و قومیت های گوناگون آشنا شوند. این امر امکاناتی را برای مخاطب ایجاد خواهد کرد که بی آن که حرکتی فیزیکی داشته باشد، اطلاعات بیشتر و جامع تری از جهان اطراف خود کسب کند و از این بابت می تواند فرصت هایی را برای افراد ایجاد کند.
شما به عنوان یک روان شناس ، راه کنونی برخورد با ماهواره را درست می دانید؟
طبق تجارب به دست آمده در این زمینه نه تنها در حال حاضر بلکه در هیچ مرحله ای محدود ساختن ماهواره کار عاقلانه و درستی نیست و هر زمان که بحث محدود ساختن این وسیله ارتباطی مطرح باشد، نسبت به آن مواضعی ایجاد می شود و افراد راهکارهای دور زدن را یاد می گیرند. کاهش سیاست عرضه در سطح کلان جامعه، همچنین اعمال محدودیت های فیزیکی به هیچ وجه توصیه نمی شود و آثار منفیش از آثار مثبت آن بیشتر خواهد بود. البته اجرای این عمل در درون خانواده ها با اعمال محدودیت هایی به شکل تعریف شده برای فرزندان از سوی والدین مناسب خواهد بود.
چه راهکاری را برای مقابله مناسب می دانید؟
هویت زدایی از مفهوم خانواده یکی از اهداف برخی از شبکه های ماهواره ای است. از آنجایی که برنامه هایی با مضامین مختلف در شبکه های گوناگون ماهواره ای وجود دارد برخی از آنها از روی غرض ساخته می شوند، ولی باید گفت قوی کردن برنامه های صدا و سیما چه از لحاظ کمی و چه از لحاظ کیفی یکی از راهکارهای مقابله با این مسئله خواهد بود. همان گونه که همه ما می دانیم عصر، عصر رسانه است و ماهواره با انواع و اقسام تعاملات مجازی، زمان را به گونه ای پیش برده که ارتباطات افراد با یکدیگر بیشتر شده است و در این تعاملات افراد، مجموعه ها و دولت هایی که توانسته اند بر روی برنامه های مختلف متمرکز شوند و برنامه هایی غنی بسازند ، این فرصت را در اختیار گرفته و توانسته اند بر دیگر کشورها و فرهنگ ها تاثیرات خود را داشته باشند و این تاثیرات در کشورهای دیگر همانند ایران انکارناپذیر است.
زهرا حبیب پور، ماهنامه سپیده دانایی، شماره 74
A.M.D.D.E.V.I.L
25-02-2014, 00:00
مهم نیست اگه 1 میلیارد انسان یک چیزی رو باور کنن ، باعث نمیشه که درسته ، حرف چرند همیشه چرته چه کل هستی باورش کنن چه نکنن!
کسی نمیتونه تصمیم بگیره که فلان کار خوبه یا بده ، چون خود این تصمیم ها طی مدت زمانی تبدیل میشن به قالب های یک جامعه که نسل های بعدی خون خواهند ریخت که عوضشون کنن
پس همون بهتر که تصمیمی از طرف 1 فرد برای کل افراد امروز و فردا گرفته نشه .
ولی علم و دانش میتونن بگن هر عملی که انسان انجام میده چه نتایجی به دنبال داره . هر فرد با توجه به چیزی که میخواد به دست بیاره اون نتایج رو بررسی میکنه و انتخاب میکنه
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.