ورود

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : اولین بانوی سخنگو در وزارت خارجه ایران



NorthBridge
29-08-2013, 14:31
سخنگوی جدید وزارت امور خارجه ایران اعلام شد. خانم افخم نخستین سخنگوی زن در یک وزارتخانه در ایران است.

سخنگوی فعلی وزارت امور خارجه ایران با اعلام این خبر گفت: ایشان فردی با سابقه و پرتجربه‌ در حوزه دیپلماسی رسانه‌ای بوده است. وی یک دوره مدیرکل اطلاعات و مطبوعات در دوران وزارت دکتر ولایتی بوده و در حال حاضر نیز مدیرکل دیپلماسی عمومی وزارت خارجه است.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] A7%D9%81%D8%AE%D9%85.gif

پیشتر نیز اعلام شد که آقای ظریف علاقمند است که در دو سمت برای اولین بار از خانم‌ها استفاده کند. یکی سخنگویی و دیگری سفارت و اولین سخنگوی زن و همچنین اولین سفیر زن به زودی منصوب و مشغول به کار خواهند شد و این توفیقی برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است.

مرتضی سرمدی، محمود محمدی، حمیدرضا آصفی، محمدعلی حسینی، حسن قشقاوی، رامین مهمان‌پرست و عباس عراقچی تاکنون هشت سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران بوده‌اند.

Arash4484
29-08-2013, 19:44
قرعه به نام «مرضیه افخم» و «منصوره شریفی‌صدر» افتاده است. اولین سخنگو و نخستین سفیر احتمالی زن در جمهوری اسلامی ایران. در دنیا معمولا حضور زنان در سمت‌های ارشد دیپلماتیک امری مرسوم است.
در منطقه خاورمیانه و کشورهای اسلامی مانند پاکستان هم مواردی بوده است که زنان به سمت‌هایی تا حد وزیر امور خارجه رسیده‌اند. رخدادی که تاکنون درایران سابقه نداشته است،
اما از وقتی که گفته شد «محمدجواد ظریف» تمایل به استفاده از زنان در دستگاه دیپلماسی دارد، گمانه‌زنی‌ها هم شروع شد. ظریف پیش‌تر گفته بود: «سخنگویی یکی از حوزه‌هایی است که من همیشه علاقه داشته‌ام از بانوان برای آن پست استفاده شود، اما هم‌اکنون در مدیران حوزه سخنگویی از خانم‌ها هم استفاده شده، البته باید ببینیم که در آخر چه می‌شود.»
اولین گمانه‌زنی‌ها به الهه کولایی یا معصومه ابتکار اشاره داشتند و گفته می‌شد برای قرارگرفتن در مناصب سخنگویی یا نمایندگی ایران در سازمان ملل مناسب‌اند. درخصوص ابتکار جدای از نبود سابقه دیپلماتیک، به نظر می‌رسید که شاید حضور یکی از دانشجویان تسخیرکننده در پستی دیپلماتیک، بهانه و باعث بروز حساسیت و هزینه‌ای بی‌دلیل شود که فرصت را از دستگاه دیپلماسی بگیرد. اگرچه او گفته است که این پست به او پیشنهاد شد اما چون تمایلی به حضور در این پست ندارد آن را قبول نکرده است. به الهه کولایی هم با وجود اینکه سابقه تحصیل و تدریس در حوزه روابط بین‌الملل و مطالعات منطقه‌ای هم دارد، گویا پیشنهادی نشده بود.

...

افخم مدیرکل دیپلماسی عمومی وزارت خارجه و مدیرکل سابق اطلاعات و اخبار این وزارتخانه است. نام او برای خبرنگاران قدیمی حوزه دیپلماسی آشناست. وقتی گفته شد که متکی وزیر وقت امور خارجه طاهره نظری همسرش را به‌عنوان مشاور در این وزارتخانه منصوب کرده است نخستین کسی که خبرنگاران برای یافتن صحت‌وسقم خبر سراغ او رفتند مرضیه افخم مدیرکل اداره اخبارواطلاعات وزارت خارجه بود. در فکسی که او برای خبرنگاران ارسال کرد، آمده بود: «به منظور ارتباط سازنده و فعال با همسران سفرا و دیپلمات‌های خارجی مقیم کشورمان و همچنین ایجاد تشکل ویژه همسران دیپلمات‌های وزارت امور خارجه از سوی آقای منوچهر متکی وزیر امور خارجه کشورمان سرکار خانم دکتر طاهره نظری به‌عنوان مشاور وزیر امور خارجه منصوب و مشغول به‌کار شد.» در آن زمان مرضیه افخم احتمالا تصورش را هم نمی‌کرد که چند سال بعد به‌عنوان نخستین سخنگوی زن وزارت خارجه، خودش سوژه اخبار خبرنگاران شود. باردیگر هم در پی انتشار خبری مبنی بر انتقال مستندسازان ایرانی دستگیرشده در عراق از زندان آمریکایی‌ها و تحویل آنان به نیروهای انگلیسی مرضیه افخم، مدیرکل اداره اطلاعات و اخبار وزارت امور خارجه دراین‌باره توضیح داد: وزارت امور خارجه با جدیت وضعیت این دو مستندساز دربند درعراق را پی‌گیری می‌کند. اخباری دال بر انتقال مستندسازان به جنوب عراق و سپردن آنها به انگلیسی‌ها هنوز به تایید این دو کانال رسمی اطلاع‌رسانی وزارت امور خارجه ایران نرسیده است و بر این اساس همچنان نمی‌توانیم چنین اخباری را تایید کنیم.

در کنار نام افخم، سایت‌ها از منصوره شریفی‌صدر، مدیرکل امور بانوان وزارت امور خارجه به‌عنوان اولین سفیر زن جمهوری اسلامی ایران خبر دادند. براساس این گزارش هنوز محل ماموریت وي مشخص نشده است اما با توجه به سوابق کاری او که در شرق آسیا بوده، احتمالا روانه اندونزی یا بنگلادش خواهد شد که دوره ماموریت سفرای آنها خاتمه یافته است. شریفی‌صدر پیش‌تر به‌عنوان نخستین زن در مسوولیت کاردار در سفارت ایران در ژاپن منصوب شده است. از زمان ایجاد پست سخنگویی برای وزارت امور خارجه، مرتضی سرمدی، محمود محمدی، حمیدرضا آصفی، سیدمحمدعلی حسینی، حسن قشقاوی، رامین مهمانپرست و سیدعباس عراقچی تاکنون عهده‌دار سخنگویی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران بوده‌اند.

گفتگویی با مرضیه افخم:

سابقه فعالیت شما در وزارت خارجه چیست؟
من هشت‌سال مدیرکل اطلاعات و مطبوعات بودم و 30سال است که سابقه فعالیت در وزارت خارجه در بخش‌های مختلف را دارم.

نظر شما درباره اینکه برای اولین‌بار سخنگوی وزارت امور خارجه از بین بانوان انتخاب شده چیست؟
خب همه زنان از این موضوع استقبال می‌کنند فارغ از اینکه چه کسی معرفی شده باشد.

-شرق 92.6.6/مهسا جزینی



در همین رابطه:

سخنگوی وزارت امور خارجه با اعلام انتخاب مرضیه افخم به عنوان سخنگوی جدید وزارت امور خارجه تاکید کرد: ملاک اصلی در انتخاب‌ها و انتصاب‌های سفرا و سخنگوی وزارت امور خارجه تخصص و صلاحیت‌های افراد است.
به گزارش ایسنا، سیدعباس عراقچی با اعلام این مطلب خاطرنشان کرد: در شرایط مساوی از تخصص و صلاحیت ممکن است به خانم‌ها اولویت داده شود، این به دلیل تاثیرگذاری مثبتی است که این امر در عرصه‌های سیاست خارجی دارد. با این حال ملاک اصلی کماکان تخصصی است که برای پست سخنگویی باید وجود داشته باشد.

سخنگوی وزارت امور خارجه گفت: سخنگو با توجه به قابلیت‌های شخصی و تجارب کار و تخصص در حوزه دیپلماسی رسانه‌ای،‌ انتخاب شده و مسلما ملاک برتر و اول تخصص افراد بوده و خواهد بود.

وی درباره برخی انتقادات مطرح شده در روزهای گذشته گفت: کسانی که انتقاد دارند، پس از اینکه افراد منتخب اعلام شدند، متوجه خواهند شد که در انتخاب آنها ملاک اصلی، تخصص بوده است.

وی با اشاره به انتخاب خانم مرضیه افخم به عنوان سخنگوی وزارت امور خارجه گفت: ایشان فردی با سابقه و پرتجربه‌ در حوزه دیپلماسی رسانه‌ای بوده است. وی یک دوره مدیرکل اطلاعات و مطبوعات بوده و در حال حاضر نیز مدیرکل دیپلماسی عمومی وزارت خارجه است.

عراقچی ادامه داد: خانم افخم از سوابق طولانی در عرصه کار رسانه‌ای و تجربه دیپلماتیک برخوردار است و از نظر میزان تناسب تجربه کاری، بهترین انتخاب برای حوزه سخنگویی است.


-همشهری آنلاین/مطلب229000

Soroush-S
29-08-2013, 21:55
نظر آقای مردوخی درباره این انتصاب چی بوده؟؟:n02:

A M ! N
01-09-2013, 17:47
درود بر آقای ظریف که واقعن با تمام وزرایی که تابحال دیدم ایشون تفاوت دارند. ایشون پیج رسمی دارند و خیلی هم اکتیو و جواب کامنتهارو هم میدهند.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

آدرس پیج
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

حتمن سر بزنید و خودتون رو متعجب کنید!

sombol60
18-09-2013, 22:58
خب به جای ایجاد وزارت خانه زنان به تعیین یک سخنگوی زن برای وزارت امور خارجه اکتفا شد.
دوستان تبریک عرض میکنم چون دوتاش مثل همه خیلی فرقی نمی کنه.

شاهزاده خانوم
19-09-2013, 17:50
سلام

دوست عزیز فعلا همین که جو سیاسی اجتماعی کشور کمی باز تر بشه و بشه حداقل کمی بدون ترس گفت و گو کرد
و امید ب ازادی زندانیان سیاسی بین مردم ایجاد شده همین که اجازه بدند سندیکا دوباره فعالیت کنند خودش خوبه
هر چند که هر چقدر هم فضا باز بشه باز از 8 سال پیشمون عقب هستیم

والا من مخالف تاسیس وزارت خونه برای خانوم ها هستم چون تاسیس ی همچین وزارت خونه ای یعنی جنسیتی کردن مساله در حالی ک زنان هم جزیی از این اجتماع هستند
ما به وزارت خانه زنان نیازی نداریم ما وزیر زن میخواهیم :)

هر چند هنوز 4 سال وقت هست برای تاسیس این وزارت خونه

3274
03-10-2013, 22:23
هر چند که هر چقدر هم فضا باز بشه باز از 8 سال پیشمون عقب هستیم
چه عرض کنم.بقول مردم آواز دهل شنیدن از دور خوش است.
این 8 سال اخیر رو کار ندارم چون جای بحث و نظر زیاده.
ولی بد نیست بدونید اون 8 سال قبلترش وضع دانشگاهها فقط تشنج روزانه با هر بهونه ای بود هر چی به حافظم رجوع میکنم میبینم خاطره ی مثبتی از اون دوران ندارم.خوشبختانه با شروع اون دوران،دانشگاه من هم برای مدتی تموم شد و چند سال از فضای پر التهاب و زد و خوردش نجات پیدا کردم چون ذاتا سرم توی کتاب و این چیزا بود و هیچوقت علاقه به جریانهای سیاسی رایج نداشتم ولی خاطراتی مثل نزاعهای خیابانی دانشجوها که دیگه روتین بود و در جریانش تکه آسفالت و آجر و لنگ کفش بسمت هم پرتاب میکردند(آرشیو خبرهای روزنامه های اون دوران رو مطالعه کنید) و هیچ جناحی بین دانشجوها نه برای رقیب خودش و نه برای دولتمردان اصلاح طلب در عمل احترامی قائل نبود اینها چیزهایی نیست که از حافظه ی ما پاک بشه.جریان خوابگاه دانشجویان سال 78 که هی بزرگش میکنند فقط بخشی از اون کوه یخی بود که از آب بیرون زده بود.
نگاه عموم مردم هم در اون دوران به دانشجوها مثل نگاه به اوباش شده بود. یک از دوستان که مثل من در عمل اهل هیچ خط و ربط سیاسی نبود و ارشد مخابرات میخوند یکبار میخواست از ترمینال با اتوبوس به شهری دیگه ای سفر کنه میگفت وقتی بقیه ی مسافرها فهمیدند توی تهران دانشجوی دانشگاه هست کلی بد و بیراه نثارش کرده بودند.
اینکه بی بی سی هی توی برنامه هاش آرزو میکنه فضای اون دوران برگرده برای من اصلا جای تعجب نداره چون سیاست همیشگی اونها ایجاب میکنه تفرقه بیاندازند و همه رو بجون هم بیاندازند ولی حداقلش اینه که ما بارها به خودمون ثابت کردیم که دانشگاه جای فعالیت سیاسی نیست.

شاهزاده خانوم
03-10-2013, 23:04
چه عرض کنم.بقول مردم آواز دهل شنیدن از دور خوش است.
این 8 سال اخیر رو کار ندارم چون جای بحث و نظر زیاده.
ولی بد نیست بدونید اون 8 سال قبلترش وضع دانشگاهها فقط تشنج روزانه با هر بهونه ای بود هر چی به حافظم رجوع میکنم میبینم خاطره ی مثبتی از اون دوران ندارم.خوشبختانه با شروع اون دوران،دانشگاه من هم برای مدتی تموم شد و چند سال از فضای پر التهاب و زد و خوردش نجات پیدا کردم چون ذاتا سرم توی کتاب و این چیزا بود و هیچوقت علاقه به جریانهای سیاسی رایج نداشتم ولی خاطراتی مثل نزاعهای خیابانی دانشجوها که دیگه روتین بود و در جریانش تکه آسفالت و آجر و لنگ کفش بسمت هم پرتاب میکردند(آرشیو خبرهای روزنامه های اون دوران رو مطالعه کنید) و هیچ جناحی بین دانشجوها نه برای رقیب خودش و نه برای دولتمردان اصلاح طلب در عمل احترامی قائل نبود اینها چیزهایی نیست که از حافظه ی ما پاک بشه.جریان خوابگاه دانشجویان سال 78 که هی بزرگش میکنند فقط بخشی از اون کوه یخی بود که از آب بیرون زده بود.
نگاه عموم مردم هم در اون دوران به دانشجوها مثل نگاه به اوباش شده بود. یک از دوستان که مثل من در عمل اهل هیچ خط و ربط سیاسی نبود و ارشد مخابرات میخوند یکبار میخواست از ترمینال با اتوبوس به شهری دیگه ای سفر کنه میگفت وقتی بقیه ی مسافرها فهمیدند توی تهران دانشجوی دانشگاه هست کلی بد و بیراه نثارش کرده بودند.
اینکه بی بی سی هی توی برنامه هاش آرزو میکنه فضای اون دوران برگرده برای من اصلا جای تعجب نداره چون سیاست همیشگی اونها ایجاب میکنه تفرقه بیاندازند و همه رو بجون هم بیاندازند ولی حداقلش اینه که ما بارها به خودمون ثابت کردیم که دانشگاه جای فعالیت سیاسی نیست.


کسی هم نگفت اون 8 سال قبل تر خیلی فضا بازتر بوده !

ولی هر چی هست اون 8 سال اخیر از هر لحاظ در خفقان بودیم
بالاخره به نسبت ریاست حمهوری های قبل تر از خرداد 76 در زمان اقای خاتمی فضا به نسبت بازشده از هر نظر ! من بحث دانشگاه رو نکردم یک بحث کلی کردم
و در مورد انتخابات امسال من خودم با اقای عارف موافق بودم ولی اقای روحانی را مناسب این مقام میدیدم. به این دلیل که اقای عارف اون برش لازم را در داخل برای به کرسی نشاندن حرف هاش نداشت و همون طور
که داریم میبینیم اقای روحانی به دلیل هم نزدیکی به رهبری و هم چپ ها دارای برش سیاسی خوبیه و راحت تر داره اهدافش را جلو میبره

3274
03-10-2013, 23:27
بالاخره به نسبت ریاست حمهوری های قبل تر از خرداد 76 در زمان اقای خاتمی فضا به نسبت بازشده از هر نظر ! من بحث دانشگاه رو نکردم یک بحث کلی کردم
و در مورد انتخابات امسال من خودم با اقای عارف موافق بودم ولی اقای روحانی را مناسب این مقام میدیدم. به این دلیل که اقای عارف اون برش لازم را در داخل برای به کرسی نشاندن حرف هاش نداشت و همون طور
که داریم میبینیم اقای روحانی به دلیل هم نزدیکی به رهبری و هم چپ ها دارای برش سیاسی خوبیه و راحت تر داره اهدافش را جلو میبره

منکه معنی صحبت شما رو متوجه نمیشم
از یکطرف میگید


هر چند که هر چقدر هم فضا باز بشه باز از 8 سال پیشمون عقب هستیم

و از طرف دیگه


کسی هم نگفت اون 8 سال قبل تر خیلی فضا بازتر بوده !

ولی هر چی هست اون 8 سال اخیر از هر لحاظ در خفقان بودیم

البته نظرات شخصی هر چی بود محترمه ولی منکه نتونستم بین این صحبتهای شما ارتباط منطقی پیدا پیدا کنم.


بالاخره به نسبت ریاست حمهوری های قبل تر از خرداد 76 در زمان اقای خاتمی فضا به نسبت بازشده از هر نظر !


باهات مخالفم.دوره ی رفسنجانی دوره ی اغتشاشهای عمومی اجتماعی بود.دوران خاتمی اغتشاشهای دانشجویی و دانشگاهی.4 سال اول احمدی نژاد با اینکه اعتراضاتی برای هدفمندی سوخت و یارانه ها صورت گرفت در مجموع یک مقدار آرامش و رضایت مردم بیشتر بود ولی دوره ی دومش به سیاهی دوران اون آقایون.

با این قسمت از حرفت موافقم که دوره ی روحانی میتونه خیلی بهتر از دوره ی همه ی اونا رویهم باشه.

Arash4484
03-10-2013, 23:39
چه عرض کنم.بقول مردم آواز دهل شنیدن از دور خوش است.
این 8 سال اخیر رو کار ندارم چون جای بحث و نظر زیاده.
ولی بد نیست بدونید اون 8 سال قبلترش وضع دانشگاهها فقط تشنج روزانه با هر بهونه ای بود هر چی به حافظم رجوع میکنم میبینم خاطره ی مثبتی از اون دوران ندارم.خوشبختانه با شروع اون دوران،دانشگاه من هم برای مدتی تموم شد و چند سال از فضای پر التهاب و زد و خوردش نجات پیدا کردم چون ذاتا سرم توی کتاب و این چیزا بود و هیچوقت علاقه به جریانهای سیاسی رایج نداشتم ولی خاطراتی مثل نزاعهای خیابانی دانشجوها که دیگه روتین بود و در جریانش تکه آسفالت و آجر و لنگ کفش بسمت هم پرتاب میکردند(آرشیو خبرهای روزنامه های اون دوران رو مطالعه کنید) و هیچ جناحی بین دانشجوها نه برای رقیب خودش و نه برای دولتمردان اصلاح طلب در عمل احترامی قائل نبود اینها چیزهایی نیست که از حافظه ی ما پاک بشه.جریان خوابگاه دانشجویان سال 78 که هی بزرگش میکنند فقط بخشی از اون کوه یخی بود که از آب بیرون زده بود.
نگاه عموم مردم هم در اون دوران به دانشجوها مثل نگاه به اوباش شده بود. یک از دوستان که مثل من در عمل اهل هیچ خط و ربط سیاسی نبود و ارشد مخابرات میخوند یکبار میخواست از ترمینال با اتوبوس به شهری دیگه ای سفر کنه میگفت وقتی بقیه ی مسافرها فهمیدند توی تهران دانشجوی دانشگاه هست کلی بد و بیراه نثارش کرده بودند.
اینکه بی بی سی هی توی برنامه هاش آرزو میکنه فضای اون دوران برگرده برای من اصلا جای تعجب نداره چون سیاست همیشگی اونها ایجاب میکنه تفرقه بیاندازند و همه رو بجون هم بیاندازند ولی حداقلش اینه که ما بارها به خودمون ثابت کردیم که دانشگاه جای فعالیت سیاسی نیست.


شما که میفرمایید اهل مطالعه اید چرا این حرف رو میزنید، چقدر فضای فرهنگی بازتر بود ، چقدر کتابهای چاپ اول بیرون آمد که در دوران بعد دیگر مجوز نگرفت و الان بعنوان ورق زر در انقلاب خرید و فروش میشن، تیراژ روزنامه ها، نشریات تاپ، مجوزهای فرهنگی، اولین آهنگهای پاپ ، باب جدیدی با رفتار رییس جمهوری با دانشجوها 83، انتخابات پرشور، تشکیل احزاب سیاسی ، تشکلات قدرتمند...
اینها مثبت نیستند؟ پس حرکت فرهنگی-اجتماعی چیست؟
اینجوری هم نبود که به دانشجوها بد و بیراه بگن...ما که محصل بودم اوندوران بخاطر دانشگاه ها افتخار میکردیم، خیلی از مردم هم تایید میکردند، آرشیو نقطه نظرات فعالان و رهبران هم در نشریات داخلی اونموقع موجوده.
و جای فعالیت سیاسی کجاست، حزب ، سندیکا، دانشگاه؟ همه که بسته و رد شد تو هشت سال گذشته...

شاهزاده خانوم
04-10-2013, 00:22
منکه معنی صحبت شما رو متوجه نمیشم
از یکطرف میگید

و از طرف دیگه

البته نظرات شخصی هر چی بود محترمه ولی منکه نتونستم بین این صحبتهای شما ارتباط منطقی پیدا پیدا کنم.


باهات مخالفم.دوره ی رفسنجانی دوره ی اغتشاشهای عمومی اجتماعی بود.دوران خاتمی اغتشاشهای دانشجویی و دانشگاهی.4 سال اول احمدی نژاد با اینکه اعتراضاتی برای هدفمندی سوخت و یارانه ها صورت گرفت در مجموع یک مقدار آرامش و رضایت مردم بیشتر بود ولی دوره ی دومش به سیاهی دوران اون آقایون.

با این قسمت از حرفت موافقم که دوره ی روحانی میتونه خیلی بهتر از دوره ی همه ی اونا رویهم باشه.



به نسبت شرایط ایده ال عقب اگه بسنجیم بله عقب هستم بله شرایط کشور فوق العاده نبود از لحاظ اجتماعی و سیاسی و... اما شما چطور میتونید تحولات بعد خرداد 76 رو با قبلش و حتی دوره اقای احمدی نزاد مقایسه کنید ؟
بنده اون را با شرایط 8 سال اصلاحات را با شرایط کشورهای مدرن سنجیدم
حالا متوجه منظور من شدید؟


هر چند که هر چقدر هم فضا باز بشه باز از 8 سال پیشمون عقب هستیم




هنوز هم میگم هر چقدر هم فضا باز بشه باز از زمان اقای خاتمی عقب هستیم در حقیقت الان دوباره داره تلاش میشه که برگردیم به زمان اقای خاتمی ! یعنی برگشتن به وضعیت صفر ! دوباره از نو ! به ادعای خود روزنامه نگارها الان دوباره خودسانسوریشون حدود 20 -30 درصد کمتر شده!


کسی هم نگفت اون 8 سال قبل تر خیلی فضا بازتر بوده !
بله ! به نسبت کشورهای پیشرفته خیلی هم شرایط ایده ال نبود !


دلیل اغتشاش ها چی بود ؟ ایا گروه هایی مثل حجتیه نبود ؟ : )

3274
04-10-2013, 00:23
شما که میفرمایید اهل مطالعه اید چرا این حرف رو میزنید، چقدر فضای فرهنگی بازتر بود ، چقدر کتابهای چاپ اول بیرون آمد که در دوران بعد دیگر مجوز نگرفت و الان بعنوان ورق زر در انقلاب خرید و فروش میشن، تیراژ روزنامه ها، نشریات تاپ، مجوزهای فرهنگی، اولین آهنگهای پاپ ، باب جدیدی با رفتار رییس جمهوری با دانشجوها 83، انتخابات پرشور، تشکیل احزاب سیاسی ، تشکلات قدرتمند...
اینها مثبت نیستند؟ پس حرکت فرهنگی-اجتماعی چیست؟

و جای فعالیت سیاسی کجاست، حزب ، سندیکا، دانشگاه؟ همه که بسته و رد شد تو هشت سال گذشته...
با سندیکا و حزب و .... سر و کار نداشته و ندارم که بگم کدوم دوره بازتر بود و کدوم دوره محدودتر.آنچه گفتم چیزهایی بود که با چشمان خودم بعنوان یک دانشجوی بیطرف دیده بودم.
در همون دوران هم بسته شدن روزنامه ی سلام و موارد مشابه وجود داشت که اسباب تنشزایی شد قبلش هم بود بعدش هم بود.همین حالا هم هست.



اینجوری هم نبود که به دانشجوها بد و بیراه بگن...ما که محصل بودم اوندوران بخاطر دانشگاه ها افتخار میکردیم، خیلی از مردم هم تایید میکردند، آرشیو نقطه نظرات فعالان و رهبران هم در نشریات داخلی اونموقع موجوده.
ما اون دوران دانشجو بودیم ولی مثل اینکه شما که محصل بودید از اوضاع دانشجوها و جو موجود اون داوران اطلاعات بیشتری دارید.
اینکه یک عده ی دیگه توی دانشگاهها کتک میخوردند،کشته شدند، چشمشون در جریان اغتشاشات کور شد و تا آخر عمر معلول شدند و شما بعنوان یک محصل داشتید افتخار میکردید هم خیلی جالب بود و خودش طنز کلامتون رو تکمیل کرد.
اگر از من بپرسید میگم متأسفانه دوست عزیز شما شاید تنها یک درصد از فضای ملتهب و متشنج دوران به اصطلاح اصلاحات رو درک کرده باشید نه بیشتر. همون یک درصد رو هم بلطف معلمینتون بود که دائم اعتصاب میکردند و مدارس تعطیل میشد و بیچاره ها جلوی مجلس کتک میخوردند و سر و کلشون میشکست. این بود پاسخ دولت پرادعایی که ... .به همون آرشیوهایی که ادعاش رو دارید کمی بیشتر مراجعه کنید تا گوشی دستتون بیاد ...

Arash4484
04-10-2013, 00:53
با سندیکا و حزب و .... سر و کار نداشته و ندارم که بگم کدوم دوره بازتر بود و کدوم دوره محدودتر.آنچه گفتم چیزهایی بود که با چشمان خودم بعنوان یک دانشجوی بیطرف دیده بودم.
در همون دوران هم بسته شدن روزنامه ی سلام و موارد مشابه وجود داشت که اسباب تنشزایی شد قبلش هم بود بعدش هم بود.همین حالا هم هست.
ما اون دوران دانشجو بودیم ولی مثل اینکه شما که محصل بودید از اوضاع دانشجوها و جو موجود اون داوران اطلاعات بیشتری دارید.
اینکه یک عده ی دیگه توی دانشگاهها کتک میخوردند،کشته شدند، چشمشون در جریان اغتشاشات کور شد و تا آخر عمر معلول شدند و شما بعنوان یک محصل داشتید افتخار میکردید هم خیلی جالب بود و خودش طنز کلامتون رو تکمیل کرد.
اگر از من بپرسید میگم متأسفانه دوست عزیز شما شاید تنها یک درصد از فضای ملتهب و متشنج دوران به اصطلاح اصلاحات رو درک کرده باشید نه بیشتر. همون یک درصد رو هم بلطف معلمینتون بود که دائم اعتصاب میکردند و مدارس تعطیل میشد و بیچاره ها جلوی مجلس کتک میخوردند و سر و کلشون میشکست. این بود پاسخ دولت پرادعایی که ... .به همون آرشیوهایی که ادعاش رو دارید کمی بیشتر مراجعه کنید تا گوشی دستتون بیاد ...
نیتتون واضحه
گرامی شما کم اهمیتترین بخش رو که میتوانستید بر آن حاشیه بروید در دست گرفتید(موضوع زمان محصل بودن)، و هیچ پاسخی به کل و اصل مطلب من ندارید :

شما که میفرمایید اهل مطالعه اید چرا این حرف رو میزنید، چقدر فضای فرهنگی بازتر بود ، چقدر کتابهای چاپ اول بیرون آمد که در دوران بعد دیگر مجوز نگرفت و الان بعنوان ورق زر در انقلاب خرید و فروش میشن، تیراژ روزنامه ها، نشریات تاپ، مجوزهای فرهنگی، اولین آهنگهای پاپ ، باب جدیدی با رفتار رییس جمهوری با دانشجوها 83، انتخابات پرشور، تشکیل احزاب سیاسی ، تشکلات قدرتمند...
اینها مثبت نیستند؟ پس حرکت فرهنگی-اجتماعی چیست؟
در مقابل شما چه دیدید در 84 تا 92؟ در مورد این مواردی که من ذکر کردم وضع چطور بود؟
شما برای هرکدام از بخش های که نیاز دارید من منبع بدم و به آرشیوی که ادعاش رو دارم مراجعه کنم و براتون اثبات کنم.
ضمن اینکه ما در این انجمن محترمانه و با ذکر دقیق شواهد و منابع و... صحبت میکنیم نه با گوشی دست دادن و ادعا کردن و خاطراتی که هیچ شاهدی برش نیست و...وگرنه من هم بهتون میگفتم کجا به عزیزانی که در 18 تیر آسیب دیدن افتخار میکردم و بنده هم 80 دانشجو شدم و... این حرفها که بدرد کسی نمیخوره، اثباتی هم نداره...
شخصی که به این سادگی از پشت مانیتورش فقط با اتکا به چنین موضوعی(که طرف سال 78 دانش آموز بوده: ) به این نتایج میرسه:

اگر از من بپرسید میگم متأسفانه دوست عزیز شما شاید تنها یک درصد از فضای ملتهب و متشنج دوران به اصطلاح اصلاحات رو درک کرده باشید نه بیشتر. همون یک درصد رو هم بلطف معلمینتون بود که دائم اعتصاب میکردند و مدارس تعطیل میشد و بیچاره ها جلوی مجلس کتک میخوردند و سر و کلشون میشکست.
و بهمین راحتی شخصیت شناسی میکنه : ) و با یک کلمه محصل در سال 78 میرسه به یک درصد درک دوران اصلاحات، وضع باقی تحلیلهایش روشنه.
این طنز نیست که ما مفتخر بودیم به حرکت جنبش دانشجویی، این کمترین کاری بود که برای دانشجویی که خواسته بود در اجتماعش نقش داشته باشه و سرکوب شده بود میتونستیم انجام بدهیم. شما ذکر کردید که دانشجوها توسط دیگر اقشار به بدی یاد میشدند! که عرض کردم ما هم در اون هوا نفس کشیدیم یکدفعه به این سن نرسیدیم! از این خبرها نبود!

با سندیکا و حزب و .... سر و کار نداشته و ندارم که بگم کدوم دوره بازتر بود و کدوم دوره محدودتر
این هم جواب نامرتبطی است...و قرار به مقایسه نیست و اگر هم بود نیازی نیست هم کارگر بود و هم فعال حزبی و هم دانشجو که بتوانید شرایط رو تحلیل کنید ...
موضوع این بود: وقتی شما میفرمایید:ما بارها به خودمون ثابت کردیم که دانشگاه جای فعالیت سیاسی نیست، سوال من این است که چرا؟ و کجاست؟ در احزاب نیمه جان؟ سندیکاهای منهدم؟ و...

خوب بهتره حال و وضع من و خودتون رو رها کنیم و توضیح بدید چطور نقاط روشن فرهنگی در دو دوره ریاست جمهوری 76 و80 ندید؟
مردم از 84 تا88 به چه صورت خوشحال بودند؟ مساله یارانه ها و بنزین و...در این دوران چه تفاوتی با اغتشاشات دوران هاشمی داره؟
از اون بیشتر مسایل سال 88 گردپای کدوم مسایل دورانی که متشنج مینامیدش (اصلاحات) رو میگرفتند؟
همه رو رها کردید فقط به یک سوال پاسخ بدهید: عزیز اهل مطالعه، وضع بازار نشر در 76-84 و 84-92 چه تفاوتی داشت؟ اعم از کیفیت محتوا-مجوز-تیراژ-سانسور و...

V E S T A
04-10-2013, 00:56
ما اون دوران دانشجو بودیم ولی مثل اینکه شما که محصل بودید از اوضاع دانشجوها و جو موجود اون داوران اطلاعات بیشتری دارید.
اینکه یک عده ی دیگه توی دانشگاهها کتک میخوردند،کشته شدند، چشمشون در جریان اغتشاشات کور شد و تا آخر عمر معلول شدند و شما بعنوان یک محصل داشتید افتخار میکردید هم خیلی جالب بود و خودش طنز کلامتون رو تکمیل کرد.

فقط درباره همین 3 خط :

شما زمان دولت نهم یا دهم دانشجو بودین که وضعیت اسف بار دانشجویان رو درک کرده باشین ؟

شما تو این دوران تحصیل کردین که از سطح علمی دانشگاهها و نحوه و علت گزینش بعضی دانشجو نماها! یا هیئت به اصطلاح علمی مطلع باشین؟!

بقیه موارد که مربوط به فضای ملتهب میشه بماند که خارج از قوانین انجمن انسانیه ..

3274
04-10-2013, 09:25
نیتتون واضحه
گرامی شما کم اهمیتترین بخش رو که میتوانستید بر آن حاشیه بروید در دست گرفتید(موضوع زمان محصل بودن)، و هیچ پاسخی به کل و اصل مطلب من ندارید :

در مقابل شما چه دیدید در 84 تا 92؟ در مورد این مواردی که من ذکر کردم وضع چطور بود؟
شما برای هرکدام از بخش های که نیاز دارید من منبع بدم و به آرشیوی که ادعاش رو دارم مراجعه کنم و براتون اثبات کنم.
ضمن اینکه ما در این انجمن محترمانه و با ذکر دقیق شواهد و منابع و... صحبت میکنیم نه با گوشی دست دادن و ادعا کردن و خاطراتی که هیچ شاهدی برش نیست و...وگرنه من هم بهتون میگفتم کجا به عزیزانی که در 18 تیر آسیب دیدن افتخار میکردم و بنده هم 80 دانشجو شدم و... این حرفها که بدرد کسی نمیخوره، اثباتی هم نداره...
شخصی که به این سادگی از پشت مانیتورش فقط با اتکا به چنین موضوعی(که طرف سال 78 دانش آموز بوده: ) به این نتایج میرسه:

و بهمین راحتی شخصیت شناسی میکنه : ) و با یک کلمه محصل در سال 78 میرسه به یک درصد درک دوران اصلاحات، وضع باقی تحلیلهایش روشنه.
این طنز نیست که ما مفتخر بودیم به حرکت جنبش دانشجویی، این کمترین کاری بود که برای دانشجویی که خواسته بود در اجتماعش نقش داشته باشه و سرکوب شده بود میتونستیم انجام بدهیم. شما ذکر کردید که دانشجوها توسط دیگر اقشار به بدی یاد میشدند! که عرض کردم ما هم در اون هوا نفس کشیدیم یکدفعه به این سن نرسیدیم! از این خبرها نبود!

این هم جواب نامرتبطی است...و قرار به مقایسه نیست و اگر هم بود نیازی نیست هم کارگر بود و هم فعال حزبی و هم دانشجو که بتوانید شرایط رو تحلیل کنید ...
موضوع این بود: وقتی شما میفرمایید:ما بارها به خودمون ثابت کردیم که دانشگاه جای فعالیت سیاسی نیست، سوال من این است که چرا؟ و کجاست؟ در احزاب نیمه جان؟ سندیکاهای منهدم؟ و...

خوب بهتره حال و وضع من و خودتون رو رها کنیم و توضیح بدید چطور نقاط روشن فرهنگی در دو دوره ریاست جمهوری 76 و80 ندید؟
مردم از 84 تا88 به چه صورت خوشحال بودند؟ مساله یارانه ها و بنزین و...در این دوران چه تفاوتی با اغتشاشات دوران هاشمی داره؟
از اون بیشتر مسایل سال 88 گردپای کدوم مسایل دورانی که متشنج مینامیدش (اصلاحات) رو میگرفتند؟
همه رو رها کردید فقط به یک سوال پاسخ بدهید: عزیز اهل مطالعه، وضع بازار نشر در 76-84 و 84-92 چه تفاوتی داشت؟ اعم از کیفیت محتوا-مجوز-تیراژ-سانسور و...
حرفهای شما مثل اینه به شخص بیطرفی که خودش شاهد وقایع کودتای 1332 بوده بیایید بگید نه حرفهای تو قبول نیست چون با بقیه ی شنیده های من متفاوته و بهش توصیه کنید به آرشیوها مراجعه کنه!
یا مثالی نزدیکتر. شما 15 سال دیگه وقایع دوران 8 سال اخیر رو برای یکی دارید تعریف میکنید ولی اون چون قرائتهای متفاوتی به خوردش داده شده بشما بگه توی آرشیوها چیزهای دیگری نوشته!

عزیزم این دیگه مشکل شما با واقعیاتی هست که ما بچشم دیدیدم. شخصا وقتی چیزهایی رو دیدم چه نیازی دارم به آرشیوها رجوع کنم؟!

ضمنا اینکه اون زمان محصل بودید رو خودتون گفتید. و همونطور که از جملات من استفاده ی ابزاری میکنید توقع نداشته باشید منم متقابلا نکنم.

فکر کنم به حد کافی با هم بحث کردیم و برای هر دومون روشن شد که نه شما دید من رو قبول دارید و نه من نظرات شما رو .


شخصی که به این سادگی از پشت مانیتورش فقط با اتکا به چنین موضوعی(که طرف سال 78 دانش آموز بوده: ) به این نتایج میرسه

منکه جدا نفهمیدم منظور از این جمله وصف حال خودتون بود یا من.ولی اگر منظورتون من بود باید بعرضتون برسونم سال 78 داشتم پایان نامه ی دوره ی دوم دانشجوییم رو می نوشتم و از اینکه بقول شما پشت مانیتور هستم عذرخواهم.ظاهرا باید از پشت مانیتور بلند شم برم داخل مانتیور تا شما خوشتون بیاد.واقعا چه ادبیاتی این روزها آدم می شنوه/

فقط درباره همین 3 خط :

شما زمان دولت نهم یا دهم دانشجو بودین که وضعیت اسف بار دانشجویان رو درک کرده باشین ؟

شما تو این دوران تحصیل کردین که از سطح علمی دانشگاهها و نحوه و علت گزینش بعضی دانشجو نماها! یا هیئت به اصطلاح علمی مطلع باشین؟!

بقیه موارد که مربوط به فضای ملتهب میشه بماند که خارج از قوانین انجمن انسانیه ..
خیر دوست عزیز در دولت 9 و 10 دانشجو نبودم ولی از اوضاع هم بیخبر نیستم.
نکته ی کلیدی صحبتهام اینه که همونطور که یکبار گفتم اهل سیاست و سیاست زدگی هیچوقت نبوده و نیستم و نخواهم بود. چون این واقعیت بارها برام اثبات شده که هر وقت جناح A بیاد سرکار،طیف مخالفش(B) رو قلع و قمع میکنه و البته برعکس. این مشکل عمدتا مربوط به سیاست بازیهای رایج کشورهای جهان سومه.
فقط افراد بیطرف هستند که این وسط تا حدودی از تیر و ترکش ها جون سالم بدر میبرند.
محض ذکر خاطره برای جنابعالی،تا جاییکه یادمه هیچوقت خودم رو مهره ی سرباز در بازی شطرنج سیاسی دیگران نکردم و و با اینکه موقعیتش از دوران تشکیل جبهه ی دوم خرداد و چه بعدها در سایر طیفها کاملا برام فراهم بود ولی ذاتا از ورود به این بازیها متنفرم.نه من احتیاجی به ورود به این بازیهای سیاسی داشتم و نه اون عرصه ها هیچوقت خالی از بازیکن می مونه که نیازی به امثال منه بی علاقه بخواد باشه.
پس اگر بشما بگم این گزینش ها و تیغ هایی که ازش دارید صحبت میکنید رو شخصا توی هیچ دورانی و در هیچ دولتی در حق خودم بچشم ندیدم اصلا تعجب نکنید.برای دیگران هم به تعبیر شما اگر بوده،بهرحال ممکنه نتیجه ی رفتار و تصمیمات خودشون بوده.شاید مهره ی بازی دیگران بودند و خبر نداشتند ...

Arash4484
04-10-2013, 09:49
حرفهای شما مثل اینه به شخص بیطرفی که خودش شاهد وقایع کودتای 1332 بوده بیایید بگید نه حرفهای تو قبول نیست چون با بقیه ی شنیده های من متفاوته و بهش توصیه کنید به آرشیوها مراجعه کنه!
یا مثالی نزدیکتر. شما 15 سال دیگه وقایع دوران 8 سال اخیر رو برای یکی دارید تعریف میکنید ولی اون چون قرائتهای متفاوتی به خوردش داده شده بشما بگه توی آرشیوها چیزهای دیگری نوشته!
عزیزم این دیگه مشکل شما با واقعیاتی هست که ما بچشم دیدیدم. شخصا وقتی چیزهایی رو دیدم چه نیازی دارم به آرشیوها رجوع کنم؟!
ضمنا اینکه اون زمان محصل بودید رو خودتون گفتید. و همونطور که از جملات من استفاده ی ابزاری میکنید توقع نداشته باشید منم متقابلا نکنم.
فکر کنم به حد کافی با هم بحث کردیم و برای هر دومون روشن شد که نه شما دید من رو قبول دارید و نه من نظرات شما رو .
منکه جدا نفهمیدم منظور از این جمله وصف حال خودتون بود یا من.ولی اگر منظورتون من بود باید بعرضتون برسونم سال 78 داشتم پایان نامه ی دوره ی دوم دانشجوییم رو می نوشتم و از اینکه بقول شما پشت مانیتور هستم عذرخواهم.ظاهرا باید از پشت مانیتور بلند شم برم داخل مانتیور تا شما خوشتون بیاد.واقعا چه ادبیاتی این روزها آدم می شنوه
فرافکنی هم حدی داره !
شما تمام این حرفها رو میزنید چون پاسخی به سوالات و نقد اصلی ندارید و مشغولیت شما شده توضیح خودتون در سالهای اصلاحات...که اهمیتی نداره!
نمیدونم استفاده ابزاری و شنیدن ادبیات و اینها فسانه است...
در مورد بچشم دیدن عرض کردم شما هم اینجا با یک شاهد طرفید که الان سی سالشه... یکجوری صحبت میکنید انگار موضوع سال 42 است!...منابع و آرشیو هم گفتم مطرح و موجوده، اما شما نه دید دیگری رو قبول دراید ، نه منبع(البته مانور میکنید،در حدی قبول دارید که ما گوشی دستمون باشه! ) ولی اگر بدردتون نخوره خیر!
و از طرفی اصلا بحث ما سر اغتشاشات نیست بحث فضای باز بود!
اصلا شما بحثی نکردید...که به کافی بودن و نبودنش بپردازید...


براتون یک داستان میگم:
چند تا فعال و نویسنده و پژوهشگر رو کشتن، بعبارتی چاقو چاقو کردند، روزنامه ها پی موضوع رو گرفتند، یکی گیر کرد و چیز خور شد، کاشف بعمل آمد همون آدم پیش زمینه لایحه قانون(سانسور) مطبوعات رو قلمی کرده...یک روزنامه افشا کرد و تعطیل شد، دانشجوها اعتراض کردند، کتک خوردند و کور و حبس شدند.
این داستان اون مهره های پیاده بود...میل خودشون بود بازیچه نبودند که هنوز ده دوازده سال نگذشته موضوع رو دارید به این ترتیب وارونه جلوه میدید.

3274
04-10-2013, 10:09
فرافکنی هم حدی داره !
شما تمام این حرفها رو میزنید چون پاسخی به سوالات و نقد اصلی ندارید و مشغولیت شما شده توضیح خودتون در سالهای اصلاحات...که اهمیتی نداره!
نمیدونم استفاده ابزاری و شنیدن ادبیات و اینها فسانه است...
در مورد بچشم دیدن عرض کردم شما هم اینجا با یک شاهد طرفید که الان سی سالشه... یکجوری صحبت میکنید انگار موضوع سال 42 است!...منابع و آرشیو هم گفتم مطرح و موجوده، اما شما نه دید دیگری رو قبول دراید ، نه منبع(البته مانور میکنید،در حدی قبول دارید که ما گوشی دستمون باشه! ) ولی اگر بدردتون نخوره خیر!
و از طرفی اصلا بحث ما سر اغتشاشات نیست بحث فضای باز بود!
اصلا شما بحثی نکردید...که به کافی بودن و نبودنش بپردازید...






چند تا فعال و نویسنده و پژوهشگر رو کشتن، بعبارتی چاقو چاقو کردند، روزنامه ها پی موضوع رو گرفتند، یکی گیر کرد و چیز خور شد، کاشف بعمل آمد همون آدم پیش زمینه لایحه قانون(سانسور) مطبوعات رو قلمی کرده...یک روزنامه افشا کرد و تعطیل شد، دانشجوها اعتراض کردند، کتک خوردند و کور و حبس شدند.
این داستان اون مهره های پیاده بود...میل خودشون بود بازیچه نبودند که هنوز ده دوازده سال نگذشته موضوع رو دارید به این ترتیب وارونه جلوه میدید.
با برچسب زنی به مخاطب، با عصبیت به خرج دادن،با تلاش برای به کرسی نشاندن حرف خود، ... با این نوع منطق نمیشه گفتگو کرد عزیز.

شما تمام این حرفها رو میزنید چون پاسخی به سوالات و نقد اصلی ندارید
مگر من جایی گفتم ازم سوال بپرسید تا بیام جواب بدم؟ کجا چنین قراری گذاشتیم و خبر ندارم؟!
چیزی که یادمه اینه که در صفحه ی قبل دیده های خودم رو برای یک کاربر محترمی نوشتم و به ایشون گفتم نظر مخالفشون محترمه. یهو شما با همین لحن پریدید وسط بحث ما و ظاهرا یقه ی بنده رو چسبیدید که یالا اعتراف کن که داری اشتباه میکنی!


طلبی که از هم نداریم دوست عزیز.


یک عده ی دیگه که دست اندرکار بودند هر کدوم در دوره ی خودشون اگر گندی بالا آوردند اگر خوردند و بردند و اگر هر کاری کردند.حالا ما باید با هم اینجا یقه گیری کنیم و بخاطر عقاید شخصی خودمون با هم جنگ و جدال کنیم و بهم جواب پس بدیم؟!
شما که با بنده که اصلا نه جزو طیف راستم و نه چپ دارید اینطور درشت گویی ... میکنید دیگه با مخالفینتون چطور میخواید رفتار کنید؟! اینه شعار «زنده باد مخالف»؟

براتون یک داستان میگم:
شاید برای شما داستان باشه ولی برای ما متأسفانه حقایق برملا شده ی مربوط به دوران اصلاحاته.

آخ ببخشید بازم فرافکنی شد!

Arash4484
04-10-2013, 16:22
با برچسب زنی به مخاطب، با عصبیت به خرج دادن،با تلاش برای به کرسی نشاندن حرف خود، ... با این نوع منطق نمیشه گفتگو کرد عزیز.
مگر من جایی گفتم ازم سوال بپرسید تا بیام جواب بدم؟ کجا چنین قراری گذاشتیم و خبر ندارم؟!
چیزی که یادمه اینه که در صفحه ی قبل دیده های خودم رو برای یک کاربر محترمی نوشتم و به ایشون گفتم نظر مخالفشون محترمه. یهو شما با همین لحن پریدید وسط بحث ما و ظاهرا یقه ی بنده رو چسبیدید که یالا اعتراف کن که داری اشتباه میکنی!
طلبی که از هم نداریم دوست عزیز.
یک عده ی دیگه که دست اندرکار بودند هر کدوم در دوره ی خودشون اگر گندی بالا آوردند اگر خوردند و بردند و اگر هر کاری کردند.حالا ما باید با هم اینجا یقه گیری کنیم و بخاطر عقاید شخصی خودمون با هم جنگ و جدال کنیم و بهم جواب پس بدیم؟!
شما که با بنده که اصلا نه جزو طیف راستم و نه چپ دارید اینطور درشت گویی ... میکنید دیگه با مخالفینتون چطور میخواید رفتار کنید؟! اینه شعار «زنده باد مخالف»؟
شاید برای شما داستان باشه ولی برای ما متأسفانه حقایق برملا شده ی مربوط به دوران اصلاحاته.
آخ ببخشید بازم فرافکنی شد!

من اصلاح طلب نیستم که شعارم زنده باد مخالف باشه...بحث نقد یک دورانه...
وقتی شما داعیه رو مطرح میکنی مورد سوال قرار میگیره
ادعا: عدم نبود هیچ چیز روشن/ پاسخ: شرح وضع فرهنگی و اجتماعی
وگرنه کسی جوابی رو اجبار نداره بده! ولی سوال از اون میشه...نقد میشه...و اگر شما بحث رو ادامه بدید من حق دارم که سوالات اصلی رو طلب کنم.
درست اینه جوابی نداشته باشیم جوابی هم ندهیم، نه جو بدهیم و فضا رو مه آلود کنیم.
نه برچسب خوردید نه درشت گویی بهتون شده! اینها رو همچنان مثل بقیه حرفهاتون بدون شواهد مطرح میکنید. جالبه اینکارها رو خودتون کردید و ما (جوانان 17-18 ساله اون دوران) رو بچه محصل بدون درک و غیره خواندید...
تمام این بازیهای کلامی هم در اینه که پاسخ سوالاتی که من طرح کردم اظهر من الشمسه و این جواب مطلوب شما نیست.

خوبی و ارزش تالارهای گفتگو در مقابل مباحث کلامی میدونید چیه؟ در اون فقط منطق و شواهد ارزش داره، و من n سالمه و مدرک تحصیلیم فلانه و پس من درست میگم ارزشی نداره. استدلال باید با ادله باشه.
همین الان یک کاربر 18 ساله بیاد ثبت نام کنه و با پست شماره یکمش نقد درستی هم من و هم از شما بکنه آزاده و فقط میشه با منطق بررسیش کرد.
مفهومی در بحث کسی پریدن در اینجا بی معنیه، در اونصورت بطریق اولی شما هم میانه بحث دیگری پریدید و...
در این صورت نه تاپیکی داریم و نه انجمنی. ما مبحث داریم نه صاحب مبحث و گفتگو، کما اینکه هر اسمی جای نام یوزر شما بود من همین حرفها رو میگفتم، قرار نیست شما رو بشناسم و بلعکس، فقط توضیحات بدردی شاید بخوره ...
پست اولم رو نقل میکنم ... این است لحن بد و اعتراف گیری و منطق غلط؟ یا فرافکنی می کنید...

شما که میفرمایید اهل مطالعه اید چرا این حرف رو میزنید، چقدر فضای فرهنگی بازتر بود ، چقدر کتابهای چاپ اول بیرون آمد که در دوران بعد دیگر مجوز نگرفت و الان بعنوان ورق زر در انقلاب خرید و فروش میشن، تیراژ روزنامه ها، نشریات تاپ، مجوزهای فرهنگی، اولین آهنگهای پاپ ، باب جدیدی با رفتار رییس جمهوری با دانشجوها 83، انتخابات پرشور، تشکیل احزاب سیاسی ، تشکلات قدرتمند...
اینها مثبت نیستند؟ پس حرکت فرهنگی-اجتماعی چیست؟
اینجوری هم نبود که به دانشجوها بد و بیراه بگن...ما که محصل بودم اوندوران بخاطر دانشگاه ها افتخار میکردیم، خیلی از مردم هم تایید میکردند، آرشیو نقطه نظرات فعالان و رهبران هم در نشریات داخلی اونموقع موجوده.
و جای فعالیت سیاسی کجاست، حزب ، سندیکا، دانشگاه؟ همه که بسته و رد شد تو هشت سال گذشته...

3274
04-10-2013, 16:42
من اصلاح طلب نیستم که شعارم زنده باد مخالف باشه...بحث نقد یک دورانه...
وقتی شما داعیه رو مطرح میکنی مورد سوال قرار میگیره
ادعا: عدم نبود هیچ چیز روشن/ پاسخ: شرح وضع فرهنگی و اجتماعی
وگرنه کسی جوابی رو اجبار نداره بده! ولی سوال از اون میشه...نقد میشه...و اگر شما بحث رو ادامه بدید من حق دارم که سوالات اصلی رو طلب کنم.
درست اینه جوابی نداشته باشیم جوابی هم ندهیم، نه جو بدهیم و فضا رو مه آلود کنیم.
نه برچسب خوردید نه درشت گویی بهتون شده! اینها رو همچنان مثل بقیه حرفهاتون بدون شواهد مطرح میکنید. جالبه اینکارها رو خودتون کردید و ما (جوانان 17-18 ساله اون دوران) رو بچه محصل بدون درک و غیره خواندید...
تمام این بازیهای کلامی هم در اینه که پاسخ سوالاتی که من طرح کردم اظهر من الشمسه و این جواب مطلوب شما نیست.

خوبی و ارزش تالارهای گفتگو در مقابل مباحث کلامی میدونید چیه؟ در اون فقط منطق و شواهد ارزش داره، و من n سالمه و مدرک تحصیلیم فلانه و پس من درست میگم ارزشی نداره. استدلال باید با ادله باشه.
همین الان یک کاربر 18 ساله بیاد ثبت نام کنه و با پست شماره یکمش نقد درستی هم من و هم از شما بکنه آزاده و فقط میشه با منطق بررسیش کرد.
مفهومی در بحث کسی پریدن در اینجا بی معنیه، در اونصورت بطریق اولی شما هم میانه بحث دیگری پریدید و...
در این صورت نه تاپیکی داریم و نه انجمنی. ما مبحث داریم نه صاحب مبحث و گفتگو، کما اینکه هر اسمی جای نام یوزر شما بود من همین حرفها رو میگفتم، قرار نیست شما رو بشناسم و بلعکس، فقط توضیحات بدردی شاید بخوره ...
پست اولم رو نقل میکنم ... این است لحن بد و اعتراف گیری و منطق غلط؟ یا فرافکنی می کنید...
عزیزم هر شخصی پستهای اخیرت رو در این انجمن نگاه کنه حس میکنه بجای گفتگو داری دعوا میکنی.یکبار پستهای خودت رو از دید ناظر بیطرف نگاه کن با من هم نظر میشی.
پس بجای زدن برچسب فرافکن و... به دیگران شما بد نیست یک سوزن به خودت و یک جوالدوز به دیگران بزنی.
ضمنا این تصور هم اشتباهه که فکر کنی دادن پست آخر در یک تاپیک یعنی بر مخاطبت بشکلی منطقی پیروز شدی! نه. ممکنه مخاطب بجای وارد شدن در دام مغالطه ایکه پهن شده ترجیح داده مثل کاری که من الان کردم کلا اشتراکش رو از تاپیک برداره و با آدمهای منطقی و مودب تری گفتگو کنه.

Arash4484
04-10-2013, 17:03
عزیزم هر شخصی پستهای اخیرت رو در این انجمن نگاه کنه حس میکنه بجای گفتگو داری دعوا میکنی.یکبار پستهای خودت رو از دید ناظر بیطرف نگاه کن با من هم نظر میشی.
پس بجای زدن برچسب فرافکن و... به دیگران شما بد نیست یک سوزن به خودت و یک جوالدوز به دیگران بزنی.
ضمنا این تصور هم اشتباهه که فکر کنی دادن پست آخر در یک تاپیک یعنی بر مخاطبت بشکلی منطقی پیروز شدی! نه. ممکنه مخاطب بجای وارد شدن در دام مغالطه ایکه پهن شده ترجیح داده مثل کاری که من الان کردم کلا اشتراکش رو از تاپیک برداره و با آدمهای منطقی و مودب تری گفتگو کنه.

شما نمیتونی جلوی پست دادن بنده رو بگیری و محدودم کنی...به این اعتبار که در این حالت قرار بگیرم که پست آخر را داده باشم یا نداده باشم یا نیتم رو پیروزی قلمداد کنید و....
تمام پستهای من به خوبی و با لحن مناسبی ذکر شده و بار دیگر تاکید میکنم شخص شما و من مهم نیستیم، مبحث رو بررسی میکنم...قرار نیست با هر عقیده مخالفی من یا دیگری دیگر در تاپیکی پست ندهیم که کسی تصور جنگ روانی نکنه.
شخصی حرفی میزد : هرکسی اونی رو مینویسه که فکر میکنه و این تفکرهای ساده انگارانه پست آخر و ... به همین شکله.
در مورد مغالطه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])هم تعریف داره، صرف ناخوشآیند بودن عقیده ای برای شما اونرو مغلطه نمیکنه! باید ذکر کنید چرا و به چه ترتیب موضوعی رو مخاطبتون مغلطه کرده.
+عرضم به حضورتون که در مقام تسامح و تساهل، بنده وظیفه ام بعنوان ناظر حذف عبارت پایانیتون بود که چون در برابر خودم بکار بردید اینکار رو نمیکنم ولی در هرجای دیگر انجمن معذور از حذفم.

V E S T A
04-10-2013, 19:49
خیر دوست عزیز در دولت 9 و 10 دانشجو نبودم ولی از اوضاع هم بیخبر نیستم.
نکته ی کلیدی صحبتهام اینه که همونطور که یکبار گفتم اهل سیاست و سیاست زدگی هیچوقت نبوده و نیستم و نخواهم بود. چون این واقعیت بارها برام اثبات شده که هر وقت جناح A بیاد سرکار،طیف مخالفش(B) رو قلع و قمع میکنه و البته برعکس. این مشکل عمدتا مربوط به سیاست بازیهای رایج کشورهای جهان سومه.
فقط افراد بیطرف هستند که این وسط تا حدودی از تیر و ترکش ها جون سالم بدر میبرند.
محض ذکر خاطره برای جنابعالی،تا جاییکه یادمه هیچوقت خودم رو مهره ی سرباز در بازی شطرنج سیاسی دیگران نکردم و و با اینکه موقعیتش از دوران تشکیل جبهه ی دوم خرداد و چه بعدها در سایر طیفها کاملا برام فراهم بود ولی ذاتا از ورود به این بازیها متنفرم.نه من احتیاجی به ورود به این بازیهای سیاسی داشتم و نه اون عرصه ها هیچوقت خالی از بازیکن می مونه که نیازی به امثال منه بی علاقه بخواد باشه.
پس اگر بشما بگم این گزینش ها و تیغ هایی که ازش دارید صحبت میکنید رو شخصا توی هیچ دورانی و در هیچ دولتی در حق خودم بچشم ندیدم اصلا تعجب نکنید.برای دیگران هم به تعبیر شما اگر بوده،بهرحال ممکنه نتیجه ی رفتار و تصمیمات خودشون بوده.شاید مهره ی بازی دیگران بودند و خبر نداشتند ...


این که می گین دانشجو نبودین ولی بی خبر هم نیستین دقیقا مشابه چیری هست که من و بقیه دوستان در زمان دانشجویی شما داشتیم ما زمان دانشجویـی شما

دانشجو نبودیم ولی در جریان وقایع و اتفاقات بودیم ..منم به شخصه وارد هیچ گروه و حزبی نشدم و علاقه ای هم به سیاست نداشتم و ندارم و خوشبختانه به عنـوان

مهره بازی تو هیچ حزبی هم قرار نگرفتم چون اساسا اعتقادی به وجود حزب و گروه مستقل (به معنای واقعی کلمه) در ایران ندارم ولی اینکه شما دوران دانشجویی

که تجربه کردین رو با دوران دانشجویی دولت های دیگه که اصلا تجربـه نکردین مقایسه کنیـد و رای بدین تو کدوم دولـت در حق دانشجو کوتـاهی یا اجـحاف شده درست

نیست به نظر بهتره در خصوص دانشجو ها جدا از مقایسه اتفاقات و وقایع سیاسی دو دوره، به سطح علمی دانشگاهها در هر دو دوره ریاست جمهوری هم توجه بشه..


دوران خاتمی اغتشاشهای دانشجویی و دانشگاهی

من یادم میاد حتی در دوران دانشجویی اجازه سوال پرسیدن درباره وقایع و اتفاقات سال 78 رو هم نداشتیم به نظرتون اصلا دانشجو بودن تو این دوران مفهوم و معنایی

داشته ؟