مشاهده نسخه کامل
: جدایی روح یا اختلالات مغزی؛ منشاء تجربه نزدیک مرگ جدایی از بدن و سفر در تونل نور چیست؟
shabe.saket
13-08-2013, 19:47
دانشمندان دانشگاه میشیگان در اولین پژوهش از این دست تاکنون توانستهاند ریشههای فیزیکی تجربیات نزدیک به مرگ را شناسایی کنند.
به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، بر اساس این پژوهش که برای اولین بار یک نگاه سیستماتیک بر حالت فیزیولوژی عصبی مغز در حال مرگ پس از ایست قلبی داشته، تجربیات نزدیک به مرگ در اثر افزایش فعالیت الکتریکی در مغز در حال مرگ ایجاد میشوند.
در آزمایشها بر روی موشهایی که قلب آنها از کار افتاده بود، الگوی فعالیت شبیه آنچه در حیوانات کاملا هوشیار دیده میشود، بود. این در حالی است که سیگنالها تا هشت برابر از قدرت بیشتری برخوردار بودند.
به گفته محققان، کشف اینکه مغز در ثانیههای پس از توقف عملکرد قلب از فعالیت بسیار بالایی برخوردار بوده، نشان میدهد که این پدیده از یک ذات فیزیکی و نه معنوی برخوردار است.
تاکنون استدلالات بر این اساس بوده که مغز در حال مرگ قادر به انجام چنین فعالیت پیچیدهای نیست و از این رو تجربیات نزدیک مرگ باید از منشاهای روحی برخوردار باشد.
این پژوهش نشان داده که در آستانه مرگ چیزی رخ میدهد که مغز هوشیار را به سطح بالایی از انگیختگی رسانده و به طور بالقوه دیدگاه و حسهای مرتبط با تجربیات نزدیک به مرگ را تحریک میکند.
20 درصد افرادی که از ایست قلبی جان سالم به در بردهاند، از یک تجربه نزدیک به مرگ خبر دادهاند.
به طور معمول این تجربیات شامل سفر از میان یک تونل به سوی نور شدید، جدا شدن از بدن، مواجهه فرد با عزیزانی که مدتها پیش از آنها جدا شده و قرار گرفتن در معرض نوعی داوری در مرور زندگی است.
برخی، پس از این تجربیات کاملا تغییر کرده و دیدگاه جدیدی برای زندگیشان در پیش میگیرند.
با این حال بسیاری از دانشمندان معتقدند که این تجربیات چیزی بیشتر از توهماتی که در اثر خاموش شدن مغز ایجاد شده، نیست.
پژوهش جدید شامل ثبت پالسهای الکتریکی عصب موشهای بیهوش بود که قلب آن به طور مصنوعی از کار افتاده بود.
همه این حیوانات پس از 30 ثانیه از ایست قلبی یک افزایش کوتاهمدت گسترده و بسیار هماهنگ فعالیت مغزی را نمایش دادند.
پیش از این تصور بر این بود که فعالیت مغزی پس از ایست قلبی کاهش مییابد.
به گفته دانشمندان، کاهش اکسیژن یا میزان اکسیژن و گلوکز در زمان ایست قلبی میتواند فعالیت مغزی را تحریک کند که مشخصه پردازش آگاهانه است.
نتایج این پژوهش در مجله مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم منتشر شده است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
danial_848
14-08-2013, 09:32
سه تا موضوع که به نظرم اومد:
1. این رو البته میدونستیم (تحقیق سال 2010) که اصلا در خود انسان بعد از اینکه فرایند مرگ (مرگ لحظه نیست یه پروسه پیوسته است) شروع میشه یه مجموعه فعالیت های عصبی خاصی شروع به رخ دادن میکنه (فشار خون و اکسیژن که کم بشه، یک تکانه الکتریکی از یه نقطه مغز فعال میشه که به طور آبشاری بخشهای خاصی از مغز رو تحریک میکنه) و همون موقع بعضی محققا اینو عامل تجربه نزدیک به مرگ میدونستن. منتها همونطور که دکتر سام پرنیا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])(متخصص ایرانی-آمریکایی تجربه نزدیک به مرگ و از پیشگامان بررسی علمی این موضوع) در این باره میگه، این میشه فقط حدس و از لحاظ علمی اثبات شده نیست چون ما همینجوری نمیتونیم این فعالیت مغزی رو به اون تجربه نزدیک به مرگ ربط بدیم (میتونه مرتبط باشه، ولی نه لزوما، و این باید اثبات بشه). (منبع ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))؛ این موردی که اینجا گزارش شده هم داستانش دقیقاً همینه، چون ما که نمیدونیم موشها چه تجربه ای داشتند یا اینکه اصلا آیا تجربه خاصی داشتن؟
2. حتی اگر روزی بفهمیم بین این تجربیات و اون فعالیتهای مغز ارتباط وجود داره یا اصلا عاملشه، باز هم یک سوال اساسی بی جواب میمونه: چرا باید یه همچین تجربیات خاصی رخ بده؟
3. دکتر ابن الکساندر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) که خودش متخصص مغز و اعصاب بوده طی هفت روز کما که بوده این تجربه رو داشته که در کتاب معروف Proof of Heaven (جزو لیست best sellerهای نیویورک تایمز) شرح داده. این مورد خاص از این جهت منحصر بفرده که مورد در کما بوده و پزشکهای بالای سرش هم دقیقا روی وضعیت عملکرد مغزش آزمایش انجام دادن. ایشون یه جایی میگه "My synapses—the spaces between the neurons of the brain that support the electrochemical activity that makes the brain function — were not simply compromised during my experience. They were stopped. Only isolated pockets of deep cortical neurons were still sputtering, but no broad networks capable of generating anything like what we call 'consciousness.' The E. coli bacteria that flooded my brain during my illness made sure of that. My doctors have told me that according to all the brain tests they were doing, there was no way that any of the functions including vision, hearing, emotion, memory, language, or logic could possibly have been intact." (اینا رو در جواب به یکی از نقدها گفته بود که گفته بودند این تجربه تو موقعی بوده که درواقع قشر مغزت داشته به فعالیت عادی برمیگشته) یعنی تو تجربه ای که به طور خاص ایشون داشته، چون در کما بوده، داشتن آگاهی اساسا غیر ممکن بوده و کل فعالیتهای مغزی فقط پیامهای ایزوله از عمق قشر مغز بودند که به هیچ جا نمیرسیدن چون که اصلا ارتباطی بین نورونها نبوده (تو این مورد)، و طبق تستهایی که پزشکها رو مغزش انجام داده بودند هیچ راهی وجود نداشته که قابلیتهای بینایی، شنوایی، احساسات، حافظه، زبان، و منطق بخواد به درستی کار کنه.
اگر متن اصلی تحقیق رو در اختیار داشته باشیم بهتر میشه بحث کرد، خبرگزاری ها گاهی سیرداغ قضیه رو زیاد میکنن و مترجم ممکنه به خاطر نداشتن اطلاعات کافی در اون زمینه نتونه منظور متن رو درست بفهمه و متن رو درست به فارسی برگردونه.
Saeed Dz
14-08-2013, 13:20
لینک اصلی رو بذارید ممنون میشم هادی و تشکر میکنم مطلب خیلی جالبی بود. به مرور علم به مادی بودن تمام آنچه معنویات و سوپرنچرال خوانده میشه پی خواهد برد مطمئنن.
من هم در گذشته دو بار این تجربه رو داشتم و حالتی که در متن اشار شده بود رو تجربه کردم.
قرار گرفتن در معرض نوعی داوری در مرور زندگی است.
در موردش تحقیقات زیادی کردم و به این نتیجه رسیدم که کلن هر وقت بدن در شرایط بحرانی و تحت فشار قرار میگیره دچار این موارد میشه.
دوستی هم گه گفته بودن خبرگذاری مطلب رو بزرگ میکنه باید دقت کنن که این یک خبرگذاری فارسی هست و مطمئنن اگر بخواد بزرگ کنه و یا ترجمه غلط انجام بده (گرچه کسی که اشراف نداشته باشه به کلمات تخصص نمیتونه اصلن ترجمه کنه) حتمن به نفع دین گرایان خواهد بود!
shabe.saket
14-08-2013, 18:29
Near-death experiences exposed: Surge of brain activity after the heart stops may trigger paranormal visions
U.S. scientists found something happens at the brink of death that pushes the conscious brain to a high level of arousal, potentially triggering visions
The study is the first to take a systematic look at the neurophysiological state of the dying brain after a cardiac arrest
As many as a fifth of people who survive cardiac arrests report having had an other-worldly experience while being 'clinically' dead
Some believe they have caught a glimpse of the afterlife, others claim to have floated above their body, watching as medics save their lives.
But the reality of near-death experiences may be much more prosaic.
Research suggests that far from being a brush with the afterlife, they are caused by a rush of electrical activity in the dying brain.
In experiments on rats whose hearts had stopped, the pattern of activity was similar to that seen when the animals were fully conscious.
A mysterious surge of brain activity observed in dying rats may explain reports of near-death-experiences. Even after the animals' hearts stopped beating and no blood was reaching their brains, they appeared to show signs of conscious perception, said the scientists
However, the signals were up to eight times stronger. The researchers said that the discovery that the brain is highly active in the seconds after the heart stops suggests that the phenomenon has a physical, rather than spiritual nature.
It has been argued that the dying brain is incapable of such complex activity and so near-death experiences must have their origins in the soul.
It suggests something happens at the brink of death that pushes the conscious brain to a high level of arousal, potentially triggering the visions and sensations associated with near-death experiences (NDEs).
As many as a fifth of people who survive cardiac arrests report having had an other-worldly experience while being 'clinically' dead.
Typically NDEs involve travelling through a tunnel towards an intense light, being separated from the body, encountering long-departed loved ones or angels and undergoing some kind of judgment of 'life review.
Some emerge from NDEs as transformed individuals with a completely altered outlook on life, or a new belief in religion.
But many scientists believe near-death-experiences are nothing more than hallucinations induced by the effect of the brain shutting down.
As many as a fifth of people who survive cardiac arrests report having had an other-worldly experience while being 'clinically' dead. Dr Jimo Borjigin, from the University of Michigan, said the study tells us reduction of oxygen during cardiac arrest can stimulate brain activity that is characteristic of conscious processing
The new research involved recording the electrical nerve impulses of anaesthetised rats whose hearts were artificially stopped.
Within 30 seconds after suffering a cardiac arrest, all the animals displayed a short-lived surge of widespread, highly synchronised brain activity.
'We were surprised by the high levels of activity,' said Dr George Mashour, one of the US researchers from the University of Michigan in Ann Arbor.
'In fact, at near-death many known electrical signatures of consciousness exceeded levels found in the waking state, suggesting that the brain is capable of well-organised electrical activity during the early stage of clinical death.'
Near death experiences involve travelling through a tunnel towards an intense light, being separated from the body, encountering long-departed loved ones or angels
The findings are reported in the journal Proceedings of the National Academy of Sciences.
Previously it was assumed that brain activity ceases when the heart stops.
Lead scientist Dr Jimo Borjigin, also from the University of Michigan, said: 'This study tells us that reduction of oxygen or both oxygen and glucose during cardiac arrest can stimulate brain activity that is characteristic of conscious processing.'
'It also provides the first scientific framework for the near-death experiences reported by many cardiac arrest survivors.'
However, other scientists have been cautious that the study might shed light on the human condition at the moment of death.
Dr Chris Chambers, Senior Research Fellow at Cardiff University, admitted it is tempting to draw a link between a surge of neural activity and consciousness but there are two barriers to doing so.
'The first is that we don't know to what extent rats experience consciousness at all, so we don't know what the activity means.
'Second, even if rats are conscious, to conclude from their brain activity alone that these bursts of activity reflect consciousness would be a logical fallacy known as reverse inference.
'To overcome these limitations we would need to run a study in humans and relate the changes in activity to what they report about their conscious experience.'
لينک از ديلي ميل ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
danial_848
14-08-2013, 20:49
تیکه حساس آخر مقاله اصلی که گذاشتین در مقاله فارسی وجود نداره و ترجمه نشده، که اتفاقا به همون مشکلی که در مورد 1 اشاره کردم اشاره کرده: (قابل توجه آقا سعید که گفتن خبرگزاریها حتما به نفع دین گراها ترجمه میکنن :n02:)
(...)
Dr Chris Chambers, Senior Research Fellow at Cardiff University, admitted it is tempting to draw a link between a surge of neural activity and consciousness but there are two barriers to doing so.
'The first is that we don't know to what extent rats experience consciousness at all, so we don't know what the activity means.
'Second, even if rats are conscious, to conclude from their brain activity alone that these bursts of activity reflect consciousness would be a logical fallacy known as reverse inference.
'To overcome these limitations we would need to run a study in humans and relate the changes in activity to what they report about their conscious experience.'
ترجمه (با تلخیص؛ موارد داخل براکت از منه):
دکتر Chris Chambers (...) اعتراف کرد که گرچه دوست داریم این افزایش فعالیت عصبی رو به خودآگاهی (consciousness) ربط بدیم، ولی دو تا مانع وجود داره:
اول اینکه نمیدونیم موشها اصلا در چه حد خودآگاهی رو تجربه کردند، پس نمیدونیم این فعالیت چه معنی ای میده [یعنی اصلا مربوط به چیه].
دوم اینکه حتی اگر موشها خودآگاهی رو تجربه کرده باشن، اینکه صرفا بر اساس این فعالیت مغزی اونها نتیجه بگیریم که عامل این خودآگاهی این فعالیتها هست، مغلطه ای هست به نام reverse inference [استنتاج معکوس؛ مغلطه و ااصطلاحی هست در نوروفلسفه، تعریفش اینه که بیایم از طریق مشاهده یک فعالیت عصبی، وجود یک فرایند شناختی رو حدس بزنیم؛ دقیقا کاری که اینجا انجام شد]
برای غلبه بر این موانع، باید یه تحقیق روی خود انسانها انجام بدیم و باید بتونیم این فعالیتهای مغزی رو به گزارشهایی که افراد مورد مطالعه درباره خودآگاهی هایی که داشتند میدن، ارتباط بدیم.
NorthBridge
20-08-2013, 23:23
احتمالاً بروش مرسوم EEG چنین نتیجه ای بدست آمده(؟) اما سوالاتی که فعلاً در این تحقیق بی جواب مونده (و در آینده شاید روشن بشه) :
1.افزایش فعالیت مغز حیوان، بخودی خود علت هست و یا معلول ِ رخدادهای دیگری
2.سلولی که بعلت کاهش سطح اکسیژن و گلوکز رو به مرگ هست چطور و چرا دچار افزایش فعالیت الکتریکی میشه .
Lead scientist Dr Jimo Borjigin, also from the University of Michigan, said: 'This study tells us that reduction of oxygen or both oxygen and glucose during cardiac arrest can stimulate brain activity that is characteristic of conscious processing.'
چرا نمودار فعالیتش مثل یک باتری نزولی نیست و مثل یک ستاره ی در حال مرگ صعودی میشه
3.افزایش فعالیت الکتریکی دستگاه عصبی مرکزی در اصل بمعنی افزایش فعالیت نورونهاست و این خود بمعنی افزایش پتانسیل الکتریکی غشاست و این خود بمعنی افزایش غلظت و تفاوت اندازه ی کاتیون ها و آنیونهای طرفین غشاست و سوال مهم اینه که چرا در سایر سلولهای بدن و حتی در دستگاه عصبی محیطی چنین افزایش فعالیت الکتریکی هنوز دیده نشده
بر اساس آخرین برآوردها تعداد نورونهای مغز حدود 86 میلیارد هست . بطور میانگین به ازای هر نورون حدود 30 سلول گلیال هم داریم که رویهم تقریباً میشه 2700 میلیارد سلول اعم از نورون و گلیال
هر سه عدد سلول بدن توانایی تولید اختلاف پتانسل 1.2v دارند . با این وصف 3200 میلیارد ولت حاصل فعالیت الکتریکی تنها در مغز انسان میتونه باشه
shabe.saket
20-08-2013, 23:58
بله همونجوری که گفتید مجهولات بدتری بوجود اومده:
علاوه بر اینکه سوال جدیدی مطرح میشه که آیا معلول است؟ اگر معلول است علت این امر چیست؟
اصلآ چرا باید مغز اینجوری واکنش شدید نشون بده؟ شاید بنوعی شدیدترین واکنش طی دوران حیاتش باشه...چرا باید بسرعت به مرور اطلاعات مهم و قدیمی هم بپردازه؟
آیا مغز در چنین لحظه مهمی به تفکر دست زده؟ آیا میدونه که داره میمیره؟
آا مغز در لحظه مرگ، زمان رو کوانتومیزه میکنه؟ گذشت زمان رو آروم میکنه تا به مرور سریع بپردازه؟ آیا زمان در این لحظه تغییر رفتار میده، یا کلآ ارتباطی وجود نداره؟
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.