چه نکات و شاخصه هایی تو کار گروهی براتون حائز اهمیته ؟

[Homunculus]

سلام...

گفتم بد نباشه که بیام تاپیکی تو این زمینه بزنم و دیدگاه های شما رو تو این زمینه بدونم شاید بتونیم بعدها (هر جای دنیا هم که باشیم) تو زمینه ای به توافق برسیم و کاری رو به صورت جدی شروع کنیم. اما فعلا داریم شرایط کار رو می سنجیم تا با مفهوم کار گروهی بهتر آشنا بشیم.

البته مقاله های زیادی تو این زمینه وجود داره اما من می خوام اون چیزایی رو که به شخصه تو کار گروهی تجربه کردمو سعی کردیم که با همفکری اعضای گروه رفع شون کنیم بهتون می گم:


1. اولین و مهمترین رکن کار که در واقع جنبه روحی روانی داره اینه که بعد از انتخاب و تشکیل گروه افراد رو تو کنفرانس های مجازی گرد هم بیاریم تا با خصوصیات اخلاقی هم کمی آشنا شن.
توضیح:
بد بینی یکی از اعضای گروه و جفت و جور نبودن خصوصیات اخلاقی، رفته رفته موجبات تفرقه میان گروه رو فراهم می کنه. پس به منظور ثبات و دوام کار گروهی، باید صمیمیت خاصی بین اعضای گروه به وجود بیاد.

2. انتخاب پروژه بر حسب ژانر مورد توافق گروه و سنجیدن هدف های احتمالی
توضیح:
بعد از انتخاب ژانر مورد دلخواه باید هدف پروژه هم تعیین بشه. آیا همه دارن یه هدف رو دنبال می کنن یا اینکه هر کسی تعریف خاصی از همکاری روی پروژه مورد نظر داره ؟ پس تعیین هدف هم یکی از عوامل تعین کنننده س.


3. مدیریت به معنای کارگردانی پروژه برای رسیدن به هدف های مشخص شده.
توضیح:
متاسفانه تو کشور ما مدیریت معنای متفاوتی داره و بیشتر به میز و صندلی منتهی میشه. مدیر یعنی کارگردان یعنی کسی که بتونه با برنامه ریزی درست رابطه پایدار میان گروه رو تقویت کنه و با تقسیم درست وظایف کار پروژه رو سوق بده به سمت اهدف تعیین شده. بنابراین کسایی که توانایی خودشون رو تو این زمینه اعلام می کنن، درست مثل انتخابات در مورد فاکتورهای مدیریتی شون توضیحاتی رو میدن و اعضای تیم بر اساس فاکتورهای گفته شده، شخص مربوطه رو به عنوان مدیر لایق اختیار می کنن. عدم توانایی مدیر در حفظ پایداری و تعادل تیم منجر به انتخاب مدیری لایق از بین دیگر اعضای گروه خواهد شد. پس مدیریت به هیچ عنوان معنای واحدی نداره چون مدیر نالایق می تونه پروژه تا مرز شکست پیش ببره. از طرف دیگه برای تقسیم وظایف مدیریت، اعضای خبره گروه، مدیر بخش مربوط به فعالیت خودشون هستن.

4. کلاک این و کلاک آوت:
توضیح:
نظم، یکی از فاکتورهای حیاتی بقاء تیمه. افراد پروژه باید دائما از وضعیت همدیگه آگاه باشن. پس باید تاپیکی ساخته بشه و اعضای گروه در صورت بروز مشکل حالا چه دائمی و چه موقتی، دیگر اعضای گروه رو در جریان کار قرار بدن. اینجوری نباشه که مثلا یکی بره و بعد یه ماه برگرده و کسی ازش خبری نداشته باشه. مطمئنا با این وضعیت گروه به راحتی از هم میپاشه.


تمام موراد قید شده بالا در صورتی اجرا میشه که تیم واقعا هدفی رو در نظر گرفته و برای رسیدن به اون مصممه.

حالا خیلی موراد دیگه هم هستش که الان حضور ذهن ندارم و این پست هم با نکته های مفید بچه ها به روز میشه.

امیدوارم این تاپیک بتونه کمکی بکنه تا همه با هم بتونیم به درک درستی از همکاری گروهی برسیم. اگه جایی ایرادی رو دیدین که فکر می کنین درخور کار گروهی نیست و یا مطلبی قابل اضافه شدنه خوشحال میشم نکته جدیدی رو به معلوماتم اضافه کنم.

[Homunculus]

بیاین کمی با علایق و سلایق هم آشنا شیم. شما از چه سبکی خوشتون میاد و دوست دارین کار گروهی به چه شکلی پیش بره ؟
من به شخصه عاشق سبکای سوم شخص تو ژانر ترسناکم و تو این زمینه هم مهارت ها و ایده های فراوونی دارم.
شما چطور ؟

[Expert32]

سلام.
من عاشق 2 بعدیم. بنظرم واسه گروه های کوچیک کلید حل مشکلاته.
گروهی که قدرت ساخت یه بازی سه بعدی خوبو نداره (یعنی اعضاش کمتر از 40/50) نباید اصلا فکر رقابت با بازی های روز 3 بعدی بسرش خطور کنه. اما با یه گروه 5/6 نفری حرفه ایی قول میدم میشه حتی رو دست بازیهایی مثل shank - rayman origin - limbo - word of goo - terraria - ..... بلند شد که خودتون هم میدونید که این بازیها سودشون کم نبوده و بعضیاشون مثل بمب ترکیده. در کل بهتره آدم واقع بین باشه و زیاد روییایی فکرنکنه یعنی وقتی میدونه که امکان انجام کار x وجود نداره دیگه بعش فکر نکنه و وقتشو بزاره روی کار y که میشه انجامش داد.
----
در رابطه با گروه هم نطر من اینه که تا مکان فیزیکی و حضور فیزیکی نباشه بدرد نمیخوره.
فضای مجازی در مرحله دوم خوبه یعنی وقتی مثلا ساعت 2 نصفه شبه و نمیتونید بیاید به محل کارتون و همدیگه رو ببینید اینجا دیگه میشه با چت کردن هم کارو راه انداخت.
منطورم از مکان هم حتما یه ساختمون مجهز نیست.

[Homunculus]

سلام.
من عاشق 2 بعدیم. بنظرم واسه گروه های کوچیک کلید حل مشکلاته.
گروهی که قدرت ساخت یه بازی سه بعدی خوبو نداره (یعنی اعضاش کمتر از 40/50) نباید اصلا فکر رقابت با بازی های روز 3 بعدی بسرش خطور کنه. اما با یه گروه 5/6 نفری حرفه ایی قول میدم میشه حتی رو دست بازیهایی مثل shank - rayman origin - limbo - word of goo - terraria - ..... بلند شد که خودتون هم میدونید که این بازیها سودشون کم نبوده و بعضیاشون مثل بمب ترکیده. در کل بهتره آدم واقع بین باشه و زیاد روییایی فکرنکنه یعنی وقتی میدونه که امکان انجام کار x وجود نداره دیگه بعش فکر نکنه و وقتشو بزاره روی کار y که میشه انجامش داد.
به نکته های خوبی اشاره کردی. اما همیشه اینطوری نیست. شما وقتی داری رو بازی سه بعدی کار می کنی باس سطح انتظارات رو بسته به توانایی هات تنظیم کنی. این بازی سه بعدی که من و دوستم شروع کردیم اگه قرار بود که ساخت آیتماش به اندازه شرکت های حرفه ای باشه اونوقت شاید یه قرن هم نمی تونستیم کارو تموم کنم. پس ما اولش کل شرایط و توانایی هامونو بررسی کردیم و داستان رو بر حسب توانایی هامون تنظیم کردیم. اون گروه 40/50 نفری هم دارن رو یه بازی با دامنه و وسعت بالا کار می کنن اما ما فضای کار رو محدود کردیم.

من بازم بر می گردم به پله اول و بحث گرافیک رو بر اساس گفته های قبلی مردود می دونم چون همه چیز گرافیک نیست. یادتون باشه که کمبود های بازی رو با خیلی از چیزا میشه پر کرد.

-خلاقیت
- موزیک
- گیم پلی

و خیلی چیزای دیگه که متاسفانه خیلیا از یاد می برن.

اما روی هم رفته من آدم چنج پذیری هستم و با هر نوع شرایطی خودمو وفق میدم. اگه اتفاق آرا این باشه که بازی دو بعدی بهتر و کم دردسر تره و زودتر مارو به مقصد میرسونه اونوقت منم باهاش مشکلی ندارم. برای اینکه تو این کار موفق بشیم باید چندین طرح رو آماده کنیم و با همفکری هم یکی شونو انتخاب کنیم. یادتون باشه که اینجا نوآوری مهترین نقش رو ایفا می کنه.



در رابطه با گروه هم نطر من اینه که تا مکان فیزیکی و حضور فیزیکی نباشه بدرد نمیخوره.
فضای مجازی در مرحله دوم خوبه یعنی وقتی مثلا ساعت 2 نصفه شبه و نمیتونید بیاید به محل کارتون و همدیگه رو ببینید اینجا دیگه میشه با چت کردن هم کارو راه انداخت.
منطورم از مکان هم حتما یه ساختمون مجهز نیست.
باید بگم که با این قسمت اصلا موافق نیستم چون حداقل منو دوستم ثابت کردیم که با کنفرانسای اینترنتی به راحتی میشه ارتباط لازم رو برقرار کرد و از طریق اینترنت پروژه ها رو واسه هم ارسال کرد بدون اینکه بخوایم همدیگه رو ببینیم. اما اگه منظورتون اینه که یه مکانی وجود داشته باشه و همه مون حقوق بگیریم و توش کار کنیم اون یه بحث دیگه س.

[parvizamd]

باید بگم که گروه ایتنرتنی واقعا تهد توش نیست . مگر از نظر ارسال فایل که مشکلی نیست . گروه اینترنتی مشکل جدی که داران زود از هم می پاشن...

[Homunculus]

باید بگم که گروه ایتنرتنی واقعا تهد توش نیست . مگر از نظر ارسال فایل که مشکلی نیست . گروه اینترنتی مشکل جدی که داران زود از هم می پاشن...

شما راهکار دیگه ای مد نظرتون هست ؟

ویرایش: در مورد از هم پاشیدن به این خاطره که مدیریت درستی رو کار وجود نداره. اگه مدیریت کافی وجود داشته باشه هیچوقت همچین اتفاقی نمی افته. به هیمن خاطر قبل تشکیل گروه نکاتی که تو پست اول گفتم حائز اهمیته. اینطوری نیست که بیایم بگیم آقای ایکس میای با هم تشکیل یه گروه بدیمو رو یه بازی دو بعدی کار کنیم ؟ و اونم قبول کنه و از فرداش شروع کنیم به ساخت بازی.

مثلا من همین الانش با احسان به مشکل برخوردم. احسان می گه من دوست دارم فقط با چت ارتباط برقرار کنم اما من معتقدم که بدون مکاله محاله بتونیم رابطه پایداری رو حفظ کنیم. ابتدا باید صمیمیت رو بین اعضای گروه تقویت کنیم. با چت که نمیشه همچین کاریو کرد.:n01:

[Expert32]

این تاپیک :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با یه تاپیک دیگه هم هست که بچه ها خودشونو معرفی کردن ولی من نتونستم پیداش کنم میتونه تو انتخاب اعضای تیم بهت کمک کنه.

[Homunculus]

این تاپیک :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با یه تاپیک دیگه هم هست که بچه ها خودشونو معرفی کردن ولی من نتونستم پیداش کنم میتونه تو انتخاب اعضای تیم بهت کمک کنه.

چرا قبلا دیده بودمش و تاپیک فوق العاده ایه. البته هدف این نیست که من بیام از بین اعضای گروه کسی رو انتخاب کنم و بیایم تشکیل تیم بدیم. چون اولا اینکه من خودم بودجه شو ندارم و به این خاطر شخص هم به همین راحتی حاضر نمیشه که وقتشو صرف همچین کار گروهی بکنه. هدف اینه اول بیایم یه عیب یابی کلی بکنیم و شاخصه ها و اهداف کلی کار تیمی رو کشف کنیم و به دلایل ضعف و قوتش پی ببریم. اونوقت اگه "واقعا" تونستیم خودمون و بقیه رو قانع کنیم که کار تیمی با همچین فاکتورهایی امکان پذیره و درصد شکستش پایینه اونوقت مطمئنا خود افراد از همچین کار گروهی استقبال می کنن.

تجربه (حداقلش واسه خودم) نشون داده که هر چقدر تعداد افراد تیم کمتر باشه کار کردن و مدیریت کار باهاشون راحت تر و تعهد ها پایدار تر و انتظارات پایین تره. (اما یادتون باشه هیچ چیزی تو دنیا وجود نداره که %100 خوب و یا %100 بد باشه. مطمئنا تعداد افراد بیشتر هم از طرف دیگه باعث پیشرفت سریع کار میشه اما نقطه ضعفش اینه که کنترل و دوامش پایین تره.)

خودم به شخصه تو یه تیم 5 نفری حدود یه سال کار کردم که زودی شکست خورد و تو اون یه سال انگشت کوچیکه مهارتی که با دوستم شروع کردم رو کسب نکردم. یعنی در واقع فقط یک سال وقتمو تلف کردم. می دونین چرا ؟ به خاطر عامل سومی که تو پست اول گفتم. مدیرش کار مدیریتی بلد نبود. من و دوستم تو دو ماه، انقدر کار رو حساب شده و دقیق پیش بردیم که همونطوری که گفتم تونستیم حدود ده تا داستان ارائه بدیم تا یکی شون فوق العاده از آب دراومد و انقدر روی داستان انتخابی کار کردیم که حتی فراتر از سطح انتظاراتمون پیش رفت. علت شکست کارمون نداشتن برنامه نویس و تن دادن دوستم به شغلی با حقوقی ناچیز (به خاطر مشکلات زندگی) و تنها موندن خودم تو پروژه بوده. در واقع پروژه مون شکست نخورده و فعلا پرچمش پایینه :n01: که امیدوارم با ارائه پروژه م بتونم تو یه شرکت خارجی استخدام بشم. ببنیم که خدا چی می خواد.

به هر حال بچه ها بذارین خیالتونو راحت کنم. اگه تو کار گروهی 4 فاکتور فردی-اعتقادی زیر وجود نداشته باشه بهتره کسی خودشو خسته نکنه:

1. اعتقاد
2. هدف
3. پشتکار
4. نظم

تیمی که این 4 فاکتور رو تو کارش نداشته باشه از همون اول محکوم به فناس و به همین خاطر پیدا کردن افرادی با این خصوصیات و ویژه گی ها کار ساده ای نیست.

[brain]

علت شکست کارمون نداشتن برنامه نویس
4 تا پروژه با گیم دیزاین و آرت آماده دارم که به دلیل عدم داشتن توانایی مناسب برنامه نویس/ترک کردن به خاطر مشکلات مالی فعلا sleep شده.

هر چی می کشیم از دست این برنامه نویساس :n02:

هیتلر فکر کنم یه جمله داره :
If you want get something done , do it yourself

یه جمله هم هست :
everything is possible
باید به این تغییر کنه :
evrything is possible but not in Iran
:n02:

یک نسل باید متلاشی بشه تو این وضعیت تا اون پیشرفت امکانات و فرهنگ فکری حاصل بشه (تازه شاید) ، تا نسل بعدی بتونن اون افکارهایی که تو ذهنشون هست رو پیاده سازی کنن. تا هر کدوم از این افرادی که الان اینجان ، با استعداد/تلاشی که دارن ، بتونن هریک هیدئو کوجیما/استیو جابز و... در جهان بشن.

دلیل سختی کار و شکست تیم :
اینترنت
زبان
دغدغه های مالی
مدیریت ( که بیچاره اون مدیری که بدون سرمایه اس و با سیلی هم تیمی های خودش رو نگه داشته ) و تصمیم گیری های نا آگاهانه اش


(صحبت مربوط به بازی سازیه صرفا ، نه راجع چیزای دیگه)

البته برداشتم از جو کلی ماجرا بود ( همیشه میشه در هرجا به موفقیت رسید)

[ehsan_wwe]

4 تا پروژه با گیم دیزاین و آرت آماده دارم که به دلیل عدم داشتن توانایی مناسب برنامه نویس/ترک کردن به خاطر مشکلات مالی فعلا sleep شده.
بس که بی معرفتی
باز منو یادت رفت :دی ؟؟؟؟؟
کی می خوای رفیقاتو بزاری تو اولویت:n02:

[Homunculus]

4 تا پروژه با گیم دیزاین و آرت آماده دارم که به دلیل عدم داشتن توانایی مناسب برنامه نویس/ترک کردن به خاطر مشکلات مالی فعلا sleep شده.

هر چی می کشیم از دست این برنامه نویساس :n02:

هیتلر فکر کنم یه جمله داره :
If you want get something done , do it yourself

کاملا با این حرف هیتلر موافقم اما کیفیت کار رو هم نباس فراموش کرد. متاسفانه دوستم اهل یادگیری نبود و منم مجبور بودم که بیشتر کارارو خودم یاد بگیرم. می خواستم بشینم برنامه نویسی رو هم یاد بگیرم اما نمی خواستم کیفیت کار رو فدای کمیت کنم.


4
یه جمله هم هست :
everything is possible
باید به این تغییر کنه :
evrything is possible but not in Iran
:n02:

با این جمله شدیدا موافقت میشه. محیط و شرایط جامعه هم نقش تعیین کننده ای رو ایفا می کنه :n01:


4
دلیل سختی کار و شکست تیم :
اینترنت
زبان
دغدغه های مالی
مدیریت ( که بیچاره اون مدیری که بدون سرمایه اس و با سیلی هم تیمی های خودش رو نگه داشته ) و تصمیم گیری های نا آگاهانه اش

چرا فک می کنین همچین اتفاقی افتاد ؟ آیا قبلش کل شرایط کار رو بسته به نیازتون در نظر نگرفته بودین ؟

[lord arthas]

من کاملا با خیلی از حرفات موافقم !


اگه تو کار گروهی 4 فاکتور فردی-اعتقادی زیر وجود نداشته باشه بهتره کسی خودشو خسته نکنه:

1. اعتقاد
2. هدف
3. پشتکار
4. نظم[/RIGHT]]

خداییش تاحالا تو خیلی از تیم ها بودم که واقعا فقط تلف کردنه وقتو ایده و داستانو ... بوده مهمترینشم داشتنه هدفو پشتکاره ( به نظر من ) اگه هدف نباشه هیچوقت نمیشه یک کاره خوب اماده کرد ، هدف هم نباید پول باشه ، خیلیارو دیدم که با بازی اول !! که یک چیزی از گیمی که خوده گیم میکر بهت یاد میده ساده تره ! میخوان میلیارد بشن ، هدف باید رسیدن به نقاط بالاتر و دیده شدن باشه نه پول . اونم برای کار اول !

[Homunculus]

من کاملا با خیلی از حرفات موافقم !



اگه تو کار گروهی 4 فاکتور فردی-اعتقادی زیر وجود نداشته باشه بهتره کسی خودشو خسته نکنه:

1. اعتقاد
2. هدف
3. پشتکار
4. نظم



خداییش تاحالا تو خیلی از تیم ها بودم که واقعا فقط تلف کردنه وقتو ایده و داستانو ... بوده مهمترینشم داشتنه هدفو پشتکاره ( به نظر من ) اگه هدف نباشه هیچوقت نمیشه یک کاره خوب اماده کرد ، هدف هم نباید پول باشه ، خیلیارو دیدم که با بازی اول !! که یک چیزی از گیمی که خوده گیم میکر بهت یاد میده ساده تره ! میخوان میلیارد بشن ، هدف باید رسیدن به نقاط بالاتر و دیده شدن باشه نه پول . اونم برای کار اول !

به نظر من هدف هم می تونه پول باشه اما جزء اهداف ثانویه... نه اولیه.
هدف اولیه: قبل شروع کار همه پول می خوان و یا شدیدا بهش فکر می کنن و به طبع کار شروع نمیشه یا وسط کار قطع میشه
هدف ثانویه: کار شروع میشه با هدف کسب درآمد

پس برای هر چیزی تعریف درستی وجود داره. فقط تنها کاری که باس بکنیم اینه که قبل شروع کار تو یه کنفرانس حضوری یا اینترنتی دور هم جمع شیم و تمام مسائل از ریز تا درشت رو مطرح کنیم. اونوقت به راحتی به سطح انتظارات و اهداف هر شخص پی می بریم و در آینده با مشکل خاصی مواجه نمی شیم.
اگه دیدیم که شخصی تو گروه از معیار های مورد نظر برخوردار نبود بلافاصله همون جلسه اول از کار کردن باهاش صرف نظر می کنیم حتی اگه پروفشنال ترین هم باشه. می دونین چرا ؟ چون بدون عیب یابی ممکنه یهویی وسط کار، مثلا برنامه نویس بگه من به فلان دلایل دیگه نمی تونم کار کنم. اینجاست که تمام زحمتایی که تا یه مرحله خاصی کشیدین از بین میره چرا ؟ فقط به این دلیل که شرایط کار رو نسنجیده بودین.

ببینین بچه ها افراد دو دیدگاه نسبت به زندگی شون دارن:

1. کسایی که دیدگاه Intrinsic به پیرامونشون دارن
مثال: من موزیک رو واسه لذت بردن ازش می خوام نه واسه کسب درآمد

2. کسایی که دیدگاه Extrinsic به پیرامونشون دارن
مثال: من به موزیک نگاه ابزاری دارم و می خوامازش درآمد کسب کنم، نه واسه لذت بردن

کسایی موفقن که از دیدگاه اول به دوم برسن. دسته اول آدمایی قانع و دسته دوم عکسش

[brain]

+ صحبت هایی که کلا بالا کردید ، منم دلایل شکست کار گروهیمون در این چند ساله اخیر رو لیست کردم :
دلایل شکست تیم ما تا کنون :
1-یکی شدنه محل کار و محل زندگیه هم تیمی ها
2-نداشتن اخلاق خوب تیمی
3-رودر باسی بچه ها باهم در بیان مشکلاتشون در کار تیمی
----------------------------------------------------------------------
4-نداشتن برنامه ی اصولی ، منظم و دقیق
5-سرعت پایینه از راه دور باهم کار کردنه اعضای تیم
6-عدم داشتنه توانایی و تجربه ی کافی برنامه نویس در وهله ی اول ، سپس گیم دیزاین و آرت
----------------------------------------------------------------------
7-عجله داشتن در به پایان رسوندن یک پروژه و توقع کیفی بالا از آن
8-فشار مالی

قابل حل شدن ها و راه حل ها :
1-قابل حل شدن ، راه حل : مشکل 2 ، 3 ، 4 ، 6 ، 7 و 8 حل شده باشد یا حداقل 4 تاش حل شده باشد که فشار عصبی و بار تحمل کردن اعضای تیم رفته رفته زیاد نشود/رهبری مناسب
2-قابل حل شدن ، راه حل : صحبت کردن مفصل قبل از شروع کار و رهبری مناسب
3-قابل حل شدن ، راه حل : صحبت کردن مفصل قبل از شروع کار و رهبری مناسب
---------------------------------------------------------------------
4-قابل حل شدن ، راه حل : باید بپذیریم که تجربه ی بالا نیاز دارد و در میان اعضای تیم کسی که برای این کار برگزیده می شود نهایت تلاش خود را کرده و در آخر هم مورد سرزنش قرارش ندهیم.
5-غیر قابل حل شدن ، مگر اینکه : اینترنت بهتر شود
6- سه نقطه ... باید بپذیریم که تجربه ی مان کم است و انتظار بالایی نداشته باشیم و یا کلا افراد ضعیف وارد تیم نشوند
---------------------------------------------------------------------
7-قابل حل شدن ، راه حل : وضع مالی خوب باعث میشه که عجله نکنیم
8-قابل حل شدن ، راه حل : برو کار کن مگو چیست کار / اسپانسر

* تمام مشکلات اعم از بد قولی ، بی مسئولیتی ، ول شدن کار ، دلسرد شدن اعضای گروه ، بی اعتمادی نسب به هم ، قر قر کردن ، گیر دادن به هم ، بحث و جدل ، شل گرفتن کار و ... به خاطر مشکلات بالا پیش میاد ، حتی با داشتن رهبری مناسب.

[Homunculus]

* تمام مشکلات اعم از بد قولی ، بی مسئولیتی ، ول شدن کار ، دلسرد شدن اعضای گروه ، بی اعتمادی نسب به هم ، قر قر کردن ، گیر دادن به هم ، بحث و جدل ، شل گرفتن کار و ... به خاطر مشکلات بالا پیش میاد ، حتی با داشتن رهبری مناسب.

به نکته های خیلی خوبی اشاره کردی و این نکته آخر هم به نظر من تکمیل کننده بود. ممکنه بعضی وقتا تمام شرایط برای یه کار تیمی جور باشه اما شرایط زندگی، سازگار با معیارهای گروهی نباشه. مثلا یکی از درصدای شکست از همون ابتدای کار می تونه نگرش نادرست جامعه به سمت بازی سازی، عدم تعادل بازار و نبود قانون کپی رایت تو این عرصه باشه