مشاهده نسخه کامل
: برنامهی ماه عسل 92
«ماه عسل» امسال مانند سال گذشته از بخشهای مختلفی تشکیل شده و مهمانان گوناگونی در حوزههای مختلف به این برنامه خواهند آمد.
به گزارش فارس، برنامه «ماه عسل» با اجرای «احسان علیخانی» در ماه رمضان امسال نیز مهمان شبکه سه سیما خواهد بود.
برنامه «ماه عسل» امسال و در ماه رمضان سال 92 نیز از شبکه سه سیما به روی آنتن خواهد رفت.
بنا بر این گزارش، «ماه عسل» امسال مانند سال گذشته از بخشهای مختلفی تشکیل شده و مهمانان گوناگونی در حوزههای مختلف به این برنامه خواهند آمد.
این برنامه به روال هر سال پیش از اذان مغرب از شبکه سه پخش خواهد شد.
«ماه عسل» از ابتدای ماه رمضان تا عید فطر پخش خواهد شد.
منبع ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Reza31001
05-07-2013, 21:11
با اینکه جزو محبوب ترین برنامه های تلویزیونی من هست ولی امیدوارم احسان با کمی خلاقیت روند یکسان برنامه رو تغییر بده (مثل نوآوریهایی که ویتامین 3 داشت)
گرچه باز نمیشه به خاطر زمانبندی افتضاحی که به این برنامه میدن لذت کافی رو برد
payam178
05-07-2013, 22:52
من خودم به شخصه زیاد با آقای علی خانی نمیتونم ارتباط برقرار کنم.
به نظر من اگه آقای ضیا بود خیلی بهتر بود.
از سبکش خیلی خیلی خوشم میاد
کسی نمیدونه چرا آقای ضیا نمیاد؟
وین رونی
08-07-2013, 13:59
تو دوران قحطی مجری خوب برای چنین برنامه هایی به سر می بریم دیگه.باید هم علی ضیاء بیاد و تو یه برنامه تیمی با میلیونها هوادار رو مسخره کنه و یکی هم مثل علیخانی که یک وقتی در تلویزیون شنگول بازی می کرد تا مردم بخندن(به عنوان مجری سایه یا دوم)حالا شده مجری ثابت برنامه ای در ماه رمضان!
من خودم به شخصه زیاد با آقای علی خانی نمیتونم ارتباط برقرار کنم.
به نظر من اگه آقای ضیا بود خیلی بهتر بود.
از سبکش خیلی خیلی خوشم میاد
کسی نمیدونه چرا آقای ضیا نمیاد؟
البته باید به سلیقه . نظر شما احترام گذاشت اما دوست عزیز مجری که هر روز صبح یا فکر کنم فقط 5 شنبه ها صبحدر مراسم عقد کنان دست و جیغ و هورا می زنه و می کشه و با مهمانان برنامه شوخی های زبانی سنگین(البته نه خلاف اخلاق)می کنه می تونه بیاد مجری یک برنامه ای بشه که تم مذهبی و احساسی داره؟!
یک سال هم بود که فقط خواست مثل علیخانی باشه که این کارش به شدت تو ذوق می زد
a6543210
08-07-2013, 19:03
احسان علیخانی سوتی زیاد می ده!:n02: ولی خودم خوشم می یاد ازش! پسر خوب و مودبیه... البته سوتی هاش بیتشر مربوط به میهماناشه که نمی شه کاریش کرد!
Abdolreza2012
09-07-2013, 03:00
من خیلی خیلی از ماه عسل خوشم میاد
و نظره یکی از دوستان تایید میشه = زمان پخشش افتضاح
ولی هر سالی که احسان علیخانی مجری بوده عالی شده برنامه
ماه عسل 88 خوب بود
ماه عسل 90 خیلی خیلی خیلی خوب بود
امیدوارم 92 هم خیلی خوب بشه
(فقط نمیدونم چرا علیخانی یه سال در میون میاد)
+
ماه عسل های 89 و 91 رو اصلا خوشم نیومد و نگاه نکردم
+
با احترام به نظر دوستمون به نظرم تنها کسی که به درد مجری گری ماه عسل میخوره همین علیخانی هست
علی ضیاء خوب هست ولی برای همون برنامه های نیمروز و میتامین 3 نه برای ماه عسل
+
واقعا ماه عسل 90 قشنگ بود
شروعش
آهنگ پس زمینش
موضوعاتش
مهموناش
مخصوصا آهنگهای تیتراژش
همگی عالی بودن
من شاید از کلش 3 قسمتشو از دست داده باشم ماه عسله 90 رو
راستی دوستان مشخص نیست باز تیتراژ رو مهدی یراحی میخونه؟
من که بی صبرانه منتظر شروعشم
MOHAMMAD2010
10-07-2013, 17:28
به نظر من اگه آقای ضیا بود خیلی بهتر بود.
ضیا به درد همون برنامه های در پیت کنکور میخوره ! پارسالم که همش مثلا میخواست مثل احسان علیخانی باشه !
Pessimist
10-07-2013, 20:28
خب امروز اولین برنامه ماه عسل پخش شد و مثل همیشه علیخانی عالی بود....
واقعا این مجری رو دوست دارم و چقدر خوشحالم از اینکه باز هم به ماه عسل برگشته هر سال که علیخانی مجری این برنامه بوده تمامی قسمت ها رو نگاه کردم اما تو اون دو سالی که نبود شاید باورتون نشه اگه بگم حتی یه قسمت هم نگاه نکردم....
Aryana_b
10-07-2013, 22:33
من ندیدم امروز چه خبر بود؟ مهمونش کی بود؟
Abdolreza2012
11-07-2013, 02:21
من ندیدم امروز چه خبر بود؟ مهمونش کی بود؟
خوب بود
مهموناشو یه جورایی گلچین ماه عسل ساله 90 بود
6 یا 7 تا از مهمون های ماه عسل 90 رو آورده بود که الان زندگیشون چه طوریه مثلا دوتا بچه که به هم چسبیده بودن ( تو ماه عسل 90 نشونشون داد ) ولی الان با عمل از هم جدا شده بودن و ...
هنوز جا داره بهتر بشه حالا اولین قسمتش بود
من اگه بشه همه رو نگاه میکنم
و امیدوارم هر سال علیخانی باشه تا ...
usa_superpower
11-07-2013, 02:47
خیلی خوب شد احسان علیخانی اومد واقعا مجری دوست داشتنی هستند ایشون خارج از محیط کازی هم خیلی با شخصیت
سال قبل ک آقای ضیا بود بیشتر از دو قسمت نتونستم نگاه کنم خیلی ضعیف بود یعنی به درد این برنامه نمیخورد
با اومدن علیخانی عزیز به برنامه خودش بازم ماه عسل دیدنی شد
پارسال که با اجرای این مجریه ضیا ( خیلی بدم میاد ازش ) جمعا ده دقیقه هم نتونستم ببینم و تحملش کنم
قسمت اول هم عالی بود به خصوص جدا شدن اون بچه ها خیلی خوشحال کننده بود :n19:
هر آنچه در "ماه عسل" گذشت ؛ گل باران عليخاني در ماه عسل/ قدرداني عليخاني از ضياء
برنامه "ماه عسل" با اجرا و تهيه كنندگي احسان عليخاني شب گذشته در اولين روز از ماه مبارك رمضان با دكوري به رنگ مشكي و طلايي از شبكه سه سيما به روي آنتن رفت.
احسان عليخاني كه طي گذشت چندين سال با اجراي برنامه ماه عسل آن را با سبك و اجراي خاص خود به مخاطبان شناسانده بود حال، پس از يك سال دوري دوباره به خانه خود بازگشت.
وي در ابتداي برنامه ضمن تشكر از عوامل و مجري برنامه سال گذشته ماه عسل گفت: شك نداريم اگر نفسها ،چشمها و محبت شما مخاطبان نباشد حتما اين ماه، عسل نخواهد شد.
وي افزود:ما هميشه متهم به تلخي هستيم ولي حاضرم زنده نباشم اگر در اتاق فكري باشيم كه كسي بخواهد گوشه ي چشم شما باراني باشد واگر اينگونه باشد تنها به خاطر وجدان بيدارتان است.
عليخاني برنامه اولين روز خود را با حضور مهماناني از ماه عسل 90آغاز كرد تا از زندگي آنها در طي اين دوسال به مخاطبان آگاهي دهد.
در ابتدا با نشان دادن آرشيو بخشي از برنامه ماه عسل 90كه در آن بي بي عصمت مهمان برنامه بود و در آن سال عامل تصادف پسر مرحوم بي بي عصمت در زندان به سر مي برد و حال همان فرد با وجود عوامل خير و دادن ديه به بي بي عصمت مهمان برنامه ماه عسل امسال بود.
در بخش بعدي دو پس به نام مسعود و ظفر كه بدليل داشتن معلوليت توسط پدر و مادرشان رها شده بودند مهمان ماه عسل بودند و حال پس از گذشت دو سال از زندگي خود درطي اين مدت گفتند.
عليخاني دليل دعوت از مهمانان بعدي برنامه را اينگونه عنوان كرد كه زوج جواني پس از آمدن به برنامه سال 90حرفي زدند كه مخاطبان گفتند خانواده اي در برنامه شما حرف از خوشبختي مي زنند ولي آن خوشبختي مقطعي و يا شعاري است.
داستان اين زوج به گونه اي بود كه باوجود بيماري ام اس خانم جعفري ،فردي حاضر به ازدواج و زندگي با اوبود و حال با گذشت دوسال خانم جعفري ويلچر نشين شده بود.
همسر اين خانم در پاسخ به اينكه آيا هم اكنون از ازدواج با همسرت پشيمان نيستي گفت: ملاك من در موقع ازدواج با همسرم راه رفتن نبود بلكه ملاكهاي ديگر بود كه حال همه ي آنها وجود دارد.
و بعد در ادامه پاسخ خود را در مقابل واكنش هاي اطرافيان اينگونه عنوان كرد: من كار عجيب و غريبي انجام ندادم تا به واكنش هاي اطرافيان پاسخي بدهم.
و بعد خانم جعفري از حرف و حديث هايي كه بعد از برنامه ماه عسل 90 در برخي رسانه ها منتشر شده بود اظهار ناراحتي كردو عليخاني در پاسخ به جمله وي اظهار داشت: اگر شما جاي من و امثال من باشيد كه بايد با شنيدن برخي حرفها سكته از وسط ستون فقراتتان بيرون بزند ولي بايد از اين حرفها راحت گذشت.
و بعد در آيتمي با تصويري از سام و پدر و مادر وي ،نشان داد كه با گذشت چندين سال هنوز سام در كما به سر مي برد .
مهمان بعدي سه اسير ايراني بودند كه موفق به فرار از زندان بعث عراق شده بودند.
ودر پايان زن و شوهري مهمان برنامه بودند كه دوقلوي به هم چسبيد ه ي آنها طي عملي موفقيت آميز از هم جدا شده بودند
قدرداني عليخاني از ضياء
ضمن تشكر از عوامل و مجري برنامه سال گذشته ماه عسل
ما که دیدیم کامل اسمی از مجری نبرد احسان فقط گفت از عوامل برنامه سال گذشته تشکر میکنم مجری و اسم دیگه نگفت از خودشون در میارن
خوبه خوشحال شدم احسان علیخانی رو دوباره بعنوان مجری خصوصا مجری ماه عسل می بینم ... :n01:
اما طبق گقته ی خودش توی مقدمه دیروز امسال دیگه نمی خوان برنامشون غم انگیز و گریه آور (!) و خیلی احساساتی باشه ، این رو از تم گفتگوی دیروز که کلا با شوخی همراه بود :n13: میشد فهمید اما بازم چنین چیزی نمیشه و نشد ! مثلا با اون همه تلاش (!) ولی مثلا اون چند لحظه ای از ماه عسل 90 رو نشون داد که پسر نوجوونه با بغض داشت آرزو می کرد کاش پدر و مادرش بتونن پیداش کنن اون استراتژی که برای امسال برنامه ریزی کردن رو بهم میزد و خلاصه نه که این ها نتونن اصلا نمیشه که این برنامه احساساتی و غم انگیز نباشه و فقط این تغییر تم نسبی به ضرر برنامه تموم میشه احتمالا .....
عجب داستان تکان دهنده ای بود امشب
یکی صاحب پدری به اون خوبی یکی دیگه هم ...
دنیای عجیبی داریم
عجب داستان تکان دهنده ای بود امشب
یکی صاحب پدری به اون خوبی یکی دیگه هم ...
دنیای عجیبی داریم
هرچی این موضوعات بیشتر باز بشه همونقدر در زندگی واقعی فراگیر تر میشه
برنامه هایی مثل این برنامه ی سگی ماه عسل یا برنامه ی شوک
با شکستن قبح موضوعات تلخ و وحشتناک جامعه در واقع بیشتر به اون دامن می زنن
تو ارواحشون
هرچی این موضوعات بیشتر باز بشه همونقدر در زندگی واقعی فراگیر تر میشه
برنامه هایی مثل این برنامه ی سگی ماه عسل یا برنامه ی شوک
با شکستن قبح موضوعات تلخ و وحشتناک جامعه در واقع بیشتر به اون دامن می زنن
تو ارواحشون
!!!!نظریات جهان سومی !
یاد صحبت های اخوند ها و این مسئولای مملکت میفتم که مثلا میگن نباید تو فیلم ها قضیه تجاوز و اینا رو نشون بدن چون دامن میزنن و باعث بیشتر شدنش میشن و اعتیاد و دزدی رو نشون ندن
فقط خوبی ها رو نشون بدید و همه چی گل و بلبله
بابا قرن 21 یم الان این نظریات قدیمی رو بذارید کنار
!!!!نظریات جهان سومی !
یاد صحبت های اخوند ها و این مسئولای مملکت میفتم که مثلا میگن نباید تو فیلم ها قضیه تجاوز و اینا رو نشون بدن چون دامن میزنن و باعث بیشتر شدنش میشن و اعتیاد و دزدی رو نشون ندن
فقط خوبی ها رو نشون بدید و همه چی گل و بلبله
بابا قرن 21 یم الان این نظریات قدیمی رو بذارید کنار
نه عزیز دقیقا این نظری که دادم در تضاد با سیستم آخوندی گفتم و این حرف شما حرف سیستمه
پس فکر کردین صدا و سیما مال کیه؟؟؟ مال همین آخوندها
اهدافی که دنبال می کنن اگه یک درصدشو می دونستین این حرفو نمی زدین
آخوندها اتفاقا می گن زیباییها و شادیها رو نشون ندین و زشتی ها و غمهای دنیا رو نشون بدین
Mohammad Yek110
11-07-2013, 21:37
به نظر من غمگین کردن مردم دم افطار کار درستی نیست ....
Abdolreza2012
11-07-2013, 21:43
به نظر من غمگین کردن مردم دم افطار کار درستی نیست ....
من برنامه ی امشبو فقط تونستم 5 دقیقه ببینم
وو نمیدونم قضیه چیه
ولی در کل به نظرم برنامه ی خیلی خوبیه
موضوعاتش قشنگه ( درسته اگه ناراحت میکنه مردمو زیاد خوب نیست )
مهمون امشبشون چه سرگذشت عجیبی داشت و جالبتر اینکه چقدر هم ادبیات گفتاری ایشون مودبانه و با کلاس بود :n02:
حدود 40 دقیقه با جزییات داستان زندگیش رو تعریف کرد اما درباره نجاتش از اون شرایط غیر قابل تصور که مهمترین نقطه ی عطف زندگیش بود فقط در حد 30 ثانیه تا یه دقیقه صحبت شد و اصلا این موضوع رو باز نکردن :n29: :n23:
وین رونی
12-07-2013, 13:25
آخه اون چه شلواری بود که پوشیده بود؟؟تو یه برنامه با تم مذهبی قبل افطار.والا بعید می دونم کسی حتی حاضر بشه با اون تیپ تو خیابون راه بره.البته نظر منه شاید کسی حاضر بشه!!!
Aryana_b
12-07-2013, 14:06
آخه اون چه شلواری بود که پوشیده بود؟؟تو یه برنامه با تم مذهبی قبل افطار.والا بعید می دونم کسی حتی حاضر بشه با اون تیپ تو خیابون راه بره.البته نظر منه شاید کسی حاضر بشه!!!
مگه چی پوشیده بود؟ :n02:
toolhelp
12-07-2013, 14:09
یه لحظه فکر کردم دارم اشتباه میبینم ولی شلوار قرمز جیق پوشیده بود !
MOHAMMAD2010
12-07-2013, 15:14
آره شلوارش خیلی تایلو بود
Abdolreza2012
12-07-2013, 17:48
وای پس چه قسمتیو از دست دادم
واقعا شلوار جین قرمز:n08:
اقا احسان جدیدا به شعر گویی روی اورده:n21: چی میگه این؟
مهمونای اولی رو اصلا حال نکردم باهاشون تو این چند سال برنامه ماه عسل که علیخانی اجرا کرده بود نمچسب ترینشون بودن دلیل دعوتشون نمیدونم چی بود
ولی داستان اون پیرمرد غار نشین و مهمونای دوم به شدت دیدنی بود
پیرمردی که به خاطر شنیدن نه از کسی که عاشقش بود 30 سال زندگی رو کنار میذاره میره تو غار زندگی میکنه
مردی که 20 سال به پای همسری که ضایعه نخاعی داره وایمیسته :n12:
amin khan
12-07-2013, 19:44
30 سال زندگی رو کنار میذاره میره تو غار زندگی میکنه
40 سال...
از 1352 تا الان گفت
وین رونی
12-07-2013, 22:13
در پی انتقاد قانون آنلاین و چند رسانه دیگر رخ داد
عذرخواهی احسان علیخانی بابت شلوار: قرمز نبود بادمجونی بود!
مجری ماه عسل در ابتدای برنامه امروزش به ذکر توضیحاتی درباره ماجرای دیروز پرداخت
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
قانون آنلاین- احسان علیخانی مجری برنامه تلویزیونی «ماه عسل» که با پوشش خاصش در برنامه دیروز واکنشها و انتقادات فراوانی را برانگیخته بود، امروز بابت این موضوع از مخاطبان برنامهاش عذرخواهی کرد.
به گزارش قانون آنلاین، علیخانی روز گذشته با شلوار قرمزرنگ به اجرای برنامه ماه عسل پرداخت که این اتفاق باعث بروز واکنشهایی در رسانههای رسمی و شبکههای مجازی شد و قانون آنلاین نیز به انتشار عکس و خبر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] tml) این ماجرا پرداخت. همین واکنشها باعث شد این مجری تلویزیونی در ابتدای برنامه امروز ماه عسل به ذکر توضیحاتی درباره این موضوع بپردازد.
احسان علیخانی با اشاره به اینکه بعد از سالها اجرا در تلویزیون طبعا با قواعد این حوزه آشنایی کامل دارد، ادامه داد: «شلواری که من پوشیده بودم در اصل بادمجانی رنگ بود اما در جریان پخش تلویزیونی رنگها پررنگتر میشوند و این اتفاقها رخ میدهد...» او افزود: «میدانم اینجا سیرک نیست و باید شان و شئوناتش حفظ شود. اما با وجود اینکه بیتقصیر بودم بابت این اتفاق عذرخواهی میکنم.»
EngineeR EhsaN
12-07-2013, 22:26
قسمت امروز رو از کجا میتونم دانلود کنم؟
Abdolreza2012
13-07-2013, 00:02
من قسمت دوم ماه عسل نديدم و توضيحاته دوستان رو ميخوندم فکرکردم مهمون برنامه شلوار جين قرمز پوشيده بوده
ولى الان فهميدم خودش پوشيده بوده
عجب چيزى رو از دست دادما:n02:
در مورد امروز هم به نظرم تمومه قسمتاش خوب بود
Aryana_b
13-07-2013, 11:39
یعنی شلواره اینقدر ضایع بوده که مجبور شده معذرت بخواد؟؟؟ :n02:کسی عکس ازش پیدا کرد لطفن بزاره
MOHAMMAD2010
13-07-2013, 11:50
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نه باو اصلا به تم برنامش نمیخوره،چه ضایع
Aryana_b
13-07-2013, 19:47
درسته نه به تیپش میخورد نه به جو برنامه ولی اینجوریم نبود دیگه مجبور بشه معذرت خواهی کنه
==========================
برنامه امشب جالب بود شغلهایی که هرکسی نمیتونه انجامشون بده و مثل اون باربرا وضعیت جسمیشون هم خیلی زیاد تحت تاثیر قرار میگیره تا جایی که تو این سن نمیتونستن به راحتی رو زمین بشینن :n03:
پ.ن:یجا یکی از اون تکنیسینا گفت اقای علیخانی شما نباشی یکی دیگه هست کارت رو انجام بده احسان گفت اره راس میگه من چند بار نبودم یکی دیگرو آوردن :n02:
جالبترین بخش برنامه اینجا بود که احسان علیخانی فکر میکرد اینها همشون روزه هستن گفت باید افطار بمونید، بعد اینا گفتن نه باید بریم بازار کار داریم که باید انجام بدیم، بعد احسان گفت که
چطور با زبون روزه الان موقع افطار میتونید کار کنید ، بعد اینا گفتن ما اصن روزه نیستیم :دی احسان علیخانی چشاش گرد شد وقتی اینو شنید :n06:
SNOW PATROL
13-07-2013, 20:14
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وای یاد متیو بلامی خواننده گروه میوز افتادم :دی
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اگه متیو بفهمه خودکشی میکنه :n08:
مگه اينا لباساشون رو خودشون انتخاب مي كنن ؟ طراح لباس و دكور و تهيه كننده كشكن ؟ يا همشون خودشه ؟ در ضمن بسيار بزنامه ي مزخرفيه ! اين آقا هم لوس و بي مزست مثه اكثريت مجرياي صدا و سيماي ضرغامي! از يكي دو سال پيش هم شروع كرده به تقليد از فرزاد حسني !
کاربر شماره ی یک
13-07-2013, 23:07
قدیما نگاه میکردم این برنامه رو ، بدک نبود ، فقط مجریش زیاد خوب نبود ، الان نمیدونم برنامش چطوریه ، اما مجریش که انگار همین علیخانیه :n29:
این نه بادمجونیه ، نه قرمزه ، این رنگ جیگر ناسالمه ، اصن تبلیغ دخانیاته :n08:
اصن شلوارش خیلی چسبه ، باید به خاطر اونم عذرخواهی بکنه ، فردا کاملا شیک و مجلسی با شلوار شیرازی مشکی بیاد ...:n29:
توی برنامه امروز یه تیکه باحال پروند فکر کنم بو دار بود :n02: به مهمونه گفت ببین این جا بگم بگم نکن حرفتو بزن ... :n08:
mehdig20
14-07-2013, 02:16
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این چیه پوشیده!
کلا با تم برنامش تناقض داره!
بچهها میشه بگید این برنامه ساعت چند شروع میشه؟
tApAtAĺK
Abdolreza2012
14-07-2013, 02:56
برنامه تقریبا 19:15 دقیقه شروع میشه
عحب سرگذشتی داشت داستان امروز
گروگان گیری یک پسر 12 ساله ...
چه عذابی کشیدن پدر و مادرش :n28:
Aryana_b
14-07-2013, 20:15
وااااای چقدر دلم برای خود بچهه و خانوادش سوخت بیچاره ها چی کشیدن :n03:
19 روز اصلن کم نیست این شرایط 1ساعتشم ادم رو دیوانه میکنه
چه ادمای .... بودن بچه بیچاره رو که برده بردین چرا اینقدر تهدیدش میکردین آخه میگفت چاقو میزاشتن رو شکمش یا اینکه میگفتن میخوان ببرنش پاکستان
چند بار اشکم دراومد
پ.ن: از خانومهای محترمی که اس ام اس زدن و جواب مجری رو دادن متشکریم :n02:
وین رونی
14-07-2013, 22:06
خیلی آدمای نامردی بودن آخه پول می خواین دیگه چرا با بچه اینکار را می کنید؟ولی ایول عجب روحیه ای داشت این پسر می گفت فکر پدر و مادرم بودم به خدا می گفتم یه روزی باید بیام پیشت حالا این روز شده فردا :n04: عین آدم بزرگا حرف می زد یه الگو الگوی مقاومت :n03:
فکر کنم مجازات اون عوضی ها هم اعدام باشه
aluminum
14-07-2013, 22:24
پ.ن: از خانومهای محترمی که اس ام اس زدن و جواب مجری رو دادن متشکریم
من نتونستم کامل برنامه رو ببینم داستان این اس ام اسی که میگید چیه؟
اخر سر هم نگفتند که پلیس چه جوری دزدها را پیدا کردند؟
نوجوانی احسان علیخانی
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
mojtaba2321
14-07-2013, 22:39
موضوع این برنامه اصلا مناسب دم افطار نیست.
کارگردان برنامه بهتر بود میرفت می دید کشورهای دیگه ماه رمضون چیکار میکنن ایشون چیکار میکنه.
موضوع این برنامه اصلا مناسب دم افطار نیست.
کارگردان برنامه بهتر بود میرفت می دید کشورهای دیگه ماه رمضون چیکار میکنن ایشون چیکار میکنه.
کلا نظراتت منحصر به فرد هست
تو یه تاپیک در مورد سریال دودکش هم گفتی :
این سریالا رو مگه قبل از پخش ناظر سازمان نمیبینه؟
خیلی کلمه ها و الفاظ بدی رو توی این سریال به کار میبرن
نمونش دیشب میگفت سگ تو این سرما بیرون نمیره.
خیلی بد بود خوشم نیومد.
با توجه به اواتارت فکر کنم دم افطار یه برنامه با حضور در و داف ها بسازن بپسندی :n09:
MOHAMMAD2010
14-07-2013, 22:50
من خیلی برای مادرش ناراحت شدم که اون جوری شده بود :n03:
برنامه چهارم یادتونه از اون مهمونه پرسید که در آمد کارت توی ارتفاع بلند چقدره جواب داد متر مربعی 30 هزار تومن که گفت اون پروژه ای که روی صخره های کوه کار می کردیم 14000 متر مربع بود یعنی 420 ملیون تومن فقط برای یه پروژه گرفته بود ...:n04:
مشکل ما رنگ شلوار علیخانی است؟
«حاشیه علیه متن؛ نخستین بار نیست که این اتفاق میافتد و احتمالا آخرین بار هم نخواهد بود. عادت کردهایم روی حاشیهها مکث کنیم و متن را به فراموشی بسپاریم. فرقی هم نمیکند، مدیر فلان بخش باشیم یا مخاطب ساده یک تلویزیون 32 اینچی.»
به گزارش ایسنا، محمدرضا رستمی طی یادداشتی در خبرآنلاین با ذکر این مقدمه نوشت: «دیروز تماشاگران والیبال مساله بودند و امروز رنگ شلوار احسان علیخانی، فردا هم که ... خدا بزرگ است. انگار باید این شعر سهراب را عوض کرد و به جای شقایق نوشت حاشیه و بعد آن را با صدای بلند خواند؛ "تا حاشیه هست، زندگی باید کرد."
اصلا باید فراموش کرد که متن، زیر فشار حاشیهها به نفس نفس افتاده و نه یارای ورق خوردن دارد و نه میتواند فصلهایش را به هم پیوند بزند. رنگ شلوار احسان علیخانی آنقدر مهم هست که باعث شود نه تو اجرایش را ببینی و نه مهمانانش را. اصلا این رنگ شلوار مگر میگذارد صدای مردی به گوشت برسد که از دل ویرانی و تباهی راهی به سمت نور و زیبایی گشوده و حالا در قاب «ماه عسل» روبروی احسان علیخانی نشسته است؟ رنگ شلوار یک مجری آنقدر قدرت دارد که سفری به این زیبایی را پس میزند و تبدیل میشود به دغدغه اصلی، به بحث روز، به متن ...
ماجرا فقط ماجرای احسان علیخانی و ماه عسل و تلویزیون نیست که اگر بود، نه جای نگرانی داشت و نه دلیلی برای قلمفرسایی. خوب که دور و برت را رصد کنی، در مییابی که در حوزههای دیگر هم آش همان است و کاسه همان. سینما، تئاتر، موسیقی، ادبیات و حتی نقاشی و عکاسی هم حالا آنقدر حاشیه دارند که راحت میشود روزها و شبهایت را با این حاشیهها پر کنی و یاد متنی نیفتی که روز به روز نحیفتر میشود. اصلا انگار باید این حاشیهها باشند تا تو یادت نیاید که همین سیمای ما زمانی محلی بود برای تولید سریالهایی از جنس «سربداران»، «هزاردستان»، «میوه ممنوعه»، «روزگار قریب» و ...
حاشیهها اگر نباشند، احتمالا فرصت داری به نام مهران مدیری و رضا عطاران فکر کنی و جای خالیشان را در بین انبوه تولیدات مناسبتی ببینی. اصلا ممکن است در غیاب این حاشیهها یاد سروش صحت بیفتی و «ساختمان پزشکان»ی که قرار بود ادامه پیدا کند و سریال «پژمان»ی که خبری از آن نیست. در غیاب حاشیهها هوای تئاتر شهر که سرت بزند، ممکن است یادت بیفتد که سالهاست اجرایی از محمد رحمانیان، حمید امجد، علیرضا نادری نجفآبادی و فرهاد مهندسپور ندیدهای، متن تازهای از محمد یعقوبی، نغمه ثمینی و محمد رضاییراد نخواندهای و به جایش تا دلت بخواهد شاهد حاشیههایی بودهای که چیزی نه به تو اضافه کردهاند و نه به تاریخ این ساختمان.
حاشیهها اگر نباشند، ممکن است یاد خیلیهای دیگر هم بیفتی که در این سالها جایشان در متن سینما، ادبیات، موسیقی و فرهنگ و هنر این مملکت خالی بوده. حاشیهها اگر نباشند ... نه، نمیشود، انگار باید باشند تا ...»
saeed_cpu_full
15-07-2013, 13:51
من خیلی کم توی فروم ها پست میدم و اکثرا نظرات دیگران رو میخونم .. ولی یه چیزی ته دلم مونده باید حتما بگم !
سانسور نکردن بعضی صحنه ها توی بازی والیبال ایران - ایتالیا فقط یه تست ساده برای سنجیدن میزان جنبه ی مردم بود ( و نه مسئولینی که برای مطرح شدن همیشه سر این موضوع ها گارد میگیرن )
طنز ها و جوک های بعدش رو هم دیدیم که توسط همین مردم غیور ساخته شده بود و نه مسئولین !
اولی زنگ میزنه به دومی
-«چیه بیداری؟ داری ماهواره نگاه میکنی؟»
-«نه!منتظرم خانم بچهها بخوابن ،بزنم شبکه سه!»
همین صدا و سیمایی که این همه انتقاد میشه بهش یکی دو سال پیش یه کانال ماهواره ای زده بود ( با هدف مبارزه و رقابت با برنامه های مزخرف شبکه هایی مثل Farsi1 ) که توش کنسرت های Yanni رو پخش میکرد. فیلم و سریال نشون میداد با کمترین مقدار سانسور !
بعضی از افراد جنبه ی دیدن رنگ شلوار رو هم ندارن ! برنامه ی بدون سانسور که دیگه ...
تو این 3-4 قسمت که از برنامه گذشته اینقدر موضوعات و داستان های زیبا تو ماه عسل نشون داده شده ولی دریغ از یک خبر در مورد داستان ها و سرگذشت های ماه عسل تو سایت های خبری
ولی یه شلوار تا 3-4 روز شده بود سوژه اخبار و کلیک های اینترنتی
کلا ما ایرانیا همیشه اصل ول میکنیم فرع میچسبیم
کودکی احسان علیخانی
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Aryana_b
15-07-2013, 15:23
مشکل ما رنگ شلوار علیخانی است؟
مرسی این متن خیلی خوب بود:n16: حرفای من هم بود
من نتونستم کامل برنامه رو ببینم داستان این اس ام اسی که میگید چیه؟
اخر سر هم نگفتند که پلیس چه جوری دزدها را پیدا کردند؟
نه نگفتن به پلیس قول داده بودن که چیزی راجع به چگونگی عملکرد پلیس نگن تا بقیه گروگانگیرا یاد نگیرن :n02:
توی برنامه قبل یک خانم قصاب رو آورده بودند
احسان گفتش که خانمها "نباید "بعضی از شغل ها رو انجام بدن:n23: چون زمخت میشن و احساساتشون از بین میره و از حس لطافت و ظریف بودن و زنانگیشون کم میشه
مشکل اینجا بود که ایشون تاکید داشت که نباید اصن بعضی کارها رو خانما سراغشون برن و نکته اینه که یک خانم خودش میفهمه که چه کاری باید بکنه چه کاری نباید بکنه خود این خانم قصاب هم گفت تاثیری تو اخلاقش نداشته و اخلاقش از وقتی قصاب شده با قبل فرقی نکرده ولی احسان یجوری حرف میزد که ایشون مجبور بوده چون پسر نداشتن وگرنه خیلی کار درستی نیست
این همون قضاوتیه که خودشم میگه نباید راجع ب ادمها داشته باشیم که دیشب بالاخره درست شد:n02: و برعکس گفت کسی حق نداره به شما بگه چی کار باید بکنین و چی کار نباید بکنین
اشکم به سختی در میاد ولی بعد پایان ماه عسل امروز نتونستم جلوی اشکام بگیرم
بهترین ماه عسل این چند سال بود به نظرم
مهمونای فوق العاده ای که شاید زیبایی چهره نداشته باشن ولی زیبایی درونشون از من و خیلی های دیگه بهتر و بیشتره
hamid_diablo
15-07-2013, 19:35
سلام
برنامه امشب ماه عسل اشک رو به چشمام آورد...
زندگی دشواری دارن این خواهر و برادر...اما درورد به انسانیتشون...
قطعا اگر من همچین تجربه ای داشتم تنها کاری که میکردم شکوه از خدای بزرگ بود...
اما اینان بندگی رو تمام کردن...
Aryana_b
15-07-2013, 19:40
چقدر خوب صحبت میکردن چه قلبهای بزرگی داشتن
بعضیا با چه شرایطی زندگی میکنن اونوقت ماها سر چه مسائلی غر میزنیم ...
خدایا شکرت بخاطر همه چی خدایا شکرت بخاطر سلامتی خانوادم و کسایی که دوسشون دارم و خودم
Aryan007
15-07-2013, 23:53
کسی برنامه ی دیروز رو توضیح میده؟
من ندیدم.این طور که میگید خیلی قشنگ بوده.
ممنون میشم.
کسی برنامه ی دیروز رو توضیح میده؟
من ندیدم.این طور که میگید خیلی قشنگ بوده.
ممنون میشم.
به نظر منم توی این چند سالی که برنامه ماه عسل پخش میشه امروزش واقعا خاص بود (خصوصا برای کسایی مثل من که از چهره صورتم گاهی پیش میاد راضی نباشم )
موضوعش درباره زیبایی چهره بود و دو تا مهمون آخر برنامه بودن که برنامه رو خاص کردن ، اگه وقت داری ببینی سرچ کن برای دانلود هست
MOHAMMAD2010
16-07-2013, 13:09
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گزارش متنی قسمت ششم ماه عسل :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]_TOP
دانلود قسمت ششم :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Aryana_b
16-07-2013, 23:59
کسی راجع ب امشب چرا چیزی نمیگه:n02:
فقط در مورد قسمت دوم بگم که اقای علیمردانی عزیز اومده بود ،انقراض رو که خیلیا شنیدن و اکثریت دوسش دارن چون خیلی بامزس :n02:و دوبله های دیگه ایشون هم همینطوره
من یه تئاترم دیدم که با کاوه افاق باهم بازی میکردن اونجام خیلی خوب بود و واقعن دیدم که هنرمنده هم توی بازیگری و هم در تقلید صدا و دوبله ولی اصلن نمیدونستم که همچین اتفاقی براش افتاده در گذشته و تونسته با صبر و بردباری و پشتکار به اینجا برسه ایشالا هر روز موفق تر از قبل بشه:n01:
دیروزم خیلی جالب بود برنامه برعکس پریروز که اشکم در اومد دیروز خوشحال شدم که مهمونای اول با اینکه نابینا بودن ولی اونقدر هنرمند بودن که فرشی بافته بودن که صد تا بینا هم نمیتونستن درست کنن و مسئله عجیب تر که شاخ در اوردم لیسانس هم گرفته بودن! خودمم دانشگاه میرم دیگه میبینم بچه ها واسه یه واحد پاس کردن خودشون میکشن بازم نمیتونن :دی
مهمون دومی هم کسی که بچگی به خاطر بد صدا بودن مسخرش میکردن ولی بزرگ میشه همون ادم میاد دوبلور میشه!!! جالبم اونجا بود که یکی از کسایی که صداشو خیلی دوست داشتم هم بود به خصوص اون صداش که تو سریال سقوط یک فرشته هم زیاد به کار میبرد
خدا بخواد از فرش به عرش میرسی و برعکس
این بچه ظریف ابروشون رو میبره و already برده :دی
hosseincode2008
17-07-2013, 20:10
چقدر خوب صحبت میکردن چه قلبهای بزرگی داشتن
بعضیا با چه شرایطی زندگی میکنن اونوقت ماها سر چه مسائلی غر میزنیم ...
خدایا شکرت بخاطر همه چی خدایا شکرت بخاطر سلامتی خانوادم و کسایی که دوسشون دارم و خودم
همين حرفهاي اين دوستمون رو بايد به اونهايي نشون داد كه ميگن مناسب افطار نيست...
ما هم هر جور مجري كه بگيد ديديم و احسان يكي از بهترين هاشونه.
Aryana_b
17-07-2013, 20:30
امشب نمیدونم فقط من حس کردم که احسان علیخانی رو مخه یا شمام حس کردین؟:n02:
هی میپرید وسط حرفشون بحث رو عوض میکرد اخراشم که گیر داده بود پول ادمو عوض میکنه اخه این بدبختا که هنوز چیزی نگرفتن اینجوری میگه دستش به فوتبالیستا نمیرسه ازاینا ایراد میگیره
بچشونم خیلی بامزه بود هی میپرید جلو احسان :n02:
امشب نمیدونم فقط من حس کردم که احسان علیخانی رو مخه یا شمام حس کردین؟:n02:
هی میپرید وسط حرفشون بحث رو عوض میکرد اخراشم که گیر داده بود پول ادمو عوض میکنه اخه این بدبختا که هنوز چیزی نگرفتن اینجوری میگه دستش به فوتبالیستا نمیرسه ازاینا ایراد میگیره
بچشونم خیلی بامزه بود هی میپرید جلو احسان :n02:
احسان علیخانی رو مخ نبود مهمونا رو مخ بودن به خصوص اون زنه یه سوال میپرسید سه ساعت فکر میکرد میگفتی چی میخواد بگه اخرم نمیتونست حرف بزنه
حالا خوب کار کردن والیبالیست ها ولی چه ربطی داشت به ماه عسل مامان از بچه بچه از مامان و شوهر و زن هی تعریف الکی میکردن کلا خوشم نیومد از برنامه امروز
MOHAMMAD2010
17-07-2013, 21:32
کاش احسان علیخانی به جای اینکه هی این نکته رو بگه که پول زندگی رو خراب میکنه ! اینو میگفت که بی پولی امکان داره بیشتر خراب کنه !
وین رونی
17-07-2013, 22:19
من نمی دونم برنامه ماه عسل چه ربطی به فوتبال و کریمی و دایی و جباری داره؟دایی و قلعه نویی خودشون می دونن دارن چکار می کنن شوما به برنامت بچسب
برنامه رو کرده به قول خودش جایی برای عقده گشایی
"ماه عسل" این شبها تلاش میکند با حضور مهمانانی که از مردم عادی انتخاب شدهاند ولی هرکدام شرایط خاصی دارند، برنامهای برای خودِ خود مردم باشد؛ ماه عسلی که در آن از باربر بازار گرفته تا تنها قصاب زن کشور حضور دارد. عصر چند روز پیش به سمت جایی که قرار نیست نشانیاش را فاش کنم، حرکت میکنیم؛ لوکیشن ماه عسل 92 به تهیهکنندگی، طراحی و اجرای احسان علیخانی. راننده چند اتوبان را پشت سر میگذارد و سرانجام به محل مورد نظر میرسیم. کسی آنجا کنار در جلویمان را نمیگیرد و با خیال راحت وارد میشویم. حتی راننده بوقی به نشانه حضور میزند اما بخت با ما یار است و مشکلی برای آفیش و... پیدا نمیشود. یک ساعت و ربع به آغاز برنامه مانده و عوامل همگی در تکاپو هستند تا مشکلی برای پخش زنده ایجاد نشود. در گفتگو با مسعود رجبیان مدیر تولید، میفهمم تعداد افراد این گروه تولید به 60 نفری میرسد و قرار نداشتن استودیو در داخل سازمان صدا و سیما کار را برای آنها پرزحمتتر میکند؛ زحمتی که البته اثری از آنها در پخش زنده برنامه نمیبینیم و اگر قرار باشد یک بار پشت صحنه برنامه بیایید، تطبیق فضای آنجا با آنچه در آنتن تلویزیون میبینید برایتان دشوار خواهد بود. مشغول سرک کشیدن در محوطه بزرگ برنامه با متراژ 1500 هستم که چشمم به یکی از اعضای هیئت موسس انجمن کوچولوها میافتد. کسی که در برنامههای مختلفی او را دیدهام و خودش را آقای شیری معرفی میکند. با او به اتاق مهمانها میروم. آنجا یک زن و مرد هم نشستهاند که مرد انگار کمی استرس دارد. وقتی این موضوع را از او سوال میکنم میگوید تقریبا استرس دارد گرچه قبلا هم به تلویزیون آمده است؛ برنامه "صبحی دیگر" شبکه آموزش. حضور یکی از عوامل و گل انداختن بحث درباره کوچولوها، شیری را به ارائه توضیحاتی تشویق میکند: کوتاهترین عضو انجمن 495 نفره ما، حسین پرکاس با 58 سانتی متر قد است و نام او در کتاب رکوردهای گینس ثبت شده است. ما از زاهدان و تایباد هم عضو داریم. 55 درصد اعضایمان مرد هستند و 45 درصد زن. شیری خود همسر طبیعی دارد اما ژن دخترش مشابه ژن پدر است: حالا در پزشکی میتوانند با تغییر ژن از کوتاهی فرزندان ما جلوگیری کنند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دوباره به محوطه سوله برمیگردم. پیمان قانع دکورساز برنامه دور و بر صحنه میچرخد و همه چیز را چک میکند. به دکور متحرک او نگاه میکنم که چطور در تاریکی لوکیشن میدرخشد. فضایی که با یک چرخش و با حضور مجری مقابل دیدگان مردم ایران قرار میگیرد و در پایان به حالت اول درمیآید. انگار به بخشهایی از زندگی شخصی کسی سرک بکشی و نقاط عبرت آموز آن را به مخاطبان نشان دهی... در فرصت دیگری با رجبیان گپ میزنم و او توضیح میدهد این 60 نفر به تناسب شغلی که دارند دو ساعت پیش از برنامه به استودیو میآیند: البته بچههای دکور و نور از دو هفته پیش از شروع برنامه درگیر هستند. او درباره دوری از سازمان و روی آنتن بردن یک برنامه زنده میگوید: اینجا یک سالن است که به یک استودیو تبدیل شده و از چندین بُعد مثل صدا، تصویر، امکانات فنی، برق، تهویه و... باید پیشبینیهایی درباره آن شکل میگرفت. برای مثال ما باید اینجا را خنک نگه داریم تا احسان که این همه نور روی او است عرق نکند. بنابراین دو فن گازی که صدای کمی دارند را اینجا گذاشتهایم تا هوای داخل استودیو خنک باشد. رجبیان فارغ التحصیل رشته فیلمبرداری است و هم طراحی و هم مدیریت تولید برنامه را برعهده دارد. او تأکید میکند: آکوستیک بودن استودیو، صدا، نور، برق و... ایجاب میکرد ما شرایطی به وجود بیاوریم که مشخص نشود اینجا یک سالن است. از همین رو ما دو سوم دکور و بک گراندهایمان را مشکی کردهایم. ما در شرایط استودیو خیلی راحتتر بودیم، چون نور، مسائل فنی و ارسال تصویر ما آماده بود، تنها یک دکور میزدیم و یک روز زودتر هم نورپرداز نور میداد و همه چیز را تست میکردیم، اما فضای خارج از استودیو میطلبید که ما شرایط مشابهی را خودمان به وجود بیاوریم. این برنامه با 6 دوربین تصویربرداری میشود؛ یک دوربین کرین 12 متری، سه دوربین متحرک و دو دوربین تراولینگ که چپ و راست دکور قرار گرفتهاند. همین آمار شاید به شما در هضم این موضوع که چطور 60 نفر درگیر برنامه هستند کمک کند. آن هم وقتی بدانید هر تصویربردار یک دستیار هم دارد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
محمد پیوندی کارگردان هنری برنامه مسئول بخش محتوایی و در ارتباط مستمر با مجری است و حامد میرفتاحی همکار او در گروه کارگردانی نیز رابط او با کارگردان تلویزیونی است. اهالی اتاق فرمان، گروه نور، دکور، ماکرویوو (ارسال صدا و تصویر)، گروه صدابردارها، ترابری، مدیر صحنه، منشی صحنه، روابط عمومی، ناظر پخش، مهندسین واحد سیار، حراست سازمان صدا و سیما، مجریان گریم و عکاس دیگر اعضای این گروه هستند. چیزی به برنامه نمانده که احسان علیخانی همراه با حسن هندی گریمور از اتاق گریم بیرون میآید. به مرکز صحنه میرود و همه چیز را با عوامل چک میکند. کم کم تصویربردارها سرجایشان قرار میگیرد. مدیر صحنه گوشیاش را میگذارد. کارگردانهای هنری پشت مانیتور مینشینند. در اتاق فرمان سکوت حکمفرما شده و علیخانی به در ورودی استودیو نزدیک میشود. در یک نقطه میایستد و مدام پاهایش را جابجا میکند. او در ابتدای پارچه سیاهی که از دکور به پایین کشیده شده ایستاده است و پشت سر او نوری است تا دکور را روشن کند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سرانجام آنتن "ماه عسل" زنده میشود: خوش اومديد به "ماه عسل" خودتون، اين برنامه براي خود شما است و كساني روي صندلي اين برنامه مينشينند که از خودِ خود مردم هستند... سه قسمت از برنامه گذشته اما هنوز سوزن بعضیا گیر کرده رو دکور و رنگ و لعاب و رخت و لباس! لطفا بی خیال این مسائل شین. همه چیز این برنامه دست به دست هم داده و اتفاقات رقم خورده تا مهمانها دیده شن... امروز هم یکی از روزهای پرمهمان است... علیخانی به دکور گنبدشکل نزدیک میشود و پس از چرخش آن به سمت دوربین، سه مرد روی صندلیهای برنامه نمایان میشوند. افرادی که میفهمیم از 15 سالگی کاری میکنند که شاید معدود افرادی قادر به انجامش باشند. سه مرد که دستگاههای جوراب بافی، اتو بخار و هر وسیله سنگینی تا مرز 650 کیلو را یک تنه به دوش میکشند. چیزی بیش از نیم تُن... مجری از رفاقت این سه تن میپرسد و از سختیهای کارشان، از نگاه مردم و از خیلی چیزهای دیگر که در بخش بعدی برنامه معنای دیگری به خود میگیرد؛ وقتی این بار دو مرد کوتاه قامت به جمع اضافه میشوند. افرادی که تکنسین سوخت هستند و عضو انجمن کوچولوها بودن برایشان فرصت بوده نه محدودیت...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دقایق مانده به افطار به سرعت سپری میشود. بزرگ بودن سوله کارم را سخت کرده است. با حفظ فاصله برای قرار نگرفتن در کادر دوربینها روی صندلی مینشینم، به سختی حرفهای مجری و مهمانها را میشنوم و داخل اتاق کوچک کنار اتاق گریم که میروم صدای تلویزیونی که آنجا گذاشتهاند آنقدر پایین است که تقریبا چیزی نمیشنوم! زن و مردی که ابتدا به آنها اشاره کردم، به نوبت به اتاق گریم میروند و حالا دیگر آماده شدهاند. زن مهربان است و هر بار که نگاهش میکنم لبخند میزند. سرانجام نوبت آنها شده که روی صندلی مقابل علیخانی بنشینند. زهرا شکوهی زنی که به تعبیر مجری مردانهترین شغل دنیا را دارد و همسرش که 55 سال سن دارد و 40 سال است هر دو قصاب هستند! اما علیخانی میگوید بیشتر به او میآید معلم ورزش باشد!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
علیخانی این دو را به روایت آنچه در زندگیشان گذشته است، ترغیب میکند که مرد میگوید: ما سال 66 ازدواج کردیم. 12 سال پیش بود که همسرم برای کمک به من به قصابی آمد و یکی دو سال اول را بیشتر به نظافت مشغول بود. من هم میدانستم در توانایی همسرم نیست که مثلا ساتور بزند یا از وسایل مردانه استفاده کند. اما علاقه او باعث شد کم کم با هم کار کنیم. مجری به شوخی میگوید: پس دیگر نمیتوانی دخل را طور دیگری اعلام کنی! مرد پاسخ میدهد: اصلا دخل با خود او است. من روزی یکی دو ساعت بیشتر مغازه نیستم و خانم آنجا را میچرخاند. مشتریها هم بیشتر زن هستند.
همسرش ادامه میدهد: مغازه ما فقط 8 متر است اما مشتری زیاد داریم. مجری اصرار میکند که این شغل مردانه است و روی روحیه حساس زنان تاثیر میگذارد و شکوهی تاکید میکند اتفاقا دل رحم تر شده است. او از یک مهدکودک میگوید که در کنار قصابی واقع شده و واکنش کودکی را به یاد میآورد که با دیدن او گفته: مامان! خانم! چاقو! نظر علیخانی همچنان بر این است که قصابی شغلی مردانه است اما حالا که به ثانیههای پایانی برنامه رسیدهایم جمله ابتداییاش را دوباره تکرار میکند: لطفا قضاوت نكنيد ما حق حكم صادر كردن براي زندگي ديگران را نداريم...
مهر
عجب داستانی داشت برنامه امشب
کاش یه روز پا شیم این خبر بشنویم که اعتیاد ریشه کن شده
با اینکه دیگه ترک کرده بودن ولی احساس شرمندگی و خجالت از پدر و مادر و فرزنداشون ترک نشده بود
پدر و مادری عزیز هر دو کر و لال با هم ازدواج میکنن و صاحب 4 تا پسر میشن مشکلات عظیم بزرگ کردن این بچه ها که واقعا کار سختی هست برای هر پدر و مادری چه برسه این مشکل کر و لال بودن هم بهش اضافه شه
پسر بزرگ با جعل امضای دایی میره جبهه و بعد چند وقت خبر میدن که به شهادت رسیده نه یکسال نه دوسال بلکه 4 سال هم سالگرد شهادت برگزار میکنن برای این شهید
بعد 4 سال خبر میرسه که شهید نشده و زندست
قصه ای عجیب و باور نکردنی
چی کشیدن این پدر و مادر
ولی بازگشت شیرین بود
یاد همه شهدای عزیز گرامی :n12:
Hossein_128
20-07-2013, 19:35
مشکل پیام دهکردی چی بود؟؟
One Minute
20-07-2013, 20:29
مشکل پیام دهکردی چی بود؟؟
فکر کنم گفت خونت مشکل پیدا کرده ! شاید سرطانِ خون بود ! نمیدونم !!
MOHAMMAD2010
20-07-2013, 20:52
مشکل پیام دهکردی چی بود؟؟
مشکلی نداشت اصلا !
به اشتباه بهش گفته بودن !
-----------------------------
احسان عليخاني از خانواده اش مي گويد + عکسهای متفاوت مجری مشهور ماه عسل
او متفاوت با ديگران اجرا ميكند و ميگويد: (من شبيه هيچكس نيستم، من خودم هستم، احسان عليخاني...) يكي از ويژگيهاي قابل توجه او كه در همان برخورد اول به چشم ميآيد، اعتماد به نفس باورنكردنياش است، شايد بينندگان تلويزيوني اين اعتماد به نفس را تنها در اجراي او ببيند، اما به واقع، او در زندگي شخصياش هم، همين گونه است... عليخاني كه فارغالتحصيل رشته مديريت بازرگاني از دانشگاه تهران است، مثل تمامي پسرهاي ايراني عاشقانه مادرش را دوست ميدارد، او فرزند چهارم خانواده پس از دو خواهر و يك برادر است، يكي ديگر از ويژگيهاي بارز او، انتقادپذيرياش ميباشد، با اين مجري جوان و تواناي شبكه سوم سيما، به گفتگو نشستيم تا رضايت خوانندگانمان كه دائما از ما ميخواستند با وي به گفتگو بنشينيم را فراهم كنيم.
_ از بچگي همين اندازه حاضر جواب بوديد؟
عليخاني: بله، خيلي پررو بودم. شايد اگر درسخوان نبودم، بارها از مدرسه اخراجم ميكردند.
_ از نظر اخلاقي به چه كسي در خانواده شباهت داريد؟
عليخاني: پسر كو ندارد نشان از پدر؛ هر حركتي كه انجام ميدهم مادرم اين نكته را به من يادآوري ميكند كه بسيار از نظر ژنتيكي و رفتاري شبيه پدرم هستم.
_ مهمترين ويژگي احسان عليخاني...؟
عليخاني: اعتماد به نفس بالا در وهله اول و حاضر جوابي.
_اعتماد به نفس تا كجا؟
عليخاني: تا حدي كه تبديل به غرور نشود، هر چند مرز بسيار باريكي ميان غرور، تكبر و اعتماد به نفس وجود دارد، تا جايي كه برخيها فكر ميكنند بدون تخصص و تنها با داشتن اين فاكتور ميتوان در هر كاري به موفقيت رسيد و من با استفاده به موقع از آن جواب گرفتم، يعني هر جا كه احساس ضعف كردم، آن جاي خالي با اعتماد به نفس پر شده است.
_ اعتماد به نفس بالا، انتقادپذيري را كم نميكند؟
عليخاني: صادقانه ميگويم، اعتماد به نفسم بيشتر از تخصصم است، اما به شدت هم انتقادپذير هستم.
_ چه كسي در خانواده نقش معلم را برايتان ايفا ميكند؟
عليخاني: مادرم.
_ مادر...
عليخاني: عاشقش هستم و هر چه دارم مال اوست.
_ همراه زندگيتان را انتخاب كرديد؟ (سوال جزر و مدي...)
عليخاني: بله، همراه زندگيام را انتخاب كردم.
_ تا چه اندازه براي اسمتون مصداق هستيد؟
عليخاني: ترجيح ميدهم در اين زمينه حرفي نزنم، فقط اين را بگويم كه اسمم را خيلي دوست دارم و عمل كردن به آن را خيلي بيشتر.
_ پيچيدهترين مقوله زندگي شما؟
عليخاني: به طور حتم آينده.
_ چه تعبيري از آن داريد؟
عليخاني: دوست دارم سفيد باشد.
_ از چه چيز فرار ميكنيد؟
عليخاني: دانشگاه...
_ قصد ادامه تحصيل نداريد؟
عليخاني: اتفاقا ميخواهم براي آزمون كارشناسي ارشد در رشته سينما، شركت كنم.
_ زمان تحصيل اهل تقلب كردن هم بوديد؟
عليخاني: به جرات ميتوانم بگويم كه استاد تقلب رساندن بودم، يعني شيوههايي براي رساندن تقلب بلدم كه فقط شگرد خودم است و هيچكس نميتواند مچم را بگيرد.
_ در كار اجرا تقلب كرديد؟
عليخاني: هيچ علاقهاي به كپيبرداري از اجراي ديگران ندارم، فكر هم نميكنم كه اجرايم شبيه به كسي باشد، اين را به جرات ميگويم چون همه كار من را ديدند و ميتوانند در اين خصوص قضاوت كنند.
_ به طور معمول چه عكسالعملي در مقابل انتقادهاي بيپايه و اساس نشان ميدهيد؟
عليخاني: همه آدمها براي خود چند ملاك اصلي و چند ----- مهم دارند، از اين رو تمام انتقادهايي را كه ميشنوند از اين فيلترها رد ميكنند يا به آدمهاي اطراف كه برايشان قابل اطمينان بوده و كارشان را قبول دارند رجوع ميكنند، من اين افراد را در اطرافم دارم، پس از اينكه انتقادي ميشنوم ابتدا آن را با ملاكهايم سنجيده و از ----- رد كرده يا به آنها مراجعه ميكنم. در كنار تمام اينها حرف ديگران را هم گوش ميكنم، البته تا زماني كه تشخيص دهم كه انتقادكننده از روي دلسوزي و واقعيت حرف ميزند و در اين زمينه بسيار باهوش هستم. شايد باورتان نشود، چند روز پيش ده دقيقهاي را پشت چراغ قرمز به انتقادهاي يك گلفروش خيابان گوش كردم؛ مثلا ميگفت چرا پاهايتان را آنقدر تكان ميدهيد! اين مورد به من و شايد خيلي از بينندهها استرس ميدهد، در كل برخلاف خيلي از دوستان انتقادكننده چه كسي باشد اصلا برايم مهم نيست، مگر من ميتوانم بيننده و مخاطبم را انتخاب كنم، هر كسي ميتواند تلويزيون را روشن كند و برنامه من را ببيند، از اينرو هر كه حق انتخاب داشته و ميتواند برنامه را ببيند حق انتقاد از آن مجري يا برنامهساز را هم دارد.
_ كميت يا اكثريت منتقدين برايتان اهميت دارد يا كيفيت و نوع انتقاد؟
عليخاني: اكثريت برايم مهم است، چون احساس خطر ميكنم.
_ حتي اگر اشتباه بگويند؟
عليخاني: حتي اگر اشتباه باشد، چون معتقدم مشتري اول و آخر ما بيننده و مخاطب است.
_ اما اين شما هستيد كه بايد در جايگاه يك مجري يك سري مسايل صحيح را القا كنيد؟
عليخاني: براي اجرا چند روش را انتخاب ميكنم، اگر موفق نشوم بايد منتظر عواقبش باشم كه در اين صورت يا بايد خود را اصلاح كنم يا به خاطر آن عقايد، اجرا را كنار بگذارم.
_ يا راه سوم كه نظرات اشتباه را تغيير دهيد؟
عليخاني: با حرف شما كاملا موافقم، اما يك مجري فقط ميتواند تلنگر بزند نه اينكه فكر و ذهنيت مردم را تغيير دهد.
_ چه انتقادي به شما وارد است؟
عليخاني: برخي مواقع پرحرفي ميكنم كه البته اين از خاصيت اجراست.
_ چه انتقادي از شما شده كه به نظرتان كم لطفي است؟
عليخاني: اينكه شبيه ديگران اجرا ميكنم.
_ شبيه فرزاد حسني اجرا نميكنيد؟
عليخاني: نه، اصلا قبول ندارم؛ فرزاد دوست من است، اما قبل از اينكه او بخواهد اجرا كند، من اجرا ميكردم.
_ شايد اين بينش از برنامه سال گذشته جزر و مد ايجاد شده باشد، زماني كه شما جايگزين فرزاد حسني شديد، به هر حال او دوست شما بود و ميخواستيد هر طور شده او را بازگردانيد، اما هنوز پسلرزههايش باقي مانده...
عليخاني: ستاره اسكندري در سريال نرگس جايگزين پوپك گلدره شد، همه تا آخر كار پوپك گلدره را ميديدند... اين قضيه هم به اين شكل در آمده...
_ چون قرار بود شبيهاش باشد...
عليخاني: دقيقا از اين رو اسكندري هر چه تلاش ميكرد بازي خودش را ارايه بدهد نميشد، جزر و مد هم چون از آغازش و به اسم فرزاد امضا شده بود، حالا همه از اين دريچه به ماجرا نگاه ميكنند، وقتي چند روز پيش اين انتقاد از من شد، خيلي شوكه شدم، نميدانم كدام حالت من شبيه اوست.
_ فرم نشستن، حركات دست يا اشاره به دوربين، صحبت با عوامل پشتدوربين و...
عليخاني: يكسري از مديومها در اجرا بايد رعايت شود، شايد اجراي نشسته از من كمتر ديده باشيد، اما به لحاظ شناختي كه از اين تخصص دارم، ميدانم طرز صحيح نشستن در يك برنامه گفتگو به اين شكل يعني همانگونه كه من يا فرزاد مينشينيم است. ولي اين دليل نميشود كه من از روي كسي تقليد ميكنم؛ به نظر شما نوع ادبيات من شبيه فرزاد است؟
_ به طور كامل نه، اما در برخي موارد بسيار شبيه و نزديك به هم است.
عليخاني: فرزاد استانداردهاي اجرا را خيلي خوب ميداند و خيلي خوب هم استفاده ميكند، مثلا استفاده به موقع از يك واژه كه البته ممكن است در انتخاب اشتباه هم كند... اما من خيلي موافق اجرايش نبوده و علاقهمند نيستم به مانند او اجرا كنم، حالا اگر ميگفتيد شبيه به حسين پاكدل اجرا ميكنم، قبول ميكردم چون به او و كارش علاقهمندم و اين احتمال وجود داشت كه برخي حركات او در من اثر كرده باشد. هرچند دوست ندارم حتي شبيه او هم كار كنم.
_ در اجرا، بازي هم ميكنيد؟
عليخاني: اجرا خودش يك نوع بازي است و هيچكس نميتواند اين را نقض كند، اما يكسري بازيگر كه وارد اين حيطه شدند، اصطلاح مجري - بازيگر باب شد، اما به عقيده من اجرا خيلي سختتر از بازيگري است، هر كه نظري غير از اين دارد حاضرم ثابت كنم، چرا كه اجرا زنده است و به فرد استرس ميدهد
_ اجرا را تا كجا دنبال خواهيد كرد؟
عليخاني: تا زمانيكه براي مخاطب تازگي و جذابيت داشته باشم، حداقل مردم دلشان برايم تنگ شود و سراغم را بگيرند نه اينكه حتي حالشان از قيافه من به هم بخورد.
_ بهترين سوژهاي كه براي گزارش انتخاب كرديد؟
عليخاني: سوال خوبي است؛ گزارش از نقارهزن حرم امام رضا(ع)، كه هشتاد و هشت سالش بود و نزديك به شصت و دو سال نقارهزني ميكرد. نكته جالب اينكه براي رفتن به جايگاه نقارهزنها در حرم، پلههاي زيادي را بايد طي كرد كه حتي ما جوانها زمانيكه براي تهيه گزارش رفتيم، نفس كم آورده بوديم، اما او به راحتي تمام پلهها را بالا ميرفت در حالي كه در خانهاش به سختي حركت ميكرد. اين گزارش برايم خيلي دوستداشتني و عزيز است.
_ زيباترين جملهاي كه شنيديد؟
عليخاني: دو جمله از ويكتور هوگو كه خيلي دوستشان دارم: (هنر گوش دادن را فرا بگيريد تا فرصتها به آهستگي در گذرد.( )همان قدر كه بال براي پرنده لازم است، اميد براي انسان.)
_شعار برنامه جزر و مد اين بود كه خصلتهاي بد را كنار بگذاريم؛ يعني آدم يك خصلت بدش را براي يك ماه كنار گذاشته، ولي دوباره بعد از اتمام ماه رمضان همان رفتارهاي بد گذشته را تكرار ميكند...
عليخاني: خيلي بد است كه ما فقط براي يك ماه رفتارمان را اصلاح كنيم، شعار من اين است كه در اين ماه خوب بودن را با زور هم كه شده تمرين كنيم تا كمكم برايمان عادت شود.
_ اين شعار در خودتان مصداق عيني داشته است؟
عليخاني: بله، به طور مثال از رمضان سال گذشته بدبيني را كنار گذاشتم.
_ حــــرفهايي كه مـــيزنيد روي خود شما چقدر اثر ميگذارد؟
عليخاني: بارها پيش آمده رواياتي كه با ادبيات خودم نقل كردهام بيش از آنكه به ديگران تلنگر بزند، روي خودم اثر گذاشته است. مثلا مدتي پيش درگير كاري بودم كه اطرافيان به شدت مرا از انجام آن منع ميكردند اما اصرار داشتم تا خودم آن را تجربه كنم... همزمان با اين مسئله برنامهاي را اجرا ميكردم كه در خصوص استفاده از تجربه ديگران بود. من در آن برنامه با قاطعيت گفتم: انجام كاري كه عاقبت نامطلوبش را ديگران نيز تجربهاش كرده اند، يك حماقت بزرگ است...، به قدري قانع كننده بحث كردم كه حتي مهمان برنامه هم قبول كرد، پس از اتمام برنامه به اندازهاي متاثر شده بودم كه شب تا صبح در خصوص آن كار فكر كردم...
_ درست است احسان عليخاني ژست ميگيرد؟
عليخاني: اگر منظورتان در اجراست كه هر مجري براي خود سبك به خصوصي دارد، ولي معتقدم هر برنامه يك كاراكتر اجرا ميخواهد كه با موضوع و محتواي كار همخواني داشته باشد و از نظر شخصيتي، همان هستم كه جلوي دوربين ميبينيد، مثل اقبال واحدي؛ او هم اينگونه است، چون خداي نكرده اگر يك مجري پشت دوربين با رفتارش جلوي دوربين تفاوت داشته باشد، بسيار متاثركننده خواهد بود و مردم هم به خوبي تشخيص ميدهند.
_ غير از اجرا در چه حيطهاي فعاليت ميكنيد؟
عليخاني: كارگرداني فيلمهاي كوتاه و ساخت تيزرهاي تبليغاتي؛ به طور مثال مجموعه ماه درآمد به مناسبت عيدفطر سال گذشته، مراسم قهرمان قهرمانان، جشن سالگرد شبكه سه و...
_ مطالعه براي يك مجري چقدر لازم است؟
عليخاني: صدر در صد، مگر ميشود بدون مطالعه آنتن را حفظ كرد، يك مجري چقدر ميتواند با كلمات بازي كند، بالاخره بايد لابهلاي حرفهايش مطلبي هم ارايه دهد كه بيننده از آن استفاده كند، به نظر من روز مرگ يك مجري است اگر بدون مطالعه در برنامهاي حاضر شود، اگر آنتن برايش حرمت و نگاه بيننده ارزش نداشته باشد، حتي اگر در لباس پوشيدن دقت نكند.
_ اين مطالعات در چه زمينهاياست؟
عليخاني: خب اگر موضوع برنامه تخصصي باشد كه به يك مجري متخصص نياز است و اگر موضوع مطالعه مشخص، مثل آقاي شجاعيمهر كه سالهاست در برنامه خانواده اجرا ميكند، او ديگر يك متخصص امور خانواده است، اما برنامهاي كه بيننده عام داشته با موضوعات متنوع اطلاعات مجري همان اقيانوس كم عمق است.
_ احسان عليخاني به طور مشخص براي جزر و مد در چه زمينهاي و چقدر مطالعه ميكند؟
عليخاني: سال گذشته چهار كتاب و چهل مقاله در خصوص ازدواج خواندم، اما جزر و مد امسال نه مثل پارسال موضوع مشخصي در ارتباط با مهمانها دارد و نه مانند يك برنامه روتين و عاميانه مجري ميتواند پر حرفي كند، از طرفي لحظاتي هستند كه داراي حرمت بوده و به طور معمول آدمها در اين لحظات بسيار تاثير پذيرند، از جمله ساعت افطار. امسال از مهمانهايي در برنامه دعوت شد كه به يقين شصت، هفتاد درصد از آنها حرفهاي زيادي براي گفتن داشتند مثل پزشك معلولي كه از يك سالگي دو پايش را از دست داده بود. به طور مسلم او بيش از من در اين ساعت استحقاق حرف زدن داشت، از اين رو وظيفه اصلي من در جزر و مد پيوند دادن مهمان با بيننده است، يعني بايد موقعيتي فراهم ميكرديم تا بيشتر آنها صحبت كنند. اصلا تا كي قرار است كه مجريهاي ما يك تنه حرف بزنند، من و شما كه هم نسل هستيم، چقدر برنامه ديديم كه مجري تنها متلكم بوده و اطلاعاتي را كه يك ساعت پيش از كتاب گرفته يا عقايدش را به زور در مغز بيننده فرو ميكند.
_ اجرا چقدر به خبرنگاري شباهت دارد؟
عليخاني:اين دو مقوله خيلي به هم نزديك است، خبرنگاري حرفه شريفي است كه من خيلي دوستش دارم و اگر روزي از كارم محروم شدم، حتما اين حرفه را دنبال خواهم كرد(با خنده و البته كنايه...) البته نه خبرنگاري كه كار تكراري و روتين انجام دهد، بلكه عاشق خبر حوادث و جنجالي هستم، نميدانم گزارشهايم در برنامه پسرهاي ايروني يادتان هست يا نه، اما سعي كردم هر گزارشي كه تهيه ميكنم متفاوت بوده و براي مخاطب جذابيت داشته باشد، به طور مثال از رفتن ايران به جام جهاني و بازي ايران- بحرين در تهران گزارشي كار كردم و به حواشي در اين گزارش پرداختم كه شايد كمتر كسي به آن توجه ميكرد و همين عامل باعث شد با وجود اينكه ورزشي نبودم، امتياز بالايي بگيرد.
_ براي گزارش يا تهيه خبر معمولا چه سوژههايي را انتخاب ميكنيد؟
عليخاني: چون اصلا سياسي نيستم و در اين زمينه هيچ تخصصي ندارم، به طور حتم سوژههايم سياسي نخواهند بود، همينطور با موضوعات خانواده هم رابطه خوبي ندارم، از اين رو دخالت نميكنم، اما در مقابل به سوژههاي اجتماعي بسيار علاقهمندم، هر چند معتقدم خانواده خيلي حساستر و مهمتر از اجتماع است، چون قبل از اينكه فرد وارد جامعه شود در خانواده پرورش مييابد.
_ سختترين مصاحبهاي كه در زمينه اجرا يا گزارش انجام داديد؟
عليخاني: چون اعتماد به نفس خوبي دارم، از هيچكس واهمه نداشته و براي همين با هر كه فكرش را كنيد به راحتي گفتگو ميكنم و اصلا مقام و پستش برايم مهم نيست؛ اما سختترين از نظر فضا، برنامهاي بود كه در يك هليكوپتر ضبط ميكرديم.
_ در هر سه زمينه اجرا، بازيگري و كارگرداني تخصص داريد، به كداميك بيشتر علاقهمنديد؟
عليخاني: هر سه در موقعيت خود بايد انجام پذيرد، يك دوره زماني كه مربوط ميشود به سالها پيش بازيگري ميكردم به خصوص در زمينه تئاتر، بعد شروع كردم به تيزر وكليپ ساختن و امروز هم اجرا، اما هميشه مراقب بودم اتفاقي نيفتد كه به ديگري ضربه وارد شود. مدتي پيش پيشنهادات مختلف و خوبي براي بازي از طرف دوستاني كه در زمينه كارگرداني قبولشان دارم به من شد، اما وقتي پيش خودم آناليز كردم، به صلاحم نبود كه به آن كارها جواب مثبت دهم، چون ممكن بود انرژيم جواب ندهد كه هم اجرا كنم و هم بازيگري.
_ اجرا، كارگرداني را تحتالشعاع قرار نداده است؟
عليخاني: هنوز هم كار اول من كارگرداني و ساخت تيزر و فيلمهاي كوتاه است.
_ چي شد بعد از كار اول كه اتفاقي هم بود، اجرا را دنبال كرديد؟
عليخاني: من به عنوان كارگردان وارد شبكه يك شدم و همانطور كه گفتيد كاملا اتفاقي در يكي از كارهايم جلوي دوربين رفتم، گر چه اوايل اصلا به اجرا علاقهاي نداشتم، اما رضايت اطرافيان، مرا به شوق آورد.
_ الان اين علاقه ايجاد شده؟
عليخاني: خيلي زياد، اما نه به اندازه كارگرداني.
_ در دوران دانشگاه به خاطر احسان عليخاني بودن از لطف و حمايت اساتيد هم بهره ميبرديد؟
عليخاني: دانشگاه ما اصلا اين طوري نبود كه ارفاق كند. (اميررضا خادم) ميتواند اين گفته مرا تصديق كند، چون او هم يك دوره آنجا بود. حتي در برخي مواقع اساتيد موضع هم ميگرفتند.
_ و صحبت خاصي نداريد؟
عليخاني: آرزوي سلامتي براي مسلمانان جهان...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
مصاحبه میذاری جدیدشو بذار نه مصاحبه 20 سال پیششو :دی
برنامه «ماه عسل» یکی از پربیننده ترین برنامههای تلویزیون در ماه مبارک رمضان است و شاید به همین دلیل برخی اشکالات گل درشتش توی چشم میزند و عامل این شوخی با تهیه کننده و مجری آن است!
{ مجری در حالی که پاهایش را سه برابر عرض شانه باز کرده با همین حال به دوربین نزدیک و نوک پنجه قدم بر میدارد و پلاتو میگوید؛ او یک پیراهن زرشکی با کت صورتی و شلوار سرمهای خالدار پوشیده است:}
- مردم برنامه ما همینه! الکی پیامک ندین، تو سایتها و روزنامهها هم شلوغش نکنین. شما نگرفتین دیروز ما چی میخواستیم. اون خانوم برگشت گفت من بدبختم منم گفتم همه خانوما بدبختن. من منظورم همه خانوما نبود بعضی خانوما بود که اونجا توی اون کانتکست میشد همه خانوما. حالا شمام دیگه شلوغش نکنین. هی زنگ نزنین و...الهی فداتون بشم، امسال میخوایم دم افطار دور هم باشیم. یه کم اشک بریزیم و آه بکشیم و یاد بدبختیها و قسطها و کرایه خونه و...بیافتیم و نهایت یا سنگ کوب کنیم یا از فشار غصه و اشک، فشارمون بیافته و دست آخر متنبه شیم!
{بعد از پخش موسیقی}
مجری: خب خانوم خیلی خوش اومدین. تعریف کنین ببینیم داستان زندگی شما چیه؟
خانم: من در یک خانواده بیچاره متولد و بزرگ شدم. ولی الان پاک پاکم.
مجری: یعنی چی بیچاره ؟ توضیح بدین.
خانم: یعنی بدبخت.
مجری: یعنی چی؟
خانم: یعنی فلاکت زده، یعنی نکبتی، یعنی داغون. یعنی آواره. یعنی گشنه، یعنی کثیف...یعنی(بغض مهمان میترکد)
مجری: خانم من اصراری ندارم شما همه چیز رو بگین ها. اونایی که فکر میکنین مردم قبل افطار بشنون و حال میکنن و حالشون جا میاد و دیگه دور خطر و خطا نمی رن رو بگین. والا بعدا نگین احسان گفت بگو...خب بعدش؟
خانم: پدرم معتاد بود. همین اعتیادش ما رو بدبخت کرد.
مجری: معتاد بود یعنی چی؟ بدبخت کرد رو هم توضیح بدین.
خانم: یعنی هروئین و تریاک میکشید.
مجری: دو تاشو با هم؟
خانم: بعله.
مجری: چجوری اونوقت؟
خانم: نشون بدم؟
مجری: نه نه نه! منظورم اینکه آیا ممکن هست اصلا هروئین و تریاک؟
خانم: بله. زوج و فرد میکرد.
مجری: اونوقت جلوی شما؟
خانم: بله.مجری: چجوری اونوقت؟
خانم: نشون بدم؟
مجری: نه خانم. من اصراری ندارم که شما همه چیزو بگین و نشون بدین. ولی اگه بگین که برنامه جذابتر میشه و ما بیشتر فحش میخوریم و من میام میگم این همه فحش به خاطر دیده شدن برنامهاس و خیلی هم خوبه. خب بعدش؟
خانم: من و مادرم مجبور بودیم بریم براش کار کنیم.
مجری: چه کاری؟ دقیقا میشه توضیح بدین؟ البته در جریان هستید که ما در ماه عسل اصلا اصراری نداریم شما توضیح بدین.
خانم: میرفتیم تو خونههای مردم کار میکردیم ولی بیشتر دزدی میکردیم تا پول اعتیاد بابا رو دربیاریم.
مجری: دزدی؟ واقعا؟ میشه توضیح بدین؟ البته داستان اصرار نداشتن ما سرجاشه!
خانم: نه چه اشکالی داره. شما که دیگه آبرو واسه من نذاشتین بذارین منم کامل بگم مردم حال کنن!
مجری: خب میگفتین. پس با مامان به بهانه کار تو خونههای مردم، میرفتین سرقت و جیب ملت رو خالی میکردین و منجلاب فساد توی خونه رو باهاش پر میکردین.
خانم: بله. مامان کار میکرد و من دزدی میکردم. گاهی هم با پسرای خونه ها دور هم جمع میشدیم ...
مجری: یعنی چی؟ دقیقا این دور هم جمع شدنه چی بود؟
خانم: خب به هر حال اونا یه کارایی داشتن و من هم پول میخواستم. یه معامله دیگه.
مجری: خب بگذریم دیگه ایناش خوب نیست. تو خونه خودتون چی میشد؟
خانم: تو خونه م من و مادرم کار میکردیم و بابام میکشید.
مجری: یعنی چی دقیقا؟
خانم: {با بغض} مامان مث سگ کار میکرد. بابا هم مث اسب میکشید. منم مث خر تو گل گیر کرده بودم. اون ما رو میزد و سرمون بلا میاورد. آخرشم که خودش منو و مامان رو معتاد کرد...بغض مهمان میترکد}
مجری: بلا میاورد دقیقا یعنی چی؟ ...بله تذکر دادن که دیگه ادامه ندیم...خانم درباره پدر و مادر اینطوری حرف نزنین. خودتون حالا مهم نیس ولی به هر حال. گفتین پدرتون شما رو معتاد کرد. نچ نچ نچ نچ...واقعا؟ چطوری؟
خانم: نشون بدم؟
مجری: نه خانوم. اصلا از پدرتون بگین؟ دوستش نداشتین؟ از کی فهمیدین که معتادتون کرده؟
خانم: پدر؟ کدوم پدر؟ مرتیکه...
مجری: نه دیگه نشد. درسته شما معتاد شدین و گند زدین به حیثیت خانواده و خانومها و از گوشه خیابون جمعتون کردن ولی دیگه درباره پدرتون اینطوری حرف نزنین. من مجبورم همین جا حرف شما رو قطع کنم.من دو تا مهمان دیگه هم دارم؛ فری دست قیچی: رییس باند قاچاق اعضای بدن در تهران که بچههای مردم رو میگرفته و میکشته و اعضاشون رو قاچاق میکرده. امشب قراره بیاد دقیق توضیح بده چجوری دلش میاومده دختر 7 ساله رو مثله کنه و کلیه اش رو بفروشه. حالا این هیچی از این کاراش فیلم هم گرفته قراره اونا رو هم نشون بدیم تا درس عبرتی بشه برای همه.و سهراب. سهراب یکی هست مث شراره. اونم گرفتار یه پدر عوضی بوده که بهش مواد داده و معتادش کرده و بعد الان ایدز گرفته و رفته خواستگاری و بهش جواب منفی دادن. پری روز داشته خودکشی میکرده بچه های ما دیدنش اوردنش اینجا. قراره بگه چرا خودکشی کرده و دیگه خودکشی نکنه... این «بدپدری»، بد دردیه مردم. من قربون تون برم از پای تلویزیون تکون نخورین برنامه ادامه داره تا قبل از افطار.{مجری با همان پاهای سه برابر عرض شانه باز شده به سمت دکور بر میگردد...}
محسن حدادی - خبرآنلاین
MoJtaBa.R
21-07-2013, 18:28
چه با آب و تاب شروع کرد : یه وقتایی چشمون لواشک ترش یا ملچ مولوچ میبینه چه جوری دهن آدم آب میفته الانم اونجوریم :n23:
MoJtaBa.R
21-07-2013, 19:31
تصورش سخت بود : اشکای خوشحالی مامانی که چندین دقیقه بند نمیومد ....
شاهین کوچولو انشاا... که بزرگ شد جواب این اشکارو میده
--------------
خونواده هایی هستن که واسه داشتن بچه آرزو میکنن که کاش داشته باشن و یه سری هم هستن که با وجود داشتنشون یه سری خبرهای ناگواری ازشون درز میکنه که بچه دو سه ساله رو زیر بار کتک تا آستانه مرگ بردنشون
دوزار معرفت دوزار انسان بودن سخت نیست : ولی این آدمان که سختش میکنن
اخرش اشکمون در اورد البته این بار اشک ذوق بود
پدر و مادری که 23 سال پیش فرزندی رو از پرورشگاه به خونه اوردن و با اینکه معلول بود 23 سال ازش به بهترین شکل نگهداری کردن ولی فوت کرد و لی بازم اقدام کردن که فرزندی بگیرن ولی این بار ندادن ولی به همت برنامه ماه عسل تو این برنامه زنده دوباره بچه ای دیگه رو بهشون هدیه داد
واقعا صحنه قشنگی بود :n12:
Aryana_b
21-07-2013, 20:27
دوستان من ندیدم میشه یکی بگه جریان چی بود:n16:
امشب هم بسیار زیبا بود ولی اشکمون رو در آورد و دلمون حسابی ریش ریش شد :n14:
دلم خیلی واسه میلاد می سوزه (یادش بخیر برنامه قبلی میلاد رو به خوبی یادمه الان شاید بهترین جای ممکن باشه) دلم واسه شاهین واسه پدر و مادری که میلاد رو بزرگ کردن واسه فاطمه و واسه خیلیای دیگه می سوزه .... البته به قول مجری امشب آخرش قشنگ بود و شاید یه قسمت از اشکامون اشکای شوق هم بود و یه جورایی با یه لذتی تموم شد
دوستان من ندیدم میشه یکی بگه جریان چی بود:n16:
اگه فرصت دیدنش رو داری فردا صبح ساعت 7.15 تکرارش رو میگذاره و یا اگه نمی تونی اون موقع ببینی دانلودش کن ، تعریف کردن توی چند خط خیلی فرق می کنه تا خودت ببینی :n06:
این ماه عسل یه برنامه سیاه که فقط بیینده ها رو افسرده و غمگین میکنه... موضوعات کلیشه ای و تکراری و غمناکی در این برنامه هست که نتیجه اش فقط انرژی منفی و مخرب توی زندگی ملت هست. کم خودمون غم و غصه داریم...به جای اینکه 4 تا برنامه شاد و مفرح بسازن ....البته مردم هم مثل اینکه غم وغصه رو دوست دارن! :n21:
لطفا کسی نیاد پست منو نقل قول کنه...این نظر شخصی منه...
MOHAMMAD2010
22-07-2013, 12:41
به نظر من حرکت دیشب زیاد خوب نبود !
یعنی چی یه بچه رو زوری به اینا داد !
اینا هم اگه خوششون نمیومد ازش هم که دیگه نمیتونستن چیزی بگن !
اگه میخواستن خب خودشون میرفتن یکی رو زود تر از اینا میوردن دوباره !
به نظر من حرکت دیشب زیاد خوب نبود !
یعنی چی یه بچه رو زوری به اینا داد !
اینا هم اگه خوششون نمیومد ازش هم که دیگه نمیتونستن چیزی بگن !
اگه میخواستن خب خودشون میرفتن یکی رو زود تر از اینا میوردن دوباره !
برنامه رو نمیبینید چرا اظهار نظر میکنید ؟
خوبه تو خود برنامه پدر و مادر گفت هم موقع زنده بودن میلاد و هم بعد فوت میلاد دوباره مراجعه کردیم که بچه بگیریم از پرورشگاه ولی دیگه بهمون ندادن
به زور کسی بچه نداد به اونا
ده دقیقه از برنامه رو میبنن بعد میان میگن چرا فلان شد چرا اینطور شد
میلادی دوباره برای «ماه عسل»
برنامه «ماه عسل» شب گذشته با ایجاد تلاطم در احساسات مخاطبان خود، کودک بیخانمانی را صاحب خانواده کرد و نشان داد که یک برنامه ساده تلویزیونی میتواند اتفاقات بزرگی را رقم بزند.
خبرگزاری فارس: ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) برنامه «ماه عسل» شب گذشته با ایجاد تلاطم در احساسات مخاطبان خود، کودک بیخانمانی را صاحب خانواده کرد و نشان داد که یک برنامه ساده تلویزیونی میتواند اتفاقات بزرگی را رقم بزند.
بعضی اوقات میتوان با کلماتی ساده اتفاقات بزرگی را رقم زد. اتفاق زیبایی که شاید در جامعه مرسوم باشد ولی ذهن خیلیها درگیر آن نباشد.
مثلا شب گذشته گردانندگان برنامه «ماه عسل» در مقابل دیدگان میلیونها مخاطب بعد از ماهها تلاش، به آرزوی چندساله خانوادهای پایان دادند و با آنها فرزندی را همراه کردند تا شب شادی در زندگی پرغصهشان خلق شود.
کمتر کسی از مخاطبان برنامه ماه عسل سال 90 ، میلاد را فراموش کرده است. فرزند معلولی که پدر و مادری با تواضع پا روی آرزوی چندین ساله خود گذاشتند و او را انتخاب و نگهداری کردند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
میلادی که بعد از 23 سال زندگی در کنار این خانواده به دلیل بیماری از جمع مهمانان ماه عسل جدا شد. میلادی که تنها با نگاهش به همان پدر و مادر می گفت اجرتان با خدایی است که لحظه لحظه سختی نگهداریاش در پیشگاهش ثبت میشود.
روز یکشنبه در برنامه ماه عسل بازهم همان پدر و مادر در برنامه حاضر شدند اما با چند اتفاق. اولین و مهمترین آن فوت میلاد پسر خوانده خانواده بود که بعد از چندین سال نگهداری از بین آنان جدا شد.
اتفاق دوم از برنامه سال 90 آغاز شد که خانوادهای دیگر با دیدن پدر و مادر صبور میلاد فرزندی معلول را برای فرزندخواندگی انتخاب میکنند. قسمت اول مهمانان پدر و مادر فاطمه معلول بودند که از تاثیر برنامه ماه عسل در سال 90 برای خود گفتند. تاثیری که فرزند معلولشان در کنارشان خندان و به قول خودش آزاد و شاد زندگی میکرد. در قسمت دوم برنامه پدر و مادر میلاد به جمع میهمانان حاضر میشوند.
پدر و مادری که به گفته خودشان با نام میلاد معروف و صاحب خانهای هر چند کوچک اما پر از امید شدند. از کنار این کار بزرگ به خانه خدایی دعوت میشوند که هزاران دیده منتظر آن است و هزاران نشان خوب از سوی پروردگاری که میلاد تنها با نگاهش توانست شکرگذارش باشد.
پدر و مادر میلاد از تلاششان برای سرپرستی فرزندی دیگر در زمان حیات میلاد گفتند و نتیجه ندادن این تلاش . بعد از فوت میلاد هم گویی گامهایشان در کنار تمنایشان بیپاسخ ماند. آنان از آرزوی داشتن فرزندی دیگر در کنار خود میگفتند و خبر از اتفاقی بزرگ و نگاه خداوندی مهربان به خود را نداشتند.
احسان علیخانی برنامه یکشنبه شب ماه عسل را به گونهای پایان داد که هر مخاطبی با چشمان اشک بار خود شیرینی تلخی داستانهای شنیده شده اش را چشید.
در میان گفتوگو، احسان علیخانی از مهمانی دیگر خبر داد. مهمانی که هیچ کدام از مهمانان حاضر از آن خبر نداشتند. شاهین 8 ساله. شاهین بیآنکه بداند در آغوش مجری برنامه آرام گرفت. احسان از آرزوهایشاهین پرسید. شاهین با کلام معصومانه خود گفت: دوست دارم پدربزرگها و مادربزرگها سلامت باشند. بعد از آن گفت آرزو دارد در خانهای به همراه پدر و مادرش زندگی کند.
در این بین دوربینها توان انعکاس چشمان اشک آلود مادری با دل شکسته و پدری با یاد میلاد را شاید نداشتند اما بدون شک چشمان مخاطبان همان لحظه لحظه تصاویر را با تمام وجود حس کردند. لحظهای که علیخانی پسرک را فرشتهای از جانب خدا برای خانوادهای که سالیان سال نگهداری فرزند خوانده معلول خود را به هر فرزندی ترجیح دادند. چند دقیقه پایانی برنامه تنها با تصاویری از گریههای بسیار مادر و پدر به اذانی ختم شد که شاید شیرین ترین اذان برنامه ماه عسل بود.
به گزارش فارس، کامران نجفزاده سفیر طلایی کودکان و سالمندان یکی از مخاطبان پرشمار برنامه ماه عسل بود. او که خود در بحث برنامههای خاص در بین مخاطبان صاحب نام است می گوید قانون حمایت از کودکان بی سرپرست بعد از 50 سال در 28 مهر 87 تصویب شده و بعد از ایراداتی که شورای نگهبان وارد کرد در پینگ پونگ مجلس با این شورا گرفتار شده حالا تنها یک بند آن ماده تا مصوب شده و تکلیف این قانون روشن شود.
اگر این اتفاق بیافتد بحث فرزند خواندگی که ریشههای دیرینی نیز دارد دیگر آنقدر دشوار نیست که بسیاری از خانوادهها در میانه راه پشیمان شوند. برنامه دیشب یک آرمان شهر بود که شاید اشک بسیاری از خانوادههایی که سالها در انتظار سرپرستی فرزند هستند را درآورد. باشد که ماه عسل پنجرهاش به سوی این آرمان شهر همیشه باز بماند.
بعد از نقدهای غیر منصفانه و بیمحابای برخی از اهالی رسانه شاید این نقطه عطف نشان از توانایی ماه عسلی است که شاید تنها با تهیه کنندگی علیخانی و تیم آن انتظارات را هر ساله بیشتر از سال قبل میکند.
MOHAMMAD2010
22-07-2013, 14:49
برنامه رو نمیبینید چرا اظهار نظر میکنید ؟
خوبه تو خود برنامه پدر و مادر گفت هم موقع زنده بودن میلاد و هم بعد فوت میلاد دوباره مراجعه کردیم که بچه بگیریم از پرورشگاه ولی دیگه بهمون ندادن
به زور کسی بچه نداد به اونا
ده دقیقه از برنامه رو میبنن بعد میان میگن چرا فلان شد چرا اینطور شد
من برنامه رو کامل دیدم استاد ! ( شما که حرفای استاد احسان رو اینقدر با دقت گوش میکنی ایشون میگه زود قضاوت نکن ، پس تو هم ندونسته حرف نزن ! )
این حرفی رو که میگی نشنیدم ، احتمالا دقت نکردم !
به هر حال بازم میگم خیلی کار مسخره ای بود !
همین جوری احسان خان بچه رو پسندیده داده به این خونواده !
اینا میتوسنستن پشت صحنه این کارو بکنن !
دیگه استاد احسان به خاطر تبلیغات برنامه و خودش هم که شده از این کارا میکنه !
این حرفی رو که میگی نشنیدم ، احتمالا دقت نکردم !
!
مهندس از این به بعد دقتت رو بیشتر کن که اظهار نظر الکی و غلط نکنی
MOHAMMAD2010
22-07-2013, 14:55
مهندس از این به بعد دقتت رو بیشتر کن که اظهار نظر الکی و غلط نکنی
شما هم سعی کن مودب تر باشی ! و زود هم قضاوت نکنی !
شما هم سعی کن مودب تر باشی ! و زود هم قضاوت نکنی !
مهندس فکر نمیکنم لفظ بی ادبانه ای به کار برده باشم که نیاز به اظهار نظر جدید و توصیه کارشناسانه شما باشم
MOHAMMAD2010
22-07-2013, 15:36
برانگیختن احساسات به چه قیمت؟! / نگاهی به برنامه ماه عسل یکشنبه شب
کودکان همواره موجودات محبوبی برای تبلیغات و پروپاگاندا بوده اند. موجوداتی برای رسیدن به اهداف متعدد و مختلف. از برانگیختن احساسات توده ها تا اندوختن هرچه بیشتر سرمایه. از سکانس معروف بچه خوابیده در کالسکه فیلم رزمناو پاتمکین تا ساخت صابونی که از یک جنین کودک شبیه سازی شده است؛ همه چیز باید دست به دست هم بدهند تا در جهان امروز سرمایه، احساسات و عواطف عوام را تحریک کند و آن ها را به سمت اهداف از پیش تعیین شده بکشاند.
برنامه یکشنبه شب ماه عسل نیز از این قاعده مستثنی نبود. زن و مردی که سال ها قبل کودکی را به فرزندی پذیرفته بودند در حالی مهمان این برنامه شدند که آن کودک دیروز و جوان یکی دو سال قبل را به واسطه بیماری از دست داده بودند. حالا عوامل برنامه ماه عسل دست به دست یکدیگر داده و در انتهای برنامه، کودکی دیگر را در آغوش این مادر و پدر دلسوخته قرار دادند. در حالی که پسرک به شدت هاج و واج به نظر می رسید، مادر اشک می ریخت و پدر ظاهرا چندان راضی به نظر نمی رسید!
برای این سناریو دو حالت عمده می توان در نظر گرفت. یا کل ماجرا پیشاپیش هماهنگ شده بود و پدر و مادر و فرزند در جریان امور قرار داشتند و یا تمامی داستان، سورپرایزی بود که عوامل برنامه ماه عسل برای آنها و مخاطبانشان ترتیب داده بودند. در هر دو حالت و در هر دو سناریو، این اتفاق را باید رخدادی غیر اخلاقی، غیر انسانی و حتی غیر قانونی دانست. بیایید هردو شکل ماجرا را بررسی کنیم.
فرض اول این است که والدین و فرزند ارائه شده به آنها در جریان امر قرار نداشته اند. در این صورت چه ظلمی بالاتر از این که بدون اجازه، مشورت و هماهنگی، چند نفر انسان را در قالب یک خانواده درآورد؟! آیا چنین رویکردی به مفهوم نظام خانواده، نگاهی عمیقا فاشیستی و ابزاری نسبت به معنا و جوهره وجودی انسان نیست؟! در این صورت چه تفاوتی میان دست اندرکاران این برنامه و نازی های پروژه لبنزبورن اس اس ها وجود دارد؟! پروژه ای که در آن تنها به تولید هرچه بیشتر نسل آریایی می اندیشید و واژه هایی چون پدر، مادر و فرزند تعریفی دیگر می یافت! توجه کنیم به دیالوگ پایانی مجری برنامه که خطاب به پدر و مادر حیران برنامه می گوید: "مبارکتان باشد!" انگار کفشی، کلاهی، پیراهنی، چیزی به مهمانان برنامه هبه کرده اند و حالا به ایشان مبارک باد می گویند. درست است که همواره در برخورد با قدم نورسیده می گوئیم، قدمش مبارک باشد؛ اما در چنین سناریویی که برنامه ماه عسل رقم زد، ذکر جمله "مبارک باشد"، مخاطب را بیشتر به سمت استفاده ابزاری از کودکان هدایت می کند تا امری معنوی و وابسته به حوزه اخلاق.از سوی دیگر بهزیستی برای فرزندخواندگی شرایط مشخص و پیچیده ای دارد. در این صورت چگونه شرایط و قوانین موجود، رعایت شده و پرونده این فرزند خواندگی در عرض چند ثانیه بسته شده است؟!
اما در سناریو دیگر، همه چیز را هماهنگ شده تلقی می کنیم. با این حال بازهم در صورت مسئله تغییری حاصل نمی شود. این بار هدف، کلاهبرداری از مخاطب و بازی عوامانه و فاقد عمق و بینش لازم با احساسات مخاطب است. او باید غافلگیر شود و همه چیز را به صورت فرض اول شناسایی کند. در این صورت مخاطب برنامه، علاوه بر شوکه شدن باید سئوالات متعددی را نیز که در ذهنش به وجود آمده پاسخ دهد. این که پس فرایند اداری و قوانین فرزندخواندگی چه می شود؟ این که شاید اصلا این پدر و مادر تمایل دوباره ای به پذیرش فرزند جدید نداشته باشند. این که اصلا شاید این پدر و مادر و این پسر کوچک هیچ تمایل و احساسی نسبت به هم نداشته باشند. این که مگر کودکان اسباب بازی هستند که در چند ثانیه آنها را به دو نفر ببخشی و خلاص! و این که چرا با کودکان به مثابه ابزار و وسیله برخورد شده است. و آیا تلویزیون و رسانه مجاز است تا این چنین با احساسات و عواطف انسانی بازی کند، آنها را به نمایش بگذارد و از این طریق میزان مخاطبان خود را بالا ببرد؟
بدین ترتیب به نظر می رسد برنامه ماه عسل به رغم تلاش خود برای به تصویر کشیدن خصائل ناب انسانی، در پاره ای موارد، به افراط کاری روی آورده است. برخی احساسات عمیق انسانی تا زمانی عمیق و بی پیرایه می مانند که در حوزه شخصی فرد باقی بمانند. زمانی که این عواطف و احساسات رسانه ای شوند، به شدت سطحی و مبتذل می شوند و از ارزش و اعتبارشان کاسته خواهد شد. اتفاقی که در برنامه یکشنبه شب ماه عسل به وقوع پیوست.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آره برنامه دیروز خـیلی مسخره بود...آقاهه که دیگه مونده بود چی بگه!
خوبه تو خود برنامه پدر و مادر گفت هم موقع زنده بودن میلاد و هم بعد فوت میلاد دوباره مراجعه کردیم که بچه بگیریم از پرورشگاه ولی دیگه بهمون ندادن
اونا حالا یه حرفی زدن....زنه ندیدی چقدر ناراحت شد گریه کرد:n09:
آنچه در "ماه عسل" گذشت؛
"احسان عليخاني" عشق را در "ماه عسل" تمام كرد/شاهكار اجراي عليخاني + فیلم ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 8%B1-%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D9%8A-%D8%B9%D9%84%D9%8A%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%8A-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85)
عليخاني در برنامه شب گذشته خود با تلاقي دو زندگي از نوع آسماني طعم زندگي را به شاهين چشاند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) شب گذشته در دوازدهمين روز از ماه مبارك رمضان، برنامه "ماه عسل" با اجرا و تهيه كنندگي "احسان عليخاني " در لحظات ناب استجابت دعا، ميهمان دلهاي زيبا و عرفاني مخاطبان هميشگي خود شد تا آنها را به همراه خود وارد دنياي مهمانان برنامه كند و درسي ديگر از زندگي را به آنها يادآوري كند.
"عليخاني "برگ دوازدهم از دفتر "ماه عسل" خود را اينگونه ورق زد: سلام،احوال شما چطوره ،اگر يك درصد جوياي حال من و رفقان باشيد خداروشكر همينكه شما هستيد خوبيم ،و اگر مشكلي هم باشد به عشق شما تحمل مي كنيم.
پس از پخش تيتراژبا صداي" فرزاد فرزين "،"عليخاني" با اشاره به برنامه شب گذشته گفت: ديروز خيلي ها اظهار كردند كه چرا قصه مهمانان كامل بيان نشد، ما دو تا نگاه را در برنامه مقايسه كرديم و مهمانان ما نظرها،سلايق و گله هايشان را بيان كردند برنامه ديروز تلاقي لبخندها و بغض ها بود.
*اميدواري "عليخاني" به برنامه "ماه عسل"
"عليخاني" با ذكر اين جمله مخاطبان را به ادامه برنامه دعوت كرد:بريم برگرديم من به امروز خيلي اميدوارم.
"عليخاني "در ادامه گفت:حال، سراغ دنياي امروز مهمانانمون بريم ،امروز دو قصه داريم كه يك نكته وصل فوق العاده و زيبا دارد ،لطفا "ماه عسل" امروز را از ابتدا تا انتها تماشا كنيد.
براي رقم خوردن يك اتفاق در برنامه امروز، خيلي دوندگي كرديم ،دعا كنيد.
سپس "عليخاني" پا به دنياي مهمانان بخش اول "ماه عسل" گذاشت: يك زوج كه 31سال از زندگي مشتركشان مي گذشت و حاصل زندگيشان دو فرزند به نام هاي حسام و سروش بود مهمان برنامه "ماه عسل" بودند.
زن قصه ي زندگي خود را اينگونه آغاز كرد: از زندگي با همسرم احساس رضايت كامل دارم و صاحب دو فرزند هستيم فرزند اولم به نام" حسام "داراي مدرك كارشناسي ارشد است و "سروش" هم در خارج از كشور در حال تحصيل است.
*معامله انسان هاي بزرگ با خدا در "ماه عسل"
من هميشه در ذهن خود به اين فكر كرده بودم كه يك فرزند را به سرپرستي قبول كنيم اما پس تماشاي يك قسمت از برنامه" ماه عسل "سال 90كه اختصاص به دو زوج داشت كه حدود 20سال فرزند معلولي به نام "ميلاد" را به فرزندي خود گرفته بودند با خود گفتم ما هم مي توانيم اين عمل زيبا را انجام دهيم و پس از مشورت با همسرم اقدام به گرفتن فرزندي به سرپرستي خود مان كرديم.
افرادي را ديدم كه هنگام سرپرستي يك فرزند رنگ پوست و چشم او را هم انتخاب مي كنند ولي اين خانواده و حركت زيبايشان برايم جاي تقدير داشت.
هنگام اقدام به اين عمل، آشنايان مارا از اقدام به اين كار منع مي كردند و از مشكلات آن برايمان مي گفتند ولي ما تصميم خود را گرفته بوديم.
همسر اين خانم ادامه داد: زماني كه همسرم با من درباره ي اين موضوع مشورت كرد من با كمال ميل پذيرفتم.
زن در ادامه گفت: زماني كه اين مطلب را با فرزندانم در ميان گذاشتم آنها موافقت كردند و تمايل آنها من را براي انجام اين كار ترغيب كرد.
سپس "عليخاني "از فاطمه ،دختري كه اين خانواده او را به فرزندي پذيرفته بودند خواست تا وارد گوي طلايي "ماه عسل "شود.
"احسان عليخاني" با زبان و بيان شيواي خود حس و حال "فاطمه "را پس از ورود به زندگي اين خانواده جويا شد.
"فاطمه" گفت :هميشه دوست داشتم كه پدر و مادر داشته باشم "عليخاني "به او گفت :خدا آرزوي تورا بيشتر از آنچه خواسته بودي اجابت كرد و به تو دو برادر هم داد .
وبعد فاطمه به برخي از سوالات "عليخاني" با شيريني خاص خود پاسخ وادامه داد: در شيرخوارگاه كنار دوستانم را دوست دارم ولي الان خوشحالم چرا كه پدر و مادرم مهربان هستند.
"فاطمه" در پاسخ به اين سوال "عليخاني" كه آيا تا به حال پدر و مادرت تورا دعوا كردند؟ با بيان شيرينش گفت :نه به من تذكر دادند و "عليخاني" به لحن و پاسخ زيباي فاطمه خنديد.
زن تصريح كرد: پس از ورود "فاطمه" به زندگيمان از خدا خواستم تا كمكم كند تا در تربيت و همچنين رفتاربا "فاطمه "هيچ گونه خشمي نباشد ، من در تربيت او مسوليت سنگيني برعهده دارم چرا كه اين حركت ،معامله با خدا بوده است.
*فاطمه به زندگيمان بركت داد
پدر" فاطمه "اظهار داشت:از زماني كه فاطمه وارد زندگي ما شده خير و بركتهايي شامل زندگيمان شده كه ما در طي اين مدت از آن غافل بوديم و اين مسئله براي من ارزشمند است.
*عليخاني:جاي شما در بهشت است
"عليخاني "اذعان كرد: فداي دلهايي شوم كه آرزوي انجام اين عمل و حركت زيبا را دارند اما بضاعتشان اجازه چنين كاري را به آنها نمي دهد و سپس روبه دو مهمان برنامه گفت:جاي شما به خاطر اين دلهاي قشنگتان ،در بهشت است.
در ادامه "عليخاني" از مهمانان خواست تا در كنار مهمانان بخش دوم حضور داشته باشند.
"عليخاني" گفت:تا قسمت پاياني برنامه با ما باشيد چون من خيلي ذوق دارم.
پدر و مادر" ميلاد"از مهمانان برنامه 90 "ماه عسل "،اينبار بدون ميلاد پا به "ماه عسل" 92 گذاشتند از همان ابتداي ورود، مادر ميلاد بدليل سوگ او بغض كرد و "عليخاني "رو به او گفت:اگر شما گريه كنيد ما مي شويم گريه اندر گريه .
مادر ميلاد گفت:بعد از 22سال زندگي با ميلادم او را يك روزه بدليل سرماخوردگي از دست داديم .
ما از وجود ميلاد در زندگيمون بركت هاي زيادي گرفتيم بعد از حضور در برنامه شما چون تنها مشكلمان مسكن بود مسكن مهر پرديس و همچنين 3 سفر حج به ما تعلق گرفت همه در كوچه و محل ما را به نام پدر و مادر ميلاد ماه عسل مي شناسند.
مادر "ميلاد "با اشاره به زندگي گذشته خود عنوان كرد: ما 10سال بچه دار نمي شديم و هنگام مراجعه به بهزيستي ميلاد 15 روزه را به فرزندي قبول كرديم بعد از گذشت چند سال متوجه بيماري سي پي او شديم وپس از گزارش اين مسئله به بهزيستي آنها اذعان كردند او را بدهيد و يك بچه سالم تحويل بگيريد ولي ما هرگز قبول نكرديم و 22 سال از او مراقبت كرديم پس از مرگ او هنوزهمه را به چشم ميلاد مي بينم .
من حتي زمان زنده بودن ميلاد چندين بار به بهزيستي براي گرفتن بچه مراجعه كردم تا ميلاد تنها نباشد ولي قبول نكردند.
*طعم زندگي در قلب شاهين
پس از آن "عليخاني" شاهين كوچولو را به كنار مهمانان دعوت كرد و پس از در آغوش كشيدنش به او گفت يادت هست هميشه ميگفتي مي خواهم پدر و مادر داشته باشم ؟وبعد رو به پدر و مادر ميلاد عنوان كرد ما اين هديه را به شما مي دهيم .
در اين ميان مادر ميلاد با گذاشتن دستانش برروي صورت خود مدام مي گريست و سپس" شاهين" كوچولو را در آغوش خود جاي داد .
در پايان "ماه عسل "،صحنه ي زيباي عشق و گذشت رقم خورد و"شاهين" كوچولوي ما در ميان دستان پدر و مادري فداكار قرار گرفت كه به قول "عليخاني" امتحان خود را پس داده بودند .
*شكرگذاري و ذوق زدگي عليخاني
"عليخاني" پس از خروج از دنياي مهمانان برنامه به اين جمله بسنده كرد:من ذوق زدگي خود را نمي توانم پنهان كنم ،نگاه كردن به بچه هاي يتيم فوق العاده است خدا كند توان آن را داشته باشيم ،خداروشكر بابت امشب.
تيتراژ پاياني برنامه با صحنه هاي گريستن هاي مكرر مادر ميلاد و در آغوش گرفتن شاهين در بغل پدر و مهمانان برنامه تلاقي شد تا اينگونه حال مخاطبان را دگرگون و چشمهايشان را در لحظات ناب استجابت دعا بشوراند2
فیلم :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گزارش از سميه مرداني.
Eblis 2011
22-07-2013, 17:52
یعنی شما میگین به زور این بچه رو به این خانواده انداختن؟:n13:
ببخشید تکرار برنامه دیشب کجا هست پیداش کنم!
یعنی شما میگین به زور این بچه رو به این خانواده انداختن؟:n13:
یکی از کامنت های خبر آنلاین:
احسان علیخانی این چه کاری بود کردی؟ چرا مردم را در آمپاس میذاری؟ توقع داشتی پدر و مادر میلاد چی جواب میدادن جلوی این همه بیننده زنده تلوزیون؟ بگن نه ما دیگه بچه نمیخوایم یا بگن نه ما این بچه را نمیخوایم؟ شما به چه حقی به جای اونها تصمیم گرفتی؟؟؟ کارت واقعا غیرحرفه ای و زشت بود؟؟
یعنی شما میگین به زور این بچه رو به این خانواده انداختن؟:n13:
چه زوری
خودشون حتی موقعی که میلاد زنده بود بازم دنبال یک بچه دیگه رفته بودن هم بعد مرگ میلاد رفته بودن ولی مسئولین بهزیستی و پرورشگاه قبول نکردن بچه ای دیگه بهشون بدن
امروز هم اول برنامه این نکته رو گفت که مسئولان علتش رو پیری این پدر و مادر اعلام کرده بودن که بچه بهشون نمیدادن در حالی که این پدر و مادر بازم علاقه داشتن بچه دیگه ای رو بگیرن ولی خوب بهشون نمیدادن و به همت برنامه ماه عسل تونستن به ارزشون برسن
پدر و مادر میلاد از تلاششان برای سرپرستی فرزندی دیگر در زمان حیات میلاد گفتند و نتیجه ندادن این تلاش . بعد از فوت میلاد هم گویی گامهایشان در کنار تمنایشان بیپاسخ ماند. آنان از آرزوی داشتن فرزندی دیگر در کنار خود میگفتند و خبر از اتفاقی بزرگ و نگاه خداوندی مهربان به خود را نداشتند.
ببخشید تکرار برنامه دیشب کجا هست پیداش کنم!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مهمون قسمت دوم برنامه امشب خیلی جالب و بامزه بود
طرف نوه و بچه کوچیک داشت تازه یادش افتاده بره سربازی :n09: تو شناسنامش تاریخ تولدش سال 60 خورده ولی خودش میگفت 53 هست البته به نظرم باز زیر 50 بود
یه بچه کوچیک هم داشت تو ده دقیقه ای که تو برنامه بود ده بار خورد زمین تعادل نداشت :n02:
hosseincode2008
22-07-2013, 19:36
مهمون قسمت دوم برنامه امشب خیلی جالب و بامزه بود
طرف نوه و بچه کوچیک داشت تازه یادش افتاده بره سربازی :n09: تو شناسنامش تاریخ تولدش سال 60 خورده ولی خودش میگفت 53 هست البته به نظرم باز زیر 50 بود
یه بچه کوچیک هم داشت تو ده دقیقه ای که تو برنامه بود ده بار خورد زمین تعادل نداشت :n02:
زمين خوردن هاي اون بچه خيلي توش حرف بود. هر بار كه زمين خورد نه تنها گريه نكرد، بلكه خودش بلند شد. اين بزرگ بشه ميشه يه مــــــــــــرد!
در ضمن اين برنامه هم جوابي بود به اونهايي كه ميگفتن برنامه غم انگيزه و اشك آدمو در مياره و اينا... كلي خنديدم امشب!
MoJtaBa.R
24-07-2013, 19:30
امشب خواستیم بخندیم از ته دل : خیلی جاهاش خندیدم ولی به قول احسان قدر این برکتها رو نمیدونیم . ماهایی که نمیدونیم وقتی به سن این آدمای دوست داشتنی برسیم برکت بهمون نمیگن !!! با هر دست بدی با همون دست میگیری !
چه شبی بود با آقا رضا و حامد و ... چه عقد و خواستگاری ای ...
Golbarg01
24-07-2013, 19:35
چقدم پیر و چروکیده بودن
فکر کنم بالای 100 سالشون بود :n02:
Aryana_b
24-07-2013, 20:10
کاش حالا که بحث کوهنوردا بود راجع به اون 3تا کوهنورد ایرانی هم یه چیزی میگفت :n03:
البته من چند دقیقه اول رو ندیدم ولی فک نمیکنم اون موقع هم گفته باشه
badboys_87
24-07-2013, 20:23
یعنی همه گروگان گیری ها ختم به خیر میشه ... توی زندگی همه معجزه اتفاق میوفته... همه خوشبخت میشن؟؟؟؟؟ همه به فرزند میرسن ... همه کورها استعداد پیدا میکنند؟؟؟؟ همه انسان های بد صدا به طور معجزه وار توانایی صحبت پیدا میکنند و میشن دوبلور؟؟؟؟؟
اینا مردم رو گاگول فرض کردن .. کلا" صدا وسیما ایران همه سریالا و همه برنامه هاش همینه...آخر داستان از اول مشخصه آدم خوبه خوشبخت میشه آدم بده هم یا میمیره یا میره زندان..داستان به خوبی ختم به خیر میشه .. آدم خوبا اونایی که نماز میخونن و با خدا هستن همیشه پیروز میشن ادم بده هم به چنگ قانون گرفتار میشه...ما هم باورمون شد!!!
واقعا" واقعیتهای جامعه همینه.... نه عزیز جون واقعیتهای جامعه رو میخوای یه سری به روزنامه حوادث بزن .اینا همش کشکه
Antonio Andolini
25-07-2013, 13:03
بنده این برنامه رو زیاد نمی بینم، اون قسمتی که داشت واسه خودش یه پا غم نامه رستم و سهراب میشد رو اتفاقی دیدم، ... امروز این نقد زیری رو دیدم که بسیار منصفانه و زیبا بود. چون مقاله طولانی است قسمت های خوندنی تر رو جدا کردم، ولی توصیه می کنم که متن کامل مقاله ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) رو بخونید، به خیری به نام سید مصطفی عالی نسب و نحوه ی کمک کردنش اشاره کرده که کم تر ازش شنیده ایم!
بعضی روزها و شبها اتفاقی میافتد که آدم را از کار روزمره و برنامهریزیشده خود بازمیدارد. دیشب از آن شبهایی بود که امروز مرا در واکنش به برنامه «ماهعسل» شبکه 3، جمعه 21تیر، به نگاشتن این چند سطر واداشت. من تلویزیون تماشا نمیکنم و این برنامه را با تاخیر و به واسطه لینک یکی از دانشجویان که روی یکی از شبکههای اجتماعی گذاشته بود، دیدم. وقتی به تماشای آن نشستم انتظار میکشیدم، ببینم سناریوی برنامه برای لحظات پایانیاش که گویا مجری آن تخصص در درآوردن اشک مردم دارد، چگونه طراحی شدهاست. انصافا اشک مرا درآورد و شاید این تنها نقطهاشتراک من تماشاچی اتفاقی با مشتریان پروپاقرص همیشگی برنامه بود؛ اما شاید منشأ اشکریزان من، اندکی متفاوت با بسیاری از دیگران بود بهویژه که این اشک، داد من را نیز درآورد که این نقد محصول این «داد» و «بیداد» است. بله دقیقا، میخواهم از همین «بیداد»ی بگویم که در این ماجرا بر دو طفل معصوم از هموطنان ما رفته است.
مسئله رعایت حقوق شرکتکنندگان در برنامه و بهویژه حقوق سوژههای موضوع بحث است و در اینجا بهخصوص به حقوق«فاطمه» و«شاهین»، دو کودکی نظر دارم که در برنامه اشارهشده به صحنه آورده شده بودند، همچنین «میلاد» کودکی که در گذشته به این برنامه آورده شده بود و اینک درگذشته است. در بسیاری از کشورهایی که حقوق انسان، کرامت انسانی و پیرو آن حقوق کودک جزو ساختار اخلاقی و فرهنگی جامعه شده است، در اینگونه موارد به دلیل نابالغ بودن کودک و به منظور حفظ حقوق شخصیت او صورتش را نشان نمیدهند. چون کودک نابالغ و بهویژه در سنین فاطمه و شاهین، در شرایطی از بلوغ فکری و تمییز شخصیتی قرار ندارند که بتوانند مصلحت خود را در اینگونه موارد تشخیص دهند و بهدرستی تصمیم بگیرند که آیا باید در این برنامه تلویزیونی شرکت بکنند یا خیر؟ بهویژه که معرفی آنان به این صورت و با آشکارکردن هویت آنان میتواند به حقوق شخصیت آنها در آینده لطمه بزند. همین که کمترین شبهه و تردیدی وجود داشته باشد در اینکه این فاشسازی هویت بتواند در آینده به حقوق این کودکان لطمه بزند، احتیاط حقوقی، تدبیر عقلانی و اصل ضروری اخلاقی ایجاب میکند از فاش کردن هویت آنان منع شود؛ مسئلهای که اصلا در این برنامه کمترین توجهی به آن نمیشود. نمیدانم آیا در طراحی و اجرای این برنامهها از کمک مشاوران حقوقی و مشاوران روانشناس استفاده میشود یا خیر؟ شاید اگر میشد کارشناسانی از این دست نیز با من همعقیده بودند که این شیوه به صحنهآوردن کودکان با حقوق اساسی آنان منافات دارد. تصور مسئله از دو حال بیرون نیست یا از این متخصصان استفاده نمیشود که خود فاجعهای بزرگ است یا اگر میشود نفع مجریان و برنامهریزان در ترجیح «منفعت» خود بر«مصلحت» اشخاص است؛ منفعتی که ناشی از این واقعیت است که بخواهند برای هرچه بیشتر هیجانیکردن برنامه و رقابت در اشکگرفتن بیشتر از تماشاچیان در لحظات توأم با معنویت و احساسات پیش از افطار در ماه رمضان به رونق کار خود بیفزایند که در این صورت نه فاجعه، که مصیبت عظیمی است که بخواهیم بدبختی و شوربختی دیگران را با استفاده از احساسات و معنویات مردم مایه کسبوکار خود قرار دهیم.
«مــیلاد ماهعسل» چندی است در پـــــی بیمـــاری خاصی کـــه داشت از میان ما رفته است و آنقدر زنده نماند تا شاهد آینده پرسشگر خود باشد. میلاد، شاهین و فاطمه تا کودک هستند و در آغوش مهربان این خانوادههای ایثارگر و فداییان انسانیت بزرگ میشوند، زندگی کودکی آنان را هالهای از ترکیب«محبت» و«ترحم» فراگرفته که کمتر ما را به عاقبتاندیشی هوشمندانه و خردمندانه و بهدور از هیجانات احساسی وامیدارد؛ اما وقتی اینها بزرگ شوند و مراحل اجتماعیشدن را شروع کنند و سپس، وقتی که در آستانه استقلال هویت اجتماعی قرار گیرند، آن زمان برای آنها مسئله «بحران هویت» به صورت دغدغه اساسی روزمره و احتمالا مرارتباری درخواهد آمد. من نگران این هستم که در آیندهای نه چندان دور، وقتی «فاطمه» و «شاهین» بزرگتر شدند، به آنها بگویند «فاطمه ماه عسل» و «شاهین ماه عسل» و آنگاه، در نگاه بسیاری از مردم ما این نام خانوادگی کنایی و استعاری جایگزین جدیدی برای تعبیر رو به زوال «بچه پرورشگاهی» شده باشد. آنگاه در برابر نگاه پرسشگر فاطمه و شاهین، کدامیک از ما تماشاچیان این سوی صفحه تلویزیون و کدامیک از مجریان و مدیران برنامه در پشت صحنه آن، حاضر خواهیم بود تا بتوانیم بحران روحی این فرشتگان را چاره کند؟
آنها که برنامه را دیدهاند مثل من به خاطر میآورند و به آنها که ندیدهاند هرگز تماشای این چند دقیقه آخر برنامه و ادامهاش را از شروع پخش تیتراژ پایانی برنامه و ادامه آن توصیه نمیکنم، زیرا بیهیچ اغراق و مبالغهای، مرا در برابر یکی از صحنههای متأثرکننده کودکآزاری قرار داده بود؛ در حالیکه مجری برنامه با غرور خاصی او را «هدیه برنامه» به همان زوجی میخواند که میلاد را از دست داده بودند و در جستوجوی فرزندی از بهزیستی بهسر میبردند، شاهین را به سوی آنها گسیل داشت. تاکید بر تعبیر«هدیه برنامه» از من نیست، بلکه از فضای هیجانی و غمانگیز و احساسی پایان برنامه نشأت میگیرد. شاهین، از هنگامی هم که وارد صحنه شد آرامش نداشت، نگاهی سرگردان و مضطرب داشت. حتی در آغوش مهربان و تعارفات شیرین مجری خوشزبان برنامه آرام نگرفت. این قسمت از برنامه که خیلی ناشیانه تنظیم شده بود در لحظات پایانیاش صحنهای را نشان میدهد که جسم کوچک شاهین که اینک به سوژه «ترحم» تبدیل شده در رفتوآمد میان مجری برنامه و میزبانهای آن در نوسان است. در این میان، بیش از همه من، چشمان مضطرب و نگاههای سرگردان و بیپناه او را تعقیب میکردم که ترجمان استیصالی عمیق بود؛ استیصال کنونی او که ریشه در گذشته و شاخههایش نشان در آینده دارد؛ نگاههایی که چهبسا چندسال دیگر که بزرگتر شد و خود را یافت، به صورت پیکان تیز انتقادهای محکم و کوبنده بر نسل ما تماشاچیان از زبان معصوم او وارد شود. چه زجرآور و منزجرکننده است به حراجگذاشتن این نگاههای ملتمس کودکان معصوم بینوا در تلویزیون ملی! نگاه پیکر خسته و خردسال شاهین در رفتوآمد میان این و آن در صحنه این برنامه، به هاجوواجی و سرآسیمگی کودکی زلزلهزده میمانست که تازه سر از زیر آوار برآورده و در جستوجوی پناهگاه امنی است. من تردید دارم که این برنامه، بهگونهای که عرضه شد توانسته باشد بهترین شیوه را در نشان دادن این خانه امن به او انتخاب کرده باشد.
اگر در ادبیات اخلاق اسلامی این همه بر رفتار یکسان با یتیم در مقایسه با فرزند خود تاکید شده و همچنین بر احسان در خفا، بهجز آثار روانی، اجتماعی و حقوقی که در بالا برشمرده شد، از جمله به این دلیل است که مرز میان «احسان» و «تجارت» بسیار ظریف و باریک است و بدون پرهیز از خلط میان ایندو، خطر افتادن در وادی «تجارت احسان» که لغزشی است بس هولناک، هیچ بعید نیست.
آخرش هم حرف خوبی زده:
استعاره زیبایی است «ماه عسل»: «ماه» رمضان و شهد «عسل» عبادت و در میانه این تقویم عبادت و شیرینی و حلاوت، این هنر را نیز باید آموخت که بتوان بین جاذبههای گوناگون و گاهی متخالف یک فعالیت انساندوستانه، آن را بر محور اعتدال قرار داد. با آرزوی توفیق بیش از پیش برای این برنامه موفق و پرمخاطب، امید است در برنامههای اجتماعی خود، اندکی بیشتر حزم و احتیاط کنیم و عاقبت اندیشی، تا «ماه عسل» امروز ما به «زهر عسل» دیگران در آینده تبدیل نشود.
منبع: روزنامه بهار
نظر شخصی:
مسئولان این برنامه حتی کارتون بینوایان رو هم ندیدن که ژان وال ژان چقدر سعی داشت کوزت از گذشته خودش خبر دار نشه؟
:n02:
MoJtaBa.R
25-07-2013, 18:16
بنده این برنامه رو زیاد نمی بینم، اون قسمتی که داشت واسه خودش یه پا غم نامه رستم و سهراب میشد رو اتفاقی دیدم، ... امروز این نقد زیری رو دیدم که بسیار منصفانه و زیبا بود. چون مقاله طولانی است قسمت های خوندنی تر رو جدا کردم، ولی توصیه می کنم که متن کامل مقاله ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) رو بخونید، به خیری به نام سید مصطفی عالی نسب و نحوه ی کمک کردنش اشاره کرده که کم تر ازش شنیده ایم!
آخرش هم حرف خوبی زده:
منبع: روزنامه بهار
نظر شخصی:
مسئولان این برنامه حتی کارتون بینوایان رو هم ندیدن که ژان وال ژان چقدر سعی داشت کوزت از گذشته خودش خبر دار نشه؟
:n02:
دیگه هر چیزی شنیده بودیم ولی این چیزا رو شنیدن یکم باعث شادیمون میشه !!! انتقاد یه چیزه ولی امسال برخلاف سالهای پیش از شلوار احسان شروع شده الانم با نصفه کاره حرف زدن در مورد موضوعات و به سخره گرفتن شعور ملت داره پیش میره . یه جاهایی از برنامه شاید شعار هم شده باشه ولی اینکه بخوایم یه برنامه رو ببینیم و عکس چیزی که اتفاق افتاده رو نشون بدیم : ته انصافه واقعا !
بهتر بود توی این سالها میدیدی !!! هر کسی نظری داره و نظرات مختلف و محترم ! شما باید خودت برنامه رو ببینی و نتیجه بگیری >! آدمی وقتی به دنیا میاد و به درجه ای از درک میرسه خودش میتونه در مورد مباحث و نظرات دیگران نظر بده ! اینکه بیایم ندیده ( چیزی که شما البته میفرمایین کم میبینین ) نظرات شخصی رو بویلد کنیم یعنی تائید نظرات دیگری بدون در نظر گرفتن نظر خودمون . یه برنامه شما ببین و نظرات رو خودت و از زبون خودت بگو ما مستفیز شیم
این دست برنامه ها همیشه مخالف و موافق داره . اصلا مگه میشه سر یه قضیه همه موافق باشن . که اگه این بود عجیب بود . ! . هر چه قدر برنامه اشتباه و سوتی داشته باشه : همین برنامه حلال مشکلات خیلیا بود . الان که نویسنده این حرفا رو زده از اونور یه شبی یه زن و شوهری دوباره رویای بچه دار شدن و یه بچه رویای پدر مادر دار شدن رو که نه بنده نه شما نه نویسنده متوجه عمق خوشحالی توی آیندشون بشیم تجربه کردن یا دارن تجربش میکنن . هیچ برنامه ای بی ایراد ساخته نشده . مخصوصا این برنامه که هم زمانش و هم عملکرداش یکم خاصه معلومه که با نواقصی همراهه . چون یه جورایی از جنس مردمه برنامه پس می طلبه مث مردم ( افکار مردم ) اشتباه کنه ، خوشحال کنه ، بگریونه ....
عمو جان قیاسی که کردی با توجه به سن فاطمه و شاهین : شما هم انگار کارتون بینوایان رو ندیدی !! بچه های امروز ماه عسل از بهزیستی بودن . توی بهزیستی بچه برای گذروندن تعطیلات تابستونیش از طرف خونوادش نرفته . وقتی به این سن و با این ادبیات و دانشی که فاطمه داره و به طور کامل خودش داره میبینه بچه های بهزیستی چه طرو کم کم به خونواده های دیگه میرن و میشه آرزوش که اونم دارای ( خیلی مهمه که یه ثانیه هم نمیشه خودمون رو جاش بزاریم ) دارای پدر مادر بشه . خود بچه های دعوت شده وقتی میدونن پدر مادر ندارن پس کلا حرفای اون یسنده و شما سنخیتی نه به موضوع اون شب داشت و نه به نیت برنامه .
حرف شما وقتی درسته که : بچه رو بدون آگاهی خودش اونم توی سن پایین از بهزیستی بیارن عمو . متاسفانه نویسنده داخل جو هم انگار مث شما یا برنامه رو کامل نمیبینه و شاید هم از زور روزه گرفتن بهش فشار وارد شده بو د!
قبل پست دادن بهتره کمی فکر بشه
اینکه علیخانی شهرتش بره بالا : وقتی درس بگیریم از موضوعات مطرح شده مهم نیست . بزارین بره شهرتش بالا . اصلا نوش جونش !!!!
Aryan007
25-07-2013, 19:08
واییییی چقدر این رزمنده ی با حالی بودددددددد.
اونجا که گفت:
من فکر کردم شهید شدم.گفتم الان حوری ها میان یه خوبشو انتخاب کنیم¡!!!!!!!!!!!!!
خیلی باحال بود.
Soroush-S
25-07-2013, 20:06
واییییی چقدر این رزمنده ی با حالی بودددددددد.
اونجا که گفت:
من فکر کردم شهید شدم.گفتم الان حوری ها میان یه خوبشو انتخاب کنیم¡!!!!!!!!!!!!!
خیلی باحال بود.
کلا برنامه امروزش باحال بود:n02:
بخصوص یا ابالفضلش:n08:
Antonio Andolini
25-07-2013, 21:17
بهتر بود توی این سالها میدیدی !!! هر کسی نظری داره و نظرات مختلف و محترم ! شما باید خودت برنامه رو ببینی و نتیجه بگیری >! آدمی وقتی به دنیا میاد و به درجه ای از درک میرسه خودش میتونه در مورد مباحث و نظرات دیگران نظر بده ! اینکه بیایم ندیده ( چیزی که شما البته میفرمایین کم میبینین ) نظرات شخصی رو بویلد کنیم یعنی تائید نظرات دیگری بدون در نظر گرفتن نظر خودمون . یه برنامه شما ببین و نظرات رو خودت و از زبون خودت بگو ما مستفیز شیم
ببخشید، چه ربطی داره؟ ... وقتی یه نفر از کسی نقل قول می گیره یعنی این که حرف طرف رو نخونده نقل قول گرفته و خودش هیچ نظری نداشته؟ فکر کنم معنیش این باشه که خودش نظری داشته که به نظر نویسنده نزدیک بوده و به همین خاطر نقل قول گرفته وگرنه نقل قول گرفتن کار بی معنی و مسخره ای هست!
این دست برنامه ها همیشه مخالف و موافق داره . اصلا مگه میشه سر یه قضیه همه موافق باشن . که اگه این بود عجیب بود . ! . هر چه قدر برنامه اشتباه و سوتی داشته باشه : همین برنامه حلال مشکلات خیلیا بود . الان که نویسنده این حرفا رو زده از اونور یه شبی یه زن و شوهری دوباره رویای بچه دار شدن و یه بچه رویای پدر مادر دار شدن رو که نه بنده نه شما نه نویسنده متوجه عمق خوشحالی توی آیندشون بشیم تجربه کردن یا دارن تجربش میکنن . هیچ برنامه ای بی ایراد ساخته نشده . مخصوصا این برنامه که هم زمانش و هم عملکرداش یکم خاصه معلومه که با نواقصی همراهه . چون یه جورایی از جنس مردمه برنامه پس می طلبه مث مردم ( افکار مردم ) اشتباه کنه ، خوشحال کنه ، بگریونه ....
عمو جان قیاسی که کردی با توجه به سن فاطمه و شاهین : شما هم انگار کارتون بینوایان رو ندیدی !! بچه های امروز ماه عسل از بهزیستی بودن . توی بهزیستی بچه برای گذروندن تعطیلات تابستونیش از طرف خونوادش نرفته . وقتی به این سن و با این ادبیات و دانشی که فاطمه داره و به طور کامل خودش داره میبینه بچه های بهزیستی چه طرو کم کم به خونواده های دیگه میرن و میشه آرزوش که اونم دارای ( خیلی مهمه که یه ثانیه هم نمیشه خودمون رو جاش بزاریم ) دارای پدر مادر بشه . خود بچه های دعوت شده وقتی میدونن پدر مادر ندارن پس کلا حرفای اون یسنده و شما سنخیتی نه به موضوع اون شب داشت و نه به نیت برنامه .
حرف شما وقتی درسته که : بچه رو بدون آگاهی خودش اونم توی سن پایین از بهزیستی بیارن عمو . متاسفانه نویسنده داخل جو هم انگار مث شما یا برنامه رو کامل نمیبینه و شاید هم از زور روزه گرفتن بهش فشار وارد شده بو د!
دوست عزیز، کسی به خاطر این که اون بچه ها سرپرست دار شدن انتقادی نکرده! در مورد نحوه ی کار انتقاد واردشده. این که واقعا بچه ها دوست داشتند این کار از تلویزیون پخش بشه؟ خودشون خواستن یا ما براشون تصمیم گرفتیم؟... اگه چند سال دیگه ویدئو این برنامه رو بزارن رو صفحه ی شخصی شبکه اجتماعی این دو بچه، چه حسی پیدا می کنند؟(البته به قول خودتون، خیلی مهمه که یه ثانیه هم نمیشه خودمون رو جاش بزاریم).اصلا دوست دارند همکلاسی ها دبیرستان، دانشگاه و یا حتی بچه هاشون اونا رو با "شاهین ماه عسل" یا "فاطمه ماه عسل" بشناسند؟!! و...
دوست ندارم این موضوع رو ادامه بدم، ولی به نظرم، اگه قرار بود حس انسان دوستی و کمک به افراد بدسرپرست یا بی سرپرست گسترش پیدا کنه، بهترین راه این بود که مثلا یه نفر که توی یه خانواده دیگه بزرگ شده و الان دیگه به سن بلوغ رسیده ، با رضایت خودش، بیاد داخل برنامه و نشون بدن مثلا اون فرد برای خانواده اش هیچی از یه بچه ی بیولوژیکی کم تر نبوده و چطوری با خواهر و برادراش ارتباط پیدا کرده و... . این جوری نیاز به اشک ریختن و این کارها نیست و شاید خیلی از خانواده ها این جوری بیش تر متراغب بشن تا از پرورشگاه بچه به سرپرستی بگیرند. فیلم The Blind Side رو دیدید؟ مسلما دیدن اون فیلم تاثیر زیادتری روی جامعه میزاره تا اون برنامه ها. حداقل خونواده ها می بینند که بچه هایی که از لحاظ بیولوژیکی بچه ی خودشون نیستند رو هم می تونند به سرپرستی بگیرند و حتی براشون افتخارآفرینی هم کنند!
در مورد کوزت:n02:: بنده اون جمله رو با :n02: گذاشتم به معنی این که حتی از این کارتون هم میشه این درس رو گرفت که احسان کردن یه بعد داره، حفظ آبرو و شخصیت فرد هم یه بعد دیگه. حالا شما خودتون برداشتید مقایسه ها رو انجام دادید!
قبل پست دادن بهتره کمی فکر بشه
چشم،حتما! .... در پست های آتی سعی میشه حتما این مورد رو در نظر بگیرم! ممنون:n11:
در کل:
فرمایش شما بسیار متین است، بنده نباید اون مقاله رو این جا میزاشتم چون که سر جمع شاید 20 دقیقه از این برنامه رو در طول چند سال دیدم و شاید نویسنده نقد تندی داشته، ولی، با توجه به اون چند دقیقه آخری که از برنامه دیدم و نقدهای آتشینی که توی خبرگزاری ها و شبکه های اجتماعی میدیدم، احساس کردم یه نقد با منطق دیدم و خواستم اون رو به اشتراک بزارم.
ممنون
:n01:
برنامه امشب هم جالب بود و طنز زیادی داشت توی صحبت های اون پیرمرده ، چند تا سوتی اساسی هم داشت :n02: مجری هم امشب فکر کنم بیشتر از همه ی برنامه هاش خندید !
احسان علیخانی و مادرش
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Soroush-S
26-07-2013, 14:08
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Eblis 2011
26-07-2013, 14:46
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بعد از اتفاقات و حاشیه های سال گذشته که به خاطر برنامه سال تحویل ۹۱ برای احسان علیخانی رخ داد خیلی از ما منتظر یک مصاحبه جنجالی از او بودیم. اما این اتفاق نیفتاد و او به جز یک گفت و گو درباره تولدش با هیچ رسانه ای درباره حال و روز آن روزهایش حرف نزد.
گفت و گویی که پیش روی شماست بعد از پیگیری های فراوان صورت گرفت و نتیجه ۲ ساعت پرسش و پاسخ است؛ از اتفاقات ۹۱ تا سینما، موسیقی و حتی فوتبال اما باید اعتراف کرد که با احسان علیخانی گفت و گو کردن یکی از آن کارهای سخت است؛ چون روبروی کسی قرار می گیری که با تکیه بر حرفه اش استاد طفره رفتن و بحث را به بهترین شکل عوض کردن است اگر این گفت و گو تصویری انجام می شد برای اولین بار علیخانی خودش مهمان یک تاک شو بود و «صندلی داغ»ای از آب درمی آمد که دیدنی بود اما سعی کردیم تمام حرف های او را پیاده کنیم تا چیزی از قلم نیفتد.
با توجه به حاشیه هایی که در سال ۹۱ برایت اتفاق افتاد تصور اغلب افراد این است که سال گذشته برای احسان علیخانی سال خوبی نبوده اما دوست داریم نظر خودت را درباره ۹۱ بدانیم.
- به نظرم تجربه خوبی بود؛ یک سال پر از فراز و نشیب هم برایم تلخی داشت و هم شیرینی. همه چیز با هم بود اما اگر بخواهم کلی بگویم بسنده می کنم به این جمله که ۹۱ برایم تجربه شگرفی بود ضمن اینکه برای من حکم رسیدن به یک پاگرد را داشت؛ منظورم رسیدن به مرز ۳۰ سالگی است. یک سرفصل در زندگیم بود.
تصور می کنم در ۹۱ به جای یک سال چند سال بزرگ شدی؛ نه؟
- این حرف را قبول دارم. وقتی خودم را مرور می کنم می بینیم این حرف، حرف درستی است. در دهه قبلی زندگی ام سال به سال جلو رفتم اما در سال گذشته انگار پرش چندساله داشتم. به یکباره مسیر عوض شد. بگذار یک داستانی را اولین بار اینجا تعریف کنم. من سال گذشته یک تصادف وحشتناک داشتم، ماشینم تقریبا له شد و آن با جرثقیل بردند. تقریبا ساعت ۲ شب یک آژانس گرفتم که خانه بروم. یک پسر دهه هفتادی من را سوار کرد. از فرط عصبانیت کفشم را درآورده بودم و چهارزانو روی صندلی نشستم!
راننده تو را شناخت؟
- آره و تعجب کرد و گفت شما چرا اینقدر حالتان بد است؟ ماجرا را برایش تعریف کردم و گفت: «می خواید یه چیزی پلی کنم حالتون خوب شه؟» قبول کردم و دو سه تا قطعه برایم گذاشت که همه آنها شعر بود. من واقعا حالم خوب شد از شنیدن آن شعرها. از آنجایی که این قطعات در فلش او بود نمی توانست آن فلش را به من بدهد و به همین دلیل گفتم: «بریم با هم دور بزنیم.» اصلا حاضر نبودم بروم خانه؛ اینقدر که این آدم حال من را خوب کرد. بعد که رسیدم خانه مطمئن بودم به خاطر آن اتفاق بد تا مدتی ماشین نخواهم خرید.
چطور با یک پسر دهه هفتادی توانستی اینقدر ارتباط بگیری؟
- من در مصاحبت با او فهمیدم که خیلی بیشتر از سنش می فهمد. یک آدم فوق العاده با سواد و باهوش در زمینه ارتباطات بود و خب ما حرف های زیادی برای گفتن داشتیم. یک سوال، تا حالا دقت کردی که متعلق به هر نسلی باشی وقتی در مقابل نسل دیگری قرار می گیری می گویی دهه ما نسل سوخته است و کلی غر می زنی؟!
دقیقا.
- همه ما فکر می کنیم مشکلاتمان از نسل قبل و بعدمان بیشتر است. حرف های من و آن پسر هم با این گلایه ها شروع شد اما بعد فهمیدم که چقدر این آدم اهل مطالعه است. من به او گفتم که در نوجوانی نسل ما دهه شصتی ها اتفاقی افتاد و آن این بود که سر کوچه هایمان یک مغازه ای به نام ویدئوکلوپ باز شد و ما شناسنامه می دادیم و فیلم تحویل می گرفتیم.
اولین بار من وارد آن مغازه شدم و به جای آن همه فیلم که در قفسه ها چیده شده بود و بوی نویی می داد فقط مغازه دار را نگاه می کردم. احساس می کردم این آدم کاشف سینماست! (می خندد) و هر چیزی که این مردبگوید بی برو و برگرد درسته! این آدم اول به شناسنامه من نگاه می کرد بعد به ظاهرم و سر آخر فیلمی را تحویلم می داد. معمولا هم فیلم های جنگی به من می دادند چون در نوجوانی استخوان ترکانده بودم تصورشان این بود که فیلم جنگی بیشتر دوست دارم! ارتباط من با ویدئوکلوپ تا وقتی ادامه پیدا می کرد که فیلم های خوبی تحویل من می داد که دوست داشته باشم اگر یک بار این اتفاق نمی افتاد قطعا ویدئوکلوپ را عوض می کردم و جای دیگری می رفتم. حالا و در این زمان من مجری و آن آقای ویدئوکلوپی خیلی با هم شباهت داریم.
چرا؟
- چون هر دو پول می گیریم در قبال چیزی که می خواهیم تحویل بدهیم. یک دسته مان شناسنامه مردم دستمان است و یک دسته مان شناسنامه مردم دستمان نیست. برنامه ساز موفق کسی است که شناسنامه، هویت و دغدغه مردم دستش باشد، نباشد شکست خورده. مردم دیگر حاضر نیستند برنامه هایش را دنبال کنند.
عکس های احسان علیخانی
حالا ماشین خریدی بعد از آن تصادف یا نه؟
- البته الان ماشین خریدم اما در سال ۹۱ من چیزی حدود ۱۰ ماه ماشین نداشتم و با آژانس این ور و آن ور می رفتم. تازه گاهی وسط خیابان دربست هم می گرفتم تا بیشتر کنار مردمم باشم.
احسان علیخانی: کم کارم اما گران فروشم …
ممکن است با این جمله آخر متهم به زدن حرف های شعاری هم بشوی.
- آره ولی برایم مهم نیست چون دارم اعتقادم را می گویم. من اگر کنار این مردم نباشم که نمی توانم «ماه عسل» بسازم. من چندصدتا ماشین در آن ۹ ماه سوار شدم، چندصدتا قصه شنیدم. مردم آدمی مثل من را که در ماشین شان می بینند بعد از سلام شروع می کنند (می خندد) یا در دل می کنند، یا انتقاد می کنند باورت نمی شود که چه حرف هایی می زنند گوجه فرنگی گران می شد به من می گفتند و یک جاهایی یک جوری این را بیان می کردند که من تصور می کردم که اینها فکر می کنند من مقصرم! کل زندگی شان را برای من تعریف می کردند. اینقدر قصه های عجیبی من در این ماشین ها شنیدم.
شماره شان را هم می گرفتی که بهشان کمک کنی یا با آنها در ارتباط باشی؟
- درباره کمک کردن که اصلا دوست ندارم حرف بزنم ولی با بعضی از آنها هنوز ارتباط دارم. این اتفاق که می گویم نه فقط در آژانس و تاکسی که گاهی در خیابان هم رخ می داد. مثلا من در حال پیاده روی بودم که کسی من را سوار می کرد فقط به این خاطر که من را می شناخت. بعد در ماشین می فهمیدم که مثلا آرشیتکت است.
از ارتباط با مردم خسته نمی شدی؟
- قسم می خورم که مهمترین دلیل ماشین نخریدنم در آن برهه این بود که هر روز آدم های جدیدی می دیدم و خیلی حرف های شنیدنی که خسته ام نمی کرد.
این بخشی از ماجراست. بخشی از قسمت اذیت کننده اش هم عکس گرفتن و حتی سرک کشیدن به زندگی خصوصی ات است. این موضوع اذیتت نمی کرد؟
- خب چرا، گاهی با این سوالات شروع می کردند که شما چقدر پول می گیرید… بگذریم.
نه اتفاقا بگذار این بحث را ادامه بدهیم، خیلی جای خوبی رسیدیم. تصور مردم از احسان علیخانی چی بود؟
- فکر می کردندمن و همکاران من آدم های فوق العاده عجیب و غریب، ثروتمندو با نفوذی هستیم در صورتی که خیلی ها می دانند که من وابستگی ام به کارم اندازه تار مو است.
اما نمی توانی این را کتمان کنی که پول خوبی برای اجراهایت می گیری!
- درباره این موضوع حتما حرف می زنیم اما بگذار پرانتز حرف های قبلی ام را ببندم. از یک جایی به بعد من شروع کردم به سوال کردن و آن آدم ها پاسخ می دادند. با خودم می گفتم کاش من یک دوربین با خودم می بردم یواشکی فیلمشان را می گرفتم.
یعنی هیچ وقت این کار را نکردی که صدایشان را ضبط کنی یا تصویرشان را بگیری؟
- (می خندد) نه من شبیه شما خبرنگارها نیست. درباره برنامه هایم فیلم، سینما، چیزهایی که دوست دارند یا ندارند می پرسیدم. من در این گفت و گوها به این نتیجه رسیدم که مردم ما سادگی را خیلی دوست دارند. اینکه به شعور و شخصیت شان توهین نشود. برخلاف کاری که بعضی از ما می کنیم و از جمله خودم گاهی مقوله های ساده را خیلی پیچیده کردم و تحویل مردم دادم.
چه ۹۱ عجیبی داشتی! خب به ما بگو که چقدر آمدن به این پاگردی که ابتدای مصاحبه درباره اش گفتی روی جسارتت در اجرا هم تاثیر گذاشت. این اتفاقات از جسارتت کم نکرده؟
- شک نکن که من هرگز بدون جسارت اجرا نخواهم کرد. من مجری که جسور نباشد را دوست ندارم. فکر می کنم تفاوتی که در من به وجود آمده این است که تا پیش از این در من احساس و هیجان بیشتر بود و حالا اما عقلانیت را بیشتر از آن دو فاکتور با خودم دارم. جسارت اگر با عقلانیت پیوند بخورد خروجی اش خیلی بهتر خواهد بود. چون وقتی پشت سنگرت احساس باشد اجرایت یا خیلی خوب است یا خیلی بد اما عقلانیت و جسارت می تواند این را متعادل کند.
این عقلانیت پر رنگ به خاطر ضربه ای است که در سال ۹۱ خوردی یا از موارد دیگری که ما نمی دانیم نشأت می گیرد.
- من که در سال ۹۱ جز سال تحویل برنامه زنده ای نداشتم. بخواهم نگاه کنم هنوز باوری که دارم این است که من جوری اجرا می کنم و واکنش نشان می دهم که احساس کنم مخاطب نزدیک به من هم همین واکنش را نسبت به آن مسئله دارد. اگر چیزی در برنامه ام بگوید که قانع نشوم حتما به او می گویم. اگر چیزی توی ذوقم بخورد حتما به رویش می آورم. الان از یکسری سوالاتم که در سالیان قبل و برنامه های قبلی ام پرسیدم بدم می آید. به نظرم بیراهه بوده و مطرح کردنش دردی را دوا نمی کرده؛ فقط پشتش یک جسارت بوده همین دارم سعی می کنم که سوالاتم به درد مخاطب بخورد.
این ایستی که به خاطر طرح مسائل اجتماعی در برنامه سال تحویل برایت رخ داد و بعد هم آن حاشیه ها چقدر باعث شد که محافظه کار شوی؟
- باید بپذیرم که حقیقتی وجود دارد و آن این است که میزان حساسیت روی آدمی شبیه من خیلی زیاد است.
مگر آدم شبیه تو چه خصوصیتی دارد؟
- نمی دانم واقعا. اگر فهمیدید به من هم بگویید. شاید آدمی بتواند پرسش های تندتری داشته باشد اما هیچ اتفاقی نیفتد اما حساسیتی که روی من هست روی او نیست. این حساسیت یک جاهایی خوب است و یک جاهایی خیلی بد. بنابراین شکل توقعات نسبت به من خیلی زیاد است. من آمدم ۲ تا کار کردم (منهای پشت صحنه)؛ یا «ماه عسل» ساختم یا برنامه تحویل سال. دوتا برنامه ای که هیچ ربطی به هم ندارد؛ یک تاک شویی در ماه رمضان و یکی دیگر یک شو برای عید است. مولفه هایش با هم از زمین تا آسمان فرق دارد. این تفاوت مخاطب را دچار یک هیجان و سردرگمی می کند. با خودش می گوید چرا اینقدر فرق کرد؟ در این چندین سال آزمون و خطاهایی کردم تا به یک زمینی رسیدم که بازی کردن در آن را دوست دارم. این زمین، زمین اصیل من است و حالا فهمیدم که من شلغم کاشتن در این زمین را بهتر از هویج کاشتن بلدم! ترجمه رسانه ای آن هم می شود امضایی که مختص به فرد می شود. من و دوستانم سعی کردیم که از مردم در تاک شو استفاده کنیم. مبنای گفت و گویمان را با مردم عادی گذاشتیم.
موضوعی که فقط درباره احسان علیخانی صدق می کند این است که به واسطه رفتار و کنش و واکنشت حست را بیننده خیلی خوب می تواند تشخیص دهد اما درباره باقی مجری ها این موضوع صدق نمی کند. دیگران سعی می کنند در همه حال خوب باشند و کسی متوجه احوالات شخصی شان نشود.
- این حرف کاملا درست است اما به لحاظ حرفه ای اصلا اتفاق خوبی برای من محسوب نمی شود. یکی از انتقادات جدی ام به خودم همین است. اگر اتفاقی برایم در روز بیفتد کاملا روی اجرایم تاثیر می گذارد، اگر نتوانم با مهمانم ارتباط برقرار کنم کاملا این موضوع در شکل اجرایم هویدا می شود و این کار غلطی است. برای کار کردن در رسانه یک تعریفی که وجود دارد این است که هیچ توجیهی برای مخاطب قابل قبول نیست. وقتی تو حالت بده! چون حال بد من به مردم ربطی ندارد اما دارم سعی می کنم که بیشتر به سمت عقلانیت بروم و این اشکالات را از بین ببرم.
و قبول هم داری که برنامه ات در شب یلدا خیلی غمگین بود و این به خاطر حال بد خودت بود که کاملا قابل لمس بود.
- شب یلدای امسال هم شب یلدا بود و هم مقارن با شهادت امام صادق.
اما قبول کن آن برنامه مناسب شب یلدا و تصورات ما درباره این شب نبود. خیلی ناراحتمان کرد و حتی اشکمان را هم درآورد. من و خیلی های شبیه من برای آیتم خانه سالمندان واقعا متاثر شدند. حس ترحم برانگیزی تو نسبت به برخی از آدم ها حال من مخاطبت را می گیرد!
- من خوشحالم که این را می شنوم این یعنی اینکه تو و آدم های شبیه تو که ناراحت می شوند نرمال هستند. من به شدت برای آن دسته از افرادی که نسبت به آدم های این شکلی بی تفاوت هستند. متاسفم در رسانه حتما باید یک کار مهمی انجام داد اینکه عقیده ات را از عقده ات جدا کنی. بعد از آن به این اعتقاد دارم که من اگر کاری را بسازم که به آن باور ندارم کسی برنامه را تحویل نمی گیرد. احسان علیخانی یکسری مخاطب دارد که از او انتظاراتی دارند و من نباید کاری را بکنم که همه انجام می دهند. همه توقع دارند که در شب یلدا یکسری بازیگر بیاوری و خوشحال و شاد بگوییم و بخندیم اما من ایمان دارم که در همان شب یکسری آدم تنها هستند که دلشان گرفته و هیچ کسی را ندارند.
من حرف آن آدم ها را می زنم که بگویم شما تنها نیستید. شاید با این تصاویر و مستندات بتوانم دلی را بلرزانم که درگیر این ماجرا شوند. شاید آدم هایی مثل تو هم باشند که نتوانند کاری کنند اما با متاثر شدن از این ماجرا متوجه سلامت روحی شان بشوند. آدم های بی تفاوت را هم که من اصلا کاری با آنها ندارم. بازنده ماجرا هم همین دسته بی تفاوت ها هستند. ما باید جریان بسازیم. ما آدم های رسانه ای اگر جریان نسازیم می میریم. مثل آب راکد می شویم و به هیچ دردی نمی خوریم. بگذار برای اولین بار خاطره ای تعریف کنم. یک شب در رادیو میخواستم تست کنم ببینم چقدر می توانم تاثیر بگذارم.
گفتم مردم خواهشی دارم ازتون! می خواهم خواهش کنم هر عکس و ویدئویی از زندگی خصوصی مردم داریم همین الان پاک کنیم. هر کسی این کار را کرد برای ما اس ام اس بزند. تعداد عجیبی برای ما اس ام اس فرستادند و من فهمیدم که n هزار نفر آن شب عکس ویدئویی که از زندگی و حریم خصوصی آدم ها بود را پاک کردند. آن شب یکی از شب های استثنایی زندگی من بود. وقتی داشتم از سربالایی جام جم پایین می آمدم بغضم گرفته بود از تاثیری که آن شب توانستم بگذارم.
خودت هم چیزی پاک کردی؟
- (می خندد) نه؛ چون من هیچ چیزی از حریم خصوصی دیگران در گوشی ام نبوده و نیست ولی بگذار جواب سوالت را کامل بدهم. من برای تاثیر آمدم و همیشه به جمله فلسفی داستایوفسکی فکر می کنم اینکه کسی که اثری می سازد اگر نتواند جواب «که چی؟» را به مخاطبش بدهد اثرش ارزشی ندارد.
در برنامه هایت خیلی رو به دوربین حرف می زنی و گاهی این حرف ها جنبه نصیحت می گیرد. این انتقاد به تو نشده که با ۳۲-۳۱ سال چطور برای پیرمردی ۸۰ ساله که ممکن است مخاطبت باشد، حرف می زنی؟
- اما من همیشه تکیه کلامم این است که دارم با رفیق هایم حرف می زنم. اما چیزی را در نظر داشته باش که وقتی می روی کفش فروشی فروشنده مراعات سنت را نمی کند، محصولش را می فروشد. کار ما هم مشابه همین ماجراست. من برنامه ای ساختم و سعی ام این است که برای حرفم مخاطب هم رده خودم یا کوچکتر پیدا کنم اما برکت برنامه های من همیشه به آن بیننده هایی است که جای پدر و مادری برای من دارند و اتافاقا تعدادشان هم کم نیست.
ولی از انصاف نگذریم هیچ وقت جسارت و نصیحت را با بی ادبی و گستاخی اشتباه نمی گیری و مشخص است که از هم نشینی با پیرمردها و پیرزن ها لذت می بری.- اکثر دوستانم از خودم بزرگتر هستند و مشکلی که همیشه با دوستانم دارم این است که از بس پای صحبت پدر و مادرانشان می نشینم خسته می شوند. آخر مگر می شود صحبت یک آدم ۷۰ ساله را قطع کرد؟ این آدم برای من حکم کتاب دارد.
قهرمان دوران کودکی ات چه کسی است؟
- رابین هود را خیلی دوست داشتم.
جز قهرمان های کارتونی چطور؟
- عمویم.
چرا؟
- عمویم شهید شده.
چرا هیچ وقت این موضوع را جایی مطرح نکردی؟ یا چرا از رانت رسانه ای این موضوع استفاده نکردی؟
- نگفتم تا حالا چون کسی از من این سوال را نکرد. پرسیدی من هم صادقانه گفتم. رانت رسانه ای؟! چه شوخی بانمکی!
چه چیزی را از تو بگیرند دنیا برایت تمام می شود؟
- آبرو…
از اینکه لحظه های مهمی مثل افطار و سال تحویل کنار خانواده ات نیستی چه حسی داری. چون این یک عذاب است که آدم در این لحظات کنار خانواده اش نباشد.
- با عذرخواهی از مادرم و خانواده ام باید بگویم که برای من دقیقا برعکس است من اگر در این اوقات تلویزیون نباشم حس خوبی ندارم. من همیشه با دوستانم و نقدشان یک مشکلی دارم چون می گویم که روی تلویزیون حساسیت دارم نه اتفاقات آن.
این روزها چه موضوعی خیلی فکرت را مشغول کرده؟
- اینکه باید برای برنامه بعدی ام چه کارهایی کنم.
راستی گویا پوران درخشنده برای بازی در آخرین فیلمش به تو پیشنهاد داده بود. ماجرای نپذیرفتن آن نقش در «هیس … دخترها فریاد نمی زنند» را برایمان بگو. چرا در این فیلم بازی نکردی؟
- یکی از فیلم هایی که خیلی روی من تاثیر گذاشت «پرنده کوچک خوشبختی» بود. خانم درخشنده را چند سال پیش در جشنواره فیلم کودک در اصفهان دیدم و من را به دفترش دعوت کرد. رفتم و فیلمنامه را خوانم و به من گفت که دوست دارم نقش نامزد دختر اصلی قصه را تو بازی کنی. سوژه فیلم برای من خیلی جذاب بود از آن جهت که جزو معدود سوژه هایی بود که خودم در تاک شوهایم نمی توانستم درباره اش حرف بزنم.
یعنی تجاوز؟
- آره. همین الان من می توانم یک لیست بلند بالا از آدم هایی که به من پیشنهاد بازی دادند برایت بگویم. مشکل من فیلم خانم درخشنده نبود. مشکل من این بود که مردم احسان علیخانی را با عنوان مجری می شناسند و نمی توانند آن بعد را از من بپذیرند.
البته این حرفت عملا توسط خیلی از همکارانت ردشده. نمونه های زیادی داریم که مهم ترینش شهاب حسینی است.
- شهاب اجرا را رها کرد و بازیگری را ادامه داد. مردم با من به عنوان مجری ارتباط برقرار کردندو شاید من را به عنوان بازیگر نپذیرند. خیلی روی این موضوع فکر کردم. من بازیگری بلد نیستم. این را هم بگویم که اتفاقا پیشنهادهای خیلی خوبی هم داشتم. از آن پیشنهادها که خیلی ها حاضرند برایش هر کاری کنند. هم رل یک بود و هم فیلمنامه عالی داشت اما نپذیرفتم. شاید خیلی از دوستان مجری من بتوانند هم زمان هر دو کار را تجربه کنند اما من بلد نیستم. درباره «هیس …» هم من آن زمان یک جراحی داشتم و بعد از آن خانم درخشنده نتوانستند من را پیدا کنند و گویا تصور کرده بودند که من به خاطر طرفدارانم این پیشنهاد را نپذیرفته ام.
کارگردانی فیلم و سریال را چطور؟ تجربه می کنی؟
- آره به کارگردانی بیشتر تمایل دارم. من سال ها دستیار کارگردانی کرده ام و قطعا روزی آن را تجربه می کنم. من خیلی پیشنهادهای کاری متفاوتی داشتم که به خاطر آنکه تخصصی در آن نداشتم رد کردم. مثلا چندتا از دوستانم اصرار داشتندکه من سردبیر مجله شان شوم ولی خب من این کار را بلد نیستم و رد کردم. شاید خیلی موقعیت خوبی باشد اما من توانایی آن را ندارم.
خب برسیم به بحث شیرین دستمزد که سعی کردی از جواب دادنش فرار کنی. ما شنیدیم که پولخوبی برای هر اجرا می گیری، درسته؟
- ببین بگذار صادقانه بگویم من کم کارم اما گران فروشم. هیچ کسی این را نمی گوید اما من با شهامت این را می گویم. جاهایی رفتم که فکر نمی کنم کسی پایش را آنجا بگذارد. من با جاهایی ارتباط برقرار می کنم که برای من کاملا احساس وظیفه است. البته این را هم بگویم که اگر بتوانم و وقت کنم اما اگر من را برای یک مراسمی مثل افتتاحیه کارخانه ای دعوت کنند نمی روم. من خیریه، دانشگاه و سالگرد شهدا می روم و هیچ وقت هم حرف پول را با این آدم ها نمی زنم چون آنها
گردن من حق دارند. ولی وقتی فلان بانک میخواهد مراسم قرعه کشی بگذارد چرا باید رایگان یا ارزان بروم؟ مگر بانک چه حقی گردن من دارد؟
یعنی اگر به هر دلیلی مدتی نتوانی در تلویزیون باشی آن وقت حاضر نیستی در مراسم افتتاحیه کارخانه و قرعه کشی بانک اجرا کنی و پول خیلی خوبی بگیری؟
- نه؛ باور کن اگر همین الان به من بگویند نیا نمی روم و کار دیگری می کنم. در اینکه من بچه تلویزیونم شکی نیست. وقتی در تلویزیون نباشم حالم بد است چون در آنجا بزرگ شدم. اولین روز که وارد تلویزیون شدم احساس می کردم وارد جعبه جادویی زندگی ام می شدم. فکر می کردم لای کتاب شازده کوچولو را باز کرده اندو گفتند بیا برو این تو! واقعا تلویزیون با نفوذترین رسانه است اما در این ۱۲-۱۰ سال من کارهای دیگری هم یاد گرفتم؛ می توانم تیزر بسازم، می توانم زندگی خوبی هم داشته باشم.
احسان علیخانی! حس می کنی الان و در این زمان مردم چقدر دوستت دارند؟
- من الان در یک پاگردی هستم که می توانم به مسیر دیگری بروم اما این مسیری که الان هستم را دوست دارم. من احساس می کنم که مردم با من ارتباط برقرار کردند. چه خوب چه بد.
کدام گروه بیشتر با تو ارتباط برقرار کردند؟
- دهه شصت و هفتاد. نسل مامان ها هم خیلی با من ارتباط برقرار کردند نمی دانم چرا؟ البته من به این موضوع افتخار می کنم. وقتی مادری درباره من حرف می زند واقعا ذوق می کنم. در کل احساس می کنم الان در خانه مردم هستم امیدوارم بیرونم نکنند! اگر کم سر می زنم به خاطر این است که حوصله سربر نشوم.
تا حالا شده که بعد از برنامه خانه بروی و مادرت از اجرای تو خوششان نیامده باشد یا بگویند چقدر حرف زدی؟
- زیاد (می خندد) مادر من خیلی اوقات به من انتقاد دارد. بعضی مواقع زنگ می زند می گوید این چی بود روی آنتن گفتی؟ در کل آدم باید به جایی برسد که بتواند برگردد و مسیرش را با افتخار نگاه کند. من یک وقتایی برمی گردم و بعضی از برنامه هایم را که نگاه می کنم عصبی می شوم. دلم می خواهد فریاد بزنم از فرط عصبانیت. من هیجان زیادی صرف کردم به خاطر بعضی از برنامه هایم و این اصلا برایم قابل قبول نیست.
بهترین اتفاق و چهره های ۹۱ را در حوزه های موسیقی، سینما، ورزش از نظرت چه رویدادها و چه کسانی بودند.
- در حوزه موسیقی که من واقعا اتفاق دندان گیری ندیدم. سینما هم (فکر می کند) من اصلا در سال ۹۱ سینما نرفتم. چه عجیب! تئاتر هم زیاد ندیدم که بتوانم حرف بزنم. سال ۹۱ چهره المپیکی و پارالمپیکی ها بود. محمد خالوندی چوپان بوده و رفته لندن قهرمان پارالمپیک شده است. این آدم چهره نیست؟ از نظر من چهره برتر سال است. در المپیک هم به نظرم احسان حدادی واقعا چهره سال ۹۱ بود.
پرسپولیس؟
- نپرس! واقعا سال بدی بود. پرسپولیس واقعا دارد هوادارانش را اذیت می کند. اگر پرسپولیس قهرمان جام حذفی نشود هوادارانش اذیت می شوند. نمی دانم چرا این تیم اینقدر آزاردهنده شده!
فکر می کنی دلیل اصلی این همه افول پرسپولیس چیست؟
- در اینکه این تیم محبوبترین تیم کشور و آسیاست شکی نیست. من احساس می کنم در و تخته جور نمی شود. هزینه می شود، مربی خوبی است، بازیکن خوب است اما باز هم نمی شود که نمی شود! اتفاقی که به نظرم در استقلال دارد بهتر می افتد. آهان! یعنی یکی از منفورترین چهره های سال ۹۱ به نظر من ژوزه بود. من نمی فهمم این آدم با چه رویی رفته از پرسپولیس شکایت کرده؟!
بازیکن محبوبیت در پرسپولیس کیست؟
- بازیکن محبوب کل زندگی ام علی کریمی است.
سوال آخرم این است که از کسی در زندگی شخصی ات متنفر هستی؟
- از تعدادی آدم ناراحت هستم اما از کسی متنفر نیستم. من از دنیا متنفرم که بزرگترین لذتش این است که آدم ها را به جان هم بندازد!
Iloveu-ALL
26-07-2013, 19:24
این قسمت خیلی قشنگ بود اشکم رو در آورد! :n28::41:
SA.JJ.AD
26-07-2013, 19:26
برنامه امروز مخصوصا با اومدن مهمون دوم ... :n21:کلا دیگه اواخر نتونستم تحمل کنم قطعش کردم :n29:...اون خانوم معلوله محترم ... احساساتش قابل احترام ... اما تلاشه 2 سالش برا حضور تو برنامه فقط برا این بود که فقط شعر بخونه و شعار های تحوع اور بده ؟! :n21:فقط مونده بود بگه من فرشته ام و الانه که بال بزنم برم تو افق محو شم:n29::n09:شایدم فقط این حالت به من دست داد ... به هر حال:eh:
فوق العاده بود این برنامه و مهمون ها هم به شدت دوست داشتنی و عزیز بودند :n12:
من و خیلی های دیگه با کوچکترین مشکلی از زندگی ناامید میشیم ولی امثال این ادما با مشکلات بزرگی هم که دارند همچنان به زندگی امیدوارند و ازش لذت میبرند
و پایان قشنگی هم داشت همراه با نوزاد هشت روزه :n12:
MOHAMMAD2010
27-07-2013, 14:28
برنامه امروز مخصوصا با اومدن مهمون دوم ... :n21:کلا دیگه اواخر نتونستم تحمل کنم قطعش کردم :n29:...اون خانوم معلوله محترم ... احساساتش قابل احترام ... اما تلاشه 2 سالش برا حضور تو برنامه فقط برا این بود که فقط شعر بخونه و شعار های تحوع اور بده ؟! :n21:فقط مونده بود بگه من فرشته ام و الانه که بال بزنم برم تو افق محو شم:n29::n09:شایدم فقط این حالت به من دست داد ... به هر حال:eh:
دقیقا !
حرفایی که اینا میزنن برای خیلی از ماها فقط مثل شعار میمونه !
Eblis 2011
27-07-2013, 14:41
دوستان اشتباه می کنید !
به کسی میتونین بگیم داره شعار میده که کاری رو انجام نداده !
به عنوان مثال ، قبل از انتخابات ، نامزدهای انتخاباتی اومدن وعده وعیدهای متفاوتی دادن ( اینو میشه شعار خوند ، که طرف داره شعار میده ) ولی اگه بعدش به وعده هاش عمل کنه دیگه شعار نیست!
حالا این خانم تونسته اینکارو انجام بده ، چون خواسته ، دیگه پس از انجام اون کار که نمیشه بهش گفت داره شعار میده
به نظرم خیلی کار بزرگی کرد و درس عبرتی خوبی برای ما بود ! ما سالمیم و پا داریم نمیتونیم اینکارو کنیم ولی این خانم ....
البته اين آقاى على خانى بچه خوبيه ولى ما ديگه گوشامون دراز نيست كه ....
MOHAMMAD2010
27-07-2013, 22:16
امشب که دیگه آخوند آورده بود !
silver65
27-07-2013, 23:14
خوب شد دیوار رو برداشتن این خانم یه دو تا گل و میوه رنگی دید!!!!:n02: معلوم نیس تو کدوم ده کوره ای بودن والا من که تا یادمه آلمان کویر نداشت
بعد میگین تو این مملکت کار نیس ، مادر که مبلغ شده به قول خودش هی تو این دانشگاه تو اون مجلس، پسرشم مداح!!!!! دخترش فعلا رو نکرد
جل الخالق!
چرا واقعا فک می کنن ملت خر تشریف دارن ( با عرض معذرت)
برنامش بدرد شبکه استانی قم میخورد نه سراسری
Eblis 2011
28-07-2013, 00:20
امشب که دیگه آخوند آورده بود !
خوب شد دیوار رو برداشتن این خانم یه دو تا گل و میوه رنگی دید!!!!:n02: معلوم نیس تو کدوم ده کوره ای بودن والا من که تا یادمه آلمان کویر نداشت
بعد میگین تو این مملکت کار نیس ، مادر که مبلغ شده به قول خودش هی تو این دانشگاه تو اون مجلس، پسرشم مداح!!!!! دخترش فعلا رو نکرد
جل الخالق!
چرا واقعا فک می کنن ملت خر تشریف دارن ( با عرض معذرت)
برنامش بدرد شبکه استانی قم میخورد نه سراسری
خدایی یه سوال :
شمایی که به برنامه علاقه ندارید و مدام بعد از هر روز پخش شدن میاین ایراد میگیرن ، چرا نیگاه میکنید؟
برید چیزهایی نگاه کنید که به قول شما ملت رو فلان چیز ، فرض نکنند!
خدایی یه سوال :
شمایی که به برنامه علاقه ندارید و مدام بعد از هر روز پخش شدن میاین ایراد میگیرن ، چرا نیگاه میکنید؟
برید چیزهایی نگاه کنید که به قول شما ملت رو فلان چیز ، فرض نکنند!
کلا ملت ما جو گیرن
مثلا تو تاپیک pes که هم خودم هم خودت هستی هم نگاه کنی یکی دو نفر کلا مشکل دارن هر روز یه پست مخالف ندن روزشون شب نمیشه
من خودم شخصا با چیزی حال نکنم به ندرت میشه بیام اظهار نظر کنم دربارش و کلا سمتش نمیرم ولی یه سری کلا میخوان ابراز وجود کنن هر جا
Arash4484
28-07-2013, 02:04
سلام
من این برنامه رو زنده ندیدم بالطبع نظر خاصی هم ندارم. فقط برشهای از اون رو از نت گرفتم و دیدم و علاقه مند نشدم پی بگیرم، نظرات دوستان رو هم خوندم.
ولی این هم که شما میگید هم نمیشه به دو دلیل:
1- شما ممکنه چیزی که علاقه ندارید رو ببینید و نقدش کنید
2-این برنامه مشهور است ، شبکه سراسری است. مردم هم میبینند و نظر میدن، حتی ممکنه شما در مغازه ای، ماشینی، خانه دوستی، بین خانواده و... بخشهایی از اون رو بالاجبار ببینید و خوشتون نیاد و همونجا و اینجا نظر بدید...این فرق داره با یک گیم که میتونید اگر خوشتون نیامد ساده ازش بگذرید و برید سراغ نمونه دیگر...
اونهایی که در تاپیکهای اختصاصی نظر مخالف میدن یا طرفدار نقدن یا هوادار چیزی که بهتر میدونند.
ولی کسانی هم حمله میکنند و دلیلی ندارند و سماجت میکنند در کوبیدن،
اینها رو با هم به یک چوب نزنید.
Eblis 2011
28-07-2013, 02:10
سلام
من این برنامه رو زنده ندیدم بالطبع نظر خاصی هم ندارم. فقط برشهای از اون رو از نت گرفتم و دیدم و علاقه مند نشدم پی بگیرم، نظرات دوستان رو هم خوندم.
ولی این هم که شما میگید هم نمیشه به دو دلیل:
1- شما ممکنه چیزی که علاقه ندارید رو ببینید و نقدش کنید
2-این برنامه مشهور است ، شبکه سراسری است. مردم هم میبینند و نظر میدن، حتی ممکنه شما در مغازه ای، ماشینی، خانه دوستی، بین خانواده و... بخشهایی از اون رو بالاجبار ببینید و خوشتون نیاد و همونجا و اینجا نظر بدید...این فرق داره با یک گیم که میتونید اگر خوشتون نیامد ساده ازش بگذرید و برید سراغ نمونه دیگر...
اونهایی که در تاپیکهای اختصاصی نظر مخالف میدن یا طرفدار نقدن یا هوادار چیزی که بهتر میدونند.
ولی کسانی هم حمله میکنند و دلیلی ندارند و سماجت میکنند در کوبیدن،
اینها رو با هم به یک چوب نزنید.
و علیک سلام
1) کسی که به موضوعی علاقه نداره و سعی در دیدن و نقدش میکنه ، طبیعتا جز بدی ها و نقاط ضعف چیزی رو عنوان نمیکنه !
2 ) بله شبکه سراسری این برنامه رو پخش میکنه و کسی هم که به صورت تصادفی در مغازه یا ماشین میبینه ، همون لحظه فقط تحمل میکنه و دیگه نمیاد در تایپک های مربوطه اونو به بوته ی نقد بکشه ( سفارتی :n02: )
افرادی اینجا نظر مخالف میدن که زیاد اعتقادی به خدا ندارن ، و این برنامه از معجزات و توانایی های خداوند سخن میگه و اراده ی اون فرد !!!! ( حتی با دیدن این همه معجزه و نشانه بازم میگن طرف داره شعار میده )
ما با چوب ، کسی رو نمیزنم ! از نظرات منطقی هم استقبال میشه به ویژه نظرات مخالف !!!
و علیک سلام
1) کسی که به موضوعی علاقه نداره و سعی در دیدن و نقدش میکنه ، طبیعتا جز بدی ها و نقاط ضعف چیزی رو عنوان نمیکنه !
2 ) بله شبکه سراسری این برنامه رو پخش میکنه و کسی هم که به صورت تصادفی در مغازه یا ماشین میبینه ، همون لحظه فقط تحمل میکنه و دیگه نمیاد در تایپک های مربوطه اونو به بوته ی نقد بکشه ( سفارتی :n02: )
افرادی اینجا نظر مخالف میدن که زیاد اعتقادی به خدا ندارن ، و این برنامه از معجزات و توانایی های خداوند سخن میگه و اراده ی اون فرد !!!! ( حتی با دیدن این همه معجزه و نشانه بازم میگن طرف داره شعار میده )
ما با چوب ، کسی رو نمیزنم ! از نظرات منطقی هم استقبال میشه به ویژه نظرات مخالف !!!
دوست عزیز
و سایر دوستانی که چنین دیدگاهی دارند
شما در مقامی نیستید که در مورد اعتقادات و باورهای مخالفان این برنامه نظر بدید
همچنین حق ندارید کسی رو از ورود به تاپیک و نظر دادن منع کنید
لطفاً حد خودتون رو بدونید (این مسئله محدود به این تاپیک نمیشه و کل انجمن رو در بر می گیره)
تاپیک محل عمومیه، هم موافقان و هم مخالفان اون محتوا حق اظهار نظر دارند.
در صورتی که دیدید کسی توهینی انجام داد، از دکمه گزارش تخلف استفاده کنید. حتماً رسیدگی میشه
در صورت نیاز به ادامه بحث، به انجمن انتقادات و پیشنهادات مراجعه کنید، همون جا صحبت میکنیم
Eblis 2011
28-07-2013, 02:24
دوست عزیز
و سایر دوستانی که چنین دیدگاهی دارند
شما در مقامی نیستید که در مورد اعتقادات و باورهای مخالفان این برنامه نظر بدید
همچنین حق ندارید کسی رو از ورود به تاپیک و نظر دادن منع کنید
لطفاً حد خودتون رو بدونید (این مسئله محدود به این تاپیک نمیشه و کل انجمن رو در بر می گیره)
تاپیک محل عمومیه، هم موافقان و هم مخالفان اون محتوا حق اظهار نظر دارند.
در صورتی که دیدید کسی توهینی انجام داد، از دکمه گزارش تخلف استفاده کنید. حتماً رسیدگی میشه
در صورت نیاز به ادامه بحث، به انجمن انتقادات و پیشنهادات مراجعه کنید، همون جا صحبت میکنیم
پ . خ ارسال شد :n16:
Arash4484
28-07-2013, 02:53
و علیک سلام
1) کسی که به موضوعی علاقه نداره و سعی در دیدن و نقدش میکنه ، طبیعتا جز بدی ها و نقاط ضعف چیزی رو عنوان نمیکنه !
2 ) بله شبکه سراسری این برنامه رو پخش میکنه و کسی هم که به صورت تصادفی در مغازه یا ماشین میبینه ، همون لحظه فقط تحمل میکنه و دیگه نمیاد در تایپک های مربوطه اونو به بوته ی نقد بکشه ( سفارتی :n02: )
افرادی اینجا نظر مخالف میدن که زیاد اعتقادی به خدا ندارن ، و این برنامه از معجزات و توانایی های خداوند سخن میگه و اراده ی اون فرد !!!! ( حتی با دیدن این همه معجزه و نشانه بازم میگن طرف داره شعار میده )
ما با چوب ، کسی رو نمیزنم ! از نظرات منطقی هم استقبال میشه به ویژه نظرات مخالف !!!
گرامی با چوب راندن یک مثله، مناقشه در مثل نیست ، منظورم در یک دسته قرار دادن بود.
استقبال از نظرات مخالف این نیست که فلانی کافره! * و بهمانی چند دقیقه دیده و بیساری چون علاقه نداره بدی رو میبینه، دسته دیگری هم باقی میمونه ؟ که شما بخاطر یک برنامه تلویزیونی به باد حمله اشون بگیری؟
ساده انگاری است که بگوییم فقط چند لحظه دیده و بوته نقد سفارتی؟ کشیده ...برنامه تلویزیونی چند دقیقه است؟ چقدرش کافی که ما دارای موضع مثبت و منفی در اون رابطه بشیم.
اگر کسی خدای نکرده زبانم لال! به اجرا ایراد بگیره و لحن رو سفارشی بدونه لامذهبه! شما اصول تولید رسانه ای رو بررسی کن میبینی که حتی چیزهای خوب و زیبا و واقعی هم میتونه شعاری و باسمه ای عرضه بشه. حالا اگر کسی این اعتقاد رو داره ضد تلاش و محبت و انسانیت و... نیست!
ما در این تاپیک نظرات و نقدهای منطقی و همچنین از منابع دیگر(بجز کاربران سایت) هم داشتیم، مساله حقوق کودکان هیچ حواب منطقی نداشت و موج نظرات موافق و مخالف رو در سراسر رسانه ها شما میتونید پیگیری کنید و اینجا خیلی هم کم انتقادات مطرح شده.
(* همانطور که کوروش گرامی یادآوری کرد شما و من و هیچکس حق تفتیش عقاید نداره)
وین رونی
28-07-2013, 18:26
کلاً سخته باور چیزی که زیاد بهش اعتقاد نداریم
سخته برای من(شاید غیر قابل باور)که از یه بچه معلول نگه داری کنم یا سخته که باور کنم نزدیک 2000 تا پله رو کسی با دست بره بالا یا سخته باور کنم...بی خیال
MOHAMMAD2010
28-07-2013, 18:44
هیچی نمیگم همون حرف کوروش خوب بود برای بعضی دوستان !
[حذف شد]
MoJtaBa.R
28-07-2013, 19:24
خدا بیامرزدتش ...
اگه برنامه امشب شو باشه : بعضی وقتا اینجور شوها از هزارجور حرفای منطقی و عقلانی بهتره !
یک نفر مرد تا چندین نفر زنده بمونند ...
همچین مردنی خیلی افتخاره ...
SNOW PATROL
28-07-2013, 20:10
دوستان عزیزی که میگن خوشتون نیاد نگاه نکنید !!!!!
عزیزان من شبکه شوتایم و اچ بی او که نیست !!! ( بلا به دور )
این برنامه از پول ملت ساخته شده و سازنده برنامه باید دربرابر همه ملت ایران پاسخگو باشه
MoJtaBa.R
28-07-2013, 20:30
دوستان عزیزی که میگن خوشتون نیاد نگاه نکنید !!!!!
عزیزان من شبکه شوتایم و اچ بی او که نیست !!! ( بلا به دور )
این برنامه از پول ملت ساخته شده و سازنده برنامه باید دربرابر همه ملت ایران پاسخگو باشه
کل دنیا برنامه هایی که ساخته میشه 100 درصد همه میپسندن ؟! شو تایم ؟! سالهاست ماه عسل هست . هر سال همین موضوعاتش هست . توی شبهای احیاء برای احیاء عواطف انسانی همین جور مهمانها دعوت میشن . چی رو سازنده باید !! توضیح بده !؟ اجبار اینکه همه بپسندند عجیبه !
SNOW PATROL
28-07-2013, 20:33
کل دنیا برنامه هایی که ساخته میشه 100 درصد همه میپسندن ؟! شو تایم ؟! سالهاست ماه عسل هست . هر سال همین موضوعاتش هست . توی شبهای احیاء برای احیاء عواطف انسانی همین جور مهمانها دعوت میشن . چی رو سازنده باید !! توضیح بده !؟ اجبار اینکه همه بپسندند عجیبه !
والا من که اصلا نگاه نمیکنم ...
من هم نگفتم باید همه بپسندند اما همه حق دارند نقد کنند چون پول دادند
خوب شد دیوار رو برداشتن این خانم یه دو تا گل و میوه رنگی دید!!!!:n02: معلوم نیس تو کدوم ده کوره ای بودن والا من که تا یادمه آلمان کویر نداشت
بعد میگین تو این مملکت کار نیس ، مادر که مبلغ شده به قول خودش هی تو این دانشگاه تو اون مجلس، پسرشم مداح!!!!! دخترش فعلا رو نکرد
جل الخالق!
چرا واقعا فک می کنن ملت خر تشریف دارن ( با عرض معذرت)
برنامش بدرد شبکه استانی قم میخورد نه سراسری
خوب شد هیتلر مُرد اینارو ندید..
Raـــــ Hـــــ Za
29-07-2013, 14:46
احسان علیخانی: در «ماه عسل» به اهداف مدیران صداوسیما رسیدیم
احسان علیخانی معتقد است: «ماه عسل» یک برنامه اجتماعی معنوی و متفاوت با دیگر برنامههای رسانه ملی است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش سرویس تلویزیون و رادیو ایسنا، مجری و تهیهکننده ویژه برنامه «ماه عسل» گفت: «ماه عسل» یک برنامه اجتماعی معنوی و متفاوت با دیگر برنامههای رسانه ملی است و
خدارا شکر که پس از پخش 18 قسمت از این برنامه به اهدافی که مورد نظر مدیران رسانه ملی بود دست پیدا کردهایم و این در حالی است که مردم با تماسها و ارتباطهایی که با
عوامل دستاندرکار برنامه «ماه عسل» داشتند، از روند این برنامه بسیار خرسند و راضی بودند و همین امر موجب دلگرمی و انگیزه بیشتر ما برای ادامه این برنامه است.
علیخانی با اشاره به اینکه سوژهها و موضوعات برنامه «ماه عسل» ویژه است، افزود: در رابطه با شبهای قدر نیز موضوعات بسیار خوبی را با حال و هوای شبهای احیاء آماده
کردهایم که انشاءالله مردم خوب کشورمان در ایام سوگواری شهادت مولای متقیان «ماه عسل» را در فضای معنوی این شبها تماشا خواهند کرد.
به گزارش ایسنا، عوامل تهیه و پخش برنامه «ماه عسل» با حضور در مرکز 162 روابط عمومی سازمان صداوسیما با مردم گفتوگو کردند.
شامگاه گذشته و پس از افطار، احسان علیخانی، مجری و تهیهکننده برنامه «ماه عسل» به اتفاق دیگر عوامل تولید برنامه پس از اجرای هجدهمین برنامه «ماه عسل» از شبکه سه
سیما، در واحد امور مخاطبان «162» اداره کل روابط عمومی سازمان حاضر شدند و به حرفهای مخاطبانشان گوش کردند.
مردم در ارتباطهای تلفنی و مستقیم با عوامل برنامه «ماه عسل» نظرات خود را دربارهی این برنامه صریح و بیواسطه ابراز کردند.
مسعود رجبیان (مدیر تولید)، امیرحسین سعادتی (مسوول سایت) امیر پیوندی و امیرحسین طهرانی (تدوینگر)، محمد پیوندی و سیدحامد میرفتاحی نیز به عنوان دستیار کارگردان
احسان علیخانی را در تولید و پخش برنامه ماه عسل همراهی میکنند.
رجبیان نیز در پایان این گفتوگوی مفصل با مخاطبان گفت: «ماه عسل» با بررسی 150 موضوع اجتماعی معنوی آغاز شد.
وی گفت: نزدیک به دو سال کار بررسی و تحقیق پیش از 150 سوژه و موضوعات اجتماعی و معنوی انجام شد و از بین آنها 30 سوژه برتر را انتخاب کردیم که بازتاب نظرات مردم نشان
میدهد انتخابها مناسب بوده است.
مدیر تولید پروژه «ماه عسل» همچنین گفت: در ادامه پخش ویژه برنامه «ماه عسل» در روزهای آینده با سوژهها و موضوعات اجتماعی جذابتری تقدیم مردم خوب کشورمان خواهد شد.
شاید این پسر را بشناسید
ایسنا: برنامه «ماه عسل» جمعه گذشته شبکه سه سیما تصویر پیکر نوجوان شهیدی را برای چند بار پخش کرد که پیکرش سال 1366 در منطقه عملیاتی «کربلای4» پیدا شده بود اما پیکر این شهید نوجوان به دلیل شباهت بیش از اندازه به «جعفر زمردیان» از رزمندگان گردان تخریب «لشکر32 انصارالحسین(ع)» استان همدان و به نام وی به خاک سپرده شده بود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
به گزارش ایسنا در بخشهایی از برنامه «ماه عسل» جمعه گذشته( 28 تیرماه) که میزبان جعفر زمردیان، مادر، دایی و یکی از برادرانش بود، تصویر نوجوان شهیدی برای چند بار پخش شد تا مخاطبان این برنامه او را شناسایی کنند.
به دنبال پخش این برنامه، جعفر زمردیان که سال 1365 و در جریان عملیات «کربلای4» توسط نیروهای عراقی اسیر شده بود در گفتوگو با ایسنا میگوید: به دلیل آنکه شرایط منطقه عملیاتی و شواهد موجود، حاکی از به شهادت رسیدن من بود، به عنوان شهید مفقودالاثر اعلام میشوم تا اینکه سال 66 به دنبال تفحص منطقه یاد شده، پیکر یک نوجوان شهید کاوش میشود. از آنجایی که این شهید از نظر اندام و شکل و قیافه بسیار به من شباهت داشت بعد از شناسایی توسط خانوادهام به جای من به خاک سپرده میشود.
وی اظهار کرد: آنچه ضروری است درباره این شهید یادآور شوم این است که او حتما در مقطع زمانی دی و بهمنماه سال 1365 و در منطقه عملیاتی کربلای 4 به شهادت رسیده است. علاوه بر این شهیدی که تصویر آن را مشاهده کردید از رزمندگان غواص حاضر در عملیات مذکور بوده است.
پیکر این شهید در تابستان 1366 به دست آمده است.
جعفر زمردیان هماکنون مدیرکلی بنیاد حفظ و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان همدان را بر عهده دارد.
از همه کسانی که این شهید را میشناسند و یا احتمالا دوست و همرزم شهید بودهاند درخواست میشود هرگونه اطلاعی از خانواده یا خود وی دارند آن را به خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) اعلام کنند.
دو بازیگر و یک مجری چهره امسال تلویزیون
روزنامه آرمان:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
«ماه عسل» که امسال پس از یک دوره غیبت دوباره به علیخانی رسیده فرصتی بوده که او و تیمش قدرتشان را در رسانه به رخ بکشند. «ماه عسل» امسال میزبان چهرهها و میهمانانی شده که از جنس زندگی و مردم کوچه و بازار هستند. شخصیتهایی که داستانهای پرفراز و نشیب و دراماتیک زندگی شان بیش از هر مجموعه یا فیلم سینمایی میتواند تاثیرگذار باشد. پیدا کردن آنها، حضورشان مقابل دوربین و ایجاد فضایی راحت و صمیمی برای حرف زدن امتیاز «ماه عسل» امسال است. برنامهای که مجریاش را از روزهای رکود گذشته جدا میکند و به یک چهره شاخص در برنامه سازی تلویزیون تبدیل میکند.
علیخانی با تجربهای که بهدست آورده، با کمترین میزان تفرعن، راحت و صمیمی مقابل میهمانانش مینشیند و رازهای آنها را واکاوی میکند تا از دل آنها به این حقیقت بزرگ برسد که زندگی با همه فراز و فرودش ادامه دارد. او به دلیل تجربه چند سالهاش در رسانه امسال با فاصله از دیگر مجریان تلویزیون عملکرد بهتری داشت و برنامهای را که با امضای خود روی آنتن فرستاد به یکی از بهترینهای تلویزیون تبدیل کرد.
Eblis 2011
29-07-2013, 20:37
خواننده این قطعه جدید «بهرنگ بهادرزاده» می باشد. میکس و مستر توسط «محمد فلاحی» انجام شده است و تنظیم نیز اثری از «مهدی فردی» می باشد. بهرنگ بهادرزاده بیشتر در بخش آهنگسازی و تنظیم فعالیت دارد ولی سال گذشته تیتراژ برنامه تلویزیونی «گپ» به کارگردانی «رامبد جوان» را با صدای او شنیده بودیم.
متن تیتراژ جدید برنامه «ماه عسل» ویژه شب های قدر و با صدای «بهرنگ بهادرزاده» :
تو این تاریکی مطلق قراره برای کل دنیا ماه باشه
کسی که کوهو زیر پاش دیده، نباید هم کلامش چاه باشه
کسی که حاکم دنیاست اما یه لحظه حرص دنیارو نخورده
علی رو کوچه خوابا میپرستن، آخه نون فقیرارو نخورده
چراغ خونشو خاموش کردن، علی چیزی نگفت گوشه نشین شد
ازش چشم و چراغشو گرفتن، علی تنها ترین مرد زمین شد
چقدر چشماشو رو حق خودش بست، چقدر فریادشو توی گلو کشت
اگه از پشت سر خنجر نمیخورد مگه میشه علی رو روبرو کشت؟
چراغ خونشو خاموش کردن، علی چیزی نگفت گوشه نشین شد
ازش چشم و چراغشو گرفتن، علی تنها ترین مرد زمین شد
مشکل اینجاست دوستان
ما
منظورم از این کلمه هر دو سوی موافق و مخالف هستش.
داشتم عرض می کردم
این جماعتی که تشکیلش دادیم و از اجتماع انسانی و دموکراسی فقط ادعاشو مزه می کنیم که بازم خودش از فقدان شدید منطق منشا می گیره
از هرگونه قضاوت عادلانه در خصوص نظرات مخالف با خودمون فجیعا عاجز هستیم.
همینه که مدام در حال جنگ و جدل و تخریب طرف مقابل هستیم.از یه طرف میگیم بیان آزادانه عقاید،از اون طرف جواب میدن این یعنی توهین به عقاید و باورهای یه عده دیگه.
نمی خوام بار منفی رو پخش کنم اما واقعیت جماعتی که تشکیلش دادیم همین هست که می بینیم. منطق وجود نداره یا در بهترین شرایط ممکن در اختیار کسایی هستش که سکوت کردن و منزوی شدن و وارد هیچ بحثی نمی شن.این برنامه هم طرفدارای خودش رو داره و این حق رو داره که مناسب با سلیقه ایشون موضوع بحث خودشو تشکیل بده اما خوب همونجوری که افراط در هرچیزی مخرب هستش پافشاری در انتخاب موضوعات مشابهی که دوستان در موردش بحث کردن باعث خستگی ذهن مخاطبین دیگه میشه و باید این ملاحظه رو هم داشته باشن.
ببخشید بحث رو منحرف کردم.
دو تا خانواده که از قصاص قاتل همسر و فرزندشون گذشتن
خانواده اول که داستانش فراتر از فاجعه بود . برادری که برادرش و کشته بود به خاطر ارث و میراث ! حالا تصور کنید مادر این دو چی میکشه ... هم زمان مادر قاتل و هم مادر مقتول . که البته همسر مقتول رضایت داد
خانواده دوم هم پسرشون سرباز بوده که به قتل رسیده بود .... فیلمی تکان دهنده هم از زمان اعدام پخش شد که از ضجه و گریه های مادر و پدر قاتل برای رضایت گرفتن بود که پدر و مادر مقتول رضایت نمیدادند ولی بعد از چند ثانیه به دار اویخته شدن قاتل رضایت دادند
نکته جالبی که تو فیلم هم بود حضور مردم برای تماشای این صحنه بود که خود احسان علیخانی هم در تعجب بود و گفت ساعت 6 صبح دست فرزند کوچک میگیرن و با خودشون میارن انگار پیک نیک هست
دو تا خانواده که از قصاص قاتل همسر و فرزندشون گذشتن
خانواده اول که داستانش فراتر از فاجعه بود . برادری که برادرش و کشته بود به خاطر ارث و میراث ! حالا تصور کنید مادر این دو چی میکشه ... هم زمان مادر قاتل و هم مادر مقتول . که البته همسر مقتول رضایت داد
خانواده دوم هم پسرشون سرباز بوده که به قتل رسیده بود .... فیلمی تکان دهنده هم از زمان اعدام پخش شد که از ضجه و گریه های مادر و پدر قاتل برای رضایت گرفتن بود که پدر و مادر مقتول رضایت نمیدادند ولی بعد از چند ثانیه به دار اویخته شدن قاتل رضایت دادند
نکته جالبی که تو فیلم هم بود حضور مردم برای تماشای این صحنه بود که خود احسان علیخانی هم در تعجب بود و گفت ساعت 6 صبح دست فرزند کوچک میگیرن و با خودشون میارن انگار پیک نیک هست
به نظر من نکته جالب چیز دیگه بود
وقتی اون سرباز رفته به خلافکاری مشکوک شده اونم قالپ گذاشته تو گردنش
الان آزاده و باز روز از نوع اگر غیر عمد بود مثل اولی یک جور بی ارادگی به برادر بزرگتر دست داده بود
ولی این خلافکاره دقیقا میدونست داره چیکار میکنه
نمیدونم چرا رضایت داده :n15:
Reza31001
30-07-2013, 20:09
نگفت که آزادش کردن؟:n13:
این جور آدما شاید نباید قصاص بشن ولی خوب حبس طولانی مدت که دیگه پاشون هست
کلا قانون یو اس ای رو تو این موارد بیشتر قبول دارم
خانواده ی مقتول کار بسیار بزرگی انجام داده بود، هرکسی نمیتونه اینکار رو انجام بده.. برای درکش هم میتونید خودتون رو جای خونواده ی مقتول بگذارید.
گاهی هم میشه بخشید ؛ دقت کنید وقتی میگیم بخشش معنیش فقط اینه که قـــاتل میتونه به زندگی خودش ادامه بده.. اما چه زندگی ای ؟ اون زندگی
براش جهنمه.. شاید به جایی برسه که با خودش بگه کاش منو قصاص کرده بودند... به نظر من همین بخشش خودش یه تنبیه خوبیه.
اما هیچ چیز از بخشش زیباتر نیست گرچه کار سختیه.
ترنم اعتمادی
31-07-2013, 02:05
برنامه امشبش رو دوس داشتم بر عکس دیشب
اما من حق نمیدم به خونواده قاتل دوم
از سیبیلای قاتل معلوم بود کارش خلافه
کاش میمرد که یه انگل کم شه
همیشه اشک و اه مادرا کار درست رو به غلط تبدیل میکنه
احسان خان دوست داریم
just this:n20:
قدیــــم ها سبیل نشـــــونه ی مردونگی بود.. این روزها نشونه ی خلافکاریه ؟! :n15:
از ظاهر انسان که نمیشه به شخصیتش پی برد.. این شد استدلال ؟!
سیبیل داشت ==> بنابراین خلافکار بود ==> کاش میمرد !
بحث اشک مادر و غیره نیست، بحث بخششه... و بخشش هم چیز زیباییه.. و
البته گفتم عده ی کمی هستن که وجود بخشیدن دارن.
برنامه امشبش رو دوس داشتم بر عکس دیشب
اما من حق نمیدم به خونواده قاتل دوم
از سیبیلای قاتل معلوم بود کارش خلافه
کاش میمرد که یه انگل کم شه
همیشه اشک و اه مادرا کار درست رو به غلط تبدیل میکنه
احسان خان دوست داریم
just this:n20:
Arash4484
31-07-2013, 12:43
نگفت که آزادش کردن؟:n13:
این جور آدما شاید نباید قصاص بشن ولی خوب حبس طولانی مدت که دیگه پاشون هست
کلا قانون یو اس ای رو تو این موارد بیشتر قبول دارم
قتل عمد جنبه عمومی داره که قاضی باید در نظر بگیره( که معمول موارد میگیره)
قوانین جنبه عمومی جرم کمک میکنه که رضایت اولیای دم کسب شد(بخشش ، حتی در مواردی تهدید یا تطمیع) قاتل به میان جامعه برنگرده.
البته قانون دچار اشکالاتی در این زمینه هست ولی چند مرتبه این موضوع اصلاح شده در طول تاریخ حقوقی کشور.
اما همچنان بخشهای گنگی باقی مانده که قاضی رو مختار میکنه در تشخیص.
نظر به مواد قانونی، تبصره 2 ماده 269 و ماده 614 قانون مجازات اسلامي و تبصرة آن، مصوب 1370 و 1375 نتايج زير حاصل ميشود.
1- قتل عمد، در صورت عدم قصاص، علي الاطلاق، مستوجب صدور حكم به مجازات سه تا ده سال حبس است.
2- ايراد ضرب و جرح منتهي به ضايعات نقص، شكستن، از كار افتادن عضو، مرض دائم، فقدان يا نقص يكي از حواس يا منافع، زوال عقل كه موجب قصاص نشود، علاوه بر ديه در صورت تقاضاي مجنيٌ عليه، مجازات دو تا پنج سال حبس را به دنبال دارد.
3- جرح ايجاد شده با چاقو و امثال آن، با فقدان ضايعات و صدمات مندرج در بند 2، مجازات سه ماه تا يكسال حبس را در پی دارد.
4- با عنايت به نسخ ضمنی تبصره 2 ماده 269 قانون مجازات اسلامي، ضربات و جراحات ديگر، فاقد مجازات تعزيری شناخته شدهاند و مرتكب در صورت مطالبه مجنيٌ عليه تنها به پرداخت ديه محكوم خواهد شد.
رسيدگی به جنبه عمومی جرم قتل مطابق با دو ماده قانون مجازات اسلامي صورت مي گيرد. ماده 208 مي گويد: «هركس مرتكب قتل عمد شود و شاكی نداشته باشد يا شاكی داشته و از قصاص گذشت كرده باشد و اقدام وي موجب اخلال در نظم جامعه يا خوف شده يا بيم تجری مرتكب يا ديگران گردد، موجب حبس تعزيری از 3 تا 10 سال خواهد بود.» در تبصره اين ماده آمده است: «در اين مورد معاونت در قتل عمد موجب حبس از يك تا پنج سال است.»
ماده 612 اين قانون نيز به مجازات جنبه عمومی جرم اشاره دارد و محتوای آن با ماده 208 يكسان است اما در زيرمجموعه جرايم عليه اشخاص و اطفال آمده است. تجری در لغت به معنای گستاخي و هجوم بردن است و منظور مواد موردنظر از اين كلمه، حالتی است كه برای افراد به خاطر عوامل بيرونی از قبيل اجرا نشدن قانون، عدم توجه جدی به جرايم مهم يا ضعف قانون و مجريان يا مسايل مشابه به وجود می آيد.
منبع : قانون/ محمدعلی اخوت -شرق/سارا نجیمی
قدیــــم ها سبیل نشـــــونه ی مردونگی بود.. این روزها نشونه ی خلافکاریه ؟! :n15:
از ظاهر انسان که نمیشه به شخصیتش پی برد.. این شد استدلال ؟!
سیبیل داشت ==> بنابراین خلافکار بود ==> کاش میمرد !
بحث اشک مادر و غیره نیست، بحث بخششه... و بخشش هم چیز زیباییه.. و
البته گفتم عده ی کمی هستن که وجود بخشیدن دارن.
داداش مرده قاتل جانیه شما داری میگی بخشش!!!
من چون دوستم در اداره زندان کار میکنه و سابقه 20 ساله داره اون میگه این جور ادما درست بشو نیستند
اینا دیگه خلاف جزوی از وجودشونه شما میگی بخشش!!!
همین ارازل اوباش که دستگیر میکنند ببین همشون چندین بار سابقه دارند باز میان بیرون همونه که بودن
آقا امین شما مثل این که یا برخورد نداشتی با این آدم ها یا خیلی مهربونی :n02:
وین رونی
31-07-2013, 14:46
داداش مرده قاتل جانیه شما داری میگی بخشش!!!
من چون دوستم در اداره زندان کار میکنه و سابقه 20 ساله داره اون میگه این جور ادما درست بشو نیستند
اینا دیگه خلاف جزوی از وجودشونه شما میگی بخشش!!!
همین ارازل اوباش که دستگیر میکنند ببین همشون چندین بار سابقه دارند باز میان بیرون همونه که بودن
آقا امین شما مثل این که یا برخورد نداشتی با این آدم ها یا خیلی مهربونی :n02:
درصد بگیریم بله بیشترشون درست بشو نیستن اما نباید تعمیم داد به همه و نباید برای همه یه حکم داد.همین حضرت علی که تازه مراسمش تموم شده گفتاری دارند با این مضمون که اگه شب کسی رو دیدید که خلاف می کنه یا گناه می کنه صبح به چشم گناهکار بهش نگاه نکنید شاید از گناه برگشته باشه
یا یکی از به قول معروف اشقیاء کربلا حر بود که شد آزاده
مثال زیاده اما خوب تا کار نشه روی همین آدمایی که آزاد میشن بله دوباره همون آش و همون کاسه
Golbarg01
31-07-2013, 20:56
احسان علیخانی چشماش رنگیه یا لنز میذاره؟
امروز که دوربین صورتشو از نزدیک نشون میداد رنگ چشماش نمی خورد طبیعی باشه بیشتر شبیه لنز بود
ترنم اعتمادی
31-07-2013, 21:05
قدیــــم ها سبیل نشـــــونه ی مردونگی بود.. این روزها نشونه ی خلافکاریه ؟! :n15:
از ظاهر انسان که نمیشه به شخصیتش پی برد.. این شد استدلال ؟!
سیبیل داشت ==> بنابراین خلافکار بود ==> کاش میمرد !
بحث اشک مادر و غیره نیست، بحث بخششه... و بخشش هم چیز زیباییه.. و
البته گفتم عده ی کمی هستن که وجود بخشیدن دارن.
اره قشنگه ولی از ادمشمعلوم بود که میدونه چه کرده اگه خلافکار نبود چرا وقتی سرباز بدبخت بهش ایست داد زد یارو رو کشت؟
من هم میتونم در لحظه اخر ببخشم اما باید ادمی رو بخشید که لیاقتش رو داره
ترنم اعتمادی
31-07-2013, 21:11
احسان علیخانی چشماش رنگیه یا لنز میذاره؟
امروز که دوربین صورتشو از نزدیک نشون میداد رنگ چشماش نمی خورد طبیعی باشه بیشتر شبیه لنز بود
لنز که نمیدونم میذاره یا نه
چشای خودش که رنگی هست
ولی نورپردازی هم باعث میشه چشم از حالت طبیعی دربیاد
لباس پوشیدن به سبک احسان علیخانی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
مجله زندگی ایده آل: ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) یک ماه اجرای زنده روی آنتن یعنی دستکم 30 دست کت و شلوار، 30 پیراهن و 30 جفت کفش که اتفاقا همه آنها باید نهتنها با یکدیگر بلکه با آداب و قواعد سبک پوشش، آن هم از نوع ویژه و مخصوص اجرایش جور در بیایند. باید به قدر کفایت باوقار باشند، تاثیرگذار باشند و... و از همه مهمتر باب سلیقه مخاطب. با در نظر گرفتن همه نکات از یک لباس پوشیدن ساده میرسید به فرمولی چند وجهی که اتفاقا کنار آمدن با آن با هیچ قاعده ریاضیای سازگار نیست! فرمولی که این روزها «احسان علیخانی» در ماه عسل سخت با آن درگیر است. ما نگاهی داریم به قواعد پوشش علیخانی در6 اجرای اول او و فارغ از همه ماجراهای رنگ قرمز متمایل به بادنجانی به سبک پوشش او امتیاز میدهیم. این شما و این هم همه کت و شلوارهای آقای مجری.
6 ستاره بدون کم و کاست!
امتیاز اول را به دلیل انتخاب رنگ مناسب به این ترکیب میدهیم. آبی رنگی سرد اما به مراتب تاثیرگذار است. این رنگ به چهره ظاهری آرام میدهد؛ همان اتفاقی که در چهره احسان دیده میشود و نکته مهمتر اینکه تاثیر این رنگ در نگاه مخاطب ایجاد همین حس آرامش و اعتماد است پس تا اینجا همه چیز درست انتخاب شده است.
علیخانی در این ترکیب به یک تونالیته خوب از رنگ آبی رسیده است. کتی به رنگ آبی روشن با شلواری به رنگ آبی_طوسی، هارمونی خوبی ساخته به خصوص که او در انتخاب پیراهن رنگ سرمهای تیره را انتخاب کرده تا در عین هارمونی تضاد لازم را هم در ظاهرش داشته باشد!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
اما یک رنگ تاثیرگذار مثل قهوهای هم در این ترکیب حضور دارد. احسان رنگ قهوهای را که رنگ ثبات و استواری است و در عین حال رنگی مکمل برای رنگ آبی، برای این ترکیب انتخاب کرده است. تمام جزئیات را هم در نظر گرفته؛ از همخوانی رنگ کفش و کمربند و حتی جوراب گرفته تا رنگ بند چرمی ساعتش!
خلاصه کلام اینکه این ظاهر نهتنها با رنگ پوست بلکه با فرم اندام آقای مجری هم به خوبی سازگار است، پس اجازه بدهید هر 6 ستاره را به همین ترکیب بدهیم آن هم بدون کم و کاست!
به سبک خودش!
باز هم رنگ آبی این بار با تونالیتهای یکنواخت! نزدیکی توناژ رنگ کت و شلوار احسان علیخانی در این ترکیب نشان میدهد او سعی کرده به این قانون که پوشیدن کتوشلوار یک رنگ یعنی داشتن ظاهری کاملا رسمی نزدیکتر شود اما بر اساس سبک و سیاق پوشش خودش! او در این ترکیب طبق قواعد پوشش خاص احسان علیخانی سراغ یک کت اسپرت رفته تا در عین رسمی بودن کمی تا قسمتی هم اسپرت باشد که اتفاقا نتیجه کار هم خوب از آب درآمده است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
انتخاب کت و شلوار همرنگ یا در تونالیتهرنگیای نزدیک به هم غیر از جنبه رسمی بودن ویژگی دیگری هم دارد و آن هم اینکه در این ترکیب شما تصویری جمع و جورتر از خودتان ارائه میدهید به خصوص اگر سراغ رنگهای تیره رفته باشید! به همین دلیل است که در این ترکیب احسان با وجود پیراهن سفیدی که انتخاب کرده متناسب و کمی تا قسمتی هم جمع و جورتر به نظر میآید.
ریزبینی آقای مجری در انتخاب رنگ کفش و هماهنگی آن با رنگ کمربند را هم نباید دست کم گرفت.
حتما شما هم با ما همعقیدهایدکه همه این ویژگیها در کنار هم از پوشش احسان در این اجرا انتخابی 5 ستارهای میسازد!
یک پازل متضاد
سفید رنگی تابستانی است که بازتاب آن در نگاه مخاطب خلوص و آرامش است. علیخانی این رنگ را با رنگی ماندگار مثل مشکی هماهنگ کرده؛ رنگی که تاثیر ناخودآگاه آن در نگاه مخاطب زنده کردن حس اقتدار و ابهت است. میبینید که او دست روی خوب ترکیبی گذاشته! در حقیقت علیخانی در این ترکیب سراغ یک تضاد صددرصدی رفته؛ آن هم بین رنگهایی که کنار هم نشاندنشان در عین سادگی همیشه جواب میدهد. زکاوتی که او در ترکیب رنگ سفید با مشکی به خرج داده به خصوص انتخاب پیراهن یقه دیپلماتش با نوار سفید، باعث میشود این ترکیب با 4 ستاره در جایگاه سوم بنشیند! دقت کنید اگر او این پازل را جور دیگری میچید، یعنی کت مشکی را با شلوار و پیراهن سفید یک دست ست میکرد به هیچوجه جذابیت الان را نداشت!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
زرشکی، کمی تا قسمتی بادنجانی
اما ترکیب کت مشکی با شلوار زرشکی شاید هم بادنجانی. اولین ستارهها را به خاطر انتخاب پیراهن سفید در این ترکیب از علیخانی کم میکنیم. شاید اگر پیراهن او به رنگ تیره مثلا همان مشکی یک دست انتخاب شده بود پوشش او جلوه بهتری پیدا میکرد اما نمیتوان منکر این شد که علیخانی در انتخاب و هماهنگی کت و شلوارش دقت به خرج داده این را میتوان از همان خرجکارهای زرشکی که در قسمت جیب و آستین کتش به کار رفته به راحتی فهمید. این را هم در نظر بگیرید که علیخانی به این هم بسنده نکرده و حتی بند ساعت چرمیاش را هم به رنگ زرشکی انتخاب کرده است!اما در این ست بیشترین امتیاز را کفش علیخانی میگیرد؛ کفشی به روز و کاملا خوشترکیب!همه اینها روی هم میشود 3 ستاره و ایستادن در جایگاه چهارم!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
روزهای پاییزی
یک ترکیب ساده، موقر، متین و در عین حال تاثیرگذار. عجله نکنید همه اینها تاثیر رنگ خنثی اما تاثیرگذار طوسی است؛ رنگی مدرن که در عین حال حس رسمی بودن را هم به مخاطب القا میکند. در این ترکیب علیخانی سراغ کت 2 دگمه طوسی رفته و به خوبی آن را با رنگ سفید پیراهن یقه دیپلماتش ترکیب کرده است.
آقای مجری در این ترکیب از یک ترفند کاملا زیرکانه برای پوشیدن پیراهن یقه دیپلمات استفاده کرده که آن هم چیزی نیست جز انتخاب یک کت با یقه انگلیسی ظریف و کشیده تا از تاثیر ناخودآگاه این قسم یقهها که حاصلش میشود عریضتر نشان دادن گردن بکاهد و اتفاقا همانطور که میبینید همه چیز خوب جواب داده است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
انتخاب رنگ مشکی برای شلوار و کفش هم جای ایرادی باقی نمیگذارد بنابراین فقط میماند حس ناخودآگاهی که بیننده از بافت کت طوسی آقای مجری میگیرد. حتما شما هم با ما همعقیدهاید که این کت ناخودآگاه حس روزهای پاییزی کمی تا قسمتی هم زمستانی را به ما میدهد، البته کفش ساقدار آقای مجری هم مزید بر علت شده است!
بنابراین با استناد به همه آنچه كه گفته شد این ترکیب در مقایسه با ترکیبهای دیگر2 ستاره بیشتر به خودش اختصاص نمیدهد!
فقط یک ستاره!
این کت با وجود رنگ و طرح خوبش انتخاب مناسبی برای علیخانی نیست! برای این اظهارنظر رک و راستمان هم دلیل داریم؛ اول اینکه تاثیر ناخودآگاه طرح چهارخانه میشود اینکه درشتتر از آنچه هستیم به نظر بیایيم تاثیریای که احسان به خاطر فرم اندامش نیازی به آن ندارد! دلیل دوم اینکه بافت این کت به خصوص از پشت دوربین چشم را اذیت میکند چون ظرافت خطها اجازه نمیدهد همه چیز درست روی هم بنشیند. نتیجه هم اینکه چشم از نگاه کردن ممتد به تصویر خسته میشود!اما پیراهن یقه دیپلمات؛ اصولا خاصیت یقههای دیپلمات عریضتر نشان دادن گردن است به خصوص وقتی دکمه آخر آنها هم بسته میشود و این درست همان اتفاقی است که در ظاهر علیخانی افتاده است!برآیند همه آنچه گفته شد باعث میشود تا این ظاهر ظاهری تکستارهای باشد و در جایگاه ششم بایستد!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
+
اگه تکراری یا مسخره بود حذف کنید. مرسی!
انتقاد شدید معصومه ابتکار از برنامه ماه عسل
برنامه «ماه عسل» راه را به خطا رفت و در حق «انسان» کوتاهی کرد.این در شأن «انسان» و آن «کودک پیشکش شده» نبود، گویی شخص این کودک اصلا مهم نیست.
به گزارش پرشین وی به نقل از پارسینه ، در پی برنامه ماه عسل شبکه سه که در تاریخ 30 تیر از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد، ما مسئولین، جمعی از داوطلبین و گروه جوانان بنیاد کبری (س) لازم دیدیم طی بیانیه ای نسبت به اقدام صورت گرفته در این برنامه مراتب اعتراض خود را اعلام کنیم. زیرا با در نظر گرفتن تمامی وجوه، نمی توان بر نابخردی و بی اخلاقی نمایش داده شده چشم بست و با یک توجیه ِحداقلی ِعامه پسند سر کبک ِعقل و عاطفه را در برف جهل و ندانستن فرو برد.
برنامه «ماه عسل» که بناست پیش از افطار، جان روزه دار را از معنویت و عقلانیت سرشار کند تا ضعف و کاستی بدنی حاصل از روزه جبران شود و قرار است به عنوان یکی از پر بیننده ترین افطارانه های سیما، عطر خدا را به خانه مردم ببرد، راه را به خطا رفت و در حق «انسان» کوتاهی کرد. چرا که در مواجهه با زوجی که از داشتن فرزندی محروم بودند، به جای برخورد عقلانی و اخلاقی، فقط به تسکین آنی درد پرداخت و کودکی را به ایشان پیشکش کرد!
اما این در شأن «انسان» و آن «کودک پیشکش شده» نبود. در حالی که خداوند 27 بار با احترام از یتیم در قرآن کریم نام می برد و حقوق او را محفوظ می دارد، چنین نحوه برخوردی نمی تواند الگو و سرمشقی مناسب برای مردم در حمایت از ایتام و کودکان بی سرپرست باشد. گویی شخص این کودک اصلا مهم نیست. کودکی که این چنین هدیه می شود مهم نیست که از انبار صدا و سیما و از اموال آن سازمان باشد یا از بازار او را تهیه کرده باشند. بلکه مهم این است که حضورش فقط اشک مخاطب را در آورد!
به راستی امروزه چگونه و در کجا پیشکش «انسان» جایز شمرده می شود که تهیه کنندگان برنامه از آن بهره برده و خود را مجاز به این کار دانسته اند.
همچنین در بخش دیگری از این برنامه، چهره کودکی که سرپرستی وی توسط خانواده ای تقبل شده را به راحتی نمایش دادند و با خود نیندیشیدند که او در آینده وقتی به مدرسه می رود، ازدواج می کند یا در قالب فعالیت های مختلف به جامعه پا می گذارد، آیا می خواهد اینگونه شناخته شود؟ آیا می خواهد همه بدانند زندگی او را خانواده ای تقبل کرده اند و خبری از خانواده اصلی اش ندارد؟
آیا تنها وظیفه دست اندرکاران سیما پر کردن کنداکتورهاست؟ پس مسئولیت حفظ کرامت انسان ها در هر دو سوی دوربین بر عده کیست؟ مسئول گرامیداشت خردورزی و اخلاق در تهیه برنامه ها بر عهده کدامین رسانه است؟
به هر روی، آنچه که در «ماه عسل» رخ داد هم سیمای شبکه سه را نازیبا کرد و هم شأن انسانی کودکان را به ناکجا بُرد و هم دل مخاطبین را افسرد. امید است این حرکت مورد بازبینی و تصحیح قرار گرفته و رسانه ملی بداند بیش از همه مسئول حفظ کرامت انسان است، که اگر نباشد تلاش شبانه روزی اش به هیچ کار نمی آید.
ترنم اعتمادی
02-08-2013, 01:14
من برنامه امشب رو ندیدم میشه یکی تعریف کنه؟:n17:
SA.JJ.AD
02-08-2013, 01:40
من برنامه امشب رو ندیدم میشه یکی تعریف کنه؟:n17:
همچین برنامه ی خوبی هم نبود ... خیلی خلاصه بخوام بگم ... در مورد یه اقایی بود از خوانواده ای ضعیف که پدرشون مسافر کشی میکردو اینا ... خودشم پیش داداشش تو یه جلو بندی مشغول بود تو 16 سالگی طی یه اتفاقی به یه دوستش چاقو میزنه و بعد دستگیرش میکنن و میبرنش کانون نمیدونم چی چیه نوجوانان ( همون زندان زیر 18 ساله ها:n02:) و 91 روز بازداشت میشه اما تو این 91 روز نمیتونه دیه رو پرداخت کنن و برا همینم حدود 2 سال اونجا موندگار میشه ! بعدشم یه 10 دقیقه ای دیگه داشتم با گوشی صحبت میکردم متوجه نشدم چی شد:n02::n09:
.
با کمک ها و لطف های مدیر وقت اون بخش ( زندان بان :دی) این اقا حالا بعد این همه سال خودش کاره ای شده تو اون سازمان و شورا و اینا شده بود ... و بعدشم تیتراژ ... :n02::n26:
برنامه امشب خیلی جالب بود
4 تا بادیگارد با هیکل های درشت و قد بلند و دو مهمان با قد و هیکلی بسیار کوچک ولی این باعث نشده بود زندگی رو ول کنند و دو تا مکانیک حرفه ای هم بودن تازه :n10:
Aryana_b
02-08-2013, 19:24
من اول برنامه رو ندیدم
اون 4نفر بادیگاردا نگفت بادیگارد کیا بودن تا حالا؟:n02:
به نظرتون اون 4تا بادیگارد دروغ نگفتن که تا حالا به کسی زور نگفتن و آزارشون به مورچه هم نرسیده و این حرفا!!؟:n04: من که باورم نمیشه!:jealous:
toolhelp
02-08-2013, 19:51
رسانه ای کردن این آدمها کار درستی نیست. قبلا این تجربه رو در مسابقات مردان آهنین داشتن. حالا باید منتظر باشیم که یکی یا همه اون چهار نفر تا چند روز آینده یا آدم بکشن یا کشته شن !
معلومه که دروغ میگفتن اصلا از قیافه هاشون شرارت و عوضی بودن میبارید !
اصولا انسانها 3 دسته بیشتر نیستن. اونایی که مغزشون بزرگه - اونایی هیکلشون بزرگه و اونایی که هردو مورد رو ندارن !
ترنم اعتمادی
03-08-2013, 01:51
خیلی گنده بودن
گناه دارن
یکی میاد اینارو میکشه ها
hosseincode2008
03-08-2013, 10:38
رسانه ای کردن این آدمها کار درستی نیست. قبلا این تجربه رو در مسابقات مردان آهنین داشتن. حالا باید منتظر باشیم که یکی یا همه اون چهار نفر تا چند روز آینده یا آدم بکشن یا کشته شن !
معلومه که دروغ میگفتن اصلا از قیافه هاشون شرارت و عوضی بودن میبارید !
اصولا انسانها 3 دسته بیشتر نیستن. اونایی که مغزشون بزرگه - اونایی هیکلشون بزرگه و اونایی که هردو مورد رو ندارن !
ماشاالله فكر كنم شما ركورد زود قضاوت كردن رو شكستيد! اينا معلوم بود صادقانه حرف نميزنن ولي ديگه تا اين حد كه شما ميگيد شبيه آدم بدا نبودن. اينا خيلي راحت ميتونستن زورگير بشن يا برن تو كار خلاف، اما رفتن يه جاي سازماندهي شده تا درست از هيكلشون استفاده كنن.
ترنم اعتمادی
03-08-2013, 13:23
به نظرتون اون 4تا بادیگارد دروغ نگفتن که تا حالا به کسی زور نگفتن و آزارشون به مورچه هم نرسیده و این حرفا!!؟:n04: من که باورم نمیشه!:jealous:
شاید این افراد راست نگفته باشن اما من ادمایی رو میشناسم که با هیکل های گنده سرشون تو لاک خودشونه
ادم هایی رو هم میشناسم که با وجود ریز نقشی کم مونده یه گردان ادمو به کشتن بدن
یکم خوش بین باشید...:n13:
Iloveu-ALL
03-08-2013, 16:41
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چقدر خندیدیم امروز :n08:
طرف 108 سالشه سر پیری بازم بچه دار شده (البته خودش نه زنش :دی ) بچشو بغل کرده اورده برنامه :n08:
9 سال پیشم بازم بچه دار شده بود پسر بزرگشم اورده بود تو برنامه دختر بزرگشم 70 سالشه اختلاف برادر و خواهر 70 سال :دی
اخسان علیخانی هم گفت اینا دیگه گل طلایی هست :n09:
ترنم اعتمادی
04-08-2013, 01:27
تیکه خیلی بدی انداختاحسان به پیر مرده(گل طلایی)
اون یکی هم که داشت میمرد از پیری ارشد شرکت کرده بود
باباااااااااااااا مردم چرا اینجورییییییییییییییییییی یییییییییییییین؟
من به زور دارم درس میخونم بعد طرف 25 سال پشت کنکور مونده...
Eblis 2011
04-08-2013, 01:39
تیکه خیلی بدی انداختاحسان به پیر مرده(گل طلایی)
اون یکی هم که داشت میمرد از پیری ارشد شرکت کرده بود
باباااااااااااااا مردم چرا اینجورییییییییییییییییییی یییییییییییییین؟
من به زور دارم درس میخونم بعد طرف 25 سال پشت کنکور مونده...
اراده طرف رو نشون میده ! علاقه ی طرف طوری بوده که پاش واستاده و بالاخره بهش رسیده !
ازین جور افراد بی نهایت خوشم میاد!
maryam_ee
04-08-2013, 13:12
عليخاني خيلي مسلط اجرا مي كنه و سبك جذابي داره مه بيننده رو پاي برنامه مي شونه.اما بعضي وقتا خيلي توهين ميكنه مخصوصا اگه طرفش ساده، روستايي يا بي سواد باشه.
شما رک بودنش رو به حساب توهین کردن میزارید
ترنم اعتمادی
04-08-2013, 21:31
اون بعضی وقتا توهین میکنه
ولی امشب معجزه رو به معنای واقعی فهمیدیم:n04:
بچه 18 ماهه از 20متر افتاد زمین اما سالم موند
اون یکیم که خدا بهش رحم کرد
خدایا شکرت
جنجال نسخه پاکستانی «ماه عسل»! ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]%D8%AC%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%84%20%D9%86 %D8%B3%D8%AE%D9%87%20%D9%BE%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D8%A A%D8%A7%D9%86%DB%8C%20%C2%AB%D9%85%D8%A7%D9%87%20% D8%B9%D8%B3%D9%84%C2%BB%21%20+%D8%B9%DA%A9%D8%B3)
برنامهای تلویزیونی در پاکستان به هدیههای عجیب و غریبش مشهور است: خودروهای گران قیمت؛موتورسیکلتهای لوکس؛ وسایل خانه و مسافرتهای خارجی طولانی. به همین خاطر این برنامه با دکور پر هزینهاش در ماه مبارک رمضان بینندگان بسیاری دارد و هر قسمت آن مردم را به هیجان میآورد. هدیه دادن دو نوزاد در این برنامه اما میلیونها بیننده را پای تلویزیون میخکوب کرده و حالا جنجالی زیادی را در این کشور به پا کرده است.
در یک قسمت دو زوج مهمان این برنامه تلویزیونی بودند که سالها آرزوی داشتن بچه را داشتند. پس از حرفهای این زوجها درباره اینکه بارها تا مرز طلاق به خاطر نداشتن بچه رفتهاند در لحظهای حساس مجری برنامه هدیه دادن دو نوزاد بیسرپرست را به این زن و شوهرها اعلام کرد که با واکنش احساسی آنها روبرو شد و همه را مبهوت کرد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
امیر لیاقت حسن،مجری این برنامه که به خاطر جایزههای عجیب و غریب این برنامه مشهور شده روی آنتن برنامه زنده تلویزیونی اعلام کرد که در سال نوی میلادی، بابانوئل هدایای به آدمها میدهد. برای ما مسلمانان،رمضان ماه بسیار خاصی است و خوشحال کردن مردم و هدیه دادن به آنها مهم است. او پس از آن نوزدای به نام فاطیما که گفته میشود از سوی پدر و مادرش در شهر کراچی رها شده به یکی از زوجها داد تا به گفته خودش آنها را به آرزویش برساند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
گزارشها نشان میدهد که موسسهای خیریه این نوزاد را در شهر کراچی پیدا کرده و آن را به این برنامه تلویزیونی داده است. آقای ریاض که حالا به عنوان پدر جدید فاطیما شناخته میشود ۱۴ سال در انتظار فرزند و در این برنامه در حالی که بغض کرده بود گفت: وقتی این بچه را بغل کردم مثل آن بود که فرشتهای آمده است. پس از هدیه دادن فاطیما به این زوج،نوزادی هم به زوج دیگری که در کنار آنها نشسته بودند داده شد.
ثریا بلقیس هم به همراه همسرش ۱۷ سال در انتظار داشتن بچه بودهاند. در این برنامه زنده تلویزیونی تعدادی از تماشاگران در استودیو حضور دارند که هدیه دادن بچهها با واکنش احساسی و گریه کردن تعدادی از آنها روبرو شد. دکور این برنامه برای ماه رمضان بسیار پرهزینه بوده و در کف آن یک آکواریوم قرار دارد و به همین خاطر نظر خیلیها را به خود جلب کردهاست.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
منتقدان این اقدام اعلام کردهاند که مسئولان این برنامه تلاش کردهاند با سوءاستفاده از یک نوزاد بیسرپرست تعداد بیننندگان خود را بالا ببرند و نظر مردم را به خود جلب کنند. به گفته آنها احتمال دارد که برنامههای دیگر هم به همین خاطر اقدام به تقلید از این کار کنند تا با سوءاستفاده از بچههای بیسرپرست خود را مشهور کنند. یکی از حامیان حقوق کودکان پاکستان اعلام کرده که این اقدام توهینی به بچههاست که از آنها به عنوان «هدیه» استفاده شده است.
به گفته سیما جمالی،مسئول رفاه کودکان ایالت سند،بچهها وخانواده آنها با این اقدام در برنامه زنده تلویزیونی که میلیونها بینننده دارند در آینده انگشتنما میشوند و حتی ممکن است همه زندگی این بچهها را خراب کند؛ چون همه حالا آنها را میشناسند و همه میدانند که این نوزاد به این خانواده «هدیه» داده شده است. وی با انتقاد شدید از این اقدام گفت: شما بچه را مانند یک ماشین،لپتاپ یا هر هدیه دیگری به یک زوج دادید. این یک توهین است اگر واقعاً قصد کار خیری را داشتید باید دادن سرپرستی یک بچه را در خفا انجام میدادید.
مجله مهر
mohammad hamed
05-08-2013, 01:00
یعی این برنامه از روی ماه عسل کپی کرده؟؟؟
payam178
05-08-2013, 02:19
دوستان متاسفانه من نتونستم امروز ببینم
میشه لطف کنید خلاصه بگید چی شد؟
ممنون:n16:
maryam_ee
05-08-2013, 09:37
افراديو آورده بود كه به طرز معجزه آسايي از مرگ نجات پيدا كرده بودن.يه پسر بچه ي 18 ماهه از 4 طبقه افتاده بود و هيچيش نشده بود.يه خونواده كه درخت 70 ساله روشون افتاده بود و جون سالم به در برده بودن و يه آقاي جوشكار كه از ارتفاع 15متري افتاده بود رو ميلگرد و يه ميلگرد رفته بود تو گلوش اونم خوشبختانه زنده مونده بود.
عليخاني رك هست و منم خيلي خوشم مياد از اين اخلاقش اما قبول كنيد يه جاهايي بي ادبي ميكنه.بي ادبي با رك بودن فرق داره.
hosseincode2008
05-08-2013, 10:21
عليخاني رك هست و منم خيلي خوشم مياد از اين اخلاقش اما قبول كنيد يه جاهايي بي ادبي ميكنه.بي ادبي با رك بودن فرق داره.
اره منم قبول دارم ولي به نظرم خودش نميفهمه كه داره بي ادبي ميكنه! به خاطر همين پررو بودنشه كه خودشم اغرار ميكنه!
payam178
05-08-2013, 12:24
افراديو آورده بود كه به طرز معجزه آسايي از مرگ نجات پيدا كرده بودن.يه پسر بچه ي 18 ماهه از 4 طبقه افتاده بود و هيچيش نشده بود.يه خونواده كه درخت 70 ساله روشون افتاده بود و جون سالم به در برده بودن و يه آقاي جوشكار كه از ارتفاع 15متري افتاده بود رو ميلگرد و يه ميلگرد رفته بود تو گلوش اونم خوشبختانه زنده مونده بود.
:n04:
ا باید میدیدم
حیف
ترنم اعتمادی
05-08-2013, 16:28
احسان از اون افرادیه که فقط دور نمای خوبی داره
اما با ااجرای فوق العادش همه مجذوب برنامش میشن
کاش تایمش بیشتر میشد
تکرارم داره؟
واقعا لازم بود که مردم بدونن با بیمارای خونی چجوری برخورد کنن
اما چرا یه زن که با شوهرش آلوده شده؟
دلم برای پسراش سوخت
چند بار شکستن...
ترنم اعتمادی
05-08-2013, 23:04
:n04:
ا باید میدیدم
حیف
میشه دیدش
توی سایت رسمیشون هست
Aryana_b
05-08-2013, 23:56
تکرارم داره؟
فک کنم صبحا ساعت 7
Aryana_b
06-08-2013, 21:19
امشب چه خبر بود ؟ ندیدم :n02:
ترنم اعتمادی
07-08-2013, 14:38
منم ندیدم:n14:
ترنم اعتمادی
07-08-2013, 23:09
برنامه دیشبش راجع به بیماری ام اس بود که واقعا واسه دانایی مردم لازمه
امشبم که چن تا خونواده رو اورده بودن که یکی از اعضاشون به خاطر پول دیه زندان بود
البته بماند که باز هم یه ادم شر از زندان خلاص شد
اما دلم خیلی واسه اون پسر بچه سوخت
اصلا از نامه سر در نیاورده بود
وقتی احسان بهش گفت به مامانت بگو:( آروم باش فردا بابا میاد خونه) تازه بچه فهمید داستان از چه قراره. خیلی گریه کرد بچه بیچاره:n14:
دلم سوخت
خدا بابای هیچکسو ازش دور نکنه...
اگه بدونین من چقدر گریه کردمممممممممم
برنامه دیشبش راجع به بیماری ام اس بود که واقعا واسه دانایی مردم لازمه
امشبم که چن تا خونواده رو اورده بودن که یکی از اعضاشون به خاطر پول دیه زندان بود
البته بماند که باز هم یه ادم شر از زندان خلاص شد
اما دلم خیلی واسه اون پسر بچه سوخت
اصلا از نامه سر در نیاورده بود
وقتی احسان بهش گفت به مامانت بگو:( آروم باش فردا بابا میاد خونه) تازه بچه فهمید داستان از چه قراره. خیلی گریه کرد بچه بیچاره:n14:
دلم سوخت
خدا بابای هیچکسو ازش دور نکنه...
اگه بدونین من چقدر گریه کردمممممممممم
دیشب ام اس ؟ :n13:
فقط روز اول زوجی رو آورده بودن که ام اس داشت ، دیشب در مورد یه پیرمرد و خانم مسن بود که ده سال شده بود ازدواج کرده بودن و خیلی خوشبخت بودن ....
Raـــــ Hـــــ Za
08-08-2013, 11:48
«ماه عسل» عید فطر ویژهبرنامه دارد
بهمناسبت عید فطر، آخرین برنامهی «ماه عسل» سه ساعته خواهد بود.
به گزارش ایسنا، آخرین برنامهی «ماه عسل» ویژهی عید سعید فطر بهمدت سه ساعت از ساعت 16 تا 19 از شبکهی سوم سیما پخش میشود.
برنامهی «ماه عسل» به تهیهکنندگی و اجرای احسان علیخانی، به گفتهی عوامل این برنامه، مهمانان آخرین برنامه را از میان پنج سوژهی جذاب از دیدگاه بینندگان انتخاب میکند.
علاوه بر این، بهمناسبت عید فطر، شبکهی سه سیما از 30 نفر از منتقدانی که نقدهای سازنده نسبت به این برنامه داشتهاند، تقدیر میکند.
عوامل اصلی برنامهی «ماه عسل» عبارتند از: طراح دکور: پیمان قانع، مدیر تولید: مسعود رجبییان، گروه کارگردانی: حامد میرفتاحی و محمد پیوندی، تدوینگران: امیرحسین تهرانی و میلاد پیوندی، کارگردان تلویزیونی: مهدی مظلومی، کارشناس سوژهها: مریم نوابینژاد.
MoJtaBa.R
09-08-2013, 17:08
گلچینی از برنامه سی روزشون رو با یه حال و هوای خوب : مخصوصا وقتی شاهین کوچولو اومد . انجمن حمایت از خیلیا !!!!! امیدوارم باز هم بیانیه بدن و بگن شو بودن اینا به ضرر شاهینه یا نه !؟
آقا چرا اون عملیه رو نیاوردن من 2 ساعت منتظر بودم که اونو بیارن؟؟؟؟!!!!!!!!!
همه عوامل «ماه عسل»
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Iman-Emperatour
13-08-2013, 16:59
قسمت آخر ماه عسل یا ویژه شو میخوام کسی لینکشو داره؟
Abdolreza2012
14-08-2013, 03:37
واقعا خوب بود
هر چند مثله سالهای قبل نتونستم همشو ببینم ولی اونایی که دیدم قشنگ بود
و بسیار هم تعریفشو شنیدم از اون قسمتهایی که ندیدم
مخصوصا اون قضیه ی اعدامه
Raـــــ Hـــــ Za
18-08-2013, 17:44
گمشدهی «ماه عسل» پیدا شد+عکس
پسر بچه گمشدهای که عکسش در برنامهی «ماه عسل» امسال تلویزیون به نمایش درآمد، پیدا شد.
به گزارش خبرنگارایسنا، روز گذشته (شنبه) پسر بچهای که پیش از این عکسش در برنامهی «ماه عسل» نشان داده شده و از او به عنوان بچه ربودهشده یاد شد، پیدا شد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
محمد طاها
محمد طاها که توسط ربایندگان در محلی رها شده بود، اکنون به آغوش خانواده بازگشته است.
محمد طاهای ۹ ماهه، روز چهارشنبه - 29 خرداد - در تهران، ۱۶متری دوم مجیدیه وقتی داخل کالسکهاش در خواب بود از مقابل مغازهای در چشم بهم زدنی ربوده شده بود.
Raـــــ Hـــــ Za
22-08-2013, 09:13
شهید گمنام «ماه عسل» نیز شناسایی شد +عکس
هویت شهید گمنامی که به نام جعفر زمردیان در خاک دیار هگمتانه آرام گرفته بود شناسایی شد و بر این اساس این شهید بزرگوار که "ایرج خرم جاه" نام دارد روز پنجشنبه در آغوش مادرش بار دیگر آرامی ابدی خواهد یافت.
به گزارش مهر، قسمتی از ماه عسل امسال در جمع خانواده های نگرانی از جمع چشم انتظاران کشور تلاطمی انداخت که نشان از بازگشت گمشده ای هویدا در دل خاک وطن بود.
گمشده ای که درمانی برای درد چشم انتظاری والدینی شد که از فراق فرزندشان در بی تابی بودند بی خبر از آنکه این گمشده درمانی بر چشمان پدر و مادر روشندلی می شود که با چشم دلشان دیدار فرزند را به نظاره نشسته اند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
"جعفر زمردیان" در برنامه ای که طعم عسل آن امروز کام همگان را شیرین کرد به توضیح و تشریح واقعه ای نشست که سال ها مُهری بود بر هویت شهیدی گرانقدر و والا مقام.
وی که در سال 1365 اسير شده بود، با پیدا شدن پیکر شهید گمنامی که شباهت بسیاری به او داشت در لیست شهدا قرار گرفت اما بعدها همراه با آزادگان به کشور بازگشت. برنامه ماه عسل با نمایش عکس شهیدی که به جای زمردیان به خاک سپرده شده بود، از بینندگان خواست تا چهره او را شناسایی کنند و درنهایت هویت این شهید مشخص شد.
هشت خانواده شهید دارای شرایط مشابه با شهید گمنام دفن شده زمرد نشان بودند
به گفته زمردیان پس از برگزاری و نمایش این برنامه در ماه عسل تلفن های بسیاری از اقصی نقاط این خاک پر شهید به وی شد که در نهایت هشت خانواده شهید دارای شرایط مشابه با شهید گمنام دفن شده زمرد نشان بودند.
جعفر زمردیان در این زمینه می گوید: این هشت خانواده توسط ستاد کل نیروهای مسلح مورد بررسی قرار گرفتند و به کمیسیون تشخیص هویت این ستاد ارجاع شدند و امور کارشناسی بر هویت شناسی این عزیزان انجام شد.
وی ادامه داد: بر اساس اسناد به دست آمده در کمیسیون از قسمت های مختلف و از ابعاد متفاوت شب گذشته اعلام شد که اطلاعات شهید "خرم جاه" تطابق 100 درصدی با این شهید والا مقامدارد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آب رودخانه، خرم جاه را به همرزمان زمردیان رسانید
این شهید از غواصان گردان 10 لشگر سیدالشهدای تهران بود که طبق تماسی که با فرمانده محترم وی در دوران جنگ گرفتیم مشخص شد جسد وی بعد از عملیات مفقود شد و ظاهرا توسط آب رودخانه به مکان دیگری که محل و منطقه بچه های رزمنده همدانی بوده منتقل شده است.
خرم جاه متولد سال 51 در روستای سیبستان بخش سیف آباد شهرستان هشتگرد استان البرز است که در عملیات کربلای 5 جام شهادت نوشید و با این شهادت جان خانواده ای منتظر را برای سالهای طولانی نشاط و امید بخشید.
به گفته فرماندار همدان مراسم استقبال از مادر این شهید والامقام از میدان فرودگاه همدان به انجام خواهد رسید و برنامه ای در جوار شهدای گمنام همدان برایش تدارک دیده شده.
نبش قبر شهید غیرممکن است
حسن قهرمانی مطلق در این زمینه به مهر گفت: امکان جابجایی و نبش قبر این شهید گرامی به هیچ عنوان وجود ندارد.
وی با اشاره به تدارک برنامه باشکوهی در راستای استقبال از مادر این شهید بزرگوار نیز افزود: این مهم با حضور همه خانواده های شهدا در همدان انجام خواهد شد.
نقاطی از همدان نام شهید جاه خرم می گیرد
فرماندار همدان همچنین گفت: در راستای ماندگار کردن نام بلندآوازه این شهید در کمیسیون نامگذاری همدان مقرر شده که نام نقاطی از همدان به نام وی اختصاص داده شود.
امید آنکه با آرام گرفتن این شهید در آغوش مادر پرمهر و چشم انتظارش بار دیگر خاطره بازگشت یوسف ها به کنعان جان منتظرانش طنین انداز شود.
عصرایران
MoJtaBa.R
22-08-2013, 22:09
یکی از اقوام محمد طاها در گفتگو با خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران؛ گفت: محمد طاها در 29 خرداد ماه در مقابل مغازه از سوی یک فرد ناشناس ربوده شد.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ویادامه داد: پس از این موضوع و با تلاش رسانهها بخصوص رسانه ملی- برنامه ماه عسل با در خواست احسان علیخانی مجری برنامه از سارق این کودک، باجناق سارق عذاب وجدان گرفته و پدر محمد طاها را از سلامت فرزندش با خبر میکند.
همچنین بنا بر اظهارات پدر محمد طاها، باجناق سارق از آنان در خواست کرد که بدون اینکه پلیس را در جریان ماجرا قرار دهند پسرشان را تحویل بگیرند.
مادر محمد طاها نیز در حالی که درپوست خود نمیگنجید از معجزه امام هشتم خبرداد و به خبرنگار ما گفت: محمد طاها از لطف امام رضا(ع) به آغوشم بازگشت.
در نهایت بنابر گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران:
جزئیات کامل پیدا شدن: محمد طاها شب گذشته در حالی که در یک سبد قرار گرفته بود و شماره تماس پدرش روی سینهاش با سنجاق چسبانده شده بود، در مسجد امام رضا(ع) در مجیدیه پیدا شد و خادم مسجد نیز سریعا به شمار تماسی که روی سینه کودک بود زنگ میزند و خبر خوش پیدا شدن محمد طاها را به خانوادهاش میدهد.
همچنین این خانواده به موجب پیدا شدن فرزندشان برای ادا نذر به پا بوس امام رضا(ع) رفتند.
اخبار تکمیلی :
سارقین محمد طاهای عزیز رو به مبلغ پنج میلیون تومان به خانواده ای که بچه دار نمیشدند فروخته بودند و متاسفانه این خانواده خبری از دزدی بودن محمد طاها نداشتند و در پی اطلاع رسانی های زیادی که برای پیدا شدن محمد طاها انجام شد و صحبت های احسان علیخانی در برنامه ماه عسل یکی از اقوام این خانواده متوجه میشه کودک خریداری شده همان محمد طاهای گمشده هست و از تلفن عمومی با پدر محمد طاها تماس میگیره و خبر میده که در حال راضی کردن این خانواده هستم و زنی که نقش مادر محمد طاها رو داشت راضی نمیشد چون با محمد اخت شده بود و در نهایت و پس از جدال بین وجدان و احساس , وجدان برنده شد و پس از چند روز از تماس اول مجددا هنگام اذان مغرب روز شنبه ۲۶ مرداد با خانواده محمد طاها تماس میگیرند و خبر میدهند که محمد طاها رو موقع نماز جماعت در مسجدی حوالی اتوبان باقری درون یک سبد گذاشته اند و رفته اند و پدر و مادر محمد طاها سریعا به مسجد مراجعه میکنند و پس از دو ماه جگر گوشه شان را در آغوش گرفتند و اشک شوق ریختند... حال این پدر و مادر در آن لحظه توصیف نشدنی بود و شب خانه و محله محمد طاها غوغایی بود و همه از دوست و آشنا گرفته تا فامیل برای تبریک و دیدن محمد طاها آمده بودند , جالب بود که محمد طاها با هیچ کس غریبی نکرد و توی بغل همه بود... خانواده ای که محمد طاها رو خریده بودند از هر نظر به محمد طاها رسیده بودند و محمد طاها کمی تپل شده بود و به نظر میرسید قبل از اینکه محمد طاها رو به سوی خانوادش بفرستند آرایشگاه برده بودند و حمام کرده بودند و لباس نو تنش کرده بودند . دیشب همه خوشحال بودند و خواهر محمد طاها حسابی دلش برای محمد طاها تنگ شده بود...
حالا هم خانواده چهار نفره محمد طاها در حال فراهم کردن مقدمات سفر به مشهد برای ادای نذرشون هستند
خانواده محمد طاها از همه دوستانی که در این وبلاگ ابراز همدردی کردند و برای پیدا شدن محمد طاها دعا و نذر کردند تشکر و قدردانی نمودند
خوشبختانه ماموران پلیس آگاهی نیز به سرنخ های خوبی رسیدند و انشاالله به زودی سارقین دستگیر و به سزای اعمالشون خواهند رسید .
عکس محمد طاها در آغوش مادرش
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
M o h a m m @ d
24-08-2013, 09:28
تعامل: از سالهای گذشته درس گرفتهایم که گاهی یک جمله یا حرف که گفتنش خیلی مهم و ضروری نبوده، میتواند یک سال نیرویی مثل او را از تلویزیون جدا کند. همین چند وقت پیش هم به آقای علیخانی گفتیم که از الان خودت مراقب «ماه عسل» سال آینده باش.
شبکه ایران نوشت: مدیر گروه اجتماعی شبکه سه سیما به تازگی در گفتوگویی با «وصف صبا» با اعلام این خبر که بحث پیرامون چگونگی ساخت و اجرای «ماه عسل» برای رمضان 93 آغاز شده است از احسان علیخانی به عنوان گزینه اصلی اجرای این برنامه نام برده و گفته است: به هر حال برنامه «ماه عسل» شروع و دوران اوجش با اجرای علیخانی بوده و مردم هم این برنامه را بدون فرزاد حسنی یا اجرای ویتامین 3 را بدون علی ضیا خیلی نمیپسندند.
به آقای علیخانی گفتیم همانقدر که حواست به برنامه است، حواست به خودت هم باشد
فضلالله شریعتپناهی در باره لزوم اعتماد مدیران شبکه 3 به احسان علیخانی و میزان آزادی عمل وی در اجرای «ماه عسل» امسال توضیح داده است: نظر شخص من و آقای زینالعابدین مدیر شبکه این است که یا کاری را به شخصی بدهیم و به او اعتماد کنیم یا اصلا کار را به او ندهیم، چون اگر اعتماد نداشته باشیم مدام باید در حال نظارت باشیم. امسال ما به احسان علیخانی و تیمش صد درصد اعتماد کردیم.
این اعتماد همراه با همفکری بود. از یک طرف اتفاقاتی که در سالهای گذشته برای علیخانی افتاده بود و حاشیههای اطرافش شکل گرفته بود خودش را هم به نتیجه رساند که حواسش جمعتر باشد و خیلی روی خطوط قرمز پای نگذارد. قبل از برنامه امسال به آقای علیخانی گفتیم همانقدر که حواست به برنامه است، حواست به خودت هم باشد که ما بتوانیم در مقاطع مختلف از حضورت استفاده کنیم.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چند نفر سراغ دارید که از حداقل تواناییهای فردی مثل علیخانی برخوردار باشد
وی همچنین در پاسخ به سوالی در خصوص علت عدم تکرار موفقیت چنین برنامههایی در دیگر تولیدات تلویزیونی و ساختار شتابزده تولیدات مناسبتی گفته است: کمبود نیروی انسانی. نه نیروی انسانی کارمند در تلویزیون. کمبود نیروی مثل علیخانی. شما حساب کنید آقای علیخانی 5 ماه برای این کار وقت گذاشت، اگر بخواهیم برنامه نوروز را هم به او بدهیم باز چند ماه باید وقت داشته باشد، خب این باعث میشود یکی مثل احسان علیخانی فقط بتواند دو برنامه قابل قبول در سال بسازد. چند نفر سراغ دارید که از حداقل تواناییهای فردی مثل علیخانی برخوردار باشد و تلویزیون بتواند با خاطر جمع از کیفیت نهایی برنامهای را به دست آنها بسپارد.
مجریان از خودشان مراقبت نمیکنند و یکسری اتفاقاتی هم در بیرون سازمان رخ میدهد
شریعتپناهی در ادامه با اذعان به جای خالی مجریان موفقی که با ممنوعیت اجرا در صداوسیما مواجه شدهاند توضیح داده است: مواظبت از این آدمهای گاهی خیلی سخت میشود. قطعا این نکته را قبول دارم که تلویزیون مجری خوب کم دارد. ما با زحمت نیروی خوب پیدا میکنیم،آنها را به مخاطب معرفی میکنیم، خودشان بر اساس تواناییهایشان مورد قبول مخاطب قرار میگیرند اما از خودشان مراقبت نمیکنند.
سازمان علاقه دارد با بسیاری از این مجریهایی که شما و مردم مدنظرشان است و ثمره تلویزیون هستند همکاری کند ولی وقتی از خودشان مراقبت نمیکنند یکسری اتفاقاتی هم در بیرون سازمان رخ میدهد که در نهایت در استفاده از آنها در تلویزیون به مشکل میخوریم. حتی اگر خودمان هم دوست داشته باشیم آنها را در اختیار داشته باشیم نمیتوانیم.
از الان خودت مراقب «ماه عسل» سال آینده باش تا مثل گذشته دست ما برای استفاده بسته نشود
مدیر گروه اجتماعی شبکه سه سیما همچنین در بخش دیگر این مصاحبه افزوده است: ما هدف اولمان حفظ علیخانی است. ما از سالهای گذشته درس گرفتهایم که گاهی یک جمله یا حرف که گفتنش خیلی مهم و ضروری نبوده، میتواند یک سال نیرویی مثل او را از تلویزیون جدا کند. همین چند وقت پیش هم به آقای علیخانی گفتیم که از الان خودت مراقب «ماه عسل» سال آینده باش.
البته گاهی هم نبودن مقطعی، مصلحت اندیشی سازمان برای حفظ نیروهای خوبش است، مصلحتی که خیلی اوقات خیلی دوستان از بیرون آن را متوجه نمیشود و به همین دلیل شایعهسازیهای مختلفی میکنند. خداروشکر آقای علیخانی به بلوغ خوبی رسیده و خیلی چیزها را کاملا درک کرده، میداند که برنامهاش نباید اسیر تکرار شود و کاملا فهمیده نباید کاری کند که باعث حاشیه و اعتراضهای شدید بیرونی شود که مثل گذشته دست ما برای استفاده از او بسته شود و خودش هم باز یک یا دوسال از آنتن دور شود.
M o h a m m @ d
31-08-2013, 16:52
شبکه ایران: ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) حالا که دیگر از آن تب و تاب زمان پخش پربیننده ترین برنامه ماه مبارک رمضان یعنی «ماه عسل» گذشته فرصت بهتری است برای مرور کردن چیزهایی که شنیدیم و به دلمان نشست.
هرچند که یکی از انتقادات اساسی که به اجرای احسان علیخانی در این برنامه می شد پرگویی اش بود اما خوشبختانه این پرگویی به گزافه گویی بدل نشد و اتفاقا لا به لای بعضی از حرفهای سخنانی دلچسبی هم شنیدیم. بر این شدیم تا این جملات را جدا کنیم و در قالب مطلبی مجزا به نگارش درآوریم.
البته در میان این حرفهای قابل تاملی که میخوانید با یک سری جملات هم برخورد کردیم که مدام از زبان احسان علیخانی تکرار می شد و دیگر در شب های پایانی شنیدنش از اتفاقات بامزه این برنامه برای مخاطبان بود.
آن جمله ها هم اینها بود و قطعا برای شما هم به شدت آشناست ، نه؟:«ممنون که مارو خوب رصد میکنید»،«مامانا بهترین ناظرپخشای ما هستند»،«این نکته رو هم بگم و تمام!» ،«من که به بزرگترها درس پس میدم ، دارم با رفیقام حرف می زنم.»،«خوشا به سعادت کسایی که....» ،«اینجا همون بزنگاهیه که...»، «انشاءالله این دقایق گوشت بشه بچسبه به تنتون!» و «ماهتون عسل».
با فاکتور از همه این جملات، این شما و این گزین گویه های «عمو عسلی» البته با حفظ همان ادبیات محاوره احسان علیخانی
*خوش به حال کسایی که تو زمین خدا امید کسیو ناامید نمیکنن ؛ شاید امید تنها چیزیه که اون آدم داشته باشد...
*بچه اعتماد به نفس داشتن رو از پدرش یاد میگیره و عزت نفس داشتن رو از مادرش....
*من و تو همیشه نشستیم در انتظار اینکه یه روزخوب بیاد... کاش یه ذره بفهمیم چیکارهایم! فرقمون با بقیه کائنات و موجودات چیه؟ اونوقت به جای غر زدن به دنیا به خودمون و قوت و اندازه های خودمون نگاه می کنیم.
*خوش به حال کسایی اگر هم اشتباهی می کنن دستشون ، قلمشون ، ذهنشون و فریادشون بیشتر از آنکه به سمت توجیه بره به سمت فکر کردن به اشتباهه میره و حداقل به خاطر اشتباهشون سکوت میکنن و لابه لای سکوتشان از خدا می خواهند که چرا اینجوری شد؟
*خوش به حال کسایی که یا آرزو نمیکنن یا اگه آرزو میکنن اندازش تلاش میکنن. یا باید آرزوهامونو اندازه تلاشمون باشه یا تلاشمون اندازه آرزوهامون باشه. خوش به سعادت کسایی که قبل از اینکه به هرگزینه ای فکر کنن روی پای خودشون می ایستن.
*خوش به حال کسایی که شبیه تعدادی از شما هستند کسایی که قدرتی را در خودشان کشف کردن و آن هم «نه» گفتن ساده است. خوش به حال و سعادت کسی که میتونه توی چشم آدما زل بزنه و بگه نه. و خوش به حال کسایی که اگه آره میگن تا تهش هستن و اگه حرف میزنن تا بیخش میایستن.
*خوش به حال تو که مردم میتونن اگر کسی هستی روی تو حساب کنن و روی دیوار دلت یادگاری بنویسن. خوش به حال تو که مردم میتونن روی فکرت ، جیبت ، دستات حساب کنن. خوش به حال کسی که میتونیم اعتمادشو پس انداز کنیم.
* روی نگین انگشتری امام حسن (ع) حک شده بود «حسبی الله». این خیلی جمله بزرگیه و شاید برای دهن من بزرگ باشه اما شاید کسایی باشن که این جوری زندگی می کنن که خدا اولین و آخرین گزینه همه راه های زندگیشونه.
*خوش به حال کسایی که جنگیدن حتی اگه شکست خوردن ، خوش به حال کسایی که اگه تو این ثانیه به گذشتشون فکر میکنن مقاطع مختلفی و بزنگاههای متنوعیرو به ذهنشون می آرن و فکرمی کنن که تو اون تقاطع ، تو اون دست به یقه شدن با زور دنیا تونستن ازپسش بربیان و از تمام انرژی ، پتانسیل، زور ، فهم و درک و بصیرتشون تونستن استفاده کردن. یه جنگنو دوست داشتنیه حتی اگه تو صحنه ای بازنده باشه.
*خوش به حال کسایی که در سفری که هممون پیش رو داریم توی ایستگاهی که منجر به واقعیت میشه باهاش خوب روبرو میشن و با واقعیت کنار می آن. به ویژه کسایی که خوب بی رحمی و بی معرفتی دنیا رو شناختن . خوش به حال کسایی که می تونن چیزی به اسم گره ، دغدغه ، مشکل ، حال بد، شرایط غیرمنتظره و بزنگاه جدی رو باهاش روبرو بشن و با حالشون تطبیق بدن.
*خوش به حالتون،گلی به جمالتون اگه برای بخشیدن آدمها اگه برای بخشیدن کسایی که گلایهای ،بغضی ، ناراحتی ، کینه ای تو سینتون گذاشتن دنبال دلیل و بهونه عجیب و غریبی نمیگردین. ساده قهر میکنین اما خیلی ساده هم آشتی می کنید.
*خوش به حال کسایی که قواره زندگی رو فقط برای قدوبالای خودشان برازنده نمی دونن. بلکه با بخشیدنش به کسی هم کیف میکنن ، ذوق میکنن و حظ می برن!خوش به حال کسی که دلش اینقدر بزرگه که زندگی کردن خوب دیگران توش جا میشه.
*خوش به حال کسایی که اگر هرمسیریرو تو زندگیشون می رن حداقل آدرس برگشتشو هم بلدن و می دونن از کجا قراره برگردن و دوباره خودشونو پیدا کنن.
*خوش به حال تو اگه میتونی بگذری. درست تو جایی که حق باتوئه و تو قدرتشو داری که انتقام بگیری اما می گذری ؛ چون اینقدر قدرتشو داری که ببخشی.
* خوش به حال کسایی که توی بهترین ثانیهها توی شب قدر بهترینها رو که «عافیت» باشه برای همه میخوان. خوش به سعادتت اگه حتی زورت نمیرسه ، اگه جیبت پرپول نیست و اگه اعتباری جایی نداری حداقل با زبونت با گرمای دستات دلیرو به دست میاری و گرهای باز میکنی.
*خوش به حال شما اگه که اندازه دنیا رو شما معلوم می کنید نه اینکه دنیا اندازه شما رو معلوم کنه.خوش به سعادتت اگه که میدونی یه جای خالی تو دنیا هست و می دونی این برای منه یا برای شماست و قرارنیست کسی جای کس دیگه ای بگیره که بخواهیم همه رو هل بدیم تا به جایی برسیم که برای ما نیست.
*خوش به حال کسایی که تا ته خط در مسیری که فکر میکنن درسته حرکت میکنن ؛ حتی اگه زمین بخورن ، مسخره شن،پیرهن پاره کنن،کفش پاره کنن ، حتی اگه احساس میکنن نفسهای آخریه که جونشون میتونه تحملش کنه. خوش به سعادت تو اگه امیدواری...
vBulletin , Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.