PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : افسردگی؟ نا امیدی؟



cruel days
23-05-2013, 21:23
سلام
تنها و توی یه شهر دور از خانواده زندگی می کنم ، زمانی هم که در کنار خانواده بودم به همین صورت بودم و این مسئله رو که دوری از خانواده باعث مشکلات زیر هست رو از بین میبره!
به شدت همیشه خسته هستم و حوصله ی هیچ کاری رو ندارم .
تنبل هستم و کارهام رو اصلا نمیتونم انجام بدم ، مثلا نظافت منزل و خوندن درس و کار کردن و ....
تا حدودی آدم خشکی هستم و یه سری کارها به نظرم ضایعس!
مثلا دست زدن توی مراسمات یا رقصیدن و ...
کل روزم پای اینترنت میگذره ، بعد از خواب هم همش خسته م و انگار که نخوابیدم .
به شدت غمگین هستم و هیچ امیدی هم به زندگی ندارم .
چیزی هم به اون صورت خوشحالم نمی کنه و لذتی نمی برم .
ترس هم همیشه همراهمه .
دکتر رفتم (البته عمومی بود) و یه چک آپ کلی هم دادم ، آزمایش که مشکلی رو نشون نمیداد .
دکتر هم قرص ایمی پرامین و تری فلوئوپرازین رو برام تجویز کرد ، فقط چند روز اول یه کمی حالتم رو تغییر داد و ترغیب میشدم کارهام رو انجام بدم .
اما بعدش تغییری حاصل نشد و در کل فرقی نمیکنه .
از نظر مالی هم مشکلی ندارم که بگم به این خاطر باشه .

در کل نمیدونم مشکلم چیه .
ممنون میشم اگه دوستان پیشنهادی یا راه حلی دارند ارائه بدند .
بهتره به روانپزشک مراجعه کنم یا روانشناس؟

Drug Man
23-05-2013, 21:48
سلام
تنها و توی یه شهر دور از خانواده زندگی می کنم ، زمانی هم که در کنار خانواده بودم به همین صورت بودم و این مسئله رو که دوری از خانواده باعث مشکلات زیر هست رو از بین میبره!
به شدت همیشه خسته هستم و حوصله ی هیچ کاری رو ندارم .
تنبل هستم و کارهام رو اصلا نمیتونم انجام بدم ، مثلا نظافت منزل و خوندن درس و کار کردن و ....
تا حدودی آدم خشکی هستم و یه سری کارها به نظرم ضایعس!
مثلا دست زدن توی مراسمات یا رقصیدن و ...
کل روزم پای اینترنت میگذره ، بعد از خواب هم همش خسته م و انگار که نخوابیدم .
به شدت غمگین هستم و هیچ امیدی هم به زندگی ندارم .
چیزی هم به اون صورت خوشحالم نمی کنه و لذتی نمی برم .
ترس هم همیشه همراهمه .
دکتر رفتم (البته عمومی بود) و یه چک آپ کلی هم دادم ، آزمایش که مشکلی رو نشون نمیداد .
دکتر هم قرص ایمی پرامین و تری فلوئوپرازین رو برام تجویز کرد ، فقط چند روز اول یه کمی حالتم رو تغییر داد و ترغیب میشدم کارهام رو انجام بدم .
اما بعدش تغییری حاصل نشد و در کل فرقی نمیکنه .
از نظر مالی هم مشکلی ندارم که بگم به این خاطر باشه .

در کل نمیدونم مشکلم چیه .
ممنون میشم اگه دوستان پیشنهادی یا راه حلی دارند ارائه بدند .
بهتره به روانپزشک مراجعه کنم یا روانشناس؟

به نظم شما دچار افسردگی هستین آیا دوره درمان قبلی رو کامل کردین؟گر چه این داروها هم تا موقع مصرف تاثیر گذار هستن و بعد از قطع مصرف دوباره همون علایم افسردگی میاد سراغ آدم
افسردگی تا حد زیادی ژنتیکی هست

Javad-ht
23-05-2013, 21:57
شما یه ماه اشتراک اینترنتت رو تمدید نکن مطمئن باش خیلی بهتر میشی

Sent from my GT-P6800 using Tapatalk 2

cruel days
23-05-2013, 22:06
به نظم شما دچار افسردگی هستین آیا دوره درمان قبلی رو کامل کردین؟گر چه این داروها هم تا موقع مصرف تاثیر گذار هستن و بعد از قطع مصرف دوباره همون علایم افسردگی میاد سراغ آدم
افسردگی تا حد زیادی ژنتیکی هست
تشکر (دکمه اش رو ندارم!)
دوره قبلی یه دوره ی 30 تایی قرص بود (3 ورق)
صبح یه دونه و شب یه دونه که حدودا برای 20 روز میشد!
اونا تموم شد ، بعدش دیگه نخوردم تا 3-4 ماه بعد که دوباره رفتم پیش همون دکتر و باز هم همون قرصها رو برام نوشت و گفت که بعد از تموم شدنشون برگرد .
خب وقتی که هیچ تاثیری توی حالت من نداره ، باز برم اینا رو تمدید کنه که چی بشه!
برای همین تصمیم گرفتم که برم پیش یه متخصص .
الان نمیدونم به کی مراجعه کنم ، اگه روانشناس خوب ، تهران کسی رو میشناسید ممنون میشم معرفی کنید .

Rjoun
23-05-2013, 22:13
افسردگی
کسی که افسردگی دارد عموما در گذشته سیر می کند و از آینده هراس دارد به همین خاطر همیشه زمان حال را از دست می دهد.افسردگی تعریف مشخصی ندارد ولی عوامل بسیاری در بوجود آوردن آن نقش دارند.
معمولا افرادی که به این مشکل مبتلا هستند نسبت به سایرین از هوش بیشتری برخوردار هستند اما چون انگیزه ای برای بروز این توانمندی ندارند و خود به این نتیجه نیز رسیده اند که توانایی خاصی هم ندارند همیشه در حالت سستی و بی حالی به سر می برند.
افسردگی فصلی،غم از دست دادن عزیزان،وابستگی به چیزهایی که به نوعی با گذشته گره خورده اند،بیماری های جسمی،شکست های عشقی،طلاق ،و به نوعی به هرگونه مواجه شدن با یک حقیقت دردناک ... از عوامل عمده ایجاد کننده اخنلال افسردگی هستند.
معمولا این افراد تنوع طلبی کمتری دارند،به ندرت عاملی برای خوشحالی و دلخوشی دارند.
برخلاف تصور عام و خود مبتلایان به افسردگی،برخلاف ظاهر آرام و گوشه گیر فرد را از درون دچار استرس،انواع هیجان کاذب و افکار عجیب و رنج آور می کند.معمولا افراد افسرده بیشتر در حال فکر کردن هستند تا فعالیت های جسمانی و عمده نگرش ایشان همان جمله معروف "خوب که چه بشود؟"است.
افسردگی مرگ تدریجی رویاهاست و افرادی از این دست واقع گرایی و بدبینی را باهم ادغام کرده و همیشه در حال عذاب کشیدن وجدانشان هستند.و هرگز هیچ لذتی آنها را ارضا نمی کند.
.
.
.
اما شما دوست عزیز
صرف نظر از عامل بوجود آوردنده این اختلال
اگه فکر می کنید،یعنی اگه به آینده خودتون امیدوار هستید باید سعی کنید با پیدا کردن یک راه افکار خودتون رو به سوی دیگه منحرف کنید.سعی کنید یه دلخوشی برای خودتون ایجاد کنید.این دلخوشی میتونه هرچیزی باشه.هنر مثل موسیقی،نقاشی و یا حتی نویسندگی. حتی شروع یه رابطه جدید احساسی ...حس کنید می تونید مفید باشید.مفید بودن حتما نیاز نیست دکتر باشید یا مهندس مفید بودن به اثرگذار بودن شماست.شاید شما توی یه زمینه استعداد داشته باشید که خودتون ازش بی خبر هستید.
و کمک گرفتن از یه روانپزشک قوی هم به شما خیلی کمک می کنه.
در آخر هم باید بگم هرگز فکر نکنید تنها هستید متاسفانه یا شاید بهتر بود می گفتم خوشبختانه شما تنها نیستید،خیلی از انسان های اطراف شما هم به نوعی با این مشکل دست و پنجه نرم کردند و می کنند ولی به خاطر گوشه گیری اطرافیانشون از مشکلات روحیشون بی خبر هستند.براتون بهترین ها رو آرزو دارم.
.
.
.

جا مانده است
جایی ،چیزی
که دیگر هیچ چیز،هیچ جا
جایش را پرنخواهد کرد
نه سیاهی مو
نه سپیدی دندان

زنده یاد حسین پناهی

cruel days
23-05-2013, 22:18
شما یه ماه اشتراک اینترنتت رو تمدید نکن مطمئن باش خیلی بهتر میشی

Sent from my GT-P6800 using Tapatalk 2
اینترنت تاثیر داره 100% اما نه در اون حد .
ضمن اینکه کارم و منبع درآمدم از اینترنته و به اون صورت نمیتونم قطعش کنم و فقط میتونم زمانش رو کمتر کنم!

Drug Man
23-05-2013, 22:21
تشکر (دکمه اش رو ندارم!)
دوره قبلی یه دوره ی 30 تایی قرص بود (3 ورق)
صبح یه دونه و شب یه دونه که حدودا برای 20 روز میشد!
اونا تموم شد ، بعدش دیگه نخوردم تا 3-4 ماه بعد که دوباره رفتم پیش همون دکتر و باز هم همون قرصها رو برام نوشت و گفت که بعد از تموم شدنشون برگرد .
خب وقتی که هیچ تاثیری توی حالت من نداره ، باز برم اینا رو تمدید کنه که چی بشه!
برای همین تصمیم گرفتم که برم پیش یه متخصص .
الان نمیدونم به کی مراجعه کنم ، اگه روانشناس خوب ، تهران کسی رو میشناسید ممنون میشم معرفی کنید .

ولی من دکمه تشکر رو دارم:n02:
ببین عزیزم داروهای ضد افسردگی حداقل 1 ماه طول میکشن تا بتونن اثرشون روی مغز بذارن
و حداقل 3 ماه طول میکشه تا اثر مطلوب رو بذارن شما حتما پیش پزشکتون برین و دوره درمان رو کامل کنین
البته شویه زندگی هم خیلی تاثیر داره

Drug Man
23-05-2013, 22:23
شما یه ماه اشتراک اینترنتت رو تمدید نکن مطمئن باش خیلی بهتر میشی

Sent from my GT-P6800 using Tapatalk 2

دوست عزیز لطفا از دادن جوابهای غیر منطقی خودداری کنین

cruel days
23-05-2013, 22:24
افسردگی
کسی که افسردگی دارد عموما در گذشته سیر می کند و از آینده هراس دارد به همین خاطر همیشه زمان حال را از دست می دهد.افسردگی تعریف مشخصی ندارد ولی عوامل بسیاری در بوجود آوردن آن نقش دارند.
معمولا افرادی که به این مشکل مبتلا هستند نسبت به سایرین از هوش بیشتری برخوردار هستند اما چون انگیزه ای برای بروز این توانمندی ندارند و خود به این نتیجه نیز رسیده اند که توانایی خاصی هم ندارند همیشه در حالت سستی و بی حالی به سر می برند.
افسردگی فصلی،غم از دست دادن عزیزان،وابستگی به چیزهایی که به نوعی با گذشته گره خورده اند،بیماری های جسمی،شکست های عشقی،طلاق ،و به نوعی به هرگونه مواجه شدن با یک حقیقت دردناک ... از عوامل عمده ایجاد کننده اخنلال افسردگی هستند.
معمولا این افراد تنوع طلبی کمتری دارند،به ندرت عاملی برای خوشحالی و دلخوشی دارند.
برخلاف تصور عام و خود مبتلایان به افسردگی،برخلاف ظاهر آرام و گوشه گیر فرد را از درون دچار استرس،انواع هیجان کاذب و افکار عجیب و رنج آور می کند.معمولا افراد افسرده بیشتر در حال فکر کردن هستند تا فعالیت های جسمانی و عمده نگرش ایشان همان جمله معروف "خوب که چه بشود؟"است.
افسردگی مرگ تدریجی رویاهاست و افرادی از این دست واقع گرایی و بدبینی را باهم ادغام کرده و همیشه در حال عذاب کشیدن وجدانشان هستند.و هرگز هیچ لذتی آنها را ارضا نمی کند.
.
.
.
اما شما دوست عزیز
صرف نظر از عامل بوجود آوردنده این اختلال
اگه فکر می کنید،یعنی اگه به آینده خودتون امیدوار هستید باید سعی کنید با پیدا کردن یک راه افکار خودتون رو به سوی دیگه منحرف کنید.سعی کنید یه دلخوشی برای خودتون ایجاد کنید.این دلخوشی میتونه هرچیزی باشه.هنر مثل موسیقی،نقاشی و یا حتی نویسندگی. حتی شروع یه رابطه جدید احساسی ...حس کنید می تونید مفید باشید.مفید بودن حتما نیاز نیست دکتر باشید یا مهندس مفید بودن به اثرگذار بودن شماست.شاید شما توی یه زمینه استعداد داشته باشید که خودتون ازش بی خبر هستید.
و کمک گرفتن از یه روانپزشک قوی هم به شما خیلی کمک می کنه.
در آخر هم باید بگم هرگز فکر نکنید تنها هستید متاسفانه یا شاید بهتر بود می گفتم خوشبختانه شما تنها نیستید،خیلی از انسان های اطراف شما هم به نوعی با این مشکل دست و پنجه نرم کردند و می کنند ولی به خاطر گوشه گیری اطرافیانشون از مشکلات روحیشون بی خبر هستند.براتون بهترین ها رو آرزو دارم.
.
.
.

جا مانده است
جایی ،چیزی
که دیگر هیچ چیز،هیچ جا
جایش را پرنخواهد کرد
نه سیاهی مو
نه سپیدی دندان

زنده یاد حسین پناهی
درود بر شما
دقیقا مطلبی که نوشتید عینا انگار از شخصیت من الگو برداری شده!

خوب تقریبا فعالیت دارم و به نظر خودم فرد مفیدی هستم ، اما چیزی از اون کارهایی که گفتم کم نمی کنه و باعث نمیشه خوشحال باشم .

فکر می کنم باید خودم رو سرگرم کنم .
مثلا باشگاه ، دوچرخه سواری ، شنا ، تفریحات و ... که احساس زنده بودن بهم بده .
اما باز هم به مرحله ی اول که همون بی حوصلگی هست بر می گردیم و نمیتونم این کارها رو انجام بدم .
به نظر خودم که از طریق دارم کمی حالتم تغییر کنه و باعث بشه استارت کارهایی که به نظرم برام خوب هست رو بزنم .

shabe.saket
23-05-2013, 22:40
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اختلال افسردگی اساسی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] D8%B3%D8%B1%D8%AF%DA%AF%DB%8C_%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D 8%B3%DB%8C)

jalal69
23-05-2013, 22:48
با سلام،من نه دکترم نه روانشناس و نه آدم مذهبی هستم،ولی اگه تو زندگی کم آوردی دو دستی بچسب به خدا یاد خدا ارامش قلبهاست...

cruel days
23-05-2013, 22:52
ولی من دکمه تشکر رو دارم:n02:
ببین عزیزم داروهای ضد افسردگی حداقل 1 ماه طول میکشن تا بتونن اثرشون روی مغز بذارن
و حداقل 3 ماه طول میکشه تا اثر مطلوب رو بذارن شما حتما پیش پزشکتون برین و دوره درمان رو کامل کنین
البته شویه زندگی هم خیلی تاثیر داره
احتمالا من کاربر تازه وارد! هستم و پستهام کمه برام نمیاد!
نظرم اینه که پیش یه دکتر مناسب برم و زیر نظر کسی که رشته ش اینه باشم ، چون این دکتر یه دکتر عمومی بود و نه متخصص .

با سلام،من نه دکترم نه روانشناس و نه آدم مذهبی هستم،ولی اگه تو زندگی کم آوردی دو دستی بچسب به خدا یاد خدا ارامش قلبهاست...
سلام
متاسفانه/خوشبختانه اعتقادی بهش ندارم و نمیتونم یادی ازش بکنم .

Drug Man
23-05-2013, 22:59
نظرم اینه که پیش یه دکتر مناسب برم و زیر نظر کسی که رشته ش اینه باشم ، چون این دکتر یه دکتر عمومی بود و نه متخصص .


خوبه حتما این کارو انجام بدین
موفق باشین

Rjoun
24-05-2013, 19:50
درود بر شما
دقیقا مطلبی که نوشتید عینا انگار از شخصیت من الگو برداری شده!

خوب تقریبا فعالیت دارم و به نظر خودم فرد مفیدی هستم ، اما چیزی از اون کارهایی که گفتم کم نمی کنه و باعث نمیشه خوشحال باشم .

فکر می کنم باید خودم رو سرگرم کنم .
مثلا باشگاه ، دوچرخه سواری ، شنا ، تفریحات و ... که احساس زنده بودن بهم بده .
اما باز هم به مرحله ی اول که همون بی حوصلگی هست بر می گردیم و نمیتونم این کارها رو انجام بدم .
به نظر خودم که از طریق دارم کمی حالتم تغییر کنه و باعث بشه استارت کارهایی که به نظرم برام خوب هست رو بزنم .

میتونم بپرسم به نظر خودتون عامل بوجود آورنده افسردگی تون رو تونستید شناسایی کنید؟

cruel days
24-05-2013, 21:26
میتونم بپرسم به نظر خودتون عامل بوجود آورنده افسردگی تون رو تونستید شناسایی کنید؟
دقیقا همین برای خودم سواله که مشکلم چی می تونه باشه ، چون مشکلی هم ندارم .

Gilopa
24-05-2013, 22:34
سلام
تنها و توی یه شهر دور از خانواده زندگی می کنم ، زمانی هم که در کنار خانواده بودم به همین صورت بودم و این مسئله رو که دوری از خانواده باعث مشکلات زیر هست رو از بین میبره!
به شدت همیشه خسته هستم و حوصله ی هیچ کاری رو ندارم .
تنبل هستم و کارهام رو اصلا نمیتونم انجام بدم ، مثلا نظافت منزل و خوندن درس و کار کردن و ....
تا حدودی آدم خشکی هستم و یه سری کارها به نظرم ضایعس!
مثلا دست زدن توی مراسمات یا رقصیدن و ...
کل روزم پای اینترنت میگذره ، بعد از خواب هم همش خسته م و انگار که نخوابیدم .
به شدت غمگین هستم و هیچ امیدی هم به زندگی ندارم .
چیزی هم به اون صورت خوشحالم نمی کنه و لذتی نمی برم .
ترس هم همیشه همراهمه .
دکتر رفتم (البته عمومی بود) و یه چک آپ کلی هم دادم ، آزمایش که مشکلی رو نشون نمیداد .
دکتر هم قرص ایمی پرامین و تری فلوئوپرازین رو برام تجویز کرد ، فقط چند روز اول یه کمی حالتم رو تغییر داد و ترغیب میشدم کارهام رو انجام بدم .
اما بعدش تغییری حاصل نشد و در کل فرقی نمیکنه .
از نظر مالی هم مشکلی ندارم که بگم به این خاطر باشه .

در کل نمیدونم مشکلم چیه .
ممنون میشم اگه دوستان پیشنهادی یا راه حلی دارند ارائه بدند .
بهتره به روانپزشک مراجعه کنم یا روانشناس؟

دوست عزیز من به دلیل مشکلات زیاد که در زندگیم داشتم با افسردگی حتی از نوع حادش مدتها دست و پنجه نرم کردم و هیچ ابایی از این حرفم ندارم. بنده 3سال دارو مصرف کردم و خدارو شکر الان ازون وضعیت اسف باری که داشتم نجات پیدا کردم (البته با مشکلات من شاید خیلیها تا الان خودشون رو بارها کشته بودند ) و
افسردگی شک نکن هیچ وقت بی دلیل نیست و مهمترین دلیلش به دوران کودکی و نوجوانی شما و شکل گیری شخصیتت بر میگرده .

حرفام رو رک و بی پروا میزنم ..
اول آسیب شناسی بعد درمان...
ناراحت نشو از حرفم اما من تا 60 درصد به بالا مطمئنم خودت دلیل اصلی افسردگیت رو میدونی و به دلایلی یا روت نمیشه اینجا مطرح کنی یا اینکه نمیخوای باور کنی ریشه اصلیش اونه و خودتو زدی به اون راه .
برای مثال میگم افرادی که استمنا یا خود ارضایی میکنند به شدت انسانهای افسرده ای هستند اما خیلیاشون نمیخوان با این مساله کنار بیان که یکی از مهمترین دلایل افسردگی و لذت نبردن از زندگیشون روی آوردن به استمناست (این حرف رو دکترم همیشه بهم میگفت ) و من هم قبولش دارم ..
بعضیها هم به خاطر فکر و سواد بالا از زندگی لذتی نمیبرند به این خاطر که احساس میکنند هیجکس درکشون نمیکنه .. همین درک نکردن و روی آوردن به فکرهای خاص انسان رو رو به نابودی میتونه بکشونه
بعضیها بخاطر ظاهرشون و نداشتن توانایی در ارتباط (به خاطر اینکه فکر میکنند ظاهرشون مشکل داره ) دچار این بیماری میشند.
بعضیها ارثی دچار این مشکل میشند .. که البته یادت باشه حتی اگر ارثی هم باشه باز نیاز به یه نیروی محرکه برای نشون دادنش نیاز داره .. اما اگر ارثی باشه خیلی راحت تر و با کوچکترین مشکلی بیماری خودش رو نشون میده


با حرفایی که زدی اولا شما کاملا افسرده ای ( اصلا از این لغت نترس فقط یه بیماریه که باید درمان بشه ) و از این مقدمه میگذرم تا بهت بگم چه کارهایی باید بکنی ..
اول از همه ریشه مشکلت رو پیدا کن و برو پیش روانشناس باهاش دردو دل کن .. اگر دیدی حرفاش چرته یا به مذاقت خوش نیومد یا احساس کردی شعاری بیش نیست سریع از این مرحله بگذر و برو سراغ روانپزشک تا دارو مصرف کنی ( برخلاف خیلیها که عقیده دارند نباید ازاین داروها استفاده کرد اتفاقا این داروها شدیدا در مرحله اول لازمه ) و یادت باشه روانپزشک روانشناس نیست که واست آسیب شناسی کنه بلکه نگاه میکنه بیماریت در چه مرحله ایه و بر اون اساس با تشخیص خودش دوز مصرفی رو تعیین میکنه .. منظورم اینه از روانپزشک انتظار دردودل کردن نداشته باش.
شاید بپرسی چرا دارو نیازه ؟ به این خاطر که زمانی که شما در مرحله بالای افسردگی هستی اصلا مغرت توانایی پردازش افکار مثبت رو نداره تا بتونی زندگیت رو تغییر بدی پس نیازه که حتما با دارو نیروی محرکه اولیه رو تو خودت ایجاد کنی کار این داروها اینه که سیستم عصبیت رو جوری تنظیم میکنند که کمتر فکروخیال منفی بکنی و یه آرامش نسبی به ذهنت میدند.. برای مثال من از داروهای سیتالوپرام و هالوپریدول و efexor ( این دارو تقریبا از همشون بهتره )سالها استفاده کردم..
خواب این باعث میشه تا شما وارد مرحله دوم درمانت یعنی تغییر کامل زندگیت بشی.. تو این مرحله اولین چیزی که باید یاد بگیری اینه که عزیز من زندگی گهی بیش نیست چه تو بخوای چه نخوای همین گه باقی خواهد ماند:n09:.. ملت دارن حالشونو میکنند چرا من نکنم ؟ بعدش دو تا فحش هم به خودت بدی بگی واقعا من چقدر نادون بدوم تا حالا .. همه دارن عشق و حالشونو میکنند من نشستم خونه زانو غم بغل گرفتم .. :n02: آقا این حرفا رو جدی بگیر بخدا خیلی تاثیر داره ... فکر کردن خوبه اما نه همیشه .خاص بودن خوبه اما نه همیشه .. همرنگ جماعت بودن همیشه لازمه زندگیه ..

خودت رو تنبیه کن و هی بگو تا الان زندگیم اینطور بود مثلا به کجا رسیدم ؟ چی شد این همه افکار خاص داشتم.. مثلا به جا اینکه بری جایی دست نزنی یا نرقصی .. این دفعه برو عروسی تا میتونی دست بزن و اگر میتونی برقص.. از این موضوع لذت ببر ...
فکرت رو به شدت مثبت کن ... حتی اگه لازمه اولش به خودت تلقین کن .. همین تلقین رو شما تاثیر بسیار مثبتی داره و کم کم جزئی از شخصییت میشه . انسان باید گاهی اوقات خودش رو در شرایط اجبار قرار بده.
برای مثال خیلی از ماها در طول ترم تحصیلی درس نمیخونیم اما دو روز مونده به امتحان خودمونو به کشتن میدیم .. یجورایی در شرایط اجبار قرار میدیم تا بتونیم نمره دلخواه رو بگیریم .

پس یادت نره حتما خودت رو در شرایط اجبار قرار بده .. تمام کارهایی که انسانهای موفق انجام میدند رو سعی کن حداقل 20 درصدشون رو حتی شده با اجبار رو خودت پیاده کنی .. مثلا بگو من فردا حتما باید ساعت 7 صبح از خواب بیدار شم و ازین به بعد سحر خیز بشم.. اگر این کارو کردی که عالیه اگر نه خودت رو تنبیه کن و روز بعدش یه ساعت زودتر ساعت 6 بیدار شو ..همین خوابیدن زیاد یکی از مهمترین عاملها در تشدید بیماریه.. از خوابیدن زیاد به شدت پرهیز کن . عقیده اکثر بیماران افسرده که بهبود یافتند اینه که نود درصد بیماریشون با خواب زیاد به مرحله حاد رسیده ...

از اینکه هی نغ بزنی و بگی اینجوره زندگی .. من نا امیدم من نمیتونم خودداری کن .. اگر زیاد نغ زدی دو تا بزن تو سر خودت و برای خودت تاسف بخور که گندش رو در آوردی ..
امید رو باید با هدف به دست اورد .. تا وقتی که هدف برتری تو زندگیت نباشه امیدی هم نخواهد بود .. انسان بی هدف همیشه تا اخر عمرش افسردگی مثل یه کنه بهش آویزونه و منتظر فرصته سراغش بیاد .
شما تا ده سال هم دارو مصرف کنی اما اگه از ته دل نخوای که تغییر کنی نمیکنی برادر من ..


اینا تجربیات من بود و خیلی خلاصه برات گفتم .. یه تکون به خودت بده و یادت باشه که تنها نیستی امثال تو گوشه کنار جهان به طرز عجیبی زیادند و حسودی کن به اونهایی که دارن شاد زندگی میکنند
باز هم ادامه داره اگر دوست داشتی برات با جزئیات صحبت میکنم که دقیقا باید بدونی چکارهایی نیازنه و کامل میگم مراحلش چطوره وگرنه که هیچ ..امیدوارم بدردت بخوره

Gilopa
24-05-2013, 22:44
پرامین و تری فلوئوپرازین من نمیفهمم این روانپزشک عزیزمون چرا این دو تا دارو رو به شما معرفی کرده ..
احتمالا به نوع توضیحاتت به دکتر بر میگرده و خوب نتونستی رک و صریج مشکلت رو براش مطرح کنی تا بدونه در چه مرحله ای از بیماری هستی .
ایمی پرامین قرص تخصصی درمان افسردگی نیست و چند کارست .. دکترها بیشتر برای درمان زود انزالی و شب ادراری اینو معرفی میکنند اما فلوئوپرازین تخصصی تره به نظرم که به خاطر عوارضش اصلا توصیه نمیکنم.

Gilopa
25-05-2013, 00:03
تشکر (دکمه اش رو ندارم!)
دوره قبلی یه دوره ی 30 تایی قرص بود (3 ورق)
صبح یه دونه و شب یه دونه که حدودا برای 20 روز میشد!
اونا تموم شد ، بعدش دیگه نخوردم تا 3-4 ماه بعد که دوباره رفتم پیش همون دکتر و باز هم همون قرصها رو برام نوشت و گفت که بعد از تموم شدنشون برگرد .
خب وقتی که هیچ تاثیری توی حالت من نداره ، باز برم اینا رو تمدید کنه که چی بشه!
برای همین تصمیم گرفتم که برم پیش یه متخصص .
الان نمیدونم به کی مراجعه کنم ، اگه روانشناس خوب ، تهران کسی رو میشناسید ممنون میشم معرفی کنید .

اولا اون کدوم دکتر عمومیه که برای شما قرص تجویز میکنه راجع به افسردگی ...؟
در ضمن داروهای افسردگی دوره درمان سه ماه به سه ماه داره ..
پزشک تو دوره سه ماهه اول فقط میخواد مرحله بیماریتون و دوز لازم رو تعیین کنه . شما باید حداقل تا سه ماه مداوم مصرف میکردید
وقتی شما تغییری احساس نکردید پزشک دوز مصرفی رو در سه ماهه بعدی برای مثال در سیتالوپرام از 40 به 60 میرسونه تا تاثیرش معلوم بشه .
البته به خاطر عوارض و عدم وابستگی به دوز بالاتر معمولا تا شیش ماه دوز مصرفی رو افزایش نمیدند مگر اینکه بیماری حاد باشه
پس این اشتباه از خود شما بوده که پیش متخصص نرفتید نه از دارو ..
باز هم تکرار میکنم سه ماهه اول مصرف دارو رو بزارید به حساب آنالیز دوز مصرفی...

cruel days
25-05-2013, 08:31
Gilopa عزیز تشکر پستهاتون خیلی مفید بودند .
باور کنید من اصلا نمیدونم مشکلم چیه ، اگه به خاطر خود ارضایی باشه که خیلی هایی که در اطرافم می شناختم الان باید ابر افسرده بودند :n02:
به نظر خودم ارثی باشه ، فکر می کنم پدرمم مثل من باشه! اما چرا برادر و خواهرم افسرده نیستند؟
سوادم به اون صورت هم بالا نیست که بگیم احساس درک نشدن میکنم و از نظر ظاهر هم مشکلی ندارم .


پرامین و تری فلوئوپرازین من نمیفهمم این روانپزشک عزیزمون چرا این دو تا دارو رو به شما معرفی کرده ..
احتمالا به نوع توضیحاتت به دکتر بر میگرده و خوب نتونستی رک و صریج مشکلت رو براش مطرح کنی تا بدونه در چه مرحله ای از بیماری هستی .
ایمی پرامین قرص تخصصی درمان افسردگی نیست و چند کارست .. دکترها بیشتر برای درمان زود انزالی و شب ادراری اینو معرفی میکنند اما فلوئوپرازین تخصصی تره به نظرم که به خاطر عوارضش اصلا توصیه نمیکنم.
چون اون روز حالم خیلی بد بود ، به اولین دکتری که دم دستم بود مراجعه کردم و اون هم اینا رو برام نوشت .
بعد از چند روز که حالم بهتر شد ، کلا بی خیالش شدم .
اتفاقا توضیحات کاملی هم به دکتره دادم ، شاید یک ربع صحبت کردیم .

پس یعنی این قرصا رو دیگه نخورم؟



اولا اون کدوم دکتر عمومیه که برای شما قرص تجویز میکنه راجع به افسردگی ...؟
در ضمن داروهای افسردگی دوره درمان سه ماه به سه ماه داره ..
پزشک تو دوره سه ماهه اول فقط میخواد مرحله بیماریتون و دوز لازم رو تعیین کنه . شما باید حداقل تا سه ماه مداوم مصرف میکردید
وقتی شما تغییری احساس نکردید پزشک دوز مصرفی رو در سه ماهه بعدی برای مثال در سیتالوپرام از 40 به 60 میرسونه تا تاثیرش معلوم بشه .
البته به خاطر عوارض و عدم وابستگی به دوز بالاتر معمولا تا شیش ماه دوز مصرفی رو افزایش نمیدند مگر اینکه بیماری حاد باشه
پس این اشتباه از خود شما بوده که پیش متخصص نرفتید نه از دارو ..
باز هم تکرار میکنم سه ماهه اول مصرف دارو رو بزارید به حساب آنالیز دوز مصرفی...بله خودم هم توی صفحات قبل گفتم که باید پیش متخصص برم و تاکید کردم که این دکتر عمومی بوده و به همین خاطر روی حرفش زیاد حساب باز نمی کنم .

NorthBridge
25-05-2013, 09:09
بهتره به روانپزشک مراجعه کنم یا روانشناس؟

اول روانکاو و بعد روانپزشک
ولی بنظر من علت بی انگیزه بودنت همون اعتقادات ضعیفته.من کسانی رو که اعتقادات مذهبی نداشتند رو می شناختم مثلاً بمن میگفتند که صبح ها اصلاً انگیزه نداریم بیدار شیم یا بریم سر زندگی.
اگه میتونی ازدواج کن. حداقل نامزد یا عقد کن. بشدت باعث میشه از لاک خودت بیایی بیرون و دنیا جلوی چشمت رنگ پیدا میکنه. خیلیها رو میشناسم بعد ازدواج از این رو به اون رو شدند طوریکه باورش برام غیر ممکنه که این همون ادم افسرده ای هست که زمان مجردی حتی یکبار خودکشی کرده بود.
ولی آدم اگه اعتقادات مذهبی قوی داشته باشه حتی توی زندان انفرادی هم انگیزشو از دست نمیده.در این لینک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) نظر معروفترین روانکاو آمریکا رو هم در این زمینه ببین.
برای مدتی باید از کامپیوتر دوری کنی.بذار برای امور واجب ازش استفاده کن نه اینکه الکی بشینی وقتت رو پشت کامپیوتر هدر بدی.
به کارهای فیزیکی مشغول شو. ورزش کن.شروع کن به مطالعات تخصصی. اینا نجاتت میده.
فراموش نکن : بهترین راهنمایی های دنیا رو هم اگر بگیری تا وقتی به کار نگیریشون هیچ فرقی توی زندگیت ایجاد نمیشه:n27:.

mmf66
25-05-2013, 09:54
از نظر بهداشت جهانی به انسانی میگن تندرست که از همه نیازهای جنسی روحی و جسمیش برآورده باشه
ولی متاسفانه تو ایران به دلیل بی لیاقتی نسلهای قبل جوانهای امروز تو این موارد کمبود دارند و عده ی زیادی شون دچار افسرده گی شدند کسی هم نمیتونه کاری بکنه مردمی که باعث شدند عده ای از نسل امروز به این روز بیفتند اون دنیا باید پاسخگو باشند البته اگه باشه

Gilopa
25-05-2013, 10:17
Gilopa عزیز تشکر پستهاتون خیلی مفید بودند .
باور کنید من اصلا نمیدونم مشکلم چیه ، اگه به خاطر خود ارضایی باشه که خیلی هایی که در اطرافم می شناختم الان باید ابر افسرده بودند :n02:
به نظر خودم ارثی باشه ، فکر می کنم پدرمم مثل من باشه! اما چرا برادر و خواهرم افسرده نیستند؟
سوادم به اون صورت هم بالا نیست که بگیم احساس درک نشدن میکنم و از نظر ظاهر هم مشکلی ندارم .


چون اون روز حالم خیلی بد بود ، به اولین دکتری که دم دستم بود مراجعه کردم و اون هم اینا رو برام نوشت .
بعد از چند روز که حالم بهتر شد ، کلا بی خیالش شدم .
اتفاقا توضیحات کاملی هم به دکتره دادم ، شاید یک ربع صحبت کردیم .

پس یعنی این قرصا رو دیگه نخورم؟

بله خودم هم توی صفحات قبل گفتم که باید پیش متخصص برم و تاکید کردم که این دکتر عمومی بوده و به همین خاطر روی حرفش زیاد حساب باز نمی کنم .






منظور من اعتیاد به خود ارضایی بود دوست عزیز ..
خواب شما از نظر من داری زیادی به خودت تلقین میکنی که مشکل داری اگر واقعا مشکل خاصی تو زندگیت نداری همینجور که تو این تاپیک بهش تاکید داری تو زندگی شخصیت هم همینطور باش و لذت ببر .
اینکه برادر خواهرت اینطور نیستند اصلا ربطی نداره . مساله ارثیه و شما این ژن رو به میتونید به ارث برده باشید و اونها خیر . در صفحه قبلم براتون نوشتم شما باید یه تکون حسابی به زندگی و خودتون بدید و شروع کنی به هدف گذاری . تنبل بودن خودش بی انگیزگی میاره و یادت باشه لزوما انسان تنبل افسرده نیست بلکه خودش با دستهای خودش داره این شرایط رو مهیا میکنه!
اگر واقعا نمیدونی مشکلت چیه پیشنهاد من اینه اگر دوست داری از هیپنوتیزم استفاده کن . البته پیش دکتری که جزو شورای هیپنوتیزم کشور باشه حتما برو ..

Drug Man
25-05-2013, 12:34
به نظر منم خودارضایی یکی از عوامل ایجاد کننده افسردگی هست با هر بار انجام اون کار مقدار دوپامین به شدت بالا میره در حالت عادی دوپامین مغز حدودا 100 هست ولی با انجام خودارضایی مقدار دوپامین به 400 میرسه و همینه که شخص اعتیاد پیدا میکنه بهش و زمینه ساز بیماری های روحی و روانی میشه

cruel days
08-09-2013, 19:41
سلام
پیش روانپزشک رفتم و قرصهای سیتالوپرام ، بوپروپیون و نورتریپتیلین رو تجویز کردند .
به صورت یک هشتم شروع شده تا در انتهای ماه که هر 2 تا از هرکدوم باید در روز خورده بشه .
بعد از یک ماه من هیچ گونه تغییری رو احساس نمیکنم ، جز تنفر از سیگار!

Drug Man
08-09-2013, 20:07
سلام
پیش روانپزشک رفتم و قرصهای سیتالوپرام ، بوپروپیون و نورتریپتیلین رو تجویز کردند .
به صورت یک هشتم شروع شده تا در انتهای ماه که هر 2 تا از هرکدوم باید در روز خورده بشه .
بعد از یک ماه من هیچ گونه تغییری رو احساس نمیکنم ، جز تنفر از سیگار!

به خاطر مصرف بوپروپیون هست این تنفر از سیگار

cruel days
08-09-2013, 20:57
به خاطر مصرف بوپروپیون هست این تنفر از سیگار
بله توی ویکی پدیا خونده بودم .
اینکه بعد از یک ماه هیچ تغییری حاصل نشده عادیه؟ و باید زمان بیشتری بگذره؟
این قرصهایی رو که تجویز کرده چطور به نظر میرسه؟

supermax15
08-09-2013, 21:09
بله توی ویکی پدیا خونده بودم .
اینکه بعد از یک ماه هیچ تغییری حاصل نشده عادیه؟ و باید زمان بیشتری بگذره؟
این قرصهایی رو که تجویز کرده چطور به نظر میرسه؟
این قرصا همش چرته
اگه خود ارضایی میکنی حتما ترکش کن
برای ترکشم اگه کل مطالب این وبلاگ رو بخون
به خودت فحش میدی که چرا این کارو میکردم
خود ارضاایی کار اشتباهیه همیشه هم میگن یک اشتباه رو 2 باز تکرار نکنید
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

Drug Man
08-09-2013, 21:29
بله توی ویکی پدیا خونده بودم .
اینکه بعد از یک ماه هیچ تغییری حاصل نشده عادیه؟ و باید زمان بیشتری بگذره؟
این قرصهایی رو که تجویز کرده چطور به نظر میرسه؟

معمولا بعد از 4 هفته باید اثرشون رو نشون بدن عجبیه
دوز دارهاتون چجوری هست؟

Drug Man
08-09-2013, 21:30
این قرصا همش چرته
اگه خود ارضایی میکنی حتما ترکش کن
برای ترکشم اگه کل مطالب این وبلاگ رو بخون
به خودت فحش میدی که چرا این کارو میکردم
خود ارضاایی کار اشتباهیه همیشه هم میگن یک اشتباه رو 2 باز تکرار نکنید
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

cruel days
08-09-2013, 21:44
این قرصا همش چرته
اگه خود ارضایی میکنی حتما ترکش کن
برای ترکشم اگه کل مطالب این وبلاگ رو بخون
به خودت فحش میدی که چرا این کارو میکردم
خود ارضاایی کار اشتباهیه همیشه هم میگن یک اشتباه رو 2 باز تکرار نکنید
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
امیدوارم که هیچ وقت مریض نشید و کارتون به قرص نکشه!
دوست عزیز من قبلا هم گفتم که خود ارضایی نمیکنم و اعتیاد بهش ندارم .
شما کلا هرکس که مشکل افسردگی داشته باشه یا خستگی یا خواب زیاد یا هرچیزی ، میگید خود ارضایی رو ترک کنه؟
کسی بنده رو اینجا نمی شناسه که بخوام انکار کنم و دلیلی هم نداره که انکار کنم ، چون تاپیک زدم و حرفم رو زدم که به نتیجه ی مطلوب برسم .

معمولا بعد از 4 هفته باید اثرشون رو نشون بدن عجبیه
دوز دارهاتون چجوری هست؟

5 روز اول یک هشتم
5 روز دوم یک چهارم
5 روز سوم یک دوم
5 روز چهارم سه چهارم
5 روز پنجم یکی کامل
5 روز ششم 2 تا در روز

سیتالوپرام 40 = بعد از بیدار شدن از خواب
بوپروپیون 150 = 4 ساعت بعد از بیدار شدن
نورتریپتیلین 25 = 8 ساعت بعد از بیدار شدن

Drug Man
08-09-2013, 22:37
امیدوارم که هیچ وقت مریض نشید و کارتون به قرص نکشه!
دوست عزیز من قبلا هم گفتم که خود ارضایی نمیکنم و اعتیاد بهش ندارم .
شما کلا هرکس که مشکل افسردگی داشته باشه یا خستگی یا خواب زیاد یا هرچیزی ، میگید خود ارضایی رو ترک کنه؟
کسی بنده رو اینجا نمی شناسه که بخوام انکار کنم و دلیلی هم نداره که انکار کنم ، چون تاپیک زدم و حرفم رو زدم که به نتیجه ی مطلوب برسم .


5 روز اول یک هشتم
5 روز دوم یک چهارم
5 روز سوم یک دوم
5 روز چهارم سه چهارم
5 روز پنجم یکی کامل
5 روز ششم 2 تا در روز

سیتالوپرام 40 = بعد از بیدار شدن از خواب
بوپروپیون 150 = 4 ساعت بعد از بیدار شدن
نورتریپتیلین 25 = 8 ساعت بعد از بیدار شدن

چیزی که برای من خیلی عجبیه اینه که چرا دکترتون دوتا عامل سرتونین رو باهم بهتون داده :n04:
شاید فکر کرده افسردگیتون خیلی شدیده

cruel days
08-09-2013, 22:46
چیزی که برای من خیلی عجبیه اینه که چرا دکترتون دوتا عامل سرتونین رو باهم بهتون داده :n04:
شاید فکر کرده افسردگیتون خیلی شدیده
به نظر خودم که دکترش خوب نبود! و برای همین میخواستم دکتر رو عوض کنم و به کس دیگه ای مراجعه کنم .
شما پزشک خاصی رو تهران نمیشناسید؟

Drug Man
08-09-2013, 22:59
به نظر خودم که دکترش خوب نبود! و برای همین میخواستم دکتر رو عوض کنم و به کس دیگه ای مراجعه کنم .
شما پزشک خاصی رو تهران نمیشناسید؟

من تهران نیستم متاسفانه
ولی خوب روانپزشک خوب زیاد داره

ali_phd71
09-09-2013, 00:51
سلام دوست عزیز
بنظرم دلیل اصلیش افسردگی بی هدفی در زندگی و نبود امید به زندگیه و بهترین راه یاد خداست.......با خدا باش پادشاهی کن بی خدا باش هرچه خواهی کن
این تجربه منه.من قبل کنکور از لحاظ اعمال معنوی(نمی خوام خداییش الکی تعریف کنم)خیلی کارای مستحب انجام میدادم خداییش نماز مفاتیح قران روزه توی رجب و شعبان همه چی خوب..توی زندگی خیلی موفق تر بودم اصلا افسردگی اینا نیود خداییش همه کارام خیلی خوب پیش میرفتن.
ولی الان اون ارتباط با خدا کمرنگ شده.فقط یه نماز و تسبیح باشه.افسردگیام زیاد شده زیاد درس نمی خونم همش تو اینترنتم دائما از افراد سوال میکنم وقتت چجور میگذره بلکه منم پیروی کنم موفق تر باشم ولی نکته همینجاس که من این چیزا رو باید از خدا بخوام خداس هرچی بخواد میده و هرچی بخواد میگیره...این چیزه که توی کشورای غربی بدلیل اعتقاد کم بخدا خیلی زیاد یده میشه.اینجور مشکلات با کار و اینا و سرگرمی های مختلف از یاد میرن ولی باز وقتی تنها میشی و یکم فکر میکنی اونوقته که از افسردگی میخوای بمیری....
خدایا خودت کمک کنهمه عاقبت بخیر شن.دست همه رو بگیر دست ماهم بگیر

Abdolreza2012
09-09-2013, 01:45
دوستان یه سوال
( ببخشید که تو این تاپیک مطرح کردم دیگه نمیخواستم تاپیک بزنم )
من احساس میکنم افسردگیه خفیف گرفتم یه جور نا امیدی به زندگی اونم گاهی اوقات( همیشگی نیست) ، دلیلشم میدونم ( بیماری که تازگیا بهش پی بردم)
چیکار باید بکنم؟؟؟
اوایل خیلی داغون بودم ولی بهش عادت کردم و بهتر شدم ولی به هر حال بعضی اوقات دوباره ناامید میشم و ....
من وقتی تو جمع باشم خیلی شادم و تو جمع دوستان خیلی شوخم و میخندم ولی تو تنهایی دوباره فکر و ....
بهترین کاره ممکن برای من چیه؟
چیکار باید بکنم؟
ممنون

mehrdad x
09-09-2013, 03:39
درود
امیدوارم هرچه زودتر حال شما بهتر بشه
گفتم کمی هم درباره تجربه خودم بگم...
من حدود 6 تا 8 ماه تحت درمان بودم و میگفتم کاملا خوب شدم (یه آدم سرخوش ، شاد و ...) ولی 5 - 6 ماه بعدش یه مشکل کوچک واسم پیش اومد و دوباره روز از نو و روزی از نو ... ، قبول دارم که خودم با افکار و ذهنیاتم باعث شروع دوباره و تشدید بیماریم شدم (قبول دارم که مقصر اصلی خودمم!)
(من چند وقت پیش یه مجموعه سخنرانی قدیمی 15 ساعته از دکتر آزمندیان به عنوان تکنولوژی فکر توی آرشیو پدرم پیدا کردم و الآن دارم روی اون کار میکنم و به نظرم خیلی مفیده...)

به نظر من دوره درمانت رو حتما تموم کن ولی انتظار معجزه نداشته باش! (خودت باید خودتو درمان کنی)، من با جناب Gilopa ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) در مورد مرحله دوم درمان موافقم، درمان دارویی فقط زمینه ساز تغییراته و خودت باید تغییرات رو ایجاد کنی یعنی تا وقتی خودت نخوای هیچ تغییری نمیکی...

من با دوستانی که راه حل مذهبی رو پیشنهاد میدن مخالف نیستم ولی خودم اعتقادی بهش ندارم و به نظر من این راه واسه کسیه که ایمان کافی رو داره نه اینکه تازه بخواد ایمان و اعتقاد رو ایجاد کنه...

Abdolreza2012
11-09-2013, 01:55
دوستان یه سوال
( ببخشید که تو این تاپیک مطرح کردم دیگه نمیخواستم تاپیک بزنم )
من احساس میکنم افسردگیه خفیف گرفتم یه جور نا امیدی به زندگی اونم گاهی اوقات( همیشگی نیست) ، دلیلشم میدونم ( بیماری که تازگیا بهش پی بردم)
چیکار باید بکنم؟؟؟
اوایل خیلی داغون بودم ولی بهش عادت کردم و بهتر شدم ولی به هر حال بعضی اوقات دوباره ناامید میشم و ....
من وقتی تو جمع باشم خیلی شادم و تو جمع دوستان خیلی شوخم و میخندم ولی تو تنهایی دوباره فکر و ....
بهترین کاره ممکن برای من چیه؟
چیکار باید بکنم؟
ممنون


دوستان منو هم راهنمایی کنن
مرسی

salar79
11-09-2013, 08:13
دوستان یه سوال
( ببخشید که تو این تاپیک مطرح کردم دیگه نمیخواستم تاپیک بزنم )
من احساس میکنم افسردگیه خفیف گرفتم یه جور نا امیدی به زندگی اونم گاهی اوقات( همیشگی نیست) ، دلیلشم میدونم ( بیماری که تازگیا بهش پی بردم)
چیکار باید بکنم؟؟؟
اوایل خیلی داغون بودم ولی بهش عادت کردم و بهتر شدم ولی به هر حال بعضی اوقات دوباره ناامید میشم و ....
من وقتی تو جمع باشم خیلی شادم و تو جمع دوستان خیلی شوخم و میخندم ولی تو تنهایی دوباره فکر و ....
بهترین کاره ممکن برای من چیه؟
چیکار باید بکنم؟
ممنون







شما بهتره بیش تر این روزا توی جمعه دوستاتون باشید تا اونا به فکرتون غالب بشن

بهتره فرد خیلی خیلی مطمئنی برای درد و دل انتخاب کنید

و من پیشهاد میکنم پیش یه روانشناس برید

معمولا اونا خوب بلدن چجوری حرفاتون رو گوش کنن و خیلی خوب هم جوابتون رو میدن:n06:

cruel days
11-09-2013, 23:16
سلام
پیش روانپزشک رفتم و قرصهای سیتالوپرام ، بوپروپیون و نورتریپتیلین رو تجویز کردند .
به صورت یک هشتم شروع شده تا در انتهای ماه که هر 2 تا از هرکدوم باید در روز خورده بشه .
بعد از یک ماه من هیچ گونه تغییری رو احساس نمیکنم ، جز تنفر از سیگار!
این قرصها به جای اینکه حال منو بهتر کنن بدتر کردند ، چون دوز مصرفیشون هم رفته بود بالا .
امروز دهنم مثل چوب خشک شده بود و کلا منگم کرده بود و دهنم سر شده بود .

امروز رفتم پیش یه روانپزشک دیگه به توصیه ی یکی از دوستان و معلوم بود کار درست هستن .
اونم منو فرستاد پیش یکی از روانشاساشون .

اول به نظرم می اومد که روانشناس فقط حرف مفته و تاثیری نداره ، اما وقتی از اتاق اومدم بیرون تاثیرش رو متوجه شدم .

روانپزشکه هم 2 تا قرص گاباپنتین و دزیپرامین برام تجویز کرد .

در هفته های آتی بهود یا بدتر شدنم رو اطلاع رسانی میکنم :n02: