مشاهده نسخه کامل
: شاهزاده خانوم
05-05-2013, 19:09
تماشاگران استاندارد
اروپايي‌ها خيلي سعي کردند تو فوتبال به ما تهاجم فرهنگي کنند، اما خوشبختانه هرچقدر اين پيترولاپان و ايادي و عواملش در AFC خودشان را کشتند تيرشان به سنگ خورد و ايران به جام جهاني صعود کرد!
تماشاگران استاندارد (1)
90: اروپايي‌ها خيلي سعي کردند تو فوتبال به ما تهاجم فرهنگي کنند، اما خوشبختانه هرچقدر اين پيترولاپان و ايادي و عواملش در AFC خودشان را کشتند تيرشان به سنگ خورد و ايران به جام جهاني صعود کرد! (آخ ببخشيد اين توهم توطئه پيترولاپان و ايادي او در AFC براي 10 سال پيش بود و تازه ولاپان در کنفدراسيون فوتبال آسيا سمت داشت و ربطي به فوتبال اروپا نداشت). بله داشتم مي‌گفتم هرچقدر اين اروپايي‌ها خودشان را کشتند تا به فوتبال ما تهاجم فرهنگي کنند نه تنها اينطور نشد بلکه خودشان مورد تهاجم ما قرار گرفتند. هميشه در استاديوم‌هاي ما رسم بر اين است که مربيان چند تا هوو دارند. مثلا هميشه قلعه‌نوعي و حجازي در استقلال هووي هم بودند و هواداران هريک از آنها در موقع شکست‌ها با شعارهاي حيا کن و رهاکن و بعضي وقت‌ها هم يک کم غليظ‌تر و منشوري‌تر از خجالت مربي ديگر در مي‌آمدند. در پرسپوليس هم همينطورو الخ (يعني الي آخر) خلاصه اينکه هميشه اين اروپايي ها جو اين استاديوم‌هاي منشوري‌شان را سر ما چماق کرده بودند و مي‌گفتند ببينيد تو استاديوم‌هاي ما شعار نمي‌دهند و يا اينکه ببينيد تماشاگران ما فحش و شيرسماور و اگزوز خاور از اين جور چيزها حواله اين و آن نمي‌کنند. خلاصه اينقدر اينها را سر ما چماق کردند تا اينکه آه اين تماشاگرنماهاي مظلوم ما آنها را گرفت.
تماشاگران استاندارد (2)
90: بله داشتم مي‌گفتم که آه تماشاگرنماهاي مظلوم ما يقه اين اروپايي‌هاي لامذهب را گرفت از بس اين جو استاديوم‌هايشان را سر ما چماق کرده بودند. آخه مگه تماشاگرنماهاي عزيز ما چه هيزم‌تري به آنها فروخته بودند که اين همه ما را سرزنش مي‌کردند؟ آخه چهار تا فحش آبدار به داور و تيم و مربي حريف و حتي بازيکنان تيم خودي اين همه سروصدا و جوسازي شانتاژ خبري داره؟ فوقش چند هزار تماشاگر تو يه لحظه جوگير مي‌شدند و به داور مسابقه لوازم يدکي خودرو کادو مي‌دهند حالا شما بايد ذوق زده شويد و اين همه بر عليه تماشاگرنماهاي عزيز دل ما جوسازي و شانثار خبري کنيد و تو بوق و شيپور کنيد که چي؟ خلاصه اينکه اخيرا در ورزشگاه‌هاي خود اروپا هم به تقليد از تماشاگرنماهاي عزيز ما مربي فعلي تيم خودشان را تحقير کرده و مربي ديگري را تشويق مي‌کنند. مثلا در بازي اخير چلسي با تيم بازل با اينکه اين تيم پيروز شد و به فينال جام اروپا رسيد اما تماشاگران اين تيم با پلاکاردها و شعارهاي خود مورينيو مربي سابق اين تيم را تشويق مي‌کردند در حالي که همين تماشاگران امول اروپايي تا همين چند سال پيش اگر تيم‌شان 6 تا هم گل مي‌خورد روي پاي خود مي‌ايستادند و باز هم بازيکنان و مربي خود را تشويق مي‌کردند. درست است که اين تماشاگران امول اروپايي تا همين چند ماه پيش با وظايف خود آشنا نبودند و آن مسير اشتباه راه طي مي‌کردند اما حالا که به اشتباه خود پي برده‌اند به اين نتيجه رسيده‌اند که تماشاگران عزيز ما کار درست را انجام مي‌دادند خودش جاي شکر دارد. به قول يک ضرب‌المثل ايراني عروس نمي‌تونه برقصه مي‌گه زمين کجه! (ببخشيد اون ضرب‌المثل اصلي که به اين مطلب مي‌خورد را فراموش کردم و هرچه فکر کردم به يادم نيامد) چناچه اين تماشاگران عزيز اروپايي چند تا کار جزئي ديگر نظير شکستن صندلي، کورکردن چشم يک سرباز، پرتاب بمب و فحش به تيم‌ها و مربيان و حتي بازيکنان خودي را هم سرلوحه کار خود قرار دهند ديري نمي‌پايد که به استانداردهاي لازم يک تماشاگر واقعي خواهند رسيد.
اروپايي‌ها خيلي سعي کردند تو فوتبال به ما تهاجم فرهنگي کنند، اما خوشبختانه هرچقدر اين پيترولاپان و ايادي و عواملش در AFC خودشان را کشتند تيرشان به سنگ خورد و ايران به جام جهاني صعود کرد!
تماشاگران استاندارد (1)
90: اروپايي‌ها خيلي سعي کردند تو فوتبال به ما تهاجم فرهنگي کنند، اما خوشبختانه هرچقدر اين پيترولاپان و ايادي و عواملش در AFC خودشان را کشتند تيرشان به سنگ خورد و ايران به جام جهاني صعود کرد! (آخ ببخشيد اين توهم توطئه پيترولاپان و ايادي او در AFC براي 10 سال پيش بود و تازه ولاپان در کنفدراسيون فوتبال آسيا سمت داشت و ربطي به فوتبال اروپا نداشت). بله داشتم مي‌گفتم هرچقدر اين اروپايي‌ها خودشان را کشتند تا به فوتبال ما تهاجم فرهنگي کنند نه تنها اينطور نشد بلکه خودشان مورد تهاجم ما قرار گرفتند. هميشه در استاديوم‌هاي ما رسم بر اين است که مربيان چند تا هوو دارند. مثلا هميشه قلعه‌نوعي و حجازي در استقلال هووي هم بودند و هواداران هريک از آنها در موقع شکست‌ها با شعارهاي حيا کن و رهاکن و بعضي وقت‌ها هم يک کم غليظ‌تر و منشوري‌تر از خجالت مربي ديگر در مي‌آمدند. در پرسپوليس هم همينطورو الخ (يعني الي آخر) خلاصه اينکه هميشه اين اروپايي ها جو اين استاديوم‌هاي منشوري‌شان را سر ما چماق کرده بودند و مي‌گفتند ببينيد تو استاديوم‌هاي ما شعار نمي‌دهند و يا اينکه ببينيد تماشاگران ما فحش و شيرسماور و اگزوز خاور از اين جور چيزها حواله اين و آن نمي‌کنند. خلاصه اينقدر اينها را سر ما چماق کردند تا اينکه آه اين تماشاگرنماهاي مظلوم ما آنها را گرفت.
تماشاگران استاندارد (2)
90: بله داشتم مي‌گفتم که آه تماشاگرنماهاي مظلوم ما يقه اين اروپايي‌هاي لامذهب را گرفت از بس اين جو استاديوم‌هايشان را سر ما چماق کرده بودند. آخه مگه تماشاگرنماهاي عزيز ما چه هيزم‌تري به آنها فروخته بودند که اين همه ما را سرزنش مي‌کردند؟ آخه چهار تا فحش آبدار به داور و تيم و مربي حريف و حتي بازيکنان تيم خودي اين همه سروصدا و جوسازي شانتاژ خبري داره؟ فوقش چند هزار تماشاگر تو يه لحظه جوگير مي‌شدند و به داور مسابقه لوازم يدکي خودرو کادو مي‌دهند حالا شما بايد ذوق زده شويد و اين همه بر عليه تماشاگرنماهاي عزيز دل ما جوسازي و شانثار خبري کنيد و تو بوق و شيپور کنيد که چي؟ خلاصه اينکه اخيرا در ورزشگاه‌هاي خود اروپا هم به تقليد از تماشاگرنماهاي عزيز ما مربي فعلي تيم خودشان را تحقير کرده و مربي ديگري را تشويق مي‌کنند. مثلا در بازي اخير چلسي با تيم بازل با اينکه اين تيم پيروز شد و به فينال جام اروپا رسيد اما تماشاگران اين تيم با پلاکاردها و شعارهاي خود مورينيو مربي سابق اين تيم را تشويق مي‌کردند در حالي که همين تماشاگران امول اروپايي تا همين چند سال پيش اگر تيم‌شان 6 تا هم گل مي‌خورد روي پاي خود مي‌ايستادند و باز هم بازيکنان و مربي خود را تشويق مي‌کردند. درست است که اين تماشاگران امول اروپايي تا همين چند ماه پيش با وظايف خود آشنا نبودند و آن مسير اشتباه راه طي مي‌کردند اما حالا که به اشتباه خود پي برده‌اند به اين نتيجه رسيده‌اند که تماشاگران عزيز ما کار درست را انجام مي‌دادند خودش جاي شکر دارد. به قول يک ضرب‌المثل ايراني عروس نمي‌تونه برقصه مي‌گه زمين کجه! (ببخشيد اون ضرب‌المثل اصلي که به اين مطلب مي‌خورد را فراموش کردم و هرچه فکر کردم به يادم نيامد) چناچه اين تماشاگران عزيز اروپايي چند تا کار جزئي ديگر نظير شکستن صندلي، کورکردن چشم يک سرباز، پرتاب بمب و فحش به تيم‌ها و مربيان و حتي بازيکنان خودي را هم سرلوحه کار خود قرار دهند ديري نمي‌پايد که به استانداردهاي لازم يک تماشاگر واقعي خواهند رسيد.