مشاهده نسخه کامل
: عــلم و شبــه علــم
سلام
شبه علم چیست و آیا روزی فرا خواهد رسید که بتوان معیارها و شاخصهای علمی معین و معتبری برای موضوعات شبه علم تعریف و آنها را توجیه نمود ؟
قوانین تاپیک : بحث به جنجال کشیده نشه و در چارچوب قوانین انجمن باشه.. همین!
تعریف شبه علم در دانشنامه ی ویکیپدیا
شبه علم یا دانشنما به آزمایشها، نظریهها، و یا باورهایی گفته میشود که ادعای علم ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) بودن دارند ولی با روشهای علمی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] B9%D9%84%D9%85%DB%8C) به اثبات نرسیدهاند؛ از این جملهاند: ظهور بشقاب پرندهها ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] D8%AF%D9%87)، طالع بینی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) ، کفبینی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])، فال قهوه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])، ستارهبینی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] C%D9%86%DB%8C)، انرژیدرمانی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C) و جز اینها. این مطالب خوراک نوشتاری بسیاری از مطبوعات عامهپسند ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] D9%BE%D8%B3%D9%86%D8%AF&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) موسوم به مجلات زرد ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] %B2%D8%B1%D8%AF&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) را تشکیل میدهند.
معمولاً توسط مراجع علمی وقتی صرف بررسی این قبیل موضوعات نمیشود چون که میزان ادعاها خارج از توان بررسی دانشپژوهان است و با رد هر ادعا، ادعای دیگری سر بر میآورد.
یکی از اهداف رشتهٔ فلسفه علم ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) تشخیص نظریات و روشهای علمی از روشهای غیر علمی میباشد. برای مثال برخی از نظریهپردازان حوزهٔ فلسفهٔ علم مانند کارل پوپر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) اعتقاد دارند که یکی از معیارهای تمییز علم از شبه علم ابطالپذیری ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 0%DB%8C%D8%B1%DB%8C) ادعاهای مطرحشده میباشد. گزارههای شبه علم معمولاً ابطالناپذیر هستند، در حالی که ادعاهای علمی ابطالپذیرند.
پروفسور روبرت پارک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] %BE%D8%A7%D8%B1%DA%A9&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) ۷ نشانه هشداردهنده برای شبهعلم معرفی میکند که در ضمن به گفته وی میتوان آنها را در ادعاهای طب سنتی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) یافت:
فرار به رسانه: اصحاب شبهعلم، ادعاهای خود را مستقیما به رسانههای گروهی میبرند. صحت و سلامت علم وابسته به آن است که هر کشف تازه، در ابتدا به همتایان عرضه و توسط ایشان نقد شود. وجود ژورنالهایی دارای مرور همتا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) دقیقا برآوردگار همین مقصود است. اصحاب شبهعلم اما این مرحله را دور میزنند و یافتهها و بافتههای خود را مستقیما به رسانههای عمومی میبرند.[۱] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] _note-o-1)[۲] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] _note-r-2)
توطئهاندیشی: اصحاب شبهعلم ادعا میکنند که نهادهای دارای قدرت و ثروت زیادی پشت علم رسمی قرار دارند و با توطئه و حقکشی مانع از ابراز وجود و ارائه یافتههای ایشان میشوند.[۱] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] _note-o-1)[۲] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] _note-r-2)
تکیه بر همهمه به جای پیام: شبهعلم بر یافتههای اتفاقی که در اندازهگیریهای علمی وجود دارند (و بهترین نمودار آنها در پزشکی، اثر دارونماست) تکیه میکنند و با ترفندهای آماری سعی میکنند که به جای پیام، همهمه را عمده کنند و به نتیجهگیریهای غیرمنطقی برسند. یافتههای علمی ایشان مبتنی بر تغییرات تصادفی و یافتههای مرزی اتفاقی در مطالعههاست.[۱] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] _note-o-1)[۲] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] _note-r-2)
تکیه بر تکنگاری تجربههای شخصی: نقل تجربههای شخصی بهصورت تکنگاری ادعاها، راه زنده ماندن خرافات در عصر علم تجربی بودهاست. از همین روست که میگویند: «کشف بزرگ علم تجربی نه واکسن بودهاست و نه آنتیبیوتیک، بلکه کارآزمایی تصادفی شده دوسوکور بوده است!» در پزشکی مبتنی بر شواهد از «دادهها» استفاده میشود نه از نقل مدعیات فردی. شبهعلم اما افرادی را میآورد تا جلوی ما بنشینند و بگویند که مدعیات آنها را «شخصا تجربه کردهاند».[۱] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] _note-o-1)[۲] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] _note-r-2)
تکیه بر قدیمی و باستانی بودن ادعا: اهالی شبهعلم بر این ادعا تکیه میکنند که صدها و بلکه هزاران سال پیش، باور مورد ادعای ایشان رواج داشته و موردتایید بزرگانی بودهاست و به درست یا غلط از شخصیتهای قدیمی شهیر یا مورد احترام، برای تایید خود نقلقول میآورند.[۱] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] _note-o-1)[۲] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] _note-r-2)
کار در انزوا: اصحاب شبهعلم معمولا در انزوا کار میکنند، شفافیت را برنمیتابند و یافتههای خود را نیز معمولا در جمع خود و همایشها و رسانههای ویژه خودشان طرح میکنند.[۱] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] _note-o-1)[۲] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] _note-r-2)
طرح کردن قوانین تازه برای طبیعت: اصحاب شبهعلم برای آنکه یافتهها و مشاهدههای ادعایی خود را توجیه کنند، «قوانین» تازه و بدیعی را برای طبیعت پیشنهاد میکنند.[۱] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] _note-o-1)[۳] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] _note-r[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
MasterGeek
12-04-2013, 17:23
شباهت شبهعلم با علم یک امر ظاهری است و نه ماهوی. کارهای علمی رویکرد مشخصی دارند که فقط صحت و قابل استفاده بودن و قابل مشاهده بودن رو تضمین کنه. همینطور رویکرد علمی همواره با نوعی از اجماع و پذیرش توسط جامعه مواجه است. این سبب میشه نظریات درست و کارا کم کم در جامعهی علمی راه خودشون رو باز کننند. یکی دیگه از ویژگیهای مطالب علمی مستندات هست و ارجاعات به کارهای علمی و مطالبی ازین دست بخشی از آنها در پست جناب AM!N توضیح داده شدهاند.
در مقابل در کمپ شبهعلم خبری از ارجاعات، مشاهدات تجربی، تکرارپذیری، شفافیت و مستندات نیست. نه اینکه ادعاها و مقالات شبه علمی فقط یکی از اینها رو انداشته باشند بلکه در اغلب اوقات این مقالات همهی این ویژگیها را با هم ندارند!!
این رویکرد یا متد علمی بهیچ وجه محصور کنندهی آزادی محققین نیست. تا بحال (در طی علم مدرن) هیچ دانشمند و هیچ کار علمی مشاهده نشده که توسط متد علمی اجازهی چاپ و انتشار نداشته باشه. چیزی که بعضی از طرفداران شبهعلم به خاطر عدم آگاهی کافی از روند علمی تصور میکنند این است که نقدها و موضعگیریها یا عدم محبوبیت و گسترش اولیه را به مخالفت تعبیر میکنند. نقد و رویکرد آزاد جزء ذاتی رویکرد علمی است.
نکتهی دیگر که در مورد فیزیک من شخصا دوست دارم روی این مسئله تاکید کنم بحث مدلسازی و رابطهی اون با واقعیت هست. واقعیت چیزی خارج از مدلهای تئوریک ماست و سعی دانشمندان ارائهی مدلهای بروزتری برای تطبیق بیشتر با مشاهدات تجربی برگرفته شده از همون واقعیات هست (حالا بحث اندازهگیری و مشاهدات و صحت اونها بماند فعلا). دلیل اینکه میخوام به این نکته توجه کنم بحثی هست که گاها مطرح میشه و اون غلط شدن نظریات علمی در گذر زمان هست. به نظر من نظریات علمی غلط نمیشن بلکه ناقص میشن. چون اصولا پذیرش این نظریات در بدو امر در گرو سازگاری آنها با نتایج و شواهد تجربی است. وقی یک نظریه برای یک سری از مشاهدات تجربی کارائی داشته پس همواره در همان چارچوب درست هست. با پیدا شدن مشاهدات جدید عموما مفروضات نظریات پیشین تغییر پیدا میکند و نظریهی جامعتر جایگزین نظریات قبلی میشود (مثل گذار از مکانیک کلاسیک به مکانیک کوانتوم). امروز این ادعا که مکانیک نیوتنی نظریهی غلطی است حرفی ناپخته و خندهداره....اهمیت این مسئله در مباحث غیر فیزیکی مثل مباحث جامعه شناختی/روانشناختی/اقتصادی بسیار ظریفتر میشه. چون قطعیت این حوزهها به قطعیت نتایج فیزیکی نیست اما همواره باید این روند رو مد نظر داشت.
یکی از منابع خوب برای مطمئن شدن از علمی بودن نظریات مراجعه به کانالهای علمی هست که معمولا نشریاتی peer review هستند. باز برعکس اکثر کاربران کمتر اشنا با این پروسه این کانال یه کانال باز هست. کسی مجلات رو محدود نکرده و جز مسئلهی مالی/زمانی هیچ مانع قابل ذکری برای انتشار در کانال ژورنالهای علمی وجود نداره. عامل مالی برمیگرده به مدیریت و تجارت مربوط به یک نشریهی علمی (Open Access باشه یا نه). اما عامل مهمتر عامل زمانی هست. این عامل زمانی مربوط به روند کسب اعتبار مجله هست. طبیعتا همهی مجالاتی که در این کانال چاپ میشوند در یک اعتبار قرار ندارند. همینجا این مسئله رو تاکید کنم که «کانال» تعبیر من از همهی مجلات علمی هست که تحت مدلها و ناشرهای مختلف در سراسر جهان تولید مقاله میکنند. من کل این بخش از نشر رو کانال علمی نامگذاری کردم که همونطوری که گفتم کانال بازی هست. در ضمن ظهور در این کانال به شکل خرق اساعه نیست و طول میکشه که کم کم یک مجله اعتبار علمی رو کسب کنه.
خلاصه یکی از روشهای خوب برای درگیر شدن با بحثهای علمی مراجع به مجلات علمی هست. یکی از موسساتی که در این زمینه فعال هست و هر ساله لیستی از مجلات علمی رو منتشر میکنه سازمان تامسون هست که بیشتر به ISI مشهور است. این سازمان هرسال لیستی از مجلات علمی در زمینههای مختلف رو منتشر میکنه و اونها رو شاخص بندی میکنه. یکی از پرکاربردترین شاخصها، شاخص IF یا ضریب تاثیر هست که متناسب با تعداد ارجاعات به مجله به صورت نسبی هست. البته بحثهای زیادی راجع به IF و دقتش هست که در این تاپیک چندان اهمیتی نداره شاخصهای دیگهای مثل h,g و شاخصهای اختصاصی هم که ظرف دهههای اخیر پیشنهاد شدن هم محاسبه میشه. البته اشتباهی که در مورد این لیست هست اینه که این سازمان دو تا لیست داره یکی لیست Web of Science که شامل تمام مجلاتی هست که توسط این سازمان پایش میشه. این لیست متغیره و هرساله تعدادی زیادی مجله به این لیست اضافه و تعدادی نیز از لیست خارج میشند.
اما لیست مهمتر لیست JCR یا Journal Citation Report هست. این لیست شامل تمامی مجلاتی هست که توسط این سازمان شاخص بندی میشوند و معمولا منظور از مقالهی ISI مقالهای هست که در یکی ازین مجلات به چاپ رسیده باشه. کتابخانهی دانشگاه فردوسی مشهد یکی از منابعی هست که همیشه این لیست رو توی سایتش قرار میده و همه میتونن مشاهده دریافت کنن (منابع بروزتری هم هست که فعلا پیدا نکردم):
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منبع خود سایت تامپسون برای عموم در دسترس نیست. علاوه بر موسسهی تامپسون سازمانهای دیگهای هم تحت سیستممهای مختلف اقدام به جمعآوری و شاخصبندی مجلات میکنن مثل SCOPUS یا Google Scholar و ...ولی لیست تامپسون معتبرترین اینهاست.
پس در واقع برای اون دسته از دوستان که علاقمند به بحثهای علمی ودنبال کردن علم و نه شبه علم هستند این کانال علمی، حوزهی عظیمی از اطلاعات رو فراهم میکنه. همینطور یکی از نشانههای خوب تشخیص شبهعلم اینه که اون نظریه هیچ جایگاهی در این کانال نداشته باشه یا اگر نظریهی تازهای هست ولو اینکه باید پرسید که چرا در این کانالهای علمی مطرح نشده در صورت صحت دیر یا زود باید سر از یکی از این تیپ مجلات در بیاره نه وبلاگها و سایتهای معلومالحال. در واقع با توجه به تیترهای و ادعاهای هیجانانگیز ادعاهای شبهعلمی اصولا این مقالات میبایستی سر از ژورنالهای بسیار معتبری مثل نیچر و ساینس در بیارن ولی باز تخفیات کمتر هم قابل قبوله:n05:
امروز مقالهی خوبی از پوریا ناظمی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])خوندم راجع به ادعای جدیدی که در خبرگزاری فارس (بعدا حذف شد) که یکی از همین دوستان نابغه ماشین زمان اختراع کرده بود (و دارای نزدیک ۲۰۰ اختراع هستند).
مصاحبهي بسیار مفرح و مضحک ایشون رو هم میتونین در روزنامهی شرق بخونین:
من با نیوتن و انشتین مشکل شخصی دارم ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
پ.ن: خوندن این سری از مقالات (گرانش از نیوتن تا انشتین) میتونه برای دوستانی که علاقمند هستند درکی پایهای از ساروکار پیشرفت علمی (ولو در اشل قدیمی و اولیهاش) بده:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
البته کار علمی کلا کم تا زیاد دود چراغ رو با خودش همراه داره.
آشنايي با ويژگي هاي علم و شبه علم
در فرهنگ روزمره و گفتار و باورهاي عاميانه مردم با طرز فکرها و ادعاها و دعوي هايي مواجه مي شويم که علمي نيستند، ولي ظاهر علمي دارند و از بيان و کلام ظاهراً علمي براي اثبات ادعاهاي غيرعلمي استفاده مي کنند. به اين نوع ادعاها و طرز فکرها شبه علم مي گويند.
شبه علم معمولاً بيشترين آسيب را به علم و توسعه و ترويج آن مي زند، چرا که ظاهر علمي دارد، ولي به ترويج خرافات و موهومات در قالب و ظاهر علم کمک مي کند.
بسياري از دانشگران حوزه تاريخ و فلسفه علم مصداق هايي از جمله طالع بيني، ستاره بيني، کف بيني، هوميوپاتي و طب سوزني و انواع پيشگويي ها را از جمله موارد مرتبط با شبه علم مي دانند.
ويژگي هاي شبه علم
- ادعاهايي با طبيعت و ظاهر علمي که شواهد علمي قابل تکرار و مستند ندارد.
- مبتني بر شواهد روايي (حکايت ها) است.
- روي موارد ناسازگاري هاي (مفروض) علمي مانور مي دهد.
- براي توصيف مسائل غيرقابل توضيح به صورت راز يا اسطوره تلاش مي کند.
- براساس برقراري تشابه صرف بحث مي کند.
- از بحث هاي آماري سوءاستفاده مي کند.
- آمار را فیل.تر مي کند يا رويکردي انتخابي با آمار دارد.
- پيش فرض هاي غيرقابل ابطال دارد.
- تجديد نظر نمي کند، حتي اگر ثابت شود که غلط است.
- مطالبش مستقيماً به روزنامه ها مي رود به جاي اينکه قبلاً در ژورنال هاي معتبر علمي با داوري منتشر شود.
- ادعا مي کند در معرض حذف و آزار قرارگرفته است.
- ادعا مي کند الگوي نمونه جديدي را کشف کرده است.
- ادعا مي کند براي هر مرضي حتماً يک درمان دارد.
تفاوت علم و شبه علم
علم آن چيزي است که به عنوان قانونمندي هاي طبيعت و زندگي از طريق فنون آزمايشي جديد، از طريق روش علمي و به صورت پويا به دست آيد. علم به پيش بيني آينده بر اساس قانونمندي هاي جهانشمول و قابل آزمون مي پردازد. اين قانونمندي ها را مي توان در هر عرصه تخصصي مطرح کرد.
اين پيش بيني ها در جهان واقعي قابل پيگيري است. قانون هاي علمي با قوانين رياضي قابل بيان بوده و کوتاه و منسجم است. امکان کشف و ابطال هر گزاره علمي وجود دارد و سازوکاري قابل توضيح براي قانون هاي علمي بر اساس نيروهاي شناخته شده وجود دارد.
نوشته ها و گزاره هاي علمي در صورت ابطال با گزاره جديد جايگزين مي شود.
تفاوت هاي علم و شبه علم از جنبه هاي گوناگون
به رغم شباهت ظاهري ادعاهاي شبه علم با گزاره هاي علمي، معيارهايي وجود دارد که با آنها مي توان علم را از شبه علم تشخيص داد. ازجمله مهم ترين معيارها مي توان به موارد زير اشاره کرد؛
1- نقش شاهد
علم؛ به صورت مستقل، قابل کنترل است و هيچ تناقضي پذيرفته شده نيست. هر اصلي بايد مورد نقد واقع شود و در معرض سوال يا ابطال در هر زمان قرار گيرد.
شبه علم؛ بر مبناي حکايت است و به صورت مستقل قابل کنترل نيست. مشاهدات يا داده هايي که با باورهاي از پيش بنا شده همخوان نباشد، ناديده گرفته شده يا پنهان مي شود.
2- نوآوري
علم؛ مدل هايي را که براساس ايده هاي قديمي بنا شده است، مي توان هر جا لازم باشد، براساس شواهد جديد اصلاح کرد.
شبه علم؛ نسبتاً صلب است و براساس سلسله مراتب نخبگي تعريف مي شود، چرا که براساس شواهد تجربي بنا نشده است. تجربه در آن کمتر دخيل است، چرا که عقيده در ابتدا بنا شده است. کمي هم تحقيق و تجربه انجام مي شود که هدفش بيشتر آن است که اعتقاد حاصل شده را توجيه کند نه براي بررسي و توسعه يک ايده.
3- مقام و سلسله مراتب نخبگي
علم؛ در علم کارشناس نخبه ويژه وجود ندارد. ايده ها و مفهوم هاي علمي بر مبناي شايستگي خودشان، شواهد و دانش موجود پايدار مي مانند يا سقوط مي کنند.
شبه علم؛ اغلب براساس سلسله مراتب و کسوت و مقام نخبگان تعريف مي شود.
4- پاسخگوي نيازها يا مقاصد ما
علم؛ ممکن است باشد، ممکن است نباشد.
شبه علم؛ حتماً هست،
عوامل موثر در گسترش شبه علم
پايين بودن سطح سواد عمومي (يعني آن چيزي که در هر زمان به عنوان حداقل هاي سطح سواد عمومي تعريف مي شود)، نبود برنامه آموزش علمي همگاني موفق، عدم دقت در برنامه آموزش علمي در مدارس، و ژورناليسم علمي بي دقت و مغلوط همه از عواملي هستند که به ترويج شبه علم مي انجامد.
مقابله با شبه علم
براي مقابله مي توان حداقل با پذيرش امکان صحت ادعاهاي شبه علمي آغاز کرد. ابتدا بايد پيش فرض قابل امتحاني را بر اساس ادعاي شبه علمي ايجاد کنيم. در موضوع شبه علمي مطروحه يک متغير وابسته و يک متغير مستقل تعيين کنيم. چند متغير کنترلي مستدل تشخيص دهيم.
يک آزمايش مستدل براي آزمودن پيش فرض شبه علمي طراحي کنيم. آزمايش مي تواند شامل يک آزمون و يک گروه کنترلي باشد. به اين ترتيب شبه علم را در هر مورد به آزمون بکشيم.
بعضي از ويژگي هاي روش علمي
- قابل آزمون و قابل ابطال است.
- ساده ترين نظريه يا نظريه همخوان با مشاهدات بايد مورد استفاده قرار گيرد.
- وقتي مشاهدات و آزمايش هاي بيشتر ديگر با نظريه قبلي همخوان نبود، آن نظريه يا کنار گذاشته مي شود يا اصلاح مي شود تا نظريه جديد با مشاهدات و آزمايش هاي جديد همخواني داشته باشد.
- تا هنگامي که انجام آزمايش ممکن است، بايد تکرار شود.
- هيچ حقيقت مطلقي در علم نداريم، ولي عملاً در شرايطي مي توان در وراي شک هاي منطقي به حقيقت هاي کلي دست يافت.
- داور نهايي حقيقت در علم، شاهد است نه چيزي که فرد ديگري آن را نوشته يا به آن معتقد باشد، حتي اگر آن فرد دانشمند مشهوري باشد.
- هيچ تعصبي (دگم) در علم وجود ندارد غير از اين جمله متعصبانه که؛ «در علم هيچ تعصبي نيست،» اگرچه بعضي دانشمندان متعصبند و مثل همه انسان ها تحت تاثير عواطف و احساسات هستند.
- علم فقط به تحقيق در مورد جهان طبيعت مي پردازد. در علم هيچ فرضي در مورد الاهيات يا فراطبيعت نمي شود.
- علم کاري با منظور (نيت) و مقصود ندارد. اين موضوعات به فلسفه و الاهيات مربوطند. اينها مثال هايي از علوم هستند؛ نجوم، زمين شناسي، زيست شناسي، فيزيک، شيمي، باستان شناسي، ديرينه شناسي و يخچال شناسي.
بعضي از ويژگي هاي شبه علم
- چيزي که به عنوان حقيقت بيان مي شود، باوري است که نه قابل سنجش و نه قابل ابطال است، يا اگر هم باشد، ابطال شده است. البته اين نوع ادعاها با زبان و لحن علمي بيان مي شود.
- ادعاها اغلب مبهم و تا حدي بي معني است، مثل مورد طالع بيني.
- حقايق يا اظهارات مسوولان و دانشمندان مشهور بنا شده است، يا بر مبناي نظر شخصيت هاي مذهبي يا متون مقدس. چنين حقايقي از دسته الاهيات است و علم نيست.
- بعضي انواع شبه علم در ذات خود جلوه هايي از متافيزيک و الاهيات دارند. بعضي از نمونه هاي شبه علم عبارتند از؛ يوفولوژي، علم آريايي (هيتلر)، خلاقيت گرايي (پروتستان، شاخه امريکايي (موريس))، خلاقيت گرايي (اسلام ترکيه عثماني (هارون يحيي))و هوميوپاتي.
«هانري موريس» (1970) در کتاب «جهانشناسي انجيلي و علم مدرن» مي گويد؛ «دليل اصلي اينکه سيل سراسري در جهان به عنوان حقيقت تاريخي و وسيله اوليه تفسيرهاي زمين شناختي است، آن است که خداوند در انجيل آن را بيان مي کند. هيچ مشکل زمين شناسي (واقعي يا خيالي) اجازه ندارد در حقايق روشن و بيان لازم اين متن مقدس ترديد کند.» وي مي افزايد؛ «تنها راهي که مي توان به سن حقيقي زمين دست يافت، رجوع به خداوند است تا حقايق را به ما بگويد. او خيلي صريح در کتاب مقدس انجيل به ما گفته است چند هزار سال پيش، و نه بيشتر، اين حقيقت رخ داده تا تمام سوالات زمان سنجي مربوط به زمين پاسخ داده شود.»
وضعيت آموزش عمومي در ايران و تاثیر آن در پیشبرد شبه علم
کيفيت آموزش و پرورش در ايران و عدم انطباق آن با استانداردهاي جهاني (فضاي آموزشي، آرامش در محيط آموزشي، تعداد دانش آموزان در کلاس، محتواي دروس و...) از ديد توسعه شبه علم قابل توجه است. به نکته هاي زير به عنوان وضعيت آموزش عمومي در ايران بايد توجه کرد.
- قديمي بودن محتواي بيشتر کتاب هاي درسي
- تمرکز آموزش کيفي در مدارس پولي (غيرانتفاعي،؟)
- عدم نظارت کيفي بر مدارس و تمرکز بر پرورش سريع دانش آموزان که مفاهيم سرسري را خوب حفظ کنند.
- حجم بالاي تکاليفي که علاقه يي برنمي انگيزد و بيشتر دانش آموزان را از علم و پژوهش دور مي کند.
- ياد دادن مفاهيم ظاهراً علمي توسط مربيان و معلماني که خود مفاهيم علمي را نمي دانند. اين مفاهيم در يکي از دبستان هاي غيرانتفاعي دخترانه شميران که بسيار معروف است در سال تحصيلي 88- 87 سر کلاس از سوي يکي از آموزگاران با 28 سال سابقه کار بيان شده است.
- سياره مشتري به دليل داشتن مشتري زياد به اين عنوان ناميده شده(،)
- خانم «ماري کوري» همان دانشمندي بود که در نهايت کور شد (،)
راه حل ها براي بهبود وضع آموزش عمومي
- افزايش سرمايه گذاري در بهبود کيفيت آموزش عمومي
- مرور انتقادي برنامه هاي آموزشي مدارس توسط گروه هاي تخصصي مستقل (که يا در نهادي غير از آموزش و پرورش يا در بخش خصوصي و با کيفيت بالا به نقد برنامه ها بپردازند)
- عدم استفاده از برنامه هاي آموزشي سفارشي در آموزش و پرورش
- ايجاد برنامه هاي مشارکت در پژوهش هاي علمي براي دانش آموزان
- بالا بردن استاندارد روزنامه نگاري
- حمايت و توسعه از رسانه هاي جايگزين (اينترنت و...)
خرافه در کسوت علم
بررسی عوامل گسترش شبهعلم و اخبار نادرست علمی در گفتوگو با دکتر «مهدی زارع»
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یکی از روشهای سواستفاده ی شبه علم همونطوری که اینجا هم به کرات بیان شده اینه که از طریق وارد کردن اصطلاحات علمی به ادعاهای خودشون به بدترین نحو جماعت غیرحرفه ای رو مجاب میکنند که جملات حاوی افکار روانپریش اونهارو باور کنند. به عنوان مثال شوخی ای که در مورد نام علمی آب شده بود... توصیفی از دی هیدروژن مونوکسید که اگه یه فرد بی دانش اینو بشنوه کاملن ترس برش میداره از این ماده:
این ماده شیمیایی رنگ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) و بو ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) نداشته و در بسیاری ترکیبات شیمیایی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] DB%8C%D9%85%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C) یافت میشود. از جمله نامهای دیگر آن اسید هیدرید ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] %8C%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%AF&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) و اسید هیدروکسیل ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] %8C%D8%AF%D8%B1%D9%88%DA%A9%D8%B3%DB%8C%D9%84&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) است. عنصر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) مادر این ماده هیدراکسید ناپایدار رادیکال است که در بسیاری مواد شیمیایی خطرناک از جمله اسید سولفوریک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] D9%88%D8%B1%DB%8C%DA%A9)، نیتروگلیسرین ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 8%B3%D8%B1%DB%8C%D9%86)، تیزاب سلطانی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] D8%A7%D9%86%DB%8C) و یا الکل اتیلیک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] DB%8C%DA%A9) یافت میشود.
تحقیقات علمی نشان داده اند که دی هیدروژن مونوکسید میتواند مضرات بسیاری برای انسان داشته باشد. برای نمونه: حالت استفراغ در صورت مصرف زیاد، عنصر اصلی باران اسیدی، یکی از اصلیترین عوامل جو گلخانهای ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] %A7%D9%86%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) کره زمین ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])، عامل سوختگی شدید وقتیکه در حالت بخار باشد، از عوامل اصلی فرسایش اجسام است، استنشاق آن میتواند عامل مرگ فوری گردد و بالاخره محققان دی هیدروژن مونوکسید را در تمامی غدد سرطانی پیدا کرده اند. تا به حال هیچ دولتی دی هیدروژن مونوکسید را درلیست مواد شیمیایی ممنوعه قرار نداده در صورتیکه این ماده شیمیایی سالانه عامل مرگ هزاران هزار نفر میگردد. خسارات مالی دی هیدروژن مونوکسید سالانه به میلیاردها دلار میرسد. تحقیقات نشان داده که این ماده شیمیایی از میلیونها سال پیش به مقدار بسیار زیاد در قطب شمال ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) و قطب جنوب ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) ذخیره شده بطوریکه دانشمندان هر زمان به انواع فسیل ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) آن دسترسی دارند.
شایان ذکر است که سازمانهای آتش نشانی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) سالها پیش یکی از مهمترین خواص این ماده را کشف کرده و از آن برای مبارزه با آتش ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) استفاده میکنند.
یک مورد حاشیه ای هم من در این خصوص ذکر کنم :
سایتی که به مخالفت با شایعه های پوچ و واهی می پردازه . البته این سایت و همین طور صفحه فیس بوکش فقط به شایعه های علمی بسنده نمیکنه بلکه به موارد تاریخی و اجتماعی و غیره هم میپردازه .
سایت gomaneh
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
صفحه فیس ...
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
حالا چقدر از مطالب همین منبع هم صحیح هست رو نمیدونم ولی مطالبش به نظر کلا صحیح میان .
Saeed Dz
22-04-2013, 10:42
با تشکر از مطالب واقعن مفید همه ی دوستان، همینطور امین برای راه اندازی چنین تاپیکی. میخواستم بگم بحث مبارزه با شبه علم رو نمیشه فقط محدود به یک تاپیک کرد و این موارد تغریبن در تمام موضوعات جریان داره پس دقیقن مثل تاپیک مغلطه مطالب باید طوری باشن که فرد با خوندنش آگاهیش افزایش پیدا کنه و بتونه در محل مناسب به کار ببنده نه اینکه صرفن بحثی باشه.
shabe.saket
12-05-2013, 23:11
در لینک زیر که در پستای بالا هم ذکر شده دکتر مهدی زارع در گفتگوشون گفتند که طب سوزنی شبه علم هست...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اصولآ بهتر است هرچیزی که به مزاج ما خوش نمی آید را شبه علم ندونیم
و در مورد مسائلی که تخصص در آن نداریم نظرات سازمانهای معتبر چون سازمان بهداشت جهانی و FDA آمریکا را بپزیریم...
نظر سازمانهای معتبر درباره طب سوزنی...
سازمان بهداشت جهانی
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
FDA آمریکا
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موسسه ملی سلامت آمریکا
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وبسایت کانسر
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به فارسی:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
shabe.saket
13-05-2013, 12:02
منظور من از ایرانی لینک هایی که شما قرار داری نبود بلکه کل این ایده و این مطالبی که عنوان میشه بود که کپی شده از یک مطلب و تحلیل ایرانی هستش.
در مورد بحث غیر از اینجا، اگر منظورتون تاپیک علم و شبه علم هست که این مطلب به اونجا هم مربوط نمیشه. اگر این مطلب اهمیت زیاده داره براتون میتونید یک تاپیک ایجاد کنید.
ببین عزیز من اینجوری که نمیشه بحث کرد. شما اول یک مطلب رو تموم کن بعد میرسیم به بقیه ی لینک ها.
بالا 2 لینک قرار داده شد که من به خاطر اعتبار FDA لینک اولی رو در مورد ادعای شما یعنی پیشنهاد شدن طب سوزنی بررسی کردم و چیزی در مورد پیشنهاد شدن طب سوزنی ندیدم جز اینکه در مورد تاریخچه و موارد استفاده و عوارض اون صحبت شده.
حالا شما میشه توضیح بدی کجای این لینک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) که شما قرار دادی و گفتی طب سوزنی پیشنهاد شده دقیقن کجای این متن منظور شماست؟ چون چیزی در رابطه با این پیدا نکردم.
در مورد متن بالایی هم دقیقن میشه بگید کجای این لینک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) هستش؟ چون من همچین قسمتی ندیدم. ضمن اینکه نیاز به ترجمه نیست در متن بالایی فقط اشاره به تاریچه ی طب سوزنی در آمریکا شده و نه چیز دیگری.
توی پاراگراف دوم این لینک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) چی نوشته؟
من اگه عین مطلب و با ترجمش قرار ندم شما یا مطلب و نمیخونید یا وقتی به نقاط حساسش میرسه بازم نمیخونید
Research on acupuncture began in the United States in 1976. Twenty years later, the US Food and Drug Administration ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) (FDA) approved the acupuncture needle ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) as a medical device ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]). Many illnesses are treated with acupuncture. In cancer ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) treatment, its main use is to control symptoms ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), including the following:
ترجمه:
تحقیق در مورد طب سوزنی در ایالات متحده در سال 1976 آغاز شد.
بیست سال بعد، اداره غذا و داروی ایالات متحده (FDA) سوزن طب سوزنی به عنوان یک دستگاه پزشکی را تصویب کرد.
بسیاری از بیماری ها با طب سوزنی درمان می شود. در درمان سرطان، استفاده اصلی آن است که برای کنترل علایم، از جمله موارد زیر:........
الن اینجا چی گفت؟
گفت FDA تایید کرده طب سوزنی و...
لیست بیماری ها هم اینه
Pain.
Fatigue ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]).
Nausea ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) and vomiting ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) caused by chemotherapy ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]).
Weight loss.
Anxiety ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]).
Depression ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]).
Insomnia ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]).
Poor appetite ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]).
Dry mouth.
Hot flashes ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]).
Nerve ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) problems.
Constipation ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) and diarrhea ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]).
لیست بیماری هایی که ثابت شده است طب سوزنی در آنها درمان موثر دارد نقل از سازمان بهداشت جهانی
Adverse reactions to radiotherapy and/or chemotherapy
Allergic rhinitis (including hay fever)
Biliary colic
Depression (including depressive neurosis and depression following stroke)
Dysentery, acute bacillary
Dysmenorrhoea, primary
Epigastralgia, acute (in peptic ulcer, acute and chronic gastritis, and gastrospasm)
Facial pain (including craniomandibular disorders)
Headache
Hypertension, essential
Hypotension, primary
Induction of labour
Knee pain
Leukopenia
Low back pain
Malposition of fetus, correction of
Morning sickness
Nausea and vomiting
Neck pain
Pain in dentistry (including dental pain and temporomandibular dysfunction)
Periarthritis of shoulder
Postoperative pain
Renal colic
Rheumatoid arthritis
Sciatica
Sprain
Stroke
Tennis elbow
لیست بیماری هایی که اثرات طب سوزنی در آن بوضوح مشاهده شده است، ولی در حال تحقیق بیشتر است:
Abdominal pain (in acute gastroenteritis or due to gastrointestinal spasm)
Acne vulgaris
Alcohol dependence and detoxification
Bell’s palsy
Bronchial asthma
Cancer pain
Cardiac neurosis
Cholecystitis, chronic, with acute exacerbation
Cholelithiasis
Competition stress syndrome
Craniocerebral injury, closed
Diabetes mellitus, non-insulin-dependent
Earache
Epidemic haemorrhagic fever
Epistaxis, simple (without generalized or local disease)
Eye pain due to subconjunctival injection
Female infertility
Facial spasm
Female urethral syndrome
Fibromyalgia and fasciitis
Gastrokinetic disturbance
Gouty arthritis
Hepatitis B virus carrier status
Herpes zoster (human (alpha) herpesvirus 3)
Hyperlipaemia
Hypo-ovarianism
Insomnia
Labour pain
Lactation, deficiency
Male sexual dysfunction, non-organic
Ménière disease
Neuralgia, post-herpetic
Neurodermatitis
Obesity
Opium, cocaine and heroin dependence
Osteoarthritis
Pain due to endoscopic examination
Pain in thromboangiitis obliterans
Polycystic ovary syndrome (Stein-Leventhal syndrome)
Postextubation in children
Postoperative convalescence
Premenstrual syndrome
Prostatitis, chronic
Pruritus
Radicular and pseudoradicular pain syndrome
Raynaud syndrome, primary
Recurrent lower urinary-tract infection
Reflex sympathetic dystrophy
Retention of urine, traumatic
Schizophrenia
Sialism, drug-induced
Sjögren syndrome
Sore throat (including tonsillitis)
Spine pain, acute
Stiff neck
Temporomandibular joint dysfunction
Tietze syndrome
Tobacco dependence
Tourette syndrome
Ulcerative colitis, chronic
Urolithiasis
Vascular dementia
Whooping cough (pertussis)
حالا شما میشه توضیح بدی کجای این لینک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) که شما قرار دادی و گفتی طب سوزنی پیشنهاد شده دقیقن کجای این متن منظور شماست؟ چون چیزی در رابطه با این پیدا نکردم.
در مورد متن بالایی هم دقیقن میشه بگید کجای این لینک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) هستش؟ چون من همچین قسمتی ندیدم. ضمن اینکه نیاز به ترجمه نیست در متن بالایی فقط اشاره به تاریچه ی طب سوزنی در آمریکا شده و نه چیز دیگری.
Acupuncture is among the oldest healing practices in the world. In the United States, where practitioners incorporate healing traditions from China, Japan, Korea, and other countries, acupuncture is considered part of complementary and alternative medicine (CAM).
طب سوزنی در میان قدیمی ترین شیوه های درمانی در جهان است. در ایالات متحده، طب سوزنی توسط پزشکان بعنوان طب مکمل که از چین، ژاپن و کره جنوبی الهام گرفته شده است، در نظر گرفته شده است...
The U.S. Food and Drug Administration (FDA) regulates acupuncture needles for use by licensed practitioners, requiring that needles be manufactured and labeled according to certain standards. For example, the FDA requires that needles be sterile, nontoxic, and labeled for single use by qualified practitioners only.
FDA آمریکا گفته است طب سوزنی تنها باید با سوزن های استاندارد و استرلیزه، و توسط پزشکان مجاز انجام شود
Relatively few complications from the use of acupuncture have been reported to the FDA, in light of the millions of people treated each year and the number of acupuncture needles used. Still, complications have resulted from inadequate sterilization of needles and from improper delivery of treatments. Practitioners should use a new set of disposable needles taken from a sealed package for each patient and should swab treatment sites with alcohol or another disinfectant before inserting needles. When not delivered properly, acupuncture can cause serious adverse effects, including infections and punctured organs.
در صورتیکه طب سوزنی به روش درست انجام نپذیر دارای عوارض جانبی چون عفونت و سوراخ شدن ارگانها خواهد بود
احتمالآ عوارض طب سوزنی!!! رو از اینجا استخراج کردید
در صورت درست استفاده نشدن، دارای عارضه هست.....درست بخونید
در هر صورت، شما اگه دوست ندارید قبول نکنید
من با مدرک معتبر و لینکهای سازمان بهداشت جهانی و موسسه ملی سلامت آمریکا حرف زدم
صفحات فارسی ویکی پدیا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) و صفحه انگلیسی آن ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) نیز برای مطالعه قرار دادم
شما نیز مثل همه مختار به تصمیم گیری هستید ولی نظرات شخصی خودتون رو به پای علم ننویسید.....
طب سوزنی یک روش منسوخ شده ی درمانی هست که استفاده از اون به خود فرد مونده و یک مطلب شخصیه. هنوز هم افرادی هستن که اعتقاد دارن زیر درخت گردو جن وجود داره! حتی با وجود اینکه این دیدگاه منسوخ شده.
Saeed Dz
13-05-2013, 13:23
به خاطر این نحوه ی بحث کردن شما مجبورم به این شکل پاسخ بدم.
توی پاراگراف دوم این لینک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) چی نوشته؟
من اگه عین مطلب و با ترجمش قرار ندم شما یا مطلب و نمیخونید یا وقتی به نقاط حساسش میرسه بازم نمیخونید
Research on acupuncture began in the United States in 1976. Twenty years later, the US Food and Drug Administration ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) (FDA) approved the acupuncture needle ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) as a medical device ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]). Many illnesses are treated with acupuncture. In cancer ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) treatment, its main use is to control symptoms ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), including the following:
ترجمه:
تحقیق در مورد طب سوزنی در ایالات متحده در سال 1976 آغاز شد.
بیست سال بعد، اداره غذا و داروی ایالات متحده (FDA) سوزن طب سوزنی به عنوان یک دستگاه پزشکی را تصویب کرد.
بسیاری از بیماری ها با طب سوزنی درمان می شود. در درمان سرطان، استفاده اصلی آن است که برای کنترل علایم، از جمله موارد زیر:........
ببینید قبلن هم گفتم که بذاریم بحث کم کم و به تدریج پیش بره نه اینکه بیایم و در محیط رو آشفته کنیم، مطالب قبلی بحثشون تموم نشده مطالب جدیدی قرار بدیم. این روند فقط کمک میکنه تا بحث به نتیجه نرسه ضمن اینکه یک نوع مغلطه هستش اینکه فرد مورد بحث رو با انبوهی از مطالب بخوایم سر در گم کنیم.
شما اومدی و گفتی که:
FDA آمریکا
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
طب سوزنیپیشنهاد میشه...
و صحبت ما هیچ ربطی به این لینک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) که شما بعدن قرار دادی نداشت! بلکه ادعای شما مبنی بر پیشنهاد طب سوزنی مربوط به این لینک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) هستش و هنوز جوابی در قبال این سوال که "کجای لینک مذکور که شما گفتی پیشنهاد شده، این اتفاق افتاده و استناد شما دقیقن به کدوم قسمت این متن هستش؟ چون من تمام متن رو بررسی کردم و چیزی جز تاریخچه و موارد استفاده و عوارض اون ندیدم." نگرفتم و منتظرم همچنان.
در مورد قسمتی هم که به این رنگ مشخص کردم بازم مطلبی مبنی بر پیشنهاد طب سوزنی نمیبینم.
قبلن هم توضیح دادم که:
1. سازمان غذا و داروی آمریکا بیشتر نقش بررسی دارو ها و مشخصن ایمن بودن اون ها رو داره نه توصیه.
خب حالا میرسیم به این قسمت یعنی تاثیرات طب سوزنی بر بیماریها.
لیست بیماری هایی که ثابت شده است طب سوزنی در آنها درمان موثر دارد نقل از سازمان بهداشت جهانی
منظور از درمان دقیقن چی هستش؟ درمان علایم یا ... ؟
ضمن اینکه مطالعه ی دوباره مطلب زیر از آرمان خالی از لطف نیست.
دوستان طب سوزنی چیز جادویی و ... نیست، خیلی واضحه که با تحریک خارجی Nerve های بدن میشه تاثیراتی رو مشاهده کرد که بعضی هاش هم به درد مربوطه و البته اگه به مشکلات و اختلال هایی نگاه کنیم که طب سوزنی در اونها موثره (اونهایی که به طور Clinical تست و تایید شده) یک چیز رو میشه مشاهده کرد:
هیچ کدومشون چیزی رو درمان نمی کنند، یعنی اگه دردی یا اشکالی در جایی از بدن هست این عمل با دستکاری Nerve ها باعث میشه اون درد احساس نشه یا اون اشکال تاثیری در حال عمومی بدن نداشته باشه. اینطور نیست که ریشه اون مشکل درمان بشه و تقریبا همه مشکلاتی که با طب سوزنی قابل کنترل هستند هم از ریشه مشکلاتی هستند که به همون مسائل عصبی بدن برمی گردند. نگاه به این قضیه هم باید مثل هر روش درمانی دیگه باشه. و البته به نظر میاد که داروهای مسکن مدرن احتمالا تاثیرشون از ساعت ها و صدها سوزن بیشتره و ضررها و ریسک هاش هم کمتر و ماهیت هر دو هم یکسانه، مسکن هستند نه چیز دیگه.
باور اینکه با وارد کردن سوزن در بدن، مشکلات اساسی فیزیکی بدن قراره بطور اسرار آمیزی برطرف بشه طوری که حتی یک نفر، حتی اونهایی که ادعا می کنند طب سوزنی چیست و همه رو تشویق به انجامش می دن، نمی تونه چگونگی این قضیه رو توضیح بده، کاملا یک باور شبه علمی است.
لیست بیماری هایی که اثرات طب سوزنی در آن بوضوح مشاهده شده است، ولی در حال تحقیق بیشتر است:
منظور از اثرات دقیقن چی هستش؟!
این نوع استناد مبهم و فاقد ارزش علمیه (منظور نحوه ی استناد شماست نه این مطلب علمی).
Acupuncture is among the oldest healing practices in the world. In the United States, where practitioners incorporate healing traditions from China, Japan, Korea, and other countries, acupuncture is considered part of complementary and alternative medicine (CAM).
طب سوزنی در میان قدیمی ترین شیوه های درمانی در جهان است. در ایالات متحده، طب سوزنی توسط پزشکان بعنوان طب مکمل که از چین، ژاپن و کره جنوبی الهام گرفته شده است، در نظر گرفته شده است...
The U.S. Food and Drug Administration (FDA) regulates acupuncture needles for use by licensed practitioners, requiring that needles be manufactured and labeled according to certain standards. For example, the FDA requires that needles be sterile, nontoxic, and labeled for single use by qualified practitioners only.
FDA آمریکا گفته است طب سوزنی تنها باید با سوزن های استاندارد و استرلیزه، و توسط پزشکان مجاز انجام شود
Relatively few complications from the use of acupuncture have been reported to the FDA, in light of the millions of people treated each year and the number of acupuncture needles used. Still, complications have resulted from inadequate sterilization of needles and from improper delivery of treatments. Practitioners should use a new set of disposable needles taken from a sealed package for each patient and should swab treatment sites with alcohol or another disinfectant before inserting needles. When not delivered properly, acupuncture can cause serious adverse effects, including infections and punctured organs.
در صورتیکه طب سوزنی به روش درست انجام نپذیر دارای عوارض جانبی چون عفونت و سوراخ شدن ارگانها خواهد بود
احتمالآ عوارض طب سوزنی!!! رو از اینجا استخراج کردید
در صورت درست استفاده نشدن، دارای عارضه هست.....درست بخونید
این مطالب هم در مورد تاریخچه ی طب سوزنی (چه در آمریکا و چه شرق آسیاست) و همینطور عوارضش.
قسمت های دیگری هم در مورد عوارش گفته شده اما من فعلن دست نگه میدارم تا این مطالبی که مطرح شده بررسی بشن و بعد یک بحث جدید آغاز بشه.
شما نیز مثل همه مختار به تصمیم گیری هستید ولی نظرات شخصی خودتون رو به پای علم ننویسید.....
کسی در مورد علم حرف نزد و قبلن هم گفتم بحث ما هیچ ربطی به این تاپیک هم نداشت بلکه بیشتر نحوه ی استناد شما و این نوع بحث کردن مورد نقد بود.
بیشتر نحوه ی استناد ایشون رو مورد نقد قرار دادم و این نوع بحث رو که بر محور آشفتگی میچرخه. سعی میشه مطالب مختلف در هم آمیخته بشه و از مطالب تحلیل شخصی قرار داده میشه (به نام اون مرکز معتبر) که به هیچ عنوان مورد قبول نیست.
اکثر ایرانی ها (چه سایت و چه شخص) از این شیوه استفاده میکنن متاسفانه.
در مورد اینکه طب سوزنی و طب گیاهی و ... روزی مورد استفاده قرار میگرفتند و اینکه جایگاه دارن در تاریخ تکاملی علم پزشکی شکی وجود نداره و همینطور شکی وجود نداره که برای مثال گیاه پونه برروی برای نمونه بیماری سرما خوردگی تاثیرات مثبتی داره اما به هیچ عنوان نمیتونه جای درمان های مدرن رو بگیره و به هر نحو این روش های درمانی علیرغم تاثیراتشون منسوخ شدن.
shabe.saket
13-05-2013, 13:52
من پست قبلیم رو کاملآ روشن میدونم
جواب سوالات شما هم در پست قبلی از نظر من موجوده
مجامع علمی آمریکا و جهان این موضوع رو تایید شده میدونه
کسی که تخصصی در این مورد نداره، بهتره نظر مجامع علمی و بپذیره.....
از نظر من شبه علم دونستن قسمتی از علم، که برخی انسانها باهاش مشکل دارند فاقد ارزش علمی ه...و چیزی از ارزش آن علم کم نمیکنه.....
Saeed Dz
13-05-2013, 14:15
به خاطر این نحوه ی بحث کردن شما مجبورم به این شکل پاسخ بدم.
توی پاراگراف دوم این لینک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) چی نوشته؟
من اگه عین مطلب و با ترجمش قرار ندم شما یا مطلب و نمیخونید یا وقتی به نقاط حساسش میرسه بازم نمیخونید
Research on acupuncture began in the United States in 1976. Twenty years later, the US Food and Drug Administration ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) (FDA) approved the acupuncture needle ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) as a medical device ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]). Many illnesses are treated with acupuncture. In cancer ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) treatment, its main use is to control symptoms ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), including the following:
ترجمه:
تحقیق در مورد طب سوزنی در ایالات متحده در سال 1976 آغاز شد.
بیست سال بعد، اداره غذا و داروی ایالات متحده (FDA) سوزن طب سوزنی به عنوان یک دستگاه پزشکی را تصویب کرد.
بسیاری از بیماری ها با طب سوزنی درمان می شود. در درمان سرطان، استفاده اصلی آن است که برای کنترل علایم، از جمله موارد زیر:........
ببینید قبلن هم گفتم که بذاریم بحث کم کم و به تدریج پیش بره نه اینکه بیایم و در محیط رو آشفته کنیم، مطالب قبلی بحثشون تموم نشده مطالب جدیدی قرار بدیم. این روند فقط کمک میکنه تا بحث به نتیجه نرسه ضمن اینکه یک نوع مغلطه هستش اینکه فرد مورد بحث رو با انبوهی از مطالب بخوایم سر در گم کنیم.
شما اومدی و گفتی که:
FDA آمریکا
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
طب سوزنیپیشنهاد میشه...
و صحبت ما هیچ ربطی به این لینک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) که شما بعدن قرار دادی نداشت! بلکه ادعای شما مبنی بر پیشنهاد طب سوزنی مربوط به این لینک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) هستش و هنوز جوابی در قبال این سوال که "کجای لینک مذکور که شما گفتی پیشنهاد شده، این اتفاق افتاده و استناد شما دقیقن به کدوم قسمت این متن هستش؟ چون من تمام متن رو بررسی کردم و چیزی جز تاریخچه و موارد استفاده و عوارض اون ندیدم." نگرفتم و منتظرم همچنان.
در مورد قسمتی هم که به این رنگ مشخص کردم بازم مطلبی مبنی بر پیشنهاد طب سوزنی نمیبینم.
قبلن هم توضیح دادم که:
1. سازمان غذا و داروی آمریکا بیشتر نقش بررسی دارو ها و مشخصن ایمن بودن اون ها رو داره نه توصیه.
خب حالا میرسیم به این قسمت یعنی تاثیرات طب سوزنی بر بیماریها.
لیست بیماری هایی که ثابت شده است طب سوزنی در آنها درمان موثر دارد نقل از سازمان بهداشت جهانی
منظور از درمان دقیقن چی هستش؟ درمان علایم یا ... ؟
ضمن اینکه مطالعه ی دوباره مطلب زیر از آرمان خالی از لطف نیست.
دوستان طب سوزنی چیز جادویی و ... نیست، خیلی واضحه که با تحریک خارجی Nerve های بدن میشه تاثیراتی رو مشاهده کرد که بعضی هاش هم به درد مربوطه و البته اگه به مشکلات و اختلال هایی نگاه کنیم که طب سوزنی در اونها موثره (اونهایی که به طور Clinical تست و تایید شده) یک چیز رو میشه مشاهده کرد:
هیچ کدومشون چیزی رو درمان نمی کنند، یعنی اگه دردی یا اشکالی در جایی از بدن هست این عمل با دستکاری Nerve ها باعث میشه اون درد احساس نشه یا اون اشکال تاثیری در حال عمومی بدن نداشته باشه. اینطور نیست که ریشه اون مشکل درمان بشه و تقریبا همه مشکلاتی که با طب سوزنی قابل کنترل هستند هم از ریشه مشکلاتی هستند که به همون مسائل عصبی بدن برمی گردند. نگاه به این قضیه هم باید مثل هر روش درمانی دیگه باشه. و البته به نظر میاد که داروهای مسکن مدرن احتمالا تاثیرشون از ساعت ها و صدها سوزن بیشتره و ضررها و ریسک هاش هم کمتر و ماهیت هر دو هم یکسانه، مسکن هستند نه چیز دیگه.
باور اینکه با وارد کردن سوزن در بدن، مشکلات اساسی فیزیکی بدن قراره بطور اسرار آمیزی برطرف بشه طوری که حتی یک نفر، حتی اونهایی که ادعا می کنند طب سوزنی چیست و همه رو تشویق به انجامش می دن، نمی تونه چگونگی این قضیه رو توضیح بده، کاملا یک باور شبه علمی است.
لیست بیماری هایی که اثرات طب سوزنی در آن بوضوح مشاهده شده است، ولی در حال تحقیق بیشتر است:
منظور از اثرات دقیقن چی هستش؟!
این نوع استناد مبهم و فاقد ارزش علمیه (منظور نحوه ی استناد شماست نه این مطلب علمی).
Acupuncture is among the oldest healing practices in the world. In the United States, where practitioners incorporate healing traditions from China, Japan, Korea, and other countries, acupuncture is considered part of complementary and alternative medicine (CAM).
طب سوزنی در میان قدیمی ترین شیوه های درمانی در جهان است. در ایالات متحده، طب سوزنی توسط پزشکان بعنوان طب مکمل که از چین، ژاپن و کره جنوبی الهام گرفته شده است، در نظر گرفته شده است...
The U.S. Food and Drug Administration (FDA) regulates acupuncture needles for use by licensed practitioners, requiring that needles be manufactured and labeled according to certain standards. For example, the FDA requires that needles be sterile, nontoxic, and labeled for single use by qualified practitioners only.
FDA آمریکا گفته است طب سوزنی تنها باید با سوزن های استاندارد و استرلیزه، و توسط پزشکان مجاز انجام شود
Relatively few complications from the use of acupuncture have been reported to the FDA, in light of the millions of people treated each year and the number of acupuncture needles used. Still, complications have resulted from inadequate sterilization of needles and from improper delivery of treatments. Practitioners should use a new set of disposable needles taken from a sealed package for each patient and should swab treatment sites with alcohol or another disinfectant before inserting needles. When not delivered properly, acupuncture can cause serious adverse effects, including infections and punctured organs.
در صورتیکه طب سوزنی به روش درست انجام نپذیر دارای عوارض جانبی چون عفونت و سوراخ شدن ارگانها خواهد بود
احتمالآ عوارض طب سوزنی!!! رو از اینجا استخراج کردید
در صورت درست استفاده نشدن، دارای عارضه هست.....درست بخونید
این مطالب هم در مورد تاریخچه ی طب سوزنی (چه در آمریکا و چه شرق آسیاست) و همینطور عوارضش.
قسمت های دیگری هم در مورد عوارش گفته شده اما من فعلن دست نگه میدارم تا این مطالبی که مطرح شده بررسی بشن و بعد یک بحث جدید آغاز بشه.
شما نیز مثل همه مختار به تصمیم گیری هستید ولی نظرات شخصی خودتون رو به پای علم ننویسید.....
کسی در مورد علم حرف نزد و قبلن هم گفتم بحث ما هیچ ربطی به این تاپیک هم نداشت بلکه بیشتر نحوه ی استناد شما و این نوع بحث کردن مورد نقد بود.
بیشتر نحوه ی استناد ایشون رو مورد نقد قرار دادم و این نوع بحث رو که بر محور آشفتگی میچرخه. سعی میشه مطالب مختلف در هم آمیخته بشه و از مطالب تحلیل شخصی قرار داده میشه (به نام اون مرکز معتبر) که به هیچ عنوان مورد قبول نیست.
اکثر ایرانی ها (چه سایت و چه شخص) از این شیوه استفاده میکنن متاسفانه.
در مورد اینکه طب سوزنی و طب گیاهی و ... روزی مورد استفاده قرار میگرفتند و اینکه جایگاه دارن در تاریخ تکاملی علم پزشکی شکی وجود نداره و همینطور شکی وجود نداره که برای مثال گیاه پونه برروی برای نمونه بیماری سرما خوردگی تاثیرات مثبتی داره اما به هیچ عنوان نمیتونه جای درمان های مدرن رو بگیره و به هر نحو این روش های درمانی علیرغم تاثیراتشون منسوخ شدن.
سوالاتی که پرسیدم پاسخی براشون ندیدم. شما هم همیشه از جواب دادن به اونها اجتناب کردید و سعی کردید مسیر بحث رو عوض کنید.
بازم میگم حرف من بیشتر سر نحوه ی استناد و بحث شماست نه صرفن "طب سوزنی" و خواستم بگم وقتی لینکی رو مطالعه نکردید خودتون و بررسی، صرفن به خاطر اینکه یک سایت ایرانی یا ... این رو برای تایید صحبتاش گذاشته و همسو با نظر شماست بهش استناد نکنید.
کسی که تخصصی در این مورد نداره، بهتره نظر مجامع علمی و بپذیره.....
از نظر من شبه علم دونستن قسمتی از علم، که برخی انسانها باهاش مشکل دارند فاقد ارزش علمی ه...و چیزی از ارزش آن علم کم نمیکنه.....
من یک نظریه پرداز علمی هستم ضمن اینکه این پست شما هم مثل بسیاری دیگه مغلطه ای بیش نیست.
مغلطه تکذیب گوینده ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) ↓
در این مغالطه شخص به جای این که به محتوای سخن بپردازد، به تکذیب و تخطئه گوینده و خاستگاه آن می پردازد. منشا این مغالطه این تصور نادرست است که امکان ندارد یک عقیده صحیح و مستدل از سوی کسی که دارای موقعیت مناسب علمی و اجتماعی و... نیست، ارائه شود.
در مورد بحث حال حاضر تاپیک من هم نظر خودم رو میگم :
خیلی خلاصه الان بحث از یک مثالی در تاپیک یوفو شروع شد و حالا بر سر این هست که طب سوزنی علمی هست یا شبه علمی ؟
خب باید مرزی بین علم و شبه علم قایل بشیم و همون طور که توی پست های اولیه این تاپیک ذکر شده از جمله موارد تمایزشون تکرار پذیری آزمایش ها و ابطال پذیری و موارد دیگه هست که فرق این دو رو بیان میکنه . و به نظر شخصی من الان که بحث بر سر طب سوزنی هست با توجه به موارد گفته شده میشه طب سوزنی رو که سازمان های مورد اعتماد جهانی تا اون حد بهش بها میدن که به موارد شبه علمی و خرافی بها نمیدند و آزمایش های گوناگونی هم در این مورد صورت میدهند پس از موارد علمی هست
باز هم به نظر شخصی : الان دیگه بحث خیلی داره وارد جزییات میشه . یک چیزی shabe saket جان گفتند بعد saeed dz جان ردش کردند . البته بعد با نقل قول گرفتن و ذکر کردن منبع ( نمیگم بده ) ولی یه کم جزییاتش زیاد شده .
پ . ن - توی بحث های فروم چون فقط به صورت نوشتاری هست و از موارد دیگه ای که توی مواجهه حضوری هست مثل لحن گفتار و .... (کلا چیزی که بهش میگن زبان بدن ) خبری نیست خیلی زود سوءتفاهم پیش میاد و حتی کلمه و جمله ای که دوستی منظورش نبوده رو ممکنه دوست دیگه ای مفهوم دیگه ای ازش برداشت کنه . مثلا فکر کنم منظور shabe saket این بود که ما (عموم مردم و مثلا کاربرای این فروم ) که تخصصی توی طب سوزنی نداریم باید نظر مجامع علمی رو در نظر بگیریم (منظورشون شخص saeed dz نبوده )
Stream جان شما هم مطالعه کنید شاید روشن شد که جوامع علمی آمریکا در شبه علم بسر میبرند و افتادند دنبال شبه علم.....
هادی جان من بعد از خوندن این مطالب در سایت FDA اون پست رو ارسال کردم ولی به نظر میاد پست قبلی من رو نخوندید. چیزی که در علم جهان هست روابط علت و معلولی است یعنی اگه میگیم درمان درد با داروی ibuprofen ممکنه چون تاثیر این مواد روی بدن رو می شناسیم. اما در طب سوزنی ادعاها از نحوه عملکردش روی بدن چرندیات محض است، مثلا از همین لینکی که شما دادید:
Acupuncture is based on the belief that qi ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) (vital energy) flows through the body along a network of paths, called meridians ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]). Qi is said to affect a person’s spiritual ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), emotional, mental, and physical condition ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]). According to TCM, qi has two forces, yin and yang ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]). Yin and yang are opposite forces that work together to form a whole. The forces of yin and yang depend on each other and are made from each other in an unending cycle, such as hot and cold, day and night, and health and disease. Nothing is ever all yin or all yang, both exist in all things, including people.
درسته FDA و سایر موسسات علمی تاثیر طب سوزنی رو برای چندین مشکل پزشکی تایید کردند ولی:
1. نه به دلایلی که طب سوزنی مدعی بود مثل Yin و Yang و چیزهایی که می گفتند. الان می دونیم دلیل عملکرد اونها تحریک خارجی Nerve های بدن هست، و اگه اختلالی به این قضیه مربوط نباشه طب سوزنی هم تاثیری بر اون نخواهد داشت.
2. حالا چون برای تعدادی از ادعاهای طب سوزنی، اون هم به دلایل اشتباه که احتمالا به طور شانسی درست در اومدند، شواهدی پیدا شد نتیجه نمی ده هر ادعایی در اون کتاب های 4000 صفحه ای شده صحیح بوده.
2. از صدها و هزار ها ادعایی که طب سوزنی در درمان مشکلات می کرد، فقط عده بسیار کمی از اونها تایید علمی پیدا کردند و بقیه تخیلات هستند.
3. خیلی از این درمان هایی که برای اونها شواهدی هم پیدا شده، دقیقا همون بیماری هایی هستند که باورهای فکری و تلقین هم مستقیما در اونها تاثیر می گذاره و هر متدی که با تلقین شخص همراه باشه (مثل انرژی درمانی، جادو و ...) هم برای اون اختلالات می تونه همینقدر موثر باشه.
4. طب سوزنی یک متد پزشکی علمی نیست، یعنی شما اگه بیمار بشید و در آمریکا برید بیمارستان، دکتری چنین چیزی رو به شما پیشنهاد نمی کنه، سرویس های اصلی بیمه در آمریکا (Medicare و Medicaid، همینطور NHS در انگستان) هزینه اش رو قبول نمی کنند و اگه به صفحه ویکیپدیا یا منابع علمی اون همه بیماری که لیست کردید برید، می بینید که طب سوزنی به عنوان راه درمان برای هیچ کدوم پیشنهاد نمیشه.
خلاصه اگه متخصصان طب سوزنی می تونند توضیح علمی بدن که چرا این روش برای درمان یک بیماری خاص مفید هست، چه تاثیری در بدن داره و چرا و به چه دلایلی باعث میشه اون مشکل برطرف بشه، نتایج قابل تکرار باشه در همه جای دنیا، بعد از Clinical trial ها در نقاط مختلف دنیا و بررسی همه جوانب، میشه این رو به عنوان یک چیز علمی قبول کرد (مثل الان که تاثیر طب سوزنی رو به عنوان مسکن و جلوگیری از اطلاع رسی اشکالات بدن به مغز موثر می دونیم، باز هم تکرار می کنم نه به دلایل اشتباهی که متخصصان طب چینی بهش باور داشتند، ما دلایل علمی دقیقش رو پیدا کردیم)، ولی زمانی که یک شخص ادعا می کنه طب سوزنی درمانی برای همه بیماری ها داره و یک کتاب 4000 صفحه ای جلوی ما می گذاره که کمتر از 10 صفحه اش بطور شانسی درست در اومده و ادعا داره این حقیقت مطلق دنیای پزشکی است، اون میشه شبه علم.
چشمم هم به یک تحقیق خورد:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
که در اون بدون اطلاع دادن به بیمار از سوزن های غیر واقعی بطور رندوم استفاده کردند و نتایج در افرادی که از سوزن های غیر واقعی استفاده کرده بودند کاملا مشابه واقعی ها بود و نتیجه تحقیق هم این بود که تاثیرات روانی این قضیه بسیار قوی تر از تاثیرات فیزیولوژیکی در بدن انسانه و از این نظر با ورد و جادو و انرژی درمانی تشابه داره.
shabe.saket
13-05-2013, 17:11
هادی جان من بعد از خوندن این مطالب در سایت FDA اون پست رو ارسال کردم ولی به نظر میاد پست قبلی من رو نخوندید. چیزی که در علم جهان هست روابط علت و معلولی است یعنی اگه میگیم درمان درد با داروی ibuprofen ممکنه چون تاثیر این مواد روی بدن رو می شناسیم. اما در طب سوزنی ادعاها از نحوه عملکردش روی بدن چرندیات محض است، مثلا از همین لینکی که شما دادید:
Acupuncture is based on the belief that qi ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) (vital energy) flows through the body along a network of paths, called meridians ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]). Qi is said to affect a person’s spiritual ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), emotional, mental, and physical condition ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]). According to TCM, qi has two forces, yin and yang ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]). Yin and yang are opposite forces that work together to form a whole. The forces of yin and yang depend on each other and are made from each other in an unending cycle, such as hot and cold, day and night, and health and disease. Nothing is ever all yin or all yang, both exist in all things, including people.
درسته FDA و سایر موسسات علمی تاثیر طب سوزنی رو برای چندین مشکل پزشکی تایید کردند ولی:
1. نه به دلایلی که طب سوزنی مدعی بود مثل Yin و Yang و چیزهایی که می گفتند. الان می دونیم دلیل عملکرد اونها تحریک خارجی Nerve های بدن هست، و اگه اختلالی به این قضیه مربوط نباشه طب سوزنی هم تاثیری بر اون نخواهد داشت.
2. حالا چون برای تعدادی از ادعاهای طب سوزنی، اون هم به دلایل اشتباه که احتمالا به طور شانسی درست در اومدند، شواهدی پیدا شد نتیجه نمی ده هر ادعایی در اون کتاب های 4000 صفحه ای شده صحیح بوده.
2. از صدها و هزار ها ادعایی که طب سوزنی در درمان مشکلات می کرد، فقط عده بسیار کمی از اونها تایید علمی پیدا کردند و بقیه تخیلات هستند.
3. خیلی از این درمان هایی که برای اونها شواهدی هم پیدا شده، دقیقا همون بیماری هایی هستند که باورهای فکری و تلقین هم مستقیما در اونها تاثیر می گذاره و هر متدی که با تلقین شخص همراه باشه (مثل انرژی درمانی، جادو و ...) هم برای اون اختلالات می تونه همینقدر موثر باشه.
4. طب سوزنی یک متد پزشکی علمی نیست، یعنی شما اگه بیمار بشید و در آمریکا برید بیمارستان، دکتری چنین چیزی رو به شما پیشنهاد نمی کنه، سرویس های اصلی بیمه در آمریکا (Medicare و Medicaid، همینطور NHS در انگستان) هزینه اش رو قبول نمی کنند و اگه به صفحه ویکیپدیا یا منابع علمی اون همه بیماری که لیست کردید برید، می بینید که طب سوزنی به عنوان راه درمان برای هیچ کدوم پیشنهاد نمیشه.
خلاصه اگه متخصصان طب سوزنی می تونند توضیح علمی بدن که چرا این روش برای درمان یک بیماری خاص مفید هست، چه تاثیری در بدن داره و چرا و به چه دلایلی باعث میشه اون مشکل برطرف بشه، نتایج قابل تکرار باشه در همه جای دنیا، بعد از Clinical trial ها در نقاط مختلف دنیا و بررسی همه جوانب، میشه این رو به عنوان یک چیز علمی قبول کرد (مثل الان که تاثیر طب سوزنی رو به عنوان مسکن و جلوگیری از اطلاع رسی اشکالات بدن به مغز موثر می دونیم، باز هم تکرار می کنم نه به دلایل اشتباهی که متخصصان طب چینی بهش باور داشتند، ما دلایل علمی دقیقش رو پیدا کردیم)، ولی زمانی که یک شخص ادعا می کنه طب سوزنی درمانی برای همه بیماری ها داره و یک کتاب 4000 صفحه ای جلوی ما می گذاره که کمتر از 10 صفحه اش بطور شانسی درست در اومده و ادعا داره این حقیقت مطلق دنیای پزشکی است، اون میشه شبه علم.
چشمم هم به یک تحقیق خورد:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
که در اون بدون اطلاع دادن به بیمار از سوزن های غیر واقعی بطور رندوم استفاده کردند و نتایج در افرادی که از سوزن های غیر واقعی استفاده کرده بودند کاملا مشابه واقعی ها بود و نتیجه تحقیق هم این بود که تاثیرات روانی این قضیه بسیار قوی تر از تاثیرات فیزیولوژیکی در بدن انسانه و از این نظر با ورد و جادو و انرژی درمانی تشابه داره.
واقعآ که خیلی عجیبه که شما یه متد علمی و موثر درمانی مورد تایید سازمان بهداشت جهانی و چرند محض بدونید
و تاثیرات و به شانس ربط داده و توهم بخونید
طب سوزنی رو شما تعمیق میدید به اینکه ما عملهای جراحی رو کنسل کنیم و صرفآ از این روش استفاده کنیم؟
طب سوزنی همچین ادعایی داره؟
معتقدین به طب سوزنی همچین ادعایی دارند؟
مدیکید و مدیکیر هزینه های درمان تکمیلی چون خدمات مامایی، گروهی از از اعمال دندانپزشکی و کلیه درمان مکمل را پوشش نمیده
هرچند که اگر Part C این بیمه ها داشته باشید همه درمانها و طب سوزنی و درمانهای دیگه که پوشش ندارند ، پوشش دار میشن، در کل بسیاری از موارد درمانی و دارویی بواسطه بالاتر رفتن پارت بیمه ای وارد پوشش میشن ، این قضیه ربط زیادی به ماهیت طب سوزنی نداره، که بدین وسیله نتیجه به توهم بودن طب سوزنی گرفته بشه...
در مورد فزونی تاثیرات روانی طب سوزنی به تاثیرات فیزیولوژیک
تحقیقات بسیاری در این زمینه شد اثرات محسوس فیزیولوژیک به اثبات رسید
تحقیقات زیاده خودتون میتونید سرچ کنید
نمونش
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در آخر:
سازمانهای بهداشتی و درمانی آمریکا بیکار نیستند که به تجزیه تحلیل روشهای درمانی وهم آلود بپردازند
و آنقدر ها هم غیر معتبر نشده اند که توهم را تایید علمی کنند.....
واقعآ که خیلی عجیبه که شما یه متد علمی و موثر درمانی مورد تایید سازمان بهداشت جهانی و چرند محض بدونید
و تاثیرات و به شانس ربط داده و توهم بخونید
هادی جان خلط مبحث نکن... خیلی واضحه من اون توضیحات انگلیسی رو گفتم "چرندیات" که فکر نمی کنم شما هم اونها رو قبول داشته باشید. مگه اینکه ادعای شما این باشه که این توضیحات مورد تایید سازمان بهداشت جهانی و FDA و ... است و که در این صورت من خوشحال میشم مدارک و مستنداتش رو ارائه کنید. اگه تاثیر مثبتی هم در طب سوزنی وجود داشته باشه قطعا دلیل این تاثیرات، عللی که مدعیان می گفتند (Qi و Yin و Yang و ...) نبوده و صرفا بطور شانسی درست در اومدند (یعنی معتقدین به این قضیه یک رابطه صحیح بین دلایل وارد کردن سوزن در اون قسمت از بدن و تاثیر مشاهده شده رو توضیح ندادند و توضیحاتشون برای اینکه علت این قضیه چیه، چرندیات بوده).
طب سوزنی رو شما تعمیق میدید به اینکه ما عملهای جراحی رو کنسل کنیم و صرفآ از این روش استفاده کنیم؟
طب سوزنی همچین ادعایی داره؟
معتقدین به طب سوزنی همچین ادعایی دارند؟
خیر، ولی بسیار ادعاهایی داره که هیچ پایه و اساس علمی ندارند و تعداد بسیار محدودی ازشون واقعا موثر هستند که چون علت یابی علمی درباره اینها نشده (یعنی مدعیان طب سوزنی، دلایل علمی برای ادعاهاشون ندارند) و علت اینکه چرا این روش ها مفید است رو نمی دونستند و به دلایل کاملا اشتباه و غلط فکر می کردند طب سوزنی تاثیر داره.
کسی که معتقد به طب سوزنی باشه الان هم به دنبال شبه علمه، چون برای قسمت هایی که دلایل علمی دارند دیگه نیاز به اعتقاد به طب سوزنی نیست مثلا وقتی بدونیم با تحریک خارجی یک Nerve ، درد در قسمتی از بدن کم میشه و علل علمیش رو هم خیلی واضح می تونیم توضیح بدیم، لازم نیست معتقد به طب سوزنی باشیم. کسی معتقد به طب سوزنی است که دلایل و ادعاهای اونها مربوط به دلایل اینکه چرا طب سوزنی مفیده (همون Qi و Yin و Yang و ...) رو قبول داشته باشه که تکلیف اون قضیه کاملا مشخصه.
مدیکید و مدیکیر هزینه های درمان تکمیلی چون خدمات مامایی، گروهی از از اعمال دندانپزشکی و کلیه درمان مکمل را پوشش نمیده
هرچند که اگر Part C این بیمه ها داشته باشید همه درمانها و طب سوزنی و درمانهای دیگه که پوشش ندارند ، پوشش دار میشن، در کل بسیاری از موارد درمانی و دارویی بواسطه بالاتر رفتن پارت بیمه ای وارد پوشش میشن ، این قضیه ربط زیادی به ماهیت طب سوزنی نداره، که بدین وسیله نتیجه به توهم بودن طب سوزنی گرفته بشه...
شما اگه بخواید می تونید هر نوع بیمه ای بگیرید (حتی بیمه ای که پول کمربند لاغری رو هم بده!)، ولی بیمه های معمول و به خصوص دولتی ها هیچ کدوم طب سوزنی رو پوشش نمی دن، چون دقیقا برعکس ادعهای شما روش پیشنهاد شده برای درمان اون بیماری ها نیست یعنی اگه به کتب و مراجع پزشکی مراجعه یا برای اون اختلالات به بیمارستان برید، به شما نمی گن راه درمان درد شما طب سوزنی است! فقط نشون داده شده طب سوزنی برای یک سری کارها می تونه مفید باشه، خیلی چیزها ثابت شده در درمان یا کنترل بعضی اختلالات مفید هستند ولی راه درمانی پیشنهادی نیستند.
این نتیجه ربطی به توهم بودن طب سوزنی نداره، ولی به این ربط داره که راه درمان پیشنهادی برای اون بیماری ها و اختلالات نیست. شما سردرد یا کمردرد یا گردن درد بگیرید دکتر براتون طب سوزنی تجویز نمی کنه. ممکنه شما از دکتر بپرسید آیا طب سوزنی می تونه مفید باشه و شما هم پاسخ "بله" بشنوید، ولی درمان پیشنهادی علم پزشکی برای هیچ کدوم از اون مشکلات، طب سوزنی نیست.
در مورد فزونی تاثیرات روانی طب سوزنی به تاثیرات فیزیولوژیک
تحقیقات بسیاری در این زمینه شد اثرات محسوس فیزیولوژیک به اثبات رسید
تحقیقات زیاده خودتون میتونید سرچ کنید
نمونش
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من نگفتم تاثیرات فیزیولوژیکی اصلا وجود نداره (قبلا در اولین پستم هم توضیح داده بودم که داره و کاملا مشخصه در چه شرایطی و به چه دلایلی، دلایلی که اصلا و ابدا دلایلی که معتقدین به طب سوزنی ادعا داشتند نیست). به علاوه چندین مقاله وجود داره که اثر طب سوزنی رو به عنوان Placebo بررسی کردند و به نتایج مشابهی هم رسیدند و فقط اون مقاله قبلی (که هم آزمایشاتش بسیار معتبر بود، هم توسط تیم معتبری ارائه شده بود و هم در ژورنال بسیار معتبری چاپ شده بود) نیست، مثل 1 ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) ، 2 ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) ، 3. ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] E1.d04t03) خلاصه این قضیه در حال تحقیق و بررسیه، ولی در چیزی که اصلا اختلاف نظر نیست اینه که اون دلایلی که برای صحیح بودن طب سنتی ارائه می شد، دلایل معتبر و قابل قبولی نیستند و این نشونه شبه علم بودن این داستانه.
در آخر:
سازمانهای بهداشتی و درمانی آمریکا بیکار نیستند که به تجزیه تحلیل روشهای درمانی وهم آلود بپردازند
و آنقدر ها هم غیر معتبر نشده اند که توهم را تایید علمی کنند.....
من توهمی ندیدم و توضیحات اونجا هم به نظر من همه در تایید صحبت های ماست، شما هنوز به پرسش هایی که سعید مطرح کرد پاسخ ندادید.
همونطور که قبلا هم گفتم، شبه علم بودن طب سوزنی به دلیل نتیجه ندادن نیست، به دلیل اینه که روش علمی برای توضیح ادعاها ارائه نمیشه. شما به همون صفحه ویکیپدیا مراجعه کنید و بخش Theory رو بخونید و خواهید دید "چرا" اعتقاد دارند طب سوزنی مفیده، و اون "چرا" ها همگی چرندیات محضه. مثل اینکه من بگم زمین به دور خورشید می چرخه ولی دلیلش اینه که یک گودزیلا در حال هل دادن زمینه. شاید به طور شانسی حرف من درست از آب در اومده باشه ولی توضیحاتی که ارائه کردم چرندیات محض بوده و علمی نیست.
shabe.saket
13-05-2013, 18:04
من فکر کردم کل مطلب منظور شماست...
ولی خب انتظار نداشته باشید که من بپذیرم این مقوله شبه علمه، من از تاییدات بین المللی نمیتونم چشم پوشی کنم...از نتایج نمیتونم چشم پوشی کنم
قسمتی از گفته هاتون رو قبول میکنم که مکانیسم های کلی تاثیرگذاری طب سوزنی کشف نشده باقی مونده.....
Arash4484
13-05-2013, 18:56
با تشکر از مطالب واقعن مفید همه ی دوستان، همینطور امین برای راه اندازی چنین تاپیکی. میخواستم بگم بحث مبارزه با شبه علم رو نمیشه فقط محدود به یک تاپیک کرد و این موارد تغریبن در تمام موضوعات جریان داره پس دقیقن مثل تاپیک مغلطه مطالب باید طوری باشن که فرد با خوندنش آگاهیش افزایش پیدا کنه و بتونه در محل مناسب به کار ببنده نه اینکه صرفن بحثی باشه.
من هم مشابه این پیشنهاد رو دارم که این تاپیک صورت مرجع + بحث کلی موضوع شبه علم رو داشته باشه. اگر هر مرتبه یک موضوع(طب گیاهی سنتی-خواص روزه-ماورا الطبیعه-موجودات نامرئی-و...ده ها موضوع مناقشه انگیز دیگر) در این تاپیک پیگیری بشه، فوق العاده پیچیده و آشفته میشه و یافتن مطالب در اون دشوار...
بطور مثال همین طب سوزنی اونقدر مبحث پرچالش و سخنی هست، که یک تاپیک مستقل رو طلب کنه...
و برای تفکیک علوم محض با موضوعات اینچنینی که در علم بودن و یا روش علمی داشتنشان بحث هست، شبیه تاپیک UFO میتوان در عنوان (علم یا شبه علم؟) رو ذکر کرد...
MasterGeek
16-05-2013, 00:58
من فکر کردم کل مطلب منظور شماست...
ولی خب انتظار نداشته باشید که من بپذیرم این مقوله شبه علمه، من از تاییدات بین المللی نمیتونم چشم پوشی کنم...از نتایج نمیتونم چشم پوشی کنم
قسمتی از گفته هاتون رو قبول میکنم که مکانیسم های کلی تاثیرگذاری طب سوزنی کشف نشده باقی مونده.....
من نمیخواستم طبق نظر آرش این بحث رو ادامه بدم ولی سه مطلب رو به نظرم میتونم به این بحث اضافه کنم:
۱. چیزی هست به اسم معنیدار بودن نتایج و نه صرفا وجود نتایج! مثلا من میتونم به عنوان یک رمال با پرتاب یه سکه (کاملا یکنواخت و ...) برای مراجعین استخاره کنم. نتایج من نشون میده بین سیستم پرتاب سکهی من و درست بودن پیشبینی ۵۰٪ کورلیشن وجود داره آیا این داده معنیداره؟ آیا سیستم رمالی من علمی است؟! قطعا خیر
نمیخوام دچار این مغلطه بشم که این مثال رو به طب سوزنی ربط بدم و بگم طب سوزنی = رمالی....خیر! اما بحث من سر این هست که لزوما وجود نتایجی راجع به اینکه بین دو پدیده ارتباطی هست لزوما
الف) به معنی ارتباط علی و معلولی نیست ممکنه هردو معلول یک چیز مشترک باشند!
ب) وجود همبستگی مثبت لزوما به معنی وجود ارتباط در هرنوعیش نیست و اصطلاحا این کورلیشن باید معنی دار باشه
۲. باید به طور مشخص و دقیق اثر دارونما در تحقیقات پزشکی تبیین بشه و البته همونطوری که دوستان گفتن بین درمان علائم با درمان مکانیسم بیماری تفاوت قائل بشیم.
۲. بد نیست راجع به Bad Science هم صحبت بشه که در امر پزشکی بسیار مرسوم هست. البته این دسته از مقالات خودبخود علمی نیستند یا گاها علمی هستند اما اخلاق علمی رو رعایت نمیکنند. برای این موضوع سخنرانی زیر از سایت معظم TED رو پیشنهاد میدم.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در آخر به نظر من شبهعلمی بودن یا علمی بودن یه چیز مطلق نیست و خوب درجاتی داره. در مورد طب سوزنی به نظر شخصی من تا حد قابل توجهی شبهعلمی هست اما شبهعلمی بودن لزوما به معنی بیاثر بودن نیست چون طبق نکاتی که دوستان اشاره کردن و چند نکتهی بالا ما میتونیم در آزمایشات تجربی رابطهای رو بین درمان علائم و این روش ببینیم اما آیا این نتایج معنی دار هستند؟ یعنی نشاندهندهی رابطهای واقعی (نه ظاهری) هستند یا اصولا این نتایج بیشتر از یک نتیجهگیری رندم اند؟ و....
در علوم پزشکی موضوع شبهعلم کلا tricky تر از مباحث فیزیک و شیمی و در کل علوم پایهاست. دلیلش هم وجود پارامترهای بسیار زیاد و مدلهای خیلی ناقص هست...
من فکر کردم کل مطلب منظور شماست...
ولی خب انتظار نداشته باشید که من بپذیرم این مقوله شبه علمه، من از تاییدات بین المللی نمیتونم چشم پوشی کنم...از نتایج نمیتونم چشم پوشی کنم
قسمتی از گفته هاتون رو قبول میکنم که مکانیسم های کلی تاثیرگذاری طب سوزنی کشف نشده باقی مونده.....
کشف نشده؟ یعنی چی اونوقت؟ :n13: شما کجای پست من همچین حرف غیر منطقی و غیر علمی ای رو دیدید؟
طوری گفتید که انگار شما فرض کردید طب سوزنی یک مکانیزمی هست که مشابه آیه آسمونی است و قطعا صحیح و دقیقه و یک حقیقت محض در دنیاست و حالا علم در کشف این مکانیزم ها ناتوانه.
طب سوزنی هم یه چیزی است مثل هر چیز دیگه از مغز انسان ها در اومده، می تونه صحیح یا غلط باشه و دلایلی که برای صحیح بودن طب سوزنی در طول سال ها آورده شده چرندیات محض بوده و بس. چیزی برای کشف کردن وجود نداره، ما دنبال Qi و Yin و Yang نمی گردیم، هیچ تاییدیه علمی و بین المللی هم در صحت این حرف ها وجود نداره. مکانیزمی در طب سوزنی وجود نداره، برای اون ادعاهایی که کار می کنه دلایلش کاملا مشخصه (همون تحریک خارجی Nerve های بدن که از صدها راه بسیار بهتر دیگه هم امکان پذیره، نه Qi و Yin و Yang) و برای ادعاهایی هم که کار نمی کنه چون چرندیات بوده، نه اینکه ما چیزی رو کشف نکردیم.
ما قوانین طبیعت رو کشف می کنیم، نه طب سوزنی که یک پروسه ساخت انسان هاست. مثلا ما هیچ وقت نمی گیم مکانیزم تاثیرگذاری پیوند کلیه کشف شد. اگه مکانیزم تاثیرگذاری رو ندونیم اون عمل رو انجام نمی دیم. اون افرادی که طب سوزنی رو شروع کردند هیچ اطلاعات بیشتری نسبت به ما نداشتند و چیز بیشتری رو نمی دونستند (و صدها و هزاران برابر کمتر هم می دونستند و با استاندارد های فعلی در اوج نادانی بودند) و کل طب سوزنی بر پایه دلایل و اعتقاد های کاملا غیر علمی بنا شده، بعضی از مکانیزم هاشون هم تاثیر مثبت داره که طبیعی است و با سعی و خطا خیلی چیزها بدست اومده و میاد. این قضیه صحتی بر ادعاهای پرچم داران این طب نیست و نتیجه نمی ده حقیقتی پشت طب سوزنی نحفته است که ما باید کشفش کنیم.
shabe.saket
16-05-2013, 22:33
MasterGeek عزیز پست شما رو بدقت مطالعه کردم و تا حدی زیادی نیز موافق برخی مطالب هستم
ولی خب کسی یه لینکی نداد از منبع معتبر که این شبه علم توسط مراجع علمی رد و چرت توصیف بشه...
لینکهای ما هم نادیده گرفته شد.....
کشف نشده؟ یعنی چی اونوقت؟ :n13: شما کجای پست من همچین حرف غیر منطقی و غیر علمی ای رو دیدید؟
طوری گفتید که انگار شما فرض کردید طب سوزنی یک مکانیزمی هست که مشابه آیه آسمونی است و قطعا صحیح و دقیقه و یک حقیقت محض در دنیاست و حالا علم در کشف این مکانیزم ها ناتوانه.
طب سوزنی هم یه چیزی است مثل هر چیز دیگه از مغز انسان ها در اومده، می تونه صحیح یا غلط باشه و دلایلی که برای صحیح بودن طب سوزنی در طول سال ها آورده شده چرندیات محض بوده و بس. چیزی برای کشف کردن وجود نداره، ما دنبال Qi و Yin و Yang نمی گردیم، هیچ تاییدیه علمی و بین المللی هم در صحت این حرف ها وجود نداره. مکانیزمی در طب سوزنی وجود نداره، برای اون ادعاهایی که کار می کنه دلایلش کاملا مشخصه (همون تحریک خارجی Nerve های بدن که از صدها راه بسیار بهتر دیگه هم امکان پذیره، نه Qi و Yin و Yang) و برای ادعاهایی هم که کار نمی کنه چون چرندیات بوده، نه اینکه ما چیزی رو کشف نکردیم.
ما قوانین طبیعت رو کشف می کنیم، نه طب سوزنی که یک پروسه ساخت انسان هاست. مثلا ما هیچ وقت نمی گیم مکانیزم تاثیرگذاری پیوند کلیه کشف شد. اگه مکانیزم تاثیرگذاری رو ندونیم اون عمل رو انجام نمی دیم. اون افرادی که طب سوزنی رو شروع کردند هیچ اطلاعات بیشتری نسبت به ما نداشتند و چیز بیشتری رو نمی دونستند (و صدها و هزاران برابر کمتر هم می دونستند و با استاندارد های فعلی در اوج نادانی بودند) و کل طب سوزنی بر پایه دلایل و اعتقاد های کاملا غیر علمی بنا شده، بعضی از مکانیزم هاشون هم تاثیر مثبت داره که طبیعی است و با سعی و خطا خیلی چیزها بدست اومده و میاد. این قضیه صحتی بر ادعاهای پرچم داران این طب نیست و نتیجه نمی ده حقیقتی پشت طب سوزنی نحفته است که ما باید کشفش کنیم.
اشتباهی که کردیم این بود که بعد از ارسال پست کلمه قسمتی را قبل از کلمه مکانیسم ننوشتیم و دیگه ویرایشش هم نکردم و با خودم گفتم منظورم و متوجه میشید که قسمتی از مکانیسم بوده...
منطقی نیست که
نتایج مثبت و مورد تایید رو نادیده بگیرید و به کلمه شبه علمی که خودتون باورش دارید بچسبید
ما هم میوفتیم دنبال nccam و fda و CBIATC و مجامع دنباله روی شبه علم...
در مورد کشف هم به پاراگراف انتهایی اثربخشی طب سوزنی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) و بند 2 لزوم تحقیقات بیشتر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) بسنده میکنم...و منابع بیشتر نمیارم که دانشمندا هنوزم دارن روی این طب تحقیق میکنن.....
در مورد کشف قوانین طبیعت توسط ما انسانها نیز میگویم که جز این نیست
منتها یه روش طبی در چین ابداع شده بود که طب اروپایی نسبت به درک این موضوع دانش ناقصی داشته و دارد و خود را ملزم به تحقیق بیشتر میداند.....
MasterGeek عزیز پست شما رو بدقت مطالعه کردم و تا حدی زیادی نیز موافق برخی مطالب هستم
ولی خب کسی یه لینکی نداد از منبع معتبر که این شبه علم توسط مراجع علمی رد و چرت توصیف بشه...
لینکهای ما هم نادیده گرفته شد.....
اولا که هیچ مرجع علمی نمیاد بگه فلان چیز علمی نیست، همیشه میگن چی علمی است. این همون مغلطه تغییر جهت وظیفه اثبات ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) هست. شما نتونستید ادعاتون (مبنی بر اینکه دلایلی که برای طب سوزنی عنوان میشه، دلایل علمی است) رو ثابت کنید و حالا میگید سایرین نتونستند از مراجع علمی چیزی بیارن که خلافش رو ثابت کنه و از این برای به کرسی نشوندن حرف خودتون استفاده می کنید. من هم می تونم بگم هیچ مرجع علمی "هری پاتر" رد و چرت توصیف نکرده.
متاسفانه لینک های شما، ادعاهاتون رو پشتیبانی نمی کنه. ما درباره این لینک ها توضیح دادیم و شما ترجیح دادید به جای پرداختن به توضیحات ما، دوباره حرف های قبلی خودتون رو دقیقا تکرار کنید.
اشتباهی که کردیم این بود که بعد از ارسال پست کلمه قسمتی را قبل از کلمه مکانیسم ننوشتیم و دیگه ویرایشش هم نکردم و با خودم گفتم منظورم و متوجه میشید که قسمتی از مکانیسم بوده...
ببخشید که نتونستم اشتباه شما رو حدس بزنم! :n01:
(شاید چون این اشتباه، بین بسیاری اطلاعات اشتباه دیگه بود که تشخیص این نوع اشتباه از آن نوع اشتباه کار سختی است)
منطقی نیست که
نتایج مثبت و مورد تایید رو نادیده بگیرید و به کلمه شبه علمی که خودتون باورش دارید بچسبید
ما هم میوفتیم دنبال nccam و fda و CBIATC و مجامع دنباله روی شبه علم...
دقت کنید من چی گفتم و باز شما حرف خودتون رو می زنید:
همونطور که قبلا هم گفتم، شبه علم بودن طب سوزنی به دلیل نتیجه ندادن نیست، به دلیل اینه که روش علمی برای توضیح ادعاها ارائه نمیشه. شما به همون صفحه ویکیپدیا مراجعه کنید و بخش Theory رو بخونید و خواهید دید "چرا" اعتقاد دارند طب سوزنی مفیده، و اون "چرا" ها همگی چرندیات محضه. مثل اینکه من بگم زمین به دور خورشید می چرخه ولی دلیلش اینه که یک گودزیلا در حال هل دادن زمینه. شاید به طور شانسی حرف من درست از آب در اومده باشه ولی توضیحاتی که ارائه کردم چرندیات محض بوده و علمی نیست.
امیدوارم ناچار نباشم باز هم این حرف رو تکرار کنم.
در مورد کشف هم به پاراگراف انتهایی اثربخشی طب سوزنی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) و بند 2 لزوم تحقیقات بیشتر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) بسنده میکنم...و منابع بیشتر نمیارم که دانشمندا هنوزم دارن روی این طب تحقیق میکنن.....
باز هم تکرار چیزهایی که ما درباره اونها اتفاق نظر داریم، به جای پرداختن به اشکالاتی که من از صحبت های شما گرفتم.
در مورد کشف قوانین طبیعت توسط ما انسانها نیز میگویم که جز این نیست
منتها یه روش طبی در چین ابداع شده بود که طب اروپایی نسبت به درک این موضوع دانش ناقصی داشته و دارد و خود را ملزم به تحقیق بیشتر میداند.....
اینجا شما فرض کردید ما "طب چینی" و "طب اروپایی" داریم، در حالی که همش ما یک علم پزشکی داریم. اون روش در چین به شکل علمی ابداع نشده بود و مختراعنش هم دانش کافی نداشتند، نه اینکه چینی ها دقیقا می دونستند چی به چی هست (همون Qi و Yin و Yang) و الان اروپایی ها نمی دونند و در حال تلاش برای کشف دوباره این قسمت از دست رفته علم هستند.
کاملا بر خلاف ادعای شما تحقیق های غربی ها درباره علت یابی و مکانیزم های طب سوزنی (همون Qi و Yin و Yang) نیست، بحثی وجود نداره که اینها چرندیات هستند (که البته شما قبول ندارید مثل اینکه و فکر می کنید اینها علم هستند)، صحبت اینجاست که این چینی ها طی صدها و هزاران سال، به دلایل اشتباه، بطور سعی و خطا تونستند از طریق وارد کردن سوزن ها به نقاط خاصی از بدن تاثیراتی رو مشاهده کنند و ازش در طب استفاده کنند، الان ما می دونیم دلیلش چیست، می دونیم چینی ها به دلایل کاملا غلط و اشتباه این کار رو انجام می دادند و براش دلایل علمی داریم، و الان میزان تاثیرگذاری این عمل (تحریک خارجی Nerve های بدن) در تحقیق ها بررسی میشه، نه مفاهیم و تئوری های طب سوزنی.
shabe.saket
17-05-2013, 01:11
شما افتادید روی دوره تسلسل
در سال 1989 سازمان بهداشت جهاني (WHO) رسما طب سوزني را براي بيش از چهل نوع بيماري به جهانيان و دانشمندان و اطباي همه كشورها معرفي كرد. اين سازمان كه معتبر ترين سازمان علمي و پزشكي دنياست طب سوزني را به عنوان بي عارضه ترين راه درماني براي درمان بيماري هايي اعلام كرد كه طب كلاسيك را با تمام پيشرفت هاي فعلي خود در درمان آن ها عاجز مي كرد. نكته قابل ذكر اين است كه طب سوزني در اين بيماري ها مي تواند به صورت درمان اوليه و بدون مصرف دارو يا به صورت درمان كمكي در تعامل با ساير تخصص ها عمل نمايد .
من از این جمله کوتاه نمیام
سازمان بهداشت جهانی پشت طب سوزنی و اثر بخشی علمی اونه...خرافه دونستن طب سوزنی واقعآ مضحکه
توی اون سازمان هم ورد خون ها ننشستند
پر دانشمند و بیولوژیست ه
یه چیزی و وقتی تایید علمی کنه، دنیا پشتش راه میوفته
هرچند که هر کسی میتونه اشتباه کنه
ولی سازمان بهداشت جهانی و نهاد های علمی آمریکا کسی نیستند
خرد جمعی اند
طب سوزنی هم قرص نیست که فردا بگن عوارضش برملا شد کمتر بخورید
روش پزشکی ه....
مجوز بیمارستان طب سوزنی لینکلن آمریکا رو خرافه پرست امضا نکرده که مردم بیوفتند دنبال شبه علم
مقامات آمریکا احمق نیستند به شبه علم مجوز رسمی درمان بدند...
شما افتادید روی دوره تسلسل
چون شما به نظر میاد به جای خوندن و پاسخ دادن، همون حرف های قبلیتون رو تکرار می کنید.
البته به نظر میاد ما یه تفاوت در سمانتیک زبانی هم داریم، منظور من از "طب سوزنی"، کل پروسه ای است که طی سال ها از چین آمده، نه فقط این چند مورد بسیار محدودی که الان براش مدرک پیدا شده. به نظر میاد شما اینها رو از کل طب سوزنی فیلتر کردید و منظورتون از طب سوزنی فقط و فقط همین مواردی است که تایید شدند و بقیه رو دور ریختید و به نوعی Cherry pick کردید تا حرف هاتون صحیح در بیاد.
در سال 1989 سازمان بهداشت جهاني (WHO) رسما طب سوزني را براي بيش از چهل نوع بيماري به جهانيان و دانشمندان و اطباي همه كشورها معرفي كرد. اين سازمان كه معتبر ترين سازمان علمي و پزشكي دنياست طب سوزني را به عنوان بي عارضه ترين راه درماني براي درمان بيماري هايي اعلام كرد كه طب كلاسيك را با تمام پيشرفت هاي فعلي خود در درمان آن ها عاجز مي كرد. نكته قابل ذكر اين است كه طب سوزني در اين بيماري ها مي تواند به صورت درمان اوليه و بدون مصرف دارو يا به صورت درمان كمكي در تعامل با ساير تخصص ها عمل نمايد .
1. لطفا مدارک این ادعا (قسمت بولد) رو ارائه کنید.
2. بگید دقیقا برای کدوم بیماری ها، طب سوزنی شیوه درمانی توصیه شده سازمان بهداشت جهانی و علم روز پزشکی است به طوری که اگه من الان برم بیمارستان و بگم اون بیماری رو دارم، به من میگن بهترین راه برای درمان شما طب سوزنی است (قبل از پاسخ دادن، پست شماره 16 همین تاپیک رو بخونید و همینطور لیستی که قبلا در پست 9 گذاشتید پاسخ این سوال نیست چون ادعای شما رو پشتیبانی نمی کنه).
3. لطفا توضیح بدید "چگونه" طب سوزنی موفق شده اون 40 بیماری ها رو درمان کنه، و آیا علت هایی که باعث میشه این بیماری درمان بشه همون دلایل و علت هایی است که متخصصان طب سوزنی در چین بهش اعتقاد داشتند؟
من از این جمله کوتاه نمیام
سازمان بهداشت جهانی پشت طب سوزنی و اثر بخشی علمی اونه...خرافه دونستن طب سوزنی واقعآ مضحکه
برای بار چندم، دلایلی که در طب سوزنی برای اثربخشی این اعمال عنوان می شد دلایل خرافاتی بود. سازمان بهداشت جهانی هم به هیچ وجه اون دلایل رو تایید نکرده. دوباره توصیه می کنم مطالعه کنید:
همونطور که قبلا هم گفتم، شبه علم بودن طب سوزنی به دلیل نتیجه ندادن نیست، به دلیل اینه که روش علمی برای توضیح ادعاها ارائه نمیشه. شما به همون صفحه ویکیپدیا مراجعه کنید و بخش Theory رو بخونید و خواهید دید "چرا" اعتقاد دارند طب سوزنی مفیده، و اون "چرا" ها همگی چرندیات محضه. مثل اینکه من بگم زمین به دور خورشید می چرخه ولی دلیلش اینه که یک گودزیلا در حال هل دادن زمینه. شاید به طور شانسی حرف من درست از آب در اومده باشه ولی توضیحاتی که ارائه کردم چرندیات محض بوده و علمی نیست.
زمانی که طب سوزنی مفید هست قطعا دلیل "علمی" وجود داره براش، ولی دلایلی که طب سوزنی باهاش پدید اومد و طرفدارانش بهش متوسل می شدند و هزاران سال بر اساس اونها این شیوه انجام می شد، خرافات بودند. دیگه نمی دونم این یک جمله رو به چه زبانی به شما بگم.
توی اون سازمان هم ورد خون ها ننشستند
پر دانشمند و بیولوژیست ه
یه چیزی و وقتی تایید علمی کنه، دنیا پشتش راه میوفته
هرچند که هر کسی میتونه اشتباه کنه
ولی سازمان بهداشت جهانی و نهاد های علمی آمریکا کسی نیستند
خرد جمعی اند
طب سوزنی هم قرص نیست که فردا بگن عوارضش برملا شد کمتر بخورید
روش پزشکی ه....
مجوز بیمارستان طب سوزنی لینکلن آمریکا رو خرافه پرست امضا نکرده که مردم بیوفتند دنبال شبه علم
مقامات آمریکا احمق نیستند به شبه علم مجوز رسمی درمان بدند...
تکرار مکررات بدون حتی خوندن صحبت های ما. بدون تعارف میگم، پاسخ همه چیزهایی که در همه این پست ها گفتید در اولین پستی که من داده بودم وجود داشت، فقط کافی بود همون پست اول رو بطور کامل مطالعه کنید.
shabe.saket
17-05-2013, 12:53
چون شما به نظر میاد به جای خوندن و پاسخ دادن، همون حرف های قبلیتون رو تکرار می کنید.
البته به نظر میاد ما یه تفاوت در سمانتیک زبانی هم داریم، منظور من از "طب سوزنی"، کل پروسه ای است که طی سال ها از چین آمده، نه فقط این چند مورد بسیار محدودی که الان براش مدرک پیدا شده. به نظر میاد شما اینها رو از کل طب سوزنی فیلتر کردید و منظورتون از طب سوزنی فقط و فقط همین مواردی است که تایید شدند و بقیه رو دور ریختید و به نوعی Cherry pick کردید تا حرف هاتون صحیح در بیاد.
از نظر من شما مطالب رو نمیخونید
1. لطفا مدارک این ادعا (قسمت بولد) رو ارائه کنید.
2. بگید دقیقا برای کدوم بیماری ها، طب سوزنی شیوه درمانی توصیه شده سازمان بهداشت جهانی و علم روز پزشکی است به طوری که اگه من الان برم بیمارستان و بگم اون بیماری رو دارم، به من میگن بهترین راه برای درمان شما طب سوزنی است (قبل از پاسخ دادن، پست شماره 16 همین تاپیک رو بخونید و همینطور لیستی که قبلا در پست 9 گذاشتید پاسخ این سوال نیست چون ادعای شما رو پشتیبانی نمی کنه).
3. لطفا توضیح بدید "چگونه" طب سوزنی موفق شده اون 40 بیماری ها رو درمان کنه، و آیا علت هایی که باعث میشه این بیماری درمان بشه همون دلایل و علت هایی است که متخصصان طب سوزنی در چین بهش اعتقاد داشتند؟
1 و 2 .معلومه که پست 9 ام رو به رخ میکشم، از نظر شما پشتیبانی نمیکنه...
3. طب سوزنی ممکن است باعث پاسخهای فیزیکی در سلولهای اعصاب، غده هیپوفیز و بخشهایی از مغز شود. این پاسخ میتواند باعث شود بدن پروتئین، هورمون و مواد شیمیایی مغز که کنترل تعدادی از عملکردهای بدن را دارد آزاد کند. توسط این اقدامات، طب سوزنی بر فشار خون و درجه حرارت بدن تأثير میگذارد، فعالیت سیستم ایمنی بدن را تقویت میکند و باعث آزاد شدن داروی مسکن طبیعی بدن، مانند اندورفین میشود.
روش علمی که دنبالش هستید در این پاراگراف اومده
پس
از نظر من تئوری طب سوزنی در حال تکامل از اصل خود گام برداشته
مانند سایر زیرشاخه های پزشکی
تکرار مکررات بدون حتی خوندن صحبت های ما. بدون تعارف میگم، پاسخ همه چیزهایی که در همه این پست ها گفتید در اولین پستی که من داده بودم وجود داشت، فقط کافی بود همون پست اول رو بطور کامل مطالعه کنید.
منم بدون تعارف خدمت شما عرض میکنم
پست 9 ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) من گفته ها رو گفته...همه چیز و گفته
در پست بعدی منابع بیشتر واسه مطالعه قرار میدم.....
shabe.saket
17-05-2013, 12:59
منبع برای تحقیقات بیشتر...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موسسه ملی بهداشت کجاست؟ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] DB%8C_%D8%A8%D9%87%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA)
shabe.saket
17-05-2013, 13:06
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آمریکا بدنبال شبه علم راه افتاده است.....
وضعیت طب سوزنی در ایالات متحده
۱) در یازده ایالت، چند ساعت آموزش طب سوزنی (یا گذراندن امتحان) توسط پزشکان دارای مدرک، لازم است تا اجازه استفاده از طب سوزنی داده شود: کالیفرنیا، کلمبیا، جورجیا، ایلینویز، لویزیانا، مریلند، مونتانا، نیویورک، نوادا، پنسیلوانیا و ویرجینیا.
۲) در هجده ایالت، طب سوزنی در قلمرو پزشکی است و آموزش بیشتری نمی خواهد و محدود به پزشکان دارای مدرک است: آلاباما، آلاسکا، ارکانزاس، آیداهو، ایندیانا، آیووا، کانزاس، کنتاکی، میشیگان، می سی سی پی، میسوری، نیوهامشر، کارولینای شمالی، داکوتای جنوبی، ویرجینای غربی و یومینگ.
۳) دوازده ایالت به طور مستقل بر اساس آموزش و یا امتحان، مدرک یا مجوز طب سوزنی به غیر پزشکان می دهند: کالیفرنیا، کلمبیا، فلوریدا، مونتانا، نوادا، نیومکزیکو، نیوجرسی، نیویورک، ارگون، رادایسلند و واشینگتن.
۴) چهار ایالت تحت شرایط نظارت خاص پزشکی (مثلاً معرفی از یک پزشکMD) اجازه کاربرد طب سوزنی می دهند: مریلند، ماساچوست، پنسیلوانیا و یوتا.
۵) ده ایالت فقط تحت نظارت مستقیم پزشک MD اجازه کاربرد طب سوزنی می دهند: آریزونا، کلرادو، کانکتیات، دلاویر، لویزیانا، مین، تنسی، تگزاس، ورمونت ویسکانسین. (سه ایالت آیین نامه جدا از این پنج نوع دارند)
● سازمان تجویز غذا و داروی ایالات متحده(FDA)
شاید مهمترین رویداد دهه اخیر تصمیم سازمان غذا و داروی ایالات متحده(FDA) در مارس۱۹۹۶ در مورد تقسیم بندی مجدد وضعیت قانونی طب سوزنی بود.
FDA مهمترین سازمان کنترل کننده محصولات پزشکی آمریکا است.
قبل از ۱۹۹۶، FDA سوزن های طب سوزنی را در کلاس&#۹۲۱;&#۹۲۱;&#۹۲۱; قرار داده بود. (کلاس&#۹۲۱; وسایلی که بی خطر و موثر است، کلاس&#۹۲۱;&#۹۲۱; وسایلی است که بی خط و موثر است ولی محدودیت هایی دارد که باید با برچسب های خاص مشخص شود و کلاس &#۹۲۱;&#۹۲۱;&#۹۲۱; وسایل تحقیقاتی است)
با توجه به کلاس&#۹۲۱;&#۹۲۱;&#۹۲۱; ، طب سوزنی فقط می توانست در شرایط پژوهش های معیوب انجام شود (مثلاً آزمایشگاه های بیمارستانی) و باید اهداف پزشکی یا درمانی داشته باشد. اگر چه این قانونFDA به طور دقیق اجرا نمی شد، محدودیت زیادی برای شرکت های بیمه پزشکی ایجاد کرده بود.
در تلاش برای حل این مشکل، دفتر طب جانشین NIH (موسسه ملی بهداشت) بیش از ۱۰۰۰۰۰ دلار خرج کرد تا یک کارگاه طب سوزنی در آوریل ۱۹۹۴ با شرکت ۱۳ محقق طب سوزنی از سراسر دنیا برگزار کند تا مقاله هایی برای مسئولان ۲۲ اداره FDA که آزاد برای اظهار نظر یا انتقاد بودند، تهیه شود.
در مجموع اداره های FDA کاملاً تحت تاثیر میزان زیادی پژوهش های بالینی و پایه قرار گرفتند ولی نگران اختلاف نظرهای مقاله ها بودند.
هیچ تجربه بالینی چند مرکزی همانند آنچه که برای آزمون یک داروی جدید به کار می رود، وجود نداشت.
پژوهش در مورد خاصیت ضد استفراغ، بیش از همه به مقررات FDA نزدیک بود، چون در همه مطالعات انجام شده روی تهوع از نقطهPe۶ استفاده شده بود و این نقطه با نقطه نابجا sham acupuncture در ساعد مقایسه شده بود.
FDA همچنین نگران این مشکل بود که نقاط نابجا دارای اثر باشند و بنابراین شاهد درمان نمای مناسب نباشند. بعضی اداره های FDA توصیه کردند که مطالعات بالینی آینده طب سوزنی را با درمانهای معمول در یک آزمون تصادفی "سربسر" بدون شاهد درمان نما مقایسه کند. در پایان آنها در حقیقت می خواستند تاثیر طب سوزنی و نه مکانیسم اثر آن را بدانند.
اگر طب سوزنی مانند داروها و جراحی به کار رود و عوارض کمتری هم داشته باشد، برای آنها بسیار متقاعد کننده خواهد بود.
بر اساس پاسخ FDA در این کنفرانس، دفتر طب سوزنی آمریکا یک مجموعه مستند ۳۰۰۰ صفحه ای برای FDA فرستاد و تقاضای تقسیم بندی مجدد طب سوزنی برای پنج مورد را ذکر کرد: درد، سکته مغزی، ضد استفراغ، وابستگی دارویی و آسم. در تاریخ ۲۹ مارس ۱۹۹۶، FDA طب سوزنی را از کلاس&#۹۲۱;&#۹۲۱;&#۹۲۱; به کلاس&#۹۲۱;&#۹۲۱; منتقل کرد ولی اشاره به تاثیر آن در بیماری های خاص نکرد و بدین ترتیب عواقب سیاسی برای اهداف بیمه پزشکی هم بوجود نیامد.
Saeed Dz
18-05-2013, 22:04
3. طب سوزنی ممکن است باعث پاسخهای فیزیکی در سلولهای اعصاب، غده هیپوفیز و بخشهایی از مغز شود. این پاسخ میتواند باعث شود بدن پروتئین، هورمون و مواد شیمیایی مغز که کنترل تعدادی از عملکردهای بدن را دارد آزاد کند. توسط این اقدامات، طب سوزنی بر فشار خون و درجه حرارت بدن تأثير میگذارد، فعالیت سیستم ایمنی بدن را تقویت میکند و باعث آزاد شدن داروی مسکن طبیعی بدن، مانند اندورفین میشود.
روش علمی که دنبالش هستید در این پاراگراف اومده
میشه توضیح بدید چطور مکانیسم ایجاد درد، که اینجا از طریق سوزن تحریک میشه چطور همه ی این بیماریها رو درمان میکنه؟!!
ضمن اینکه شما هنوز نگفتی منظور از درمان، درمان علایم یا ... هست.
+
برای بار چندم، دلایلی که در طب سوزنی برای اثربخشی این اعمال عنوان می شد دلایل خرافاتی بود. سازمان بهداشت جهانی هم به هیچ وجه اون دلایل رو تایید نکرده. دوباره توصیه می کنم مطالعه کنید:
همونطور که قبلا هم گفتم، شبه علم بودن طب سوزنی به دلیل نتیجه ندادن نیست، به دلیل اینه که روش علمی برای توضیح ادعاها ارائه نمیشه. شما به همون صفحه ویکیپدیا مراجعه کنید و بخش Theory رو بخونید و خواهید دید "چرا" اعتقاد دارند طب سوزنی مفیده، و اون "چرا" ها همگی چرندیات محضه. مثل اینکه من بگم زمین به دور خورشید می چرخه ولی دلیلش اینه که یک گودزیلا در حال هل دادن زمینه. شاید به طور شانسی حرف من درست از آب در اومده باشه ولی توضیحاتی که ارائه کردم چرندیات محض بوده و علمی نیست.
زمانی که طب سوزنی مفید هست قطعا دلیل "علمی" وجود داره براش، ولی دلایلی که طب سوزنی باهاش پدید اومد و طرفدارانش بهش متوسل می شدند و هزاران سال بر اساس اونها این شیوه انجام می شد، خرافات بودند. دیگه نمی دونم این یک جمله رو به چه زبانی به شما بگم.
و اما روش علمی که دوستمون ادعا میکنن روش درمان و توضیح نحوه ی درمان (البته هنوز معلوم نیست درمان چه چیزی؟) بیماریها توسط طب سوزنی هستش رو کمی بیشتر بهش بپردازیم و دقیقتر.
قبل از هر چیز مکانیسم ایجاد درد رو از طریق تحریک عصب از اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]_today) مطالعه کنید. به طور خلاصه میشه گفت سنسور های بدن حس میکنن و nerve ها پیام ها منتقل میشن به مغز و ... .
به این پروسه دقت کنید تا بیشتر موضوع روشن بشه براتون.
دستکاری نرو - nerve (ضربه، فرو کردن سوزن و ...) = گرفتن تصمیم متفاوت (مجموعه ی فعل و انفعالات در بدن به این می انجامه نه درمان بیماری هایی متفاوت و بی ربط به موضوع)
مطالعه ی این مقاله ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) هم خالی از لطف نیست. لازم به ذکر هستش که بر خلاف لینکهای دوستمون که فقط نتیجه گیری هستن و توضیحی در مورد داده ها و ... داده نشده، در این لینک داده ها مشخص هستن.
به طور خلاصه متن زیر میتونه روشن کننده باشه.
An analysis of the 13 highest quality studies of pain treatment with acupuncture, published in January 2009 in the British Medical Journal, concluded there is little difference in the effect of real, sham and no acupuncture.
تجزیه و تحلیل 13 عدد از بالاترین مطالعات کیفیت درمان درد با طب سوزنی که در ژانویه 2009 در مجله پزشکی بریتانیا منتشر شده نشان دهنده ی این مطلب هست که تفاوت خیلی کمی بین آنچه طب سوزنی واقعی و آنچه سرکاری (منظور اینکه برای مثال سوزن زدن به هر جای بدن یا با هر نوع سوزنی) خوانده میشه و هیچ تاثیری نداشتن وجود دارد.
V E S T A
04-06-2014, 14:53
برگردان: داریوش رهازاد
مترجم: مقولهٔ شِبه علم یا دانشنما (Pseudoscience) از جمله مسائل مهمی است که شناخت آن هم در سطح آکادمیک و هم به صورت غیر آکادمیک برای عموم مردمی که میخواهند تصمیمهای درست و برپایهٔ مدارک علمی بگیرند مفید است. این مقاله به صورت مختصر و مفید به معرفی روش علمی و «اندیشه انتقادی» در بطن علم، و راه شناخت شبه علم از علم واقعی میپردازد.
شِبه علم، نظریه یا فرآیندی کاذب است که لباس علم پوشیده است زیرا به خودی خود نمیتواند اعتباری کسب کند. هواداران شبه علم اغلب آن را به عنوان علم حاشیهای یا جایگزین آن قلمداد میکنند.
معمولاً مهمترین نقص شبه علم این است که آزمایشهای کنترلشده، نتیجهگیری و تفسیرهای بخردانهای از آزمایشها آن را پشتیبانی نمیکنند. به عبارت دیگر، شبه علم روش علمی را تاب نمیآورد. این در حالی است که روش علمی پایهٔ علوم طبیعی، و سبب پیشرفت آنهاست.
البته دستیابی به شناخت علمی هم گاهی مستلزم داشتن شهود مستقیم و یا کار حدسی است. آزمایشها همیشه به طور بسنده یک نظریه را تأیید نمیکنند. نتایج آزمایش میتوانند نادرست تفسیر شوند و یا حتی از پایه نادرست باشند. اما در علمِ معتبر، این مشکلات اغلب در وهلهٔ نخست رفع شدنی هستند، و حتی اگر خطاهای آزمایش را خود پژوهشگر نیابد، بررسیهای انتقادی و مداوم جامعهٔ علمی متخصصان آن رشته سرانجام به کشف و رفع خطا منجر میشود. اندیشه انتقادی یکی از بنیانهای علم است.
برخـی انـواع شبـه علـم
نمونههای مستند بسیاری وجود داشته که تعبیرهای نادرست نخستین در جامعهٔ علمی گسترش یافته و فرآیندی که در بالا به آن اشاره شده به تاخیر افتاده است. این روند منجر به شکل گیری علوم معیوب گردیده است.
مشهورترین موارد اینچنینی، ادعاهای زودهنگام برخی دانشمندان در مورد اشعههای N، یا در مورد آبزنجیره و همجوشیِ سرد میباشد. اگر پژوهشگرانی که این موارد را اعلام کردند پیش از انتشار عجولانهٔ نتایج خود، منتظر دریافت بررسیهای کارشناسانهٔ دیگر دانشمندان میشدند، ممکن بود از همهٔ این موارد جلوگیری شود. همیشه خطر تکرار چنین رویدادهایی وجود دارد. برای پیشگیری از این مشکل، معتبرترین نشریات علمی از پذیرفتن گزارش ادعاهای بزرگ و قابل توجه که پیشتر به صورت عمومی منتشر شدهاند، خودداری میکنند.
اصطلاح دیگر، علوم جعلی است که برای توصیف نظریههای علمی یا دادههایی به کار میرود که شاید اصل شواهدشان درست باشد؛ اما این شواهد را برای نتیجهگیری نادرست باب میلشان به کار بردهاند. یکی از کاربردهای علم جعلی این است که معمولاً برای تایید یک نظریه مخالف به کار میرود. (مدعی، ظاهراً با اتکا به شواهد درست، نتیجهگیری جعلیای که خودش ساخته را رد میکند و ادعا میکند که نظریه اصلی را رد کرده است)
طیف گستردهای از تبلیغات تجاری هم میتوانند در این طبقهبندی قرار داشته باشند. در این تبلیغها برای فریب و تشویق خریدار از علوم جعلی و شبه علم استفاده میشود. علم اقتصاد جعلی برای تبلیغ شبکههای هرمی، پزشکی جعلی برای تبلیغ یک داروی معجزهآسا، و روانشناسی جعلی برای تبلیغ محصولات دروغین موفقیت و یادگیری مثالهایی از این دست هستند. به خاطر برجسته بودن این موارد، بهتر است که به عنوان علوم فریبنده توصیف شوند.
در پایان، میتوان علوم بد را که شامل همهٔ موارد زیانبار قبلی است معرفی کرد. علم بد اصطلاحاً به ادعایی گفته میشود که ظاهراً علمی و با نیت خیر است؛ ولی در عین حال نادرست، منسوخ یا ناکامل است. مثالی برای آن میتواند توضیحی باشد که طبق آن الکترونها در مدارهایی به دور هسته اتم میچرخند، تصوری که در سال ۱۹۲۰ بیاعتبار شده است. ولی مدل قدیمی آنقدر روشنتر و سادهفهمتر از مدل درستتر جایگزیناش است که نشانی از منسوخ شدنش دیده نمیشود.
«فـلان چیـز فقـط یک نظریـه اسـت»
در گفتگوهای عادی و روزمره، واژهٔ «نظریه» حاکی از یک گمان، یک فرض یا یک حدس خشک خالی است. ولی در دانش، این اصطلاح معنی و مفهوم کاملاً معین و محدودشدهای دارد. یک نظریه علمی تلاشی است برای تبیین وجهی از جهان طبیعت بر پایه شواهد و مشاهدات تجربی. این تلاش عموماً بر اساس اصول و علوم معتبر و با هدف توسعهٔ آنها و در یک سیر منطقی و منسجم صورت میگیرد.
نظریه ما را قادر میسازد تا پیشبینیهای سودمندی انجام دهیم. همهٔ نظریههای علمی موقتی و در معرض آزمایش و تغییر هستند. هر چه نظریهها رشد کنند و کاملتر شوند، ما را قادر میسازند تا پدیدههای گستردهتر و بیشتری را بفهمیم و پیشبینی کنیم. نمونههایی از این نظریهها، نظریه کوانتوم و نسبیت در علوم فیزیکی و فرگشت (تکامل) در علوم زیستی هستند.
نظریههای علمی در دو گروه جای میگیرند:
۱- به دلیل اینکه با مشاهدات جدید سازگار نبودهاند، نادرستیشان اثبات شده است.
۲- همهٔ نظریههای دیگر.
به بیان دیگر، درستی نظریهها را نمیتوان ثابت کرد ولی همواره این امکان وجود دارد که مشاهدات بیشتر نظریهها را ابطال کنند. نکته مهم این است که نظریهای که اصولاً ابطال پذیر نباشد یا قابلیت رد شدن نداشته باشد، نظریه علمی محسوب نمیشود.
برای نمونه، نظریههایی در مورد طالعبینی را در نظر بگیرید که ادعا میکنند موقعیت ستارگان میتواند روی زندگی افراد تاثیر بگذارد. این ادعاها قابلیت ابطالشدن را ندارد چون پیشبینیهایشان آنقدر مبهم و کلی هستند که نادرستیشان همیشه به این صورت توجیه میشود که بسیاری از تاثیرات گوناگون دیگر به حساب نیامدهاند.
به همین ترتیب، غیرممکن است که چیزهایی که به نام «علم خلقت» یا «طراحی هوشمند» نامیده میشوند ابطالپذیر باشند. به این دلیل که هر جایی که این ادعاهای شبهعلمی در توجیه پدیدهها لنگ میزنند، مدعیان به سادگی میگویند که معجزهای روی داده است یا از این دست توجیهها. (کارتون معروف سیدنی هریس این مسئله را به خوبی نشان میدهد. منبع تصویر: دانشکده روانشناسی دانشگاه اوهایو)
چگـونـه شبـه علـم را بازشنـاسیـم؟
آزمون یگانهای برای تمییز دادن علم از شبه علم وجود ندارد، ولی از آن جاییکه این دو شاخه بیشتر و بیشتر از یکدیگر فاصله میگیرند، تفاوتهای معینی ظاهر میشود، و این تفاوتها به روشنی در هر رشتهٔ علمی دیده میشود.
برای نمونه، جدول زیر میتواند در مقایسهٔ علم ستارهشناسی در برابر ستارهبینی (طالعبینی)، یا علم شیمی در برابر کیمیاگری، و به طور کلی مقایسهٔ علم در برابر شبه علم مفید باشد. اینها زمانی یک شاخه و یک رشتهٔ واحد بودهاند، ولی به تدریج به دو شاخهٔ مختلف علم و شبه علم از هم تفکیک شدهاند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چــرا بازشناختـن شبـه علـم مهـم اسـت؟
واکنش بسیاری از دانشمندان به ادعاهای شبه علمی، خندیدن به آنهاست. ولی اسطوره همواره بخش مهمی از فرهنگ بشری بوده است که اغلب با القای توهم قدرت با روندی کنترلکننده در زندگی عمل میکند.
این رویه میتواند منجربه به طرفداری از انواع حقهبازیها در مورد سلامتی، و فریبکاریهای تجاری، و سازماندهیهای مذهبی و پرستشی به مانند مذهب نوظهور ساینتولوژی شود. بدتر از همه این است که آنها میتوانند برای تحمیل ایدئولوژی و عقایدشان به نهادهای آموزشی و سیاسی فشار بیاورند.
آیـا موسسـاتی هستنـد که به طور فعـال ایـدههای جدیـد و نـادرسـت را خنثـی و متوقـف کنند؟
هر کسی که به اندازهٔ کافی به دور و بر خود نگاه کرده باشد، بیگمان با عبارتهایی اینچنین برخورد کرده است:
- طرح ابداعی برای وسایلی که از آب به عنوان سوخت استفاده میکنند توسط شرکتهای نفتی خریداری و موقوف شده است.
- تکنولوژیهای درمانی آلترناتیو (مانند هومیوپاتی، ماساژدرمانی، کیلاسیون و ...) توسط صنف پزشکان یا صنعت داروسازی غالب به خاطر مصالح خودخواهانهٔ آنها موقوف شده است.
- گزارشها در مورد اشیاء پرنده ناشناس (یوفو) توسط دولت آمریکا به منظور جلوگیری از بوجود آمدن ترس و اضطراب عمومی و/یا برای حفظ سلطه بر شهروندان لاپوشانی شده است.
- دانشگاهها و موسسههای علمی همه بودجه و امکانات خود را به تحقیقهای فرگشتی اختصاص میدهند ولی از تحقیقهای خلقتگرایان پشتیبانی نمیکنند.
- ویرایشگران نشریات علمی و بازبینها و منتقدینی که ارزش مقالات ارائه شده را ارزیابی میکنند، بیدرنگ هر مقالهای که از طرف کسانی که عضو «مؤسسات» علمی نیستند و یا نتایج گزارش آنها با علم پذیرفته شدهٔ روز سازگار نباشد، رد میکنند.
ادعاهایی از این دست به کرات عنوان میشوند و به طور گستردهای هم مقبولیت مییابند، به ویژه بین کسانی که مایل هستند در هر گوشه و کناری توطئهای ببینند. اگر هم شواهدی برای چنین ادعاهایی باشد، بسیار اندک است. علت بنیادین رد شدن این ادعاها یا فرضیههای جدید این است که دلایل یا شواهدی که برای پشتیبانی از این ادعاها ارائه میشود، ناقص و یا غیرمعتبر است.
کسانی که اعتقاد دارند جامعه علمی به طور مغروضانه و غیرمنصفانهای این ادعاها را رد میکند، آنقدر از ماجرا به دور هستند که نمیتوانند ملاکهای جامعه علمی که روشن بودن، دقیقبودن و سازگار بودن با علوم موجود است را دریابند.
امـا آنها به گالیـله خندیـدنـد، همچنیـن به تامسـون، و هم به وگنـر.
ادعاهای شبه علمی و مدعیان آنها معمولاً مورد تمسخر مجامع علمی قرار میگیرند. در واکنش به این روند، مدعیان میگویند که همهٔ کشفیات بزرگ و دانشمندان بزرگ ابتدا مورد تمسخر واقع شدهاند.
خب، در مورد گالیله، آن ها دقیقا نخندیدند؛ این موضوع بیشتر مسئلهٔ تکفیر و چالش مذهبی کلیسا بود که به گالیله فشار میآورد حرفش را مبنی بر اینکه خورشید، و نه زمین، در مرکز منظومه شمسی است پس بگیرد.
مـوارد بیـش
مواری وجود دارد که جوامع آمادگی پذیرش ایدههای جدید را نداشتهاند. این موارد به ویژه پیش از توسعهٔ روش علمی، و پیش از اینکه فناوری لازم برای بهکارگیری آنها در دسترس باشد، بسیار معمول بود. در عصر جدید هم مثالهایی وجود دارند.
زمانی که تامسون شواهدی یافت مبنی بر اینکه اتم ذره بنیادی نهایی نیست و میتواند به واحدهای کوچکتر شکسته شود، حتی خود تامسون نیز علاقهای به پذیرش آن نداشت. او برای سالها مایه خنده شده بود تا اینکه شواهد قطعی در این مورد به دست آمد.
نظریه آلفرد وگنر در مورد رانش قارهای، زمانی که برای نخستین بار در سال ۱۹۱۵ منتشر شد، به شدت مورد حمله قرار گرفت، و این نظریه تا ۵۰ سال بعد مورد پذیرش واقع نشد. دیگران طرحهای مشابهی بر اساس مسیری که قاره آفریقا و آمریکای جنوبی میتوانستهاند به هم متصل باشند ارائه کرده بودند، ولی وگنر نخستین کسی بود که مطالعات دقیقی روی فسیلها و مشابهتهای زمینشناختی میان دو قاره انجام داد.
با این حال، پذیرش این ایده که نیرویی آنچنان قوی وجود داشته باشد که بتواند قارهها را جابجا کند، زمانی که چیزی در مورد ساختار درونی کره زمین شناخته نشده بود بسیار سخت بود، و شواهدی که او ارائه نمود به دلیل ناکافی بودن رد شدند.
ولی حتی در همین اواخر هم، جهان علم برای پذیرش برخی چالشهای مهم که توسط اعضای خودش ارائه میشود، بی میل است؛ برای نمونه دانشمندانی همچون باربارا مککلینتُک (جفتگیری ژنتیکی)، لین مارگلیز (همزیستی درونی میتوکندری در یوکاریوت) و بَری مارشال (منشا باکتریایی زخم معده) در ارائهٔ نظریات خود با مشکلاتی روبرو بودهاند.
از سوی دیگر، زمانی که مفاهیم انقلابیِ نسبیت عام و خاص و نظریه کوانتوم برای نخستین بار ارائه شدند مقبولیت سریع یافتند. مانند همان اتفاقی که برای نظریه لویی پاستور دربارهٔ منشا بیماری افتاد. در تمامی این موارد، نظریههای تازه توضیحات معتبری برای مواردی که پیشتر غیرقابل توضیح بودند فراهم نمودند، و ابزارهای لازم برای تایید آنها در همان زمان وجود داشته، یا اینکه در مواردی همچون نسبیت عام، به زودی فراهم شدند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در اینجا چند نکتهٔ مهم وجود دارد. این مثالها نشاندهندهٔ آن هستند که پذیرش ادعاهای علمی در مجامع علمی، امری ساده و سرسری نبوده و مستلزم شواهد گسترده و تایید شده است. وقتی یک ادعا پایههای محکم و درستی داشته باشد سرانجام مورد پذیرش واقع میشود. اما در مورد شبه علم قضیه کاملاً متفاوت است.
مدعیان میگویند ادعای ما درست است چون ادعای گالیله هم درست بود! اما برای اثبات ادعایشان دست به آزمایش و پژوهش بر اساس روش علمی نمیزنند. با چنین استدلالی هر مدعی ادعای پرت و بیمعنی میتواند خود را بر حق بداند. آیا وقتی کسی به حرفهای چرند یک جاهل خندید، جاهل میتواند ادعا کند که آنها اولش به وگنر و تامپسون هم میخندیدند؟
نشـانـههای ادعـای شبـه علـمی:
روشهای عرضه فرضیات شِبه علمی با روشهای علمی تفاوت دارند. ۹ نشانه برای تمییز دادن روششناسی شبهعلمی از روششناسی علمی وجود دارد.
۱- اندیشههای قدیمی و منسوخ:
به طرز فکرهای قدیمی و منسوخ شده اطلاق میشود. شبهعلمدانان، به نظریههایی برای اثبات و یا اعتبار دادن به یک نظریه شبهعلمی استناد میکنند که یا رد شدهاند و یا هرگز به اثبات نرسیدهاند. اما دانشمندان به طور پیوسته اطلاعات خود را بهروز میکنند و اساس تفکر و اندیشهشان یافتههای نوین علمی است.
۲- توسـل به رمـز و رازهـا:
تحقیقات شبهعلمیِ رایج با رمز و رازهای تجریبات بشری سر و کار دارد؛ مانند یوفو، روانشناسی فراطبیعی و از این دست موارد. شبهعلم میخواهد نظریههای علمیِ مخالفی که تحقیقات شبهعلمی را پشتیبانی و تایید نمیکنند رد کند تا بتواند نظریههایی را تأیید کند که رمز و رازها یا اتفاقات غیرعادی را به پیش میکشند. اما تحقیقات علمی شیفتهٔ رد یا اثبات چیزی نیست، بلکه تلاش میکند بیطرفانه واقعیتهای علمی را اثبات کند.
۳- توسـل به افسانـهها:
یک شیوهٔ رایج برای اثبات نظریههای شبهعلمی استفاده از افسانهها برای فراهم آوردن شواهدی برای تایید یک نظریه است. افسانهها در اینجا به عنوان نمایدهٔ اطلاعات واقعی ارائه میشوند. اما نظریههای علمی عموماً بر اساس واقعیتهای آزمایش شده و تایید شده میباشند.
۴- مجمـوعـهای درهـم و برهـم و کـماعتبـار از مـدارک:
شبهعلمدانان مجموعهای از شواهد را، بدون در نظر گرفتن اعتبار یا کیفیت آنها، به منظور کمک به اثبات نظریههایشان گردآوری و دستچین میکنند. اما علم فقط شواهد اثباتشده، باکیفیت و ابطالپذیر را بدون توجه به نتیجه میپذیرد.
۵- فرضیـههـای انکـارنـاپذیـر:
پیروان شبهعلم بر این باورند که نظریههای آنها انکارناپذیر هستند. آنها به این خاطر که نادرستی فرضیههایشان هرگز اثبات نمیشود، به خود مباهات میکنند. اما کسانی که از روشهای پژوهشی علمی پیروی میکنند، از تلاش برای رد کردن فرضیههایشان به عنوان سند دیگری بر اعتبار فرضیههایشان استقبال میکنند.
۶- توسـل به شبـاهـتهـای جعلـی:
این شیوهٔ شبهعلمی، استدلال میکند که اصول و قواعد هر کدام از فرضیههای شبهعلمی مشابه یا در ارتباط با نظریههای علمی معتبر است. اگرچه حتی ممکن است دانشمندان هم شباهتهایی میان ادعای خودشان و فرضیههای اثباتشده بیابند، اما بر این باور نیستند که ادعای آنها به دلیل این شباهت با آنچه که دیگر دانشمندان باور دارند درست است. مگر اینکه اطلاعات اعتباردهنده و تاییدکنندهٔ مجزایی وجود داشته باشد.
۷- تفسیـرهـای نمایشنـامـهای:
شبهعلمدانان از قوانین علمی عام و جامع برای توضیح پدیدهها استفاده نمیکنند، بلکه به توضیح و تبیین نظریهها با بیان نمایشنامهای از اتفاقات برمیخیزند. میگویند که چیزی مانند الف، چیز دیگری مانند ب را توضیح میدهد، ولی به خودشان زحمت نمیدهند که به ما بگویند چطور خود الف برای تبیین ب، تایید و اثبات شده است. درحالیکه علم از قوانین علمی اثباتشده و مجموعهای از دادههای تجربی برای اعتبار دادن به یک ادعا استفاده میکند.
۸- تحقـیق برپـایـهٔ تفسیـر:
شبهعلمدانان روی واژهها و عبارتهای مورد استفاده در تحقیقات علمی تمرکز دارند نه روی حقایقی که در پس آنها آمده، و نه روی استدلالهایی که تحقیق را تایید و پشتیبانی میکنند. شبهعلمدانان تلاش میکنند فرضیات خود را با بکارگیری کلمات ویژهٔ دانشمندان معتبر جلوه دهند. اما این واژگان تخصصی را خارج از زمینه و بار اصلی آنها در علم به کار میبرند.
۹- امتـناع از بازبینـی و اصـلاح در نتیجـهٔ انتقـادها:
دانستههای شبهعلمی ساکن نیستند. اما هربار که یک نظریه تبیین میشود و واقعیتهای علمی برای اثبات نظریه گردآوری میشوند، شبهعلمدانان در برابر تغییر دادن نظریههایشان در پرتو شواهد جدید سختجانی میکنند. در مقابل، علم ذاتاً خودتصحیحگر است. دانستههای علمی پیوسته از طریق تحقیقات تجربی بهروز میشوند.
تحقـیقات علـوم انسـانی نیز باید از علائم تحقیقات شبهعلمی به منظور حفظ اعتبار و صحت خود دوری کنند. تحقیـقات علوم انسانی مانند علوم طبیعی، باید در معرض تجزیه و تحلیلهای انتقادی باشد و قابلیت رد شدن توسط جوامع علمی و دانشگاهی را داشته باشد، که این بر خلاف اعتقاد تکذیبناپذیری ادعاهای شبه علمی است که توسط دانشمندان شبه علمی اظهار میشود.
منبع :ترجمهی بخشهایی از ?What is Pseudoscience ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) و Scientific vs. Pseudoscientific ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) از "زمــانـه"
V E S T A
23-06-2014, 00:54
بری .ال بیراستاین
برگردان: بردیا دانشگر
مترجم: در جامعهی شبهعلمزده و خرافهزدهی ما، نیاز به اندیشهی انتقادی، تفکر و زبان صریح و شکاکانه در تمام زمینهها به شدت احساس میشود. این درحالیستکه منابع برای آموزش و ترویج اندیشهی انتقادی و شکگرایی در مقابله با رسانهها و منابع فراوان غیرعلمی بسیار کمتعداد و کمنفوذ هستند.
در این راستا این مقالهی مختصر و مفید میتواند کمک کوچکی برای روشن نمودن هر چه بیشتر راه خرد و دانش باشد. «شکگرایی» برابر Skepticism است و در این مفهوم بهتر است به جای «شکاکیت» استفاده شود، زیرا شکاکیت بار «بدبینی» دارد، درحالیکه چیزی که در اینجا مد نظر است همانطور که در مقاله بیشتر کاویده شده به مفهوم خبرگیری و بررسی دقیق ادعاها است نه بدبینی و ساز مخالف زدن.
ویکتور استنگر (فیزیکدان) یک بار گفت که یک پدیده به عنوان حقیقت علمی پذیرفته نمیشود تا زمانیکه مشاهدهاش امری همهگیر شود. یکی از نقاط قوت اصلی علم همین شکگرایی در ساختار آن است - یعنی که ادعاها به طور طبیعی درست پنداشته نمیشوند تا زمانیکه شواهدی برایشان جمع گردد. متاسفانه، واژهی «شکگرایی» در زبان رایج جنبش نیو ایج (دوران نو) یک معنای ضمنی تحقیرآمیز یافته است، به این شکل که گوروها (مرشدهای مذهبی) مبلّغ اندیشه مثبت، بسیاری را متقاعد کردهاند که درخواست شاهد و مدرک نمودن، امری بیجهت دست و پاگیر است. آنها میگویند: «آخرسر، هر چیزی ممکن است اگر واقعاً باورش داشته باشی».
برخلاف این بدفهمی رایج، مفهوم واقعی «شکگرایی» چیزی جز روشی برای جستجو و خبرگیری نیست. فرد شکگرا کسی است که قبل از اینکه ادعایی را موقتا بپذیرد، مدارک معقول و دلیلآوری منطقی میطلبد. همچنین نکتهای که به همین میزان اهمیت دارد این است که شکگرا حاضر است درصورت یافتن مدارک جدید و متقاعد کننده، باورهایش را تغییر دهد یا اصلاح کند.
برخی اوقات که من سخنرانیهای عمومی درباره این مطلب ایراد میکنم، با نقد یکی از حضار مواجه میشوم که گمان میکند این جملهی هوشمندانه و بکری است که به ذهنش رسیده: «من نسبت به شکگرایی مشکوکم... هه هه هه...» سپس من با ارجاع به واژهنامهها میگویم «بسیار خوب، شما چه جایگزینی پیشنهاد میکنید؟»
شکگرایی، در واژهنامهی دانشگاهی وبستر به معنای «تعویق داوری تا هنگام وارسی است؛ که وارسی شامل جستار، پرسیدن، انتقاد و شک است.» شکگرایی اساساً برعکس دگماتیسم (جزماندیشی) است. در فرهنگ لغات جهانی راجت، شکگرایی به عنوان متضاد این واژهها آورده شده است: گولخوری، زودباوری، سادهلوحی، قابل سواستفاده واقع شدن، فریبخوردگی، سادگی، و خامی. چه تعداد از ما دوست داریم که به چنین توصیفاتی نائل شویم؟
جرج برنارد شاو یک بار گفت که «معمولاً کسانی به قدرت مشاهدهی دقیق، بدبینی میگویند که آن را ندارند.» شکگرایی در بسیاری از مواقع با بدبینی اشتباه گرفته میشود، ولی همانطور که شاو بهخوبی واقف بود اینها دو مفهوم کاملاً متفاوتاند.
استفادهی درست «بدبین» در مورد کسی است که دائماً اعمال افراد را دارای انگیزهی مغرضانه میداند، بهخصوص اگر این اعمال به نظر سخاوتمندانه یا نوعدوستانه بیایند. هرچند وقتی فرد فریب افراد زودباور جامعه توسط دانشمندنماها را میبیند دشوار میتواند بدبین نشود، ولی باز هم میتواند یک شکگرای محترم و مهربان باشد. آنطور شکگرایی که من تشویق میکنم باادبانه پاسخ میدهد: «بسیار خوب گرامی، ولی ادعای شما برای من مفهومی ندارد، لطفاً به من نشان دهید به چه دلیل به این ادعا باور دارید.» این نوع شکگرا هیچوقت پیشداوری نمیکند که در این شرایط با یک احمق یا یک شارلاتان طرف است. برای چنین فرضی همیشه لازم است دلایل مستقلی داشته باشیم.
اصـول شـکگرایـی
در این عصر خلاصهگوییها، بد نیست که شرح مختصری داشته باشیم که شکگرا بودن به چه معناست. اقسام متفاوتی از شکگرایی وجود دارند، که میخواهم فقط از نوع اولش دفاع کنم. تمایز زیرین را مدیون پاول کورتز (فیلسوف) هستم. یک «شکگرای روشی» کسی است که مدارک را بیطرفانه سبک و سنگین میکند و به طور موقت موضعی را اتخاذ میکند که بهتر با منطق و شواهد میخواند و پشتیبانی میشود.
این رویکرد پرگماتیک (عملگرایانه) با «شکگرای فلسفی» متفاوت است که امکان یقین نسبت به هر چیز را برای همیشه رد میکند. (از حیث نظری، چنین دیدگاهی شاید حرفی برای گفتن داشته باشد، ولی در گیر و دار زندگی روزمره کار آدم را سخت میکند).
موضع شکگرای روشی همچنین از «شکگرای بیمارگونه» نیز متفاوت است که ذهنش در مورد مسائل آنقدر صلب شده که از وارسی اطلاعات مغایر خودداری میورزد. چنین فرد ذهن-بستهای بهتر از نادان زودباوری نیست که هر چیزی را میپذیرد بدون اینکه ابتدا بپرسد که آیا با عقل میخواند و قابل دفاع است یا نه. آزاداندیشی محققاً فضیلتی است؛ اگر به این معنا باشد که فرد حاضر است منصفانه نظر مخالف را بشنود. اما برخلاف گلایهی معتقدان به باورهای شبه علمی، اینکه فرد پس از شنیدن یک دلیل نابسنده از تغییر نظر خود خودداری ورزد، به این معنا نیست که آن فرد جزماندیش است. ویلیام ارتون یک بار در پاسخ به چنین اتهامی گفت: «اگر ذهنتان را زیادی باز بگذارید، مردم کلی آشغال توش میریزند.»
بسیاری مواقع باورمندان به اقسام شبه علم، شکگرایان روشی را متهم میکنند که شکگرای بیمارگونه هستند (و قطعاً این در خیلی مواقع لفاظی موفقی است) مسلماً در میان منتقدان شبه علم تعدادی شکگرای بیمارگونه هم هستند ولی، به تجربه شخصی میتوانم بگویم اکثر کسانی که از پذیرش چنان موضوعات بحثانگیزی خودداری میکنند اگر ادله کافی برایشان ارائه شود که چرا باید چنان ادعاهای عجیبی را بپذیرند با کمال میل حاضرند نظرشان را تغییر دهند.
به عنوان مثال، فیلیپ جی کلاس، یکی از برجستهترین شکاکان نسبت به منشا ماورای زمینی یوفوها، نسبت به خود احتمال وجود حیات در نقاط دیگر جهان اگنوستیک (ندانمگرا) است، و مخالف این ایده نیست که شاید روزی معلوم شود که چنان موجوداتی وجود دارند یا حتی تلاش دارند با ما ارتباط برقرار کنند. کلاس بارها گفته که هیچ چیزی برایش لذتبخشتر از این نیست که بتواند در «هفتهنامه هوانوردی و فناوری فضا» مجلهای که برای بیش از سی سال سردبیر آن بوده بنویسد که: سرانجام مدارک قابل قبولی به دست آمده که فضاییها به ملاقات سیارهی ما آمدهاند.
در مورد خود من، بارها گفتهام که اگر اولین فردی باشم که بتوانم مدارک مورد قبول علمی ارائه دهم که فردی قدرت ادراک فراحسی دارد، اندک امتناعی که ممکن است در برابر تغییر نظرات سابقام داشته باشم در برابر نوید شهرت و مکنتی که (گذشته از افتخار و جایگاه تاریخی) نصیبم میشود مثل برف است در برابر آفتاب تموز.
به عنوان خلاصهی این مقاله، اینجا فهرستی ارائه میدهم از ماهیت دیدگاه شکگرایانهای که در بالا بیان کردم:
۱. ادعـاهـای فـوقالعـاده مـدارک فـوقالعـاده میطلبنـد
هر قدر ادعایی بیشتر خلاف عرف باشد یا بیشتر با علم قابل تحقیق فعلی در تعارض باشد، به ادلهی بیشتری نیاز دارد تا قانع شویم که ناشی از خطا یا تقلب مدعی نیست. اینکه ببینیم پذیرش یک ادعای بحثانگیز جدید مستلزم رد چه مطالبی است به همان میزان آزمودن مدارک موافق ادعا اهمیت دارد.
۲. بـار اثبـات بر دوش مدعـی اسـت
قوت و ضعف یک ادعا بر اساس مدارکی است که فرد مدافع آن ارائه میکند. این وظیفهی فرد شکگرا نیست که اثبات کند ادعا اشتباه است. همچنین کاملاً معقول است که شکگرا بگوید «نمیدانم». وی نیازی ندارد که توضیحی در مقابل ادعا بیاورد مگر اینکه توضیحی محتمل و قابل دفاع داشته باشد. اغلب بهترین راهکرد در مواجهه با چنین ادعاهای مشکوکی آن است که صرفا به نامحتملی منطقی و نبود مدارک برای ادعا اشاره کنیم، و سپس دیدگاه «صبر کنیم ببینیم» اتخاذ کنیم.
۳. بـرای اینـکه ادعـایی جـدی گرفتـه شـود بایـد حداقـل اساسا قابـل آزمـون باشـد
در وهلهی نخست، باید ادعاها ابطالپذیر (قابل رد شدن) باشند. بعلاوه، باید به روشنی و به طور دقیق و منطقی مطرح شوند. باید صریحاً اظهار شود که چه شواهدی حامی درستی مطلب و چه شواهدی بر ضد آن شمرده میشوند، و چه چیزهایی به عنوان شاهد کافی تلقی میشوند.
۴. مـدرک بایستـی همـگانـی و برای عمـوم منتقـدان ذی صـلاح در دستـرس باشـد
علم فعالیتی عمومی بر پایه اعتماد است. به جز موارد انگشتشمار، هر پژوهشگری که نتواند یا نخواهد به رقیبانش اجازهی وارسی روشها و دستگاههایش را بدهد، یا از ارائهی اطلاعات خام آزمایشش خودداری ورزد، به ناچار به این استنباط دامن میزند که اینها تنها عقیدهی شخصی او هستند. در کنار احتمال تقلب، همیشه این احتمال هست که نتایج به ظاهر برجسته و انقلابی ناشی از متغیرهای ظریف و کنترلنشدهای باشند که آزمایشگر به آنها توجه کافی مبذول نداشته است.
کاربرد این قواعد سادهی دمدستی و مقایسهی موارد مشکوک با الگوی باورها و شیوههای بررسی شده در این مقاله، کمک بسیاری برای افشا نمودن و تشخیص دانشنماها (شبه علم) و دیگر انواع حقهبازیها در زندگی روزمره است. امید میرود که شهروندان مجهز با این بینش از سواستفادهی دستفروشان انواع باورها مصونیت یابند. استفاده از اصولی که در بالا مطرح شد، میتواند علاوه بر شناخت ادعاهای توخالی شبه علمی همچنین برای بررسی اظهارنظرهای سیاستمداران یا اخبار روزنامهها و جراید نیز به کار آید. پیش از نتیجهگیری، خوب است به برخی دلایلی اشاره شود که چرا این کار عمدتاً بیمزد و مواجب امتحانش میارزد. شکگرایی پیامدهای کاربردی و عملی دارد و صرفا یک بازی فکری جالب نیست.
چـه ضـرری دارد؟
آنهایی که سعی میکنند تا شبهعلم را رسوا کنند باید کاملاً انتظار داشته باشند که مورد بیزاری کسانی قرار گیرند که سرمایه یا کاسبی سوالبرانگیزی در این حیطه دارند. البته گاهی منتقدان توسط قشر دیگری هم توبیخ میشوند، از جمله کسانی که نه اعتقادی به آن باورهای شبه علمی دارند و نه سودی از آن ادعاهای مشکوک عایدشان میشود. این انتقادها اغلب از علاقهی ستودنی ولی مخبط کسانی برمیخیزد که خود را یاور باورهای شکستخورده یا مطرود شده میانگارند.
در خیلی مواقع دیگر، شاید به این خاطر باشد که شبه علم یک حماقت بیضرر انگاشته میشود که شایستهی لعن و تکفیر جامعهی علمی نیست. این حامیان شبهعلم به شکگرایان جدی میگویند «بیخیال! چه ضرری دارد؟»
واقعاً، زیان هر کدام از این ادعاهای کاذب به صورت تک به تک شاید نسبتاً اندک باشد ولی وقتی روی هم انباشته میشوند پیامدهای گسترش و رواج شبهعلم در جامعه بسیار بیشتر از چیزی است که تصور میشود. مثلاً اثرات منفی معالجات قلابی که باعث رنج و زحمت بیهوده و حتی مرگ میشوند، یا تحلیلگران دستخط که شخصیت افراد را لکهدار میکنند، یا رواندرمانهای کمسواد که به طور ناخواسته خاطرهی اشتباه یک سواستفادهی جنسی را القا میکنند، بر همگان آشکار است، ولی زیانهای بیسوادی علمی میتواند خیلی بیشتر و ظریفتر باشد. فهرست پایین شامل شماری از دیگر مضراتی است که شبه علم میتواند دامن بزند:
۱. فریفتـن عامـه مـردم
عموم مردم دوست دارند که اطلاعات صحیح به جای اطلاعات غلط به ایشان ارائه شود تا باورها و تصمیماتشان را بر آن اساس پایه نهند. خوب نیست که فریبدهندگان با اشاعهی اطلاعات غلط، چه عمداً و برای فریفتن باشد و چه غیرعمدی، کامیاب شوند.
۲. ضـرر مـالـی
رعایت ملاک «حقیقت در تبلیغ». شبهعلمها در مقابل پولی که میگیرند خدمت کمتری ارائه میدهند.
۳. غفلـت از محصـولات آزمـوده شـدهای که واقعـاً اثـرات ادعـا شـده را دارنـد
شبهعلمها باعث اتلاف هزینه و زمانی میشوند که میتواند بسیار مفیدتر مصرف شود. برای مثال، بیمارانی را ملاحظه کنید که درمانهای اثباتشدهی پزشکی را به تعویق میاندازند و به جای آن به دنبال روشهای خطرناک تقلبی میروند، درحالیکه بیماریشان در همین حین پیشرفت میکند و دیگر معالجات رایج جواب نخواهد داد. اطمینان به گمانهزنها برای یافتن محیط مناسب جغرافیایی، یا خطشناسان برای کارگزینی هم از این مقولهاند.
۴. تبلیـغ جـادو اندیـشی؛ (ذهنیـت «یه چـی از هیچـی»)
جهانبینی اسرارآمیزی که به شبهعلم دامن میزند این باور را ترویج میکند که اندیشهی مثبت میتواند جایگزین تلاش و برنامهریزی دقیق شود. و این توهم و امید کاذب را برمیانگیزد که همیشه راه میانبری وجود دارد. این مسئله باعث میشود که در چالشهای بزرگ پیش روی جهان امروز کار از تفکر محتاطانه و تلاش سخت رویگردان شود.
در برخی موارد خاص مثل آلمان نازی، ترویج رسمی عقاید موهوم و شبهعلمی و سرکوب اندیشه انتقادی راه را بر برخی اعمال شنیع گشود. ساروپالی رادها کریشنان به خاطر بیم و هراس از همین پتانسیل تاریک سرکوب خرد بود که گوشزد کرد: «اگر چرندیات را باور کنیم میتوانیم مرتکب وحشیگری شویم.»
۵. شبـهعلـم امیـد کاذب و انتـظار بیجـا را تشویـق میکنـد
برای نمونه باورهای پست مدرنیست و نیو ایج که پتانسیل نهفتهی انسان را این طور تبلیغ میکنند که هیچ محدودیت فیزیکی و شخصی وجود ندارد و محدودیتها فقط امور دلبخواهی هستند. یعنی، به گفتهی آنها محدودیتها فقط تخیلی هستند و وجود خارجی ندارند. ولی متاسفانه، محدودیت توانایی ما در رویارویی با طبیعت و خودمان کاملاً حقیقی و واقعی است. دشواری موانع دنیای واقعی باعث میشود تا تبلیغات بیش از حد خوشبینانهی شبهدانشمندان مقبول عوام سادهطلب واقع شود.
۶. ناتـوانـی در از میـان برداشتـن این موانـع میتوانـد موجـب ملامـت خـود، عـدم اعتمـاد به نفـس و افسـردگی شـود
وقتی تکنیکهای اغراقآمیز جواب نمیدهند یا به تغییرات مطلوب منجر نمیشوند، معمولاً مشتری ناکام انگشت اتهام را به سوی خودش برمیگرداند تا معاملهگران امید کاذب. (تقصیر خودمه. بقدر کافی سعی نکردم).
۷. جـوی که شبـهعلـم در آن رشـد و نمـو میکنـد موجـب کاهـش سـواد علمـی و مهـارتهای اندیشـهی انتقـادی میشـود
گسترش شبهعلم مانع می شود تا مشتریان خواهان مدارک بیطرفانه و آزمایشهای کنترلشده شوند، و به جای آن شهادت واهی مشتریان طرفدار کالا را جایگزین میکند.
۸. تنـزل سـواد علـمی، توانـایی شهرونـدان در چـارهجـویـی بخـردانـه بـرای مشـکلات را کاهـش میدهـد
شمار فزایندهای از انتخاباتی که در پیش روی رایدهندگان دموکراسیهای صنعتی قرار گرفته، بدون آشنایی با مبانی علمی قابل درک نیست. با اینحال، آمارگیریها یکی پس از دیگری نشان میدهند که اکثر آمریکای شمالیها از نظر علمی بیسواد (و گاهی مفتخر به آن) هستند. همچنین، سلامت اقتصادهای ما در دوران رقابت جهانی وابسته به داشتن نیروی کاری است که از لحاظ علمی دانشآموخته باشند.
جالب اینجاست که بسیاری ملل شرق دور که بازار فناوری پیشرفته ما را تهدید کرده و در حال سبقت گرفتن از ما هستند، طریقهی علمی غربی را به خدمت گرفتهاند، درحالیکه باورمندان نیوایج در غرب داعی تغییر مسیر به آموزههای کهن شرقی هستند و آنها را منبع بهتری برای دانستن میدانند. شکگرایی نیاز تمام جوامع است.
منبع:
• Distinguishing Science from Pseudoscience ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
• برای مطالعهی بیشتر: شبه علم ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
از "زمـــانه"
badboys_87
22-07-2014, 18:27
من یه سوال داشتم ایا محدوده ی کاوش و بررسی علمی فقط پیرامون ماده و جهان فیزیکی هست ؟؟
ایا حوزه ای غیر از جهان فیزیکی و متافیزیکی هنوز توسط علم بررسی یا اثبات نشده ؟؟
من یه سوال داشتم ایا محدوده ی کاوش و بررسی علمی فقط پیرامون ماده و جهان فیزیکی هست ؟؟
ایا حوزه ای غیر از جهان فیزیکی و متافیزیکی هنوز اثبات علمی و بررسی نشده است ؟؟
علم درباره مطالبی است که میشه مشاهده بشوند و تکرار پذیر باشند. چیزی خارج از جهان فیزیکی (ماوراء و متافیزیک و ...) تابحال مشاهده نشده، و برای همین از حوزه علم خارج است. ادعا درباره این قضیه به صورتی که شکل علمی داشته باشه در اصل شبه علم است.
havzhini
22-07-2014, 19:54
من یه سوال داشتم ایا محدوده ی کاوش و بررسی علمی فقط پیرامون ماده و جهان فیزیکی هست ؟؟
ایا حوزه ای غیر از جهان فیزیکی و متافیزیکی هنوز توسط علم بررسی یا اثبات نشده ؟؟
منم به جوابتون اضافه کنم که خیلی از مواردی که در گذشته متافیزیکی تلقی یا ادعا میشدن علم اونها رو بررسی کرده و نتایج کاملا فیزیکی گرفته شده و تا حالا که چیزی به نام متافیزیک مردود بوده
مواردی مثل حالات و احوالات انسان که علم پزشکی و روانشناسی کاملا اثبات کرده مواردی فیزیکی هستن و ادعاهای متافیزیکی بودن اونها چیزی جز توهم نیست
پس علم روی خیلی از ادعاهای متافیزیکی تحقیق و بررسی کرده ولی تا به امروز چیزی جز فیزیک و ماده اثبات نشده
badboys_87
22-07-2014, 20:34
خیلی ممنون ... منظورم اینه که تا الان هیچ قضیه ای مبنی بر وجود موجودات غیر مادی مثلا" جن و روح و فرشتگان و یا امور غیر مادی مثل وحی و الهام و یا بهشت و جهنم توسط علم تایید نشده؟؟
پس علم جهان امروز در تضاد کامل با عقاید مذهبی هست درسته؟؟؟
به نظر شما این فاصله در آینده بیشتر خواهد شد یا کمتر ؟؟؟
badboys_87
22-07-2014, 20:37
علم درباره مطالبی است که میشه مشاهده بشوند و تکرار پذیر باشند. چیزی خارج از جهان فیزیکی (ماوراء و متافیزیک و ...) تابحال مشاهده نشده، و برای همین از حوزه علم خارج است. ادعا درباره این قضیه به صورتی که شکل علمی داشته باشه در اصل شبه علم است.
میشه بیشتر تشریح کنید؟؟
مشاهده و تکرار توسط کی صورت میگیره دانشمندان ؟؟/
بر فرض مثال اگر کسی مدعی باشه که موجودات فضایی رو دیده یا با اجنه ارتباط داشته در علم یک وهم محسوب میشه ؟؟ چون تکرار پذیر نیست
مسائلی مثل سرنوشت و تقدیر چه طور؟
havzhini
22-07-2014, 20:42
خیلی ممنون ... منظورم اینه که تا الان هیچ قضیه ای مبنی بر وجود موجودات غیر مادی مثلا" جن و روح و فرشتگان و یا امور غیر مادی مثل وحی و الهام و یا بهشت و جهنم توسط علم تایید نشده؟؟
پس علم جهان امروز در تضاد کامل با عقاید مذهبی هست درسته؟؟؟
به نظر شما این فاصله در آینده بیشتر خواهد شد یا کمتر ؟؟؟
فکر میکنم بالا جواب این سوالو دادم
بله حتی یک مورد خارج از چهارچوب ماده تا به امروز اثبات نشده
علم با چیزی در تضاد نیست بلکه راه خودش رو میره که کشف و جواب دادن به سوالات هست اون هم با دلیل و مدرک
حالا دیگران(دین مذهب خرافات و ...) برای این سوالات جوابهایی بدون مدرک و دلیل دادند و حالا علم خلاف اون رو اثبات میکنه ربطی به تضاد داشتن علم یا چیزی نداره
نظر شخصی من بله علم هرروز جوابهای تازه ای به ما میده که نشون میده نظرات و جوابهای مذاهب و ادیان چیزی جز توهمات و ... نیستن.
خیلی ممنون ... منظورم اینه که تا الان هیچ قضیه ای مبنی بر وجود موجودات غیر مادی مثلا" جن و روح و فرشتگان و یا امور غیر مادی مثل وحی و الهام و یا بهشت و جهنم توسط علم تایید نشده؟؟
پس علم جهان امروز در تضاد کامل با عقاید مذهبی هست درسته؟؟؟
به نظر شما این فاصله در آینده بیشتر خواهد شد یا کمتر ؟؟؟
درود
خیر در حال حاضر هیچ مدرک معتبر و قابل اتکا و قابل استنادی در باب موارد متافیزیک و ماور الطبیعه مشاهده دریافت و بصورت علمی ثبت نشده .
هر چی بوده در حد یک سری ادعای بی ارزش و مطالب فاقد اعتبار بوده .
خیلی از کسانی هم که مدعی همچین مواردی بودن حاضر نشدن در مناطق و آزمایشگاه های کنترل شده علمی حاضر بشن تا صحت ادعای اونا بررسی و آزمایش بشه .
علم بر اساس مدارک و مستندات پیش میره . یعنی مدعیات ما باید قابل آزمایش و تحلیل - قابل بررسی - قابل تکرار و قابل رد شدن باشه .
اگر ادعای ما شامل همه اون موراد باشه و از آزمایشات سربلند بیرون بیاد اون موقع است که ادعای ما علمی به حساب میاد .
badboys_87
22-07-2014, 20:59
خوب پس علم متافیزیک رو نفی میکنه
در اینصورت اعتقادات میلیون ها فرد در جهان زیر سوال میره و خرافات محسوب میشه ..
ولی من معتقد هستم به این موارد .. شعور در هستی ... هوش مندی جهان و پیچیدگی آفرینش ... سرنوشت برنامه ریزی شده ایا در علم پذیرفته شده نیست ؟؟؟؟
.در حالی که من هوشمندی رو درک میکنم و این پیچیدگی های موجود در آفرینش تصادفی و خود به خود از دل طبیعت بوجود نیامده و این که جهان آفریده شده
خیلی از مباحث رو نمیتونم اینجا مطرح کنم چون نمیخوام وارد بحث مذهبی بشم ...
ولی قوانین ریاضی دقیقی توسط کامپیوتر در کتاب مقدس کشف شده و تحقیقات زیادی درباره معجزه بودن صورت گرفته ایا این ها مدرک علمی محسوب نمیشه ؟؟؟
علم کاری نداره که شما چی رو قبول داری یا به چه چیزی ایمان دارین یا این که ارتباطات مافوق طبیعی و ... دارین .
در بررسی علمی فقط محدوده های قابل پذیرش در علم مورد بررسی و استقبال قرار میگیره .
روال کاری علم مشخصه و چارچوب خاص خودش رو داره و هر کسی که میخواد ادعاش در جامعه جهانی از نظر رتبه و اعتبار خریدار داشته باشه از چارچوب علمی وارد میشه .
وگرنه با سو استفاده از کم سوادی / بی سوادی و بی اطلاعی عوام خیلی کارها میشه کرد و میتونیم N تا ادعا داشته باشیم .
هر کس هم هر اعتقادی داره برای خودش نگه میداره و در چارچوب علم اونا رو وارد نمیکنه . چیزی که توسط مدعیان ارائه میشه باید قابل بررسی از هر جهت باشه و با معیارها و قواعد علمی کنونی همخوانی داشته باشه .
قابل آزمایش باشه و از همه مهمتر قابل رد کردن باشه .
دانشمندان هم بی کار نیستن که به هر ادعایی پاسخگو باشن و بیان بررسی کنن که آیا این ادعا درسته یا این باور غلطه یا صحیحه .
روال کار علمی مشخص شده و هر کس میتونه طبق همون روال ادعای خودشو اثبات کنه .
havzhini
22-07-2014, 23:24
خوب پس علم متافیزیک رو نفی میکنه
در اینصورت اعتقادات میلیون ها فرد در جهان زیر سوال میره و خرافات محسوب میشه ..
ولی من معتقد هستم به این موارد .. شعور در هستی ... هوش مندی جهان و پیچیدگی آفرینش ... سرنوشت برنامه ریزی شده ایا در علم پذیرفته شده نیست ؟؟؟؟
.در حالی که من هوشمندی رو درک میکنم و این پیچیدگی های موجود در آفرینش تصادفی و خود به خود از دل طبیعت بوجود نیامده و این که جهان آفریده شده
خیلی از مباحث رو نمیتونم اینجا مطرح کنم چون نمیخوام وارد بحث مذهبی بشم ...
ولی قوانین ریاضی دقیقی توسط کامپیوتر در کتاب مقدس کشف شده و تحقیقات زیادی درباره معجزه بودن صورت گرفته ایا این ها مدرک علمی محسوب نمیشه ؟؟؟
دوست عزیز شما پستها رو نمیخونید بعد مطالب وسوالات تکراری که صدها بار روش بحث شده رو مجدد مطرح میکنید
علم هیچ کاری به عقیده و فکر شما و هیچکس دیگه نداره
اعتقاد و فکر میلیونها نفر این بود که زمین مرکز عالم هست و هزاران دانشمند هم بخاطر حرف علمی که خلاف این رو نشون میداد کشته شدن
پس چون اون میلیونها نفر فکر و عقیدشون این بود زمین مرکز عالم و مسطح هست باید علم هم اینو امروز به ما نشون میداد؟
عقیده و باور امروز شما هم دقیقا مثل همون تفکر هست و علم هیچ کاری بهش نداره
علم دنبال واقعیات جهان میره نه دنبال خواسته و اروزها و عقاید من و شما
علم فقط یه ابزار هست برای کشف واقیات نه هیچ چیز دیگه
شما به چیزی باور دارید از ابزار علم استفاده کنید و اون به اثبات برسونید نه اینکه علم رو دشمن عقیده خودتون بدونید و علم رو نفی کنید و یا رو به شبه علم بیارید
مطلبتون درباره کتاب مقدس و ریاضی هم به بخش شبه علم مراجعه کنید و توی گوگل سرچ کنید تا بفهیمد فرق علم رو با دروغ پراکنی
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Arash4484
23-07-2014, 00:45
دوستان برای بار چندم که متافیزیک(مابعدالطبیعه)، ماوراالطبیعه نیست!
در خود متافیزیک بحث بسیار است ولی اینجا دقیق هدف بحث اخیر ماورا الطبیعه است.
کافی است این دو کلمه رو گوگل کنید، بعد مسایل هستی رو حل میکنیم:/
سلام دوستان
من به علوم پنهان و متافیزیک اعتقاد دارم...
حتی تلقین باعث میشه انداختن یه دستبند پاوربالانس که یه هولوگرامی بیش نیس به من اعتماد به نفس بده...
مدتی هست تبلیغاتی در مورد مهره ی مار و خر مهره و فرج(آلت ت*ناسلی کفتار) زیاد شنیدم...
اگه دقت کنیم اینها ریشه در فرهنگ خرافاتی ما داره...
مثلا خیلی وقت ها شنیدیم میگن طرف مهره ی مار داره و فلان
فلانی خر شانسه(خر مهره)
و ....
در سایت هایی که فروشنده ی این جور اجناس هستن اومده :
مهره مار چیست؟
در آمیزش فصلی مارها با یکدیگر (دقیقا بعد از آمیزش ) غضرفی از بالای چشمان مار و از نزدیکی رسنگاه مار ترشح میشود که بعد از مدتی به شکل تکه استخوانی درمی آید و به آن مهره مار میگویند وحتما باید هر دو مهره از جفت طبیعی مار باشند چون یک مهره مار فایده ای ندارد.
مهره خر چیست؟
قطعه ای استخوانی است که از استخوان گردن خر در آورده می شود و به اشکال مختلف مانند گردن بند و مچ بند مورد استفاده قرار میگیرد.
ناموس کفتار چیست؟
آلت جنسی کفتار ماده است که بیشتر در کشور پاکستان توسط شکارچیان این حیوان با روش خاصی خشک گردیده و با طلسم مخصوصی که به همراه دارد معمولاٌ برای روابط جنسی به کار میرود.
و باز هم اومده :
خريدار عزيز متن كاملي كه بر مبناي چندين سال تجربه خود بدست آورده ام در اختيار شما قرار مي دهم تا شما نيز در مورد علوم غريبه و ماوراي طبيعت آشنايي كامل داشته باشيد
مطمئنن در مورد مهره مار و خرمهره و ناموس كفتار يا طلسماتي مانند نعل اسب و يا طلسم محبت شنيده ايد . در مورد كارايي اينها بايد بدانيد كه صرفا به همراه داشتن اين محصولات سبب انتقال انرژي مثبت پايداري بر روي شما و اطرافيانتان مي گردد كه اين باعث ايجاد جذبه در روابط عاطفي و كسب و كار و روابط اجتماعي شما مي شود و دو واقع شما محوريت زندگي خود را به دست مي آوريد .
استفاده از اين طلسمات و اشيا و سنگها از ساليان دور و دراز در ايران و هند رواج داشته است . خوش شانسي و خوشبختي براي صاحبان اين طلسمات روي آورده و قدرت اجتماعي و اقتصادي فراواني را كسب كرده اند . با پيشرفت علم نوين تمام اين اتفاقات جنبه علمي به خود گرفته اند و تماما اثبات شده اند و با پيشرفت ارتباطات نيز هم اكنون تمامي مردم دنيا قادر به استفاده از اين سنگواره ها و طلسمات شده اند و ديگر رازي نهفته نيست و در دسترس عموم قرار دارد .
تنها شما مي توانيد از اين غافله عقب نمانده و هم اكنون جهت تهيه و استفاده از اين محصولات اقدام نماييد .
جهت اطمينان خاطر شما تمامي محصولات ارسالي با ضمانت كتبي مادام العمر براي شما ارسال خواهد شد
و اما :
بسته ارسالي شماره يك : ناموس كفتار
ديگر نامهاي رايج : فرج كفتار ، تن كفتار ، طلسم كفتار
مطمئناً براي شما نيز پيش آمده كه از ابراز احساس قلبي و جنسي خود نسبت به جنس مخالف ناتوان باشيد ... اگر به دنبال راه چاره هستيد " طلسم ناموس كفتار" موثرترين راه علاج است, زيرا با توجه به انرژي خاصي كه دارد اين توانايي را بيش از چند برابر افزايش ميدهد .
آلت زنانه حيوان كفتار است كه بعد از شكار اين حيوان آنرا از تن كفتار جدا كرده ويك سري مراحل خيلي خيلي حساس براي خشك كردن دارد كه آنرا انجام داده وخشك كرده كه البته بگوييم كار هركسي نيست خشك كردن آن وشخص آشنا به اين كار بايد آن را خشك كند كه به آن ناموس كفتار,فرج كفتار,طلسم كفتار,تن كفتار,چيز كفتار,كس كفتار ميگويند.
آيا ناموس كفتار با ضمانت ارسال مي شود ؟
بله با وجود تجربه چندين ساله ما محصولاتي كه براي شما ارسال مي شود با ضمانت به شرط برگشت پول مي باشد چون اعتقاد داريم رضايت خريدار با لاتر از چند هزار تومان منفعت مادي براي ما ارزش دارد و مي دانيم كه كسي از محصول ما ناراضي نخواهد بود پس با خيالي راحت خريد خود را انجام دهيد .
در مورد فرج كفتار بيشتر بدانيم :
همه افراد به دنبال انرژي هايي هستند تا بتوانند اطرافيان خود را بيشتر و بهتر به طرف خود جذب كنند . ايران به دليل داشتن تاريخي چند هزارساله و تمدني قدرتمند پيشرو در معرفي و استفاده از اين محصولات بوده است از جمله اين طلسمات ، طلسم ناموس كفتار مي باشد . در كتب تاريخي از اين تكه پوست حيوان كفتار اينگونه ياد شده است كه زنان و مردان در گذشته براي جذب محبت و در اختيار داشتن همسر خود ناموس كفتار را در پارچه اي گذاشته و آن را با خود حمل مي كردند اما اين موضوع بعضا باعث جذب نا خودآگاه اطرافيان به غير از همسر شخص نيز مي شد و اينگونه ذكر شده كه شخص دارنده طلسم فرج كفتار بايد بيش از حد مواظب رفتار خود باشد تا اشتباه وگناهي مرتكب نشود .
بسته ارسالي شماره دو : مهره مار اصل و تضميني ( بهترين نمون مهره مار موجود )
مهره مار چيست؟
وقتي مارها با هم جفت گيري ميكنند بعد جفت گيري مار ماده ومارنر هركدام از خود ماده اي به جا ميگذارنند كه به آن مهره مارميگويند وحتما بايد هر دو مهره باشند چون يك مهره فايده اي ندارد.
مهره مار قطعه اي استخواني است كه در روي سر مار ( نر و ماده ) و در زمان شروع فصل جفت گيري مترشح شده و باعث جذب جفت مقابل و جنس مخالف گرديده و پس از عمل جفت گيري از پشت سر هر دو مار بر محل جفت گيري باقي ميماند كه داراي اثرات مغناطيسي و انرژي فوق العاده ثابت شده علمي ميباشد كه از آن جمله در تعريف انرژيهاي پنهان ميتوان از تعريف علم متافيزيك در توصيف اشياء و پديده هاي هستي ياد كرد كه بصورت " هر شئي در جهان هستي به واسطه جوهره ساختاري خود داراي نيروي مغناطيسي اي مي باشد كه تاثيرات آن در محيط اطراف و ساير اجسام و پديده ها قابل ملاحضه است ".
منشاء " مهره مار ":
در مورد منشائ استفاده از مهره مار مطالب زيادي در دسترس نيست اما به پشتوانه فولكولور و آداب و سنن هر ملتي و ضرب المثل معروف " طرف مهره مار دارد " در ايران زمين و با نظري گذرا به اساطير و افسانه هاي قومهاي كهن به خصوص سرخپوستان آمريكا نخستين استفاده از مهره مار و خصوصاً جفت مهره را در آداب و سنن اين قوم و شامانهاي آنها مي توان يافت كه در درمان بيماريها و مصونيت از بلاياي طبيعي و غير طبيعي و نيز گره گشايي در امورات مبهم مورد استفاده قرار مي گرفت... به طور كلي استفاده از مهره مار گرچه توسط شامانها رايج گرديده در حال حاضر تاثيرات شگرف آن توسط علوم متافيزيك و حتي علوم مربوط به انرژيهاي پنهان به اثبات رسيده است .
انواع مهره مار؟
مطالب بسياري در سايتهاي مختلف در مورد انواع اندك مهره مار ثبت گرديده است كه بدون شك منظر عملي ندارند , با توجه به اين نكته كه مهره مار نوعي ترشح غددي در اين حيوان مي باشد كه در فصول جفت گيري و اغلب براي يافتن جفت ( بنا به باور عامه ) و از نظر علمي نوعي نياز بدن مار در فصل مقاربت , به انجام ميرسد لذا دسته بندي كردن انواع مهره مار سوء استفاده از اذهان و باور عمومي نيست .
كلا دو نوع مهره مار وجود دارد كه يكي بنام مهره مار آبزي معروف هست وديگري بنام مهره مار خشكي كه هريك خاصيت خاص خود را دارند
دعا و ذكر مهره مار چيست ؟
بيشترين تاثير مهره مار به دليل ذكرهايي است كه بر روي آن خوانده مي شود كه به 2 قسم هستند :
1 . ذكر و دعا در حالت عمومي بر روي مهره مار خوانده مي شود و اولين شخصي كه تا 40 روز اين مهره مار را به همراه داشته باشد صاحب اصلي مهره مار شناخته مي شود .
2 . در هنگام خواندن ذكر نام شخص نيز بر روي مهره مار خوانده مي شود .
ذكر و دعاي مخصوص مهره مار توسط ما بر روي مهره ها اعمال مي شود .
نحوه شناختن مهره مار اصل و تست مهره مار چيست ؟
چندين روش براي تست مهره مار وجود دارد :
1 . به گفته بعضي ها مهره مار در سركه حركت مي كند .
2.به گفته بعضي ها اگر به پشت دراز كشيده و ذكر مهره مار را بخوانيد بدن شما سنگين مي شود و نمي توانيد بدون كمك گرفتن از دستانتان بلند شويد .
3 . به گفته بعضي ها مهره مار داخل زرورق گذاشته داخل آب گرم بيندازيد صدا مي دهند .
و ...
و به گفته ما راحتترين روش تست اصالت مهره مار همراه داشتن آن است چون در چند روز اول بصورت كامل تاثيرات مهره مار را خواهيد ديد .
حتی با اطمینان کامل میگن : آيا مهره مار فروخته شده پس گرفته مي شود ؟
بله مهره مار نيز مانند ساير محصولات ما اگر مورد پسند و رضايت شما نبود به راحتي و بي قيد و شرط پس گرفته شده و مبلغ استرداد مي شود .
بسته ارسالي شماره سه : خر مهره پاكستاني اصل
تكه اي استخوان نرم كه از بناگوش خر درآورده و تراش مي دهند و به شكلهاي مختلف مانند گردنبند و دستبند و گوشواره و انگشتر در مي آورند .
به گفته پيران قبايل و روستاها خر مهره براي افزايش مال و ثروت كارايي فراوان دارد . دارنده خر مهره خيلي راحت تر اطرافيان را وابسطه و رام خود مي كند از خر مهره براي زبانبندي و كارگشايي بسيار قوي استفاده فراوان مي شود
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نحوه شناخت خرمهره :
خرمهره اصل مابين 2 ناخن انگشت به حركت در مي آيد و از قديم براي شناخت خرمهره اصلي استفاده مي شده است . البته باز هم تاكيد مي شود راحت ترين راه شناخت اين محصولات استفاده از انها و ديدن تاثيراتشان مي باشد .
با ضمانت نامه بي قيد و شرط برگشت پول .
حال؛میخوام بدونم آیا واقعا اینجور شه خرافات به واقعیت کوچیکترین نزدیکی رو داره یا نه؟؟؟
تو رو خدا از روی تعصب و نظر شخصی صحبت نکنید و محور صحبت هاتون رو بذارید بر مبنای علم....
havzhini
27-07-2014, 09:36
سلام دوستان
من به علوم پنهان و متافیزیک اعتقاد دارم...
حتی تلقین باعث میشه انداختن یه دستبند پاوربالانس که یه هولوگرامی بیش نیس به من اعتماد به نفس بده...
مدتی هست تبلیغاتی در مورد مهره ی مار و خر مهره و فرج(آلت ت*ناسلی کفتار) زیاد شنیدم...
اگه دقت کنیم اینها ریشه در فرهنگ خرافاتی ما داره...
مثلا خیلی وقت ها شنیدیم میگن طرف مهره ی مار داره و فلان
فلانی خر شانسه(خر مهره)
و ....
در سایت هایی که فروشنده ی این جور اجناس هستن اومده :
و باز هم اومده :
و اما :
حتی با اطمینان کامل میگن : آيا مهره مار فروخته شده پس گرفته مي شود ؟
بله مهره مار نيز مانند ساير محصولات ما اگر مورد پسند و رضايت شما نبود به راحتي و بي قيد و شرط پس گرفته شده و مبلغ استرداد مي شود .
حال؛میخوام بدونم آیا واقعا اینجور شه خرافات به واقعیت کوچیکترین نزدیکی رو داره یا نه؟؟؟
تو رو خدا از روی تعصب و نظر شخصی صحبت نکنید و محور صحبت هاتون رو بذارید بر مبنای علم....
من متوجه منظور شما از کلمه
علوم پنهان و متافیزیک نمیشم چون در صحبتهای بعدیتون این موارد دیده نمیشه
اینکه یک دستبند یا یه مهره به شما اعتماد به نفس میده ارتباطش با متافیزیک چی هست؟
چون اعتماد به نفسی من و شما با این موارد پیدا میکنید یا هرحالات روانی دیگه به ما دست میده کاملا فیزیکی و طبیعی هست و مربوط به مغز و هرمونهای ماست
اینکه شاید مواردی در علم هنوز کشف نشده و ارتباط منطقی براشون با واقعیت کشف نشده درش شکی نیست(مثل تلپاتی و هیپنوتیزم که شخصا روش کار میکنم و تجربیات فراوان دارم)
ولی اینکه ما مهره مار و مهره خر رو بیایم به متافیزیک ربط بدیم بدون داشتن حتی کوچکترین مدرک در تاثیر اونها بولی ادعای متافیزیکی بودن داشته باشم منطق و عقل براش قابل قبول نیست
برای یه محصول الکترونیکی ضمانت کتبی بهتون میدن موقعه مراجعه هزاران تبصره وجود داره حالا حرف یک فروشنده مهره خر در مورد ضمانت که چیزی جز یک ترفند بازاریابی رایج و شناخته شده نیست رو نمیدونم چطور میشه مدرکی برای تایید این موارد دونست
خریداران اینجور چیزها انسانهای ساده لو و زودباور هستند.. مربوط میشه به دوره غارنشینها:n02: و جادوگرانی مثل گاندولف کبیر!:n08:دکتر جان قصد اهانت ندارم ولی منظورتون اینه که وقتی با تلقین شما به اعتماد به نفس میرسید یعنی اون شی انرژی به شما تزریق کرده؟
taghi_ramzi
27-07-2014, 09:50
حتی اگه یه همچین چیزایی واقعی هم باشن فقط قسمتی از موفقیت خواهند بود ، بدون کار و تلاش ، انسان به هیچ جا نمی رسه.
badboys_87
27-07-2014, 10:01
سلام در مورد طب مکمل مثل هومیوپاتی یا طب سنتی اسلامی یا انرژی درمانی و طب سوزنی ..
میخواستم بپرسم که این نوع روش های درمانی چه قدر از اعتبار علمی برخوردارند...
از کجا باید اعتبار علمی یک روش درمانی رو فهمید ؟؟؟؟
معیارهای ارزیابی و سنجش اعتبار یک ادعای علمی چیه؟؟؟
مثلا" علم فنگ شویی و TM , عرفان های نوظهور و تکنیک های روان درمانی جدید اینها جزو شبه علم محسوب میشه ؟؟؟
ممکنه خیلی از آموز ه های روان درمانی امروز تحت عنوان شعور کیهانی و عرفان حلقه و .. یک خرافه باشه تا ادعای علمی ...
میخواستم بدونم آیا مرجعی در جهان هست که مرز علم و خرافه رو مشخص کنه
havzhini
27-07-2014, 10:13
سلام در مورد طب مکمل مثل هومیوپاتی یا طب سنتی اسلامی یا انرژی درمانی و طب سوزنی ..
میخواستم بپرسم که این نوع روش های درمانی چه قدر از اعتبار علمی برخوردارند...
از کجا باید اعتبار علمی یک روش درمانی رو فهمید ؟؟؟؟
مثلا" علم فنگ شویی و TM , عرفان های نوظهور و تکنیک های روان درمانی جدید اینها جزو شبه علم محسوب میشه ؟؟؟
اگر روشی واقعا موثر باشه باید بتونه در شرایط ازمایشگاهی هم همون تاثیر رو بزاره
ولی تمام این روشها که اسم بردید با اینکه میلیونها طرفدار دارن و هزاران ادعا تا حالا حتی یک مورد هم نتونستن در مجامعه علمی ادعاهای خودشون رو اثبات کنن
این مطلب رو بطور مثال برای
هومیوپاتی مطالعه کنید
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] B%8C%D8%8C-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%DB%8C%DA%A9-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%88/
در مورد طب اسلامی و ... هم همین شرایط هست
تا وقتی این افراد و مدعیان در مراجعه علمی تایید شده مدارک لازم برای اثبات تکنیکهاشون ارائه ندادند کوچکترین ارزشی علمی ندارن
یا مثال دیگه انرژی درمانی یا همون طب کیهانی هست که ادعاهای واقعا عجیب غریب دارن ولی توانایی انجام همون ادعاها در شرایط تایید شده علمی ندارن
V E S T A
27-07-2014, 10:23
همه این موارد جزء خرافاته و افزایش اعتماد به نفس و شانس و .. فقط تلقین هست. خرید از همچین فروشگاههایی ( اونم در صورتی که محصولاتشون تقلبی نباشه ) فقط کشتن وحشیانه مار و کفتار و .. رو تایید میکنه و تقاضا میشه توجیهی برای عرضه.. پس اعتماد به نفس خیلی بالای بعضی از افراد که از هیچ ابزاری و مهره و سنگی استفاده نمیکنن به چه دلیل هست ؟
از طرز انتخاب واژه تو متن این سایت می تونید میزان بی سوادی و نا آگاهی نویسنده این سایت رو تشخیص بدین که واژه ناموس رو مترادف دستگاه تناسلی تشخیص دادن!
لغت نامه دهخدا : ناموس . (معرب ، اِ) احکام الهی . (برهان قاطع). شریعت . (اقرب الموارد) (المنجد).
فرهنگ فارسی معین : [ معر. ] (اِ.) 1 - آبرو، نیک نامی . 2 - قانون و شریعت الهی . 3 - عصمت ، شرف . ج . نوامیس .
فرهنگ لغت عمید: (اسم) [معرب، مٲخوذ از یونانی، جمع: نوامیس][nāmus]
۱. شرف.
۲. عفت؛ عصمت.
۳. [مجاز] خواهر یا مادر یا همسر مرد که وظیفۀ حفظ حرمت آنها بر عهدۀ اوست.
۴. [مجاز] صاحب سر؛ آگاه و مطلع به باطن امور.
۵. [قدیمی] راز؛ سر.
۶. [قدیمی] مرد ماهر و کاردان.
۷. [قدیمی] کمینگاه صیاد.
⟨ ناموس اکبر: [قدیمی، مجاز] جبرئیل.
سلام در مورد طب مکمل مثل هومیوپاتی یا طب سنتی اسلامی یا انرژی درمانی و طب سوزنی ..
میخواستم بپرسم که این نوع روش های درمانی چه قدر از اعتبار علمی برخوردارند...
از کجا باید اعتبار علمی یک روش درمانی رو فهمید ؟؟؟؟
معیارهای ارزیابی و سنجش اعتبار یک ادعای علمی چیه؟؟؟
مثلا" علم فنگ شویی و TM , عرفان های نوظهور و تکنیک های روان درمانی جدید اینها جزو شبه علم محسوب میشه ؟؟؟
ممکنه خیلی از آموز ه های روان درمانی امروز تحت عنوان شعور کیهانی و عرفان حلقه و .. یک خرافه باشه تا ادعای علمی ...
میخواستم بدونم آیا مرجعی در جهان هست که مرز علم و خرافه رو مشخص کنه
در یکی از همین شیوه های درمانی داریم که اگه دستمون رو روی محلی از بدن که درد می کنه بگذاریم، درد کم میشه و دلیلش این عنوان شده که دست انسان باعث میشه انرژی مثبت به اون منطقه که درد می کنه فرستاده بشه و این باعث تسکین درد و بهبودی میشه، حالا وقتی آزمایش می کنیم می بینیم که بله، واقعا گذاشتن دست روی محلی از بدن که درد می کنه باعث تسکین درد میشه ولی آیا علت یابی صحیحی در اون شیوه درمانی صورت گرفته بود؟ خیر. در واقعیت دلیل این قضیه تاثیر نرو های عصبی دست بر روی سیگنال های انتقال درد در محلی که درد می کنه هست و ربطی به انرژی و ... نداره. یا مثلا در طب چینی داریم که نیروهای Yin و Yang طبیعت نیروهای مخالف هستند و ...
برای اینکه یک مسئله علم باشه، باید اول از همه بطور مشاهده پذیر و تکرار پذیر موثر باشه، و دوم باید علت یابی منطقی و دقیق روی قضیه صورت بگیره (حتی اگه بگیم علتش رو نمی دانیم علمی تر از اینه که علت بیخود بکار ببریم) و این معیار ارزیابی یک ادعای علمی است، مشاهده پذیر و تکرار پذیر بودن و علت یابی صحیح و منطقی.
چیزهایی که شما نام بردید همگی شبه علم (یا حتی خرافات) هستند چون (1) اکثرشون اصلا نتیجه های مشاهده پذیر و تکرار پذیر نمی دن و (2) بعضی هاشون که در بعضی مواقع در بعضی شرایط نتیجه میدن، علت یابی صحیح و اصولی ندارند.
هر کدوم از این شیوه ها رو که ما بتونیم نشون بدیم بطور مشاهده پذیر و تکرار پذیر موثر هستند، دیگه "طب مکمل" به حساب نمیان و وارد علم میشن.
یعنی در مورد این چیزایی که اینقدر در فرهنگ های مختلف ریشه دوونده هیچ تحقیق علمی صورت نگرفته یا اینایی که شما میگید یا اون فروشنده ها میگن فقط یه نظریه اس؟
ps3 killer
27-07-2014, 11:26
از همه جالبترش اینه که منم شنیدم
م*ح*ب*ل کفتار شانس زندگی و طول عمر و درمان برای صاحب آن می آورد !
دستور العمل تهیه آن هم چنین است که
یک کفتار ماده را با گلوله نشانه میرویم . قبل از اینکه کفتار م*ح*ب*ل خود را لیس بزند او را کشته و مانع این کار میشویم سپس این قسمت از بدن او را جدا کرده و خشک میکنیم و نزد خودمان نگه میداریم !
قصد توهین به اعتقادات کسی رو ندارم ولی خیلی خرافاتیه
یعنی در مورد این چیزایی که اینقدر در فرهنگ های مختلف ریشه دوونده هیچ تحقیق علمی صورت نگرفته یا اینایی که شما میگید یا اون فروشنده ها میگن فقط یه نظریه اس؟
تحقیق که صورت گرفته، هیچ تحقیقی وجود نداره که از نتیجه دادن این مسائل صحبت کنه. عموما افرادی که مدعی صحت یک قضیه هستند، آزمایش می کنند و نتایجشون رو در ژورنال های علمی چاپ می کنند و دیتا و ... رو در اختیار بقیه قرار میدن تا نتایجشون رو تایید کنه و راه رو باز می گذارند تا بقیه هم آزمایشات رو خودشون تکرار کنند. از طریق این شیوه است که می فهمیم شیمی درمانی برای از بین بردن غدد سرطانی در بدن کاربرد داره، حالا اگه افرادی معتقد هستند همراه داشتن ناموس کفتار یا مهره مار باعث وجود تغییراتی در نظام طبیعت و بدن انسان و ... میشه، راه براث اثباتش باز هست. بیان 1000 نفر که ناموس کفتار دارند و 1000 نفر که ندارند، و 1000 نفر که ناموس بز دارند (ولی فکر می کنند ناموس کفتار است برای مطالعه تاثیر تلقین) رو با هم مقایسه کنند و ببینند آیا تفاوتی وجود داشته یا خیر. این تحقیقات برای موارد بسیار زیادی صورت گرفته از جمله دعا کردن، فالگیری، صلیب (خودش و برعکسش)، طلسم، ورد، جادو و ... صورت گرفته و همیشه مشاهده شده که خیر. تاثیری وجود نداره.
به علاوه برای اینکه یک ادعا بطور علمی بررسی بشه لازمه ببینیم آیا با سایر یافته های علمی ما هماهنگ هست یا خیر. و کلا اساس تاثیر داشتن این چیزها بطوری که در ادعاها مطرح میشه، تماما در تضاد مطلق است با همه دانش علمی که داریم.
badboys_87
31-07-2014, 09:36
همین خرافات و مسائل متافیزیکی با زندگی خیلی از ادما بازی کرده . ادمایی دیدیم که با شرکت در این کلاس های به اصطلاح عرفانی زندگیشون داغون شده و یا حتی به مرز بیماری روانی و جنون رسیدند ...
به طور مثال : کلاس های عرفان حلقه ..کلاس های تحت عنوان روشن بینی و یا هاله بینی و انرژی های درونی و چاکرا و از این مسخره بازی ها ...
کلا" ایرانی جماعت خیلی زودباور و خرافاتیه نسبت به کشور های غربی ...
MasterGeek
18-08-2014, 18:57
همینطور اضافه کنید تحلیلهای آبکی (و در عمل بسیار سادهانگارانهی) دایی جان ناپلئونی...به نظر من بخشی از مشکل رواج بیش از حد شبهعلم در جامعهی ما به بیسوادی ما برمیگرده. بیسوادی منظور داشتن مدرک تحصیلی نیست که دکتر بیسواد هم زیاد داریم مشکل اینه که خیلی از ماها هنوز جایگاه و نحوهی کار علم رو نمیدونیم و متاسفانه در سیستم آموزشی هم این مسئله تدریس نمیشه و همه چی براساس محفوظات هست عملا. مثلا همین مثالی که دوستمون زدن (یعنی دیتا و گروهبندی و گروه شاهد و ...) اینا رو خیلی از ما نمیدونیم. حتی درد اینجاست که خیلیا فکر میکنن که مثلا ما یه طب غربی داریم و یه طب سنتی!! درست مثل اینکه ما شیمی غربی داشته باشیم و شیمی سنتی!!! خب اگه یه فرایند باشه در کیمیاگری که علمی باشته (تکرار پذیر باشه و قابل آزمایش ) خب خودبخود جزء علم شیمی میشه و اگه نیست و اگه نمیشه آزمایشش کرد پس شیادی بیش نیست. راجع به پزشکی هم همینطوره اگه مثلا فلان درمانی توی بررسی علمی جواب بده خب تبدیل به یه متد علمی میشه و میره توی کتابها و ژورنالهای علمی و دکترها هم به انجامش توصیه میشن ولی متاسفانه چون اینا علمی نیست یه سیری شیاد مستقیم میرن با مردم ناآگاه و کمسواد مطرح میکنن و پروسه ی فرقهسازی رو شروع میکنن و کلی فسادو پول و ضرر جانی و مالی....
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 846989983485616_n.png
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.