مشاهده نسخه کامل
: بعد چهارم || بحثی پیرامون فضاهای چندبعدی و ابعاد اضافی
سلام ؛
ایـن تاپیک رو برای گفتگو در مورد درک فضاهای تک بعدی ، دو بعدی ، سه بعدی ، 4 بعدی و ... ایجاد کردم. ما در اینجا به ماهیت
این فضاها پی میبریم ( شایدم نبریم!! )
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چـیزی که ما در این جهان با چشمانمان مشاهده میکنیم اینطور به نظر میرسد که جهان اطراف ما سه بعدی است... در حالی که
نظریه ی ابر ریسمان ادعا میکند ما در جهانی ده بعدی زندگی میکنیم که ازین ده ، نه تا مربوط به فضا و دهمین بعد ، بعــد زمـــان
میباشد.
صور چهاربعدی را بهتر درک کنیم!
یک جهان 4بعدی چگونه خواهد بود؟ منظور از بعد چهارم زمان نیست بلکه بعدی فیزیکی است که بر سه بعد ما عمــــود اســـت.
برای درک بهتر این بعد بهتر است بعد سوم را با بعد دوم مقایسه کنیم. با این کار ما میتوانیم رابطه این دو را به رابطــــــه بعــــد
سوم و چهارم تعمیم دهیم. خوب ما میدانیم که یک کاغذ دو بعد دارد (از ضخامت صرف نظر کنید): طول و عرض مـــا مــــیتوانیم
این دو خط را در کاغذ بر هم عمود رسم کنیم اما آیا میتوانید خط سومی هم روی کاغذ عمود بر ان دو رســم کنیــــد؟ نه بـــرای
رسم این خط ما به بعد سوم نیاز داریم. در مورد بعد چهارم هم همینطور است: بعدی که میتوان از ان خطی بر مکعـــب عمـــود
کرد. به بعد دوم بر میگردیم. بیاید حیاتی را در بعد دوم در نظر بگیریم در این جهان دو بعدی موجوداتی زندگی میکننـــد: مربعها
مثلثها چند ضلعیها و دایره. حالا سراغ مربع میرویم. این موجود اطرافیان و اجسام را به صورت خط میبیند دقت کنیــد خـــود ما
هم اطراف خود را دو بعدی میبینیم (مضحک به نظر میرسد!) ولی خیلی ساده دوری و نزدیکی را درک میکنیم. ایــــن موجـــود
هم مثل ما است ولی یک بعد کمتر میبیند! حالا خود را فرض کنید که دارید به ان مربع نگاه میکنید. چه میبینید؟ شما میتوانید
هم خود مربع و هم پشت و هم داخل بدن مربع را یک زمان ببینید! این برای مربع غیر قابل درک است که کسی بتوانــد داخل بدن
او را ببیند. همان طور که ما نمیتوانیم درک کنیم که یک موجود چهار بعدی میتواند داخل بدن ما را ببیند! ما میتوانیـم یک بطری
دو بعدی آب را بدون باز کردن در آن بخوریم!. یا یک گاو صندوق دو بعدی را خالی کنیم ! حالا فرض کنید ما یک کره را داخــــل دنیای
آقای مربع بیاندازیم. او چه خواهد دید؟ او اول یک نقطه میبیند که از هیچ به وجود آمده و هر لحظه به قطر آن افزوده و سپس کم
و ناپدید میشود! پس اگر یک کره چهار بعدی در جهان ما بیفتد ما یک نقطه میبینیم که به یک کره تبدیل میشود و سپــــس هر
لحظه بزرگتر میشود. سپس کوچک و نا پدید میشود
بعد چهارم -=در ریاضیات ، فیزیک و برخی از علوم دیگر علاوه بر مختصات فضایی زمان نیز حضور دارد. وابستگی مسایل بـه زمـان
در بررسی فضایی و نمایش محوری تحت عنوان بعد چهارم مطرح است که با ادغام این بعد با مختصههای فضایی ، زمــــان تحـــت
عنوان بعد چهارم مورد مطالعه قرار میگیرد...
Reza Azimy_RW
13-03-2013, 20:56
ایول دادا امین بحث جالبیه خیلی دلم میخاست در این مورد بیشتر بدونم ادامه بده حتما :n16:
اینم توضیح نظریه ریسمان که اصلا چی هست که امیر جان اشاره کردند بهش. ویکی پدیا :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] D9%85%D8%A7%D9%86
Saeed Dz
14-03-2013, 14:10
امین جان این تاپیک درمورد ابعاد اضافی (extra dimensions) هستش یا اینکه در مورد بعد چهارم فقط بحث میشه؟
البته بالا مطالب رو مطالعه کردم ولی بالاخره متوجه نشدم منظور کدوم هست.
نظر من اینکه اگر در رابطه با ابعاد اضافی بحث کنیم بسیار زیبا و جذاب خواهد بود چون وارد دنیای کوانتوم میشه و ... .
سلام ، بله بحث در مورد Extra dimensions هست ، که همینطوری که میدونید مبحثی در نظریه ی ابر ریسمان هستش.
:n16:
Saeed Dz
14-03-2013, 17:03
توو این متن ساده سعی کردم به طور خلاصه مطالبی پیرامون این ابعاد اضافی براتون تایپ کنم و پیشنهاد میکنم اگر چیزی در مورد این ابعاد نمیدونید حتمن مطالعه کنید و البته اگر آشنایی دارید مطئنن مرورش خالی از لطف نخواهد بود.
نیوتون (تلفظ درستش نوو ت-دون) اواخر سال 1600 نظریه ی جاذبه ای به جهان عرضه کرده بود که به خوبی کار می کرد و برای مثال سقوط سیب از روی درخت، حرکت سیارات و ... رو توضیح میداد. همه اینها با نظریات نیوتون قابل توضیح بود اما انیشتین فهمید که نیوتون مواردی رو از داستان خارج کرده به خاطر اینکه حتی خود نیوتون نوشته بود که با اینکه فهمیده چطور میشه تاثیر جاذبه رو محاسبه کرد اما هیچوقت درک نکرده که جاذبه واقعن چطور کار میکنه و نیوتون برای مثال نفهمیده چطور خورشید که 149000000 کیلومتر از زمین فاصله داره از فضای خالی بر روی حرکت زمین تاثیر میذاره. این سوالی بود که انیشتین تصمیم گرفت بهش پاسخ بده تا نشون بده که گرانش چطور کار میکنه.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سال 1907 سالی هست که انیشتین (تلفظ درستش آنستاین**) در حال کشف نسبیت خاص بود و تصمیم گرفت در رابطه با یک پروژه ی جدید کار کنه و این پروژه همون تلاش برای فهم درست جاذبه بود. انیشتین فهمید واسطه ای که جاذبه رو انتقال میده خود فضاست.
فرض کنید فضا زیر لایه ی همه چیز هست. انیشتین گفت که وقتی ماده نباشه فضا صاف و تخت میشه اما اگر ماده در فضا وجود داشته باشه برای مثال همون خورشید باعث میشه که بافت فضا انحنا پیدا کنه یا اصطلاحن خم بشه و همین موضوع هست که جاذبه رو انتقال میده. این رو هم اضافه کنم که هرچیزی فضای اطرافش رو خم میکنه حتی زمین و ماه و ... . این ایده در سال 1919 با مشاهدات نجومی مورد آزمون قرار گرفت و خب درست کار میکرد و جاذبه رو هم توضیح میداد.
این همون چیزی بود که فردی به نام تیودور کلوتزا رو به فکر انداخت. اون هم مثل انیشتین دنبال چیزی بود که اون رو نظریه یکپارچه* بهش میگیم. در سال 1919 یک ریاضیدان که تا اون زمان گمنام بود به اسم تیودور کلوتزا یک ایده ی عجیب رو مطرح کرد. اون گفت که ممکنه جهان ما ابعادی بیشتر از سه بعد داشته باشه یعنی علاوه بر چپ-راست، بالا-پایین و جلو-عقب ابعاد دیگری هم موجود باشه که به دلایلی قابل مشاهده نیستن. در اون زمان خیلی از افراد به این تئوری اشکال گرفتن و گفتن که منطبق بر واقعیت نیست اما همین ایده تاثیر زیادی بر فیزیک قرن گذشته داشته.
کلوتزا با خودش گفت انیشتین تونسته جاذبه رو با پیچش ها و خمیدگی های فضا (در واقع فضا-زمان) توضیح بده پس شاید بشه همین کار رو با نیروی شناخته شده ی دیگری هم کرد که منظور همون نیروی الکترومغناطیس هست (ما امروزه نیرو های دیگری رو هم میشناسیم اما خب اون زمان تنها چیزی که روش فکر میکردن همین بود) یعنی با پیچش و انحنا بشه نیروی الکترومغناطیس رو توضیح داد اما سوالی پیش میومد و اون سوال اینکه پیچش و انحنا در چی؟! به نظر نمی اومد چیز دیگه ای برای پیچش و خمیدگی موجود باشه پس کلوتزا گفت شاید ابعاد دیگه ای وجود داشته باشه. اون گفت شاید اگر بخوام یک نیروی دیگه رو توضیح بدم نیاز به یک بعد اضافه داشته باشم پس جهان رو چهار بعدی در نظر گرفت و فرض کرد پیچش ها و خمیدگیها در اون بعد چهارم هستش.
حالا مسئله اینجاست که کلوتزا معادلات توصیفگر پیچش ها و خمیدگی ها رو در چهار بعد نوشت (با چهار بعد فضا به جای سه بعد) و جالب اینجاست که به همون معادلاتی رسید که انیشتین در سه بعد به اون رسیده بود اما به خاطر یک بعد اضافی یک معادله ی اضافی هم بدست آورده بود. وقتی کلوتزا این معادله اضافی رو دید چیزی نبود جز همون معادله ای که دانشمندان اون رو با عنوان معادله ی توصیف کننده نیروی الکترومغناطیس میشناختن!
شگفت آور بود و کلوتزا دور تا دور خونه اش میدوید و فریاد میزد که نظریه یکپارچه رو یافتم.
ادامه در [قسمت دوم] خواهد بود و توضیحات بیشتری رو در بر میگیره و شاید کمی هم تخصصی تر بشه؛ البته هر وقت حوصله کنم تایپ میکنم (: دی). اگر در مورد مطلب بالا سوال دارید یا اینکه اصطلاح خاصی رو آشنایی ندارید باهاش حتمن بگید تا توضیح بدم.
_____________
* یک نظریه ی واحد که قادر هست تمام نیروهای طبیعت رو در قالب میشه گفت یک معادله ی جامع توضیح بده.
** البته این تلفظ آمریکایش هست و تلفظ انگلیسی اون آینستاین. [تلفظ انگلیسی به نقل از امین عنوان شد]
آکسفورد:
/"ʌɪnstʌɪn/
لانگ من:
/ˈaɪnstaɪn/
Reza Azimy_RW
14-03-2013, 18:42
سعید جان با این مثال آهنربا خیلی قشنگ متوجه شدم قضیه رو فقط برای ابعاد دیگه مثالهای دیگه ای هم هست ؟ مثلا یه نیرویی مثل همین جاذبه که درکش نکنیم ؟
Saeed Dz
14-03-2013, 19:32
سعید جان با این مثال آهنربا خیلی قشنگ متوجه شدم قضیه رو فقط برای ابعاد دیگه مثالهای دیگه ای هم هست ؟ مثلا یه نیرویی مثل همین جاذبه که درکش نکنیم ؟
بله رضای عزیز، این فقط یک مقدمه بود بر داستان ابعاد. شما اگر صبر کنی در [قسمت دوم] به طور کامل درک میکنی و به جواب سوالات اساسیت در اینباره خواهی رسید.
ps3 killer
15-03-2013, 18:48
دوستان در باره رابطه ذرات بنیادین و نظریه ریسمان چه مطالبی دارید . می تونید برای من در باره رابطه این دو توضیح بدید . آخه نظریه ریسمان میگه ماده از ذراتی مثل ریسمان درست شده ولی نظریه ذرات بنیادین میگه ماده از 4 نیروی اصلی ( گرانش و ... ) تشکیل شده .
دوستان در باره رابطه ذرات بنیادین و نظریه ریسمان چه مطالبی دارید . می تونید برای من در باره رابطه این دو توضیح بدید . آخه نظریه ریسمان میگه ماده از ذراتی مثل ریسمان درست شده ولی نظریه ذرات بنیادین میگه ماده از 4 نیروی اصلی ( گرانش و ... ) تشکیل شده .
سلام.. راستش این قضیه با موضوع این تاپیک زیاد توفیری نداره.. چون ما فقط یه بعد کوچیک از نظریه ی ابرریسمان رو داریم اینجا تحلیل میکنیم.
برای بحث شما هم بهتره که یک تاپیک جدا باز بشه در همین انجمن...
یه نکته هم بگم در این ابتدا ، توی مبحث ذرات بنیادی میگیم ماده از ذرات بنیادی تشکیل شده ( نه اینکه ماده از 4 نیروی بنیادی تشکیل شده باشه ) ، حالا دوباره این ذرات (بنیادی) خودشون توسط چهار نیروی بنیادی ( با احتساب هسته ای ضعیف و هسته ای قوی ) به هم متصل شده اند:n01:
خوشحال میشیم تاپیک برای این موضوع باز بشه و درش به بحث بپردازیم همگی :)
دوستان یه نظر سنجی هم برای تاپیک منظور شد؛
shabe.saket
15-03-2013, 22:17
البته تصمیم گیری برای اینکه کدام گزینه نظرسنجی نزدیک به واقعیت میباشد بسیار سخته
بسیار سخت و لازمه وجود مطالعات بسیار در زمینه فیزیک و اخترشناسی
3 گزینه آخر نظرسنجی هم که نظریه هستند و شواهدی وجود نداره
گزینه اول هم که به نظر بسیاری از اخترفیزیکدانان غلطه (از نظر عده کمی هم درسته)
کلآ نظرسنجی سختی هست.....
ps3 killer
15-03-2013, 23:48
ممنون دوستان این تاپیک میتونه علمی ترین تاپیک این انجمن باشه . واقعا بحث در مورد نظریه ر یسمان و ذرات بنیادی و فیزیک کوانتم و ... خیلی شیرین و سنگین و جذاب و خاص و کمر شکن هست ! :n19:
Saeed Dz
18-03-2013, 17:07
همونطورکه دوستان در جریان هستند در [قسمت اول] کمی در مورد ابعاد اضافی صحبت شد و البته اگر کسی مطالعه نکرده میتونه اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 535119) اون رو مطالعه و ادامه ی مطلب رو هم دراین پست دنبال کنه.
قبل از شروع این نکته رو بگم که شما فقط حق مطالعه ی مطلب رو دارید و کپی برداری به هیچ عنوان مجاز نیست به دلیل اینکه امکان داره قسمتی از کتابم باشه. دوستی که برام ایمیل گذاشته بود (و خودش رو هم معرفی نکرده بود) این مورد رو دقت کنه.
خب دفعه ی پیش رسیدیم به اینجا که کلوتزا تونست با یک بعد اضافی معادلات رو به نتیجه برسونه و این تصور براش پیش اومد که نظریه یکپارچه رو کشف کرده. اما میدونید کلوتزا خیلی سریع نتیجه گرفت در حالی که برای افرادی که ذهن کنجکاوتری دارن بی درنگ دو پرسش پیش میاد. پرسش اول اینکه، اگر ابعاد اضافی وجود دارن پس کجا هستن؟! و پرسش دوم اینکه، آیا واقعن این نظریه وقتی میخوایم در مورد جهان اطرافمون به کار بگیریم و رفتارش رو توصیف کنیم کار میکنه؟
اولین پرسش در سال 1926 توسط فردی به نام اسکار کلاین پاسخ داده شد. اون گفت که شاید ابعاد به دو شکل مطرح باشن، شاید یک سری ابعاد بزرگ و آسان دید باشن و دیگر ابعاد کوچک و در خود حلقه شده پس با اینکه تمام دور ور ما رو در بر گرفتند انتقدر ریز حلقه شدن که قادر نیستیم ببینیمشون.
برای اینکه بهتر بتونید درک کنید این موضوع رو، یک میله یا سیم یا هر شی استوانه ای رو در نظر بگیرید. حالا وقتی از دور به این اشکال نگاه میکنید اونها یک بعدی به نظر میرسن در حالی که همه میدونیم برای مثال سیم دارای ضخامت هستش و یک بعدی نیست.حالا تصور کنید یک حشره ریز برای مثال مورچه هستید، در این صورت شما به خاطر ریز بودن به تمام ابعاد دسترسی دارید و میتونید درش گردش کنید (به عبارتی میتونید برروی میله یا سیم حرکت کنید). به بعد طولی دسترسی دارید و به بعد ساعتگرد و همچینین به بعد پاد ساعتگرد.
این مسئله این واقعیت رو نشون میده که امکان داره ابعاد دو دسته باشن، بزرگ و کوچک.این ایده که شاید ابعاد اطرافمون همون ابعاد بزرگی هستند که میتونیم به سادگی مشاهده کنیم ولی شاید ابعاد بیشتری وجود داشته باشن که حلقه شده باشن تغریبن مثل بخش دایره وار اون سیم یا لوله یا ... و انقدر ریز که تا به حال پنهان موندن.
بذارید از روی شکل پایین توضیح بدم تا موضوع کاملن جا بی افته. البته تصویر خوب و کاملی از اینترنت پیدا نکردم پس اگر تصویر پر کیفیت تر و بهتری دارید برام ارسال کنید تا با اسم خودتون اینجا قرار بگیره.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در بافت میکروسکپی فضا میرسیم به چنین تصویری از ابعاد. اگر به خود فضا نگاه کنیم (البته میشه فقط دو بعد رو نشون داد) هر چیزی که در صفحه، تخت نیست یک بعد جدید هستش و اگر ما ریزتر و ریزتر و بازم ریزتر بشیم در بافت فضا و در واقع در ابعاد میکروسکپی خود فضا انتضار این هست که بتونیم ابعاد حلقه شده ی اضافی داشته باشیم. در تصویر بالا دایره های کوچک، انقدر ریز که قابل دیدن نیستند اما اگر شما یک مورچه ی فوق میکروسکپی بودید که قدم میزدید میتونستید در ابعاد بزرگی که همه میشناسیم راه برید و در عین حال به بعد ریز حلقوی شکل هم دسترسی داشته باشید که به قدری ریز هست که با چشم غیر مسلح قابل دیدن نیست.
خب این توضیحی بود بر اینکه چطور جهان میتونه ابعاد بیشتری از چیزی که به نظر میاد داشته باشه و امیدوارم مثل قبل از مطلب که سعی کردم ساده باشه لذت ببرید. پاسخ به سوال دوم رو در [قسمت سوم] پی خواهم گرفت و البته از دید نظریه ابر ریسمان که به نوعی خودم هم طرفدار این نظریه هستم. راستی یک تصویر هم به [قسمت اول] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 535119) اضافه کردم که شاید به درک بیشتر کمک کنه.
mohammd1
19-03-2013, 13:03
ببینید من با این مفهوم کمی مشکل دارم:
سیارات در بافت زمان-مکان بی نظمی ایجاد میکنند و قمر ها را گیر میندازن
سیاهچاله ها زمان-مکان مکان را سوراخ میکنند و اجسام رو به میخورند
زمان-مکان یه صحفه لاستیکی نیست که فرو میره و سوراخ میشه؟ واقعا داستان به این راحتیه؟ منظورم اینه که این تصویری که ما از زمان-مکان میکشیم یه صحفه لاستیکی هستش و فقط از طرف پایین خمیده میشه و اگر درست باشه سیارات همگی در یک ارتفاع( "z" ) قرار دارن
اگر یه کسی توضیح مفهومی درباره نسبیت انیشتین بده واقعا ممنون میشم...
Soheil-Green
19-03-2013, 18:41
ببینید من با این مفهوم کمی مشکل دارم:
سیارات در بافت زمان-مکان بی نظمی ایجاد میکنند و قمر ها را گیر میندازن
سیاهچاله ها زمان-مکان مکان را سوراخ میکنند و اجسام رو به میخورند
زمان-مکان یه صحفه لاستیکی نیست که فرو میره و سوراخ میشه؟ واقعا داستان به این راحتیه؟ منظورم اینه که این تصویری که ما از زمان-مکان میکشیم یه صحفه لاستیکی هستش و فقط از طرف پایین خمیده میشه و اگر درست باشه سیارات همگی در یک ارتفاع( "z" ) قرار دارن
اگر یه کسی توضیح مفهومی درباره نسبیت انیشتین بده واقعا ممنون میشم...
باید به این نکته توجه کرد که وقتی داریم راجبه "فضا-زمان" صحبت میکنیم راجبه یه صفحه ی 2 بعدی حرف نمیزنیم! اون مثال سفره و صفحه ی لاستیکی تنها تمثیلیه برای درک بهتر ما... وگرنه چیزی که انحنا پیدا میکنه نه صفحه هست و نه فضا! بلکه یه چیز 4 بعدی به اسم فضا-زمانه...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بنابراین اگه اون اصطلاح "صفحه" رو بذارید کنار شاید بهتر بتونید درک کنید قضیه چیه!
Saeed Dz
02-05-2013, 23:54
خب در [قسمت دوم] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) نگاهی داشتیم به پاسخ سوال اول و اما پرسش دوم، آیا وقتی میخوایم این نظریه رو در مورد جهان واقعی به کار ببریم کار میکنه؟
انشتین، کلوتزا و خیلیهای دیگه روی این پرسش کار کردن و سعی کردن این چهار چوب رو طوری تغییر بدن و به کار ببرن که توضیح مناسبی باشه اما هیچوقت در جزئیات طوری که انتظار میرفت کار نمیکرد. برای مثال اونها نمیتونستن جرم الکترون رو طوری به دست بیارن که در این نظریه به درستی کار کنه و جواب بده.
تا دهه ی 40-50 این ایده که چطور میشه تمام قوانین فیزیک رو متحد کرد از بین رفته بود اما در عصر ما یک اتفاق جالب افتاد و روش جدیدی توسط فیزیکدانایی مثل برایان گرین و ... ارائه شد به نام "نظریه ابر ریسمان" و نکته ی جالب اینجاست که نظریه ابر ریسمان در نگاه اول هیچ ربطی به ابعاد اضافه نداره ولی وقتی اون رو مورد مطالعه قرار میدیم ولی وقتی بیشتر این نظریه رو مطالعه میکنیم میفهمیم که به شکل جالب و جدیدی به این ابعاد ربط پیدا میکنه.
نظریه ابر ریسمان نظریه ای هست که تلاش داره این سوال رو پاسخ بده که اجزای اصلی، اولیه و غیر قابل تقسیم که تمام جهان اطرافمون رو تشکیل دادن چی هستن.
تصور کنید به یک شی نگاه می کنید، مثلن به موس کامپیوترتون و میخواید بفهمید که از چی ساخته شده. همونطوز که میدونید اگر به اندازه ی کافی پیش بریم میرسیم به اتم ها و ما میدونیم که اتم ها کوچکترین ذرات سازنده نیستن و باز هم میتونیم به پیش بریم. داخل اتم ها الکترون هایی وجود داره که به دور یک هسته ی متشکل از نوترون و پروتون میچرخن و حتی نوترون ها و پروتون ها ذرات ریزتری داخلشون وجود داره به اسم کوارک ها و اینجاست که نظریه های مرسوم از کار می افتن و نظریه ریسمان وارد میشه. در داخل این ذرات (کوارک ها) چیزی دیگری وجود داره به انرژی، در واقع تار های مرتعش انرژی درست همونطور که تار های مرتعش در ویلیون سل به شکل های مختلفی ایجاد میشن و ارتعاش میکنن و میلرزن و البته اونا نت های موسیقی متفاوتی ایجاد نمیکنن بلکه ذرات متفاوتی که که در جهان پیرامون ما وجود دارن میسازن.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اگر این ایده ها درست باشن جهان در مقیاس فوق میکروسکپی به شکل انبوهی از تار های مرتعش انرژی به نظر خواهد اومد.
جهان ما از تعداد زیادی از این رشته های مرتعش ساخته شده که در فرکانس های متفاوت نوسان میکنن و فرکانس های مختلف، ذرات مختلف رو میسازن و ذرات مختلف مسئول پیدایش همه ی این شکوه و زیبایی هستند که می بینیم. اینجاست که ما میتونیم یکپارچگی رو ببینیم به خاطر اینکه ذرات سازنده ماده، الکترون ها، کوارک ها، ذرات تابشی، فوتون ها و ... همه از یک چیز واحد تشکیل شدن و بنابراین ماده و نیرو های طبیعیت همه تحت عنوان رشته های مرتعش در یک مرجع قرار میگیرن و این همون چیزی هست که از نظریه یکپارچه انتظار داریم.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نکته کار اینجاست که وقتی ریاضیات نظریه ریسمان رو مطالعه میکنیم میبینیم که در جهانی محدود به 3 بعد فضا کار نمیکنه و حتی در 4 و 5 و همینطور 6 بعد هم کار نمیکنه بلکه تنها با جهانی با 10 بعد فضا و 1 بعد زمان کار میکنه و این ما رو برمیگردونه درست به ایده ی کلوتزا و کلاین یعنی جهان ما ابعاد بیشتر از اون چیزی که میتونیم ببینیم داره.
ادامه ی مطلب رو در [قسمت چهارم] پی خواهیم گرفت و اما میتونید مطالب پیشین رو از [قسمت اول] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) و [قسمت دوم] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) مطالعه کنید.
Hamid2545
17-05-2013, 15:52
تجسم بعد چهارم
یقینا هیچکس نمی تواند بعد چهارم را مجسم کند و بنابراین می تواند بگوید از نظر عقلی و منطقی بعد چهارم وجود ندارد ولی در این مورد و موارد مشابه(همچون جهان کروی و انحنای فضا زمان و....) نکاتی وجود دارد :
1- اولا اگر چه ما انسان ها باهوش ترین موجودات کره زمین هستیم و هوش سرشار ما باعث شده دنبال ناشناخته ها برویم و تکنولوژی و..... را بوجود اورده و حاکم زمین شویم ولی از نقطه نظر زیست شناسی این موهبت فقط بر اثر تکامل و پیروزی در تنازع بقا و آن هم برای برآورده شدن شدن نیاز های زیستی به ما داده شده است و هیچ دلیلی ندارد که بتوانیم همه ناشناخته های علمی را تجسم و با عقل سلیم خودمان ( که آن هم هیچ دلیلی ندارد کامل و بی نقص باشد ) بسنجیم .
2- دانشمندان هم مسائلی مانند بعد چهارم را فقط از روی گسترش فرمول های ریاضی و تعمیم آن معادلات توانستند درک کنند وگرنه هیچ کس قادر به تجسم ذهنی مسائلی مانند بعد چهارم نمی باشد .
3- اگرچه دانشمندان از روی معادلات ریاضی این مسائل را مطرح می کنند ولی هیچ راهی برای آزمودن و مشاهده و آزمایش این قبیل مسائل موجود نمی باشدو در آینده هم قطعا امکان پذیر نمی باشد بنابراین در مورد ان هم نمی توانیم با قطعیت اظهار نظر کنیم. بنابراین بعد چهارم را هم در گروه ناشناخته های علم طبقه بندی می کنیم
4- برای درک بهتر این مقوله به لینک زیر مراجعه کنید .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Saeed Dz
17-05-2013, 22:38
تجسم بعد چهارم
یقینا هیچکس نمی تواند بعد چهارم را مجسم کند و بنابراین می تواند بگوید از نظر عقلی و منطقی بعد چهارم وجود ندارد ولی در این مورد و موارد مشابه(همچون جهان کروی و انحنای فضا زمان و....) نکاتی وجود دارد :
1- اولا اگر چه ما انسان ها باهوش ترین موجودات کره زمین هستیم و هوش سرشار ما باعث شده دنبال ناشناخته ها برویم و تکنولوژی و..... را بوجود اورده و حاکم زمین شویم ولی از نقطه نظر زیست شناسی این موهبت فقط بر اثر تکامل و پیروزی در تنازع بقا و آن هم برای برآورده شدن شدن نیاز های زیستی به ما داده شده است و هیچ دلیلی ندارد که بتوانیم همه ناشناخته های علمی را تجسم و با عقل سلیم خودمان ( که آن هم هیچ دلیلی ندارد کامل و بی نقص باشد ) بسنجیم .
2- دانشمندان هم مسائلی مانند بعد چهارم را فقط از روی گسترش فرمول های ریاضی و تعمیم آن معادلات توانستند درک کنند وگرنه هیچ کس قادر به تجسم ذهنی مسائلی مانند بعد چهارم نمی باشد .
3- اگرچه دانشمندان از روی معادلات ریاضی این مسائل را مطرح می کنند ولی هیچ راهی برای آزمودن و مشاهده و آزمایش این قبیل مسائل موجود نمی باشدو در آینده هم قطعا امکان پذیر نمی باشد بنابراین در مورد ان هم نمی توانیم با قطعیت اظهار نظر کنیم. بنابراین بعد چهارم را هم در گروه ناشناخته های علم طبقه بندی می کنیم
4- برای درک بهتر این مقوله به لینک زیر مراجعه کنید .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بهتره اول قسمت های مختلف "خلاصه ای از داستان ابعاد اضافه" رو بخونید تا ببینید چطور قابل تجسم هستن.
1. ناشناخته های علمی، سوالاتی هستند که روزی پاسخ داده میشن.
اگر عقل ما کامل نیست، شما از کجا فهمیدی کامل نیست؟!
استفاده از مغلطه و پارادوکس های مختلف توو صحبت های ما ایرانیا اون هم به این وسعت واقعن در نوع خودش بی نظیره.
2. این مسائل مربوط به فیزیک هستند و ریاضی هیچ دخالتی در این ماجرا نداره. ریاضی یک علم basic هستش که دیگر علوم از اون استفاده میکنن.
3. بهتره اول تحقیق کنید و بعد نظرتون رو به اشتراک بذارید. دستگاه و به نوعی آزمایشگاه زیرزمینی سورن به همین منظور راه اندازی شده و در حال بررسی همین موارد هستش!
4. این پست شما هم مربوط به تاپیک مذکور نیست و باید در تاپیک "علم و شبه علم" ارسال میکردین.
تجسم بعد چهارم
یقینا هیچکس نمی تواند بعد چهارم را مجسم کند و بنابراین می تواند بگوید از نظر عقلی و منطقی بعد چهارم وجود ندارد ولی در این مورد و موارد مشابه(همچون جهان کروی و انحنای فضا زمان و....) نکاتی وجود دارد :
1- اولا اگر چه ما انسان ها باهوش ترین موجودات کره زمین هستیم و هوش سرشار ما باعث شده دنبال ناشناخته ها برویم و تکنولوژی و..... را بوجود اورده و حاکم زمین شویم ولی از نقطه نظر زیست شناسی این موهبت فقط بر اثر تکامل و پیروزی در تنازع بقا و آن هم برای برآورده شدن شدن نیاز های زیستی به ما داده شده است و هیچ دلیلی ندارد که بتوانیم همه ناشناخته های علمی را تجسم و با عقل سلیم خودمان ( که آن هم هیچ دلیلی ندارد کامل و بی نقص باشد ) بسنجیم .
2- دانشمندان هم مسائلی مانند بعد چهارم را فقط از روی گسترش فرمول های ریاضی و تعمیم آن معادلات توانستند درک کنند وگرنه هیچ کس قادر به تجسم ذهنی مسائلی مانند بعد چهارم نمی باشد .
3- اگرچه دانشمندان از روی معادلات ریاضی این مسائل را مطرح می کنند ولی هیچ راهی برای آزمودن و مشاهده و آزمایش این قبیل مسائل موجود نمی باشدو در آینده هم قطعا امکان پذیر نمی باشد بنابراین در مورد ان هم نمی توانیم با قطعیت اظهار نظر کنیم. بنابراین بعد چهارم را هم در گروه ناشناخته های علم طبقه بندی می کنیم
4- برای درک بهتر این مقوله به لینک زیر مراجعه کنید .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جزئیات صحبت های شما رو که سعید پاسخ داد و من هم بطور کلی چند تا نکته درباره توضیحات شما بگم که به تفکر صحیح درباره این قضایا کمک می کنه:
1. عقل ما ناقص نیست، چنین حرفی یعنی فرض کردن اینکه عقل کاملی وجود داره که قادر به تجسم چیزهایی هست، ولی عقل ما قابلیت های کمتری داره و چیزهایی از این قبیل که کاملا بی سر و ته هستند. همونطور که دست ما ناقص نیست، چشم ما ناقص نیست، انگشت های ما هم ناقص نیستند و عقل ما هم ناقص نیست. گونه های دیگه ای از عقل قطعا وجود دارند که نسبت به عقل ما قدرت پردازش اطلاعات ورودی پایین تری رو دارند، شاید عقل هایی هم باشند که قدرت بالاتری داشته باشند، ولی هیچ کدوم ناقص یا کامل نیست، بلکه با هم متفاوت هستند. عقل همین حیوان ها قادر به پردازش چیزهایی است که عقل ما نیست.
2. دلیل اینکه چیزی برای ما قابل درک هست یا نیست فقط و فقط به پروسه تکامل مغز ما انسان ها برمی گرده. ما فیزیک نیوتنی رو خیلی خوب می فهمیم چون درک این فیزیک تاثیر بسیار قوی در زنده موندن ما طی دوران تکامل ما داشته. مسائلی مثل فیزیک کوانتوم با عقل ما سازگار نیستند چون اصلا مغز ما برای درک چنین مفاهیمی تکامل پیدا نکرده.
3. معیار سنجش واقعیت های دنیای حقیقی، عقل و تجسم ما نیست. مغز ما دریچه ایست بسیار کوچک که باهاش میشه دنیا رو تصور کرد، دنیای علم خیلی خوب تونسته این "محدودیت" رو کنار بگذاره و یافته ها و واقعیت هاش رو محدود به قدرت تفکر و تجسم ما نکنه. برای همین هم اگه چیزی در ذهن دانشمندان قابل تجسم نباشه، خب نیست! هیچ نتیجه ای درباره صحیح یا غلط بودنش نمیشه گرفت. خلاصه باید همیشه دقت کرد دیدگاه های فلسفی (که کاملا وابسته به عقل ماست) رو وارد علم نکنیم که کوچکترین ربطی به عقل ما نداره.
4. هیچ وقت در زمان حال، فرض نکنید در آینده چیزی قطعا امکان پذیر نخواهد بود.
Reza Azimy_RW
18-05-2013, 13:10
منو تو 1 چهارشنبه شب ساعت 10 و نیم یه مستند درباره بعد چهارم پخش میکنه
Hamid2545
24-05-2013, 23:06
با تشکر ازشما و دوسنان که در مورد مطالب اینجانب اظهار نظر کرده لازم می دانم مطالبی را در تکمیل مطالب قبل در اینجا بیاورم گویا سوء تفاهم شده و دوستان مطلب را کامل متوجه نشده اند :
1- فرمودید ناشناخته های علم سوالاتی هستند که روزی پاسخ داده می شوند من نیز با عقیده شما موافقم با این تفاوت که بعضی از مسائل در آینده درستی آنها ثابت می شود و بعضی مطالب نادرستی آنها
2- در مورد این که شما از کجا فهمیدید عقل ما کامل نیست این که مسئله شاق و پیچیده ای تیست اصولا هیچ چیز کامل و بدون نقص نیست تمام سیستم های زیستی ( هوش انسان و چشم و دست و .... ) همانطور که خودتان گفته اید در طی پروسه تکامل در طی میلون ها سال بر اثر تطابق با نیازهای زیستی ما به این صورت در آمده و این روند ( تکامل عقل و هوش ما ) کماکان هنوز ادامه دارد بنابر این دلیلی ندارد ما تصور کتیم مغز ما بتواند همه چیز (از جمله بعد جهارم و انحنای فضا زمان و... ) راتجسم کند
3- فرمودید معیار سنجش واقعیت ها عقل و تجسم ما نیست اتفاقا همانطور که گفتم من هم با این اعتقاد موافقم و اصولا هدف من از پست قبلی روشن شدن همین موضوع بود برای این که نشان دهم چیزهائی هست که از تظر ذهنی قابل تجسم نیست ولی با واقعیت های علمی کاملا همخوانی دارد .
4- تا اینجای کار نظر من با شما کاملا همخوانی دارد ولی به عقیده من هرفرضیه علمی اگر قابل تجسم هم تباشد باید با آزمایش و مشاهده قابل اثبات باشد نسبیت انیشتن و مکانیک کوانتم اگر چه قابل تجسم ذهنی نیست ولی با آزمایش ثابت شده ولی مسئله ای مانند بعد چهارم فعلا قابل آزمایش نیست و همه دانشمندان هم روی آن اتفاق تظر ندارند و می شود نشان داد هرگز قابل تجربه نیز نباشد .
5- این که گفتم این قبیل مسائل از بسط معادلات و فرمول های ریاضی بدست آمده یک واقعیت است اصولا خیلی از کشفیات فیزیک ابتدا از بسط معادلات ریاضی بدست آمده و بعد با تجربه و آزمایش ثابت شده و این اتفاقا تقطه قوت فیزیک است قوانین طبیعت بر اصول ریاضی استوارند و هیچ علمی مانند فیزیک به ریاضی وابسته نیست بنابراین من با این مطلب که این مسائل به فیزیک مربوط است نه ریاضی و ریاضی ربطی به این مسائل ندارد کاملا مخالفم
6- در مورد فلسفه در واقع فلسفه علمی چراغ را ه علم است این مسئله که فلسفه به علم مربوط نیست هم حرف بی ربطی است علوم تجربی(مانند فیزیک ) جزییات طبیعت را آشکار می کنند و فلسفه کلیات را مثلا فلسفه قاتون مندی نظام خلقت را نشان می دهد و فیزیک این قوانین را متاسفانه خرافات و شیه علم که به نام فلسقه عنوان می شود باعث این عقیده شده که فلسفه ربطی به علوم تجربی ندارد .
7- در مورد این که فرمودید هیچگاه در زمان حال تصور نکنید چیزی که در حال امکان ساخته شدن و اثبات آن وجود ندارد در آینده امکان پذیر نخواهد بود باید به عرض برسانم مسائلی وجود دارد که در زمان حال امکان آن وجود ندارد ولی ممکن است در آینده امکان ساخت و اثبات آن وجود داشته باشد( مانند سفر به منظومه های دیگر) ولی مسائلی وجود دارد که نه الان نه در آینده امکان آن وجود ندارد چون با علم مخالف است ( مانند ساخت ماشین زمان و ماشین دائم)
8-اتفاقا من به عنوان لیسانسه فیزیک نسبت به بسیاری از مطالب بخصوص فیزیک و نجوم مطالعه کافی داشنه و دارم
9- در پایان این کمال بی اصافی است که مطالب من را به شیه علم و خرافات و.... ارتباط دهید .
Reza Azimy_RW
25-05-2013, 00:22
ولی مسائلی وجود دارد که نه الان نه در آینده امکان آن وجود ندارد چون با علم مخالف است ( مانند ساخت ماشین زمان و ماشین دائم)
فکر نمیکنین این جمله اشتباه باشه ؟ مثلا با علم و کشفیاتی که تا الان داشتیم و به دست اوردیم ساخت ماشین زمان غیر ممکنه ولی ممکنه در آینده راه ها و ایده های جدیدتری کشف بشه . چون مسئاله زمان و سفر در اون یه چیز کاملا علمی و تایید شدس فقط چگونگی سفره که با علم امروز ما و روشامون غیر ممکنه
4- تا اینجای کار نظر من با شما کاملا همخوانی دارد ولی به عقیده من هرفرضیه علمی اگر قابل تجسم هم تباشد باید با آزمایش و مشاهده قابل اثبات باشد نسبیت انیشتن و مکانیک کوانتم اگر چه قابل تجسم ذهنی نیست ولی با آزمایش ثابت شده ولی مسئله ای مانند بعد چهارم فعلا قابل آزمایش نیست و همه دانشمندان هم روی آن اتفاق تظر ندارند و می شود نشان داد هرگز قابل تجربه نیز نباشد .
لطفا قسمت قرمز رو بیشتر باز کنید و نشون بدید.
6- در مورد فلسفه در واقع فلسفه علمی چراغ را ه علم است این مسئله که فلسفه به علم مربوط نیست هم حرف بی ربطی است علوم تجربی(مانند فیزیک ) جزییات طبیعت را آشکار می کنند و فلسفه کلیات را مثلا فلسفه قاتون مندی نظام خلقت را نشان می دهد و فیزیک این قوانین را متاسفانه خرافات و شیه علم که به نام فلسقه عنوان می شود باعث این عقیده شده که فلسفه ربطی به علوم تجربی ندارد .
فلسفه "چراغ راه علم" نیست چون از هیچ حقیقتی علمی وجود نداره که فلسفه از اون مطلع باشه و علم مطلع نباشه تا فلسفه چراغ راه علم باشه. صحیحه که فلسفه با طرح پرسش های مناسب در بعضی مواقع "نیروی تحریک کننده" علم برای کشف بعضی واقعیت های جهان بوده ولی این ارتباطی با ادعای مطرح شده نداره. علم تعریف بسیار واضح و مشخصی داره و فلسفه در اون نمی گنجه، و تجزیه و تحلیل فلسفی مفاهیم هم استاندارد های علمی رو ندارند. در فلسفه همه چیز وابسته به مغز ماست و حتی دانش در فلسفه (Epistemology)، بر مبنای مفهوم Reliabilism تعریف و سنجیده میشه که صحت مطالب بر اساس "قابل اعتماد بودن" بیان میشه که خودش از نظر علمی اشکال قضیه است. مطالعه بیشتر در اینجا:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
عبارت هایی مثل "فلسفه قانونمندی نظام خلقت" هم اصلا و ابدا یک عبارت علمی نیست، برداشت ذهنی (و تا حدی اعتقادی/مذهبی) ما انسان ها از واقعیت های علمی است.
7- در مورد این که فرمودید هیچگاه در زمان حال تصور نکنید چیزی که در حال امکان ساخته شدن و اثبات آن وجود ندارد در آینده امکان پذیر نخواهد بود باید به عرض برسانم مسائلی وجود دارد که در زمان حال امکان آن وجود ندارد ولی ممکن است در آینده امکان ساخت و اثبات آن وجود داشته باشد( مانند سفر به منظومه های دیگر) ولی مسائلی وجود دارد که نه الان نه در آینده امکان آن وجود ندارد چون با علم مخالف است ( مانند ساخت ماشین زمان و ماشین دائم)
مسائل ضد علم که قطعا وجود دارند (مثلا هیچ وقت نمیشه دستگاهی ساخت که رنگ تنهایی رو تشخیص بده یا مزه فتون رو برامون بدست بیاره یا نور خورشید رو بو کنه!)، ولی این ادعاهای شما مثل "آزمایش کردن بعد چهارم هرگز ممکن نیست" یا "ماشین زمان اصلا ممکن نیست" مسائل ضد علمی نیستند و فقط صرفا شما بر اساس دانش امروزه خودتون، راهی برای رسیدن به پاسخ پیدا نمی کنید و فقط زمانی می تونید این ادعاها رو داشته باشید که به طور مطلق عدم امکانشون رو اثبات کنید و در حقیقت ادعای مطلق چنین چیزی مثل "ضد علم بودن ماشین زمان"، زمانی که حتی ما مفهوم زمان رو به طور دقیقی نمی شناسیم و هیچ دلیل علمی هم برای ادعاش نداریم خودش یک مثال از اون باورهای "ضد علمی" یا تا حدی "شبه علمی" است .
8-اتفاقا من به عنوان لیسانسه فیزیک نسبت به بسیاری از مطالب بخصوص فیزیک و نجوم مطالعه کافی داشنه و دارم
در یک جمع علمی، مثل این انجمن، صحبت های هر شخص بر اساس صحت ادعاهای مطرح شده بررسی میشه، نه سوابق کاری و تحصیلی و دانش پیشین. علم بطور مطلق همیشه Anonymous جلو میره، مقاله هایی که برای ژورنال ها و کنفرانس های علمی فرستاده میشن تا به مرحله Peer-review برسند بطور بدون نام، Review میشن و شخصی که تعیین می کنه چاپ بشه یا نه اصلا نمی دونه نویسنده یک دانشجوی لیسانسه یا برنده جایزه نوبل.
Hamid2545
25-05-2013, 10:53
فکر نمیکنین این جمله اشتباه باشه ؟ مثلا با علم و کشفیاتی که تا الان داشتیم و به دست اوردیم ساخت ماشین زمان غیر ممکنه ولی ممکنه در آینده راه ها و ایده های جدیدتری کشف بشه . چون مسئاله زمان و سفر در اون یه چیز کاملا علمی و تایید شدس فقط چگونگی سفره که با علم امروز ما و روشامون غیر ممکنه
برای درک بهتر مطلب و این که چرا ساخت ماشین زمان غیر ممکن است به تاپینگ زیر که که در همین سایت خودم ساختم مراجعه کنید (ماشین زمان از واقعیت تا خیال )همچنین می توانید به سایت های مختلف که در این مورد تهیه شده اند مراجعه کنید فقط خیلی خلاصه به این نکته اشاره می کنم که ساخت ماشین زمان بخاطر پارادوکس هائی که ایجاد می کند ماتتد پارادوکس پدر بزرگ و از اون مهمتر پارادوکس جهان ناپایدار از نظر منطقی غیر ممکن است تظر به این که این تاپیک در مورد بعد چهارم است لطفا ادامه بحث در مورد ماشین زمان را در تاپیک "ماشین زمان از واقعیت تا خیال " ادامه دهید .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Hamid2545
25-05-2013, 15:17
لطفا قسمت قرمز رو بیشتر باز کنید و نشون بدید.
فلسفه "چراغ راه علم" نیست چون از هیچ حقیقتی علمی وجود نداره که فلسفه از اون مطلع باشه و علم مطلع نباشه تا فلسفه چراغ راه علم باشه. صحیحه که فلسفه با طرح پرسش های مناسب در بعضی مواقع "نیروی تحریک کننده" علم برای کشف بعضی واقعیت های جهان بوده ولی این ارتباطی با ادعای مطرح شده نداره. علم تعریف بسیار واضح و مشخصی داره و فلسفه در اون نمی گنجه، و تجزیه و تحلیل فلسفی مفاهیم هم استاندارد های علمی رو ندارند. در فلسفه همه چیز وابسته به مغز ماست و حتی دانش در فلسفه (Epistemology)، بر مبنای مفهوم Reliabilism تعریف و سنجیده میشه که صحت مطالب بر اساس "قابل اعتماد بودن" بیان میشه که خودش از نظر علمی اشکال قضیه است. مطالعه بیشتر در اینجا:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
عبارت هایی مثل "فلسفه قانونمندی نظام خلقت" هم اصلا و ابدا یک عبارت علمی نیست، برداشت ذهنی (و تا حدی اعتقادی/مذهبی) ما انسان ها از واقعیت های علمی است.
مسائل ضد علم که قطعا وجود دارند (مثلا هیچ وقت نمیشه دستگاهی ساخت که رنگ تنهایی رو تشخیص بده یا مزه فتون رو برامون بدست بیاره یا نور خورشید رو بو کنه!)، ولی این ادعاهای شما مثل "آزمایش کردن بعد چهارم هرگز ممکن نیست" یا "ماشین زمان اصلا ممکن نیست" مسائل ضد علمی نیستند و فقط صرفا شما بر اساس دانش امروزه خودتون، راهی برای رسیدن به پاسخ پیدا نمی کنید و فقط زمانی می تونید این ادعاها رو داشته باشید که به طور مطلق عدم امکانشون رو اثبات کنید و در حقیقت ادعای مطلق چنین چیزی مثل "ضد علم بودن ماشین زمان"، زمانی که حتی ما مفهوم زمان رو به طور دقیقی نمی شناسیم و هیچ دلیل علمی هم برای ادعاش نداریم خودش یک مثال از اون باورهای "ضد علمی" یا تا حدی "شبه علمی" است .
در یک جمع علمی، مثل این انجمن، صحبت های هر شخص بر اساس صحت ادعاهای مطرح شده بررسی میشه، نه سوابق کاری و تحصیلی و دانش پیشین. علم بطور مطلق همیشه Anonymous جلو میره، مقاله هایی که برای ژورنال ها و کنفرانس های علمی فرستاده میشن تا به مرحله Peer-review برسند بطور بدون نام، Review میشن و شخصی که تعیین می کنه چاپ بشه یا نه اصلا نمی دونه نویسنده یک دانشجوی لیسانسه یا برنده جایزه نوبل.
1-در مورد رابطه فلسفه و علم و این که گفتم فلسفه چراغ راه علم است به تاریخ فلسفه برمی گردد زمانی که همه دانشمندان را (فیزیک دان و زیست شناس و... ریاضی دان ) فیلسوف می نامیدند و بعدها این علوم راه خود را از فلسفه جداکردند و حوزه فلسفه مطالب کلی راجع به نگرش به کلیت جهان و همچنین بحث هائی راجع به هدف خلقت و.... اثبات یا عدم اثبات خالق ( بسته به جهان بینی ما ) و مسائلی از این دست که البته این گونه مسائل ربطی به علوم تجربی ندارد ولی مسائلی مانند قاتون مداری طبیعت ( همان علت و معلول که ما به ان استناد می کنیم ) می نوان در غالب فلسفه خلقت نامگزاری کرد مثلا در فیزیک می نوان قوانینی مانند قانون نسیبت و قوانین ترمودینامیک و.... به طور جداگانه با دلائل و آزمایش و تجربه ثابت کرد ولی اصل کلی علت و معلول ( قاتون مداری طبیعت یعنی همان که می گوئیم چیزی خلاف قوانین طبیعت اتفاق نمی افتد ) یک اصل کلی است و دانشمندان ابتدا این اصل را پذیرفتند و بعد به سراغ آزمایش و نجربه رفتند و شروع کردند با آزمایش و تجربه قوانین طبیعت را توجیه کردن نه این که ابتدا همه چیز را آزمایش کرده بعد اصل علت و معلول را تنیجه گرفنتد اصل علت و معلول را می توان یک قانون کلی و فلسفی در نظر گرفت این را هم که می گوئیم فلسفه چراغ راه علم است ( همانطور که خودتان گفتید و تاریخ نشان داده ) به این دلیل است . برای درک بهتر و شناخت بهتر فلسفه به تاپیک زیر مراجعه کنید . بحث در مورد فلسفه خارح از این تاپیک است .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] %84%D9%85
2- انسان موجودی سه بعدی است و در جهان سه بعدی زندگی می کند و نمی تواند از این جهان سه بعدی خارج شود و وارد بعد چهارم ( در صورت وجود ) بشود و هرچه در این جهان می بینیم و داریم در جهان سه بعدی موجود میباشد و نمی توان حتی لوازم آزمایش وتحقیق را وارد بعد چهارم کرد بنابراین بهیچ وجه قابل تجربه و آزمایش هم نخواهد بود مگر آن که همان معادلات ریاضی و... را ملاک قرار دهد و مثلا به طور غیر مستقیم بتواند استنباط کند .
3- در مورد ماشین زمان و این که سفر به گذشته غیر ممکن است همانطور که در جواب آقا رضا گفتم به دلیل پارا دوکس هائی که ایجاد می کند غیر ممکن است همچین انیشتین هم گفته بود به علت این که فضا و زمان از هم جدا نمی شوند سفر در زمان غیر ممکن است . به هر حال همچنان که خود شما در تاپیک ماشین زمان همین مسئله را مطرح کرده اید جواب کامل را در آنجا می دهم .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
4-در مورد این که عنوان تحصیلی خودم را آوردم در جواب آقا سعید بود که عنوان کرده بودند شما مطالعه کافی نداشته و طرفدار شبه علم و ..... هستید بود وگرنه حرف شما را کاملا قبول دارم .
5- همچمین ایشان( آقا سعید ) در زیر پست خود مطلبی را به این صورت عنوان کرده اند :
"بزرگترین مصیبت برای انسان این است که نه سواد کافی برای حرف زدن داشته باشد ونه شعور لازم برای خاموش ماندن "
که خودتان قضاوت کنید این قبیل سخنان اهانت آمیز و این قبیل تهمتها هرگز شایسته این قبیل انجمن ها و افراد روشنفکر نمی باشد .
Reza31001
25-05-2013, 15:22
Hamid2545 ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])@
اگه با فونت پیشفرض انجمن بنویسید کسی چیزی نمیگه ها!
4نفر مثل من هم که میخوان پستتون رو بخونن اذیت نمیشن
مرسی
با عرض معذرت بخاطر گیر کردن سایت و اینترنت و برای این که مطالب نوشنه شده از بین نرود قبل از فرستادن توی Word کپی کرده و انفاقا قبل از فرستادن از بین رفت و من هم مجدد مجبور شدم از Word دوباره Copy و paste کنم حالا نمی دانم چه اتفاقی افتاده است که شما نتوانستید بخوانید لطفا راهنمائی کنید اگر مشکلی پیدا شده که بعضی کاربران نمی نوانند بخوانند چاره کار چیست ؟ آیا باید از نو بنویسم ؟ در هر صورت که در لب تاب من باز می شود از شما را نمی دانم
به هر حال در Word با فونت (Arial(bady csl نوشته شده است .
خونده که میشه ولی چشم رو اذیت میکنه
وقتی متن رو کپی کردین با استفاده از ویرایشگر متن انجمن فونتش رو کوچیک کنید و از حالت بولد در بیارید
Hamid2545
25-05-2013, 16:00
Hamid2545 ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])@
اگه با فونت پیشفرض انجمن بنویسید کسی چیزی نمیگه ها!
4نفر مثل من هم که میخوان پستتون رو بخونن اذیت نمیشن
مرسی
با عرض معذرت بخاطر گیر کردن سایت و اینترنت و برای این که مطالب نوشنه شده از بین نرود قبل از فرستادن توی Word کپی کرده و انفاقا قبل از فرستادن از بین رفت و من هم مجدد مجبور شدم از Word دوباره Copy و paste کنم حالا نمی دانم چه اتفاقی افتاده است که شما نتوانستید بخوانید لطفا راهنمائی کنید اگر مشکلی پیدا شده که بعضی کاربران نمی نوانند بخوانند چاره کار چیست ؟ آیا باید از نو بنویسم ؟ در هر صورت که در لب تاب من باز می شود از شما را نمی دانم
به هر حال در Word با فونت (Arial(bady csl نوشته شده است .
1-در مورد رابطه فلسفه و علم و این که گفتم فلسفه چراغ راه علم است به تاریخ فلسفه برمی گردد زمانی که همه دانشمندان را (فیزیک دان و زیست شناس و... ریاضی دان ) فیلسوف می نامیدند و بعدها این علوم راه خود را از فلسفه جداکردند و حوزه فلسفه مطالب کلی راجع به نگرش به کلیت جهان و همچنین بحث هائی راجع به هدف خلقت و.... اثبات یا عدم اثبات خالق ( بسته به جهان بینی ما ) و مسائلی از این دست که البته این گونه مسائل ربطی به علوم تجربی ندارد ولی مسائلی مانند قاتون مداری طبیعت ( همان علت و معلول که ما به ان استناد می کنیم ) می نوان در غالب فلسفه خلقت نامگزاری کرد مثلا در فیزیک می نوان قوانینی مانند قانون نسیبت و قوانین ترمودینامیک و.... به طور جداگانه با دلائل و آزمایش و تجربه ثابت کرد ولی اصل کلی علت و معلول ( قاتون مداری طبیعت یعنی همان که می گوئیم چیزی خلاف قوانین طبیعت اتفاق نمی افتد ) یک اصل کلی است و دانشمندان ابتدا این اصل را پذیرفتند و بعد به سراغ آزمایش و نجربه رفتند و شروع کردند با آزمایش و تجربه قوانین طبیعت را توجیه کردن نه این که ابتدا همه چیز را آزمایش کرده بعد اصل علت و معلول را تنیجه گرفنتد اصل علت و معلول را می توان یک قانون کلی و فلسفی در نظر گرفت این را هم که می گوئیم فلسفه چراغ راه علم است ( همانطور که خودتان گفتید و تاریخ نشان داده ) به این دلیل است . برای درک بهتر و شناخت بهتر فلسفه به تاپیک زیر مراجعه کنید . بحث در مورد فلسفه خارح از این تاپیک است .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] %84%D9%85
چیزهایی مثل "هدف خلقت" برعکس ادعای شما مستقیما به علم مرتبط است چون جهانی که با هدف خلق میشه بسیار متفاوت است با جهانی که بی هدف خلق یا ایجاد شده، و هر ادعایی در این زمینه یک ادعای علمی است. اصل علت و معلول یک اصل کاملا علمی است. اینکه میگیم چیزی خلاف قوانین طبیعت اتفاق نمی افته به این دلیله که ما هر چیزی که اتفاق می افته رو قوانین طبیعت نامیدیم، یک قرارداده برای راحت تر کردن بحث های علمی نه اینکه فلسفه ای است که چراغ راه علمه. اضافه کنم این صحیحه که فلسفه درباره مسائل علمی که فعلا (و در آینده نزدیک) قابل حل و فصل نیستند مطالعاتی می کنه تا پاسخ هایی نسبتا قابل قبول ارائه کنه، ولی نه اون پاسخ ها واقعیت های علمی هستند و نه اون مطالعات چراغ راه علم در آینده.
صحبت های شما به هیچ وجه ادعای شما یعنی "چراغ راه بودن علم" رو که در پست قبلی توضیح دادید، که شما برای پشتیبانی از ادعاهای قبلیتون عنوان کردید (در پاسخ به پست 18 من که گفتم نگرش های ذهنی و فلسفی ما، سنجشی برای صحت علم نیست") رو ساپورت نمی کنه. منطق شما در پست 17 این بود که "چون این مسئله علمی با فلسفه من سازگار نیست، پس غلط است" و شما هنوز توضیحی ارائه نکردید که چرا چنین چیزی باید صحیح باشه.
2- انسان موجودی سه بعدی است و در جهان سه بعدی زندگی می کند و نمی تواند از این جهان سه بعدی خارج شود و وارد بعد چهارم ( در صورت وجود ) بشود و هرچه در این جهان می بینیم و داریم در جهان سه بعدی موجود میباشد و نمی توان حتی لوازم آزمایش وتحقیق را وارد بعد چهارم کرد بنابراین بهیچ وجه قابل تجربه و آزمایش هم نخواهد بود مگر آن که همان معادلات ریاضی و... را ملاک قرار دهد و مثلا به طور غیر مستقیم بتواند استنباط کند .
تنها راه آزمایش رفتن به بعد دیگه نیست (شما باز هم بر اساس دیدگاه های ذهنیتون، درباره یک مسئله علمی قضاوت کردید). اگه به چنین باوری دارید، قبل از ادعای مطلق در این باره باید برید و ثابت کنید "هیچ وقت آزمایش این قضیه ممکن نیست". ما هنوز از مفاهیم بعد های دیگه هم اطلاع نداریم و شما دارید مستقیما از غیر ممکن بودن آزمایش کل قضیه حرف می زنید که ادعایی کاملا غیر علمی و بی پایه و اساس است.
با عرض معذرت بخاطر گیر کردن سایت و اینترنت و برای این که مطالب نوشنه شده از بین نرود قبل از فرستادن توی Word کپی کرده و انفاقا قبل از فرستادن از بین رفت و من هم مجدد مجبور شدم از Word دوباره Copy و paste کنم حالا نمی دانم چه اتفاقی افتاده است که شما نتوانستید بخوانید لطفا راهنمائی کنید اگر مشکلی پیدا شده که بعضی کاربران نمی نوانند بخوانند چاره کار چیست ؟ آیا باید از نو بنویسم ؟ در هر صورت که در لب تاب من باز می شود از شما را نمی دانم
به هر حال در Word با فونت (Arial(bady csl نوشته شده است .
متنتون رو هایلایت کنید و دکمه Remove format در منوی بالا (ردیف اول، دومین دکمه از سمت راست) رو فشار بدید، متنتون رو تبدیل می کنه به حالت پیش فرض انجمن.
gipsy2009
01-06-2013, 17:23
کمونیست ها هم معتقد بودند علمی علم هست که بشه با ازمایش میدانی ثابت کرد ......
بهرحال کسی درباره جهان 11بعدی طبق ابرریسمانها و 11جهان درگیر قباله(کابالا)چیزی شنیده؟
Saeed Dz
01-06-2013, 17:30
کمونیست ها هم معتقد بودند علمی علم هست که بشه با ازمایش میدانی ثابت کرد ......
بهرحال کسی درباره جهان 11بعدی طبق ابرریسمانها و 11جهان درگیر قباله(کابالا)چیزی شنیده؟
ما در مورد 11 جهان بحث نمیکنیم بلکه بیشتر امکان وجود ابعاد بیشتر رو مورد بررسی قرار میدیم.
صحبتهای تخیلی کابالا و درخت زندگی که در اون اشاره شده فکر نمیکنم ارتباطی با این موضوع داشته باشه.
Hamid2545
01-06-2013, 20:30
چیزهایی مثل "هدف خلقت" برعکس ادعای شما مستقیما به علم مرتبط است چون جهانی که با هدف خلق میشه بسیار متفاوت است با جهانی که بی هدف خلق یا ایجاد شده، و هر ادعایی در این زمینه یک ادعای علمی است. اصل علت و معلول یک اصل کاملا علمی است. اینکه میگیم چیزی خلاف قوانین طبیعت اتفاق نمی افته به این دلیله که ما هر چیزی که اتفاق می افته رو قوانین طبیعت نامیدیم، یک قرارداده برای راحت تر کردن بحث های علمی نه اینکه فلسفه ای است که چراغ راه علمه. اضافه کنم این صحیحه که فلسفه درباره مسائل علمی که فعلا (و در آینده نزدیک) قابل حل و فصل نیستند مطالعاتی می کنه تا پاسخ هایی نسبتا قابل قبول ارائه کنه، ولی نه اون پاسخ ها واقعیت های علمی هستند و نه اون مطالعات چراغ راه علم در آینده.
صحبت های شما به هیچ وجه ادعای شما یعنی "چراغ راه بودن علم" رو که در پست قبلی توضیح دادید، که شما برای پشتیبانی از ادعاهای قبلیتون عنوان کردید (در پاسخ به پست 18 من که گفتم نگرش های ذهنی و فلسفی ما، سنجشی برای صحت علم نیست") رو ساپورت نمی کنه. منطق شما در پست 17 این بود که "چون این مسئله علمی با فلسفه من سازگار نیست، پس غلط است" و شما هنوز توضیحی ارائه نکردید که چرا چنین چیزی باید صحیح باشه.
تنها راه آزمایش رفتن به بعد دیگه نیست (شما باز هم بر اساس دیدگاه های ذهنیتون، درباره یک مسئله علمی قضاوت کردید). اگه به چنین باوری دارید، قبل از ادعای مطلق در این باره باید برید و ثابت کنید "هیچ وقت آزمایش این قضیه ممکن نیست". ما هنوز از مفاهیم بعد های دیگه هم اطلاع نداریم و شما دارید مستقیما از غیر ممکن بودن آزمایش کل قضیه حرف می زنید که ادعایی کاملا غیر علمی و بی پایه و اساس است.
متنتون رو هایلایت کنید و دکمه Remove format در منوی بالا (ردیف اول، دومین دکمه از سمت راست) رو فشار بدید، متنتون رو تبدیل می کنه به حالت پیش فرض انجمن.
1- در رابطه با رابطه علم و فلسفه بهتر است به تاپیک زیر مراجعه کرده و ادامه بحث را آنجا با بقیه دوستان ادامه دهیم
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
با این حال به نظر اختلاف من و شما فقط در نگرشمان به فلسفه است که هر کدام خود نوعی فلسفه است و اتفاقا هر دو هم می تواند درست باشد . می توانیم اصول اولیه علوم را ( همانند قانونمندی جهان ) تحت نام فلسفه علمی طبقه بندی کنیم و می توانیم فلسفه را در نظر نگیریم و بگوئیم اینها فقط علم محض است و به فلسفه مربوط نیست .
2- شاید تنها راه آزمایش بعد چهارم رفتن به بعد دیگر نباشد ولی به نظر من هنوز هم هیچ راهی برای آزمایش این قضیه وجود ندارد و با عقل جور در نمی آید که بدون وارد شدن به بعدچهارم بشود این مسئله را مستقیما آزمایش کرد ( بدون متوسل شدن به معادلات ریاضی ) نمی دانم شایدعقل ما توان درک این مسئله را نداشته باشد.
3- در مورد ویرایش متن از راهنمائی شما کمال تشکر را دارم .
قربان شما حمید
Saeed Dz
02-06-2013, 10:39
1. با این حال به نظر اختلاف من و شما فقط در نگرشمان به فلسفه است که هر کدام خود نوعی فلسفه است و اتفاقا هر دو هم می تواند درست باشد . می توانیم اصول اولیه علوم را ( همانند قانونمندی جهان ) تحت نام فلسفه علمی طبقه بندی کنیم و می توانیم فلسفه را در نظر نگیریم و بگوئیم اینها فقط علم محض است و به فلسفه مربوط نیست .
2. شاید تنها راه آزمایش بعد چهارم رفتن به بعد دیگر نباشد ولی به نظر من هنوز هم هیچ راهی برای آزمایش این قضیه وجود ندارد و با عقل جور در نمی آید که بدون وارد شدن به بعدچهارم بشود این مسئله را مستقیما آزمایش کرد ( بدون متوسل شدن به معادلات ریاضی ) نمی دانم شایدعقل ما توان درک این مسئله را نداشته باشد.
1. فلسفه مرز نداره، در حالی که علم چهارچوب داره. بنابراین فلسفه رو نمیتوان جز علوم محسوب کرد و احساس میکنم چیزی که شما رو در اینباره به اشتباه انداخته اینکه نظریه رو با فلسفه خیلی نزدیک و یا یکی در نظر گرفتید.
2. زمانی که من مطرح کردم مورد زیر رو انتظار داشتم که برید و در موردش تحقیق کنید ولی مشهود هست که همچین امری واقع نشده.
3. بهتره اول تحقیق کنید و بعد نظرتون رو به اشتراک بذارید. دستگاه و به نوعی آزمایشگاه زیرزمینی سورن به همین منظور راه اندازی شده و در حال بررسی همین موارد هستش!
روش کار این هست، در سرن ماشینی به نام برخورد دهنده ی هادرونی بزرگ ذرات رو دور یک تونل میفرسته در جهات مخالف و سرعتی نزدیک به سرعت نور که هر از گاهی این ذرات از روبرو با هم برخورد میکنن و اگر این برخورد ها انرژی کافی رو داشته باشه ممکن هست که برخی از بقایای برخورد از ابعاد ما به ابعاد دیگر حرکت کنن. حالا چطور این موضوع رو خواهیم فهمید؟ خب، ما مقدار انرژی رو بعداز این برخورد دقیق اندازه میگیریم و با مقدار انرژی قبل از برخورد مقایسه میکنیم که اگر مقدار انرژی کمتر بود این مدرکی هستش برای اینکه انرژی خارج شده و اگر با یک الگو خارج شده باشه این مدرکی خواهد بود برای اینکه ابعاد اضافه وجود دارن.
توضیحات کاملتر رو در داستان ابعاد اضافه [قسمت چهارم] خواهم داد.
صحبتهای قبلیتون رو هم پاسخ ندادم چون دیدم تکرار گفته های قبلیتون، در مواردی نقض گفته های قبلیتون هست و بعضی قسمت ها هم وارد حاشیه شده بود.
در مستند جهان های موازی مجری میگه
اگر شما سعی کنید از یک دیوار رد بشید با توجه به ابعاد دیگر ممکن است نحوه قرار گرفتن بعدها طوری بشه که مثلا یه بار این اتفاق بیافته
واقعا اگه اینطوریه باید یک مورد مشاهده میشد
جمعیت 6 میلیاردی کره زمین بعلاوه حیوانات و برخوردهایی که در این بین صورت میگیره
اگر این بعد های چند گانه حقیقت داشته باشه
حداقل یک مورد غیر متعارف می بایست مشاهده میشد
MasterGeek
14-07-2013, 12:32
در مستند جهان های موازی مجری میگه
اگر شما سعی کنید از یک دیوار رد بشید با توجه به ابعاد دیگر ممکن است نحوه قرار گرفتن بعدها طوری بشه که مثلا یه بار این اتفاق بیافته
واقعا اگه اینطوریه باید یک مورد مشاهده میشد
جمعیت 6 میلیاردی کره زمین بعلاوه حیوانات و برخوردهایی که در این بین صورت میگیره
اگر این بعد های چند گانه حقیقت داشته باشه
حداقل یک مورد غیر متعارف می بایست مشاهده میشد
به نظر من مسئله اینه که ممکن است دیمانیسون ابعاد اضافی (کما اینکه میگن) بسیار بسیار بسیار ریز و در هم پیچیده باشند. در این صورت در سناریوی فرضی شما این امکان رد شدن تمام جسم ماکروسکپی وجود نداره.
بعد دوستان من فکر نمیکنم بحث اثبات ابعاد اضافی در مورد بعد چهارم(زمان) باشه. نه؟ به نظر من بیشتر در مورد بحثهای مربوط به M-Theory هست این مسئله...
Saeed Dz
14-07-2013, 20:23
به نظر من مسئله اینه که ممکن است دیمانیسون ابعاد اضافی (کما اینکه میگن) بسیار بسیار بسیار ریز و در هم پیچیده باشند. در این صورت در سناریوی فرضی شما این امکان رد شدن تمام جسم ماکروسکپی وجود نداره.
بعد دوستان من فکر نمیکنم بحث اثبات ابعاد اضافی در مورد بعد چهارم(زمان) باشه. نه؟ به نظر من بیشتر در مورد بحثهای مربوط به M-Theory هست این مسئله...
بله درسته، حتی اگر دنیاهایی موازی وجود داشته فکر نمیکنم خصوصیات ماده در اونها تفاوت کنه با چیزی که شاهدش هستیم. بحث دنیاهای موازی بیشتر در مورد انتخاب ها صادق هستش تا جایی که من فهمیدم و چیزی که ما بهش شانس میگیم رو توضیح میده به نوعی.
بحث این تاپیک در مورد تمام تئوری های موجود در رابطه با ابعاد اضافه هستش.
A.M.D.D.E.V.I.L
14-07-2013, 21:07
سلام ، دوستان بعضیا میان یه تشک رو به عنوان فضا در نظر میگیرن بعد توش 2 تا توپ میندازن میگن دیدید خم شد؟ پس فضا خم میشه
من نمی فهمم اینا مارو گاو فرض کردن یا خودشون نمیدونن اینیکه توپ تشک رو خم میکنه به خاطر جاذبه ی زمین هست . اگه همچین کاری تو فضا انجام بشه هیچ تضمینی نیست که توپ حتی روی تشک بمونه ، یعنی اینا منظورشون اینه که یه کره ی بزرگ تری زیر سیارات و کلا همه جا وجود داره که جرم های بزرگ اونو خم میکنن؟ خب اگه اینطوریه پس اون کره خودش چرا خم شده؟ نکنه کره ی پنجمی هست؟
سلام ، دوستان بعضیا میان یه تشک رو به عنوان فضا در نظر میگیرن بعد توش 2 تا توپ میندازن میگن دیدید خم شد؟ پس فضا خم میشه
من نمی فهمم اینا مارو گاو فرض کردن یا خودشون نمیدونن اینیکه توپ تشک رو خم میکنه به خاطر جاذبه ی زمین هست . اگه همچین کاری تو فضا انجام بشه هیچ تضمینی نیست که توپ حتی روی تشک بمونه ، یعنی اینا منظورشون اینه که یه کره ی بزرگ تری زیر سیارات و کلا همه جا وجود داره که جرم های بزرگ اونو خم میکنن؟ خب اگه اینطوریه پس اون کره خودش چرا خم شده؟ نکنه کره ی پنجمی هست؟
اون قضیه تشک فقط یک مثال هست برای درکِ آسون تر خمیدگی فضا-زمان در اثر وجود جرم و معلومه که چنین چیزی دقیقا به این شکل اصلا در واقعیت وجود نداره.
havzhini
14-07-2013, 23:22
نمیدونم چرا بعضی از دوستان اینقدر علاقه دارن موضوعات رو از بحث اصلی خارج کنن و بکل روند بحث رو 180درجه منحرف کنن
با اینکه صفحه اول تاپیک واقعا فوق العاده خوب و علمی و تخصصی داشت پیش میرفت ولی صفحه دوم کاملا بحث منحرف شده و اصلا دیگه درباره موضوع تاپیک بحث نشده
از دوستان بخصوص Saeed Dzگرامی خواهش میکنم ادامه بحث اصلی تاپیک رو پی بگیرن و مشتاقانه منتظر [قسمت چهارم] هستیم
و یه سوال دیگه اینکه از دوستان کسی سایت یا کتابی میشناسه که مسائل ریاضی این موضوع رو با توضیحات داشته باشه، بخصوص نظریه یکپارچه کلوتزا
البته برای من کم سواد به صورت فارسی و پایه ای
A.M.D.D.E.V.I.L
15-07-2013, 00:14
من که فکر میکنم علت اینکه کشور تا الان زنده مونده وجود افرادی مثل سعید جان هست
نظریه ی ریسمان نظریه ی جذاب و خیلی جالبی هست و به خصوص اگر واقعا فردی در زمینه ی موسیقی و تئوری موسیقی نوین و سیستم 12 تونی سری آرنولد شونبرگ تخصص داشته باشه خیلی واضح تر میفهمه این نظریه رو
MasterGeek
15-07-2013, 00:27
نمیدونم چرا بعضی از دوستان اینقدر علاقه دارن موضوعات رو از بحث اصلی خارج کنن و بکل روند بحث رو 180درجه منحرف کنن
با اینکه صفحه اول تاپیک واقعا فوق العاده خوب و علمی و تخصصی داشت پیش میرفت ولی صفحه دوم کاملا بحث منحرف شده و اصلا دیگه درباره موضوع تاپیک بحث نشده
از دوستان بخصوص Saeed Dzگرامی خواهش میکنم ادامه بحث اصلی تاپیک رو پی بگیرن و مشتاقانه منتظر [قسمت چهارم] هستیم
و یه سوال دیگه اینکه از دوستان کسی سایت یا کتابی میشناسه که مسائل ریاضی این موضوع رو با توضیحات داشته باشه، بخصوص نظریه یکپارچه کلوتزا
البته برای من کم سواد به صورت فارسی و پایه ای
خوب راجع به خود KK Theory به طور تخصصی من کتابی سراغ ندارم (بجز ویکیپدیا) ولی یک کتاب به همراه یک مستند خیلی خوب پرداخت شده از برایان گرین به اسم The Elegant Unverses هست که این مستند به فارسی هم ترجمه شده اگر ببینید با بسیاری از بحثهای این تاپیک آشنا میشین. خود برایان گرین یکی از بانیان اصلی تئوری ابرریسمان هست.
البته درک خوب ابعاد اضافی فقط با درک مناسب ریاضیاتش بخصوص هندسهی ریمن بدست مییاد (که امیدوارم اشتباه نکرده باشم) من به این مباحث مسلط نیستم ولی مثلا اینکه گفته میشه ابعاد اضافی بسیار ریز و از دیمانسیون بسیار کوچکی برخوردارند و بعضا حلقه شدهاند برای من خیلی واضح نیست چون به لحاظ ریاضی یک حقله عمود بر فضای دوبعدی خودش با سه بعد ریاضی قابل تفسیر هست اما اگر بعد فیزیک با بعد ریاضی جدا هست، که هست آیا این حقله به این معنی هست که ما در اون بعد سوم (حلقهی ریزی عمود بر یک صفحه ی گسترده ی دوبعدی) فقط مجاز به طی یک حلقهی مشخص هستیم که تمام مسیر حلقه بر صفحه عمود است:n26:. این واسه من حکم توجیه رو داره یعنی میشه همونطور یکه نشون میدن یه مورچه میتونه یه مسیر مستقیم رو روی صفحه طی کنه و یا نه یه دور در بعد سوم هم بزنه....قابل درک هست اما برای من عمیق نیست و به نظر من دلیلش ندونستن مباحث ریاضی قضیه است. تا این حد میدونم که بعد فیزیکی از بعد ریاضی میتونه متفاوت باشه و بعد فیزیک میتونه محدودیت پیمایش داشته باشه مثل مثال مورچه روی سیم به هم تابیده که البته به طور ضمنی فرض میکنن مورچه در یک مسیر دوار روبه جلو میتونه دور سیم بگرده در حالی که ما ا ز فاصلهی دورتر سیم رو نهایتا دوبعدی (یا از یک متری مثلا سه بعدی) میبینیم اما اونا میان میگن این چرخش هم بعد چهارم هست. یه چیزائی رو درک میکنم اما از نظر من این بعد چهارم یک بعد عمود بر سه بعد دیگه نیست! هست. چون مختصاتی که واسه سه بعد اول فرض کردیم x, ,y , z هست و بعد چهارمی که ازش میگن یه احتمالا یه مسامحه است درسته؟
پ.ن: کاش میشد این بحثهای هندسهی ریمان رو بشه یه نگاه د رجهت آشنانئی انداخت، کسی منبع سریع و خلاصهای واسش نداره؟ پایهی این بحثها به نظر من اونجاست
Saeed Dz
15-07-2013, 03:26
من که فکر میکنم علت اینکه کشور تا الان زنده مونده وجود افرادی مثل سعید جان هست
نظریه ی ریسمان نظریه ی جذاب و خیلی جالبی هست و به خصوص اگر واقعا فردی در زمینه ی موسیقی و تئوری موسیقی نوین و سیستم 12 تونی سری آرنولد شونبرگ تخصص داشته باشه خیلی واضح تر میفهمه این نظریه رو
بله دقیقن شباهت وجود داره بین این دو و مثال نت های موسیقی یکی از نزدیک ترین مثال ها هست.
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.