مشاهده نسخه کامل
: دوازدهمین دوره جایزه ادبی هوشنگ گلشیری - اسفند 1391
سلام
چند روز پیش برندگان دوازدهمین دوره جایزهی ادبی گلشیری متفاوت از گذشته و در دو بخش مشخص شد
در این تاپیک به این جایزه، کتابها، نویسندگان، حواشی و ... آن میپردازیم
جایزهای ادبی که توسط بنیادی مردمنهاد برگزار شده
و این اشاره تنها کافیست که سایتِ مربوط به این بنیاد فی ل ت ر است.
امیدوارم یکی مثل من حداقل با مطلبهایی که خواهیم نوشت کمی با ادبیات مخصوصا معاصر خودمون آشتی کنیم
هر چند نسبت به شاهکارهای جهانی فاصله بسیار باشد
شما هم هر مطلبی مرتبط با این تاپیک که مورد توجهتون قرار گرفت رو اگر دوست داشتید اینجا قرار دهید
مرسی
در ابتدا نگاهی بیندازیم به این جایزه :
جایزهٔ ادبی هوشنگ گلشیری، جایزهای است ادبی که سالانه به آثار انتشار یافته در زمینه ادبیات داستانی به زبان فارسی در ایران توسط بنیاد هوشنگ گلشیری که بنیادی مردمنهاد است، اعطا میشود.
این جایزه یکی از معتبرترین جایزههای ادبی و مستقل ایران است.
اما هوشنگ گلشیری کیست:
هوشنگ گلشیری (1316 در اصفهان - 16خرداد 1379 در بیمارستان ایرانمهر تهران) نویسندهٔ معاصر ایرانی و سردبیر مجلهٔ کارنامه بود....
او با نگارش رمان کوتاه شازده احتجاب در اواخر دههٔ چهل خورشیدی به شهرت فراوانی رسید. این کتاب را یکی از قویترین داستانهای ایرانی خواندهاند.
وی با تشکیل جلسات هفتگی داستانخوانی و نقد داستان از سال 1362 تا پایان عمر خود نسلی از نویسندگان را پرورش داد که در دهه هفتاد خورشیدی به شهرت رسیدند.
منابع برای اطلاعات بیشتر: ویکیپدیا :
جایزه هوشنگ گلشیری ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] D9%86%DA%AF_%DA%AF%D9%84%D8%B4%DB%8C%D8%B1%DB%8C) و هوشنگ گلشیری ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] DB%8C%D8%B1%DB%8C)
همونطور که در متن پایین نوشته شده این دوره بخاطر دلیلهای نوشته شده جایزه در دو بخش (بهجای چهار بخش) برگزار شده و تنها به نخستین مجموعه داستان و نخستین رمان اول نویسندگان سال قبل اهدا شده است.
........
اسامی نامزدهای دوازدهمین جایزه گلشیری در دو بخش رمان و مجموعه داستان اعلام شد: خروج، علیرضا سیف الدینی، شکارکبک، رضا زنگی آبادی، قلعه مرغی؛ روزگارهرمی، سلمان امین، تمساح بودایی نیوزلندی محبوب من، آسیه نظام شهیدی، جایی به نام تاماساكو، فلامک جنیدی، فارسی بخند، سپیده سیاوشی، قبرستان سقف ندارد، سامان آزادی، من ژانت نیستم، محمدطلوعی.
به گزارش ایلنا و به نقل از سایت بنیاد گلشیری، این جایزه در این دوره فقط نخستین مجموعه داستان و نخستین رمان نویسندگان را مورد بررسی و ارزیابی قرار داده است.
مدیران این بنیاد درباره تفاوت جایزه دوره دوازدهم با دیگر ادوار این جایزه آورده اند: چنانکه پیشتر اعلام شد، تا اطلاع ثانوی در جایزۀ گلشیری فقط نخستین مجموعه داستان و نخستین رمان نویسندگان بررسی خواهند شد.
داوران این دوره، پس از خواندن تمامی کتابهای واجد شرایط این دوره (یعنی مجموعه داستانها و رمانهای اول که برای نخستین بار در سال 1390 در ایران منتشر شده اند و فهرست شان در سایت بنیاد درج شده است) و بحث دربارۀ آنها در جلسات متعدد، آثار زیر را در دو بخش به عنوان نامزدهای این دوره معرفی کردند. برندگان این دوره پس از بحث و بررسی نهایی داوران تا ماه آینده اعلام خواهند شد.
بخش رمان اول (شامل رمان، داستان بلند، مجموعۀ داستانهای به هم پیوسته)
(از نویسندگانی که پیشتر رمان منتشر نکرده اند)
(به ترتیب الفبایی نام کتاب)
خروج، علیرضا سیف الدینی، افراز
شکارکبک، رضا زنگی آبادی، چشمه
قلعه مرغی؛ روزگارهرمی، سلمان امین، هیلا و ققنوس
داوران: فرشته احمدی، محمد حسینی، کامران سپهران، عنایت سمیعی، بهناز علیپور گسکری
بخش مجموعه داستان اول
(از نویسندگانی که پیشتر مجموعه داستان منتشر نکرده اند)
(به ترتیب الفبایی نام کتاب)
تمساح بودایی نیوزلندی محبوب من، آسیه نظامشه یدی، هیلا
جایی به نام تاماساكو، فلامک جنیدی، چشمه
فارسی بخند، سپیده سیاوشی، ترکمان و قطره
قبرستان سقف ندارد، سامان آزادی، چشمه
من ژانت نیستم، محمدطلوعی، افق
داوران: هلن اولیایینیا، شاپور بهیان، علی خدایی، مهدی ربّی، فرهاد کشوری
بیانیـﮥ گروه کاری دوازدهمین دورۀ جایزۀ هوشنگ گلشیری نیز به این شرح است:
جایزۀ گلشیری دوازدهمین دورۀ خود را آغاز می کند. در مراسم اهدای جوایز برندگان یازدهمین دوره گفتیم که «شرایطی که گاه بر بنیاد تحمیل می شود... کار را از استانداردهای مورد نظر دست اندرکاران این جایزه دور می کند».
بر کسانی که از نزدیک با روند کار آشنا هستند پوشیده نیست که تلاش دست اندرکاران جایزه در یازده دورۀ گذشته همواره معطوف به حفظ سطح کیفی مورد نظر بنیاد بوده است.
با مروری بر دوره های پیشین درمی یابیم که از دورۀ سوم به بعد در روش انتخاب آثار نامزد دریافت جایزه تغییری دادیم، به این معنا که گذشته از ارزیابان که موظف به خواندن کتابها بودند، فرم های نظرخواهی نیز تهیه می شد و در اختیار صاحبنظران قرار میگرفت.
با اتکا به آرای هر دو گروه بود که شماری از آثار به مرحلـﮥ دوم می رسید و داوران از میان این کتاب ها برندگان هر دوره را انتخاب می کردند. این شیوۀ دومرحله ای تضمینی بود برای تقویت کیفیت فرایند انتخاب. اما رفته رفته از تعداد کتاب هایی که اهل نظر در فرم های نظرخواهی به آنها امتیاز می دادند، کاسته می شد. این روندِ رو به کاهش اسباب نگرانی ما را فراهم می کرد، زیرا اگر جریان به همین منوال ادامه می یافت، چه بسا برای در نظر گرفتن امتیازهایی که نظردهندگان داده بودند، دچار دردسر می شدیم، زیرا از پیش قرار گذاشته بودیم که آرای نظردهندهای را در ارزیابی آثار به حساب آوریم که دست کم پنج کتاب را خوانده باشد و از آن میان آثاری را برگزیده باشد.
حال شرایط چنان داشت دگرگون می شد که برای حفظ کیفیت فرایند انتخاب کتاب های برتر می بایست در روش کار خود بازبینی می کردیم. در عین حال، به این نکته اذعان داشتیم که دیگر نمی شود با فشار آوردن بیش از اندازه بر نظردهندگان و نیز ارزیابان آنها را موظف به خواندن تعداد بیشتری از کتابها کرد، زیرا تا همین جا نیز سخت مدیون همکاری صمیمانـﮥ ایشان بودیم. از این رو، گروه کاری جایزۀ گلشیری با برگزاری چندین نشست مشورتی، ضمن گفت وگو و بحث دربارۀ علت بروز این وضعیت، به این نتیجه رسید که پافشاری بر ادامـﮥ همین روش در شرایط کنونی به بهای از دست رفتن بخشی از کیفیت جایزه تمام خواهد شد و این چیزی است که برای بنیاد پذیرفتنی نیست. پس به جستجوی راهکاری جدید برآمدیم تا هم جایزه را حفظ کنیم و هم کیفیت آن را در سطح مطلوب خود تا حد امکان نگاه داریم.
بنیاد گلشیری باور دارد که مطلوبترین شکل آن است که همـﮥ داوران بتوانند تمام آثار سال مورد نظر را بخوانند و با بررسی و مقایسـﮥ آنها دست به انتخاب بزنند. فراهم آوردن چنین امکانی مستلزم بهکارگیری شمار بیشتری از داوران موظف است که در شرایط کنونی جلب چنین همکاری گستردهای نامحتمل می نماید. به همین دلیل، خود را ناگزیر دیدیم از میان دو بخش اصلی جایزه، یکی را کنار بگذاریم. تصمیم برای اینکه در چنین وضعیتی تمام کوشش خود را متوجه حفظ بخش رمان و مجموعه داستان اول کنیم و از بررسی بخش دیگر صرف نظر کنیم، شاید نیازی به توجیه نداشته باشد. جایزۀ گلشیری از همان بدو کار خود، با تفکیک بخش رمان و مجموعه داستان اول از بخش آثار نویسندگانی که پیشتر کتابی در این دو حوزه منتشر کرده بودند اهمیت ویژه ای را که برای نخستین آثار نویسندگان قائل بود نشان داد و تلاش کرد تا به صورت جداگانه صداهای جدید در ادبیات را برجسته کند و حال نیز که بایست برای تداوم کار یکی از دو بخش را برگزیند، شناساندن و پشتیبانی از نویسندگان تازه کار را مقدم تلقی کرده است.
به دنبال چنین تصمیمی، طبعا شیوۀ بررسی کتابها نیز از این دوره تغییر می کند. بنیاد با محدود کردن آثار مورد بررسی به آثار اول، حال می تواند با اتکا به روش مطلوب خود کار را ادامه دهد، یعنی داوران تمامی آثار را از ابتدا تا انتها بخوانند و دستاندرکاران بنیاد هم امکان بحث و تبادل نظر منظم داوران دربارۀ خوانده هایشان و ثبت بحث های جلسات را با حضور نمایندۀ گروه کاری جایزه فراهم آورند. به این ترتیب روند کار یکپارچه تر می شود و داوری نهایی برعهدۀ همان کسانی خواهد بود که نامزدها را تعیین کرده اند. (جزئیات بیشتر در آیین نامـﮥ جدید شرح داده شده است.) بدیهی است که امیدواریم در آینده شرایطی فراهم شود که بتوانیم با همین روش بار دیگر تمامی آثار را مانند دوره های پیشین در جایزه بگنجانیم.
جایزۀ گلشیری کار را با دو گروه داور در دو بخش مجموعه داستان اول (از نویسندگانی که پیشتر مجموعه داستان منتشر نکرده اند) و رمان اول (از نویسندگانی که پیشتر رمان منتشر نکرده اند) پی خواهد گرفت. داورانی که لطف کردند و پذیرفتند با ما همکاری کنند در بخش مجموعه داستان خانم هلن اولیایی نیا، آقایان شاپور بهیان، علی خدایی، مهدی ربی و فرهاد کشوری، در بخش رمان خانمها فرشته احمدی، بهناز علیپور گسکری، آقایان محمد حسینی، کامران سپهران و عنایت سمیعی خواهند بود. تلاش می کنیم که همکاری با این داوران را در دوره های بعدی نیز ادامه دهیم.
آیین نامـﮥ جدیدی نیز برای شکل جدید جایزه تدوین شده است که پس از نهایی شدن در نخستین جلسـﮥ داوران بر اساس پیشنهادهای آنان، در سایت بنیاد انتشار خواهد یافت. فهرستی که بنیاد از رمانها و مجموعه داستانهای اول منتشرشده در سال 1390 تهیه کرده است نیز در سایت منتشر می شود تا چنانچه نیاز به اصلاح داشت، به بنیاد گوشزد شود و نویسندگانی که اثرشان در فهرست از قلم افتاده بتوانند آثارشان را به دست بنیاد برسانند.
گروه کاری جایزۀ گلشیری: یونس تراکمه (هماهنگ کننده و نمایندۀ گروه کاری در جلسات داوران)، محمدحسن شهسواری، فرزانه طاهری، نسترن موسوی
منبع: ایلنا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
مراسم پایانی دوازدهمین جایزه گلشیری عصر جمعه 4 اسفندماه 1391 برگزار شد.
در این مراسم ضمن اعلام اسامی نفرات برگزیده و شایسته تقدیر در دو بخش مجموعه داستان و رمان، از محمود دولت آبادی به عنوان نویسنده معاصر تقدیر شد.
در این مراسم، برندگان دوازدهمین دوره جایزه گلشیری که فقط مربوط به نویسندههای کتاب اولی بود، اعلام و مورد تقدیر قرار گرفتند.
رتبه اول بخش مجموعه داستان به صورت مشترک به دو مجموعه داستان «فارسی بخند» نوشته «سپیده سیاوشی» و «من ژانت نیستم» نوشته «محمد طلوعی» تعلق گرفت. در این بخش «جایی به نام تاماساکو» نوشته «فلامک جنیدی» شایسته تقدیر اعلام شد.
در بخش رمان هم «قلع مرغی؛ روزگار هرمی» نوشته «سلمان امین» به عنوان برگزیده و رمان «شکار کبک» نوشته «رضا زنگی آبادی» شایسته تقدیر معرفی شدند.
..........
فرزانه طاهری(رئیس بنیاد گلشیری) در ابتدای این برنامه که در منزل شخصی بهمن فرمان آرا برگزار شد، گفت: این چهارمین سالی است که این مراسم نه در یک سالن عمومی، که در منزل شخصی برگزار میشود. امسال برای سومین سال، از یک نویسنده معاصر تقدیر خواهد شد.
او ادامه داد: در اولین دوره از مرحوم اسماعیل فصیح تقدیر شد که همسر ایشان در آن مراسم حاضر بود. سال بعد از علی اشرف درویشیان تقدیر شد و سال قبل هم قرار بود از محمود دولت آبادی تقدیر شود، اما به دلیل اینکه ایشان در سفر بود، این کار به امسال موکول شد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
محمود دولت آبادی در اختتامیه جایزه گلشیری:
ادبیات با گلشیری برای من معنای دیگری داشت
محمود دولت آبادی هم بعد از دریافت لوح تقدیر از دست جواد مجابی، در سخنانی گفت: ادبیات ما با گلشیری معنای دیگری برای من داشت و بعد از او هم معنایی دیگر. امروز که به این جلسه آمدم، به دنبال باربد میگشتم که هر وقت او را میبینم به یاد هوشنگ میافتم.
او ادامه داد: از همه افرادی که با سماجت و سرسختی کار خود را ادامه میدهند تشکر میکنم، به خصوص از بهمن فرمان آرا که این شرایط را فراهم کرد.
این نویسنده با خطاب قرار دادن افرادی که میخواهند بعضی از جریانات ادبی وجود نداشته باشند؛ گفت: زبان نوشتاری در طول تاریخ در هزار و اندی سال پیش باز شده و نمیتوان آن را با سانسور و ممیزی بست. در طول تاریخ جریان ادبیات، ما را ایرانی باقی گذاشته است.
دولت آبادی درباره وزارت گفت: این جریانی است که از گذشته های دور میآید و جامعه ما را نگه داشته است. زبان ادبیات پیرامون همین محور آمده است و ادامه خواهد داشت.
او تاکید کرد: بیهوده است کس یا کسانی بخواهند جلوی این جریانات را بگیرند. البته زندگی دشوار است و این دشواری برای نویسندگی و نویسنده بودن بیشتر است. انسان جان سخت است و هر کاری را انجام میدهد.
نویسنده رمان کلیدر به دوران کودکی خود اشاره کرد و گفت: من همیشه آرزو داشتم معمار شوم و به قول معروف ذهن فضولی داشتم و به همین دلیل همواره در هر مکانی در جستجوی شرایط معماری بودم. یکی از نکات زندگی من این است که خداوند استعدادی در من نهاده که یادگیر باشم. یادگیری فقط از شعر و کتاب و ادبیات نمایشی و... نمیآید، از لحظهای میآید که چشم باز میکنیم و میاندیشیم. من مفتخرم که یادگیر باشم.
دولت آبادی ادامه داد: من در دوره دبستان بلد نبودم انشا بنویسم، اما دیکته مینوشتم. آن زمان از کلیله و دمنه دیکته میگفتند و نمرهای که من برای خودم در نظر گرفته بودم، 16 بود و هیچ وقت دلم نمیخواست 20 بگیرم. در همان دوره کودکی فکر میکردم اگر 20 بگیرم، بعد از آن باید چه بگیرم؟ این فکر در 8-9 سالگی دستورالعمل من بوده و این رقم 16 را بسیار دوست دارم. امروز در این جمع، از طرف هوشنگ گلشیری و به واسطه فرزانه طاهری، نیم نمره بر نمره 16 من گذاشته شده و من از آنها متشکرم.
منبع با کمی جابجایی در متن : ایلنا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
در مورد کتابهای اول برگزیده و شایسته تقدیر خواهم نوشت و اونها رو معرفی خواهم کرد
در پست قبلی هم قلعه مرغی درسته
اما تو این پست فعلا گفتهی فلامک جنیدی که کتابش شایسته تقدیر شناخته شده رو مینویسم که گفته:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
"من نزدیک به 20 سال در سینما و تلویزیون بازیگری کردم و از من تقدیر نشد، اما یک کتاب نوشتم و از من تقدیر شد و مثل اینکه اهالی ادبیات مهربانتر از اهالی سینما هستند."
پ.ن.: :n02:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
امسال رمان قلعه مرغی؛ روگار هرمی نوشتهی سلمان امین جایزهی برتر رو به خودش اختصاص داد
این رمان در سال 1390 چاپ اول توسط انتشارات هیلا در 287 صفحه منتشر شده است
این کتاب، یک رمان بلند ایرانی است که به شرح بخشی از زندگی یک پسر نوجوان ساکن جنوب تهران میپردازد و در کنار روایت زندگی وی بخشی از فرهنگ و ادبیات عامیانه این منطقه را نیز مرور میکند.
سلمان امین، نویسنده کتاب سعی کرده است با شیوهای روان و ساده این اثر را به نگارش درآورد تا خواننده برای دنبال کردن داستان ترغیب شود.
این کتاب دارای فصلبندی نیست ولی بخشهایی از داستان با شماره از هم جدا شده و میتوان گفت رمان دارای 30 بخش است. داستان همچنین پایانبندی غافلگیرانهای دارد.
وقایع این رمان اجتماعی موضوعی مانند شبکههای هرمی را دستمایه قرار داده و داستان یک نوجوان پایین شهری را با همه مختصاتش روایت میکند.
نویسنده کتاب معتقد است بررسی جنبههای مختلف زندگی یک نوجوان و اتفاقاتی که وی در مواجهه با چالش های مختلف اجتماع امروز با آن مواجه میشود؛ از جمله شرکت های هرمی در این کتاب ذکر شده است؛ داستانی که پایان آن باز نیست ولی فارغ از هرگونه جمعبندی نویسنده به پایان رسیده است.
این رمان با لحنی ساده و شبیه به محاوره نوشته شده است و اغلب موقعیتهای این رمان براساس دیالوگ رد وبدل شده میان قهرمانان شگل گرفته است.
در بخشی از داستان کتاب می خوانیم: "از روز اولی که این پسره را دیدم خدا خدا میکردم که این قدر که قیافهاش نشان میدهد، ابله نباشد، ولی میبینید که. احمقانهترین حرفها را با همین اعتماد به نفس میزند. به مرگ مادرم اسکندر مقدونی هم مثل این بابا در مورد فتح ایران این قدر با حرارت حرف نزده بود. جابجا توی ذهنم اسمش را گذاشنم اسکندر..."
در پشت جلد کتاب نیز بخشی از داستان درج شده که به این شرح است: "خوشگل کاشتم پسر! لول لول شده بود. حتی یک جایی بهش گفتم که با همان نگاه اول که بهم انداخته کارم را ساخته است و الان دیگر هیچ کاری فایده ندارد. شرایط سنی ام جوری است که تقریبا عاشق هر دختری می توانم بشوم. برای همین، اینکه این جور حرف ها را سرهمبندی کنم شک برانگیز نیست. از طرفی لاله هم دنبال این نبود که مچ من را باز کند. اگر مدت آشناییمان کمی بیشتر بود حتی شاید بهش می گفتم که برای بدست آوردنش دست به همه کاری زده ام و حتی به خانواده ام پشت کرده ام. خلاصه اش حرف هایی زدم که فقط آدم های خیلی احساساتی یا هفت خط می زنند. البته قصد من سوء استفاده های عاطفی نبود، فقط می خواستم شانسم را امتحان کنم؛ امتحانی که اصلا مجانی نبود..."
منابع: تصویر از کتابلاگ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) ، خبرگزاری مهر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) ، خبرآنلاین ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
+ اینکه میتوانید نقدی بر این کتاب رو در لینک ابندایی منبع یعنی کتابلاگ مطالعه کنید
مطلبی که نویسندهی کتاب آقای سلمان امین در وبلاگش دربارهی کسب این جایزه شنبه 5 اسفند نوشته است:
با تشکر از ... ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
امروز جایزه گلشیری به «قلعه مرغی»رسید، خوشحالم از این که این جایزه را از این بنیاد گرفتم. خوشحالتر از این که این جایزه را از دستان خالق «کلیدر» گرفتم. از محمود دولتآبادی بزرگ. مردی که می گوید بیست نمی خواهد، عاشق شانزده است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جلسه توی خانه بهمن فرمانآرا برگزار شد؛ شازده احتجاب. مردی بیشتر از آن که قیافهاش نشان می دهد دوست داشتنی است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و ایرج کابلی، مترجم بزرگی که بسیاری از کارهای چخوف را با برگردانهای متین او میشناسیم.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و فلامک جنیدی که با کتاب« جایی به نا تاماساکو» در این رقابت شرکت داشت و از او تقدیر شد.می گفت بیست سال بازی کردم هیچکس ازم تقدیر نکرد یک کتاب نوشتم تقدیر شدم، انگار ادبیها مهربانترند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خیلیهای دیگر هم بودند؛ فرزانه طاهری، سیمین بهبهانی، استاد درویشان، ضیا موحد، یونس تراکمه و دیگرانی که نمی شناختمشان.
ادبیات یعنی مخاطب و من بسیار تا بسیار شادانم که این معنا را در این سطح از جامعه ادبی پیدا کردم. این جایزه ای بود که من امروز گرفتم، چیزی مهمتر از تندیس و لوح تقدیر.
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.