ma@@#
06-07-2012, 17:44
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
انگار به یک عکس بعد از سوختنش دل بستی...
و هر روز نگاهش میکنی؛
امروز بهانه ی رفتنت پایان یافته
و من اینجایم ،دستهایم اینجاست و هنوز بکر اند ،دستی را لمس نکرده اند ...
مرا می شناسی من همانم که روزگاری دستهایم را گرفتی و از پس یک بوسه به سرزمین تحقیر تبعیدم کردی
برای دوباره رفتنت بهانه ای داری؟
چند سال دیگر باید حسرت صدایت را بکشم
لبهای زهر آگینت را واکن
بهانه ای برایم بیاور
میخواهم منتظر بمانم
تو حال و هوای هنگامی که هیچ بهانه ای نیست را نمیدانی
بهار!بهانه ای دیگر بیار..که سخت است رنج مبهوت ماندن؛
میدام اسمم عاشق است ولی تو اگر نخواستی هوای عشقبازی با تو هرگز در سرم نبود و نیست
اسیر نادانی خود گشتم و تو را من شمردم
و تو هرگز این را نمیخواستی
میدانم از من تنفر داری
خود پایانش دادی
و از پایانش شادی
پس امروز چوبه ی دار آخرین امیدم را با دستان خود برپا میکنم
هر چه بادا باد
عزیزم سلام
عزیزم خدانگهدار..
<مسعود عزیزی>
انگار به یک عکس بعد از سوختنش دل بستی...
و هر روز نگاهش میکنی؛
امروز بهانه ی رفتنت پایان یافته
و من اینجایم ،دستهایم اینجاست و هنوز بکر اند ،دستی را لمس نکرده اند ...
مرا می شناسی من همانم که روزگاری دستهایم را گرفتی و از پس یک بوسه به سرزمین تحقیر تبعیدم کردی
برای دوباره رفتنت بهانه ای داری؟
چند سال دیگر باید حسرت صدایت را بکشم
لبهای زهر آگینت را واکن
بهانه ای برایم بیاور
میخواهم منتظر بمانم
تو حال و هوای هنگامی که هیچ بهانه ای نیست را نمیدانی
بهار!بهانه ای دیگر بیار..که سخت است رنج مبهوت ماندن؛
میدام اسمم عاشق است ولی تو اگر نخواستی هوای عشقبازی با تو هرگز در سرم نبود و نیست
اسیر نادانی خود گشتم و تو را من شمردم
و تو هرگز این را نمیخواستی
میدانم از من تنفر داری
خود پایانش دادی
و از پایانش شادی
پس امروز چوبه ی دار آخرین امیدم را با دستان خود برپا میکنم
هر چه بادا باد
عزیزم سلام
عزیزم خدانگهدار..
<مسعود عزیزی>