مشاهده نسخه کامل
: ويليام فاكنر، زندگی و آثار
- Saman -
18-01-2013, 22:41
با درود
در اينجا به معرفی ، شرح حال و توصيف آثار نويسنده « ويليام فاكنر » می پردازيم. البته نوشتار زير از من نيست ، بلكه اقتباسی از كتاب اين يازده تا و به كوشش احمد اخوت است. باشد كه مورد لطف و توجه دوستان گرامی قرار گيرد.
ويليام فاكنر در زمستان 1334 گل سرخ در دست به ملاقات ما فارسی زبان ها آمد. او ظاهرا گل سرخش را برای اميلی آورد اما ما هم از بويش سر مست شديم. در اين روزگاران پرداستانٍ بی داستان، داستان های فاكنر همچنان با طراوت و پر خون اند . می چسبند. يكی گفت« گوش كن دورترين مرغ جهان آواز می خواند.»
احمد اخوت
- Saman -
18-01-2013, 22:44
1897 فاكنر در بيست و پنجم دسامبر اين سال در نيو آلبانی، سی وپنج كيلومتری آكسفورد می سی سی پی به دنيا آمد. خانواده اش طی چندين نسل در سياست و اقتصاد محل نفوذ زيادی داشتند. پدر و مادرش چهار فرزند داشتند كه او مسن ترينشان بود. چند سالی بيش تر از عمرش نگذشته بود كه خانواده اش از نيو آلبانی به آكسفورد رفتند و در همين شهر ويليام تحصيلات اوليه اش را، بدون تمام كردن دبيرستان، انجام داد.
1914 با شروع جنگ جهانی اول تقاضای پيوستن به ارتش آمريكا را كرد ولی چون با تقاضايش موافقت نشد به نيروی هوايی كانادا پيوست و مدتی را در جنگ سپری كرد. بعد از پايان جنگ به دانشگاه می سی سی پی رفت (به خاطر شركت در جنگ می توانست بدون داشتن ديپلم دبيرستان به دانشگاه برود). دانشگاه هم چنگی به دلش نزد و آن را رها كرد و به نيو اورلئان رفت. در اينشهر با فيل استون، فارغ التحصيل از دانشگاه های می سی سی پی و ييل، آشنا شد: دوست صميمی سال های آينده اش، آن كه بر او و زندگی ادبی اش تاثير بنيادی گذاشت و به تشويق او فاكنر به شا عری رو آورد. فاكنر چهار سالدر نيو اورلئان زندگی كرد و ضمن آن كه برای گذران كارهای مختلف كرد (دريائی، نجاری، روزنامه نگاری) ولی كار اصلی اش سرودن شعر و طرح هايی بود كه بعداً با عنوان طرح های نيواورلئان منتشر شد.
1918 در اين سال با خانم اليزابت پرال آشنا و از طريق او به شرود اندرسن معرفی شد.( خانم پرال بعد ها با شرود اندرسن ازدواج كرد. ) اندرسن تاثير عمده ای در زندگی ادبی و تحول فكری فاكنر داشت و به تشويق او به داستان نويسی رو آورد و به همت او كارهای اوليهی فاكنر منتشرشد.
1924 انتشار مجموعه شعر الهه ی مرمرين : گزيده ای از اولين شعرهای فاكنر. اين مجموعه شعر به همت فيل استون منتشر شد. دوستی كه در سن هفده سالگی با فاكنر آشنا شد.
1926 پاداش سرباز، نخستين رمان فاكنر به تشويق و همت اندرسن واليزابت پرال منتشر شد. اين رمان شرح رنج ها و بيان حال روحی سربازی است زخمی به اسم دونالد ماهون كه به خانه اش در جورجيا باز می گردد.
1927 سال انتشار رمان پشه ها . رمانی طنزآميز درباره ای نيواورلئان و مردم آن. فاكنر سعی كرد رمانی بنويسد با طرحی ساده و بدون پيچيدگی و فاقد هر گونه وحشت و عصيبت (پاداش سرباز همه ی اين ها را داشت). اين رمان نيز به توصيه ی اندرسن منتشر شد.
1929 انتشار سارتوريس . در اين رمان كه فاكنر به بررسی اوضاع اجتماعی می سی سی پی و چگونگی پيدايش خانواده ی سارتوريس می پردازد شاهديم كه چگونه سرزمين خيالی اش يوكنا پاتافا (پايتخت آن جفرسن) را خلق می كند. اين شهر رؤيايی كه نويسنده مساحت، تعداد جمعيت و نقشه اش را معلوم كرد (مساحت 2400 مايل مربع، جمعيت: سفيد 6298، سياه 93913 نفر) مدت چهارده سال ذهن فاكنر را به خود مشغول كرد و نه رمان و بيش تر داستان های كوتاهش در اين سرزمين می گذرد.
1929 خشم و هياهو . اين رمان را كه شايد بتوانيم شاهكار فاكنر به حساب آوريم در سال 1950 جايزه ی نوبل ادبیات را برايش به ارمغان آورد. فاكنر عنوان اين اثرش را از اين جمله ی شكسپير (مكبث، پرده ی پنجم، صحنه ی پنجم) گرفت كه گفت:«زندگی افسانه ای است از زبان ديوانه ای نقل شود، آكنده ار هياهو و خشم كه هيچ معنايی ندارد.» خشم و هياهو سقوط خانواده ی اشرافی كامپسون را از ديد سه برادر بنجی، كونتين و جيسن روايت می كند.
زمان بندی خشم و هياهو خاص است و در زمان خود طرفه بود. ژان پل سارتر در اين مورد می نويسد:«فاكنر در رمان پيشين خود، سارتوريس، هميشه حوادث را هنگامی شرح می دهد كه به انجام رسيده باشد. در خشم و هياهو همه چيز در پشت صحنه می گذرد: هيچ چيز اتفاق نمی افتد، بلكه همه چيز اتفاق افتاده است. اين جاست كه می توان اين چملهی عجيب يكی از قهرمانان كتاب را دريافت:« من نيستم، بلكه بودم.» «ژان پل سارتر، رمان در نظر فاكنر»، ترجمه ی ابوالحسن نجفی، كتاب امروز، شمارهی1، ص 17، 1350.)
فاكنر خشم و هياهو را قبل از سارتوريس نوشت اما شش ماه بعد از انتشار سارتوريس آن را منتشر كرد.
1929 در اكتبر اين سال با استل ازدواج كرد. ثمرهی اين پيوند دو دختر بود كه يكی از آنها كمی پس از ديگری درگذشت.
1930 همان طور كه می ميرم داستان مرگ و خاكسپاری ادی باندرون است از منظر شوهر وبچههايش (به صورت تك گويی). ادی از شوهرش انس قول می گيرد وقتی مرد او را ببرند جفرسن كنار اقوامش به خاك بسپارند. تمام طرح اين رمان بر همين قول شكل می گيرد. رمان از شصت فصل متشكل است و در مجوع با پانزده شخصيت آشنا می شويم . فاكنر نوشتن اين رمان را در نيمهی دوم سال 1929 آغاز كرد و در مدت شش هفته به پايان برد، وقتی در يك نيروگاه برق در شيفت كار می كرد: معمولا از نيمه شب تا چهار صبح كه كارش سبك و فرصت نوشتن داشت. من اين رمان را در سال 1363 ترجمه كردم و ابر و باد و مه و خورشيد (وبعيد نيست فلك) دست در دست هم دادند (البته نه به مهر بلكه بسيار به زشتی) تا اين ترجمهی ناكام را بايگانی كنند.
1931 حريم. عنصر خشونت در اين زمان بيشتر از ديگر آثار نويسنده به كار گرفته شده است. شايد به اين خاطر كه به گفتهی خود او هدف اوليهاش از نوشتن اين رمان به هيجان درآوردن خوانندگان بود. اين اثر كه در زمان حيات فاكنر بيش از يك ميليون نسخه از آن به فروش رفت مورد استقبال منتقدان نيز قرار گرفت. اين رمان شرح زندگانی پوپی (آدمی سلفيسی، پسر اعتصاب شكنی حرفهای كه فقط به پول فكر می كند) است با زنی بی آلايش و ساده از اهالی جنوب. شركت پارامونت در سال 1954 فيلمی از اين كتاب ساخت به اسم داستان تمپل دريك.
1931 اين سيزدهتا . اولين مجموعه داستانی بود كه از فاكنر منتشر می شد.
1932 در اين سال فاكنر برای به دست آوردن لقمهای نان (يا به قول ظريفی لقمهای نان بيشتر) به هاليوود رفت و به كار فيلم نامه نويسی مشغول شد و اين كار سينمايی در اين دهه و دههی بعد به شكل متناوب ادامه داشت. معروف ترين فيلمنامهی او داشتن و نداشتن است، اثری مبتنی بر رمان مشهور همينگوی.
1932 انتشار دو مجموعه شعر اين زمين و آش درهم جوش. در اين مجموعه شعر دوم، شعری هم از همينگوی اشعار فاكنر را همراهی كرده است.
1932 روشنايی ماه اوت . اين رمان در دل خود بررسی معضل نژادی و بر خورد بين سفيد پوستان و سياهان را هم در نظر دارد. فاكنر در اين جا بيش تر از ديگر آثارش به مشكل نژادی توجه كرده و تمركز عمدهی او بر زندگی جو كريسمس است كه در يتيم خانهای زندگی می كرد و چون شب عيد كريسمس است او را از آنجا آوردند لقب كريسمس را رويش گذاشتند. او قربانی تبعيض و محروميت «جنوبی» است. در اين رمان با لينا گروو هم آشنا می شويم كه نطفهی حرامی در رحم دارد و دنبال پدر بچه می گردد. جو و لينا به هم برمی خورند و به ياری هم بر تضادها و ضعف های جامعهی بستهی جنوب انگشت می گذارندو
1933 شاخه سبز مهم ترين مجموعه شعر فاكنر است. بيش تر اشعار اين دفتر قبلا در نشريهی سنگين Double Dealer منتشر شده بود. اين كتاب به زبان فرانسوی با عنوان Le Rameau Vert ترجمه شده است.
1933 ميس زيلفيل گنت مجموعهی ديگری است از داستان های كوتاه فاكنر كه وقايعش در سرزمين يوكناپاتافا می گذرد. اين متاب انتشار عام نيافت و فقط در نسخههای معدود، برای هديه به دوستان فاكنر، منتشر شد.
1934 دكتر مارتينو و داستانهای ديگر مجموعهای است از شانزده داستان كوتاه از ويليام فاكنر كه نمی دانم چرا هر بار تجديد چاپ می شود تعداد داستانهای آن هم تغيير می كند. (من سه چاپ مختلف آن را ديدهام كه تعداد داستانهايش با هم تفاوت داشته است. هر بار يكی دو داستان به آن اضافه شده و داستانهايی را از آن حذف كردهاند.)
1935 برج مراقبت رمان كوتاهی است دربارهی زندگی شومان خلبان كه با زنش لاورن و چتر بازی به اسم جك زندگی می كند. لاورن حامله می شود و شومان خلبان گرچه می داند پدر بچه نيست ولی به خاطر علاقهاش به زن در مسابقهای خطرناك شركت می كند تا بلكه از پول جايزهی آن خرج زايمان زنش را بدهد. مسابقه يك نمايش هوايی است به مناسبت افتتاح فرودگاه محلی نيو اورلئان. موضوع زير پوستی اثر اين است كه گرچه هيچجا روشن نمی گويد شومان می خواهد«شرش را از اين دنيا كم كند» خواننده بهطور ضمنی احساس می كند شركت در مسابقه برای كسب پول زايمان زن بهانهآی بيش نيست و شومان می خواهد از شر عشق لاورن آسوده شود. خلبان سرانجام به هدفش می رسد و در اين مسابقه جان خود را ااز دست می دهد. فاكنر بار ديگر به موضوع قديمی مورد علاقهاش بازگشته است: سرباز و زخمش. اين رمان نثری سنگين و در پارهای قسمتها متصنع دارد.
1936 ابشالوم! ابشالوم! داستان زندگی و آروزهای توماس ساتپن سفيد پوست نو كيسه است. داستان در جفرسن و در اوايل قرن نوزدهم می گذرد. در اول رمان با خوانودهی توماس ساتپن آشنا می شويم. پدرش كشاورز تهيدستی است كه تا قبل از مهاجرتشان به می سی سی پی در ويرجينا به زراعت مشغول بود. توماس ساپتن برای رسانده پيغامی به در خانهی مالك مزرعه می رود. دم منزل پسرك سياه پوستی او را تحقيرمی كند و از خانه می راند. توماس تحقير شده تصميم می گيرد خود را از فلاكت نجات دهد و مالك بزرگی شود (تا ديگران را تحقيركند!) گرچه او برخی از نقشههايش را عملی می كند ولی به اين آرزويش نمی رسد كه فرزند(ان) پسری از خود باقی بگذارد. ابشالوم در اصل يكی از پسران حضرت داوود است كه بر ضد پدر شورش می كند و كشته می شود. فصل هفتم اين كتاب متن تغيير يافتهی داستان كوتاه «واش» است.
1938 تسخير ناپذير مجموعهی هفت داستان كوتاه (تا حدودی به هم پيوسته) است دربارهی خانوادهی سارتوريس. راوی همهی اين ها پسركی است به نام بايارد سارتوريس.
1939 نخل های وحشی اين رمان از دو بخش «نخل های وحشی» و «پيرمرد» متشكل است و از معدود آثار فاكنر است كه حوادثش در سرزمين يوكناپاتافا نمی گذرد. اين شرح زندگی طبيبی است به اسم هاری ويلبورن و دلبرش شارلوت كه از شلوغی و و حشت شهر بزرگ شيكاگو می گريزند و در زندان وجود يكديگر گرفتار می شوند.
1940 دهكده مجموعهای از شش داستان كوتاه با حال و فضا و شخصيتهای مشترك است كه همه به چگونگی به قدرت رسيدن خانوادهی اسنوپس می پردازند. اين داستانها به ترتيب عبارتند از: « پرسه زنی به دنبال يك اسب»، «سگ شكاری»، «اسبهای خالدار»، «مارمولكی در حياط جمشيد»، «انبار سوزی» و «گل سرخی برای اميلی».
1942 موسی نازل شو مجموعهای است از اين هفت داستان: «بود»، «آتش و مجمرها»، «دلقك داغدار»، «پيران طايفه»، «خرس»، «پاييز دلتا» و «موسی نازل شو».
1948 سر زده در غبار (يا: مزاحمی در غبار) داستان زندگی مرد سياه پوستی است به اسم بوشان كه در دام اتهام قتلی گرفتار آمده؛ او را به زندان انداختهاند و می خواهند مجازات كنند. او به كمك پسرك و پيرزنی (هر دو سفيد پوست) از مرگ نجات می يابد: اولی به خاطر علايق عاطفیاش به متهم و آن بانوی سالمند به واسطهای علايق انسانی اش.
1949 نايت گامبيت مجموعهای است از پنج داستان كوتاه و يك رمان كوتاه (به اسم همان نايت گامبيت). اينها همه مضمونی پليسی - جنايی دارند و گاوين استوينس كاراگاه شخصيت مشترك همهی داستانهاست. پنج داستان اين مجموعه به ترتيب اينهاست: «دود»، «راهبه»، «دستها بر آب»، «فردا» و «اشتباهی در شيمی».
1950 مجموعه داستانهای ويليام فاكنر در بر گيرندهی 41 داستان كوتاه ويليام فاكنر است و نه آنطور كه از عنوان برمی آيد همهی داستانهای او. نويسندهی ما در طول زندگی پربارش نوزده رمان و صد و سی داستان كوتاه نوشت.
1950 دريافت جايزهی نوبل ادبيات.
1951 مرثيهای برای راهيه (يا: مجلس ترحيمی برای راهبه) . اين را می توانيم دنبالهی رمان حريم بدانيم. وقايعش در ديوانه خانهای در جفرسن می گذرد و در حقيقت سوگ نامهی پايان زندگی تمپل دريك است. زن شخصيت اول حريم كه جو كريسمس به او تجاوز كردو يكی از دستاوردهای اين رمان ارائهی تاريخچهای از شهر خيالی يوكناپاتافا است. اين اثر با نمايش نامهای همراه است: جزيی از رمان، شامل اعترافات تمپل دريك برای گاوين استوينس كه اين بار در نقش وكيل دعاوی ظاهر شده است. بر خلاف ظاهرش، اين را نبايد نمايش نامه پنداريم زيرا فاكنر فقط خواسته از صناعت نمايش نامه نويسی در داستان استفاده كند، كاری تقريبا شبيه به صناعت دوربينی در داستان نويسی.
1954 افسانه . وقايع اين رمان چند ماه قبل از پايان جنگ جهانی اول و در فرانسه می گذرد. اينجا نويسنده خواسته مسيح باز مصلوب ديگری بيافريند. اين سرجوخهای است فرانسوی به سام كورپوران كه يك هنگ ارتش فرانسه را متقاعد می كند از دستور فرمانده خود مبتنی بر حمله به آلمانها سر باز زنند. اين سر جوخه را فرمانده هنگ، يك ژنرال فرانسوی، محاكمه و به مرگ محكوم می كند، كسی كه بعدا می فهميم پدر سرجوخه بوده است. سر جوخه را چون سربازی گمنام به خاك می سپارند: كاری به دستور همان ژنرال (پدر) . بخشی از اين رمان در قالب داستانی كوتاه منتشر شده بود. (« دربارهی يك اسب دزد»).
1955 جنگل بزرگ . مجموعهی چهار داستان دربارهی شكار و طبيعت است. اين ها عبارتند از: «خرس»، «شكار خرس»، « مسابقهی بامدادی» و «سران طايفه» (يا: «پيران قوم»).
1956 طرحهای نيو اورلئان مجموعهی يازده طرح كوتاه است دربارهی نيواورلئان كه بيشتر اينها را نويسنده زمانی نوشت كه در دوران جوانی در نيو اورلئان زندگی می كرد. اين طرحها به همت كارل كولينز جمعآوری و منتشر شد.
1957 شهر در بر گيرندهی دو داستان «تنديس برنجی» و «قاطری در حياط» است. هردوی اين داستانها دربارهی خانوادهی اسنوپس و چگونگی به قدرت رسيدن آنهاست.
1958 سه رمان كوتاه مشهور شامل اين سه رمان كوتاه خواندنی: «اسب های خالدار»، «خرس» و «پيرمرد».
1959 خانهی اعيانی . فاكنر سه رمان دربارهی خانوادهی اسنوپس نوشته است (كشاورزان متوسط الحالی كه از اورلئان فرانسه به نيو اورلئان امريكا می آيند و با سخت كوشی و زد و بند، كم كم وارد تصميم گيری اقتصادی و سياسی منطقه می شوند) كه به اسنوپس های سه گانه (Snopes Trilogy) معروف است؛ يعنی اينها : «شهر»، «خانهی اعيانی» و «دهكده». هستهی اصلی هر سه اثر را زندگی و به قدرت رسيدن مينك اسنوپس تشكيل می دهد. در «خانهی اعيانی» قصهی قتل هيوستون به دست مينك اسنوپس، دستگيری و محاكمهی او را می خوانيم. «دهكده» بيشتر به تاريخ زندگی مينك اسنوپس و شرح دقيق و جزء نگارانهی قتل هيوستون می پردازد.
1959 فاكنر در دانشگاه . سال های 1957-1958 را فاكنر به دعوت دانشگاه ويرجينا در آنجا گذارنيد؛ به عنوان نويسندهی مهمان. او در اين مدت كلاس های آزاد و كنفرانسهايی در بارهی ادبيات و نويسندگی خلاق برای دانشجويان ترتيب داد. كتاب فاكنر در دانشگاه گزيدهای از بحثها و كنفرانسهای نويسنده است كه آنها را فردريك گوين و جوزف بلانتر جمعآوری و تدوين كردهاند.
1962 غارتگران (يا حراميان) . اين آخرين رمان فاكنر كمی قبل از مرگ او منتشر شد. شرح غم غربتی است شيرين و بسيارجذاب دربارهی دوران كودكی. راویاش لوسيوس است (كه همه لوش صدابش می زنند) كه در سال 1961 داستان زندگی اش را، در سن يازده سالگی، برای نوهاش تعريف می كند. آدم های اين رمان همه آشنايند و نويسنده بيشترشان را در مجموعهی اين سيزدهتا به ما خوانندگان معرفی كرده است. اين رمان در سال 1962 موفق به مسب جايزهی پوليتزر شد. يك فصلاش قبلا در داستان كوتاه «گذرگاه هل كريك» منتشر شده بود.
1962 گزيده داستانهای كوتاه. مجموعهی سيزده داستان كوتاه است كه دو ماه پس از مرگ نويسنده منتشر شد. اين مجموعه داستانهای گزيده (كه قبلا همه در مجموعه داستانهای كوتاه او منتشر شده بودند) زير نظر و به انتخاب خود نويسنده بر گزيده شدند اما متأ سفانه عمرش كفاف نداد كه شاهد انتشار آن باشد.
1962 و سرانجام (باز اين واژهی غم انگيز گريز ناپذير): در ششم جولای اين سال، ويليام فاكنر در زادگاه خود، آكسفورد، در سن شصت و پنج سالگی بر اثر سكته قلبی در گذشت و در گورستان همين شهر به خاك سپرده شد: در حالی كه مجسمهاش در گورستان، رو به سوی شهر آكسفورد دارد.
.
زندگی به من آموخت که هیچ چیز از هیچ کس بعید نیست.
ویلیام فاکنر/نخل های وحشی
.
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.