PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : دست نوشته های Ghorbat22



Ghorbat22
10-10-2009, 20:27
باز هم شروعی از نامه ای دیگر
نامه ای آشنا,قدیمی,بی رنگ که می رسد به درب منزلت

داستان من+تو / تو - من

تویی به آبی آسمان و زلالی رودها
که رنگی به زندگی ام زدی و چون رنگی کمانی در آن جای گرفتی
تکرار هر روز من و تو ...آری عزیزم مــــــــــا
تکرار هر شب من بی تو , تو بی من هرگز
حالا پشت شیشه ای نمناک از اشک آسمان که همدرد من است
خیره به دفتر سپید خود گشته ام تا به یادت شعری سپیدتر بسرایم
منی که هر روز به شوق دیدارت می آمدم و زنگ می زدم
حالا
که دیگر خبری از هیچ دری نیست
من آهنگ دلتنگی خویش را می نوازم

منی که دست های سرد و یخ زده ام
و تو
های لذت بخش و گرم

مثل همیشه به پــایــان رسید
این را پست می کنم
خواهشا این بار اول بخوان و بعد مچاله کن !!!

Ghorbat22
10-10-2009, 20:38
غروب رفتن بود
دلشوره ها پایانی نداشت
صورتش خیس بود از ...
چگونه به او بگویم خدا نگهدار به یادت خواهم بود ؟!
چگونه کاسه ای آب پشت سرش بریزم و دستانم از دستانش رها سازم ؟!
چگونه برای بار آخر او را ببوسم ؟ !
نــــــه , نمی شود
خورشید کجایی ؟
بعد این همه سال قهر تو کار من را دارد یکسره می کند

پسرک چمدانش را بست

خبری از آشتی خورشید نبود

دخترک از اتاق با کاسه ای آب و رز های پر پر شده ی خشک به بدرقه آمد

روی کاغذ پشت در نوشته شده بود :

خ د ا ح ا ف ظ

سیاهی تا همیشه ماندگار شد .

Ghorbat22
10-10-2009, 21:58
اشک هایم را بهانه ای می کنم تا باز بنویسم از عشق ....
آری از تو ..
از تویی که تمام ثانیه های من شده ای یا بهتر است بگویم نام لحظه هایم اسم مبارک توست
خانه هنوز در حسرت بوییدن عطر تن توست تا مگر شوقی به سر گیرد و جامه ی غم برون کند .
عادتی به نام انتظار در من ریشه دوانده است و هر لحظه شیرین تر از قبل است چرا که به فراسوی نگاه زیبای تو مرا نزدیک می کند .
می خواهم نزدیکتر از قبل شوم ...آنقدری که قدم هایم بر روی جای پاهایت و دستانم در دستانت و لبخندم در مقابل چشمان دلربای تو هویدا شود

می مانم زیرا که می دانم انتهای جاده رسیدن به خوشبختی است.

Ghorbat22
10-10-2009, 22:00
شاید که سال ها بگذرد ...
شاید که دیگر دنیایی وجود نداشته باشد
شاید دیگر زمستان بیاید ولی مهمانیش ابدی گردد و رنگ بهار برای همیشه از دیده برود ...
شاید طنین خستگی در کوچه ها بپیچد و آواز دلربای نغمه خوانان برای همیشه خاموش شود...
شاید دیگر واژه ای به اسم دوست داشتن در بین کسی نباشد و غریبه گردد
شاید درختان و گنجشک ها هیچ گاه با هم به توافق نرسند و سکونت گاهی برای آنها نماند ..
شاید ..
اصلا شاید همه چیز دگرگون شود !ولی تو نترس .... زیرا با نابودی همه ی اینها ذره ای از عشق من به تو تغییری نخواهد کرد و به صعود خود ادامه خواهد داد عزیز من

Ghorbat22
15-10-2009, 12:12
خـــــــواب
تنها چیزی که بعضی وقت ها تو را به دیــــــدار من می آورد
همان رویـــــای زیبایی که من با عشق تو هر شب به سراغش می روم
همیشه زودتر می خوابم و دیرتر بر می خیزم تا تو بیایی و بیشتر تو را ببینم
تویی که با برق نگاهت آنچنان مرا شیفته ی خود می کنی
که دیگر من حرفی جز سکوت و اشک ندارم ...
می آیی تا تو را در آغوش بگیرم
در کنارم می نشینی تا برایت شعر بخوانم
آنقدر زیر باران قدم می زنیم تا آفتاب نمایان شود
و...
.
.
دخترم ! بیدار شو صبح شده
و من تا خوابی و دیداری دیگر تو را به دست خدا می سپارم

Ghorbat22
18-10-2009, 20:00
ساعت ها می دوند ...روز ها می گذرند
باز منم ..چشمی ...راهی ...و امیدی
خیالت ساده از من عبور می کند و بی وفاتر از قبل می گذرد
منی که در کتاب عشقت فرشته ی ماندگار بودم
چه ساده کنارم زدی و گوشه نشین و سایه نشین غصه هایم کردی
ثانیه هایی که در فراقت ساعت ها می گذرند را
چگونه بی تو سر کنم
بهانه هایم را این بار به دست قاصدک ها می سپارم
رد پای این دیوانه را دنبال کن و برای آخرین بار بیا
شاید که باشم
و شاید
فقط با آغوشی باز و چشمانی بسته
به راهت بایستم

Ghorbat22
04-11-2010, 18:15
هر دو در انزوایی از ایمان نشسته ایم

و سجاده سجاده خدا بینمان فاصله است

در قنوت هر شبم

که دست به آسمان بی کران خالقم بالا می آورم

دعای همیشگی ام را با او تکرار میکنم

میدانم روزی میرسد و فرشته ی آرزوهایمان

به این قلب حقیر سر می زند

و کلید اجابت را به دستان قفل شده ام می سپارد

و چه زیباست

لحظه ای که بدانی عشق تو همین نزدیکیست ...

Ghorbat22
17-01-2011, 17:28
نقــاشی های ما قــلم آبی را بیشتر به خود می گرفت
آن روزها که حـــتی خورشید هم در بی کرانه ی آبی محو می گشت
و پـــرستوهای خیــال مشکی در آسمانش به پرواز در می آمدند
نمی دانــــــم
حسادت رنگ ها به هم بود که ایــنگونه دفتــــــر زندگیمان را خط خطـی کرد یــا مداد آبی ام گم شد !
نمی دانـــــم ...

Ghorbat22
21-01-2011, 19:43
هنـــوز رد پـــای تو پیداست در سطر نوشـــته هایم

هنـــوز هم میشود حضور مبهمت را در گوشه کنار این ویرانه حس کرد

ویـــــــــرانه ای از عشق ;

هنـــوز میشود کنار پنجره ایستاد و آمدن قاصدکی را نظـــاره کرد

هنـــوز می توان خاطره ها را مرور کرد و چشم ها را بـــارانی دید

و هنـــوز ...

هنــــوز هم امیـــد زیباســـتـــــــ

Ghorbat22
07-02-2011, 11:57
دلـــــــــم می خواهد بـــــــارانی شوم و ببارم بر رویــــــــت

اما می ترســـــــم

نکند چترت را بالای سرت نگــــــه داری

مثل همان روزهـــــا که دوست داشتم آفتابی باشم و بتابم بر تنتــــــ

اما تو به زیر سایه بان پناه می بـــــردی

برای یک بـــــــــار هم که شده محافظه کارانه رفتار نکن لطفـــــــــا!

Ghorbat22
03-04-2011, 19:08
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]







در شطرنـــج زندگــــــــی

باکــــی نبــــود از باختنم

خوش آن لحظــــه ای بــــــــود

کـــــه مــــــــات تــــــــو را نگـــــــاه می کردمـــــــ

Ghorbat22
24-04-2011, 19:04
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]






حتـــــــــی

از پشتــــــ این گوشـــی

صـــدای تو همچنان سکوتـــــــــ است

ولی من آن را مقـــدس می دانـــــــم

چـــرا که لمـــس نفس هایتـــــــ

برایـــــم لذت بخش استــــــــ

هنـــــــــوز

Ghorbat22
24-04-2011, 19:16
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]






ای کــــــــاش

قلبـــــــــم

آنروز

اینگــــــــــــــونه نمی لرزید

تا مجبـــــــور باشم اکنـــــــــون

پس لرزه هایش را به دوش بکشــــــــــم

Ghorbat22
30-04-2011, 18:11
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



تـــــازگــــی هــــ ا تصویـــــــر خاطراتــــتــــــــ

در ذهنـــــــــم

بـــرفکــــی شـــــــــده !

بس کـــــــــهــ هر بـــــار آنتـــن احساساتــــم را

به یکــــــــ طرفـــــــ تنظیمـــــ کرده امـــــــــ

Ghorbat22
30-04-2011, 18:19
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]




کــــــوچ مے کنمـــــــــ

از سرمــــــــــــای نبودنتـــــــــــ

به آغوش گــــرم یــــــــــــــادتـــــــ ــــ

امــــــــــا

این ایل تنهــــــــــایی

هر لحظــــــــــــهـــ با مـــــن استــــــــــــــ

Ghorbat22
06-05-2011, 19:13
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



ایــــــن اشکــــــــ هــــا از قلبیستــــــــ


که شبیــــــه دخترکـــــــــی لجبـــــــاز فقطـــ تــــو رامی خواهـــد


و از بـــــازی با خاطراتـــــــــــ خستهـــ شـــــــده

Ghorbat22
12-05-2011, 18:56
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


امــــروز

در ِ قـــــلبم

بـــــرای همیشــــــــهـــ پـــــــلمپ شــــــد ;

به جرم دوســـــــت داشتن هــــــــای بـــی مــــــــورد

لطفـــــا دیگر ســـــــراغ آن نیـــــــــاییــــد

حــــــــتی بـــــــــا مجــــــوز رسمی از عقــــــــل!

Ghorbat22
15-05-2011, 19:01
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



تو آرام نگـــــــاهت را ببند

مـــــن لالایی دلتنگی هــــ ــــــایم را برایت می خوانم

دلـــــــم را گــــــــرم می کنم

به چشـــــــــمانی که از پشتــــــــ

پلک هـــــــ ــــــای بسته اش

دریــــــ ـــــای امیــــد پیداستـــــــــ

Ghorbat22
19-06-2011, 19:35
خب حالا چــــــرا اصرار هست بر اینکـــه عنوان خط خطی رو داشتهــ باشه حتما ؟!!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

مثلا بزارید : دستــــــ نوشته هـــ آی کاربران پی سی ورلـــــــد

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


یه کم هم کلاس کاری بره بالا هی میگیم خط خطی فک می کنن چیه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

چون خیــــلی از نوشتـــه ها واقعا دوس داشتنی هستـــــــ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Ghorbat22
30-01-2013, 18:59
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



خســـتــه شــدم

بس کــه امـــیــد هــآیم را بــــُر زدم

و در هیـــچ دستـــے،خبــرے از تــو نشــد ؛

خیــلے وقت اســت کـه بــازے را بــاخــــته ام ..

Ghorbat22
01-02-2013, 22:23
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



دلـــــم را زد !

درست مثل ِ همـان کفـش هـایے کـه چن ــد شمـاره اے کوچکتر خریده بود برایـم

شـاید میخـواست تمرین ِ نبودنش را کنــم ..