PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : اکبر اکسیر



شاهزاده خانوم
29-12-2012, 07:35
بیوگرافی





در چهارم اسفند1332در محله آبروان شهرستان مرزی آستارا متولدشد.دوران دبستان ودبیرستان را در آستارا ودوره کاردانی وکارشناسی ادبیات را در رشت به پایان رساند.دبیر ادبیات دبیرستانهای آستارا شد.در سال 1357 با ملیحه نظمی ازدواج نمود که حاصل آن دو پسر به نام های عرفان وایثار می باشد .بازنشسته آموزش وپرورش آستاراودر حال حاضر همراه با طراحی آرم وگرافیک به شعرونقد شعر مشغول است.




[*=right]شعرراازسال 1347شروع نمود ودرانواع قالب ها شعرراادامه داده است .در سال1361اولین مجموعه شعرش به نام "درسوگ سپیداران"توسط انتشارات امیرکبیر (11هزارنسخه)چاپ ومنتشر نمود که شامل شعرهای قبل وبعداز انقلاب می باشد.در طول مدت شعروشاعری نقدشعررا با فعالیت های هنری در زمینه گرافیک ادامه داد.
[*=right]درسال 1372تاسال 1381 از شعر کناره گرفتهوبعد از ده سال با پیشنهاد شعر فرانو به جامعه ادبی دوره جدید شعری خود را آغاز نموده است وطنز به مفهوم مطلق را با شعرهای جدیدش عرضه نموده .
[*=right]اولین آلبوم این نوع شعر به نام "بفرمائید بنشینید صندلی عزیز!"سال 1382ازسوی انتشارات نیم نگاه تهران در سه هزار نسخه چاپ ومنتشر شد که بلافاصله نایاب شد.
[*=right]در سال 1385 دومین آلبوم شعر فرانو با نام "زنبورهای عسل دیابت گرفته اند"از سوی انتشارات ابتکار نوچاپ ومنتشر شد که برگزیده حوزه هنری به عنوان کتاب سال طنزومنتخب کتاب سال جمهوری اسلامی گردیدوبلافاصله به چاپ دوم رسید(1386) وچاپ سوم آن (1387)به بازار عرضه خواهد شد.
[*=right]همزمان با چاپ دوم مجموعه شعر "زنبورهای عسل دیابت گرفته اند"انتشارات مروارید سومین آلبوم شعر فرانو را با نام "پسته لال سکوت دندان شکن است"را در 1650 نسخه (بهار87)منتشر نمود که چاپ دوم آن به زودی منتشر خواهدشد.هم چنین انشارات مروارید اولین آلبوم شعر فرانورا(بفرمائید بنشینید صندلی عزیز!)به چاپ دوم رساند که تا پایان شهریور منتشر خواهد شد .
[*=right]لازم به ذکر است که در سال 1384 مجموعه غزلیات شاعر آستارایی "میرزا محمد رحیم طائر "را که از بنیانگذار ان آموزش نوین آستاراست را با نام "طائر خیال "توسط انتشارات گیلکان رشت به چاپ رسانده است .



در محدوده نقد شعر جایزه دوم خبرنگاران را در سال 84 دریافت نموده ودر حال حاضر به انتشار شعرهای فرانویی خود در مطبوعات مشغول است ودرجوار آن به طرح آرم می پردازد .آرم علوم پزشکی گیلان ..شرکت صنعتی جبال و سازمان خصوصی سازی کشور از کارهای اوست .



شعر فرانو با ویژگیهایی از قبیل کوتاهی ..ایجاز..طنزنهان ..استفاده از واژه های معمول با سادگی وروانی از محیط زیست ومیراث فرهنگی ومصائب انسان امروز می گویدبا پرهیز از عاشقانه های لوس وشعارهای سیاسیدارای پوسته ای برای عوام وهسته ای برای خواص شعری متناسب با ذوق وذائقه ایرانیبا چنین مهندسی واژگان به جذب مخاطب امروزتوجه داردوتوانسته است با لحنی معصومانه وطنز آلود به معضلات اجتماعی بپردازد ودر جذب مخاطب موفق باشد.



اکبر اکسیر در کنار فعالیت های هنری با تشکیل حلقه فرانوشاعران جوان آستارارا به جامعه ادبی ایران معرفی نموده استواز این بابت توانسته در معرفی شعرآستارا موفق باشد.



در سال 1385 هفته نامه همشهری آستارایی را تا 8 شماره به صورت دستی چاپ ومنتشر نموده است.



مقاله نوستالژیک "آستارای من سارای من"که بهآستارای قدیم وجدید وفولکلور آن می پردازد از معروفترین مقالات ایشان است.



مصاحبه معروف بحران ایشان با دکتر رضا براهنی چاپ شده در مجله دنیای سخن و جلد سوم طلا در مس دکتر براهنی از مصاحبه های جنجال برانگیز اکسیر است که اولین نظرات رسمی دکتر براهنی در زمینه شعر امروز و بحران ادبی را دربردارد.



از اکبر اکسیر دو مجموعه شامل غزلیاتوشعرهای آزاد بطور چاپ نشده (محصول 1361-71)باقی مانده است که قصد چاپ آنها را ندارد و تمام فعالیت ایشان صرف شعر فرانو می شود .



اکسیر اولین انجمن ادبی را بعد از انقلاب در آستارا را تشکیل داده است .




لازم به ذکر است اکبراکسیر در جوار فعلیت های روزنامه نگاری.. شعر..نقدوطراحی در زمینه شعرهای فکاهی ترکی نیز سابقه درازی دارد که اکثر شعرها ی انتقادی فکاهی ایشان در آستارا ورد زبان خاص و عام است شعرهایی چون چوروک معلم –اکابر قضیه سی- من هاراشورا هارا .

شاهزاده خانوم
29-12-2012, 07:37
☚ بـرای استفاده راحت تـر از فهرسـت بـه روش زیر عمل کنید :

1. Ctrl + f یا F3 را فشار دهید
2. کلمه ی کلیدی مورد نظر را وارد کنید
3. کلمات هایلایت شده را بررسی کنید




الف
از آجیل سفره عید ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
از فردوسي تا فردوسي پور چند گل عقبيم ؟ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

ب
با اجازه ی محیط زیست ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
برادرم مشاور املاك است

([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) پ
پـدر نر بود مادر را ماده می‌دید ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
پزشكان اصطلاحاتي دارند
([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])پدر كه رفت حياط خانه ورم كرد
([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
د
در پیاده روی 47 شعری خواندم ملیحه خندید ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
در امتداد سقف و سرم ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
در خانه از لولو مرا ترساندند
([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
ر
راحت نشسته بودیم مختارنامه می دیدیم ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])


ش
شهر من يك جزيره ي احساس ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

ع
عرفان پدر شد به خانه اش رفت
([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
م
مقامات غرق در مقامند ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
من هم زرنگ شده ام ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
مثل روزنامه ها ، اول همه را سر کار می گذارند ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

ن
نيروي جاذبه شاعران را سر به زير كرده است
([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
ه
هرچه میدانستم ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
هر چه كتاب مي خواندم ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

ی
یا مقلب القلوب ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

شاهزاده خانوم
30-12-2012, 22:19
نيروي جاذبه
شاعران را سر به زير كرده است
بر خلاف منج‍ّمها كه هنوز سر به هوايند
تمام سيبها افتاده‌اند
و نيوتن، پشت وانت
سيب‌زميني مي‌فروشد
آهاي، آقاي تلسكوپ !
گشتم نبود، نگرد نيست!

شاهزاده خانوم
31-12-2012, 00:00
در پیاده روی 47 شعری خواندم ملیحه خندید
گفتم بالاخره بله یا خیر؟گفت :خیراست انشاالله!
بعد دراتاق 57 شعری خواندند باران گرفت وصیغه جاری شد
همان شب شعری خواندیم تخت سرفه کرد ,عرفان سروده شد
بعدها در اتاق 62شعر تازه ای خواندیم تخت عطسه کرد وایثاربه چاپ رسید
برای نان به مدرسه رفتم باباشلنگ آب تعارف کرد کلاس به سکسکه افتاد
بعد آقای مدیر شعری خواندند ومن 30سال پیرشدم
حالا در اتاق 81 نشسته ام آخرین حکم کارگزینی را می خوانم
ملیحه میخندد ایثار به افتخار من تست میزند وعرفان
رفته است در پیاده رو شعر بخواند تا من بعدا پدربزرگ شوم!

Ahmad
31-12-2012, 00:06
کتابهایی از اکبر اکسیر:


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ملخ‌های حاصلخیز
انتشارات مروارید
88 صفحه


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بفرمایید بنشینید صندلی عزیز
انتشارات مروارید
96 صفحه

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پسته لال سکوت دندان شکن است
انتشارات مروارید
96 صفحه

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مالاریا
انتشارات مروارید
108 صفحه


همگی کتاب‌ها شعر طنز هستند

منبع: bekhan.com



پ.ن.:
دوستان لطف کنند شعرها کامل باشه و همچنین سعی کنند کتابی که شعر در آن نوشته شده رو مرور کرده و یا یافته و نام آنرا بنویسند.

ممنون

شاهزاده خانوم
02-01-2013, 20:38
با اجازه ی محیط زیست

دریا دریا دکل می کاریم

ماهی ها به جهنم !

کندوها پر از قیر شده اند

زنبورهای کارگر به عسلویه رفته اند

تا پشت بام ملکه را آسفالت کنند

چه سعادتی !

داریوش به پارس می نازید

ما به پارس جنوبی !

شاهزاده خانوم
12-01-2013, 17:47
شهر من يك جزيره ي احساس
يك غزل يك ترانه ي زيباست
يك طرف رود و يك طرف دريا
يك طرف كوه و يك طرف درياست
يك طرف بوته هاي پر ز تمشك
يك طرف شاخه‌هاي پر ز انار
يك طرف باغ‌هاي تو در تو
يك طرف مرز سبز شالي‌زار
يك طرف خفته بي‌صدا استيل
پاي سرسبز قريه‌ي دربند
يك طرف نعره مي‌كشد دريا
از كنار دهانه‌ي چلوند
يك طرف ايستاده آسپيناس
سر به دامان ابر مي سايد
در زميني كه مرتع عشق است
گلّه در گلّه گرگ مي پايد
آن طرف كوه هاي حيران است
مانده در اوج بي نهايت ها
در دل درّه هاي سرسبزش
خفته انبوهي از حكايت ها
آن طرف تر كه مي روي رودي
پاكشان ، خسته مي رسد از راه
تا نهد سر به دامن دريا
مرزبان زمانه هاي سياه
رودهايش پر از ترانه ي آب
شعر سر سبز روزگاران است
هم صدا با زنان شالي كار
نغمه هاي قشنگ باران است
خانه ها با كلاه سرخ سفال
صف به صف ايستاده در باران
وه چه زيباست شرشر باران
عصر يك روز گرم تابستان
شهر من روستايي از احساس
شهر من دشتي از شقايق هاست
شهر من ساحلي تماشايي
شهر ماهيّ و شهر قايق هاست
پاي هر مزرعه به موسم گل
خوشه در خوشه عشق مي رويد
من نمي گويم اين سخن با تو
شاعر از قول عشق مي گويد:
مثل قاليچه هاي قفقازي
پر زنقش و نگار و بس زيباست
شهر من شهر شالي و باران
شهر من شهر خوب آستاراست

ツツツ
17-01-2013, 01:58
مقامات غرق در مقامند
من غرق در مقامات
در آشوب تار و دف و كمانچه
«قدير»سونا بلبل را مي گريد
شجريان بام بم را
اين را هم بگويم:
من نه جبهه دارم نه دكترا
اما به لطف مقامات
«به مقامي رسيده ام كه مپرس!»

شاهزاده خانوم
21-01-2013, 21:17
پــــدر نر بود
مادر را ماده می‌دید
ماده گرایی پدر، کار دستش داد
ما، ده نفر شدیم
حالا دنیا بگوید ماده اساس است
من باور نمی‌کنم
... اساس، خدابیامرز پدرم بود...!


ملخ‌‌های حاصلخیز

ツツツ
22-01-2013, 23:40
پزشكان اصطلاحاتي دارند
كه ما نمي فهميم
ما دردهايي داريم كه آنها نمي فهمند
نفهمي بد دردي است
خوش به حال دامپزشكان!

شاهزاده خانوم
25-01-2013, 21:50
از فردوسي تا فردوسي پور چند گل عقبيم ؟
گلسرخي شاعر بود
آنقدر كف زديم تا اعدام شد
گل آقا طنز مي نوشت
آنقدر سوت زديم تا دق كرد
تماشاگران عزيز ! نه كف بزنيد نه سوت
اگر كارتون دوست داريد
لطفا كانال خود را عوض كنيد
من يكي شنا بلد نيستم
هر چند طرفدار تيم ملوانم !

شاهزاده خانوم
26-01-2013, 23:36
برادرم مشاور املاك است
من مشاور افلاك
او زمين ها را متر مي كند
من آسمان ها را
من از ساختن بيت خوشحال مي شوم
او از فروختن بيت
او چندين دفتر دارد ، من چندين كتاب
او هر روز بزرگ مي شود من هر روز كوچك
با تمام اين ها نمي دانم چرا اهل محل
به من مي گويند اكبر ، به او مي گويند اصغر

D4Rk knight
27-01-2013, 12:10
در امتــداد سقفـــــــ و سرمـ
گیلاس‌های چشمـ
كمپوتــــــــ می‌شوند
تـا دربـان نـیـامـده
حرفی بزن از سلامتــــــــ عشق
این تـابـلـوی مـؤدبـــ هیس
مـرا لال كـرده استــــــــ.
حرفی بزن از سلامتـــ عشق

D4Rk knight
27-01-2013, 12:13
هـر چهـ مي دانستمــ
بـا افـتـخـار تـمـامـ
بهـ شـاگـردانمـ يـاد دادم
- حتي فـوتــــــــ كاسهـ را-
حـالـا مـن
آدم بـزرگي هستمـ
بـا دشمناني بزرگــــــــ تر!


استاد

شاهزاده خانوم
27-01-2013, 20:20
من هم زرنگ شده ام
از سادگی مخاطب سوءاستفاده می کنم
هر روز به شعرهایم آب می بندم
و کتاب پشت کتاب در می آورم
به نظر ملیحه
من از حافظ بالاترم
چرا که او
فقط یک کتاب دارد
آن هم به تصحیح صد نفر!

part gah
28-01-2013, 05:55
مثل روزنامه ها ، اول همه را سر کار می گذارند


بعد آگهی استخدام می زنند


بچه های وظیفه ، یا شاعر شده اند یا خواننده!


خدا را شکر در خانۀ ما ، کسی بیکار نیست


یکی فرم پر می کند ، یکی احکام می خواند


یکی به سرعت پیر می شود


و آن یکی مدام نق می زند:


مرده شور ریختت را ببرد


چرا از خرمشهر ، سالم برگشتی؟!

D4Rk knight
28-01-2013, 17:26
هـــر چهـ كتابــــ مي خواندمـ
جـلـوي پـنـجـره مي چـيـدمـ
روز بـهـ روز
فـكـرمـ روشـن مي شــد
اتـاقـم تـاريـك
كـاش مـن
تـاجـر آجــر سهـ سانتي بـودمـ!


چیدمان

ツツツ
29-01-2013, 00:34
در خانه از لولو مرا ترساندند

در كوچه از جهود
در مدرسه از آقا ناظم ترسيدم
در اداره از پاكسازي
حالا هم كه بازنشسته شده ام

از فشار قبر مي ترسم
با اين حال حديث مي گويد:
من از اچبل اچسيل مي تلسم!
و مليحه غش غش مي خندد و مي گويد:
نترس عزيزم
بابابزرگ كه دم نداره!

ツツツ
04-02-2013, 00:19
عرفان پدر شد به خانه اش رفت

ايثار هم به خانه اش رفت تا پدر شود
- پدرمان در آمد-
حالا نشسته ايم و منتظريم
تا نوه هاي عزيز
با كالسكه بيايند
و من و مليحه را

به سالمندان برسانند!

شاهزاده خانوم
14-02-2013, 11:00
‎‎

راحت نشسته بودیم مختارنامه می دیدیم
رسیدیم به اخبار
بن علی فرار کرد،مبارک در رفت،قذافی هارشد....
ما هم تشویق شدیم ریختیم حیاط پشتی
علیه صاحبخانه شعار دادیم:یسقط!
... صاحبخانه هم رفت با مامور و حکم تخلیه برگشت
حالا کنار پیاده رو چادر زده ایم
منتظریم الجزیره بیاید و بطور زنده
اسباب اثاثیه ی ما را وسط خیابان پخش کند!

ツツツ
15-02-2013, 22:24
پدر كه رفت
حياط خانه ورم كرد
درخت توت پريد
حوض، عكس يادگاري شد
و ما، يك پرايد خريديم
و مجبور شديم
ششمين عضو خانواده خود را
به خانة سالمندان ببريم!

شاهزاده خانوم
23-03-2013, 23:33
یا مقلب القلوب
خانه تکانی
چهارشنبه سوری
نوروز و سفره ی هفت سین
دعای تحویل سال نو
... عید و آمدن بهار و سیزده بدر خوب است
مهمان اگر بگذارد...!

V E S T A
02-04-2013, 18:26
از آجیـل سـفره عیـد

چنـد پـسته لال مانـده اسـت

آنهـا که لـب گشـودند، خـورده شـدند

آنـها کـه لال مانـده اند، می شـکنند

دندانـساز راسـت می گـفت:

پسـته لال، سکـوت دنـدان شکن اسـت!

شاهزاده خانوم
09-10-2013, 10:45
اين روزها



در حياط هاي قديمي

جاي درخت هاي قديمي

دكل هاي ايرانسل كاشته ايم

جاي كلاغ هاي قديمي

گوشي هاي موبايل آويخته ايم

شايعات به طور مستند پخش مي شود

و مادربزرگ ها

در بشقاب هاي عرب ست مي زايند




.

Atghia
17-12-2013, 22:19
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

هیچ‌چیز را چشم بسته قبول نکنید
حتی سخنان بزرگان را
بزرگمهر که می‌گفت
سحرخیز باش تا کامروا شوی
دروغ می‌گفت باور نکنید
دور و بر ما، سحر خیزها
یا کله‌پز شدند یا نانوا !

اکبر اکسیر

- Saman -
11-04-2015, 09:45
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]




چشم‌ها را شستم
شيشه‌ها را پاك كردم
باز هم دنيا را تار ديدم
پيش چشم‌ پزشك رفتم
چشم‌ها ايرادی نداشت
يكی گفت: شايد عينك دودی...
يكی‌ گفت: حتما هوا مه‌آلود...
ديگری گفت: فهميدم! شيشه پنجره مات...
كارشناس آورديم
دستگاهش را گذاشت لب پنجره
نوشته شد: پشت پنجره ديوار است آقای دات كام!



اكبر اكسير