PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : چرا من یه شغل رو ادامه نمیدم و مدام این شاخه و اون شاخه میپرم!؟



EHSANRF
24-10-2012, 16:18
تاپیک کارشناسی و بیان دیدگاه ها در این مورد هست.

هر کدوم از دوستان تجربیاتی در این مورد دارن بیان و در اختیار دیگر دوستان قرار بدن..

برای نمونه خودم، شاید تابحال 15 جای مختلف کار کردم ولی هر کدوم رو به بهانه ای رد کردم و پس از چندی گذشت از شغل جدید پیشمون شدم..

بسم الله...

befermatooo
25-10-2012, 10:41
سلام .


چون هنوز شغل دلخواه و مورد علاقه خودمون رو پیدا نکردیم .

اکثر ما دوست داریم که مدیر باشیم و نه کارمند و کارگر و ... . از یه طرف سطح تصحیلات اینو بهمون تحمیل میکنه و از طرف دیگه شرایط اجتماعی و ... .

خود من بشخصه شغل هایی رو تجربه کردم . از اوپراتور کارت هوشمند سوخت تا کار در شرکت . اما سرانجام شغل متناسب با علایق خودمو پیدا کردم و اون هم کافی نت هست . چیزی که من علاقه زیادی بهش داشتم و سالیان زیادی بخاطر علاقه بهش ، وقتمو توش گذاشتم . الان راضی هستم و قصد ارتقا امکانات مغازه رو دارم .

به نظرم اگه بتونیم کاری رو پیدا کنیم که به شرایطمون بخوره میتونیم توش ماندگار بشیم .

البته ، اگه کلمون باد نداشته باشه هم میتونیم تو بعضی شغل ها ماندگار باشیم :sq_25:

niegrau
11-11-2012, 08:22
اگر ميزان درآمد شغل شما خوب باشه و بازهم تغيير بديد
نشان دهنده اينه كه شغل شما از كيفيت لازم براي براورده كردن نياز هاي معنوي شما برخوردار نيست.



Sent from my iPad using Tapatalk HD

Mr_100_dolari
11-11-2012, 12:37
سلام تاپیک قشنگی هستش

برای سوالتون باید بگم خیلی دلایل وجود داره چند تاش رو میگم »:

یکی ازمهمترین دلایلش پول هستش وقتی انسان بعد از یه مدت که یه جا کار کرد ببینه براش جای پیشرفتی نداره و یا حداقل روال عادی پیشرفت کردن توی اون شغل براش طی نمیشه و به قولی قرار هست سالیان سال زیر دست بمونه کم کم انگیزش رو از دست میده و میره سراغیه شغل دیگه حتی با سطح پایین تر از شغل فعلیش به امید پیشرفت بیشتر توی شغل جدید اما این روند توی اون شغل هم ادامه داره و به همین ترتیب (در مورد شغل کارمد و کارگری)

توی شغل های آزاد ممکنه شما ببینی رو به ورشکستگی هستی یا با یه دید خوب وارد شغل بشی ولی وقتی با واقعیت رو به رو شدی میبینی اصلا اون چیزی که برداشتت بوده نیست و مجبور میشی تغییر شغل بدی و ...

در کل از نظرمن مهمترین عامل انگیزه و علاقه و درآمد یک شغل هست که میتونه شما رو سر یه کاری نگه داره و از این شاخه به اون شاخه نری منم خودم به شخصه جاهای زیادی از کارگری تا کارمندی و حتی در قسمت هایی بودم که شاید با توجه به شرایط اقتصادی امروز کشور آرزوی هر جوانی بود توی اون رده بخواد کار کنه ( از همون آزمون هایی که 2000 نفر شرکت میکنند 40 نفر رو میگیرند) اما وقتی میدیدم برای پیشرفت باید دست به چه کارهایی زد و به چه کسانی که از نظر درک و شعور و حتی معلومات و سواد درحد پایینی بودند باید چشم گفت و چه افرادی رو باید تحمل کرد به خاطر حقوق و جایگاه بهتر و چه کسانی رو باید زیر پا به راحتی له کرد و یا برای رهایی از فشار کاری باید کار اصلی رو به چه راحتی پیچوند و خود محیط کاری و ... که همه اینها با روحیه من به هیچ عنوان سازگار نبود .
+
چون هیچ کدام از این شغل ها واقعا از اعماق وجود مورد علاقه من نبود شاید توی هر کدام بعد از یک مدت احساس کسل بودن و تکراری بودن کار واقعا از لحاظ روحی داغونم میکرد و حس رباط بهم دست میداد و اینکه اون کار کم کم از حالت تحمل کردن به حالت نفرت برام تبدیل میشد .

ولی در شغل فعلی با اینکه روزهایی هست که از استرس بیش از حد شب رو هم خوابم نمیبره و شاید بعضی مواقع 24 ساعت اصلا نمیخوابم و کلا در خیلی از مواقع از روال عادی زندگی خارج میشم ولی مورد علاقم هست و اینکه قرار نیست به کسی که لایق نیست بگم چشم قربان و یا کسی دیگر زیر پا له کنم و ...

راستی من برم سر کارم دیگه :sq_2: