farhad1122
17-07-2012, 09:11
ایا واقعا ممکن است كه سرعت هاي بالاتر از سرعت نور وجود داشته باشد؟
بر اساس نظريه نسبيت هيچ فرآيند فيزيكي نمي تواند در سرعت هاي بالاتر از سرعت نور در خلا انجام گيرد. بدون ترديد ، قابل قبول نبودن اين سرعت ها يكي از عجيب ترين فرضيات فيزيك جديد است.
ابر نور
در كنار دنيايي با سرعت هاي كمتر از سرعت نور (جهان تارديون ، مشتق از كلمه لاتين تاردوس به معناي آهسته) دنياي ديگري وجود دارد كه سرعت نور در آن از سرعت هاي ديگر كمتر است، نه بيشتر (جهان تاكيون مشتق از لغت يوناني تاخيس به معني سريع مي باشد). دنياي دوم كشف نشده است ، زيرا هيچ نقطه مشتركي با دنياي اول ندارد.
در سالهاي اخير ، تعدادي مقاله تحقيقاتي منتشر شده كه نويسندگان آنها احتمال وجود ذرات «ابر نور» را كه تا كنون ناميده اند، مورد بررسي قرار داده اند.
واقعيت عجيبي كه در مورد فرضيه ابر نور وجود دارد، آنست كه اين فرضيه ، نظريه نسبيت خاص را نقض نمي كند ، بلكه آن را با دنيايي كه در آن سوي محدوده سرعت نور قرار دارد سازگارتر و هماهنگ تر مي سازد.
اگر تاكيونها وجود داشتند؟
عقايد متفاوتي در اين مورد وجود دارد. اگر تاكيون ها واقعا وجود داشته باشند، چه مي شود؟ در اين صورت آنها نوع سوم ذراتي مي باشند كه براي ما شناخته شده اند. اولين نوع شامل ذراتي است كه هيچگاه به سرعت نور نمي رسند. (يعني تقريبا تمام ذرات بنيادي شناخته شده) ، نوع دوم فوتونها (كوانتاهاي تابش الكترومغناطيسي) و احتمالا نوترينوها مي باشند كه هر دو آنها با سرعت نور منتشر مي شوند. تاكيون ها همواره داراي سرعتي مي باشند كه از سرعت نور بيشتر است.
دنياي تاكيون ها و دنياي ما
دنياي تاكيون ها هيچ نقطه مشتركي با دنياي ما كه در آن سرعت ها كمتر از سرعت نور است ندارد. سه نوع ذرهاي كه هم اكنون ذكر آنها به ميان آمد، داراي يك خاصيت مشترك ميباشند. ذرات يك گروه تحت هيچ شرايطي نمي توانند به ذرات گروه ديگر تبديل شوند. از سوي ديگر ، فقط بر اساس دانش جديد مي توانيم چنين اظهار نظري را به عمل آوريم. اگر اين مسئله را از ديدگاه اطلاعات علمي كاملتري كه هنوز ناشناخته است مورد بررسي قرار دهيم، ممكن است كه كاملا تغيير نمايد. در آن صورت مي توانيم فرض كنيم كه دنياي تاكيون ها با دنياي ما برخورد پيدا مي كند و اين بدان معني است كه فرآيندهايي در طبيعت وجود دارند كه در جهات نامشخص پيش مي روند.
اصل عليت كه بر اساس آن علت هميشه مقدم بر معلول است يك اصل اساسي فيزيكي است. به بيان ديگر ، هيچ رويدادي نمي تواند گذشته را تحت تاثير قرار دهد و موجب تغيير آن چيزي گردد كه اتفاق افتاده است، ولي در دنياي ذراتي كه با سرعت نور و يا بيشتر از آن حركت مي كنند ، اين اصل ممكن است تغيير نمايد و علت و معلول با توجه به چارچوب مرجع جاي خود را عوض كنند.
در فرآيندهايي كه پيام ها با سرعت بيشتر از سرعت نور حركت مي نمايند، تسلسل وقايع (وقايعي كه پيش از وقايع ديگر رخ مي دهند) به انتخاب دستگاه مختصات بستگي پيدا مي كند، در عين حال ، جهت جريان اطلاعات يعني اساس بستگي علت و معلول تغيير نمي نمايد. اين مسئله موجب نقص عليت مي گردد.
بازگشت به گذشته
گمان ميرود چنين جرياني بتواند براي ايجاد ارتباط تلفني با گذشته كمك كند يا ممكن است شخصي خود را به ساعت 11 صبح روز قبل انتقال دهد … . چنين چيزي مادامي كه دنياي سرعتهاي كوچكتر از سرعت نور با دنياي سرعتهاي بزرگتر از سرعت نور برخورد پيدا كند، تناقض ميباشد. اگر فقط محدوده سرعتهاي بالاتر از سرعت نور را مورد توجه قرار دهيم، چين تناقضاتي بهوجود نميآيد. تاكنون هيچ يك از اطلاعات تجربي به دست آمده وجود تاكيونها را به اثبات نرسانيدهاند.
****منبع این بخش : این رو از سایت شیمیستهای جوان اینجا گذاشتم ولی منبع اصلی اون کتاب جهان سحرآسای نجوم نوشته کاماروف هست که خودم در اونجا اینو خوندم و البته اون کامل تر بود...
.................................................. ...........................
بر اساس نظریه نسبیت خاص انیشتین،سریع ترین پدیده هستی نور است و هیچ چیز نمی تواند سریع تر از آن حرکت کند.اما در حقیقت این طور نیست،بیان درست تر این جمله این است:
"برای اشیا غیر ممکن است که از مرز سرعت نور عبور کنند.چه با سرعتی کمتر از نور که سرعتشان را زیاد کنند و چه با سرعتی بیشتر از نور که سرعت خود را کم کنند."
یعنی مسئله عبور از سرعت نور است.بنابراین،جهان ما با اشیایی که سرعت کمتر از نور دارند در رده اول قرار می گیرند.یعنی برای رسیدن به سرعت نور باید شتاب افزاینده یا مثبت داشته باشند.اما در اواخر قرن بیستم،آرنولد زومرفلد-فیزیکدان آلمانی-چیز های عجیب کشف کرد.او ادعا کرد که در محاسباتش ذره ای را پیدا کرده که می توانست در هر دو سوی مرز سرعت نور حرکت کند.این ذره فرضی،بعدها تاخیون نام گرفت.معنای این مسئله روشن است.یک شعاع تاخیون می تواند زودتر از یک شعاع نور به هدفی یکسان برخورد کند.با این همه،موضوع تاخیون خشم فیزیکدان های نظری زیادی را برانگیخت چون وجود این ذره فقط به معنای فرستادن سریع تر پیغام در کائنات نبود.این ذره باعث جلو زدن از زمان هم می شود.یکی از اصول بنیادی نسبیت خاص می گوید:رویداد های یکسان(قوانین فیزیک)از نگاه ناظر لخت(بی شتاب) و ناظر متحرک(شتابدار)یکسان نخواهد بود.پس وقتی شما دستگاه ارتباطی دارید که با تاخیون کار می کند،می توانید به صورت زنده ارتباط برقرار کنید چون پیغام در یک زمان فرستاده شده و دریافت می شود.اما برای یک دستگاه متحرک این امکان وجود دارد که پیغام را قبل از فرستاده شدن دریافت کند.تاخیون ها ممکن است در اثر برخورد بین ذرات کیهان و جو زمین بوجود بیایند.شواهد مبنی بر مشاهده آن ها در آزمایشی به سال ١٩٧٣ وجود دارد،شواهدی که هیچگاه تایید نشدند.
***منبع این بخش :مجله دانستنیها
.................................................. ..........................
برا اطلاعات بیشتر میتونید به لینک زیر هم مراجعه کنید:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
******
.................................................. ..........................
یه چیزایی هم خودم اضافه کنم! در واقع جسمی میتونه به سرعت نور برسه که جرم اون صفر باشه. و البته منظور از جرم ، جرم سکون هست. ما دو نوع جرم داریم برای هر جسم. جرم سکون و جرم نسبی. جرم نسبی جرمی هست که جسم در اثر سرعت اون رو پیدا میکنه و البته طبق نسبیت هر چه سرعت بیشتر بشه جرم هم بیشتر میشه برای اون جسم. ولی جرم سکون، جرم یه جسم در حالت سکون هست. اجسام معمولی چون جرم سکون دارن نمیتونن به سرعت نور برسن. ولی اجسامی که جرم سکونشون صفر هست میتونن به این سرعت برسن مثل فوتون ها.
همون طور که خوندین این نظریه نسبیت رو نقض نمیکنه بلکه اونو کامل تر هم میکنه. حتی شاید بپرسید در انفجار بزرگ وقتی همه دنیا اندازه یه سر سوزن بود و در عرض چند ثانیه بی نهایت زیاد بزرگ شد این باعث نشد که نسبیت نقض بشه و اجسام با سرعی بیشتر از نور حرکت کنن؟ اما باید بگم که این هم با نسبیت تناقضی نداره. و توجیح میشه.
و اینو هم اضافه کنم هر چه جسمی سرعتش بیشتر بشه زمان براش کندتر میشه. اگه جسم به سرعت نور برسه زمان براش متوقف میشه و اگه به سرعتی بیشتر از نور برسه زمان براش به عقب برمیگرده. پس وقتی لامپی رو روشن میکنید به نور اون توجه بیشتری کنید چون چیزی که میبینید چیزی هست که زمان براش متوقف شده. زمانی که برای ما ها به سرعت میگذره. البته همه اینا نسبی هست و خود زمان تغییر نمیکنه. بلکه از دید ناظرها تغییر میکنه.
اگه خواستید بیشتر بدونید تاخیون به شکل TACHYON نوشته میشه میتونید در سایتهای انگلیسی هم بخونید ازش. این واژه یونانی هست. تاخوس یعنی سریع.
ما در جهان سه نوع ذره داریم از این دید، یکی ذراتی که با سرعتی کمتر از نور حرکت میکنن. ذراتی که با سرعت نور حرکت میکنن. ذراتی که با سرعتی بیشتر از نور حرکت میکنن. و نکته مهم اینه که این ذرات قابلیت تبدیل شدن به هم رو ندارن!
***منبع این بخش: خودم...! :6:
بر اساس نظريه نسبيت هيچ فرآيند فيزيكي نمي تواند در سرعت هاي بالاتر از سرعت نور در خلا انجام گيرد. بدون ترديد ، قابل قبول نبودن اين سرعت ها يكي از عجيب ترين فرضيات فيزيك جديد است.
ابر نور
در كنار دنيايي با سرعت هاي كمتر از سرعت نور (جهان تارديون ، مشتق از كلمه لاتين تاردوس به معناي آهسته) دنياي ديگري وجود دارد كه سرعت نور در آن از سرعت هاي ديگر كمتر است، نه بيشتر (جهان تاكيون مشتق از لغت يوناني تاخيس به معني سريع مي باشد). دنياي دوم كشف نشده است ، زيرا هيچ نقطه مشتركي با دنياي اول ندارد.
در سالهاي اخير ، تعدادي مقاله تحقيقاتي منتشر شده كه نويسندگان آنها احتمال وجود ذرات «ابر نور» را كه تا كنون ناميده اند، مورد بررسي قرار داده اند.
واقعيت عجيبي كه در مورد فرضيه ابر نور وجود دارد، آنست كه اين فرضيه ، نظريه نسبيت خاص را نقض نمي كند ، بلكه آن را با دنيايي كه در آن سوي محدوده سرعت نور قرار دارد سازگارتر و هماهنگ تر مي سازد.
اگر تاكيونها وجود داشتند؟
عقايد متفاوتي در اين مورد وجود دارد. اگر تاكيون ها واقعا وجود داشته باشند، چه مي شود؟ در اين صورت آنها نوع سوم ذراتي مي باشند كه براي ما شناخته شده اند. اولين نوع شامل ذراتي است كه هيچگاه به سرعت نور نمي رسند. (يعني تقريبا تمام ذرات بنيادي شناخته شده) ، نوع دوم فوتونها (كوانتاهاي تابش الكترومغناطيسي) و احتمالا نوترينوها مي باشند كه هر دو آنها با سرعت نور منتشر مي شوند. تاكيون ها همواره داراي سرعتي مي باشند كه از سرعت نور بيشتر است.
دنياي تاكيون ها و دنياي ما
دنياي تاكيون ها هيچ نقطه مشتركي با دنياي ما كه در آن سرعت ها كمتر از سرعت نور است ندارد. سه نوع ذرهاي كه هم اكنون ذكر آنها به ميان آمد، داراي يك خاصيت مشترك ميباشند. ذرات يك گروه تحت هيچ شرايطي نمي توانند به ذرات گروه ديگر تبديل شوند. از سوي ديگر ، فقط بر اساس دانش جديد مي توانيم چنين اظهار نظري را به عمل آوريم. اگر اين مسئله را از ديدگاه اطلاعات علمي كاملتري كه هنوز ناشناخته است مورد بررسي قرار دهيم، ممكن است كه كاملا تغيير نمايد. در آن صورت مي توانيم فرض كنيم كه دنياي تاكيون ها با دنياي ما برخورد پيدا مي كند و اين بدان معني است كه فرآيندهايي در طبيعت وجود دارند كه در جهات نامشخص پيش مي روند.
اصل عليت كه بر اساس آن علت هميشه مقدم بر معلول است يك اصل اساسي فيزيكي است. به بيان ديگر ، هيچ رويدادي نمي تواند گذشته را تحت تاثير قرار دهد و موجب تغيير آن چيزي گردد كه اتفاق افتاده است، ولي در دنياي ذراتي كه با سرعت نور و يا بيشتر از آن حركت مي كنند ، اين اصل ممكن است تغيير نمايد و علت و معلول با توجه به چارچوب مرجع جاي خود را عوض كنند.
در فرآيندهايي كه پيام ها با سرعت بيشتر از سرعت نور حركت مي نمايند، تسلسل وقايع (وقايعي كه پيش از وقايع ديگر رخ مي دهند) به انتخاب دستگاه مختصات بستگي پيدا مي كند، در عين حال ، جهت جريان اطلاعات يعني اساس بستگي علت و معلول تغيير نمي نمايد. اين مسئله موجب نقص عليت مي گردد.
بازگشت به گذشته
گمان ميرود چنين جرياني بتواند براي ايجاد ارتباط تلفني با گذشته كمك كند يا ممكن است شخصي خود را به ساعت 11 صبح روز قبل انتقال دهد … . چنين چيزي مادامي كه دنياي سرعتهاي كوچكتر از سرعت نور با دنياي سرعتهاي بزرگتر از سرعت نور برخورد پيدا كند، تناقض ميباشد. اگر فقط محدوده سرعتهاي بالاتر از سرعت نور را مورد توجه قرار دهيم، چين تناقضاتي بهوجود نميآيد. تاكنون هيچ يك از اطلاعات تجربي به دست آمده وجود تاكيونها را به اثبات نرسانيدهاند.
****منبع این بخش : این رو از سایت شیمیستهای جوان اینجا گذاشتم ولی منبع اصلی اون کتاب جهان سحرآسای نجوم نوشته کاماروف هست که خودم در اونجا اینو خوندم و البته اون کامل تر بود...
.................................................. ...........................
بر اساس نظریه نسبیت خاص انیشتین،سریع ترین پدیده هستی نور است و هیچ چیز نمی تواند سریع تر از آن حرکت کند.اما در حقیقت این طور نیست،بیان درست تر این جمله این است:
"برای اشیا غیر ممکن است که از مرز سرعت نور عبور کنند.چه با سرعتی کمتر از نور که سرعتشان را زیاد کنند و چه با سرعتی بیشتر از نور که سرعت خود را کم کنند."
یعنی مسئله عبور از سرعت نور است.بنابراین،جهان ما با اشیایی که سرعت کمتر از نور دارند در رده اول قرار می گیرند.یعنی برای رسیدن به سرعت نور باید شتاب افزاینده یا مثبت داشته باشند.اما در اواخر قرن بیستم،آرنولد زومرفلد-فیزیکدان آلمانی-چیز های عجیب کشف کرد.او ادعا کرد که در محاسباتش ذره ای را پیدا کرده که می توانست در هر دو سوی مرز سرعت نور حرکت کند.این ذره فرضی،بعدها تاخیون نام گرفت.معنای این مسئله روشن است.یک شعاع تاخیون می تواند زودتر از یک شعاع نور به هدفی یکسان برخورد کند.با این همه،موضوع تاخیون خشم فیزیکدان های نظری زیادی را برانگیخت چون وجود این ذره فقط به معنای فرستادن سریع تر پیغام در کائنات نبود.این ذره باعث جلو زدن از زمان هم می شود.یکی از اصول بنیادی نسبیت خاص می گوید:رویداد های یکسان(قوانین فیزیک)از نگاه ناظر لخت(بی شتاب) و ناظر متحرک(شتابدار)یکسان نخواهد بود.پس وقتی شما دستگاه ارتباطی دارید که با تاخیون کار می کند،می توانید به صورت زنده ارتباط برقرار کنید چون پیغام در یک زمان فرستاده شده و دریافت می شود.اما برای یک دستگاه متحرک این امکان وجود دارد که پیغام را قبل از فرستاده شدن دریافت کند.تاخیون ها ممکن است در اثر برخورد بین ذرات کیهان و جو زمین بوجود بیایند.شواهد مبنی بر مشاهده آن ها در آزمایشی به سال ١٩٧٣ وجود دارد،شواهدی که هیچگاه تایید نشدند.
***منبع این بخش :مجله دانستنیها
.................................................. ..........................
برا اطلاعات بیشتر میتونید به لینک زیر هم مراجعه کنید:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
******
.................................................. ..........................
یه چیزایی هم خودم اضافه کنم! در واقع جسمی میتونه به سرعت نور برسه که جرم اون صفر باشه. و البته منظور از جرم ، جرم سکون هست. ما دو نوع جرم داریم برای هر جسم. جرم سکون و جرم نسبی. جرم نسبی جرمی هست که جسم در اثر سرعت اون رو پیدا میکنه و البته طبق نسبیت هر چه سرعت بیشتر بشه جرم هم بیشتر میشه برای اون جسم. ولی جرم سکون، جرم یه جسم در حالت سکون هست. اجسام معمولی چون جرم سکون دارن نمیتونن به سرعت نور برسن. ولی اجسامی که جرم سکونشون صفر هست میتونن به این سرعت برسن مثل فوتون ها.
همون طور که خوندین این نظریه نسبیت رو نقض نمیکنه بلکه اونو کامل تر هم میکنه. حتی شاید بپرسید در انفجار بزرگ وقتی همه دنیا اندازه یه سر سوزن بود و در عرض چند ثانیه بی نهایت زیاد بزرگ شد این باعث نشد که نسبیت نقض بشه و اجسام با سرعی بیشتر از نور حرکت کنن؟ اما باید بگم که این هم با نسبیت تناقضی نداره. و توجیح میشه.
و اینو هم اضافه کنم هر چه جسمی سرعتش بیشتر بشه زمان براش کندتر میشه. اگه جسم به سرعت نور برسه زمان براش متوقف میشه و اگه به سرعتی بیشتر از نور برسه زمان براش به عقب برمیگرده. پس وقتی لامپی رو روشن میکنید به نور اون توجه بیشتری کنید چون چیزی که میبینید چیزی هست که زمان براش متوقف شده. زمانی که برای ما ها به سرعت میگذره. البته همه اینا نسبی هست و خود زمان تغییر نمیکنه. بلکه از دید ناظرها تغییر میکنه.
اگه خواستید بیشتر بدونید تاخیون به شکل TACHYON نوشته میشه میتونید در سایتهای انگلیسی هم بخونید ازش. این واژه یونانی هست. تاخوس یعنی سریع.
ما در جهان سه نوع ذره داریم از این دید، یکی ذراتی که با سرعتی کمتر از نور حرکت میکنن. ذراتی که با سرعت نور حرکت میکنن. ذراتی که با سرعتی بیشتر از نور حرکت میکنن. و نکته مهم اینه که این ذرات قابلیت تبدیل شدن به هم رو ندارن!
***منبع این بخش: خودم...! :6: