مشاهده نسخه کامل
: شعــر و احســاس
F l o w e r
19-04-2012, 15:12
سلام
با توجه به تغییرات انجمن ادبیات، تصمیم گرفته شد تاپیک های اشعار عاشقانه، اشعار سکوت ، تنهایی و مرگ و ... رو با ساختاری جدید در انجمن داشته باشیم .
بنابراین همه ی موضوعات مرتبط با حالات روحی (عشق، غم، شادی، زندگی، مرگ، تنهایی و...) در یک تاپیک با عنوان "شعــر و احســاس " دنبال میشن .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])شعــر و احســاس ( چرک نویـس ) ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])در صفحه اصلی
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] شعــر و احســاس ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) در زیر مجموعه ادبیات ایران و جهان
روال این تاپیک ها به این صورت هست که کاربران با رعایت قوانین درنظر گرفته شده در نسخه ی چرک نویس فعالیت می کنن و یک کپی از پست هایی که از نظر قوانین مشکلی ندارن به نسخه اصلی منتقل میشن .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
> قبل از ارسال پست حتما از تکراری نبودن آن از طریق جستجو مطمئین شوید .
یک یا دو کلمه کلیـدی ( حداقـل 4 حرفی ) را از طریـق جستجو در زیر مجموعه ادبیات ایران و جهان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ][]=439) مورد بـررسی قرار دهیـد .
> هر کاربر تنها مجاز به ارسال 1 پست در روز می باشد .
> در قرار دادن اشعار ، در صورت وجود تاپیک مجزا برای شاعر مورد نظر، اولویت با آن تاپیک می باشد . ( فهــرست تاپـیــک ها ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) )
> در صورت وجود نـداشتن تاپیکی مجـزا برای شاعر مد نظر ، اشعار را با ذکـر نـام شاعر در یکی از تاپیک های مرتبط قرار دهید .
اشعار شاعران ایران زمین
([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
اشعار شاعران جهان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
اشعـار شاعران جـوان و همچنین شاعرانی که دارای تاپیک اختــصاصی نیستند برای حفـظ حقـوق معـنـــوی آثار بجــای منتقل
شدن به تاپیک " شعـر و احسـاس " به همراه نـــــام شاعر / شعر به تاپیک اشعار شاعران ایران زمین منتـقـل خواهنــد شد .
مابقی اشعار درصورت داشتن شرایط ذکـر شده به نسخه ی اصلی تاپیک شعـر و احسـاس منتقل خواهنـــد شد .
>به منظـور قـرار دادن اشعـار و یا دست نوشتـه های خــــــــــــــــــود از تاپیک دستــــــ نوشتـه هـــ ای مــن ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])استـفـاده کنید .
> تشخیص انتقال / عدم انتقال پست ها بر عهده تیم مدیریت می باشد .
sara_girl
21-04-2012, 21:33
دلــــــــم برای کودکـــــیم تنـــــگ شـــــــده...
برای روزهایـــــــی که باور ســــــاده ای داشـــــتم
همــــــه آدم هــــا را دوســت داشـــتم...
مرگ مادر "کــــوزت" را باور می کـــــردم و از زن "تناردیه" کـــــینه به دل می گرفــــتم
مادرم که می رفــــت به این فکر بودم که مثل مادر "هاچ" گم نشـــــود...
دلـــــم می خواست "ممُل" را پیدا کـــــنم
از نجاری ها که می گذشتم گوشه چشمی به دنبال "وروجـــــک" می گشتم
تمام حســـــرتم از دنـــیا نوشتن با خودکــــــار بود !
دلــــــــم برای کودکـــــیم تنـــــگ شـــــــده...
فرقی نداره بودن وقتی همش عذابه
وقتی چشات می خوابن اما دلت نخوابه!
فرقی نداره تکرار وقتی همش یه چیزه
وقتی گلایه داری از هرکی که عزیزه!
همینه رسم دنیا چه خوب چه بد همینه
وقتی دلت نمی خواد حقیقتو ببینه!
sara_girl
22-04-2012, 16:57
دنیای بی تو...
مثل صبح بهاری بی گنجشک؛
نه اینکه زیبا نباشد...
جذاب نیست!!!
بیخودی پرسیدیم
حال همدیگر را
که بگوییم محبت داریم....
بیخودی خندیدیم
که بگوییم دلی خوش داریم
بیخودی حرف زدیم
که بگوییم زبان هم داریم
و قفس هامان را
زود زود رنگ زدیم
و نشستیم لب رود
و به آب سنگ زدیم
ما به هر دیواری
آینه بخشیدیم
که تصور بکنیم
یک نفر با ماهست
ما زمان را دیدیم
خسته در ثانیه ها
باز با خود گفتیم
شب زیبایی هست!
بیخودی پرسه زدیم
صبحمان شب بشود
بیخودی حرص زدیم
سهممان کم نشود
ما خدا را با خود
سر دعوا بردیم
و قسم ها خوردیم
ما به هم بد کردیم
ما به هم بد گفتیم
بیخودی داد زدیم
که بگوییم توانا هستیم
بیخودی پرسیدیم
حال همدیگر را
که بگوییم محبت داریم
بیخودی ترسیدیم
از بیان غم خود
و تصور کردیم
که شهامت داریم
ما حقیقت ها را
زیر پا له کردیم
و چقدر حظ بردیم
که زرنگی کردیم
روی هر حادثه ای
حرفی از پول زدیم
از شما می پرسم
ما که را گول زدیم ؟!
sara_girl
23-04-2012, 10:38
شناختن ِ آدمهایی که دوستشان داریم ،
یعنـی ؛
درک ِ تنهایی ِشان ....
دل ِ شیر می خواهد این کار ...!
میشناسی ام !؟
M0RTEZA_R
23-04-2012, 18:42
تو باور نداري اين حرف ها را! وگرنه...
من سالهاست براي آنکه در فال ِ تو باشم
در قهوه تــو غرق شده ام !
part gah
23-04-2012, 18:54
شب نزديک است ...!
هر شب دستم را تنهــــــا ...
بر شانه ي تنهاي شـــــــــب ميگذارم ؛
و برايش از " تـــــــــــو " ميگويم .....
بـــــــــــاران ميگيرد !!!!
میان حرف زدن تا عمل کردن
راه طولانی نیست...
تنها فکر کردن را باید پیمود...
تا آنجا که مرگ صبور باشد می مانم...
تا بیایی...
می دانم...می دانی...
باز هم می مانم...
اما
می دانم...می دانی...
دیگر نمی آیی...
هرچند
می دانم...می دانی...
چقدر دوستت دارم...
و می دانم...می دانی...
می توانم دوستت داشته باشم...
اما
از میان این همه دانستن ها تنها...
نمی دانم...
چرا تو را دوست می دارم...
و
نمی دانی...
چرا باید مرا دوست داشته باشی...
و هردو نمی دانیم
و چگونه خواهد بود...
آینده ام...
اما
می دانم...می دانی...
مهم نیست
دنیایم...
برایت...
تو نباشی...
دیگران باشند...
اما
مهم نیست
دنیایم...
برایم...
دیگران باشند...
تو نباشی
افسوس
می دانم...نمی دانی...
همیشه با کسے دردُ دل کنید که دو چیز داشته باشد
یکے "درد" دیگرے "دل" !
غیر از این باشد به تو مےخندد
M O B I N
24-04-2012, 18:50
من بادبانم باز
در طوفان روزگار
چه بی پروا میروم ....
unknown47
25-04-2012, 13:52
خیلی خستم...
خسته از دنیا
خسته از آدمای دنیا
خسته از اونی که هر روز توی آینه میبینمش
خستم از همه چیز.......
ولی نمیدونم چرا با این که این همه خستم
هربار که بهت میگم دوست دارم یه جون تازه ای میگیرم!
.
.
.
رفتم توی این فکر که اگه یه روز تو همینو بهم بگی چه بلایی سرم میاد!؟
گاهی، فقط گاهی فکر میکنم تمامش یک سوء تفاهم است؛
آن خنده ها، دستهای در هم گره کرده، نگاه های گرم..
دستهایم را می گیرد و می خندد…
بعد هر چه فکر میکنم یادم نمی آید به چه فکر میکردم!
اگه
ميخواي کسي رو که دوستش داري رهات کنه بره
فقط يه بار از ته دل بهش بگو
دوستت دارم
اگه موند من شاه رگم رو ميدم
امتحانش مجانيه...
F l o w e r
27-04-2012, 01:06
.
خـوآب نـیــستــґ..
چشـــґ بر هــم گذاشتــﮧ اґ
تــآ نبینـــґ
این همـﮧ دو رنـگـــے را یک جـــــآ / ..
.
گفتی " دست از سرم بردار"
دست از سرت بر میدارم و می اندازم "دور گردنت"
M O B I N
27-04-2012, 18:32
در جاده های بی کسی
من چه سنگین میروم
سایه افکنده سیاهی بر راه من
من با پاهای زخمی میروم
..
..
..
بی کس و تنها براه بی کسی
من به تقدیری نا نوشته ، آرام میروم
sara_girl
28-04-2012, 12:30
هر بار که میخواهم به سمتت بیایم یادم می افتد "دلتنگــــی" هرگز بهانه خوبی برای تکرار یک اشتباه نیست
part gah
28-04-2012, 13:47
دل را
بد نام نکنیم
آنچه بعضی ها در سینه دارند
کاروان سراست نه دل ...!
وقتـــی مــــــرا
شمــــا خطاب میکنی
یا آقا..
منــــی که تـا دیــــروز
عـــــــــــزیز دلـت بودم
درد دارد ،
درد ...
...
unknown47
29-04-2012, 21:46
تـو تـمام مـعـنای تـعـفنی ،
که از جـسد ِ عـشق بلـنـد مـی شود ...
تـو را در - جـوب - بـایـد شـست
تـا لجـن هـا هـمه خـوشـحال شونـد
کـه ...کـثیف تـر از خـودشان هـم هـست
sara_girl
29-04-2012, 21:52
نمی خواهم بعد از مرگم به احترامم یك دقیقه سكوت كنی...
اكنون كه زبانت نیش دارد، دهانت را ببند!
part gah
30-04-2012, 00:44
شمــا را بـہ خـُدا و مسيـــح و محمـد
بـہ سنـگـــ و لاتـــ و مـَناتـــ
بـہ اهـــورا و آتـشـــ و زرتشتـــــ
شُمــا را بہ هــر چـِہ کہ مــے پرستيــد
دستــــ از سـر منـ و تنهايـے زبانـ بستہ امــــ برداريــد
مـے خواهمـــ دَمـے کہ نہ
مـے خواهمـــ عـُمـرے بياسايــمــ ـ ـ
sara_girl
30-04-2012, 12:31
آرام چشم هایت را روی هم بگذار.
من بیدار می مانم و کابوس ها را یکی یکی
از اتاقت دور خواهم کرد.
فقط سعی کن یک شب
خواب آرزوهایم را ببینی...!!
دیگر کمتر اشـــک می ریزم...
دارم بُــــــــزرگ می شوم
یا سنـــــــگ .... !!!
خدا میداند...
unknown47
01-05-2012, 11:26
دلم واسش میسوزه
آخه هیچوقت معنی دوست داشتنمو نفهمید
دلم واسش میسوزه
اونقدر میسوزه
که گاهی بد دلمو آتیش میزنه....
me
Hadi King
01-05-2012, 14:24
اگر کسی را دوست داشته باشی ،
نمی تونی توی چشم های اون زل بزنی ..
نمی تونی دوريش را تحمل کنی
نمی تونی بهش بگی که چقدر دوستش داری
نمی تونی بهش بگی چقدر بهش نياز داری
واسه همينه که عاشق ها ديوونه ميشن !
Ghorbat22
01-05-2012, 20:25
محــ ــلول بغــ ــض هـــایم
غلیط تــر از آن است
که رقیق شـــ ــود
با چنـد قطره اشـــ ــک
این روزهـــا
بغـــــض دارمــ ...
گریــــه دارم
آهــــــــــــــــــــ دارم !!!
تــــــــــــا دلت بخواهد ...
بازیگـــر خوبـــی شده ام
می خنـــدم
حتی خودم هم بـــاورم میشود
که من خوبم ...
خوبـــــــــــ ـــــــــــ ــــــــــــــــــه خـــــــــوب . . . . .
babakiyan
02-05-2012, 11:33
من اگر آدم شوم حوا برایم می شوی؟
لحظه کافر شوم ای بت خدایم می شوی؟
من اگر از ناکجایی های خود هم بگذارم مهربان تو همنشین هر کجایم می شوی؟
من تمام عمر خود هم برایت تب کنم ... ...
نازنین آیا تو یک لحظه فدایم می شوی؟
بهترین خاتون خود را در شبی مدفون کنم شهرزاد هر شب این قصه هایم می شوی؟
از فراق دوریت با...
خدایا دیگر میترسم از آدمهایی که عاشق نمیشوند
اما خوب بلدند عاشق کردن را ...
خُــدایــا .. تا خـــرخـــره پـُـــر از دلتنگــــی َـم
مـــرســی! دیگــه میــل ندارمـــــــــــ : (
sara_girl
03-05-2012, 13:19
دستانت را در برابرم مشت میکنی
و میپرسی:
گل یا پوچ؟
و من در دل میگویم:
فقط دستانت!
کسي چه مي داند شايد،
اين قدر همديگر را دوست نمي داشتيم
اگر از دور به تماشاي روح هم نمي نشستيم
part gah
04-05-2012, 11:03
تــــو
با من غریبهای،
مـــن
با خــــــــودم.
ولی...
این طور که نمیشود!
اصلاً مــــــــن به جهنـــــــــم؛
شما با هم دوست باشید...
خودت را تصور کن
بی او
شاید بفهمی چه کشیدم
بی تو...
Hadi King
04-05-2012, 22:27
حواست به دلـــــــــــــت باشد
آن را هــــــــرجایی نگذار ...
این روزها دل را می دزدند
بعد که به دردشان نخورد
جای صندوق پست آن را به سطل اشغـــــــــال می اندازند
و تــــــــــــو خوب میدانی دلی که المثنی شد
دیگر دل نمیشود ...
unknown47
05-05-2012, 10:15
دست خالی حکم کردم برایت!
گفتم : خشت !
بلکه دانه دانه جمع کنیم و خانه را بسازیم!
" آس حکم " دستمان نبود !
خدا خوب ما را بُر نزده بود
F l o w e r
06-05-2012, 10:10
ســـلام خدمـت دوستــان گرامی /
نظر دوستـان رو به ذکر چند نکته مهم جلب میکنم ..
★★★
در قرار دادن اشعار ، در صورت وجود تاپیک مجـزا برای شاعر مورد نظر، اولویت با آن تاپیک می باشد . ( فهـرست تاپـیــک ها ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) )
★★
در صورت وجود نـداشتن تاپیکی مجـزا برای شاعر مد نظر ، اشعار را با ذکـر نـام شاعر در یکی از تاپیک های مرتبط قرار دهید.
اشعار شاعران ایران زمین ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
اشعار شاعران جهان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
اشعار شاعران جـوان و همچنین شاعرانی که دارای تاپیک اختصاصی نیستن برای حفظ حقـوق معـنـــوی آثار بجــای منتقل
شدن به تاپیک " شعـر و احسـاس " به همراه نـــــام شاعر / شعر به تاپیک اشعار شاعران ایران زمین منتقل خواهند شد .
مابقی اشعار درصورت داشتن شرایط ذکـر شده در پسـت اول به نسخه ی اصلی تاپیک شعـر و احسـاس منتقل خواهنـد شد .
★
به منظور قـرار دادن اشعـار و یا دست نوشتـه های خــــــــــــــــــود از تاپیک دل نوشته های خط خطی من ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) استـفـاده کنید .
هر گونه سوال پیرامون قوانین ، انجمن ، پیشنهادات و انتقادات خود را صرفا در زیر
مجموعه ارایه پیشنهاد / انتقاد جدید ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) و یا از طریق پیغام خصوصی مطـرح کنید.
ممنـــون از همکاری شمــا
.
part gah
06-05-2012, 16:09
نمی دانم
خبر آمدنت به دنیای مجازی
درست بود ،ی انه
در شهر از تو خبری نبود
گمان می کنم
آمدی
ولی مثل همیشه با واهمه
با چراغ خاموش آمدی
تالار گفتگو
خیلی زود شلوغ شد
تمام مردان شاعر
ساعتها منتظرند
که بخوانی شعرهایشان را
لایکی و کامنتی
بر فراخور حالشان بگذاری
من باید بنشینم انتهای تالار
مثل شبهای قبل
ولی می دانی
بیشتر از همه دوستت دارم
حتی اگر
روی لجبازی همیشگی
شعرهایم را نخوانی
من دلم
به همین قصه های نخوانده
خوش است
بعضی چیزا تا ابد توی ذهن حک میشه
مثل فراموش نکردن یک محبت بی ریا
یا یک زخم عمیق که از دوست روی قلبت می مونه !!!
unknown47
07-05-2012, 14:45
میمیرم
وقتی تصور میکنم
که او
هرروز
دست هایی را لمس میکند
که من
هرروز
آرزوی داشتن آنها را میکنم ...
unknown47
08-05-2012, 15:25
تو دروغ می گــــــویی تا مـــن خوشــــــحال شوم
و من احمــــــق می شوم تا تو دلگیــــــر نشوي...
عجب معاملۀ پایاپایی ؛مگه نه ؟؟
sara_girl
09-05-2012, 09:33
هر از گاهی توقف در ایستگاه بین راه،
فرصت خوبیست برای دیدن مسیر طی شده و نگریستن به راهی که پیش روست....
گاهی برای رسیدن ، نبــــاید رفت!!!!
part gah
09-05-2012, 18:10
خَستــﮧاَم فَـردا نِگاهَت را بَرایَمـ پُست کُـטּ
یک بَغـَل حال و هَوایَت را بَرایَمـ پُست کُـטּ
گوشَم اَز آواز غَمگیـטּ سُکوتِ شَب پُراَست
لُطفا آن لَحـטּ صِدایَت را بَرایَمـ پُست کُـטּ
این روزها چیزی کــــــم استـــــــــ
چیزی شبه حسی داغـــــــــــ
شبیه لحظه ای سوزندهـــــــ
شبیه دمــــــ
ارامشـــــــ
اریــــــ اریـــــــــ
این روزها اغوشت کم استـــــــــ ...!
sara_girl
10-05-2012, 13:12
پنج انگشتـــــــــ دارم که از خـــــــودم به تــــــــو وابسته ترند
نیستی ببینی که چه اعتصاب سردی
از نبودنت کرده اند!!
part gah
10-05-2012, 15:42
همه ی خــــــــودم را مال تو کرده ام
چقــــدر دنیای تـــــــو بزرگــــــــ است
هنوز از تنهایی سخن می گویی
چقدر کم هستم!
unknown47
10-05-2012, 22:59
عمریست نشسته ام . . .
پای لرز خربزه هایی که هیچوقت
یادم نمی آید کی خوردمشان . . .
sara_girl
11-05-2012, 12:45
آنقدر دستهایت مهربان است ..... که حتی ساعت هم روی آن خواب می رود مــــادرم:40::40::40:
D4Rk knight
11-05-2012, 15:21
تو بردی...
همه هورا کشیدند...
حالا پایت را از روی خرده های دلم بردار...
کافیست...
Mahdi Hero
11-05-2012, 20:14
مثل این است کسی را در من خاک میکنند. شب دارد میآید و من با کمال میل روز را تقدیمش میکنم. نشستهام روی پلههای حیاط و فکر میکنم چه چیزی غمگینتر و زیباتر از اینکه در یکی از آخرین روزهای اردیبهشت روی پلههای حیاط نشسته باشی، باد عطر گلهای اقاقیای توی کوچه را بیاورد، ببینی که پرستوها برگشتهاند، و تو هنوز زندهای.
زاهد بارخدا
part gah
12-05-2012, 10:57
اولین و آخرین پسری که جلویش زانو خواهم زد.....
..... پسرم خواهد بود......
...... آنهم برای بستن بند کفشهایش.......
unknown47
13-05-2012, 10:29
هَروَقتــــــ دَر آغوشِــــــ مَنــــ بُودے چِشمآنَت رآ میَبستــے …
نِمیدآنَم بِہ خآطِر اِحسآسِ زیآد بود یآ خُود رآ دَر آغوشِ دیگرے تَصَوُر میکَردے …
هنوز هم چشمانم، نگاهت را؛
نگاهم، لبانت را؛
و لبانم، لبانت را نشانه ميرود
در طلب يک بوسه ...
هنوز هم زيباست انتظار آغوشت را کشيدن
حتّی زيباتر از گذشته
part gah
13-05-2012, 12:43
غفلت کرده ای مــادر!
پشت یک قلب عاشق
فرزندت آرام آرام می میــرد
و تــو...
فراموش کردن را به من نیاموختی ~ مادر!
صدای احساسم را شنیدی
نگاه عاشقم را هم دیدی
اما با بی مهری گفتی
احساست کمی خش دارد
عشقت تب زیادی دارد
ای کاش حقیقت را می گفتی
می گفتی که احساس پاکم برایت دردسر دارد
عشقم حتی یک لک هم ندارد
hamijoon
14-05-2012, 08:35
صبورم !!!
به اندازه ای که
بهانه ای
دست احساسِ دمدمیَت ندهم
...
---------- Post added at 09:35 AM ---------- Previous post was at 09:33 AM ----------
دلم ميخواهد شب باشد، من باشم و تو ...
به خيالم تو خواب باشي ...
نگاهت كنم، آرام ببوسمت...
نوازشت كنم...
و آرام بگويم دوستت دارم ...
و تمام حرفهاي دلم را كه وقتي نگاهم ميكني نميتوانم بگويم عاشقانه نجوا كنم...
و تو در سكوت بشنوي و از عشقم سر كيف شوي ، اما ...
چشمانت را باز نكني و به خيالم خواب باشي... !
من هم به خيالت ندانستم كه بيداري ... !
farzanehpaksima
14-05-2012, 13:02
بعضی اشکا ...
بی دلیل ...
بی بهانه ...
یه دفعه ای ...
نصف شبی ...
عجیب آدم رو آروم می کنن !!!
sara_girl
14-05-2012, 14:45
انسان ها به ناگهان شکسته نمی شوند
این ماییم که دیر به دیر نگاهشان میکنیم . . .!!
لنگر کشتی قلبـــــــــــم را تو بالا کشیدیــــــــ
و من اکنون میان دریای عشـــــق سرگردانمـــــــــ
کجایــــــــی ناخدا؟!!!
sara_girl
15-05-2012, 21:36
آدم ها لالت می کنند ؛
بعد هی می پرسند : چرا حرف نمی زنی ؟!
این خنده دار ترین نمایشنامه ی دنیاست ... !!!
unknown47
15-05-2012, 22:55
کسی که تمام دغدغه اش، ست کردن رنگ رژ لبش با لباسش است توان درد دل های یک مرد را ندارد.،
حرف مرد را یا مرد میفهمد یا دود سیگارش....
---------- Post added at 11:55 PM ---------- Previous post was at 11:53 PM ----------
کسی که تمام دغدغه اش، ست کردن رنگ رژ لبش با لباسش است توان درد دل های یک مرد را ندارد.،
حرف مرد را یا مرد میفهمد یا دود سیگارش....
ناسزاهایت را نثارش میکنی بی کم و کاست؛ دوستت دارم ها را اما فرو میخوری...
خشم هایت را مغرورانه خالی میکنی؛بغض هایش را ولی نمیبینی
قلبش را میشکنی و او دلتنگیهایش را حواله ی گوش های نا آشنا میکند
اینچنین عذابش میدهی و تمام فلسفه ات این است: مبادا پر رو شود!
اینجاست دلیل رنگ باختن آن حسی که نامش را عشق میگذاری...
sara_girl
16-05-2012, 09:37
می گویند دل به دل راه دارد ...
...
پس چرا ؟
وقتی دلم را شکستی ... !
دلـــت نشکســت؟
جوانی وازه ایست نا مأنوس
جوان را اراده ای باید،امیدی به فردا و ...
و من تهی از اینهایم
شاید هم ...
آه ! عجب مکافاتی دارد این پیری زودرس
fary jun
16-05-2012, 15:31
مــــــن هنوز بی قرارتـــــــــــــ ـــــــــ ــــ ـم
حتــــــــــــــ ـــــــــ ـــــ ـــ ــ ـی ...
حتی اگه هیچوقت قراری در كار نباشه ...
unknown47
16-05-2012, 17:44
لعنـــــــــــــــت به همه ضرب*المثل*های جهان
که هروقت لازم*شان داری،
برعکس از آب درمی*آینــــــــــــد...
مثلا همین حــــــــــــــــــــالا
که من تو را می*خواهم
و طبق معمول،
خواستن نتوانستن استـــــــــــــــــــ.....!
farzanehpaksima
17-05-2012, 09:07
تـو را هـرگـز نمـي بخـشمــ
اگـر بـه چـشمـانـت نـياموخـته بـاشي
صـداقـت را . . .
sara_girl
17-05-2012, 11:13
بعضـی وقتـــھآ.....دنبآلـ یکـــ کلـید\"Shift\" میگردمـ....برآے دیدنـ اونـ روے آدمـھــا
F l o w e r
17-05-2012, 19:34
گفتنـد : بـﮧ انـدازه ـﮯ گلـیـــــــم هایتـان / ..
و بـﮧ انـدازه ـﮯ دهــــان هایتـان
امــــــا ..
حرفـﮯ از وسـعـــــت آرزو هایـمـــان نزدند / ! !
sara_girl
18-05-2012, 11:37
بیــــــا قَـــــرار بُگـــذاریـم کـــه . . .
هیـــچ وَقــت با هَـــم قَــــــرار ی نَــــداشته باشیــــم !
بُـــگذار هَمیشــــه اِتفـــــاق بیافتـــد !
این طـــور بـــــهتر اَســـت مَـــن هَـــر لَـــــحظه مُنتَـــظر اتفاقـَـــم !
منتظـــر ِ یک اتفـــاق که " تــــو " را به " مـن " برسانَــــد.
دِل اَســـت ديگــر!
نمي تَــوان دِلتَنــگي را از او گرفـــت
مَگــر ميشــود خيــسي را از آب گرفـــت؟!!
گاهــي ميريزد و خـُــرد ميــشود...
گـــاهي هَم تـَـرک بـَـر ميــدارد...
... اَمـــا باز دِل ميـــماند!
گــآهي نيــز آدم را به اوج دیوانگی می رسانَــــد...
مِثــل مَــن کــه بی تفاوتــی هایت را می بینَـــم
با تَمـــام این هـــا
مــی دانَـــم
دَر سَــطرهــای بَـــعدی این شِـــعر،
عاشِـــق کَســی می شَـــوی،
مـــی رَوم بَــرای خُــودم قَــهوه بـریـزم،
راحَـــت بـــاش...!
با نگاهت آتشــــــــــــــ می زنی
با دستت خاموشــــــــــــــ می کنی
چه کار استـــــــــ؟؟
نگاه نکنـــــــــــــــ ...
part gah
21-05-2012, 22:11
ســــه حرف دارد اما برای پر کردنِ تنهایی من، حرف ندارد:
.........................خـــــــــــ ا................................
unknown47
24-05-2012, 12:34
یه وقتایی هست میبینی فقط خودتی و خودت ! دوســـت داری ، همـــدرد نداری ...خانـــواده داری ، حمــــایت نداری ... عشــق داری ، تکـــیه گاه نداری ... مثل همیشه ؛ هــمه چی داری و هــیچی نداری !
چه حرف بی ربطیست که مرد گریه نمی کند
گاهی آنقدر بغض داری که فقط باید مرد باشی تا بتوانی گریه کنی…
farzanehpaksima
25-05-2012, 08:54
ببين..حيــوونا هيچ وقتـــ
عاشـق نميشــن...
حــالا باز بگــو حيوونا هيچـــی نميفهمن...! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Mohammad Yek110
25-05-2012, 09:22
می بینی؟؟؟....
همه می گن کاش زندگی ctrl+z داشت
ولی نمیدونن ctrl+z محدودیت داره
گاهی برای جبران اشتباهاتت باید Backspace رو نگه داری...
abdolahe
25-05-2012, 11:52
آدامس درس بزرگى ب ما میدهد:ازکودکى تلاش میکند ب ما بفهماند ک هیچ شیرینى اى ماندگار نیست....
essi4300
25-05-2012, 16:18
بیشمارند آنهایی که نامشان آدم است...
ادعایشان آدمیت...
کلامشان انسانیت...
رفتارشان صمیمیت...
حال،من دنبال یکی میگردم که...
نه آدم باشد...
نه انسان...
نه دوست و رفیق صمیمی...
تنها صاف باشد و صادق...
پشت سایه اش خنجری نباشد برای دریدن...
هیچ نگوید...
فقط همان باشد که سایه اش میگوید....
صاف و یکرنگ...
مینویسم بدون تـــــــــو
بدون حضور تـــــــــــو
با دلی تنهـــــا
با هزار آه
با نگاهی بغض آلود به این فاصله
به این شب ها به این کاغذ های باطله
کاغذ هایی برای کشیدن لطافت نگات
برای بیان مخمل رنگ چشمات
بدون تــــــــو
این واژه دلتنگی چه معنای دلگیری دارد
چه وسعتی...چه رنگ شبگیری دارد
بدون تــــــــــو
سوگی دارد فضای اتاقم
و از با تــــــــو بودن خیال میبافم
اشک تمدید می شود در نگاهم
بدون تـــــــــــو آه بدون تـــــــــو...
پشت یک واژه آه
من تا همیشه تنها
ساده و کودکانه گریه میکنم:45:
part gah
26-05-2012, 14:13
تو مي داني آنها که از چشم مي افتند، دقيقا کجا مي افتند؟!
...
به دنبال خــــــــــودم مي گردم!!!
abdolahe
26-05-2012, 15:03
روزے میـــرســـد
کـــﮧ
بـــا لَبخَنـــد تـــو بیـــدار میشـَــوَ ґ!
ایـטּ روز هـَر زَماטּ کـﮧ میخـواهـَد باشــَد
فَقـَط بـاشــَد
part gah
27-05-2012, 10:41
آدمــها کنــارت هستند.
تا کـــی؟
تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند.
از پیشــت میروند یک روز...
کدام روز؟
وقتی کســی جایت آمد....
دوستــت دارند.
تا چه موقع؟
تا موقعی که کسی دیگر را برای دوســت داشـتن پیــدا کنـند...
میگویــند عاشــقت هســتند برای همیشه.
نه...
فقط تا وقتی که نوبت بــــــازی با تو تمام بشود.
و این است بازی باهــم بودن......
لبخند صمیمانه تو شرط وجود است
حالا که تو هستی چه غم از بود و نبود است؟
من قالی خاکم، نفست رنجه قدم کرد
ای نغمه هر تار که در معنی پود است.
من شعله ورم از نفس گرم و رفیقت
یک سوختن ناب که بی ناله و دود است.
لبخند تو گل داد به رویای شب و خاک
این بخشش معصوم که بی حد و حدود است.
هر ذره من در پی تو غرق تمناست
این خواهش پرشور مه بی گفت و شنود است.
part gah
28-05-2012, 19:57
خدایا…
دهانم را بو کن…
ببین، بوی سیب نمیدهد!
من هیچ وقت حوایی نداشتم که برایم سیب بچیند!
میدانی یک آدم بدون حوایش چقدر تنـــــــها میشود؟!
میدانی محکوم بودن چقدر سخت است وقتی که گناهی نکرده باشی و حتی سیبی را نبوییده باشی؟!
میدانی حوای بعضی از آدم هایت میگذارند و میروند؟!
میدانی که میروند و جلوی چشم آدم، حوای دیگری میشوند؟! نمیدانی!
تو که حوا نداشته ای هیچ وقت!
ولی اگر میدانی و باور کرده ای خستگی ام را، این آدم را ببر پیش خودت…
خسته ام از زندگی…
دهانم را بو کن…!
ببین بوی سیب نمیدهد…
پ ن : خدایا عاصی و خسته به درگاه تو رو کردم
......نمازعشق را آخر به خون دل وضو کردم
......دلم دیگر به جان آمد در این شبهای تنهایی
......بیا بشنو تو فریادی که پنهان در گلو کردم
درسینه ام جایگاهی است
نامت را حک کردم
هر روز تو را می بوسم
و می بویم
و عاشقانه، چشمهایت را نگاه می کنم
دنیایی ساخته ام
خانه ای بر بلندای محبت
رشته های مهر پیچکهایش
گلدان هایی پر از گلهای سرخ
و تو
تنها معبود خانهي کوچک من
خانه ای که به وسعت سرسبزی کوهساران است
و من در کنار چشمه ساران محبت
دستانت را می فشارم
من فردای امید را با چشمانی مشتاق مینگرم...
در کنار تو...:40:
mim.navabi
01-06-2012, 21:07
من که با صاعقهای میشکنم داس چرا؟
بر دل از جور شما این همه آماس چرا؟
خودِ بارانم و تو پاکترم میخواهی!
آب را غسل نده، این همه وسواس چرا؟
خستهام! سنگ نزن، هی نشکن روح مرا
شدهام عاشق یک آینهنشناس چرا؟
گفته بودی که تماشاگر باغ دلمی
لک شده دست تو از شاخهی گیلاس چرا؟
از درختان دلم عشق بچین، نوبری است
فرصتی نیست بیا، کشتن احساس چرا؟
M0RTEZA_R
02-06-2012, 17:47
یادم باشد یادت را در قلب شکسته ام پاس بدارم
یادم باشد تو را به خاطر نه به خاطره ها بسپارم
یادم باشد جز تو دیگری را در این کلبه شکسته دل راه ندهم
یادم باشد عاشقانه عاشقت باشم
یادم باشد کاری نکنم که تو از من برنجی
یادم باشد تو را با عشق معنا کنم
یادم باشد بهترین ها را برایت آرزو کنم
یادم باشد عاشقانه نگاهت کنم
یادم باشد که به یادت اهانت نکنم
یادم باشد کوهی از یادت در دلم بپرورانم
یادم باشد
mim.navabi
02-06-2012, 22:21
ادعای عاشقیت ، مثل ادعای پیامبری من است ...
نه من دین دارم ....!
نه تو دل.....!
unknown47
03-06-2012, 12:47
دلم زخمُ چشمانت شور؛ حالا هی نمک بپاشان بر رویِ این دلُ این دستانِ بی نمک شاید روزی نمک گیر شوم؛ آن روز که تو نم نمک بیایی...
unknown47
06-06-2012, 17:02
کـــاش اینقـــد کـﮧ بــراے
دســـت زدن بــﮧ گــوشیـــت حســـاســیت داشـــتے
بـــه تــنت هـــم داشـــتے
...
F l o w e r
06-06-2012, 17:09
.
و دلــَـــمـــ ..
پـُـــر از زخــــم هــایــست
کــه قــــرار بـود وقتـــی بزرگــــــ شــُــدم
فــــــراموشــشـان کــنــــــم ..
سلام خدمت دوستای عزیــزم
اشعار شاعرانی که نام آنها مشـخــــص هستند رو به همراه
ذکر نـام شاعر در تاپیک های اختصاصی شاعران و در صورت
وجود نداشتن تاپیک مجزا، اشعار را در ایــــن ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) تاپیک قرار بدین .
[ توضیحات بیشتر در پست اول تاپیک ]
ممنــــون از همـکـاری شمــــآ
unknown47
09-06-2012, 19:22
فیلم مسخره ای به نام "زندگی"
با بازیگر مزخرفی به نام "من" ،
از کارگردان خوبی به نام "خدا" واقعا بعید بود...
F l o w e r
09-06-2012, 21:15
.
غمگیــنـــــم ..
هماننــــد پیرمــردﮮ
کــﮧ
کمـانــچــﮧ اش شـــــاد مینـوازد
امــــا
بــا چشـمــان خیــــــــس ..
unknown47
10-06-2012, 23:24
سیگارلایت را به موسیقی لایت ترجیح میدهم
روح من با هیچ نغمه ای لایت نمیشود،
به من عشق تعارف نکنید
قبلا صرف شده.....
به دستانم فندکی،کبریتی، سنگ آتش زنه ای برسانید
تا برای هضم عشق سیگاری آتش کنم ...
hamid_diablo
13-06-2012, 19:25
رد پایت را میسوزانم
خاکسترش رد پای دیگری خواهد ساخت
تا رفتن ........
M0RTEZA_R
13-06-2012, 21:08
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺩﻭﺩ ﺷﺪ
ﺷﺎﯾﺪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺖ ﮐﻨﻢ
ﮐﺎﺷﺎﻧﻪ ﺍﻡ ﻧﺎﺑـــــﻮﺩ ﺷﺪ
ﺷﺎﯾﺪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺖ ﮐﻨﻢ
ﺁﺳﺎﻥ ﺯ ﺩﺳﺘﻢ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﯼ
ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻫﻢ ﺭﺍﺿﯿﻢ
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﺷﮑﻢ ﺭﻭﺩ ﺷﺪ
ﺷﺎﯾﺪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺖ ﮐﻨﻢ
ﻫﺮﮔﺰ ﺯﺩﺳﺘﺖ ﺍﯾﻦ ﭼﻨﯿﻦ ﺳﯿﻠﯽ ﺑﻪ ﺍﺣﺴﺎﺳﻢ ﻧﺨﻮﺭﺩ
ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺰﻥ ﺑﺪ ﺗﺮ ﺑﺰﻥ
ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺩﺳـــــــــﺘﺎﻧﺖ ﻗﺴﻢ
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺗﺎﺭﻡ ﭘﻮﺩ ﺷﺪ
ﺷﺎﯾﺪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺖ ﮐﻨﻢ ـــــــــ
Mehran-King
14-06-2012, 10:32
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این روزها چقدر دلم برایت تنــــگـــ می شود…
کســـی نمی داند چرا…
کسی نمی پرسد چرا…
اما من سخت آشفته ام… و چقدر بی تاب…
می گویند این روزها عاشقی هم پیشه ای است نو…
اما من عاشقی پیشه نکرده ام…
من پیشه ام "عاشقی" است…
از آن روز که ابتدایی نداشت…
من سال هاست که[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]"عاشق"[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] تــــــــو هستم…
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]یادت می آید آن روزهای سرشار از شادی را…[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
unknown47
15-06-2012, 12:28
مانند شیشه
شکستنـــــم آسان بـــود . . .
ولی
دیگـــر به مــن دست نزن
این بار زخمی ات خواهم کرد...
part gah
17-06-2012, 21:37
مردي ...؟ هر چقدر مغرور...! هرچقدر صادق...!
هر چقدر ساده...! هرچقدر جذاب...!
هر چقدر مکار....! درست...
اما گاهی برای فتح یک وجب از جغرافیای زن بايد به زانو بيفتي!
D4Rk knight
18-06-2012, 05:50
فنجان
حسودی میکنم به فنجانی که لبهات را در آغوش میکشد
بی هیچ واهمه ایی
بی هیچ گناهی
بی هیچ عشقی
تا همه شیرینی وجودش را در جانت سرازیر کند
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
unknown47
18-06-2012, 12:35
من غــــــرورم را به راحتــــــی به دست نیــــــاوردم
کــــــه هر وقت دلـــت خواست خـــــردش کنی ... !
غـــــــرور من اگر بشکـنـــــــد
با تـــکـــــه هـــایـــــش
شاهـــــــرگ زنــــدگـــــی تـــــو را نیز خواهـــــم زد....
part gah
18-06-2012, 15:58
حوّا خوب می دانست
آن سیب، ممنوعه است.
اصلا" شاید هرگز سیب دوست نداشت؛
چیدَش، نه برای ِ خود.
شاید برای ِ کودک ِ درونش که دست به دامانَش شده بود !
شاید هم برای ِ اینکه بفهماند، به چشمان ِ منتظر ِ معشوق،
که برای ِ هدیه به او، گاهی می گذرد !
تو ندیدی،
من ندیدم،
اما می دانم که حوّا از سهم ِ سیب ِ خود،
به معشوق و کودک و خدایش داد.
تو ندیدی،
من ندیدم،
اما؛
حوّا، خود ِ من بودم.......!
unknown47
20-06-2012, 14:12
دلم برای کسی تنگ است
دلم برای کسی تنگ است که اینجا میآید ودست نوشتههایم را میخواند .
کسی که تنها ردپایش یک " غریبه ........" است و بس.
کسی که او را "....................." مینامم.
دلم برای او تنگ است که خدا به اندازه وسعتِ چشمهای دریائیش باران میبارد.
برای او که دستهایم در دستهایش جوانه زد.
برای او که عشق را به من بخشید . . .
Sad
part gah
20-06-2012, 17:55
نه من آن راز بنهفته به سینه
با کسی گفتم
نه من فریاد کردم نی جفا کردم
فقط گفتم: به امیدم
که روزی نادم و سرگشته بازآئی
ولی تو با من تنها
چه ها کردی جفا کردی
دروغ از راست ننمودی
پی عشق دگر رفتی
ندانستی که هر عشقی
پس از عشق دگر
نامهربانی نیست
خیانت در صداقت
بیشتر ازآن
جنایت در مرام زندگی
می بایدش نامید
و آن چیزی که
با مکر و فریب و حیله
می آید به دستت نیز
نتوان عشق نامیدش
که آن هم نامرادی
در پی اش دارد
که اول خشت هر عشقی
امانت راستی یکرنگی و مهر و وفا
در این جهان کردند
و دیگر هیچ ...
هر چیزی زیادیش دل رو میزنه.
زیاد دوستت داشتم…
هروقت حرف دلمو زدم ، دلتو زدم !
unknown47
22-06-2012, 21:09
ایــن روزهــا . . .
مـن خــدای سکوتــــــ شده ام
خفقـــان گــرفته ام تـا . . .
آرامـــش اهالــی ِ دنــیا
خــط خطی نشــود . . .
part gah
25-06-2012, 10:43
تا توانی در جهان همراه اهل درد باش
یا دم از مردی نزن یا در حقیقت مرد باش
آدم ها!
فقط آدم هستند...
نه بیشتر!
اگر بیشتر از آنچه هستند نگاهشان کنی
آنها تو را می شکنند!
و اگر کمتر از آن نگاهشان کنی تو آنها را شکسته ای!
بین این آدمها!!!! باید فقط و فقط و فقط عاقلانه زندگی کنی
نه عاشقانه...
به جهنم كه پير ميشوي
ديوانه !
چروكِ زير چشمانت
همانقدر زيباست
كه چين روي دامنت ...
F l o w e r
29-06-2012, 19:54
.
همیــشه نـــبـایــد زد ..
گـاهـی اوقـــات هــم
بــایـد خــــورد !
حـــرف هــا را
گاهی اوقات آدم هایی که همدیگر رو خیلی دوست دارن ؛
استعدادِ عجیبی در بدبخت کردنِ هم دارن ...
part gah
02-07-2012, 20:31
بهــــــانه هایتـــــ برای رفتـــــن چه بَچـــــه گانه بود
چه بیقـــــرار بودی زودتـــــر بروی
از دلـــــی که روزی
بی اجـــــازه وارد آن شـــــده بودی…
من ســـــوگوار نبودنتـــــ نیستـــــم!!!
من شرمســـــار این همـــــه
تحمـــــلم …
یادم نرود چه خواب دیدم
از پشت پس حجاب دیدم
هر آینه روی خوش ز دنیا
در ان پس ره نقاب دیدم
سلام دوستان کسی میدونه شعرهارو کجا میشه ثبت کرد تا یه وقت کسی بعدا به اسم خودش نزنه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] %B6%D9%84%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF_resize.jpg
عکس ازهنرمند سیامک عزمی
یادم نرود چه خواب دیدم
یادم نرود...
دیگردل نوشته های خود را
روی دیوار خانه ی همسایه ننویسم
پدرم میگفت که عمویت هرگاه میرنجید
مشت به دیوار میکوبید
یادم رفت از او بپرسم
درشهری که حتی دیوار هایش غریبه اند باید چه کرد
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تصویر ازهنرمند سیامک عزمی
دیگه مزاحم انجمن ادبیات نمیشم
باران نمیشوم
که نگويي با چه منتي خود را بر شيشه مي کوبد
تا پنجره را باز کني و نيم نگاهي بيندازي
ابر مي شوم
که از نگراني يک روز باراني
هر لحظه پنجره را بگشايي
و مرا در آسمان نگاه کني...
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم
چشمهایم را می شستی
اشکهایم را با دستان عاشقت به باد می دادی
اگر می دانستی چقدر دوستت دارم
نگاهت را تا ابد به من می دوختی
تا من بر سکوت نگاه تو
رازهای یک عشق زمینی را
با خود به عرش خداوند ببرم
ای کاش می دانستی چقدر دوستت دارم
پ.ن : کاش اندازه این خیلی رو بدونی
Mohammad Yek110
04-07-2012, 18:49
به حــُرمــَــت نان و نــَــمک که با هم خوردیم
نان را تو بــِــبــَـــر
که راهـــَــت بلند است و
طاقــَــت ات کوتاه
نمک را بگذار برای مــَــن
می خواهــَــم این زخم تا هـَــمیشه تازه بــِــمانــَــد....
باور کن ، خیلی حرف است
وفادار دستـهایی بـاشی ،
که یکبار هم لمســشان نکرده ای ...
حرف تو که می شود
من
چقدر ناشیانه,
ادعای بی تفاوتی می کنم ..!
Ghorbat22
07-07-2012, 02:09
غــزل چشــم هــایت قافیه دار نیسـت
امــا وقتی میخــوانمــشان
ردیفـــ ترین زن دنیــا میشــوم
دنیــای شاعرانه ایســت
تو را داشــــتن
Glad Boy
07-07-2012, 21:21
خـوابـم می آید ولـــی، بــی خـوابـــم ...
نمـی دانــم چـرا، تــــرس از چـیـزی شاید،
فـــرامـــوشـــی ...
شاید مـی تـــرسم از اینکــــه، بـخـوابــم و اگر صبـــح بــاز بیـدار شــدم،
حرف هایی که نــگاهــت با نــگاهــم زد را، دیـــگر به یـــــاد نـیـاورم ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نه یک نخ
نه یک پاکت
یک عمر هم که ســـیگار بکشم فایده ندارد !
تا خودم نسوزم
دلم آرام نمی شود
Ghorbat22
08-07-2012, 18:30
می گویــند عشق آن است کــه به او نرســـی
و مــــن می دانـ ــــم چـــــرا ؛
زیـــرا در روزگــار مــن
کسی نیســـت کــه زنـــانه عــاشق شــود
و مـــردانــه بایســـ ــتد !
عذر خواهی ات کاری را دوا نمیکند
پشیمانی دیگر سودی ندارد
دلی که روزی فقط برای تو میتپید له شد
گوش میکنم به حرف های همیشگی...عوض نخواهد شد...کم نخواهد شد از سفره ی غمگینی ما........خانواده ی من.......چه قدر.....چه قدر.....وقت نمیدانم...!!!چند بار یکدیگر را خواهیم دید...؟؟؟!!!خواهیم خندید به شادی هی کوچکمان.....!!بحث خواهیم کرد...فریاد خواهیم کشید ولی اندکی آن طرف تر....دیگر یکدیگر را نخواهیم دید....
این روز ها همه چیز را با استامینوفن هضم میکنم...اقتصاد...سیاست....خانو اده و اعضای ان....برای همین است که هیچ چیزی رو هیچ کس حس نمیکند...و هیچ کس باور نمی کنند دردم را...سرم درد میکند...چشمانم اشکی ندارند تا مدرک التیام نیافتن زخمم باشند....
مگر میشود
کوتاه گفت
از موهای تو !
part gah
09-07-2012, 19:45
دلم که برایت تنگ میشود... رو میکنم به کاکتوس کنار تاقچه....
کاکتوس به نظرم شکل توست...
- بامزه و وحشتناک-
با همان تیغ ها کمی احساساتم را
می خراشد...
ولی من میخندم...
آخر مادرم میگوید
شاید این ماه کاکتوست گل بدهد...
sarina1111
براي خیــــــــــانـــت هــــزار راه هــســــت
اما هـيــچ کــــدام به انـــدازه تــــظـــاهـــر به دوست داشتن
کــــثــــيــــف نـيـســـت
hamid_diablo
10-07-2012, 14:03
خیانت مثل سایه میماند
خنک که شدی راهش را برایت می بندد
تو آن گم شده سایه های خیانتی
حق نداریم احساس دیگران رو به بازی بگیریم
فقط بخاطر اینکه
هنوز تکلیفمون با احساس خودمون معلوم نیست
فراموش کردنت کار آسانی ست !
کافیست دراز بکشم ، ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
چشمهایم را ببندم
و نفس نکشم...
يادمان باشد ، تا زماني که زنده ايم
در برابر کسي که به خودمان علاقه مندش کرده ايم
مسئوليـــــــــــم
part gah
12-07-2012, 11:43
محکم تر از آنم که برای تنــها نــبودنم ،
آنچه را که اسمش را غــرور گذاشته ام
برایت بــه زمیـــن بکوبــم ؛
احـساس من قیمتی داشت که تو برای پرداخت آن فقیــــر بودی!
میان این همه نوشته های مجازی،
دلم برای طعم یک سطر دست خط واقعی تنگ شده ست!
آنهم از نوع صادقانه اش...
کوه اگر من باشم
تو فرهاد نمی شوی...!
همان تیشه ای
که مرا بخاطر کسی
به ریشه می رسانی...
part gah
13-07-2012, 08:55
يک وقت هايي بايد
روي يک تکه کاغذ بنويسي
تـعطيــل است
و بچسباني پشت شيشه ي افـکارت
بايد به خودت استراحت بدهي
دراز بکشي
دست هايت را زير سرت بگذاري
به آسمان خيره شوي
و بي خيال ســوت بزني
در دلـت بخنــدي به تمام افـکاري که
پشت شيشه ي ذهنت صف کشيده اند
آن وقت با خودت بگويـي
بگذار منتـظـر بمانند !
عادتـــــ میکنمـــ
به داشتن چـــیزی و سپــس نداشتنش
به بـــودن کسی و سپس به نــبودنش
تـــــنها عادتــــــ میـــکنم ... اما فراموش نـــــــه
پ.ن : خوش بحال بعضیا چقدر راحت فراموش میکنن!
عادتـــــ میکنمـــ
به داشتن چـــیزی و سپــس نداشتنش
به بـــودن کسی و سپس به نــبودنش
تـــــنها عادتــــــ میـــکنم ... اما فراموش نـــــــه
پ.ن : خوش بحال بعضیا چقدر راحت فراموش میکنن!
كلام كه ميكني
نبايد با تو
دهان به دهان شد!
بايد لب به لب شد..
part gah
14-07-2012, 07:00
من در دعا کردن
یک بد شانسی آوردم ...
خدای من
از بخت بدم
خدای تو نیز بود .
او هـم آدمـ استــ
اگـر دوستـتــ دارم هــایتــ را نشنــیدهـ گــرفتـــ
غصـه نخـور
اگـه رفتـــ گـریـه نکــن
اگـه شکستـتــــ صبــر کـن
یـه روزی مـیشـه کـه چشمـای یـه نفـر عـاشقـش میکنـه
اونـ روز معنــی کمـ محلی را میفهمــه
اونـ روز درد شکستـــ و رفتـن را میفهمــه
اونــ روز میفهمـه تمـام آه هـایـی کـه کشیـدی از تـه تـه دلتـــ بـودهـ
اونـــ روز خـوب میفهمــه کـه شکستــن یـه آدمـ"تــاوانـــ"سنگــینــی دارهـ
sara_girl
15-07-2012, 07:09
چقدر می تپد دلــم که خالی حـیـاط را
قشنگ خـط خـطـی کنم
و با مـداد شـمـعـی ام
دو گونه ی سپید مــاه را صــورتــی کنم
چقدر می تپد دلــم
که پله های خــانـه را دوتا یـکـی کنم
و التماس میکنم
اجازه ام دهید هـنـوز بـچـگـی کـنـم
part gah
15-07-2012, 16:01
اون لحظه که گفتی: یکی بهتر از تورو پیدا کردم
یاد اون روزایی افتادم که به ۱۰۰ تا بهتر از تو گفتم من بهترینو دارم!
dash_mehdi
15-07-2012, 16:57
چه زیبا! گفتم دوستت دارم !چه صادقانه پذیرفتی!
چه فریبنده ! آغوشم برایت باز شد !چه ابلهانه! با تو خوش بودم !
چه كودكانه ! همه چیزم شدی ! چه زود ! به خاطره یك كلمه مرا ترك كردی !
چه ناجوانمردانه ! نیازمندت شدم ! چه حقیرانه! واژه غریبه خداحافظی به من آمد!
چه بیرحمانه! من سوختمــــــــــــــ.... . . . .
این روزها من
خدای سکوت شده ام
خفقان گرفته ام تا
آرامش اهالی دنیا
خط خطی نشود...
تـنـهـایـے هـایـم را بـا کـســے قسمتـــ نمـے کنـم
یکـــ بـار قسمتـــ کـردمــ
چـنـدیـن بـرابــر شــد....
کاش میشـــد
بعضی ها رو دوباره پس داد به مادرشـــون !
بیا مامانش!
اینو بگیـــر دوباره بزرگـــ کن
این خوبـــ از آب در نیومـــده ...!!
sara_girl
16-07-2012, 11:31
ازاین تکرارساعتهـ ـا
ازاین بیهوده بودنهـ ـا
ازاین بی تاب ماندنهـ ـا
ازاین تردیدـهـ ـا
نیرنگهـ ـا
... شکهـ ـا
خیانتهـ ـا
ازاین رنگین کمان سرد آدمهـ ـا
وازاین مرگ باورها ورویاهـ ـا
پریشانمـــ
دلـ ـم پروازمیخواهد
یکــــــــــــــــی بود یکـــــــــــــــــی نبود . وقتی این یکی بـــــــــــــــود اون یکی نــــــــــــــــبود
وقتی اون یکــــــــی بود این یکــــــــــــی نبود. مهمــــــــــــــ نیستـــــــــــــــــ کیـــــــــــــــ بود و کیــــــــــــــــــ نبود
مهم اینه که هیچوقتـــــــــــــــــــ ـ این یکی با اون یکی نـــــــــــــبــــــــــ ــــــــــود...
part gah
18-07-2012, 18:21
دیشب اتفاق بــ ــدی افتاد !
به دختر شبانه های شعرم ..
با ترس گفتم: ..
نمی خواهم به صدای من عادت کند !!
من گمان می كردم رفتنم ممكن نیست
رفتنت ممكن شد...
رفتنم ممكن شد...
باورش ممكن نیست
part gah
19-07-2012, 18:10
از تمـــام ِ دنـــيا
شانـہ ايـــے مے خواهـــم براے ِ سَـــرَم
و سَــرے براے ِ شــانہ ام
کسے خستہ نيســـت از اين بالشــ هــاے ِ پَــرے؟
تکیه دادم به شانه ای
که زیر سنگینی کسی
شکسته بود...
دلم اما
دیگر متلاشی شده..
لطفا
شانه های شکسته را
به باد بسپارید...
unknown47
21-07-2012, 18:54
آدمها شما را به خدا اگر قصد عاشقی دارید عاشق همان شوید که هست ...
نه عاشق بتی که قرار است از او بسازید ...
hamijoon
22-07-2012, 10:59
این نگاه آشنا
ازین به بعد لال است !
زنــــــــــدگی
هر چه میخواهی
اسبهایت را بتازان
من خسته ام !
.
.
.
F l o w e r
22-07-2012, 13:08
.
اسمـش را می گــذاریـــم مـجــــازی
امــــــــــا
آنـســو حــقـیـقـتـــی نشــسـتــﮧ
کــﮧ حـــــرف دلــــــ مـان را مـی زنـــد ..
.
sogand.b
22-07-2012, 18:23
دوستت دارم
نه برای آنکه بگویم
و نه برای آنکه بشنوند
و نه حتی برای اینکه
درجمع دوستدارانت باشم
دوستت دارم...
چون عشقت زیباست
زلال است....
عاشقت بودن مرا به اوج می رساند !
مرا به لذتی دست نیافتنی دچار می سازد
می خواهم بدانی
که تو بخوانی یا نخوانی ،
بخواهی یا نخواهی
من عاشقت هستم ...
و تا انتهای این دنیای پر از تهی
هیچ کاری به جزدوست داشتنت ندارم !!
هیچ دلیلی برای تنها گذاشتنت ندارم
هیچ بهانه ای برای از یاد بردنت
حتی برای لحظه ای
ندارم ...!
و هیچ راهی
برای ترک خاطره ات ندارم .
پس ،
ای زیبای زیبا ترین خاطراتم !
همین کافی ست که من دوستت دارم...
فقط می خواهم
آن تنها نگاه پاک را
از این همه تنهایی
دریغ نکنی :10:
با اشک مینویسم با اشک بخوانید ،
نیایی ! رفته ام !
خیلی خسته ام
اگر هم بیایی
حتی همین حالا...!
رفته ام….رفته….
رفته از دست…
از دست رفته ی … رفته!
part gah
22-07-2012, 23:07
یه جوری بغضمو بشکن بزار راحت شم از این درد
دلم میخواد بیای اما نمیتونم بگم برگرد
صداتو میشنوم اما تو رو اینجا نمیبینم
از این که عاشقم میشی مثل هر روز غمگینم
خیال میکردم از چشمات به این زودی نمیفتم
و گرنه هرگز از عشقم بهت چیزی نمیگفتم
sara_girl
23-07-2012, 12:57
همیشه حرف از رفتن هاست کاش کسی... با آمدنش غافلگیرمان کند!!!
گــــفته باشــــم !.!.!
مـــن درد مــــــــی کــشــم ؛
تــــو امــــا …. چشم هـــــایت را ببنـــــــد !
سخت است بـدانـــــم می بینی ، و بی خیــــــــــالی … !
unknown47
23-07-2012, 23:30
درد دارد ؛
سرت به سنگی بخورد ،
که روزی به سینه ات میزدی ... !!!
حماقت که شاخ و دم ندارد !
حماقت یعنی من که
اینقدر می روم تا تو دلتنگِ من شوی !
خبری از دلتنگیِ تو نمی شود !
بر می گردم چون
دلتنگ می شوم.
part gah
24-07-2012, 17:19
ساده که باشی زود حل می شوی
میروند سروقت مساْله بعدی...!!!
رویایی دارم آبی...
همچون آسمانیست کم رنگ...
زیباست..
افسوس می دانم واقعی نیست..
روزها را در رویاهایم سپری می کنم...
به امید شب
من آسمان آبی رویام را دوست دارم...
ولی شب را بیشتر دوست دارم...
آنجا که در تیره ترین تیرگی ها تو می آیی
ای حقیقت زنده من
ای ماه من
می تابی...
می درخشی...
آسمان آبی کم رنگ رویاهایم را مهتابی می کنی...
واقعی می کنی
افسوس ماه من در پشت ابر جبر پنهان شده است
افسوس می خورم...
من آسمان آبی کم رنگ رویاهایم را دوست دارم
اما از طلوع می ترسم...
خورشید..این تقدیر داغ
ماه من را از من می گیرد
رویایی دارم آبی...
همچون خیالیست تکراری.
اینجا که من رسیده ام...
ته دنیای بدون تو بودن است!
همانجایی که شاید فکرش را هم نمی کردی دوام بیاورم!
ولی من ایستاده به اینجا رسیده ام!
خوب تماشا کن...
دلم هم تنگ نشده!
یعنی دلم را همانجا پیش خودت گذاشتم...
تو باش و دل من و همه فریادهایی که شاید تو را می خواهد...
سجاد قنبری عدیوی
part gah
28-07-2012, 05:34
می خندم به خود
که بیهوده در تلاشم
به اثبات رسانم
تنها نیستم
این قاعده ای ست بی تبصره و استثناء :
شاعران تنهایند...
هر دو بازی کردیم
.
.
.
.
تو با من
.
من با سرنوشتم !!!
از تـو چـهـ پنهــانـ
گــاهۓ برایـم آنقـدر خواستنـۓ مۓ شوۓ
کـ شـروع مۓ کنم
بـ شمــارش تکـ تکـ ثانیـهـ
براۓ یکـ بار دیگـر رسیـدن
بـ تــــــو
پیشاپــــیش هفتـــــ سیــن ِ امســال را چیــده ام :
1. سالــی که آخرش بــی تـــو گذشت
2. سنگدلی هایت
3. سردرگمـــی هایم
4. سقلمــه هایی که به مغزم زدم تا نبـــودنت را بپذیرد
5. سوسوی چراغ ِ شبهــــای بی تو
6. سالـــی که قرار است بی تـــو بگذرانم
7. سکوت سرد بین حرفهایت
و . . .
سه نقطه یعنی...
اَه جای سگـــرمه هایت خالی مانده . . .
part gah
29-07-2012, 13:19
خــــــداونـــــــدا پرسشــــی دارم...؟
رها کن آسمانها را،بیا اینجا قضـــــــاوت کن
ببینم در زمین یک مَــــــــرد پیدا میکنی یا نه؟
تو هم مثله همه،امــــــروز و فــــــردا میکنی یا نه؟
بندگانت را از ننگ آدم بودن و بیهوده فرسودن،مبرا میکنی یا نه؟
برای آخرین پرسش
قیامت را بگو،مَــــــردانــــــه،ب رپا میکنی یا نه؟
sara_girl
30-07-2012, 02:09
مهربانی صفت بارز عُشّاقِ خداست
یادمان باشد از این کار اِبـایی نکنیم
یعــــنی می رسـَد روزی
کـــه رویِ همـین صفـحـه بنوـیسم:
"آمـــد....
.
.
.
.
.
کـــه بمــــآند"...
sara_girl
31-07-2012, 15:53
نترس
اینجـــا تاریک نیست
اینجـــا جاییست رویایی مخصوص تو
اینجا
پشیمان نمیشوی
بدون ترس در آن قدم بُگذار
فقط کمی ترک دارد
اینجـــا قلب من است !
هزار بار هم از اين دنده به آن دنده شوي،
فايده ندارد!
اين تختخواب " آغوش" كم دارد..!
sara_girl
01-08-2012, 01:12
جایت را با دیگری پر میکنند
احساس ... سیری چند ؟!!؟
آدم هــای عجیبـــی دارد اینجــا ، دوستــی هــایشان نـــاگهانی ســت . .
دلبستــن شـــان غریـــب است و رفتــن شان آشنـــا . . . !
part gah
09-08-2012, 06:36
زین پس تنـــــــــها ادامه میدهم ، در زیر باران . . .
حتی به درخواست چتر هم جواب رد میدهم . . .
میخواهم تنهایی ام رابه رخ این هوای دو نفره بکشم ....!!!!
باران نبار من نه چتر دارم نه یار ...!!!
sara_girl
10-08-2012, 17:19
برای نبودن که . . .
همیشه لازم نیستــــــــــ راه دوری رفته باشی
میتوانی همین جا
پشت تمـــــــــام ِ بغضهایت ، گم شده باشی
part gah
11-08-2012, 05:21
باور کــن اُردیبهشــت را بے بوے ِ بهشــت میتوانـ گُذرانـــد
امـــا مُرداد ِبــے عشـــق را تاب ِ نگریستنـــَش نیســت../
یک نفر هست که از پنجره ها[/QUOTE]
نرم وآهسته مرا می خواند[QUOTE]گرمی لهجه ی بارانی او تا ابد توی دلم می ماند[QUOTE]یک نفر هست که در پرده شب [QUOTE]طرح لبخند سپیدش پیداست[QUOTE]مثل لحظات خوش کودکی ام[QUOTE]پر زعطر نفس شب بوهاست[QUOTE]یک نفر هست که چون چلچله ها[QUOTE]روز وشب شیفته ی پرواز است[QUOTE]توی چشمش چمنی از احساس[QUOTE]توی دستش سبد آواز است[QUOTE]یک نفر هست که یادش هر روز[QUOTE]چون گلی توی دلم می روید[QUOTE]آسمان-باد-کبوتر-باران [QUOTE]قصه اش را به زمین می گوید
sogand.b
13-08-2012, 13:54
نمی دانم چه مرضیست
دوست داشتن …
همین که پای ِ کسی به دنیایت باز می شود ،
پایت
از این دنیا بریده می شود …
Snow_Girl
13-08-2012, 16:18
نداشتن تو یعنی اینکه دیگری تو را دارد
نمی دانم نداشتنت سخت تر است یا تحمل اینکه دیگری تو را داشته باشد
sara_girl
13-08-2012, 23:42
زمین لرزید ....
ساختمان ها فروریخت ...
دختری زیر آوار کنار عروسکش ماند ....
مادری سیاه پوش شد....
وپدر تنها ماند ....
آذر بایجان غمگین شد ....
دوباره سیاه پوش !
درگذشت هموطنان عزیزمان را از صمیم قلب تسلیت میگم !
فرقـے نمـے کند !!
بگویم و بدانـے ...!
یا ... نگویم و بدانـے..!
فاصله دورت نمی کند ...!!!
در خوب ترین جاﮮ جهان جا دارﮮ ...!
جایـے که دست هیچ کسـے به تو نمـے رسد.:
قلــــــــبــــــم.....!!!
unknown47
14-08-2012, 22:50
شاید دیگران در نبودنت "سرم" را گرم کنند ، ولی "دلم" را هرگز . . .
sogand.b
15-08-2012, 13:02
دگــــر تــــــقــدیــــر را
بـــرای نــیـــامــد نــت بـــهانـه نـــکـــن !!!!
مـرد بـــاش…
و بـگـو نــخـــواســــتـــــی….
و نــیـــامـــــدی….!
افسانه ها را رهــــــــا کن
دوری و دوستی کدام است؟؟؟؟
فاصله هایند که دوستی را میبلعند !!!
تـــــــــــو اگر نباشی
دیگری جایت را پر میکند....
به همین ســــــــــــادگی...
جان باختن به خموشی زهم آموخته ایم
عشقبازان همه شاگرد دبستان همند
محمد_فتاح
20-08-2012, 00:11
خزیده ام میان واژه ها
خفته ام میان تلی از کاغذ
رنگ و بوم در جای جای من
می خواهم ویران کنم
این کتابخانه را
شاید نفسی بکشد
اتاق بیچاره
شاید میان این ازدحام
تو باشی
و
من ندیدمت!
bijoolboy
20-08-2012, 17:51
فکر کنم
به بوي عطر تو حساسيت دارم
همين که در ذهنم مي پيچد
از چشمم
اشک مي آيد...!
دلتنگــی را...
چگونه هجی کنم تا درک کنی
چهار ستون بدنـم
زیر سنگینی اش
تا خورده است؟؟
Maryam j0on
22-08-2012, 06:01
فـرض کـن
بـه عـکـاس بـگـویـم
تـارهـای سـپـیـد را سـیـاه کـنـد ..
و چـیـن و چـروک را مـاسـت مـالـی ..
و حـتـی از آن خـنـده هـا کـه دوسـت داری بـرایـم بـکـارد ..
بـاز هـم از نـگـاهـم پـیـداسـت چـقـدر بـه نـبـودنـت خـیـره مـانـده ام .. /.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ღ♥ஜDAYANஜ♥ღ
22-08-2012, 12:58
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
تمام سیگارهای
دنیا رو هم دود کنی ...
تنهایی ات ...
توجه هیچ کس رو
جلب نخواهد کرد ...
جز ...
پیرمرد سیگار فروش..
این روزها هوا خیلی غبار آلود است،
گرگ را نمیتوان از سگ تشخیص داد!
هنگامی گرگ را می شناسیم که دریده شده ایم!
hamid_diablo
23-08-2012, 17:24
تن مرد و نامرد یکی ست
روزگار باید بگذرد
تا ببینی مرد کیست
Maryam j0on
24-08-2012, 08:51
وای از نیمه شبی
که بیدار شوم
تو را بخواهم
و پاکت سیگارم خالی باشد .. /.
سیگار میسوزد، کـــــــم میشود، ولی تکـــرار میشود !!
مـن میسوزم ..
کـــــــم میشوم ..
ولی دیگر تکــرار نمیشوم ...!
جایی باید باشد
غیر از این کنج تنهایی،
تا آدم گاهی آنجا جان بدهد.
مثلا آغوشـــــــــــ ِ تو ...
حـالا اشکها هـم شـبـيـه تـو شـده انـد
گـريـه کـه مي کـنـم نـمي آيـنـد . . .
part gah
27-08-2012, 16:53
شايد برايت عجيبست اين همه آرامش ام !
خودماني بگويم ؛
به آخر که برسي ديگر فقط نگاه ميکني ...
ـبيـنمتـــــــ. . .
گونه هايت خيس اســـتـــــ . . .
باز با اين رفيق نابابـــــتـــــــــ . . نامش چه بود؟ هان! باران. . .
باز با \"باران \" قدم زدي ؟
هزار بار گفتم باران رفيق خوبي نيست براي تنهايي ها . . .
همدم خوبي نيست براي درد ها . . .
فقط دلتنگي هايت را خيس و خيس و خيس تر ميکنــــــد . . .
part gah
28-08-2012, 17:28
نتـــرس . . .
اگــــر هم بخـــــواهم
... از ایـــن دیــــــــوانـه تـر نمیــشوم !
گفـــــته بودم بی تـــو سخــــت میگــــــذرد بـی انـصـاف !
حـــــرفم را پس میگــیرم
بــی تــــــو انگـــــــار اصـلا نمـیگــــــذرد!
بهونه برای گریه زیاده
اما
امان از گریه های بی بهونه…
M0RTEZA_R
31-08-2012, 12:17
همه چیز را هم
که تقصیر من بیندازی
عاشق شدن من
تقصیر توست !!
unknown47
31-08-2012, 21:46
فکــر می کــردم
در قلب تــ ـــ ـــو
محکومم به حبــس ابد !!
به یکبــاره جــا خــوردم …وقـــتی
زندان بان برســـرم فریاد زد:
هــی..تــو
آزادیـــــ!........و صـــدای گامهای غریبهـــ ای که به سلـــول من می آمـــد. . .
*دوستتـــ دارمــ *
گلایه از تکرارے بودنش نکـטּ...
مشکل از مـَטּ نیستــ
تو زیـآد دوستـــ داشتنے هستے
M0RTEZA_R
01-09-2012, 10:08
دلم عکس می خواهد ،
عکسی به درازای عمر ...
و یک عکاس که مجبورمان کند
با لبخندهایی مُدام و پیوسته
_ تا انتهای جهان _
آغوش را
زندگی کنیم ... /.
کاش همه ی ما شبیه نقاشی بچگیمان بودیم !
گردن دراز / ساده / بی آرایش / بی آلایش
با دستانی باز / شبیه سخاوت
و البته دهانی بسته و لبی خندان
کوهی استوار / خورشیدی زرد
خدایی خندان / جوی آبی روان
چقدر همه چیز زیبا است !
نه دردی / نه عذابی / نه گناهی
نه لباسی پاره / نه دختری بیچاره
نه پدر گریانی / نه مادر لرزانی
نه کودکی خسته / نه دلی شکسته
کاش همه ی ما شبیه نقاشی بچگیمان بودیم !...
به کلاغــــها بگویید:
قصه ی من
اینجا
... تمام شد،
یکی..
بود و نبود مرا با خود برد... !
sara_girl
02-09-2012, 14:37
تا حرف از صداقت شد؛
صدا
قط
شد . . .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
M0RTEZA_R
02-09-2012, 18:34
مقصد …
مال ِ شهر ِ قصّه ی ِ بچّه گی ها ست …
دنیای ِ آدم بزرگ ها …
فقط جادّه دارد …!
هـــمــیــشــه نــــه...
ولــــی گـــاهـــی...
مــیــان بـــودن و خـــواســتـن...
فـ ـاصـلــه مـــی اُفــتــد...
وقـ ـتــهــایـــی هـــســت کـــه...
کــســی را بـــا تــمـــام وجــــود میخواهــــی...
ولــــــی نــــبـــــــای ــــد کــنـــارش بــــاشـــی ...!!!
تازگیــا هــر کـــی میگــه دوسِـــت دارم
خنـــدم میگیــــره !
بــی اراده میگــــم :
تــو دیگــه چــی میخــــوای از جونـــم ؟؟
M0RTEZA_R
03-09-2012, 09:18
برای خیانت ;
هزار راه هست اما هیچ کدام
به اندازه تطاهر
به دوست داشتن کثیف نیست...
part gah
03-09-2012, 15:50
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بر آسمانِ تیر
مهمان رسیده؛ ابر
ابری خروشناک
آماده تا بشوید از هر شورهزار دور
رنگ غبار و غم.
در رهگذار او
هر باغِ مردهای،
هر سبزِ زردناک
بیدار میشود.
در های و هوی رعد
از دوردست دل
می آید این صدا:
"پس سهم من از این همه باران چه می شود...؟"
******
خدایــــا عاصــــے و خَستــه به دَرگاه تـــــو رو کردمـــــ
کـــه آخَـــر مَــــن نمــــــاز عشــــق را بــــه خـــون دلــــ وضــــو کردمـــ......
به جــــز در عاشقـــی یا رَبـــــ .....مَــدَد گفتمــــ.....شـــدمــــ عاشقــــ! اگــــر نفــــرین بــــه ایـــن دنیــــاے بَــــد کردمـــــ!
Maryam j0on
03-09-2012, 17:17
نه اینکه دردی نباشد ..
نه ؛
دیگر گلویی نمانده برای فریاد .. /.
گاهي فرار مي كنم
از فكر كردن به تو ،
مثل رد كردن آهنگي كه خيلي دوستش دارم ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 2IFPzyWa_Luzc9qOF3aUg&t=1
*Melody*
04-09-2012, 14:25
عاشق مهتاب شبهایی هستم که در هنگام غروب، لحظه لحظه ی با تو بودن را به یادم می آورد....!
hamid_diablo
04-09-2012, 15:13
تنهایی ام را با کسی قسمت نخواهم کرد...
یک بار قسمت کردم...
چندین برابر شد
*Melody*
05-09-2012, 15:18
ساعت ها خیره به ستارگانم، که در آسمان مشکی شب، به آدم هایی همچون من چشمک میزنند...
گاهی فقط فکر میکنم، که شاید نگاه توست که من را زیر نظر دارد...
در این خیال خوش به سر میبرم، که شاید گوشه ای از همین زمین، چشمان تو محو ستاره ی من است...
شبیه بادکنکی شده ام
ازبغضهایی که به اجبار فرو داده ام...
التماست میکنم...
فقط یک سوزن!
تکه تکه شدنم باخودم...
خدایا....
دلم نه عشق آتشین میخواهد....
......................................نه دروغهای قشنگــــ....
......................نه سکوت تلــــخ....
.........................نه ادعــــاهای بزرگـــــــ....
....................نه بزرگی های پرادعــــــا.....
...دلم یک فنجان قهوه میخواد و یک دوست که بشود با او درد و دل کرد..........
sara_girl
05-09-2012, 19:30
برای دقیقه های سرد
چای دم کن در فنجان ثانیه های تلخ شکر بریز
شاید لحظه های دلخوشی آنقدر نباشد
که فرصت حتی یک تبسم را به نگاهمان وصله بزنند
از دور تو را
دوست دارم
بی هیچ عطری
آغوشی
لمس
یا حتی بوسه ای
تنها
دوستت دارم
از دور...
hamid_diablo
06-09-2012, 20:24
سـخت است ميـدانـی ؟
اين هـمـه :40: در دنيـا است كــه هيچـكدام ..
بـرايم تـنگ نميشـود ..
part gah
07-09-2012, 04:41
من و ته سیگار و پنجره نیمه باز
مانده ایم که کدام یک برای سقوط مناسب تریم؟
خنده ام می گیرد
وقتی پس از مدت ها بی خبری
بی آنکه سراغی از این دل گرفته باشي
میگویی : دلم برایت تنگ است.
یا مرا به بازی گرفته ای ،
یا معنی واژه ها را خوب نمیدانی ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Maryam j0on
07-09-2012, 16:24
رفیق
یک لقمه نان - که نیست -
چنان در گلوی فکرم گیر کرده است
که با هزار آفتاب هم روشن نخواهد شد ..
مرا چه به روشنفکری ../.
گاهی دلم میخواهد خودم را بغل کنم!
ببرم بخوابانمش!
لحاف را بکشم رویش!
دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم!
حتی برایش لالایی بخوانم،
وسط گریه هایش بگویم: غصه نخور خودم جان!
درست میشود!
درست میشود!
اگر هم نشد به جهنم...
تمام میشود...
بالاخره تمام میشود...!!
.
بعضی چیزها را " باید " بنویسم
نه برای اینکه همه " بخونن " و بگن " عالیه "
برای اینکه " خفه نشم "
همین !!
به نسل های بعد بگویید ...
که نسل ما نه سر پیاز بود نه ته پیاز ...
نسل ما خود پیاز بود ...
که هر که ما را دید گریه كرد...
Maryam j0on
14-09-2012, 19:46
من و هزاران مورچه ی دیگر
که آن ها هم تصادفا شاعرند ؛
بر روی تلی از خاک به نام جهان
زندگی را در عوض شعرهایمان خریدیم ..
آن ها همه شعرهایشان را به من تقدیم کردند
و من ..
من هنوز در حسرت این معامله ی شکست خورده ام .. /.
Maryam j0on
17-09-2012, 19:21
گلوله ای بین راهی ام
چطور توبه کنم ؟!
raha bash
19-09-2012, 11:28
چقــــــدر دیر می فهمیم
که زندگــــــی
همین روزهاییست که منتظــــر گذشتنش هســتیم
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
sara_girl
19-09-2012, 14:40
از عبور مکرر آب ِرود
صیقلی تر میشود سنگ میان آن
پس از عبور تو
زیباتر خواهم شد
از رنج رفتنت، بی گمان
sara_girl
20-09-2012, 11:46
زنـــבگـــــے
چــهـ اتـــفـــاق غــــم انــگــيــزی ســت
وقـــتــی تــنــــــــــــــهــــــ ايــــــــــــے ات
ســــال هــــا
از تــو بــــزرگــــتـــر بـــاشـــد !...
راستش را بخواهی :
فاجعه ی رفتن "او" ؛
چیزی را تکان نداد !
من هنوز هم چای میخورم ،
قدم میزنم .... هستم !
اما ....
تلخ تر ؛
تنهاتر ،
بی اعتمادتر ... !!!
vahidhgh
21-09-2012, 00:26
من حتی به خدا هم نمیسپارمت
می ترسم
می ترسم که دامن خدا هم لکه دار کنی
vahidhgh
21-09-2012, 09:19
نمیدانم اینکه بغل گرفته ام
برای توست یا به جای تو
ولی زانوی غم
جایت را برای من
پر کرده است....
sara_girl
22-09-2012, 12:09
اینجا جاییست
که برای ماندن آنکه دوستش داری؛
باید تن دهی نه قلب...!
vahidhgh
22-09-2012, 19:53
بین ساعتهای اضطرابم دست و پا می زدم
نگاهی کردم به تسبیح افتاده بر گوشه اتاق
فکری چون صاعقه ازم گذشت
استخاره کردم که با من
خواهی ماند یا عابر گذرایی
جواب آمد تا آخرش خواهی ماند
دستپاچه شدم و تسبیح از دستم افتاد و پاره شد
دانه هایش را شمردم
یک دانه از اول کم داشت ....
hamid_diablo
23-09-2012, 14:41
خيلي اتفاقي حرفهايي زديم
خيلي اتفاقي حرفهايي شنيديم
خيلي اتفاقي پا به مكانهاي مهمي گذاشتيم
خيلي اتفاقي تجربه هاي مهمي بدست آورديم
خيلي اتفاقي چيزهايي آموختيم
و خيلي اتفاقي فهميدم كه هيچ كدام اتفاقي نبود
نه اسمش عشـــــــــق است،
نه علاقه،
نه حتی عادت،
خـــــریـتـــ محض است
دلتنگ کسی باشی
که دلـــش با تـــــــــو نیســـت...
مهم نيست که ديگر باشي یا نه ...
مهم نيست که ديگر دوسم داشته باشي يا نه ...
مهم نيست که ديگر مرا به خاطر مياوري يا نه ...
مهم نيست که ديگر تو را با ديگري ميبينم يا نه ؟!
مهم اينست که زماني که تنها ميشوي .....
زماني که دلت گرفت چگونه و با چه رويي سر به آسمان بلند ميکني و ميگويي :
خدايا من که
گناهي نکردم ... پس چه شد ؟!
sara_girl
24-09-2012, 12:39
دستانم شاید !!
اما ... دلم نمي رود به نوشتن...
این کلمات به هم دوخته شده کجا، احساسات من کجا..!!
این بار نخوانده مرا بفهم !
vahidhgh
24-09-2012, 21:39
هر دفعه آمدم میخ بودنت را بکوبم
وعده ای دادی
مانعی شدی
خوشحال باش که این بار
میخ تابوت رفتنت را
محکم کوبیدم ...
part gah
25-09-2012, 06:39
هـــــــــي فلانــــــــي؛
تــو را مـن “تــــــــو” کـــردم، وگرنــه کــلمه ي “هوي” هــم زيــادت بــود
واســه مــن “شــما شــما” نــکـن !!!
* بعضـيــــــــا 4 تــا حــرف بيشتـــــر نيـسـتنـــد اِ دِ عــــ ـــآ !
babakiyan
25-09-2012, 12:12
باران میبارد
چشمانم خیس است
و تو از من دوری
صدای مواج دریا را میشنوی عشقم
همچون صدای قلبم
غمگینانه مینوازد
دستانم را میگیری
دلم هوایت را کرده است ....
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.