PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : آداب معاشرت



صفحه ها : 1 2 3 4 5 6 7 [8] 9 10 11 12 13 14 15 16 17

Atghia
08-05-2014, 14:27
جدیدا بو گندو و حال به هم زن شدم :n03: یه وقتایی ممکنه پیش کسی باشی خیلی بده ... خیلی ....

بوی عرق بدن با ادکلن حل میشه ... (آخ که چقدر بدم میاد از این تابستون لعنتی که از راه میرسه :n29:)
اما بوی دهان ...
من معمولا شبها نخ دندان میکشم و شاید بعضی شبها مسواک نزنم اما صبحش حتما میزنم ...
اما بازم بوی بد دهنم بعضی اوقات هست ...
چایی و بقیه مایعات رو امتحان کردم ... در طول روز مصرف مرتب داشته باشی خوب کنترل میکنه ....
راهکار دوستان ؟

سلام دوست عزیز
آب زیاد بنوشید در طول روز///حتما یکسر به دندان پزشک بزنید تا از سالم بودن دندون هاتون مطمئن بشید((خیلی وقتا متوجه یک دندون خراب فرضا در فک بالا نیستیم و...))
آدامس همیشه همراهتون باشه یا اسپری خوشبوکننده دهان همچنین قرص های نعناع هم تاثیر خیلی خوبی دارند

frnsh
09-05-2014, 02:09
جدیدا بو گندو و حال به هم زن شدم :n03: یه وقتایی ممکنه پیش کسی باشی خیلی بده ... خیلی ....

بوی عرق بدن با ادکلن حل میشه ... (آخ که چقدر بدم میاد از این تابستون لعنتی که از راه میرسه :n29:)
اما بوی دهان ...
من معمولا شبها نخ دندان میکشم و شاید بعضی شبها مسواک نزنم اما صبحش حتما میزنم ...
اما بازم بوی بد دهنم بعضی اوقات هست ...
چایی و بقیه مایعات رو امتحان کردم ... در طول روز مصرف مرتب داشته باشی خوب کنترل میکنه ....
راهکار دوستان ؟

میتونین از فوراید هم استفاده کنین. بعضی شبا شاید یک شب درمیون بعد از مسواک زدن، نخ دندون و در آخر فلوراید مصرف کنین.
وقتی مسواک میزنین روی زبان و تا جایی که حالتون بد نمیشه رو تمیز کنین. بعضی اوقات روی زبان نزدیک حلق مشکل بوی بد رو ایجاد میکنه.

sasansamiri
09-05-2014, 06:00
اما بوی دهان ...
من معمولا شبها نخ دندان میکشم و شاید بعضی شبها مسواک نزنم اما صبحش حتما میزنم ...
اما بازم بوی بد دهنم بعضی اوقات هست ...
چایی و بقیه مایعات رو امتحان کردم ... در طول روز مصرف مرتب داشته باشی خوب کنترل میکنه ....
راهکار دوستان ؟


بوی دهان دلیل اصلی ان داشتن دندان خراب است ....
حتما در مورد این موضوع به یک دندان پزشک مراجعه کنید........

sasansamiri
09-05-2014, 06:05
اقا من اخلاق تند و تیزی دارم و با همه دعوا دارم و کم پیشمیاد با کسی گرم بگیرم.:n05:(بجز دوستان قدیمی)

حالا از نظر شما این اخلاق و صفت رو باید ترک کنم؟:n13:

[خودمونی بگم همه رو تا درصدی میکوبم].:n05:

Atghia
10-05-2014, 14:18
اقا من اخلاق تند و تیزی دارم و با همه دعوا دارم و کم پیشمیاد با کسی گرم بگیرم.:n05:(بجز دوستان قدیمی)

حالا از نظر شما این اخلاق و صفت رو باید ترک کنم؟:n13:

[خودمونی بگم همه رو تا درصدی میکوبم].:n05:

فکر میکنم که از سوالتون مشخص هستش خودتون هم راضی نیستید از این شرایط وگرنه مطرحش نمی کردید:n06:
بنظر من اخلاق خوبی نیست
برای شروع شما میتونید جاهایی که لزومی نداره سکوت کنید! یعنی هروقت خواستید بقول خودتون تند و تیز صحبت کنید با کسی سعی کنید سکوت کنید ((البته جاهایی که حرف زدن الزامی نیست وگرنه مثلا کسی از ادم سوال بپرسه که نمیشه سکوت کرد:n02:))
در مرحله بعدی سعی کنید اگر حوصله کسی رو ندارید بجای کوبیدنش اگر سوالی ازتون پرسید و خواست هم کلام بشه باهاتون مختصر جوابش رو بدید که نشون بدید بی میل هستید به گفتگو اینجوری ادامه پیدا نمیکنه ولی وجهه شما هم حفظ میشه و متهم به بداخلاقی نخواهید شد.

farzad02
11-05-2014, 10:51
سلام
فرض کنید یک مطلبی رو در مورد یکنفر می خواید برای شخص دیگه ای پیامک کنید
از شانس بد، اون مطلب رو برای خود اون فرد پیامک می کنید............
واقعا چه عکس العملی باید نشون داد؟؟!!!


این سوتی رو من دادم :n02:
البته مطلب بدی نبود ولی به هر حال طرف کمی تا قسمتی حالش گرفته شد و رو در رو به من گفت که زیر آب منو می زنی و ....
واقعا زیرآب زنی نبود!!!!
الان نمی دونم باید دقیقا به طرف چی بگم!؟؟؟

Atghia
11-05-2014, 10:59
سلام
فرض کنید یک مطلبی رو در مورد یکنفر می خواید برای شخص دیگه ای پیامک کنید
از شانس بد، اون مطلب رو برای خود اون فرد پیامک می کنید............
واقعا چه عکس العملی باید نشون داد؟؟!!!


این سوتی رو من دادم :n02:
البته مطلب بدی نبود ولی به هر حال طرف کمی تا قسمتی حالش گرفته شد و رو در رو به من گفت که زیر آب منو می زنی و ....
واقعا زیرآب زنی نبود!!!!
الان نمی دونم باید دقیقا به طرف چی بگم!؟؟؟

مطلبی که بیان کردید در جهت تعریف از ایشون بوده یا ذکر بدیش؟
یا نه صرفا یک اتفاق در مورد ایشون رو بیان کردید؟

اگر بدیش رو گفته باشید که واقعا کاریش نمیشه کرد:n27: فقط عذرخواهی!

اگر خوبیش رو گفته باشید که خب بگید همینجوری حرف از دوستان شد من داشتم برای فلانی میگفتم که تو چقدر اقایی و فلانی و فلان:n26:

اگر هم یک اتفاق رو در مورد ایشون بیان کردید میشه بگید که با یکی از دوستای مشترکتون حرف ایشون شده بود شما هم در جهت ستایشش فلان اتفاق رو داشتید نقل میکردید که تهش بگید وای فلانی چقدر خوبه:n02:

یا بگید برای یکی از دوستان که پیام در اصل به اون قرار بوده برسه حادثه مشابهی اتفاق افتاده شما خواستید به اون کمک کنید اومدید نقل کردید اتفاقی که برای این دوستتون افتاده رو((همین که اصطلاحا غیبتش شده)):n06:

banii
11-05-2014, 21:52
حالا که بحثتون گل انداخته یک سوال خواستم بپرسم:

با دختر چادری چجوری بایست وارد روابط شد ؟

قیافه هم خیلی نداره ... ولی ای... بدم نیست ... از نظر روابط عمومی و اجتماعی فکر کنم خوب باشه ...

ولی این جورایی که بوش میاد بر خلاف ظاهر و لباس پوشیدنش سر و گوشش میجنبه گویا !! ... عرض میکنم خدمتتون ... دستگیرم شد که ترم قبلی با یکی از بچه ها رابطه ای داشتند و چند وقت پیش کات شدند ...

بعد قسمت مهم داستان اینکه آمارشو درآوردم باباش هم مث اینکه میلیاردر بوده و الانم وضع اقتصادی خانواده شون فضاییه:goatee: ...(البته گویا پدرشون هم به رحمت خدا رفتند... )

مورد به این خوبی رو میخوامش ... میخوام یک پروژه دراز مدت با اهدافی بلند رو کلید بزنم... :n26:


در مورد خودمم بگم که قبلا شکست عاشقانه خوردم و بعد از او دیگه به هیچکی دل ندادم و دل از او هم نکندم ...

و در خصوص کیس جدید تنها و تنها با اهداف مالی میخوام وارد شم ولاغیر !

Demon King
11-05-2014, 21:58
حالا که بحثتون گل انداخته یک سوال خواستم بپرسم:

با دختر چادری چجوری بایست وارد روابط شد ؟

قیافه هم خیلی نداره ... ولی ای... بدم نیست ...

ولی این جورایی که بوش میاد بر خلاف ظاهر و لباس پوشیدنش سر و گوشش میجنبه گویا !! ... عرض میکنم خدمتتون ... دستگیرم شد که ترم قبلی با یکی از بچه ها رابطه ای داشتند و چند وقت پیش کات شدند ...

بعد قسمت مهم داستان اینکه آمارشو درآوردم باباش هم مث اینکه میلیاردر بوده و الانم وضع اقتصادی خانواده شون فضاییه:goatee: ...(البته گویا پدرشون هم به رحمت خدا رفتند... )

مورد به این خوبی رو میخوامش ... میخوام یک پروژه دراز مدت با اهدافی بلند رو کلید بزنم... :n26:

شاید پولدار باشه و اوضاع اقتصادی خانواده ی اون فضایی!!

ولی مگه با یکی رابطه نداشت بعد کات شد؟
خوب اگه دختر درستی بود چنین رابطه هایی داشت؟ حالا هر چی هم چادر بپوشه.
عزیز به ظاهر نگاه نکن.

sasansamiri
11-05-2014, 21:58
فکر میکنم که از سوالتون مشخص هستش خودتون هم راضی نیستید از این شرایط وگرنه مطرحش نمی کردید:n06:
بنظر من اخلاق خوبی نیست
برای شروع شما میتونید جاهایی که لزومی نداره سکوت کنید! یعنی هروقت خواستید بقول خودتون تند و تیز صحبت کنید با کسی سعی کنید سکوت کنید ((البته جاهایی که حرف زدن الزامی نیست وگرنه مثلا کسی از ادم سوال بپرسه که نمیشه سکوت کرد:n02:))
در مرحله بعدی سعی کنید اگر حوصله کسی رو ندارید بجای کوبیدنش اگر سوالی ازتون پرسید و خواست هم کلام بشه باهاتون مختصر جوابش رو بدید که نشون بدید بی میل هستید به گفتگو اینجوری ادامه پیدا نمیکنه ولی وجهه شما هم حفظ میشه و متهم به بداخلاقی نخواهید شد.


نشد فدات شم من که نگفتم قصد ترک اونو دارم یا چیزی شبیه به این.....
حتی توی پست من هم نگاه کنی میبینی که من گفتم ایا باید این اخلاق رو ترک کنم یا در مواقعی مفید واقع میشه؟



ولی بازم که نظر خودتون رو بیان کردید ممنونم......:n16:

banii
11-05-2014, 22:06
شاید پولدار باشه و اوضاع اقتصادی خانواده ی اون فضایی!!

ولی مگه با یکی رابطه نداشت بعد کات شد؟
خوب اگه دختر درستی بود چنین رابطه هایی داشت؟ حالا هر چی هم چادر بپوشه.
عزیز به ظاهر نگاه نکن.
اگه پستمو بخونی میبینی اصلا حرفی نزدم مبنی بر اینکه دختر درستیه ... فقط گفتم چادریه ... (خب این اصلا جالب نیست که دوست دخترت چادری باشه !! )
اصلا هم برام مهم نیست که میخواد چجوری باشه...
اصلا میخواد ف ا ح ش ه باشه هم برام مهم نیست...
یکاری میکنم که راحت نتونه منو کات کنه ...
گیرم که بعد از اینکه پروژه انجام شد منو هم قیچی کنه ... بازم برام مهم نیست و ککم هم نمیگزه ... من چیزای مهمتری رو از دست دادم و الان چیزی برای از دست دادن ندارم ...
..

Atghia
11-05-2014, 22:08
نشد فدات شم من که نگفتم قصد ترک اونو دارم یا چیزی شبیه به این.....
حتی توی پست من هم نگاه کنی میبینی که من گفتم ایا باید این اخلاق رو ترک کنم یا در مواقعی مفید واقع میشه؟



ولی بازم که نظر خودتون رو بیان کردید ممنونم......:n16:

در رابطه با افرادی که از اخلاقیات خوب ادم سواستفاده میکنن و افرادی که همواره و در هرشرایطی خودشون رو محق میدونن فکر میکنم که لازم باشه برخوردهای اینچنینی داشت:n01:

Atghia
11-05-2014, 22:12
اگه پستمو بخونی میبینی اصلا حرفی نزدم مبنی بر اینکه دختر درستیه ... فقط گفتم چادریه ... (خب این اصلا جالب نیست که دوست دخترت چادری باشه !! )
اصلا هم برام مهم نیست که میخواد چجوری باشه...
اصلا میخواد ف ا ح ش ه باشه هم برام مهم نیست...
یکاری میکنم که راحت نتونه منو کات کنه ...
گیرم که بعد از اینکه پروژه انجام شد منو هم قیچی کنه ... بازم برام مهم نیست و ککم هم نمیگزه ... من چیزای مهمتری رو از دست دادم و الان چیزی برای از دست دادن ندارم ...
..

راستش دوست خوبم این تاپیک محلی هست برای اینکه به واسطه مشورت با بقیه بتونیم رفتارهای اجتماعی بهتری داشته باشیم و راهکارهایی برای تصمیم های بهتر کسب کنیم
اما با این وصفی که شما دارید از قضیه متاسفانه بنظرم چون از لحاظ اخلاقی درست بنظر نمیرسه فکر نمیکنم جوابی بتونید براش پیدا کنید

banii
11-05-2014, 22:16
راستش دوست خوبم این تاپیک محلی هست برای اینکه به واسطه مشورت با بقیه بتونیم رفتارهای اجتماعی بهتری داشته باشیم و راهکارهایی برای تصمیم های بهتر کسب کنیم
اما با این وصفی که شما دارید از قضیه متاسفانه بنظرم چون از لحاظ اخلاقی درست بنظر نمیرسه فکر نمیکنم جوابی بتونید براش پیدا کنید
خب چیکار کنم من بدبخت ؟:n03:

szh_1367
11-05-2014, 22:23
حالا که بحثتون گل انداخته یک سوال خواستم بپرسم:

با دختر چادری چجوری بایست وارد روابط شد ؟

قیافه هم خیلی نداره ... ولی ای... بدم نیست ... از نظر روابط عمومی و اجتماعی فکر کنم خوب باشه ...

ولی این جورایی که بوش میاد بر خلاف ظاهر و لباس پوشیدنش سر و گوشش میجنبه گویا !! ... عرض میکنم خدمتتون ... دستگیرم شد که ترم قبلی با یکی از بچه ها رابطه ای داشتند و چند وقت پیش کات شدند ...

بعد قسمت مهم داستان اینکه آمارشو درآوردم باباش هم مث اینکه میلیاردر بوده و الانم وضع اقتصادی خانواده شون فضاییه:goatee: ...(البته گویا پدرشون هم به رحمت خدا رفتند... )

مورد به این خوبی رو میخوامش ... میخوام یک پروژه دراز مدت با اهدافی بلند رو کلید بزنم... :n26:


در مورد خودمم بگم که قبلا شکست عاشقانه خوردم و بعد از او دیگه به هیچکی دل ندادم و دل از او هم نکندم ...

و در خصوص کیس جدید تنها و تنها با اهداف مالی میخوام وارد شم ولاغیر !
:n21::n21::n21:

کسی که وجدان داشته باشه وارد چنین فازی نمیشه

چقدر باید انسانیت رو زیر پا گذاشت که بخاطر پول بخواهی کاری بکنی که دختره . . .

حاضری کسی با خانواده خودت همچین کاری بکنه ؟

sasansamiri
11-05-2014, 22:24
در رابطه با افرادی که از اخلاقیات خوب ادم سواستفاده میکنن و افرادی که همواره و در هرشرایطی خودشون رو محق میدونن فکر میکنم که لازم باشه برخوردهای اینچنینی داشت:n01:



فدات شم شما مثل اینکه باز هم پست من رو نخوندی من در رابطه اول اینقدر سخت میگیرم یا این خوبه؟:n13:

banii
11-05-2014, 22:26
:n21::n21::n21:

کسی که وجدان داشته باشه وارد چنین فازی نمیشه

چقدر باید انسانیت رو زیر پا گذاشت که بخاطر پول بخواهی کاری بکنی که دختره . . .

حاضری کسی با خانواده خودت همچین کاری بکنه ؟

اولا که :) :) :)

دوما من وجدانم رو [حذف شد]... درس اخلاقم دوست ندارم کسی بهم بده ...

سوما من خانوادم میلیارد نیستند .... ولی جدیدا به این نتیجه رسیدم پسرای هیچی ندار میرند مخ دخترای سگ پولو میزنند و پسرای بچه پولدار هم میرند پی دخترای بی پول....

SHAHAB-P30
11-05-2014, 22:33
سلام دوستان عزیز

من یه سوالی داشتم. هر کسی دید اگه میتونه جواب بده چیز خاصی نیست .

فقط میخوام بدونم طرز برخورد شما با فامیلتون چجوریه ؟؟

مثلا با پدر و مادر و برادر یا خواهر بزرگتر .

مثلا همیشه از سوم شخص برای صدا زدنشون استفاده میکنید؟

مثلا به پدرتون میگید شما ؟؟؟؟

اگه آره همیشه میگید ؟

در مورد بقیه فامیل چطور ؟؟ دایی عمه خاله عمو ؟؟؟؟

در مورد درجه دو ها چی ؟؟ مثلا زن عمو شوهر خاله ؟

ممنون میشم اگه جواب بدید . سوال مهمیه

banii
11-05-2014, 22:46
سلام دوستان عزیز

من یه سوالی داشتم. هر کسی دید اگه میتونه جواب بده چیز خاصی نیست .

فقط میخوام بدونم طرز برخورد شما با فامیلتون چجوریه ؟؟

مثلا با پدر و مادر و برادر یا خواهر بزرگتر .

مثلا همیشه از سوم شخص برای صدا زدنشون استفاده میکنید؟

مثلا به پدرتون میگید شما ؟؟؟؟

اگه آره همیشه میگید ؟

در مورد بقیه فامیل چطور ؟؟ دایی عمه خاله عمو ؟؟؟؟

در مورد درجه دو ها چی ؟؟ مثلا زن عمو شوهر خاله ؟

ممنون میشم اگه جواب بدید . سوال مهمیه
اولا اینکه سوم شخص یعنی ضمیر سوم شخص که ضمیر شخص غایب میشه ( او برای مفرد و ایشان برای جمع) :)
تو و شما میشند دوم شخص یعنی مخاطب...
شما باید میگفتی از ضمیر جمع استفاده باید بشه یا فرد ؟

حالا بگذریم ... من باب اینکه خواستم جملتون درست شه گفتم ... نه اینکه قصد جسارتی داشته باشم ...

بعد اینکه بعضی خانواده ها از اول سطح اجتماعیشون پایین بوده و پدر و مادرا هم تو این خط ها نبودند که بچشون ازشون یاد بگیر بهشون تو نگه ... اونا زیاد براشون مهم نیست که بچشون تو صداشون کنه .... هر چند خیلی خیلی بهتره که فرزندانشون بدعتی بیاورند و این رسم رو در اون خانواده پایه گذاری کنند ... چه اشگالی داره ؟

ولی بعضی پدر و مادر احترام زیادی از بچشون انتظار دارند و تو گفتن رو خیلی بی احترامی میدونند ...

بله فامیل هم بهمین شکل ...

اما اگه دایی ، خاله ، عمه و .... هم سن خودتون یا با اختلاف سنی کمی داشتید اصلا لزومی نداره که بهش بگید شما ... در مورد درجه دو ها اما چرا .... در هر صورت و اگه زنداییتون از خودتون سن و سالش کمتر هم بود زشته که بگید تو ... مگر اینکه رابطتون باهاش نزدیکتر از حد معمول یک فرد با زن داییش باشه ...

A.N.A.P
11-05-2014, 22:46
پسر اگه عرضه داشته باشه ، خودش پول در میاره ؛ نه ...
.
.



سلام دوستان عزیز

من یه سوالی داشتم. هر کسی دید اگه میتونه جواب بده چیز خاصی نیست .

فقط میخوام بدونم طرز برخورد شما با فامیلتون چجوریه ؟؟

مثلا با پدر و مادر و برادر یا خواهر بزرگتر .

مثلا همیشه از سوم شخص برای صدا زدنشون استفاده میکنید؟

مثلا به پدرتون میگید شما ؟؟؟؟

اگه آره همیشه میگید ؟

در مورد بقیه فامیل چطور ؟؟ دایی عمه خاله عمو ؟؟؟؟

در مورد درجه دو ها چی ؟؟ مثلا زن عمو شوهر خاله ؟

ممنون میشم اگه جواب بدید . سوال مهمیه

سلام.به پدر و مادر درسته که بگی شما.
کلا یه جور صحبت میکنم که نه بگم " تو " و نه بگم " شما " . ولی "شما" رو بیشتر استفاده میکنم.
به بقیه فامیل میگم شما چه دور و چه نزدیک.

banii
11-05-2014, 22:48
پسر اگه عرضه داشته باشه ، خودش پول در میاره ؛ نه .
شما فکر کن من عرضه شو ندارم ...

sasan.69
11-05-2014, 23:02
رفقا نمیدونم بحثم به این تاپیک میخوره یا نه اما به حساب دردودل بزارید

24سالمه و دانشجوی ترم آخر هستم..حدود 2ساله از یه خانومی در دانشگاه خوشم اومد و به مرور زمان بمرور به ایشون نزدیک شدم و باهاشون ارتباط برقرار کردم(پاییزسال گذشته) بیشتر بحث ما درباره درس بود و هرکمی از من بر میومد براشون انجام میدادم تا اینکه تصمیم گرفتم حرف دلمو بزنم و اول عید بعد از تبریک سال نو مطرح کردم و بااحترام و منطقی برخورد کردن و جواب نه دادن!(البته تا اونجایی که متوجه شدم باتوجه به تجربه قبلی این نه رو دادن)
اما رابطه ما محترمانه و دوستانه ادامه داره و دیگه کم تر به ایشون فکر میکردم اما هنوزم ایشونو دوس دارم
حالا بنظرشما وقتی یکی جواب رد میده باید فراموش کرد یا امکانش هست بمرور زمان ایشون از نظر اولشون برگردن؟( این روزا بیش از گذشته به ایشون فکرمیکنم)
ببخشید که متن طولانی بود...ممنون میشم راهنمایی کنید...

banii
11-05-2014, 23:45
رفقا نمیدونم بحثم به این تاپیک میخوره یا نه اما به حساب دردودل بزارید

24سالمه و دانشجوی ترم آخر هستم..حدود 2ساله از یه خانومی در دانشگاه خوشم اومد و به مرور زمان بمرور به ایشون نزدیک شدم و باهاشون ارتباط برقرار کردم(پاییزسال گذشته) بیشتر بحث ما درباره درس بود و هرکمی از من بر میومد براشون انجام میدادم تا اینکه تصمیم گرفتم حرف دلمو بزنم و اول عید بعد از تبریک سال نو مطرح کردم و بااحترام و منطقی برخورد کردن و جواب نه دادن!(البته تا اونجایی که متوجه شدم باتوجه به تجربه قبلی این نه رو دادن)
اما رابطه ما محترمانه و دوستانه ادامه داره و دیگه کم تر به ایشون فکر میکردم اما هنوزم ایشونو دوس دارم
حالا بنظرشما وقتی یکی جواب رد میده باید فراموش کرد یا امکانش هست بمرور زمان ایشون از نظر اولشون برگردن؟( این روزا بیش از گذشته به ایشون فکرمیکنم)
ببخشید که متن طولانی بود...ممنون میشم راهنمایی کنید...
دوست داریوشی ،
اشتباه رو موقعی مرتکب شدید که حرفتونو بهشون منعکس کردید ... (هرچند خودم هم تجربه ای مشابه شما داشته ام :n27:)
به یک دختر فقط زمانی باید ابراز علاقه کرد که مطمئن باشی این علاقه دو طرفه ست ... تا قبل از حاصل شدن اطمینان ابراز محبت کنید و نشون بدید که براتون مهمه اما برای شنیدن دوستت دارم و این صحبتا باید تشنه اش بزاری ...
الان هم ظاهرا" این علاقه ی شما راه به جایی نخواهد برد ... مگر اینکه در گذر زمان این حس در اون خانوم هم بوجود بیاد و اینکه این دفعه ایشون ابراز بکنند و نه شما ...

sasan.69
11-05-2014, 23:56
دوست داریوشی ،
اشتباه رو موقعی مرتکب شدید که حرفتو بهشون منعکس کردید ... (هرچند خودم هم تجربه ای مشابه شما داشته ام :n27:)
به یک دختر فقط زمانی باید ابراز علاقه کرد که مطمئن باشی این علاقه دو طرفه ست ... تا قبل از حاصل شدن اطمینان ابراز محبت کنید و نشون بدید که براتون مهمه اما برای شنیدن دوستت دارم و این صحبتا باید تشنه اش بزاری ...
الان هم ظاهرا" این علاقه ی شما راه به جایی نخواهد برد ... مگر اینکه در گذر زمان این حس در اون خانوم هم بوجود بیاد و اینکه این دفعه ایشون ابراز بکنند و نه شما ...

دوست عزیز به نظرم کار اشتباهی نکردم! چون واقعا خیلی سخته 2سال فقط بهش فکرکنی..خواستم تکلیفم روشن بشه و خلاصه ایشون هم حرفشونو زدن
خیلی توجه میکنم و هرکاری از دستم بر بیاد براشون انجام میدم..(نه فقط بخاطر اینکه جواب+ بگیرم.واسه این واقعا علاقه و میل قلبی دارم) حالا نمیدونم این علاقه بمرور دوطرفه میشه یا نه..هرچند من دیگه مطمئنم که جواب مثبت نمیگیرم..

keyvan_2dar
12-05-2014, 00:14
چه صفحه بدرد بخوری واقعا . تعجب کردم همچین جایی هست .

Atghia
12-05-2014, 00:36
سلام دوستان عزیز

من یه سوالی داشتم. هر کسی دید اگه میتونه جواب بده چیز خاصی نیست .

فقط میخوام بدونم طرز برخورد شما با فامیلتون چجوریه ؟؟

مثلا با پدر و مادر و برادر یا خواهر بزرگتر .

مثلا همیشه از سوم شخص برای صدا زدنشون استفاده میکنید؟

مثلا به پدرتون میگید شما ؟؟؟؟

اگه آره همیشه میگید ؟

در مورد بقیه فامیل چطور ؟؟ دایی عمه خاله عمو ؟؟؟؟

در مورد درجه دو ها چی ؟؟ مثلا زن عمو شوهر خاله ؟

ممنون میشم اگه جواب بدید . سوال مهمیه

من شخصا پدر و مادرم رو به نام بابا و مامان در همه شرایط صدا میزنم و از فعل مفرد استفاده میکنم . مثلا: بابا رفتی مغازه؟
اینجوری احساس راحتی بیشتری دارم
از طرف دیگه تمامی افراد بزرگتر فامیل با هر درجه از نسبت رو با شما صدا میزنم و فعل جمع
مگر فرضا دختر/پسر خاله یا عمه یا... که از من سنشون کمتر باشه
:n06:


رفقا نمیدونم بحثم به این تاپیک میخوره یا نه اما به حساب دردودل بزارید

24سالمه و دانشجوی ترم آخر هستم..حدود 2ساله از یه خانومی در دانشگاه خوشم اومد و به مرور زمان بمرور به ایشون نزدیک شدم و باهاشون ارتباط برقرار کردم(پاییزسال گذشته) بیشتر بحث ما درباره درس بود و هرکمی از من بر میومد براشون انجام میدادم تا اینکه تصمیم گرفتم حرف دلمو بزنم و اول عید بعد از تبریک سال نو مطرح کردم و بااحترام و منطقی برخورد کردن و جواب نه دادن!(البته تا اونجایی که متوجه شدم باتوجه به تجربه قبلی این نه رو دادن)
اما رابطه ما محترمانه و دوستانه ادامه داره و دیگه کم تر به ایشون فکر میکردم اما هنوزم ایشونو دوس دارم
حالا بنظرشما وقتی یکی جواب رد میده باید فراموش کرد یا امکانش هست بمرور زمان ایشون از نظر اولشون برگردن؟( این روزا بیش از گذشته به ایشون فکرمیکنم)
ببخشید که متن طولانی بود...ممنون میشم راهنمایی کنید...

همینکه تونستید رابطه دوستانتون رو ادامه بدید نشون میده که میتونید کنترل شده رفتار کنید! بنظرم همین روند رو در پیش بگیرید ممکنه که ایشون بخاطر استمرار رابطه محترمانه شما کم کم بهتون علاقه مند بشن
یعنی من فکر میکنم اگر بعد از نه شنیدن از ایشون اگر یکباره رابطتون رو قطع میکردید هیچ شانسی براتون نمیشد متصور بود
اما در شرایط حاضر میشه کمی امیدوار بود
:n16:

sasan.69
12-05-2014, 09:02
ممنون از جوابتون:n12: ...ادامه دادن خیلی سخته اما تحمل میکنم البته همون موقع که پیشنهاددادم گفتم که هرچه قدربخواید منتظرمی مونم اما گفتن اذیت میشی و منم گفتم مشکلی ندارم...حالا نمیدونم چی میشه..اما سعی میکنم خیلی درباره این موضوع فکرنکنم..برام خیلی مهمه جواب مثبت ایشون اما خودمو زدم به بیخیالی:n03:
ازطرفی ترم آخر هستم و دیگه فرصت دیدار در دانشگاه نیس(بیشتر همدیگه رو اونجا میدیدم)

alanol
12-05-2014, 09:45
اگه کسی نسبت به شما بی ادب باشه شما چطوری باهاش رفتار میکنید؟
می زنید لهش میکنید:n25: یا اینکه شما در برابر او مودبید؟:n16:

ملا نصرالدین
12-05-2014, 09:45
سلام دوستان عزیز

من یه سوالی داشتم. هر کسی دید اگه میتونه جواب بده چیز خاصی نیست .

فقط میخوام بدونم طرز برخورد شما با فامیلتون چجوریه ؟؟

مثلا با پدر و مادر و برادر یا خواهر بزرگتر .

مثلا همیشه از سوم شخص برای صدا زدنشون استفاده میکنید؟

مثلا به پدرتون میگید شما ؟؟؟؟

اگه آره همیشه میگید ؟

در مورد بقیه فامیل چطور ؟؟ دایی عمه خاله عمو ؟؟؟؟

در مورد درجه دو ها چی ؟؟ مثلا زن عمو شوهر خاله ؟

ممنون میشم اگه جواب بدید . سوال مهمیه

به پدر و مادر همیشه میگم شما ...ولی اگر کاری داشته باشم اینجوری میگم مامان رفتی خرید؟
ولی با خواهرم چون صمیمی تر هستم و البته از من بزرگتر هست بیشتر وقت ها میگم شما گاهی وقت ها هم تو
بقیه ی فامیل..> شما


رفقا نمیدونم بحثم به این تاپیک میخوره یا نه اما به حساب دردودل بزارید

24سالمه و دانشجوی ترم آخر هستم..حدود 2ساله از یه خانومی در دانشگاه خوشم اومد و به مرور زمان بمرور به ایشون نزدیک شدم و باهاشون ارتباط برقرار کردم(پاییزسال گذشته) بیشتر بحث ما درباره درس بود و هرکمی از من بر میومد براشون انجام میدادم تا اینکه تصمیم گرفتم حرف دلمو بزنم و اول عید بعد از تبریک سال نو مطرح کردم و بااحترام و منطقی برخورد کردن و جواب نه دادن!(البته تا اونجایی که متوجه شدم باتوجه به تجربه قبلی این نه رو دادن)
اما رابطه ما محترمانه و دوستانه ادامه داره و دیگه کم تر به ایشون فکر میکردم اما هنوزم ایشونو دوس دارم
حالا بنظرشما وقتی یکی جواب رد میده باید فراموش کرد یا امکانش هست بمرور زمان ایشون از نظر اولشون برگردن؟( این روزا بیش از گذشته به ایشون فکرمیکنم)
ببخشید که متن طولانی بود...ممنون میشم راهنمایی کنید...

اگر امکان ازدواج دارید (منظورم پول و کار هست) حتما به خواستگاری برید.اینجوری اون خانم شما رو با بقیه خواستگاراش مقایسه میکنه و نظر قطعی رو به شما میده....در ضمن نظر خانواده اش هم مهمه...اینجوری نظر خانواده ی طرف رو هم میفهمید
شما فرض کنید الان به شما جواب مثبت داد چند وقت دیگه خانواده اش با ازدواج شما مخالفت کردند یا خانواده ی خود شما از این خانم خوششان نیامد.اون وقت تکلیف چیه؟؟

frnsh
12-05-2014, 17:54
اگه کسی نسبت به شما بی ادب باشه شما چطوری باهاش رفتار میکنید؟
می زنید لهش میکنید:n25: یا اینکه شما در برابر او مودبید؟:n16:


وقتی شما تشخیص میدین که طرف بی ادبه در سطحش نیستین و مجبور هم نیستین مثلش باشین و جوابشو مثل خودش بدین.
بعضی اوقات مخصوصا در مواقع رابطه مثبت، شاید بهتر باشه مثل طرف مقابل بشین تا بتونین رابطه تون رو پیش ببرین، اما در این مواقع بهتره که خودتون باشین و اگه تشخصی میدین طرف چرت و پرت میگه یا بی ادبه، خودتون جهتتون رو انتخاب کنین و بستگی به شرایط و شخصیتتون داره.
من سعی میکنم تا جایی که ممکنه آروم باشم تا بتونم منطقی تر فکر کنم و جواب بدم. اوایل خیلی سخته چون خیلی زیاد پیش میاد که سکوت یه عالم حرف نگفته پیش میاره که بعدا به یاد آدم میاد اما بعد از یه مدت رو روال میفته و همیشه میتونین جواب منطقی و آروم بدین طوری که اکثر مواقع طرف به برخورد بی ادبانه خودش پی میبره.
موفق باشین

ملا نصرالدین
12-05-2014, 21:57
اگه کسی نسبت به شما بی ادب باشه شما چطوری باهاش رفتار میکنید؟
می زنید لهش میکنید:n25: یا اینکه شما در برابر او مودبید؟:n16:

یه جایی خوندم نوشته بود اگر یه کسی همینجوری اشغال بریزه شما میرید اشغال هایی که اون میریزه رو جمع میکنید؟مسلما نه
بی ادبی و حرف زشت هم مثل اشغال هایی هست که از دهان طرف مقابل میریزه ...ما نباید به خودمون بگیریم و اونها رو جمع بکنیم

hichk
13-05-2014, 09:43
سلام .دوستان.بنده ترم 6 هستم.يه مدتي هست احساسات متفاوتي نسبت به يكي از هم ورودي ها دارم.تقريبا هر ترم دو سه تا درس رو با هم داشتيم.
ولي مكالمه اي و حرفي تا به حال نه! يه دو بار فقط ازشون جزوه گرفتم.قبلا اين طوري نبود ولي الان بد ميرم تو فكرشون.تا حالا با دختر غريبه رابطه نداشتم.
توي فكر مسايل جسمي و اين چيزا هم اصلا نيستم.نميدونم پا پيش بزارم يا نه.به واسطه فعال بودن سر كلاس و اين چيزا هم شناخت دارن.نميدونم تمايل داشته باشن يا نه.
ولي بعضي اوقات يه نگاه هايي ميكنن.
من زياد اهل دوستي و .. نيستم.حوصله ش رو ندارم.فكر ازدواج هم حالا حالا نمي كنم.نميدونم حالا اين احساس زود گذره يا چيز ديگه.ميترسم پا پيش بزارم و
احساس از بين بره و ميترسم هم پا پيش نزارم و در اينده حسرت بخورم.
منتظر جوابتون هستم.ممنون.

Masoud-2014
13-05-2014, 09:59
سلام .دوستان.بنده ترم 6 هستم.يه مدتي هست احساسات متفاوتي نسبت به يكي از هم ورودي ها دارم.تقريبا هر ترم دو سه تا درس رو با هم داشتيم.
ولي مكالمه اي و حرفي تا به حال نه! يه دو بار فقط ازشون جزوه گرفتم.قبلا اين طوري نبود ولي الان بد ميرم تو فكرشون.تا حالا با دختر غريبه رابطه نداشتم.
توي فكر مسايل جسمي و اين چيزا هم اصلا نيستم.نميدونم پا پيش بزارم يا نه.به واسطه فعال بودن سر كلاس و اين چيزا هم شناخت دارن.نميدونم تمايل داشته باشن يا نه.
ولي بعضي اوقات يه نگاه هايي ميكنن.
من زياد اهل دوستي و .. نيستم.حوصله ش رو ندارم.فكر ازدواج هم حالا حالا نمي كنم.نميدونم حالا اين احساس زود گذره يا چيز ديگه.ميترسم پا پيش بزارم و
احساس از بين بره و ميترسم هم پا پيش نزارم و در اينده حسرت بخورم.
منتظر جوابتون هستم.ممنون.

پا پیش بزار و باهاش ارتباط برقرار کن ... ولی از این ارتباط در جهت مثبت استفاده کن ... خیلی خوبه که شخص یک نفر و دوست داشته باشه ... شاید این ارتباط منشاء خیر بشه و مثلا ازدواجی سر بگیره

در ضمن اینم بدونین با از دست رفتن فرصت ها و بالاتر رفتن سن شاید همچین فرصت هایی هم سخت پیش بیاد ... :n16:

Atghia
18-05-2014, 08:59
سلام
مدتی هست سوالی ذهن من رو مشغول کرده اول سوال رو میگم بعد نظر خودمو و حالا از شما دوستان تقاضا دارم نظرتون رو بگید

مثلا بهمراه یکی از اقوامتون در خیابان هستید و اتفاقی یکی از دوستان ایشون رو میبینید(مثلا همسایه همون فامیلتون که دارید باهاش قدم میزنید :دی)
خب فرض براینه که من اون دوست ایشون رو کلا هم ندیدم تا حالا ، سوال اینه که آیا وقتی که سلام علیک میشه لازمه منم دست بدم و سلام و احوالپرسی؟ یا نه بهتره کمی عقب بایستم با فاصله و فقط شاهد حال و احوال اونها باشم؟

من فکر میکردم که در حد یک سلام خالی هم که شده باید به طرف واسه خاطر رعایت احترام سری تکون داد
اما جدیدا شاهدم که طرف اصلا منو نگاه هم نمیکنه :دی فکر کنم خودم باید بزنم پشتش سلام کنم زورکی:n08:

نظر دوستان:n06:؟

Iloveu-ALL
18-05-2014, 09:37
سلام
مدتی هست سوالی ذهن من رو مشغول کرده اول سوال رو میگم بعد نظر خودمو و حالا از شما دوستان تقاضا دارم نظرتون رو بگید

مثلا بهمراه یکی از اقوامتون در خیابان هستید و اتفاقی یکی از دوستان ایشون رو میبینید(مثلا همسایه همون فامیلتون که دارید باهاش قدم میزنید :دی)
خب فرض براینه که من اون دوست ایشون رو کلا هم ندیدم تا حالا ، سوال اینه که آیا وقتی که سلام علیک میشه لازمه منم دست بدم و سلام و احوالپرسی؟ یا نه بهتره کمی عقب بایستم با فاصله و فقط شاهد حال و احوال اونها باشم؟

من فکر میکردم که در حد یک سلام خالی هم که شده باید به طرف واسه خاطر رعایت احترام سری تکون داد
اما جدیدا شاهدم که طرف اصلا منو نگاه هم نمیکنه :دی فکر کنم خودم باید بزنم پشتش سلام کنم زورکی:n08:

نظر دوستان:n06:؟

این احتمال وجود داره که طرف خجالتی و کم رو باشه و آداب معاشرت ضعیفی داشته باشه! ...

Demon King
18-05-2014, 09:53
سلام
مدتی هست سوالی ذهن من رو مشغول کرده اول سوال رو میگم بعد نظر خودمو و حالا از شما دوستان تقاضا دارم نظرتون رو بگید

مثلا بهمراه یکی از اقوامتون در خیابان هستید و اتفاقی یکی از دوستان ایشون رو میبینید(مثلا همسایه همون فامیلتون که دارید باهاش قدم میزنید :دی)
خب فرض براینه که من اون دوست ایشون رو کلا هم ندیدم تا حالا ، سوال اینه که آیا وقتی که سلام علیک میشه لازمه منم دست بدم و سلام و احوالپرسی؟ یا نه بهتره کمی عقب بایستم با فاصله و فقط شاهد حال و احوال اونها باشم؟

من فکر میکردم که در حد یک سلام خالی هم که شده باید به طرف واسه خاطر رعایت احترام سری تکون داد
اما جدیدا شاهدم که طرف اصلا منو نگاه هم نمیکنه :دی فکر کنم خودم باید بزنم پشتش سلام کنم زورکی:n08:

نظر دوستان:n06:؟

شما وظیفه ای در قبال اون فرد نداری, یعنی لازم نیست همونطور که با دوست صمیمی خودت سلام و احوال پرسی میکنی با ایشون هم همونطور باشی یه سلام
و احوال پرسی ساده از نظر من کافیه. واینکه هم خودت اینطور معذب نیستی هم ایشون.
و همونطور که با غریبه رفتار میکنی با اون هم همینطور رفتار کن فقط یکم گرم تر و با احترام.

ملا نصرالدین
18-05-2014, 11:38
سلام
مدتی هست سوالی ذهن من رو مشغول کرده اول سوال رو میگم بعد نظر خودمو و حالا از شما دوستان تقاضا دارم نظرتون رو بگید

مثلا بهمراه یکی از اقوامتون در خیابان هستید و اتفاقی یکی از دوستان ایشون رو میبینید(مثلا همسایه همون فامیلتون که دارید باهاش قدم میزنید :دی)
خب فرض براینه که من اون دوست ایشون رو کلا هم ندیدم تا حالا ، سوال اینه که آیا وقتی که سلام علیک میشه لازمه منم دست بدم و سلام و احوالپرسی؟ یا نه بهتره کمی عقب بایستم با فاصله و فقط شاهد حال و احوال اونها باشم؟

من فکر میکردم که در حد یک سلام خالی هم که شده باید به طرف واسه خاطر رعایت احترام سری تکون داد
اما جدیدا شاهدم که طرف اصلا منو نگاه هم نمیکنه :دی فکر کنم خودم باید بزنم پشتش سلام کنم زورکی:n08:

نظر دوستان:n06:؟

اصلا وظیفه ی شما نیست اول سلام کنید
وظیفه ی اون همراهتون هست که طرف رو به شما و شما رو به طرف معرفی کنه بعد با هم سلام و احوال پرسی کنید

merlin2005
21-05-2014, 23:18
سلام
من توی یک شرکت بازرگانی استخدام شدم
3 ماه آموزشی و امتحانی بودم و به زودی باهام قرار داد می بندن..

می خوام شیرینی بگیرم (یعنی باقی دیگه می گن بگیر) چی بگیرم؟
شیرینی تر؟ خشک؟ بستنی؟ هر چی شما پیشنهاد بدید!

بچه مایه داری نیستم. همون حقوق اداره کار می گیرم فعلا.....

اما برام مهمه چی بگیرم براشون...

50-60 نفر هستن...

Atghia
21-05-2014, 23:29
سلام
من توی یک شرکت بازرگانی استخدام شدم
3 ماه آموزشی و امتحانی بودم و به زودی باهام قرار داد می بندن..

می خوام شیرینی بگیرم (یعنی باقی دیگه می گن بگیر) چی بگیرم؟
شیرینی تر؟ خشک؟ بستنی؟ هر چی شما پیشنهاد بدید!

بچه مایه داری نیستم. همون حقوق اداره کار می گیرم فعلا.....

اما برام مهمه چی بگیرم براشون...

50-60 نفر هستن...

چون تعدادشون بالاست همون شیرینی خشک بهترین گزینه هست از نظر من:n17:

Mr_100_dolari
22-05-2014, 00:06
سلام
مدتی هست سوالی ذهن من رو مشغول کرده اول سوال رو میگم بعد نظر خودمو و حالا از شما دوستان تقاضا دارم نظرتون رو بگید

مثلا بهمراه یکی از اقوامتون در خیابان هستید و اتفاقی یکی از دوستان ایشون رو میبینید(مثلا همسایه همون فامیلتون که دارید باهاش قدم میزنید :دی)
خب فرض براینه که من اون دوست ایشون رو کلا هم ندیدم تا حالا ، سوال اینه که آیا وقتی که سلام علیک میشه لازمه منم دست بدم و سلام و احوالپرسی؟ یا نه بهتره کمی عقب بایستم با فاصله و فقط شاهد حال و احوال اونها باشم؟

من فکر میکردم که در حد یک سلام خالی هم که شده باید به طرف واسه خاطر رعایت احترام سری تکون داد
اما جدیدا شاهدم که طرف اصلا منو نگاه هم نمیکنه :دی فکر کنم خودم باید بزنم پشتش سلام کنم زورکی:n08:

نظر دوستان:n06:؟

سلام

اگر بار اولی باشه که با آشنای دوستتون برخورد داشتین چون هنوز شناختی نسبت به ایشون ندارید اصلا لازم نیستش کار خاصی انجام بدین فقط ببینید اون طرف چگونه رفتار میکنه اگر با گرمی و صمیمیت باهاتون برخورد کرد شما هم یه کم

تحویلش بگیرید اگر دیدن که خودش و زده به اون راه و انگاری اصلا شما وجود ندارید شما هم همون طوری رفتارکنید (اول منتظر عکس العمل اون باشید بعد واکنش نشون بدین ) یا اگر دوستتون بهم معرفیتون کرد که دیگه قضیه فرق میکنه

در کل این مهمه که اگر شما با دوستتون خیلی خیلی هم صمیمی باشید و از طرفی دوست شما با اون فرد هم خیلی صمیمی باشه دلیلی نمیشه که از دفعات بعدی شما هم بخواین با اون فرد صمیمی رفتار کنید و تا وقتی که نسبت بهش

شناخت بهتری پیدا نکردین بهتره خیلی رسمی باهاش رفتار کنید ( این قسمت برای دفعات بعدی دبدارتون با اون نفر سوم هستش )




سلام
من توی یک شرکت بازرگانی استخدام شدم
3 ماه آموزشی و امتحانی بودم و به زودی باهام قرار داد می بندن..

می خوام شیرینی بگیرم (یعنی باقی دیگه می گن بگیر) چی بگیرم؟
شیرینی تر؟ خشک؟ بستنی؟ هر چی شما پیشنهاد بدید!

بچه مایه داری نیستم. همون حقوق اداره کار می گیرم فعلا.....

اما برام مهمه چی بگیرم براشون...

50-60 نفر هستن...



اصلا نذار توی فشار بزارنت و شوخی شوخی کاری کنن که کلی پیاده بشی به بعضی آدمها اگر رو بدی برات خیلی گرون تموم میشه

براشون ارزونترین شیرنی خشک رو بگیر ...

تجربه مشابهی که دارم اینکه جایی مشغول به کار بودم که چند تا همکار دیگه به شدت گیر داده بودن چون مثل شما دوره آموزشی رو تموم کرده بودم و باهام قرارداد می بستن باید بهشون بستنی بدم از طرفی من که احتمال اینو میدادم که

اونجا موندنی نیستم همش امروز و فردا میکردم و آخر دیدم ول کن نیستن بهشون قول چلو کباب رو دادم ولی با این شرط که سر ماه بشه که حقوقم و بگیرم و ... خلاصه بعد از گذشت چند ماه از اونجا اومدم بیرون و حسرت چلو کباب و حتی بستنی رو به دلشون گذاشتم :n08:

TeachMe
22-05-2014, 09:51
آقا ناموسا جواب اینا چیه؟
1-وقتی کسی میگه فدات شم چی بهش بگیم ؟ چنتا چیزو ذکر کنید لطفا.
2- جواب قربونت برم چیه ؟.
3 - وقتی کسی بهت میگه کم پیدایی چی بهش بگیم؟
4- من الان شهرستان هستم ... وقتی کسی با زبون محلی چیزی بهم میگه که هم معنی فدات بشم هست مثل " دردتر کولم " یعنی دردت بخوره توی سرم ...میمونم چی جوابشو بدم ...چیزایی ام که توی این فورم یاد گرفتم به کارم نمیاد چون وقتی به زبون محلی ترجمه میشن اصلا خنده دار به نظر میان ... چکار کنم؟

B.Russell
22-05-2014, 11:50
آقا ناموسا جواب اینا چیه؟
1-وقتی کسی میگه فدات شم چی بهش بگیم ؟ چنتا چیزو ذکر کنید لطفا.
2- جواب قربونت برم چیه ؟.
3 - وقتی کسی بهت میگه کم پیدایی چی بهش بگیم؟
4- من الان شهرستان هستم ... وقتی کسی با زبون محلی چیزی بهم میگه که هم معنی فدات بشم هست مثل " دردتر کولم " یعنی دردت بخوره توی سرم ...میمونم چی جوابشو بدم ...چیزایی ام که توی این فورم یاد گرفتم به کارم نمیاد چون وقتی به زبون محلی ترجمه میشن اصلا خنده دار به نظر میان ... چکار کنم؟

میتونین اینارو بسته به میزان صمیمیت و برادر یا خواهر بودن طرف بهش بگین !!!

1- جیگرتو خام خام، فدایی داری، مخلصیم، سلامت باشی و...
2- عزیزمی، میخوامت، چاکریم و...
3- گرفتاریه دیگه، کم سعادتی ماست، ای بابا و...

اگر هم دیدی نمیتونی بگی لوپش رو بکش اگر هم حس کردی تماس فیزیکی جُرمه دستت رو بذار رو سینه ات کمی به جلو خم شو تا ارادت خودتو نشون بدی !!!

boss2001
22-05-2014, 15:50
وقتی کسی میگوید شکسته نفسی میفرمایید باید چی گفت؟

Atghia
22-05-2014, 16:59
وقتی کسی میگوید شکسته نفسی میفرمایید باید چی گفت؟

باید بگید :

شما لطف دارید
یا
اختیار دارید

یا اگه صمیمی تر هستید بگید:
کوچیک شما هستیم

sansa
22-05-2014, 19:43
دیگه داره حالم از این کلمه خوش میگذره بهم میخوره ......اصلا چه معنی داره ؟؟؟؟ تا سلام و علیک میکنی یارو میگه خوش میگذره ...میخوام بگم اره با ....***

جواب این کلمه رو لطف میکنید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟!:n02:

Atghia
22-05-2014, 20:08
دیگه داره حالم از این کلمه خوش میگذره بهم میخوره ......اصلا چه معنی داره ؟؟؟؟ تا سلام و علیک میکنی یارو میگه خوش میگذره ...میخوام بگم اره با ....***

جواب این کلمه رو لطف میکنید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟!:n02:
اگه به کنایه بخواید بگید (مثلا درگیر هستید واقعا ...) بگید:

اوه آره چه جورم!

اگه خیلی عادی بخواید بگید:

هی میگذره

alittlequestion11
23-05-2014, 08:51
سلام

با فروشنده هایی که سعی می کنن یه چیزی رو گرونتر بفروشن و ... باید چه جور رفتار کرد که حساب کار دستشون بیاد؟ (مثلا برای خرید های کوچیک مثل لبنیاتی و یا خرید های گرون تر مثل لباس و شلوار و اینها... )

m-530
23-05-2014, 08:57
سلام

با فروشنده هایی که سعی می کنن یه چیزی رو گرونتر بفروشن و ... باید چه جور رفتار کرد که حساب کار دستشون بیاد؟ (مثلا برای خرید های کوچیک مثل لبنیاتی و یا خرید های گرون تر مثل لباس و شلوار و اینها... )

بگو دیروز از ک مغازه ای دیگه خریدم اینقدر ، شما چرا گرونتر میدین ؟

Atghia
23-05-2014, 09:16
سلام

با فروشنده هایی که سعی می کنن یه چیزی رو گرونتر بفروشن و ... باید چه جور رفتار کرد که حساب کار دستشون بیاد؟ (مثلا برای خرید های کوچیک مثل لبنیاتی و یا خرید های گرون تر مثل لباس و شلوار و اینها... )

یک کار خیلی شیک به منظور اینکه حرص طرف در بیاد اینه که تا پای خرید برید ((حالا لبنیات که نه منظور لباس و ایناست)) بعد که اماده شد جنس رو براتون بپیچه بگید ا الان یادم اومد من عین همینو چند روز قبل دیدم...ببخشید منصرف شدم بعد با لبخند از مغازه بیاید بیرون
اونجوری که بخواید بگید فلان مغازه همینو ارزونتر میده شما چرا گرون میدی جواب نمیده!
چون همیشه بهونه دارن یا میگن جنسش فرق داره! یا میگن خرید قبلی بوده!

VAHID
23-05-2014, 09:57
دیگه داره حالم از این کلمه خوش میگذره بهم میخوره ......اصلا چه معنی داره ؟؟؟؟ تا سلام و علیک میکنی یارو میگه خوش میگذره ...میخوام بگم اره با ....***

جواب این کلمه رو لطف میکنید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟!:n02:


بگو

خوش میگذره ماله قدیم بود
الان فقط خوشیم که میگذره :n09::n02:

Mr_100_dolari
23-05-2014, 10:39
سلام

با فروشنده هایی که سعی می کنن یه چیزی رو گرونتر بفروشن و ... باید چه جور رفتار کرد که حساب کار دستشون بیاد؟ (مثلا برای خرید های کوچیک مثل لبنیاتی و یا خرید های گرون تر مثل لباس و شلوار و اینها... )

سلام

اگر شما مبنای محاسبه کردن جنسی رو که دارید میخرید می دونید می تونید بهشون ایراد بگیرن که از قیمت عرف داره بالاتر میگیره خیلی از خوراکی ها و ... روش قیمتش خورده و قانونا نباید ازتون بالاتر بگیره ولی در مورد خیلی اجناس دیگه

مثل پوشاک که فرمول خاصی برای محاسبه کردن قیمت از طرف مشتری وجود نداره تنها راه وجدان فروشنده و بعد از اون هم دونستن حدودی قیمت شلواری هستش که میخواین بخرین تا اگر خیلی بالاتر گفتش شما هم بگین الان ده جا قیمت

کردم پایینتر گفتش حالا اگر شما دروغ گفته باشی و عین اون شلوار رو جای دیگه نداشته باشه اون فروشنده که از نوع جنس خودش باخبر هستش با خیال راحت بهتون میگه ناراحتی برو از همون جا بخر و اگر برعکسش باشه و اون دروغ گفته

باشه که کاره من تکه مجبور میشه قیمت رو بیاره پایین ولی بازم تا جایی که براش صرف داشته باشه .

sansa
24-05-2014, 09:24
سلام
وقتی کسی اسمتو میپرسو چطوری باید بگی ؟ نمیشه فقط گفت مثلا رضا ... یا برعکس میخوای اسم کسی رو بپرسی چطوری باید بگی ؟ مثلا مخلصتون کوچیگتون باید اضافه کنی ؟

Atghia
24-05-2014, 10:17
سلام
وقتی کسی اسمتو میپرسو چطوری باید بگی ؟ نمیشه فقط گفت مثلا رضا ... یا برعکس میخوای اسم کسی رو بپرسی چطوری باید بگی ؟ مثلا مخلصتون کوچیگتون باید اضافه کنی ؟

بستگی داره کی بپرسه!

اگه مثلا اقا(محل رسمی) یا خانومی که سنش از شما بیشتره بپرسه یا دختری همسن خودتون اونوقت اول فامیلیتون رو بگید پشت سرش اسمتون و بعد دوباره فامیلی اینجوری:
عالمی هستم، رضا عالمی

اگه اقایی که سنشون ازتون بیشتره ولی رسمی نیست بپرسه: کوچیک شما، رضا هستم

اگه مثلا تازه با یک پسر همسن خودتون دارید اشنا میشید اونوقت میتونید بگید: کوچیکتیم داداش ، رضا هستم :دی ((شبیه توی فیلما شد :دی))

A.N.A.P
24-05-2014, 12:45
سلام
وقتی کسی اسمتو میپرسو چطوری باید بگی ؟ نمیشه فقط گفت مثلا رضا ... یا برعکس میخوای اسم کسی رو بپرسی چطوری باید بگی ؟ مثلا مخلصتون کوچیگتون باید اضافه کنی ؟
سلام .وقتی ازتون اسمتون رو میپرسن هر چی ساده تر بگین بهتره. مثلا بگین علی هستم.
ولی میخواین اسم کسی رو بپرسین اگه بزرگتر بود یا باهاشون رودربایستی دارین ، میتونید بگین : اسم شریفتون ؟ یا بگین : اسمتون رو میتونم بپرسم ؟



بستگی داره کی بپرسه!
عالمی هستم، رضا عالمی


مگه جیمز باند هست ؟:n02:

ملا نصرالدین
24-05-2014, 20:43
سلام

با فروشنده هایی که سعی می کنن یه چیزی رو گرونتر بفروشن و ... باید چه جور رفتار کرد که حساب کار دستشون بیاد؟ (مثلا برای خرید های کوچیک مثل لبنیاتی و یا خرید های گرون تر مثل لباس و شلوار و اینها... )

ببینید بهترین کار نخریدن هست.من انکار نمیکنم که خیلی ها واقعا گران فروش هستند
ولی
گاهی هم ما اشتباه میکنیم.و زود قضاوت میکنیم

مثلا میریم بازار یه جنسی رو قیمت میکنیم میگه 100 تومان.میریم شهرک غرب هم قیمت میکنیم میگه 200 تومان...خب اون هزینه هایی که اون شهرک غربی داره بازاری نداره.و ما نباید توقع داشته باشیم همه ارزان و به قیمت بدن
بعضی ها هم هستند که به دلیل لج و لجبازی کلااز مردم سود نمیگیرند...این باعث میشه که بقیه که به اندازه سود میگیرند گران فروش تلقی شوند!

bijandarbari
25-05-2014, 21:34
سلام

حتما براتون پیش اومده که یک نفر ( مخصوصا فروشنده ها یا کارمندای اداره) با شما بد صحبت می کنن و به شما یه جورایی توهین می کنن.تو این مواقع چطور باید جوابشون رو بدیم که هم جو متشنج نشه و درگیری به وجود نیاد و هم اینکه طوری نباشه که جلوشون احساس ضعف داشته باشیم و هم اینکه شخصیت خودمون رو حفظ کرده باشیم؟؟؟

من خودم خیلی ریلکس هستم و تو این مواقع در صورت لزوم یک تیکه کوچیک و ریز به طرف میدازم.ولی واقعا یه جاهایی این ریلکس بودن بیش از حد من باعث میشه حق طرف ادا نشه و جلوش کم بیارم.

Demon King
25-05-2014, 22:17
سلام

حتما براتون پیش اومده که یک نفر ( مخصوصا فروشنده ها یا کارمندای اداره) با شما بد صحبت می کنن و به شما یه جورایی توهین می کنن.تو این مواقع چطور باید جوابشون رو بدیم که هم جو متشنج نشه و درگیری به وجود نیاد و هم اینکه طوری نباشه که جلوشون احساس ضعف داشته باشیم و هم اینکه شخصیت خودمون رو حفظ کرده باشیم؟؟؟

من خودم خیلی ریلکس هستم و تو این مواقع در صورت لزوم یک تیکه کوچیک و ریز به طرف میدازم.ولی واقعا یه جاهایی این ریلکس بودن بیش از حد من باعث میشه حق طرف ادا نشه و جلوش کم بیارم.


یه خشونت خیلی خفیف انجام بدید تا حساب کار دستش بیاد،
مثلا با جدیت کامل بپرسید این چه طرز صحبت کردنه؟

farzad02
25-05-2014, 23:50
سلام

حتما براتون پیش اومده که یک نفر ( مخصوصا فروشنده ها یا کارمندای اداره) با شما بد صحبت می کنن و به شما یه جورایی توهین می کنن.تو این مواقع چطور باید جوابشون رو بدیم که هم جو متشنج نشه و درگیری به وجود نیاد و هم اینکه طوری نباشه که جلوشون احساس ضعف داشته باشیم و هم اینکه شخصیت خودمون رو حفظ کرده باشیم؟؟؟

من خودم خیلی ریلکس هستم و تو این مواقع در صورت لزوم یک تیکه کوچیک و ریز به طرف میدازم.ولی واقعا یه جاهایی این ریلکس بودن بیش از حد من باعث میشه حق طرف ادا نشه و جلوش کم بیارم.
سلام
خوب خیلی به شرایط بستگی داره
یه وقتا جواب ندادن و زل زدن تو چشم طرف با کمی اخم هم کافیه
بعضی جاها هم باید خیلی خشک و رسمی صحبت کرد که طرف بفهمه جای خودنمایی نیست

به هر حال خیلی این چیزها به فرهنگ اون محیط و آدماش بستگی داره

banii
28-05-2014, 21:18
برای تحویل پروژه پایان ترم خودم به تنهایی از پسش برنمیام ، با یکی از بچه ها نسبتا راحت تر هستم اما اون کاراش قوی نیست و نمیخوام با اون همکاری کنم ... حتی بهش گفتم بیا بریم با فلانی و فلانی و فلانی (اینها توی کلاس فعال ترند اما بچه های باحالی نیستند) و اون موافق نبود به همون دلیلی که عرض کردم ... این پروژه برای من خیلی مهمه و حتما باید به استاد تحویل بدم ، در غیر این صورت با توجه به سوابق قبلی بدون شک این درسو میفتم.... خودم هم اصلا دوست ندارم با گروه اونها انجام بدم و حتی ممکنه اونها قبول هم نکنند !! 2 3 تا از دخترای کلاس هم هستند کاراشون خوبه اما دوست ندارم با دخترا بپلکم .... با یکی از دخترا ترم قبل مراوداتی داشتم اما اون توی این کلاس با ما نیست.... حالا چیکار کنم من ؟! :n29:

Demon King
28-05-2014, 21:48
برای تحویل پروژه پایان ترم خودم به تنهایی از پسش برنمیام ، با یکی از بچه ها نسبتا راحت تر هستم اما اون کاراش قوی نیست و نمیخوام با اون همکاری کنم ... حتی بهش گفتم بیا بریم با فلانی و فلانی و فلانی (اینها توی کلاس فعال ترند اما بچه های باحالی نیستند) و اون موافق نبود به همون دلیلی که عرض کردم ... این پروژه برای من خیلی مهمه و حتما باید به استاد تحویل بدم ، در غیر این صورت با توجه به سوابق قبلی بدون شک این درسو میفتم.... خودم هم اصلا دوست ندارم با گروه اونها انجام بدم و حتی ممکنه اونها قبول هم نکنند !! 2 3 تا از دخترای کلاس هم هستند کاراشون خوبه اما دوست ندارم با دخترا بپلکم .... با یکی از دخترا ترم قبل مراوداتی داشتم اما اون توی این کلاس با ما نیست.... حالا چیکار کنم من ؟! :n29:


ببین تو مسایل درسی یه سری کارا هست که دوست نداریم امجام بدیم ولی برای صلاح خودمون و پاس شدن موظف به انجام هستیم.
اینجا پارک نیست و نمیخواید قدم بزنید که بگید با فلانی حال نمیکنم، اینجا دانشگاهه و محل درس خوندن و دوستی کردن به جای خودش، من دوستانی سراغ دارم که اصلا با من صمیمی نیستن، اما به خاطر این که باهوشم :n02: خیلی میان طرفم.
هیچ وقت ملاکتون تو همکاری برای پروژه حال کردن و صمیمی بودن با دوستان نباشه، سعی کنید با کسانی همکاری کنید که احتمال موفقیتتون با اونا بیشتره نه احتمال حال کردنتون.

ممنون.:n16:

banii
28-05-2014, 22:03
ببین تو مسایل درسی یه سری کارا هست که دوست نداریم امجام بدیم ولی برای صلاح خودمون و پاس شدن موظف به انجام هستیم.
اینجا پارک نیست و نمیخواید قدم بزنید که بگید با فلانی حال نمیکنم، اینجا دانشگاهه و محل درس خوندن و دوستی کردن به جای خودش، من دوستانی سراغ دارم که اصلا با من صمیمی نیستن، اما به خاطر این که باهوشم :n02: خیلی میان طرفم.
هیچ وقت ملاکتون تو همکاری برای پروژه حال کردن و صمیمی بودن با دوستان نباشه، سعی کنید با کسانی همکاری کنید که احتمال موفقیتتون با اونا بیشتره نه احتمال حال کردنتون.

ممنون.:n16:
بله دوست گرامی. دقیقا با شما موافقم .
اما سوال من این بود که چجوری با این افراد رابطه برقرار کنم وقتی اینقدر مضحکند که احتمال میدم اصلا قبول نکنند ! :n21:

Demon King
28-05-2014, 22:16
بله دوست گرامی. دقیقا با شما موافقم .
اما سوال من این بود که چجوری با این افراد رابطه برقرار کنم وقتی اینقدر مضحکند که احتمال میدم اصلا قبول نکنند ! :n21:


دقیقا نکته مهم صمیمی شدن با افرادیه که به نفعتونه، خوب چطور با دوستان نزدیکتون صمیمی شدین؟
دوست صمیمی پیدا کردن کاری ندا ره ، ولی یه شرط مهم لازمه. در مدت پروژتون از دوستانی که باشون صمیمی هستین ولی از نظر درسی نفعی به حالتون ندارن دوری کنید.
چرا که نزدیک شدن به افراد لایق و صمیمی شدن با اون ها شرطش دور شدن دوستان غیر مفیده بطوریکه سعی کنید قابلیت های درسیتون رو به اون کروه ثابت کنید تا تمایل بیشتری برای قبولتون داشته باشن.

farzad02
29-05-2014, 00:01
بله دوست گرامی. دقیقا با شما موافقم .
اما سوال من این بود که چجوری با این افراد رابطه برقرار کنم وقتی اینقدر مضحکند که احتمال میدم اصلا قبول نکنند ! :n21:
چقدر سخت میگیری شما ...:n01:

برو سر حرف رو در مورد پروژه باز کن.مثلا:
آقای/خانم ... شما برای فلان پروژه همگروهی داری؟
تا الان کاری کردی؟
اگر می خوای بیا با هم انجام بدیم...
من فلان قسمت کار رو خیلی خوب بلدم. شما فلان قسمت رو می تونی انجام بدی؟


یا جور میشه یا نه. نشد برو سراغ نفر بعدی ...
نشد هم که نشده!
یه وقتی آدم یه کاری رو خودش انجام میده و می بینه از همه بهتره (به دلیل اینکه ایرانیها خیلی کار تیمی رو دوست دارن :n02:)

Rhodes
01-06-2014, 16:53
دوستان من يه تعدادي جزوه از يه نفر گرفتم ( خانم هستن ).بعد از كپي جزوه ها رو بهشون دادم ولي فرصت نشد تشكر كنم و ....
حالا من به ايشون اس ام اس بدم و تشكر كنم كار بديه ؟ايشون رو ديگه نميبينم تا امتحانات. نگه ها روي منظور رفته شماره رو گير اورده و از اين قضايا !!! ولي اخلاقش فكر نمي كنم اين طوري باشه.كلا به صلاح هست يا نه؟
ممنون.


Sent from my iPad using Tapatalk

ملا نصرالدین
01-06-2014, 17:43
اولا که همون اول باید تشکر میکردید

حالا به نظر من صبر کنید تا موقع امتحانات ...وقتی ایشان را دیدید سلام و علیک بکنید و بعد هم تشکر

Atghia
01-06-2014, 18:06
دوستان من يه تعدادي جزوه از يه نفر گرفتم ( خانم هستن ).بعد از كپي جزوه ها رو بهشون دادم ولي فرصت نشد تشكر كنم و ....
حالا من به ايشون اس ام اس بدم و تشكر كنم كار بديه ؟ايشون رو ديگه نميبينم تا امتحانات. نگه ها روي منظور رفته شماره رو گير اورده و از اين قضايا !!! ولي اخلاقش فكر نمي كنم اين طوري باشه.كلا به صلاح هست يا نه؟
ممنون.


Sent from my iPad using Tapatalk

نظر من هم اینه تا زمان امتحانات صبر کنید اولین فرصت که ایشون رو دیدید بهش بگید :خانم فلانی واقعا از لطفتون ممنونم میبخشید اون روز من چون عجله داشتم فرصت نشد که ازتون تشکر کنم:n06:

A.N.A.P
01-06-2014, 23:44
دوستان من يه تعدادي جزوه از يه نفر گرفتم ( خانم هستن ).بعد از كپي جزوه ها رو بهشون دادم ولي فرصت نشد تشكر كنم و ....
حالا من به ايشون اس ام اس بدم و تشكر كنم كار بديه ؟ايشون رو ديگه نميبينم تا امتحانات. نگه ها روي منظور رفته شماره رو گير اورده و از اين قضايا !!! ولي اخلاقش فكر نمي كنم اين طوري باشه.كلا به صلاح هست يا نه؟
ممنون.


Sent from my iPad using Tapatalk

توی اولین برخورد بگین خیلی ممنون بابت جزوه ها ! همین.

ملا نصرالدین
02-06-2014, 09:08
دوستان من برای استادم یک ایمیل فرستادم.ولی چند روزی گذشته و جواب نداده
حالا میخوام بهش بگم که جواب بده.
چکار کنم؟بهش زنگ بزنم؟
اس ام اس بدم؟
چی بگم؟

Rhodes
02-06-2014, 09:13
دوستان استادمون گفت بهش ایمل بزنیم برای اینکه بفهمیم نمره میانترم چند شده و اگه کم شدیم نریم سر جلسه.
الان من توی متن ایمیل چی بنویسم خوب باشه ؟!
ممنون.

Demon King
02-06-2014, 09:26
دوستان من برای استادم یک ایمیل فرستادم.ولی چند روزی گذشته و جواب نداده
حالا میخوام بهش بگم که جواب بده.
چکار کنم؟بهش زنگ بزنم؟
اس ام اس بدم؟
چی بگم؟


چند روزه جواب نداده ؟ اگه خیلی نیست چند روز دیگه صبر کنید, البته اگه جوابش براتون ضروریه یه زنگ بهش بزنید و مطلعش کنید. چون ممکنه اصلا این چند روزه ایمیلش رو چک نکنه.

Atghia
02-06-2014, 09:28
دوستان من برای استادم یک ایمیل فرستادم.ولی چند روزی گذشته و جواب نداده
حالا میخوام بهش بگم که جواب بده.
چکار کنم؟بهش زنگ بزنم؟
اس ام اس بدم؟
چی بگم؟

اگر خیلی عجله ندارید یک ایمیل reminderبراش بفرستید همون ایمیل رو مجدد فروارد کنید ولی در عنوانش قبل از عنوان اصلی reminderرو اضافه کنید:n06:
اولویت بعدی ملاقات حضوری هست
اگر امکانش نبود تماس تلفنی
من اس ام اس زدن به استاد رو خیلی جالب نمیدونم:n17:

Atghia
02-06-2014, 09:34
دوستان استادمون گفت بهش ایمل بزنیم برای اینکه بفهمیم نمره میانترم چند شده و اگه کم شدیم نریم سر جلسه.
الان من توی متن ایمیل چی بنویسم خوب باشه ؟!
ممنون.

سعی کنید که عنوان ایمیل گویا باشه
یعنی یا به انگلیسی یا همون فارسی عنوان چیزی شبیه این باشه:

درخواست جهت اطلاع از نمره میان ترم درس x

در متن هم خیلی مختصر بگید :

با سلام و عرض ادب خدمت استاد محترم
بنابر فرمایش جنابعالی جهت اطلاع از نمره میان ترم درس xاین ایمیل را برای شما ارسال کردم
با تشکر (اسم خودتون)

مهندس مسعود
06-06-2014, 15:51
بنده همکاری دارم که دروغگوست و کافر است و در خلوت ترویج کفر می کند و حکم ارتداد بر وی صادق است. سعی دارم نقشه های ایشان را رسوا کرده و شخصیت واقعی ایشان را به مردم نشان دهم تا آبرویش برود و دستگاه قضایی کشور ایشان را مجازات کند تا وی زودتر به جهنم برود. ولی ایشان خیلی زرنگ است و گیر انداختنش بسیار سخت. چگونه باید عمل کنم؟

ehsan_iace
06-06-2014, 20:10
با آدمهای کنترلگر چطور باید رفتار کرد؟

مثلاً فرض کنید در مهمانی هستید و هی صاحبخانه که فامیل شما هم هست هر حرفی شما میزنید میخواهد حرف شما را اصلاح کند و هر کاری شما میخواهید کنید از شما میخواهد که آن کار را نکنید!

با همچین آدمی چه کار باید کرد؟

راههایی که به نظر من رسید :

مستقیم باهاش وارد بحث شد که من بچه ات نیستم اینجوری داری کنترلم میکنی! لطفاٌ سرت به کار خودت باشه!
کار خودت را میکنی تا صدایش دربیاد!
بیخیال شد تا زودتر مهمانی تمام شود و خلاص شویم از دست‌اش!

Mr.Pooya
06-06-2014, 20:20
با آدمهای کنترلگر چطور باید رفتار کرد؟

مثلاً فرض کنید در مهمانی هستید و هی صاحبخانه که فامیل شما هم هست هر حرفی شما میزنید میخواهد حرف شما را اصلاح کند و هر کاری شما میخواهید کنید از شما میخواهد که آن کار را نکنید!

با همچین آدمی چه کار باید کرد؟

راههایی که به نظر من رسید :

مستقیم باهاش وارد بحث شد که من بچه ات نیستم اینجوری داری کنترلم میکنی! لطفاٌ سرت به کار خودت باشه!
کار خودت را میکنی تا صدایش دربیاد!
بیخیال شد تا زودتر مهمانی تمام شود و خلاص شویم از دست‌اش!

سلام

من خودم سعی می کنم زیاد با این آدم ها وارد بحث نشم و صحبت نکنم. ولی اینکه چگونه برخورد کنید باهاشون بستگی داره.

1- شما آدم رکی هستید ؟ اگر آدم رکی هستید خب مستقیم می تونید بهش بگید ولی خب بستگی به طرف تون داره. سن و سال خیلی مهمه به شخصه سعی می کنم با افراد بزرگتر از خودم درگیری نداشته باشم.

2- نسبت شما با اون شخص: خیلی مهمه چه نسبتی بین شما هست و بسته به این مورد ممکنه درست نباشه که مستقیم بهشون بگید.

چیزی که اینجا می تونم بهتون توصیه کنم اینه که همیشه بی خیال باشید.

من خودم زیاد از این افراد دیدم خب هرکسی با این جور افراد برخورد داشته ولی کاری که من می کنم اینه که می بینم طرف چند سالش هست و چه نسبتی باهام داره. اگر سنش خیلی بالاتر باشه خب تحمل می کنم و تا 90% سعی خودم رو می کنم چیزی نگم ولی خیلی جاها اگر ببینم طرفم از قصد می خواد من رو اذیت کنه مستقیم تو صورتش بهش میگم چون اینطوری ضربه فنی میشه و اکثر این افراد انتظار ندارند که مستقیم تو صورت شون حرف بزنی( بسته به نسبت فامیلی و سن)

موفق باشید

farzad02
06-06-2014, 23:08
با آدمهای کنترلگر چطور باید رفتار کرد؟

مثلاً فرض کنید در مهمانی هستید و هی صاحبخانه که فامیل شما هم هست هر حرفی شما میزنید میخواهد حرف شما را اصلاح کند و هر کاری شما میخواهید کنید از شما میخواهد که آن کار را نکنید!

با همچین آدمی چه کار باید کرد؟

راههایی که به نظر من رسید :

مستقیم باهاش وارد بحث شد که من بچه ات نیستم اینجوری داری کنترلم میکنی! لطفاٌ سرت به کار خودت باشه!
کار خودت را میکنی تا صدایش دربیاد!
بیخیال شد تا زودتر مهمانی تمام شود و خلاص شویم از دست‌اش!

این خیلی بستگی داره به اینکه شرایط چقدر مهمه؟
مثلا در یک مهمانی بهتره بیخیال باشید تا تموم بشه بره... ارزش بحث و جدل نداره( و البته ناراحتی احتمالی)
اما یه وقت شما توی محیطی هستید با آدمهای ثابت. مثلا محیط کار ... خوب بهتره همون اول تکلیفتون رو با چنین آدمی روشن کنید. قشنگ حوزه کاری و حد و مرزها رو روشن کنید تا هم خودتون و هم طرف تکلیف خودشو بدونه و اگر این حد رعایت نشد، برخورد محکم تری انجام بدید



اما در کل بخواید وارد بحث بشید، به نظر من بهتره طوری بحث کنید که خودتون رو شخص معقول و منطقی و مسئولی نشون بدید ( نه پرخاشگر و عصبی)
مثلا:
بله این نظر شماست و محترمه، ولی بنده نظرم اینه و سعی می کنم اینطوری عمل کنم
یا
شما هر طور میلتونه عمل کنید. بنده مسئول کارهای خودم هستم
یا
این حرفی که شما می زنید رو ما قبلا تست کردیم و جواب نگرفتیم. فعلا بهترین کار همینه. ممنون از نظر شما
یا
ممنون که به فکر من هستید ولی همینطوری راحت ترم!!

Atghia
06-06-2014, 23:22
بنده همکاری دارم که دروغگوست و کافر است و در خلوت ترویج کفر می کند و حکم ارتداد بر وی صادق است. سعی دارم نقشه های ایشان را رسوا کرده و شخصیت واقعی ایشان را به مردم نشان دهم تا آبرویش برود و دستگاه قضایی کشور ایشان را مجازات کند تا وی زودتر به جهنم برود. ولی ایشان خیلی زرنگ است و گیر انداختنش بسیار سخت. چگونه باید عمل کنم؟


دوست گرامی اول اینکه در اسلام تهمت و افترا جز بزرگترین گناهان محسوب میشه پس چناچه مطمئن نیستید هرگز قضاوت نکنید! میبخشید ولی اگر در خلوت این اقدام رو میکنه شما چطور مطلعید؟

دوما آبروی کسی رو بردن چه به حق چه به ناحق بازهم کار درستی نیست

سوما شما بهتره اول از راه امر به معروف و نهی از منکر وارد بشید چناچه بعد از چندین بار ارشاد بازهم به روند قبل ادامه دادند
باید راهی برای اثبات کفرگویی ایشان پیدا کنید و حداقل دوشاهد به دستگاه قضا برده تا بتوانید ادعایتان را ثابت کنید اونوقت دیگه حق به حق دار خواهد رسید

™ Hadi
06-06-2014, 23:38
سلام. توي پمپ بنزين بعضي افراد از پشت بوق مي‌زنند هي زود باش زود باش عجله داريم... مثلا من دارم باک بنزين رو مي‌بندم يارو از پشت ميره تو اعصابم...

آدم در مقابل اينا چه عکس العملي نشون بده؟! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

مهندس مسعود
07-06-2014, 02:10
دوست گرامی اول اینکه در اسلام تهمت و افترا جز بزرگترین گناهان محسوب میشه پس چناچه مطمئن نیستید هرگز قضاوت نکنید! میبخشید ولی اگر در خلوت این اقدام رو میکنه شما چطور مطلعید؟

دوما آبروی کسی رو بردن چه به حق چه به ناحق بازهم کار درستی نیست

سوما شما بهتره اول از راه امر به معروف و نهی از منکر وارد بشید چناچه بعد از چندین بار ارشاد بازهم به روند قبل ادامه دادند
باید راهی برای اثبات کفرگویی ایشان پیدا کنید و حداقل دوشاهد به دستگاه قضا برده تا بتوانید ادعایتان را ثابت کنید اونوقت دیگه حق به حق دار خواهد رسید

با سپاس از پاسخگویی شما. بنده از گناهکار بودن این شخص مطمئن هستم ایشان من را هم به کفر دعوت کرد که نپذیرفتم ولی می دانم خیلی ها توسط ایشان کافر شده اند افرادی که در گذشته نماز می خوانندند ولی حالا نمی خوانند. وظیفه شرعی بنده است که آبروی ایشان را ببرم و با ایشان مبارزه کنم وگرنه بنده هم مسئول گناهان افرادی که توسط ایشان به کفر گرویده می شوند خواهم بود. بنده به اندازه کافی به ایشان امر به معروف و نهی از منکر کرده ام و ایشان گوش نمی دهند چون وجودش پر از صدای شیطان است. پس بنده باید به دنبال دو نفر شاهد باشم. آیا خود بنده شاهد به حساب می آیم یا به دو نفر به جز بنده نیاز است؟ آیا شهادت دو مرد در دادگاه برای به هلاکت رساندن این شخص کافی است؟

Atghia
07-06-2014, 10:47
سلام. توي پمپ بنزين بعضي افراد از پشت بوق مي‌زنند هي زود باش زود باش عجله داريم... مثلا من دارم باک بنزين رو مي‌بندم يارو از پشت ميره تو اعصابم...

آدم در مقابل اينا چه عکس العملي نشون بده؟! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

بستگی به روحیات خودتون داره یکی از این حالتها امکان پذیره:

کلا نشنیده بگیرید و کار خودتون رو انجام بدید
با چهره درهم نگاشون کنید بگید نمیبینی کارم تموم نشده؟
یا هم برای در اوردن حرص طرف میتونید یک نیم نگاهی بهش بندازید با چاشنی یک پوزخند

:n01:

MOHAMMAD_ASEMOONI
07-06-2014, 11:02
سلام دوستان . لبِ پائین رو به دندان گرفتن فقط مخصوص خانومهاست یا مردها هم میتونند انجام بدند ؟ مثال : یه نفر میگه پسر فلانی فلان کارِ بد رو انجام داده . شنونده میگه وای , نچ نچ و لبِ پائینش رو گاز میگیره . . یا وقتی بچه ای کار زشتی انجام میده , یه آدم بزرگ برای اینکه بهش بفهمونه کار زشتیه نگاهش میکنه و لبِ خودش رو گاز میگیره .

Atghia
07-06-2014, 11:07
سلام دوستان . لبِ پائین رو به دندان گرفتن فقط مخصوص خانومهاست یا مردها هم میتونند انجام بدند ؟ مثال : یه نفر میگه پسر فلانی فلان کارِ بد رو انجام داده . شنونده میگه وای , نچ نچ و لبِ پائینش رو گاز میگیره . . یا وقتی بچه ای کار زشتی انجام میده , یه آدم بزرگ برای اینکه بهش بفهمونه کار زشتیه نگاهش میکنه و لبِ خودش رو گاز میگیره .

من فقط نظر شخصیم رو میگم اینکار مختص خانومهاست
ولی اقایون در برخورد با بچه های کوچک بخاطر اون جلوه مزه ریختن و ادا بازی های خاص بچه ها میتونن استفاده کنند
ولی اگر اقایی این حرکت رو در مقابل اقا یا خانوم دیگه ای انجام بده اونوقت بنظرم جلوه جالبی نداره و برداشت های بدی میتونه داشته باشه...

bijandarbari
07-06-2014, 12:45
با سپاس از پاسخگویی شما. بنده از گناهکار بودن این شخص مطمئن هستم ایشان من را هم به کفر دعوت کرد که نپذیرفتم ولی می دانم خیلی ها توسط ایشان کافر شده اند افرادی که در گذشته نماز می خوانندند ولی حالا نمی خوانند. وظیفه شرعی بنده است که آبروی ایشان را ببرم و با ایشان مبارزه کنم وگرنه بنده هم مسئول گناهان افرادی که توسط ایشان به کفر گرویده می شوند خواهم بود. بنده به اندازه کافی به ایشان امر به معروف و نهی از منکر کرده ام و ایشان گوش نمی دهند چون وجودش پر از صدای شیطان است. پس بنده باید به دنبال دو نفر شاهد باشم. آیا خود بنده شاهد به حساب می آیم یا به دو نفر به جز بنده نیاز است؟ آیا شهادت دو مرد در دادگاه برای به هلاکت رساندن این شخص کافی است؟

به نظر من دنبال دردسر نباشین.

در ضمن اگه پیگیری کنید اون فرد یا خانواده اش رو نسبت به خودتون دشمن میکنید و ممکن باعث خطراتی بشه.

اگه خیلی احساس مسئولیت می کنید به حراست اداره ( در صورت وجود ) یا به کلانتری محل یا پایگاه بسیج یا اداره اطلاعات و... مشخصاتشون رو بدین تا خودشون پیگیر بشن.
خودتون رو درگیر نکنید.

Iloveu-ALL
07-06-2014, 13:09
من فقط نظر شخصیم رو میگم اینکار مختص خانومهاست
ولی اقایون در برخورد با بچه های کوچک بخاطر اون جلوه مزه ریختن و ادا بازی های خاص بچه ها میتونن استفاده کنند
ولی اگر اقایی این حرکت رو در مقابل اقا یا خانوم دیگه ای انجام بده اونوقت بنظرم جلوه جالبی نداره و برداشت های بدی میتونه داشته باشه...

+ اگه بین دو تا آقا بعنوان شوخی باشه هم مشکلی نداره!! مثلا موقع امتحانـه یکی داره تقلب میکنه، رفیقش به شوخی اَووو میکنه :n02:

Rossin
07-06-2014, 13:31
سلام
یه موردی هست که من خیلی باهاش مشکل دارم و اونم اینکه :
به دوستی پول قرض دادیم یا جایی رفتیم و شرط بر دنگی حساب کردن بودن( یا مادر خرج شدن) بعد طرفین به دلایلی فراموش کردن سهم خودشون رو پرداخت کنن و یا اینکه دوستمون کلا به روی خودش نمیاره به ما مقروضه!

من خیلی از طریق اس ام اس بهشون یاد اوری کردم که فلانی اگر امکانش هست تا هفته دیگه اون مبلغو برام بریز یا مثلن برای اینکه ناراحت نشن گفتم دوستان راستی سهم من از اون دفعه قبلی چیزی مونده که پرداخت کنم؟ ( به در گفتم دیوار بشنوه) اوناهم گفتن نه ولی ما باید سهممون رو بدیم بهت!ولی بعدش اصن انگار نه انگار!! هیچ کدوم به روی خودشون نیاوردن!

توی این شرایط باید چه کنیم؟ چه جوری بگیم طرف ناراحت نشه؟

Mr.Pooya
07-06-2014, 13:41
سلام دوستان . لبِ پائین رو به دندان گرفتن فقط مخصوص خانومهاست یا مردها هم میتونند انجام بدند ؟ مثال : یه نفر میگه پسر فلانی فلان کارِ بد رو انجام داده . شنونده میگه وای , نچ نچ و لبِ پائینش رو گاز میگیره . . یا وقتی بچه ای کار زشتی انجام میده , یه آدم بزرگ برای اینکه بهش بفهمونه کار زشتیه نگاهش میکنه و لبِ خودش رو گاز میگیره .

همونطور که دوستان هم فرمودند من هم نظر خودم رو عرض می کنم.

من شخصا از این کار کلا خوشم نمیاد چه برای خانم چه آقا ولی به نظرم این کار بیشتر مختص خانم ها است هرچند زیاد دیدم آقایونی که در شرایط مختلف این کار رو می کنند ولی زیاد جالب نیست به نظرم.

( برای اینکه به بچه کوچک بفهمونید هم می تونید براش سر تکون بدید و بگید که کارش خوب نبوده یا فقط می تونید بگید کارش خوب نبوده. به نظر من بچه های کوچک هم اگر بهشون بگید کارشون درست نیست خیلی بهترین قبول می کنند و یاد میگیرند اون کار رو انجام ندد دیگه )

موفق باشید

Atghia
07-06-2014, 13:47
سلام
یه موردی هست که من خیلی باهاش مشکل دارم و اونم اینکه :
به دوستی پول قرض دادیم یا جایی رفتیم و شرط بر دنگی حساب کردن بودن( یا مادر خرج شدن) بعد طرفین به دلایلی فراموش کردن سهم خودشون رو پرداخت کنن و یا اینکه دوستمون کلا به روی خودش نمیاره به ما مقروضه!

من خیلی از طریق اس ام اس بهشون یاد اوری کردم که فلانی اگر امکانش هست تا هفته دیگه اون مبلغو برام بریز یا مثلن برای اینکه ناراحت نشن گفتم دوستان راستی سهم من از اون دفعه قبلی چیزی مونده که پرداخت کنم؟ ( به در گفتم دیوار بشنوه) اوناهم گفتن نه ولی ما باید سهممون رو بدیم بهت!ولی بعدش اصن انگار نه انگار!! هیچ کدوم به روی خودشون نیاوردن!

توی این شرایط باید چه کنیم؟ چه جوری بگیم طرف ناراحت نشه؟

چون بحث دوستی مطرحه و دوستمون برامون مهمه متاسفانه خیلی نمیشه برخورد مستقیمی داشت
فقط میشه مثلا از دفعه بعد خوده شما بگید دوستان از این به بعد هرکسی خودش حساب کنه چون من خیلی فراموشکارم شرمندتون میشم بعد:n26:
یا بگید از این به بعد هرکی خودش حساب کنه شاید فردایی نباشد حلال کنید ((از در شوخی )):n02:
دیگه اگر خیلی ناراحت کننده هست قضیه سریع یک قرار جور کنید و پیش دستی کنید و بگید ایندفعه قراره ایکس(یا ایکس و ایگرگ کلا اونایی که پول رو ندادن) حساب کنن تازه با دیر کرد (اینم با شوخی و خنده):n06:

+

تجربه شخصیم میگه خدا نکنه به ادم پررو برخورد کنی! هرکاری بکنی : از در دوستی ، شوخی، قهر، کنایه و...اصلا انگار نه انگار! هیچی هم بهشون برنمیخوره کلا تحت تاثیر بعضی اخلاقهای خنثی قرار میگیرم من:n01:

Mr.Pooya
07-06-2014, 13:54
سلام
یه موردی هست که من خیلی باهاش مشکل دارم و اونم اینکه :
به دوستی پول قرض دادیم یا جایی رفتیم و شرط بر دنگی حساب کردن بودن( یا مادر خرج شدن) بعد طرفین به دلایلی فراموش کردن سهم خودشون رو پرداخت کنن و یا اینکه دوستمون کلا به روی خودش نمیاره به ما مقروضه!

من خیلی از طریق اس ام اس بهشون یاد اوری کردم که فلانی اگر امکانش هست تا هفته دیگه اون مبلغو برام بریز یا مثلن برای اینکه ناراحت نشن گفتم دوستان راستی سهم من از اون دفعه قبلی چیزی مونده که پرداخت کنم؟ ( به در گفتم دیوار بشنوه) اوناهم گفتن نه ولی ما باید سهممون رو بدیم بهت!ولی بعدش اصن انگار نه انگار!! هیچ کدوم به روی خودشون نیاوردن!

توی این شرایط باید چه کنیم؟ چه جوری بگیم طرف ناراحت نشه؟

سلام

تو این شرایط چندین راه کار هست که به نظرم جواب میده.

اولیش : :n25: ولی اصلا جالب نیست.

دومیش : مظلوم نمایی کنید که یکی از دوستان هم چند روز پیش موضوعی در موردش ایجاد کرده بودند. خیلی ها رو دیدم وقتی طلبی دارند از کسی جوری برخورد می کنند که انگار اگر پولشون رو ندی دیگه هیچی ندارن. مثلا می کن به فرض چند نمونش رو میگم. میگند اجاره خونم عقب افتاده صاحب خونه می خواد وسایلم رو بریزه تو خیابون. یا بچم مریضه پول ندارم ببرمش دکتر. یا بچه هام یک ماهه گوشت نخوردند :n02: شوخی نمی کنم کاملا جدی عرض می کنم.

حالا اون حرف ها بیشتر برای طلب های بزرگ زده میشه. که به نظر من بدترین بدترین و بدترین راه ممکنه ! اصلا نمی فهمم چرا بعضی ها اینکار رو می کنند.

سومیش : اما راه سوم که می خوام بگم به نظر خودم بهترین راه هست. وقتی همتون با هم هستید بهشون بگید من حساب خودم رو اون روز دادم ولی شما هنوز پول اون روز که رفتیم بیرون رو ندادید.

رک و پوست کنده بهشون بگید که شما هم حساب تون رو بدید که کدورتی پیش نیاد بینمون. این برای زمانی هست که فکر می کنید از روی قصد نمی خوان طلب شما رو بدند.

ولی اگر واقعا بدون قصد اینکار رو انجام می دن و واقعا یادشون میره. بهشون بگید که اون شب انقدر شد حسابمون که X مقدارش مال من بود که حساب کردم X مقدارش مال Y هست که باید حسابش رو بده و X مقدار دیگش هم مال Z هست که هنوز حسابش رو نداده.

ولی در کل من خودم نظرم اینه که در مسائل اقتصادی حتی برای 100 تومان ( 100 تا تک تومان ) هم نباید تعارف داشته باشید و باید همون 100 تومان رو هم حتی از برادرتون و خواهرتون هم که باشند بگیرید.

کلام آخر اینکه اگر می بینید از قصد خودشون رو زدند به فراموشی شما هم خیلی راحت و آسوده بر گردید رک تو صورتشون حرفتون رو بزنید. اس ام اس و تماس و ایمیل و وی چت و وایبر هم گره ای از کار باز نمی کنه در شرایط شما.

موفق باشید

Rossin
07-06-2014, 13:57
چون بحث دوستی مطرحه و دوستمون برامون مهمه متاسفانه خیلی نمیشه برخورد مستقیمی داشت
فقط میشه مثلا از دفعه بعد خوده شما بگید دوستان از این به بعد هرکسی خودش حساب کنه چون من خیلی فراموشکارم شرمندتون میشم بعد:n26:
یا بگید از این به بعد هرکی خودش حساب کنه شاید فردایی نباشد حلال کنید ((از در شوخی )):n02:
دیگه اگر خیلی ناراحت کننده هست قضیه سریع یک قرار جور کنید و پیش دستی کنید و بگید ایندفعه قراره ایکس(یا ایکس و ایگرگ کلا اونایی که پول رو ندادن) حساب کنن تازه با دیر کرد (اینم با شوخی و خنده):n06:

+

تجربه شخصیم میگه خدا نکنه به ادم پررو برخورد کنی! هرکاری بکنی : از در دوستی ، شوخی، قهر، کنایه و...اصلا انگار نه انگار! هیچی هم بهشون برنمیخوره کلا تحت تاثیر بعضی اخلاقهای خنثی قرار میگیرم من:n01:


بله همینه دقیقا!!
کلا انگار نه بهشون بر میخوره نه چیزی و من موندمو یه خرج سنگین :)))
امروز این ترفندو برم ببینم جواب میده یا نه:31:

ArashMiniStar
09-06-2014, 13:27
دوستان اگه بخوایم یه دختر خانومی رو یه جا سوار کنیم (بقولی بلندش کنیم طرف سنده قرار نیس باشه!) چی میتونیم بگیم ما پسرا؟ تورو خدا کمک کنید :دی ممنون

Sent from my XPERIA Z1 - THE BEST OF SONY

B.Russell
09-06-2014, 13:36
دوستان اگه بخوایم یه دختر خانومی رو یه جا سوار کنیم (بقولی بلندش کنیم طرف سنده قرار نیس باشه!) چی میتونیم بگیم ما پسرا؟ تورو خدا کمک کنید :دی ممنون



به نظرم همون لحظه فکر کن که دختر دار شدی و دخترت گوشه خیابون ایستاده، هرطور دوست داری با دخترت رفتار کنن و یه جا سوارش کنن، شما هم همانطور رفتار کن.
:n16:

ArashMiniStar
09-06-2014, 13:39
به نظرم همون لحظه فکر کن که دختر دار شدی و دخترت گوشه خیابون ایستاده، هرطور دوست داری با دخترت رفتار کنن و یه جا سوارش کنن، شما هم همانطور رفتار کن.
:n16:

الان شما داری تیکه میپرونی دیگه؟ اگه اینطوره که بدون خیلی خودشیرینی.برو جلو یکی دیگه از این کارا بکن لازم نیس اینجا زور بزنی به جای کمک دری وری بگی!!

Sent from my XPERIA Z1 - THE BEST OF SONY

B.Russell
09-06-2014, 13:42
الان شما داری تیکه میپرونی دیگه؟ اگه اینطوره که بدون خیلی خودشیرینی.برو جلو یکی دیگه از این کارا بکن لازم نیس اینجا زور بزنی به جای کمک دری وری بگی!!

Sent from my XPERIA Z1 - THE BEST OF SONY

تیکه نبود دوست عزیزم.
نه من در موقعیت اجتماعی هستم که تیکه بپرانم، نه شما در مقامی هستین که بهتون تیکه انداخته بشه.
ممنون از ادبیاتتون. :n16:

حرف من اساسی ترین اصل فلسفی انسان است:

با هرکس همانطور رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار کند.

ArashMiniStar
09-06-2014, 13:47
تیکه نبود دوست عزیزم.
نه من در موقعیت اجتماعی هستم که تیکه بپرانم، نه شما در مقامی هستین که بهتون تیکه انداخته بشه.
ممنون از ادبیاتتون. :n16:

حرف من اساسی ترین اصل فلسفی انسان است:

با هرکس همانطور رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار کند.

منکه واقعا از حرفتون گیج شدم شما اگر میتونین کمکی کنید لطفا بگید وگرنه این حرفای فلسفی تو این کارا جایی نداره :D
ضمنا من نه دختر دارم نه خواهر ولی به این چیزا حساسیت نخواهم داشت.
از دوستان کسی میتونه برادری کنه منو راهنمایی کنه؟

Sent from my XPERIA Z1 - THE BEST OF SONY

banii
09-06-2014, 13:52
دوستان اگه بخوایم یه دختر خانومی رو یه جا سوار کنیم (بقولی بلندش کنیم طرف سنده قرار نیس باشه!) چی میتونیم بگیم ما پسرا؟ تورو خدا کمک کنید :دی ممنون

Sent from my XPERIA Z1 - THE BEST OF SONY
طرف خاصی رو مد نظر دارید و میخواید این برنامه رو روش اجرا کنید ؟
یا اینکه همینجوری بدون برنامه های قبلی میخواید روی کیس هایی که به پستتون میخورند برنامتونو اجرا کنید ؟

اگه مورد اولی به شما صدق میکنه که روش ماشین روش مناسبی نیست و باید از روشهای دیگه ای استفاده کنید !
اما اگه مورد دومیه دیگه اون بستگی به دختره داره که چه نوع دختری هست ! پا میده یا نه ! البته به ماشین شما هم بستگی داره که چی باشه !

این قسمت یعنی چی متوجه نشدم؟


طرف سنده قرار نیس باشه!

ArashMiniStar
09-06-2014, 13:58
طرف خاصی رو مد نظر دارید و میخواید این برنامه رو روش اجرا کنید ؟
یا اینکه همینجوری بدون برنامه های قبلی میخواید روی کیس هایی که به پستتون میخورند برنامتونو اجرا کنید ؟

اگه مورد اولی به شما صدق میکنه که روش ماشین روش مناسبی نیست و باید از روشهای دیگه ای استفاده کنید !
اما اگه مورد دومیه دیگه اون بستگی به دختره داره که چه نوع دختری هست ! پا میده یا نه ! البته به ماشین شما هم بستگی داره که چی باشه !

مورد اول که نه اون فرق میکنه باید از یه راه خوب وارد شد بحثم رو مورد دوم هست ماشینم هم 206 هست همین تو وسعمونه :| موردا هم زیر 20 سال بیشتر...

Sent from my XPERIA Z1 - THE BEST OF SONY

ArashMiniStar
09-06-2014, 14:00
بالا توضیح دادم
منظورم دخترای عادی هست که شما میبینی زیاد پیچیده نیس ههه

Sent from my XPERIA Z1 - THE BEST OF SONY

Atghia
09-06-2014, 14:47
ممنون
والا من خودم رو دوستی مد نظرمه ولی یه چیزی هست اینکه الان نمیشه روش حساب باز کرد یعنی ببخشید سگ صاحابشو نمیشناسه امروز طرف با یکی هست فردا با یکی دیگه یا همزمان با چند نفر.من خودم همچین ادمی نیستم ولی خوب باید کنار بیام با این موضوع..
ما فامیل زیادی نداریم که بخوان یه جا ببینن ابروم بره حواسم هست فقط شما لطف کن بگو چی بگم با چی شروع کنم خودم یه چیزایی در نظر دارم نظر بقیه رو میخوام بدونم.الانم دوستای من انجام میدن ولی متاسفانه متاسفانه همه به فکر خودشون هستن طرف 100 تا زید داره حاضر نیس یه جا کمک کنه این ایدشونه دیگه کاریش نمیشه کرد.منم خودم بهتر میدونم چیکار دارم میکنم و نیاز به یاداوری بهم نیس به قران.ببخشید اینطوری میگم ولی اینو گفتم چون دارم میبینم همه دارن نهی از منکر میکنن منو به جا کمک :(

Sent from my XPERIA Z1 - THE BEST OF SONY

دوست گرامی عنوان تاپیک : آداب معاشرت
برای؟ رفتار اجتماعی بهتر!
کار شما از اساس از لحاظ اخلاقی اشتباه هست
بنابراین نباید انتظار جواب دلخواه در این مکان داشته باشید
راهنمایی دوستان شامل کارهای در چارچوب اخلاقیات میشه و نه غیراخلاقی

لطفا ادامه ندید بحث رو

Rossin
09-06-2014, 21:27
سلام

تو این شرایط چندین راه کار هست که به نظرم جواب میده.

اولیش : :n25: ولی اصلا جالب نیست.

دومیش : مظلوم نمایی کنید که یکی از دوستان هم چند روز پیش موضوعی در موردش ایجاد کرده بودند. خیلی ها رو دیدم وقتی طلبی دارند از کسی جوری برخورد می کنند که انگار اگر پولشون رو ندی دیگه هیچی ندارن. مثلا می کن به فرض چند نمونش رو میگم. میگند اجاره خونم عقب افتاده صاحب خونه می خواد وسایلم رو بریزه تو خیابون. یا بچم مریضه پول ندارم ببرمش دکتر. یا بچه هام یک ماهه گوشت نخوردند :n02: شوخی نمی کنم کاملا جدی عرض می کنم.

حالا اون حرف ها بیشتر برای طلب های بزرگ زده میشه. که به نظر من بدترین بدترین و بدترین راه ممکنه ! اصلا نمی فهمم چرا بعضی ها اینکار رو می کنند.

سومیش : اما راه سوم که می خوام بگم به نظر خودم بهترین راه هست. وقتی همتون با هم هستید بهشون بگید من حساب خودم رو اون روز دادم ولی شما هنوز پول اون روز که رفتیم بیرون رو ندادید.

رک و پوست کنده بهشون بگید که شما هم حساب تون رو بدید که کدورتی پیش نیاد بینمون. این برای زمانی هست که فکر می کنید از روی قصد نمی خوان طلب شما رو بدند.

ولی اگر واقعا بدون قصد اینکار رو انجام می دن و واقعا یادشون میره. بهشون بگید که اون شب انقدر شد حسابمون که X مقدارش مال من بود که حساب کردم X مقدارش مال Y هست که باید حسابش رو بده و X مقدار دیگش هم مال Z هست که هنوز حسابش رو نداده.

ولی در کل من خودم نظرم اینه که در مسائل اقتصادی حتی برای 100 تومان ( 100 تا تک تومان ) هم نباید تعارف داشته باشید و باید همون 100 تومان رو هم حتی از برادرتون و خواهرتون هم که باشند بگیرید.

کلام آخر اینکه اگر می بینید از قصد خودشون رو زدند به فراموشی شما هم خیلی راحت و آسوده بر گردید رک تو صورتشون حرفتون رو بزنید. اس ام اس و تماس و ایمیل و وی چت و وایبر هم گره ای از کار باز نمی کنه در شرایط شما.

موفق باشید

مورد اول که هیچی دخترارو نمیشه زد:n02:
مورد دومم در مورد من صدق نمیکنه چون نه بچه دارم نه خونه :38:
مورد سومم اینکه من رک و پوست کنده گفتم بهشون بعد گفتن چشم حتما میریزیم برات! الان از اون میریزیم برات 2 هفته گذشته :|
دیگه موندم چه کنم واقعا تو مخن:n28:

Atghia
09-06-2014, 22:00
دوستان یکی از دوستان نزدیکم یکی از عزیزانش فوت شده
حضوری امکان دیدنشون رو ندارم بنظرتون چطور میشه بهش دلداری داد؟با چه جملاتی که نه کلیشه ای باشه و هم اینکه موثر هم باشه
ممنونم:n16:

Mr.Pooya
09-06-2014, 22:22
دوستان یکی از دوستان نزدیکم یکی از عزیزانش فوت شده
حضوری امکان دیدنشون رو ندارم بنظرتون چطور میشه بهش دلداری داد؟با چه جملاتی که نه کلیشه ای باشه و هم اینکه موثر هم باشه
ممنونم:n16:

سلام

اول از همه خدا رحمتشون کنه اون شخصی که فوت شدند روحشون شاد باشه.

البته حرفی که می خوام بزنم خیلی کلیشه ای هست اما ...

به نظر من شما اگر واقعا قصد دلداری دارید باید با احساس خودتون باهاش حرف بزنید نه اینکه من یا سایر دوستان یک چیزی دیکته کنیم شما هم بازگو کنید.

اما به هر حال کسی که عزیزش رو از دست داده فکر نکنم هیچ جوری آروم بشه مگر اینکه زمان بگذره و کم کم سرد تر بشه. البته زمان هیچ چیزی رو درست نمی کنه بلکه همه چی رو ماست مالی می کنه میره !

ولی خب در هر صورت حرف هایی که می تونید بهش بزنید هم عموما خیلی تکراری هستند و همه می دونند.

می تونید بگید " درسته که عزیزی رفته اما زندگی همینجوره فقط باید صبر کرد الان تو باید به فکر خودت باشی به فکر بجه هات باشی به فکر خانوادت باشی " البته اگر ازدواج کردند و بچه دارند ولی خب باز هم به نظرم از دست دادن کسی که خیلی عزیز هست برای آدم چیزی نیست که در حد یکی دو جمله یا حتی یک ساعت سخنرانی بشه درستش کرد و فقط باید رفته رفته کم رنگ تر بشه هر چند که مصیبتش تا آخر عمر با آدم می مونه.

Mr.Pooya
09-06-2014, 22:37
مورد اول که هیچی دخترارو نمیشه زد:n02:
مورد دومم در مورد من صدق نمیکنه چون نه بچه دارم نه خونه :38:
مورد سومم اینکه من رک و پوست کنده گفتم بهشون بعد گفتن چشم حتما میریزیم برات! الان از اون میریزیم برات 2 هفته گذشته :|
دیگه موندم چه کنم واقعا تو مخن:n28:

مورد اول و دوم رو که راه های کلی که خودم دیدم خیلی ها پیش می گیرند رو عرض کردم

اما خب اگر رک بهشون گفتید و اهمیت ندادند ه نظرم راهش این هست که مستقیم پول رو ازشون بگیرید نه اینکه واریز می کنم و غیره که بخوان بزنند زیرش.

راستش همچین آدم هایی رو خودم هم برخورد داشتم و به نظرم اصلا نباید باهاشون تعارف کرد به بگیم دوستی مون بهم می خوره و ناراحت میشند چون اول از اینکه به نظرم همچین آدمی ارزش دوستی نداره !

باید با مقداری خشونت که مقدارش به پر رو بودن طرف بستگی داره هرچی پررو تر خشن تر بهشون بگید و مثلا می تونید بهشون زنگ بزنید بگید من تا نیم ساعت دیگه میام پولش رو ازت میگیرم. با همچین آدمی باید پررو بود و حتی یک درصد هم نباید رو در وایستی یا تعارف کرد و با جسارت هرچی تمام تر پول رو ازشون بگیرید.

خب جدیدا با یک همچین آدمی برخورد داشتم آدم که چه عرض کنم (!) خب دیگه وقتی هیچ راهی جواب نداد می خواستم هرجوری شده پول رو ازش بگیرم یک راهی به ذهنم رسید که راه خوبی نیست و خوشبختانه اون مساله هم حلش کردم و نیاز به اون راه نشد. راستش گفتنش زیاد جالب نیست چون عرض کردم راه خوبی نبود :n02:

منظورم از مورد اول برخورد فیزیکی نبود این شکلش بد نشون داد :n02:

در واقع منظورم این بود که مثلا با همون دوستان تون که هستید خیلی دوستانه و محترمانه و با خونسردی کامل برگردید بهشون بگید " دوستان چرا پول من رو نمی دید ؟ " به قول معروف اینطوری انگار یه پارچ آب یخ ریختید تو صورت شون و اگر هم گفتند میدیم یا واریز می کنیم برات بهشون بگید " کی دیگه ؟ الان X ماه هست که هنوز حساب اون شب که رفتیم بیرون رو ندادید خجالت نمی کشید ؟ با چه رویی تو صورت من نگاه می کنید ؟ "

راستش این حرف هایی که من زدم شخصیت خیلی رکی رو می طلبه و باید بدون هیچ گونه رو در بایستی برگردید تو صورتشون این حرف ها رو بزنید.

این که میگم تو صورتشون چون تاثیری که چشم تو چشم حرف زدن داره تو تلفن یا اس ام اس نداره !

امیدوارم که بتونید حسابشون رو برسید :n02:

Rossin
09-06-2014, 22:43
راستش این حرف هایی که من زدم شخصیت خیلی رکی رو می طلبه و باید بدون هیچ گونه رو در بایستی برگردید تو صورتشون این حرف ها رو بزنید.

این که میگم تو صورتشون چون تاثیری که چشم تو چشم حرف زدن داره تو تلفن یا اس ام اس نداره !

امیدوارم که بتونید حسابشون رو برسید :n02:


ممنون از راهنمایینون :n01:
من کم رک نیستم ولی حتما در اولین فرصت حضوری بهشون میگم :n09:
گیری افتادیم پول غذا و تفریح خودشونم باید زورکی بگیریم ازشون :))

banii
10-06-2014, 20:55
سلام.
یک آقایی که سنش از من خیلی بیشتر هست(تقریبا 20 سال بزرگترند) قبلا در یک محیط کاری با ایشون آشنا شده بودم .
خیلی هم آدم محترم و متشخصی هستند به ظاهر...
امروز دیدم یک مسیج از ایشون برام اومده ...
تعجب کردم... چون رابطه نزدیکی با ایشون نداشتم... و آخرین باری که دیدمشون 4 ماه پیش بود... رابطه دوستانه ای هم نداشتیم و بهمین خاطر متعجب شدم .
البته خوشحال هم شدم ، بعد ج دادم و احوالشونو پرسیدم .
دیدم جوابی نیومد و
یک ساعت بعدش همون مسیج قبلی رو بنده خدا دوباره فرستاد
احساس کردم اس ام اس من نرسیده و نخونده که دوباره فرستاده مسیج خودشو ...
بعدش دیگه گفتم باید زنگ بزنم زشت نشه...
بعد قسمت بد ماجرا این بود که نمیدونستم چه حرفی بزنم ... فقط احوال پرسی ها و حرفهای کلیشه ای ...
بعد تا اینکه گفتم از آقای فلانی چه خبر؟ خوب هستند ؟
یه هو گفت : شما آقای فلانی رو از کجا میشناسی ؟ :blink:
مثل اینکه کلا از اول اشتباه گرفته بود ...:mellow:
میخواسته به کس دیگه مسیج بده اشتباهی به من فرستاده!!

خلاصه خیلی ضایع بازی شد ...
بعدش که شناخت اصلا دیگه گرم و خوب خوش و بش نکرد (دقیقا همون چیزی که انتظارشو داشتم و اینکه قبلش تعجب کرده بودم !)

الان یک حسی بهم میگه یک نفر وقتی ایشون ازش شماره خواسته شماره منو داده !!

ملا نصرالدین
11-06-2014, 07:54
البته من متوجه سوال شما نشدم

ولی اگر حدس میزنید که ممکنه طرف به شماره شما اشتباهی پیامک داده وقتی زنگ میزنید بهتره اولش خودتون رو معرفی کنید

Mr.Pooya
11-06-2014, 15:11
سلام.

...

الان یک حسی بهم میگه یک نفر وقتی ایشون ازش شماره خواسته شماره منو داده !!

سلام

راستش من هم متوجه نشدم صحبت های شما حالت خبری داشت تا پرسشی. سوالتون رو واضح تر بیان کنید تا بتونیم راهنمایی تون کنیم

iranch
11-06-2014, 17:54
سلام
این چه معنی میده؟ یک دختری روی وال فیس بوک زده بود
خیلی راحت است که آدم، روز به همه چیز بی‌اعتنا باشد،اما شب همه چیز فرق می کند

B.Russell
11-06-2014, 18:06
سلام
این چه معنی میده؟ یک دختری روی وال فیس بوک زده بود
خیلی راحت است که آدم، روز به همه چیز بی‌اعتنا باشد،اما شب همه چیز فرق می کند

روز با ایجاد اعتماد به نفس کاذب باعث میشه به وسیله غرور روی هر آنچه دوست داشتی سرپوش بذاری، اما شب که اعتماد به نفس ناشی از غرور از بین میره تازه میفهمی چه خبطی کردی. :n26:

frnsh
13-06-2014, 18:59
سلام
این چه معنی میده؟ یک دختری روی وال فیس بوک زده بود
خیلی راحت است که آدم، روز به همه چیز بی‌اعتنا باشد،اما شب همه چیز فرق می کند

روز خیلی چیزها رو میتونی به راحتی بیخیال بشی یا ایگنورشون کنی و بگذری.. اما وقتی شب میرسه و تنهایی، همه ی افکار مربوط بهشون برمیگرده و میفهمی که چقدر بیخیالی کردی یا باید بیشتر اعتنا میکردی.

ملا نصرالدین
15-06-2014, 12:51
این پست رو توی تاپیک نشد که بپرسم هم گذاشتم ولی کسی جواب نداد

فکر کنم اینجا جایش بهتر باشد

دوستان یه سوال

فرض کنید میرید به یه رستوران پر از گارسون
در واقع انجا پاتوق شما شده

حالا 2 تا گارسون هستند که همیشه غذای شما رو می اورند و یکی بیش تر از دیگری هوای شما رو داره

حالا چجوری باید به اینها انعام بدیم؟
به کدام؟
چه مقدار-یعنی چند تومان؟

sansa
15-06-2014, 13:17
این پست رو توی تاپیک نشد که بپرسم هم گذاشتم ولی کسی جواب نداد

فکر کنم اینجا جایش بهتر باشد

دوستان یه سوال

فرض کنید میرید به یه رستوران پر از گارسون
در واقع انجا پاتوق شما شده

حالا 2 تا گارسون هستند که همیشه غذای شما رو می اورند و یکی بیش تر از دیگری هوای شما رو داره

حالا چجوری باید به اینها انعام بدیم؟
به کدام؟
چه مقدار-یعنی چند تومان؟

سلام
دوستان هم نظر بدن . ولی من یکم راهنمایی میکنم .

در مورد انعام مونده به رستورانی که رفتید . مثلا هزینه غذا چقدر براتون دراومده .

هر چقدر رستوران شیک تر و گرون تر باشه . به ناچار هزینه انعام هم بالا میره .

اگه هزینه غذای هر نفر بین 10 تا 15 تومن بود . انعام 2000 تومان عاقلانست . 3000 تومان هم میشه داد .

اگر هزینه غذای هر نفر بالای 20 تومن بود . 4000 تومان

اگر دیگه رستورانش از اونا بود :n02:
یعنی گروناش ...5000 تومان به هر نفر .

............
طریقه انعام هم به چند صورت میشه داد . متداول ترین اینه که هنگام ترک میز قدم زنان بهه طرف در خروجی از سرویس دهی گارسون تشکر کنید و بگین که انعامش رو روی میز گزاشتید .

میتونین برای اینکه به هر دو نفر پول ندید و خودشون تقسیم کنند . از هر دوشون تشکر کنید و بگین که انعامشون رور وی میز گزاشتید .:n16:

sansa
15-06-2014, 13:21
دوستان
من ی مشکلی دارم که البته همه جونا دارن .

بعضی وقت ها وقتی که از کنار چند نفر رد میشی . اونها تیکه ای میندازن یکیشون یا همشون . این راز طبیعنته که وقتی جوون ها کنار دوستاشونن تیکه میندازن . وقتی تنها هستن جرات تیکه انداختن ندارن .

من هم مذکر هستم . میتونم دعوا راه بیندازم میتونم جواب تیکشونو بدم و میتونم اروم بدون جواب دادن رد بشم . بهترین کار چیه برای این جور افراد ؟؟؟؟؟ که جواب دندان شکنی داده باشیم و طرف خجالت بکشه .؟

ملا نصرالدین
15-06-2014, 14:19
سلام
دوستان هم نظر بدن . ولی من یکم راهنمایی میکنم .

در مورد انعام مونده به رستورانی که رفتید . مثلا هزینه غذا چقدر براتون دراومده .

هر چقدر رستوران شیک تر و گرون تر باشه . به ناچار هزینه انعام هم بالا میره .

اگه هزینه غذای هر نفر بین 10 تا 15 تومن بود . انعام 2000 تومان عاقلانست . 3000 تومان هم میشه داد .

اگر هزینه غذای هر نفر بالای 20 تومن بود . 4000 تومان

اگر دیگه رستورانش از اونا بود :n02:
یعنی گروناش ...5000 تومان به هر نفر .

............
طریقه انعام هم به چند صورت میشه داد . متداول ترین اینه که هنگام ترک میز قدم زنان بهه طرف در خروجی از سرویس دهی گارسون تشکر کنید و بگین که انعامش رو روی میز گزاشتید .

میتونین برای اینکه به هر دو نفر پول ندید و خودشون تقسیم کنند . از هر دوشون تشکر کنید و بگین که انعامشون رور وی میز گزاشتید .:n16:


رستورانش بالا شهره ولی خیلی گران نیست
مثلا هر دفعه برای 2 نفر حدود 40 تومان میشه.در مورد مبلغ انعام خیلی راهنماییتون خوب بود.ما هم همیشه همین حدود انعام میدادیم و من همش فکر میکردم کمه.

ولی نمیتونم هشون بگم که انعام رو روی میز گذاشتیم.چون همان طور که قبلا گفتم تعداد گارسون های انجا و همچنین مشتری هایش خیلی زیاد هست.یعنی تا بلند میشی یه نفر میاد تمیز میکنه و یه مشتری میشینه...ممکنه انعام رو یه گارسون دیگه برداره.

حالا واقعا باید به هر دو نفر انعام داد؟

HoseinKing
15-06-2014, 14:29
دوستان
من ی مشکلی دارم که البته همه جونا دارن .

بعضی وقت ها وقتی که از کنار چند نفر رد میشی . اونها تیکه ای میندازن یکیشون یا همشون . این راز طبیعنته که وقتی جوون ها کنار دوستاشونن تیکه میندازن . وقتی تنها هستن جرات تیکه انداختن ندارن .

من هم مذکر هستم . میتونم دعوا راه بیندازم میتونم جواب تیکشونو بدم و میتونم اروم بدون جواب دادن رد بشم . بهترین کار چیه برای این جور افراد ؟؟؟؟؟ که جواب دندان شکنی داده باشیم و طرف خجالت بکشه .؟

سـلام

بهترین راه از نظر من همون اروم بدون جواب دادن رد شدنه، شما با این کارتونه اونو از درون خرد میکنید و این خودش یه نوع شخصیته

جواب دادن یا دعوا کردن، طرفه مقابلتو نه تنها از رو نمیبره بلکه پرو تر هم میکنه و این امر باعث میشه که یک مَتَلَکِ ساده منجر به خشونت بشه

شما در برابر اینطور آدما بهتره خونسرد و بی توجه باشید.


Iloveu-ALL
15-06-2014, 14:33
سلام، دوستم از یه نفر جنس مخالف خوشش اومده واسه اولین باره که از دختری واقعا خوشش اومد.
خودش دوست داره باهاش ازدواج کنه ولی متاسفانه تو سن کم (18 سالگی) توی کشورمون انگار نمیشه ازدواج کرد!
محل آشنایی آموزشگاه یه چیزی ... من چند بار کمکش کردم ولی ناموفق بود ... چی کار کنم؟ کمکش کنم؟ یا نهی اش کنم؟ چون شنیدم این نوع روابط نباید دو طرف بهم وابسته نشن، نباید زیاد عاطفی باشه و البته لازمه موفقیتش بالا بودن ظرفیت و صبر طرفین باشه... خواستم بدونم وظیفه من بعنوان دوست چیه؟ احتمالا اگه دوست شدن دوستم رو راضی کنم که چند سال باهاش دوست بمونه تا سنش که زیاد تر شد ازدواج کنن
ممنون

Iloveu-ALL
15-06-2014, 14:36
دوستان
من ی مشکلی دارم که البته همه جونا دارن .

بعضی وقت ها وقتی که از کنار چند نفر رد میشی . اونها تیکه ای میندازن یکیشون یا همشون . این راز طبیعنته که وقتی جوون ها کنار دوستاشونن تیکه میندازن . وقتی تنها هستن جرات تیکه انداختن ندارن .

من هم مذکر هستم . میتونم دعوا راه بیندازم میتونم جواب تیکشونو بدم و میتونم اروم بدون جواب دادن رد بشم . بهترین کار چیه برای این جور افراد ؟؟؟؟؟ که جواب دندان شکنی داده باشیم و طرف خجالت بکشه .؟

باید صبور باشید. سکوت کنید یا بعضی جا ها که نمیشه سکوت کرد، حرف بزنید البته لحنتون خیلی آروم باشه و اصلا بی ادبی نکنید خیلی محترمانه! که خدای نکرده دعوا نشه.

شـیـفــو
15-06-2014, 14:46
سلام، دوستم از یه نفر جنس مخالف خوشش اومده واسه اولین باره که از دختری واقعا خوشش اومد.
خودش دوست داره باهاش ازدواج کنه ولی متاسفانه تو سن کم (18 سالگی) توی کشورمون انگار نمیشه ازدواج کرد!
محل آشنایی آموزشگاه یه چیزی ... من چند بار کمکش کردم ولی ناموفق بود ... چی کار کنم؟ کمکش کنم؟ یا نهی اش کنم؟ چون شنیدم این نوع روابط نباید دو طرف بهم وابسته نشن، نباید زیاد عاطفی باشه و البته لازمه موفقیتش بالا بودن ظرفیت و صبر طرفین باشه... خواستم بدونم وظیفه من بعنوان دوست چیه؟ احتمالا اگه دوست شدن دوستم رو راضی کنم که چند سال باهاش دوست بمونه تا سنش که زیاد تر شد ازدواج کنن
ممنون

اگه علاقه لحظه ای و هوس زودگذر و ..... نباشه ، که تو این سن 95% همینه ، آمار طرف رو دربیارین خودش پشیمون میشه . همونطور که زود عاشق شده زود هم فراموش میکنه .
غیر از اینا ، همون 5% اگه درست باشه ، باید دستـــشـو گرفت .

Iloveu-ALL
15-06-2014, 14:54
اگه علاقه لحظه ای و هوس زودگذر و ..... نباشه ، که تو این سن 95% همینه ، آمار طرف رو دربیارین خودش پشیمون میشه . همونطور که زود عاشق شده زود هم فراموش میکنه .
غیر از اینا ، همون 5% اگه درست باشه ، باید دستـــشـو گرفت .

چطور بفهممم که این علاقه، لحظه ای و هوس زودگذره یا نه ؟

ملا نصرالدین
15-06-2014, 14:59
چطور بفهممم که این علاقه، لحظه ای و هوس زودگذره یا نه ؟

ازش بپرسید از چه چیز طرف مقابل خوشش امده؟
برنامه اش چیه؟ایا میخواد یه چند وقت دوست باشه یا قصد ازدواج 100 درصد داره؟
ایا برنامه ای برای خواستگاری دارد؟
نظر خانواده اش در مورد ازدواجش چه هست؟

اگر جوابش این باشد که همینجوری خوشم امده یا از قیافه طرف خوشم امده یا برنامه ای برای ازدواج نداشته باشه یا خانواده اش راضی نمیشن که توی این سن ازدواج کنه مطمئن باشید که این یک هوس زودگذره

sansa
15-06-2014, 15:27
رستورانش بالا شهره ولی خیلی گران نیست
مثلا هر دفعه برای 2 نفر حدود 40 تومان میشه.در مورد مبلغ انعام خیلی راهنماییتون خوب بود.ما هم همیشه همین حدود انعام میدادیم و من همش فکر میکردم کمه.

ولی نمیتونم هشون بگم که انعام رو روی میز گذاشتیم.چون همان طور که قبلا گفتم تعداد گارسون های انجا و همچنین مشتری هایش خیلی زیاد هست.یعنی تا بلند میشی یه نفر میاد تمیز میکنه و یه مشتری میشینه...ممکنه انعام رو یه گارسون دیگه برداره.

حالا واقعا باید به هر دو نفر انعام داد؟

به نظر من نیازی به انعام نیست چون هزینه غذا یکم زیاده برای هر نفر . اگر مایل بودید. اگر مداوم میرید میتونید در هفته یک بار انعام بدید . یا اصلا دو هفته یکبار .

اگر زیاد انعام بدید انتظارشون هر دفعه بالا میره . بدون اطلاع قبلی بدین همیشه هوای شما رو بیشتر خواهند داشت .

اونقت میتونید به خودشون بدید موقع اتمام صرف غذا و خروج .
با توجه به 40 تومن اگر دو نفر هستند نفری 3 تومن . بدید خوب باشه . نه کم هست و نه زیاد . چون خودشون حقوق هم میگریند . :n16:

Iloveu-ALL
15-06-2014, 15:36
ازش بپرسید از چه چیز طرف مقابل خوشش امده؟
برنامه اش چیه؟ایا میخواد یه چند وقت دوست باشه یا قصد ازدواج 100 درصد داره؟
ایا برنامه ای برای خواستگاری دارد؟
نظر خانواده اش در مورد ازدواجش چه هست؟

اگر جوابش این باشد که همینجوری خوشم امده یا از قیافه طرف خوشم امده یا برنامه ای برای ازدواج نداشته باشه یا خانواده اش راضی نمیشن که توی این سن ازدواج کنه مطمئن باشید که این یک هوس زودگذره

از چی باید خوشش بیاد؟ شخصیت و اخلاق؟ شناختی به شخصیت طرف مقابل نداره. بیشتر همون ظاهر!
اگه بخواییم بخاطر شخصیت یک نفر عاشقش بشیم! این لازمه اش این هست که با طرف مقابل برخورد داشته باشیم!! دوستم برخورد خاصی با طرف نداشته
اگه الان باهاش دوست بشه و بعد شخصیتش رو بشناسه شاید خوب باشه، این روش مشکلی داره؟
اگه قراره دوست باشه من بهش میگم ... که باید خانواده هاشون رو مطلع کنند و بگویند که قصدشون ازدواجه ...
این رو هم بهش میگم که اینجور رابطه صبر و ظرفیت از هر دو طرف میخواد + تو این دوره باید طرفت رو بشناسی، و شناختت سطحی نباشه.
ولی شانس موفقیت پایینه چون آشنایی براساس ظاهر بوده! پس باید دوستم رو نهی کنم درسته؟
خودش گفته مادرش نمیذاره تو این سن و یا با این دختر (چون این دختر وضعیت مالیشون متوسطه و وضعیت مالی خانواده دوستم خیلی خوبه) ازدواج کنه ولی خودش گفته که با اصرار زیاد خانواده راضی میکنه
اگه نتونه تو سن کم مثلا 19 ازدواج کنه دوستی رو چند سال ادامه میده و بعد ازدواج میکنه
ممنون از جوابتون

Mr.Pooya
15-06-2014, 23:59
این پست رو توی تاپیک نشد که بپرسم هم گذاشتم ولی کسی جواب نداد

فکر کنم اینجا جایش بهتر باشد

دوستان یه سوال

فرض کنید میرید به یه رستوران پر از گارسون
در واقع انجا پاتوق شما شده

حالا 2 تا گارسون هستند که همیشه غذای شما رو می اورند و یکی بیش تر از دیگری هوای شما رو داره

حالا چجوری باید به اینها انعام بدیم؟
به کدام؟
چه مقدار-یعنی چند تومان؟

راستش این بستگی به خود شما داره یعنی هر چقدر خودتون مایل هستید می تونید انعام بدید. به شخصه خودم اگر از سرویس شون راضی باشم انعام خوبی بهشون میدم در غیر اینصورت هیچ !

ولی هر رستورانی که برید به فرض اگر ۱۵۰ تومان هزینش بشه می بینید که ۲۰ تومانش فقط سرویس و خدمات هست و دیگه نیازی به انعام نیست.

متاسفانه الان باب شده که اگر انعام ندی خیلی از گارسون ها بهشون بر می خوره و انعام ندادن یک حرکت زشت به حساب میاد !

اما به نظر من ۵ هزار تومان خوبه برای انعام دادن. البته بهتره به هر کسی که به شما سرویس میده انعام بدید نه کسایی که می شناسید.

اما من خودم زیاد میونه خوبی با انعام ندارم :n02: و وظیفه خودم نمی دونم که انعام بدم چون هزینه خدمات رو ازم می گیرن تو صورت حساب شون



دوستان
من ی مشکلی دارم که البته همه جونا دارن .

بعضی وقت ها وقتی که از کنار چند نفر رد میشی . اونها تیکه ای میندازن یکیشون یا همشون . این راز طبیعنته که وقتی جوون ها کنار دوستاشونن تیکه میندازن . وقتی تنها هستن جرات تیکه انداختن ندارن .

من هم مذکر هستم . میتونم دعوا راه بیندازم میتونم جواب تیکشونو بدم و میتونم اروم بدون جواب دادن رد بشم . بهترین کار چیه برای این جور افراد ؟؟؟؟؟ که جواب دندان شکنی داده باشیم و طرف خجالت بکشه .؟

سلام

راستش تیکه انداختن دیگه دختر و پسر سرش نمیشه ! اون روز پیاده داشتم قدم می زنم و از اداره اومدم بیرون بعد چند تا دختر دبیرستانی بهم تیکه انداختن:n02: واقعا خندم گرفت. من خودم تنها و اون ها حدود ۳ تا دختر . واقعا مسخره بود خب من می تونستم طوری جواب شون رو بدم که از خجالت آب بشن برن تو زمین ولی این کار رو نکردم چون اینکه اولا ارزش نداره دوما اینکه خیلی سنشون از من پایین تر بود و به حساب بچگی شون گزاشتم.

با این تفاسیر من خودم همیشه در اینجور مواقع خیلی راحت از کنارش می گذرم و انگار هیچی نشده. چون کسی که به شما تیکه میندازه مطمئن باشید که منظورش اینه که شما بشنوید و متوجه بشید وگر نه می تونه خیلی راحت تو دلش شما رو مسخره کنه.

اگر از کنارش رد شید هم اعصاب تون خورد نمیشه و بحث یا حتی دعوایی پیش نمیاد

Mr.Pooya
16-06-2014, 00:08
سلام، دوستم از یه نفر جنس مخالف خوشش اومده واسه اولین باره که از دختری واقعا خوشش اومد.
خودش دوست داره باهاش ازدواج کنه ولی متاسفانه تو سن کم (18 سالگی) توی کشورمون انگار نمیشه ازدواج کرد!
محل آشنایی آموزشگاه یه چیزی ... من چند بار کمکش کردم ولی ناموفق بود ... چی کار کنم؟ کمکش کنم؟ یا نهی اش کنم؟ چون شنیدم این نوع روابط نباید دو طرف بهم وابسته نشن، نباید زیاد عاطفی باشه و البته لازمه موفقیتش بالا بودن ظرفیت و صبر طرفین باشه... خواستم بدونم وظیفه من بعنوان دوست چیه؟ احتمالا اگه دوست شدن دوستم رو راضی کنم که چند سال باهاش دوست بمونه تا سنش که زیاد تر شد ازدواج کنن
ممنون

سلام

خب دوستان توضیحات لازم رو دادند ولی جا داره من هم نکته ای اضافه کنم.

هر کسی تو سن پایین این مسائل رو تجربه می کنه میشه گفت ۹۹٪ افراد تا حالا همچین تجربه ای داشتند.

اما همونطور که درصد افراد بالا هست درصد زودگذر بودن این مساله هم زیاده. میشه گفت ۹۹٪ درصد این قضایا فقط به خاطر تغییرات هورمونی که در بدن صورت می گیره پیش میاد. راستش به نظرم زیاد نمی تونه جدی باشه این قضیه چون عشق که ازش صحبت شد چیزی نیست که شما تو آموزشگاه یک نفر رو ببینی و عاشق بشی. اون رو میگن خوش اومدن یا دوست داشتن. به فرض دوست تون ایشون رو توی آموزشگاه دیده و خوشش اومده.

شما می تونید از دوست تون بپرسید حاضری براش چکار کنی ؟ ( تو حاضری برای عشق مون چکار کنی :n02: )

ولی شما خیلی زود از ازدواج حرف زدید اصلا درست نیست که تا یک نفر رو ببینید و خوشتون بیاد به ازدواج فکر کنید چون همین میشه که فردا به طلاق کشیده میشه ! ازدواج باید با فکر انجام بشه و تنها دوست داشتن شرط ازدواج نیست بلکه اخلاق و رفتار و شخصیت طرف خیلی مهمه برای ازدواج.

شما چطور وقتی کسی رو نمی شناسید و فقط دیدیدش حرف از اردواج می زنید ؟

موفق باشید

mehdi_08
16-06-2014, 18:29
سلام به همگی
اضافه کردن لفظ آقا به ابتدای جمله برای ایجاد حالت ظنز به جمله مناسبه؟ برا مخاطب مونت؟:n13:
مثلا آقا بیخیال!!
آقا بگیر بخون!!

askdin
16-06-2014, 19:40
سلام به همگی
اضافه کردن لفظ آقا به ابتدای جمله برای ایجاد حالت ظنز به جمله مناسبه؟ برا مخاطب مونت؟:n13:
مثلا آقا بیخیال!!
آقا بگیر بخون!!

سلام علیکم.

بلاشک این نوع جملات یک بارغضب و خشونت و یا استهزا را بر روی خود دارند که هر دو مذمومه هستند و آثار و پیامدهای منفی را در پی دارند. نرم خویی و نرم زبانی و ملایمت در گفتار از اعمال حسنه است و موجب عزیز شمرده شدن شما و و محبت متقابل مخاطبتان خواهد شد.از لحاظ اصول آداب معاشرت رسمی هم صحیح نیست لفظ "آقا" را در جملاتی که به یک شخص مونث خطاب میکنیم به کار ببریم. حتی با اینکه کلمه "آقا" دلالت بر خودمان دارد و نه شخص مقابل.

حق تعالی یارتان

Mr.Pooya
16-06-2014, 21:53
سلام به همگی
اضافه کردن لفظ آقا به ابتدای جمله برای ایجاد حالت ظنز به جمله مناسبه؟ برا مخاطب مونت؟:n13:
مثلا آقا بیخیال!!
آقا بگیر بخون!!

سلام

برمیگرده به خودتون ولی به نظر من زیاد جالب نیست مگر در مواردی که خیلی صمیمی هستید مثل خواهر و برادر و ...

اما در کل به نظر من زیاد جالب نیست و خیلی باید احتیاط کرد برای بکار بردن این حرف در مکالمه با خانم ها

m-530
24-06-2014, 10:32
سلام

دوستان من پسرم 24 سال و دانشجو . یه دختری هست توی فامیل که همش فکرم درگیر اونه . ناخوداگاه در هنگام درس خواندن ، زمانی تلویزیون نگاه کردن و ...کلا ناخوداگاه همش فکرم میره پیش اون .:n04: فکر میکنم الان اون داره چی کار

میکنه . دوست دارم توی همه جا ببینمش :n10:. هر کاری میکنم از ذهنم نمیپره . این حس رو تا حالا به هیچ دختر دیگه ای نداشتم . خیلی با دختر های دیگر در دانشگاه ارتباط کلامی و .. در حد همکلاسی و ... داشتم . اما حسی که به این

دختر دارم به هیچ دختری دیگر نداشتم :n09:.میخوام ببینم ایا من عاشق شده ام ؟؟؟؟:n19:؟! بعدش نمیدونم این عاشقی هست یانه . در ضمن مرداد ماه به سربازی اعزام میشم . نمیدونم قبل از سربازی به اون دختر قول ازدواج بدم یا نه

:n12:. از طرفی میترسم برگردم مورد مناسب تر پیدا بشه :n10:و من در حق این دختر بدقولی کرده باشم:n27: . و شانس خواستگار های دختر رو ازش بگیرم :n28:. یا به نظرتون همه رو به قسمت واگذار کنم یعنی قول ندم . ...:n13:

Doublex
24-06-2014, 10:48
سلام

دوستان من پسرم 24 سال و دانشجو . یه دختری هست توی فامیل که همش فکرم درگیر اونه . ناخوداگاه در هنگام درس خواندن ، زمانی تلویزیون نگاه کردن و ...کلا ناخوداگاه همش فکرم میره پیش اون .:n04: فکر میکنم الان اون داره چی کار

میکنه . دوست دارم توی همه جا ببینمش :n10:. هر کاری میکنم از ذهنم نمیپره . این حس رو تا حالا به هیچ دختر دیگه ای نداشتم . خیلی با دختر های دیگر در دانشگاه ارتباط کلامی و .. در حد همکلاسی و ... داشتم . اما حسی که به این

دختر دارم به هیچ دختری دیگر نداشتم :n09:.میخوام ببینم ایا من عاشق شده ام ؟؟؟؟:n19:؟! بعدش نمیدونم این عاشقی هست یانه . در ضمن مرداد ماه به سربازی اعزام میشم . نمیدونم قبل از سربازی به اون دختر قول ازدواج بدم یا نه

:n12:. از طرفی میترسم برگردم مورد مناسب تر پیدا بشه :n10:و من در حق این دختر بدقولی کرده باشم:n27: . و شانس خواستگار های دختر رو ازش بگیرم :n28:. یا به نظرتون همه رو به قسمت واگذار کنم یعنی قول ندم . ...:n13:


از دختر نامردتر نداریم . قول هیچ سرش نمیشه . تا یه کیس خوب پیدا بشه میپیچونتت میره.
در ضمن تا میتونی ازدواج نکن که خــ ــریت محض است !

VAHID
24-06-2014, 10:53
سلام

دوستان من پسرم 24 سال و دانشجو . یه دختری هست توی فامیل که همش فکرم درگیر اونه . ناخوداگاه در هنگام درس خواندن ، زمانی تلویزیون نگاه کردن و ...کلا ناخوداگاه همش فکرم میره پیش اون .:n04: فکر میکنم الان اون داره چی کار

میکنه . دوست دارم توی همه جا ببینمش :n10:. هر کاری میکنم از ذهنم نمیپره . این حس رو تا حالا به هیچ دختر دیگه ای نداشتم . خیلی با دختر های دیگر در دانشگاه ارتباط کلامی و .. در حد همکلاسی و ... داشتم . اما حسی که به این

دختر دارم به هیچ دختری دیگر نداشتم :n09:.میخوام ببینم ایا من عاشق شده ام ؟؟؟؟:n19:؟! بعدش نمیدونم این عاشقی هست یانه . در ضمن مرداد ماه به سربازی اعزام میشم . نمیدونم قبل از سربازی به اون دختر قول ازدواج بدم یا نه

:n12:. از طرفی میترسم برگردم مورد مناسب تر پیدا بشه :n10:و من در حق این دختر بدقولی کرده باشم:n27: . و شانس خواستگار های دختر رو ازش بگیرم :n28:. یا به نظرتون همه رو به قسمت واگذار کنم یعنی قول ندم . ...:n13:

شاید از این حس های زودگذره :n01: درگیر احساسات نشو

شما قولی نده برو خدمت بیا (خدمت دیدتو بهتر میکنه به مسایل) بعد اگه حسی بود پا پیش بزار

ehsan_iace
24-06-2014, 11:25
سلام

دوستان من پسرم 24 سال و دانشجو . یه دختری هست توی فامیل که همش فکرم درگیر اونه . ناخوداگاه در هنگام درس خواندن ، زمانی تلویزیون نگاه کردن و ...کلا ناخوداگاه همش فکرم میره پیش اون .:n04: فکر میکنم الان اون داره چی کار

میکنه . دوست دارم توی همه جا ببینمش :n10:. هر کاری میکنم از ذهنم نمیپره . این حس رو تا حالا به هیچ دختر دیگه ای نداشتم . خیلی با دختر های دیگر در دانشگاه ارتباط کلامی و .. در حد همکلاسی و ... داشتم . اما حسی که به این

دختر دارم به هیچ دختری دیگر نداشتم :n09:.میخوام ببینم ایا من عاشق شده ام ؟؟؟؟:n19:؟! بعدش نمیدونم این عاشقی هست یانه . در ضمن مرداد ماه به سربازی اعزام میشم . نمیدونم قبل از سربازی به اون دختر قول ازدواج بدم یا نه

:n12:. از طرفی میترسم برگردم مورد مناسب تر پیدا بشه :n10:و من در حق این دختر بدقولی کرده باشم:n27: . و شانس خواستگار های دختر رو ازش بگیرم :n28:. یا به نظرتون همه رو به قسمت واگذار کنم یعنی قول ندم . ...:n13:

چقدر با ایشان و اخلاق و خصوصیاتش و انتظاراتش از زندگی و همسر اینده چه در بعد احساسی و چه در بعد مالی و مذهبی و حتی جسمی اشنا هستی؟

ازدواج عامل مهمی در خوشبختی و یا بدبختی افراد هست قبل از شناخت دقیق معیارهای خودت و شناخت کافی از طرف مقابل به هیچ وجه برای ازدواج با او تصمیم نگیر!

مسئله سربازی شما هم عامل مهمی هست و خیلی از دخترها و خانواده هایشان زیر بار این نمیروند که حداقل 2 سال دوران عقد را طول بدهند!

و در نهایت شما باید ببینی چقدر امکان این ازدواج برای شما وجو داره؟ آیا خانواده شما و خانواده طرف، رضایت به این ازدواج میدهند؟

به نظر من حداقل 2-3 جلد کتاب درباره ازدواج بخوان (خواستی پیغام بده معرفی کنم) و کمی درباره معیارها و وضعیت مالی و کاری ات فکر کن بعد وارد پروسه انتخاب همسر شو!

majid_majidy2006
24-06-2014, 11:39
داداش اگه میشه این کتاب ها رو معرفی کن راغب شدم بخونم.ممنون

m-530
24-06-2014, 12:36
بله اگر لطف کنید اسم کتاب ها رو بگین . ممنون :n16:

ehsan_iace
24-06-2014, 13:45
داداش اگه میشه این کتاب ها رو معرفی کن راغب شدم بخونم.ممنون


بله اگر لطف کنید اسم کتاب ها رو بگین . ممنون :n16:

کتب :

مطلع مهر - نویسنده: اميرحسين بانكي / ناشر: حديث راه عشق

گلبرگ زندگی/ حسین دهنوی/ ناشر: خادم الرضا

آمادگی و شرایط لازم برای ازدواج،معیارهای انتخاب همسر،اشتباهات بزرگ در انتخاب همسر/دکتر سید اصغر ساداتیان،دکتر ماهیار آذر/انتشارات ما و شما

دو تا سمینار هم که بصورت تصویری و صوتی در بازار موجود هست :

چرا ازدواج، چرا طلاق/دکتر فرهنگ هلاکویی/انتشارات ما و شما

سمینار ازدواج موفق دکتر شاهین فرهنگ

Ramin khuzestan
12-07-2014, 18:52
سلام
وقتی کسی قراره از یک شهر دیگه بیاد خونه شما و قبلش به شما خبر میده و تعارف میکنه میگه چیزی احتیاج نداری واست بیارم؟ بهتره در جوابش چی گفت؟

MOHAMMAD_ASEMOONI
12-07-2014, 19:38
سلام
وقتی کسی قراره از یک شهر دیگه بیاد خونه شما و قبلش به شما خبر میده و تعارف میکنه میگه چیزی احتیاج نداری واست بیارم؟ بهتره در جوابش چی گفت؟
سلام
حالتهای مختلفی ممکنه پیش بیاد
1- شما به هر علت ( مسافرت - بیماری - وجودِ مهمانهای دیگه و غیره ) نمیتونین ازشون پذیرائی کنین
در این حالت ماجرا رو بهشون بگین و عذرخواهی کنین از پذیرائیشون
اما اگر باهاش به شدت رودربایستی دارین و خیلی قابل احترام هستند و نمیشه بهشون گفت نه , پس دیگه بهشون میگین تشریف بیارین
2- اگر برای پذیرائیشون آماده هستین , دو حالت داره
الف - اگر واقعاً دارند از جائی میان که چیزهائی که شما نیاز دارین وجود داره و باهاشون بی تعارف هستین , بهشون بگین اگه زحمتی نیست مقداری .... با خودتون بیارین . پولش رو هم بهتره پرداخت کنین . البته بعضیها با هم باصطلاح ندارند و بینشون بده بستانِ خانوادگی هست و پول نمیگیرند از هم .
ب- اگر چیزی لازم ندارین تشکر کنین و بگین تشریف بیارین . ان شا الله به سلامت برسین و از این حرفها

Ramin khuzestan
12-07-2014, 19:51
سلام
حالتهای مختلفی ممکنه پیش بیاد
1- شما به هر علت ( مسافرت - بیماری - وجودِ مهمانهای دیگه و غیره ) نمیتونین ازشون پذیرائی کنین
در این حالت ماجرا رو بهشون بگین و عذرخواهی کنین از پذیرائیشون
اما اگر باهاش به شدت رودربایستی دارین و خیلی قابل احترام هستند و نمیشه بهشون گفت نه , پس دیگه بهشون میگین تشریف بیارین
2- اگر برای پذیرائیشون آماده هستین , دو حالت داره
الف - اگر واقعاً دارند از جائی میان که چیزهائی که شما نیاز دارین وجود داره و باهاشون بی تعارف هستین , بهشون بگین اگه زحمتی نیست مقداری .... با خودتون بیارین . پولش رو هم بهتره پرداخت کنین . البته بعضیها با هم باصطلاح ندارند و بینشون بده بستانِ خانوادگی هست و پول نمیگیرند از هم .
ب- اگر چیزی لازم ندارین تشکر کنین و بگین تشریف بیارین . ان شا الله به سلامت برسین و از این حرفها
ممنون بابت جواب
مورد 2 ، قسمت الف و ب به منظور من ربط داشت:n06:
آره منم منظورم کسی بود که به اصطلاح ندار باشیم باهاش
اگر چیزی رو بخوام که راحت به طرفم میگم (اگر با هم صمیمی باشیم) ولی اگر چیزی لازم نداشته باشیم نوع تشکر کردنش یکم مجهوله:n02: فرض کنید نمیخواید خیلی رسمی تشکر کنید و از جملاتی مثل : ان شا الله به سلامت برسین و تشریف بیارین استفاده کنید اونوقت در جواب چیزی لازم نداری چی باید گفت که صمیمی تر هم باشه؟

باغبون
12-07-2014, 22:40
ممنون بابت جواب
مورد 2 ، قسمت الف و ب به منظور من ربط داشت:n06:
آره منم منظورم کسی بود که به اصطلاح ندار باشیم باهاش
اگر چیزی رو بخوام که راحت به طرفم میگم (اگر با هم صمیمی باشیم) ولی اگر چیزی لازم نداشته باشیم نوع تشکر کردنش یکم مجهوله:n02: فرض کنید نمیخواید خیلی رسمی تشکر کنید و از جملاتی مثل : ان شا الله به سلامت برسین و تشریف بیارین استفاده کنید اونوقت در جواب چیزی لازم نداری چی باید گفت که صمیمی تر هم باشه؟
چیز خاصی لازم نیست بگید بنظرم از گفتن : نه لازم نداریم چیزی دستت درد نکنه.
استفاده کنید و اگر باز اصرار کرد که چیزی لازم داری حتما بگو در جواب بگید: من که باهات تعارف ندارم عزیزم، قربونت لازم ندارم اگر چیزی لازم بود ححتما میگم بهت

Mr.Pooya
13-07-2014, 01:18
سلام
وقتی کسی قراره از یک شهر دیگه بیاد خونه شما و قبلش به شما خبر میده و تعارف میکنه میگه چیزی احتیاج نداری واست بیارم؟ بهتره در جوابش چی گفت؟

سلام

دوستان عزیز جواب سوال شما رو دادند ولی اونجور که من متوجه شدم سوالتون رو:

بستگی داره با هم صمیمی باشید یا نه. اگر صمیمی هستید و چیزی احتیاج دارید که فقط در اون شهر گیر میاد میگید آره فلان چیز رو می خوام بعد هم که آورد با هم حساب می کنید هزینش رو. ولی اگر با هم صمیمی نیستید میگید نه خیلی ممنون.

البته باز بستگی به رک بودن آدم داره اگر رک هستید چه صمیمی هستید چه نه می تونید بگید فلان چیز رو احتیاج دارم چون تعارف اومد نیمد داره و کلا تعارف ها خیلی دست و پا گیر هستند از نظر من

موفق باشید

Ramin khuzestan
13-07-2014, 16:41
تشکر فراوان از دوستان :n11:

banii
13-07-2014, 19:32
سوال از دوستان با تجربه :n27:

دوتا از متحانامو افتادم :n27:

یکیش 9 بود اعتراض نوشتم چند روز پیش هنوز جواب داده نشده به اعتراض :n27:

و اون یکی 9.5 هست و مهلت اعتراض تموم شده و باید ایمیل یا شماره ای از استاد پیدا کنم که ظاهرا تنها راهش همینه ... خب چی کار باید بکنم الان ؟! :n27:

آخه چرا باید برای 0.5 نمره بیفتم ؟! :n03:

Atghia
13-07-2014, 21:41
سوال از دوستان با تجربه :n27:

دوتا از متحانامو افتادم :n27:

یکیش 9 بود اعتراض نوشتم چند روز پیش هنوز جواب داده نشده به اعتراض :n27:

و اون یکی 9.5 هست و مهلت اعتراض تموم شده و باید ایمیل یا شماره ای از استاد پیدا کنم که ظاهرا تنها راهش همینه ... خب چی کار باید بکنم الان ؟! :n27:

آخه چرا باید برای 0.5 نمره بیفتم ؟! :n03:

سلام دوست عزیز راستش رو بخواید معمولا به اعتراضات 9.5 ترتیب اثر داده نمیشه!
چرا؟
چون در بیشتر موارد ((البته نه همه)) این 9.5 نمره دانشجو نیستش و 9.5 رو بهش دادن...
حالا اگر نگران خدای نکرده مشروط شدن هستید بهتره که با خوده اساتید صحبت کنید((هردوتاشون)) که 9.75 بدن بهتون تا معدلتون بهتر بشه:n06:

banii
14-07-2014, 01:28
سلام دوست عزیز راستش رو بخواید معمولا به اعتراضات 9.5 ترتیب اثر داده نمیشه!
چرا؟
چون در بیشتر موارد ((البته نه همه)) این 9.5 نمره دانشجو نیستش و 9.5 رو بهش دادن...
حالا اگر نگران خدای نکرده مشروط شدن هستید بهتره که با خوده اساتید صحبت کنید((هردوتاشون)) که 9.75 بدن بهتون تا معدلتون بهتر بشه:n06:

مرسی...
عجب...
فکر کنم همینطور باشه ...
حالا دلیلش چیه ؟!
یعنی نمره اصلی کمتر از 9.5 بوده و 9.5 میدن تا قبول نشیم ؟!
حالا شماره یکی از بچه ها رو گیر آوردم فکر کنم اون شماره استاد رو داشته باشه ؟!
به هر حال اگر صحبت بکنم بهتر از اینه که هیچ کاری نکنم:n27:
اولا" اینکه چطور از این رفیقمون بخوام که ایمیل یا شماره به من بده (چون هیچ سلام علیکی هم حتی باهاش نداشتم)
و بعد در صورتیکه ازش گرفتم به استاد چی بگم!؟ :n27:

امتحانش هم ضمنا خداییش خیلی سخت بود...
فکر کنم تعداد افراد قبول شده به تعداد انگشتان دست نرسند!
تا الان از 5 نفر شنیدم که افتادند !

من تنها امتحانی رو که خوندم همین بود که اینجوری شد ...
اونوقت اونایی که نخوندم قبول شدم :n29:


الانم فقط به استاد همین حرفو دارم بگم که امتحان سختی بوده و مساعدت خودتونو توی نمره ها لحاظ کنید دیگه .... :n28:

Atghia
14-07-2014, 02:01
مرسی...
عجب...
فکر کنم همینطور باشه ...
حالا دلیلش چیه ؟!
یعنی نمره اصلی کمتر از 9.5 بوده و 9.5 میدن تا قبول نشیم ؟!
حالا شماره یکی از بچه ها رو گیر آوردم فکر کنم اون شماره استاد رو داشته باشه ؟!
به هر حال اگر صحبت بکنم بهتر از اینه که هیچ کاری نکنم:n27:
اولا" اینکه چطور از این رفیقمون بخوام که ایمیل یا شماره به من بده (چون هیچ سلام علیکی هم حتی باهاش نداشتم)
و بعد در صورتیکه ازش گرفتم به استاد چی بگم!؟ :n27:

امتحانش هم ضمنا خداییش خیلی سخت بود...
فکر کنم تعداد افراد قبول شده به تعداد انگشتان دست نرسند!
تا الان از 5 نفر شنیدم که افتادند !

من تنها امتحانی رو که خوندم همین بود که اینجوری شد ...
اونوقت اونایی که نخوندم قبول شدم :n29:


الانم فقط به استاد همین حرفو دارم بگم که امتحان سختی بوده و مساعدت خودتونو توی نمره ها لحاظ کنید دیگه .... :n28:

راستش تا جایی که من در جریان هستم اکثریت اساتید نمرات خیلی پایین رو به 7 میرسونن و نمرات بالای 7 و زیر 9 رو به 9.5!
معمولا کسی 9 بگیره خودشون با 10 پاس میکنن!
علتش هم فقط اینه کمکی به دانشجو بشه تا مشروط نشه! فقط همین
((بگذریم بعضی ها همین انصاف رو هم ندارن...))

شما شماره دوستتون رو که دارید خیلی مختصر اس ام اس بزنید و بگید که :
سلام اقای فلانی من با اجازتون شمارتون رو از ایکس(اونی که بهتون شماره داده) گرفتم ف راستش مزاحم شدم تا اگر امکانش باشه لطف کنید شماره/ایمیل استاد فلانی رو بمن بدید چون کارم واقعا گیره ، پیشاپیش ممنونم

برخورد با استاد هم بستگی داره! خودتون با دوستانتون قلق اون استاد باید دستشون باشه که تلفن جواب میده؟ ایمیل میخونه؟ یا...
سعی کنید در نهایت احترام و بطور خیلی خلاصه ازشون درخواست کنید که:
با توجه به نیاز مبرم به حداکثر نمره ممکنه ،لطفا مساعدت لازم را جهت کمک به عدم مشروطی این جانب مبذول دارید

ساده تر هم میتونید بگید :
استاد محترم با توجه به اینکه من این ترم امکان مشروطی دارم لطفا مساعدت کنید و تجدید نظری بر نمره من داشته باشید

sansa
18-07-2014, 12:37
سلام

دوستان من مشکلی جدی دارم .

دیروز یکی در قسمت تجربیات چیزی نوشت که مشکل اساسی خیلی هاست .


بچه هاتونو از 3سالگی بفرستید مهد کودک و کلاس زبان و ...
ببریدشون پارک, شهر بازی, خرید, مهمونی و ...
تا یاد بگیرن اجتماعی بشن ...

اینو کسی داره بهتون میگه که
از طرف خانوادش هیچوقت این کارها واسش انجام نشد
و حالا یه مفلوک گوشه نشینه که دچار هراس اجتماعیه شدیده

این بیماری باعث شد از درس و دانشگاه انصراف بدهم
جرئت انجام دادن هیچ کاری رو ندارم حتی جواب دادن به یه تلفن

نذارید بچه هاتون مثل من بشن خواهش میکنم.



من مشکل جدی دارم کمک کنید دوستان :n03:. دقیقا مثل این فرد بودم . یعنی این کارها از ابتدا توسط خوانواده ام برام صورت نگرفته . حتی خودم هم از بچگی 9 تا 15 سالگی . خیلی میخواستم خودم وارد جمع بشم . با دوستام

تفریح کنم . اما خوانوادم نزاشتن به دلایلی یا مانعم شدن . مثلا میگفتن با دوستات زیاد نباش . کسی که با دوستاش زیاد میگرده ممکنه همیشه تو کوچه و خیابون باشه و یا دوست ناباب گیرش بیافته . یا مثلا میخواستم بچگی چندین

بار سینما برم با دوستام و ... بازم خوانوادم مانع میشدند و ..... ماجرا ادامه داشته . حال که سنم بالا تر رفته 24 ساله شدم . خوانواده به شدت به من فشار میارن که چرا اجتماعی نیستی !!! باور کنید خودم رو میخوام بکشم با این

حرف های خوانوادم دیگه ببینید چی میکشم . اجتماعی بودن باید از بچگی و سنین پایین صورت بگیره . وقتی شخصیت یکی ساخته میشه دیگه نمیشه تغییرش داد . و تغییرش خیلی سخته . منم درسته به این سن رسیدم ولی میخوام خودمو با سختی ها و خلاف میلم وارد اجتماع کنم . اما این خوانوادم فشار زیادی بر من میاورند . چه کار کنم . دیگر خسته شده ام ...:n03:

Mr.Pooya
18-07-2014, 12:52
سلام

دوستان من مشکلی جدی دارم .

دیروز یکی در قسمت تجربیات چیزی نوشت که مشکل اساسی خیلی هاست .
من مشکل جدی دارم کمک کنید دوستان :n03:. دقیقا مثل این فرد بودم . یعنی این کارها از ابتدا توسط خوانواده ام برام صورت نگرفته . حتی خودم هم از بچگی 9 تا 15 سالگی . خیلی میخواستم خودم وارد جمع بشم . با دوستام

تفریح کنم . اما خوانوادم نزاشتن به دلایلی یا مانعم شدن . مثلا میگفتن با دوستات زیاد نباش . کسی که با دوستاش زیاد میگرده ممکنه همیشه تو کوچه و خیابون باشه و یا دوست ناباب گیرش بیافته . یا مثلا میخواستم بچگی چندین

بار سینما برم با دوستام و ... بازم خوانوادم مانع میشدند و ..... ماجرا ادامه داشته . حال که سنم بالا تر رفته 24 ساله شدم . خوانواده به شدت به من فشار میارن که چرا اجتماعی نیستی !!! باور کنید خودم رو میخوام بکشم با این

حرف های خوانوادم دیگه ببینید چی میکشم . اجتماعی بودن باید از بچگی و سنین پایین صورت بگیره . وقتی شخصیت یکی ساخته میشه دیگه نمیشه تغییرش داد . و تغییرش خیلی سخته . منم درسته به این سن رسیدم ولی میخوام خودمو با سختی ها و خلاف میلم وارد اجتماع کنم . اما این خوانوادم فشار زیادی بر من میاورند . چه کار کنم . دیگر خسته شده ام ...:n03:

سلام

راستش درسته که شخصیت از بچگی شکل میگیره ولی من قبول ندارم کسی که مهد کودک نمیره نمی تونه اجتماعی بشه خوب خیلی نقش داره ولی خیلی موقع ها مهدکودک تاثیر مخرب هم داره رو شخصیت بچه ! ببینید شما باید کتاب زیاد بخونید ! شاید فکر کنید بی ربط باشه ولی خب واقعا کتاب تاثیر داره.

ببینید سعی کنید خودتون رو خیلی در موقعیت اجتماعی قرار بدید. مثلا همین که برید بیرون از خونه و بیاید همین خودش خیلی خوبه. نیاز نیست از اول برید برای یک مجموعه ۱۰۰ نفری سخنرانی کنید اولش از کار های کوچک شروع کنید.

همین که برید بیرون دور بزنید برید خرید برید با چند نفر سلام و احوال پرسی کنید خودش خیلی تاثیر گذاره.

راستش این مشکل خیلی از افراد هست که منزوی هستند و مطمئن باشید شما تنها نیستید. خیلی کلاس های سخنرانی و اینجور مسائل هم هست اگر بتونید سخنرانی کنید مطمئنا خیلی از مشکلات تون حل میشه.

ولی یک نکته رو بهتون یادآوری کنم فعالیت کردن در اینترنت و انجمن های اینترنتی هم نیاز به یک آدم اجتماعی داره.

من فکر می کنم شما اول از همه باید اعتماد به نفس تون رو بهتر کنید.

موفق باشید.

باغبون
20-07-2014, 00:18
سلام

دوستان من مشکلی جدی دارم .

دیروز یکی در قسمت تجربیات چیزی نوشت که مشکل اساسی خیلی هاست .





من مشکل جدی دارم کمک کنید دوستان :n03:. دقیقا مثل این فرد بودم . یعنی این کارها از ابتدا توسط خوانواده ام برام صورت نگرفته . حتی خودم هم از بچگی 9 تا 15 سالگی . خیلی میخواستم خودم وارد جمع بشم . با دوستام

تفریح کنم . اما خوانوادم نزاشتن به دلایلی یا مانعم شدن . مثلا میگفتن با دوستات زیاد نباش . کسی که با دوستاش زیاد میگرده ممکنه همیشه تو کوچه و خیابون باشه و یا دوست ناباب گیرش بیافته . یا مثلا میخواستم بچگی چندین

بار سینما برم با دوستام و ... بازم خوانوادم مانع میشدند و ..... ماجرا ادامه داشته . حال که سنم بالا تر رفته 24 ساله شدم . خوانواده به شدت به من فشار میارن که چرا اجتماعی نیستی !!! باور کنید خودم رو میخوام بکشم با این

حرف های خوانوادم دیگه ببینید چی میکشم . اجتماعی بودن باید از بچگی و سنین پایین صورت بگیره . وقتی شخصیت یکی ساخته میشه دیگه نمیشه تغییرش داد . و تغییرش خیلی سخته . منم درسته به این سن رسیدم ولی میخوام خودمو با سختی ها و خلاف میلم وارد اجتماع کنم . اما این خوانوادم فشار زیادی بر من میاورند . چه کار کنم . دیگر خسته شده ام ...:n03:

بنظرم برید کلاس زبان کلاسایی که محورشون رو اسپیکه و استاد ادمو وادار میکنه تا حرف بزنی من خودم با کلاس زبان رفتم تا حد خیلی زیادی مشکلم حل شده، اولا که تو جمع میخواستم حرف بزنم یا نظر بدم استرس داشتم یا خجالت میکشیدم اما حالا راحت حرف میزنم نطر میدم و تو بقیه روابطم هم تاثیر مثبت گذاشته:n16:

ddmiladmohammad
20-07-2014, 08:29
همه این مشکلات بعد از پولدار شدن آدم رفع میشه!

sarinaj
20-07-2014, 16:00
سلام منم کمی مشکل sansa رو دارم ولی من خانواده ام هیچی نمیگن که برم بیرون من خودم هستم که نمی تونم بیرون برم یه جور حس ترس دارم دوست دارم خونه باشم خونه برام همیشه یه حس امنیت وبه من می ده واین باعث شده که از اجتماع دوری کنم حتی تو
مهمونی ها یا تو دانشگاه تا ازم سوال نکنند صحبت نمی کنم. شاید می توان به من یک لقب خشک وجدی ویا خجالتی گفت .واین خیلی بد همیشه به دوستام یا آشنا هامون حسودیم میشه که چقدر با هم راحت صحبت می کنند.

ehsan_iace
20-07-2014, 17:31
منم خودم تا حدودی اینطوری هستم ترسی ندارم که با دیگران صحبت کنم اما تمایلی هم ندارم یعنی تا واقعاً نیاز نداشته باشم با دیگران صحبت نمیکنم

این مطلب را دیدم که توصیحات خوبی برای رفع این مشکل داده :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

XENON24
20-07-2014, 18:35
برید جاهای شلوغ مشکلتون حل میشه...مثل استادیوم ها ،فروشگاه ها،نمایشگاه ها،مراکز خرید معروف مثل انقلاب و ولیعصر و ...برید تو مغازه ها سوال بپرسید اینجوری ترستون میریزه....پسر عموی خودم همچین مشکلی داشت یه مدت با خودم و رفیقام بردیمش اینجور جاها الان کلی بهتر شده ...مثلا موقع قیمت پرسیدن میفرستادیمش جلو و ....اینجور کارا.... ما هم مهد کودک و هیچ کلاسی هم نرفتیم و مشکلی هم نداریم..

miss_ava7
20-07-2014, 21:17
سلام
من مشکل جدی دارم کمک کنید دوستان :n03:. دقیقا مثل این فرد بودم . یعنی این کارها از ابتدا توسط خوانواده ام برام صورت نگرفته . حتی خودم هم از بچگی 9 تا 15 سالگی . خیلی میخواستم خودم وارد جمع بشم . با دوستام

تفریح کنم . اما خوانوادم نزاشتن به دلایلی یا مانعم شدن ....:n03:

حالتو مي فهمم...
به نظر من کتاباي روانشناسي بخون چون خود شناخت از خودت و وضعيتت تنش فکريتو کمتر ميکنه و بهت ميگه ميتوني اگه شرايطت عوض شه و موقعيت برات ايجاد شه...
اولاش استرس ميگيري و ... ولي کم کم مييتوني خودت باشي و در اثر تکرار و تمرين خودتو عوض کني...
همين توي اينترنت بودن مثل بين مردم بودنه و همينکه بدوني توي جامعه چه خبره مشکلت کوچيکتر ميشه...
خودتو دوست داشته باش ، بالاخره يه روز شرايطتت عوض ميشه و ميتوني خودت باشي نه کسي که بهت ميگن بايد باشي...
سعي کن يه سري کارارو ياد بگيري، مثل آشپزي. زبان.، ... که اعتماد به نفست بيشتر شه و خودتو موفق تر احساس کني. اينجوري وقتي توي جمع قرار بگيري احساس کمبود نداري...
به خودت تلقين منفي نکن که اعتماد به نفستو از بين ببره..
تو يه آدم معمولي و نرمال هستي که فقط به خاطر شرايطتت نتونستي اجتماعي باشي.
اميدوارم خودتو باور کني و نزاري اين مساله که دست خودت نبوده تمام شخصيت و زندگيتو تحت تاثير قرار بده..

اميد داشته باش:11:

sansa
20-07-2014, 22:47
ممنون از همه دوستان عزیزم . مخصوصا miss_ava7 ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) . سعی میکنم تمام نکاتی که لطف کردید و برای من توضیح دادید به کار بگیرم .

واقعا دارم عذاب میکشم . بیشر هم میگن باید کتاب های روانشناختی رو بخونم و تننیک های دوری از انزوا و در اجتماع بودن رو بخونم .

باز هم از همه عزیزان ممنونم .:n16:

wooooow
22-07-2014, 01:20
از بحث این مطلب خیلی وقته گذشته
ولی الان دیدم و یه نکته رو واجب دونستم که بگم که شاید بعضی ها ندونن !!!!


سوال از دوستان با تجربه :n27:

دوتا از متحانامو افتادم :n27:

یکیش 9 بود اعتراض نوشتم چند روز پیش هنوز جواب داده نشده به اعتراض :n27:

و اون یکی 9.5 هست و مهلت اعتراض تموم شده و باید ایمیل یا شماره ای از استاد پیدا کنم که ظاهرا تنها راهش همینه ... خب چی کار باید بکنم الان ؟! :n27:

آخه چرا باید برای 0.5 نمره بیفتم ؟! :n03:


مرسی...
عجب...
فکر کنم همینطور باشه ...
حالا دلیلش چیه ؟!
یعنی نمره اصلی کمتر از 9.5 بوده و 9.5 میدن تا قبول نشیم ؟!
حالا شماره یکی از بچه ها رو گیر آوردم فکر کنم اون شماره استاد رو داشته باشه ؟!
به هر حال اگر صحبت بکنم بهتر از اینه که هیچ کاری نکنم:n27:
اولا" اینکه چطور از این رفیقمون بخوام که ایمیل یا شماره به من بده (چون هیچ سلام علیکی هم حتی باهاش نداشتم)
و بعد در صورتیکه ازش گرفتم به استاد چی بگم!؟ :n27:

امتحانش هم ضمنا خداییش خیلی سخت بود...
فکر کنم تعداد افراد قبول شده به تعداد انگشتان دست نرسند!
تا الان از 5 نفر شنیدم که افتادند !

من تنها امتحانی رو که خوندم همین بود که اینجوری شد ...
اونوقت اونایی که نخوندم قبول شدم :n29:


الانم فقط به استاد همین حرفو دارم بگم که امتحان سختی بوده و مساعدت خودتونو توی نمره ها لحاظ کنید دیگه .... :n28:

اینجور نمرات 8 8.5 9 9.5 اکثرا نمراتی هستن که دانشجو نمره پایینی میگیره و استاد به دلیل اینکه دانشجو مشروط نشه بهش نمره 9 میده !!

این داستان اعتراض ورقه و ..... یه جورایی تو اکثر دانشگاه ها کشک محسوب میشه و ترتیب اثر داده نمیشه
بجز اینکه دانشجو از اعتراض خودش واسه کم بودن نمره مطمعا باشه
در غیر اینصورت استاد بعد از اعتراض نمره همون نمره واقعی رو میده !!! (( به شخصه دیدم استادی تو سایت خودش نوشته بود در صورت اعتراض ورقه نمره واقعی داده خواهد شد . این یعنی اعتراض ممنوع ))
ولی در خیلی مواقع به اعتراض رسیدگی نمیشه !!

حالا سوال اصلی ؟؟
چرا به اعتراضات رسیدگی نمیشه ؟؟ :


دلیلش رو چند سال قبل از یکی از اساتید پرسیدم و جواب جالبی داد (( اینکه چقدر حقیقت داره نمیدونم ولی همچین دروغ هم نیست ))
دلیلش اینه وقتی شما اعتراض ورقه میکنی
آموزش دانشگاه باید به استاد مورد نظر گزارش بده و یا به صورت اتوماتیک اعتراض به استاد ارسال میشه

و 2 حالت داره
1 - نمره واقعی شما بیشتر از نمره وارد شده هست
2 - نمره واقعی شما کمتر از نمره وارد شده هست

1 -
در این حالت استاد ورقه رو از دوباره تصحیح میکنه و یا اینکه شما بهش گفتید استاد 10 بده (( به دلایل مختلف مثل ترم آخری و یا مشروطی ))
و بعد استاد نمیتونه نمره رو توی سایت وارد کنه
و در صورتی که نمره تجدید نظر از نمره وارد شده اولیه بالاتر باشه اول باید یه نامه بزنه که در تصحیح اشتباه شده (( تغییر نمره هم همین معنی رو میده ))
حالا در صورتی که استاد جزو هیئت علمی باشه یه نمره منفی واسش محسوب میشه و این خطا قابل قبول نیست
و به همین دلیل هست که اساتید به اعتراض نمرات رسیدگی نمیکنن !!!

2-
و اگه هم رسیدگی کنن نمره واقعی اون دانشجو از نمره وارد شده کمتره و واسه همین استاد نمره واقعی رو رد میکنه (( جایگزین کردن 4 به جای 9.5 ))


حالا یه پیشنهاد :
هیچوقت سعی نکنید اعتراض نمره بکنید !!

به 2 دلیل

1 -
چون احتمال اینکه نمره واقعی شما از نمره وارد شده بیشتر باشه درصدش پایینتره !! (( چون با توجه به ارفاق موجود میزان خطای استاد پوشونده میشه ))
و اگه نمره واقعیتون هم کمتر باشه به شدت ضرر میکنید !!


2 -
اکثر اساتید در زمان رد کردن نمره به کل دانشجویان ارفاق میکنن (( در بعضی حالت ها ارفاق برابر میشه یا به اصطلاح خودمونی روی نمودار رفتن ))
در این صورت اگه نمره تصحیح شده شما 5 باشه و با ارفاق 8 بشه پس استاد 3 نمره ارفاق کرده
و اگه شما اعتراض کنید استاد اون 3 نمره رو پاک میکنه و شما نمرتون میشه 5
و اگه از دوباره تصحیح کنه غیر ممکن هست که در تصحیح دوباره 3 نمره اشتباه کرده باشه که 5 شما بشه 8 !!!
پس باز هم شما هستید که ضرر میکنید !!


اعتراض نمره در صورتی انجام بدید که صد در صد به خودتون اعتماد دارید و میدونید نمره واقعی شما بیشتره (( همچین احتمالاتی شاید زیر 5 درصد باشه - چون مقدار ارفاق نمره طوری هست که هیچ استادی اونقدر اشتباه نمیکنه ))

ramshad
22-07-2014, 11:25
سلام. یکی از نزدیکانم ساعات آخرشو داره تو بیمارستان سپری می کنه. گیجم به کم. نمی دونم چی کار کنم؟ تقریبا بزرگتر متوفی از سمت همسرش منم.

Atghia
25-07-2014, 10:17
دوستان اگر شخصی از نزدیکانتون مثلا از اقوام تلفظ یک وسیله یا همچین مواردی رو اشتباه بگه بنظرتون چطور میشه بهش بگیم؟ که هم ناراحت نشه و هم جای دیگه ضایع نشه؟:n13:

بعد چطور میشه از کسی که مدت زمان طولانی وقت ادمو پای تلفن میگیره رهایی پیدا کرد؟ یعنی محترمانه جوری متوجهش کرد (( فرض کنید طرف دقیقا سر ظهر وقت ناهار زنگ بزنه خب تا چند دفعه رو میشه تحمل کرد یا بهانه گرفت ولی وقتی متوجه نیست...:n13:)) راهی داره؟:n15:

ملا نصرالدین
25-07-2014, 13:16
دوستان اگر شخصی از نزدیکانتون مثلا از اقوام تلفظ یک وسیله یا همچین مواردی رو اشتباه بگه بنظرتون چطور میشه بهش بگیم؟ که هم ناراحت نشه و هم جای دیگه ضایع نشه؟:n13:

بعد چطور میشه از کسی که مدت زمان طولانی وقت ادمو پای تلفن میگیره رهایی پیدا کرد؟ یعنی محترمانه جوری متوجهش کرد (( فرض کنید طرف دقیقا سر ظهر وقت ناهار زنگ بزنه خب تا چند دفعه رو میشه تحمل کرد یا بهانه گرفت ولی وقتی متوجه نیست...:n13:)) راهی داره؟:n15:
در مورد اول من سعی میکنم همون کلمه رو دوباره توی جوابم تکرار کنم به شکل درست....
مثلا اسم یک نفر سارا است اشتباهی میگه سیما
منم توی حرفم اون کلمه سارا رو تکرار میکنم
البته اگر طرف مسن باشه خب یه کمی طبیعیه....زیاد نباید سخت گرفت

در مورد دوم تنها چاره اش دوری از طرف مقابل هست
مثلا وقتی زنگ میزنه جوابتلفنش رو ندیم
در صورت جواب دادن هم بپیچونیمش...مثل اینکه ببخشید الان باید برم جایی اومدم تماس میگیرم و...
تا کم کم خود طرف بیخیال بشه

30vil
25-07-2014, 17:39
بعد چطور میشه از کسی که مدت زمان طولانی وقت ادمو پای تلفن میگیره رهایی پیدا کرد؟ یعنی محترمانه جوری متوجهش کرد (( فرض کنید طرف دقیقا سر ظهر وقت ناهار زنگ بزنه خب تا چند دفعه رو میشه تحمل کرد یا بهانه گرفت ولی وقتی متوجه نیست...:n13:)) راهی داره؟:n15:


من اگر شخص مورد نظر خانم باشه سعی میکنم با بی توجهی به حرفاش متوجهش کنم

اما اگر آقا باشه محترمانه میگم که کار دارم و مکالمه را قطع میکنم

hossein blak
25-07-2014, 20:22
سلام. یکی از نزدیکانم ساعات آخرشو داره تو بیمارستان سپری می کنه. گیجم به کم. نمی دونم چی کار کنم؟ تقریبا بزرگتر متوفی از سمت همسرش منم.
چرا با یک دست گل نمیری سراغش ....
با هاش کمی صحبت کن و ازش حلالیت بطلب......

hossein blak
25-07-2014, 20:29
دوستان اگر شخصی از نزدیکانتون مثلا از اقوام تلفظ یک وسیله یا همچین مواردی رو اشتباه بگه بنظرتون چطور میشه بهش بگیم؟ که هم ناراحت نشه و هم جای دیگه ضایع نشه؟:n13:

هروقت تلفظ یک وسیله یا همچین مواردی رو اشتباه گفت شما اصلاح شده ی اونو بهش بگید و سعی کنید یاد بگیره.


بعد چطور میشه از کسی که مدت زمان طولانی وقت ادمو پای تلفن میگیره رهایی پیدا کرد؟ یعنی محترمانه جوری متوجهش کرد (( فرض کنید طرف دقیقا سر ظهر وقت ناهار زنگ بزنه خب تا چند دفعه رو میشه تحمل کرد یا بهانه گرفت ولی وقتی متوجه نیست...:n13:)) راهی داره؟:n15:

روش اول :تلفنش رو جواب ندید........
روش دوم:به بهانه نداشتن وقت یا شارژ گوشی بهش بگید که حرفش رو حضوری بزنه.

banii
26-07-2014, 01:09
با فک و فامیلایی که باهاشون اصلا حال نمیکنی و حتی از یکی دوتاشون در حد مرگ متنفری اما بخاطر خانواده خودت (شخص مادر) مجبوری با اونها معاشرت کنی چه کاری میشه کرد ؟! :n03:

Mr.Pooya
26-07-2014, 01:23
دوستان اگر شخصی از نزدیکانتون مثلا از اقوام تلفظ یک وسیله یا همچین مواردی رو اشتباه بگه بنظرتون چطور میشه بهش بگیم؟ که هم ناراحت نشه و هم جای دیگه ضایع نشه؟:n13:

بعد چطور میشه از کسی که مدت زمان طولانی وقت ادمو پای تلفن میگیره رهایی پیدا کرد؟ یعنی محترمانه جوری متوجهش کرد (( فرض کنید طرف دقیقا سر ظهر وقت ناهار زنگ بزنه خب تا چند دفعه رو میشه تحمل کرد یا بهانه گرفت ولی وقتی متوجه نیست...:n13:)) راهی داره؟:n15:

راستش من خودم سعی می کنم تلفظ درست اون کلمه رو بگم. مثال می زنم. اگر یک نفر به من بگه فلان چیز خیلی جالبه ( با تلفظ غلط ) من به جای اینکه بگم آره خیلی جالبه میگم آره فلان چیز ( با تلفظ درست ) خیلی جالبه. البته بعضی جاها هم که می دونم طرف جنبشو نداره و اگر بگم بهش برمی خوره و ناراحت میشه بی خیالش میشم !

برای کسی هم که پای تلفن وقت آدم رو می گیره من سعی می کنم خیلی محترمانه بحث رو به سمت خداحافظی ببرم که بفهمه به حرفاش گوش نمیدم یا اگر کار داشته باشم میگم کار دارم باید برم. البته اگر اون شخص برام خیلی عزیز باشه به حرف هاش گوش میدم یا خیلی خیلی محتاطانه باعث پایان بحث میشم که بیشتر در این موقعیت سعی می کنم گوش بدم چون فقط به خاطر اینکه اون طرف ارزش زیادی برام داره در غیر اینصورت همون کاری رو می کنم که اول گفتم.

موفق باشید

Mr.Pooya
26-07-2014, 01:27
با فک و فامیلایی که باهاشون اصلا حال نمیکنی و حتی از یکی دوتاشون در حد مرگ متنفری اما بخاطر خانواده خودت (شخص مادر) مجبوری با اونها معاشرت کنی چه کاری میشه کرد ؟! :n03:

من با اون شخص خانواده { مادر که فرمودید } خیلی منطقی صحبت می کنم. ولی اگر برای یک مدت کوتاه باشه فقط و فقط به احترام مادر تحمل می کنم.

اما کلا کار خیلی بدیه آدم آرامش خودش رو فدا کنه مگر به خاطر افرادی نظیر مادر
موفق باشید.

JJSIMON
26-07-2014, 01:31
با فک و فامیلایی که باهاشون اصلا حال نمیکنی و حتی از یکی دوتاشون در حد مرگ متنفری اما بخاطر خانواده خودت (شخص مادر) مجبوری با اونها معاشرت کنی چه کاری میشه کرد ؟! :n03:

شاید خیلیا بگن فقط تحمل!
ولی من میگم باید اول دلایل اینکه چرا ازشون متنفری رو بدونی وبرای بهتر کردن اخلاقشون تلاش کنی چون نه میشه دل مادرو شکوند نه میشه اونارو تحمل کرد پس اگه میشه دلایل اینکه ازشون متنفری رو بگی شاید بهتر بشه مسئله رو حل کرد.
امیدوارم بتونم کمک کنم.:n01:

banii
26-07-2014, 01:56
کلی نوشته بودم یه هو صفحه Back شد :n03::n21:

دوباره مینویسم :n27:

JJSIMON
26-07-2014, 02:03
خب اول تو ورد بنویس یهو کپی کن این مشکل پیش نیاد!:n26:

banii
26-07-2014, 02:18
من با اون شخص خانواده { مادر که فرمودید } خیلی منطقی صحبت می کنم. ولی اگر برای یک مدت کوتاه باشه فقط و فقط به احترام مادر تحمل می کنم.

اما کلا کار خیلی بدیه آدم آرامش خودش رو فدا کنه مگر به خاطر افرادی نظیر مادر
موفق باشید.
مساله عمیق تر از این حرفاست !
کار از این حرفا گذشته .
یک برهه ای در نوجوانی (16 17 سالگی) تا مدت 3 -4 سال هیچوقت هیچجا نمیرفتم ... مگر مثلا سالی یکبار عید نوروز به اکراه !
و اون موقع بحثم افتاده بود بین همه شون که چرا این اینجوریه !
بعدش مادرم پای داییمو کشید وسط و اون خودشو وارد ماجرا کرد و با من صحبت میکرد و میگفت چرا نمیای و این حرفا ...
مدتی دایی و مادربزرگم هر از گاهی بهم زنگ میزدند بعد اون موقع .... بصورت خیلی تصنعی که مثلا حواسمون بهت هست :n21:
ضمن اینکه این موقع و در همون 3 4 سال قبلش که صحبت شد اگر یک مهمونی ای داشتند و من اون جا نبودم اون روز (یا اون شب) شونصد بار بهم زنگ میزند که کجایی پاشو بیا ... از زندگی بیزارم میکردند ...
دیگه اینجوری شد که بطور خیلی زوری ما رو وارد جمع خودشون کردند ...

شاید خیلیا بگن فقط تحمل!
ولی من میگم باید اول دلایل اینکه چرا ازشون متنفری رو بدونی وبرای بهتر کردن اخلاقشون تلاش کنی چون نه میشه دل مادرو شکوند نه میشه اونارو تحمل کرد پس اگه میشه دلایل اینکه ازشون متنفری رو بگی شاید بهتر بشه مسئله رو حل کرد.
امیدوارم بتونم کمک کنم.:n01:
دلایلش خیلی مفصل و ساختاری هست ... نمیشه بطور خلاصه گفت و مفهومو رسوند .... بخشی از دلایل به گذشته ها مربوط میشه ... گذشته ای که بعضی جاها لکه ننگی هست تقریبا خانوادگی (یعنی خانواده خودمون)

یکی از دلایل اصلی مذهبی بودن شدید این خاندان هست ... کوچک و بزرگ همه مذهبی و معتقد و ... اند (البته دوتاشون تقریبا کمتر مذهبی اند بنا به شواهد ، یکی همون دایی که در موردش گفتم اتفاقا از این جمع از همین ایشون من خوشم میاد سوای اینکه مذهبی باشه یا نباشه ... شخصیت و اخلاق خیلی خوبی داره ... اما زیاد باهاش نمیتونم رابطه برقرار نمیکنم .... یکی دیگه هم یک دایی دیگه....)


مثلا این ماه رمضونی که دور هم جمع میشند چپ و راست در مورد آداب و احکام روزه داری میحرفند ....


من که این سالها به کل عقایدمو از دست دادم و هیچ گونه اعتقادی به ادیان و بخصوص اسلام ندارم ... شنیدن این حرفا و در بین این جمع بودن منزجر کننده و افسردگی آور هست ... از افرادی که کم اعتقاد ترین فردشون کسی هست که نماز و روزه میگیره اما عقاید اون چنان سخت نداره تا اون جوانک بسیجی عمام پرست (یکی از افراد) و خاله خانباجی هایی که در مورد اینکه حرفای آخوند قرائتی قشنگتره یا پناهیان صحبت میکنند !!!! :n21: و بقیه شون که کم و بیش دغدغه اصلی زندگیشون حول این مسایل بدوی میگذره... !


البته تاکید میکنم این حرف که تشریح کردم فقط یکی از دلایل هست با بحران اصلی اشتباه نگیرید ...


بعد در مورد رییس قبیله (مادر بزرگ ) هم توضیح بدم :

توی این سالها با همراهی مادر خودم متاسفانه (!) خیلی بدگویی منو کردند همه جا :n03:

علنا" شنیدم که به مردم گفتند این (من ، خودمو میگم) دیوونست !

این حرفا و بد گویی ها به شدت روانمو خراب کرده و اعتماد بنفسمو ازم گرفته .... فردی سرخورده و حقیر و داغونم ... :n03:


واقعا نمیدونم باید با این شرایط زندگی چی کار کنم ...

JJSIMON
26-07-2014, 04:24
مساله عمیق تر از این حرفاست !
کار از این حرفا گذشته .
یک برهه ای در نوجوانی (16 17 سالگی) تا مدت 3 -4 سال هیچوقت هیچجا نمیرفتم ... مگر مثلا سالی یکبار عید نوروز به اکراه !
و اون موقع بحثم افتاده بود بین همه شون که چرا این اینجوریه !
بعدش مادرم پای داییمو کشید وسط و اون خودشو وارد ماجرا کرد و با من صحبت میکرد و میگفت چرا نمیای و این حرفا ...
مدتی دایی و مادربزرگم هر از گاهی بهم زنگ میزدند بعد اون موقع .... بصورت خیلی تصنعی که مثلا حواسمون بهت هست :n21:
ضمن اینکه این موقع و در همون 3 4 سال قبلش که صحبت شد اگر یک مهمونی ای داشتند و من اون جا نبودم اون روز (یا اون شب) شونصد بار بهم زنگ میزند که کجایی پاشو بیا ... از زندگی بیزارم میکردند ...
دیگه اینجوری شد که بطور خیلی زوری ما رو وارد جمع خودشون کردند ...

دلایلش خیلی مفصل و ساختاری هست ... نمیشه بطور خلاصه گفت و مفهومو رسوند .... بخشی از دلایل به گذشته ها مربوط میشه ... گذشته ای که بعضی جاها لکه ننگی هست تقریبا خانوادگی (یعنی خانواده خودمون)

یکی از دلایل اصلی مذهبی بودن شدید این خاندان هست ... کوچک و بزرگ همه مذهبی و معتقد و ... اند (البته دوتاشون تقریبا کمتر مذهبی اند بنا به شواهد ، یکی همون دایی که در موردش گفتم اتفاقا از این جمع از همین ایشون من خوشم میاد سوای اینکه مذهبی باشه یا نباشه ... شخصیت و اخلاق خیلی خوبی داره ... اما زیاد باهاش نمیتونم رابطه برقرار نمیکنم .... یکی دیگه هم یک دایی دیگه....)


مثلا این ماه رمضونی که دور هم جمع میشند چپ و راست در مورد آداب و احکام روزه داری میحرفند ....


من که این سالها به کل عقایدمو از دست دادم و هیچ گونه اعتقادی به ادیان و بخصوص اسلام ندارم ... شنیدن این حرفا و در بین این جمع بودن منزجر کننده و افسردگی آور هست ... از افرادی که کم اعتقاد ترین فردشون کسی هست که نماز و روزه میگیره اما عقاید اون چنان سخت نداره تا اون جوانک بسیجی عمام پرست (یکی از افراد) و خاله خانباجی هایی که در مورد اینکه حرفای آخوند قرائتی قشنگتره یا پناهیان صحبت میکنند !!!! :n21: و بقیه شون که کم و بیش دغدغه اصلی زندگیشون حول این مسایل بدوی میگذره... !


البته تاکید میکنم این حرف که تشریح کردم فقط یکی از دلایل هست با بحران اصلی اشتباه نگیرید ...


بعد در مورد رییس قبیله (مادر بزرگ ) هم توضیح بدم :

توی این سالها با همراهی مادر خودم متاسفانه (!) خیلی بدگویی منو کردند همه جا :n03:

علنا" شنیدم که به مردم گفتند این (من ، خودمو میگم) دیوونست !

این حرفا و بد گویی ها به شدت روانمو خراب کرده و اعتماد بنفسمو ازم گرفته .... فردی سرخورده و حقیر و داغونم ... :n03:


واقعا نمیدونم باید با این شرایط زندگی چی کار کنم ...

خب واقعا سخته!
زندگی ومعاشرت باآدمای خشک مذهب و کسایی که آدمو تحقیر میکنن واقعا سخته مشکل خیلی اساسی تر از اونه که بشه بانزدیک کردن عقاید و دیدگاه ها مشکلو حل کرد!
ولی شاید احترام به عقاید اون ها حداقل بصورت تصنعی کمک کننده باشه!که اونم خیلی سخته!
میتونید توی بحث های دیگه هم بحثو عوض کنید و شرایطو تغییر بدید.ویکم ازبحث لذت ببرید!
ولی در مورد توهین وتحقیر واقعا نمیشه چیزی نگفت!درگیری لفظی هم اصلا توی خانواده قشنگ نیست.شاید دوری و دوستی بهترین راهه ولی اگه خیلی صریح وبااعتماد به نفس یک بار باهاشون حرف بزنید وهمه عیب هاشونو بهشون بگید خیلی از مشکلات حل میشه!
شاید ندانسته این کارا رو انجام میدن و شاید باروحیات شما آشنا نیستن!
شاید اگه یک بار دلو به دریا بزنیدو باهمشون صحبت کنید راحت تر بتونید از این به بعد تحملشون کنید!
بازم میگم به این بستگی داره که اون ها چقدر منطقی هستن.وگرنه حرف زدن باانسان بی منطق مثل آب در هاون کوبیدنه!
اگه یه فرد ریش سفید یا کسی که هم شما قبولش دارید هم اونا که حرف دوطرف رو بفهمه هم میتونه کمک کنه اینجوری کسی رو دارید؟

ملا نصرالدین
26-07-2014, 10:16
مساله عمیق تر از این حرفاست !
کار از این حرفا گذشته .
یک برهه ای در نوجوانی (16 17 سالگی) تا مدت 3 -4 سال هیچوقت هیچجا نمیرفتم ... مگر مثلا سالی یکبار عید نوروز به اکراه !
و اون موقع بحثم افتاده بود بین همه شون که چرا این اینجوریه !
بعدش مادرم پای داییمو کشید وسط و اون خودشو وارد ماجرا کرد و با من صحبت میکرد و میگفت چرا نمیای و این حرفا ...
مدتی دایی و مادربزرگم هر از گاهی بهم زنگ میزدند بعد اون موقع .... بصورت خیلی تصنعی که مثلا حواسمون بهت هست :n21:
ضمن اینکه این موقع و در همون 3 4 سال قبلش که صحبت شد اگر یک مهمونی ای داشتند و من اون جا نبودم اون روز (یا اون شب) شونصد بار بهم زنگ میزند که کجایی پاشو بیا ... از زندگی بیزارم میکردند ...
دیگه اینجوری شد که بطور خیلی زوری ما رو وارد جمع خودشون کردند ...

دلایلش خیلی مفصل و ساختاری هست ... نمیشه بطور خلاصه گفت و مفهومو رسوند .... بخشی از دلایل به گذشته ها مربوط میشه ... گذشته ای که بعضی جاها لکه ننگی هست تقریبا خانوادگی (یعنی خانواده خودمون)

یکی از دلایل اصلی مذهبی بودن شدید این خاندان هست ... کوچک و بزرگ همه مذهبی و معتقد و ... اند (البته دوتاشون تقریبا کمتر مذهبی اند بنا به شواهد ، یکی همون دایی که در موردش گفتم اتفاقا از این جمع از همین ایشون من خوشم میاد سوای اینکه مذهبی باشه یا نباشه ... شخصیت و اخلاق خیلی خوبی داره ... اما زیاد باهاش نمیتونم رابطه برقرار نمیکنم .... یکی دیگه هم یک دایی دیگه....)


مثلا این ماه رمضونی که دور هم جمع میشند چپ و راست در مورد آداب و احکام روزه داری میحرفند ....


من که این سالها به کل عقایدمو از دست دادم و هیچ گونه اعتقادی به ادیان و بخصوص اسلام ندارم ... شنیدن این حرفا و در بین این جمع بودن منزجر کننده و افسردگی آور هست ... از افرادی که کم اعتقاد ترین فردشون کسی هست که نماز و روزه میگیره اما عقاید اون چنان سخت نداره تا اون جوانک بسیجی عمام پرست (یکی از افراد) و خاله خانباجی هایی که در مورد اینکه حرفای آخوند قرائتی قشنگتره یا پناهیان صحبت میکنند !!!! :n21: و بقیه شون که کم و بیش دغدغه اصلی زندگیشون حول این مسایل بدوی میگذره... !


البته تاکید میکنم این حرف که تشریح کردم فقط یکی از دلایل هست با بحران اصلی اشتباه نگیرید ...


بعد در مورد رییس قبیله (مادر بزرگ ) هم توضیح بدم :

توی این سالها با همراهی مادر خودم متاسفانه (!) خیلی بدگویی منو کردند همه جا :n03:

علنا" شنیدم که به مردم گفتند این (من ، خودمو میگم) دیوونست !

این حرفا و بد گویی ها به شدت روانمو خراب کرده و اعتماد بنفسمو ازم گرفته .... فردی سرخورده و حقیر و داغونم ... :n03:


واقعا نمیدونم باید با این شرایط زندگی چی کار کنم ...

مشکل شما خیلی عمیقه
به نظر من بهتره از این انزوا بیایید بیرون....سعی کنید بیشتر توی جامعه باشید دوستان خوبی پیدا کنید هر دفعه هم که مهمانی میشه از چند ساعت جلوتر با دوستانتون برید گردش
اصولا مادرها همیشه فکر میکنند که بچه هاشون واقعا بچه اند....همیشه سعی میکنند یه جوری بچه ها رو کنترل کنند ولی ما خودمون باید تلاش کنیم راهی که درسته رو انتخاب کنیم دست رو زانوی خودمون بذاریم و بلند بشیم.با افسردگی و سرخوردگی هیچ کسی به جایی نمیرسه

sansa
26-07-2014, 10:19
با فک و فامیلایی که باهاشون اصلا حال نمیکنی و حتی از یکی دوتاشون در حد مرگ متنفری اما بخاطر خانواده خودت (شخص مادر) مجبوری با اونها معاشرت کنی چه کاری میشه کرد ؟! :n03:

ای گفتی ای گفتی ... دقیقا سوالی که روم نمیشد بپرسم :n02:

اینجور جاها باید به اجبار رفت . :n03: حتی اگر دشمن خونی باشند :n24:

Rhodes
26-07-2014, 13:46
با فک و فامیلایی که باهاشون اصلا حال نمیکنی و حتی از یکی دوتاشون در حد مرگ متنفری اما بخاطر خانواده خودت (شخص مادر) مجبوری با اونها معاشرت کنی چه کاری میشه کرد ؟! :n03:

نرو !
من الان شخصا از يكي از فاميلاي نزديك اصلا و اصلا خوشم نمياد ! نه خودش نه خونوادش.نه ساله كه خونشون نرفتم! فقط اگر ما جايي دعوت باشيم و اونا هم باشن همديگه رو ميبينيم.



Sent from my iPad using Tapatalk

A/|\IR
27-07-2014, 01:02
سلام

یکی از دوستان میخواد ازدواج کنه هی منو میبره خانم رو نشونم میده ازم نظر میخواد - حتی برای ظاهر و چیز های خیلی جزئی هم میپرسه من نمیدونم چی بگم! تا الان میپیچوندم ولی اگه بازم اومد چی بگم؟ مشکل ما اینه کیس های ایشون زیادِ
یه سری من برد جلو یکی ترمز کرد گفت چطوره؟!
البته اصلا ادم مذهبی نیستم ولی نمیتونم نظری بدم

Mr.Pooya
27-07-2014, 01:06
سلام

یکی از دوستان میخواد ازدواج کنه هی منو میبره خانم رو نشونم میده ازم نظر میخواد - حتی برای ظاهر و چیز های خیلی جزئی هم میپرسه من نمیدونم چی بگم! تا الان میپیچوندم ولی اگه بازم اومد چی بگم؟ مشکل ما اینه کیس های ایشون زیادِ
یه سری من برد جلو یکی ترمز کرد گفت چطوره؟!
البته اصلا ادم مذهبی نیستم ولی نمیتونم نظری بدم

به نظر من مستقیم بهش بگید علاقه ای به اینکار ندارید و بهتره برای اینکار از یک خانم مطمءن کمک بگیره. هر روش دیگه ای بخواهید انجام بدید شاید مشکلاتی یا حتی اگر دوست تون بفهمه کدورتی پیش بیاد. ولی اینطوری اگر کدورتی هم پیش بیاد می دونید مقصر شما نیستید

موفق باشید

Sent from my Phone

JJSIMON
27-07-2014, 01:21
به نظر من مستقیم بهش بگید علاقه ای به اینکار ندارید و بهتره برای اینکار از یک خانم مطمءن کمک بگیره. هر روش دیگه ای بخواهید انجام بدید شاید مشکلاتی یا حتی اگر دوست تون بفهمه کدورتی پیش بیاد. ولی اینطوری اگر کدورتی هم پیش بیاد می دونید مقصر شما نیستید

موفق باشید

Sent from my Phone

بابخش اول این حرف موافقم که مستقیم بهش بگید که علاقه ای به این کار ندارید.
ولی بابخش دوم مخالفم که بهش بگید از یه خانوم برای نظر دادن درباره ی همسر آیندش کمک بگیره چون خانوم ها در اکثر مواقع همدیگرو قبول ندارن و ممکنه دوستتون هیچ وقت موفق نشه به هیچ کدوم از کیس هاش برسه!
ولی به نظر من باید باهاش صحبت کنید که اون خودش باید در مورد زندگی خودش تصمیم بگیره به هرحال اون میخاد زندگی کنه نه شما!
وباید اون همسر مناسبش رو بپسنده واگر هم لازم دونست به مشاور مراجعه کنه.
امیدوارم کمکی کرده باشم.

MOHAMMAD_ASEMOONI
27-07-2014, 01:24
سلامیکی از دوستان میخواد ازدواج کنه هی منو میبره خانم رو نشونم میده ازم نظر میخواد - حتی برای ظاهر و چیز های خیلی جزئی هم میپرسه من نمیدونم چی بگم! تا الان میپیچوندم ولی اگه بازم اومد چی بگم؟ مشکل ما اینه کیس های ایشون زیادِیه سری من برد جلو یکی ترمز کرد گفت چطوره؟!البته اصلا ادم مذهبی نیستم ولی نمیتونم نظری بدمسلام . بهش بگین علف باید به دهن بزی شیرین بیاد . ببین برات جذاب هست؟ اگه از نظر قد و وزن و چهره و هیکل و طرز لباس پوشیدن برات جذابه پس از نظر ظاهر تا حد زیادی مسئله حله . بعدش باید ببینی اون هم از نظر ظاهر تو رو میپسنده . بعدش باید وارد جزئیات بشی ( نامزد داره یا نه ؟ دوستت داره یا نه ؟ عقیده و اخلاقش ؟ معیارهاش ؟ و غیره و غیره

Mr.Pooya
27-07-2014, 11:03
بابخش اول این حرف موافقم که مستقیم بهش بگید که علاقه ای به این کار ندارید.
ولی بابخش دوم مخالفم که بهش بگید از یه خانوم برای نظر دادن درباره ی همسر آیندش کمک بگیره چون خانوم ها در اکثر مواقع همدیگرو قبول ندارن و ممکنه دوستتون هیچ وقت موفق نشه به هیچ کدوم از کیس هاش برسه!
ولی به نظر من باید باهاش صحبت کنید که اون خودش باید در مورد زندگی خودش تصمیم بگیره به هرحال اون میخاد زندگی کنه نه شما!
وباید اون همسر مناسبش رو بپسنده واگر هم لازم دونست به مشاور مراجعه کنه.
امیدوارم کمکی کرده باشم.

دقیقا منظورم از یک خانم مطمئن همین بود. نمی خواستم مستقیم بگم که شاید خانم ها به هم حسادت کنند ! خانم مطمئن یعنی کسی مثل خواهر یا غیره.

کمک گرفتن از یک پسر دیگه در این مواقع جواب خوبی نمیده. البته به دوست سوال کننده جسارت نشه قصد بی ادبی ندارم ولی تجربه ثابت کرده که تو این مواقع خوب که نیست چه بسا پسر دوم که می خواد نظر بده خودش عاشق دختر خانم بشه ! مورد های این چنین زیاد دیده شده تا الان.

موفق باشید

sansa
28-07-2014, 12:57
سلام

دوستان بازم یک مشکل . کسانی که رگباری سلام و حال احولال پرسی میکنن :n02: جوری که طرف مقابل قاطی میکنه چی جواب بده . اینجور افراد رو باید چطوری جواب بدیم ؟

Atghia
28-07-2014, 13:18
سلام

دوستان بازم یک مشکل . کسانی که رگباری سلام و حال احولال پرسی میکنن :n02: جوری که طرف مقابل قاطی میکنه چی جواب بده . اینجور افراد رو باید چطوری جواب بدیم ؟

شما همون جواب مدنظر خودتون رو اواسط حرفاش بگید و بقیه موارد با لبخند سرتکون بدید و نهایتا فقط بگید ممنون

kenzu
28-07-2014, 13:47
در جواب "چه خبر" باید چی بگیم؟ اینقدر بدم میاد بگم سلامتی :n21:

hossein blak
28-07-2014, 13:57
در جواب "چه خبر" باید چی بگیم؟ اینقدر بدم میاد بگم سلامتی :n21:

درجواب چه خبر:
1.شما چه خبر
2.میگذرونیم
3.خوبی و خوشی
4..........
.
.
.
.
.
.


جواب های زیادی هست شما هر دفعه یکیشو بگو....





موفق باشید

sansa
29-07-2014, 08:55
دوستان از کسی در حد مرگ متنفری ولی به روی خودت نمیاری . ازش پیشت حرف میزنن و دربارش ازت سوال میپرسن باید چی گفت .

Atghia
29-07-2014, 09:24
دوستان از کسی در حد مرگ متنفری ولی به روی خودت نمیاری . ازش پیشت حرف میزنن و دربارش ازت سوال میپرسن باید چی گفت .

بنظرم نه که شروع به بدگویی کنید ((چرا که ممکنه اون شخص فقط به دید شما بد باشه نباید زمینه ساز نگرش منفی دیگران به ایشون باشید))
و نه باید ظاهرسازی کرد که اره مثلا خیلی فلانی خوبه یا ازش خوشتون میاد!
بنظر میرسه بهترین نحوه عملکرد این باشه که خودتون رو بی تفاوت جلوه بدید
بگید نظری ندارم
یا بگید نمیدونم واقعیتش، چی بگم
:n06:

sansa
29-07-2014, 12:37
بنظرم نه که شروع به بدگویی کنید ((چرا که ممکنه اون شخص فقط به دید شما بد باشه نباید زمینه ساز نگرش منفی دیگران به ایشون باشید))
و نه باید ظاهرسازی کرد که اره مثلا خیلی فلانی خوبه یا ازش خوشتون میاد!
بنظر میرسه بهترین نحوه عملکرد این باشه که خودتون رو بی تفاوت جلوه بدید
بگید نظری ندارم
یا بگید نمیدونم واقعیتش، چی بگم
:n06:

فکر کنم درستش هم همین باشه . بگم والا چی بگم ... :n09:


خودم هم نمیخوام چیز بدی ازش بگم . شاید من فقط بدم بیاد ازش .
ممنون .:n16:

rozbehr
29-07-2014, 14:08
جواب ابلهان خاموشی است.

JJSIMON
30-07-2014, 02:33
دوستان از کسی در حد مرگ متنفری ولی به روی خودت نمیاری . ازش پیشت حرف میزنن و دربارش ازت سوال میپرسن باید چی گفت .

برای منم پیش اومده من که معمولا اول به روی خودم نمیارم و میگم نمیدونم یا نظری نمیدم.
بعدشم موضوع رو عوض میکنم.
چون به نظرم کسی که آدم ازش متنفره نباید ازش صحبت کنه چون اعصابت بیشتر خورد میشه!

alittlequestion11
30-07-2014, 07:19
سلام

اگه یه دختری زیاد حواسش بهم باشه و من قصد ازدواج یا ... نداشته باشم، و بعد غیر مستقیم بهم بگه که من خیلی بی احساسم و دارم اشتباه می کنم و این حرفا، من باید چه کار کنم دست از سرم برداره؟ اصلا به نظرتون به من ربطی داره که کسی مثلا منو می خواد و غمگینه؟

B.Russell
30-07-2014, 10:37
دوستان از کسی در حد مرگ متنفری ولی به روی خودت نمیاری . ازش پیشت حرف میزنن و دربارش ازت سوال میپرسن باید چی گفت .

به نظر من تنفر از هیچ انسان عادی صحیح نیست.
ما فقط این حق رو داریم که اگر از کسی بدمون میومد او را فراموش کنیم.
کینه و تنفر و انتقام بیشتر اعصاب و روان آدم رو بهم میزنه چون تجربه اش رو کاملا داشتم میگم نه از لای کتاب ها.



سلام

اگه یه دختری زیاد حواسش بهم باشه و من قصد ازدواج یا ... نداشته باشم، و بعد غیر مستقیم بهم بگه که من خیلی بی احساسم و دارم اشتباه می کنم و این حرفا، من باید چه کار کنم دست از سرم برداره؟ اصلا به نظرتون به من ربطی داره که کسی مثلا منو می خواد و غمگینه؟

چیزی که در درجه اول خیلی اهمیت داره، اینست که مشخص کنی روی چه حسابی اون دختر رو نمیخواهی.
راهکار هم متناسب با عاملی هست که در اون دختر هست و برات جذاب نیست.

مثلا چون قیافه و هیکلش هیچ جذابیتی برات نداره؟ اخلاقش برات غیرقابل تحمله؟ شناختت ناکافیه؟ خانوادش رو نمیپسندی؟ اختلاف طبقاتی زیاد دارین؟ اختلاف فرهنگی و جهان بینی زیاد دارین؟ خودت رو شایسته اون نمیدانی؟ او را شایسته خودت نمیدانی؟ و ده ها دلیل دیگر که اگر بخوای به جواب دقیق تری برسی باید اینارو لیست کنی که بنابر این دلایل این دختر به درد ازدواج با من نمیخوره.

سپس به ترتیب اولویت هات قانعش کنی که بره و برای هر کدام هم راهی هست.

به نظر من بهت ربط داره که میخوادت و غمگینه چون ابرازش کرده، پس بهتره تکلیفش رو مشخص کنی.

ملا نصرالدین
30-07-2014, 12:31
سلام

اگه یه دختری زیاد حواسش بهم باشه و من قصد ازدواج یا ... نداشته باشم، و بعد غیر مستقیم بهم بگه که من خیلی بی احساسم و دارم اشتباه می کنم و این حرفا، من باید چه کار کنم دست از سرم برداره؟ اصلا به نظرتون به من ربطی داره که کسی مثلا منو می خواد و غمگینه؟

شما میفرمایید که زیاد حواسش به شما هست
به نظر من اولا سعی کنید در صورت امکان ازش دوری کنید ...نه جوری که بخواهید خودتون رو اذیت کنید
مثلا اگر جزوه میخواهید اگر ساعت رو نمیدونید یا هرچی اگر افراد دیگری هم هستند که میتونید از انها بپرسید حتما همین کار رو انجام بدید
بحث کردن با ادم عاشق فایده نداره.در ضمن اینجوری طرف میفهمه که شما متوجه احساسش شدید و میزان عشق و رویابافی اش بیشتر میشه
به نظر من تا اینجا که مستقیم چیزی از عشقش به شما نگفته به شما ربطی نداره

ولی اگر مستقیم بیاد به شما بگه داستان فرق میکنه

sansa
30-07-2014, 12:45
سلام

اگه یه دختری زیاد حواسش بهم باشه و من قصد ازدواج یا ... نداشته باشم، و بعد غیر مستقیم بهم بگه که من خیلی بی احساسم و دارم اشتباه می کنم و این حرفا، من باید چه کار کنم دست از سرم برداره؟ اصلا به نظرتون به من ربطی داره که کسی مثلا منو می خواد و غمگینه؟

حالا از کجا میدونی که طرف عاشق شماست ؟ شاید میخواد همینطوری به عنوان دوست باشی :n16:

alittlequestion11
30-07-2014, 20:43
خیلی ممنونم از جناب B.Russell و ملانصرالدین و sansa


چیزی که در درجه اول خیلی اهمیت داره، اینست که مشخص کنی روی چه حسابی اون دختر رو نمیخواهی.
خب، من اصلا شرایط و قصد ازدواج رو ندارم


سپس به ترتیب اولویت هات قانعش کنی که بره و برای هر کدام هم راهی هست.
وقتی ابراز علاقه شون فقط به صورت نگاه کردن (البته من خیالاتی نشدم، دوستانم هم متوجه می شن که اینقدر نگاه کردن بی هدف نیست) و مثلا آخر جزوه یه چیزی گفتن و اینها هست، من که نمی تونم خودم برم نصیحتشون کنم! بهشون بر می خوره!!


به نظر من بهت ربط داره که میخوادت و غمگینه چون ابرازش کرده، پس بهتره تکلیفش رو مشخص کنی.
اتفاقا من هم به خاطر همین خیلی عذاب وجدان دارم و براشون ناراحتم و با خودم می گم ای کاش کاری از دستم بر می اومد.


به نظر من اولا سعی کنید در صورت امکان ازش دوری کنید ...نه جوری که بخواهید خودتون رو اذیت کنید
همکلاسی هستیم!
من تا حد امکان سعی کردم که خودم رو دور کنم، ولی هرچی خودمو دور می کنم اونا خودشونو نزدیک می کنن


مثلا اگر جزوه میخواهید اگر ساعت رو نمیدونید یا هرچی اگر افراد دیگری هم هستند که میتونید از انها بپرسید حتما همین کار رو انجام بدید
بحث کردن با ادم عاشق فایده نداره.در ضمن اینجوری طرف میفهمه که شما متوجه احساسش شدید و میزان عشق و رویابافی اش بیشتر میشه
اونها برای خودشون آدمهای مغروری هستند و اصولا پسرا رو تحویل نمی گیرن... حالا این وسط گیر دادن به ما اون هم با نگاه کردن و آخر جزوه جمله نوشت (مثلا اینکه خیلی داغونن/ و زندگی سخته / و آدمها چقدر بی احساسن و این حرفها!)... وگرنه من باهاشون اصلا حرفی نمی زنم.


حالا از کجا میدونی که طرف عاشق شماست ؟ شاید میخواد همینطوری به عنوان دوست باشی
نمی دونم، شاید
ولی اینجور آدمی نیستن... خیلی با همه سر سنگین هستن.


دوستان به نظرتون با این چیزایی که گفتم (همکلاسی هستیم / من خودمو ازشون دور می کنم / هر چی خودمو دور می کنم اونا بیشتر خودشونو نزدیک می کنن / فکر می کنن ما از آسمونا اومدیم و ارزشش رو داریم که با وجود اینکه اینقدر بی اعتنایی می کنیم بازم اونا بیان جلو / ابراز علاقه شون به صورت نگاه کردن و جمله آخر جزوه نوشتن و اینا هست نه مستقیم) من باید چه کار کنم؟
آیا من مسئول ناراحتی شون هستم.

پ. ن. : لازم به ذکره که من بهشون بی احترامی نمی کنم... مثلا وقتی می بینم اونا میان نزدیکتر من بی ادبانه رد شون نمی کنم و مودبانه روز بعد خودمو دور می کنم (آخه به نظرم درست نیست که کسی رو به خاطر احساساتش تحقیر کنی)... آیا کار من اشتباه هست؟ آیا من اونا رو دو دل نگه داشتم؟

ملا نصرالدین
30-07-2014, 21:04
خیلی ممنونم از جناب B.Russell و ملانصرالدین و sansa

اتفاقا من هم به خاطر همین خیلی عذاب وجدان دارم و براشون ناراحتم و با خودم می گم ای کاش کاری از دستم بر می اومد.


همکلاسی هستیم!
من تا حد امکان سعی کردم که خودم رو دور کنم، ولی هرچی خودمو دور می کنم اونا خودشونو نزدیک می کنن


اونها برای خودشون آدمهای مغروری هستند و اصولا پسرا رو تحویل نمی گیرن... حالا این وسط گیر دادن به ما اون هم با نگاه کردن و آخر جزوه جمله نوشت (مثلا اینکه خیلی داغونن/ و زندگی سخته / و آدمها چقدر بی احساسن و این حرفها!)... وگرنه من باهاشون اصلا حرفی نمی زنم.


دوستان به نظرتون با این چیزایی که گفتم (همکلاسی هستیم / من خودمو ازشون دور می کنم / هر چی خودمو دور می کنم اونا بیشتر خودشونو نزدیک می کنن / فکر می کنن ما از آسمونا اومدیم و ارزشش رو داریم که با وجود اینکه اینقدر بی اعتنایی می کنیم بازم اونا بیان جلو / ابراز علاقه شون به صورت نگاه کردن و جمله آخر جزوه نوشتن و اینا هست نه مستقیم) من باید چه کار کنم؟
آیا من مسئول ناراحتی شون هستم.

پ. ن. : لازم به ذکره که من بهشون بی احترامی نمی کنم... مثلا وقتی می بینم اونا میان نزدیکتر من بی ادبانه رد شون نمی کنم و مودبانه روز بعد خودمو دور می کنم (آخه به نظرم درست نیست که کسی رو به خاطر احساساتش تحقیر کنی)... آیا کار من اشتباه هست؟ آیا من اونا رو دو دل نگه داشتم؟

در پاسخ قسمت رنگی اول باید بگم که اونها مغرور نیستند...اونها هر پسری رو تحویل نمیگیرند نه اینکه کلا پسرها رو تحویل نگیرند

در پاسخ قسمت رنگی دوم : ببینید به این کار شما میگن با دست پس زدن با پا پیش کشیدن
اینکه شما یک روز خیلی مودبانه پاسخ گوی انها هستید یک روز خودتون رو ازشون دور میکنید خوب نیست
به نظر من تا جایی که میشه خودتون رو از انها دور کنید...بعدش هم عذاب وجدان نداشته باشید.اینجوری اگر بخواهید همش به فکر باشید که چکار کنم که از انها دور بمانم و چطور دلشان را نشکنم از توجه زیاد کم کم میبینید خودتان یک احساس به انها پیدا کرده اید.

کلا راحت باشید.برای خودتان زندگی کنید.هروقت جلو امدند و منظورشان را مستقیم گفتند به عواقب دلشکستگی فکر کنید

VAHID
30-07-2014, 22:27
خیلی ممنونم از جناب B.Russell و ملانصرالدین و sansa


خب، من اصلا شرایط و قصد ازدواج رو ندارم


وقتی ابراز علاقه شون فقط به صورت نگاه کردن (البته من خیالاتی نشدم، دوستانم هم متوجه می شن که اینقدر نگاه کردن بی هدف نیست) و مثلا آخر جزوه یه چیزی گفتن و اینها هست، من که نمی تونم خودم برم نصیحتشون کنم! بهشون بر می خوره!!


اتفاقا من هم به خاطر همین خیلی عذاب وجدان دارم و براشون ناراحتم و با خودم می گم ای کاش کاری از دستم بر می اومد.


همکلاسی هستیم!
من تا حد امکان سعی کردم که خودم رو دور کنم، ولی هرچی خودمو دور می کنم اونا خودشونو نزدیک می کنن


اونها برای خودشون آدمهای مغروری هستند و اصولا پسرا رو تحویل نمی گیرن... حالا این وسط گیر دادن به ما اون هم با نگاه کردن و آخر جزوه جمله نوشت (مثلا اینکه خیلی داغونن/ و زندگی سخته / و آدمها چقدر بی احساسن و این حرفها!)... وگرنه من باهاشون اصلا حرفی نمی زنم.


نمی دونم، شاید
ولی اینجور آدمی نیستن... خیلی با همه سر سنگین هستن.


دوستان به نظرتون با این چیزایی که گفتم (همکلاسی هستیم / من خودمو ازشون دور می کنم / هر چی خودمو دور می کنم اونا بیشتر خودشونو نزدیک می کنن / فکر می کنن ما از آسمونا اومدیم و ارزشش رو داریم که با وجود اینکه اینقدر بی اعتنایی می کنیم بازم اونا بیان جلو / ابراز علاقه شون به صورت نگاه کردن و جمله آخر جزوه نوشتن و اینا هست نه مستقیم) من باید چه کار کنم؟
آیا من مسئول ناراحتی شون هستم.

پ. ن. : لازم به ذکره که من بهشون بی احترامی نمی کنم... مثلا وقتی می بینم اونا میان نزدیکتر من بی ادبانه رد شون نمی کنم و مودبانه روز بعد خودمو دور می کنم (آخه به نظرم درست نیست که کسی رو به خاطر احساساتش تحقیر کنی)... آیا کار من اشتباه هست؟ آیا من اونا رو دو دل نگه داشتم؟

شما چه جور ادمی هستین ؟ سر سنگینید؟ یا مثل بقیه دوستانتون کمتر دنبال این چیزا هستین؟

حالا یه نگاه یا یه جمله دلیل نمیشه طرف عاشقتون باشه ,شاید اصلا بین خودشون شرط بستن
مثلا با فلانی اینکارو کنیم و اینکه میگین مغرورن با هر کسی نمیرن

خب چه چیز شما از بقیه دوستانتون متمایز تره؟ (درس,ظاهر,وضعیت مالی)

Atghia
30-07-2014, 22:38
خیلی ممنونم از جناب B.Russell و ملانصرالدین و sansa


خب، من اصلا شرایط و قصد ازدواج رو ندارم


وقتی ابراز علاقه شون فقط به صورت نگاه کردن (البته من خیالاتی نشدم، دوستانم هم متوجه می شن که اینقدر نگاه کردن بی هدف نیست) و مثلا آخر جزوه یه چیزی گفتن و اینها هست، من که نمی تونم خودم برم نصیحتشون کنم! بهشون بر می خوره!!


اتفاقا من هم به خاطر همین خیلی عذاب وجدان دارم و براشون ناراحتم و با خودم می گم ای کاش کاری از دستم بر می اومد.


همکلاسی هستیم!
من تا حد امکان سعی کردم که خودم رو دور کنم، ولی هرچی خودمو دور می کنم اونا خودشونو نزدیک می کنن


اونها برای خودشون آدمهای مغروری هستند و اصولا پسرا رو تحویل نمی گیرن... حالا این وسط گیر دادن به ما اون هم با نگاه کردن و آخر جزوه جمله نوشت (مثلا اینکه خیلی داغونن/ و زندگی سخته / و آدمها چقدر بی احساسن و این حرفها!)... وگرنه من باهاشون اصلا حرفی نمی زنم.


نمی دونم، شاید
ولی اینجور آدمی نیستن... خیلی با همه سر سنگین هستن.


دوستان به نظرتون با این چیزایی که گفتم (همکلاسی هستیم / من خودمو ازشون دور می کنم / هر چی خودمو دور می کنم اونا بیشتر خودشونو نزدیک می کنن / فکر می کنن ما از آسمونا اومدیم و ارزشش رو داریم که با وجود اینکه اینقدر بی اعتنایی می کنیم بازم اونا بیان جلو / ابراز علاقه شون به صورت نگاه کردن و جمله آخر جزوه نوشتن و اینا هست نه مستقیم) من باید چه کار کنم؟
آیا من مسئول ناراحتی شون هستم.

پ. ن. : لازم به ذکره که من بهشون بی احترامی نمی کنم... مثلا وقتی می بینم اونا میان نزدیکتر من بی ادبانه رد شون نمی کنم و مودبانه روز بعد خودمو دور می کنم (آخه به نظرم درست نیست که کسی رو به خاطر احساساتش تحقیر کنی)... آیا کار من اشتباه هست؟ آیا من اونا رو دو دل نگه داشتم؟

سلام
اول ببخشید اینو میپرسم منظورتون از اونها یک نفر هست؟ یا چند نفرن با این نحوه عملکرد؟:n13:
من نظرم اینه که شما اگر تمایلی به اون دختر خانوم دارید (جهت دوستی حالا حتما که نباید قصد ازدواج باشه) اونوقت این مسئله مهم میشه که چکار باید بکنید!

در غیر اینصورت دلیلی نداره شما در صدد جلب رضایت کسی باشید!
نه بهش نزدیک باشید و نه دور! مثل بقیه دقیقا مثل بقیه رفتار شما با اون خانوم باید مثل بقیه باشه
نوشته ایشون رو در صورتی که تکرار نشه ندیده بگیرید :دی

اینقدر دوره زمونه بدی شده که به مرور متوجه خواهید شد واقعا این مدل به اصطلاح عذاب وجدان ها کلا معنی نمیده
همیشه کسانی که در حق دیگران دلسوزی میکنن متضرر میشن!

شما اولویتت راحتی و خواست خودتون باشه اون خانوم هم اگر ببینن شما بیخیالید کم کم بیخیال خواهد شد:n06:

alittlequestion11
31-07-2014, 15:19
ببینید به این کار شما میگن با دست پس زدن با پا پیش کشیدن


البته من به کسی چراغ سبز نمی دم؛ بلکه مثلا وقتی می بینم اومدن سر کلاس نزدیکم نشستن، فورا بلند نمی شم برم، بلکه خودم رو کاملا بی اعتنا نشون میدم و فرداش خودم رو دورتر می کنم.


شما چه جور ادمی هستین ؟ سر سنگینید؟ یا مثل بقیه دوستانتون کمتر دنبال این چیزا هستین؟

خب چه چیز شما از بقیه دوستانتون متمایز تره؟ (درس,ظاهر,وضعیت مالی)

راستش چیز خیلی خاصی ندارم! از نظر مالی متوسط - از نظر درسی و ظاهر فکر کنم یه کمی از متوسط بهترم.
و جدی و سنگین و مودب هستم - نزدیکانم می گن شخصیت جالبی دارم.


اول ببخشید اینو میپرسم منظورتون از اونها یک نفر هست؟ یا چند نفرن با این نحوه عملکرد؟
راستش ما یه جورایی تو دانشگاه به بچه مثبت بودن و اینا معروف شدیم.. برای همین دخترای که سنگین هستن ازم بدشون نمیاد. (یعنی می خوام بگم اصلا دخترایی که دنبال BF و اینا هستن اصلا از من خوششون نمیاد)
ولی مثلا 6 - 7 مورد اخیرا زیاد به ما نگاه می کردن که 3 - 4 تاییش به پیغام های آخر جزوه و اینا کشیده شد!


من نظرم اینه که شما اگر تمایلی به اون دختر خانوم دارید (جهت دوستی حالا حتما که نباید قصد ازدواج باشه) اونوقت این مسئله مهم میشه که چکار باید بکنید!
خب، من نه اهل دوستی هستم و نه قصد ازدواج دارم. فقط دلم نمی خواد کسی به خاطر من ناراحت باشه (یه جورایی دلم براشون میسوزه!).



اینقدر دوره زمونه بدی شده که به مرور متوجه خواهید شد واقعا این مدل به اصطلاح عذاب وجدان ها کلا معنی نمیده
همیشه کسانی که در حق دیگران دلسوزی میکنن متضرر میشن!
تازگیا منم دارم به این نتیجه میرسم... ممنون میشم بیشتر در این مورد توضیح بدید.



شما اولویتت راحتی و خواست خودتون باشه اون خانوم هم اگر ببینن شما بیخیالید کم کم بیخیال خواهد شد
آخه من هرچی خودمو دور می کنم، اینا بیشتر بهشون ثابت میشه که عجب پسر پاکی هست و این حرفا و بیشتر ازم خوششون میاد و بهم احترام میزارن! من قشنگ حس می کنم بعضیاشون با دیدن من دستپاچه میشن!!

ملا نصرالدین
31-07-2014, 22:51
آخه من هرچی خودمو دور می کنم، اینا بیشتر بهشون ثابت میشه که عجب پسر پاکی هست و این حرفا و بیشتر ازم خوششون میاد و بهم احترام میزارن! من قشنگ حس می کنم بعضیاشون با دیدن من دستپاچه میشن!!

خب پسر خوب دستپاچه بشن اصلا با دیدنت غش کنن خیلی ببخشید جسارت نباشه ولی به تو چه مربوطه

الان مثلا سوپر استارهای سینما کم طرفدار دارند؟کم ادم جلوشون غش و ضعف میکنند؟ حالا اینها باید بیان بخاطر همه ی دخترهایی که بهشون توجه میکنند عذاب وجدان بگیرند؟

ببینید اگر بنا به دلسوزی و ناراحتی عذاب وجدان باشه ما باید در مورد خیلی چیزها ناراحت باشیم.
ولی واقعیت اینه که همه موضوع ناراحت کننده رو کسی نمیتونه در خودش در افکارش جای بده..ولی واقعا ناراحتی خالی (بی عمل) چقدر موثر هست؟
من نمیگم کلا ادم بی تفاوت و بی خیالی باشیم.
من میگم در مورد چیزی ناراحت باشیم که بتونیم براش کاری انجام بدیم.شما قطعا برای این خانم ها هیچ کاری نمیتونی انجام بدی.
دلسوزی بی مورد هم در این مورد اخرش پای خودت رو گیر می اندازه...پس بهتره بیخیال باشی

MOHAMMAD_ASEMOONI
01-08-2014, 00:09
آخه من هرچی خودمو دور می کنم، اینا بیشتر بهشون ثابت میشه که عجب پسر پاکی هست و این حرفا و بیشتر ازم خوششون میاد و بهم احترام میزارن! من قشنگ حس می کنم بعضیاشون با دیدن من دستپاچه میشن!!سلام . ظاهراً توجهِ شما به اونها ییشتر از توجهِ اونها به شما هست وگرنه متوجه این جزئیات نمیشدید . :20:

sansa
01-08-2014, 12:31
سلام
دوستان بعضی وقت ها وقتی که یکی داره با من صحبت میکنه یکی دیگر هم ازم سوال میکنه . یا حرف میزنه . من نمیدونم به کدومشون جواب بدم .

مثلا طرف میبینه من دارم صحبت میکنم با یکی دیگر ها همزمان با من صحبت میکنه من نمیتونم جواب کدومو بدم . باید چی کار کنم ؟

Atghia
01-08-2014, 12:44
سلام
دوستان بعضی وقت ها وقتی که یکی داره با من صحبت میکنه یکی دیگر هم ازم سوال میکنه . یا حرف میزنه . من نمیدونم به کدومشون جواب بدم .

مثلا طرف بیمیبنه من دارم صحبت میکنم با یکی دیگر ها همزمان با من صحبت میکنه من نمیتونم جواب کدومو بدم . باید چی کار کنم ؟

سرتون رو به سمت نفر دوم برگردونید در حد چند ثانیه یک لبخند و دستتون رو بیارید بالا به معنی ایست!
بعد هم تا اخره حرف نفر اول اصلا به سمت نفر دوم برنگردید:n01:

Mr.Pooya
01-08-2014, 13:43
سلام
دوستان بعضی وقت ها وقتی که یکی داره با من صحبت میکنه یکی دیگر هم ازم سوال میکنه . یا حرف میزنه . من نمیدونم به کدومشون جواب بدم .

مثلا طرف بیمیبنه من دارم صحبت میکنم با یکی دیگر ها همزمان با من صحبت میکنه من نمیتونم جواب کدومو بدم . باید چی کار کنم ؟

سلام

من خودم تو همچین شرایطی به نفر دوم یک نگاه کوتاه می کنم و ازش می خوام که منتظر باشه تا حرفم تمام بشه بعد که با نفر اول صحبت کردم تمام جواب نفر دوم رو هم میدم.

موفق باشید

aseman*
01-08-2014, 18:55
سلام
دوستان بعضی وقت ها وقتی که یکی داره با من صحبت میکنه یکی دیگر هم ازم سوال میکنه . یا حرف میزنه . من نمیدونم به کدومشون جواب بدم .

مثلا طرف میبینه من دارم صحبت میکنم با یکی دیگر ها همزمان با من صحبت میکنه من نمیتونم جواب کدومو بدم . باید چی کار کنم ؟

بنظرم باکسی که دارین صحبت میکنین باید باهمون ادامه بدین البته راجب نفردوم هم برمیگردین ومیگین فلانی ببخشید یه لحظه صبر کنید واصلا بنظرم جالب نیس آدم در این موارد به نفر دوم پرخاش کنه که مگه نمیبینی من کار دارم:n16:

LΩRD
01-08-2014, 19:44
سلام
دوستان بعضی وقت ها وقتی که یکی داره با من صحبت میکنه یکی دیگر هم ازم سوال میکنه . یا حرف میزنه . من نمیدونم به کدومشون جواب بدم .

مثلا طرف میبینه من دارم صحبت میکنم با یکی دیگر ها همزمان با من صحبت میکنه من نمیتونم جواب کدومو بدم . باید چی کار کنم ؟

من توی اینجور موارد یه نگاه عاقل اندر سفیه (:n02:) به طرفی که پریده وسط حرفمون میکنم و صحبت با نفر اول رو ادامه میدم

اینجور هم خودت طرف میفهمه که کار زشتی انجام داده و بین حرف دیگران پریده و هم اینکه متوجه میشه باید صبر کنه

M.Amorous
01-08-2014, 19:54
ببخشید دوستان چطوری باید به یه دختر خانوم توی یه شبکه اجتماعی بدون هرگونه پیشینه گفتگو پیشنهاد دوستی داد؟! میدونم موقعیت و شرایط خوبی برای این کار نیست ولی خوب نیت بدی هم ندارم... چون خیلی از پسرا سوء استفاده های بدی از این موقعیت می کنن ولی اصلا دوست ندارم مخاطبم چنین فکری کنه. ممنون میشم منو راهنمایی کنید. با تشکر:11:

Atghia
01-08-2014, 20:08
ببخشید دوستان چطوری باید به یه دختر خانوم توی یه شبکه اجتماعی بدون هرگونه پیشینه گفتگو پیشنهاد دوستی داد؟! میدونم موقعیت و شرایط خوبی برای این کار نیست ولی خوب نیت بدی هم ندارم... چون خیلی از پسرا سوء استفاده های بدی از این موقعیت می کنن ولی اصلا دوست ندارم مخاطبم چنین فکری کنه. ممنون میشم منو راهنمایی کنید. با تشکر:11:

قطعا یک دفعه نمیشه اینکار رو انجام بدید
دخترا حساس هستند به اینکه یک نفر شتابزده و ناگهانی درخواست دوستی بده
در چنین شرایطی قطعا حس میکنن که طرف منظور خوبی نداره!
شما اگر خیلی مشتاقید نظر مساعد ایشون رو داشته باشید بهترین کار اینه که یک مدت پیام رد و بدل کنید شعرها و عکسهای جالبناک دوستانه بگذارید و کم کم دستتون میاد که اون طرف کلا اهل این مباحث هست؟ طالب دوستی هست؟
خیلی بهتره که یهو بزنه توو ذوقتون

بهترین کار اینه به تدریج بهشون نزدیک بشید تا هم احتمال قبول کردن شما توسط ایشون بالا بره هم شناخت خودتون بیشتر بشه که کلا چجور ادمی هست طرف

موفق باشید

banii
01-08-2014, 23:32
یک سوال شرمنده زیاد مرتبط نیست .
دادگاهها بعد از ظهر ها هم بازند یا فقط صبحها ؟!

یک کار دادگاهی داریم من دقیقا شنیدم بازپرس گفت شنبه بعد از ظهر
دوستم میگه گفته صبح !


اصلا ساعت رو هم مشخص نکردند.... :n13:

sansa
02-08-2014, 16:56
دوستان من اضافه وزن دارم . از قضا درس تربیت بدنی رو برداشتم . به نظرتون چی بگم ه استاد که نمره کمی به من نده و شرایطم رو درک کنه موقع امتحان گرفتن ؟ که تحت تاثیر حرف های من قرار بگیره ؟

bijandarbari
02-08-2014, 18:10
دوستان من اضافه وزن دارم . از قضا درس تربیت بدنی رو برداشتم . به نظرتون چی بگم ه استاد که نمره کمی به من نده و شرایطم رو درک کنه موقع امتحان گرفتن ؟ که تحت تاثیر حرف های من قرار بگیره ؟


سلام

به نظرم شما موقع امتحان تمام سعی تون رو بکنید.
سر کلاس هم منظم حاضر باشین و تنبلی نکنید.
همینکه استاد ببینه شما دارین تلاش می کنید بهتون نمره میده.چون درس مهمی نیستش و اذیتتون نمیکنن و به همه نمره بالا میدن.

می تونید از استاد بپرسین ، بعضی استاد ها اگه براشون تحقیق بیارین یک مقدار بیشتر بهتون نمره میده.

h-blade
02-08-2014, 18:20
در جواب کسانی که تو مراسم عروسی میگویند انشاالله قسمت شما یا دیگه نوبتی هم باشه نوبت شماست چه باید گفت.....؟؟؟؟؟

hossein blak
02-08-2014, 18:41
در جواب کسانی که تو مراسم عروسی میگویند انشاالله قسمت شما یا دیگه نوبتی هم باشه نوبت شماست چه باید گفت.....؟؟؟؟؟
جوابهای سوال شما به فرد متقابل:

1.بایک لبخند حرفشو تایید کنید.(لبخند بزنید و سرتون رو تکون بدید).
2.حالا زوده واسه من .
3. قصد ازدواج ندارم .
4.با کارم ازدواج کردم .
5.اول داداش (یا خواهرم) بعد من .
.
.
.
.
.


موفق باشید.

Mr.Pooya
02-08-2014, 20:52
در جواب کسانی که تو مراسم عروسی میگویند انشاالله قسمت شما یا دیگه نوبتی هم باشه نوبت شماست چه باید گفت.....؟؟؟؟؟

من به شخصه اگر دوستم یا کسی که با هم صمیمی هستیم بهم بگه خیلی جواب ها دارم بگم :
-ان شا الله
-نه بابا منو چه به ازدواج
-کی به من زن میده اخه حالا اگر خانم باشه می تونه بگه کو شوهر :D

در این شرایط جواب های زیادی دارید بدید

ولی اگر کسی باشه که باهاش صمیمی نباشم معمولا میگم ان شا الله یا مثلا برای جمله ان شا الله قسمت شما میگم ممنون. یا با لبخند میگم نه هنوز زود برای من یا میگم نه حالا که فعلا کار واجب تره حالا درس یا کار یا هرچیز دیگه ای بستگی به موقعیت شغلیتون. ولی کلا بستگی داره اون لحظه چی به زبونتون بیاد که بگید چون جوابهای زیادی داره

موفق باشید

Sent from my Phone

iranch
05-08-2014, 13:54
سلام
اصولا رسم بر این هست که قبل از ورود استاد به کلاس باید دانشجو ها سر کلاس باشند.
اگر همزمان با استاد رسیدیم جلوی در. باید استاد بره تو اول یا ما؟

bijandarbari
05-08-2014, 14:02
سلام
اصولا رسم بر این هست که قبل از ورود استاد به کلاس باید دانشجو ها سر کلاس باشند.
اگر همزمان با استاد رسیدیم جلوی در. باید استاد بره تو اول یا ما؟

سلام

من همیشه دیدم تو این شرایط اول استاد میره داخل.

metalhead_forever
05-08-2014, 16:31
سلام
اصولا رسم بر این هست که قبل از ورود استاد به کلاس باید دانشجو ها سر کلاس باشند.
اگر همزمان با استاد رسیدیم جلوی در. باید استاد بره تو اول یا ما؟
راستش من یه بار به استادم تعارف کردم شما بفرمایید گفت: (( آخرین نفر استاد باید بره داخل و استاد این حق رو داره بعد از این که وارد شد دیگه به کسی بعد از خودش اجازه ورود نده... پس اگه همزمان رسیدی بدون تعارف اول برو داخل...))
این تجربه شخصی من بود...

aseman*
07-08-2014, 00:07
من اوایل به دوستام مناسبتا رو با پیامک تبریک میگفتم واونا جواب میدادن ولی بعد دیدم وختی من تبریک نمیفرستم اونام هییچ پیامکی نمی دن من اوایل به اینکه اونا تامن پیامک ندم بهم پیامک نمی دن توجه نمی کردم وکارمو ادامه می دادم ولی الان فکر میکنم با این کار خودم دارم کوچیک می کنم نظر شماها چیه ؟
راستی نظرتونم راجب اینکه تو مناسبتا با پیامک تبریک بگیم چیه خوبه یا نه؟
کلا دوستای من این شکلین تا پیامکی یا زنگی بهشون نزنی اصلا کاری باهات ندارن چتد بارم یه سری خبرای مهم راجب درسو به همین منوال بهم نگفتن به نظرتون با این جور آدما باید چی کار کرد؟اگر بخوام باهاشون قطع رابطه کنم باید تنهایی بمونم:n27::n16:

Demon King
07-08-2014, 00:42
من اوایل به دوستام مناسبتا رو با پیامک تبریک میگفتم واونا جواب میدادن ولی بعد دیدم وختی من تبریک نمیفرستم اونام هییچ پیامکی نمی دن من اوایل به اینکه اونا تامن پیامک ندم بهم پیامک نمی دن توجه نمی کردم وکارمو ادامه می دادم ولی الان فکر میکنم با این کار خودم دارم کوچیک می کنم نظر شماها چیه ؟
راستی نظرتونم راجب اینکه تو مناسبتا با پیامک تبریک بگیم چیه خوبه یا نه؟
کلا دوستای من این شکلین تا پیامکی یا زنگی بهشون نزنی اصلا کاری باهات ندارن چتد بارم یه سری خبرای مهم راجب درسو به همین منوال بهم نگفتن به نظرتون با این جور آدما باید چی کار کرد؟اگر بخوام باهاشون قطع رابطه کنم باید تنهایی بمونم:n27::n16:


سلام، خوب اخلاقا فرق میکنه، مثلا افرادی هستند که اصلا از اس ام اس و اینجور کارا خوششون نمیاد، حتی اگه مناسبت یا پیام مهمی باشه.
شما باید اخلاق دوستت دستت باشه، مثلا اگه مناسبت ها رو ممکنه قبل از شما هم تبریک بگه بهتره تو این کار پیشرو باشید و شما زودتر بهش تبریک بگید. اما اگه نه تا شما پیامی ندین پیامی نمیدن اخلاق این دوستاتون یه جوریه که اصلا از اس ام اس بازی خوششون نمیاد و به نظر من تربیک نگید هم کار بدی نکردید.

البته اینجور افراد رو نمیشه تا جایی سرزنش کرد که باهاشون قطع رابطه داشت چون اخلاقشونه و یه جوریای عادت کردن، درمورد خبرای مهمه درسی هم هر از گاهی خودتون یه احوالی از درسا بپرسید تا بلکم یادشون بیاد و اخبار مهم درس ها رو بهتون بگن.


در مورد تبریک اعیاد با پیامک هم بله، کار بسیار زیبا و قشنگیه چون هم یادی از دوستان میکنی هم اینکه عید رو تبریک گفتی دیگه.

Rossin
07-08-2014, 00:47
من اوایل به دوستام مناسبتا رو با پیامک تبریک میگفتم واونا جواب میدادن ولی بعد دیدم وختی من تبریک نمیفرستم اونام هییچ پیامکی نمی دن من اوایل به اینکه اونا تامن پیامک ندم بهم پیامک نمی دن توجه نمی کردم وکارمو ادامه می دادم ولی الان فکر میکنم با این کار خودم دارم کوچیک می کنم نظر شماها چیه ؟
راستی نظرتونم راجب اینکه تو مناسبتا با پیامک تبریک بگیم چیه خوبه یا نه؟
کلا دوستای من این شکلین تا پیامکی یا زنگی بهشون نزنی اصلا کاری باهات ندارن چتد بارم یه سری خبرای مهم راجب درسو به همین منوال بهم نگفتن به نظرتون با این جور آدما باید چی کار کرد؟اگر بخوام باهاشون قطع رابطه کنم باید تنهایی بمونم:n27::n16:

دوست عزیز شما کار اشتباهی نمیکنید که مناسبت ها رو به دوستاتون پیام میدین،جووی که پیش اومده اینکه اغلب مردم اس ام اس های متنی و مناسبتی رو جواب نمیدن،در واقع جدی نمیگیرن،این چیزیه که من دیدم!
شما توقعی نداشته باشید ازشون و پیام ها رو برای همه بفرستین در واقع شما سهم خودتون رو از دوستی پرداخت میکنید و بقیه بر گردن دوستانتون هست!
ولی در مورد درس و مسائل مهم اگر میبینید جوابتون رو نمیدن ازشون نپرسید دیگه از بین 5 نفر یک نفر هست که جواب بده!

متاسفانه با پیشرفت تکنولوژی خیلی از پیگیری ها و احوال پرسی های ما از دوستانمون توسط اینترنت و موبایل انجام میشه تا تلفن زدن که همین از حرارت دوستی ها کم میکنه،این تنها مشکل شما نیست،
ولی باید از دید دیگه ای هم نگاه کرد که شاید دوستانتون وقت و شرایط زنگ زدن و احوال پرسی رو نداشته باشند حالا چه درگیریه کاری چه ذهنی!

موضوع دیگه هم اینکه جدا بعضی ها دوست ندارند براشون پیامک تبریک یا تسلیت فرستاده بشه!
من خودم از این دسته هستم،چند باری دوستان فرستادن و من جواب کوتاهی دادم و دلخور شدن ولی رک گفتم که لطفا برای من ندین از این پیامک ها! سوء تفاهم پیش امده هم حل شد و دلخوری ندارن ازم!
شاید دوستان شما هم از این دسته باشند!
موفق باشید:n16:

banii
09-08-2014, 02:32
نمیدونم این شعر یا ضرب المثل رو شنیدید یا نه اما چه معنی ای بنظرتون میده ؟!

گر بدیدی تربتی را مار بدوش/مار را رها کن تربتی را بدوش

یا شاید اینطور باشه :

گر بدیدی تربتی را مار بدوش/مار را رها کن تربتی را ببر به دوش

!!!




سالها پیش در دوران راهنمایی یک معلم نادون داشتیم به یکی از بچه ها که اهل اون شهر بود اینو میگفت به اون بنده خدا ...


آقا امروز ما هم به یک آدم تربتی برخوردیم اینو بهش گفتیم همینجوری شوخی :n01:

حالا خودم هم معنی خاصی استنباط نمیکنم ازش !

یعنی چی واقعا ؟!

معنی بد +18 نداشته باشه یکوقت ؟!

اگه اولی باشه که میگه تربتی را بدوش خب که چی ؟ منظور ؟

دومی یعنی منظورش اینه تربتی رو ببر حموم زیر دوش؟! یعنی کثیفند تربتیا ؟!

ضمن اینکه کلا بی معنی بنظر میرسه

اول میگه تربتی داره مار رو میدوشه و تو میبینیش بعد میگه مار رو رها کن که شما ربطی به مار نداشتی در اصل اون شخص دیگه بوده که با مار در ارتباط بوده:blink:

پ ن : تربت : شهری در یکی از استانهای خراسان

Rossin
09-08-2014, 10:33
نمیدونم این شعر یا ضرب المثل رو شنیدید یا نه اما چه معنی ای بنظرتون میده ؟!

گر بدیدی تربتی را مار بدوش/مار را رها کن تربتی را بدوش

یا شاید اینطور باشه :

گر بدیدی تربتی را مار بدوش/مار را رها کن تربتی را ببر به دوش

!!!




حالا خودم هم معنی خاصی استنباط نمیکنم ازش !

یعنی چی واقعا ؟!

معنی بد +18 نداشته باشه یکوقت ؟!

اگه اولی باشه که میگه تربتی را بدوش خب که چی ؟ منظور ؟
من نوع اولی رو زیادتر شنیدم


پ ن : تربت : شهری در یکی از استانهای خراسان

سلام
از این مدل ضرب المثل ها برای اقوام مختلف ایرانی زیاد هست
بنوعی همه جا خوب و بد داره اما خب هرکسی به قومش ممکنه حساسیت داشته و استفاده از این ضرب المثل ها درست نیست.
من با مراوده ای که با مردم این قوم داشتم توی بعضیاشون خسیسی رو دیدم و فکر میکنم این مثل از اونجا میاد که یعنی از تربتی ها چیزی رو بگیر ( بدوش : طلب کن)
در کل استفاده از این مثل ها گاهی سوء تفاهم های بدی رو پیش میاره و امیدوارم این دوست شما دلگیر نشده باشه

بنظرم این مثل ها برای زمان های خیلی قدیمه که هوز مردم به سطح سواد قابل توجهی نرسیده بودن و اخلاق هایی اصلاح نشده دارن و در زمان حال خیلی از این مثل ها بی معنی و بلا استفاده ست.

:n16:

Atghia
09-08-2014, 11:39
نمیدونم این شعر یا ضرب المثل رو شنیدید یا نه اما چه معنی ای بنظرتون میده ؟!

گر بدیدی تربتی را مار بدوش/مار را رها کن تربتی را بدوش

یا شاید اینطور باشه :

گر بدیدی تربتی را مار بدوش/مار را رها کن تربتی را ببر به دوش

!!!




سالها پیش در دوران راهنمایی یک معلم نادون داشتیم به یکی از بچه ها که اهل اون شهر بود اینو میگفت به اون بنده خدا ...


آقا امروز ما هم به یک آدم تربتی برخوردیم اینو بهش گفتیم همینجوری شوخی :n01:

حالا خودم هم معنی خاصی استنباط نمیکنم ازش !

یعنی چی واقعا ؟!

معنی بد +18 نداشته باشه یکوقت ؟!

اگه اولی باشه که میگه تربتی را بدوش خب که چی ؟ منظور ؟

دومی یعنی منظورش اینه تربتی رو ببر حموم زیر دوش؟! یعنی کثیفند تربتیا ؟!

ضمن اینکه کلا بی معنی بنظر میرسه

اول میگه تربتی داره مار رو میدوشه و تو میبینیش بعد میگه مار رو رها کن که شما ربطی به مار نداشتی در اصل اون شخص دیگه بوده که با مار در ارتباط بوده:blink:

پ ن : تربت : شهری در یکی از استانهای خراسان
سلام
من از هردو بیت شعر این مضمون رو برداشت میکنم که تربتی ها از مار هم بدتر هستند پس اگر یک تربتی را در کنار یک مار دیدی مار رو بیخیال تربتی را بچسب!
فکر میکنم اصلا حرف جالبی نبوده
در هرصورت هر قومیتی یک جوک و مثالی براش ساختن متاسفانه
ولی شخصا فکر میکنم بهتره که این چیزا اصلا مطرح نشه حتی در سطح شوخی
موفق باشید

kenzu
09-08-2014, 11:58
شعرش اینجوریه : گر بدیدی تربتی ماردوش // مار رو ولش کن تربتی رو بکش :n02: یه بار به یکی گفتم نزدیک بود ... :n02:

banii
09-08-2014, 13:15
در کل استفاده از این مثل ها گاهی سوء تفاهم های بدی رو پیش میاره و امیدوارم این دوست شما دلگیر نشده باشه

بنظرم این مثل ها برای زمان های خیلی قدیمه که هوز مردم به سطح سواد قابل توجهی نرسیده بودن و اخلاق هایی اصلاح نشده دارن و در زمان حال خیلی از این مثل ها بی معنی و بلا استفاده ست.

نه بابا آدم درستی بود بنده خدا .


(بابای رفیقم :n02:) (همینکه میاد و با رفیقای پسرش بگو بخند میکنه معلومه که آدم باحالیه ....)

صحبت از شهرشون شد و من اول پرسیدم شما اونجایی هستید این حرفا ... (حالا این بابا خودشم داشت بدگویی همشهریاشو میکرد:n02:)

بعدم توضیح دادم که همه جا هم آدم خوب داره هم آدم بد ...

بعدشم یه هو اون حرف یادم افتاد و گفتم ...

rz21
09-08-2014, 14:12
من اوایل به دوستام مناسبتا رو با پیامک تبریک میگفتم واونا جواب میدادن ولی بعد دیدم وختی من تبریک نمیفرستم اونام هییچ پیامکی نمی دن من اوایل به اینکه اونا تامن پیامک ندم بهم پیامک نمی دن توجه نمی کردم وکارمو ادامه می دادم ولی الان فکر میکنم با این کار خودم دارم کوچیک می کنم نظر شماها چیه ؟
راستی نظرتونم راجب اینکه تو مناسبتا با پیامک تبریک بگیم چیه خوبه یا نه؟
کلا دوستای من این شکلین تا پیامکی یا زنگی بهشون نزنی اصلا کاری باهات ندارن چتد بارم یه سری خبرای مهم راجب درسو به همین منوال بهم نگفتن به نظرتون با این جور آدما باید چی کار کرد؟اگر بخوام باهاشون قطع رابطه کنم باید تنهایی بمونم:n27::n16:

دقیقا دوستای منم همینطورین..پیامک مناسبتی که هیچی، ازشون احوال پرسی هم می کنی جوابتو نمیدن..من یک بار، دو بار، نه اصلا سه بار، احوال یکی از دوستامو میگیرم، ولی وقتی میبینم محل نمیزاره دیگه بیخیالش میشم تا خودش بهم زنگ یا اس ام اس و ... بده. در کل دوستی که به فکرت نباشه و و هر از مدتی ازت خبر نگیره دوست نیست.

بحث دوست خیلی بحث کلی هست.. به نظر من دوستی که فقط از طریق اس ام اس حال و احوالتو بپرسه خوب هست، ولی دوستی واقعی اونی هست که همدیگه رو زیاد ببینیم نه این که از طریق فضای مجازی با یکدیگه ارتباط داشته باشیم.

banii
09-08-2014, 17:56
منم گذشته همین مشگلو داشتم

اما مطمئنا دلیل این اتفاق بی معرفتی اونها نیست بلکه دلیل این رفتار به خود ما برمیگرده حالا یا از سادگیه یا هیچ نوع جذابیتی در ما دیده نمیشه یا هر دلیل دیگه ای ...

اما من دیگه تغییر بزرگی کردم و تغییر اینه که دیگه به هیچکی مسیج نمیدم و سراغشو نمیگیرم و زنگ هم نمیزنم تا دیگه شاهد چنین برخوردهای تحقیر آمیزی نباشم ...

گاهی هم پیش اومده که من اون کارو با شخص دیگه ای بکنم ... طرف که ازش خوشم نیومده و محل نزاشتمش ...

دوستانیکه این مشگلو دارند هم این راه بطور تضمینی جواب میده ...

بطوریکه حتی افرادی در شما جذب میشند و اونوقت شمایید که تعیین میکنید که با اونها در ارتباط باشید یا نه ...

ضمن اینکه اون افرادی که تا به الان با شما این نوع رفتاری داشتند رو هم ریجکت کنید و با کسیکه شخصیتتونو خورد میکنه بی رحم و نامرد باشید . :)

یکمی غرور برای یک آدم حیاتیه ... :n16:

rz21
09-08-2014, 18:03
منم گذشته همین مشگلو داشتم

اما مطمئنا دلیل این اتفاق بی معرفتی اونها نیست بلکه دلیل این رفتار به خود ما برمیگرده حالا یا از سادگیه یا هیچ نوع جذابیتی در ما دیده نمیشه یا هر دلیل دیگه ای ...

اما من دیگه تغییر بزرگی کردم و تغییر اینه که دیگه به هیچکی مسیج نمیدم و سراغشو نمیگیرم و زنگ هم نمیزنم تا دیگه شاهد چنین برخوردهای تحقیر آمیزی نباشم ...

گاهی هم پیش اومده که من اون کارو با شخص دیگه ای بکنم ... طرف که ازش خوشم نیومده و محل نزاشتمش ...

دوستانیکه این مشگلو دارند هم این راه بطور تضمینی جواب میده ...

بطوریکه حتی افرادی در شما جذب میشند و اونوقت شمایید که تعیین میکنید که با اونها در ارتباط باشید یا نه ...

ضمن اینکه اون افرادی که تا به الان با شما این نوع رفتاری داشتند رو هم ریجکت کنید و با کسیکه شخصیتتونو خورد میکنه بی رحم و نامرد باشید . :)

یکمی غرور برای یک آدم حیاتیه ... :n16:

حرف شما درست..ولی بعضی ها هستند که به گذشته فکر می کنی میبینی خیلی هم باهات خوب بودن و وقتی با هم هستید به عنوان دو دوست واقعا لذت میبرید.. ولی اخلاقشون این هست که بهت سر نمیزنند مگر اینکه مجبور باشند.. این آدما رو باید چی کار کرد؟؟

banii
09-08-2014, 18:11
حرف شما درست..ولی بعضی ها هستند که به گذشته فکر می کنی میبینی خیلی هم باهات خوب بودن و وقتی با هم هستید به عنوان دو دوست واقعا لذت میبرید.. ولی اخلاقشون این هست که بهت سر نمیزنند مگر اینکه مجبور باشند.. این آدما رو باید چی کار کرد؟؟
من اتفاقا چنین تجربه ای داشتم
یک فرد که از بچگی با هم بزرگ شدیم یک مدتی همو تحویل نمیگرفتیم (بیشتر اون البته)

اما بعد 1 سال تقریبا به حالت گذشته برگشت (البته کمرنگ تر از گذشته)

دلیلش هم این بود که یک مدتی روی مخش کار کردم .... پایه ی بحثای سیاسی و مذهبی بودیم ... میخواستم بعضی حقایق رو بهش بفهمونم دیدم فایده نداره ... بعدش بیخیال شدم و به حال خودش رها کردمش ...

البته شاید هم دلیل دیگه ای داشته ... فکر میکنم وقتی سن بالاتر میره آدم گذشته ها و خاطرات و کودکی ها و دوستان قدیمیشو بیشتر قدرشونو میدونه ...

Mehran-King
10-08-2014, 00:28
من که خواستم با عده ای از دوستام صمیمی بشم و باهاشون گرم بشم هربار تلاش میکردم فایده نداشت ... :( چه پیام بفرستم چه توی دنیای مجازی چه واقعی ... دلمو شکستن ...:n28:

hosseinf722
10-08-2014, 09:44
سلام به همه دوستان

من دانشجوی ترم 5 کارشناسی ام
یه مشکلی واسم پیش اومده
ما در مراحل ابتدایی ازدواج هستیم
خانواده عروس یه دفعه یه چیز جدید گفتن
گفتن که چرا من شغل ندارم و سر کار نمیرم
بعد از توضیحاتی که داده شد مبنی بر اینکه آخه من الان چجوری باید برم سرکار و اینکه دانشجو ام و...
گفتن اشکال نداره این یه ماه و خورده ای باقیمانده ی تابستونو برو ببینیم اصلا مرد کار هستی یا نه
حالا من چیکار باید بکنم؟
در ضمن الان 21 سالمه

Demon King
10-08-2014, 09:51
سلام به همه دوستان

من دانشجوی ترم 5 کارشناسی ام
یه مشکلی واسم پیش اومده
ما در مراحل ابتدایی ازدواج هستیم
خانواده عروس یه دفعه یه چیز جدید گفتن
گفتن که چرا من شغل ندارم و سر کار نمیرم
بعد از توضیحاتی که داده شد مبنی بر اینکه آخه من الان چجوری باید برم سرکار و اینکه دانشجو ام و...
گفتن اشکال نداره این یه ماه و خورده ای باقیمانده ی تابستونو برو ببینیم اصلا مرد کار هستی یا نه
حالا من چیکار باید بکنم؟
در ضمن الان 21 سالمه


نمیخوام دخالت بکنمو ولی سنت کمه برای ازدواج، یعنی از من میشنوی بهشون بگو فعلا درستو ادامه میدی موقع ای که کار پیدا کردی و تونستی یه زندگی آبرومندانه تشکیل بدی اون موقع به فکر ازدواج باش. الانم تابستان برای به دست آوردن دل عروس و خانوادش برو کار و اگه خواستید ازدواج هم کنید این اشتباه رو نکنی که با هم زندگی کنید، اون خ‌ونه ی پدرش تو هم خونه ی پدرت، چون موقع درس آدم نمیتونه خرج یکی دیگه رو بده، بعد از درس تازه میشه به ازدواج رسمی فکر کرد. اگه از من میشنوی تو دوره ی دانشگاه اصلا به فکر ازدواج نباش،
چرا که ازدواج مال زمانیه که انسان تنها دغدغه اش کار کردن و پول درآوردن باشه نه درس خوندن.

نگاه سرد
10-08-2014, 09:55
سلام به همه دوستان

من دانشجوی ترم 5 کارشناسی ام
یه مشکلی واسم پیش اومده
ما در مراحل ابتدایی ازدواج هستیم
خانواده عروس یه دفعه یه چیز جدید گفتن
گفتن که چرا من شغل ندارم و سر کار نمیرم
بعد از توضیحاتی که داده شد مبنی بر اینکه آخه من الان چجوری باید برم سرکار و اینکه دانشجو ام و...
گفتن اشکال نداره این یه ماه و خورده ای باقیمانده ی تابستونو برو ببینیم اصلا مرد کار هستی یا نه
حالا من چیکار باید بکنم؟
در ضمن الان 21 سالمه
پدرت اگر مغازه داشته باشه خیلی خوبه مثلا لباس فروشی بری وایسی فروشندگی کنی. یا بری پیش یکی از فامیلاتون که مغازه داره اصلا به پولش و کارش فکر نکن فقط 9 صبح تا 9 شب برو وایسا در مغازه که به خانواده عروس نشون بدی مردی.

شده بری مجانی کا رکنی فقط نشون بدی که مردی بسه ..دهان خانواده عروس واسه همیشه بسته میشه.

کا رتو مغازه خیلی راحته من تجربشو دارم..یه طی میکشی و دستمالی میزنی یه مشتری میاد یه سلامی میکنی یه چیزی نشون میدی یه چیزی میفروشی. خیلی راحته برو سریع...

hosseinf722
10-08-2014, 09:58
نمیخوام دخالت بکنمو ولی سنت کمه برای ازدواج، یعنی از من میشنوی بهشون بگو فعلا درستو ادامه میدی موقع ای که کار پیدا کردی و تونستی یه زندگی آبرومندانه تشکیل بدی اون موقع به فکر ازدواج باش. الانم تابستان برای به دست آوردن دل عروس و خانوادش برو کار و اگه خواستید ازدواج هم کنید این اشتباه رو نکنی که با هم زندگی کنید، اون خ‌ونه ی پدرش تو هم خونه ی پدرت، چون موقع درس آدم نمیتونه خرج یکی دیگه رو بده، بعد از درس تازه میشه به ازدواج رسمی فکر کرد. اگه از من میشنوی تو دوره ی دانشگاه اصلا به فکر ازدواج نباش،
چرا که ازدواج مال زمانیه که انسان تنها دغدغه اش کار کردن و پول درآوردن باشه نه درس خوندن.


عزیزم وقتی سوال پرسیدم یعنی میخوام جواب بدید دیگه، پس دخالت نیست لطف شماست که جواب میدید

در مورد زمان ازدواج قرار شده بعد از تموم شدن دانشگاه این کارو کنیم ولی نمیدونم چرا اینا یه دفعه گیر دادن چرا من تو خونه ام و کار نمیکنم


ممنون که جواب دادید

Demon King
10-08-2014, 10:03
عزیزم وقتی سوال پرسیدم یعنی میخوام جواب بدید دیگه، پس دخالت نیست لطف شماست که جواب میدید

در مورد زمان ازدواج قرار شده بعد از تموم شدن دانشگاه این کارو کنیم ولی نمیدونم چرا اینا یه دفعه گیر دادن چرا من تو خونه ام و کار نمیکنم


ممنون که جواب دادید


خوب البته حرفشون منطقیه مبحث کار خیلی مهمه. ولی تو هم دلیل منطقی داری و اینکه داری درس میخونه، اگه میتونی به حرفشون گوش کن و تابستون برو کار تا حداقل بهشون ثابت شه که مرد کاری. اگه بگن در زمان درس هات باید کارم بری به هیچ وجه قبول نکن، بعضی موقع ها جلوی عروس و خانواده اش وایس تا بعد به مشکل بر نخوری، آشنا داشتم سر تا پا حرفای پدر عروسو قبول کرده ولی الان بدجور به مشکل خوردن. حرف دلتو همیشه بزن و باهاشون رو راست باشه.

aseman*
10-08-2014, 14:24
[QUOTE=banii;8338019]منم گذشته همین مشگلو داشتم

اما مطمئنا دلیل این اتفاق بی معرفتی اونها نیست بلکه دلیل این رفتار به خود ما برمیگرده حالا یا از سادگیه یا هیچ نوع جذابیتی در ما دیده نمیشه یا هر دلیل دیگه ای






آهان همینه منم همیشه فکر میکنم برا دوستام جذابیت ندارم واینکه اونا نمی خوان با من همراه بشن :n13:

hossein blak
10-08-2014, 15:02
من که خواستم با عده ای از دوستام صمیمی بشم و باهاشون گرم بشم هربار تلاش میکردم فایده نداشت ... :( چه پیام بفرستم چه توی دنیای مجازی چه واقعی ... دلمو شکستن ...:n28:

خیلی خیلی بخشید که این حرف رو میزنم .....
ولی شما هم یه چیزیتون میشها ....اگه بهت بی توجهی می کنن و نمی خوان با تو باشن توچرا اینقدر زوری, ولشون کن و دیگه باحاشون کاری نداشته باش .....این همه آدم برو با یک نفر خوب دوست شو چرا چسبیدی به کسایی که تورو بی ارزش به حساب میارن و برات ارزش قاعل نیستند.
این مورد برای خودم هم به شخصه بوجود اومده.





موفق باشید.

sansa
10-08-2014, 17:10
سلام

دوستان وقتی میخوام با مجنس مخالف مونث صحبت کنم اصلا و ابدا نمیتونم تو چشماش نگاه کنم و حرف بزنم . (حرف عادی به عنوان همکار یا اصلا هر جنس مخالفی) مجبورم هر چند لحظه یک بار به زمین نگاه کنم . ایا راه حلی دارید ؟

و یک سوال وقتی یکی از بچه های فامیل از این بچه های زلزله خودمون که با پدر و مادرش خیلی رودربایستی دارید . بچشون از سر و کولت بالا میره ولی جلوی پدر و مادرش نمیتونی بهش چیزی بگی باید چی کار کرد ؟:n16:

Demon King
10-08-2014, 17:43
سلام

دوستان وقتی میخوام با مجنس مخالف مونث صحبت کنم اصلا و ابدا نمیتونم تو چشماش نگاه کنم و حرف بزنم . (حرف عادی به عنوان همکار یا اصلا هر جنس مخالفی) مجبورم هر چند لحظه یک بار به زمین نگاه کنم . ایا راه حلی دارید ؟

و یک سوال وقتی یکی از بچه های فامیل از این بچه های زلزله خودمون که با پدر و مادرش خیلی رودربایستی دارید . بچشون از سر و کولت بالا میره ولی جلوی پدر و مادرش نمیتونی بهش چیزی بگی باید چی کار کرد ؟:n16:



1 - البته موقع حرف زدن نگاه کردن عیبی نداره و خیره شدن شاید درست نباشه. مثلا اگه مشغول کاری هستید بیشتر با گوش حرف های طرف رو دنبال کنید و هر از گاهی هم یه نگاه بندازید فکر نکنه گوش نمیدید. مثلا من وقتی این مورد پیش میاد گوشی میگیرم دستم هر از گاهی یه نگاه هم به طرف میکنم. البته بازم میگم اگه نگاهت کامل به طرف باشه فکر نمیکنم همچین کار غیر عرفی باشه.


2 - باید تنها تحمل کنی تا تموم شه بره، اگه پدر و مادر اون بچه یه ذره درک داشته باشن خودشون بچه رو سر جاش مینشونن اگه نه فقط یکم باید تحمل کنی یا مثلا با ملایمت یه تذکر بشون بدی شاید یه جرقه تو پدر و مادرشون روشن شه که بیان بچشونو جمع کنن.
مثلا بگو عزیزم این کارو نکن، دیگه پدر و مادر وقتی این حرف شما رو بشنوه یه عکس العملی نسبت به بچش نشون میده دیگه.

banii
10-08-2014, 17:48
سلام

دوستان وقتی میخوام با مجنس مخالف مونث صحبت کنم اصلا و ابدا نمیتونم تو چشماش نگاه کنم و حرف بزنم . (حرف عادی به عنوان همکار یا اصلا هر جنس مخالفی) مجبورم هر چند لحظه یک بار به زمین نگاه کنم . ایا راه حلی دارید ؟

و یک سوال وقتی یکی از بچه های فامیل از این بچه های زلزله خودمون که با پدر و مادرش خیلی رودربایستی دارید . بچشون از سر و کولت بالا میره ولی جلوی پدر و مادرش نمیتونی بهش چیزی بگی باید چی کار کرد ؟:n16:
2- فکر میکنم اگر با خود پدر و مادر بچه صحبت کنید بهتر جواب میده (جلوی بچه نگید)

MOHAMMAD_ASEMOONI
10-08-2014, 20:57
سلام
قابلِ توجه دوستانی که سعی کردند با یک نفر یا عده ای ارتباط برقرار کنند اما اونها ازش دوری میکنند :
هر انسانی باید جاذبه و دافعه داشته باشه .
یعنی عده ای جذبش بشند ( به خاطر افکار و گفتار و رفتارش ) و عده ای ازش دوری کنند .
کسی که همه ازش خوششون میاد و کسی نیست ازش بدش بیاد منافق هست و با همه سازش کرده .
همین موضوع که چه کسی از شما خوشش میاد و چه کسی بدش میاد , معیاری برایِ شناختنِ شما هست .
برای همینه که میگن :
اگر میخوای کسی رو بشناسی ببین دوستان چطور آدمهائی هستند .

اگر آدمهای بد از شما فراری هستند یا علاقه به بودن با شما ندارند پس به احتمالِ زیاد شما خوب هستین .
گفتم به احتمال زیاد چون ممکنه شما هم بد باشین و با اون آدمهای بد اختلاف و درگیری داشته باشین .
پس اگر فردی یا عده ای از شما بدشون میاد یا علاقه ای به ارتباطِ صمیمی با شما ندارند , بگردین دنبال علت .
اگر علتش اینه که شما خوبین و اونها بد , خوشحال باشین که از شما خوششون نمیاد
اما اگر علتش یک یا چند عیب در وجود شما هست باید خودتون رو بشکنین ( تغییر بدین ) . آینه شکستن خطاست .

Mehran-King
10-08-2014, 23:37
سلام
قابلِ توجه دوستانی که سعی کردند با یک نفر یا عده ای ارتباط برقرار کنند اما اونها ازش دوری میکنند :
هر انسانی باید جاذبه و دافعه داشته باشه .
یعنی عده ای جذبش بشند ( به خاطر افکار و گفتار و رفتارش ) و عده ای ازش دوری کنند .
کسی که همه ازش خوششون میاد و کسی نیست ازش بدش بیاد منافق هست و با همه سازش کرده .
همین موضوع که چه کسی از شما خوشش میاد و چه کسی بدش میاد , معیاری برایِ شناختنِ شما هست .
برای همینه که میگن :
اگر میخوای کسی رو بشناسی ببین دوستان چطور آدمهائی هستند .

اگر آدمهای بد از شما فراری هستند یا علاقه به بودن با شما ندارند پس به احتمالِ زیاد شما خوب هستین .
گفتم به احتمال زیاد چون ممکنه شما هم بد باشین و با اون آدمهای بد اختلاف و درگیری داشته باشین .
پس اگر فردی یا عده ای از شما بدشون میاد یا علاقه ای به ارتباطِ صمیمی با شما ندارند , بگردین دنبال علت .
اگر علتش اینه که شما خوبین و اونها بد , خوشحال باشین که از شما خوششون نمیاد
اما اگر علتش یک یا چند عیب در وجود شما هست باید خودتون رو بشکنین ( تغییر بدین ) . آینه شکستن خطاست .

سلام :n26:
من جاذبه ندارم فقط دافعه دارم ... هرکاری کردم فایده نداشت و نتونستم با دوستایی که دوست داشتم باهاشون گرم بشم - صمیمی بشم ... نشد ... :( و بدجور دلم شکسته شد و دیگه دنبال رفیق و اینجور چیزا نیستم چون بدجور من از ناحیه رفیق ضربه خوردم ...

- در مورد بند آخرتون هم صحیح ولی من هرکاری کردم تا دلیل رفتارشون رو بدونم نمیگن! من هرجور بدی از اونا شنیدم ولی نمیخواستم از دستشون بدم نمیدونم چرا و چگونه این اتفاق افتاد اوایل با من خوب بودن و منو تحویل میگرفتن و برام احترام و ارزش قائل بودن اما بعد از گذر مدتی بالعکس! الان احتمالا آرزشونه که من بمیرم ! من بمیرم اونا صدقه میدن و خوشحالی میکنن! من واقعا دوست داشتم با عده ای گرم و صمیمی بشم اما نشد که نشد از سال دوم دبیرستان دنبال چنین دوستی بودم اما تا الانم نتونستم رفیق خوبی پیدا کنم ... همیشه تنهام و این اواخر بدجوری از ناحیه رفاقت ضربه خوردم چون با کسایی که دوست داشتم صمیمی بشم - نتونستم صمیمی بشم ... با خودم میگم آیا اوناواقعا دل نداشتن که دل منو اینگونه شکستن!

sansa
11-08-2014, 05:58
سلام

دوستان وقتی میخوام با مجنس مخالف مونث صحبت کنم اصلا و ابدا نمیتونم تو چشماش نگاه کنم و حرف بزنم . (حرف عادی به عنوان همکار یا اصلا هر جنس مخالفی) مجبورم هر چند لحظه یک بار به زمین نگاه کنم . ایا راه حلی دارید ؟

و یک سوال وقتی یکی از بچه های فامیل از این بچه های زلزله خودمون که با پدر و مادرش خیلی رودربایستی دارید . بچشون از سر و کولت بالا میره ولی جلوی پدر و مادرش نمیتونی بهش چیزی بگی باید چی کار کرد ؟:n16:

دوستان کسی نظری نداره ؟:n03:

roya.rashidi
11-08-2014, 08:33
دوستان وقتی میخوام با مجنس مخالف مونث صحبت کنم اصلا و ابدا نمیتونم تو چشماش نگاه کنم و حرف بزنم . (حرف عادی به عنوان همکار یا اصلا هر جنس مخالفی) مجبورم هر چند لحظه یک بار به زمین نگاه کنم . ایا راه حلی دارید ؟
:n03:
خب این از متانت و شخصیت بالاتونه نیاز نیست ناراحت باشید. اگه بخایید همش نگاه کنید خیلی هم خوشایند نیست .




و یک سوال وقتی یکی از بچه های فامیل از این بچه های زلزله خودمون که با پدر و مادرش خیلی رودربایستی دارید . بچشون از سر و کولت بالا میره ولی جلوی پدر و مادرش نمیتونی بهش چیزی بگی باید چی کار کرد ؟
بنظرم راهی نیست باید تحمل کرد سر فرصت :n24:

ملا نصرالدین
11-08-2014, 09:24
سلام

دوستان وقتی میخوام با مجنس مخالف مونث صحبت کنم اصلا و ابدا نمیتونم تو چشماش نگاه کنم و حرف بزنم . (حرف عادی به عنوان همکار یا اصلا هر جنس مخالفی) مجبورم هر چند لحظه یک بار به زمین نگاه کنم . ایا راه حلی دارید ؟

و یک سوال وقتی یکی از بچه های فامیل از این بچه های زلزله خودمون که با پدر و مادرش خیلی رودربایستی دارید . بچشون از سر و کولت بالا میره ولی جلوی پدر و مادرش نمیتونی بهش چیزی بگی باید چی کار کرد ؟:n16:

مسلما شما در ارتباط با یک پسر هم در کل مدت صحبت به چشم هایش خیره نمیشوید.بلکه به اطراف هم نگاه میکنید.در ارتباط با خانم ها هم باید به همان صورت عمل کنید.لازم نیست در تمام طول صحبت به چشم ها خیره شوید.فقط گه گاهی نگاهی بیندازید برای اینکه ارتباط چشمی حفظ شود کافی است.البته باید تمرین داشته باشید.


در مورد بچه ی شیطون فامیل قبلا هم صحبت شده...یا باید تحمل کنید یا سر بچه را با یک بازی یا یک وسیله ی بازی گرم کنید

سلام :n26:
من جاذبه ندارم فقط دافعه دارم ... هرکاری کردم فایده نداشت و نتونستم با دوستایی که دوست داشتم باهاشون گرم بشم - صمیمی بشم ... نشد ... :( و بدجور دلم شکسته شد و دیگه دنبال رفیق و اینجور چیزا نیستم چون بدجور من از ناحیه رفیق ضربه خوردم ...

- در مورد بند آخرتون هم صحیح ولی من هرکاری کردم تا دلیل رفتارشون رو بدونم نمیگن! من هرجور بدی از اونا شنیدم ولی نمیخواستم از دستشون بدم نمیدونم چرا و چگونه این اتفاق افتاد اوایل با من خوب بودن و منو تحویل میگرفتن و برام احترام و ارزش قائل بودن اما بعد از گذر مدتی بالعکس! الان احتمالا آرزشونه که من بمیرم ! من بمیرم اونا صدقه میدن و خوشحالی میکنن! من واقعا دوست داشتم با عده ای گرم و صمیمی بشم اما نشد که نشد از سال دوم دبیرستان دنبال چنین دوستی بودم اما تا الانم نتونستم رفیق خوبی پیدا کنم ... همیشه تنهام و این اواخر بدجوری از ناحیه رفاقت ضربه خوردم چون با کسایی که دوست داشتم صمیمی بشم - نتونستم صمیمی بشم ... با خودم میگم آیا اوناواقعا دل نداشتن که دل منو اینگونه شکستن!

ببینید دوستی یک ارتباط 2 طرفه است.در این ارتباط هم شما یک سری فایده برای دوستتان دارید هم دوستتان برای شما
مفید بودن برای دوست حتما از جان و پول گذشتن نیست.گاهی به حرف یکدیگر گوش دادن یا کار کوچکی برای هم انجام دادن هم هست
از طرفی مقدار تفاهم هم توی دوستی مهم هست.اگر از نظر فکری دو نفر فکرشان هم سو باشد دوستی طولانی تر و میق تری دارند

اگر دوستان شما با شما نماندند پس یا فایده ای برایشان نداشتید یا طرز فکرتان با طرز فکر انها تفاوت میکرد....
شاید هم انها خیلی اهل صمیمی شدن نبودند
دوستی یک سن مشخص ندارد.ادم ها همیشه و در هر سنی باید تلاش کنند دوست پیدا کنند.شما چند بار تلاش کردی موفق نشدی.پس منتظر موقعیت های جدید باش.ان شاءالله دوستان جدید و بهتری پیدا میکنی

Mehran-King
11-08-2014, 13:10
مسلما شما در ارتباط با یک پسر هم در کل مدت صحبت به چشم هایش خیره نمیشوید.بلکه به اطراف هم نگاه میکنید.در ارتباط با خانم ها هم باید به همان صورت عمل کنید.لازم نیست در تمام طول صحبت به چشم ها خیره شوید.فقط گه گاهی نگاهی بیندازید برای اینکه ارتباط چشمی حفظ شود کافی است.البته باید تمرین داشته باشید.


در مورد بچه ی شیطون فامیل قبلا هم صحبت شده...یا باید تحمل کنید یا سر بچه را با یک بازی یا یک وسیله ی بازی گرم کنید


ببینید دوستی یک ارتباط 2 طرفه است.در این ارتباط هم شما یک سری فایده برای دوستتان دارید هم دوستتان برای شما
مفید بودن برای دوست حتما از جان و پول گذشتن نیست.گاهی به حرف یکدیگر گوش دادن یا کار کوچکی برای هم انجام دادن هم هست
از طرفی مقدار تفاهم هم توی دوستی مهم هست.اگر از نظر فکری دو نفر فکرشان هم سو باشد دوستی طولانی تر و میق تری دارند

اگر دوستان شما با شما نماندند پس یا فایده ای برایشان نداشتید یا طرز فکرتان با طرز فکر انها تفاوت میکرد....
شاید هم انها خیلی اهل صمیمی شدن نبودند
دوستی یک سن مشخص ندارد.ادم ها همیشه و در هر سنی باید تلاش کنند دوست پیدا کنند.شما چند بار تلاش کردی موفق نشدی.پس منتظر موقعیت های جدید باش.ان شاءالله دوستان جدید و بهتری پیدا میکنی

سلام - میدونم دوستی ارتباط دو طرفه است صحیح - اما مشکل اینجاست که من نمیدونم چرا اوایل خوب بودن بعد بد شدن من نمیتونم خودمو راضی کنم چون من نمیدونم چه بدی در حقشون کردم!

والا ما که تلاش کردیم دوست پیدا کنیم ، ولی خودتونو جای من قرار بدین در اصل از سال اول راهنمایی تا اول دبیرستان بعدش تا الان دنبال چنین دوستی بودم این بماند ... بعدش یکضرب دلتو بشکنن خودتونم ندونین دلیلش چیه متاسفانه قلب یا دل من که آهنی نیست ... منم ناراحت میشم ... بعدش زیاد از حد دلمو شکستن ... با خودم فکر میکنم من که اینقدر تلاش کردم تا با دوستام صمیمی بشم - حالا اونارو نگاه کن از من کلا متنفر و بیزار هستن!!!

ببینین یه مثال میزنم من به یکی از دوستام که همکلاسیم بود ، پیام میفرستم میگم توی فلانی هستی ؟ میگه بله بعدش من بهش میگم سلام من فلانی هستم همکلاسیت ... بعدش طرف بهت میگه خیلی ببخشیدا بهم میگه گمشو بعدش میگه یکبار دیگه پیام بدی یا زنگ بزنی شمارتو میزارم کلوب یا تو اینترنت پخش میکنم!!!

وقتی یک نفر با شما چنین کاری بکنه شما هم ندونین دلیلش چیه بعد از مدت ها یادش میکنین به نظرتون اصلا ناراحت نمیشین ؟

یا از طرفی بعد از مدتی به خونه یکی از رفیقای همکلاسیتون زنگ بزنین بعدش هرچی از دهنش در بیاد بهت بگه ناراحت نمیشین ؟

و ...

با خودم میگم آیا ایراد از منه ؟ آخه من خودم واقعا نمیدونم چه بدی در حق اینا کردم ! من که نیتم فقط این بود که یادی ازشون کرده باشم و بهشون نزدیک بشم با من اینطوری رفتار میکنن! بعدش وقتی دل آدم بشکنه!

و به روحش لطمه و بی ارزشی وارد بشه ! مطمئنا میدونین که فراموش کردن درد ها و رنج هایی که از ناحیه دوستان یا دوستان صمیمی بهت وارد میشه بدجور تو خاطر آدم میمونه!

و از طرفی بهبود بخشیدن روح و یا دل آدم هم خیلی وقت میخواد تا به حالت قبلش برگرده - الان من هرکاریم بکنم ته دلم دوست نداره با کسی رفیق و یا دوست بشه! میدونین چرا؟

چون میترسم ! میترسم دوستایی جدیدمو هم مثل اون کسایی که دوست داشتم باهاشون صمیمی بشم از دست بدم! بعدش دنبال اجتماعی شدن نیستم! و خیلی ساکت خودمو جلوه میدم ...

ته ته ته دلم شکسته ... دیگه رفاقت احتمالا واسه من تعطیله ... :n28:

hossein blak
11-08-2014, 13:33
سلام

میخوام برم کلاس والیبال ثبت نام کنم صبح رفتم گفت : (چون دوماهه که کلاسها شروع قبول نمیکنیم ولی هالا بعد از ظهر دو باره بیا)..........
میخوام بدونم حالا که رفتم چطوری راضیشون کنم. لطفا سریع جواب بدید 40دقیقه فرصت دارم.

ملا نصرالدین
11-08-2014, 13:47
سلام - میدونم دوستی ارتباط دو طرفه است صحیح - اما مشکل اینجاست که من نمیدونم چرا اوایل خوب بودن بعد بد شدن من نمیتونم خودمو راضی کنم چون من نمیدونم چه بدی در حقشون کردم!

والا ما که تلاش کردیم دوست پیدا کنیم ، ولی خودتونو جای من قرار بدین در اصل از سال اول راهنمایی تا اول دبیرستان بعدش تا الان دنبال چنین دوستی بودم این بماند ... بعدش یکضرب دلتو بشکنن خودتونم ندونین دلیلش چیه متاسفانه قلب یا دل من که آهنی نیست ... منم ناراحت میشم ... بعدش زیاد از حد دلمو شکستن ... با خودم فکر میکنم من که اینقدر تلاش کردم تا با دوستام صمیمی بشم - حالا اونارو نگاه کن از من کلا متنفر و بیزار هستن!!!

ببینین یه مثال میزنم من به یکی از دوستام که همکلاسیم بود ، پیام میفرستم میگم توی فلانی هستی ؟ میگه بله بعدش من بهش میگم سلام من فلانی هستم همکلاسیت ... بعدش طرف بهت میگه خیلی ببخشیدا بهم میگه گمشو بعدش میگه یکبار دیگه پیام بدی یا زنگ بزنی شمارتو میزارم کلوب یا تو اینترنت پخش میکنم!!!

وقتی یک نفر با شما چنین کاری بکنه شما هم ندونین دلیلش چیه بعد از مدت ها یادش میکنین به نظرتون اصلا ناراحت نمیشین ؟

یا از طرفی بعد از مدتی به خونه یکی از رفیقای همکلاسیتون زنگ بزنین بعدش هرچی از دهنش در بیاد بهت بگه ناراحت نمیشین ؟

و ...

با خودم میگم آیا ایراد از منه ؟ آخه من خودم واقعا نمیدونم چه بدی در حق اینا کردم ! من که نیتم فقط این بود که یادی ازشون کرده باشم و بهشون نزدیک بشم با من اینطوری رفتار میکنن! بعدش وقتی دل آدم بشکنه!

و به روحش لطمه و بی ارزشی وارد بشه ! مطمئنا میدونین که فراموش کردن درد ها و رنج هایی که از ناحیه دوستان یا دوستان صمیمی بهت وارد میشه بدجور تو خاطر آدم میمونه!

و از طرفی بهبود بخشیدن روح و یا دل آدم هم خیلی وقت میخواد تا به حالت قبلش برگرده - الان من هرکاریم بکنم ته دلم دوست نداره با کسی رفیق و یا دوست بشه! میدونین چرا؟

چون میترسم ! میترسم دوستایی جدیدمو هم مثل اون کسایی که دوست داشتم باهاشون صمیمی بشم از دست بدم! بعدش دنبال اجتماعی شدن نیستم! و خیلی ساکت خودمو جلوه میدم ...

ته ته ته دلم شکسته ... دیگه رفاقت احتمالا واسه من تعطیله ... :n28:


چقدر خوب شد که یک مثال زدید
ببینید در حالت عادی هر کسی زنگ بزنه به یک دوست یا همکلاسی قدیمی امکان نداره بهش بگن گمشو شماره ات رو میذاریم توی اینترنت

پس در قدیم بین شما و دوستانتان یک اتفاقی افتاده که انها بسیار بسیار از شما دلگیر شده اند که حتی نمیخواهند صدای شما را بشنوند...
اگر 1 یا 2 مورد از دوستانتان اینجوری با شما برخورد میکنند خب قابل چشم پوشی هست ولی اگر تمام دوستان و همکلاسی های قدیمی یا بیشتر انها همین رفتار را با شما دارند پس 100 درصد یک عیبی در رفتار شما با انها بوده...
سعی کنید بخاطر بیاورید اخرین بحث های شما با انها در مورد چه مسئله ای بوده...انگاه متوجه میشوید که چرا انها از شما ناراحتند
شاید نشود اون دوستی ها را دوباره احیا کرد ولی حداقل متوجه میشوید که در دوستی های بعدی اون اشتباه رو دیگر تکرار نکنید

Atghia
11-08-2014, 13:50
سلام

میخوام برم کلاس والیبال ثبت نام کنم صبح رفتم گفت : (چون دوماهه که کلاسها شروع قبول نمیکنیم ولی هالا بعد از ظهر دو باره بیا)..........
میخوام بدونم حالا که رفتم چطوری راضیشون کنم. لطفا سریع جواب بدید 40دقیقه فرصت دارم.

گرامی اونا که از پول بدشون نمیاد
شما رو هم نمیشناسن که بخوان از روی عناد و دشمنی بهتون جواب رد بدن فرضا!
بنابراین راه داشته باشه شما کاره خاصی هم نکنید ازتون ثبت نام میکنن:n18:

banii
11-08-2014, 15:05
سلام - میدونم دوستی ارتباط دو طرفه است صحیح - اما مشکل اینجاست که من نمیدونم چرا اوایل خوب بودن بعد بد شدن من نمیتونم خودمو راضی کنم چون من نمیدونم چه بدی در حقشون کردم!

والا ما که تلاش کردیم دوست پیدا کنیم ، ولی خودتونو جای من قرار بدین در اصل از سال اول راهنمایی تا اول دبیرستان بعدش تا الان دنبال چنین دوستی بودم این بماند ... بعدش یکضرب دلتو بشکنن خودتونم ندونین دلیلش چیه متاسفانه قلب یا دل من که آهنی نیست ... منم ناراحت میشم ... بعدش زیاد از حد دلمو شکستن ... با خودم فکر میکنم من که اینقدر تلاش کردم تا با دوستام صمیمی بشم - حالا اونارو نگاه کن از من کلا متنفر و بیزار هستن!!!

ببینین یه مثال میزنم من به یکی از دوستام که همکلاسیم بود ، پیام میفرستم میگم توی فلانی هستی ؟ میگه بله بعدش من بهش میگم سلام من فلانی هستم همکلاسیت ... بعدش طرف بهت میگه خیلی ببخشیدا بهم میگه گمشو بعدش میگه یکبار دیگه پیام بدی یا زنگ بزنی شمارتو میزارم کلوب یا تو اینترنت پخش میکنم!!!

وقتی یک نفر با شما چنین کاری بکنه شما هم ندونین دلیلش چیه بعد از مدت ها یادش میکنین به نظرتون اصلا ناراحت نمیشین ؟

یا از طرفی بعد از مدتی به خونه یکی از رفیقای همکلاسیتون زنگ بزنین بعدش هرچی از دهنش در بیاد بهت بگه ناراحت نمیشین ؟

و ...

با خودم میگم آیا ایراد از منه ؟ آخه من خودم واقعا نمیدونم چه بدی در حق اینا کردم ! من که نیتم فقط این بود که یادی ازشون کرده باشم و بهشون نزدیک بشم با من اینطوری رفتار میکنن! بعدش وقتی دل آدم بشکنه!

و به روحش لطمه و بی ارزشی وارد بشه ! مطمئنا میدونین که فراموش کردن درد ها و رنج هایی که از ناحیه دوستان یا دوستان صمیمی بهت وارد میشه بدجور تو خاطر آدم میمونه!

و از طرفی بهبود بخشیدن روح و یا دل آدم هم خیلی وقت میخواد تا به حالت قبلش برگرده - الان من هرکاریم بکنم ته دلم دوست نداره با کسی رفیق و یا دوست بشه! میدونین چرا؟

چون میترسم ! میترسم دوستایی جدیدمو هم مثل اون کسایی که دوست داشتم باهاشون صمیمی بشم از دست بدم! بعدش دنبال اجتماعی شدن نیستم! و خیلی ساکت خودمو جلوه میدم ...

ته ته ته دلم شکسته ... دیگه رفاقت احتمالا واسه من تعطیله ... :n28:

من اینطور حدس میزنم که شخصیت شما بگونه ای بوده که نزد همه افراد همکلاسی و ... منفور بوده (اون رفتار و اون شخصیت نه شخص شما)

شخصیتی شبیه بسیجی بودن یا پاچه خوار معلم و مدیر بودن یا درس نخون بودن یا چیز دیگه که در نظر مردم زشت و منفور هست....


گاهی نمیشه دلت بخواد یکی دوست صمیمیت باشه و این اتفاق بیفته ....

توی زندگی خیلیهای دیگه هم از این مسایل بوده شما زیاد سخت میگیری ...

منم کلاس اول دبیرستان یه پسره بچه گرگان هم بود و تازه اومده بود شهر ما انگار که کمی غریبیش هم میکرد بین آدمای جدید ...

شخصیت شوخ طبعی داشت اما بیشتر با معلما شوخی میکرد و بین بچه ها مگر با یکی دو نفر .... فوتبالش بیست بود ... و بسیار خوش تیپ و خوش هیکل و... :n02: منم ازش خیلی خوشم اومده بود ...

یکبار زنگ تفریح سمت دستشویی دیدمش و سلام کردم اما جواب سلاممو نداد :blink:

منم خیلی بدم اومد .... هیچ دلیلی به جز بی ادبی و بی شعوری نداره که جواب سلام کسی که هر روز میبینی رو ندی....

اما به شخمم هم نگرفتم :) . و دیگه ارتباط کلامی و غیر کلامی ای نه باهاش داشتم نه در صدد انجامش بودم ...

چند ماه پیش هم بعد- 6 5 سال توی دانشگاه هم دیدمش که متوجه شدم دانشگاه خودمونم درس میخونه اما نه سلام علیک کردم باهاش و انگار که نشناختمش ....

و الان که شما داری این حرفا رو میزنی یاد این ماجرا ها افتادم و گرنه ذره ای فکرم درگیر این قضایا نبوده و نیست :) ...



حالا از بحث دور نشیم ... بنظرم هیچوقت درست نیست به یکی بگی بیاد دوست صمیمی من شو :blink:

صمیمیت یه چیزیه که باید به مرور ایجاد بشه! مراحلی داره .... که از آشنایی دو طرف شروع میشه و بعد برای موضوعات مشترکی روابطی بین دو طرف بوجود میاد و بعد کم ک م اون دو شخص اون تعارفات و بنوعی احترامهایی رو کمرنگ میکنند و میتونه به سمت صمیمیت بره... و ضمنا بعضی وقتا هم وقتی بوجود میاد متوجه میشی که چه صمیمیت مرخرفی بوده و با چه موجود مزخرفتری....

یه چیزی رو هم یاد بگیر اینکه آدما میان و میرن نمیشه همیشه با تو بمونند ....

موردهای جدی تر از اینو ملت بیخیال میشند ... اونوقت شما کلید کردی روی یک رفیق هم نوع که یه زمانی همکلاسیت بوده و بعدش بهت اونطور ج داده ... و افسردگی و مشگل روحی پیدا کردی .... بیخیال بابا ...



بعد یه سوال : چه دلیلی برای تهدید به اینکه شماره شما توی اینترنت پخش بشه وجود داشته ؟!
یعنی افرادی بودند که دوست داشتند مزاحمت ایجاد کنند ؟!
دلیل اینها چی بوده !؟

Mehran-King
11-08-2014, 17:41
چقدر خوب شد که یک مثال زدید
ببینید در حالت عادی هر کسی زنگ بزنه به یک دوست یا همکلاسی قدیمی امکان نداره بهش بگن گمشو شماره ات رو میذاریم توی اینترنت

پس در قدیم بین شما و دوستانتان یک اتفاقی افتاده که انها بسیار بسیار از شما دلگیر شده اند که حتی نمیخواهند صدای شما را بشنوند...
اگر 1 یا 2 مورد از دوستانتان اینجوری با شما برخورد میکنند خب قابل چشم پوشی هست ولی اگر تمام دوستان و همکلاسی های قدیمی یا بیشتر انها همین رفتار را با شما دارند پس 100 درصد یک عیبی در رفتار شما با انها بوده...
سعی کنید بخاطر بیاورید اخرین بحث های شما با انها در مورد چه مسئله ای بوده...انگاه متوجه میشوید که چرا انها از شما ناراحتند
شاید نشود اون دوستی ها را دوباره احیا کرد ولی حداقل متوجه میشوید که در دوستی های بعدی اون اشتباه رو دیگر تکرار نکنید

سلام مجدد :n16:

نمیدونم والا - مطمئنا امضام رو دیدی ... :/ نمیدونم چیکارشون کردم ... وقتی ندونمم نمیتونم تصمیم بگیرم ... ازشون عذر خواهی هم کردم اما محل نمیدن ... یعنی منو آدم حساب نمیکنن ...

خب بذارین اینجور فرض کنیم بذار بگیم تقصیر منه ... البته من نمیدونم جریان چیه ... شاید بخاطر اس ام اس باشه چون زیاد پیام میفرستادم ... به نظرتون چیکار کنم که اونا منو ببخشن و مثل سابق بشن ؟

احتمالا مشکل از منه چون اکثر دوستام با من اینجورین!

و از طرفی آره بهتره هیچوقت حتی از یک نفر خوشمم بیاد هم نباید بهش بگم ازش خوشم میاد و بقولی نباید بهش بگم داداشمه و از این حرفا ...

آره من تصمیم گرفتم که در دفعات بعد این اشتباهارو تکرار نکنم ولی من جدی میگم نیت بدی نداشتم ... اونا افکارشون به نظرم بد بوده ... و یا شایدم بد متوجه شدن ...


من اینطور حدس میزنم که شخصیت شما بگونه ای بوده که نزد همه افراد همکلاسی و ... منفور بوده (اون رفتار و اون شخصیت نه شخص شما)

شخصیتی شبیه بسیجی بودن یا پاچه خوار معلم و مدیر بودن یا درس نخون بودن یا چیز دیگه که در نظر مردم زشت و منفور هست....


گاهی نمیشه دلت بخواد یکی دوست صمیمیت باشه و این اتفاق بیفته ....

توی زندگی خیلیهای دیگه هم از این مسایل بوده شما زیاد سخت میگیری ...

منم کلاس اول دبیرستان یه پسره بچه گرگان هم بود و تازه اومده بود شهر ما انگار که کمی غریبیش هم میکرد بین آدمای جدید ...

شخصیت شوخ طبعی داشت اما بیشتر با معلما شوخی میکرد و بین بچه ها مگر با یکی دو نفر .... فوتبالش بیست بود ... و بسیار خوش تیپ و خوش هیکل و... :n02: منم ازش خیلی خوشم اومده بود ...

یکبار زنگ تفریح سمت دستشویی دیدمش و سلام کردم اما جواب سلاممو نداد :blink:

منم خیلی بدم اومد .... هیچ دلیلی به جز بی ادبی و بی شعوری نداره که جواب سلام کسی که هر روز میبینی رو ندی....

اما به شخمم هم نگرفتم :) . و دیگه ارتباط کلامی و غیر کلامی ای نه باهاش داشتم نه در صدد انجامش بودم ...

چند ماه پیش هم بعد- 6 5 سال توی دانشگاه هم دیدمش که متوجه شدم دانشگاه خودمونم درس میخونه اما نه سلام علیک کردم باهاش و انگار که نشناختمش ....

و الان که شما داری این حرفا رو میزنی یاد این ماجرا ها افتادم و گرنه ذره ای فکرم درگیر این قضایا نبوده و نیست :) ...



حالا از بحث دور نشیم ... بنظرم هیچوقت درست نیست به یکی بگی بیاد دوست صمیمی من شو :blink:

صمیمیت یه چیزیه که باید به مرور ایجاد بشه! مراحلی داره .... که از آشنایی دو طرف شروع میشه و بعد برای موضوعات مشترکی روابطی بین دو طرف بوجود میاد و بعد کم ک م اون دو شخص اون تعارفات و بنوعی احترامهایی رو کمرنگ میکنند و میتونه به سمت صمیمیت بره... و ضمنا بعضی وقتا هم وقتی بوجود میاد متوجه میشی که چه صمیمیت مرخرفی بوده و با چه موجود مزخرفتری....

یه چیزی رو هم یاد بگیر اینکه آدما میان و میرن نمیشه همیشه با تو بمونند ....

موردهای جدی تر از اینو ملت بیخیال میشند ... اونوقت شما کلید کردی روی یک رفیق هم نوع که یه زمانی همکلاسیت بوده و بعدش بهت اونطور ج داده ... و افسردگی و مشگل روحی پیدا کردی .... بیخیال بابا ...



بعد یه سوال : چه دلیلی برای تهدید به اینکه شماره شما توی اینترنت پخش بشه وجود داشته ؟!
یعنی افرادی بودند که دوست داشتند مزاحمت ایجاد کنند ؟!
دلیل اینها چی بوده !؟


نه من تو کلاس خیلی ساکت بودم دلیلشم تو پستای قبلی گفتم ، چه بد ... والا منم مثل شما ... منتهی مال من اوضاعش فرق میکنه ... طرف کلا به من فحش میداد ولی من چیزی بهش نمیگفتم ...

آره موافقم نباید به کسی بگیم که بیا دوست صمیمی من شو ... دیگه تا ابد این حرف رو به کسی نخواهم گفت ... آره والا واقعا حق با شماست -
بله میان و میرن :/ - یک نفر نیست چندین نفر بودن آره دارم کم کم بیخیال میشم قبلا خیلی خیلی خیلی ناراحت می شدم - اما الان وقتی اونارو می بینم بازم ناراحت میشم - از خاطرم نمیتونم پاک کنم - براشون همیشه بهترین هارو آرزو کردم و خواهم کرد ... من بسیجی و ... نیستم مثل بقیه یه آدمم ولی احساس میکردم اون افراد تفاهم های زیادی با من دارن و میتونیم دوستای خوبی واسه هم باشیم در حالی که اشتباه میکردم ...

---

نمیدونم والا هنوزم دلیلشو نمیدونم شماره منو ریجکت کرد و هنوزم ریجکتم ... میگه شماره منو تو اینترنت پخش میکنه منم گفتم برو پخش کن ... واقعا که...

نه مزاحمت نه ، ولی اونا فکر میکنن که من مزاحمم در حالی که اینطور نیست

دلیل اینارو خودمم نمیدونم - فقط چیزی که من میدونم اینه که اونا بدجور دلمو با حرفا و رفتارشون شکستن یکی دوبار هم نه!!!

بیش از ده ها و بیست ها بار!!! پشت سر هم ! بعدش از سوی چندین نفر - حالا این وسط که ضربه میخوره! روح من! چرا؟ چون روح و یا دل انسان نمیتونه آهنی باشه! و قطعا ناراحت میشه!

banii
12-08-2014, 01:09
پیرو این پست میخواستم چند جمله ی جالب که باید جایگزین یه ممنون یا مرسی خشک و خالی بشه رو بفرمایید .:n16:



همیشه سعی کنید اگه میخواید از کسی تشکر کنید مفصل تشکر کنید حتی برا یه کار خیلی ساده..... یه ممنون خشک و خالی اصلا جالب نیست سعی کنید از جمله های صمیمی و گرم استفاده کنیداین باعث میشه طرف مقابل حس خیلی خوبی نسبت به شما پیدا کنه .

Demon King
12-08-2014, 01:23
پیرو این پست میخواستم چند جمله ی جالب که باید جایگزین یه ممنون یا مرسی خشک و خالی بشه رو بفرمایید .:n16:


۱) واقعا متشکرم، خیلی لطف کردید ، انشالله فرصتی باشه جبران کنیم.

۲) خیلی ممنون، خجالتم دادید، لطف شما به ما ثابت شده اس.

۳) بینهایت ممنونم. خیلی زحمت کشیدید. تو هرکاری کمکی از من بر اومد دریغ نکنید.

ملا نصرالدین
12-08-2014, 22:41
سلام مجدد :n16:

نمیدونم والا - مطمئنا امضام رو دیدی ... :/ نمیدونم چیکارشون کردم ... وقتی ندونمم نمیتونم تصمیم بگیرم ... ازشون عذر خواهی هم کردم اما محل نمیدن ... یعنی منو آدم حساب نمیکنن ...

خب بذارین اینجور فرض کنیم بذار بگیم تقصیر منه ... البته من نمیدونم جریان چیه ... شاید بخاطر اس ام اس باشه چون زیاد پیام میفرستادم ... به نظرتون چیکار کنم که اونا منو ببخشن و مثل سابق بشن ؟

احتمالا مشکل از منه چون اکثر دوستام با من اینجورین!

و از طرفی آره بهتره هیچوقت حتی از یک نفر خوشمم بیاد هم نباید بهش بگم ازش خوشم میاد و بقولی نباید بهش بگم داداشمه و از این حرفا ...

آره من تصمیم گرفتم که در دفعات بعد این اشتباهارو تکرار نکنم ولی من جدی میگم نیت بدی نداشتم ... اونا افکارشون به نظرم بد بوده ... و یا شایدم بد متوجه شدن ...



ببینید اینکه نمیدونید چکارشون کردید به نظر من اشتباه هست.قطعا میدونید ولی نمیخواهید قبول کنید
ولی اصلا مهم نیست

به نظر من دوست شدن بااین افراد دیگر هیچ فایده ای ندارد.به محیط های جدید بروید و به دنبال پیدا کردن دوست جدید باشید....دوستی اولا گذشت داشته باشه دوما که خطا ها و اشتباهاتت رو به خودت نشون بده ولی نه مسخره ات کنه نه بهت فحش بده
به نظر من همون بهتر که اینهابا شماقطع رابطه کردند...این ادم ها ارزش دوستی رو ندارند

سرهنگ معمر قذافی
12-08-2014, 23:08
درود

میشه یه واژه معرفی کنبد ب جای یا الله یا یالا!

مثلا وارد خونه فامیل میشیم از پله اول تا پله ی آخر هی باید آدم بگه یاالله! که چی آخه!

چیزـه دیگه نی دم دست باشه استفاده کرد؟

roya.rashidi
12-08-2014, 23:08
سلام مجدد :n16:

نمیدونم والا - مطمئنا امضام رو دیدی ... :/ نمیدونم چیکارشون کردم ... وقتی ندونمم نمیتونم تصمیم بگیرم ... ازشون عذر خواهی هم کردم اما محل نمیدن ... یعنی منو آدم حساب نمیکنن ...

خب بذارین اینجور فرض کنیم بذار بگیم تقصیر منه ... البته من نمیدونم جریان چیه ... شاید بخاطر اس ام اس باشه چون زیاد پیام میفرستادم ... به نظرتون چیکار کنم که اونا منو ببخشن و مثل سابق بشن ؟

احتمالا مشکل از منه چون اکثر دوستام با من اینجورین!

و از طرفی آره بهتره هیچوقت حتی از یک نفر خوشمم بیاد هم نباید بهش بگم ازش خوشم میاد و بقولی نباید بهش بگم داداشمه و از این حرفا ...

آره من تصمیم گرفتم که در دفعات بعد این اشتباهارو تکرار نکنم ولی من جدی میگم نیت بدی نداشتم ... اونا افکارشون به نظرم بد بوده ... و یا شایدم بد متوجه شدن ...


اگه خانوم باشن اصلا محل نده چون خیلی بدتر میشه . بزار واسه روز تولد یه اس ام اس تولد بده خیلی هم گرم نباشین.اصلانم اسم معذرت خواهی اینا نیارید چون بدتر گندش میکنید.
اگه پسرن نمیدونم .
ولی بنظرم کسایی که انتخاب میکردید به اخلاقای شما نمیخوردن .
زیاد اس ام اس دادن یا زیاد زنگ زدن و ... فک میکنم واسه هرکسی/هرجنسی کلا ازار دهنده باشه .
من خودمم اصلا دوست صمیمی ندارم ولی اصلا برام مهم نیست . بنظرم شمام اهمیت ندید چون اینجور که معلومه دوستاتون لیاقت دوستی شمارو نداشتن.