PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : آداب معاشرت



صفحه ها : 1 2 3 [4] 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17

HGH 878
29-05-2013, 23:25
دوستان سلام.چهره چقدر تاثير داره؟
اگه با تيپ ساده و بي آلايش تر باشيم بهتره يا مدل هاي روز و يكم سوسولي؟؟:n15:

Aryana_b
30-05-2013, 10:19
دوستان سلام.چهره چقدر تاثير داره؟
اگه با تيپ ساده و بي آلايش تر باشيم بهتره يا مدل هاي روز و يكم سوسولي؟؟:n15:

سلام دوست عزیز
تیپ کاملن سلیقه ایه ، ممکنه من یه تیپ خاص رو دوست داشته باشم ولی شما نه
من خودم به شخصه تیپ اسپرت رو میپسندم و اگه تعریفتون از سوسول با من یکی باشه اصلن پیشنهاد نمیکنم:n02::n02: (ابروهای برداشته - موهای خیلی سیخ - لباس های خیلی تنگ )
ولی مهمتر از همه اینه که همیشه مرتب باشید و بوی خوش بدید (عطر و ادکلن رو فراموش نکنین)
البته این مشکل خود من هم هست همیشه موقع خرید میمونم :n13:اما جدیدن یاد گرفتم لباسی که میپوشم به سلیقه ی خودم باشه نه بقیه (البته نظر سنجی از دوستانتون هم میتونه مفید باشه )

Переклад не
30-05-2013, 10:45
دوستان سلام.چهره چقدر تاثير داره؟
اگه با تيپ ساده و بي آلايش تر باشيم بهتره يا مدل هاي روز و يكم سوسولي؟؟:n15:


لباس پوشیدن خیلی مهمه
چه بسا کسانی باشن و دلشون بخواد گونی بپوشن و بگن سلیقه ی خودم مهمه برای دیگران ربطی نداره

آیا میگیرن کتکش میزنن؟؟ نه اصلا اصلانم کسی باهاش کار نخواهد داشت چون خودش حساب خودشو رسیده . شخصیت خودشو نابود کرده
لباس باید با عرف جامعه همخونی داشته باشه. عرف یعنی دیدگاه اکثریت مردم و جامعه نسبت به مسائل. احترام به عرف جامعه یعنی احترام به نظر و دیدگاه مردم .وگرنه هرکی لنگه جوراب تو دستش بکنه یا به هر دستش یه کلاه کابوی اوزیون کنه یا ... دیگه نمیشه.مگر اینکه عرف جامعه این باشه
عرف جوامع تحصیل کرده و با فرهنگ و پیشرفته برای محافل رسمی لباس ست مثله کت شلوار هست و نسبت به فصول تغییر میکنه
برای محافل غیر رسمی و نیاز به تحرک بالا لباس اسپرتی
و برای جاهای غیر رسمی معمولی لباس مناسب و آمیزه ای از این دوتا . یعنی لباسی که نه ماله حموم باشه و نه لباسی که با دیدار با رئیس جمهور میپوشن

Masterpiece
01-06-2013, 02:44
سلام دوستان یه سوال داشتم:نهادی ارگانی خلاصه جایی هست که مشاوره رایگان بده به عوام راستش من یه سری مشکلات دارم خیلی دوست دارم با یه مشاور درمیون بزارمو مشکلاتمو رفع کنم
ولی نمیخوام جلسه ای خدا تومن پول بی زبونو خرچ مشاوره کنم
مرسی واسه وقتتون

hosein_a
01-06-2013, 08:59
سلام دوستان یه سوال داشتم:نهادی ارگانی خلاصه جایی هست که مشاوره رایگان بده به عوام راستش من یه سری مشکلات دارم خیلی دوست دارم با یه مشاور درمیون بزارمو مشکلاتمو رفع کنم
ولی نمیخوام جلسه ای خدا تومن پول بی زبونو خرچ مشاوره کنم
مرسی واسه وقتتون
شما اگه دانشجو باشین تو خوده دانشگاه مشاوره های خوبی هستن!!رایگان هم هست

ملا نصرالدین
01-06-2013, 09:06
یک شماره هم هست ندای مشاور....برای سازمان بهزیستی هست
فقط هزینه ی تلفن می افته ...مشاوره های خوبی هم میدن معمولا فکر کنم شماره اش 148 باشه
ندای مشاور

farzad02
01-06-2013, 09:17
دوستان برخوردتون با آدمایی که یه طوری حرف میزنن انگار ۴۰ سال از شما بزرگترن و همه چی میدونن چیه؟
نمی خوام بگم برخورد طرف مغرورانه است ولی نهایتا ۲-۳ سال از شما بزرگتره ولی با نگاه عاقل اندر سفیه حرف میزنه.....
بالاخره آدم با این افراد سر و کار داره و یه وقتهایی لازم میشه باهاشون در مورد برخی مساپل بحث کنه. کلا گیج میشم که چی بگم :n13:

Masterpiece
01-06-2013, 21:52
شما اگه دانشجو باشین تو خوده دانشگاه مشاوره های خوبی هستن!!رایگان هم هست


یک شماره هم هست ندای مشاور....برای سازمان بهزیستی هست
فقط هزینه ی تلفن می افته ...مشاوره های خوبی هم میدن معمولا فکر کنم شماره اش 148 باشه
ندای مشاور

ممنون دوستان قضیه دانشگاهو میدونستم ولی دانشجو نیستم برای همین گفتم مشاوره به عموم و در صورت امکان حضوری .همین جاییی نیست تو کشور؟

m.beh
01-06-2013, 22:01
ممنون دوستان قضیه دانشگاهو میدونستم ولی دانشجو نیستم برای همین گفتم مشاوره به عموم و در صورت امکان حضوری .همین جاییی نیست تو کشور؟
دوست من
اولابرخی از خانه فرهنگ ها و اینا از این کارا با قیمت کم و یا رایگان انجام می دند اما باید بری بپرسی دیگه
دوما ابن حرف منو شاید قبول ندارشه باشی ولی به نظرم منطقی میاد که یه مشاور خوب پول خوبی هم بگیره بالاخره کارشه شاید به نظز شما کار نیاد ولی خوب تخصص اش رو گرفته و مثل دکتر داره برای شما کار انجام میده اینکه تو کشور ما برای این کارها زیاد ارزش قائل نیستیم بده. با این مقدمه می خواستم بگم من خودم پیش یه مشاور خوب می رفتم تا پارسال فکر کنم 1 ساعت جلسه 20 تومن یا 25 تومن بود . البته من زیاد نرفتم یکی دوبار به دلیلی اما یه نظر من برای یک مشاور خوب مبلغ زیادی نیست. حالا ببین دیگه کمی تونی از دوروربریات و دوستات بپرسی بعد زنگ بزنی مطبشون بپرسی که چقدر است حق مشاورشون اگر به نظرت منطقی اومد یه جلسه بری خوشت اومد ادامه بدی. چون فکر می کنم آدم های منصفی هم در میان مشاوران مملکت موجود می باشد.

Masterpiece
02-06-2013, 14:06
ممنون
من اصلا مخالف این قضیه نیستم ولی همین طور که میگیم پیشگیری بهتر از درمان هستش اگه بهش اعتقاد داریم باس در کنار این مشاوره های پولی یه نهادی هم بود که رایگان این قضیه رو رسیدگی میکرد.من معتقدم مشکلات روحی و اجتماعی به اندازه بیماری های جسمی نیاز به توجه دارن چرا ؟ چون خودم درگیر این مشکلات هستم و دارم ثمره این معضلاتو میبینم. وقتی جامع رو قبل شیوع بیماری واکسینه میکنن طبیعه که باس مشکلات روحی و اجتماعی رو هم قبل از تبدیلشون به بیماری درمانشون کرد. من ناامید شدم از اینکه نهادی مثل بهزیستی این کارو انجام نمیده(طبق اماری که دوستان دادند)ای کاش یه کمم به بهداشت اجتماعی افراد توجه بشه.

caca_caca888
02-06-2013, 22:27
مشاور هم خیلی کار خاصی نمیتونه بکنه. باید خودت بخوای اول... منظورم اینه که معجزه نمیکنه
اما خیلی خوبه یه ساعت راجع به هرچی که میخوای حرف میزنی با آدمی که حتی نمیشناسدت! دیگه نگران گفتن راز ها نیستی... قضاوتی در موردت نمیشه...

این شماره ای که خانم ملا نصرالدین گفتن 1480 هستش. زنگ زدم که ببینم چطوریه یه تلفن گویا بود و گفت که درباره خانواده، زناشویی، کودک،تحصیل و اعتیاد مشاوره میدن... صبر نکردم که کسی گوشیو برداره... همین که یکی باشه تا هرچقدر که دلمون بخواد به حرفامون گوش کنه خیلی هم خوبه... بدیشم اینه که احتمالا پرونده سازی نمیکنن اگه جلسه اول هرچقدرم مفید باشه جلسه ی بعدی باید دوباره از اول....


راستی چند سال پیش یکی بود که انگلیسی رو از طریق وبکم به صورت خصوصی تدریس میکرد... خیلی خوب بود. سطح تحصیلاتشم خوب بود... من یه جلسه بیشتر نرفتم... میخواستم بگم که شاید همچن کسانی هم باشن که از طریق اینترنت مشاوره بدن! یه چی تو مایه های web therapy
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Masterpiece
04-06-2013, 11:50
ممنون دوست من
شک نکن که میخوام مشکلاتم حل بشه. ریشه مشکلات رو هم پیدا کردم ولی راه مقابلشو نمیدونم چیه:n29:
در حال حاضر فکر کنم بهترین گزینه همین مشاوره تلفنی باشه ولی من دوست ندارم حتی خونوادم از این مشکلات چیزی بدونن برای همین مجبورم برنامه ریزی کنم واسه وقتی که کسی خونه نباشه واسه وب هم خود شما هم میدونی سرعت الام فوق العاده افتضاس اینم میمونه واسه موقعی که از این وضعیت دراد
در کل ممنون از شما و دوستانی که وقت گذاشتین و راهنماییم کردین...ممنون:n16:

Rhodes
05-06-2013, 14:10
میگم من چی کار کنم ؟ اصلا توی یه جمعی که میرم یا جایی که میرم حرفم نمیاد !
اطلاعاتم بدک نیست.ولی اصلا حوصله حرف زدن ندارم...

توی جمع دوستان هم که هستم از بس در مورد چیزای به درد نخور و بی اهمیت حرف میزنن که من اصلا به این چجیزا فکر نکردم...


یه مشکل دیگه هم که دارم.. در جواب حرف ها نمیدونم چی باید بگم.... از هیمن تعارف ها...

باغبون
05-06-2013, 14:24
میگم من چی کار کنم ؟ اصلا توی یه جمعی که میرم یا جایی که میرم حرفم نمیاد !
اطلاعاتم بدک نیست.ولی اصلا حوصله حرف زدن ندارم...

توی جمع دوستان هم که هستم از بس در مورد چیزای به درد نخور و بی اهمیت حرف میزنن که من اصلا به این چجیزا فکر نکردم...


یه مشکل دیگه هم که دارم.. در جواب حرف ها نمیدونم چی باید بگم.... از هیمن تعارف ها...

سلام
احتمالا شما جزو دسته ادامهایی هستین که بیشتر وقتتون رو به مطالعه و یادگیری میپردازین و مثلا بیشتر وقتتون رو با کتاب و کامپیوتر میگذرونین و زیاد تو اجتماع نمیرید.اگر اینطور که حدس زدم هست باید اروم اروم تغییر در خودتون ایجاد کنید و بیشتر تو کارهای گروهی شرکت کنید تو اجتماع باشید و نگاه کنید اطرافیانتون تو موقعیته های مختلف چطور حرف میزنن و رفتار میکننندو اونوقت به رفتارشون فکر کنید اگر دیدین مناسب و پسندیده هست شما هم از همون تکنیک ها استفاده کنید و اگر شخصیتتون چیزی غیر از اینی هست که من حدس زدم ، دیگه انشاالله دوستان راهنمایی میکنند:n01:

ملا نصرالدین
06-06-2013, 10:59
میگم من چی کار کنم ؟ اصلا توی یه جمعی که میرم یا جایی که میرم حرفم نمیاد !
اطلاعاتم بدک نیست.ولی اصلا حوصله حرف زدن ندارم...

توی جمع دوستان هم که هستم از بس در مورد چیزای به درد نخور و بی اهمیت حرف میزنن که من اصلا به این چجیزا فکر نکردم...


یه مشکل دیگه هم که دارم.. در جواب حرف ها نمیدونم چی باید بگم.... از هیمن تعارف ها...

من هم تقریبا همین مشکل شما رو داشتم
به نظر من با افرادی که کمی از نظر سنی یا فکری از شما بزرگترهستند بیشتر رفت و امد بکنید
در واقع با کسانی رفت و امد کنید که توی جمع انها احساس کنید که دوست دارند نظرات و حرف های شما را بشنوند

برای تعارف ها هم از همین تاپیک به خوبی میتونید استفاده کنید...تعارف های معمول رو یاد بگیرید و سعی کنید استفده کنید...کم کم براتون عادت میشه

باغبون
06-06-2013, 22:47
سلام
اگر یکی که باهاش رابطه رسمی دارید مثل استاد
زنگ بزنه و شماره یه نفر رو از شما بخواد و شما بفهمید که اسم رو اشتباه گفته و بهش بگید اها اقای فلانی تا متوجه اشتباهش بشه اشکالی داره
و مهمتر اینکه این اشتباه رو هی تکرار کنه باید بهش بگم یا به روی خودم نیارم و فقط شماره رو بدم؟

Йeda
06-06-2013, 23:20
سلام دوستان

من یک مدتی هست که با یکی از اساتیدمون مشکلی پیدا کردم.ایشون خیلی فرد متشخص و قهرمان بزرگی هستند و همه جوره هوای

شاگرداشون رو دارند.از قضا ،من که ترم های پیش شاگرد خوبی بودم مشکلی پیش اومد که نتونستم این مدت درس بخونم.

حالا با شرایط پیش اومده همین استادمون که تعریفشون رو خدمتتون عرض کردم خیلی اصرار دارند بدونند که چرا من افت تحصیلی دارم.

من خیلی سعی کردم یه جورایی بگم که سوالاتون من رو ناراحت میکنه ولی با وجود پایان ترم هنوز در امتحانات ایشون رو میبینم و چون من خیلی به

ایشون ارادت خاصی دارم، از جایگاهی که در نظر استاد پیدا کردم خیلی ناراحت هستم.

لطف کنید راهنمایی بفرمایید که من چطور میتونم شرایط رو تغییر بدم و به نظرتون چه طور با ایشون برخورد داشته باشم چون ما هر ترم با ایشون

کلاس داریم و با حرفاشون نظر همکلاسی هام هم داره دربارم تغییر میکنه.

و

با تشکـــــــر:n16:

ملا نصرالدین
07-06-2013, 07:47
سلام
اگر یکی که باهاش رابطه رسمی دارید مثل استاد
زنگ بزنه و شماره یه نفر رو از شما بخواد و شما بفهمید که اسم رو اشتباه گفته و بهش بگید اها اقای فلانی تا متوجه اشتباهش بشه اشکالی داره
و مهمتر اینکه این اشتباه رو هی تکرار کنه باید بهش بگم یا به روی خودم نیارم و فقط شماره رو بدم؟

شما دفعه ی اول اشتباه استاد رو تصحیح کنید...مثلا اقای محمدی رو میگه اقای محمد...شما میگید اقای محمد نداریم؟؟؟ بعد مثلا استاد میگه چرا فلانی که دوست فلانیه...بعد شما میگید اهان اقای محمدی رو میفرمایید بعد هم شماره رو میدید
دیگه اگر استاد باز اشتباهش رو تکرار کرد نباید به روتون بیاورید...چون معلومه یا حافظه اش یاری نمیکنه فامیلی رو به خاطر بسپارد یا اصلا صحیح تلفظ کردن فامیلی طرف براش مهم نیست


سلام دوستان

من یک مدتی هست که با یکی از اساتیدمون مشکلی پیدا کردم.ایشون خیلی فرد متشخص و قهرمان بزرگی هستند و همه جوره هوای

شاگرداشون رو دارند.از قضا ،من که ترم های پیش شاگرد خوبی بودم مشکلی پیش اومد که نتونستم این مدت درس بخونم.

حالا با شرایط پیش اومده همین استادمون که تعریفشون رو خدمتتون عرض کردم خیلی اصرار دارند بدونند که چرا من افت تحصیلی دارم.

من خیلی سعی کردم یه جورایی بگم که سوالاتون من رو ناراحت میکنه ولی با وجود پایان ترم هنوز در امتحانات ایشون رو میبینم و چون من خیلی به

ایشون ارادت خاصی دارم، از جایگاهی که در نظر استاد پیدا کردم خیلی ناراحت هستم.

لطف کنید راهنمایی بفرمایید که من چطور میتونم شرایط رو تغییر بدم و به نظرتون چه طور با ایشون برخورد داشته باشم چون ما هر ترم با ایشون

کلاس داریم و با حرفاشون نظر همکلاسی هام هم داره دربارم تغییر میکنه.

و

با تشکـــــــر:n16:


بهترین کار اینه که برید دلیل افت تحصیلیتون رو به استاد بگید و بهش بگید من فقط شما رو امین خودم دونستم و فقط این راز رو به شما گفتم...خواهش میکنم نظرتون رو نسبت به من عوض نکنید

باغبون
07-06-2013, 10:45
سلام
میخوام به یکی زنگ بزنم که شمارشو از دوستش گرفتم تا چند تا سوال ازش بپرسم در مورد منابعی که برای کنکور خونده؛ اونوقت اون یکسری جزوه داره که من هیچ جوری بهش دسترسی ندارم میخوام بعد از اینکه سوالامو پرسیدم ازش بخوام برام جزوه رو کپی کنه و بفرسته هرچیم پولش بشه بهش میدم، چجوری بهش بگم؟؟؟

Йeda
07-06-2013, 11:43
میخوام به یکی زنگ بزنم که شمارشو از دوستش گرفتم تا چند تا سوال ازش بپرسم در مورد منابعی که برای کنکور خونده؛
اونوقت اون یکسری جزوه داره که من هیچ جوری بهش دسترسی ندارم میخوام بعد از اینکه سوالامو پرسیدم ازش بخوام برام جزوه رو کپی کنه و
بفرسته هرچیم پولش بشه بهش میدم، چجوری بهش بگم؟؟؟

سلام دوست عزیز

به نظر من همینطور که الان گفتین خیلی راحت :
می تونید با ایشون تماس بگیرید و اگر شما رو میشناسه بگید که من با اجازه شمارتون رو از فلانی گرفتم و بگید میتونم چند دقیقه وقتتون رو بگیرم ، درباره ی منابع کنکور ازتون چند تا سوال دارم.
و بعد از پرسیدن سوالاتتون بگید ، عذر میخوام اگر جزوات رو دیگه لازم ندارید من چطور میتونم به این جزوه ها دسترسی داشته باشم و حاضرم هر مبلغی رو که براش در
نظر دارید بهتون پرداخت کنم و در هر صورت از توجهتون خیلی ممنونم .

این نظر من بود البته... .

Atghia
07-06-2013, 12:00
سلام دوستان

من یک مدتی هست که با یکی از اساتیدمون مشکلی پیدا کردم.ایشون خیلی فرد متشخص و قهرمان بزرگی هستند و همه جوره هوای

شاگرداشون رو دارند.از قضا ،من که ترم های پیش شاگرد خوبی بودم مشکلی پیش اومد که نتونستم این مدت درس بخونم.

حالا با شرایط پیش اومده همین استادمون که تعریفشون رو خدمتتون عرض کردم خیلی اصرار دارند بدونند که چرا من افت تحصیلی دارم.

من خیلی سعی کردم یه جورایی بگم که سوالاتون من رو ناراحت میکنه ولی با وجود پایان ترم هنوز در امتحانات ایشون رو میبینم و چون من خیلی به

ایشون ارادت خاصی دارم، از جایگاهی که در نظر استاد پیدا کردم خیلی ناراحت هستم.

لطف کنید راهنمایی بفرمایید که من چطور میتونم شرایط رو تغییر بدم و به نظرتون چه طور با ایشون برخورد داشته باشم چون ما هر ترم با ایشون

کلاس داریم و با حرفاشون نظر همکلاسی هام هم داره دربارم تغییر میکنه.

و

با تشکـــــــر:n16:

بنظرم سعی کنید در اولین فرصتی که زمینه خوبی برای صحبت کردن فراهم میشه با ایشون، اول در مورد یک چیز دیگه صحبت کنید بعد در ادامه این موضوع علت افتتون رو بیان کنید و بگید امیدوارم فرصتی برای جبران پیش بیاد و ...
یعنی نه اینکه فکرکنه فقط با این قصد باهاش صحبت کردید بلکه بعنوان یک موضوع جانبی به این مسئله اشاره کنید اینطوری غیرمستقیم موضوع رو براش روشن کردید
موفق باشید:n16:

garaa
07-06-2013, 13:04
دوستان چندتا صحبت طنز که جنبه شوخی داشته باشه برای باز کردن بحث و صحبت کردن میشه یاد بدید ؟
بعد همینطورم واسه خداحافظی کردن خواستم :دی
کلا نمیخوام طرف مقابل Moazab ( فارسیش بلد نیستم :دی ) بشه ...
طرف یه خورده خجالتیه ولی یخش آب بشه دیگه اونم پایه میشه :دی + این اولین ملاقاته ...
میخوام خودم باشم ( شوخ و عجیب :دی) یه خوره اضطراب دارم فقط !×!

کلا توصیه ای چیزی دارین خوشحال میشم بشنوم :دی

باغبون
07-06-2013, 13:16
[QUOTE=garaa;7681308]دوستان چندتا صحبت طنز که جنبه شوخی داشته باشه برای باز کردن بحث و صحبت کردن میشه یاد بدید ؟
بعد همینطورم واسه خداحافظی کردن خواستم :دی
واسه
خداحافظی میتونید بگید:خیلی خوشحال شدم امروز دیدمتون، فعلا با اجازه...

garaa
07-06-2013, 13:48
خداحافظی میتونید بگید:خیلی خوشحال شدم امروز دیدمتون، فعلا با اجازه...






اینطوری که خیلی بی حاله ! :دی

Iloveu-ALL
07-06-2013, 13:53
[/INDENT][/FONT][/COLOR][/RIGHT]

اینطوری که خیلی بی حاله ! :دی

یا
خوشحال شدم دیدمتون ، فعلا رفت زحمت کنم

Йeda
07-06-2013, 14:13
میخوام خودم باشم ( شوخ و عجیب [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](4).gif
) یه خوره اضطراب دارم فقط !×!

اگر خودتون فرد شوخ طبعی هستین و میخواین خودتون باشید،پس چرا اضطراب؟

یه چیزیو بدونید همیشه، بعضی از افراد خجالتی ممکن هست دوست داشته باشند که طرف مقابلشون مخصوصا

در برخورد اول یکم جدی باشند و آروم آروم پیش برند. نمیشه از همون اول با شوخی و اینا شروع کرد و

ممکن هست هم نظر طرف مقابلتون درباره شما تغییر کنه و هم کمی
معــــــذب بشند...:n09:

garaa
07-06-2013, 14:40
اگر خودتون فرد شوخ طبعی هستین و میخواین خودتون باشید،پس چرا اضطراب؟

یه چیزیو بدونید همیشه، بعضی از افراد خجالتی ممکن هست دوست داشته باشند که طرف مقابلشون مخصوصا

در برخورد اول یکم جدی باشند و آروم آروم پیش برند. نمیشه از همون اول با شوخی و اینا شروع کرد و

ممکن هست هم نظر طرف مقابلتون درباره شما تغییر کنه و هم کمی




نه میشناسمش اونطور نیست که میگید / نمیدونم یه خورده میترسم :دی

باغبون
07-06-2013, 17:20
[/INDENT][/FONT][/COLOR][/RIGHT]

اینطوری که خیلی بی حاله ! :دی
این چطوره:
با اجزتون داداش
باحاله:n01:

hamed999
13-06-2013, 23:03
شما در مواقعی که طرفه مقابلتون یه بند صحبت میکنه ولی شما حالتون خوب نیست و کلا حال اونو ندارین چطوری غیر مستقیم بش میگین که ساکت بشه ؟؟؟
================================================== ==============
بهترین کلماتی که میتونه واسه سر صحبت باز کردن خوب باشه چی هست از نظر شما دوستان ؟ میخوام تجربه شما رو هم بدونم

باغبون
13-06-2013, 23:11
شما در مواقعی که طرفه مقابلتون یه بند صحبت میکنه ولی شما حالتون خوب نیست و کلا حال اونو ندارین چطوری غیر مستقیم بش میگین که ساکت بشه ؟؟؟
================================================== ==============
بهترین کلماتی که میتونه واسه سر صحبت باز کردن خوب باشه چی هست از نظر شما دوستان ؟ میخوام تجربه شما رو هم بدونم

سلام وای من یه دوست دارم همه جزییاتو تو حرفاش میگه اونم صد بار تکرار میکنه ، من همیشه به حرفاش گوش میدم اما اون دفعه داشتیم سر یه مسئله ای حرف میزدیم اون هی اصرار داشت جزییات قضیه رو تکرار کنه من اجازه ندادم و بهش گفتم فلانی حاشیه نرو باز گوش نمیداد منم کم نیاوردم گفتم حاشیه نرو گوش بده(قاطعانه)نذاشتم حرف بزنه و وادارش کردم به حرف من گوش بده.ولی مودبانش اینه که بهش بگید من فعلا حالم خوب نیست میخوام تنها باشم یا بعدا باهم حرف میزنیم ببخشید من الانم حالم اصلا خوب نیست

ملا نصرالدین
14-06-2013, 15:50
شما در مواقعی که طرفه مقابلتون یه بند صحبت میکنه ولی شما حالتون خوب نیست و کلا حال اونو ندارین چطوری غیر مستقیم بش میگین که ساکت بشه ؟؟؟
================================================== ==============
بهترین کلماتی که میتونه واسه سر صحبت باز کردن خوب باشه چی هست از نظر شما دوستان ؟ میخوام تجربه شما رو هم بدونم

بستگی به شرایط داره
مثلا اگر توی ماشین یا اتوبوس باشم به طرف میگم ببخشید من توی ماشین میشینم نمیتونم صحبت کنم.حالم بد میشه.حتما باید چشمانم رو ببندم(اصطلاحا میگن ماشین منو میگیره)
یا اگر جایی هستم وانمود میکنم که تلفنم زنگ زده و میرم که با تلفنم صحبت کنم و کلا از طرف فاصله میگیرم
یا اگر نتونم ازش دور بشم جواب طرف رو نمیدم...کم کم خودش از رو میره ساکت میشه


برای سر صحبت باز کردن معروف ترین چیز هوا هست
توی مدرسه و دانشگاه امتحان چطور بود؟چیزی خواندی؟یا اینکه پشت سر استاد غیبت کردن...اره عجب استاد سختگیریه و..
گاهی پرسیدن ساعت هم جواب میده

zakharasli
16-06-2013, 08:31
بچه ها فکر کنم خیلیا تو این بحث روبوسی مشکل دارن اصولا چندبار باید روبوسی کرد؟

LΩRD
16-06-2013, 09:30
دوستان من یه سوالی واسم پیش اومده !

اونم این که وقتی برای اولین بار میخواهم با یه خانومی صحبت کنم که تا حالا باهاش صحبت نکردم چطوری باید خودمو معرفی کنم ؟

sms11
16-06-2013, 22:44
یه سوالی هم من دارم
من تو دانشگاه با یه خانمی دانشجوی یه استاد هستیم و یه جورایی باهم همکار هستیم.چندین بار ایشون به من اس ام اس داده و درباره کار و درسا صحبت میکنیم.ایشون متاهل هستن .ایشون هر وقت میخواد تو اس ام اس یا توی دانشگاه منو صدا کنه به اسم فامیل صدا کنه و این موضوع منو اذیت میکنه.من از تمامی دوستانم خواستم که منو فقط و فقط به اسم کوچیک صدا کنن.نه اینکه از فامیلیم بدم میاد اما دوست ندارم به فامیل صدا کنن.حالا چطوری میتونم مودبانه از ایشون درخواست کنم که به اسم کوچیک منو صدا کنن؟قبول دارم به خاطر اینکه ایشون متاهل هستند باید یه سری مسائل رعایت بشه اما وقتی ایشون به اسم فامیل صدا میکنن منم ناراحت میشم

Eblis 2011
16-06-2013, 22:53
یه سوالی هم من دارم
من تو دانشگاه با یه خانمی دانشجوی یه استاد هستیم و یه جورایی باهم همکار هستیم.چندین بار ایشون به من اس ام اس داده و درباره کار و درسا صحبت میکنیم.ایشون متاهل هستن .ایشون هر وقت میخواد تو اس ام اس یا توی دانشگاه منو صدا کنه به اسم فامیل صدا کنه و این موضوع منو اذیت میکنه.من از تمامی دوستانم خواستم که منو فقط و فقط به اسم کوچیک صدا کنن.نه اینکه از فامیلیم بدم میاد اما دوست ندارم به فامیل صدا کنن.حالا چطوری میتونم مودبانه از ایشون درخواست کنم که به اسم کوچیک منو صدا کنن؟قبول دارم به خاطر اینکه ایشون متاهل هستند باید یه سری مسائل رعایت بشه اما وقتی ایشون به اسم فامیل صدا میکنن منم ناراحت میشم


به نظرم اصلا درست نیست خانمی تو محیط بیرون فردی رو ( جنس مخالف ) با اسم کوچیک صدا بزنه .....
ایشون متاهل هستند و خانم ، صورت خوشی نداره شما رو با اسم کوچیک صدا بزنند ...
این مشکل شماست که ناراحت میشید و باید خودتون رو کنترل کنید ، بحث دوست های پسر فرق میکنه و جدای این قضیه ...
حالا جدا از اینکه این خانم درخواست شما رو قبول کنه یا خیر صورت خوشی نداره ....

ملا نصرالدین
17-06-2013, 07:55
دوستان من یه سوالی واسم پیش اومده !

اونم این که وقتی برای اولین بار میخواهم با یه خانومی صحبت کنم که تا حالا باهاش صحبت نکردم چطوری باید خودمو معرفی کنم ؟

بستگی داره در چه زمینه ای باشه
اگر در زمینه کار و درس و.. هست خیلی مودبانه و تقریبا رسمی
اگر در زمینه دوستی و ازدواج و... هست مودبانه ولی خودتون باشید.یعنی طوری که صحبت های شما شخصیت واقعی خود شما را نشان بدهد


یه سوالی هم من دارم
من تو دانشگاه با یه خانمی دانشجوی یه استاد هستیم و یه جورایی باهم همکار هستیم.چندین بار ایشون به من اس ام اس داده و درباره کار و درسا صحبت میکنیم.ایشون متاهل هستن .ایشون هر وقت میخواد تو اس ام اس یا توی دانشگاه منو صدا کنه به اسم فامیل صدا کنه و این موضوع منو اذیت میکنه.من از تمامی دوستانم خواستم که منو فقط و فقط به اسم کوچیک صدا کنن.نه اینکه از فامیلیم بدم میاد اما دوست ندارم به فامیل صدا کنن.حالا چطوری میتونم مودبانه از ایشون درخواست کنم که به اسم کوچیک منو صدا کنن؟قبول دارم به خاطر اینکه ایشون متاهل هستند باید یه سری مسائل رعایت بشه اما وقتی ایشون به اسم فامیل صدا میکنن منم ناراحت میشم

صحبت های دوستمون اقای eblis2011 صد در صد تایید میشه
هیچ وقت از یک خانم متاهل نخواهید شما را به اسم کوچک صدا بزند
کلی داستان درست میشه

sms11
18-06-2013, 00:09
به نظرم اصلا درست نیست خانمی تو محیط بیرون فردی رو ( جنس مخالف ) با اسم کوچیک صدا بزنه .....
ایشون متاهل هستند و خانم ، صورت خوشی نداره شما رو با اسم کوچیک صدا بزنند ...
این مشکل شماست که ناراحت میشید و باید خودتون رو کنترل کنید ، بحث دوست های پسر فرق میکنه و جدای این قضیه ...
حالا جدا از اینکه این خانم درخواست شما رو قبول کنه یا خیر صورت خوشی نداره ....

خوب اینجوری که این بنده خدا دو سال میخواد رو اعصاب ما پیاده روی کنه

Eblis 2011
18-06-2013, 00:17
خوب اینجوری که این بنده خدا دو سال میخواد رو اعصاب ما پیاده روی کنه

بالاخره این مسئله ی شماست .. باید سعی کنید خودتون رو کنترل کنین.
مکان بسته و خصوصی نیست که شما آزادتر باشین و طبق میلتون رفتار کنین .
گاها باید محدودیت های اطراف رو پذیرفت هر چند به ما سخت بگذره .

تنها راه اینه که شما این حساسیت رو کاهش بدین و سعی در کنترل کردن خودتون داشته باشین.

MILIN3M
20-06-2013, 00:14
سلام خوبید..... خواستم از شما مشورت بگیرم و راهنمایی و تجارب خودتونو در این زمینه با من در اشتراک بزارد که به بیراهه نرم
بینید من حدود 26 سامه و با یه خانومی هم که دو سال از من کوچیکتره مدت 4ساله دوستم ..بنا به شرایط مجبورم برای دو سال تو شهرستان کار کنم و تو این مد رابطه قبلیم حفظ شده و با دختری اینجا اشنا شدم که حدود 4 سال بزرگتر از منه مدتیه دوست شدم.. و ..تو این مدت اگر دعوایی رخ بده و قهر میشه واقعا جاش برام خالی میشه.. توجه به این موضوع که 4سال بزرگتر از منه مشکل بزرگیه... ولی مشکل اینجاست که رفتاراش مثل بچه ها نیست و منو جذب میکنه.. حرفاش کاراش..

ملا نصرالدین
20-06-2013, 07:29
به نظر من بهترین کار اینه که با یک مشاور صحبت کنید
ولی چیزی که من فکر میکنم اینه که چون شما از شهر و اطرافیانتون دور شدید این خانمی که 4 سال بزرگتر از شماست برای شما یه جور حس مادری یا خویشاوندی بوجود اورده...ادم ها وقتی از خانواده شان دور میشن نیاز به یک نفر دارند که از لحاظ عاطفی حمایتشان کند.
از طرفی شما با یک خانمی 4 سال دوست بودید.اگر ایشان ادم بدی بود که 4 سال دوست نمی ماندید
شما باید به این فکر کنید که اگر قرار باشه توی شهر خودتان در کنار خانواده با اداب و رسوم شهر خودتان زندگی کنید کدام را ترجیح میدهید

Atghia
20-06-2013, 08:27
این دوستمون فقط شرح حال گفتن ولی مشخص نشد سوالشون در زمینه اداب معاشرت دقیق چیه؟:n13:یعنی میخواید بین این دونفر که گفتید انتخاب کنید یکی رو ؟
اگر هدفتون صرفا اینه که دوست باشید خب اون خانمی که در شهر شما حضور دارند به مراتب میتونه بیشتر به شما کمک کنه همین حضور داشتن خودش نصف قضیه هستش!
اما اگر بنا باشه برای ادامه زندگی کسی رو انتخاب کنید به چنددلیل اون دخترخانم اولی مناسبتره
اول اینکه چندین سال باهم درارتباط بودید و به قول ملانصرالدین عزیز مشخصا سازگاری داشتید که این رابطه ادامه دار بوده این یک امتیاز مثبت هست
دوم اینکه به چندین و چند دلیل مختلف اقایون معمولا در زندگی با خانمهایی که از خودشون از لحاظ سنی کوچکتر هستند موفق تر و اصطلاحا احساس رضایت بیشتری خواهند داشت
بخوام یک مثال ساده بگم اینه که بعداز چندسال اون خانمی که از شما بزرگتره زودتر شکسته خواهد شد فرضا از لحاظ چهره و این از جذابیت های ظاهری که برای اقایون فاکتور مهمی هست کم میکنه!
ممکنه در ایتدای کار بچه نبودن و فهیم بودنش براتون جالب باشه اما درخیلی موارد هم در داخل زندگی مشترک ساده تر بودن زن و بی دست و پا بودنش عملا به نفع مرد میشه و خیلی از اقایون از خانمهایی که در کار و افکار اصطلاحا خیلی ادعاشون میشه خسته میشند!

امیدوارم مطالبی که گفتم برای سوال نپرسیده ی شما مفید باشه:n02:

MILIN3M
20-06-2013, 11:20
به نظر من بهترین کار اینه که با یک مشاور صحبت کنید
ولی چیزی که من فکر میکنم اینه که چون شما از شهر و اطرافیانتون دور شدید این خانمی که 4 سال بزرگتر از شماست برای شما یه جور حس مادری یا خویشاوندی بوجود اورده...ادم ها وقتی از خانواده شان دور میشن نیاز به یک نفر دارند که از لحاظ عاطفی حمایتشان کند.
از طرفی شما با یک خانمی 4 سال دوست بودید.اگر ایشان ادم بدی بود که 4 سال دوست نمی ماندید
شما باید به این فکر کنید که اگر قرار باشه توی شهر خودتان در کنار خانواده با اداب و رسوم شهر خودتان زندگی کنید کدام را ترجیح میدهید


این دوستمون فقط شرح حال گفتن ولی مشخص نشد سوالشون در زمینه اداب معاشرت دقیق چیه؟:n13:یعنی میخواید بین این دونفر که گفتید انتخاب کنید یکی رو ؟
اگر هدفتون صرفا اینه که دوست باشید خب اون خانمی که در شهر شما حضور دارند به مراتب میتونه بیشتر به شما کمک کنه همین حضور داشتن خودش نصف قضیه هستش!
اما اگر بنا باشه برای ادامه زندگی کسی رو انتخاب کنید به چنددلیل اون دخترخانم اولی مناسبتره
اول اینکه چندین سال باهم درارتباط بودید و به قول ملانصرالدین عزیز مشخصا سازگاری داشتید که این رابطه ادامه دار بوده این یک امتیاز مثبت هست
دوم اینکه به چندین و چند دلیل مختلف اقایون معمولا در زندگی با خانمهایی که از خودشون از لحاظ سنی کوچکتر هستند موفق تر و اصطلاحا احساس رضایت بیشتری خواهند داشت
بخوام یک مثال ساده بگم اینه که بعداز چندسال اون خانمی که از شما بزرگتره زودتر شکسته خواهد شد فرضا از لحاظ چهره و این از جذابیت های ظاهری که برای اقایون فاکتور مهمی هست کم میکنه!
ممکنه در ایتدای کار بچه نبودن و فهیم بودنش براتون جالب باشه اما درخیلی موارد هم در داخل زندگی مشترک ساده تر بودن زن و بی دست و پا بودنش عملا به نفع مرد میشه و خیلی از اقایون از خانمهایی که در کار و افکار اصطلاحا خیلی ادعاشون میشه خسته میشند!

امیدوارم مطالبی که گفتم برای سوال نپرسیده ی شما مفید باشه:n02:

ممنون اول بگم خواستم یه تاپیک جدید بزنم مدیرش نزاشت منو فرستاد اینجا.. که...
به هر حال ببینید مطمعنا من نمیتونم با کسی که 4 سال ازم بزرگتره ازدواج کنم ..هم از نظر خانواده مشکل بر میخورم.. دوستان اشنایان..جامعه و حتی زندگی خودم
اما ببینید بزارید راحت بگم که بتونیم مثله رو به یه جایی برسونیم..
ببینید ایشون که از من بزرگتره تمامی رفتاراش به مراتب بهتره نمیدونم از روی عمد و یا برای گول زدنه من این کارا..ولی تمامی رفتاراش چه صحبت چه برخورد و چه عواطفش چیزی بود که من خودم همیشه دنبالش بودم...اینو بگم منظورم این نیست بگید اره علاقه داری و الان چشات نمیبینه..نه اتفاقا هم مشکلات خوب میبینم اما هر کسی یه انتظاراتی همیشه تو ذهنش از طرفش داره.. و این میگم دروغ یا راست(که مهم نیست) تمامی اون مشخصاتو داره شاید به خاطر سن باشه نمیدونم... اون دوستی که کوچیکتره این خصوصیاتو نداره.. و این منو ازرده میکنه..
بزاید راحت باشم باهاتون..اینجا بحث همفکری و قضاوت درست یا غلط بودن نیست
فرصیتی پیش اومد که منو ایشون (بزرگتره) باهم.....داشتیم..گرفتید که .. ببینید تمامی فاکتور و مشخصات که توی رابطه فیزیکی از یکی میخوای من تو این میبینم... میدونید مشکل اینجاس که خیلی از زنو شوهر ها از هم فاصله ممکنه بگیرن اونم به خاطر اینکه تو رابطه فیزیکی نمیتونن همو کامل به هیجان برسونو ارامش بدن و صرفا به خاطر نیاز انجام میشه...

Atghia
20-06-2013, 11:37
ممنون اول بگم خواستم یه تاپیک جدید بزنم مدیرش نزاشت منو فرستاد اینجا.. که...
به هر حال ببینید مطمعنا من نمیتونم با کسی که 4 سال ازم بزرگتره ازدواج کنم ..هم از نظر خانواده مشکل بر میخورم.. دوستان اشنایان..جامعه و حتی زندگی خودم
اما ببینید بزارید راحت بگم که بتونیم مثله رو به یه جایی برسونیم..
ببینید ایشون که از من بزرگتره تمامی رفتاراش به مراتب بهتره نمیدونم از روی عمد و یا برای گول زدنه من این کارا..ولی تمامی رفتاراش چه صحبت چه برخورد و چه عواطفش چیزی بود که من خودم همیشه دنبالش بودم...اینو بگم منظورم این نیست بگید اره علاقه داری و الان چشات نمیبینه..نه اتفاقا هم مشکلات خوب میبینم اما هر کسی یه انتظاراتی همیشه تو ذهنش از طرفش داره.. و این میگم دروغ یا راست(که مهم نیست) تمامی اون مشخصاتو داره شاید به خاطر سن باشه نمیدونم... اون دوستی که کوچیکتره این خصوصیاتو نداره.. و این منو ازرده میکنه..
بزاید راحت باشم باهاتون..اینجا بحث همفکری و قضاوت درست یا غلط بودن نیست
فرصیتی پیش اومد که منو ایشون (بزرگتره) باهم.....داشتیم..گرفتید که .. ببینید تمامی فاکتور و مشخصات که توی رابطه فیزیکی از یکی میخوای من تو این میبینم... میدونید مشکل اینجاس که خیلی از زنو شوهر ها از هم فاصله ممکنه بگیرن اونم به خاطر اینکه تو رابطه فیزیکی نمیتونن همو کامل به هیجان برسونو ارامش بدن و صرفا به خاطر نیاز انجام میشه...

همچنان این سوال مطرحه که شما سوالتون الان چیه دقیقا؟:n13:چه کمکی از دوستان حاضر در انجمن برمیاد؟

MILIN3M
20-06-2013, 12:55
سوال خوبی بود..به نکته ظریفی اشاره کردی:n13:
مشکل اینجاست که از طرفی من اونی که دو سال کوچیکتررو میخوام برای ازدواج... اینی که 4ساله. تمام فاکتور های لازم کهع تو ذهنمه و داره و از طرفی حرفها و احساساتی که بهم میگه منو درگیر کرده بین این دو نفر.. برا همین راهنمایی میخوام

ziba12
20-06-2013, 15:17
برای حال و احوال به غیر از حال شما خوبه , خوبین , احوال شما

در جمع دوستان برای حال و احوال به صورت رفاقتی و دوستانه باید چجوری حال و احوال کرد بدون اینکه از کلمات بالا استفاده کنیم .

در جمع رسمی چطور بدون استفاده از کلمات بالا ؟

لطفا کلمات جدیدی برای حال و احوال بگین.

farid0485
20-06-2013, 21:18
وقتی نوشابه یا یه مایع گازدار میخوریم بعدش بادی ایجاد میشه که از طریق دهان خارج میشه(اصطلاحا آروق)

اگه این تو اتفاق تو یه مهمونی بیوفته خیلی وجه خوبی نداره،شما برای اینکه از موضوع جلو گیری کنید چیکار میکنید؟!

آخه معمولا نگهداشتن ش باعث میشه حس کنی معدت در حال انفجاره و بیرون دادنش هم عین فاجعه...

باغبون
20-06-2013, 22:08
وقتی نوشابه یا یه مایع گازدار میخوریم بعدش بادی ایجاد میشه که از طریق دهان خارج میشه(اصطلاحا آروق)

اگه این تو اتفاق تو یه مهمونی بیوفته خیلی وجه خوبی نداره،شما برای اینکه از موضوع جلو گیری کنید چیکار میکنید؟!

آخه معمولا نگهداشتن ش باعث میشه حس کنی معدت در حال انفجاره و بیرون دادنش هم عین فاجعه...
اگر مشکل تا این حد جدیه اون شبو نوشابه نخورید یا قبل خوردن وقتی تو لیوان ریختین یکم صبر کنید و تکونش بدین اروم اروم تا گازش کمتر شه و بعد کم کم بخورین تا مشکلی پیش نیاد یعنی بین قلپ هایی که میخورین یکم مکث کنید:n06:

باغبون
20-06-2013, 22:10
برای حال و احوال به غیر از حال شما خوبه , خوبین , احوال شما

در جمع دوستان برای حال و احوال به صورت رفاقتی و دوستانه باید چجوری حال و احوال کرد بدون اینکه از کلمات بالا استفاده کنیم .

در جمع رسمی چطور بدون استفاده از کلمات بالا ؟

لطفا کلمات جدیدی برای حال و احوال بگین.
بدون کلمات فوق احوالپرسی بنظرم غیر ممکنه ولی میتونی جملات بالا رو بکار ببری و اگر دوست صمیمیته بهش بگی خوب چه خبر، چیکار مکنی؟

Eblis 2011
20-06-2013, 22:12
وقتی نوشابه یا یه مایع گازدار میخوریم بعدش بادی ایجاد میشه که از طریق دهان خارج میشه(اصطلاحا آروق)

اگه این تو اتفاق تو یه مهمونی بیوفته خیلی وجه خوبی نداره،شما برای اینکه از موضوع جلو گیری کنید چیکار میکنید؟!

آخه معمولا نگهداشتن ش باعث میشه حس کنی معدت در حال انفجاره و بیرون دادنش هم عین فاجعه...


میتونی با دهان بسته این کارو انجام بدی . که هم صداش بیرون نیاد که دیگران بترسن و هم مایه ی ابروریزی نشه :n02:
به قول یکی : سخته اما شدنیه

Rhodes
20-06-2013, 22:19
وقتی نوشابه یا یه مایع گازدار میخوریم بعدش بادی ایجاد میشه که از طریق دهان خارج میشه(اصطلاحا آروق)اگه این تو اتفاق تو یه مهمونی بیوفته خیلی وجه خوبی نداره،شما برای اینکه از موضوع جلو گیری کنید چیکار میکنید؟!آخه معمولا نگهداشتن ش باعث میشه حس کنی معدت در حال انفجاره و بیرون دادنش هم عین فاجعه...نمک بریز توش گازش بره.بعد بخور. .. ولی میشه اب شربت ..

ملا نصرالدین
20-06-2013, 22:49
سوال خوبی بود..به نکته ظریفی اشاره کردی:n13:
مشکل اینجاست که از طرفی من اونی که دو سال کوچیکتررو میخوام برای ازدواج... اینی که 4ساله. تمام فاکتور های لازم کهع تو ذهنمه و داره و از طرفی حرفها و احساساتی که بهم میگه منو درگیر کرده بین این دو نفر.. برا همین راهنمایی میخوام

ببینید یکی از مشکلاتی که هست اینه که شما هیچ کدام از دو طرف رو خوب نمیشناسید.مخصوصا اینی که از شما بزرگتر هست
درسته هر ادمی یه سری معیار هایی داره.مثلا دوست داره همسرش یه سری ویژگی های خوب داشته باشه.ولی یه سری ویژگی های بد هم هست که اگر کسی داشته باشه میگی اصلا هیچ کدام از اون ویژگی های خوب رو نمیخوام...
به نظر من بهتره یه کمی به خودت زمان بدی.این خانم 4 سال از خودت بزرگتر رو بهتر بشناسی
ولی اگر تصمیم جدی به ازدواج دارید حتما با یک مشاور صحبت کنید


برای حال و احوال به غیر از حال شما خوبه , خوبین , احوال شما

در جمع دوستان برای حال و احوال به صورت رفاقتی و دوستانه باید چجوری حال و احوال کرد بدون اینکه از کلمات بالا استفاده کنیم .

در جمع رسمی چطور بدون استفاده از کلمات بالا ؟

لطفا کلمات جدیدی برای حال و احوال بگین.

سلام و احوال پرسی این کلماتی که شما گفتید رو همیشه داره
ولی برای احوال پرسی دوستانه همون کلماتی که دوستمون باغبون گفتند رو بکار میبریند
برای رسمی جواب های اینها رو خیلی محترمانه و مختلف میشه داد
از کلماتی مثل خیلی ممنون.شما لطف دارید.زنده باشید.سلامت باشید و... میشه استفاده کرد


وقتی نوشابه یا یه مایع گازدار میخوریم بعدش بادی ایجاد میشه که از طریق دهان خارج میشه(اصطلاحا آروق)

اگه این تو اتفاق تو یه مهمونی بیوفته خیلی وجه خوبی نداره،شما برای اینکه از موضوع جلو گیری کنید چیکار میکنید؟!

آخه معمولا نگهداشتن ش باعث میشه حس کنی معدت در حال انفجاره و بیرون دادنش هم عین فاجعه...

اول بذارید نوشابه یه کم گازش بره.در ضمن قبلش یک دستمال کنار دستتون داشته باشید.دستمال رو جلوی دهانتون بگیرید و با دهان بسته اروغ بزنید
سعی کنید توی خانه همیشه تمرین کنید تا جزو عادات رفتاریتون بشه

MILIN3M
21-06-2013, 13:55
میدونی مشکل چیه ببین منظورم اینه من اخلاق و رفتار و شخصیتی که این دختر بزرگه داره و هیجاناتی که تو... داره دوس دارم اون کوچیکه داشته باشه که نداره و باعث شده ازش فاصله بگیرم..چیکار کنم

Atghia
21-06-2013, 14:22
میدونی مشکل چیه ببین منظورم اینه من اخلاق و رفتار و شخصیتی که این دختر بزرگه داره و هیجاناتی که تو... داره دوس دارم اون کوچیکه داشته باشه که نداره و باعث شده ازش فاصله بگیرم..چیکار کنم

خب راستش دوست عزیز شخصیت ادمها خیلی باهم متفاوته قاعدتا نمیتونی انتظار داشته باشی دوست سابق شما مطابق میلتون مثل این خانوم بزرگتره رفتار داشته باشه
از طرفی این دوست سابق شما هم لابد یکسری خصوصیات مورد پسند شماداره که شما این مدت باهاش درارتباط بودی
از طرفی چون اون دوست دومی سنش بیشتره ممکنه باتجربه تر عمل کنه معمولا ادمها(چه دختر په پسر)از ارتباط های گذشتشون درس میگیرن و سعی میکنند برای جلب نظر طرف مقابلشون(حداقل اون اوایل)خیلی ایده ال رفتار کنند!
باهمه ی این اوصاف برای بدست اوردن هرچیزی باید از بعضی چیزها چشم پوشید این متاسفانه قانونه طبیعته!
اگه واقعا اینقدر محو خصوصیات خانوم دومی هستید خب پس بیخیال مخالفت خانواده و دید عموم باشید و اونو انتخاب کنید
اگرهم دید خانواده و جامعه براتون اولویته سراغ دختر اولی برید اما نمیتونید توقع داشته باشید باب میل شما رفتار کنه
...
بنظرم همه چیز بستگی به خودتون داره و امری نیست که بشه با نظر افراد اینجا به یک نتیجه قطعی برسید شاید بهتر باشه برای کمک به تصمیم گیری بهتر شرایطتتون رو برای مشاور توضیح بدید تا ایشون کمکتون کنند
موفق باشید

Unexempled Orion
24-06-2013, 22:11
وقتی کسی مثلا تو اتوبوس و ... جاشو تعارف میکنه ! مثلا میگه بفرما بشین من پامیشم . باید چی گفتش ؟

تشکر

arash-king
24-06-2013, 22:32
دوستان عزیز ، سلام
من چندماه پیش هم اینجا اومدم و پست گذاشتم و مشکلمو گفتم ول کسی نبود که یه راه حل درست حسابی بهم بگه
مشکل من اینه که وقتی دارم با یه نفر صحبت میکنم که زیاد نمیشناسمش ، مثلا یه پسر یا یه دختر تو دانشگاه ، موضع کم میارم ..... یعنی وقتی داریم صحبت میکنیم
وقتی به آخرای صحبت میرسیم ، دیگه هیچکس صحبت نمیکنه و یا من میرم یا طرف :n02: مثلا یه روز تو دانشگاه بودیم ، من و رفیقم و دوست رفیقم ( دوست دخترش )
داشتیم سه تایی صحبت میکردیم ، یه چی من میگفتم ، یه چی اون میگفت ، بعد که تموم شد ، 3-2 دقیقه ای هیچکس چیزی نگفت ... دختره رو کرد به من گفت یه چزی بگید دلمون پوسید ! ( :n02: )
من اصلا نمیدونستم چـــــــــــــــــی بگم .... ؟! ولی رفیقم راحت میتونه صحبت کنه و همیشه موضوع داره تو سرش

باغبون
24-06-2013, 22:48
وقتی کسی مثلا تو اتوبوس و ... جاشو تعارف میکنه ! مثلا میگه بفرما بشین من پامیشم . باید چی گفتش ؟

تشکر
منظورتون اینه که داره جاشو داره به شما تعارف میکنه؟؛اگه اره باید بگین:ممنونم مرسی اگه ادامه داد تعارفو همچنان بگید خواهش میکنم بشینید شما راحت باشین؛ اگرم واقعا قصد نشستن دارین که بحث یه چیز دیگس:n20:

Atghia
24-06-2013, 23:00
دوستان عزیز ، سلام
من چندماه پیش هم اینجا اومدم و پست گذاشتم و مشکلمو گفتم ول کسی نبود که یه راه حل درست حسابی بهم بگه
مشکل من اینه که وقتی دارم با یه نفر صحبت میکنم که زیاد نمیشناسمش ، مثلا یه پسر یا یه دختر تو دانشگاه ، موضع کم میارم ..... یعنی وقتی داریم صحبت میکنیم
وقتی به آخرای صحبت میرسیم ، دیگه هیچکس صحبت نمیکنه و یا من میرم یا طرف :n02: مثلا یه روز تو دانشگاه بودیم ، من و رفیقم و دوست رفیقم ( دوست دخترش )
داشتیم سه تایی صحبت میکردیم ، یه چی من میگفتم ، یه چی اون میگفت ، بعد که تموم شد ، 3-2 دقیقه ای هیچکس چیزی نگفت ... دختره رو کرد به من گفت یه چزی بگید دلمون پوسید ! ( :n02: )
من اصلا نمیدونستم چـــــــــــــــــی بگم .... ؟! ولی رفیقم راحت میتونه صحبت کنه و همیشه موضوع داره تو سرش


اگه هدفتون فقط حرف زدن هست و کیفیت مطالب اهمیت انچنانی نداره خب دراینطور موارد اگر خیلی غریبه هستید باهاش از رشته تحصیلیش بپرسید که چجوریاست راضی هست بازار کارش ایندش و این مسائل بعد بینابین جوابهای اون دوباره خودهبه خود حرف پیش میاد
اگر اشناتر هستید که در صورتی اشنایی با علایقش زوم کنید در مورد اون موضوعات مثلا فوتبالیه یهو بگید راستی لیگ فلان رو دیدی نظرت چیه مربیشون اینجوری اونجوری:دی اگه سینماییه بگید چه خبر از هالیوود فیلم جدید باحال چی سراغ داری کی بازی میکنه؟ خودت دیدی؟نظرت چیه؟ ا اهان فلان فیلم رو ازش دیدم اون قسمتش که اینجوری بود چه باحال بود منو یاد فلانی میندازه قیافش کلا و....
:n08:میدونی از چی خندم گرفت؟همینجوری پشت هم ماجرا رو خودم ادامه دادم تازه بازم میتونم ادامه بدم:n09:
خیلی سخت نیست اگر روی این دوتا روش که گفتم تکیه کنید
پ.ن: این جواب برام اشناست:n13:من چندماه قبل همین جوابها رو به شما نگفته بودم؟:n02:

ملا نصرالدین
25-06-2013, 19:30
دوستان عزیز ، سلام
من چندماه پیش هم اینجا اومدم و پست گذاشتم و مشکلمو گفتم ول کسی نبود که یه راه حل درست حسابی بهم بگه
مشکل من اینه که وقتی دارم با یه نفر صحبت میکنم که زیاد نمیشناسمش ، مثلا یه پسر یا یه دختر تو دانشگاه ، موضع کم میارم ..... یعنی وقتی داریم صحبت میکنیم
وقتی به آخرای صحبت میرسیم ، دیگه هیچکس صحبت نمیکنه و یا من میرم یا طرف :n02: مثلا یه روز تو دانشگاه بودیم ، من و رفیقم و دوست رفیقم ( دوست دخترش )
داشتیم سه تایی صحبت میکردیم ، یه چی من میگفتم ، یه چی اون میگفت ، بعد که تموم شد ، 3-2 دقیقه ای هیچکس چیزی نگفت ... دختره رو کرد به من گفت یه چزی بگید دلمون پوسید ! ( :n02: )
من اصلا نمیدونستم چـــــــــــــــــی بگم .... ؟! ولی رفیقم راحت میتونه صحبت کنه و همیشه موضوع داره تو سرش



یه راهش اینه که به حرف هایی که میزنید دقت کنید...مثلا دارید در مورد نمره ی ریاضی صحبت می کنید حرف که تمام شد بگید راستی گفتی ریاضی یاد استادش افتادم.دیدی فلانی رو چجوری ضایع کرد ....بعد صحبت رو از استاد ریاضی میکشونید به استاد فیزیک ...مثلا میگید اره هر چقدر این استاد ریاضی بی خوده در عوض اون استاد فیزیک خیلی خوبه و شروع میکنید از خوبی های اون استاد صحبت کنید و همینجوری ادامه بدید

Unexempled Orion
26-06-2013, 09:34
چی باید جواب بدیم :

1- وقتی میگن وقتتونو نمیگیرم ؟:n13:

2- وقتی میگن مزاحمتون شدما ؟:n27:

3- زحمت ما گردان شما افتاد ؟

4- چی کار میکنی با زحمت های ما ؟:n04:

5- خوش میگذره ؟ (خیلی ها از این جمله کوتاه نمیان و هی میگن باید چی بگی دهنشونو ببندند ) :n24:

Atghia
26-06-2013, 12:19
چی باید جواب بدیم :

1- وقتی میگن وقتتونو نمیگیرم ؟:n13:

2- وقتی میگن مزاحمتون شدما ؟:n27:

3- زحمت ما گردان شما افتاد ؟

4- چی کار میکنی با زحمت های ما ؟:n04:

5- خوش میگذره ؟ (خیلی ها از این جمله کوتاه نمیان و هی میگن باید چی بگی دهنشونو ببندند ) :n24:

1-خواهش میکنم
2-نفرمایید،مراحمید
3-اختیار دارید(قربان)
4-چه زحمتی، رحمتِ :دی
5-هـــــی ،شکر، میگذره

پ.ن:اولین جملاتی که به ذهنم رسید درجواب دادن رو گفتم :دی

ziba12
26-06-2013, 16:15
:n19:خدایی دمت گرم . چه حاظر جوابی . دست درد نکنه :n12::n16:

باغبون
26-06-2013, 17:42
دوستم خواهرزادش (بچه بود) فوت کرده دنبال یه جمله خوب میگردم براش اسمس بفرستم ممنون میشم اگرجمله خوب دارین برام بفرستین

Amir Hossein
26-06-2013, 17:57
دوستم خواهرزادش (بچه بود) فوت کرده دنبال یه جمله خوب میگردم براش اسمس بفرستم ممنون میشم اگرجمله خوب دارین برام بفرستین
سلام
زیاد دنبال جملات خاص نباشین
سادگی قشنگتره (نظر شخصی)

دقیقا همین اتفاق برای دوست منم دو هفته پیش افتاده بود که اینو براش فرستادم:

"سلام داداش
خدا رحمتش کنه ایشالله غم آخرت باشه"

باغبون
26-06-2013, 18:11
سلام
زیاد دنبال جملات خاص نباشین
سادگی قشنگتره (نظر شخصی)

دقیقا همین اتفاق برای دوست منم دو هفته پیش افتاده بود که اینو براش فرستادم:

"سلام داداش
خدا رحمتش کنه ایشالله غم آخرت باشه"

خیلی خوبه اما من تو مجلسش شرکت کردم و میخواستم یه جمله خوب اگه بشه با همدردی براش بفرستم یکم دخترونه و احساسیهم باشه

Йeda
26-06-2013, 20:24
"سلام داداش
خدا رحمتش کنه ایشالله
غم آخرت باشه
"

سلام دوست عزیز

هیچوقت نگید غم آخرتون باشه ،چون معنی خوبی نداره...( یعنی آخرین کسی باشه که شما مرگش رو می بینید و نفر بعدی شما باشید ..دور از جون )

این جملات به فکر من می رسه:

خوش به سعادتش ،بی گناه از دنیا رفت ... و اینکه چقدر روزهای سختی رو باید تحمل می کرد ... امیدوارم روحش در بهشت به آرامش برسه ..

Atghia
26-06-2013, 20:47
دوستم خواهرزادش (بچه بود) فوت کرده دنبال یه جمله خوب میگردم براش اسمس بفرستم ممنون میشم اگرجمله خوب دارین برام بفرستین

یک جمله معمولی و محترمانه بهترین حالت ممکن دراین موارد هست مثلا:
امیدوارم خداوند به شما و خانواده محترمتون صبر عنایت کنه،روحش قرین رحمت

Iloveu-ALL
26-06-2013, 21:36
تسلیت میگم خدا رحتمشون کنه

mehrdad_zero
28-06-2013, 01:05
یه دوستی دارم هر وقت به من تلفن میزنه حرفهامون که تموم میشه و دیگه حرفی باقی نمیمونه ساکت میشه.اگه من هم چیزی نگم گاهی تا ۵ثانیه هم سکوت بینمون حاکم میشه.من اینطرف گوشی میمونم که هنوز میخواد صحبت کنه یا میخواد خداحافظی کنه.
یه دفعه یه جو سنگینی بوجود میاد.
برای رهایی از این جو معمولا من اول خداحافظی میکنم.اما درست نیست که اون تماس گرفته باشه و من اول خداحافظی کنم.
راه حل شما چیه؟

ارسال شده از LT29i با استفاده از تپاتالک 2

ملا نصرالدین
28-06-2013, 11:15
بعضی ها به نظر من بلد نیستند با تلفن صحبت کنند
من یه دوستی داشتم وقتی من صحبت میکردم کاملا سکوت میکرد طوری که فکر میکردی تلفن قطع شده...اصلا نه حرف ادم رو تایید میکرد نه صدایی ازش در می امد..هی هر 1دقیقه 1 بار باید میگفتم الو صدا میاد؟

شما باید وقتی حرفتون تموم میشه قبل از اینکه بخواد سکوت برقرار بشه خداحافظی کنید..اصلا اشکالی نداره که شما اول خداحافظی کنید

farzad02
28-06-2013, 12:53
یه دوستی دارم هر وقت به من تلفن میزنه حرفهامون که تموم میشه و دیگه حرفی باقی نمیمونه ساکت میشه.اگه من هم چیزی نگم گاهی تا ۵ثانیه هم سکوت بینمون حاکم میشه.من اینطرف گوشی میمونم که هنوز میخواد صحبت کنه یا میخواد خداحافظی کنه.
یه دفعه یه جو سنگینی بوجود میاد.
برای رهایی از این جو معمولا من اول خداحافظی میکنم.اما درست نیست که اون تماس گرفته باشه و من اول خداحافظی کنم.
راه حل شما چیه؟

ارسال شده از LT29i با استفاده از تپاتالک 2
بر عکس نیست مگه؟
وقتی من به شما زنگ می زنم، یعنی با شما کار دارم. بعد از احوال پرسی و .... بالاخره من بحث رو باز می کنم و در نهایت من منتظرم نهایت حرف شما رو بشنوم. یعنی توپ تو زمین شماست

به نظر من بهتره شما آخر کار که صحبتت تموم شد، توپ رو بندازی تو زمین طرف و مثلا بگی:
» این نظر من بود، دیگه خودت می دونی
» دیگه گفتنی ها رو گفتم! امر دیگه ای باشه؟
» در کل نظر من اینه، بازم سوالی داری؟


یعنی شخصا در حالت معمولی انتظار دارم وقتی به کسی زنگ میزنم، در نهایت اون حرف رو تموم کنه و من تشکر کنم و بای!


(البته همه اینها با پیشفرض این بود که اون سکوت آخر معنای خاصی نداشته باشه!!!)

Atghia
28-06-2013, 12:58
بر عکس نیست مگه؟
وقتی من به شما زنگ می زنم، یعنی با شما کار دارم. بعد از احوال پرسی و .... بالاخره من بحث رو باز می کنم و در نهایت من منتظرم نهایت حرف شما رو بشنوم. یعنی توپ تو زمین شماست

به نظر من بهتره شما آخر کار که صحبتت تموم شد، توپ رو بندازی تو زمین طرف و مثلا بگی:
» این نظر من بود، دیگه خودت می دونی
» دیگه گفتنی ها رو گفتم! امر دیگه ای باشه؟
» در کل نظر من اینه، بازم سوالی داری؟


یعنی شخصا در حالت معمولی انتظار دارم وقتی به کسی زنگ میزنم، در نهایت اون حرف رو تموم کنه و من تشکر کنم و بای!


(البته همه اینها با پیشفرض این بود که اون سکوت آخر معنای خاصی نداشته باشه!!!)

نه دوست عزیز من هم فکر میکنم درست این هست کسی که خودش تماس گرفته تمام کننده تماس باشه!
به نوعی بی احترامی تلقی میشه(از دید من) که به کسی زنگ بزنم و اون بخواد حرف رو تموم کنه!(مگر در شرایط خاص) چون این حس بهم دست میده مزاحمش بودم میخواد خلاص بشه بره :دی

mehrdad_zero
28-06-2013, 15:50
بر عکس نیست مگه؟
وقتی من به شما زنگ می زنم، یعنی با شما کار دارم. بعد از احوال پرسی و .... بالاخره من بحث رو باز می کنم و در نهایت من منتظرم نهایت حرف شما رو بشنوم. یعنی توپ تو زمین شماست

به نظر من بهتره شما آخر کار که صحبتت تموم شد، توپ رو بندازی تو زمین طرف و مثلا بگی:
» این نظر من بود، دیگه خودت می دونی
» دیگه گفتنی ها رو گفتم! امر دیگه ای باشه؟
» در کل نظر من اینه، بازم سوالی داری؟


یعنی شخصا در حالت معمولی انتظار دارم وقتی به کسی زنگ میزنم، در نهایت اون حرف رو تموم کنه و من تشکر کنم و بای!


(البته همه اینها با پیشفرض این بود که اون سکوت آخر معنای خاصی نداشته باشه!!!)
آخه بیشتر اوقات نمیشه توپ را بندازم توی زمین اون.مثلا چند روز پیش زنگ زد گفت میای بریم بیرون؟گفتم باشه و ساعت قرار و... را هم مشخص کردیم و یکم صحبت کردیم.بعد دوباره سکوت حاکم شد.من گفتم پس آماده باش ساعت فلان میام دنبالت.گفت باشه و دوباره سکوت.من هم گفتم پس فعلا خداحافظ.


ارسال شده از LT29i با استفاده از تپاتالک 2

M0RTEZA_R
28-06-2013, 17:19
خیلی خوبه اما من تو مجلسش شرکت کردم و میخواستم یه جمله خوب اگه بشه با همدردی براش بفرستم یکم دخترونه و احساسیهم باشه
احساسی و دخترونه که بلد نیستیم لااقل عرفانی بگیم:n02:

دیگران از مرگ مهلت خواستند
عاشقان گویند نی نی زود باد

باغبون
30-06-2013, 15:24
سلام دوستان
اگه برای مصاحبه بری جایی و فرضا یه شهر دیگه که لهجش با شهر خودتون ففرق داره و لهجه فرد مصاحبه کننده طوری باشه که متوجه نشی یا برات سخت باشه،؛ چی باید بگی یا چکار باید بکنی؟ جلسه رو خیلی رسمی در نظر بگیرید لطفا.
ممنونم

Atghia
30-06-2013, 16:01
سلام دوستان
اگه برای مصاحبه بری جایی و فرضا یه شهر دیگه که لهجش با شهر خودتون ففرق داره و لهجه فرد مصاحبه کننده طوری باشه که متوجه نشی یا برات سخت باشه،؛ چی باید بگی یا چکار باید بکنی؟ جلسه رو خیلی رسمی در نظر بگیرید لطفا.
ممنونم
کاریش نمیشه کرد جز اینکه ازشون بخواید سوالشون رو تکرار کنند :دی در واقع اگر حرف عادی بود میشد لبخندی بزنید و عادی جلوه بدید قضیه رو ولی سوال که باشه تا وقتی متوجه نشید که نمیشه!بعد اینم نمیشه که شما یک شبه با حرف زدن اونها عادت کنید:n06:بنابراین بهتره ازشون تکرار پرسش رو درخواست کنید
مثلا بگید:
عذرخواهی میکنم امکانش هست سوالتون رو مجدد بفرمایید؟
بعد اگه تکرار شد احیانا خوده طرف متوجه میشه که بیان جالبی نداره و احتمالا بهتر صحبت خواهد کرد

moh72
02-07-2013, 12:55
وقتی یک نفر اشنا نسبتا نزدیکو ببینیم باید اول اون (که خانومه و از من 7 8 سال بزرگتره)سلام احوال پرسی کنه یا من؟
امروز رفته بودم یه اداره ای بعد کارمند اونجا هی اشنا میومد واسم بعد کارم که تموم شد رفتنی یادم اومد که ـه ،این فلانی بود بعد چیزی نگفتم و رفتم اگه دفعه ی بعد دیدمش باید چیکار کنم سلام اینا بکنم یا نه؟
البته بابام با بابای طرف دوسته یه جور دوست خانوادگین من زیاد رابطه ای باهاشون ندارم ولی اگه همون اول میشناختمش و اونم میدونستم شناخته یه سلامی میکردم اما الان یه خرده یه جوری شد فک کنم اون منو شناخت من نشناختم ضایع شد، کلا موقعیت کمی پیچیده شد!:n13:

ziba12
03-07-2013, 12:13
به کسی که تازه بچه دار شده به غیر از جمله تکراری قدم نورسیده مبارک باید چی بگیم ؟ ممنون

szh_1367
03-07-2013, 13:18
به کسی که تازه بچه دار شده به غیر از جمله تکراری قدم نورسیده مبارک باید چی بگیم ؟ ممنون

از صمیم قلب به شما و همسر گرامیتان تبریک می گویم

انشاءالله که سایه پدر و مادرش 100 بالا سرش باشه

امیدوارم که اضافه شدن این فرشته خچکل و مچکل زندگیتون شیرین تر از پیش بشه

امیدوارم قدمش مبارک باشه و دنیایی از برکت رو به زندگیتون بده

szh_1367
03-07-2013, 13:24
وقتی یک نفر اشنا نسبتا نزدیکو ببینیم باید اول اون (که خانومه و از من 7 8 سال بزرگتره)سلام احوال پرسی کنه یا من؟
امروز رفته بودم یه اداره ای بعد کارمند اونجا هی اشنا میومد واسم بعد کارم که تموم شد رفتنی یادم اومد که ـه ،این فلانی بود بعد چیزی نگفتم و رفتم اگه دفعه ی بعد دیدمش باید چیکار کنم سلام اینا بکنم یا نه؟
البته بابام با بابای طرف دوسته یه جور دوست خانوادگین من زیاد رابطه ای باهاشون ندارم ولی اگه همون اول میشناختمش و اونم میدونستم شناخته یه سلامی میکردم اما الان یه خرده یه جوری شد فک کنم اون منو شناخت من نشناختم ضایع شد، کلا موقعیت کمی پیچیده شد!:n13:

به نظر من هیچ چیز جای راستگویی و احترام رو نمیگیره

فکر کنم بهتره دوباره که به اون اداره مراجعه کردید برید پیش اون اشنا سلام و احوال پرسی کنید و بگید اون روز اینقدر ذهنم مشغول بود که فراموش کردم خدمتتون عرض ادب کنم امیدوارم جسارت نشده باشه یا یه چیز تو این مایه ها :n02:

moh72
03-07-2013, 18:54
به نظر من هیچ چیز جای راستگویی و احترام رو نمیگیره

فکر کنم بهتره دوباره که به اون اداره مراجعه کردید برید پیش اون اشنا سلام و احوال پرسی کنید و بگید اون روز اینقدر ذهنم مشغول بود که فراموش کردم خدمتتون عرض ادب کنم امیدوارم جسارت نشده باشه یا یه چیز تو این مایه ها :n02:
خیلی ممنون ،سوال اولم چطور؟باید اول اون احوال پرسی کنه یا من (منظور بزرگتر از کوچیکتر یا برعکس؟)

ملا نصرالدین
04-07-2013, 12:01
معمولا کوچکتر باید اول سلام کنه.
مخصوصا که شما اون سری هم سلام نکردید اگر این سری اول سلام نکنید احتمالا به طرف بر میخوره

Atghia
04-07-2013, 12:38
وقتی یک نفر اشنا نسبتا نزدیکو ببینیم باید اول اون (که خانومه و از من 7 8 سال بزرگتره)سلام احوال پرسی کنه یا من؟
امروز رفته بودم یه اداره ای بعد کارمند اونجا هی اشنا میومد واسم بعد کارم که تموم شد رفتنی یادم اومد که ـه ،این فلانی بود بعد چیزی نگفتم و رفتم اگه دفعه ی بعد دیدمش باید چیکار کنم سلام اینا بکنم یا نه؟
البته بابام با بابای طرف دوسته یه جور دوست خانوادگین من زیاد رابطه ای باهاشون ندارم ولی اگه همون اول میشناختمش و اونم میدونستم شناخته یه سلامی میکردم اما الان یه خرده یه جوری شد فک کنم اون منو شناخت من نشناختم ضایع شد، کلا موقعیت کمی پیچیده شد!:n13:

سوای مرد یا زن بودن سمت مقابل شما، درستتر اینه که کوچکتر اول سلام کنه:n06:
اگر اینبار با اون اقا برخورد داشتید از یک ترفند استفاده کنید :دی اول برای چند ثانیه بهش خیره نگاه کنید بعد یهو لبخند بزنید برید سمتش بگید ا ا اقای فلانی؟ اقا دیدم چهرتون چقدر اشناست :n02: اصلا بجا نیوردم خوب هستید اقا؟:n02::n09:

رضا جنگنده
04-07-2013, 20:31
سلام
برم سر اصل مطلب:n02:
من یه دوست دارم حدود 2 سالیه می شناسمش. دوست مدرسم هست. رابطمون یه جورایی خوبه. بیشتر به جای اینکه با هم بگردم و شوخی کنیم به هم کمک می کنم. یعنی تو مدرسه اگه من یا اون مشکلی برامون پیش بیاد رو هم حساب می کنیم. خب تو مدرسه که همو می بینیم ولی تابستونا نه. تابستون پارسال به هم اس ام اس می دادیم و گاهی تو زمستون به هم زنگ می زدیم ولی کم. مشکل امساله. این رفیق من از اول تابستون تا حالا یه بار هم ازم سراغی نگرفته. نمی دونم بهش اس ام اس بدم یا وایسم ببینم آخرش یه یادی ازم می کنه یا نه (یه جورایی بشناسمش!)
اگه هم می گید بهش اس ام اس بدم چطوری بهش بفهمونم که یه یادی هم ازم بکنه بد نیست.:n24: البته بهش بر نخوره.:n02:

Atghia
04-07-2013, 23:01
سلام
برم سر اصل مطلب:n02:
من یه دوست دارم حدود 2 سالیه می شناسمش. دوست مدرسم هست. رابطمون یه جورایی خوبه. بیشتر به جای اینکه با هم بگردم و شوخی کنیم به هم کمک می کنم. یعنی تو مدرسه اگه من یا اون مشکلی برامون پیش بیاد رو هم حساب می کنیم. خب تو مدرسه که همو می بینیم ولی تابستونا نه. تابستون پارسال به هم اس ام اس می دادیم و گاهی تو زمستون به هم زنگ می زدیم ولی کم. مشکل امساله. این رفیق من از اول تابستون تا حالا یه بار هم ازم سراغی نگرفته. نمی دونم بهش اس ام اس بدم یا وایسم ببینم آخرش یه یادی ازم می کنه یا نه (یه جورایی بشناسمش!)
اگه هم می گید بهش اس ام اس بدم چطوری بهش بفهمونم که یه یادی هم ازم بکنه بد نیست.:n24: البته بهش بر نخوره.:n02:

بنظرم بدنبال اس ام اس مناسبتی باشید! عیدی یا وفات یا تولد ائمه (هرکدوم که نزدیکتره) بهش تبریک بگید!
اینطوری فکر کنم مناسبترین حالته!
منتظر بازخوردش باشید ببینید ایا تبریک متقابل میگه؟ که اگر گفت زمینه برای ادامه ی صحبت رو براتون پیش خواهد اورد((میتونید در پیام بعدی ضمن احوالپرسی به نوعی اعتراض خودتون به کات کردن ارتباط رو بیان کنید مثلا بگید: بازم گلی به جمال خودم که حداقل یاد رفیقمون هستیم همچین روزی((عید یا تولد ائمه باشه مثلا))دعاگو هستیم نه مثل بعضی ها که سال تا سال هم بگذره یادی از ما نمیکنن..:دی یا یه همچین چیزایی:n06:))

رضا جنگنده
04-07-2013, 23:23
بنظرم بدنبال اس ام اس مناسبتی باشید! عیدی یا وفات یا تولد ائمه (هرکدوم که نزدیکتره) بهش تبریک بگید!
اینطوری فکر کنم مناسبترین حالته!
منتظر بازخوردش باشید ببینید ایا تبریک متقابل میگه؟ که اگر گفت زمینه برای ادامه ی صحبت رو براتون پیش خواهد اورد((میتونید در پیام بعدی ضمن احوالپرسی به نوعی اعتراض خودتون به کات کردن ارتباط رو بیان کنید مثلا بگید: بازم گلی به جمال خودم که حداقل یاد رفیقمون هستیم همچین روزی((عید یا تولد ائمه باشه مثلا))دعاگو هستیم نه مثل بعضی ها که سال تا سال هم بگذره یادی از ما نمیکنن..:دی یا یه همچین چیزایی:n06:))
مشکل اینه که اون راه جواب نمی ده!
دوستای من اکثرشون اس ام اس مناسبتی یا جک و ... جواب نمی دن!
یعنی اینطور بینمون جا افتاده که اینجور اس ام اس ها جواب ندارن.
حتی خودمم جواب نمی دم.. اونم جواب نمی ده.

Atghia
04-07-2013, 23:36
مشکل اینه که اون راه جواب نمی ده!
دوستای من اکثرشون اس ام اس مناسبتی یا جک و ... جواب نمی دن!
یعنی اینطور بینمون جا افتاده که اینجور اس ام اس ها جواب ندارن.
حتی خودمم جواب نمی دم.. اونم جواب نمی ده.

خب پیش فرض من اینه که شما دوست نداری فکر کنه منتظرش بودی و رو انداختی و این صحبتا
با این فرض یک راه دیگه هم هست :n06:یک دوستی که ایشون شمارش رو داره و شما ندارید(یا اینقدر کم صمیمی هستید که دوستتون شک نداره شما شماره اون رفیق دور رو داشته باشید) رو بهانه کنید!
پیام بدید سلام فلانی مزاحمت شدم برای گرفتن شماره اون دوستت بود توی کار فلان وارد بود ...
و اونوقت وقتی جوابتون رو داد دیگه حرف دلتون رو بگید :n01:

ملا نصرالدین
05-07-2013, 12:43
سلام
برم سر اصل مطلب:n02:
من یه دوست دارم حدود 2 سالیه می شناسمش. دوست مدرسم هست. رابطمون یه جورایی خوبه. بیشتر به جای اینکه با هم بگردم و شوخی کنیم به هم کمک می کنم. یعنی تو مدرسه اگه من یا اون مشکلی برامون پیش بیاد رو هم حساب می کنیم. خب تو مدرسه که همو می بینیم ولی تابستونا نه. تابستون پارسال به هم اس ام اس می دادیم و گاهی تو زمستون به هم زنگ می زدیم ولی کم. مشکل امساله. این رفیق من از اول تابستون تا حالا یه بار هم ازم سراغی نگرفته. نمی دونم بهش اس ام اس بدم یا وایسم ببینم آخرش یه یادی ازم می کنه یا نه (یه جورایی بشناسمش!)
اگه هم می گید بهش اس ام اس بدم چطوری بهش بفهمونم که یه یادی هم ازم بکنه بد نیست.:n24: البته بهش بر نخوره.:n02:


به نظر من بهش زنگ بزنید.شاید بیمار باشه.یا مشکلی برای خودش یا خانواده اش پیش امده باشه.اگر گفت همه چیز خوبه دقیقا همون چیزی رو بگید که دوستمون atghia گفتند.بعد هم دیگه بهش زنگ نزنید و اس ام اس هم ندید.اگر ادم با معرفتی باشه بالاخره یا به شما زنگ میزنه یا اس ام اس میده

Javad-ht
05-07-2013, 13:39
سلام
برم سر اصل مطلب:n02:
من یه دوست دارم حدود 2 سالیه می شناسمش. دوست مدرسم هست. رابطمون یه جورایی خوبه. بیشتر به جای اینکه با هم بگردم و شوخی کنیم به هم کمک می کنم. یعنی تو مدرسه اگه من یا اون مشکلی برامون پیش بیاد رو هم حساب می کنیم. خب تو مدرسه که همو می بینیم ولی تابستونا نه. تابستون پارسال به هم اس ام اس می دادیم و گاهی تو زمستون به هم زنگ می زدیم ولی کم. مشکل امساله. این رفیق من از اول تابستون تا حالا یه بار هم ازم سراغی نگرفته. نمی دونم بهش اس ام اس بدم یا وایسم ببینم آخرش یه یادی ازم می کنه یا نه (یه جورایی بشناسمش!)
اگه هم می گید بهش اس ام اس بدم چطوری بهش بفهمونم که یه یادی هم ازم بکنه بد نیست.:n24: البته بهش بر نخوره.:n02:

خودت چی؟زنگ یا اس زدی بهش از اول تابستون؟
شاید اون هم منتظر تماس شماست.
یه زنگ بزن بی هیچ بهونه ای،بگو خیلی وقته ازت خبری نیست.کجایی،چه میکنی،اگه هم خواستی اصلا یه قرار بزار برید بیرون.

Sent from my GT-P6800 using Tapatalk 2

MR.CART
06-07-2013, 02:14
آقا یه رفیق دارم...
آدم دو رویی هستش:n21:و خیلی کم پیش اومد رک حرف بزنه
جلو من با خوبی و خوشی رفتار میکنه ها ولی پشت سرم میدونم و مطمئنم(با توجه به سابقش) بدترین حرفا رو میزنه که یکبار هم موجب دعوای من با یکی از همسایه هاش شد...
مثلا من بهش میگم داداش من عزیزم من اگه مشکلی عیبی دارم بگو، میگه اصلا هیچ عیبی نداری!خیلی خیلی زور بزنم میگه طرز راه رفتن خوب نیست...
پسر یکی از اشنا ها هستش و قطع ارتباط ازش به نوعی غیر ممکنه بعلاوه هقته ای یکبار همدیگه رو میبینیم(بهتر بگم یعنی مجبورم...)
میگین چه کنم ؟
(اگه میشد خیلی وقت پیش قطع ارتباط میکردم باهاش+ تو این شهر غربت یه رفیق دارم اونم اینطوریه :دی)

ملا نصرالدین
06-07-2013, 11:20
به نظر من جلوی ادم های دو رو باید با سیاست رفتار کرد.
یعنی مثلا اگر هفته ای 1 بار میبینید از هیچ کدام از وقایع مهم و نسبتا مهمی که در طول هفته برای شما اتفاق افتاده برای اون تعریف نکنید
در مورد هیچ کسی جلوی اون بدگویی نکنید
هرچی میپرسه جواب سربالا بهش بدید...یه جورایی بپیچونید
ادم های دو رو معمولا برای ادم دردسر درست میکنند...خیلی باید توی رفتارتون با این جور ادم ها دقت داشته باشید.به قول معروف اتو دستشون ندید

havzhini
06-07-2013, 11:53
آقا یه رفیق دارم...
آدم دو رویی هستش:n21:و خیلی کم پیش اومد رک حرف بزنه
جلو من با خوبی و خوشی رفتار میکنه ها ولی پشت سرم میدونم و مطمئنم(با توجه به سابقش) بدترین حرفا رو میزنه که یکبار هم موجب دعوای من با یکی از همسایه هاش شد...
مثلا من بهش میگم داداش من عزیزم من اگه مشکلی عیبی دارم بگو، میگه اصلا هیچ عیبی نداری!خیلی خیلی زور بزنم میگه طرز راه رفتن خوب نیست...
پسر یکی از اشنا ها هستش و قطع ارتباط ازش به نوعی غیر ممکنه بعلاوه هقته ای یکبار همدیگه رو میبینیم(بهتر بگم یعنی مجبورم...)
میگین چه کنم ؟
(اگه میشد خیلی وقت پیش قطع ارتباط میکردم باهاش+ تو این شهر غربت یه رفیق دارم اونم اینطوریه :دی)

من شخصا با اینجور ادما در مرحله اول کاملا رک و روراست حرفامو میزنم و دقیقا برعکس اینکه بخوام بهانه ای دستش بدم که برام مشکل درست کنه خودم با گفتن بعضی چیزا باعث میشم که بفهمه من با اون فرق دارم
اول غیر مستقیم میرم جلو و اگه بحث چیزی بشه کاملا رک موضوع رو غیر مستقیم ربط میدم به خودمون که طرف بفهمه مشکلی ندارم با رک گویی و با دورویی مشکل دارم
ولی اگه طرف خیلی پروتر از این حرفا باشه دیگه مستقیم باهاش طرف میشم و بهش گوشزد میکنم که من از دورویی خوشم نمیاد و رک میگم که زیاد باهاش سنخیت ندارم و باهم دوست نیستیم بلکه مثلا فامیل هستیم یا همکار هستیم و باهاش حرف میزنم وگرنه اصلا حرفی بینمون نبود

البته شاید هم این کار من کاملا درزست نباشه ولی من شخصا همیشه با اینجور ادما اینطوری برخورد کردم



به نظر من جلوی ادم های دو رو باید با سیاست رفتار کرد.
یعنی مثلا اگر هفته ای 1 بار میبینید از هیچ کدام از وقایع مهم و نسبتا مهمی که در طول هفته برای شما اتفاق افتاده برای اون تعریف نکنید
در مورد هیچ کسی جلوی اون بدگویی نکنید
هرچی میپرسه جواب سربالا بهش بدید...یه جورایی بپیچونید
ادم های دو رو معمولا برای ادم دردسر درست میکنند...خیلی باید توی رفتارتون با این جور ادم ها دقت داشته باشید.به قول معروف اتو دستشون ندید

ببخشید ولی ایا این رفتار خودش یه جوری دورویی نمیشه؟
یعنی ما هم داریم همون کار طرف ماقبل رو یه جوری انجام میدیم در حالی که میدونیم اشتباه هست

همونطور که گفتم نظر من همون رک و روراست بودن هست

farid0485
06-07-2013, 12:12
من شخصا با اینجور ادما در مرحله اول کاملا رک و روراست حرفامو میزنم و دقیقا برعکس اینکه بخوام بهانه ای دستش بدم که برام مشکل درست کنه خودم با گفتن بعضی چیزا باعث میشم که بفهمه من با اون فرق دارم
اول غیر مستقیم میرم جلو و اگه بحث چیزی بشه کاملا رک موضوع رو غیر مستقیم ربط میدم به خودمون که طرف بفهمه مشکلی ندارم با رک گویی و با دورویی مشکل دارم
ولی اگه طرف خیلی پروتر از این حرفا باشه دیگه مستقیم باهاش طرف میشم و بهش گوشزد میکنم که من از دورویی خوشم نمیاد و رک میگم که زیاد باهاش سنخیت ندارم و باهم دوست نیستیم بلکه مثلا فامیل هستیم یا همکار هستیم و باهاش حرف میزنم وگرنه اصلا حرفی بینمون نبود

البته شاید هم این کار من کاملا درزست نباشه ولی من شخصا همیشه با اینجور ادما اینطوری برخورد کردم




ببخشید ولی ایا این رفتار خودش یه جوری دورویی نمیشه؟
یعنی ما هم داریم همون کار طرف ماقبل رو یه جوری انجام میدیم در حالی که میدونیم اشتباه هست

همونطور که گفتم نظر من همون رک و روراست بودن هست


فکر نمی کنم این کار دو رویی باشه...
بهترین راه حل همینه ...
دیگه بهونه هم نداره که پشتت صفحه بذاره ...

havzhini
06-07-2013, 12:26
فکر نمی کنم این کار دو رویی باشه...
بهترین راه حل همینه ...
دیگه بهونه هم نداره که پشتت صفحه بذاره ...

اولا کسی دنبال بهانه باشه حتی اگه هیچی هم از شما پیدا نکنه از خودش یه داستان میسازه و به خورد دیگران میده برای مشکل درست کردن
پس شما حتی سریال هم تعریف کنین بالاخره اون طرف پشتسر شما کار خودشو میکنه تا به هدفش برسه

و بعد هم اینکه مگر تعریف دورویی این نیست که جلوی شخص خوب رفتار میکنن و پست سر یا توی دل چیزی دیگه میگذره؟
خب شما هم که جلوی روی طرف سریال تعریف میکنین و عادی رفتار میکنین ولی با دیگران از اون فرد انتقاد میکنین یا توی دلتون ازش خوشتون نمیاد دقیقا همون تعریف دورویی چیزی دیگه داره؟

ملا نصرالدین
06-07-2013, 13:33
من شخصا با اینجور ادما در مرحله اول کاملا رک و روراست حرفامو میزنم و دقیقا برعکس اینکه بخوام بهانه ای دستش بدم که برام مشکل درست کنه خودم با گفتن بعضی چیزا باعث میشم که بفهمه من با اون فرق دارم
اول غیر مستقیم میرم جلو و اگه بحث چیزی بشه کاملا رک موضوع رو غیر مستقیم ربط میدم به خودمون که طرف بفهمه مشکلی ندارم با رک گویی و با دورویی مشکل دارم
ولی اگه طرف خیلی پروتر از این حرفا باشه دیگه مستقیم باهاش طرف میشم و بهش گوشزد میکنم که من از دورویی خوشم نمیاد و رک میگم که زیاد باهاش سنخیت ندارم و باهم دوست نیستیم بلکه مثلا فامیل هستیم یا همکار هستیم و باهاش حرف میزنم وگرنه اصلا حرفی بینمون نبود

البته شاید هم این کار من کاملا درزست نباشه ولی من شخصا همیشه با اینجور ادما اینطوری برخورد کردم




ببخشید ولی ایا این رفتار خودش یه جوری دورویی نمیشه؟
یعنی ما هم داریم همون کار طرف ماقبل رو یه جوری انجام میدیم در حالی که میدونیم اشتباه هست

همونطور که گفتم نظر من همون رک و روراست بودن هست

اولا نمیشه با همه رک و راست حرف زد و بهشون گفت من از این اخلاق دو رویی تو خوشم نمیاد.مخصوصا اگر طرف فامیل یا همکار باشه..چون اینجوری طرف دو رو که هست ...خبرچین هم میشه.توی کل فامیل یا همکارها این داستان پخش میشه و دیگه نمیشه جمعش کرد
این که من گفتم دورویی نیست.دورویی یعنی اینکه شما جلوی طرف مثلا ازش تعریف کنی.ولی پشت سرش ازش بد بگی.
ولی من گفتم هیچی از خودت به طرف نگی.نه از اون تعریف کنی.نه بدش رو بگی.از خودت هم نه تعریف کنی.نه بدی بگی.
مثلا طرف با پسرعموی ادم دوسته و میپرسه خب دیدن عموت رفتی؟چطور بودن؟پسرعموت هنوز بداخلاقه؟
جواب
اره رفتم.خوب بودن.سلام رسوندن.بالاخره هر کسی یه جوریه.یه اخلاق خاصی داره دیگه.نمیشه به کسی خرده گرفت
این یه جوابه
یه جواب هم اینه که بگی
اره رفتم بابا.چقدر هم راهشون دوره.کلی خسته شدم.پسرعموم هم که نگو با اون اخلاق بدش...کلا پشیمون شدم از رفتنم

به نظر من جواب بالا دورویی نیست.سیاسته.اطلاعات به طرف ندادی.ولی اگر جواب پایین رو بدی طرف میره 2 تا هم میذاره روش میگه فلانی اینجوری گفت


اولا کسی دنبال بهانه باشه حتی اگه هیچی هم از شما پیدا نکنه از خودش یه داستان میسازه و به خورد دیگران میده برای مشکل درست کردن
پس شما حتی سریال هم تعریف کنین بالاخره اون طرف پشتسر شما کار خودشو میکنه تا به هدفش برسه



دروغ گویی با دورویی فرق داره.ادم دورو اگر اتویی از کسی نداشته باشه هیچی نمیتونه بگه
اگر هم دو رو باشه هم دروغ گو از انجایی که دروغ گو کم حافظه هست بالاخره یه روزی خودش خودشو لو میده...بعد هم اینکه اگر سوژه نداشته باشه باید بیشتر زحمت بکشه تا یه دروغ از شما بسازه و برای طرف تعریف کنه.شاید چند بار این کار رو انجام بده خودش خسته بشه

havzhini
06-07-2013, 14:04
من بازم نظرم همون هست که قبلا گفتم و مثالهایی که شما زدین هم بازم همون میشه که من گفتم

مثلا همون مثال عمو و پسر عمو دقیقا میشه اینکه حتی شما حرف اول که خودتون رو زدین بگین طرف این حرف شما که هرکسی یه جوریه رو پیش دیگران اینجوری میگه شما حرفش رو تصدیق کردین و قبول کردین که پسرعمو شما بداخلاقه و هرجا بره میگه اره فلانیم قبول داره پسرعموش بداخلاقه
ولی جوابی که من میدم این هست که اولا رفتن و نرفتنم رو هیچکدوم جوابی بهش نمیدم و نه میگم رفتم نه میگم نرفتم چون ربطی به کسی نداره و فقط میگم اره حالش خوبه مشکلی نداره
و در جواب اینکه پسرعموت هنوز باخلاقه بهش میگم به کسی ربطی نداره اخلاق بقیه چطوری هست بهتر اینه پشت سرکسی حرف نزنیم و این درست نیست و من دوست ندارم پشتسر کسی حرف بزنم و توام اگه فکر میکنی فلانی بداخلاقه بخودش بگو نه به من
حالا دیگه بعدش طرف مقابل چه جوابی بده جواب ما هم فرق خواهد کرد

ولی جواب دوم شما اصلا از موضوع حرف ما خارج میشه چون با اینطور جواب دادنی ما خودمون هم نشون میدیم که یه ادم دورو و بی اخلاق هستیم که پشتسر دیگران حرف میزنیم و بداخلاقی میکنیم

در مورد دورو بودن و دروغگو بودن هم شک نکنید کسی دورو بود و پشتسر کسی حرف زد 100درصد دروغگو هم هست

ولی من نظر شخصیم اینه که ادم جلو رفتار و صحبتهای غلط اینجور ادما با قاطعیت صحبت نکنه طرف مقابل هر سواستفاده ای از حرفای ما میکنه
و من وا دادن و همراه شدن با اینجور ادما و رفتارشون رو سیاست نمیدونم بلکه سستی و ناتوانی در انجام کار درست میدونم

MR.CART
07-07-2013, 06:44
ممنون از دوستان که جواب دادین
ملانصرالدین:n02: یک جا درست گفته نباید باهاش رک باشم و havzhini هم درست میگه من چیزی نگم بازم داستان میسازه
من اگه باهاش رک باشم و بگم تو فلانی اینجوری من مطمئنم این یه کینه ای از من میگیره یه شری درست میشه ولی دوباره با ظاهر خوب و خندون میاد بیرون
باور کنین بشر عجیبیه...دورو و دروغگو و لاف زن و شدیدا غیبت کن:n21:و بدتر از همه نمیشه باهاش قطع رابطه کرد و مجبورم ببینمش،انقد الان عصبانیم که اصلا خوبیهاش یادم نمیاد...
یا شایدم من زیادی احساساتی شدم و مغلطه میکنم :n13:

+ f.a.r.i
15-07-2013, 05:57
سلام

من یک فامیلی دارم که بچشون خیلی پر رو تشریف دارن کوچیک هستن 6 ساله همانند زلزله . من داخل اتاقم کامپیوترم فقط 3 ملیون تومن قیمتشه . و این بچه پرو رو هی میخواد وارد اتاق بشه و بقیشو میدونید ......:n24:

حال چی بگم که باعث دلخوری در جمع نشه و هم از ورود بچه به اتاق جلوگیری کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خیلی خیلی روی کامپیوتر و سایر وسایلم مانند گیتارم و ... حساسم ...

Переклад не
15-07-2013, 09:29
سلام

من یک فامیلی دارم که بچشون خیلی پر رو تشریف دارن کوچیک هستن 6 ساله همانند زلزله . من داخل اتاقم کامپیوترم فقط 3 ملیون تومن قیمتشه . و این بچه پرو رو هی میخواد وارد اتاق بشه و بقیشو میدونید ......:n24:

حال چی بگم که باعث دلخوری در جمع نشه و هم از ورود بچه به اتاق جلوگیری کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خیلی خیلی روی کامپیوتر و سایر وسایلم مانند گیتارم و ... حساسم ...

والا یه بچه فکر کنم ارزشش خیلی زیاد تر از گیتارو کامپیوتر 3 تمنی و ... هست.اقلا دیه ی یه بچه ی 6 ساله(البته مقصودم شخص ایشون نیس و کلی میگم) 200 تمنه:دی

خب اما دراین مورد.شما باید طوری سیاست به خرج بدید که بچه هه بدونه که اونجا اتاق فلانی هست و بسیار مورد احترام و نباید بدون اجازه وارد شد و اگه وارد شدم اکیدا نباید به چیزی دست بزنم.این قضیه رو میتونید توسط اطرافیان هم جا بندازید. مثلا پدر مادر اون بچه و مادر و پدرو کلا اطرافیان خودتون که حاضرن و درگیر مسئله هستن بخوایین تا این قضیه رو به شکل یه ارزش دربیارن .یعنی در حضور بچه ، باخودشون درمورد اتاقت حرف بزنن و تاکید کنن که اتاق سری و مهمی هست و فلان.اینطوری تاثیر رو بچه میذاره
دوم اینکه به اون طرف قضیه اگه فکر کنید میبینید اگه بچه وارد اتاق بشه و نابود کنه خب اینطوری که کدورت خیلی شدیدی بوجود میاد.باید پدرش کلی وسائل جایگزین بخره و ... ناراحتی بوجود میاد . پس همه میدونن اینو و خودتو درگیر نکن که کدورت و دلخوری پیش میاد و ...از ورودش جلوگیری کن و یا تحت کنترل بگیرش .

و بهتره هر کاری که میخوای باهاش انجام بدی ، در حضور والدین بچه هه بهش بگی که مثلا اگه وارد اتاقم بشی و حتی یه تار موت اونجا بیوفته من شرمندت میشم (درحضور والدین یعنی اینکه حرفتو که میگی غیر مستقیم اونام درجریان باشن .به در بگو دیوار بشنوه:دی)

ملا نصرالدین
15-07-2013, 12:42
اگر امکانش رو دارید در اتاقتون رو قفل کنید
و. دقیقا حرفی که دوستمون زدند جلوی پدر و مادرش بگید که توی اتاق من نمیشه بری.
در ضمن یه تجربه این که همه ی حواستون به اون بچه باشه.چون بچه ها از غفلت ادم سوء استفاده میکنند
در ضمن حتما حتما سیستمتون رو یه جوری خاموشکنید که روش نشه.مثلا کابل پاور رو از جاش در بیارید و...چون یه سری از بچه های نق نقو به زور گریه و داد و جیغ به خواسته شون میرسن.وقتی بچه خیالش راحت بشه که کامپیوتر خرابه(الکی) بیخیالش میشه
به نظر من گیتارتون رو هم از جلوی چشم پنهان کنید

+ f.a.r.i
16-07-2013, 05:57
والا یه بچه فکر کنم ارزشش خیلی زیاد تر از گیتارو کامپیوتر 3 تمنی و ... هست.اقلا دیه ی یه بچه ی 6 ساله(البته مقصودم شخص ایشون نیس و کلی میگم) 200 تمنه:دی

خب اما دراین مورد.شما باید طوری سیاست به خرج بدید که بچه هه بدونه که اونجا اتاق فلانی هست و بسیار مورد احترام و نباید بدون اجازه وارد شد و اگه وارد شدم اکیدا نباید به چیزی دست بزنم.این قضیه رو میتونید توسط اطرافیان هم جا بندازید. مثلا پدر مادر اون بچه و مادر و پدرو کلا اطرافیان خودتون که حاضرن و درگیر مسئله هستن بخوایین تا این قضیه رو به شکل یه ارزش دربیارن .یعنی در حضور بچه ، باخودشون درمورد اتاقت حرف بزنن و تاکید کنن که اتاق سری و مهمی هست و فلان.اینطوری تاثیر رو بچه میذاره
دوم اینکه به اون طرف قضیه اگه فکر کنید میبینید اگه بچه وارد اتاق بشه و نابود کنه خب اینطوری که کدورت خیلی شدیدی بوجود میاد.باید پدرش کلی وسائل جایگزین بخره و ... ناراحتی بوجود میاد . پس همه میدونن اینو و خودتو درگیر نکن که کدورت و دلخوری پیش میاد و ...از ورودش جلوگیری کن و یا تحت کنترل بگیرش .

و بهتره هر کاری که میخوای باهاش انجام بدی ، در حضور والدین بچه هه بهش بگی که مثلا اگه وارد اتاقم بشی و حتی یه تار موت اونجا بیوفته من شرمندت میشم (درحضور والدین یعنی اینکه حرفتو که میگی غیر مستقیم اونام درجریان باشن .به در بگو دیوار بشنوه:دی)


اگر امکانش رو دارید در اتاقتون رو قفل کنید
و. دقیقا حرفی که دوستمون زدند جلوی پدر و مادرش بگید که توی اتاق من نمیشه بری.
در ضمن یه تجربه این که همه ی حواستون به اون بچه باشه.چون بچه ها از غفلت ادم سوء استفاده میکنند
در ضمن حتما حتما سیستمتون رو یه جوری خاموشکنید که روش نشه.مثلا کابل پاور رو از جاش در بیارید و...چون یه سری از بچه های نق نقو به زور گریه و داد و جیغ به خواسته شون میرسن.وقتی بچه خیالش راحت بشه که کامپیوتر خرابه(الکی) بیخیالش میشه
به نظر من گیتارتون رو هم از جلوی چشم پنهان کنید

مچکرم . :n16:

مشکل همین حا هستش . میدونم ارزشش بالاتره . ولی با توجه با سابقه بچه در خربا کردن وسایل دیگر افراد فایمیل و .... خدایی ترس بدنم رو برداشت ...

اخه هر جوری هم که میکنم پدر مادرش ناراحت میشن ! این تنها مشکل منه چی کار کنم ؟! پدر و مادرش میگن بزار بره تو به چیزی دست میزنه ...در صورتی که :n28:

Переклад не
16-07-2013, 08:29
مچکرم . :n16:

مشکل همین حا هستش . میدونم ارزشش بالاتره . ولی با توجه با سابقه بچه در خربا کردن وسایل دیگر افراد فایمیل و .... خدایی ترس بدنم رو برداشت ...

اخه هر جوری هم که میکنم پدر مادرش ناراحت میشن ! این تنها مشکل منه چی کار کنم ؟! پدر و مادرش میگن بزار بره تو به چیزی دست میزنه ...در صورتی که :n28:
مقابله به مثل!
با کمال خونسردی از پدر مادرش عذر بخوا و بگو من متاسفم نمیتونم اجازه بدم بره تو اتاقم.اگه بره ناراحت میشم
فلانی رو خیلی دوست دارم اما خودمو ازون بیشتر

Rhodes
16-07-2013, 10:16
بیشتر به نظر من تقصیر مادر پدرست تا بچه بیچاره !!
اگه همین که میخواد بره خودش بگه بچه نکن نرو اونم حساب کار دستش میاد ... ولی وقتی میبینه خبری نیست میگه حتما اشکالی نداره پس ...

همون طور که دوستان میگن در اتاقت رو قفل کن ... ناراحت میشن که میشن ! مگه قراره همیشه همه از دست ما راضی باشن ..
هر کی کار اشتباه کرد تذکر بهش ندیم که ناراحت میشه ؟!

یا میتونی وقتی میان یه طوری سرگرمش کنی که اصا فکر تو اتق رفتنت رو نکنه.4 تا انیمیشن بخر وقتی میاد براش بزار بشینه تکون نخوره ...

+ f.a.r.i
17-07-2013, 01:20
دوستان از همتون ممنونم که همیشه راهنماییم میکنید .:n12:

راستش خودم هم بهترین راه رو قفل کردن در اتاق رو انتخاب کردم .

از جمع بندی نظر های همه دوستان عزیزم فهمیدم که باید در اتاق رو قفل کرد و در حضور پدر و مادر بگیم : " ببخشید . من یکم حساسم روی وسایل داخل اتاقم . خاطرتونو خیلی میخوام اما دست خودم نیست ناراحت میشم کسی وارد اتاقم بشه . و نمیخوام خدای ناکرده باعث کدورتی پیش بیاد . پس بی خیل :n07: "

M0RTEZA_R
17-07-2013, 11:59
من یه چهره مثبت دارم و این اذیتم میکنه چون همه میگن مذهبی هستی و مارموز:n02:البته این مردم نمیدونم کی میخوان ادم بشن و اینو مستقیم نمیگن
دوست ندارم مردم فکرکنن من ادم خوبیم.البته بد نیستم ولی.اینکه بعضیا از رو ظاهر قضاوت میکنن و فکر میکنن من دنیام کوچیکه و یه بچه خرخون هستم و اونابیشتر از من میدونن بده.منم با کسی حرف نمیزنم چون شاید خندتون بگیره ولی درحدی نمیبینم که بخوایم باهم حرف بزنیم.منم تو صحبت مجبورم خودم نباشم.میگم بزار م هرچی خودشون میخوان فکر کنن و تو جهل مرکب بمونن
به نظرتون اگه ادم بتونه با حرف زدن یه نقرو متوجه اشتباهش کنه و اگه بگه به من چه اشکالی داره؟

Atghia
17-07-2013, 12:24
من یه چهره مثبت دارم و این اذیتم میکنه چون همه میگن مذهبی هستی و مارموز:n02:البته این مردم نمیدونم کی میخوان ادم بشن و اینو مستقیم نمیگن
دوست ندارم مردم فکرکنن من ادم خوبیم.البته بد نیستم ولی.اینکه بعضیا از رو ظاهر قضاوت میکنن و فکر میکنن من دنیام کوچیکه و یه بچه خرخون هستم و اونابیشتر از من میدونن بده.منم با کسی حرف نمیزنم چون شاید خندتون بگیره ولی درحدی نمیبینم که بخوایم باهم حرف بزنیم.منم تو صحبت مجبورم خودم نباشم.میگم بزار م هرچی خودشون میخوان فکر کنن و تو جهل مرکب بمونن
به نظرتون اگه ادم بتونه با حرف زدن یه نقرو متوجه اشتباهش کنه و اگه بگه به من چه اشکالی داره؟

چهره مثبت و مارموز بودن ((نشون دادن)) دوتا قضیه متفاوت هست یعنی الزامی نداره کسی که چهرش مثبته مارموز هم باشه و همینطور اینکه هرکسی که مثبت نیست هم دلیلی نداره حتما مارموز نباشه!
در مورد چهره مثبت اگر واقعا حرف دیگران براتون اهمیت داره پیشنهاد میکنم کمی تغییرات در چهره و یا لباستون ایجاد کنید
مثلا اگر ریش دارید بزنید یا سبک متفاوتی از اصلاح صورت رو پیشه کنید (دم خط و انواع اقسام مدل های ریش پرفسوری و ...)
یا نوع اصلاح موهاتون رو تغییر بدید حالا نه اینکه برید مثل فشن ها مدل های انچنانی بزنید! یک چیزی که از حالت ساده خارجتون کنه
یا لباسهاتون رو در رنگها یا مدل های خاص بپوشید فرضا اگه همیشه پیراهن ساده میپوشیدید سعی کنید طرح دار استفاده کنید یا...
در مورد مارموزنما بودن برمیگرده به طرز برخوردتون با اطرافیان
اگر بعضی ها هستند که براتون خیلی مهم هست نظرشون سعی کنید در برخورد با این افراد صمیمی تر باشید بیشتر صحبت کنید و اصطلاحی گرم بگیرید...البته نه با همه افراد
اینجوری فکرمیکنم کسایی که نظرشون براتون مهم هست در موردتون قضاوتی برمبنای نزدیک به واقعیتتون داشته باشند!

hamid_diablo
17-07-2013, 16:24
سلام مرتضی جان...یاد سریال از یاد رفته افتدم ...

دیگران معمولا از روی چهره ی افراد قضاوت میکنند....به نظرم شما فاکتور مثبتی دارید که شاید دیگران در برخورد اول اون گاردی رو که در رابر کسانی که چهره ی به اصلاح خشنتر دارن ندارن
دوم اینکه بعد از مدتی این رفتار ادمات که مکمل این قضاوت اولیه میشه...در بلند مدت شما باید خودتو همونگونه که هست نشون بدی...اگر احساس میکین قضاوت دیگرتن غلطه شاید ایراد از برخورد و رفتارهای شماست

سوم اینکه زیاد به این موضوع اهمیت نده که دیگران چگونه دربات فکر میکنن...این باعث میشه تمرکز رو از دست بدی و فقط و فقط روی این موضوع متمرکز بشی که هر طوری شده باید دیگران رو راضی نگه داشت...
باید تو هر شرایطی خودت باشی...و اصلانم نگران قضاوتهای سطحی دیگران نباش...بزار تو دنیای سطحی خودشون غرق باشند

چهرم اینکه سعی کن از متدهای روانشناسی شخصیت شناسی از وری چهره استفاده کنی...چه بخوای چه نوای بعضی ها از جمله خودم چهره مظلوم و ساده ای داریم و یاید تا حدودی به دیگران حق داد...مگر خود شما از روی چهره ی دیگران تا به حال قضاوت نکردی و حکم ندادی...؟

Eblis 2011
17-07-2013, 16:39
من یه چهره مثبت دارم و این اذیتم میکنه چون همه میگن مذهبی هستی و مارموز:n02:البته این مردم نمیدونم کی میخوان ادم بشن و اینو مستقیم نمیگن
دوست ندارم مردم فکرکنن من ادم خوبیم.البته بد نیستم ولی.اینکه بعضیا از رو ظاهر قضاوت میکنن و فکر میکنن من دنیام کوچیکه و یه بچه خرخون هستم و اونابیشتر از من میدونن بده.منم با کسی حرف نمیزنم چون شاید خندتون بگیره ولی درحدی نمیبینم که بخوایم باهم حرف بزنیم.منم تو صحبت مجبورم خودم نباشم.میگم بزار م هرچی خودشون میخوان فکر کنن و تو جهل مرکب بمونن
به نظرتون اگه ادم بتونه با حرف زدن یه نقرو متوجه اشتباهش کنه و اگه بگه به من چه اشکالی داره؟

گاهی با دیدن چهره ی من هم همچین برداشتی رو میکنن !
به اونایی که همچین حسی نسبت به تو دارن بگو ، نظرشون رو بنویسن رو یه کاغذ ، بعد کاغذ رو بندازن تو سطل آشغال !!!
با حرف دیگران که نباید آدم اینقدر حساسیت نشون بده ! وگرنه هر روز باید به ساز یکشون برقصه !
نیازی هم نیست که خودتو براشون ثابت کنی و این حرفا !!! من که اینجوریم !! خودم هستم ! هر کی میخواد خوشش بیاد هر کی هم میخواد خوشش نیاد ....

h-blade
17-07-2013, 17:29
سلام به همه دوستان

دوستان بنده یه جایی هستم که حدودا دو ماه باید با یه افرادی یه جا کار کنم که از همه قشری هستند و تعدادی از اون ها هم دوستان بنده هستند و طبق عادت ایرانی ها که به هم میخندند این جمع هم اینطوریه حالا من موندم بین دو راهی که آیا اگر یکی از دوستان یه تیکه ای انداخت یا حرکتی زد بزنم تو بال و پرش یا با خوش رویی باهاش برخورد کنم شخصیت خودم هم طوریه که سعی میکنم تا میتونم دلی به دست بیارم و دلی رو نشکنم از اون ور هم اتفاقاتی میافته که دارم به این جمله میرسم که خوبی که از حد بگذرد نادان خیال بد کند.....

دو راهیه سختیه اگر باهاشون برخورد کنم خب ممکنه از دستشون بدم یا دلشون رو بشکنم واگر هم با هاشون با خوشرویی برخورد کنم خب کم کم به جاهای خوبی نمیره حالا موندم چیکار کنم دوستن یه راهی جلو پای بنده بذارید....

Eblis 2011
17-07-2013, 18:09
سلام به همه دوستان

دوستان بنده یه جایی هستم که حدودا دو ماه باید با یه افرادی یه جا کار کنم که از همه قشری هستند و تعدادی از اون ها هم دوستان بنده هستند و طبق عادت ایرانی ها که به هم میخندند این جمع هم اینطوریه حالا من موندم بین دو راهی که آیا اگر یکی از دوستان یه تیکه ای انداخت یا حرکتی زد بزنم تو بال و پرش یا با خوش رویی باهاش برخورد کنم شخصیت خودم هم طوریه که سعی میکنم تا میتونم دلی به دست بیارم و دلی رو نشکنم از اون ور هم اتفاقاتی میافته که دارم به این جمله میرسم که خوبی که از حد بگذرد نادان خیال بد کند.....

دو راهیه سختیه اگر باهاشون برخورد کنم خب ممکنه از دستشون بدم یا دلشون رو بشکنم واگر هم با هاشون با خوشرویی برخورد کنم خب کم کم به جاهای خوبی نمیره حالا موندم چیکار کنم دوستن یه راهی جلو پای بنده بذارید....


سلام خدمت شما
نظر شخصی خودم رو بگم : من کلا به کسی اجازه نمیدم که چه تو محیط باز ( مثل بیرون ) و چه محیط خودمونی و تکی ( من و دوستم ) ، همچین کارهایی انجام بشه !!!
و اصلا هم خودم اهل این جور شوخی های بی مورد و ... نیستم ! ( البته آدم مغرور و کینه ای هم نیستم )

نظرم اینکه که شما اول بصورت محترمانه به اونایی که همچین حرکاتی انجام میدن تذکر بدید .. طوری که بهشون بر نخوره ( چون میگی دوستم هستند اینطوری گفتم ، وگرنه بر هم خورد مهم نیست )
یکی دوبار این کار رو با متانت و محترمانه انجام بده ، اگه کوتاه اومدن و خودشون رو جمع کردن که خوش به حال همتون ، اگه هم نه دیدی بازم ادامه میدن به کارشون ، حتما باهاشون برخورد کن حتی به قیمت از دست دادنشون !!!
تو این دوره زمونه ، سکوت دیگه علامت رضا نیست ، دیگه به این معنی نیست که داری جون میکنی حرمت ها رو نشکنی ، سکوت یعنی اینکه نمیتونی از خودت و حقت دفاع کنی .....
حرفت درسته ؛ اگه بزاری آزاد باشن و بگی بیخیال حالا مگه چی شده ، اینا دوستام هستند و باید جنبه داشت !! کم کم پاشون رو از خط قرمز فراتر میذارن و بعدش ......

h-blade
17-07-2013, 18:42
سلام خدمت شما
نظر شخصی خودم رو بگم : من کلا به کسی اجازه نمیدم که چه تو محیط باز ( مثل بیرون ) و چه محیط خودمونی و تکی ( من و دوستم ) ، همچین کارهایی انجام بشه !!!
و اصلا هم خودم اهل این جور شوخی های بی مورد و ... نیستم ! ( البته آدم مغرور و کینه ای هم نیستم )

نظرم اینکه که شما اول بصورت محترمانه به اونایی که همچین حرکاتی انجام میدن تذکر بدید .. طوری که بهشون بر نخوره ( چون میگی دوستم هستند اینطوری گفتم ، وگرنه بر هم خورد مهم نیست )
یکی دوبار این کار رو با متانت و محترمانه انجام بده ، اگه کوتاه اومدن و خودشون رو جمع کردن که خوش به حال همتون ، اگه هم نه دیدی بازم ادامه میدن به کارشون ، حتما باهاشون برخورد کن حتی به قیمت از دست دادنشون !!!
تو این دوره زمونه ، سکوت دیگه علامت رضا نیست ، دیگه به این معنی نیست که داری جون میکنی حرمت ها رو نشکنی ، سکوت یعنی اینکه نمیتونی از خودت و حقت دفاع کنی .....
حرفت درسته ؛ اگه بزاری آزاد باشن و بگی بیخیال حالا مگه چی شده ، اینا دوستام هستند و باید جنبه داشت !! کم کم پاشون رو از خط قرمز فراتر میذارن و بعدش ......


تشکر از جوابتون.... منظورتون از محترمانه چطوری یعنی برخورد محترمانه درخواستی یا قهری؟؟؟؟؟

Eblis 2011
17-07-2013, 18:55
تشکر از جوابتون.... منظورتون از محترمانه چطوری یعنی برخورد محترمانه درخواستی یا قهری؟؟؟؟؟

خواهش میشه
اول طوری بگو که زیاد حالت رسمی نباشه و دوستانه و خودمونی باشه
اگه دیدی جواب نداد برخورد تند و جدی کن ...
من خودمو تو شرایط شما گذاشتم و این حرفارو زدم .. حالا شاید شما خوشت نیاد .. باتوجه به روحیات خودم گفتم !

M0RTEZA_R
17-07-2013, 19:09
چهرم اینکه سعی کن از متدهای روانشناسی شخصیت شناسی از وری چهره استفاده کنی...چه بخوای چه نوای بعضی ها از جمله خودم چهره مظلوم و ساده ای داریم و یاید تا حدودی به دیگران حق داد...مگر خود شما از روی چهره ی دیگران تا به حال قضاوت نکردی و حکم ندادی...؟

ممنون از همه.اره خوب من باید با رفتارم خودم رو معرفی کنم:n01:

farid0485
17-07-2013, 19:26
سلام به همه دوستان

دوستان بنده یه جایی هستم که حدودا دو ماه باید با یه افرادی یه جا کار کنم که از همه قشری هستند و تعدادی از اون ها هم دوستان بنده هستند و طبق عادت ایرانی ها که به هم میخندند این جمع هم اینطوریه حالا من موندم بین دو راهی که آیا اگر یکی از دوستان یه تیکه ای انداخت یا حرکتی زد بزنم تو بال و پرش یا با خوش رویی باهاش برخورد کنم شخصیت خودم هم طوریه که سعی میکنم تا میتونم دلی به دست بیارم و دلی رو نشکنم از اون ور هم اتفاقاتی میافته که دارم به این جمله میرسم که خوبی که از حد بگذرد نادان خیال بد کند.....

دو راهیه سختیه اگر باهاشون برخورد کنم خب ممکنه از دستشون بدم یا دلشون رو بشکنم واگر هم با هاشون با خوشرویی برخورد کنم خب کم کم به جاهای خوبی نمیره حالا موندم چیکار کنم دوستن یه راهی جلو پای بنده بذارید....


من کاری رو که Eblis میگه نکردم...
میدونی آخرش چی شد؟!

از حد گذروندن و همه حرمت ها رو از بین بردن...

منم وقتی خواستم بهشون بفهمونم که من دیگه تحمل ندارم این جوری ادامه بدم،فقط و فقط باعث باهاشون خیلی سرد بشم...

بهتره یکمی هم بخاطر مصلحت خودت عمل کنب روی تمام روحیاتت بذاری-اگه تند برخورد کردن با روحیت نمیسازه-همه چیز رو از همین اول کار تموم کنی...

باور کن که خیلی اوقات جنگ اول به از صلح آخر...

اینجوری شاید ازت یکمی دلخور بشن منتها مث من پشیمون نیشی..

+ f.a.r.i
19-07-2013, 14:59
سلام


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

چیه ؟:n16:

M0RTEZA_R
19-07-2013, 18:31
ارضی نیست
این چه حرفیه
خواهش میکنم
درست گفتم؟:n02:

باغبون
22-07-2013, 08:22
سلام اگر یکی وسط حرفاش بگه که تصادف کرده والان بیمارستانه و شما رابطه خیلی رسمی باهاش داشته باشید چطوری باید عکس العمل نشون بدید و چی باید بگید؟

Atghia
22-07-2013, 16:31
سلام اگر یکی وسط حرفاش بگه که تصادف کرده والان بیمارستانه و شما رابطه خیلی رسمی باهاش داشته باشید چطوری باید عکس العمل نشون بدید و چی باید بگید؟

ای وای خیلی ناراحت شدم.الان حالتون چطوره؟کمکی از دست من ساختست اقای/خانم...؟

farid0485
22-07-2013, 21:46
سلام اگر یکی وسط حرفاش بگه که تصادف کرده والان بیمارستانه و شما رابطه خیلی رسمی باهاش داشته باشید چطوری باید عکس العمل نشون بدید و چی باید بگید؟

فک کنم توی این جور موقعیت ها بهتره بیشتر انسانی برخورد کنیم یا رسمی یا اداری

به نظرمن بهتر توی این حالت بیشتر سعی کنی خودت باشی و یه طوری رفتار کنی که

بعدا نگی ای کاش بیشتر هم دردری میکردم...

nhybgtvfr
23-07-2013, 15:35
سلام

فرض كنيد ما تو يه جمعي مي خواهيم بريم حالا كي بايد دست بده يعني بزرگتر به كوچكتر بايد دست بده يا كوچكتر به بزرگتر؟؟؟؟
بزرگتر به کوچکتر،میزبان به میهمان،مافوق به زیر دستش دست میده:n01:

Thor God
25-07-2013, 20:55
دوستان من تو یه موقعیت عجیب قرار گرفتم.
اگه یه خانم ازتون یه درخواست ساده ( مثلا تایپ کردن یک مطلب یا درس خوندن و ... ) تو یه مکان عمومی بکنه شما قبول می کنین یا نه ؟ من به این مسئله خیلی مشکوکم فکر می کنم اون خانم یک نیت بدی داره.اون خانم خیلی مشکوک این درخواست رو داشتن.در ظمن، فقط هم به بنده گفتن.همون موقعی هم که من شمارشون رو خواستم با کمال میل دادن.قبلا هم ازم جزوه گرفته بودن. قبلش هم برای خرید لپ تاپ مشاوره گرفتن.الان هم ... آخه درس خوندن هم باید گروهی باشه ؟

از یه طرف هم می گم هیچ چیزه مشکوکی وجود نداره و من شَک الکی دارم.

البته این مورد رو هم بگم که من با خانم ها ارتباط خوبی دارم و هیچ وقت تو صحبت با یه خانم خجالت نمی کشم یا مثلا زود بحث رو خاتمه بدم یا مثلا بعضی ها خیلی عرق می کنن و سرخ میشن یا بغض می کنن . و خیلی مشکلات خنده داره دیگه. تا به حال هم مورد توجه خیلی ها بودم.

اما این مورد یه کم ذهنم رو مشغول کرده و من هم نمیخوام ارتباط بیشتری با اون خانم داشته باشم.

موندم... شما یه چیز بگید. خواهشا هر جه سریع تر بگید و مسعله رو جدی بگیرید

Йeda
25-07-2013, 21:31
اگه یه خانم ازتون یه درخواست ساده ( مثلا تایپ کردن یک مطلب یا درس خوندن و ... ) تو یه مکان عمومی بکنه شما قبول می کنین یا نه ؟


با سلام

مطمن باشید اگر اون خانوم نیت بدی داشته باشند تا وقتی که شما باهاشون راه بیاین این رفتارشون رو ادامه میدن...
وقتی شما به ایشون مشکوک بودین نباید شمارشون رو میگرفتین...
اگر با قصد بد اومده باشند چون شما شماره هم گرفتین و خیلی خوب باهاشون برخورد میکنید ممکنه فکر کنند که دارید راه میاین باهاشون...
بهتره که اگه اصلا دوست ندارین باهاشون معاشرت داشته باشین در برابر خواسته هاشون بگید که معذورید و بهتر هست که کمی خودتونو عقب بکشید و
نشون بدید که علاقه ای به ارتباط بیشتر باهاشون ندارید ...

shahinfarasystem
25-07-2013, 21:46
دوستان من تو یه موقعیت عجیب قرار گرفتم.
اگه یه خانم ازتون یه درخواست ساده ( مثلا تایپ کردن یک مطلب یا درس خوندن و ... ) تو یه مکان عمومی بکنه شما قبول می کنین یا نه ؟ من به این مسئله خیلی مشکوکم فکر می کنم اون خانم یک نیت بدی داره.اون خانم خیلی مشکوک این درخواست رو داشتن.در ظمن، فقط هم به بنده گفتن.همون موقعی هم که من شمارشون رو خواستم با کمال میل دادن.قبلا هم ازم جزوه گرفته بودن. قبلش هم برای خرید لپ تاپ مشاوره گرفتن.الان هم ... آخه درس خوندن هم باید گروهی باشه ؟

از یه طرف هم می گم هیچ چیزه مشکوکی وجود نداره و من شَک الکی دارم.

البته این مورد رو هم بگم که من با خانم ها ارتباط خوبی دارم و هیچ وقت تو صحبت با یه خانم خجالت نمی کشم یا مثلا زود بحث رو خاتمه بدم یا مثلا بعضی ها خیلی عرق می کنن و سرخ میشن یا بغض می کنن . و خیلی مشکلات خنده داره دیگه. تا به حال هم مورد توجه خیلی ها بودم.

اما این مورد یه کم ذهنم رو مشغول کرده و من هم نمیخوام ارتباط بیشتری با اون خانم داشته باشم.

موندم... شما یه چیز بگید. خواهشا هر جه سریع تر بگید و مسعله رو جدی بگیرید

خوب اين خيلي مهمه كه بگيد اين درخواست تو كجا انجام شده و نسبت آشنايي شما با اون بنده خدا چيه؟
و سن هر دو طرف هم اگه بگيد بهتر ميشه بحث كرد

Atghia
25-07-2013, 23:05
دوستان من تو یه موقعیت عجیب قرار گرفتم.
اگه یه خانم ازتون یه درخواست ساده ( مثلا تایپ کردن یک مطلب یا درس خوندن و ... ) تو یه مکان عمومی بکنه شما قبول می کنین یا نه ؟ من به این مسئله خیلی مشکوکم فکر می کنم اون خانم یک نیت بدی داره.اون خانم خیلی مشکوک این درخواست رو داشتن.در ظمن، فقط هم به بنده گفتن.همون موقعی هم که من شمارشون رو خواستم با کمال میل دادن.قبلا هم ازم جزوه گرفته بودن. قبلش هم برای خرید لپ تاپ مشاوره گرفتن.الان هم ... آخه درس خوندن هم باید گروهی باشه ؟

از یه طرف هم می گم هیچ چیزه مشکوکی وجود نداره و من شَک الکی دارم.

البته این مورد رو هم بگم که من با خانم ها ارتباط خوبی دارم و هیچ وقت تو صحبت با یه خانم خجالت نمی کشم یا مثلا زود بحث رو خاتمه بدم یا مثلا بعضی ها خیلی عرق می کنن و سرخ میشن یا بغض می کنن . و خیلی مشکلات خنده داره دیگه. تا به حال هم مورد توجه خیلی ها بودم.

اما این مورد یه کم ذهنم رو مشغول کرده و من هم نمیخوام ارتباط بیشتری با اون خانم داشته باشم.

موندم... شما یه چیز بگید. خواهشا هر جه سریع تر بگید و مسعله رو جدی بگیرید

ببخشید منظورتون از مشکوک هستید دقیقا چیه؟اگر قضیه عکس بود و یک اقا سمت یک خانم میرفت و مشکوک میزد میتونستم درک کنم ولی اینیکی رو نه!
با ندا موافقم اگر مایل به ادامه معاشرت با ایشون نیستید اگر تنها یکبار در جمع به یک درخواستشون خیلی راحت جواب منفی بدید مطمئن باشید دیگه سمتتون نخواهد اومد! بنظر میرسه همکاری (همفکری) شما در موارد گذشته باعث شده ایشون فکر کنند که میتونند باهاتون راحت باشند!
بهرحال بنظرم همه چیز وابسته به رفتار خوده شماست خیلی راحت میتونید طوری برخورد کنید که خیلی محترمانه خودش دیگه سمتتون هم نیاد...

farzad02
26-07-2013, 19:17
دوستان من تو یه موقعیت عجیب قرار گرفتم.

به نظر من همیشه آدم یکمی مشکوک باشه بد نیست. ولی زیادش دیگه نه

بالاخره اگر من باشم، تا اعتمادم جلب نشه، ارتباطم گسترش پیدا نمی کنه. البته سعی می کنم ارتباط طرف مقابل رو هم جلب کنم
اعتماد هم چند لایه است


بعید می دونم رفتن در یک مکان عمومی و درس خوندن برای شما بخواد مشکلی ایجاد کنه. شاید طرف بد مطرح کرده و شما فکر کردید حتما یه چیزی رو داره مخفی میکنه
به هر حال وقتی آدم به یه چیزی احساس بدی پیدا می کنه، چه بهتر که بیشتر حواسشو جمع کنه


اگر هم نمی خواید ارتباط رو ادامه بدید که راحت 1-2 بار بگید "نه" تموم میشه .....

شـیـفــو
26-07-2013, 19:35
سلام دوستان
موقع روبوسی باید سه تا ماچ کرد یا دوتا :n13:

Soroush-S
26-07-2013, 20:21
سلام دوستان
موقع روبوسی باید سه تا ماچ کرد یا دوتا :n13:

این بحثی که هنوز به نتیجه نرسیده و بین تمامی مردم ایران بحثه:n02: .
من خودم یبار با یه فامیل شیرازی داشتم روبوسی میکردم سومین بوس انجام گرفت موقع جدا شدن بودم دیدم چهارمی هم داره میاد:n05:
هیچی دیگه جلوی جمع ضایع شدیم رفت!!!

ziba12
26-07-2013, 21:13
دوستان من تو یه موقعیت عجیب قرار گرفتم.
اگه یه خانم ازتون یه درخواست ساده ( مثلا تایپ کردن یک مطلب یا درس خوندن و ... ) تو یه مکان عمومی بکنه شما قبول می کنین یا نه ؟ من به این مسئله خیلی مشکوکم فکر می کنم اون خانم یک نیت بدی داره.اون خانم خیلی مشکوک این درخواست رو داشتن.در ظمن، فقط هم به بنده گفتن.همون موقعی هم که من شمارشون رو خواستم با کمال میل دادن.قبلا هم ازم جزوه گرفته بودن. قبلش هم برای خرید لپ تاپ مشاوره گرفتن.الان هم ... آخه درس خوندن هم باید گروهی باشه ؟

از یه طرف هم می گم هیچ چیزه مشکوکی وجود نداره و من شَک الکی دارم.

البته این مورد رو هم بگم که من با خانم ها ارتباط خوبی دارم و هیچ وقت تو صحبت با یه خانم خجالت نمی کشم یا مثلا زود بحث رو خاتمه بدم یا مثلا بعضی ها خیلی عرق می کنن و سرخ میشن یا بغض می کنن . و خیلی مشکلات خنده داره دیگه. تا به حال هم مورد توجه خیلی ها بودم.

اما این مورد یه کم ذهنم رو مشغول کرده و من هم نمیخوام ارتباط بیشتری با اون خانم داشته باشم.

موندم... شما یه چیز بگید. خواهشا هر جه سریع تر بگید و مسعله رو جدی بگیرید

من خودم اگه یک پسر ازم شمارمو بخواد ، مگه تو شرایطی باشم که حتما باید با اون پسر در ارتباط باشم میدم . مانند پروژه گروهی و ... در غیر این صورت به هیچ عنوان ممکن شمارمو نمیدم .

و در غیر این صورت اگر به من بگن که فقط میخوام شماره داشته باشم که شاید کاری پیش اومد ، این رو اصلا قبول نمیکنم . اگر هم شما شرایطی دارید که باید با فرد مقابل در تماس باشید مانند پروژه مشکلی نداره اما اگه فقط گفتین که شمارشو بده شاید نیاز شد

دارین به اون دختر رسما اعلام میکنید که من میخوام بیشتر باهات اشنا بشم و ... دختر هم فکر میکنه که شما قصدی از این کار دارید . :n12:

اگر این کار ادامه پیدا کنه مشکلات جدی تری هم براتون پیش میاد . گفتم شاید حس یک دختر رو ندونید . به خاطر همین بیشتر توضیح دادم.

Thor God
27-07-2013, 14:36
دوستان یه توضیح دیگه هم بدم ! اول اینکه ببخشید دیر جواب دادم یه کم کار داشتم و وقت نکردم بشینم پای اینترنت.
دوما که وقتی من پیشنهاد اون خانم رو شنیدم خیلی هم خوشحال شدم و فکر کردم که خیلی هم مفید میتونه باشه چون با جمع درس خوندن موجب میشه بهتر مشکلات رو رفع کنیم. تا حالا تجربش رو داشتم.اما ...! من خواستم با سایر بچه ها هم این مسئله رو در میون بزارم که اون خانم همچین اجازه ای نداد و خواست که فقط من و ایشون تنها باشیم و حتی معلم هم بویی نبره ! من از این حرکت خوشم نیومد. اگه قرار بر درس خوندن گروهی باشه که اگه بچه های درس خون بیشتر باشن بهتره.
البته این مورد رو هم ذکر کنم (بدون منظور می گم) که بنده درس خون هستم. و شاید بر این اساس اینجوری صحبت کردن.


با سلام

مطمن باشید اگر اون خانوم نیت بدی داشته باشند تا وقتی که شما باهاشون راه بیاین این رفتارشون رو ادامه میدن...
وقتی شما به ایشون مشکوک بودین نباید شمارشون رو میگرفتین...
اگر با قصد بد اومده باشند چون شما شماره هم گرفتین و خیلی خوب باهاشون برخورد میکنید ممکنه فکر کنند که دارید راه میاین باهاشون...
بهتره که اگه اصلا دوست ندارین باهاشون معاشرت داشته باشین در برابر خواسته هاشون بگید که معذورید و بهتر هست که کمی خودتونو عقب بکشید و
نشون بدید که علاقه ای به ارتباط بیشتر باهاشون ندارید ...

سلام دوست عزیز
نکته اینجاست قبل از اینکه بهشون مشکوک بشم شماره گرفتم البته این مورد رو هم بگم نباید به اون صورت شماره میدادن. تا اونجایی که من دیدم افراد بیشتر تمایل به ارتباط اینترنتی و با ایمیل دارن اما ایشون انگار منتظر حرف از شماره بودن.
فکر کنم همین کار بهتر باشه که محل زیادی بهشون ندم و کنار بکشم.


خوب اين خيلي مهمه كه بگيد اين درخواست تو كجا انجام شده و نسبت آشنايي شما با اون بنده خدا چيه؟
و سن هر دو طرف هم اگه بگيد بهتر ميشه بحث كرد

سلام دوست عزیز.
نیازی به این حرفا نیست. همین قدر بدونید که بحث زیاد تخصصی و سنگین هست!


ببخشید منظورتون از مشکوک هستید دقیقا چیه؟اگر قضیه عکس بود و یک اقا سمت یک خانم میرفت و مشکوک میزد میتونستم درک کنم ولی اینیکی رو نه!
با ندا موافقم اگر مایل به ادامه معاشرت با ایشون نیستید اگر تنها یکبار در جمع به یک درخواستشون خیلی راحت جواب منفی بدید مطمئن باشید دیگه سمتتون نخواهد اومد! بنظر میرسه همکاری (همفکری) شما در موارد گذشته باعث شده ایشون فکر کنند که میتونند باهاتون راحت باشند!
بهرحال بنظرم همه چیز وابسته به رفتار خوده شماست خیلی راحت میتونید طوری برخورد کنید که خیلی محترمانه خودش دیگه سمتتون هم نیاد...
سلام دوست عزیز
خودم هم نمیدونم چرا مشکوکم و از این قضیه خیلی رنج میبرم از یه طرف قول دادم و از یک طرف دوست ندارم که ارتباط داشته باشم.
البته از قبل با هم همفکری و همکاری آنچنانی نداشتیم. فقط یک مورد بود که من به ایشون جزوه دادم جهت پرینت گرفتن. همین ... . و فکر نمی کردم همچین اتفاقی پیش بیاد چون من تو زمینه های مختلف به خانم ها و آقایان زیادی جزوه دادم و حتی با موبایل و ایمیل در ارتباط بودم.
درسته حق با شماست و میشه یه کم بیشتر در مورد پیچوندن توضیح بدید / تا حالا تو این موقعیت نبودم که بخوام کسی که بهش قول دادم ( که زیاد هم نمیشناسمش) رو بپیچونم.


به نظر من همیشه آدم یکمی مشکوک باشه بد نیست. ولی زیادش دیگه نه

بالاخره اگر من باشم، تا اعتمادم جلب نشه، ارتباطم گسترش پیدا نمی کنه. البته سعی می کنم ارتباط طرف مقابل رو هم جلب کنم
اعتماد هم چند لایه است


بعید می دونم رفتن در یک مکان عمومی و درس خوندن برای شما بخواد مشکلی ایجاد کنه. شاید طرف بد مطرح کرده و شما فکر کردید حتما یه چیزی رو داره مخفی میکنه
به هر حال وقتی آدم به یه چیزی احساس بدی پیدا می کنه، چه بهتر که بیشتر حواسشو جمع کنه


اگر هم نمی خواید ارتباط رو ادامه بدید که راحت 1-2 بار بگید "نه" تموم میشه .....

سلام دوست عزیز
درسته حق با شماست من هم آنچنان مشکوک نیستم اما بهتر بود با کلمه بدبین شروع می کردم تا برداشت بد هم نشه.
درسته که تو مکان عمومی هست اما روی این مسئله که فقط من و ایشون باشیم تاکید داشتن جوری که دوست نداشتن استاد هم بفهمه.
شاید هم حق با شما باشه و ایشون بد مطرح کردند.

درسته بهترین کار همین "نه" گفتنه.

من خودم اگه یک پسر ازم شمارمو بخواد ، مگه تو شرایطی باشم که حتما باید با اون پسر در ارتباط باشم میدم . مانند پروژه گروهی و ... در غیر این صورت به هیچ عنوان ممکن شمارمو نمیدم .

و در غیر این صورت اگر به من بگن که فقط میخوام شماره داشته باشم که شاید کاری پیش اومد ، این رو اصلا قبول نمیکنم . اگر هم شما شرایطی دارید که باید با فرد مقابل در تماس باشید مانند پروژه مشکلی نداره اما اگه فقط گفتین که شمارشو بده شاید نیاز شد

دارین به اون دختر رسما اعلام میکنید که من میخوام بیشتر باهات اشنا بشم و ... دختر هم فکر میکنه که شما قصدی از این کار دارید . :n12:

اگر این کار ادامه پیدا کنه مشکلات جدی تری هم براتون پیش میاد . گفتم شاید حس یک دختر رو ندونید . به خاطر همین بیشتر توضیح دادم.

سلام دوست عزیز
حرف شما درسته اما در مورد من اشتباه برداشت کردید. ایشون قرار بود شماره من رو جهت تایین یک روز بگیره و چون من تو این هفته و هفته آینده یه کم مشکل داشتم خواستم شماره ایشون رو داشته باشم تا خودم یک رو خوب رو معین کنم اما بعدا خیلی بدبین شدم.
توضیحاتتون رو هم خوندم خیلی خوب بود ممنون.
پ.ن:

خیلی ممنون از تمام دوستان توضیحاتتون کمکم کرد البته این نکته رو هم ذکر کنم که در هر صورت من نمیخواستم به این رابطه ادامه بدم. نظر شما هم خیلی بهم کمک کرد.

ziba12
27-07-2013, 18:51
سلام

ما یه فامیلی داریم که تازگی ها یه واحد از اپارتمانی که ما توش زندگی میکنیم رو خریده و قراره بیاد همسایمون بشه . حال میخواستم بدونم وقتی اومد دیدمش چی بهشون بگم ؟ که مثلا شما اومدی اینجا و ما خوشحال شدیم و ... از این حرفا :n12:

Atghia
27-07-2013, 19:13
سلام

ما یه فامیلی داریم که تازگی ها یه واحد از اپارتمانی که ما توش زندگی میکنیم رو خریده و قراره بیاد همسایمون بشه . حال میخواستم بدونم وقتی اومد دیدمش چی بهشون بگم ؟ که مثلا شما اومدی اینجا و ما خوشحال شدیم و ... از این حرفا :n12:

بسته به درجه صمیمیتتون و اینکه خانوم هستند و یا اقا این مطلب رو بگید:

وقتی شنیدم قراره همسایمون بشید خیلی خوشحال شدم خانم/اقای هر کمکی لازم داشتید حتما به خودم بگید
واسه خرید و این صحبتها هم من خوب محله رو میشناسم بگید تا جاهای خوبشو بهتون معرفی کنم:n16:

farid0485
05-08-2013, 21:48
دوستان یه توضیح دیگه هم بدم ! اول اینکه ببخشید دیر جواب دادم یه کم کار داشتم و وقت نکردم بشینم پای اینترنت.
دوما که وقتی من پیشنهاد اون خانم رو شنیدم خیلی هم خوشحال شدم و فکر کردم که خیلی هم مفید میتونه باشه چون با جمع درس خوندن موجب میشه بهتر مشکلات رو رفع کنیم. تا حالا تجربش رو داشتم.اما ...! من خواستم با سایر بچه ها هم این مسئله رو در میون بزارم که اون خانم همچین اجازه ای نداد و خواست که فقط من و ایشون تنها باشیم و حتی معلم هم بویی نبره ! من از این حرکت خوشم نیومد. اگه قرار بر درس خوندن گروهی باشه که اگه بچه های درس خون بیشتر باشن بهتره.
البته این مورد رو هم ذکر کنم (بدون منظور می گم) که بنده درس خون هستم. و شاید بر این اساس اینجوری صحبت کردن.



سلام دوست عزیز
نکته اینجاست قبل از اینکه بهشون مشکوک بشم شماره گرفتم البته این مورد رو هم بگم نباید به اون صورت شماره میدادن. تا اونجایی که من دیدم افراد بیشتر تمایل به ارتباط اینترنتی و با ایمیل دارن اما ایشون انگار منتظر حرف از شماره بودن.
فکر کنم همین کار بهتر باشه که محل زیادی بهشون ندم و کنار بکشم.



سلام دوست عزیز.
نیازی به این حرفا نیست. همین قدر بدونید که بحث زیاد تخصصی و سنگین هست!


سلام دوست عزیز
خودم هم نمیدونم چرا مشکوکم و از این قضیه خیلی رنج میبرم از یه طرف قول دادم و از یک طرف دوست ندارم که ارتباط داشته باشم.
البته از قبل با هم همفکری و همکاری آنچنانی نداشتیم. فقط یک مورد بود که من به ایشون جزوه دادم جهت پرینت گرفتن. همین ... . و فکر نمی کردم همچین اتفاقی پیش بیاد چون من تو زمینه های مختلف به خانم ها و آقایان زیادی جزوه دادم و حتی با موبایل و ایمیل در ارتباط بودم.
درسته حق با شماست و میشه یه کم بیشتر در مورد پیچوندن توضیح بدید / تا حالا تو این موقعیت نبودم که بخوام کسی که بهش قول دادم ( که زیاد هم نمیشناسمش) رو بپیچونم.



سلام دوست عزیز
درسته حق با شماست من هم آنچنان مشکوک نیستم اما بهتر بود با کلمه بدبین شروع می کردم تا برداشت بد هم نشه.
درسته که تو مکان عمومی هست اما روی این مسئله که فقط من و ایشون باشیم تاکید داشتن جوری که دوست نداشتن استاد هم بفهمه.
شاید هم حق با شما باشه و ایشون بد مطرح کردند.

درسته بهترین کار همین "نه" گفتنه.


سلام دوست عزیز
حرف شما درسته اما در مورد من اشتباه برداشت کردید. ایشون قرار بود شماره من رو جهت تایین یک روز بگیره و چون من تو این هفته و هفته آینده یه کم مشکل داشتم خواستم شماره ایشون رو داشته باشم تا خودم یک رو خوب رو معین کنم اما بعدا خیلی بدبین شدم.
توضیحاتتون رو هم خوندم خیلی خوب بود ممنون.
پ.ن:

خیلی ممنون از تمام دوستان توضیحاتتون کمکم کرد البته این نکته رو هم ذکر کنم که در هر صورت من نمیخواستم به این رابطه ادامه بدم. نظر شما هم خیلی بهم کمک کرد.

من پیشنهاد میدم که دوتا شماره تلفن داشته باشید یکی رو به هرکی خواست بدید یکی رو هم به یه عده خاص بدید...

اونی که همه دادید لزومی نداره همیشه بهش جواب بدید،اینجوری زبونم لال اگه یه وقت مزاحم پیدا کردید خیالتون راحته که اگه گوشیت خاموش باشه هیچ مورد خاصی پیدا نمیشه...

Thor God
05-08-2013, 22:33
خيلي ممنون از نظرت
مشكلم مدتيه حل شده

eeeeeeehsan
07-08-2013, 17:56
من یـه سوال مهمتر دارم...:دی
وقتی داریم با طـرف مقابل روبوسی میکنیم،بایـد همدیگه رو 2 بار ببوسیم یا 3بار؟(1بار رو هم دیدم میبوسن)
عرفش چیه؟!
بگیــد بدونیم دیگـه ثابت همونو اجرا کنیـم ! این همه ضایـع بازی نـشه ! :دی

ما یزدیها 4تا میماچیم! :n10:

eeeeeeehsan
07-08-2013, 19:01
یه سوال؛

اگه به یکی شماره دادیم یا کاری کردیم طرف بهمون گفت بیشعور، در جواب چی بهش بگیم که طنز باشه و از دعوا جلوگیری کنه؟!

Arrowtic
07-08-2013, 19:16
یه سوال؛

اگه به یکی شماره دادیم یا کاری کردیم طرف بهمون گفت بیشعور، در جواب چی بهش بگیم که طنز باشه و از دعوا جلوگیری کنه؟!

تجربه ای ندارم در این زمینه به طور شخصی ولی در خیابون دیدم چنین موضوعی رو :
پسره به دختره شماره داد اون داد زد بیشعور ، پسره هم داد زد غلط کردم و راهشو گرفت رفت : دی (جدی)


پ.ن : به نظر من این حرکت بسیار بسیار چیپ هست که تو خیابون آدم به یه نفر صرفا به خاطر قیافه شماره بده و در 99 درصد مواقع جلوه بسیار بدی شخص پیدا میکنه جلوی فرد مقابل .

Rhodes
07-08-2013, 19:40
دوستان من یه مشکلی دارم اینه که با این وجود که 22 سالم هست ولی چهرم یکم کوچیک مونده ...
به خاطر همین توی مکان های مختلف که میرم احساس میکنم زیاد برخورد جالبی ندارن ... فکر میکنن هنوز سنم کمه ...
به نظرتون چی کار کنم ؟!

eman619rv
07-08-2013, 20:18
یه سوال؛

اگه به یکی شماره دادیم یا کاری کردیم طرف بهمون گفت بیشعور، در جواب چی بهش بگیم که طنز باشه و از دعوا جلوگیری کنه؟!

شما به جای اینکه پی این باشی که جلو گیری از دعوا کنی، بهتره همون اول کاری نکنی که به شخصیتت توهین بشه!

در واقع همون حرکت اولت به دور از آداب معاشرته ، حالا میخوای توی بحث منتج شده از اون در حرکت دوم آداب معاشرت رو رعایت کنی؟؟!!

جالبه هاااااا!

farid0485
07-08-2013, 20:41
دوستان من یه مشکلی دارم اینه که با این وجود که 22 سالم هست ولی چهرم یکم کوچیک مونده ...
به خاطر همین توی مکان های مختلف که میرم احساس میکنم زیاد برخورد جالبی ندارن ... فکر میکنن هنوز سنم کمه ...
به نظرتون چی کار کنم ؟!

رفیق فابم تو دانشگاه دقیقا همین شکلیه(ولی نه خیلی:n02:)

اون معمولا با رفتارهاش خودشو ثابت میکنه...

سر و سنگین،معقول،با حرفایی که از یه بچه نمیشه شنید...

hamid_diablo
07-08-2013, 22:17
یه سوال؛

اگه به یکی شماره دادیم یا کاری کردیم طرف بهمون گفت بیشعور، در جواب چی بهش بگیم که طنز باشه و از دعوا جلوگیری کنه؟!

معمولا هیچ راهی نداره تا بشه طرف رو متقاعد کرد که کار درستی انجام ندادین...اگر قرار بود درست بشه از واژه " بی شعور : استفاده نمیکرد

Shadow-Man
07-08-2013, 23:04
دوستان من یه مشکلی دارم اینه که با این وجود که 22 سالم هست ولی چهرم یکم کوچیک مونده ...
به خاطر همین توی مکان های مختلف که میرم احساس میکنم زیاد برخورد جالبی ندارن ... فکر میکنن هنوز سنم کمه ...
به نظرتون چی کار کنم ؟!

اگه اقا هستید توصیه میکنم ریش بذارید. سنتون رو بیشتر نشون میده

Rhodes
07-08-2013, 23:10
رفیق فابم تو دانشگاه دقیقا همین شکلیه(ولی نه خیلی:n02:)

اون معمولا با رفتارهاش خودشو ثابت میکنه...

سر و سنگین،معقول،با حرفایی که از یه بچه نمیشه شنید...
واللا سنگینم ... نمیدونم چرا این طوریه ...

اگه اقا هستید توصیه میکنم ریش بذارید. سنتون رو بیشتر نشون میده
مشکل اینجاست که این ریش هم درست حسابی در نمیاد که بزارم.یه جاش در میاد.یه جاش در نمیاد.همیشه میزنمش.

eeeeeeehsan
07-08-2013, 23:15
تجربه ای ندارم در این زمینه به طور شخصی ولی در خیابون دیدم چنین موضوعی رو :
پسره به دختره شماره داد اون داد زد بیشعور ، پسره هم داد زد غلط کردم و راهشو گرفت رفت : دی (جدی)




پ.ن : به نظر من این حرکت بسیار بسیار چیپ هست که تو خیابون آدم به یه نفر صرفا به خاطر قیافه شماره بده و در 99 درصد مواقع جلوه بسیار بدی شخص پیدا میکنه جلوی فرد مقابل .

کاملن موافقم، ولی الآن تابستونه، روزا هم من زیاد بیرون نمیرم تو خونم از بس هوا گرمه، فقط شبا؛ فردا هم 5شنبه شب بیرون دور دور صفائیه، واسه خنده 4تا پسر تو ماشین هم که شده باید آدم یه چیز بارش باشه بخواد جواب بده! فقط واسه فان منظورم بود وگرنه رابطه ای که بخواد با اینجور شماره دادن شروع بشه ول معطله!




شما به جای اینکه پی این باشی که جلو گیری از دعوا کنی، بهتره همون اول کاری نکنی که به شخصیتت توهین بشه!


در واقع همون حرکت اولت به دور از آداب معاشرته ، حالا میخوای توی بحث منتج شده از اون در حرکت دوم آداب معاشرت رو رعایت کنی؟؟!!


جالبه هاااااا!

حالا خب چرا میزنی!! :n28: :n22:



معمولا هیچ راهی نداره تا بشه طرف رو متقاعد کرد که کار درستی انجام ندادین...اگر قرار بود درست بشه از واژه " بی شعور : استفاده نمیکرد

توجیهم واسه فان تو جمع بود، ببخشـید! :n29::n27:

eeeeeeehsan
07-08-2013, 23:45
دوستان من یه مشکلی دارم اینه که با این وجود که 22 سالم هست ولی چهرم یکم کوچیک مونده ...
به خاطر همین توی مکان های مختلف که میرم احساس میکنم زیاد برخورد جالبی ندارن ... فکر میکنن هنوز سنم کمه ...
به نظرتون چی کار کنم ؟!

منم یخورده ریز نقشم، یه رفیقم دارم تو دانشگاه که اونم خیلی ریزنقش تره ولی هر کدوم به نحوی با این معضل مقابله می کنیم، من دقت کردم. اون ریزه میزست ولی بخاطر هورمونای رشد خوبش خیلی ریشوئه، خصلت های مردونه داره ولی همه بازم چون ریزه میزست خونه بچه ها و اینور و اونور میزنیمش و اسکلش می کنیم و تو ذوقش میزنیم و اینا... ولی اون با معرفت واقعیش ولی شاید یخورده با زور تونسته خودش رو پیش بچه ها عزیز کنه، ماشین میبره اینور اونور، سیگار، پول خرج میکنه، دست و پا گرمی می کنه و اینا... اینا همش باعث شده کسی به چشم بچه نگاش نکنه. ولی خب صددرصد تو جامعه ی سوای دوستی مشکلات واسش پابرجاست.
منم خودم همینطور ولی به یه شکل دیگه، من فقط یه کوچول ریزنقشم، هیکلم و اینا خوبه. مشکلمم با بعضی آدمای بزرگساله، فکر می کنن هنوز بچم یا دبیرستانی تا حدی، وقتی میگم 23 سالمه لیسانس دارم تعجب می کنن. تو جمع رفقا و اینا هم با شوخ و شنگی و شادی خودم رو جا کردم، میگم، میخندم، کرم میریزم مخصوصن سرشون، بذله گویی می کنم، همینطور دست و پا گرم و با معرفت هم هستم. همه اینا باعث شده همه اطرافیانم که منو میشناسن به چشم آدم کم سن نگام نکنن، دید ترحم نداشته باشن، تا حدی که تعداد زیادی دوستایی دارم که سنشون 5،6 سال از من بیشتره.


رفیق فابم تو دانشگاه دقیقا همین شکلیه(ولی نه خیلی)

اون معمولا با رفتارهاش خودشو ثابت میکنه...

سر و سنگین،معقول،با حرفایی که از یه بچه نمیشه شنید...


واللا سنگینم ... نمیدونم چرا این طوریه ...

فرید میگه با رفتار معقول، حرفایی که نمیشه از بقیه شنید، پس فقط به سنگین بودن نیست. یا باید مطالعه زیاد داشت تا تونست قوی صحبت کرد و با کلمات تاثیر گذار بود یا باید با کارها و رفتارت تاثیر گذار باشی، من فکر می کنم راه دیگه ای نداره.
بعدم یه چیز بگم؛ اینا همش اکثرش تفکرات خود آدمه، یجور وسواس، وقتی یکی بهت یه حرفی بزنه یا یجور رفتار کنه سریع میری تو فکر اینکه آره بخاطر اینه که فکر میکنه من بچم یا ریز نقشم و اینا.. درصورتی که اگه بیخیال اون عامل تحریک کننده از طرف بشی خیلی راحتتری، بیخیال شو نسبت به طرز فکر دیگران.
امیدوارم سرت و درد نیاوورده باشم.

mehdig20
08-08-2013, 00:14
دوستان من یه مشکلی دارم اینه که با این وجود که 22 سالم هست ولی چهرم یکم کوچیک مونده ...
به خاطر همین توی مکان های مختلف که میرم احساس میکنم زیاد برخورد جالبی ندارن ... فکر میکنن هنوز سنم کمه ...
به نظرتون چی کار کنم ؟!

آقا من میگم واقعا خوشبحالتون.
من برعکس شما با اینکه 23 سالمه قیافم بیشتر میزنه و خیلی جاها اذیتم کرده:(
اصلا دیگه به خاطرش دپرس شدم و چون دیگران همش اینو بهم گفتن فکر میکنم شدم پیرمرد:D

Soroush-S
08-08-2013, 02:25
آقا من میگم واقعا خوشبحالتون.
من برعکس شما با اینکه 23 سالمه قیافم بیشتر میزنه و خیلی جاها اذیتم کرده:(
اصلا دیگه به خاطرش دپرس شدم و چون دیگران همش اینو بهم گفتن فکر میکنم شدم پیرمرد:D
من موقعیکه ریش میزارم اینطوری میشم . با اینکه 24 سال دارم ولی وقتیکه ریش میزارم همه به من میگن میشی پسر 30 ساله:n02::n13:
حتی وقتی باشگاه هم میرفتم همینطور بود وقتی ریش میزاشتم از بقیه بچه ها سن بالاتر میزدم:n02:

ملا نصرالدین
08-08-2013, 12:18
یه سوال؛

اگه به یکی شماره دادیم یا کاری کردیم طرف بهمون گفت بیشعور، در جواب چی بهش بگیم که طنز باشه و از دعوا جلوگیری کنه؟!

یه کم لوسه ولی وقتی بگی خودتی یه جورایی جنبه ی طنز داره
یا مثلا بگی چی؟کی؟با من بودی؟


دوستان من یه مشکلی دارم اینه که با این وجود که 22 سالم هست ولی چهرم یکم کوچیک مونده ...
به خاطر همین توی مکان های مختلف که میرم احساس میکنم زیاد برخورد جالبی ندارن ... فکر میکنن هنوز سنم کمه ...
به نظرتون چی کار کنم ؟!

شما باید هم رفتارتون شما رو بزرگتر از سنتون نشون بده .هم لباس پوشیدنتون
معمولا موهای فشن و لباس های رنگ جیغ و... سن ادم رو کمتر نشون میده.بر عکس لباس های ساده سن رو بیشتر نشون میده

mehdig20
08-08-2013, 15:03
من موقعیکه ریش میزارم اینطوری میشم . با اینکه 24 سال دارم ولی وقتیکه ریش میزارم همه به من میگن میشی پسر 30 ساله:n02::n13:
حتی وقتی باشگاه هم میرفتم همینطور بود وقتی ریش میزاشتم از بقیه بچه ها سن بالاتر میزدم:n02:

شما با این موضوع مشکلی ندارید؟
منو که بدجور عذاب میده!

LΩRD
10-08-2013, 21:38
دوستان من یه مشکلی دارم که شدیدا روی اعصابه !

اونم اینکه من کلا آدم ساکتیم و کمتر پیش میاد صحبت کنم ، حتی گاهی اوقات بحثی که کاملا بهش اشراف دارم میاد وسط و من با این که اطلاعاتم توی اون زمینه خیلی بالاست اما بازم سکوت میکنم و همین باعث میشه دیگران فکر کنن چیزی بلد نیستم !

عادتی که دارم اینه که وقتی میبینم کسی رسما داره چرت و پرت میگه بلافاصله واکنش نشون میدم و میگم بهش که حرفش اشتباهه ولی از اونجایی که ملت ما زیر بار این نمیرن که ممکنه اشتباه کنن همچنان روی حرفای بی اساسشون پافشاری میکنن و باعث میشه دعوا بشه

همین چند روزی پیش با یه پسری در رابطه با گوشی صحبت میکردم ، دیدم طرف رسما داره چرت و پرت به خورد بقیه میده ! منم واکنش نشون دادم و گفتم که اشتباه میکنه اما از اونجایی که اون همیشه دهنش بازه و همیشه اطلاعات غلط میده همه فکر میکنن چیزی بارشه ! و منم چون همیشه سکوت میکنم دیگران حق رو به اون میدن و میگن شاید بیشتر بلده !

خلاصه طرف خودشو جوری خوب جلوه داده که حرفش سند شده !

میخواستم بدونم کلا چطوری باید با این جور آدما رفتار کرد جوری که پیش خودش نگه که آره فلانی کم آورد !

به نظرم بهترین موضع سکوت و زمانی هم که طرف اشنباه میگه همچنان باید سکوت کرد و گذشت ولی ! شوربختانه نمیتونم :n02:

حالا به نظرتون چیکار کنم ؟

Йeda
10-08-2013, 21:59
دوستان من یه مشکلی دارم که شدیدا روی اعصابه !

اونم اینکه من کلا آدم ساکتیم و کمتر پیش میاد صحبت کنم ، حتی گاهی اوقات بحثی که کاملا بهش اشراف دارم میاد وسط و من با این که اطلاعاتم توی اون زمینه خیلی بالاست اما بازم سکوت میکنم و همین باعث میشه دیگران فکر کنن چیزی بلد نیستم !

عادتی که دارم اینه که وقتی میبینم کسی رسما داره چرت و پرت میگه بلافاصله واکنش نشون میدم و میگم بهش که حرفش اشتباهه ولی از اونجایی که ملت ما زیر بار این نمیرن که ممکنه اشتباه کنن همچنان روی حرفای بی اساسشون پافشاری میکنن و باعث میشه دعوا بشه

همین چند روزی پیش با یه پسری در رابطه با گوشی صحبت میکردم ، دیدم طرف رسما داره چرت و پرت به خورد بقیه میده ! منم واکنش نشون دادم و گفتم که اشتباه میکنه اما از اونجایی که اون همیشه دهنش بازه و همیشه اطلاعات غلط میده همه فکر میکنن چیزی بارشه ! و منم چون همیشه سکوت میکنم دیگران حق رو به اون میدن و میگن شاید بیشتر بلده !

خلاصه طرف خودشو جوری خوب جلوه داده که حرفش سند شده !

میخواستم بدونم کلا چطوری باید با این جور آدما رفتار کرد جوری که پیش خودش نگه که آره فلانی کم آورد !

به نظرم بهترین موضع سکوت و زمانی هم که طرف اشنباه میگه همچنان باید سکوت کرد و گذشت ولی ! شوربختانه نمیتونم :n02:

حالا به نظرتون چیکار کنم ؟


سلام

اول از همه یه موردی رو بهتون بگم که هیچوقت هیچ کسی بهتون کمک نمیکنه و برخورد آدم ها هیچوقت باهاتون بهتر نمیشه و مگر در یک حالت:

خودتون رو به خودتون و بعد به دیگران ثابت کنید.

اول در مورد اون پسری که حرف های بی پایه و اساس می زنه:
شما می تونید با مدرک بیاین و بگید که اشتباه می کنه، مثلا فقط کافیه چند بار بگید، اگه اینطوره که شما میگید پس چرا من تو چند تا سایت معتبر غیر از این رو دیدم.
اگه بتونید حرف هاتون رو ثابت کنید، لااقل برای شروع می تونید این حس رو در بقیه ایجاد کنید که ممکنه حرفاتون درست باشه و شاید کمی هم به حرف های شما فکر کنند.
و این روند به تدریج باعث میشه حرف هاتون به نوعی، سند بشه برای اطرافیان.
حالا برای اینکه پیشرفت داشته باشین یه نکته خیلی مهمه، وقتی میترسید از بحث، بدونید هیچکسی به حرفتون گوش نمیکنه، حتی اگه کمی استرس دارید، به هیچ وجه نذارید
اطرافیان متوجه بشند و سعی کنید خیلی حق به جانب در مورد چیزی که می دونید درسته بحث کنید، همین برخورد قاطع، می تونه باعث بشه دید بقیه نسبت بهتون بهتر بشه ولی به
زمان نیاز داره.
و در مورد ساکت بودنتون، پیش خودتون همیشه بگید، از یه جایی باید شروع کرد، این بار میرم جلو و حتی اگه اشتباه کردین به هیچ وجهی خودتون رو سرزنش نکنید و بدونید اول خود شما
باید برای حرفای خودتون ارزش قائل باشید تا بتونید از بقیه هم همین انتظار رو داشته باشید.

موفق باشید

softday
11-08-2013, 00:37
سلام من خجالتیم :n01: سر همین خیلی اذیت میشم ولی اگه تو یه جمع باشم بهتر میشم مثلا اگه با دوستم باشم یکم بهتر میگم . نمیدونم چرا :n14: یکیم اینکه من چون صورتم جوش میزد همیشه سرم پایین بوده تو مترو اتوبوس مدرسه سره کلاس . خوب تمسخر هم میکردن منو دیگه :n14: حالا چیکار کنم ؟ :n01: تا حالا 2 -3 بار از خدا خواستم که بکشه منو راحت شم :n28::n29::n14::n14:

san_felip
11-08-2013, 02:19
من یه مشکل اساسی ای که دارم اینه که واسه حرف زدن در بالای 95 درصد موارد حرفها رو تو ذهنم مرور کردم جوابهای طرف مقابلم رو کنکاش کردم و کلا اینه که قبل از هر حرف زدنی هر قرار ملاقاتی کلا هر رابطه ای حرفایی که میخوام بزنم رو ده بار مرور کردم. اصلا حالم از این اتفاق بد میشه. هیچ چیزی واسم جذابیت نداره حتی نمیتونم فی البداهه صحبت کنم:دی. میخوام با استاد صحبت کنم میخوام سر کلاس صحبت کنم یا حتی میخوام با کسی بحثی کنم دقیقا میدونم چی میخوام بگم و خییلی کم پیش میاد بتونم از اونا فراتر برم ... .اصلا این شده یه مشکل بزرگ تو زندگی من که باعث میشه کوی جمع سکوت اختیار کنم خیلی کم حرف باشم. نتونم در مقابل اتفاقات وو صحبتهای پیش بینی نشده جواب و عکس العمل درستی از خودم نشون بدم. مثلا بارها شده که با خودم فکر کردم که فلان روز میتونستم فلان جواب رو به فلانی بدم ولی سکوت کردم.
اصلا نمیدونم چرا اینو اینجا مطرح کردم. ولی بدم نمیومد بفهمم حداقل کسی هست مشکل منو داشته باشه؟؟یا راه حلی در ذهننش باشه؟؟

SoluS
11-08-2013, 14:11
من یه مشکل اساسی ای که دارم اینه که واسه حرف زدن در بالای 95 درصد موارد حرفها رو تو ذهنم مرور کردم جوابهای طرف مقابلم رو کنکاش کردم و کلا اینه که قبل از هر حرف زدنی هر قرار ملاقاتی کلا هر رابطه ای حرفایی که میخوام بزنم رو ده بار مرور کردم. اصلا حالم از این اتفاق بد میشه. هیچ چیزی واسم جذابیت نداره حتی نمیتونم فی البداهه صحبت کنم:دی. میخوام با استاد صحبت کنم میخوام سر کلاس صحبت کنم یا حتی میخوام با کسی بحثی کنم دقیقا میدونم چی میخوام بگم و خییلی کم پیش میاد بتونم از اونا فراتر برم ... .اصلا این شده یه مشکل بزرگ تو زندگی من که باعث میشه کوی جمع سکوت اختیار کنم خیلی کم حرف باشم. نتونم در مقابل اتفاقات وو صحبتهای پیش بینی نشده جواب و عکس العمل درستی از خودم نشون بدم. مثلا بارها شده که با خودم فکر کردم که فلان روز میتونستم فلان جواب رو به فلانی بدم ولی سکوت کردم.
اصلا نمیدونم چرا اینو اینجا مطرح کردم. ولی بدم نمیومد بفهمم حداقل کسی هست مشکل منو داشته باشه؟؟یا راه حلی در ذهننش باشه؟؟

برای من هم این موارد به وجود اومده.
من هم به همین صورت بعضی از اوقات که می خوام با کسی ملاقات بکنم حرفهایی که می خوام بزنم رو مرور می کنم و بعضی از این دفعات باعث آزار می شه. البته به نظر من این یه مشکل نیست.

خیلی از اوقات می بینیم که از قبل آماده بودن یه مزیت می ده به آدم و برای کسایی که از قبل تمرین داشتن می تونه خیلی راحت تر باشه.

به عنوان راه حل:

یادمه یه شب خیلی شدید می خواستم بخوابم اما ذهنم همش داشت حرفهایی که می خواستم به شخصی بزنم رو مرور می کرد و اجازه نمی داد شاید 45 دقیقه طول کشید. بالاخره شروع کردم گفتم بزار همرو بنویسم وقت شروع کردم شاید بعد از 10 دقیقه دیگه ذهنم اصلا داشت خاموش می شد و دیگه چیز تازه ای به ذهنم نمی رسید. بعد دفترم رو گذاشتم کنار و یادمه اون شب خیلی سریع به خواب رفتم.

به شما هم پیشنهاد می کنم که این کار رو چند بار امتحان کنید. امیدوارم به نتیجه برسید

alittlequestion11
11-08-2013, 15:25
واسه حرف زدن در بالای 95 درصد موارد حرفها رو تو ذهنم مرور کردم جوابهای طرف مقابلم رو کنکاش کردم و کلا اینه که قبل از هر حرف زدنی هر قرار ملاقاتی کلا هر رابطه ای حرفایی که میخوام بزنم رو ده بار مرور کردم. اصلا حالم از این اتفاق بد میشه.

اگه نمی تونید این نشخوار فکری رو متوقف کنید راه حلی که من به ذهنم می رسه:
1) افکارتون رو دونه دونه بنویسید و براش راه حل و مثلا مقدار اهمیت این مسئله رو بنویسید و بیشتر سعی کنید که اون مسئله رو پیش خودتون کم اهمیت جلوه بدید. (که دوستمون به این راه اشاره کردند)
2) افکار خودتون رو تماشا کنید... مثلا خودتون رو بزارید جای یه کس دیگه و انگار از اون بالا دارید چیزهایی که توی ذهنتون می گذره رو می بینید... فقط روی این کار تمرکز کنید. پس از چندبار تمرین می بینید که به راحتی می تونید ذهنتون رو کنترل کنید.


ولی اگه منظورتون از این سوال اینه که چه طوری حاضر جواب باشیم:
فکر کنم بهتره اصلا این تصور ناتوانی در حاضرجوابی رو از ذهنتون بیرون کنید و توی ذهنتون خود رو توی اون شرایط تجسم کنید؛ که کسی چیزی می گه و شما جوابش رو بدید.

alittlequestion11
11-08-2013, 15:31
با آدم هایی که می دونید دو رو هستند چه طور باید رفتار کرد؟
مثلا من دقیقا می دونم که دو، سه تا از بچه ها توی دانشگاه اگه بتونن و شرایطش فراهم بشه می خوان بهم یه ضربه ای بزنن (به خاطر حسادتشون) ولی البته همینجوری ازم حساب می برن و می ترسن که با هام در بیفتن.

همینجوری فقط با هم سلام علیک داریم.

دوستان راهنمایی کنن با ایجور آدمها باید چه طور باید برخورد کرد.

san_felip
11-08-2013, 16:06
حقیقت اینه این مرور کردن صحبتها تنها مربوط به ملاقاتهای خاص نمیشه. در واقع همیشه همین بوده. یعنی یه وقتهایی ترجیح میدم فی البداهه بتونم صحبت کنم. یکی از پیامدهای این مشکل اینه که کلاسهای دانشگاهم فکر میکنم واسه دانشجوهام غیر جذابه:D.
یه مورد دیگه هم اینکه سر جلسه دفاع یه سوال ازم پرسیده شد خیلی خوبم جوابشو میدونستما ولی چون غیر منتظره بود نتونستم جواب بدم در صورتیکه قشنگ میتونست جواب بدم.
این راه حل نوشتن که کلا خودش یه مشکل اساسیه:دی
من نوشتنم فوق العاده مشکل داره. سر پایان نامم استادم دیوونه شد رسما آخرش گفت هر چی نوشتی با مسسوولیت خودت اصلا من نمیفهمم:دی

V E S T A
11-08-2013, 16:45
سلام من خجالتیم :n01: سر همین خیلی اذیت میشم ولی اگه تو یه جمع باشم بهتر میشم مثلا اگه با دوستم باشم یکم بهتر میگم . نمیدونم چرا :n14: یکیم اینکه من چون صورتم جوش میزد همیشه سرم پایین بوده تو مترو اتوبوس مدرسه سره کلاس . خوب تمسخر هم میکردن منو دیگه :n14: حالا چیکار کنم ؟ :n01: تا حالا 2 -3 بار از خدا خواستم که بکشه منو راحت شم :n28::n29::n14::n14:

سلام

برای خجالتی بودنتون سعی کنید تو محیطی برین که ازش واهمه دارین چند بار که این کارو رو تکرار کنید خجالتتون هم از بین میره ...بدون دوست و آشنا

وارد جمعی بشین که خجالت می کشین و به خودتون بگین باید بتونم ارتباط بر قرار کنم مطمئن باشین چند بار این کار رو تکرار کنید دیگه خجالتی نیستین


درباره تمسخر دیگران و آرزویی که کردین : باید قبول کنید افراد زیادی هستن که سطح شعور و شخصیتشون خیلی پایین هست و اگر قرار باشه به خاطر

شخصیت حقیر و شعور پایین این افراد خودتون رو آزار بدین از همه فعالیت اجتماعیتون باز می مونین پس به خودتون بگین این شخص شعور نداره و در شان

و اندازه من نیست که به حرفاش توجهی کنم ظاهر تون هم اگر براتون آزار دهندس خیلی راحـت با کلی روش می تونید مشکلتـون رو حل کنید فقط به این

توجه کنید که هر شخصی در مقام نظر دادن درباره شما قرار نداره و این شما هستین که به نظر یا حتی وجود داشتن کسی اعتبار و بها می بخشین ..

پس این اعتبار رو به هر کسی ندین!

hamid_diablo
11-08-2013, 17:48
سلام من خجالتیم :n01: سر همین خیلی اذیت میشم ولی اگه تو یه جمع باشم بهتر میشم مثلا اگه با دوستم باشم یکم بهتر میگم . نمیدونم چرا :n14: یکیم اینکه من چون صورتم جوش میزد همیشه سرم پایین بوده تو مترو اتوبوس مدرسه سره کلاس . خوب تمسخر هم میکردن منو دیگه :n14: حالا چیکار کنم ؟ :n01: تا حالا 2 -3 بار از خدا خواستم که بکشه منو راحت شم :n28::n29::n14::n14:

سلام...

خجالت کشیدن ارتباط مستقیم با عدم اعتماد به نفس داره...شما اید سعی منی اعتماد به نفست رو بالا ببری...اعتماد به نفس عمون چیزی هست که فکر میکنی دربارت فکر میکنن...شما وقتی تو جمعی حاضر میشی فکر میکنی که دیگران فکر میکنند که ضعیف و ناتوان هستی...این فکر رو باید از خودت دور کنی...برای الا بردن اعتماد به نفست تا دلت بخواد مقاله و مطلب توی اینترنت هست...

اما من سعی میکنم موارد مهمش رو گوشزد کنم...باشد که ه دردتان بخورد
1. سعی کن خودتو تو هیچ شرایطی با هیچ کس مقایسه نکنی...مقایسه باعث میشه رقابت ناخواتسه ای تو همه موارد با دیگران داشته باشی و این ممکنه به اعتماد ه نفست لطمه بزنه
2.سعی کن تو یه زمینه خاص که به شدت علاقه مندی مطالعه ات رو افزایش بدی طوری که وقتی اسم شما میاد همه یاد اون مطلب بی افتن...منظورم اینکه متخصص بشید...
3.قانونهای مزخرفی که احیانا برای خودتون دارید رو بزارید کنار...مثلا من همیشه فکر میکردم ادمهای پولدار ادمهای کم پول رو دست کم میگیرن...و این قانون و تفکر غلط بود...الان درستش کردم
4.این موضوع رو حتما قبول کنید که ظاهر هیچ ربطی به بالا و پتئین ودن افارد نداره...اگه ماه عسل امسال رو میدیدی تو یکی از قسمتهاش خواهر و برادری رو اوردن بودن که ظاهر وحشتناکی داشتن اما پر بودن از اعتماد به نفس و شرف و وقار و محبت و در کل انسانیت رو میشد به عینه دید...
5.زیاد تو گذشته سیر نکنید...سیر کردن یش از حد در گذشته یعنی بادآوری ضعفها و شکستها و مشکلات...
6.قطعا برای خودتون هدف گذاری کنید...مهم نیست هدفتون چقدر متعالی و آرمانیه...مهم تلاش و اراده برای رسیدن به اون هدفه...
7.اینو بدونید هر مشکلی که پیش بیاد راه حل داره...برای از بین بردن خجالت راه حلهای فراوانی وجود داره...برو دنبالش و نترس...مطمئنا روزی شما همین موارد رو برای کسانی که خجالتی هستند بارگو میکنی...:n02:

SoluS
11-08-2013, 17:55
من نوشتنم فوق العاده مشکل داره. سر پایان نامم استادم دیوونه شد رسما آخرش گفت هر چی نوشتی با مسسوولیت خودت اصلا من نمیفهمم:دی

نوشتن عالی مطمئنا با تمرین به وجود می یاد.

من خودم خیلی نوشتنم بد هست و اصلا دست به قلم ندارم و همیشه سطح پایین تری نسبت به دوستام دارم که وقتی ازش پریسدم همه اتفاق نظر داشتیم که فقط با تمرین می شه بهترش کرد. باید تمرین کرد تا بهتر شد.

باغبون
11-08-2013, 19:20
نوشتن عالی مطمئنا با تمرین به وجود می یاد.

من خودم خیلی نوشتنم بد هست و اصلا دست به قلم ندارم و همیشه سطح پایین تری نسبت به دوستام دارم که وقتی ازش پریسدم همه اتفاق نظر داشتیم که فقط با تمرین می شه بهترش کرد. باید تمرین کرد تا بهتر شد.
سلام بنظرم دوستمون اگر شروع کنه به نوشتن خاطرات روزمره و کتاب زیاد بخونهخصوصا رمان زیاد بخونه نوشتنش خوب میشه

alittlequestion11
11-08-2013, 21:11
دوستان لطفا جواب سوال ما رو (پست #905 ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) هم بدید.

+ f.a.r.i
11-08-2013, 21:43
با آدم هایی که می دونید دو رو هستند چه طور باید رفتار کرد؟
مثلا من دقیقا می دونم که دو، سه تا از بچه ها توی دانشگاه اگه بتونن و شرایطش فراهم بشه می خوان بهم یه ضربه ای بزنن (به خاطر حسادتشون) ولی البته همینجوری ازم حساب می برن و می ترسن که با هام در بیفتن.

همینجوری فقط با هم سلام علیک داریم.

دوستان راهنمایی کنن با ایجور آدمها باید چه طور باید برخورد کرد.

سعی کن ازشون دوری کنید ! حدالمکان فقط سلام و علیک داشته باش

اینجوری خیلی بهتره

Soroush-S
11-08-2013, 22:09
سعی کن ازشون دوری کنید ! حدالمکان فقط سلام و علیک داشته باش

اینجوری خیلی بهتره
منم با یکی از دوستام همین مشکل دارم . هرچقدرم دوری میکنم بازم خودشو یجوری نزدیک میکنه . مشکل با دوری کردن حل نمیشه:n15:

شیر برنج
11-08-2013, 22:20
بچه ها سلام شما میگید این کارا رو انجام بده...اما حقیقت اینه که واقعا انجام دادنشون سخته....ودشوار...اراده ی بعضیا قادر به انجام دادن توی جمع نیست...مشکل ارادس

ملا نصرالدین
12-08-2013, 00:44
با آدم هایی که می دونید دو رو هستند چه طور باید رفتار کرد؟
مثلا من دقیقا می دونم که دو، سه تا از بچه ها توی دانشگاه اگه بتونن و شرایطش فراهم بشه می خوان بهم یه ضربه ای بزنن (به خاطر حسادتشون) ولی البته همینجوری ازم حساب می برن و می ترسن که با هام در بیفتن.

همینجوری فقط با هم سلام علیک داریم.

دوستان راهنمایی کنن با ایجور آدمها باید چه طور باید برخورد کرد.

من نمیدونم اعتقادات مذهبی شما در چه حد هست ..من خودم در مواجهه با این جور افراد فقط سعی میکنم توکلم به خدا باشه...چون اسیبی که این جور افراد فرصت طلب و دو رو به ادم میزنند( اگر خدا پشت ادم نباشه) غیر قابل جبرانه.ادم بدجوری زمین میخوره
با این جور ادم ها باید همون در حد سلام و علیک موند.اگر صمیمی بشی از پشت خنجر میزنند.اگر بی محلی کنی بیشتر دشمن میشن.


حقیقت اینه این مرور کردن صحبتها تنها مربوط به ملاقاتهای خاص نمیشه. در واقع همیشه همین بوده. یعنی یه وقتهایی ترجیح میدم فی البداهه بتونم صحبت کنم. یکی از پیامدهای این مشکل اینه که کلاسهای دانشگاهم فکر میکنم واسه دانشجوهام غیر جذابه:D.
یه مورد دیگه هم اینکه سر جلسه دفاع یه سوال ازم پرسیده شد خیلی خوبم جوابشو میدونستما ولی چون غیر منتظره بود نتونستم جواب بدم در صورتیکه قشنگ میتونست جواب بدم.
این راه حل نوشتن که کلا خودش یه مشکل اساسیه:دی
من نوشتنم فوق العاده مشکل داره. سر پایان نامم استادم دیوونه شد رسما آخرش گفت هر چی نوشتی با مسسوولیت خودت اصلا من نمیفهمم:دی

شما سعی کن توی جمع دوستان و فامیل بیشتر حاضر بشی و بیشتر توی جمع صحبت کنی.اگر صحبت توی جمع برای شما سخته و بیشتر سکوت میکنی از اطرافیانت بخواه که با صبر و تحمل نظرت رو بپرسند.شما هم تلاش کن هرچند کوتاه یک پاسخی بدی...این اگر به صورت یک تمرین در بیاد دیگه توی جمع فی البداهه راحت میتونید صحبت کنید
سعی کنید با خودتون تمرین کنید...مثلا برای خرید که بیرون میروید به مراکز شلوغ و بازار و ... بروید...همون مغازه ی اول هم جنس نخرید...بازار رو بگردید...با فروشنده ها صحبت کنید...موقع خرید زیاد چونه بزنید

بعد هم سعی کنید رمان و داستان بیشتر بخوانید...خیلی وقت ها ما میخواهیم توی جمع چیزی بگیم ولی همون لحظه چیزی به ذهنمان نمیرسد...خواندن کتاب ها باعث میشه انگار اصطلاحات و شوخی ها ...تیکه ها ..جواب ها توی ناخوداگاه ما قرار میگیرند...نمیدونم چجوری ولی انگار صحبت کردن ادم خیلی بهتر میشه...خیلی تاثیر داره

باغبون
12-08-2013, 09:57
سلام دوستان
من تا حالا اهل ورزش نبودم باشگاه و اینا نرفتم، الان میخوام برم ایروبیک نمیدونم اصلا چجوری با جمع مواجه شم.بعدشم اینکه نمیدونم از خانمه بپرسم لباس و کفش چی بپوشم یا نه؟معمولا هرکی هر چی میخواد میپوشه؟

Йeda
12-08-2013, 11:23
سلام دوستان
من تا حالا اهل ورزش نبودم باشگاه و اینا نرفتم، الان میخوام برم ایروبیک نمیدونم اصلا چجوری با جمع مواجه شم.بعدشم اینکه نمیدونم از خانمه بپرسم لباس و کفش چی بپوشم یا نه؟معمولا هرکی هر چی میخواد میپوشه؟

سلام

وقتی برای اولین بار وارد باشگاهی میشید، بهتر از هر کاری اینه که جلسه ی اول با مربی صحبت کوتاهی داشته باشید...

برای مثال، قبل از اینکه رسما فعالیتتون شروع بشه یه روز برید سر کلاس و از دور کلاس رو نگاه کنید، که با طرز لباس پوشیدن و برخورد سر کلاس

تا حدی آشنا بشید + رفتار مربی و در آخر کلاس با مربی در مورد اینکه لباس خاصی میخواد یا کفش مناسب و... سوال کنید.

( البته برای ایروبیک لباس های شناخته شده ای می پوشند که اگه در اون کلاس لباس هماهنگ نداشته باشند می تونید از لوازم ورزشی فروشی هم سوال کنید، حتی در مورد کفش )

+ برای مواجهه با جمع، همون روز اول در رختکن خودتون رو به همه معرفی کنید، تجربه ثابت کرده بهترین روش همین هست.


موفق باشید

+ f.a.r.i
13-08-2013, 11:04
دوستان

وقتی که میخوای به خاطر یه چیزی از یک دختری فامیل باشه تعریف کنی و جلوی شوهرش بد نباشه باید چطوری بگی که شوهرش سوئتفاهم برداشت نکنه ؟

A.N.A.P
13-08-2013, 12:00
سلام دوستان اين اتفاق تو روز هاي اخير 2 بار براي من رخ داده اينكه دارم بيرون راه ميرم يهو يكي مياد به عمد به من تنه ميزنه !
به نظرتون جواب اينا رو چي بايد داد ؟ يه جواب مودبانه و در عين حال دندون شكن ميخوام. مرسي.

Soroush-S
13-08-2013, 12:10
سلام دوستان اين اتفاق تو روز هاي اخير 2 بار براي من رخ داده اينكه دارم بيرون راه ميرم يهو يكي مياد به عمد به من تنه ميزنه !
به نظرتون جواب اينا رو چي بايد داد ؟ يه جواب مودبانه و در عين حال دندون شكن ميخوام. مرسي.

هیچی، بگو: * آرام باش*:n05:

hamid_diablo
13-08-2013, 12:20
دوستان

وقتی که میخوای به خاطر یه چیزی از یک دختری فامیل باشه تعریف کنی و جلوی شوهرش بد نباشه باید چطوری بگی که شوهرش سوئتفاهم برداشت نکنه ؟

سلام

بستگی داره اون خانم چه نصبتی باهاتون داره و شوهرش چقدر روی این موضوع حساست داره...اگر مثلا دخترخالتون هست سعی کن از ادبیاتی که تو دوران مجردی ایشون ازش استفاده میکردین رو بزارید کنار و محترمانه باهاش برخورد کنی...دختر خاله رو مثال زدم چون همچین شرایطی برای من پیش اومده بود...معمولا دخترهای فامیل بعد از ازدواج فیگور و ژست خاصی میگیرن...:n02:

ملا نصرالدین
13-08-2013, 14:00
دوستان

وقتی که میخوای به خاطر یه چیزی از یک دختری فامیل باشه تعریف کنی و جلوی شوهرش بد نباشه باید چطوری بگی که شوهرش سوئتفاهم برداشت نکنه ؟

باید یه جوری به شوهر طرف بگی ...بعد هم توی جملاتتون حتما یک دعا باشد...
مثلا بگید ماشاءالله چه خانم خوب و خوش برخوردی دارید...ان شاءالله خوشبخت بشید

Rhodes
13-08-2013, 14:11
با یه فردی که لوسه و همه چیز رو به شوخی میگیره چه طوری باید رفتار کرد ؟!
من موندم چرا این بشر این طوریه .... هر چی میگی جدی نمیگیره.:n24:

خیلی هم خرابکاره.راه که میره میزنه داغون میکنه.اونوقت خودش یه چیزش خراب شه یا یه کوچولو بد رفتار شه با چیزاش قاطی میکنه.
اگه زد یه چیزی رو خراب کرد چه طور باهاش برخورد کنم ؟!

ziba12
13-08-2013, 16:46
با یه فردی که لوسه و همه چیز رو به شوخی میگیره چه طوری باید رفتار کرد ؟!
من موندم چرا این بشر این طوریه .... هر چی میگی جدی نمیگیره.:n24:

خیلی هم خرابکاره.راه که میره میزنه داغون میکنه.اونوقت خودش یه چیزش خراب شه یا یه کوچولو بد رفتار شه با چیزاش قاطی میکنه.
اگه زد یه چیزی رو خراب کرد چه طور باهاش برخورد کنم ؟!

سلام

بهشون بگو وقتی من حرف میزنم اینطوری میخندی فکر میکنم داری مسخرم میکنی و اینطوری زیاد خوشم نمیاد . هر چیزی جای خودش خوبه اما من دوست تو هستم اما ممکنه کسی دیگه ای اینو رک جلوی شما بهتون بگه ناراحت بشی پس بعضی وقت ها یکم جدی بودن هم خوبه :n12: .

+ f.a.r.i
13-08-2013, 16:54
سلام دوستان اين اتفاق تو روز هاي اخير 2 بار براي من رخ داده اينكه دارم بيرون راه ميرم يهو يكي مياد به عمد به من تنه ميزنه !
به نظرتون جواب اينا رو چي بايد داد ؟ يه جواب مودبانه و در عين حال دندون شكن ميخوام. مرسي.

اگه طرف اشنا ، فامیل یا دوستتون هست جواب : مودبانه و به مزاح و دندانشکن

داداش چرا راهنما نزدی ! وایسا بگیم افسر بیاد .
داداش مواظب باش چپ نکنی ، یا لاستیکت ترکیده چپ کردی :n07:


اگه طرف اشنا نیست و غریبست : جواب دندانشکن و به دور از ادب

هی بچه مگه زینت (زین اسب ) از پشتت افتاده ! آهووووووووو ...چیخ چیخ چیخ یا باز قرص هاتو نخودی :n08:

sharpy
14-08-2013, 05:10
چجوری میشه با استاد گرم گرف (مخش رو زد)
یکی بیاد کلا فلصفه زدن مخ استاد رو توضیح بده خیلیا تو این کار حرفه ای اند و دیدم.

و هم چنین وقتی نمره ها رو وارد کردن موقعه اعتراز به نمرات که خیلی برام پیش امده که با استاد تماس بگیرم چجوری با استادی که من رو خوب میشناسه صحبت کنم تا نمره مورد نیازم تامین بشه ؟؟!



Sent from my GT-I9300 using Tapatalk 2

ملا نصرالدین
14-08-2013, 10:25
[QUOTE=sharpy;7815095]چجوری میشه با استاد گرم گرف (مخش رو زد)
یکی بیاد کلا فلصفه زدن مخ استاد رو توضیح بده خیلیا تو این کار حرفه ای اند و دیدم.

و هم چنین وقتی نمره ها رو وارد کردن موقعه اعتراز به نمرات که خیلی برام پیش امده که با استاد تماس بگیرم چجوری با استادی که من رو خوب میشناسه صحبت کنم تا نمره مورد نیازم تامین بشه ؟؟!




من خیلی در جریانش نیستم ولی چیزی که دیدم از بچه های کلاس اینه که معمولا پسرهایی که یه کمی شوخ طبع هستند ولی مودب...مثلا سرکلاس وسط درس تیکه نمی اندازند ولی موقع انتراک یه چیز بامزه میگن رو استادها باهاشون بیشتر صمیمی میشن.بعد مثلا یه مشکلی برای استاد پیش میاد ..مثلا ماشین استاد خراب میشه.دانشجو میگه من اشنا دارم.خلاصه ماشین استاد رو میبرند مکانیکی درست میکنند اینجوری اون دانشجو تا اخر دوره ی تحصیلش رفیق استاد میشه

برای نمره گرفتن کاری که خودم انجام میدم اینه که به همسرم میگم باهاشون تماس بگیره.بسته به اینکه اخلاق استاد چجوریاست همسرم خودشو دکتر-مهندس-استاد-بازاری معرفی میکنه و کلی هندوانه زیر بقل استاد میذاره که ما مدیون محبت های شما هستیم و از زحمات بی دریغ شما خیلی خیلی ممنونیم و ارزو داریم بتونیم گوشه ای اززحمات شما را جبران کنیم و.... برای من نمره میگیره

من خودم وقتی به استاد زنگ میزنم خواهش التماس میکنم برای نمره گرفتن

hossein_gorgan
14-08-2013, 11:13
من با چند تا از دوستان يه گروه خيريه تشكيل داديم.دوست دوستم همش توي جمع ميخواد حرف بزنه ولو چرت و پرت ومن از اين موضوع ناراحت ميشم .وقتي ميخواستيم وسايلي رو كه تهيه كرده بوديم پخش كنيم|(شناسايي نيازمندا بر عهده اون بود)گفت بيا اين چهار بسته رو ميديم به اين خانواده.اين ميشه رابطمون كه بده يه خانواده.2بستشم خودم با مامانم ميرم بدم.
ما هم قبول كرديم و من چيزي نگفتم.اما ته دلم راضي نبود چون همش با پول خودمون كه نخريديم كمك بقيه هم بود.
ميخوام بگم آيا دفعه بعد موقع پخش بايد چكار كنم كه بفهمه بايد ما هم حضور داشته باشيم؟
و اينكه چطور باهاش برخورد كنيم تا زياد حرف نزنه؟
ديگه ميخواستم بگم نياد تو جمع ما.چون اصلا كاري نميكرد و همه كارها بشتر گردن من و كمي هم دوستم بود.

8nights&7days
14-08-2013, 12:08
چطور حرف دل و زد؟
یعنی چجوری رک همه چیرو به یکی بگم؟
عشق و عاشقی نیستا

hossein_gorgan
14-08-2013, 12:14
چطور حرف دل و زد؟
یعنی چجوری رک همه چیرو به یکی بگم؟
عشق و عاشقی نیستا

اول بايد باهاش گرم بگيري و از بعضي چيزا خيلي راحت صحبت كني.از زندگي از اتفاقاي اخير.بعدش بهش بگو

SoluS
14-08-2013, 13:00
من با چند تا از دوستان يه گروه خيريه تشكيل داديم.دوست دوستم همش توي جمع ميخواد حرف بزنه ولو چرت و پرت ومن از اين موضوع ناراحت ميشم .وقتي ميخواستيم وسايلي رو كه تهيه كرده بوديم پخش كنيم|(شناسايي نيازمندا بر عهده اون بود)گفت بيا اين چهار بسته رو ميديم به اين خانواده.اين ميشه رابطمون كه بده يه خانواده.2بستشم خودم با مامانم ميرم بدم.
ما هم قبول كرديم و من چيزي نگفتم.اما ته دلم راضي نبود چون همش با پول خودمون كه نخريديم كمك بقيه هم بود.
ميخوام بگم آيا دفعه بعد موقع پخش بايد چكار كنم كه بفهمه بايد ما هم حضور داشته باشيم؟
و اينكه چطور باهاش برخورد كنيم تا زياد حرف نزنه؟
ديگه ميخواستم بگم نياد تو جمع ما.چون اصلا كاري نميكرد و همه كارها بشتر گردن من و كمي هم دوستم بود.

به نظر من اگر بخوای غیر مستقیم بگی. توی گروهتون یک سری قوانین بزارید (البته قوانین رو حتما رعایت کنید.) که هم برای رسمی بودنتون خوبه و هم اینکه مسائلی که باعث مشکل می شه کم بشه.

Atghia
14-08-2013, 13:53
چجوری میشه با استاد گرم گرف (مخش رو زد)
یکی بیاد کلا فلصفه زدن مخ استاد رو توضیح بده خیلیا تو این کار حرفه ای اند و دیدم.

و هم چنین وقتی نمره ها رو وارد کردن موقعه اعتراز به نمرات که خیلی برام پیش امده که با استاد تماس بگیرم چجوری با استادی که من رو خوب میشناسه صحبت کنم تا نمره مورد نیازم تامین بشه ؟؟!



Sent from my GT-I9300 using Tapatalk 2
در نظر بگیرید کسایی که اصطلاحا گرم میگیرن بااستاد دو تا شرط وجود داره
1-استاد باید رفیق باز باشه
2-دانشجو باید روابط عمومی جالبی داشته باشه

اگه دقت کرده باشید بعضی از استادها هیچ رقمه امکان نداره اهل صمیمیت باشند بعضی ها هم برعکس(خودم استادی رو میشناختم که با دانشجوهاش برنامه کوه و جشن و اینا میزاشت!...)بنابراین مهمه که قبل از همه چیز ببینید استادتون چه تیپیه
بعد هم اگر فرضا شما از اون تیپ های شوخ و اصطلاحا خیلی در جمع نیستید باید دور این قضیه رو خط بکشید چون ممکنه برعکس نتیجه بده!

برای بیشتر نزدیک شدن به استاد باید زیاد سراغش برید به بهانه اشکال پرسیدن به اتاقش برید یا در در زمان استراحت کلاسها بهش مراجعه کنید و اگر طوری بشه که (خصوصا وقتی اتاقشه)باب صحبت رو در موردی باز کنه باید سررشته کلام رو بدست بگیرید و روی اون موضوع مانور بدید به مرور صمیمیت ایجاد میشه...


برای نمره گرفتن در درجه اول نظر شخصیم اینه هرگز نگذارید کار به همچین جایی برسه
در درجه دوم هرگز التماس استاد نکنید چون در اکثر موارد برعکس میشه و اصلا براشون جالب نیست

و در نهایت اگر واقعا مجبور هستید بهترین کار اینه که شرایطتتون رو توضیح بدید و مثلا بگید که ازشهرستان میاید چقدر سخته که دوباره بخواید هزینه متحمل بشید یا بگید فرضا این درس رو حتما باید بگذرونید چون پیش نیازه کلا یک ترم عقب می افتید و خانواده خانوم آیندتون(:دی) میگن دیر میشه و (این حربه خیلی جواب میده) و...

راحت بگم از در استیصال به دلیل شرایط وارد بشید نه خواهش و التماس و ...

من با چند تا از دوستان يه گروه خيريه تشكيل داديم.دوست دوستم همش توي جمع ميخواد حرف بزنه ولو چرت و پرت ومن از اين موضوع ناراحت ميشم .وقتي ميخواستيم وسايلي رو كه تهيه كرده بوديم پخش كنيم|(شناسايي نيازمندا بر عهده اون بود)گفت بيا اين چهار بسته رو ميديم به اين خانواده.اين ميشه رابطمون كه بده يه خانواده.2بستشم خودم با مامانم ميرم بدم.
ما هم قبول كرديم و من چيزي نگفتم.اما ته دلم راضي نبود چون همش با پول خودمون كه نخريديم كمك بقيه هم بود.
ميخوام بگم آيا دفعه بعد موقع پخش بايد چكار كنم كه بفهمه بايد ما هم حضور داشته باشيم؟
و اينكه چطور باهاش برخورد كنيم تا زياد حرف نزنه؟
ديگه ميخواستم بگم نياد تو جمع ما.چون اصلا كاري نميكرد و همه كارها بشتر گردن من و كمي هم دوستم بود.
نظر اون دوستمون که راهنماییتون کردن رو قبول دارم
وقتی همه در جمع حاضر هستند خطاب به همه یکسری قواعد کلی رو بگید مثلا بگید دوستان بیاید اینطور عمل کنیم که هرسری یکیمون اقدام کنه برای پخش کردن و...
در مورد اول هم اگر وقتی همش صحبت اضافه میکنه همه ساکت باشند و بهش بی توجهی بشه احتمالا بعد از چندبار خودش میفهمه که خیلی هم بامزه نیست و خودش در رفتارش تجدید نظر خواهد کرد

چطور حرف دل و زد؟
یعنی چجوری رک همه چیرو به یکی بگم؟
عشق و عاشقی نیستا
مثل همیشه باهاش برخورد نکن به طور واضحی در فکر باش هرچی خواست صحبت کنه کوتاه پاسخ جوابش رو بده اونوقت احتمالا ازتون میپرسه چیزی شده؟ چرا ناراحتی؟
شما هم فرصت رو غنیمت بشمار بگو نه راستش ولی میخواستم یک چیزی(چیزایی ) بهت بگم و اونوقت حرفتون رو خیلی ساده و راحت بیان کنید مطمئن باشید با این پیش مقدمه دوستتون بطور دقیق و صمیمی شنوا هست!

nhybgtvfr
14-08-2013, 16:22
[QUO]
چجوری میشه با استاد گرم گرف (مخش رو زد)
یکی بیاد کلا فلصفه زدن مخ استاد رو توضیح بده خیلیا تو این کار حرفه ای اند و دیدم.

و هم چنین وقتی نمره ها رو وارد کردن موقعه اعتراز به نمرات که خیلی برام پیش امده که با استاد تماس بگیرم چجوری با استادی که من رو خوب میشناسه صحبت کنم تا نمره مورد نیازم تامین بشه ؟؟!




من خیلی در جریانش نیستم ولی چیزی که دیدم از بچه های کلاس اینه که معمولا پسرهایی که یه کمی شوخ طبع هستند ولی مودب...مثلا سرکلاس وسط درس تیکه نمی اندازند ولی موقع انتراک یه چیز بامزه میگن رو استادها باهاشون بیشتر صمیمی میشن.بعد مثلا یه مشکلی برای استاد پیش میاد ..مثلا ماشین استاد خراب میشه.دانشجو میگه من اشنا دارم.خلاصه ماشین استاد رو میبرند مکانیکی درست میکنند اینجوری اون دانشجو تا اخر دوره ی تحصیلش رفیق استاد میشه

برای نمره گرفتن کاری که خودم انجام میدم اینه که به همسرم میگم باهاشون تماس بگیره.بسته به اینکه اخلاق استاد چجوریاست همسرم خودشو دکتر-مهندس-استاد-بازاری معرفی میکنه و کلی هندوانه زیر بقل استاد میذاره که ما مدیون محبت های شما هستیم و از زحمات بی دریغ شما خیلی خیلی ممنونیم و ارزو داریم بتونیم گوشه ای اززحمات شما را جبران کنیم و.... برای من نمره میگیره

من خودم وقتی به استاد زنگ میزنم خواهش التماس میکنم برای نمره گرفتن
سلام دوست گرامی
من طی دوران کاردانی و کارشناسیم اینو فهمیدم که برای استاد حتی <<اگه کوچکترین نفعی>> براش ایجاد کنی،نمرت کف دستته
یا اینکه زیاد زبون داشته باشی و یه طور مرموز مخ استاد رو بزنی
من یه دوست بلانسبت چاپولوسی داشتم که گاهی وقتا دوستهاشو ول میکرد و همیشه بفکر گرفتن نمره خودش بود باور کنید چنان موزیانه میرفت پیش استاد خارج از کلاس و مخ میزد که فکم می افتاد (فقط و فقط بخاطر زبون ریختناش)،که اصلا از این روشش خوشم نیومد
من خودم تا بحال زیاد پیش اومده که گیر کردم اما خدا رو شکر اکثر مواقع تونستم حل کنم البته نه از راه چاپلوسی
من دوتا راه که همیشه استفاده میکردم رو میگم:
1- سعی کنید موقع نوشتن اعتراض طلبکارانه صحبت نکنید،ازشون محترمانه اول درخواست تجدیدنظر کنید،بعد درخواست ارفاق کنید،و درنهایت از مشکلات زندگیتون(مثلا اینکه متاهلید یا سختی هایی که در این دوران دارید تعریف کنید :n02:)بگین،البته همه چیز رو ننویسین در حد دوخط کافیه
(چون بعضی اساتید بزرگوار به متاهلین ارادت خاصی نشون میدن،و در اینجا جا داره که بگم:خدا بیامرزه پدر و مادرتون رو...)
اگه استاد سرسختی نباشه نمره رو میده
2-در حین ترم اگه دیدین که درس خیلی سختیه و نا امید هستید خارج از کلاس تنها حضوری برین پیشش و درخواست یه پروژه ای رو بکنید،و بگین که این درس رو نمیفهمید و احتمال اینکه پاس نشید خیلی زیاده
و اینکه بعضی از اساتید دانشجویند و گاها پروژه هاشون رو به دانشجویان خودشون میدن که براشون انجام بدن :n02:

farid0485
14-08-2013, 22:43
من با چند تا از دوستان يه گروه خيريه تشكيل داديم.دوست دوستم همش توي جمع ميخواد حرف بزنه ولو چرت و پرت ومن از اين موضوع ناراحت ميشم .وقتي ميخواستيم وسايلي رو كه تهيه كرده بوديم پخش كنيم|(شناسايي نيازمندا بر عهده اون بود)گفت بيا اين چهار بسته رو ميديم به اين خانواده.اين ميشه رابطمون كه بده يه خانواده.2بستشم خودم با مامانم ميرم بدم.
ما هم قبول كرديم و من چيزي نگفتم.اما ته دلم راضي نبود چون همش با پول خودمون كه نخريديم كمك بقيه هم بود.
ميخوام بگم آيا دفعه بعد موقع پخش بايد چكار كنم كه بفهمه بايد ما هم حضور داشته باشيم؟
و اينكه چطور باهاش برخورد كنيم تا زياد حرف نزنه؟
ديگه ميخواستم بگم نياد تو جمع ما.چون اصلا كاري نميكرد و همه كارها بشتر گردن من و كمي هم دوستم بود.

من شبیه این مشکل رو داشتم(یا شاید هم هنوز دارم)

ببین دوحالته یا بقیه گروه باهات همفکرن که اصلا کار سختی نیست براحتی میتونی بهش بفهمونی که اینجوری مطلوب همه نیست

و شما اولویت دارین نسبت به مادر اون...

ولی اگه هم گروهی هات باهات موافق نباشن(مث حالت من)خیلی سخته که از خر شیطون پیادش کنی،با بقیه صحبت کن و بگو این

جمع با کارهای اون در تضاده و دور و زود داره اما سوخت وسوز نداره آخرش این مساله جمع رو از هم میپاشونه...

اگه که تو کتشون رفت (که خیلی بعیده چون وراج ها اگه یه ذره زبون باز باشن مخ همه رو راحت میزنن)که مساله حله اما تو کتشون

نرفت برای خودت خیلی بهتره که بکشی کنار یا بری سراغ یه گروه دیگه(چیزی که این روزا فراوونه گروه ها این شکلیه)آخه هم باعث

پسرفت خودت میشه هم باعث جنگ اعصابی که بازندش تویی...

من هنوز به جاهای باریک نرسیده ولی اگه بکشه به هیچ عنوان از ول کردن همه چیز(با توجه به اینکه من از همه کسایی که هستن

سابقه بیشتری دارم وهمه کسایی که الان هستن رو من آوردم،ی جورایی قدرتی دستشونه بخاطر منه وسابقه که من داشتم)ابایی

ندارم؛با اینکه میدونم با نبود من کارشون خیلی لنگ نمیشه ولی لا اقل من فکرم آروم تره و کمتر حرص میخورم...

Soroush-S
14-08-2013, 23:09
من الان درس اندیشه اسلامی 2 رو معرفی به استاد دارم!
حالا یه کمک کنین چطوری مخ استاد بزنم . از این درسش هیچی توی مغزم نمیره !!! مابقی درسای عمومی من بالای 18 بوده:n02: ولی با این درس و جزوش مشکل دارم . استاد هم آخونده :n01::n13:

رضا جنگنده
14-08-2013, 23:18
سلام
من یه مشکلی دارم:
من نمی تونم به دوستام زنگ بزنم! یعنی نمی دونم چه موقع بزنم که مزاحمشونم نشم، چی بگم، چقدر حرف بزنم و ....
اصلا نمی دونم چند وقت یک بار باید یه سراغی از دوستام که تو مدرسه با هم دوست بودیم و چون فعلا تابستونه نمی بینمشون رو بگیرم.
کلا تو این موضوع اگه نکته ای چیزی به ذهنتون می رسه راهنماییم کنین.

garaa
14-08-2013, 23:55
اولین صحبت با جنس مخالف تلفنی چطوری خوبه باشه ؟ :دی

اره باو
15-08-2013, 00:30
دوستان 4 شهوریور متاسفانه راهی سفری 23 روزه میشم برای دید و بازدید خانوادگی به اقوام و...:n21: :n21: :n21: :n21:
و من اصلا اصلا دلم نمیخواد برم ولی مجبووووورم و اگه نرم خانواده میخواد چه جوابی بده؟
متاسفانه سن کم 17 دارم و شغلی هم ندارم و نمیشه مستقل باشم فعلا.
کلا چیکار کنم؟

Atghia
15-08-2013, 13:01
برای هدیه دادن کتاب بنظرتون خوبه که در صفحه اولش بالا اون گوشه به عنوان یادگاری چی بنویسم؟
البته اینم بگم مناسبت خاصی نداره
صرفا یک هدیه معمولی به یک دوست به رسم یادگاری
بنظرتون چیزی بنویسم؟یا کلا بدون نوشته باشه بهتره؟

ملا نصرالدین
15-08-2013, 13:22
من الان درس اندیشه اسلامی 2 رو معرفی به استاد دارم!
حالا یه کمک کنین چطوری مخ استاد بزنم . از این درسش هیچی توی مغزم نمیره !!! مابقی درسای عمومی من بالای 18 بوده:n02: ولی با این درس و جزوش مشکل دارم . استاد هم آخونده :n01::n13:

شما یک مقداری ریش بذار...یک لباس ساده هم بپوش برو پیش استاد سلام و عیلک و بعد هم خیلی منطقی یه خالی ببند....یا اینکه بهش بگو من کلا حفظیاتم خوب نیست اگر میشه کمکم کنید و..


سلام
من یه مشکلی دارم:
من نمی تونم به دوستام زنگ بزنم! یعنی نمی دونم چه موقع بزنم که مزاحمشونم نشم، چی بگم، چقدر حرف بزنم و ....
اصلا نمی دونم چند وقت یک بار باید یه سراغی از دوستام که تو مدرسه با هم دوست بودیم و چون فعلا تابستونه نمی بینمشون رو بگیرم.
کلا تو این موضوع اگه نکته ای چیزی به ذهنتون می رسه راهنماییم کنین.

اصولایکی در میان باید زنگ بزنید.مثلا امروز شما زنگ بزنید صبر کنید تا دوستتون به شما زنگ بزنه بعد دوباره شما و...
بعد هم تماس گرفتید ازش بپرسید بگید اگر مزاحم شدم قطع کنم بعدا تماس بگیرم
اصولا ساعت 11 تا 12 و عصر ها 5 تا 7 تماس بگیرید.که خیالتون راحت باشه طرف خواب نیست.وقت خوردن شام و نهار و وقت استراحتشون نیست

اولین صحبت با جنس مخالف تلفنی چطوری خوبه باشه ؟ :دی

خودتون باشید ولی از این شوخی ها که با پسرها میکنید و اصطلاحاتی که برای پسرها استفاده میکنید رو نگید

دوستان 4 شهوریور متاسفانه راهی سفری 23 روزه میشم برای دید و بازدید خانوادگی به اقوام و...:n21: :n21: :n21: :n21:
و من اصلا اصلا دلم نمیخواد برم ولی مجبووووورم و اگه نرم خانواده میخواد چه جوابی بده؟
متاسفانه سن کم 17 دارم و شغلی هم ندارم و نمیشه مستقل باشم فعلا.
کلا چیکار کنم؟

ببینید مسئله سن کم و ... نیست.شما چه بخواهید چه نخواهید باید عادت کنید با فامیل رفت و امد کنید.چند سال دیگه که ازدواج کنید تازه این رفت و امدهاتون 2 برابر هم میشه.
حالا با پدر و مادرتون صحبت کنید مثلا از 20 تا افراد فامیل ببینید راضی میشن مثلا 16 تاش رو برید.4 تاش رو فاکتور بگیرید.سعی کنید بیشتر توی جمع باشید .بیشتر با افراد گرم بگیرید تا بهتون خوش بگذره.قبل از اینکه برید خانه ی کسی در موردش قضاوت نکنید.مدام به خودتون یاداوری کنید که حتما خوش میگذره.


برای هدیه دادن کتاب بنظرتون خوبه که در صفحه اولش بالا اون گوشه به عنوان یادگاری چی بنویسم؟
البته اینم بگم مناسبت خاصی نداره
صرفا یک هدیه معمولی به یک دوست به رسم یادگاری
بنظرتون چیزی بنویسم؟یا کلا بدون نوشته باشه بهتره؟

اگر کتاب اولین برگه اش سفید هست یا دومین برگه اش سفید هست بهتره توی اون برگه های سفید نوشته بشه.
گوشه ی کتاب نوشتن بیشتر مثل بچه های دبیرستانی هست.خیلی جنبه ی رسمی نداره
اگر کتاب شعر هست همین متن امضاتون خوبه

Soroush-S
15-08-2013, 15:16
شما یک مقداری ریش بذار...یک لباس ساده هم بپوش برو پیش استاد سلام و عیلک و بعد هم خیلی منطقی یه خالی ببند....یا اینکه بهش بگو من کلا حفظیاتم خوب نیست اگر میشه کمکم کنید و..
طرف اصلاح طلبه !!!!! اصلا با جزوش حال نمیکنم . 30 مرداد هم امتحان دارم . وقتی جزوه میخونم انگار دارم توی حوزه علمیه قدم میزنم:n02:

باغبون
15-08-2013, 20:16
سلام
من یه مشکلی دارم:
من نمی تونم به دوستام زنگ بزنم! یعنی نمی دونم چه موقع بزنم که مزاحمشونم نشم، چی بگم، چقدر حرف بزنم و ....
اصلا نمی دونم چند وقت یک بار باید یه سراغی از دوستام که تو مدرسه با هم دوست بودیم و چون فعلا تابستونه نمی بینمشون رو بگیرم.
کلا تو این موضوع اگه نکته ای چیزی به ذهنتون می رسه راهنماییم کنین.

سلام دوست من
معمولا صبحا ده به بعد و بعد از ظهر تابستون شش به بعد خوبه زنگ بزنی اما اگر دوستت صمیمیته میتونی ازش بپرسی خواب بودی ؟ مزاحم که نشدم یا مثلا اگر دیدی صداش یه جوریه که انگار عجله داره بهش بگو اگه کار داری بعدا زنگ میزنم.
حرفمم هر چه میخواهد دل تنگت بگووووووو تو مدرسه بهم چی میگید همون حرفا یا مثلا کلاسی چیزی میری اگه گفت اره بگو چجوریه ؟مربیش کیه هزینش چطوره؟ راضی هستی؟ منم دوس دارم فلان کلاسو برم؟ مسافرت رفتی جایی خوش گذش؟ دلم برات تنگشد. اگر طرف با روحیاتت سازگاره چند بار تو زنگبزن یا بیرون باهم قرار بذارین تا صمیمی شین بعد اینکه صمیمیت شکل گرفت کم کم خودت دستت میاد قلقه دوستت مثلا کی زنگبزنی یا چی بگی . سخت نگیر راحت باش اولش تا راه بیوفتی شاید یکم سخمت باشه بعد دو سه بار میگی ای بابا من واسه این مثله به این سادگی اینقدر به خودم سخت گرفتم.موفق باشی:n16:

باغبون
16-08-2013, 00:46
برای هدیه دادن کتاب بنظرتون خوبه که در صفحه اولش بالا اون گوشه به عنوان یادگاری چی بنویسم؟
البته اینم بگم مناسبت خاصی نداره
صرفا یک هدیه معمولی به یک دوست به رسم یادگاری
بنظرتون چیزی بنویسم؟یا کلا بدون نوشته باشه بهتره؟
سلام، بنظرم بنویس، معمولا هم گوشه بالای کتاب یادگاری مینویسن. جمله ای هم که مینویی بنظرم باید یکم باید مرتبط با اون مناسبتی داره که داری کتابو هدیه میدی

nhybgtvfr
16-08-2013, 12:02
دوستان 4 شهوریور متاسفانه راهی سفری 23 روزه میشم برای دید و بازدید خانوادگی به اقوام و...:n21: :n21: :n21: :n21:
و من اصلا اصلا دلم نمیخواد برم ولی مجبووووورم و اگه نرم خانواده میخواد چه جوابی بده؟
متاسفانه سن کم 17 دارم و شغلی هم ندارم و نمیشه مستقل باشم فعلا.
کلا چیکار کنم؟
به نظر من برو
روابط عمومیت هم خوب میشه،با دوستان و اقوامتون بیشتر آشنا میشی،تفریح،تنوع،و صله رحم را بجا می آوری که ثواب زیادی هم داره
23 روز توی خونه میخوای چکار کنی؟نمیدونم شما دختر هستید یا پسر; اما اگه دختر باشید بدتر،و خانواده هم براش سخته که بگه دخترمون خونه تنهاست(چون پسرها راحتتر میتونن اوقات فراقتشون رو بگذرونن) از تابستونت استفاده کن
از اول مسافرت هم مثبت اندیش باش و به دید اجبار به مسافرت نگاه نکن تا بهت خوش بگذره
موفق باشید

szh_1367
16-08-2013, 13:08
برای هدیه دادن کتاب بنظرتون خوبه که در صفحه اولش بالا اون گوشه به عنوان یادگاری چی بنویسم؟
البته اینم بگم مناسبت خاصی نداره
صرفا یک هدیه معمولی به یک دوست به رسم یادگاری
بنظرتون چیزی بنویسم؟یا کلا بدون نوشته باشه بهتره؟

به نظر من بنویس

چرا که در اینده وقتی دوست شما به این نوشته نگاه میکنه خاطرات خوب و زیبا و شاد از شما به ذهن خواهد اورد

اگر به شعر و شاعری علاقه داره قطعه شعری بنویس

قطعات رمانتیک مناسب خانوم ها هست

و اگر طرف مقابل زیاد اهل شعر و رمانتیک و . . . نیست فقط متنی با این موضوع بنویس این هدیه ای ناقابل به بهترین دوستم . . . .

-----------------------------------

یکی از دوستانم قبلا کتابی به من هدیه داد و در صفحه اول خاطره ای خنده دار که هر دو در ان شریک بودم رو کوتاه نوشته هربار که این کتاب رو میبینم سریع خاطره رو میخونم و کلی میخندم - به نظر من چنین متن هایی واقعا لذت بخش هستند

شیر برنج
18-08-2013, 05:06
سلام دوستان..امیدوارم که حالتون توپ توپ باشه..بچه ها من نحوه ی رفتارم با خانوادم ودوستای نزدیکم خیلی خوبه...اما وقتی یاهاشون میرم بیرون جلوی بقیه خیلی همچین

بگی نگی..دستو پامو گم میکنم...:n30:حتی وقتی میرم بیرون..خرید گاهی حتی نمیتونم نظرم رو بگم....درواقع...کم رویی دارم...:11:میشه بگید برای بهتر شدن رابطم با ادمای اطراف چه

کار کنم.....:14:میشه راهکار بدین؟ اخه من تو مدرسم این مشکلاتو دارم...ومیخوام با روحیه جدید واردش بشم....نه الان..اینجوری....تو این اوضاع!:n14:

درسته..که این تاپیکا مختص اداب معاشرته اما رفتار هم جزوی از اونه پس خواهش میکنم نظراتتون رو بگید ومنو راهنمایی کنید..دوستان!:n01:

راستش...میخوام راه حل هایی که نتیجه بخش بوده رو هم انجام بدم..یعنی واقعا عکس العمل داشته...ممنونم..که حرفامو گوش کردین!

دوستون دارم...وبه کمکتون احتیاج..بای:n18:

nhybgtvfr
18-08-2013, 12:06
سلام دوستان..امیدوارم که حالتون توپ توپ باشه..بچه ها من نحوه ی رفتارم با خانوادم ودوستای نزدیکم خیلی خوبه...اما وقتی یاهاشون میرم بیرون جلوی بقیه خیلی همچین

بگی نگی..دستو پامو گم میکنم...:n30:حتی وقتی میرم بیرون..خرید گاهی حتی نمیتونم نظرم رو بگم....درواقع...کم رویی دارم...:11:میشه بگید برای بهتر شدن رابطم با ادمای اطراف چه

کار کنم.....:14:میشه راهکار بدین؟ اخه من تو مدرسم این مشکلاتو دارم...ومیخوام با روحیه جدید واردش بشم....نه الان..اینجوری....تو این اوضاع!:n14:

درسته..که این تاپیکا مختص اداب معاشرته اما رفتار هم جزوی از اونه پس خواهش میکنم نظراتتون رو بگید ومنو راهنمایی کنید..دوستان!:n01:

راستش...میخوام راه حل هایی که نتیجه بخش بوده رو هم انجام بدم..یعنی واقعا عکس العمل داشته...ممنونم..که حرفامو گوش کردین!

دوستون دارم...وبه کمکتون احتیاج..بای:n18:
سلام دوست عزیز
به نظر من اول باید تمرین زیاد داشته باشی یعنی بیشتر خودت رو توی اون موقعیت قرار بده تا برات عادی تر بشه
دوم اینکه همیشه دوستانت رو مثل خودت فرض کن یعنی فکر نکن که اونها از تو بهترند،نه همه شبیه به هم اند، اگه دوستات هم سن و سال خودت اند دلیلی نداره که دستو پات رو گم کنی.
موفق باشید :n16:

nhybgtvfr
18-08-2013, 12:10
اولین صحبت با جنس مخالف تلفنی چطوری خوبه باشه ؟ :دی

بستگی داره که درمورد چه موضوعی بخواین صحبت کنید
به نظر من در کل : سنگین و محترمانه
موفق باشید.

nhybgtvfr
18-08-2013, 12:16
برای هدیه دادن کتاب بنظرتون خوبه که در صفحه اولش بالا اون گوشه به عنوان یادگاری چی بنویسم؟
البته اینم بگم مناسبت خاصی نداره
صرفا یک هدیه معمولی به یک دوست به رسم یادگاری
بنظرتون چیزی بنویسم؟یا کلا بدون نوشته باشه بهتره؟

سلام
دوستان راهنمایی های خوبی کردن، چند موضوع قابل اهمیته:
سن دوستتون
اخلاق دوستتون( شوخ طبع بودن،مذهبی بودن و...)
مناسبت
اگه متن خوب بخواین میتونین از گوگل سرچ کنید و متون خوبی رو پیدا کنید
به نظر من تاریخ تقدیم هدیه رو هم اگه بنویسید خیلی خوب باشه.

nhybgtvfr
18-08-2013, 12:22
سلام
من یه مشکلی دارم:
من نمی تونم به دوستام زنگ بزنم! یعنی نمی دونم چه موقع بزنم که مزاحمشونم نشم، چی بگم، چقدر حرف بزنم و ....
اصلا نمی دونم چند وقت یک بار باید یه سراغی از دوستام که تو مدرسه با هم دوست بودیم و چون فعلا تابستونه نمی بینمشون رو بگیرم.
کلا تو این موضوع اگه نکته ای چیزی به ذهنتون می رسه راهنماییم کنین.
از حرفهای اضافی بپرهیزید
اگه لازم بود زیاد صحبت کنید ازش عذر خواهی کنید(مثلا بگین ببخشید که وقتتون رو گرفتم)
وقتی زیاد با کسی تماس میگیرید طرف مقابلتون طبیعتا کم محلی میکنه،پس سعی کن در حد اعتدال ارتباط داشته باشید
همیشه یادت باشه : هرچه کمیاب باشی ارزشت بیشتر میشه
موفق باشید دوست عزیز

nhybgtvfr
18-08-2013, 12:28
با یه فردی که لوسه و همه چیز رو به شوخی میگیره چه طوری باید رفتار کرد ؟!
من موندم چرا این بشر این طوریه .... هر چی میگی جدی نمیگیره.:n24:

خیلی هم خرابکاره.راه که میره میزنه داغون میکنه.اونوقت خودش یه چیزش خراب شه یا یه کوچولو بد رفتار شه با چیزاش قاطی میکنه.
اگه زد یه چیزی رو خراب کرد چه طور باهاش برخورد کنم ؟!

به نظر من وقتی طرف قاطی میکنه شما هم همه چیزها رو به شوخی بگیرید تا بفهمه شوخی کردن یعنی چی
فکر میکنم درک موارد جدی براش مشکله و باید خودش توی اون موقعیت قرار بگیره و یکی باهاش شوخی کنه و به مسخره بگیرتش تا خودش متوجه کارهاش بشه

+ f.a.r.i
18-08-2013, 21:12
عاقا یه سوال شاید هم مسخره به نظر برسه !

وقتی میریم رستوران و یا سالن غذا خوری و ... روش صحیح برای سفارش غذا :n16:چیه ؟

بشینی رو صندلی غذا خوری با خانواده و گارسون رو صدا کنی .

یا بری اول به یکی از گارسون ها بگی چی میخوای بعد بیای بشینی رو صندلی غذا خوری ؟؟؟؟؟؟؟؟

senaps
18-08-2013, 22:35
بستگی به روستارنش داره.... معمولش اینه که شما بری بشینی از رو منوی مربوطه که روی میذارن یا براتون میاره سفارش بدی...
بعضی جاهای سر راهی و اینا و چه میدونم این رستورانای نسبتا سطح پایین!!( مثلا تو محل‌های صنعتی و از این حرفاس(مثلا رو توجه کنین!)) شما اول سفارش میدی بعد میشینی....

printemps
20-08-2013, 11:54
دوستان یکی از دوستهای من داره برای ادامه تحصیل به خارج از ایران میره و مهمونی خداحافظی گرفته. بنظرتون من باید چی براش بخرم ببرم؟

Rhodes
20-08-2013, 12:20
من یه مشکل اساسی دارم !
اصلا از تلفن خوشم نمیاد :n02: وقتی کنار دوستام هستم راحت حرف میزنم و عادی ولی وقتی همون طرف تماس بگیره قفل میکنم.نمیدونم چرا ...
ولی اگه همون حرفی رو که توی تلفن میخواد بگه sms کنه سریع جوابش رو میدم ....
مشکل کجاست !؟

constant_boy23
20-08-2013, 12:59
من یه مشکل اساسی دارم !
اصلا از تلفن خوشم نمیاد :n02: وقتی کنار دوستام هستم راحت حرف میزنم و عادی ولی وقتی همون طرف تماس بگیره قفل میکنم.نمیدونم چرا ...
ولی اگه همون حرفی رو که توی تلفن میخواد بگه sms کنه سریع جوابش رو میدم ....
مشکل کجاست !؟


نميدونم شايد بيماري چيزيه ...اخه منم همين شكليم يه چند نفر ديگه هم شكل خودم يافتم كه همينجورين ...واس دوستام عادي شده ديگه جواب زنگشونو ندم :n02:


البته هميشه هم اينطوري نيست :n06:

ziba12
20-08-2013, 16:17
کسی که تازه عروسی کرده باید برای تبریک چی بگیم به اون (مرد ) که هم چیز جدیدی باشه و خنده دار باشه و به نوعی تیکه خنده دار نه غیر مودبانه باشه .

چند تا تبریک جدید و غیر تکراری بگین .:n12::n17:

M A S 0 U D
20-08-2013, 17:19
سلام
کسی که تو کل دوران زندگیش با هیچ جنس مخالفی رابطه نداشته و اینک زمان ازدواجه و پیدا کردن همسر مناسب با وسواس بالا باید چکار کنه؟

Atghia
20-08-2013, 18:16
دوستان یکی از دوستهای من داره برای ادامه تحصیل به خارج از ایران میره و مهمونی خداحافظی گرفته. بنظرتون من باید چی براش بخرم ببرم؟
یک هدیه مثل هدیه ای که برای تولد براشون تهیه میکنید بگیرید.بنظرم وسیله ای باشه که براش بمونه و هروقت دید یاد شما بیفته مثل ساعت مچی یا اگر اهل کتاب خوندن هست یک کتاب در زمینه مورد علاقش یک ست کیف پول و کمربند و جاکلیدی چرمی هم میتونه جالب باشه:n06:

من یه مشکل اساسی دارم !
اصلا از تلفن خوشم نمیاد :n02: وقتی کنار دوستام هستم راحت حرف میزنم و عادی ولی وقتی همون طرف تماس بگیره قفل میکنم.نمیدونم چرا ...
ولی اگه همون حرفی رو که توی تلفن میخواد بگه sms کنه سریع جوابش رو میدم ....
مشکل کجاست !؟
بنظرم به مرور و بقولی تمرین بیشتر میتونید بهتر صحبت کنید برای شروع سعی کنید با اعضای خانواده پای تلفن بیشتر صحبت کنید و در زمینه های مختلف بعد با دوستتون که خیلی صمیمی تر هستش و...
و درحال حاضر برای دوستان دیگتون که در صحبت تلفنی مشکل دارید باهاشون پیشنهاد میکنم در هنگام صحبت بیشتر از موضع پرسشگر ظاهر بشید :دی برای اینکه مجبور نباشید خیلی توضیح و جواب و اینا بیان کنید خودتون کسی باشید که سوال مطرح میکنه و دوستتون مجبور میشه بیشتر صحبت کنه:n01:

کسی که تازه عروسی کرده باید برای تبریک چی بگیم به اون (مرد ) که هم چیز جدیدی باشه و خنده دار باشه و به نوعی تیکه خنده دار نه غیر مودبانه باشه .

چند تا تبریک جدید و غیر تکراری بگین .:n12::n17:
به به تبریکات آقا، میبینم که به جرگه ی مظلومین جامعه پیوستی:n02:
ا ا شما هم؟پس بلاخره شما هم گول خوردید ،بسلامتی ،تبریک میگم بهتون :n06:
آزادی کجایی که یادش بخیر ،فلانی(اسم اون اقا)تمــــــــــوم شد اقا ،(با خنده) تبریک میگم بهتون:دی


سلام
کسی که تو کل دوران زندگیش با هیچ جنس مخالفی رابطه نداشته و اینک زمان ازدواجه و پیدا کردن همسر مناسب با وسواس بالا باید چکار کنه؟

در چنین شرایطی به دلیل عدم تجربه در ارتباط داشتن با جنس مخالف ایشون باید سعی کنند به واسطه خواهرشون مادرشون یا اقوامشون و بواسطه معرفی نزدیکان دیگر، مواردی رو براشون انتخاب کنند و بعد خودشون تک تک صحبت کنند ببینن اخلاقیاتشون با کدوم مورد بیشتر همخونی داره
(چون تجربه ای دراین زمینه ندارید انتخاب اولیه براساس معیارهای انتخابیتون ممکنه زیاد قابل استناد نباشه):n06:

Rhodes
26-08-2013, 17:45
نمیدونم جای این سوال اینجا درست هست یا نه !!

مادر بزرگم چن ساعت پیش فوت شد :n30: چند ماهی ( حدود 9 ماه بود که روی تخت بود و پاش سیاه کرده بود ) زیاد شوکه کننده نبود ولی .....
حالا من سوالم اینه که الان باید با مادرم چه طوری رفتار کنم ؟ که زیاد لطمه نبینه و مشکلی پیش نیاد ؟!
مادرم 49 سالش هست.

ممنون میشم کمکم کنید.

Shadow-Man
26-08-2013, 18:14
نمیدونم جای این سوال اینجا درست هست یا نه !!

مادر بزرگم چن ساعت پیش فوت شد :n30: چند ماهی ( حدود 9 ماه بود که روی تخت بود و پاش سیاه کرده بود ) زیاد شوکه کننده نبود ولی .....
حالا من سوالم اینه که الان باید با مادرم چه طوری رفتار کنم ؟ که زیاد لطمه نبینه و مشکلی پیش نیاد ؟!
مادرم 49 سالش هست.

ممنون میشم کمکم کنید.

از لطمه هم یه چیز اونور تر دیده پس خیلی به فکر این نباش.
مادربزرگم بیشتر از 20 سال پیش مرد. ولی همین الان هم بعضی وقتا مادرم صحبتشو میکنه می گه هنوز باورم نمیشه مادرم مرده. مادرم 60 سالشه.

به نظرم باید بیشتر حواست بهش باشه. مثلا اگه چیزی میگه یا حرفی میزنه به دل نگیرید. بحث نکنید. اگه کاری می گه سریع انجام بدید. اگه می تونید اصلا قبل از اینکه کاری بگه انجامش بدید.
تا میتونید سعی کنید مثل قبل در گیر مشکلات و مسائل روزمره خانواده نشه. وظایف مادری رو هم تا مدتی ازش انتظار نداشته باشید.

MR.CART
27-08-2013, 17:13
اقا من همون کاربر اره باو هستم ،الان رسیدیم مقصد ولی خیلی دوست دارم برگردم به خونه خودم و تک و تنها زندگی کنم،اقا ازدواج هم نمیکنم،اگرم بکنم حداقل30 سالم باید باشه ،نمیدونم چرا همچین بلایی سرم اومده تا همین پارسال خوشحال بودم که میرم مسافرت و بازدید اقوام و...اصلا نمیدونم چرا.

MR.CART
27-08-2013, 17:16
لا مصب تا 27 شهریور نمیایم خونه،از اونور هم باید تظاهر کنم که خوشحالم که کلا ازینکارا بدم میاد چون آدم رکی هستم،کسی هست یه دلگرمی بده

باغبون
27-08-2013, 22:26
سلام دوستان
من به یه مشکلی برخوردم اینکه تو کلاس زبان با دو تا از دخترا دوست شدم که خیلی وقتی استاد داره درس میده باهم و با من حرف میزنن حالا من اصلا یک کلمم موقع درس حرف نمیزنم ولی اونا خیلی حرف میزنن باهام :n28:منم از اون ادمام که دوست ندارم وقتی استاد درس میده حرف بزنم چون هم حواسم پرت میشه و هم خجالت میکشم احساس میکنم داره به استاد توهین میشه، از طرفی با این دوتام دوست شدم و باهم میرم میایم ولی نمیتونم بگم سر درس باهام حرف نزنن بنظرتون چکار کنم؟ رده سنیم کارشناسی و کارشناسی ارشد در نظر بگیرید.ممنون میشم راهمایی کنید

Atghia
27-08-2013, 22:47
سلام دوستان
من به یه مشکلی برخوردم اینکه تو کلاس زبان با دو تا از دخترا دوست شدم که خیلی وقتی استاد داره درس میده باهم و با من حرف میزنن حالا من اصلا یک کلمم موقع درس حرف نمیزنم ولی اونا خیلی حرف میزنن باهام :n28:منم از اون ادمام که دوست ندارم وقتی استاد درس میده حرف بزنم چون هم حواسم پرت میشه و هم خجالت میکشم احساس میکنم داره به استاد توهین میشه، از طرفی با این دوتام دوست شدم و باهم میرم میایم ولی نمیتونم بگم سر درس باهام حرف نزنن بنظرتون چکار کنم؟ رده سنیم کارشناسی و کارشناسی ارشد در نظر بگیرید.ممنون میشم راهمایی کنید

ببینید نیازی نیست متوجهشون کنید که خدای نکرده در رابطه دوستیتون اثرگذار باشه
شما کافیه یه بهونه پیدا کنید برای اینکه جلوتر بنشینید اینجوری دیگه کنار اونها نخواهید بود و قاعدتا کسایی که پرحرفن هیچوقت نمیان ردیف اول بشینن مثلا :دی
دلیل هم بگید مثلا من لیسنینگم ضعیفه میخوام دقیقتر بشنوم برم جلوتر بشینم:n17:

باغبون
27-08-2013, 22:58
ببینید نیازی نیست متوجهشون کنید که خدای نکرده در رابطه دوستیتون اثرگذار باشه
شما کافیه یه بهونه پیدا کنید برای اینکه جلوتر بنشینید اینجوری دیگه کنار اونها نخواهید بود و قاعدتا کسایی که پرحرفن هیچوقت نمیان ردیف اول بشینن مثلا :دی
دلیل هم بگید مثلا من لیسنینگم ضعیفه میخوام دقیقتر بشنوم برم جلوتر بشینم:n17:
اره اینم راه خوبیه ولی در هر صورت ما جلو میشینیم یعنی کسی جلوی ردیف ما نیست و اینا اصلا براشون مهم نیست که استاد ببینه دارن حرف میزنن،را ه حل دیگه ای هم دارین؟

Atghia
27-08-2013, 23:12
اره اینم راه خوبیه ولی در هر صورت ما جلو میشینیم یعنی کسی جلوی ردیف ما نیست و اینا اصلا براشون مهم نیست که استاد ببینه دارن حرف میزنن،

اهان پس گرد میشینید...
خب دوتا راه دارید شما
راه اول اینه که اینقدر دیر برید سر کلاس که جاها پر شده باشه و نشه کنار اون دونفر بنشینید که اگر خیلی بامرام باشن احتمال اینکه براتون جا نگه داشته باشن هم هست!میتونید یکبار اینو تست کنید:n17:
و در نهایت راه دیگه ای نمیمونه جزاینکه یطور دوستانه ای باهاشون مطرح کنید قضیه رو! به این ترتیب که بگید فلانی میدونی؟من وقتی کنار دوستام میشینم نمیتونم جلو خودمو بگیرم پرحرفی میکنم نه خودم چیزی میفهمم و نه دوست بیچارم واسه همین بهتره با فاصله بشینیم از هم :n09::n17:

باغبون
27-08-2013, 23:18
اهان پس گرد میشینید...
خب دوتا راه دارید شما
راه اول اینه که اینقدر دیر برید سر کلاس که جاها پر شده باشه و نشه کنار اون دونفر بنشینید که اگر خیلی بامرام باشن احتمال اینکه براتون جا نگه داشته باشن هم هست!میتونید یکبار اینو تست کنید:n17:
و در نهایت راه دیگه ای نمیمونه جزاینکه یطور دوستانه ای باهاشون مطرح کنید قضیه رو! به این ترتیب که بگید فلانی میدونی؟من وقتی کنار دوستام میشینم نمیتونم جلو خودمو بگیرم پرحرفی میکنم نه خودم چیزی میفهمم و نه دوست بیچارم واسه همین بهتره با فاصله بشینیم از هم :n09::n17:
با مرام هم هستند متاسفانه و برام جا میگیرند برا همینه که براحتی نمیتونم ازشون جداشم وگرنه تا حالا صد بار جدا شده بودم.اخه من بیچاره از این هنرا دارم اصلا حرف نمیزنم که بخوام اینو بگم اخه من چیکار کنمبا این دو تا:sq_20::n27:تو رو خدا امشب کمکم کنید

باغبون
27-08-2013, 23:31
atghia جان دیگه راهکاری نداری؟بد مخمصه ای شده برام

Atghia
28-08-2013, 00:05
atghia جان دیگه راهکاری نداری؟بد مخمصه ای شده برام

عزیز من دیگه فکرم کار نمیکنه :دی بعید میدونم راه غیرمستقیم دیگه ای وجود داشته باشه!
نهایتا مستقیما باید حرف دلتون رو بهشون بگید:n06:

باغبون
28-08-2013, 00:09
ه ه خوب چی بگم رو نمیشه مشکلم همینه:n28:

Atghia
28-08-2013, 00:12
ه ه خوب چی بگم رو نمیشه مشکلم همینه:n28:
1-حرف غیرمستقیمی که گفتم و گفتید نمیتونید بگید رو مطرح کنید
2-مستقیما همین حرفایی که به ما گفتید رو صمیمانه باهاشون مطرح کنید
3-از سر کمرویی تحمل کنید!

باور کنید خارج از این حالتها نداریم
موفق باشید:n16:

باغبون
28-08-2013, 00:22
مرسی atghia جون ببخشید خستت کردم. این جلسه که رفتم گرم میگیرم باهاشون بعدم میگم من میرم یه جا دیگه اینجا بشینم حرف میزنم هیچی نمیفهمم. سعی میکنم کمرو نباشم:n27:

Kurosh
28-08-2013, 00:26
اتفاقی اینجا رو دیدم ...

مرسی atghia جون ببخشید خستت کردم. این جلسه که رفتم گرم میگیرم باهاشون بعدم میگم من میرم یه جا دیگه اینجا بشینم حرف میزنم هیچی نمیفهمم. سعی میکنم کمرو نباشم:n27:
یه راه دیگه هم دارید

اینکه یه جلسه به صورت خصوصی برید پیش استادتون، قضیه رو صاف و پوست کنده بهش بگید
بگید من دوست ندارم وقتی شما حرف می‌زنید، با دوستام صحبت کنم ...
اگه میشه، جوری که اونا نفهمن من به شما گفتم و ...، این دو نفر رو یه جای دیگه بنشونید به خاطر حرف زدن (یه جورایی واسه تنبیه اونا)

این جوری راحت میشید! خودتون هم چیزی نگفتید بهشون که بر بخوره !

باغبون
28-08-2013, 00:37
اره فکر خوبیه مرسی

MR.CART
28-08-2013, 17:57
اقا اونقد هم فکر میکردم داشتن رابطه با اقوام بد نیست حالا کم کم راه میفتم

rezaa2000
28-08-2013, 18:24
سلام به همه

Йeda
28-08-2013, 18:30
سلام دوستان

یه مدتیه با چند تا از دوستام مشکلی دارم..
این دوستانی که می گم ازون دسته آدم هایی هستن که چون فکر می کنن کاری ازم برمیاد باهام دوستن..
بیشتر ازین لحاظ دچار مشکل شدم که مدام انرژی منفی میدن و با این حال که خیلی سعی کردم بهشون کمک کنم ولی دیدم
نمیشه...و مشکل اصلی در دانشگاست که نمیشه کاریش کرد..
بچه های زرنگی نیستن و رفتارشون عصبیم می کنه...حس میکنم ازین دسته آدمهایی اند که شخصیت آدم رو زیر سوال میبرند...
مدام خودمو عقب می کشم ازشون و با دوستان دیگم بیشتر معاشرت می کنم و در واقع آدم خجالتی ای نیستم و
بهشون گفتم که دوست دارم با عده دیگه ای باشم یا گاهی تنها، ولی خب چون حس صمیمیت می کنند فکر می کنند منظور خاصی از حرف هام ندارم
در شرایط عادی داشتن همچین دوستانی سخت نیست ولی انقدر مشکلات دیگه هست راستش واقعا درین مورد در موندم...

ممنون میشم کمک کنید...
البته اگه به نظرتون می رسه که راه دیگه ای مونده:n03:
...:n12:

Kurosh
28-08-2013, 18:45
سلام دوستان

یه مدتیه با چند تا از دوستام مشکلی دارم..
این دوستانی که می گم ازون دسته آدم هایی هستن که چون فکر می کنن کاری ازم برمیاد باهام دوستن..
بیشتر ازین لحاظ دچار مشکل شدم که مدام انرژی منفی میدن و با این حال که خیلی سعی کردم بهشون کمک کنم ولی دیدم
نمیشه...و مشکل اصلی در دانشگاست که نمیشه کاریش کرد..
بچه های زرنگی نیستن و رفتارشون عصبیم می کنه...حس میکنم ازین دسته آدمهایی اند که شخصیت آدم رو زیر سوال میبرند...
مدام خودمو عقب می کشم ازشون و با دوستان دیگم بیشتر معاشرت می کنم و در واقع آدم خجالتی ای نیستم و
بهشون گفتم که دوست دارم با عده دیگه ای باشم یا گاهی تنها، ولی خب چون حس صمیمیت می کنند فکر می کنند منظور خاصی از حرف هام ندارم
در شرایط عادی داشتن همچین دوستانی سخت نیست ولی انقدر مشکلات دیگه هست راستش واقعا درین مورد در موندم...

ممنون میشم کمک کنید...
البته اگه به نظرتون می رسه که راه دیگه ای مونده:n03:
...:n12:
اگه خودتون دوست ندارید که باهاشون دوست بمونید، تعارف رو بذارید کنار ...
راه حل مستقیم (یعنی اینکه برین رک و پوست کنده بهشون بگین خوشم نمیاد از رفت و آمد با شما) آخرین گزینه است، و با توجه به اینکه هر روز تو محیط دانشگاه ممکنه باهاشون برخورد داشته باشید، به عنوان آخرین راه حل پیشنهاد میشه ...

اما اگه ازشون واقعاً فاصله بگیرید، کم کم خودشون متوجه میشن که دیگه رابطه‌ی قبلی از بین رفته ...

این فاصله گرفتنتون باید طوری باشه که کاملاً به طرف بفهمونه که من نمی‌خوام با تو بگردم!
به بهانه‌های مختلف از معاشرت باهاشون سر باز بزنید
یکی دو ماه به همین منوال بگذره، اگه (با عرض معذرت) شعورش رو داشته باشن خودشون کنار می‌کشن ...

شیر برنج
29-08-2013, 10:21
سلام بچه ها....به نظرتون چه طوری میشه یه مجری خوب واسه مناسبتای جشن های مدرسه بود...؟:n13: اخه خیلی استرس اوره..!

وبعضیا ممکنه مسخرت کنن...میدونین یکی از برنامه هام اینه پس خواهش میکنم کمکم کنید میخوام یه خورده از استرسی رو که توی جمع دارم اینطوری بریزم...میدونم کار راحتی نیس اما به دردسرش میارزه....میشه راهکار بدین..من کلا روابط عمومیم بالا نیس...اونقد اما میخوام عوض بشم..راستش ..همین دیگه..!:n01:

ملا نصرالدین
29-08-2013, 10:30
سلام دوستان

یه مدتیه با چند تا از دوستام مشکلی دارم..
این دوستانی که می گم ازون دسته آدم هایی هستن که چون فکر می کنن کاری ازم برمیاد باهام دوستن..
بیشتر ازین لحاظ دچار مشکل شدم که مدام انرژی منفی میدن و با این حال که خیلی سعی کردم بهشون کمک کنم ولی دیدم
نمیشه...و مشکل اصلی در دانشگاست که نمیشه کاریش کرد..
بچه های زرنگی نیستن و رفتارشون عصبیم می کنه...حس میکنم ازین دسته آدمهایی اند که شخصیت آدم رو زیر سوال میبرند...
مدام خودمو عقب می کشم ازشون و با دوستان دیگم بیشتر معاشرت می کنم و در واقع آدم خجالتی ای نیستم و
بهشون گفتم که دوست دارم با عده دیگه ای باشم یا گاهی تنها، ولی خب چون حس صمیمیت می کنند فکر می کنند منظور خاصی از حرف هام ندارم
در شرایط عادی داشتن همچین دوستانی سخت نیست ولی انقدر مشکلات دیگه هست راستش واقعا درین مورد در موندم...

ممنون میشم کمک کنید...
البته اگه به نظرتون می رسه که راه دیگه ای مونده:n03:
...:n12:

من هم همین شرایط شما رو داشتم.بهترین کار اینه که ازشون فاصله بگیرید.مثلا درس هایی که اونها بر میدارند رو شما برندارید.
یا اگر امکانش رو دارید یک ترم به یک دانشگاه دیگه انتقالی بگیرید.

MR.CART
29-08-2013, 12:16
اقا اگه شما به یک مسافرت دید و بازدید اقوام برید ولی خوشتون نیاد و کاملا اجباری باشه اونم به مدت 23روز شما چیکار میکنید؟

Переклад не
29-08-2013, 12:31
اقا اگه شما به یک مسافرت دید و بازدید اقوام برید ولی خوشتون نیاد و کاملا اجباری باشه اونم به مدت 23روز شما چیکار میکنید؟

اگه کار خاصی نداشته باشم و پدر مادر بخوان من باهاشون برم همچین جایی ، به خاطرشون میرم
اما اگه فردی پرمشغله باشم ، ایشون رو قانع میکنم که من نمیتونم باهاشون به این مسافرت بیام.چه به خاطر مشغله هام و چه به این خاطر که دلم نمیخواد(مسئله ی مشغله رو بهونه کردن)

و اینا در صورتیه که مجرد وابسته بهشون باشی.اگه متاهلی وضعیت فرق میکنه و اونا فقط در حد یه پیشنهاد میگن شما هم بیایین باهم بریم فلان جا و در اینجا کاملا اختیار داریم که چه جوابی بدیم (جواب معقول و محترمانه)

اما اگه غیر از ایشون ، از فامیلهای دیگه ای این پیشنهادو بدن ، در هر موقعیت سنی کاملا مختارم که برم یا نرم

MR.CART
29-08-2013, 12:49
والا 17 سال بیشتر ندارم و نمیتونستم تنها و مستقل بمونم،البته الان که تو خونه اقوام هستم،ولی هنوزم احساس راحتی نمیکنم و میگم ایکاش میشد به این سفر نمیرفتیم شاید سال دیگه وضع بهتر شد ولی خوب...ایرانی ها ضریب هوشیشون 84 تشریف داره

ملا نصرالدین
29-08-2013, 18:11
ببینید اوضاع همیشه بر وفق مراد ادم نیست...به هر حال ادم مجبوره یه وقت هایی یه سری کارهایی که دوست نداره انجام بده...یه سری جاهایی که دوست نداره بره
باید اوضاع رو جوریکه دوست دارید بر وفق مرادتون کنید
ببینید چه جاهای تفریحی اون شهری که توش هستید داره با پسرهای همسن خودتون برید
الان وقت خوبیه برای اینکه یه کمی از این لب تاب و اینترنت دور بشید ...با اقوام یه فوتبالی شطرنجی منچی چیزی بازی کنید

باغبون
29-08-2013, 21:41
سلام بچه ها....به نظرتون چه طوری میشه یه مجری خوب واسه مناسبتای جشن های مدرسه بود...؟:n13: اخه خیلی استرس اوره..!

وبعضیا ممکنه مسخرت کنن...میدونین یکی از برنامه هام اینه پس خواهش میکنم کمکم کنید میخوام یه خورده از استرسی رو که توی جمع دارم اینطوری بریزم...میدونم کار راحتی نیس اما به دردسرش میارزه....میشه راهکار بدین..من کلا روابط عمومیم بالا نیس...اونقد اما میخوام عوض بشم..راستش ..همین دیگه..!:n01:
سلام منم ترس از جمع و صحبت کردنو تو جمعو داشتم خیلی زیاد، ولی الان خدا رو شکر خوب شدم نکته اول :یکسری کتاب خوب در مورد نحوه سخرانی کردن بخر و بخون نکته دوم خودتو روزی چند بار توی جمع تصور کن داری حرف میزنی و یا حتی بلند بلند حرف بزن و تمرین کن تا ترست بریزه نکته سوم: در مورد موضوعی که میخوای حرف بزنی خوب تحقیق کن و اطلاعات کامل داشته باش تا اعتماد بنفس لازمو داشته باشی نکته چهارمو دیگه میذارم به عهده بقیه دوستان..:n01:

szh_1367
30-08-2013, 13:20
سلام بچه ها....به نظرتون چه طوری میشه یه مجری خوب واسه مناسبتای جشن های مدرسه بود...؟:n13: اخه خیلی استرس اوره..!

وبعضیا ممکنه مسخرت کنن...میدونین یکی از برنامه هام اینه پس خواهش میکنم کمکم کنید میخوام یه خورده از استرسی رو که توی جمع دارم اینطوری بریزم...میدونم کار راحتی نیس اما به دردسرش میارزه....میشه راهکار بدین..من کلا روابط عمومیم بالا نیس...اونقد اما میخوام عوض بشم..راستش ..همین دیگه..!:n01:

سلام

بعضی از دوستان مشکل ارتباط با دیگران رو دارند به شکل ها مختلف مثل عدم توانایی صحبت کردن هرچند که بر اون موضوع اشراف کامل دارن - یا صحبت با جنس مخالف - ترس از جمع یا . . .

من چنتا راه عملی که خودم تجربه کردم رو عرض میکنم

1. سعی کنید از سوالاتی استفاده کنید که جواب اونها رو میدونید

مثلا قرار است پولی رو از طریق بانک به حساب یکی از دوستان واریز کنید از نزدیک ترین فرد سوال کنید ایا من فرم رو درست پر کرده ام ؟ یا مثلا برای واریز پول کارمزدی دریافت میشود

قرار است بازی خریداری کنید روی جلد سی دی نوشته رم 1 گیگ از صاحب مغازه سوال کنید اقا مطمئن هستید رم یک گیگ کم نمیاد به نظر رم بیشتری نیاز هست

اما نکته : سعی کنید سوالات خیلی ابکی باشه چون سوال شما جدی گرفته نخواهد شد

اما این سوالات چه تاثیری دارد : بیشتر افراد برای شروع یک مکالمه یا یک ارتباط هیچ چیزی به ذهنشان نمیرسد یا نمیتوانند جمله ای مناسب برای این کار پیدا کنند و زمانی که بدون تجربه وارد مکالمه میشوند با سوالی بی ربط وارد این ارتباط میشوند

این سوالات کوچک باعث میشوند برای شروع از جملات و اعتماد به نفس بالا تری برخوردار باشند


2. چت کنید !!!

بعضی از مشکل استرس دارند برای این افراد پیشنهاد میکنم از چت استفاده کنید چرا که در چت طرفین همدیگر رو نمیبینند و فرد کمترین استرس ممکن رو تجربه می کند

با چت کردن کار به جایی خواهد رسید طرف بدون استرس وارد مکالمه میشود


3. وارد بازاری شوید که با مشتری ارتباط مستقیم دارد

به فرض عموی شما مغازه سبزی فروشی داره شما سعی کن گاهی که بیکاری بری اونجا به عنوان کمک دادن با مشتری ها صحبت کنید

مهم ترین نکته این کار اینکه شما دارید با افراد و جنسیت های مختلف ارتباط برقرار میکنید و این ارتباط نیاز به تخصص خاصی ندارد صرفا یک مکالمه کوتاه چند ثانیه ای یا چند دقیقه ای است اما همین مکالمات کوتاه مثل ضرب المثل کم کم وانگهی دریا شود عمل میکند


---------------

باید برم جایی فرصت ویرایش نبود اگر غلط املائی هست ببخشید سعی میکنم راههایی که تاثیراتش رو به شخصه دیدم بنویسم

Atghia
30-08-2013, 13:30
سلام بچه ها....به نظرتون چه طوری میشه یه مجری خوب واسه مناسبتای جشن های مدرسه بود...؟:n13: اخه خیلی استرس اوره..!

وبعضیا ممکنه مسخرت کنن...میدونین یکی از برنامه هام اینه پس خواهش میکنم کمکم کنید میخوام یه خورده از استرسی رو که توی جمع دارم اینطوری بریزم...میدونم کار راحتی نیس اما به دردسرش میارزه....میشه راهکار بدین..من کلا روابط عمومیم بالا نیس...اونقد اما میخوام عوض بشم..راستش ..همین دیگه..!:n01:

تسلط داشته باشید! بهترین کار تمرین هست و تمرین

هرچیزی رو که میخواید بگید بارها با خودتون تکرار کنید و ترجیحا اینکار رو روبه روی آیینه انجام بدید

وقتی دارید در جمع صحبت میکنید به چشمهای افراد خیره نشید که حواستون پرت بشه ترجیحا دایره نگاهتون رو مدام تغییر بدید (مثلا یک لحظه به یکی لحظه بعد به کناریش نگاه کنید و...)

خلاصه برداری کنید تمام چیزهایی رو که میخواید مطرح کنید و تمرین داشتید در شرایط استرس زا ممکنه در ابتدا فراموشتون بشه بهترین کار اینه که عنوان اونها رو تیتروار روی کاغذ کوچک داشته باشید یک نگاه مختصر به کاغذ همه چیز رو در ذهن شما تداعی خواهد کرد

alittlequestion11
30-08-2013, 21:15
سلام

لطفا به من بگویید با چه کار کنم که بدون داشتن حالت غیرعادی روابطم را با کسی کاملا قطع کنم (یه جوری که خودش متوجه باشد که باید حواسش را جمع کند!)
راستش قضیه از این قرار است که یکی از همکلاسی های دانشگاه یه جورایی با آبروی من بازی کرده است (100 درصد او شروع کننده و مقصر است) و فکر می کرده که من قرار نیست بفهمم ولی وقتی دید که متوجه شدم سریعا سعی کرده درستش کند و چون من می دانم آدم دورو و دغلی است می خواهم نسبتا بد باهاش رفتار کنم طوری که او حساب کار دستش بیاید. چند روز دیگر کلاسها شروع می شود.

اگر شما جای من بودید چه کار می کردید؟
می خواهم حتی اگر نگاهمان هم مستقیما در چشم هم افتاد سلامش نکنم! ولی چون تا حالا تقریبا همچین کاری نکردم (آدم اهل مدارایی هستم) یه جورایی برام سخته... لطفا بگید چه طور این کار رو بکنم... پیش خود چه فکری کنم که این کار برایم عادی باشد؟

ملا نصرالدین
31-08-2013, 23:50
خیلی راحت
سمتش نروید...باهاش صحبت نکنید...حتی اگر میتونید با دوست های اون طرف هم حرف نزنید...سر کلاس دور از هم بنشینید...اگر دیدید جلوی راهتون سبز شد راهتون رو کج کنید و از طرف دیگه بروید تا مجبور هم نشید بهش سلام کنید

اینها هیچ کدام حالت غیر عادی نیست...


یه راه دیگه هم اینه که به روابط مانند قبل ادامه بدید و منتظر یه فرصت باشید که اون طرف به کمک شدیدا نیاز داشته باشه و شما کمکش کنید...اینجوری اگر طرف شعور داشته باشه شرمنده ی شما میشه.....اگر هم نداشته باشه که خب متاسفانه پر رو تر میشه

Rhodes
01-09-2013, 00:40
سلام

لطفا به من بگویید با چه کار کنم که بدون داشتن حالت غیرعادی روابطم را با کسی کاملا قطع کنم (یه جوری که خودش متوجه باشد که باید حواسش را جمع کند!)
راستش قضیه از این قرار است که یکی از همکلاسی های دانشگاه یه جورایی با آبروی من بازی کرده است (100 درصد او شروع کننده و مقصر است) و فکر می کرده که من قرار نیست بفهمم ولی وقتی دید که متوجه شدم سریعا سعی کرده درستش کند و چون من می دانم آدم دورو و دغلی است می خواهم نسبتا بد باهاش رفتار کنم طوری که او حساب کار دستش بیاید. چند روز دیگر کلاسها شروع می شود.

اگر شما جای من بودید چه کار می کردید؟
می خواهم حتی اگر نگاهمان هم مستقیما در چشم هم افتاد سلامش نکنم! ولی چون تا حالا تقریبا همچین کاری نکردم (آدم اهل مدارایی هستم) یه جورایی برام سخته... لطفا بگید چه طور این کار رو بکنم... پیش خود چه فکری کنم که این کار برایم عادی باشد؟

منم یه بار توی دانشگاه با یه دوستی ( !! ) یه مشکلی برام پیش اومد.روزای اول خوب بود.ولی دیدم رفته رفته این طرف داره پر رو میشه !
از جزوه گرفتن و کتاب گرفتن گرفت تا اینکه گزارش کار و این چیزا هم نمینوشت.
منم کلا بی خیبالش شدم.حرف میزد انگار نه اگار که وجود خارجی داره.جواب همه رو میدادم جز این.تماس که میگیرفت هم همین طور.
خلاصه دیگه خودش حساب کار دستش اومد و دیگه سراغم نیومد.بعضی موقع ها هم که میاد خیلی خیلی رفتارش بهتر شده.

شیر برنج
01-09-2013, 08:25
خیلی ممنون دوستان از راهنماییتون...حتما روشون کار میکنم...اما به نظرتون دلیلش چیه که من تو خونمون همش حرف میزنم اما ادمای بیرونو وفامیلو دوست واشنا رو که میبینم به کل همه چیرو فراموش میکنم...حرفا از یادم میره...گیج میشم..:n04:

+ f.a.r.i
01-09-2013, 14:21
تبریک محترمانه ازدواج رو باید چه چیزی گفت به خانواده داماد ؟

ملا نصرالدین
01-09-2013, 17:38
خیلی عادی
تبریک میگم..ان شاء الله خوشبخت بشن
ان شاءالله به پای هم پیرشن

ملا نصرالدین
04-09-2013, 09:06
سلام دوستان
راستش یه مدرسه ی راهنمایی غیرانتفاعی نزدیک خونمون هست میخوام برم بپرسم دبیر نمیخوان؟
اگه بشه اونجا تدریس کنم خیلی خوب میشه
حالا نمیدونم رفتم اونجا چی بگم؟چطوری شروع کنم
میشه کمکم کنید:n16:

ziba12
04-09-2013, 12:04
سلام

دوستان بعضی وقت ها پیش اومده که بعضی از دوستان یا اشنایان جک یا لطیفه ای یا تیکه ای میگن برای خنده در صورتی که برای من بعضی از اون ها اصلا خنده دار نیست . و برعکس بعضی حرف ها برام خیلی جالبه و کلی میخندم .:n12::n17:

حال برای حرف ها ، تیکه ها ، لطیفه های بیمزه من حتی خنده مصنوعی هم بلد نیستم هر کاری میکنم نمیتونم خنده مصنوعی کنم :n02:. از طرفی هم اگر نخندم طرف ناراحت میشه . حال چی کار کنم ؟ نمیشه بگم اینو شنیدم میگه ادامه شو بگوو ...منم :n27:

___
04-09-2013, 12:15
سلام

دوستان بعضی وقت ها پیش اومده که بعضی از دوستان یا اشنایان جک یا لطیفه ای یا تیکه ای میگن برای خنده در صورتی که برای من بعضی از اون ها اصلا خنده دار نیست . و برعکس بعضی حرف ها برام خیلی جالبه و کلی میخندم .:n12::n17:

حال برای حرف ها ، تیکه ها ، لطیفه های بیمزه من حتی خنده مصنوعی هم بلد نیستم هر کاری میکنم نمیتونم خنده مصنوعی کنم :n02:. از طرفی هم اگر نخندم طرف ناراحت میشه . حال چی کار کنم ؟ نمیشه بگم اینو شنیدم میگه ادامه شو بگوو ...منم :n27:

رو در وایسی نکنید با کسی قشنگ تو روش بگو چه بی مزه هه هه اصلانم خنده دا رنیست...تا متوجه بشن شما فردی مستقل هستید بین اون گروه. تا متوجه دانش و علم شما بشن. تا متوجه بشن شما قبلا شنیدید. اصلا نگران نباشید که ناراحت بشند مردم از این چیزا

ناراحت نمیشن. مردم ا زاینکه بهشون ناسزا بگی یا حقشونو بخوری ناراحت میشن .



سلام دوستان
راستش یه مدرسه ی راهنمایی غیرانتفاعی نزدیک خونمون هست میخوام برم بپرسم دبیر نمیخوان؟
اگه بشه اونجا تدریس کنم خیلی خوب میشه
حالا نمیدونم رفتم اونجا چی بگم؟چطوری شروع کنم
میشه کمکم کنید
:n16:

ملانصردین دم در مدرسه : سلام خسته نباشید . من دبیر هستم فوق لیسانس زبان . شما به دبیر احتیاج ندارید . مستخدم: باید با آقای ناظم صبحت کنید من نمیدونم .ملانصردین : باشه مرسی کجا میتونم ملاقاتشون کنم؟ مستخدم: طبقه 2 در سمت چپ اتاق ناظم . ملانصردین : سلام اقای ناظم من ملانصردین هستم کارشناسی ارشد زبان

محل سکونتم نزدیک همین مدرسست . ایا شما به دبیر زبان احتیاج دارید؟ خوشحا ل میشم باهاتون همکاری کنم. ناظم مدرسه : اممممممم باید فکر کنم ..شما شمارتون رو بزارید د رصورت تمایل به همکاری باهاتون تماس میگیرم. ملانصردین : مرسی آقای ناظم خوشحال شدم از اشناییتون.ناظم منم همینطور.

ملانصردین : روز خوش. ناظم : روز بخیر خانم.

:n16:

ziba12
04-09-2013, 12:24
رو در وایسی نکنید با کسی قشنگ تو روش بگو چه بی مزه هه هه اصلانم خنده دا رنیست...تا متوجه بشن شما فردی مستقل هستید بین اون گروه. تا متوجه دانش و علم شما بشن. تا متوجه بشن شما قبلا شنیدید. اصلا نگران نباشید که ناراحت بشند مردم از این چیزا

ناراحت نمیشن. مردم ا زاینکه بهشون ناسزا بگی یا حقشونو بخوری ناراحت میشن .



:n16:
اخه ناراحت میشن کسانی هست که خیلی خاطرشونو میخوام ...اصلا روم نمیشه بهشون اینو بگم . راه دیگری هست :n17::n12:

vahidrojroj
04-09-2013, 12:29
سلام دوستان
راستش یه مدرسه ی راهنمایی غیرانتفاعی نزدیک خونمون هست میخوام برم بپرسم دبیر نمیخوان؟
اگه بشه اونجا تدریس کنم خیلی خوب میشه
حالا نمیدونم رفتم اونجا چی بگم؟چطوری شروع کنم
میشه کمکم کنید:n16:

فکر نکنم اینجوری باشه بری مدرسه بگی دبیر نمیخواین
دبیرا از سمت آموزش و پرورش تعیین میشن
میتونی بری اداره آموزش و پرورش اون منطقه درخواست بدی

vahidrojroj
04-09-2013, 12:32
اخه ناراحت میشن کسانی هست که خیلی خاطرشونو میخوام ...اصلا روم نمیشه بهشون اینو بگم . راه دیگری هست :n17::n12:

میتونی تو اون لحظه خودت مشغول یه کار دیگه نشون بدی
مثلا اینکه برات اس ام اس اومده
یا یک تماس جعلی fake call از طرف یه دوست
اینجوری طبیعی تره

Йeda
04-09-2013, 13:07
سلام دوستان
راستش یه مدرسه ی راهنمایی غیرانتفاعی نزدیک خونمون هست میخوام برم بپرسم دبیر نمیخوان؟
اگه بشه اونجا تدریس کنم خیلی خوب میشه
حالا نمیدونم رفتم اونجا چی بگم؟چطوری شروع کنم
میشه کمکم کنید:n16:



( فکر میکنم باید با مدیر مدرسه صحبت کنید و به نظرم بهتر هست قبل از اینکه به مدرسه برید چون مدرسه ها مخصوصن غیرانتفاعی به هیچ عنوان معلوم
نیست مدیر اون روز و اون ساعت خاص در مدرسه باشه، خوب هست قبل از ورود به مدرسهتماس بگیرید وبگید که میتونم با مدیر مدرسه صحبت کنم. بعد مثلن
میگن امرتون و شما میگید در رابطه با شرایط تدریس در مدرسه تون تماس گرفتم و در صورتی که نیاز به دبیر داشته باشن در وهله اول مدرک و سابقتون رو میپرسند
و اینکه در چه درسی میخواین تدریس کنید و درصورت موافقت با درخواستتنونشما حضورن پیش مدیر میرید و میگین در رابطه با شرایط تدریس در مدرسه با خانم مدیر
صحبت کردم و درینصورت راهنماییتون میکنند... .


( فکر میکنم باید سابقه چند سال تدریس در دوره ابتدایی مدارس دولتی داشته باشید البته این شرایط تدریس ما هست ممکنه متفاوت باشه )

و ان شالا که موفق به دبیری در مدرسه میشن... .