PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : آداب معاشرت



صفحه ها : 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 [16] 17

محمد7966
20-03-2016, 12:19
گفتم جملاتی از حکیم و فیلسوف بزرگ آرتور شوپنهاور بنویسم.بی ربط به مبحث مطرح شده نیست


اکثر ازدواجها نه محصول انتخاب و خواست حقیقی،که ثمره اندیشه های سطحی و شرایط اتفاقی اند.


هدف حقیقی تمامی عشق و عاشقی ها،اگرچه خود افراد از حقیقت بی خبر باشند،این است که موجودی جدید به دنیا آید.

آرتور شوپنهاور

bagbagoo
20-03-2016, 12:58
سلام
دوست گرامي شما خودتون ميگيد قضاوت كردن كار درستي نيست در حاليكه داريد اون خانم رو قضاوت ميكنيد!
صرف جواب نه شنيدن دليل نازيدن به برتري خاصي نيست! چرا احتمال نميديد كه كسي رو دوست داره؟ ازدواج نكرده درست ولي شايد خودش كسي رو دوست داشته كه حالا بنابه هردليلي بهش نرسيده!
ممكنه از ديد ايشون شما ادم موجه و خوبي باشيد حالا از هرنظر يا معياري
ولي وقتي دختري دلش با كسي باشه بقيه هزاري هم خوب باشن نميتونن براي ازدواج بهش نزديك بشن
اينو به عنوان يك دختر اعلام ميكنم كه از قضا دهه ٦٠ هم هستم...شايد و شايد دليل ايشون اين بوده باشه...
موفق باشيد

از شما متشکرم که حداقل با احترام صحبت کردید.دوست گرامی از قضا بنده از ابتدای صحبتم با این خانم این موضوع رو پرسیدم و ازشون خواستم بدون رودرواسی به من بگن که ایا شخص دیگری در زندگیشون وجود داره و پای شخص دیگری در میون هست یا نه و ایشون قاطعانه گفتند نه.دو بار هم این مساله رو پرسیدم و هر دو بار جواب ایشون منفی بوده.اگر چنین شخصی وجود داشت من به راحتی قضیه رو می پذیرفتم و میرفتم پی کارم.

در جواب اون دوستی که میگه من در صورت ازدواج زندگی طرفو به گند میکشم هم باید بگم من دنبال هر شخصی نبودم و به نظر من زمانی باید دنبال این مسایل بری که استقلال مالی و فکری داشته باشی.حالا اینکه من تا الان با کسی دوست نبودم دلیل بر ضعف ارتباطی من هست؟؟؟
اصلا گیریم که اینطور باشه وقتی در اولین ارتباط تمام تصوراتت مبنی بر پر توقع بودن و مادی بودن بیشتر دخترها درست در میاد چه توقعی داری؟متاسفانه بیشتر دخترهایی که من دیدم پر توقع و مادی گرا بودن.

دوستان دقت کنن گفتم بیشتر دخترهایی که من دیدم اینطوریند یعنی اولا همه رو نگفتم و ثانیا گفتم انهایی که من دیدم نه شخص دیگری.حالا بازم دوستان نیان لیچار بار ما کنن.

Lockheed Martin
20-03-2016, 15:44
سلام
توصيه دوستانه من به شما اينه كه كمي بيشتر شجاعت به خرج بديد
محترمانه پا پيش بگذاريد
نگران جواب نباشيد كه چه خواهد بود
با اين سابقه اشنايي قطعا برخورد بدي با شما نخواهند داشت
بلاخره از قديم گفتن مرگ يكبار شيون يكبار
خودتون براي خودتون برزخ ساختيد...
سال نو رو بهونه كنيد
ضمن تبريك عيد براي ايشون سال پربار و سرشار از اتفاقات قشنگ ارزو كنيد و همين رو بهانه كنيد براي يك ديدار و مطرح كردن قصدتون
ارزوي موفقيت براي شما
سپاس از شما. متاسفانه هفته اول عيد رو مسافرت هستم اما تمام جراتم رو جمع مي كنم كه در هفته دوم اين كار رو بكنم. ولي واقعا سخته :n28: به نظر شما مطرح كردن اين موضوع توي محل كار بد هست؟

bagbagoo
20-03-2016, 17:32
سپاس از شما. متاسفانه هفته اول عيد رو مسافرت هستم اما تمام جراتم رو جمع مي كنم كه در هفته دوم اين كار رو بكنم. ولي واقعا سخته :n28: به نظر شما مطرح كردن اين موضوع توي محل كار بد هست؟
به نظرم تعطیلات برای اینکار مناسبتره.فقط در صورتی که امکان بیرون رفتن با ایشون رو ندارید موضوع رو در محل کار مطرح کنید.کلا بیرون بهترهچون به طرفتون فرصت بیشتری میدین تا فکر کنه.

Captain_America
21-03-2016, 20:13
گرامي هيچكس مجبور به انجام كاري برخلاف ميلش نيست....
سعي كنيد با كسي ازدواج كنيد كه دلتون پيششه وگرنه يك عمر حسرت همراهيتون ميكنه...
:n28:


از شما متشکرم که حداقل با احترام صحبت کردید.دوست گرامی از قضا بنده از ابتدای صحبتم با این خانم این موضوع رو پرسیدم و ازشون خواستم بدون رودرواسی به من بگن که ایا شخص دیگری در زندگیشون وجود داره و پای شخص دیگری در میون هست یا نه و ایشون قاطعانه گفتند نه.دو بار هم این مساله رو پرسیدم و هر دو بار جواب ایشون منفی بوده.اگر چنین شخصی وجود داشت من به راحتی قضیه رو می پذیرفتم و میرفتم پی کارم.

در جواب اون دوستی که میگه من در صورت ازدواج زندگی طرفو به گند میکشم هم باید بگم من دنبال هر شخصی نبودم و به نظر من زمانی باید دنبال این مسایل بری که استقلال مالی و فکری داشته باشی.حالا اینکه من تا الان با کسی دوست نبودم دلیل بر ضعف ارتباطی من هست؟؟؟
اصلا گیریم که اینطور باشه وقتی در اولین ارتباط تمام تصوراتت مبنی بر پر توقع بودن و مادی بودن بیشتر دخترها درست در میاد چه توقعی داری؟متاسفانه بیشتر دخترهایی که من دیدم پر توقع و مادی گرا بودن.

دوستان دقت کنن گفتم بیشتر دخترهایی که من دیدم اینطوریند یعنی اولا همه رو نگفتم و ثانیا گفتم انهایی که من دیدم نه شخص دیگری.حالا بازم دوستان نیان لیچار بار ما کنن.
دنبال هر شخصی نبودید یعنی چی؟ شما دارید به بقیه مردم از دید بالا نگاه میکنید و فکر میکنید اونا در سطح شما نیستند ، شما چطور تا الان با هیچکس دوست نبودید؟ یعنی حتی تو دوران مدرسه به کسی وابسته نشدید؟! برای من یکم سخته من خودم شخص خیلی عاطفی و با احساسی هستم اصلا نمیتونم بدون یه عشق یا یه رابطه تو هر سطحی زندگی کنم. اتفاقا اگه دختری واقعا پسری رو بخواد با شرایط مالیش کنار میاد حالا نه در فقر مطلق ولی اینکه یه زندگی معمولی داشته باشند کافیه با همه اجاره خونه و وام و ... تا وقتی زندگی میچرخه خانم ها خیلی بساز هستند.
اگه شما با یکی دو مورد پر توقع برخورد کردید دلیل نمیشه تعمیم بدید به همه خانوما.

سپاس از شما. متاسفانه هفته اول عيد رو مسافرت هستم اما تمام جراتم رو جمع مي كنم كه در هفته دوم اين كار رو بكنم. ولي واقعا سخته :n28: به نظر شما مطرح كردن اين موضوع توي محل كار بد هست؟
همکارت هست؟! من توصیه نمیکنم با همکارت ازدواج کنی مخصوصا تو محیط اداری و شرکت .
و یه چیز دیگه اگه تصمیمت قطعی هست مستقیم بهش نگو اصلا رابطه ای با صحبت مستقیم از ابتدا درست در نمیاد، اول به بیرون چدبار دعوتش کن یه مدت که باهم تنها بیرون رفتید اونوقت اخلاق همو بهتر میفهمید خودش شروع میکنه بهت نخ دادن که الان موقعشه.

camaro lt
21-03-2016, 20:52
فصل مهمانی رفتن رسیده و بخاطر سال نو دید و بازدیدها بسیار بیشتر از گذشته شده.

متاسفانه توی این مورد " مهمانی رفتن "هم بیشتر ما ایرانی ها حساب و کتاب درستی نداریم و اکثرا بواسطه اینکه به خانه دوست قدیمی، فامیل و آشنا و همکار و.. مهمانی میریم، و فکر میکنیم با طرف " خودمانی " هستیم، یکسری آداب و اصول اولیه را فراموش کرده و یا نادیده میگیرم که در دراز مدت و ادامه این جور رفتارها، دید خوبی نسبت به ما بوجود نمیاد...

در وهله اول قبل از اینکه به خانه کسی بریم، باید از یکی دو روز قبل با طرف مقابل یا همان میزبان هماهنگی بکنیم و نه اینکه خودمون ، خودمون را دعوت کنیم ! چون ممکنه اونها آمادگی لازم برای پذیرش مهمان نداشته باشن، مثلا خودشون مهمان جایی باشن یا مهمان دیگه ای را در همان زمان میزبانی کنند و یا قصد سفر دارند و... که در این صورت یا پشت در بسته میمانیم و یا باعث آزار و اذیت و مزاحمت برای میزبان میشیم.

متناسب به مورد مهمانی رفتن و شان میزبان هدیه ای مختصر و مناسب تهیه کنید تا دست خالی نباشید.

توجه کنید که کلا مهمانی رفتن جهت بازدید و احوالپرسی هست که اونهم با حواشی نهایتا بین 1 تا 1.5 ساعت طول میکشه و نه اینکه 3 یا 4 ساعت بشینیم و بقول معروف کنگر خورده و لنگر بندازیم!، مگر اینکه برای امر خاصی مثل نهار یا شام و یا مثلا یک مشاوره و امثالهم دعوت شده باشیم که در این صورت بر اساس وصعیت میتونه کمی بیشتر طول بکشه.
زمان مناسب هم بیشتر بعد از ظهرها هست و اگر دیر باشه میتونه باعث سلب آسایش میزبان بشه. بطور مثال خیلی ها تازه ساعت 9 شب یادشون میاد میخوان برن میهمانی و تا 12 شب اطراق میکنن!

بردن بچه به مهمانی هم معمولا پر حاشیه است و کلی داستانها داره که معمولی ترین اونها بهم ریختن اسباب و لوازم میزبان هست و په اینهم باید توجه داشته باشیم. همینطور بچه های میزبان را هم باید با احترام خطاب کنیم و اگر حس میکنید بچه نافرمانی داره، سعی کنید با اون طرف نشید و بقول معروف روی بچه را باز نکنید.

اگر میزبان جای خاصی برای شما در نظر گرفته، با احترام قبول کنید و همانجا بشینید و اگر واقعا برای شما مشکل بود با احترام درخواست کنید که اجازه بده جای دیگه ای بشینید.

در مورد صحبتها و گفتگوهایی که بین میهمانان و میزبان رد و بدل میشه موارد بسیار زیادی را میشه گوشزد کرد، از جمله اینکه غیبت کردن و گله از این و آن درست نیست، به رخ کشیدن مال و ثروت یا سوال از مقدار دارایی و ثروت میزبان و یا آه و ناله از گرفتاریها و درد و رنج و...و...و...

سعی کنید با همه افراد حاضر در مهمانی صحبت کنید تا اینکه صرفا با یکنفر وارد صحبت بشید و به بقیه بی توجهی کنید.

اگر در مورد موضوع خاصی وارد بحث شدید، سعی نکنید یک جلسه محاکمه راه بندازید و میزبان را محکوم کنید که صورت خوشی نداره و همیشه باید رعایت ادب و حرمتها را داشته باشید تا احیانا خودتون هم زیر سوال نروید.

خیلی غرق در بحر میوه ها و خوردنیها و شیرینی و غذا و.... نباشید که فکر کنن صرفا برای خوردن آمدین و دیگه هیچ!
اگر توی مهمانی به هر دلیلی به شما خوش نگذشت و حس بدی نسبت به میزبان پیدا کردید، سعی کنید با احترام و مودبانه جوری که به میزبان برنخوره، از میهمانی خارج بشید و البته زمانی که بعدا میزبان ، مهمان شما بود سعی نکنید تلافی کنید!

و خلاصه اینکه عید همه مبارک و مهمانی به همه شما خوش بگذره..!!:n06:

bagbagoo
22-03-2016, 20:10
:n28:


دنبال هر شخصی نبودید یعنی چی؟ شما دارید به بقیه مردم از دید بالا نگاه میکنید و فکر میکنید اونا در سطح شما نیستند ، شما چطور تا الان با هیچکس دوست نبودید؟ یعنی حتی تو دوران مدرسه به کسی وابسته نشدید؟! برای من یکم سخته من خودم شخص خیلی عاطفی و با احساسی هستم اصلا نمیتونم بدون یه عشق یا یه رابطه تو هر سطحی زندگی کنم. اتفاقا اگه دختری واقعا پسری رو بخواد با شرایط مالیش کنار میاد حالا نه در فقر مطلق ولی اینکه یه زندگی معمولی داشته باشند کافیه با همه اجاره خونه و وام و ... تا وقتی زندگی میچرخه خانم ها خیلی بساز هستند.
اگه شما با یکی دو مورد پر توقع برخورد کردید دلیل نمیشه تعمیم بدید به همه خانوما.

دنبال هر شخصی نبودم یعنی دنبال یه دختر لوس و ننر و پر توقع و تیتیش مامانی که تا بهش بگی بالای چشت ابروئه بهش بر بخوره نبودم.دنبال دخترایی که با هزار نفر گشتن و رایطه برقرار کردن نبودم.دنبال شخصی بودم که بتونم تو زندگیم بهش اعتماد کنم.دنبال شخصی بودم که مطمئن باشم منو به خاطر پولم انتخاب نکرده بلکه به خاطر خودم انتخاب کرده.دنبال کسی بودم که پس فردا اگر به هر دلیلی وضع مالی من خراب شد ولم نکنه بره.بازم بگم یا بسه؟؟؟ به نظرت چند درصد از خانمهای الان این خصوصیاتو دارن؟؟؟ چند بار بگم من خودم رو جدای از دیگران نمیدونم.من نمیدونم تو چطوری به این نتیجه رسیدی که من از بالا به مردم نگاه میکنم؟؟؟؟

من اگه میخواستم از بالا به دختر مردم نگاه کنم ... هم بار طرف نمیکردم.

من دارم میگم طرف قیافه نداره پول نداره خانواده سطح بالایی هم نداره اینا فهمیدنش خیلی سخته برات؟؟؟جهت اطلاعت، یه چیزی هست به نام اجماع، یعنی جمیع مردم (اکثریت مردم) بر یه قضیه ای اتفاق نظر دارن.وقتی من میگم طرف قیافه نداره یعنی اگر از صد نفر بپرسی 90 نفرشون میگن نداره.محاسبه وضع مالی و خانوادگی هم که کاری نداره.پس طرف من فقط یه اخلاق خوب داره که من شیفته همین اخلاقش شدم (شایدم اشتباه کردم).

اصلا گیریم که من آدم متکبر و پر مدعایی باشم (که نیستم) طرف نباید برای رد پیشنهاد من یه دلیل منطقی بیاره (آقا بگه از قیافت خوشم نمیاد، بگه از فلان اخلاقت خوشم نمیاد، بگه منتظر یه نفر دیگه هستم بکه......) د لامصب یه چیزی بگه آخه
اینکه بگه شما آدم خوبی هستی من با شما و اخلاقتون هیچ مشکلی ندارم ولی نمیتونم که نشد حرف (هر چند من تا همین حد هم ناچارا دیگه قبول کردم و حداقل چند وقتی میشه که باهاش صحبتی در این زمینه نکردم ولی خدا شاهده همین الان اگر هر کمکی ازم بخواد دریغ نمیکنم)

حالا هی بگو از بالا نگاه میکنی بگو متکبری بگو مغروری.به خدا قسم چند نفر از دوستان که تقریبا همشونم متاهل هستند و در جریان قرار دارن بهم میگن ولش کن ولی این دل لامصب من قبول نمیکنه.:n03:

به هر حال من این قضیه رو فقط به عنوان یه تجربه شخصی برای دوستمون لاکهید مارتین تعریف کردم تا شاید کمکی بهشون کرده باشم وگرنه قصدم تایید و تکذیب گرفتن از کاربران نبود.من از اون بانوی محترمی که اومدن و محترمانه نطرشون رو اعلام کردن بسیار تشکر میکنم چون همین نطرات میتونه نظر بنده رو تغییر بده.مسلما دفعه دیگه اگر اگر خواستم این موضوع رو با شخص دیگری مطرح کنم (که فکر نکنم به این زودیا باشه) سعی میکنم از نطرات خانمها بیشتر استفاده کنم چون مسلما همجنسهای خودشون رو بیشتر میشناسن.

در پایان این رو هم بگم که از قدیم گفتن طلا که پاکه چه منتش به خاکه.اگر کسی از این سخنان رک و صریح من ناراحت میشه احتمالا جزو همون دسته از خانمهاست که اصلا برای من اهمیتی ندارن اما به هر صورت اگر کسی احساس میکنه که جزو این دسته موصوف نیست و بهش بی احترامی شده بنده شخصا ازشون معذرت خواهی میکنم.

Captain_America
22-03-2016, 20:57
دنبال هر شخصی نبودم یعنی دنبال یه دختر لوس و ننر و پر توقع و تیتیش مامانی که تا بهش بگی بالای چشت ابروئه بهش بر بخوره نبودم.دنبال دخترایی که با هزار نفر گشتن و رایطه برقرار کردن نبودم.دنبال شخصی بودم که بتونم تو زندگیم بهش اعتماد کنم.دنبال شخصی بودم که مطمئن باشم منو به خاطر پولم انتخاب نکرده بلکه به خاطر خودم انتخاب کرده.دنبال کسی بودم که پس فردا اگر به هر دلیلی وضع مالی من خراب شد ولم نکنه بره.بازم بگم یا بسه؟؟؟ به نظرت چند درصد از خانمهای الان این خصوصیاتو دارن؟؟؟ چند بار بگم من خودم رو جدای از دیگران نمیدونم.من نمیدونم تو چطوری به این نتیجه رسیدی که من از بالا به مردم نگاه میکنم؟؟؟؟

من اگه میخواستم از بالا به دختر مردم نگاه کنم ... هم بار طرف نمیکردم.

من دارم میگم طرف قیافه نداره پول نداره خانواده سطح بالایی هم نداره اینا فهمیدنش خیلی سخته برات؟؟؟جهت اطلاعت، یه چیزی هست به نام اجماع، یعنی جمیع مردم (اکثریت مردم) بر یه قضیه ای اتفاق نظر دارن.وقتی من میگم طرف قیافه نداره یعنی اگر از صد نفر بپرسی 90 نفرشون میگن نداره.محاسبه وضع مالی و خانوادگی هم که کاری نداره.پس طرف من فقط یه اخلاق خوب داره که من شیفته همین اخلاقش شدم (شایدم اشتباه کردم).

اصلا گیریم که من آدم متکبر و پر مدعایی باشم (که نیستم) طرف نباید برای رد پیشنهاد من یه دلیل منطقی بیاره (آقا بگه از قیافت خوشم نمیاد، بگه از فلان اخلاقت خوشم نمیاد، بگه منتظر یه نفر دیگه هستم بکه......) د لامصب یه چیزی بگه آخه
اینکه بگه شما آدم خوبی هستی من با شما و اخلاقتون هیچ مشکلی ندارم ولی نمیتونم که نشد حرف (هر چند من تا همین حد هم ناچارا دیگه قبول کردم و حداقل چند وقتی میشه که باهاش صحبتی در این زمینه نکردم ولی خدا شاهده همین الان اگر هر کمکی ازم بخواد دریغ نمیکنم)

حالا هی بگو از بالا نگاه میکنی بگو متکبری بگو مغروری.به خدا قسم چند نفر از دوستان که تقریبا همشونم متاهل هستند و در جریان قرار دارن بهم میگن ولش کن ولی این دل لامصب من قبول نمیکنه.:n03:

به هر حال من این قضیه رو فقط به عنوان یه تجربه شخصی برای دوستمون لاکهید مارتین تعریف کردم تا شاید کمکی بهشون کرده باشم وگرنه قصدم تایید و تکذیب گرفتن از کاربران نبود.من از اون بانوی محترمی که اومدن و محترمانه نطرشون رو اعلام کردن بسیار تشکر میکنم چون همین نطرات میتونه نظر بنده رو تغییر بده.مسلما دفعه دیگه اگر اگر خواستم این موضوع رو با شخص دیگری مطرح کنم (که فکر نکنم به این زودیا باشه) سعی میکنم از نطرات خانمها بیشتر استفاده کنم چون مسلما همجنسهای خودشون رو بیشتر میشناسن.

در پایان این رو هم بگم که از قدیم گفتن طلا که پاکه چه منتش به خاکه.اگر کسی از این سخنان رک و صریح من ناراحت میشه احتمالا جزو همون دسته از خانمهاست که اصلا برای من اهمیتی ندارن اما به هر صورت اگر کسی احساس میکنه که جزو این دسته موصوف نیست و بهش بی احترامی شده بنده شخصا ازشون معذرت خواهی میکنم.

شما وقتی به خودت فرصت نمیدید که با یه نفر رابطه ای برقرار کنید از کجا میدونید اون صفات منفی رو به زعم شما تو خودش داره؟ حداقل شش ماه تا یکسال رابطه احساسی و عاطفی لازمه که اخلاقیات طرف مقابل دستتوت بیاد پس شما چجوری پیش داوری میکنید؟
تکبر و غرور رو علاوه بر خودبزرگ بینی برای این گفتم که در مورد دیگران پیش داوری و قضاوت هم میکنید همون دخترای لوس و ننر تو نگاه اول شاید تو برخوردهای بیشتر نظرتون رو میتونسته عوض کنه. یا کسی که بتونی اعتماد کنی رو چجوری میتونید بفهمید وقتی خودتون رو از روابط احساسی محروم میکنید؟
اجماع اگه تمام دنیا هم سر یه باطلی اجماع کنند باطله، در ثانی از تمام چیزهایی که شما گفتید فقط وضع مالی هست که عنصر مادیه و میشه سنجید زیبایی شناختی یه مساله نسبی همچنین سطح خانوادگی ممکنه از نظر یه شخص دیگه فرق کنه.
نه یعنی نه دلیل اضافه ای احتیاج نداره که شما دنبال دلیلی ممکنه یه دختر یه پسری رو که پسر خوبی هم هست نپسنده یا تو دلش نره همون جور که واسه یه پسر ممکنه دختری رو هرچقدر خوب به دلش نشینه.
اتفاقا من چون خودم رک و صریحم خوشحال میشم شخص مقابلم هم رک و بی پرده باشه. در ضمن من خودم پسر هستم ولی چون حس کردم داره با دیدگاه اشتباه در مورد خانوما قضاوت میشه جواب دادم، خودم در شرف ازدواج هستم برای همین با این مسایل زیاد دست به گریبانم.

bagbagoo
22-03-2016, 23:08
شما وقتی به خودت فرصت نمیدید که با یه نفر رابطه ای برقرار کنید از کجا میدونید اون صفات منفی رو به زعم شما تو خودش داره؟ حداقل شش ماه تا یکسال رابطه احساسی و عاطفی لازمه که اخلاقیات طرف مقابل دستتوت بیاد پس شما چجوری پیش داوری میکنید؟
تکبر و غرور رو علاوه بر خودبزرگ بینی برای این گفتم که در مورد دیگران پیش داوری و قضاوت هم میکنید همون دخترای لوس و ننر تو نگاه اول شاید تو برخوردهای بیشتر نظرتون رو میتونسته عوض کنه. یا کسی که بتونی اعتماد کنی رو چجوری میتونید بفهمید وقتی خودتون رو از روابط احساسی محروم میکنید؟
اجماع اگه تمام دنیا هم سر یه باطلی اجماع کنند باطله، در ثانی از تمام چیزهایی که شما گفتید فقط وضع مالی هست که عنصر مادیه و میشه سنجید زیبایی شناختی یه مساله نسبی همچنین سطح خانوادگی ممکنه از نظر یه شخص دیگه فرق کنه.
نه یعنی نه دلیل اضافه ای احتیاج نداره که شما دنبال دلیلی ممکنه یه دختر یه پسری رو که پسر خوبی هم هست نپسنده یا تو دلش نره همون جور که واسه یه پسر ممکنه دختری رو هرچقدر خوب به دلش نشینه.
اتفاقا من چون خودم رک و صریحم خوشحال میشم شخص مقابلم هم رک و بی پرده باشه. در ضمن من خودم پسر هستم ولی چون حس کردم داره با دیدگاه اشتباه در مورد خانوما قضاوت میشه جواب دادم، خودم در شرف ازدواج هستم برای همین با این مسایل زیاد دست به گریبانم.

بعضی مسایل و خصوصیات آدمها آنقدر مشخصه که نیازی به برقراری رابطه چند ماهه یا چند ساله نداره.من دارم میگم بیشتر دخترهایی که من باهاشون در ارتباط بودم (منظورم ارتباط دوستی نیست ارتباط کاری یا خانوادگی یا دوستی غیر عاطفی و .... هست) و کلا بیشتر خانمهایی که من میشناسم (اینطوری بگم بهتره) اینقدر درباره مسایل مالی صحبت می کنند که این امر برای من مسجل شده حساب میشه.برای همین تعمیم میدم (که البته این تعمیم دادن زیاد هم کار درستی نیست) یعنی ذهنیت من اینطوریه که اگر من با فلان دختر ازدواج کنم به احتمال بیشتر از 50 درصد اون دختر خانم از همین دسته از آدمهای مادی خواهد بود.(از لحاظ ریاضی بخوایم نگاه کنیم چون احتمالی که من میدم بیشتر از 50 درصده پس من یا باید سمت ایجاد رابطه نرم یا باید خیلی محتاطانه وارد رابطه بشم طوری که اون احتمال کمتر درست در بیاد و طرفم آدم مادی نباشه).

پس شما بهتره به جایی که من رو یک آدم متکبر و خودبزرگ بین و ... بخونی ببینی من چی دیدم که اینقدر ذهنیتم نسبت به خانمها خراب شده.به نظر من تو این دوره زمونه پیدا کردن یه دختر خوب مثل پیدا کردن سوزن تو انبار کاه شده.

حالا اگر شما جزو اون دسته از آدمهایی بودی که همیشه یا اکثر مواقع خانمهایی به تورت خوردن که این خصوصیات رو نداشتن باید بگم این شانس خوب شما بوده و شما هم نمیتونی منو متهم کنی که همه خانمها خوبن و من مورد دارم و مغرورم و متکبرم و ...

من هم مرض ندارم که عینک بدبینی بزنم به چشمم ولی باید ببینی من چیا دیدم که اینجوری فکر میکنم.

در ضم در مورد اجماع هم حرفت درسته ولی وقتی اکثر مردم بر یه چیزی اتفاق نظر دارند طبق قانون عرضه و تقاضا اگر اون چیز (مثلا قیافه اون دختر خانم) خوب نباشه تقاضا برای اون کم میشه (هر چند ممکنه واقعا این اجماع غلط باشه) ولی به هر حال طبق عرف این اتفاق میافته.حالا شما وقتی طبق عرف (و نه لزوما واقعیت) قیافه نداری پول هم نداری (اینم خودت تایید کردی که قابل محاسبه است) خانواده سطح بالایی هم نداری پس چرا باید برای یه نفر که تا این حد باهات راه اومده کلاس بذاری؟؟؟؟؟

تنها دلیلی که من میتونم متصور بشم اینه که طرف به هر دلیلی از من خوشش نیومده و من ازش خواستم که رک و راست این رو به من اعلام کنه (طرف هم آدم رکی هست از نطر من) ولی حتی این کار رو هم نکرده و این یعنی یک عقبگرد فکری برای منی که علیرغم داشتن یک همچین ذهنیتی نسبت به خانمها اقدام به این کار کردم و الان با شنیدن جواب منفی باز هم این ذهنیت در من تقویت میشه و دفعه بعدی (اگر دفعه بعدی در کار باشه) خیلی سخت تر میتونم خودم رو راضی کنم تا به کسی پیشنهاد رابطه دوستی بدم.

AMHSIN
23-03-2016, 00:18
...
تنها دلیلی که من میتونم متصور بشم اینه که طرف به هر دلیلی از من خوشش نیومده ...

سلام

اصلا اینطور فکر نکنید! جواب رد ایشون میتونه دلایلی داشته باشه که اصلا به ذهن شما هم نرسه، ممکنه دلیلش چیزی باشه که اگر بشنوید از اینکه اینطور در موردش قضاوت کردید ناراحت شید، اگر واقعا اخلاقشون خوب هست و دختر عاقل و منطقی هست مطمین باشید دلیلش چیز دیگری هست، شاید پای کسی درمیونه، شاید احساس میکنه دارید بش ترحم میکنید، شاید بیماری خاصی داره، شاید وضع پدر و مادر یا خانواده اش جوری که نمی تونه ازدواج کنه، و هزاران شاید دیگه ...

با وجود اینهمه دلیل محتمل، شما چرا بخودتون گرفتین؟ چرا فکر میکنید از شما بدش میاد؟ که بعد این فکر باعث بشه هم خودت ناراحت شی هم از اون بدت بیاد، ببینید فقط یه تصور ذهنیه، چون الان منفیه باعث شده اذیت شین، چرا بیخودی خودتون رو اذیت میکنید؟ حتما ازش بپرسید دلیل جواب ردش چیه؟ اگه به هر دلیلی نتونس بگه، مستقیما بپرسید ایا دلیلش اینه که از شما خوشش نمیاد، اگر همونطور که میگید شما فرد معقول و خوش اخلاقی هستین، مطمین باشید جوابش خیر خواهد بود، و بعد خواهید دید که این مدت چقد بیخود خودتون رو ناراحت کردین ....

bagbagoo
23-03-2016, 00:53
سلام

اصلا اینطور فکر نکنید! جواب رد ایشون میتونه دلایلی داشته باشه که اصلا به ذهن شما هم نرسه، ممکنه دلیلش چیزی باشه که اگر بشنوید از اینکه اینطور در موردش قضاوت کردید ناراحت شید، اگر واقعا اخلاقشون خوب هست و دختر عاقل و منطقی هست مطمین باشید دلیلش چیز دیگری هست، شاید پای کسی درمیونه، شاید احساس میکنه دارید بش ترحم میکنید، شاید بیماری خاصی داره، شاید وضع پدر و مادر یا خانواده اش جوری که نمی تونه ازدواج کنه، و هزاران شاید دیگه ...

با وجود اینهمه دلیل محتمل، شما چرا بخودتون گرفتین؟ چرا فکر میکنید از شما بدش میاد؟ که بعد این فکر باعث بشه هم خودت ناراحت شی هم از اون بدت بیاد، ببینید فقط یه تصور ذهنیه، چون الان منفیه باعث شده اذیت شین، چرا بیخودی خودتون رو اذیت میکنید؟ حتما ازش بپرسید دلیل جواب ردش چیه؟ اگه به هر دلیلی نتونس بگه، مستقیما بپرسید ایا دلیلش اینه که از شما خوشش نمیاد، اگر همونطور که میگید شما فرد معقول و خوش اخلاقی هستین، مطمین باشید جوابش خیر خواهد بود، و بعد خواهید دید که این مدت چقد بیخود خودتون رو ناراحت کردین ....

از پاسختون متشکرم.کلا از آدمهایی که مثل شما با اخترام جواب آدم رو میدن لذت میبرم چون خودم هم سعی میکنم تو اجتماع به همه حتی افراد کوچکتر از خودم احترام بذارم.

به هر حال

بله شما درست میگین شاید هزار تا دلیل دیگه داشته باشه که اصلا مربوط به من نباشه ولی متاسفانه من همیشه اینطوری بودم و اینطوری فکر میکنم که حتما مشکل از سمت من بوده.دلیلش هم اینه که من گاهی اوقات حرفهایی میزنم که یه مقدار هضمش برایبعضی افراد سنگینه و به عبارتی سو برداشت میشه از حرفام (اینم به دلیل نوع حرف زدن من هست ولی دوستان و افراد خانواده به راحتی میتونن منظور منو متوجه بشن اما بعضی مواقع اینکار برای افراد تازه وارد مشکله) برای همین من فکر میکنم شاید حرفی زدم یا کاری کردم که ناخواسته ذهنیت ایشون نسبت به من اشتباه شده.برای همین ازشون پرسیدم و حتی قسمشون دادم که اگر چیزی از من دیدین یا حرفی زدم یا اصولا به هر دلیلی که مربوط به منه به من جواب منفی دادین بهم بگین ولی ایشون قاطعانه گفتن نه مربوط به شما نیست.

یه دلیل هم آوردن که از لحن صحبت و نوع دلیل کاملا میشد فهمید که طرف نمیخواد دیگه در این باره صحبت بشه و من هم چون نمیخواستم ایشون معذب باشن یا ناراحت باشن دیگه این موضوع رو مطرح نکردم ولی همیشه این موضوع من رو آزار خواهد داد که نکنه این دلیل مربوط به من بوده و ایشون روش نشده بگه و از همه بدتر اینکه همیشه فکر میکنم شاید اگر این دلیل گفته می شد به راحتی قابل حل بود.

اگز هم دلیل ایشون مربوط به خودشون بوده که همه همکاران میدونن من تا چه حد راز نگه دار هستم.همین الان چیزهایی از زندگی خیلیاشون میدونم (خودشون بهم گفتن یا درد دل کردن) که اگر فاش بشه زندگی خیلیاشون شاید از هم بپاشه.اینو همه همکاران و دوستان از جمله ایشون تو محل کار میدونن پس دلیلی نداره که ایشون دلیلشون رو به من نگن.

کلا اون چیزی که الان بیشتر از همه منو اذیت میکنه اینه که ایشون علیرغم اصرارهای بنده هیچ دلیلی اعم از قانع کننده یا غیر قابل قبول برای بنده نیاوردند و منو به قولی تو آمپاس فکری قرار دادن.

ولی کلا حرف شما رو تایید میکنم و به احتمال زیاد این مشکل مربوط به خودشونه (یکبار به طور ضمنی به من گفتن) ولی من فکر میکنم تمام مشکلات قابل حله یا با پول یا با گذشت زمان.اینکه ایشون این فرصت رو به من ندادن که من کمکشون کنم (به نوعی به خودم کمک کنم) مساله دیگه ای هست که منو آزار میده.

در کل اینجوری بگم که من قصد ازدواج نداشتم ولی ورود ایشون به محل کارم و هم اتاق شدن با من و نشست و برخاستی که داشتیم من رو به نوعی مجاب کرد که ایشون میتونه شریک خوبی برای آینده من باشه و من نخواستم این موقعیت رو از دست بدم.درست مثل کسی که مثلا 10 تا شلوار داره و اصولا به خرید شلوار فکر نمیکنه اما وقتی از یه جا رد میشه و میبینه شلوارها حراج شدن و قیمتشون مفته یکی دیگه هم بر میداره.امیدوارم منظورم رو فهمیده باشد.من به فکر ازدواج نبودم.این شخص به طور تصادفی به تور من خورد و من مجذوبش شدم.الانم این کیس تقریبا منتفیه و منم دارم خودم رو قانع میکنم که برگردم به همون زندگی که داشتم.

AMHSIN
23-03-2016, 01:17
از پاسختون متشکرم ...


خواهش میکنم، این رو گفتم چون تا الان هزاران بار این اتفاق برای خودم افتاده، حرف یا رفتاری از طرف کسی دیدم که بخودم گرفتم و ناراحت شدم اما وقتی پرسیدم دیدم که قضیه کلا چیز دیگری بوده، به همین دلیل دیگه سعی میکنم هر وقت چنین اتفاقاتی میافته حتما دلیلش رو بپرسم که به جرات میگم در بیش از 90 درصد موارد واقعیت با برداشت من اختلاف داشته!! در اکثر موارد اینطور هست، و چقد ناراحتی ها، اعصاب خورد شدن ها، حرص خوردنها، متنفر شدن ها، قهر کردن ها، بهم خوردن رابطه ها و ... بی دلیلی که صرفا ناشی از این سوء تفاهمات بوده که میشد با یه سوال ساده جلوش رو گرفت ...

در اینجور موارد انسان طبیعتا مایل به این هست که فکر کنه تنها دلیلش اینه که طرف ازش خوشش نمیاد ، این نوعی مکانیزم دفاعی هست که بصورت ناخودآگاه سعی میکنه انسان رو از شرایط خطرناک دور کنه و در مقابل صدمات و آسیب های احتمالی چنین رابطه محافظت کنه. شما نباید به سادگی تسلیم این تمایل ناخودآگاهتون بشید، اگه ایشون گفته دلیلش شما نیستید، باور کنید، به همین سادگی، اگه دوس نداره در موردش صحبت کنه، بهتر اصرار نکنید، اگه قابل گفتن بود میگفت، بعضی چیزا رو واقعا نمیشه گفت...

بهرحال بنظر من شما تا اینجا کار درست رو انجام دادید، از ایشون خوشتون امد، مطرح کردید، جواب رد دادن، دلیلش رو خواستید، دیدید براش سخته در موردش صحبت کنه اصرار نکردید، بنظرم کوتاهی نکردید که بعد بخواید حسرتش رو بخورید، و مطمین باشید در مسیر زندگیتون به کیس های دیگری هم برخورد خواهید کرد که باز چشمتون رو بگیره و چه بسا بعد خدا رو شکر کنید که این یکی نشد ...

bagbagoo
23-03-2016, 01:42
خواهش میکنم، این رو گفتم چون تا الان هزاران بار این اتفاق برای خودم افتاده، حرف یا رفتاری از طرف کسی دیدم که بخودم گرفتم و ناراحت شدم اما وقتی پرسیدم دیدم که قضیه کلا چیز دیگری بوده، به همین دلیل دیگه سعی میکنم هر وقت چنین اتفاقاتی میافته حتما دلیلش رو بپرسم که به جرات میگم در بیش از 90 درصد موارد واقعیت با برداشت من اختلاف داشته!! در اکثر موارد اینطور هست، و چقد ناراحتی ها، اعصاب خورد شدن ها، حرص خوردنها، متنفر شدن ها، قهر کردن ها، بهم خوردن رابطه ها و ... بی دلیلی که صرفا ناشی از این سوء تفاهمات بوده که میشد با یه سوال ساده جلوش رو گرفت ...

در اینجور موارد انسان طبیعتا مایل به این هست که فکر کنه تنها دلیلش اینه که طرف ازش خوشش نمیاد ، این نوعی مکانیزم دفاعی هست که بصورت ناخودآگاه سعی میکنه انسان رو از شرایط خطرناک دور کنه و در مقابل صدمات و آسیب های احتمالی چنین رابطه محافظت کنه. شما نباید به سادگی تسلیم این تمایل ناخودآگاهتون بشید، اگه ایشون گفته دلیلش شما نیستید، باور کنید، به همین سادگی، اگه دوس نداره در موردش صحبت کنه، بهتر اصرار نکنید، اگه قابل گفتن بود میگفت، بعضی چیزا رو واقعا نمیشه گفت...

بهرحال بنظر من شما تا اینجا کار درست رو انجام دادید، از ایشون خوشتون امد، مطرح کردید، جواب رد دادن، دلیلش رو خواستید، دیدید براش سخته در موردش صحبت کنه اصرار نکردید، بنظرم کوتاهی نکردید که بعد بخواید حسرتش رو بخورید، و مطمین باشید در مسیر زندگیتون به کیس های دیگری هم برخورد خواهید کرد که باز چشمتون رو بگیره و چه بسا بعد خدا رو شکر کنید که این یکی نشد ...

گاهی وقتها حسرت میخورم که چرا در دنیای واقعی دوستانی مانند شما ندارم که اینقدر منطقی و موشکافانه به مشکلات من توجه کنه و من رو راهنمایی کنه.گاهی اوقات گفتن یک جمله میتونه زندگی انسان رو عوض کنه.

از اینکه سعی کردید من رو راهنمایی کنید بینهایت ازتون متشکرم.کلا ادمی هستم که به حرفهای دیگران فکر میکنم و سرسری ازشون رد نمیشم.

به هرحال واقعا روانشناسانه موضوع رو بررسی کردید و من از این موضوع بسیار خوشحالم.

مرسی دوست گرامی.مرسی.:n16:

Life24
27-03-2016, 14:34
سلام
برای اینکه مثلا چیزی رو گفتید و میخواهید بگید که گفتم بهشون باید بگید
عرض کردم خدمت فلانی درسته؟

Demon King
27-03-2016, 16:19
سلام
برای اینکه مثلا چیزی رو گفتید و میخواهید بگید که گفتم بهشون باید بگید
عرض کردم خدمت فلانی درسته؟


سلام؛

بله بهترین عبارت همین « عرض کردم خدمتشون » هست. هم رسمی و مودبانه است هم میشه با جایگزین کردن « گفتم » به جای « عرض کردم » اون رو غیر رسمی تر کرد.

camaro lt
31-03-2016, 22:51
من بشدت نسبت به بوهای بد حساس هستم بخصوص بوی بد زیر بغل و بدن و عرق و دهان و....

متاسفانه چندتا از دوستان نزدیک که همه آدمهای جا افتاده و دارای خانواده و همسر و فرزند هستند، بشدت بوی بدی از بدن اونها متصاعد میشه و دقیقا مشخصه که به نظافت شخصی خودشون رسیدگی نمیکنن و بدتر اینکه بخاطر رفاقتی که با من دارن و خیلی روی این رفاقت حساب میکنن و کمکهایی که به اونها کردم ( مثلا در تعمیرات ماشین) خیلی به من لطف دارن و من هیچوقت نتونستم راهی پیدا کنم که به اونها بفهمانم بدجوری از بوی بد اونها اذیت میشم.

این وضعیت گاهی آنقدر شدید و بد میشه که نزدیک به حالت تهوع میرسم و به معنای واقعی وقتی کنار اونها هستم باید هر 30 تا 40 ثانیه یکبار نفس بکشم تا بوی بد کمتری به مشام من برسه!:n21:

بیشتر اوقات سعی میکنم در فضای آزاد با اونها برخورد داشته باشم تا با حفظ فاصله و استفاده از جریان هوا، وضعیت بهتری برای خودم بوجود بیارم، اما همیشه این اتفاق پیش نمیاد و بعضی اوقات واقعا راه فراری وجود نداره...
گاهی اوقات دیگه توان و تحمل من تمام میشه و میخوام بدون رودربایستی بهشون بگم ولی در ثانیه های آخر خودم را جای اونها میگذارم و میبینم خیلی خیلی حرف سنگینی هست که به یک مرد بالغ و زن و بچه دار بگی بوی بدی داره و آزار دهنده است و باید به نظافت شخصی خودش بیشتر رسیدگی بکنه....
مطمئن هستم اگر این کار را بکنم تا ابد دل اونها میشکنه و از من دلخور میشن،بخصوص که یکی از اونها چند سال از من بزرگتره و از طرفی حرف نزنم باید این شکنجه روحی و جسمی طاقت فرسا را تحمل بکنم!!:n15:

چندتا راه حل به فکرم رسید اما وقتی خوب فکر کردم متوجه شدم بازم میفهمن و این کار هم دست کمی از اشاره و گفتن مستقیم به خودشون نداره، مثل هدیه دادن اسپری بدن و لسیونهای ضد بوی بد بدن و غیره که البته اینها همه مکمل هستن و اصل قضیه استحمام مرتب هست.
بنظر شما دوستان که احتمالا مشکلی مشابه من دارید، چه راهی هست که بشه به این دوستان گرامی توصیه کرد که به وضعیت نظافت خودشون بیشتر رسیدگی بکنن که در عین حال بهشون برنخوره و دلخور نشن و رفاقت بهم نخوره و...؟؟؟؟:n13:

jjadm
01-04-2016, 12:09
من بشدت نسبت به بوهای بد حساس هستم بخصوص بوی بد زیر بغل و بدن و عرق و دهان و....

متاسفانه چندتا از دوستان نزدیک که همه آدمهای جا افتاده و دارای خانواده و همسر و فرزند هستند، بشدت بوی بدی از بدن اونها متصاعد میشه و دقیقا مشخصه که به نظافت شخصی خودشون رسیدگی نمیکنن و بدتر اینکه بخاطر رفاقتی که با من دارن و خیلی روی این رفاقت حساب میکنن و کمکهایی که به اونها کردم ( مثلا در تعمیرات ماشین) خیلی به من لطف دارن و من هیچوقت نتونستم راهی پیدا کنم که به اونها بفهمانم بدجوری از بوی بد اونها اذیت میشم.

این وضعیت گاهی آنقدر شدید و بد میشه که نزدیک به حالت تهوع میرسم و به معنای واقعی وقتی کنار اونها هستم باید هر 30 تا 40 ثانیه یکبار نفس بکشم تا بوی بد کمتری به مشام من برسه!:n21:

بیشتر اوقات سعی میکنم در فضای آزاد با اونها برخورد داشته باشم تا با حفظ فاصله و استفاده از جریان هوا، وضعیت بهتری برای خودم بوجود بیارم، اما همیشه این اتفاق پیش نمیاد و بعضی اوقات واقعا راه فراری وجود نداره...
گاهی اوقات دیگه توان و تحمل من تمام میشه و میخوام بدون رودربایستی بهشون بگم ولی در ثانیه های آخر خودم را جای اونها میگذارم و میبینم خیلی خیلی حرف سنگینی هست که به یک مرد بالغ و زن و بچه دار بگی بوی بدی داره و آزار دهنده است و باید به نظافت شخصی خودش بیشتر رسیدگی بکنه....
مطمئن هستم اگر این کار را بکنم تا ابد دل اونها میشکنه و از من دلخور میشن،بخصوص که یکی از اونها چند سال از من بزرگتره و از طرفی حرف نزنم باید این شکنجه روحی و جسمی طاقت فرسا را تحمل بکنم!!:n15:

چندتا راه حل به فکرم رسید اما وقتی خوب فکر کردم متوجه شدم بازم میفهمن و این کار هم دست کمی از اشاره و گفتن مستقیم به خودشون نداره، مثل هدیه دادن اسپری بدن و لسیونهای ضد بوی بد بدن و غیره که البته اینها همه مکمل هستن و اصل قضیه استحمام مرتب هست.
بنظر شما دوستان که احتمالا مشکلی مشابه من دارید، چه راهی هست که بشه به این دوستان گرامی توصیه کرد که به وضعیت نظافت خودشون بیشتر رسیدگی بکنن که در عین حال بهشون برنخوره و دلخور نشن و رفاقت بهم نخوره و...؟؟؟؟:n13:



سلام
منم مشکل شما رو داشتم . راهی که به ذنم رسید قسمت بالایی یقه پراهنم عطر و ادکلن زدم . و رایحشون رو چون نزدیک بینیم بود بیشتر حس کردم .

و کمتر بوی طرف رو استشمام میکردم .

در کل سعی کن فاصل از طرف بگیری . اگه خیلی هم حساسی غیر مستقیم بهشون بفهمون . :n16:

anti-military
01-04-2016, 12:41
من بشدت نسبت به بوهای بد حساس هستم بخصوص بوی بد زیر بغل و بدن و عرق و دهان و....

متاسفانه چندتا از دوستان نزدیک که همه آدمهای جا افتاده و دارای خانواده و همسر و فرزند هستند، بشدت بوی بدی از بدن اونها متصاعد میشه و دقیقا مشخصه که به نظافت شخصی خودشون رسیدگی نمیکنن و بدتر اینکه بخاطر رفاقتی که با من دارن و خیلی روی این رفاقت حساب میکنن و کمکهایی که به اونها کردم ( مثلا در تعمیرات ماشین) خیلی به من لطف دارن و من هیچوقت نتونستم راهی پیدا کنم که به اونها بفهمانم بدجوری از بوی بد اونها اذیت میشم.

این وضعیت گاهی آنقدر شدید و بد میشه که نزدیک به حالت تهوع میرسم و به معنای واقعی وقتی کنار اونها هستم باید هر 30 تا 40 ثانیه یکبار نفس بکشم تا بوی بد کمتری به مشام من برسه!:n21:

بیشتر اوقات سعی میکنم در فضای آزاد با اونها برخورد داشته باشم تا با حفظ فاصله و استفاده از جریان هوا، وضعیت بهتری برای خودم بوجود بیارم، اما همیشه این اتفاق پیش نمیاد و بعضی اوقات واقعا راه فراری وجود نداره...
گاهی اوقات دیگه توان و تحمل من تمام میشه و میخوام بدون رودربایستی بهشون بگم ولی در ثانیه های آخر خودم را جای اونها میگذارم و میبینم خیلی خیلی حرف سنگینی هست که به یک مرد بالغ و زن و بچه دار بگی بوی بدی داره و آزار دهنده است و باید به نظافت شخصی خودش بیشتر رسیدگی بکنه....
مطمئن هستم اگر این کار را بکنم تا ابد دل اونها میشکنه و از من دلخور میشن،بخصوص که یکی از اونها چند سال از من بزرگتره و از طرفی حرف نزنم باید این شکنجه روحی و جسمی طاقت فرسا را تحمل بکنم!!:n15:

چندتا راه حل به فکرم رسید اما وقتی خوب فکر کردم متوجه شدم بازم میفهمن و این کار هم دست کمی از اشاره و گفتن مستقیم به خودشون نداره، مثل هدیه دادن اسپری بدن و لسیونهای ضد بوی بد بدن و غیره که البته اینها همه مکمل هستن و اصل قضیه استحمام مرتب هست.
بنظر شما دوستان که احتمالا مشکلی مشابه من دارید، چه راهی هست که بشه به این دوستان گرامی توصیه کرد که به وضعیت نظافت خودشون بیشتر رسیدگی بکنن که در عین حال بهشون برنخوره و دلخور نشن و رفاقت بهم نخوره و...؟؟؟؟:n13:






فکر کنم دیگه زیادی حساسی. خیلی رو این چیزها هم حساس بشی زندگی رو واسه خودت سخت میکنی ...
نقطه تعادل هرچیزی رو باید پیدا کرد. نه بیشتر نه کمتر - دیگه فکر نکنم کسی انقدر بوی بدی بده که نشه چند دقیقه تحملش کرد


به نظر من تو این دوره زمونه پیدا کردن یه دختر خوب مثل پیدا کردن سوزن تو انبار کاه شده.

نه فقط شما هرکسی مثل شما این حرفها رو میزنه که مثلا دختر خوب دیگه نیست و همه فلان شدن و ... تو درجه اول خواهر و مادر خودشون رو زیر سوال میبرن

camaro lt
01-04-2016, 13:06
سلام
منم مشکل شما رو داشتم . راهی که به ذنم رسید قسمت بالایی یقه پراهنم عطر و ادکلن زدم . و رایحشون رو چون نزدیک بینیم بود بیشتر حس کردم .

و کمتر بوی طرف رو استشمام میکردم .

در کل سعی کن فاصل از طرف بگیری . اگه خیلی هم حساسی غیر مستقیم بهشون بفهمون . :n16:

فکر کنم باید مدام توی ادکلن شنا کنم تا بتونم نفس بکشم!!! :n08:
ولی برای من سواله که این افراد چطوری با بقیه مراوده میکنن؟ همه که مثل من رعایت نمیکنن و ممکنه خیلی راحت بهشون بگن ( که البته فکر نمیکنم کسی گفته باشه که اگر میگفتن تا الان اوضاع بهتر میشد) بخصوص اینکه همسر و فرزند دارن و اونها هم مدام باهاشون در ارتباط هستن. بدتر اینکه نمیدونم خانم اونها موقع...... چطوری این بوهای مشمئز کننده را تحمل میکنه؟؟؟؟!!!:n36:

camaro lt
01-04-2016, 13:11
فکر کنم دیگه زیادی حساسی. خیلی رو این چیزها هم حساس بشی زندگی رو واسه خودت سخت میکنی ...
نقطه تعادل هرچیزی رو باید پیدا کرد. نه بیشتر نه کمتر - دیگه فکر نکنم کسی انقدر بوی بدی بده که نشه چند دقیقه تحملش کرد

باور کنین قضیه خیلی بدتر از اونه که بگم...
فکرش را بکنید که توی تابستانهای داغ و سوزان جنوب کشور یک نفر چندین روز استحمام نکنه، بخصوص اگر فعالیت بدنی هم داشته باشه و مدام عرق بکنه و حتی لباسهاش را هم نشوره...
چنان بوی متعفنی به راه میافته که اگه به مشام کسی برسه میتونه راحت باعث بهم خوردن حال طرف بشه.
یکجوری که انگار با مته توی بینی آدم دارن سوراخ میکنن...!!! :n30:
باید تجربه کنید تا متوجه منظور من بشید هرچند که امیدوارم هیچوقت توی همچین وضعیتی قرار نگیرید....

kenzu
01-04-2016, 13:16
بعضیا کلا عرقشون بوی گند میده:n02: حموم هم برن باز چند ساعت بعد بو میگیرن

Erfan.
01-04-2016, 13:29
من بشدت نسبت به بوهای بد حساس هستم بخصوص بوی بد زیر بغل و بدن و عرق و دهان و....

متاسفانه چندتا از دوستان نزدیک که همه آدمهای جا افتاده و دارای خانواده و همسر و فرزند هستند، بشدت بوی بدی از بدن اونها متصاعد میشه و دقیقا مشخصه که به نظافت شخصی خودشون رسیدگی نمیکنن و بدتر اینکه بخاطر رفاقتی که با من دارن و خیلی روی این رفاقت حساب میکنن و کمکهایی که به اونها کردم ( مثلا در تعمیرات ماشین) خیلی به من لطف دارن و من هیچوقت نتونستم راهی پیدا کنم که به اونها بفهمانم بدجوری از بوی بد اونها اذیت میشم.

این وضعیت گاهی آنقدر شدید و بد میشه که نزدیک به حالت تهوع میرسم و به معنای واقعی وقتی کنار اونها هستم باید هر 30 تا 40 ثانیه یکبار نفس بکشم تا بوی بد کمتری به مشام من برسه!:n21:

بیشتر اوقات سعی میکنم در فضای آزاد با اونها برخورد داشته باشم تا با حفظ فاصله و استفاده از جریان هوا، وضعیت بهتری برای خودم بوجود بیارم، اما همیشه این اتفاق پیش نمیاد و بعضی اوقات واقعا راه فراری وجود نداره...
گاهی اوقات دیگه توان و تحمل من تمام میشه و میخوام بدون رودربایستی بهشون بگم ولی در ثانیه های آخر خودم را جای اونها میگذارم و میبینم خیلی خیلی حرف سنگینی هست که به یک مرد بالغ و زن و بچه دار بگی بوی بدی داره و آزار دهنده است و باید به نظافت شخصی خودش بیشتر رسیدگی بکنه....
مطمئن هستم اگر این کار را بکنم تا ابد دل اونها میشکنه و از من دلخور میشن،بخصوص که یکی از اونها چند سال از من بزرگتره و از طرفی حرف نزنم باید این شکنجه روحی و جسمی طاقت فرسا را تحمل بکنم!!:n15:

چندتا راه حل به فکرم رسید اما وقتی خوب فکر کردم متوجه شدم بازم میفهمن و این کار هم دست کمی از اشاره و گفتن مستقیم به خودشون نداره، مثل هدیه دادن اسپری بدن و لسیونهای ضد بوی بد بدن و غیره که البته اینها همه مکمل هستن و اصل قضیه استحمام مرتب هست.
بنظر شما دوستان که احتمالا مشکلی مشابه من دارید، چه راهی هست که بشه به این دوستان گرامی توصیه کرد که به وضعیت نظافت خودشون بیشتر رسیدگی بکنن که در عین حال بهشون برنخوره و دلخور نشن و رفاقت بهم نخوره و...؟؟؟؟:n13:







تحمل کردن و چیزی نگفتن در این شرایط، دوستی خاله خرسه هست و خودخواهی شما از این که مبادا دوستانتون ذره ای از دستتون ناراحت بشن.
اخلاقی ترین کار اینه که بهشون بگید این موارد رو. شاید این کار شما، باعث بشه که نظافت رو بیشتر رعایت کنن و در زندگی بتونن موفق تر باشن. ممکنه که از دستتون ناراحت هم بشن اما شما راه های غیر مستقیم رو انجام دادید و به نتیجه نرسیدید.
این کار، زشت نیست که ایراد دوستانمون رو بهشون بگیم. زشت اینه که نگیم و اجازه بدیم که در همون راه اشتباه بمونن.

camaro lt
01-04-2016, 13:59
تحمل کردن و چیزی نگفتن در این شرایط، دوستی خاله خرسه هست و خودخواهی شما از این که مبادا دوستانتون ذره ای از دستتون ناراحت بشن.
اخلاقی ترین کار اینه که بهشون بگید این موارد رو. شاید این کار شما، باعث بشه که نظافت رو بیشتر رعایت کنن و در زندگی بتونن موفق تر باشن. ممکنه که از دستتون ناراحت هم بشن اما شما راه های غیر مستقیم رو انجام دادید و به نتیجه نرسیدید.
این کار، زشت نیست که ایراد دوستانمون رو بهشون بگیم. زشت اینه که نگیم و اجازه بدیم که در همون راه اشتباه بمونن.

بله من هم بطور کلی قبول دارم که باید گفت، اما چطوری گفتن مهمه. ما ایرانیها کلا ملت تعارفی هستیم و توی خیلی از روابط اجتماعی تعارفات بیهوده داریم ( هر چند که من ذاتا تعارفی نیستم و فقط توی یکسری مسائل سعی میکنم مراعات بکنم).

یکی از دوستان نزدیک من که اتفاقا معلم هم هست همین مشکل را با همکارش داشت و اونهم مثل من درگیر قضیه بود اما راهی پیدا نکرد و ظاهرا این قضیه خیلی توی ایران رواج داره چون عادتا اکثر ما ایرانیها مثل غربی ها مدام دوش نمیگیریم و البته اکثریت هنوز بلد نیستن از لسیونهای ضد عرق و بوی بد بدن استفاده بکنن.

یکبار بطور غیر مستقیم به یکی از اونها که سن کمتری از من داشت رسوندم که باید بیشتر به وضعیت بهداشت فردی خودش برسه.
جریان این بود که سر صحبت را به هوای گرم و تابستان و بوی بد بعضی از مشتریها و...کشوندم و گفتم نمیدونم چرا خیلیها به نظافت شخصی خودشون نمیرسن؟
جواب داد چون نمیشه مدام حمام کرد و لباس عوض کرد و تازه آدمی که فعالیت بدنی زیاد داره و همیشه عرق میکنه اینجوریه دیگه !!!
گفتم: اینطور نیست، من بیشتر اوقات پیاده راه میرم، یا دوچرخه سواری میکنم، ورزش بدنسازی میکنم، کیلومترها میدوم، کارهای فنی و سنگین انجام میدم اما بوی بدی نمیدم چون به موقع استحمام میکنم و همیشه از اسپری بدن و لسیون استفاده میکنم.
اینها همش بهانه است و کسی که بخواد تمیز باشه بهانه نمیاره.
اما انگار اون متوجه قضیه نشد و بازم مثل سابق بو میداد....:n03:
به هر حال من همه پیشنهادها را به دقت بررسی میکنم تا ببینم کدام گزینه میتونه بهتر عمل بکنه چون خیال دارم در این سال جدید ، این معضل بزرگ را از زندگی خودم حذف کنم!!

MOHAMMAD_ASEMOONI
01-04-2016, 15:50
بعضیا کلا عرقشون بوی گند میده:n02: حموم هم برن باز چند ساعت بعد بو میگیرن
سلام
بوی بدن ارتباط مستقیم داره به غذا و دخانیات و هر چیزی که وارد بدن بشه
مثلا کسی که چند روز پیاز زیاد بخوره عرق بدنس بوی پیاز میگیره
کسی که جعفری زیاد بخوره بوی عرقش خیلی خیلی کم هست
=================
کسی که میگه دهنت بوی بد میده آدم بدی نیست , برعکس خیرخواه هست و نباید ازش ناراحت شد اما باید جلوی دیگران نگه
گاهی حرفهای جدی رو باید با شوخی گفت تا دلخوری پیش نیاد
مثلا با شوخی و خنده بهش بگیم تو با حمام قهری ؟
بعدش که متوجه میشه باید بهش بگیم بوی بدن طبیعی هست و بهترین راهش یک دوش 5 دقیقه ای و شستشو با صابون و لیف کنفی هست
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



و این دستکشهای زبر
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

MƐΛИĪИƓĿƐSS
01-04-2016, 18:59
بله من هم بطور کلی قبول دارم که باید گفت، اما چطوری گفتن مهمه. ما ایرانیها کلا ملت تعارفی هستیم و توی خیلی از روابط اجتماعی تعارفات بیهوده داریم ( هر چند که من ذاتا تعارفی نیستم و فقط توی یکسری مسائل سعی میکنم مراعات بکنم).

یکی از دوستان نزدیک من که اتفاقا معلم هم هست همین مشکل را با همکارش داشت و اونهم مثل من درگیر قضیه بود اما راهی پیدا نکرد و ظاهرا این قضیه خیلی توی ایران رواج داره چون عادتا اکثر ما ایرانیها مثل غربی ها مدام دوش نمیگیریم و البته اکثریت هنوز بلد نیستن از لسیونهای ضد عرق و بوی بد بدن استفاده بکنن.

یکبار بطور غیر مستقیم به یکی از اونها که سن کمتری از من داشت رسوندم که باید بیشتر به وضعیت بهداشت فردی خودش برسه.
جریان این بود که سر صحبت را به هوای گرم و تابستان و بوی بد بعضی از مشتریها و...کشوندم و گفتم نمیدونم چرا خیلیها به نظافت شخصی خودشون نمیرسن؟
جواب داد چون نمیشه مدام حمام کرد و لباس عوض کرد و تازه آدمی که فعالیت بدنی زیاد داره و همیشه عرق میکنه اینجوریه دیگه !!!
گفتم: اینطور نیست، من بیشتر اوقات پیاده راه میرم، یا دوچرخه سواری میکنم، ورزش بدنسازی میکنم، کیلومترها میدوم، کارهای فنی و سنگین انجام میدم اما بوی بدی نمیدم چون به موقع استحمام میکنم و همیشه از اسپری بدن و لسیون استفاده میکنم.
اینها همش بهانه است و کسی که بخواد تمیز باشه بهانه نمیاره.
اما انگار اون متوجه قضیه نشد و بازم مثل سابق بو میداد....:n03:
به هر حال من همه پیشنهادها را به دقت بررسی میکنم تا ببینم کدام گزینه میتونه بهتر عمل بکنه چون خیال دارم در این سال جدید ، این معضل بزرگ را از زندگی خودم حذف کنم!!


داداش اگه من جا شما بودم با یکی از دوستام هماهنگ میکردم که وقتی اون اشخاص به شما میرسند نفر سوم هم خودش رو برسونه به بهانه یه سوالی چیزی
بعد یه مدت برگرده و مستقیم بهشون بگه که آره شما اینطور هستید و باید بیشتر به نظافت شصیتون برسید و کلا به طور مستقیم بهشون بفهمونه

حالا اگه ناراحتم بشن مشکلی نیست دیگه رفیقتونو نمیشناسن و برا اونم مهم نیست و ناراحتی از شما به وجد نمیاد

camaro lt
02-04-2016, 12:26
داداش اگه من جا شما بودم با یکی از دوستام هماهنگ میکردم که وقتی اون اشخاص به شما میرسند نفر سوم هم خودش رو برسونه به بهانه یه سوالی چیزی
بعد یه مدت برگرده و مستقیم بهشون بگه که آره شما اینطور هستید و باید بیشتر به نظافت شصیتون برسید و کلا به طور مستقیم بهشون بفهمونه

حالا اگه ناراحتم بشن مشکلی نیست دیگه رفیقتونو نمیشناسن و برا اونم مهم نیست و ناراحتی از شما به وجد نمیاد

حالا مشکل دوتا شد !
باید بگردم کسی را پیدا بکنم که اونقدر با من رفاقت داشته باشه که قبول بکنه همچین کاری انجام بده و البته زیر بار همه عواقب احتمالی این حرکت هم بره و بعد از انجام کار غیب بشه!!! :n02:
در موردش فکر میکنم و ببینم چه کاری میشه انجام داد. یک راه حل دیگه هم به ذهنم رسیده که باید بیشتر روی اون فکر کنم و همه جوانب را بسنجم.
مسئله اینه که اگر مجرد بودن زیاد سخت نبود ولی متاهل بودن یکجور حس غروری در افراد بوجود میاره که براشون سنگینه حرفی بشنون و حتما اینجور حرفها را طعنه به حساب میارن..

یاد حکایت شیر و هیزم شکن و همسرش افتادم که شیر دهانش بوی بدی میداد و.....
بقول معروف، " زخم زبان از زخم شمشیر بدتر است"

elvish
02-04-2016, 12:39
باور کنین قضیه خیلی بدتر از اونه که بگم...
فکرش را بکنید که توی تابستانهای داغ و سوزان جنوب کشور یک نفر چندین روز استحمام نکنه، بخصوص اگر فعالیت بدنی هم داشته باشه و مدام عرق بکنه و حتی لباسهاش را هم نشوره...
چنان بوی متعفنی به راه میافته که اگه به مشام کسی برسه میتونه راحت باعث بهم خوردن حال طرف بشه.
یکجوری که انگار با مته توی بینی آدم دارن سوراخ میکنن...!!! :n30:
باید تجربه کنید تا متوجه منظور من بشید هرچند که امیدوارم هیچوقت توی همچین وضعیتی قرار نگیرید....

سلام

یه راه شاید:

ادکلن به خودت بزن کمی زیاد بزن تا عطری بزن که پخشش بالاست

وقتی حرفش شد صحبت از اینکه آدم که عطر می زنه به خودش یا بو میگیره اصلا خودش متوجه نمیشه چون بینیش عادت می کنه ولی بقیه می تونن لذت ببرند یا ناراحت بشن(حالا جمله بندی و ... بسته به گوینده و شنونده می تونه فرق کنه)

danielo
02-04-2016, 14:08
باور کنین قضیه خیلی بدتر از اونه که بگم...
فکرش را بکنید که توی تابستانهای داغ و سوزان جنوب کشور یک نفر چندین روز استحمام نکنه، بخصوص اگر فعالیت بدنی هم داشته باشه و مدام عرق بکنه و حتی لباسهاش را هم نشوره...
چنان بوی متعفنی به راه میافته که اگه به مشام کسی برسه میتونه راحت باعث بهم خوردن حال طرف بشه.
یکجوری که انگار با مته توی بینی آدم دارن سوراخ میکنن...!!! :n30:
باید تجربه کنید تا متوجه منظور من بشید هرچند که امیدوارم هیچوقت توی همچین وضعیتی قرار نگیرید....

اگه یک کیس بود اره .ولی اگه چند نفر هستند.شاید شما وسواس داری

camaro lt
02-04-2016, 16:55
سلام

یه راه شاید:

ادکلن به خودت بزن کمی زیاد بزن تا عطری بزن که پخشش بالاست

وقتی حرفش شد صحبت از اینکه آدم که عطر می زنه به خودش یا بو میگیره اصلا خودش متوجه نمیشه چون بینیش عادت می کنه ولی بقیه می تونن لذت ببرند یا ناراحت بشن(حالا جمله بندی و ... بسته به گوینده و شنونده می تونه فرق کنه)

بله اینهم ممکنه جواب بده، اما قبلا یکبار شبیه این قضیه داشتم که اصلا جواب نداد.
ماجرا به چندسال قبل برمیگرده که یک همسایه داشتیم خدا رحمتش کنه، بشدت سیگاری بود. هروقت میامدم توی حیاط امکان نداشت بوی سیگار تند و زننده این مرحوم به مشامم نرسه که البته آخرش هم همین سیگار باعث سکته و مرگش شد.
یکبار درب منزل دیدمش، با هم در مورد اوضاع و احوال حرف میزدیم بعد من با نوک کفش به چندتا ته سیگار که مدام درب منزل ما میانداخت زدم و گفتم : ببینید چقدر مردم بی فرهنگ شدن. از اینجا رد میشن ته سیگار میندازن و میرن..
اتفاقا خودش هم داشت سیگار میکشید یک نگاهی کرد و با تاسف سر تکان داد و گفت:
بله دیگه مردم فرهنگ ندارن، اصلا آدمها عوض شدن و فرهنگ شهر نشینی را رعایت نمیکنن...بعد کمی دیگه حرف زدیم و آخر سر سریع یک خداحافظی کرد و ته سیگارش را با دوتا انگشتش شوت کرد جلوی پای من که ایستاده بودم و خودش رفت داخل منزل !!! :n38:

MOHAMMAD_ASEMOONI
03-04-2016, 01:33
تحمل کردن و چیزی نگفتن در این شرایط، دوستی خاله خرسه هست و خودخواهی شما از این که مبادا دوستانتون ذره ای از دستتون ناراحت بشن.
اخلاقی ترین کار اینه که بهشون بگید این موارد رو. شاید این کار شما، باعث بشه که نظافت رو بیشتر رعایت کنن و در زندگی بتونن موفق تر باشن.
ممکنه که از دستتون ناراحت هم بشن اما شما راه های غیر مستقیم رو انجام دادید و به نتیجه نرسیدید.
این کار، زشت نیست که ایراد دوستانمون رو بهشون بگیم.
زشت اینه که نگیم و اجازه بدیم که در همون راه اشتباه بمونن.
سلام
حرفتون کاملاً درسته
نباید از کنار اشتباه بی تفاوت گذشت
اما شگردِ کار اینه که بامهارتِ تمام , پیام رو طوری به فردِ خاطی برسونیم که کمترین تاثیر منفی و بیشترین تاثیر مثبت رو داشته باشه
1- موثرترین عامل اینه که فردِ خاطی جلوی دیگران نصیحت نشه . هر انسانی غرور و عزتِ نفس و کبریا داره و دوست نداره غرورش جریحه دار بشه , جلوی دیگران خوار و تحقیر و کوچک بشه
2- لهجه ی فردِ نصیحت کننده خیلی مهم هست
نصیحت کننده باید به یاد داشته باشه که علتِ اشتباهاتِ بشر 3 چیز هست:
الف- ندانستن (جهل و نادانی) . یعنی فرد خاطی نمیدونه که کارش اشتباهه و اگر بهش درست و با احترام و در تنهائی گوشزد بشه کار خطا رو متوقف میکنه
ب- فراموشی . یعنی میدونسته اما فراموش کرده پس باید بهش یادآوری بشه . فراموش کردن 2 علت داره . مشکل در حافظه و یا اهمیت ندادن به موضوع
ج- لجبازی . یعنی فرد خطاکار نه بی اطلاع هست و نه فراموش کرده بلکه فقط از روی لجبازی کار خطا رو انجام میده برای اذیت کردنِ یک نفر یا انتقام و یا رسیدن به یک هدف معین مثل کسی که عمداً کارهای غلطی انجام میده تا همسرش ازش متنفر بشه و بگه مهرم حلال جونم آزاد
کسی که میخواد نصیحت کنه باید بنا رو بر این بذاره که فرد خطاکار یا خبر نداره کار اشتباه انجام میده و یا فراموش کرده . یعنی نباید بنا رو بر لجبازیِ اون فرد بذاره
پس باید لهجه ش مودبانه و آروم باشه و در تنهائی نصیحت کنه
نصیحتِ مودبانه در تنهائی اثر معجزه آسا داره
گفتن این حرفها بعد از گوشزد کردنِ اشتباه هم خیلی تاثیر داره :
از دستم ناراحت نشو , من هدفی جز خیرخواهی ندارم , تو برام مهم هستی وگرنه بی تفاوت میشدم , اگر منظورم رو بد رسوندم معذرت میخوام ....
==========================
مسئله ی مهم دیگه:
یک قسمت از مغز مسئولِ توجه به خود هست
در بعضی از مردم این قسمت بیش از حد فعاله و ممکنه ساعتها جلوی آینه وایسه به سر و صورت و موهاش ور بره و یا هر چی پول داره خرج آرایش مو و صورت و عطر و ادوکلان و لباس و کفش و غیره کنه
در بعضیها این قسمت کم فعالیت میشه و ممکنه روزها حمام نره , لباس کثیف و یا پاره بپوشه , مسواک نزنه , موهاش رو شونه نزنه . وقتی هم بهش میگن باز اثر چندانی نداره .
بی توجهی به خود علتهای زیادی داره مثل تنبلی , ناامیدی , معنویات ضعیف , فقر شدید مادی , نبود امکانات , بیماری روانی ناشی از مواد مخدر و الکل و غیره
این مشکل به خاطر کار و مشغله ی زیاد نیست . به خاطر اینه که فرد اهمیت نمیده وگرنه وقتش رو جور میکنه
بعضیها قبل از ازدواج به ظاهرشون خیلی میرسند اما بعد از ازدواج شلخته میشن و این شلختگی ممکنه حتی باعث طلاق هم بشه
این سایت دینی نیست وگرنه از جنبه ی دینی هم خیلی حرفها در این مورد هست که تاثیر زیادی داره توجه به ظاهر آراسته و باطن آراسته و هدفها و انگیزه ها و حد و مرزها


====================================

مسئله دیگه اینه که عده ای از مردم یلند نیستند چطوری ظرف 5 دقیقه یک حمام اصولی بگیرند

فکر میکنند حمام رفتن یعنی یکی دو ساعت موندن توی حموم و کلی کیسه کشیدن و اینها . برای همین تنبلیشون میاد برند حمام
<br>

کیسه کشیدن هم غیر بهداشتیه هم ممکنه بیماری زا بشه

چون سفیداب رو از نخاع گوسفند درست میکنند که اگر آلوده باشه باعث ابتلا به تب مالت و سیاه زخم و غیره میشه خصوصا اگر که پوست زخم باشه و یا اونقدر سابیده بشه که زخم بشه

برای حمال اصولی کافیه 2 روز یک بار با آب ولرم و صوبون و لیف کنفی بدن کمی سابیده بشه تا چربیها و عرق و لایه ی سلولهای مرده برداشته بشه

لیف بلند دسته دار برای پشت و کمر خیلی مفیده و حتی ضروری

در جاهای سردسیر میشه 3 یا 4 روز یک بار حمام کرد

حمام بیش از حد بیماری زا هست چون لایه ی چربی پوست و لایه ی نازک سلولهای مرده یک وسیله ی دفاعی در مقابل ورود ویروسها و باکتریها از روزنه های پوست هست

لایه ی چربی از تبخیر آب بدن هم جلوگیری میکنه . برای همینه که کسانی که روزی یک بار با صابون حمام میگیرند دچار خشکی پوست و یا خارش بر اثر خشکی میشند

اگر هوا خیلی گرمه و بدن زود بو میگیره باید فقط یک حمام 2 دقیقه ای گرفت با مقدار خیلی کم صابون تا بوها و عرق رفع بشه اما لایه ی چربی کاملاً از بین نره . این نوع حمام باید بدون لیف انجام بشه اما هر 3 یا 4 روز یک بار با لیف تا قسمتی از لایه ی مرده ی پوست برداشته بشه

موها رو نیشه هر سه چهار روز یک بار شست


اگر پوست سر خشک هست باید خیلی کم شامپو زده بشه و یا ماساژ دادن مو فقط 30 ثانیه باشه تا فقط موها تمیز بشه اما پوست سر خشک نشه

AMHSIN
04-04-2016, 14:16
من بشدت نسبت به بوهای بد حساس هستم بخصوص بوی بد زیر بغل و بدن و عرق و دهان و....

متاسفانه چندتا از دوستان نزدیک که همه آدمهای جا افتاده و دارای خانواده و همسر و فرزند هستند، بشدت بوی بدی از بدن اونها متصاعد میشه و دقیقا مشخصه که به نظافت شخصی خودشون رسیدگی نمیکنن و بدتر اینکه بخاطر رفاقتی که با من دارن و خیلی روی این رفاقت حساب میکنن و کمکهایی که به اونها کردم ( مثلا در تعمیرات ماشین) خیلی به من لطف دارن و من هیچوقت نتونستم راهی پیدا کنم که به اونها بفهمانم بدجوری از بوی بد اونها اذیت میشم.

این وضعیت گاهی آنقدر شدید و بد میشه که نزدیک به حالت تهوع میرسم و به معنای واقعی وقتی کنار اونها هستم باید هر 30 تا 40 ثانیه یکبار نفس بکشم تا بوی بد کمتری به مشام من برسه!:n21:

بیشتر اوقات سعی میکنم در فضای آزاد با اونها برخورد داشته باشم تا با حفظ فاصله و استفاده از جریان هوا، وضعیت بهتری برای خودم بوجود بیارم، اما همیشه این اتفاق پیش نمیاد و بعضی اوقات واقعا راه فراری وجود نداره...
گاهی اوقات دیگه توان و تحمل من تمام میشه و میخوام بدون رودربایستی بهشون بگم ولی در ثانیه های آخر خودم را جای اونها میگذارم و میبینم خیلی خیلی حرف سنگینی هست که به یک مرد بالغ و زن و بچه دار بگی بوی بدی داره و آزار دهنده است و باید به نظافت شخصی خودش بیشتر رسیدگی بکنه....
مطمئن هستم اگر این کار را بکنم تا ابد دل اونها میشکنه و از من دلخور میشن،بخصوص که یکی از اونها چند سال از من بزرگتره و از طرفی حرف نزنم باید این شکنجه روحی و جسمی طاقت فرسا را تحمل بکنم!!:n15:

چندتا راه حل به فکرم رسید اما وقتی خوب فکر کردم متوجه شدم بازم میفهمن و این کار هم دست کمی از اشاره و گفتن مستقیم به خودشون نداره، مثل هدیه دادن اسپری بدن و لسیونهای ضد بوی بد بدن و غیره که البته اینها همه مکمل هستن و اصل قضیه استحمام مرتب هست.
بنظر شما دوستان که احتمالا مشکلی مشابه من دارید، چه راهی هست که بشه به این دوستان گرامی توصیه کرد که به وضعیت نظافت خودشون بیشتر رسیدگی بکنن که در عین حال بهشون برنخوره و دلخور نشن و رفاقت بهم نخوره و...؟؟؟؟:n13:






سلام

بنظرم اگه دوستانتون روی شما خیلی حساب میکنن و شما رو فردی میدونن محترم، معقول و با شخصیت بهتره خودتون انتقادتون رو مطرح نکنید، بلکه به یکی از دوستان مشترکتون که معروف هست به رک گویی بسپارید که که مستقیما و ترجیحا نه جلوی شما، از زبون خودش انتقاد شما رو مطرح کنه. چون معمولا ما از ادمای رک گو زیاد ناراحت نمیشیم و میگیم چیزی تو دلشون نیست و با همه اینطورن. اما اگر شما (بفرض رک گو نبودن) خودتون مطرح کنید ممکنه اسیب جدی به رابطتون بزنه ...

jahangir1400
04-04-2016, 15:30
یه راهی هم که به ذهن من میرسه اینه که یک نامه یا نوشته بدون نامی بنویسید و موضوع رو به شکل دوستانه در اون مطرح کنید و به طریقی که نفهمه از کجا و چه کسی اومده بهش برسونید، اینجوری کمترین احتمال ناراحتی وجود داره و اگه قرار باشه به فکر این بره که بیشتر به بهداشت خودش برسه محتمل ترین روشه، چون به این فکر میره که نکنه همه مثل همین کسی که این نامه رو نوشته همین حس رو میکنن اما خجالت میکشن چیزی بگن، و مجبور میشه برای حفظ آبرو هم که هست بهداشت خودش رو بیشتر رعایت کنه.

گفتن مساله به شکل رو در رو حالا چه مستقیم یا غیرمستقیم، به نظرم بیشتر غرور و لجبازی انسان ها رو بر می انگیزه و احتمال تاثیر گذاریش کمه.

camaro lt
05-04-2016, 05:50
یه راهی هم که به ذهن من میرسه اینه که یک نامه یا نوشته بدون نامی بنویسید و موضوع رو به شکل دوستانه در اون مطرح کنید و به طریقی که نفهمه از کجا و چه کسی اومده بهش برسونید، اینجوری کمترین احتمال ناراحتی وجود داره و اگه قرار باشه به فکر این بره که بیشتر به بهداشت خودش برسه محتمل ترین روشه، چون به این فکر میره که نکنه همه مثل همین کسی که این نامه رو نوشته همین حس رو میکنن اما خجالت میکشن چیزی بگن، و مجبور میشه برای حفظ آبرو هم که هست بهداشت خودش رو بیشتر رعایت کنه.

گفتن مساله به شکل رو در رو حالا چه مستقیم یا غیرمستقیم، به نظرم بیشتر غرور و لجبازی انسان ها رو بر می انگیزه و احتمال تاثیر گذاریش کمه.

اینهم ایده جالبیه اما با توجه به شرایطی که وجود داره و نوع ارتباط و وضعیت تماسهای بین من و اونها، به احتمال خیلی زیاد متوجه خواهند شد که نویسنده نامه چه کسی هست و میتونه باعث رنجش بشه.








سلام

بنظرم اگه دوستانتون روی شما خیلی حساب میکنن و شما رو فردی میدونن محترم، معقول و با شخصیت بهتره خودتون انتقادتون رو مطرح نکنید، بلکه به یکی از دوستان مشترکتون که معروف هست به رک گویی بسپارید که که مستقیما و ترجیحا نه جلوی شما، از زبون خودش انتقاد شما رو مطرح کنه. چون معمولا ما از ادمای رک گو زیاد ناراحت نمیشیم و میگیم چیزی تو دلشون نیست و با همه اینطورن. اما اگر شما (بفرض رک گو نبودن) خودتون مطرح کنید ممکنه اسیب جدی به رابطتون بزنه ...

خوشبختانه یا متاسفانه رک گو ترین فرد توی اون جمع خودم هستم!! که البته من هم همیشه و همه جا، همه چیز نمیگم و خیلی خیلی مراعات میکنم و بخاطر همین هم دوستان لطف زیادی به من دارن و برای مشورت در مورد خیلی مسائل حتی مسائل خصوصی زندگی با من صحبت میکنن، اما توی این یکی مورد واقعا نمیدونم چکار کنم چون انگار یک ترمز ذهنی خیلی محکم جلوی گفتن مطلب را میگیره و اجازه نمیده تا بتونم مثل بقیه موارد با اونها مستقیم حرف بزنم.
توی این چند روز و بعد از خواندن نظرات بقیه دوستان کم کم مجاب شدم که به هر صورت باید از یک جایی شروع کنم و درنظر دارم موضوع را با یکی از کوچکترین و آرامترین اون افراد در میان بگذارم و ببینم نتیجه چی میشه؟ اگر مثبت بود با خودش مشورت میکنم که ببینم به بقیه چطور بگم و اگر منفی، دنبال یک راه دیگه بگردم.

AMHSIN
05-04-2016, 14:14
اما توی این یکی مورد واقعا نمیدونم چکار کنم چون انگار یک ترمز ذهنی خیلی محکم جلوی گفتن مطلب را میگیره و اجازه نمیده تا بتونم مثل بقیه موارد با اونها مستقیم حرف بزنم.


حق دارید، واقعا سخته مطرح کردن چنین چیزی


توی این چند روز و بعد از خواندن نظرات بقیه دوستان کم کم مجاب شدم که به هر صورت باید از یک جایی شروع کنم و درنظر دارم موضوع را با یکی از کوچکترین و آرامترین اون افراد در میان بگذارم و ببینم نتیجه چی میشه؟ اگر مثبت بود با خودش مشورت میکنم که ببینم به بقیه چطور بگم و اگر منفی، دنبال یک راه دیگه بگردم.

اگه طوریه که خیلی با هم هستین، بیش از اینکه بتونید تحمل کنید، عاقلانه همین کاریه که میخواید انجام بدید، فقط بنظرم طوری مطرح کنید که دوپهلو باشه، که اگه اونطور که انتظار داشتید پیش نرفت بتونید درستش کنید و بگید منظورت چیز دیگری بوده

the.dude
05-04-2016, 15:09
من تازه عضو شدم و دارم کیف می کنم از دیدن جاهای مختلف. در زمینه فروم گردی ید دراز دارم ولی بیشتر فرومهای فنی و علمی و غیره (به جز یک مورد همه غیر فارسی). عادتی که فروم گردی به این شکل ایجاد می کنه اینه که بیشتر شنونده باشی، چشمت رو باز کنی، بخونی، بگردی، و خلاصه در خفا (اصطلاحاً Lurking) بهره ببری و جایی صحبت کنی که یا واقعاً چیزی برای گفتن داشته باشی، یا سوالی داشته باشی که مطمئن باشی پرسیده نشده.
اینجا احساس گردم باید بگم که چقدر کیف کردم از این تاپیک، تنوع و حجم پرسش ها و پاسخ ها و نحوه برخوردها و کلاً همه چیز. پس از آشنایی با همه شما خوشوقتم.

چیزی هم که چند بار دیدم یکی از اشتباهات شایع گفتاری نوشتاری فارسیه. اون هم این که "از دیدار شما خوشوقت شدم" درسته و "از آشنایی با شما خوشبختم" غلط. این اصطلاح به احتمال قریب به یقین وارداتی و ترجمه "Nice to meet you" یا شاید معادل فرانسوی این جمله باشه. و خوب برخوردن به هر فرد یا افراد نایسی شما رو حتماً خوشوقت می کنه ولی کم پیش میاد خوشبخت بشین.

یک نقل قول بامزه هم از خانم فرورتیش رضوانیه (روزنامه نگار) از وبلاگ شخصیشون:


وقتی کسی را برای نخستین‌بار دیده‌اید، نباید بگویید:
«از آشنایی با شما، خوشبخت شدم!»

باید بگویید: «از آشنایی با شما، خوش‌وقت هستم!»

معنای «خوشبختی» با «خوش‌وقت بودن» فرق دارد، مگر این که ملاقات با آن شخص چنان زندگی شما را متحول کرده باشد که احساس خوشبختی کنید. انتخاب با خودتان است.

camaro lt
07-04-2016, 22:29
یکی از اولین کانالهای ارتباط با دیگران " صحبت کردن " هست که با توجه به موقعیت هر فرد، موضوع صحبت، مکان و زمان و شرایط گوناگون و جایگاه اجتماعی و بسیاری دیگر از مسائل میتونه دارای حد و حدودهای متفاوتی باشه، اما یک مورد معمولا در همه این موارد وجود داره و آن " حفظ و احترام گذاشتن به حریم خصوصی مخاطب " است.

حریم خصوصی در بسیاری از موارد فرق میکنه اما در اینجا موضوع مورد نظر " حریم خصوصی فیزیکی " افراد هست.
بطور معمول وقتی با یک نفر صحبت میکنیم، حدود 70 سانت تا 1 متر از مخاطب فاصله داریم( تقریبا به اندازه یکی از دستها که به سمت جلو کشیده شده باشه) که این مقدار میتونه گاهی کمی بیشتر هم باشه، که این مقدار فضای خالی بین ما و مخاطب به نوعی " حریم فیزیکی " محسوب میشه.

بعضا میبینیم که یکی از طرفین برای صحبت کردن ، بیش از حد لازم به طرف دیگه نزدیک میشه و به نوعی وارد این حریم فیزیکی خصوصی طرف مقابل میشه که کار شایسته ای نیست، زیرا ممکنه به هر دلیلی طرف از این کار احساس خوبی نداشته باشه و یا به دلایل خاصی ترجیح بده که با حفظ فاصله با دیگران صحبت بکنه.

این مسئله ارتباط خاصی به اینکه فرد مورد نظر دوست بسیار صمیمی و نزدیک یا معمولی و یا حتی غریبه باشه نداره و باید در همه موارد رعایت بشه بخصوص در رابطه با افرادی که سن بیشتری از ما دارن و همچنین خانمها.

متاسفانه این مسئله در جامعه ما چندان رعایت نمیشه و خیلی وقتها حتی رفتارهای نچندان مناسب دیگه ای هم به همراه این مسئله انجام میشه که بارزترین اون " تلنگر و دست زدن " به بدن فرد مقابل هست.

خیلی ها عادت دارن موقع صحبت کردن به بدن مخاطب دست بزنن و هر چند ثانیه یکبار و بین هر چند جمله، برای تاکید بیشتر بر گفته های خودشان، یک ضربه به بدن شنونده وارد کنند.

این حرکت برای بسیاری از افراد بشدت ناخوشایند و زشت هست و حتی باعث آزار روحی شدیدی میشه که نباید انجام داد و البته میتونه در ادامه نوعی حس خشونت فیزیکی را القاء بکنه که نتیجه چندان خوبی نداره.

بهترین کار اینه که همیشه به حریم فیزیکی افراد، اعم از آشنا و دوست و فامیل ، تا غریبه و رهگذر و نا آشنا و... احترام گذاشته بشه ، بخصوص موقع صحبت کردن بیش از حد نزدیک نشویم و به این حریم خصوصی فیزیکی احترام بگذاریم.

Captain_America
14-04-2016, 21:42
با یه عشق قدیمی (۱۰ سال پیش) که دوباره میبینمش یعنی یه جوری میخواد برگرده! و به کمک هم نیاز مبرم داره چیکار کنم؟
توضیح بیشتر من دبیرستانی بودم ایشون ۴ سال از من بزرگتر که ازدواج کرد ولی یه سالی هست که جدا شده و وضع روحی و مالی مناسبی هم نداره با خانواده اش هم مشکل داره نمیتونه برگرده پیششون چون والدینش جدا شدن و هر دو ازدواج مجدد کردن یه جورایی تنها کسی که الان داره من هستم.

camaro lt
14-04-2016, 22:32
با یه عشق قدیمی (۱۰ سال پیش) که دوباره میبینمش یعنی یه جوری میخواد برگرده! و به کمک هم نیاز مبرم داره چیکار کنم؟
توضیح بیشتر من دبیرستانی بودم ایشون ۴ سال از من بزرگتر که ازدواج کرد ولی یه سالی هست که جدا شده و وضع روحی و مالی مناسبی هم نداره با خانواده اش هم مشکل داره نمیتونه برگرده پیششون چون والدینش جدا شدن و هر دو ازدواج مجدد کردن یه جورایی تنها کسی که الان داره من هستم.

از نظر من این قضیه پیچیدگیهای فوق العاده ای داره و تضادهای بسیار زیادی توی اون هست که میتونه به راحتی باعث آسیب رساندن به شما و فرد مورد نظر بشه.
راهنمایی کردن اونهم بدون داشتن اطلاعات کامل و صد البته صحبت با طرفین، تقریبا غیر ممکنه و نتیجه خوبی نداره.
اگر واقعا خیلی روی این قضیه مُصٌر هستید، بهترین کار مراجعه به مشاور اجتماعی و خانواده است تا با هر دو نفر شما و یا بصورت جداگانه صحبت بکنه و تمام حقایق را بشنوه و راهنمایی بکنه.

dourtarin
14-04-2016, 23:48
با یه عشق قدیمی (۱۰ سال پیش) که دوباره میبینمش یعنی یه جوری میخواد برگرده! و به کمک هم نیاز مبرم داره چیکار کنم؟
توضیح بیشتر من دبیرستانی بودم ایشون ۴ سال از من بزرگتر که ازدواج کرد ولی یه سالی هست که جدا شده و وضع روحی و مالی مناسبی هم نداره با خانواده اش هم مشکل داره نمیتونه برگرده پیششون چون والدینش جدا شدن و هر دو ازدواج مجدد کردن یه جورایی تنها کسی که الان داره من هستم.

بهترین راه حل برای ایشون کمک گرفتن از یه مشاوره هست..

hamed29
15-04-2016, 14:26
با یه عشق قدیمی (۱۰ سال پیش) که دوباره میبینمش یعنی یه جوری میخواد برگرده! و به کمک هم نیاز مبرم داره چیکار کنم؟
توضیح بیشتر من دبیرستانی بودم ایشون ۴ سال از من بزرگتر که ازدواج کرد ولی یه سالی هست که جدا شده و وضع روحی و مالی مناسبی هم نداره با خانواده اش هم مشکل داره نمیتونه برگرده پیششون چون والدینش جدا شدن و هر دو ازدواج مجدد کردن یه جورایی تنها کسی که الان داره من هستم.


با توضیحاتی که دادید ایشون الان دنبال یه ساحل نجات میگردن. با اوضاع روحی که دارن ممکنه نزدیک شدن به ایشون ایجاد وابستگی کنه.
لزومی نداره نقش منجی عالم بشریت رو بازی کنید مخصوصاً اگه خودتون هم درگیر مشکلاتتون هستید.
بهترین کمک برای ایشون همون مشاور هست

darush 00
15-04-2016, 15:02
من بشدت نسبت به بوهای بد حساس هستم بخصوص بوی بد زیر بغل و بدن و عرق و دهان و....

متاسفانه چندتا از دوستان نزدیک که همه آدمهای جا افتاده و دارای خانواده و همسر و فرزند هستند، بشدت بوی بدی از بدن اونها متصاعد میشه و دقیقا مشخصه که به نظافت شخصی خودشون رسیدگی نمیکنن و بدتر اینکه بخاطر رفاقتی که با من دارن و خیلی روی این رفاقت حساب میکنن و کمکهایی که به اونها کردم ( مثلا در تعمیرات ماشین) خیلی به من لطف دارن و من هیچوقت نتونستم راهی پیدا کنم که به اونها بفهمانم بدجوری از بوی بد اونها اذیت میشم.

این وضعیت گاهی آنقدر شدید و بد میشه که نزدیک به حالت تهوع میرسم و به معنای واقعی وقتی کنار اونها هستم باید هر 30 تا 40 ثانیه یکبار نفس بکشم تا بوی بد کمتری به مشام من برسه!:n21:

بیشتر اوقات سعی میکنم در فضای آزاد با اونها برخورد داشته باشم تا با حفظ فاصله و استفاده از جریان هوا، وضعیت بهتری برای خودم بوجود بیارم، اما همیشه این اتفاق پیش نمیاد و بعضی اوقات واقعا راه فراری وجود نداره...
گاهی اوقات دیگه توان و تحمل من تمام میشه و میخوام بدون رودربایستی بهشون بگم ولی در ثانیه های آخر خودم را جای اونها میگذارم و میبینم خیلی خیلی حرف سنگینی هست که به یک مرد بالغ و زن و بچه دار بگی بوی بدی داره و آزار دهنده است و باید به نظافت شخصی خودش بیشتر رسیدگی بکنه....
مطمئن هستم اگر این کار را بکنم تا ابد دل اونها میشکنه و از من دلخور میشن،بخصوص که یکی از اونها چند سال از من بزرگتره و از طرفی حرف نزنم باید این شکنجه روحی و جسمی طاقت فرسا را تحمل بکنم!!:n15:

چندتا راه حل به فکرم رسید اما وقتی خوب فکر کردم متوجه شدم بازم میفهمن و این کار هم دست کمی از اشاره و گفتن مستقیم به خودشون نداره، مثل هدیه دادن اسپری بدن و لسیونهای ضد بوی بد بدن و غیره که البته اینها همه مکمل هستن و اصل قضیه استحمام مرتب هست.
بنظر شما دوستان که احتمالا مشکلی مشابه من دارید، چه راهی هست که بشه به این دوستان گرامی توصیه کرد که به وضعیت نظافت خودشون بیشتر رسیدگی بکنن که در عین حال بهشون برنخوره و دلخور نشن و رفاقت بهم نخوره و...؟؟؟؟:n13:






میتونی اینطوری شروع کنی:

"سلام فلانی، هوا چقدر گرم شده، آدم دو دقیقه میاد بیرون عرق میکنه، تو هم اینجوری؟" و بعد بحث رو بکشی سمت حمام و موم زیر بغل و از این حرفا و مابین این جمله بهش بگو تو هم بوی عرق میدی!!

Captain_America
15-04-2016, 18:04
از نظر من این قضیه پیچیدگیهای فوق العاده ای داره و تضادهای بسیار زیادی توی اون هست که میتونه به راحتی باعث آسیب رساندن به شما و فرد مورد نظر بشه.
راهنمایی کردن اونهم بدون داشتن اطلاعات کامل و صد البته صحبت با طرفین، تقریبا غیر ممکنه و نتیجه خوبی نداره.
اگر واقعا خیلی روی این قضیه مُصٌر هستید، بهترین کار مراجعه به مشاور اجتماعی و خانواده است تا با هر دو نفر شما و یا بصورت جداگانه صحبت بکنه و تمام حقایق را بشنوه و راهنمایی بکنه.


بهترین راه حل برای ایشون کمک گرفتن از یه مشاوره هست..


با توضیحاتی که دادید ایشون الان دنبال یه ساحل نجات میگردن. با اوضاع روحی که دارن ممکنه نزدیک شدن به ایشون ایجاد وابستگی کنه.
لزومی نداره نقش منجی عالم بشریت رو بازی کنید مخصوصاً اگه خودتون هم درگیر مشکلاتتون هستید.
بهترین کمک برای ایشون همون مشاور هست
ممنون از راهنمائی های دوستان، راستش ایشون خیلی یک دنده هستند و اصلا تحت هیچ شرایطی به مشاور مراجعه نخواهند کرد، ولی مساله اینه که من اصلا نمیتونم نسبت بهش بی تفاوت باشم دلیلش هم سادست هیچ وقت هیچ کس رو تو زندگی اندازه ایشون دوست نداشتم (از نظر عاطفی و عشق) همین الان هم اگه بگم عاشقش نیستم دروغه کسی هست که اگه از من زندگیم رو هم بخواد براش میدم. من وظیفه خودم میدونم از هیچ کمکی در حقش کوتاهی نکنم حتی اگه خودم ضربه بخورم . :n28:
توضیح اضافه اینکه ایشون غیر از اون دختری هست که قبلا گفتم بین اون و همسرم (همسر آینده/نامزد) موندم! یعنی الان شدن سه نفر!!

camaro lt
15-04-2016, 21:54
ممنون از راهنمائی های دوستان، راستش ایشون خیلی یک دنده هستند و اصلا تحت هیچ شرایطی به مشاور مراجعه نخواهند کرد، ولی مساله اینه که من اصلا نمیتونم نسبت بهش بی تفاوت باشم دلیلش هم سادست هیچ وقت هیچ کس رو تو زندگی اندازه ایشون دوست نداشتم (از نظر عاطفی و عشق) همین الان هم اگه بگم عاشقش نیستم دروغه کسی هست که اگه از من زندگیم رو هم بخواد براش میدم. من وظیفه خودم میدونم از هیچ کمکی در حقش کوتاهی نکنم حتی اگه خودم ضربه بخورم . :n28:
توضیح اضافه اینکه ایشون غیر از اون دختری هست که قبلا گفتم بین اون و همسرم (همسر آینده/نامزد) موندم! یعنی الان شدن سه نفر!!

ببخشید که اینقدر واضح و رک میگم اما به نظرم در اولین قدم خود شما باید با یک مشاور صحبت کنید چون اینطور که بنظر میرسه، روحیه ای بشدت احساساتی و بدتر از اون متزلزل دارید.
اینطوری خیلیها از اخلاق شما سوء استفاده میکنن و چه بسا از خودشون چیزی نشان بدن که با واقعیت تفاوت بسیار زیادی داره.

توصیه اکید میکنم حتما با مشاور صحبت کنید تا تصمیم عاقلانه و درستی بگیرید چون در اینجور موارد هر حرکت اشتباهی به راحتی میتونه باعث بهم خوردن کل ساختارهای زندگی و حتی درست شدن وضعیتی بغرنج و پیچیده بشه و شاید هم کار به مراجع قانونی و دادگاه و...بکشه.

همیشه این را در نظر داشته باشید که:
وقتی در یک قضیه درگیر هستیم، بخصوص از نوع عاطفی، خیلی از تصمیمات ما میتونه غیر منطقی باشه و صرفا بر اساس احساسات تصمیم بگیریم که بعدها ضرر و زیانهای جبران ناپذیری به ما وارد بکنه.

در این مواقع باید از کسانی که خارج ماجرا هستند و بدون غرض و جانبداری و صرفا از روی منطق و عدالت نظر میدن، مشاوره بگیریم، چون دید این افراد بسیار وسیع تر و از جایگاهی بسیار بالاتر از ما هست که در دریای احساسات واهی غرق شدیم.

jahangir1400
16-04-2016, 08:04
قبل از هرچیز همونطور که دوستان گفتن کمک گرفتن از یه مشاور خوب ضروریه، اگر ایشون هم نمیاد خودتون برید برای یافتن راه حل.

دانش من زیاد نیست اما اونچه به ذهنم میرسه میگم امیدوارم مفید باشه.


ممنون از راهنمائی های دوستان، راستش ایشون خیلی یک دنده هستند و اصلا تحت هیچ شرایطی به مشاور مراجعه نخواهند کرد، ولی مساله اینه که من اصلا نمیتونم نسبت بهش بی تفاوت باشم دلیلش هم سادست هیچ وقت هیچ کس رو تو زندگی اندازه ایشون دوست نداشتم (از نظر عاطفی و عشق) همین الان هم اگه بگم عاشقش نیستم دروغه کسی هست که اگه از من زندگیم رو هم بخواد براش میدم. من وظیفه خودم میدونم از هیچ کمکی در حقش کوتاهی نکنم حتی اگه خودم ضربه بخورم .
توضیح اضافه اینکه ایشون غیر از اون دختری هست که قبلا گفتم بین اون و همسرم (همسر آینده/نامزد) موندم! یعنی الان شدن سه نفر!!

قسمتی از صحبتتون که بولد کردم نشون میده این اخلاق براتون نه تنها اونطورکه گفتید به وظیفه، بلکه براتون تبدیل به آرمان و یک اصل و ارزش شده، در ذهن آدم اینجوری ثبت میشه که به هر قیمتی که باشه من دست از این آرمان بر نمیدارم، این آرمان تبدیل به یک ارزش وجودی برای انسان میشه و آدم فکر میکنه اگه دست از این آرمان برداره دیگه انسان بی ارزش و تهی از اخلاقی میشه و این برای آدم تبدیل به والاترین ارزش در تمام دنیا میشه، به همین دلیل آدم دائم به خودش میگه من هرجوری که هست باید روی این ارزشم ثابت قدم بمونم تا خودم رو ثابت کنم، اما بهتون اطمینان میدم نه تنها ارزش و خوبی حساب نمیشه بلکه در اکثر موارد باعث فاجعه است. پی بردن به این مساله ساده نیست اما ممکنه، اکثرا آدما تا به تجربه تلخی نرسن متوجه نمیشن که نه تنها این اخلاق درست نیست بلکه باعث آسیب رسونی به هردو طرف میشه، با اینکار شما اون رو به آینده ای که وجود نداره دلخوش و امیدوار میکنید که باعث میشه هم آینده اون نابود بشه هم آینده خودتون، کاری که شما میکنید کمک به طرف مقابل نیست.

به خودتون بگید آخرش چی و به کجا قراره باهاش برسید؟ نمیشه تا آخر عمر این وضع پیدا کنه و بالاخره باید یه جایی تموم بشه مگه نه؟ و هرچه قدر هم این رابطه طول بکشه فقط درد و رنج هم خودتون و هم طرف مقابل رو زیاد میکنید، پس هرچه زودتر اینکار انجام بشه بهتره. مثل زلزه هست که هرچی بیشتر طول بکشه در نهایت انرژی آزاد شده هم بیشتر میشه، هرچی بیشتر این راه رو به این شکل ادامه بدید در نهایت پایانی فاجعه بارتر رقم میخوره چون رابطه عمیق و عمیق تر میشه و خیلی وقتا به جاهای باریک کشیده میشه، مطالبی که در صفحه حوادث میخونید در ابتدا خیلی ساده بودن و به جاهای باریک کشیده شدن و از اول هیچ وقت کسی نمیدونسته آینده چی میشه...

به خودتون بگید چون دوستش دارم برای کمتر عذاب دادنش بهتره کار درست رو انجام بدم، به هر قیمتی که هست، و اگه لازمه همین الان تمومش کنم و درد رنج محدودتر الان رو به جون بخرم تا اینکه در آینده بدتر و بدتر نشه.

حتی در مواردی که فقط یه نفر در زندگی آدمه اگه انسان مطمئنه که آینده ای با طرف نداره بهتره همین کار رو بکنه و زودتر تموم کنه، چه برسه به وضعیت پیچیده شما.

خیلی وقتا ترس از بی احساس، بی مسئولیت، خودخواه و... دانسته شدن مانع از اینکار میشه (حالا یا طرف مقابل بهتون میگه که حتما خواهد گفت، یا اینکه شما در درون خودتون ممکنه خودتون رو متهم به این صفات کنید)، اما توجه ای به این افکار و حرفها نکنید، بدونید ادامه دادن به راهی که انتها نداره بی مسئولیتی و خودخواهیه، و شجاعت داشتن برای پایان دادن به یک رابطه بی نتیجه عین مسئولیت، اگرجه بسیار تلخ باشه

مطمئن باشید در آینده از تصمیم درستی که الان میگیرید هم به خودتون افتخار خواهید کرد که اراده داشتید و تصمیم درست رو گرفتید، و هم برای طرف مقابل خوشحال خواهید بود که زندگی اون رو در گرو احساسات خودتون قرار ندادین.


امیدوارم از صراحتم آزرده نشده باشین.

dourtarin
17-04-2016, 08:47
ممنون از راهنمائی های دوستان، راستش ایشون خیلی یک دنده هستند و اصلا تحت هیچ شرایطی به مشاور مراجعه نخواهند کرد، ولی مساله اینه که من اصلا نمیتونم نسبت بهش بی تفاوت باشم دلیلش هم سادست هیچ وقت هیچ کس رو تو زندگی اندازه ایشون دوست نداشتم (از نظر عاطفی و عشق) همین الان هم اگه بگم عاشقش نیستم دروغه کسی هست که اگه از من زندگیم رو هم بخواد براش میدم. من وظیفه خودم میدونم از هیچ کمکی در حقش کوتاهی نکنم حتی اگه خودم ضربه بخورم . :n28:
توضیح اضافه اینکه ایشون غیر از اون دختری هست که قبلا گفتم بین اون و همسرم (همسر آینده/نامزد) موندم! یعنی الان شدن سه نفر!!

حضور شما در کنار ایشون برای کمک با توجه به عدم حرف شنوی ایشون شاید موضوع رو پیچیده تر کنه و تلاش جدی برای حل موردی که دارن و انجام ندن.. به قول دوستان با یه مشاور صحبت کنین که چطور می تونین بهشون کمک کنین..شاید نیاز باشه از مسیر ایشون کنار برید.

kh.fatemeh7666
22-04-2016, 01:40
سلام دوستان.من تازه عضو شدم بنظرم تاپیک خوبیه کارتون خیلی باارزشه.لطفا راهنمایی کنید در جواب کسایی که سوال میکنن کنکور چطور دادی? دقیقا چی باید بگیم!من استرس مواجه شدن با اینجور افراد و سوالهاشون رو دارم...پیشاپیش ممنونم از پاسخ دهیتون

Demon King
22-04-2016, 03:50
سلام دوستان.من تازه عضو شدم بنظرم تاپیک خوبیه کارتون خیلی باارزشه.لطفا راهنمایی کنید در جواب کسایی که سوال میکنن کنکور چطور دادی? دقیقا چی باید بگیم!من استرس مواجه شدن با اینجور افراد و سوالهاشون رو دارم...پیشاپیش ممنونم از پاسخ دهیتون

سلام. لزومی نداره نگرانش باشید. سوال مهم و پیچ داری نیست. مثله حالت خوبه و چطوری و اینجور سوالاته.
اگه قصدتون یه جوابی باشه که فقط موضوع از سرتون باز شه میتونید بگید " خوب بود "یا " بد نبود " و ...

کسی احوال مارو میپرسه و معمولا کسی نمیگه حالم بده. همه میگن ممنون خوبم در صورتی که خوب هم نباشن. این موضوع هم از این پیروی میکنه. مگر اینکه با طرف صمیمی باشی یا مثلا همسن خودت باشه و بخوای درباره ی کنکور باش بحث کنی.

Captain_America
22-04-2016, 11:12
سلام دوستان.من تازه عضو شدم بنظرم تاپیک خوبیه کارتون خیلی باارزشه.لطفا راهنمایی کنید در جواب کسایی که سوال میکنن کنکور چطور دادی? دقیقا چی باید بگیم!من استرس مواجه شدن با اینجور افراد و سوالهاشون رو دارم...پیشاپیش ممنونم از پاسخ دهیتون
خوب بود باید منتظر نتیجه ها باشم ، از اینجور سوال ها معمولا برای اطلاع نمیپرسند چون واسه اکثر مردم اصلا مهم نیست کنکور شما چجوری بوده. مثل خوب خوابیدی؟ کار جدید چطوره؟ دیگه چه خبرا ؟ فقط نوعی تعامل اجتماعیه نیازی نیست استرس داشته باشید.

gelayor14
26-04-2016, 21:27
بعضی آدما خیلی زود صمیمی میخان خودشون رو نشون بدن....چایی نخورده پسرخاله بشن...و متاسفانه حد و مرز هم سرشون نمیشه ...من تو محیط کار یه همچین آدمی رو داریم خوشبختانه تو ی بخش نیستیم ولی در همون حد کم هم که می بینیمش بیش از حد احوال پرسی می کنه و خیلی راحت هر حرفی رو میزنه
همه همکارای خانم واقعا این فرد رو که یک آقا است تحمل می کنن -شاید این رفتار الکی صمیمی شدن وقتی طرف آقا باشه و مخاطب هم آقا باشه خیلی به چشم نیاد
ولی مدتیه برای من واقعا آزاردهنده شده... و غیرقابل تحمل:n24:
میخام یه عکس العملی داشته باشم که خودش متوجه رفتارش ناموجه اش بشه...
دوستان کسی نظری داره ؟


یه موقع آدم خودشم با طرف الکی صمیمی میشه ...یه موقع نه سنگین رفتار می کنیم و طرف اینطوریه ...سوال من تو حالت دومه

camaro lt
26-04-2016, 22:26
بعضی آدما خیلی زود صمیمی میخان خودشون رو نشون بدن....چایی نخورده پسرخاله بشن...و متاسفانه حد و مرز هم سرشون نمیشه ...من تو محیط کار یه همچین آدمی رو داریم خوشبختانه تو ی بخش نیستیم ولی در همون حد کم هم که می بینیمش بیش از حد احوال پرسی می کنه و خیلی راحت هر حرفی رو میزنه
همه همکارای خانم واقعا این فرد رو که یک آقا است تحمل می کنن -شاید این رفتار الکی صمیمی شدن وقتی طرف آقا باشه و مخاطب هم آقا باشه خیلی به چشم نیاد
ولی مدتیه برای من واقعا آزاردهنده شده... و غیرقابل تحمل:n24:
میخام یه عکس العملی داشته باشم که خودش متوجه رفتارش ناموجه اش بشه...
دوستان کسی نظری داره ؟


یه موقع آدم خودشم با طرف الکی صمیمی میشه ...یه موقع نه سنگین رفتار می کنیم و طرف اینطوریه ...سوال من تو حالت دومه

در ابتدا محترمانه تذکر بدید، و اگر قبول نکرد و ادامه داد، با مدیریت یا حراست و یا هر کسی که از نظر قانونی توان و اجازه تذکر دادن و برخورد با اون را داره، درمیان بگذارید و بگید که این شخص با فرم رفتارش به حریم خصوصی شما وارد شده و باعث بهم ریختن اعصاب و ایجاد تنش در ذهن شما شده.
توصیه میکنم به هیچ وجه با اینجور اشخاص بگو مگو و یا به اصطلاح دهن به دهن نشید چون معمولا رعایت اصول و آداب معاشرت را نمیکنن.

معمولا بعد از این جور تذکرات، آدمهای فهیم و محترم متوجه شده و دست از رفتار خودشون برمیدارن، اما اگر ادامه داد باید از روشهای مطمئن تر و محکمتر قانونی استفاده کرد.

rz21
28-04-2016, 11:52
دوستان سلام،
من حدودا 21 سال دارم و موهام اکثرش سفید هست! خودم خیلی خوشم میاد و تاحالا نشده مثلا به رنگ کردنش فکر کنم با این حال بعضی ها هستند مثلا جلوی یک جمعی که حتی اصلا نمی‌شناسمشون میگن "موهات چرا سفید شده یا موهات هم سفید شده ها!‌" حتی اون روز یک نفر توی دانشگاه این حرف رو به من زد که خیلی کم همدیگه رو می شناسیم! در جواب این گونه افراد باید چی گفت که ساکت بشینند سر جاشون؟
سوال دوم هم اینه که من وابستگی زیادی به دوستانم دارم و به خاطر برخی شرایط شخصی، به برخی از دوستان نزدیکم وابسته‌ام در حالی که اون‌ها به من وابسته نیستند طبیعتا! به چه شکل وابستگی خودم رو کمتر کنم و سعی کنم بیشتر مستقل باشم؟ مثلا برای خریدن لباس اصلا نمی‌تونم بدون دوستم برم خرید و یا برای دانشگاه رفتن رفیقام که نباشند هیچ تمایلی به رفتن دانشگاه ندارم! پیشاپیش ممنون از پاسختون!

mInI_ClockEr
28-04-2016, 21:50
سلام دوستان
اقا در جواب مبارک باشه چی باید بگیم :n36::n13:
یه مغازه باز کردیم روزی 50 دفعه باید جواب بدیم موندیم دیگه از پسش بر نمیایم :n01:

mInI_ClockEr
28-04-2016, 21:52
دوستان سلام،
من حدودا 21 سال دارم و موهام اکثرش سفید هست! خودم خیلی خوشم میاد و تاحالا نشده مثلا به رنگ کردنش فکر کنم با این حال بعضی ها هستند مثلا جلوی یک جمعی که حتی اصلا نمی‌شناسمشون میگن "موهات چرا سفید شده یا موهات هم سفید شده ها!‌" حتی اون روز یک نفر توی دانشگاه این حرف رو به من زد که خیلی کم همدیگه رو می شناسیم! در جواب این گونه افراد باید چی گفت که ساکت بشینند سر جاشون؟
سوال دوم هم اینه که من وابستگی زیادی به دوستانم دارم و به خاطر برخی شرایط شخصی، به برخی از دوستان نزدیکم وابسته‌ام در حالی که اون‌ها به من وابسته نیستند طبیعتا! به چه شکل وابستگی خودم رو کمتر کنم و سعی کنم بیشتر مستقل باشم؟ مثلا برای خریدن لباس اصلا نمی‌تونم بدون دوستم برم خرید و یا برای دانشگاه رفتن رفیقام که نباشند هیچ تمایلی به رفتن دانشگاه ندارم! پیشاپیش ممنون از پاسختون!
من موه هام جو گندمیه (اخر خودم نفهمیدم داستانش چیه )
همه بهم میگن پیری :n28::n28:

Thor God
28-04-2016, 22:17
درود دوستان.
یک شخصی رو میشناسم شدیدا یک دنده هستن و متاسفانه به سختی حرف قبول میکنن. ولی مشکل اصلی این نیست.
متاسفانه ایشون فکر میکنن تمام دنیا باهاش دشمن هستن. از همسایه و دوست و آشنا بگیر تا خواهر و برادر و ... . چه طور میتونم به این شخص کمک کنم که از این طرز فکر بیرون بیاد ؟

پیشنهاد مشاوره و ... هم ندید.:n16:

mInI_ClockEr
28-04-2016, 22:20
درود دوستان.
یک شخصی رو میشناسم شدیدا یک دنده هستن و متاسفانه به سختی حرف قبول میکنن. ولی مشکل اصلی این نیست.
متاسفانه ایشون فکر میکنن تمام دنیا باهاش دشمن هستن. از همسایه و دوست و آشنا بگیر تا خواهر و برادر و ... . چه طور میتونم به این شخص کمک کنم که از این طرز فکر بیرون بیاد ؟

پیشنهاد مشاوره و ... هم ندید.:n16:

با سلام
من فکر میکنم شخصیت ایشون دیگه شکل گرفته و تا خودشون نخوان کسی نمیتونه کمک آنچنانی بهشون کنه

camaro lt
28-04-2016, 23:09
دوستان سلام،
من حدودا 21 سال دارم و موهام اکثرش سفید هست! خودم خیلی خوشم میاد و تاحالا نشده مثلا به رنگ کردنش فکر کنم با این حال بعضی ها هستند مثلا جلوی یک جمعی که حتی اصلا نمی‌شناسمشون میگن "موهات چرا سفید شده یا موهات هم سفید شده ها!‌" حتی اون روز یک نفر توی دانشگاه این حرف رو به من زد که خیلی کم همدیگه رو می شناسیم! در جواب این گونه افراد باید چی گفت که ساکت بشینند سر جاشون؟
سوال دوم هم اینه که من وابستگی زیادی به دوستانم دارم و به خاطر برخی شرایط شخصی، به برخی از دوستان نزدیکم وابسته‌ام در حالی که اون‌ها به من وابسته نیستند طبیعتا! به چه شکل وابستگی خودم رو کمتر کنم و سعی کنم بیشتر مستقل باشم؟ مثلا برای خریدن لباس اصلا نمی‌تونم بدون دوستم برم خرید و یا برای دانشگاه رفتن رفیقام که نباشند هیچ تمایلی به رفتن دانشگاه ندارم! پیشاپیش ممنون از پاسختون!

دلایل زیادی برای اینجور گفته ها وجود داره که بستگی به فرد مورد نظر و زمان و شرایط و..خواهد داشت.
معمولا به دلیل نداشتن موضوع صحبت مناسب ، بیشتر سعی میشه از مواردی که در زندگی خصوصی افراد وجود داره برای استارت صحبت کردن استفاده بشه که این چندان مناسب و محترمانه نیست و به نوعی دخالت در امور شخصی محسوب میشه.

اگر افرادی که در این مورد خاص موهای شما صحبت میکنند، از نزدیکان و دوستان و آشنایان و کلا کسانی هستند که رودربایستی خاصی با آنها ندارید، خیلی راحت و البته محترمانه تذکر بدید که علاقه ای به صحبت کردن در این مورد ندارید و ترجیح میدین که موضوع بحث عوض بشه.
از اونها درخواست کنید که وارد مسائل شخصی زندگی شما نشده و به حریم خصوصی احترام بگذارند.

توجه کنید که ما شرقی ها خیلی بیش از اندازه در موارد اینچنینی صبوری به خرج میدیم که کار صحیحی نیست و بطور غیر مستقیم به دیگران اجازه دادیم تا هرطور که دوست داشتن وارد حریم خصوصی ما بشن.
بقول معروف یک " نه " بگو و خودت را خلاص بکن.

اگر غریبه ها و کسانی بودن که تازه آشنا شدید، بهترین کار بی توجهی به صحبت آنها و وانمود کردن به نشنیدن گفته آنها است، که اگر آدم فهمیده ای باشن متوجه رفتار زشت خود شده و ادامه نخواهند داد و اگر هم غرض خاصی داشته باشن، با دیدن بی اعتنایی شما، سرد شده و دیگه ادامه نمیدن.
سعی کنید روی این موضوع حساس نباشید تا بهانه ای دست دیگران بدید.
من هم سالها قبل نسبت به یکسری موارد خیلی حساسیت داشتم اما کم کم خودم را عادت دادم که بی توجه باشم و به این جور موارد اهمیت ندم که تنها نتیجه آن آزار و اذیت خودم میشد.




سلام دوستان
اقا در جواب مبارک باشه چی باید بگیم :n36::n13:
یه مغازه باز کردیم روزی 50 دفعه باید جواب بدیم موندیم دیگه از پسش بر نمیایم :n01:


مرسی، ممنون، تشکر....

از همین نوع لغات کامل و مختصر مفید بگید کافیه و دیگه نیازی به پاسخ طولانی و مفصل نیست، حتی یک حرکت و اشاره با سر به علامت تایید تبریک آنها هم کافیه.
معمولا تبریکات اصلی را نزدیکان میگن که اونها هم جواب گرفتن، بقیه هم در پاسخ تبریک خود ، همین نوع جوابها را میگیرن،


درود دوستان.
یک شخصی رو میشناسم شدیدا یک دنده هستن و متاسفانه به سختی حرف قبول میکنن. ولی مشکل اصلی این نیست.
متاسفانه ایشون فکر میکنن تمام دنیا باهاش دشمن هستن. از همسایه و دوست و آشنا بگیر تا خواهر و برادر و ... . چه طور میتونم به این شخص کمک کنم که از این طرز فکر بیرون بیاد ؟

پیشنهاد مشاوره و ... هم ندید.:n16:

افراد بزرگسال اکثرا شخصیت خودشون را ساختن و تغییر این شخصیت چندان ساده نیست، بنابراین اگر قصد مراجعه به مشاور ندارید، بهترین کار همین بی توجهی هست تا طرف بفهمه که طرز فکرش خیلی اشتباه و بی معنی هست و خریداری نداره.

این نوع رفتاری که در این فرد و افراد مشابه اون دیده میشه فرمی از اختلال رفتاری " پارانوئید " هست که همه را بد و دشمن میداند و حرفهای همه را اشتباه و نادرست و... حساب میکنه و فقط و فقط حرف و طرز فکر خودش درست و بجا است.

حقیقت اینکه درمان اینجور افراد از عهده من و شما خارج هست و باید فقط به همان روانشناس مراجعه بکنه و روان درمانی بشه، بخصوص تا زمانی که خودش قصد درمان نداشته باشه امکان کمک کردن به این شخص وجود نداره.

تنها توصیه ای که میتونم بکنم و قبلا خودم در برخورد با یکی از این افراد انجام دادم، ( که البته کار بسیار بسیار سختی هست) ترغیب و تشویق اون به دیدن زوایا و بخشهای مثبت دیگه یک گفته، رفتار، اتفاق ، حالت، فکر و..و..و.. هست ( در واقع سعی در نشان دادن همان نیمه پر لیوان ) تا شاید در دراز مدت( که معلوم نیست چقدر طول بکشه) کم کم تغییراتی در نحوه فکر و رفتار این شخص بوجود بیاد.

البته قبل از هرچیز باید دارای اعصابی واقعا قوی و فولادین باشید چون لجبازی های این افراد دست کمی از رفتارهای کودکانه نداره که در ابعاد بسیار بزرگتری رخ میده و برای هر مسئله ای، یک حرف و بهانه واهی میتراشن و دلایلی میارن که عملا گاهی آدم نمیدونه چطوری باید به طرف حالی بکنه که اشتباه میکنه؟!

یک حکایت طنز که با تمام خنده دار بودن به نوعی همین مورد را نشان میده:

دو مرد داخل کوپه یک قطار نشسته بودن، یکی از مردها داشت یک کتاب میخوند و هر صفحه ای که از کتاب را میخواند، پاره میکرد و از پنجره قطار در حال حرکت بیرون میانداخت.
مرد دومی مدتی نگاه کرد و دیگه نتونست جلوی تعجب خودش را بگیره و پرسید:
ببخشید ، چرا ورقهای کتاب را بعد از خواندن پاره میکنین و دور میندازید؟!
مرد اول جواب داد:
برای اینکه با این کار، تمام شیرها و پلنگهای داخل کوپه فرار میکنن و ما در امنیت خواهیم بود !!!
مرد دوم با حیرت و تعجب بیشتر گفت:
ولی اینجا که هیچ شیر و پلنگی وجود نداره..!!
و مرد اول با لبخندی حاکی از پیروزی و قیافه حق بجانب گفت:
و همین نشان میده که کار من چقدر تاثیر مثبت داشته...!!!

mInI_ClockEr
29-04-2016, 13:59
مرسی، ممنون، تشکر....

از همین نوع لغات کامل و مختصر مفید بگید کافیه و دیگه نیازی به پاسخ طولانی و مفصل نیست، حتی یک حرکت و اشاره با سر به علامت تایید تبریک آنها هم کافیه.
معمولا تبریکات اصلی را نزدیکان میگن که اونها هم جواب گرفتن، بقیه هم در پاسخ تبریک خود ، همین نوع جوابها را میگیرن،





باسلام میشه بیشتر توضیح بدین :n35:

camaro lt
29-04-2016, 20:37
باسلام میشه بیشتر توضیح بدین :n35:

اگر افراد درجه اول خانواده و نزدیکانی که خیلی با اونها مراوده دارید، تبریک بگن، باید مطابق با شان و درجه ارتباطی که با هرکس دارید جواب بدید، مثلا اگر با عمو، پسر عمو، یا خانواده دایی خودتان مرتبا رفت و آمد دارید و خیلی بهم نزدیک هستین، تعارفات معمول و رایج در اینجور مواقع انجام میشه که در ازای تبریک گفتن اونها، شما هم متقابلا در همان سطح تشکر میکنید و مسلما اونها فقط یکبار تبریک میگن و دیگه هربار مرتب و به همان صورت اول مفصل و با کلی تعارفات تبریک نمیگن و شما هم مجبور نیستی دوباره همه حرفها را از نو بگی.

اما افراد معمولی غیر فامیل مثل همسایه، دوستان معمولی، همکارها، رهگذرهای نچندان آشنا و... یک تبریک ساده میگن و شما هم در همین اندازه تشکر میکنید.
مثال :
آقا حمید، شنیدم فروشگاه جدید افتتاح کردی، تبریک میگم، امیدوارم کار بگیره و موفق باشی
شما: ممنونم، شما هم موفق باشید.

kh.fatemeh76
02-05-2016, 00:54
دوستان سلام
من یک سوال یا در واقع یک مشکل دارم که خوشحال میشم تا حد امکان کمکم کنید.نامزدم یه رفیق داره بنام هادی دوست دختر ایشون هرازگاهی ب نامزدم پیام میده.. البته اینم بگم ک نامزدم پایبند اخلاقیات هستن و من بهشون اعتماد کامل دارم و هروقت مورد مذکوری پیش بیاد منو در جریان میذاره...میخواستم با راهکارهایی ک شما دوستان ارائه میدید نحوه برخورد با اون خانوم رو بدونم که دیگه جرات نکنه ب نامزدم پیام بده...ضمنن نامزدم چندبار همراه دوستشون اون خانوم رو ملاقات کرده ومیگن که صورت خوبی نداره مستقیما بهش بگه مزاحم نشه

Demon King
02-05-2016, 06:39
دوستان سلام
من یک سوال یا در واقع یک مشکل دارم که خوشحال میشم تا حد امکان کمکم کنید.نامزدم یه رفیق داره بنام هادی دوست دختر ایشون هرازگاهی ب نامزدم پیام میده.. البته اینم بگم ک نامزدم پایبند اخلاقیات هستن و من بهشون اعتماد کامل دارم و هروقت مورد مذکوری پیش بیاد منو در جریان میذاره...میخواستم با راهکارهایی ک شما دوستان ارائه میدید نحوه برخورد با اون خانوم رو بدونم که دیگه جرات نکنه ب نامزدم پیام بده...ضمنن نامزدم چندبار همراه دوستشون اون خانوم رو ملاقات کرده ومیگن که صورت خوبی نداره مستقیما بهش بگه مزاحم نشه

سلام بهترین راه برخورد با هر نوع مزاحمی عدم پاسخ و کم محلی هست. فردی که میگید چه با قصد و چه بدون قصد این کارو انجام بده با پاسخ ندادن از سوی طرف مقابلش قانع خواهد شد که دیگه ادامه نده. پس به دنبال اقدامی نباشید که ممکن باشه کدورتی بینتون ایجاد کنه. منظورم بین نامزدتون و دوستش هست یعنی تا حد امکان این موضوع باز نشه.
با توجه به اینکه خود نامزدتون هم از این مورد ناراضی هست بنابراین راهکار اضافه ی دیگه ای نیاز نیست.

camaro lt
02-05-2016, 06:58
دوستان سلام
من یک سوال یا در واقع یک مشکل دارم که خوشحال میشم تا حد امکان کمکم کنید.نامزدم یه رفیق داره بنام هادی دوست دختر ایشون هرازگاهی ب نامزدم پیام میده.. البته اینم بگم ک نامزدم پایبند اخلاقیات هستن و من بهشون اعتماد کامل دارم و هروقت مورد مذکوری پیش بیاد منو در جریان میذاره...میخواستم با راهکارهایی ک شما دوستان ارائه میدید نحوه برخورد با اون خانوم رو بدونم که دیگه جرات نکنه ب نامزدم پیام بده...ضمنن نامزدم چندبار همراه دوستشون اون خانوم رو ملاقات کرده ومیگن که صورت خوبی نداره مستقیما بهش بگه مزاحم نشه

به انجمنهای P30World خوش آمدید.

مسئله ای که عنوان کردین ، از نظر من بخش کوجکی از اون مربوط به شما هست، چون شما در دوران نامزدی هستید و در واقع هرکدام از طرفین در این دوران باید خود واقعی خویش را نشان بدهند.

منظور اینکه نامزد شما باید متوجه باشه که این رفتار تاثیر خوبی روی دیدگاه شما نسبت به خودش نداره و اگر به این نامزدی، و در ادامه به ازدواج و زندگی مشترک با شما علاقه داره و قصد داره تا حُسن نیت خودش را به شما و خانواده شما اثبات بکنه،باید به هر نحوی که شده، از ادامه این جریان جلوگیری بکنه و انجام این کار وظیفه شما نیست و نباید از شما توقع داشت که مستقیم دخالت کنید.

فکر میکنم بهترین کار این باشه که نامزد شما از دوست خودش ( هادی) درخواست بکنه در دیدارهای بعدی ، این خانم حضور نداشته باشن و یا اگر واقعا امکان نداره، هادی به آن خانم بگه که رفتار و نحوه برخورد خودش را در دیدار با نامزد شما کنترل بکنه و کاملا رسمی و معمولی باشه و غیر از این، هیچ نوع مراوده و ارتباط دیگه ای نداشته باشه که نه صورت خوشی داره و نه اینکه نامزد شما تمایلی به داشتن همچین ارتباطهای خارج از عرف هست، چون خودش را متعهد میدونه و تمایلی به داشتن رابطه با شخص دیگه، هرچند بصورت خیلی کم و جزئی نداره.

اگر نامزد شما این قضیه را به هادی گفت و مشکل حل شد،به نتیجه رسیدید، و اگر نه، باید ببینید چرا حل نشده؟

هادی قبول نکرده که به آن خانم بگه؟
آن خانم قبول نمیکنه و همچنان ادامه میده؟
یا نامزد شما موضوع را زیاد جدی نگرفته؟

هرکدام از این موارد راهکارهای خودش را داره و باید متناسب با اون عمل کرد، اما توصیه اکید میکنم هرگز و به هیچ عنوان بطور مستقیم و رودر رو با آن خانم وارد بحث و جدل و مشاجره در این مورد نشوید که به احتمال بسیار زیاد باعث ایجاد تنش و حساسیت شده و چه بسا آن خانم این مسئله را نقطه ضعف شما تلقی بکنه و برای آزار دادن شما رفتار ناپسند خودش را بیشتر ادامه بده.

jjadm
02-05-2016, 07:47
.....................

kh_fatemeh76
02-05-2016, 09:48
سلام. ممنون که وقت گذاشتید. تک تک پاسخهای دوستان آرومم کرد. پاسخ شما هم واقعا منطقی و بجا بود. من واقعا تجربه ی اینچنینی نداشتم. شما درست میگید:n17:

Captain_America
02-05-2016, 13:44
دوستان سلام
من یک سوال یا در واقع یک مشکل دارم که خوشحال میشم تا حد امکان کمکم کنید.نامزدم یه رفیق داره بنام هادی دوست دختر ایشون هرازگاهی ب نامزدم پیام میده.. البته اینم بگم ک نامزدم پایبند اخلاقیات هستن و من بهشون اعتماد کامل دارم و هروقت مورد مذکوری پیش بیاد منو در جریان میذاره...میخواستم با راهکارهایی ک شما دوستان ارائه میدید نحوه برخورد با اون خانوم رو بدونم که دیگه جرات نکنه ب نامزدم پیام بده...ضمنن نامزدم چندبار همراه دوستشون اون خانوم رو ملاقات کرده ومیگن که صورت خوبی نداره مستقیما بهش بگه مزاحم نشه

شما هم به دوست پسرش پیام بدید ببینید تا بفهمه چه حسی داره.

jjadm
03-05-2016, 10:44
deleted .......

ODADO
03-05-2016, 11:05
سلام،یکی از اقوام نزدیک که از من از بزرگتر هم هست از لحاظ سنی هر وقت با هم برخورد میکنیم،میگه با زحمتهای ما!در صورتی که اصلا معنی نداره اون جمله در اون لحظه !

در جوابش چی بگم؟انگار براش شده عادت!ولی داره میره رو اعصاب من.

ممنون.

camaro lt
03-05-2016, 12:48
سلام،یکی از اقوام نزدیک که از من از بزرگتر هم هست از لحاظ سنی هر وقت با هم برخورد میکنیم،میگه با زحمتهای ما!در صورتی که اصلا معنی نداره اون جمله در اون لحظه !

در جوابش چی بگم؟انگار براش شده عادت!ولی داره میره رو اعصاب من.

ممنون.




اگر باعث آزار روحی، شما نبود ،میشد گفت:
خواهش میکنم، قابلی نداشت، یک موقع هم ما به شما زحمت میدیم..!!

اینجوری اگر طرف قصد اذیت داشته باشه، مشابه جواب خودش را میگیره و اگر صرفا بر اساس عادت باشه، یکجوری ناخواسته بدهکار شما میشه !

اما حالا که باعث آزار شده، بهترین کار سوال کردن و توضیح خواستن هست.
دقیقا سوال کنید که منظور شما از " زحمتهای ما" چیه؟
چه زحمتی و خدمتی برای شما انجام دادم که الان تشکر میکنین؟

اینجوری طرف ناچار میشه توضیح بده و اگر برای این حرف جواب منطقی نداشت، باید بگید که دیگه از این نوع جملات و استعارات استفاده نکنه چون چندان مایل به شنیدن نیستید.
توجه کنید که وقتی این مطلب را به شخص بگید، بی ادبی به حساب نمیاد بلکه تنها خواسته منطقی و عقلانی را مطرح کردید که مخاطب شما باید با درک صحیح متوجه منظور شما باشه.

گاهی اوقات زمانی میرسه که دیگه راه و چاره ای برای ما باقی نخواهند ماند و باید رک و راست حرف بزنیم و منظور را برسانیم.
مثلا من هم امروز بعد از مدتها به یکی از دوستان که عادت داشت موقع حرف زدن گاه گاه با دست یک ضربه خفیف به بدن من بزنه و تایید حرفهای خودش را اینجوری بگیره، تذکر و توضیح دادم که این کار درست و مودبانه نیست و خواهش کردم دیگه موقع صحبت کردن با من از این نوع رفتارها نداشته باشه.

چون حرف خودم را بطور خصوصی و محترمانه گفتم، اون هم قبول کرد ، البته چون عادت داشت چند بار دیگه هم بعد از این تذکر ضربه زد که بلافاصله عذرخواهی کرد و گفت سعی میکنه دیگه تکرار نکنه!

جامعه ما دچار ناهنجاریهای رفتاری زیادی شده و دلایل این ناهنجاری های رفتاری خیلی مفصل و از بحث ما خارجه، و متاسفانه گاهی باید وظیفه یاد دادن آداب معاشرت، نوع برخورد، نحوه صحبت کردن و رفتار با دیگران و طرز غذا خوردن و برخورد با خانمها و بزرگترها و کوچکترها و..و..و..و. را که به عهده پدر و مادر افراد بوده، به عهده بگیریم و با هر سختی و مشقتی شده، به اونها یاد بدیم که چطوری و کجا، باید چه جور باشن تا کمترین معضلات رفتاری را در جامعه شاهد باشیم.


یکی از اولین کانالهای ارتباط با دیگران " صحبت کردن " هست که با توجه به موقعیت هر فرد، موضوع صحبت، مکان و زمان و شرایط گوناگون و جایگاه اجتماعی و بسیاری دیگر از مسائل میتونه دارای حد و حدودهای متفاوتی باشه، اما یک مورد معمولا در همه این موارد وجود داره و آن " حفظ و احترام گذاشتن به حریم خصوصی مخاطب " است.

حریم خصوصی در بسیاری از موارد فرق میکنه اما در اینجا موضوع مورد نظر " حریم خصوصی فیزیکی " افراد هست.
بطور معمول وقتی با یک نفر صحبت میکنیم، حدود 70 سانت تا 1 متر از مخاطب فاصله داریم( تقریبا به اندازه یکی از دستها که به سمت جلو کشیده شده باشه) که این مقدار میتونه گاهی کمی بیشتر هم باشه، که این مقدار فضای خالی بین ما و مخاطب به نوعی " حریم فیزیکی " محسوب میشه.

بعضا میبینیم که یکی از طرفین برای صحبت کردن ، بیش از حد لازم به طرف دیگه نزدیک میشه و به نوعی وارد این حریم فیزیکی خصوصی طرف مقابل میشه که کار شایسته ای نیست، زیرا ممکنه به هر دلیلی طرف از این کار احساس خوبی نداشته باشه و یا به دلایل خاصی ترجیح بده که با حفظ فاصله با دیگران صحبت بکنه.

این مسئله ارتباط خاصی به اینکه فرد مورد نظر دوست بسیار صمیمی و نزدیک یا معمولی و یا حتی غریبه باشه نداره و باید در همه موارد رعایت بشه بخصوص در رابطه با افرادی که سن بیشتری از ما دارن و همچنین خانمها.

متاسفانه این مسئله در جامعه ما چندان رعایت نمیشه و خیلی وقتها حتی رفتارهای نچندان مناسب دیگه ای هم به همراه این مسئله انجام میشه که بارزترین اون " تلنگر و دست زدن " به بدن فرد مقابل هست.

خیلی ها عادت دارن موقع صحبت کردن به بدن مخاطب دست بزنن و هر چند ثانیه یکبار و بین هر چند جمله، برای تاکید بیشتر بر گفته های خودشان، یک ضربه به بدن شنونده وارد کنند.

این حرکت برای بسیاری از افراد بشدت ناخوشایند و زشت هست و حتی باعث آزار روحی شدیدی میشه که نباید انجام داد و البته میتونه در ادامه نوعی حس خشونت فیزیکی را القاء بکنه که نتیجه چندان خوبی نداره.

بهترین کار اینه که همیشه به حریم فیزیکی افراد، اعم از آشنا و دوست و فامیل ، تا غریبه و رهگذر و نا آشنا و... احترام گذاشته بشه ، بخصوص موقع صحبت کردن بیش از حد نزدیک نشویم و به این حریم خصوصی فیزیکی احترام بگذاریم.

kh_fatemeh76
04-05-2016, 20:37
شما هم به دوست پسرش پیام بدید ببینید تا بفهمه چه حسی داره.

سلام.همونطور که دوستان گفتن مزاحم اسمش روش هست!
مطمعنم کسی که همچین ویژگی داشته باشه شایسته اینه که دیده نشه کلا! نه حرفاش نه پیام هاش
اون دنبال جلب توجه هست
تشنه ی جنجال و بحث
و بدترین چیز براش اینه که کسی تحویلش نگیره! هرچقدر بیشتر باهاش بحث کنید مسرورتر میشه...این چیزی که خودم به تازگی بهش رسیدم یادمون باشه از هردستی بدیم از همون دست پس میگیریم,بازتاب خوب و بد بودن آدما ب خودشون برمیگرده...من و نامزدم عاشق زندگیمون هستیم چون برای ساختنش تلاش کردیم و اجازه ندادیم دیگران با دخالتشون خرابش کنن,خیلی از توقعاتمون رو هم کم کردیم... اما این خانوم تا مدتی هرروز تن و بدن منو میلرزوند:n28:

Captain_America
05-05-2016, 11:02
سلام.همونطور که دوستان گفتن مزاحم اسمش روش هست!
مطمعنم کسی که همچین ویژگی داشته باشه شایسته اینه که دیده نشه کلا! نه حرفاش نه پیام هاش
اون دنبال جلب توجه هست
تشنه ی جنجال و بحث
و بدترین چیز براش اینه که کسی تحویلش نگیره! هرچقدر بیشتر باهاش بحث کنید مسرورتر میشه...این چیزی که خودم به تازگی بهش رسیدم یادمون باشه از هردستی بدیم از همون دست پس میگیریم,بازتاب خوب و بد بودن آدما ب خودشون برمیگرده...من و نامزدم عاشق زندگیمون هستیم چون برای ساختنش تلاش کردیم و اجازه ندادیم دیگران با دخالتشون خرابش کنن,خیلی از توقعاتمون رو هم کم کردیم... اما این خانوم تا مدتی هرروز تن و بدن منو میلرزوند:n28:
من به نامزد شما هم تو این قضیه مشکوکم دلیلی نداشت از اول مساله رو برای شما بازگو کنه، مگه اینکه هدف خاصی رو دنبال کنه یا احساس کنه بین شما اعتماد کمه. من خودم تو شرایط شما هستم هم نامزد دارم هم در کنارش یه جی اف! ولی اصلا این دو موضوع رو با هم قاطی نمیکنم چون دو دنیای متفاوته.

Переклад не
05-05-2016, 12:22
دوستان سلام،
من حدودا 21 سال دارم و موهام اکثرش سفید هست! خودم خیلی خوشم میاد و تاحالا نشده مثلا به رنگ کردنش فکر کنم با این حال بعضی ها هستند مثلا جلوی یک جمعی که حتی اصلا نمی‌شناسمشون میگن "موهات چرا سفید شده یا موهات هم سفید شده ها!‌" حتی اون روز یک نفر توی دانشگاه این حرف رو به من زد که خیلی کم همدیگه رو می شناسیم! در جواب این گونه افراد باید چی گفت که ساکت بشینند سر جاشون؟
سوال دوم هم اینه که من وابستگی زیادی به دوستانم دارم و به خاطر برخی شرایط شخصی، به برخی از دوستان نزدیکم وابسته‌ام در حالی که اون‌ها به من وابسته نیستند طبیعتا! به چه شکل وابستگی خودم رو کمتر کنم و سعی کنم بیشتر مستقل باشم؟ مثلا برای خریدن لباس اصلا نمی‌تونم بدون دوستم برم خرید و یا برای دانشگاه رفتن رفیقام که نباشند هیچ تمایلی به رفتن دانشگاه ندارم! پیشاپیش ممنون از پاسختون!

کاملا بدیهیه که طرف داره با گفتن این حرف شوخی میکنه یا تیکه میندازه . پس شما هم با شوخی و تیکه جوابش رو بدید
من باشم میگم رو کوه های سربلند همیشه برف سفید هست
استعاره از سربلندی و استواری خودم:n09:

Переклад не
05-05-2016, 12:32
درود دوستان.
یک شخصی رو میشناسم شدیدا یک دنده هستن و متاسفانه به سختی حرف قبول میکنن. ولی مشکل اصلی این نیست.
متاسفانه ایشون فکر میکنن تمام دنیا باهاش دشمن هستن. از همسایه و دوست و آشنا بگیر تا خواهر و برادر و ... . چه طور میتونم به این شخص کمک کنم که از این طرز فکر بیرون بیاد ؟

پیشنهاد مشاوره و ... هم ندید.:n16:

:n27::n35::n35: اوه اوه گل گفتید منم دقیقا یه همچنین شخصی رو سراغ دارم . خدایا چقدر سخته باهاش حرف زدن . خودشم شدیدا باهوشه و برای هر چیزی طوری بهانه میاره و توجیه میکنه که آدم شستشوی مغزی میشه . البته تقصیری نداره بدیهایی دیده اما دیگه این جزو نگاهش شده شدیدا همه رو زیر نظر داره و هزاران خوبی با یه حرکت بد کوجولو اعتمادش رو سلب میکنه . خیلی کم اجتماعیه
شدیدا و شدیدا و شدیدا کنجکاوه ببینه دیگران پشت سرش چی حرف میزنن ... اما به حر حال من بهش احترام میذارم و فقط میتونم بگم باهات موافق نیستم .بلد نیستم دیدگاهشو عوض کنم اقلا کاری هم باهاش نداشته باشم. اما شدیدا اعتقاد دارم که اینجور آدما باید یه مدت طولانی تنها زندگی کنن . مثلا از شهر محل زندگیشو کوچ کنن به جایی که کسی نمیشناستشون . اقلا اینطوری زندگی راحت تری خواهند داشت

Captain_America
05-05-2016, 21:59
من به یه بنده خدایی (دختر) خودم رو با یه اسم الکی معرفی کردم، بعد سر یه قضیه و سوتی یکی از دوستان ایشون متوجه شدن و حالا بهونه میگیره که اعتماد نداشتی و حالا من بهت اعتماد ندارم و چرا اینکارو کردی و از این داستان ها ، فعلا نمیخوام کات کنم اونم بی میل نیست ولی این مساله در هر ملاقات داره مطرح میکنه حالا یا جدی یا تیکه میندازه ، چیکارش کنم دیوونم کرده؟!

camaro lt
06-05-2016, 11:09
من به یه بنده خدایی (دختر) خودم رو با یه اسم الکی معرفی کردم، بعد سر یه قضیه و سوتی یکی از دوستان ایشون متوجه شدن و حالا بهونه میگیره که اعتماد نداشتی و حالا من بهت اعتماد ندارم و چرا اینکارو کردی و از این داستان ها ، فعلا نمیخوام کات کنم اونم بی میل نیست ولی این مساله در هر ملاقات داره مطرح میکنه حالا یا جدی یا تیکه میندازه ، چیکارش کنم دیوونم کرده؟!

بازهم ببخشید که ناچار هستم منظور خودم را رک و واضح بگم:

شما واقعا مطمئن هستید که قصد ازدواج با نامزد خودتون را دارید؟

اینطوری که من طی این مدت از نوشته های شما متوجه شدم، بجز نامزدی که دارید، با چندین و چند خانم دیگه هم مراوده عاشقانه یا شبهه عاشقانه دارین که از نظر عرف اصلا منطقی نیست، نه در ایران و نه هیچ کجای دیگه، حتی آزادترین کشورهای دنیا هم هیچ زن یا مردی نمیتونه قبول بکنه که همسر یا نامزدش با یک نفر دیگه روابط عاشقانه داشته باشه یا حداقل از نظر عاطفی با بقیه ارتباط برقرار بکنه.

شما باید اول تکلیف خودتان را با خودتان روشن بکنید که ببینید واقعا از این ارتباطها چه منظوری دارید و جایگاه آن خانم که قراره همسر آینده شما باشه و الان با هم نامزد هستید و هیچ خبری هم از این ماجراهای پنهانی شما نداره، پیش شما چیه؟

وقتی به یک جواب قاطعانه و منطقی رسیدین، جواب موارد دیگه هم مشخص خواهد شد.

Captain_America
06-05-2016, 12:09
بازهم ببخشید که ناچار هستم منظور خودم را رک و واضح بگم:

شما واقعا مطمئن هستید که قصد ازدواج با نامزد خودتون را دارید؟

اینطوری که من طی این مدت از نوشته های شما متوجه شدم، بجز نامزدی که دارید، با چندین و چند خانم دیگه هم مراوده عاشقانه یا شبهه عاشقانه دارین که از نظر عرف اصلا منطقی نیست، نه در ایران و نه هیچ کجای دیگه، حتی آزادترین کشورهای دنیا هم هیچ زن یا مردی نمیتونه قبول بکنه که همسر یا نامزدش با یک نفر دیگه روابط عاشقانه داشته باشه یا حداقل از نظر عاطفی با بقیه ارتباط برقرار بکنه.

شما باید اول تکلیف خودتان را با خودتان روشن بکنید که ببینید واقعا از این ارتباطها چه منظوری دارید و جایگاه آن خانم که قراره همسر آینده شما باشه و الان با هم نامزد هستید و هیچ خبری هم از این ماجراهای پنهانی شما نداره، پیش شما چیه؟

وقتی به یک جواب قاطعانه و منطقی رسیدین، جواب موارد دیگه هم مشخص خواهد شد.

سلام و تشکر از وقتی که میزارید.
حقیقت امر یکم پیچیده هست ماجرا ، نامزدم شهر دیگه ای ساکنه خودم شهر دیگه ای هستم بعد جایی که من ساکن هستم یکم فضاش بازتره چون مسافر و دانشجو و... زیاد داره واسه همین آزادی عمل هم بیشتره. بعد قصد ازدواج که دارم ولی امکان اینکه همسرم بعدا متوجه این قضایا بشه خیلی کمه. چون یه آزمون استخدامی هم قبول شدم کلا شاید بریم یه شهر سوم! بعد از اون من به آزادی گفتار و رفتار هم اعتقاد کلا زیاد به محدودیت اعتقاد ندارم مخصوصا وقتی هنوز وارد ازدواج نشده باشم و دوران نامزدی باشه.

kh_fatemeh76
07-05-2016, 13:19
من به نامزد شما هم تو این قضیه مشکوکم دلیلی نداشت از اول مساله رو برای شما بازگو کنه، مگه اینکه هدف خاصی رو دنبال کنه یا احساس کنه بین شما اعتماد کمه. من خودم تو شرایط شما هستم هم نامزد دارم هم در کنارش یه جی اف! ولی اصلا این دو موضوع رو با هم قاطی نمیکنم چون دو دنیای متفاوته.

از نظر من خیانت اوج نامردیه کثیف ترین واژه نابخشودنیه خط قرمز هر رابطه ی سالمیه, تعهد یکی از پایه های مهم زندگیه البته باید دوطرفه باشه. منم وضعیتی مشابه شما دارم منو نامزدم ساکن دو شهر دور از هم هستیم اما از نظر اخلاق کاملا از اوضاع و احوال هم باخبریم. از نظرمن هیچکسی دوست نداره تمام رفتار و اعمالش زیرذره بین باشه بهترین راه پیداکردن حقیقت اینه به طرفمون اجازه بدیم صادقانه و صریح درباره هرچیزی ک ب رابطمون مربوطه حرف بزنه نه اینکه مثل یه کتاب نخونده ب تجزیه و تحلیلشون بشینیم ,وقتی ما قضاوت عجولانه کنیمو غلط ازآب دربیاد خودمون هم اذیت میشیم گاهی اوقات یه سوتفاهم هایی بوجود میاد ک زندگی رو ازهم میپاشونه و ممکنه آدم یه عمر مدیون دلش بمونه... نامزد من بارها حسن نیتشون روثابت کردن و برای اعتماد و امنیت در رابطمون خیلی تلاش کردن..همیناست که رابطه هارو میسازه علاقه امروز هست اما ممکنه فردا نباشه مهم اثبات وفاداریه

Captain_America
07-05-2016, 14:55
از نظر من خیانت اوج نامردیه کثیف ترین واژه نابخشودنیه خط قرمز هر رابطه ی سالمیه, تعهد یکی از پایه های مهم زندگیه البته باید دوطرفه باشه. منم وضعیتی مشابه شما دارم منو نامزدم ساکن دو شهر دور از هم هستیم اما از نظر اخلاق کاملا از اوضاع و احوال هم باخبریم. از نظرمن هیچکسی دوست نداره تمام رفتار و اعمالش زیرذره بین باشه بهترین راه پیداکردن حقیقت اینه به طرفمون اجازه بدیم صادقانه و صریح درباره هرچیزی ک ب رابطمون مربوطه حرف بزنه نه اینکه مثل یه کتاب نخونده ب تجزیه و تحلیلشون بشینیم ,وقتی ما قضاوت عجولانه کنیمو غلط ازآب دربیاد خودمون هم اذیت میشیم گاهی اوقات یه سوتفاهم هایی بوجود میاد ک زندگی رو ازهم میپاشونه و ممکنه آدم یه عمر مدیون دلش بمونه... نامزد من بارها حسن نیتشون روثابت کردن و برای اعتماد و امنیت در رابطمون خیلی تلاش کردن..همیناست که رابطه هارو میسازه علاقه امروز هست اما ممکنه فردا نباشه مهم اثبات وفاداریه

در خصوص مردها این قضیه کمی پیچیده است و فرق می کنه ، ما به عنوان جنس مذکر انسان جوری تکامل پیدا کردیم که میتونیم با چند نفر از جنس مونث باشیم. همین موضوع در کنار عرف جوامع تک همسر باعث شده مسائلی مثل خیانت بوجود بیاد. در حال حاضر به نظر من همون عرف تک همسری نرمال هست ولی در پاسخ به نیازهای بیولوژیکی یه مرد میتونه به شرط اینکه به رابطه اصلیش (ازدواج) خللی وارد نکنه موازد دیگه ای هم داشته باشه اما به شرطی که اونها رو به همسرش ترجیح نده و اولویت براش همسر و خانواده باشه. و یا اینکه به چند همسری کلاسیک با رعایت شرط عدالت بین همسران که در دین ما هم اجازه داده شده روی بیاره.

kh_fatemeh76
07-05-2016, 19:14
در خصوص مردها این قضیه کمی پیچیده است و فرق می کنه ، ما به عنوان جنس مذکر انسان جوری تکامل پیدا کردیم که میتونیم با چند نفر از جنس مونث باشیم. همین موضوع در کنار عرف جوامع تک همسر باعث شده مسائلی مثل خیانت بوجود بیاد. در حال حاضر به نظر من همون عرف تک همسری نرمال هست ولی در پاسخ به نیازهای بیولوژیکی یه مرد میتونه به شرط اینکه به رابطه اصلیش (ازدواج) خللی وارد نکنه موازد دیگه ای هم داشته باشه اما به شرطی که اونها رو به همسرش ترجیح نده و اولویت براش همسر و خانواده باشه. و یا اینکه به چند همسری کلاسیک با رعایت شرط عدالت بین همسران که در دین ما هم اجازه داده شده روی بیاره.

به عنوان مثال اين فرهنگ در جامعه ما جا افتاده که خيانت مردان قابل قبول تر از خيانت زنان هست اگه مردي خيانت کنه گفته ميشه شيطنت کرده اما در مورد زن ميگن مشکل اخلاقي داره, بعضی از افراد تنوع گران در یک زمان چندرابطه مختلف دارن یا از روابط بلندمدت فرار میکنن چون احساس میکنن شوروحالشون از بین میره یا تعهد براشون دردسرسازه و زشتي اين مسئله از بين ميره و ما خيانت رو چ در دوران پيش از ازدواج يا بعد از ازدواج ميبينيم. معمولاً نارضایتی از مسائل مختلفی در یه رابطه باعث خیانت میشه اما به‌طور کلی هیچ دلیل و بهانه ای برای این عمل زشت و ناپسند نمی‌تواند قابل قبول باشد. شما آزادین هر جور دوست دارید زندگی کنید من هم اینجور میپسندم که متهعد به یک نفر باشم وبس.
نمیدونم حرفهای شما شاید هم درست باشه اما اگه افراد اونقدر آزاد باشن ک بتونن با هرکسی هرجایی ( طبق گفته شما در جواب یکی از دوستان) رابطه داشته باشن به نظرتون این نوعی هرج و مرج و بی بندو باری جنسی و اخلاقی نیست؟ مگه همه نیازهای ما همین یه نیازه؟
نظر شخصی من اینه کسی که تن به ارتباط با فرد دیگه ای میده ( چه به کسی تعهد داشته باشه و چه نداشته باشه) اصول اخلاقی رو زیر پا گذاشته .. از طرفی هیچ مردیازنی نمیتونه ادعا کنه ک در زندگیش حداقل ب لحاظ ظاهری با فردی زیباتر یا جذابتر از شریک زندگیش روبرو نخواهدشدبخاطرهمین باید بتونه برحس تنوع طلبی در این خصوص غلبه کنه و خودشو ب اصول خاصی مث اخلاق پایبند کنه حتی در کشورهای غربی ک استانداردهای رفتارجنسی متفاوتی باما دارن موضوع تعهد بین زوجین حتی وقتی ب شکل رسمی درنیومده برخلاف اونیکه تبلیغ میشه از اهمیت خاصی برخورداره... بیایم عاشق هم باشیم و حتی ب واژه "خیانت" فکر هم نکنیم:36:

Reza Azimy_RW
13-05-2016, 02:31
Captain_America
رک بگم عزیز شما رابطه با دختر برات عقده شده یا توی نوجوانی شکست زیاد خوردی و نتونستی دوس دختر پیدا کنی یا ... به هر حال الان که اومدی تو یه محیط باز و دختر دورت زیاده جو گیر شدی .
هر چند من فکر میکنم تمام این داستانای عشقی شما دروغه چون کسایی رو میشناسم به دلیل همین عقده ای که در رابطه با دختر دارن مدام خیالبافی میکنن و به بقیه میگن فلان دختر چی شد و التماسم میکنه و ... و به خودشون افتخار میکنن !
طبق حرفایی که میزنید من بعید میدونم حتی یه دوس دختر هم تو زندگیت داشته باشی و یه بار رابطه با دخترو تجربه کرده باشی . یعنی مطمئنم
به هر حال پیشنهادم اینه تا وقتی که با یه دختر تو رابطه جدی قرار نگرفتی و این قضیه رو تجربه نکردی اصلا سمت ازدواج نرو که صد درصد شکست میخوری

Demon King
13-05-2016, 09:26
رک بگم عزیز شما رابطه با دختر برات عقده شده یا توی نوجوانی شکست زیاد خوردی و نتونستی دوس دختر پیدا کنی یا ... به هر حال الان که اومدی تو یه محیط باز و دختر دورت زیاده جو گیر شدی .
هر چند من فکر میکنم تمام این داستانای عشقی شما دروغه چون کسایی رو میشناسم به دلیل همین عقده ای که در رابطه با دختر دارن مدام خیالبافی میکنن و به بقیه میگن فلان دختر چی شد و التماسم میکنه و ... و به خودشون افتخار میکنن !
طبق حرفایی که میزنید من بعید میدونم حتی یه دوس دختر هم تو زندگیت داشته باشی و یه بار رابطه با دخترو تجربه کرده باشی . یعنی مطمئنم
به هر حال پیشنهادم اینه تا وقتی که با یه دختر تو رابطه جدی قرار نگرفتی و این قضیه رو تجربه نکردی اصلا سمت ازدواج نرو که صد درصد شکست میخوری


این تاپیک جای اینجور قضاوت ها و تفسیرات نیست. منه نوعی لطف میکنم و به سوالات کابران پاسخ میدم
تا شاید کمکی بهش کنه حالا اینکه فلانی عقده ای، ندیده، بی اخلاق و ... هست به من و شما ربطی نداره.

اگه هم قرار هست اشتباه رفتاری فرد بهش تذکر داده بشه خیلی محترمانه و بدون توهین به شخصیتیش.
حالا ممکنه شخص بیاد بپرسه که " تمام دخترا ی عالم دیوانه ی منن چه راهکاری پیشنهاد میدید؟"

شما میای میبینی اگه تجربه ای از اینکه دخترای عالم براتون دیوانه باشن دارید جواب اگه ندارید جوابی نمیدید. فلانی عقده ای و خیالبافه!!!. اصن همینطور هم هست ولی اینجا محل اثبات خیالباف یا نباف بودن افراد نیست. بهتره مشاجره های شخصیمونم به اینجا نکشونیم.

و نکته ی آخر اینکه اگه قرار باشه با تیکه و متلک و توهین به کسی راهکاری پیشنهاد بدیم ندیم بهتره ....

:n01:

hamed29
13-05-2016, 11:52
تا وقتی آدم خودش نخواد کسی نمیتونه واسش کاری بکنه
درگیر شدن در چنین روابطی پیامدهای خاص خودش رو داره. اینکه انتظار داشته باشیم این روابط برای زندگی خانوادگی ما مشکلی ایجاد نکنه مثل اینه که شیرجه بزنیم تو رودخونه ولی انتظار داشته باشیم که خیس نشیم!


نه ما و نه هیچ کدام از جامعه شریفه ی نسوان کامل نیستیم و به هر حال در برابر امتیازاتی که داریم شاید هزاران ویژگی منفی هم داشته باشیم
شاید همسری که انتخاب میکنیم کمال داشته باشه ولی جمال نداشته باشه؛ حالا ما بخوایم این جمال رو جای دیگری جستوجو کنیم، شاید به فردی برسیم که جمال داره ولی کمال نداره!

اینکه شرایط رو سفره ای ببینیم که پهنه و حالا بخوایم از هر غذا یه ناخنکی بزنیم و از یکی مال و از دیگری کمال و از بعدی جمال طلب کنیم، شاید همسر یا نامزد محترم هیچ وقت متوجه نشن ولی مطمئناً ما دیگه اون آدم سابق نخواهیم بود و نوع روابط با همسر هم به طور طبیعی تغییر میکنه


از این گذشته مگه یه مرد چه توقعی از یه زن داره و از ارتباط با جنس مکمل دقیقا چی میخواد؟

banii
13-05-2016, 16:20
"خوبی بدی ای از ما دیدید دیگه بگذرید..." این جمله که هنگام خداحافظی در تعارفات با مردم به وفور گفته میشود را اگر بخواهیم در یک نوشته ی رسمی بنویسیم چگونه بنویسیم خوب است؟ ضمنا هرچه جمله کوتاه تر بهتر...
همچنین واژه های مترادف با واژه ی "بدینوسیله" که معمولا در نگارش های اداری زیاد به کار میرود مثال بزنید.

Reza Azimy_RW
13-05-2016, 23:08
این تاپیک جای اینجور قضاوت ها و تفسیرات نیست. منه نوعی لطف میکنم و به سوالات کابران پاسخ میدم
تا شاید کمکی بهش کنه حالا اینکه فلانی عقده ای، ندیده، بی اخلاق و ... هست به من و شما ربطی نداره.

اگه هم قرار هست اشتباه رفتاری فرد بهش تذکر داده بشه خیلی محترمانه و بدون توهین به شخصیتیش.
حالا ممکنه شخص بیاد بپرسه که " تمام دخترا ی عالم دیوانه ی منن چه راهکاری پیشنهاد میدید؟"

شما میای میبینی اگه تجربه ای از اینکه دخترای عالم براتون دیوانه باشن دارید جواب اگه ندارید جوابی نمیدید. فلانی عقده ای و خیالبافه!!!. اصن همینطور هم هست ولی اینجا محل اثبات خیالباف یا نباف بودن افراد نیست. بهتره مشاجره های شخصیمونم به اینجا نکشونیم.

و نکته ی آخر اینکه اگه قرار باشه با تیکه و متلک و توهین به کسی راهکاری پیشنهاد بدیم ندیم بهتره ....

:n01:

عزیزم تیکه و متلک نیست حقیقته باید باهاش روبه رو بشه تا بتونه خودشو اصلاح کنه من هیچ توهینی نمیبینم توی پستم

منه نوعی لطف میکنم و به سوالات کابران پاسخ میدم
ممنون لطف کردی نکته اخلاقی به من آموختی

banii
14-05-2016, 23:30
"خوبی بدی ای از ما دیدید دیگه بگذرید..." این جمله که هنگام خداحافظی در تعارفات با مردم به وفور گفته میشود را اگر بخواهیم در یک نوشته ی رسمی بنویسیم چگونه بنویسیم خوب است؟ ضمنا هرچه جمله کوتاه تر بهتر...
همچنین واژه های مترادف با واژه ی "بدینوسیله" که معمولا در نگارش های اداری زیاد به کار میرود مثال بزنید.



دوستان منتظر پاسختانم

Atghia
16-05-2016, 20:51
دوستان منتظر پاسختانم
سلام دوست عزيز
راستش محاورات معادل دقيق نوشتاري ممكنه نداشته باشند اما بنظرم در مورد اول ميتونيد بگيد:
اميدوارم زمينه ساز خاطرات خوشايندي برايتان بوده باشم كه اگر غير از اين است پوزش بنده را پذيرا باشيد...در مورد دوم هم شايد بشه گفت: به موجب اين نامه(اين سند، اين نوشتار)

V E S T A
20-05-2016, 16:26
در خصوص مردها این قضیه کمی پیچیده است و فرق می کنه ، ما به عنوان جنس مذکر انسان جوری تکامل پیدا کردیم که میتونیم با چند نفر از جنس مونث باشیم. همین موضوع در کنار عرف جوامع تک همسر باعث شده مسائلی مثل خیانت بوجود بیاد. در حال حاضر به نظر من همون عرف تک همسری نرمال هست ولی در پاسخ به نیازهای بیولوژیکی یه مرد میتونه به شرط اینکه به رابطه اصلیش (ازدواج) خللی وارد نکنه موازد دیگه ای هم داشته باشه اما به شرطی که اونها رو به همسرش ترجیح نده و اولویت براش همسر و خانواده باشه. و یا اینکه به چند همسری کلاسیک با رعایت شرط عدالت بین همسران که در دین ما هم اجازه داده شده روی بیاره.

این قسمتی که قرمز شده جزو نظرات شخصی خودتون هست و هیچ ربطی به علم و تکامل نداره ولی خب شما اصرار دارین برای نظرات شخصی تون به زور تایید علمی بگیرین
این پست درباره روند تکاملی سکــسوالیته بحث شده بود :
چند همسری از دیدگاه روانشناسی | اخلاق | فلسفه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ
طبق چیزی که علم توضیح میده این نیازهای بیولوژیکی مختص جنسیت خاصی نیست این نیاز مربوط به زن و مرد (همه انسان ها) میشه بنابراین طبق توضیحات شما همسر شما هم بخاطر نیازهای بیولوژیکی خودش میتونه با توضیحی که دادین به شما خیانت کنه به شرطی که:


به شرط اینکه به رابطه اصلیش (ازدواج) خللی وارد نکنه موازد دیگه ای هم داشته باشه اما به شرطی که اونها رو به همسرش ترجیح نده و اولویت براش همسر و خانواده باشه

Captain_America
20-05-2016, 19:44
این قسمتی که قرمز شده جزو نظرات شخصی خودتون هست و هیچ ربطی به علم و تکامل نداره ولی خب شما اصرار دارین برای نظرات شخصی تون به زور تایید علمی بگیرین
این پست درباره روند تکاملی سکــسوالیته بحث شده بود :
چند همسری از دیدگاه روانشناسی | اخلاق | فلسفه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ
طبق چیزی که علم توضیح میده این نیازهای بیولوژیکی مختص جنسیت خاصی نیست این نیاز مربوط به زن و مرد (همه انسان ها) میشه بنابراین طبق توضیحات شما همسر شما هم بخاطر نیازهای بیولوژیکی خودش میتونه با توضیحی که دادین به شما خیانت کنه به شرطی که:

احتمالا هم همینجوریه که من و شما و یا هر کس دیگه ای برای تایید گرفتن علمی باورهاش به اون قسمتی از علم مراجعه کنه که به نوعی دلیل برای ادعاش باشه. و احتمالش هست نظر من درست باشه یا مظر شما یا نظر ثالثی و اینکه اصلا بحث صحیح و علط مطرح نباشه بحث سلایق شخصی باشه.
روابط انسانی پیچیده هستند تکامل ، علم ، اخلتق ، قراردادهای اجتماعی و ... همه در اون نقش بازی میکنند ولی باز هم بنا به عقیده خودم آزادی انتخاب مهم ترین اصل خواهد بود در اینکه شخص چه سبک زندگی رو انتخاب کنه.

brad pitt
30-05-2016, 19:20
به نظر شما چکار کنم !؟

من یکی دو جا جدیدن خواستگاری رفتم و با نظر خانواده یکی شون پسندیدم و قصد داریم نامزد کنم
اما چیزی که هست آینه من دختری و که عشقم بود به سختی میتونم فراموش کنم
هنوز گاهی براش کادو کوچیکی چیزی بی دلیل میخرم و گاهی اون میاد محل کارم منو میبینه از دور. چون واقعن عاشقش بودم و اونم عاشقم بود
هنوز اون با کسی نیست و من برا ازدواج میخاستمش
ولی خانوادم گفت نه باز با این وجود من گفتم نه و میریم مشاور
مشاور هم گفت شما برا ازدواج هم مناسب نیستید چون اختلاف دارید تو چندین مورد با هم.
دو تا مشاور گفتند . ولی باز هنوز فکرم با اونه گاهی شدید دلتنگش میشم

باید چکار کنم به نظرتون؟!
اونم بیخیال من نمیشه هنوز خیلی مواقع پیامک یا تلگرام ابراز احساسات میکنه .
هی میاد تو ذهنم نکنه تقدیر من اون بود و من فقط با اون خوشبخت میشدم ؟! بعد میگم آدم شاید یکبار عاشق بشه و با این دختر که نامزد میخام کنم نتونم اینجور که باید بتونم ارتباط حسی داشته باشم!؟

ببخشید گفتما

ممنون

AMHSIN
30-05-2016, 19:48
به نظر شما چکار کنم !؟

من یکی دو جا جدیدن خواستگاری رفتم و با نظر خانواده یکی شون پسندیدم و قصد داریم نامزد کنم
اما چیزی که هست آینه من دختری و که عشقم بود به سختی میتونم فراموش کنم
هنوز گاهی براش کادو کوچیکی چیزی بی دلیل میخرم و گاهی اون میاد محل کارم منو میبینه از دور. چون واقعن عاشقش بودم و اونم عاشقم بود
هنوز اون با کسی نیست و من برا ازدواج میخاستمش
ولی خانوادم گفت نه باز با این وجود من گفتم نه و میریم مشاور
مشاور هم گفت شما برا ازدواج هم مناسب نیستید چون اختلاف دارید تو چندین مورد با هم.
دو تا مشاور گفتند . ولی باز هنوز فکرم با اونه گاهی شدید دلتنگش میشم

باید چکار کنم به نظرتون؟!
اونم بیخیال من نمیشه هنوز خیلی مواقع پیامک یا تلگرام ابراز احساسات میکنه .
هی میاد تو ذهنم نکنه تقدیر من اون بود و من فقط با اون خوشبخت میشدم ؟! بعد میگم آدم شاید یکبار عاشق بشه و با این دختر که نامزد میخام کنم نتونم اینجور که باید بتونم ارتباط حسی داشته باشم!؟

ببخشید گفتما

ممنون
سلام
توی بد شرایطی گیر افتادین، از یک طرف عاشق کسی هستین که هم مشاور و هم خانواده معتقد هستن بدرد هم نمیخورید ( و به احتمال زیاد هم همینطوره)، از طرف دیگه با هر کس دیگه ازدواج کنید این عشق به احتمال زیاد بلای جان او رابطه خواهد بود و زندگی متاهلی تون رو تحت تاثیر منفی قرار خواهد داد.

بنظرم عاقلانه ترین کار اینه که عشقتون رو کلا از زندگیتون حذف کنید تا بمرور فراموشتون بشه. هم حضوری و هم مجازی رابطتون رو بکلی با ایشون قطع کنید، اونم نه تدریجی که یکدفعه. اگر میخواید توی زندگی با همسر اینده تون خوشبخت باشید، قاطعانه قید این رابطه رو بزنید، در غیر این صورت مطمین باشید در زندگی متاهلی تون هم خودتون و هم همسر آیندتون بسیار اذیت خواهید شد( اگر به جدایی ختم نشه)

Reza31001
30-05-2016, 20:55
@brad pitt ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

عجله نکنید
حتما تکلیفتون رو با مورد قدیمی به طور کامل مشخص کنید
ببینید میتونید با در نظر گرفتن تمامی شرایط به این نتیجه برسید که زندگی با ایشون جایی در آینده شما نداره یا خیر
اگه مطمئن شدید یک بار برای همیشه کنارش بذارید از ایشون هم قویا بخواین که رابطه با شما رو قطع کنن
اگه نمی تونید تصمیم بگیرید پیش مشاور برید یا از آشناها (معمولا خاله و عمو و دایی تو خانواده هست که آدم باهاش صمیمیه و به قدرت تصمیم گیریش مطمئنه) به صورت خصوصی کمک بخواین

متد قدیمی ها روی همچین موردی اینه که با کیس جدید ازدواج کنید تا قدیمیه به مرور فراموش بشه
میتونه کارساز باشه ولی ریسک بزرگیه و ممکنه در آینده زندگیتون رو به چالش بکشه
ولی اگه الان و قبل از ازدواج تکلیفتون رو با خودتون به طور 100% مشخص کنید هیچ وقت به مشکل خورد
همون قدر که ممکنه فکر کنید ازدواج با ایشون تصمیم درستیه ممکنه اشتباه هم باشه خیلی مهمه که خودتون درک کنید مواردی که مشاور گفته در ازدواج شما دو نفر مشکل زاست رو تا چه حدی خودتون قبول دارید

میگن آخر عمر آدم برای کارهایی که نکرده بیشتر پشیمونه تا کارهایی که کرده
این رو بذارید در کنار اینکه فقط و فقط یک بار شانس زندگی دارید
با این دو پیش فرض سعی کنید تصیمی بگیرید که آخر عمر حسرتش رو نخورید

jjadm
31-05-2016, 16:15
سلام

دوستان وقتی کسی در سربازی درخواست قرض پول دستی میکنه ، در صورتی که به هر دلیلی (نشناختن طرف ، عدم برگشت پول ) نمیخواهیم قرض بدیم. حتی مقدارش در حد بسیار کمی باشه

چه بهانه ای باید بیاوریم ؟

eeeeeeehsan
04-06-2016, 15:13
سلام

دوستان وقتی کسی در سربازی درخواست قرض پول دستی میکنه ، در صورتی که به هر دلیلی (نشناختن طرف ، عدم برگشت پول ) نمیخواهیم قرض بدیم. حتی مقدارش در حد بسیار کمی باشه

چه بهانه ای باید بیاوریم ؟
من باشم با طنز خودمو مسخره می کنم که سرباز بدبختم. ماهی 85 تومن میریزن به کارت انصارت، میخوای قرض هم بدی رفیق؟ :|

eeeeeeehsan
04-06-2016, 15:18
سلام دوستان
یه سوال فوری، سایتی انجمنی تاپیکی کتابی جایی منبعی چیزی میشناسین بتونه توی این موضوع بهم کمک کنه؟ بتونین کمک کنین خیلی ممنون میشم.

یه جمله ای هست caught in the crossfire
یعنی تو وسط جنگ دو جبهه، تو نفر یا دو شرکت مثلا قرار گرفتی و بی تقصیری ولی داری چوبش رو میخوری! یعنی دودش داره توی چشم تو هم میره.
حالا اینجا یه ضرب المثل کاربردی نیازه درحد یه جمله کوتاه بیان بشه. من این ضرب المثله رو میخوام و میخوامم بتونم راحت سرچش کنم، واسه مثالهای دیگه هم لازمش دارم.

eeeeeeehsan
06-06-2016, 18:31
سلام دوستان
یه سوال فوری، سایتی انجمنی تاپیکی کتابی جایی منبعی چیزی میشناسین بتونه توی این موضوع بهم کمک کنه؟ بتونین کمک کنین خیلی ممنون میشم.

یه جمله ای هست caught in the crossfire
یعنی تو وسط جنگ دو جبهه، تو نفر یا دو شرکت مثلا قرار گرفتی و بی تقصیری ولی داری چوبش رو میخوری! یعنی دودش داره توی چشم تو هم میره.
حالا اینجا یه ضرب المثل کاربردی نیازه درحد یه جمله کوتاه بیان بشه. من این ضرب المثله رو میخوام و میخوامم بتونم راحت سرچش کنم، واسه مثالهای دیگه هم لازمش دارم.
آقا کسی نیست جوابی داشته باشه؟

MOHAMMAD_ASEMOONI
07-06-2016, 09:53
سلام بر همگی
ماهِ مبارک . بر شما مبارک . ماهِ خیر و برکت , ماه تــــــوبه ( [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
=================================
توصیه به کسانی که ادب و اخلاق و شرم و حیا و جوانمردی براشون مهم هست
وقتی میرید درِ خانه یا آپارتمانِ مردم , در جائی بایستید که وقتی دربِ خانه یا آپارتمان رو باز میکنند داخلِ خانه رو نبینید

kh_fatemeh76
11-06-2016, 22:20
سلام دوستان.من میخواستم با راهنمایی های مفیدتون از برادر همسرم ک همیشه پشتیبانی محکم و مطمعن برای همسرم بودن و در تمام طول تحصیل ایشون همراه و همگامشون بودن و همه جانبه حمایتشون میکردن تقدیر و تشکر کنم...یه جمله تشکرآمیز لطفا:n40:

™...
17-06-2016, 02:56
در خصوص مردها این قضیه کمی پیچیده است و فرق می کنه ، ما به عنوان جنس مذکر انسان جوری تکامل پیدا کردیم که میتونیم با چند نفر از جنس مونث باشیم. همین موضوع در کنار عرف جوامع تک همسر باعث شده مسائلی مثل خیانت بوجود بیاد. در حال حاضر به نظر من همون عرف تک همسری نرمال هست ولی در پاسخ به نیازهای بیولوژیکی یه مرد میتونه به شرط اینکه به رابطه اصلیش (ازدواج) خللی وارد نکنه موازد دیگه ای هم داشته باشه اما به شرطی که اونها رو به همسرش ترجیح نده و اولویت براش همسر و خانواده باشه. و یا اینکه به چند همسری کلاسیک با رعایت شرط عدالت بین همسران که در دین ما هم اجازه داده شده روی بیاره.

به صورت اتفاقی به این تاپیک برخوردم و جمله ای بین المللی از این دوستمون دیدم !!! :n02::n01: منظورشون "من " بود نه "ما " .

brad pitt
17-06-2016, 11:03
سلام
توی بد شرایطی گیر افتادین، از یک طرف عاشق کسی هستین که هم مشاور و هم خانواده معتقد هستن بدرد هم نمیخورید ( و به احتمال زیاد هم همینطوره)، از طرف دیگه با هر کس دیگه ازدواج کنید این عشق به احتمال زیاد بلای جان او رابطه خواهد بود و زندگی متاهلی تون رو تحت تاثیر منفی قرار خواهد داد.

بنظرم عاقلانه ترین کار اینه که عشقتون رو کلا از زندگیتون حذف کنید تا بمرور فراموشتون بشه. هم حضوری و هم مجازی رابطتون رو بکلی با ایشون قطع کنید، اونم نه تدریجی که یکدفعه. اگر میخواید توی زندگی با همسر اینده تون خوشبخت باشید، قاطعانه قید این رابطه رو بزنید، در غیر این صورت مطمین باشید در زندگی متاهلی تون هم خودتون و هم همسر آیندتون بسیار اذیت خواهید شد( اگر به جدایی ختم نشه)


@brad pitt ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

عجله نکنید
حتما تکلیفتون رو با مورد قدیمی به طور کامل مشخص کنید
ببینید میتونید با در نظر گرفتن تمامی شرایط به این نتیجه برسید که زندگی با ایشون جایی در آینده شما نداره یا خیر
اگه مطمئن شدید یک بار برای همیشه کنارش بذارید از ایشون هم قویا بخواین که رابطه با شما رو قطع کنن
اگه نمی تونید تصمیم بگیرید پیش مشاور برید یا از آشناها (معمولا خاله و عمو و دایی تو خانواده هست که آدم باهاش صمیمیه و به قدرت تصمیم گیریش مطمئنه) به صورت خصوصی کمک بخواین

متد قدیمی ها روی همچین موردی اینه که با کیس جدید ازدواج کنید تا قدیمیه به مرور فراموش بشه
میتونه کارساز باشه ولی ریسک بزرگیه و ممکنه در آینده زندگیتون رو به چالش بکشه
ولی اگه الان و قبل از ازدواج تکلیفتون رو با خودتون به طور 100% مشخص کنید هیچ وقت به مشکل خورد
همون قدر که ممکنه فکر کنید ازدواج با ایشون تصمیم درستیه ممکنه اشتباه هم باشه خیلی مهمه که خودتون درک کنید مواردی که مشاور گفته در ازدواج شما دو نفر مشکل زاست رو تا چه حدی خودتون قبول دارید

میگن آخر عمر آدم برای کارهایی که نکرده بیشتر پشیمونه تا کارهایی که کرده
این رو بذارید در کنار اینکه فقط و فقط یک بار شانس زندگی دارید
با این دو پیش فرض سعی کنید تصیمی بگیرید که آخر عمر حسرتش رو نخورید

ضمن تشکر از شما دو دوست عزیز بابت پاسختون .

راستش خانواده به دلایل زیر با ازدواج من و اونیکه واقعن عاشقانه دوسش دارم مخالفند

1. اینکه دو تامون هم سنیم من 28 سالمه اونم 28 سالشه. میگن پنج ساله دیگه اون دو تا بچه به دنیا بیاره شکسته میشه و..
زن زودتر شکسته میشه و ..
اما من میگم اگر این 28 سالشه قیافه و اندام و زیبایی ش مثله 24-25 ساله هاست و اصلن 28 نمیزنه

2.وضع مادی ما نمیگم خیلی خوبه اما تقریبن جای خوب شهر هستیم و متوسط رو به بالا اما اونا متوسط رو به پایین هست و تقریبن حتی میشه گفت پایین.
اما من میگم اونکه گناه نکرده که تو این خانواده بدنیا اومده

3. من سه تا خاهر دارم که یکیش کارمند دادگستری. یکیش معلمه و یکیش هم خانه داره که با پسر خالم که وضعش خوبه ازدواج کرده
من خودم هم کارمند بانکم اما اون خاهراش سه تا خانه دارن و شوهراشون هم وضعشون پایین هست و دو برادر داره که چهل سالشه و هنوز ازدواج نکرده و یه برادر دیگه که هر دو پیش یک نفر توی یک شرکت کار لوله کشی میکنن
اینو من به خانواده نگفتم اما این و مشاور گفت از لحاظ خانوادگی مناسب نیستید.
اما من میگم خودشو میخام چکار خانواده ش دارم مگه در سال چند بار میخام داداشش و ببینم یا.. یا حتی بخاد این چیزا واسم مهم باشه
انسانیت مهمه

4. ایشون پدرشون فوت کرده در زمان شش ماهگی
باز اینم مشاور به من میگه نه. میگه دختری که از اول پدر نداشته کمبود داره
من میگم اگه اون این مشکلات و داره که خودش مقصر نبوده که.
خانواده میگن ازدواج با دختری که از اول پدر نداشته و تو هم کارمندی اونم که الان کار نداره وخانوادش هم وضع مالی مناسب نداره
با یکی ازدواج کن که حداقل پدر بالا سرش باشه یا وضعشون بهتر باشه که حداقل یک خرج مانتو و کرمی که میخاد بخره خودش بده و.. یا حداقل اینقدر کمبود نداشته باشه که همه چیز و از تو بخاد و ما خودمون کارمندیم و شوهرمون کارمنده و هنوز کم میاریم
تو اینجور زندگی کردی فلان زندگی کردی اگر بخای ب این ازدواج کردی خودت و بچه ت باید خیلی سطح پایین زندگی کنی و...
من با هیچکدوم اینها مشکل ندارم اما خانواده میگن ما هم دوست داریم ازدواج کنی اما اینو تو الان میگی ما آینده رو میبینم
در مورد کار هم گفتم میگه میرم سرکار اصلن شده خودم براش کار پیدا میکنم رفیق دارم توی یک شرکت که بیمه ش کنه یا شرکت بیمه ایران و البرز یه کاری واسش پیدا کنم .
اونم میگه هر کاری که بگی که باعث بشه من به تو برسم انجام میدم

مسخرم فقط نکنید
این همه چیز بود. لطفن راهنمایی کنید

Captain_America
17-06-2016, 11:14
سلام دوستان.من میخواستم با راهنمایی های مفیدتون از برادر همسرم ک همیشه پشتیبانی محکم و مطمعن برای همسرم بودن و در تمام طول تحصیل ایشون همراه و همگامشون بودن و همه جانبه حمایتشون میکردن تقدیر و تشکر کنم...یه جمله تشکرآمیز لطفا:n40:
سعی کنید دم خانواده همسرتون رو از زندگی تون قیچی کنید نه اینکه بجاش اینجوری لی لی به لالاشون بزارید.

به صورت اتفاقی به این تاپیک برخوردم و جمله ای بین المللی از این دوستمون دیدم !!! :n02::n01: منظورشون "من " بود نه "ما " .
در خصوص فرگشت و تاثیرش بر نقش های جنسیتی کمی مطالعه کنید.

ضمن تشکر از شما دو دوست عزیز بابت پاسختون .

راستش خانواده به دلایل زیر با ازدواج من و اونیکه واقعن عاشقانه دوسش دارم مخالفند

1. اینکه دو تامون هم سنیم من 28 سالمه اونم 28 سالشه. میگن پنج ساله دیگه اون دو تا بچه به دنیا بیاره شکسته میشه و..
زن زودتر شکسته میشه و ..
اما من میگم اگر این 28 سالشه قیافه و اندام و زیبایی ش مثله 24-25 ساله هاست و اصلن 28 نمیزنه

2.وضع مادی ما نمیگم خیلی خوبه اما تقریبن جای خوب شهر هستیم و متوسط رو به بالا اما اونا متوسط رو به پایین هست و تقریبن حتی میشه گفت پایین.
اما من میگم اونکه گناه نکرده که تو این خانواده بدنیا اومده

3. من سه تا خاهر دارم که یکیش کارمند دادگستری. یکیش معلمه و یکیش هم خانه داره که با پسر خالم که وضعش خوبه ازدواج کرده
من خودم هم کارمند بانکم اما اون خاهراش سه تا خانه دارن و شوهراشون هم وضعشون پایین هست و دو برادر داره که چهل سالشه و هنوز ازدواج نکرده و یه برادر دیگه که هر دو پیش یک نفر توی یک شرکت کار لوله کشی میکنن
اینو من به خانواده نگفتم اما این و مشاور گفت از لحاظ خانوادگی مناسب نیستید.
اما من میگم خودشو میخام چکار خانواده ش دارم مگه در سال چند بار میخام داداشش و ببینم یا.. یا حتی بخاد این چیزا واسم مهم باشه
انسانیت مهمه

4. ایشون پدرشون فوت کرده در زمان شش ماهگی
باز اینم مشاور به من میگه نه. میگه دختری که از اول پدر نداشته کمبود داره
من میگم اگه اون این مشکلات و داره که خودش مقصر نبوده که.
خانواده میگن ازدواج با دختری که از اول پدر نداشته و تو هم کارمندی اونم که الان کار نداره وخانوادش هم وضع مالی مناسب نداره
با یکی ازدواج کن که حداقل پدر بالا سرش باشه یا وضعشون بهتر باشه که حداقل یک خرج مانتو و کرمی که میخاد بخره خودش بده و.. یا حداقل اینقدر کمبود نداشته باشه که همه چیز و از تو بخاد و ما خودمون کارمندیم و شوهرمون کارمنده و هنوز کم میاریم
تو اینجور زندگی کردی فلان زندگی کردی اگر بخای ب این ازدواج کردی خودت و بچه ت باید خیلی سطح پایین زندگی کنی و...
من با هیچکدوم اینها مشکل ندارم اما خانواده میگن ما هم دوست داریم ازدواج کنی اما اینو تو الان میگی ما آینده رو میبینم
در مورد کار هم گفتم میگه میرم سرکار اصلن شده خودم براش کار پیدا میکنم رفیق دارم توی یک شرکت که بیمه ش کنه یا شرکت بیمه ایران و البرز یه کاری واسش پیدا کنم .
اونم میگه هر کاری که بگی که باعث بشه من به تو برسم انجام میدم

مسخرم فقط نکنید
این همه چیز بود. لطفن راهنمایی کنید
مشاورتون یه احمقه و اگه در تصمیم گیری نهایی شما اثر گذاشت شما هم هکذا

AMHSIN
17-06-2016, 11:15
ضمن تشکر از شما دو دوست عزیز بابت پاسختون .

راستش خانواده به دلایل زیر با ازدواج من و اونیکه واقعن عاشقانه دوسش دارم مخالفند

1. اینکه دو تامون هم سنیم من 28 سالمه اونم 28 سالشه. میگن پنج ساله دیگه اون دو تا بچه به دنیا بیاره شکسته میشه و..
زن زودتر شکسته میشه و ..
اما من میگم اگر این 28 سالشه قیافه و اندام و زیبایی ش مثله 24-25 ساله هاست و اصلن 28 نمیزنه

2.وضع مادی ما نمیگم خیلی خوبه اما تقریبن جای خوب شهر هستیم و متوسط رو به بالا اما اونا متوسط رو به پایین هست و تقریبن حتی میشه گفت پایین.
اما من میگم اونکه گناه نکرده که تو این خانواده بدنیا اومده

3. من سه تا خاهر دارم که یکیش کارمند دادگستری. یکیش معلمه و یکیش هم خانه داره که با پسر خالم که وضعش خوبه ازدواج کرده
من خودم هم کارمند بانکم اما اون خاهراش سه تا خانه دارن و شوهراشون هم وضعشون پایین هست و دو برادر داره که چهل سالشه و هنوز ازدواج نکرده و یه برادر دیگه که هر دو پیش یک نفر توی یک شرکت کار لوله کشی میکنن
اینو من به خانواده نگفتم اما این و مشاور گفت از لحاظ خانوادگی مناسب نیستید.
اما من میگم خودشو میخام چکار خانواده ش دارم مگه در سال چند بار میخام داداشش و ببینم یا.. یا حتی بخاد این چیزا واسم مهم باشه
انسانیت مهمه

4. ایشون پدرشون فوت کرده در زمان شش ماهگی
باز اینم مشاور به من میگه نه. میگه دختری که از اول پدر نداشته کمبود داره
من میگم اگه اون این مشکلات و داره که خودش مقصر نبوده که.
خانواده میگن ازدواج با دختری که از اول پدر نداشته و تو هم کارمندی اونم که الان کار نداره وخانوادش هم وضع مالی مناسب نداره
با یکی ازدواج کن که حداقل پدر بالا سرش باشه یا وضعشون بهتر باشه که حداقل یک خرج مانتو و کرمی که میخاد بخره خودش بده و.. یا حداقل اینقدر کمبود نداشته باشه که همه چیز و از تو بخاد و ما خودمون کارمندیم و شوهرمون کارمنده و هنوز کم میاریم
تو اینجور زندگی کردی فلان زندگی کردی اگر بخای ب این ازدواج کردی خودت و بچه ت باید خیلی سطح پایین زندگی کنی و...

این همه چیز بود. لطفن راهنمایی کنید

اگه تفاوت ها همیناس که گفتید، بنظرم اگر ازدواج کنید مشکل خاصی پیش نمی آید، من فکر مساله خیلی بغرنجه که خانواده و مشاور مخالفت کردن

brad pitt
17-06-2016, 11:20
اگه تفاوت ها همیناس که گفتید، بنظرم اگر ازدواج کنید مشکل خاصی پیش نمی آید، من فکر مساله خیلی بغرنجه که خانواده و مشاور مخالفت کردن


خانواده میگن تو هنوز هیچ جا نیومدی خواستگاری
چون هیچ جا نیومدی میگی فقط این

در صورتی که رفتن دختر حتی خوشگل تر و پولدارتر دیدن که شاغل دادگستری و دکتر داروساز هست
من خودم ارشدم

یه چیزی که فقط هست و من به خانواده نگفتم و به مشاور گفتم اینه که اون دختر قبل از من پنج سال با یکی نامزد بوده . دانشجوی یک شهر دیگه بوده

AMHSIN
17-06-2016, 11:24
خانواده میگن تو هنوز هیچ جا نیومدی خواستگاری
چون هیچ جا نیومدی میگی فقط این
در صورتی که رفتن دختر حتی خوشگل تر و پولدارتر دیدن که شاغل دادگستری و دکتر داروساز هست
من خودم ارشدم

یه چیزی که فقط هست و من به خانواده نگفتم و به مشاور گفتم اینه که اون دختر قبل از من پنج سال با یکی نامزد بوده . دانشجوی یک شهر دیگه بوده

اگر واقعا جایی دیگه ای نرفتین و ایشون اولین مورد هست حق کاملا با خانوادتون هست، چون این احتمال هست که اگر افراد دیگه رو ببینید فردی پیدا کنید که شرایطش بهتر باشه

در مورد نامزدی هم باید ببینید دلیلش چی بوده که بهم خورده، این مهمه

محمد7966
17-06-2016, 11:43
.......................

Firebirds
04-07-2016, 10:45
آداب سلام کردن در یک اداره ؟!

دوستان آداب سلام کردن در یک اداره به چه صورت هست ؟ من به عنوان یک مرد چندین همکار خانم دارم که حدودا یک یا دو سال از من بزرگتر هستند، با اینکه در یک طبقه ایم، واحد های ما از یکدیگر جدا هستند، یعنی ممکن است فقط این همکارها را صبح در آسانسور و یا به طور اتفاقی در طبقه خودم هستم، ببینم.

میخواستم ببینم این وظیفه من هست که به آنها سلام کنم ؟
کلا برخورد شما در این شرایط چگونه هست ؟

srx190d
04-07-2016, 10:51
آداب سلام کردن در یک اداره ؟!

دوستان آداب سلام کردن در یک اداره به چه صورت هست ؟ من به عنوان یک مرد چندین همکار خانم دارم که حدودا یک یا دو سال از من بزرگتر هستند، با اینکه در یک طبقه ایم، واحد های ما از یکدیگر جدا هستند، یعنی ممکن است فقط این همکارها را صبح در آسانسور و یا به طور اتفاقی در طبقه خودم هستم، ببینم.

میخواستم ببینم این وظیفه من هست که به آنها سلام کنم ؟
کلا برخورد شما در این شرایط چگونه هست ؟

سلام دوست من
اصولا در سلام كردن سعي كنين هميشه پيش قدم باشين
فرقي نميكنه كوچك و بزرگ يا زن و مرد


Sent from my iPhone 6 using Tapatalk by Javad

به اميد ايراني آزاد و آباد

Firebirds
05-07-2016, 08:04
سلام دوست من
اصولا در سلام كردن سعي كنين هميشه پيش قدم باشين
فرقي نميكنه كوچك و بزرگ يا زن و مرد


Sent from my iPhone 6 using Tapatalk by Javad

به اميد ايراني آزاد و آباد

بله در یک فرهنگ درست، این خوبه ولی نه در زمانی که اول سلام کردن منجر به ایجاد توقع و وظیفه بشه.
عرف در شرایط رسمی و اداری که که تقریبا سن ها برابر هست، چی هست، اینکه اول مرد به زن سلام بده یا زن به مرد ؟

Mr.Pooya
05-07-2016, 09:16
بله در یک فرهنگ درست، این خوبه ولی نه در زمانی که اول سلام کردن منجر به ایجاد توقع و وظیفه بشه.
عرف در شرایط رسمی و اداری که که تقریبا سن ها برابر هست، چی هست، اینکه اول مرد به زن سلام بده یا زن به مرد ؟

- - - Updated - - -



بله در یک فرهنگ درست، این خوبه ولی نه در زمانی که اول سلام کردن منجر به ایجاد توقع و وظیفه بشه.
عرف در شرایط رسمی و اداری که که تقریبا سن ها برابر هست، چی هست، اینکه اول مرد به زن سلام بده یا زن به مرد ؟

من شخصا برام مهم نيست شخص مورد نظر آقا باشه يا خانم كوچكتر يا بزرگتر. وقتي همكارم رو ببينم حتي اگر هميشه فقط در حد سلام كردن هم همديگرو ببينيم سلام مي كنم شايد اون شخص زودتر سلام كنه ولي براي من مهم نيست كي زودتر سلام كنه. معمولا كسي كه ديرتر ميرسه به بقيه سلام مي كنه تا اينكه همه بخوان تك تك از جا بلند شن برن سلام كنن.

موفق باشيد

elyartab
09-07-2016, 13:31
با افرادی که ادعای کاذب دارند چطور رفتار کنیم...

خیلی از مواقع برای من پیش اومده که یکی از دوستان یا آشنایان در زمینه ای نیازمند کمکی بوده که میدونم واقعا از پسش نمی تونسته بربیاد و بعد به طور زیرپوستی از من درخواست کمک کرده و رفتم کارشو راه انداختم. تعریف از خود نباشه ولی من کلا بدم میاد آدم وقتی به کسی کمک میکنه، کمبود اطلاعات اون فرد رو بکوبه سرش یا منت بزاره، همیشه سعی کردم به اصطلاح با خضوع کار طرف رو راه بندازم که غریبی نکنه!! ولی خیل جالبه که بعضی از این افراد در ابتدای کار یا وسط کار یا انتهای کار این عبارت ها رو به کار میبرن و مزه هم نوع دوستی رو به کام آدم تلخ میکنن. مثلا اینکه " البته خودم بلد بودم " ،" خیلی وقته با این برنامه کار نکردم یادم رفته" یا مثلا پشت بندش میگن من فلان کار شاق رو انجام میدم تا کمک شما رو ناچیز جلوه بدن.
اتفاقا یکیش همین امروز پیش اومد، حسب سابقه به ضرس قاطع میدونم که یکی از همکارا بلد نیست یه کار تبدیل فایل رو انجام بده. هر بار به بهانه ای از یکی از همکارا میخواست که اون کار رو براش انجام بده امروز که اون شخص نبود از یکی از همکارای دیگه خواست با یه بهانه خیلی تابلو!
آدم چقدر میتونه جاهل باشه که یه بار غرور کاذبشو زیر پا نذاره و روش کار رو از کسی یاد بگیره تا دیگه مجبور نشه به کسی رو بندازه.
این بود انشاء من

باغبون
05-08-2016, 09:04
سلام دوستان
من جدید یه دوست پیدا کردم که بهش علاقمندم دختر خوبیم هست و از اونجاییکه ما دو تا تو خوابگا با هم زندگی میکنم باهم در ارتباطیم و به اتاق هم سر میزنیم. اون یه صفت بد داره که من نمیپسندم مثلا هر روز میپرسه ساعت چند پاشدی ساعت چند خوابیدی داشتی چیکار میکردی؟ من از اینکه کسی بخاد کارامو کنترل کنه بدم میاد اگر شما بودین چجوری باهاش رفتار میکردین که بفهمه که نباید سرک بکشه در کار دیگران! چون منم هیچ وقت در مورد کاری درسیش یا ساعت خواب و بیداریش ازش چیزی نمیپرسم.
ممنون میشم راهنمایی کنید
:n16:

سعید سیستم
05-08-2016, 12:46
سلام دوستان
من جدید یه دوست پیدا کردم که بهش علاقمندم دختر خوبیم هست و از اونجاییکه ما دو تا تو خوابگا با هم زندگی میکنم باهم در ارتباطیم و به اتاق هم سر میزنیم. اون یه صفت بد داره که من نمیپسندم مثلا هر روز میپرسه ساعت چند پاشدی ساعت چند خوابیدی داشتی چیکار میکردی؟ من از اینکه کسی بخاد کارامو کنترل کنه بدم میاد اگر شما بودین چجوری باهاش رفتار میکردین که بفهمه که نباید سرک بکشه در کار دیگران! چون منم هیچ وقت در مورد کاری درسیش یا ساعت خواب و بیداریش ازش چیزی نمیپرسم.
ممنون میشم راهنمایی کنید
:n16:

حتما دوست داره که ازت میپرسه وگرنه براش مهم نبود.

من بودم سریع بهش جواب میدادم 6 صبح و بعد میپرسیدم تو ساعت چند بیدار شدی.
شما هم متقابلا دوسش داشته باش چون مشخصه دوست داره که هر لحظه میخواد بدونه در چه حالی. وگرنه هفته ای 1 بار میگفت چه خبر.

..... یه چیز دیگه هم میشه گفت....
چون دوستهای جدید هستید داره تلاش میکنه سریعتر باهات صمیمی بشه بازم دلیلش اینه که دوست داره وگرنه براش مهم نبود

mojt90
05-08-2016, 13:21
سلام دوستان
من جدید یه دوست پیدا کردم که بهش علاقمندم دختر خوبیم هست و از اونجاییکه ما دو تا تو خوابگا با هم زندگی میکنم باهم در ارتباطیم و به اتاق هم سر میزنیم. اون یه صفت بد داره که من نمیپسندم مثلا هر روز میپرسه ساعت چند پاشدی ساعت چند خوابیدی داشتی چیکار میکردی؟ من از اینکه کسی بخاد کارامو کنترل کنه بدم میاد اگر شما بودین چجوری باهاش رفتار میکردین که بفهمه که نباید سرک بکشه در کار دیگران! چون منم هیچ وقت در مورد کاری درسیش یا ساعت خواب و بیداریش ازش چیزی نمیپرسم.
ممنون میشم راهنمایی کنید
:n16:

اون قصد داره بیشتر صمیمی بشه . میتونی طفره بری و یا موضع رو عوض کنی . مثلا بگی تو چی کار کردی .

باغبون
07-08-2016, 09:53
حتما دوست داره که ازت میپرسه وگرنه براش مهم نبود.

من بودم سریع بهش جواب میدادم 6 صبح و بعد میپرسیدم تو ساعت چند بیدار شدی.
شما هم متقابلا دوسش داشته باش چون مشخصه دوست داره که هر لحظه میخواد بدونه در چه حالی. وگرنه هفته ای 1 بار میگفت چه خبر.

..... یه چیز دیگه هم میشه گفت....
چون دوستهای جدید هستید داره تلاش میکنه سریعتر باهات صمیمی بشه بازم دلیلش اینه که دوست داره وگرنه براش مهم نبود


سلام
ممنونم از راهنماییتون
چون من یه تجربه بد دارم شاید بخاطر این هست که از رفتارش خوشم نمیاد. من یه دوست قدیمی داشتم خیلی دوستش داشتم اما اون یکم حسود بود و هی میپرسید درس خوندی نخودی؟ چند صفحه خوندی ؟ ساعت چند پاشدی وای اینقد میپرسید که نگو اخرشم باهاش رابطمو خراب شد چون خیلی بهم ضربه زد و اذستم کرد چند بار باهاش منطقی حرف زدم اما فایده نداشت............با اینکه مستقیم بهش گفتم ناراحت میشم از رفتارش به روی خودش نمیاورد و به تجسسش ادامه میداد

880446534
01-09-2016, 20:01
سلام دوستان
یه معلم دارم که حدود 8-9 ماه (شایدم بیشتر) ندیدمش. فقط با چت و sms و تماس تلفنی با هم در تماس بودیم.معلمم رقته شهر خودشون.
تا این که ازدواج کردن و ارتباط ما هم قطع شد.(دوماه قبل)
قبل ازدواج بهم گفت، عروسیم هروقت شد، باید بیایی، دعوتت میکنم که بیای.

الان دیدم کارت عروسیشون رو دادن بهم. (حضوری نه، دادن به منشی اموزشگاه، اونم داد به من)
به هرحال نمیدونم برم، نرم، چیکار کنم؟!؟!؟
من یه پسرم، منشی مون و دوستاش دخترن. من یه نفری چیکار کنم تو مجلسشون اخه؟!؟(تو تالاره)

حالا اگه نرفتم، هدیه (پول ) رو بفرستم ؟؟؟


Sent from my C5303 using Tapatalk

aghazadeh_hastam
01-09-2016, 20:53
سلام دوستان
یه معلم دارم که حدود 8-9 ماه (شایدم بیشتر) ندیدمش. فقط با چت و sms و تماس تلفنی با هم در تماس بودیم.معلمم رقته شهر خودشون.
تا این که ازدواج کردن و ارتباط ما هم قطع شد.(دوماه قبل)
قبل ازدواج بهم گفت، عروسیم هروقت شد، باید بیایی، دعوتت میکنم که بیای.

الان دیدم کارت عروسیشون رو دادن بهم. (حضوری نه، دادن به منشی اموزشگاه، اونم داد به من)
به هرحال نمیدونم برم، نرم، چیکار کنم؟!؟!؟
من یه پسرم، منشی مون و دوستاش دخترن. من یه نفری چیکار کنم تو مجلسشون اخه؟!؟(تو تالاره)

حالا اگه نرفتم، هدیه (پول ) رو بفرستم ؟؟؟


Sent from my C5303 using Tapatalk

برو دیگه کارت داده ناسلامتی:n02:
با خانواده برو

880446534
01-09-2016, 20:55
برو دیگه کارت داده ناسلامتی:n02:
با خانواده برو
فقط منو دعوت کرده. کجا جمع کنم با خانواده برم :دی ؟!؟

Sent from my C5303 using Tapatalk

Demon King
01-09-2016, 21:26
سلام دوستان
یه معلم دارم که حدود 8-9 ماه (شایدم بیشتر) ندیدمش. فقط با چت و sms و تماس تلفنی با هم در تماس بودیم.معلمم رقته شهر خودشون.
تا این که ازدواج کردن و ارتباط ما هم قطع شد.(دوماه قبل)
قبل ازدواج بهم گفت، عروسیم هروقت شد، باید بیایی، دعوتت میکنم که بیای.

الان دیدم کارت عروسیشون رو دادن بهم. (حضوری نه، دادن به منشی اموزشگاه، اونم داد به من)
به هرحال نمیدونم برم، نرم، چیکار کنم؟!؟!؟
من یه پسرم، منشی مون و دوستاش دخترن. من یه نفری چیکار کنم تو مجلسشون اخه؟!؟(تو تالاره)

حالا اگه نرفتم، هدیه (پول ) رو بفرستم ؟؟؟


Sent from my C5303 using Tapatalk


سلام دوست عزیز.

وقتی کسی شما رو دعوت میکنه یعنی تمایل داره که در مراسم حضور داشته باشید. بنابراین رفتن به مراسم پاسخ به احترام میزبانه.
خوب تالار احتمالا مختلط نیست و با این وجود مثل یک مهمان رسمی میرید و برمی گردید دیگه. حالا نمیدونم منظورتون از اینکه تنهایی برم چکار چیه؟! میرید میشینید شام میخورید و هدیه رو میدید و بر میگردید.

در رابطه با ارسال پول هرگز این کارو نکنید. اگه هدیه ای دیگه غیر از پول بود. مثلا گل میشد ارسال کرد ولی ارسال پول وجه خوبی اصلا نداره.
مثل اینه به طرف بگید شماره حساب بده تا پولو بریزم حساب. :n26:
پول دادن در مراسمات زمانی ارزشمنده که خود فرد حضوری اونو تقدیم کنه.

k1ozil
01-09-2016, 22:02
سلام دوستان
من یه دوست دارم از دوست های قدیمیمه ولی خیلی فضوله مثلا میپرسه امروز چ کارکردی یا چقد درس خوندی یا خیابون چکار میکردی و...
من همونجور که خودم در کار کسی دخالت نمیکنم دوست دارم بقیه هم تو کارم دخالت نکنن
حالا من چجوری بهش بفهمونم که دیگه از این سوالا نپرسه؟! دوست خیلی صمیمیم نیست ولی خوب قدیمیه نمیخوام ناراحتش کنم

MOHAMMAD_ASEMOONI
02-09-2016, 06:09
سلام دوستان یه معلم دارم که حدود 8-9 ماه (شایدم بیشتر) ندیدمش. فقط با چت و sms و تماس تلفنی با هم در تماس بودیم.معلمم رقته شهر خودشون.تا این که ازدواج کردن و ارتباط ما هم قطع شد.(دوماه قبل)قبل ازدواج بهم گفت، عروسیم هروقت شد، باید بیایی، دعوتت میکنم که بیای. الان دیدم کارت عروسیشون رو دادن بهم. (حضوری نه، دادن به منشی اموزشگاه، اونم داد به من)به هرحال نمیدونم برم، نرم، چیکار کنم؟!؟!؟من یه پسرم، منشی مون و دوستاش دخترن. من یه نفری چیکار کنم تو مجلسشون اخه؟!؟(تو تالاره)حالا اگه نرفتم، هدیه (پول ) رو بفرستم ؟؟؟ Sent from my C5303 using Tapatalk

سلام

قبول کردنِ هدیه و قبول کردنِ دعوت اصلاً اجباری نیست و باید دید علت و هدف و نیّت از هدیه و دعوت چی هست
اگر نیت و هدفِ هدیه دهنده و دعوت کننده خیر نیست پس به هیچ وجه نباید هدیه و دعوت رو قبول کرد
گاهی نیتِ هدیه دهنده و دعوت کننده خیر هست اما پذیرفتنش منجر به شر و مشکلات برای خود یا دیگران میشه پس در این حالت هم باید رد کرد
در این مواقع باید یک نه بگیم و جلو شر رو بگیریم
==========================
اما اگر احتمالِ وجودِ نیتِ بد وجود نداره پس میتونین دعوت رو قبول کنین
نکته ی مهم دیگه مدتِ موندن در مهمانی و جشنها هست که متاسفانه بسیاری از مردم رعایت نمیکنند
از اول وقت میرند اونجا و تا آخر وقت میمونند و همش هم مشغول خوردند و و یک لشکر رو هم بدون دعوت با خودشون میبرند و اصلاً ملاحظه حال مردم رو نمیکنند و تا چند کیلو شیربنی و میوه و چائی و شربت و شام نخورند ول کن نیستند
اگر نسبتِ دوری دارید با صاحب جشن و مهمونی پس بیشتر رعایت کنین . حتی الامکان کسی رو بی دعوت نبرید , در خوردن و آشامیدن بسیار ملاحظه کنید , کمی میوه یا شیرینی بردارید و خوردنش رو طول بدین تا مدت بیشتری در بشقابتون بمونه و فکر نکنند از برداشتن غذا خجالت میکشید , تا آخر وقت نمونید , نیم ساعت یا 45 دقیقه یا یک ساعت بمونید و و سپس برید پیش صاحب جشن و بهش تبریک بگین و ازش تشکر کنین برای دعوت کردنِ شما و مکان رو ترک کنید
این کار شما منفعت زیادی داره برای خودتون و دیگران در کوتاه مدت و در درازمدت
در بعضی جاها هم رسم بوده و هست که دعوت شدگان خودشون چیزهائی رو برای جشن میبرند مثل شیرینی , میوه , شربت , پول نقد و طلا که بستگی به توانائی هر فرد داره
===================================
هر جا تشخیص دادین که نیت و هدفِ دعوت کننده و هدیه دهنده شر هست بی هیچ درنگی اون رو رد کنین

smb3d
22-09-2016, 14:15
سلام. روی اسکناسی که میخوام به عنوان عیدی (عید غدیر) به بهترین دوستم هدیه بدم چی باید بنویسم؟
در کل یا مینویسن عیدغدیر مبارک یا مهر زده میشه و ... ولی منظورم فقط مخصوص یه نفر خاصه.

Captain_America
22-09-2016, 15:12
سلام. روی اسکناسی که میخوام به عنوان عیدی (عید غدیر) به بهترین دوستم هدیه بدم چی باید بنویسم؟
در کل یا مینویسن عیدغدیر مبارک یا مهر زده میشه و ... ولی منظورم فقط مخصوص یه نفر خاصه.
اسکناس سرمایه ملی هست بهتره روش مهر نزنید یا چیزی ننویسید.

smb3d
22-09-2016, 17:52
اسکناس سرمایه ملی هست بهتره روش مهر نزنید یا چیزی ننویسید.

میدونم، منم هیچوقت نه مینویسم و نه مهر میزنم، همینجوری میدم. اما این فقط یه دونس و میخوام ازم یادگاری نگه داره و خرج هم نمیشه

V E S T A
03-10-2016, 20:15
وقتی تو محل کار / مترو / تاکسی / سینما/ پارک / فروشگاه کسی با صدای بلند ذکر / تکبیر یا دعا می خونه چه عکس العملی باید نشون داد ؟ چی کار باید کرد ؟

وقتی زمان استراحت صدای بلند روزه خوانی و مداحی از بلندگو هیئت پخش میشه چطوری باید این ناراحتی از صدای غیر قابل تحمل رو ابراز کرد ؟

چه لحنی ؟ چه توضیحی یا چه خواهشی میتونه این پیام انسانی ما رو به مخاطب برسونه جوری که طرف مقابل تصور نکنه دشمن رو ردیابی کرده و با خشونت بیشتر و عزم راسخ تر به کارش ادامه بده ؟

سعید سیستم
04-10-2016, 12:24
وقتی تو محل کار / مترو / تاکسی / سینما/ پارک / فروشگاه کسی با صدای بلند ذکر / تکبیر یا دعا می خونه چه عکس العملی باید نشون داد ؟ چی کار باید کرد ؟

وقتی زمان استراحت صدای بلند روزه خوانی و مداحی از بلندگو هیئت پخش میشه چطوری باید این ناراحتی از صدای غیر قابل تحمل رو ابراز کرد ؟

چه لحنی ؟ چه توضیحی یا چه خواهشی میتونه این پیام انسانی ما رو به مخاطب برسونه جوری که طرف مقابل تصور نکنه دشمن رو ردیابی کرده و با خشونت بیشتر و عزم راسخ تر به کارش ادامه بده ؟

شما کدوم محله اید که آدماش اینقدر مذهبی هستند؟

بالا شهر تهران معمولا کمتر مذهبی پیدا میشه.شما نقل مکان کنید در هر شهری هستید نقل مکان کنید به قسمت مدرن اون شهر.با اونا که نمیتونید بجنگید پس فرار کنید.

( البته قسمت مدرن شهر هم صدای آهنگ و پارتی اذیت میکنه) حالا یه تذکر بدید شاید ملاحضه کردن

Ahmad
04-10-2016, 13:46
وقتی تو محل کار / مترو / تاکسی / سینما/ پارک / فروشگاه کسی با صدای بلند ذکر / تکبیر یا دعا می خونه چه عکس العملی باید نشون داد ؟ چی کار باید کرد ؟

وقتی زمان استراحت صدای بلند روزه خوانی و مداحی از بلندگو هیئت پخش میشه چطوری باید این ناراحتی از صدای غیر قابل تحمل رو ابراز کرد ؟

چه لحنی ؟ چه توضیحی یا چه خواهشی میتونه این پیام انسانی ما رو به مخاطب برسونه جوری که طرف مقابل تصور نکنه دشمن رو ردیابی کرده و با خشونت بیشتر و عزم راسخ تر به کارش ادامه بده ؟

خیلی سخته
آدم فکر میکنه با یه عده زامبی مواجهه که هیچ منطقی سرشون نمیشه و با کوچکترین اعتراضی ممکنه هر لحظه بهت حمله کنن
هر سال هم که میگذره سرایتش و شدتش بیشتر هم میشه و واقعا آدم خودش رو جای اشخاصی مثل جوردانو برونو می‌بینه.
در دوره‌ی بدی هستیم. و تمام این اعمال هر چه بیشتر انسانها رو از دین متنفر و دور میکنه.
گویا باید این دوران گذار برای این دین و مذهب هم اتفاق می‌افتاد و ما چقدر بدشانسیم که در این دوران به دنیا آمدیم.

Demon King
04-10-2016, 14:07
حذف شود ....

Demon King
04-10-2016, 14:08
وقتی تو محل کار / مترو / تاکسی / سینما/ پارک / فروشگاه کسی با صدای بلند ذکر / تکبیر یا دعا می خونه چه عکس العملی باید نشون داد ؟ چی کار باید کرد ؟

وقتی زمان استراحت صدای بلند روزه خوانی و مداحی از بلندگو هیئت پخش میشه چطوری باید این ناراحتی از صدای غیر قابل تحمل رو ابراز کرد ؟

چه لحنی ؟ چه توضیحی یا چه خواهشی میتونه این پیام انسانی ما رو به مخاطب برسونه جوری که طرف مقابل تصور نکنه دشمن رو ردیابی کرده و با خشونت بیشتر و عزم راسخ تر به کارش ادامه بده ؟


سلام. متاسفانه کار خاصی نمیشه کرد. چون ممکنه طرف یه طور دیگه برداشت کنه یا بگه که شما از این اذکار بدت میاد و دشمن سر سخته مذهبی.

حدالامکان باید تحمل کرد. موافقم که مردم در برخی مناسب ها گاه واقعا آزار میرسونن به بقیه. هرچیزی هم جایی داره هم زمانی و اگه این رعایت بشه خیلی راحت میشد با دیگران در آرامش زندگی کرد.

من جای شما بودم تا جای ممکن تحمل میکردم و اگه در نهایت صبرم تموم شد یه تذکر کوچیک و محترمانه میدادم. بدون لحن انتقادی یا توهین. چون نه قصد بحث داریم و نه اثبات اشتباه اونها.

البته اینطوری ها هم نیست که بی منطق باشند! واقعا بعضیشون از سر ناآگاهی و بی توجهیه و این با یه تذکر حل میشه.

camaro lt
04-10-2016, 15:03
وقتی تو محل کار / مترو / تاکسی / سینما/ پارک / فروشگاه کسی با صدای بلند ذکر / تکبیر یا دعا می خونه چه عکس العملی باید نشون داد ؟ چی کار باید کرد ؟

وقتی زمان استراحت صدای بلند روزه خوانی و مداحی از بلندگو هیئت پخش میشه چطوری باید این ناراحتی از صدای غیر قابل تحمل رو ابراز کرد ؟

چه لحنی ؟ چه توضیحی یا چه خواهشی میتونه این پیام انسانی ما رو به مخاطب برسونه جوری که طرف مقابل تصور نکنه دشمن رو ردیابی کرده و با خشونت بیشتر و عزم راسخ تر به کارش ادامه بده ؟

هر چند که چندان نمیشه امیدوار بود که این توصیه من جواب بده، اما بهتره که از تذکر مستقیم و رودر رو با این افراد خودداری کنید چون عموما از افراد کم فرهنگ و عامی تشکیل شدند که بواسطه اعتقادات شدید مذهبی هر نوع مخالفتی را با تندی جواب میدن.
توصیه من اینه که از طریق قانونی و بطور غیر مستقیم تذکر بدید یعنی از نیروهای انتظامی درخواست کنید تا با تکیه بر قوانینی که در این مورد هست، به آنها تذکر بدن.
اینجوری شما نهایت کاری که توانستی را انجام دادی و اگر نتیجه نداد دیگه باید صبر پیشه کرد.....

V E S T A
04-10-2016, 21:10
شما کدوم محله اید که آدماش اینقدر مذهبی هستند؟

بالا شهر تهران معمولا کمتر مذهبی پیدا میشه.شما نقل مکان کنید در هر شهری هستید نقل مکان کنید به قسمت مدرن اون شهر.با اونا که نمیتونید بجنگید پس فرار کنید.

( البته قسمت مدرن شهر هم صدای آهنگ و پارتی اذیت میکنه) حالا یه تذکر بدید شاید ملاحضه کردن

نه الان دیگه فکر نکنم به محله مربوط باشه تمام محله های تهران ماه محرم هیئت های عزاداری فعال میشن
برای مهمونی بیشتر مواقع همسایه ها اجازه میگیرن و شاید چند ساعت از یک شب رو مشغول مهمونی باشن و صدای بلندگو کل کل محله رو نمیگیره
ولی عزاداری معمولا از 5 بعد از ظهر که با صدای تمرین های بی هدف با طبل و سنج شروع میشه و بعد صدای عزاداری و مداحی تا ساعت 12 - 1 شب ادامه داره و این روال در کل ماه محرم وجود داره ..


خیلی سخته
آدم فکر میکنه با یه عده زامبی مواجهه که هیچ منطقی سرشون نمیشه و با کوچکترین اعتراضی ممکنه هر لحظه بهت حمله کنن
هر سال هم که میگذره سرایتش و شدتش بیشتر هم میشه و واقعا آدم خودش رو جای اشخاصی مثل جوردانو برونو می‌بینه.
در دوره‌ی بدی هستیم. و تمام این اعمال هر چه بیشتر انسانها رو از دین متنفر و دور میکنه.
گویا باید این دوران گذار برای این دین و مذهب هم اتفاق می‌افتاد و ما چقدر بدشانسیم که در این دوران به دنیا آمدیم.

خیلی از مواقع من تو تاکسی یا مترو صدای ذکر گفتن های بلند نفر کناریم (از تکرار پشت سر هم و با شدت حرف ص متوجه ذکر گفتن میشم) یا حتی تکبیر گفتن ها و دعاهای بلند و زیر زبونی رو باید بشنوم و متاسفانه به خاطر عکس العمل های پیش بینی نشده چیزی هم نمی تونم بگم


سلام. متاسفانه کار خاصی نمیشه کرد. چون ممکنه طرف یه طور دیگه برداشت کنه یا بگه که شما از این اذکار بدت میاد و دشمن سر سخته مذهبی.

حدالامکان باید تحمل کرد. موافقم که مردم در برخی مناسب ها گاه واقعا آزار میرسونن به بقیه. هرچیزی هم جایی داره هم زمانی و اگه این رعایت بشه خیلی راحت میشد با دیگران در آرامش زندگی کرد.

من جای شما بودم تا جای ممکن تحمل میکردم و اگه در نهایت صبرم تموم شد یه تذکر کوچیک و محترمانه میدادم. بدون لحن انتقادی یا توهین. چون نه قصد بحث داریم و نه اثبات اشتباه اونها.

البته اینطوری ها هم نیست که بی منطق باشند! واقعا بعضیشون از سر ناآگاهی و بی توجهیه و این با یه تذکر حل میشه.

راستش یکبار به خاطر سررد شدید یکی از نزدیکان مجبور شدیم ساعت 9 شب تذکر بدیم و اون شخص وسط مداحی پشت بلند گو پیغام داد به ما : "برای نابودی دشمنان.. ایندفعه با صدای بلند تر ..."



هر چند که چندان نمیشه امیدوار بود که این توصیه من جواب بده، اما بهتره که از تذکر مستقیم و رودر رو با این افراد خودداری کنید چون عموما از افراد کم فرهنگ و عامی تشکیل شدند که بواسطه اعتقادات شدید مذهبی هر نوع مخالفتی را با تندی جواب میدن.
توصیه من اینه که از طریق قانونی و بطور غیر مستقیم تذکر بدید یعنی از نیروهای انتظامی درخواست کنید تا با تکیه بر قوانینی که در این مورد هست، به آنها تذکر بدن.
اینجوری شما نهایت کاری که توانستی را انجام دادی و اگر نتیجه نداد دیگه باید صبر پیشه کرد.....



این روش رو هم یکبار امتحان کردم و متاسفانه نتیجه ای نداشت ..

mb1372
04-10-2016, 22:52
خیلی از مواقع من تو تاکسی یا مترو صدای ذکر گفتن های بلند نفر کناریم (از تکرار پشت سر هم و با شدت حرف ص متوجه ذکر گفتن میشم) یا حتی تکبیر گفتن ها و دعاهای بلند و زیر زبونی رو باید بشنوم و متاسفانه به خاطر عکس العمل های پیش بینی نشده چیزی هم نمی تونم بگم


در این مورد به نظرم باید حساسیت خودتون رو کمتر کنید، سعی کنید متمرکز به اون صدا نشید. مشابه این رفتارها در جامعه زیاد دیده میشه. مثل ضربه زدن متناوب به صندلی یا شیشه، کوبیدن پا به زمین، من من کردن و زمزمه، نفس کشیدن بلند و ... که بعضی هاشون ناشی از فشار عصبی و بعضی هاشون واقعا اجتناب ناپذیرند.
البته اگه بدون توجه به برخورد فرد مقابل(برخورد مناسب یا نامناسب) بتونید محترمانه بهشون تذکر بدید، خیلی بهتره و باعث میشه تا این موارد کمتر بشه. مخصوصا در این مورد که گفتید (با توجه به نیت و عمدی بودنش) انتظار تاثیر بیشتری هست.

aghazadeh_hastam
04-10-2016, 23:20
یه بار یکی تو اتوبوس هی میگفت صلوات بفرستین به خاطر فلان و فلان . یکی اعتراض کرد اونم بهش گفت ناراحتی برو آمریکا:n08:

banii
04-10-2016, 23:45
در برخورد با این جماعت من هم روش خودم را دارم. :)
خشن/گستاخ/موهن/




همین یکی دو سال پیش زمان محرم هم نبود یک شهادت دیگه بود بخاطر شلوغ کردن یک خیابان توسط همین هیات ها نزدیک بود تصادف کنم که خب خوشبختانه بخیر گذشت...:n15:

سعید سیستم
04-10-2016, 23:53
نه الان دیگه فکر نکنم به محله مربوط باشه تمام محله های تهران ماه محرم هیئت های عزاداری فعال میشن
برای مهمونی بیشتر مواقع همسایه ها اجازه میگیرن و شاید چند ساعت از یک شب رو مشغول مهمونی باشن و صدای بلندگو کل کل محله رو نمیگیره
ولی عزاداری معمولا از 5 بعد از ظهر که با صدای تمرین های بی هدف با طبل و سنج شروع میشه و بعد صدای عزاداری و مداحی تا ساعت 12 - 1 شب ادامه داره و این روال در کل ماه محرم وجود داره ..



خیلی از مواقع من تو تاکسی یا مترو صدای ذکر گفتن های بلند نفر کناریم (از تکرار پشت سر هم و با شدت حرف ص متوجه ذکر گفتن میشم) یا حتی تکبیر گفتن ها و دعاهای بلند و زیر زبونی رو باید بشنوم و متاسفانه به خاطر عکس العمل های پیش بینی نشده چیزی هم نمی تونم بگم



راستش یکبار به خاطر سررد شدید یکی از نزدیکان مجبور شدیم ساعت 9 شب تذکر بدیم و اون شخص وسط مداحی پشت بلند گو پیغام داد به ما : "برای نابودی دشمنان.. ایندفعه با صدای بلند تر ..."





این روش رو هم یکبار امتحان کردم و متاسفانه نتیجه ای نداشت ..

به نظر من بهترین کار اینه که از ایران برید .متاسفانه فرهنگ مردم ایران بازیچه دین شده.

اروپا یا آمریکا جایی که به حقوق انسانها احترام میگذارند. و آزادی فردی و اجتماعی دارند.

banii
05-10-2016, 00:07
ممنون از راهنمایی های مفید و شدنیتان.

واقعا نمیدونستیم میشه برای حل این مساله خارج از کشور تشریف برد...

مگه مهاجرت کشکه و برای همه راحت و امکان پذیر؟

با کدوم پول؟:n28:

من جسارتی به کسی اینجا نمیکنم و از وضع مالی بقیه خبری ندارم؛ خودمو میگم ... آه در بساط ندارم.

سعید سیستم
05-10-2016, 00:35
پس باید بسوزید و بسازید چون فرهنگ مردم مهر طلب و وابسته ایران رو نمیشه درست کرد

Masoud-2014
05-10-2016, 08:14
سلام ...
همه این حساسیت ها بخاطر دید منفی و تنفر نسبت به یک موضوع ناشی میشه و شخص بخاطر مسائل ایدئولوژیک و اعتقادی نمیتونه اصلا بی خیال بشه نسبت به اون قضیه چون کل وجودش ضد اونه ...
وگرنه مناطقی در همین تهران بغل فرودگاه هست که وقتی هواپیما از بالا سر خونتون رد میشه ادم هزار بار میگه خدایا این یراست نیاد بیفته رو خونه ما " ما که شانس نداریم" و چنان لرزه ای به در و دیوار و شیشه ها وارد میشه که که ادم نصف شب بیدار میشه با خودش میگه چی بود چی بود ؟ خدایا توبه! :n02:

جالب اینجاست مردم هومنجاها خیلی راحت شب میخوابن و زندگیشون و میکنند و با بچه محلشون (هواپیمای چند صد تنی ) خیلی هم ریدیفن ...
و جالبتر اینکه این قضیه دائمیه و همش تکرار میشه و اونم برای فواصل زمانی کم ...

خب چاره چیست؟ مشخصه همون کاری که مردم همونجاها میکنن و زندگیشون و دارن میکنن ...
مردم همونجا چون زورشون نمیرسه که برن مثلا فرودگاه و نابود کنن یا با موشک هواپیماها رو یدونه یدونه بترکونن ، همونجا بی سر و صدا و خیلی مظلومانه گذران میکنن ...
اونی هم که وسعش میرسه میره جای دیگه که هواپیما نباشه و شایدم جای دیگه چیز بدتری در کمینش باشه:n33:

AMHSIN
05-10-2016, 13:12
سلام ...
همه این حساسیت ها بخاطر دید منفی و تنفر نسبت به یک موضوع ناشی میشه و شخص بخاطر مسائل ایدئولوژیک و اعتقادی نمیتونه اصلا بی خیال بشه نسبت به اون قضیه چون کل وجودش ضد اونه ...
وگرنه مناطقی در همین تهران بغل فرودگاه هست که وقتی هواپیما از بالا سر خونتون رد میشه ادم هزار بار میگه خدایا این یراست نیاد بیفته رو خونه ما " ما که شانس نداریم" و چنان لرزه ای به در و دیوار و شیشه ها وارد میشه که که ادم نصف شب بیدار میشه با خودش میگه چی بود چی بود ؟ خدایا توبه! :n02:

جالب اینجاست مردم هومنجاها خیلی راحت شب میخوابن و زندگیشون و میکنند و با بچه محلشون (هواپیمای چند صد تنی ) خیلی هم ریدیفن ...
و جالبتر اینکه این قضیه دائمیه و همش تکرار میشه و اونم برای فواصل زمانی کم ...

خب چاره چیست؟ مشخصه همون کاری که مردم همونجاها میکنن و زندگیشون و دارن میکنن ...
مردم همونجا چون زورشون نمیرسه که برن مثلا فرودگاه و نابود کنن یا با موشک هواپیماها رو یدونه یدونه بترکونن ، همونجا بی سر و صدا و خیلی مظلومانه گذران میکنن ...
اونی هم که وسعش میرسه میره جای دیگه که هواپیما نباشه و شایدم جای دیگه چیز بدتری در کمینش باشه:n33:
سلام

اینطور نیست که همیشه ناشی از دید منفی باشه، آرامش حق همه است، در مورد مثالی که زدید برای فرودگاه راه دیگری نیست، شهرای بزرگ باید فرودگاه داشته باشن و همیشه کنار این فرودگاه هم مناطق مسکونی هست، کاریش نمیشه کرد. اما در مورد بلند کردن صدای باندها میتونن خیلی راحت صدا رو محدود کنن به همون مساجد و حسینه ها و برای کسی ایجاد مزاحمت نکنن. جالبه تو همین دین خیلی رو حق الناس تاکید شده اما عجیبه به عناوین مختلف تو این مدت بخودشون حق میدن به این حق مردم تجاوز کنن! متاسفانه اینجور کارها تبدیل شده به یه قانون نانوشته و هر کس مخالفت کنه و بخواد از حقش دفاع کنه هزار انگ بش میزنن، باید هنگام بزرگداشت این ایام در کنار شور شعور هم باشه که وقتی نباشه میشه همین

banii
05-10-2016, 14:17
مخالفم. مردم را نباید مجاب به انفعال و راضی شدن اجباری و سکوت و تسلیم نمود.
در هر جامعه ای پیش نیاز ضروریِ به پیشرفت رسیدن در زمینه های اجتماعی، فرهنگی ، مدنی و ... همین که مردم پی به حقوق خود ببرند و به اعتراض بپردازند است.



"نگو تقوای ما تسلیم و ایثاره نگو تقدیر ما صدتا گره داره"

Masoud-2014
05-10-2016, 14:42
سلام

اینطور نیست که همیشه ناشی از دید منفی باشه، آرامش حق همه است، در مورد مثالی که زدید برای فرودگاه راه دیگری نیست، شهرای بزرگ باید فرودگاه داشته باشن و همیشه کنار این فرودگاه هم مناطق مسکونی هست، کاریش نمیشه کرد. اما در مورد بلند کردن صدای باندها میتونن خیلی راحت صدا رو محدود کنن به همون مساجد و حسینه ها و برای کسی ایجاد مزاحمت نکنن. جالبه تو همین دین خیلی رو حق الناس تاکید شده اما عجیبه به عناوین مختلف تو این مدت بخودشون حق میدن به این حق مردم تجاوز کنن! متاسفانه اینجور کارها تبدیل شده به یه قانون نانوشته و هر کس مخالفت کنه و بخواد از حقش دفاع کنه هزار انگ بش میزنن، باید هنگام بزرگداشت این ایام در کنار شور شعور هم باشه که وقتی نباشه میشه همین

سلام ...
من نمیگم که فرودگاه نباشه یا مناطق مسکونی نباشه و یا هواپیما فرود نیاد و غیره ...
من میگم اینها هستن و واقعیات زمان حالند و محیطیه که من و شما توش زندگی می کنیم ...
خب بنابراین ... ؟
فرودگاه هست و هواپیمای نزدیک به زمین هست - عزاداری هست - اذان هست - فاتحه و مصیبت هست
خیلی ها با همون عزاداری و گریه ها به آرامش میرسن - اونا هم بخشی از محیط پیرامون ما هستن ...
در مورد فرودگاه مردم اذیت شده میتونن از دولت درخواست کنن که مسیر فرود هواپیما رو در محدوده شهری قرار ندید خب اگر قبول کنن فبها ولی اگر نه چه؟
در مورد همین عزاداری ها هم همین بحثه و وقتی بصورت فرهنگ جا افتاده و بخش جدایی ناپذیر محیط شده و دادخواستهای گروه اسیب دیده مقبول واقع نشه چه میشه کرد ؟
غیر اینه که مثل همون مردمان ساکن در حوالی فرودگاه به وضع موجود عادت کنند یا اگر وسعشون میرسه برن جای دیگه که هواپیما نباشه.
در مورد حساسیت که نمیتونه فراموش کنه این قضیه رو و باهاش کنار بیاد بر عکس مردم نزدیک فرودگاه، بخاطر اینه که بخاطر نوع ایدئولوژی و باورهایی که داره اون مساله براش چالشی شده در حالیکه مساله دیگه ای نظیر هواپیما برای همون فرد با همون باورها اینقدر زجر اور نباشه و چه بسا اگه خونشون نزدیک فرودگاه هم باشه عین مردم همون جا بشه یا مثلا اگر پارتی یی یا عروسی یی در جایی برگزار شده باشه و مثلا صدای اهنگی پخش بشه همون شخص نوعی ممکنه با خودش بگه به به چه آهنگی چه صدایی چقدر قشنگ می خونه ، چه حالی چه نوایی یا اصلا ممکنه بره هونجا تا خود صبح با همونا برقصه ... !!!:n10:
او دچار یک نوع خود خوری و درگیری درونی با اون مساله خاص شده و همانطور که گفتم همون مساله برای شخص دیگه ای ممکنه نه تنها ارامش بخش بلکه رهایی بخش باشه ...

banii
05-10-2016, 20:25
در مورد فرودگاه مردم اذیت شده میتونن از دولت درخواست کنن که مسیر فرود هواپیما رو در محدوده شهری قرار ندید خب اگر قبول کنن فبها ولی اگر نه چه؟


خیر هیچگونه نیازی به دخالت مردم در این مورد وجود ندارد

بحث مکانیابی صحیح کاربری هایی همچون فرودگاه، کشتارگاه، گورستان و ... یک مساله ی مهم در شهرسازی است و مدیران و حاکمان باید خودشان پیش از احداث اینها و پیش از اینکه این معضلات پدید آید تصمیمات درست بگیرند.
در جمهوری اسلامی ایران همانگونه که مسایل مهم دیگر همچون محیط زیست، آثار و ابنیه تاریخی باستانی، فضاهای شهری، خیابانها و... به شدت رو به تخریب و زوالند مسایل فوق الذکر نیز از قاعده مستثنا نیستند.

J@viD
05-10-2016, 23:51
نمیدونم این موضوع به بحث آداب معاشرت مربوط میشه یا نه ولی چون در مورد این موضوع بحث میشد منم نظرمو میدم.
متاسفانه چند شبه بخاطر عربده های این مداح های مفت خور گردن کلفت شبی دو سه ساعت باید هدفون بزارم تا روانی نشم.
ازونور هدفون که میزاری جوری با طبل که میزنن انگار زلزله اومده.مطمئنم که از بین همین افراد اینجا هم رفت و آمد دارن و میخونن و همین حرفهایی که تو نت میزنیم ممکنه چهارتاشونو آگاه کنه.عزادار عزیز همون امامتونم راضی نیست شماها اینجوری سلب آسایش میکنین.

camaro lt
06-10-2016, 00:19
نمیدونم این موضوع به بحث آداب معاشرت مربوط میشه یا نه ولی چون در مورد این موضوع بحث میشد منم نظرمو میدم.
متاسفانه چند شبه بخاطر عربده های این مداح های مفت خور گردن کلفت شبی دو سه ساعت باید هدفون بزارم تا روانی نشم.
ازونور هدفون که میزاری جوری با طبل که میزنن انگار زلزله اومده.مطمئنم که از بین همین افراد اینجا هم رفت و آمد دارن و میخونن و همین حرفهایی که تو نت میزنیم ممکنه چهارتاشونو آگاه کنه.عزادار عزیز همون امامتونم راضی نیست شماها اینجوری سلب آسایش میکنین.

این به آداب معاشرت مربوط هست چون چه دوست داشته باشیم یا نه در یک جامعه زندگی میکنیم که باید به نوعی با همه افراد آن جامعه در هر وضعیتی در ارتباط باشیم و نحوه این ارتباط هم تعیین میکنه که از چه مقدار سطح شعور خانوادگی و فرهنگ زندگی اجتماعی بهره بردیم؟

سلب آسایش کردن یک جرم هست و مسلما قوانینی برای مقابله با اون وجود داره که متاسفانه مثل خیلی از قوانین دیگه نادیده گرفته میشه مگر در شرایط خیلی خاص که ناچار به عقب نشینی باشن.
مثلا یکی از خیابانها را کلا مسدود کرده و تبدیل به محل عزاداری کرده بودن که جالبه کل تعداد نفراتی که در این عزاداری شرکت میکردن به 20 نفر نمیرسید! بعد پلیس مداخله کرد و دستور داد موانع و داربستها را بردارن چون خیابان مسیر تردد تعداد زیادی ماشین برای رفتن به سمت مدرسه هایی بود که در انتهای خیابان وجود داشت و بسته شدن راه بار ترافیکی بسیار سنگینی درست میکرد.

این نوع رفتارها باعث بد آموزی در نسلهای جدید میشه و نتیجه بسیار بد و مخربی داره.
چندتا بچه با طبل و سنج و شیپور راه اقتاده بودن و سر و صدا درست میکردن که مشخصا از روی تفریح و مسخره بازی بود ( من هنوز متوجه نشدم صدای طبل و بوق چه ارتباطی با عزاداری داره؟!)
با این سر و صداها،صدای دزدگیرهای ماشینها هم در آمده بود و مردم به زحمت افتاده بودن که بیان ببینن چی شده و ناچار باید دزدگیر را خاموش یا بی صدا میکردن که اونهم خطرات خاص خودش را داره.

خلاصه کلام ظاهرا جز تحمل کردن و سکوت کار دیگه ای نمیشه کرد چون طرف مقابل باید عقل و منطق داشته باشه و بفهمه

A/|\IR
08-10-2016, 12:54
سلام

چند وقتی هست واحد بقلی خانواده ای اومدن که اصلا نرمال نیستن
پدر خانواده فکر کنم تصادف کرده چند سال پیش و نمیتونه راه بره و و به خوبی هم نمیتونه صحبت کنه، اکثر اوقات این مرد از خونه بیرون میره و میشینه سر کوچه تا شب، شب که میاد خونه با خانومش جنگ دعوای آتشین راه میفته این خانوم فوحش های خیلی رکیک میده و حرف های خیلی بدی میزنه! بلند بلند از رابطه ش با مردای دیگه میگه و میگه که این بچه ها برای تو نیست چون تو ... (البته به صورت خیلی زشت)
در کل وضعیت خیلی بدیه من وقتی این خانوم دعوا میکنه میرم تو یه اتاق تا پیش خانواده نباشم! خجالت میکشم! تقریبا هر چند روز هم با همسایه ها دعوا میکنه و فوحش های خیلی بد میده!
از صدا هایی که میاد مشخصه شوهرش رو هم کتک میزنه اون هم میگه میرم شکایت میکنم ولی نمیتونه تا سر کوچه هم بره!

حلا سوالی که تو زهنم اومده اینه که من چه کاری از دستم بر میاد؟ از طرفی هم یه شخص در فشار روانی و جسمی هست و خودمونم با وجود این زن در عذابیم از طرفی هم رفتار مستقیمشون با ما خوب بوده و من از گذشته اینها و زندگی شخصی شون خبر ندارم که بخوام تصمیم بگیرم

ینظزتون چه کاری از دستم بر میاد؟ اگه بخوام گزارش بدم باید با کجا تماس بگیرم؟

Masoud-2014
08-10-2016, 13:46
سلام

چند وقتی هست واحد بقلی خانواده ای اومدن که اصلا نرمال نیستن
پدر خانواده فکر کنم تصادف کرده چند سال پیش و نمیتونه راه بره و و به خوبی هم نمیتونه صحبت کنه، اکثر اوقات این مرد از خونه بیرون میره و میشینه سر کوچه تا شب، شب که میاد خونه با خانومش جنگ دعوای آتشین راه میفته این خانوم فوحش های خیلی رکیک میده و حرف های خیلی بدی میزنه! بلند بلند از رابطه ش با مردای دیگه میگه و میگه که این بچه ها برای تو نیست چون تو ... (البته به صورت خیلی زشت)
در کل وضعیت خیلی بدیه من وقتی این خانوم دعوا میکنه میرم تو یه اتاق تا پیش خانواده نباشم! خجالت میکشم! تقریبا هر چند روز هم با همسایه ها دعوا میکنه و فوحش های خیلی بد میده!
از صدا هایی که میاد مشخصه شوهرش رو هم کتک میزنه اون هم میگه میرم شکایت میکنم ولی نمیتونه تا سر کوچه هم بره!

حلا سوالی که تو زهنم اومده اینه که من چه کاری از دستم بر میاد؟ از طرفی هم یه شخص در فشار روانی و جسمی هست و خودمونم با وجود این زن در عذابیم از طرفی هم رفتار مستقیمشون با ما خوب بوده و من از گذشته اینها و زندگی شخصی شون خبر ندارم که بخوام تصمیم بگیرم

ینظزتون چه کاری از دستم بر میاد؟ اگه بخوام گزارش بدم باید با کجا تماس بگیرم؟

سلام اول به مدیر ساختمون بگید نشد به 110 زنگ بزنید بگید

Captain_America
08-10-2016, 14:47
سلام

چند وقتی هست واحد بقلی خانواده ای اومدن که اصلا نرمال نیستن
پدر خانواده فکر کنم تصادف کرده چند سال پیش و نمیتونه راه بره و و به خوبی هم نمیتونه صحبت کنه، اکثر اوقات این مرد از خونه بیرون میره و میشینه سر کوچه تا شب، شب که میاد خونه با خانومش جنگ دعوای آتشین راه میفته این خانوم فوحش های خیلی رکیک میده و حرف های خیلی بدی میزنه! بلند بلند از رابطه ش با مردای دیگه میگه و میگه که این بچه ها برای تو نیست چون تو ... (البته به صورت خیلی زشت)
در کل وضعیت خیلی بدیه من وقتی این خانوم دعوا میکنه میرم تو یه اتاق تا پیش خانواده نباشم! خجالت میکشم! تقریبا هر چند روز هم با همسایه ها دعوا میکنه و فوحش های خیلی بد میده!
از صدا هایی که میاد مشخصه شوهرش رو هم کتک میزنه اون هم میگه میرم شکایت میکنم ولی نمیتونه تا سر کوچه هم بره!

حلا سوالی که تو زهنم اومده اینه که من چه کاری از دستم بر میاد؟ از طرفی هم یه شخص در فشار روانی و جسمی هست و خودمونم با وجود این زن در عذابیم از طرفی هم رفتار مستقیمشون با ما خوب بوده و من از گذشته اینها و زندگی شخصی شون خبر ندارم که بخوام تصمیم بگیرم

ینظزتون چه کاری از دستم بر میاد؟ اگه بخوام گزارش بدم باید با کجا تماس بگیرم؟

زنگ بزنید اورژانس اجتماعی 123 اونها بهتر روال پیگیری چنین مواردی رو بلد هستند اگر هم نیاز به پیگیری قضائی باشه خودشون هم انجام میدن ،رو بلد هستند 110 برای وقتی هست که جرمی اتفاق بیوفته یا قریب الوقوع باشه.

A/|\IR
08-10-2016, 16:53
زنگ بزنید اورژانس اجتماعی 123 اونها بهتر روال پیگیری چنین مواردی رو بلد هستند اگر هم نیاز به پیگیری قضائی باشه خودشون هم انجام میدن ،رو بلد هستند 110 برای وقتی هست که جرمی اتفاق بیوفته یا قریب الوقوع باشه.

اگه زنگ بزنم فقط گذارش دادن کافی هست برای رسیدگی یا اینکه اسم و مشخصات من رو هم ثبت میکنن؟
در کل اون خانواده متوجه میشه من گفتم؟

MOHAMMAD_ASEMOONI
08-10-2016, 17:15
سلام
در کل وضعیت خیلی بدیه من وقتی این خانوم دعوا میکنه میرم تو یه اتاق تا پیش خانواده نباشم! خجالت میکشم! تقریبا هر چند روز هم با همسایه ها دعوا میکنه و فحش های خیلی بد میده!
از صدا هایی که میاد مشخصه شوهرش رو هم کتک میزنه اون هم میگه میرم شکایت میکنم ولی نمیتونه تا سر کوچه هم بره!
حلا سوالی که تو ذهنم اومده اینه که من چه کاری از دستم بر میاد؟
از طرفی هم یه شخص در فشار روانی و جسمی هست و خودمونم با وجود این زن در عذابیم از طرفی هم رفتار مستقیمشون با ما خوب بوده و من از گذشته اینها و زندگی شخصی شون خبر ندارم که بخوام تصمیم بگیرم
ینظزتون چه کاری از دستم بر میاد؟ اگه بخوام گزارش بدم باید با کجا تماس بگیرم؟سلام
در گوگل بنویسید
مجازات فحاشی در قانون
اگر با تذکر دادن دست از فحاشی برنداشت میتونین با مراجعه به کلانتری با حداقل 2 شاهد بفرستینش زندان

حیزون
08-10-2016, 17:49
سلام

با توهین غیر مستقیم باید چه جوری برخورد کرد ؟ اگه یکی با حرفاش و اداهاش به صورت تلویحی و تحت الفظی به شما توهین کنه باید چکار کنید آیا جوابش غیر از یه فحش آبداره اگه هست چیه ؟

یه سوال دیگه هم داشتم , اگه همه ی محله ی شما علیه شما جمع بشن پشت سرتون حرف بسازن تبانی کنن مثل همین پیرزن های مادر شوهر که برای اینکه حواس عروسشونو پرت کنن هر زری میزنن , باید چکار کرد ؟ آیا غیر از اینه که باید به اعتقاداتشون توهین کنید ؟

banii
08-10-2016, 18:12
سلام

با توهین غیر مستقیم باید چه جوری برخورد کرد ؟ اگه یکی با حرفاش و اداهاش به صورت تلویحی و تحت الفظی به شما توهین کنه باید چکار کنید آیا جوابش غیر از یه فحش آبداره اگه هست چیه ؟

یه سوال دیگه هم داشتم , اگه همه ی محله ی شما علیه شما جمع بشن پشت سرتون حرف بسازن تبانی کنن مثل همین پیرزن های مادر شوهر که برای اینکه حواس عروسشونو پرت کنن هر زری میزنن , باید چکار کرد ؟ آیا غیر از اینه که باید به اعتقاداتشون توهین کنید ؟
سلام.
راهش اینه که زمینه ساز این توهین ها نباشید یعنی شخصیت فرد باید طوری باشه که کسی مورد توهین و تمسخر قرارش نده. و البته این مورد آسان هم نیست و اگر از کودکی به شکل نرمال نبوده باشه در بزرگسالی تغییر اگر نگیم بعیده بسیار سخته.
راه دیگه اش هم برای افرادی که این مساله یک مورد برجسته و پررنگ در زندگی اجتماعیشون شده اینه که ابتدا همانطور که گفتم مرحله 1 رو انجام بده یعنی شخصیتش بطور کامل و با کمک یک روانکاو حرفه ای تغییر کنه و سپس کلا شهر و دیار و محل سکونت و آدمای دور و برش رو عوض کنه و به خودش سر و سامون بده.


فحش و برخورد فیزیکی و بروز هر گونه عصبانیت هم اصلا کارساز و مفید نیست.

حیزون
08-10-2016, 18:50
سلام.
راهش اینه که زمینه ساز این توهین ها نباشید یعنی شخصیت فرد باید طوری باشه که کسی مورد توهین و تمسخر قرارش نده. و البته این مورد آسان هم نیست و اگر از کودکی به شکل نرمال نبوده باشه در بزرگسالی تغییر اگر نگیم بعیده بسیار سخته.
راه دیگه اش هم برای افرادی که این مساله یک مورد برجسته و پررنگ در زندگی اجتماعیشون شده اینه که ابتدا همانطور که گفتم مرحله 1 رو انجام بده یعنی شخصیتش بطور کامل و با کمک یک روانکاو حرفه ای تغییر کنه و سپس کلا شهر و دیار و محل سکونت و آدمای دور و برش رو عوض کنه و به خودش سر و سامون بده.


فحش و برخورد فیزیکی و بروز هر گونه عصبانیت هم اصلا کارساز و مفید نیست.

دوست عزیز

من زمینه ساز هیچی نیستم این میشه سرزنش قربانی , این به شجاعت یه نفر برمیگرده که ببینه اگه یه عده جمع شدن علیه یه نفر ! طرف اون یه نفر رو بگیره یا طرف سیاهی لشکر ..
ممکنه مثلا من به شخصه عادت های عجیبی داشته باشم ولی هیچ وقت بی دلیل سعی نمیکنم به حقوق دیگران تعدی کنم برای خودشیرینی جلوی دختر جماعت برای همین وقتی میبینم دارم راه خودم رو میرم تو پیاده رو یارو کلشو از ماشین میکنه بیرون فحش میده عصبانی میشم , چون من به شخصه همش سرم تو کاره خودم هست و از بقیه هم همین انتظار رو دارم کمابیش , شما ممکنه اسمشو بزارین عیب شخصیتی ولی تو ایران عیب نیست همچین چیزی ..

تغییر محیط رو هم امتحان کردم من دانشگاه رو اینجا ول کردم رفتم کانادا اونجاهم یه مشت ایرانی اکثرا مال تهران دهات اطرافش که برای پاچه خواری سفید پوستا هر کاری میکنن من جمله اینکه یکی از خودشونو اس کنن ... من تغییر محیط بدم که چارتا بی بته ی کشوری میخوان به من چیز بپرونن نه آقا ..

A/|\IR
08-10-2016, 19:32
سلام
در گوگل بنویسید
مجازات فحاشی در قانون
اگر با تذکر دادن دست از فحاشی برنداشت میتونین با مراجعه به کلانتری با حداقل 2 شاهد بفرستینش زندان

متوجه ام
ولی گفتم که این افرادی که ازشون حرف میزنم شرایط نرمالی ندارن، اون خانوم خرج خانواده رو در میاره و بچه ی در حال تحصیل هم دارن، زنگ زدن به پلیس تنبیه و مجازاتشون کاری نداره مشکل اینجاست با اینکارها بیشتر خود خانواده به مشکل میخورن
منظورم این بود که به مدد کار اجتماعی و این دسته اقراد گذارش بدم که بیان موضوع رو حل کنن

MOHAMMAD_ASEMOONI
09-10-2016, 09:04
متوجه امولی گفتم که این افرادی که ازشون حرف میزنم شرایط نرمالی ندارن، اون خانوم خرج خانواده رو در میاره و بچه ی در حال تحصیل هم دارن، زنگ زدن به پلیس تنبیه و مجازاتشون کاری نداره مشکل اینجاست با اینکارها بیشتر خود خانواده به مشکل میخورنمنظورم این بود که به مدد کار اجتماعی و این دسته اقراد گذارش بدم که بیان موضوع رو حل کننسلام
شما یا باید بسازین و صداتون هم درنیاد
یا با زبان خوش تذکر بدین بهشون
یا به پلیس خبر بدین و بگین فقط میخوایم بیاین بهشون تذکر بدین تا شاید بترسند و دست از فحاشی بردارند
یا استشهاد جمع کنین و شکایت کنین تا قانون تکلبفشون رو معلوم کنه
یا اگر روانی هست باز استشهاد از ساکنین بگیرین و به ارگان ذی ربط خبر بدین
یا از اونجا نقل مکان کنین

mojtaba2321
13-10-2016, 16:34
دوستان ما به تازگی به یک اپارتمان تازه ساز نقل مکان کرده ایم
5 واحد الان مستقر هستن که همگی مستاجر هستن
ضمنا ساختمان مدیر ندارد ، من چند بار بهشون گفتم اگه ساختمون مدیر داشته باشه بهتره اما گوش نمیکنن
و بدین جهت هم جای پارک ماشینها رو رعایت نمیکنن و هم رعایت سر و صدای خودشون و مهمانی در ساعات پایانی شب یه مقدار برای ما سخت هست و چون ما طبقه اولیم یه مقدار سرو صدا برا ما بیشتره.
میخام یه متن مودبانه و غیررسمی تایپ و پرینت کنم بزنم تو آسانسور.
لطفا دوستان همکاری کنن یه متن خوب بتونم بنویسم.

camaro lt
13-10-2016, 23:24
دوستان ما به تازگی به یک اپارتمان تازه ساز نقل مکان کرده ایم
5 واحد الان مستقر هستن که همگی مستاجر هستن
ضمنا ساختمان مدیر ندارد ، من چند بار بهشون گفتم اگه ساختمون مدیر داشته باشه بهتره اما گوش نمیکنن
و بدین جهت هم جای پارک ماشینها رو رعایت نمیکنن و هم رعایت سر و صدای خودشون و مهمانی در ساعات پایانی شب یه مقدار برای ما سخت هست و چون ما طبقه اولیم یه مقدار سرو صدا برا ما بیشتره.
میخام یه متن مودبانه و غیررسمی تایپ و پرینت کنم بزنم تو آسانسور.
لطفا دوستان همکاری کنن یه متن خوب بتونم بنویسم.

متن برای درخواست رعایت فرهنگ آپارتمان نشینی، یا برگزاری جلسه جهت انتخاب مدیر ساختمان؟

در رابطه با مورد اول، کار ساده ای نیست چون باید فرهنگ را به افرادی که اطلاع ندارن و یا خودشون به بی اطلاعی میزنن، تفهیم کنید، و البته این افراد به احتمال قوی بیشتر از اینکه رعایت کنند، بنای مسخره کردن و لجبازی میگذارن که بازهم متاسفانه جامعه ایرانی بطور کلی ید طولانی در این امر داره.

اگر برای تشکیل جلسه جهت انتخاب مدیر باشه، بهتره، چون حداقل متوجه خواهند شد که یکی از خود ساکنان وظیفه امور جاری مجتمع را به عهده میگیره و مقداری از دردسرهای بقیه کم میشه.

من پیشنهاد میکنم اول برای تشکیل جلسه انتخاب مدیر با چندتا از افرادی که بقول معروف آدم حسابی و فهیم هستند صحبت کنید تا حرف شما جنبه رسمی پیدا بکنه و اگر کسی توجه نکرد و جلسه برگزار نشد و مدیری هم انتخاب نشد، با سوال و جواب از سرپرست خانواده ها، ببینید خودشون از چه چیزی راضی یا ناراضی هستند و چه جور توقعاتی دارن تا از این موارد به عنوان قانون و تذکر توی متن استفاده کنید.

اینجوری بطور غیر مستقیم بقیه هم دخیل شدن و امکان اینکه مخالفت بکنن خیلی کمتره و شاید ترغیب بشن که مدیریتی هم انتخاب بشه.

ali_atefi
15-10-2016, 12:37
سلام

لطفا چند پاسخ رو برای موارد زیر معرفی کنین .

- خیلی خوش اومدید ؟
- رسیدن به خیر؟
- وقتی با خانم ها خداحافظی میخواهیم بکنیم چه بگوییم؟
- از این طرف ها !!
- به ما هم سر بزن
- نیستی / از ما حالی نمی پرسی / نمیبینیمتون
- چه خبر
- خوش میگذره

vahidreza2007
15-10-2016, 12:59
1- خيلي ممنون خوشحالم از ديدنتون

2- دقي قمتوجه جمله نشدم ولي خير پيش به سلامت

3- اين بستگي داره به نوع صميميت و نوع رابطه اي كه با طرف داري ولي رسميش ميشه با اجازتون من ميرم امري نداريد ؟:n02:

4- از اون طرفها :n02: داشتم رد ميشدم گفتم سري بهتون بزنم :n31:

5- زنده باشي حتما مزاحم ميشم :n10:

6- هستيم داداش زير سايتيم دعاگوتيم

7- سلامتي خبر خاصي نيست :n02:

8- خدار رو شكر راضي به راضاي خدا :n02:

من كه خودم همينا رو ميگم حالا اميدوارم منظورت همينا بوده باشه

Life24
24-10-2016, 16:02
سیلام
با یکی از استاد ها حرف میزدم. در ایمیل
یک مطلبی رو گفت. من گفتم خوب چرا این جور نبوده تا حالا؟
چه تضمیی هست برای بقیه جواب بده؟
استاد بهش برخورده! :n21:
به نظر وستان با این مردم حساس باید چطور حرف بزنیم..من منظورم این بود که دلیل قانع کننده باید برای این پرسش ها داشته باشیم. داشتیم تبادل نظر میکردیم
فکر کرده من دارم جبهه میگیرم در مقابلش
چجور پس باید سوال کرد :n38:

MOHAMMAD_ASEMOONI
25-10-2016, 07:21
سیلامبا یکی از استاد ها حرف میزدم. در ایمیلیک مطلبی رو گفت. من گفتم خوب چرا این جور نبوده تا حالا؟چه تضمیی هست برای بقیه جواب بده؟استاد بهش برخورده! :n21:به نظر وستان با این مردم حساس باید چطور حرف بزنیم..من منظورم این بود که دلیل قانع کننده باید برای این پرسش ها داشته باشیم. داشتیم تبادل نظر میکردیمفکر کرده من دارم جبهه میگیرم در مقابلشچجور پس باید سوال کرد :n38:
سلام
هر کلمه احساسات معینی رو در مغز تحریک میکنه
ساده ترین مثالش همون بفرما و بشین و بتمرگ هست
شما از کلمات خب و پس پشت سر هم استفاده کردین در جمله ی پرسشی که حالت طلبکاری و حساب پس گرفتن و استیضاح طرف مقابل رو داره
حذفشون کنین ببینین چقدر از تاثیر منفی جمله کم میشه .
تازه لهجه هم تاثیر بیشتری میذاره روی اون کلمات
جمله ی اومدم تشریف نداشتین رو میشه با لهجه ای گفت که حالت تمسخر و توهین داشته باشه
میزان غرور تکبر طرف مقابل هم خیلی مهمه
ما معلم داشتیم میگفت اگر بدون اجازه گرفتن شروع کنید به حرف زدن اخراج میشید از کلاس
معلم هم داشتیم گاهی روی نیمکت کنار بچه ها مینشست و با همه خودمونی بود
در انتخاب کلمات و لحن باید بیشتر دقت کنیم تا احساساتِ منفی رو در طرف مقابل تحریک نکنیم وگرنه مخاطب ما رو دشمن حساب میکنه و ضرر میکنیم
طرف مقابل اگر احساس کنه داره تحقیر میشه یا مسخره میشه یا استیضاح میشه (محاکمه ) یا تهدید میشه اونوقت جبهه میگیره و این به نفع گوینده نیست
شما با یک عذرخواهی این احساس منفی رو در مغز استاد خاموش کنین
بگین استاد اگر چیزی گفتم که باعث ناراحتیتون شده من معذرت میخوام . قصد بدی نداشتم . و دیگه از کلمات و لحنی که احساسات منفی رو تحریک میکنه استفاده نکنین برای ایشون و استادهای دیگه و خصوصاً پدر و مادر و حتی صمیمی ترین و خودمونی ترین دوستانتون. این به نفع شماست
بعضیها متاسفانه کارشون به جائی میرسه که لذت میبرند وقتی احساساتِ منفی رو در طرف مقابل تحربک میکنند !!!!! این یک نوع بیماری روانی هست که حاکی از تربیت ضعیف و اخلاق بد هست
مثلاً لذت میبره وقتی لجِ طرف مقابلش رو درمیاره !!!! . بعضیها اونقدر این مشکل رو دارند که حتی از درآوردنِ لجِ پدر و مادرش هم لذت میبره !!!!!
همینطور لذت بردن از تحقیر و تمسخر دیگران یا ترسیدنشون یا نگران شدنشون یا گریه کردنشون یا غمگین شدنشون یا سرکوفت خوردنشون یا ناامید شدنشون و غیره
این افراد مبتلا به انواعی از بیماریهای روانی تربیتی هستند که فقط با کسب علم و دانش و افزایش معنویات برطرف میشه


================================
سعی کنین تا میتونین از کلمات و لحنی استفاده کنین که احساسات مثبت رو تحریک میکنه (امید , اطمینان , امنیت , ارزش داشتن , مهم بودن , محترم بودن , صبر , شادی و سرور و غیره )

Life24
25-10-2016, 11:04
آقای مهرداد ممنون از وقت ی که گذاشتید و به من توضیح دادید و استفاده کردم.
اگر ممکن است این نکته هم توضیحی دهید.
شما این جمله رو چطور از استاد می پرسید؟
استاد میگه ما باید فلان طور مقایسه کنیم. این روش که شما میگید اشتباه هست . این جور قیاس کن.
من در پاسخ بهش گفتم:(این رو چطور من بپرسم)

خوب چرا در سال های اخیر این کار رو کسی انجام نداده؟ چه تضیمینی هست این کار رو بقیه موارد جواب بده؟

الان من سوالم چطور بپرسم. به نظرم مقداری هم مردم حساس هستند. و گرنه جمله پرسشی هست .
من پرسیدم یعنی پاسخ سوال رو باید بفهمیم . نه اینکه طلبکارانه بگم جواب این ها رو بهم بده

banii
28-10-2016, 01:04
یکی از آدمای دور و برم جدیدا متاهل شده شبی که رفتیم مجلس شیرینی خوریش خانه ی خانواده ی طرفش پایین شهر بود تیپ و قیافه ای هم کل خانواده از پدر و مادر بگیر تا بچه هاشون (که زن ایشون هم یکیشونه) نداشتند نه کلاس و پرستیژی هیچ چیز ... کلا قیافه ها و تیپ ها داد میزد دهاتی اند.

اونوقت هر کی از این بابا (پسره که متاهل شده) میپرسه پدرزنت چیکاره است؟ دروغای شاخدار میگه ... که نمیدونم 5 سال رییس بانک آینده بوده و 5 سال رییس فلان دانشگاه فلان قسمتش بوده 5 سال رییس یک جا دیگه و .... الانم که بازنشست شده ...

بنظرتون باید جواب اینو چی داد؟ خیلی رو مخه پسره ... بنده خدا عقل درست حسابی هم نداره ... شیرین میزنه ...


شما جای من می بودید با توصیفاتی که کردم آیا این حرفها باورتون میشد؟

و از طرفی چرا یک فرد توی روز روشن همچین دروغایی میگه؟

والا ما هم که از پشت کوه نیومدیم دیگه... اگه اینجوری که میگه باشه و کلی سوابق درخشان داشته باشه یک سرچ ساده توی گوگل اسم و فامیلشو بزنی چند جا میبینی عکس و مشخصات و سمت هایی که داشته رو ...

camaro lt
28-10-2016, 01:56
یکی از آدمای دور و برم جدیدا متاهل شده شبی که رفتیم مجلس شیرینی خوریش خانه ی خانواده ی طرفش پایین شهر بود تیپ و قیافه ای هم کل خانواده از پدر و مادر بگیر تا بچه هاشون (که زن ایشون هم یکیشونه) نداشتند نه کلاس و پرستیژی هیچ چیز ... کلا قیافه ها و تیپ ها داد میزد دهاتی اند.

اونوقت هر کی از این بابا (پسره که متاهل شده) میپرسه پدرزنت چیکاره است؟ دروغای شاخدار میگه ... که نمیدونم 5 سال رییس بانک آینده بوده و 5 سال رییس فلان دانشگاه فلان قسمتش بوده 5 سال رییس یک جا دیگه و .... الانم که بازنشست شده ...

بنظرتون باید جواب اینو چی داد؟ خیلی رو مخه پسره ... بنده خدا عقل درست حسابی هم نداره ... شیرین میزنه ...


شما جای من می بودید با توصیفاتی که کردم آیا این حرفها باورتون میشد؟

و از طرفی چرا یک فرد توی روز روشن همچین دروغایی میگه؟

والا ما هم که از پشت کوه نیومدیم دیگه... اگه اینجوری که میگه باشه و کلی سوابق درخشان داشته باشه یک سرچ ساده توی گوگل اسم و فامیلشو بزنی چند جا میبینی عکس و مشخصات و سمت هایی که داشته رو ...

زمانه جوری شده که اکثر افراد دوست دارن در مورد خودشان گزافه گویی کنن و از طرفی حقیقت زندگی دیگران برای اونها قابل باور نیست و یا باعث ایجاد حس حسادت و نفرت در اونها میشه.
ما نمیتونیم آدمها را تغییر بدیم و شاید بهترین کار این باشه که از افرادی که در ما حس بد ایجاد میکنن دوری کنیم.
اگر واقعا مجبور هستین با این فرد و خانواده اون مراوده و همنشینی مداوم داشته باشید، سعی کنید این حرفها را نشنیده بگیرید و بقول معروف زیر سبیلی رد کنید .
اگر هم خیلی کم با هم رو در رو میشید، دیگه نیازی نیست حساسیت بخرج بدید. روزانه هزاران دروغ میشنویم، اینهم روی بقیه!

اما اگر واقعا برای شما خیلی مهمه که دروغ نگن و بقول معروف با دروغگویی به شعور شما توهین نکنند، خیلی دوستانه و مودبانه و البته بصورت کاملا خصوصی و دور از چشم دیگران، با طرف صحبت کنید و بگید که این دروغها اصلا خریداری که نداره هیچ، باعث مسخره شدن و احمق جلوه دادن خودش میشه و نه تنها کسی به اون توجه نمیکنه بلکه مضحکه همه میشه.

من هم مدتها قبل با همچین کسی برخورد داشتم که خوشبختانه خودش باعث شد که ارتباط قطع بشه و البته در طی مدتی هم که دروغهای بی سر و ته و بسیار سنگینی میبافت ( مثل استاد موسیقی بودن در یکی از دانشگاههای آلمان یا اینکه یک خانم میلیاردر در اروپا عاشق اون شده بود و...) فقط شنونده حرفهای اون بودم و با لبخند جواب دروغها را میدادم.

زندگی پر از اینجور افراد شده و نباید زیاد سخت گرفت. به قضیه مثل یک جوک و یا موضوع خنده دار نگاه کنید!

VAHID
28-10-2016, 12:45
یکی از آدمای دور و برم جدیدا متاهل شده شبی که رفتیم مجلس شیرینی خوریش خانه ی خانواده ی طرفش پایین شهر بود تیپ و قیافه ای هم کل خانواده از پدر و مادر بگیر تا بچه هاشون (که زن ایشون هم یکیشونه) نداشتند نه کلاس و پرستیژی هیچ چیز ... کلا قیافه ها و تیپ ها داد میزد دهاتی اند.



ابا اگر ب اصطلاح بالاشهر بودن یا با کلاس بازم لحنتون در موردشون همینجوری بود؟!

hosseinf722
28-10-2016, 12:54
ابا اگر ب اصطلاح بالاشهر بودن یا با کلاس بازم لحنتون در موردشون همینجوری بود؟!


من هم خواستم به این نکته اشاره کنم ولی از خیرش گذشتم

- دهاتی بودن مگه بده؟ چرا الان دهاتی معنی بد و منفی پیدا کرده؟

- کلاس رو چی معنی می کنین؟ یه فرد با کلاس کسیه که خونه اش در بالای شهر باشه و تیپ و قیافه خودش و اعضای خانواده اش جوری باشه که شما بپسندین؟
:n15::n15::n15:

banii
28-10-2016, 14:16
ابا اگر ب اصطلاح بالاشهر بودن یا با کلاس بازم لحنتون در موردشون همینجوری بود؟!



دهاتی که میگم نه به این معنی که از روستا اومدن ... اغلب مردم که از هفت پشتشون شهر نشین نبودند ... بالاخره خودشون مال یک جایی بودند لابد و یکی از اجدادشون اومده شهر ... بنده خودم اصالتم به یکی از روستاهای اسفراین میرسه ... و پدر بزرگم پیش از انقلاب اومده مشهد و ... خودم و پدر و مادرم مشهد بزرگ شدیم اما همه اصالتمون مال همونجاست... و توی خیلی موارد هم خودمو دهاتی و حتی گاگگول میدونم ... :n31:


در مورد اونها که صحبت شد ... بالاخره نحوه ی لباس پوشیدن و نوع کلام و صحبت ، نحوه ی برخورد با مهمان و ... معرف خیلی چیزهاست ...

banii
28-10-2016, 14:27
خانه خود ما وسط شهر است ... اون اوایلی که خانواده اومدن اینجا سوت و کور و درب و داغون بوده (20 سال پیش) اما رشد داشته و الان جای بد و پایین شهر محسوب نمیشه ... وضع مالی مان هم چندان مناسب نبوده و نیست ... اونوقت چطور اون بابایی که خانه اش چندتا تا خیابون به اون سمت تر و یعنی اون پایین مایینا بوده چند تا سابقه ریاست داشته و تحصیلکرده هم بوده حتی نتونسته خونه شو عوض کنه ... والله ما که باور نمکینیم ... تا جاییکه فهمیدم اصلا ماشین هم (حتی یک پراید پیزوری) طرف نداره :blink:


حالا منو چه به این بحثای خاله زنکی ...
من اصلا از این حرفا بدم میاد
و سطح اقتصادی مردم هم چندان برام اهمیتی نداره
ابتدا به فهمیده بودن و فکر و باور و نگرش مردم و عقاید سیاسی (موافق یا مخالف با نظام های استبدادی) توجه میکنم
اصلا کوچکترین اهمیتی نمیدم و اون بندگان خدا رو هم (طرف وصلت کار) هر موقع ببینم با ادب و احترام برخورد میکنم

اما توی خلقت این گاگولی که این اراجیفو میگه موندم
چطور این دروغا رو میگه؟ و کسی هم به جز من بهش اعتراض نمیکنه؟
تازه ننه اش کلی هم پشتیبانی شو میکنه و قربون صدقه اش میره... همینه دیگه ... وقتی دست به پشت یک احمق بکشی هول برش میداره فکر میکنه واقعا چیزی بارشه!:n21:

سعید سیستم
29-10-2016, 07:43
دوستان بحث بالاشهر پایین شهر خیلی داغ شده برای مردم تهران

خیلی ها هستن که به زور یه خونه تو بالاشهر کرایه میکنن که بگن ما پولداریم و با فرهنگیم و باکلاسیم از شما بهتریم. حالا طرف نه درآمد زیادی داره نه ثروتی .

تو یکی از آپارتمان های بالا شهر ( خودم دیدم )1 نفر زندگی میکنه 500 میلیارد تومن ثروت داره. طبقه پایینیش 1 نفر به زور اومده خونه رو رهن کرده با در آمده خیلی کمش کل زندگیش 200 میلیون تومن میشه.اومده فقط بگه من آدم حسابیم.

اون ثروتمنده ماهی 200 میلیون درآمد داره اون به زوریه ماهی 2 میلیون. هر 2 هم کنار هم زندگی میکنن.


نتیجه گیریم اینه که فکر نکنید هر کسی تو بالاشهره ثروتمنده . نه آقا این خبرا نیست .همش ویترینه!

MOHAMMAD_ASEMOONI
29-10-2016, 07:44
اگر سیگاری هستین , اگر قلیان و یا پیپ میکشید , اگر الکل میخورید , اگر مواد مخدر و یا داروهای روانگردان مصرف میکنید , این چیزها رو به دیگران تعارف نکنین
وگرنه معنیش اینه که شما یا دوست بسیار نادانید یا دشمن دانا







آدمی که دوست عاقلی هست هرگز چیز زیان آور و مضر به دیگران تعارف نمیکنه

banii
29-10-2016, 15:41
دوستان بحث بالاشهر پایین شهر خیلی داغ شده برای مردم تهران

خیلی ها هستن که به زور یه خونه تو بالاشهر کرایه میکنن که بگن ما پولداریم و با فرهنگیم و باکلاسیم از شما بهتریم. حالا طرف نه درآمد زیادی داره نه ثروتی .

تو یکی از آپارتمان های بالا شهر ( خودم دیدم )1 نفر زندگی میکنه 500 میلیارد تومن ثروت داره. طبقه پایینیش 1 نفر به زور اومده خونه رو رهن کرده با در آمده خیلی کمش کل زندگیش 200 میلیون تومن میشه.اومده فقط بگه من آدم حسابیم.

اون ثروتمنده ماهی 200 میلیون درآمد داره اون به زوریه ماهی 2 میلیون. هر 2 هم کنار هم زندگی میکنن.


نتیجه گیریم اینه که فکر نکنید هر کسی تو بالاشهره ثروتمنده . نه آقا این خبرا نیست .همش ویترینه!
بله درسته من هم این مورد رو به چشم دیدم ... البته تهران نیستم ... بقیه شهرا هم این موارد هستش...

اما در مورد پایین شهر چطور میگید؟ یعنی کسی که پایین شهر میشینه هم صرفا به این دلیل که محل سکونتش اونجاست بی پول نیست؟

البته خب آره دسته ی دومی هم خودم به چشم دیدم ... بعضیا هم اونجوری اند بالاخره ... مثلا طرف کل کودکی و جوونیش همون محل گذشته و وابستگی روحی داره یا مثلا از روحیات زندگی توی همان مجا خوشش میاد یا هر دلیل دیگه ای ... درسته اینجوری هم پیش میاد و چیز عجیبی نیست ... اما باز که فکر میکنم مثلا طرف بازاری ای چیزی باشه این طور کرکتر بهش میاد اما کمتر پیش میاد کسی با چندتا سابقه ی ریاست های مهم و تحصیلات و در حال حاضر هم داری ثروت و اموال و امور آبرومندانه (داشتن چندین و چند موسسه غیر انتفاعی و موسسات کنکور و ...) (البته تمام اینها به ادعای همان شخص معلوم الحال عرض میکنم) باز هم تغییری در محل سکونت اش نداده باشه و به اضافه ظاهرش هم شباهتی به آن همه دبدبه و کبکبه نداشته باشه...

...Tom Ri
29-10-2016, 22:09
یکی از آدمای دور و برم جدیدا متاهل شده شبی که رفتیم مجلس شیرینی خوریش خانه ی خانواده ی طرفش پایین شهر بود تیپ و قیافه ای هم کل خانواده از پدر و مادر بگیر تا بچه هاشون (که زن ایشون هم یکیشونه) نداشتند نه کلاس و پرستیژی هیچ چیز ... کلا قیافه ها و تیپ ها داد میزد دهاتی اند.

اونوقت هر کی از این بابا (پسره که متاهل شده) میپرسه پدرزنت چیکاره است؟ دروغای شاخدار میگه ... که نمیدونم 5 سال رییس بانک آینده بوده و 5 سال رییس فلان دانشگاه فلان قسمتش بوده 5 سال رییس یک جا دیگه و .... الانم که بازنشست شده ...

بنظرتون باید جواب اینو چی داد؟ خیلی رو مخه پسره ... بنده خدا عقل درست حسابی هم نداره ... شیرین میزنه ...


شما جای من می بودید با توصیفاتی که کردم آیا این حرفها باورتون میشد؟

و از طرفی چرا یک فرد توی روز روشن همچین دروغایی میگه؟

والا ما هم که از پشت کوه نیومدیم دیگه... اگه اینجوری که میگه باشه و کلی سوابق درخشان داشته باشه یک سرچ ساده توی گوگل اسم و فامیلشو بزنی چند جا میبینی عکس و مشخصات و سمت هایی که داشته رو ...


من سوالم اینکه از کجا میدونی پدر زن این کاره ها که گفته نبوده ؟! مگه هر کی رئیس بانک میشه تیپ و قیافش عوض میشه ؟

baradar ehsan
01-11-2016, 22:34
یک خانم هستش جدیدا داریم با هم آشنا میشیم و نزدیک و نزدیک تر میشیم بیشتر رابطمون شبیه خواهر و برادراست و البته خیلی هم خوب و لذتبخشه این مدلش اما خب کمی هم علاقه این وسط وجود داره و خیلی خیلی کم در مورد ازدواج هم حرف میزنیم با هم.
در مورد رابطه های قبلیمون هم از هم سوال کردیم
وقتی اون از من پرسید گفتم آره یکی داشتم و دوسش داشتم و از اون زمان چندسال میگذره... (البته راستش من قبلا دوتا داشتم و این سومیه اما چون اون دومیه خاطره اش برام عزیز نبود و بعد رفتنش ازش متنفر هم شدم کلا حرفی ازش نزدم البته هنوز نگفتم شاید بعدا بگم....)
حالا مساله ای که بوجود اومد بهم میگه میخوام عکسی ازش ببینم ... آیا درسته که عکس اونو بهش نشون بدم؟ اگه درست نیست نشون بدم چجوری بپیچونمش؟
و دیگر اینکه آیا با این خانمی که میگم با همیم حرف زدن بیشتر در مورد اون شخص گذشته و یعنی درد دل کردن و گفتن از دوران عاشقیم درسته یا اشتباه؟

camaro lt
01-11-2016, 23:51
یک خانم هستش جدیدا داریم با هم آشنا میشیم و نزدیک و نزدیک تر میشیم بیشتر رابطمون شبیه خواهر و برادراست و البته خیلی هم خوب و لذتبخشه این مدلش اما خب کمی هم علاقه این وسط وجود داره و خیلی خیلی کم در مورد ازدواج هم حرف میزنیم با هم.
در مورد رابطه های قبلیمون هم از هم سوال کردیم
وقتی اون از من پرسید گفتم آره یکی داشتم و دوسش داشتم و از اون زمان چندسال میگذره... (البته راستش من قبلا دوتا داشتم و این سومیه اما چون اون دومیه خاطره اش برام عزیز نبود و بعد رفتنش ازش متنفر هم شدم کلا حرفی ازش نزدم البته هنوز نگفتم شاید بعدا بگم....)
حالا مساله ای که بوجود اومد بهم میگه میخوام عکسی ازش ببینم ... آیا درسته که عکس اونو بهش نشون بدم؟ اگه درست نیست نشون بدم چجوری بپیچونمش؟
و دیگر اینکه آیا با این خانمی که میگم با همیم حرف زدن بیشتر در مورد اون شخص گذشته و یعنی درد دل کردن و گفتن از دوران عاشقیم درسته یا اشتباه؟


قبل از هر چیز شما باید وضعیت این ارتباط را مشخص کنید که اصلا برای چی با این خانم در ارتباط هستید؟
دوستی معمولی یا شناخت برای ازدواج؟
این دوتا خیلی با هم فرق داره، البته نحوه رفتار با یک خانم به هر دلیل که با اون در ارتباط باشیم، تفاوتی نمیکنه و باید همیشه بر اساس احترام و افتادگی باشه؛ اما اینکه چرا با اون خانم ارتباط داریم و از زندگی خودمون میگیم، خیلی خیلی فرق میکنه.

خانمها از اینکه یک شریک عشقی داشته باشن بشدت بدشون میاد و البته مردها هم اینطوری هستن اما در زنها یک حس حسادت بسیار شدید و ویرانگر بوجود میاره که میتونه به راحتی ذهنیت اون خانم ا نسبت به مرد زندگی خودش تخریب کنه و بازسازی این ذهنیت به سمت مثبت شدن تقریبا محاله و در بهترین شرایط اثر این وجود رقیب عشقی همیشه هست.

صحبت در مورد گذشته و اینکه چه کسی توی زندگی کی بوده و چرا و به چه دلیل و چه مدت و اینکه زیبا بود یا از چه طبقه ای و مشخصلتش چی بود و..و..و..و. کار بسیار بسیار اشتباهی هست چون با این کار درواقع با دست خودتون یک مثلت عشقی ساختید و در ذهن اون اینجور حس ا بوجود آوردین که نفر دوم به حساب میاد و شخص قبلی هنوز برای شما اهمیت داره و نمیتونید و یا نمیخواهید فراموشش کنید و حتی ممکنه تصور کنه هنوز با اون در ارتباط هستید و این خانم خبر نداره.

بهترین کار اینه که از صحبت کردن در مورد گذشته و رابطه هایی که وجود داشته اجتناب کنید و فقط در حد مختصر و معمولی و صرفا برای جواب دادن چیزی بگید و نه اینکه بخش بزرگی از زمان با هم بودن صرف گفتگو در مورد نفر سوی بشه که دیگه توی زندگی شما وجود نداره چون سایه سنگین اون شخص همیشه توی رابطه شما تاثیر منفی میگذاره.

از این خانم سوال کنید چرا به این قضیه اینقدر اهمیت میده و براش مهمه؟
جوابها را بشنوید و ببینید دقیقا منظورش چیه و فقط در حد سوال و نیازی که داره مختصر و مفید جواب بدید و در ادامه بگید که قصد دارید زندگی جدیدی شروع کنید و هیچ علاقه ای به صحبت کردن در مورد کسانی که دیگر وجود ندارن ، ندارید و بهتره در مورد خودتون حرف بزنید.

در مورد عکس، بهتره که اصلا عکس نشان ندید و بگید که عکسها را پاک کردید یا نابود کردین زیرا رابطه تمام شده و اون از شما خواسته بود عکسی و نشانی باقی نباشه ، چون دیگه ارتباطی نیست و مایل هستید بیشتر از اون و خودش بشنوید، و نه نفر سومی که هیچ تاثیری توی این رابطه نداره.

خانمها از هر جواب ، هزاران نتیجه میگیرن و برای اثبات هر نتیجه دهها سوال دیگه میپرسن، پس مراقب باشید که پای کسای دیگه وسط کشیده نشه چون در آخر کار شما محکوم به خیانت و دروغگویی خواهید شد و رابطه به بن بست میرسه.

اینها مواردی بود که برای یک ارتباط جهت آشنایی و ازدواج وجود داره، اما اگر صرفا یک دوستی معمولی هست، میشه تا حدی از گذشته حرف زد و درد دل کرد، ولی فراموش نکنید که ممکنه اون خانم در ذهنش چیز دیگه ای فکر بکنه و این ارتباط را برای آشنایی و ازدواج ایجاد کرده باشه، هرچند که وانمود بکنه اینجوری نیست، بنابراین همیشه موارد قبلی را تا حدی مراعات بکنید که احیانا یکجا دچار مشکل نشوید

baradar ehsan
02-11-2016, 00:34
قبل از هر چیز شما باید وضعیت این ارتباط را مشخص کنید که اصلا برای چی با این خانم در ارتباط هستید؟
دوستی معمولی یا شناخت برای ازدواج؟
این دوتا خیلی با هم فرق داره، البته نحوه رفتار با یک خانم به هر دلیل که با اون در ارتباط باشیم، تفاوتی نمیکنه و باید همیشه بر اساس احترام و افتادگی باشه؛ اما اینکه چرا با اون خانم ارتباط داریم و از زندگی خودمون میگیم، خیلی خیلی فرق میکنه.

خانمها از اینکه یک شریک عشقی داشته باشن بشدت بدشون میاد و البته مردها هم اینطوری هستن اما در زنها یک حس حسادت بسیار شدید و ویرانگر بوجود میاره که میتونه به راحتی ذهنیت اون خانم ا نسبت به مرد زندگی خودش تخریب کنه و بازسازی این ذهنیت به سمت مثبت شدن تقریبا محاله و در بهترین شرایط اثر این وجود رقیب عشقی همیشه هست.

صحبت در مورد گذشته و اینکه چه کسی توی زندگی کی بوده و چرا و به چه دلیل و چه مدت و اینکه زیبا بود یا از چه طبقه ای و مشخصلتش چی بود و..و..و..و. کار بسیار بسیار اشتباهی هست چون با این کار درواقع با دست خودتون یک مثلت عشقی ساختید و در ذهن اون اینجور حس ا بوجود آوردین که نفر دوم به حساب میاد و شخص قبلی هنوز برای شما اهمیت داره و نمیتونید و یا نمیخواهید فراموشش کنید و حتی ممکنه تصور کنه هنوز با اون در ارتباط هستید و این خانم خبر نداره.

بهترین کار اینه که از صحبت کردن در مورد گذشته و رابطه هایی که وجود داشته اجتناب کنید و فقط در حد مختصر و معمولی و صرفا برای جواب دادن چیزی بگید و نه اینکه بخش بزرگی از زمان با هم بودن صرف گفتگو در مورد نفر سوی بشه که دیگه توی زندگی شما وجود نداره چون سایه سنگین اون شخص همیشه توی رابطه شما تاثیر منفی میگذاره.

از این خانم سوال کنید چرا به این قضیه اینقدر اهمیت میده و براش مهمه؟
جوابها را بشنوید و ببینید دقیقا منظورش چیه و فقط در حد سوال و نیازی که داره مختصر و مفید جواب بدید و در ادامه بگید که قصد دارید زندگی جدیدی شروع کنید و هیچ علاقه ای به صحبت کردن در مورد کسانی که دیگر وجود ندارن ، ندارید و بهتره در مورد خودتون حرف بزنید.

در مورد عکس، بهتره که اصلا عکس نشان ندید و بگید که عکسها را پاک کردید یا نابود کردین زیرا رابطه تمام شده و اون از شما خواسته بود عکسی و نشانی باقی نباشه ، چون دیگه ارتباطی نیست و مایل هستید بیشتر از اون و خودش بشنوید، و نه نفر سومی که هیچ تاثیری توی این رابطه نداره.

خانمها از هر جواب ، هزاران نتیجه میگیرن و برای اثبات هر نتیجه دهها سوال دیگه میپرسن، پس مراقب باشید که پای کسای دیگه وسط کشیده نشه چون در آخر کار شما محکوم به خیانت و دروغگویی خواهید شد و رابطه به بن بست میرسه.

اینها مواردی بود که برای یک ارتباط جهت آشنایی و ازدواج وجود داره، اما اگر صرفا یک دوستی معمولی هست، میشه تا حدی از گذشته حرف زد و درد دل کرد، ولی فراموش نکنید که ممکنه اون خانم در ذهنش چیز دیگه ای فکر بکنه و این ارتباط را برای آشنایی و ازدواج ایجاد کرده باشه، هرچند که وانمود بکنه اینجوری نیست، بنابراین همیشه موارد قبلی را تا حدی مراعات بکنید که احیانا یکجا دچار مشکل نشوید


خیلی منون از پاسخ کامل و جامعتون ... :n16: انصافا همه ی جوانب رو سنجیده بودید و چیزهایی که خودم هم بهش فکرم نرسیده بود رو هم گفته بودید ...
بله درسته خودم هم بخاطر اینکه ناراحت نشه حرف زیادی از گذشته ها نزدم اما دوست داشتم حرف بزنم و نزدم که الان قانع شدم اصلا نباید حرفی بزنم مگه رابطمون کامل بره به سمت دوست معمولی...

درمورد این قسمت زیر که متاسفانه عین حقیقته و ظاهرا این مساله هیچوقت هم برای من حل نمیشه ...



و در ذهن اون اینجور حس ا بوجود آوردین که نفر دوم به حساب میاد و شخص قبلی هنوز برای شما اهمیت داره و نمیتونید و یا نمیخواهید فراموشش کنید




یک چیز دیگه هم ببخشید البته جسارت نمیکنم اما اگر با فونت پیش فرض بنویسید و سایز نوشته ها رو تغییر ندید بهتره فکر میکنم

hosseinf722
11-11-2016, 21:37
سلام
در مورد کسایی که تو پیاده رو آروم راه می رن یا کسایی که وسط راه وایمیستن به هر بهونه ای چه راه کاری پیشنهاد می کنین؟

من معمولا یکم تند راه می رم و همیشه با این مشکل درگیرم که بعضیا یا سرشون تو گوشیشونه، یا دارن دو نفری و عشقولانه و یواش راه می رن یا پیرن یا کلا دوست دارن آروم راه برن و با توجه به عرض پیاده رو ها و با توجه به کسایی که از روبرو میان نمی تونم راحت راه برم.
بیشتر کسایی که سد معبر می کنن خانمون
بعضی وقتا به آقایونی که یواش راه می رن موقع رد شدن یه چیزایی میگم یا به کسایی که کاملا سر راه وایستادن یا تنه می زنم یا بالاخره یه جوری اعتراضمو می گم
ولی خب اینجوری نمیشه که
به خانم ها هم که نمیشه چیزی گفت و تنه و هل هم که دیگه هیچی

به نظرتون چی کار باید بکنم در مواجهه با این افراد؟

تو مترو یه جور اعصابم می ریزه بهم تو خیابون یه جور تو ترافیک یه جور
گیری کردیما تو این وضعیت

IVAN
11-11-2016, 21:56
سلام
در مورد کسایی که تو پیاده رو آروم راه می رن یا کسایی که وسط راه وایمیستن به هر بهونه ای چه راه کاری پیشنهاد می کنین؟

من معمولا یکم تند راه می رم و همیشه با این مشکل درگیرم که بعضیا یا سرشون تو گوشیشونه، یا دارن دو نفری و عشقولانه و یواش راه می رن یا پیرن یا کلا دوست دارن آروم راه برن و با توجه به عرض پیاده رو ها و با توجه به کسایی که از روبرو میان نمی تونم راحت راه برم.
بیشتر کسایی که سد معبر می کنن خانمون
بعضی وقتا به آقایونی که یواش راه می رن موقع رد شدن یه چیزایی میگم یا به کسایی که کاملا سر راه وایستادن یا تنه می زنم یا بالاخره یه جوری اعتراضمو می گم
ولی خب اینجوری نمیشه که
به خانم ها هم که نمیشه چیزی گفت و تنه و هل هم که دیگه هیچی

به نظرتون چی کار باید بکنم در مواجهه با این افراد؟

تو مترو یه جور اعصابم می ریزه بهم تو خیابون یه جور تو ترافیک یه جور
گیری کردیما تو این وضعیت

پیاده رو مثل خیابون نیست که بگیم قانون حداقل سرعت وجود داره! بعضیا میان بیرون که چرخی بزنن و هوایی عوض کنن. به نظرتون منطقیه که با سرعت اینکارو انجام بدن؟!
اما بله کسایی که میخوان وایستن بهتره کنارتر راه برن و این موردو اونا باید رعایت کنن. فرهنگش باید باشه. هم شما زود عصبانی نشین هم بقیه که یهو ترمز میکنن :biggrin:
اما تنه زدن و ... به نظر من درست نیست (نظر شخصیمه). جامعه همینه مجموعه ای از انسان ها با سطح شعور و فرهنگ متفاوت. همونطور که شما هم اشاره کردین
زیرساخت و معماری شهری ما مشکل داره. این مشکل شما یه راه حل نداره و درواقع الگوریتم وار که جلو بریم مشکلات مربوطه و بعضا حاد خودشونو نشون میدن
اولین و پایه ترین عادتمون باید این باشه که زود عصبی نشیم و مراعات کنیم

camaro lt
11-11-2016, 22:03
سلام
در مورد کسایی که تو پیاده رو آروم راه می رن یا کسایی که وسط راه وایمیستن به هر بهونه ای چه راه کاری پیشنهاد می کنین؟

من معمولا یکم تند راه می رم و همیشه با این مشکل درگیرم که بعضیا یا سرشون تو گوشیشونه، یا دارن دو نفری و عشقولانه و یواش راه می رن یا پیرن یا کلا دوست دارن آروم راه برن و با توجه به عرض پیاده رو ها و با توجه به کسایی که از روبرو میان نمی تونم راحت راه برم.
بیشتر کسایی که سد معبر می کنن خانمون
بعضی وقتا به آقایونی که یواش راه می رن موقع رد شدن یه چیزایی میگم یا به کسایی که کاملا سر راه وایستادن یا تنه می زنم یا بالاخره یه جوری اعتراضمو می گم
ولی خب اینجوری نمیشه که
به خانم ها هم که نمیشه چیزی گفت و تنه و هل هم که دیگه هیچی

به نظرتون چی کار باید بکنم در مواجهه با این افراد؟

تو مترو یه جور اعصابم می ریزه بهم تو خیابون یه جور تو ترافیک یه جور
گیری کردیما تو این وضعیت

اینهم یکی دیگه از معضلات جامعه ما هست و خیلی ها و از جمله خودم با اون درگیر هستیم.
در ابتدا باید بگم که راه رفتن توی پیاده رو تقریبا قوانینی شبیه رانندگی داره و مهم ترین آن اینکه هرکس باید از سمت راست خودش حرکت بکنه. اینطوری افراد موقع راه رفتن سر راه کسانی که از روبرو میان قرار نمیگیرند و تقریبا مشکلی از این جهت بوجود نمیاد.
ظاهرا که توی کشورهای مترقی اینجوری هست و افراد توی پیاده رو از سمت راست خودشان عبور میکنن.
حالا ما با این وضعیت چکار بکنیم، سوال سختیه....
من ترجیح میدم با مانور دادن و از سر راه این و آن کنار رفتن و انتخاب مسیری که کمتر کسی سر راه باشه، از این معضلات دوری کنم.
حل این مسئله هم مثل خیلی چیزهای دیگه وابسته به بالا رفتن سطح شعور زندگی اجتماعی و رفتارهای افراد در یک جامعه هست که اینهم باز برمیگرده به خیلی چیزهای مهم دیگه و....
مدتی قبل توی یک محفل خودمانی صحبت سر همین موارد بود و اکثرا نتیجه گرفتن که مردم بیشتر دوست دارن آنطوری زندگی کنند که دلشون میخواد ، و نه جوری که واقعا باید زندگی کرد.

hosseinf722
11-11-2016, 22:30
پیاده رو مثل خیابون نیست که بگیم قانون حداقل سرعت وجود داره! بعضیا میان بیرون که چرخی بزنن و هوایی عوض کنن. به نظرتون منطقیه که با سرعت اینکارو انجام بدن؟!
اما بله کسایی که میخوان وایستن بهتره کنارتر راه برن و این موردو اونا باید رعایت کنن. فرهنگش باید باشه. هم شما زود عصبانی نشین هم بقیه که یهو ترمز میکنن :biggrin:
اما تنه زدن و ... به نظر من درست نیست (نظر شخصیمه). جامعه همینه مجموعه ای از انسان ها با سطح شعور و فرهنگ متفاوت. همونطور که شما هم اشاره کردین
زیرساخت و معماری شهری ما مشکل داره. این مشکل شما یه راه حل نداره و درواقع الگوریتم وار که جلو بریم مشکلات مربوطه و بعضا حاد خودشونو نشون میدن
اولین و پایه ترین عادتمون باید این باشه که زود عصبی نشیم و مراعات کنیم


خیلی ممنون از نظرتون

کسایی که برای هوا خوردن اومدن بیرون می تونن دو سه نفر کنار هم راه نرن تا خیابون بسته نشه، بعضیا فک می کنن پیاده رو کلا برای خود‌‌شونه.
یا کسایی که رو پل هوایی کنار هم راه می رن
یا کسایی که دارن راه می رنا ولی یه دفعه ایست کامل می کنن و مثلا گوشیشونو چک می کنن
یا کار خانوما که واقعا فاجعه ست، دارن راه میرن و یک دفعه ایست کامل می کنن و زل می زنن به ویترین مغازه- حالا با این کار ندارم که کلا قصد خرید نداره ها و الکی داره نگاه می کنه-

در کل منظورم اینه نمی شه به این بهونه که قانونی برای حداقل سرعت راه رفتن! :n01: وجود نداره خیابونو ببندیم
در عین حال حرف شما هم کاملا درسته که کسی که برای هوا خوردن اومده بیرون نمی تونه تند تند راه بره، من اگه خودم برای اینکار میرفتم بیرون سعی می کردم پارکی جایی برم

در مورد تنه منظورم این نبود به هر کسی که یواش راه میره یا وایستاده تنه میزنم، :n25: بعضیا کلا با قصد وایمیستن سر راه و اصطلاحا سد معبر می کنن و بیشتر اوقات هم چند نفری وای میستن، من منظورم بیشتر اونا بودن

زیرساخت و عرض پیاده روها اکثرا مشکل دارن ولی این مسیری که هر روز من میرم عرضش به نسبت اندازه است ولی به دلیل اینکه یه سری مغازه پرده فروشی و لوستر فروشی و... هستن یه سریا در حال نگاه کردن به ویترین اونان
بعد جلوتر نوتلا بار و بستنی فروشی و کوفت و زهرومار باره که بیشتر کسایی که اونجا حضور دارن کلا به این کار ندارن که بغیر از خودشون کسای دیگه هم هستن و کاملا تو فاز خود‌شونن و پیاده رو رو می بندن
بعد یکی دو تا کلاس زبان هست جلوتر که والدین و دوستان زبان آموزان منتظرن تا کلاس تموم شه
جلوتر ایستگاه متروه که جلوش از کارت پخش کن و دست فروش و کسایی که منتظرن و... حضور دارن

تو کل این مسیر هم کسایی که بی دلیل و با دلیل آروم راه می رن یا وایمیستن وجود دارن

حالا من چی کار باید بکنم به غیر کنترل خشم، چون یکی دو روز نیست که:n34:

hosseinf722
11-11-2016, 22:42
اینهم یکی دیگه از معضلات جامعه ما هست و خیلی ها و از جمله خودم با اون درگیر هستیم.
در ابتدا باید بگم که راه رفتن توی پیاده رو تقریبا قوانینی شبیه رانندگی داره و مهم ترین آن اینکه هرکس باید از سمت راست خودش حرکت بکنه. اینطوری افراد موقع راه رفتن سر راه کسانی که از روبرو میان قرار نمیگیرند و تقریبا مشکلی از این جهت بوجود نمیاد.
ظاهرا که توی کشورهای مترقی اینجوری هست و افراد توی پیاده رو از سمت راست خودشان عبور میکنن.
حالا ما با این وضعیت چکار بکنیم، سوال سختیه....
من ترجیح میدم با مانور دادن و از سر راه این و آن کنار رفتن و انتخاب مسیری که کمتر کسی سر راه باشه، از این معضلات دوری کنم.
حل این مسئله هم مثل خیلی چیزهای دیگه وابسته به بالا رفتن سطح شعور زندگی اجتماعی و رفتارهای افراد در یک جامعه هست که اینهم باز برمیگرده به خیلی چیزهای مهم دیگه و....
مدتی قبل توی یک محفل خودمانی صحبت سر همین موارد بود و اکثرا نتیجه گرفتن که مردم بیشتر دوست دارن آنطوری زندگی کنند که دلشون میخواد ، و نه جوری که واقعا باید زندگی کرد.


جمله آخرتون برداشت قشنگ و درستیه
خیلی وقتا پیش میاد همه قوانین توسط بعضیا زیر پا گذاشته می شن تا افراد کاری که مطابق میلشونه رو انجام بدن.

ایشالله سریع تر روزی بیاد که سطح ‌‌شعور اجتماعی مردم انقد بالا بره که این مسائل به ظاهر ساده مشکل هر روزمون نباشن.


ممنون از جوابتون

Ali000999
12-11-2016, 13:20
سلام. این موقعیتو تصور کنید.
خانمی دور از خانوادش در شهر دیگه ای زندگی میکنه. بعد از مدتها مادرش میخواد بیاد به دیدنش و این خانم خیلی شور و شوق داره و خوشحاله و در حال مرتب کردن و اماده کردن مقدمات حضور مادرش هست...
ازش میپرسیم چی شده انقدر خوشحال و سرحالی؟ میگه امروز مادرم میخواد بیاد.
در این موقعیت ما آقایون چی باید بگیم؟ نسبتی خاصی هم با این خانم نداریم و فقط همکاریم.
توی این موقعیت همه خانمها بدون استثنا بعد از جمله ی "مادرم داره میاد..." گفتن "عزییییییزمممم"
چند تا جواب بگید لطفا. به جز جوابای رسمی جوابای خودمونی هم اگه دارید بگید.
ممنون:n40:

خاتون چشم عسلی
12-11-2016, 14:16
سلام. این موقعیتو تصور کنید.
خانمی دور از خانوادش در شهر دیگه ای زندگی میکنه. بعد از مدتها مادرش میخواد بیاد به دیدنش و این خانم خیلی شور و شوق داره و خوشحاله و در حال مرتب کردن و اماده کردن مقدمات حضور مادرش هست...
ازش میپرسیم چی شده انقدر خوشحال و سرحالی؟ میگه امروز مادرم میخواد بیاد.
در این موقعیت ما آقایون چی باید بگیم؟ نسبتی خاصی هم با این خانم نداریم و فقط همکاریم.
توی این موقعیت همه خانمها بدون استثنا بعد از جمله ی "مادرم داره میاد..." گفتن "عزییییییزمممم"
چند تا جواب بگید لطفا. به جز جوابای رسمی جوابای خودمونی هم اگه دارید بگید.
ممنون:n40:

چشمتون روشن ایشالله سایه مادرت 100 سال بالا سرتون باشه.

اگرم خاستید مثل سریالای ایرانی دراماتیکش کنید بگید 1 روز تو خیابون بودم دیدم پشت ماشین رو به رویی نوشته رفیق بی کلک مادر.

MOHAMMAD_ASEMOONI
12-11-2016, 15:19
سلام.
خانمی دور از خانوادش در شهر دیگه ای زندگی میکنه. بعد از مدتها مادرش میخواد بیاد به دیدنش و این خانم خیلی شور و شوق داره و خوشحاله و در حال مرتب کردن و اماده کردن
جوابای خودمونی هم اگه دارید بگید. ممنون:n40:مادرزنِ آینده ام داره میاد !
:20:
البته اگه بدتون نمیاد که اون خانوم همسر آیندتون بشه این رو بگین

Ali000999
13-11-2016, 11:28
:n02::n02::n02:

kenzu
13-11-2016, 12:41
مادرزنِ آینده ام داره میاد !
:20:
البته اگه بدتون نمیاد که اون خانوم همسر آیندتون بشه این رو بگین

حاجی زدی جاده خاکی:n08:

Cortexan
13-11-2016, 13:15
سلام من در آپارتمان زندگی میکنم.

مثلا میخوام برم نون بخرم. تو حیاط یکی از همسایه ها رو می بینم. بهش میگم سلام و رد میشم. وقتی برگشتم خونه اون طرف هنوز تو حیاطه ایندفعه باید چی بهش بگم؟ دوباره بگم سلام؟:n36:

hosseinf722
13-11-2016, 13:45
بفرمائید نون
بفرمائید در خدمت باشیم
با اجازه تون

MOHAMMAD_ASEMOONI
13-11-2016, 19:47
سلام من در آپارتمان زندگی میکنم.
مثلا میخوام برم نون بخرم. تو حیاط یکی از همسایه ها رو می بینم. بهش میگم سلام و رد میشم. وقتی برگشتم خونه اون طرف هنوز تو حیاطه ایندفعه باید چی بهش بگم؟
دوباره بگم سلام؟:n36:



سلام
دوباره سلام کردن ایرادی نداره . سلام سلامتی میاره
اگر مشغول به کاری هست بگین خسته نباشید , کمک نمیخواین (البته اگر واقعاً قصد کمک کردن دارین این رو بگین نه تعارفِ آب حمومی و دروغ و نفاق و دورنگی)
همونطور که دوستمون گفتند تعارف کردنِ نان هم خوبه .

Ali000999
21-11-2016, 20:06
سلام.
دیروز رفتیم کوه خیلی خوش گذاشت. واقعا جاتون خالی بود
به جز عبارت دوستان به جای ما چه جوابهای دیگه ای میشه داد؟

banii
21-11-2016, 21:05
در جواب "کم پیدایی" چه میشه گفت؟


"کم سعادتیم:n01:" رو خودم زیاد میگم اما حس میکنم مسخرست.

Demon King
21-11-2016, 21:23
در جواب "کم پیدایی" چه میشه گفت؟


"کم سعادتیم:n01:" رو خودم زیاد میگم اما حس میکنم مسخرست.


" هستیم زیر سایتون" .

" مشغولیم " یا ...

کم سعادتیم عبارت خوبیه. کلا عبارت های تعارفی نه خیلی راستن و نه خیلی پر معنا. فقط جنبه تعارف و احترام رو داره. ممکنه مسخره هم باشه البته گاهی اوقات. ولی چاره ای نیست جز به کار بردنشون.

MOHAMMAD_ASEMOONI
27-11-2016, 13:10
با بچه های کار مهربان باشید و با احترام باهاشون برخورد کنید
هیچ بچه ای دوست نداره توی این سن و سال کار کنه و التماس کنه و بهش توهین بشه و از مردم فحش بخوره و حتی کتک بخوره و دسترنجش هم ازش گرفته بشه .
دوست داره تحت حمایت پدر مادرش باشه , لباس خوب بپوشه , غذای خوب بخوره , اسباب بازی داشته باشه , با دوستاش بازی کنه , تلوریون تماشا کنه . نه اینکه به بیگاری کشیده بشه و دسترنجش هم ازش گرفته بشه و قدرت دفاع از حق خودش رو هم نداشته باشه
گناه این طفلکهای معصوم چیه که به زورِ تهدید و فحش و کتک وادار میشند بیگاری کنند مثل برده ها ؟
گناهش چیه که بی ادبه ؟ از تربیت شده ی خیابون چه توقعی دارین ؟
توی متروی تهران مجبور شدم با یک آدم بی ملاحظه سرشاخ بشم و کلی خفّتش بدم به خاطر توهین به دو سه تا از این طفلکهای معصوم
گرچه دستِ آخر حالیش شد که این بچه های بینوا مقصر نیستند و حق نداره تحقیرشون کنه و بهشون فحش بده
===================================
اگه نمیخواین ازشون چیزی بخرین , نخرین . بهش بگین ممنون , دستت درد نکنه , من لازم ندارم
نه اینکه مثل آدم بی ملاحظه ای که بنده دیدم , بچه رو هل بده و بهش بگه گمشو توله سگ !!!
این بچه های معصوم بیشترشون تربیت شده ی خیابونند
چه توقعی ازشون دارید ؟ حتی اگر کار درستی انجام نمیده یا حرف زشتی میزنه سعی کنین با مهربونی و زبان ساده بهش یاد بدین که کارش اشتباهه و درستش چی هست .
اگه حوصله ی این کارها رو ندارین حداقل به یاد بیارین که این طفلک اینجوری تربیت شده و بهش توهین نکنین
اگه همه با ادب و احترام باهاشون برخورد کنند و هر کسی سعی کنه چیز خوبی بهشون یاد بده اونوقت اخلاق و رفتارشون تغییر میکنه
رحم کنین تا بهتون رحم بشه

banii
07-12-2016, 03:53
گاهی‌ اوقات می‌بینم ملت عکس های خودشونو که در دنیای مجازیشون شیر می‌کنند اصرار دارند جواهر، ساعت ، گوشی و... گرون قیمتشون بیفته آی‌ حالم به هم میخوره از این بی‌ کلاس بازی‌ ها
تازه به دوران رسیده بازی ها...اصلا تابلو یه که سعی‌ کرده طوری در شعاع دوربین قرار بگیره که هر طور شده اون وسایل‌ بیفته ...

Cortexan
07-12-2016, 15:25
سلام.
دیروز رفتیم کوه خیلی خوش گذاشت. واقعا جاتون خالی بود
به جز عبارت دوستان به جای ما چه جوابهای دیگه ای میشه داد؟

.
شما لطف دارید . ایشالله همیشه خوش باشید:n40:

MOHAMMAD_ASEMOONI
11-12-2016, 18:06
سلام
اگر در جامعه کسی رو دیدین که ماسک و عینک شنا زده تعجب نکنین و بهش نخندین
علتش:

گرفتن دست جلوی دهن موقع خمیازه کشیدن کار سختی نیست ولی خیلیا رعایت نمی کنند مخصوصا تو جاهای تنگ و شلوغ مثل مترو که همه تو دهن همدیگه هستن.

نمیشه که همه مردم رو به ادب اجتماعی دعوت کرد بهتره خودمون ماسک بزنیم

پوشاندن دهان موقع عطسه و سرفه و خمیازه لازم هست . هم از جنبه ی ادبی هم بهداشتی
ماسک زدم در اماکن شلوغ هم خیلی مفید هست چه برای افراد سالم و چه بیمار
میکروبها و ویروسها از دهان و بینی و چشم راحت تر وارد بدن میشند پس استفاده از یک عینک شبیه عینکهای شنا هم خیلی مفید هست
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اگر دائماً با اماکن شلوغ مثل قطارهای مترو سر و کار دارین عینک و ماسک بزنین و حتماً بعد از پیاده شدن , در اولین فرصت دستهاتون رو بشورید با صابون مایعی که قابلیت ضدعفونی کنندگی داره مثل اینها
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ماسک آنتی باکتریال - ضد باکتری هم بهتر از ماسک ضد گرد و غبار هست
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اگه دستکش پارچه ای هم بپوشین دیگه نور علی نور هست
===================================
آدمهای عاقل و دانا از دیدنِ شما بهتون غبطه میخورند و تصمیم میگیرند از شما تقلید کنند
آدمهای سبک مغز و نادان بهتون میخندند و اگر کمی مودب باشه مخفیانه بهتون میخنده
شما به جهل و نادانیش رحم کنین و بهش نخندین و اهمیت ندین . کار شما برای حفظ سلامتیتون کاملاً صحیح هست پس باید به این کار ادامه بدین
بهتره هر شب عینک و دستکش رو با کمی صابون ضدباکتری و آب ولرم بشورید و فقط با دست بشورید تا عینک خط و خدش نیافته روش , بعدش بذارین یک جای تمیز تا خشک بشه برای فردا
این عینک و دستکش یاران وفادار شما هستند پس ازشون مواظبت کنین و عینک رو با کلید و چیزهائی که روش خط میندازه یکجا نذارید
میدونین اگر همه این چیزها رو رعایت کنند هزاران ملیارد تومن از هزینه های دارو و درمانِ کشور کم میشه و مردم کمتر مریض میشند

elyartab
22-12-2016, 11:18
سلام
در مورد کسایی که تو پیاده رو آروم راه می رن یا کسایی که وسط راه وایمیستن به هر بهونه ای چه راه کاری پیشنهاد می کنین؟

من معمولا یکم تند راه می رم و همیشه با این مشکل درگیرم که بعضیا یا سرشون تو گوشیشونه، یا دارن دو نفری و عشقولانه و یواش راه می رن یا پیرن یا کلا دوست دارن آروم راه برن و با توجه به عرض پیاده رو ها و با توجه به کسایی که از روبرو میان نمی تونم راحت راه برم.
بیشتر کسایی که سد معبر می کنن خانمون
بعضی وقتا به آقایونی که یواش راه می رن موقع رد شدن یه چیزایی میگم یا به کسایی که کاملا سر راه وایستادن یا تنه می زنم یا بالاخره یه جوری اعتراضمو می گم
ولی خب اینجوری نمیشه که
به خانم ها هم که نمیشه چیزی گفت و تنه و هل هم که دیگه هیچی

به نظرتون چی کار باید بکنم در مواجهه با این افراد؟

تو مترو یه جور اعصابم می ریزه بهم تو خیابون یه جور تو ترافیک یه جور
گیری کردیما تو این وضعیت

این مشکل از معضلات جامعه ما هست و رابطه مستقیمی با شعور افراد داره.
به شما توصیه میکنم کتاب "بیشعوری" رو مطالعه فرمائید شاید مقداری به اعصابتون تسلی بده و بدونین که تو این مورد تنها نیستید.
من خودم در اکثر مواقع با این مشکل مواجه هستم و سعی می کنم حدالمکان مسیر یا محدوده ای رو برای گردش و صرف غدا و خرید انتخاب کنم که خلوت تره.

همین چند وقت پیش رفته بودیم رستورانی که باصطلاح برای خودش اسم در کرده بود. ملت حمله کرده بودن میز سلف سرویس. نه نظمی نه سامانی.

متاسفانه جامعه ما رو طوری بار آورده که هر کدوممون یه سری رفتارهای خلاف عرف و منطق داریم.

کم کم و نسل به نسل باید فرهنگ اصلاح باشه تا جامعه هم اصلاح بشه.

elyartab
22-12-2016, 11:44
گاهی‌ اوقات می‌بینم ملت عکس های خودشونو که در دنیای مجازیشون شیر می‌کنند اصرار دارند جواهر، ساعت ، گوشی و... گرون قیمتشون بیفته آی‌ حالم به هم میخوره از این بی‌ کلاس بازی‌ ها
تازه به دوران رسیده بازی ها...اصلا تابلو یه که سعی‌ کرده طوری در شعاع دوربین قرار بگیره که هر طور شده اون وسایل‌ بیفته ...

متاسفانه الان اپیدمی شده این رفتار. مخصوصا در بین نسل اخیر ( موسوم به نسل Z ) . اگه نخواهیم بگیم ضد ارزش ها جای ارزش ها رو گرفته ولی میشه به جرات گفت که کم ارزش ها جای ارزش ها رو گرفته.
به نوعی میشه گفت این حرکت تقلید کورکورانه و اشتباه از کاراکترها و سلبریتی های معروف فضای مجازی است.
یکی میخواد جواهراتشو رخ بکشه، یکی میخواد ماشینشو رخ بکشه، یکی میخواد دست چپ و علی الخصوص انگشت بدون انگشترش نمایان باشه، یکی فیگور و ژست چپ اندر قیچی میگیره، بابا خیلی زشته تو عکس دسته جمعی یا دو نفری پشتتو بکنی طرف کناری که مثلا ژست دلبرانه ای گرفته باشی. به خدا زشته.

بسیاری از افراد معروف به صورت غیر علنی سعی دز تبلیغ برند یا کالای خاصی دارند که در قبال اون پول هم میگیرن. مخصوصا در اینستاگرام . به نوعی میشه گفت تبلیغات نوین ، غیر مستقیم و زیرپوستی هست که تاثیر زیادی هم روی مخاطب داره.

یادمه چند وقت پیش یکی از سلبریتی های میان رده یه مطلبی رو منتشر کرده بود و زیر هر یک از پستاش نوشته بود اون پست به خاطر تبلیغ کدوم برند بوده و چقدر پرداخت کردن.
حتی میزان روتوش یا غیر طبیعی بودن تصاویر رو هم توضیح داده بود که با چه ترفند هایی انجام شده. مثلا نوشته بود تو این تصویر در حد فلان آکنه داشتم ، یا تو فلان تصویر یه نصف روز هیچی نخورده بودم تا مبادا شکم در آرم و...

انسان باید همیشه عقلشو به کار بگیره. حیفه که آکبند بمونه

camaro lt
22-12-2016, 14:43
یکی از بدترین رفتارهای ناهنجار که متاسفانه در ایران خیلی رایجه، انداختن آب دهان روی زمین هست.
این کار بجز اینکه یک حرکت بسیار زشت و بی ادبانه محسوب میشه، باعث انتشار انواع آلودگی ها و میکروبهای مختلف و ویروس و... خواهد شد.

استفاده از دستمال برای انجام این کار بهترین راهکار محسوب میشه و در ادامه اگر با فردی برخورد کردید که این کار را انجام میده، در صورت امکان خیلی محترمانه تذکر بدید که کار درستی نیست.

قبول دارم که تذکر دادن در اینجور مواقع ساده نیست و حتی ممکنه کار به بحث و جدال لفظی و یا حتی خشونت فیزیکی بکشه، اما رفع این معضلات و کم شدن عادات بد اجتماعی باید از یک جایی شروع بشه.

شاید بهتر باشه قبل از تذکر، نگاهی به شخص مورد نظر بکنید و ببینید احیانا آدمی هست که حرف حساب را بشنوه و حداقل برخورد بدی نداشته باشه یا اینکه هنوز اندر خم پیچ اول کوچه آدمیت درجا میزنه؟!

Zanbureasal
24-12-2016, 18:27
سلام من ی رابطه ی اشتباهو شروع کردم ،حدودا ۶ساله
خسته شدم ،رابطم روح و کیفیتی نداره ...
چ جوری بهش بفهمونم دیگه نمیخوام ادامه بدم این رابطه ی مزخرفو؟

hosseinf722
24-12-2016, 20:41
سلام من ی رابطه ی اشتباهو شروع کردم ،حدودا ۶ساله
خسته شدم ،رابطم روح و کیفیتی نداره ...
چ جوری بهش بفهمونم دیگه نمیخوام ادامه بدم این رابطه ی مزخرفو؟


سلام
یکم بیشتر توضیح بدین
شما خانم هستین یا آقا
چند سالتونه
چه اتفاقی افتاده که میگین رابطه تون دیگه کیفیت نداره
هدفتون از شروع رابطه چی بوده



اینارو فعلا جواب بدین

ولی در حالت کلی اگر فرد مقابل تون منطفی هستن باید باهاشون حرف بزنین و دلایلتونو توضیح بدین و به مرور این رابطه شش ساله رو تموم کنین نه یک دفعه و یک شبه

ehsan_iace
25-12-2016, 18:42
وقتی یک نفر جک خیلی بی‌مزه‌ایی میگه چیکار باید بکنیم؟

وقتی کسی جک توهین‌امیزی میگه چیکار باید بکنیم؟ مثلاً جک قومیتی

K!ng of th3 K!ngs
25-12-2016, 18:57
وقتی یک نفر جک خیلی بی‌مزه‌ایی میگه چیکار باید بکنیم؟

وقتی کسی جک توهین‌امیزی میگه چیکار باید بکنیم؟ مثلاً جک قومیتی

-----------
اگر خودتون اون قومیت هستید که خیلی مودبانه بگید ، من فلان جایی هستما آقا. اگرم نیستید که دلیلی نداره بخواید بهش چیزی بگید
اگر جک بی مزه گفت یه لبخند کوچیک فقط که ناراحت نشه طرف

kenzu
25-12-2016, 19:06
وقتی یک نفر جک خیلی بی‌مزه‌ایی میگه چیکار باید بکنیم؟

وقتی کسی جک توهین‌امیزی میگه چیکار باید بکنیم؟ مثلاً جک قومیتی

انگشت بنداز دهنشو ... بده:n08:
ملت اعصاب ندارن . به خاطر جک هم میخوای بپری به طرف؟

elyartab
26-12-2016, 09:32
-----------
اگر خودتون اون قومیت هستید که خیلی مودبانه بگید ، من فلان جایی هستما آقا. اگرم نیستید که دلیلی نداره بخواید بهش چیزی بگید


این یعنی چی اونوقت؟!

hosseinf722
26-12-2016, 09:52
وقتی یک نفر جک خیلی بی‌مزه‌ایی میگه چیکار باید بکنیم؟

وقتی کسی جک توهین‌امیزی میگه چیکار باید بکنیم؟ مثلاً جک قومیتی


اگه گوینده ی جکِ بی مزه از دوستانم باشه بهش میگم خیلی بی مزه ای ولی اگه غریبه باشه هیچ کاری نمی کنم نه لبخند می زنم نه میگم جکت بی مزه بود نه هیچ کار دیگه ای


ـــــــــــــــ


در مورد جک قومیتی هم اگه کسی باشه که حرف من باعث بشه بفهمه اشتباه کرده، بهش می گم جکت و طرز تفکرت اشتباهه ولی اگه کسی باشه که کلا نمی فهمه، واکنشم به جک گفتنش هیچی نیست نه میخندم نه میگم جکت بد بود نه هیچ کار دیگه ای

Demon King
26-12-2016, 09:53
وقتی یک نفر جک خیلی بی‌مزه‌ایی میگه چیکار باید بکنیم؟

وقتی کسی جک توهین‌امیزی میگه چیکار باید بکنیم؟ مثلاً جک قومیتی


سلام. شرط ادب در مقابل شنیدن جوک خندیدنه. حتی اگه بی مزه یا تکراری باشه.

در مقابل جوک توهین امیز هم میشه با لبخند کوچیک و شوخ طبعی حرف طرف رو تکذیب کرد.
وقتی حرف از جوک میزنیم یعنی جو جوریه که نمیشه با اخم و تندی تذکر داد. باید بین این بساط شادی تذکراتی رو مستتر گنجوند نه عینی و رک. اون وقت میگن طرف نچسب و بد اخلاقه.

hosseinf722
26-12-2016, 12:10
در مورد کسایی که تو خیابون سیگار می کشن چی کار می شه کرد؟
می بینی طرف داره تو پیاده رو راه می ره و همینجوری سیگارشو دود می کنه و وقتی ما داریم تو همون پیاده رو راه می ریم دودش اذیتمون می کنه.

قانونی برای سیگار نکشیدن تو خیابون وجود نداره؟

banii
26-12-2016, 12:39
در مورد کسایی که تو خیابون سیگار می کشن چی کار می شه کرد؟
می بینی طرف داره تو پیاده رو راه می ره و همینجوری سیگارشو دود می کنه و وقتی ما داریم تو همون پیاده رو راه می ریم دودش اذیتمون می کنه.

قانونی برای سیگار نکشیدن تو خیابون وجود نداره؟

شاید در بعضی کشورها این قانون وجود داشته باشه

اما اینجا ایرانه و این سوسول بازی ها هم ایده آل گرایی و چرت و پرته (ببخشید البته قصد توهین ندارم کلا زبانم صریح و بی پرده است)

(ضمنا شهروندانی که هوای آلوده استنشاق میکنند/ بارون و برف ندارند/ محیط زیستشون تخریب شده/ تغذیه سالم ندارند/ به انواع و اقسام بدبختی های روحی و روانی هم دچارند/ دلخوشی و تفریح و امید به زندگی ندارند ... دیگه دود سیگار بین این همه مشگل هیچ چیز نیست... اگر این مردم اعتراضی دارند باید برند اعتراضشونو سر مسبب تمام این قضایا خالی کنند نه چهارتا آدم عادی که سیگار میکشند.... اونیکه توی پیاده رو و پشت چراغ قرمز هم سیگار میکشه از بدبختیشه که در طول روز 5 دقیقه هم وقت نداره بره یک گوشه با خودش خلوت کنه سیگارشو بکشه ...)

(اتفاقا از نظر شخصی من سیگار برای چنین شهروندانی خیلی میتونه مفید باشه / شخصا هر وقت استرس و عصبانیت ام در بالاترین شکل اش قرار میگیره یک نخ سیگار برام ضروریه چون امتحان کردم اگر نکشم یک اتفاق بد میفته یا برای خودم یا برای بقیه )

hosseinf722
26-12-2016, 13:15
شاید در بعضی کشورها این قانون وجود داشته باشه

اما اینجا ایرانه و این سوسول بازی ها هم ایده آل گرایی و چرت و پرته (ببخشید البته قصد توهین ندارم کلا زبانم صریح و بی پرده است)

(ضمنا شهروندانی که هوای آلوده استنشاق میکنند/ بارون و برف ندارند/ محیط زیستشون تخریب شده/ تغذیه سالم ندارند/ به انواع و اقسام بدبختی های روحی و روانی هم دچارند/ دلخوشی و تفریح و امید به زندگی ندارند ... دیگه دود سیگار بین این همه مشگل هیچ چیز نیست... اگر این مردم اعتراضی دارند باید برند اعتراضشونو سر مسبب تمام این قضایا خالی کنند نه چهارتا آدم عادی که سیگار میکشند.... اونیکه توی پیاده رو و پشت چراغ قرمز هم سیگار میکشه از بدبختیشه که در طول روز 5 دقیقه هم وقت نداره بره یک گوشه با خودش خلوت کنه سیگارشو بکشه ...)

(اتفاقا از نظر شخصی من سیگار برای چنین شهروندانی خیلی میتونه مفید باشه / شخصا هر وقت استرس و عصبانیت ام در بالاترین شکل اش قرار میگیره یک نخ سیگار برام ضروریه چون امتحان کردم اگر نکشم یک اتفاق بد میفته یا برای خودم یا برای بقیه )


یه دفعه تو مترو یکی با آرنج اومد تو صورتم، بهش گفتم چرا اینجوری می کنی؟ گفت چرا به من می گی؟ برو به اون بالایی هایی که این وضعو درست کردن اعتراض کن.
گفتم حالا به هر دلیلی مترو شلوغه، این دلیل نمی شه که شما مثل وحشیا حمله کنی بیای تو و با آرنج بزنی تو صورت من
گفت اتفاقا تنها راه اومدن تو قطار اینه که اینجوری بیام و تو
من یکم باهاش صحبت کردم ولی دیدم کلا منطق خاصی نداره و حرفش این بود که اگر من کار اشتباهی می کنم به من گیر نده برو به اونی که باعث شده من این کار خلافو بکنم گیر بده.

حالا جواب شما منو یاد اون بنده خدا انداخت.

K!ng of th3 K!ngs
26-12-2016, 16:32
این یعنی چی اونوقت؟!
-------------------------
یعنی اینکه من از اون آدما نیستم که مثلا اگر یه جکی گفت بخوام شروع کنم نصیحت کردن که این کارا زشته این ها هموطن هستن و ...
شما اگر هستید هم به خودتون مربوطه.

mb1372
26-12-2016, 23:03
در مورد کسایی که تو خیابون سیگار می کشن چی کار می شه کرد؟
می بینی طرف داره تو پیاده رو راه می ره و همینجوری سیگارشو دود می کنه و وقتی ما داریم تو همون پیاده رو راه می ریم دودش اذیتمون می کنه.

قانونی برای سیگار نکشیدن تو خیابون وجود نداره؟
کاری که خودم اغلب اوقات انجام میدم اینه که با دیدن این افراد توی خیابون، یه نفس عمیق می کشم و موقعی که دارم از جلوش رد میشم با چپ چپ نگاه کردن نفس رو میدم بیرون! اینطوری از دودش در امانم و شاید صدای نفس من باعث بشه که در آینده یه جای خلوت تر بکشه.

camaro lt
27-12-2016, 00:24
کاری که خودم اغلب اوقات انجام میدم اینه که با دیدن این افراد توی خیابون، یه نفس عمیق می کشم و موقعی که دارم از جلوش رد میشم با چپ چپ نگاه کردن نفس رو میدم بیرون! اینطوری از دودش در امانم و شاید صدای نفس من باعث بشه که در آینده یه جای خلوت تر بکشه.

مشکل اینجاست که اگر این سیگاری ها نزدیک محل کار باشن و باد هم همیشه از سمت اونها به سمت ما بیاد، دیگه حبس کردن نفس بیفایده است.

سیگارهای امروزی هم ظاهرا بیشتر از اینکه توتون داشته باشه ، حاوی انواع و اقسام مواد افیونی شده که هم کارخانه های سازنده و هم توسط خود اشخاص در اونها ریخته شده و دود این سیگارها خیلی مضرتر از سیگارهای معمولی هست.

Amin.P30
27-12-2016, 10:54
سلام

کسی اینجا نامه نگاریش خوبه؟

یک نامه اداری هست در مورد درخواست کمک در پیدا کردن کار

MOHAMMAD_ASEMOONI
27-12-2016, 14:28
سلام
کسی اینجا نامه نگاریش خوبه؟
یک نامه اداری هست در مورد درخواست کمک در پیدا کردن کار

سلام
در تاپیک زیر جوابی نوشته ام براتون
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

MOHAMMAD_ASEMOONI
30-12-2016, 11:53
سلام
چند چیز که به شما ضرر میزنه و اعتبارتون رو بین مردم پائین میاره و باعث دشمن تراشی و پیامدهای دشمن تراشی هم میشه برای شما :
1- فحش دادن . عادت کنین که کنترل زبانتون دستِ عقلتون باشه نه دست کینه و خشم
فحش دادن در هیچ عقل و منطق و دین و آئین و مذهب و قانونی درست نیست و از عدل و انصاف و اخلاق و جوانمردی و مردانگی به دور هست
از مردم تقلید نکنید . بیشتر مردم عادت به فحش دادن دارند . هر چه افکارِ فرد کثیف تر و آلوده تر باشه , هر چه گمراه تر باشه , هر چه بی ادب تر باشه , هر چه بی وجدان تر و بی انصافتر باشه فحشهاش هم کثیفتر و ناجوانمردانه تر هست
اگر افکارتون تمیز باشه اونوقت گفتارتون و رفتارتون هم تمیز میشه (از کوزه همان تراوَد که در اوست )
وقتی افکارتون تمیز و مودبانه باشه خودبخود زبانتون هم مودب میشه و فحش نمیده
وقتی در مورد کسی حرف میزنید فکر کنین کنار دستتون وایساده
خیلیها به خاطر همین مسئله کارشون به کینه و دشمنی و جر و دعوا و کتک کاری و زندان و قتل و اینها کشیده شده , فقط به خاطر اینکه پشتِ سرش بهش فحش داده
بعضیها تا میفهمند که کار بیخ پیدا کرده و به جای باریک کشیده انکار میکنند و میگن من همچین حرفی نزدم , فلانی دروغ گفته .....
خب چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی ؟؟؟!!! اگه همون اول تصور میکرد که کنار دستش وایساده همچین حرفهایی نمیزد
========================================
2- توهین و ناسزا و تهمت به یک دسته از مردم
دخترها همشون .....
پسرها همشون .....
زنها همشون .... , مردها همشون ......
تهرانیها همشون ...... , اصفهانیها همشون ...... , همه عربها ........ , ترکها همشون ...... لرها همشون ........ همه ی شیرازیها .........
قصابها همشون ...... , میوه فروشها همشون ........ , کارمندانِ فلان بانک همشون .......
سعی کنین این جور حرف زدن رو از لغتنامه ی مغزتون پاک کنین و به فرزندانتون هم یاد بدین چون با هیچ عقل و منطق و عدل و انصافی جور درنمیاد و تهمت هست و فقط باعث کم شدن ارزششتون و برانگیخته شدنِ کینه و خشم دیگران و دشمن تراشی میشه
در همه جا آدم خوب هست , آدم بد هم هست .
=====================================
در بعضی کشورها فحش دادن و حرف زشت زدن خیلی رواج داره و عادی شده
فیلمهای امریکائی رو ببینید چقدر حرف زشت و فحش رد و بدل میشه از اول فیلم تا آخر فیلم
اونطرف آب هم خیلیها از غربیها تقلید میکنند
در بعضی مناطق ایران هم بیشتر از بقیه ی مناطق هست و حتی کلی مَثَلِ زشت درست کرده اند
====================================
فحش و ناسزا از نظر قانون هم یک جُرم هست که جریمه و زندان داره
با کدوم عقل و وجدان و انصاف و ادب و دین جور درمیاد که به پدر و مادر و خواهر و برادر و همسر و دختر و پسر یک نفر فحش داده بشه و تهمت ناروا زده بشه بهشون ؟
بدبختانه عده ی زیادی اینجور حرف زدن رو هنر میدونند و علامت قدرت !!!!

alibaba24
15-01-2017, 20:03
سی عادت ناپسند اجتماعی :


۱. خیره شدن به دیگران
۲. با دهان‌پر حرف زدن
۳. قطع کردن حرف دیگران
۴. اظهار فضل و دانایی کردن
۵. بلند حرف زدن
۶. خیلی محکم یا شل دست دادن
۷. پرخوری در میهمانی ها
۸. گذاشتن آرنج روی میز
۹. پچ پچ کردن و خندیدن مرموز در حضور دیگران
۱۰. دراز کردن دست از سوی آقایان و اصرار برای دست دادن با خانم ها( یی که به هر دلیلی مایل نیستند).


۱۱. باد کردن یا صدا در آوردن با آدامس
۱۲. استفاده بی اندازه از تلفن همراه
۱۳. نمایش عمومی احساسات و رومانتیک بودن در حضور دیگران
۱۴. توهین یا کنایه و طعنه زدن به دیگران
۱۵. بهداشت ضعیف و رفتارهای ناپسند بهداشتی در حضور دیگران: مانند خلال دندان، تمیز کردن بینی حتی با دستمال، شانه‌کردن‌مو
۱۶. حمله به حریم شخصی و باورهای افراد
۱۷. بی نظمی و زرنگی در نوبت
۱۸. ریختن آشغال روی زمین حتی در جاهای کثیف
۱۹. پوشیدن لباس نامناسب،یا آراسته نبودن
۲۰ خندیدن به خطاها، آسیب دیدن یا مشکل دیگران


۲۱. به کاربردن کلمه های زشت و زننده
۲۲. هنگام گفتگو، نگاه کردن به جایی غیر از چهره مخاطب
۲۳. حل و فصل کردن مشکلات (با فرزند یا همسر یا...) در جمع
۲۴. کشیدن سیگار در جمع
۲۵. سکوت، و کم حرفی غیر عادی یا‌عبوس بودن در جمع
۲۶. مسخره کردن لهجه ها یا شوخی های تحقیر آمیز جنسیتی
۲۷. افراط و تفریط در سلام ‌و احوالپرسی
۲۸. بدگویی از دیگران
۲۹. فضولی کردن
۳۰. بی توجهی به وقت و برنامه دیگران


✨برای بهبود اوضاع اجتماعی حتما تا می توانید به اشتراک بگذارید

alibaba24
15-01-2017, 20:08
20 توصيه کاربردي براي آداب معاشرت ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

يکي از عوامل مهم آداب معاشرت، سلام کردن و شيوه دست دادن است. سلام کردن و دست دادن در آموزه‌هاي ديني و در تمام جوامع به نشانه دوستي و صميميت است.

به گزارش انتخاب به نقل از ایسنا، در وبلاگي آمده است: به منظور يادآوري اين فرهنگ و تقدير از پيشينيان، بخش توصيه‌هاي کاربردي را تقديم مي‌کنيم:

1- هميشه در سلام کردن پيشقدم باشيد. اين عمل شما در ذهن باقي مي ماند و نشان بزرگواري شماست.

2- هنگام سلام کردن به چهره مخاطب نگاه کنيد و با لبخند به استقبال ايشان برويد، زيرا ممکن است شما همزبان نباشيد. بنابراين لبخند شما به همراه سلام ماندگار مي‌شود.

3- به هر مجلس يا به هر جمعي که وارد مي شويد با صداي رسا به همه سلام کنيد حتي اگر داراي رتبه و مقام بالايي هستيد. چراکه مجموع سن حاضران به مراتب چندين برابر سن شماست! همچنين زماني که از مکاني خارج مي شويد و جمعي را ترک مي کنيد، وظيفه داريد از همه حاضران خداحافظي کنيد مگر آنکه قصد ورود به جايي مانند استاديوم ورزشي يا خروج از آن را داشته باشيد.

4- آقايان بهتر است در سلام کردن به خانم‌ها دقت نمايند و فقط به خانم هاي آشنا سلام کنند. فراموش نکنيد که توقف بيش از حد و طولاني به هنگام سلام و احوالپرسي با خانم‌ها پسنديده نيست.

5- اگر دوستان در گوشه‌اي خلوت کرده‌اند و مشغول صحبت با يکديگر هستند، به هيچ عنوان در کنار ايشان توقف نداشته باشيد مگر از شما دعوت شود تا به جمع ايشان بپيونديد.

6- علي رغم آنکه بهتر است در سلام کردن پيش دستي كرد، ليکن کوچکترها مي بايست سلام کنند، اما به هيچ عنوان پس از سلام کردن دست خود را دراز نکنيد. بزرگترها مي‌بايست براي دست دادن دست خود را جلو آورند.

7- هرگاه با تلفن مکالمه مي کنيد، به محض برقراري ارتباط ابتدا سلام و و سپس خودتان را معرفي کنيد؛ به هيچ عنوان توقع سلام کردن ديگران را نداشته باشيد.

8- استادان و معلمان گرامي به هنگام ورود به کلاس هاي درس مي بايست به جمع دانش آموزان و دانشجويان سلام کنند و شاگردان نيز لازم است به پا خيزند.

9- شايسته است مديران و معاونان سازمان‌ها به ويژه آژانس‌هاي مسافرتي، هتل‌ها و کليه نهادهاي فرهنگي به هنگام ورود به محل کار خود به حاضران سلام کنند و اگر کسي به احترام ايشان ايستاد، ضمن تشکر آنها را به نشستن دعوت کنند.

10- راهنمايان تورهاي گردشگري هر مرتبه که وارد اتوبوس گردشگر مي شوند يا اين که در فواصل مختلف زماني، ميهمانان تور را مي‌بينند، وظيفه دارند به آن ها سلام کنند.

11- به جاي سلام کردن از عبارت «خسته نباشيد» استفاده نکنيد. اين جمله بار معنايي خوبي ندارد.

12- پس از سلام کردن، بسيار کوتاه حال طرف مقابل را بپرسيد و اجازه دهيد تا وي به شما پاسخ بدهد.

13- بازارياب‌ها و کارمندان وظيفه دارند هنگام مکالمه با سلام کردن و معرفي خود، مطالب خود را بيان کنند.

14- در سلام کردن از واژه‌هاي پارسي استفاده کنيد، اما به هيچ عنوان به جاي حرکت زبان، سر را به علامت سلام تکان ندهيد. اين عمل نوعي بي احترامي و کم محلي است.

15- از واژه‌هاي مرسوم در سلام کردن استفاده کنيد، گو اين که مي‌توانيد از واژه «درود» نيز در شرايط خاص استفاده کنيد.

16- سلام و احوالپرسي نيازمند زماني طولاني نيست، نه وقت خودتان را بگيريد و نه وقت ديگران را.

17- درست است که گفته شده پس از سلام کردن بايد دست را جلو برد و دست داد، اما فراموش نشود با کسي دو دستي دست ندهيد. البته در پايان نمازهاي جماعت اگر کسي به شما دودستي دست مي‌دهد، سعي کنيد شما نيز چنين کنيد.

18- اگر دست شما خيس است، به هيچ وجه با دست خيس يا با مچ دست، دست ندهيد، کافيست عذرخواهي كرده و ايستاده احترام بگذاريد.

19- به هيچ عنوان آقايان به قصد دست دادن نبايد دست خود را به سمت خانم ها دراز کنند، بلکه در شرايط ويژه و در ميهماني‌هاي خانوادگي هنگام روبرو شدن با خاله يا عمه يا ... اگر اين خانم‌ها دست خود را جلو آورند، شما وظيفه داريد دست بدهيد. جلو بردن دست به سمت خانم ها براي دست دادن، نشان از عدم آگاهي نسبت به آداب معاشرت است.

20- به هنگام دست دادن، دست طرف مقابل را محکم نگيريد، خيلي ملايم و آرام و فقط به مدت 3 الي 5 ثانيه دست‌ها در تماس باشند، البته شل دست دادن و از روي بي حالي نيز جايز نيست.

camaro lt
16-01-2017, 00:20
۸. گذاشتن آرنج روی میز

۱۳. نمایش عمومی احساسات و رومانتیک بودن در حضور دیگران

۱۹. پوشیدن لباس نامناسب،یا آراسته نبودن

۲۲. هنگام گفتگو، نگاه کردن به جایی غیر از چهره مخاطب

۲۵. سکوت، و کم حرفی غیر عادی یا‌عبوس بودن در جمع


اکثر مواردی که اشاره کردین درسته، که البته بستگی به موارد دیگه هم داره، اما این چند مورد خاص کاملا میتونه عادی باشه بدون اینکه بی ادبی بحساب بیاد چون در جوامع مختلف ، رفتارها متفاوتی به عنوان ادب و نزاکت مد نظر قرار میگیره،

8. در مهمانی های رسمی و مجالسی که قرار هست با افراد سرشناس همنشین باشیم، گذاشتن آرنج روی میز جایز نیست، ولی در مهمانی های خصوصی و خودمانی ایرادی نداره.

13. شاید به دلیل بسته بودن فضای اجتماعی ما، این باور هم بوجود آمده که بروز دادن احساسات بخصوص در حس محبت و عشق و دوست داشتن نسبت به افراد خانواده ( مثلا همسر) نوعی لوس بازی و یا نمایش طنز بحساب بیاد، در حالیکه این نوع رفتارها در جوامع دیگه خیلی عادی و رایج هست و اتفاقا نشانه سلامت رفتار و اخلاق محسوب میشه.

19. نوع لباس بستگی به محل مورد نظر داره که ممکنه با توجه به موقعیت فرق بکنه اما اگر ناچار به استفاده از لباس خاصی بودیم ، نباید بخاطر طرز فکر دیگران غیر از آن رفتار کنیم، مثلا موقع تعمیرات و کارهای فنی کسی توقع نداره که حتما کت و شلوار و یا یکدست لباس مرتب بپوشیم، هرچند که محل کار هم در معرض دید عموم باشه و افراد دیگه و دوستان و آشنایان هم اونجا رفت و آمد داشته باشن.

22. اینهم باز بستگی به جامعه و فرهنگ اون داره و گاهی و لازم نیست حتما خیره و چشم در چشم دیگران با اونها حرف بزنیم ، بلکه صرفا مخاطب قرار دادن فرد کافیه تا متوجه باشه روی صحبت ما با اون هست. در بین بعضی از ملل نگاه خیره و مستقیم کردن حرکت زشتی بحساب میاد و نوعی تجاوز به حریم فردی محسوب میشه.

25. وقتی موضوعی برای صحبت نیست، و یا تمایلی به صحبت کردن نداریم، نیازی نیست حتما حرفی گفته بشه و شنونده بودن و گوش دادن به صحبتهای دیگران بهتره و در نهایت چند جمله کوتاه برای اینکه تاکید کنیم در جریان صحبتها هستیم و با اونها همراهی میکنیم.

Life24
31-01-2017, 18:02
با سلام
دوستان من برای یک آشنا حدودا تا الان شاید بالای 500 هزار تومن رایگان کار انجام دادم..با این حساب حتی حاضر نیست..وقتی زنگ میزنه با تلفن زنگ بزنه...تو واتس آپ زنگ میزنه...صدا قطع و وصل میشه من کلافه میکنه..من جدیدا تو واتس اپ زنگ میزنه بر نمیدارم.. حتی حاضر نیست 500 تومن بده یک تماس بگیره. دیگه کارهاش رو یک هفته میخوابونم بعد انجام میدم...نظر شما چیه؟ :n34:واقعا چجور باید برخورد کنیم با این افراد :n34:
کاش پول نداشت .. آدم میگفت نداره...ماشالله وضع شون هم توپ

camaro lt
01-02-2017, 00:37
با سلام
دوستان من برای یک آشنا حدودا تا الان شاید بالای 500 هزار تومن رایگان کار انجام دادم..با این حساب حتی حاضر نیست..وقتی زنگ میزنه با تلفن زنگ بزنه...تو واتس آپ زنگ میزنه...صدا قطع و وصل میشه من کلافه میکنه..من جدیدا تو واتس اپ زنگ میزنه بر نمیدارم.. حتی حاضر نیست 500 تومن بده یک تماس بگیره. دیگه کارهاش رو یک هفته میخوابونم بعد انجام میدم...نظر شما چیه؟ :n34:واقعا چجور باید برخورد کنیم با این افراد :n34:
کاش پول نداشت .. آدم میگفت نداره...ماشالله وضع شون هم توپ

اولین اصل مهم در یک رابطه ( با هر کس و به هر دلیل) وجود احترام متقابل و ارزشمند دانستن شخصیت ، وقت و انرژی طرف دیگر هست.
اگر در این رابطه چنین احساسی در شما بوجود نیامده و تصور میکنید به نوعی از شما سوء استفاده شده، بهترین کار ، کنار کشیدن از آن ارتباط و یا حداقل کم کردن تماسها به حداقل ممکن هست.

MOHAMMAD_ASEMOONI
01-02-2017, 08:45
با سلام
دوستان من برای یک آشنا حدودا تا الان شاید بالای 500 هزار تومن رایگان کار انجام دادم..با این حساب حتی حاضر نیست..وقتی زنگ میزنه با تلفن زنگ بزنه...تو واتس آپ زنگ میزنه...صدا قطع و وصل میشه من کلافه میکنه..من جدیدا تو واتس اپ زنگ میزنه بر نمیدارم.. حتی حاضر نیست 500 تومن بده یک تماس بگیره.
دیگه کارهاش رو یک هفته میخوابونم بعد انجام میدم...نظر شما چیه؟ :n34:واقعا چجور باید برخورد کنیم با این افراد :n34:کاش پول نداشت .. آدم میگفت نداره...ماشالله وضع شون هم توپ
سلام
از گفتن حق شرم نداشته باشید
یکی از دوستان چند سال پیش در تاپبک تجربه ها گفتند:
بعضیها فقط میخوان از دیگران سواری بگیرند

Nocturne
12-02-2017, 17:57
درود،

بنظر شما وقتی از فرد به غایت نادانی آزار می بینیم و به این واسطه از او متنفر میشیم بایستی به حساب نادانی اش تنفر خود را به ترحم تبدیل کنیم؟

timemachine2029
13-02-2017, 06:49
درود،

بنظر شما وقتی از فرد به غایت نادانی آزار می بینیم و به این واسطه از او متنفر میشیم بایستی به حساب نادانی اش تنفر خود را به ترحم تبدیل کنیم؟
بستگی داره
بهتر اینه که با گفتگو حل و فصل بشه
اما اگر تکرار شونده ست بهترین راه قطع رابطه با اون شخص پیشنهاد میشه
حالا اگر اینکار هم ممکن نیست ، رفتار متقابل به مثل میکنیم تا طرف بفهمه این کارش حالا میخواد از سر نادانی باشه یا... باعث ازار طرف مقابلش میشه.
در کل مشکل بعضی از ما اینه که خودمون باعث میشیم طرف مقابل بخودش اجازه اینکار رو بده.

banii
20-02-2017, 17:34
من اگر از کسی(مونث) خوشم بیاد راحت شروع به حرف زدن میکنم فرقی هم نمیکنه طرف متاهل باشه ...مجرد... سنش چقدر باشه... مشکلی از این جهت ندارم و یجورایی خودمو هم توی دل طرف جا میکنم ، اما نمیتونم ارتباطمو به یک شکل ثابت و جدی دربیارم(منظور به نیت دوستی یا اصلا آشنایی به قصد ازدواج) و به همین خاطره که مدت طولانی یعنی سالهاست که سینگل هستم...مشکل از کجاست؟! چجوری میشه برم پی ارتباطات جدی و از این مسخره بازی ها بیام بیرون؟!

MOHAMMAD_ASEMOONI
20-02-2017, 21:30
من اگر از کسی(مونث) خوشم بیاد راحت شروع به حرف زدن میکنم فرقی هم نمیکنه طرف متاهل باشه ...مجرد... سنش چقدر باشه... مشکلی از این جهت ندارم و یه جورایی خودمو هم توی دل طرف جا میکنم ،
اما نمیتونم ارتباطمو به یک شکل ثابت و جدی دربیارم(منظور به نیت دوستی یا اصلا آشنایی به قصد ازدواج) و به همین خاطره که مدت طولانی یعنی سالهاست که سینگل هستم...
مشکل از کجاست؟!
چجوری میشه برم پی ارتباطات جدی و از این مسخره بازی ها بیام بیرون؟!
سلام
1- بهتره در ارتباط با جنس مخالف حد و مرز رو رعایت کنیم خصوصا متاهلها
گاهی این رفتاری که برای شما و خیلیها عادی هست کم کم تبدیل به رابطه ی نامشروع میشه که عاقبت خوشی نداره (جر و دعوا , کتک کاری , طلاق , قتل , خودکشی , فرار , زندان , اعدام و غیره )
حتی ارتباط با مجردها هم گاهی به گرفتاری و مصیبت و جر و دعوا و قتل و غیره کشیده میشه
2- برای اینکه یک آشنائی به ازدواج منجر بشه :
الف: باید هر دو طرف ظاهر همدیگر رو در برخوردهای اولیه بپسندند وگرنه دیگه موضوع تموم شده هست اگر که یکیشون یا هردوشون ظاهر رو نپسنده
ب- حالا باید مدتی طولانی با هم در ارتباط باشند تا از باطن همدیگه و عقاید و افکار , ارزشها و اولویتها و خط قرمزها و آرزوها و برنامه های همدیگه مطلع بشند پس باید همسایه باشند یا قوم و خویش یا همکار یا هم دانشگاهی و غیره تا فرصت کنند بارها و بارها همدیگر رو ببینند در اماکن عمومی تا بیشتر از باطن همدیگه و شغل و درآمد و تعداد افراد خانواده و غیره مطلع بشند
ج- ارتباط پنهانی بسیار اشتباه هست . اگر فردی قصد ازدواج داره باید بعد از چند جلسه دیدار و گفتگو و کسب اطلاعاتِ کلی در مورد طرف مقابل , به طور غیر مستقیم هم که شده به طرف مقابل بفهمونه که قصد ازدواج داره . یکی دو جلسه بعد باید بپرسه اون هم قصد ازدواج داره یا نه .
اگر گفت بله , باید به شوخی هم که شده بگه پس بیایم خواستگاری ؟ اینجا دیگه همه چیز مشخص میشه که اون خانوم قصد ازدواج داره یا فقط اهل دوست گرفتن و سرگرمی و وقت گذرونی هست چون عده ای از مردم هدفشون از آشنائی فقط خوشگذرونی و سرگرمی و لذت هست .
د- برای خانومهایی هم که هدفشون از آشنائی فقط یافتن شریک زندگی هست , تباید در اماکن خصوصی مثل خانه و دفتر کار و غیره با کسی دیدار کنند مگر اینکه خویشاوند باشند و حتی الامکان تنها نباشند در اماکن خصوصی
بعد از چند جلسه کسبِ اطلاع از وضعیتِ شغلی و خانوادگی و چیزهائی که قبلا گفتم باید به اون آقا بگه که قصد ازدواج داره و نه خودش نه خانواده اش اجازه ی ارتباطِ مخفیانه و بی هدفِ ازدواج رو نمیدند و لازمه دیگه به خانواده اش خبر بده که با هم رابطه دارند و باید رسماً بیاد خواستگاری .
اینجا مشت اون آقا باز میشه اگر که هدفش فقط سرگرمی و لذت و خوش گذرونی باشه چون از این حرفها خوشش نمیاد و دوست داره همینطور مخفیانه رابطه داشته باشه تا هم بتونه هر وقت خواست رابطه رو قطع کنه هم اینکه هیییچ مسئولیتی و تعهدی هم به گردنش نیافته
==================================
خلاصه:
تبدیل شدنِ یک ملاقات و آشنائی به ازدواج احتیاج به وقت داره و باید مراحلِ صحیحش هم طی بشه که مهمترینش دیدار در اماکن عمومی و خبر دادن به خانواده های طرفین بعد از آشنائی اولیه هست
در دوران آشنائی نقش بازی نکنین . خودتون باشید چون حتی اگر با نقش بازی کردن هم زرف مقابل و خانواده اش رو فریب بدین , بعد از ازدواج همه چیز لو میره و بی اعتبار میشید و زندگی مشترکتون از هم بپاشه یا بشه یک زندگی جهنمی و یا سوختن و ساختن

banii
20-02-2017, 22:14
ببخشید اما به نظرم شما به سوال من جوابی ندادید فقط نظر خودتونو راجع به این مساله ها گفتید
اگر قصد راهنمایی بنده رو دارید لطفا بگید چطوری به دختریکه مثلا توی دانشگاه میبینم و فاکتور های مد نظر منو داره و تلاش های اولیه رو هم کردم و یک مقدار بهش نزدیک شدم بعد چجوری بطور جدی بهش فکر و اقدام کنم و رابطه ام فراتر از همکلاسی و اینا بره؟ و چون از سن نوجوانی و تینیجری هم رد شدم خیالتون راحت دنبال روابط تینیج و نامشروع هم نیستم:)

اگر هم که بنده اسم متاهل رو آوردم کلا خواستم بگم با همه جور خانوما تجربه ی ارتباط (صرفا کلامی و از روی احترام و نجابت) داشتم و میتونم داشته باشم... و آدم بی همه چیز و بی ناموسی نیستم که به فکر ارتباط جنسی با زن مردم باشم:).

مشکلم هم همونطور که گفتم اینه که اصلا نمیتونم برم دنبال حرفهای جدی حالا ازدواج یا یک دوستی ساده ... یعنی پیش میاد که میگم و میخندم با طرف و طوری میشه که مثلا توی اون جمع رابطه ی دختره با من نزدیکتر از بقیه پسراست... و چون معمولا (بهم گفتند حرف خودم نیست) جوان مودب و مهربونی ام در نظر بقیه خب حس میکنم طرف هم حس قشنگی ممکنه نسبت به من داشته باشه... اما نمیدونم چرا اصلا اون حال و هوا هستا نمیگم نیست اما اصن رفته انگار از سرم ... حدود چهارساله که هیچ ارتباط جدی و هدفمندی نتونستم برقرار کنم ... یعنی اگه بعد یه مدت هم بحثا رو به این سمت و سو ببرم هنوز هیچی نشده و حرف نزدم طرف کلا غیبش میزنه و همون ارتباط معمولی هم به خاطراتم میپیونده ... یکی دوتا رو که از شانس بدم من از طرف کاملا خوشم اومده بعد متوجه شدم نامزد/شوهر / دوست پسر داره ... بعضی از مورد ها هم بودند طفلی ها چون من حرفشو نزدم بیخیال شدند و بعد یه مدت سرد و عادی شدند و بعد منم که دیدم اینجوری شدن بیخیالشون شدم... حتی مورد بوده بعد کشیدن این بحثا وسط و قرار گذاشتن و دیدنش بعد اولین روز همونطور که گفتم بی دلیل خاصی غیبش زده و دیگه جواب اس ام اس و تلفن هم نداده:blink:... دیگه یک مشگلی 100٪ از منه و خودم هم دلیلی قطعیشو نمیدونم ... یک مقدار وسواس زیادی دارم روی انتخابی که قراره داشته باشم ... خیلی هم سخت کسی واقعا به دلم میشینه ... و از طرفی خب خیلی وقتا هم بوده که اون طرف (ها) پا نداده.. و یک نوع بیماری روانی هم شاید دارم همین که حس میکنم یه چیزی هس که ازش خبر ندارم ... اصن بعضی وقتا که این حس ها به اوجش میرسه و البته به خصوص با خاطره ای که خط آخر تعریف کردم اصلا میگم یک حرفی پشت سر من هست و انگار همه ی مردم شهر یک چیزی میدونند که خودم هم لابد نمیدونم... نمیدونم والا... بعضی وقتا هم اصلا میگم زنده باد تنهایی و برند به جهنم کل دختر و پسرای این دنیا... حس اون ترانه ی شادمهر رو دارم اون وقتا ؛از آدمای شهر بیزارم چون با یکیشون خاطره دارم.؛

MOHAMMAD_ASEMOONI
22-02-2017, 13:07
ببخشید اما به نظرم شما به سوال من جوابی ندادید فقط نظر خودتونو راجع به این مساله ها گفتیداگر قصد راهنمایی بنده رو دارید لطفا بگید چطوری به دختریکه مثلا توی دانشگاه میبینم و فاکتور های مد نظر منو داره و تلاش های اولیه رو هم کردم و یک مقدار بهش نزدیک شدم بعد چجوری بطور جدی بهش فکر و اقدام کنم و رابطه ام فراتر از همکلاسی و اینا بره؟ و چون از سن نوجوانی و تینیجری هم رد شدم خیالتون راحت دنبال روابط تینیج و نامشروع هم نیستم:)اگر هم که بنده اسم متاهل رو آوردم کلا خواستم بگم با همه جور خانوما تجربه ی ارتباط (صرفا کلامی و از روی احترام و نجابت) داشتم و میتونم داشته باشم... و آدم بی همه چیز و بی ناموسی نیستم که به فکر ارتباط جنسی با زن مردم باشم:).مشکلم هم همونطور که گفتم اینه که اصلا نمیتونم برم دنبال حرفهای جدی حالا ازدواج یا یک دوستی ساده ... یعنی پیش میاد که میگم و میخندم با طرف و طوری میشه که مثلا توی اون جمع رابطه ی دختره با من نزدیکتر از بقیه پسراست... و چون معمولا (بهم گفتند حرف خودم نیست) جوان مودب و مهربونی ام در نظر بقیه خب حس میکنم طرف هم حس قشنگی ممکنه نسبت به من داشته باشه... اما نمیدونم چرا اصلا اون حال و هوا هستا نمیگم نیست اما اصن رفته انگار از سرم ... حدود چهارساله که هیچ ارتباط جدی و هدفمندی نتونستم برقرار کنم ... یعنی اگه بعد یه مدت هم بحثا رو به این سمت و سو ببرم هنوز هیچی نشده و حرف نزدم طرف کلا غیبش میزنه و همون ارتباط معمولی هم به خاطراتم میپیونده ... یکی دوتا رو که از شانس بدم من از طرف کاملا خوشم اومده بعد متوجه شدم نامزد/شوهر / دوست پسر داره ... بعضی از مورد ها هم بودند طفلی ها چون من حرفشو نزدم بیخیال شدند و بعد یه مدت سرد و عادی شدند و بعد منم که دیدم اینجوری شدن بیخیالشون شدم... حتی مورد بوده بعد کشیدن این بحثا وسط و قرار گذاشتن و دیدنش بعد اولین روز همونطور که گفتم بی دلیل خاصی غیبش زده و دیگه جواب اس ام اس و تلفن هم نداده:blink:... دیگه یک مشگلی 100٪ از منه و خودم هم دلیلی قطعیشو نمیدونم ... یک مقدار وسواس زیادی دارم روی انتخابی که قراره داشته باشم ... خیلی هم سخت کسی واقعا به دلم میشینه ... و از طرفی خب خیلی وقتا هم بوده که اون طرف (ها) پا نداده.. و یک نوع بیماری روانی هم شاید دارم همین که حس میکنم یه چیزی هس که ازش خبر ندارم ... اصن بعضی وقتا که این حس ها به اوجش میرسه و البته به خصوص با خاطره ای که خط آخر تعریف کردم اصلا میگم یک حرفی پشت سر من هست و انگار همه ی مردم شهر یک چیزی میدونند که خودم هم لابد نمیدونم... نمیدونم والا... بعضی وقتا هم اصلا میگم زنده باد تنهایی و برند به جهنم کل دختر و پسرای این دنیا... حس اون ترانه ی شادمهر رو دارم اون وقتا ؛از آدمای شهر بیزارم چون با یکیشون خاطره دارم.؛
سلام
ظاهراً سوء تفاهم شده . بنده از صیغه ی جمع استفاده کردم تا شما فکر نکنین منظورم فقط شخص شماست . هزاران نفر این مطلب رو میخونند . بنده طوری مینویسم که برای همه قابل استفاده باشه نه فقط سوال کننده
در ضمن بنده نوشته ام گاهی رعایت نکردن حد و مرزها مشکل ساز و مصیبت ساز میشه
دو چیز خیلی مهم هست :
1- هدفمون و نیّتمون از ارتباط با اون جنس مخالف و یا حتی موافق چی هست
2- چقدر حد و مرزها رو رعایت میکنیم تا این ارتباط به دردسر تبدیل نشه . حتی اگر این ارتباط چند ثانیه بیشتر طول نکشه مثل ارتباط فروشنده با مشتری و یا کارمند و ارباب رجوع
بنده کارمندی رو میشناختم که بسیار بی شرم و حیا و هوسران بود و با همه ی خانومهای مراجعه کننده نظر داشت و البته خانومهایی هم پیدا میشدند که ازش خوششون میومد و شنیدم با بعضیهاشون هم رابطه ی کثیف برقرار کرده (با همونهایی که مثل خودش بودند و حد و مرزی براشون وجود نداره در رابطه داشتن با دیگران )
یه روز نامه ای رسید دست رئیسش که توش نوشته بود :
یا جلو کارمندتون رو بگیرین و وادارش کنین با ناموس مردم درست رفتار کنه یا میکشیمش
رئیس که میدونست توبه ی گرگ مرگه و این بابا درست شدنی نیست ترتیبی داد تا منتقلش کنند به جائی که اصلاً با ارباب رجوع سر و کار نداشته باشه
از نظر وجدانی و مردانگی و انصاف هم اگر بررسی کنیم , کسی که باوجدان هست هیچوقت حاضر نمیشه با دیگران طوری رفتار کنه کخ دوست نداره با خانواده ی خودش اونجوری رفتار بشه
=======================================

شما برای اینکه ارتباطتون به ازدواج منتهی بشه چند چیز رو باید انجام بدین
1- هر عیب و ایراد زننده ای در اخلاق و رفتارتون هست سعی کنید برطرفش کنید تا جذابتر بشید
2- ظاهرتون هم همینطور (تمیزی لباس , بدبو نبودن , وضعیت مو و صورت ) . بعضیها حتی جراحی پلاستیک هم انجام میدند که موضوعی جداگانه هست و بحثش طولانی میشه
3- وضعیت مالیتون برای ازدواج مناسب باشه که حداقلش داشتن کار شرافتمندانه با حقوق کافی برای چرخاندن یک خانواده دو نفره هست
بعضیها حتی کار هم ندارند اما خانواده ازشون پشتیبانی مالی میکنند . اما شغل داشتن و درآمدِ مستقل داشتن خیلی بهتر هست
4- انتخاب یک نفر از کسانی که ظاهرش رو پسندیده اید و ظاهرتون رو پسندیده
5 - ارتباط بیشتر در اماکن عمومی با رعایت حد و مرزها برای شناخت بیشتر . گاهی باید در قالب شوخی و اینها در مورد ازدواج و علاقمند بودن به تشکیل خانواده حرف زد تا هم شرایطمون رو به اطلاع طرف مقابل برسونیم هم اینکه ازش کسب اطلاع کنیم برای شرط و شروطهاش
مثلا بگیم : دوست دارم خانواده تشکیل بدم , از مجردی خسته شدم , دلم یه نی نی کوچولو میخواد بهم بگه بَبَیی (بابایی) و از این جور حرفها
کسی که به شما علاقمنده این رو با نگاه طولانی به شما خبر میده اما برعکسش صحیح نیست یعنی عده ای هم نگاه طولانی دارند اما هدفشون ازدواج نیست
پس باید عجله نکنین در حرف زدن در مورد علاقمندی و ازدواج تا وقتی که بهتر اخلاق و وضعیت مالی و خانوادگی و شرایط همدیگر رو بهتر بشناسید
نکته ی مهم
وقتی کسی شما رو رد میکنه , باید بدونین که این شخص فقط یک نفر از ملیاردها انسان روی زمین هست و رد کردنِ شما دلیل بر این نیست که همه مثل ایشون فکر میکنند
یعنی باخونسردی فراموشش کنین و به دیگران فکر کنین . وقتتون رو تلف نکنین با کسی که به شما به چشم همسر آینده نگاه نمیکنه یا شرط و شروطهاش براتون قابل اجرا نیست
در تاپیک زیر هم اطلاعاتی نوشته ام . از صفحه ی آخر جستجو کنید
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Life24
22-02-2017, 13:31
سلام
دوستان فردی که کسی ازش فوت کرده باشه و تا 40 روز اون میشه بعد عید
چجور هست بهشون عید نوروز رو تبریک نمیگن؟

siava5h
23-02-2017, 01:54
انسانها شخصیهای آزادی هستن و کسی حق نداره در مورد شیوه زندگیشون تصمیم گیری کنه.

تصمیم گیری در مورد شیوه زندگی دیگران به معنای سلب آزادی و و این رفتار نشانه عدم انسانیت است.

Demon King
23-02-2017, 02:57
سلام
دوستان فردی که کسی ازش فوت کرده باشه و تا 40 روز اون میشه بعد عید
چجور هست بهشون عید نوروز رو تبریک نمیگن؟

سلام بر شما. تا جایی که میدونم عید رو یه تبریک ساده میگن مثل " سال نوتون مبارک! " همین فقط.
به علاوه گفتن " جای فلانی ( فرد مرحوم ) خالی نباشه " به همراه یه " روحش شاد ."
و البته نوع رفتارم خیلی مهمه.
لبخند زیاد نزنیم و خیلی بحثای خنده اور نکنیم.
گفتن خاطراتی درباره فرد فوت شده یا مسایل جدی مثل مسایل کاری موردای خوبی ان برای گپ زدن های نوروزی با خانواده داغ دار.

و مهمتر از همه مدت نشستن حد المقدور کم باشه. چون طبیعتا اون خانواده جبرا و بر حسب احترام و حرف مردم
دید و بازدید میکنه وگرنه حوصله زیادی برای این کار نداره.

Life24
01-03-2017, 22:12
سلام من دایی ام فوت شده و بقیه تسلیت میگن. مثلا تو تلگرام . پاسخ میدم.. ممنون و تشکر....همین خوبه ?

Captain_America
02-03-2017, 07:59
سلام من دایی ام فوت شده و بقیه تسلیت میگن. مثلا تو تلگرام . پاسخ میدم.. ممنون و تشکر....همین خوبه ?
تسلیت = از همدردی شما سپاسگزارم
رحمت = خدا جمیع رفتگان رو رحمت کن
غم آخر = غم نبینید
مراسم = ایشالا تو شادی هاتون شرکت کنیم

saadat68
01-04-2017, 23:50
سلام امشب داشتم برای یه یک میهمان تعریف میکردم که وقتی دبیرستانی بودم یک معلمی داشتم دور از جون شما احمق و بی شعور بود!

من ناخواسته به میهمان توهین کردم ؟ گفتن دور از جون شما درست بوده ؟

Demon King
02-04-2017, 00:10
سلام امشب داشتم برای یه یک میهمان تعریف میکردم که وقتی دبیرستانی بودم یک معلمی داشتم دور از جون شما احمق و بی شعور بود!

من ناخواسته به میهمان توهین کردم ؟ گفتن دور از جون شما درست بوده ؟

سلام. دور از جون معمولا برای اتفاقات بدی به کار میره که افتادنش دست طرف نیست. نه برای داشتن یا نداشتن یه ویژگی.
خیر توهین نکردید ولی اینجور مواقع فکر میکنم " بلا نسبت شما " کاربردی تره. یا اینکه فقط بگید " با عرض معذرت "
اضافه کنم که دور از جان و بلانسبت یه معنی میده ولی هر کدوم جای خاص خودش باید بکار بره.

غول مرحله اخر
07-04-2017, 21:20
سلام
خودم با 2نفر دیگه خونه دانشجویی تو شهر گرفتیم، یه نفرمون پول اجاره این ماه رو نمیده...
هیچ کدوممون فعلا تو خونه نیستیم!
هر چه قدر به اون یه نفر زنگ میزنیم طرف چون میدونه ماییم جواب گوشی و پیامک رو نمیده (خیلی آدم بی شعوری هستش)
حالا موندیم چکار کنیم؟ اسم اون طرف هم تو قرار داد نیست فقط دو نفرمون اسممون تو قرار داد هس

Firebirds
08-04-2017, 17:06
سلام
خودم با 2نفر دیگه خونه دانشجویی تو شهر گرفتیم، یه نفرمون پول اجاره این ماه رو نمیده...
هیچ کدوممون فعلا تو خونه نیستیم!
هر چه قدر به اون یه نفر زنگ میزنیم طرف چون میدونه ماییم جواب گوشی و پیامک رو نمیده (خیلی آدم بی شعوری هستش)
حالا موندیم چکار کنیم؟ اسم اون طرف هم تو قرار داد نیست فقط دو نفرمون اسممون تو قرار داد هس
بندازینش بیرون،
کلید ها رو عوض کنید.

Sent from my ONEPLUS A3010 using Tapatalk

banii
08-04-2017, 23:25
سلام
خودم با 2نفر دیگه خونه دانشجویی تو شهر گرفتیم، یه نفرمون پول اجاره این ماه رو نمیده...
هیچ کدوممون فعلا تو خونه نیستیم!
هر چه قدر به اون یه نفر زنگ میزنیم طرف چون میدونه ماییم جواب گوشی و پیامک رو نمیده (خیلی آدم بی شعوری هستش)
حالا موندیم چکار کنیم؟ اسم اون طرف هم تو قرار داد نیست فقط دو نفرمون اسممون تو قرار داد هس

این روزا آدما ی عوضی زیاد شدند... و رو که به مردم بدی ببخشید ترتیبتو هم میدن چه برسه به کلاهبرداری...

به نظر من چون توی اجاره نامه اسم اون بابا قید نشده و از جهت قانونی کاری نمیتونید بکنید راه حلش اینه که بیخیال پولتون بشید و طرف رو هم پرشو وا کنید کلا دیگه محل سگ هم بهش ندین ... قفل رو هم حتما عوض کنید ... و یک شکایت هم ازش بکنید حالا احتمالش ضعیفه اما شاید نتیجه داشت...

فرستادن شرخر به جونش و ضرب و شتم هم احتمالا به جز ضرر برای شما نداره ... طرف میره شکایت میکنه و دادگاه و دیه و شاید هم حبس گریبانگیر شما بشه...

880446534
12-04-2017, 21:34
sent from my xperia™

elyartab
13-04-2017, 19:40
سلام
بعضی افراد هستن که تو زمینه کاری یا تحصیلی خودشون یه چیزایی حالیشونه ولی یه غرور کاذب بهشون دست میده که همین حس رو در مورد بقیه مسائل و زمینه ها هم تو خودشون ایجاد میکنن و فکر میکنن در هر زمینه ای می تونن اظهار نظر کنن.

به طور مثال از اطرافیان من شخصی هست که طبق تجربه چند ساله در اداره دولتی و شرکت خصوصی بالاخره در زمینه مهندسی خودش حرفی برای گفتن داره ولی تا حالا یه سری موارد پیش اومده که خودشو بالاتر از اون شخص متخصص دیده. به طور مثال یه مشکل حقوقی داشت که وقتی با وکیل صحبت می کرد، حرف های وکیل رو قبول نداشت و به نوعی میگفت تو بلد نیستی و اینی که فکر و حرف منه درسته. یعنی به نوعی داشت مسائل حقوقی رو با دو دو تا چهار تای مهندسی خودش حلاجی می کرد و فکر می کرد در این زمینه هم میتونه صاحب نظر باشه!

یا اینکه یه بار با یکی از همکاران که در زمینه کامپیوتر تجربه و تخصص داره صحبت می کردن. لای صحبتاش اصلا این بنده خدا رو قبول نداشت می گفت آقای فلانی درسته که شما شااااید تو زمینه کامپیوتر کمی از ما بیشتر بدونین ولی به نظر من فلان چیز درست نیست. اون فلان چیز هم خیلی مبحث پیش پا افتاده ای بود ولی اون قبول نداشت طرف بلده! ( این در حالیه که از من میپرسه که ویندوز لپ تاپش چیه!!)
در کل فکر میکنه که دانای کل هست.


به نظرم با این جور افراد باید مقداری رک و بی پرده بود و نشوندش سرجاش. البته در کمال احترام . یعنی حالیش کنیم که "هر کسی را بحر کاری ساخته اند"

واقعا سعی کنیم تو زمینه ای که تخصص نداریم اظهار نظر نکنیم.

MOHAMMAD_ASEMOONI
14-04-2017, 13:54
سلام دوستان

کلمه ی مرسی زنانه هست ؟
یعنی در ایران زشت نیست که مرد بگه مرسی ؟
چون بعضی کلمات زنانه هست مثل وا , خاک عالم , اِوا .

camaro lt
14-04-2017, 14:13
سلام دوستان

کلمه ی مرسی زنانه هست ؟
یعنی در ایران زشت نیست که مرد بگه مرسی ؟
چون بعضی کلمات زنانه هست مثل وا , خاک عالم , اِوا .

لغت مرسی " merci " از زبان فرانسوی گرفته شده که همان معنای تشکر، سپاس را میده و ایرادی در استفاده از آن وجود ندارد، اما برخی اصطلاحات دیگه ممکنه بیشتر بین خانمها رواج داشته باشه ولی بازهم استفاده از اونها در محاوره و جمع خودمانی برای رساندن بهتر مفهوم ایرادی نداره،

880446534
16-05-2017, 08:41
سلام. روز بخیر.
من یه مشکل پیدا کردم.
واسم یه ساعت خریدن،که من خوشم نیومد و همون لحظه گفتم که دوسش ندارم، یعنی به شدت خنگ بازی در اوردم و الانم طرف ناراحته. انتظار نداشت که اینجوری بشه، منم نمیدونم چم بود که اینجوری کردم.
به هرحال گفت که ساعت رو میدم به داداشم اصلا.
الان با این که میدونم احمقانه رفتار کردم ولی در پی جبرانم.
مغذرت خواهی خشک و خالی رو که کردم.
چی بگیرم؟ چیکار کنمتا از دلش در بیارم؟؟؟
دیروز تا الان خودمم خیلی ناراحتم.

body_guard
24-05-2017, 00:15
خیلی ساده است. صادقانه برو جلو عذرخواهی کن و بعد از این از اون ساعت استفاده کن.

body_guard
24-05-2017, 00:20
سلام. روز بخیر.
من یه مشکل پیدا کردم.
واسم یه ساعت خریدن،که من خوشم نیومد و همون لحظه گفتم که دوسش ندارم، یعنی به شدت خنگ بازی در اوردم و الانم طرف ناراحته. انتظار نداشت که اینجوری بشه، منم نمیدونم چم بود که اینجوری کردم.
به هرحال گفت که ساعت رو میدم به داداشم اصلا.
الان با این که میدونم احمقانه رفتار کردم ولی در پی جبرانم.
مغذرت خواهی خشک و خالی رو که کردم.
چی بگیرم؟ چیکار کنمتا از دلش در بیارم؟؟؟
دیروز تا الان خودمم خیلی ناراحتم.

عذر خواهی کن و از اون ساعت استفاده کن. در یه موقعیت مناسب بهش بگو فلانی حسابی به این ساعت عادت کردم. یا مثلا وقتی دستم نیست انگار یه چیزی رو گم کردم یا مثلا بگو خیلی وقت بود ساعت نو میخواستم بخرم تا تنوع بشه برام یا مثلا بگو دوستام"هم" ( این کلمه هم رو حتما بگو) خوششون اومده

body_guard
24-05-2017, 00:21
از تلافی کردن میترسید؟ برای این ترس چه راه حلی دارین؟

body_guard
24-05-2017, 00:34
خیلی باحالین. از 2012 تا الان تاپیک فعاله. ای ول دارین

mb1372
24-05-2017, 10:43
سلام دوستان
چه وقت از واژه مشکی و کی از سیاه استفاده میکنید؟
اگه طرف مقابلتون درست ازش استفاده نکنه، چه تصوری دارید؟

body_guard
24-05-2017, 12:15
سلام
بعضی افراد هستن که تو زمینه کاری یا تحصیلی خودشون یه چیزایی حالیشونه ولی یه غرور کاذب بهشون دست میده که همین حس رو در مورد بقیه مسائل و زمینه ها هم تو خودشون ایجاد میکنن و فکر میکنن در هر زمینه ای می تونن اظهار نظر کنن.

به طور مثال از اطرافیان من شخصی هست که طبق تجربه چند ساله در اداره دولتی و شرکت خصوصی بالاخره در زمینه مهندسی خودش حرفی برای گفتن داره ولی تا حالا یه سری موارد پیش اومده که خودشو بالاتر از اون شخص متخصص دیده. به طور مثال یه مشکل حقوقی داشت که وقتی با وکیل صحبت می کرد، حرف های وکیل رو قبول نداشت و به نوعی میگفت تو بلد نیستی و اینی که فکر و حرف منه درسته. یعنی به نوعی داشت مسائل حقوقی رو با دو دو تا چهار تای مهندسی خودش حلاجی می کرد و فکر می کرد در این زمینه هم میتونه صاحب نظر باشه!

یا اینکه یه بار با یکی از همکاران که در زمینه کامپیوتر تجربه و تخصص داره صحبت می کردن. لای صحبتاش اصلا این بنده خدا رو قبول نداشت می گفت آقای فلانی درسته که شما شااااید تو زمینه کامپیوتر کمی از ما بیشتر بدونین ولی به نظر من فلان چیز درست نیست. اون فلان چیز هم خیلی مبحث پیش پا افتاده ای بود ولی اون قبول نداشت طرف بلده! ( این در حالیه که از من میپرسه که ویندوز لپ تاپش چیه!!)
در کل فکر میکنه که دانای کل هست.


به نظرم با این جور افراد باید مقداری رک و بی پرده بود و نشوندش سرجاش. البته در کمال احترام . یعنی حالیش کنیم که "هر کسی را بحر کاری ساخته اند"

واقعا سعی کنیم تو زمینه ای که تخصص نداریم اظهار نظر نکنیم.




خودت که جواب خودت رو دادی. هر کسی را بحر کاری ساخته اند. یا کمی غلیظ تر بخوای بگی بهش بگو همه کاره هیچ کاره است.

LΩRD
26-05-2017, 14:14
یکی از دوستان داره واسه مسافرت و تفریح از یه شهر دیگه واسه چند روز میاد شهر ما. شرایط فراهم نیست که دعوتش کنم خونه و فقط میتونم شهر رو نشونش بدهم. چطوری مسئله رو بهش بگم که ناراحت نشه؟

body_guard
27-05-2017, 19:04
یکی از دوستان داره واسه مسافرت و تفریح از یه شهر دیگه واسه چند روز میاد شهر ما. شرایط فراهم نیست که دعوتش کنم خونه و فقط میتونم شهر رو نشونش بدهم. چطوری مسئله رو بهش بگم که ناراحت نشه؟
در کمال صداقت شرایط خودت رو توضیح بده. من بودم برای نهار یا شام یه بار هم که شده دعوتش میکردم بیرون. کمی جبران میکنه. و حتی شده یه بار واسه بعد از ظهر و عصرونه دعوتش کنه.

- - - Updated - - -

camaro lt
16-06-2017, 17:11
بهترین روش برای اینکه توی یه محیط رسمی با افرادی که زیاد شوخی می کنند و پرحرف هستند برخورد کنیم؟

بستگی به خیلی چیزها داره، ظرفیت طرف مقابل و نوع شوخی ، و یا اینکه در چه محیطی باشه؟ ( محل کار، مکان عمومی، مهمانی و جشن، و...)
معمولا بهترین کار توجه نکردن به قرد مورد نظر هست و اگر فهیم باشه، متوجه خواهد شد و دیگه با شما شوخی نمیکنه، و اگر نفهمید، خودتون و یا با واسطه به طرف اطلاع بدید که تمایلی به اینکه موضوع شوخی اون باشید، ندارید.
کلا در این مرحله تقریبا اکثر افراد متوجه شده و حد و حدود خودشون را میفهمین و به قول معروف " خط قرمز " شما را درک میکنند، اما اگر بازهم فایده نداشت، بهتره که از طریق شخصی که نفوذ یا رابطه خاصی با این شخص داره، مجددا تذکر بدید، مثل برادر، همسر، رئیس، شریک کاری، دوست نزدیک و یا هرکسی که به نوعی به اون شخص نزدیک باشه و احتمالا تاثیر کلام اون فرد در این شخص خاص، بیشتر از شما و بقیه افراد باشه.
خیلی از افراد موقع شوخی متوجه نیستند که ممکنه باعث آزار و اذیت بقیه بشن و اکثرا قصد بدی هم ندارن و صرفا دنبال جلب توجه دیگران به سمت خودشون هستن.

hadi-sh00
19-06-2017, 21:41
یکی از نکات مهم در آداب معاشرت کسب و کاری اینه که اگر کارت ویزیت به شما دادن چند ثانیه بهش نگاه کنید و بعدش بگذارید در جیب کت اینطوری یعنی اهمیت دادید و احترام قائل هستید برای برند

MOHAMMAD_ASEMOONI
10-07-2017, 12:21
سلام
بعضی در روابطشون با خانواده و اقوام و دوستان و غریبه ها نمیتونند اعتدال رو رعایت کنند و میانه روی کنند . بیشتر اوقات یا اِفراط میکنند یا تفریط
مثال:
یا میخواد جون بده برای یک نفر یا میخواد جونش رو بگیره
یا قربون صدقه میره یا متنفر میشه و طرف رو به خاک میکشه
یا میگه تو رو خدا بخور , جون من بخور , مرگ من بخور , یا میگه به جهنم , خواستم هفتاد سال سیاه نخوری
یا دم به ساعت زنگ میزنه احوال میپرسه یا کلاً قطع رابطه میکنه
یا هر روز تمیز میکنه و جارو میزنه , یا کلاً بیخیالِ نظافت میشه


یا با ورزش و رژیم خودکشی میکنه , یا اصلاً ورزش نمیکنه
اگر با چنین افرادی سر و کار دارین , یه وقت که تنها هستین بهش بگین در میانه روی مشکل داره و چند مثالِ واقعی از رفتارش هم آماده کنین و بهش بگین . با تندخوئی و پرخاش بهش بگین . همیشه اولین مرحله ی نصیحت, گفتگو و یادآوری با نرمی و مهربانی هست . بهتره چند بار همینطور با نرمی یادآوریش کنید
بعضیها وقتی کار اشتباه میبینند ساکت میمونند , ساکت میمونند , یاکت میمونند , بعدش یهو منفجر میشن و جر و داد و بیداد راه میندازند و میگن
هی ساکتم هیچی نمیگم , بدتر میشه
خب تو با نرمی و زبان خوش تذکر دادی بهش و گوش نکرد ؟ که حالا یهو دادت میره هوا

❤❤❤
11-07-2017, 19:29
کسانی که به شوخی جلوی خود بابام بهش فهش میدن رو باید چی گفت بهشون؟

من و بابام نشستیم بعد دوست بابام به من نگاه میکنه و میگه عجب بابای خوار ک...ای داری...منم لبخند میزنم و هیچی نمیگم..چون خود بابام هم هیچی نمیگه..دوستن با هم شوخی دارن ..همکارم هستن...

1 نفر هست که میاد هر روز به بابام فهش میده و میره ..میاد مغازه ما فهش میده و برمیگرده مغازش...من روم نمیشه بهش بگم به بابام فهش نده...از طرفی خود بابام هم چیزی نمیگه باهاش رفیقه...

حالا دیگه نمیدونم چیکار کنم

اینی که میاد هر روز فهش میده 35 سالشه ولی بابای من 55 سالشه

امروز اومده بود میگفت اگه گفتی بابات شبیه چه حیونیه؟ گفتم نمیدونم والا..گفت یکی خرس پاندا ( چون چاقه) یکی هم پنگوئن ( چون پاش آرتروز داره مثل پنگوئن راه میره)..بعدم بلند خندید و رفت

منم فقط لبخند میزنم ..آخه بابامم چیزی نمیگه لبخند میزنه اونم

shangil
11-07-2017, 19:48
کسانی که به شوخی جلوی خود بابام بهش فهش میدن رو باید چی گفت بهشون؟

من و بابام نشستیم بعد دوست بابام به من نگاه میکنه و میگه عجب بابای خوار ک...ای داری...منم لبخند میزنم و هیچی نمیگم..چون خود بابام هم هیچی نمیگه..دوستن با هم شوخی دارن ..همکارم هستن...

1 نفر هست که میاد هر روز به بابام فهش میده و میره ..میاد مغازه ما فهش میده و برمیگرده مغازش...من روم نمیشه بهش بگم به بابام فهش نده...از طرفی خود بابام هم چیزی نمیگه باهاش رفیقه...

حالا دیگه نمیدونم چیکار کنم

اینی که میاد هر روز فهش میده 35 سالشه ولی بابای من 55 سالشه

امروز اومده بود میگفت اگه گفتی بابات شبیه چه حیونیه؟ گفتم نمیدونم والا..گفت یکی خرس پاندا ( چون چاقه) یکی هم پنگوئن ( چون پاش آرتروز داره مثل پنگوئن راه میره)..بعدم بلند خندید و رفت

منم فقط لبخند میزنم ..آخه بابامم چیزی نمیگه لبخند میزنه اونم
بعضیا خیلی احمق و عقده این
این چه طرز حرف زدنه
نباید باباتتا اینجا اجازه این مسخره بازیا رو میداد
معمولا زبان بازار همینه واقعا که!!!