آداب معاشرت

[hamed29]

اگر کارمند یا مامور دولت حرف غیرمنطقی بزنه و تهدید کنه چی؟ کدوم یک از این کارها را کنم؟

من ترجیح میدم چنین فردی رو عصبانی نکنم؛ خودش هم نتونه کاری کنه، 100 تا دوست و آشنا داره
اگه کارتون گیر باشه، عملاً خودتون اذیت میشید
اگه مطمئنید حق با شماست، سعی کنید راه مناسبی پیدا کنید و با کمترین تنش حقــتون رو بگیرید
مهمتر از پاسخ دندان شکن، حل مشکل هست. جدال لفظی گاهی فقط مسئله رو پیچیده تر میـکنه

[Masoud-2014]

مستاجر پولشو میخواد و من هم پول ندارم :n02:

حالا هی میگه : دو سه روزه برو چندین میلیون از دوستات قرض کن بده من که چک دارم واگه چکم برگشت بخوره قاطی می کنم و رفاقتمون از بین میره و از این حرفها ، حتی با لحن تند هم صحبت میکنه ...
در هر صورت من که آه در بساط ندارم و باید مستاجر بیارم تا پولش و بدم و از طرفی این مستاجر واسم شاخ و شونه میکشه؟ من هم ادمی محجوب نگو!!!:n10:
در ضمن قیمت رو خیلی پائین کشیدم ولی بازم لامصب مستاجر گیر نمیاد ...

حالا شما بگید چه کنم؟:n13:

[Reza Azimy_RW]

اگر کارمند یا مامور دولت حرف غیرمنطقی بزنه و تهدید کنه چی؟ کدوم یک از این کارها را کنم؟
اینجور جاها نباید حرف بدی بزنید تا آتو بدید دستش باید با مقامای بالاترش صحبت کنید دهنشو چیز کنن
البته اگه خیلی گردن کلفت باشه ایرانه دیگه همینه که هست :n29:

[Reza Azimy_RW]

مستاجر پولشو میخواد و من هم پول ندارم :n02:

حالا هی میگه : دو سه روزه برو چندین میلیون از دوستات قرض کن بده من که چک دارم واگه چکم برگشت بخوره قاطی می کنم و رفاقتمون از بین میره و از این حرفها ، حتی با لحن تند هم صحبت میکنه ...
در هر صورت من که آه در بساط ندارم و باید مستاجر بیارم تا پولش و بدم و از طرفی این مستاجر واسم شاخ و شونه میکشه؟ من هم ادمی محجوب نگو!!!:n10:
در ضمن قیمت رو خیلی پائین کشیدم ولی بازم لامصب مستاجر گیر نمیاد ...

حالا شما بگید چه کنم؟:n13:
خوب باید یه جوری پولشو بدی دیگه البته اگه نداری فعلا و نمیتونی از جایی جور کنی به قول خودش رفاقتتون به هم میخوره و ازت شکایت میکنه و ... که خودش کلی زمان خریدنه .تو این مدت میتونی جور کنی یه جوری :دی

[ArashMiniStar]

برای اینکه تو جمع دوستان حرفی برای گفتن داشته باشی باید چیکار کرد؟ نگید کتاب خوندن که کسی از کتاب حرف نمیزنه :|

Sent from my Xperia Z1 - THE BEST OF SONY

[Atghia]

برای اینکه تو جمع دوستان حرفی برای گفتن داشته باشی باید چیکار کرد؟ نگید کتاب خوندن که کسی از کتاب حرف نمیزنه :|

Sent from my Xperia Z1 - THE BEST OF SONY

از قبل در نظر بگیرید که دوستاتتون اهل چطور مسائلی هستن؟ مثلا برای مثال بیشتر در مورد فیلم و سینما صحبت دارن یا ورزش یا حرف از مسائل جاری کشور و یا تکنولوژِی یا چیزای دیگه بهرحال اخلاقیاتشون تا حدی دستتون هست میدونید:n06:
سعی کنید بیشتر در اون موارد اطلاعتتون به روز باشه تا حرفی برای گفتن داشته باشید کتاب هم نیازی نیست کمی سرچ در اینترنت کلی حرف برای گفتن میاره:n17:

[Atghia]

مستاجر پولشو میخواد و من هم پول ندارم :n02:

حالا هی میگه : دو سه روزه برو چندین میلیون از دوستات قرض کن بده من که چک دارم واگه چکم برگشت بخوره قاطی می کنم و رفاقتمون از بین میره و از این حرفها ، حتی با لحن تند هم صحبت میکنه ...
در هر صورت من که آه در بساط ندارم و باید مستاجر بیارم تا پولش و بدم و از طرفی این مستاجر واسم شاخ و شونه میکشه؟ من هم ادمی محجوب نگو!!!:n10:
در ضمن قیمت رو خیلی پائین کشیدم ولی بازم لامصب مستاجر گیر نمیاد ...

حالا شما بگید چه کنم؟:n13:

خب اگر قرارداد طوری بسته شده که الان موعد تحویل پولش هست باید باهاش راه بیاید ولی اگر پیش از موعد خواهان پولش هست بگید : من رو حساب قراردادی که با شما دارم رو پول حساب کردم((فرضا جایی سرمایه گذاری کردم))
باید تا موعد قرارداد صبر کنی تا مستاجر جدید بیارم
شاخ و شونه چی؟وقتی حق با شما باشه! بگید خب برو شکایت کن اینم بهش بگید اینقدر مراحلش طول میکشه که اگر صبر کنه شما خودتون پول رو بهش بدید به نفعشه! ولی اگر وقته اضافه داره بره سرگردون شه:n18:
اگر حق با ایشونه که پیشنهاد خاصی ندارم فقط فکرمیکنم باید سعی کنید از کسی قرض هم شده بگیرید و بهش بدید بعد که مستاجر اوردید قرضتون رو بدید:n16:

[hamid_diablo]

برای اینکه تو جمع دوستان حرفی برای گفتن داشته باشی باید چیکار کرد؟ نگید کتاب خوندن که کسی از کتاب حرف نمیزنه :|

Sent from my Xperia Z1 - THE BEST OF SONY

شما سعی کن با کسانی رابطه برقرار کنی که از نظر جهان بینی و شخصیت و رفتار و کردار شبیه شما باشند تا به راحتی بتونی باهاشون ارتباط برقرار کنی

[hamed29]

مستاجر پولشو میخواد و من هم پول ندارم :n02:

حالا هی میگه : دو سه روزه برو چندین میلیون از دوستات قرض کن بده من که چک دارم واگه چکم برگشت بخوره قاطی می کنم و رفاقتمون از بین میره و از این حرفها ، حتی با لحن تند هم صحبت میکنه ...
در هر صورت من که آه در بساط ندارم و باید مستاجر بیارم تا پولش و بدم و از طرفی این مستاجر واسم شاخ و شونه میکشه؟ من هم ادمی محجوب نگو!!!:n10:
در ضمن قیمت رو خیلی پائین کشیدم ولی بازم لامصب مستاجر گیر نمیاد ...

حالا شما بگید چه کنم؟:n13:

فقط حواستون باشه، برای حل این مشکل مشکل بزرگتری ایجاد نکنید. یعنی یه دفعه از چاله در نیاید بیفتید تو چاه!
جایی که حرف پول باشه باید مراقب بود. رو حساب رفاقت اگه بیش از حد به یکی اعتماد کنید ممکنه ضربه بخورید

[farzad02]

سلام دوستان
نمی دونم این سوالم جزو آداب معاشرت محسوب میشه یا خیر

این آگهی های استخدام هست که میگن رزومه بفرستید. مثلا: شرکت فلان به این تخصص ها نیازمند است
روزمه خود را به فلان ایمیل بفرستید

شرکت یا سازمان هم معتبر هست و جای الکی و نامشخص مد نظر نیست


خوب سوال اینجاست که بعد از اینکه ما رزومه فرستادیم، پیگیری باز از سمت ماست یا صاحب آگهی؟
من چند جا رزومه فرستادم و خبری نشد.... فکر میکنم رزومه من حداقل برای مصاحبه مناسب بود!!!؟؟؟
امروز رفیقم میگفت رزومه میفرستی باید زنگ بزنی اون شرکت و بپرسی چی شد؟
ولی من فکر میکردم تماس باید از طرف شرکت باشه!!!

دوستانی که در این زمینه تجربه دارید لطفا راهنمایی کنید

[Atghia]

سلام دوستان
نمی دونم این سوالم جزو آداب معاشرت محسوب میشه یا خیر

این آگهی های استخدام هست که میگن رزومه بفرستید. مثلا: شرکت فلان به این تخصص ها نیازمند است
روزمه خود را به فلان ایمیل بفرستید

شرکت یا سازمان هم معتبر هست و جای الکی و نامشخص مد نظر نیست


خوب سوال اینجاست که بعد از اینکه ما رزومه فرستادیم، پیگیری باز از سمت ماست یا صاحب آگهی؟
من چند جا رزومه فرستادم و خبری نشد.... فکر میکنم رزومه من حداقل برای مصاحبه مناسب بود!!!؟؟؟
امروز رفیقم میگفت رزومه میفرستی باید زنگ بزنی اون شرکت و بپرسی چی شد؟
ولی من فکر میکردم تماس باید از طرف شرکت باشه!!!

دوستانی که در این زمینه تجربه دارید لطفا راهنمایی کنید

سلام
خیر دوست گرامی شما باید منتظر تماس شرکت باشید!
یعنی به طور معمول اینی هست که گفتم و اونها هستند که با دیدن رزومه شما چناچه مایل باشند باهاتون تماس میگیرند
ذکر ادرس ایمیل و شماره موبایل هم در این موارد به همین دلیل هست

[Masoud-2014]

خوب باید یه جوری پولشو بدی دیگه البته اگه نداری فعلا و نمیتونی از جایی جور کنی به قول خودش رفاقتتون به هم میخوره و ازت شکایت میکنه و ... که خودش کلی زمان خریدنه .تو این مدت میتونی جور کنی یه جوری :دی


خب اگر قرارداد طوری بسته شده که الان موعد تحویل پولش هست باید باهاش راه بیاید ولی اگر پیش از موعد خواهان پولش هست بگید : من رو حساب قراردادی که با شما دارم رو پول حساب کردم((فرضا جایی سرمایه گذاری کردم))
باید تا موعد قرارداد صبر کنی تا مستاجر جدید بیارم
شاخ و شونه چی؟وقتی حق با شما باشه! بگید خب برو شکایت کن اینم بهش بگید اینقدر مراحلش طول میکشه که اگر صبر کنه شما خودتون پول رو بهش بدید به نفعشه! ولی اگر وقته اضافه داره بره سرگردون شه:n18:
اگر حق با ایشونه که پیشنهاد خاصی ندارم فقط فکرمیکنم باید سعی کنید از کسی قرض هم شده بگیرید و بهش بدید بعد که مستاجر اوردید قرضتون رو بدید:n16:


فقط حواستون باشه، برای حل این مشکل مشکل بزرگتری ایجاد نکنید. یعنی یه دفعه از چاله در نیاید بیفتید تو چاه!
جایی که حرف پول باشه باید مراقب بود. رو حساب رفاقت اگه بیش از حد به یکی اعتماد کنید ممکنه ضربه بخورید

از موعد قرارداد گذشته و من هم خونه رو سپردم برای مستاجر دیگه ولی گیر نمیاد حتی قیمت رو هم تعدیل کردم تا بره ولی فصل بدیه و این هم تجربه اولمه (این بار و در برم دفعه دیگه میدونم چکار کنم!)
در ضمن من تنها از طریق مستاجر دیگه می تونم پولش و بدم همین و از قرض و قوله خبری نیست!!

یک چیز جالب دیگه برای دیدن خونه میگه من فقط ساعت 6 غروب به بعد وقت دارم آخه شاید مستاجر آنی بخواد خونه رو ببینه!!!!!!!!!!
در این گونه مواقع وقتی طرف داره اذیت میکنه دیگه سکوت و احترام و حجاب و مدارا جواب نمیده و بمرور زمان باید بعضاً گارد جنگی اتخاذ نمود ...
کلا داستان این موجر و مستاجر اگه حتی یکی از طرفین ناتو ازآب در بیاد خیلی چالشی میشه و اعصابو روان آدم و درگیر میکنه :n03:

[sansa]

سلام
وقتی کسی میگه رسیدن بخیر باید چی گفت ؟ :n13:

[SAEED 120]

سلام
وقتی کسی میگه رسیدن بخیر باید چی گفت ؟ :n13:

به نظر من کلمه قربان شما همه جا کاربرد داره.

رسیدن بخیر یعنی به سلامتی رسیدی.. باید بگیم ممنون سلامت باشید.اگر بخای خیلی رسمی بگی و کلاس هم بزاری بگو : تشکر عاقب بخیر.

[Demon King]

سلام
وقتی کسی میگه رسیدن بخیر باید چی گفت ؟ :n13:


سلام دو عبارت به نظرم میشه گفت:

« سلامت باشید. »

« عاقبت به خیر باشید . »

[mehdi_mh71]

سلام وقتی یکی داره در مورد شیرین کاری های بچه کوچیک خودش یا فامیلش صحبت میکنه اینجا باید بگی؟
یا مثلا عکس بچه دو سه ماهش رو نشون میده اینجا در جواب چی باید بگی؟

افراد مسن دیدم میگن(داغش رو نبینی) ....حالا اگه بخوایم یه خورده امروزی تر و بهتر بگیم جواب مناسب چی هست؟

[ملا نصرالدین]

سلام وقتی یکی داره در مورد شیرین کاری های بچه کوچیک خودش یا فامیلش صحبت میکنه اینجا باید بگی؟
یا مثلا عکس بچه دو سه ماهش رو نشون میده اینجا در جواب چی باید بگی؟

افراد مسن دیدم میگن(داغش رو نبینی) ....حالا اگه بخوایم یه خورده امروزی تر و بهتر بگیم جواب مناسب چی هست؟

معمولا یه ذره اظهار نظر میکنند مثلا میگن اخی چه نازه-یا ماشا ءالله چه خوشگله -

خدا حفظش کنه

[mohsen_gh1991]

سلام دوستان
نمی دونم این سوالم جزو آداب معاشرت محسوب میشه یا خیر

این آگهی های استخدام هست که میگن رزومه بفرستید. مثلا: شرکت فلان به این تخصص ها نیازمند است
روزمه خود را به فلان ایمیل بفرستید

شرکت یا سازمان هم معتبر هست و جای الکی و نامشخص مد نظر نیست


خوب سوال اینجاست که بعد از اینکه ما رزومه فرستادیم، پیگیری باز از سمت ماست یا صاحب آگهی؟
من چند جا رزومه فرستادم و خبری نشد.... فکر میکنم رزومه من حداقل برای مصاحبه مناسب بود!!!؟؟؟
امروز رفیقم میگفت رزومه میفرستی باید زنگ بزنی اون شرکت و بپرسی چی شد؟
ولی من فکر میکردم تماس باید از طرف شرکت باشه!!!

دوستانی که در این زمینه تجربه دارید لطفا راهنمایی کنید
بعضی اگهی ها فقط ایمیل میدن که میتونی فقط رزومه بفرستی البته اونم معمولا همون روز یا روز بعدش زنگ نمیزنن چون خیلی از شرکتها چند روز متوالی اگهی میزنن یا اینکه صب میکنن به یه حدنصابی برسته بعد تماس میگیرن.
ولی بعضی شرکت ها هم هست که شماره تلفن میزارن. من خودم در اینجور مواقع معمولا بعد از چند روز (دو یا سه روز) زنگ میزنم و یه اماری میگیرم.

[PLAΨMID]

معمولا یه ذره اظهار نظر میکنند مثلا میگن اخی چه نازه-یا ماشا ءالله چه خوشگله -

خدا حفظش کنه
آره حتما باید " ماشاءالله " رو بگی . من یه بار نگفتم و داستان های بدی سرم در اومد !!!
بعضی ها کاملا به این موضوع اعتقاد دارند و اگه نگی تا 100 سال بعد یه بلایی سر طرف بیاد میگن فلانی چشمش کرد !!!!

[roya.rashidi]

سلام خوبین ؟
میخام این مطالب رو خیلی با کلاس توضیح بدم میشه کمکم کنید مرسی از همه

"
تصمیم گیرنده نهایی خود فرد باید باشه ولی به شرطی که
1 - همه جوانب رو سنیجیده باشه
2 - نیازمندی هاشو واقعا فهمیده باشه
3 - قبل از اتخاذ تصمیم با پدر مادر یا هرکسی که فک میکنه میشناسنش یا شناخت کافی دربارش دارن مشورت کرده باشه .
4 - گذشتشو مرور کنه ببینه واقعا تو تصمیم گیری های کم اهمیت تر موفق بوده یا نه .
"

[Atghia]

سلام خوبین ؟
میخام این مطالب رو خیلی با کلاس توضیح بدم میشه کمکم کنید مرسی از همه

"
تصمیم گیرنده نهایی خود فرد باید باشه ولی به شرطی که
1 - همه جوانب رو سنیجیده باشه
2 - نیازمندی هاشو واقعا فهمیده باشه
3 - قبل از اتخاذ تصمیم با پدر مادر یا هرکسی که فک میکنه میشناسنش یا شناخت کافی دربارش دارن مشورت کرده باشه .
4 - گذشتشو مرور کنه ببینه واقعا تو تصمیم گیری های کم اهمیت تر موفق بوده یا نه .
"

من فکر میکنم با این روال و جابه جایی مطالب بیان بشه جلوه بهتری خواهد داشت:
==================================================
با رعایت مواردی نظیر:

1- درک کامل نیازمندی های فردی
2- بررسی سابقه ی موفقیت در تصمیم گیری های شخصی در موارد ساده تر
3- مشاوره با والدین و کلیه افرادی که به نحوی از شرایط و توانایی های او آگاهی دارند.
4- و به طور کلی در نظر گرفتن کلیه جوانب امر

خود ِفرد میتواند بهترین تصمیم گیرنده باشد.

================================================
پ.ن1: به نظر میرسه مورد چهارم یکجورایی در قالب 3 مورد دیگه بیان شده:n06:
پ.ن2: این مسائل بنظرم در انجمن ادبیات پیگیری بشه مرتبط تر هست

باتشکر:n16:

[ehsan_iace]

با فامیل نزدیکی که روی دخترهایش خیلی حساسه و تعصب زیادی داره و حتی سلام کردن به دخترهایش هم برایش قابل هضم نیست چطور باید رفتار کرد؟

من اذیت می‌شوم وقتی مهمانی خانه‌شان میروم چون باید مرتب مواظب باشم که حتی نگاهم به دخترانش نیفته! که برایش سوء تفاهم نشه!

آیا اعتراض کردن به رفتارش نتیجه میدهد یا باید رابطه را قطع کرد؟

[B.Russell]

با فامیل نزدیکی که روی دخترهایش خیلی حساسه و تعصب زیادی داره و حتی سلام کردن به دخترهایش هم برایش قابل هضم نیست چطور باید رفتار کرد؟

من اذیت می‌شوم وقتی مهمانی خانه‌شان میروم چون باید مرتب مواظب باشم که حتی نگاهم به دخترانش نیفته! که برایش سوء تفاهم نشه!

آیا اعتراض کردن به رفتارش نتیجه میدهد یا باید رابطه را قطع کرد؟

به هر حال این دیدگاه که دختران، مُروارید های درون صدف هستند و مردان، صیادانِ منتظر فرصت، در بین اکثر مردان مسلمان ایرانی هست !!

شما هم نمیتونین کاری کنین چون چنین دیدگاهی به زنان یا ریشه در مذهب داره یا اینکه خود اون مرد یک صیاد زبردست هست و همه را به کیش خود پندارد.
از طرفی سن و سالی هم اگر ازش گذشته باشه ارشادش فایده نداره و این عقیده در وجودش منجمد شده است.

پس رابطه رو باید حداقل کرد و هرچه هم که فکر میکنه درسته تایید کرد، یک ساعت یا کمتر منزل چنین افرادی بمانید و بروید و زیاد باهاش گرم نگیرید ...

[ملا نصرالدین]

با فامیل نزدیکی که روی دخترهایش خیلی حساسه و تعصب زیادی داره و حتی سلام کردن به دخترهایش هم برایش قابل هضم نیست چطور باید رفتار کرد؟

من اذیت می‌شوم وقتی مهمانی خانه‌شان میروم چون باید مرتب مواظب باشم که حتی نگاهم به دخترانش نیفته! که برایش سوء تفاهم نشه!

آیا اعتراض کردن به رفتارش نتیجه میدهد یا باید رابطه را قطع کرد؟


شما چجوری میخواهید اعتراض کنید؟چرا وقتی من دخترهایت نگاه میکنم ناراحت میشوید!!!!!!
این جمله رو هر جوری بگید فقط برای خودتون سوء ضن درست میکنید
درثانی کلا میروید مهمانی که 1 ساعت طرف رو ببینید و بیایید .برای دعا که نمیروید
پس یا تحمل کنید
یا قطع رابطه

[Pejvak61]

با فامیل نزدیکی که روی دخترهایش خیلی حساسه و تعصب زیادی داره و حتی سلام کردن به دخترهایش هم برایش قابل هضم نیست چطور باید رفتار کرد؟

من اذیت می‌شوم وقتی مهمانی خانه‌شان میروم چون باید مرتب مواظب باشم که حتی نگاهم به دخترانش نیفته! که برایش سوء تفاهم نشه!

آیا اعتراض کردن به رفتارش نتیجه میدهد یا باید رابطه را قطع کرد؟


اين ديگه خيلي نوبره! حتي سلام و عليك هم براش قابل هضم نيست؟ حالا اگر به دختراش سلام بكنيد چكارتون ميكنه؟ با شما كه مثلاً فاميل نزديكش هستيد اينطوريه با غريبه ها چطوريه؟ اينطور برخورد بيشتر به بيماران روحي و متوهم شباهت داره تا آدمهاي خشك و مذهبي.

مطمئناً شما نميتونيد تأثيري روش بذاريد ولي از طرف كسي كه براشون مقبوليت داره از طريق اصولي كه خودشون قبول دارن بهشون برسونيد كه دارن اشتباه ميكنن. در صدر اسلام هم به اين شدت روابط زن و مرد محدوديت نداشته كه ايشون در اين عصر اينطوري رفتار ميكنن. مطمئناً ارتباط داشتن به هيج عنوان در اسلام منع نشده و حتي سلام و احوال پرسي بين نامحرمان عيب شمرده نشده فقط به رعايت حدود اشاره شده. با اين اوصاف اگر نتيجه نداد، به قول دوستمون زياد هم باهاشون رابطه برقرار نكنيد. البته در اين شرايط اين فقط شما نيستيد كه باهاشون مشكل داريد بلكه اونها هم با شما مشكل دارند و اگر در فاميل افرادي با اينطور عقيده غير از خودشون وجود نداشته باشن ارتباطاتشون خود به خود قطع خواهد شد و سرنوشتي به جز منزوي شدن انتظارشونو نميكشه. مگر اينكه با همفكران خود ارتباط تنگاتنگي داشته باشند البته به شرطي كه بتونن انها را تحمل كنند!

البته اميدوارم مبالغه كرده باشيد وگرنه جاي بسي تأسف است و اين رفتار باعث پژمردگي خاطر همان دختران هم خواهد شد.

[ehsan_iace]

اين ديگه خيلي نوبره! حتي سلام و عليك هم براش قابل هضم نيست؟ حالا اگر به دختراش سلام بكنيد چكارتون ميكنه؟ با شما كه مثلاً فاميل نزديكش هستيد اينطوريه با غريبه ها چطوريه؟ اينطور برخورد بيشتر به بيماران روحي و متوهم شباهت داره تا آدمهاي خشك و مذهبي.

مطمئناً شما نميتونيد تأثيري روش بذاريد ولي از طرف كسي كه براشون مقبوليت داره از طريق اصولي كه خودشون قبول دارن بهشون برسونيد كه دارن اشتباه ميكنن. در صدر اسلام هم به اين شدت روابط زن و مرد محدوديت نداشته كه ايشون در اين عصر اينطوري رفتار ميكنن. مطمئناً ارتباط داشتن به هيج عنوان در اسلام منع نشده و حتي سلام و احوال پرسي بين نامحرمان عيب شمرده نشده فقط به رعايت حدود اشاره شده. با اين اوصاف اگر نتيجه نداد، به قول دوستمون زياد هم باهاشون رابطه برقرار نكنيد. البته در اين شرايط اين فقط شما نيستيد كه باهاشون مشكل داريد بلكه اونها هم با شما مشكل دارند و اگر در فاميل افرادي با اينطور عقيده غير از خودشون وجود نداشته باشن ارتباطاتشون خود به خود قطع خواهد شد و سرنوشتي به جز منزوي شدن انتظارشونو نميكشه. مگر اينكه با همفكران خود ارتباط تنگاتنگي داشته باشند البته به شرطي كه بتونن انها را تحمل كنند!

البته اميدوارم مبالغه كرده باشيد وگرنه جاي بسي تأسف است و اين رفتار باعث پژمردگي خاطر همان دختران هم خواهد شد.

نه مبالغه نکردم
بعضی اوقات حتی یکی از دخترهایش وقتی میرویم مهمانی از اتاقشان بیرون نمی‌آید!
رفتار آن یکی هم خیلی بد است و بعضی اوقات جواب سلام را نمیدهد یا بدون سلام کردن می‌آیند در مهمانی و مقابل ما می‌نشینند!!!
عجیبه که تحصیل کردن در دانشگاه هم نتونسته تاثیری بر روی انها بگذاره!

حالا اینها چطور میخواهند ازدواج کنند و با خانواده همسرشان رفت و امد داشته باشند؟!

البته پدرشان آدم شکاکی هست و کلاً اینطوریه!

[djbehnam73]

سلام
یه سوال ؟
وقتی یه دوست یا اشنا جلوی روی ادم به راحتی دروغ میگه ، در صورتی که خود بنده واقعیت اون موضوع رو به چشم دیدم ، چیکار باید کرد ؟

[Atghia]

سلام
یه سوال ؟
وقتی یه دوست یا اشنا جلوی روی ادم به راحتی دروغ میگه ، در صورتی که خود بنده واقعیت اون موضوع رو به چشم دیدم ، چیکار باید کرد ؟
سلام
بستگی داره
اگر موضوع به گونه ای هست که اتفاق مهمی نمیفته و فقط جنبه تعریفی داره بنظرم بی توجه باشید یا با یک پوزخند دنبال کنید قضیه رو
ولی اگر عواقبی در پی داره ذره ای از واقعیت رو به صورت سوالی مطرح کنید مثلا میگه که :اینجوری شد

شما بگید:
ا جدی؟ من فکر میکردم فلان طور شده ((اصل قضیه رو بگید))

یا بگید:
ا واقعا؟ یکی میگفت اینجوری شده که؟!

یا:
مطمئنی؟ من شنیدم این بوده ها

[Atghia]

با فامیل نزدیکی که روی دخترهایش خیلی حساسه و تعصب زیادی داره و حتی سلام کردن به دخترهایش هم برایش قابل هضم نیست چطور باید رفتار کرد؟

من اذیت می‌شوم وقتی مهمانی خانه‌شان میروم چون باید مرتب مواظب باشم که حتی نگاهم به دخترانش نیفته! که برایش سوء تفاهم نشه!

آیا اعتراض کردن به رفتارش نتیجه میدهد یا باید رابطه را قطع کرد؟

یکبار که خانواده شما دعوت شدند شما به همراه اونها نروید به مهمانی
احتمالا اون اقا یا خانومش خواهند پرسید از والدین شما که چرا شما نیومدید؟
به مادرتون بسپارید که خیلی شیک بیان کنند چون اقا(ایکس: نام همون اقای پدر شکاک هست فرضا) راحت نیستند گفتش نیاد تا جمع راحتتر باشه!
آنها هم آمدند شما بیرون نیاید!
البته معمولا شعور افراد اینچنینی در حدی نیست متاسفانه که متوجه رفتار اعتراضی بشوند
بنابراین محدود کردن رفت و آمد تنها راهکار به نظر میرسه و شاید هم گلایه به نزدیکان دیگر که غیرمستقیم به گوششان برسونن:n29:

[hamed29]

یکبار که خانواده شما دعوت شدند شما به همراه اونها نروید به مهمانی
احتمالا اون اقا یا خانومش خواهند پرسید از والدین شما که چرا شما نیومدید؟
به مادرتون بسپارید که خیلی شیک بیان کنند چون اقا(ایکس: نام همون اقای پدر شکاک هست فرضا) راحت نیستند گفتش نیاد تا جمع راحتتر باشه!
آنها هم آمدند شما بیرون نیاید!
البته معمولا شعور افراد اینچنینی در حدی نیست متاسفانه که متوجه رفتار اعتراضی بشوند
بنابراین محدود کردن رفت و آمد تنها راهکار به نظر میرسه و شاید هم گلایه به نزدیکان دیگر که غیرمستقیم به گوششان برسونن:n29:

این حرف برای اونها در حد فحش محسوب میشه!
میگن پس قبلاً طرف میومده مهمونی که با دخترا راحت باشه؟! :n04:
لابد حالا که دیده نمیشه کلاً بیخیال شده :n05:

[Atghia]

این حرف برای اونها در حد فحش محسوب میشه!
میگن پس قبلاً طرف میومده مهمونی که با دخترا راحت باشه :n04:
لابد حالا که دیده نمیشه کلاً بیخیال شده :n05:

عذرمیخوام رفتاری که اون اقا هم در قبال این دوستمون داشتند همین بوده منتهی بدون به زبان اوردن! بهرحال هر عکس العملی متناسب با عملی خواهد بود که سرزده!

در نهایت اینجا هرکسی پیشنهادی داشت بیان میکنه دو نکته مهمه:
قرار نیست نظر همه یکسان باشه
تصمیم گیرنده نهایی خوده شخص هست

ممنون:n16:

[VAHID]

نه مبالغه نکردم
بعضی اوقات حتی یکی از دخترهایش وقتی میرویم مهمانی از اتاقشان بیرون نمی‌آید!
رفتار آن یکی هم خیلی بد است و بعضی اوقات جواب سلام را نمیدهد یا بدون سلام کردن می‌آیند در مهمانی و مقابل ما می‌نشینند!!!
عجیبه که تحصیل کردن در دانشگاه هم نتونسته تاثیری بر روی انها بگذاره!

حالا اینها چطور میخواهند ازدواج کنند و با خانواده همسرشان رفت و امد داشته باشند؟!

البته پدرشان آدم شکاکی هست و کلاً اینطوریه!


ی سوال برای من پیش امد

اگه اینجورین پس چجوری رفتن دانشگاه ؟:n01:
دانشگاه تعامل زیاده پدرشون چجوری اجازه داده برن

با همه اینجورین؟ یا شاید با شما اینجوری هستن(قبلا رفتاری ازتون دیدن) یا با خانواده شما مشکلی دارن

[ehsan_iace]

ی سوال برای من پیش امداگه اینجورین پس چجوری رفتن دانشگاه ؟:n01:دانشگاه تعامل زیاده پدرشون چجوری اجازه داده برن با همه اینجورین؟ یا شاید با شما اینجوری هستن(قبلا رفتاری ازتون دیدن) یا با خانواده شما مشکلی دارن

ارتباطشان با دیگران کمه اما با خانواده‌های پسردار کم رفت و آمد میکنند!!!

برای خودم هم سئواله که چطوری جرات کردند بروند دانشگاه!!!

[hamed29]

عذرمیخوام رفتاری که اون اقا هم در قبال این دوستمون داشتند همین بوده منتهی بدون به زبان اوردن! بهرحال هر عکس العملی متناسب با عملی خواهد بود که سرزده!

در نهایت اینجا هرکسی پیشنهادی داشت بیان میکنه دو نکته مهمه:
قرار نیست نظر همه یکسان باشه
تصمیم گیرنده نهایی خوده شخص هست

ممنون:n16:

گفتم که صرفاً مراقب باشن؛ تو این دوره زمونه هر کس به اندازه کافی گرفتاری داره
خدا نکنه اختلاف خانوادگی هم پیش بیاد. برای شروع این اختلاف یه بهانه کافیه
توهین رفتاری با گفتاری یه خورده فرق میکنه.
رفتارهای نامناسبی مثل این، دلخوری و فاصله ایجاد میـکنن. توهین گفتاری معمولاً سریعتر و شدیدتر اختلاف ایجاد میکنه.

معمولاً کسی که چنین کاری میکنه به فکرش هم نمیرسه که ممکنه اشتباهی داشته باشه و خودش رو حق مطلق تصور میکنه.
پس کنایه و حرف غیر مستقیم یا اون ها رو متوجه موضوع نمیکنه یا اگه متوجه بشن... فاتحه مع الصلوات :n24:


به هر حال ehsan_iace ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) عزیز؛ زیاد سخت نگیرید. چنین افرادی تأثیر زیادی در زندگی شما ندارن.
لزومی نداره خودتون رو درگیر کنید

[rmd]

اين ديگه خيلي نوبره! حتي سلام و عليك هم براش قابل هضم نيست؟ حالا اگر به دختراش سلام بكنيد چكارتون ميكنه؟ با شما كه مثلاً فاميل نزديكش هستيد اينطوريه با غريبه ها چطوريه؟ اينطور برخورد بيشتر به بيماران روحي و متوهم شباهت داره تا آدمهاي خشك و مذهبي.

مطمئناً شما نميتونيد تأثيري روش بذاريد ولي از طرف كسي كه براشون مقبوليت داره از طريق اصولي كه خودشون قبول دارن بهشون برسونيد كه دارن اشتباه ميكنن. در صدر اسلام هم به اين شدت روابط زن و مرد محدوديت نداشته كه ايشون در اين عصر اينطوري رفتار ميكنن. مطمئناً ارتباط داشتن به هيج عنوان در اسلام منع نشده و حتي سلام و احوال پرسي بين نامحرمان عيب شمرده نشده فقط به رعايت حدود اشاره شده. با اين اوصاف اگر نتيجه نداد، به قول دوستمون زياد هم باهاشون رابطه برقرار نكنيد. البته در اين شرايط اين فقط شما نيستيد كه باهاشون مشكل داريد بلكه اونها هم با شما مشكل دارند و اگر در فاميل افرادي با اينطور عقيده غير از خودشون وجود نداشته باشن ارتباطاتشون خود به خود قطع خواهد شد و سرنوشتي به جز منزوي شدن انتظارشونو نميكشه. مگر اينكه با همفكران خود ارتباط تنگاتنگي داشته باشند البته به شرطي كه بتونن انها را تحمل كنند!

البته اميدوارم مبالغه كرده باشيد وگرنه جاي بسي تأسف است و اين رفتار باعث پژمردگي خاطر همان دختران هم خواهد شد.

ولی داستانی نقل شده از حضرت علی که به دختران جوان سلام نمیکردند و به اونها پشت میکردند...


نه مبالغه نکردم
بعضی اوقات حتی یکی از دخترهایش وقتی میرویم مهمانی از اتاقشان بیرون نمی‌آید!
رفتار آن یکی هم خیلی بد است و بعضی اوقات جواب سلام را نمیدهد یا بدون سلام کردن می‌آیند در مهمانی و مقابل ما می‌نشینند!!!
عجیبه که تحصیل کردن در دانشگاه هم نتونسته تاثیری بر روی انها بگذاره!

حالا اینها چطور میخواهند ازدواج کنند و با خانواده همسرشان رفت و امد داشته باشند؟!

البته پدرشان آدم شکاکی هست و کلاً اینطوریه!

یکی از دخترای فامیل ما هم همینجوریه... یکبار چند سال پیش با شوهرش!! دیدمشون توی خیابون بهشون سلام کردم هر دوتاشون مث الاغ رد شدند و رفتند جواب سلام ندادند... شوهرش هم از خودش گاگول تر...
ولی اون باعث و بانیش مامان و باباش نیستند... خودش مزخرف و مضحکه.... اتفاقا خواهر بزرگترش اصلا اونجوری نیست و خیلی خونگرم و اجتماعیه .... مامان و باباش هم همینطور...
همین چند روز پیش هم باز توی خیابون دیدمش اما رومو اون بر کردم اصلا آدم حسابش نکردم ...

این نوع رفتارها با من باعث شده که اعتماد بنفس نداشته باشم و توی دانشگاه و محیط های دیگه هم ترس از این داشته باشم که مبادا به دختری سلام کنم و جواب سلاممو نده طرف...

بنظر من نیازی نیست وقتی چنین افرادی رو دور و برت میبینی سلام کردن رو بهشون لازم بدونی...

ولی از درون موجودات سرخورده و عقده ای هستند و از این موضوعات گلایه دارند.... اونها هم دوست دارند که طبیعی باشند اما نمیتونند تغییری در خودشون بوجود بیارند...

[A.N.A.P]

ولی داستانی نقل شده از حضرت علی که به دختران جوان سلام نمیکردند و به اونها پشت میکردند...

میشه این داستان رو نقل کنید ؟

[Pejvak61]

ولی داستانی نقل شده از حضرت علی که به دختران جوان سلام نمیکردند و به اونها پشت میکردند...
البته من هم اين داستان را شنيدم ولي خودت داري ميگي داستانه:n02: ولي به نظر من با عقل جور در نمياد. و در مقابلش داستان هاي زيادي هست كه نقضش ميكنه.


میشه این داستان رو نقل کنید ؟
داستان خاصي نيست. ميگن حضرت وقتي در راه به زن يا جنس مونثي ميرسيده در سلام گفتن پيش قدم نميشده از ترس اينكه مبادا اون خانم جواب سلام ايشان را با عشوه بده! بيشتر شبيه داستانهايي هستش كه به خورد ملت دادن تا امثال اين آدمها بهش استناد كنن تا توجيهي براي اين رفتارهاشون پيدا كنن.

اما به فرض صحت اين داستان اين فقط يك اقدام پيشگيرانه تلقي ميشده كه خاص اين افراد بوده. الآن اگر كسي اين كارو بكنه نه تنها تشويقش نميكنن بلكه از اين رفتار به بي شخصيتي طرف تعبير ميشه.

[farzad02]

با فامیل نزدیکی که روی دخترهایش خیلی حساسه و تعصب زیادی داره و حتی سلام کردن به دخترهایش هم برایش قابل هضم نیست چطور باید رفتار کرد؟

من اذیت می‌شوم وقتی مهمانی خانه‌شان میروم چون باید مرتب مواظب باشم که حتی نگاهم به دخترانش نیفته! که برایش سوء تفاهم نشه!

آیا اعتراض کردن به رفتارش نتیجه میدهد یا باید رابطه را قطع کرد؟

سلام
خوب به نظرم اینجا 2 مسئله وجود داره.
یکی رفتار اون فرده که درسته یا نادرست
یکی اینکه شما چطوری برخورد کنید

در زمینه مورد اول خوب عقاید و رفتار افراد رو که ما نمی تونیم تغییر زیادی درش ایجاد کنیم. خودمون رو درست کنیم هنر کردیم ...

در مورد اینکه شما چطوری برخورد کنید. به نظرم اگر واقعا حس می کنید پدر و دختران علاقه ندارن که به دخترا سلام کنید و حال و احوال، طوری برخورد کنید که انگار وجود ندارن.
اگر براتون سخته این رفتار که بهتره که کلا قید رفتن رو بزنید. ولی به نظرم مورد اولی بهتره... دیگه وقتی خودشون یه چیزی رو میخوان، حرص خوردن نداره

در مورد اعتراض و بحث و اینها من اصلا بهتون توصیه نمی کنم. بحث یعنی به طرف میگید که سوء تفاهمش درسته!!

[Demon King]

ارتباطشان با دیگران کمه اما با خانواده‌های پسردار کم رفت و آمد میکنند!!!

برای خودم هم سئواله که چطوری جرات کردند بروند دانشگاه!!!

سلام؛
به نظر بنده
اشکالی در رفتار شما نیست.
پدر اونها مایله که اینطوری با دخترش رفتار بشه. پس حجت بر شما تمومه. نه نیاز به اعتراضی به پدر دختر هست و نه بی احترامی.
بهترین راه حدالامکان کمتر کردن رفت و آمد هست. اما به هیج وجه نیاز به اعتراض نیست. چون شما موظف به تغییر رفتار ایشون نیستید. در رفت و آمد ها با ایشون هم طوری رفتار کنید که خودشون دوست دارن. به دختر هاشون نیازی نیست سلام بدید. گرچه سلام ندادن به خودی خود بی احترامیه مگر اینکه طرف از سلام کردن شما خوشش نیاد.

من هم چنین افرادی رو دیدم. معمولا بی محلی به این افراد بهترین راه هست.

[djbehnam73]

سلام
بستگی داره
اگر موضوع به گونه ای هست که اتفاق مهمی نمیفته و فقط جنبه تعریفی داره بنظرم بی توجه باشید یا با یک پوزخند دنبال کنید قضیه رو
ولی اگر عواقبی در پی داره ذره ای از واقعیت رو به صورت سوالی مطرح کنید مثلا میگه که :اینجوری شد

شما بگید:
ا جدی؟ من فکر میکردم فلان طور شده ((اصل قضیه رو بگید))

یا بگید:
ا واقعا؟ یکی میگفت اینجوری شده که؟!

یا:
مطمئنی؟ من شنیدم این بوده ها
خب یه زمانی هم می بینید اون دروغ باعث گمراهی خیلی ها میشه
اون وقت چی کار باید بکنم ؟

[Rhodes]

دوستان به نظرتون چي كار كنم ؟!
من يه اخلاقي دارم اسنه كه به همه لبخند ميزنم ، موقع صحبت لبخند ميزنم.به كسي نميتونم تند و جدي رفتار كنم.دوستان بهم ميگن ساده اي.
به نظرتون بده ؟! ايا بايد عوض بشم ؟! اگه اره راه حلش چيه ؟!


Sent from my iPad using Tapatalk

[ملا نصرالدین]

دوستان به نظرتون چي كار كنم ؟!
من يه اخلاقي دارم اسنه كه به همه لبخند ميزنم ، موقع صحبت لبخند ميزنم.به كسي نميتونم تند و جدي رفتار كنم.دوستان بهم ميگن ساده اي.
به نظرتون بده ؟! ايا بايد عوض بشم ؟! اگه اره راه حلش چيه ؟!


Sent from my iPad using Tapatalk

لبخند زدن تقریبا در همه مواقع خوبه ولی وقتی یک نفر عصبانی هست و شما لبخند بزنید باعث ناراحتی بیشتر طرف مقابل میشید
اگر در هنگام عصبانیت دیگران هم لبخند میزنید(مثلا وقتی یک نفر داره با شما دعوا میکنه) بهتره که این اخلاقتون رو در اون مواقع عوض کنید

[PLAΨMID]

دوستان به نظرتون چي كار كنم ؟!
من يه اخلاقي دارم اینه كه به همه لبخند ميزنم ، موقع صحبت لبخند ميزنم.به كسي نميتونم تند و جدي رفتار كنم.دوستان بهم ميگن ساده اي.
به نظرتون بده ؟! ايا بايد عوض بشم ؟! اگه اره راه حلش چيه ؟!


Sent from my iPad using Tapatalk
باید بگم شما واقعا رفتار پسندیده ای دارید . . . آفرین بر شما .
به حرف دوستانتون توجه نکنید . اصولا ما آدم ها هر جوری که رفتار کنیم باز هم مورد ایراد واقع میشیم . . .
میتونید در عمل نشون بدید که جدی هستید و همیشه هم نیازی به تندخویی و اخم نیست .

[Demon King]

دوستان به نظرتون چي كار كنم ؟!
من يه اخلاقي دارم اسنه كه به همه لبخند ميزنم ، موقع صحبت لبخند ميزنم.به كسي نميتونم تند و جدي رفتار كنم.دوستان بهم ميگن ساده اي.
به نظرتون بده ؟! ايا بايد عوض بشم ؟! اگه اره راه حلش چيه ؟!


Sent from my iPad using Tapatalk


سلام;

خندیدن و زنده دلی یه نعمتیه که کمتر کسی تو این دوره از اون برخورداره. کسانی در برخورد های اجتماعی موفقند که آدمی خوشرو, خوش خنده و خون گرم باشن.
اما نباید خوشرو بودن رو به مضحک بودن تبدیل کرد.

خنده و شوخی تا جایی مفید هست که اولا شرایط مناسب باشه, دوم باید دید طرف مقابل کیه و سوم بحث فعلی درباره ی چیه!
وقتی این شرایط رعایت نشه و در زمان هایی نامناسب با خنده هایی نا بجا خودمون رو ضایع کنیم, اون زمان هست که میشه به کار ایراد گرفت.


:n18:

[hamid_diablo]

دوستان به نظرتون چي كار كنم ؟!
من يه اخلاقي دارم اسنه كه به همه لبخند ميزنم ، موقع صحبت لبخند ميزنم.به كسي نميتونم تند و جدي رفتار كنم.دوستان بهم ميگن ساده اي.
به نظرتون بده ؟! ايا بايد عوض بشم ؟! اگه اره راه حلش چيه ؟!


Sent from my iPad using Tapatalk

دوستان گفتنی هارو گفتن.خنده و لبخند روی صورت میتونه همیشه موثر باشه برای برقراری یک رابطه اجتماعی و درست

اما هر جاییی مناسب نیست.یه نمونش موقع خواستگاری ...! یکیش هم موقع استخدام شدن و گزینش...!!!

[A.N.A.P]

دوستان به نظرتون چي كار كنم ؟!
من يه اخلاقي دارم اسنه كه به همه لبخند ميزنم ، موقع صحبت لبخند ميزنم.به كسي نميتونم تند و جدي رفتار كنم.دوستان بهم ميگن ساده اي.
به نظرتون بده ؟! ايا بايد عوض بشم ؟! اگه اره راه حلش چيه ؟!


Sent from my iPad using Tapatalk

سلام. خنده خیلی خوبه اما بهتره یک جاهایی یکم جدی باشید. چون اگه در هر شرایطی بخندید ، باعث میشه طرف مقابل حرف های شما رو جدی نگیره و فکر کنه دارید شوخی میکنید.

یه زمانی خودم رفتاری تقریبا مشابه رفتار شما داشتم ، هر وقت میخواستم یه حرف جدی بزنم ، همه فکر میکردن دارم شوخی میکنم !

[farzad02]

دوستان به نظرتون چي كار كنم ؟!
من يه اخلاقي دارم اسنه كه به همه لبخند ميزنم ، موقع صحبت لبخند ميزنم.به كسي نميتونم تند و جدي رفتار كنم.دوستان بهم ميگن ساده اي.
به نظرتون بده ؟! ايا بايد عوض بشم ؟! اگه اره راه حلش چيه ؟!


Sent from my iPad using Tapatalk
خنده رویی خوبه. کمتر کسی از آدم خنده رو بدش میاد
اما به نظر من وقتی در بحث و کار جدی قرار دارید، لبخند باید به حداقل برسه. بالاخره هر چیزی جایی داره
وقتی افراد دچار مشکلی میشن یا در وضعیت جدی قرار میگیرن و یکی اونوسط لبخند بزنه، خیلی برداشتها میشه ازش داشت. در بهترین حالت میگیم طرف از روی سادگی لبخند میزنه!؟
خیلی برداشتهای دیگه هم میشه از لبخند در مواقع جدی داشت

[MƐΛИĪИƓĿƐSS]

سلام.
بعضی ها هستن تو این انجمن با این که به انجمن سبک زندگی و آداب معاشرت مربوطن ولی هموز بلد نیستن با بقیه چطور حرف بزنن.
لحن بسیار بی ادبانه ای دارند.
چجوری جوابش رو بدم؟؟؟؟

[Переклад не]

سلام.
بعضی ها هستن تو این انجمن با این که به انجمن سبک زندگی و آداب معاشرت مربوطن ولی هموز بلد نیستن با بقیه چطور حرف بزنن.
لحن بسیار بی ادبانه ای دارند.
چجوری جوابش رو بدم؟؟؟؟

اگه سوء تفاهمی باشه میشه به جای انتقاد در بخش انتقادات و پاسخ خواستن از سوپر مدیر ، مستقیما با خوده فرد حرف زد و اگه سوء تفاهم بود برطرف کرد. وگرنه حتما خودمون طوری حرف زدیم که با مقابله به مثله طرف مقابل روبرو شدیم.در غیر این صورت قسمت اول جمله پیش بینی میشه

[Demon King]

سلام.
بعضی ها هستن تو این انجمن با این که به انجمن سبک زندگی و آداب معاشرت مربوطن ولی هموز بلد نیستن با بقیه چطور حرف بزنن.
لحن بسیار بی ادبانه ای دارند.
چجوری جوابش رو بدم؟؟؟؟


سلام؛

بستگی داره لحن بی ادبانه رو چی تفسیر کنید، مثلا افرادی هستند که زیاد از حد اهل شوخی اند و برخی این شوخی ها رو بی ادبی قلمداد میکنن.
اگه واقعا اطمینان دارید که لحن بی ادبانه ای داره و این نوعی توهین به شماست تنها کافیه جوابش رو ندید.

[ehsan_iace]

با کسی که اشتباه کرده و خسارتی زده (مثلاً یک فایل را روی سیستم پاک کرده!) و حالا به جای معذرت‌خواهی میگه آن فایل فایل مهمی نبوده!!! (و معنی اون فایل مهمی برای من بوده را نفهمه!) چه رفتاری باید کرد؟

[farzad02]

با کسی که اشتباه کرده و خسارتی زده (مثلاً یک فایل را روی سیستم پاک کرده!) و حالا به جای معذرت‌خواهی میگه آن فایل فایل مهمی نبوده!!! (و معنی اون فایل مهمی برای من بوده را نفهمه!) چه رفتاری باید کرد؟

اگر شرایط شغلی محسوب میشه و شما یا فرد دیگه کارفرما هستید که باید حتما جریمش کنید...
در غیر اینصورت به نظر میرسه بهتره به اون فرد اعتماد خیلی کمتری داشته باشید و یا دسترسی بهش ندید یا اینکه از فایلها بک آپ داشته باشید
من واقعا راهکار دیگه ای به ذهنم نمیرسه. بخوایم با منطق طرف بحثی بکنیم، سر انجامی نداره

از لحاظ فنی هم پیشنهاد میدم اگر فایل رو ندارید، از نرم افزار ریکاوری استفاده کنید. احتمال برگشت فایل زیاده :n39:

[ehsan_iace]

اگر شرایط شغلی محسوب میشه و شما یا فرد دیگه کارفرما هستید که باید حتما جریمش کنید...
در غیر اینصورت به نظر میرسه بهتره به اون فرد اعتماد خیلی کمتری داشته باشید و یا دسترسی بهش ندید یا اینکه از فایلها بک آپ داشته باشید
من واقعا راهکار دیگه ای به ذهنم نمیرسه. بخوایم با منطق طرف بحثی بکنیم، سر انجامی نداره

از لحاظ فنی هم پیشنهاد میدم اگر فایل رو ندارید، از نرم افزار ریکاوری استفاده کنید. احتمال برگشت فایل زیاده :n39:

قضیه فایل یکی از دسته‌گل‌های ایشان است!

ایشان در مقابل اشتباهات‌شون پاسخگو نیستند (نه معذرت‌خواهی میکنند و نه جبران!) و اعتراض هم میکنند که چرا داری قضیه را بزرگش میکنی! چیزی نشده که!

میخوام بدونم با این تیپ آدمها در محیط غیرکاری چطور باید رفتار کرد؟

[hamed29]

با کسی که اشتباه کرده و خسارتی زده (مثلاً یک فایل را روی سیستم پاک کرده!) و حالا به جای معذرت‌خواهی میگه آن فایل فایل مهمی نبوده!!! (و معنی اون فایل مهمی برای من بوده را نفهمه!) چه رفتاری باید کرد؟



قضیه فایل یکی از دسته‌گل‌های ایشان است!

ایشان در مقابل اشتباهات‌شون پاسخگو نیستند (نه معذرت‌خواهی میکنند و نه جبران!) و اعتراض هم میکنند که چرا داری قضیه را بزرگش میکنی! چیزی نشده که!

میخوام بدونم با این تیپ آدمها در محیط غیرکاری چطور باید رفتار کرد؟



شباهت این افراد به نسل آدمیزاد تنها شباهتی ظاهریست؛
کسی که چنین رفتاری از خودش نشون میده بعید میدونم برای نظر شما ارزشی قائل باشه.
با این حال به نظرم بد نیست شانس خودتون رو برای حل این مشکل امتحان کنید.
البته توجه کنید که عصبانی شدن و تندگویی شما به نفع اون تموم میشه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



میتونید بگید:
فایلی رو که حذف کردید، الان به شدت بهش نیاز دارم و چنانچه این مشکل حل نشه شما باید مسئولیت تـبـعاتـش رو بر عهده بگیرید.



چرا داری قضیه را بزرگش میکنی! چیزی نشده که!

برعکس؛ شما دارید کارتون رو کوچیک و کم اهمیت جلوه میدید!
درستی یا نادرستی کار شما، به درجه ی اهمیت این فایل بستگی نداره. امیدوارم لااقل در این مورد مسئولیت کار خودتون رو به عهده بگیرید.

[1376MAXIMUM]

اقا من یه مشکلی دارم
من نمیتونم جواب تعارف و ... رو بدم مثلا من یه سلام میکنم طرف ۱۰۰ تا چیز میگه دنبالش منم جواب بلد نیستم بدم طوریه ایا ؟ یا کلی ترش این که زشته جواب تعارف و .... دیگران رو ندیم؟ در کل جواب تعارف هایی رو که میکنن بلد نیستم حالا هر زمینه ای که باشه

[m-530]

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

[Demon King]

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید


سلام؛

برای امر ازدواج دو پایه ی ترازو باید فراهم باشه: عشق و علاقه - شرایط ازدواج

با نبودن هر یک از اینها ستون های زندگی به شکل محکمی نمیتونه ساخته بشه.

مع الوصل بستگی به دختر هم داره، برخی از خانوم ها قصد ادامه تحصیل دارن تا پایان دانشگاه و برخی قصد ازدواج.
خواستگاری کردن هم که جرم نیست اما پیشنهاد میکنم بیشتر صبر کنید تا شرایط ازدواج براتون فراهم بشه.

[m-530]

سلام؛

برای امر ازدواج دو پایه ی ترازو باید فراهم باشه: عشق و علاقه - شرایط ازدواج

با نبودن هر یک از اینها ستون های زندگی به شکل محکمی نمیتونه ساخته بشه.

مع الوصل بستگی به دختر هم داره، برخی از خانوم ها قصد ادامه تحصیل دارن تا پایان دانشگاه و برخی قصد ازدواج.
خواستگاری کردن هم که جرم نیست اما پیشنهاد میکنم بیشتر صبر کنید تا شرایط ازدواج براتون فراهم بشه.


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

[Demon King]

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید


به هرحال شما تا این پیشنهاد رو بهش ندید، متوجه احساس قلبی ایشون نسبت به خودتون نمیشید.
اشکالی نداره، به نظرم باید بهش پیشنهاد بدید و بستگی به طرف مقابل داره که قبول کنه یا نه ....

[sasansamiri]

اقا من یه مشکلی دارم
من نمیتونم جواب تعارف و ... رو بدم مثلا من یه سلام میکنم طرف ۱۰۰ تا چیز میگه دنبالش منم جواب بلد نیستم بدم طوریه ایا ؟ یا کلی ترش این که زشته جواب تعارف و .... دیگران رو ندیم؟ در کل جواب تعارف هایی رو که میکنن بلد نیستم حالا هر زمینه ای که باشه


چهار تا از اون تعارف هارو بنویس تا برات مثال بزنم چی باس بگی.:n16::n05:

[1376MAXIMUM]

چهار تا از اون تعارف هارو بنویس تا برات مثال بزنم چی باس بگی.:n16::n05:
مثلا یکیشون مغازه داره
هروقت سلام میکنم جواب میده سلام بفرمایید تو و .... ؟ من این طرف رو ۱۵ ساله میشناسم از حدود ۳-۴ سالگیم تا الان نه میشه میبینمش سلام نکنم نه اگر سلام کردم چیزی گفت جواب ندم منم همین طوری سرم رو میندازم پایین و فقط میگم مرسی مرسی

[hamed29]

مثلا یکیشون مغازه داره
هروقت سلام میکنم جواب میده سلام بفرمایید تو و .... ؟ من این طرف رو ۱۵ ساله میشناسم از حدود ۳-۴ سالگیم تا الان نه میشه میبینمش سلام نکنم نه اگر سلام کردم چیزی گفت جواب ندم منم همین طوری سرم رو میندازم پایین و فقط میگم مرسی مرسی

سرتون رو نندازید پایین، خوب نیست. البته اگه همجنس نیست فرق میکنه و خودتون میدونید چکار کنید.
وگرنه اگه الان جوابی به ذهنتون نمیرسه، نگاهش کنید و لبخند بزنید. بین لبخند هم تشکر کنید: مرسی / لطف دارید و...

[sara_program]

سلام دوستان
من یه جایی باشگاه تکواندو داشتم. البته به اصرار و پیشنهاد بقیه بود و علاوه بر باشگاه خودم قبول کردم اونجا هم برم. بعد از مدتی نگهبان اون سالن کم کم شروع به اذیت کردن کرد. مثلاً یهو میومد در سالن را باز می کرد که مثلا از من یه سوال بپرسه. یا اینکه می رفتم می دیدم در سالن را برای تمرین باز نمی کنه (بی دلیل). یا اینکه توی سانس من یه سانس دیگه دارن کار می کنن.
من به هر کسی که شکایت کردم بهم گفتن این مرتیکه روانیه! باهاش درنیفت! منم در شأن خودم ندیدم که باهاش جر و بحث کنم. امروز رفتم پیش رئیسش و گفتم ببینید من به اصرار دیگران اینجا اومدم و نیازی هم به این سالن ندارم. با این شرایط من نمی تونم کار کنم. و می خوام سالن را تحویل بدم.
میدونید به من چه جوابی داد؟!!!!!!!! گفت: خانم اگه می بینید برای ما مزاحمت ایجاد می کنید یا اینکه ما براتون مزاحمت ایجاد می کنیم بله بهتره که سالن را تحویل بدید.
منم گفتم: من ذهنم آزاد نیست و نمیتونم با این شرایط خوب کار کنم.
اون هم گفت: ما نمی خوایم شما را از دست بدیم ولی شما کار غیر قانونی نمیتونید بکنید!
منم گفتم: من چه کار غیر قانونی کردم
ایشون گفتند: چرا گیر می دید خانم؟ (بعدشم خندید و گفت ازیه تکواندو کار بعیده ، برید با مسئول سالن آشتی کنید)
من اومدم بیرون . و نامه زدم که من دیگه اینجا سالن نمیام.

بعدشم فهمیدم این مسئول سالن الان به یه خانم شوهر دار گیر داده و بیماری روانی داره. فقط موندم چرا رئیسش با من اینطوری برخورد کرد.

می دونید خیلی افسرده شدم. نه بخاطر اینکه دو تا آدم روانی رفتن رو اعصابم! بلکه بخاطر اینکه همش از خودم می پرسم "چرا باید امروز من در چنین شرایطی قرار می گرفتم؟ چرا بیشتر حواسمو جمع نکردم؟"

امروز خیلی حالم بد بود چون شأن و منزلتم اومده بود پایین. جواب اون همه زحمتم رو اینجوری دادن. من حتی از بچه ها شهریه هم نگرفتم چون وضعشون خوب نبود. دوستان کمکم کنید از این حالت روحی در بیام

[1376MAXIMUM]

سلام دوستان
من یه جایی باشگاه تکواندو داشتم. البته به اصرار و پیشنهاد بقیه بود و علاوه بر باشگاه خودم قبول کردم اونجا هم برم. بعد از مدتی نگهبان اون سالن کم کم شروع به اذیت کردن کرد. مثلاً یهو میومد در سالن را باز می کرد که مثلا از من یه سوال بپرسه. یا اینکه می رفتم می دیدم در سالن را برای تمرین باز نمی کنه (بی دلیل). یا اینکه توی سانس من یه سانس دیگه دارن کار می کنن.
من به هر کسی که شکایت کردم بهم گفتن این مرتیکه روانیه! باهاش درنیفت! منم در شأن خودم ندیدم که باهاش جر و بحث کنم. امروز رفتم پیش رئیسش و گفتم ببینید من به اصرار دیگران اینجا اومدم و نیازی هم به این سالن ندارم. با این شرایط من نمی تونم کار کنم. و می خوام سالن را تحویل بدم.
میدونید به من چه جوابی داد؟!!!!!!!! گفت: خانم اگه می بینید برای ما مزاحمت ایجاد می کنید یا اینکه ما براتون مزاحمت ایجاد می کنیم بله بهتره که سالن را تحویل بدید.
منم گفتم: من ذهنم آزاد نیست و نمیتونم با این شرایط خوب کار کنم.
اون هم گفت: ما نمی خوایم شما را از دست بدیم ولی شما کار غیر قانونی نمیتونید بکنید!
منم گفتم: من چه کار غیر قانونی کردم
ایشون گفتند: چرا گیر می دید خانم؟ (بعدشم خندید و گفت ازیه تکواندو کار بعیده ، برید با مسئول سالن آشتی کنید)
من اومدم بیرون . و نامه زدم که من دیگه اینجا سالن نمیام.

بعدشم فهمیدم این مسئول سالن الان به یه خانم شوهر دار گیر داده و بیماری روانی داره. فقط موندم چرا رئیسش با من اینطوری برخورد کرد.

می دونید خیلی افسرده شدم. نه بخاطر اینکه دو تا آدم روانی رفتن رو اعصابم! بلکه بخاطر اینکه همش از خودم می پرسم "چرا باید امروز من در چنین شرایطی قرار می گرفتم؟ چرا بیشتر حواسمو جمع نکردم؟"

امروز خیلی حالم بد بود چون شأن و منزلتم اومده بود پایین. جواب اون همه زحمتم رو اینجوری دادن. من حتی از بچه ها شهریه هم نگرفتم چون وضعشون خوب نبود. دوستان کمکم کنید از این حالت روحی در بیام

اگر کلاس مسئول باشگاهه مرد بوده و مدیرشم مرد بود ۱۰۰٪ شک نکن جفتشون مریض روانی و .... بودن
امروز هم بهترین کار رو کردی چون اونجا شما نمیتونستی درست کار کنی وضعیت رو هم نمیتونستی عوض کنی چون این جور ادما خیلی پست تر از اون چیزی هستن که بشه باهاشون حرف زد و با منطق و .... باهاشون رفتار کرد فقط شما اذیت می شدی یه دبیر هم تو مدرسه ما بود من اون روز تو دفتر بودم قشنگ دیدم مدیرمون در اومد بهش گفت که شما چرا شلوار لی میپوشی و میری سرکلاس طرف هم تو همون مدت که مدیره داشت حرف میزد و چرند میگفت کیفش رو گذاشت رو میز و دفترش رو در اورد و کیفش روبست و برداشت دفتر کلاس رو داد دست مدیر بهش گفت شما برو یه نفر دیگه رو پیدا کن که شلوار لی نپوشه و ببرش سر کلاس و بعدم جمع کرد و رفت پشت سرشم نگاه نکرد والا چه کاریه مگه چقدر میدن برای یه کلاس بعد مدیره هم دید اجب غلطی کرده تا دم در ماشین دبیره رفت و التماس کرد
بعدم شما خودتون ورزش کار هستید میدونید که هر جور شده باید ورزش کار ها اذیت بشن مخصوصا اگر زن باشن از فرهنگ بیخود ملت خودمون هم هست کاریش نمیشه کرد فقط هم مربوط به رشته کاری شما نمیشه تو همه رشته ها هست یه چیزای این طوری هرکی مدیر جایی شد و ... دیگه این قدر میخواهد قیافه بگیره که دیگه یادش میره که تا دیروز کجا بوده باید چیکار بکنه و مشکلات و.... چی بود

[ehsan_iace]

سلام دوستان
من یه جایی باشگاه تکواندو داشتم. البته به اصرار و پیشنهاد بقیه بود و علاوه بر باشگاه خودم قبول کردم اونجا هم برم. بعد از مدتی نگهبان اون سالن کم کم شروع به اذیت کردن کرد. مثلاً یهو میومد در سالن را باز می کرد که مثلا از من یه سوال بپرسه. یا اینکه می رفتم می دیدم در سالن را برای تمرین باز نمی کنه (بی دلیل). یا اینکه توی سانس من یه سانس دیگه دارن کار می کنن.
من به هر کسی که شکایت کردم بهم گفتن این مرتیکه روانیه! باهاش درنیفت! منم در شأن خودم ندیدم که باهاش جر و بحث کنم. امروز رفتم پیش رئیسش و گفتم ببینید من به اصرار دیگران اینجا اومدم و نیازی هم به این سالن ندارم. با این شرایط من نمی تونم کار کنم. و می خوام سالن را تحویل بدم.
میدونید به من چه جوابی داد؟!!!!!!!! گفت: خانم اگه می بینید برای ما مزاحمت ایجاد می کنید یا اینکه ما براتون مزاحمت ایجاد می کنیم بله بهتره که سالن را تحویل بدید.
منم گفتم: من ذهنم آزاد نیست و نمیتونم با این شرایط خوب کار کنم.
اون هم گفت: ما نمی خوایم شما را از دست بدیم ولی شما کار غیر قانونی نمیتونید بکنید!
منم گفتم: من چه کار غیر قانونی کردم
ایشون گفتند: چرا گیر می دید خانم؟ (بعدشم خندید و گفت ازیه تکواندو کار بعیده ، برید با مسئول سالن آشتی کنید)
من اومدم بیرون . و نامه زدم که من دیگه اینجا سالن نمیام.

بعدشم فهمیدم این مسئول سالن الان به یه خانم شوهر دار گیر داده و بیماری روانی داره. فقط موندم چرا رئیسش با من اینطوری برخورد کرد.

می دونید خیلی افسرده شدم. نه بخاطر اینکه دو تا آدم روانی رفتن رو اعصابم! بلکه بخاطر اینکه همش از خودم می پرسم "چرا باید امروز من در چنین شرایطی قرار می گرفتم؟ چرا بیشتر حواسمو جمع نکردم؟"

امروز خیلی حالم بد بود چون شأن و منزلتم اومده بود پایین. جواب اون همه زحمتم رو اینجوری دادن. من حتی از بچه ها شهریه هم نگرفتم چون وضعشون خوب نبود. دوستان کمکم کنید از این حالت روحی در بیام

من ماجرای شما را خواندم و متوجه نشدم که چرا حال‌تان بد شده!!!

بگذارید از آخر شروع کنم : من با نگرفتن شهریه مخالفم! اگر ندارند قسطی بدهند ولی باید شهریه بدهند تا ارزش کار شما مشخص بشه!

شما به رفتار بد آن فرد اعتراض کردی ولی رئیس‌اش نمیخواسته یا جرات نداشته یا اهل توبیخ نیروی زیر دست اش نبوده و میخواسته همه چی آروم بمونه (از اینجور مدیرها و رئیس‌ها هم ما داریم که جرات توبیخ ندارند و همه تعارضهای مجموعه شان را نادیده میگیرند!) !!!

شما هم که کار درست را انجام دادید و بعد از اینکه دیدید اعتراض‌تان تاثیری نمی‌گذارد از آنجا زدید بیرون!
مطمئناً این حرکت شما تاثیرش را روی رئیس خواهد گذاشت!

اعتراض و نماندن به در شرایط بد نشان میده شما برای خودت ارزش و احترام قائلی و الان باید خوشحال باشی و به خودت آفرین بگی نه اینکه به خاطر بیمار بودن دیگری خودت را سرزنش کنی!

[Pejvak61]

می دونید خیلی افسرده شدم. نه بخاطر اینکه دو تا آدم روانی رفتن رو اعصابم! بلکه بخاطر اینکه همش از خودم می پرسم "چرا باید امروز من در چنین شرایطی قرار می گرفتم؟ چرا بیشتر حواسمو جمع نکردم؟"

امروز خیلی حالم بد بود چون شأن و منزلتم اومده بود پایین. جواب اون همه زحمتم رو اینجوری دادن. من حتی از بچه ها شهریه هم نگرفتم چون وضعشون خوب نبود. دوستان کمکم کنید از این حالت روحی در بیام

من يه همشيره دارم كه دانشجوي پزشكي سال آخره و كم و بيش با مسائلي اينچنين برخورد ميكنه و مثل شما گلايه ميكنه و باهام درد دل ميكنه و به همين دليل به نظرم اين احساس بسيار آشنا اومد. افراد كم اهميتي كه قدرت دستشونه يا ميخوان خودشونو قدرتمند نشون بدن يا ... هميشه براي خانم هايي كه سرشون توي كارشونه و با جديت دارن كارشونو ميكنن دردسر درست ميكنن و البته تا تهش هم بري ميفهمي يارو ميخواسته جلب توجه كنه تا سر صحبت باز بشه و يا نهايتاً ميخواسته حالتونو بگيره كه شما احساس نكنيد ازشون بالاتريد.

خواهر من در محل كارش بسيار با اين مسائل روبرو شده و هميشه سعي كرده حال طرفو بگيره ولي انصافاً هر وقت اين كارو ميكنه عصبي تر و افسرده تر ميشه و اخيراً تصميم گرفته زياد با اين طور آدم ها در نيفته و بذاره هر جور ميخوان رفتار كنن. آخه ما مملكت درست و درموني نداريم كه اگر اونا رو بكشوني تو محكمه كسي طرف تو رو بگيره معمولاً محكمه را هم پيش كسي ميبرن كه خودش عقده اي تمام عياره و نميتونه با انصاف قضاوت كنه.

همشيره ام تعريف ميكنه يكي از شبهايي كه در بيمارستان كشيك بوده مدير بيمارستانش مياد سركشي (مدير بيمارستان يك پزشك يا متخصص نيست! نميدونم چه سوادي داره) و تقريباً تمام پرستارها و كادر خدمات ميان براي عرض پاچه خاري ولي ايشون كه مشغول نوشتن بعضي گزارشات شرح حال بوده چون مدير را نميشناخته به كار خودش مشغول ميشه و بعد از اينكه اون مديره ميره يكي از پرستارها مياد بهش ميگه مدير از من اسم شما را پرسيد و بهم گفت به شما بگم حجابتونو رعايت كنيد! شك ندارم اون مدير مسأله دار به دليل بي اعتنايي خواهر من به حضورش در بخش اين طور واكنش نشون داده وگرنه با توحه به ظاهر ايشون همچين گيري كاملاً بي مورد بوده و محلي از اعراب نداره.

من به شما توصيه ميكنم اگر توان درگيري باهاشونو ندارين خيلي راحت كنار بكشيد. جامعه ما متأسفانه در مواحهه با مسائل اينچنيني به نفع مردان قضاوت خواهد كرد و بحث و جدل با اين افراد فقط به ضرر شماچه از نظر روحي و چه از نظر نتيجه كار خواهد انجاميد. باعث تأسفه كه تو چنين كشوري زندگي ميكنيم كه به خاطر جنسيت بايد بعضي تبعيضها را شاهد باشيم. يا شما را جدي نميگيرند و اگر هم سعي كنيد جديت پيشه كنيد متوسل به مسائل ديگري ميشن كه فقط ناراحتي شما را به دنبال خواهد داشت.

من كه تا حالا از نزديك ممالك ديگر را نديدم ولي گاهي اوقات فكر ميكنم هر كسي بتونه با هر روشي از اين خراب شده فرار كنه و در هر جاي متمدن ديگري غير از اينجا زندگي كنه برنده واقعي اونه.

يك سري چيزها هستن كه آدم نميتونه با ميليوو ها تومان پول تو اين كشور بدستشون بياره و دقيقاً در جاهاي ديگه هست و اينجا نيست. استرس تورم بدون هيج دليلي - سخت تر شدن شرايط زندگي - كم شدن انسانيت - پريدن به جان يكديگر بدون دليل موجه - نبود آزادي هاي مورد پذيرش عرف جامعه - نگاه به جنس زن به ديده تحقير و خلاصه كلي مطلب ديگه را ميشه در همين رابطه نام برد. البته بعضيهاشون ممكنه كم كم بهبود پيدا كنه ولي تا اون موقع شايد نوه هاي ما هم نتونن اون شرايط را ببينن.

[sara_program]

من ماجرای شما را خواندم و متوجه نشدم که چرا حال‌تان بد شده!!!

بگذارید از آخر شروع کنم : من با نگرفتن شهریه مخالفم! اگر ندارند قسطی بدهند ولی باید شهریه بدهند تا ارزش کار شما مشخص بشه!

شما به رفتار بد آن فرد اعتراض کردی ولی رئیس‌اش نمیخواسته یا جرات نداشته یا اهل توبیخ نیروی زیر دست اش نبوده و میخواسته همه چی آروم بمونه (از اینجور مدیرها و رئیس‌ها هم ما داریم که جرات توبیخ ندارند و همه تعارضهای مجموعه شان را نادیده میگیرند!) !!!

شما هم که کار درست را انجام دادید و بعد از اینکه دیدید اعتراض‌تان تاثیری نمی‌گذارد از آنجا زدید بیرون!
مطمئناً این حرکت شما تاثیرش را روی رئیس خواهد گذاشت!

اعتراض و نماندن به در شرایط بد نشان میده شما برای خودت ارزش و احترام قائلی و الان باید خوشحال باشی و به خودت آفرین بگی نه اینکه به خاطر بیمار بودن دیگری خودت را سرزنش کنی!

مشکلم اینه که نمیتونم حسم رو بیان کنم. ببینید دقیقا حسم اینه که: ایکاش اینو می گفتم ایکاش اونو می گفتم...
حس می کنم نتونستم اونطوری که لایقش بود برخورد کنم. شاید کمی شل برخورد کردم. مرتیکه من دارم حرف می زنم نگاه می کنه به ساعتش و یهو بین حرفام می پره می گه: من جلسه دارم آخرشو بگو!

ایکاش همون موقع می ذاشتم میومدم.

حس می کنم خودم خودمو خورد کردم. رفتاراش خیلی خیلی زننده بود و من خیلی صبوری الکی به خرج دادم

[ehsan_iace]

مشکلم اینه که نمیتونم حسم رو بیان کنم. ببینید دقیقا حسم اینه که: ایکاش اینو می گفتم ایکاش اونو می گفتم...
حس می کنم نتونستم اونطوری که لایقش بود برخورد کنم. شاید کمی شل برخورد کردم. مرتیکه من دارم حرف می زنم نگاه می کنه به ساعتش و یهو بین حرفام می پره می گه: من جلسه دارم آخرشو بگو!

ایکاش همون موقع می ذاشتم میومدم.

حس می کنم خودم خودمو خورد کردم. رفتاراش خیلی خیلی زننده بود و من خیلی صبوری الکی به خرج دادم

من یک برخورد بدی در یک مهمانی باهام شد و حتی اعتراض هم نکردم بعد چند ده بار بهش فکر میکردم و در ذهنم این مثل فیلم میدیدم که چجوری دارم حقش را کف دستش میگذارم اما بعد از آن آرامتر نمیشدم که حالم بدتر میشد احساس خشم و نفرت شدید نسبت به اون شخص داشتم نمیتوانستم به کارهایم برسم!

بعد متوجه شدم که داد و هوار و فحش و عربده کشی و ... تاثیری روی تغییر رفتار دیگران نداره!
دیگران بخاطر تربیت‌شان از دوران کودکی و محیط خانواده و دوستانشان و دهها چیز دیگه اینطوری شدند که میبینیم و ما نمیتونیم با چند دقیقه حرف زدن تغییری در آنها ایجاد کنیم!

شما هم به نظر من یک کاغذ A4 بردار و هرچی دلت میخواست بگی تو اون لحظه بنویس اصلاً فحش بنویس!
بعد از اینکه خوب خشم خودت را روی کاغذ خالی کردی کاغذ را آتش بزن یا ریز ریز کن و دور بریز!

و دیگه اون موضوع را رها کن

چون به قول استادی که میگفت ما باید چاقویی که دیگران بهمون زدند را دربیاریم و زخم‌مان را ببندیم و پانسمان کنیم نه اینکه هر روز با فکر کردن به آن موضوع و آن لحظه یکبار دیگه به خومان چاقو بزنیم!

بزرگترین انتقامی که میتونی از اون شخص بگیری اینکه حال خودت را خوب نگه داری و اون و نیروی نابغه‌اش! را رها کنی!

لطفاً هیچ جای دیگه هم رایگان کار نکن تا حداقل در قبال زحمات‌ات دستمزدت را بگیری

انتظار هم نداشته باش چون تو خوب و منطقی رفتار میکنی دیگران با تو خوب و منطقی رفتار کنند! آنها در حد عقل و شعورشان با تو رفتار میکنند!

[sara_program]

من یک برخورد بدی در یک مهمانی باهام شد و حتی اعتراض هم نکردم بعد چند ده بار بهش فکر میکردم و در ذهنم این مثل فیلم میدیدم که چجوری دارم حقش را کف دستش میگذارم اما بعد از آن آرامتر نمیشدم که حالم بدتر میشد احساس خشم و نفرت شدید نسبت به اون شخص داشتم نمیتوانستم به کارهایم برسم!

بعد متوجه شدم که داد و هوار و فحش و عربده کشی و ... تاثیری روی تغییر رفتار دیگران نداره!
دیگران بخاطر تربیت‌شان از دوران کودکی و محیط خانواده و دوستانشان و دهها چیز دیگه اینطوری شدند که میبینیم و ما نمیتونیم با چند دقیقه حرف زدن تغییری در آنها ایجاد کنیم!

شما هم به نظر من یک کاغذ A4 بردار و هرچی دلت میخواست بگی تو اون لحظه بنویس اصلاً فحش بنویس!
بعد از اینکه خوب خشم خودت را روی کاغذ خالی کردی کاغذ را آتش بزن یا ریز ریز کن و دور بریز!

و دیگه اون موضوع را رها کن

چون به قول استادی که میگفت ما باید چاقویی که دیگران بهمون زدند را دربیاریم و زخم‌مان را ببندیم و پانسمان کنیم نه اینکه هر روز با فکر کردن به آن موضوع و آن لحظه یکبار دیگه به خومان چاقو بزنیم!

بزرگترین انتقامی که میتونی از اون شخص بگیری اینکه حال خودت را خوب نگه داری و اون و نیروی نابغه‌اش! را رها کنی!

لطفاً هیچ جای دیگه هم رایگان کار نکن تا حداقل در قبال زحمات‌ات دستمزدت را بگیری

انتظار هم نداشته باش چون تو خوب و منطقی رفتار میکنی دیگران با تو خوب و منطقی رفتار کنند! آنها در حد عقل و شعورشان با تو رفتار میکنند!

الان دوستم پیامک داد که احوالم رو بپرسه چون امروز ظهر خیلی خیلی حالم بد بود. منم درجوابش هر چی فحش بلد بودم به اون مسئول سالن نوشتم و واسه دوستم ارسال کردم. انگار سبک شدم:n02:

جدی خیلی سبک شدم. ممنون بابت پیشنهادتون

[bijandarbari]

سلام

کلا تو این جور مواقع فقط به گذر زمان فکر کنید و مطمئن باشید بعد مدتی قضیه کامل فراموش میشه و ذهنتون آزاد میشه.

به مرور زمان تو مواجهه با این موارد ، مهارت هایی رو کسب می کنید که باعث میشه این تیپ مشکلات رو راحت تر بتونید هضم کنید و حتی به نحو بهتری بتونید از خودتون دفاع کنید.
ولی تا حد ممکن سعی کنید از درگیری با این افراد دوری کنید. چون این جور آدمای قیود اخلاقی که برای شما تعریف شده رو ندارن و راحت از پس شما بر میان و شما را آزار میدن.

[A.N.A.P]

مشکلم اینه که نمیتونم حسم رو بیان کنم. ببینید دقیقا حسم اینه که: ایکاش اینو می گفتم ایکاش اونو می گفتم...
حس می کنم نتونستم اونطوری که لایقش بود برخورد کنم. شاید کمی شل برخورد کردم. مرتیکه من دارم حرف می زنم نگاه می کنه به ساعتش و یهو بین حرفام می پره می گه: من جلسه دارم آخرشو بگو!

ایکاش همون موقع می ذاشتم میومدم.

حس می کنم خودم خودمو خورد کردم. رفتاراش خیلی خیلی زننده بود و من خیلی صبوری الکی به خرج دادم
سلام. ماشالله دوستان همیشه در صحنه انواع جواب‌ها رو دادن دیگه فکر میکنم جواب من اضافی و بیش‌از حد باشه :n02: . به‌هر حال .

من این حس شما رو بارها تجربه کردم. خودم به یک تجربه ای رسیدم که اتفاقا از لحاظ علمی هم درسته. فکر میکنم شما در شرایطی قرار گرفته بودید که تا بحال تجربش نکردید به‌همین دلیل شوکه شدید.
من خودم وقتی توی این شرایط قرار میگیرم سعی میکنم هر چی زودتر فراموشش کنم . مثلا با فکر کردم به چیزی که دوستش دارم. (خودم به طبیعت و کوه و جنگل فکر میکنم :n02: )
اینکه بعد از این اتفاق با خودتون فکر کنید که ای‌کاش این کار رو میکردم ای‌کاش اون کار رو میکردم ، بدترین کاریه که میتونستید انجام بدید. چون به هیچ جایی نمیرسته و بیشتر فکر رو مشغول و داغون میکنه .

این جوری فکر کنید که " من اولین بارم بود توی چنین شرایطی قرار گرفتم ، انتظاری از خودم ندارم که بتونم جواب درست حسابی بدم. "
بعد سعی کنین به هر شکلی که شده همون جوری که گفتم فراموشش کنید . مطمئنا برای دفعه بعد باتجربه میشید و میتونید پاسخ درست حسابی بدید که اینجوری عذاب وجدان نگیرید.

[sara_program]

سلام. ماشالله دوستان همیشه در صحنه انواع جواب‌ها رو دادن دیگه فکر میکنم جواب من اضافی و بیش‌از حد باشه :n02: . به‌هر حال .

من این حس شما رو بارها تجربه کردم. خودم به یک تجربه ای رسیدم که اتفاقا از لحاظ علمی هم درسته. فکر میکنم شما در شرایطی قرار گرفته بودید که تا بحال تجربش نکردید به‌همین دلیل شوکه شدید.
من خودم وقتی توی این شرایط قرار میگیرم سعی میکنم هر چی زودتر فراموشش کنم . مثلا با فکر کردم به چیزی که دوستش دارم. (خودم به طبیعت و کوه و جنگل فکر میکنم :n02: )
اینکه بعد از این اتفاق با خودتون فکر کنید که ای‌کاش این کار رو میکردم ای‌کاش اون کار رو میکردم ، بدترین کاریه که میتونستید انجام بدید. چون به هیچ جایی نمیرسته و بیشتر فکر رو مشغول و داغون میکنه .

این جوری فکر کنید که " من اولین بارم بود توی چنین شرایطی قرار گرفتم ، انتظاری از خودم ندارم که بتونم جواب درست حسابی بدم. "
بعد سعی کنین به هر شکلی که شده همون جوری که گفتم فراموشش کنید . مطمئنا برای دفعه بعد باتجربه میشید و میتونید پاسخ درست حسابی بدید که اینجوری عذاب وجدان نگیرید.

سلام. ممنون که وقت گذاشتید. تک تک پاسخهای دوستان آرومم کرد. پاسخ شما هم واقعا منطقی و بجا بود. من واقعا تجربه ی اینچنینی نداشتم. شما درست میگید

[hamed29]

نقل قول از sara_program:



سلام دوستان
من یه جایی باشگاه تکواندو داشتم. البته به اصرار و پیشنهاد بقیه بود و علاوه بر باشگاه خودم قبول کردم اونجا هم برم. بعد از مدتی نگهبان اون سالن کم کم شروع به اذیت کردن کرد. مثلاً یهو میومد در سالن را باز می کرد که مثلا از من یه سوال بپرسه. یا اینکه می رفتم می دیدم در سالن را برای تمرین باز نمی کنه (بی دلیل). یا اینکه توی سانس من یه سانس دیگه دارن کار می کنن.
من به هر کسی که شکایت کردم بهم گفتن این مرتیکه روانیه! باهاش درنیفت! منم در شأن خودم ندیدم که باهاش جر و بحث کنم. امروز رفتم پیش رئیسش و گفتم ببینید من به اصرار دیگران اینجا اومدم و نیازی هم به این سالن ندارم. با این شرایط من نمی تونم کار کنم. و می خوام سالن را تحویل بدم.
میدونید به من چه جوابی داد؟!!!!!!!! گفت: خانم اگه می بینید برای ما مزاحمت ایجاد می کنید یا اینکه ما براتون مزاحمت ایجاد می کنیم بله بهتره که سالن را تحویل بدید.
منم گفتم: من ذهنم آزاد نیست و نمیتونم با این شرایط خوب کار کنم.
اون هم گفت: ما نمی خوایم شما را از دست بدیم ولی شما کار غیر قانونی نمیتونید بکنید!
منم گفتم: من چه کار غیر قانونی کردم
ایشون گفتند: چرا گیر می دید خانم؟ (بعدشم خندید و گفت ازیه تکواندو کار بعیده ، برید با مسئول سالن آشتی کنید)
من اومدم بیرون . و نامه زدم که من دیگه اینجا سالن نمیام.

بعدشم فهمیدم این مسئول سالن الان به یه خانم شوهر دار گیر داده و بیماری روانی داره. فقط موندم چرا رئیسش با من اینطوری برخورد کرد.

می دونید خیلی افسرده شدم. نه بخاطر اینکه دو تا آدم روانی رفتن رو اعصابم! بلکه بخاطر اینکه همش از خودم می پرسم "چرا باید امروز من در چنین شرایطی قرار می گرفتم؟ چرا بیشتر حواسمو جمع نکردم؟"

امروز خیلی حالم بد بود چون شأن و منزلتم اومده بود پایین. جواب اون همه زحمتم رو اینجوری دادن. من حتی از بچه ها شهریه هم نگرفتم چون وضعشون خوب نبود. دوستان کمکم کنید از این حالت روحی در بیام



سلام؛
همه از جمله آقایون هم درگیر چنین مسائلی میشن. تازه شما یه دلیل دارید و میگید اون دو نفر روانی هستن؛ اگه مشابه همین اتفاق برای یه مرد بیفته، احتمال زیاد از طرف دیگران سرزنش میشه، که تو بیعرضه ای و نمیتونی حقـت رو بگیری! :n04: خدایی دروغ میگم؟!


من هم با نظر دیگران موافقم؛ از این به بعد رایگان کار نکنید؛ شاید اونها تصور کنن شما بهِشون نیاز دارید که پولی نمیگیرید. من باشم ماهی 1000 تومن میگیرم ولی مُفتی کار نمیکنم.


من خودم رزمی کارم؛ سالنی رو که الان تمرین میکنیم با هزار گرفتاری سر پا مونده.
یه انباری بود که بلااستفاده مونده بود :n21:
استادمون به کمک همکارانش با هزینه بالا اون انباری رو به سالن ورزشی تبدیل و از اداره ی مربوطه اجاره کردن. به جای اینکه تشکر کنن که یه انباری رو به یک منبع درآمد براشون تبدیل کردیم، سر تمدید قرارداد کلی ما رو اذیت کردن. نهایتاً با هزار مصیبت تونستیم راضیشون کنیم.
جالبه علاوه بر بحثهایی که شد، ناچار شدیم از روابط هم استفاده کنیم (پارتی بازی)، تا بتونیم سالنی که خودمون راه انداختیم رو نگه داریم!

[sara_program]

نقل قول از sara_program:






سلام؛
همه از جمله آقایون هم درگیر چنین مسائلی میشن. تازه شما یه دلیل دارید و میگید اون دو نفر روانی هستن؛ اگه مشابه همین اتفاق برای یه مرد بیفته، احتمال زیاد از طرف دیگران سرزنش میشه، که تو بیعرضه ای و نمیتونی حقـت رو بگیری! :n04: خدایی دروغ میگم؟!


من هم با نظر دیگران موافقم؛ از این به بعد رایگان کار نکنید؛ شاید اونها تصور کنن شما بهِشون نیاز دارید که پولی نمیگیرید. من باشم ماهی 1000 تومن میگیرم ولی مُفتی کار نمیکنم.


من خودم رزمی کارم؛ سالنی رو که الان تمرین میکنیم با هزار گرفتاری سر پا مونده.
یه انباری بود که بلااستفاده مونده بود :n21:
استادمون به کمک همکارانش با هزینه بالا اون انباری رو به سالن ورزشی تبدیل و از اداره ی مربوطه اجاره کردن. به جای اینکه تشکر کنن که یه انباری رو به یک منبع درآمد براشون تبدیل کردیم، سر تمدید قرارداد کلی ما رو اذیت کردن. نهایتاً با هزار مصیبت تونستیم راضیشون کنیم.
جالبه علاوه بر بحثهایی که شد، ناچار شدیم از روابط هم استفاده کنیم (پارتی بازی)، تا بتونیم سالنی که خودمون راه انداختیم رو نگه داریم!

ممنون. اصلا غم خودم یادم رفت:n37: ایشالا سایه استادتون بالا سرتون بمونه. قدر این استادو باید دونست

[tbn]

سلام دوستان.وقتی جایی مهمانی رفتیم، هنگام خداحافظی با چه جملاتی بهتره از میزبان تشکر کنیم؟ یا برعکس اگر خودمون میزبان بودیم؟

[hossein blak]

اگه مهمان بودید:ممنون ...ایشاا....تو خوشی ها جبران کنیم....دستتون درد نکنه. و......

اگه میزبان بودید:خوش اومدید ....قدم رنجه فرمودید....بازم از این طرفا بیاید.. و......

[ehsan_iace]

به مغازه‌دارها باید سلام کرد یا همینطوری جنس را ازشان خواست؟

باید وقتی خریدیم از آنها تشکر کنیم یا نه؟

(میدانم که سلام کردن و تشکر کردن خوبه اما بارها شده که نه جواب سلام‌ام را مغازه‌دارها داده‌اند و نه جواب تشکرم را!)

[miss_ava7]

به مغازه‌دارها باید سلام کرد یا همینطوری جنس را ازشان خواست؟

باید وقتی خریدیم از آنها تشکر کنیم یا نه؟

(میدانم که سلام کردن و تشکر کردن خوبه اما بارها شده که نه جواب سلام‌ام را مغازه‌دارها داده‌اند و نه جواب تشکرم را!)

من یه مدتی فروشنده بودم. واقعا به نظرم بده یکی همین جوری میاد توی مغازه و بدون سلام چند تا دور میزنه آخرشم بدون هیچ حرف و صدایی (چه برسه به تشکر یا خدافظی) بزاره بره.
نمی گم خیلی مودب باشید یا فروشنده رو به اصطلاح تحویل بگیرید،نه، خیلی وقتام مغازه شلوغ باشه نیاز به سلام نیست. ولی اگه مغازه ای رفتید که هیشکی نبود اونوقت فروشنده طبیعتا به شما توجه و نگاه میکنه، پس یه سلامی،خسته نباشیدی چیزی بگید، در حد یه کلمه. اگه فروشنده آداب معاشرت بدونه، اونم به گرمی جوابتونو میده. اگه فروشنده از اونایی بود که عمدا جواب سلامتونو نداد شما هم دیگه محلش نزارید و ازش تشکر نکنید و می تونید بدون اینکه چیزی بگید برید بیرون.
در کل درستش اینه که شمای مشتری اولش سلام کنید اما دیگه بقیه رفتارتون به رفتار فروشنده بستگی داره.
همین سلام مشتری برای من خیلی تاثیرگذاره..
اگه سلام هم ندادید و فقط خواستید قیمت بگیرید فقط لحن سوالتون خوب باشه (آقا اینا چنده؟ فلان مارکو دارید؟..)

[ملا نصرالدین]

سلام دوستان.وقتی جایی مهمانی رفتیم، هنگام خداحافظی با چه جملاتی بهتره از میزبان تشکر کنیم؟ یا برعکس اگر خودمون میزبان بودیم؟





وقتی مهمان هستید: ببخشید زحمت دادیم...از پذیرایی خوبتون تشکر میکنم
وقتی میزبان هستید: زحمت کشیدید ..........قدم رنجه فرمودیدن....نرید حاجی حاجی مکه ها ....

[ehsan_iace]

وقتی داریم حرف میزنیم و طرف مقابل وسط حرف مان مپیره و صحبت‌مان را قطع میکنه، آیا باید بهش تذکر بدهیم یا نه؟

آیا باید به صحبت مان ادامه بدهیم تا شاید او حرفش را قطع کند؟

[sara_program]

وقتی داریم حرف میزنیم و طرف مقابل وسط حرف مان مپیره و صحبت‌مان را قطع میکنه، آیا باید بهش تذکر بدهیم یا نه؟

آیا باید به صحبت مان ادامه بدهیم تا شاید او حرفش را قطع کند؟

بهترین کار که می شود کرد که هم طرف مقابل را شرمنده می کند هم احترام طرف مقابل حفظ می شود این است که وقتی بین حرفمان می پرد با خوشرویی و لبخند ملیحی صبر میکنیم تا حرفش تمام شود ولی اصلا به حرفش گوش نمی دهیم که مبادا حرف خودمون یادمون بره. همین که حرفش تمام شد می گیم :

بله... غرض از حرف منم این بود که ....

و ادامه حرف خودتون را می زنید. این روش همیشه منجر به عذر خواهی طرف مقابل می شود

[Atghia]

وقتی داریم حرف میزنیم و طرف مقابل وسط حرف مان مپیره و صحبت‌مان را قطع میکنه، آیا باید بهش تذکر بدهیم یا نه؟

آیا باید به صحبت مان ادامه بدهیم تا شاید او حرفش را قطع کند؟

حرفیتون رو قطع نکنید در همون حین با اشاره دست به کسی که پریده وسط حرفتون مثل وقتی علامت ایست میدن دستتون رو نشون بدید و یک لبخند:n33:و بعد روتون رو برگردونید به حرف خودتون ادامه بدید:n26:

[hamed29]

وقتی داریم حرف میزنیم و طرف مقابل وسط حرف مان مپیره و صحبت‌مان را قطع میکنه، آیا باید بهش تذکر بدهیم یا نه؟

آیا باید به صحبت مان ادامه بدهیم تا شاید او حرفش را قطع کند؟




بهترین کار که می شود کرد که هم طرف مقابل را شرمنده می کند هم احترام طرف مقابل حفظ می شود این است که وقتی بین حرفمان می پرد با خوشرویی و لبخند ملیحی صبر میکنیم تا حرفش تمام شود ولی اصلا به حرفش گوش نمی دهیم که مبادا حرف خودمون یادمون بره. همین که حرفش تمام شد می گیم :

بله... غرض از حرف منم این بود که ....

و ادامه حرف خودتون را می زنید. این روش همیشه منجر به عذر خواهی طرف مقابل می شود


اگه حرف مهمی زده که شما باید به حرفش پاسخ بدید، بعد از اینکه روشِ بالا رو اجرا کردید اینکار رو بکنید.
البته من باشم آخر حرف هام جوابش رو میدم.

[ehsan_iace]

حرفیتون رو قطع نکنید در همون حین با اشاره دست به کسی که پریده وسط حرفتون مثل وقتی علامت ایست میدن دستتون رو نشون بدید و یک لبخند:n33:و بعد روتون رو برگردونید به حرف خودتون ادامه بدید:n26:


بهترین کار که می شود کرد که هم طرف مقابل را شرمنده می کند هم احترام طرف مقابل حفظ می شود این است که وقتی بین حرفمان می پرد با خوشرویی و لبخند ملیحی صبر میکنیم تا حرفش تمام شود ولی اصلا به حرفش گوش نمی دهیم که مبادا حرف خودمون یادمون بره. همین که حرفش تمام شد می گیم :

بله... غرض از حرف منم این بود که ....

و ادامه حرف خودتون را می زنید. این روش همیشه منجر به عذر خواهی طرف مقابل می شود


اگه حرف مهمی زده که شما باید به حرفش پاسخ بدید، بعد از اینکه روشِ بالا رو اجرا کردید اینکار رو بکنید.
البته من باشم آخر حرف هام جوابش رو میدم.

ایشان میخواستند حرف شان را به کرسی بنشانند و وسط صحبت من که داشتم توضیح میدادم جمله قبلی خودشان را با صدای بلند تکرار کردند و من هم به اجبار حرفم را قطع کردم چون لحظاتی هر دو داشتیم حرف میزدیم و معلوم نبود چی به چیه!

تو این شرایط، چه توصیه‌ایی میکنید؟

[Amin_0913]

سلام
وقتی یه نفر بزرگتر خود آدم(آقا) بهت بگه فدات شم در جوابش چی باید بگیم ؟

من یه بار گفتم "ما مخلصتیم"

[sara_program]

ایشان میخواستند حرف شان را به کرسی بنشانند و وسط صحبت من که داشتم توضیح میدادم جمله قبلی خودشان را با صدای بلند تکرار کردند و من هم به اجبار حرفم را قطع کردم چون لحظاتی هر دو داشتیم حرف میزدیم و معلوم نبود چی به چیه!

تو این شرایط، چه توصیه‌ایی میکنید؟

آهان خب قضیه فرق کرد. توی روانشناسی یک روش برای این مواقع هستش. مثلا ما فرض می گیریم که اسم اون طرف علی هستش. وقتی چنین اتفاقی میفته که صداشو بالاتر می بره که حرفشو به کرسی بنشونه. شما باید اسمشو مدام پشت سر هم با صدای بلند صدا بزنید. یعنی بگین: علی علی علی علی علی . اعصابش بهم می ریزه و مکث می کنه وقتی مکث کرد بهش بگین: علی بذار حرفمو تموم کنم. داشتم میگفتم...

اگه دوباره بین حرفتون پرید. دوباره هی اسمشو صدا بزنید

[sara_program]

سلام
وقتی یه نفر بزرگتر خود آدم(آقا) بهت بگه فدات شم در جوابش چی باید بگیم ؟

من یه بار گفتم "ما مخلصتیم"

بگین "خدا نکنه ، شما سرورین"

اما اگه از خودتون کوچیکتر بود بهش بگین "واقعاً؟ " و بخندید:n02:

[Ali000999]

---حذف شد---

[Ali000999]

به مغازه‌دارها باید سلام کرد یا همینطوری جنس را ازشان خواست؟

باید وقتی خریدیم از آنها تشکر کنیم یا نه؟

(میدانم که سلام کردن و تشکر کردن خوبه اما بارها شده که نه جواب سلام‌ام را مغازه‌دارها داده‌اند و نه جواب تشکرم را!)
سلام
صد درصد
کلا وارد جایی میشیم باید سلام کنیم.
فکر کنم دلیل اینکه گاهی اوقات جواب سلام نمیدن اینه که ما سلام رو خیلی بی حال و خشک میگیم.اینکه گاهی اوقات طرف حال و روزش خوش نیست یا سرش شلوغه و حواسش نیست که جواب سلام بده فرق داره ولی وقتی با یه لبخند سلام کنی و خسته نباشید بگی اون شخص هر چقدر هم خسته و ... باشه حداقل جواب سلامت رو میده.

[Ali000999]

به مغازه‌دارها باید سلام کرد یا همینطوری جنس را ازشان خواست؟

باید وقتی خریدیم از آنها تشکر کنیم یا نه؟

(میدانم که سلام کردن و تشکر کردن خوبه اما بارها شده که نه جواب سلام‌ام را مغازه‌دارها داده‌اند و نه جواب تشکرم را!)
سلام
صد درصد
کلا وارد جایی میشیم باید سلام کنیم.
فکر کنم دلیل اینکه گاهی اوقات جواب سلام نمیدن اینه که ما سلام رو خیلی بی حال و خشک میگیم.اینکه گاهی اوقات طرف حال و روزش خوش نیست یا سرش شلوغه و حواسش نیست که جواب سلام بده فرق داره ولی وقتی با یه لبخند سلام کنی و خسته نباشید بگی اون شخص هر چقدر هم خسته و ... باشه حداقل جواب سلامت رو میده.

[MƐΛИĪИƓĿƐSS]

سلام.
هنگامی که استادی رو میشناسیم ساعت آخر(وقتی میخوایم تعطیل بشیم)میبینیمش بهش سلام کنیم؟
1-بگیم:سلام،خداحافظ؟:n02:
2-تنها بگیم:خداحافظ.؟:n36:
3-نه سلام و نه خداحافظ.بگیم خسته نباشید؟:n18:

گزینه مورد نظر خود را به شماره ی 200000 پیامک کنید.:n02:

واقعا چی بیگم؟

[1376MAXIMUM]

سلام.
هنگامی که استادی رو میشناسیم ساعت آخر(وقتی میخوایم تعطیل بشیم)میبینیمش بهش سلام کنیم؟
1-بگیم:سلام،خداحافظ؟:n02:
2-تنها بگیم:خداحافظ.؟:n36:
3-نه سلام و نه خداحافظ.بگیم خسته نباشید؟:n18:

گزینه مورد نظر خود را به شماره ی 200000 پیامک کنید.:n02:

واقعا چی بیگم؟
خدا حافظ یا خسته نباشید همین
حالا بستگی داره دیگه کدومشو تو اون موقعیت مناسب تر ببینید ولی من خودم همیشه میگم خدا حافظ البته اگر باهاش کلاس داشته باشم توی اون روز اگر نداشتید من فکر میکنم خسته نباشید بهتر باشه چون خداحافظ رو بیشتر موقعی به کار میبریم که به هر دلیلی یا هر شکلی اون شخص رو دیده باشیم و اون هم مارو دیده باشه

[Demon King]

سلام.
هنگامی که استادی رو میشناسیم ساعت آخر(وقتی میخوایم تعطیل بشیم)میبینیمش بهش سلام کنیم؟
1-بگیم:سلام،خداحافظ؟:n02:
2-تنها بگیم:خداحافظ.؟:n36:
3-نه سلام و نه خداحافظ.بگیم خسته نباشید؟:n18:

گزینه مورد نظر خود را به شماره ی 200000 پیامک کنید.:n02:

واقعا چی بیگم؟


خداحافظ زمانی بکار میره که قبلش سلامی داده باشیم و وقت بدرود بگیم خداحافظ.
سلام مناسب تره به نظرم.

[sasansamiri]

مثلا یکیشون مغازه داره
هروقت سلام میکنم جواب میده سلام بفرمایید تو و .... ؟ من این طرف رو ۱۵ ساله میشناسم از حدود ۳-۴ سالگیم تا الان نه میشه میبینمش سلام نکنم نه اگر سلام کردم چیزی گفت جواب ندم منم همین طوری سرم رو میندازم پایین و فقط میگم مرسی مرسی


شرمنده بعد از این همه مدت جوابتو دادم.:n26:

وقتی میگه بفرما تو بگو ممنونم متشکر،یا برو داخل کمی حال و احوال داشته باش .
یا نهایتا داری رد میشی سلام کن و دستت رو هم به نشانه سلام کردن ببر بالا.تموم شد و رفت.

یا خیلی خجالت میکشی نرو از جلو مغازش رد شو.:n26:

[sasansamiri]

سلام.
هنگامی که استادی رو میشناسیم ساعت آخر(وقتی میخوایم تعطیل بشیم)میبینیمش بهش سلام کنیم؟
1-بگیم:سلام،خداحافظ؟:n02:
2-تنها بگیم:خداحافظ.؟:n36:
3-نه سلام و نه خداحافظ.بگیم خسته نباشید؟:n18:

گزینه مورد نظر خود را به شماره ی 200000 پیامک کنید.:n02:

واقعا چی بیگم؟


اگه صبح دیدیش بگو خداحافظ.

اگر هم صبح ندیدیش دارین از کنار هم رد میشین بگو خوش باشین،خسته نباشید(با لبخند)......
و.......
و....

ما ایرونی ها و فارسی زبانان جهان در تیکه پاره کردن تعارف مهارت مادر زادی داریم.تموم شد و رفت.:n20:

[iranch]

سلام
وقتی میگن بد نباشه بهترین پاسخ چی هست؟

[alittlequestion11]

سلام. من خیلی کمرو و خجالتی هستم ! بهم بگید از کجا شروع کنم و چه کار کنم که بهتر بشم... یا مثلا به مردم با چه دیدی نگاه کنم که پر رو تر بشم

[MƐΛИĪИƓĿƐSS]

سلام. من خیلی کمرو و خجالتی هستم ! بهم بگید از کجا شروع کنم و چه کار کنم که بهتر بشم... یا مثلا به مردم با چه دیدی نگاه کنم که پر رو تر بشم

سلام.
میتونید روابطون رو با فامیل گسترش بدید.یعنی در حضور فامیل حرف بزنید یا باهاشون در مورد مطلبی بحث کنیم.
همچنین با دوستانتون این کار رو بکنید.
فرق آدمای خجالتی با پررو ها در ضایع شدن حق هست،یعنی اگه میخواید دیگه کم رو نباشید نذارید حقتون ضایع بشه،فقط همین.

[shi.irani]

سلام. من خیلی کمرو و خجالتی هستم ! بهم بگید از کجا شروع کنم و چه کار کنم که بهتر بشم... یا مثلا به مردم با چه دیدی نگاه کنم که پر رو تر بشم

فقط آدمهای خجالتی حقشون ضایع نمیشه
آدمای نجیب و با گذشت و مهربون هم به این مشکل دچارند...
من یه پیشنهاد بهت میدم یکی از دوستام در این مورد نظر جالبی داد
گفت هرزمان با کسی حرف می زنید فکر کنید خواهر کوچیکتونه
جدا گفتما یه بار امتحان کن

[MƐΛИĪИƓĿƐSS]

فقط آدمهای خجالتی حقشون ضایع نمیشه
آدمای نجیب و با گذشت و مهربون هم به این مشکل دچارند...
من یه پیشنهاد بهت میدم یکی از دوستام در این مورد نظر جالبی داد
گفت هرزمان با کسی حرف می زنید فکر کنید خواهر کوچیکتونه
جدا گفتما یه بار امتحان کن
انسان های محترم و مهربون نمیذارن حقشون ضایع بشه،مگر خودشون بخوان در مواقعی گذشت کنن.
شما با بزرگترتون(مثلا یه فرد غریبه ای که 10 سال از شما بزرگتره مثل خواهر کوچیکتون حرف میزنید؟)

[shi.irani]

منظورم از خواهر کوچیکتر نه اینکه دیگه بچه ده ساله...
منظورم اینکه طرف رو اینقد برای خودت بزرگ نکنی که دچار لکنت بشی
حتی با بزرگ تر از خودت میتونی با صمیمت ولی با احترام برخورد کنی
آدمای مهریون و محترم همیشه با گذشتن حتی در بدترین شرایط... به قول شما حتی اگه از حقشون نگذرن ولی باعث آزار کسی هم سعی میکنن نشن

[ba maram]

سلام
یکی از اقوام نزدیک بنده وقتی که محل کارم رو دید بهم گفت که ((من ندیده بودم تا حالا محل کارتون رو))
در این زمان ندونستم بهش چی بگم
به نظر شما بهترین ج چی هست ؟
هم رسمی هم دوستانه

[Demon King]

سلام
یکی از اقوام نزدیک بنده وقتی که محل کارم رو دید بهم گفت که ((من ندیده بودم تا حالا محل کارتون رو))
در این زمان ندونستم بهش چی بگم
به نظر شما بهترین ج چی هست ؟
هم رسمی هم دوستانه


سلام؛

فکر نمیکنم نیاز به جواب خاصی باشه. چون عبارت تعارفی نیست، پس جواب رسمی و کلی هم نخواهد داشت.
فکر میکنم یه لبخند کوچیک شاید به همراه این عبارت جالب باشه:

« واقعا؟! خوب حالا نظرتون چیه؟ جای خوبیه؟ »

[ba maram]

ممنونم از پستتون
چشمتون روشن توی این مواقع کارساز نیست ؟

__________

راستی برای کسی که اومده خونه ام (خونه ی بزرگ بر فرض) رو دیده و بهم میگه :
به به چه جای بزرگ و شاهنشینیه
...خوش بحال بچه ها و خانومت (به شوخی میگه اینجارو)
چی باید جوابش رو بدیم ؟؟؟
هم لاتیش هم رسمیش چی میشه ....
پیشاپیش از درج پستتون متشکرم:n12:

[Demon King]

ممنونم از پستتون
چشمتون روشن توی این مواقع کارساز نیست ؟

__________

راستی برای کسی که اومده خونه ام (خونه ی بزرگ بر فرض) رو دیده و بهم میگه :
به به چه جای بزرگ و شاهنشینیه
...خوش بحال بچه ها و خانومت (به شوخی میگه اینجارو)
چی باید جوابش رو بدیم ؟؟؟
هم لاتیش هم رسمیش چی میشه ....
پیشاپیش از درج پستتون متشکرم:n12:


چشمتون روشن معمولا ,برای کسی که نوزادی به دنیا آورده یا کسی که منتظر اقوامی از دور بوده که بخونش میان, بکار میره.
در اینجا استفاده از " چشمتون روشن " کاربردی نداره!

+

بگید:

1- قابل شما رو نداره.

یا

2- ممنون چشاتون بزرگ میبینه : دی (عبارت دوستانه و غیر رسمی )

یا

3- اینجا متعلق به خودتونه.

[ehsan_iace]

1. وقتی کسی سراغ یکی از افراد خانواده را میگیره مثلاً سر کار رفت یا نه؟ و نمیخواهیم جواب مثبت یا منفی به این سئوال بدهیم و میخواهیم یکجوری جواب بدهیم که دیگه در این مورد سئوال نکنه چی باید بگیم؟

2. به یکی از افراد فامیل که سراغ دیگران را میگیره و مرتب سئوال میکنه که تک تک اعضای خانواده چیکار دارند میکنند و کجا هستند و ... (فضولی بیجا!) چطور باید جواب بدهیم؟

[Atghia]

1. وقتی کسی سراغ یکی از افراد خانواده را میگیره مثلاً سر کار رفت یا نه؟ و نمیخواهیم جواب مثبت یا منفی به این سئوال بدهیم و میخواهیم یکجوری جواب بدهیم که دیگه در این مورد سئوال نکنه چی باید بگیم؟

2. به یکی از افراد فامیل که سراغ دیگران را میگیره و مرتب سئوال میکنه که تک تک اعضای خانواده چیکار دارند میکنند و کجا هستند و ... (فضولی بیجا!) چطور باید جواب بدهیم؟

سلام
1- سعی کنید سر بالا جواب بدید. بگید حالا فعلا درگیره .کار که هست باید شرایطش خوب باشه دیگه. تا خدا چی بخواد.

2- کوتاه پاسخ پشت سرهم جواب بدید خودش میفهمه و ادامه نمیده دقیقا یکی از اقوام ما همینه هربار تل میزنه فقط میمونه که بپرسه ناهار چی خوردید! من با ایشون دقیقا همین برخورد رو دارم از هرکی و از هرچی میپرسه خیلی کوتاه میگم
مثلا : چه خبرا ؟داداش چکار میکنه؟ جواب: شکر. خوبه. سلام دارن
از فلانی چه خبر؟ جواب: ممنون خوبن. سلامتی
در همین حد
چیزه بیشتری هم پرسید از فلان ماجرا چه خبر بگید خبر خاصی نیست.یا خبرشو ندارم:n33:

[roya.rashidi]

سلام
میخاستم یه نامه به استادمون بنویسم بگم

"میشه موضوع کنفرانس من در زمینه شناختن کامل و درک کامل از دات نت فریم ورک باشه"

بی زحمت دباره راهنماییم کنید.
از همگی ممنونم

[Atghia]

سلام
میخاستم یه نامه به استادمون بنویسم بگم

"میشه موضوع کنفرانس من در زمینه شناختن کامل و درک کامل از دات نت فریم ورک باشه"

بی زحمت دباره راهنماییم کنید.
از همگی ممنونم

خب خیلی پیچیده نیستش که:n39:

عنوان ایمیل رو بنویسید :

درخواست راهنمایی پیرامون موضوع کنفرانس

متن ایمیل هم میتونه این باشه:

با عرض سلام خدمت استاد محترم جناب آقای دکتر فلانی

پیرو فرمایش شما مبنی بر ارائه کنفرانس در درس ایکس(اسم درستون)، از شما راهنمایی میخواستم بابت اینکه آیا امکانش هست که موضوع کنفرانس من -----------------------------از سایت----------باشد؟

با تشکر
اسم خودتون

[Demon King]

سلام
میخاستم یه نامه به استادمون بنویسم بگم

"میشه موضوع کنفرانس من در زمینه شناختن کامل و درک کامل از دات نت فریم ورک باشه"

بی زحمت دباره راهنماییم کنید.
از همگی ممنونم

سلام دو متن پیشنهاد میکنم مخیرید:

۱

سلام خدمت شما.
روزتون بخیر.

سوالی داشتم در رابطه با موضوع کنفرانس؛ اینکه آیا امکان داره موضوع کنفرانس من باب
شناخت و درک کامل از دات نت فریم ورک باشه؟

ممنونم.

۲

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما.

سوالی داشتم:

در رابطه با موضوع کنفرانس که فرمودید؛ من اجازه دارم
اون رو شناخت و درک کامل از دات نت فریم ورک انتخاب کنم؟

متشکر، روز بخیر.

[hamed29]

سلام
میخاستم یه نامه به استادمون بنویسم بگم

"میشه موضوع کنفرانس من در زمینه شناختن کامل و درک کامل از دات نت فریم ورک باشه"

بی زحمت دباره راهنماییم کنید.
از همگی ممنونم



با عرض سلام و وقت بخیر

در مورد درس ِ ........ ؛
آیا با بررسی NET Framework. به عنوان موضوع کنفرانس موافقت می فرمایید؟

با تشکر

اسم
شماره دانشجویی

[ehsan_iace]

در مورد برخورد بد باید چیکار کنم؟مثل تو صف یکی هل میده و با کلمات بد -که الزاماً فحش نیستند ولی تحقیرآمیزند- میگه برو جلو!

[hossein blak]

در مورد برخورد بد باید چیکار کنم؟مثل تو صف یکی هل میده و با کلمات بد -که الزاماً فحش نیستند ولی تحقیرآمیزند- میگه برو جلو!
1.خوب در این جور مسائل باید به فردی که در اون مکان مسئول هست گزارش کنبم...مثل مدرسه باید به معون یا مدیر گفت.
2.اگه امکان نداشت من توصیه میکنم دو سه بار اول رو بی محلی کنید.
3.اگه به قول معروف اگه کسی نیستید که این رفتار به غرورتون بر نخوره جوایش رو بدید و اون رو سرجاش بنشونید.
4.جوابی که میگم شاید بی ادبی باشه: مگه کوری نمیبینی نمیشه.




باتشکر... / حسین

[1376MAXIMUM]

در مورد برخورد بد باید چیکار کنم؟مثل تو صف یکی هل میده و با کلمات بد -که الزاماً فحش نیستند ولی تحقیرآمیزند- میگه برو جلو!
یه روش شرمنده کردن طرف از کارش هست با کنایه و تیکه انداختن به خود طرف البته سعی کنید عصبی نکنید طرف رو

[hamed29]

در مورد برخورد بد باید چیکار کنم؟مثل تو صف یکی هل میده و با کلمات بد -که الزاماً فحش نیستند ولی تحقیرآمیزند- میگه برو جلو!



4.جوابی که میگم شاید بی ادبی باشه: مگه کوری نمیبینی نمیشه.


جواب:


عجله نکنید؛ می‌بینید که نمیشه!

[Demon King]

در مورد برخورد بد باید چیکار کنم؟مثل تو صف یکی هل میده و با کلمات بد -که الزاماً فحش نیستند ولی تحقیرآمیزند- میگه برو جلو!


سلام؛

برابر برخورد بد بهترین کار سکوته، چون صف نانوایی ارزش اینو نداره که خودتون رو عصبانی کنید. چندبار که این حرفو تکرار کردند شما هم با آرامش آگاهشون کنید که امکانش نیست از این جلوتر برید.
در کل اگه تو اینجور برخورد های دیگران خنسردی خودتون رو حفظ کنید، این بهترین پاسخ به رفتار اونها هست.

[roya.rashidi]

سلام. ضمن تشکر بابت جواب های مفیدتون میخاستم بدونم پای برگه امتحان چه جمله قشنگی بنویسم که این منظورمو برسونه.
از اونجا که من کاردانی حسابداری بودم برام این درس خیلی سخت بود و مطعنم نتیجه امتحان برخلاف انتظارم خاهد بود
چون رشته مو خیلی خیلی دوس دارم میخام معدلم بالا بشه ازتون خاهش میکنم مساعدت بفرمایید
با کلاس و کوتاه باشه مرسی.:n16:

[Atghia]

سلام. ضمن تشکر بابت جواب های مفیدتون میخاستم بدونم پای برگه امتحان چه جمله قشنگی بنویسم که این منظورمو برسونه.
از اونجا که من کاردانی حسابداری بودم برام این درس خیلی سخت بود و مطعنم نتیجه امتحان برخلاف انتظارم خاهد بود
چون رشته مو خیلی خیلی دوس دارم میخام معدلم بالا بشه ازتون خاهش میکنم مساعدت بفرمایید
با کلاس و کوتاه باشه مرسی.:n16:

از دید 90% اساتید اینکار اصلا جالب نیست یا نمیخونن و یا با خنده خواهند خوند حالا با هر لحنی که نوشته باشید!
بنظرم اصلا کار شایسته ای نیست برای نمره گرفتن پای برگه چیزی بنویسید:n16:
ولی میتونید در اولین فرصت بعد از امتحان استاد رو ببینید و اگر حرفی در این زمینه هست حضوری بهشون بگید به مراتب تاثیرگذارتر هست
موفق باشید

[mohsen_gh1991]

سلام. ضمن تشکر بابت جواب های مفیدتون میخاستم بدونم پای برگه امتحان چه جمله قشنگی بنویسم که این منظورمو برسونه.
از اونجا که من کاردانی حسابداری بودم برام این درس خیلی سخت بود و مطعنم نتیجه امتحان برخلاف انتظارم خاهد بود
چون رشته مو خیلی خیلی دوس دارم میخام معدلم بالا بشه ازتون خاهش میکنم مساعدت بفرمایید
با کلاس و کوتاه باشه مرسی.:n16:
به نظر من هیچی ننویس
نامه نوشتن پای امتحان فقط باعث سرگرمی و خنده استاد میشه
اول امتحانو بده ببین چی میشه اگه نمره ت خراب شد اونجا یه اعتراض بنویس شاید جواب بده یا نهایتا حضوری برو پیش استادت باهاش صحبت کن
در کل شرافتمندانه افتادن خیلی باحال تره از پاس شدن با خواهش و درخواسته[emoji12]

[hamed29]

سلام. ضمن تشکر بابت جواب های مفیدتون میخاستم بدونم پای برگه امتحان چه جمله قشنگی بنویسم که این منظورمو برسونه.
از اونجا که من کاردانی حسابداری بودم برام این درس خیلی سخت بود و مطعنم نتیجه امتحان برخلاف انتظارم خاهد بود
چون رشته مو خیلی خیلی دوس دارم میخام معدلم بالا بشه ازتون خاهش میکنم مساعدت بفرمایید
با کلاس و کوتاه باشه مرسی.:n16:

تو برگه چیزی ننویسید. اینکار احتمالاً ذهنیت منفی برای استاد ایجاد میکنه.
بعد از امتحان در اولین فرصت حضوری برید پیش استاد؛ اساتید ما که بعد از امتحان کلاً غیب میشدن و نمیشُد پیداشون کرد.
اگه حضوری حرف زدن براتون سخته، بعد از امتحان یه متن بنویسید و ایمیل کنید. اگه زیاد با ایمیل کار نمیکنه، حضوری بهش بگید که ایمیل فرستادید.
البته متن رو از قبل آماده کنید تا کلی معطل انشا نوشتن نشید!


کلاً درخواست برای نمره سه حالت داره:
قبل از امتحان »» نمیخوام درس بخونم و نمره ی مفت میخوام :n02:
روی برگه »» حوصله نداشتم به اندازه کافی درس بخونم :n13:
بعد از امتحان »» چاره چیه؟ :n27:




چون رشته مو خیلی خیلی دوس دارم میخام معدلم بالا بشه

این حرف رو نـنویسید.
جواب:
کسی که رشته ش رو دوست داره واسش زحمت میکشه تا لنگ نمره نـَمونه!

[ehsan_iace]

در مقابل رفتار آدمی که حرفی که از تو میشنوه و به دیگران فوراً میرسانه چی کار باید کرد؟

آیا باید بهش گفت که من انتظار ندارم حرفی که بهت میزنم را جایی بگی! (با اینکه بار اولش نیست و کلاً حرف تو دهانش نمی‌مانه!)

یا اینکه باید سعی کرد هیچ حرف و خبری به او نگفت؟ (که خیلی کار سختی هست!)

یا ...

دوستان راهنمایی لطفاً

[rozbeh85]

در مقابل رفتار آدمی که حرفی که از تو میشنوه و به دیگران فوراً میرسانه چی کار باید کرد؟

آیا باید بهش گفت که من انتظار ندارم حرفی که بهت میزنم را جایی بگی! (با اینکه بار اولش نیست و کلاً حرف تو دهانش نمی‌مانه!)

یا اینکه باید سعی کرد هیچ حرف و خبری به او نگفت؟ (که خیلی کار سختی هست!)

یا ...

دوستان راهنمایی لطفاً

منم یه همچین مشکلی داشتم، آخر یه دفعه به شوخی و خنده گفتم "نخودم که تو دهن تو خیس نمیخوره و گرنه بهت میگفتم"، بعد از اون همیشه خودش با خنده میاد میگه نخود نداری بدی ما بخوریم؟
و تقریبا مشکل حل شد.

[Demon King]

در مقابل رفتار آدمی که حرفی که از تو میشنوه و به دیگران فوراً میرسانه چی کار باید کرد؟

آیا باید بهش گفت که من انتظار ندارم حرفی که بهت میزنم را جایی بگی! (با اینکه بار اولش نیست و کلاً حرف تو دهانش نمی‌مانه!)

یا اینکه باید سعی کرد هیچ حرف و خبری به او نگفت؟ (که خیلی کار سختی هست!)

یا ...

دوستان راهنمایی لطفاً


سلام؛
انتظار اینکه دیگران حرفی که شما میزنید رو در نهایت به کسی نگن، یه انتظار بی موردیه. اکثر افراد این عادت بد رو دارن. یا اینکه قصدشون از این کار ممکنه ناراحت کردن شما نباشه.

با توجه به اینکه میگید حرف توی دهان ایشون نمیمونه، پس بهتره حرف هایی رو به او بزنید که اگه فردا بین سایرین پخش شد باعث آزرده خاطریتون نشه.

یه نکته هم در رابطه به اینکه گفتید حرف نزدن بهش خیلی سخته:

« در دوره ی کنونی ما هر چه انسان کم حرف تر و درون گرا تر باشه، به نفع خودش هست. از انسان برونگرا بعد ها سو استفاده های زیادی میشه. انسان برونگرا اخلاقی داره که تا اتفاقی میفته و یا مشکلی پیش میاد سریعا به دیگران اطلاع میده و اونها هم با قصد یا بدون قصد اون حرف رو به دیگری میگن که این اصلا خوب نیست. »

پس حتی الامکان هر حرفی رو به هرکسی نزنید.

[shi.irani]

در مقابل رفتار آدمی که حرفی که از تو میشنوه و به دیگران فوراً میرسانه چی کار باید کرد؟

آیا باید بهش گفت که من انتظار ندارم حرفی که بهت میزنم را جایی بگی! (با اینکه بار اولش نیست و کلاً حرف تو دهانش نمی‌مانه!)

یا اینکه باید سعی کرد هیچ حرف و خبری به او نگفت؟ (که خیلی کار سختی هست!)

یا ...

دوستان راهنمایی لطفاً

بستگی داره ...اگه مسایل شخصی باشه کار درستی نیست اما گاهی اون حرف یه تهدید روانیه برای طرف...

مثلا خانم ها وقتی از لحاظ روحی ناراحتند معمولا از چیزهایی که ناراحتشون کرده ویا استرس و نگرانی ایجاد کرده با کسی که خیلی بهش نزدیک هستند صحبت می کنند
تا حس همدردی و حمایت عزیزی رو به خودشون جلب کنن اونا در مواقعی که حس ناامنی می کنند واقعا نیاز به گفتن دارند...
آدمایی که استرس ها رو در درونشون نگه میدارند زود پیر میشن
و در ضمن این گفتگوها اگر حالت غیبت گونه نباشه و در سطح همفکری و مشورت باشه استفاده از نظریات دیگران خیلی هم بد نیست

[ehsan_iace]

بستگی داره ...اگه مسایل شخصی باشه کار درستی نیست اما گاهی اون حرف یه تهدید روانیه برای طرف...

مثلا خانم ها وقتی از لحاظ روحی ناراحتند معمولا از چیزهایی که ناراحتشون کرده ویا استرس و نگرانی ایجاد کرده با کسی که خیلی بهش نزدیک هستند صحبت می کنند
تا حس همدردی و حمایت عزیزی رو به خودشون جلب کنن اونا در مواقعی که حس ناامنی می کنند واقعا نیاز به گفتن دارند...
آدمایی که استرس ها رو در درونشون نگه میدارند زود پیر میشن
و در ضمن این گفتگوها اگر حالت غیبت گونه نباشه و در سطح همفکری و مشورت باشه استفاده از نظریات دیگران خیلی هم بد نیست

اگر از جهت مذهبی نگاه کنیم که مطمئناً تمام این صحبتها غیبت محسوب میشه!

این مسئله حرف نگه‌دار نبودن هم در بین آقایان شایعه و هم در بین خانمها!

خانمها با توجیه کاهش استرس این مسائل را با هم مطرح میکنند ولی این باعث میشه مشکلات زندگی یک نفر به خانه‌های دوستان و اطرافیان‌اش کشیده بشه و کسانی هم که می‌شنوند غیر از شنیدن و خراب شدن ذهنیت‌شان درباره اون فرد هیچ کارکرد مثبتی برای شان نداشته باشه و کمکی هم به حل مشکل اون فرد نمیکنه!

و بعضی اوقات مشکلش را تشدید هم میکنه
مثلاً از شخصی که دوست نداشته مشکلش را بداند، مشکلش را میشنود که فلانی نگفته بودی این مشکل را داری!!! باید فلان کار را انجام بدی تا مشکلت حل بشه!!! (و خلاصه توصیه‌های غیرکارشناسانه‌شان را می‌شنوی!!!)

[miss_ava7]

سلام.
من و یه آقایی به خاطر گذروندن یه دوره آموزشی همدیگرو می دیدیم و با هم سلام علیک داشتیم. در واقع ایشون به من آموزش میداد که تموم شد.
تازگیا 2 بار از نزدیکی محل کارش که داشتم رد میشدم دیدمش و اونم منو دید و همین که داشتم نزدیکش می شدم و خواستم سلام کنم آروم روشو برگردوند یا سرشو توی کتاب کرد :| منم دیگه بدون سلام از کنارش رد شدم..

به نظر شما اینجور موقع ها که در واقع وظیفه منه اول سلام کنم و شخص مقابل طوری وانمود میکنه که حواسش نیست بهتره سلام کنم یا این حرکتشو رو این حساب بزارم که اون نمی خواد حالا که دیگه با هم برخورد نداریم این سلام علیک ادامه داشته باشه؟
البته موضوع مهمی نیست ولی خب واقعا برخورد بعضی ها گیج کننده است. منظورم بیشتر معلم ها و بزرگترهاست که توی مقطع خاصی با هم بودیم و حالا اگه سمتشون بریم ادب حکم میکنه که حداقل سلام کنیم ولی وقتی خود شخص اینطوری برخورد میکنه بهتره چیکار کنیم؟

ممنون

[Demon King]

سلام.
من و یه آقایی به خاطر گذروندن یه دوره آموزشی همدیگرو می دیدیم و با هم سلام علیک داشتیم. در واقع ایشون به من آموزش میداد که تموم شد.
تازگیا 2 بار از نزدیکی محل کارش که داشتم رد میشدم دیدمش و اونم منو دید و همین که داشتم نزدیکش می شدم و خواستم سلام کنم آروم روشو برگردوند یا سرشو توی کتاب کرد :| منم دیگه بدون سلام از کنارش رد شدم..

به نظر شما اینجور موقع ها که در واقع وظیفه منه اول سلام کنم و شخص مقابل طوری وانمود میکنه که حواسش نیست بهتره سلام کنم یا این حرکتشو رو این حساب بزارم که اون نمی خواد حالا که دیگه با هم برخورد نداریم این سلام علیک ادامه داشته باشه؟
البته موضوع مهمی نیست ولی خب واقعا برخورد بعضی ها گیج کننده است. منظورم بیشتر معلم ها و بزرگترهاست که توی مقطع خاصی با هم بودیم و حالا اگه سمتشون بریم ادب حکم میکنه که حداقل سلام کنیم ولی وقتی خود شخص اینطوری برخورد میکنه بهتره چیکار کنیم؟

ممنون

درود;

جوابتون رو با یه مثال میگم که بهتر متوجه شید:

" دقت کردید, وقتی توی خیابون کسی رو میبینیم و اون هم با ما احوال پرسی شدیدی میکنه و ما هم عجله داریم و مایل به بیشتر منتظر موندن نیستیم, چقدر زجر میکشیم؟ "

وقتی توی خیابون یا هرجایه دیگه کسی مارو میبینه و سریعا روش رو برمیگردونه, یعنی که مثلا شما رو ندیده, در اکثر مواقع یک دلیل داره:

" تمایل نداشتن برای سلام و احوال پرسی با طرف مقابل. "

البته این بی تمایلی هم دلایل خاصی داره مثلا: یا ایشون عجله دارن یا اینکه آمادگی احوال پرسی با شما رو ندارن و یا اینکه مشغول کار دیگری هستن و نمیخوان وقتشون گرفته بشه و یا حوصله ی احوال پرسی رو ندارن و یا اینکه خجالتی هستند. پس در این مواقع سلام ندادن بی ادبی محسوب نمیشه.
چراکه خود طرف مقابل مایل به انجام اینکار از طرف شما برای خودش نیست.

[1376MAXIMUM]

سلام.
من و یه آقایی به خاطر گذروندن یه دوره آموزشی همدیگرو می دیدیم و با هم سلام علیک داشتیم. در واقع ایشون به من آموزش میداد که تموم شد.
تازگیا 2 بار از نزدیکی محل کارش که داشتم رد میشدم دیدمش و اونم منو دید و همین که داشتم نزدیکش می شدم و خواستم سلام کنم آروم روشو برگردوند یا سرشو توی کتاب کرد :| منم دیگه بدون سلام از کنارش رد شدم..

به نظر شما اینجور موقع ها که در واقع وظیفه منه اول سلام کنم و شخص مقابل طوری وانمود میکنه که حواسش نیست بهتره سلام کنم یا این حرکتشو رو این حساب بزارم که اون نمی خواد حالا که دیگه با هم برخورد نداریم این سلام علیک ادامه داشته باشه؟
البته موضوع مهمی نیست ولی خب واقعا برخورد بعضی ها گیج کننده است. منظورم بیشتر معلم ها و بزرگترهاست که توی مقطع خاصی با هم بودیم و حالا اگه سمتشون بریم ادب حکم میکنه که حداقل سلام کنیم ولی وقتی خود شخص اینطوری برخورد میکنه بهتره چیکار کنیم؟

ممنون
شما با تکوند دادن دست یا ... بهش سلام کنید یا طرف جواب میده قشنگ و حال احوال میکنید یا نه اونم برای شما یه دست تکون میده و تموم میشه این طوری اگر مواردی که یکی دیگه از دوستان گفتن هم پیش نمیاد

[Atghia]

سلام.
من و یه آقایی به خاطر گذروندن یه دوره آموزشی همدیگرو می دیدیم و با هم سلام علیک داشتیم. در واقع ایشون به من آموزش میداد که تموم شد.
تازگیا 2 بار از نزدیکی محل کارش که داشتم رد میشدم دیدمش و اونم منو دید و همین که داشتم نزدیکش می شدم و خواستم سلام کنم آروم روشو برگردوند یا سرشو توی کتاب کرد :| منم دیگه بدون سلام از کنارش رد شدم..

به نظر شما اینجور موقع ها که در واقع وظیفه منه اول سلام کنم و شخص مقابل طوری وانمود میکنه که حواسش نیست بهتره سلام کنم یا این حرکتشو رو این حساب بزارم که اون نمی خواد حالا که دیگه با هم برخورد نداریم این سلام علیک ادامه داشته باشه؟
البته موضوع مهمی نیست ولی خب واقعا برخورد بعضی ها گیج کننده است. منظورم بیشتر معلم ها و بزرگترهاست که توی مقطع خاصی با هم بودیم و حالا اگه سمتشون بریم ادب حکم میکنه که حداقل سلام کنیم ولی وقتی خود شخص اینطوری برخورد میکنه بهتره چیکار کنیم؟

ممنون

سلام
به وضوح نمیخواد باهاتون آشنایی داشتن رو نشون بده! بهترین کار اینه شما هم ندیده بگیرید ایشون رو:n39:

[mohsen_gh1991]

سلام.
من و یه آقایی به خاطر گذروندن یه دوره آموزشی همدیگرو می دیدیم و با هم سلام علیک داشتیم. در واقع ایشون به من آموزش میداد که تموم شد.
تازگیا 2 بار از نزدیکی محل کارش که داشتم رد میشدم دیدمش و اونم منو دید و همین که داشتم نزدیکش می شدم و خواستم سلام کنم آروم روشو برگردوند یا سرشو توی کتاب کرد :| منم دیگه بدون سلام از کنارش رد شدم..

به نظر شما اینجور موقع ها که در واقع وظیفه منه اول سلام کنم و شخص مقابل طوری وانمود میکنه که حواسش نیست بهتره سلام کنم یا این حرکتشو رو این حساب بزارم که اون نمی خواد حالا که دیگه با هم برخورد نداریم این سلام علیک ادامه داشته باشه؟
البته موضوع مهمی نیست ولی خب واقعا برخورد بعضی ها گیج کننده است. منظورم بیشتر معلم ها و بزرگترهاست که توی مقطع خاصی با هم بودیم و حالا اگه سمتشون بریم ادب حکم میکنه که حداقل سلام کنیم ولی وقتی خود شخص اینطوری برخورد میکنه بهتره چیکار کنیم؟

ممنون
با توجه به اینکه فک کنم شما خانم باشی ممکنه اون اقا شرایطشو نداشته باشه که بتونه راحت احوال پرسی کنه. برای همین بهترین کار همینه که شما هم از اشنایی ندی.

[miss_ava7]

با توجه به اینکه فک کنم شما خانم باشی ممکنه اون اقا شرایطشو نداشته باشه که بتونه راحت احوال پرسی کنه. برای همین بهترین کار همینه که شما هم از اشنایی ندی.
آخه اصلا رابطه ما رابطه خاصی نبود.صمیمی نبودیم.. مثل اینه که یه استاد دانشجوهای دخترشو ببینه. واسه همین رفتارش برام عجیب بود.. اما خب دیگه مهم نیست.
ممنون از جواب شما و دوستان دیگه:n01::n16:

[shamsoddin]

یه سوال از خانمهای پی سی ورد،
اینکه وقتی یه دختر هی به روسریش ور میره و موهاشو میزاره تو نشونه چیه؟
من بعضی موقع ها اگه تویه جمعی هستم و یه دختری اینکارو میکنه فکر میکنم از حضور من ناراحت شدن و سعی میکنم اونجا نباشم .

[ملا نصرالدین]

یه سوال از خانمهای پی سی ورد،
اینکه وقتی یه دختر هی به روسریش ور میره و موهاشو میزاره تو نشونه چیه؟
من بعضی موقع ها اگه تویه جمعی هستم و یه دختری اینکارو میکنه فکر میکنم از حضور من ناراحت شدن و سعی میکنم اونجا نباشم .

این موضوع چند دلیل داره

1-برای بعضی خانم ها یک عادت شده.فرقی نداره چه طرف مقابلشون اقا باشه چه خانم این کار رو انجام میدن-یه جورایی مثل وسواس-مثل ناخن جویدن و...
2-احساس میکنند که روسریشون روی سرشون بد ایستاده و ممکنه باعث بشه چهره شون خراب بشه...پس سعی میکنند روسریشون رو درست کنند
3-روسریشون جنسش خوب نیست و مدام لیز میخوره
4-میخوان خودشون رو مومن نشون بدن


ولی اگر خانمی از وجود اقایی در جایی ناراحت باشه مدام به روسریش دست نمیزنه...سعی میکنه فاصله اش رو بیشتر کنه.به اقا نگاه نمیکنه.و سعی میکنه از اون محیط دور بشه

[hamid_diablo]

این موضوع چند دلیل داره

1-برای بعضی خانم ها یک عادت شده.فرقی نداره چه طرف مقابلشون اقا باشه چه خانم این کار رو انجام میدن-یه جورایی مثل وسواس-مثل ناخن جویدن و...
2-احساس میکنند که روسریشون روی سرشون بد ایستاده و ممکنه باعث بشه چهره شون خراب بشه...پس سعی میکنند روسریشون رو درست کنند
3-روسریشون جنسش خوب نیست و مدام لیز میخوره
4-میخوان خودشون رو مومن نشون بدن


ولی اگر خانمی از وجود اقایی در جایی ناراحت باشه مدام به روسریش دست نمیزنه...سعی میکنه فاصله اش رو بیشتر کنه.به اقا نگاه نمیکنه.و سعی میکنه از اون محیط دور بشه

شایدم براش حجاب مهمه ...واسه همین سعی میکنه روسریشو درست کنه...

[Sayam]

ما یه همسایه ای داریم ، پسرشون 3 4 سال از من بزرگتره (بنده 22 سال سن دارم... ضمنا هر دو مجرد هستیم و به همراه خونواده هامون زندگی میکنیم)
1 سال میگذره که با ما همسایه شدند...
ایشون خیلی محترمانه با من حرف میزنه !! و من گاهی میگم نکنه این داره ما رو فیلم میکنه ! :n02:
با توجه به اینکه من سنم ازش کمتره بیشتر هم این قضیه عجیبه ... مثلا اگر من این نوع رفتارو با ایشون داشتم شاید منطقی تر بود ....
من گاهی سعی کردم که یه کم صمیمانه تر حرف بزنم با ایشون اما به این نتیجه رسیدم که تمایلی نداره بنده خدا ... خب منم میگم چرا من خودمو ضایع کنم؟!
البته واقعا پسر مودب و متشخصیه ...
گاهی هم این فکر به ذهنم رسیده که شاید اون فکر میکنه من سنم بالاتره (27 ، 28 و...) والا ما رو که هرکی میبینه بهمون میگه قیافت بیشتر نشون میده ...

حالا برعکس این دوست عزیز ، پدرشه ... :n02:
شخصیت به شدت شوخ و خودمونی و خنده داری دارند پدرشون... و خیلی راحت و صمیمیه ... واقعا تعجب میکنم ازشون .. نه به پسره و نه به پدره ... !! :)

[_Pedram]

۳ تا سوال.

یکی زنگ میزنه درجا میپرسه 'سلام خوبی' و بعدش میپرسه 'کجایی' و منتظر جوب میمومنه چی باید بهش بگم ؟ ( غیز از مکان فعلیم !‌ )

و دوم اینکه میگه 'مزاحم نشدم که' چی بگم ؟ الان میگم 'نه بفرمائید' که یکم خشن به نظر میاد

:n02:


و سوم اینکه یکی که باهاش صمیمی نیستی چهار تا سوال میپرسه تو چت یا ایمیل یا اس ام اس در در آخر میگه ببخشید خیلی پر حرفی کردم چی باید بگیم ؟




هیچ وفت از این سوالا و جواباش سر در نیووردم :n13:

[A.N.A.P]

سلام دوستان.
چند وقت پیش به دوستم گفتم بیا بریم یک باشگاهی . به زور راضیش کردم . رفتیم تمام وسایلش رو گرفتیم . اما الان واسم یک کاری پیش اومده که باید قید اون باشگاه رو بزنم. دوستم رو هم میشناسم ، بدون من اونجا نمیره. الان نمیدونم چه جوری بهش بگم که نمیتونم بیام ؟ بدون دروغ و بهونه.
ممنون.

[Demon King]

ما یه همسایه ای داریم ، پسرشون 3 4 سال از من بزرگتره (بنده 22 سال سن دارم... ضمنا هر دو مجرد هستیم و به همراه خونواده هامون زندگی میکنیم)
1 سال میگذره که با ما همسایه شدند...
ایشون خیلی محترمانه با من حرف میزنه !! و من گاهی میگم نکنه این داره ما رو فیلم میکنه ! :n02:
با توجه به اینکه من سنم ازش کمتره بیشتر هم این قضیه عجیبه ... مثلا اگر من این نوع رفتارو با ایشون داشتم شاید منطقی تر بود ....
من گاهی سعی کردم که یه کم صمیمانه تر حرف بزنم با ایشون اما به این نتیجه رسیدم که تمایلی نداره بنده خدا ... خب منم میگم چرا من خودمو ضایع کنم؟!
البته واقعا پسر مودب و متشخصیه ...
گاهی هم این فکر به ذهنم رسیده که شاید اون فکر میکنه من سنم بالاتره (27 ، 28 و...) والا ما رو که هرکی میبینه بهمون میگه قیافت بیشتر نشون میده ...

حالا برعکس این دوست عزیز ، پدرشه ... :n02:
شخصیت به شدت شوخ و خودمونی و خنده داری دارند پدرشون... و خیلی راحت و صمیمیه ... واقعا تعجب میکنم ازشون .. نه به پسره و نه به پدره ... !! :)


سلام,

برخی افراد چه خانم چه آقا یه اخلاقی دارن که با طرف مقابل حالا خواه از جنس موافق باشه و خواه مخالف مودبانه و رسمی صحبت میکنند. اینجور افراد در صحبت هاشون بیشتر ضمیر " شما " رو بکار میبرند.
این رفتار, رفتار غیر عادی نیست و برمیگرده به شخصیت و خصوصیات اخلاقی ایشون. جنس مخالف بودن شما هم این قضیه رو شدید تر میکنه. وگرنه فکر نمیکنم ایشون برداشتی از سن یا شخصیت شما داشته باشن که اینطور باهاتون صحبت میکنند.



۳


وقتی میگه 'مزاحم نشدم که' چی بگم ؟ الان میگم 'نه بفرمائید' که یکم خشن به نظر میاد




و اینکه یکی که باهاش صمیمی نیستی چهار تا سوال میپرسه تو چت یا ایمیل یا اس ام اس در در آخر میگه ببخشید خیلی پر حرفی کردم چی باید بگیم ؟







1 - نه خواهش میکنم, بفرمایید.
( بهترین جواب همین هست. ) و یا " نه, شما مراحمید. "

2- بگید " نه بابا اختیار دارید."

یا

" نه خواهش میکنم. خوشحال شدم."



سلام دوستان.
چند وقت پیش به دوستم گفتم بیا بریم یک باشگاهی . به زور راضیش کردم . رفتیم تمام وسایلش رو گرفتیم . اما الان واسم یک کاری پیش اومده که باید قید اون باشگاه رو بزنم. دوستم رو هم میشناسم ، بدون من اونجا نمیره. الان نمیدونم چه جوری بهش بگم که نمیتونم بیام ؟ بدون دروغ و بهونه.
ممنون.


سلام,

اگه بدونه شما اونجا نمیره که یقینا نمیتونید برای رفتن به اونجا راضیش کنید. پس خیلی صادقانه ( اگه براتون مقدوره ) مشکلتون رو بگید.
البته نمیشه مطمئن بود با نیومدن شما به باشگاه, اون هم قید باشگاه رو بزنه.

[ehsan_iace]

چطور میشه که سوء تفاهم‌ها تو رابطه با دیگری زیاد میشه؟

مثلاً تو داری شوخی میکنی اون جدی برداشت میکنه!

همه چیز را باید برایش توضیح بدهی که برایش سوء تفاهم نشه!

چطوریه که بعضیها انگار تداخل فرکانس دارند یعنی هرچی میگی را برعکس برداشت میکنند؟

[siahkamar]

چطور میشه که سوء تفاهم‌ها تو رابطه با دیگری زیاد میشه؟

مثلاً تو داری شوخی میکنی اون جدی برداشت میکنه!

همه چیز را باید برایش توضیح بدهی که برایش سوء تفاهم نشه!

چطوریه که بعضیها انگار تداخل فرکانس دارند یعنی هرچی میگی را برعکس برداشت میکنند؟

درود
به نظرم نمیشه براش توضیح داد چون بازم شاید نتونی قانعش کنی
تنها راهش اینه نوع تفکرات و اخلاق طرفتو بشناسی
اگه ادم شوخ طبعی بود باهاش شوخی کنی وگرنه هر قدرم شوخیات به جا باشه باز ممکنه برداشت بدی بکنه و ناراحت بشه
به طور مثال با فردی که شوخی زیاد میکنه حتی شوخی بدم بکنی ناراحت نشه و جنبه داشته باشه ولی در مقابل برای کسی که ادم سنگینی هست کوچکترین شوخی بهش بربخوره
در کل نوع تفکرات و رفتار طرفتو بشناس و باهاش رفتار کن

[Demon King]

چطور میشه که سوء تفاهم‌ها تو رابطه با دیگری زیاد میشه؟

مثلاً تو داری شوخی میکنی اون جدی برداشت میکنه!

همه چیز را باید برایش توضیح بدهی که برایش سوء تفاهم نشه!

چطوریه که بعضیها انگار تداخل فرکانس دارند یعنی هرچی میگی را برعکس برداشت میکنند؟


سلام.

عامل ایجاد کننده ی سو تفاهم رفتار غیر عادی در یکی از طرفین هست,

یعنی یا گوینده طوری صحبت میکنه که برداشت بد از حرفاش میشه و یا

شنونده هر حرفی رو به دید بد بهش نگاه میکنه.

این برداشت بد از حرف ها برمیگرده به ویژگی شخصیتی شنونده یعنی برای مثال ممکن فرد زود رنجی باشه و هر حرفی رو به خودش بگیره و ...

[7seas]

۳ تا سوال.

یکی زنگ میزنه درجا میپرسه 'سلام خوبی' و بعدش میپرسه 'کجایی' و منتظر جوب میمومنه چی باید بهش بگم ؟ ( غیز از مکان فعلیم !‌ )
و سوم اینکه یکی که باهاش صمیمی نیستی چهار تا سوال میپرسه تو چت یا ایمیل یا اس ام اس در در آخر میگه ببخشید خیلی پر حرفی کردم چی باید بگیم ؟
هیچ وفت از این سوالا و جواباش سر در نیووردم :n13:

کجايي؟ زیر آسمان خدا
پر حرفی کردم! بسته به محتوای حرفتون بهش بگو، اختیار دارید، خیلی هم استفاده کردیم

[Atghia]

چطور میشه که سوء تفاهم‌ها تو رابطه با دیگری زیاد میشه؟

مثلاً تو داری شوخی میکنی اون جدی برداشت میکنه!

همه چیز را باید برایش توضیح بدهی که برایش سوء تفاهم نشه!

چطوریه که بعضیها انگار تداخل فرکانس دارند یعنی هرچی میگی را برعکس برداشت میکنند؟

این اتفاق در رابطه با کسی اتفاق میفته که در گذشته یک برخورد یا حرفی باعث شده به شدت دلگیر شده باشه از شما!
بعد از اون حتی ساده ترین حرف ها هم موجب سوتفاهم خواهد شد!
چاره اینه که بهش ثابت کنید که قبولش دارید یا به نوعی تعریف بیخود! ازش ارائه بدید تا جبران اون صحبت قدیم شده باشه وقتی از دلش در اومد از اون به بعد حتی ممکنه برعکس هم بشه یعنی حرف با منظور هم بهش برنخوره:n09:

البته این در رابطه با ادمهای عادی صادقه
ولی خب اقلیتی هم هستند که کلا خیلی حساسن و همه چیز رو بد برداشت میکنن این اشخاص نه تنها در مورد شما بلکه با همه اینطور هستند پس باید در برخورد با اونها جانب احتیاط رو پیشه کنید.

[iranch]

درود
یکی از دوستان عمل داشته و من میخواهم بروم عیادتش
باید چه چیز ببرم؟ دوران دانشجویی رفیق بودیم

[Reza Azimy_RW]

یکی زنگ میزنه درجا میپرسه 'سلام خوبی' و بعدش میپرسه 'کجایی' و منتظر جوب میمومنه چی باید بهش بگم ؟ ( غیز از مکان فعلیم !‌ )
سلام چطوری ؟ خوبی ؟ , خوشی ؟ , سلامتی ؟ , چه خبر ؟, چیکار میکنی ؟ , قربانت , فدا مدا , نوکرتم و ...
اینا رو باید مثل نوار بگی :دی

[Sayam]

ما یه همسایه ای داریم ، پسرشون 3 4 سال از من بزرگتره (بنده 22 سال سن دارم... ضمنا هر دو مجرد هستیم و به همراه خونواده هامون زندگی میکنیم)
1 سال میگذره که با ما همسایه شدند...
ایشون خیلی محترمانه با من حرف میزنه !! و من گاهی میگم نکنه این داره ما رو فیلم میکنه ! :n02:
با توجه به اینکه من سنم ازش کمتره بیشتر هم این قضیه عجیبه ... مثلا اگر من این نوع رفتارو با ایشون داشتم شاید منطقی تر بود ....
من گاهی سعی کردم که یه کم صمیمانه تر حرف بزنم با ایشون اما به این نتیجه رسیدم که تمایلی نداره بنده خدا ... خب منم میگم چرا من خودمو ضایع کنم؟!
البته واقعا پسر مودب و متشخصیه ...
گاهی هم این فکر به ذهنم رسیده که شاید اون فکر میکنه من سنم بالاتره (27 ، 28 و...) والا ما رو که هرکی میبینه بهمون میگه قیافت بیشتر نشون میده ...

حالا برعکس این دوست عزیز ، پدرشه ... :n02:
شخصیت به شدت شوخ و خودمونی و خنده داری دارند پدرشون... و خیلی راحت و صمیمیه ... واقعا تعجب میکنم ازشون .. نه به پسره و نه به پدره ... !! :)




سلام,

برخی افراد چه خانم چه آقا یه اخلاقی دارن که با طرف مقابل حالا خواه از جنس موافق باشه و خواه مخالف مودبانه و رسمی صحبت میکنند. اینجور افراد در صحبت هاشون بیشتر ضمیر " شما " رو بکار میبرند.
این رفتار, رفتار غیر عادی نیست و برمیگرده به شخصیت و خصوصیات اخلاقی ایشون. جنس مخالف بودن شما هم این قضیه رو شدید تر میکنه. وگرنه فکر نمیکنم ایشون برداشتی از سن یا شخصیت شما داشته باشن که اینطور باهاتون صحبت میکنند.

البته من خانوم نیستم ، آقا ام . :)

نه من منظورم بیشتر از ضمیر شما و ضمیر جمع در افعال و... این حرفا بود ...

نمونه حرفها :

بدون استثنا هر وقت که بخواد سلام کنه : سلام قربان ! (این حرفش خیلی باحاله، منم کم کم داره خوشم میاد مردم بهم بگن قربان...:n02:)

بفرمایید شما استراحت کنید من درو میبندم .

حالا من یادم نیست چندتا مثال دیگه بزنم... ولی هست بازم...

[Demon King]

درود
یکی از دوستان عمل داشته و من میخواهم بروم عیادتش
باید چه چیز ببرم؟ دوران دانشجویی رفیق بودیم


سلام،

معمولا توی این مواقع مواد مقوی مثل آبمیوه یا میوه هایی مثل موز رو برای بیمار میبرند.

[ehsan_iace]

درودیکی از دوستان عمل داشته و من میخواهم بروم عیادتشباید چه چیز ببرم؟ دوران دانشجویی رفیق بودیمکمپوت آناناس خوبه! برای زود خوب شدن زخمهای عمل موثره

[bijandarbari]

البته من خانوم نیستم ، آقا ام . :)

نه من منظورم بیشتر از ضمیر شما و ضمیر جمع در افعال و... این حرفا بود ...

نمونه حرفها :

بدون استثنا هر وقت که بخواد سلام کنه : سلام قربان ! (این حرفش خیلی باحاله، منم کم کم داره خوشم میاد مردم بهم بگن قربان...:n02:)

بفرمایید شما استراحت کنید من درو میبندم .

حالا من یادم نیست چندتا مثال دیگه بزنم... ولی هست بازم...

سلام

بعضی ها عادت کردن خیلی لفظ قلم صحبت می کنن.( قضاوت من: تصور می کنن با این روش می تونن خودشون رو با کلاس و خیلی متشخص نشون بدن که امثالش تو جامعه خیلی زیاده )
ولی وقتی باهاشون به اندازه کافی صمیمی بشی ، صحبت کردنشون باهاتون معمولی میشه.

[iranch]

کمپوت آناناس خوبه! برای زود خوب شدن زخمهای عمل موثره


جراحی پا داشته

[1376MAXIMUM]

جراحی پا داشته
یه دسته گل از همه چیز راحت تر و با کلاس تر

[ehsan_iace]

جراحی پا داشته

از دو سایت این مطلب را انتخاب کردم :

تاثير آناناس در مورد افزايش كارايي سيستم ايمني بدن از ديرباز شناخته شده بود و پزشكان همواره توصيه مي‌كنند كه بيماران پس از عمل‌هاي جراحي يا دچار شدن به بيماري‌هاي عفوني آناناس مصرف كنند.

آناناس برای التیام زخم‌ها جای سوختگی، زخم، جراحات، زخم‌های واریسی و غیره. بروملین موجود در آناناس باعث التیام زخم‌ها می‌شود. به خاطر اینکه جریان خون را بیشتر می‌کند و به این ترتیب باعث می‌شود که مواد مغذی سریع‌تر به زخم‌ها برسد. پس زمانی که زخمی شده یا جراحتی برداشته‌اید حتماً آناناس میل کنید.

(با این حال انتخاب با خودت هست چون تاپیک درباره آداب معاشرت است نوشتن خواص آناناس بیشتر از این شاید مناسب این تاپیک نباشه)

[skyzare]

سلام .

من یه سوال داشتم .

توی محل شما :n02: در جواب این اصطلاح ها چی می گن ؟ :n01:



حلالم کنید


مشتاق دیدار



خودم یه چیزی می دونم ولی هم چین دلچسب نیست ...

[Demon King]

سلام .

من یه سوال داشتم .

توی محل شما :n02: در جواب این اصطلاح ها چی می گن ؟ :n01:



حلالم کنید


مشتاق دیدار



خودم یه چیزی می دونم ولی هم چین دلچسب نیست ...


سلام,

اولی: حلال کردم از شیر مادر حلال تر ... ( البته کمی غیر رسمیه. :n26: )

دومی: خیلی ممنون شما لطف دارید, بهمچنین.

[skyzare]

سلام,

اولی: حلال کردم از شیر مادر حلال تر ... ( البته کمی غیر رسمیه. :n26: )

دومی: خیلی ممنون شما لطف دارید, بهمچنین.

سلام .

تشکر از پاسخ شما .

حالا ادم با دوست نزدیک خودش می تونه یه همچین چیزی که گفتید :


حلال کردم از شیر مادر حلال تر ..

بگه ولی برای یه ادم با مرتب بالاتر از خودش که نمی تونه این رو بگه .

[Atghia]

سلام .

من یه سوال داشتم .

توی محل شما :n02: در جواب این اصطلاح ها چی می گن ؟ :n01:



حلالم کنید


مشتاق دیدار



خودم یه چیزی می دونم ولی هم چین دلچسب نیست ...

حلالم کنید====اختیار دارید آقا ، اختیار دارید آقا شما به گردن ما حق دارید

مشتاق دیدار====متقابلا (برای موارد رسمی) ، دل به دل راه داره (موارد صمیمی تر)

[hamed29]

سلام .

من یه سوال داشتم .

توی محل شما :n02: در جواب این اصطلاح ها چی می گن ؟ :n01:



حلالم کنید


مشتاق دیدار



خودم یه چیزی می دونم ولی هم چین دلچسب نیست ...


حلالم کنید : اختیار دارید؛ به جز خیر/خوبی چیزی از شما ندیدیم!

مشتاق دیدار : محتاجیم به دیدار :n02:
خواهش میکنم؛ ملاقات/زیارت شما باعث افتخاره!

[ملا نصرالدین]

سلام .

من یه سوال داشتم .

توی محل شما :n02: در جواب این اصطلاح ها چی می گن ؟ :n01:



حلالم کنید


مشتاق دیدار



خودم یه چیزی می دونم ولی هم چین دلچسب نیست ...



من شنیدم میگن حلال خوشت باشه ...ولی واقعا حلال خوش بودن رو معنیش رو نمیدونم چیه

[skyzare]

سلام . از پاسخ همگی متشکرم . من یه نظر شخصی دارم این هست که بیان جواب ها باید به نوعی باشه که دروغ تلقی نشه خوب مثلا این ها رو ببنید :


حلالم کنید====اختیار دارید آقا ، اختیار دارید آقا شما به گردن ما حق دارید

مشتاق دیدار====متقابلا (برای موارد رسمی) ، دل به دل راه داره (موارد صمیمی تر)

خوب شاید اصلا به گردن ما حقی نداشته باشه ! :n02: در مورد دوم هم شاید اصلا تمایلی به دیدنش نداشته باشم !


حلالم کنید : اختیار دارید؛ به جز خیر/خوبی چیزی از شما ندیدیم!

مشتاق دیدار : محتاجیم به دیدار :n02:
خواهش میکنم؛ ملاقات/زیارت شما باعث افتخاره!

شاید ازش بدی دیده باشیم ! شاید ملاقاتش هم چین باعث افتخارم هم نشه !:n02:


من شنیدم میگن حلال خوشت باشه ...ولی واقعا حلال خوش بودن رو معنیش رو نمیدونم چیه

توی محل ما :n02: همین رو می گن حلال خوشت یا حلال تندرستی ...ولی من هم نمیدونم یعنی چی !!




ساکت بشیم هیچی نگیم !:n02:



در کل ممنون از پاسخ همگی ...

============================

حالا که این جا رسید من یه چیزی بگم :

توی جواب حالت خوب ؟ خوبی ؟

چی باید گفت ؟

متاسفانه اکثرا میگن مرسی ! خوبیم ! ممنون !

ولی در کل بهترین پاسخ این هست که بگیم :

الحمدالله ...شکر خدا ...

این هم از من داشته باشید ضرر نمی کنید من قبلا معمولا می گفتم ممنون ...

ولی کسی به من همین رو گفتم از الان تصمیم گرفتم بگم الحمدالله ....

[javad34]

حلال خوشت باشه معنیش روشه دیگه یعنی حلالت کردم خوشبگذره.

[ehsan_iace]

وقتی کسی که انتظارش را نداری شوخی نامناسبی میکنه چی باید گفت؟

مثلاً من رفته بودم دکتر، دکتر به شوخی میگفت با این بیماری دیگه نمیتونیم شوهرت بدیم! (در صورتیکه من مرد هستم) و برخوردهایی مثل این!

[Sh-Meteor]

وقتی کسی که انتظارش را نداری شوخی نامناسبی میکنه چی باید گفت؟

مثلاً من رفته بودم دکتر، دکتر به شوخی میگفت با این بیماری دیگه نمیتونیم شوهرت بدیم! (در صورتیکه من مرد هستم) و برخوردهایی مثل این!

سلام
معمولا اگه کسی با من این کار رو بکنه سعی می کنم با نگاهم بهش بفهمونم که کارش قشنگ نبوده و ناراحت شدم.

[امید رض]

وقتی کسی که انتظارش را نداری شوخی نامناسبی میکنه چی باید گفت؟

مثلاً من رفته بودم دکتر، دکتر به شوخی میگفت با این بیماری دیگه نمیتونیم شوهرت بدیم! (در صورتیکه من مرد هستم) و برخوردهایی مثل این!
اگه زن باشه ایرادنداره خودت که بهترمیشناشی زن هارو
اگه مرد باشه بهت این حرفوبزنه
بهش باشوخی میگفتی بروبرامادرت شوهرپیداکن یا میگفتی توشوهرکردی بسه
شوخی که کرده شوخیه جالبی نیست:n24:والا اگه ناراحت بشی میگن بی جنبه اخه این چجور شوخی هست من بودم بهم همچین حرفی رومیزد فکشو میاوردم پایین :n24:تاادم بشه همون جابهش میفهموندم کی باید شوهرکنه

[1376MAXIMUM]

وقتی کسی که انتظارش را نداری شوخی نامناسبی میکنه چی باید گفت؟

مثلاً من رفته بودم دکتر، دکتر به شوخی میگفت با این بیماری دیگه نمیتونیم شوهرت بدیم! (در صورتیکه من مرد هستم) و برخوردهایی مثل این!
بهش میگفتی اقا/خانم دکتر یه کودکستان نزدیک همین مطب هم هستا یه سری بهش بزنید شاید بد نباشه یه چیزایی یاد گرفتید
بعدم تهش میگفتی شما تو بنگاهتون زن ندارید فقط شوهر میدید؟
راستی یه کتاب فروشی هم هست یه سری کتاب درمورد روابط بیمار و دکتر داره اونا هم خوندنش بد نیست
البته خودم باشم جوابش رو نمیدم چون خود طرف میدونه داره پاش رو از گلیمش دراز تر میکنه و فوضولی میکنه چرا که به کسی ربطی نداره یه نفر چه زن چه مرد چه جوون چه پیر که کی میخواه ازدواج کنه و باکی میخواهد از دواج کنه هدفش از ازدواج کردن چیه
حالا مخصوصا اگر غریبه هم باشه ولی متاسفانه مردم ما تو کار هم دیگه خیلی فوضولی میکنن خیلی هم ازار دهنده هست مثلا من امسال که کنکور دارم هر جا برم هرکاری بکنم بهم میگن درس میخونی یا نه ادمم روش نمیشه بگه به تو چه من درس بخونم یا نخونم چیش به تو میرسه حالا با این سوال چه منظوری داری میخواهی بگی بچه من موفقه و درس میخونه خوب به من چه فقط اعصاب ادم رو بهم میریزه و باعث میشه ادم احساس ضعف بیشتری بکنه شما هم جواب ندید بهتره چون وقت و انرژی و اعصابتون رو هدر میدید

[Demon King]

وقتی کسی که انتظارش را نداری شوخی نامناسبی میکنه چی باید گفت؟

مثلاً من رفته بودم دکتر، دکتر به شوخی میگفت با این بیماری دیگه نمیتونیم شوهرت بدیم! (در صورتیکه من مرد هستم) و برخوردهایی مثل این!

سلام,

در مواجه شدن به اینطور موارد بهترین کار, سکوت به همراه یه لبخند خیلی کوچیک هست. این لبخند باعث میشه که طرف مقابل پی به شوخی نامناسب خودش ببره.

[mehrabooni]

وقتی کسی که انتظارش را نداری شوخی نامناسبی میکنه چی باید گفت؟

مثلاً من رفته بودم دکتر، دکتر به شوخی میگفت با این بیماری دیگه نمیتونیم شوهرت بدیم! (در صورتیکه من مرد هستم) و برخوردهایی مثل این!

بعضیا مقابل به مثل جواب میدن (با شوخی ای بدتر از شوخی طرف) که طرف مجبور به خنده ی زوری بشه
اون خنده از گریه هم بدتره گرامی . من خودم از این روش برای افرادی استفاده میکنم که "صوصول هستن" ولی عشق لاتی دارن

بعضیا هم با خنده میگن :: چای نخورده موز برندار! طبیعی کردی ها! تاحالا بهت رو ندادم،سعی کن احترام خودتو حفظ کنی،حالا خودت سر شدخیو بازکردی پس اگه شوخی کردم ناراحت نشی به دل بگیری

بعضیا هم میخوان شخصیت اصیل خودشونو حفظ کنن،جوابی نمیدن . فقط با یه خنده ی ملیح به طرف حالی میکنن قضیه چیه

بعضیا هم مثل من از تک تک روشهای بالا در شرایط مختلف استفاده میکنن.چون اینجور وقتا باید توی همون جو قراربگیری تا جواب مناسب رو باتوجه به محیط بدی
نمیشه یه نسخه ی از قبل آماده شده پیچید


Sent from my iPhone using Tapatalk

[mehrabooni]

دوتا رفیق صمیمی داشتم،که اون دونفر همدیگه رو نمیشناختن...بعدش خودم اون دونفرو باهم آشنا کردم
حالا دو سال از آشناییشون میگذره...اون دونفر توی شهر خودمون دانشجو هستن،همیشه باهمدیگه هستن
ولی من درشهر دیگه ای دانشجو هستم

به همین دلیل روابطمون خیلی سرد شده

شما باشین چکار میکنین


Sent from my iPhone using Tapatalk

[ehsan_iace]

راست‌اش ایشان آقای دکتر بودند من فقط خندیدم (در صورتیکه توهین محسوب میشه که به یک مرد بگویی دیگه نمیتونی شوهر کنی) (این حرف مثل اینه که به طرف مقابل بگویی همجنسگرا)

الان که فکرش را میکنم باید جوابش را میدادم و خنده من باعث میشه که از این شوخیهای بیمزه و توهین‌آمیز با دیگران هم کنه!

باید مثلاً میگفتم:
با خنده میگفتم تو خانواده ما رسمه که مردها زن میگیرند پس مشکلی نیست!
یا
همانطور که دوستمان گفت :
با خنده میگفتم شما شوهر کردی بسه!

از لحاظ پزشکی دکتر خوبی بود و چون باز هم ممکنه در آینده پیش‌ بروم چیزی نگفتم ولی خودم هم اذیت شدم که این برخورد را کرد!

[mehrabooni]

دکتری که شما میگی ، شخصیت شوخ طبعی داره . اگه شما هم همچین شخصیتی داری (شوخ طبع هستی ، جنبه ی بالایی دارید) میتونین بجای حالت تدافعی با اون دکتر دوست بشین

از قدیم گفتن یک دوست کمه . یک دشمن هم زیاده


Sent from my iPhone using Tapatalk

[sansa]

سلام
جواب رسیدن بخیر چی هست ؟

و جملات جدیدی برای حال و احوال سراغ دارید ؟ حال شما خوبه ، احوالتون ، و ... دیگه خسته شدم :n02:

[Captain_America]

سلام.
من شخصی مبادی آداب و مراقب گفتار و کردارم هستم. نکته ای که بنده رو آزار می ده در مواجه با افراد مسخره و لوده هست مخصوصا وقتی روی سخنشون با من باشه، نمی تونم و علاقه هم ندارم مثل خودشون باهاشون برخورد کنم در نتیجه عصبی میشم و سعی می کنم بروز ندم.
به نظر شما بهترین راه رفتار با این قبیل افراد چیه؟

[mehrabooni]

سلام.
من شخصی مبادی آداب و مراقب گفتار و کردارم هستم. نکته ای که بنده رو آزار می ده در مواجه با افراد مسخره و لوده هست مخصوصا وقتی روی سخنشون با من باشه، نمی تونم و علاقه هم ندارم مثل خودشون باهاشون برخورد کنم در نتیجه عصبی میشم و سعی می کنم بروز ندم.
به نظر شما بهترین راه رفتار با این قبیل افراد چیه؟

از همون اول اگه بهشون رو ندین کافیه

اولین شوخیو اگه جدی و سفت و محکم برخورد کردین واسه همیشه راحت شدین وگرنه به گاج میرین


Sent from my iPhone using Tapatalk

[mehrabooni]

دوتا رفیق صمیمی داشتم،که اون دونفر همدیگه رو نمیشناختن...بعدش خودم اون دونفرو باهم آشنا کردم
حالا دو سال از آشناییشون میگذره...اون دونفر توی شهر خودمون دانشجو هستن،همیشه باهمدیگه هستن
ولی من درشهر دیگه ای دانشجو هستم

به همین دلیل روابطمون خیلی سرد شده


Sent from my iPhone using Tapatalk
در شهری که الان دانشجو هستم،دوستان زیادی پیداکردم،ولی فقط با یکنفر صمیمی شدم . اخلاقم اینجوریه دیگه . خوشم نمیاد آدمای بدردنخور و بی معرفت رو به خودم نزدیک کنم
اعتقاد دارم "اگه دوستای آدم کم باشن ولی بامعرفت باشن،خیلی بهتر از اینه که آدم صدهزارتا دوست داشته باشه اما بی معرفت باشن" آخه بی معرفتا به هیچ دردی نمیخورن . حتی بدرد جرز لای دیوار هم نمیخورن


اگه شما جای من باشین چکار میکنین تا روابطتون با دوستان قدیمیتون که از هم فاصله دارید گرم بمونه ؟

از اینکه دوتا رفیقمو باهمدیگه آشنا کردم احساس خوبی ندارم (حسادت نیست) یه جور حس تنفره آخه تا قبل از اینکه این دونفرو باهمدیگه دوست کنم روابطم با هردوتاشون عالی بود ولی دقیقا از روزی که باهمدیگه آشناشون کردم روابطم با هردوتاشون خراب شد چون نقش من بین هردوتاشون کم رنگ شد یا به عبارت دیگه اون دونفر رفیق جدیدو به قدیمی ترجیح دادن . متوجه منظورم که میشید ؟

پ ن :: از همه انتظار کمک ندارم ولی دست تک تک افرادی که وقت میزارن فقط یه کلمه مینویسن رو از همینجا میبوسم


Sent from my iPhone using Tapatalk

[mohsen_gh1991]

راست‌اش ایشان آقای دکتر بودند من فقط خندیدم (در صورتیکه توهین محسوب میشه که به یک مرد بگویی دیگه نمیتونی شوهر کنی) (این حرف مثل اینه که به طرف مقابل بگویی همجنسگرا)

الان که فکرش را میکنم باید جوابش را میدادم و خنده من باعث میشه که از این شوخیهای بیمزه و توهین‌آمیز با دیگران هم کنه!

باید مثلاً میگفتم:
با خنده میگفتم تو خانواده ما رسمه که مردها زن میگیرند پس مشکلی نیست!
یا
همانطور که دوستمان گفت :
با خنده میگفتم شما شوهر کردی بسه!

از لحاظ پزشکی دکتر خوبی بود و چون باز هم ممکنه در آینده پیش‌ بروم چیزی نگفتم ولی خودم هم اذیت شدم که این برخورد را کرد! شما هم خیلی سخت گرفتی.:n02: بعضی جاها اصلا طرف هدفش توهین کردنه ولی خب این چیزی که شما گفتی کاملا معلومه دکتره ادم شوخ طبعیه. این جوابایی هم که شما دوس داشتی بهش بدی بیشتر تو دعواهای خیابونی اتفاق میفته که معمولا اخرشم باید به زد و خورد کشیده بشه.

[Captain_America]

از همون اول اگه بهشون رو ندین کافیه

اولین شوخیو اگه جدی و سفت و محکم برخورد کردین واسه همیشه راحت شدین وگرنه به گاج میرین


Sent from my iPhone using Tapatalk

ممنون دوست عزیز من در مرحله اول سعی می کنم تا حد امکان از کوچکترین معاشرت با این افراد خودداری کنم ولی به طور مثال تو مسائل کاری بالاخره همه جور آدمی رو مجبور میشید باهاش بسازید.
دو نکته جالب یکی اینکه اینجور افراد با اینکه میبینن هیچ شان اجتماعی ندارن با این رفتار و همه ازشون رو برگردون هستند باز هم عبرت نمیگیرند خیلی عجیبه.
یکی دیگه اینکه تاسف میخوره بگه خودش هم شیش سال دانشگاه رفته و یه مدرکی داره وقتی همچین آدمهایی تحصیلات بقولا عالیه هم دارند! آدم با افراد بدون دیپلم قدیمی صحبت میکنه واقعا حض می کنه از ادبشون و از شخصیتشون ولی این نسل متاسفانه.

[Demon King]

ممنون دوست عزیز من در مرحله اول سعی می کنم تا حد امکان از کوچکترین معاشرت با این افراد خودداری کنم ولی به طور مثال تو مسائل کاری بالاخره همه جور آدمی رو مجبور میشید باهاش بسازید.
دو نکته جالب یکی اینکه اینجور افراد با اینکه میبینن هیچ شان اجتماعی ندارن با این رفتار و همه ازشون رو برگردون هستند باز هم عبرت نمیگیرند خیلی عجیبه.
یکی دیگه اینکه تاسف میخوره بگه خودش هم شیش سال دانشگاه رفته و یه مدرکی داره وقتی همچین آدمهایی تحصیلات بقولا عالیه هم دارند! آدم با افراد بدون دیپلم قدیمی صحبت میکنه واقعا حض می کنه از ادبشون و از شخصیتشون ولی این نسل متاسفانه.


سلام؛

بستگی داره لودگی رو چی تعریف بکنید!
افرادی هستن ک در کل فرد شوخ طبعی هستند و معمولا شوخی های زیادی انجام میدن، حالا ممکنه ما بین اون کسی هم دلخور بشه. پس نمیشه برای این نوع رفتار تاسف خورد ... چراکه هرکسی یه خصوصیتی داره گرچه ممکنه شما با این خصوصیت فرد نتونید کنار بیاد.

یه راه حل بیشتر نره:

چون نمیتونید به طور کامل باهاش قطع رابطه کنید، هربار که این رفتار از ایشون بروز داد، با یه لبخند تلخ بدون هیچ حرفی پاسخش رو بدید.

[mehrabooni]

سلام؛

بستگی داره لودگی رو چی تعریف بکنید!
افرادی هستن ک در کل فرد شوخ طبعی هستند و معمولا شوخی های زیادی انجام میدن، حالا ممکنه ما بین اون کسی هم دلخور بشه. پس نمیشه برای این نوع رفتار تاسف خورد ... چراکه هرکسی یه خصوصیتی داره گرچه ممکنه شما با این خصوصیت فرد نتونید کنار بیاد.

یه راه حل بیشتر نره:

چون نمیتونید به طور کامل باهاش قطع رابطه کنید، هربار که این رفتار از ایشون بروز داد، با یه لبخند تلخ بدون هیچ حرفی پاسخش رو بدید.

کاملا موافقم

بهتره شما با یک متخصص (روانکاو روانشناس) صحبت کنید . قصد جسارت ندارم عزیز،فقط واسه اینکه خودتون اذیت نشید میگم . آخه شاید اون شخص شوخ طبع،جایگاهش پیش آدمای با جنبه کاملا مثبت باشه و فقط افراد کمی (که به روابط عمومیش حسودی میکنن) بهش بگن لوده! بازم میگم قصد جسارت ندارم اصلا! فقط دارم وقت میزارم تایپ میکنم که کمکتون کرده باشم

درضمن لازمه بهتون یادآوری کنم میزان تحصیلات،نشون دهنده ی شعور و فهم آدما نیست . بنده شخصی رو میشناسم که از دانشگاه شهید بهشتی دکترا داره ولی فقط با خر خونی خودشو به این جایگاه رسونده
نه دوستی داره،نه کسی ازش خوشش میاد . شخصیتش از مادربزرگه بیسواد من هم پایینتره

اعتماد به سقف کاذبی داره که فک میکنه بهتر از بقیست ولی پیش اطرافیانش اندازه ی مگس هم ارزش نداره و فوق العاده بی جنبه هم هست

Sent from my iPhone using Tapatalk

[ehsan_iace]

ممنون دوست عزیز من در مرحله اول سعی می کنم تا حد امکان از کوچکترین معاشرت با این افراد خودداری کنم ولی به طور مثال تو مسائل کاری بالاخره همه جور آدمی رو مجبور میشید باهاش بسازید.
دو نکته جالب یکی اینکه اینجور افراد با اینکه میبینن هیچ شان اجتماعی ندارن با این رفتار و همه ازشون رو برگردون هستند باز هم عبرت نمیگیرند خیلی عجیبه.
یکی دیگه اینکه تاسف میخوره بگه خودش هم شیش سال دانشگاه رفته و یه مدرکی داره وقتی همچین آدمهایی تحصیلات بقولا عالیه هم دارند! آدم با افراد بدون دیپلم قدیمی صحبت میکنه واقعا حض می کنه از ادبشون و از شخصیتشون ولی این نسل متاسفانه.

نگاه شما به ایشان منفیه حتی به تحصیلات دانشگاهی که داشته!
شما او را به خاطر تعداد سالهای تحصیلش که طولانی شده مسخره میکنید در صورتیکه مسئله شخصی ایشان است و ارتباطی به دیگران ندارد!

داشتن تحصیلات دانشگاهی باعث نمیشه که افراد آداب معاشرت با دیگران را یاد بگیرند و بهتر در این زمینه رفتار کنند!

عکس این قضیه هم درست نیست که اگر کسی سواد نداشت و یا تحصیلات پایینی داشت پس حتماً از افراد تحصیلکرده در دانشگاه در این زمینه بهتر عمل کنه و یا رفتار بهتری داشته باشه!

کلاً برخورد و رفتار درست یک نفر به شخصیت و تربیت خانوادگی و محیط کاری و زندگی و افرادی که با آنها معاشرت داشته و داره و ... بستگی داره! و چون در مدارس و دانشگاهها آداب معاشرت و ارتباط با دیگران را یاد نمیدهند و حتی اگر یاد هم بدهند تاثیرش در کنار آن عوامل دیگه میتونه کم بشه پس نباید از افراد باسواد (بالای دیپلم یا زیر دیپلم) انتظار رفتار متفاوتی را داشته باشید

[djbehnam73]

سلام به دوستان
یه مشاوره ازتون می خوام
اینکه یه نفر حرف های زیادی می زنه ،نه فقط به من بلکه به همه ، مثلا میاد میگه من فلان جا کار می کنم یا فلان کار رو می کنم می تونم برات بکنم یا اگر چیزی خواستی بگو برات بیارم
می خوام بدونم با این افراد باید چیکار کرد
مثلا میگه فردا واست فلان چیز رو میارم ، فردا مثلا نمیاد یا میگه یادم رفت و هزار تا دلیل
یا یه موقعی هایی اومده بود می گفت بابام فوت کرده ، مامانم داره گریه می کنه ، بعد 2 هفته میاد به همه میگه مامان و بابام با هم فوت کردن
چیکار باید بکنم ؟

[1376MAXIMUM]

سلام به دوستان
یه مشاوره ازتون می خوام
اینکه یه نفر حرف های زیادی می زنه ،نه فقط به من بلکه به همه ، مثلا میاد میگه من فلان جا کار می کنم یا فلان کار رو می کنم می تونم برات بکنم یا اگر چیزی خواستی بگو برات بیارم
می خوام بدونم با این افراد باید چیکار کرد
مثلا میگه فردا واست فلان چیز رو میارم ، فردا مثلا نمیاد یا میگه یادم رفت و هزار تا دلیل
یا یه موقعی هایی اومده بود می گفت بابام فوت کرده ، مامانم داره گریه می کنه ، بعد 2 هفته میاد به همه میگه مامان و بابام با هم فوت کردن
چیکار باید بکنم ؟
اینا کمبود توجه دارن و بسیار هم نچسب هستن و در اگثر مواقع میخواهن خودی نشون بدن بگن ما هم هستیم ماهم میتونیم که همیشه هم یه دروغی میگن همه جا هم فوضولی میکنن
خودم نه محلشون میدم نه کاری به کارشون دارم نه رو حرفشون حساب میکنم نه حرفشون برام مهمه و اهمیت هم نمیدم به حرف هاشون شما هم پیشنهاد میکنم همین کار رو بکنید چون اصلا ادمای قبل اعتماد و قابل پیش بینی و متعادلی نیستن و اعتماد کردن بهشون یا اهمیت دادن به حرف هاشون بعضی مواقع ممکنه حسابی درد سر ساز بشه عموما منطق هم ندارن یه روز باهات خوش اخلاقن یه روز نه اصلا هیچیشون معلوم نیست کار هاشون اصلا حساب کتابی نداره یه کاری هم ازشون بخواهی اگر انجام بدن یه جوری انجام میدن که نمیفهمی چیکار کرده بعدا کندش درمیاد که اره فلان موقع که به اقا/خانوم گفتی فلان کار رو بکن و فلان مسئولیتی رو بر عهدش گزاشتی یه گندکاری کرده که الان نتیجه اش این شده
من باشم ازشون فاصله میگیرم و تا خودشون نیومدن طرفت اصلا کاری بهشون نداشته باش وقتی هم اومد کارش رو انجام بده درست هم انجام بده ولی فقط زود ردش کن که درد سر میشن یهو

[Sayam]

پسریکه با دختری رابطه ی عاشقانه و ظاهرا جدی و هدفمند داره (از نوع دوستی های تینیجری نیست...) وقتیکه رفیقاش (هم جنس) (توی کلاسای دانشگاه) به پسره میگن " شیرینی ما رو ندادی ؟! " چی باید گفت؟ یه جوابی که هم قضیه رو بپیچونه و بگه شیرینی در کار نیست و هنوز نه به داره و نه به باره و هم حرف بامزه ای باشه و شوخ طبع انگیز باشه...

[Demon King]

پسریکه با دختری رابطه ی عاشقانه و ظاهرا جدی و هدفمند داره (از نوع دوستی های تینیجری نیست...) وقتیکه رفیقاش (هم جنس) (توی کلاسای دانشگاه) به پسره میگن " شیرینی ما رو ندادی ؟! " چی باید گفت؟ یه جوابی که هم قضیه رو بپیچونه و بگه شیرینی در کار نیست و هنوز نه به داره و نه به باره و هم حرف بامزه ای باشه و شوخ طبع انگیز باشه...



سلام، اگه بدنبال پاسخ غیر رسمی و شوخ طبع انگیز هستید این عبارات زیباست:

« سفارش دادم تو راهه »


یا

« شما به شیرینی خودت ببخش »

[Sayam]

سلام، اگه بدنبال پاسخ غیر رسمی و شوخ طبع انگیز هستید این عبارات زیباست:

« سفارش دادم تو راهه »


یا

« شما به شیرینی خودت ببخش »

ممنون... جالب انگیز بود.. :n02:
آره همینطور جوابها مد نظرم بود... :)

جواب رسمی هم میشه چند نمونه مثال بزنید ؟!

[Demon King]

ممنون... جالب انگیز بود.. :n02:
آره همینطور جوابها مد نظرم بود... :)

جواب رسمی هم میشه چند نمونه مثال بزنید ؟!

« به روی چشم، از خجالتتون در میایم. »

[rmd]

با افراد بی تربیتی که جواب تلفن ما رو نمیدن باید چی کار کرد ؟ (کسی که واقعا ازش توقع نداشتی...)

[mehrabooni]

با افراد بی تربیتی که جواب تلفن ما رو نمیدن باید چی کار کرد ؟ (کسی که واقعا ازش توقع نداشتی...)

شمارشو توی بلک لیست بزار که دیگه نه بتونه بهت ز بزنه نه بتونه بهت اس بده :دی

رابطه ای که باهش داریو کم کن تا خر فهم بشه که مونده ی اون نیستی

به همین راحتی :وی

بعدش منتظر باش ببین چطور منت کشیتو میکنن


Sent from my iPhone using Tapatalk

[1376MAXIMUM]

با افراد بی تربیتی که جواب تلفن ما رو نمیدن باید چی کار کرد ؟ (کسی که واقعا ازش توقع نداشتی...)
منظورتون رو متوجه نشدم ولی گاهی اوقات ادم نمیتونه جواب بده خوب قطع میکنه مثلا خودم سرکلاس یا جا هایی مثل اون باشم قطع میکنم حتی اگر پدر مادرم هم باشن
بعضی مواقع هم مثلا ادم ناراحته یا امادگی یه مضوع رو نداره و میدونه طرفی که زنگ زده چی میخواهد بگه و ... روش هم نمیشه جواب بده و طرف رو دایورت کنه یه وقت دیگه جواب نمیده که خود طرف برداشت کنه که مثلا سرش شلوغه یا ... جواب نمیده فعلا البته تو این مورد بستگی به اهمیت موضوعی که طرف مقابل میخواهد بگه یا بحثی که میخواهد درموردش حرف بزنه و .... این کار خوب یا بد میشه
نمیدونم جوابم با منظور شما میخونه یا نه من برداشتم این بود که شما از اون طرف انتظار دارید که همیشه جوابگوی شما باشه

[mohsen_gh1991]

با افراد بی تربیتی که جواب تلفن ما رو نمیدن باید چی کار کرد ؟ (کسی که واقعا ازش توقع نداشتی...)
تنها کاری که میتونی بکنی اینه که اگه موضوع مهمی رو میخوای صحبت کنی دوباره زنگ بزن اگه نه بزار خودش زنگ بزنه

[tbn]

با افراد بی تربیتی که جواب تلفن ما رو نمیدن باید چی کار کرد ؟ (کسی که واقعا ازش توقع نداشتی...)
سلام.:»
اگر کسی این کارو کرد که شما ازش توقعی نداشتید یعنی اون شخص از لحاظی برای شما قابل احترام بوده.(درسته؟)
پس بهترین کار اینه که خیلی آروم و منطقی دلیل این کار رو ازشون بپرسین.
و نذارین این مسئله به ظاهر کوچیک باعث دلخوری بزرگ بشه...

[Rhodes]

دوستان مشكل كجاست و بايد چه كاري انجام داد ؟
من زياد از تلفن و مكالمه تلفني خوشم نمياد ! ممكنه فردي با من تماس بگيره و من جوابش رو ندم ولي اگر همون موقع اس ام اس بزنه سري جوابش رو ميدم !!!


Sent from my iPad using Tapatalk

[1376MAXIMUM]

دوستان مشكل كجاست و بايد چه كاري انجام داد ؟
من زياد از تلفن و مكالمه تلفني خوشم نمياد ! ممكنه فردي با من تماس بگيره و من جوابش رو ندم ولي اگر همون موقع اس ام اس بزنه سري جوابش رو ميدم !!!


Sent from my iPad using Tapatalk
یه راهی که هست البته خوب خیلی نمیشه انجامشرداد چون تابلو میشه و ممکنه طرف مقابل ناراحت بشه زنگ که زدن سریع بگو اس ام اس بده نمیتونم حرف بزنم مخصوصا تو اوتوبوس و تاکسی خیلی خوبه
برای مثال
دستم بنده اس بده
تو تاکسیم اس بده
تو کلاسم
بچم رو گازه
یه دلیلی بیار که از روی شناختی که داری از طرف قبول کنه و اس بده
البته همون طور که گفتم کار جالبی نیست انجامش اگر طرف متوجه بشه ممکنه خیلی ناراحت بشه و کار درستی نیست
من نمیدونم شما تو چه وضعیتی هستی ولی فکر کنم شما تو ارتباط برقرار کردن با دیگران از نظر کلامی اعتماد به نفست پایینه و یه خورده خجالت میکشی یکی از راه حل هاش هم اینه که با ترستون مواجه بشید و حرف بزنید

[mehrabooni]

مثل آب خوردن داریم همدیگه رو به دروغ گفتن تشویق میکنیم

خیلیامون هم ادعای مسلمون بودن رو داریم ! خیلیامون هم ادعای شیعه بودن رو

حالا کاری به مسائل دینی ندارم ! قبول دارین دروغ گفتن از نظر انسانی کار درستی نیست

بنده هم گاهی پیش اومده که اطرافیانم رو به دروغ گفتن تشویق کردم ولی نمیدونم چیشد که الان احساس پشیمونی کردم


Sent from my iPhone using Tapatalk

[1376MAXIMUM]

مثل آب خوردن داریم همدیگه رو به دروغ گفتن تشویق میکنیم

خیلیامون هم ادعای مسلمون بودن رو داریم ! خیلیامون هم ادعای شیعه بودن رو

حالا کاری به مسائل دینی ندارم ! قبول دارین دروغ گفتن از نظر انسانی کار درستی نیست

بنده هم گاهی پیش اومده که اطرافیانم رو به دروغ گفتن تشویق کردم ولی نمیدونم چیشد که الان احساس پشیمونی کردم


Sent from my iPhone using Tapatalk
ببخشید ولی من کسی رو به دروغ گفتن تشویق نمیکنم فقط گفتم این راه هست و بعدش هم گفتم کار درستی نیست و انجامش ندید و راه حل اصلی رو که به نظر اومد رو گفتم و روی اون تاکید کردم
نه اداعای مسلمونی دارم نه ادعای شیعه بودن ادعای خیلی خوب بودن و ... هم ندارم

[Atghia]

دوستان مشكل كجاست و بايد چه كاري انجام داد ؟
من زياد از تلفن و مكالمه تلفني خوشم نمياد ! ممكنه فردي با من تماس بگيره و من جوابش رو ندم ولي اگر همون موقع اس ام اس بزنه سري جوابش رو ميدم !!!


Sent from my iPad using Tapatalk

سلام
شما چندباری که خیلی خشک و جدی صحبت کنید و کوتاه پاسخ! اونوقت طرفتون خواهد فهمید مایل به صحبت نیستید و کمتر تماس خواهد گرفت
منتهی بدیش اینه ممکنه که فکر کنه کلا نمیخواید باهاش ارتباط داشته باشید یا از دستش ناراحتید:n31: که در اینصورت اگر جویا شد بهش رک بگید که نه، فقط راحت نیستم اینجا (حالا یا خونه هست یا بیرون) با تل بحرفم :n26:

[mehrabooni]

ببخشید ولی من کسی رو به دروغ گفتن تشویق نمیکنم فقط گفتم این راه هست و بعدش هم گفتم کار درستی نیست و انجامش ندید و راه حل اصلی رو که به نظر اومد رو گفتم و روی اون تاکید کردم
نه اداعای مسلمونی دارم نه ادعای شیعه بودن ادعای خیلی خوب بودن و ... هم ندارم

اعتماد به سقف تورو اگه میداشتم با چنگال به اسرائیل حمله میکردم

من اگه میخواستم بگم منظورم فقط با توئه نقل قولت میکردم پسر خوب

پ ن :: کلی گفتم
داریم دروغ گفتن رو به همدیگه یاد میدیم

Sent from my iPhone using Tapatalk

[Demon King]

اعتماد به سقف تورو اگه میداشتم با چنگال به اسرائیل حمله میکردم

من اگه میخواستم بگم منظورم فقط با توئه نقل قولت میکردم پسر خوب

پ ن :: کلی گفتم
داریم دروغ گفتن رو به همدیگه یاد میدیم

Sent from my iPhone using Tapatalk

سلام,

اگه قرار بر این باشه که دروغ و دورویی از معاشرت هامون برداشته بشه دیگه کلمه ای به اسم تعارف هم وجود نخواهد داشت.
این کار خوبی هست اما شدنی نیست چراکه اگر تعارف نباشه و بجاش رک بودن قرار بگیره سو تفاهم هایی به وجود میاره که غیر قابل حل هست.

تو معاشرت ها اینجور دروغ ها زیاد هست ولی نباید زیاد بهش حساسیت خرج داد ...


:n18:

[mehrabooni]

سلام,

اگه قرار بر این باشه که دروغ و دورویی از معاشرت هامون برداشته بشه دیگه کلمه ای به اسم تعارف هم وجود نخواهد داشت.
این کار خوبی هست اما شدنی نیست چراکه اگر تعارف نباشه و بجاش رک بودن قرار بگیره سو تفاهم هایی به وجود میاره که غیر قابل حل هست.

تو معاشرت ها اینجور دروغ ها زیاد هست ولی نباید زیاد بهش حساسیت خرج داد ...


:n18:

خدا حفظت کنه

فک کنم توی تاپیک فقط یکنفر منظور حرفامو میفهمه


Sent from my iPhone using Tapatalk

[1376MAXIMUM]

اعتماد به سقف تورو اگه میداشتم با چنگال به اسرائیل حمله میکردم

من اگه میخواستم بگم منظورم فقط با توئه نقل قولت میکردم پسر خوب

پ ن :: کلی گفتم
داریم دروغ گفتن رو به همدیگه یاد میدیم

Sent from my iPhone using Tapatalk
اخه یه موضوعی داریم که میگه به در میگیم که دیوار بشنوه و این پست شما هم بلا فاصله بعد از من بود من گفتم حتما با منه دیگه

[rz21]

دوستان سلام..
من چندوقت پیش با پسر عموم یه چیزی رو شریکی خریدیم، بعد الان یک مقدار از پول که برای من هست به حسابش اومده و حواسش نیست که برای من بفرسته.از طرفی اینجوری نیست که نخواد بفرسته و منم روم نمیشه بهش بگم پول رو بده چون که واقعا مبلغ جزئی هست.30 تومنه. غیرمستقیم بهش گفتم نفهمید. یه جورایی به خودم می گم بی خیالش شم بهتره چون که برای من کار های زیادی انجام داده.وضعش هم خوبه.
چی کار کنم؟ :دی

[hamed29]

دوستان سلام..
من چندوقت پیش با پسر عموم یه چیزی رو شریکی خریدیم، بعد الان یک مقدار از پول که برای من هست به حسابش اومده و حواسش نیست که برای من بفرسته.از طرفی اینجوری نیست که نخواد بفرسته و منم روم نمیشه بهش بگم پول رو بده چون که واقعا مبلغ جزئی هست.30 تومنه. غیرمستقیم بهش گفتم نفهمید. یه جورایی به خودم می گم بی خیالش شم بهتره چون که برای من کار های زیادی انجام داده.وضعش هم خوبه.
چی کار کنم؟ :دی

سلام؛
مفهوم نبود! اون 30 تومن چیه؟ بقیه پول خریدتون هست که باید نصف بشه؟ یا چون وسیله مال پسر عموی شما هست، باید الان پول رو بهتون پس بده؟
شریکی استفاده میکنید یا اینکه فقط شریکی خریدید؟ یعنی موقع خرید شما باهاش بودید و فقط بخشی از پول رو شما پرداخت کردید؟!

به هر حال...
اگه اون وسیله در اختیار شما هست، میتونید بگید از کارایی و عملکردش راضی هستید و ارزشش بیش از قیمتش هست! :n02:
اگه دیدید متوجه نیست بگید ارزشش مثلاً بیش از 60 تومنه!
اگه وسیله ای که خریدید رو اون داره بگید ازش کارش راضی هستی؟ بدردت خورد یا فقط خریدی واسه دِکور!

[rz21]

سلام؛
مفهوم نبود! اون 30 تومن چیه؟ بقیه پول خریدتون هست که باید نصف بشه؟ یا چون وسیله مال پسر عموی شما هست، باید الان پول رو بهتون پس بده؟
شریکی استفاده میکنید یا اینکه فقط شریکی خریدید؟ یعنی موقع خرید شما باهاش بودید و فقط بخشی از پول رو شما پرداخت کردید؟!

به هر حال...
اگه اون وسیله در اختیار شما هست، میتونید بگید از کارایی و عملکردش راضی هستید و ارزشش بیش از قیمتش هست! :n02:
اگه دیدید متوجه نیست بگید ارزشش مثلاً بیش از 60 تومنه!
اگه وسیله ای که خریدید رو اون داره بگید ازش کارش راضی هستی؟ بدردت خورد یا فقط خریدی واسه دِکور!
نه...یه جنس رو به صورت اینترنتی خریدیم.اون جنس های خودش رو خرید.منم جنس های خودمو که پول پست کمتر بیاد. من پول جنس ها رو بهشون دادم. ولی یکی از جنس های من تموم شده بود و پول به حساب ایشون رفته.حالا می خوام اگه بشه پول رو بگیرم! همین.

[sansa]

دوستان سلام..
من چندوقت پیش با پسر عموم یه چیزی رو شریکی خریدیم، بعد الان یک مقدار از پول که برای من هست به حسابش اومده و حواسش نیست که برای من بفرسته.از طرفی اینجوری نیست که نخواد بفرسته و منم روم نمیشه بهش بگم پول رو بده چون که واقعا مبلغ جزئی هست.30 تومنه. غیرمستقیم بهش گفتم نفهمید. یه جورایی به خودم می گم بی خیالش شم بهتره چون که برای من کار های زیادی انجام داده.وضعش هم خوبه.
چی کار کنم؟ :دی

سلام
زنگ بزنین به پسرعمو تون بگین که با من تماس گرفتن از سوی شرکت اینترنتی و گفتن که هزینه جنسی که قرار بوده برای من بیاد و درانبار موجود نبوده رو به حساب برگشت دادن . بگو حسابتو چک کن میخواستم ببینم اون پول رو واقعا برگشت دادن ؟ (خودش میگیره :n09:)

[rz21]

سلام
زنگ بزنین به پسرعمو تون بگین که هزینه جنسی که قرار بوده برای من بیاد و درانبار موجود نبوده رو به حساب برگشت دادن . بگو حسابتو چک کن میخواستم ببینم اون پول رو واقعا برگشت دادن ؟ (خودش میگیره :n09:)
من بهشون گفتم که پول اومد توی حسابت؟ گفت آره!!! ولی مثل این که حواسش نیست پول رو برگشت بده. :دی مطمئنم وگرنه نمیخواد پول رو برداره برای خودش! آخه مبلغی هم نیست براش. فکر کنم تنها راهش اینه که یا بی خیالش بشم یا مستقیم بهش بگم دیگه.

[sansa]

من بهشون گفتم که پول اومد توی حسابت؟ گفت آره!!! ولی مثل این که حواسش نیست پول رو برگشت بده. :دی مطمئنم وگرنه نمیخواد پول رو برداره برای خودش! آخه مبلغی هم نیست براش. فکر کنم تنها راهش اینه که یا بی خیالش بشم یا مستقیم بهش بگم دیگه.

شما اشتباه گفتید چون اون فکر میکنی پول خودش بوده . در تماس بعدی حتما اشاره کن . باید میگفتی که یکی از جنس های من بوده که در انبار موجود نبود و هزینشو پس دادن . (بگو اخه نمیدونم چرا وقتی جنسی رو موجود ندارن برای فروش میزارند !!! اینجوری هم میفهمه پول جنس برای شما بوده )
بعد بگو اینکه بگی میخوام اون جنس رو از فروشگاه دیگه ای بگیرم .رک بوگو : میشه اون پول رو کارت به کارت کنی . :n40:

(اینو یک نصیحت از من قبول کن اگر یکبار از حقت بگذری بار دیگه هم تکرار میشه همیشه دیگران حقت رو میخورند)

[Demon King]

نه...یه جنس رو به صورت اینترنتی خریدیم.اون جنس های خودش رو خرید.منم جنس های خودمو که پول پست کمتر بیاد. من پول جنس ها رو بهشون دادم. ولی یکی از جنس های من تموم شده بود و پول به حساب ایشون رفته.حالا می خوام اگه بشه پول رو بگیرم! همین.

سلام,

ما یه آشنایی داشتیم ایشون هر روز با اتوبوس میرفتن دانشگاه و میومدن. یه رفیقی هم داشتن که هر روز میگفت یه کارت اتوبوس هم برای من بزن.
بهانه میاورد که کارتم شارژ نداره و از اینجور بهانه ها.

گرچه مبلغ یکبار کارت زدن خیلی ناچیزه اما وقتی این هرروز تکرار بشه و شما جرئت نداشته باشی رک از حقت دفاع کنی بعدا به مشکل بزرگی تبدیل میشه. ما هم به ایشون گفتیم که بهش بگو امکانش نیست هرروز براش کارت بزنی ولی میگن خجالت میکشم. به خاطر همین خجالت مجبور بود از حقش بگذره.


....

حالا هم به شما میگم که رک بهش بگید. کار خلاف شرعی نیست که بخواید بگید خجالت میکشم. میخواید پولی که حقتون هست رو پس بگیرید بدون هیچ تعارفی ...

[mehrabooni]

دوتا رفیق صمیمی دارم که تا دوسال پیش بصورت جداگانه باهاشون رفاقت داشتم.یعنی اونا همدیگه رو نمیشناختن تا اینکه یکروز تصمیم گرفتم اونا رو باهم آشنا کنم

حالا دو سال از آشناییشون میگذره و دوستای خیلی خوبی شدن...الان اونا توی شهر خودمون دانشجو هستن و همیشه باهم هستن ولی من درشهر دیگه ای دانشجو هستم و ازشون فاصله گرفتم
این دوری باعث شده رابطه ی من با دوتاشون سرد بشه


در شهری که الان دانشجو هستم،دوستان زیادی پیداکردم ولی فقط با یکی دونفر صمیمی شدم . مشکل اینجاست که دیگه هیچکسی نمیتونه جای اون دوتا همشهریمو پرکنه

شما باشین چکار میکنین تا روابطتون با دوستان قدیمیتون که چندین کیلومتر ازشون فاصله دارید گرم بمونه

----
----

از اینکه اونارو باهم آشنا کردم احساس خوبی ندارم(حسادت نیست)یه جور حس تنفره . آخه قبل ازاینکه باهم آشنا بشن،روابطم با هردوشون عالی بود ولی از روزی که باهمدیگه آشناشون کردم رابطم با هردوتاشون خراب شده


Sent from my iPhone using Tapatalk

کسی نظر خاصی نداره...اگه سوالی داری بپرس

من از همه انتظار کمک ندارم ولی دست تک تک افرادی که وقت میزارن فقط یه کلمه مینویسن رو از همینجا میبوسم


Sent from my iPhone using Tapatalk

[Demon King]

دوتا رفیق صمیمی دارم که تا دوسال پیش بصورت جداگانه باهاشون رفاقت داشتم.یعنی اونا همدیگه رو نمیشناختن تا اینکه یکروز تصمیم گرفتم اونا رو باهم آشنا کنم

حالا دو سال از آشناییشون میگذره و دوستای خیلی خوبی شدن...الان اونا توی شهر خودمون دانشجو هستن و همیشه باهم هستن ولی من درشهر دیگه ای دانشجو هستم و ازشون فاصله گرفتم
این دوری باعث شده رابطه ی من با دوتاشون سرد بشه



کسی نظر خاصی نداره...اگه سوالی داری بپرس

من از همه انتظار کمک ندارم ولی دست تک تک افرادی که وقت میزارن فقط یه کلمه مینویسن رو از همینجا میبوسم


Sent from my iPhone using Tapatalk


سلام اینکه با جدا شدن و دور شدن محل زندگی ها، صمیمیت دوستان هم کم بشه یه امر طبیعی هست. راه حلش هم ارتباط از دور یعنی موبایل. هر چند وقت گاهی احوالشون رو بپرسید، بهشون پیام تبریک مناسبت هارو بدید، اگه ایشون هم توی فضای مجازی هستن و وقت دارید، میتونید از نرم افزار های ارتباط استفاده کنید مثل وایبر.

این باعث میشه صمیمیتتون بسیار خوب بشه. البته بهترین راه این هست که به شهرش برید و دیداری تازه کنید ولی خوب میدونم با توجه به دانشجو بودنتون وقت این کارا رو ندارید.

در این صورت صمیمیت تو فضای مجازی بیشترین تاثیر رو داره.
البته بازم تکرار میکنم اگه وقتش رو دارید !

[mehrabooni]

مشکل همینه "وقتشو ندارم اوقات فراغت خودمو برگردم شهرستان" تا دیداری تازه کنم . واسه همین مجبورم اوقات فراغت خودمو با بقیه ی دوستام بگذرونم ، خوش هم میگذره ولی اینا رفیق معمولی هستن ، هیچی جای رفیق صمیمیو نمیتونه پرکنه


میدونم اونا هم وقتشو ندارن تند تند بیان سر بزنن و درگیری های خاصی توی زندگیشون دارن
ولی حداقل خوبیش اینه که اوغات فراغتشون رو میتونن کنار هم بگذرونن و از کنار هم بودنشون نهایت لذت رو ببرن


Sent from my iPhone using Tapatalk

[G U L D A N]

دوباره زدی توی خال

دقیقا مشکل همینه "وقتشو ندارم اوقات فراغت خودمو برگردم شهرستان" تا دیداری تازه کنم . واسه همین مجبورم اوقات فراغت خودمو با بقیه ی دوستام بگذرونم ، خوش هم میگذره ولی اینا دوست معمولی هستن ، هیچی جای رفیق صمیمیو نمیتونه پر کنه


میدونم اونا هم وقتشو ندارن تند تند بیان به من سر بزنن و درگیری های خاصی توی زندگیشون دارن
ولی حداقل خوبیش اینه که اوغات فراغتشون رو میتونن کنار هم بگذرونن و از کنار هم بودنشون نهایت لذت رو ببرن


Sent from my iPhone using Tapatalk
دوست عزیز . رفیق اگه رفیق باشه اون سره دنیا هم باشه بازم دلش پیش فیقه
دوست من الان 2 ساله رفته آمریکا اما هنوز بهم زنگ می زنیم ( اسکایپ ) و احوال پرسی می کنیم . خدا رو شکر که دوستای شما تو ایران هستن .
سخت نگیر و زنگ بزن . جک بفرست . شوخی کن .

[مهلا جون]

اشکال نره داداش...مهم خودتی ک بلدی از اتفاقاتت درس بگیری

[javad34]

چند روز پیش یه مجلسی بودیم یهویی 2 تا از دخترای فامیلمون دختر عموم و دختر عمم اومدن سمت من کنا رهم اومدن جلو گفتن سلام و خلاصه احوال پرسی کردن لبخند زدنو .

میخواستم بدونم اینا یعنی چی؟ منو تنها گیر آوردن احوال پرسی کردن یعنی بیا خاستگاریمون؟ یعنی منظورشون این بود من اگر برم خاستگاریشون بله میگن؟ یا نه فقط خواستن سلام کنن؟

آخه دو تا دختر مجرد چه احوال پرسی دارن با یه پسر مجرد بزرگتر از خودشون هممونم بالای 25 سال؟ حتما میخواستن غیر مستقیم یه چیزی بگن؟

[MƐΛИĪИƓĿƐSS]

چند روز پیش یه مجلسی بودیم یهویی 2 تا از دخترای فامیلمون دختر عموم و دختر عمم اومدن سمت من کنا رهم اومدن جلو گفتن سلام و خلاصه احوال پرسی کردن لبخند زدنو .

میخواستم بدونم اینا یعنی چی؟ منو تنها گیر آوردن احوال پرسی کردن یعنی بیا خاستگاریمون؟ یعنی منظورشون این بود من اگر برم خاستگاریشون بله میگن؟ یا نه فقط خواستن سلام کنن؟

آخه دو تا دختر مجرد چه احوال پرسی دارن با یه پسر مجرد بزرگتر از خودشون هممونم بالای 25 سال؟ حتما میخواستن غیر مستقیم یه چیزی بگن؟

سلام.
فکر نمیکنم منظورشون اون بوده باشه.
اگه بنا به دوست داشتن باشه،آدم یه شبه دوستدار یک نفر نمیشه.
اگه تو بقیه ی مجالس و مهمونی های خانوادگی این رفتار رو داشتن شاید منظورشون همونی که شما گفتید باشه ولی اگه برای اولین بار با این صحنه مواجه شدید باید ببینید تو مجالس و دیدار های بعدی همین اتفاق ها و خنده ها صورت میگیره یا نه و بعد نتیجه بگیرید که کدوماشون از شما خوشش اومده:n02:

[Demon King]

چند روز پیش یه مجلسی بودیم یهویی 2 تا از دخترای فامیلمون دختر عموم و دختر عمم اومدن سمت من کنا رهم اومدن جلو گفتن سلام و خلاصه احوال پرسی کردن لبخند زدنو .

میخواستم بدونم اینا یعنی چی؟ منو تنها گیر آوردن احوال پرسی کردن یعنی بیا خاستگاریمون؟ یعنی منظورشون این بود من اگر برم خاستگاریشون بله میگن؟ یا نه فقط خواستن سلام کنن؟

آخه دو تا دختر مجرد چه احوال پرسی دارن با یه پسر مجرد بزرگتر از خودشون هممونم بالای 25 سال؟ حتما میخواستن غیر مستقیم یه چیزی بگن؟


سلام،

دوست عزیز، تا کجاها رفتید. خیلی ساده است. بهتون احترام گذاشتن اومدن بهتون سلام دادن.
نباید که همیشه قصد از احترام مسایلی که شما فکر میکنید باشه !

[Captain_America]

چند روز پیش یه مجلسی بودیم یهویی 2 تا از دخترای فامیلمون دختر عموم و دختر عمم اومدن سمت من کنا رهم اومدن جلو گفتن سلام و خلاصه احوال پرسی کردن لبخند زدنو .

میخواستم بدونم اینا یعنی چی؟ منو تنها گیر آوردن احوال پرسی کردن یعنی بیا خاستگاریمون؟ یعنی منظورشون این بود من اگر برم خاستگاریشون بله میگن؟ یا نه فقط خواستن سلام کنن؟

آخه دو تا دختر مجرد چه احوال پرسی دارن با یه پسر مجرد بزرگتر از خودشون هممونم بالای 25 سال؟ حتما میخواستن غیر مستقیم یه چیزی بگن؟

واقعا شما بالای 25 سال سن دارید؟ خیلی عذرخواهی میکنم قطعا بدون در نظر گرفتم شرایط فامیل شما نمیتونم نظری بدم ولی واقعا برای یه مرد بالغ خیلی بعید هست همچین سوالی!

[امید رض]

چند روز پیش یه مجلسی بودیم یهویی 2 تا از دخترای فامیلمون دختر عموم و دختر عمم اومدن سمت من کنا رهم اومدن جلو گفتن سلام و خلاصه احوال پرسی کردن لبخند زدنو .

میخواستم بدونم اینا یعنی چی؟ منو تنها گیر آوردن احوال پرسی کردن یعنی بیا خاستگاریمون؟ یعنی منظورشون این بود من اگر برم خاستگاریشون بله میگن؟ یا نه فقط خواستن سلام کنن؟

آخه دو تا دختر مجرد چه احوال پرسی دارن با یه پسر مجرد بزرگتر از خودشون هممونم بالای 25 سال؟ حتما میخواستن غیر مستقیم یه چیزی بگن؟
اوه اوه عجب @:n02:این فکرامنحرفی یه ها:n01:
برا عرض ادب واحوال پرسی بوده دلیل نمیشه که دوتایی براخاستگاری اومده باشن
این حرف ها درست حرف هایه جوون هایه امروزیه کشور ماست دقیقا
توهمه جایه دنیا مردا درروز سرکار یا تومهمونی باهزارتا زن احوال پرسی و سلام میکنن دلیل نمیشه که هزارتازن برا خواستگاری ..میرن سلامو احوال پرسی می کنن

[mehrabooni]

سلام دوستان

خوب هستید

یه استادی دارم که حدودا 55 سالشه
ایشون رئیس شورای شهر هستن،بارها بین دانشجوها ازمن تعریف کردن و بارها هوای بنده رو داشتن
تا الان هم خیلی کارا برام انجام داده،مثلا ترم قبل یه درس سه واحدی رو از 20 نمره چهار شدم ولی با استادا صحبت کرد و نمرمو گرفت

دیروز صبح بهش زنگ زدم که راجع به یک موضوع مشورت کنم،به من گفت یه نفرو میشناسه که بهتر میتونه راهنماییت کنه
گفت فردا ساعت 11 باهاش قرارمیزارم که بریم ببینیمش تا همه ی سوالاتو بپرسی

امروز ساعت یازده وقتی رفتم پیشش،فهمیدم با معاون وزیر قرار گذاشته :o داشتم شاخ درمیاوردم
واقعا نمیدونستم چطوری باید ازش تشکر کنم :o معاون محترم وزیر با اینکه سرشون خیلی شلوغ بود ولی بخاطر اینکه رابطه ی خیلی خوبی با استادم دارن به بنده یک ساعت کامل وقت دادن

حالا میخام بدونم اگه شما باشین چطوری از همچین استادی تشکر میکنید ؟ چطوری میتونم رابطمو باهاش تقویت کنم و مهر خودمو بیشتر توی دلش بندازم ؟ واقعا به این استادم مدیون هستم و دلم میخاد به بهترین نحو ازش تشکر کنم که میدونم هرکار کنم باز کمه

دوستان اگه شما جای بنده باشین چطوری رابطتتونو تقویت میکنید


Sent from my iPhone using Tapatalk

[G U L D A N]

سلام دوستان

خوب هستید

یه استادی دارم که حدودا 55 سالشه
ایشون رئیس شورای شهر هستن،بارها بین دانشجوها ازمن تعریف کردن و بارها هوای بنده رو داشتن
تا الان هم خیلی کارا برام انجام داده،مثلا ترم قبل یه درس سه واحدی رو از 20 نمره چهار شدم ولی با استادا صحبت کرد و نمرمو گرفت

دیروز صبح بهش زنگ زدم که راجع به یک موضوع مشورت کنم،به من گفت یه نفرو میشناسه که بهتر میتونه راهنماییت کنه
گفت فردا ساعت 11 باهاش قرارمیزارم که بریم ببینیمش تا همه ی سوالاتو بپرسی

امروز ساعت یازده وقتی رفتم پیشش،فهمیدم با معاون وزیر قرار گذاشته :o داشتم شاخ درمیاوردم
واقعا نمیدونستم چطوری باید ازش تشکر کنم :o معاون محترم وزیر با اینکه سرشون خیلی شلوغ بود ولی بخاطر اینکه رابطه ی خیلی خوبی با استادم دارن به بنده یک ساعت کامل وقت دادن

حالا میخام بدونم اگه شما باشین چطوری از همچین استادی تشکر میکنید ؟ چطوری میتونم رابطمو باهاش تقویت کنم و مهر خودمو بیشتر توی دلش بندازم ؟ واقعا به این استادم مدیون هستم و دلم میخاد به بهترین نحو ازش تشکر کنم که میدونم هرکار کنم باز کمه

دوستان اگه شما جای بنده باشین چطوری رابطتتونو تقویت میکنید


Sent from my iPhone using Tapatalk
دم استاد گرم .
عجب شانسی داری تو

[aghazadeh_hastam]

چند روز پیش یه مجلسی بودیم یهویی 2 تا از دخترای فامیلمون دختر عموم و دختر عمم اومدن سمت من کنا رهم اومدن جلو گفتن سلام و خلاصه احوال پرسی کردن لبخند زدنو .

میخواستم بدونم اینا یعنی چی؟ منو تنها گیر آوردن احوال پرسی کردن یعنی بیا خاستگاریمون؟ یعنی منظورشون این بود من اگر برم خاستگاریشون بله میگن؟ یا نه فقط خواستن سلام کنن؟

آخه دو تا دختر مجرد چه احوال پرسی دارن با یه پسر مجرد بزرگتر از خودشون هممونم بالای 25 سال؟ حتما میخواستن غیر مستقیم یه چیزی بگن؟

اره باو . شوهر كمه . اونا به تكاپو افتادن تورت كنن:n10:

[Atghia]

چند روز پیش یه مجلسی بودیم یهویی 2 تا از دخترای فامیلمون دختر عموم و دختر عمم اومدن سمت من کنا رهم اومدن جلو گفتن سلام و خلاصه احوال پرسی کردن لبخند زدنو .

میخواستم بدونم اینا یعنی چی؟ منو تنها گیر آوردن احوال پرسی کردن یعنی بیا خاستگاریمون؟ یعنی منظورشون این بود من اگر برم خاستگاریشون بله میگن؟ یا نه فقط خواستن سلام کنن؟

آخه دو تا دختر مجرد چه احوال پرسی دارن با یه پسر مجرد بزرگتر از خودشون هممونم بالای 25 سال؟ حتما میخواستن غیر مستقیم یه چیزی بگن؟

سلام
با یکبار انجام همچین کاری نمیشه قضاوت کرد هرچند دوتایی اومدن احتمالا ناشی از یک شوخیه دخترونه برای سربه سر گذاشتن شما بوده مثلا( پیش خودشون بگن بریم پیش فلانی ببینش مثلا هل میشه یا نه و این صحبتها به سن و سال هم ربط نداره یجور جلب توجه شاید:n33:)
اگر تکرار شد میشه جدیش گرفت وگرنه که صرفا واسه شوخی و اینا بوده:n06:

================
دوستان لطفا جواب سوالات مطرح شده رو بدید و از ارسال اسپم پرهیز کنید

[Reza Azimy_RW]

دوستان حتما براتون پیش اومده که سوار تاکسی بشین یا ... و پول خورد نداشته باشین طرف هم نداشته باشه که اصولا قید بقیه پولو باید بزنی

یا اصلا وقتی از یه مغازه میخوای خرید کنی


الان منی که میخوام سوار تاکسی شم باید پول خورد داشته باشم و حق با راننده تاکسیه یا تاکسی یه جورایی پول خورد جزو ابزار کارشه و باید داشته باشه و حق با منه ؟

موضوعیه که تغریبا هر روز درگیرشم ولی من نمیدونم این وسط حق با کیه

[albertxx]

دوستان حتما براتون پیش اومده که سوار تاکسی بشین یا ... و پول خورد نداشته باشین طرف هم نداشته باشه که اصولا قید بقیه پولو باید بزنی

یا اصلا وقتی از یه مغازه میخوای خرید کنی


الان منی که میخوام سوار تاکسی شم باید پول خورد داشته باشم و حق با راننده تاکسیه یا تاکسی یه جورایی پول خورد جزو ابزار کارشه و باید داشته باشه و حق با منه ؟

موضوعیه که تغریبا هر روز درگیرشم ولی من نمیدونم این وسط حق با کیه

یه جورایی حق با 2 طرفه

اول میگیم حق با شما
پول خرد جزو ابزار راننده تاکسی هست
که اگه نداشته باشه کارش پیش نمیره !
ولی سوالی که هست اینه
راننده تاکسی هر روز اون همه پول خرد رو چطور تهیه کنه ؟؟

دوم میگیم حق با راننده
فرض کنید کرایه مسیری 600 تومان باشه
درصد اینکه اکثرا 100 تومانی داشته باشن خیلی کمه
پس در نیتجه راننده باید به هرکس 2 تا 200 تومانی بده

حالا هر بار رفتن و اومدن که 4 نفر هستن (( فرض 3 نفر 100 تومانی نداشته باشن ))
و اگه در روز 40 بار رفت و آمد داشته باشه 120 نفر 2 تا 200 تومانی میخوان
که میشه 140 تا 200 تومنی
یعنی راننده هر روز باید بره بانک 2 بسته 200 تومانی بگیره [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] که فکر کنم نه اعصابش رو داره و نه بانک این همه پول خرد (( چون باید به تعداد راننده های شهر داشته باشه ))


البته من میگم یه جورایی حق با راننده تاکسی
چرا ؟؟
چون وقتی راننده تاکسی این پول رو به مسافر میده مسافر اونو چیکار میکنه ؟؟؟
اگه طرف زیاد از تاکسی استفاده میکنه مثل دانشجو ها پس در نتیجه به اون پول خرد ها لازم داره
پس چرا اونارو نگه نمیداره ؟؟

راه حل مشکل
من خودم همین کار رو کردم و یه چند سالی هست مشکل پول خردم تقریبا حل شده ! :n02:

کیفی که دارم (( لپ تاپی )) جلوش 2 تا زیپ کوچیک داره (( هرکدوم به اندازه یه کف دست ))
با خودم قرار داد کردم و بعد از یه مدت عادت کردم

اونم اینکه همیشه اسکناس و پول های زیر 2 هزار تومان رو بریزم داخل این 2 تا جیب (( 1000 تومانی - 500 و 200 و ....... )) و سکه
یعنی تو جیب کت و شلوار اکثرا 2 تومانی بالا هست و میدونم پول خرد جاش تو کیفه
حالا چطور این مشکل رو برنامه ریزی کنیم

همیشه موقعی که تو تاکسی میشینم چون کیف تو دستمه از زیپ جلو پول خرد در میارم و میدم به راننده
ولی جاهای دیگه
مثل سوپر مارکت - فتوکپی و جاهایی که پول خرد لازم دارم دست تو زیپ جلو نمیکنم و از جیب کت و شلوار 2 و 5 تومانی درمیارم تا پولم خرد بشه (( حتی اگه 1000 تومانی بخوام ))
بعدش وقتی طرف پول خرد میده زیر 1000 تومان میره تو کیف و بالاترش میره تو جیب کت

به خاطر همین هست اکثرا همیشه تو زیپ جلوی کیفم پول خرده
چون با خودم قرارداد بستم فقط واسه راننده تاکسی ازش پول خارج بشه و جاهای دیگه پولی ازش بیرون نیاد (( واگه 1 دونه 500 ازش برداشتم 1 هزاری جلش بزارم ))
تقریبا بالای 80 درصد بهش عمل میکنم

برنامه پیچیده ای نیست !! :n02:
یه همچین کاری هم شما میتونید بکنید تا مثل من اگه دانشجو هست و خیلی زیاد با تاکسی سر و کار دارید مشکلتون حل بشه !!

[albertxx]

دوستان یه سوال فنی (( یه جورایی دخترونه هست :n02: ))

آیا دلیلی داره دختری تو هرعکسش طوری عکس بگیره که حلقه دستش معلوم باشه ؟؟

سر یه داستانی تو دانشگاه تو اینکه حلقه دخترخانومی الکی بود یا نه مشکلی پیش اومد
اول فرض گذاشتم حلقه الکیه و به گفته یکی خیلی ها این کار رو میکنن به خیلی دلیل ها

بعد از اینکه تو فیس دختر به جستجوی همچین موردی رفتم
تو اکثر عکس ها یه جورایی طوری عکس میگرفت که انگار علاقه زیادی داره حلقش به چشم بیاد (( مثلا دست چپ رو تو عکس طوری روی دستش قرار داد که حلقه مثل آینه برق میزد و یا تو عکس دیگه ای دست رو طوری مشت کرده بود و زیر چونه گذاشته که حلقه بیشتر یه چشم می اومد تا خود دختره ))


البته بعدها به عنوان یه همکلاسی که رابطه بهتری باهاش برقرار کردم متوجه شدم دختر خانوم واقعا ازدواج کرده
و الانم مشکلی ندارم
و خود دختر خانوم هم آدم باتجربه و با درکی هست (( حدودا 28 ساله )) و خیلی دوستانه و محترمانه برخورد میکنیم ))

بحثم اصلا این نیست
سوالم یه جورایی روانشناسیه که دختر ها شاید بتونن بهتر جواب بدن !! :n02:
واقعا آیا دختر ها همچین حرکتی میکنن ؟؟؟
و دلیلیش چی میتونه باشه ؟؟
معنی خاصی میتونه داشته باشه ؟؟ (( شاید تجربه شد بعدها بتونم ازش استفاده کنم ))

[Atghia]

دوستان یه سوال فنی (( یه جورایی دخترونه هست :n02: ))

آیا دلیلی داره دختری تو هرعکسش طوری عکس بگیره که حلقه دستش معلوم باشه ؟؟

سر یه داستانی تو دانشگاه تو اینکه حلقه دخترخانومی الکی بود یا نه مشکلی پیش اومد
اول فرض گذاشتم حلقه الکیه و به گفته یکی خیلی ها این کار رو میکنن به خیلی دلیل ها

بعد از اینکه تو فیس دختر به جستجوی همچین موردی رفتم
تو اکثر عکس ها یه جورایی طوری عکس میگرفت که انگار علاقه زیادی داره حلقش به چشم بیاد (( مثلا دست چپ رو تو عکس طوری روی دستش قرار داد که حلقه مثل آینه برق میزد و یا تو عکس دیگه ای دست رو طوری مشت کرده بود و زیر چونه گذاشته که حلقه بیشتر یه چشم می اومد تا خود دختره ))


البته بعدها به عنوان یه همکلاسی که رابطه بهتری باهاش برقرار کردم متوجه شدم دختر خانوم واقعا ازدواج کرده
و الانم مشکلی ندارم
و خود دختر خانوم هم آدم باتجربه و با درکی هست (( حدودا 28 ساله )) و خیلی دوستانه و محترمانه برخورد میکنیم ))

بحثم اصلا این نیست
سوالم یه جورایی روانشناسیه که دختر ها شاید بتونن بهتر جواب بدن !! :n02:
واقعا آیا دختر ها همچین حرکتی میکنن ؟؟؟
و دلیلیش چی میتونه باشه ؟؟
معنی خاصی میتونه داشته باشه ؟؟ (( شاید تجربه شد بعدها بتونم ازش استفاده کنم ))

بله دقیقا معنی خاصی داره!
یسری ها که کم سن و سال تر هستند مثلا حدود 16الی 20 برای خودنمایی و اعلام به سایرین که بله من دوست پسر دارم حلقه میندازن و نه تنها عکس بلکه هنگام راه رفتن هم بهش افتخار میکنن:n33:
اما در سنین بالاتر اگر کسی همچین روندی در عکسها داشت دقیقا منظورش اعلام نامزد داشتنش هست حالا نه صرفا به اقایون همکلاسی یا همکارها بلکه مورد داشتیم از دوستان خودم که روش نمیشده بیاد برامون بگه غیرمستقیم وایبر و اینور اونور عکسشو با همون شرایطی که گفتید گذاشته تا همه مطلع بشن:n39:
روانشناسی:n36:؟ خب این تیکه روانشناسی مربوط به خیلی کم سن و سال ها میشه که اول گفتم:n17:

[soroosh_cz]

دوستان حتما براتون پیش اومده که سوار تاکسی بشین یا ... و پول خورد نداشته باشین طرف هم نداشته باشه که اصولا قید بقیه پولو باید بزنی

یا اصلا وقتی از یه مغازه میخوای خرید کنی


الان منی که میخوام سوار تاکسی شم باید پول خورد داشته باشم و حق با راننده تاکسیه یا تاکسی یه جورایی پول خورد جزو ابزار کارشه و باید داشته باشه و حق با منه ؟

موضوعیه که تغریبا هر روز درگیرشم ولی من نمیدونم این وسط حق با کیه

حق با راننده تاکسیه.
چون راننده تاکسی هر روز با تعداد بیشتری سر و کار داره و طبیعتا اگر داشبرد پر از خورده باشه هم زود تموم میشه.
مثل این نونوایی نزدیک خونمون. هر نون روکردن ۱۸۰ تومن( از ۱۲۵تومن). بعدش تو گرد کردن عددا مشکل پیش میومد. این آقا رفت چند بسته سکه ۱۰۰ تومنی نو گرفت. فکر کنم ۲ روز نشد همه اش تموم شد. میگفت برا گرفتن و جمع کردن سکه، خیلی اذیت شده و صرف نداره براش دوباره بخواد بگیره.
الان اگر هزار تومن بدی، بجای اینکه ۵ نون بده و ۱۰۰ تومن باقیش. میاد ۵/۶ نون میده.

Sent from my ST15i using Tapatalk

[mehrabooni]

سلام دوستان

خوب هستید

یه استادی دارم که حدودا 55 سالشه
ایشون رئیس شورای شهر هستن،بارها بین دانشجوها ازمن تعریف کردن و بارها هوای بنده رو داشتن
تا الان هم خیلی کارا برام انجام داده،مثلا ترم قبل یه درس سه واحدی رو از 20 نمره چهار شدم ولی با استادا صحبت کرد و نمرمو گرفت

دیروز صبح بهش زنگ زدم که راجع به یک موضوع مشورت کنم،به من گفت یه نفرو میشناسه که بهتر میتونه راهنماییت کنه
گفت فردا ساعت 11 باهاش قرارمیزارم که بریم ببینیمش تا همه ی سوالاتو بپرسی

امروز ساعت یازده وقتی رفتم پیشش،فهمیدم با معاون وزیر قرار گذاشته :o داشتم شاخ درمیاوردم
واقعا نمیدونستم چطوری باید ازش تشکر کنم :o معاون محترم وزیر با اینکه سرشون خیلی شلوغ بود ولی بخاطر اینکه رابطه ی خیلی خوبی با استادم دارن به بنده یک ساعت کامل وقت دادن

حالا میخام بدونم اگه شما باشین چطوری از همچین استادی تشکر میکنید ؟ چطوری میتونم رابطمو باهاش تقویت کنم و مهر خودمو بیشتر توی دلش بندازم ؟ واقعا به این استادم مدیون هستم و دلم میخاد به بهترین نحو ازش تشکر کنم که میدونم هرکار کنم باز کمه

دوستان اگه شما جای بنده باشین چطوری رابطتتونو تقویت میکنید


Sent from my iPhone using Tapatalk

کسی براتون از این مدل کارای بزرگ انجام نداده که ازش تشکر کرده باشید ؟

نیاز نیست کامل جواب بدین دوستان اگه مطلب خاصی به ذهنتون میرسه بگید ؟


Sent from my iPhone using Tapatalk

[Atghia]

کسی براتون از این مدل کارای بزرگ انجام نداده که ازش تشکر کرده باشید ؟

نیاز نیست کامل جواب بدین دوستان اگه مطلب خاصی به ذهنتون میرسه بگید ؟


Sent from my iPhone using Tapatalk


استادم همیشه بین دانشجوها از من تعریف میکنه.همیشه به بقیه ی دانشجوها میگه که فلانی واقعا استعداد بالایی داره،بین دانشجوهای رشته ی تربیت بدنی از همه خوش استایل تره
وقتی دانشجوهای دیگه حسودیشون گل میکنه و از من انتقاد میکنن،استادم در جواب به بقیه میگه که اگه فلانی توی یک شهر بزرگ بدنیا میومد الان از قهرمان های ملی میشد



پ ن :: بخدا اصلا لایق اینهمه تعریف نیستم....به نظرتون چکارکنم تا رابطه ام با این استاد خوب بمونه....شماره تلفنش رو دارم و هر یکماه یکبار باهاش تماس میگیرم حالش رو میپرسم که خیلی خوشحال میشه



چکار کنم تا این رابطه همینجوری گرم بمونه ؟ چطوری مهر و محبت این استاد بامعرفت رو جبران کنم ؟ دلم میخواد تا وقتی زندست باهاش ارتباط نزدیکی داشته باشم

Sent from my iPhone 5S using tapatalk


سلام
وقتی رابطشون در حال حاضر با شما خوبه پس از نحوه رفتار شما راضی هستند بنابراین کاره خاصی لازم نیست انجام بدید و خودتون باشید!
سعی کنید هروقت ایشون رو دید سلام علیک گرمی داشته باشید و همین که میگید گهگاهی ازشون احوالپرسی میکنید هم خیلی خوبه
اعیاد رو هم از طریق پیامک (با لحن خودتون و نه جملات تبریکی که همه برای هم میفرستن) تبریک بگید بهشون
و در نهایت روز معلم و روز تربیت بدنی و مناسبت های اینچنینی براشون هدیه بگیرید
:n01:


استادی که بالا بهتون معرفی کردم،عضو شورای شهر هم هست و انسان فوق العاده باشخصیتی هست که حرفش برای تک تک ادمای شهر حکم سند رو داره
وقتی ترم دوم بودم،نمره ی یک درس 3واحدی (غیر تخصصی) که 0شده بودم به 10 رسوند.بهش گفته بودم که اگه 20 ترم درس بخونم بازم نمیتونم ریاضی عمومی رو پاس کنم.واسه همین ازش خواهش کردم تا با استاد ریاضی صحبت کنه تا نمره ی منو بگیره که خوشبختانه بعد از تشکیل یک جلسه تونست استادا رو قانع کنه تا نمره ی منو بدن

Sent from my iPhone 5S using tapatalk

الان سه ماهه که ندیدمش،چون ترم تابستانی برنداشتم
بنظر شما چطوری خوشحالش کنم،چکار کنم تا این سه ماه فاصله باعث دوری نشه

Sent from my iPhone 5S using tapatalk


من نظرم همونی هست که در بالا گفتم
ولی در قبال لطف های اینچنینی همون وقت باید ازشون من باب تشکر یک هدیه درخور و شایسته تهیه میکردید (مثلا یک نیم سکه یا موارد مشابه)

+

در اولین فرصتی که پیش میاد (نزدیکترین مناسبت ) یک پیام بفرستید براشون بعد از تبریک در انتها بگید که همیشه به یاد ایشون و خوبی هاشون هستید و کمی جملات اغراق آمیز از این دست

سلام
شاید دوستان هم مثل من در جریان هستند که این سوال شما تکراری هست به همین خاطر سکوت کردند:n01:

[iranch]

در پاسخ به اینکه میگن "بد نباشه" موقع مریضی یا مشکلی، پاسخ چی باید بگیم؟

[hamed29]

در پاسخ به اینکه میگن "بد نباشه" موقع مریضی یا مشکلی، پاسخ چی باید بگیم؟

خواهش میکنم...
طوری نیست / مشکل خاصی نیست

[MOHAMMAD_ASEMOONI]

در پاسخ به اینکه میگن "بد نباشه" موقع مریضی یا مشکلی، پاسخ چی باید بگیم؟سلام
جواب بد نباشه
بد نبینی , چیزی مهمی نیست , دور از جونتون یه کم کسالت دارم و غیره

اگر هم بخواین به شوخی جواب بدین:
بد نبینی , چیز مهمی نیست , دور از جونتون نباشه !!! , یه سرطان معمولی هست فقط و زود مىمیرم خوب میشه و از دستم راحت میشی اگه زودتر از من نمیری زبونم لال !!!
یه خونریزیِ مغزیِ سطحی هست فقط اما خیالتون راحت باشه تا حلوایِ شما رو نخورم نمىمیرم
:20:

[mehrabooni]

سلام
شاید دوستان هم مثل من در جریان هستند که این سوال شما تکراری هست به همین خاطر سکوت کردند:n01:
علیک سلام

دنبال جواب های کاربردی میگردم وگرنه نیازی نبود موضوعو دوباره ازتون بپرسم

شاید بد نباشه به این فکر میکردین جوابتون زیاد هم کامل نبوده که دوباره سوال پرسیدم


Sent from my iPhone using Tapatalk

[Atghia]

دنبال جواب های کاربردی میگردم وگرنه نیازی نبود موضوعو دوباره ازتون بپرسم

شاید بد نباشه به این فکر میکردین که جوابتون زیاد هم کامل نبوده که دوباره سوال پرسیدم


Sent from my iPhone using Tapatalk
من هم نخواستم جوابی به شما بدم! چون حرف جدیدی برای گفتن نداشتم
ولی وقتی جویا شدید چرا کسی جوابی نداده بنظرم رسید شاید علت تکراری بودن سوال باشه دوست گرامی:n01:

[1376MAXIMUM]

شایدم جوابی نداشتن بدن مثل من
من خودمم نمیدونم چی باید گفت و چیکار کرد برای همین هیچی نگفتم و سکوت رو انتخاب کردم

[Public Enemy]

با سلام .

بنده دانشجوی مقطع کارشناسی رشته مهندسی برق گرایق قدرت هستم . به طور کلی شخصیتم جوری هست که عادت دارم همیشه فکرم روی موضوع خاصی شدیدا متمرکز کنم . این موضوع باعث شده تبدیل به آدمی بشم بیشتر اوقات آرومه و به قول معروف همیشه تو خودم باشم و روابط اجتماعی کمتری با سایر افراد داشته باشم .

به طور کلی بیشتر وقتمو پای لپ تاپم می گذرونم . البته این نکته رو مد نظر داشته باشین دانشگاه بنده جای دیگری هستش و بنده خوابگاهی هستم . زمانی که خوابگاه هستم به سایر فعالیت ها مثل ورزش نیز بپردازم
از نظر اخلاقی هم در این سالهایی که به کار با رایانه پرداختم ، سعی کردم موضوع خاصی رو دنبال کنم و در اون زمینه تخصص پیدا کنم نه اینکه اطلاعات سطحی در همه زمینه ها داشته باشم ( یعنی اینکه نقش آچار فرانسه رو نداشته باشم که به هر پیچی بخورم ! لذا شاید با بسیاری از نرم افزار هایی که افراد ضروری می دونن مثل آفیس و اتوکد و فتوشاپ به زور کار کرده باشم ، اما در ضمینه ای که اطلاعات کسب کردم تبحر دارم )

------------------------

به هر حال ، مشکل از جایی شروع شد که آروم بودن و توی خودم بودن بنده باعث شد دیگران نظرشون به بنده جلب بشه . مخصوصا وقتی مشکل رایانه ای داشتند و خودشون نمی تونستند حل کنند من براشون حل می کردم ، این تصور براشون پیش اومد که بنده در ضمینه های مختلف رایانه ای بسیار تبحر دارم .

به لطف زندگی خوابگاهی ! و تعاریف هم خوابگاهیان و دوستان جلوی سایر دانشجویان ، فردی که حتی اسمشم نمی دونستند تبدیل شده به فردی که نصف دانشگاه میشناسنش و حتی اساتید و کارمندان دانشگاه با اسم کوچیک صداش می کنند !

در این وسط افرادی پیدا شدند که تعاریف دوستان بنده به گوششون خورد ( والا از من که صدایی در نمیومد ! به قول یکی از دوستان با دیوار می شه ارتباط برقرار کرد با حیان نه ! ) و باعث شد حسادتشون بر انگیخته بشه ! متاسفانه برخی افراد توی دانشگاه ما هستند که فکر می کنند مادر زادی بیل گیتس هستند ! و همه چیز رو می دونند و هیچ کس اطلاعاتش از اونا بالاتر نیست و اگر کسی اطلاعاتی در ضمینه رایانه داشته باشه ، اون فرد باید نابود بشه !!! تعاریف دوستام باعث شد برخی بیل گیتس ها ! بیان و به بنده پیشنهاد رقابت و ... بدن :n02: که البته بنده با خونسردی تمام ! جوابی بهشون دادم که هروقت کسی می بینتشون صحبت بنده رو به یادشون میاره و مسخرشون می کنه :n02:

این نکته رو بگم این بیل گیتس های محترم ! همشون رشته کامپیوتر و IT هستند . چنین رفتار هایی از افراد سایر رشته ها ندیدم و رفتار دانشجویان سایر رشته ها به بنده محترمانه هستش . در ضمن این بیل گیتس ها اکثرشون از نظر تیپ ظاهری ، طرز رفتار و ... رو ببینین ، متوجه می شین کلا آدم های نرمالی نیستند و به نوعی شاید آدم هایی بودند که دوستانشون از جامعه تردشون کرده بودند .

به هر حال سکوت بنده و حسادت اونها بلاخره به ثمر رسید و اونها دیدند که نمی تونند از طریق افکار خودشون به خیال خودشون با بنده رقابت کنند ، به سمت برخی کارهای بسیار عجیب کشیده شدند . اولش با ایجاد حواشی باعث بی اعتمادی دیگران به بنده شدند . اما پس از گذشت مدتی بی اعتمادی دیگران به بنده رفع شد .

اما متاسفانه این افراد نمی خوان از خر شیطون پایین بیان و در این اواخر کارهایی کردند که خواستند چهره منو بد جلوی دیگران نشون بدند . متاسفانه دیگه داره کار به جاهای باریک کشیده می شه . مثل خرابی عمدی در برخی سیستم های دانشجویان و سیستم های دانشگاه ! که به خیال خودشون خواستند بندازن گردن بنده ، اما بنده وقتی متوجه این شیطنت ها شدم به مسئولینش گزارش دادم .

اما پس از گذشت مدتی هنوز دست از کارشون بر نداشتند و هنوز هم در حال ادامه کارهاشون هستند . این اواخر خرابکاری انجام دادند که به خیال خودشون خواستند منو مستقیم با حراست دانشگاه در بیندازند . اما من دست رو بالا گرفتم و زودتر به حراست خبر دادم تا نقششون بی نتیجه بمونه

---------------------

فکر کنم خودتون متوجه موضوع شدین . بنده با آدم های روانی در افتادم که به شدت قصد تخریبم رو دارند و قصد دست برداشتند از کارهاشونو ندارند و هر دفعه کارهاشون بدتر و خطرناک تر از دفعه قبل می شه . این موضوع باعث ترس بنده شده . تا جایی که برعکس سالهای قبل حتی به کافی نت دانشگاه نمی رم از ترس اینکه پشت سر بنده پشت سیستم بشینن و خرابکاری ایجاد کنند . حتی زمانی دانشجویان برای تعمیر لپ تاپ هاشون به بنده مراجعه می کردم و بنده بدون قید و شرط مشکلشون رو حل می کردند ، اما چند ماهی هست که دست به هیچ سیستمی نمی زنم از ترس اینکه مشکلاتی عمدی و یا تصادفی در آینده در اون سیستم ها ایجاد بشه که باعث بشه حرف های اونها در ظاهر در ارتباط با بنده رنگ واقعیت بگیره .

می خواستم نظر دوستان رو بدونم . با این مشکل چه می شه کرد ؟ رفتار بنده با اینجور افراد چگونه باید باشه . حتی خواستم از در دوستی باهاشون وارد بشم اما اینها از من غولی در دلشون ساختند که هرگز حاظر نیستند دوستی جای حسادتشونو بگیره

[Atghia]

با سلام .

فکر کنم خودتون متوجه موضوع شدین . بنده با آدم های روانی در افتادم که به شدت قصد تخریبم رو دارند و قصد دست برداشتند از کارهاشونو ندارند و هر دفعه کارهاشون بدتر و خطرناک تر از دفعه قبل می شه . این موضوع باعث ترس بنده شده . تا جایی که برعکس سالهای قبل حتی به کافی نت دانشگاه نمی رم از ترس اینکه پشت سر بنده پشت سیستم بشینن و خرابکاری ایجاد کنند . حتی زمانی دانشجویان برای تعمیر لپ تاپ هاشون به بنده مراجعه می کردم و بنده بدون قید و شرط مشکلشون رو حل می کردند ، اما چند ماهی هست که دست به هیچ سیستمی نمی زنم از ترس اینکه مشکلاتی عمدی و یا تصادفی در آینده در اون سیستم ها ایجاد بشه که باعث بشه حرف های اونها در ظاهر در ارتباط با بنده رنگ واقعیت بگیره .

می خواستم نظر دوستان رو بدونم . با این مشکل چه می شه کرد ؟ رفتار بنده با اینجور افراد چگونه باید باشه . حتی خواستم از در دوستی باهاشون وارد بشم اما اینها از من غولی در دلشون ساختند که هرگز حاظر نیستند دوستی جای حسادتشونو بگیره

سلام
بنظر میرسه شما خودتون راههای ممکن رو امتحان کردید چون میگید از در دوستی جواب نداده
و خب در مواردی مسئولین رو در جریان گذاشتید...پس در صورت رخ دادن مشکلات مشابه میتونید به موارد قبلی استناد کنید و حالا مسئول مرتبط احتمالا پی خواهد برد که اشکال کار از جانب شما نبوده

از طرفی میتونید یک مدت فعالیت هاتون رو محدود کنید (البته اگر براتون مقدور باشه) تا اینکه اونها احساس کنند که عقب نشینی کردید و بعد از چندمدت مجدد به طور نامحسوس به کارهاتون برسید:n33:
بهرحال این دوره ی دانشجویی هم به انتها میرسه و شما میتونید ادامه کارتون رو دور از این محیط با خوش نامی قبلتون داشته باشید...
درهرصورت وقتی شما یک نفر هستید که با یک گروه (حالا نمیدونم چندنفر) طرف هستید اقدام خیلی موثری نمیشه داشت:n37:

[mehrabooni]

چندتا کتاب راجع به تقویت روابط اجتماعی بخونه خوب میشه ، از حرفاش معلومه اکثر این مشکلات بخاطر روابط عمومی بسیار ضعیفش اتفاق افتاده . ایشون کمی توهم توطئه هم داره و فک میکنه شخص مهمیه اما از حرفاش مطمئنم اطرافیانش اصلا به حساب نمیارنش و فقط شاید یکی دونفر خواستن سر به سرش بزارن ، ایشون واسه خودش برداشتهای خنده دار کرده

واسه اعتماد به نفس کاذبشون هم اگه به یه روانپزشک مراجعه کنه احتمالا بتونن کمکش کنن . بنظرم چون مشکل ایشون حاد هست اگه زودتر به یه روانشناس مراجعه کنن برای خودشون خیلی خوبه


Sent from my iPhone using Tapatalk

[Public Enemy]

چندتا کتاب راجع به تقویت روابط اجتماعی بخونه خوب میشه ، از حرفاش معلومه اکثر این مشکلات بخاطر روابط عمومی بسیار ضعیفش اتفاق افتاده . ایشون کمی توهم توطئه هم داره و فک میکنه شخص مهمیه اما از حرفاش مطمئنم اطرافیانش اصلا به حساب نمیارنش و فقط شاید یکی دونفر خواستن سر به سرش بزارن ، ایشون واسه خودش برداشتهای خنده دار کرده

واسه اعتماد به نفس کاذبشون هم اگه به یه روانپزشک مراجعه کنه احتمالا بتونن کمکش کنن . بنظرم چون مشکل ایشون حاد هست اگه زودتر به یه روانشناس مراجعه کنن برای خودشون خیلی خوبه


Sent from my iPhone using Tapatalk

احساس می کنم مخاطب پستتون بنده بودم . اگر اینطوره ممنون از راهنماییتون .


مشکلی که هست نمی شه تمام جزییات رو با ذکر نام و شماره کفش و .... :n02: توضیح داد . لذا چون مجبورم برخی حرف ها ناگفته بمونه ، لحن گفتار شاید به نظر طوری برسه که شاید به قول شما توهم توطئه داشته باشم . ( که احیانا برای سایر دوستان که این مطلب رو می خونن و بنده رو میشناسن سوء تفاهم نشه ) اما همین به قول شما برداشت های خنده دار ! در واقع رفتار های خنده دار افراد مذکور هستش . چندین نفر از افراد مختلف بهم گفتند تا اسمتو جلوشون میاریم از کنترل خارج می شن !!!! در حد گفتن نبوده و خودمم شاهد این گونه رفتار ها از اون افراد بودم و حتی برخی دوستان مکالمات و شوخی هایی که با اون افراد در شبکه های اجتماعی مثل واتس اپ و ... رو نشون بنده دادند .

شاید رفتار هاشونو توی این دو سه سال جدی نگرفتم اما مشکل از زمانی برام جدی شد که یکی از اونها برای اینکه بخواد بنده رو غیر قابل اطمینان نشون بده ، حاظر شد به رفیقش ضرر مالی بزنه !!! رفیقش هم اول به بنده شک کرد اما بعد از دیدن عصبانیت بنده همه چیز رو فهمید اما جرات نکرد حرفی بزنه .

در ضمن شوخی های داخل دانشگاه طبیعی هستش و برای هر دانشجویی پیش میاد و بنده هم از این امر مستثنی نیستم و دوستان گاهی با بنده نیز شوخی می کنند . مخصوصا توی خوابگاه ! که کلا در روز شوخی و سر به سر همدیگه می زاریم تا وقتمون بگذره . اما وقتی یه سری اتفاقات داره در دو سه سال متوالی اتفاق می افته دیگه نمی شه گفت شوخی !

[A/|\IR]

درود بر همه
دوستان اخيرا از طرف يکى از نزديکان به جشن عروسى دعوت شدم که فرصت نميکنم و نميتونم برم،
براى تبريک چند وقت بعد بهتره برم پيششون؟ تنها پيش دوستم برم يا به خونشون و به خانومش هم تبريک بگم؟ چه هديه اى بايد ببرم؟

ممنون

[Demon King]

درود بر همه
دوستان اخيرا از طرف يکى از نزديکان به جشن عروسى دعوت شدم که فرصت نميکنم و نميتونم برم،
براى تبريک چند وقت بعد بهتره برم پيششون؟ تنها پيش دوستم برم يا به خونشون و به خانومش هم تبريک بگم؟ چه هديه اى بايد ببرم؟

ممنون


سلام گرامی,

معمولا برای دیدن نو داماد یا عروس به خونشون میرند و کادوش رو هم همونجا تقدیم میکنن, تنها دیدن دوستتون مثل اینه که بخواید بهش سر بزنید و دیدار تازه کنید اما برای تبریک عروسی جالب تر این هست که به خونه اش برید.

برای هدیه هم اگه در توانتون هست سکه مورد خوبیه.

[G U L D A N]

سلام گرامی,

معمولا برای دیدن نو داماد یا عروس به خونشون میرند و کادوش رو هم همونجا تقدیم میکنن, تنها دیدن دوستتون مثل اینه که بخواید بهش سر بزنید و دیدار تازه کنید اما برای تبریک عروسی جالب تر این هست که به خونه اش برید.

برای هدیه هم اگه در توانتون هست سکه مورد خوبیه.
سکه ؟ یکم ارزون حساب کن عزیز .
برای مراسم عروسی سکه می برن . نه بعدش که

[Demon King]

سکه ؟ یکم ارزون حساب کن عزیز .
برای مراسم عروسی سکه می برن . نه بعدش که

سلام،

سکه تو هر قیمت هست قرار نیست که حتما سکه تمام باشه.

[soroosh_cz]

احساس می کنم مخاطب پستتون بنده بودم . اگر اینطوره ممنون از راهنماییتون .


مشکلی که هست نمی شه تمام جزییات رو با ذکر نام و شماره کفش و .... :n02: توضیح داد . لذا چون مجبورم برخی حرف ها ناگفته بمونه ، لحن گفتار شاید به نظر طوری برسه که شاید به قول شما توهم توطئه داشته باشم . ( که احیانا برای سایر دوستان که این مطلب رو می خونن و بنده رو میشناسن سوء تفاهم نشه ) اما همین به قول شما برداشت های خنده دار ! در واقع رفتار های خنده دار افراد مذکور هستش . چندین نفر از افراد مختلف بهم گفتند تا اسمتو جلوشون میاریم از کنترل خارج می شن !!!! در حد گفتن نبوده و خودمم شاهد این گونه رفتار ها از اون افراد بودم و حتی برخی دوستان مکالمات و شوخی هایی که با اون افراد در شبکه های اجتماعی مثل واتس اپ و ... رو نشون بنده دادند .

شاید رفتار هاشونو توی این دو سه سال جدی نگرفتم اما مشکل از زمانی برام جدی شد که یکی از اونها برای اینکه بخواد بنده رو غیر قابل اطمینان نشون بده ، حاظر شد به رفیقش ضرر مالی بزنه !!! رفیقش هم اول به بنده شک کرد اما بعد از دیدن عصبانیت بنده همه چیز رو فهمید اما جرات نکرد حرفی بزنه .

در ضمن شوخی های داخل دانشگاه طبیعی هستش و برای هر دانشجویی پیش میاد و بنده هم از این امر مستثنی نیستم و دوستان گاهی با بنده نیز شوخی می کنند . مخصوصا توی خوابگاه ! که کلا در روز شوخی و سر به سر همدیگه می زاریم تا وقتمون بگذره . اما وقتی یه سری اتفاقات داره در دو سه سال متوالی اتفاق می افته دیگه نمی شه گفت شوخی !
داداش متاسفانه آدم حسود همه جا هست و قطعا این به به دوران دانشجویی محدود نمیشه.
فردا شما رفتی سربازی، یه عده مشابه پیدا میشن که اگر شما بر حسب احساس وظیفه و اینکه میدونید کاری از دستتون برمیاد، کمکی کردید، احساس حسودی میکنن و قطعا به تخریب دست میزنن.
تازه هر چی سن بالاتر بره، قطعا ضربات سنگین تر خواهد بود! مثلا تو دانشگاه اینجوری که گفتین، تو سربازی شاید تهدید زبانی و یکم هم دعوا، ولی سر کار شاید کار به زیرآب زنی و کلا خراب کردن زندگی منجر بشه! پدر من خودش قربانی چنین رفتارهایی هست...

به نظر من که بهتره فعلا به قول کاربر Atghia، نامحسوس کار کنید، مثلا اگر پروژه ای دریافت میکنید یا کاری میخواید انجام بدید یا ملاقاتی با شخص بانفوذی دارید، در تایمی انجام بدید که کمتر دیده بشه.

بالاخره اینجا ایران هست و افراد به جای اینکه سعی کنن بهتر باشن، از تنبلی خودشون سعی دارن بهترها رو مثل خودشون کنن :n35:

[hamed29]

احساس می کنم مخاطب پستتون بنده بودم . اگر اینطوره ممنون از راهنماییتون .


مشکلی که هست نمی شه تمام جزییات رو با ذکر نام و شماره کفش و .... :n02: توضیح داد . لذا چون مجبورم برخی حرف ها ناگفته بمونه ، لحن گفتار شاید به نظر طوری برسه که شاید به قول شما توهم توطئه داشته باشم . ( که احیانا برای سایر دوستان که این مطلب رو می خونن و بنده رو میشناسن سوء تفاهم نشه ) اما همین به قول شما برداشت های خنده دار ! در واقع رفتار های خنده دار افراد مذکور هستش . چندین نفر از افراد مختلف بهم گفتند تا اسمتو جلوشون میاریم از کنترل خارج می شن !!!! در حد گفتن نبوده و خودمم شاهد این گونه رفتار ها از اون افراد بودم و حتی برخی دوستان مکالمات و شوخی هایی که با اون افراد در شبکه های اجتماعی مثل واتس اپ و ... رو نشون بنده دادند .

شاید رفتار هاشونو توی این دو سه سال جدی نگرفتم اما مشکل از زمانی برام جدی شد که یکی از اونها برای اینکه بخواد بنده رو غیر قابل اطمینان نشون بده ، حاظر شد به رفیقش ضرر مالی بزنه !!! رفیقش هم اول به بنده شک کرد اما بعد از دیدن عصبانیت بنده همه چیز رو فهمید اما جرات نکرد حرفی بزنه .

در ضمن شوخی های داخل دانشگاه طبیعی هستش و برای هر دانشجویی پیش میاد و بنده هم از این امر مستثنی نیستم و دوستان گاهی با بنده نیز شوخی می کنند . مخصوصا توی خوابگاه ! که کلا در روز شوخی و سر به سر همدیگه می زاریم تا وقتمون بگذره . اما وقتی یه سری اتفاقات داره در دو سه سال متوالی اتفاق می افته دیگه نمی شه گفت شوخی !


گاهی ممکنه خودتون به این وضعیت دامن بزنید؛ یعنی با نور افکن برید جلو! طبیعیه که بعضیها چشمشون کور بشه!

لازم نیست نقش منجی عالم بشریت رو بازی کنید؛
اگه کسی مشکلی داره کمی راهنماییش کنید و مسیر رو بهش نشون بدید، بگذارید خودش مشکلش رو حل کنه؛ یا لااقل یه قدم بر داره.
لقمه رو جویده نذارید جلوشون که بعضی متأسفانه اصلاً قدر کمک دیگران رو نمیدونن و به جای تشکر کارهای دیگری میکنن.
یا اینکه خیلی راحت بگید الان در شرایطی نیستم که بتونم کار خاصی بکنم ولی فلان استاد رو میشناسم؛ برو پیش فلانی بگو من فرستادمت :n19:
البته قبلش باید با اساتید یا دانشجوهای مورد نظر هماهنگ کنید که بنا بر دلایلی (مثلاً سنگین شدن درس و ...) نمیتونید پاسخگوی همه دانشجوها باشید و میخواید بعضی رو به اونها ارجاء بدید! وگرنه میرن میگن شما این مسئله رو بلد نبودید حل کنید.
اینطوری ارتباطتون رو با اساتید و... محکم تر میکنید :n10:

علاوه بر این هر از چند گاهی استفاده از کلمه نمیدانم میتونه به تطلیف انتظارات و ذهنیت افسانه ای که دیگران از شما ساختند کمک کنه :n02:

ضمناً دوران دانشجویی و ظاهراً سربازی آخرین فرصتی هست که شما میتونید دوستانی به دردبخور و بی کلک پیدا کنید؛ این فرصت رو از دست ندید.

[djic]

سلام

دوستان یکی هست خیلی دیگه داره رو اعصابم راه میره .

میرم دانشگاه ..میگه دانشگاه بهت ساخته ها ...

هر کاری میکنی میگن فلان چیز بهت ساخته ها ...

چه جوابی بگم که دیگه از این مضخرفات به زبونش نیاره ؟ در ضمن ایشون اشنا هست و :n35:

[m-530]

دوستان من تازه ازدواج کردم. قد همسرم کمی از من بلند تره شاید 2 تا 3 سانت . به خدا اونقدر ها هم تابلو نیست !!:n27:

بعضی از افراد فامیل هستند حال از روی حسادت و ... میخوان تیکه بندازند و میگند چرا قدر همسرت از خودت بلند تر ... چرا زن هم اندازه خودت نگرفتی ..با کمال پررویی اینو میگن .

نمیدونم چی کار کنم . منم سر زبون ندارم چیزی بگم . منو راهنمایی کنید به عنوان برادرتون .

[Atghia]

دوستان من تازه ازدواج کردم. قد همسرم کمی از من بلند تره شاید 2 تا 3 سانت . به خدا اونقدر ها هم تابلو نیست !!:n27:

بعضی از افراد فامیل هستند حال از روی حسادت و ... میخوان تیکه بندازند و میگند چرا قدر همسرت از خودت بلند تر ... چرا زن هم اندازه خودت نگرفتی ..با کمال پررویی اینو میگن .

نمیدونم چی کار کنم . منم سر زبون ندارم چیزی بگم . منو راهنمایی کنید به عنوان برادرتون .

بگید من زرنگی کردم دیگه نمیدونی مگه؟ اصلش اینه نسل بعدت پیشرفت کنه منم اصلاح نژاد کردم .بله:n26: این چیزا عرضه میخواد برادر من :n18:

[Atghia]

سلام

دوستان یکی هست خیلی دیگه داره رو اعصابم راه میره .

میرم دانشگاه ..میگه دانشگاه بهت ساخته ها ...

هر کاری میکنی میگن فلان چیز بهت ساخته ها ...

چه جوابی بگم که دیگه از این مضخرفات به زبونش نیاره ؟ در ضمن ایشون اشنا هست و :n35:

بگید نه به اندازه شما!
یا بگید به شما که بیشتر ساخته ماشالله کلی وزن اضافه کردی مثل اینکه خیلی دیگه بهت خوش میگذره:n33:
یا بگید به پای شما که نمیرسم ماشالله فلان فلان (حالا یه موردی که در مورش صادقه رو بگید):n17:

[1376MAXIMUM]

دوستان من تازه ازدواج کردم. قد همسرم کمی از من بلند تره شاید 2 تا 3 سانت . به خدا اونقدر ها هم تابلو نیست !!:n27:

بعضی از افراد فامیل هستند حال از روی حسادت و ... میخوان تیکه بندازند و میگند چرا قدر همسرت از خودت بلند تر ... چرا زن هم اندازه خودت نگرفتی ..با کمال پررویی اینو میگن .

نمیدونم چی کار کنم . منم سر زبون ندارم چیزی بگم . منو راهنمایی کنید به عنوان برادرتون .
بهش بگو گربه دستش به گوشت نمیرسید میگفت پیف پیف بومیده حالا چون تو نتونستی بده و خوب نیست و ....

[soroosh_cz]

دوستان من تازه ازدواج کردم. قد همسرم کمی از من بلند تره شاید 2 تا 3 سانت . به خدا اونقدر ها هم تابلو نیست !!:n27:

بعضی از افراد فامیل هستند حال از روی حسادت و ... میخوان تیکه بندازند و میگند چرا قدر همسرت از خودت بلند تر ... چرا زن هم اندازه خودت نگرفتی ..با کمال پررویی اینو میگن .

نمیدونم چی کار کنم . منم سر زبون ندارم چیزی بگم . منو راهنمایی کنید به عنوان برادرتون .

به نظر من که در اینگونه موارد جواب ابلهان خاموشی است.
معمولا سکوت توأم با نگاه معنی دار(نگاه عاقل اندر سفیه) بعد از دو سه بار دهن مخاطب رو میبنده.
فقط اگر شخص خیلی بزرگتر هست( مثلا دایی، عمو، زن عمو) به نظر من نگاه نکنی بهتره چون بعضا حرف درمیارن برا آدم. در این گونه موارد جواب ندادن و عوض کردن بحث فکر میکنم تاثیر خودشو بذاره.
مثلا زنداییت اینجوری میگه: یه لبخند زورکی تابلو، بعد سریع میپرسی دایی خوبه؟ از فلان کس چ خبر؟

Sent from my ST15i using Tapatalk

[hamed29]

بهش بگو گربه دستش به گوشت نمیرسید میگفت پیف پیف بومیده حالا چون تو نتونستی بده و خوب نیست و ....

هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.
از این ضرب المثل در این مورد استفاده نکنید؛ معنای خوبی ازش برداشت نمیشه.

با این ضرب المثل به طور غیر مستقیم و تلویحی به مخاطب طعنه میزنیم.
گربه دستش به گوشت نمیرسه میگه بو میده!
یعنی طرف با ازدواجی که داشته دستش به گوشت نرسیده و حالا داره انتخاب کاربر محترم رو زیر سؤال میبره.
البته منظور از طرف همون هایی هستند که میگن چرا فلانی زن هم اندازه خودش نگرفته.
این ضرب المثل یه جورهایی شمشیر دو لبه هست و ممکنه باعث کدورت و اختلاف بشه.

به هر حال مراقب باشید پاسخ دادن به این حرفها باعث ایجاد کدورت در فامیل نشه.
اگه جوابی هم میخواین بدید دوستانه و محترمانه باشه نه با زخم زبان.

اگه قرار باشه از ضرب المثل استفاده کنیم این بهتره:
قدر زر زرگر شناسد؛ قدر گوهر گوهری




به نظر من که در اینگونه موارد جواب ابلهان خاموشی است.
معمولا سکوت توأم با نگاه معنی دار(نگاه عاقل اندر سفیه) بعد از دو سه بار دهن مخاطب رو میبنده.
فقط اگر شخص خیلی بزرگتر هست( مثلا دایی، عمو، زن عمو) به نظر من نگاه نکنی بهتره چون بعضا حرف درمیارن برا آدم. در این گونه موارد جواب ندادن و عوض کردن بحث فکر میکنم تاثیر خودشو بذاره.
مثلا زنداییت اینجوری میگه: یه لبخند زورکی تابلو، بعد سریع میپرسی دایی خوبه؟ از فلان کس چ خبر؟

Sent from my ST15i using Tapatalk

سکوت در این مورد ممکنه اونها رو پر رو تر کنه!
با طفره رفتن و... شاید دیگران فکر کنن ایشون خودشون هم از این وضعیت راضی نیستن.

[iranch]

یکی پیام داد و پاسخ رو برایش ارسال کردم..
پاسخ داده: اوکی- پاسخ رو گرفتم
یعنی من دهنم رو ببندم و دیگر حرف نزنم؟