مشاهده نسخه کامل
: سریال شوق پرواز
pcforlife
01-09-2011, 00:37
تصاویری از سریال شوق پرواز (یه تعدادیش در پست قبلی هم هست):20:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] h_com20_9_.jpg
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
از کارای صمدی فقط دو نفر و نصفی رو دیدم... با نگاهی به آثارش واقعا میشه فهمید ایشون کارگردان قابلیه... امیدوارم شوق اثری به یاد ماندنی باشه مثل سریال سیمرغ.
بیوگرافی یدالله صمدی در ویکیپدیای فارسی:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
بیوگرافی شهید عباس بابایی در ویکیپدیای فارسی:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
يه تيكه هاي ازشو تلويزيون نشون داد كه من اينطور برداشت كردم كه سرياله خوبيه و جاي بحث داره.
جدا از اين كه يدالله صمدي كارگردان خوبيه بايد توجه كرد كه تو اين كار از يك تيم حرفه اي و با تجربه هم بهره برده.
البته بايد اينو هم در نظر گرفت كه اولين سريالي هست كه ايشون كار ميكنه.
Aref_2008
01-09-2011, 12:53
بازیگرای خوبی داره :)
داستانش هم کمتر داخل سریال دیدیم ;)
هر چی باشه از سریال های روحی بهتره! :rolleye:
MOHAMMAD2010
01-09-2011, 16:50
همین که شهاب حسینی توش بازی میکنه کافیه !
دوستان اينم تيزر سريال:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
pcforlife
03-09-2011, 21:09
برای شروع به نظرم خوب بود... البته درسته به جز فلش بک چیزی ندیدیم :31:... اسکندری و تهامی هم به هم میان انصافا... این فرخ کرامتی هم معلومه که کارکتر مثبت قصه بید! حالا چند درصد امکان داره اونو جوهرچی بازی کرده باشه!:31:
سوای سریال، امیدوار بودم مثل مختارنامه بدون تبلیغات میان برنامه، سریال رو ببینیم... حیف!:13:
milad_takjoo
03-09-2011, 21:16
لامصب عجب ماشینی چپ کردن....:31:
sara_girl
04-09-2011, 11:37
قسمت اولش بدنبود.....
rami_hemi
04-09-2011, 14:22
حیف ندیدم ولی فکر میکنم با تجربه ای که حسین در مورد بازی نقشهای افراد نظامی داره کم نقص و خوب بازی کرده باشه .
شهید بابایی با چیزایی که از ایشون و دانش و نحوه عملشون شنیدم کارکتر سنگینی هستش به این راحتی ها نمیشه کم نقص بازیش کرد .
ولی میترسم تو قسمتهای اولش که مربوط به دروان قبل از انقلاب باشه فرمایشی عمل کرده باشن که کار رو خراب کنه .
وقتی که در مورد سریالها تاپیک میزنید ساعت پخش و تکرارش رو هم ذکر کنید:13:
mohamad skystar
06-09-2011, 18:25
وقتی که در مورد سریالها تاپیک میزنید ساعت پخش و تکرارش رو هم ذکر کنید:13:
ساعت پخش سریال جمعه ها ساعت 10 شب از شبکه اول
تکرار یکشنبه ها بعد از اخبار نیمروزی تقریبا میشه 2.45 بعد از ظهر
خب بعد از يه هفته برگشتم البته متاسفانه موفق نشدم قسمت اولو ببينم ولي به قسمت دوم رسيدم يه چند تا نكته هست ميخوام ذكر كنم:
1: نميدونم چرا بازي كوروش تهامي اينقدر بد از آب در اومده من احتمال ميدم يا اولاي كاره يا اينكه نقش بهش نمياد.
2: دليل لنز گذاشتن اسكندري براي من روشن نيست.
3: ريتم اين قسمت يه كم كند بود نميدونم قسمت اول هم اينطوري بوده يا نه؟؟؟
Lady parisa
11-09-2011, 08:33
هنگام ساخت یک فیلم سینمایی یا سریال تلویزیونی اتفاقات جالب زیادی رخ میدهد که از دید دوربینها پنهان میماند و بازگویی آنها گاهی لذت دیدن فیلم یا سریال را دو چندان میکند. سریال «شوق پرواز» به کارگردانی «یدالله صمدی» هم یکی از سریالهایی است که با توجه به مدت زمان چند ساله ای که صرف ساخت آن شده، نکات حاشیهای و جذابی دارد. از این هفته میتوانید حاشیههای ساخت این سریال را در خبر آنلاین بخوانید.
سریال «شوق پرواز» اولین سریال زندگینامهای تلویزیون نیست. پیش از این سریال هایی همچون: استاد شهریار، روزگار قریب، آشیانه سیمرغ ( با موضوع زندگی شیخ بهایی) و... پیش از سریال شوق پرواز در تلویزیون ایران ساخته شده و هر یک زندگی یکی از شخصیتهای علمی، فرهنگی و هنری را که میتواند الگوی نسل امروز باشد، دستمایه کار خود قرار دادهاند. در اغلب این سریالها روایت داستان از همان کودکی این شخصیتها آغاز و به صورت خطی تا پایان داستان ادامه مییافت اما در طراحی صورت گرفته برای سریال «شوق پرواز»، مخاطب در ابتدای قسمت اول وارد دوران کودکی شهید بابایی نشد و با شخصیتی به نام «لیلی» مواجه شد که حالا در قسمت دوم متوجه شدهایم که در حال نگارش کتابی درخصوص زندگی شهید بابایی است. این شخصیت به همراه همسرش سعید که نقش او را «کورش تهامی» ایفاء میکند، تا پایان سریال همراه مخاطب هستند که این شیوه روایت باعث میشود تا شوق پرواز از ساختار تکراری استفاده شده توسط سریال های دیگر دور شود.
از قسمت دوم به بعد دوربین با نمایش صحنههای ضبط شده توسط لیلی از منزل مسکونی شهید بابایی وارد فضای اصلی داستان میشود. در اولین سکانسی که از خانه شهید بابایی میبینیم، «مینا جعفر زاده» در نقش مادر عباس بابایی دیده میشود که مخاطب را به خانه شهید بابایی راهنمایی میکند. شاید برای بسیاری از مخاطبان این سوال پیش بیاید که چرا با وجود اینکه نقش این شخصیت را «شهاب حسینی» ایفاء کرده، در تمامی صحنههای این بخش به جای عکسهای این بازیگر، تصاویر واقعی عباس بابایی دیده میشود؟! عکسهایی در پای هواپیما، عکسهایی با همسر و فرزندش، عکسهایی در لباس خلبانی و ...
نکته جالب توجه این که برای به تصویر کشیدن این صحنه قرار بود تصاویری از شهاب حسینی گرفته و به شکل عکسهای شهید بابایی ساخته و در بخشهای مورد نظر نصب شود. صمدی در مقام کارگردان گفت و گوییهایی هم با طراح صحنه داشت، اما در نهایت این ایده به دلش نچسبید و با آن موافقتی نکرد تا این که روزی با اظهار نظر شهاب حسینی این مشکل حل شد. او وقتی از ایده گروه برای به تصویر کشیدن این صحنه با خبر شد، گفت: « در این سریال نقش کودکی عباس بابایی را که فرد دیگری بازی میکند، من هم که قرار است نقش بزرگسالی او را ایفاء کنم، پس سهم خود شهید بابایی این وسط چه میشود؟»
صمدی هم او را به سرعت بوسید و گفت:« از این دغدغه خلاصم کردی»
اینگونه بود که در این بخش از کار تصاویر واقعی عباس بابایی استفاده شد تا این بخش از کار ساختگی نباشد و حق مطلب ادا شود.
منبع: خبرآنلاین
پ.ن: من خودم سریال رو ندیدم ولی چون قبلا یه فیلم بود که دو تا خلبان بودن که جواد هاشمی هم بازی کرده بود(اسمشون رو فراموش کردم)پخش شده به نظرم خیلی جذاب نیست!ولی خب چون درباره دفاع از میهنه باید قشنگ باشه ضمن اینکه شخصیتای خوبی هم توی سریال هستن
ايفاي نقش دختر شهيد بابايي در سريال «شوق پرواز»:
اين هفته و با پخش قسمت سوم سريال «شوق پرواز»، سلما بابايي ـ تنها دختر شهيد بابايي ـ در نقش واقعي خود در اين سريال مقابل دوربين ايفاي نقش خواهد کرد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در قسمت سوم اين سريال تلويزيوني مخاطبان شاهد ادامهي پيگيري «سعيد» با بازي کوروش تهامي براي يافتن ردپايي از «فرخ» هستند. سعيد در بخشي از داستان با مليحه حکمت همسر شهيد عباس بابايي و دخترش سلماء مواجه ميشود. نکته جالب
توجه حضور «سلما بابايي» دختر واقعي شهيد بابايي در کنار افسانه بايگان بازيگر نقش همسر شهيد بابايي است.
همچنين در اين قسمت سعيد با مطالعه يادداشت هاي تحقيقات همسرش درباره شهيد بابايي، به گذشته شهر قزوين در دهه 30 هجري شمسي و دوران کودکي عباس بابايي مي رود و مخاطبان شاهد صحنه هايي از کودکي اين شخصيت و حضور او در تعزيه عيد قربان خواهند بود. همچنين در اين قسمت آشنايي «عباس بابايي» در کودکي با هواپيما طي چند سکانس به تصوير کشيده ميشود.
***
همزمان با پخش سريال تلويزيوني «شوق پرواز»، مسابقه تلويزيوني اين سريال ويژه مخاطبان آن برگزار خواهد شد.
از اين هفته و همزمان با پخش قسمت هاي جديد اين سريال، مخاطبان مي توانند بعد از تماشاي هر قسمت، ديدگاه خود درخصوص اين سريال را در قالب يادداشتي حداکثر 400 کلمه اي نوشته و براي شرکت در مسابقه، اين مطلب را تا صبح روز دوشنبه به نشاني info@ shogheparvaz.tv ارسال کنند. در فاصله دوشنبه تا جمعه هر هفته، آثار رسيده بررسي و پنج اثر به عنوان آثار برگزيده انتخاب مي شوند. اسامي برندگان اين مسابقه هر هفته بر روي سايت اينترنتي اين شبکه اعلام خواهد شد و در مراسمي ويژه به نويسندگان جوايز ارزنده اي اهداء خواهد شد.
پيش از اين سريال مختارنامه نيز اقدام به برگزاري مسابقه اي مردمي نمود که برندگان آن «سفر به کربلا» به عنوان جايزه دريافت کردند.
سايت اينترنتي اين سريال به نشاني
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید از روز جمعه در دسترس علاقمندان خواهد بود.
Amir_oscar
15-09-2011, 01:40
من ماه ها بود که منتظر پخش این سریال بودم، ولی تازه بعد از پخش دو قسمت، متوجه شدم که شروع شده! تبلیغات برای این سریال به طرز فجیعی کم بوده! مجلات پرطرفدار هم پوشش ندادن شروع این سریال رو گویا!
اينا همه تلاششون رو گذاشتن برا سريال هايي مثل ستايش و به سريال خوبي مثل ين كسي توجه نميكنه.......
جام جم سريال شوق پرواز، را به روي آنتن ميبرد:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سريال شوق پرواز به كارگرداني يدالله صمدي و تهيه كنندگي جواد نوروز بيگي جمعهها ساعت 21 و 45 دقيقه از كانالهاي اروپا،
آمريكا و آسيا پخش ميشود.
اين سريال بخشهايي از زندگي شهيد بابايي را روايت ميكند و با ايفاي نقش بازيگراني چون افسانه بايگان، شهاب حسيني، اكبر عبدي، ستاره اسكندري و الهام حميدي همراه است.
mohamad skystar
17-09-2011, 19:16
این قسمت رو که دیدم با خودم گفتم ببین آدما از کوچه پس کوچه های شهرشون به بهترین خلبانان یه کشور تبدیل
میشن.
خداییش آدم انگیزه پیدا میکنه.
درود به شرف شهید بابایی
از معدود سریال هایی هست که خوب شروع شده
روایت متفاوتی داره
جذاب به نظر میرسه
milad_takjoo
18-09-2011, 18:24
قسمت قبل خیلی خسته کننده بود....واینکه بعضی دیالوگ ها ابتدایی هستن....
امیدوارم بهتر بشه
قسمت قبل خیلی خسته کننده بود....واینکه بعضی دیالوگ ها ابتدایی هستن....
امیدوارم بهتر بشه
منظورتون قسمت 2 يا 3 ؟؟؟
milad_takjoo
18-09-2011, 19:17
منظورتون قسمت 2 يا 3 ؟؟؟
سه بود.....
سه بود.....
من ميگم هم 2 و هم 3 كند و خسته كننده بود البته اينم بايد در نظر گرفت كه هنوز سريال وارد داستان اصلي نشده
و همش فلش بكه و حتي خيلي از نقش ها معرفي نشدن الان تصميم گيري خيلي زوده.....
rami_hemi
19-09-2011, 09:31
یلی فلش بک میزنن
آخرین پرواز سیمرغ رو هم یادم هست مستقیم وارد ماجرای اصلی شد و خیلی هم جذاب بود ولی این تاریخ نگاری کردن دیگه واقعا اعصاب نمیذاره.
Aref_2008
19-09-2011, 19:56
این قسمت 3 بدک نبود
اونجایی که عباس سوار هواپیما شد و پرواز کرد {داخل رویاهاش} مثل صحنه های هالیوودی بود :31:
شک نکنید زمانی که شهاب حسینی بیاد قشنگیش چند برابر میشه
کمی تو بازیگرانشون و انتخاب زمانیشون ادم احساس میکنه درست برداشت نکردن
کاش یا یهو از همون اول نشون میدادن یا این که هی نرن عقب بیان جلو این بازه زمانیش ازار میده
کمی تو بازیگرانشون و انتخاب زمانیشون ادم احساس میکنه درست برداشت نکردن
کاش یا یهو از همون اول نشون میدادن یا این که هی نرن عقب بیان جلو این بازه زمانیش ازار میده
به نظر من كلا نشون دادن بچگي شهيد بابايي تو فيلم نامه اشتباه بود چون فكر نكنم يه ساعت هم به بچگي پرداخته شد و خيلي هم سطحي به اون زمان پرداخت و يه دفعه پريد زماني كه ديگه تو نيرو هوايي بود ( فكر كنم خلبان هم شده بود).
البته با شما هم كاملا موافقم كه اختلاف سي و چند ساله بين دو تا داستان باعث ميشه كه اولا هر دو داستان از دست بيننده خارج بشه و دوما يه دوگانگي بين مخاطب به وجود مياد كه هر مخاطبي بر حسب سليقه از يه داستان خوشش بياد و اون يكي داستان ول كنه.
البته اين جور فيلم نامه ها ساختنش كار سختيه و كمتر كسي تو ايران ميتونه اينجور فيلم نامه هارو بسازه كه مخاطب هر دو داستان با علاقه دنبال كنه.:20:
معاون فرهنگی ارتش در گفتوگو با فارس:
«شوق پرواز» با رضايت كامل خانواده شهید بابایي ساخته شد
خبرگزاری فارس: معاون فرهنگی و روابط عمومی ارتش گفت: سریال «شوق پرواز» با نظر کامل خانواده ایشان ساخته شده و آنها در روند کامل جریان ساخت قرارداشته و از آن راضی هستند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمدرضا واحدی، معاون فرهنگی و روابط عمومی ارتش در گفتوگو با خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس، به سؤالاتی درباره سریال «شوق پرواز» با موضوع زندگی «شهید عباس بابایی» که جمعه شبها از شبکه یک سیما پخش میشود، پاسخ داد که مشروح آن در ادامه میآید:
**چرا تصمیم گرفتید بخشهای جدیدی به سریال شوق پرواز اضافه کنید؟
-سریال شوق پرواز پروژه مشترکی بین گروه شاهد، بنیاد شهید و امور ایثارگران، صداوسیما و ارتش جمهوری اسلامی ایران است و بعد از اینکه تقریبا کار تمام شده بود، بعد از آماده شدن حدود 17 الی 18 قسمت، بخشهایی از سریال را تدوین شده دیدیم و بخشهایی را هم تدوین نشده. در همین خلال احساس کردیم که یک جاهایی علیرغم تمام زحماتی که کشیده شده و ضمن تشکر از تمام عوامل دخیل در ماجرا چه حمایت کنندگان و چه دست اندرکاران تولید که انصافا بیادعا و صمیمیت کار را دنبال کردند، یک جاهایی از زندگی نامه شهید بابایی در سریال دیده نشده و تصویربرداری نشده است که شاید به دلیل برخی محدودیتهای مالی و یا دلایل دیگری بوده است. به همین دلیل به تهیهکننده و موسسه فرهنگی شاهد اصرار کردیم که حتما این قسمتها اضافه شود.
**بخشهای مد نظر شما شامل چه مواردی بود؟
-در سه بخش ما نقطه نظراتمان را به عوامل فنی کار دادیم، یکسری بحثهای غیرنظامی و صرفا پیشنهادهای فنی بچههای هنرمند ارتش بود که ربطی به مقوله مسائل نظامی نداشت. فقط پیشنهاد دادیم و گفتیم مثلا اگر تیتراژ این گونه باشد بهتر است، که میتوانستند رعایت کنند یا رعایت نکنند و فقط پیشنهاد دادیم. یک بخش برخی مسائل نظامی بود که از نظر ما قابل اغماض بود و لطمهای به مسائل نظامیگری، ارتش و ماهیت کار نمیزد. اما بخشی بود که به هرحال رویش نظر و اصرار داشتیم که این مسائل حتما باید تغییر کند؛ چراکه یا مطابق واقعیت نبوده یا اگر بخواهد سریال مورد ارزیابی کارشناسان داخلی و خارجی قرار بگیرد، نقاط ضعفی برای مشاوران نظامی که در کنار پروژه بودند محسوب میشود. این موارد را به تهیهکننده اعلام کردیم از جمله خیلی اصرار کردیم که شهید بابایی نقش بسیار مهمی را در آمریکا داشته که فرازهای بالایی از شخصیت او را نشان داده و در جهت معرفی ایشان به مردم خیلی مهم است که اینها اصلا گرفته نشده است. سکانسهای خیلی خاص و نابی بوده و خوشبختانه با تهیهکننده به توافق رسیدیم علی رغم اینکه از نظر موسسه این سریال تمام شده بود، در یک جو تفاهمآمیز، هماهنگ و صمیمیت متقابل با همکاری خوب تهیه کننده، کارگردان و برادرمان شهاب حسینی که قبول کردند و آمدند و بقیه هنرمندانی که قرار بود در این سکانسها حضور داشته باشند، قبول کردند و الان دارند بخشها و پلانهای مربوط به آمریکا را میگیرند و تهیهکننده محترم قول داده است که سفری به خارج از کشور نیز داشته باشند تا بخشهای فضای باز آمریکا را هم آنجا به تصویر بکشند.
**سازندگان برای تصویر بخش های آمریکا به این کشور سفر می کنند؟
- به آمریکا نمیروند، برای تهیه این تصاویر به یکی از کشورهای همسایه میروند.
**بخشهای مربوط به تصویر دوران کودکی شهید بابایی برای مخاطب طولانی شد، این اتفاق چرا افتاد؟
**بخش کودکی طولانی نبوده و آنچه مدنظر است، در دو قسمت اول سریال شهید بابایی اصلا مطرح نبود و بحث تصادف و در کما رفتن لیلی مطرح بود و نامزدش که خیلی حساس شده بود چه اتفاقی افتاده است. در دو قسمت اول نقطه نظراتی از سوی کارشناسان و مخاطبان به ما ابلاغ شد که این موارد طولانی شده که البته از جمله موارد غیرنظامی بوده که ما حساسیت ویژهای روی این موارد نداشتیم. ضمن اینکه طبیعی است در هر سریالی تا قسمتهای اول و دومش جا بیفتد کمی طول میکشد.
**سریال در بخش هایی به دلیل کمبود بودجه متوقف شد، آیا ارتش در تامین بودجه سریال گامی برداشت؟
-بله.کمبود بودجه سریال را ارتش جمهوری اسلامی ایران حل کرد. همین امر باعث شد تا دوستان دست و بالشان بازتر شود و بتوانند به تعهدات خود عمل کنند و سکانسهای ناقص را ترمیم کنند.
**اشاره کردید که بخش هایی از سریال را دیدهاید، آیا آنچه ساخته شده توانسته نظر شما را در تصویر شخصیت شهید بابایی تامین کند؟
-بله. خوشبختانه کار تا به حال توانسته رضایت ما را جلب کند، این سریال، کار احساسی است و هنرمندی هنرمندان خوب کشورمان را نمی توان نادیده گرفت. بهنظر میرسد که در این فیلم روح خود عباس بابایی هم حضور داشت و همه را نسبت به برخی مسائل خاضع و تسلیم کرد و به آنها صبوری داد. شاید در برخی موارد، شرایط دشوار شد اما آنها در برابر این شرایط خاضع شدند. روح عباس این مدد را به آنها رساند و نمونهاش را هم دیدید که آقای حسینی جایزه بهترین بازیگر مرد در جشنواره فیلمهای تلویزیونی را به خانواده شهید بابایی تقدیم کرد.
**خانواده شهید بابایی در جریان کامل روند تولید هستند؟
-بله. خانم حکمت در اولین بخش از سریال، در برنامه این شبها حضور داشتند و کاملا در جریان هستند. علیالقاعده نیز نظرشان مثبت است.
Dexter 2009
28-09-2011, 10:25
ولی این تاریخ نگاری کردن دیگه واقعا اعصاب نمیذاره. موافقم دوست عزیز
امیدوارم قسمت های آینده جالب تر باشند.
آغاز بازي الهام حميدي در نقش همسر شهيد بابايي
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با پخش قسمت پنجم سريال تلويزيوني «شوق پرواز»، بازي مهران رجبي در نقش حاج عبدالله و الهام حميدي در نقش مليحه حكمت آغاز خواهد شد.
به گزارش روابط عمومي اين سريال تلويزيوني، در اين قسمت، داستان همچنان ميان زمان حال و گذشته در حركت است. در زمان حال مسعود با بازي كوروش تهامي همچنان با يافتن فيلمها و دستنوشتههاي جديدي از همسرش ليلي، قصه زندگي شهيد بابايي را دنبال ميكند و در زمان گذشته نيز داستان از جايي آغاز ميشود كه عباس بابايي پس از بازگشت از آمريكا به ايران، تصميم به خواستگاري از دختردايياش مليحه ميگيرد.
خانواده مليحه پيش از اين يك بار به خواستگاري خانواده عباس پاسخ منفي دادهاند، اما عباس همراه خانواده به خواستگاري ميرود تا شايد بتواند نظر مثبت دايي خود را جلب كند كه البته اين امر با مشكلاتي همراه ميشود. مقطع جواني نقش مليحه حكمت همسر عباس بابايي در اين سريال توسط الهام حميدي ايفا شده و افسانه بايگان نيز در زمان حال ايفاگر نقش اين شخصيت بوده است.«شوق پرواز» محصول مشترك گروه تلويزيوني شاهد بنياد شهيد و امور ايثارگران و گروه فيلم و سريال شبكه يك سيماست. اين سريال 24 قسمتي به كارگرداني يدالله صمدي و تهيهكنندگي جواد نوروزبيگي با موضوع زندگي خلبان شهيد عباس بابايي ساخته شده و پخش آن از جمعه 11 شهريور گذشته از شبكه يك سيما آغاز شده است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همسر شهید بابایی: ۵۰ درصد از سریال «شوق پرواز» راضی هستم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هفتهنامه سروش نوشت:
صدیقه حکمت در 28 سالگی همسرش را از دست داد و بعد از آن با یاد و نام شهید بابایی زندگیاش را با سه فرزندش ادامه داد.
با او در این گفتوگو از خاطرات شهید بابایی و نگاه او به زندگی دنیوی و اخروی حرف زدیم و از پیگیریاش برای به سرانجام رسیدن مجموعه «شوق پرواز» و حضور دو فرزندش سلما و حسین در این مجموعه که به زندگی شهید بزرگوار بابایی میپردازد. صدیقه حکمت در حال حاضر عضو شورای شهر قزوین است.
بدون شک همه کسانی که شهید عباس بابایی را میشناسند و توجه ایشان به ارزشهای معنوی و اعتقاد و ایمانش به خدا را میدانند، به خوبی واقفند که شما بهعنوان همسری فداکار و دلسوز، در طول زندگی با ایشان و بعد از شهادت ایشان سعی کردید ارزشها در نگاه شهید را زنده نگه دارید.
بله الان بعد از گذشت 24 سال شاید بسیاری از گفتهها و جریانات مرتبط با شهید بابایی را بارها تکرار کرده باشم، اما هر چقدر هم که از بصیرت، آگاهی و ایمان او بگویم باز هم کم است. البته نمیخواهم عباس را از سایر شهدا تفکیک کنم. خدا را گواه میگیرم که هر وقت خواستم از ارزش والای شهدا بگویم نخست از همه شهدا گفتم و بعد از عباس...
«شوق پرواز» عنوان مجموعهای تلویزیونی است که این روزها شاهد پخش آن هستیم، در خبرهای پیش تولید و تولید این مجموعه همواره حضور شما بهعنوان همسر شهید بابایی به چشم میخورد و حتی درخبرهایی انتخاب بازیگر نقش شهید بابایی یعنی شهاب حسینی از سوی شما بسیار جالب بود. از پروژه «شوق پرواز» بگویید و از خبرهایی که در مراحل مختلف تولید از شما و فرزندانتان شنیده میشد؟
دو یا سه سال پس از گذشت شهادت عباس رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای تولید مجموعهای از زندگینامه شهید بابایی را در دستور کار سازمان صداوسیما قرار دادند و تأکید بسیاری هم روی ساخت آن داشتند ولی متأسفانه پروژه دو بار تا مرحله تولید رفت و بنا به دلایلی متوقف شد. پیش از همهچیز از همه عوامل این مجموعه سپاسگزاری میکنم و به آنها دست مریزاد میگویم که در این راه خالصانه قدم برداشتند.
همانطوری که شما هم اشاره کردید در اغلب سکانسها و مراحل تولید این اثر ارزشمند به ایدهآلها و نزدیک و نزدیکتر شوند. در مورد نقش شهید بابایی هم کاملاً درست است که من شهاب حسینی را پیشنهاد دادم و با موافقت گروه سازنده همراه شد. این انتخاب به این دلیل بود که سیمای اشان شباهتهای بسیار با سیمای عباس داشت و احساس کردم به لحاظ سیمای ظاهری نسبت به سایر بازیگران بهتر میتواند نقش را القا کند.
حتی درمورد نقش جوانی و دوره بعد از جوانی خودم هم الهام حمیدی و افسانه بایگان را پیشنهاد دادم چراکه احساس کردم چهرههای آنها بهخصوص الهام حمیدی به جوانی من نزدیک است. البته این مسئله خدای ناکرده سوءتفاهمی برای سایر بازیگران و هنرمندان بهوجود نیاورد که آنها نمیتوانستند. من فقط حسی که از چهرهها داشتم در مواجهه با بازیگران متعدد و هنرمند کشورمان پیشنهاد دادم.
در حال حاضر که کار تمام شده و در حال پخش این مجموعه هستیم از کلیت کار راضی هستید؟
بسیار زیاد. البته هر چقدر هم که بازیگران تلاش کنند هرگز به ایدهآل صددرصدی و حقیقی نمیرسند، اما واقعاً بازیگران این مجموعه سنگ تمام گذاشتند، شهاب حسینی بارها و طی جلساتی متعدد در مورد شخصیت عباس با من گفتوگو کرد و همه تلاشش را کرد تا به لحاظ حسی به او نزدیک شود، من بارها شاهد بودم این بازیگر ارزشمند اگر به حسی که میخواستند نمی رسیدند یا کار نمیکرد یا صحنه را دوباره و سهبار تکرار میکرد تا به دلش بنشیند.
جلسات درمرحله پیشتولید بود، حضور شما باعث میشد تا اگر باری بازیگران شبههای هم پیش میآمد با شما در میان بگذارند؟
بله. این اتفاق میافتاد و اگر لازم بود خاطرهآی را نقل میکردم تا بازیگران با فضای ارتباطی من و عباس بیشتر نزدیک شوند.
شهید بابایی در بین ما نیستند که به ناچار شهاب حسینی نقش ایشان را بازی کرد. اما شما بهعنوان همسر ایشان حضور دارید و میتوانستید همه آنچه که بود را واقعیتر به بیننده القا کنید، آیا به این فکر نیفتادید که خودتان نقش همسر شهید بابایی را بازی کنید؟ یا اینکه پیشنهاد این امر به شما نشد؟
در ابتدا که آن رو را نداشتم که جلوی دوربین بروم، اما اگر آن رو را داشتم احساس میکنم نه عباس راضی باشد که جلوی دوربین بروم و نه خودم راضی میشوم چنین کاری را انجام دهم.
با این حال از فرزندانتان حسین و سلما در این پروژه استفاده شد.
بله با اصرار من، پسرم حسین و دخترم سلما نقشهای کوچکی داشتند و دوست داشتم در این پروژه که برای پدرشان ساخته میشد پسرم محمد هم حضور پیدا میکرد که او موافقت نکرد.
در مجموع از کل کار رضایت دارید و آن چیزی شده که انتظارش را داشتید، یعنی انتظار بالای 90 درصد شما را برآورده کرد؟
همانطور که گفتم چنین آثاری هیچگاه صدردصد خواستههایمان را برآورده نمیکند چراکه شاید همه جذابیتهای زندگی بین من و عباس برای مخاطب جذاب نباشند از این رو لازم است که فیلمنامه و کارگردانی با چاشنی جذابیتهای بصری در جهت جذب مخاطب به آن افزوده شود از این رو فکر میکنم پنجاه، پنجاه راضیام...
sajjad kharrazi
30-09-2011, 23:19
سلام
توی قسمت امشبش
وقتی که شهاب حسینی(شهید عباس بابایی) رفت تو مدرسه و پیش داییش که مدیرش هم بود
نشست و داییش براش چایی آورد
بد ازش پرسید که چیکار میکنی؟
شهاب حسینی جواب داد که: به نگهبانی دل مشغولم و ...
میخوام بدونم دقیق چی جواب داد و ادامه اش چی بود
به نظرم شعر خیلی قشنگی بود
اگه کسی میدونه خواهشا راهنمایی کنه
pcforlife
30-09-2011, 23:47
سلام
توی قسمت امشبش
وقتی که شهاب حسینی(شهید عباس بابایی) رفت تو مدرسه و پیش داییش که مدیرش هم بود
نشست و داییش براش چایی آورد
بد ازش پرسید که چیکار میکنی؟
شهاب حسینی جواب داد که: به نگهبانی دل مشغولم و ...
میخوام بدونم دقیق چی جواب داد و ادامه اش چی بود
به نظرم شعر خیلی قشنگی بود
اگه کسی میدونه خواهشا راهنمایی کنه
نثر مورد نظر شما:
به نگهبانی دل مشغولم تا غیر داخل نشود و دل از یار غافل... یار هموست/
لیکی درباره این موضوع:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
sajjad kharrazi
01-10-2011, 01:48
نثر مورد نظر شما:
به نگهبانی دل مشغولم تا غیر داخل نشود و دل از یار غافل... یار هموست/
لیکی درباره این موضوع:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
دستت درد نکنه
من خودم جستجو کردم تو اینترنت و به همین رسیدم
ولی به نظرم تو فیلم شعر خوند نه نثر
نمايش مستندي از شهيد بابايي در شوق پرواز
روز جمعه 15 مهر و با پخش قسمت ششم سريال تلويزيوني «شوق پرواز»، تنها فيلم موجود از حضور عباس بابايي و دوستانش در پايگاه هوايي تگزاس آمريكا نمايش داده ميشود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش جام جم آنلاين به نقل از روابط عمومي رسانه ملي، اين فيلم مستند در سال 1351 توسط خلبان اكبر صياد بوراني با دوربين 8 ميليمتري فيلمبرداري شده و صحنههايي از حضور عباس بابايي و ديگر خلبانهاي ايراني در پايگاه هوايي ايالت تگزاس را به نمايش ميگذارد.
از ديگر اتفاقهاي قسمت ششم ميتوان به حضور پُررنگتر شهرام حقيقتدوست در داستان اشاره كرد. شهرام حقيقتدوست در اين سريال نقش «سعيد خجستهفر» دوست و همكلاسي عباس بابايي را ايفا كرده كه همزمان با او وارد ارتش شده و در رشته خلباني ثبتنام ميكند. در اين قسمت اتفاقهايي براي سعيد رخ ميدهد كه زندگي او را تحتالشعاع قرار ميدهد.
همچنين در اين قسمت از سريال شوق پرواز بازي عليرضا كمالينژاد در نقش خلبان اميري آغاز ميشود. اميري از همدورهايهاي عباس و سعيد است كه با گريمهاي مختلف در چند مقطع ديده خواهد شد.
در باره «شوق پرواز»
ظرفيتهاي ناشناخته درام
«شوق پرواز» جايگزين مناسبي براي «مختارنامه» است.حتي ميتوان آن را به نوعي ادامه قصه مختار در دوران معاصر دانست.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اين بار هم قهرمان داستان يك مرد جنگاور و فرماندهاي است كه در جهاد با دشمن، داستان جذاب و شنيدني از رشادتها و سلحشوريهاي خود به جاي ميگذارد كه از زبان تصوير روايت ميشود.
شايد بتوان شوق پرواز را «عباس نامه»، ناميد كه ماهيت آن با قصه مختارنامه تفاوت چنداني ندارد.
در هر دو مجموعه با قصهاي شخصيتمحور مواجه هستيم كه بخشي از تاريخ را كه به جنگ و جهاد همراه است، روايت ميكنند و اختلافات و كشمكشهاي ايدئولوژيك و البته فزونخواهي و دنياطلبي، بهانه و دليل تنازع است.
سريال شوق پرواز را ميتوان در تاريخ معاصر نيز ژانربندي كرد. با اينكه قصه زندگي يك شخصيت جهادي را به تصوير ميكشد، درعين حال برشي از تاريخ معاصر ايران و مسائل اجتماعي ـ سياسي آن دوران را نيز در خود بازنمايي ميكند.
به اين شاخصهها ميتوان مولفههاي ديگري هم اضافه كرد، مثلا الگوسازي يا ترويج فرهنگ ايثار و شهادت كه با توجه به خلبان بودن شهيد بابايي، شوق پرواز نام بسيار مناسبي براي اين سريال است.
شوق پرواز، روايتگر زندگي سرلشكر خلبان عباس بابايي، معاون عمليات نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران است كه هنگام بازگشت از يك مأموريت برون مرزي، هدف اصابت گلوله پدافند هوايي دشمن بعثي قرار گرفت و به درجه رفيع شهادت نايل آمد.
اين مجموعه تلويزيوني كه در ۲۶ قسمت ۴۵ دقيقهاي آماده ميشود، محصول موسسه فرهنگي ـ هنري شاهد بوده و كارگرداني آن را يدالله صمدي به عهده دارد.
اگرچه اين نخستين فيلم كارگردان با موضوع دفاع مقدس است، اما نشان داد با فضاي اين نوع از فيلمها آشنا بوده و توانسته است اين فضا را بخوبي در دل يك ساختار دراماتيك به قصهاي شيرين بدل كند.
انتخاب هوشمندانه شهاب حسيني در نقش شهيد بابايي و در واقع نقش اصلي سريال نه صرفا ازحيث شباهت هاي ظاهري او در گريم با شهيد بابايي كه توانايي و ستاره بودن وي در عرصه بازيگري است.
او ستارهاي است كه نقش يك قهرمان جنگ را بازي ميكند و جالب اينكه ايفاگر نقش ستارهاي است كه در آسمانها پرواز ميكرد و درنهايت به آسمان رفت.
قصه زندگي شهيد بابايي فارغ از وجوه حماسي و دراماتيكي كه از حيث نظامي و جنگاوري دارد، بهواسطه فراز و نشيبها و اتفاقات زيادي كه در عمر 37 ساله او رخ داده نيز واجد ظرفيتهاي نمايشي بالايي است.
از كودكي او در قزوين گرفته تا تحصيل در آمريكا و رشادتهايش در پايگاه شكاري اصفهان كه هر كدام از اين مقاطع به واسطه يك ساختار روايت در روايت در سريال به تصوير كشيده ميشود كه هم ريتم مناسبي به قصه داده و هم بين دو مقطع تاريخي از جامعه ايران نسبتي معنادار برقرار ميكند.
وي 14 آذر 1329 در خانوادهاي متوسط و مذهبي در شهر قزوين به دنيا آمد. دوره ابتدايي را در دبستان دهخدا و دوره متوسطه را در دبيرستان نظام وفا گذراند.
پس از گرفتن ديپلم، سال ۱۳۴۸ در رشته علوم پزشكي پذيرفته شد، اما به دليل علاقه به خلباني، رشته خلباني نيروي هوايي را انتخاب كرد و پس از گذراندن دوره مقدماتي براي تكميل تحصيلاتش در سال ۱۳۴۹ به آمريكا اعزام شد. پس از بازگشت به ايران در سال ۱۳۵۱ وي به عنوان خلبان جنگنده اف14 ـ تامكت در پايگاه شكاري اصفهان مستقر شد.
پس از پيروزي انقلاب، سرپرستي انجمن اسلامي پايگاه هوايي اصفهان را به عهده گرفت. با شروع جنگ ايران و عراق، عباس بابايي به انجام عمليات جنگي هوايي مشغول شد.
سرلشکر عباس بابایی پس از ۶۰ ماموريت جنگي موفق و پس از يك عمليات برون مرزي در منطقه عملياتي سردشت در تاريخ ۱۵ مرداد ۱۳۶۶ شهيد شد. پيكر وي در امامزاده شاهزاده حسين قزوين به خاك سپرده شد.
روايت خاطرهگونه از زندگي شهيد بابايي به واسطه قصهاي موازي در زمان معاصر كه با محوريت كورش تهامي و ستاره اسكندري پيش ميرود، ضمن ايجاد تعليق و نگاهي پرسشگر به زندگي وي، سريال را سويه مستندگونه هم ميدهد و وجوه رئاليستي آن را بيشتر ميكند.
روايت رفت و برگشتي و استفاده از فلاش بكها به تناسب و موازات موقعيتهاي معلقي كه در قصه اول رخ ميدهد ، ذهن مخاطب را براي درك بهتر موقعيت قهرمان داستان مواجه كرده و بهرهگيري از فلاش بكهاي متناوب به ايجاد ريتمي مناسب با فضاي قصه كمك ميكند. بدون شك بازي خوب و چشمگير شهاب حسيني را در اين موفقيت نبايد دستكم گرفت.
نخستين حضور وي در سريال تلويزيوني نيز در نقش يك پليس جوان با رفتارشناسي نظامي بود، اما حالا پس از سالها تجربه و درخشش در بازيگري وقتي به ستارهاي در عالم بازيگري بدل شد، ايفاگر نقش ستارهاي انساني شد كه پختگي و قدرت وي در بازيگري درخشش اين ستاره را نيز برافروختهتر كرده است.
جالب اينكه صديقه حكمت، همسر شهيد بابايي بهواسطه شباهت شهاب حسيني به همسرش، او را براي ايفاي اين نقش پيشنهاد و جالبتر آنكه براي ايفاي نقش خودش در جواني و زمان حال نيز الهام حميدي و افسانه بايگان را معرفي كرد.
تاثير نقش همسر شهيد بابايي در انتخاب بازيگران به واقعيتر و باورپذيرتر شدن سريال نيز كمك كرد و ظاهرا او از اين مجموعه تاكنون رضايت دارد.
حضور سلما بابايي، دختر شهيد بابايي در نقش واقعي خود وجوه رئاليستي سريال را بيشتر كرده و اين تجربه خوبي براي ساخت مجموعههاي تلويزيوني در ارتباط با شخصيتهاي تاريخ معاصر است.
سيد رضا صائمي
سایت جام جم 16 مهر 1390
گفتوگو با كورش تهامي بازيگر سريال شوق پرواز
دوست ندارم جزئيات نقش به من ديكته شود
داستان شوق پرواز با ماجراي زندگي زوجي هنرمند، محقق و نويسنده به نام مسعود و ليلي آغاز ميشود. در اين سريال كورش تهامي با بازي در نقش مسعود روايتگر زندگي پرفراز و نشيب شهيد بابايي دلاور مرد ارتش جمهوري اسلامي ايران ميشود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
كورش تهامي حضور پررنگي در سريالهاي تلويزيوني دارد. او سال گذشته نيز در سريال «تبريز در مه» در نقش محوري عباس ميرزا ظاهر شد. سريالهاي مشق عشق، زيرتيغ، ساعت شني، خستهدلان و ملكوت ديگر كارهايي است كه او در آنها بازي كرده است.
در كارنامه حرفهاي اين بازيگر 40 ساله همچنين فيلمهاي سينمايي برف روي شيرواني داغ، اين زن حرف نميزند، شبانه، به رنگ ارغوان، از دوردست، سرگيجه، نسل جادويي، شراره و دفتري از آسمان به چشم ميخورد. با او به بهانه ايفاي نقشش در سريال شوق پرواز همصحبت شديم.
در حال حاضر سريالهاي زيادي از شبكههاي مختلف در حال پخش است. آيا تعدد سريالها باعث نميشود كه برخي كارها كمتر ديده شوند؟
چند سالي است كه صدا و سيما به خاطر مبارزه با ماجراي تهاجم فرهنگي تلاش ميكند براي سليقههاي مختلف برنامههاي سرگرمكننده و آموزشي مختلف تهيه كند. اينكه در طول هفته سريالهاي مختلف پخش ميشود به خاطر تفاوت سليقههاي مردم است. مخاطبان تلويزيون تعدادشان خيلي زياد است و سليقههاي مختلفي دارند. مخاطبان هم به لحاظ سني و هم به لحاظ فرهنگي و نوع نگاه تفاوتهاي زيادي دارند. اين تفاوتها در همه جوامع وجود دارد.
معمولا هركدام از سريالها مخاطبان خودشان را پيدا ميكنند. البته من خودم خيلي فرصت ديدن همه فيلمها و سريالهاي پخش شده را ندارم. اما فكر ميكنم ساعت پخش اين كارها يك جوري تنظيم ميشود كه با هم تداخل نداشته باشد. اين سريالها تلاش ميكنند سلائق مختلف را پوشش بدهند. نكته مهم اين است كه سريالهاي باكيفيتي توليد بشوند و بتوانند سطح سليقه بينندگان را ارتقا بدهند.
وقتي پيشنهاد بازي در شوق پرواز را پذيرفتيد كدام جنبه از كار برايتان جذابتر بود؟ كارگرداني صمدي، محوريت شهيد بابايي يا خود فيلمنامه؟
همه اينها به نوعي دخيل بودند. آقاي صمدي كارگردان باتجربهاي هستند. از سينما به تلويزيون آمدهاند. جذابترين بخش فيلمنامه براي من اين بود كه دو تا داستان به موازات هم پيش ميرفت. در بدو ورودم به دفتر آقاي نوروز بيگي براي من نكاتي درباره شهيد بابايي گفته شد. ما براي بازگو كردن يك داستان واقعي يك داستان تخيلي هم داريم. ميتوانيم بگوييم داستان مسعود و ليلي يك داستان اجتماعي و عاشقانه است. ماجرايي را شاهديم كه در دل خودش يك داستان اصلي را روايت ميكند.
فكر ميكنم عنوان مدخل براي داستان ما درستتر باشد. قصه ما مدخلي بود براي وارد شدن به داستان زندگي شهيد بابايي. يعني داستان اصلي در دل ماجراي يك نويسنده بازگو ميشود.
اما در عين حال داستان شما هم ميتواند به عنوان يك داستان مستقل دستمايه كار قرار گيرد. يعني داستان زن و شوهر نويسنده و روشنفكري كه مرد به دلايلي به زنش بدبين ميشود و...
دقيقا. اين سريال دو تا زمان دارد. زمان حال و زمان گذشته. هر كدام از اين زمانها به تنهايي ميتواند موضوع يك فيلم يا سريال باشد. اينجا با زيركي نويسندگان دو تا داستان به شكل موازي با هم پيش ميروند.
شخصيت مسعود تا چند قسمت ديگر در داستان حضور دارد؟
مسعود تا آخر داستان در قصه هست. اين شخصيت خواسته يا ناخواسته از يك جايي ادامه تحقيق را انجام ميدهد. تحقيق ليلي نيمه تمام است. با كمك آدمهايي كه ليلي با آنها در ارتباط بوده تحقيق نيمه تمام به پايان ميرسد. مسعود به اين آدمها رجوع ميكند.
يكي از جذابيتهاي شخصيت همين است كه او خودش براي تحقيق دست به كار ميشود. اگر يك آدمي حضور داشت و ميخواست فقط دستنوشتههايي را بخواند دچار انفعال ميشد، اما الان شخصا وارد قضيه ميشود. در حال حاضر 6 قسمت از سريال پخش شده است. كمكم ميبينيم كه مسعود وارد چه جرياناتي ميشود.
آيا در راه اين تحقيق با موانعي هم مواجه ميشود؟
مانع به اين معنا كه كسي بخواهد سد راهش بشود نه. اما مسعود با واقعيتهايي روبهرو ميشود كه تا قبلش هيچ آشنايي با آن نداشته است.
شخصيت مسعود تا انتهاي داستان دچار چه تحولي ميشود؟
مسعود دچار تحول عميقي نميشود. او با يك منش و شخصيت جديدي آشنا ميشود.
مسعودي كه الان ميبينيم چه صفات برجستهاي دارد؟ تا الان بينندگان مسعود را به عنوان شخصيتي بدبين و دوستدار همسرش شناختهاند. شما در بازي خود سعي كرديد چه ويژگيهايي را از اين شخصيت ارائه بدهيد؟
تهامي: من هميشه وقتي فيلمنامه را ميخوانم يك تصوير كلي از نقش در ذهنم طراحي ميكنم. از كارگردان خواهش ميكنم اتودهاي خودم را ببيند و اگر لازم ميداند چيزي به آن كم يا زياد كند
مسعود به معناي عاميانهاش حس بدبيني ندارد. او همسرش را دوست دارد. مسعود مدتي خارج از كشور زندگي كرده است. از آنجا كه رفتن ليلي مدام از طرف خود او به تعويق ميافتد. مسعود مقداري دچار شك ميشود. كمكم كه داستان جلو برود ميفهميم چرا ليلي واقعيت را به همسرش نگفته است. مسعود به معناي عاميانهاش يك آدم غيرتي است. او نسبت به زندگي خصوصياش تعصب دارد. او در پي اين است كه تكليف اين قضيه را روشن كند و ببيند در اين مدت با چه آدمي طرف بوده است. دوستانش هم از راه دور چيزهايي را ديدهاند و به او گفتهاند. اين شنيدهها هم حس مسعود را بيشتر جريحهدار كرده است.
من با گفتوگوهايي كه با خود كارگردان داشتم به برخي نكات رسيدم. گاهي وقتها كه خودم داشتم متن را در منزل مطالعه ميكردم، يادداشتهايي در حاشيه متن مينوشتم و به خود آقاي صمدي ميگفتم.
من معمولا دنبال علت و دليل هستم. با خودم ميگويم چه اتفاقي افتاده كه اين شخصيت دارد اين جوري رفتار ميكند يا اين جوري نگاه ميكند. اينها ممكن است در خود فيلمنامه نباشد، اما من سعي ميكنم برايش دليلي بتراشم.
انگيزه شخصي مسعود از اين كه راه همسرش را ادامه بدهد، چيست؟
مسعود دنبال پيدا كردن شخصي خاص است. يعني شخصي كه به او شك دارد، اما وقتي جلو ميرود با واقعيتها و آدمهايي آشنا ميشود. اين وضعيت جديد منجر به يك تصميم ميشود.
من سعي ميكنم جزئيات داستان را لو ندهم. درباره شخصيتهاي جنگ و دفاع مقدس كارهاي نمايشي زيادي ساخته شده است، اما فكر ميكنم در ساختار اين سريال تفاوتهايي با كارهاي مشابه وجود دارد.
شما به عنوان يك بازيگر براي رسيدن به جزئيات نقش چه تلاشهايي را انجام داديد؟
من هميشه وقتي فيلمنامه را ميخوانم يك تصوير كلي از نقش در ذهنم طراحي ميكنم. از كارگردان خواهش ميكنم اتودهاي خودم را ببيند و اگر لازم ميداند چيزي به آن كم يا زياد كند. هيچوقت از كارگردان نميخواهم كه به من بگويد اين نقش را اين طوري بازي كن. يعني دوست ندارم جزئيات نقش به من ديكته شود.
بتدريج كه جلو ميرويم جزئيات بيشتري به نقش اضافه ميشود. ايفاي نقش مسعود هم از همين قاعده پيروي ميكرد. البته مسعود شخصيت پيچيده و چند لايهاي ندارد، شخصيتي است كه بيرون و داخلش براي ما كاملا روشن است. او براي خودش ديدگاه خاصي دارد و بر مبناي آن زندگي ميكند. در ابتدا او نسبت به موضوع زندگي شهيد بابايي هيچشناختي ندارد، اما هر چقدر جلوتر ميرود نگاهش نسبت به قبل تغيير ميكند. در مجموع ميتوانم بگويم مسعود شخصيت خيلي پيچيدهاي ندارد كه يك بازيگر بخواهد براي رسيدن به آن خيلي تلاش بكند.
از اين كه در اين سريالي با محوريت زندگي شهيد بابايي حضور يافتهايد چه احساسي داريد؟
نسبت به اين سريال حس خاصي دارم. من در اين سريال با اطرافيان شهيد بابايي در ارتباط بودم. افرادي مثل همسرشان، مادرشان، فرزندانشان، همكارانشان و... از نزديك با همه اينها برخورد داشتم. با حسين ـ پسر ايشان ـ در چند سكانس مشترك بازي دارم. حسين در نقش خودش ظاهر شده است. پيش از اين يك شناخت كلي نسبت به شهيد بابايي داشتم. اين امكان به وجود نيامده بود كه اينقدر دقيق راجع به اين شخصيت فكر كنم. اين شناخت وقتي حاصل ميشود كه آدم تحقيق كند، فيلمي در اين زمينه ببيند يا كتابي بخواند. اينها در دسترس من نبود.
ولي مهمترين چيزي كه در جلسات اوليه راجع به آن صحبت ميشد، تعهد اين آدم بود. او بسيار آدم متعهدي بوده است. اين تعهد بينظير در هر فردي وجود ندارد. ايشان در زمان جنگ فرمانده نيروي هوايي بودهاند. فرماندهها اجازه نداشتهاند در عمليات شركت كنند. شهيد بابايي مدتي معاون ميشوند و از فرمانده بودن فاصله ميگيرند تا بتوانند در عمليات هم شركت كنند. در زمان جنگ براي بازديد از پادگانها با هليكوپتر فواصل را طي نميكردهاند. چون ميگفتهاند بنزين هليكوپتر ميتواند در ميدان جنگ كارساز باشد. از وسايل نقليه ديگري استفاده ميكردهاند. هر كسي اينقدر تعهد ندارد. مهمترين نكتهاي كه من به آن علاقهمند شدم، حس تعهد ايشان در زمان جنگ به كشور و مردم كشورشان بود.
در آينده چه فيلمها و سريالهايي را از شما خواهيم ديد؟
اخيرا تلهفيلم شكار با بازي من از تلويزيون پخش شد. در فصل بهار يك تلهفيلم به كارگرداني مصطفي رزاق كريمي با عنوان مرگ در ميزند بازي كردم. چند روز است بازيام در فيلم سينمايي بيخداحافظي (احمد اميني) تمام شده است. نقشم در اين فيلم، يك مقدار خاص است و دوست ندارم درباره آن صحبت كنم چون مايلم خودتان آن را ببينيد.
احسان رحيمزاده / گروه راديو و تلويزيون
روزنامه جام جم
ماجرای پیدا شدن فیلم عباس بابایی در تگزاس / قسمت به قسمت با خاطرات پشت صحنه «شوق پرواز»
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خبر آنلاین - فیلم مستند حضور شهید بابایی در دانشگاه تگزاس کاملا اتفاقی به دست عوامل تولید «سریال شوق» پرواز رسید.
مهری توکلیان : در قسمت ششم سریال شوق پرواز فیلمی از حضور عباس بابایی در پایگاه هوایی تگزاس نمایش داده شد. با وجود نگارش نسخه کاملی از فیلمنامه و تحقیقات کامل درخصوص زندگی عباس بابایی، صمدی هنگام ساخت سریال و در مرحله پیش تولید، خود نیز دست به کار شد و تحقیق گستردهای درخصوص زندگی عباس بابایی انجام داد. صمدی دوست خلبانی به نام امیر سرتیپ جمشید اوشال داشت که سالها در اسارت نیروهای عراقی بود.
در مرحله پیش تولید او افراد مختلفی را به صمدی معرفی کرد که یکی از آنها امیر سرتیپ اکبر صیادبورانی بود. این خلبان آزاده در مرحله پیش تولید از محل زندگیاش بندرانزلی به تهران آمد و با کارگردان دیدار و گفت و گو کرد و اطلاعاتی درخصوص عباس بابایی به وی داد. این دیدار در همین مرحله به پایان رسید. هنگام آغاز فیلمبرداری کارگردان بار دیگر با او تماس گرفت و به شکل اتفاقی از وی پرسید:« آیا فیلم یا عکسی از عباس بابایی دارد؟» اکبر صیاد بورانی بی مقدمه گفت: «بله! فیلمی هشت میلی متری دارم که در پایگاه تگزاس از عباس و دیگر همدورهای ها گرفتهام.»
اینگونه بود که به طور اتفاقی این فیلم از آرشیو شخصی امیر بورانی بیرون آمد و برای اولین بار در اختیار گروه توليد قرار گرفت. نکته جالب توجه این که خانواده عباس بابایی نیز پیش از این از وجود چنین فیلمی بی خبر بودند و برای اولین بار تصاویر مربوط به این شهید قهرمان را همراه گروه فیلمسازی تماشا کردند.
نکته قابل ذکر دیگر درباره این قسمت، به صحنههایی از سریال مربوط است که در شهر قزوین مقابل دوربین رفت.از قسمت ششم سریال «شوق پرواز» داستان تمرکز بیشتری در شهر قزوین دارد. شهری که زادگاه عباس بابایی بوده و بخشهای مهمی از روایت سریال را به خود اختصاص دادهاست.
يدالله صمدی پیش از ساخت سریال شوق پرواز فضاهای بومی و تاریخی را در ساختههای دیگر خود تجربه کرده بود و به طور مشخص درخصوص دوره تاریخی گورکانیان و تیموریان فیلم «شهر آشوب» را ساخته بود، اما ساخت سریال «شوق پرواز» که قصه آن در دهه های 30 ـ 40 ـ 50 ـ 60 ـ 80 و 90 اتفاق میافتاد، به قول خودش سختتر از فیلم تاریخی «شهر آشوب» بود. علت بر ميگشت به اينکه مخاطبان از 800 سال قبل چیزی در ذهن و به خاطر ندارند که مثلا مردم چگونه لباس می پوشیدند؟ ساختمانها چگونه بود؟ معماری چه سر و شکلی داشت و.... ولی از تاریخی که بخشهای مختلف داستان «شوق پرواز» در آن اتفاق میافتد، اغلب مخاطبان اطلاعات دقیقی دارند. به همین دلیل رعایت شرایط اجتماعی آن زمان در ظاهر و فرم کاری مهم و پیچیده بود که بخش مهمی از آن با کمک همشهریان عباس بابایی رخ داد. کوچه پس کوچههای قزوین هم مانند دیگر شهرهای کشور در سالهای اخیر دچار تغییرات جدی شده و نمای اغلب خانهها از کاهگل، به سنگ های گرانیت و مرمر تبدیل شده است. بخش مهمی از تغییراتی که در کوچههای قزوین و در قسمتهای آینده مشاهده خواهید کرد، با تغییر پلاک خانهها و دیوارهای کوچهها و نیز تغییر رنگ دیوارها رخ داد.
برای این بخش از کار، لته هایی آجری ساخته و روی دیوارها چسبانده شد تا ظاهر کوچهها به مقطع تاریخی مورد نظر داستان نزدیک شود. گاهی هم ستونهای مقابل خانهها که فرمی امروزی داشت، با فعالیتهای گروه دکور به شکل بناهای قدیمی درمیآمد. این اتفاق گهگاه باعث میشد تا وضعیت عادی یک محله کاملا به هم بریزد، اتوموبیلها امکان پارک در کوچه و خیابان را نداشته باشند، رفت و آمد عادی مردم در محله مختل شود و محله در قرق دوچرخه سوارهای قدیمی، فروشندگان دوره گردی مثل لحاف دوز و لبو فروش و... درآید اما اهالی قزوین با صبر و تحمل فراوان این وضعیت را تحمل کردند و هرکمکی میتوانستند به عوامل «شوق پرواز» کردند تا این سریال ساخته شود.
وجود سرمايه هاي مادي و معنوي در سريال شوق پرواز انگيزهاي كافي براي دنبال كردن آن است
عاشقانهاي براي پرنده
براي اين كه يك سريال بتواند مخاطب خود را پيدا كند، جذب كند و براي چندين قسمت با خود همراه كند، عوامل تاثيرگذار بسياري بايد دست به دست هم دهند. يكي از اين عوامل كه از اهميت بسياري برخوردار است، وجود يك داستان جذاب و پركشش است كه در قالب يك فيلمنامه خوب پرورش يافته باشد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شايد داستاني كه فرازونشيب زيادي داشته باشد، يا شخصيتها و داستانكهايي كه تكبعدي بودن داستان اصلي را از بين ببرند و اين انتظار را در بيننده ايجاد كنند كه هر لحظه اتفاقي غيرقابل پيشبيني رخ دهد، اما هميشه اين طور نيست كه حادثه باعث جذابيت سريال شود، گاهي مخاطب از همان اول، آخر داستان را ميداند. مثل فيلمهايي كه آخر يك ماجرا را نشان ميدهند و بعد با يك فلاشبك (سفر به گذشته) طولاني، روندي را كه منجر به اتفاق نهايي شده، شرح ميدهند.
در اين شرايط ديگر شوق رسيدن به آخر داستان نيست كه مخاطب را جذب ميكند، بلكه خود درام است. سريالها و فيلمهايي كه براساس زندگي واقعي يك شخصيت شناخته شده ساخته ميشوند نيز همين طور هستند. مثلا مخاطب ميداند كه عاقبت مختار چيست، اما «مختارنامه» را ميبيند چون ميخواهد مسيري كه منجر به حادثه شده است را ببيند.سريال «شوق پرواز» به كارگرداني يدالله صمدي براساس زندگي شهيد عباس بابايي ساخته شده است. پس از ابتدا ميدانيم كه عباس كوچك سريال، بعدها خلبان هواپيماي جنگي شده و طي عملياتي شهيد ميشود. ميدانيم كه اين اطلاعات نميتواند تغيير كند، چون در صورت تغيير، تحريف محسوب ميشود و براي سريال يك ضعف بزرگ به شمار ميرود. بزرگترين مشكل پرداختن به چنين داستانهايي همين است كه سريال به جز آنچه كه واقعيت دارد، نميتواند فرازونشيبي به قصه بدهد. مثلا اگر در جايي از سريال، مرگ يكي از شخصيتها بتواند به جذابيت درام كمك كند ولي اين اتفاق در واقعيت نيفتاده باشد، نميتوان آن را در قصه گنجاند. اين نكته هم واقعيت دارد كه اگر داستاني بالقوه داراي زواياي جذاب زيادي باشد، اما خوب دراماتيزه نشده باشد، مخاطب نميتواند آن را دوست داشته باشد. شايد به خاطر همين است كه در «شوق پرواز» 2 داستان به صورت موازي پيش ميروند، داستان مسعود و ليلي و داستان شهيد بابايي. سريال با شرح زندگي مسعود و ليلي شروع ميشود. ليلي طي حادثهاي به كما ميرود و مسعود، نامزدش، در نتيجه سوءظني كه به ليلي پيدا ميكند، نوشتههايش را ميخواند.
نوشتههاي ليلي در مورد زندگي شهيد بابايي است و به اين صورت است كه داستان به زندگي اين شهيد مرتبط ميشود. بعد از يكي دو قسمتي كه زندگي ليلي و مسعود به بيننده معرفي ميشود، فلاشبك ممتدي ما را به كودكي شهيد بابايي ميرساند. در بازگشت به گذشته، با تكيه بر خاطراتي كه اطرافيان از كودكي عباس تعريف ميكنند، در فضا و محيطي كه او در آن رشد كرده و طرز فكري كه او را به آن نقطه پايان هدايت كرده آشنا ميشويم. از دوران نوجواني عباس حرفي به ميان نميآيد و داستان به جواني او، وقتي كه براي تحصيل به آمريكا سفر ميكند، وصل ميشود.
در اينجا با توجه به اين كه تأكيد زيادي روي كودكي عباس صورت گرفته، كمي عجيب به نظر ميآيد كه دوره نوجواني او مسكوت مانده، اما با توجه به نوع روايت، ميتوان انتظار داشت كه در قسمتهاي بعدي، حرفي از نوجواني هم به ميان بيايد. شايد اگر كارگردان بخشهايي از روايت كودكي را مختصرتر برگزار ميكرد، هم فرصت بيشتري براي پرداختن به نكات ديگر وجود داشت و هم ريتم تندتري به سريال داده ميشد. براي مثال شايد بهتر بود زمان كمتري به بخشهايي كه به بازي عباس در نمايش قرباني شدن حضرت اسماعيل ميپرداخت، اختصاص داده شود تا در زمان باقي مانده ماجراهاي متفاوت بيشتري شرح داده شود و به اصطلاح مايه داستان بيشتر شود؛ البته بايد به اين نكته هم توجه كنيم كه مرز بين يك داستان براساس زندگينامه و يك مستند درباره زندگي يك شخصيت بسيار باريك است. شايد كارگردان تصميم داشته كه با كمحجمتر كردن جزئيات كودكي و نوجواني، بيشتر به اصل داستان بپردازد تا سريال از شكل يك مستند خارج شود. البته اصلا منظور اين نيست كه كاش چند قسمت ديگر هم طول ميكشيد تا به اين جايي كه سريال هست برسيم، چراكه بعد از گذشتن سه چهار هفته، ديگر وقتش بود كه قهرمان اصلي داستان وارد شود.
با حضور شهاب حسيني در نقش شهيد بابايي، به يكباره حجم زيادي از انرژي وارد سريال شد، خون گرمي در كار جريان گرفت و عيار آن تغيير كرد. اين خاصيت بازي شهاب حسيني است كه حتي اگر حضوري گذرا داشته باشد، تاثيرش را ميگذارد و ميرود، مثل خاصيتي كه از پرويز پرستويي سراغ داريم. شهاب حسيني هم مانند پرستويي بدون تكيه ـ يا تأكيد ـ بر جذابيتهاي ظاهري، بدون ساختن حاشيههاي جنجالي و بدون تن دادن به هر نقش پيش پاافتادهاي، براي يك فيلم يا سريال يك برگ برنده محسوب ميشود. وجود اسم او در ميان فهرست بازيگران يك سريال، ميتواند نظر بسياري از مخاطبان را جلب كند چون مخاطب ميداند كه حضور او، يعني وجود بالقوه يك بازي ديدني و در ادامه يك سريال مطلوب، اما اين كه اين «بالقوه» به فعليت در بيايد يا نه، به كارگرداني مربوط ميشود.
يدالله صمدي چقدر از توانايي بازيگري كه تقريبا تمام بازيهايش ـ خصوصا در فيلمهاي اخير ـ درجه يك بوده را به كار ميگيرد؟ شهاب حسيني ميتواند شيريني، گرما و ظرافتي را كه در اكثر بازيهاي قبلي اش به نمايش گذاشته، به لحن نسبتا سرد سريال تزريق كند؟ آيا داستان طوري پيش خواهد رفت تا حسيني و بازيگران ديگر سريال بتوانند يك بازي متفاوت از خود به نمايش بگذارند؟ براي گرفتن پاسخ اين سوالها هنوز كمي زود است.«شوق پرواز» سريالي است كه بايد آن را ديد. چون اسم كارگرداني ماهر و باتجربه پشت آن است، بازيگراني كاركشته و شناخته شده دارد و تا اين جاي كار نشان داده كه از ساختاري قابل دفاع برخوردار است. همين طور جزو سريالهاي الف ويژه است، يعني هم هزينه زيادي برايش انجام شده و هم زحمت زيادي براي ساخته شدنش كشيده شده است. وجود اين همه سرمايه مادي و معنوي پشت يك سريال، ميتواند دليل خوبي براي دنبال كردن آن باشد.
شروينه شجريكهن / جامجم آنلاین
داستان حماسه و شوق
روزنامه ایران شنبه 23 مهر 1390
سريال شوق پرواز با محوريت يك داستان حماسي و در تركيب با يك داستان اجتماعي به ميدان آمده است. قصه سريال بر مبناي واقعيت زندگي سرلشكر خلبان شهيد عباس بابايي در دوران جنگ شكل گرفته است.
تفاوت قصه اين سريال با ديگر سريالهايي از اين دست در اين نكته است كه نويسندگان و كارگردانها بهطور مستقيم وارد زندگي اين شخصيت نشده و نوعي واسطه را در اين ميان شكل دادهاند. ليلي(ستاره اسكندري) كه اكنون بر اثر تصادف در كما به سر ميبرد،در پي چاپ كتابي در خصوص زندگي شهيد بابايي است.مسعود (كوروش تهامي) نامزد وي پس از مدتها به ايران بازگشته است و بهجستوجوي اوراق باقي مانده از وي مي پردازد تا به واقع سوءتفاهمهاي موجود در ذهن خود را از بين ببرد.
استفاده از واقعيت موجود همراه با يك داستانك ديگر يعني قصه ليلي و مسعود شايد به نوعي يك ابداع باشد كه در داستانهاي بيوگرافيك شكل گرفته است.
يك داستان امروزي در كنار قصهاي از سالهاي قديم گرچه شايد ذهن بيننده را دچار سردرگمي كند اما آنچه اين آشفتگي را نجات ميبخشد شايد اتصال صحيح وقايع باشد، در اين سريال اين آشفته بازار كمي جريان دارد و نتوانسته آن طور كه بايد و شايد در جذب مخاطب مؤثر واقع شود.
البته شايد براي قضاوت كامل درباره اين سريال بايد به انتها نزديكتر شويم تا نتايج صحيحي به دست آوريم. تا به اينجا شكلگيري شخصيتها و قصه اصلي تا حد قابل قبولي گسترش نيافته است و به نظر ميرسد كه بيننده توان همراهي با داستان را ندارد.
در گفتوگو با فارس عنوان شد؛
شهاب حسینی: از نور شهید بابایی بر من هم تابید
خبرگزاری فارس: بازیگر نقش «شهید بابایی» در سریال «شوق پرواز» ضمن تکذیب خبر خداحافظیش از دنیای بازیگری گفت: این سریال عینیت بخشیدن به مرام و تفکر این شهید بزرگوار است، از نور شهید بابایی بر من هم تابید و ایفای نقش ایشان نقطه عطف کارنامه هنری من است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
«شهاب حسینی» بازیگر نقش «شهید بابایی» در مجموعه تلویزیونی «شوق پرواز» به کارگردانی «یدالله صمدی» که جمعه شبها از شبکه یک سیما پخش میشود، درباره حضورش در این سریال تلویزیونی در گفتوگو با خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس گفت: اول در واقع به تصور اینکه این سریال نیز در راستای سریالهای اصطلاحاً سفارشیساز تلویزیون است، و چون آنها هیچ وقت نتیجه شاخص و بارزی ندارند،حضور در این سریال را قبول نکردم و گفتم که از عهدهاش برنمیآیم. چون فکر میکردم که ساخت این سریال در راستای آن نوع تفکر سریالسازی سفارشی است.
**نظر خانواده محترم شهید بابایی مبنی بر این بود که نقش ایشان به بنده محول شود
وی افزود: اما بعد توصیه شد که کمی درباره شهید بابایی مطالعه کنم و با زندگی ایشان بیشتر آشنا شوم. همیشه در اعماق قلبم برای شهدا و برای کسانی که ارزشمندترین چیزی را که داشتند در راه هدفشان در دفاع از این سرزمین فدا کردهاند، احترام ویژهای قائلم. این برای هیچ کس جای شک و شبهه ندارد که چنین افرادی ارزش بالایی دارند و احترامشان بر همه ما واجب است. به همین دلیل دوست داشتم که خدمتی برای این افراد انجام بدهم ولی چون تصور میکردم ممکن است تفکر خیلی اصولی در ساخت سریال وجود نداشته باشد، اول نپذیرفتم.
حسینی تصریح کرد: اما بعد اعلام کردند که دیدگاه متفاوتی در ساخت سریال داریم. به خصوص برای شهید بابایی. مقداری هم که با زندگی ایشان آشنا شدم، از مرام و شخصیتی که داشتند، خیلی خوشم آمد و احساس قرابت روحی با ایشان کردم. از همه مهمتر اینکه تصمیم خانواده محترم شهید بابایی مبنی بر این بود که این نقش به بنده محول شود و مورد تاکیدشان نیز بوده است. کار تصمیمگیری من به این مرحله که رسید، دیگر نتوانستم نه بگویم و الآن هم خیلی احساس خوبی دارم و حس میکنم که ایفای نقش شهید بابایی از نقاط عطف کارنامه بازیگری من است. حقیقت این است که ایفای این نقش بسیار برایم پربرکت و دلنشین بود؛ چون از نور شهید بابایی به خانه و زندگی من هم تابید.
**سریال شوق پرواز عینیت بخشیدن به مرام، تفکر و حضور شهید بابایی است
شهاب حسینی در ادامه گفتوگو با فارس در پاسخ به این سوال که چرا شما در این سریال گریم ویژه و خاصی برای شبیه شدن به شهید بابایی ندارید؟ اظهار داشت: قرار بر شبیه سازی نبود. ما درباره یک شخصیت معاصر کار میکردیم که خیلی هم زمان زیادی از تاریخ شهادت ایشان نمیگذرد. به همین خاطر مستندات خیلی قابل لمسی از ایشان وجود دارد و بنا بر این شد که من فقط ایفاگر نقش ایشان باشم تا اینکه بخواهم از لحاظ گریمی به ایشان شبیه بشوم و در حقیقت این سریال عینیت بخشیدن به مرام، تفکر و حضور این شهید بزرگوار است.
بازیگر نقش شید بابایی درباره آنچه که ساخته شده و پخش شده نیز گفت: تا به حال آنچه پخش شده، رضایتبخش است و در مسیر درستی حرکت میکند. ساختار جذابی دارد و برای اولین بار ما از دل یک قصه عاطفی وارد شناخت یک شهید دفاع مقدس میشویم که خودش دارای یک نوآوری است. بخصوص اینکه هدف این نوع سریالسازی ارتباط برقرار کردن با نسل جوانی است که خیلیهای آنها نیز بعد از دوران جنگ به دنیا آمدهاند و تصویری نسبت به دوران جنگ ندارند.
وی ادامه داد:این تصویرسازیها در حقیقت تاریخسازی است. ما تلاشمان حفظ واقعیتهای انسانی بوده است. در واقع اول قصه انسانی را مطرح کردهایم که انگار خداوند او را میطلبد و به شهادت میرسد. اول متمرکز بر تعریف کردن قصه یک شهید نشدیم که وجوه معمول و ملموس زندگیش را بخواهد تحتالشعاع قرار بدهد. سریال به نحوی ساخته شده که نمونه بارز آن همه جا هست و همه هم بتواند این ارتباط را برقرار کنند و هرکسی نگاه میکند بتواند بین اقوام و خویشان و اطرافیانش کسی را شبیه به شهید بابایی پیدا کند.
**قربان صفای شهید بابایی
بازیگر نقش شهید بابایی ادامه داد: از همه مهمتر این که به قول معروف قربان صفای خودش. ایشان خیلی با صفا، بزرگوار و دوست داشتنی بوده و من از اینکه این جسم حقیرم لیاقت این را پیدا کرد که عنواندار شخصیت سریالی ایشان باشد و به نوعی اسمشان را حدود دو سال در یک فضای مجازی یدک میکشیدم برایم جذاب بود.
**انتشار خبر خداحافظیم از دنیای بازیگری جو سازی مطبوعاتی بود
به گزارش فارس، حسینی در بخش دیگری از سخنانش درباره انتشار اخباری راجع به خداحافظی او از دنیای بازیگری نیز گفت: من چنین چیزی را گفته بودم ولی به این شکل که بعد از اتمام پروژه سرزمین کهن به کارگردانی آقای تبریزی، قصد دارم حدود سه الی چهار سالی به تجدید قوا، مطالعه و تحقیق بپردازم و شاید هم عرصه فیلمسازی را تجربه کنم. احساس میکنم که به چنین چیزی احتیاج دارم دیگر تا بعدش خدا چه بخواهد.
وی تصریح کرد: در واقع متاسفانه انتشار خبر خداحافظی من از بازیگری جو سازی مطبوعاتی بود. من خیلی ساده گفته بودم که به مرخصی چهار، پنج ساله نیاز دارم برای پیدا کردن خودم. صحبت از خداحافظی نبود. با این حال تا به حال خواست یار بوده و از این به بعد هم همینطور.
شهاب حسینی گفت: هرچه قصد خداوند باشد، همان است، الان خسته هستم ولی همیشه صحبتم یک وقفه بوده تا یک خداحافظی.
----------------------------------------
گفتوگو از: مریم فیروزفر
-----------------------------------------
جذابیت موضوع داستان به ضعف کارگردانی وعوامل دیگه می چربه.خود داستان زندگی شهید بابایی اونقدر شیرینه که میشه مثل یه رمان قشنگ بارها خوندش .حالا چنین داستانی با این جذابیت اگه فیلم بشه به هر صورت دیدنش خالی از لطف نیست اما امیدوارم قسمت های بعدی این سریال از این حالت نامنظمی دربیاد .در کل دست عوامل سازنده این سریال درد نکنه
چرا بازیگران «شوق پرواز» لهجه قزوینی ندارند؟ / قسمت به قسمت با خاطرات پشت صحنه سریال
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خبر آنلاین - برای بسیاری از مخاطبان این مسئله جای سئوال دارد که چرا در سریال «شوق پرواز» از لهجه قزوینی استفاده نمیشود؟
مهری توکلیان: تا به حال هفت قسمت از سریال «شوق پرواز» از تلویزیون پخش شده است. بخش عمده ای از داستان سریال در قزوین اتفاق میافتد و مخاطبان قزوین سالهای دهه 30، 40 و 50 را در این سریال میبینند، اما جز چند صحنه خاص، ردپایی از لهجه قزوینی در این سریال دیده نمیشود. حتی شخصیتی محوری مانند «عباس بابایی» هم در چند صحنه محدود از سریال به ذکر تکیه کلام «بالام جان» اکتفاء کرده است. برای بسیاری از مخاطبان این مسئله جای سوال دارد که چرا در این سریال از لهجه قزوینی استفاده نمی شود؟
در زمان فراهم آوردن مقدمات ساخت این سریال، بحث و گفت و گوی فراوانی درخصوص این مسئله صورت گرفت. لهجه قزوینی هم مانند «لهجه آذری» ویژگیهای خاص خود را دارد و اگر خوب ادا نشود و بازیگری بدون تسلط کامل بر این لهجه بخواهد قزوینی صحبت کند، به جای آنکه نتیجه مثبتی حاصل شود، حاصل کار خنده دار از آب در میآید و به تمسخر لهجه قزوینیها منجر می شود. برای حل این مسئله گروه به فکر «آموزش دادن لهجه قزوینی» افتاد اما این موضوع هم راه حل مناسبی نبود و برای افرادی که زبان یا لهجه ای خاص را بلد نیستند، یادگیری چنین لهجهای سخت است و ممکن بود ترکیب این لهجه با لهجه فارسی، سرتاسر کار را تحت الشعاع قرار دهد. به همین دلیل زبان و لهجه فارسی به عنوان «لهجه و زبان معیار» انتخاب شد تا خدای ناکرده تقلید ناشیانه از لهجه قزوینی، باعث ایجاد فضایی مصنوعی ـ که مطمئنا اعتراض هموطنان قزوینی را به دنبال دارد ـ منجر نشود.
درباره قسمت هفتم سریال «شوق پرواز» خاطره جالبی وجود دارد که مربوط به صحنه گفت و گوی حاج عبدالله خجستهفر با پسرش سعید خجستهفر در داخل مغازه شیرینی فروشی میشود. مهران رجبی که در این سریال نقش حاج عبدالله را ایفاء کرده، اخیرا در مصاحبهای گفته به جز کانال کولر در بقیه کانالها حضور دارم او همیشه پُرکار است و اغلب شبکههای تلویزیونی و سریالها از حضور او بهره مند میشوند. به جز «شوق پرواز» در سریالهای «سایه روشن» و «وضعیت سفید» هم حضور دارد و قرار است به زودی سریال «از یاد رفته» هم با بازی او از شبکه یک سیما پخش شود.
صحنه های درگیری لفظی او با پسرش سعید، در مغازهای تصویربرداری شد که در یکی از بازارهای سنتی قزوین واقع شده بود. این بازار مقابل مسجد جامع و مکانی پُرتردد و شلوغ است. این مغازه با شرایط سختی در اختیار گروه قرار گرفته بود و گروه باید هرچه سریع تر کارش را در این محل انجام می داد. حتی برای کنترل سر و صدای مزاحم بیرون، گروه دست به دامن نیروی انتظامی شده بود. در چنین شرایطی که مدت زمان بسیار کمی برای تصویربرداری این سکانس در اختیار گروه سازنده بود، مهران رجبی هر بار هنگام بیان دیالوگهای این سکانس چیزی به جملات فیلمنامه اضافه میکرد که باعث خنده حضار میشد. او باید در این صحنه کاملا جدی و عصبانی میبود، اما دیالوگها را به گونهای بیان میکرد که فضا کاملا طنز شده بود و به همین دلیل بازیگران مقابل او هم به سختی خنده خود را کنترل میکردند. در نهایت با خواهشهای یدالله صمدی او قرار شد فقط متن موجود در فیلمنامه را بیان کند. صحنه دوباره تکرار شد. رجبی بعد از چند جمله تحکم آمیز خطاب به فرزندش که زن خارجی گرفته، از او میپرسد: «حالا به سلامتی عروس خانم کی میآد ایران؟»،«آیا مسملون شده یا نه؟»،«حجاب داره؟»
در همین لحظه شیطنت رجبی دوباره گُل کرد و خطاب به سعید چند دیالوگ خارج از فیلمنامه گفت که امروز اثری از آنها در سریال نیست، اما شنیدن آن در پشت صحنه با لحن خاص مهران رجبی به شدت باعث خنده عوامل پشت صحنه شد: « حالا مادرش هم باهاش میآد ایران؟ مادرش متاهله یا مجرد؟ مادرش نمیخواد مسلمون بشه؟»
گفتگوی مشروح مهر /
زندگی شهید بابایی را به حال پل زدیم/ دراماتیک شدن واقعیت در شوق پرواز
نویسندگان مجموعه تلویزیونی "شوق پرواز" اعلام کردند با گلچین کردن بخشهای دراماتیک زندگی شهید بابایی و پیوند زدن آن به زمان حال، برای جذب مخاطب بیشتر تلاش کردند. به گزارش خبرنگار مهر، ساخت مجموعه شهید بابایی پروسهای طولانی بود که در این بین نویسندگان اثر بیش از دیگر افراد با تغییر در شرایط ناچار به اعمال تغییراتی در متن شدند. چنانچه چند متن دیگر متفاوت از آنچه اکنون جمعه شبها روی آنتن میبینید، وجود داشته و با حضور افراد گوناگون در جایگاه کارگردانی، نگارش متن نیز با فراز و نشیبهای بسیاری همراه بوده است.
حسین ترابنژاد و مهدی محمدنژادیان دو نویسندهای هستند که به سرپرستی فرهاد توحیدی "شوق پرواز" را نوشتهاند. در گفتگو با این دو از فراز و نشیبهای روند نگارش سریال مطلع شدیم.
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و هنر: "شوق پرواز" از سوی گروه تلویزیونی شاهد بنیاد شهید و امور ایثارگران به شما سفارش داده شد. در جریان نگارش فیلمنامه سطح توقعات و انتظارات سفارش دهندگان به چه شکلی بود و چطور موفق شدید با این انتظارات هماهنگ شوید؟
مهدی محمدنژادیان، نویسنده: طبیعتاً سفارشی بودن سریال کار ما را سخت میکرد. ما با یک سفارش دهنده هم رو به رو نبودیم و جدا از بنیاد شهید که سفارش دهنده رسمی این کار بود، باید توقعات خانواده شهید را برآورده میکردیم یا انتظارات ارتش را که در این اثر مشارکت داشت، مدنظر قرار میدادیم و حواسمان به گروه حماسه و دفاع تلویزیون نیز بود. بنابراین از چند سو مورد هجوم افکاری بودیم که باید اعمال میشد. البته این فضا اصلاً منفی نیست، بلکه برخی مواقع باعث ایجاد سرگردانی میشد.
حسین ترابنژاد، نویسنده: خوشبختانه متولیان این امر از بنیاد شهید تا خانواده شهید بابایی و تلویزیون با ما همراه بودند و از طرفی شناخت کافی درباره ملزومات نوشتن درام زندگینامهای را کسب کرده بودند و اینطور نبود که دست و پای ما برای نگارش فیلمنامه بسته باشد و چندان درگیر محدودیتها نبودیم.
*مراحل تحقیقاتی کار با چه منابعی انجام شد و در جریان نگارش از چه عواملی استفاده کردید؟
ترابنژاد: در گروه تحقیقات علاوه بر ما دو نفر، نوید توحیدی نیز حضور داشت. از طرفی این سریال سابقه چندین ساله دارد و ساخت آن اول بار در سال 72 شروع شده بود. بنابراین ما دو نسخه قبلی که مورد تایید قرار نگرفته بود را به عنوان منبع تحقیقاتی استفاده میکردیم. کتاب "پرواز تا بی نهایت" نیز درباره زندگی عباس بابایی از سوی بنیاد شهید به چاپ رسیده بود و تعدادی از ویژه نامههایی که به مناسبت شهادت بابایی در مطبوعات کار شده بود نیز مورد استفاده قرار گرفت.
خود ما نیز برای مصاحبه با همرزمان و اطرافیان شهید جلسات بسیاری گذاشتیم، برخی به دفتر کار ما آمدند، چند بار ما به قزوین رفتیم و تغییر کارگردان هم باعث برخی بازنویسیها شد. به این شکل که ابتدا هشت قسمت نوشته شده بود و با حضور آقای صمدی به عنوان کارگردان، تغییر و تحولاتی در فیلمنامه اعمال و جنس کار عوض شد. بعد از آن دوباره فیلمنامه را نوشتیم، مجید مجیدی نیز با حضور خود نظراتی داد که به ایجاد تغییراتی در فیلمنامه منجر شد و این پروسه حدودا پاییز 86 تا خرداد 88 طول کشید.
محمدنژادیان: در مرحله تحقیقات مطالعاتی پیرامون کتابهای مختصر و برخی نشریات داخلی سازمانها داشتیم تا ردی از زندگی شهید بابایی پیدا کنیم. همینطور تحقیقات میدانی نیز با سفر به محل زندگی بابایی و گفتگوهای مفصل با خانواده و همرزمان دوران آموزش خلبانی او محقق شد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
*چرا داستان از زمان حال شروع میشود و بعد به واسطه فلاش بک نقبی به گذشته زدید؟ در واقع چرا این نوع روایت را انتخاب کردید؟
محمدنژادیان: قطعاً تمام بخشهای یک زندگی جذابیت دراماتیک ندارد و بسیاری از لحظات آن به روزمرگی و گذشت طبیعی زمان میگذرد. بنابراین اگر میخواستیم به همین ترتیب قصه را روایت کنیم، جریان کندی به وجود آمد. بنابراین ما بر آن شدیم قسمتهایی که بار دراماتیک و جذابیت بیشتری دارد را جدا کنیم و به این بهانه با آن به حال پل بزنیم. در همین راستا شخصیتی شکل گرفت که به عنوان نماینده نسل امروز درباره زندگی شهید بابایی تحقیق میکند، به همه جا سر میکشد، فیلم میگیرد و به بهانه زندگی او است که شخصیت شهید بابایی را روایت میکنیم.
تراب نژاد: ما فکر میکردیم اگر قصه با زمان حال شروع شود، طیف وسیعتری از مخاطب را به خود جذب میکند. تنها ممکن بود جابجایی سکانسها ریتم کار را بیندازد که این امر در تدوین شکل میگرفت. البته آن قسمت بندی که ما در متن داشتیم با آنچه تدوین شده متفاوت است و محدودیتهای تلویزیون باعث شد کار در باکسهای خاصی بسته شود. ما برای شروع قصه تمهید خوبی اندیشیدیم و کاری متفاوت در روایت زندگی نامه انجام دادیم. بی شک پرداخت به زندگی شهید بابایی از زاویه دید فردی امروزی با بیان تاثیراتی که روی او گذاشته، همذات پنداری بیشتری از مخاطب را به دست میآورد.
*بازنویسی سریال از سوی کارگردان چطور اعمال شد و متن اصلی چه تغییراتی کرد؟
ترابنژاد: فیلمنامه دستخوش تغییرات زیادی نشده و فصل آمریکا است که نگارش آن را یدالله صمدی بر عهده گرفت. آن هم به این دلیل که ابتدا و در زمان نگارش فیلمنامه قرار نبود گروه سفری به امریکا داشته باشد.
محمدنژادیان: در واقع این بخش به دلیل مشکلات تولیدی عقب افتاد و در یک قسمت خلاصه شد. بازنویسی کارگردان هم بسیار اندک و یک جور روتوش و اعمال سلیقه بود.
*"شوق پرواز" یک سرپرست نویسندگان دارد و دو نفر نویسنده. این کار گروهی به چه شکل صورت گرفت؟ آیا در این همکاری مشترک دچار اختلاف نظر نشدید؟
تراب نژاد: یک نفر سینابسها را طراحی میکرد، دیگری دیالوگ مینوشت و بعد در جلسهای با حضور فرهاد توحیدی کار منسجم میشد و او بر روی قسمت بندی نیز نظارت داشت. از طرفی ما هر سه پیش از این با یکدیگر همکاری کرده بودیم و ذهنیتهای مشترکی داشتیم.
محمدنژادیان: برخلاف آشپزی، اتفاقا فیلمنامه نویسی در کار گروهی بهتر جواب میدهد! کار ما نیز به این شکل بود که بر روی طرح کلی که توحیدی ارائه کرده بود کار کرده و ساختمان داستان را با قصه سازی، سکانس بندی و نوشتن دیالوگها مشخص میکردیم.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
*این نوشته تا چه حد دراماتیک است؟ یعنی فراتر از تاریخ و واقعیاتی که درباره زندگی شهید بابایی وجود دارد، کدام بخشهای متن حاصل تخیل نویسندگان است؟
ترابنژاد: 80، 75 درصد آنچه میبینید عین واقعیت است. با این حال ما تلاش کردیم واقعیت را به شکلی دراماتیک تعریف کنیم! به این معنا که با استفاده از روایتی جذاب، در تلاش بودیم مخاطب حس نکند صرفا زندگینامهای تخت میبیند. در همین راستا شخصیتهای بسیاری خلق شد که به این واسطه جنبههایی از زندگی شهید بابایی را در قالب درام در تعامل با اطرافیان نشان دادیم.
محمدنژادیان: از طرفی ما کار زندگینامهای انجام میدادیم که وفاداری تاریخی آن اهمیت داشت، تنها تا حدودی دست و پای ما در ارائه خلاقیت بسته بود. اما در این قصه زمان حالی ایجاد کردهایم که در این بخش تخیلمان را جا دادهایم. اما باز هم در بخش زندگی شهید نیز با استفاده از خلق شخصیتهای فرعی از خود خلاقیت نشان دادیم. اما اگر به تاریخ پایبندی نداشتیم، میشد با روایت زندگی یک قهرمان جنگی در قالب قصه و خیال پردازیهای بسیار بر جذابیت کار بیفزاییم.
*پیش از این ساخت سریالهایی درباره شهدا به دلایل بسیاری از جمله مخالفت خانوادههایشان به سرانجام نرسید، گروه سازنده "شوق پرواز" چطور موفق شدند این ارتباط موثر و نتیجه بخش را با خانواده شهید بابایی برقرار کنند؟
محمدنژادیان: این خانواده شهید بابایی بودند که با ما همکاری خوبی داشتند. ما چندین نشست با حضور خانم حکمت همسر شهید برگزار و با او مصاحبه کردیم. همسر شهید در این سالها آنقدر مصاحبه کردهاند که به نوعی تمرین خاطره گویی برایشان شده و خیلی راحت صحبت میکنند. ما سعی کردیم فضا طوری باشد که حال و هوای جدیدی به وجود بیاید. حتی این تعامل منجر به بازی فرزندان شهید در این سریال شد و من امیدوارم خانواده شهدای دیگر نیز با سازندگان آثار همکاری خوبی داشته باشند.
ترابنژاد: بخشی از موفقیت این ماجرا به طرز نگاه افراد و دغدغههای فرهنگیشان برمیگردد. خانواده شهید بابایی بسیار علاقمند بودند این سریال ساخته شود و پیگیریهای بسیاری کردند.
*نکتهای که در سریال وجود دارد این است که همه میدانیم کار با شهادت عباس بابایی به پایان میرسد، این مشخص بودن پایان فیلمنامه بر سختی کار شما اضافه نکرد؟ با این وجود چه تمهیداتی برای ایجاد تعلیق در فضای داستان اندیشیدید؟
محمدنژادیان: مسلماً این قضیه کار ما را سخت کرد. در "شوق پرواز" مثل دیگر سریالها قرار نیست منتظر انتهای داستان باشیم و ببینیم چه میشود؟ بلکه روندی که برای رسیدن به آن نقطه از پیش مشخص طی میشود مهم است. این که بابایی چه مشکلاتی را در جنگ تجربه میکند و چطور با تغییر شخصیت، پخته میشود. محتوای هر یک از سکانسها است که در این سریال اهمیت دارد و حال و هوا و روحیات اشخاص در لحظه از اینکه در پایان چه میشود مهم تر است.
ترابنژاد: در این سریال رویکرد ما این نبود که ببینیم بعدش چه میشود. دو نوع زاویه دید وجود دارد یکی این که چه شد؟ و دیگری اینکه چطور شد؟ ما در طراحی داستان نوع دوم را مدنظر قرار داشتیم. مخاطب شاید این را بداند که شهید بابایی با منیژه حکمت ازدواج میکند اما مشکلاتی که سر راه ازدواج آنها است که از اختلاف سطح مالی خانوادهها، یا دغدغه حکمت برای تدریس و علایق شغلی ناشی میشود، در کار بازگو میشود، حتی شغل خلبانی بابایی نیز مانعی برای این ازدواج بوده است. با این حال حتما برای مخاطب جذاب است بداند این دو عاقبت چطور به هم میرسند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
*چرا داستان را از نقطه عطفی مثل شهادت بابایی آغاز نکرده و به عقب برنگشتهاید؟ علت انتخاب این شیوه کلاسیک چیست؟
تراب نژاد: اشکالی که ممکن بود با این رویکرد پیش بیاید این است که مخاطب تلویزیون چندان با این مدل روایتی آشنا نیست و ممکن بود با لحاظ کردن زمانهای متفاوت، قصه را گم کند. از طرفی همین حالا هم ما در سه زمان قصه را روایت میکنیم؛ اول زمان حال که نامزد لیلی در جستجوی آن چیزی است که در زمان نبودش برای او اتفاق افتاده. زمان دوم به پیش از تصادف لیلی و سیر انجام تحقیقات برمیگردد و قصه سوم هم ماجرای خود شهید بابایی است. حالا اگر میخواستیم این قصه سوم را هم معکوس تعریف کنیم شاید مخاطب با مشکل روبرو میشد.
محمدنژادیان: همین روایت معکوس ماجرای لیلی نیز جذابیت دراماتیک خاص خود را دارد. به این شکل که ابتدا، انتهای کار را میبینیم و بعد برمیگردیم و مسیری که لیلی تا آن نقطه انتهایی طی کرده را مشاهده میکنیم. بنابراین ما همراه شوهر او به کند و کاو میپردازیم و همان راه را طی میکنیم که این جذابیت و فضای جستجو دارد. اما در روایت زندگی شهید بابایی جز چند مورد با شکست زمان مواجه نمیشویم.
*آن وقت در این مسیر به دنبال نمایش تغییر و تحولاتی در افراد زمان حال هستید؟ نگران نبودید واقعی جلوه نکند؟
تراب نژاد: ما از ابتدا از اینکه کار شعارزده یا آزاردهنده شود نگران بودیم. هنوز آنچه تولید شده را کامل ندیدهایم، اما در متن اصلاً قرار نبود شاهد تحول عظیمی در شخصیتها باشیم. بلکه بیشتر میخواستیم همسر لیلی تلنگر بخورد، حواسش را جمع کند و بداند کجا زندگی میکند و پیش از او چه کسانی زندگی میکردند.
---------------------
گفتگو: مریم عرفانیان
حکمت برای پاسخ به خواستگاری عباس بابایی تصمیم میگیرد
خبرگزاری مهر - با پخش قسمت هشتم از سریال تلویزیونی "شوق پرواز"، مخاطبان این سریال تلویزیونی همچنان شاهد حضور پر رنگ ملیحه حکمت همسر عباس بابایی در داستان خواهند بود. به گزارش خبرگزاری مهر، در این قسمت از سریال که جمعه 29 مهر پخش میشود، سریال در ادامه روایت قصه در قسمت قبلی، به روایت آشنایی بیشتر مسعود با بازی کوروش تهامی با خانم حکمت با بازی افسانه بایگان همسر عباس بابایی میپردازد. این آشنایی سبب میشود تا مسعود با تحقیقات لیلی درخصوص شهید بابایی بیشتر آشنا شود و کار تحقیقی و پژوهشی همسرش را ادامه دهد.
در بخش دیگری از این سریال، داستان به سالهای دهه 50 میرود که در آن عباس بابایی مامور به خدمت در پایگاه هوایی دزفول میشود. این موضوع بر تصمیم ملیحه با بازی الهام حمیدی برای پاسخ دادن به خواستگاری عباس تاثیر میگذارد و ماجراهایی را در داستان به دنبال خود میآورد.
همچنین در قسمت هفتم این سریال محمد حاج حسینی در چند سکانس ایفای نقش خواهد کرد.
در آستانه پخش قسمت هشتم سریال شوق پرواز، بخش های شخصیت شناسی، نظرهای مخاطبان و گالری سایت اختصاصی این سریال تلویزیونی راه اندازی شد.
در بخش شخصیت شناسی مطالب متنوع و گوناگونی درخصوص زندگی شهید عباس بابایی قرار داده شده که مخاطبان با مطالعه آن میتوانند به شناخت بهتری از این شخصیت دست پیدا کنند.
بخش "گالری" نیز اختصاص به نمایش عکسهای سریال دارد که به شکلی مجزا و قسمت به قسمت، بر روی سایت قرار داده شده است و در بخش "نظرهای مخاطبان" نیز علاقمندان میتوانند ضمن طرح نکات و دیدگاههای خود درخصوص این سریال، به بحث و تبادل نظر بپرازند.
"شوق پرواز" محصول مشترک گروه تلویزیونی شاهد بنیاد شهید و امور ایثارگران و گروه فیلم و سریال شبکه یک سیما است. این سریال 24 قسمتی به کارگردانی یدالله صمدی و تهیه کنندگی جواد نوروز بیگی با موضوع زندگی خلبان شهید عباس بابایی ساخته شده است و علاقمندان میتوانند از سایت این سریال به نشانی
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید بازدید کنند.
در این سریال، بازیگرانی همچون شهاب حسینی، اکبر عبدی، کوروش تهامی، افسانه بایگان، فخرالدین صدیق شریف، ستاره اسکندری، محسن افشانی، الهام حمیدی، شهرام حقیقت دوست و مینا جعفرزاده، به ایفای نقش پرداختهاند.
دیگر عوامل این پروژه عبارتند از فیلمنامهنویس: فرهاد توحیدی، حسین ترابنژاد و مهدی محمدنژادیان، مدیر پروژه: ناصر دهقانی، مدیر تصویربرداری: حسن پویا، صدابردار: آرش برومند، موسیقی: محمدرضا علیقلی، طراح صحنه و لباس: اصغر نژادایمانی، مدیر صحنه: مصطفی آذرنوش، طراح گریم: سعید ملکان، مدیر تولید: مجید بابایی، مجریطرح: جواد قلیزاده.
____________________________
گفتوگو با فخرالدين صديق شريف
شوق پرواز حس زندگی دارد
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
محسن غلامي
بازياش همواره متناسب با چهره آراماش بوده که اين هم حسني است براي فخرالدين صديق شريف که هم کارنامهاي از کاراکترهايي با وجهه مثبت اعم از «اخراجيها» را داشته و هم سابقه بسيار در نقشهاي تاريخي همچون «کلاهپهلوي»؛ که البته در انتظار پخش است. تازهترين نقشش را ميتوان در سريال «شوق پرواز» ديد که نقش پدر شهيد عباس بابايي را برعهده دارد. اين بازيگر درباره چرايي و چگونگي حضورش در نقش مذکور با به گفتوگو نشسته که در ادامه آورده ميشود.
نقشهايي که تاكنون بازي کردهايد معمولاً يا تاريخي بودهاند يا کاراکترهايي هستند که براي مخاطب چهره مثبتي را نمايش ميدهد. آيا «شوق پرواز» را هم مانند ديگر پيشنهادات ديديد يا متفاوت بود؟
البته تفاوت داشت. ببينيد به هرحال پروژهاي مربوط به يکي از مفاخر ملي ماست آن هم شخصي همچون شهيد بابايي که کمتر کسي است که حداقل اسمي از او نشنيده باشد.
يعني نقطه قوت کار را بايد زومکرد بر شخصيت محوري فيلم؟
مسلماً بازي در فيلمي مرتبط با فردي بزرگ که خود را فداي اين سرزمين کرده، براي هرکسي همچون من ارزشمند است و همين امر هم ملاک اصلي بازيام بود. همينطور هم که معتقدم «شوقپرواز» به خاطر تيم و فيلمنامه قوي کار شايستهاي است.
نسبت به کارگردان فيلم چطور؟
البته يکي از دلايل حضور در اين فيلم خود آقاي يدالله صمدي بود که در کارگردانياش ناخودآگاه جنس زندگي و حقيقت روي کارهايش ديده ميشود. گرچه نبايد جذابيت فيلمنامه را ناديده گرفت که در نهايت هم احساس وظيفه کردم تا نقشي را در «شوق پرواز» ايفا کنم.
بنابراين حداقل از طرف شما اعتماد کامل وجود داشته!
با شرايطي که عرض کردم مطمئناً بله! وقتي سه عامل؛ قصه، کارگردان و تيم بازيگري در مجموع يک فيلم از کيفيت خوبي برخوردار باشد، هر بازيگري به فيلم اعتماد ميکند، اما اگر يک جزء از اين مثلث ضعف داشته باشد در کلِ کار خلل ايجاد ميشود. اين چنين هم «شوق پرواز» واقعاً از اين قوت برخوردار بود.
اتفاقاً به گمان منِ بيننده، «شوق پرواز» برخلاف برخي آثار قبلي، از تيم بازيگري مکملي برخوردار بوده که با هم تناسب چهره و نيز کيفيت نقشآفريني خوبي دارند.
به نکته دقيقي اشاره کرديد. در اين مورد، عوامل از هيچ نکتهاي براحتي عبور نکردهاند. حتي نقشهاي کوتاه هم توسط بازيگران چهره ايفا شده که خود نقطه قوتي براي فيلم است که هم مخاطب ميپسندد و هم واقعاً پتانسيل کار را بالا برده است.
به تيم بازيگري اشاره شد ولي براي هر بازيگري مهم، نقش مقابل است که در اين مورد خانم جعفرزاده نقش مادر شهيد را ايفا کردهاند. اين ارتباط نقش را چطور ديديد؟
اتفاقاً جنس بازي خانم جعفرزاده حسي و زيرپوستي و کاملاً متناسب با اين نقش بود. همانطور که مخاطب هم ميتواند نقش مادر واقعي را از بازي وي احساس کند.
ولي گريم وي در زمان کودکي عباس کمتر به تيپ شخصيتي نقش مقابل که شما باشيد، تناسب دارد!
براي خانمهاي بازيگر واقعاً نميتوان چندان مانور گريم را ديد. قبول داريد؟
بله البته. با اين حساب نظر بنده را در کل تأييد نميکنيد؟
فکر نکنم تا اين حد به چشم آيد و اين اعتقاد را ندارم. منتها بايد اين نکته را هم توجه کرد که وقتي بازيگر در طول يک فيلم بخواهد چند دوره سني را تجربه کند، امکان دارد که گاه گريم موردنظر به شخص نيايد.
نکته ديگر در مورد فيلمهايي مانند «شوق پرواز»، تزريق حسي است که بايد به مخاطب منتقل شود و اين کار را سختتر ميکند يعني بازيگر بايد آن اعتماد قبلي مثلاً به شهيد بابايي را پاسخ دهد. اين نکته را ميپذيريد؟
واقعاً همين گونه است. زماني که داستان روي شخصت گمنامي زوم کند، قضيه فرق دارد. اما شهيد بابايي به سبب وجهه اعتبار در ذهن همه مانده و اين کار را براي من بازيگر و فيلمساز سختتر ميکند تا نگاه آنان را تغيير ندهيم.
که حساسيت نسبت به نقش در قبال بيننده را هم بالا ميبرد!
بله، حساسيت بالايي براي بازيگر و فيلمساز وجود دارد. بايد رعايت کرد و بازيگر هم از وجود واحساسش مايه بگذارد. بنابراين در کنار ايفاي نقش، آن تلقين واقعيت، وظيفه را نيز سنگينتر ميکند.
فضاسازي فيلم هم نکته جالبي دارد که نمونه آن را ميتوان در نمايش کوچه، خانه و... مقطع زماني مذکور ديد.
به گمان خودم حس زندگي را در فيلم ميتوان ديد. کوچه پسکوچهها، مدرسه و... توانسته آن مقطع زماني را واقعيتر جلوه دهد.
در ارتباط با نقش خودتان به عنوان کاراکتر پدر شهيد، براي ايفاي بهتر و واقعيتر، جز فيلمنامه اتکا به مرجع ديگري هم داشتيد؟
نهچندان چون در اوايل فقط اطلاعاتي بود که قبلاً خودم خوانده بودم ولي بيشتر اين آگاهي از وضعيت شهيد بابايي و پدرشان را از کارگردان گرفتم که در طول فيلم به خوبي در اختيارم ميگذاشت.
به عنوان سؤال آخر اينکه «شوق پرواز» و مانند آن تا چه اندازه ميتواند پاسخگوي نياز مخاطب تلويزيون باشد و جذابيت لازم را بهوجود ميآورد؟
چرا که نه؛ مهم اين است که نگاه صادقانه به تاريخ و روايت آن داشته باشيم تا برقراري ارتباط با مخاطب تضمين شود. سلايق را هم بايد در نظر داشت که بسته به هر مقطع زماني به هر حال متفاوت است. در همين «شوق پرواز» نخستين مسئله حفظ صداقت و معنا و مفهوم جنگ تحميلي بوده که وقتي راجع به شخصيتي مؤثر در دفاع از کشور بحث ميشود بايد با بيننده صداقت داشته باشد. بنابراين فيلمساز بايد آينه جامعه خودش باشد تا پرداختش به موضوع براي مخاطب قابل هضم بشود.
روزنامه ایران 28 مهر 1390
_________________________________
کوروش تهامي:
همه سريالهاي تاريخي واقعيتها را نشان نميدهند
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فرنوش ارس خاني
کوروش تهامي بازيگر سريال شوق پرواز (که تا حدودي اين سريال تاريخي هم محسوب ميشود)، تجربه دو سريال تاريخي «روشنتر از خاموشي» و «تبريز در مه» را داشته. او درباره کيفيت شوق پرواز و سريالهاي تاريخي که در صدا و سيما توليد ميشوند، صحبت کوتاهي با داشت.
زمانيکه فيلمنامه را ميخوانديد دلتان نميخواست نقش کليديتري را در شوق پرواز بازي کنيد تا سريال بيشتر روي شخصيت شما مانور دهد؟
همانطور که در سريال ميبينيد، کاراکتر مسعود نقش کليدي و اصلي سريال است. چون سريال همزمان دو داستان مختلف را در دو زمان متفاوت بازگو ميکند که از يک طرف به زندگي شهيد بابايي ميپردازد و از طرفي در دل آن داستان، زندگي زوج جواني را به تصوير ميکشد که به بررسي زندگي شهيد ميپردازد.
به نظرتان کارگردان توانسته تقابل بين اين دو زمان را بهخوبي و به موازات يکديگر نشان دهد؟
بله، فکر ميکنم تا به اين جاي کار که حدود 7 قسمت از پخش شوق پرواز گذشته، سريال توانسته به کار خوب و قابل دفاعي تبديل شود و آقاي صمدي هم توانستهاند از پس آن بر بيايند.
کارگرداني و هدايت يدالله صمدي به چه شيوهاي بود و اصلاً دستبازيگران را در زمان ايفاي نقش باز ميگذاشت؟
من اصولاً از آن دست بازيگراني هستم که قبل از ايفاي نقش، طرحهايي از کاراکتري که ميخواهم آن را بازي کنم در ذهنم ايجاد ميکنم و اصولاً براي اجراي هر سکانس تعدادي گزينه و ايده هم در ذهن دارم که در نهايت از کارگردان ميخواهم تا اتودهايم را ببيند و نظرش را نسبت به پلان يا سکانسي که آن را بازي کردم، بگويد.
کارگردان مخالفتي با اين شيوه شما نداشت؟
خوشبختانه بين من و کارگردان تعامل خوبي وجود داشت و آقاي صمدي هم بسيار لطف داشتند که پيشنهادهاي من را ميشنيدند و نظرات خودشان را ميگفتند. در واقع از مخلوط شدن تفکرات خودم و چيزهايي که آقاي صمدي به عنوان کارگردان به من ميگفتند و گوشزد ميکردند، محصولش همين نقش مسعود شده است.
به نظرتان اغلب سريالهاي تاريخي که در صدا و سيما توليد ميشوند و شايد شوق پرواز هم به نوعي يک کار تاريخي محسوب شود، توانايي نشان دادن واقعيتهاي تاريخي را ميتوانند داشته باشند؟
طبيعتاً همه کارهاي تاريخي نه! چون سريالهايي ميتوانند از اين قابليت برخوردار باشند که متنشان به گونهاي باشد که مردم را با يکسري از واقعيتهايي که تا به حال با آن سر و کار نداشتند و از آنها بيخبر بودند، آشنا کند. البته اين قضيه براي همه سريالهاي تاريخي ما عينيت پيدا نميکند، چون بخشي از کارهايي که از متنهاي قوي برخوردارند و کارگردان کارکشتهاي بالاي سر آنهاست، معمولاً اين اتفاق برايشان ميافتد.
روزنامه ایران 28 مهر 1390
_________________________________
روايت ازدواج شهيد بابايي درقسمت نهم شوق پرواز
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
روزنامه جام جم 5 آبان 1390 - در قسمت نهم سريال تلويزيوني «شوق پرواز»، ازدواج مليحه حكمت و عباس بابايي به تصوير كشيده ميشود.
به گزارش روابط عمومي سريال «شوق پرواز» در اين قسمت كه فردا پخش خواهد شد، مليحه پس از دريافت نظر موافق پدرش درباره ازدواج با عباس، به او پاسخ مثبت ميدهد و به اين ترتيب آنها پاي سفره عقد مينشينند.
از ديگر رويدادهاي اين قسمت ميتوان به حضور «عباس» در پايگاه هوايي دزفول اشاره كرد كه طي آن عباس بابايي موفق ميشود اولين پرواز خود با هواپيماي جنگي را انجام دهد.همچنين در قسمت نهم از سريال «شوق پرواز» بازي اكبر عبدي در نقش «استوار مهرمنش»، «اتابك نادري» در نقش خلبان مصطفي اردستاني و فريا ثمراني در نقش «همسر استوار مهرمنش» آغاز خواهد شد.
همسر شهيد بابايي: «شوق پرواز» جوانان را جذب ميكند
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
روزنامه جام جم شنبه 7 آبان 1390 - مليحه حكمت با بيان اينكه سريال «شوق پرواز» براي 70 ميليون ايراني ساخته شده، گفت: اين سريال جوانان نسل سوم و چهارم انقلاب را مجذوب خود ميكند.
مليحه حكمت همسر سردار شهيد «عباس بابايي» با اعلام اين مطلب به فارس گفت: مخاطب اين اثرعموم مردم هستند و طبيعي است كه نظرات مختلفي درباره اين سريال عنوان شود؛ اما من توصيه ميكنم بينندگان عزيز اين اثر را تا آخر ببينند و بعد دربارهاش قضاوت كنند، چرا كه به سبك امروزي و جوانپسند ساخته شده و به گونهاي پيش ميرود تا جوانان نسل سوم و چهارم انقلاب مشتاقانه به تماشاي اين سريال بنشينند.
وي اظهار كرد: پيش از انقلاب همسرم علاقه زيادي به مطالعه كتابهاي مفاتيحالجنان، نهجالبلاغه و قرائت قرآن داشت، اما براي اينكه در محل كارش به اين موضوع پي نبرند، اين كتابها را با روزنامه جلد كرده بود و در اوقات فراغتش كه پروازي نداشت به مطالعه آنها ميپرداخت؛ اعتقادي كه شايد در همدورهايهاي او كمتر مشاهده ميشد.
با اين حال به جهت سختيهاي موجود در كار فيلمسازي و اينكه بايد جوانپسند باشد، احساس ميكنم با وجود همه ظرافتهاي به كار رفته در سريال، شوق پرواز قادر به بيان كامل برخي رفتارهاي عباس نبوده كه اين مساله به بزرگي شخصيت شهيد «عباس بابايي» باز ميگردد.
وي تصريح كرد: با پخش قسمت اول سريال «شوق پرواز» بنا به خواست صدا و سيما، در برنامه «اين شبها» حضور يافتم و با توجه به اينكه حالم نامناسب بود، توضيحاتي در مورد زندگي همسر شهيدم دادم؛ اما اكنون خودم مشتاق هستم فرصت دوبارهاي مهيا شود تا بتوانم در اين برنامه درباره ابعاد ديگري از شخصيت همسرم صحبت كنم و اميدوارم مدير شبكه يك سيما اين وقت را در اختيار بنده قرار دهد.
ساخت سريال زندگي خلبان شهيد «عباس بابايي» با نام «شوق پرواز» به كارگرداني «يدالله صمدي» بيش از 3سال طول كشيده است.
pcforlife
29-10-2011, 11:37
سریال اصلا توقع منو به عنوان یه مخاطب برآورده نکرده... زمان حال و گذشته اصلا ارتباط شادابی با هم ندارند... بازی اسکندری (میشه گفت طبق معمول) و بایگان به شدت تو ذوقه... نمی دونم این چیزیه که کارگرادان ازشون خواسته و شخصیت هاشون اینجوری قرار بوده باشه یا اینا اینقدر ضعیف ارائش دادن... فضا سازی زمان گذشته اصلا چشمیگیر نیست و واژه معمولی برازندشه... یعنی وقتی ما بخوایم به بیننده بگیم زمان شاه تشریف داریم، با زدن عکس شاه، لوگوی نیروی هوایی زمان پهلوی و... با این قبیل نشانه ها این حس کاملا منتقل میشه به بیننده؟! شخصیت پردازی خوبی در زمان گذشته هم انجام نشده... اگه با ارفاق شهید بابابی رو فاکتور بگیریم، همه کارکترهای زمان گذشته شخصیت کار شده قوی ای ندارند و همه فقط یه جورایی تیپ هستند...
تنها نکته مثبت سریال شهاب حسینی هستنش بازیش با وجود تکراری بودن (از مدار صفر درجه به این ور واقعا در نوع بازیش من رخداد جدیدی ندیدم)، شیرینی خاص خودش رو همنیشه داشته و به خاطر تواناییش در بازی یه حس سبکی رو منتقل میکنه./
در کل با گذشت چندین قسمت از سریال، به نظر میرسه این مجموعه فاصله ی زیادی با در چشم باد یا حتی سیمرغ که نمونه ای نزدیکتر به شوق پرواز هستش، داره...:20:
بچه ها آخرش تو بازیگرا مینویسه محسن یگانه.
اون خونندهه که نیست ؟ :31:
شوق شهاب براي پرواز
سريال شوق پرواز با نمايش سكانسهاي پرواز وارد مرحله جديدي شده است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
يكي از امتيازات اين بخش، طراحي خوب و كارگرداني منسجم و قابل باور سكانسهايي است كه شهيد عباس بابايي(شهاب حسيني) در پايگاه هوايي، پروازهاي مختلف را در شرايط گوناگون تجربه ميكند.
آنهايي كه با دنياي تصوير آشنا هستند، ميدانند كه تصويربرداري نماهاي هوايي كار سادهاي نيست و نيازمند برنامهريزي و شناخت كافي از شرايط است.
البته سينما و تلويزيون ايران در اين زمينه تجربيات خوبي دارد. ازسال 73 كه شهريار بحراني فيلم «حمله به اچ سه» را ساخت سينماي ايران نشان داد هرچند شايد از نظر فني و تجهيزات سينمايي چندان غني نباشد اما ميتواند با خلاقيت، سكانسهاي هوايي و جنگي را به خوبي طراحي كند.
اين خلاقيت در فيلم دوئل و سكانسهايي كه جنگندههاي عراقي ريل قطار و ايستگاه راهآهن خرمشهر را بمباران ميكنند به اوج خود رسيد.
اما در اين فيلمها و آثاري مانند پرواز خاموش و حتي سريال سيمرغ بايد به اين نكته توجه داشت كه در اين آثار انفجار و صحنههاي جنگي مانند يك حامي از سكانسهاي پرواز حمايت ميكردند. اما تا اينجاي قصه شوق پرواز هنوز جنگ آغاز نشده و عباس جوان دارد سياهمشقهاي پرواز را تمرين ميكند.
سياهمشقهايي كه مدام در پرونده او برايش نمره 20 به ثبت ميرسانند. نمرههاي بيستي كه تشويق فرماندهها را به همراه دارد، اما باعث غرور عباس نميشود و شهاب حسيني به زيبايي تمام اين فروتني و البته ايمان به خدا را بعد از هر پرواز به نمايش گذاشته است.
سكانسهاي پرواز در سريال شوقپرواز اهميت ويژهاي دارند چون اين سكانسها و طراحي آنهاست كه براي بيننده بزرگي و تواناييهاي شهيد بابايي را به اثبات ميرساند.
جواد نوروزبيگي، تهيهكننده شوق پرواز درباره نحوه تصويربرداري سكانسهاي پرواز و اينكه آيا براي گرفتن اين نماها از پردهآبي استفاده شده است يا نه به خبرنگار جامجم گفت: تمام پلانهاي پرواز به صورت واقعي تصويربرداري شدهاند و براي هيچكدام از آنها از پرده آبي استفاده نشده است.
وي درباره دليل عدم استفاده از اين شيوه گفت: براي واقعي جلوه دادن سكانسهاي پرواز كه محور اصلي داستان شوقپرواز است از پرده آبي استفاده نكرديم. البته در برخي از نماها از تمهيدات رايانهاي براي بهتر شدن تصوير استفاده شده است.
وي با ذكر اين نكته كه هنوز هم تصويربرداري نماهاي هوايي در پايگاههايي مانند پايگاه اصفهان ادامه دارد، گفت: برخي از نماها را تصويربردار سريال گرفته است، اما براي گرفتن برخي نماها مانند كابين خلبان يا سوخترساني به هواپيماهاي در حال پرواز و... دوربين كوچكي در اختيار خلبان قرار گرفته و به او توضيح داده شده كه چه نماهايي بايد گرفته شود و او هم نماهاي مورد نياز را تهيه كرده است.
نه يدالله صمدي(كارگردان) و نه نوروزبيگي و نه بقيه عوامل سازنده سريال شوقپرواز، خلبان نيستند و از روشهاي پرواز هم اطلاعات تخصصي ندارند، اما نماهاي هوايي شوق پرواز منسجم و براي بيننده قابل قبول است.
نوروزبيگي درباره مشاوراني كه با گروه سازنده همكاري داشته و دارند، گفت: چند خلبان ورزيده و كاربلد از ابتداي نوشتن فيلمنامه به عنوان مشاور در كنار گروه قرار داشتند و در زمان دكوپاژ(نمابندي) هم به كارگردان مشاوره ميدادند. ما براي آنها توضيح ميداديم كه ميخواهيم مثلا فلان نما يا سكانس چنين باشد و آنها مشاورههاي لازم را براي چگونگي گرفتن نماها به ما ميدادند.
سريالهايي مانند شوق پرواز، درباره اشخاص حقيقي است و نميتوان داستانهاي فرعي زيادي را به آنها اضافه كرد اما سكانسهاي قابل قبول پرواز، صداگذاري خوب و تخصصي و البته بازي بسيار گرم و باورپذير شهاب حسيني، شوق پرواز را به اثري ديدني تبديل كرده است. بعد از هر پرواز، چهره حسيني چنان حس پرواز دارد كه انگار او سالهاست در آسمانها، پريدن را تجربه ميكند.
طاهره آشياني - گروه راديو و تلويزيون
روزنامه جام جم يكشنبه 15 آبان 1390
به ياد شهيد بابايي
روايت پرواز از خاك تا افلاك
پس از پايان نمايش مجموعه تلويزيوني مختارنامه و ويژه برنامههاي ماه رمضان سيما، پخش سريال شوق پرواز از شبكه اول آغاز شد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اين سريال به روايت زندگي، مبارزات و شهادت شهيد «عباس بابايي» ميپردازد.
شوق پرواز، روايتگر زندگي سرلشكر خلبان عباس بابايي، معاون عمليات نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران است كه هنگام بازگشت از يك مأموريت برون مرزي، هدف اصابت گلوله پدافند هوايي دشمن بعثي قرار گرفت و به درجه رفيع شهادت نايل آمد.
بخشهايي از اين سريال در شهرستان قزوين تصويربرداري شده، چون بخشي از زندگي شهيد بابايي در آن شهر گذشته است، همچنين بخشي از سريال در آمريكا به تصوير كشيده شده است زيرا عباس بابايي در 22 سالگي و براي ادامه تحصيلات خود به آمريكا مسافرت كرد.
لوكيشنها بجز قزوين در شهرهاي اصفهان، دزفول، بوشهر، مكه مكرمه و همچنين يك كشور اروپايي (به جاي آمريكا) است.
سريال شوق پرواز تنها به روايت زندگي شهيد عباس بابايي محدود نميشود، بلكه دوران زندگي آن شهيد و محيط اجتماعي او چه در آمريكا و چه قبل و بعد از انقلاب را روايت ميكند.
همانطور كه مشهود است، نقطه آغاز و تكيه داستان سريال كاملا امروزين است. در شوق پرواز، داستان زن محققي روايت ميشود كه درباره زندگي شهيد بابايي تحقيق ميكند.
نامزد او حدود شش ماه است كه براي انجام كاري به خارج از كشور رفته و از تحقيق وي خبر ندارد.
زن تحقيقات خود را درباره زندگي شهيد بابايي آغاز ميكند، با خانواده آن شهيد آشنا ميشود و اطلاعات ارزشمندي از زندگي آن شهيد كسب ميكند.
زن در يك سانحه رانندگي مجروح ميشود و به اغما ميرود. همسر او پس از بازگشت، از طريق دستنوشتهها، عكسها، سيديها و فيلمهايي كه متعلق به همسرش است از موضوع تحقيق مطلع ميشود و تصميم ميگيرد كار را خودش ادامه دهد.
در حين وقوع داستان و تحقيقات اين زوج درباره زندگي شهيد بابايي، قسمتهايي از زندگي اين شهيد در دوران كودكي، جواني، ازدواج، فرماندهي در پايگاههاي شكاري تا شهادت وي در سال 66 به تصوير در ميآيد.
اين مجموعه در حال حاضر از شبكه يك سيما مهمان خانههاست. گفتوگو با عوامل سريال را پيشرو داريد.
مجموعهاي همهجانبهنگر
جواد نوروزبيگي، تهيهكننده سريال شوق پرواز درباره اين مجموعه ميگويد: «زماني كه تهيه اين مجموعه به من پيشنهاد شد، با افتخار پذيرفتم و معتقدم اين مسووليت چيزي جز سعادت نبوده است.»
وي درباره اين سريال ميگويد: «بدون شك نمايش سريال شوق پرواز قدم بسيار بزرگي است براي ترويج فرهنگ و ارزشهاي انقلاب و دفاع مقدس در جامعه و همچنين معرفي كردن يكي از شهداي دلاور اين عرصه به نسل جوان. سريال شوق پرواز بسيار جذاب است و براي نسل حاضر ساخته شده و برخي زواياي زندگي اين شهيد مانند علاقه به پرواز، تحصيلات در خارج كشور و در نهايت عشق، با زندگي نسل حاضر هم ارتباط پيدا ميكند و اين ارتباط به اثر بخشي كار ميانجامد.»
تهيهكننده اين مجموعه درباره همكاري خانواده شهيد بابايي در موفقيت اين سريال افزود: «در سنت ايراني صحبت كردن از خاطرههاي شخصي و مسائل خصوصي چندان ساده نيست، اما خانواده محترم شهيد بابايي كه در كنار ما و در جامعه امروز زندگي ميكنند، با بزرگواري اين فرصت را به مردم اين سرزمين دادهاند تا با مرور خاطره زندگي آنها، مردم قهرمانشان را بشناسند.»
معمولا انتخاب بازيگر براي نقش خاص، حساسيت بالاتري را ميطلبد، انتخاب بازيگري براي نقش شهيد بابايي، مادر شهيد، پدر شهيد، همسر شهيد و... كار سادهاي نبود.
نوروز بيگي دراينباره ميگويد: «ما سعي كرديم از بهترينهاي سينما و تلويزيون استفاده كنيم و به نظرم موفق هم بوديم، شهاب حسيني در اين نقش بدون اغراق و بدون تصنع شبيه زندگي واقعي شهيد بابايي است، او شهيد بابايي را ملموس و دوست داشتني بازي كرده و سيمايي زميني به قهرمان بزرگ ملت بخشيده است، كوشش ستاره اسكندري براي فاصله گرفتن از نقشهاي قبلي، حضور دلنشين مينا جعفرزاده، فخرالدين صديق شريف، الهام حميدي و عبدالرضا اكبري و بازي شهرام حقيقتدوست همه با كيفيت و دقيق انجام شده است.»
تهيهكننده شوق پرواز درباره تاثير حضور صمدي در موفقيت اين سريال ميگويد: «يدالله صمدي براي روايت قصه زندگي شهيد بابايي، گذشته را به حال پل زده و از فلاش بك استفاده كرده و براي توليد يك اثر باكيفيت تلاش بسياري كرد. شوق پرواز نشاندهنده اين است كه صمدي با عشق اين مجموعه را ساخته است.
شيوه داستانپردازي، انتخاب بازيگرها، طراحي صحنه و لباس، فضاسازي و ديالوگها اين سريال را به مجموعهاي شسته رفته و حرفهاي تبديل كرده است. دوران كودكي عباس، فضاي مدرسه و حس و حال زندگي در روزگاري كه سپري شده، خوب از كار در آمده است.
دوران جواني شهيد بابايي با آمدن شهاب حسيني به مجموعه جذابتر شده است، رابطه عباس با خانواده و عشق او به دختر دايياش به اندازه كافي دراماتيك هست و ارتباط با خانواده شهيد بابايي و تمامي مصالح در اختيار نويسندگان و كارگردان مجموعه قرار داده شد تا شوق پرواز تنها محدود به نمايش بُعد اجتماعي زندگي اين شهيد بزرگوار نشود.»
وي درباره موفقيت اين سريال در ارتباط با مخاطب تصريح ميكند: «آمارهايي كه صدا وسيما از ميزان رضايت مردم از پخش سريال شوق پرواز ارائه كرده، نشان ميدهد مخاطب از اين سريال رضايت دارد. اين آمارها نشان ميدهد كه مخاطب توانسته با زندگي شهيد بابايي و سريال شوق پرواز ارتباط برقرار كند و اين نشاندهنده موفقيت اين سريال است.»
اين تهيهكننده ادامه ميدهد: «عدهاي شروع سريال را نامناسب ميدانند، اما آنچه عموم مردم پسنديدهاند، نقطه شروع شوق پرواز بوده است. اين مساله و انتخاب ليلي به عنوان شخصي كه از نظر وابستگي به وطن در ضلع مقابل شهيد بابايي قرار گرفته، تضادي هنري در كار خلق كرده است.»
نوروز بيگي درباره اين تضاد هنري ميگويد: «شخصيت ليلي كه با بازي ستاره اسكندري در حال اجراست، دقيقا در نقطه مقابل عباس قرار ميگيرد؛ عباس بابايي تحصيل در آمريكا را رها ميكند و براي دفاع از خاك كشورش به ميهن بازميگردد اما ليلي به دليل مشكلاتي قصد ترك وطن دارد و هيچگونه وابستگي به نظام ندارد و انتخاب اين نقطه شروع و در ادامه كار، پرداختن به ناگفتههاي زندگي عباس بابايي و زوايايي از زندگي او بسيار در جذب مخاطب موثر بود.»
تهيهكننده شوق پرواز درپاسخ به اينكه مجموعه در رسيدن به كودكي شهيد عباس بابايي افت پيدا ميكند، تاكيد دارد: «با پيوستن شهاب حسيني و شهرام حقيقتدوست به بدنه اصلي قصه، بارديگر نمودار جذب مخاطب رشد قابل ملاحظهاي پيدا كرد.»
نوروزبيگي درباره رضايتش از تهيهكنندگي اين مجموعه ميگويد: «موفقيت از پيش معلوم اين مجموعه عامل تلاش بيشتر سينما و تلويزيون كشورمان براي توليد فيلمها و سريالهايي درباره شهيدان شد. خانواده بسياري از شهدا همانند شهيدان باكري، متوسليان، زينالدين و شهيد بروجردي براي توليد فيلم اعلام آمادگي كردندكه به لطف خدا تهيه دو مجموعه شهيدان بروجردي و احمد متوسليان به عهده من است كه در مرحله نگارش است.»
نقش شهيد بابايي يك امانت الهي بود
نقش شهيد عباس بابايي در سريال شوق پرواز را سيدشهاب حسيني بازي كرده است. او بازيگر توانايي است كه حضورش در اين سريال اعتقادي و قلبي بود. او بارها ارادت خودش به شهداي انقلاب و دفاع مقدس را علني كرده است.
شهاب حسيني در ديدار هنرمندان و مسوولان صداوسيما با رهبر معظم انقلاب اسلامي از سخنرانان جلسه بود و به حضور خود در اين سريال هم اشاره كرد.
وي گفت: از همسر شهيد بابايي شنيدهام كه موضوع ساخت فيلم در خصوص اين شهيد از سال 1373 مد نظر رهبر معظم انقلاب (مدظله العالي) بوده است و اكنون بعد از اين همه سال بنده دارم خبر ميدهم كه فيلمبرداري اين مجموعه رو به اتمام است.
حسيني اين نقش را يك امانت الهي دانست و افزود: اين نقش كه به من محول شد، براي ايفاي آن از خداوند متعال مدد خواستم.
وي بيان كرد: «به قول آقاي ضرغامي ما سربازان فرهنگي كشورمان هستيم، مانند نسل قبل كه سربازان رزمنده كشورمان بودند و كيان مملكت را حفظ كردند.»
حسيني ضمن توصيه براي صرف بودجه بيشتر در ساخت فيلم از زندگي بزرگان تصريح كرد: «فيلمهايي ساخته شود تا جوانان ما به بيهويتي مبتلا نشوند؛ فيلمهايي از زندگي بزرگان كشورمان در عرصههاي تاريخي، ادبي، فرهنگي، سياسي و همچنين ورزشي كشوري كه تاريخ چند هزار ساله دارد و متمدنتر از ديگر ممالك است.»
بايد به زندگي شهدا عميق تر نگاه شود
وقتي نام فخرالدين صديقشريف ميآيد، ناخودآگاه ياد نقشهاي ماندگارش در فيلمها و سريالهاي تاريخي ميافتيم.
از فيلم گراند سينما گرفته تا روز واقعه، مريم مقدس، ابراهيم خليلالله و سريال در چشم باد كه نقش حاج قاسم را در آن بازي ميكرد. صديق شريف متولد ۱۳۳۴ تهران است.
بازيگري را از دوران دبيرستان آغاز كرد. در آن زمان براي بازي در نمايشنامههاي مختلف دعوت شد و سال ۱۳۵۵ پس از آشنايي با پرويز بشردوست، نمايشنامه خبرهاي روز را در خانه نمايش اداره برنامههاي تئاتر بازي كرد.
سال ۶۱ به صورت حرفهاي به جمع بازيگران تلويزيون پيوست و سال ۶۷ با بازي در فيلم گراند سينما وارد سينما شد. او تاكنون در دهها سريال تلويزيوني و ۲۰ فيلم سينمايي بازي كرده و هماكنون نيز مشغول بازي در سريال شوق پرواز است.
وي درباره شكلگيري حضورش در شوق پرواز ميگويد: اين كار از طرف يكي از عوامل پيشنهاد شد من نيز بازي در اين مجموعه را بعد از مطالعه فيلمنامه پذيرفتم. كار كردن در اينگونه مجموعهها سعادت ميخواهد كه به لطف خدا شامل ما هم شد. البته از آنجا كه هم جواد نوروزبيگي و هم يدالله صمدي را ميشناختم با اعتماد كامل در اين سريال بازي كردم.
صديق شريف در ادامه درباره همكاري با صمدي اينگونه بيان ميكند: يكي از ويژگيهاي صمدي اين است كه همواره سعي ميكند بوي زندگي ايراني و سنت ايراني در كارهايش جريان داشته باشد و با نگاه ظريف و موشكافانه خود قصه را پيش ميبرد و به نظر من اين يك حسن است، چرا كه مخاطب با زندگي ايراني و سنت ايراني بهتر ميتواند ارتباط برقرار كند.
بازيگر نقش پدر شهيد بابايي درباره نقشش ميگويد: «من در اين سريال نقش حاج اسماعيل بابايي، پدر شهيد بابايي را بازي ميكنم. اين شخصيت داراي وجوه مختلف است. در طول بازي سعي كردم به نقش نزديك شوم، يعني تنها به فيلمنامه اكتفا نكردم و در طول بازي سعيكردم در ارتباط با خانواده شهيد بابايي ابعاد مختلف اين شخصيت را در خودم پيدا كنم تا آنچه بايد را بازي كنم.»
او همچنين ادامه ميدهد كه «بايد به زندگي شهدا عميقتر نگاه شود؛ چرا كه اين شخصيتها نه تنها تكرار نميشوند بلكه براي نسلهاي آينده الگو هستند. سيما بايد زندگي بزرگاني همچون شهيد بابايي را در قالب نمايش و با نگاه امروز در تلويزيون و سينما نمايش دهد؛ بعد از بخش شوق پرواز تازه مردم متوجه شدند كه شهيد بابايي چه ويژگيهايي داشت و نسبت به اينگونه مجموعهها اشتياق نشان دادند.
بازيگر اين سريال درباره جايگاه شوق پرواز در پرونده هنري خود توضيح ميدهد: «از بازيام بسيار راضي هستم و خوشحالم كه افتخار بازي در كنار هنرمندان خوب را داشتم. شوق پرواز جزو كارهايي بود كه اثرگذاري بالايي در من داشته و بايد بگويم اين نقش با تار و پودم گره خورده است.
وي در پاسخ به اينكه آموختههاي تئاتري شما در اين فيلم چقدر به كمك تان ميآيند، پاسخ داد:«به نظر من تئاتر، مادر هنر بازيگري است. يك بازيگر تئاتر، ريشههاي محكم تري دارد. البته بازيگر تئاتر بايد بتواند خودش را با شرايط سينما تطابق دهد وگرنه اين مساله به وجود ميآيد كه ميگويند فلان بازيگر سينما بازي تئاتري دارد.»
صديق شريف درباره تفاوت بازي سينمايي و تلويزيوني ميگويد: جنس بازي در تلويزيون و سينما متفاوت است. البته الان كه تلويزيونهايي با صفحه عريض آمدهاند، شرايط فرق كرده است. بازيگر تلويزيوني بايد با دقت بيشتري كارش را اجرا كند و بايد به بازي سينمايي نزديك شود. چون وقتي پرده عريض ميشود، حركات بازيگر ريزتر ديده ميشود. يك حركت ابرو در نماي كلوزآپ چندين حالت مختلف پيدا ميكند.
بازيگر سريال شوق پرواز درباره تفاوت بازيگران هم نسل خودش و بازيگران نسل جديد ميگويد: «شرايط با گذشته فرق كرده است. هر نسلي شرايط خاص خودش را دارد. همه چيز سرعت گرفته و ورود به عرصه بازيگري نيز به كندي گذشته نيست. البته ورود به اين عرصه مهم نيست. ماندگاري بازيگر مهمتر است. بازيگري حرفه سختي است و سختي آن محدود به شرايط صحنه و جلوي دوربين نيست. بازيگر بايد سعي كند موقعيت خودش را، براي مدت طولاني حفظ كند و در برابر جامعهاش متعهد است. در حال حاضر شرايط خوبي براي چهرههاي جوان به وجود آمده است.»
از رفتارهاي مادر شهيد بابايي الهام گرفتم
سريال شوق پرواز از زمان توليد تا پخش مورد توجه بوده و دليلش را ميتوان در كنار قصه روايي مجموعه، حضور تيم مناسب فيلمساز و بازيگران دانست؛ يعني تركيبي از بازيگران چهره تا پيشكسوت.
مينا جعفرزاده، بازيگر 55 سالهاي كه سابقه بازي در «فيل در تاريكي»، «دختري با كفشهاي كتاني»، «كيفر» و «اخراجيها» را دارد، در فيلم يدالله صمدي، نقش مادر شهيد را ايفا ميكند.
وقتي بازيگري نقش مادر شهيد را بازي ميكند، نقش او پررنگتر ميشود و انتظار مخاطب از او بالاتر ميرود؛ چرا كه مخاطب منتظر ديدن نقشي نزديك به واقعيت است، مينا جعفرزاده دراينباره ميگويد: «من قبلا هم در سريالها و كارهاي سينمايي، نقشهايي همانند نقشم در «شوق پرواز» را داشتهام. يادم هست، براي نخستينبار كه جلوي دوربين «تفنگ سر پر» قرار گرفتم، اصلا نميدانستم چه كار كنم و به چه شكل خودم را جمع كنم؛ اما الان خيلي راحتتر با نقش كنار ميآيم و سعي ميكنم دقيقا خود نقش شوم. سريال شوق پرواز فضاي خاصي داشت و از تيم خوبي هم برخوردار بود.»
جعفرزاده درباره معيارهايش براي انتخاب يك نقش ميگويد: «فيلمنامه خوب، كارگردان و گروه حرفهاي، مهمترين معيارهاي من براي انتخاب يك نقش است.»
وي درباره تفاوت نقشش با كارهاي قبلي ميگويد: «مهمترين تفاوت نقشم اين است كه من شخصيت واقعي اين نقش را ديدم؛ بسيار تفاوت دارد وقتي قرار است نقشي را بازي كني كه شخصيت او را ميبيني با نقشي كه بايد شخصيت او را از روي فيلمنامه برداشت كني و چون بايد خودم را با مادر واقعي شهيد بابايي هماهنگ ميكردم كه حتي لحن گفتار و حركاتم شبيه او شود با ايشان ديدار هم داشتم، حتي بايد بگويم از جذابيتهاي مادر شهيد بابايي علاقه بيش از حد به روسري سفيد است و ما نيز از همان نوع پوشش استفاده كرديم تا در حد امكان نقش واقعي شود. براي اين هماهنگي نيز واقعا تلاش كردم. هم من و هم شهاب حسيني تلاش كرديم، نقش مادر و فرزندي را به مخاطب تلقين كنيم. اميدوارم همينطور شده باشد.»
بازيگر نقش مادر شهيد بابايي درباره چگونگي نزديك شدنش به نقش ميگويد: «براي اين نقش، تنها به خود فيلمنامه اكتفا نكردم. با خانواده شهيد بابايي گفت وگو داشتيم، بخصوص اين كه مادر شهيد را از نزديك ديدم. الهامهاي بسياري از رفتار، حرف زدن و حتي چاي خوردن تا لحن صدا كردن عباس و... را از وي گرفتم كه بتوانم مثل خودش در فيلم ظاهر شوم و براي اينكه بيننده نقش را باور كند، نشست و ديدارهايي با خانواده شهيد داشتيم. من پسري نداشتهام كه آن را اينگونه از دست بدهم اما وقتي مادر شهيد را ميديدم، واقعا حس او را دريافت ميكردم و برايم دلپذير بود.بهقدري اين نقش در درونم اثر گذاشته بود كه وقتي شهاب حسيني چادر مرا ميبوسيد، آن لحظه حس كردم پسر واقعي خودم است و ديگر خودم را در قالب نقش نميديدم. به نظرم حس علاقه مادرشهيد بابايي به پسرش و علاقه شهيد بابايي به مادرش در بازي من و شهاب حسيني ديده ميشود چرا كه هم من و هم شهاب حسيني براي رسيدن به بازي موفق با خانواده شهيد بابايي ديدار داشتيم و هر دو تلاش كرديم اين رابطه به واقعيت نزديك شود. در حالت كلي، شهدا به فردي ميمانند كه مثل نوزاد پاك به دنيا ميآيند و پاك هم از دنيا ميروند.»
جعفرزاده درباره روابط با تيم بازيگران اين مجموعه ميگويد: «همكاري با تيم بسيار عالي بود چرا كه همه هنرمندان با تجربه حضور داشتند اما شهاب حسيني محور اصلي قصه است؛ او واقعاً براي اين نقش ساخته شده بود و بخوبي توانست از عهدهاش برآيد. اگر بگويم در نقشآفريني خود را شهيد بابايي ميديد، اغراق نكردهام. براي همين هم مثل مادر و پسر بوديم. گرچه نخستين تجربه من با او بود ولي برايم جالب و راضيكننده است.، اين مجموعه تيم بازيگري مناسبي داشت و اين را ميتوان در بازي آقاي صديق شريف و بقيه هم ديد. براي هركسي تيم بازيگري و نقش روبهرو مهم است چون كار شخص نيز بهتر به چشم ميآيد و مخاطب نيز، تاثير و حس را بيشتر در روابط ميان بازيگران ميبيند.»
وي درباره تجربه همكاري با يدالله صمدي ميگويد: «بر كار بازيگران نظارت داشت و مشورتهاي خوبي ميداد. من درباره نحوه پرداخت نقشم در كنار اطلاعاتي كه داشتم، از مشورتهاي آقاي صمدي بسيار استفاده كردم، البته بجز وجود آقاي نوروزبيگي و صمدي به عنوان تهيهكننده و كارگردان، داستان فيلم هم واقعي و جالب بود. داستان مستند زندگي فردي كه شايد من نديده بودمش اما دورادور مثل خيليها آشنايي با او داشتم، واقعاً جذاب و برايم مايه افتخار بود كه در اين مجموعه بازي كردم.»
جعفرزاده در پاسخ به اينكه حضور در اين سريال چقدر شما را راضي كرد، ميگويد: «همه عوامل كار حرفهاي بودند. در عين حال، داستان مربوط به شهيد بزرگواري بوده كه به قول آنهايي كه او را از نزديك ديده بودند، آدم كاملي بوده و امروز نبود او در جامعه احساس ميشود. بازي در اين سريال برايم بسيار دلپذير است و اگر باز هم داستان شهداي ديگر ساخته شود و به من پيشنهاد همكاري داده شود، حتما ميپذيرم.»
پروانه حسینزاده
سایت روزنامه جام جم
پس از رفع نقص فنی
قسمت ۲۱ «شوق پرواز» جمعه دوباره پخش میشود
خبرگزاری فارس 90/11/05 : قسمت ۲۱ سریال «شوق پرواز» که به دلیل نقص فنی هفته گذشته نیمهکاره پخش شد، این هفته به طور کامل روی آنتن میرود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش خبرگزاری فارس، قسمت بیست و یکم سریال تلویزیونی «شوق پرواز» که هفته گذشته به دلیل نقص فنی نیمهکاره پخش شد، این هفته به صورت کامل نمایش داده خواهد شد.
قسمت 21 شوق پرواز به نمایش عملیات دفاع خلبانهای نیروی هوایی از خلیج فارس اختصاص داشت که به دلیل برخی مشکلات تنها 20دقیقه اول این قسمت پخش شد. اما این هفته این قسمت به طور کامل پخش خواهد شد و مخاطبان شاهد وقایع و رخدادهای مهمی در این قسمت خواهند بود.
این قسمت از سریال شوق پرواز به مقطعی از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران میپردازد که طی آن هواپیماهای عراقی نفتکشهایی که برای بارگیری نفت ایران وارد خلیج فارس میشوند را بمباران میکنند. این مسئله سبب اختلال در صادرات نفت ایران شده و مشکلات اقتصادی فراوانی را برای مردم به وجود آورده است. با طراحی عباس بابایی گروهی از خلبان های نیروی هوایی مامور حفاظت از این نفتکشها و مقابله با عملیات نظامی عراق میشوند اما بر سر اجرای این ماموریت میان عباس بابایی و سعید خجسته فر اختلاف نظر پیش میآید.
از دیگر نکات جالب این قسمت از سریال شوق پرواز، به تصویر کشیدن اضطراب ها و استرس های زنان و همسران خلبان های نیروی هوایی است. در این قسمت از سریال مخاطبان شاهد بازی «پرویز بشردوست» در نقش استوار محمودی خواهند بود. همچنین بازی «افشین نخعی» در نقش خلبان بختیاری زاده در این قسمت به پایان میرسد.
شوق پرواز محصول مشترک «بنیاد شهید و امور ایثارگران» و «گروه فیلم و سریال شبکه یک سیما» است. این سریال 24 قسمتی به کارگردانی «یدالله صمدی» و تهیه کنندگی «جواد نوروز بیگی» با موضوع زندگی خلبان شهید «عباس بابایی» ساخته شده است و علاقمندان می توانند از طریق سامانه پیامکی به شماره «2000471 » و سایت اینترنتی سریال به نشانی
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید با این سریال تلویزیونی ارتباط برقرار کنند.
الان تو اون قسمتی که میخواستن از عربستان برگردن چندتا نکته قابل تامل بود!
هواپیمایی که سوارش شدن و تو آسمون نشون دادن فوکر100 بود اونم ما شرکت آسمان!!!نه هواپیماش نه شرکت هواپیمایی هیچکدوم عملیات حج رو انجام نمیدن
موقع نشستن بوئینگ 727 آسمان بود!!!
موقع پیاده شدن بوئینگ747 بود!!!!
آخه اینا چه فکر با خودشون کردن؟
جای گله است که در قسمت آخر سریال که باید به لحظات شهادت و قبل و بعد از آن پرداخته می شد ، در حد یک اتفاق معمولی برخورد شد و نشان از شکوه و عظمت بخشیدن به این لحظه مهم وتاریخی و معنوی نبودیم و حتی می بینیم که بعد از لحظه شهادت شاهد صحنه به هوش آمدن لیلی(لاله اسکندری) هستیم درست در لحظه ای که همه بینندگان مبهوت شهادت هستن با این صحنه مواجه میشن که در ذهن این مطلب را تداعی می کند که برای کارگردان به هوش آمدن لیلی از شهادت خود شهید بابایی مهم تراست؟؟؟؟!!!!!!!!!
و همچنین ببیندگان سریال شنونده کلامی از زبان خود شهید و یا چهره واقعی شهید در قسمت آخر نیستند!!!!!!!!!!
قسمت آخر و مهم تر صحنه آخر جای بسی تامل و تفکر وتاسف دارد
SIR MAMAD
18-02-2012, 21:12
تاسف فقط باسه همین؟؟!
سرتیپ بابایی، معاون وقت نیروی هوایی ایران را پدافند نیروهای خودی مورد اصابت قرار داد و هاشمی رفسنجانی نیز در خاطره 18 مرداد 1366 خود با عنوان دفاع و سیاست در این باره شهادت داده بود.
<<ظهر دکتر روحانی به دفترم آمد. ناهار را با هم خوردیم.در خصوص شهادت سرلشکر [عباس] بابائی گفت. گویا در برگشت از مأموریت، هدف گلوله توپ ۲۳ در شمال سردشت قرار گرفته است. با آن موضع پدافند، هماهنگی نشده بوده. بنا شد هیأتی برای تحقیق برود. قرار شد به نیروی زمینی ارتش برای انجام عملیات تأکید کند.>>
سرتیپ عباس بابایی معاون عملیات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به هنگام بازگشت از یک مأموریت برون مرزی، هدف گلوله ضدهوایی قرار گرفت و به شهادت رسید. تیمسار عباس بابایی صبح روز ۱۵ مرداد، همراه یکی از خلبانان نیروی هوایی - سرهنگ نادری - به منظور شناسایی منطقه و تعیین راهکار اجرای عملیات، با یک فروند هواپیمای آموزشی« اف – 5» از پایگاه هوایی تبریز به پرواز درآمد و وارد آسمان عراق شد. تیمسار بابایی پس از انجام دادن مأموریت، به هنگام بازگشت، در آسمان خطوط مرزی، هدف گلوله های تیربار ضدهوایی قرار گرفت و از ناحیه سر مجروح شد و بلافاصله به شهادت رسید.»
منتظر بودم ببینم قسمت آخر سریال چطور ساخته شده است و آیا این حقیقت روایت می شود یا اینکه این گند بزرگ نیروهای پدافند سپاه سانسور می شود. امشب بالاخره قسمت آخر این سریال پخش شد و دیدم که کشته شدن سرتیپ بابایی ماستمالی شد.
یاد شهید بابایی و تمام جانباخته های راه آزادی و دفاع از وطن گرامی باد
mohsen_gh1991
18-02-2012, 23:30
..........................
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.