ورود

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : باید عطای سریال های ماه رمضان امسال را به لقایش بخشید!



nar nia
09-08-2011, 18:44
از دختر بازی یک روح سرگردان تا بازگشت بابا اتی و رفقا

پیشنهاد به مخاطبین نیز این است که پس از لحظه افطار در جهت صرفه جویی بیشتر با توجه به هدفمندی یارانه ها تلویزیون های خود را خاموش کرده و از محیط مجالس مذهبی استفاده کنند.گروه فرهنگی مشرق- سال گذشته و درست همزمان با پایان ماه مبارک رمضان خبرهایی منتشر شد که مسوولان صدا و سیما تصمیم گرفته اند تا از این پس سر و سامانی به سریال های مناسبتی بدهند قرار هم بر این بود که از اولین مناسبت پیش رو این اتفاق بیفتد. یعنی از چند ماه، قبل از رسیدن مناسبت، گروهی برای انتخاب فیلم نامه و باقی مقدمات تولید تشکیل داده شود تا همه چیز به آخرین فرصت ها موکول نگردد. دلیل این تمهیدات نیز در آن بود که انتقادات از سریال های مناسبتی ماه رمضان گذشته بالا گرفته و به نظر می آمد این مجموعه ها نتوانسته اند آنچنان که باید نظرات مدیران رسانه ملی را برآورند.
اما بعد،ماه مبارک امسال وسریال های رمضانی آن داستانی دیگر داشت که اصلا به این مقدمات نمی آمد.سه،چهار سریال که از چند شبکه سیما پخش می شود که از میان آنها دست کم سه تایشان ماورایی و یکی کمدی است.

شبکه یک؛ بازگشت الیاس یا او یک فرشته بود که سقوط کرد!
دو دختر جوان که با هم بزرگ شده اند، در یک محله زندگی می کنند، یکی از دخترها به همراه مادرش و تحت سرپرستی او تولیت یک امام زاده را دارند و دختر دیگر نیز با پدرش زندگی می کند. داستان از آنجا آغاز می شود که فرزند حشمت صراف که پسری جوان است به محل بازمی گردد و وارد زندگی این دو دختر می شود. همه مقدمات حضور این پسر از تاثیرات شیطانی خبر می دهند و...

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


قصه تکراری حضور شیطان در یک سریال که از "او یک فرشته بود" آغاز شد و در داستان الیاس ادامه پیدا کرده است با تنها تغییر کارکترها یک بار دیگر کپی برداری شده تا زمانی چهل و پنج دقیقه ای را که از ساعت 22:30 تا آغاز سریال شبکه دیگری از سیما است پر کند البته در این میان آگهی های بازرگانی هم به مدد می آیند. اما آیا "سقوط یک فرشته" را می توان حتی یک سریال نامید؟ سقوط یک فرشته یک کلاژ بدون سلیقه از آدم های شناسنامه دار است که به ضرب و زور موسیقی های وحشتناک و اتفاقات نچسب می کوشد تا رمق ادامه داستان را در خود حفظ کند. شاید اگر اندکی و تنها اندکی روند دراماتیک ساختن این سوژه نخ نما و چندین بار ساخته شده پرداخت شده بود می شد درباره محتوای آن نیز سخن گفت، اما وقتی چیزی به اسم اثر تلویزیونی نمایش داده نمی شود و تنها چند باصطلاح هنرمند- فارغ از نقش آفرینی مسعود رایگان و چند بازیگر صاحب نام- در مقابل دوربین راه می روند و دیالوگ می گویند دیگر نمی توان درباره محتوای فیلم نامه و تاثیر و داستان صحبت کرد.
هیچ بخشی از وقایع به تصویر کشیده در داستان این سریال را نمی توان حتی با عجیب ترین تصورات ذهنی به هم پیوند زد، همه چیز کپی برداری است و معلوم نیست این اتفاقات در کجا و در چه جامعه ای در حال رخ دادن هستند.

شبکه دو؛وقتی فرشته بر یک قاتل نازل می شود
اصل داستان یک خط است؛ جوانی در نزاعی ناخواسته، دیگری را به قتل می رساند؛ به اعدام محکوم می شود ولی وقتی بالای دار می رود، طناب دار یک دفعه بریده و جوان نجات پیدا می کند، اما درست بعد از نجات از مرگ است که یک فرشته بر او نازل می شود و خبر می دهد که به خاطر فطرت پاکش از قصاص نجات پیدا کرده! و البته ماموریتی دارد که باید تا سی روز آینده انجام دهد و پس از آن از دنیا خواهد رفت.
شبکه دو سیما هم کوشیده تا از قافله به تصویر کشیدن روح و فرشته و شیطان از دیگر شبکه ها عقب نماند و در میان تقسیم وظایف، احتمالا فرشته که با روحیات کودکانه این شبکه سازگار تر بوده به این شبکه رسیده است. باید خدا را شکر کرد که فرشته محترم نازل شده بر این قاتل نجات یافته به همین ابلاغ ماموریت یا بهتر بگوییم رسالت اکتفا کرده و کارگردان محترم هوس نکرده اند تا جناب قاتل را به مقام نبوت رسانده و از آن سو فرشته هم آیه ای بر او نازل نکرده است.
آش در بخش هایی از این سریال آن قدر شور می شود که در یک نما کارشناس مذهبی حاضر در سریال- که کلیشه روحانی مهربان و راهنما است- حتی باطل السحر نیز به این محکوم یاد می دهد تا فرشته اش را امتحان کند تا قلابی نباشد و به او می آموزد که العیاذ بالله در مقابل ملک نام حضرت ولی عصر(عج) را بر زبان بیاور اگر تعظیم کرد که این ملک اصل است و اگر نه... .
مشهور است که افراد در زمانی که به تنگنا برخورد می کنند به کشفیات جدیدی می رسند؛ به نظر می رسد تنگنای زمانی در سریال سازی امسال سیما جواب داده و فرمول سحر آمیز (فیلم فارسی+ عنصر ماورایی" اعم از فرشته،روح یا شیطان"= سریال موفق) توسط عوامل تولید در رسانه ملی کشف شده اند.

شبکه سه؛دوست دختر یک روح سرگردان یا سریال ماورایی از نوع هندی
جشنواره فیلم های روح و شیطان در سیما در اینجا تمام نمی شود، از قضا شبکه سه هم سریالش به اصطلاح ماورایی از آب در آمده است، البته از نوع هندی آن. پسری مذهبی و اهل دین و قرآن که پدرش از اعتیاد مرده و مادرش نیز او را رها کرده و خودش هم از 15 سالگی تحت تکفل مردی متمول بزرگ شده است و حال 25 ساله است؛ دلداده دختر قیم خود شده و از همین جا قصه شروع می شود. پس از آن که همایون(داریوش فرهنگ) پدر دختر او را از رسیدن شخصین مثبت قصه به محبوبش نا امید می کند در همان شب دزد به اموال همایون می زند و از اتفاق پسر که امیر حسین نام دارد طوری مجروح می شود که احتمالا به کما می رود و بازی ارواح شروع می شود.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


قصه روح بازی در تلویزیون از آن زمانی شروع شد که سریال سازان متبحر به این نتیجه رسیدند که حالا که نمی شود به دلایل شرعی و تفاوت دیدگاه های قرآن با خرافات مسیحیت پدیده روح سرگردان را توجیه کرد، از روح آدم های به کما رفته به عنوان روح سرگردان استفاده کنند و نمونه اول آن نیز سال گذشته تست شد و عجیب اینکه با همه انتقاداتی که از این سریال به عمل آمد که خود در افتضاحات برنامه سازی تبدیل به استانداردی قابل توجه شد، همان تجربه امسال باعث شد تا خط تولید چنین سریال هایی افتتاح شود. این سریال نیز در به سخره گرفتن منطق داستانی و شخصیت پردازی دست کمی از سقوط یک فرشته ندارد. شخصیت های بی ریشه و بی منطق که تنها منطق فیلم هندی آنها را به هم پیوند می دهند، امیر حسینی که اصلا معلوم نیست چطور مذهبی و حافظ قرآن از آب در آمده است و معلمش در این مسیر چه کسی بوده -پدر معتاد یا قیم سکولارش – و یا روح دختری که نقش راهنمای روح امیر حسین را برعهده دارد و دوست دختر بازی را این بار در عالم ارواح سرگردان به نمایش می گذارد و دیگر قسمت های این لحاف چهل تکه که هیچ تکه اش به تکه دیگر نمی آید مخاطب خوشبین را هم دچار دل به هم خوردگی می کند.
الغرض "پنج کیلومتر مانده تا بهشت" توانست فرمول جدیدی را به برنامه سازان معرفی کند، (فیلم هندی+ عنصر ماورایی" اعم از فرشته،روح یا شیطان"= سریال موفق) که باید دید کدام یک از این فرمول ها در نهایت گوی سبقت را خواهد ربود، باید منتظر گفت و گو های مردمی سیما و نظرخواهی های کوچه و خیابانی خبرنگاران این سازمان از مردمی بود که مجبورند از بین این سریال ها یکی را نام ببرند.

شبکه پنج؛طنز شبانه با هنرمندی بابا اتی و رفقا
در میان همه شاهکار های رسانه ملی برای ماه مبارک رمضان امسال تنها یک چیز کم بود و آن هم یک سریال کمدی است که در ساعت های پایانی شب بتواند ترسی را که سریال های ژانر وحشت قبلی به ارمغان آورده اند را اندکی تعدیل کند. کارگردان این یکی سریال البته سعی کرده است تا کارش را بیمه کند،چند هنرپیشه که قبلا امتحان پس داده اند و تکیه کلام ها و نوع گویششان در سریالهای قبلی جواب پس داده است را گرد هم آورده است.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


محمد کاسبی، مرجانه گلچین و سیروس گرجستانی مثلث طلایی است و البته بابا اتی.جواد عزتی هم با ته مایه هایی که از بازی اش در قهوه تلخ مدیری با خود دارد بازار گرمی می کند. یک داستان تخت، شوخی ها کلیشه طنزهای شبانه و در نهایت پیدا کنید ربط این طنز را با ماه مبارک رمضان.
*****
در پایان این آسمان و ریسمان بافی دو پیشنهاد می شود داشت؛ یکی برای مسوولان رسانه ملی و دیگری برای مخاطبین آن در ماه مبارک؛ به نظر می رسد اگر مسوولین رسانه ملی عنایتی داشته باشند و اجازه دهند زین پس سریال های مناسبتی بدون هیچ تمهیدی و به شکل سنتی ساخته شود، نتیجه بهتری خواهند گرفت و اقل کم می شود آثار تولید شده را تا حدودی نقادی کرد و پیشنهاد به مخاطبین نیز این است که پس از لحظه افطار در جهت صرفه جویی بیشتر با توجه به هدفمندی یارانه ها تلویزیون های خود را خاموش کرده و از محیط مجالس مذهبی استفاده کنند.

---------- Post added at 07:44 PM ---------- Previous post was at 07:43 PM ----------

«با اين سريال‌ها مردم را غمگين مي‌كنند»
سريال‌هاي ماه رمضان در گفت‌وگو با يك روانشناس

يك روانشناس و مدرس دانشگاه درباره تاثير سريال‌هاي ماورايي ماه رمضان بر روي مخاطبان و خصوصا كودكان، بيان كرد:‌ سريال‌هاي ماورايي مفاهيمي دارند كه مي‌توانند اضطراب‌زا باشند.

حميد يعقوبي در گفت‌وگو با خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت:‌ در ماه رمضان معمولا تعداد سريال‌هايي كه با مضامين مرگ، آخرت‌، دنيا و .. ساخته مي‌شوند، بيشتر است؛ اين مفاهيم براي مخاطبان كم سن و سال به دليل اينكه اطلاعات كمي دارند، تنها منبع اطلاعات و اضطراب است.
وي افزود: تلويزيون كشور ما براي سريال‌هاي خود محدوديت سني اعمال نمي‌كند، در حالي كه اين فرهنگ در كشورهاي ديگر وجود دارد.

اين روانشناس عنوان كرد: هنگامي كه ماه رمضان در سال تحصيلي قرار مي‌گيرد، معمولا كودكان ساعت 9 شب مي‌خوابند اما متاسفانه اين قانون خوب از طرف خانواده‌ها در ايام تابستان اجرا نمي‌شود؛ اين مساله خود‌، به ديدن اينگونه سريال‌ها توسط كودكان دامن مي‌زند.

وي پيشنهاد كرد: ‌اگر سريال طنز شبكه تهران را در ساعات اوليه شب و سريال‌هاي ماورايي را در ساعات پاياني شب پخش مي‌كردند، كمتر از صداوسيما خرده گرفته مي‌شد.

يعقوبي در پاسخ به پرسش خبرنگار ايسنا مبني بر اينكه سريال‌هاي ماورايي چه تاثيري مي‌توانند بر روي روزه‌داران داشته باشد؟‌ گفت:‌ جدا از اينكه اين سريال‌ها افراد را با مفاهيمي آشنا مي‌كنند كه در طول سال‌ از آن غفلت مي‌شود، مفهوم غم در اين سريال‌ها زياد ديده مي‌شود.
وي در ادامه خاطرنشان كرد:‌ ماه رمضان متصف به ماه مبارك است نه ماه عزا و غم و غصه؛ كارگردانان و نويسندگان هم بايد به اين مساله توجه كنند كه با اين سريال‌هايشان مردم را غمگين مي‌كنند، آن هم در ماهي كه ماه شادماني و ميهماني و ... است.

minizoro
10-08-2011, 00:39
من چون بعد افطاره یکم اون سریال شبکه سه رو میبینم که خیلی خسته کننده و کسل کننده هست به عبارتی چرت :دی

اینا رو ول کن :دی خنده بازار رو بچسب :دی هرچی سریاله طنزه به کنار این یه طرف ... یه چیز دیگه اس :دی

aliy2324
10-08-2011, 10:14
وقتی رمال ها و جن گیر ها همه کاره بشن سریال ها هم میشن پر از جن و پری

Havbb
10-08-2011, 10:21
چند سال سریال ماورایی پخش کردن بعد افطار همه مردم از ترس داشتن بندری میزدند : دی اینام فکر کردن که جواب داده! گفتن امسال همه سریالها رو اینطوری میکنیم.

اما بازم شانس اوردیم هنوز کسی جرئت به میون اوردن بحث جن رو نداره :27:

Scary Feelings
10-08-2011, 11:14
یه چرت و پرتایی مینویسن , آدم نمیدونه چیه.
میشه یکی معنی عنوان تاپیک رو به من بگه؟

Rhodes
10-08-2011, 11:26
سال به سال داره بدتر میشه.

به نظرم نون و ریحون پارسال که شبکه تهران میذاشت از همش بهتر بود که اونم معلوم نشد چــــــــــی شد!!!!

شنیدم به خاطر سیاسی شدن سرو تهش رو هم آوردن.

___ـــــــــــــــــ____________ ــــــــــــــــــ_____________ ________ـــــــــــــــــــــ ـ_____________-

شبکه دو که از بس این هومن سیدی و زنش با هم بازی کردن حالم به هم میخوره.

شبکه یک که الکی میخواد استرسی بکنه فیلم رو با اون طراحی صحنه داغونش.

شبکه سه یکم قابل تحمل تره.ولی اصلا چیز خاصی نداره.

شبکه تهران هم چیزی نگم بهتره.بازی تکراری مرجانه گلچین و ....

Хоссейн
10-08-2011, 13:41
باید عطای تلوزیون ایران رو به لقایش بخشید !:دی

shitan
10-08-2011, 14:42
بشینید چهار تا سریال امریکایی ببینید بجای دیدن تلویزیون ایران.

Slim_shady
13-08-2011, 10:49
امسال از هر سه شبکه ارواح پخش می شه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Luxe
13-08-2011, 15:37
به خدا این سریال ها جای خودش حال میده.اگه بیایید از دید طنز به سریال نگاه کنیم. کلی جک طنز سوتی داخل این سریال هست،که برای چند دقیقه شاد بودن دور هم لازمه دیگه.البته به زبان فارسی!

fariborz_1
13-08-2011, 22:00
به خدا این سریال ها جای خودش حال میده.اگه بیایید از دید طنز به سریال نگاه کنیم. کلی جک طنز سوتی داخل این سریال هست،که برای چند دقیقه شاد بودن دور هم لازمه دیگه.البته به زبان فارسی!

دقیقآ
خانواده ی ما واسه جنبه ی خندش نیگا میکنن :31:
وای که چه قدر می خندیم

nar nia
15-08-2011, 16:35
سريال‌هاي ماه رمضان 90 در گفت‌وگو با يك منتقد:
فكر مي‌كنم صداوسيما امسال نمره قبولي خوبي كسب نكند

يك منتقد تلويزيون سريال‌هاي ماه رمضان امسال را اينگونه ارزيابي كرد: تصورم بر اين است كه «پنج كيلومتر تا بهشت» عليرضا افخمي نسبت به ديگر سريال‌ها متفاوت‌تر است؛ مابقي سريال‌ها كشش و جذابيت لازم را در بيننده ايجاد نمي‌كنند.

هوشنگ صدفي در گفت‌وگو با خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: فكر مي‌كنم سريال «پنج كيلومتر تا بهشت» كه از شبكه سه سيما پخش مي‌شود، توانسته باشد تماشاگر را به خود جذب كند؛ اما با اين وجود داراي يكسري مشكلات تكنيكي است. اين سريال مي‌خواهد به نوعي به تماشاگر بقبولاند كه اينها روح هستند ولي از تكنيك‌هاي تلويزيون و سينما در آن استفاده نشده است.
وي افزود: به عنوان مثال روح سريال ادعا مي‌كند كه از همه جا عبور مي‌كند ولي هر بار كه بازيگري مي‌خواهد از كنارش بگذرد خودش را كنار مي‌كشد؛ ‌متاسفانه نتوانسته‌اند از توانمندي‌هاي تكنيكي استفاده كنند.

او در ادامه با اشاره به داستان «پنج كيلومتر تا بهشت» خاطرنشان كرد: من به عنوان يك مسلمان نمي‌دانم كه آيا در دنياي برزخ يك زن و مرد مي‌توانند در كنار يكديگر موضوعي را جستجو كنند؛ ‌در حالي كه از نگاه قرآني اگر بخواهيم به اين موضوع بنگريم متوجه مي‌شويم كه در برزخ نه پدر و مادر و نه فرزند، يكديگر را نمي‌شناسند، تمام اين اطلاعات چيزهايي است كه به ما گفته شده،‌ خوانديم و شنيديم؛ حالا چطور ممكن است اين مسائل با يك چاشني روابط دختر و پسري عنوان شود؛ ‌به عقيده من اين موضوع كمي مخدوش است.

صدفي درباره سريال‌هاي ماه رمضان امسال گفت: متاسفانه يا خوشبختانه اين ذهنيت در ماه رمضان ايجاد شده است كه سريال‌هاي تلويزيون بايد به سمت ماورايي سوق پيدا كنند. همه برنامه‌هاي ماه رمضان تلاششان اين است كه بتوانند شرايطي را ايجاد كنند كه به بحث‌هاي بعد از مرگ، معاد و درگيري به خير و شر پرداخته شود، در حالي كه به نظر من ماه رمضان ماه جشن،‌ مهماني و سرور است.
وي افزود: ماه رمضان يك نوع ضيافت است؛ بنابراين نياز نيست يكسري پيام‌هاي معنوي تخيلي به بينندگان ارائه دهيم. در اين ماه مبارك قرابت انسان با قرآن و حضور در مساجد براي افراد شرايطي را ايجاد مي‌كند ولي اينكه تلويزيون هم بخواهد به صورت اغراق‌آميز اين مسائل را عنوان كند، فكر نمي‌كنم تاثير مطلوبي داشته باشد؛ بنابراين نبايد انتظار داشته باشيم با وجود اين سريال‌ها و فيلم‌ها مردم به شبكه‌هاي ماهواره گرايش نداشته باشند؛ چراكه ناخواسته زماني كه سريال‌ها نتوانند بينندگان را جذب كنند قطعا آنها هم شبكه‌هاي ماهواره‌يي را انتخاب مي‌كنند.

همچنين وي در ادامه اين گفت‌وگو با اشاره به اينكه سال‌هاي گذشته علاوه بر شبكه پنج سيما، شبكه سه هم سريال طنز داشت،‌ يادآور شد: طي يكي ـ دو سال اخير شرايطي پيش آمد كه شبكه سه سيما هميشه قالب طنز را در سريال‌هاي ماه رمضان لحاظ مي‌كرد، اما امسال اين وجه به يك فضاي ماورايي تبديل شده است. بينندگان دوست دارند در فضاي بعد از افطار بيشتر سرگرم شوند، در حالي كه اين وضعيت حتي در شبكه‌هاي يك و ‌دو هم ديده نمي‌شود و تنها شبكه‌اي كه به اين موضوع در قالب طنز پرداخته، شبكه پنج سيماست.
وي افزود: سريال طنز امسال با عنوان «سه‌دونگ، سه‌دونگ» خيلي كليشه‌يي است و نتوانسته مخاطبان را به خود جذب كند. به عقيده من سريال طنز امسال نخ‌نما شده است،‌ سال‌هاي گذشته حميد لولايي، سيروس گرجستاني و رضا عطاران هميشه يكسري مسائل اجتماعي را با يك چاشني طنز براي بينندگان تهيه مي‌كردند و خوشبختانه تاثير مطلوبي هم داشت. چراكه هم آسيب‌هاي اجتماعي را به تصوير مي‌كشيد و هم اينكه بازي‌هاي خوب و قابل ملموسي در آن ارائه مي‌شد. ولي «سه‌دونگ، سه‌دونگ» يك سريال كاملا كليشه‌يي است. شايد يكسري نقش‌هاي حاشيه‌يي مثل مرد واكس زن و يا سه برادري كه در نانوايي كار مي‌كنند، كمي متفاوت‌تر باشد و توانسته باشند خلاقيت به خرج دهند.

اين منتقد تلويزيون در ادامه با اشاره به سريال «سقوط يك فرشته» كه از شبكه يك سيما به روي آنتن مي‌رود، يادآور شد: به عنوان بيننده‌اي كه سريال‌هاي ماه رمضان امسال را دنبال مي‌كنم، فكر مي‌كنم «سقوط يك فرشته» نتوانسته تماشاگر را به خود جذب كند.

وي از سريال‌هاي ماه رمضان امسال ارزيابي خوبي نداشت و به خبرنگار ايسنا گفت: فكر مي‌كنم امسال جزو سال‌هايي باشد كه صداوسيما نمره‌ي قبولي خوبي كسب نكند.

صدفي درباره سريال‌هاي ماورايي و تاثيرات آن بر مخاطبان، خاطرنشان كرد: بايد تلاش كرد كه موضوع معاد و ماوراء را كمي ملموس‌تر كنيم تا براي مردم پذيرش مرگ و دنياي آخرت كمي قابل باورتر باشد؛ چرا كه بخشي از اين مسائل تخيلي هستند.
او در ادامه با تاكيد بر اينكه تلويزيون در ماه رمضان بايد بيشتر به مسائل شاد و مفرح بپردازد تا فضاهاي ماورايي، گفت: برنامه‌سازان تلويزيون بايد براي ماه رمضان جداي از آن قداست معنوي كه دارد، يك نگاه جشن و سرور و شادماني داشته باشند. در كشورهاي ديگر مسلمان ماه رمضان را ماه جشن و سرور مي‌دانند، بدين معني كه همه ما به ميهماني خدا رفته‌ايم. به عقيده من اين موضوع بايد در سريال‌ها و فيلم‌هاي ماه رمضان اجرا شد.

وي با اشاره به اينكه استفاده از چهره‌هاي جديد بازيگري، كارگرداني و حتي نويسندگي مي‌توانند در ساخت سريال‌هاي مناسبتي به ويژه ماه رمضان موثر باشند،‌ادامه داد: آوردن چهره‌هاي جديد بازيگري، كارگرداني و حتي نويسندگي مي‌تواند موثر باشد؛ متاسفانه ما به بازي يكسري بازيگران خاص عادت كرديم. به نظر من اگر از نويسندگان خلاق و جوان استفاده كنند، مي‌توانند سوژه‌هاي نو و جديدتري را ارائه دهند. سريال‌ها و فيلم‌هاي تلويزيون به سوژه‌هاي نو و جديد نياز دارند تا بازيگران هم ديگر مجبور نشوند همان نقشي را كه به عنوان مثال در عيد نوروز بازي كرده‌اند، در ماه رمضان هم ايفا كنند.

هوشنگ صدفي در پايان به خبرنگار ايسنا گفت: در سريال‌هاي ماه رمضان به ويژه سريال‌هاي طنز فقط لوكشين‌ها و كمي محور قصه تغيير كرده وگرنه همان بازيگران با همان ديالوگ‌هاي تكراري ايفاي نقش مي‌كنند و با اين اتفاق فقط مخاطب را دلزده مي‌كنند و اين دلزدگي به زيان رسانه ملي تمام مي‌شود.

nar nia
15-08-2011, 18:26
اعلام شرایط ویژه ! 3 دونگ زمین در بهشت + 1 فرشته اضافی

برای روشن شدن ضمیر آن دسته از مخاطبان که همچنان به برنامه‌ها و سریال‌های مناسبتی به دیده خنده و تفریح نگاه می‌کنند نکات کاربردی این برنامه‌ها در ادامه آمده باشد که ...


باشگاه جوانی برنا/ البته واضح و مبرهن است که همانا بر اساس نظر کارشناسان زبده و کارکشته تلویزیون فرصت را باید همی غنیمت شمرد و از خدماتی که این روزها مفت و مجانی در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد بهره برده، باشد که روزی قدر زحمات مدیران زحمتکش دانسته شود؛ چرا که از فرط دلسوزی و تنها برای رضای خلق برنامه‌های آموزنده‌ای را هر روز روی آنتن می‌فرستند تا خدایی نکرده روزه‌داری ملت را از کسب دانش باز ندارد.
برای روشن شدن ضمیر آن دسته از مخاطبان که همچنان به برنامه‌ها و سریال‌های مناسبتی به دیده خنده و تفریح نگاه می‌کنند؛ نکات کاربردی این برنامه‌ها در ادامه آمده باشد که دهان یاوه‌گویان بسته و چشمان حسودان کور شود!
اول/ چگونه با پسر یا دختر همسایه دوست شویم؟
از آن جایی که این درس بسیار کاربردی بوده و به صورت کاملا زیرپوستی آموزش داده می‌شود و از آنجا که سوالات و ابهامات زیادی در این خصوص وجود داشته و دارد به چند نکته به اختصار اشاره می‌کنیم.
نکته اول شیوه آشنایی به صورت ناگهانی و اتفاقی است؛ مثلا دختر و پسر مورد نظر کاملا یکهو با هم آشنا می‌شوند و اصلا قصد قبلی در کار نبوده است(این نکته آن قدر کاربردی است که حتی در خصوص آشنایی‌های بعد از مرگ نیز صادق است)
نکته بعدی این است که همه می‌دانند که این دو با هم دوست هستند اما چون تعداد افراد ریلکس زیاد است، این موضوع کاملا عادی به نظر رسیده و حتی در برخی موارد مورد تشویق هم قرار می‌گیرد (مخاطب این نکته کاربردی والدین هستند که باید از اینکه فرزندشان یکی را انتخاب کرده و با او دوست شده است هی ذوق کنند.)
دوم/ چگونه با دوست پسر یا دوست دختر خود خوش بگذرانیم؟
اگر بیننده صرف نباشید و به موضوعات کلیدی موجود در سریال‌هایی که با زحمت فراوان تهیه و تولید شده و البته از نظرات کارشناسان زبده در این خصوص بهره‌های بسیار برده شده است توجه کنید، خواهید فهمید که برای گذراندن وقت همانا راه‌های بسیاری وجود دارد؛ مثل رفتن به سینما، موزه، گالری و چرخ زدن به ماشین‌های مدل بالا و سرعت رفتن در خیابان جلوی چشم در و همسایه و ... از تفریحات پیشنهادی است که بیشتر جنبه آموزشی داشته و بدیهی است که پیدا کردن تفریحات دیگر به عهده خود مخاطب خواهد بود.
سوم/ چگونه به محبوب خود برسیم؟
برای این کار باید تا پایان سریال صبر کنید تا شیوه‌های نوین رونمایی شود!
چهارم/ چگونه یکهو متنبه و به راه راست هدایت شویم؟
برای این کار بدیهی است که دیدن ارواح و موجودات ماورایی لازم و ضروری است؛ البته تجربه نشان داده که مردن نیز در این زمینه می تواند کمک کننده باشد!
پنجم / چگونه زار و زندگی خود را فروخته و راهی خارج شویم؟
البته واضح و مبرهن است که این نکته تفاوتی بنیادی با فرار مغزها داشته و بیشتر مورد استفاده افرادی قرار می‌گیرد که حداقل سه دانگ ملک شخصی داشته باشند!

لازم به ذکر است که مطالب کاربردی دیگری مثل چگونه به خواب فرد مورد علاقه برویم، چگونه با دزدان شریک شده و جیب پدرمان را خالی کنیم و چگونه به خاطر دوست پسر خود به زندان برویم و باز هم از رو نرویم و ... نیز موجود است که به دلیل نبود حوصله از تشریح آن‌ها معذوریم!
ضمنا برخی کارشناسان معتقدند که اسامی سریال‌ها هم خالی از معنا نبوده و به نکته زیر اشاره دارد: درصورت روزه داری بعد از سی روز سه دونگ زمین در بهشت به مساحت پنج کیلومتر و با یک فرشته تقدیم خواهد شد!
باشد که زین پس بیننده صرف نبوده و به سریال های مناسبی به دیده دانشگاه بنگرید!

NirvanaH
15-08-2011, 22:27
به خدا که جان حرف رو گفتی. این همه آدم توی این فرومها الکی این سریال که چه عرض کنم 1ریالی رو همچین حلوا حلوا میکنند که آدم فکر میکنه خود اینا تهیه کننده و کارگردان این جفنگیاتن.


حامد:11:

NirvanaH
15-08-2011, 22:34
یه چرت و پرتایی مینویسن , آدم نمیدونه چیه.
میشه یکی معنی عنوان تاپیک رو به من بگه؟


واضحه:
باید عطای سریال های ماه رمضان امسال را به لقایش بخشید!
در روایتی دیگه یعنی سطح توقع مخاتبان رو زیر صفر کشید. وگرنه شما هم ناراضی بودی!!!

حامد:11:

Lady parisa
17-08-2011, 12:49
خلاقیت، رمز موفقیت

حالا دیگر نزدیك به نیمی از ماه رمضان گذشته و سریال های این ماه باید در سراشیبی قرار بگیرند اما كمتر می شنوید در كوچه و خیابان درباره این سریال ها یا شخصیت ها و اتفاقات آن حرفی زده شود. با اینكه ظاهرا قرار بود از چهار سریال سه تا از آنها حال و هوای معنوی و به قول برنامه سازان این روزهای تلویزیون ماورایی باشد اما مخاطب درگیر اینگونه از فضاسازی های خارج از زندگی روزمره خود هم نشده است . حالا انگار دیدن روح و شیطان و جلوه های ویژه و تمهیدات خاص برای به تصویر در آوردن حضور همین روح و شیطان هم برای مخاطبان عادی شده است. در حالی كه یك زمانی نه چندان دور همه از شیطان سریال «او یك فرشته بود»حرف می زدند یا چشم برزخی سریال آخرین گناه و شیطان سریال اغما. حالا دیگر سریال طنز هم در این ماه نمی گیرد. از همان اوایل یك سریال طنز لااقل سهم مخاطبان از سریال های این ماه بود و رضا عطاران در یك دوره ای توانست با سریال هایش جایی در دل مخاطب باز كند اما شاید بیش از همه اینها طی این سال ها دو سریال بودند كه خیلی خوش درخشیدند. «صاحبدلان» و «میوه ممنوعه». سریال هایی كه یادشان هنوز هم در ذهن مخاطب مانده است اما اتفاقی كه برای این دو سریال افتاد دیگر تكرار نشد. با اینهمه هر سال بالاخره یك سریال بود كه مخاطب جدی تر آنها را پیگیری كند. اتفاقی كه امسال به كلی تلویزیون تا اینجا در آن مردود شده است. به سراغ چند نفر از منتقدان رفتیم تا دلیل اقبال آن سریال ها و ركود امسال سریال ها را بپرسیم.

فیلمنامه نویسان قهار، سریال های ماندگار

سعید قطبی زاده، منتقد در ابتدا درباره موفقیت دو سریال «صاحبدلان» و «میوه ممنوعه» می گوید: اول از همه باید بگویم سریال های «صاحبدلان» و «میوه ممنوعه» دو فیلمنامه نویس قهار داشتند. علیرضا طالب زاده كه «صاحبدلان» را نوشت و علیرضا نادری كه در كنار حسن فتحی و فیلمنامه نویس دیگر كار دیالوگ ها را نوشت. نكته بعدی اینكه این دو سریال هر دو دارای مفهوم و موتور محركی بودند كه باعث می شد مخاطب خیلی به این فكر نكند كه حالا قصه ها و شخصیت ها چقدر به حال و هوای ماه رمضان ربط دارند. در واقع قصه و مضمون و روابط و قلب ماجرا مستقیم به دنیای معنوی راه داشت ولی از اول گروه این نگرانی را نداشتند كه فیلمی صرفا با این حال و احوال بسازند. آنها قرار بود فیلمی هنرمندانه و تاثیر گذار بسازند ولی چون همه چیز درست بود وقتی سریال تمام شد مخاطب با خود برداشتی معنوی را از سریال به همراه داشت. او در ادامه می گوید: نكته دیگر این است كه وقتی علی نصیریان آبروی چندین ساله بازیگری خود را برای این سریال می آورد و یكی از بهترین نقش هایش در 20 سال اخیر را در «میوه ممنوعه» بازی می كند معلوم است كارگردان كاملا او را در برابر نقش توجیه كرده است. در هر دوی این سریال ها آدم ها نشان دادند كه اعتبار حرفه ای شان برایشان مهم است اما در سال های اخیر ما شاهد هستیم كه آدم ها صرفا می خواهند از یكدیگر سبقت بگیرند تا با حداقل استانداردها سریالی بسازند و چاله سریال بعدی خود را بكنند. مدیران سیما هم به سابقه ها كاری ندارند مثلا وقتی می بینند كارگردانان سینما مثل مهدی عسگر پور سریال می سازند می توانند موفق عمل كنند دیگر پی آن را نمی گیرند تا سال بعد هم آن كارگردان سریال بسازد. از طرفی كارگردان هایی كه در سابقه كاری شان سریال هایی بوده سراسر بی كیفیت مدام كار می كنند. منظورم كارگردان های سریال های امسال ماه رمضان نیست . این را درباره آن درصدی گفتم كه به تلویزیون نفوذ كرده اند. آنهایی كه امسال كمدی می سازند و سال دیگر سریال ماورایی و....

او درباره افزایش سریال های ماورایی هم می گوید: ببینید این شوخی نیست كه ما بگوییم می خواهیم روح را به تصویر بكشیم. شما به یك آدم مذهبی درباره روح بگویید تنش به لرزه می افتد شوخی نیست این مقوله. حالا ما به ساده ترین شكل كه شبیه شوخی است روح را به سریال ها می آوریم. من معنی فیلم ماورایی را نمی فهمم. آیا نگاتیو این آثار فرق دارد یا كارگردانانش از دنیای دیگری آمده اند؟ اگر منظور ما از فیلم و سریال ماورایی این است كه در آن مهدی سلوكی نقش روح را بازی كند كه فضیلت نیست ساختن این سریال. شخصا از بهرام بهرامیان توقع بیشتری داشتم. یكی دو قسمت سریالش را دیدم بعد زنگ زدم به مادرم تا از او كه سریال را دنبال می كند بپرسم این كسی كه نریشن می گوید كیست. مادرم گفت انگار از دنیایی دیگر حرف می زند. خب اینكه ما سریال بسازیم بعد ببینیم بخش ماوراییش كم است و بیاییم نریشن بگذاریم یا موی یك نفر را سفید كنیم كه كمی ترسناك شود كه كار خاصی نكردیم. وقتی ما نتوانیم در آن صحنه ای كه مهرداد صدیقیان بانجی جامپینگ می كند حس كنیم كه حس و حال این صحنه سقوط است نه یك جامپینگ در بام تهران یعنی شكست خورده ایم. اینها نكته های كلیدی است. كارگردانان ما نمی توانند در لحن و اجرا حس و حالی ماورایی ایجاد كنند و اینطور می شود كه یا كاریكاتوری از روح ارائه می دهیم یا یك نریشن بی سرو ته می گذاریم روی داستان.

وقتی نگاه اورژینال نداریم

حسین معززی نیا، منتقد نیز درباره افت سریال های ماه رمضان می گوید: جواب كوتاه است. صفت كیلویی كه برای ساخت سریال های مناسبتی به كار می برند كه شاید اصطلاح زننده ای هم باشد گویا مصداق دارد. سریال های مناسبتی چون قرار است 4 یا 5 تا باشد و هر كدام هم در30 قسمت ساخته شوند و همه هم در آخرین فرصت تولید شوند ،تبدیل می شوند به سریال های كیلویی. البته كه من فكر می كنم حتما یك راهی هست كه همین تعداد سریال مناسبتی تولید شود و همه هم با كیفیت باشد اما گویا با مدیریت فعلی این امكان وجود ندارد. بنابراین همه كیفیت متكی می شود به آدم ها و توانایی هایشان. او در ادامه درباره دلیل توفیق سریال های «صاحبدلان» و «میوه ممنوعه» و سریال های رضا عطاران هم می گوید: درباره سریال «میوه ممنوعه» تركیب حسن فتحی و نویسندگان و بازیگرانش تضمین كننده كیفیت كار بود و درباره «صاحبدلان» هم فیلمنامه نویس فوق العاده ای كه كار را نوشته بود كه اتفاقا خیلی هم كم می نویسد. رضا عطاران هم كه نوع خاصی از كمدی را خوب می شناسد و شیوه خودش را دارد اما وقتی شما بروید سراغ كسانی كه خلاق نیستند می شود همین سریال ها كه می بینید. اینكه مخاطب تعریفی هم از یكی از آنها نمی شنود كه رغبت كند ببیندشان. در ادامه معززی نیا درباره سریال های ماورایی هم می گوید: این سریال هایی كه ما لقب ماورایی به آنها می دهیم بزرگترین مشكلشان این است كه یك الگو ندارند یعنی ما به نگاه اورژینال خودمان در اینگونه آثار نرسیدیم و همه آنچه می سازیم تحت تاثیر سریال ها و فیلمنامه های خارجی است. حتی اغما و «او یك فرشته بود» را می شود نشست و پلان به پلان توضیح داد كه تحت تاثیر كدام فیلم ها و سریال هاست. در حالی كه ما حتما این مضامین را بر اساس باورهای دینی می خواهیم به تصویر بكشیم كه در این ماه هم پخش شان می كنیم دیگر اما هیچ وقت عمیق نشده ایم كه باور ما از روح و شیطان و... چیست و حالا نوع درست به تصویر كشیدنش و معادل بصری اش برای مخاطب ما چه چیز می تواند باشد كه مخاطب یاد سریال ها و فیلم های خارجی و گاه ترسناك نیفتد. در نهایت معززی نیا معتقد است این روند نزولی كه ما در ساخت سریال های مناسبتی می بینیم حتما راه حلی دارد كه ما را به وضعیت مطلوب برساند. او درباره ساده ترین راه حل می گوید: من خودم چند بار در شورای فیلم و تلویزیون بوده ام. شیوه مدیریت در تلویزیون هم مثل همه جای كشور است. دقیقه 90 یادشان می افتد كه چه می خواهند. مثلا نمی دانم چرا همین امسال عید فطر كه شد مدیران یادشان نمی ماند كه سال بعد سریال می خواهند. خیلی پیچیده نیست و در طول یك سال می توان بر اساس نقد به سریال های امسال و بازخورد مخاطب و... تیمی خوب را جمع كرد و ... اما اینجا معمولا كارگردان را استخدام می كنند و تیم بازیگران چیده می شود اما فیلمنامه هنوز نوشته نشده است و متن ضعیف عمده مشكل سریال هاست. ما باید این روند را اصلاح كنیم.

سردرگمی در هدف گذاری

كیوان كثیریان، منتقد دیگری كه نظرش را در این باره جویا شدیم در آغاز می گوید: آنچه در تمام این سال ها در سریال های مناسبتی به چشم می آید این است كه تلویزیون از همان ابتدا به دنبال رسیدن به یك فرمول بود. این كه در ماه رمضان یكسری كار پخش كند كه با فضای مذهبی آن همخوانی داشته باشد. یك دوره هدف را این گذاشتند كه در زمان افطار سریالی پخش كنند كه مردم موقع افطار دور هم بنشینند و با دیدن آن هم سرگرم شوند و هم پیام اخلاقی بگیرند. تجربه های تلویزیون در نهایت رسید به این نقطه كه یك تركیبی از سریال هایی پخش كند كه یكی از آن ها اخلاقی باشد،دیگری كمدی،یكی ماورایی و یكی با تم اجتماعی و همه اینها توام با پند و نصیحت اما از یك جایی انگار برنامه سازان میل بیشتری به سریال های ماورایی پیدا كردند. اسم سریال های اولی كه به قضیه مرگ و جدا شدن روح از بدن و شیطان می پرداخت بیشتر در ذهن مخاطب مانده بود و همین باعث شد مسئله دنیای پس از مرگ ،البته تا مرحله برزخ، و شیطان مورد استقبال برنامه سازان قرار بگیرد. تا جایی كه الان شیطان نقش مهمی در سریال های ما دارد اما نكته اینجاست كه این فرمول تكراری از یك نقطه ای به بعد دیگر حامل خلاقیت نبود. همین است كه شما می بینید علیرضا افخمی كه اولین سریال ماورایی را ساخت به اسم «او یك فرشته بود» هنوز هم در ذهن مخاطب هست و هم كار بهتری است نسبت به همین سریالی كه امسال روی آنتن فرستاده و هم آن كار برای مخاطب نوآورانه و بكر بود اما سریال امسال او را راحت می توان حدس زد. یك نفر كه روحش از بدنش جدا شده و حالا دارد سیر و سلوكی می كند و پرده ها از پیش چشمش كنار می رود و احتمالا دوباره برمی گردد به جسمش و آدم بهتری می شود. كثیریان به طور كلی معتقد است عمده ترین مشكل این است كه تلویزیون هدف گذاری مشخصی در این زمینه ندارد. می گوید: این جای كار ایراد دارد كه تلویزیون اهدافش را درست تعریف نكرده است. آیا می خواهد مخاطب را بترساند یا نصیحت كند یا سرگرم.همین بلاتكلیفی به برنامه سازان و تهیه كننده ها نیز منتقل می شود و در نهایت تهیه كننده در انتخاب فیلمنامه و كارگردان دچار اشتباه می شود. كثیریان معتقد است مهم ترین ركن سریال های مناسبتی فیلمنامه است. در این باره ادامه می دهد: چون در این آثار مضمون جلو می آید و ساختار عقب می رود پس فیلمنامه نقش مهم تری دارد. چون قرار است بنا به محتوای آن مناسبت حرفی را بزنی و این حرف را در فیلمنامه باید بزنی. مهم هم این است كه در این آثار باید حرفت را هم به بهترین شكل انجام دهی و نه مستقیم ترین شكل. چون كلا آدمیزاد نصیحت گریز است. نصیحت گریز هم نباشد خیلی این حرف ها در ذهنش نمی ماند. در «صاحبدلان» فیلمنامه نویس نشان داد چگونه می شود قصه های قرآنی را در قالب داستانی از امروز بیان كرد و به مخاطب در نهایت گفت ما اینقدر می گوییم قصه های قرآنی به درد امروز ما هم می خورد یعنی چه. بعد هم عوامل و بازی ها كار را تكمیل كرد. در «میوه ممنوعه» هم یك قصه قدیمی با قصه ای امروزی گره خورد و چون به باور آدم ها نشست در ذهن ها ماندگار شد. اساسا باور پذیری ركن اصلی جذابیت این سریال هاست و بعد اینكه شما خلاقیتی در بیان داستان ها ببینید. چیزی كه جایش در سریال های امسال خالی است. در نهایت كثیریان این سوال را مطرح می كند كه چرا باید چهار سریال حتما از سیما پخش شود و می گوید: شاید تلویزیون با ساخت یك یا دو سریال بتواند راحت تر به اهداف خود برسد اما از آنجا كه مدیران جوابی به این ابهامات نمی دهند ما هم باید به این آنتن پر كردن عادت كنیم.»
منبع : tehrooz.com


پ.ن: احساس کردم نیاز به تاپیک جدید نیست!همین جا مطلبمو می زارم

nar nia
18-08-2011, 18:24
در ضعف سريال‌هاي امسال چه كسي مقصر است؟


نماد قصه‌هاي ماورايي، فرشته يا روح است كه با شخصيت اصلي قصه، طي طريق مي‌كند اما داستان ما يك داستان اجتماعي است و حضور فرشته كه در برخي موارد حضور دارد، زمزمه‌گر خير است. وقتي مي‌گوييم قصه ماورايي است، ‌حوادث به حضور فرشته موكول مي‌شود و اتفاقاتي كه با حضور روح است، غالب است اما در قصه ما اتفاق دراماتيك، تابع حضور فرشته نيست. در حالي كه در قصه‌هاي ديگر، اتفاق دراماتيك تابع روح، فرشته يا شيطان است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نماد قصه‌هاي ماورايي، فرشته يا روح است كه با شخصيت اصلي قصه، طي طريق مي‌كند. اما داستان ما يك داستان اجتماعي است. وقتي مي‌گوييم قصه ماورايي است، ‌حوادث به حضور فرشته موكول مي‌شود و اتفاقاتي كه با حضور روح است، غالب است. اما در قصه ما اتفاق دراماتيك، تابع حضور فرشته نيست

به نوشته تهران امروز، بعد از اينكه سريال او يك فرشته بود ساخته شد و از تلويزيون پخش شد هيچ كس نمي دانست با اين سريال قرار است يك مدل جديد سريال سازي خاص ماه رمضان هم ابداع شود كه نامش را بگذارند سريال هاي ماورايي.نقطه تمايز آنها هم شد سريال هايي كه در آنها شيطان يا روح يا فرشته حضور دارد. حالا در ميان 4 سريال امسال ماه رمضان سه سريال با اين تعريف ماورايي است اما گويا اين اصطلاح كه تا چندي قبل باعث افتخار و متفاوت بودن سريال هاي ماه رمضان بود حالا به مذاق عده اي خوش نمي آيد.

يكي از اين آدم ها سعيد رحماني است كه اتفاقا كسي است كه نگارش اولين سريال ماه رمضان يعني گمگشته را بر عهده داشت و همين‌طور سريال هاي «همراز» و «رسم عاشقي». او امسال نگارش فيلمنامه سريال سي امين روز را بر عهده دارد كه ساخت آن هم با حاشيه هاي فراواني همراه بوده و حالا پخش آن نيز.

اين نويسنده معتقد است سريال سي امين روز يك سريال ماورايي نيست. حتي با وجود آنكه فرشته در آن حضور دارد. او مي گويد:« نماد قصه‌هاي ماورايي، فرشته يا روح است كه با شخصيت اصلي قصه، طي طريق مي‌كند اما داستان ما يك داستان اجتماعي است و حضور فرشته كه در برخي موارد حضور دارد، زمزمه‌گر خير است. وقتي مي‌گوييم قصه ماورايي است، ‌حوادث به حضور فرشته موكول مي‌شود و اتفاقاتي كه با حضور روح است، غالب است اما در قصه ما اتفاق دراماتيك، تابع حضور فرشته نيست. در حالي كه در قصه‌هاي ديگر، اتفاق دراماتيك تابع روح، فرشته يا شيطان است.»

در سي امين روز داستان از لحظه اعدام شخصيت اصلي شروع مي شود كه به جرم قتل محكوم به قصاص است اما در لحظه اعدام طناب دار پاره مي شود و همين باعث مي شود خانواده مقتول از قصاص بگذرند. از همين جا پاي فرشته به داستان باز مي شود. او ظاهر مي شود تا مرد را متوجه اين كند كه او يك‌بار ديگر پاك به زندگي بازگشته و حدود يك ماه فرصت دارد تا به اصطلاح آدم شود.

حالا حضور چنين فرشته اي كه كل ماجرا را رغم مي زند از نظر نويسنده آنقدر تاثيرگذار نيست كه بتوان سريال را ماورايي ناميد.از سمت ديگر او سريال را يك سريال اجتماعي مي داند اما در عين حال مي گويد: «پاره شدن طناب دار يك موقعيت دراماتيك است و هميشه برايم جذاب بود كه بدانم كسي كه طناب دارش پاره مي‌شود چه اتفاقي برايش مي‌افتد.»

از نگاه فيلمنامه نويس:شخصيت اصلي منفعل نقطه قوت سريال
نكته قابل توجه ديگر در صحبت هاي اين نويسنده نظرش درباره انفعال شخصيت اصلي است. او معتقد است: قصه‌ها معمولا بر اساس يك ساختار كلاسيك عمل مي‌كنند و يك شخصيت فعال براي نقش‌هاي اصلي انتخاب مي‌شود اما ساختار ديگري در سينما وجود دارد كه در آن شخصيت اصلي و محوري يك شخصيت منفعل است.

در سينماي ايران اين ساختار با فيلمي مثل «ليلا» تجربه شده است. ليلا در اين فيلم، قهرمان نيست اما همه معتقدند كه او شخصيت اصلي است. اين ساختار در سريال كمتر تجربه شده است. من در «سي‌امين روز» ريسك كردم و يك شخصيت منفعل را به عنوان شخصيت اصلي انتخاب كردم. «سياوش» قهرمان قصه نيست اما شخصيت اصلي است. در طراحي قصه به اين نتيجه رسيده بودم كسي كه طناب دارش بريده شده باشد طبيعتا شخصيت منفعلي دارد اما روايت منفعل براي يك قصه، بسيار سخت بود.

نكته در خور تامل اينجاست كه نويسنده فيلمنامه سريال سي‌امين روز در حالي اين مطالب را بيان مي كند كه يكي از حاشيه‌هاي اين سريال تغيير كارگردان سريال در اوايل تصوير برداري بود و همين طور نارضايتي برخي از بازيگران نسبت به روند فيلمنامه و روند توليد و پخش سريال كه هومن سيدي نقش سياوش را در آن ايفا مي‌كند يكي از معترضين است.

از نگاه بازيگران: فيلمنامه آماده نبوده است
پس از انصراف پرویز شیخ‌طادی از کارگردانی و همچنین كناره گيري ستاره اسکندری و گلچهره سجادیه از ادامه همکاری با این پروژه تلویزیونی یکی دیگر از بازیگران سریال «سی‌امین روز» هومن سيدي هم در مصاحبه هايش مي گويد به ناچار و اجبار حاضر به ادامه همکاری با این سریال شده است.

او عمده ترين دليل كناره گيري شيخ طادي از كارگرداني اين سريال را آماده نبودن فيلمنامه عنوان مي كند و اينكه تهيه كننده نيز با بازنويسي فيلمنامه مخالفت كرده و اينگونه شيخ طادي از پروژه كنار رفته است.او و همسرش آزاده صمدي نيز در صورت انصراف مي بايست 300 ميليون تومان خسارت مي دادند كه با اين شرايط به گفته سيدي مجبور به ادامه همكاري شدند.

این بازیگر در نهايت گفته: پس از مشورت با دوستان فهمیدیم که کاری از دستمان بر نمی‌آید و مجبور هستیم ادامه بدهیم! بعد از آن با برزو نیک‌نژاد صحبت کردیم. او شروع کرد به بازنویسی کل کار، جواد افشار هم شرایط خوبی را برای مشورت ایجاد و نظرات ما را لحاظ می‌کرد. پژمان بازغی عزیز آمد، نظرات ما و دیگر بازیگران لحاظ می‌شد تا حداقل مثل دروازه‌بانی باشیم که تیمش در حال باختن است اما مراقب است تا کمتر گل بخورد و اينگونه به نظر مي رسد كه عمده مشكل در اين ميان فيلمنامه بوده است.

اما نويسنده سريال «سي‌امين روز» با بيان اينكه در اين قصه كم فروشي نشده است، ‌خاطر نشان كرد: در قصه‌ ما در هر قسمت يك نقطه عطف وجود دارد و اتفاقات متفاوتي در آن رخ نمي‌دهد. هيچ قسمتي نبوده كه نقطه عطف نداشته باشد و اين مسئله كار ما را از ساير سريال‌ها متفاوت مي‌كند.

وي ادامه داد: معمولا مخاطبان، قصه را مي‌بينند تا آخر داستان را ببينند. اما قصه‌ ما طوري است كه آخرش معلوم است و فرشته به سياوش مي‌گويد كه 30 روز ديگر بيشتر زنده نيست و به احتمال زياد بعد از اين مدت سياوش مي‌ميرد چون فرشته دروغ نمي‌گويد. ما پايان قصه را مي‌دانيم اما اين هنر فيلمنامه‌نويس است كه بايد مخاطب را پاي قصه بنشاند كه از اين لحاظ هم به خودم نمره قبولي مي‌دهم.

سعيد رحماني در پايان درباره انتخاب بازيگران، گفت: انتخاب بازيگر ايده‌آل نيست و مي‌توانست خيلي بهتر باشد. بازيگراني در كار حضور دارند كه مدنظر نبودند و به درد اين نقش‌ها نمي‌خوردند.

نويسنده «سي امين روز» افزود: بخشي از كار با حضور يك كارگردان ديگر بود و بخشي از انتخاب بازيگران نامناسب اشتباه اوست اما با همه‌ اوصاف، با بازيگران موجود هم مي‌توانست اتفاق بهتري بيفتد.

در سريال «سي‌امين روز» با بازي هومن سيدي، آزاده صمدي‌، پژمان بازغي،‌ سيما تيرانداز‌، رزيتا غفاري، محمود عزيزي، كوروش سليماني، اتابك نادري‌، صفا آقاجاني‌، مهران رجبي‌، مير طاهر مظلومي، بهرام ابراهيمي بازي مي كنند.

piremard
18-08-2011, 20:07
تو بخش نظر سنجی تاپیک نظرسنجی " بهترین سریال ماه رمضان امسال از نظر شما کدام است؟ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])" ثبت کردید و اینجا عنوان زدید "باید عطای سریالهای...."

وقتی بنا به خواست شما عطای سریالها رو به لقایش بخشیدیم دیگه نظرسنجی بهترین سریال چه مفهومی داره ؟

عنوان تاپیک با مش اخلاقی انجمن همخوانی نداره . برای اخبار تی.وی از تاپیکهای مربوطه استفاده کنید /