مشاهده نسخه کامل
: آرشیو / اخبار متفرقه و آرشیوی فوتبال داخلی
sia-saketi
29-05-2010, 01:30
محاله این روزنامه ها و خبرنگارا و مربی های عوضی (نمونه ی عالی برای این، دایی!:2: پر ادعا:2:) بذارن قطبی موفق بشه...
قطبی دیوانه بود که اومد ایران، ایران لیاقت مربی هایی مثل قطبی رو نداره...
mahdishata
01-06-2010, 10:00
پس از این که مسوول دفتر رئیس فدراسیون فوتبال به عنوان سرپرست تیم ملی بانوان ایران انتخاب شد، منابع خبری از انتصاب "سید مصطفی طباطبایی"برادر همسر علی کفاشیان به عنوان سرپرست تیم جوانان فوتبال ایران خبر دادند.
به گزارش شبکه ایران، پس از این که مسوولان فدراسیون فوتبال" ثمینیپور" مسوول دفتر رئیس فدراسیون فوتبال را به عنوان سرپرست تیم بانوان ایران انتخاب کردند بسیاری از منتقدان فدراسیون فوتبال رفتار و نوع نگاه مدیران فدراسیون به مقوله سرپرستی تیمهای ملی را کاملا آماتورگونه توصیف کردند و اعلام کردند در حالی که پیشکسوتان فوتبال ایران خانه نشین شدند نباید افراد بی نام و نشان و بدون سابقه به عنوان سرپرست تیم ملی انتخاب شوند.
در حالی که هنوز این مساله نزد افکارعمومی باقی مانده است و کسی متوجه دلیل این انتخاب نشده است از فدراسیون فوتبال خبر میرسد رئیس فدراسیون فوتبال که از بدو فعالیت خود را برادر همسر خود را به عنوان مدیر امور مالی و اداری فدراسیون فوتبال انتصاب کرده بود؛در تصمیمی غیر منتظره " سید مصطفی طباطبایی" برادر همسر خود را با حکمی رسمی به عنوان سرپرست تیم جوانان ایران منصوب کرد تا برادر همسرش در فدراسیون فوتبال صاحب دو شغل شود.
نکته جالب در ماجرای انتصاب "طباطبایی" به عنوان سرپرست تیم ملی جوانان ایران اینجاست که وی این مساله را بدون اشکال تلقی میکند و در گفت و گو با خبرنگار شبکه ایران میگوید:" من حدود سی سال است که با کفاشیان کار میکنم،ما 45 سال پیش با هم همکلاس بودیم پس دلیلی ندارد به این مساله ایراد بگیریم، اگر شما به رابطه فامیلی من با او ایراد میگیرید باید بدانید که من با کفاشیان 20 سال است که فامیل هستیم."
سرپرست تیم جوانان در ادامه با اشاره به این که تواناییهایی بسیار زیادی در امور مدیریتی دارد، مسوولیت سرپرستی تیم جوانان را کاری عادی و معمولی تلقی میکند و در این خصوص میگوید:" این کار نیاز به تخصص و دانش ندارد؛ من تجربه همراهی این تیمها را دارم، پس زیاد نباید نسبت به این مساله حساس شد."
وی در بخش دیگری مدعی میشود که برای فعالیت در فدراسیون فوتبال هیچ پولی دریافت نمیکند و همانطور که رئیس فدراسیون فوتبال جقوق نمیگیرد او هم ریالی برای کار کردن در فوتبال ایران دریافت نمیکند.
با مرور سخنان سرپرست تیم فوتبال جوانان ایران این سوال به وجود میآید که در فدراسیون فوتبال چه اتفاقاتی در حال وقوع است؟ در حالی این روزها پیشکسوتان فوتبال ایران مجبورند به دلیل بی مهری مسوولان فوتبال ایران به خانه نشینی خود ادامه دهند چرا باید فردی در فدراسیون فوتبال به دلیل ارتباطات خانوادگی خود با رئیس فدراسیون فوتبال صاحب دو سمت شود و از امتیازات ویژه آقای رئیس برخوردار شود؟
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
manreza71
01-06-2010, 10:21
به خدا پدرمون درومد ، اینقدر تاسف خوردیم وگفتیم متاسفیم
تو فوتبال ایران همه چیز رو رابطه ولابی تعیین میکنه ونهایتا نتیجه این لابی ها و انتصاب هایی که با رابطه انجام میشن ، به خاک نشستن فوتبال ایرن هست . نمونه بارزش دایی بود که قدرتمندترین لابی کننده در ورزش جهان هست ودیدیم که با لابی ورابطه ونه معیار فنی مربی تیم ملی شد وتیم ملی رو نابود کرد و البته با لابی بازطی یکی از اقوام خودشونو سرپرست تیم ملی کرد ،
تف به هر چی لابی کننده ، بی شرفه
masud-000000
01-06-2010, 10:27
تو جایی که ما داریم زندگی میکنیم اگه انتصابات فامیلی نباشه باید تعجب کرد
وگر نه این که تعجبی نداره همه جاش همینه:13:
manreza71
01-06-2010, 10:27
یه چیز جالب دیگه در مورد لابی هم در باشگاه پرسپولیس بدونید بد نیست !!
سخنگوی باشگاه پرسپولیس ( علی پور ) باجناق کاشانی هست ، البته از صد شغله بودن بعضی ها هم نگذریم ، که جوونها رو به خاک سیا نشوندن و خودشون از این ور میگن ،کسی حق نداره 2 شغل داشته باشه ، اما به خدا مشکل ما از دو شغله ها نیست ، مشکل از 100 شغله هاست ، اگه همه اینا که 100 شغل دارن ، 2 شغل داشتن ، جوان بیکار پیدا نمیشد .
به حضرت عباس قسم من وقتی خواستم از بدبختی وفلا کت وام بگیرم ، کسی ضامنم نشد ، چون گفتن تو بیکاری ، آدم حتی ضامن کارمند نمیشه ، چه برسه به تو ( مدرکم هم بالاتر از دیپلم هست )
اما میبینیم ، چند شغله ها پدر مارو دراوردن ، خیلی ها هم پول با دزدی میزنن تو جیب ، اما کسی مثل دایی علنا 3 ملیارد میخواد تو جیب بزنه و ککش هم نمگیزه وطلبکار هم هست ، اما بدبختی مثل من برای 1 ملیون وام کسی ضامنش نمیشه
خدا نکنه تو این کشور یکی اتفاقیم که شده با یکی فامیل دربیاد اونوقت اسمش میشه انتصاب فامیلی! حالا به این مورد خیلی کار ندارم
masud-000000
01-06-2010, 10:42
یه چیز جالب دیگه در مورد لابی هم در باشگاه پرسپولیس بدونید بد نیست !!
سخنگوی باشگاه پرسپولیس ( علی پور ) باجناق کاشانی هست ، البته از صد شغله بودن بعضی ها هم نگذریم ، که جوونها رو به خاک سیا نشوندن و خودشون از این ور میگن ،کسی حق نداره 2 شغل داشته باشه ، اما به خدا مشکل ما از دو شغله ها نیست ، مشکل از 100 شغله هاست ، اگه همه اینا که 100 شغل دارن ، 2 شغل داشتن ، جوان بیکار پیدا نمیشد .
به حضرت عباس قسم من وقتی خواستم از بدبختی وفلا کت وام بگیرم ، کسی ضامنم نشد ، چون گفتن تو بیکاری ، آدم حتی ضامن کارمند نمیشه ، چه برسه به تو ( مدرکم هم بالاتر از دیپلم هست )
اما میبینیم ، چند شغله ها پدر مارو دراوردن ، خیلی ها هم پول با دزدی میزنن تو جیب ، اما کسی مثل دایی علنا 3 ملیارد میخواد تو جیب بزنه و ککش هم نمگیزه وطلبکار هم هست ، اما بدبختی مثل من برای 1 ملیون وام کسی ضامنش نمیشه
با حرفات موافقم کاملا ....ولی جدا دیگه این بحث علی دایی رو سرایت نده به بقیه تاپیک ها :31:
---------- Post added at 11:42 AM ---------- Previous post was at 11:37 AM ----------
خدا نکنه تو این کشور یکی اتفاقیم که شده با یکی فامیل دربیاد اونوقت اسمش میشه انتصاب فامیلی! حالا به این مورد خیلی کار ندارم
نمیگیم که انتصاب حتما اگه فامیلی باشه بده.
میگیم انتصابی که بر اساس شایسته سالاری نباشه و فقط بر اساس زد و بند صورت میگیره بده :20:
manreza71
01-06-2010, 10:49
با حرفات موافقم کاملا ....ولی جدا دیگه این بحث علی دایی رو سرایت نده به بقیه تاپیک ها
دوست من این فامیل کفاشیان هر کاری بکنه وکمر به نابودی تیم ملی ببنده باز هم در برابر نابودی که دایی از تیم ملی کرد هیچی نیست ، برای همین تو هر زمینه ای که صحبت از لابی ورابطه بشه ، باید بحثی هم از پای ثابت قضیه علی دایی نیز بشود
marvan zhao
01-06-2010, 11:42
فوتبال ایران با وجود داورهای احمق و رشوه گیر مثل مظفری زاده به هیچ جا نمیرسه
ان شا الله این داور احمق تو همین دنیا به سزای اعمالش برسه و رشوه هایی که بابت قهرمان کردن پیروزی و نفت گرفته تو گلوش گیر کنه:41:
masoudtr
01-06-2010, 17:04
برای همینه که من از باخت تیم ملی ناراحت که نمیشم
هیچی
خوشال هم میشم
metallica is me
01-06-2010, 17:25
برای همینه که من از باخت تیم ملی ناراحت که نمیشم
هیچی
خوشال هم میشم
دمت گرم دوست عزیز قشنگ حرف دل منو زدی:40:
بی باک بی بال
01-06-2010, 17:31
عجب :31:............
تهران امروز: علي كفاشيان چند دقيقه پس از استعفاي واعظ آشتياني و ساير اعضاي هياتمديره استقلال، ژستي پيروزمندانه گرفت و به خبرنگاران گفت:« يك ماه قبل از سعيدلو خواسته بودم كه واعظ را بركناركند، او در جهت پيشرفت باشگاه استقلال قدم برنميداشت.»
همين يك جمله براي آگاهي از مختصات روحي رئيس فدراسيون فوتبال كافي است. فردي در ظاهر خونگرم و با روابط عمومي قوي كه در مواجهه با هرانتقادي ميخندد اما در پس این خنده ها است كه اقدامات اصلي انجام می گیرند و سرنوشت محتوم منتقدان رقم ميخورد. واعظ آشتیانی منتقد جدي فدراسيون فوتبال بود و همواره در برابر اتفاقات شائبه برانگیز این فدراسیون واكنش نشان ميداد.
آنچه به هيچ عنوان به مذاق كفاشيان خوش نميآمد. او رفت و كفاشيان حالا در ظاهر يكي از منتقدان اصلي خود را از ميدان به در کرده اما ظرف سوءعملكرد فدراسيون تحت هدايتش در ماههاي اخير سرريز شده و حتي هربيننده عادي هم میتواند با مراجعه به آرشيو ذهنی خود ليستي بلندبالا را از خلافهاي حقوقي، گافهاي متوالي و اقدامات غيرقانوني كفاشيان و يارانش رديف كند.
این سياهه تنها به صورت تيتروار و بهبهانه يادآوري بلایايي كه در چندماه اخير بر سر فوتبال ايران نازل شده منتشر ميشود و در آینده با توجه به توقفي كه در بازيهاي ليگ به وجود آمده جزئيتر به تكتك آنها پرداخته خواهد شد.
1 - قرارداد علي دايي
ميگويند دايي درخواست گرفتن پولي را از صندوق بيتالمال دارد كه برايش كار نكرده؛ توجيه جالبي است براي بسته شدن پرونده قرارداد سنگيني كه زيرآن مهر و امضاي مسئولان فدراسيون فوتبال وجود دارد. دادگاه در اين باره تصميم ميگيرد و قانون فوتبال در همهجاي دنيا ميگويد كه مربي اخراجي بايد تا آخرين ريال قراردادش را دريافت كند. صحبت از مبلغ یکمیلیارد و 584 میلیون تومان است. مبلغي كه حتي اگر 10 برابر اين هم بود، به واسطه همان مهر و امضا بايد پرداخت ميشد. اصرار آقايان براي پلیسی جلوهدادن ماجرا تلاشی است در راستای پاک کردن صورت مسئله.
2 - آييننامه انضباطي
چند ماه قبل بود كه بلافاصله پس از انتشار مفاد آييننامه جديد انضباطي، چند حقوقدان برجسته و حتي رئيس سابق كميتهانضباطي از وجود اشكالات و تخلفات بسيار در آن خبردادند اما تنها اقدام فدراسيون فوتبال حمله به صلاحيت آن افراد و فرار از پاسخگويي بود. ماهها گذشته و هنوز هيچیک از فدراسيون نشین ها پاسخي قانعكننده براي دفاع از 102 ايراد استخراج شده ارائه نكرده اند.
3 - تغيير يك روزه قوانين
مجلس شوراي اسلامي براي تصويب يك ماده واحده ساده سلسله مراتب طولانياي را طي ميكند. آن ماده ابتدا در كميسيون مربوطه به بحث گذاشته ميشود و پس از ساعتها مذاكره به تصويب ابتدايي ميرسد. بعد از آن ماده مورد نظر در صحن علني مجلس ارائه ميشود. بيش از 200 نماينده براي دومين بار روي آن بحث ميكنند و درنهايت با رايگيري به تصويب ميرسد. در مرحله پاياني ماده تصويب شده به شوراي نگهبان ارجاع داده ميشود و 6 حقوقدان در كنار 6 فقيه درباره آن تصميمگيري ميكنند تا درنهايت درصورت تصويب، به صورت قانون دربيايد.
دوستان فدراسيوننشين اما توانايي اين را دارند كه در كمتر از يك روز، در يك جمع چندنفره و كاملا خودماني قوانين مورد علاقهشان را تصويب كنند. درنظرگرفتن مبلغي به عنوان سقف قرارداد، ليگبرتري دانستن بازيكنان تيمهاي سقوط كرده (كه باعث شده در حال حاضر قانونا 21 تيم با بازيكنان ليگبرتري وجود داشته باشند!) و ساير قوانين و مقررات كه نياز به ساعتها بحث كارشناسي و حقوقي دارند، از جمله شاهكارهاي مصوب همكاران علي كفاشيان است.
4 - بخشش بازيكن دوپينگي
صحبت از محروميت مادامالعمر يك بازيكن دوپينگي بود كه دكترهاشميان اعلام كرد از آنجا که افسر كميته دوپينگ هم انسان است و انسان جايزالخطاست، اين افسر جايزالخطا در هنگام نمونهگيري اشتباهاتي داشته و بازيكن مربوطه به اشتباه دوپينگي معرفي شده است. جامعه فوتبال به اين پاسخ فقط خنديد چون اخبار دقيقي از حقيقت ماجرا در دست بود.
5 - ماجراي آقاي ايجنت
در مورد اين موضوع هم بحث زياد است. فعلا شرايط همانگونه است كه بايد باشد. سكوت خبري و آرامش براي فراموشي كامل اين موضوع.
6 - قصه تازه منشوريها
علي كفاشيان و مجتبي شريفي درمصاحبههاي خود رسما اعلام كردند در ليگ دهم مربي و بازيكن منشوري نخواهيم داشت اما از آنجا كه در فدراسيون سلسله مراتبي وجود ندارد رئيس سازمان ليگ ديروز اعلام كرد كه خير، اتفاقا منشوري وجود دارد اما كفاشيان و شريفي چون هنوز اسمي به آنها اعلام نكردهايم خبر ندارند! با اين حساب به نظر ميرسد به زودي اسامي تازهاي از جلسه محمدي و عليپور منتشر خواهد شد كه آغازگر جنجالهاي تازهتري در فوتبال ايران خواهد بود. مشكلاتي كه در همين ابتدا براي پرويز مظلومي ايجاد شده و او را از رسيدن به نيمكت پاس همدان و استقلالتهران دور كرده است از نخستين نشانههاست.
7 - اهداي سرپرستي تيمملي به برادرزن
شخصي به نام سيد مصطفي طباطبايي كه مسئول امورمالي فدراسيون فوتبال است، توسط علي كفاشيان، داماد محترمشان رسما به عنوان سرپرست تيمملي جوانان هم انتخاب شد! اين اتفاق درحالي ميافتد كه پيشكسوتان بسياري در فوتبال ایران خانه نشيناند اما براي نزديكان و بهخصوص برادرزن آقاي رئيس، جاهاي زيادي براي خدمت رساني وجود دارد. آقاي طباطبايي درمصاحبه خود از تجربه زيادي كه در همراهي تيمهاي ملي دارد گفته و درپايان هم يادآوري كرده كه سرپرستي تيمملي كاري ندارد و رسانهها نبايد اينقدر روي اين موضوع حساسيت نشان بدهند.
8 - جلوگيري از شكلگيري نهادهاي مدني
مدتهاست كه اتحاديه فوتبال، كانون مربيان فوتبال، كانون بازيكنان حرفهاي و همينطور كانون داوران فوتبال ايران به اشكال مختلف و به صورت رسمي درخواست عضويت در مجمع رسمي فدراسيون فوتبال را تسليم مسئولان كردهاند و انتظار دارند از سوي فدراسيون به رسميت شناخته شوند اما مقاومت عجيب فدراسيون فوتبال در مقابل اين درخواست باعث شده اين نهادها كه قانونا بايد توسط خود فدراسيون تشكيل شوند نه تنها پا نگيرند و به سمت قدرتمند شدن حركت نكنند كه به واسطه مشكلات قانوني و مالي تا آستانه نابودي هم پيش بروند. اين يك سؤال كليدي است كه بايد مسئولان فدراسيون فوتبال به آن پاسخ بدهند. چرا اجازه عضويت تشكلات كاملا قانوني كه مورد تاكيد AFC و FIFA هم هستند داده نمی شود؟
9 - آقایان پيشگو
علاوه بر موارد ذكرشده حضور يك پيشگوي قدرتمند در ساختمان فدراسيون فوتبال هم جالب به نظر ميرسد. همان پيشگويي كه چندهفته مانده به پايان رقابتهاي ليگ اسامي تيمهاي سقوط كننده به دسته پايينتر را اعلام كرد و اتفاقا همه آن اسامي درست از آب درآمدند!
10 - فرار از ساختمان گرانیتی
آخرين نكته به بحث تغيير ساختمان فدراسيون فوتبال مربوط می شود. ساختمان 6 طبقه و مجللي كه توسط محمد دادكان خريداري شد و نام او در راهروي ورودي جلب نظر می کند. اين به چشم آمدن چندان به مذاق مسئولان فدراسيون و همينطور سازمان تربيببدني خوش نيامده. آنها با خروج از اين ساختمان هم با تنها يادگاري به جامانده از دكتر دادكان خداحافظي ميكنند و هم با دوري از مركز شهر و پناه بردن به آكادمي فوتبال راهحل مناسبي براي فاصله گرفتن از خبرنگاران و پنهان كردن واقعيتهاي تلخ پیدا می کنند.[/CENTER]
دفعه اولش نبوده.قبلا هم تو لیگ برتر و جلوی چشم 100 هزار نفر از اینکارها کرده بود.
اگه كفاشيان گاف نده روزش شب نميشه.
تابناك نوشت: پس از پیگیریهای افکارعمومی و معدودی از رسانهها در چند سال پیرامون توسعه قماربازی به ویژه قماربازی آنلاین بر روی رقابتهای ورزشی که عمدتاً متمرکز بر مسابقات داخلی و خارجی فوتبال است، یک مقام آگاه مسئول ضمن اعلام شناسایی عوامل این جرایم، به دارندگان سایتهای شرط بندی فعال در داخل کشور هشدار داد، که در صورت عدم توقف این فعالیتها، مشمول برخوردهای در چهارچوب قانون خواهند شد و پیگیریهای قضایی برای برخورد با این دست فعالیتها که حتی بعضاً در کشورهای اروپایی نیز به واسطه عوارض اجتماعی و متضرر شدن شدید شرکت کنندگان، چندان مورد پذیرش نیست، انجام شده است.
سایتهای قماربازی فارسی زبان در سالهای اخیر با عدم برخورد سنگین فعالیتهایشان توسعه چشمگیری داشته و بر روی تمامی رقابتهای ورزشی و به طور خاص فوتبالی سایه افکندهاند که بعضاً عنوان میشود در این رویدادها نیز مفاسدی را به همراه داشته و زمینه ساز شبهه برانگیز شدن برخی نتایج گشته است اما علی رغم هشدارها، سازوکار جدی ویژه برخورد با این سایتها تعریف نشده بود و یا از این سازوکار بهره مناسب برده نمیشد که عمدتاً بیتفاوتی دستگاههای مسئول در قبال این اتفاقات تلقی میشد.
همین رویه باعث شده بود که این اشخاص بدون ترس نه تنها شماره حسابهای داخلی به نام اشخاص حقیقی را برای واریز مبالغ و دریافتها فرمها یا کوپنهای شرط بندی در این سایتهای قماربازی ورزشی درج شود، بلکه برخی از این قماربازیهای آنلاین حتی علاوه بر امکان قماربازی آنلاین بر روی لیگهای داخلی و خارجی، امکان قمار بر روی هر مسابقه فوتبال - حتی لیگ فوتبال رژیم غاصب اسرائیل- را فراهم آورده باشند که تشکیک در خصوص ارتباطات این اشخاص با خارج از کشور را نیز به همراه داشته است و دست آخر این عده با سوءاستفاده از فتاوای برخی مراجع اعظام و برداشت غلط از این فتاوا، قماربازی که با عنوان "پیش بینی نتایج فوتبال" انجام میشود و طبیعتاً قماربازی نیز جز این نیست(!) را شرعی اعلام کردند که دست این اشخاص پیرامون این سوءاستفاده رو شد.
در آستانه جام جهانی آفریقای جنوبی که بزرگ ترین بازار درآمدزایی نامشروع این قبیل سایتها محسوب میشود، مجدداً هشدارهایی در خصوص تبلیغات گسترده این سایتها از طریق پوشاک ورزشی و حتی با قرار دادن تبلیغات در بخشهایی از برخی سایتهای خبری - تحلیلی، عزم دستگاههای مسئول برای ریشه کن کردن این رویه، جدی تر شد و آغاز دور جدید برخورد با سایتهای شرطبندی و مروجان این فعالیتها اعلام رسمی شد و در همین رابطه یک مقام مسئول به خبرنگار تابناک اجتماعی تابناک گفت: متأسفانه با نزدیک شدن به مسابقات جام جهانی، شاهد رشد قارچگونه انواع و اقسام سایتهای شرطبندی هستیم که این اقدام مجرمانه قطعا از سوی مسئولان به شکل جدی مورد پیگرد قرار خواهد گرفت.
این مقام مسئول با اشاره به برخی پیشین صورت گرفته با برخوردهای با راهاندازان و اداره کنندگان سایتهای شرطبندی گفت: به رغم پیگردها و همچنین فیلترینگهایی که درباره سایتهای شرطبندی و فعالیتهای از این دست صورت گرفته، باز هم شاهدیم که این سایتها همچنان مشغول به انجام فعل حرام هستند. بنابراین، تدابیر و برنامههای لازم برای برخورد با این سایتها اندیشیده شده و در فهرستی که تهیه شده، علاوه بر برخورد قضایی و پیگیرد قانونی با تکتک این سایتها، دسترسی به آنها نیز مسدود و این پایگاههای قمارآنلاین به زودی فیلتر خواهند شد و سپس ضمن شناسایی عوامل چنین فعالیتهایی که برخی از ایشان به شکل علنی و با هویت اصلی فعالیت دارند، برخوردهای بعدی صورت خواهد پذیرفت.
گفتنی است؛ برخی سایتهای خبری - تحلیلی در بخش ورزشی یا بخش اصلی خود احتمالاً به واسطه ناآگاهی از صادق بودن فعل حرام قمار برای این دست فعالیتها، دست به درج آگهی و تبلیغ برخی از این سایتهای شرط بندی آنلاین "تحت عنوان پیش بینی آنلاین با پرداخت پول!" کردهاند که قطعاً برای عدم قرار گرفتن در میان سایتهایی که مشمول برخوردهای مذکور میشوند، میبایست در آستانه جام جهانی و پس از آن با دقت عمل خاصی به بررسی این قبیل آگهیها پرداخته و با عدم پذیرش تبلیغ این فعالیتهای خارج از چهارچوب اخلاق، شرع و قانون، عملاً در ساماندهی قماربازی آنلاین مشارکت نداشته باشند.
ertebatat
16-06-2010, 10:41
26اردیبهشت سال گذشته رییس جمهور محترم در نامه ای به رییس وقت سازمان تربیت بدنی دستور صریحی در خصوص واگذاری هر چه سریع تر سهام تیمهای استقلال و پیروزی به مردم صادر کرد ....
ولی با گذشت بیش از یک سال از این نامه هنوز اتفاق خاص و ویژه ای که حاکی از اهمیت بالای این دستور دارد حادث نشده است و به این ترتیب این سوال به وجود می آید که چه موانع جدی وجود دارد که باعث می شود روند رسیدگی به این دستور و نامه رییس جمهور با کندی پیش رود و دیگر اینکه تا چه زمانی باید شاهد باشیم که این دو تیم همچنان چشم امید به کمک های ناقص و مقطعی سازمان تربیت بدنی داشته باشند. [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گل- بعد از ظهر سرد زمستانی سال 79 فرصت درهم شکستن آرزوهای او بود. مجاهد خذیروای به خوبی آن روز را در خاطر دارد. خیلی خوب به خاطر دارد که فردای آن روز، جلد تمام نشریات با عکس های شطرنجی او مزین شده بود.
خذیراوی خیلی زود بنای نابودی را گذاشت. او در سن 18 سالگی، در حالیکه به تازگی راهی استقلال شده بود و به عقیده کارشناسان می توانست بزرگترین ستاره فوتبال ایران باشد، اسیر حاشیه شد.
مجاهد در این گفت و گو تلاش می کند تمام حرف هایی را که تا به حال نزده، بگوید. بگوید که اگر او محروم شده باید نصفی از بازیکنان استقلال و پرسپولیس هم محروم می شدند. مجاهد اعتراف می کند تمام گناهش این بوده که به یک میهمانی رفته، جایی که تنها فوتبالیست حاضر در آن نبود.
*نزدیک به 11 سال از نخستین روزی که محروم شدی می گذرد. در این سال ها همواره حرف و حدیث های زیادی درباره تو و علت محرومیتت مطرح بود. دوست نداری تمام حقایق را در این باره بگویی؟
فکر می کنم باید از بازی تیم ملی و اسلواکی شروع کنم. یادم می آید بلاژویچ سرمربی تیم ملی ایران مرا برای این بازی دعوت کرد. قبل از این ماجرا من پاسپورتم را به باشگاه استقلال داده بود. طبق روال همیشگی باید آنها پاسپورت من را در اختیار فدراسیون فوتبال قرار می دانند تا برای بازی های خارجی همراه تیم ملی بروم.
در آن زمان علی خذیراوی پسر عموی من در تیم ملی جوانان بازی می کرد. بعد از آخرین تمرین در تهران بلاژویچ اعلام کرد که ساعت 2 صبح باید به فرودگاه برویم تا عازم اسلواکی شویم. من سر موقع خودم را به فرودگاه رساندم اما در کمال تعجب تنها بلیت داشتم.
یعنی پاسپورتم ناپدید شده بود. فکر می کنم همه چیز از آنجا شروع شد. بلاژویچ که فکر می کرد من پاسپورتم را به فدارسیون نداده ام سیلی محکمی به صورتم زد و گفت من دوستت دارم و می خواهم پیشرفت کنی. اما مقصر من نبودم. حتی علی دایی هم در آنجا حضور داشت و به سرمربی تیم ملی گفت مجاهد پسری نیست که از این کارها کند.
من گفتم قرار بوده استقلال پاسپورتم را به فدراسیون بدهد، اگر گم شده تقصیر من نیست. بلاژ خواست فردای آن روز به فدراسیون مراجعه کنم و پاسپورتتم را بگیرم تا بتوانم به تیم ملحق شوم. خلاصه من روز بعد به فدراسیون مراجعه کردم و موضوع را با مسئولین در میان گذاشتم. آنها همه جا را گشتند و پاسپورتم را پیدا نکردند. دست آخر می دانید کجا بود؟
در بین مدارک تیم ملی نوجوان، یعنی جایی که پسر عمویم بازی می کرد. این حرکت از پیش برنامه ریزی شده بود تا نگذارند کنار تیم ملی باشم. نمی خواستند در تیم ملی بازی کنم و از همان موقع برنامه ریزی کرده بودند تا بلایی سرم بیاورند. من هیچ کاری نکردم، هیچ اشتباهی مرتکب نشدم. تمام اینها یک توطئه بود که من را از فوتبال بیرون کنند و موفق شدند. مجاهد خذیراوی هیچ کاری نکرد، این مدیران استقلال و روسای فدراسیون بودند که اشتباه کردند و الان باید بیایند جواب بدهند.
*چرا در آن زمان حرف هایت را نزدی و تنها سکوت کردی تا مقصر اول و آخر باشی؟
من یک بازیکن بودم. نمی دانستم در استقلال و فدراسیون فوتبال چه می گذرد. از علی دایی بپرسید که من چطور آدمی بودم؛ یک پسر خجالتی که فقط به تمرین می رفتم و با کسی حرف نمی زدم. اگر همان موقع که محرومم کردند به تلویزیون می رفتم یا در روزنامه ها حقایق را می گفتم، الان چنین شرایطی نداشتم. دوست ندارم همه چیز را بگویم چون هیچ فایده ای ندارد.
اما وقتی با تیم ملی به ایرلند رفته بودیم یکی از بازیکنان که الان بهترین بازیکن تیم ملی است به من گفت: «مجاهد حواست باشد، دارند زیر پایت را خالی می کنند.» الان که فکر می کنم می بینم تمام آن حرف ها درست بود و اگر تجربه امروز را داشتم نمی گذاشتم اینطور نابودم کنند. نوجوان بودم و هیچوقت حدس نمی زدم چنین کاری با من کنند. فکر می کردم همه این حرف ها یک شوخی است اما خیلی زود اتفاقات تازه ای رخ داد و آن بلا را سر من آوردند.
*تو یکی از پدیده های فوتبال ایران بودی، چه دلیلی داشت این رفتار را کنند و یک سرمایه را از دست بدهند؟
سر من را بریدند. یک عده چشم نداشتند من را در تیم ملی ببینند. به همین خاطر علیه ام توطئه کردند. بلاژویج اعتماد زیادی به من داشت، همه بازیکنان تیم ملی شاهد بودند. او می گفت مجاهد تنها بازیکنی است که مثل برزیلی ها بازی می کند. یادم می آید عادل فردوسی پور در برنامه 90 از او پرسید که در مقدماتی جام جهانی از چه بازیکنانی استفاده می کنید که او جواب داد: «فقط این را بگویم که رحمان رضایی، مجاهد خذیراوی و علی دایی در ترکیب ثابت تیم من هستند.» دقیقا از همان زمان توطئه چینی علیه من شروع شد. وقتی هم که مصدوم شدم بلاهای مختلفی سرم آوردند و باعث شدند از فوتبال محروم شوم.
*بعد از محرومیت تو شایعات زیادی شکل گرفت. فکر می کنیم نیازی به شرح دادن آنها نیست و خودت به صورت کامل در جریان آنها باشی.
بله، نمی دانم باید از کجا شروع کنم. می گفتند پلیس مجاهد را دستگیر کرده ولی به خدا این حرف دروغ است. تنها اشتباهم این بود که به یک جشن تولد رفتم. من سن و سالی نداشتم و در یک خوابگاه تنها زندگی می کردم.
یادم می آید بعد از بازی استقلال و پرسپولیس که ما با گل علیرضا اکبرپور برنده شدیم، بازیکنان تیم من را به یک میهمانی دعوت کردند. هر کسی دیگری هم جای من بود می رفت چون از تنهایی خسته شده بودم.
در آن میهمانی اغلب بازیکنان استقلال و پرسپولیس حضور داشتند؛ این نبود که تنها من باشم. یکی از طرفداران دو تیم این جشن را گرفته بود و به دلیل ارتباط خوبی که با بازیکنان داشت، اغلب آنها آمده بودند. وقتی این جشن تمام شد اتفاقات عجیبی برایم رخ داد. چند روز بعد یک فرد ناشناس با من تماس گرفت و گفت 10 میلیون به ما بده تا نگذاریم نابود شوی. من اصلا نمی دانستم جریان چیست.
گفتم مگر از باشگاه استقلال چقدر پول می گیرم که 10 میلیون تومان به شما بدهم. فکر می کردم این تماس یک شوخی است ولی واقعا قصد داشتند از من اخاذی کنند. به فردی که تماس گرفته بود گفتم واهمه ای ندارم و هر کاری که دوست دارد می تواند بکند. چند روز بعد از این ماجرا دعوتنامه ای از باشگاه استقلال به دست من رسید. وقتی به آنجا رفتم فهمیدم تمام حرف های آن شخص ناشناس درست بوده چون من را از فوتبال محروم کرده بودند.
*یعنی تنها به دلیل حضور در یک جشن تولد؟ چه مدرکی از تو داشتند؟
یک نفر در مراسم از من فیلم گرفته بود. همین فیلم را به مسئولین رسانده بودند. تنها به خاطر حضور در این مراسم 5 سال از فوتبال محرومم کردند. حرف من این بود که چرا تنها مجاهد خذیراوی باید محروم شود. خیلی از بازیکنان استقلال و پرسپولیس در آن مجلس بودند ولی بدون اینکه محروم شوند به زندگی شان ادامه دادند.
به همین خاطر است که می گویم تمام اینها یک توطئه بود و تنها می خواستند مجاهد خذیراوی را نابود کنند. باشد، شما مرا نابود کردید اما فکر می کنید همه چیز تمام شده؟ نه، من یک روز حقم را از فوتبال ایران و این آدم ها می گیرم. اگر در دوران بازیگری به آن نرسیدم در دوران مربیگری می رسم. اگر من نتوانستم برادرم احمد که هست. اصلا اگر او هم نتوانست پسرم ماهان حق مرا از این فوتبال می گیرد. شما مجاهد را از بین بردید اما خذیراوی ها نمرده اند.
*بعد از محرومیت تو در تریبون های مختلف حرف هایی درباره ات زده شد. حتی می گفتند باید مجاهد خذیراوی کشته شود!
5 سال محرومم کردند اما ای کاش من را می کشتند تا این روزها را نبینم. خذیراوی بازیکنی بود که می توانست ستاره فوتبال ایران باشد ولی الان باید بنشیند جلوی تلویزیون و بازیکنانی را ببیند که کوچکند اما پول های قلمبه ای می گیرند. من به خاطر پول ناراحت نیستم؛ ناراحتم چون می توانستم بهترین باشم و نگذاشتند.
من الان هر چه بگویم آب رفته به جوی بازنمی گردد. بعدها یکی از مربیان معروف به من گفت، مجاهد این بازیکن و آن بازیکن در تیم ملی و استقلال زیر آب تو را می زدند. دوست ندارم اسمی از این آدم ها بیاورم اما امیدوارم در زندگی موفق نباشند. این واقعیت هایی بود که پنهان ماند و الان همه فکر می کنند مجاهد خذیراوی مشکلات اخلاقی داشت. اما به جان بچه هایم قسم می خورم واقعیت همانی بود که گفتم.
*خانواده ات باید بابت این ماجراها خیلی اذیت شده باشند.
من باید از تک تک اعضای خانواده ام تشکر کنم چون خیلی چیزها را تحمل کردند. باید به همان اندازه از همسرم و خانواده اش تشکر کنم. آنها به من اعتماد کردند و می دانستند تمام این اتفاقات برنامه ریزی شده بود.
*در زمان محرومیت تو مدیر عامل استقلال علی فتح الله زاده بود. آیا او از تو حمایتی نکرد؟
اگر حمایت می کرد حال و روز من این می شد؟ هیچکس پشت من نبود و کمرم شکست. قانون می گوید اگر شما فلان خطا را کرده باشید اینقدر زندان می افتید و اینقدر هم جریمه پرداخت می کنید. اگر من کاری کرده بودم پس چرا زندان نیفتادم؟ اصلا این موضوع به فوتبال چه ارتباطی داشت؟ برای چه مجاهد خذیراوی را 5 سال از فوتبال محروم کردید؟ درد من همین ها است. ای کاش واقعا کاری می کردم چون الان راحت تر بودم و اینقدر حسرت نمی خوردم.
*الان حسرت گذشته را نمی خوری؟ می توانستی یکی از بهتری بازیکنان ایران باشی....
حسرت خوردن فایده ای ندارد. هی چی بگویم چی شد و چی نشد، فایده ای ندارد. ولی اگر آن اتفاق برای من نمی افتاد و این مسایل پیش نمی آمد، امروز در یکی از بهترین تیم های اروپا بازی می کردم. همان موقع بارسلونا اسپانیا و نانت فرانسه به من پیشنهاد داده بودند. ولی محرومیت و مصدومیت پیاپی اجازه نداد به اروپا بروم. الان هم دیر نشده. من 29 سال دارم و اگر حمایت شود می توانم همان مجاهد خذیراوی سابق باشم.
*الان کسی از تو حمایت می کند؟
نه در گذشته از من حمایتی شده و نه الان.
*منظورت از گذشته، بعد از اتفاقی است که افتاد و مجبور شدی چند سال محروم شوی؟
بله، هیچکس از من حمایت نکرد. مجاهد خذیراوی یک بازیکن ملی بود. نه تنها باشگاهم بلکه تمام فوتبال باید من را حمایت می کرد. خذیراوی یک بازیکن ملی بود که برای تیم ملی زحمت کشید. بعد از آن اتفاق تلخ باید از من حمایت می شد و یک نفر می آمد دستم را می گرفت ولی هیچکس این کار را نکرد.
*کمی شفافتر در باره این موضوع حرف بزنیم. بعد از سال ها بهتر نیست کمی درباره حقایق حرف بزنی؟ این روزها اتفاقات مختلفی مانند همان اتفاقی که برای تو افتاد در فوتبال ایران رخ می دهد ولی هیچوقت کسی مانند تو محروم نمی شود...
این حرف کاملا درست است. من مظلوم واقع شدم. مجاهد خذیراوی یک آدم مظلوم بود که برای نابود کردنش هر کاری کردند. هر جا می روم این حرف را می زنند. من بازیکنی بودم که تکنیک داشتم و سرعتی بودم.
قصد ندارم از خودم تعریف کنم اما الان در فوتبال ایران یک نفر را می بینم مانند من فوتبال بازی می کند؛ خسرو حیدری بازیکن استقلال که تازه کند است و سرعت من را ندارد. کی بود اینها را درک کند؟ بعد از اتفاقی که در زندگی ام رخ داد آن حمایتی که باید از سوی باشگاه، فدراسیون فوتبال و اشخاص مختلف می شد، از من نشد. نگذاشتند که دوباره به فوتبال برگردم.
*خود تو مقصر اصلی بودی. شاید هر بازیکن دیگری هم جای تو بود، چنین رفتاری با او می شد.
من مقصر نیستم. من یک بچه 18 ساله بودم که از آبادان بلند شدم آمدم تهران. باید از من حمایت می کردند. من اصلا کمک نمی خواستم، ای کاش حداقل شرایطم را بدتر نمی کردند. خیلی حرفها دارم که بزنم.
مجاهد خذیروای مگر چه هیزم تری فروخته بود که باید اینطور با او برخورد می کردید. باید کاری می کردند که برگردم و دوباره بازی کنم. فوتبال در ذات من بود و هست. الان بچه هایی که هیچ چیز را نمی دانند می گویند تو فلان کار را کردی و باید برای همیشه محروم می شدی ولی اگر از من حمایت می شد الان همه چیز فرق می کرد. خذیروای می توانست بهترین بازیکن ایران شود.
*فکر می کنی چرا حمایت نشدی؟
نمی دانم. مانده ام چرا از من حمایت نکردند و نمی کنند. مجاهد یک آدم تنهاست که باید قربانی می شد. من مقصر نبودم به خدا.
*این اتفاقات هنوز در فوتبال ایران رخ می دهد اما هرگز برخوردی به آن شدتی که با تو شد، با کسی نمی شود.
شما همه چیز را می دانید. الان دوست دارم مردم حقیقت را بفهمند. باید یکی قربانی می شد که آن آدم من بودم. حالا ما کلی با هم بحث کنیم و بگوییم چرا اینطوری شد. شما هر روز مشابه اتفاقاتی که برای من افتاد در فوتبال ایران می بیند اما چرا کسی قربانی نمی شود؟ آنها می خواستند من را قربانی کنند که این کار را کردند.
*«آنها» چه کسانی هستند؟ چرا تمام حرفهایت را نمی زنی و به صورت شفاف همه چیز را نمی گویی؟
منظور من آدم خاصی نیست. من کل فوتبال را می گویم. تمام آدم های فوتبال من را نابود کردند. جوی درست کردند که خذیراوی دیگر برنگردد. هیچکدام از آدم های این فوتبال من را نخواستند. اگر کسی بود شاید می توانست جلوی نابودی من را بگیرد.
*ولی تو نگفتی که آیا شخصی به صورت مستقیم مقصر بوده یا نه؟
بله، این وسط آدمی بوده که مقصر صد در صد باشد.
*این آدم بازیکن بوده؟
بازیکن مقصر که زیاد بود! ولی بیشتر مدیران استقلال بودند که من را رها کردند و چشمشان را روی همه چیز بستند. مگر الان خیلی از بازیکنان این کارها را نمی کنند؟ حتی فیلمشان هم بیرون آمده. حالا که من دیگر نیستم پس چرا با کسی برخورد نمی کنند؟
به جرات می گویم خیلی از بازیکنان ایران کاری بدتر از کار من را انجام می دهند ولی کسی به آنها چیزی نمی گوید. آدمی که باید قربانی می شد، شد. دیگر کسی نباید قربانی شود. مگر برخی از بازیکنان را منشوری نکردند ولی آخرش چه شد؟ بدون اینکه به اندازه من محروم شوند، آزاد شدند و توانستند بازی کنند. چه کسی واقعا این بازیکنان را خراب کرد؟ هیچکس. همه تلاش کردند آنها دوباره برگردند و این اتفاق افتاد. ولی چرا کسی این کار را برای من نکرد؟
*یعنی فکر می کنی باید خیلی از بازیکنان ایران محروم شوند.
من فقط مثلا برایتان بزنم. با تیم ملی مقابل تایلند بازی داشتیم یک بازیکن ما کارهایی کرده بود که می خواستند بین دو نیمه او را شلاق بزنند! ولی همان مسئولین فدراسیون فوتبال رفتند از بازیکن حمایت کردند و نگذاشتند این اتفاق بیفتد.
یک چیزهایی هست که من اگر بخواهم بگویم خیلی ها باید بیایند جواب بدهند. کلی حرف دارم چون من را قربانی کردند تا به مردم بگویند ما حواسمان به بازیکنان فوتبال هست. الان چرا این کار را نمی کنید؟
من را از زندگی عقب انداختند، از فوتبالم. همه چیزم را گرفتند، فوتبال همه چیز من بود. خیلی دوست دارم امروز بیایند دست من را بگیرند و حمایت کنند. اما کسی نیست دنبال مجاهد خذیراوی بیاید و دستم را بگیرد. فوتبال در ذات من است.
به خدا من همان مجاهد قدیمی ام فقط باید حمایت شوم. اگر یک نیم فصل به من فرصت بدهند برمی گردم و همان بازیکن سابق می شوم. اینکه بروم تمرین و برگردم خانه هیچ فایده ای ندارد. من باید بازی کنم.
در این چند سال فهمیدم بعضی ها یا نمی خواهند من برگردم یا اینکه دستور دارند کاری کنند که برنگردم. شاید امیر قلعه نویی در استقلال و مجید جلالی در فولاد دوست داشتند به من فرصت بدهند اما کسانی جلوی آنها را گرفتند. نمی دانم حقیقت چیست.
*شاید حقیقت این است که بابت آن اشتباه باید قید فوتبالت را بزنی.
این برای من ناراحت کننده است. من تاوان اشتباهم را دادم. از نظر خانوادگی و فوتبالی اذیت شدم. اگر من بخواهم با شما درد دل کنم باید یک کتاب بنویسید. الان هر چی بگویم فایده ای ندارد. کیست که توجه کند. کیست که فردا بیاید دستم را بگیرد و بگوید برگرد به فوتبال.
*روزهای بعد از آن اتفاق را خوب یادت هست؟ می توانی بگویی چه شرایطی داشتی؟
خیلی سخت بود. اصلا نمی توانم فکر آن روزها را کنم. هر کس، هر حرفی دوست داشت به من می زد. انگار 100 سال برایم گذشت. اگر از شما زندگی و کارتان را بگیرند چه اتفاقی می افتاد؟ فوتبال همه چیز من بود، همه وجود من بود. از بچگی با فوتبال بزرگ شدم. شب ها توپ فوتبال بغل من بود، حتی همین الان. اما آنها آمدند فوتبال را از من گرفتند. نگذاشتند به رویاهایی که داشتم برسم.
می خواستم کارهای بزرگ کنم. بچه که بودم رویاهایی داشتم. شاید کمی به آرزوهایم رسیدم اما این تمام خواسته های مجاهد خذیراوی نبود. من را نابود کردند. دوست داشتم همان موقع زندگی ام تمام شود. ولی ایستادم و با همه چیز جنگیدم. الان مشکل چیست؟ چرا نمی خواهید مجاهد سرپا بایستد؟
*وقتی آن اتفاق افتاد تو مدتی محو شدی. در آن روزها چکار می کردی؟
من در اکباتان خانه داشتم و تنها راه درآمدم آرایشگاهی بود که در ولیعصر داشتم. اموراتم می گذشت و تا مدتی از تمرینات به دور بودم. وقتی محرومیتم تمام شد به استقلال برگشتتم و قرارداد بستم. بعد از آن به فولاد رفتم. واقعا از مسئولان این تیم ممنون هستم چون در استقلال شرایطی بحرانی داشتم. اگر فولاد نبود معلوم نبود چه بلایی سر من می آمد. مایلی کهن در این تیم به من فرصت داد و داشتم آمده می شدم که متاسفانه در بازی فولاد وپیکان دوباره مصدوم شدم. اگر آن موقع آسیب نمی دیدم شاید الان همان مجاهد آماده بودم.
وقتی آن اتفاق برای تو افتاد شایعات زیادی درباره ات وجود داشت. از زندان گرفته تا صادرات....!
تمام این شایعات دروغ بود. من زندان نرفتم. جوی درست کرده بودند که هر روزنامه ای درباره من یک چیز می نوشت.
*حتی حرف از شلاق خوردن تو بود...
نه، اصلا این چیزها نبود. من فقط محروم شدم، همین. آنها می خواستند من را نابود کنند که این کار را با موفقیت کردند. اینکه می گویند من شلاق خوردم، یا .... صادرات می کردم امارات، اصلا درست نبود. اگر می خواستم از این کارها کنم اصلا چرا وارد فوتبال شدم؟ چرا آمدم در یک شهر غریب؟ در همان آبادان می ماندم که راحت تر این کارها را انجام می دادم. من یک بچه کوچک بودم، اصلا می توانستم چنین کارهایی کنم؟
*بعد از آن ماجرا برخورد مردم با تو چگونه بود؟
خیلی از آنها من را درک می کردند. طرفداران همیشه به من لطف دارند و می گفتند حیف شد که این بلاها سرت آمد. من آدم ساکتی بودم و واقعا کاری به کسی نداشتم. حقم نبود این بلاها را سرم بیاورند. من قربانی این فوتبال شدم.
منبع: مجله همشهری سرنخ
الان کسی از تو حمایت می کند؟
نه در گذشته از من حمایتی شده و نه الان.
یکی مثل جان تری اُون همه...... بعد داره تو تیم ملیش بازی می کنه... یکی مثل این بنده خدا...
حالم از فوتبال ایران :2: می خوره..!
در کل این منشور و کمیته انظباطی وسیله ای هستن برای تصفیه حساب های شخصی.
fery joon
27-06-2010, 01:18
واقعا بازیکن خوب و آینده داری بود.نامردا سر یه قضیه ی ساده فوتبالشو نابود کردن
ScKAT LeFT
27-06-2010, 03:10
همشهری ما و دوست صمیمی برادرم بود و هست ( همین الان )
حداقل این رو مطمئنم که این بچه تو عمرش چشمش به یک دختر هم ننداخته !!!
اینو به اندازه ای مطمئنم که واسش هر کاری میکنم !
مجاهد اهل این کارها نیست و نبود و نخواهد بود ...
D r i v e r
27-06-2010, 03:50
کسی میتون بگه داستان دقیقا از چه قرار بوده؟
این قبل از اون پارتی معروفه؟
bleu2u4u
27-06-2010, 04:40
به نظر من بزرگترین ظلم رو خود مجاهد به خودش کرد
هرچند که اون محرومیت هم واقعا سنگین بود
البته هرکی مصاحبه رو بخونه فکر میکنه ایشون برای خودش یه پا مسی بوده در صورتی که این حرفا هم نبوده
مجاهد اگه خودش رو میترکوند شاید میشد یکی مثل استاد اسدی : دی
مجاهد اعتراف می کند تمام گناهش این بوده که به یک میهمانی رفته، جایی که تنها فوتبالیست حاضر در آن نبود.
البته اونی که ما یادمونه چیز دیگه ای بود
اینکه اقا غیر از رفتن به اون مهمونی کاره دیگه ای هم کرده بوده :21: ...
و اینکه با وساطت پروین بود که مادام العمر محروم نشد
*الان کسی از تو حمایت می کند؟
نه در گذشته از من حمایتی شده و نه الان.
چه حمایتی مگر اینجا بنگاه خیریه است و مجاهد بچه یتیم
من به خاطر پول ناراحت نیستم؛ ناراحتم چون می توانستم بهترین باشم و نگذاشتند.
چه کسی نگذاشت برادر
چرا همش دنبال یه مقصر دیگه میگردیم
کلا فوتبال ایران باید جمع کنن.وقتی بازیکنا خداتومن پول میگیرن ولی به جای بازی دختر بازیشون خوبه.وقتی عمدا نمیرن جام جهانی.نمیدونم چرا پول مردم باید توی حلق این بازیکنا بره.
ScKAT LeFT
27-06-2010, 14:07
اصلا آقا این مجاهد رفت با یک دختر فلان هم کرد ! به فوتبالش چه ربطی داره ؟؟؟؟
مگه نه کریم بنزما و ریبری و ... بودند که اون کار رو کردند و تنها دلیل محرومیتشون هم فقط پایین بود سن دختره از سن قانونی بود !
فوتبال چه ربطی به این کارها داره ؟؟
این همه جوون از صبح تا شب تو پارتی و .... کسی کارشون نداره ! مگه فوتبالیس جوون نیست > دل نداره ؟
واقعآ بازیکن خیلی خوبی بود من از استقلال اون زمان فقط همین مجاهد رو خیلی خوب یادمه ...
اینکه اقا غیر از رفتن به اون مهمونی کاره دیگه ای هم کرده بوده [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](27).gif
مگه فقط همین بازیکن اینکارارو میکرد ؟ الان صد برابر بدترشو داریم (نیکبخت) که هر چند وقت گند کاراش درمیاد ولی عمرآ باهاش برخورد نمیکنن!
meisam317
27-06-2010, 17:12
اصلا آقا این مجاهد رفت با یک دختر فلان هم کرد ! به فوتبالش چه ربطی داره ؟؟؟؟
مگه نه کریم بنزما و ریبری و ... بودند که اون کار رو کردند و تنها دلیل محرومیتشون هم فقط پایین بود سن دختره از سن قانونی بود !
فوتبال چه ربطی به این کارها داره ؟؟
این همه جوون از صبح تا شب تو پارتی و .... کسی کارشون نداره ! مگه فوتبالیس جوون نیست > دل نداره ؟
چیزی که ما شنیدین و میگن خیلی بیشتر از یه دختره فک کنم خیلی باید باشن البته میگن الله اعلم:31:
Hamid Hamid
28-06-2010, 18:36
خيلي بازيكن خوبي بود اما حيف قدر خودشو ندونست.
خيلي از مسائل ظرفيت بالايي مي خواد كه مجاهد متآسفانه نداشت.
من خيلي دوسش داشتم چون عالي بود.احمدشون هم بازيكن خيلي خوبيه
Haj_Amoo
07-07-2010, 19:27
اتهام علی دایی به افشین قطبی
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
علی دایی در قالب طرح یک پرسش فدراسیون، تیم ملی و افشین قطبی را به چالش کشید.
سرمربی پرسپولیس که در اردوی دورتموند به سر می برد، از این کمپ تمرینی فرصت را غنیمت شمرد و در واکنش به خط خوردن 4 بازیکن تیمش از اردوی تیم ملی، حمله ای غیر باور به فدراسیون فوتبال و مربیان تیم ملی داشت.
او در قالب طرح سئوالی از آنها پرسید: «چطور 35 نفر را قبل از فصل نقل و انتقالات دعوت می کنند، باشگاه ها هزینه می کنند و سعی می کنند بازیکنان ملی پوش را جذب کنند. بازیکنان ملی پوش هم به طور طبیعی قیمت بالاتری دارند اما بر چه اساسی هنوز فصل نقل و انتقالات تمام نشده به راحتی 10 بازیکن را را بدون هیچ تمرین یا تستی خط می زنند؟»
او ادامه می دهد:« اصلا من علی دایی هیچ چیز از فوتبال نمی فهمم، آقایان که همه چیز را می فهمند پاسخم را بدهند.» این بخشی از گفت و گوی دایی با ارگان رسمی باشگاه و سایت پرسپولیس است که ساعاتی قبل منتشر شد.
سازمان لیگ برتر امسال سقفی بالاتر را برای بازیکنان ملی پوش تعیین کرده بود و همه ساله بازیکنانی که در قواره ملی باشند، مبالغ نجومی درخواستی شان را بالاتر از سایرین اعلام می کنند. دایی با این گفته تردیدهای بزرگی را درباره لیست تیم ملی و نیت دعوت از بازیکنان طرح کرده است. این طور نیست؟
===
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
S@nti@go_s&k
07-07-2010, 19:32
او ادامه می دهد:« اصلا من علی دایی هیچ چیز از فوتبال نمی فهمم
این تیکرو خوب اومد خودشم فهمیده :دی
Alamate Soal
07-07-2010, 19:48
این تیکرو خوب اومد خودشم فهمیده :دی
اين تيكه بيشتر شرح حال مخالفانش هست به نظر من :46:
S@nti@go_s&k
07-07-2010, 19:59
علی داییرو بیخیال کره شمالیو عشق است :5:
اين تيكه بيشتر شرح حال مخالفانش هست به نظر من :46:
بابا بیخیال عمو مگه شما فوتبال ایران هم نیگاه میکنی من فکر کردم طرفدار مربی کره شمالی هستی :31::31::31::31:
راستی هنوز نرفتی کره:21::21::21:
ما ایرانی ها چقدر زود گذشتمون رو فراموش میکنیم... این دایی خودش مربی تیم ملی بود کسی جرات نمی کرد یه کلمه انتقاد کنه، حالا از وقتی انداختنش بیرون از تیم ملی، هر روز خودش از افشین قطبی انتقاد میکنه!!
دنيا فوتبال داره ما هم فوتبال داريم!!
هر روز يكي به يكي ديگه ميپره و حاشيه درست ميكنه!!
تو ايران به جاي خود فوتبال فقط تا دلتون بخواد حاشيه وجود داره.
خود فوتبال تو حاشيست!
لحظه اي را به ياد بياوريد كه افشين قطبي براي اولين بار و به همت حبيب كاشاني مديرعامل وقت پرسپوليس به ايران قدم گذاشت.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ورود افشين قطبي به خاك ايران برايش نعمتي بود كه تا مدتي در شوك به سر مي برد و در هيجان اتفاق به سر مي برد.
شخصيت صادق و ساده افشين قطبي چنان در فضاي آلوده و بي تربيت فوتبال ايران تازگي داشت كه به سرعت برق مورد توجه قرار گرفت و آنگاه بود كه "آقاي افشين قطبي" جايش را در دل مردم ايران باز كرد و محبوب قلبها شد.
تا قبل از اينكه پاسپورت ايراني افشين خان صادر شود، وي همانند يك كودك تازه متولد شده بود كه داراي هيچ گونه خصلت نا خوشايندي نبود.
ادبيات جالب و دوست داشتني ابتداي زمان حضور وي، هنوز هم امري است كه همگان از آن به نيكي ياد مي كنند .
افشين قطبي در پرسپوليس و به كمك حميد استيلي توانست اين تيم را در اولين سال حضورش در ايران قهرمان ليگ برتر كرده ، از هواداران قرمز لقب "امپراتور" را دريافت كند.
... و حالا آن روي ديگر سكه ي قطبي!
پس از اينكه قطبي يك سال در فوتبال ايران مربيگري كرد و فضاي فوتبال ايران را درك نمود و صد البته پس از اينكه پاسپورت ايراني آقاي خارجكي صادر شد، روي ديگري از سكه ي افشين خان به معرض نمايش گذاشته شد.
در سال اول حضور قطبي در ايران وي حتي بدون دريافت يك ريالي حاضر به فعاليت درعرصه فوتبال ايران بود ؛ كه اين امر فقط به دليل علاقه وي به حضور در ايران بود.
وي در جريان دومين سال حضورش در ايران براي پرسپوليس ناز كرد و مبالغ نجومي را طلب نمود، مديران وقت پرسپوليس هم براي حفظ جايگاه خود و همچنين جلب رضايت تماشاگران به اين خواسته تن دادند و... .
قطبي آن آدم سابق نبود، وي حالا به موجودی عجیب و غریب تبديل شده بود كه فقط به منافع خود فكر مي كرد.
كسي كه تا به حال سرمربيگري نكرده بود به يكباره و به لطف مردم ايران سرمربي شده و اسمي براي خود دست و پا كرده بود.
و حال ديگر هيچ اثري از ادبيات شيرين و دلچسب افشين قطبي ديده نمي شد .
پس از اينكه نام قطبي به عنوان سرمربي تيم ملي ايران اعلام شد ولي در عمل وي را به اين سمت منصوب نكردند ؛ فدراسيون و مراجع غير ذيربط ديگر! علي دايي را در اقدامي غير منتظره بر منصب مربي گري تيم ملي نشاندند ، شاهد واكنش هاي جالبي از قطبي بوديم.
قطبي در شبكه ضد انقلاب بي بي سي فارسي مصاحبه كرد و از فضاي بسته ي حاكم بر ايران انتقاد كرد.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پس از اين مصاحبه ي جنجالي پيش بيني مي شد كه ديگر آقاي قطبي از صحنه ي فوتبال كشور محو شود ولي ... .
ولي پس از ناكامي علي دايي و شكست تلخ تيم ملي ايران مقابل عربستان در استاديوم آزادي، بار ديگر فدراسيون و مراجع غير ذيربط ! دست به كار شدند و قطبي را به سرمربيگري تيم ملي منصوب كردند.
آنجا بود كه قطبي آمد، قطبي با وعده و وعيد آمد، قطبي با ناز و كرشمه فراوان آمد و بالاخره قطبي با اخذ مبلغ هنگفتي آمد!
هيچ چيز افشين قطبي عجيب تر از مبلغ قرار داد وي نبود.
اينكه وي با قاطعيت از صعود تيم ملي ايران به جام جهاني 2010 صحبت مي كرد و اين كار را نكرد ، اينكه وي گفت كه كره جنوبي را مثل كف دست مي شناسد ولي با اين تيم مساوي كرد و...
طبق آماري كه از مبلغ قرار داد مربيان تيم هاي حاضر در جام جهاني منتشر شده است، مي بينيم كه در ايران چقدر راحت مي شود پول بیت المال را به جیب زد.
به ليست مبلغ قراردادهاي برخي مربيان تيم هاي حاضر در جام جهاني 2010 نگاهي بياندازيد:
ریمون دومنک سرمربی فرانسه 720 هزار دلار
2-هو جونگ مو سرمربی کره جنوبی 600 هزار دلار
3-مورتن اولسن سرمربی دانمارک 570 هزار دلار
4-میلووان راژوک سرمربی غنا 540 هزار دلار
5-باب بردلی سرمربی آمریکا 400 هزار دلار
6-رادومیر آنتیچ سرمربی صربستان 378 هزار دلار
7-ماتیاژ کک سرمربی اسلوانی 360 هزار دلار
8-جراردو مارتینو سرمربی پاراگوئه 360 هزار دلار
9-رباح سعدان سرمربی الجزایر 360 هزار دلار
10-رینالدو رئالدو سرمربی هندوراس 350 هزار دلار
11-ولادیمیر ویس سرمربی اسلواکی 310 هزار دلار
12-اسکار تابارس سرمربی اروگوئه 300 هزار دلار
13-جونگ هون سرمربی کره شمالی 250 هزار دلار
حالا از خودتان بپرسيد كه چرا بايد سرمربي تيمي كه حتي تيمش را به جام جهاني هم نبرده است اينقدر زياد پول بگيرد؟
چيزي كه در ليست بالا بيشتر نظر را جلب مي كند اين است كه افشین قطبی حتی از دومنک که در سال 2006 فرانسه را نایب قهرمان جهان کرد نیز بیشتر پول میگیرد.
بي شك اگر مربياني كه نامشان در ليست بالا ذكر شد متوجه شوند كه كشوري هست كه اگر كسي تيم ملي كشورشان را به جام جهاني نبرد پول خوبي به او مي دهند، جلوي در فدراسيون فوتبال صف مي بندند تا قرارداد منعقد كنند!
اسكار تابارز سرمربي موفق اروگوئه فقط ساليانه 300 هزار دلار دستمزد مي گيرد ولي جناب آقاي افشين قطبي 800 هزار دلار!
تفاوت اين دو نفر اين است كه تابارز اروگوئه را به جمع چهار تيم برتر جهان رسانده است و قطبي در مرحله انتخابي جام جهاني تيمش را بين 5 تيم چهارم كرده است!
حال سوال اينجاست كه چرا چنين اتفاقي رخ مي دهد و مربي اين چنيني در سطح متوسط، كه هيچ دستاوردي هم براي فوتبال ايران ندارد چنين دستمزدي مي گيرد؟
كافيست هر روز كه از خانه خارج مي شويد به وضع شهر محل زندگي خود بنگريد، آيا چيزي هست كه شما را جذب كند و موجبات شادي شما را فراهم كند؟
به هر طرف كه نگاه مي كنيد شخصي را مي بينيد كه از فرط نياز و شدت فقر به خيابان گردي دچار شده است.
اين فقط ظاهر شهر است، بي شك در زير پوست شهر، فقر چنان در زندگي برخي مردم رخنه كرده است كه شبها سر گرسنه به بالين مي گذارند و صورت خود را با سيلي سرخ نگه مي دارند.
مگر سرگرمي جوانان اين مرز و بوم چيزي جز اين است كه تيم ملي فوتبال كشورشان پيروز شود؟
آقاي افشين قطبي هم مقصر نيست، چه كسي از اينكه پول زيادي گيرش بيايد بدش مي آيد؟
اين تقصير بر گردن كساني است كه به اشخاصي مثل قطبي ميدان مي دهند و سرمايه هاي اين كشور را خيلي راحت به حساب آنان مي ريزند.
قطبي بار ديگر به مدد مديريت بسيار ضعيف فدراسيون نشينان ابقا شد، تا پول هنگفتي از حق اين مردم را بگيرد و با پول بيت المال و به بهانه ي آناليز تيم هاي آسيايي به آفريقاي جنوبي برود و خوش بگذراند.
قطبي خوب مي داند كه كسي نيست كه وي را مواخذه كند، قطبي ياد گرفته است كه در ازاي آن پولي كه مي گيرد وعده هاي شيرين تحويل مردم و جوانان ساده ايران بدهد، قطبي خوب مي داند كه قهرماني ايران با وجود تيم هايي مثل كره جنوبي، ژاپن و ... كاري بس سخت تر از اين وعده هايي است كه او به راحتي در گوشمان مي خواند.
ما به اين وضع عادت كرده ايم، عادت كرده ايم كه شايسته سالاري نباشد، عادت كرده ايم كه مرغ همسايه غاز باشد!
عصر ايران ورزشي؛ عباس خادم الحسيني
واقعا متاسفم برای هرچی ایرانیه
ولی خوب بیش از این هم نمیشه انتظار داشت از این ملت
mahdishata
15-07-2010, 13:50
کریمی در تمرینات توجه زیادی به توصیه های کادر فنی ندارد و به عنوان مثال وقتی قطبی از بازیکنان خواست وسط زمین دور هم جمع شوند و به توپ ها ضربه نزنند، او هچنان به این کار ادامه می داد و سایر بازیکنان را هم به نشانه گرفتن تیر دروازه تشویق می کرد. کریمی در سفر اتریش هم حاشیه های خاص خودش را ایجاد کرده و از امکانات موجود راضی نیست
به نوشته تهران امروز؛ افشین قطبی به تدریج دشواریهای کار کردن با بازیکنی مثل علی کریمی را درک میکند. کریمی در هشتمین دوره لیگ حرفهای از هفته چهارم به پرسپولیسی که قطبی را بهعنوان سرمربی روی نیمکت داشت اضافه شد اما چند هفته بعد از این اتفاق قطبی و پرسپولیس به بن بست رسیدند تا عمر همکاری سرمربی فعلی تیم ملی و شماره هشت پرحاشیه فوتبال ایران دوام چندانی نداشته باشد.
قطبی بلافاصله پس از انتخاب به عنوان سرمربی تیم ملی ایران کریمی را که در لیست سیاه دایی بود به تیم ملی بازگرداند و تلاش کرد از این اتفاق به عنوان برگ برندهاش در راه رسیدن به جام جهانی استفاده کند. در آن مقطع هم بازیهای تیم ملی مقابل امارات، کره شمالی و کره جنوبی در کمتر از 10 روز برگزار شد تا قطبی کماکان فرصتی برای آشنایی با روحیه عصیانگر و نظم گریز شماره هشت نداشته باشد.
علی کریمی حالا کاپیتان تیم ملی ایران است و افشین قطبی برای خلق شگفتی در جام ملتهای آسیا حساب ویژه ای روی او باز کرده. در غیاب بزرگانی مثل علی دایی و مهدی مهدوی کیا اکثر بازیکنان تیم ملی حرفشنوی خاصی از علی کریمی دارند و حتی در معدود جلسات تمرینی تیم ملی قبل از سفر به اتریش مشخص بود بسیاری از بازیکنان بیش از آنکه گوش به فرمان کادر فنی و سرپرستی باشند به دهان علی کریمی و تصمیمات او چشم دوخته اند.
روحیه انتقادی کریمی و زبان سرخ او باعث شده به محض آنکه کمبودی در اردوی تیم ملی احساس شود کاپیتان لب به اعتراض باز کند و طبیعتا سایر بازیکنان هم با او همراه شوند. این در حالیاست که در زمان کاپیتانی علی دایی در تیم ملی ایران، او اغلب با کادر فنی و مدیریتی تیم همراه بود و تلاش می کرد حاشیه هایی از این دست را به حداقل برساند. کریمی در تمرینات توجه زیادی به توصیه های کادر فنی ندارد و به عنوان مثال وقتی قطبی از بازیکنان خواست وسط زمین دور هم جمع شوند و به توپ ها ضربه نزنند، او هچنان به این کار ادامه میداد و سایر بازیکنان را هم به نشانه گرفتن تیردروازه تشویق می کرد.
کریمی در سفر اتریش هم حاشیه های خاص خودش را ایجاد کرده و از امکانات موجود راضی نیست. او که حاضر به استفاده از هواپیما در پروازهای داخلی نیست برای حضور در اردوی اتریش تیم ملی مجبور شد سوار هواپیما شود. کریمی از همان ابتدای پرواز از کیفیت هواپیما ناراضی بود و به مسئولان فدراسیون فوتبال هشدار داد برای برگشت از اروپا باید فکر دیگری برایش بکنند.
کریمی در هواپیما با صدای بلند خطاب به اصغر حاجیلو، سرپرست تیم ملی گفت:« برای مسیر برگشت بلیت عادی مرا با بلیت بیزنسکلاس تعویض کنید. تفاوت مبلغش را هم خودم می پردازم تا کسی اذیت نشود.» به محض رسیدن تیم ملی به اردوی اتریش علی کریمی مقابل برنامه تمرینی تیم ملی موضع گرفت و معتقد بود کادر فنی باید یک روز کامل به بازیکنان استراحت بدهد.
او حرفش را به گوش افشین قطبی هم رساند و نتیجه این شد که کریمی در جلسه اول تمرینی تیم ملی در اتریش سبک تر از بقیه تمرین کرد. کاپیتان تیم ملی از برنامه استراحتی که برای همه بازیکنان طراحی شده پیروی نمی کند و در ساعاتی که قاعدتا باید در اتاقش باشد در لابی هتل دیده میشود. با این حال قطبی تلاش می کند رابطه اش را با بزرگترهای تیم به هم نزند و به همین دلیل تا امروز به چند تذکر ساده اکتفا کرده است.
حرف و حدیث های غیر موثقی شنیده می شود مبنی بر اینکه کریمی حتی به حضور بعضی از بازیکنان در ترکیب اصلی تاکید دارد و معتقد است این اتفاق به سود تیم ملی است. او به هر حال علی کریمی است، کسی که اکنون توانسته فضای اغلب چندبانده تیم ملی را به اتوبان تک باندهای که فقط نام شماره هشت در آن جلب نظر میکند، تغییر دهد. این تازه ابتدای راه ماجراهای افشین قطبی و علی کریمی است.
tabnak.ir
mahdishata
15-07-2010, 13:54
رئیس کمیته ضد دوپینگ فدراسیون فوتبال، مثبت بودن آزمایش دوپینگ بازیکن لیگ دسته اولی را تایید کرد.
به گزارش مهر، به دنبال انتشار اخبار و گمانه هایی ازسوی برخی رسانه ها، احمد هاشمیان رئیس کمیته پزشکی فدراسیون فوتبال در این باره به سایت فدراسیون فوتبال گفت: براساس تجارب قبلی و به احترام حقوق ورزشکاران و درخواست رسانه ها، تصمیم گرفتیم تا از این پس موارد مثبت دوپینگ را پس از رسیدگی و صدور رای نهایی به شکل جامع و کامل اطلاع رسانی کنیم اما از آنجا که امروز شاهد گمانه زنی ها و انتشار اخباری در این خصوص در برخی از رسانه ها هستیم بازعلیرغم میل مان ناگزیرشدیم تا مثبت شدن یک مورد از نمونه ها را قبل از رسیدگی کامل تایید کنیم.
هاشمیان ادامه داد: اما همچنان از رسانه های محترم گروهی انتظار داریم تا ما را در جهت رعایت آئین نامه و احترام به حقوق ورزشکار یاری کنند و با خویشتن داری منتظر اعلام رای نهایی بازیکن متهم به تخلف باشند.
نمونه مثبت اعلام شده مربوط به یک بازیکن فوتبال ازلیگ دسته یک باشگاه های کشور است و ماده ممنوعه اعلام شده که توسط این بازیکن مورد استفاده قرار گرفته است، ازسوی آزمایشگاه کلن آلمان تحت عنوان Predmisolone/Prednisone اعلام شده است.
tabnak.ir
moraddad
15-07-2010, 14:02
چه شاخ شده!:blink:
mahdishata
15-07-2010, 14:05
قبلا هم بود......
Masoud-Susa
15-07-2010, 14:08
او به هر حال علی کریمی است.
همین حرفا رو زدیم که امثال کریمی رو اونقدر بزرگ کردیم که خودمونم دیگه نتونستیم جمعشون کنیم.:13:
Masoud-Susa
15-07-2010, 14:11
اسمشو نگفتن؟؟؟:31:
خ.ک؟
ف.ک؟
د.ر؟
م.ش؟
.
.
.
Alireza_SA
15-07-2010, 14:14
کی به این نتیجه میرسیم که مثل آلمان یه مشت سرباز رو ببریم تیم ملی
افرادی مثل غلامرضا رضایی
moraddad
15-07-2010, 16:35
قبلا هم بود......
علی کریمی بازیکن فوق العادیه...
ولی بچه پر روئه!:)
بچه پررو رو هم باید سر جاش نشوند...هرکی میخواد باشه!
دوستان ببخشید این خبر منبعش معتبر نیست اگه از یه جای معتبر دارید لینک بدید
به نظر من که بزرگ نمایی تو این خبر موج میزنه:41:
Mojtaba-MCI
15-07-2010, 21:43
علی کریمی بازیکن فوق العادیه...
ولی بچه پر روئه!:)
بچه پررو رو هم باید سر جاش نشوند...هرکی میخواد باشه!
کاملا موافقم!
من قبلا اینو گفتم که هر بازیکنی هرچقدر هم که خوب باشه وقتی اخلاق نداشته باشه بدرد هیچی نمیخوره!!!
الان شرایط کریمی جوری شده که داره از حضورش توو تیم ملی سوء استفاده میکنه!
چه معنی داره بازیکن تعیین تکلیف کنه چجوری بره چجوری بیاد!
S@nti@go_s&k
15-07-2010, 21:50
ما که از اتفاقات درون تیم باخبر نیستیم که شاید جوری دیگه باشه
همیشه خبرها یک طرفه بوده.............
mahdishata
15-07-2010, 22:05
دوستان ببخشید این خبر منبعش معتبر نیست اگه از یه جای معتبر دارید لینک بدید
به نظر من که بزرگ نمایی تو این خبر موج میزنه:41:
عرض به حضور شما كه سايت تابناك پر بازديد سايت خبري و تحليلي ايران هست با رنك هفت تو ايران و رنكينگ حدود 600 جهاني.حالا هركس ممكنه منبع خبريش فرق كنه ولي تو اين سايت اكثر اخبارش غير مغرضانه و پيش بيني هاش در مورد ورزش ايران درسته.دو تا خبر ديگه هم ميزارم تا ببينيد شلم شوربا در اردوي تيم ملي برقراره يا نه.....
mahdishata
15-07-2010, 22:15
قطبی و حاجیلو هنوز نمیدانند بازی تیم ملی مقابل لاتزیو کجا برگزار میشود.
در اردوی تیم ملی فوتبال هنوز هیچ کدام از بازیکنان نمیدانند قرار است کی به ایران برگردند.
آنها حتی اطلاعات دقیقی در مورد بازی آخر تیم ملی مقابل لاتزیو ندارند. جاهایی مثل «مرز اتریش و آلمان»، «ونیز» و «رم»، گزینههایی هستند که بازیکنان تیم ملی از آنها صحبت میکنند اما هنوز هیچ یک از آنها نمیدانند بازی در کدامیک از آنها برگزار میشود.
جالب است که حتی افشین قطبی و اصغر حاجیلو هم از محل برگزاری بازی با لاتزیو خبر ندارند. آنها میگویند: «این سوال را باید از ملینا بپرسی.»
خانم ملینا مسئول هماهنگی کارهای اردوی تیمملی در اتریش است.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
---------- Post added at 10:13 PM ---------- Previous post was at 10:12 PM ----------
در مجاورت کمپ تیم ملی گاوداریها و چوببریها بیشتر از هر چیزی به چشم میآیند.
تیم ملی که اکثر ستارههای فوتبال ایران را با خود به اروپا برده، جایی اردو زده که در اطراف آن چوببری و گاوداری بیش از هر چیزی به چشم میآید.
در طول روز صدای کارخانههای چوببری باعث آزار بازیکنان تیم قطبی میشود و بدتر از آن، بویی است که از گاوداری در هوا پخش شده. بازیکنان تیم ملی مجبورند علاوه بر تحمل آلودگی صوتی کارخانههای چوببری، بوی گاوداری را هم تحمل کنند.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
---------- Post added at 10:14 PM ---------- Previous post was at 10:13 PM ----------
پیامدهای برگزاری اردو در روستاهای اروپا
بازیکنان پس از سه روز بالاخره صاحب سیم کارت تلفن همراه شدند.
دیروز آن دسته از بازیکنان تیم ملی که استراحت داشتند، برای گردش به محوطه سرسبز کمپ تیم ملی رفتند و عکس گرفتند.
همان دقایق بود که پول توجیبی رسید و هوای خرید به سر بچههای تیم ملی زد. ولی بازیکنان تیم ملی هنگامی که برای خرید به مغازههای روستا رفتند چیزی جز آبمعدنی پیدا نکردند.
از طرفی آنها سه روز انتظار سیم کارت تلفن همراه را کشیدند تا سرانجام توانستند به امکانات تلفن همراه دسترسی پیدا کنند.
آنها از روز یکشنبه از حاجیلو سرپرست تیم ملی خواسته بودند برایشان سیم کارت تهیه کند تا بتوانند با تهران صحبت کنند. این سیم کارتها دیروز به دست بازیکنان رسید چراکه در روستا فروشگاهی که سیم کارت بفروشد وجود نداشت و این سیم کارتها از وین برای بازیکنان تهیه شد.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
---------- Post added at 10:15 PM ---------- Previous post was at 10:14 PM ----------
تیم ملی در اروپا ریاضت میکشد :13:
فدراسیون فوتبال، تیم ملی را به هتلی برده که حتی کولر هم ندارد.
در حالی که فدراسیون فوتبال پول زیادی خرج اردوی تیم ملی در اردوی اروپا کرده است، این تیم در هتلی اقامت دارد که ابتداییترین امکانات هم در آن وجود ندارند.
تیم قطبی در هتلی اردو زده که در دمای 34 درجه اتریش، حتی كولر هم ندارد.
نکته جالب توجه این است که مسئولان فدراسیون فوتبال از تنها عکاس و خبرنگار حاضر در اتریش خواستهاند این کمبودها را منتشر نکنند.
پیش از این گزارش شده بود که تیم ملی در یک روستا اردو زده و این اردو شرایط استاندارد را ندارد.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
ببینید اینا مشکلاتی هست که می شه حلشون کرد ولی ما خیلی گنده می گیریمشون برای همین هم بین تیم ملی و فدراسیون و مربی کاپیتان اختلاف می افته برای و خبر گذاری ها هم که قربونشون برم یه خبر رو داغون می کنن می فرستن روی آنتن خبری و بعدش که معلومه
همینا باعث عقب موندگی تیم ملی میشه !
فوتسال بدون حاشیه سالها قهرمان آسیا بود و هست ولی دارن به حاشیه می کشنش و...
---------- Post added at 11:21 PM ---------- Previous post was at 11:18 PM ----------
ممنون mahdishata
خوب این خبر با این لحن باعث مشکلاتی بین مردم می شه و مردم فکر می کنن که تو تیم ملی همه با هم دشممن
gonbad city
15-07-2010, 22:25
یاد علی دایی بخیر که تو مدت مربیگریش یه شاخ شکنی اساسی راه انداخت و روی بچه پرروها رو کم کرد
چند سال دیگه ما قدر امثال علی دایی رو بهتر میدونیم
حیف که بادمجان دور قاب چین ها سریع زیر پاشو خالی کردن:41:
یاد علی دایی بخیر که تو مدت مربیگریش یه شاخ شکنی اساسی راه انداخت و روی بچه پرروها رو کم کرد
چند سال دیگه ما قدر امثال علی دایی رو بهتر میدونیم
حیف که بادمجان دور قاب چین ها سریع زیر پاشو خالی کردن:41:
کاملا حرف شما رو قبول دارم وقتی یه نفر که واقعا به فکر تیم هست میاد میریزن سرش و...
mahdishata
15-07-2010, 22:50
خوب این خبر با این لحن باعث مشکلاتی بین مردم می شه و مردم فکر می کنن که تو تیم ملی همه با هم دشمنن
كسي با كسي دشمن نيست ولي اوضاع بي ريخت تر از اين حرفاس
تيم نظم نداره.بايد يه ادم با ابهت تو تيم باشه مثل پور حيدري تا تيم جمع كنه
HADI roni
16-07-2010, 07:41
اتفاقا خوبه.میخوام ببینم اون لحظه ای رو که از افغانستان هم شکست میخوریم.
با این سر مربی و با این اختلافات درونی به زودی زود این نتیجه ها برامون عادی میشه.
همین طور که الان برامون عادی شده که چین و کره شمالی و بحرین از ایران قوی ترن.
دیگه شورش رو در اوردن.
بردنشون جایی که کولر نداره و دهاته.
شاید می خواستن بازیکن ها هوایی نشن(ولی من شنیده بودم دهاتاشون هم از شهر های ما پیشرفته تره)
اتفاقا باید به این مسائل پرداخت چون رفاه بازیکن توی کمپ خیلی مهمه. و شاید یکی از دلایل بد بازی کردن همین کمبود امکانات باشه
Alireza.M67
16-07-2010, 11:15
یاد علی دایی بخیر که تو مدت مربیگریش یه شاخ شکنی اساسی راه انداخت و روی بچه پرروها رو کم کرد
آره ، آخرشم تو تهران از عربستان باختیم و جام جهانی مالید .
ببینید هنوز فوتبال ما به اون سطح نرسیده که بخوایم فرضا مثل آلمان و اسپانیا و... کار تیمی رو در اولویت قرار بدیم و نتیجه بگیریم .
فوتبال ما هنوز ستاره محوره و علی کریمی تو فوتبال یه دونست ، یعنی 2 تا نیست پس باید ناز همون یه دونه بازیکن رو خرید .
انقدر هم شعار ندید که باید کار تیمی بشه و روی بچه پررو ها کم بشه و ... . خودتون میدونید که فعلا از این خبرا نیست .
همون علی کریمی اگه نبود ما امارات رو هم نمیتونستیم ببریم .
آره اون موقع جرم بود
الآن که دیگه عادیه
یادداشت ویژه:ووووزلايي به نام گزارشگر !
سایت گل -با شروع جام جهاني مردم جهان با يك پديده منحصر به فرد آشنا شدند؛ «ووووزلا». صداي بوقهاي سنتي آفريقاي جنوبي براي اكثر طرفداران فوتبال گوشخراش بود و آنهايي كه در ورزشگاهها حاضر بودند براي فرار از صداي ووووزلا به گوشي متوسل شدند، حتي بينندگان تلويزيوني هم از شر ووووزلا در امان نبودند و چند شبكه تلويزيوني درصدد اين برآمدند تا براي نجات قدرت شنوايي و اعصاب بينندگانشان به هر شكلي كه شده صداي ووووزلا را پايين بياورند. در اين شرايط ميتوان با قاطعيت گفت در بين مردم كشورهاي دنيا تنها ايرانيها هيچ مشكلي با صداي ناهنجار ووووزلا نداشتند. براي جماعتي كه سالهاست گزارشهاي آزاردهنده گزارشگران تلويزيون را تحمل ميكنند، آسانترين كار شنيدن صداي ووووزلاست.
گزارش گزارشگران در اين دوره جام جهاني مثل هميشه با انتقادهاي فراواني همراه شد، البته استثناهايي هم وجود داشت. عادل فردوسيپور همچنان گزارشهايش مورد قبول اهالي فوتبال است و فوتبالدوستان حسرت خوردند چرا مثل چهار سال قبل فردوسيپور در كل برگزاري مسابقات حضور نداشت تا شبكه سوم مجبور شود گزارش تمامي بازيها را به او بسپرد، البته مزدك ميرزايي هم نمره قابل قبولي گرفت اما ساير گزارشگرها كه در اين دوره چند چهره جديد به جمع آنها اضافه شده بود كاري كردند تا بسياري از روزنامهنگاران مجبور شوند مثل هميشه بخشي از صفحات نشريه خود را به انتقاد از آقايان گزارشگر اختصاص دهند؛ كاري كه سالهاست به آن ميپردازند و يك سر سوزن هم از آن نتيجه نگرفتند.
گزارشگران حماسهساز شبكه سوم سيما آنقدر در حرفه خود هنر به خرج ميدهند كه طرفداران فوتبال به جاي اينكه در فرداي بازي در مورد مسابقه صحبت كنند، ترجيح ميدهند «گاف»ها و جملات اعصابخردكن گزارشگر مسابقه را به موضوع اصلي بحثهايشان تبديل كنند و از مداد، خودكار و پاككن بگويند ولي گل فورلان را فراموش كند. گزارش ضعيف گزارشگران به معضل لاينحل تلويزيون ايران تبديل شده و به نظر ميرسد راهي هم براي حل اين مشكل وجود ندارد؛ مشكلاتي كه فهرست كردن آن كار چندان دشواري هم نيست.
ارائه اطلاعات غلط
گزارشگر باسابقه صدا و سيما پيوستن «داويد ويا» به بارسلونا را در حد شايعه ميدانست و خبر نداشت اين بازيكن معروف يك ماه پيش به بارسلونا پيوسته و با پيراهن شماره هفت اين تيم هم عكس انداخته. اين شاهكار نشان ميدهد او به چه ميزان از اخبار فوتبال عقب است. از اين اشتباهات در گزارشهاي جام جهاني كم پيش نيامد و به دفعات ديده شد كه آقايان به صورت ناباورانهاي از دنيا بيخبرند و اگرهم باخبر بودند خبر درستي نداشتند.
مدام حرف زدن
به نظر ميرسد گروهي از گزارشگران صدا و سيما اعتقاد دارند يك گزارشگر فوتبال بايد در طول 90 دقيقه به صورت لاينقطع حرف بزند و يك ثانيه هم به گوشهاي شنونده يا بيننده فرصت استراحت ندهد. ووووزلا هم چنين بلايي سر طرفداران فوتبال نياورد. بدتر اينكه در اين 90 دقيقه تنها چند دقيقهاي بازي را گزارش ميكنند و بيشتر وقتشان را براي بيان نظرات شخصي و جملاتي كه ارتباطي با آنچه در زمين اتفاق ميافتد ندارد، صرف ميكنند.
روخواني اطلاعات
اصولاً اطلاعات، آمار و نكات حاشيهاي براي تكميل گزارش مسابقه مناسب است اما آقايان گزارشگر در اين زمينه دچار يك اشتباه بنيادي شدهاند و تصور ميكنند وظايف آنها در طول مسابقه ارائه آمار و اطلاعات است و تشريح اتفاقاتي كه در زمين ميافتد در اولويت دوم قرار دارد. همين اصرار بر «روخواني اطلاعات» موجب ميشود گزارشگر اتفاقات بازي را از دست بدهد و از صحنه جا بماند. به دفعات ديده شده بازي به دقيقه 15 رسيده ولي هنوز گزارشگر محترم مسابقه در حال گفتن نتايج بازيهاي دو تيم در دهه 30 ميلادي است.
بيان جملات اعصابخردكن
واقعاً هنوز كشف نشده چرا دو سه گزارشگر اصرار دارند با گفتن عبارات «مندرآوردي» و جملات عجيب و غريب اعصاب بيننده را خرد كنند.
بعضي جملات آقايان، بيننده را به ياد مجري مراسم عروسي مياندازد.
«اسم هلند را بنويسيد اما با مداد بنويسيد» از آن شاهكارهايي بود كه در تاريخ ثبت خواهد شد. ميزان جملات اعصابخردكن و عبارات نامناسب دو سه گزارشگر آنقدر زياد است كه ميتوان بعد از هر گزارش آنها عزاي عمومي اعلام كرد.
تاكيد بر نظرسنجي
يكي از گزارشگران باسابقه شبكه سوم 90 دقيقه گزارش خود را به سه بخش تقسيم ميكند. در 30 دقيقه اول تاريخچه دو تيم از زمان خلقت تا به امروز را ميگويد. 30 دقيقه دوم به نكوهش خط دفاعي اختصاص دارد و اگر اين بازي بين دو تيم باشگاهي باشد 30 دقيقه سوم با شمارش بازيكنان خارجي تيمها و سر دادن «ننگ بر دو تيم اينتر و آرسنال با اين همه خارجيهايشان» سپري ميشود. اين گزارشگر محترم در يك دهه اخير به تعداد تمام انسانهاي روي كره زمين از دفاع چهارنفره بد گفته و مصمم است هر بار هم اين جملات را تكرار كند و هزار ماشاءالله خسته هم نميشود. حتي تبعيد اين گزارش به بازيهاي با تاخير ساعت دو بامداد هم باعث نشده كمي كوتاه بيايد. بارها ديده شده گزارشگران محترم در همان دقيقه دوم بازي درباره دو تيم، بازي و بازيكنان اظهارنظر فني ميكنند، حتي سر الكس فرگوسن هم جرات ندارد با چنين شهامتي دست به چنين كاري بزند. واقعاً معلوم نيست 70 ميليون جمعيت چه گناهي كردند كه بايد در برابر نظرات شخصي آقاي گزارشگر تسليم شوند.
كنترل نكردن احساسات
معمولاً گزارشگران شبكه سوم عادت دارند يا از اين طرف بام بيفتند يا از آن طرف. گهگاه مشاهده ميشود هنگام ارسال بلند يك توپ كمخطر آنچنان فرياد ميزنند و احساسي ميشوند گويي زيدان با يك ضربه «چیپ» دروازه بوفون را در فينال جام جهاني باز كرده است و در آن سو معلوم نيست چرا در بعضي اوقات يك صحنه گل را با لحني گزارش ميكنند كه بيشتر مناسب تشريح يك حركت در ورزش پيادهروي است. بينندگان در برخي شبها اين تصور برايشان پيش ميآيد كه گزارشگر هنگام گل خوابش برده كه هيچ هيجاني از خود نشان نميدهد. گاهي اوقات هم آقايان گفتن تاريخچه آمار و نظرات شخصي را به گزارش مهمترين صحنه بازي ترجيح ميدهند. مهاجم حريف در حال باز كردن دروازه هندوراس است و آقاي گزارشگر اعتنايي به اين صحنه ندارد و در حال افاضه كردن درباره جمعيت هندوراس و صادرات اين كشور به ديگر كشورهاست.
در همين بازيهاي جام جهاني دهها بار ديده شد گزارشگر مهمترين اتفاقات بازي را گزارش نكرد؛ مثل پنالتي ديدار اسپانيا – هندوراس.
مشكل حلنشدني
هنگامي كه تمامي طرفداران فوتبال از بازي يك بازيكن بدشان ميآيد و او را بازيكن ضعيفي ميشمرند، ميدانند احتمالاً مربي هم با آنها همنظر خواهد شد و بازيكن مورد نظر را تعويض ميكند يا يك مربي ناموفق بالاخره روزي اخراج ميشود يا دورانش به سر ميآيد اما تنها كساني كه راه فراري از دست آنها وجود ندارد همين گزارشگران شبكه سوم هستند. يك گزارشگر هر چقدر هم بد گزارش كند و سالها اعصاب مردم را خرد كند باز هم نميتواند به در خروجي جام جم نزديك شود. بيدليل نيست كه حضرات تلاشي براي اصلاح ايرادهاي خود به خرج نميدهند، خود را به روز نميكنند و گوششان به انتقادها بدهكار نيست.
در اين ميان بدتر از اصلاح نشدن اين است كه چند جوان تازهكار براي اينكه به گزارشگر موفقي تبديل شوند اصرار دارند روش گزارشي عادل فردوسيپور را تقليد كنند. اين كار آنها باعث شده بيننده را با يكسري آمار و اطلاعات جانبي بمباران كنند و اين اطلاعات را جايي بگويند كه بيننده هيچ علاقهاي به شنيدن آنها ندارد.
طرفداران منچستر ميدانند بالاخره روزي ميرسد و گري نويل خداحافظي ميكند اما براي ما هيچ روزنه اميدي در رابطه با اين مشكل وجود ندارد.
نكته پاياني: ميتوان مجري محترم ديدارهاي ورزشي را هم به جمع اين گزارشگران اضافه كرد. به نظر ميرسد شبكههاي ماهوارهاي ايشان را در كنار حق پخش مسابقات به ايران فروختهاند و شبكه سوم اجازه پخش مسابقات خارجي بدون اين آقا را ندارد.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
ertebatat
19-07-2010, 07:30
اقتصاد تفریحات! که فوتبال بخش کوچکی از آن است، عدد بزرگی از سرمایه گذاری های مالی، فیزیکی، اطلاعاتی و انسانی را در جهان بخود اختصاص داده است. نقش فوتبال در ایجاد اشتغال در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه انکار ناپذیر بوده و آثار رونق این صنعت بر رشد دهها صنعت وابسته به آن بی نظیر است.
درست در زمانی که تیم های رقابت کننده در بزرگترین رویداد فوتبالی سیاره، در تلاش برای به دست آوردن عنوان "بهترین تیم جهان" بودند و چه قبل از آن، نبرد دیگری در بیرون از زمین فوتبال و در زمین تجارت و اقتصاد، در حال انجام بود. توجه استثنایی دنیا به جام جهانی، آن را به یک میدان نبرد حیاتی برای اسپانسرهای بزرگ، به ویژه برای برندهای مرتبط با ورزش، تبدیل کرده است. این برندها سرمایه گذاری هنگفتی در این رویداد و ورزشکاران شرکت کننده در آن انجام می دهند. این شرکت های پیشرو و بزرگ، به دنبال شهرت ناشی از دیده شدن توسط میلیاردها بیینده جام و همچنین محبوبیت ناشی از انتقال احساس شادی و علاقه طرفداران تیم ها و بازیکنان به محصولات خود از طریق همراه کردن و آمیختن برند خود با این رویداد می باشند. نتیجه این عوامل، افزایش فروش محصولاتشان خواهد بود.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
آخرین نیوز: موضوع خالكوبي ها كه از سوي مسئولان فدارسيون اعلام شده بود و به دليل تب ناشي از جام جهاني مورد سهل انگاري واقع شده ابعاد عجيب و غريبي به خود گرفته است.
به گونه اي كه به تازگي رئيس سازمان ليگ فدارسيون فوتبال اعلام كرده است كه خالكوبي تنها در مسابقات رسمي ممنوعيت داشته و در مواقع غير مسابقات رسمي مانند تمرينات بازيكنان و حضور آنان در انظار موضع روشني از سوي اين مسئول فوتبالي اعلام نشده است.
در همين حال مشاهدات خبرنگار آخرين از يكي از استخرهاي تهران كه به عنوان پاتوق چندين تيم رده بالاي فوتبال و ليگ برتري و نيز مربيان و حتي بازيكنان تيم ملي مورد استفاده قرار مي گيرد برداشت هاي نگران كننده اي را روايت مي كند.
جداي از نزاكت و اخلاق عمومي و اجتماعي بسياري از ستارگان حاضر در اين استخر شيك و خلوت كه در بسياري موارد از نازل ترين اخلاقيات اجتماعي دور بوده و حرف هاي ركيك و صحبت ها و انجام اعمال به دور از شان و مخالف شئون یک چهره الگو از بديهي ترين آنها به شمار مي رود .
اشكال خيره كننده نقش بسته بر بدن اين فوتباليست ها كه اغلب از شهرستان ها و با فرهنگ هاي لطيف و پاك به جمع پايتخت نشينان و مُدهاي غربي اضافه شده و در آن غرق شده اند بسيار چشمگير و ناراحت كننده است.
خالكوبي هاي اين فوتباليست ها كه شنيده مي شود اغلب در تقليد از چند بازيكن و مدل غربي انجام مي شود آنچنان مملوّ از شكل هاي نامانوس و عجيب بود كه بزرگي بعضي از آنها كه ميان دوكتف و فضاي غالب پشت آنان را پوشانده بود چشم هر بيننده اي را خيره و به حيرت وا مي داشت. از بوته هاي گل و گياه تا اشكال شبيه به حيوانات و خطوط ناخوانا از جمله خالكوبي هاي اين فوتباليست هاي مشهور و ليگ برتري بود.
mahdishata
20-07-2010, 11:19
وطن امروز نوشت: چند هفته پیش بود که شایعات مختلفی درباره مثبت شدن آزمایش دوپینگ یکی از فوتبالیستهای لیگ دسته اول به وجود آمد و در نهایت این شایعات رنگ حقیقت به خود گرفت و احمد هاشمیان، رئیس کمیته پزشکی فدراسیون فوتبال خبر دوپینگی بودن این بازیکن که «م.س» نام دارد را تایید کرد و البته اسم یا نشان خاصی از این بازیکن نبرد و اسم بازیکن متخلف فقط در برخی از رسانهها درج شد.
بازیکن مورد نظر در معدود مصاحبههایی که انجام داد با صراحت اعلام کرد که او با دستور سرمربی آمپول زده است و استفاده از مواد نیروزا در اختیار خودش نبوده است. قرار است جلسه رسیدگی به تخلف او این هفته برگزار شود و حالا باید دید که آیا بازیکن مورد نظر حاضر میشود در این جلسه رسمی اعلام کند که با نظر سرمربی از این آمپولها استفاده کرده است یا خیر.
اگر بازیکن مورد نظر بهطور رسمی در اینباره توضیحاتش را به کمیته کنترل دوپینگ ارائه دهد، تحقیقات لازم صورت خواهد گرفت و محرومیت سنگین در انتظار مربی «م.س» خواهد بود که یکی از معروفترین و قدیمیترین مربیان فوتبال ایران محسوب میشود و در سالهای اخیر هم شایعات و حاشیههای زیادی درباره او به وجود آمده است.
هاشمیان، رئیس کمیته پزشکی فدراسیون فوتبال درباره جلسه این هفته میگوید:«ما در یکی از روزهای این هفته جلسهای را با حضور بازیکن مورد نظر، وکیل او و اعضای کمیسیون بدوی که 5نفر هستند تشکیل خواهیم داد. این بازیکن مادهای به نام «پردنیزولون» مصرف کرده که جزو داروهای ممنوعه و خاص است و کاربردهای متعددی دارد که یکی از آنها بالا بردن توانایی بدنی بازیکن است.»
او در پاسخ به این سوال که اگر بازیکن مورد نظر در این جلسه از نقش مربی خود در مثبت اعلام شدن آزمایش دوپینگش خبر بدهد چه تصمیمي خواهید گرفت، تاکید میکند:«طبق آییننامه ملی مبارزه با دوپینگ فوتبال، هر شخصی به غیر از ورزشگاه مورد نظر در دوپینگ او دخالت داشته باشد شامل محرومیت و جریمهای به مراتب سختتر خواهد شد. اگر بازیکن چنین بحثی را مطرح کند ما تحقیقات لازم را انجام خواهیم داد و اگر همه چیز برایمان ثابت شد فردی که در دوپینگی بودن او نقش داشته را با مجازاتی سنگین روبهرو خواهیم کرد.»
هاشمیان در پاسخ به این سوال که اگر بازیکن بنا به دلایلی از جمله ترس یا رودربایستی حاضر نباشد از نقش مربی در دوپینگی بودنش صحبتکند چه تصمیمی خواهید گرفت، میگوید: «به هرحال این موضوع به مسائل فرهنگی ما مربوط میشود و شاید بازیکن نخواهد حرفی در اینباره بزند ولی ما اگر هرگونه سرنخی در این زمینه پیدا کنیم بهطور حتم و به شکل جدی آن را دنبال خواهیم کرد.شاید بازیکن اسمي از شخص خاصی نیاورد ولی حتی اگر نشانهای به دست آوریم و ببینیم که پای افراد دیگر هم در این پرونده باز است بهطور دقیق آن را بررسی خواهیم کرد.»
هاشمیان، رئیس کمیته پزشکی فدراسیون فوتبال در شرایطی از تشکیل جلسه بازیکن دوپینگی در این هفته خبر میدهد که خیلیها در انتظار شنیدن صحبتهای «م.س» هستند. اگر او از حرفهای خود عقبنشینی نکند بهطور حتم محرومیت سنگینی در انتظار مربی بزرگ فوتبال ایران خواهد بود.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
mahdishata
20-07-2010, 11:21
تهران امروز؛ تماشا و پیگیری مسابقات فوتبال در ایران پس از دوره یک ماهه ای که با جام جهانی گذراندیم شکنجه عظیمی است. لیگ برتر از هفته آینده کلید می خورد و خواه ناخواه حداقل در سه، چهار هفته ابتدایی با جام جهانی مقایسه می شود. مثل خانواده فقیر پرجمعیتی که فقط برای یک شب به مهمانی مجللی دعوت شده و فردای آن روز تغار آش را وسط سفره گذاشته اند و وقتی به یاد سفره هفت رنگ دیشب میافتند دست و دلشان به غذا نمی رود.
مهمانی تمام شد، کت و شلوارها را دربیاورید، پیژامه و عرقگیر همیشگی را بپوشید و خودتان را برای لیگ برتر فوتبال ایران آماده کنید. قهر و پشت کردن به صفحه تلویزیون هم جایز نیست. مطمئن باشید بالاخره کم می آورید و هرچه کانال عوض کنید چیزی بهتر از داستان های تکراری قرمز و آبی پیدا نمی کنید. شنبه شب شبکه سه زیرنویس می زد: «پخش با تاخیر بازی دوستانه استقلال و تیم ملی امید ساعت پنج دقیقه بامداد» اولش پوزخند می زدی که دیگر چه کسی حال و حوصله اینها را دارد؟ هنوز رقص پا به توپ دیه گو فورلان، تیکی تاکای اسپانیا و تیم خاطره ساز یوآخیم لو جلوی چشممان رژه می رود. استقلال و تیم ملی امید؟! واقعا که کسالت آور است.
اما به هر حال آدمیزاد با یک شب پلوخوری که یک عمر آبگوشت خوری را فراموش نمی کند. قرار اولیه این بود که پنج دقیقه اولش را ببینیم اما پنج دقیقه همان و بیدار ماندن تا ساعت دو بامداد و ناسزا گفتن به در و دیوار بابت کیفیت افتضاح بازی هم همان. بحث ضعف امکانات که ظاهرا در فوتبال ایران درمانی ندارد به جای خود اما برای بدسلیقگی و شلختگی حتما درمانی هست. مثلا اینکه پشت شورت داور وسط به اندازه یک بند انگشت سوراخ باشد و لباس مشکی رنگ زیر آن دیده شود ربطی به امکانات ندارد، یا اینکه آرایش موی بیژن کوشکی انسان را به یاد بشری بیندازد که شب را در جنگل به صبح رسانده و تازه از خواب بیدار شده.
شکل اعتراض بازیکنان به اتفاقات ریز و درشت مسابقه، ته مانده شام شب را به گلوی مخاطب بازمی گرداند. مثل قمه کش ها به سمت داور می روند و عربده می کشند و تو می توانی زبان کوچک ته حلقومشان را ببینی و درود بفرستی به کاکا که پس از اخراج ناعادلانه در بازی با ساحل عاج با لبخندی اعتراض آمیز زمین بازی را ترک کرد و یا فرانک لمپارد که پس از دیده نشدن گل سالمش به آلمان فقط دو دستش را روی سر گذاشت و افسوس خورد.
در جام جهانی حرکت تار موی بازیکن را در صحنه آهسته می دیدیم و اینجا در حالی که بازی در جریان است ناگهان تنها فیلمبردار حاضر در ورزشگاه تشخیص می دهد توپ را تعقیب نکند و احتمالا جواب موبایلش را بدهد. بیایید سر سفره بچه ها، بیایید نان تریت کنید که یخ کرد. غذای مهمانی دیشب اصلا خوب نبود. آن غذاها برای بدن ضرر دارد، بیایید تریت کنید.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
mahdishata
20-07-2010, 11:50
باشگاه سپاهان اعلام کرد در صورتی که دبیر ستاد منشوری اخلاقی فدراسیون فوتبال نتواند اتهام خود را ثابت کند، از وی شکایت خواهد کرد.
به گزارش مهر، در پی مصاحبه اخیر حجت الاسلام علیپور دبیر ستاد منشور اخلاقی، باشگاه فولاد مبارکه سپاهان در نامه ای به سازمان لیگ راجع به اظهارات و تهمت های وی علیه این باشگاه که در بخشی از این مصاحبه آمده است، سریعا توضیح خواست.
باشگاه فولاد مبارکه سپاهان اعلام کرد چنانچه علیپور نتواند ادعای واهی خود را ثابت کند از نامبرده شکایت می کند تا اشخاصی که ادعاهای کذب و واهی می نمایند بدانند که لازم است برای این ادعاها مدرک داشته باشند و آن را ثابت کنند.
علیپور در قسمتی از حرفهای خود به اولین قهرمانی فولاد مبارکه سپاهان در دومین سال لیگ حرفهای اشاره کرده و به نوعی آن را زیر سئوال برده است. علیپور در این مصاحبه ادعا کرده که آن قهرمانی با شیرینی و سکه لای گز و پرداخت 25 میلیون تومان به دست آمده است!
محسن پورسینا رئیس هیئت مدیره فولاد مبارکه سپاهان در واکنش به حرفهای علیپور گفت:« این صحبتها باید از سوی آقای علیپور ثابت شود و از این فرد شکایت می کنیم. واحد حقوقی باشگاه سپاهان این موضوع را زیر نظر دارد و اقدام لازم را در مورد سخنان وی انجام می دهد. اطمینان داشته باشید ما این صحبتها را بی پاسخ نخواهیم گذاشت. کسی که این حرفها را زده است باید پای حرف هایش بایستد تا پاسخ قاطع ما را دریافت کند.»
وی ادامه داد:«ما تاکنون دو بار قهرمان لیگ برتر شدیم که در هر دو مرتبه با اقتدار، بهترین خط حمله، بهترین خط دفاع و سایر عناوین را به خود اختصاص دادیم. ما درفصلی که آقای علیپور عنوان کرده اند و اولین قهرمانی لیگ برتر را از آن خود نمودیم در 11 بازی اول 10 برد و یک تساوی کسب کردیم و یک آمار بی نظیر برجای گذاشتیم. شاید دلیل این صحبتها در آستانه لیگ برتر جوسازی علیه سپاهان باشد ولی یقین بدانید ما این موضوع را پیگیری خواهیم کرد و شکایت هم انجام خواهیم داد. آقایان اگر می خواهند به موارد مشکوک اشاره کنند بروند ماجرای 7 دقیقه وقت اضافه را پیگیری کنند.»
عليپور: در يك سال اخير هيچ مصاحبهاي با سايت گل نداشتهام
دبير ستاد منشور اخلاقي گفت: در يك سال اخير هيچ مصاحبهاي با سايت گل نداشتهام.
حجت الاسلام عليرضا عليپور در گفت و گو با فارس در مورد مصاحبه اخيرش با سايت گل اظهار داشت: در يك سال اخير هيچ مصاحبهاي با اين سايت انجام ندادهام و به زودي تكذيبيهاي براي اين سايت ميفرستم.
دبير ستاد منشور اخلاقي در مورد اينكه تكذيب مصاحبه به دليل شكايت احتمالي سپاهان از اوست يا نه گفت: خير؛ باشگاه سپاهان حق دارد هر اقدامي ميخواهد انجام دهد. اين حق قانوني آنها و هر شخصي است كه حرفي در موردش زده ميشود اما من با سايت گل مصاحبه نكردهام.
سايت گل روز گذشته مصاحبه تفصيلي از عليپور منتشر كرد كه در اين مصاحبه وي گفته بود قهرماني سپاهان در دوره دوم ليگ برتر با شيريني و سكه لاي گز و پرداخت 25 ميليون تومان به دست آمده است.
سردبیر گل: مصاحبه علیپور به نقل از فرهیختگان بود
سردبير سايت گل مصاحبه انجام شده با دبير ستاد منشور اخلاقي را مربوط به ويژهنامه نوروزي يك روزنامه غير ورزشي دانست.
پژمان راهبر در گفت و گو با فارس در مورد اظهارات عليرضا عليپور مبني بر اينكه مصاحبهاي با سايت گل نداشته اظهار داشت: عليپور درست گفته و با سايت گل مصاحبهاي نداشته است. گفت و گويي كه روز گذشته از او منتشر كرديم مربوط به ويژهنامه نوروزي روزنامه فرهيختگان است كه اسفند 88 چاپ و منتشر شد و با توجه به اينكه بحث منشور اخلاقي موضوع روز است ترجيح داديم اين مصاحبه را دوباره منتشر كنيم. هدفمان از انتشار اين مصاحبه آشنايي اهالي فوتبال با تفكرات عليپور بود.
وي ادامه داد: عليپور در مصاحبه با فارس، اصل گفت و گو را تكذيب نكرد اما ظاهرا در مصاحبه ديگري با دوستان در يك سايت خبري ديگر اساسا منكر مصاحبه شده است. اين در حالي است كه به هنگام انجام مصاحبه عزيز محمدي رئيس سازمان ليگ نيز حضور داشت و فايل صوتي اين گفت و گو نيز موجود است. در هر صورت عليپور روشنگرانه صحبت كرده و اميدواريم در مواضع خود ثابت قدم باشد.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
عالی بود ...
مرسی ...
واقعاً که تاسف بر انگیزه ، اما خب چاره ای نیست ، اینا رو هم نبینیم ، تو این مملکت به چه دلخوشی ای به زندگی کسالت بارمون ادامه بدیم؟ ...
ناهار مشترك صدر و نصيرزاده در اهواز
اين دو در جريان مسابقات جام جهاني در يكي، دو برنامه بر سر موضوع سلامت نتايج فوتبال در اين مسابقات به پر و پاي همديگر پيچيدند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سايت گل - حميدرضا صدر تحليلگر نام آشناي فوتبال ايران در صداوسيما كه آخر هفته گذشته براي انجام كار به اهواز رفته بود در سفر به جنوب با هوشنگ نصيرزاده كارشناس داوري ملاقات كرد و يك ناهار مشترك در دفتر هوشنگ نصيرزاده در شركت نفت ميهمان وي بود.
اين دو كه در جريان مسابقات جام جهاني در يكي، دو برنامه بر سر موضوع سلامت نتايج فوتبال در اين مسابقات به پر و پاي همديگر پيچيدند در حالي در اهواز مشغول خوش و بش بودند كه برخي حاضران در صحنه عقيده داشتند كه آن دعواهاي تلويزيوني فيلم بوده است!
حميدر ضا صدر در اينباره به سايت گل ميگويد: «من و آقاي نصيرزاده با هم دوست هستيم و من از حضورم در جنوب بسيار لذت بردم بخصوص آن قسمتي كه با آقاي نصيرزاده يكي، دو ساعتي كنار هم بوديم.»
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
2010/7/24
سوتي عجيب و غريب در برنامه ورزش از نگاه دو / وقتي ميكروفن كوثري باز بود
ناگهان صداي كوثري را شنيديم كه در استوديو مشغول صحبت با آرش برهاني و محمد نوري دو بازيكن حاضر در استوديوي شبكه دو بود. او گفت: «حالا فردا عليپور ميگه بگيرينش ... »
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سايت گل - جهانگير كوثري مجري ورزش از نگاه دو برخلاف آنچه كه بهرام شفيع در برنامه امروز صبح ورزش و مردم انجام داده بود با توپي پر عليه منشور اخلاقي دقايقي با صداي بلند و لحني تند صحبت كرد و اتفاقا مباحث جالبي را به زبان آورد كه كمتر در برنامه وي شنيده بوديم.
كوثري در اين برنامه منشور اخلاقي را رفتاري در جهت بدنام كردن اهالي فوتبال دانست و به مسئولان فدراسيون يادآوري كرد كه آنها حق ندارند آدمها بدنام كنند. او همچنين گفت: «چند وقت پيش در يك جايي خواندم كه فوتبال ما 168 بازيكن و مربي منشوري دارد. با توجه به اينكه اين اخبار در سطح منطقه منتشر ميشود رواج دادن اين جور مسائل نتيجهاي جز بدنامي ندارد.»
كوثري همچنين خطاب به مسئولان منشور اخلاقي گفت كه جملات او به معناي مقابله با ايشان نيست بلكه وي قصد دارد كه در اين مورد گفتوگو كند. او در نهايت حرفهاي خود را اينطور تمام كرد كه ماجراي منشور اخلاقي به هيچ وجه باعث بهبود شرايط فرهنگي ايران نشده است كه البته در اين زمينه حق با مجري با تجربه ورزش از نگاه دو است.
اما اتفاق مهمي در جايي رخ داد كه كوثري از بينندگان خواهش كرد كه قبل از تماشاي برنامه بعدي سري به كوچه آگهيها بزنند، در اين لحظه دستور كوثري به ولهاي كه مربوط به برنامه بود كات شد و سپس تبليغي درباره يك حشرهكش روي آنتن رفت... در همين لحظات بود كه ناگهان صداي كوثري را شنيديم كه در استوديو مشغول صحبت با آرش برهاني و محمد نوري دو بازيكن حاضر در استوديوي شبكه دو بود. او گفت: «حالا فردا عليپور ميگه بگيرينش...» و او اين جمله را با خنده معروف خودش به پايان برد. نكته اين بود كه دوستان حاضر در رژي ميكروفن كوثري را قطع نكرده بودند تا صداي او در پشت صحنه نيز منتشر بشود. صدايي كه قاعدتاً نبايد به گوش بيننده برسد!
جالب اینکه كوثري بعد از بازگشت به استوديو در قسمت دوم و سوم صحبتهايش درباره منشور اخلاقي خيلي آرامتر و ملايمتر در مورد منشور اخلاقي صحبت كرد و در پايان نيز گفت منشور اخلاقي چيزي است كه باعث ميشود بين آدمهايي كه خلاف ميكنند و خلاف نميكنند تفاوتي وجود داشته باشد!
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
2010/7/24
pcforlife
26-07-2010, 10:02
کسی کلیپشو داره؟؟:20:
جالب اینکه كوثري بعد از بازگشت به استوديو در قسمت دوم و سوم صحبتهايش درباره منشور اخلاقي خيلي آرامتر و ملايمتر در مورد منشور اخلاقي صحبت كرد و در پايان نيز گفت منشور اخلاقي چيزي است كه باعث ميشود بين آدمهايي كه خلاف ميكنند و خلاف نميكنند تفاوتي وجود داشته باشد!
:27:
mahdishata
29-08-2010, 21:36
در هنگام بازديد نمونه هايي را به من نشان دادند كه مايه تاسف بود و نشان ميداد كه آز مایشهاي گرفته شده از فوتباليست هاي ايراني مخدوش است و همه با يك شيء خارجي مثل ناخن قابل بررسي نسيت.
به گزارش خبرنگار ورزشی تابناک ،اما مدرك زنده ما هم گويا رييس كميته پزشكي فدراسيون فوتبال را قانع نكرده در حالي که یقیناخود او بهتر از هر كس ديگريي مي داند كه اين اتفاق تلخ افتاده با اين وجود راي شفاف سازي افكار عمومي چند سوال مطرح مي كنيم و اين را هم بگوييم كه هدف ما پا كسازي جامعه فوتبال از هرگونه آلودگي و دوپينگ است و اينكه اينقدر دوستان مسول از اين شفاف سازي عصباني مي شوند براي ما جاي تعجب دارد و به جاي توجيه كردن بهتراست به فكر سلامت جامعه و فوتبال باشند.
اما طرح چند سوال؛
1-تعداد نمونه هاي مخدوش ارسالي به آزمايشگاه كلن آلمان 26 نمونه بوده و نه 9 نمونه اين تازه ترين اطلاعاتي است كه ما ارائه مي كنيم.
2- چرا همه نمونه ها با يك شي خاص مانند ناخن مخدوش شده و آيا اين حكايت از اطلاع دقيق آزمايش شونده ها از اين موضوع نداشته كه با خيال راحت آزمايش داده اند و مي دنسته اند كه با انداختن يك ذره ناخن درون آن هيچ اثري ازدوپينگ ديده نخواهد شد!
به عبارتي احتمالا يك راهنماي كاربلد پشت قضيه بوده و به آنها درگوشي گفته شده كه بدون هيچگونه ماده ايي نمي توانند همراه خود هنگام نمونه گيري داشته باشند با كندن یك مقدار ناخن و انداختن آن درون لوله آزمايش نمونه كاملا مخدوش مي شود.
3- چرا در ميان اين همه فوتباليست مطرح تنها نام يك يا احيانا دو بازيكن گمنام و بي نام و نشان از داخل آن همه نمونه به عنوان بازيكن دوپينگي خارج مي شود در حاليكه حتي عادي ترين مردم هم با دويدن برخي از اين فوتباليست هاي خيلي مطرح و پا به سن گذاشته كه خيلي بهتر از دوران جواني خود مي دوند و هیچکس هم جلو دار آنهانيست؟!
4- يك فرضيه هم در اين بخش مطرح است و طرح اين موضوع كه يك فوتباليست درجه اول اگر به دليل دوپينگ محروم شود از يك تا سه سال محروم خواهد بود و با پولي كه امروز به اين دست از فوتباليست ها مي گيرند ضرري ميلياردي به آن فوتباليست خواهد خورد.
اگرفصلي 500 ميايون تومان در نظر بگيرم براي سه فصل مي شود 5/1 ميليارد تومان!
حالا تصور كنيد كه يك پيشنهادي از جانب مدير برنامه آن فوتباليست برسد كه مثلا حاضر است 10در صد اين را هزينه كند تا دچار دردسرهاي دوپينگ و محروميت نشود و در اين طرف قضيه هم يك تفكر ضعيف النفسي وجود داشته باشد و وسوسه دويست مليون تومان شود.
اين موارد را كنار هم قرار دهيد و آن را با 26 نمونه مخدوش حاضر در آزمايشگاه كلن ارتباط بدهيد تا خيلي سر شما مثل ما گيج نرود؟!
5- چه اصراري است كه هزر زمان بحث نظارت ستاد مبارزه با دوپينگ بر دوپينگ فوتباليست ها مطرح مي شود جار وجنجال از سوي كميته پزشكي فدراتسيون فوتبال راه مي افتد و شعار تكراري دخالت فيفا را مطرح مي كنند در حالي كه در قوانين رسمي آمده است
كه كنترل دوپينگ فوتبال در هر كشور يا با نظارت مرجع قانوني و ذي الصلاح انجام شود با توسط فدراسيون عضو. ضمن اينكه توافقي كه بين فدراسين فوتبال و ستاد مبارزه با دو پینگ شده بود تا تاريخ مردادماه سال 88 معتبر بود و بعد از آن كارنمونه گيري بايدبه ستاد محول مي شد كه تا به امروز نشده است و كميته پزشكي فدراسيون فوتبال هر بار
عذري جديد براي عدم تحويلآن به ستاد مطرح مي كند.
6- نكته جالب توجه اينكه دكتر هاشميان در برنامه ورزشي نود كه از وي در باره اظهارات دكتر صدر سوال شد اعلام كرد كه دكتر صدر اين موضوع را تكذيب كرده و گفته كه منظورش نمونه تمامي كشورها بود و اين در حالي است كه دكتر صدر اين موضوع را كاملا تكذيب كرد و گفت كه منظور او فقط نمونه اي فوتباليست هاي ايراني بوده چرا كه او به جاهاي ديگر كاري نداشته است.
گفتنی ست به درخواست تعداد زیادی ازفوتباليست های پاک و مردم عزیز این قضیه را پیگیری می کنیم و تا نتیجه گیری درست به رسالت خود عمل می کنیم .
sia-saketi
11-09-2010, 02:35
سلام خدمت دوستان گرامی؛ توی این تاپیک با کمک همدیگه می خوایم اخبار لژیونر های ایرانی و همچنین بازیکن هایی که یک ملیت ایرانی دارن رو بذاریم.:20:
برای هر بازیکن پروفایلی درست می کنیم که کم کم این پروفایل تکمیل میشه. (منبع اصلی پروفایل بازیکنا ویکیپدیا هست ولی در کنارش از سایتای معتبر دیگه ای هم استفاده می کنیم؛ اگه اشکالی تو پروفایلا دیدین با منبع بگین تا اون اشتباه رو درستش کنم)
مهم: منظور از واژه ملیت توی پروفایل بازیکنا ملیت دومشونه، پس ملیت دیگه این بازیکنا ایرانیه؛ در ضمن بازیکنایی که پدر و مادر ایرانی دارن یک ملیت بیشتر ندارن و اون ایرانه، پس منظور ما از ملیت توی این گونه موارد تابعیت فرد هست.
تو همین صفحه اول تاپیک با ویرایش پست، به تعداد پروفایل ها اضافه خواهد شد.
================================================== =========
Javad Nekounam - جواد نکونام
تاریخ تولد: 1980 / September 7
محل تولد: ری - ایران
ملیت/تابعیت: ایران
قد: 185
موقعیت بازی: Defensive Midfielder-هافبک دفاعی
تیم جوانان:
Saipa - سایپا
تیم بزرگسالان:
Pas Tehran - پاس تهران
Al-Wahda - الوحده امارات
Al-Sharjah - الشارجه امارات
Osasuna - اوساسونا اسپانیا
تیم ملی:
ایران - زیر 20 سال (جوانان)
ایران - زیر 23 سال (امید)
ایران
اطلاعات بیشتر: جواد نکونام اولین بازیکن ایرانی در اسپانیا محسوب میشه. از توانایی های نکونام، پاس های خوب، تیزهوشی در برنامه های دفاعی، توزیع توپ در زمین و شوت های قوی از راه دور میشه نام برد.
در گذشته تیم هایی مثل کایزرسلاترن آلمان، تاتنهام انگلیس، هرتابرلین آلمان، المپیک لیون فرانسه، رنجرز اسکاتلند، اسپانیول اسپانیا، ویارئال اسپانیا خواهان به خدمت گرفتن نکونام بودن.
نکونام در فصل 2009-2008 لالیگا دومین گلزن اوساسونا در اون فصل شد؛ همین فصل بود که نکونام با ضربه سر به تیم رئال مادرید و کاسیاس بهترین دروازه بان جهان در اون سال، گل زد.
نکونام در فصل 2007-2006 بهترین بازیکن سال باشگاه اوساسونا و بهترین هافبک لالیگا در این فصل شناخته شد.
Masoud Shojaei Soleimani - مسعود شجاعی سليمانی
تاریخ تولد: 1984 / June 9
محل تولد: شیراز - ایران
ملیت/تابعیت: ایران
قد: 185
موقعیت بازی: Attacking Midfielder-هافبک تهاجمی - Striker-مهاجم
تیم جوانان:
Sanat Naft - صنعت نفت آبادان
Saipa - سایپا
تیم بزرگسالان:
Sanat Naft - صنعت نفت آبادان
Saipa - سایپا
Al-Sharjah - الشارجه امارات
Osasuna - اوساسونا اسپانیا
تیم ملی:
ایران - زیر 23 سال (امید)
ایران
اطلاعات بیشتر: مسعود شجاعی دومین بازیکن لالیگایی ایرانی هست که در اسپانیا اونو فقط مسعود صدا می زنن و حتی پشت لباس باشگاهیش در اوساسونا هم فقط نام مسعود نوشته میشه. مسعود به خاطر حرکات تکنیکی و دربیل زدن شهرت داره.
تیم های ولفسبورگ آلمان و ناپولی ایتالیا قبلا خواهان مسعود بودن. در اوساسونا معمولا به عنوان بازیکن تعویضی در نیمه دوم وارد زمین میشه یا اگر از اول فیکس باشه توی نیمه دوم تعویض میشه. مسعود 2 داداش فوتبالیست هم داره. مسعود اصالت خوزستانی داره و پدرش آبادانی هست و فوتبال رو هم اونجا یاد گرفته.
Ashkan Dejagah - اشكان دژاگه
تاریخ تولد: 1986 / July 5
محل تولد: تهران - ایران
ملیت/تابعیت: آلمان - بزرگ شده برلین آلمان - پدر و مادر ایرانی
قد: 181
موقعیت بازی: Attacking midfielder-هافبک تهاجمی - Striker-مهاجم - Winger-مهاجم بال
تیم جوانان:
Reinickendorfer Füchse آلمان
Tennis Borussia Berlin آلمان
Hertha BSC - هرتابرلین آلمان
تیم بزرگسالان:
Hertha BSC II - تیم دوم (reserve team) هرتابرلین
Hertha BSC - تیم اصلی هرتابرلین آلمان
Wolfsburg - ولفسبورگ آلمان
تیم ملی:
آلمان - زیر 17 سال 4 بازی
آلمان - زیر 19 سال 15 بازی و 7 گل
آلمان - زیر 21 سال 20 بازی و 4 گل
اطلاعات بیشتر: اشکان دژاگه زمانی که به از بازیکنای ایرانی اونور آبی واقعا موفق هست که احتمال میره که اگه همین پیشرفت خوبش رو ادامه بده در آینده به تیم ملی بزرگسالان آلمان هم دعوت بشه؛ البته او می تونه برای ایران هم بازی کنه، ولی این بستگی به این داره که کدوم یکی از تیم های آلمان و ایران زودتر اونو به تیم ملی دعوت کنن و اشکان هم دعوت رو بپذیره.
زمانی که در تیم زیر 21 سال آلمان بود شماره 10 رو به او داده بودن. قبلا در ایران پیشنهاد دعوتش به تیم ملی شده بود ولی هیچ وقت این پیشنهاد عملی نشد و همیشه در حد حرف باقی مونده.
وقتی که در تیم زیر 21 آلمان در اوج بود از رفتن به اسرائیل و بازی مقابل تیم فوتبال اسرائیل خودداری کرد و طبق گفته خودش این کارو "به دلایل کاملا شخصی" انجام داد و گفته "همه می دونن که نیمی از من ایرانیه"
در پی این حرکت، رئیس شورای مرکزی یهودیان در آلمان و دبیرکل اتحادیه دموکراتیک مسیحی خواهان محروم کردن اشکان از تیم آلمان شدن، ولی اشکان یه بار دیگه توی یه مصاحبه محکم و سخت سر حرفش وایساد و گفت که این تصمیم رو به خاطر خانوادش گرفته نه به دلایل سیاسی یا یهودستیزی یا نژادپرستانه.
بعد از یه جلسه خصوصی با رئیس انجمن فوتبال آلمان و مدیرفنی تیم، اشکان دو دلیل شخصی خودشو میگه و اونا رو متقاعد می کنه و به تیم برمی گرده.
اشکان در سال 2009 با ولفسبورگ قهرمان آلمان و با تیم زیر 21 آلمان قهرمان جام ملت های اروپا زیر 21 سال میشه.
اشکان روی یک دست راستش 2 خالکوبی داره یکی به زبان پارسی: اشکان یکی هم به انگلیسی: تهران(جایی که به دنیا اومده) و روی دست چپش یه خالکوبی به انگلیسی: برلین(جایی که اونجا بزرگ شده)
Shervin Radjabali-Fardi - شروین رجبعلی فردی
تاریخ تولد: 1991 / May 17
محل تولد: برلین - آلمان
ملیت/تابعیت: آلمان - پدر ایرانی و مادر آلمانی
قد: 182
موقعیت بازی: Left Back-دفاع چپ
تیم جوانان:
Hertha Zehlendorf آلمان
Lichterfelde آلمان
Hertha BSC - هرتابرلین آلمان
تیم بزرگسالان:
Hertha BSC II - تیم دوم (reserve team) هرتابرلین
Hertha BSC - هرتابرلین آلمان
تیم ملی:
آلمان - زیر 17 سال
آلمان - زیر 19 سال
اطلاعات بیشتر: شروین الان عضو تیم ملی جوانان آلمان هست و می تونه یکی از دو تیم آلمان و ایران رو برای بزرگسالان انتخاب کنه؛ بستگی به این داره که کدوم تیم اونو زودتر دعوت کنن و شروین هم این دعوت رو بپذیره.
Aria Jasuru Hasegawa - آریا جسورو هاسگاوا
تاریخ تولد: 1988 / October 29
محل تولد: Tsurugashima, Saitama, Japan - سوروگاشیما، سایتاما - ژاپن
ملیت/تابعیت: ژاپن - پدر ایرانی و مادر ژاپنی
قد: 186
موقعیت بازی: Midfielder - هافبک
تیم جوانان:
Sakado Diplomats ژاپن
Yokohama F. Marinos Youth ژاپن
تیم بزرگسالان:
Yokohama F. Marinos ژاپن
تیم ملی:
ژاپن - زیر 20 سال
اطلاعات بیشتر: آریا زمانی که عضو تیم زیر 20 سال ژاپن بود خودش رو برای جام جهانی زیر 20 سال کانادا آماده می کرد که بدشانسی آورد و مصدوم شد. آریا می تونه برای تیم بزرگسال ژاپن یا ایران بازی کنه، بستگی به این داره که کدوم تیم اونو زودتر دعوت کنن و آریا هم این دعوت رو بپذیره.
Reza Ghoochannejhad - رضا قوچان نژاد
تاریخ تولد: 1987 / September 20
محل تولد: مشهد - ایران
ملیت/تابعیت: هلند - پدر و مادر ایرانی
قد: 181
موقعیت بازی: Striker-مهاجم
تیم جوانان:
Heerenveen هلند
تیم بزرگسالان:
Heerenveen هلند
Go Ahead Eagles هلند (بازیکن قرضی)
Emmen هلند (بازیکن قرضی)
Go Ahead Eagles هلند
SC Cambuur هلند
تیم ملی:
هلند - زیر 19 سال
هلند - زیر 21 سال
اطلاعات بیشتر: رضا قوچان نژاد می تونه برای تیم بزرگسال هلند یا ایران بازی کنه، بستگی به این داره که کدوم تیم اونو زودتر دعوت کنن و قوچان نژاد هم این دعوت رو بپذیره.
Agil Etemadi - عقیل اعتمادی
تاریخ تولد: 1987 / April 23
محل تولد: تهران - ایران
ملیت/تابعیت: ایران - پدر و مادر ایرانی
قد:
موقعیت بازی: Goalkeeper-دروازه بان
تیم جوانان:
Heerenveen هلند
تیم بزرگسالان:
Heerenveen هلند
Emmen (بازیکن قرضی)
Veendam هلند
تیم ملی:
اطلاعات بیشتر: عقیل می تونه برای تیم بزرگسال هلند یا ایران بازی کنه، بستگی به این داره که کدوم تیم اونو زودتر دعوت کنن و عقیل هم این دعوت رو بپذیره.
Alí Manuel Manouchehri Moghadam Kashan Lobos - علی مانوئل منوچهری مقدم کاشان لابوس (Alí Manouchehri-علی منوچهری)
تاریخ تولد: 1986 /August 2
محل تولد: وین - اتریش
ملیت/تابعیت: شیلی - پدر ایرانی و مادر شیلیائی
قد: 182
موقعیت بازی: Defender-دفاع
تیم جوانان:
تیم بزرگسالان:
Coquimbo Unido شیلی
Levante UD B - تیم دوم (reserve team) لوانته اسپانیا
Coquimbo Unido شیلی
Club de Deportes Antofagasta شیلی
Club Deportivo O'Higgins شیلی
Club de Deportes Antofagasta شیلی
Coquimbo Unido شیلی
Santiago Morning شیلی
Ñublense شیلی
تیم ملی:
شیلی - زیر 23 سال
اطلاعات بیشتر: علی منوچهری می تونه برای تیم بزرگسال شیلی یا ایران بازی کنه، بستگی به این داره که کدوم تیم اونو زودتر دعوت کنن و منوچهری هم این دعوت رو بپذیره.
Behrang Safari - بهرنگ صفری
تاریخ تولد: 1985 / February 9
محل تولد: تهران - ایران
ملیت/تابعیت: سوئد - پدر و مادر ایرانی
قد: 184
موقعیت بازی: Left Back-دفاع چپ - Left Winger-بال چپ (هافبک و مهاجم بال چپ)
تیم جوانان:
Lunds SK سوئد
تیم بزرگسالان:
Malmö سوئد
FC Basel - اف سی بازل سوئیس
تیم ملی:
سوئد
اطلاعات بیشتر: بهرنگ صفری به دلیل این که تیم ملی سوئد زودتر دست به کار شد و اونو به تیم ملیش دعوت کرد و الان چند بازی ملی برای سوئد انجام داده دیگه نمی تونه برای تیم ملی ایران بازی کنه.
بهرنگ صفری در سال 2010 موفق شد با تیم بازل سوئیس جام های Swiss Cup و Swiss Super League رو کسب کنه.
Sasan Gouhari - ساسان گوهری
تاریخ تولد: 1985 / September 30
محل تولد: برلین - آلمان
ملیت/تابعیت: آلمان - پدر و مادر ایرانی
قد: 185
موقعیت بازی: Defender-دفاع
تیم جوانان:
Tennis Borussia Berlin آلمان
Hertha BSC - هرتابرلین آلمان
تیم بزرگسالان:
SV Yeşilyurt Berlin آلمان
Reinickendorfer Füchse آلمان
Hamburger SV II - تیم دوم (reserve team) هامبورگ آلمان
BV Cloppenburg آلمان
FSV Optik Rathenow آلمان
تیم ملی:
اطلاعات بیشتر: ساسان گوهری می تونه یکی از دو تیم آلمان یا ایران رو به عنوان تیم ملیش انتخاب کنه.
Alecko Eskandarian - الکو اسکندریان
تاریخ تولد: 1982 / July 9
محل تولد: مانتویل، نیوجرسی - ایالات متحده آمریکا
ملیت/تابعیت: آمریکا - پدر و مادری ایرانی ارمنی
قد: 175
موقعیت بازی: Striker-مهاجم
تیم جوانان:
Virginia Cavaliers آمریکا
تیم بزرگسالان:
D.C. United آمریکا
Toronto FC آمریکا
Real Salt Lake آمریکا
Chivas USA آمریکا
Los Angeles Galaxy آمریکا
تیم ملی:
آمریکا - زیر 20 سال
آمریکا
اطلاعات بیشتر: الکو به دلیل این که تیم آمریکا رو به عنوان تیم ملی انتخاب کرد و چند بازی برای این تیم انجام داده دیگه نمی تونه برای ایران بازی کنه.
الکو پسر بازیکن سال های دور تیم ملی ایران، آندرانیک اسکندریان هست. الکو توی لس آنجلس گلکسی هم تیمی بکهام هست.
به زودی چند نفر به این لیست اضافه میشه.
sAeEd_kHaAn
11-09-2010, 08:33
ممنون جالب بود
moraddad
11-09-2010, 10:59
آقا دمت گرم...با حال بود...
این علی مانوئل منوچهری مقدم کاشان لابوس خیلی باحاله ! :31:
راستی جواد نکونام و مسعود شجاعی مسلما هم قد نیستن ! :31:
ویرایش :
الان ویکی نیگا کردم اتفاقا دقیقا هم قد هستن ! :blink:
بابا مسعود خیلی کوتاه تر به نظر میاد که ! :31:
Alex Fera
11-09-2010, 15:36
خوب بود استفاده کردیم
علی مانوئل منوچهری مقدم کاشان لابوس این این چرا اینقدر اسمش طولانیه؟
فکر بهترینشون همون اشکان دژآگه باشه
منتقدان تازه از راه رسیده این سریال تلویزیونی که تا دیروز سنگ ناپاکی در فوتبال ایران را به سینه میکوبیدند، زمانی که دیدند جامعه در حال آگاهی از اتفاقات پشت پرده فوتبال ایران است ترجیح دادند ساز مخالفت با این سریال را كوك كنند.
به گزارش رجا، اما واقعیت ماجرا این است که این اگرچه سریال واقعیت جامعه فوتبال ایران را مطرح کرد اما تا حدود زیادی نيز بر بد اخلاقیهای ستارههای کاغذی فوتبال ایران پرده انداخت چرا که اگر قرار به ذکر تمامی رفتارهای این طیف از جامعه ورزش بود دیگر كمتر کسی حاضر میشد وقت خود را برای دنبال کردن رفتارهای این افراد تلف کند.
با اين حال، درست در روزهایی که همه از فوتبال پاک و رعایت اصول اخلاقی از سوی فوتبالیستهای ایران سخن ميگويند و افشاگريهاي بجاي رسانه ملي را غيرواقعي ميخوانند، خبری تکان دهنده باعث شد برگه سیاهی دیگری به پرونده بداخلاقی برخي ستارههای فوتبال اضافه شود تا شاید به واسطه این اتفاق مدعیان فوتبال پاک کمی در اظهارنظرهای خود تجدیدنظر کنند و این حقیقت را بپذیرند که فوتبال ایران آنچنان که میگویند پاک نیست.
ماجرای افتضاح اخلاقی سه ستاره فوتبال ایران که در شب عيد فطر در حومه شهر تهران به وقوع پیوست، بیانگر این حقیقت است که ستارههای کاغذی فوتبال ایران تنها از مسائل حرفهای فوتبال دریافت رقمهای میلیونی را آموختهاند.
ماجرا از این قرار است که سه نفر از ستارههای یکی از تیمهای مطرح پایتخت در شب عيد فطر برای شرکت در یک میهمانی شبانه راهی یکی از باغهاي حومه تهران میشوند که بر حسب اتفاق در این میهمانی شبانه میهمانانی خاص هم حضور داشتند که از نظر اخلاقی و شرعی اساس این ضیافت شبانه با حضور چنین میهمانانی زیر سوال است!
هیجان حاکم بر این ضیافت شبانه به قدری بالا بوده که همسایگان محل برگزاری این میهمانی تصمیم میگیرند برای پایان دادن به این ضیافت شرمآور با ماموران انتظامی منطقه مذکور تماس بگیرند. پس از اعلام ماجرا به پلیس، ماموران نیروی انتظامی به محل برگزاری این ضیافت مراجعه میکنند و با مشاهده وضعیت نامناسب میهمانان حاضر در این پارتی شبانه شرکت کنندگان در آن را به منطقه انتظامی منتقل میکنند، تا پس از تشکیل پرونده به مراجع قضایی تحویل شوند.
براساس گزارشهایی نیمه رسمی در بین دستگیرشدگان این میهمانی شبانه سه بازیکن نام آشنای یک تیم تهرانی هم حضور داشتند، این بازیکنان که سابقه ارتکاب جرایم مشابهي را نيز دارند، بنا به صلاحدید مقام قضایی راهی منطقه انتظامی میشوند.
اين بازیکنان از طريق يكي از نزدیکان خود ماجرای دستگیری را به اطلاع مدیران تیم و سرمربی تیم مذکور ميرسانند تا شاید با کمک آنها از این مهلکه فرار کنند. آقای مدیرعامل در دسترس نیست از این رو سرمربی تیم لیگ برتری با سند یکی از املاک خود راهی این منطقه ییلاقی حومه تهران میشود تا شاید بتواند سه بازیکن را که با تصمیم وی جذب این تیم تهرانی شدند، از بازداشت خارج كند و ماجرا برای او و تیمش دردسرساز نشود.
پس از مراجعه حضوری آقای سرمربی به منطقه انتظامی و پادرمیانی برای رهایی بازیکنانش از بازداشت موقت، بازیکنان شب زندهدار! با قید وثیقه آزاد ميشوند تا در زمان مشخص برای پاسخگویی به رفتار غیر مسوولانه خود را به مراجع قضایی مراجعه کنند.
شاید آقای سرمربی و مدیرعامل از خواندن این گزارش تعجب کنند اما برای اطلاع این دوستان که خیلی تلاش کردند این خبر رسانهای نشود باید گفت دوستان عزیز که سعی دارند خود و باشگاه مورد نظر خود را موجه جلوه دهند، ماه همیشه پشت ابر باقی نخواهد ماند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بر حسب اتفاق در این میهمانی شبانه میهمانانی خاص هم حضور داشتند
مهمانان خاص؟!!!!!!!!!!!:31:
از چه نظر خاص بودند؟ :5:
meisam317
14-09-2010, 18:45
حالا این سه عزیز چه کسانی هستند ؟ لطفا اطلاع رسانی رو تکمیل تر کنید .
Iman_m123
14-09-2010, 18:52
حالا این سه عزیز چه کسانی هستند ؟ لطفا اطلاع رسانی رو تکمیل تر کنید.
احتمالا یکیشون مهران سارنگ بوده . :31:
malaki_mall
14-09-2010, 19:50
احتمالا یکی شون خدیرا یا خذیرا یا یه همچین اسمی داشته.:7:
shutdown
14-09-2010, 20:07
حسين بنگر....پژمان نوري و فرشيد كريمي 3 قطب خوشتيپ فوتبال ايران:39:
malaki_mall
14-09-2010, 20:09
حسين بنگر....پژمان نوري و فرشيد كريمي 3 قطب خوشتيپ فوتبال ايران:39:
حسین بنگر دیگه کیه؟
من نمیدونم مجالس شبانه مردم چه ربطی به اینا داره؟!
به هر بهانه ای که شده این و اون رو دستگیر می کنن...واقعا کارشون مزخرف بود
اینا دیگه چقدر عغده ای هستن :27:
حسین بنگر دیگه کیه؟
منظورش محسن بنگر هستش
بهتره دیگه اسم ها مطرح نشه
درست نیست:13:
بابا بی خیال..
همش یه مهمانی بوده وبس...:31:
حالا 3ساعت خوش گذرونی که کسی رو به فرطیه تباهی نمیکشونه خو..:27:
کیه که به این جور مجالس نره...کیه که دوست نداره کمی تفریح کنه واز مشکلات زندگی کمی فاصله بگیره...
بزارید جوان ها خوش باش دیگه..
رفتن مهمونی ...قتل که مرتکب نشدن که...
معلومه که جو حاکم مخالف این برنامه هاست اما حداقل ماها نکوبیمشون دیگه...
البته این مسئله تداخل زیادی با جو حاکم ما نداره ، در تمام نقاط دنیا حضور در چنین محافلی برای ورزشکاران خوشایند نیست ، در تمام این ماجراهایی که در کلاب های شبانه که اکثرا بازیکنان لیگ برتر تشریف می برند هم میبینیم که با چه عکس العملی از طرف مطبوعات و توسط تماشاگران در استادیومها مواجه می شوند .
مگه پارتي رفتن گناهه...؟ از ديد من هيچ اشكالي نداره...
ای نامردا؟(تنها رفتن)
این تفریحات مال بچه پولداراست.یا خانوم خوشگلاست.
بيچاره ها...
يحتمل عمر زندگي فوتباليشون عموم شد...:31:
مگه پارتي رفتن گناهه...؟ از ديد من هيچ اشكالي نداره...
شانس آورديم مملكت دست تو نبود
:31:
اين خبرا كه تازگي نداره كه :13:
مازيار ناظمي فاش كرد
رشوه 4 ميليونی كارشناس فوتبالي تلويزيون
مازيار ناظمي ، مجري و گوينده اخبار صدا و سيما ، در وبلاگ شخصي اش مدعي شد كه يكي از مربياني كه به عنوان كارشناس در برنامه هاي تلويزيوني و راديويي حضور پيدا مي كند ، در معادلات مالي پشت پرده فوتبال نقشي غيرقابل انكار دارد.
به گزارش ايلنا ، ناظمي در يادداشتي از ماجراي پول گرفتن مسئول استعداديابي يكي از باشگاههاي سرشناس از فرزند يكي از همكارانش پرده برداشته است.
به نوشته اين چهره شناخته شده صدا و سيما ، شخص مذكور هنگام تست گرفتن از فرزند همكارش مدعي شده كه تيم پايه باشگاه تنها يك جاي خالي دارد كه قيمتش هم 10 ميليون تومان است و بعد از چانه زني با گرفتن 4 ميليون تومان ، جاي خالي را به بازيكن جوان داده است.
ناظمي در پايان اين داستان ، بدون اشاره به نام باشگاه و مسئول استعداد ياب آن ، تنها به ذكر آدرسي گنگ بسنده كرده است:«مسئول استعداد یابی و مربی محترم تیم بزرگ است که به عنوان کارشناس زیاد می آید در تلویزیون و رادیو ، دعا کنید بتوانیم شر اینها را از فوتبال و رسانه ها کم کنیم.»
M A M M U T
15-09-2010, 17:09
ناظمی اینه:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
mahdishata
27-09-2010, 08:44
و به راستی، اگر خود مردم این موضوع را پیگیری نمی کردند، کدام مسئول حتی ذره ای توجه نشان می داد؟ اگر رسانه ها این موضوع را پوشش نمی دادند، کدام مسئول توجه می کرد؟ چرا اکنون که رسانه ها چیزی ننوشته اند، هیچ کدام از مسئولین (که همگی آگاه هستند) موضوع را فراموش کرده و حتی در هفته دفاع مقدس، هیچ توجهی به این واقعه ندارند؟ آیا نباید پس از 24 سال، یکی از مسئولین بلندمرتبه ورزشی کشور با خانواده شهدای ورزشکار چوار دیداری داشته باشد؟
اگر از شما بپرسند بزرگترین فاجعه تاریخ مسابقات فوتبال در کدام شهر و کشور بوده، شاید فکر خود را به اروپا، آمریکا، آفریقا، استرالیا و... ببرید و یا به جنگ جهانی اول و دوم بیندیشید؛ اما کمتر کسی می تواند باور کند، بزرگترین فاجعه فوتبال در یکی از شهرهای کوچک ایران رخ داده است.
به گزارش «تابناک»، «حجت الله هاشم بیگی»، از جمله کسانی است که واقعه هولناک حمله به مسابقه فوتبال در بخش چوار استان ایلام را به خوبی به یاد دارد و به همراه جوانان این خطه، همه تلاششان زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدای عزیز یاد شده است.
او در این باره برای «تابناک» نوشت:
در 23 بهمن ماه سال 1365 و در اثنای دفاع مقدس، واقعه بزرگی در استان ایلام و زمین فوتبال شهر چَوار رخ داد که به جرأت می توان آن را یکی از بزرگترین رویدادهای تاریخ فوتبال ایران نامید؛ اما به دلایلی به ویژه بن بست رسانه ای استان ایلام، به فراموشی سپرده شده بود.
زمانی که پاسدار شهید حسین هزاوه، بازیکن ارزنده تیم فوتبال خیبر خرم آباد و داور رسمی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران، به عنوان بخشدار چوار معرفی شد و خود را در وسط جبهه جنگ دید، به فکر چاره ای برای ایجاد نشاط و شادابی در بین مردم و کمک به جنگ زده ها افتاد. وی که پاسدار، داور و فوتبالیست بود، با الهام از نام تیم محبوبش (خیبر خرم آباد) تیم فوتبال خیبر چوار را تأسیس کرد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حسین هزاوه می دانست که جذابیت ورزش فوتبال را چگونه در راه دفاع از آب و خاک کشور مورد استفاده قرار دهد. او با استفاده از علاقه جوانان به فوتبال، آنان را گرد هم آورد و هرکجا مردم جنگ زده به کمک نیاز داشتند، به همراه تیمش اقدام می کردند.
هزاوه که مربی و بازیکن تیم منتخب چوار بود، یک باشگاه فرهنگی ـ ورزشی را به معنای واقعی کلمه درست کرده بود که به اخلاق و ورزش همراه هم توجه می کردند. در زیر بمباران های دلخراش دشمن بعثی، تیم او امور فرهنگی، ورزشی و انسان دوستانه را دنبال می نمود و به دور از شعارزدگی، فوتبال را تبدیل به پلی برای ایثار و فداکاری کرده بود.
پیش از مسابقه فوتبال 23 بهمن، حسین هزاوه به اعضای تیمش گفت: «بچه ها حواستان باشد غرق فوتبال نشوید. اگر جایی بمباران شد، سریع به کمک جنگ زده ها برویم»؛ اما هیچ کس گمان نمی کرد در سرزمین کوچک چوار، بزرگترین فاجعه تاریخ فوتبال جهان در حال وقوع است.
بر پایه این گزارش، در ساعت 16 روز 23 بهمن ماه 1365 ، تیم های فوتبال منتخب چَوار و منتخب جوانان ایلام، آغازگر یک مسابقه رویایی و باورنکردنی بودند... صدها نفر از مردم دور و نزدیک برای دیدن مسابقه به زمین چَوار آمده بودند که با توجه به شرایط جنگی و فاصله سی کیلومتری محل مسابقه با جبهه اصلی جنگ، حضور شمار بسیاری از مردم باورنکردنی بود.
در حالی که ده دقیقه از نیمه دوم مسابقه گذشته بود و تیم چَوار با نتیجه 2 بر 1 از حریف خود عقب بود، داور یک ضربه کرنر را به سود منتخب جوانان ایلام اعلام کرد. بازیکنان تیم چوار برای دفاع و بازیکنان تیم منتخب جوانان ایلام برای حمله، همگی در محوطه جریمه تیم چوار جمع شده بودند که هواپیماهای دشمن بعثی زمین فوتبال را تبدیل به خط مقدم جبهه کردند و با انواع بمب و راکت، بینندگان و بازیکنان بی دفاع را مورد اصابت قرار دادند. جالب اینجاست که بیشتر بمب ها در محوطه جریمه تیم چوار یعنی محل تجمع بازیکنان فرود آمد.
در این روز خونین 9 بازیکن فوتبال، یک داور و پنج تماشاگر به شهادت رسیدند و دهها تن از تماشاگران و سایر بازیکنان نیز به شدت مجروح شدند و آثار این بمباران بی رحمانه هنوز هم در بین بسیاری از خانواده های استان ایلام وجود دارد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تنها کسانی می توانند عمق فاجعه را درک کنند که از نزدیک این ماجرا را دیده و یا پس از بمباران، برای جمع آوری اجساد در زمین مسابقه حاضر شدند.
در زمان وقوع واقعه، نگارنده هفت سال سن داشته و دود سیاهی که تمام فضای منطقه را پوشاند، به خوبی به یاد دارم. هجوم مردم از همه اطراف برای یاری رساندن به مجروحین و جمع آوری پیکر مطهر شهدا را به خوبی به یاد دارم. صدای مویه مادران و «روله روله» آنان، چیزی نیست که به سادگی از ذهن مردم ایلام پاک شود.
سجاد مظفری تماشاگر 5 ساله مسابقه را شاید بتوان کم سن ترین قربانی تاریخ فوتبال جهان نامید. سجاد که به همراه برادر هفت ساله اش عاشق فوتبال بودند، هر دو در حین دیدن مسابقه فوتبال به شهادت رسیدند.
حسین هزاوه، یونس تلوکی، مجتبی ناصری، علی نجات کرمی، علی عباسی، محمد کمالوندی، جهانگیرکاوه، عبدالرزاق مهدیه و سیدمحمد زارعی (بازیکنان فوتبال)، حمیدرضا رضایتی (داور مسابقه)، مراد آذرخش، خلیل مظفری، سجاد مظفری، محمد جواد مظفری و امجد حیدری(تماشاگران مسابقه) به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. بازیکنانی همچون علی قیطاسی، رحمت محمودی، علی گهرسودی، گل مراد فاضلی، فرمان فولادوند، جواد کرمی، سلمان کرد و... به افتخار جانبازی رسیدند.
در آن زمان به جز مجله دنیای ورزش، کسی به یاد ندارد که تلویزیون و رادیو در مورد این موضوع چیزی گفته باشند.
در تاریخ 25 بهمن ماه 1387 و در حاشیه مسابقه فوتبال استقلال-پرسپولیس، کمیته فرهنگی سازمان لیگ فوتبال کشور مراسم باشکوهی را با همکاری انجمن دانشجویان و فارغ التحصیلان چوار، جهت تجلیل از شهدای زمین فوتبال چوار برگزار نمود و انصافاً در حال حاضر نیز این موضوع توسط سازمان لیگ دنبال می شود.
هنوز پرسش های بسیاری در ذهن ما نقش بسته است و گاه جز غصه خوردن، چیزی به ذهنمان نمی رسد و گاهی چنان حرص می خوریم که به مرز سکته نزدیک می شویم...
چرا پس از 24 سال، مقدس ترین زمین فوتبال دنیا که با خون شهیدان آبیاری شده است، حتی یک چمن درست و حسابی هم ندارد؟ چرا هنوز یادمانی برای شهدای زمین فوتبال چوار ساخته نشده است؟
چرا تاکنون یک مسابقه مهم برای این شهدای والامقام برگزار نشده است؟ چرا مصدومیت یک بازیکن معمولی، این همه مورد توجه رسانه ها قرار می گیرد، ولی تکه تکه شدن ده ها فوتبالیست و تماشاگر فوتبال در سال 65 به راحتی فراموش می شود؟
و به راستی، اگر خود مردم این موضوع را پیگیری نمی کردند، کدام مسئول حتی ذره ای توجه نشان می داد؟ اگر رسانه ها این موضوع را پوشش نمی دادند، کدام مسئول توجه می کرد؟ چرا اکنون که رسانه ها چیزی ننوشته اند، هیچ کدام از مسئولین (که همگی مطلع هستند) موضوع را فراموش کرده و حتی در هفته دفاع مقدس هیچ توجهی به این واقعه ندارند؟ آیا نباید پس از 24 سال، یکی از مسئولین بلندمرتبه ورزشی کشور با خانواده شهدای ورزشکار چوار دیداری داشته باشد؟
آیا اگر این اتفاق در استانی همچون تهران یا اصفهان می افتاد، به راحتی فراموش می شد؟ گناه ایلام و ایلامی چیست که یک استان مرزی است و مورد توجه رسانه ها قرار نمی گیرد؟
البته گاه، می توان اخباری از ایلام را در صدر اخبار پیدا کرد. مثلاً زمانی که یک اتوبوس ایلامی در نزدیکی های تهران و یا اینکه یک اتوبوس اصفهانی یا تهرانی در ایلام تصادف کند و شمار بسیاری از آنان کشته و زخمی شوند. یا مثلاً رئیس جمهور به ایلام سفر کند... در دیگر موارد شاید اگر زلزله ای ده ریشتری در ایلام اتفاق بیفتد، به صدر اخبار بیاییم، چون بمباران ها و رشادت ها و دلاوری های مردم ایلام در جنگ تحمیلی نیز هیچ گاه ما را به صدر اخبار کشور نیاورده است...شاهد مدعا اینکه سالها با گرد و غبار دست و پنجه (البته حلق و بینی) نرم می کردیم، ولی کسی توجه نمی کرد. به محض اینکه ذره ای از گرد و غبار به تهران رسید، همه متوجه شدند؛ ایلامی هم وجود دارد... .
چگونه است که تیم برگزیده 98 برای آزاد کردن یک فوتبالیست از زندان، به شمال کشور می روند و مسابقه فوتبال برگزار می کنند و تلویزیون هم مستقیم مسابقه را پخش می کند؛ اما، تعدادی از بازیکنان سابق تیم ملی را جهت شرکت در مراسم یادواره شهدای چواردعوت می کنیم و حتی با هزینه شخصی برایشان بلیت هواپیما تهیه می کنیم، اما روز مراسم به راحتی آب خوردن از سفر به ایلام سر باز می زنند؟ اما می دانم اگر به اتفاق چند روزنامه نگار و دوربین تلویزیونی، آن بازیکنان را دعوت می کردیم، حتماً در مراسم یادواره شهدای فوتبال شرکت می کردند... .
البته صد درود به شرف و مردانگی پیرمردهایی همچون همایون بهزادی، حمید جاسمیان، سید کاظم صیدعلیخانی و علی مودت که بدون توقع و حتی با اتوبوس خود را برای شرکت در مراسم یادواره شهدای چوار، به ایلام رساندند...
چرا این همه شعار فرهنگی می دهیم و به فرهنگ شهادت که زیربنای فرهنگ جامعه است، بی توجه هستیم. چرا این همه باشگاه فرهنگی- ورزشی که همگی در رشته فوتبال فعالیت می کنند، هیچ مراسمی برای شهدای جامعه فوتبال برگزار نمی کنند؟
بازیکنی که در یک مسابقه فوتبال، توپ را به بیرون زده است، چنان مورد تقدیر و تشکر قرار می گیرد که خودش در یک مصاحبه تلویزیونی اعلام می کند، دیگر از این همه تجلیل خسته شده است؛ اما چرا کسی از حسین هزاوه، داور رسمی فدراسیون فوتبال و بازیکن برجسته فوتبال، که شهرت و محبوبیت فوتبال را کنار گذاشت و به اعماق جبهه ها رفت، تجلیل نمی کند؟
آیا تاکنون کسی این جنایت جنگی را به گوش فیفا رسانده است؟ آیا فدراسیون فوتبال عراق از این موضوع خبر دارد تا دست کم به صورت سمبلیک و پس از سرنگونی صدام، عذرخواهی کوچکی از خانواده شهدای فوتبال کند؟
در هفته دفاع مقدس که همه اقشار به فرهنگ شهادت توجه می کنند، اهالی ورزش هیچ توجهی به شهدای ورزشکار چوار ندارند و حتی تقاضای وقت دیدار اعضای انجمن دانشجویان و فارغ التحصیلان چوار توسط یکی از مقامات بلندمرتبه ورزش کشور (آن هم در هفته دفاع مقدس) پذیرفته نمی شود، ولی این مسئول، چند روز پیش در جلوی دوربین های تلویزیونی، از شهادت و ایثار برای ملی پوشان سخن می گوید... .
اما، هزاران درود بر سردار سعید مشایخی که دوشادوش جوانان ایلام برای گرامیداشت یاد و خاطره این شهدای والامقام تلاش کرد و هزاران درود بر همه گمنامانی که بدون چشمداشت برای گرامیداشت یاد و خاطره شهدای زمین فوتبال چوار تلاش کردند.
....حتی اگر به یاد آن شهدای مظلوم فوتبال، ورزشگاهی ساخته یا مسابقه فوتبالی برگزار نشود، ما هستیم و ادامه می دهیم؛ دست کم می توانیم هر از چندگاهی دلنوشته ای برای شهیدان دیارمان بنویسیم... .
گرافيكار
27-09-2010, 15:54
جنگ
شومترين پديده اين جهان بي رحم
واقعا به جاي اينكه فيلمش رو بسازن
و توي جهان فريادش كنن
دنبال ....
باز دست فردوسي پور درد نكنه كه بارها يادشون رو زنده كرد
خدا رحمتشون كنه
satttanism
27-09-2010, 18:29
خیلی بیشتر از این افراد در خیلی از بمباران های دیگه کشته شدن و فقط اونها در زمین فوتبال نبودند اما چه فرقی با اینها داشتند نمیدنم که این فاجعه بزرگ لقب گرفته اما اونها نه
واقعا برخی دنبال چه سوژه سازی هایی هستند
خیلی بیشتر از این افراد در خیلی از بمباران های دیگه کشته شدن و فقط اونها در زمین فوتبال نبودند اما چه فرقی با اینها داشتند نمیدنم که این فاجعه بزرگ لقب گرفته اما اونها نه
واقعا برخی دنبال چه سوژه سازی هایی هستند
بنده خدا گفته توی ورزش فوتبال فاجعه به حساب میاد.:31:
اخه اون خلبان نفهمید اینها دارن فوتبال بازی میکنن؟:19:
ما همجورش روشنیده بودیم الا این جوریش رو..
روح تمام جان نثاران جنگ در فردوس برین آرام باد..:40:
اخه اون خلبان نفهمید اینها دارن فوتبال بازی میکنن؟:19:
مثلا اگه ميفهميد فكر ميكني بمباران نميكرد؟:41:
خدا بيامرزدشون...
نميدونم چرا استان هايي كه تو جنگ بودن الان بايد مظلوم ترين استان ها باشن؟!
S@nti@go_s&k
27-09-2010, 18:44
یادشون گرامی
.................................................. ........................
f-secure
28-09-2010, 19:08
مثلا اگه ميفهميد فكر ميكني بمباران نميكرد؟:41:
خدا بيامرزدشون...
نميدونم چرا استان هايي كه تو جنگ بودن الان بايد مظلوم ترين استان ها باشن؟!
برای اینکه ایران فقط شده تهران.هر چی اکاناته باید جمع شه تهران.هر چی کارمند و مجری و .... نخبه هستش باید یجوری بکشوننشون تهران.بعد میگن چرا شده 20 میلیون نفر.مخصوصاً توی دولتهای قبل این قضیه ی توجه صرف به پایتخت بشدت پررنگتر بود..
گرافيكار
29-09-2010, 01:20
خیلی بیشتر از این افراد در خیلی از بمباران های دیگه کشته شدن و فقط اونها در زمین فوتبال نبودند اما چه فرقی با اینها داشتند نمیدنم که این فاجعه بزرگ لقب گرفته اما اونها نه
واقعا برخی دنبال چه سوژه سازی هایی هستند
مگه قراره چون جاهاي ديگه افراد بيشتري كشته شدن اينها رو ناديده گرفت
براي بخش ورزش اين يك فاجعه بود
همونطور كه بمباران يه مدرسه براي آموزش و پرورش
كلا اگه توي كشورهاي اروپايي اين اتفاق مي افتاد ميديدين كه چه قدر فيلم و كتاب و ... براشون بيرون ميدادن
excessive
29-09-2010, 02:16
واسه شادی روحشون صلوات...
ertebatat
03-10-2010, 10:31
ایران 2 بر 1 عراق را شکست داد و به فینال غرب آسیا رفت.
افشین قطبی در مورد پیروزی 2 بر یک مقابل عراق اظهار داشت: به دلیل سابقه تاریخی که دو کشور ایران و عراق دارند، من از بازیکنان در نیمه اول راضی نبودم. آنها از شکست ترس داشتند؛ اما در بین 2 نیمه با صحبتهایی که انجام دادیم و با تعویضهایی که کردیم، توانستیم نبض بازی را در دست بگیریم. با کنترل و حفظ توپ، در نهایت به خواستهمان که پیروزی مقابل عراق بود، رسیدیم.
قطبی در مورد اینکه بازی اصلی ایران و عراق، نخستین دیدار 2 تیم در جام ملتهای آسیا است، تأکید کرد: خوشحالم عراق که قهرمان آسیا و یکی از بهترین تیمهای کنونی قاره است را شکست دادیم؛ اما بازی اصلی ما مقابل این تیم در جام ملتها در 21 دی ماه است که هر 2 تیم با ترکیب اصلی حضور خواهند داشت.
حواشی به وجود آمده در جریان دیدار ایران و عراق که از سوی هواداران عراقی به وقوع پیوست، باعث شد بازیکنان کمی عصبی شوند.
در زمان پخش سرود ملی هر کشوری، همگان باید به آن احترام بگذارند، اما عراقیها زشت ترین کارها را در این زمان انجام دادند. فوتبال خارج از هر مقولهای است و حداقل کاری که هواداران حریف میتوانستند انجام دهند، احترام به سرود و پرچم ایران بود که این کار را نکردند.
منصوریان گفته است که، حرکت زشت هواداران عراقی روی بازیکنان ما تأثیر مثبت گذاشت و بازیکنان خواستند از حیثیت پرچم ایران دفاع کنند که انصافا این کار را به خوبی انجام دادند.
به باور سرمربی تیم ملی چین، فوتبال ایران در بالاترین سطح قاره پهناور آسیا قرار دارد.
حاجی لو در مورد بازی با عراق گفت: یک استادیوم عراقی، در بازی دیروز تیم ملی کشورشان را حمایت کردند و این موضوع برای ما سخت بود، به همین دلیل به خاطر این برد پس از بازی اشک شوق ریختم.
سرپرست تیم ملی افزود: این دیدار برایم از جام جهانی هم مهمتر بود. همه وجودم را برای این بازی گذاشتم، چون دلم نمیخواست شکست تیم ملی را ببینم. در جریان بازی ما تنها بودیم و تمام ورزشگاه هوادار عراق بودند و ما بی غیرت بازی را بردیم. دیدار سنگینی بود که خوشبختانه با پیروزی تیم ملی ایران همراه شد.
100 میلیون نفر در 180 کشور جهان دیدار ایران و برزیل را تماشا خواهند کرد.
مدیر اجرایی آژانس برگزار کننده دیدار ایران و برزیل گفت: بیش از 100 میلیون نفر در 180 کشور جهان این بازی دوستانه را تماشا خواهند کرد.
فیلیپ هوبر، مدیر اجرایی آژانس سوئیسی در این زمینه گفت: فدراسیون فوتبال امارات برای میزبانی این مسابقه هیچ پولی دریافت نمیکند و تعهدات مالی از جمله هزینه پروازها و هتل بر عهده ما است، اما این یک پروژه بزرگ است. این مسابقه بخشی از تور جهانی برزیل است و هزینهها به علاوه حق پخش تلویزیونی در دنیا توسط اسپانسر تور تقبل میشود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
pcforlife
03-10-2010, 11:28
مگه اخبار تیم ملی نباید تو این تاپیک باشه؟:18:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
tosan622
03-10-2010, 11:48
آخه بردن 2 بر 1 عراق اشک شوق داره ؟!! فوتبال ایران در بالاترین سطح قاره آسیاست ؟ !!!! چقدر راحت خودتون رو فریب میدین !!
ali.sholug
03-10-2010, 12:02
جالب اینجاست تو هر دو بازی اخیر تیمهای حریف 10 نفره شده بودن تساوی با یک تیم 10 نفری و برد یک تیم 10 نفری دیگه با توجه به اینکه گل تساوی و گل برتری بعد از 10 نفره شدن تیمهای حرف به ثمر رسیده فکر نکنم اینقدر خوشحالی داشته باشه
بردن تیم عراق با اونم با یک بازیکن کمتر چه افتخاری داره؟
فوتبال ایران در بالاترین سطح قاره آسیاست ؟ آره حتما همینطوره!!
satttanism
03-10-2010, 15:25
فوتبال ملی ایران ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
ertebatat
06-10-2010, 10:34
در هفته ای که گذشت خبر جالبی که شنیده شد درباره ادعای عجیب و غریب داریوش مصطفوی بود که از طلب 220 میلیون تومانی خود از فدراسیون فوتبال صحبت کرد!
در واقع مصطفوی مدعیست در زمانی که رییس فدراسیون فوتبال بود این مبلغ را از جیب شخصی برای فوتبال خرج کرده و حالا به دنبال استرداد مبلغ یاد شده از فدراسیون فوتبال است. نکته جالب تر واکنش شدید فدراسیون و شخص کفاشیان نسبت به این ادعاست که ضمن رد آن به دنبال شکایت از داریوش مصطفوی در مراجع قضایی و نهادهای ذیربط است. از طرفی مصطفوی برای ادعای خود هاشمی طبا رییس وقت سازمان تربیت بدنی را به عنوان شاهد معرفی کرده در حالی که هاشمی طبا از این ماجرا اظهار بی اطلاعی می کند. بازی های غرب آسیا، نیمه نهایی لیگ قهرمانان آسیا و از همه مهم تر بازی دوستانه تیم ملی فوتبال کشورمان در برابر برزیل که در ابوظبی برگزار خواهد شد از دیگر عناوین برنامه این هفته نود اینترنتی محسوب می شود. بالاخره مشخص نشد این بازی دوستانه که به صورت غافلگیر کننده ای نهایی شد توسط چه کسی برنامه ریزی شد. در حال حاضر مدعی اصلی البته به طور طبیعی فدراسیون فوتبال است اما بعضی ها مناسبات فوق دوستانه روسای جمهور دو کشور را در انجام این بازی دوستانه دخیل می دانند. در هر حال هر کسی که این کار را انجام داده قابل تقدیر است و به اصطلاح عامیانه تر جای دست مریزاد دارد.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
واقعا واسه فوتبال فاجعه ست.روحشون شاد.
مهرداد میناوند را با جام جهانی 98 و تیم رویایی آن مقطع فوتبال ملی ایران و همچنین تیم فوتبال پرسپولیس می شناسند. او اما دچار حاشیه های زیادی شد و خیلی زود از فوتبال کنار گذاشته شد.
خیلی زود از فوتبال کنار رفت. میگویند اشباع شده بود، اما خودش میگوید فوتبالزده شده بود. مهرداد میناوند، فوتبالش را از زمینهای خاکی 30متری جی که در آنجا به دنیا آمده، شروع کرد. او که در 35سالگی میتوانست همچنان بازی کند، اکنون دل پردردی از فوتبال و اهالیاش دارد. او حتی از نزدیکان و خانواده خود هم شاکی است!
خودش میگوید با تیمملی سال98 کاری کردند که سیاسیون و نظامیون و بزرگان و خلاصه همه غیرورزشیها به فوتبال گرایش پیدا کردند. فوتبال را سر سفره مردم بردند و غرور ملی را در مردم زنده کردند. با میناوند از هر دری صحبت کردیم؛ از ممنوعالتصویر شدن در تلویزیون و ماجرای آن بلوتوث کذایی تا نامه سعیدلو مبنیبر قرارداد نبستن با میناوند.
بخش هایی از پاسخ های میناوند در ادامه می آید :
• بعد از 5سال که از اروپا برگشتم، دیدم آدمهایی در این فوتبال پست و مقام گرفتهاند که سرشان به تنشان نمیارزد. کسی که مسئول جمعآوری چمدان ما بود، شده بود همهکاره و این عذابم میداد.
وقتی برگشتم نتوانستم با مدیریت و مربی پرسپولیس کار کنم. من در 19سالگی در تیمملی بازی کردم و 21سالگی در جامجهانی. 25سالم بود که در اروپا بازی کردم و 29بازی اروپایی هم دارم. من در اولدترافورد و سانتیاگوبرنابئویی بازی کردم که کارشناسان تلویزیونی فوتبال هنوز آنجا را از نزدیک ندیدند
• نزدیکترین افراد در زندگیام سرم کلاه گذاشتند. توصیهام به بچههایی که تازهوارد فوتبال شدهاند این است که فوتبال عوض شده و آدم دیگر نمیتواند به برادرش هم اعتماد کند.کار عطر و ادکلن میکردم که فعلا انجام نمیدهم، ولی هنوز آنقدر اعتبار دارم که محتاج کسی نباشم.
زمانی که هیچکس نمیدانست ماشین چی هست، بهترین ماشینها زیر پای میناوند بود، ولی الان به جایی رسیدم که اعتقاد دارم هرچی سادهتر و خاکیتر باشی نزد مردم قابل احترامتر میشوی.الان ملک و زمین هم خریدوفروش میکنم.
• خودم کار اقتصادی نمی کردم. کسی برایم انجام میداد. من وقت نداشتم، چون تمام فکر و ذکرم فوتبال بود. دیوید بکام 4تا مشاور دارد؛ مشاور اقتصادی، مشاور امور تبلیغاتی، مشاور مصاحبه با مطبوعات و... من با خیلی از کارهای علی دایی مخالفم، اما کارهای خوب او را هم باید گفت. علی دایی وقتی در اروپا بود، کار اقتصادی هم انجام میداد، درحالیکه هیچوقت به فوتبالش لطمه نزد. فوتبالیستهای امروزی، اولین کاری که بعد از قرارداد و گرفتن پول میکنند، این است که یک ماشین مدل بالا میخرند.
• بازیکن نباید با یک ماشین اشباع شود. که اگر این طور بود ما نه علی دایی داشتیم، نه علی کریمی. کریم باقری 45ساله است، اما میگویند 37ساله است و در سن 12سالگی(!) شناسنامه گرفته، ولی تا 50سال دیگر هم میتواند خوب بازی کند.
• ویژگی نسل ما این بود که بیرون فوتبال با مردم بودیم و پول همهچیز نبود. اگر کسی به پیراهن تیمملی پشت میکرد، مردم طردش میکردند. علی دایی رودهاش 30سانت پاره شد، سرش 20تا بخیه خورد، ولی با این حال آمد و بازی کرد. وقتی بازی را میباختیم، یکهفته از خانه خارج نمیشدیم، اما حالا داربی را میبازند و با مردم دعوا هم میکنند.
• فوتبال این مملکت را شبزندهداری(!) خراب کرده، قلیان خراب کرده، حرفهای نبودن خراب کرده. امیر عابدینی شب زنگ میزد و بازیکنان را چک میکرد که بازیکن سر ساعت بخوابد.از همینجا اعلام میکنم که من هم اشتباهاتی داشتم. آن فیلمی که از من پخش شد، وجهه تمام فوتبالیستها را خراب کرد، با اینکه در آن فیلم من هیچ گناهی مرتکب نشدم و بعدها نیز تبرئه شدم.
• فرهاد مجیدی و سهراب بختیاریزاده در این سن غیر از تمرین با تیم، صبحها هم انفرادی تمرین میکنند. اگر فوتبالیستی 500 تا 700 میلیون میگیرد من میگویم حقش است، ولی نه بازیکنی که حرفهای نیست. من گرانترین بازیکن تیم در اتریش بودم، ولی اگر دیر سر تمرین میرفتم و علیه باشگاه صحبت میکردم، جریمه میشدم. ما مسلمانیم وطبعاً مشروبات الکلی در دین ما حرام است، اما در اتریش برای غیر مسلمانها هم خوردن مشروبات الکلی و شبزندهداری ممنوع بود.
• میخواستم برگردم و در تیمهای پایه فعالیت کنم، اما گفتند آقای سعیدلو نامه زده که نباید با مهرداد میناوند قرارداد امضا کنید. من 7سال پیش اتفاقی برایم افتاد و تاوان آن را هم دادم. از آقایان میخواهم مهرداد میناوند را به خاطر خوبیهایش ببخشند. وقتی در اتریش بودم، تیم با هاپوئل رژیم صهیونیستی بازی داشت. سرپرست هاپوئل به من قول پرداخت پول و عوض کردن پاسپورتم را داد، اما من به خاطر اعتقاد وکشورم مقابل آن تیم بازی نکردم. خیلی از آقایان آن موقع که من بازی میکردم، آرزوی گرفتن عکس یادگاری کنار ما داشتند و حالا به پست و مقامی رسیدند!
• امثال فیروز کریمی اصلا باید از این فوتبال بروند، نه اینکه بروند در لیگ دسته اول و با خیال راحت به کارهای خود ادامه دهند. فیروز کریمی در حدی نیست که با عابدینی کلکل کند. متاسفانه در فوتبال ما آدمها سر جایشان نیستند.
• 10سال پیش من میرفتم گمرک لباس میخریدم، اما الان لباس مارکدار میپوشم. آنموقع روی سرم کاسه میگذاشتم و موهایم را کوتاه میکردم، اما درحالحاضر آرایشگرم در خیابان الهیه است. این هیچ ایرادی ندارد. ما باطن آدمها را ول کرده و به ظاهر آنها چسبیدهایم. آن زمان هم به خاطر نماز خواندن و قرآن خواندن به من میگفتند: «ریاکار».
• متاسفانه در فوتبال ما پشت آدمها حرف زیاد است. در یکسالی که دوبی بودم، بیمار شدم و کورتون مصرف میکردم. زیر چشمهایم هم پف داشت، برایم حرف درست کردند که میناوند معتاد شده و سرطان خون دارد. آبروی یک آدم را به همین راحتی میریزند.
• حاضرم قسم بخورم آدمهایی که به عنوان کارشناس به تلویزیون میروند، با ارتباط میروند. سند دارم کسی که در ایتالیا پیتزا میفروخته، الان کارشناس تلویزیون است. رفتم حراست صداوسیما گفتم چرا ممنوعالتصویرم، اما هیچ جوابی نشنیدم. از همه کارشناسانشان بهتر حرف میزنم، بهتر سیستم فوتبال را میشناسم و بیشتر فوتبال بازی کردم. هر جایی که میخواهم بروم میگویند میناوند نباشد. امامحسین(ع) «حر» را بخشید، حالا ما شدیم یزید .
• کتاب زندگینامهام را بهزودی چاپ میکنم و تمام ناگفتهها را میگویم.
• کلاسc را گذراندهام. 2، 3دوره بدنسازی هم رفتهام. دوره ایجنتی فیفا را هم دیدهام، اما در کشور ما این چیزها مهم نیست و رابطه حرف اول و آخر را میزند، نه مدرک.
• وقتی به پرسپولیس آمدم، شاهرودی زیاد از من خوشش نمیآمد. بعد از تمرین رفتم دوش بگیرم. صورتم کفی بود، عجله هم داشتم، چون بعدش باید برای مصاحبه میرفتم. رضا شاهرودی وارد رختکن شد و چون یک دوش بیشتر نبود، جلوی در آمد و گفت: « بیرون!» گفتم چرا؟ گفت برای اینکه من بزرگترم. من با صورت کفی بیرون آمدم و شاهرودی که همیشه 2دقیقه دوش گرفتنش طول میکشید، آن روز کیسه کشید، روشور زد، سنگ پا زد و نیمساعت طول داد.
منبع:هفته نامه تماشاگر
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
Macushla
18-10-2010, 20:03
خيلي جالب بود و قابل تامل !!! :20:
دكمه تشكر كجاست ؟؟؟
ممنون :11:
mahdishata
18-10-2010, 20:14
بعد از 5سال که از اروپا برگشتم، دیدم آدمهایی در این فوتبال پست و مقام گرفتهاند که سرشان به تنشان نمیارزد. کسی که مسئول جمعآوری چمدان ما بود، شده بود همهکاره و این عذابم میداد.
همون بابايي كه اري هان رو اورد و داره به استقلال بازيكن ميفروشه.مديراي فوتبالي اين مملكت ادم نميشن(همشون فرشته هستن:31:)
satttanism
18-10-2010, 20:39
« قوانین انجمن خبرهای ورزشی » ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
2- منبع خبر را حتما قيد كنيد.
e_mohsen83
18-10-2010, 21:19
واقعا.یعنی یه کاراشتباه در گذشته اینده ادموخراب میکنه
بی باک بی بال
19-10-2010, 08:18
کل مصا حبه اش تبلغ کتابش بود
سمینار بررسی تاکتیکی جام جهانی 2010 با حضور نمایندگان فوتبال ایران در حالی امروز در کوالالامپور مالزی به پایان میرسد که حاضران فوتبال آلمان را الگوی بسیار خوبی برای پیشرفت جوانان در قاره کهن برشمردند.
به گزارش خبرنگار مهر، سمینار جام جهانی کنفدراسیون فوتبال آسیا با نام "کنفرانس بررسی تاکتیکی جام جهانی 2010 " با حضور نمایندگان فوتبال ایران در هتل بیرجایان کوالالامپور مالزی در حال برگزاری است که رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا وظیفه مدرسان AFC را برای توسعه فوتبال آسیا سنگین دانست.
همچنین در روزهای گذشته این سمینار "هولگر اوسیک" سرمربی جدید تیم استرالیا مسائل فنی و تاکتیکی بین دو جام جهانی 2006 و 2010 را با هم مقایسه کرد و "کوکامین" مدرس هنگ کنگی AFC روند پیشرفت فوتبال در جام جهانی را مورد ارزیابی قرار داد.
در این سمینار که مسئولان و مدرسان AFC حضور داشتند، طی روزهای اخیر در کارگاههای آموزشی و گروههای مختلف در مورد تفاوت فوتبال آسیا و اروپا، نحوه رشد و حرکت به سوی پیشرفت فوتبال آسیا و موارد دیگر با یکدیگر به بحث و تبادل نظر پرداخته و حاصل این کارگاهها را در نشستهای عمومی مطرح کردند.
از سوی دیگر مسئولان و مربیان تیمهای استرالیا، ژاپن، کره شمالی و کره جنوبی هم که در جام جهانی 2010 حضور داشتند، در مورد تجربیاتشان از آن مسابقات صحبت کردند که مهمترین آن نحوه هماهنگ کردن بازیکنان لژیونر خود با نفرات اصلی در زمان کوتاه بود.
بحث دیگر در این سمینار توسعه فوتبال جوانان در آسیا بود که حاضران فوتبال آلمان و پیشرفتهای این کشور در این بخش را الگوی بسیار خوبی برای پیشرفت فوتبال در قاره کهن برشمردند. همچنین در مورد بحث مدیر فنی و ارتباط مثبت و موثر آن با سرمربی تیمها و راهکارهای لازم برای رشد فوتبال پایه بحث و تبادل نظر شد.
قرار است امروز شنبه در آخرین روز این سمینار "خمینز منندس" اسپانیایی در مورد رشد فوتبال در این کشور اروپایی صحبت کرده و مراسم اختتامیه هم عصر امروز برگزار میشود.
از ایران فریدون معینی، افشین قطبی، مرتضی محصص، مجید جلالی، اردشیر پورنعمت، مسعود اقبالی، جلال بشرزاد، اصغر غلامی، مجتبی تقوی و نادر عربی در این کنفرانس شرکت کرده اند.
اردشیر پورنعمت مدرس AFC و مدیرعامل باشگاه ملوان در گفتگو با خبرنگار مهر، با بیان این موارد، برگزاری این نشستها و سمینارها را در رشد فوتبال در آسیا موثر دانست و گفت: امیدوارم تجربه حضور در این نشستها به رشد بیشتر فوتبال ایران در ردههای پایه و بزرگسالان کمک کند.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
در این سال فیلم «مثلث آبی» با سرمایهگذاری علی فتحالله زاده، مدیر عامل وقت استقلال جلوی دوربین رفت و زرینچه در این فیلم نقش خودش را بازی کرد. این فیلم ماجرای نوجوان علاقهمند به استقلال است که به او میگویند: «ممدآبی».
هفته گذشته آلبوم «همه چیم تو» با خوانندگی رضا عنایتی به بازار آمد تا نام مهاجم سپاهان هم در کنار فوتبالیستهایی قرار بگیرد که از عالم ورزش پا به دنیای هنر گذاشتهاند و میخواهند هوای تازهای را تجربه کنند.
عنایتی به گفته خودش سه سال منتظر دریافت مجوز بوده تا اینکه بالاخره هفته پیش با ورود آلبومش به بازار صدایش به خانههای مردم راه پیدا کرد. قبل از مهاجم سابق استقلال هم بازیکنان زیادی بودهاند که وسوسه دنیای هنر آنها را به این وادی کشانده است.
بعضی از آنها جلوی دوربین رفتهاند تا چهرهشان روی پرده سینماها خودنمایی کند و برخی هم وارد دنیای خوانندگی شدهاند و عکسشان روی جلد کاستها، هواداران آنها را مهمان تجربه جدیدی کرده است.
عزیز اصلی
عزیز اصلی دروازهبان مشهور دهه 40 پرسپولیس و دارایی، اولین فوتبالیستی است که وارد دنیای هنر شد. او علاقه زیادی به بازیگری داشت و این بار سال 44 بود که با پیشنهاد ساموئل خاچیکیان در فیلم «بیعشق هرگز» بازی کرد. مرحوم خاچیکیان درباره انتخاب اصلی برای فیلمش گفته است «او چهرهای سینمایی داشت. من هم خیلی به فوتبال علاقه داشتم. زمانی که تیم رومانی به ایران آمد، تیم ایران در نیمه اول 3 یا 4 گل خورد، دروازبان ما بیاتی بود ولی نیمه دوم عزیز اصلی درون دروازه قرار گرفت.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تيم ملي ايران قهرمان آسيا
ايستاده از راست: دكتر مصطفي عرب(دارايي-عقاب)-مرحوم مهراب شاهرخي(شاهين-پرسپوليس)-حسين فرزامي(تاج)-عزيز اصلي(دارايي-پرسپوليس)-حسن حبيبي(تاج-پاس)-اصغر شرفي(پاس)
من به او پیغام دادم اگر گل نخورد از او در فیلم بعدیام استفاده میکنم. او هم با شیرجههای معروفش کاری کرد که ایران در نیمه دوم گل نخورد و من هم به قولم وفا کردم و در فیلم «بیعشق هرگز» به او بازی دادم. اصلی از سال 44 تا 50 در هشت فیلم سینمایی بازی کرد و به خاطر چهرهاش معمولاً در نقشهای منفی ظاهر میشد.
مهراب شاهرخی
مهراب شاهرخی، بازیکن سالهای دور تیم ملی ایران و پرسپولیس دیگر فوتبالیستی است که وارد عرصه سینما شد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] D8%B1%D8%AE%DB%8C.jpgالبته حضور شاهرخی برخلاف اصلی روی پردهها تنها به یک فیلم خلاصه شد. شاهرخی که به خاطر شوتهای سرکش و نفوذهای بیامانش شناخته شده بود، شیفته سینما بود و سرانجام سال 55 بود که به آرزویش رسید و در فیلم «علفهای هرز» نقش آفرینی کرد. این اولین و آخرین حضور مدافع قدیمی پرسپولیس و تیم ملی در عرصه سینما بود.
مجید سبزی و غلام فتحآبادی
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سریال «به سوی افتخار» اولین سریالی بود که پس از انقلاب با موضوع فوتبال در اوایل دهه هفتاد از تلویزیون پخش شد. این سریال ماجرای یک تیم محلی فوتبال بود و چند فوتبالیست قدیمی هم در آن به ایفای نقش پرداختند. مرحوم مجید سبزی و غلام فتحآبادی دو بازیکن سابق پرسپولیس بودند که سالهای 74 و 75 جلوی دوربین سیروس مقدم رفتند تا حضور فوتبالیها در عرصه هنر پس از انقلاب دوباره به جریان بیفتد.
جواد زرینچه
جواد زرینچه کاپیتان دهه 70 استقلال را که یادتان هست. او هم سال 78 بود که با بازی در فیلم «مثلث آبی» نامش در ردیف فوتبالیستهایی قرار گرفت که روی پرده سینما رفتهاند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در این سال فیلم «مثلث آبی» با سرمایهگذاری علی فتحالله زاده، مدیر عامل وقت استقلال جلوی دوربین رفت و زرینچه در این فیلم نقش خودش را بازی کرد. این فیلم ماجرای نوجوان علاقهمند به استقلال است که به او میگویند: «ممدآبی». محمد که همراه خانوادهاش زندگی فقیرانه و نجیبی دارد در یک فروشگاه ورزشی با جواد زرینچه آشنا میشود و مدافع آبیها که از فداکاری این نوجوان خوشش آمده سعی میکند به خانواده او نزدیک شود و مشکلات آنها را حل کند.
علی پروین و حمید استیلی
اواخر دهه 70 بود که چهره علی پروین و حمید استیلی در کنار فاطمه گودرزی بازیگر نام آشنای سینمای ایران روی پردهها رفت. «فوتبالیستها» به کارگردانی علی اکبر ثقفی، فیلمی بود که پروین و استیلی در سال 79 در آن بازی کردند تا آنها هم حضور جلوی دوربین را تجربه کرده باشند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در این فیلم پروین نقش سرمربی تیم بچههای بیسرپرست و حمید استیلی نقش یک مددکار و عضو افتخاری سازمان بهزیستی را بازی کردند.
احمدرضا عابدزاده
احمدرضا عابدزاده به خاطر چهره فتوژنتیکش از جمله فوتبالیستهایی بود که همواره مورد توجه کارگردانهای سینما برای بازیگری بود. عابدزاده سرانجام سال 78 جلوی دوربین کاظم معصومی رفت و با بازی در فیلم «ازدواج غیابی» پا به عرصه بازیگری گذاشت. البته حضور دروازهبان سابق پرسپولیس و تیم ملی تنها به همین یک فیلم خلاصه شد و پس از آن دیگر عابدزاده دور سینما را خط کشید.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ماجرای فیلم «ازدواج غیابی» یک داستان خیالی است که مبنای واقعی ندارد و زندگی شخصی و خصوصی عابدزاده را روایت میکند. البته بازی عابدزاده در این فیلم چندان هم برای سازندگان آن بیدردسر نبود و اواسط فیلمبرداری بود که عابدزاده به خاطر اختلاف مالیاش با تهیهکننده از بازیگری در این فیلم انصراف داد و بقیه داستان بدون حضور عابدزاده فیلمبرداری شد.
علی انصاریان
مجموعههای طنز تلویزیونی هم از حضور بازیکنان فوتبال بینصیب نماند و علی انصاریان اولین فوتبالیستی بود که با بازی در این مجموعهها تواناییهایش را در عرصه بازیگری به نمایش گذاشت! انصاریان در مجموعه 90 قسمتی «زیر آسمان شهر» که سری اول آن سال 78 از تلویزیون پخش شد، برای دقایقی به ایفای نقش پرداخت.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
البته محمد برزگر دیگر بازیکن پرسپولیس و همچنین فرزادمجیدی، هافبک آن روزهای استقلال هم دیگر فوتبالیستهایی بودندکه در کنار انصاریان در این مجموعه جلوی دوربین مهران غفوریان رفتند. انصاریان همچنین به همراه علیرضا نیکبخت واحدی در یکی از قسمتهای سری دوم مجموعه زیر آسمان شهر که سال 80 پخش شد، هم بازی کرد.
نیما نکیسا
«خدا کنه بارون بیاد» این عنوان اولین آلبوم نیما نکیساست که چند سال پیش وارد بازار شد تا این دروازهبان سابق تیم ملی هم در ردیف فوتبالیستهای هنرمند قرار بگیرد. نکیسا اوایل نوازنده بود ولی در ادامه با توجه به صدای خوبی که داشت روبه خوانندگی آورد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
انتشار آلبوم «خدا کنه بارون بیاد» اولین قدم جدی او در این راه بود که او کنسرت هم برپا کرد و ویدئو کلیپ یکی از قطعات آلبومش به نام «عروسبندر» بارها از شبکههای ماهوارهای پخش شد. او همچنین به گفته خودش بارها با پیشنهاد بازیگری روبهرو شده که به خاطر نداشتن علم این کار به آنها جواب رد داده است.
مهرداد میناوند
«همیشه دوستانم میگفتند که صدایم خوب است و من هم به خودم قبولاندم که میتوانم خواننده خوبی باشم» این را مهرداد میناوند میگوید. او هم در کنار نکیسا دومین فوتبالیستی است که روبه خوانندگی آورده است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]کلیپ «مادر» با صدای میناوند چند سال پیش از تلویزیون ایران پخش شد و مورد استقبال قرار گرفت. او پس از خداحافظی از فوتبال این روزها به طور جدیتر وارد عرصه موسیقی شده هر چند تلاشهای او برای به بازار فرستادن اولین آلبومش به نام «تکستاره» تاکنون بینتیجه بوده است.
رضا عنایتی
هفته پیش برای رضا عنایتی یک هفته به یاد ماندنی بود. او بعد از چند سال دوندگی سرانجام توانست اولین آلبومش را با نام «همه چیم تو» به بازار بفرستد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]عنایتی پس از میناوند و نکیسا سومین بازیکنی است که وارد دنیای خوانندگی شده است. او گفته است در صورتی که استقبال مردم از آلبوم اولش خوب باشد با انگیزه بیشتری برای تهیه آلبوم دوم تلاش خواهد کرد.
کریم باقری و آرش برهانی
مجموعههای تلویزیونی ماه رمضان امسال برای هواداران فوتبال یک سورپرایز داشت و آن هم بازی کریم باقری و آرش برهانی در سریال «در مسیر زاینده رود» بود
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
که این دو بازیکن با پیشنهاد حسن فتحی جلوی دوربین او رفتند و نقش خودشان را در این مجموعه بازی کردند که برای آزادی یک فوتبالیست محکوم به اعدام، تلاش میکردند.
« قوانین و توصیه های انجمن خبر » ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
1 - منبع خبر رو حتما ذکر کنید و ترجیحا لینک صفحه حاوی خبر رو بصورت غیرفعال قرار دهید.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
منبع: جوان
علیرضا نیکبخت واحدی هم بود که من توی لیست ندیدمش!
منبع:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
چه عواملی موجب شدند تا شمار بازیکنان بین المللی ایران روز به روز کمتر شوند به طوری که امروز تنها نکونام و شجاعی ملی پوشان بین المللی ایران محسوب می شوند؟
به گزارش باشگاه خبرنگاران وب سایت ورزشی گل بین المللی در گزارشی مجموعه عواملی را بررسی کرده که موجب کاهش چهره های بین المللی فوتبال ایران شده است. ترجمه این گزارش در ادامه تقدیم می شود.
زمانی نه چندان دور دوازده بازیکن ایرانی در باشگاههای معتبر اروپایی نظیر بایرن مونیخ، هامبورگ، اشتورم گراتز، آستریا وین و کایزرزلاترن توپ می زدند و علی رغم مشکلات ناشی از بازی در باشگاههای تراز اول دنیا و تفاوتهای فرهنگی تعدادی از آنها با سعی و تلاش در باشگاه خود چهره شدند.
علی دایی نخستین بازیکن آسیایی محسوب می شود که در لیگ قهرمانان اروپا بازی کرد و برابر تیمهای مطرحی چون میلان و چلسی به زمین رفت.
اندکی پس از دایی مهدی مهدوی کیا و علی کریمی حضوری موفق در لیگ قهرمانان را در ترکیب تیمهای خود تجربه کردند. بازی به یادماندنی مهدوی کیا در لباس هامبورگ و ثبت یک گل، ارسال یک پاس گل و کسب یک پنالتی مقابل یوونتوس صاحب نام تنها گوشه ای از دوران بازیگری مهدوی کیا در هامبورگ (بیش از 200 بار حضور در زمین) محسوب می شود.
مهدوی کیا در حالی دو بار عنوان بهترین بازیکن سال هامبورگ را از آن خود کرد که وحید هاشمیان فصلی موفق را در ترکیب تیم بوخوم سپری کرد و عنوان چهارمین گلزن برتر بوندسلیگا را به دست آورد.
آندرانیک تیموریان دیگر بازیکن ایرانی در اروپا بود اما این بار در لیگ برتر انگلستان. در این زمان 6 ایرانی حاضر در لیگهای قطر و امارات نامهایی آشنا برای هوداران محسوب می شدند که از میان آنها جواد نکونام با درخشش در جام جهانی 2006 به اوساسونا پیوست. مسعود شجایی دیگر بازیکن ایرانی بود که پا جای پای نکونام گذاشت.
اینکه از مجموع این ستارگان تنها نکونام و شجاعی هنوز در اروپا هستند این سوال را به ذهن متبادر می کند که چه بر سر سایر نمایندگان فوتبال ایرانی که دل میلیونها تماشاگر لیگ های اروپایی را ربوده بودند آمد؟
ستاره هایی که یکی پس از دیگری از آسمان فوتبال اروپا کوچ کردند تا بقیه دوران بازیگری خود را بدور از هیاهو به سر برند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
علی دایی
آرمینیا بیلفلد، بایرن مونیخ، هرتا برلین
- نخستین فوتبالیست از آسیا که در لیگ قهرمانان اروپا بازی کرد.
- بازیکنی که همه باشگاههایی که لباس آنها را بر تن کرد احترام زیادی برای او قائل هستند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
علی کریمی
بایرن مونیخ
- در نخستین حضور خود در لیگ قهرمانان اروپا گل زد.
-پس از آنکه در فصل دوم حضورش در بایرن نتوانست جایی در ترکیب اصلی تیم بیابد به قطر رفت.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مهدی مهدوی کیا
بوخوم، هامبورگ، آینتراخت فرانکفورت
-بیش از 200 بار حضور در ترکیب تیم هامبورگ و درخشش در لیگ قهرمانان اروپا،
-دو بار به عنوان بهترین بازیکن سال هامبورگ انتخاب شد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خداداد عزیزی
اف سی کلن
-سه فصل حضور در کلن آلمان
- پیش از حضور در لیگ امارات به تیم سان خوزه ارث کویک پیوست.
با وجود آنکه تعدادی از این بازیکنان نظیر خداد عزیزی، کریم باقری، حسین کعبی و حامد کاویان پور تجربه کوتاه مدت نه چندان موفقی را در تیمهای اروپایی داشتند اما سایر چهره های بین المللی ایران هنوز چند سال تا پایان دوران بازیگری خود در اروپا فاصله داشتند. جدایی علی کریمی از بایرن مونیخ و حضور در قطر همچنین تصمیم ناگهانی مهدوی کیا مبنی بر ترک آینتراخت فرانکفورت و پیوستن به استیل آذین نمونه های از این دست محسوب می شوند.
وحید هاشمیان، آندرانیک تیموریان، مهدی مهدوی کیا و فریدون زندی تنها به این دلیل که دیگر در ترکیب اصلی تیم هاشان قرار نداشتند اروپا را ترک کردند.
رقابت فشرده با بازیکنان جوان نوظهور برای حفظ جایگاه ثابت در ترکیب اصلی تیم ، مشکلات آمادگی جسمانی و بالارفتن سن از جمله عواملی بود که موجب کم رنگ شدن این بازیکنان در تیمهاشان شد. اگرچه همه نگاهها امروز به نکونام و شجاعی معطوف است اما هیچ تضمینی نیست که آنها هم دیر یا زود راه اسلاف خود را پیش گرفته به ایران باز گردند.
سوال این است که کدامیک از فوتبالیست های حال حاضر ایران می تواند جای خالی ستاره های بین المللی را پر کند؟ پاسخ واقع بینانه هیچ کس است.
دلیل این پاسخ هم بسیار واضح است: اکثریت چهره های بین المللی فوتبال ایران از سوی کارگزاران باشگاههای معتبر اروپایی و در جریان رقابتهای تیم ملی در جام جهانی و جام ملتهای آسیا بین سالهای 1996 تا 2006 انتخاب و رهسپار اروپا شدند. هر زمان تیم ملی نمایش ضعیفی در جام ملتهای آسیا داشت یا نتوانست جواز حضور در جام جهانی را به دست آورد تا سالها پس از آن هیچ بازیکن ایرانی به چشم اروپایی ها نیامد. عدم حضور بازیکنان ایرانی در اروپا تا چند سال پس از ناکامی ایران در کسب جواز حضور در جام های جهانی 2002 و 2010 گواه این مدعی است.
نا امیدی مشهود در فضای فوتبال ایران، ضعف در برنامه های تربیت بازیکنان جوان و به تبع آن تعلل در جوان گرایی و نتایج ضعیف فوتبال ایران در عرصه بین المللی امید حضور نمایندگان فوتبال ایران در اروپا را کم رنگ کرده است و شاید تا مدتها نتوان شاهد حضور ستاره های ایرانی در کنار بازیکنان بایرن مونیخ یا هامبورگ بود.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
manreza71
02-12-2010, 19:00
فوتبال ما دیگه تموم ش وبه تاریخ پیوست. هیچ وقت تا عمر داریم بازیکنانی در قدوقوارههای کریمی ،مهدویکیا ، وعزیزی ودایی و.. نخواهیم داشت.
دیگه کسی مثل کریمی رو نداریم 6 نفر رو دربل بزنه و دروازه خالی رو به مهاجم بسپره تا گلش کنه
دیگخ کسی مثل مهدویکیا رو نداریم که با فرارها وسانترهاش مهاجمو در موقعیت گلزنی قرار بده
دیگه ....
فوتبال ایران به رحمت ایزدی پیوست .فاتحه مع الصلوات
manreza71
02-12-2010, 19:57
اما این مقاله مغرضانه نوشته شده .خیلی ایراد داره ، به نیمکت نشینی دایی تو هرتا یعنی انجام 8 بازی تو فصل دوم حضور در هرتا ورفتن به قطر به خاطر نیمکت نشینی در هرتا اشاره ای نداشته
اشاره نکرده کریمی تنها بازیکن ایرانی بوده که 2 فصل تو بایرن بوده
اشاره نکرده کریمی وقتی مصدوم نشده بود بازیکنان بزرگی مثل لام، شوان اشتاینگر ،زیروبرتو رو تو فصل اول حضورش دربایرن نیمکت نشینشون کرده
به شکسته شدن نازک نی پای کریمی دربایرن ودورموندنش تو فصل دومش اشاره نکرده
یکی دیگه از غرض ورزی ای این سایت د.و.ل...ی اینه که عکس همه بازیکنا رو با لباس تیم اروپاییشون زده وعکس کریمی رو با لباس ملی ایرا ن!!!
و...
امروز مدیران فوتبال قطر به دنبال برگزاری ایدهآل بازیهای جام جهانی 2022 به سر میبرند ... اما در فوتبال ایران مدیران ما به دنبال بيرون آوردن بازيكنان متخلف خود از بازداشتگاه هستند...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پنج شنبه شب مدیران فوتبال قطر در زوریخ با لابیهای فراوان و رایزنیهای گسترده موفق شدند بیست و یک عضو هیات اجرایی فدراسیون جهانی فوتبال را متقاعد کنند تا جواز میزبانی رقابتهای مهیج جام جهانی 2022 فوتبال را به این کشور اعطا کنند تا برای نخستین بار میزبانی رقابتهای جام جهانی به یکی از کشورهای حاضر در منطقه خاورمیانه اعطا شود.
پس از این که سپ بلاتر در برابر دوربینهای بزرگترین رسانههای خبری جهان نام کشور هشتصد هزار نفری قطر را از پاکت سفید رنگ میزبانان جام جهانی بیرون کشید،و با هیجان نام میزبان رقابتهای جام جهانی 2022 را به زبان آورد بسیاری از منتقدان فوتبال ایران مدیران ورزشی کشور را سرزنش کردند که چرا ما به جای قطریها میزبانی این رقابتهای مهم و مهیچ را به دست نیاوردیم، با طرح این موضوع بسیاری از منتقدان سطحی نگر که به دنبال موج سواری از جریان به وجود آمده بودند هم با تکرار این ادعا مدعی شدند فوتبال ما باید امروز به جای قطر میزبان جام جهانی میشد چرا که ما به مراتب از قطریها لایقتر بودیم.
شاید در نگاه نخست سخن این افراد منطقی به نظر میرسید اما با کمی تامل و تعمق روی این مساله این سوال برای افکارعمومی به وجود میآید که بر چه اساس و معیاری باید فوتبال ایران همانند قطر هشتصد هزارنفری چنین میزبانی مهمی را به دست آورد،وقتی در فوتبال ایران همه عوامل اجرایی در پی نظم گریزی و رجوع به مسائل غیر حرفهای هستند چرا باید در چنین رقابتی فوتبال ایران به عنوان مهم میزبانی مهمترین رویدادی جهانی فوتبال دست پیدا کند و در کورس با مدعیان نام آشنای دنیای فوتبال چهره پیروز به خود بگیرد.
امروز مدیران فوتبال قطر به دنبال برگزاری ایدهآل بازیهای جام جهانی 2022 به سر میبرند تا بتوانند پس از برگزاری این مسابقات بافکارعمومی را متقاعد کنند که آنها توانایی میزبانی بازیهای المپیک را نیز دارند اما در فوتبال ایران مدیران ما به دنبال این هستند که چگونه بازیکنان متخلف خود را از پشت میلههای بازداشتگاه بیرون بکشند تا این ستارههای کاغذی بتوانند برای بقای آنها روی صندلی مدیرعاملی در مستطیل سبز توپ بزنند و گلزنی کند تا مبادا پایههای کرسی مدیریتی آنها به لرزه در نیاید.
نگاه مدیران ما به مقوله فوتبال به قدری مبتدیانه است که رسیدن به جایگاه فعلی قطر آرزویی محال برای علاقمندان به فوتبال ایران است؛ چرا که هنوز مدیران فوتبال ایران نتوانستهاند به این درک برسد که برای رسیدن به موفقیت باید ابتدا قبل ازهر کاری اصول اخلاقی و رفتاری دنیای فوتبال را رعایت کرد تا بتوان در میان قدرتهای شاخص فوتبال دنیا شروع به رقابت کرد.
امروز در فوتبال ایران همه به دنبال کسب موفقیت و کسب نتیجه هستند تا به واسطه آن عمر مدیریتی خود را افزایش دهند و از انتقادات بی رحمانه منتقدان در امان بمانند در حالی که واقعیت فوتبال در هیچ کجای جهان به این شکل نیست، چون اگر قرار به اجرای این رویه باشد هرگز نمیتوان با ناهنجاریها و بداخلاقیها در فوتبال مقابله کرد، نگاه نتیجهگرا در فوتبال همه اصول اخلاقی را قربانی موفقیت میکند؛ به همین دلیل مدیرانی که به دنبال کسب نتایج هستند باید چشم بر تمام واقعیتهای تلخ و تکان دهنده فوتبال ببندند تا به هدف دلخواه خود دست پیدا کنند، اتفاقی که متاسفانه در فوتبال ایران به شکل فراگیر در اکثر باشگاهها در حال اجرا است.
امروزه در دنیای حرفهای دنیا فوتبال تنها راه حلی که میتوان با در پیش گرفتن آن قلههای موفقیت را به راحتی فتح کرد رجوع به سیستم مدیریتی نوین فوتبال است،یعنی این که همه چیز با نظم و انضباط حرفهای در جایگاه خود قرار گیرد تا هدف نهایی محقق شود اما در فوتبال ایران چنین سیستمی هرگز اجرا نمیشود چون هیچ کسی به معنای واقعی کلمه به اصول حرفهای پایبند نیست، تنها فاکتوری که در فوتبال ایران جلوتر از تمامی اصول حرفهای دنیا پیش میرود نظام پرداختی و دریافتی باشگاهها با بازیکنان و مربیان است.
نکته جالب اینجاست که ستارههای کاغذی فوتبال ایران که همه ساله به دلیل سیستم بیمار حاکم در فوتبال ایران میلیونها تومان از بودجه موجود در فوتبال ایران را به حساب شخصی خود واریز میکنند کوچکترین اهمیتی به مسائل فنی، اخلاقی و انضباطی نمیدهند چون میدانند که مدیریت ناموفق فوتبال باشگاهی ایران آنها را به هر قیمتی زیر چتر حمایتی خود قرار میدهند و اجازه نمیدهند بی بندو باریهای آنها برای هواداران بی گناه فوتبال ایران نمایان شود!به همین دلیل ستارگان کاغذی فوتبال ایران بدون هیچ انگیزهای برای درخشش در میادین رسمی ترجیح میدهند به جای زندگی پاک و سالم به مسائل غیر اخلاقی رجوع کنند و پول باد آورده خود ناشی از قراردادهای سرسام آور را با خوشگذارنیهای و میهمانیهای آنچنانی با افرادی معلوم الحال به هدر دهند.
برای اثبات این مطلب میتوان به ماجرای بازداشت چند فوتبالیست نام آشنا در میهمانی شبانه چند شب پیش یکی از خیابانهای شمالی تهران اشاره کرد، جایی که سه ستاره فوتبال ایران و یک مربی لیگ برتری از سوی ماموران پلیس امنیت تهران بازداشت و روانه بازداشتگاه شدند.هر چند آنها این بارهم زیاد پشت میلهها نماندند و با وثیقههای آنچنانی آقایان مدیر خیلی زود از بازداشتگاه بیرون آمدند اما این مساله نشان میدهد که چرا فوتبال ایران اینگونه دچار عقب افتادگی شده است و کشوری هشتصد هزار نفری بیخ گوش ایران میزبانی رقابتهای جام جهانی را برعهده میگیرد.
بدون تردید آنهایی که تا دیروز با جوزدگی بسیار فریاد میزنند چرا ما به جای قطر به عنوان میزبان جام جهانی انتخاب نشدیم حالا به این مطلب پی بردهاند که تا زمانی که تفکر مدیران ما به بیرون کشیدن ستارههای خود از پشت میلههای بازداشتگاه معطوف شده نمیتوان میزبان جام جهانی شد.
رجانيوز
ترجیح میدهند به جای زندگی پاک و سالم به مسائل غیر اخلاقی رجوع کنند و پول باد آورده خود ناشی از قراردادهای سرسام آور را با خوشگذارنیهای و میهمانیهای آنچنانی با افرادی معلوم الحال به هدر دهند.مث اینکه خبرنگار رجانیوز هم بوده تو مهمونی که همچین چیزایی نوشته:27:
Retired User
06-12-2010, 13:45
فوتبال ایران در آستانه نابودی اخلاقی
فوتبال ایران؟
مگه همچنین چیزی هم وجود داره؟
آهان یعنی اون قطری ها از این مهمونی ها نمی رند؟واسه همیه که بهشون میزبانی رو دادن؟
برگزاری جام جهانی توی کشوری مثل ایران با شرایط فعلیش حتی فکر کردن بهشم خنده داره.ما حتی خانم ها رو اجازه نمیدیم برن بازیو از نزدیک ببینن.
به این تحلیل های رجا نیوز باید...
shutdown
06-12-2010, 18:25
اگه ایران میزبان بشه ورزشگاه پر از ایرانی میشه....چون زن های خارجی میان ورزشگاه جوون ها میریزن که فیضی ببرن...گفتم ورزشگاه؟؟؟!!!راستی کدوم ورزشگاه؟؟؟!!!
میزبانی ایران در سال 3000 هم امکانپدیر نخواهد بود...
Aref_2008
06-12-2010, 22:22
نیکبخت از صبا اخراج شد و به اوین رفت
خبر نوشت:
بازیکن سرشناس تیم لیگ برتری ساعاتی پیش به ندامتگاه اوین منتقل شد.
این ستاره سرشناس سال های نچندان دور فوتبال کشور که بارها به دلیل مسائل انضباطی با جریمه هایی روبرو شده بود و بارها شانس حضور در تیم ملی و بازی در بهترین تیم های اروپایی را به دلیل همین حاشیه های شانس بازی در سرشناس ترین تیم های اروپایی را از دست داد و سرانجامش در این سال ها به نیمکت نشینی در تیم های نیمه جدولی لیگ برتر تبدیل شده بود ، پس از بازداشت در یک پارتی شبانه ، به ندامتگاه اوین منتقل شد. این بازیکن سرشناس «ع-ن» به دلیل این تخلف از باشگاهش هم اخراج شده و پس از سه روز بازداشت موقت در نیروی انتظامی با تکمیل پرونده اش به دادستانی تهران معرفی شد و از سوی دادستانی به زندان منتقل شد تا جلسه دادگاهش تشکیل شود.
همچنین در این پارتی شبانه سه مربی و سه بازیکن سرشناس لیگ برتری ، دو هنرپیشه و یک مجری معروف تلویزیون هم حضور داشته اند که پرونده آنها در دست بررسی است و بزودی آنها هم تحویل سیستم قضایی کشور می شوند.
کمیته تخلفات اخلاقی فدراسیون فوتبال پیش از این اعلام کرده بود با این متخلفان برخوردی سخت خواهد کرد.
علیرضا نیکبخت واحدی از باشگاه صبای قم اخراج شد.
به گزارش سایت وحید هاشمیان علیرضا نیکبخت واحدی از باشگاه صبای قم اخراج شد. هافبک چپ پای صبا این فصل نمایش نسبتا قابل قبولی برای باشگاه اش داشت اما حکم اخراجش صبح امروز صادر شد.
نیکبخت فصل گذشته عملکرد ضعیفی در استیل آذین داشت و در باشگاه صبای قم نیز بیشتر از نیم فصل دوام نیاورد.
مسوولان باشگاه صبای قم هنوز پیرامون این اتفاق واکنش رسمی نشان ندادهاند و دلیل اصلی این اتفاق را ذکر نکرده اند.
مشترك گرامي برگزاري جام جهاني در ايران امكان پذير نميباشد
Kianoosh
07-12-2010, 10:32
مشترك گرامي برگزاري جام جهاني در ايران امكان پذير نميباشد
وقتی میزبانی جام جهانی فوتسالو گرفتیم میبینی:دی
kasra_khan2003
07-12-2010, 11:41
الان میدونین تو فدراسیون فوتبال و تربیت بدنی چی دارن میگن؟ آقایون، آقایون، اصلا نگران نباشین، 2 روز دیگه همه خسته میشن، یادشون میره قطر میزبان شده. فعلا بزارین هرچی میخوان بنویسن، ما اینجا هستیم، این سفره هم حالا حالا ها پهنه، بلــــــــــــه بلـــــــــــه!
SASANcie
09-12-2010, 10:43
باشگاه شيميزو اس پالس ژاپن افشين قطبي سرمربي فعلي تيم ملي ايران را به خدمت گرفت.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش سايت گل افشين قطبي در گفتوگويي با سايت گل تأييد کرد که باشگاه ژاپني شيميزو اس پالس با وي قراردادي بلندمدت امضا کرده است. اين باشگاه ژاپني قطبي را براي مدت سه سال استخدام کرده و سرمربي فعلي تيم ملي ايران پس ا زجام ملتهاي آسيا به اين باشگاه خواهد پيوست، شغلي که يک تجربه جديد و فوقالعاده براي قطبي به حساب ميآيد. قطبي در گفتوگو با سايت گل تأکيد کرد که قرار است اين خبر به طور رسمي فردا ساعت 6 بعدازظهر به وقت ژاپن از طريق رئيس اين باشگاه، ايوواو هاياکاوا اعلام بشود.
شيميزو تيمي متعلق به شهر شيزوکا در جنوب توکيو که تيمي مشهور در جي ليگ دارد، ليگي که بهترين ليگ فوتبال آسياست. شيميزو با 21هزارتماشاگر هفتگي يک انتخاب ايدهآل براي سرمربي تيم ملي ايران است که در اسفند گذشته پيشنهاد تيم اف سي سئول را به دليل حضور در تيم ملي ايران رد کرده بود.
به گفته مديربرنامههاي قطبي وي پيشنهادهاي ديگري هم در اين مدت داشته که آنها را رد کرده است چرا که به عقيده قطبي ژاپن و جي ليگ يک چالش تازه در زندگي اوست و وي علاقه خاصي به حضور در اين ليگ داشته است.
نکته مهم قرارداد سه سالهاي است که با وي امضا خواهد شد. چيزي که نشان از اعتماد مديران اين باشگاه ژاپني به سرمربي تيم ملي ايران دارد، قطبي که دلبسته شرق آسياست پس از جام ملتهاي آسيا که به اميد قهرماني وارد اين رقابتها خواهد شد به شيميزو خواهد پيوست و تمرينات اين تيم را زيرنظر خواهد گرفت.به عقيده قطبي اين يک افتخار براي فوتبال ايران است که وي ميتواند در يک کشور و در يک فضاي جديد به مربيگري بپردازد.
افشين قطبي حالا در آستانه فصل تازهاي از زندگي حرفهاي خود است او 4 سال پيش حضور در کادرفني تيم ملي کره جنوبي را رها کرد و به ايران آمد تا با پرسپوليس به يک قهرماني به يادماندني برسد. قطبي پس از اين قهرماني با وقفه يک ساله سرمربي تيم ملي ايران شد و حالا قصد دارد مثل کره جنوبي با خاطرهاي خوش اين شغل ملي را ترک کند. اگر همه چيز آنطور باشد که او فکر ميکند پاياني خوب در انتظار اين مربي 46 ساله است.
شيميزو در اين فصل به مقام ششم جي ليگ رسيده است و در حال حاضر در بين 4 تيم برتر جام حذفي است و شانس فتح اين مسابقات را دارد. آنها از قطبي خواستهاند تا پس از مدتها تيم را آماده قهرماني در ژاپن کند. اين تيم نارنجي پوش که مثل پرسپوليس سابقه قهرماني در جام برندگان جام آسيا را دارد از فردا به نامي آشنا در فوتبال ايران تبديل خواهد شد. وقتي که کنتا هافگاوا مليپوش سابق ژاپن رسما جاي خود را به افشين قطبي بدهد.
اين خبري است که به طور قطع پاسخي محکم به منتقد افشين قطبي خواهد بود همانهايي که عقيده داشتند قطبي خارج از ايران کاري نخواهد گرفت.
zahedy2006
09-12-2010, 11:05
ما نیز امیدواریم با یک خاطره خوش به کارش پایان دهد
و همچنین این تصمیم برایش مفید باشد
مباركش باشه اما يه سوال!!
اون از مسوولاي فدراسيون كه از چند وقت پيش دنبال مربي خارجي هستن و اينم از افشين كه دنبال تيم كه پيدا كرد اخرش!!
الان اينجوري براي جام ملتها تمركزي مونده؟؟ انگيزه اي مونده؟؟:41::13:
معرفی شیمیزو تیم جدید قطبی :نارنجی های شهر شیزوکا
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سایت گل - افشین قطبی سرنربی تیم ملی فوتبال ایران به تیم شیمیزو اس پالس ژاپن پیوست.سایت گل در مطلبی ویژه به معرفی این تیم ژاپنی پرداخته است:
شیمیزو به دلیل آکادمی فوتبالش تاثیر زیادی بر فوتبال ژاپن گذاشته است.
اسپالس از سال 1992 که فوتبال در ژاپن حرفهای شد، تاکنون چهار بار در جام امپراتور و چهار بار در جام لیگ به فینال رسیده است (ژاپن دو جام حذفی دارد). از این نظر تنها کاشیما آنتلرز است که عملکرد بهتری نسبت به آنها دارد.
میانگین رتبه پالس در پایان هر فصل 6.8 است و از این نظر آنها تیم چهارم ژاپن پس از کاشیما آنتلرز، یوکوهاما مارینوس و جوبیلو ایواتا، رقیب سرسختشان به شمار میروند.
آنها با این که از قدرتهای جیلیگ به شمار میروند، اما نتوانستهاند در این رقابتها قهرمان شوند. اسپالس در سال 1999 بیش از هر زمان دیگری به قهرمانی جیلیگ نزدیک شد، اما آنها در دیدار پایانی لیگ در ضربات پنالتی به جوبیلو ایواتا باختند.
کنتا هاسگاوا، بازیکن سابق تیم ملی ژاپن و اسپالس در سال 2005 مربی این تیم شد. او تا پایان سال 2010 عهدهدار هدایت این تیم است و به این ترتیب، طولانیترین حضور روی نیمکت شیمیزو را داشته است که البته این دوران به زودی به پایان میرسد و او جایش را به افشین قطبی خواهد داد.
جوبیلو ایواتا، دشمن همیشگی شیمیزو به شمار میرود. در هنگام تاسیس جیلیگ، از منطقه شیزوکا تیم شیمیزو اسپالس به جای جوبیلو ایواتا برای حضور در اولین دوره لیگ انتخاب شد و این تصمیم باعث شعلهور شدن آتش نفرت بین هواداران دو باشگاه شد.
آنها فصل پیش در رتبه ششم جدول قرار گرفتند و به صورت میانگین، در هر بازی 18001 نفر برای تماشای دیدارهای آنها به ورزشگاه رفتند.
در میان مربیان سابق این تیم، نام بزرگانی مانند امرسون لیائو، ریولینو و اوسوالدو آردیلس دیده میشود.
فلسفه باشگاه مبتنی بر ساخت رویا است. آنها رویا را نمادی برای تمامی طرفداران فوتبال میدانند. آنها نام باشگاه را به این دلیل S-Pulse گذاشتهاند که S حرف اول کلمات Soccer (فوتبال)، Shimizu و Shizuoka است و واژه پالس هم نشاندهنده هیجان عاشقان فوتبال و روحیه تیمی است.
رنگ پیراهن تیم نارنجی ویژهای است که آن را در ژاپن نارنجی اسپالسی مینامند. شهر شیزوکا یکی از مشهورترین مراکز کاشت نارنگی در ژاپن است و این رنگ یادآور لذت، امید، جوانی، پیشرفت و توان است.
نماد باشگاه هم PUL نام دارد که همصدا با کلمه انگلیسی PAL (به معنای رفیق) است و یادآور کلمه PULSE هم هست.
افتخارات باشگاهی شیمیزو اسپالس:
عنوان دومی در جیلیگ: 1996
قهرمانی در جام لیگ: 1996
قهرمانی سوپرجام: 2001، 2002
فتح جام امپراتور: 2001
فتح جام برندگان جام آسیا: 2000/199
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید2010/12/9
الان یعنی دیگه سرمربی تیم ملی نیست ؟
Majid393
09-12-2010, 12:16
الان یعنی دیگه سرمربی تیم ملی نیست ؟
چرا هست. ولی بعد از جام ملتها میره همین تیم ِ شیمیزو.
در نخستین گزارش با موضوع هدفمند سازی هزینه در فوتبال به سراغ سوپراستارهای فوتبالی یا مدیران باشگاهی نرفتیم بلکه فرصت را به مردمی دادیم که به عنوان علاقه مندان این رشته ورزشی معتقدند هزینه های میلیاردی فوتبال از بیت المال تامین می شود و هرکدام به نوعی نقد خود را بر این مسئله وارد می کنند.
آنها از خود می پرسند پولی که بازیکنان برای شرکت در بزم های شبانه خرج می کنند برای کیست یا بازیکنان خارجی همیشه مصدوم با کدام پول بر روی نیمکت تیم ها قطار می شوند؛ مردم معتقدند هزینه های فوتبال باید هدفمند شود.
حسین امامی دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی به خبرنگار مهر میگوید: "هزینه ها در فوتبال حرفه ای بسیار بالاست و با توجه به ماهیت این رشته و میزان مخاطبش در جهان این موضوع بسیار طبیعی است. اما دو تفاوت عمده میان هزینه ها بین فوتبال ما و جهان وجود دارد. اول آنکه تمامی باشگاههای حرفه ای دنیا خصوصی هستند و خودشان درآمدزایی می کنند نه آنکه از بیت المال و جیب دولت و ملت با بازیکنان قراردادهای میلیونی و میلیاردی ببندند."
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وی ادامه داد: " موضوع دوم این است که به عنوان نمونه تنها یک بازی رئال مادرید و بارسلونا بیش از یک میلیارد بیننده دارد که تنها علتش کیفیت بازیکنان دو تیم است. کدام بازیکن فوتبال ایران حتی در لحظه ای می تواند خود را جای یکی از بازیکنان سرشناس باشگاههای حرفه ای بگذارد. واقعا اگر این هزینه ها صرف بازیکنان سطح بالا شود، مردم ناراحت نمی شوند و شاهد قهر تماشاگران هم نخواهیم بود. ضمن آنکه بازیکنان حرفه ای در تمرین، زندگی شخصی و حتی تنبیهات باشگاه هم حرفه ای هستند نه مانند بازیکنان ایرانی که تنها در پول گرفتن حرفه ای شده اند."
این دانشجو ادامه داد:"من طرفدار تیم فوتبال پرسپولیس تهران بودم اما، زمستان یک دو سال پیش وقتی بعد از یک شکست تیم در کنار اتوبان منتظر ماشین ایستاده بودم و بازیکنان با ماشین های آخرین مدل و با چهره های بی تفاوت از مقابل من رژه می رفتند تصمیم گرفتم دیگر به ورزشگاه نروم و وقتم را به دیدن بازی های اروپایی از تلویزیون اختصاص دهم."
عبدی از کارگران پالایشگاهی کشور نیز در این مورد به خبرنگار مهر گفت: "باشگاههایی که در شهرهای بزرگ مانند تهران، اصفهان و کرمان وجود دارند عامل پرداخت پول های زیاد در فوتبال هستند. تصور نمی کنم در تیمی مانند صنعت نفت آبادان از قراردادهای چند صد میلیونی یا میلیاردی خبری باشد. باشگاههای بزرگ به دلیل چشم و هم چشمی به جای آنکه هزینه ها را صرف پرورش جوانان استان خود کنند به بازیکنان غیر بومی می دهند."
وی در ادامه گفت: "یک کارگر که صبح تا شب کار می کند و برای آوردن یک لقمه نان سر سفره جان می کند قدر دستمزد آخر ماهش را می داند اما وقتی ما ظرف چند سال پول های کلان میلیونی و میلیاردی را به یک جوان می دهیم طبیعی است که او راه و رسم زندگی را گم کند. سوال من این است که آیا پرویز دهداری با پول به شاگردانش تعصب یاد می داد؟ امیدوارم اکنون که دولت طرح هدفمند کردن یارانه ها را اجرا می کند برای هزینه های میلیاردی فوتبال هم که از بیت المال انجام می شود فکری کند."
در ادامه همین بحث یک مهندس فعال در وزارت نفت که معتقد بود عنوان نامش اهمیتی ندارد گفت:" بر روی سکوهای نفتی مستقر در خلیج فارس روزانه بسیاری از فرزندان ایران با جان و دل کار می کنند که در معرض صدمات و خطرات بسیاری قرار دارند آنها مدت های طولانی از خانواده خود دور هستند البته نه برای تمرین فوتبال و سفرهای دور دنیا بلکه برای کار در محیطی که شاید حتی روزهای بسیار نور آفتاب را هم نبینند و آب و غذای خود را نیز با هلی کوپتر دریافت کنند."
وی ادامه داد:" یک بازیکن فوتبال حتی اگر مصدوم شود و از فوتبال کنار برود هم به عنوان مربی می تواند به کار ادامه دهد اما این دوستان اگر دچار سانحه جدی شوند یا خدای نکرده جانشان را از دست بدهند چه آینده ای برای خانواده شان وجود دارد؟ بنابراین بهانه هایی که فوتبالیست ها برای این دستمزدهای بالا می آورند درست نیست. من معتقدم دولت و سازمان ورزش باید وارد عمل شوند و این موضوع را که باشگاههای دولتی به خصوص باشگاههای تهرانی و صنعتی چگونه بیت المال را هزینه می کنند اقدام قاطعی انجام دهند."
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
روستایی از معلمان بازنشسته آموزش و پرورش نیز در همین رابطه می گوید: "گاهی اوقات زندگی یک همکار من با وامی یک میلیونی زیر و رو می شود یا دوست دیگرم به خاطر 100 هزار تومان دچار مشکل است آن وقت وقتی حاصل یک عمر زندگی خود را با رقم قرادادهای یک سال یک فوتبالیست مقایسه می کنم هم خنده ام می گیرد و هم ناراحت می شوم."
وی در ادامه تصریح کرد:" واقعا این که چنین پولی آن هم از جیب مردم پرداخت شو ناراحتم. امسال شنیدم قرار است برای بازیکنان سقف قرارداد تعیین کنند اما، معتقدم فدراسیون فوتبال توانایی نداشت که حرف خود را عمل کند و باز هم همان پول های زیاد رد و بدل شد. نکته جالب اینکه یکی از این بازیکنان فوتبال شاگرد من بوده است. او در زمان درس خواندن هم بازیگوش بود و اکنون همان خصلت ها را حفظ کرده است. از اینکه گاهی می شنوم این بازیکنان به جای زمین فوتبال سر از جاهای دیگر و بعضی میهمانی ها درآورده اند واقعا تاسف می خورم، کاش پول ها خرج جوانان محروم و مستعد کشور می شد."
وی ادامه داد: "چرا این هزینه ها نباید نصیب تمامی ورزشکاران شود، آنهایی که در بازی های آسیایی برای کشور مدال آوردند یا مدال آوران جهان و المپیک من در روزنامه ماجرای آن بوکسور که به خاطر شرکت در تمرین از کار اخراج شده بود یا آن خانم مدال آور که مستاجر بود را خوانده ام چرا این پول ها به کل رشته ها اختصاص پیدا نمی کند."
فرهاد امانی زاده دانشجوی کارشناسی ارشد رشته پلیمر هم در گفتگو بعنوان کرد: "این روزها بسیاری از دانشجوها برای تامین هزینه کتاب های مورد نیاز و مواد آزمایشگاهی دچار مشکل هستند، من مدت زیادی از جوانی ام را به رشته ای اختصاص دادم که برای کشور سودمند است اما اکنون باید دنبال کار بگردم در حالی که یک فوتبالیست هم سن من تا همین الان به اندازه تا آخر عمر پول جمع کرده است. من فکر می کنم اکنون که قرار است دولت و تمامی مردم زندگی و هزینه های خود را هدفمند کنند، دولت ابتدا باید به سراغ برخی فضاها که به چشم نمی آید اما، هزینه های کلانی را به بیت المال وارد می کند مانند فوتبال برود."
وی ادامه داد: "بهترین راه این است که باشگاههای فوتبال خصوصی شود آنگاه ببینیم آیا باز هم مدیران دلشان می آید قراردادهای میلیاردی را از جیب خودشان ببندند یا نه؟"
حسین از کارگران مجتمع فولاد مبارکه هم می گوید:"من مشکلی با اینکه کارخانه ما حامی یک تیم فوتبال باشد ندارم. بلکه معتقدم دستمزد بازیکنان بالاتر از کیفیت واقعی آنهاست. این موضوع نه برای باشگاه ما بلکه برای تمامی باشگاهها صدق می کند. مهمترین عامل افزایش دستمزد فوتبالیست ها هم دلال ها هستند. به نظرم چون فدراسیون فوتبال توانایی برخورد با دلال ها را ندارد سعیدلو و دولت باید مستقیم دستور این کار را بدهند. به هرحال من و تمامی مردم امیدواریم تا این پول های کلان خرج ورزش جوانان استان شود و از همین جا به فوتبالیست ها می گویم اگر پول بیت المال را در بزم های شبانه خرج می کنید یا در زمین فوتبال کم فروشی می کنید بدانید که ما راضی نیستیم."
مجید کلاهی از هواداران باشگاه استقلال تهران می گوید:" من طرفدار دو آتشه استقلال هستم، یکبار آن قدر محو بازی تیمم شدم که سیگار دستم را سوزاند و من تا آخر بازی متوجه نشدم. اما، وقتی یک شب بعد از شکست تیمم مقابل ماشین آخرین مدل یکی از بازیکنان تیم را گرفتم و تنها از او پرسیدم چرا در زمین راه می رفتید، او حرف بسیار زشتی به من زد که از فوتبال متنفر شدم. چرا من باید برای رفتن به ورزشگاه از دوستانم پول قرض کنم و آنگاه این افراد را تشویق کنم که با پول بادآورده از جیب دولت و ملت دچار غرور شده اند. تنها دلیلی که فوتبال ایران نسبت به گذشته های دور افت کرده این است که پول جایگزین غیرت و تعصب شده است. به همین دلیل بود که در بازی های آسیایی همه رشته ها مدال گرفتن اما، فوتبال حتی روی سکو هم نرفت."
اما آخرین چهره این گفتگو یک کارشناس برجسته فوتبال کشور است؛ امیر حاج رضایی اعتقاد دارد ماجرای هزینه های بی حساب و کتاب فوتبال سر دراز دارد می گوید:" اگر واقعا نیتی برای هدفمند ساختن هزینه های فوتبال وجود دارد نیازمند کارشناسی، آسیب شناسی و یک عزم ملی است. من صمیمانه از موفقیت تیم های ورزشی ایران در گوانگجو خوشحالم و معتقدم باید سرمایه گذاری مناسبی در تمامی رشته ها صورت پذیرد اما موافق نیستم که به دلیل ناکامی فوتبال ایران با این رشته بی مهری شود."
حاج رضایی تصریح کرد: "فوتبال سرمایه ای به نام هواداران میلیاردی را دارد که خودجوش به ورزشگاهها می آیند و این موضوع در هر نقطه از دنیا از برزیل و کامرون گرفته تا ایران یکسان است. البته باز هم می گویم تمامی ورزشکاران رشته های دیگر هم باید به اندازه تلاش خود حقشان را دریافت کنند. ضمن آنکه بحث هزینه های بی حساب در فوتبال را هم می پذیرم."
حاج رضایی ادامه داد: "اما موضوع اصلی این است که فوتبال ایران بیمار است و این موضوع تنها یکی از مشکلات این فوتبال بیمار به شمار می آید. مطالبه مردم برای دانستن اینکه پول فوتبال که از طرف باشگاههای دولتی هزینه می شود چگونه خرج شده، یا بحث خصوصی سازی باشگاهها مطالبه به جایی است که باید با نگاه کارشناسی مورد بررسی قرار گیرد."
مهر
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یکی از خواص مهم فوتبال که به ادبیات ویژه پیشکسوتها و مونقرهایهای این ورزش هم ارتباط پیدا میکند، روایتهای اغراقآمیزی است که آنها از گذشته دارند. افرادی که برای ادعای خود، هیچ سند تاریخی ندارند و چه راست بگویند و چه احتمالا ادعای خود را با اغراق بیان کنند، حرفشان موردقبول واقع میشود. بههرحال تقصیری متوجه آنها نیست، مقصر دوستداران نسل اول فوتبال ما هستند که از آنها افسانه ساختند. آنها افسانه شدند و برای آنکه از بقیه افسانهها و روایات تخیلی عقب نمانند، مثل همین داستانها برای خود روایت میسازند.
مهدی حداد پور، گزارشگر هفته نامه ورزشی تماشاگر ، گزارش جالبی درباره بلوف های شاخ دار برخی اهالی فوتبال تهیه کرده که در ادامه میخوانید:
شوتهای آدمکش
در نسل اول فوتبال وقتی میخواستند از قدرت شوتهای سنگین مرحوم عبدا... سعیدایی بگویند از شوتی میگفتند که باعث شکسته شدن دیرک دروازه و احتمالا ترکیدن توپ شده است و یا از قدرت شوت مرحوم عباس تنیدهگر (عباس سیاه) میگفتند که شوت او باعث شده 2، 3نفری که سر راه توپ قرار گرفته بودند، کشته شوند! این روایتهای افسانهای، البته بینالمللی هم شد.
وقتی ادعا میشد مرحوم حسن صدقیانی (افندی) در حضور پادشاه بلژیک، هر 3گل تیم رویال شارلروا را در سال1932 و در فینال لیگ بلژیک به ثمر رسانده است، ابتدا باور میکردیم، اما وقتی ورزش و تاریخ آن وارد دهکده جهانی ارتباطات شد و بالندگی و غنای ادبیات تاریخی فوتبال را افزایش داد، هرچه جستوجو کردیم اثری از صدقیانی را در تاریخ لیگ فوتبال بلژیک ندیدیم. البته گاهی اوقات نکتههای بدیعی را خواندیم و شنیدیم، مثل حضور حسینعلیخان سردار در ترکیب تیمملی سوئیس برابر تیمملی فرانسه در سال1920 میلادی یعنی 80سال قبل که گرچه بر این اتفاق جالب و بزرگ هیچوقت تاکید نکردهایم، اما تا دلتان بخواهد عاشق این خالیبندیها هستیم. مثلا میشنویم و میخوانیم که مرحوم اکبر حیدری (اکبر توفان) کاپیتان تیمملی فوتبال در بازی ایران-افغانستان سال1320، در یکی از بازیها تمام بازیکنان خودی و حریف را دریبل کرده و دروازه حریف را باز کرده ،اصلا از خودمان نمیپرسیم که چه لزومی داشته که زندهیاد اکبر حیدری بازیکنان خودمان را دریبل کند!
5سرزن بانمک!
درباره دکتر امیرمسعود برومند که درحالحاضر 83ساله است، گفته میشود یکی از بهترین مهاجمان فوتبال دنیا در سالهای 40 و 50 میلادی بوده. تا حالا شده از خودمان بپرسیم این چه مهاجم برتری بوده که در نامزدهای برترینهای قرن آسیا هم جایی نداشته است؟ البته شکی نیست که مسعود برومند در زمان خودش واقعا فوتبالیست بزرگی بوده، اما اینکه یکمهاجم جهانی باشد، تا حدودی اغراقآمیر به نظر میرسد. درست مثل ادعایی که درباره همایون بهزادی وجود دارد. ادعایی که براساس آن گفته میشود او یکی از 5سرزن برتر دنیاست! وقتی میشنویم همایون بهزادی براساس ادعای یکی از نشریات ورزشی کشور ترکیه مفتخر به کسب چنین عنوانی شده و هیچ مجمع و موسسه بینالمللی ادعای مهم مورد اشاره را تایید نکرده، خندهمان میگیرد.
در مورد مرحوم حمید شیرزادگان هم روایت مشابهی وجود دارد. میگویند در سال1344 که او از آمریکا به ایران برگشت، 20هزار نفر هوادار در فرودگاه مهرآباد به استقبال او آمده بودند، درحالیکه تا سال1350 حتی مسابقات و رویاروییهای بزرگ فوتبال ایران هم بیشتر از 18هزار تماشاگر نداشته است. آنها احتمالا 4، 5هزار تماشاگر در دهه40، 20هزار نفر محاسبه کردهاند.
میهمان بایرن و منچستر
محمدرضا عادلخانی یکی از گوشچپهای بزرگ فوتبال ایران بود که در دهه50 به رشد و معرفی فوتبال ما کمک زیادی کرد. او در آلمان پیراهن تیمهای ووپرتال، واتنشید و روت وایس اسن را پوشید، هر سهتیم در دسته دوم آلمان بودند، در این میان اما ادعای عادلخانی درباره حضور در بایرنمونیخ و همبازی بودن با «بکنباوئر» جالب بود. او یکبار برای شرکت در تمرینات تیم بایرنمونیخ از مسئولان باشگاه آلمانی اجازه میگیرد و همین حاضر شدن سر تمرینات تیم دستهیکی آلمانی باعث شد بعدها ادعا کند که در آستانه حضور در بایرنمونیخ قرار گرفته، آنهم در سال1345 که 18ساله بوده است. یا ناصر حجازی که تمرین کردنش در تیم منچستریونایتد برایش توهم حضور در باشگاه منچستریونایتد را به دنبال داشت.
در روزهایی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسیده بود، حجازی بدون توجه به قراردادش با شهباز، بهراحتی به تاج سابق برگشت، البته خودش ادعا میکند که شهبازیها برای رفتن به تیم منچستریونایتد به او رضایتنامه ندادند. این درحالی است که تمام رضایتنامههای فوتبالی؛ بعد از انقلاباسلامی فاقد ارزش حقوقی و قانونی اعلام شدند.
کاپیتان در تیم خیالی پله
آندرانیک اسکندریان، ستاره ارمنی ایران بود که در سال1980 تا کاپیتانی تیم کاسموس نیویورک پیش رفت. گفته میشود او در حضور پله و بکنباوئر کاپیتان کاسموس شده است، اما این ادعا دروغی بیش نیست! در سال1980، پله سومین سال دوریاش از فوتبال را سپری میکرد. پله سال1977 رسما از دنیای فوتبال خداحافظی کرده و بکنباوئر هم در سال1980 به آلمان برگشته و به جای بایرنمونیخ پیراهن تیم فوتبال هامبورگ را برتن کرد!
گلهای 45متری
گاهی اوقات بلوفها و خالیبندیهای برخی پیشکسوتان خوب فوتبال ما آنقدر شیرین است که آدم دلش نمیآید چیزی بگوید و ادعایی کند، مبادا شیرینی این خالیبندیها کم شود. در این میان بعضی از افراد از خالی بستن، منظور خاصی ندارند، بلکه عادتشان شده، مثلا تمام شوتهای سنگینی که در دهه30 و 40 گل شده و فیلمش وجود ندارد، به ادعای فوتبالیستهای آن زمان از فاصله 35متری و 45متری به ثمر نشسته است.
در کتاب تاریخ بازیهای پرسپولیس و استقلال تا سال1362 هرچه گل که همایون بهزادی، علی جباری، حسین کلانی و... زدهاند، از فاصله 35متری بوده است، انگار از فاصله جلوتر گل زدن در آن زمان جایز نبوده و هیچکس حق زدن گل از فاصله کمتر از 35متری را نداشته است. یکی دیگر از ادعاهای جالب ملیپوشان آن زمان یعنی مردان دهه40 تا دهه60 داشتن یکصد بازی ملی است! البته شأن این مردان آنقدر بالاست که اگر امروز فوتبال بازی میکردند تعداد بازیهای ملیشان قطعا بالای یکصدبازی بود، اما وقتی در دهه40 مثلا تیمملی طی 5سال، 10بازی رسمی ملی داشت، آنها باید 50سال بازی میکردند تا به یکصدبازی ملی برسند.
یکبار به احمدرضا عابدزاده گفتیم که حمید درخشان گفته یکصدبازی ملی دارد و او گفت که حمیدخان احتمالا بازیهای تیمهای سبز و سفید درون اردویی تیمملی را هم بازی ملی حساب کرده است! البته بعضی از واقعیتهای فوتبال 30سال گذشته ما صورت تخیل دارد.
مثلا آیندگان ما شاید باور نکنند که در بازیهای آسیایی 1982 دهلینو، عباس کارگر به خاطر نداشتن کفش با کفشی 2شماره کوچکتر برابر کرهجنوبی به میدان رفت و آنگونه با پاهای تاولزده جانفشانی کرد و یا علی دایی در آسیایی94 هیروشیما برخلاف باور اهالی فوتبال یکنیمه با طحال پاره بازی کرد و یا حتی عابدزاده با شرایطی که بیشتر به افراد بستریشده در بیمارستان شبیه بود، در بازی پلیآف ایران-ژاپن در مقدماتی جامجهانی 1998 فرانسه در جوهور باروی مالزی، 120دقیقه بازی کرد؛ اینها واقعیت بودند، اما برخی از خالیبندیهای این دوستان، داستان را تکمیل میکند، مثلا وقتی ضیا عربشاهی میگوید من 12سال در تیمملی بودهام (او از سال60 تا 67 ملیپوش بوده است) یا وقتی رضا رجبی میگوید کاپیتان 4رده مختلف تیمملی بوده است (رجبی در سطح تیمملی بزرگسالان یک بازی رسمی ملی هم ندارد).
100متر زیر 10ثانیه
بعضی از ادعاها هم تخیلات شکلنگرفته است، مثل اینکه جعفر مختاریفر میگوید: «من باهوشترین مربی ایرانم و اگر کارم را بهعنوان مربی شروع کنم، هیچکس به گردپای من نمیرسد» یا عباس کارگر که در دفتر تماشاگر ادعا کرد: «همین حالا در 53سالگی اگر 10روز تمرین کند 100متر را زیر 10ثانیه میدود»! عباس کارگر در چشم نگارنده نگاه کرد و گفت فلانی به نظرت نمیتوانم؟ و وقتی با جواب منفی نگارنده مواجه شد، سریع حرف را عوض کرد و به مرور خاطرات قدیمی پرداخت.
روی کول مردم
بعضی اوقات روایات محبوبیت ستارههای دهه40 هم عجیب تخیلی است. شاهینیهای دهه40 که خودشان را حسابی دوست دارند، ادعا میکنند آنقدر خوب بودهاند که همیشه برای تماشای بازی تیم خودشان بلیت تهیه میکردند (آنها 5، 6مورد انجامشده در 10سال را به همیشه تعبیر کردهاند). ادعای دیگر این نفرات آن است که هیچوقت به یاد ندارند با پای پیاده از امجدیه تا میدان هفتمتیر رفته باشند و همیشه این فاصله را روی دوش مردم بودهاند (به همین دلیل همیشه کفش ورزشی آنها نو میماند!) شاید هم مردم فوتبالدوست حتی بعد از باختهای شاهینیها قهرمانان خود را روی دوش سوار میکردند و آنها را به میدان هفتتیر میبردند.
در ادامه بنا داریم به صورت کاملا پراکنده برخی از ادعاهای جالب، خندهدار و بانمک پیشکسوتان فوتبال که البته طعم خالیبندی و بلوف دارد را با هم مرور کنیم، ادعاهایی که شاید به واقعیت هم نزدیک باشد، اما واقعا بانمک و جالب هستند.
علیرضا عزیزی: علی کریمی کیه؟ اگر فیلمهای جوانی من بود ثابت میکردم که گندهتر از علی کریمی هم انگشت کوچک من نبودند. من روی یکدستمال، 15نفر را دربیل میکردم.
مسعود مژدهی: من سلطان مد ایران بودم. همه هنرپیشهها و خوانندگان روز ایران خانه من میآمدند و از من لباس میگرفتند. تمام لباسهای آنها که روی صحنه و در سینما میدیدید، لباسهای من بوده است!
محمود یاوری: آنقدر ماساپوست، ستاره چکسلواکی را آزار دادم که کنارم آمد و با زبان بیزبانی از من خواست که دیگر توی پایش نرود و بگذارم او گل بزند!
علی پروین: قبل از بازی ایران-فرانسه گفتند چطور میخواهی میشل پلاتینی را بگیری؟ من هم گفتم: میشل پلاتینی باید من را بگیرد (پلاتینی در آن دیدار اصلا بازی نکرد).
ابراهیم آشتیانی: در بازی ایران-استرالیا از سمت راست 35بار نفوذ کردم و برگشتم (هر 3دقیقه یکبار و معادل 8کیلومتر راه در زمانی که ستارگان دنیا 7کیلومتر هم نمیدویدند).
امیر احتشامزاده: در بازی ایران-ژاپن در آسیایی 1966 بانکوک اگر جلوی عکاس تایلندی را نمیگرفتم، ضربهاش به کله همایون بهزادی میخورد و بهزادی کشته میشد!
جعفر کاشانی: در آلمان جلوی شعبان جعفری (بیمخ) را گرفتم و گفتم آقاشعبان زیادی تند میروی، کمی به نصایح من گوش کن و او هم گفت: چشم جعفرخان! (شعبان جعفری، از افراد نزدیک به شاه ملعون بود و از کاشانی هم 23سال بزرگتر بود).
محمد دادکان: سوت را از محراب شاهرخی گرفتم و دست علی پروین دادم، از آنجا به بعد بود که علی پروین سرمربی پرسپولیس شد (یعنی علی پروین تنها به خاطر یکسوت این موقعیت را پیدا کرده است؟!).
در اینجا به ذکر یکنکته میپردازیم که نصف پیشکسوتهای فوتبال ما اعتقاد دارند در عمر فوتبالشان اخطار نگرفتهاند، البته در آن زمان داورها در یکهفته لیگ و در 8بازی حداکثر به 3نفر کارت زرد نشان میدادند، اما درباره دادکان، ادعای عدم دریافت کارت زرد تا حدودی ادعای درستی بوده است.
ناصر حجازی: اگر اجازه میدادند شرکت کنم، رئیسجمهور میشدم و همه مردم به من رای میدادند.
ابراهیم قاسمپور: در مصر فوتبال بازی میکردم و برای 50نفر از اعضای خانوادهام پول میفرستادم (در توجیه رفتن به خارج از ایران با شروع جنگ تحمیلی).
منبع:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
بیست و چهارمین کنگره کنفدراسیون فوتبال آسیا از صبح امروز پنجشنبه در هتل "شرایتون" دوحه قطر آغاز شد و با برگزاری انتخابات در بخشهای مختلف AFC ساعتی پیش به اتمام رسید.
به گزارش مهر، علی سعیدلو، تنها نماینده کشورمان در این انتخابات بود که در بخش نایب رئیسی AFC با قبول شکست در تقابل با رقیبی از نپال به نام "گانش تاپا" از دستیابی به کرسی کنفدراسیون فوتبال آسیا بازماند. این اتفاق در حالی صورت گرفت که علی کفاشیان روز چهارشنبه از حضور در انتخابات کمیته اجرایی AFC انصراف داده بود تا شانس سعیدلو برای کسب کرسی آسیایی افزایش یابد.
در هر صورت ایران از دستیابی به یک کرسی در کنفدراسیون فوتبال آسیا بازماند و این در حالی است که محمد بن همام در آخرین سفر خود به تهران تاکید کرده بود، ایران به عنوان یکی از قطبهای فوتبال آسیا این استحقاق را دارد که در AFC یک کرسی داشته باشد.
در شرایطی که کشورهایی چون سریلانکا، اردن، بنگلادش، نپال، مالدیو، مغولستان، گوام و پاکستان صاحب کرسی در کنفدراسیون آسیا شدند، ایران از مناسبات فوتبال در قاره کهن بیرون ماند. این در حالی بود که مسئولان سازمان تربیت بدنی و فدراسیون فوتبال امیدوار بودند، پس از چند سال ایران در AFC صاحب کرسی شود.
در پایان انتخابات امروز کنفدراسیون فوتبال آسیا افراد زیر موفق به کسب اکثریت آرا شدند:
ریاست AFC
محمد بن همام قطری بدون رقیب بود و برای سومین دوره پی در پی رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا شد.
نایب رئیس فیفا
ولیعهد علی بن حسین از اردن با کسب 25 رای از 45 رای ماخوذه از دکتر چانگ مونگ جون از کره جنوبی پیشی گرفت که 20 رای اعضای مجمع را به خود اختصاص داد.
اعضای کمیته اجرایی فیفا
ووراوی ماکودی از تایلند و ورنون فرناندو مانیلا از سریلانکا به ترتیب با کسب 24 و 23 رای گوی سبقت را از کوزو تاشیما ژاپنی و ژانگ جیلونگ چینی ربودند و به عضویت کمیته اجرایی فیفا در آمدند.
نایب رئیس AFC
گانش تاپا از نپال، عبدالله سلطان احمدشاه از مالزی و ژانگ ژیلونگ از چین، در بیست و چهارمین کنگره کنفدراسیون فوتبال آسیا به عنوان نواب رئیس انتخاب شدند.
تاپا که یک عضو سابق کمیته اجرایی کنفدراسیون فوتبال آسیا، توانست در انتخابات مربوط به نایب رئیس منطقه جنوب و مرکز آسیا، علی سعیدلو، رئیس سازمان تربیت بدنی و معاون رئیس جمهور ایران را با 25 رای برابر 20 رای شکست دهد و در تنها انتخابات رقابتی که برای پستهای نواب رئیس AFC برگزار شد، پیروز شود.
عبدالله مالزیایی در انتخابات منطقه جنوب شرق بدون رقیب بود، در حالیکه در منطقه شرق آسیا تمامی رقبای ژانگ در روز انتخابات کنارهگیری کردند. قرار بود ژانگ در برابر کوزو تاشیما از ژاپن و ریچارد لای از گوام رقابت کند، اما هر دوی آنها انصراف دادند.
عضو زن کمیته اجرایی AFC
محفوظا اختر بنگلادشی از منطقه جنوب و مرکز بدون رقیب به عنوان عضو زن کمیته اجرایی کنفدراسیون فوتبال آسیا انتخاب شد.
اعضای کمیته اجرایی
از منطقه غرب قاره کهن علی بن خلیفا الخلیفا از بحرین با 29 رای، دکتر حافظ المدلج از عربستان و سعید خالد حمد البوسیدی از عمان هر کدام با 27 رای به عضویت کمیته اجرایی AFC درآمدند. در منطقه مرکز و جنوب علی عظیم از مالدیو با 27 رای، پرافول پاتل از هند با 26 رای و مخدوم سید فیصل صالح حیات از پاکستان با 22 رای فرصت حضور در کمیته اجرایی کنفدراسیون فوتبال آسیا را بدست آوردند. علی کفاشیان، رئیس فدراسیون فوتبال ایران از حضور در انتخابات این بخش انصراف داده بود.
در منطقه شرق قاره کهن نیز ریچارد کی لای از گوام، کوزو تاشیما از مغولستان و گنبولد بیانامخ از مغولستان بدون رقیب به عضویت کمیته اجرایی AFC در آمدند. وینستون لی بو آیون از سنگاپور، تران توان از ویتنام برای عضویت در کمیته اجرایی AFC انتخاب شدند و زاو زاو از میانمار نیز در سمت خود در این کمیته ابقا شد.
منبع:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید!
Kianoosh
06-01-2011, 22:02
گفتم یه دو تا خبر تخریبی بزارم دو چهره محبوب و سرشناس رو تخریب کنیم دور هم :دی
دادکان:آقاي كفاشيان! مگر اين پست حق شما بود كه ازآن انصراف داديد؟
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رئيس اسبق فدراسيون فوتبال در گفتوگو با ايسنا، در رابطه با انصراف علي کفاشيان از نامزدي در انتخابات کميته اجرايي کنفدراسيون فوتبال آسيا اظهار کرد: کفاشيان پس از يازده سال پستي را از فوتبال ايران گرفته است که با زحمت فراوان به دست آمده بود. پست اکسکو(Executive Committee ) يا همان کميته اجرايي، پستي بسيار مهم است چرا که کارهاي اجرايي فوتبال آسيا را در اين کميته انجام ميدهند و همچنين تمامي اقدامهاي مثبت و تصميمات کلان مربوط به کنفدراسيون فوتبال آسيا را اعضاي اين کميته انجام ميدهد.
وي ادامه داد: مگر کفاشيان چه کاره است که به راحتي از اين پست انصراف ميدهد؟ اين پست حق فدراسيون و حق جامعه فوتبال است. آقاي کفاشيان چرا پستي را که مربوط به کارهاي اجرايي فوتبال آسيا ميشد، واگذار کرديد و ميخواهيد به جاي آن نايب رييسي غرب آسيا را بگيريد که يک پست کاملا تشريفاتي است، چرا بايد اين کار را بکنيد؟ حالا آمديم و سعيدلو هم به عنوان نايب رئيس غرب آسيا انتخاب شد آن وقت چه چيزي عايد ما شده است؟ فقط يک پست تشريفاتي را در اختيار گرفتهايم و يکي ازمهمترين پست هاي اجرايي در فوتبال آسيا را از دست دادهايم.
دادگان با بيان اين که متاسفانه هيچکس از اهالي فوتبال حاضر نيست در مورد اين اتفاقهاي ناخوشايند صحبتي بکند، گفت: اين حق ماست که در کميتهي اجرايي کنفدراسيون فوتبال آسيا باشيم. اگر هم من صحبت کنم بعد ميگويند چرا دادگان انتقاد ميکند. من متاسفم براي تمام مطبوعات و پيشکسوتان ورزش که در قبال اين موضوع سکوت کردهاند و هيچ صحبتي نميکنند، بايد به کفاشيان گفت مگر آن پست حق شما بود که رفتيد از آن انصراف داديد، که چه شود، که سعيدلو انتخاب شود. سيستم يک مدير مانند تو را ميخواهد که فقط به حرفهاي آنها گوش کنيد. شک نکنيد که اگر دادگان اکنون رئيس فدراسيون بود هيچ وقت به خاطر سعيدلو کنار نميرفت چرا که اين حق جامعه فوتبال است که در کميته اجرايي فوتبال آسيا مسووليت داشته باشد و يکي از کشورهاي تصميم گيرنده باشد.
رئيس پيشين فدراسيون فوتبال با بيان اين که کفاشيان اين کار را تحت فشار انجام داده است، گفت: آقاي کفاشيان خيانتي که کرديد تا ابد بر پيشاني خودت ميماند. اين پست با يازده سال تلاش براي ايران به دست آمده بود. خودت و سعيدلو هم ميدانستيد که هر دو کرسي را به ايران نميدهند و يا اکسکو را ميدادند و يا نايب رئيسي غرب آسيا را، اما حالا شما براي اينکه سعيدلو نايب رئيس غرب آسيا شود از چنين کرسي مهمي انصراف ميدهيد، من براي بنهمام هم متاسفم که ميآيد چنين پيشنهادي را به کفاشيان ميدهد که يکي از اين دو پست را انتخاب کند. خوشحالم که پيش از اين هم در مصاحبه با ايسنا گفته بودم که اين کار سعيدلو به فوتبال ايران ضربه ميزند. آن زمان هم گفتم که اين دو نفر نميتوانند هر دو پست را بگيرند. اصلا مگر سعيدلو کجاي ورزش اين کشور است که حالا بيايد نايب رئيس فوتبال غرب آسيا شود، چرا بايد يک پست اجرايي مهم را در آسيا از دست دهيم و به جاي آن يک پست معمولي و تشريفاتي را بگيريم. که حالا بخواهيم براي کشورهايي مانند ازبکستان و قرقيزستان تصميم بگيريم؟ من از تمام مسوولان، پيشکسوتان، معلمان و دانشگاهيان کشور ميخواهم که وارد اين بحث شوند و نگذارند که پست هايي که در اين چندسال در صحنه بينالمللي براي ايران به دست آمده از دست برود.
محمد دادگان در ادامه با اشاره به اين که علي آبادي هم مانند سعيدلو مي خواست خودش در فوتبال آسيا پست بگيرد، گفت: من در دو کميتهي فيفا عضو بودم اما عليآبادي من را کنار گذاشت تا خودش به جاي من بيايد. اما فيفا پس از آن اجازه نداد که چنين کاري انجام دهد. آنها به همين خاطر کفاشيان را آوردهاند که او را کنار بزنند و خود در فوتبال آسيا صاحب منصب شوند. آقاي کفاشيان شما که ميخواستيد برويد اصلا چرا آمديد، من که ميدانم شما تحت فشار از اين پست انصراف داديد، اصلا شما در اين چند سال چه خدماتي را به فوتبال ايران داديد. حتما پس از اين هم وقتي پستي گرفتيد ميخواهيد بگوييد من به فوتبال کمک کردم، شما چه کار کرديد فقط آمديد مهمترين پستي را که در اين چند سال براي فوتبال ايران به دست آمده بود از دست داديد. آقاي کفاشيان شما اگر خودت را وزنهاي براي فوتبال کشور نميدانستيد چرا آمدي رئيس فدراسيون شدي که حال بخواهيد از اين پست مهم انصراف دهيد. من پيش از اين هم به اين موضوع اشاره کرده بودم و ميدانستم که چه سرنوشتي در انتظار ماست، اگر سعيدلو انتخاب شود هم هيچ مزيتي براي فوتبال ما نخواهد داشت.
سعيدلو از تصدي نايب رئيسي كنفدراسيون فوتبال آسيا بازماند
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بيستوچهارمين کنگره کنفدراسيون فوتبال آسيا و انتخابات اي اف سي از صبح امروز در هتل شرايتون دوحه آغاز شده که در رايگيري براي پست نايب رئيسي اين کنفدراسيون گانش تاپا از نپال با کسب 25 راي از 45 راي ماخوذه براي 4 سال و تا سال 2015 به عنوان نماينده کشورهاي مرکز و جنوب قاره کهن انتخاب شد.
اين در حالي بود که علي سعيدلو، رئيس سازمان تربيت بدني و معاون رئيس جمهور نيز براي نشستن بر کرسي نايب رئيسي کنفدراسيون فوتبال آسيا در منطقه مرکز و غرب نامزد شده بود، اما در احراز اين سمت ناکام ماند.
سعيدلو 20 راي از 45 راي ماخوذه را به خود اختصاص داد.
رئيس سازمان تربيت بدني پيش از انتخابات از حمايت کشورهاي ميانمار، افغانستان، لبنان، اردن و کويت از وي براي تصدي اين سمت خبر داده بود.
پرافول پاتل از هند و مخدوم سيد فيصل صالح حيات از پاکستان 2 نامزد انصراف داده از اين انتخابات بودند.
masoudtr
06-01-2011, 22:13
آدم دلش میسوزه
بجای کفاشیان یک تکه سنگ میگذاشتن
تصمیمات بهتری میگرفت به این دلیل که سنگ اصلا نمیتونه تصمیم بگیره که تصمیمات اشتباه بگیره
گرافيكار
06-01-2011, 23:03
به خدا سر درد گرفتم با شنيدن اين خبر
چقدر بي عزت شديم خدايا
بايد قبول كنيم توي اين كره خاكي تنهاييم
نه مسئولين به فكر غرور اين ملتن نه كشوراي ديگه حرمت نگه ميدارن
اين كفاشيان هم يك تنه داره ريشه اين فوتبال رو ميزنه
ای بابا هر روز بهتر از دیروز دینگ دینگ
ولی خوب این نیز بگذرد البته اگه بعدش چیزی مونده باشه
هرکاری که کفاشیان میکنه فوتبال بیشتر به نابودی نزدیک میشه.
البته کفاشیان خودش هیچ کار هست وفقط به دستور بالایی ها گوش میده و تا حالا هیچ کاری با اراده خودش انجام نداده.
یاد دادکان بخیر
Kianoosh
07-01-2011, 15:21
چرا ايران در انتخابات کنفدراسيون فوتبال آسيا ناکام ماند؟
ناکامي "علي سعيدلو" در انتخابات کنفدراسيون فوتبال آسيا، قصه تکراري ورزش ايران در سال هاي اخير است که به کمرنگي نام و نفوذ کشورمان در مجامع بين المللي ورزش انجاميده است.
علي سعيدلو که کمتر از دو سال است به راس ورزش ايران آمده، پس از حضور در ميادين مختلف ورزشي تصميم گرفت تا به عنوان نايب رييس به کنفدراسيون فوتبال آسيا راه يابد، اما گويا او و همکارانش تحليل مناسبي از مناسبات بين المللي نداشته و در پايان انتخابات رقيبان نپالي، گوامي، اردني و چينياش - که نه کشورشان جايگاهي در فوتبال آسيا دارد و نه هيچ کدام از آنها (همانند سعيدلو) رتبه بلندي در کشورشان دارند – جاي او را گرفتند و پستي سمبليک ( نه اجرايي و تاثيرگذار) را در کنفدراسيون فوتبال آسيا به خود اختصاص دادند. اين ناکامي بزرگ تنها براي سعيدلو و يارانش نبود. اين شکست را هم مي توان به نام فوتبال و هم به نام ورزش ايران در آستانه رقابتهاي فوتبال جام ملت هاي آسيا نوشت. در ادامه به جنبههاي مختلف اين ناکامي درس برانگيز و داستان تکراري اين اشتباه بزرگ به نقل از ايسنا خواهيم پرداخت.
نقش با تجربههاي ورزش
در شرايط مشابه، با تجربهها و کارکشتههاي ورزش که سالها تجربه کسب کردهاند، براساس ويژگيهاي شخصيتي شان به سه گره تقسيم مي شوند.
گروه نخست، استخوان خرد کردههايي هستند که درد ورزش را کشيده و خاک ورزش را خوردهاند و مي دانند چگونه مي توان در مجامع بين المللي راي اعتماد کسب کرد، اما با توجه به اين که ارزش خود را بالاتر از افراد کانديداتور مي دانند و از دست آنها ارتزاق نمي کنند، به طور حتم در گروه مشاوران و همکاران قرار ندارند و بيشتر در حاشيهاند. اين افراد براساس خصوصيات ذاتي برخي اوقات از کوره در مي روند و زبان به انتقادهاي ريز و درشت ميگشايند.
گروه دوم، کارشناساني هستند که در گروه دست اندرکاران و برخي اوقات مشاوران قرار دارند، اما به دليل حضور در سيستم، زماني که به رفتارهاي غلط و نادرست برمي خورند، خاموش ماندن را پيشه کرده و خودشان را از ماجرا کنار مي کشند. اين افراد گرچه از اتفاق نادرست پيشگيري نمي کنند، اما انتقادي هم به زبان نمي آوردند تا خداي ناکرده در زمره "مغضوبين" قرار نگيرند.
اما گروه سوم. گروه سوم افرادي هستند که حتي بيشترشان موهايشان را در ورزش سپيد کردهاند، اما به گونه اي از رفتار اشتباه برخي مديران "روز" دفاع مي کنند که امر به شخص رييس نيز مشتبه شده و آن کار نادرست را به عنوان بهترين گزينه براي جاري کردن مديريت خود برمي گزينند و نتيجه همين مي شود که امروز شده است. متاسفانه از اين گروه سوم در ورزش ايران کم نيست و در حقيقت از آنها مي توان به آفتهاي ورزش ياد کرد. مهمترين ويژگي شان بيان مسايلي است که به مذاق مدير بالاسري خوش مي آيد و نظر مساعد آنها را جلب مي کند.
دلايق عقلي اشتباه سعيدلو
آنهايي که به خوبي از انتخابات مجامع بين المللي در ورزش آگاه هستند، مي دانند که "سابقه" حضور، حرف نخست را در اين مجامع مي زند. در کنار سابقه، نحوه ارتباط و تعامل با ساير اعضاي جامعه بين المللي در طول مدت حضور نيز تاثير بسزايي در جلب اعتماد ديگران دارد. داشتن "ثبات مديريت و جايگاه" فرد در کشورش نيز از جمله مهمترين معيارها براي دستيابي به يک کرسي بين المللي محسوب مي شود. همه اين ها را بايد به ميزان اقتدار و دانش فني فرد در حوزه تخصصي افزود. به اين نکتهها مي توان چندين مورد ديگر را هم اضافه کرد که هر کدام به فراخور خود بي تاثير در جلب اعتماد نمايندگان کشورها نيست.
اگر به هرکدام از موارد بالا توجه کنيم، درمي يابيم که علي سعيدلو در انتخابات کنفدراسيون فوتبال آسيا کمتر از اين پشتوانه ها بهره مي برد.
از لحاظ سابقه مي توان به جرات گفت که حضور و ديدار سعيدلو با نمايندگان جامعه بين المللي فوتبال به تعداد انگشتان يک دست هم نمي رسيد. پس رييس سازمان تربيت بدني ايران يکي از اصلي ترين ويژگيهاي جلب راي اعتماد ديگران را نداشت. چون نه کسي او را مي شناخت و نه کسي او را ديده بود. تنها مي دانستند که معاون رييس جمهور ايران نيز در انتخابات حضور دارد.
دوم اين که اعضاي جامعه بين المللي فوتبال نيز پس از مراودههاي مختلف با مسئولان ورزش و فوتبال ايران دريافته اند که سعيدلو و امثال او که داراي پست هاي سياسي در ايران هستند، ميهمان امروز و فرداي ورزش اند و پس از مدتي از اين جايگاه کنار خواهند رفت. همانگونه که از ابتداي انقلاب تاکنون چندين نفر همانند او آمده اند و پس از مدتي کنار رفته اند. پس ترجيح مي دهند به جاي انتخاب "منصب ها" به انتخاب "نيروهاي برگزيده" دست بزنند تا گرهي از گرههاي فوتبال آسيا باز شده و اين ورزش در قاره کهن به جلو حرکت کند. اين قانون در بيشتر انتخابات هاي بين المللي که به صورت سالم برگزار مي شود، صادق است.
پس بنابراين سعيدلو از اين ديدگاه نيز چندان مورد توجه آسيايي ها نبود و حتي شايد اغراق آميز نباشد که پست سياسي سعيدلو، يکي از پوئن هاي منفي او در اين انتخابات بود که متاسفانه ناکارشناسان آن را امتياز مثبت سعيدلو قلمداد کرده بودند.
يادي از اشتباههاي گذشتگان
از قديم ترها که چندان به ياد نداريم، اما در يک دهه اخير محسن مهرعليزاده را مي توان سرآمد همه مديران "کرسي از دست ده" قلمداد کرد. او در ابتدا کرسي با ارزشي که از زمان مصطفي هاشمي طبا در هيات اجرايي آژانس جهاني مبارزه با دوپينگ بدست آمده بود را از ايران گرفت. شايد داشتن آن کرسي و حضور ايران در صدر سياست گذاريهاي دوپينگ دنيا، مي توانست جلوي بسياري از اتفاق هاي ناگوار سالهاي اخير را بگيرد. شاهکار "مهندس" نيز در انتخابات کميته ملي المپيک بود. انتخاباتي که منجر به از دست رفتن عضويت يک ايراني در کميته بين المللي المپيک شد و اين امکان از ورزش ايران گرفته شد تا در جمع برترين مديران ورزش دنيا حضور داشته باشد.
پس از او محمد علي آبادي نيز چندان پرفروغ ظاهر نشد و پس از کنارگذاشتن محمد دادگان رييس وقت فدراسيون فوتبال که نشان از کم تجربگي و مشاورههاي غلط داشت، خودش خواست وارد فوتبال شود، اما شرايط به او اجازه نداد و با علي کفاشيان کنار آمد تا او رييس شود و خودش همه چيز را هدايت کند.
در کنار اين تجربه هاي تلخ داخلي – که از آنها مي توان به عنوان ريشه هاي ضعف فوتبال ايران در سال هاي اخير نام برد – علي آبادي از کرسي کميته ملي المپيک نيز نگذشت و با تمام قدرت بر اين صندلي تکيه زد. علي آبادي به محض حضور در اين نهاد مهم ورزش رايزنيهايي را براي حضور در بين اعضاي کميته بين المللي المپيک شروع کرد. آن هم بدون در نظر گرفتن ويژگيهايي که ارايه شد. خوشبختانه اين عرصه به صورت انتخابات برگزار نمي شود که بخواهيم ناکامي ديگري به نام ورزش ايران ثبت کنيم، اما همين که تا کنون او را انتخاب نکرده اند، نشان از رعايت نشدن مواردي که ذکر شد دارد.
سعيدلو هم در اين ميان، پس از موفقيتي که ورزش ايران در گوانگ جو کسب کرد، راه اشتباه گذشتگان را طي کرد و راه به جايي نبرد. البته در دوران مديريت او ايران تاکنون پست دبيرکلي شناي آسيا، دبيرکلي شمشيربازي آسيا، عضويت در هيات رييسه فدراسيون جهاني کشتي را از دست داده و به احتمال فراوان پست دبيرکلي وزنه برداري آسيا را نيز از دست خواهد داد، اما اين که چه نيرويي باعث مي شود اين مسايل را بي ارزش انگاشته و حضور شخص رييس را در پستي سمبليک مهم قلمداد کند، خودش جاي بحث دارد.
درسي براي فردا
بي شک اين انتخابات براي کساني که با عمق به موضوع ورزش نگاه مي کنند، درسهاي فراواني دارد.
درس نخست اينکه از داشتههاي خود به خوبي حفظ و حراست کنيم. اگر کرسيهاي بين المللي مهم است، اول سعي کنيم آنهايي که در اختيار داريم را حفظ کنيم، پس از آن به فکر بيشتر کردنش باشيم.
درس دوم اينکه مديران محترم ورزش کشور بدانند با توجه به ساختار مديريتي کشور، دير يا زود از ورزش رفتني هستند؛ پس با امکاناتي که در اختيارشان هست، از افرادي حمايت کنند که شانس بيشتري براي انتخاب شدن دارند و انتخاب شدنشان دردي از درهاي ورزش را دوا مي کند. خوشبختانه چه در فوتبال و چه در رشته هاي ديگر از جمله اين افراد زياد هستند.
درس سوم اينکه يک استراتژي بلندمدت و اساسي در زمينه کسب کرسي هاي بين المللي داشته باشيم و با هدف به سمت پستهايي حرکت کنيم که براي ورزش ايران سودآور است.
درس چهارم اين که به نيروهاي ملي و وطني اعتماد کنيم و به لبخندهاي "شرقي" و "غربي" براي حمايت دل خوش نکنيم. اين هايي که دست در دست ما مي فشانند و رو در روي ما ميخندند، معلوم نيست در دل چه دارند و اين انتخابات به خوبي به ما ثابت کرد همه آن اظهار ارادت ها در عمل چيزي به همراه نداشته است.
قلعهنويي:ناكامي ما درانتخابات AFC طبيعي بود
امير قلعهنويي درباره ناکامي مسوولان فوتبال ايران در انتخابات کنفدراسيون فوتبال آسيا (AFC)، اظهار کرد: در عصر ارتباطات، فوتبال ايران بايد در مجامع بينالمللي داراي سکو باشد تا به پيشرفت فوتبالمان کمک کند. ما اگر در آسيا داراي قدرت باشيم، بهتر ميتوانيم روند رو به رشد را طي کنيم، اما متاسفانه در سياستها و برنامههاي فوتبال در داخل کشور دچار مشکل هستيم که به طور طبيعي نميتوانيم انتظار موفقيت در بيرون از آن را داشته باشيم.
وي افزود: اگر قطريها امروز جام ملتهاي آسيا را برگزار ميکنند و توانستند ميزباني جام جهاني را هم بگيرند، از حدود 28 سال پيش طرح و برنامه مشخص و منسجم داشتند و به آن عمل کردند. زماني که در سال 1987 ميلادي در قطر بازي ميکردم، آنها مشغول تدوين و شروع برنامهريزي بلندمدت براي پيشرفت فوتبالشان بودند؛ همان زمان بود که ساخت استاديومهاي جديد را طراحي ميکردند. آنها در ادامه توانستند کرسي رياست AFC را با حضور بنهمام بدست آورند که به پيشرفت فوتبالشان خيلي کمک کرد؛ آنها اين کارها را انجام ميدهند نه اينکه در کشور ما مثلا برخي نمايندههاي مجلس موضعگيري ميکنند و ميگويند چرا فلان مبلغ را به آن بازيکن داديد و چرا اين پولها را در فوتبال خرج کرديد!
قلعهنويي با لحني انتقادي ادامه داد: قطر ميآيد و بازي برزيل برابر آرژانتين را برگزار ميکند و حين برگزاري آن ستارههاي بزرگي از فوتبال دنيا را به کشورش ميآورد، اما اينجا بيژن نوباوه (نماينده مجلس شوراي اسلامي) عليه ما جبهه گرفته که چرا در آنجا اين طور عمل کرديد چرا آن طور؟! ما بايد در فوتبال سرمايهگذاري کنيم تا به موفقيت برسيم. در فوتبال ايران واقعا پولي نسبت به فوتبال دنيا خرج نميشود. سرمايهگذاري ما حتي نسبت به کشورهاي همسايه هم کمتر است. باور کنيد در ازبکستان بيشتر براي فوتبال هزينه ميشود تا در ايران. ازبکها طي يکسال توانستند استاديوم بينظيري براي تيم پاختاکور بسازند.
وي تاکيد کرد: برنامهريزي صحيح همراه با سرمايهگذاري، موجب پيشرفت فوتبال ميشود؛ پير و جوان، سياسي و غيرسياسي، مسوول و غير مسوول همه فوتبال را دوست دارند ما از اين پتانسيل به شکل احسن استفاده نميکنيم. متاسفانه برخي افراد بدون مطالعه در فوتبال ما دخالت ميکنند که باعث ميشود به عقب حرکت کنيم. آنها اطلاعات کافي از فوتبال و چگونگي موفقيت در آن ندارند و بدون اشراف نسبت به اوضاع حرف ميزنند. ما در AFC انتظار بدست آوردن کرسي داريم، آن وقت درون کشور چنين جبههگيريهايي عليه فوتبال و يکديگر داريم. با اين وضعيت بايد چه توقعي از کسب جايگاه در مجامع بينالمللي داشت؟ بايد پيشرفت کرد و بعد انتظار کسب جايگاه داشت.
قلعهنويي با بيان اينکه نبايد نسبت به کرسي نايبرييسي AFC نگاه فرمايشي داشته باشيم، افزود: اين پست طبق چارت سازماني کنفدراسيون فوتبال آسيا تعريف مشخص خودش را دارد. ما اکنون نبايد بگوييم نايبرييسي AFC فرمايشي بوده و نميتوانسته براي ما چندان استراتژيک باشد. کرسي نايبرييسي ميتوانست به سود فوتبال ايران باشد که متاسفانه از دست رفت.
اختصاصی خبر آنلاین : سعیدلو از قطر قهر کرد و به تهران برگشت!
علی سعیدلو پس از اعلام نتایج انتخابات AFC با رد دعوت ولیعهد قطر برای شرکت در مراسم افتتاحیه جام ملتها به تهران برگشت.
به گزارش خبرآنلاین ، رئیس سازمان ورزش که باید صبح روز جمعه به دیدار ولیعهد قطر و رئیس کمیته ملی المپیک این کشور می رفت ، بعد از اعلام نتایج انتخابات مجمع کنفدراسیون فوتبال آسیا و شکست برابر گانش تاپا ، نماینده کشور نپال و از دست دادن کرسی های اجریی ایران در آسیا از سیاست ضعیف فدراسیون فوتبال ایران در تجمیع آرا به سود نماینده ایران ناراحت به نظر می رسید ، برنامه های سفرش را نیمه تمام گذاشت و پنجشنبه شب به تهران برگشت.
پیش از این و عصر چهارشنبه ، سهرابی سفیر ایران در قطر در گفت و گو با خبرآنلاین تاکید کرده بود بر اساس رایزنی های انجام گرفته ، علی سعیدلو صبح روز جمعه و قبل از آغاز مراسم افتتاحیه جام ملتهای آسیا به دیدار پسر شیخ خلیفه آل ثانی و رئیس کمیته ملی المپیک این کشور می رود که ریاست کمیته برگزاری بازی های جام جهانی 2022 دوحه را هم بر عده دارد.
بر اساس گفته مسئولان سازمان ورزش کشور ، سعیدلو که از طرف لابی شورای المپیک آسیا حمایت می شد و به 19 رای اعضای این شورا دست یافت از اینکه علی رغم رایزنی های مختلف و دوستی صمیمی میان کفاشیان و بن همام ، او و فدراسیون فوتبال نتوانسته اند تنها 3 رای برای فوتبال ایران بدست بیاورند به شدت ناراحت بوده و بلافاصله پس از اعلام نتایج مربوط به منطقه مرکز آسیا نشست را ترک کرده است.
درحالی که سعیدلو بهانه ترک زودهنگام قطر را شرکت در مراسم بزرگداشت جهان پهلوان تختی اعلام کرده اما روایات بسیاری حکایت از ناراحتی رئیس سازمان ورزش از شکست در انتخاباتی دارد که تقریبا اطمینان داشته می تواند برنده اش باشد. او به خوبی می داند این ناکامی دیپلماتیک در شرایطی که مجلسی ها بحث وزارت ورزش را پیش رویش قرار دادند می تواند ضربه ای بزرگ به جایگاهش باشد و سازمان ورزش را با چالشی بزرگ روبرو کند. چالشی که با مصاحبه تند محمد دادکان آغاز شد و در روزهای آینده با مصاحبه نمایندگان مردم که سازمان را متهم به دخالت های دولتی در امور فدراسیون ها می کنند ادامه خواهد یافت. مسیری که دادکان در گفت و گویش با ایسنا پیش روی نمایندگان مجلس قرار داده است.
قبلا هم توی یک تاپیک دیگه گفتم که مدیران ورزشی ایران بی صلابت و بی عرضه ترین مدیران تاریخ ورزش ایران هستن
همون چند روز پیش هم گفتم فوتبال ایران رو به نابودی میره
حالا هم کم کم داره صحت حرف من مشخص میشه و این مدیران بی عرضه و بی لیاقت دارن همه چیز ورزش رو از بین میبرن
وقتی میگم به مدیران فوتبالی و با تجربه برای همچین پست های نیاز داریم دلیلش همینی هست که دیدین
واقعا بی عرضگی و مفت خوری رو به اوج خودش رسوندن
به معنای واقعی کلمه خاک بر سر همشون...( کفاشیان - سعیدلو - عزیز محمدی و همه اونایی که فوتبال ایران رو نابود کردن)
امیدوارم دادگان زودتر برگرده...یا صفایی فراهانی زودتر از زندان آزاد بشه
بالاخره یکی از این دو باید مدیریت رو دوباره به عهده بگیرن و کلا زیر مجموعه مدیریتی فوتبال رو تغییر بدن
masoudtr
07-01-2011, 17:50
سعیدلو از قطر قهر کرد و به تهران برگشت!
خدا لعنتش کنه
آدم یاد ابوموسی عشعری :31: می اوفته
بن همام امد و خورد و برد و وزرای قطر و کویت و... اومدن ولی اینا 3 تا رای هم نیاوردن
Kianoosh
07-01-2011, 18:43
یادمه اون موقع که اومد گفتم که:
این سعید لولو آمد و اون علی باقالی رفت *** صد حیف که این آمد صد شکر که آن رفت :دی
آقایان بازی را به بن همام باختند/ واعظ آشتیانی و انتقاد تند از سعیدلو کفاشیان: اینها باید تاوان کارشان را بدهند
گل - شکست سعیدلو در انتخابات کنفدراسیون فوتبال آسیا که به قیمت از دست رفتن کرسی ایران در کمیته اجرایی آسیا تمام شد بهانه ای بود با امیر رضا واعظ آشتیانی مدیرعامل سابق باشگاه استقلال.او رابطه خوبی با سعیدلو ندارد و نترس او را نقد می کند.او را و علی کفاشیان را که حالا شکستی دیگر را نیز باید به دوش بکشد..
* پس از 12 سال جایگاهی را در آسیا از دست دادیم که چندان راحت بدست نیامد اما بنظر به راحتی از دست رفته.
ابتدا باید بابت ابن رفتار و این اتفاق که به خامی صورت گرفت تاسف خورد. بنده شاید تنها کسی بودم که با صراحت اعلام کردم آقای سعیدلو رای نمی آورد و تحلیلم هم بابت این قضیه این بود که آقای سعیدلو و مدیران فوتبال ما دیپلماسی ورزشی را به خوبی نمی شناسند.به اعتقاد من دیپلماسی ورزشی به مراتب از دیپلماسی سیاسی پیچیده تر است.اگر بخوبی این دیپلماسی را می شناختند متوجه می شدند نباید آن کرسی کمیته اجرایی را از دست بدهند چرا که 12 سال در اختیار ما بود و باید این هوشیاری را به خرج می دادند که امکان انتخاب نایب رئیسی غرب آسیا که به لحاظ اجرایی اهمیت چندانی ندارد،فایده ای ندارد و نباید به آن سمت می رفتند.من می توانم فقط در یک کلام خلاصه کنم که بدلیل خودخواهی ها و عدم آشنایی و توجه به دیپلماسی ورزش امروز این صدمه را خوردیم و این صدمه هم چیزی نیست که امروز اسمش را «جبران » بگذاریم و یا این که بگوییم «ما ابتدای راه هستیم»!
این حرف اقای کفاشیان بوده
بعد از 12 سال که ما مسدولیتی در کمیته اجرایی داشتیم و آن را از دست دادیم حالا مدعی هستیم که ابتدای راه قرار داریم و باید از یک جا آغاز می کردیم؟این استدلال منطقی ست؟چقدر خوب بود که قبل از ورود به یک موضوع و یک کاری که انتهای آن چه می شود یک مقدار با تعقل و منطق جلو می رفتیم.من همه تاسفم این است . آن کسانی که مشاوره نامناسب به آقای سعیدلو دادند و به او باوراندند که شما حتما انتخاب می شوید،فکر می کنم که آقای سعیدلو ابتدا باید این افراد را مورد مواخذه قرار دهد که این ها با چه تحلیلی این پیشنهاد را به ایشان دادند و اگر ایشان مشاوری نداشته و خودش این کار را کرده طبیعی ست که باید به افکار عمومی پاسخ دهد.تصور من این است که آقایان بلد نبودند مثل رئیس جمهور که در روابط دیپلماسی سیاسی به خوبی در دنیا مانور می دهد ،آقایان بلد نبودند در ورزش مشابه ایشان عمل کنند . هرچند که از ردیس جمهور هزینه کردند اما در عین حال نتوانستند به موفقیت دست پیدا کنند . امروز به هر جهت ایران در روابط دیپلماسی جهان جایگاه خاصی برای خود پیدا کرده ،اما عدم آشنایی با دیپلماسی ورزشی به ورزش کشور در چنین سطحی خدشه وارد کرده است.
*آقای سعیدلو پیش از انتخابات از حمایت کشورهایی مثل میانمار،افغانستان ،لبنان،اردن و کویت برای تصاحب این پست صحبت کرده بودند. اصولا همین که چنین کشورهای کم اهمیتی در فوتبال آسیا پشت سر ایشان بودند فرجام انتخاب را برای شخص رئیس سازمان مشخص نمی کرد؟
- ببینید بنده عرض کردم که تحلیل بسیار جامعی در این خصوص داشتم. اگر آقایان همان تحلیل بنده را ملاحظه و مطالعه می کردند از این قضیه(انتخاب شدن در معاونت غرب آسیا کنفدراسیون) صرف نظر می کردند و همان جایگاه را نگه می داشتند که این بزرگترین احترامی بود که جامعه برای این ها قائل می شد.اما من نمی دانم حضور آقای سعیدلو ،بر فرض که رای هم می آورد چه منفعتی می توانست برای ما داشته باشد؟حتی اگر انتخاب می شد چه منفعتی می توانست برای ما داشته باشد؟آیا میزبانی ها را می توانست برای ایران بگیرد؟ایشان راه روابط دیپلماسی را بدلیل اینکه تنها یک سال است وارد این ورزش شده هنوز چندان وارد نیست.اگر بلد بودند که امروز می توانستند در رقابتی که مدعی اش هستند برنده باشند و من فکر می کنم ایشان باید تاوان این رفتاری که داشتند را به افکار عمومی ،به مردم بدهند.
*صرف نظر از دیدگاه های سیاسی ،جایگاهی که آقای صفایی فراهانی در کنفدراسیون برای ایران بدست آورده بودند از دست رفته ،فکر می کنید چه گزینه بهتری را می شد بجای سعیدلو وارد میدان کرد تا این جایگاه را برای ما حفظ کند؟
- من بدون تعارف بگویم و در عین حال نمی خواهم از شخص خاصی حمایت کنم و یا فردی را تکذیب کنم.اما شخصا اعتقاد دارم که ما افرادی را در جامعه فوتبال داشتیم برای معرفی . از جمله آقای دادگان و یا گزینه های دیگر که فوتبال امروز را خوب بشناسندخوب تحلیل می کنند. جامعه ورشی را خوب می شناسند. می توانستیم چنین افرادی را معرفی کنیم ضمن اینکه ما برای نایب رئیسی اصلا و تحت هیچ شرایطی رای نمی آوردیم.یعنی اگر ما بزرگترین افراد را هم معرفی می کردیم رای نمی آوردند ،فقط بازی خوردیم. بازی ای که با کمک ورزش ایران و مهره گردانش آقای بن همام بود.بن همام خیلی خوب بازی اش را شروع کرد.روزی که آمد ایران من متوجه شدم که می خواهد آن کرسی کمیته اجرایی را هم از ما بگیرد و قانع به رای نیاوردن ایران نیست.اینقدر این دوستان ما در روابط دیپلماسی خود ضعیف عمل کردند که متوجه این موضوع نشدند که آقای صفایی فراهانی،آقای خبیری و یا آقای دادگان که درگدشته در این کمیته حضور داشتند یک روابط صمیمانه ای با بن همام ایجاد کردند ،یک علقه ای با ایشان شکل داده اند و در اینجا بن همام کارش را خیلی زیرکانه و با برنامه شروع کرد و نشان داد که چقدر به روابط دیپلماسی ورزشی آگاه است.
بیشتر توضیح می دهید؟
از آن طرف پیشنهاد داد که نماینده شما که رئیس فدراسیون هم هست استعفاء بدهد که شرایط برای شما(آقای سعیدلو)فراهم شود ،که این خود نشان می دهد آنها می خواستند دست ایران را از تمامی اجزای کنفدراسیون کوتاه کنند و این کار را کردند. ابتدا این مشاوره را دادند که این کار را بکنید،آقای کفاشیان هم آمد استعفاء کرد و گفت که من به نفع فلانی کنار می روم . از آن طرف هم می بینید که می ایند و با اختلاف 5 رای شکستمان می دهند. جالب اینجاست که آقای کفاشیان می گوید این اختلاف زیاد نبوده و بسیار خوب بوده.من نمی دانم مگر ایشان فکر می کند که بازی بسکتبال است ؟یک امتیاز همیشه می تواند برنده را مشخص کند.یعنی چی که فاصله کم بوده؟این نشان می دهد که آقای کفاشیان هم بطور کامل نا آشنا به مسائل اینچنینی ست و معلوم است که چنین افرادی وقتی دور هم جمع می شوند ماحصلش همینی می شود که دیده ایم.روابط آقای بن همام با آقای صفایی فراهانی بیش از حد صمیمانه بوده.با آقای خبیری هم همینطور بوده است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
*سوال این است که کسی در سازمان ورزش متوجه نبود که به این رابطه نیاز هست؟
- بلد نبودند .راهکار را به خوبی آشنا نبودند .فدراسیون یک کشور زمانی می تواند در چنین انتخاباتی رای بیاورد که در طول مدت همکاری اش در کنفدراسیون طرح ها و بحث های نو رفتارهای مناسب را از خودش نشان دهد تا بتواند اعتماد دیگر کشور ها را به خودش جلب کند. شخصا دو مرتبه با این دوستان فدراسیون در این جلسات حضور داشتم که آقای بن همام هم حاضر بود.می دیدم که فدراسیون ما اصلا حرفی برای گفتن در آن جلسات ندارد.چیزی ار من از این ها ندیدم که به عنوان یک نو آوری باشد یا یک بحث جدید.من که به عنوان یک ایرانی چیزی ندیدم شما انتظار دارید نمایندگان آن کشورهای حاضر به ما رای بدهند؟ا
همان بحث ناآشنا بودن به زبان و...
عضای هیات رئیسه کنفدراسیون های رشته های مختلف ورزشی آسیا زمانی می توانند رای بگیرند یا عضو کنفدراسین ها در مجامع بین المللی شوند که عملکرد و رفتارشان بگونه ای باشد که اعتماد سایر کشورها را جلب کرده باشند.من نمی دانم که این آقایان در این مدت چه کردند؟بنده شاهد بودم. بنده بعنوان یک ایرانی شاهد بودم که هیچ حرفی برای گفتن ندارند فقظ یک گزارش عملکرد داخلی خودشان را دادند ولی حرفی در سطح اسیا و بین الملل نداشتند. شما اگر یادتان باشد وقتی برای اولین بار در تلویزیون گفتم دلیلی ندارد قهرمان جام حذفی با 4 یا 5 بازی بیاید برود در لیگ قهرمانان آسیا بازی کند همه بر آشفته شدند . خب این یکی از آن بحث هایی بود که می توانستند بروند آنجا انجام دهند.
*بنابر این شما عقیده دارید هرم فوتبال کشورفاقد آن خلاقیت هاست.
- دقیقا. من می گویم امروز مجموعه مدیریتی فوتبال ما خلاقیتی ندارد.چه خلاقیتی دارد؟بگویند در این چند وقتی که مسئولیت داشتند چه اتفاقات مهمی را در سطح آسیا رقم زدند؟چه طرح و پیشنهادی برای ارائه داشتند؟آن روز که بنده ان بحث را راه انداختم همه بر آشفته شدند. همه فکر کردند که می خواهم در مورد پرسپولیس موضع گیری کنم.اما من می خواستم که این پالس را به جامعه بدهم که خوشبختانه جامعه متوجه شد.زمانی که در باشگاه استقلال بودم . همین اوایل امسال تیم کنفدراسیون امده بود برای بازدید از باشگاه. نماینده فدراسیون هم همراه انها بود نوع گفتمان ما باعث خوشحالی اعضای فدراسیون شده بود.از بحث های ما سر ذوق آمدند. بحث ها باید بحث های نویی باشد.ما که نمی توانیم دنبال یک رویه ای برویم که از قدیم بوده.یا نمونه ای دیگر را مثال بزنم کجا گفته شده بعد از مرحله مقدماتی جام باشگاه های آسیا دو تیم باید فقط یک بازی حذفی انجام دهند؟این غیر منطقی ست.در لیگ قهرمانان اروپا دو بازی برگزار می شود چرا ما در طرح این مباحث پیش قدم نمی شویم؟اگر پیشنهاد و مواضع منطقی و اصولی داشتند امروز با لابی های انجام داده می توانستند رای اعتماد بگیرند.فارق از همه این حرف ها آقایان بازی را به بن همام باختند ونه کس دیگر.
*اما سوال این است که مسئولان ورزش کشور از این اتفاقی که در شب گذشته رخ داد درس عبرتی می گیرند؟
-نه ما همیشه دوست داریم که همه چیز را خودمان تجربه کنیم.تجربه دیگران برای ما بی اهمیت است و فکر می کنیم که آنچه را که ما می فهمیم دیگران نمی فهمند.تا زمانی که چنین نگاهی وجود دارد مطمئنا موفق نمی شویم.
گزارش ویژه: بنهمام به سعیدلو: تو انتخاب نمیشوی، شرکت نکن!
ترکشهای ناکامی علی سعیدلو در انتخابات مجمع کنفدراسیون فوتبال آسیا همچنان به سمت وی پرتاب میشود.
به گزارش گل، رییس سازمان تربیتبدنی ایران که با دلخوری قطر را ترک کرده است و به تهران بازگشته، در مظان اتهامات مختلفی است که مهمترین آن به جزییاتی باز میگردد که در جلسه وی با بنهمام رخ داده است. به گزارش سایت گل و به نقل از مقامات آگاه فدراسیون فوتبال محمد بنهمام رییس کنفدراسیون فوتبال آسیا در سفر خود به تهران و در ملاقات خصوصی با سعیدلو به وی تذکر داده بود که شانسی برای انتخاب شدن به عنوان نایبرییس AFC را ندارد و بهتر است در این رقابت شرکت نکند. او همچنین تاکید کرده بود که کفاشیان به احتمال 99 درصد به عنوان عضو کمیته اجرایی کنفدراسیون فوتبال آسیا انتخاب خواهد شد. اما سعیدلو بیتوجه به گفته بنهمام با لابیهای شخصی اصرار به حضور در این انتخابات کرد و مقابل نماینده نپالی شکست خورد.
به گزارش گل، بخشی از ناکامی سعیدلو به لابیها و مذاکرات وی با گروهی باز میگردد که چندان مورد علاقه بنهمام نیستند. سعیدلو در مذاکرات خود بیشتر با گروهی که حول و حوش شورای المپیک آسیا هستند به گفتوگو مینشست و شیوخ کویتی به وی وعده همکاری داده بودند که خود همین مساله باعث حساسیت بنهمام بود. اما نکته مهمتر به استعفای علی کفاشیان برمیگردد که از سوی سعیدلو به وی پیشنهاد شده بود. کفاشیان البته تمایلی به این کار نداشت اما بعد از چند روز معطلی مجبور شد که حرف رییس خود را بپذیرد. و این مقدمهای بر از دست رفتن صندلی ایران در کمیته اجرایی کنفدراسیون فوتبال آسیا بود. البته اگر سعیدلو به عنوان نایبرییس انتخاب میشد اتوماتیک به عضویت اکسکو در میآمد اما شکست ویَ، بهایی دوبرابر داشت. اینکه هم در نایبرییسی شکست خوردیم و هم کرسی 11 ساله خود در کمیته اجرایی را از دست دادیم.
البته علی کفاشیان در تهران نیست، اما او نیز به شدت زیرفشار تصمیمی است که باعث شد باختی دیگر در کارنامه فدراسیون وی رقم بخورد. در حال حاضر همه امیدها به تیم ملی ایران است. تیمی که البته به نسبت همه تیمهای قبلی بیبرنامهتر و بیصاحبتر بوده. تیمی با حداقل بازیهای تدارکاتی و البته بهم ریختگی عجیبی که توی دل هر طرفداری را خالی میکند. با این حال هنوز میشود به این تیم امیدوار بود. حداقل تا زمانی که شروع بازی با عراق ....
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
نظر من: اینها احمق ترین احمقها هستند
آيا آقايان نمي دانند اعتبار و آبروي ايران يك شبه به دست نيامده!؟
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در حالي كه ماجراي از دست رفتن پست ايران در كميته اجرايي فدراسيون فوتبال آسيا و همچنين عدم موفقيت سعيد لو معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان تربيت بدني در به دست آوردن پست معاونت فدراسيون فوتبال آسيا بازتاب گسترده اي در مطبوعات داشته است، با اين وجود گويي همانند گذشته بنايي بر پاسخگويي به افكار عمومي از سوي افراد دخيل در اين ماجرا ديده نمي شود.
به گزارش «تابناك»، اين ناكامي از سوي مقامات ورزشي ايران در حالي صورت مي گيرد كه آنان با مناصب حقوقي ايران در نهادي بين المللي رفتاري شخصي داشته اند و خود به اين نتيجه رسيده اند كه از اين سمت استعفا دهند و آن را به رقبا واگذار كنند. رفتاري كه نه تنها با سه اصل عزت، حكمت و مصلحت مندرج در قانون اساسي كشور نيز در تضاد كامل قرار دارد، بلكه با تعقل و خردمندي يك انسان معمولي نيز مغايرت تام و تمام دارد. اين در حالي است كه مقاماتي كه اين معامله را با ورزش و جايگاه حقوقي ايران كرده اند، خود را عقل كل ناميده و تمام تصميمات حاكم بر فوتبال اين كشور را يك تنه و با همين استدلالاتي كه منجر به از دست رفتن منصب ايران در نهادي بين المللي شده اند، اتخاذ مي كنند.
بر اين اساس بايد گفت: امروز ديپلماسي ورزش يا سياست ورزش، آن قدرت نرمي است كه دولت های نهم و دهم آن را در صدر برنامه هاي خود قرار داده و مدام به آن مي بالند، اما همين قدرت در لابلاي تفسيرهاي شخصي مقامات ورزشي و سياسي ايران گم شده است و امروز اين قدرت را از دست داده ايم و يقينا در آينده بايد آن را با التماس از ديگراني همچون نپال، مالديو و... تقاضا كنيم.
اقدام اخير مقامات ايران در انصراف از پست كميته اجرايي فدراسيون فوتبال آسيا، به اين مي ماند كه مثلا نمايندگان رسمی کشور در سازمان هاي بين الملي نيز شخصا بخواهند از مسئولیت خود و پست واگذار شده انصراف دهند و نمايندگي ايران در يك سازمان بين المللي همچون سازمان ملل، انرژي اتمي و... را به ميل خود واگذار كنند، مناصبي كه به اعتبار ايران و ملت ايران به اين افراد واگذار شده وگرنه سعيدلو يا كفاشيان به اعتبار خودشان كه جايگاهي در هيچ كجاي فدراسيون فوتبال آسيا ندارند که بخواهند انصراف داده و اعتبار اين ملت را هزینه کنند.
آيا اين افراد از خود نپرسيده اند قريب يك دهه كه مسئولان اين كشور در حال مذاكراتي سخت با غربي ها براي انرژي هسته اي هستند و حتي ملت ايران تا كنون چهار دور تحريم تحمیلی و ناجوانمردانه را تحمل كرده براي چه بوده است؟ آيا اين همه تلاش جز براي حفظ اعتبار، آبرو و حيثيت اين مملكت بوده است؟ آيا آقايان نمي دانند اعتبار و آبروي اين كشور يك شبه به دست نيامده كه آنان يك شبه با برخورد و استنباط غلط خود آن را بر باد مي دهند؟ آيا نهادي نظارتي در كشور وجود ندارد كه به اينگونه اهمال كاري ها رسيدگي كند؟
در پايان بايد پرسيد چرا عده اي از مقامات در ايران فعال مايشاء هستند و هر كاري مي خواهند انجام مي دهند و دريغ از يك نظارت و توبيخ خشك و خالي.
ما همچنان منتظر هستيم تا اگر آقايان به خود زحمت دادند، توجيهات آن را بشنويم و دوباره باور كنيم و سكوت كنيم كه ظاهرا چاره اي نداريم جز اينكه باور كنيم و حرفي هم نزنيم... تا احیانا نگویند سیاه نمایی کرده اید!
ديدار ناصر حجازي و مجتبي محرمي درجريان تمرين يكي از تيمهاي پيشكسوتان بهانه خوبي شد تا بار ديگر پاي صحبتهاي اسطوره آبيها بنشينيم.
ناصر حجازي كه هميشه با صداقت و صراحت خاص سخن ميگويد در شرايطي كه نسل قديم فوتبال را با نسل كنوني مقايسه ميكرد از آخرين اتفاقات فوتبال ايران با گل سخن گفت.
چه شد كه به تمرين تيم پيشكسوتان رفتيد؟
اين تيم پيشكسوتان با آن تيم فرق ميكند. در اين تيم بعضي از دوستان قديمي من مثل صادقي، آهنگران، كارگر، حاج محمد، مجتبي محرمي و... بازي ميكردند و چون از قبل مرا دعوت كرده بودند، به تمرين آنها رفتم. البته پيش از اين من در جلسه باشگاه استقلال بودم و به همين دليل فقط توانستم سري به تمرين اين دوستان بزنم.
رويارويي شما با مجتبي محرمي خيلي جالب بود و عكاس ما هم عكسهاي جالبي از اين اتفاق ثبت كرده بود.
من مجتبي را خيلي دوست دارم. مجتبي بچه خوبي است و هميشه نسبت به من لطف دارد. دلم براي محرمي، كارگر و بقيه خيلي تنگ شده بود.
ديديم كه مدت زيادي را با محرمي صحبت ميكرديد.
بله... در مورد فعاليتها حرف ميزديم. به مجتبي گفتم آن موقع كه تو بزرگ فوتبال آسيا بودي، دوزار پول توي فوتبال ايران نبود. حالا كه چهار تا بچه وارد فوتبال شدند و هر روز يك سوسول بازي درميآورند، سالي چهارصد، پانصد ميليون تومان پول ميگيرند واقعا نسل مجتبي محرمي كجا و اين بچه فوتباليستها كجا!
مجتبي چه ميگفت؟
مجتبي سعي ميكرد با شوخي و خنده همه چيز را رد كند ولي معلوم بود كه دل پري دارد. مجتبي آدم صادق و با جنبهاي است. ميگفت كه شانسش بد بوده! مجتبي ميگفت بدشانس بوده كه توي آن دوره به دنيا آمده!
شما نگاه كنيد الان فلان بچه ميآيد و سالي چهارصد، پانصد ميليون تومان ميگيرد. تازه چهار تا هم ميروند و با پاچهخواري آقا را ميآوردند سر تمرين. واقعا خاك توي سر اين فوتبال و آن مربياني كه ناز بازيكن را هم ميكشند!
تا به حال توي زمين فوتبال با مجتبي روبهرو شدهايد؟
نه... وقتي كه من فوتبالم تمام شد، مجتبي وارد شد ولي هميشه دوست داشتم كه يك چنين همبازي و يا بازيكني داشته باشم. مجتبي بازيكني بود كه توي هر پستي ميتوانست بازي كند و اين كاري است كه فقط از عهده او برميآيد.
بعضيها معتقدند كه مجتبي خيلي شكسته شده.
آره... مجتبي خيلي شكسته شده. موهايش سفيد شده و با آن مجتبي شلوغ سالهاي قبل فرق كرده. البته خدار را شكر مجتبي هنوز بدن خوبي دارد. چاق نشده و روي فرم است. ماشاءا... حتي وقتي توي زمين راه ميرود آدم ميفهمد كه مجتبي فوتباليست بزرگي بوده. برعكس عباس كارگر و خيليهاي ديگر مجتبي حسابي روي فرم است. (خنده) ماشاءا... عباس كارگر صد كيلو شده!
راستي بازي علي كريمي را مقابل آ.ثميلان ديديد؟
بله، شنيدم كه علي خيلي خوب هم بازي كرده. اين يك افتخار بزرگ براي فوتبال ما بود كه نام ايران و كريمي بين اين همه بازيكن بزرگ در يك كشور عربي مطرح شد. از اين بابت بايد به علي كريمي تبريك گفت و اميدوارم يك روزي چنين اتفاقهايي در فوتبال ايران بيفتد.
فكر ميكنيد كه چرا چنين اتفاقهايي در فوتبال ايران نميافتد؟
اي بابا، ما حتي بازيهاي تيمملي خودمان را ميبريم در قطر و دوبي برگزار ميكنيم! شما چه توقعهايي داريد. فقط همين را بنويسيد كه حركت كريمي مثبت بود و توانست نماينده ايران مقابل آ.ثميلان باشد.
در مورد تيمملي چه نظري داريد؟ بازيهاي اين تيم را ديديد؟
به نظر من بازيهاي تيمملي خيلي خوب نبود. اين تيم در مرحله گروهي هم به مشكل ميخورد! نه اينكه بگويم تيمملي خيلي بد بوده، منظورم اين است كه تيمهاي حريف ما خيلي خوب شدن و تيمهاي ما خيلي ضعيف! شما نگاه كنيد چه اتفاقي براي سپاهان ميافتد. سپاهان با ۱۰ تا مليپوش ميرود و در بازيهاي آسيايي حذف ميشود. اين اتفاق براي مس و استقلال هم ميافتد و فقط ذوبآهن بود كه با ترفند بالا آمد و به فينال رسيد.
فكر ميكنيد كه اردوي تيمملي در قطر درست و بهجا بود؟
به نظر من اين اردو مثبت نبود. يك مدت تيم را بردند اردو و حالا همه را تعطيل كردند. اگر دنبال اردو و اينجور حرفها بودند، تيم را يك هفته زودتر ميبردند تا با شرايط قطر آشنا بشود. نه اينكه بچهها از شهر و خانوادهشان دور باشند و اين اتفاقها بيفتد.
با توجه به اينكه در آستانه بازيهاي جام ملتهاي آسيا هستيم، قطبي هنوز درگير مذاكره با باشگاه ژاپني است. فكر نميكنيد كه اين موضوع تمركز سرمربي تيمملي را به هم بريزد؟
اين چيزها بستگي به رفتار فدراسيون دارد. چون فدراسيونيها تجربه ندارند، اين اتفاقها ميافتد. وقتي قطبي با تيمملي ايران قرارداد دارد، چرا ميروند و دنبال يك مربي ديگر ميگردند؟ وقتي اينها چنين رفتاري ميكنند، خب قطبي هم ميرود و دنبال تيم ميگردد. اين وسط هم فقط تيمملي است كه ضرر ميكند.
اما ميگويند قطبي حتي حاضر نيست كه به ايران برگردد!
گفتم كه، همه اينها تقصير فدراسيون است. اگر تفكرات و برنامههاي فدراسيون درست بود، اين اتفاقها نميافتاد. به هر حال هر كسي يك جنبهاي دارد و خسته ميشود.
قطبي در مصاحبه اخيرش در خبرگزاريها گفته بود كه ايران وطن دوم من است!
از خودش بپرسيد، چرا از خودش نميپرسيد كه چطور اين حرفها را زده؟ اصلا آيا اينهايي كه اينجا كار ميكنند، ايراني هستند؟ اصلا ايران را دوست دارند؟ دلشان براي ايران ميسوزد؟ نه آقا جان، اينها دلشان براي جيبشان ميسوزد. خيليهايشان هستند كه براي اين مملكت و براي اين خاك هيچ ارزشي قائل نيستند. من حرف دلم را ميزنم و از كسي هم نميترسم. من ايران را دوست دارم و بارها هم اين موضوع را ثابت كردهام.
روزنامه گل
Kianoosh
08-01-2011, 19:33
ما همچنان منتظر هستيم تا اگر آقايان به خود زحمت دادند، توجيهات آن را بشنويم و دوباره باور كنيم و سكوت كنيم كه ظاهرا چاره اي نداريم جز اينكه باور كنيم و حرفي هم نزنيم... تا احیانا نگویند سیاه نمایی کرده اید!
گل گفتی عزیز جان :10:
mahdishata
08-01-2011, 19:42
یادمه اون موقع که اومد گفتم که:
این سعید لولو آمد و اون علی باقالی رفت *** صد حیف که این آمد صد شکر که آن رفت :دی
قافیه چو به تنگ اید***شاعر به جفنگ اید:31:
همش به خاطر حوادث قبل از انتخاباته! کار جرج بوش
Kianoosh
08-01-2011, 20:35
قافیه چو به تنگ اید***شاعر به جفنگ اید
شما کی می خوای دست از تخریب و سیاه نمایی برداری؟مخرب :دی خراب :دی
كفاشيان: دودستگي در AFC باعث عدم موفقيت ايران شد
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
علي كفاشيان در مورد دلايل ناكامي ايران در انتخابات كفندراسيون فوتبال آسيا اظهار داشت: از ايران دو نفر را نامزد كرديم. آقاي سعيدلو براي پست نايب رئيسي و من براي عضويت در كميته اجرايي؛ اما به جهت اينكه اين شبهه پيش نيايد كه چون ايشان را نمي شناسند، راي نياورد و من راي بياورم، انصراف دادم تا فقط ايشان در انتخابات بماند.
وي افزود: متاسفانه دو سال است يك نوع دوگانگي يا به عبارتي دودستگي در اي.اف.سي به وجود آمده كه يك طرف آن به رهبري كويت است و آنها موفق شده اند برخي كشورها را با خود همراه كنند. يك طرف هم جناح بن همام است. اين دودستگي باعث شد هيات اجرايي از اهداف اصلي خود كه بايد فعاليت در جهت رشد و گسترش فوتبال آسيا باشد و كشورهاي مطرح آسيا را در داخل خود جذب كند، دور افتاده و به شكل ياركشي و جناح بندي تبديل شده كه به نظر من اين براي آينده اي.اف.سي. مفيد نخواهد بود.
كفاشيان ادامه داد: در اين انتخابات هم يك گروه از ايران حمايت كرد و گروهي ديگر كه مربوط به جناح بن همام بود، اين كار را نكرد. اين براي كره جنوبي هم پيش آمد و آقاي چانگ كه 16 سال عضو هيات اجرايي كنفدراسيون آسيا و نايب رئيس فيفا بود، به دليل همين مسايل انتخاب نشد؛ در حالي كه بن همام بسيار علاقه داشت بار ديگر انتخاب شود. متاسفانه اين جناح بندي ها در داخل اي.اف.سي وحدت را ازبين برده و زماني كه وحدت نباشد، هميشه گروهي ضربه مي خورند. از آنجا كه بن همام هم مي خواهد كشورهايي را بياورد كه صرفا همسو با او باشند، گروه طرفدار او از ايران حمايت نكرد. نتيجه آن شد كه اغلب كشورهايي كه در فوتبال آسيا محلي از اعراب ندارند، كرسي ها را به دست بياورند كه اين آينده فوتبال آسيا را تهديد مي كند زيرا وقتي فقط گرفتن كرسي مطرح باشد و كار مفيدي انجام نشود، فوتبال آسيا به كجا خواهد رفت؟
رئيس فدراسيون فوتبال گفت: در اين انتخابات بجز ما و كره جنوبي، كشورهايي مانند ژاپن، چينف عراق و لبنان هم نتوانستند پست هاي مورد نظر خود را كسب كنند. كشورهايي كه راي آوردند مانند نپال، سريلانكا، گوام و ميانمار كه فوتبال مطرحي ندارند، به دليل آن بود كه كاملا با يكي از جناح ها هماهنگ هستند. البته هزينه هم مي كنند. البته همچنان در كميته ها نقش داريم و خودم در چند كميته آسيا و فيفا عضو هستم و فعاليت خود را ادامه خواهيم داد. خيلي از كشورها هم نزد ما آمدند و اعلام همكاري كردند ما را مانند كره جنوبي، يك قطب در فوتبال آسيا مي دانند. اگر اين جناح بندي ها وجود نداشت، صرف نظر از نام افراد، به ايران راي مي دادند؛ همانگونه كه 20 كشور هم راي دادند. آنها كشورهايي بودند كه ايران را مي شناختند و آن را قبول داشتند.
كفاشيان در پاسخ به اينكه ثبات افراد تا چه ميزان در موفقيت آنها در اين انتخابات موثر است، گفت: سوال خوبي است. تمام آنهايي كه انتخاب شدند از جمله همان نپال، گوام، سريلانكا و ديگران، گذشته از آن مسئله جناح بندي كه قطعا دخيل است، افرادي هستند كه سال ها در هيات اجرايي بوده و هستند. چهره آنها براي همه آشنا است و البته هزينه مي كنند. امتيازهاي خاصي هم مي دهند. واقعا تعارفي وجود ندارد زيرا براي انتخاب شدن در چنين مجامعي بايد هزينه كرد. ما حدود 30 كشور در آسيا داريم كه در فوتبال فعال نيستند اما راي آنها موثر است و اينها كشورهايي هستند كه افراد روي آنها با دادن همان امتيازها كار و راي آنها را به سوي خود جذب مي كنند.
وي افزود: از شاخص هاي مهم موفقيت در اينگونه انتخابات، ثبات مديريت، توانمندي در زمينه برقراري ارتباطات بين المللي و دانستن زبان خارجي و هزينه كردن و اعطاي برخي امتيازها است. بن همام بارها گفته كه حق ايران در هيات اجرايي و كميته ها بيش از اين است اما به دليل تغييرات مداوم در فدراسيون شما، اين كار صورت نمي گيرد. در اين انتخابات هم آقاي سعيدلو ازسوي جناح بن همام حمايت نشد و نتوانست راي لازم را بدست بياورد. شايد اگر من مي ماندم انتخاب مي شدم اما سياست ما براين قرار گرفت كه براي نايب رئيسي نامزد شويم كه مانند كره جنوبي راي نياورديم.
كفاشيان در پاسخ به اينكه چانگ كه ثبات داشت چرا انتخاب نشد، گفت: اگر تحليل دقيقي داشته باشيم موضوع به همان تلاش دو سال اخير كويت و شوراي المپيك آسيا كه مقر آن در كويت است، برمي گردد. آنها درحال تلاش و برنامه ريزي هستند تا در هيات رئيسه بن همام تغييراتي ايجاد كنند كه نتيجه آن خروج چانگ از هيات رئيسه بود و نفر مورد نظر خودشان انتخاب شد. البته ايران هم 20 راي آورد كه اين دقيقا همان دودستگي موجود در اي.اف.سي را نشان مي دهد.
وي در پايان گفت: به هرحال در سطح كلان تصميم گرفتيم كه آقاي سعيدلو نامزد نايب رييسي شود و از آن پس ما بايد با تمام توان از ايشان حمايت مي كرديم كه اين كار را هم انجام داديم البته نه از ايشان كه از ايران حمايت كرديم؛ اما متاسفانه بدليل حمايت نكردن جناح طرفدار بن همام موفق نشديم.
:16::26::39:
این روزها رقابت شدیدی بین علی کفاشیان و مهران مدیری در جریانه شما کدومو انتخاب می کنید؟:دی
فولاد ماهان اسپانسر دیدار خیریه رئال مادرید و منچستر یونایتد
در این دیدار دوستانه ناصر حجازی به عنوان سرمربی تیم منچستر یونایتد و من به عنوان سرمربی تیم رئال مادرید بطور تشریفاتی با حضور بازیکنانی همچون محمد رضا حیدریان، محمد کشاورز به میدان خواهیم رفت.
سایت گل - باشگاه فولاد ماهان سپاهان اسپانسر دیدار دوستانه منتخب رئال مادرید و منتخب منچستر یونایتد شد. حسین شمس سرمربی تیم ملی فوتسال کشور در خصوص این دیدار دوستانه گفت: «امروز بعد از ظهر راس ساعت 20 در سالن دستگردی شهرک اکباتان تهران دیدار دوستانه و خیرخواهانه هواداران منچستر یونایتد و رئال مادرید به همت باشگاه فولاد ماهان سپاهان برگزار خواهد شد. »
وی ادامه داد: «در این دیدار دوستانه ناصر حجازی به عنوان سرمربی تیم منچستر یونایتد و من به عنوان سرمربی تیم رئال مادرید بطور تشریفاتی با حضور بازیکنانی همچون محمد رضا حیدریان، محمد کشاورز، مجید لطیفی، احمد اسماعیل پور و مجتبی نصیری نیا به مصاف یکدیگر خواهیم رفت.»
حسین شمس با بیان اینکه درآمد حاصل از این بازی صرف کمک به کودکان بی بضاعت می شود افزود: «بسیار خوشحالم که مالکان باشگاه فولاد ماهان با حمایت از چنین حرکت های انسان دوستانه فتح بابی برای حضور دیگر باشگاههای ورزشی در چنین فعالیت هایی می شود.».
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
January 12, 2011
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مجتبی محرمی همیشه حرف برای گفتن دارد. وقتی موبایلش را خاموش می کند یعنی سکوت را ترجیح داده اما وقتی آن را روشن می کند یعنی آماده حرف زدن است. یکی از بهترین چپهای فوتبال ایران که اوضاع نابسامانی دارد، حرفهای دلش را در این گفت و گو بیرون می ریزد....
*چرا به دنبال مدرک مربیگری نرفتید؟ خودتان نرفیتد یا نگذاشتند؟
اتفاقا من خیلی فکر کردم و دنبال این چیزها بودم. منتهی شرایط مهیا نبود برای اینکه برویم مدرک را بگیریم. طرف بلد نبود بغل پا بزند رفت در کلاس ها شرکت کرد ولی ما بیرون ماندیم.
*منظورتان چیست؟
منظور خاصی که ندارم منتهی بنده رفتم کلاس مربیگری اما راهم ندادند. من چون بالای 20 بازی ملی داشتم مدرک مربیگری D را دریافت کردم. دوره های مربیگری C را هم که گذارندم اما نمی دانم قانون چطور است که نگذاشتند بروم مدرک B را بگیرم.
*چه کسی نگذاشت؟
نگذاشتند شرکت کنم. من نمی دانم مسئول کلاس چه کسی بود. به هر کسی گفتیم چرا نمی گذارید ما برویم پاسخگو نبود. خیلی جالب است گفتند پول بده بیا در کلاسها شرکت کن. خیلی ها با پول این و آن شرکت کردند اما بنده خودم از جیبم پول دادم اما نگذاشتند.
*فکر می کنید چرا از فردی مانند مجتبی محرمی در فوتبال ایران استفاده نشد؟ هنوز وقتی از دوران بازیگری تو می گویند، همه اعتقاد دارند شما یکی از بهترین چپ های تاریخ ایران هستید، اما وقتی خداحافظی کردی، دیگر به جایی نرسیدی.
من خودم نمی فهمم چرا ولی این آقایان مدیر با پروین و حجازی کنار آمده اند اما نمی توانند بیانیها، محرمی ها و بقیه قدیمی ها را در فوتبال ببینند. انگار حتما ما باید بمیریم که آقایان یاد ما بیفتند. تعارف که نداریم.
*اما این ها که دلیل نمی شود، شاید دلیل دیگری وجود دارد؟
نمیدانم، شاید محرمی فاسد است که نمی گذارند در این فوتبال کار کند. طرف رفت بدترین اشتباه را کرد، بدترین کار را انجام داد اما یک روز بخشیده شد. مگر مجتبی محرمی چه کار کرد که این رفتار را با او می کنید؟ حتی نمی گذارید برود در کلاس مربیگری شرکت کند؟ نمی خواهم اسم کسی را بیاوریم ولی این کارهای ناجوانمرانه چیست؟
*خیلی مبهم حرف می زنید.
آقا جوانمرد باشید، من اگر فاسد بودم چرا گذاشتید فوتبال بازی کنم؟ نمی گویند مجتبی محرمی از کجا آمده و برای این فوتبال چه کار کرده است.
*شاید بابت روزهایی ناراحتید که وقتی روی تخت بیمارستان بودی قول هایی به شما دادند اما عملی نشد.
بابا قولشان را نخواستیم. اصلا کارشان را هم نخواستیم. آقایان رفتارشان بدتر شده است. این آدم هایی که دنبال میز هستند فقط به منافع خودشان فکر می کنند. ما الان عابدزاده در فوتبال داریم، حجازی داریم و پروین داریم. ولی خبر دارید خیلی از این فوتبالیست های قدیمی کجا هستند؟ سیروس قایقران چی شد؟ مرد و تمام شد و رفت. الان هر سال فقط یک مراسم بزرگداشت برایش برگزار می کنند. تا طرف می افتد روی تخت می روند بالای سرش کلی قول می دهند. من از کسی انتظار ندارم ولی تا ما زنده ایم باید برایمان کاری کنید. بمیریم که تمام می شود و می رود.
*به شما چه قول هایی دادند؟
من احتیاجی به قول این آدم ها ندارم. امیدم به خداست نه اینها. خیلیها هستند که بیشتر از من نیاز دارند. در این مملکت خیلی بیشتر زحمت کشیدند. الان فوتبالیستها چه کار میکنند؟ میآیند پولشان را میگیرند و می روند. اتفاقا کار بدی نمی کنند چون دیگر به سرنوست ما دچار نمی شوند.
*اتفاقا خیلی ها می گویند همین پول های زیاد باعث شده تا فوتبال به سودی نابودی برود و هر روز سطح بازیکنان پایین تر بیاید. تو آخرین حقوقی که گرفتی چقدر بود؟
40 هزار تومان از پرسپولیس گرفتم. نمی دانم شاید هم 40 هزار و خرده ای بود! برای یکسال این پول را گرفتم.
*ولی الان بازیکنان خیلی بیشتر می گیرند...
من نمی گویم حقشان نیست. باید بگیرند. ببین تخصص ما فوتبال است. ما را از فوتبال بگیرند زندگیمان را گرفتهاند. مجتبی محرمی نرفت مکانیکی یاد بگیرد، نرفت با پیچ و مهره کار کند. پشت کامپیوتر ننشست. فوتبال را که از من گرفتند زندگیام شد این. شد این 100 هزار تومانی که الان باید بروم تو بانک بگیرم. چقدر به ما وعده دادند که قهرمان شوید به شما فلان پاداش را می دهیم. رفتیم و قهرمان شدیم اما دریغ از پاداش. به خدا بازیکنان الان باید بگیرند تا به وضع ما دچار نشوند.
*البته الان هم بازیکنان خیلی راحت نیستند. گرچه پول زیادی میگیرند اما باید حواسشان را جمع کنند که گرفتار مسائلی مثل منشور اخلاقی نشوند. این چیزها زمان شما وجود نداشت اما الان بازیکنان کنترل میشوند.
من بارها گفتهام این منشور به درد فوتبال نمیخورد. چون نباید وارد زندگی خصوصی مردم شد. من اگر بخواهم مصاحبهای انجام دهم حواسم را جمع میکنم در مورد کسی صحبت نکنم. چون میدانم میتواند از من شکایت کند. اما منشور اخلاقی فدراسیون فوتبال خیلی راحت به همه مسائل بازیکنان وارد میشود و میگوید چهکار کنید و چهکار نکنید.
*یعنی اگر قرار بود منشور اخلاقی زمان شما اجرا شود ناراحت میشدید؟
بله. فدراسیون حق ندارد به بازیکن بگوید چهکار کند و چهکار نکند. فدراسیون نباید به همهچیز بازیکنان کار داشته باشد. این ورود به زندگی خصوصی فوتبالیستها است. چرا فدراسیون باید به بازیکن بگوید سوار کدام ماشین بشود و سوار کدام نشود؟ بازیکن دوست دارد با هر ماشینی که میخواهد به تمرین برود. به فدراسیون هم ربطی ندارد. فلان بازیکن دوست دارد موتورسواری کند، خب اشکال ندارد. یعنی چه که میگویند سوار موتور نشود؟
*به نظر شما بازیکنان فوتبال نسبت از نظر ظاهری با مردمی که در خیابان هستند تفاوت دارند؟
نه. بازیکنان فوتبال هم همان ظاهری را دارند که میشود در خیابان دید. مردم عادی تیپشان همین است. نمیشود به بازیکن بگوییم مثل بقیه نباشد. به نظرم این یک نوع تبعیض است.
*تبعیض بین چه کسانی؟
بین فوتبالیستها و تمام مردم. تیپ فوتبالیستها عجیب نیست. ظاهرشان مثل مردم است. مثل هنرمندان سینما است. تازه در سینما خیلی بدتر است. در سینما، بازیگر با موهای بلند، لباس تنگ میپوشد، بشکن میزند، میرقصد، آغاسی هم میخواند. چرا کسی از آنها ایراد نمیگیرد؟ چرا فقط به فوتبالیستها کلید کردهاند؟ نباید تبعیض وجود داشته باشد. تازه فوتبالیستها همیشه جلوی دوربین تلویزیون نیستند اما هنرمندان سینما همیشه جلوی دوربین هستند و مردم همیشه آنها را میبینند.
*حتما میدانید طبق منشور اخلاقی، فوتبالیستها نباید به ریش خود مدل بدهند؟
بله. نباید این کار را بکنند. اما چرا؟ من دوست دارم ریشم را این مدلی بگذارم و یک نفر دیگر دوست دارد طور دیگری ریش خود را آرایش کند. من با دوستانم رفته بودم ساری، یکی از آشنایان گفت ریشهایت را رنگ کردهای؟ گفتم نه. گفت پس چرا یک قسمت از ریشهایت زرد است؟ گفتم خب یک قسمتش زرد است و قسمت دیگرش سفید. حالا اگر من فوتبالیست بودم فدراسیون باید من را محروم میکرد؟ چون ریشهایم دو رنگ است؟ نباید به بازیکن بگویند چرا ریش مدلدار میگذاری. خب دوست دارد ریش بگذارد. به سازمان لیگ هم ارتباطی ندارد که در این مسائل دخالت کند.
*زمان شما فدراسیون به این مسائل کار داشت؟
نه. فدراسیون آن موقع سرش توی کار خودش بود. به چیزهایی که در حیطه وظایفش نبود اهمیت نمیداد. بازیکن هم هر کاری میخواست میتوانست انجام دهد. اما عملا میدیدید که وضعیت از الان بهتر بود. چون محدودیتی وجود نداشت، کسی هم روی این مسائل حساس نمیشد. آن موقع همه فقط به فوتبال فکر میکردند. اما الان بازیکن دغدغه این را دارد که نکند فدراسیون به خاطر مدل ریش یا مویش محرومش کند.
*اگر منشور اخلاقی در زمان بازی شما اجرا میشد احتمالا شما هم یکی از افرادی بودید که محرومتان میکردند.
نه. من هیچ مشکلی نداشتم.
*اگر منشور زمان شما اجرا میشد چهکار میکردید؟ حرفشان را گوش میکردید یا واکنش نشان میدادید؟
اگر میخواستند به من کلید کنند فوتبال را کنار میگذاشتم اما زیر بار حرف زور نمیرفتم. معنی ندارد فدراسیون بخواهد اینقدر بد رفتار کند. به فدراسیون چه ربطی دارد من با چه تیپی میگردم؟ زندگی شخصیام است. دوست دارم ظاهرم هر طوری که دوست دارم باشد. حالا به فدراسیون چه ربطی دارد که من در خانه شخصیام چه کارهایی میکنم؟
*زمانی که فوتبال بازی میکردید خیلی مورد توجه بودید. برایتان اتفاقی مشابه منشور اخلاقی نیفتاد؟
من اولین نفری بودم که موهایم را بلند کردم. گفتند موهایت را بزن. گفتم نمیزنم. گفتند پس دیگر تو را به تلویزیون نمیبریم. گفتم بهتر. دیگر من را به تلویزیون نبردند. بایکوتم کردند. اما برایم مهم نبود.
*چه کسی این حرف را به شما زد؟
حالا بماند چه کسی گفت.
*چرا قبول نکردید موهایتان را بزنید و به تلویزیون بروید؟
چون در مورد فوتبالیستها قانون متفاوتی که اجرا میشود فقط در زمین فوتبال است. وقتی فوتبالیست از زمین بیرون میآید، همه چیز تمام شده. او هم میشود مثل مردم عادی. هر قانونی که در مورد همه اجرا میشود، در مورد فوتبالیستها هم اجرا میشود. در زمین فوتبال هم قوانین مشخص هستند. کاری به مدل ریش و موی بازیکن ندارند.
خبرآنلاین
حمله مدير عامل شاهين بوشهر به مسئولان ورزش: قطر از ميدان مشترك نفتي با ما، ميزباني جام جهاني و جام ملتها را گرفت! / تنها نماينده خليج فارس در جام خليج فارس، حامي ندارد!
سایت گل- مجيد حسيني كنگاني مدير عامل شاهين بوشهر از عدم ابلاغ دستورالعمل اختصاص يك درصدي بودجه كشور به ورزش سخت شاكي است. او در اين رابطه به خبرنگار سايت گل مي گويد: «متاسفانه برخی قوانین برای توسعه ورزش وکمک به آن تصویب شده اند اما حالا به عاملی دست و پا گیر تبدیل گرديده اند و ما را هم حیران و سرگردان کرده اند. نمي دانيم وقتي بودجه تصويب شده چرا بندها ودستوالعمل هاي مربوطه به جاي حل موضوع، بحران ساز مي شوند.تا پایان برنامه توسعه چهارم باستناد تبصره بند ب ماده 117 که ارگانها را مختار مي دانست تا یک درصد بودجه اشان را صرف ورزش کنند، در سال 88 رقمی معادل (صد و نود و شش ميليارد و سيصد ميليون تومان) به ورزش اختصاص یافت که البته اجباری هم نبود. در قانون بودجه سال 89 همان ماده ای وجود دارد كه بر اساس آن این امر اجباری شد.»
وي ادامه داد: با گذشت 7 ماه واندی از سال 89 آیین نامه اجرایی این ماده ابلاغ شد اما همین تاخیر هم بس نبود ومشکل دیگری ایجاد شد. اين آيين نامه باشماره: 163474/ت44984ك مورخ 22/7/1389كه به امضا آقاي رحيمي معاون اول رييس جمهور رسيده در ماده دومش مي گويد:« دستگاههاي اجرايي مكلفند يك درصد از اعتبارات خود را براي انجام امور تربيت بدني و ورزش با رعايت قانون بودجه سال 1389 كل كشور و ضوابط اجرايي مربوط به شرح زير هزينه نمايند: الف ـ سي درصد اعتبارات موضوع اين آييننامه را به سازمان تربيت بدني اختصاص دهند تا با هماهنگي معاونت برنامهريزي و نظارت راهبردي رييسجمهور براي توسعه ورزش همگاني، ورزش قهرماني و توسعه زيرساختهاي ورزشي مصرف نمايد. ب ـ هفتاد درصد باقيمانده با هماهنگي معاونت برنامهريزي و نظارت راهبردي رييسجمهور و سازمان تربيت بدني براي توسعه ورزش همگاني، ورزش قهرماني و توسعه زيرساختهاي ورزش مصرف نمايند. تبصره ـ دستگاههاي اجرايي مكلفند بيست درصد از اعتبار موضوع بند (ب) اين ماده را صرف ورزش همگاني نمايند. »
تا اينجا مشكلي نيست اما ماده5 آن مي گويد«سازمان تربيت بدني موظف است با رعايت جزء (س) بند (2) ماده واحده قانون بودجه سال 1389 كل كشور و هماهنگي با معاونت برنامهريزي و نظارت راهبردي رييسجمهور نسبت به تهيه، تدوين و ابلاغ سياستها و خط مشيها در تحقق اهداف اين آييننامه ظرف يك ماه پس از ابلاغ آن اقدام نمايد. »
حالا همين هماهنگي بين معاونت برنامه ريزي وسازمان تربيت بدني صورت نگرفته وطرفين بر سر برخي مسائل تضاد نگرشي دارند.تا دستوالعمل وخط مشي هم ابلاغ نشود دستگاهها از پرداخت پول معذورند ومجوز ندارند. كنگاني افزود:در شرايطي كه ما کم کم باید به فكر تصویب بودجه سال 90 باشیم. این همه تاخیر ومعلق ماندن یک درصد از بودجه کل کشور مگر ممکن است؟کل بودجه امسال را بررسي كنيد .یک درصد آن که سهم ورزش است به مبلغ حدود سيصد وشصت وهشت ميليارد تومان در حساب ها مانده. من وزارتخانه اي را سراغ دارم که می گوید این مبلغ در حسابهایمان مانده ونمی دانیم تکلیف ما چیست.مي خواهند تراز اعلام كنند اما نمي تواند.اگر چنین رقمی از ابتدای سال تزریق می شد با هدف وبرنامه هم خرج می شد اما همین امروز هم که پرداخت شود برای دو ماه ناچارند سریع وبا عجله خرج کنند وطبعا ماحصل کار آنی نمی شود که باید می بود. وزارتخانه که همین هفته قبل هم صراحتا اعلام کرد که از ما ودو تیم نفت تهران وآبادان حمایت می کند. بحث بر سر نداشتن مجوز است.اگر مجوز بر اساس همان ماده اي كه عرض كردم صادر مي شد ما به راحتي كارها را پيش مي برديم. تمام برنامه ريزي ماهم با ستناد همين محل اعتبارات بود اما حالا معلق مانده است.
مدير عامل شاهين بوشهر با اشاره به وضعيت مخازن ومعادن ارزشمند در بوشهر ومقايسه آن با دارايي هاي كشوري مثل قطر گفت:« قطر سه سال بعد از اولین قهرمانی تيم ملي ما در آسیا به استقلال رسیده اما از همان روز 2تا جام ملت ها برگزار کرده ویک میزبانی جام جهانی گرفته. وسعت اين كشور 144بار كوچكتر از ايران است.قطرهزینه برگزاری جام جهانی رااز محل ذخایر زیر زمینی میدان مشترکی تامین می کند که با ایران شراکت دارد وتمام این میدان در استان بوشهر است.هزینه ایجاد یک پالایشگاه 4 میلیارد دلار است وبودجه ای که قطر برای برگزاری جام جهانی در نظر گرفته 2/4 ميلياردد دلار است.آن وقت آنها می آیند برای این کار چه ها که نمی کنند. امیر قطر لباس عربی را کنار می گذارد وبا کت وشلوار می رود تا امروزی تر به نظر برسد. پشت تما م این رفتارها یک هدف نهفته.
وي افزود: مي دانيد هدف آنها از اين موضوع چيست؟معرفی قطر به دنیا به از طریق مجرایی پر بیننده به نام فوتبال آن هم آنگونه كه خودشان مي خواهند. ما مثلا در نیوزیلند باید نقشه ببریم وبرای یک فرد عامی تعریف کنیم وتوضیح بدهیم که ما ایرانی هستیم وایران اینجاست اما يك فردقطري می رود می گوید ما قطری هستیم همان که جام جهانی را برگرار کرد.آنها با همین حربه ها به جنگ تاریخ هم می روند وبا کمال وقاحت نام خلیج فارس را به میل خود به واژه ای جعلی تغییر می دهند وبا این میزبانی ها بوق وکرنا هم دارند واسباب تبليغاتي شان فراهم است. به عنوان یک ایرانی اینها برایم درد آور است. من در بوشهربه بچه هایم هیچ وقت نمی گویم برویم کنار دریا. می گویم برویم کنار خلیج فارس. می خواهم در ذهن او از خردسالی این نام جا بگیرد. همانقدر که من به عنوان یک ایرانی تلاش می کنم تا نام ايران وفارس را جا بياندازم،قطری ها وسایر اعراب هم تلاش از سمت مخالف دارند تا این بحر عظیم را به داشته هاي خود سنجا ق کنند.
كنگاني افزود:حالا ما چرا از خلیج فارس برای شناساندن خودش بهره نگیریم. این حرف من یک حرف کاملا ورزشی است واز آن بهره برداري ديگري نكنيد. من می گویم بیاییم تیمی مثل شاهین را حمایت کنیم. ورزشگاه بسازیم ونامش را خليج فارس بگذاريم. تورنمنت بین المللی در بوشهر برگزار کنیم. کمپ راه اندازی کنیم تا در این ماهها که هوا خوب است چند تیم خارجی بیایند اینجا وعظمت خلیج فارس را ثابت کنیم نه اینکه بوشهر با این همه منابع تحت الارضی وفوق الارضی مثل گمرک وکشتیرانی وصيد ونفت وگاز و... تیم فوتبالش كه تنها نماينده خليج فارس در جامي كه با نام خود خليج فارس است به علت بی پولی اعتصاب کنند. این آیا سزاوار است؟ به خدا ديگر با اين روند خسته شده ام. هرروز بايد پشت درب اتاق اين مدير وآن مدير برويم. مديران سازمان تربيت بدني هم مي دانند مراجعين مشكل ملاي دارند وآنها هم هنوز مجوزي ندارند پس جلسات را به تعويق مي اندازند. همين تعويق ها 10ماه طول كشيده وباعث شده تا باشگاهها به خاطر بي پولي ، ناچار باشند خريد نسيه اما گرانتر انجام دهند وهزينه ها خود به خود بالا مي رود.
او در پايان با انتقاد از طرح وزارتخانه شدن سازمان ورزش تصريح كرد: «برایم جالب است از همان ابتدا تا کنون حدود 17 مصاحبه از سوی نمایندگان صورت گرفته که در آن عمده هدف از تشکیل وزارت ورزش وجوانان را نظارت بیشتر برفوتبال دانسته اند. محمد شریفی شعری دارد که بيانش بد نيست« پدری با پسرش گفت به خشم،که تو آدم نشوی خاک بر سر،حیف از این عمر که ای بی سرو پا،کز پی تربیتت کردم سر،دل فرزند از این حرف گرفت،رفت و در روز دگر کرد سفر، رفت از آن شهر به جایی دیگر،که کند فکر دگر...کار دگر،راه ها رفت و پس از تلخی چند،زندگی گشت به کامش چو شکر، عاقبت حشمت والایی یافت،حاکم شهر شد و صاحب زر،چند گاهی که گذشت از پس آن،امر فرمود به احضار پدر،تا ببیند مگر آن حشمت و جاه،شرمساری کند از گفت مگر، پدرش آمد و از راه دراز،بر حاکم شد وبشناخت پسر،پسر از غایت خودخواهی و کبر،به سراپای پدر کرد نظر، گفت: گفتی که آدم نشوی؟، حالیا حشمت و جاهم بنگر، پیر خندید و سری داد تکان، این سخن گفت و برون شد از در: من نگفتم که تو حاکم نشوی، گفتم آدم نشوی جان پدر»
حکایت فوتبال ما هم این است. شاید برآن بشود حکومت کرد اما ساختارهای غلطش را نمی شود اینگونه اصلاح کرد.ما اخلاق گرایی را گم کرده ایم. ما راه را اشتباه رفته ايم. همه جا به دنبال كاهش تصدي دولت در ورزش هستند و ما مي خواهيم ورزشمان را دولتي كنيم!
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
2011/1/17
pcforlife
17-01-2011, 15:56
محمد شریفی شعری دارد که بيانش بد نيست« پدری با پسرش گفت به خشم،که تو آدم نشوی خاک بر سر،حیف از این عمر که ای بی سرو پا،کز پی تربیتت کردم سر،دل فرزند از این حرف گرفت،رفت و در روز دگر کرد سفر، رفت از آن شهر به جایی دیگر،که کند فکر دگر...کار دگر،راه ها رفت و پس از تلخی چند،زندگی گشت به کامش چو شکر، عاقبت حشمت والایی یافت،حاکم شهر شد و صاحب زر،چند گاهی که گذشت از پس آن،امر فرمود به احضار پدر،تا ببیند مگر آن حشمت و جاه،شرمساری کند از گفت مگر، پدرش آمد و از راه دراز،بر حاکم شد وبشناخت پسر،پسر از غایت خودخواهی و کبر،به سراپای پدر کرد نظر، گفت: گفتی که آدم نشوی؟، حالیا حشمت و جاهم بنگر، پیر خندید و سری داد تکان، این سخن گفت و برون شد از در: من نگفتم که تو حاکم نشوی، گفتم آدم نشوی جان پدر»
حکایت فوتبال ما هم این است.
:27:
حرف حساب جواب نداره!!!
yashgin128
17-01-2011, 19:58
تا کی باید یان حرف ها رو بشنویم و غصه بخوریم
متاسفانه انانی که بر طبل ملی گرایی و دفاع از وطن(مخصوصا مسئولان کشور ) خود از کسانی هستند که با ندانم کاری هایشان عامل اصلی جعل هویت هایی از جمله خلیج ... هستند
تک تک حرف هایش رو قبول دارم.میدانم هر چه داد بزند باز نیست گوش شنوایی
حکایت فوتبال ما هم این است. شاید برآن بشود حکومت کرد اما ساختارهای غلطش را نمی شود اینگونه اصلاح کرد.ما اخلاق گرایی را گم کرده ایم. ما راه را اشتباه رفته ايم. همه جا به دنبال كاهش تصدي دولت در ورزش هستند و ما مي خواهيم ورزشمان را دولتي كنيم!
mahdishata
17-01-2011, 20:11
به فرضی که 1 درصد هم ابلاغ شد؛ کجا میخواد بره؟واسه زیر سازی میره؟یا اینکه میخوان همشو هل بدن تو جیب فوتبالیستهای محترم؟تا قانونی مدون و محکم نباشه و ورزش همین جوری دولتی باشه همون بهتر که ابلاغ نشه.مگه اینکه تاکید بشه این 1 درصد واسه ساختار های پایه س که این بازم قابل قبوله.البته باید رو این سپاهان و شخص ساکت نظارت ویژه ای باشه!!
hamed malekpour
17-01-2011, 20:14
عجب............................
اولين پيروزي قطبي در اولين بازي خانگي/ شيميزو يك- فوكواوكا صفر
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سايت گل- تيم شيميزو اسپالس ژاپن در دومين هفته از مسابقات جيليگ اولين پيروزي خود را دشت كرد.
شيميزو كه با مربيگري افشين قطبي در اولين هفته سه بر صفر مغلوب تيم کاشیوا ریسول شده بود، در هفته دوم حريف خود فوكواوكا را با نتيجه يك بر صفر شكست داد.
تكگل شاگردان قطبي در دقيقه80 به ثمر رسيد تا اين تيم از دو مسابقه اول خود 3امتياز به جيب بزند.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
شیمیزو پیروز شد؛ قطبی: این برد بسیار مهمی بود
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سایت گل – شیمیزو اسپالس توانست با نتیجه یک بر صفر در خانه تیم آویسکا فوکو اوکا را ببرد.
تنها گل دیدار را گنکی اومائه در دقیقه 80 زد.
افشین قطبی، مربی شیمیزو پس از این دیدار گفت: «این برد بسیار مهمی بود. فشار بر روی ما بود چون این اولین دیدار خانگی ما در این فصل بود. شش هفته پیش بود که در اولین دیدار شکستی خانگی را متحمل شدیم و از نظر ذهنی دیدار دشواری را پیش رو داشتیم.
در نیمه دوم تغییرات تاکتیکی بسیاری در تیم دادم و توانستیم با خلاقیت به فرصت دست یابیم و گنکی هم به زیبایی گل زد. ما پس از گل هم تهاجمی بازی کردیم و از رفتار بازیکنان خوشحالم.»
شیمیزو از دو بازی خود سه امتیاز دارد.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
قطبی: شیمیزو هنوز تجربه کافی را ندارد
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سایت گل –
تیم شیمیزو اس پالس در خانه یوکوهاما مارینوس به تساوی یک بر یک رسید. اومائه از روی نقطه پنالتی در دقیقه 80 برای شیمیزو، و هیودو در دقیقه 85 برای مارینوس گلزنی کردند.
این بازی در ورزشگاه نیسان برگزار شد، همان ورزشگاهی که فینال جام جهانی 2002 در آن برگزار شد.
قطبی پس از این دیدار گفت:
اول از همه، باید از تمام طرفداران در ژاپن تشکر کنم. باید از مهماننوازی شما تشکر کنم. این اولین باری بود که از ورزشگاه دیدن میکردم، ورزشگاه فوقالعادهای است. در سال 2002 با تیم ملی کره جنوبی تنها 45 دقیقه تا بازی در این ورزشگاه فاصله داشتیم، و من مجبور بودم زمان زیادی را منتظر باشم تا به این ورزشگاه برسم! البته حالا بیش از پیش آن را خواهیم دید.
فکر میکردم بازی را میبریم اما متاسفانه در دقایق پایانی گل خوردیم و نتوانستیم بازی را مدیریت کنیم. به نظرم اگر تجربه بیشتری داشتیم امتیاز بیشتری از این دیدار میگرفتیم.
ما همیشه تلاش میکنیم تیم پیشرفت کند. اما ما مصدومیتهای بسیاری داشتیم و تلاش کردیم با وجود این مصدومیتها تیم خوبی به میدان بفرستیم. همچنین بازیکنان جوان بسیاری داریم و داریم تلاش میکنیم تعادل خوبی در تیم داشته باشیم و تعادل خوبی هم داشتیم و لیگ را خوب شروع کردهایم.
من تلاش کردم تغییرات تاکتیکی هوشمندانهای داشته باشم، تا تیم را بهبود ببخشیم. در انتهای دیدار توپ چندان در دست ما نبود و روی توپهای دوم ضربه خوردیم. ما کمی بداقبال بودیم و میتوانستیم پیروزی خارج از خانه خوبی به دست بیاوریم.
من مطمئن نیستم که بتوانم درباره داور صحبت کنم و به همین دلیل صحبت نمیکنم!
ما بازیکنان بسیاری داریم که تجربه کافی را ندارند. بازیکنان به اندازه کافی در دیدارهای رسمی کنار هم بازی نکردهاند. این همان تجربهای است که تیم نیاز دارد. این تنها سومین دیدار رسمی ما در این فصل بود.
اگر میتوانستیم سازماندهی بهتری در دفاع داشته باشیم بهتر میبود. ما بیش از حد احساسی بازی کردیم. اگر به صحنه گل هم بنگرید متوجه میشوید که داور خطایی را نادیده گرفت.
البته تیم با تجربه بهتر به مشکلات غلبه میکند. ما باید تمرکز بالاتری داشته باشیم.
ما تلاش کردیم که آزادی عمل حریف را محدود کنیم. باید مسئولیتپذیری دفاعی خود را بیشتر کنیم تا از نظر حمله بهتر کار کنیم.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
پی نوشت " داوری افتضاح بود ، افتضاح تر از این هم بوده"
این حاصل پول های بی حسابی است که بدون ضوابط خاص به برخی بازیکنان فوتبال در سال های گذشته پرداخت شد.
به گزارش آتی نیوز، محمد تقوی بازیکن سال های گذشته تیم فوتبال استقلال که اکنون در اروپا زندگی می کند به عنوان کارشناس ورزشی در شبکه بی بی سی فارسی حاضر می شود.
این حاصل پول های بی حسابی است که بدون ضوابط خاص به برخی بازیکنان فوتبال در سال های گذشته پرداخت شد و اکنون بازیکنی که با پول بیت المال معروف و ثروتمند شده، اینگونه با شبکه های معاند نظام همکاری می کند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بعید نیست از ماههای آینده شاهد فوتبالیستهایی باشیم که پس از کوچکترین انتقاد از وضعیت فرهنگی و اخلاقی انها، راهی فرنگ شوند تا به سقف قراردادهای صوری در فوتبال کشورمان بخندند.
Big-Boss
21-05-2011, 22:00
بازیکن استقلال کارشناس BBC شد!+عکس
دیوید بکام یهودی بوده است! +عکس
کاکا مسلمان شد! + عکس
کرش جاسوس سیا! +عکس
جدید ترین خبرهای پرمحتوای ورزشی هر کدام در تاپیکی جدا با توضیحات ارزشی و کارشناسی شده !!
masoud71
21-05-2011, 22:26
:24::24::24:
yashgin128
21-05-2011, 22:38
در اینکه بازیکنان ایرانی دارن پول مفت میگرین(پولی که بیشتر از اون حد خودشونه)شکی نیست ولی ...
این حاصل پول های بی حسابی است که بدون ضوابط خاص به برخی بازیکنان فوتبال در سال های گذشته پرداخت شد.
به گزارش آتی نیوز، محمد تقوی بازیکن سال های گذشته تیم فوتبال استقلال که اکنون در اروپا زندگی می کند به عنوان کارشناس ورزشی در شبکه بی بی سی فارسی حاضر می شود.
این حاصل پول های بی حسابی است که بدون ضوابط خاص به برخی بازیکنان فوتبال در سال های گذشته پرداخت شد و اکنون بازیکنی که با پول بیت المال معروف و ثروتمند شده، اینگونه با شبکه های معاند نظام همکاری می کند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بعید نیست از ماههای آینده شاهد فوتبالیستهایی باشیم که پس از کوچکترین انتقاد از وضعیت فرهنگی و اخلاقی انها، راهی فرنگ شوند تا به سقف قراردادهای صوری در فوتبال کشورمان بخندند.
:16::16:
واقعا دوست عزیز این خبرهایی که شما می ذاری , یدونه باشه . خبرهات خیلی توپ داداش . بیشتر از این خبرها بذار . :20:
romantic
21-05-2011, 23:37
این خبرا دیگه چیه شما میذاری!!!!
D o l f i n
22-05-2011, 09:39
پول بیت المال معروف و ثروتمند شده، اینگونه با شبکه های معاند نظام همکاری می کند.
از اون جمله های تاریخی هست که نویسنده رو می خوای بگیری خفه کنی:2:
قابل توجه همه دوستان اولا تقوی یکی از بهترین بک وینگهای تاریخ فوتبال ایران بود
بعد هم کسانی که نمیدونن بدونن او به کمک جان تری توانست ویزای انگلیس را بگیرد نه با پول
این خبرهای مفت و درپیتی هم ممنوع
parviz85
22-05-2011, 10:11
من نفهمیدم اینا به هم چه ربطی داشت !؟؟!!
طرف یه زمانی اینجا پا به توپ بوده،یعنی الان دیگه حق نداره به میل خودش کار کنه !!!
Lady parisa
22-05-2011, 10:19
حرف من خیلی متفاوت با پستای دیگر دوستانه.
وقتی لیگ برتر که به زور باید 16 تا باشه 18 تاش می کنیم.مجبوریم مربی و فوتبالیست بیاریم دیگه
فوتبالیستی که باید بره دسته2-3 میاد لیگ برتر.در ادامه داشته باشین سرمربی و مربی و کادر فنی و .... تا حتی داور و کمک داور هم برای بازیا می خوایم دیگه
این میشه اوضاع فوتبال ایران اینجوری میشه:13:
برد پرگل شیمیزو وخوشحالی قطبی
سایت گل - شاگردان قطبی در تیم شیمیزو اسپالس موفق شدند در هفتمین دیدار این فصل خود در رقابتهای لیگ ژاپن (جیلیگ) به پیروزی قاطعانه و پرگل برسند.
در آخرین دیدار هفته هفتم این پیکارها شیمیزو اسپالس با هدایت افشین قطبی سرمربی سابق تیمملی ایران در خانه امیا آردیجا به میدان رفت که در پایان موفق شد با نتیجه 4 بر یک به برتری برسد تا شکست سنگین خانگی هفته گذشته را بهنوعی جبران کند.
در این دیدار بروسکه در دقیقه 39، تاکاهارا در دقایق 50 و 59 و تسوجیو در دقیقه 69 برای شیمیزو گلزنی کردند تا تیم قطبی با کسب 8 امتیاز به رده یازدهم صعود کند، تک گل امیا نیز توسط رافائل در دقیقه 90 به ثمر رسید، ضمن اینکه موراکامی بازیکن امیا در دقیقه 75 با کارت قرمز داور بازی مواجه شد تا میزبان 15 دقیقه پایانی را 10 نفره به پایان برساند.
این پیروزی دومین برد شمیزو محسوب میشود و این تیم پیش از این 2 تساوی و 3 شکست را کسب کرده بود.
امیا آردیجا نیز که تا قبل از این بازی با 9 امتیاز در مکان هشتم قرار داشت، با این باخت به رده دهم سقوط کرد.
source : goal/iran
پی نوشت : لازم به ذکره تیم امپراطور هفته ی گذشته در زمین خودی با نتیجه ی 5-1 مغلوب شده بود /
سایت باشگاه ذوب اهن توسط عرب ها ه ک شد :41:
برین یک نگاه به سایت باشگاه ذوب اهن بیاندازین ببینین چه جملات کثیفی نوشتن:41:
تو این فروم اگه کسانی هستند که در زمینه ه ک تسلط کامل دارند یه حال اساسی ازشون بگیرن
دوستمون درست میگه
این هم لینک
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
اینجا هم عرب های ..... خلیج همیشه پارس رو به اسم خلیج عربی نام بردن
یک سری کلمات دیگه هم به کار بردن که لایق همون طایفه عرب هاست
یهو دیدی فردا اخبار 20:30 گفت در اتفاقی نادر 10000 سایت عربی ه ک شد:31:
shabe.saket
26-05-2011, 00:59
سایت به حالت اولش برگشت.
بچه های بخش اینترنت و IT یه حالی باید به اینا بدن.....
گرافيكار
26-05-2011, 01:17
سایت به حالت اولش برگشت.
بچه های بخش اینترنت و IT یه حالی باید به اینا بدن.....
اميدوارم
البته بارها به صورت دسته اي بچه هاي ايران هكشون كردن
shabe.saket
26-05-2011, 02:21
اميدوارم
البته بارها به صورت دسته اي بچه هاي ايران هكشون كردن
خوشبختانه بخش سایبری ایران قوی ه.
زیاد نمیتونن توی این جنبه شاخ و شونه بکشن واسه ایرانیها.
دانه
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
اینم لینک اثبات -هـک که اول پست جا افتاد
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
متاسفانه هکر فرهنگش داد میزنه
کسی که به خانوادش احترام میذاره به مادر کسی فش نمیده
اگه کسی هم خواست ه ک کنه برخلاف نوشته های اونا باید بنویسه عرب و ایرانی برادرند نه اینکه بیاد فوش بده و امثال این حرف ها چون اینجوری ما هم میشیم یه چیزی تو مایه های خودشون البته ناگفته نماند باید حساب این دو نفر رو از کل عرب ها جدا کرد اما من بعید میدونم این دو تا هکر عرب باشند:11:
Saeed System
26-05-2011, 05:59
این هکر عرب نیست
راست میگی احتمالش هست می خوان بین ما و عربهارو بهم بزنند ...
خودشون عرب معرفی کردند و به ما ناسزا گفتند تا ما از عربها دلچرکین بشیم..
به هر جال فرقی نمیکنه عرب یا خارجی هر کی که بود و به ما فش داد شخصیتشو نشون داد
ما ایرانیها با این تاریخ عظیممون و پررنگ و پر افتخارمون همچین انسانهایی رو اصلا نگاهشون هم نمیکنیم
چه برسه جوابشونو بدیم...
یسری از دانشمندای باستان شناس انگلیسی یه جسدی رو تو یکی از شهرهای باستانی تاریخی ایران پیدا
کردند حدود 3000سال پیش ایرانیها چشم این جسد رو پیوند زده بودند!!! یعنی ایرانیها 3000 سال پیش عمل
چشم کرند
این خبر رو به جان خودم از شبکه 4 شنیدم.....:11:
farshidshd
26-05-2011, 10:15
همون اول صفحه ای که ه ک کردن نگاه کنین! اون شکلکه که داره به پرچم عربستان احترام نظامی میزاره
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حتما همه میدونین احترام نظامی بدون کلاه نظامی چه معنی داره؟!!
: دی
Reza31001
26-05-2011, 10:15
یکی این تاپیک رو قفل کنه!!
farshidshd
26-05-2011, 10:27
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
------------------------------------
غیر از این حرفا من هنوز نمیتونم سایت ذوب اهن رو باز کنم!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مدارک جدید علیه بن همام
گفته می شود 5 فدراسیون جدید اعلام کرده اند که مبلغ 40 هزار دلار (27900 یورو) در پاکتی قهوه ای رنگ به آنها داده شده بود تا در انتخابات فیفا به بن همام رای بدهند
سایت گل- به گزارش نشریه گاردین، یکی از اعضای کمیته تحقیق فیفا ادعا کرد شواهد جدید از رشوه دهی محمد بن همام، رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا، در انتخابات ریاست فیفا به دست آمده است.
بن همام و جک وارنر، نایب رئیس سابق فیفا، بعد از اینکه مشخص شد رئیس قطری فوتبال آسیا در نشست 10 و 11 می کنفدراسیون کونکاکاف به اعضای این منطقه رشوه داده اند، فعالیت شان به حال تعلیق در آمد.
گفته می شود 5 فدراسیون جدید اعلام کرده اند که مبلغ 40 هزار دلار (27900 یورو) در پاکتی قهوه ای رنگ به آنها داده شده بود تا در انتخابات فیفا به بن همام رای بدهند.
فیفا روز گذشته اعلام کرد که تحقیقاتش در مورد بن همام به پایان رسیده و کمیته اخلاقی روز 22 جولای پرونده او را مورد بررسی قرار خواهد داد.
کمیته اخلاقی همچنین به پرونده دبی مینگل و جیسون سیلوستره، دو عضو دیگر منطقه کونکاکاف که فعالیت شان همراه با جک وارنر تعلیق شد، رسیدگی خواهد کرد.
بن همام نیز اخیرا اعلام کرد اگر فیفا مدعی است که او به بعضی از اعضای کونکاکاف پول داده، چرا به آنها اجازه داد در انتخابات ریاست فیفا رای بدهند.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
By Behnam Jafarzadeh
2011/7/7
محمد بن همام: اميدوارم كميته اخلاقي رايي عادلانه اي صادر كند
بن همام متهم است كه در انتخابات رياست فيفا به اعضاي كنفدراسيون كونكاكاف رشوه داده است و به همين دليل كميته اخلاقي فيفا فعاليت او را از 29 مي به حالت تعليق درآورده است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سايت گل- سايت گل- محمد بن همام، رئيس تعليق شده كنفدراسيون فوتبال آسيا، اميدوار است كميته اخلاقي فيفا در جلسه اي كه در اواخر اين ماه خواهد داشت، راي عادلانه اي در مورد او صادر كند.
بن همام متهم است كه در انتخابات رياست فيفا به اعضاي كنفدراسيون كونكاكاف رشوه داده است و به همين دليل كميته اخلاقي فيفا فعاليت او را از 29 مي به حالت تعليق درآورده است.
بن همام در گفتگو با خبرنگاران گفت:" من همچنين منتظرم و اميدوارم راي عادلانه اي صادر شود. رايي كه هيچ انگيزه سياسي پشت آن نباشد.
اميدوارم تنها اعضاي كميته اخلاقي و تنها براساس مدارك موجود در اين مورد تصميم گيري كنند نه براساس حدس و گمان ها يا خواسته افرادي در بيرون از كميته."
كميته اخلاقي فيفا روزهاي 22 و 23 جولاي در مورد پرونده بن همام راي صادر خواهد كرد.
همراه با بن همام، جك وارنر، نايب رئيس فيفا، نيز از كار معلق شد اما پرونده او به دليل استعفا، ديگر مورد بررسي قرار نخواهد گرفت.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
By Behnam Jafarzadeh
2011/7/7
Nasser_ZRE
23-10-2011, 14:18
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پرده اول
بهار 1351. سانتوز در ایران. پله افسانهای در تهران
. " O Rei Pelé " / "سلطان پله". سانتوز پس از برگزاری دیداری در استامبول راهی تهران شده. پس از پیروزی 1-6 برابر فنر باغچه. هجوم جمعیت به فرودگاه مهرآباد. حلقه های گل. شعارهای کر کننده "پله، پله". به تله افتادن سلطان در منگنه مردمان از خود بیخود شده. به بند آمدن در سیل عکس ها، کاغذ ها و خودکارها برای گرفتن امضا. گم شدن سایر برزیلی ها در انبوه طرفداران. ایستادن مهراب شاهرخی - که از ساعت سه صبح در فرودگاه انتظار کشیده - کنار پله. گرفتن عکسی با سلطان. عکسی زینت بخش صفحه اول روزنامه کیهان. سیه چرده ایرانی کنار سیه چرده برزیلی.
پرده دوم
رخدادهای جاری پرشمارند. سه هفته پیش فاجعه ای رخ داده. زلزله ای بزرگ در جنوب استان فارس. وقوع هزار لرزه طی چهل و هشت ساعت. از دست رفتن بیش از پنج هزار نفر... سه روز پیش نیروهای نظامی ایران و عراق درگیر شده اند... آپولو 16 هنوز در آسمان سرگردان است... شکست نیروهای آمریکایی در ویتنام. سایگون در معرض سقوط... راهیابی آژاکس و اینتر به دیدار نهایی جام باشگاه های اروپا... شایعه سفر محمد علی کلی به تهران. زمزمه حضور کلی در استادیوم صد هزار نفری برابر یک حریف... سیلی های آبدار علی عبده رئیس باشگاه پرسپولیس به گوش صفر ایرانپاک برای عکس گرفتن با یک ستاره زن سینما در پوستر تبلیغاتی. استعفای بی دوام ایرانپاک، ابراهیم آشتیانی، علی پروین، اصغر ادیبی و فریدون معینی از عضویت در پرسپولیس... رفتن سپهبد مصطفی امجدی رئیس تربیت بدنی، آمدن یک سپهبد دیگر جای او: حجت کاشانی... جشنواره فیلم تهران. ساتیا جیت رای، کلیفت رابرتسن، یوسف شاهین و کلودت کلبر در تهران... با این وصف ورود پله همه را تحت الشعاع قرار داده. همه چیز را.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پرده سوم
باشگاه تاج، میزبانی سانتوز را بر عهده دارد. سپهبد خسروانی رئیس باشگاه تاج گفته برای مسابقه با سانتوز 240 هزار تومان می پردازد (حدود سی هزار دلار). شرط اصلی، حضور نود دقیقه ای پله در میدان است. ولی دستان تاج خالی شده. ناصر حجازی، علی جباری، اکبر کارگرجم، کارو حق وردیان، غلامحسین مظلومی و جواد قراب در تهران بسر نمی برند. آنها در تیم ملی طی مسابقات مقدماتی المپیک، کره شمالی را در پیونگ یانگ با نتیجه صفر صفر متوقف کرده اند و سپس راهی مسابقات آسیایی تایلند شده اند. تغییر برنامه. برپایی تیمی مختلط. تیمی منتخب. فقط باشگاه پرسپولیس است که اعلام می کند بازیکنانش را در اختیار تاج قرار نخواهد داد.
پرده چهارم
بعد از ظهر 15 اردیبهشت 1351. بلیط های 50، 100، 200 و 300 ریالی. شهربانی و مقررات ویژه تردد. ورود مجانی به اتوبان. جمعه ساعت چهار بعد از ظهر. شصت هزار تماشاگر. ولیعهد پسر شاه در جایگاه ویژه. آغاز بازی با نیم ساعت تاخیر. بیقراری برای تماشای پله روی سکوهای استادیوم صد هزار نفری، که چند ماه پیش افتتاح شده، بی تابی. زردراکو رایکف مربی باشگاه تاج روی نیمکت. کیوان نیک نفس درون دروازه. حسن حبیبی و مهدی لواسانی در قلب دفاع. عزت جان ملکی و مسعود معینی مدافعان کناری. همایون شاهرخی، نصراله عبدالهی (رودروی پله) و اصغر ادیبی (بازیکنی از پرسپولیس) در خط میانی. حسین باباخانلو، غلام وفاخواه و پرویز میرزا حسن در خط حمله. قضاوت عبدالرضا موزون و دستیاری محمد صالحی و منوچهر نبوی.
گل دقیقه 21 پله. ولی پرویز میرزا حسن هشت دقیقه بعد گل تساوی را می زند. یک - یک. به درازا کشیده شدن زمان استراحت بین دو نیمه به نیم ساعت. مردود اعلام شدن سه گل سانتوز (اعتراض پله با بی انصاف خواندن داور). تعویض های فاجعه بار رایکف در پانزده دقیقه پایانی. مسعود مژدهی، علی رحمانی و احمد منشی زاده جای میرزا حسن، باباخانلو و ادیبی (رایکف اعتراف می کرد تعویض هایش اشتباه بوده). تساوی تا هشت دقیقه به پایان. شادمانی ما. خوش بینی مفرط. خوش دلی کاغذی. سادگی. برگشتن ورق. طوفان برزیلی. چهار گل در هشت دقیقه پایانی درون دروازه. شامل دو گل دیگر از پله. پیروزی 5-1 برزیلی ها. هو شدن بازیکنان خودی توسط تماشاگران. هورا کشیدن برای سلطان و همراهانش. مربی سانتوز می پرسد "چرا تیم منتخب شما پنج گل دریافت کرد؟" و در پاسخ "تیم اصلی ایران در سفر بسر می برد"، می گوید "مگر شما فقط یک تیم دارید؟"
پرده پنجم
حضور سه روزه سلطان در تهران. ادامه ذوق زدگی افراطی. زبان به زبان نقل کردن زندگی پسر محلههای فقیر نشین که مرد اول فوتبال جهان شده. قصه پریان ادسون آرانتس دوناسیمنتو. بازیکنی که در پانزده سالگی در سانتوز به میدان رفته و در شانزده سالگی در تیم ملی برزیل. تنها بازیکنی که سه بار قهرمان جهان شده. 1958، 1962 و 1970. بازیکن هزار گله (128 گل در 1363 بازی رسمی و غیر رسمی). پسری که پیش از بیست سالگی "گنجینه ملی برزیل" نامیده شد. مردی که نامش در بیش از صد ترانه بر زبان آمد. می گفتند نیجریه و بیافرا جنگشان را متوقف کردند تا بازی اش را تماشا کنند.
بازیکنی که آخرین آوردگاه ملی اش در جام جهانی 1970 با پدیده جدید پخش تلویزیونی ماهواره ای همراه شد. تا هنرنمایی اش به صورت زنده بر صفحه مونیتورها نقش ببندد. تا پاس استادانه اش به جرزینیو برابر انگلیس را تماشا کنند. ضربه سر کوبنده اش برابر گوردون بنکس را. گلش درون دروازه ایتالیا را. شادی کردن از نوع سلطان را. بالا بردن جام زرینه بال را. هیجان زده شدن شیفتگان سینه چاک. بیقراری رسانه ای. رقابت ورزشی ها، سیاست پیشگان، شاهزادگان (ولیعهد پسر شاه) برای ایستادن کنار سلطان. برای عکس گرفتن با او. تلاش برای بهره گیری از نام و معروفیتش.
گسترش امواج هیجان. آن قدر گسترده تا نام باشگاه "دیهیم"، یکی از تیم های زیر مجموعه تاج، به "پله" تغییر یابد. تا "استادیوم دیهیم" در شرق تهران "استادیوم پله" نام بگیرد. تا پرویز ابوطالب پسر حجت الاسلام ابوطالب، و بازیکن سابق تاج و دیهیم و مدرس فوتبال و مربی تیم ملی جوانان - یکی از خدمتگذاران فوتبال ایران- که شیفته ستاره برزیلی است، سلطان را بر بالین پسر تازه به دنیا آمده اش در بیمارستان آسیا ببرد. تا نام فرزند نورسیده اش را بگذارد "پله". "پله ابوطالب" بعدها به میدان می رفت. مهندس مکانیک می شد. دو پله در یک عصر. یکی در برزیل. یکی در ایران. یکی سیاه. یکی سفید.
پرده ششم
سلطان بعدها بیشتر مصاحبه می کرد. بیشتر حرف می زد. زندگینامه های پرشمارش به چاپ می رسیدند. می گفت از شنیدن نام پله به خشم می آمد. می گفت ای کاش او را "ادسون" می خواندند. توضیح می داد نام " Pilé " را مادرش پس از مشورت با زن فال بین همسایه برگزید. می گفت نام "پیله" در گذر زمان با تلفظ غلط بدل شد به "پله"... با این وصف آن چهار حرف لاتین مفاهیم دیگری یافتند ( PELE ). ورای فوتبال. آن سوی مستطیل سبز. بازتابنده آرزوی بازنده ها برای رهایی از فقر. نمایشگر جاه طلبی برنده ها برای چنگ زدن به معروفیت.
سلطان پس از آویختن کفش ها همه عرصه ها را در می نوردید. وزیر ورزش برزیل می شد. سیاستمدار، تاجر، آوازه خوان، شومن، بازیگر سینما (در "فرار به سوی پیروزی"ََ احتمالا پرت ترین فیلم جان هیوستن)، نماینده یونیسف، مشاور ده ها نهاد دولتی و غیر دولتی. با ده ها عنوان رسمی و غیر رسمی، القاب و عناوین افتخاری. افسانه پریانش درازتر می شد. پرآب و تاب تر. بلندتر و پیچیده تر.
مرتبت سلطان به جایی می رسید که تفکیک فوتبال از قدرت اقتصادی و مسند اجتماعی ناممکن می شد. از جاه. از پول. از قدرت. بعدها به هر جایی پای می گذاشت مردمان، تاجران و سیاست پیشگان را همان قدر هیجان زده و بی تاب می کرد که ما پسرکان بی خبر تهران 1351 را.
bordobakht
Nasser_ZRE
05-11-2011, 14:09
39 سال بعد از سفر به تهران : سفته های پله نقد می شود ؟
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سایت گل - خاطره بازی برای ما ایرانیان یک عادت هیجان انگیز است . یک سرگرمی دوست داشتنی و یا یک چیز کاملا جدی . چند وقتی است که سایت گل تصمیم گرفته گاهی با عکس و تصویر و مطلب به گذشته های دور باز گردد .
به همین خاطر به آرشیو هفته نامه های کیهان ورزشی و دنیای ورزش در سال 1351 باز می گردیم :
روزی که پله به تهران آمد . وارد فرودگاه مهرآباد شد و جمعیت قابل توجهی از ایرانیان به استقبال او رفتند . گزارش سفر ستاره برزیلی که همراه تیم سانتوز به ایران آمد را بارها در رسانه های مختلف خواندیم اما این یک اتفاق جالب ، خنده دار و عجیب را احتمالا تا به حال در هیچ جا نخوانده و نشنیده اید . مگر اینکه اهل آرشیو و ورق زدن مجلات قبل از انقلاب باشید .
سی و نه سال قبل در صفحات هفته نامه های ماندگار آن زمان در زیر گزارشی که درباره سفر پله به ایران انتشار یافت در قسمت حاشیه ها این روایت جالب هم نقل شده است :
بعضی از ایرانی ها که برای گرفتن امضای یادگاری از پله در فرودگاه مهرآباد او را دوره کرده بودند به جای کاغذ ، سفته های سفیدی را برای امضا به پله می دادند !
ستاره افسانه ای هم که از این ماجرا بی خبر بوده بعد از امضای چند سفته کمی شک می کند و با خنده و زبان بی زبانی به آنها می گوید که کاغذ سفید برای امضا بدهید !
شاید فقط از ذهن خلاق ما ایرانیها چنین ابتکار و هنری بر می آید و معلوم نبوده که این سفته ها چطور به پول نقد باید تبدیل می شده است . البته امروزه برخی گروههای اختلاس گر از سفته بالاتر را هم به پول نقد تبدیل می کنند !
این موضوع مستند و معتبر را زمانی که 8 سال قبل برای تحقیق درباره زندگی رایکوف در تهران به کتابخانه ملی رفته بودم ، پیدا کردم .
vBulletin , Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.