مشاهده نسخه کامل
: چرا ما موفق نمیشویم ؟! [ نظر سنجـــی ]
ســــلام ...
امروز داشتم توی وبلاگ های مختلف چرخ میزدم که به این مطلب رسیدم :
نابغه هایی که کودن شمرده می شدند !!!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آلبرت انیشتن: در کودکی دچار بیماری دیسلسیک بود. یعنی معنی و مفهوم کلمات و عبارات را درست تشخیص نمی داد. معلم آلبرت انیشتن او را عقب مانده ذهنی، غیر اجتماعی و همیشه غرق در رویاهای احمقانه توصیف می کرد، ضمنا وی دوبار در امتحانات کنکور دانشگاه پلی تکنیک زوریخ مردود شد!!
توماس ادیسون: که معلمانش از آموزش او در مدرسه عاجز مانده بودند در تمام طول تحصیل کم ترین نمره ها را از درس فیزیک می گرفت ولی همین شخص بعدها موفق شد بیش از هزار وصد و پنجاه اختراع به جامعه بشریت عرضه کند که بیشتر آنها در زمینه علم فیزیک بوده است!!
بتهون: معلم او می گفت در طول زندگیش “اوچیزی یاد نخواهد گرفت”
پیکاسو: یکی از معروفترین نقاشان جهان بدون کمک و حضور پدرش که در زمان امتحانات کنارش می نشست نمی توانست در درس هایش نمره قبولی کسب کند!!
هیلتون: که مالک بیش از ۳۰۰ هتل در سرتاسر دنیاست در دوران کودکی برای گذران زندگی مجبور بود کف سالنها و هتل ها را طی بکشد!!
جیمز وات: که مخترع ماشین بخار بود فردی کودن توصیفش می کردند!!
امیل زولا: نویسنده بزرگ فرانسوی دانش آموزی تنبل بود که در مدرسه از درس ادبیات معمولا نمره صفر می گرفت!
ناپلئون بنا پارت: مدرسه خود را با رتبه ۴۲ به عنوان یک دانش آموز غیر ممتاز ترک کرد!!
لویی پاستور: در مدرسه یک محصل متوسط بود و در دوره لیسانس در درس شیمی بین ۲۲ نفر رتبه ۲۲ را کسب کرد!
اسحاق نیوتن : نقل شده است که نیوتن تا 12 سالگی حتی بلد نبود به زبان انگلیسی کلمه ی نیوتن را بنویسید و در مدرسه جزو احمق ترین شاگرد ها بود
به نظرتون چرا همچین افرادی که همچین مشکلاتی داشتند و انقدر کودن و ... بودند ( !! ) تونستند اسمشون رو برای قرن ها ماندگار کنند ؟ طوری که تا بشر زنده هست از نام اینها استفاده میکنه ! اما خیلی های دیگه میخوان مثل اونا باشن ولی نمیتونن ؟!
دلیلتون رو توضیح بدید لطفا ... ( شاید سوال خیلی ها باشه ! )
ممنون ...
Pessimist
22-05-2011, 13:09
ببین دوست عزیز به خاطر این بوده که اینجور آدمها روحیه خیلی قوی داشتن و وقتی از طرف اطرافیان مورد تمسخر قرار میگرفتن انگیزشون بیشتر میشده و سعی میکردن با تلاش و پشتکار به اطرافیان ثابت کنن که واقعا اون چیزی که اونا فکر میکنن نیستن.
اگه واقعا میخواید مثل اونا باشید باید کلا طرز فکر خودتون رو عوض کنید و تمسخر دیگران باعث بیشتر شدن انگیزتون بشه البته من خودم اینجوری نیستم و وقتی چند نفر مسخرم میکنن انگیزمو از دست میدم و تا حالا خیلی تلاش کردم اینجوری نباشم اما کمتر به نتیجه رسیدم دلیلش رو هم نمیدونم
نمیدونم تونستم درست توضیح بدم یا نه:31:
مشکل هدف هست....کسی که میخواد مثل اینا بشه معمولا میاد هدفشو این میذاره که مثل فلان دانشمند بشه، غافل از اینکه هدف فلان دانشمند، خدمت به جامعه بشریت و علم بود....وقتی برای علم و بشریت تلاش کردی، خود به خود مثل اینا میشی، نیاز نیست هی زور بزنی مثل اینا بشی......در ضمن، باید سعی کنیم از نقطه ظعف هامون، نقطه قوت درست کنیم...مثلا ادیسون کر بود، خودش میگه من خوشحالم که کر بودم چون از شنیدن حرفای بیهوده آسوده بودم، از این نقطه ضعفش استفاده کرد و گفت حالا که نمیشه چیزی شنید، تمرکز رو زیاد میکنم، آخرشم شد ادیسونی که هممون میشناسیم !.....
خیلی نباید به فکر شهرت بود، کار درست رو باید انجام داد، این کار درست یا در زمان حیات خودمون و یا بعد از مرگمون قدردانی خواهد شد و کسایی پیدا میشن که این کار و مسیر درست رو درک کنن.....
قناعت هم نباید فراموش بشه !
befermatooo
22-05-2011, 17:11
اما خیلی های دیگه میخوان مثل اونا باشن ولی نمیتونن ؟!
ممد جان ، زدی تو کار تاپیکهای فسفر سوز :دی
البته خیلی از ما هم در زندگیمون کودن هستیم اما چون مشهور نیستم به چشم نمیاد .
Переклад не
22-05-2011, 20:00
و ما هم همیشه میریم تو برجک "کاش ما هم مثل اینها میشدیم" به جای تلاش و پشتکار
انیشتین : 99 درصد پشتکار 1 درصد نبوغ
hamid_diablo
22-05-2011, 21:13
سلام
من دلایل زیر رو تو عدم موفقیت ملاک میدونم
البته دوستان شاید اینهایی که میگم درست نباشه و یا شما نظرتون چیز دیگه ای باشه
1.اراده و انگیزه کافی نداشتن
2.نداشتن هدف مشخص و راه هایی که میشه به هدف رسید
3.برنامه ریزی غلط و یا اینکه عمل نکردن به برنامه ریزی
4.عدم اعتماد به نفس و خودباوری
5.مقاسیه خود با دیگران
6.نداشتن پشتکار و امید برای ادامه راه(چون همیشه برای مشکلاتی به موفقیت سدهایی وجود داره که مقابله با اونا سخته و امید و پشتکار باعث میشه که مبارزه و مقابله کنبم)
7.راضی بودن به شرایط حال(که باعث میشه به فکر قله های رفیع تر نباشیم)
8.مشورت نکردن و کمک نخواستن از دیگران
9. خودخواهی و خودبزرگ بینی و غرور(چیزی بدتر از این صفتها برای انسان وجود نداره)
10......
این مطالب کپی شده از وبسایت یا وبلاگ و یا هر جای دیگه ای نیست!!!
نظرات خودمه .میتونه درست باشه میتونه غلط!!!
shabe.saket
22-05-2011, 21:40
به نظر من موفقیت رو باید معنی کرد...
زندگی عادی...
غرق در روزمرگی ها...
اینها موفقیت نیست.....
H a m e e d
22-05-2011, 23:56
بنظر من که افراد مذکور اصلا هم کودن نبودن (حتی بطور مقطعی) بلکه تنها نمیتونستن با شیوه آموزش رسمی دوران خودشون کنار بیان (که عموما هم نسبت به روش های آموزشی امروزی حتی کسالت بارتر هم بودن) و این هم ناشی از ذهن بسیار خلاقشون بوده بنظرم:20:
برعکس مثلا تو جامعه امروز ما هم خیلیا هستن که اگه مجرایی مثل کنکور نبود اصلا به هیچ جایگاه علمی خاصی نمیرسیدن و اصلا شاید تا مقطع دکترا هم پیش برن اما برای اجرای آموخته هاشون در کار و زندگیشون هیچ کاری از پیش نبرن
بـــقیه دوستان نظری ندارن ... ؟
همچـــنان منتظر شنیدن صحبت های جالب شما هستیــــم
اگه واقعا میخواید مثل اونا باشید باید کلا طرز فکر خودتون رو عوض کنید و تمسخر دیگران باعث بیشتر شدن انگیزتون بشه
خیلی ممنونم از نظر قشنگت ،
بزارین در رابطه با این جمله ی قشنگ رو روایتی رو تعریف کنم :
اول یک پیش زمینه بگم : یکی از بزرگان میفرماید : " تمام حقایق 3 مرحله دارند 1. تمسخر میشوند 2. انکار میشوند 3. به عنوان یک امر بدیهی پذیرفته میشوند . "
اول دبیرستان که بودیم یک پسره بود که ترم اول معدل کتبیش شد 13.22 !!
ترم دوم شروع کرد درس خوندن ... یکی دو ماه اول همه مسخرش میکردن که تو که مخت نمیکشه برای چی درس میخونی ؟ تو رو چه به درس خوندن ؟ از کی تا حالا داوطلب میشی ؟ و ... ، خلاصه سوژه ای شده بود برای پشت سر حرف زدن و مسخره کردن ! هرموقع میومد توی جمع مسخرش میکردن ... !! ( مرحله اول : تمسخر میشوند )
بعد از یک مدت ، همه دیدن که داره نمره میاره ، شروع کردن به انکار که این پسره نمیتونه درس بخونه ! مخش نمیکشه ! مالِ این حرفها نیست ! و ... ( مرحله دوم : انکار میشوند )
وقتی کارنامه های خرداد ماه اومد ، همه دیدن شده 19.83 !! دیگه مونده بودن چی بگن ... ! همه میگفتن : خب 19 شد دیگه ! چیکار کنیم ؟! به ما چه اصلا !! ( مرحله سوم : به عنوان یک امر بدیهی پذیرفته میشدند )
یا داستان معروف گالیله !
اول که میگفت زمین گرده ، همه مسخرش کردن که دیوونه شدی بابا ...
بعد اومدن انکار کردن که ، آقا جان زمین صاف هست ! کوری نمیبینی ؟!
بعد از یک مدت دیگه که کاملا اثبات شد ، همه گفتن ، خب گرد هست دیگه ! به ما چه !!
خیلی نباید به فکر شهرت بود، کار درست رو باید انجام داد، این کار درست یا در زمان حیات خودمون و یا بعد از مرگمون قدردانی خواهد شد و کسایی پیدا میشن که این کار و مسیر درست رو درک کنن.....
از خیلی ها هنوز که هنوزه هم قدردانی نشده ... فقط چند نفر مطرح شدند ... مثل ادیسون و انیشتین و ...
+
من معتقد هستم که اگه کسانی مثل انیشتین و ادیسون معروف و مشهور نمیشدن ، میتونستن خیلی از قوانین ناشناخته و ماورا الطبیعه رو اثبات کنند . به نظر من شهرت کار رو بد تر میکنه ، دشمن به وجود میاره ، حسادت به وجود میاره ، ضربه های سنگین به وجود میاره ، و ...
و ما هم همیشه میریم تو برجک "کاش ما هم مثل اینها میشدیم" به جای تلاش و پشتکار
انیشتین : 99 درصد پشتکار 1 درصد نبوغ
این رو انقدر دیدم که حفظ شدم ! :دی
از سر درِ آموزش و پرورش گرفته و تا دیوار مدرسه ها ! حتی بعضی جاها نوشتن که امام خمینی این رو گفته ! بعضی جاها هم گفتن امام جعفر صادق !! ( اتفاقا از یکی از اینها عکس هم گرفته بودم ، الان هرچی گشتم پیداش نکردم )
اون 1 درصد نبوغ رو گوسفند هم داره ! به نظرم این یکمی اغرق کرده !
5.مقاسیه خود با دیگران
چرا مقایسه کردن خود با دیگران بده ؟
اگه خودمون رو با دیگران مقایسه نکنیم ، اگه رقابتی نباشه ، اگه ...
اگه اینها نباشه که نمیشه پیشرفت کرد !
به نظر من موفقیت رو باید معنی کرد...
معنیش چی میشه ؟
بنظر من که افراد مذکور اصلا هم کودن نبودن (حتی بطور مقطعی) بلکه تنها نمیتونستن با شیوه آموزش رسمی دوران خودشون کنار بیان (که عموما هم نسبت به روش های آموزشی امروزی حتی کسالت بارتر هم بودن) و این هم ناشی از ذهن بسیار خلاقشون بوده بنظرم
افرادی مثل من و شما اگه تحصیل نکنیم و تلاش نکنیم ، در سطح خیلی پایینی قرار میگیریم ... شاید پایین تر از مامور محترم شهرداری ! باید نابغه باشیم که تلاش نکنیم .... مثل دانش آموزی که میاد سر کلاس میشینه ، بدون اینکه نُت برداری کنه سر امتحان 20 میشه !
منظور شما اینه که این افراد نبوغ ذاتی داشتن ؟
پس چرا در کودکی انقدر تحقیر میشدند و جزو خنگ ترین ها شمرده میشدند ؟
وقتی نمیتونستن با شیوه های آموزشی خودشون کنار بیان ، چیجوری در رشته ی مورد نظرشون تحصیل کردن و به درجات بالا رسیدن ؟ بالاخره باید با اون شیوه ها کنار میومدن دیگه !!
اگه با شیوه های تدریس کنار اومد ؛ چیجوری کنار اومدن ؟
اگه کنار نیومدن ، چیجوری شهرت پیدا کردند ؟
!!
ممنـــون !
shabe.saket
24-05-2011, 21:24
معنیش چی میشه ؟
شاید بشه گفت احساس شادی از انجام کارها...
اون افرادی که نام بردید در واقع کودن و بی استعداد و... نبودن.اونا خاص بودن.و این خاص بودنو آدمای عادی(مثل معلمای این افراد) نمی تونستن درک کنند.اونا روشهای خاص خودشونو داشتن که اینم برای اطرافیانشون قابل درک نبوده.
به نظر من یه سری نیروهای اهریمنی نمیذارن انسان ها به خوشبختی و آرامش مطلق دست پیدا کنن این نیروها رو نمیشه با چشم عادی دید همینطور مغزهای ادم های عادی نمیتونن این جمله رو درک کنن
Lady parisa
25-05-2011, 13:41
به نظرم!
1- وقتی کسی که نابینا میشه یا کور مادرزاد هستن.چون یکی از حواس بینایی رو ندارن و از دست می دن! روی حواس دیگه کار می کنن!
2- کسی که ادعایی نداره و گاهی وضع مالی خوب نداری! سعی می کنه به جایی برسه
3- گاهی اوقات! آدمایی مثل ملانصرالدین! کل جامعه متفق القول فکر می کردند دیوانه است! اما اینطور نبوده
از خیلی ها هنوز که هنوزه هم قدردانی نشده ... فقط چند نفر مطرح شدند ... مثل ادیسون و انیشتین و ...
+
من معتقد هستم که اگه کسانی مثل انیشتین و ادیسون معروف و مشهور نمیشدن ، میتونستن خیلی از قوانین ناشناخته و ماورا الطبیعه رو اثبات کنند . به نظر من شهرت کار رو بد تر میکنه ، دشمن به وجود میاره ، حسادت به وجود میاره ، ضربه های سنگین به وجود میاره ، و ...
قرار نیست همه رو بیان تو تلویزیون یا مجله نشون بدن و بگن فلان شخص این خدمت رو به بشریت کرده.....منظورم این بود که کسایی پیدا میشن که میفهمن این راه درست بوده و ادامش میدن، و این برای اون فرد یعنی موفقیت....اگه کسی راه ادیسون رو ادامه نمیداد، فقط همون اختراعاتش تا الان باقی مونده بود و خبری از موبایل و وسایل برقی دیگه نبود !
اگه کسی نیاد به کارای یه شخص موفق اهمیت بده و گسترشش نده، اونوقت میشه گفت اون فرد ناموفق بوده !
کسایی رو که میگی هنوز معروف نشدن مطمئنا خیلیا گوشه و کنار دنیا دارن ازشون به خوبی یاد میکنن و راهشونو ادامه میدن.....
+
اون چیزایی که گفتی همیشه برای افراد مشهور رخ نمیده !
ملا نصرالدین
26-05-2011, 07:36
به نظرم!
1- وقتی کسی که نابینا میشه یا کور مادرزاد هستن.چون یکی از حواس بینایی رو ندارن و از دست می دن! روی حواس دیگه کار می کنن!
2- کسی که ادعایی نداره و گاهی وضع مالی خوب نداری! سعی می کنه به جایی برسه
3- گاهی اوقات! آدمایی مثل ملانصرالدین! کل جامعه متفق القول فکر می کردند دیوانه است! اما اینطور نبوده
گفته باشم نام کاربری من حق کپی رایت داره ها...همینجوری استفاده نکن:دی
به نظر من تحقیر شدن واسه اینجور افراد مثل تشویق شدن میمونه.و مسئله دیگه پشتکار و از شکست نترسیدنه.یه جورایی اینا عاشق تلاش کردن بودن و اخر هم به نتیجه رسیدن
دلیل اینکه خیلی از ما نمیتونیم مثل اونا بشیم اینه که صبرمون کمه.شاید تلاش زیاد بکنیم ولی زود مایوس میشیم
H a m e e d
26-05-2011, 19:31
افرادی مثل من و شما اگه تحصیل نکنیم و تلاش نکنیم ، در سطح خیلی پایینی قرار میگیریم ... شاید پایین تر از مامور محترم شهرداری ! باید نابغه باشیم که تلاش نکنیم .... مثل دانش آموزی که میاد سر کلاس میشینه ، بدون اینکه نُت برداری کنه سر امتحان 20 میشه !
منظور شما اینه که این افراد نبوغ ذاتی داشتن ؟
پس چرا در کودکی انقدر تحقیر میشدند و جزو خنگ ترین ها شمرده میشدند ؟
وقتی نمیتونستن با شیوه های آموزشی خودشون کنار بیان ، چیجوری در رشته ی مورد نظرشون تحصیل کردن و به درجات بالا رسیدن ؟ بالاخره باید با اون شیوه ها کنار میومدن دیگه !!
اگه با شیوه های تدریس کنار اومد ؛ چیجوری کنار اومدن ؟
اگه کنار نیومدن ، چیجوری شهرت پیدا کردند ؟
!!
ممنـــون !
منم ممنون از این همه دقتتون
اگه منظورتون از نبوغ IQ شونه حتما حداقل در یه سطح متوسط یا بیشتر بوده، دیگه کودن که نبودن! اینکه خیلی از جاها از اینها در دورانهایی از زندگیشون بعنوان کودن یاد میکنن بنظرم علاوه بر اغراق یه خرده جنبه انگیزشی هم داره که مثلا شما هم اگه بجنبید حتی میتونین ازشون جلو بزنید
در مورد مثالی که گفتید من و شما نمیتونیم موافق نیستم چون فقط تاثیر IQ رو در نظر گرفتین در صورتی که دیگه الآن خیلی از ماها میدونیم EQ تاثیرش خیلی بیشتره، نت برداری هم فقط یه روش برای یاد گرفتنه، این همه روش برای یادگیری وجود داره که فرد میتونه ازشون استفاده کنه
بعدشم یه نکته دیگه اینکه هرچی آدم تو مقاطع بالاتر بخصوص آموزش عالی وارد بشه چون بحث پژوهش و تولید علم پررنگ تر از آموزشِ صرف میشه امکان بروز خلاقیتها برای فرد بیشتر میشه که در نتیجه میشه انتظار شکوفایی رو از چنین افرادی در این مقاطع بیشتر انتظار داشت، هر چند اینها از دوران کودکی هم نشانه هایی از خلاقیت رو بروز میدن نمونه بارزش هم داستان ابداع روش جمع اعداد 1 تا 100 توسط گاوس در دوران کودکیه که هممون شنیدیم
به نظر من :
1-اکثرا هدف نداریم
2-تلاش نمی کنیم
3-تا موفقیت چی باشه
ناپلئون بنا پارت: مدرسه خود را با رتبه ۴۲ به عنوان یک دانش آموز غیر ممتاز ترک کرد!!
شما جریان نمره ی ناپلیونی رو نشنیدی مثل اینکه
انیشتین : 99 درصد پشتکار 1 درصد نبوغ
اینو ادیسون گفته:31:
Mehran-King
28-05-2011, 20:21
از ناپلئون عبرت بیاموزید ! که از یک مورچه عبرت میگیره! درست فهمیدین فقط یک مورچه !
( مورچه تا کارشو انجام نده هیچوقت تسلیم نمیشه یعنی یه مورچه تلاش میکنه تا آخر که بتونه یه دونه ای رو از رو زمین به بالای دیوار ببره اینقدر میفته میفته آخرش میتونه موفق بشه!!!:46:
، ما میتونیم موفق بشیم اول از همه باید هدف رو مشخص کنیم ! بعدش در مورد آن حداکثر تلاش رو بکنیم تا به نهایت بریم و حق واقعی و توانایی واقعی خودمون رو ببینیم! و بدست بیاوریم!
هیچوقت هم شکست نخوریم! فکرشو بکنین هیچ دانشمندی هیچوقت نمیگفت من شکست خوردم تمام شد! بارها و بارها شکست میخورد! اما باز تلاش میکرد تا آخر به موفقیت می رسید! خواستن توانستن است ![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
GHAGHALEELEE
29-05-2011, 15:37
دلیل اصلی عدم موفقیت ما القاء نتوانستن و بعد تلاش نکردن است
هدف رو همه انسانها دارند یکی میخواد ثروتمند باشه یکی نابغه.مساله اینه که بخواهی به این جایگاه برسی.خیلی ها دوست دارن مولتی میلیاردر بشن ولی همش میگن ما کجا و فلانی کجا. افراد موفق نمیشه و نمیتونم رو اصلا بکار نمیبرن.حتی اگر واقعا نشدنی باشه!
دومین مساله هم تلاش و پشتکاره
خیلی ممنون از همه ی شما ، پست های بسیار زیبایی خوندیم و لذت بردیم .
اما نظر اکثر دوستان در مجموع بر یک باب است : پشتکار ، پشتکار ، پشتکار ...
اگر چندی پیش ، فیلمی که از زندگی ادیسون تهیه کرده بودند رو میدیدید ، ادیسون میگفت : من فقط با تلاش و رها نکردن هدف ، پایداری و استقامت به اهدافم رسیدم و شدم ادیسون ، مردی که سه روز بعد از فوتش لامپ ها در سراسر آمريكا براي احترام به وي نورشان كم شد تا همه به ياد داشته باشند كه توماس اديسون جهان را با اختراعش روشن تر كرد .
اما ، مهم اینه که این جملات از بس تکرار شدند ( روی در ، دیوار ، تابلو ، پارچه ، و ... ) دیگه اثر کافی بر روی خیلی از ماها ندارن .
واقعا چطور میشه موانع به این بزرگی رو ندید و به هدف ادامه داد ؟
بر فرض ، با مافیای آموزشی ایران که قدم به قدم جلوی درس خوندن دانش آموز هارو میگیره چطور میشه درس خوند ؟ دانش آموزی که با علاقه ی وافر شروع به درس خوندن میکنه ، اما در سر راهش :
- حقوق کم معلم و کلاس خصوصی گذاشتن و فروش سوال در کلاس خصوصی
- خود آموز نبودن کتاب های درسی و الزام بر خرید کتاب های کمک درسی
- شرکت در طرح های کانون ( قلم چی ، ... ) به منظور آشنایی با غولی به نام کنکور
- درآمد کم پرسنل مدرسه و بدخلقی پرسنل با دانش آموزان و بلعکس
- نبودن عوامل جذابیت در مدارس ، نظیر فیلم های آموزشی و ...
با این حال ، دانش آموزی با تلاش مضاعف سعی میکنه خودش رو به حد ایده آل برسونه ، در صورتی که همین دانش آموز اگر روش سرمایه گذاری بشه ( در یکی از کشور های خارجه ) میتونه جهان رو متحول کنه !
بحث ما اینه ، بدون تکرار مکررات ، ( خودمونی سوال بپرسم ) : چیجوری جلوی تنبلیمون رو بگیریم و تلاش کنیم ؟!
اگه همه بتونن این کار رو کنن ، دنیا میشه بهشت موعود !
اما نمیشه ...
در مورد مثالی که گفتید من و شما نمیتونیم موافق نیستم چون فقط تاثیر IQ رو در نظر گرفتین در صورتی که دیگه الآن خیلی از ماها میدونیم EQ تاثیرش خیلی بیشتره، نت برداری هم فقط یه روش برای یاد گرفتنه، این همه روش برای یادگیری وجود داره که فرد میتونه ازشون استفاده کنه
حامد جان میشه در رابطه با EQ بیشتر توضیح بدی ؟
nazanin261
05-06-2011, 10:54
اصلا کی گفته که اون آدما کودنن؟ اگه میگید آدمای اون زمان پس یعنی همه اون زمان یه نظر داشتن؟
اصلا کی گفته که اون آدما کودنن؟ اگه میگید آدمای اون زمان پس یعنی همه اون زمان یه نظر داشتن؟
ببخشید ، منظورتون از اینکه گفتید همه اون زمان یه نظر داشتن چی بود ؟
متوجه نشدم ...
میشه بیشتر توضیح بدید ؟
Переклад не
16-06-2011, 09:31
ای بابا ما بلخره نفهمیدیم این 99 درصد پشتکار 1 درصد نبوغ رو کی گفته .حتما کار ادیسونه و انشتین هم تائید کرده اصلا هر چی باشه یه حرفه ثابت شدس و مهم نیست از دهن کی در اومده باشه .کافیه رو حرفا فکر کنی و ببینی منطقیه یا نه.
خب معلومه یه مورچه 30000 بار میوفته باز بالا میره تا به نتیجه میرسه.
در ضمن این بحث موفقیت فقط برای رسیدن به نمره ی خوب و دانش و این چیزا نیس که .رفقا طوری حرف میزنن که همین مضمون رو میرسونه
ای بابا ما بلخره نفهمیدیم این 99 درصد پشتکار 1 درصد نبوغ رو کی گفته .حتما کار ادیسونه و انشتین هم تائید کرده اصلا هر چی باشه یه حرفه ثابت شدس و مهم نیست از دهن کی در اومده باشه .کافیه رو حرفا فکر کنی و ببینی منطقیه یا نه.
خب معلومه یه مورچه 30000 بار میوفته باز بالا میره تا به نتیجه میرسه.
در ضمن این بحث موفقیت فقط برای رسیدن به نمره ی خوب و دانش و این چیزا نیس که .رفقا طوری حرف میزنن که همین مضمون رو میرسونه
به نظر من اون 1 درصد نبوغ رو موجودی به نام گوسفند هم داره !
این حرف فقط میخواد بیان کنه که پشتکار چقدر مهم هست ، فقط یکم زیادی اغراق و تملق کرده !
bahareh_bus
16-06-2011, 14:10
ســــلام ...
امروز داشتم توی وبلاگ های مختلف چرخ میزدم که به این مطلب رسیدم :
به نظرتون چرا همچین افرادی که همچین مشکلاتی داشتند و انقدر کودن و ... بودند ( !! ) تونستند اسمشون رو برای قرن ها ماندگار کنند ؟ طوری که تا بشر زنده هست از نام اینها استفاده میکنه ! اما خیلی های دیگه میخوان مثل اونا باشن ولی نمیتونن ؟!
دلیلتون رو توضیح بدید لطفا ... ( شاید سوال خیلی ها باشه ! )
ممنون ...
بسیاری از این دست مسائل حاصل بزرگنمایی و اغراق کردن نویسندگان و روزنامه نگاران بوده ! و حقیقتآ هیچکدوم از این افراد اونطور که در موردشون قضاوت میشه نبودن!
مسئله دیگه ای که وجود داره بحث زمان هست ، در گذشته به خاطر محدود و اندک بودن دانش بشری یه فرد می تونسته در طول عمرش به تمام دانش مربوط به یک زمینه خاص دست پیدا کنه یا مثلآ برخی دانشمندان مسلمان در مجموعه ای از علوم مختلف متبحر و متخصص بشه ! در حالی دانشی که فقط در حوزه الکترونیک در 3 سال گذشته تولید شده معادل کل دانش بشری در همه علوم از ابتدای خلقت تا اغاز عصر کامپیوترها بوده !!!!!!!! (نقل قول از ضمیمه کلیک اگه اشتباه نکنم)
ولی امروز و در قرن 21 سطح دانش بشری به اندازه ای پیشرفت کرده که دیگه جایی برای استثنا شدن برخی انسان ها باقی نمونده ! دیگه کسی با کشف یه دارو مثل پنی سیلین یا واکسن ابله مشهور نمیشه چراکه روزانه ده ها دارو که هزاران برابر پیچیده تر از این داروها هستند توسط دانشمندان در حال تولیده ولی کسی تو عمرش شاید یک بار هم اسم دانشمند یا دانشمندانی که این داروها رو ساختن یا کشف کردن نمی شنوه!
اگه میخوای مثله اونها مشهور بشی باید کاری کنی که حداقل 50 سال از دانش زمان خودت جلوتر باشه !!!!!!!
اگه دقت کرده باشید بعد از انیشتین دیگه هیچ دانشمندی به شهرت و نام اوری نرسیده (البته جناب هاوکینگ شهرتش رو بیش از اینکه مدیون دانشش باشه مدیون معلولیتشه !) ، یعنی از حول و حوش 1945 به این طرف که زمان ورود اولین کامپیوترها و انقلاب الکترونیکی بود!
نتیجه :
علم بشر خیلی عظیم شده پس دیگه با بزرگترین کشفیات و اختراعات هم چیزی در حد انقلاب رخ نمیده و چون انقلابی رخ نمیده افراد نابغه ای که این کشفیات و اختراعات رو انجام دادن مشهور نمیشن !!!!
اول امضاي منو بخونين :
من استعداد خاصي ندارم ، تنها عاشق كنجكاوي ام
آلبرت اينشتين :40:
هیلتون: که مالک بیش از ۳۰۰ هتل در سرتاسر دنیاست در دوران کودکی برای گذران زندگی مجبور بود کف سالنها و هتل ها را طی بکشد!!
اين شخص هم قبلا يخ حوض ميشكست :31: :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
يه حرفي هم دوباره از آلبرت جون ميگم ، فقط ناراحت نشيد ( متاسفانه واقعيته ) :
دانشگاه مانند توده اي از كود هست كه گاهي گياهي اصيل از آن مي رويد !
حالا فكر كنيد با تعيين يه مسير مشترك براي همه به كجا ميشه رسيد و با چه IQ يي ؟؟
اول از بهاره خانم تشکر میکنم ، واقعا دید زیبایی دارند ، حالا به بخشی از گفته های ایشون میپردازم :
بسیاری از این دست مسائل حاصل بزرگنمایی و اغراق کردن نویسندگان و روزنامه نگاران بوده ! و حقیقتآ هیچکدوم از این افراد اونطور که در موردشون قضاوت میشه نبودن!
شاید هم بودند ! شما از کجا مطمئن هستید بهاره خانم ؟ ( روزنامه نگار ها چقدر بزرگنمایی و اغرق کردند ؟ حداقل زمینه ی ناموفق بودن این افراد بوده که امروزه این چیزهارو در بارشون میگن ! تا نباشید چیزکی نگویند چیز ها ! درست گفتم ؟ )
در اول دبیرستان یک همکلاسی داشتم که واقعا خنگ بود ! به طوری که کل مدرسه بهش میگفتن : رامین بی مغر !
از بس تحقیر و توهین بهش شد که این تصمیم گرفت درس بخونه ! طوری که سال دوم دبیرستان جزو تاپ ها بود ، اما حالا بهش میگفتن رامین با مغز ! :دی اما خب خیلی کمتر با این نام صداش میکردن !
مسئله دیگه ای که وجود داره بحث زمان هست ، در گذشته به خاطر محدود و اندک بودن دانش بشری یه فرد می تونسته در طول عمرش به تمام دانش مربوط به یک زمینه خاص دست پیدا کنه یا مثلآ برخی دانشمندان مسلمان در مجموعه ای از علوم مختلف متبحر و متخصص بشه ! در حالی دانشی که فقط در حوزه الکترونیک در 3 سال گذشته تولید شده معادل کل دانش بشری در همه علوم از ابتدای خلقت تا اغاز عصر کامپیوترها بوده !!!!!!!! (نقل قول از ضمیمه کلیک اگه اشتباه نکنم)
ولی امروز و در قرن 21 سطح دانش بشری به اندازه ای پیشرفت کرده که دیگه جایی برای استثنا شدن برخی انسان ها باقی نمونده ! دیگه کسی با کشف یه دارو مثل پنی سیلین یا واکسن ابله مشهور نمیشه چراکه روزانه ده ها دارو که هزاران برابر پیچیده تر از این داروها هستند توسط دانشمندان در حال تولیده ولی کسی تو عمرش شاید یک بار هم اسم دانشمند یا دانشمندانی که این داروها رو ساختن یا کشف کردن نمی شنوه!
اگه میخوای مثله اونها مشهور بشی باید کاری کنی که حداقل 50 سال از دانش زمان خودت جلوتر باشه !!!!!!!
اگه دقت کرده باشید بعد از انیشتین دیگه هیچ دانشمندی به شهرت و نام اوری نرسیده (البته جناب هاوکینگ شهرتش رو بیش از اینکه مدیون دانشش باشه مدیون معلولیتشه !) ، یعنی از حول و حوش 1945 به این طرف که زمان ورود اولین کامپیوترها و انقلاب الکترونیکی بود!
نتیجه :
علم بشر خیلی عظیم شده پس دیگه با بزرگترین کشفیات و اختراعات هم چیزی در حد انقلاب رخ نمیده و چون انقلابی رخ نمیده افراد نابغه ای که این کشفیات و اختراعات رو انجام دادن مشهور نمیشن !!!!
فرمایش شما کاملا متین و صحیح هست و این نشونه ی دید صحیحتون هست ،
اما من منظورم این بود که از بعد دیگه ای به قضیه نگاه کنیم ، منظور من شهرت و خوش نامی این افراد نبود ، منظور من این بود که با اینکه اینها انقدر ناموفق بودند ، چطور انقدر موفق شدند ؟ با صرف نظر از شهرتشون ...
من به سرنوشت اعتقاد دارم . اگه بخواد میشی ، اگه نخواد نمیشی !!
bahareh_bus
16-06-2011, 18:40
شاید هم بودند ! شما از کجا مطمئن هستید بهاره خانم ؟ ( روزنامه نگار ها چقدر بزرگنمایی و اغرق کردند ؟ حداقل زمینه ی ناموفق بودن این افراد بوده که امروزه این چیزهارو در بارشون میگن ! تا نباشید چیزکی نگویند چیز ها ! درست گفتم ؟ )
من نگفتم همیشه اینطوری بوده ، ولی چیزی که وجود داره حقیقته :
روزنامه نگاران و نویسندگان اغلب اغراق می کنند! همونطور که درباره توانایی ها افراد اغراق می کنند در مورد ناتوانایی هاشون هم اغراق می کنند!
اما من منظورم این بود که از بعد دیگه ای به قضیه نگاه کنیم ، منظور من شهرت و خوش نامی این افراد نبود ، منظور من این بود که با اینکه اینها انقدر ناموفق بودند ، چطور انقدر موفق شدند ؟ با صرف نظر از شهرتشون ...
باشه فرض رو بر این می گیریم که این افراد در اوج سختی ها و ناموفقی به این نتایج شگفت انگیز رسیدن!
به نظر من نه فرمول خاصی وجود داره و نه نبوغ خاصی!
یک اتفاق ...
یک حادثه ...
یک الهام ...
یک جرقه ذهنی ...
و ...
باعث میشه تا یک فرد روشن فکر از میان یک جمع روشن فکر ، روشن فکرتر به نظر برسه !!!
فرضآ شما تصور می کنید که اگه تو المپیک یک کشتی گیر موفق به کسب مدال طلا شد واقعآ اون فرد مستحق دریافت این مدال بود و بقیه نبودن؟! یعنی اگه فارغ از همه مسائل جانبی (داوری و ...) نتیجه نهایی مشخص می کنه که هر کسی در جایگاهی که لیاقتشه ایستاده؟!! و هرکسی به اندازه تلاشش مزد گرفته ؟!
به این فکر نمی کنید که بهترین و فنی ترین فرد ممکنه در اولین مسابقه اش در اثر یک لغزش کوچک ، یک مکث کوتاهتر از ثانیه ، یک اتفاق غیرمنتظره که ریزبین ترین افراد هم موفق به دیدنش نمیشن راهی خونه بشه ولی کسی در فینال بر اثر یک لغزش کوچک ، یک مکث کوتاهتر از ثانیه و یک اتفاق غیرمنتظره پشت حریفش رو به خاک بماله و بر قله کشتی جهان بایسته ! ایا لیاقت و شایستگی افراد در این لحظات رقم می خوره؟!
در زمان نیوتون به قطع افرادی وجود داشتند که نبوغشون بسیار فراتر از اون بوده ولی نیوتون بر اثر عاملی که ما نمی دونیم چی بوده (شاید یک الهام) ناگهان جرقه ای در ذهنش پدیدار میشه که چرا سیب افتاد؟! و همین سوال باعث میشه که نیوتون بشه نیوتون و اون هزاران نفری که این سوال زودتر به ذهنشون نرسید با همه لیاقت ها و شایستگی ها و با همه نبوغ انکارناپذیرشون در تاریخ فراموش میشن !
میدونم بازم رفتم سراغ شهرت ولی همین شهرت بوده که باعث شده اونها اینقدر موفق به نظر برسند!
اگه این شهرت نبود موفقیت های اونها هم معمولی جلوه داده میشد!
همیشه پدر یک علم یا یک سازه رو اولین سازنده اون میدونن و مدام در موردش تبلیغ می کنن ولی به نظر چیزی که جیمز وات اختراع کرد یک ماشین نواور بود که به طرز افتضاحی کار می کرد! ولی همین ماشین افتضاح الهامی شد برای نبوغ فرد یا افرادی که ایرادات اون رو برطرف کردند و بزرگترین کشتی اقیانوس پیمای جهان رو به کمک ماشین های بخار در اقیانوس ها به حرکت دراوردند (تایتانیک)
حالا اگر هرکسی به تایتانیک نگاه می کرد حتمآ در ذهن خودش اقای جیمز رو تحسین می کرد که چه شاهکاری رو اختراع کرده که به کمکش میشه این غول اهنی رو حرکت داد ولی فراموش میکنه که این غول اهنی به کمک تلاش و نبوغ افراد دیگه ای داره حرکت می کنه نه اقای جیمز وات!
جیمز وات تنها مادری بوده که اون رو با همه نقص هاش به دنیا اورده !!!
نیوتون قوانین فیزیک کلاسیک رو بنیان کرد ، قوانینی که به خودی خود چیز با ارزشی نیستند و هیچ تغییری رو باعث نمیشن ! ایا بعد از اینکه فهمیدیم جاذبه عامل افتادن سیب هاست باعث شد که سیب ها سریعتر و بهتر بیفتن ؟؟!!
نه ، ولی افراد دیگه ای اومدن و این قوانین رو بسط و پرورش دادن و به کمک همین قوانین انسان رو در ماه پیاده کردند!
حالا کی انسان رو به ماه برد ؟ نیوتون ؟ انیشتین ؟ دکتر فون براون؟ ... ؟ سهم کی بیشتره؟؟؟؟؟
بهتره خیلی وارد این بحث های فلسفی نشیم و همون جمله کلیشه ای تو کتاب ها رو باور کنیم :
این افراد به کمک تلاششون موفق شدند!!!!
البته تلاش لازمه موفقیته و بدون اون موفقیتی وجود نداره ولی تنها عامل موفقیت نیست!
در زمان نیوتون به قطع افرادی وجود داشتند که نبوغشون بسیار فراتر از اون بوده ولی نیوتون بر اثر عاملی که ما نمی دونیم چی بوده (شاید یک الهام) ناگهان جرقه ای در ذهنش پدیدار میشه که چرا سیب افتاد؟! و همین سوال باعث میشه که نیوتون بشه نیوتون و اون هزاران نفری که این سوال زودتر به ذهنشون نرسید با همه لیاقت ها و شایستگی ها و با همه نبوغ انکارناپذیرشون در تاریخ فراموش میشن !
میدونم بازم رفتم سراغ شهرت ولی همین شهرت بوده که باعث شده اونها اینقدر موفق به نظر برسند!
اگه این شهرت نبود موفقیت های اونها هم معمولی جلوه داده میشد!
با این قسمت حرفتون مخالفم. (شایدم مقداریش بخاطر علاقه ی من به نیوتن باشه!)
برای اینکه کشف جاذبه زمین توسط نیوتن به سادگی دیدن افتادن سیب نبود.
درسته ممکنه که با افتادن سیب جرقه ای تو ذهنش زده باشه (گرچه در صحت قضیه سیب شک هست) ولی نیوتن با دانش ریاضی خودش(نیوتن بزرگترین ریاضی دان عصر خودش و به عقیده ی خیلیها تمام اعصار بود) و نبوغ بی حدش به نتایجی رسید که ما به آنها قوانین نیوتن میگیم.
اگر به قول شما شانسی به این نتایج رسیده پس کشفیات و ابداعات دیگرش همچون حساب دیفرانسیل و انتگرال چی میشه؟ و یا هزار مورد دیگه که نیوتن پایه گذارش بوده؟ نیوتن اثباتهایی در مورد ریاضیات انجام داده که اگر انجام نمیداد شاید تا به حال جوابی برایش پیدا نمیشد .
منظورم اینه که نیوتن اتفاقا شهرتش خیلی کمتر از لیاقتش و موفقیتش است و اینکه او به خاطر کارهای خارقالعاده اش مشهور شد نه اینکه به خاطر شهرتش کارهایش خارقالعاده جلوه داده شد.
کلا میخواهم بگویم که هوش به مقدار زیاد و مقدار کمتر از آن تلاش است که باعث موفقیت (موفقیت داریم تا موفقیت!) میشه نه شانس.
بسیاری از این دست مسائل حاصل بزرگنمایی و اغراق کردن نویسندگان و روزنامه نگاران بوده ! و حقیقتآ هیچکدوم از این افراد اونطور که در موردشون قضاوت میشه نبودن!
مسئله دیگه ای که وجود داره بحث زمان هست ، در گذشته به خاطر محدود و اندک بودن دانش بشری یه فرد می تونسته در طول عمرش به تمام دانش مربوط به یک زمینه خاص دست پیدا کنه یا مثلآ برخی دانشمندان مسلمان در مجموعه ای از علوم مختلف متبحر و متخصص بشه ! در حالی دانشی که فقط در حوزه الکترونیک در 3 سال گذشته تولید شده معادل کل دانش بشری در همه علوم از ابتدای خلقت تا اغاز عصر کامپیوترها بوده !!!!!!!! (نقل قول از ضمیمه کلیک اگه اشتباه نکنم)
ولی امروز و در قرن 21 سطح دانش بشری به اندازه ای پیشرفت کرده که دیگه جایی برای استثنا شدن برخی انسان ها باقی نمونده ! دیگه کسی با کشف یه دارو مثل پنی سیلین یا واکسن ابله مشهور نمیشه چراکه روزانه ده ها دارو که هزاران برابر پیچیده تر از این داروها هستند توسط دانشمندان در حال تولیده ولی کسی تو عمرش شاید یک بار هم اسم دانشمند یا دانشمندانی که این داروها رو ساختن یا کشف کردن نمی شنوه!
اگه میخوای مثله اونها مشهور بشی باید کاری کنی که حداقل 50 سال از دانش زمان خودت جلوتر باشه !!!!!!!
اگه دقت کرده باشید بعد از انیشتین دیگه هیچ دانشمندی به شهرت و نام اوری نرسیده (البته جناب هاوکینگ شهرتش رو بیش از اینکه مدیون دانشش باشه مدیون معلولیتشه !) ، یعنی از حول و حوش 1945 به این طرف که زمان ورود اولین کامپیوترها و انقلاب الکترونیکی بود!
نتیجه :
علم بشر خیلی عظیم شده پس دیگه با بزرگترین کشفیات و اختراعات هم چیزی در حد انقلاب رخ نمیده و چون انقلابی رخ نمیده افراد نابغه ای که این کشفیات و اختراعات رو انجام دادن مشهور نمیشن !!!!
کاملا هم با این عقاید مخالفم!
دلیل اینکه کسی از 1945 به این طرف مشهور نشد اینه که اکثر کارها به صورت گروهی و حتی بین المللی بین چند دانشگاه انجام گرفته و کسی به صورت فردی کار خیلی مهمی انجام نداده.
و گرنه هنوز هم فرصت برای ایجاد انقلاب تو علم هست اگه تفکرت اصیل باشه و به اندازه ی کافی هوش داشته باشی .دیگر اینکه به شهرت نرسی (منظور شهرت پیش مردم عام هست و گرنه که پیش اهلش ممکنه به اندازه ی نیوتن مشهور بشی) چیزی از ارزش تو کم نمیشه همانطور که سخنان شما چیزی از ارزشهای هاوکینگ کم نمیکنه!
bahareh_bus
16-06-2011, 21:20
با این قسمت حرفتون مخالفم. (شایدم مقداریش بخاطر علاقه ی من به نیوتن باشه!)
برای اینکه کشف جاذبه زمین توسط نیوتن به سادگی دیدن افتادن سیب نبود.
درسته ممکنه که با افتادن سیب جرقه ای تو ذهنش زده باشه (گرچه در صحت قضیه سیب شک هست) ولی نیوتن با دانش ریاضی خودش(نیوتن بزرگترین ریاضی دان عصر خودش و به عقیده ی خیلیها تمام اعصار بود) و نبوغ بی حدش به نتایجی رسید که ما به آنها قوانین نیوتن میگیم.
اگر به قول شما شانسی به این نتایج رسیده پس کشفیات و ابداعات دیگرش همچون حساب دیفرانسیل و انتگرال چی میشه؟ و یا هزار مورد دیگه که نیوتن پایه گذارش بوده؟ نیوتن اثباتهایی در مورد ریاضیات انجام داده که اگر انجام نمیداد شاید تا به حال جوابی برایش پیدا نمیشد .
منظورم اینه که نیوتن اتفاقا شهرتش خیلی کمتر از لیاقتش و موفقیتش است و اینکه او به خاطر کارهای خارقالعاده اش مشهور شد نه اینکه به خاطر شهرتش کارهایش خارقالعاده جلوه داده شد.
کلا میخواهم بگویم که هوش به مقدار زیاد و مقدار کمتر از آن تلاش است که باعث موفقیت (موفقیت داریم تا موفقیت!) میشه نه شانس.
با همه حرفاتون موافقم ، نیوتون به حق یک ریاضیدان بسیار برجسته بوده و یک نابغه به تمام معنا ولی میخوام اینو بدونم اگه اون سوالاتی که به ذهن نیوتون رسید به ذهن یک نابغه دیگه ام می رسید ایا اون نمی تونست این معادلات رو کشف کنه؟!
مثه همون لطیفه معروفو که همه شنیدن :
اگه ادیسون برق رو اختراع نمی می کرد چی می شد ؟!
جواب :
خوب معلومه یکی دیگه اختراع می کرد!!!
اگه نیوتون این معادلات رو کشف نمی کرد چی می شد؟!
حتمآ خیال می کنید که الان داشتیم درشکه سواری می کردیم!
خیر فقط کافی بود تا اون سوالاتی که به نیوتون الهام شد به یک فرد نابغه دیگه ام الهام می شد تا به دنبال کشف این معادلات بره!
نیوتون یک ابزار بود ، یک کامپیوتر که کسی یا چیزی در زمانی مشخص بهش برنامه ای داد و اون حلش کرد!
دلیل اینکه کسی از 1945 به این طرف مشهور نشد اینه که اکثر کارها به صورت گروهی و حتی بین المللی بین چند دانشگاه انجام گرفته و کسی به صورت فردی کار خیلی مهمی انجام نداده.
درسته ، یک عامل خیلی مهمش اینه که دیگه هیچ دانشمندی به صورت تنها کار نمی کنه ! چرا به فکر خودم نرسید؟!
و گرنه هنوز هم فرصت برای ایجاد انقلاب تو علم هست اگه تفکرت اصیل باشه و به اندازه ی کافی هوش داشته باشی .دیگر اینکه به شهرت نرسی (منظور شهرت پیش مردم عام هست و گرنه که پیش اهلش ممکنه به اندازه ی نیوتن مشهور بشی) چیزی از ارزش تو کم نمیشه همانطور که سخنان شما چیزی از ارزشهای هاوکینگ کم نمیکنه!
هاوکینگو بزرگش کردند تا الگویی باشه برای افراد معلول !!!
ایشون هیچ کار خاصی نکرده جز ارائه نظریه ای که سیاه چاله ها رو توصیف می کنه ! نظریه ای که هیچوقت اثبات نشده و احتمالآ راهی هم برای اثباتش وجود نداره! نظریه پردازان بسیاری زیادی وجود دارند که حرفاشون دنیا رو تکون میده ولی اسم اونها رو نویسنده رمان های علمی تخیلی می گذراند !!!
توصیه می کنم که حتمآ کتاب جهان هولوگرافیک (مایکل تالبوت) ترجمه داریوش مهرجویی رو بخونید ،این فرد ادعا می کنه هر ذره از این جهان هستی تمام خصوصیات عالم بزرگترش رو داره و در هر ذره ای جهانی به وسعت همین جهان وجود داره!!!!! (انمیشین هورتون رو کی دیده؟!)
البته جناب هاوکینگ چندی پیش اخرین نظریه شون رو ارائه کردند:
جهان هستی خالق نداره !!! (خدایی وجود نداره)
البته جناب هاوکینگ چندی پیش اخرین نظریه شون رو ارائه کردند:
جهان هستی خالق نداره !!! (خدایی وجود نداره)
خوب معلوم شد چرا شما انقد از هاوکینگ بدت میاد :31:
از اول میگفتی...
bahareh_bus
16-06-2011, 22:20
خوب معلوم شد چرا شما انقد از هاوکینگ بدت میاد :31:
از اول میگفتی...
چرا باید ازش بدم بیاد؟
فقط برام سوال بزرگیه که چرا این دانشمند خدا رو انکار کرده؟! مگر نه اینکه هر چی علم کسی نسبت به کائنات و دنیای اطرافش بیشتر میشه باور قلبیش به سازنده این جهان استوارتر میشه ؟!
با همه حرفاتون موافقم ، نیوتون به حق یک ریاضیدان بسیار برجسته بوده و یک نابغه به تمام معنا ولی میخوام اینو بدونم اگه اون سوالاتی که به ذهن نیوتون رسید به ذهن یک نابغه دیگه ام می رسید ایا اون نمی تونست این معادلات رو کشف کنه؟!
مثه همون لطیفه معروفو که همه شنیدن :
اگه ادیسون برق رو اختراع نمی می کرد چی می شد ؟!
جواب :
خوب معلومه یکی دیگه اختراع می کرد!!!
اگه نیوتون این معادلات رو کشف نمی کرد چی می شد؟!
حتمآ خیال می کنید که الان داشتیم درشکه سواری می کردیم!
خیر فقط کافی بود تا اون سوالاتی که به نیوتون الهام شد به یک فرد نابغه دیگه ام الهام می شد تا به دنبال کشف این معادلات بره!
نیوتون یک ابزار بود ، یک کامپیوتر که کسی یا چیزی در زمانی مشخص بهش برنامه ای داد و اون حلش کرد!
درسته ، یک عامل خیلی مهمش اینه که دیگه هیچ دانشمندی به صورت تنها کار نمی کنه ! چرا به فکر خودم نرسید؟!
هاوکینگو بزرگش کردند تا الگویی باشه برای افراد معلول !!!
ایشون هیچ کار خاصی نکرده جز ارائه نظریه ای که سیاه چاله ها رو توصیف می کنه ! نظریه ای که هیچوقت اثبات نشده و احتمالآ راهی هم برای اثباتش وجود نداره! نظریه پردازان بسیاری زیادی وجود دارند که حرفاشون دنیا رو تکون میده ولی اسم اونها رو نویسنده رمان های علمی تخیلی می گذراند !!!
توصیه می کنم که حتمآ کتاب جهان هولوگرافیک (مایکل تالبوت) ترجمه داریوش مهرجویی رو بخونید ،این فرد ادعا می کنه هر ذره از این جهان هستی تمام خصوصیات عالم بزرگترش رو داره و در هر ذره ای جهانی به وسعت همین جهان وجود داره!!!!! (انمیشین هورتون رو کی دیده؟!)
البته جناب هاوکینگ چندی پیش اخرین نظریه شون رو ارائه کردند:
جهان هستی خالق نداره !!! (خدایی وجود نداره)
قطعا بلاخره به ذهن یکی دیگه میرسیده ولی چی زمانی؟ شاید 100 سال بعد شاید 150 سال بعد! کسی چیمیدونه شاید در اون صورت الان سوار درشکه بودیم یا پیشرفته ترین ماشین تو سال 2011 پیکان بود!
گاوس یک قضیه ریاضی رو اثبات میکنه ولی منتشرش نمیکنه! حدودا 20 سال بعد یه نفر دیگه بصورت جداگانه به حلش میرسه ولی اگه گاوس اونو زود تر منتشر میکرد شاید ریاضیات الان 1 پله جلوتر بود!
1 مثال دیگه: فرما ریاضی دان در مورد 1 قضیه ریاضی که نوشته بود در کنار کتابش یادداشت میکنه که اثبات این قضیه رو انجام داده ولی حاشیه کتاب جای کافی برای نوشتنش را ندارد ! و برای اون قضیه تا سال 1995 کسی اثباتی نتونسته بود ارائه بده!(ا358 سال! )
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
پس دلیلی نمیشه پیدا کرد که اگه چیزی به ذهن کسی رسید بقیه هم بتونن به اون برسن.
لطیفه معروف بهتره اینطوری بشه:
اگه ادیسون برق رو اختراع نمی می کرد چی می شد ؟!
جواب :
خوب معلومه دیگه الان برق نداشتیم!!!
در مورد هاوکینگ باید بگم اینقدرم که شما میگید خنگ نیست! البته اینقدرم نباید مشهور میشد ولی خوب نظریاتش رو بر اساس پایه ریاضی ارائه میده و خوب بلاخره یکی از بهترین فیزیکدانای حال حاظر دنیاست و اینکه گفته بود خالقی وجود نداره از روی حساب و کتاب بود نه اینکه فقط حرفی زده باشه!
جهان هولوگرافیک رو خوندم کلا مطالبش اساس و پایه ای نداره!
اگه نیوتون این معادلات رو کشف نمی کرد چی می شد؟!
حتمآ خیال می کنید که الان داشتیم درشکه سواری می کردیم!
خیر فقط کافی بود تا اون سوالاتی که به نیوتون الهام شد به یک فرد نابغه دیگه ام الهام می شد تا به دنبال کشف این معادلات بره!
نیوتون یک ابزار بود ، یک کامپیوتر که کسی یا چیزی در زمانی مشخص بهش برنامه ای داد و اون حلش کرد!
درشکه سواری نمیکردیم ، اما دیرتر به وسایل نقلیه موتوری دست پیدا میکردیم ... !!
گالیله گفت زمین گرد هست ، تا تونستن باهاش مخالفت کردند ... گالیله ، نظریه ی ارسطو رو منسوخ قلمداد کرد ، گفت زمین گرد هست و زمین مرکز جهان نیست . اما مجبور شد توی سن 70 سالگی در کلیسا زانو بزنه و دستش رو روی کتاب مقدس بزاره و بگه نظریه ارسطو درست هست ، زمین گرد نیست و زمین مرکز جهان هست ، در صورتی که کاملا میدونست این حرفها کاملا کاذب هستند !
اگر این مخالفت ها نبود ، ممکن بود گالیله خیلی از قانون های ناشناخته رو کشف میکرد ، مثل قانونی که بیان میکنه یک جسم در کره زمین بر تمامی اجسام نیرو وارد میکنه ( نیرو = شتاب گرانش در جرم اولی در جرم ثانوی بر روی شعاع بر منبای 2 )
نیوتن ، دقیقا یک سال بعد از گالیله به دنیا اومد ،
اگر اینهمه با گالیله مخالفت نمیشد ، یقینا الان گالیله این قانون رو بیان میکرد و همه به نام گالیله ثبت میشد ...
اگه ادیسون برق رو اختراع نمی می کرد چی می شد ؟!
جواب :
خوب معلومه دیگه الان برق نداشتیم!!!
من با حرف شما کاملا مخالف هستم !!
به نظر من بهاره خانم درست میگن ... میگم چرا ،
دانشمندی به نام موزلی ، که شاگرد رادفورد بود ، با کشف اشعه X و همینطور روابط بین طیف بازتاب پرتو ایکس عناصر و جایگاهشون در جدول اتمی ، تونست بار الکتریکی هسته رو بدست بیاره که امروزه بهش میگیم پروتون !
رادرفورد پروتون رو کشف نکرد ،
کی کشف کرد ؟
شاگردش موزلی !
اگر ادیسون برق رو کشف نمیکرد ،
کی کشف میکرد ؟
خب معلومه ، یکی دیگه !
.
درسته در مورد ضرب المثل کمی اغراق کردم ولی کلا بحث اینه که شانسی علم پیشرفت نمیکنه بلکه نبوغ افراد اونو به جلو میبره هر چیزی که الان بدیهی جلوه میده در زمان خودش پیچیده ترین موضوع بوده .
bahareh_bus
17-06-2011, 08:54
درسته در مورد ضرب المثل کمی اغراق کردم ولی کلا بحث اینه که شانسی علم پیشرفت نمیکنه بلکه نبوغ افراد اونو به جلو میبره هر چیزی که الان بدیهی جلوه میده در زمان خودش پیچیده ترین موضوع بوده .
هر دو ما یک منظور رو داریم ولی با بیان های مختلف!
بله یقیآ تا زمانی که ما از قوانین فیزیک استفاده می کنیم مدیون زحمات نیوتون هستیم.
هدف از بیان این حرفام این نبود که بخوام زحمات ایشون و دانشمندان دیگه رو زیرسوال ببرم ، اگر نیوتون شد نیوتون به این دلیل نبود که تنها و تنها با تکیه به نبوغ خودش و تلاش بی حد و حصرش به این درجه رسیده باشه بلکه اون انتخاب شد تا چیزی رو ببینه که دیگران قبل از اون ندیدند!
میشه بپرسم کی انتخابش کرد؟!
یحتمل خداوند !
اما خدا چرا من رو انتخاب نمیکنه ؟ چرا نیوتن رو انتخاب کرد ؟ چرا ... ؟
bahareh_bus
17-06-2011, 10:09
خوب بحث ما در این جا به پایان رسید!
بهتره به همون روال قبلی بحث برگردید وگرنه تاپیک قفل و افراد خاطی بن خواهند شد!:46:
بهتر بود سوالتون رو از اول اینطور جواب میدادم :
به نظرتون چرا همچین افرادی که همچین مشکلاتی داشتند و انقدر کودن و ... بودند ( !! ) تونستند اسمشون رو برای قرن ها ماندگار کنند ؟ طوری که تا بشر زنده هست از نام اینها استفاده میکنه ! اما خیلی های دیگه میخوان مثل اونا باشن ولی نمیتونن ؟!
دلیلتون رو توضیح بدید لطفا ... ( شاید سوال خیلی ها باشه ! )
خیلیا میخوان که پولدار بشن ولی نمیشن خودشونم بکشن بازم فایده نداره از هر کس و هرچیزم که تقلید میکنن بازم سودی به حالشون نداره و یک عمر دنبال پول میدوون و بهش نمی رسن خیلیا دیگه هم هستن که اصلآ از در و دیوار براشون پول می باره و به هرچی دست میزنن طلا میشه و دنبال هر تجارتی میرن کاسبیشون سکه میشه!!! چرا؟
اگه جواب این سوالو فهمیدی جواب سوال خودتم میفهمی!
خوب بحث ما در این جا به پایان رسید!
بهتره به همون روال قبلی بحث برگردید وگرنه تاپیک قفل و افراد خاطی بن خواهند شد!:46:
بهتر بود سوالتون رو از اول اینطور جواب میدادم :
خیلیا میخوان که پولدار بشن ولی نمیشن خودشونم بکشن بازم فایده نداره از هر کس و هرچیزم که تقلید میکنن بازم سودی به حالشون نداره و یک عمر دنبال پول میدوون و بهش نمی رسن خیلیا دیگه هم هستن که اصلآ از در و دیوار براشون پول می باره و به هرچی دست میزنن طلا میشه و دنبال هر تجارتی میرن کاسبیشون سکه میشه!!! چرا؟
اگه جواب این سوالو فهمیدی جواب سوال خودتم میفهمی!
هممممم ...
یعنی هیچوقت نمیشه جواب این سوال رو بدست آورد ؟
جزو سوالهای بی جواب هست ؟ ...
s-a-l-i-m
17-06-2011, 12:02
خیلیا میخوان که پولدار بشن ولی نمیشن خودشونم بکشن بازم فایده نداره از هر کس و هرچیزم که تقلید میکنن بازم سودی به حالشون نداره و یک عمر دنبال پول میدوون و بهش نمی رسن خیلیا دیگه هم هستن که اصلآ از در و دیوار براشون پول می باره و به هرچی دست میزنن طلا میشه و دنبال هر تجارتی میرن کاسبیشون سکه میشه!!! چرا؟
از نظر من قضیه پول دار شدن با سوال صفحه قبل خیلی فرق داره .
پول دار شدن چیزیه که هر کسی میتونه کسب کنه ولی یک چیزی نیاز داره : اونم تشخیص راه اولیه هست .
{ راه اولیه پول دار شدن هم کشکی بدست نمیاد باید یک ریسک بزرگ همراهش باشه } هیچ کس نبوده که شب خوابیده باشه و صبح پا شده دیده پول داره از سر کولش بالا میره به قول بیل گیتش : اگه فقیر به دنیا امدی مشکل خودت نیست ولی اگه فقیر از دنیا بری مقصر خودتی .
توی علم خیلی فرق داره این داستان ها ...علم رو هم باید کسب کنی هم باید علاقه اش رو داشته باشی و بازم ریسک کردن -
این که میگید برگزیده هم هستند خب بعضی از افراد توانایی خواصی در یک کاری دارند اما دلیل نمیشه که تو همه چیز ماهر باشند.
هر کسی بهترین کار زندگیش این میتونه باشه که تو اون کاری که براش ساخته شده پیشرفت کنه.
یعنی هیچوقت نمیشه جواب این سوال رو بدست آورد ؟
جزو سوالهای بی جواب هست ؟ ...
هم میشه گفت اره و هم میشه گفت نه .:46:
يه جمله ديگه از آلبرت جونم :31: :
خلاقيت و استعداد نيازمند تشويق نيست ، بلكه نيازمند آزادي است.
مسائل زيادي در مورد ما ايرانيها وجود داره مثلا ما ياد نگرفتيم درست فكر كنيم ( فقط گاهي مجبور ميشيم فكر كنيم )
مثلا از آلبرت جون پرسيدند سرعت نور چقدره ؟
گفت : نميدونم ! اين چيزا رو در كتابخانه ام ميتونم پيدا كنم !! ( البته ميدونست و ميخواست به ما بفهمونه دنبال فكر و ايده باشيم نه حفظ كردن )
و در جاي ديگري ازش پرسيدن دفترچه يادداشت داريد ؟
گفت : نه ! ايده ها بس نادرند .
ولي ما ياد ميگيريم در فلان قاره كشور برزيل و جمعيتش و ...
در حالي كه بهمون ياد ندادن اينارو ميشه از اطلس جغرافي پيدا كرد !
درسته ما مغز داريم ، ولي ازش درست استفاده نميكنيم. يعني يادمون ندادند.
در دوران تحصيل فقط وقت تلف كرديم ، اينو كسي بيشتر متوجه ميشه كه ليسانس داره و مثلا راننده تاكسي شده :13:
يه چيزه ديگه هم بگم از آلبرت جون :31: (مصداق منم هست) :
نوابغ كمتر آدماي منظمي هستند ، و افراد منظم كمتر نابغه !! :27:
اگه جواب این سوالو فهمیدی جواب سوال خودتم میفهمی!
انسان تدبير ميكند ، خداوند تقدير ميكند .
[QUOTE=Gam3r;6111699]ســــلام ...
امروز داشتم توی وبلاگ های مختلف چرخ میزدم که به این مطلب رسیدم :
به نظرتون چرا همچین افرادی که همچین مشکلاتی داشتند و انقدر کودن و ... بودند ( !! ) تونستند اسمشون رو برای قرن ها ماندگار کنند ؟ طوری که تا بشر زنده هست از نام اینها استفاده میکنه ! اما خیلی های دیگه میخوان مثل اونا باشن ولی نمیتونن ؟!
دلیلتون رو توضیح بدید لطفا ... ( شاید سوال خیلی ها باشه ! )
ممنون ...[/QUOTE
من که چیزی نمیدونم داداش
A.M.D.D.E.V.I.L
18-06-2011, 09:45
کسایی که اسمهاشون توی تاریخ ثبت میشه توی دوران کودکی هم خاص هستن مثلا اولین فردی که رو ماه قدم گذاشت وقتی بچه بود به مادرش گفته بود من یه روزی میرم ماه! خب این غیر عادی هست:46:
bahareh_bus
18-06-2011, 14:19
انسان تدبير ميكند ، خداوند تقدير ميكند .
قصد نداشتم دیگه مطلبی پست کنم ولی این جمله زیبا باعث شد تا از تصمیم منصرف بشم.
shopu.ir
25-09-2011, 01:53
مثلا خود من با اینکه دست به هر کاری میزنم کلی شکست خوردم ولی باز ناامید نشدم. اطرافیانم که ماشاا... سنگ تموم گذاشتن توی موج منفی دادن ولی حالا .........
هنوزم به جایی نرسیدم .....
البته الانم باز یه کار جدید شروع کردم زدم توی کار فروش ساعت انشاا... که ایندفعه موفق میشم
(آمین)
ملا نصرالدین
25-09-2011, 03:05
در مورد این بحث یه مسئله دیگر رو هم باید در نظر داشت که موفقیت از نظر انسان های مختلف در زمان های مختلف معانی مختلف داره.
مثلا ما الان میگوییم گالیله که کشف کرد زمین گرده انسان موفقی بوده ولی در زمان خودش نه تنها موفق نبوده بلکه یه مجرم هم به حساب می امده
انیشتن موفق بوده ولی وقتی بمباران اتمی دو شهر ژاپن رو میبینه واقعا متاثر میشه.من خودم هیچ وقت دلم نمیخواست جای انیشتن باشم
الان ما میگوییم بیل گیتس موفقه ولی شاید 20 ساله دیگه کلا نظر ادم ها در مورد این افراد موفق چیز دیگری باشد.
با تمامی نظرات دوستان گلم موافقم، معتقدم در این جور مسائل درست و غلط وجود نداره و کاملا نسبیه.
من خیلی فکر کردم :n13: واقعا یکی از دلایل این که چرا موفق نمیشیم، زندگی در شرایط نامتعادله.
بهرحال، یادداشت هر چیزی اولین قدم برای به حقیقت درآوردن آن است.
به یک دلیل اساسی :
چند تا قاعده تعریف می کنم بعد نتیجه :
زندگی در عصر ما سرعت بالایی داره
زندگی ابعاد زیادی داره
موفقیت به استعداد و پشتکار نیاز داره.
خلاء استعداد با پشتکار و تمرکز قابل جبرانه.
ما ( ناموفق ها ) برای بقاء ، مبتلا به سرعت میشیم.
در سرعت، تمرکز بالایی نیست.
بدون تمرکز روی مقوله ای خاص ، امکان موفقیت نیست.
یه کلام :
وقتی داری توی اتوبان با سرعت خیلی بالا میری ( می خوای همیشه توی لاین سبقت باشی) همیشه درگیر این هستی که تصادف نکنی و زمین نخوری...همش حواست به پیج و خم مسیره نه مسیرهای خروجی منتهی به موفقیت ! در واقع خروجی های موفقیت رو دونه دونه رد می کنی.
سرعت کم کن و به تابلوها توجه کن !
به یک دلیل اساسی :
چند تا قاعده تعریف می کنم بعد نتیجه :
زندگی در عصر ما سرعت بالایی داره
زندگی ابعاد زیادی داره
موفقیت به استعداد و پشتکار نیاز داره.
خلاء استعداد با پشتکار و تمرکز قابل جبرانه.
ما ( ناموفق ها ) برای بقاء ، مبتلا به سرعت میشیم.
در سرعت، تمرکز بالایی نیست.
بدون تمرکز روی مقوله ای خاص ، امکان موفقیت نیست.
یه کلام :
وقتی داری توی اتوبان با سرعت خیلی بالا میری ( می خوای همیشه توی لاین سبقت باشی) همیشه درگیر این هستی که تصادف نکنی و زمین نخوری...همش حواست به پیج و خم مسیره نه مسیرهای خروجی منتهی به موفقیت ! در واقع خروجی های موفقیت رو دونه دونه رد می کنی.
سرعت کم کن و به تابلوها توجه کن !
آره درست میگی ولی هدف هم نداریم این خیلی مهمه که هدف داشته باشیم هدفمون شکسته شکسته ست هدف خاصی دنبال نمیکنیم
آره درست میگی ولی هدف هم نداریم این خیلی مهمه که هدف داشته باشیم هدفمون شکسته شکسته ست هدف خاصی دنبال نمیکنیم
نداشتن هدف هم بخاطر سرعت بالای زندگی و نداشتن تمرکز روی خودمون ، زندگیمون و خواسته هامونه که در نهایت به نشناختن خود و هدفهای زندگیمون منجر میشه.
سرعت بالا ، کیفیت منظره ها و درک صحیح از فضای پیرامونمون رو تحت تأثیر قرار میده . و زمانی که ندونیم کجاییم و چطور هستیم ، نمی تونیم هدفی هم داشته باشیم .
ســــلام ...
امروز داشتم توی وبلاگ های مختلف چرخ میزدم که به این مطلب رسیدم :
به نظرتون چرا همچین افرادی که همچین مشکلاتی داشتند و انقدر کودن و ... بودند ( !! ) تونستند اسمشون رو برای قرن ها ماندگار کنند ؟ طوری که تا بشر زنده هست از نام اینها استفاده میکنه ! اما خیلی های دیگه میخوان مثل اونا باشن ولی نمیتونن ؟!
دلیلتون رو توضیح بدید لطفا ... ( شاید سوال خیلی ها باشه ! )
ممنون ...
خیلی تاپیک قشنگیه
علتش اینه که اینها چیزی برای از دست داشتن نداشتند! معمولا ادم یا باید روی سنگ بخوابه یا روی ابریشم نرم! کسی که بین این دو باشه به جایی نمیرسه ه چند برعکسش صادق نیست!
معمولا اکثر افراد موفق اونم اینطوری کودن احمق نادون بودن بلانسبت!
چرا باید ازش بدم بیاد؟
فقط برام سوال بزرگیه که چرا این دانشمند خدا رو انکار کرده؟! مگر نه اینکه هر چی علم کسی نسبت به کائنات و دنیای اطرافش بیشتر میشه باور قلبیش به سازنده این جهان استوارتر میشه ؟!
خیر اینطور نیست!
academyservat
11-12-2016, 02:08
1. افراد موفق شور و شوق انجام کار (اشتیاق) دارند.
افراد موفق می گویند ما توسط اشتیاق مان هدایت می شویم. آنها کارشان را با عشق انجام می دهند و آن را به همکاران خود نیز منتقل می کنند.
پول درآوردن در فکر آنها دلیل اصلی کار کردن نیست بلکه یکی از نتایج آن است. آنها مطمئن هستند که اگر کاری را با عشق انجام دهند حتما به ثروت و پول نیز خواهند رسید. 2.افراد موفق سختکوش هستند.
هیچ چیز آسان به دست نمی آید و به دست آوردن آن حاصل سخت کار کردن است. همیشه کار کردن سخت بوده و هست اما سعی کنید همواره از کاری که می کنید لذت ببرید. با این تفکر است که می توانید سختکوشی را در ذهن خود نهادینه کنید.
گاهی افراد جامعه فکر می کنند که افراد موفق به کار خود معتاد شده اند اما تعبیر بهتری برای آنها وجود دارد که آنها دیوانه کار کردن هستند.
3.افراد موفق کار خوب ارائه می کنند.
آنها می گویند برای موفق بودن سعی کنید با قلب تان کار کنید و در آن کار عالی شوید. هیچ جادویی در کار نیست، همه اش تمرین است و تمرین است و تمرین. با تمرین کردن مدام است که می توانید یک کار را به خوبی انجام دهید.
4.افراد موفق تمرکز می کنند.
افراد موفق معمولا ایده های خلاقانه زیادی را در ذهن خوددارند اما این موضوع همانگونه که یک فرصت بسیار خوب است، در صورت نداشتن تمرکز می تواند به عنوان تهدید لحاظ شود.
داشتن ایده های بسیار، همانند سوار شدن بر اسب سرکشی است که هر لحظه شما را به سویی می کشاند و در صورتی که نتوانید آن را افسار بزنید و در یک راه مستقیم به حرکت درآورید هیچ گاه شما را به مقصد نخواهد رساند.
پس سعی کنید همواره بر روی موضوع کار خود تمرکز کنید و هیچ گاه از آن غافل نشوید.
5.افراد موفق خود را تشویق می کنند.
آنها می گویندکه همیشه تلاش کنید تا خود را تشویق کنید، هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ روحی. خود را از خجالت و تردید به خود رها کنید. تمامی انسان ها معتقدند که موثرترین فرد در زندگی بشر برای هل دادن او به جلو و تشویق کردنش مادرها هستند.
آنها هستند که فرزند خود را برای ایستادن، دویدن، مدرسه و دانشگاه رفتن، ازدواج، کسب و کار راه انداخت و هزاران کار دیگر تشویق می کنند و او را به جلو هل می دهند.
6.افراد موفق به دیگران خدمات ارائه می کنند.
آنها می گویند: سعی کنید به جای خدمت کردن به خود به دیگران خدمت کنید. تمام مردم دوست دارند که ماشین، خانه و امکانات خوب و با کیفیت داشته باشند و در این راه تلاش می کنند.
اگر هدف شما این باشد که در واقع دارید به خود خدمت می کنید. اما به جای آن سعی کنید نیازی را در جامعه حس کنید و براساس آن نیاز به جامعه خدمتی ارائه کنید. محصول جدیدی اختراع کنید یا محصولات قبلی را بهینه کنید و زندگی را برای مردم آسان تر کنید. مطمئن باشید با دادن این خدمات به دیگران، نتیجه خوبی خواهید گرفت. که مهمترین آن بالا بردن کیفیت زندگی خود با به دست آوردن ماشین، خانه و امکانات خوب خواهد بود.
پس ابتدا به دیگران فکر کنید. به آنها چیز ارزشمندی ارائه کنید و مطمئن باشید از این طریق می توانید ثروتمند شوید.
7.افراد موفق ایده دارند.
بیل گیتس می گوید: «تنها چیزی که من داشتم یک ایده بود: «راه اندازی اولین شرکت ریز کامپیوتر». البته این ایده صرفا یک ایده معمولی نبود بلکه یک ایده فوق العاده بود.
مطمئن باشید که خلق آینده هرگز اغلب جادوی خلاقیت نیست بکله تنها انجام کارهای ساده است.
ایده های جدید همیشه یکسان نیستند، ممکن است خیلی از ایده هایی که تازه به ذهن شما خطورکرده است سال ها قبل در کشورهای دیگر اجرا شده باشند و افراد موفق می گویند عمدتا محصولات موفق، حاصل کنار هم قرار گرفتن ایده های خلاقانه افرادی با دانش و تجربه و دیدگاه های مختلف است.
8.افراد موفق سماجت می کنند.
آنها می گویند که سماجت اولین دلیل موفقیت است.
شما باید در برابر شکست سماجت کنید، در برابر حرف های بی پایه و اساس سماجت کنید، در برابر فقیر شدن سماجت کنید، برای جلوگیری از تمام بدی هایی که می خواهد برای شما اتفاق بیفتد و برای رخ دادن تمام خوبی هایی که می تواند برای شما اتفاق افتاد سماجت کنید.
شما هم این 8 کار را انجام دهید و مطمئن باشید که اینها 8 عامل بزرگ موفقیت هستند!
(گروه آموزش آکادمی ثروت)
1. افراد موفق شور و شوق انجام کار (اشتیاق) دارند.
افراد موفق می گویند ما توسط اشتیاق مان هدایت می شویم. آنها کارشان را با عشق انجام می دهند و آن را به همکاران خود نیز منتقل می کنند.
پول درآوردن در فکر آنها دلیل اصلی کار کردن نیست بلکه یکی از نتایج آن است. آنها مطمئن هستند که اگر کاری را با عشق انجام دهند حتما به ثروت و پول نیز خواهند رسید. 2.افراد موفق سختکوش هستند.
هیچ چیز آسان به دست نمی آید و به دست آوردن آن حاصل سخت کار کردن است. همیشه کار کردن سخت بوده و هست اما سعی کنید همواره از کاری که می کنید لذت ببرید. با این تفکر است که می توانید سختکوشی را در ذهن خود نهادینه کنید.
گاهی افراد جامعه فکر می کنند که افراد موفق به کار خود معتاد شده اند اما تعبیر بهتری برای آنها وجود دارد که آنها دیوانه کار کردن هستند.
3.افراد موفق کار خوب ارائه می کنند.
آنها می گویند برای موفق بودن سعی کنید با قلب تان کار کنید و در آن کار عالی شوید. هیچ جادویی در کار نیست، همه اش تمرین است و تمرین است و تمرین. با تمرین کردن مدام است که می توانید یک کار را به خوبی انجام دهید.
4.افراد موفق تمرکز می کنند.
افراد موفق معمولا ایده های خلاقانه زیادی را در ذهن خوددارند اما این موضوع همانگونه که یک فرصت بسیار خوب است، در صورت نداشتن تمرکز می تواند به عنوان تهدید لحاظ شود.
داشتن ایده های بسیار، همانند سوار شدن بر اسب سرکشی است که هر لحظه شما را به سویی می کشاند و در صورتی که نتوانید آن را افسار بزنید و در یک راه مستقیم به حرکت درآورید هیچ گاه شما را به مقصد نخواهد رساند.
پس سعی کنید همواره بر روی موضوع کار خود تمرکز کنید و هیچ گاه از آن غافل نشوید.
5.افراد موفق خود را تشویق می کنند.
آنها می گویندکه همیشه تلاش کنید تا خود را تشویق کنید، هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ روحی. خود را از خجالت و تردید به خود رها کنید. تمامی انسان ها معتقدند که موثرترین فرد در زندگی بشر برای هل دادن او به جلو و تشویق کردنش مادرها هستند.
آنها هستند که فرزند خود را برای ایستادن، دویدن، مدرسه و دانشگاه رفتن، ازدواج، کسب و کار راه انداخت و هزاران کار دیگر تشویق می کنند و او را به جلو هل می دهند.
6.افراد موفق به دیگران خدمات ارائه می کنند.
آنها می گویند: سعی کنید به جای خدمت کردن به خود به دیگران خدمت کنید. تمام مردم دوست دارند که ماشین، خانه و امکانات خوب و با کیفیت داشته باشند و در این راه تلاش می کنند.
اگر هدف شما این باشد که در واقع دارید به خود خدمت می کنید. اما به جای آن سعی کنید نیازی را در جامعه حس کنید و براساس آن نیاز به جامعه خدمتی ارائه کنید. محصول جدیدی اختراع کنید یا محصولات قبلی را بهینه کنید و زندگی را برای مردم آسان تر کنید. مطمئن باشید با دادن این خدمات به دیگران، نتیجه خوبی خواهید گرفت. که مهمترین آن بالا بردن کیفیت زندگی خود با به دست آوردن ماشین، خانه و امکانات خوب خواهد بود.
پس ابتدا به دیگران فکر کنید. به آنها چیز ارزشمندی ارائه کنید و مطمئن باشید از این طریق می توانید ثروتمند شوید.
7.افراد موفق ایده دارند.
بیل گیتس می گوید: «تنها چیزی که من داشتم یک ایده بود: «راه اندازی اولین شرکت ریز کامپیوتر». البته این ایده صرفا یک ایده معمولی نبود بلکه یک ایده فوق العاده بود.
مطمئن باشید که خلق آینده هرگز اغلب جادوی خلاقیت نیست بکله تنها انجام کارهای ساده است.
ایده های جدید همیشه یکسان نیستند، ممکن است خیلی از ایده هایی که تازه به ذهن شما خطورکرده است سال ها قبل در کشورهای دیگر اجرا شده باشند و افراد موفق می گویند عمدتا محصولات موفق، حاصل کنار هم قرار گرفتن ایده های خلاقانه افرادی با دانش و تجربه و دیدگاه های مختلف است.
8.افراد موفق سماجت می کنند.
آنها می گویند که سماجت اولین دلیل موفقیت است.
شما باید در برابر شکست سماجت کنید، در برابر حرف های بی پایه و اساس سماجت کنید، در برابر فقیر شدن سماجت کنید، برای جلوگیری از تمام بدی هایی که می خواهد برای شما اتفاق بیفتد و برای رخ دادن تمام خوبی هایی که می تواند برای شما اتفاق افتاد سماجت کنید.
شما هم این 8 کار را انجام دهید و مطمئن باشید که اینها 8 عامل بزرگ موفقیت هستند!
(گروه آموزش آکادمی ثروت)
اینها در تیوری هستند بسیاری از افراد موفق اصلا به چنین مسایلی فکر نمیکنند و دارن کارشوم رو انجام میدن.
موفقیت در کاری مستلزمش علاقه واقعی به اون کاره
MOHAMMAD_ASEMOONI
12-12-2016, 08:36
بعضیها عقیده دارند که:
موفق , موفق شد چون قرار نبود موفق نشه
ناموفق , موفق نشد چون قرار نبود موفق بشه
این وسط تنها چیزی که اهمیت داره اینه که چه کسی تلاش کرد , چه کسی تلاش نکرد
بعضیها عقیده دارند که:
موفق , موفق شد چون قرار نبود موفق نشه
ناموفق , موفق نشد چون قرار نبود موفق بشه
این وسط تنها چیزی که اهمیت داره اینه که چه کسی تلاش کرد , چه کسی تلاش نکرد
این استدلال شما منو یاد یه جمله ای انداخت
دانشگاهی که دانشگاه نباشد دانشگاه نیست :n13:
اگر قرار باشد که فردی موفق نشود + چه تلاش بکند چه تلاش نکند = موفق نمیشود
از نظر من قرار مداری در کار نیست.گرفتن تصمیمات درست و تلاش کردن میتونه در نهایت باعث موفقیت بشه.
ســــلام ...
امروز داشتم توی وبلاگ های مختلف چرخ میزدم که به این مطلب رسیدم :
به نظرتون چرا همچین افرادی که همچین مشکلاتی داشتند و انقدر کودن و ... بودند ( !! ) تونستند اسمشون رو برای قرن ها ماندگار کنند ؟ طوری که تا بشر زنده هست از نام اینها استفاده میکنه ! اما خیلی های دیگه میخوان مثل اونا باشن ولی نمیتونن ؟!
دلیلتون رو توضیح بدید لطفا ... ( شاید سوال خیلی ها باشه ! )
ممنون ...
در مورد اینکه چرا خیلی از افرادی که کارهای مهمی انجام دادن سوابق تحصیلی درخشانی نداشتن.به نظر من سیستم آموزشی خطی و تک بعدی که فقط برای یکسری از تواناییهای انسان ارزش قائل میشه و به اونها نمره میده مسلما نمیتونه معیار مناسبی برای شناسایی انسان های مستعد باشه.به نظر من روش درست اینه که آموزش و پرورش انسانها باید براساس تواناییها و علاقه مندیهای اونها انجام بشه.چیزی که من تجربه کردم اینه که هر انسانی استعداد خاص خودشو داره و فقط باید کشف و پرورش داده بشه.ممکنه یه انسان علاقه ای به نشستن سر کلاس نداشته باشه و چهارچوب مدرسه و جامعه براش مثل زندان باشه و همه اونو با برچسبهای متفاوت برای جامعه مضر بدونن.اما به نظرم باید اینو در نظر داشته باشیم که ممکنه انسانهایی با همین مشخصات بودن که اولین بار تصمیم گرفتن با وجود خطرهایی که از طرف حیوانات وحشی تهدیدشون میکرد از غار بیان بیرون و داخل دشت زندگی کنن.یا از قاره ای به قاره دیگه ای برن.نتیجه اینکه یک جامعه تشکیل شده از انسانهایی با استعدادهای متفاوت که باید با همین تناسب براشون سیستم آموزشی و جایگاه در محیط جامعه در نظر گرفت.
MOHAMMAD_ASEMOONI
13-12-2016, 01:16
این استدلال شما منو یاد یه جمله ای انداخت
دانشگاهی که دانشگاه نباشد دانشگاه نیست
اگر قرار باشد که فردی موفق نشود چه تلاش بکند چه تلاش نکند = موفق نمیشود
از نظر من قرار مداری در کار نیست.گرفتن تصمیمات درست و تلاش کردن میتونه در نهایت باعث موفقیت بشه.
سلام
ممنون از نظرتون
این گفته احتیاج به تفسیر داره تا باطنش و نهفته هاش آشکار بشه
چها پنج تا عکس میزنند توی روزنامه و توی تلوزیون و میگن اینها برترینهای کنکورند
هیچ کسی نمیپرسه آیا اینها واقعاً برترینها هستند ؟
رتبه اول شدن به خیلی چیزها بستگی داره مثل , امکانات (تفسیرش زیاده), حمایتِ روانی , توانائیهای مغزی و بدنی مثل هوش و حافظه و سلامتی بدنی , تلاش
هیچ کسی نمیره تحقیق کنه ببینه اونهائی که اول شدند چقدر از خودشون مایه گذاشتند یعنی چقدر "تلاش" کردند
فقط اول شدن رو ملاک موفقیت میدونند
این فقط یک نمونه از عدالتِ ناقص بشری هست
چه بسا نفر چهلم از نفرهای اول تا سی و نهم بیشتر تلاش کرده اما عدالت ناقص بشری اهمیت نمیده به میزانِ تلاش بلکه دیگر توانائیها رو هم جز تلاش حساب میکنند !!!! که ظلم بزرگی هست . ظلم یعنی بی عدالتی
==================================
در عدالت مطلق , کاری ندارند چه کسی موفق شد , کاری ندارند چقدر امکانات داشته مثل مقدار پولی که از باباش براش خرج کرده , مدرسه ی خوب و مسکن خوب و معلمین خوب و وسائل کمک درسی عالی و معلم خصوصی درجه یک و غیره , کاری ندارند چقدر هوش و ذکاوت و قدرتِ حافظه داره چون میگن اینها رو در اختیارش گذاشته اند و از خودش نبوده
فقط تلاشش در نظر گرفته میشه چون تنها چیزی هست که خود شخص از خودش مایه میذاره
در عدالت مطلق , تلاش همه ی داوطلبان اندازه گیری میشه تا تعیین بشه چه کسی موفقترین بوده چون معیار موفقیت فقط میزان تلاش هست
در عدالتِ مطلق , اونی که با بدنِ قوی و غذای خوب و لباس و کفش خوب و تجهیزات خوب تونسته اول از همه به قله ی اورست برسه برنده و موفق نیست
بلکه موفق اونی هست که بیشتر از همه تلاش کرده هر چند به قله هم نرسیده باشه
===================================
اگر زندگی در دنیا یک آزمون و امتحان باشه و قرار باشه با عدالتِ مطلق به کسانی که از همه بیشتر تلاش کردند پاداش داده بشه اونوقت دیگه موفق شدنشون اصلاً اهمیت نداره . بلکه فقط میزان تلاششون برای رسیدن به موفقیت اهمیت داره و موفقترینشون تلاشگرترینشون هست
این فقط جزءِ بسیار بسیار کوچکی از نهفته های جهانِ هستی هست که در باطن جهان هستی پنهان شده اما کشف کردن این چیزها نه مدرک دکتری میخواد نه فوق لیسانس نه حتی ابتدائی و سواد خوندن و نوشتن
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.