پرخاشگری و جنگ و دعوا

[*pthookduworld*]

سلام. من به دلیل درگیری با پدرم خیلی داغون شدم

واصلا رو خودم کنترل ندارم یه سری رو بابام چاقو کشیدم..
بابام معتاده و به خاطر عذابایی روحی که تو 25 سال عمرم بهم داده الان ازش متنفرم
و خیلی وقتا بدجور باهم درگیر میشیم.
به نظرتون باید چیکار کنم اصلا دست خودم نیست.
خیلی وقتا دستام میلرزه.
خیلی لاغرم قدم 165 و وزنم 50
کم خونی هم دارم
به خاطر مشکلات خیلی خواستم برم سمت سیگار و ... ولی به خودم گفتم نه
چند بار وسط دعوا با پدرم بیهوش شدم فک کنم به خاطر فشار عصبی

ممنون میشم اگه راهنماییم کنین..

[Saeed System]

به نظر من پدرتون رو ببرید برای ترک اعتیاد تا تنش داخل خانوادتون کمتر بشه .

خودتون هم سعی کنید به اعصابتون مسلط باشید به هر حال پدرتونه و شما رو به وجود آورده خیلی گناه داره وقتی باهاش

دعوا م یکنید یعنی تو زندگی از لحاظ روحی صدمه بیشتری میبینی با دعوا کردن با پدرتون .

بهتره بنده خدارو ببریدش خانه بهبودی یا کمپ بهبودی ( که تایید شده باشه و غیر مجاز نباشه) چون بعضی از این کمپها یترک

اعتیاد مثل حیوان رفتا می کنن با معتادین . اونجا هر روز به ملاقات پدرتون برید ببینید مشکلی نداشته باشه .

تا به سلامتی اعتیادش رو ترک کنه و ایشالله تنش و تورم خانواده کمت ربشه و زندگی خوب و خوشی در کنار هم داشته باشید:11:


خودتون هم اگر دچا رافسردگی و اظطراب و عدم کنترل رو ی اعصاب شدید می تونید به روانپزشک مراجعه

کنید تا درمان بشید :11:

به هر حا ل این مشکلات درون هرخانواده ای هستش فقط شما نیستید خیلی جاها دیدیم و تجربه کردیم

امیدواریم شما هم به سلامتی و خوشی این مشکل رو پشت سر بگذارید :11:

در آخر از خداوند منان طلب سلامتی برای پدر بزرگوارتون می کنم:11: به پدرتون بی احترام ی نکنید :11:

کشیدن سیگار به خودتون ضرر میزنه و مشکلتون رو حل نمیکنه بلکم دروازه ورود به اعتیاد سیگار :11:

[مهرسا1]

سلام. من به دلیل درگیری با پدرم خیلی داغون شدم

واصلا رو خودم کنترل ندارم یه سری رو بابام چاقو کشیدم..
بابام معتاده و به خاطر عذابایی روحی که تو 25 سال عمرم بهم داده الان ازش متنفرم
و خیلی وقتا بدجور باهم درگیر میشیم.
به نظرتون باید چیکار کنم اصلا دست خودم نیست.
خیلی وقتا دستام میلرزه.
خیلی لاغرم قدم 165 و وزنم 50
کم خونی هم دارم
به خاطر مشکلات خیلی خواستم برم سمت سیگار و ... ولی به خودم گفتم نه
چند بار وسط دعوا با پدرم بیهوش شدم فک کنم به خاطر فشار عصبی

ممنون میشم اگه راهنماییم کنین..

پدرتون به چی اعتیاد دارن؟
العان دیگه هر نوع اعتیادی رو خیلی خوب و بی بازگشت درمان میکنن
در ضمن جنسیتتون چیه

[shahedi]

به نظرم به اینجا مراجعه کنید بهتره


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

[*pthookduworld*]

اونجا هر روز به ملاقات پدرتون برید ببینید مشکلی نداشته باشه .
میگم از بابام متنفرم، الان 5 ساله بهش تگفتم بابا(وقتی میخوام صداش کنم به مادرم میگم مثلا به شوهرت بگو کارش دارم!)

خودتون هم اگر دچا رافسردگی و اظطراب و عدم کنترل رو ی اعصاب شدید می تونید به روانپزشک مراجعه
کنید تا درمان بشید [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
روانشناسا فقط زر میزنن :2:

در آخر از خداوند منان طلب سلامتی برای پدر بزرگوارتون می کنم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] به پدرتون بی احترام ی نکنید [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خدا کنه زودتر بمیره از دستش راحت شم. من به بابام احترام که نمیزارم تفم میندازم رو صورتش.

کشیدن سیگار به خودتون ضرر میزنه و مشکلتون رو حل نمیکنه بلکم دروازه ورود به اعتیاد سیگار [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من به هیچ وجه دنبال مواد نمیرم.

پدرتون به چی اعتیاد دارن؟
شیشه/کرک/تریاک/حشیش/مشروب/سیگار/ کلا هرچی گیرش میاد میکشه..

در ضمن جنسیتتون چیه
پسر
در ضمن دانشگاه رو به خاطر مسایل عصبی ول کردم:41:


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
اگه تو اینجا بع نتیجه نرسیدم به اونجامراجعه میکنم
ممنون از همه:11:

[shahin_100]

به نظر من شما باید رابططون رو با پدرتون خوب کنید . مگه دنیا چند روزه ؟ می تونی از امروز باهاش رفتار خوبی داشته باشی و باهاش مهربون باشه و مطمئن باش که کم کم از اعتیاد دست می کشه یا اینکه می تونی به جنگ و دعوا ادامه بدی . اینجوری هم خودت مشکل عصبی پیدا می کنه و هم وضع پدرت بد تر میشه ( در ضمن اگه این روند ادامه پیدا نه ممکنه خودت هم تشنج بگیری :41: )
انسان ها همان می شوند که تمام روز به آن فکر می کنند .
تصمیم با خودته !

[DragonVsPhoenix]

سلام. من به دلیل درگیری با پدرم خیلی داغون شدم

واصلا رو خودم کنترل ندارم یه سری رو بابام چاقو کشیدم..
بابام معتاده و به خاطر عذابایی روحی که تو 25 سال عمرم بهم داده الان ازش متنفرم
و خیلی وقتا بدجور باهم درگیر میشیم.
به نظرتون باید چیکار کنم اصلا دست خودم نیست.
خیلی وقتا دستام میلرزه.
خیلی لاغرم قدم 165 و وزنم 50
کم خونی هم دارم
به خاطر مشکلات خیلی خواستم برم سمت سیگار و ... ولی به خودم گفتم نه
چند بار وسط دعوا با پدرم بیهوش شدم فک کنم به خاطر فشار عصبی

ممنون میشم اگه راهنماییم کنین..

منبع درآمد خانوادتون کیه؟

[*pthookduworld*]

منبع درآمد خانوادتون کیه؟

پدرم با حقوق بازنشستگی.

به نظر من شما باید رابططون رو با پدرتون خوب کنید . مگه دنیا چند روزه ؟ می تونی از امروز باهاش رفتار خوبی داشته باشی و باهاش مهربون باشه و مطمئن باش که کم کم از اعتیاد دست می کشه یا اینکه می تونی به جنگ و دعوا ادامه بدی . اینجوری هم خودت مشکل عصبی پیدا می کنه و هم وضع پدرت بد تر میشه ( در ضمن اگه این روند ادامه پیدا نه ممکنه خودت هم تشنج بگیری :41: )
انسان ها همان می شوند که تمام روز به آن فکر می کنند .
تصمیم با خودته !
30 ساله که موادمصرف میکنه

در ضمن من یه خواهر هم از زن قبلی بابام دارم(اونارو هم بدبخت کرد) بیچاره خواهرم تو خونه مردم کار میکنه و پول درمیاره)

شما میگی باش رفیق باش اون یه کثافت عوضیه

راه حل؟

[مهرسا1]

به نظر من شما باید رابططون رو با پدرتون خوب کنید . مگه دنیا چند روزه ؟ می تونی از امروز باهاش رفتار خوبی داشته باشی و باهاش مهربون با


عزیزم این چه حرفیه؟اخه پدری که نسبت به سرنوشت بچه هاش بی تفاوت باشه به نظر من لایق احترام نیست من نمیخوام کارای این دوستمون رو تایید یا رد کنم ولی به نظر من پدر ایشون مقصر هستن و باید خودشون رو اصلاح کنن و گذشته ها رو جبران کنن

[iMosi]

داری پول حقوق بازنشستگی بابا تو میخوری طلبکارم هستی!!!!!!!!

اعتیاد یه بیماریه نه جرم....تنها راه در مانشم معجزه خداست....چون مثل سرطانه...فقط فرقش اینه که خانمان برانداز وسوز هم هست...

[*pthookduworld*]

داری پول حقوق بازنشستگی بابا تو میخوری طلبکارم هستی!!!!!!!!
عزیز من ندونسته حرف نزن.من خودم درآمد کافی واسه خودم دارم.

منبع درآمد خانوادتون کیه؟
دوستمون پرسیدن منبع درآمد خونوادتون کیه مم گفتم حقوق بابام/درضمن من خودمم تا اونجایی که توانم میرسه به خانوادم میرسم.

اعتیاد یه بیماریه نه جرم....تنها راه در مانشم معجزه خداست....چون مثل سرطانه...فقط فرقش اینه که خانمان برانداز وسوز هم هست...
اگه توئم شرایط منو داشتی اینجوری حرف نمیزدی.
گفتی خدا !! پدر بنده عاشورا تاسوعا مشروب میخوره و میرقصه. پارسال شب قدر خونه ما عروسی بود بابام خورده بود داشت میرقصید.
شماها چه میدونید درد چیه.خوش باشد.

[iMosi]

من اگه نمیدونستم نظرم رو نمی دادم...ولی حرف من تجربه 6 ساله ام هست با سر وکله زدن با یک معتاد گرامی....اونم به کراک

اعتیاد بیماری هست خانمان برانداز وخانمان سوز که فقط با معجزه الهی درمان می یابد.

امیدوارم به خود خدا متوسل بشی ....این بهترین کاره....

[Saeed System]

دوست عزیز شما چرا دارید دست دست می کنید؟

زنگ بزنید خانه بهبودی ساعت 5 صبح 3 نفر رو میفرستند به زور پدرتون ا زخواب بلند میکنن با زور میبرند..

از مادرتون هم رضایت نامه میگیرند که با رضایت همسرش به زور بردنش.

برای هر ماه 200 هزار تومنت می گیرند و پدرتون رو نگه میدارند ...خیلی بهش سخت می گذره فقط اینو بدونید!!!!!!!

تو کمپ پدرش در میاد... غذای بد!! بهشون آب زیپو میدن! یعنی استخوان گاو ررو میجوشونند با نان ترید میدن...

غذاهاشون خیلی کمه و پدرتون لاغر میشه...

شما سعی کنید اونجا به پدرتون سر بزنید! من دارم میگم بعدا پدرتون برگرده ( امکان داره خونه رن رو سرش بزاره!!)

به پدرتون 3 روز یه بار سر بزنید اگر چیزی احتیاج داشت براش ببرید حتما هر دفعه میرید یه نوشابه انرژی زا براش ببرید!! و میوه!! و سیگار خوب!! حتما یادتون باشه!!

اونجا چون سخت میگذره اگ رسیگا رنباشه سکته م یکنند ا زاعصاب خوردی! اونجا روزی 5 نخ سیگار به هر نفر میدن سیگارای آشغال ایرانی

بسته ای 200 تومن شما خودتو برا یپدرت 1 بسته وینستون خوب ببرید...

خرودنی هایی که براش می برید موقع ملاقات حتما خودتون بهش بدید ندید به مدیر کمپ!! مدیر کمپ وقتی شما برید میره جلوی پدرت بهش میگه اینو پسرت آورده خود شمیخوره میگه ببین من میخورم به تو هم نمیدم!! که اینجوری سر خوری زیادی میگریه پدرت..

حواست 6 دانگ جمع باشه ! یه کمپ پیرمردی پیدا کن! با هوا خوری آزاد! به پدرت سر بزن اگ رگفت اینجا سخت م یگذره

همون روز بیارش بیرون ببرش جای دیکه...من دارم اخطار میدم ! من میدونم چی میشه بعدش اگ رپدرت تو کمپهای آشغال

با قاتلین و دزدها دم خور بشه...حواست باشه یه کمپ پیر مردی و آزاد ببرش..


یادتون باشه تو کمپ مدیر کمپ با زور با همه رفتار میکنه!! چند نفر غلچماق هیکلی براش کا رمیکنند و با معتادین هر جوری دوست داشته باشه رفتار میکنه!! اینو یادت نره


معتادینی که ار کمپ میادن بیرون وقت یجلوش اسم استامینیفون رو میاری فرار میکنند از ترس!!! اینقدر دیگه میترسند از مواد که

استامینیفون می شنوند انکا رجن دیدند بخاطر سختی که کشیدند تا ترک کردند ..

یعین پدرت از کمپ اومد بیرون خواست یبترسونیش یه استامینیفون کدئین ببر جلوش !! خودت بعدا میفهمی من چی میگم

[Saeed System]

اصلا پدرتون رو کلینیک ها ی خوب نبرید برا ی ترک!!!!!!

یه معتاد بود برای ترک 3 دفعه بردیمش یه کلینیک خصوصی تو قلهک برای هر روز 1 ملیون تومن میگرفت و 3 روزه ترک میداد

اونجا بیهوش میکردنش و بعد سم زدایی میکردنش و اینقد رراحت و بی دردسر ترکش میدادن و اینقدر اونجا بهش خوش م یگذشت غذاهای سلطنتی میداند بهش نیم کیلو گوشت تو هر وعده و حتی پرستارهای خوشگل ...همش رو تخت خوا ببود و آهنگ گوش میداد

من یادمه طرف هر وقت اومدم بیرون فرداش رفت دوباره شیشه زد تا برگرده اونجا!!!!!

بهترین جا فقط کمپهای بهبودی با سخت گیری متوسط و با نظارت شما ! تاکید می کنم باید هر 2 روز یا 3 رو زیه بار به پدرتون سر بزنید!! ونزارید کم و کسری داشته باشه

[Reza Azimy_RW]

زنگ بزنید خانه بهبودی ساعت 5 صبح 3 نفر رو میفرستند به زور پدرتون ا زخواب بلند میکنن با زور میبرند..

اعتیاد هرگز با زور درمان نمیشه . اول باید خوده طرف بخواد . اونم اعتیاد به این همه مواد ....

[*pthookduworld*]

ماجرای پدر من فقط اعتیاد نیست اون یه روانی عوضیه. ذاتش خرابه.اگه فقط معتاد بود پاهاشم میبوسیدم ولی این بشر یه روده راست توشیکمش نیست.نه کمپ جواب میده نه هیچی. من با اعتیادش مشکلی ندارم با عوضی بازیاش و کتک زدناش مشکل دارم که اونم خودم یاد گرفتم چیکار کنم.
دفعه قبل که واسش چاقو کشیدم از ترس نمیدونست چیکار کنه.آره راه حل همینه.هر بلایی سر من و مادرم و... آورده از این به بعد جبران میکنم.

[Saeed System]

اعتیاد هرگز با زور درمان نمیشه . اول باید خوده طرف بخواد . اونم اعتیاد به این همه مواد ....

کسی که شیشه م یکشه ....جسارت نباشه حالا به پدر دوستمون ولی شعورش

رو ا زدست میده! دیگه قدرت تصمیم گیری نداره.

شخصی بود تویه بازار امیر حضور تهران 2 تا مغازه داشت چند ملیارد تومن قیمتش بود شیشه ای که شد

هر 2 مغازش رو از دست داد و زنش هم طلاق گرفت و برگشت خونه پدرش با چندین ملیون بدهکاری...

منظورم اینه که اگر جلوی فرد معتاد رو نگیری زنش بدبخت میشه بچش بدبخت میشه!

ما نباید وایسم کنار بگیم هر وقت خودش خواست بره ترک کنه...

ما باید کمکش کنیم چون اون شعور خودش رو از دست داده... خوب و بد رو تشخیص نمیده...

شیشه یک نوع محرک و روانگردانه ! شعور انسان رو ازش میگیره و انسان رو داخل توهم میبره.

کسایی بودن که بعد از شیشه کشیدن زن و بچشون رو کشتن! اگر ما باید این تهردید روبه رو باشیم آیا به نظر شما میتونیم وایسیم کنار بگیم :

خوب تا خودش نخواد نمیشه! خوب خودش که مغلومه نمیهاد آخرشم یه شب 1 گرم شیشه میکشه همه خانواده رو با چاقو میکشه چون تو توهمه..

[water_lily_2012]

با اين وضعيتي كه شما تعريف كرديد مواظب باش غافلگيرت نكنه. به قول خودت روانيه. شايد تو خواب كارت را بسازه.

ولي فكر كنم بهترين راه اينكه كه جلوش بايستي و غرورش را از بين ببري. معمولا اين آدم ها غرور زياد دارند و مي خواهند حكومت كنند حتي با رفتار نادرست و با فحاشي و كتك كاري و مي خواهند حرف اشتباه خودشون را به خانواده اعمال كنند.
در نتيجه با توجه به سن و سال شما و احتمالا قوي تر بودن شما نسبت به پدر جلوي اعمال بد او را بگيريد . اول هم از مادر و اعضاي خانواده دفاع كنيد. مثلا بگوييد اگر دست روي يكي از اينها بلند كني آدمت مي كنم شايد هم يكبار بايد درگير شوي و بزني تا متوجه قدرت شما نسبت به سال هاي پيشين بشود. چون هنوز فكر مي كند شما بچه هستي و كاري نمي تواني بكني ولي زياده روي نكن.
اگر همين رفتار را ادامه دهي ديگر نسبت به خانواده جسارت نمي كنه البته شايد زمانبر باشه و اين قبيل افراد در كوچه و خيابان معمولا خيلي ترسو هستند و فقط براي خانواده شاخ و شونه مي كشند. پس در نتيجه از اين بعد خانواده را شما بايد در دست بگيريد و درست بر همه حكومت كنيد. البته احترام مادر و ديگران را در هر شرايط نگه داريد.

ان شاءالله موفق باشيد.
اگر امري بود ما در خدمتيم.

[DragonVsPhoenix]

بهترین راه اینکه برا خودت درآمد مستقل داشته باشی. اون موقه هستش متونی جلو بابات قد علم کنی.
شاید بگی این هدف خیلی سخته شاید چند سال طول بکشه، ولی متاسفانه ناهنجاری خانوادتون هم چیز کمی نیست و تنها راه حل اساسی هم اینه نه چیزه دیگه.
اگه به راه دیگه فکر کنی باختی مگر اینکه باباتو بتونی آدم کنی که مطمئنا راه اولی خیلی راهتره!
هر چی مریضی سختر ، درمانش هم سختر.

[grisly1]

شما اعتياد اون را مي خواهيد درست كنيد يا رواني بودن آنرا

[pooriya_hp]

من هر 3 صفحه تاپیک رو خوندم ...
دوستان عزیز نظر + تجربه + پیشنهاد خودشون رو گفتند و تشکر می کنم از این همه محبت دوستان به این دوستمون !:10:
دوست من پدر شما معتاد هست یعنی یه بیمار ! اعتیاد باعث خراب شدن اسنان میشه ..
از جمله : روان انسان رو خراب میکنه !

شما بهتره به پدرتون کمک کنید و یا حداقل کاری به کارش نداشته باشید !

یا اصلا دست خانوادتون (مادر و .. ) رو بگیرید و برید یه جای دیگه مستقل زندگی کنید !

در نهایت : سعی کنید احترام پدر و مادر خودتون رو نگه دارید ...../ پدر مثل حاکم یه شهر میمونه هر چقدر هم بد باشه ولی باز حاکم هست و باید احترامش رو نگه داشت چون روزی من و شما 2کیلو بودیم با تلاش همین پدر امروز برای خودمون مردی شدیم !

به هر حال : از ته قلب برات آرزوی موفقیت و خوشبختی دارم :11:

موفق باشی

[مهرسا1]

چون روزی من و شما 2کیلو بودیم با تلاش همین پدر امروز برای خودمون مردی شدی


عزیزم خودشون خواستن بچه دار بشن ما که به اراده خودمون نیومدیم پس هر کاری واسه بزرگ کردنمون کردن وظیفشون بوده تازه ما باید طلبکار باشیم که چرا مارو به این همه رنج و سختی دنیا دعوت کردن

[iMosi]

مهرسا خانم طرز تفکرت:13:.....کی گفته وطیفه اش بوده؟؟؟؟....تازه هیچی چیزی نمیتونه زحمت های پدر ومادر رو جبران کنه...
تازه مگه الان پدر گرامی ایشون دست خودشه!!!....بنده خدا مریضه....بیماره...!....بیماریش هم از نوع سرماخوردگی نیست که 1 هفته ای خوب بشه...مثل سرطانه....ترمز بریده میره جلو.....فقط خدا میتونه معجره کنه....خدا خودش به داد همه برسه:11:

[مهرسا1]

.کی گفته وطیفه اش بوده؟؟؟؟


عزیزم من میگم من و شما مگه به اراده خودمون به دنیا اومدیم؟پدر مادر خواستن که مارو به دنیا اوردن پس نسبت بهمون مسیول هستن

[*pthookduworld*]

با اين وضعيتي كه شما تعريف كرديد مواظب باش غافلگيرت نكنه. به قول خودت روانيه. شايد تو خواب كارت را بسازه.

ولي فكر كنم بهترين راه اينكه كه جلوش بايستي و غرورش را از بين ببري. معمولا اين آدم ها غرور زياد دارند و مي خواهند حكومت كنند حتي با رفتار نادرست و با فحاشي و كتك كاري و مي خواهند حرف اشتباه خودشون را به خانواده اعمال كنند.
در نتيجه با توجه به سن و سال شما و احتمالا قوي تر بودن شما نسبت به پدر جلوي اعمال بد او را بگيريد . اول هم از مادر و اعضاي خانواده دفاع كنيد. مثلا بگوييد اگر دست روي يكي از اينها بلند كني آدمت مي كنم شايد هم يكبار بايد درگير شوي و بزني تا متوجه قدرت شما نسبت به سال هاي پيشين بشود. چون هنوز فكر مي كند شما بچه هستي و كاري نمي تواني بكني ولي زياده روي نكن.
اگر همين رفتار را ادامه دهي ديگر نسبت به خانواده جسارت نمي كنه البته شايد زمانبر باشه و اين قبيل افراد در كوچه و خيابان معمولا خيلي ترسو هستند و فقط براي خانواده شاخ و شونه مي كشند. پس در نتيجه از اين بعد خانواده را شما بايد در دست بگيريد و درست بر همه حكومت كنيد. البته احترام مادر و ديگران را در هر شرايط نگه داريد.

ان شاءالله موفق باشيد.
اگر امري بود ما در خدمتيم.
کاملا بات موافقم.تنها راش اینه که جلوش وایستم.



بهترین راه اینکه برا خودت درآمد مستقل داشته باشی. اون موقه هستش متونی جلو بابات قد علم کنی.
شاید بگی این هدف خیلی سخته شاید چند سال طول بکشه، ولی متاسفانه ناهنجاری خانوادتون هم چیز کمی نیست و تنها راه حل اساسی هم اینه نه چیزه دیگه.
اگه به راه دیگه فکر کنی باختی مگر اینکه باباتو بتونی آدم کنی که مطمئنا راه اولی خیلی راهتره!
هر چی مریضی سختر ، درمانش هم سختر.
من راه اولو رفتم پس راه دوم بهترینه.

شما اعتياد اون را مي خواهيد درست كنيد يا رواني بودن آنرا
خودشو.نه با اعتیادش مشکل دارم نه با روانی بودنش.برهبیرون به هرکی دوس داره گیر بده.ولی اگه بخواد تو خونه شاخ وشونه بکشه با من طرفه.

من هر 3 صفحه تاپیک رو خوندم ...
دوستان عزیز نظر + تجربه + پیشنهاد خودشون رو گفتند و تشکر می کنم از این همه محبت دوستان به این دوستمون !:10:
دوست من پدر شما معتاد هست یعنی یه بیمار ! اعتیاد باعث خراب شدن اسنان میشه ..
از جمله : روان انسان رو خراب میکنه !

شما بهتره به پدرتون کمک کنید و یا حداقل کاری به کارش نداشته باشید !

یا اصلا دست خانوادتون (مادر و .. ) رو بگیرید و برید یه جای دیگه مستقل زندگی کنید !

در نهایت : سعی کنید احترام پدر و مادر خودتون رو نگه دارید ...../ پدر مثل حاکم یه شهر میمونه هر چقدر هم بد باشه ولی باز حاکم هست و باید احترامش رو نگه داشت چون روزی من و شما 2کیلو بودیم با تلاش همین پدر امروز برای خودمون مردی شدیم !

به هر حال : از ته قلب برات آرزوی موفقیت و خوشبختی دارم :11:

موفق باشی
این نکته رو اینجا بگم که من 4 تا عمو دارم که با بابای من مو نمیزنن. بابابزرگمم اینطوری بود.همشونم معتاد بودن
فرق من با پسرعمو و دخترعموهام اینه که نمیتونم جلوی حرف زور دووم بیارم و سریع واکنشنشون میدم
در مورد بزرگ کردن هم وظیفش بوده
الان من از دانشگاه و زندگی جا موندم چرا چون بابام یه عوضیه.



عزیزم خودشون خواستن بچه دار بشن ما که به اراده خودمون نیومدیم پس هر کاری واسه بزرگ کردنمون کردن وظیفشون بوده تازه ما باید طلبکار باشیم که چرا مارو به این همه رنج و سختی دنیا دعوت کردن
100% موافقم

مهرسا خانم طرز تفکرت:13:.....کی گفته وطیفه اش بوده؟؟؟؟....تازه هیچی چیزی نمیتونه زحمت های پدر ومادر رو جبران کنه...
تازه مگه الان پدر گرامی ایشون دست خودشه!!!....بنده خدا مریضه....بیماره...!....بیماریش هم از نوع سرماخوردگی نیست که 1 هفته ای خوب بشه...مثل سرطانه....ترمز بریده میره جلو.....فقط خدا میتونه معجره کنه....خدا خودش به داد همه برسه:11:
پدر گرامی بنده دست خودشه همونطور که گفتم زن اولشو آواره کرد و خواهر ناتنی منو کلفت خونه این و اون
که خوشبختانه موضوع خوارم رو حل کردم
حالا میمونه بابام که اونم تا نباشد چوب تر فرمان نبرد گاو نر


عزیزم من میگم من و شما مگه به اراده خودمون به دنیا اومدیم؟پدر مادر خواستن که مارو به دنیا اوردن پس نسبت بهمون مسیول هستن
من دست مادرمم میبوسم.ولی تف هم تو صورت بابام نمیندازم.

[Royce]

فقط میتونم بگم صبر داشته باش.دست به کاری نزن که یک عمر افسوسشو بخوری و بعدا خودتو تف و لعنت کنی.نمیگمم به پدرت احترام بذار یا ندار ترکش بده یا نده ولی دیر یا زود مشکلاتت حل میشه و این مسائل همیشگی نیست


یا اصلا دست خانوادتون (مادر و .. ) رو بگیرید و برید یه جای دیگه مستقل زندگی کنید !
اینم پیشنهاد منطقی و خوبیه

[*pthookduworld*]

دست همگی درد نکنه.به هر حال من راه خودمو انتخاب کردم.باید جلوی بابام وایستم و نزارم دست از پا خطا کنه.
خداحافظ.:10: