ورود

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : سریال پایتخت



Amir_oscar
18-03-2011, 01:01
در خلاصه قصه اين مجموعه تلويزيوني كه مضموني طنز دارد، آمده: خانواده‌اي پيش از زمان تحويل سال نو، تصميم مي‌گيرند به تهران مهاجرت كنند. آنان هنگام ورود به پايتخت با مشكلاتي مواجه مي‌شوند كه زمينه‌ساز اتفاقاتي عجيب مي‌شود.
در اين مجموعه كه در 13 قسمت در حال توليد است، محسن تنابنده، عليرضا خمسه، ريما رامين‌فر، احمد مهران‌فر، سميرا حسن‌پور، سارا و نيكا فوقاني‌اصل، خسرو احمدي، رضا بنفشه‌خواه، كيانوش گرامي، فرهاد بشارتي، حسين توشه، نعيمه نظام‌دوست، افشين سنگ‌چاپ، آرش نوذري و... بازي خواهند داشت.
ديگر عوامل مجموعه عبارتند از: دستيار اول و مدير برنامه‌ريزي: برزو نيك‌نژاد، مدير تصويربرداري: امير معقولي، صدابردار: سعيد احمدي، طراح گريم: مجيد اسكندري، طراح صحنه و لباس: آرزو غفوري، برنامه‌ريز: فهيمه كمالي، دستيار دوم كارگردان: داود رادق‌آبادي، منشي‌ صحنه: ليدا مقري، جانشين توليد: محمود اتحادي، مدير تداركات: آرش ديلم‌صالحي، عكاس: پريسا افخمي و...نویسنده: محسن تنابنده.
ساعت پخش: 22:10 تا 23:00 هر شب.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

M3HRD@D
19-03-2011, 22:59
دوستان قسمت اولش رو دارم می بینم چه کر کر خنده ای:27:
مثل چار دیواری پارسال انگار کار خوبی در اومده
بخصوص علیرضا خمسش:27:

Mr.Crow
19-03-2011, 23:10
دوستان تکرارش ساعت چنده ؟!

Amirdb
19-03-2011, 23:13
خوب قسمت اولش که چنگی به دل نمیزد!
البته معمولا همیشه قسمت های اول به همین شکل بوده!

baren
19-03-2011, 23:20
داره میده؟
ساعت چند میشده؟
تکرارش چنده؟

Amir_oscar
19-03-2011, 23:28
فکر کنم به قشنگی چاردیواری نشه. ولی خب با حضور خمسه و جناب تنابنده و این راننده کامیونه که توی درباره ی الی هم بودش، امید زیادی بهش هست.
تکرارش فردا ساعت 15.

H A M A S
20-03-2011, 09:19
اینا شمالی بودن؟؟

M A M M U T
20-03-2011, 09:42
امید وارم مثل چهاردیواری قشنگ باشه///...
گرچه همه ی سریال در ابتدا بد به نظر میرسن در آخرش به نظرمون خیلی خوب میشن....چون سطح انتظار ها پایین میاد.

M . Sayid
20-03-2011, 09:50
فکر کنم به قشنگی چاردیواری نشه. ولی خب با حضور خمسه و جناب تنابنده و این راننده کامیونه که توی درباره ی الی هم بودش، امید زیادی بهش هست.
تکرارش فردا ساعت 15.

تنابنده همونیه که تو سن پطرزبورگ بازی کرد ؟؟

Amir_oscar
20-03-2011, 11:42
تنابنده همونیه که تو سن پطرزبورگ بازی کرد ؟؟
آره. و همون که توی هفت دقیقه تا پاییز، فوق العاده زیبا بازی کرد.

Masoud-Susa
20-03-2011, 15:50
خیلی باحال بود =)))))))))))
خمسه ترکونده =))))))))))
نــــــقـــــــــی هو =)))))
:31:

altair
20-03-2011, 20:34
بازی خمسه واقعا عالی بود مخصوصا وقتی که ترقه ها رو تو عروسی میکوبه زمین ازخنده داشت اشکام درمیومد.

poonel
21-03-2011, 22:00
سیروس مقدم واقعا عالی کار کرده مثل همیشه.
بازی خمسه خیلی متفاوت و جذابه. اون راننده کامیونه هم خیلی عین رانند های بیابونیه. آدمهای فیلم خیلی واقعیند. اگه دور و برمون رو ببینمیم آدمهای اینجوری زیادند.

MoH_@_MaD
22-03-2011, 16:10
سلام
دوستان تكرار اين سريال چه ساعتي پخش ميشه؟؟

M3HRD@D
22-03-2011, 16:35
سلام
دوستان تكرار اين سريال چه ساعتي پخش ميشه؟؟
14:40
نقی هو....

H A M A S
22-03-2011, 17:38
رقصیدن شون کنار استخر خیلی خنده دار بود انصافا!!
تابنده-خمسه و ارسطو واقعا بدون لودگی های مثل امثال صادقی و... دارن بخوبی کار طنز رو انجام میدن

M . Sayid
23-03-2011, 12:58
دیشب خواب این فیلمو دیدم !!
من جزوشون بودم ولی زیاد بودیم هممون آواره شهر شده بودیم !!

این تنابنده همش می خواس برامون ساندویچ بخره نمی شد !! :27::27::31::31:

mohsen_gh1991
24-03-2011, 00:12
عجب سریال باحالیه این اولین عیدیه که دارم سریال کانال یک رو دنبال میکنم.

hojjatinho
24-03-2011, 03:12
به نظر من هم انصافا تا این جا خوب بوده . خیلی طبیعی به نظر می رسه
اون قسمت که 3 تا رو بردن تو کلانتری بعد پلیسه گفت این چیه ؟ خمسه : کتری!! (خیلی با حال حرف می زنه!)
سوال : این علی اباد شماله یا تهرون؟؟!

e_mohsen83
24-03-2011, 14:49
به نظر من هم انصافا تا این جا خوب بوده . خیلی طبیعی به نظر می رسه
اون قسمت که 3 تا رو بردن تو کلانتری بعد پلیسه گفت این چیه ؟ خمسه : کتری!! (خیلی با حال حرف می زنه!)
سوال : این علی اباد شماله یا تهرون؟؟!

شمال
علی اباد کتول

Mohsen khan
24-03-2011, 20:12
دوستان آهنگ آخرش را کسی داره ؟

بالاخره بعد عمری یک سریال نوروزی درست ساختن

Masoud-Susa
24-03-2011, 20:27
آهنگ آخر سریال متعلق به گروه رستاک هست(آلبوم همه اقوام من):46:

بی باک بی بال
24-03-2011, 22:01
بهترین سریال امسال

rhamid_esf
24-03-2011, 22:08
شاید ...نقش ارسطو (احمد مهران فر ) و نقی ( محسن تنابنده) ...بهترین نقشهای نوروز های چند سال اخیر و در کنار مسعود 60چی(مهران مدیری) ... خاطره بیاد ماندی برای همه ما بشن....

اینجا یه نکته نیازه بگم که محسن تنابنده نویسنده بی نظیریه شما رو ارجاع می دم به فیلم های سینمایی (استشهادی برای خدا) (هفت دقیقه تا پاییز) و ( سنگ اول) .... سریال های خوب و قابل توجه (چهار دیواری ) و پایتخت 1390 ....

کارنامه محسن تنابنده از (چند می گیری گریه کنی) تا (هفت دقیقه تا پاییز ) را شامل میشه که قدرت پرداخت شخصیت تو همه اونها کاملا مشخص و بارز هست.

و اما بازیگری محسن تنابنده ... تا به حال سیمرغ بلورین نقش اول مرد (برای هفت دقیقه تا پاییز و سنگ اول) و نقش مکمل (استشهادی برای خدا ) و امسال هم دیپلم افتخار برای (ندار ها) ...


احمد مهران فر آخرین کار سینمایی اکران شده (هیچ) ... و همبازی محسن تنابنده در (استشهادی برای خدا ) ... و کار های سینمایی متفاوتی همچون (در باره الی...) در کارنامه خود دارد

mghaffari49
24-03-2011, 22:34
آهنگ آخر سریال متعلق به گروه رستاک هست(آلبوم همه اقوام من):46:

اونی که آهنگش مال گروه رستاکه سریال راه دررو ئه ها :)

Malwaare
24-03-2011, 22:36
نقی ، بخوابونم تو دهنش:31:

Masoud-Susa
24-03-2011, 22:46
اونی که آهنگش مال گروه رستاکه سریال راه دررو ئه ها :)
اوه.حواسم نبود اصلا! آره درسته اون ماله راه در روئه:31:

tik-tak
24-03-2011, 23:52
مرسی به این فیلمسازهای محترم !!!!
حالم از هرچی فیلم و سریاله داره بهم میخوره :2:
این فیلم و فیلم راه در رو را از روه کپی کردن ؟!
واقعا باید به مسولین تبریک گفت که دو فیلم با یک ژانر و موضوعات جفت هم رو همزمان و به مناسبت عید دارن پخش میکنن.
بعد میگن چرا مردم ماهواره نگاه میکنن

scali
25-03-2011, 00:40
به نظر من خیلی سریال جالبیه . مخصوصا لهجه های شمالی رو خیلی قشنگ دراوردن .

jomong666
25-03-2011, 13:31
سریال قشنگیه .......... نقی ناهار نخوردیمه

Malwaare
25-03-2011, 13:33
بهترین بازیگراشم همون نقی و خمسه هستن

Mohsen khan
25-03-2011, 21:05
مرسی به این فیلمسازهای محترم !!!!
حالم از هرچی فیلم و سریاله داره بهم میخوره :2:
این فیلم و فیلم راه در رو را از روه کپی کردن ؟!
واقعا باید به مسولین تبریک گفت که دو فیلم با یک ژانر و موضوعات جفت هم رو همزمان و به مناسبت عید دارن پخش میکنن.
بعد میگن چرا مردم ماهواره نگاه میکنن
اصلا راه در رو سریاله ؟
فقط آب بستن بهش !!!!

آقاخانی دو سه تا بازیگر دیگه آورده
شده همون سریال قبلی هاش


پایتخت داستان منسجم و فکر شده ای داره

sepid12ir
25-03-2011, 21:57
متاسفانه یا خوشبختانه تاحالا ندیدم : دی امشب اولین قسمتی است که دارم میبینم : )

این لهجه ای که دارن، مال کجاست؟(چه شهری؟) اغراق شده به نظر میرسه !!

Malwaare
25-03-2011, 21:59
ماله علی اباده . اغراق که نشده اینا بلد نیستن درست حرف بزنن

1navid
25-03-2011, 22:43
واسه علی آباد کتوله طر های بابل هستش

moslem47
25-03-2011, 23:29
من فقط همین یه سریال رو می بینم واقعا جالبه مثل سریال راه در رو لوده بازی و مسخره بازی نداره
دم سیروس مقدم گرم

---------- Post added at 12:29 AM ---------- Previous post was at 12:27 AM ----------


بهترین بازیگراشم همون نقی و خمسه هستن
و بازیگر نقش ارسطو........ خیلی از بازیش خوشم میاد تا حالا ندیدم سریال بازی کنه

mohsen_gh1991
25-03-2011, 23:33
این علیرضا خمسه خیلی باحاله.مختصر و مفیده.
مخصوصا وقتی الزایمرش میگیره

pcforlife
25-03-2011, 23:37
و بازیگر نقش ارسطو........ خیلی از بازیش خوشم میاد تا حالا ندیدم سریال بازی کنه
خیلی مدل حرف زدنش باحاله! خیلی! یه جورایی با احساس دیالوگ میگه! کما اینکه واقعا لهجه شمالی هم واقعا قشنگه...:20:

Hamid Hamid
26-03-2011, 23:00
متاسفانه یا خوشبختانه تاحالا ندیدم : دی امشب اولین قسمتی است که دارم میبینم : )

این لهجه ای که دارن، مال کجاست؟(چه شهری؟) اغراق شده به نظر میرسه !!

سلام خانوم... :دي

متاسفانه سريال رو نديديد ... از دستتون هم رفته ... دلتون هم بسوزه:دي

به جرات اين سريال يكي از بهترين هاي بعد از انقلاب براي نوروز هست ... دلايل:

1_ موضوع خيلي خوبي داره ... هم مسائل اجتماعي رو خيلي خوب بيان كرده و هم يه طنز خاصي هم داره.

2_ كارگردان اين سريال جناب سيروس مقدم هستن كه دستيار صحنه ي سريال دايي جان ناپلئون بهترين سريال تاريخ تلويزيون ايران بودند.

3_ موسيقي متن اين كار هم ساخته ي آريا عظيمي نژاد هست كه به نظرم حرفي براي گفتن داره ...

نكته ي ديگه: اينكه يه سري دوستان صفحات قبل زود قضاوت كردن و اين سريال رو با ديگر كارهاي تلويزيون يكي دونستن و سطح اين كار رو پايين آوردن ... كه به نظرم اصلا اينطور نيست و نبايد با يك چشم به همه ي كار ها نگاه كرد و حساب اين كار از ديگر آثار تلويزون جدا هست ... كارگردان اين كار بهترين هست و درسش رو پس داده ... پس بي منطق انتقاد نكنيم و همه جانبه كار رو ببينيم ... يا همين محسن تنابنده و عليرضا خمسه 2 تا از با سوادترين هنرمندهاي ايران هستن و قطعا با وسواس كاري رو انجام ميدن ...
درود بر محسن تنابنده بخاطر صحبتش در وقت دريافت تنديس افتخار...

موفق باشيد

mohsen_gh1991
26-03-2011, 23:03
درود بر محسن تنابنده بخاطر صحبتش در وقت دريافت تنديس افتخار... مگه چی گفته؟

Hamid Hamid
26-03-2011, 23:06
مگه چی گفته؟

گفت از مسئولين خواهش ميكنم جناب آقاي جعفر پناهي ...(اينجا سالن منفجر شد و همه كف زدندن) ... جناب آقاي جعفر پناهي رو به سينما بازگردونند ...
خيلي آدم درستيه ... سابقه ي زيادي هم داره تو هنر ...

راستي نويسنده ي ديگه ي كار هم خشايار الوند هست ... بهترين نويسنده ي بعد از انقلاب(نظر شخصي)

kar1591
26-03-2011, 23:13
خسته نباشن حداقل یه روحیه ای میدن به آدم

e_mohsen83
27-03-2011, 10:30
فیلم واقعا خوبی هست..............

M3HRD@D
27-03-2011, 14:07
این قسمتش خیلی جالب بود
بخصوص تیکه : پدر مملکت رو در آوردید با این رایانه...:31:

lahij_web
27-03-2011, 14:30
من فقط همین یه سریال رو می بینم واقعا جالبه مثل سریال راه در رو لوده بازی و مسخره بازی نداره
دم سیروس مقدم گرم

---------- Post added at 12:29 AM ---------- Previous post was at 12:27 AM ----------


و بازیگر نقش ارسطو........ خیلی از بازیش خوشم میاد تا حالا ندیدم سریال بازی کنه

خدایی شاید اغراق نباشه بگیم محسن تنابنده داره میچرخونه این سریالو !
فوق العاده س این بشر ! تو هفت دقیقه مانده تا پاییزم فوق العاده بود .
لهجشون مال علی اباد که فقط نیست . یه منطقه ای از مازندران شبیه هم صحبت میکنن . بقیه با کمی تغییرات شبیه این صحبت میکنن .
اتفاقا خیلی خوب هم روی لهجه کار کرده . عادت 90% شمالی ها تکرار کردن کلمات اسمیه ! حتی تو گیلان !
اون گوشی رو بده ... گوشی ... گوشی ! :31:
ایول به محسن !

H A M A S
27-03-2011, 14:48
دیشب واقعا چندتا صحنه خنده دار داشت
اول:اونجایی که نقی به ارسطو گفت :سیاسیش کن!اونهم پرید توی بحث یارانه ها و رایانه ها!!!
دوم:جایی که بابا پنجعلی با پا رفت توی سینی چای!!
سوم:موقعی که ارسطو و نقی موقع جمع وجور کردن خونه ترق بهم خوردن!!
=================================================
دمشان گرم انصافا!!

Manager_66
27-03-2011, 15:25
حیف شد . دیشب نتونستم ببینم . امروز هم تکرارش و ندیدم . دوستان جایی هست که بشه این سریالو دانلود کرد؟

Amir_oscar
27-03-2011, 15:28
سیروس مقدم توی برنامه ی هفت گفت که آخرای کار خشایار الوند بهمون ملحق شده و الآن هم جدیدا توی تیتراژ آخر رستمی هم به نویسنده ها اضافه شده. حتما دیگه آخراش تنابندد وقت نداشته کامل فکر بکنه روی کارو کاش آخرش خراب نشه...

Amirdb
28-03-2011, 10:30
بعضی دیالوگاش و تیکه هاش آخر خندست!

Greedy
28-03-2011, 11:38
اخرت خندس سریال خیلی ردیفه دم سیروس مقدم گرم طنزهاش هم قشنگه و لودگی نیست مثه امثال سریالای لوث و بی مزه راه در رو
این خمسه هم خیلی باحاله ناهار نخردیم :دی

MoH_@_MaD
28-03-2011, 12:35
من بيشتر از بازيگر نقش ارسطو خوشم مياد:40:
خيلي با حال حرف ميزنه
حال شما خوبه ، خوب هستين :31:

Amirwwe619
28-03-2011, 14:15
حساس نشو حساس نشو (با ریتم تند) :D

nar nia
28-03-2011, 17:04
ابراهیمی اعلام کرد: سریال "پایتخت" عزت اجتماعی مازنی ها را خدشه دار کرد

ساری - خبرگزاری مهر: معاون استاندار مازندران گفت: سریال تلویزیونی پایتخت، سبب ایجاد خدشه در عزت اجتماعی مردم این استان شده است. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از پایگاه اطلاع رسانی استانداری مازندران، هادی ابراهیمی در واکنش به پخش سریال نوروزی پایتخت گفت: یکی از تاسفبارترین سوء گیری های رسانه ملی در هر یک از شبکه های سراسری، موضع گیری قومی و ناسیونالیسم های کور از جمله تعصبات دگماتیسمی شهری و تزریق شبهه برتری نژادی و یا همان آپارتاید شهری به نفع خود و علیه اقوام موجود در یک ملیت و یا شهرهای موجود در یک مملکت است.
وی یادآور شد: عقده گشایی های اخیر در سریال پایتخت که متاسفانه عزت اجتماعی و فرهنگ قومی مازندرانی ها را بشدت هدف قرار داده و به غیرواقعی ترین شکل ممکن به زبان، لهجه، رفتار، افکار، بافت خانوادگی، ارتباطات اجتماعی و اتفاقات محتمله در یک زندگی شمالی پرداخته، تنها و تنها یادآور تفکری آپارتایدگونه علیه هر قومیتی بجز قومیت تهرانی و یا قومیت منسوب به رسانه ای های پایتخت نشین است.
ابراهیمی گفت: این تفکر تا دیروز جهت ضد آذری و ضد گیلانی و تا حدودی هم ضد لری داشته، اما این روزها بخاطر دریافت جواب های دندان شکن از سوی اقوام غیور یاد شده، تغییر مسیر داده و مازنی ها و لرها را بطور مستقیم هدف گرفته است.
به گفته وی، در سال های اخیر در اکثر تولیدات سینمایی، سریالی، انیمیشنی، گزارشی، طنزی و لودگی در غالب شبکه های سراسری رادیویی و تلویزیونی این رویکرد غلط به وضوح قابل رویت است و شاید علت دوم آن، عدم استفاده کامل ما از ظرفیتهای فرهنگی مازندرانی است که در سطح کشور به فعالیت مشغول هستند.
وی ادامه داد:آنچه که بشدت برای مردمان این خطه آزار دهنده است دوگانگی سیاست گذاری دررسانه ملی بوده که ازیک طرف با افتتاح و راه اندازی و بودجه گذاری برای شبکه های استانی در راستای احیاء و ترویج فرهنگ های بومی و قومی، آستین های همت را بالا زده و با نصب مدیران توانمند تجلیات فکری ناب را در جلسات و عملکردهای فرهنگ عمومی به نمایش می گذارند و از طرفی دیگر در شبکه های سراسری نبردهای نابرابری را در جهت تحقیر و تخریب و توهین علیه قومیتها و خرده فرهنگهای تشکیل دهنده فرهنگ ملی استارت زده و قلع و قمع فرهنگی را به یادگار می گذارند.
ابراهیمی افزود: حقیر در ارزیابی عملکرد فرهنگی صدا و سیمای مازندران که با مدیریت مسلط جناب آقای مهندس حمیدی در جریان است، کاملاً احساس رضایت می کنم و از یکایک کارشناسان، تهیه کنندگان، کارگردانان، گزارشگران، خبرنگاران و مدیران میانی و کارکنان تاثیرگذار و فرهیخته قلباً ممنون و سپاسگزارم، اما انصافاً نمی توانم در برابر مطالبات مردم و فشار افکار عمومی که در ایام نوروزی با ثبت بالاترین آمار تماس در خصوص یک موضوع که همان اعتراض به فضای حاکم ضد قومی و ضدفرهنگی در سریال سیاه نمای پایتخت بوده، اغماض کرده و مطالبی را به استحضار مدیران محترم شبکه های سراسری و مخصوصاً شبکه یک موسوم به شبکه ملی نرسانم.
وی در ادامه با اشاره به سوابق بسیار مثبت ریاست سازمان صدا و سیما اظهار داشت: آقای ضرغامی باید مستحضر باشند که رسانه ملی بشدت توسط افکار عمومی رصد شده و یکایک استانها و اقوام موجود در کشور سهم حضور خود را در آن محاسبه و نوع نگرش به خود را آنالیز می کنند و نسبت به هرگونه کجروی گفتاری و رفتاری علیه خود و یا قومیت و فولکلور و نیز افکار و آرمان های خویش حساسیت نشان داده اند.
ابراهیمی همچنین گفت: ای کاش ساخت این گونه سریالهای پر هزینه در شبکه های پرمخاطب، ساخت و بافتی تحقیق محورانه داشته باشند تا معلوم شود تا چه اندازه با واقعیات زندگی اقوام و مشخصاً شمالی ها و ترجیحاً مازندرانی ها در منافات مشهودند و این گونه سریالها و پردازشها تا چه حد، تثبیت ظلم های آشکارعلیه مازندرانی هایی است که در تمام رسالت های ملی خویش، جلودار و رکورددارند و از طرفی میزبانان مهربان و صمیمی همین میمانانان ناسپاس در همین ایامی هستند که این سریال در حال پخش از شبکه سراسری است.
وی در پایان گفت: امیدوارم که رسانه ملی دردستوری موکد برای همیشه ساخت چنین سریالهای موهنی را متوقف ساخته و بر عکس با ارائه برنامه های حمایتی جدید، از مازندرانی های همیشه سرافراز در تمامی صحنه های اعتقادی و ارزشی، دلجوئی کند.
به گزارش مهر، در پی پخش سریال نوروزی پایتخت از شبکه اول سیما، انتقاداتی از سوی برخی شهروندان مازنی مبنی بر توهین به مردم مازندران در محتوای این سریال، نوشته ای از سوی یکی از خوانندگان برای مهر ارسال داشته که در ذیل آورده می شود.
در این نامه که از سوی یکی از خوانندگان مهر به نمایندگی مازندران ارسال شده آمده است: از صدا و سیمای کشور متاسفیم که به این سریالهایی که قصد تمسخر لهجه و آداب و رسوم مردم مازندران را دارد چرا مجوز پخش می دهد.

این نامه آورده است: با تصویر کشیدن هنرپیشه با سابقه کشور به عنوان فردی ساده لوح از خطه مازندران که گویا خودش هیچ با زبان مازنی آشنا نیست و با شخصیت افراد این خطه در ادب و مشاهیر شهره خاص و عام هستند نوعی دهن کجی است.

این خواننده خبرگزاری مهربا اشاره به اینکه خودش اهل دورترین روستای مازندران است ولی به این میزان تحجر وساده لوحی را در مردمان خطه خود ندیده است، افزود: مازندرانی که سالانه پذیرای میلیونها گردشگر از داخل و خارج از کشور بوده و دیار عالمان است اینهمه متحجر و دنیا ندیده باشد.

وی با اظهار تاسف از اینکه رسانه ملی قبیح ترین برخوردها را با مردم خطه مازندران صورت داده است، گفت: رئیس رسانه ملی باید به واسطه این اقدام از مردم مازندران عدزخواهی کند.

این خواننده خبرگزاری مهر با بیان اینکه فیلمنامه نویس این سریال نباید به خود اجازه نوشتار چنین سناریوی سخیفی را به خود بدهد، افزود: صحیح نیست از اخلاق معتدل و پارسای یک قوم سوء استفاده کرد.

وی افزود: این قبیل طنزها نوعی توهین به شعور مخاطب و آداب و رسوم مردم مازندران است و شهروندان مازنی خواستار برخورد بی اغماض رسانه ملی با کارگردانان و عوامل سریال است.

Greedy
28-03-2011, 18:08
ابراهیمی اعلام کرد: سریال "پایتخت" عزت اجتماعی مازنی ها را خدشه دار کرد

باز اینا مسخره بازیاشون گل کرد هر سریالی پخش میشه امکان نداره راجع بش بیانیه ندن مختارنامه براش بیانیه میدن پایتخت براش بیانیه میدن و الی اخر ...

solo8
28-03-2011, 18:12
باز اینا مسخره بازیاشون گل کرد هر سریالی پخش میشه امکان نداره راجع بش بیانیه ندن مختارنامه براش بیانیه میدن پایتخت براش بیانیه میدن و الی اخر ...

حساس نشو!!!


ابراهیمی اعلام کرد: سریال "پایتخت" عزت اجتماعی مازنی ها را خدشه دار کرد

خوبه مثلا دارن ادای گلستانی ها رو در میارن.حالا هر چند بد.(بیشتر ادای مازنی هاست.ولی اینا منظورشون علی آباد گرگانه!)

Lamanta
28-03-2011, 18:14
بهترین فیلم نوروز 90 اینه بهترین بازیگرشم ارسطو
حساس نشو داداشــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــ

بی باک بی بال
28-03-2011, 18:24
کلا سریال یه طرف نهار نخوردیم یه طرف:31:

Mohsen khan
28-03-2011, 18:48
هر سریالی ساخته می شه
توش لهجه باشه
آقایون می رن روی تریبون نطق می کنن

پس می خواست اینها با لهجه کجا صحبت کنند؟

بعد اینها که آدم های مثبتی هستند
مشکل چیه ؟

H A M A S
28-03-2011, 18:55
اگر به تمسخر باشه که سوری خانم هم با اون دیالوگ های مسخرش داره به آذری ها توهین میکنه!!

در ضمن آدمهای شمالی توی سریال پایتخت شاید بعضی جاها سوتی بدن
اما همیشه فضایل اخلاقی مثل وفاداری همسر(صحبت های هما به نقی شوهرش توی قسمت آخر که پست در گیر کرده بود)
محبت به والدین(فقط سکانس شستن پای بابا پنجعلی توسط بچش نقی رو بیادتون بیاد)
حجب و حیا(ارسطو و گلرخ)
و....
بدون هیچ شعاری به مخاطبش یاد میده
========================================
حتما لودگی های سعید آقاخانی و سوری خانم+پورمخبر سریال خوبیه!!

در ضمن همه قبول دارن تمام صحنه های طنز این سریال طنز موقعیت هست و کاملا از لودگی به دوره
به نظرم از چاردیواری هم بهتر شده

M3HRD@D
28-03-2011, 22:42
این قسمت با اینکه طنزش کم بود ولی یکی از احساسی ترین قسمت هاش بود که واقعا تاثیرگذار بود...
تو این قسمت یاد مصرع ای از سهراب افتادم دل خوش سیری چند؟

moslem47
28-03-2011, 22:55
یه زمانی تمام فیلم ها با لهجه تهرانی بود حالا هم که فیلم با لهجه های مختلف می زارند اعتراض می کنند
به نظر من توی کارگردانی- بازیگری- فیلم نامه- اهنگی که در حین فیلم پخش میشه- تیتراژاغاز و پایان .......... همه عالیه
دیشب بازی پورسرخ خیلی خوب بود
امشب هم که غم و شاوی و امید به زندگی به زیبایی به تصویر کشیده شد........ چند سکانس داشت که دلت می خواست گریه کنی

pedram_sad
28-03-2011, 23:00
من اولین باره سریال شبکه 1 رو نگاته میکنم
اونم به خاطر وجود اسم اعجوبه ای به نام محسن تنابنده

واقعا شاهکاره

Hamid Hamid
28-03-2011, 23:12
سلام دوستان ...

در مورد اين قضيه لهجه كه بعضي ها گر گرفتند ... نميدونم چرا حساس شدن؟! خب بالاخره هر آدمي يه لهجه اي صحبت ميكنه ديگه ...
اما

اين سريال براي من بار طنزش زياد مهم نيست ... چيزي كه خيلي مهمه اين درس هايي هست كه به بيننده ميده ... اين خانواده از علي آباد هستند ... شما نگاه كنيد چه احترامي به بزرگترشون يعني بابا پنجعلي ميذارن ... مساله اي كه به جرات در فرهنگ شهر نشيني خيلي كم شده .... يا در حال نابودي هست ... حالا چه بزرگ تر فاميل و چه يه بزرگتري كه غريبه هست...

يه مورد ديگه كه خيلي خوب در موردش صحبت ميكنه روابط بين برادر ها و خواهر ها هست ! همين بچه هاي شهشهاني رو شما ببينيد ... براي ارث چه دروغ ها و چه كارهايي كه نميكنند ... چيزي كه به نظرم انگار در كل جامعه اپيدمي شده . طرف هنوز كفنش خشك نشده بحث خونه و دارايي هاش و املاكش و قدرالسهم هر نفر وسط مياد ... ! اين موضوع كثيف ترين خصلت آدم يعني حرص و طمع رو نشون ميده و اي كاش ما بيننده ها با ديدن اين مسائل كمي فكر كنيم و عبرت بگيريم ...

يه موضوع ديگه كه مي خواستم بگم اجراي خيلي خوب بازيگر هاي سريال هست ... نمونه ي بارز جناب احمد مهران فر ... ايشون شايد چند سال پيش در فيلم ها و سريال ها حضوري چند دقيقه اي داشتند و نقش هاي فرعي رو بازي ميكردند ... و حتي در فيلم درباره ي الي هم خيلي فرصت ابراز وجود نداشت ... اما سريال پايتخت اين بستر رو براي اجمد مهران فر آماده كرده تا خودش رو نشون بده و قطعا هم در آينده در فيلم ها و سريال ها پر رنگتر خواهند بود...

جناب عليرضا خمسه ... كسي كه من خيلي در مورد ايشون بد قضاوت ميكردم و فكر ميكردم فقط بازيگر طنز هستند تا اينكه فيلم بيست رو ديدم از ايشون و اون بازي بسيار با احساس ايشون رو كه حتي جايزه هم بردند بخاطر اون اجرا ...
اما در اين سريال به نظرم علاوه بر اون جكلاتي كه گهگاهي ميگن و بار طنز داره اين اجراشون هم خيلي زيباست ... نقش يه پير مرد كهن سال كه پسري ميان سال داره و حتما خودش حدود 70-80 سال سن داره رو خيلي خوب اجرا ميكنن ... به ميميك صورت ايشون... طرز راه رفتن و حتي سرعت صحبت كردن دقت كنيد .

محسن تنابنده هم كه ديگه استاد هست ... هم جوايز بهترين بازيگر و بازيگر مكمل رو برده و پيش از اين هم خودش رو ثابت كرده ... و اينكه حس رو منتقل كنه در حالي كه تلاش كني به يه زبان ديگه و با لهجه اي متفاوت صحبت كني كار سختي خواهد بود ... در قسمت امشب صحنه اي كه روي نيمكت پارك بود رو به ياد بياريد تا به بزرگي اين بازيگر پي ببريد.

خانوم ريما !! رامينفر هم انگار با ازدواج با امير جعفري اين هنر بازي آقاي جعفري به ايشون هم منتقل شده ... جعفري كه يه بازيگري هست كه از تئاتر پا گرفته به نظرم تاثير زيادي روي بازي خانومش گذاشته ... رامينفر رو با چند سال قبل مقايسه كنيد ...

موفق باشيد.

pcforlife
29-03-2011, 01:37
دوستان صحبت های کاملی رو راجع به سریال پایتخت، (از نویسنده و کارگردان بگیر تا بازیگرا و آریا عظیمی نژاد و پیام های اخلاقی سریال) مطرح کردند! من که واقعا از خوندنشون لذت بردم...:20:
چیزی که به نظر من واقعا تو کارهای مقدم خصوصا این سه تای آخری (چاردیواری، زیرهشت و پایتخت) منو تحت تاثیر قرار میده، ساخت ملودرام هایی اجتماعی (گاها با ماهیت کمدی) هستش که تو تمامی بخش ها خصوصا در داستان و فیلمنامه، ما عنصر تکرار رو نمیبینیم! واقعا این تکراری نبودن سریال هاش لذت بخشه! چون ما کم کارگردان مجموعه ساز تلویزیون داریم که با سبک خاص خودش سریال های اجتماعی پیاپی بسازه و مخاطب اون سریال ها احساس نکنه که داره تکراری از سریال دیگری رو میبینه!
از طرفی کارهای اخیر مقدم، فقط به بیان کردن داستان و بازی بازیگران بسته نیست! بلکه مخاطب رو هم سرگرم و البته مشتاق به سریال میکنه و در عین حال پیام های مورد نظر مجموعه رو به ببینده میده...

pcforlife
29-03-2011, 01:37
تکراری...
..
.

BIKHIAL_ALL_75
29-03-2011, 13:18
یه زمانی تمام فیلم ها با لهجه تهرانی بود حالا هم که فیلم با لهجه های مختلف می زارند اعتراض می کنند


من مشکلی با شوخی هائی که با لهجه شیرین اقوام ایرانی در فیلمها میشه، ندارم ولی اینکه تیپ های آدم های هالو و احمق را به این اقوام میدن شدیدا مسئله دارم

mefmef
29-03-2011, 13:22
من مشکلی با شوخی هائی که با لهجه شیرین اقوام ایرانی در فیلمها میشه، ندارم ولی اینکه تیپ های آدم های هالو و احمق را به این اقوام میدن شدیدا مسئله دارم

حساس نشو حساس نشو :31:

فیلم دیگه دداش

Last Night
29-03-2011, 13:28
اصلا این با با کیه که از طرف همه داره صحبت میکنه؟مطمءنم که مازنی ها خودشون بیشتر میخندن///


اااادیدی چی شد؟: ناهار نخردم مه

بی باک بی بال
29-03-2011, 14:05
من مشکلی با شوخی هائی که با لهجه شیرین اقوام ایرانی در فیلمها میشه، ندارم ولی اینکه تیپ های آدم های هالو و احمق را به این اقوام میدن شدیدا مسئله دارم اینا کجاشون هالو

solo8
29-03-2011, 14:38
من مشکلی با شوخی هائی که با لهجه شیرین اقوام ایرانی در فیلمها میشه، ندارم ولی اینکه تیپ های آدم های هالو و احمق را به این اقوام میدن شدیدا مسئله دارم

ای بابا!چرا متوجه نمیشیشن؟اصلا اینا با masle ای با مازنی ها ندارن که!

اینا بیشتر دارن ادای علی ابادی ها رو در میارن.(علی اباد گرگان) .حال هر چند اشتباه!!چرا شما اینقد ناراحت میشید؟

من بعنوان یک گرگانی دارم با این سریال حال میکنم.!

بعدشم هر کی دلش پاک باشه میشه حالو؟همه باید یه خورده شیشه داشته باشن تا بهشون بگیم آدم؟

MichaelMoore
29-03-2011, 15:28
خوشحالم...خوشحالم از اینکه حداقل یک سریال اون هم با ذائقه من امسال عید از تلویزیون خودمون سردآورد...سریالی که منی که دنبال یه برنامه تو تلویزیون داخلی خیلی میگشتم و چندین ماهی میشد که هیچ چیز دل پسندی رو توش نیافته بودم دیدم و از حسم که نسبت به تلویزیون داخلیمون بدم میومد و متنفر بودم از اینکه بگم من از صدا و سیمای داخلی متنفرم ولی این بار سریالی اجتماعی و واقع گرا از کارگردانی که هر کار بهتر از قبلی از آب درمیاد می بینم سریالی سراسر هیجان بدون آنکه تیری از اسلحه ای خارج بشه
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پایتخت
سریالیه که منو خیلی خیلی جذب خودش کرد....لهجه مازندرانی بازیگرانی پرسابقه و بازیهایی روان و واقعی از محسن تنابنده,احمد مهرانفر و ریمارامین فر با هنرنمایی فوق العاده علیرضا خمسه ای که این بار نه در نمای مکمل بلکه در نمای بک گراندی فوق العاده برای پس زمینه چینی بازی تنابنده و رامین فر
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با بازی گرفتن ازیک دستگاه دوقلوی فوق العاده شیرین سارا و نیکا که بازی این دو کودک خردسال حقیقت بازی رو دوچندان در نظر مخاطب که بنده باشم میکنه
با موسیقی سنتی دلچسبی که در تیتراژ اول,میانه سریال و آخر سریال هست و به میزانسنها کمک خاصی در جذب بیننده کرده

به کار گیری لهجه و گویش مردم منطقه علی‌آباد کتول هم به خوبی در کار جا افتاده است به نحوی که بازیگران فیلم، ضمن آنکه طنز نهفته در این گویش را به خوبی انتقال می‌دهند، گویش یادشده،‌حالت هجو و تمسخر به خود نگرفته و اگر در نتیجه صحبت شخصیت‌های این فیلم لبخندی بر لب‌های مخاطبان می‌نشیند،‌نه از منظر طنز و تمسخر، بلکه واقعیت وجودی این گویش است که چنین کارکردی را برای آن فراهم ساخته‌است.

نکته‌ای که شاید بیش از دیگر نکات این مجموعه مورد توجه نگارنده قرار گرفت، موسیقی به کار گرفته شده در این فیلم است.موسیقی منطقه علی‌آباد کتول که توسط‌ آهنگساز خوش‌ذوق این اثر( آقای عظیمی‌نژاد) در اثر به خوبی نشسته و علاوه بر‌آن طعم و رنگ طنز کار را به خوبی جلا و جلوه داده است.

استفاده از سازهای بومی این منطقه همانند کمانچه و دوتار و سازهای کوبه‌ای( مثل دو سر کوتن که عموما در مراسم شادیانه و سرور به کار می‌رود) نشان از تامل و پژوهش‌ نسبتا فکر شده روی موسیقی این منطقه دارد. این نکته را از این منظر می‌گویم که دوست خوبم و محقق سینه سوخته و پیشکسوت فرهنگ و فولکلور و موسیقی نواحی ایران،آقای هوشنگ جاوید، هم نامش در عنوان بندی آمده است و نگارنده می‌داند که اگر آهنگسازی با چنین چشمه جوشانی از فرهنگ و فولکلور مناطق ایران وصل شود که بیش از سه‌دهه است به شکل میدانی وجب به وجب نواحی ایران را گشته و با عمده خنیاگران و نوازندگان مناطق مختلف ایران نه تنها آشنا که زندگی‌کرده است، قطعا اثر از محتوا وماهیتی متفاوت با سایر کارها برخوردار خواهد بود. چرا که آقای جاوید این ویژگی را دارد که فرد مراجعه‌کننده را به سمت جریانات وآدم‌های اصلی هر منطقه ارجاع می‌دهد که نمونه آن حضور خانواده حسینی‌ها در زمره نوازندگان این سریال است که از جمله نوازندگان شناخته‌شده و با سابقه فراوان در موسیقی این منطقه به شمار می‌روند.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بازی پرهیاهوی احمد مهران فر با لهجه ی زیبای مازندرانی که گاه از پس از بین بردن لهجه ادای کش دار لغات و گاه از پس لهجه دار بودن تلفظات چندین بار تکرارکردن کلمات شیرینی خاصی به محفل عیدانه خانه ها اضافه کرده
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و بازی متفاوتی از فیلمنامه نویس و بازیگردان کار محسن تنابنده که این بار در ردای یک مازندرانی زحمت کش که عاشق و شیفته پدر,همسر و فرزندانش هست نقش محسن تنابنده را هم می‌توان در آن بسیار پررنگ دانست، چرا که یکی از نویسندگان این متن بوده و چنانکه در عنوان‌بندی اثر‌آمده ،نویسنده اولیه متن هم او بوده است و با شناختی که از او به جای مانده است، می‌توانیم به ضرس قاطع بگوییم که یکی از محوری‌ترین افراد این مجموعه محسن‌تنابنده است که توانسته ضمن خلق کاراکتری تازه در فضای فیلم‌های کمدی ایران،سطح سریال‌سازی طنز در تلویزیون را هم ارتقاء دهد.

با موضوعی جدید و اتفاقات غیر منتظره ای که هر سکانس بیننده را با تکرار این جمله مواجه میکند:"چقدر اینا بیچاره ان!کِی میشه اینا برسن به خونه زندگیشون!"
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سیروس مقدم که پرونده پرباری از سریالهای پرطرفدار تلویزیونی دارد این بار بهتر از گذشته به مسئله طنز پرداخته سریال سال گذشته عیدانه مقدم رو که فراموش نکردید سریال پرطرفدار چاردیواری که اون هم فوق العاده بود و بعدش به سراغ تم دلهره رفت و زیر هشت رو ساخت...
حال باید دید مقدم تا آخر این هیجان زیبای پایتخت رو نگه خواهد داشت یا نه...........
نظر شما چیه؟من که میگم آره.......

Greedy
29-03-2011, 16:19
حال باید دید مقدم تا آخر این هیجان زیبای پایتخت رو نگه خواهد داشت یا نه...........
نظر شما چیه؟من که میگم آره.......

شکی نیست ....

vroom
29-03-2011, 17:58
سلام دوستان:20:
من قسمت دیشب رو متاسفانه نتونستم ببینم
لطف میکنید یکمی توضیح بدید چی شد
ممنون:20:

sAeEd_kHaAn
29-03-2011, 18:40
بهترين سريال نوروزي بدون شك همين پايتخت هست كه واقعا كارگرداني مقدم خودشو نشون ميده كلا از برنامه هاي نوروزي همين سريال بدلم نشست بقيشون ابكي ان و ارزش ديدن ندارن سعيد اقاخاني ام كه همه كاراش شبيه هم و بي مزه شدن

اين محسن تابنده خيلي باحال بازي ميكنه ديشب وقتي تو پارك داشت گريه ميكرد ادم كاملا باهاش ارتباط برقرار ميكرد احمد مهران فر هم با لحجه بامزش خيلي باهاله

sAeEd_kHaAn
29-03-2011, 19:19
بدون شرح


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] jpg

toolhelp
29-03-2011, 21:43
هر چند من زياد از كارهاي مقدم خوشم نمياد ولي واقعا تبريك ميگم به بازيگران اين سريال به خاطر بازي روان ، تاثيرگذار و زيباشون كه حس رو كاملا به بيننده منتقل ميكنن.......

ولي من موندم خمسه چشماش با اين عينك ته استكاني اذيت نميشه !!!

Life24
29-03-2011, 22:23
حالا این جریان فیلم گرفتن چی بود اخرش؟

moslem47
29-03-2011, 23:17
امشب هم مثل شب های گذشته جالب بود
جالب تر اونجایی بود که پلیس دم خوابگاه ارسطو را می گیره ولی یهو نشون میده که اومدن جا کامیون اولش فکر کردم سانسور شده ولی بعدش خیلی رمانتیک اون صحنه را نشون دادند . مقدم واقعا هنرش را تو این صحنه نشون داد خیلی خوشم اومد

sAeEd_kHaAn
30-03-2011, 10:53
حالا این جریان فیلم گرفتن چی بود اخرش؟

امشپ ميفهميم :31:

H A M A S
30-03-2011, 11:08
تنابنده یه گریزی هم زد توی سریال 24!!!
احتمالا امشب خودش میشه جک باور--بابا پنجعلی هم میشه رئیس سی تی یو!!!:31:
ولی کلا فیلم خیلی جالب شد!

sAeEd_kHaAn
30-03-2011, 11:34
بدون شرح :31:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Amirdb
30-03-2011, 11:39
تکرارش ساعت چند میذاره؟
دیشب ندیدم

dehtoday
30-03-2011, 11:48
تکرارش ساعت چند میذاره؟
14:45 ....

toolhelp
30-03-2011, 12:14
بدون شرح :31:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


جالبه ولي چرا هم جهت حركت ماشينا ايستاده؟!!! گوسفنده با اون پاهاي لاغر و هيكل باد كرده طنز صحنه رو بيشتر كرده...

Lamanta
30-03-2011, 13:00
بدون شرح


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] jpg



کسی ویدئوی رقصشون رو داره ؟

Greedy
30-03-2011, 13:07
تو این سکانس دو سه ماشین جلوش وایمیستن هی نقی میره به سمتشون برای همین تو این عکس جهتش اینوره :دی

nar nia
30-03-2011, 15:15
بيچاره تهران!


خبرگزاري فارس: گويا «تهراني بودن» يك گناه نابخشودني است. امسال هنرمندان ما، با هدايت از قبل، كوشيدند كه «تهران» را جايي ترسناك و غيرقابل ‌سكونت، دست‌كم براي مهاجران به «تهران» ترسيم كنند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

گويا «تهراني بودن» يك گناه نابخشودني است. زيرا در آغاز سال كه مي‌شود، جمعيت بسيار زيادي از آن فرار مي‌كنند و آن‌چنان كسي هم به اينجا نمي‌آيد تا ما ببينيم كه مسافران نوروزي از حضور در اين شهر، لذت مي‌برند. اين موقعيت انكارناشدني تهران، در همه چيز نمود دارد. حتي در مجموعه‌هاي تلويزيوني سال نو در 4 شبكه كه با تكرار در شبكه جام‌جم، به عدد 5 رسيد.
امسال هنرمندان ما، با هدايت از قبل، كوشيدند كه «تهران» را جايي ترسناك و غيرقابل‌سكونت، دست‌كم براي مهاجران به «تهران» ترسيم كنند.

سريال‌هاي «پايتخت»، «بچه‌ها نگاه مي‌كنند» و «راه در رو» براي شهرستاني‌ها و مهاجران به تهران دام پهن كردند و تعليق آفريدند و «موج و صخره» نيز جايگزيني براي فرار از اين شهر نشان داد. هرچه باشد، تهران به زعم كارشناسان فن و سياستمداران، مناسب سكونت نيست.
هر كه در تهران مانده، گرفتار نفسانيات شده و هركه از اينجا رفته، انسان مانده است.
«عمو امجد» و راننده‌اش «مظفر» در سريال «موج و صخره»، خانواده «شهشهاني» در سريال «پايتخت»، خانواده «بازرگاني» در سريال «راه در رو» و «خان عمو» و «دامادهايش» در سريال «بچه‌ها نگاه مي‌كنند» نمونه‌هايي از افرادي هستند كه به دور از انسانيت، آينده‌نگري و نگاه مثبت، حقوق ديگران را زيرپا مي‌گذارند و دربرابر، افرادي چون «علي‌آبادي‌هاي» سريال «پايتخت»، خانواده «گلدار» در سريال «راه در رو» و «شقايق» در سريال «بچه‌ها نگاه مي‌كنند» در صدد نشان دادن راه و پناه دادن به درماندگان و كمك هستند و به اينها بي‌فزاييد، نقش‌هايي چون «دلاور» يا «پدر پري» در سريال «راه در رو» كه در شهرستان، ميزبان و هدايتگر به راه راست هستند.
البته از دانش «هادي»، برادر «هما»، به عنوان يك «علي‌آبادي» فهيم در مجموعه تلويزيوني «پايتخت» كه به خوبي توانست يارانه‌ها و هدفمندي را تعريف كند و توضيح دهد، نبايد گذشت. موضوعي كه معاون سياسي امنيتي استانداري مازندران آن را در نظر نگرفته و به مجموعه تلويزيوني «پايتخت» اعتراض كرده است.
حتي اركان اداري و انتظامي تهران در اين مجموعه‌ها آگاهانه درگير نشده‌اند و آنچنان آنها را ناديده گرفته‌اند كه قهرمانان روايت خودشان به سختي و با دشواري بايد بار خود را از مهلكه‌هاي روايتي عبور دهند. در برابر اين موقعيت، به سازمان عمران كيش، نيروي انتظامي و حتي اماكن اقامتي كيش توجه كنيد كه چه به ‌موقع و درست حضور دارند و مراقب هموطنان هستند.
اما به ‌جز مجموعه تلويزيوني «پايتخت»، ديگر مجموعه‌ها نتوانستند اين موضوع را به خوبي نشان دهند كه بودن در تهران و انسان ماندن، بسيار سخت است.

تفاوت كار «سيروس مقدم» و همكارانش در سريال «پايتخت» با ديگر گروه‌هايي كه مجموعه‌هاي ديگر را ساختند، در جدي ‌گرفتن ماموريت محوله است و براي همين، همه فراموش كرديم كه معمولاً در عيد، به شادي و طنز بيشتر اولويت داده مي‌شد و آنقدر در اين مجموعه، موضوع را با قدرت پيگيري كردند كه همه آن را مي‌بينيم با اينكه بيشتر به غصه و نگراني رسيده‌ايم تا شادي و شايد اين نيز حسن اين مجموعه است كه باعث مي‌شود به غفلت و سرخوشي در تعطيلات نوروزي گرفتار نشويم.
غيرقابل انتظار بودن حوادث و تعليقاتي كه در روايت «محسن تنابنده» در سريال «پايتخت» وجود دارد، انتظار براي ديدن قسمت بعدي را زنده نگه داشته است، موضوعي كه در ديگر مجموعه‌هاي نوروزي سيما وجود ندارد و همان داستان‌هاي بارها بيان ‌شده و ايفاي نقش‌هاي آشنا، قابل حدس و با كمترين تنوع در ارائه آنها را شاهديم. به گونه‌اي كه براي سريال «موج و صخره» با ايجاد يك مسابقه ساده پيامكي، سعي شده بيننده را دنبال خود بكشانند.

ما در انتخاب بازيگران نيز، گروه قدري را در سريال «پايتخت» به نسبت گروه‌هاي آشناي ديگر مجموعه‌ها مشاهده مي‌كنيم. آنچه در كار «سيروس مقدم» ديده مي‌شود، بسيار كم‌ سابقه و مديريت ‌شده است، اما در ديگر مجموعه‌ها به گونه‌اي كادر بازيگري حضور دارند كه گويا همه چيز براي تكرار گذشته‌ها، وانهاده شده و كارگردان زياد نگران هدايت صحنه نيست و حتي در دو مجموعه «موج و صخره» و «راه در رو» خود كارگردان يكي از بازيگران اصلي مجموعه است.
نقش «گوهر خيرانديش» در مجموعه تلويزيوني «بچه‌ها نگاه مي‌كنند» همانند نقشي است كه در مجموعه تلويزيوني «اشك‌ها و لبخندها» ساخته حسن فتحي داشت، كه در آنجا با «مهدي هاشمي» در يك سينما شراكت ارثي داشت و در اينجا با «آتيلا پسياني» در خانه پدري.
اين تشابه از اين جهت يادمان آمد كه «اشك‌ها و لبخندها» هم در عيد امسال در ساعت‌هاي آغازين بامداد، از شبكه يك پخش شد. خود «آتيلا پسياني» كه كاراكتر آشناي «تقي تاكسي» مجموعه تلويزيوني «چارديواري» ساخته سيروس مقدم را به ياد مي‌آورد.
البته از جدي بازي كردن «نيما شاهرخ شاهي» و تا حدي، «علي صادقي» در مجموعه تلويزيوني «موج و صخره» و يك ارائه بسيار متفاوت از هنرمند برجسته، «عليرضا خمسه» در نقش «بابا پنجعلي» در مجموعه تلويزيوني «پايتخت» نبايد عبور كرد.

يك موضوع بسيار واضح هم، بعضي تكرارهايي است كه در روايت‌پردازي اين 4 مجموعه ديده مي‌شود. يك نمونه، شباهتي كه در بخش وجود مرده، نيز وارثان و خانه، به طرز عجيبي در سريال‌هاي «پايتخت» و «راه در رو» ديده مي‌شود. اما چون بناي سريال «پايتخت» بر اين است كه به شتاب از داستان‌هاي تقريبا فرعي عبور كند، روش مديريت اين داستان فرعي بسيار بهتر از مشابه خودش در سريال «راه در رو» درآمده است.

دو نكته هم از سينما در ارتباط با اين مجموعه‌ها در انتهاي اين يادداشت فشرده بگوييم كه، تناسبي براي ايجاد كاراكتري به شكل «سعيد راد» در زندان در سريال «راه در رو» و نيز تقليد سكانس آشناي فيلم سينمايي «قيصر» و ... در همين مجموعه براي كليت روايت اين مجموعه نديديم.
و نكته ديگر كه باز هم از سينما ياد مي‌كنيم: به رغم همه تلاشي كه اين هنرمندان براي تلخ نشان دادن زندگي در تهران و بي‌عاطفه بودن انسان‌هاي مانده در روايت‌هاي ماشيني نشان دادند، همه تهراني‌ها اين چنين نيستند و در تهران نيز انسانيت، عاطفه و احترام به بزرگتر وجود دارد، موضوعي كه اصلا موجد روايت فيلم سينمايي «جدايي نادر از سيمين» شد، يعني اصرار فرزند بر مراقبت از پدر فرتوت، پير خود و ماندن در ايران و تهران، موضوعي كه «نقي» در مراقبت و گريه براي «بابا پنجعلي» در سريال «پايتخت» نشان داد.

----------------------------------------------------------
نويسنده: حسين سلطان‌محمدي
عضو انجمن منتقدان و نويسندگان سينمايي ايران

Majid-6120
30-03-2011, 19:48
سلام

واقعا باید بگم که سریالیه در خور و شایسه مردم ایران !

- خیلی سریال خوبیه ! من از نظر محتوای در سطحی نیستم که نظر بدم ولی باید بگم معرکست !

- از نظر فنی باید بگم که فیلم برداری این مجموعه نظر منو جلب کرده ... تویه تقریبا همه ی سکانس ها ( به غیر از تعدادی انگشت شمار ) فیلم برداری یه نکته جالب داره و اون اینه که دوربین رویه پایه نیست و یه حالت لرزان زیبایی داره و اکثر سکانس ها هم با یک دوربین گرفته شدن ، که این خودش هیجان رو تویه یه سکانس بالا میبره !

- نکته ظریف سریال انعطاف پذیریه خوبشه !

اونجایی که بابا پنجعلی مریض شده بود تویه کامیون و اورژانسی ها بالا سرش بودن و داشت می گفت : میخوام برم علی آباد !
تویه این لحظه حالت خیلی طنزی داشت که تویه همین لحظه با اضافه شدن یه موزیک متن غمگین و محلی سکانس طنز در یه لحظه به سکانس غم انگیزی تبدیل شد !

- موسیقی پایانی : بی نظیر ! تنها چیزیه که میتونم در بارش بگم ! اون قسمت از شعرش که میگه : مسلمانان غریبی مفلسم کرد .... خیلی به شخصه برای من خاطره انگیزه چون این شعر رو یادمه خدا بیامرز مادربزگم خیلی میخوند !

- در کل : از 10 نمره بهش نمره کل رو میدم !

Life24
30-03-2011, 20:07
از نمره 20 من بهش 12 میدم.

Amirdb
30-03-2011, 22:14
فکر کنم این آخریاش خوب در نمیاد...این قسمتش که این جوری بود!
البته من تو زیر هشت هم همین پیش بینی رو کردم ولی پیش بینیم اشتباه در اومد :31:

OSEN
30-03-2011, 22:15
میگم چه خوب شد این قضیه ی پلیسی بوجود اومد . این تم پلیسی که وارد سریال شد باعث شد حداقل برای یه شب شاهد سرازیر شدن انواع و اقسام مشکلات رو سر این خونواده ی دوست داشتنی نباشیم :31:.
این مونتاژ داربی امروزم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] خیلی جالب ناک شده بود . حرکت جالبی بود [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



.

pcforlife
30-03-2011, 22:31
جالبه که زیرنویس داربی سریال خودش بود!:31:
چقدر صحنه سوال و جواب (یه جورایی بازجویی):31: و ریکشن های بابا پنجعلی (تاکید مقدم به نشون دادنش) باحال بود! هر سری خمسه رو نشون میداد میزدم زیر خنده! :31:
باحال ترین دیالوگ قسمت امشب هم جایی بود که بیسیم گفت موقعیت رو گزارش کنید، نقی برداشت به سروان گفت: بگو مشغول آبگوشت خوردنیم!!:27:

M A M M U T
30-03-2011, 22:54
واقعا سریال جالبیه...... قبل از عید من فکر میکردم واقعا مسخره میشه اما فوق العاده شد....
بازی روان محسن طنابنده.... همین طور اون پسرخالش ارسطو......
واقعا عالیه....خدا سیروس مقدم رو از صدا سیما نگیره....اگه بگیره دیگه همین چهار تا بینندش رو هم ازدست میده.....

فکر کنم این آخریاش خوب در نمیاد...این قسمتش که این جوری بود!
البته من تو زیر هشت هم همین پیش بینی رو کردم ولی پیش بینیم اشتباه در اومد :31:

البته من برعکس فکر میکنم....
من فکر کردم آخر زیر هشت خوب دربیاد که افتضاح شد....(به خاطر فشار هایی که روی سیروس مقدم بود البته)
این یکی فکر کنم خیلی خوب در بیاد آخرش....

!@#$%^&*()
31-03-2011, 10:42
اون قسمتش باحال بود که باباپنجعلی حرفای پلیسه رو تکرار میکرد...شاهد شاهد مرکز....شاهد شاهد مرکز........(بعد از چند لحظه)..........نقی مستحضر باش اینجا علی آباده...اَره[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Enamela
31-03-2011, 11:59
کسی اون قسمتی که توی سونا بودن خونه ی قهرمان دست کج بعد علف خوردن توهم زدن رو داره؟
نمیدونم کدوم قسمت بود اما هرکی اون قسمت رقصشون رو بزاره برای دانلود خیلی لطف میکنه

nar nia
31-03-2011, 16:00
انتقاد شديد تشكل‌هاي دانشجويي مازندران از فيلم «پايتخت»


فارس: تشكل‌هاي دانشجويي مازندران در نامه‌اي سرگشاده خطاب به ضرغامي رئيس‌ سازمان صداوسيما از فيلم نوروزي «پايتخت» به شدت انتقاد كردند.

متن نامه سرگشاده جمعي از تشكل‌هاي دانشجويي دانشگاه‌هاي مازندران خطاب به عزت‌الله ضرغامي رئيس سازمان صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران به شرح ذيل است:

بسم الله الهادي
...راديو و تلويزيون يك دستگاه آموزشى است، سينما يك دستگاه آموزشى است. بايد دستگاهها را به طور مسالمت، به طور صحيح، به طور سليم اداره كرد. (صحيفه امام - جلد‏6 - صفحه412)

جناب آقاي ضرغامي، مسئول محترم صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران

سلام عليكم؛

احتمالا اين جمله بيان شده از امام براي حضرت عالي آشنا به نظر مي‌رسد كه تلويزيون يك دستگاه آموزشي است. تلويزيون به مثابه يك آموزشكده‌اي است كه مسئول تربيت جامعه مي‌باشد. اما متاسفانه نوجوان و جوان امروزي به جاي آنكه درس برادري با ساير ملت‌ها و مسلمانان را بياموزد كه او را دغدغه‌مند نسبت به تحولات جامعه جهاني كند، درس بي تفاوتي را از تلويزيون مي آموزد. به جاي اينكه درس فرهنگ و ارزش هاي ديني را از اين دستگاه فرا گيرد درس تمسخر و رذايل اخلاقي را مي‌آموزد. اين رسانه به جاي ترويج فرهنگ ساده زيستي و حمايت از مستضعفين، تجمل‌گرايي را ترويج مي‌دهد و متناسب با ذائقه مرفهين جامعه دست به توليد فيلم و برنامه تلويزيوني مي‌زند. چرا بايد براي شاد نگه داشتن عده‌اي پايتخت‌نشين هزينه بيت‌المال را صرف برنامه‌هايي همچون فيلم "پايتخت " كرد؟

بعيد مي‌دانم اين جملات حضرت آقا را نشنيده باشيد كه فرمودند:

"حالا اين را هم من به شما عرض بكنم؛ غالب اين شهرهايي كه لهجه‌هاي آن ها تقليد مي‌شود، شهرهايي هستند كه داراي مردم غيرتمندي هستند كه در حوادث مهم صد سال پيش، در مقابل دشمنان و مهاجمين ايستاده‌اند. اين تصادفي نيست... يكي از مناطقي كه ايستادگي سرسخت كرده، مناطق شمال است،

...اتفاقاً سعي شده است كه همين‌ها از لحاظ لهجه در بين مردم سبك بشوند. يعني تقليد مي‌شود. پس ضمناً در پرانتز، به اين نكته هم توجه داشته باشيد... اين مسلماً حرام است. در حرمت اين عمل هيچ شكي نيست. "

كار رسانه جمهوري اسلامي ايران به حدي رسيده كه خلاف نظر مستقيم رهبري عمل مي‌كند.

جناب آقاي مهندس ضرغامي؛

خنداندن مردم به هر قيمتي رسالت رسانه جمهوري اسلامي نيست. هنوز هم كه هنوز است يك برنامه متناسب با فضاي ديني و شاد توليد نشده است و اين يكي از ضعف هاي مهم رسانه ديني است كه نتواند بر اساس مباني تفكري و اعتقادي خود، گريه و خنده را براي مردم به ارمغان آورد.

رياست محترم صدا و سيما؛

هنوز يك سال و اندي از دستور مقام ولايت در پيام تمديد حكم حضرت عالي نگذشته است كه فرمودند:

"سفارش اساسي اينجانب نزديك كردن و رساندن اين رسانه ي فرهنگ ساز، به طراز رسانه ئي است كه دين و اخلاق و اميد و آگاهي، بارزترين نمود آن باشد و رفتار اجتماعي مخاطبان و نيز نهاد حساس و مهمي چون خانواده بر اساس آن شكل گيرد و هنر و شيوه هاي گوناگون حرفه‌ئي و آزموده شده يا نوپديد، يكسره در خدمت رشد اين شاخص‌ها در آيد. "


حال از حضرت عالي مي پرسيم نسبت فيلم "پايتخت " با دين و اخلاق چيست؟ اثر فرهنگ ساز اين فيلم در محيط هاي خانوادگي چيست؟ آيا مي‌توان ادعا كرد كه خانواده‌ها بعد از ديدن اين برنامه به سمت كمالات انساني و ارزشهاي ديني سوق پيدا مي‌كنند؟ اگر واقعا اين فيلم آموزه‌هاي ديني را منتقل مي‌كند بيائيد و تبيين آن را براي مخاطبين اين رسانه ملي انجام دهيد و الا انتظار است از پخش اين فيلم جلوگيري كنيد، گرچه مي‌دانيم آب به جوي رفته را نمي‌توان برگرداند. و همچنين از اين اقدام توهين آميز خود كه علنا خلاف شرع بين انجام گشت، رسما عذرخواهي كرده و با نظارت بيشتر خود از ارتكاب مجدد اين اعمال درباره هر قوميتي جلوگيري كنيد و در نهايت به فكر چگونگي انتقال معرفت ديني از طريق اين رسانه به مردم و ارائه يك مدل ديني براي خنداندن مردم باشيد.

بنياد علمي فرهنگي حيات

بسيج دانشجويي دانشگاه كشاورزي و منابع طبيعي ساري

بسيج دانشجويي دانشگاه صنعتي نوشيرواني بابل

بسيج دانشجويي دانشگاه علم و صنعت (واحد بهشهر)

بسيج دانشجويي دانشگاه علوم پزشكي بابل

بسيج دانشجويي دانشگاه پيام نور بهشهر

بسيج دانشجويي دانشگاه علوم و فنون مازندران

انجمن اسلامي مستقل دانشجويان دانشگاه مازندران

انجمن اسلامي مستقل دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي بابل

انجمن اسلامي مستقل دانشجويان پرستاري رامسر

انجمن‌ اسلامي مستقل دانشجويان دانشگاه غيرانتفاعي نيما محمود آباد

Life24
31-03-2011, 16:12
در فیلم ساختمان 85 که آبادانی ها رو کردن دزد و قاتل کسی چیزی نگفت حالا یک طنز درست شد همه ازش انتقاد میکنن که مسخرشون کردن؟

OSEN
31-03-2011, 16:30
اینجور تشکل ها و آدما از خداشونه که یه همچین موضوعاتی پیش میاد تا اسمشون حداقل تو یه خبرگزاری بیاد . وگرنه شما حساب کن تا آخر عمرت اسم همچین چیزی به گوشتون میخورد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

انجمن‌ اسلامي مستقل دانشجويان دانشگاه غيرانتفاعي نيما محمود آباد

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

بیخیال شید بابا . به نظرم اینجور خبرا ارزش وقت گذوشتن و بحث رو نداره .



.

radium
31-03-2011, 16:44
:31:سریال جالبیه

mefmef
31-03-2011, 16:58
اینجور تشکل ها و آدما از خداشونه که یه همچین موضوعاتی پیش میاد تا اسمشون حداقل تو یه خبرگزاری بیاد . وگرنه شما حساب کن تا آخر عمرت اسم همچین چیزی به گوشتون میخورد
دقیقا همینطوره
این سریال نه تنها هیچ نگرش منفی نسبت به مازندرانیها نداره بلکه به نظر من داره به شکلی سنت های خوبی که بین اونا وجود داردرا بازگو می کنه
نمونه اش رفتار بسیار خوبی که نقی و همسرش باهم دارن

pcforlife
31-03-2011, 17:19
بعد قسمت دیشب طبق روال چند قسمت گذشته به سبک سریال در مسیر زاینده رود صحبت های مردم رو راجع به سریال گذاشتند، یه بنده خدایی حرف خیلی جالبی راجع به سریال زد.
برداشت گفت یکی از پیام های سریال به کسانیه که فکر میکنن با مهاجرت به تهران شراط زندگیشون بهتر میشه و با آسایش و آرامش بهتری زندگی می کنند! اما سریال میخواد نشون بده که تهران هم مثل شهرهای دیگه شرایط اقلیمی، فرهنگی، اجتماعی و... خاص خودش رو داره و مثل سایر شهرهای بزرگ (بلکه بیشتر از اونا) مشکلات و نا آرامی های مخصوص به خودش رو داره و اون ظاهر فریبنده ای که خیلی ها از دور میبینند نیست!
.
.
خیلی از نظرش خوشم اومد! :20:

Life24
31-03-2011, 17:58
تنها نکته جالب در این فیلم در کل قسمت ها به نظرم این بود
که هر جا میری تا از حقت دفاع کنی و حرف بزنی
میگن زنگ میزنیم 110
خوب واقعا زنگ بزنید والا به خدا.

poonel
31-03-2011, 20:25
لعنت به میهمانان نوروزی که نمیزارند راحت این فیلم رو نگاه کنیم. وقتی میان خونمون موقع پخش پایتخت و... اونقدر وراجی می کنند که نمیشه صدای فیلم رو شنید. نفهمیدم فیلم چی شد.

M3HRD@D
31-03-2011, 22:27
این قسمت هم مثل مابقی قسمت ها عالی بود ولی پلیس بازیش یکم آماتور در اومده بود اونم فدای سر ناهار نخردیم بابا پنج علی.دی

قسمت های قبل یه دیالوگ باحال داشت اونجایی که گل رخ به ارسطو میگه چیزای دیگه هم مهم ارسطو در جواب میگه :عشق که باشه باغ پرتقال هم که هست...:27:

کلا دمشون گرم:11:

solo8
31-03-2011, 22:42
امشب موقعی که داشتن در مورد ارستو و گلرخ صحبت میشد عمو پنجعلی هی تیکه میومد من پاره شده بودم از خنده!!!:laughing::laughing:

نفسم دیگه در نمیومد!:thumbsup:

Life24
31-03-2011, 22:43
باید سعی کنند کمی نکات آموزنده هم قاطی فیلم کنند.

moslem47
31-03-2011, 23:19
باید سعی کنند کمی نکات آموزنده هم قاطی فیلم کنند.
مثلا چه نکته آموزنده ای...................... اتفاقا این فیلم خوبیش به محتوا بودنشه

---------- Post added at 12:19 AM ---------- Previous post was at 12:17 AM ----------


امشب موقعی که داشتن در مورد ارستو و گلرخ صحبت میشد عمو پنجعلی هی تیکه میومد من پاره شده بودم از خنده!!!:laughing::laughing:

نفسم دیگه در نمیومد!:thumbsup:
گل گفتی .................. اون پارک رفتنش و ورزشش هم جالب بود. طفلکی رفته بود بالا نمی تونست پایین بیاد
اون موتور سواره هم که پتو رو انداختن روش جالب بود

Majid-6120
31-03-2011, 23:45
باید سعی کنند کمی نکات آموزنده هم قاطی فیلم کنند.

بابا نکته دیگه از این آموزنده تر ! اون یارو موتوریه که پتو رو انداختن روش دیدی چجوری خورد زمین ؟ بعدش دیدی چجوری بلند شد مثه فنر نشست پشت موتور ؟ چحوری میشه همچین چیزی ؟

علتش استفاده از کلاه کاسکت بود !

پس : همیشه از کلاه کاسکت استفاده کنید ! : دی


یه جا که سوار کامیون بودن و داشتن میرفتن و هی نشون میداد که کرسی دار میفته رو مدارک یه لحظه به خودم گفتم اینا مگه کرسیشون برقی نبود ؟ بعد دیدم ارسطو اومد گفت از باطری ماشین سیم کشیدم و ضایع شدیم ! : دی

OSEN
31-03-2011, 23:55
اون تیکه ی ورزش کردنشون که آخرت خنده بود خدایی . طرز راه رفتن خمسه رو داشتین فقط، بعدنکه ازون وسپله ورزشى پباده شد . خود مهران فر هم خندش گرفته بود دپگه . یا اونجا که نقی میدوید تو پارک و همه هم به دنبالش ; ))
موزیک متنشم تو این قسمت چندجایی ازون تم شهرستانی فاصله گرفته بود . منو یاد زیر ۸ انداخت موزیکش .
راستی ۲ شبه میخوام اینو بگم که هی بپخبالش مبشم . به نظرتون ساکن شدن معمولی ها ته کامیون یه نموره همچین سوتی نبود ؟!
اینکه از کجا گاز کشیدن که اجاق رو علم کردن ؟ برق از کجا گرفتن برا تی وی ؟ و از همه مهمتر اینکه وسایلشون رو کجا جا دادن که تونستن ته کامپون رو اونجورى خالى کنن ؟
هرچند شخصا میتونم در مقابل حس صفا و صمیمیتی که در عین سادگی بمون منتقل کرد این حرکت، نادیده بگیرمش.

شب خوش .

Mostafa.yey
01-04-2011, 00:07
واسه علی آباد کتوله طر های بابل هستش

علی آباد کتول واسه استان گلستانه

pcforlife
01-04-2011, 00:52
سره جریان موتورسواره من کف کردم!!:18: مونده بودم تحت تاثیره :31: اتفاق بدی که برای موتورسواره افتاده بود باشم یا بخندم!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] :31:

امشب موقعی که داشتن در مورد ارستو و گلرخ صحبت میشد عمو پنجعلی هی تیکه میومد من پاره شده بودم از خنده!!!:laughing::laughing:

نفسم دیگه در نمیومد!:thumbsup:
محشر بود! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] یه تیکه صمد نمیدونم گفت گلرخ رو روی چشمم نگه داشتم! پنجعلی گفت رو چـــشـــت!؟! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به نظرم امشب فقط رو صحنه ها مانور میدادن و سریال داستان خاصی رو دنبال نمی کرد که به نظر من یه جور نقطه ضعف واسه قسمت امشب بود! ولی تک گویی های بازیگرا و گره های ساده ای که بیشتر به خاطر ایجاد طنز تو داستان درست شده بود، واقعا نذاشت نقطه ضعفی که بهش اشاره کردم به چشم بیاد!


موزیک متنشم تو این قسمت چندجایی ازون تم شهرستانی فاصله گرفته بود . منو یاد زیر ۸ انداخت موزیکش .

آره! دقیقا!


اینکه از کجا گاز کشیدن که اجاق رو علم کردن ؟ برق از کجا گرفتن برا تی وی ؟ و از همه مهمتر اینکه وسایلشون رو کجا جا دادن که تونستن ته کامپون رو اونجورى خالى کنن ؟

واسه گاز که فکر کنم کپسول داشتند! ولی خود منم موندم برق یخچال و تی وی رو از کجا آوردن! موتور برق نکنه داشتند؟!!:31:


و از همه مهمتر اینکه وسایلشون رو کجا جا دادن که تونستن ته کامپون رو اونجورى خالى کنن ؟

اونقدر جا باز کرده بودن که موقع خواب زنونه مردونش کرده بودند!:31:
یاعلی:11:

Majid-6120
01-04-2011, 00:56
ولی خود منم موندم برق یخچال و تی وی رو از کجا آوردن!اولین قسمتی که اومدن کنار پارک مگه ندیدین نقی از اون یارو دکه ایه سیم کشید تا کامیون !

تنها سوتی که ازش گرفتم این بود که اون شبی که بارون میومد مثه دم اسب ، فردا صبحش زمین خشک خشک بود ! ( دیگه این آخر گیر دادنه : دی )

solo8
01-04-2011, 05:18
راستی ۲ شبه میخوام اینو بگم که هی بپخبالش مبشم . به نظرتون ساکن شدن معمولی ها ته کامیون یه نموره همچین سوتی نبود ؟!
اینکه از کجا گاز کشیدن که اجاق رو علم کردن ؟ برق از کجا گرفتن برا تی وی ؟ و از همه مهمتر اینکه وسایلشون رو کجا جا دادن که تونستن ته کامپون رو اونجورى خالى کنن ؟
هرچند شخصا میتونم در مقابل حس صفا و صمیمیتی که در عین سادگی بمون منتقل کرد این حرکت، نادیده بگیرمش.

شب خوش .
گاز رو که میشه گفت ممکنه یه کپسول گاز داشتند.

برق رو هم از دکه ی اونور اوردن براش.همون موقعی که داشت کامیون رو روبراه میکرد نشوم داد اینو...

وسایلشون ته کامیون دیگه!البته این یکم غیر طبیعی بود.چون وقتی که نقی بار اول میاد سراغ کامیون به سختی جابجا میشه.ولی الان خیلی جا زیادیه!

ویرایش: ببخشید دوستان من صفحه ی 12 رو ندیدم!!!:18:

حالا دیگه اینارو نشتم تایپ کردم.پاکشون نکنم دیگه:46:

mefmef
01-04-2011, 11:34
دیشب یه سوتی جالب داشت
اونجایی که ماشین بشدت تکون خورد و اجاق زیر کرسی افتاد روی کرسی چندتا استکان چایی بود که تکون نخورده بود !!!!

nafe-bandar
01-04-2011, 12:44
عجیبه به علیرضا خسمه با همچین تجربه ای یه همچین نقش بیخودی بدن!
از جناب سیروس مقدم بعیده! بهتر نبود علیرضا خمسه با این قدمت یه نقش سنگین تری می دادند؟!
و اینکه بعضی سکانس هاش خسته کننده میشه کاش موسیقی بین فیلمش بیشتر بود...
ولی در کل سریال جالبیه.... داره نشون میده که زندگی ساده یا سطح پایین با وجود سختی ها چقدر شیرینی داره ...

OSEN
01-04-2011, 13:03
نقش بیخود ؟!!!! کی غیر خمسه میتونس این نقش بیخود رو به این قشنگی بازی کنه که الآن یکی از محبوبترین شخصیتای سریال باشه و تیکه کلامش رو خیلی جاها بشنوی ؟ البته فکر کنم علاوه بر هنر خمسه، میمیک صورتشم تو گرفتن این نقش موثر بوده .

بعد اینکه اگه نقش بیخود بود و جای کار نداشت ، جناب خمسه با اون قدمت ، این نقشو قبول نمیکرد .

-- یادمه حامد بهداد یه مصاحبه ی خیلی جالبی با برنامه ی هفت کرده بود . طرف گفت که نقشای کوتاه بازی میکنی و پول خوب میگیری . بهداد با همون تیپ مغرور دوست داشتنی همیشگی جواب داد که : " پول خوب میگیرم چون حقمه . من نقش کوتاه رو یه جوری بازی میکنم که قیمت پیدا کنه " . به نظرم حکایت خمسه هست و این نقشش .



:10:

mefmef
01-04-2011, 14:40
عجیبه به علیرضا خسمه با همچین تجربه ای یه همچین نقش بیخودی بدن!

باید یه نقش کوتاه بازی کرده باشی تا بتونی این اظهار نظر بکنی

خمسه یکی از نقش های سخت این مجموعه رو داره بازی می کنه

انقدر هم خوب نقشش رو بازی کرده که شما بعنوان یه پیرمرد بیخودی !!! قبولش کردین

nafe-bandar
01-04-2011, 15:35
ممنون هرکی یه نظری داره ولی اینکه خیلی ها از این حرکات خوششون بیاد دلیل نمیشه که من خوشم بیاد
آره به این نکته توجه نکردم واقعا خوب بازی کرده ولی منم نگفتم بد بازی می کنه
گفتم همچین نقش سبکی شان بعضی بازیگرا رو پایین میاره...
و البته من منظورم کوتاه بودن نقش نیست... منظورم حرکات و تیکه هاشه!
ولی بازم میگم کلا سریال رو قبول دارم چون آدم رو واقعا جای افراد سریال قرار میده
البته غیر پنجعلی :31:

nar nia
01-04-2011, 17:22
ادیانی راد: سازندگان "پایتخت" فرهنگ غنی مازندران را نشانه گرفته اند

ساری - خبرگزاری مهر: نائب رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس با انتقاد از بی توجهی رسانه ملی نسبت به عواطف مردم مازندران گفت: سازندگان پایتخت، فرهنگ غنی مازندران را نشانه گرفته اند. به گزارش خبرگزاری مهر، سید علی ادیانی راد در خصوص پخش سریال پایتخت از شبکه یک سیما با اشاره به اینکه، رسانه ملی با توجه به عملکرد خوب و قابل قبولش در حوزه های اقتصادی، سیاسی و ارائه تحلیل های معقول و منطقی از اوضاع بین المللی و منطقه ای و تنویر افکار عمومی در رابطه با مسائل اساسی و اصولی انقلاب در کشور، کارنامه قابل قبولی دارد، گفت: رسانه ملی در برنامه های نوروزی که حاوی طنز و امور اجتماعی بوده، کارنامه متناسب با شان رسانه ملی ارائه نکرده و پخش برخی از فیلم ها در رسانه ملی که مبتنی رویکرد هالیوردی بوده است، رسانه ملی را از جایگاه اصلی آن تنزل داده است.
این نماینده مجلس افزود: در سریال پایتخت، تلویزیون فرهنگ غنی و باورهای علوی و آداب انسانی مازندرانی ها را تحریف و قلب واقعیت کرده است.

ادیانی راد با تاکید بر اینکه سریال پایتخت سرشار از لودگی و افکار سخیف نسبت به فرهنگ مازندرانی ها بوده است اظهار داشت: بدون تردید نمایندگان مازندران از طرف مردم فرهیخته مازنی اعتراض مازندرانی ها را رئیس رسانه ملی ابلاغ خواهند کرد.

نائب رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس گفت: تلویزیون حق ندارد به خرده فرهنگ های موجود در کشور حمله کند و با ادبیات غیر فاخر، سخیف و سبک برای فرهنگ یک منطقه و قومیت حمله کند. آنانی که پایتخت را ساخته و به نمایش گذاشتند، پایِ تخت فرهنگ ملت را نشانه گرفته و بازنده اینگونه بازی های وهن آلود سازندگان و پردازندگان این امور هستند.

وی خطاب به رئیس سازمان صدا و سیما گفت: بعنوان نماینده مردم انتظار داریم رسانه ملی در اسرع وقت از ملت ایران و مردم فرهنگ پرور مازندران رسما غذرخواهی کند.

nafe-bandar
01-04-2011, 17:29
جالبه!
ولی مصاحبه هایی که با افراد اون محل پخش می کردند دقیقا خلاف این خبر بود!
عـــجــــــب!

H A M A S
01-04-2011, 19:30
اصل کار مردم اند که راضی هستند!!
نمیدونم بقیه چرا ناراحتن!!

Reza31001
01-04-2011, 19:52
کلا وقتی تو یه فیلم نقش های شهرستانی پر رنگ هستن چهار نفر از مسئولین عزیز ! پیدا میشن که اعتراض کنن ولی مهم همونه که مردم دوست داشته باشن و به خصوص مردم همون شهرستان ناراحت نشن

به نظر من قبلا توی بعضی از فیلم ها همین مشکل بود که مثلا شهرستانی ها رو نفهم و کم هوش جلوه میدادن ولی توی این فیلم اصلا همچین شرایطی نیست (به غیر از عمو پنجعلی که خوب پیر و مریضه و آلزایمر داره)

vroom
01-04-2011, 22:02
دَوندگی و برازندگی[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Life24
01-04-2011, 22:10
ادیانی راد: سازندگان "پایتخت" فرهنگ غنی مازندران را نشانه گرفته اند

ساری - خبرگزاری مهر: نائب رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس با انتقاد از بی توجهی رسانه ملی نسبت به عواطف مردم مازندران گفت: سازندگان پایتخت، فرهنگ غنی مازندران را نشانه گرفته اند. به گزارش خبرگزاری مهر، سید علی ادیانی راد در خصوص پخش سریال پایتخت از شبکه یک سیما با اشاره به اینکه، رسانه ملی با توجه به عملکرد خوب و قابل قبولش در حوزه های اقتصادی، سیاسی و ارائه تحلیل های معقول و منطقی از اوضاع بین المللی و منطقه ای و تنویر افکار عمومی در رابطه با مسائل اساسی و اصولی انقلاب در کشور، کارنامه قابل قبولی دارد، گفت: رسانه ملی در برنامه های نوروزی که حاوی طنز و امور اجتماعی بوده، کارنامه متناسب با شان رسانه ملی ارائه نکرده و پخش برخی از فیلم ها در رسانه ملی که مبتنی رویکرد هالیوردی بوده است، رسانه ملی را از جایگاه اصلی آن تنزل داده است.
این نماینده مجلس افزود: در سریال پایتخت، تلویزیون فرهنگ غنی و باورهای علوی و آداب انسانی مازندرانی ها را تحریف و قلب واقعیت کرده است.

ادیانی راد با تاکید بر اینکه سریال پایتخت سرشار از لودگی و افکار سخیف نسبت به فرهنگ مازندرانی ها بوده است اظهار داشت: بدون تردید نمایندگان مازندران از طرف مردم فرهیخته مازنی اعتراض مازندرانی ها را رئیس رسانه ملی ابلاغ خواهند کرد.

نائب رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس گفت: تلویزیون حق ندارد به خرده فرهنگ های موجود در کشور حمله کند و با ادبیات غیر فاخر، سخیف و سبک برای فرهنگ یک منطقه و قومیت حمله کند. آنانی که پایتخت را ساخته و به نمایش گذاشتند، پایِ تخت فرهنگ ملت را نشانه گرفته و بازنده اینگونه بازی های وهن آلود سازندگان و پردازندگان این امور هستند.

وی خطاب به رئیس سازمان صدا و سیما گفت: بعنوان نماینده مردم انتظار داریم رسانه ملی در اسرع وقت از ملت ایران و مردم فرهنگ پرور مازندران رسما غذرخواهی کند.
به نظرم اتفاقا باعث شد مردم با فرهنگ و آداب و لهجه استان های مختلف ایران اشنا شوند.

---------- Post added at 11:10 PM ---------- Previous post was at 11:09 PM ----------

میگم جریان حقوقی این قضیه رو کسی میتونه باز کنه؟
خوب وقتی تو طرح باشه پولش رو میدن به صاحب خانه.
یعنی پول رو صاحب قبلی گرفته؟
خوب باز هم قرار داد داره و میتوه شاکی بشه

baren
01-04-2011, 22:12
به نظرم اصلا توهین نیست. مردم ایران اینقدر فهیم هستند که بدونن اینا طنزه !




امروز چقدر دلم سوخت برای این نقی(ایشاالله درست گفته باشم ،چون فقط صداشو معمولا میشنوم) امروز هم که خونشو میخوان خراب کنن

mefmef
01-04-2011, 22:33
امروز چقدر دلم سوخت برای این نقی(ایشاالله درست گفته باشم ،چون فقط صداشو معمولا میشنوم) امروز هم که خونشو میخوان خراب کنن

این نقی تو کل صحنه های سریال حاضره چطور شما معمولا صداش رو می شنوید ؟

Sara
01-04-2011, 22:51
باید سعی کنند کمی نکات آموزنده هم قاطی فیلم کنند.
هر نکته ایی جای خودشو داره . برنامه شبکه آموزش که نیست ! یه سریاله برای سرگرم کردن مردم ... فقط فان ... یک سریال سرگرم کننده هم میتونه بار طنز خوبی داشته باشه و میتونه نداشته باشه با همین معیار باید سنجیدش که این سریال ساختار طنز خوبی داره . نه اونقدر لودگی و بی معنایی داری که حس کنی وقتتو تلف کردی و نه موضوع تکراری ...

CAnZO
01-04-2011, 22:51
تاپيك جالبيه!
امشب كادر 90 درجه چرخيده از راه پله جالب بود . ميشد فكر كرد بخاطر كمي جا اينطور گرفته شده.

در مورد داستان كلا اواسطش رو يكم كش دادن مثلا قسمت قطع كردن برق و پنهانكاريها ... ولي ميشه حساس نشد!

Sara
01-04-2011, 22:54
در مورد شهرستانی بودن هم انقدر صمیمیت و جذابیت داشتن این خوونواده که شاید خیلی ها دوست داشتن باهاشون همراه شن ... دوست داشتنی بودن ... شاید این مشکل از عدم اعتماد به نفس عده ایی باشه که اعتراض کردن که هر چیزی رو به خودشون میگیرن ... جالب اینه از اونوم تهرانی ها اعتراض میکنن !
انگار یاد گرفتیم توی هر چیزی بگردیم و یه چیزی پیدا کنیم و اعتراض کنیم آی بهمون توهین شد ! وقتی نتونیم حق اصلیمونو بگیریم گیر میدیم به این جزئیات دیگه :D

Manager_66
01-04-2011, 23:28
من نمیدونم چرا هروقت بابا پنجعلی رو میبینم گریم میگیره . مخصوصا وقتی صحبت میکنه . یکجورایی دلم براش میسوزه :41: .

moslem47
01-04-2011, 23:29
هیچ فیلمی بدون ایراد نیست
حساس نشو حساس نشو

امشب صحنه ای که نقی با ارسطو دعوا میکنه و اونو از در به بیرون حول میده دلم واسش سوخت... عاشقی بد دردیه

vroom
01-04-2011, 23:50
امشب صحنه ای که نقی با ارسطو دعوا میکنه و اونو از در به بیرون حول میده دلم واسش سوخت... عاشقی بد دردیه


اره وقتی هم که ارسطو داشت میرفت بیرون در حالی که بقض کرده بود گفت: بدهکار هم شدیم:41:
همون موقع بابا پنجعلی هم سوار کامیون شده بود و پیاده نمیشد ، خیلی باحال بود:دی

کلاً این قسمتش خیلی خنده دار بود بجز 2 جا
یکی وقتی ارسطو رو بیرون کردن و یکی هم وقتی نَقی نامه ی شهرداری رو دید:13:

lahij_web
02-04-2011, 09:54
:20:
یچیــز رو معده م ! مونده بود سنگینی میکرد ! :31:
چند روزه با این ملت آخر پایتخت مصاحبه میکنن ، یعنی هیـــــــــــــچکس جز این لهجه و تیکه کلام ها و ... چیزی نمیبینه ؟!
اینهمه اشــــک و لبخــــــــــند کنار هم و یا تقابلشون !!!
خودم تو چند جمع مختلف دیدم که بی تفاوت به تیکه کلام ها تو نقاط اوج فیلم چقدر تحت تاثیر قرار گرفتن و خیلی ها اشک ریختن . صحنه درموندگی محسن تنابنده ( نقی ) که دیگه واقعا حس کم آوردن رو منتقل میکرد ...
یا تیکه کلام های بداهه معنی دار علیرضا خمسه که سمت و سوی فیلم رو بهمون نشون میداد ...
ولی خب فقط میشنوم :
- نقـــــــــی ناهار نخوردمـــــه !
- حساس نشو ! حساس نشو !
- وَالـــــــله !
- لهجشون خیلی جالبه و ... :31:
جسارت نشه ! من نه از سینما سردر میارم نه تخصص دارم . فقط یه بیننده علاقمندم !
ولی واقعا برام جای تعجب بود چرا اکثریت ندیدن خیلی چیزا رو !
حیفه . زحمت کشیدن بنده خدا !
:31:
.......
یه سوال دارم بچه ها ...
دقیقا کار بازیگردان تو فیلم ها چیه ؟ سنخیتی با کار کارگردانی داره ؟
تو خیلی از فیلم هایی که تیپ هاش قشنگ در اومدن محمد رضا شریفی نیا یا محسن تنابنده یا ... بازیگردان بودن

Dark Shine
02-04-2011, 10:33
دقیقا کار بازیگردان تو فیلم ها چیه ؟ سنخیتی با کار کارگردانی داره ؟
بازیگردان بازی گرا رو انتخاب میکنه :31:

ولی خب فقط میشنوم :
- نقـــــــــی ناهار نخوردمـــــه !
- حساس نشو ! حساس نشو !
- وَالـــــــله !
- لهجشون خیلی جالبه و ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تَ تثیر تَ تثیر :31:

Lamanta
02-04-2011, 11:32
دیشب موقع درست کردن خونه بابا پنجعلی چرا اینقدر فرز شده بود ؟

Greedy
02-04-2011, 11:41
همه چیه این سریال بی نظیره
ما که همه قسمتا رو ضبط کردیم میشینیم دو سه بار میبینیم :دی
راستی دیشب یه اهنگ محلی پخش کرد موقع تمیز کردن خونه خیلی قشنگ بود کسی داره لینکشو ؟
من ضبط کردم ولی فرمتش trp هست نمیشه جداش کرد

mefmef
02-04-2011, 12:10
دقت کردین چقدر کفش های نقی رو نشون می ده ؟
راستی چرا ؟

Last Night
02-04-2011, 12:14
اون قسمتی که با با پنجعلی داخل کامیون هی میگفت بقالیه؟کبابیه؟ ...از جلو ایسگاه واحد که رد شدن چند تا دختر وایستاده بودن با با پنجعلی گفت جیگرکیه؟

CAnZO
02-04-2011, 13:39
اون قسمتی که با با پنجعلی داخل کامیون هی میگفت بقالیه؟کبابیه؟ ...از جلو ایسگاه واحد که رد شدن چند تا دختر وایستاده بودن با با پنجعلی گفت جیگرکیه؟
همشون شناگراي قابلي هستن كافيه آب پيدا كنن:31:

baren
02-04-2011, 16:33
این نقی تو کل صحنه های سریال حاضره چطور شما معمولا صداش رو می شنوید ؟
آخه من در اتقی دیگر مشغول هستم. خانواده می بینن صداش رو می شنوم

بی باک بی بال
02-04-2011, 22:12
یکی از بهترین سریال های چند سال اخیر بود خوب هم تمام شد

baren
02-04-2011, 22:29
دست دست اندرکارانش درد نکنه !
واقعا این فیلم به قول نظر سنجی تابناک به شعور مردم احترام گذاشت.

solo8
02-04-2011, 22:36
خیلی خوب تموم شد.از این سریال های ابکی همیشگی نبود (مث راه دررو) که آخرشون با عروسی 2 نفر تموم میشه!!!حالا شاید راه دررو اینجوری نشه.ولی به احتمال زیاد میشه...

اونجای که عمو پنجعلی سوار نقی شده بود خیلی خنده دار بود. نقییییییی پارو بزن..........

OSEN
02-04-2011, 22:44
خب اینم ازین . خیلی عالی تموم شد .
بعد از مدتی این سریال دوباره تونس تموم اعضای خونواده ی ما رو پای تلویزیون بشونه (جالبه که آخربش هم زبر هشت همپن جناب مقدم بوده) .
واقعا یکی از بهترین سریالای چند سال اخیر بود . دست مقدم درد نکنه . دم تنابنده و خمسه و مهران فرم گرم . اینا که خب بازیگرای مطرح و شناخته شده اى هستن . چیزی که من شخصا انتظارش رو نداشتم بازی عالی و روون خانم ریما رامین فر بود .
دست همشون درد نکنه .

mojtaba_tanha
02-04-2011, 22:46
خداییش فیلم قشنگی بود ما که اهل سریال و این حرفا نبودیم ولی این یکی رو دنبال کردیم باحال بود. بازیگراشم خداییش خوب بازی کردن.

pcforlife
02-04-2011, 22:53
لذت بردم! شدیدا!:20: واقعا 4 مجموعه آخر مقدم یکی از یکی دلنشین تر بودن... چاردیواری، زیرهشت، جراحت و پایتخت...:40:
راستی تیکه بیست سوالیش منو یاده پانتومیم درباره الی انداخت...:31:
.
.
و نهایتا منتظر کارای جدید مقدم خواهیم ماند!:20:
تاپیک پرخاطره ای بود!:10: قربون همه بروبچ تاپیک پایتخت!:40:
یاعلی:11:
پ.ن: تصحیح میکنم!! جراحت کاری از برادر عسگرپور!:31:

baren
02-04-2011, 22:53
واقعیتش من باز صداش رو شنیدم.
تکرارش کی هست؟

M3HRD@D
02-04-2011, 22:59
یکی از بهترین سریال های ساخته شده در این سالها بود
فیلمنامه حرفه ای - بازیگران کاربلد - دیالوگ های کارشده خیلی خوب که در دوران عید هرجا میرفتیم کلامی از دیالوگ های پایتخت رو بین مردم می دیدیم
پایان فیلم هم بسیار زیبا بود
دست همشون درد نکنه که به گفته محسن جان بار دیگر هم توانست خانواده های زیادی رو برای ساعاتی هم شده دور هم جمع کنه
در یک کلام عبارت اشک ها و لبخندها برازنده این فیلم بود:11:


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

moslem47
02-04-2011, 23:00
سلام
سریال خیلی خوبی بود . دست شون درد نکنه .
تمام خوبی های فیلم را دوستان گفتند ولی به نظر من مهمترین حسنش همین بود که به شعور مردم احترام گذاشتند
فیلمی طنز ولی بدون از هر گونه مسخره بازی و......

واقعا بازی همه بازیگر ها عالی بود ولی من تو کف بازی خمسه ام. امشب خیلی خندود . مخصوصا اونجا که معما را یک ضرب گفت

OSEN
02-04-2011, 23:07
من بعد از تموم شدن سریال به شدت نگران چش و چال خمسه هستم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
راستی رفقا جریان این کفش نوک تیز پوست ماری نقیییییی ! چی بود ؟ خیلی روش مانور دادن . پیش خودم گفتم شاید این مدل کفش برا شمالی ها ، حکم اون مدل خاص عینک ری بن برا جنوبی ها رو داره !
دوستان شمالی بگن که اینطوره حالا ؟


:40:.

H A M A S
02-04-2011, 23:08
منم به نوبه خدم از تمامی دست اندرکارانش تشکر میکنم
هم آموزنده بود هم سرگرم کننده
======================================
امیدوارم نسل سوری خانم ها و پورمخبرها و هرچی لوس و بی مزه مثل آقاخانی که مخاطب رو اسب فرض کرده منقرض بشه

Amirdb
02-04-2011, 23:08
عالی بود از هر نظر!

با این قسمت آخرش که رو پیشونی هر کی یه چی میذاشتند و باید طرف حدس میزد خیلی حال کردم!

moslem47
02-04-2011, 23:08
دمشون گرم

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

moslem47
02-04-2011, 23:15
امیدوارم نسل سوری خانم ها و پورمخبرها و هرچی لوس و بی مزه مثل آقاخانی که مخاطب رو اسب فرض کرده منقرض بشه
گل گفتی
من موندم این سریال چی رو می خواست بگه؟..................

pcforlife
02-04-2011, 23:17
من بعد از تموم شدن سریال به شدت نگران چش و چال خمسه هستم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
راستی رفقا جریان این کفش نوک تیز پوست ماری نقیییییی ! چی بود ؟ خیلی روش مانور دادن . پیش خودم گفتم شاید این مدل کفش برا شمالی ها ، حکم اون مدل خاص عینک ری بن برا جنوبی ها رو داره !
دوستان شمالی بگن که اینطوره حالا ؟


:40:.
والا تا جایی که من یادمه نقی رو کفشش خیلی حساس:31: بود!:31: خاطرتون باشه یه سری ارسطو پوشیده بودتشون، یهو بدجور شاکی شد!!
ولی فکر کنم بابت این کفش مانور میداد که میخواست خراب شدن تدریجی کفش نقی که واسه زن و بچش که تو شهر غریب واسه راحتی اونا دوندگی می کرد رو نشون بده که نهایتا کفشی که خیلی واسش اهمیت داشت رو، واسه یه چیز مهمتر که خانوادش باشه، فراموش می کنه بپوشه!!
البته این صرفا استنباط منه! شاید اشتباه باشه...:20:

Sara
02-04-2011, 23:22
از معدود تاپیکهایی که وقتی نظر همه رو راجع به سریال و پایانش میخونی میبینی همه راضی بودن : ) درس عبرتی باشه برای بقیه سریالها ... سریالهایی که ده ها برابر این سریال هزینه میشه براشون و آخرشم ...

Amir..H
03-04-2011, 04:41
من نتونستم چند قسمت اول رو ببینم ولی قسمتهای اخرو دنبال کردم واقعا سریال خشگلی بود
محسن تنابنده و خمسه و ... خیلی خوب نقشاشونو بازی کرده بودن و نسبت به بقیه سریالها هم پایان بهتری داشت در کل خوشم اومد ازش
به بعضی از دوستانم که ایرادای بنی اسراییلی میگرنم باید بگم
حساس نشو حساس نشو :31:

Greedy
03-04-2011, 09:01
تموم شدنشم عالی و به بهترین نحو بود
حیف تموم شد سریال به این قشنگی

Lady parisa
03-04-2011, 09:30
من با آهنگش بیشتر حال کرد .خیلی ....آور بود.
کار محسن تنابنده هم خیلی خوب بود.
ولی به نظرم برای ساختن سریال خوب در حد شعور این ملت باید خیلی کار بشه!!!!!

M3HRD@D
03-04-2011, 11:26
سيروس مقدم در يادداشتي اهداف سريال پايتخت را برشمرد

سيروس مقدم كارگردان سريال پايتخت در يادداشتي با عنوان «اهداف سريال پايتخت» نوشت:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

جلوگیری از مهاجرت بی رویه و غیر ضروری به شهر تهران از اهداف اصلی سریال پایتخت به شمار می رود.

برای این منظور خانواده ای صمیمی، صادق، پاک، سالم و مذهبی و علاقه مند به یکدیگر را انتخاب کردیم و نشان دادیم چگونه ممکن است این خانواده با برخی مشکلات در کلان شهری مثل تهران مواجه شود.

اگر این خانواده از بنیان های محکم اخلاقی، عاطفی و دینی برخوردار نبود احتمالا در مواجهه با انواع دشواری ها آسیب جدی می دید.

بعضی انتقاد می کنند چرا مردم مازندران در این سریال تا این حد خوب و اخلاق گرا و دوست داشتنی هستند در حالیکه دیگر افراد این مجموعه تا این حد مثبت نشان داده نشدند؟

پاسخ این است ما در این داستان به هیچ وجه سیاه نمایی نکردیم و بجز خلافکاران مواد مخدر و سایر شخصیت های سریال چهره هایی منفور نبودند، اما چون قهرمانان این قصه یک خانواده از مازندران بودند آنها را از نظر ویژگی های پسندیده اخلاقی مانند محبت، عاطفه، صداقت، صمیمیت، دینداری و احترام گذاشتن به والدین و بزرگترها، برجسته تر از دیگر افراد این مجموعه نشان دادیم.

یقینا علاقه افرادی که این سریال را از تلویزیون دیدند به هموطنان مازندرانی افزایش یافت.

خوشحالم از اینکه میبینم این سریال تا این حد مورد توجه و استقبال هموطنانم قرار گرفته است.

altair
03-04-2011, 11:43
واقعا یکی از بهترین سریال های این چند مدت بود این سیروس مقدم انقدر تابستون رمضون و عید سریال ساخت تا پخته شد یه چیزی که به نظرم به این سریال کمک بسیار زیادی کرد این بود که سیروس مقدم از اشتباهات گذشته فیلماش عبرت گرفته بود مثلا کمتر انچه گذشت نشون داد هیجان بیشتری در تک تک صحنه ها گذاشت و از کش آوردن جلوگیری کرد و از همه مهتر چاردیواری کمک زیادی به این سریال کرد و در آخر یازی بسیار عالی تنابنده و خمسه و مهران فر و تمام شخصیت های دیگه که بسیار خوب با شخصیتاشون آشنا شدیم حتی دو تا دوقلوهای نقی هم خیلی روان بازی کردن امیدوارم در آینده هم کارهای متفاوتی مثل پایتخت که هیچ لوس بازی نداشت و خنده ا و اشکاش به واقعیت نزدیک بود از این کارگردان و محسن تنابنده عزیز ببینیم.

ARASH66
03-04-2011, 12:24
سریال خیلی قشگی بود، بازیگران فیم مخصوصا خمسه، تنابنده و مهران فر خیلی زیبا بازی کردند.
20 سوالی آخرین قسمتش خیلی جالب قشنگ بود.

Dark Shine
03-04-2011, 12:54
ای چه باحال بود ترکیدم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] اونجا تو آب گیر کردن باز نقی گفت "حقشه من دستم بندازم دهنمه جر بدم "؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

پنجعلی میترسید بیاد از کامیون پایین میگفت نقی بور من هستمه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بعد سوار نقی شد میگه نقی پارو بزن [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


اونجا بازی حدس زدن هم باحال بود ، اسم گلرخ رو پیشونی ارسطو بوده بعد ارسطو میگه حیوونه ؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بعد پنجعلی میگه نه تحت تاثیره [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پنجعلی هم سریع حدس زد خیلی باحال بود [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ولی خدایی فیلم قشنگی بود ، نشون دادن که آدم زندگی رو نباید سخت بگیره + زن و شوهر تو سخت ترین شرایط همدیگه رو دوست دارند [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

دیالوگ دوست داشننی :
نقی : ناسلامتی ما هم آدمیما .

پنجعلی: دور از جون !!:31:

clickestan
03-04-2011, 13:03
ناهار نخوردمنه:27:

نقی! بخوابونم دهنش:5:

حساس نشو حساس نشو..... :27:

وای ترکیدم از خنده...:27:

من فقط قسمت دوم یا سومش رو ندیدم اونجا که از در شهر اومدن باهاشون مصاحبه کردن
حالا دارم افسوس میخورم

یه سکانس با حالم اونجا بود تو اوایل سریال پنجعلی ترقه انداخت وسط عروسی ... از خنده روده بر شدم
یا اونجا که مواد مصرف کرده بودن انتظار داشتم مثله همه آدما برن فضا دوپس دوپس ولی وقتی آهنگ محلی گذاشت کفم برید!
یا گوسفندش رو از روی کلش تو قصابی تشخیص داد!!!!!!معرکه بود
فکر کنم خنده دار ترین سکانساش بود!

کلا دیالوگای خمسه همشون با حال بودن:
تحت تاثیره!!!:27:
زشته جلو بچه ها!!!:21:
میفهمن !!:21:
مشهد!!!:27:
نقی!:21:
ناهار نخوردیم!:27:
و....

mohsen_gh1991
03-04-2011, 13:51
اخرش با این که دوباره مث سریالهای قبل تموم شد(یعنی باز گشت شهرستانیها از تهران به شهر خودشون) ولی خیلی بهتر انجام شد.
در کل سریال بسیار جالبی بود و اگه اخرش طوری بود که تو تهران موندنی میشدن خیلی متفاوت تر میشد

Amir..H
03-04-2011, 14:38
اخرش با این که دوباره مث سریالهای قبل تموم شد(یعنی باز گشت شهرستانیها از تهران به شهر خودشون) ولی خیلی بهتر انجام شد.
در کل سریال بسیار جالبی بود و اگه اخرش طوری بود که تو تهران موندنی میشدن خیلی متفاوت تر میشد

من با اینکه خیلی از این سریال خوشم اومد ولی باید بگم نمیدونم چرا توی فیلما و سریالهای ما ادم حسابیا تهرانین اونایی که به اصطلاح باهوش تر و زرنگترند اهل تهران و بدبخت بیچارها و اونایی که سرشون کلاه میره شهرستانی و دهاتی
من با این مشکل دارم ولی خوب باید یه فیلمم بسازن که این شهرستانیا حق تهرانیا رو بزارن کف دستشون(شوخی میکنماا به کسی بر نخوره هاااااا)مثل این سریال موش گربه که موشه همش دهنه گربه رو اسفالت میکنه این موضوعم داره میره رو مخ:31:

Golbarg01
03-04-2011, 16:11
خیلی سریال خوبی بود

راستی آخرش واقعا رفتن مشهد یا تصاویر مونتاژی بود؟
مخصوصا عکس گنبد امام رضا تو شیشه عینک بابا پنجعلی

pcforlife
03-04-2011, 16:19
خیلی سریال خوبی بود

راستی آخرش واقعا رفتن مشهد یا تصاویر مونتاژی بود؟
مخصوصا عکس گنبد امام رضا تو شیشه عینک بابا پنجعلی
به نظرم مونتاژ بود! فکر نکنم مشهد رفته باشن! ولی تو سریال چاردیواری رفته بودن... چون امیرجعفری و بهنوش طباطبایی تو صحن حرم داشتن راه میرفتند!

nar nia
03-04-2011, 16:26
حمله مجری سابق برنامه «دیروز، امروز، فردا» به سریال پایتخت

سایت روزنامه ایران نوشت:

وحید یامین‌پور در وبلاگ خود در اشاره‌ای کوتاه به مجموعه تلویزیونی «پایتخت» ساخته سیروس مقدم نوشته است:

تصویرسازی نامناسب از متدینین یکی از نکاتی است که اتفاقا مورد تذکر جدی منشور برنامه‌سازی در صدا و سیما بوده است. با این وجود توهین به چادر و یا مردان دارای محاسن بارها و بارها در سریال‌ها و تله فیلم‌های ایرانی رخ داده است. چادری‌ها یا ریشوها در قاب رسانه ملی یا به شغل‌های پایین دستی و حاشیه‌ای مشغولند، یا آرایش آدم‌های دسته چندم و عقب افتاده از زمانه است یا مخصوص دوران بیچارگی و فلاکت است و یا سالخوردگان و از پا افتادگان.

از طرفی علیرغم دغدغه های مستمر در خصوص تبلیغ نماز و مناسک دینی در رسانه ملی، همچنان شخصیت‌های موثر و دست اول قصه‌های تلویزیونی زندگی‌ای بدون صبغه دینی دارند و به ندرت اثری از تقید آنها به شرعیات، بویژه نماز دیده می‌شود. از آن فاجعه بارتر اینکه تلویزیون هرگاه خواسته سراغ نمایش نمایشی نماز برود دست به دامن مادربزرگ‌های زمین‌گیر رفته است که فارغ از همه دنیا روی سجاده‌های پر از گل یاس‌شان می‌نشینند و برای فرزندان ناخلف‌شان دعا می‌کنند!

این بار و در سریال «پایتخت» نوبت تمسخر نمازخوان‌ها بود. این بار هم که سیروس مقدم می‌خواست حرفی از نماز در سریالش باشد آن را به پیرمردی حواس پرت، عقب افتاده و بد ریخت نسبت داد. پدر قصه پایتخت تنها کسی بود که نگران قضا شدن نمازش بود و دیگران همواره از اینکه او باید نمازش را در بدترین وضعیت می‌خواند کلافه بودند. «بابا پنجعلی» پیرمردی مبتلا به آلزایمر بود که دو نگرانی بیشتر نداشت: اول اینکه ناهار نخورده است و دوم اینکه نماز نخوانده است! نمازخواندن این شخصیت پرت از مرحله همیشه مایه دردسر بود و بطور آشکاری خلاف جریان جاری قصه به نمایش در می‌آمد.

در این سریال هم در ادامه مجموعه‌های تلویزیونی و تله فیلم‌های محصول سیما فیلم، نماز خصلتی مربوط به گذشتگان است و حداکثر ممکن است دعای پس از آن در مواردی برای فرزندان یا نوه‌های جوان‌تر این از دنیا عقب افتاده‌ها، به درد بخورد.

vroom
03-04-2011, 16:33
وحید یامین‌پور

:2:
...........

elahe_n12345
03-04-2011, 16:45
سلام. واااااای خیلی خیلی خــــیــــلــــی قشنگ و آموزنده بود این سریال:40: و بهترین قسمت آخر سریالی بود که دیدم. «پایتخت» یکی از بهترین سریال هایی بود که دیدم. تمام خوبی هاشو دوستان گفتن دیگه، منم با تمامشون موافقم و یــــــــک خــســتـــه نــبــاشــیـــد جانانه به همـــــهء دست اتدرکاران این سریال، مخصوصاً به کارگردان محترم سریال آقای مقدم، تمام بازیگران مخصوصاً آقای خمسه که هنرشون رو واقعاً نشون دادن، و در آخر به نویسنده، بازیگردان و بازیگر توانای سریال؛ «محسن تنابنده» عزیز می گم. به نظر من بیشترین نقش در زیبا شدن این سریال رو آقای تنابنده داشتن. چون طرح اولیه که از ایشون بوده، بازیگردان و انتخاب بازیگران هم با ایشون بوده و مهمتر از همه نویسندهء سریال هم بودن. درسته که کارگردانی آقای مقدم و بازیِ عالی تمام بازیگران تاثیر ِ زیاد و بسزایی در زیبا شدن این مجموعه داشته و درش شکی نیست. ولی شما فکر کنین؛ اگر بازیگران خوبی انتخاب شده بودن ولی داستان و متن سریال چنگی به دل نمی زد، یا برعکس، داستان سریال عالی و با محتوا ولی بازیگران خوبی انتخاب نشده بودن و بازیگردان کارش رو خوب انجام نداده بود؛ مطمئناً این «پایتخت» رو که به جرات می تونم بگم 80 یا 90% مردم ایران لذت بردن ازش، شاهد نبودیم. به خاطر همین من بار دیگه با احترام و تشکر فراوان از تمام عوامل مجموعهء «پایتخت»، "محسن تنابنده" رو اصلی ترین مهره برای موفقیت این سریال می دونم و ازش یک دنیا منونم که با این کارش، بعد از سال ها تونست مردمی که با تلویزیون قهر کرده بودن رو دوباره با تلویزیون آشتی بده.
ممنون محسن تنابندهء عزیز:20: و «پایتخت» فراموش نشدنی:40:

pcforlife
03-04-2011, 16:46
حمله مجری سابق برنامه «دیروز، امروز، فردا» به سریال پایتخت

سایت روزنامه ایران نوشت:

وحید یامین‌پور در وبلاگ خود در اشاره‌ای کوتاه به مجموعه تلویزیونی «پایتخت» ساخته سیروس مقدم نوشته است:

تصویرسازی نامناسب از متدینین یکی از نکاتی است که اتفاقا مورد تذکر جدی منشور برنامه‌سازی در صدا و سیما بوده است. با این وجود توهین به چادر و یا مردان دارای محاسن بارها و بارها در سریال‌ها و تله فیلم‌های ایرانی رخ داده است. چادری‌ها یا ریشوها در قاب رسانه ملی یا به شغل‌های پایین دستی و حاشیه‌ای مشغولند، یا آرایش آدم‌های دسته چندم و عقب افتاده از زمانه است یا مخصوص دوران بیچارگی و فلاکت است و یا سالخوردگان و از پا افتادگان.

از طرفی علیرغم دغدغه های مستمر در خصوص تبلیغ نماز و مناسک دینی در رسانه ملی، همچنان شخصیت‌های موثر و دست اول قصه‌های تلویزیونی زندگی‌ای بدون صبغه دینی دارند و به ندرت اثری از تقید آنها به شرعیات، بویژه نماز دیده می‌شود. از آن فاجعه بارتر اینکه تلویزیون هرگاه خواسته سراغ نمایش نمایشی نماز برود دست به دامن مادربزرگ‌های زمین‌گیر رفته است که فارغ از همه دنیا روی سجاده‌های پر از گل یاس‌شان می‌نشینند و برای فرزندان ناخلف‌شان دعا می‌کنند!

این بار و در سریال «پایتخت» نوبت تمسخر نمازخوان‌ها بود. این بار هم که سیروس مقدم می‌خواست حرفی از نماز در سریالش باشد آن را به پیرمردی حواس پرت، عقب افتاده و بد ریخت نسبت داد. پدر قصه پایتخت تنها کسی بود که نگران قضا شدن نمازش بود و دیگران همواره از اینکه او باید نمازش را در بدترین وضعیت می‌خواند کلافه بودند. «بابا پنجعلی» پیرمردی مبتلا به آلزایمر بود که دو نگرانی بیشتر نداشت: اول اینکه ناهار نخورده است و دوم اینکه نماز نخوانده است! نمازخواندن این شخصیت پرت از مرحله همیشه مایه دردسر بود و بطور آشکاری خلاف جریان جاری قصه به نمایش در می‌آمد.

در این سریال هم در ادامه مجموعه‌های تلویزیونی و تله فیلم‌های محصول سیما فیلم، نماز خصلتی مربوط به گذشتگان است و حداکثر ممکن است دعای پس از آن در مواردی برای فرزندان یا نوه‌های جوان‌تر این از دنیا عقب افتاده‌ها، به درد بخورد.
لینک این پست وبلاگ وحید یامین‌پور:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
به نظر من کسانی که نماز میخونن به سخره گرفته نشده اند! راجع به این قضیه میشه هم برداشت منفی داشت هم برداشت مثبت! برداشت منفیه جناب یامین‌پور یا برداشتی که برداشت بنده که بابا پنجعلی با وجود اینکه فراموشی داره، ولی هنوز خدا رو فراموش نکرده!
بعد...آیا باید حتما خوندن نماز توسط نویسنده تو فیلمنامه بیاد یا بازیگرای یه سریال تو اون سریال نماز بخونن تا اون سریال به درد بخوره؟
ضمن اینکه اکثر لوکیشن های فیلمنامه تو کامیون بوده! آیا اگه فرضا نشون میداد که ارسطو کامیون رو نگه داشته و همه اونا میرفتند مسجد برای نماز، جالب بود؟ روی بیننده تاثیر مثبت میذاشت؟
من شخصا معتقدم زمانی مذهب و مسائل اخلاقی ای که دین هم سفارششون کرده، میتونه تو سریال های اجتماعی تاثیر ویژه خودش رو بزاره که خود بیننده اونا رو درک کنه و دریابه... نه اینکه مسئولین یه سرال بیان اونو خیلی تابلو یادآوری کنن!!
یاعلی:11:

mhv_kntu
03-04-2011, 17:07
به نظر من هم بهترین سریال نوروز امسال بود . بقیه بدجوری داغون بودن و ارزش نگاه کردن هم نداشتن .

اما در مورد لهجه ها و زبون صحبت کردنشون

من خودم اهل یه شهری نزدیک علی آبادم ! و لهجه و زبون اینجا رو خوب می دونم .
تنها کسی که یه مقدار شبیه و درست صحبت می کرد علیرضا خمسه بود . بقیه فقط یجور ادا در آوردن بود
و بیشتر خنده من تو این فیلم از لهجه عجیبی بود که بخاطر تقلید ابداع شده بود !
فقط علیرضا خمسه بعضی کلمات رو به زبون اینجا می گفت بقیه از کلمات فارسی اصیل ! استفاده می کردن .

fariborz_1
03-04-2011, 17:16
آخر سریال خیلی ناراحتم کرد
چون که خیلی زندگی رو سخت می گیرم
خدایا کمکم کن شادتر زندگی کنم

yahoda
03-04-2011, 17:36
فقط علیرضا خمسه بعضی کلمات رو به زبون اینجا می گفت بقیه از کلمات فارسی اصیل ! استفاده می کردن .
شاید بخاطر این بوده که خمسه هم دیالوگهای کمی داشت و روی هم چند جمله رو مدام تکرار میکرد !

4MaRyAm
03-04-2011, 18:26
واقعا سریال فوق العاده ای بود.
من در حین دیدن سریال مدام از خانوادم میپرسیدم:
واقعا یه مردای اینطوری پیدا میشن؟ که غر نزنن و خسته نباشن!

hojjatinho
03-04-2011, 18:28
بسیار سریال اموزنده ای بود . غم را در کنار شادی جوری نشون می داد کهد همیشه شادی با اختلاف گل می برد .
دیالوگ های این سریال هم به نظرم کامل کار شده بود و مثل بعضی از بازیگرای به اصطلاح طنز!! خود جوش بیرون نیامده بود!
همه رو اینجا گفتیم به جز اون دوتا کوچولوی ناز ! . سارا و نیکا که به نظرم خیلی زیبا ازشون بازی گرفته بودند .
فقط به نظر من هم اگه به شکلی می شد که اونا تو تهرون موندگار می شدند شاید بهتر می شد . چرا همه رو از تهرون فراری می دن؟!:31:

mefmef
03-04-2011, 18:40
من شخصا معتقدم زمانی مذهب و مسائل اخلاقی ای که دین هم سفارششون کرده، میتونه تو سریال های اجتماعی تاثیر ویژه خودش رو بزاره که خود بیننده اونا رو درک کنه و دریابه...
این سریال صحنه نماز خوندن هم داشت
اولهای سریال که فکر کنم امامزاده هاشم نماز خوندن که بابا پنجعلی سوار یه اتوبوس دیگه شد
ایضا اینکه اخر سریال هم صحنه دیدن مرقد امام رضا توسط بابا پنجعلی بسیار باشکوه بود و حس مذهبی خوبی داشت

Sara
03-04-2011, 19:53
این بار و در سریال «پایتخت» نوبت تمسخر نمازخوان‌ها بود. این بار هم که سیروس مقدم می‌خواست حرفی از نماز در سریالش باشد آن را به پیرمردی حواس پرت، عقب افتاده و بد ریخت نسبت داد.عجب! نویسنده که دم از نگرانیش برای دین میزنه چطور میتونه حواس پرتی و عقب افتادگی و بدریختی رو که همه اش به خاطر کهولت سن و بیماری و صورت ظاهری خدادادی هست نقطه ضعف یک آدم حساب کنه و به مسخره بگیره !!! اینجاست که شریک خدا میشیم در قضاوت و تعریف معیارهای انسانیت ...

mefmef
03-04-2011, 21:22
دوستان
هنرپیشه های این سریال اصالتا شمالی بودنند ؟

iMosi
03-04-2011, 21:36
پشت صحنه اش کی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

Manager_66
03-04-2011, 23:46
خیلی از این سریال خوشم اومد. میخوام حالا حالا نگاش کنم و لذت ببرم . کسی میتونه لینک مسقیمش رو برای دانلود بذاره ؟ :10:

Dark Shine
04-04-2011, 12:19
هنرپیشه های این سریال اصالتا شمالی بودنند ؟
فک نمیکنم ! :31:

Greedy
04-04-2011, 12:26
پشت صحنه اش کی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بعید بدونم داشته باشه ولی اگه بذارن اخر خندس :دی

elahe_n12345
04-04-2011, 14:23
سلام. توی برنامهء "جام جم در جام" که قبل از عید برای معرفی برنامه های ویژه عید بود، مطمئنم پشت صحنه اش رو نشون داده. ولی الان توی سایت [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) فقط برای دیدن آنلاین هست. اگر کسی بتونه اون برنامه رو از اون سایت دانلود کنه و برای همهء ماها بذاره، خیلی عالی می شه. (روز و ساعتِ دقیقش رو هم پیدا می کنم می گم) متاسفانه من بلد نیستم چه جوری می شه از این سایت دانلود کرد، ولی می گن با برنامهء IDM می شه و راههای دیگه ای هم حتماً هست. توروخدا اگر کسی می تونه این برنامه رو دانلود کنه و برای ما هم بذاره.

mefmef
04-04-2011, 16:00
توروخدا اگر کسی می تونه این برنامه رو دانلود کنه و برای ما هم بذاره.

وای که اگه بشه چی می شه ؟

elahe_n12345
04-04-2011, 17:00
این لینک اون برنامهء "جام جم در جام" که پشت صحنهء "پایتخت" رو نشون داده


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

اینم لینک برنامهء "شما و سیما" که پشت صحنهء "پایتخت" رو نشون داده. این پشت صحنه فکر کنم مدتش بیشتر و جالبترم باشه


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

خواهشاً یکی یه کاری کنه بتونیم این پشت صحنه ها رو دانلود کنیم و درست ببینیم.

M3HRD@D
05-04-2011, 20:53
وقتی که 17 سال داشتم در سريال «دایی جان ناپلئون» کارگری صحنه می کردم
گزارش سینمانگار از نشست نقد و بررسی سریال «پایتخت»
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اولین نشست نقد و بررسی فرهنگسرای رسانه در سال 90 با تحلیل سریال نوروزی «پایتخت» عصر روز یکشنبه 14 فروردین برگزار شد.

در این جلسه که با حضور محمدتقی فهیم به عنوان منتقد و مجری برگزار شد، سیروس مقدم کارگردان، محسن تنابنده نویسنده و بازیگر، ریما رامین فر، احمد مهران فر و سمیرا حسن پور بازیگران این مجموعه در جمع اصحاب رسانه حاضر شدند.

محمدتقی فهیم در آغاز نشست گفت: در اولین روز کاری سال جدید اولین جلسه نقد و بررسی را به سريال مناسبتی آقای مقدم اختصاص دادیم. همانطور که می دانید آثار آقای سیروس مقدم اغلب بهنگام پخش با استقبال مخاطب مواجه شده است. همچنان که سريال «پایتخت» نیز در بین سريال های نوروزی بازتاب بهتری داشت و توجه بیشتری را به خود جلب کرد. آنچنان که در روز سیزده بدر صداهایی که از هر جمعی برمیخاست تکیه کلام های شخصیت پنجعلی و فریاد های نقی نقی بود که بچه ها به همدیگر پرتاب می کردند. که این خود نشان می داد سريال در بین مردم دیده شده است. در واقع از ابعاد مختلف که بخواهیم به اثر توجه کنیم، عوامل جلوی دوربین، عوامل پشت صحنه، انتخاب سوژه و توجه به اقشار متوسط جامعه و شهرستانی ها، مناسبات و روابط بین این افراد، همه و همه نشان دادند که محصول نهایی اثر شایسته و درخور توجهی از کار درآمده است. البته در ادامه به جنبه های مختلف کار و نقاط ضعف و قوت سريال خواهیم پرداخت.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] t.JPG

فهیم اولین سؤال را از سیروس مقدم پرسید: برای شروع، آقای مقدم کمی از شرایط کار برایمان بگویید؛ به راه انداختن کامیونی در سطح شهر با حضور صحنه های شلوغ و پربازیگر سخت نبود؟ به ویژه برای شما با محدودیت زمانی که روزانه کار می کردید و مجموعه را به روی آنتن می فرستادید؟

سیروس مقدم ضمن ابراز خرسندی از برگزاری این جلسه در اولین روز پس از تعطیلات و بعد از پخش آخرین قسمت سريال در پاسخ گفت که پیش از این کار، «زیرهشت» سخت ترین اثر کارنامه کاری ام بود، اما «پایتخت» 10 برابر آن دشواری کار داشت. دلایل این سختی هم مشخص است و به هیچ وجه اغراق شده نیست. ما با کامیونی سروکار داشتیم که 12 تن وزن و 7 متر طول داشت و خانواده ای که در پشت این کامیون حضور داشتند. قصه، قصه ای شهری بود که در آن گروه اصلی بازیگران از نقطه ای در شهر به نقطه ای دیگر می رفتند و کار با کامیون در این سطح وسیع ساده نبود. در این کامیون در کنار خانواده حضور دو کودک خردسال شرایط خاصی را بر گروه و کار تولید تحمیل می کرد. عامل دیگری که تولید این مجموعه را تحت تأثیر قرار می داد، شرایط متغیر و سرد آب و هوایی بود. با توجه به همه اینها، عوامل سريال پایتخت پروسه سختی را در تولید پشت سر گذاشتند.

در پاسخ به سؤالی پیرامون چگونگی شکل گیری سناریو و شخصیت نقی و اینکه آیا این شخصیت از دل قصه بیرون آمد یا به طریقی دیگر شکل گرفت، تنابنده این طور پاسخ گفت: ایده اصلی کار متعلق به تورج اصلانی، فیلم بردار موفق سینمای ایران بود. در ابتدا قرار بود سینمایی کار کنیم، اما بدلیل مشغله های کاری شرایط انجام آن محقق نشد و نهایتاً تصمیم برآن شد که تبدیل به متن سريال مناسبتی نوروز شود. درباره ایده با آقای مقدم صحبت کردیم، بعد طرح آن را نوشتم. البته قصه از ابتدا به این شکل نبود، آدم های قصه می خواستند از نقطه ای در تهران به نقطه ای دیگر نقل مکان کنند، بعدتر دریافتم که آنطور که می خواهم جان مطلب ادا نمی شود؛ این شد که آدم های قصه شهرستانی شدند و داستان به شکلی که دیدید پیش رفت.

فهیم: یعنی قبل از آغاز تولید فیلمنامه آماده شده بود؟

تنابنده: شش قسمت اول فیلمنامه آماده بود. بقیه قصه بعدتر نوشته شد، آقای الوند در قسمت هایی به گروه پیوستند و اواخر کار به علت سفری که برایشان پیش آمد گروه را ترک کردند. و در حقیقت آنچه دیدید با کمک همه عوامل شکل گرفت. ضمن اینکه اتفاقاتی در حین کار رخ داد که آنها را به داستان اضافه کردم. در رفتن ترمز دستی و آتش سوزی پشت کامیون اتفاقاتی بود که پیش آمدند و بعدتر وارد قصه شدند. در کل تلاش من و آقای مقدم این بود که محصول نهایی خیلی بوی ساخت و ساختار ندهد و همه چیز دقیق، معین و متر شده نباشد.

در ادامه، فهیم اولین سؤالش از ریما رامین فر را این گونه مطرح کرد: چه شناختی از یک زن علی آبادی داشتید؟ خودتان از اهالی شمال کشور هستید؟

رامین فر در پاسخ به این پرسش گفت: بنده متولد تهران هستم و قسمت زیادی از آنچه پیرامون این شخصیت دیدید، در فیلمنامه بود و بخشی هم از دیده های شخصی خودم از اهالی این دیار نشأت گرفت. ویژگی هایی مثل خانواده دوستی و مهرطلبی این افراد همراه با هدایت های آقای مقدم و راهنمایی های آقای تنابنده در مقام بازیگردان به شکل گیری شخصیت هما انجامید.

مجری نشست از سمیرا حسن پور خواست که از پیشینه کاری خود برای حاضرین سخن بگوید. وی صحبتش را اینطور شروع کرد که: فعالیت هنری را با کار تئاتر آغاز کردم. سال گذشته در اولین کار تلویزیونی در سریال چاردیواری در نقش مهتاب ظاهر شدم. در کار پایتخت هم بعد از سایر بازیگران اصلی به گروه پیوستم.

محمدتقی فهیم خطاب به احمد مهران فر گفت: شخصیت شیرین ارسطو چه طور شکل گرفت؟ با تغییر ماهیتی که نقشتان نسبت به کارهای قبلی تان داشت چه طور کنار آمدید؟ آیا چیزی را فی البداهه به آن اضافه کردی یا از قبل همه چیز مشخص بود؟ تکیه کلام ها به چه صورت شکل گرفت؟

مهران فر ضمن آرزوی سالی خوب برای همه گفت: نقش ارسطو ویژگی هایی از پیش تعیین شده را در کنار ویژگی هایی که طی کار به آن اضافه شد، دربر داشت. با لهجه مازندرانی آشنایی قبلی داشتم چون دوران خدمت سربازی را در ساری گذراندم. اما جزئیات رفتاری و تکیه کلام ها بعضاً در ابتدا لحاظ شده بود و حین کار هم چیزهایی به آن اضافه شد. حتی با پخش مجموعه از بازخوردهای مردم هم استفاده کردیم و مواردی را پررنگ تر کار کردیم. اما شاکله اصلی ارسطو در فیلمنامه بود که من با خواندن آن از نقش و فیلمنامه خوشم آمد، آقای مقدم این افتخار را به من دادند و به جمع پیوستم.

فهیم برای شروع نقد سريال به ارزشهای محتوایی و اجرای هنری اثر اشاره کرد و از مقدم خواست که به زعم خودش جایگاه این سريال را در میان کارهایش تشریح کند. به علاوه، از موضوع و تم قصه سخن گفت که موضوع مهاجرت شهرستانی ها به تهران موضوعیست که بارها به آن پرداخته شده، سالهاست که نمونه هایی از آن را دیده ایم. آثاری که عموماً نشان داده اند تهران علیرغم زیبایی های ظاهری، زشتی ها و بحران های خاص خود را دارد. از سویی دیگر وقتی قرار است شهرستانی ها به تهران بیایند، و اینها را پشیمان کنند از آمدن، آنطرف ماجرا و چرایی آمدن آنها نشان داده نمی شود. در این نکات «پایتخت» تفاوتی با کارهای قبلی کارشده پیرامون این موضوع ندارد و همان ایده را با شاخ و برگ های دیگری مطرح می کند، خانواده ای شهرستانی به تهران می آیند، با پیشرفت داستان کم کم پشیمان شده و برمی گردند. چرا ایده کار در همین جا متوقف می شود؟ این را چگونه تحلیل می کنید؟ آیا آن را قابل دفاع می دانید؟

سیروس مقدم در پاسخ فهیم گفت: به اعتقاد من، «پایتخت» متفاوت ترین اثری ست که کار کرده ام. دلیل روشنی هم دارد. توافقی که در ابتدای کار با گروه تولید صورت گرفت این بود که بیاییم و منطق، فرمول بندی و دو دو تا چهارتا هایی را که در ساخت سريال رایج است کنار بگذاریم و به شکلی رئال و مستند گونه کار کنیم، به شکلی که گویی می خواهیم برشی از یک زندگی واقعی را نشان دهیم. علاوه بر این، «پایتخت» اولین سريالی است که من با دکوپاژ و میزانسن چیده شده و از قبل تعیین شده سر کار نمی آمدم، درواقع با اتفاقات همان جا در سر صحنه مواجه می شدیم. تلاشم این بود که نمایش قصه به شکلی کاملاً رئال صورت گیرد. به این خاطر طی تمرین گروه، کم کم موقعیت سکانس را پیدا می کردم، میزانسن و جای دوربین را پیدا می کردم، نورها پیدا می شد و اینکه چه اجزایی حائز اهمیت اند و همه این ها به سکانسی تبدیل می شد که ضبط می کردیم. به این علت پایتخت برایم تجربه ای کاملاً جدید بود و نوعی ساختارشکنی در کارهای خود من به حساب می آمد. در این کار من خودم را در معرض غافلگیری و نه پیش داوری قرار می دادم و این باعث می شد که سختی کار برایم شعف و خوشایندی کودکانه داشته باشد. از پیشنهادات مختلف عوامل استفاده می کردم، کما اینکه قسمت آخر سريال ها که معمولاً انرژی ها تمام شده و قصه در حال جمع شدن است، ما سخت ترین قسمت کار را در قسمت آخر و ماجرای گیرکردن کامیون در آب داشتیم. چرا که حس می کردم انرژی این گروه تمام نشدنی است و هر آن خود را در معرض غافلگیری و از قبل پیش بینی نشده قرار دهد. هدف گروه انتقال انرژی کار از طریق بستر مستند گون و رئال روایت داستان بود.

اما درباره بحث مهاجرت که مطرح شد، همانطور که آقای تنابنده هم گفتند هدف ما از ابتدا این نبود که قصه ای حول مسأله مهاجرت بسازیم. نسخه اول فیلمنامه در تهران اتفاق می افتاد، خانواده ای در کنار راه آهن زندگی می کردند، و هنگامی که قصد نقل مکان می کنند برای رسیدن به منزل جدید دچار حوادثی می شوند. بنابراین هدف از ابتدا این نبود و کار به هیچ وجه سفارشی نبود. و وقتی هم قصه به این شکل در آمد دلایلی برای آن وجود داشت. یکی اینکه باید بین پایتخت و نقطه مبدأ قصه تضادهایی می دیدیم که قصه جذابیت هایش را پیداکند. مثلاً اینکه هدف ما این بود که بگوییم جایی که خانواده قصه حرکت خود را آغاز می کنند، جای خوبیست، خوش آب و هواست و سر سبز و مردم در خانه هایشان به روی هم باز است. این شد که مبدأ جایی انتخاب شد با فرهنگی غنی و دارای موسیقی محلی با اصالت. مهاجرت در دل قصه ما، چاشنی کار شد. هدف مقایسه دو زندگی در کنار هم بود. نمود آن هم در دیالوگ هما در قسمت آخر بارز است: "تهران جای خوبیه، اما به درد ما نمی خوره."

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] t%20(3).JPG

منتقد برنامه پرسشی را مطرح کرد درباره اینکه چرا در هیچ بخشی از کار شرایط اولیه زندگی آدم های قصه نشان داده نشد؟

محسن تنابنده در جواب گفت: قطعاً نقایصی در فیلمنامه وجود دارد. وقتی به این نتیجه رسیدیم که خانواده قصه ما از شهرستان بیاید، بحث مهاجرت در سطح سوم و یا چهارم مورد توجه بود. موردی که هست اینکه ما محدودیت زمانی داشتیم، مثلاً همین قسمت آخری که دیدید، در فیلمنامه بسیار پربارتر بود؛ اما مجبور شدیم در جاهایی کار را قیچی بزنیم و به آنتن پخش برسانیم.

در این قسمت رامین فر افزود: لازم می دانم نکته ای را اضافه کنم؛ فضایی که ما سعی در به تصویر کشیدنش داشتیم، فضایی بود بدون قضاوت، خانواده ای که در کنار هم بودند، و به اینها پیامی الصاق نشد. آنچه برداشت شد از دل روایت قصه بیرون آمد.

فهیم در تمجید از سريال گفت: نقاط عطف داستانی خوب بود، بحران ها حتی تا قسمت آخر هم ادامه پیدا کرد و این قابل تحسین است. اما در مورد بحث لهجه ها که اعتراض نماینده علی آباد را در مجلس به همراه داشت، به نظر من لهجه ها به هیچ وجه تحقیر نشد، شهرستانی ها کوچک نشدند.

تنابنده درباره لهجه دار بودن بازیگران گفت: من واقعاً از اتفاقات بوجود آمده تعجب می کنم؛ افراد در خانواده ای که از شهرستان بیاید طبیعتاً لهجه دارند، این مسأله بسیار روشنی است. آنچنان که بازخوردها هم نشان داد مردم ناراضی نبودند، چراکه بیشترین رضایت را از جانب مردم مازندران و گلستان داشتیم. سريال شریف با آدم های شریفی که لوده بازی در آن جایی نداشت. اصلاً چه دلیلی دارد که همه سريال ها درباره مردم تهران ساخته شود؟ انتخاب شهرستان مبدأ این آدم ها به هیچ وجه بدون فکر نبود، به لحاظ تسلطی که پیشتر به لهجه این خطه داشتم و شناخت نسبی که من و آقای مقدم داشتیم، چون وقت تحقیق برای انتخاب نقطه ای دیگر را نداشتیم، به سراغ مردمی رفتیم که کمابیش می شناختیمشان. حساسیت ما بدان حد بود که بدلیل وقت کم –وگرنه در توانایی های خانم رامین فر هیچ شکی نیست- و احتمال بروز کاستی هایی در لهجه هما، تصمیم بر آن شد که هما لهجه نداشته باشد.

وی افزود: چرا بجای دیدن این همه حسنی که کار داشت، شروع کردند به ایراد گرفتن از لهجه ها. فکر می کنم آقایانی که کار دیگری ندارند و به هیچ شکلی مطرح نمی شوند، حال محملی پیدا کرده اند که به واسطه آن بتوانند خود را مطرح کنند.

محمد تقی فهیم در باره بعد مذهبی کار پرسید و اظهار کرد که رسانه ملی همچنان در نشان دادن مذهب و شرعیات ضعیف عمل می کند. در این سريال هم کمتر به این وجه پرداخته شد. فقط در جاهایی بابا پنجعلی آن هم به صورت شرطی و آن حالت مقتضی شخصیت قصه می گوید "نماز نخوندم".

مقدم در این باره گفت: سکانسی در قسمت اول داشتیم(اشاره به نماز خواندن ارسطو نقی در مسجد) اما به واقع نشان دادن این موارد به شکل عمده تر اساساً هدف این سريال نبود یعنی بحث و حرف سريال پایتخت این نبود. اما در لابلای رفتارهای آدم های قصه مواردی را گنجاندیم که نه به شکلی صریح، بلکه به طور ضمنی حاکی از اعتقادات این خانواده بود.

رامین فر در این مورد اضافه کرد: من فکر می کنم مذهبی بودن صرفاً نشان دادن نماز خواندن افراد و نمایش آن ها در حال عبادت نیست بلکه این کار سطحی ترین و دم دستی ترین ایده است. به جای این، آنچه نشان داده شد این بود که این آدم ها دروغ نمی گویند، پول مسأله دار وارد زندگیشان نمی کنند و به بزرگترهایشان احترام می گذارند.

فهیم گفت: بله درست است، «پایتخت» ارزش های درونی بسیاری در بطن خود داشت.

نوبت به پرسش اصحاب رسانه رسید و خبرنگاری سؤالش را این طور مطرح کرد: در باره موسیقی اثر و ورود موسیقی سنتی که از چاردیواری شروع شد و اینجا به شکلی کاملتر –به لحاظ هماهنگی موسیقی با داستان و شخصیت هایش- کار شد، آیا قرار است به همین شکل دنبال شود؟ البته جا دارد که تشکر کنم از این بابت و کار خوب آریا عظیمی نژاد را تحسین کنم، کاری که بار حسی مجموعه را به دوش می کشید و بسیار موفق عمل کرد.

مقدم در پاسخ گفت: دراین باره دو دیدگاه وجود داشت. دسته اولی که معتقد بودند موسیقی سنتی پتانسیل تبدیل به موسیقی متن سريال را ندارد. اما من موافق دسته دیگر بودم که اعتقاد دارند این پتانسیل وجود دارد و حتی خیلی بهتر و بیشتر می توان روی آن کار کرد و مانور داد. یکی از دلایل انتخاب مازندران هم وجود موسیقی غنی محلی آن منطقه بود. آقای عظیمی نژاد هم که سال ها موسیقی محلی مناطق مختلف را کار کرده و آرشیوی کامل از موسیقی های محلی دارد. تلفیق موسیقی مدرن با سنتی در ورود آدم های قصه به تهران و بعد دل کندن آنها از پایتخت و استفاده از موسیقی ناب محلی از مواردی بود که در موسیقی متن سريال کار شد.

در ادامه یکی از خبرنگاران حاضر از کارگردان مجموعه پرسید آیا تجربه اولین ساختارشکنی موفق بود و قصد دارید آن را ادامه دهید؟

مقدم گفت: من ساختارشکنی نکردم که آن را تجربه کنم، به نظرم ساختارشکنی لازمه این قصه بود و من این کار را به دلیل شرایط و ویژگی های مجموعه انجام دادم. در واقع قصه به من می گوید که چه کنم.

فهیم از مهران فر پرسید که آیا کار سیروس مقدم بر بازی تو هم تأثیری داشت؟

مهران فر چنین پاسخ داد: وقتی کار رئال است، نباید بازی تو دیده شود، حرکت دوربین نباید به چشم بیاید. روز اولی که درباره کار صحبت کردیم قرار شد که جلوی دوربین زندگی کنیم. قطعاً صبر و حوصله آقای مقدم در پیشبرد کار بسیار تأثیرگذار و انرژی بخش بود.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] t%20%282%29.JPG

در سؤالی کتبی خطاب به مقدم گفته بودند که: شما با سريال هایتان رشد می کنید. و اغلب در آثار شما بازیگران چند قدم از شما جلوتر اند. و همیشه آقای ضرغامی رابطه خوبی با شما داشته است. علت چیست؟

تنابنده در دفاع از کارگردان مجموعه گفت: اگر نظر شما اینست چرا این اتفاق در آثار کارگردان های دیگر نمی افتد؟ به اعتقاد من مقدم جوان ترین کارگردان سريال ساز ایران است. این جوانی که می گویم به لحاظ تمایل به ساختارشکنی، تجربه های جدید و ریسک کردن است. مثلاً همین سريال که متن آماده نبود و ترکیب بازیگران برای مردم آشنا نبود.

مقدم با تبسمی بر لب گفت: وقتی که 17 سال داشتم در سريال «دایی جان ناپلئون» کارگری صحنه می کردم. از آن روزها خیلی گذشته و من با تجربیاتی که کسب کردم سريال های بسیاری را روانه آنتن پخش کرده ام. من فکر می کنم اگر آدم ها در جامعه در جایی ایستاده اند که موفق هستند یا موفق به نظر می آیند، شاید بخشی از آن معلول پارتی بازی ها و روابط باشد، اما قطعاً بخش دیگری هست که معلول استعداد، هوش و تجربه کاری خود فرد است.

فهیم از حسن پور درباره کار کردن در سکانس های شلوغ پرسید که برای حفظ موقعیت و ماسکه نشدن چه می کردید؟

حسن پور جواب داد که: به لحاظ این که دیرتر به کار پیوستم و وارد گروهی شدم که حس می کردم خیلی از من جلوتر هستند، اگر راهنمایی های آقای مقدم و کمک های خانم غفوری(تهیه کننده مجموعه) نبود، نمی توانستم به خوبی کار کنم.

آخرین سؤال را یکی از حاضرین درباره سکانس آخر و جا ماندن کفش های نقی پرسید.

مقدم در پاسخ گفت که ایده جا ماندن کفش ها تقریباٌ همزمان برای من و تنابنده شکل گرفت و تصمیم گرفتیم این کفش ها به عنوان نمادی از تجددگرایی(اشاره به قسمت اول که با آمدن به تهران نقی دمپایی هایش را در می آورد و این کفش ها را به پا می کند) جا گذاشته شود.

محمد تقی فهیم ضمن ابراز خرسندی از ساخت و پخش این مجموعه بحث را این طور پایان داد: به واقع طنز همین است، اثری که نیشی بزند و در قالب دیالوگ های طنزآمیز و موقعیت های کمیک قصه را پیش برد و کل مجموعه در این رابطه بسیار خوب عمل کرد.

در پایان مراسم، آقای صادق پژمان ریاست فرهنگسرای رسانه هدایایی را به رسم یادبود به عوامل این سريال اهدا کرد.

elahe_n12345
05-04-2011, 21:37
گفتگو با نویسنده و بازیگر سریال “پایتخت”
دادنا: فیلمنامه‌نویس و بازیگر مجموعه “پایتخت” معتقد است به خاطر احترام به مردم مازندران و گلستان روی شخصیت پنجعلی مانور زیادی نداده و در شوخی زیاده‌روی نکرده است.
به گزارش مهر، نوروز ۹۰، شبکه اول سیما که بهترین زمان پخش سریال‌ها را در انحصار دارد، با وجود مجموعه‌ای آماده برای عید، این وظیفه را بر عهده سیروس مقدم و تیمش گذاشت.

نام محسن تنابنده در تیتراژ فیلم به عنوان طراح فیلمنامه، فیلمنامه نویس، بازیگردان و بازیگر گویای این بود که بخش عمده‌ای از این مجموعه با ایده‌های او به سامان رسیده است. این بازیگر و فیلمنامه نویس که تا اینجا نشان داده است طنز موقعیت را به خوبی می‌شناسد، در نشست اختصاصی خبرگزاری مهر با بازیگران و کارگردان “پایتخت”، به فشردگی زمان و محدودیت‌های مجموعه‌ای با لهجه اهالی شهرهای دیگر اشاره کرد.


تنابنده هدف اصلی مجموعه “پایتخت” را قصه تعریف کردن و نمایشی از شخصیت‌های دوست داشتنی می‌داند.


*گروه فرهنگ و هنر:ایده اولیه “پایتخت” از شما بود؟
- محسن تنابنده بازیگر و فیلمنامه نویس: ایده از من نبود. ایده از تورج اصلانی خریداری شد و توسط من به طرح تبدیل شد. ایده ابتدایی در حد نیم خط بود و در نهایت هم خشایار الوند به کار اضافه شد و با هم فیلمنامه را نوشتیم.

*زمان کافی برای پروراندن طرح داشتید یا اینکه مثل کارهای مناسبتی دیگر در زمان اندک نوشته شد؟
- می‌دانم مردم از این ماجرا خیلی خسته‌اند که بگویم ما فرصت نداشتیم و در زمان کوتاهی این فیلمنامه را نوشتیم اما از آن جایی که مجری هستیم و تا پیشنهاد طرح کار پذیرفته شود، زمان ‌برد، فرصت نوشتن را نداشتیم. در تیتراژ اسم من و خشایار الوند و یکی دیگر از دوستان آمده است اما این کار واقعا تیمی بود. از خود آقای مقدم که بسیار تجربه گرا و نو کار می‌کند تا باقی بچه‌ها همه به ما کمک کردند.

*یعنی شما قبل از شروع فیلمبرداری هیچ متنی در دست نداشتید؟
- قبل از اینکه کار را شروع کنیم شش قسمت متن را داشتیم. در طول کار هم ادامه قصه پیدا شد. ادامه قصه مبتنی بر اتفاقاتی بود که برای خود گروه در حین فیلبرداری می‌افتاد. مثل دررفتن ترمزدستی کامیون و آتش گرفتن کرسی. خیلی از ایده‌هایی که در قصه می‌بینید عینا در کار اتفاق افتاد و تیم نویسنده به این نتیجه رسیدیم که این اتفاقات در کار بیافتد.

*چطور شد از آقای الوند برای نوشتن دعوت کردید؟
- من و خشایار از سال‌ها قبل با هم آشنا هستیم. اگرچه سرش خیلی شلوغ بود اما پذیرفت که با ما همکاری کند. ما معمولا قصه را با هم طراحی می‌کردیم و جایی که خشایار فرصت داشت قصه را می‌نوشت و اگر نیاز به تغییری داشت با هم حرف می‌زدیم. نه تنها نویسندگان بلکه کل بازیگران با هم در مورد قصه و روند جلو رفتن آن مشورت می‌کردیم و به نتایج مطلوبی هم می‌رسیدیم.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


*نقش نقی را برای خودتان نوشته بودید؟


- خودم که از ابتدا قرار نبود بازی کنم. قرار بود فقط متن را بنویسم اما آقای مقدم و خانم غفوری گفتند که خودم هم حضور داشته باشم. طبیعی است که کار کردن با آقای مقدم برای هر بازیگری خیلی جذاب است به خاطر همین با فراغ بال قبول کردم. روی احمد مهران فر و ریما رامین فر از همان ابتدا فکر شده بود و باقی بازیگران هم زمان نوشتن فیلمنامه پیدا کردیم.


*ریما رامین فر و احمد مهران فر چه ویژگی‌هایی داشتند که از همان ابتدا رویشان فکر کرده بودید؟


- خیلی طبیعی است که ما بر خلاف خیلی از کارها که قبل از نوشتن فیلمنامه دنبال بازیگرند، در حین نوشتن به بازیگرها فکر می‌کردیم. ما دنبال آدمی نبودیم که تماشاگر از قبل دوستش داشته باشد و همان ساختارشکنی که آقای مقدم در مورد کلیت مجموعه با آن اشاره کرد در سر و شکل متن و انتخاب بازیگر هم دیده می‌شد. شاید در ابتدا همه وحشت کردند. قرار بود بهترین باکس تلویزیون و بهترین شبکه به ما داده شود. همه ترسیده بودند که آیا این تیم در مقابل تیم‌های خوبی که در شبکه‌های دیگر مجموعه‌های تلویزیونی را می‌سازند کارش را به سرانجام برسانند یا خیر.

*یعنی بازیگران تیم مجموعه “پایتخت” نمی‌توانست مخاطب جذب کند؟
- منظورم بازیگران هستند. آن مجموعه‌ها اگر قصه هم نداشتند، اما به خاطر بازیگرانی که انتخاب کرده بودند، حتی اگر بازیگر جلوی تلویزیون یک دوری هم می‌زد، باز می‌توانست مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد. اما انتخاب این گروه بازیگر برای بهترین مجموعه نوروز خیلی ریسک به نظر می‌آمد. تمام تلاشمان این بود که خیلی شریف و با شخصیت‌های جذاب برای مخاطب قصه تعریف کنیم. دنبال این نبودیم که مخاطب به خاطر بازیگر پای مجموعه بنشیند.

*از همان ابتدا به این فکر کرده بودید که این خانواده باید به شهرشان برگردند؟ البته خانه‌ای که نزدیک اتوبان انتخاب کرده بودید گویای پایان داستان بود.
- قرار بود فینال را در تهران بگذرانیم. از آنجایی که قصه کامل نشده بود ما به صورت تیمی در جستجوی کامل کردن قصه بودیم. آخرین سکانس فیلم پنج صبح سیزدهم گرفته شد و از آن طرف ساعت ۱۰ شب هم روی آنتن رفت. اول فکر کردیم این پایان می‌تواند برای تماشاگر قابل حدس باشد. اما بعد به این نتیجه رسیدیم اینکه با چه کیفیتی به علی آباد برمی‌گردند مهم‌تر است.

*خوب با همان کیفیت در تهران می‌ماندند!
- در کل این مجموعه ما دنبال تجربه‌گرایی بودیم و اصلا به این فکر نمی‌کردیم که چه پیامی به مخاطب بدهیم. این قصه در ابتدا که نوشته شد در تهران شکل می‌گرفت. اما در نهایت به این منطق رسیدیم که آدمی که در تهران زندکی می‌کند اگر برایش مشکلی به وجود بیاید چند جا را بلد است که شب‌هایش را بگذراند و اصلا بحث کامیون به وجود نمی‌آمد.

*شخصیت‌های “پایتخت” درست قسمت آخر متحول شدند و این خیلی منطقی به نظر نمی‌آمد. این مشکل شخصیت پردازی به فیلمنامه مربوط می‌شود.
- هدف ما از ساخت این مجموعه نشان دادن چیزهای دیگری بود. مثلا ما سکانسی داشتیم که حال پدر نقی بد می‌شد و شب هم باران گرفته بود. از طرفی این خانواده در کامیون املت می‌خورند و سوراخ سنبه‌های کامیون را مثل یک خانه می‌پوشانند. اینکه کانون خانواده مهم‌تر از خانه است اینکه مهم خود آدم‌ها هستند، بیشتر مورد نظر ما بود. در بدترین شرایط نقی و هما به هم نزدیک و نزدیک‌تر می‌شوند و این برای ما مهم‌تر از هر چیزی بود.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]







*شما در این مجموعه بازیگردان هم بودید. بازیگردان در مجموعه‌ای با گروه حرفه‌ای چه نقشی دارد؟
- اساسا بازیگردان کارش با بازیگر است نه نابازیگر. بازیگردان آگاه است با چه تیم بازیگری باید کار کند. می‌تواند تشخیص بدهد با این گروه می‌تواند به لحن مورد نظر برسد یا خیر. بازیگردان حد فاصل میان کارگردان و بازیگر است. او این وسط حایل است و می‌تواند در مورد بازیگران نظر بدهد که چه اتفاقی باید برای بازیگر بیافتد تا به آنچه در ذهن کارگردان است نزدیک شود. در این مجموعه من به همان اندازه بازیگردانی می‌کنم که بازیگرهای دیگر. یعنی بازیگرهای دیگر همان قدر بازی من را می‌گرداندند و در موردم نظر می‌دانند که من در مورد آنها نظر دادم. این کار واقعا گره خورده بود. خیلی صحت نداشت که در تیتراژ نام من به عنوان بازیگردان نوشته می‌شد. ما با هم کار می‌کردیم.

*پس در مجموعه‌ای مثل “پایتخت” بازیگردان خیلی معنا ندارد؟
- همه با هم همکاری می‌کردیم. من فقط هماهنگ کننده بودم و کارهای کلی را سر و سامان می‌دادم و در مورد جزییات همه با هم شریک بودیم.
*با اینکه لهجه‌های شخصیت‌ها در “پایتخت” به شهادت مردم مازنداران مشکل نداشت شما هم اسیر شکایت و اعاده حیثیت شدید. چرا؟
- گروهی که مهاجرت می‌کنند به شهر دیگری ناخودآگاه لهجه‌شان با لهجه مردم آن شهر متفاوت است. زمانی که آقای فتحی هم این کار را کرد ایراد گرفتند و چقدر مورد فشار قرارش دادند. اما یک بار درست قضاوت کنیم که آقای فتحی قصد داشت چیزی را خراب کند؟ اگر قرار است تمرکز را از تهران برداریم، باید به این فکر کنیم که آدم‌هایی دیگری هم در ایران زندگی می‌کنند. یزدی‌ها و شمالی‌ها جزیی از مردم ایران هستند. چرا باید تمام مجموعه‌های محدود به تهران و لهجه سلیس فارسی شود؟

*اتفاقا این خانواده جای مانور بیشتری داشتند اما کاملا مشخص بود که فیلمنامه کنترل شده نوشته شده است.
- جالب این است که مردم گلستان و استان مازندران رضایت کامل را از این مجموعه دارند. ما تمام تلاشمان را کردیم که خانواده‌ای متشخص و با آبرو را نمایش دهیم. این خیلی مهم است که رسانه ملی در بهترین تایم نوروزی‌اش در مورد قومی حرف می‌زند که اهل مازندران هستند و به تهران می‌آیند و از آنجایی که نمی‌توانند خودشان را با تهرانی‌ها هماهنگ کنند برمی‌گردند به شهرشان. ما حاضر نشدیم در این مجموعه شوخی‌های سخیف انجام بدهیم. سعی کردیم کمدی فاخری را با این آدم‌ها به وجود بیاوریم. هر کدام از بچه‌های اهل فن که از بیرون به این مجموعه نگاه می‌کنند بر این واقف هستند که شخصیت پنجعلی چقدر قابلیت این را دارد که انواع و اقسام شوخی‌ها را انجام بدهد اما ما این کار را نکردیم به خاطر اینکه می‌خواستیم همه چیز شرافتمندانه اتفاق بیافتد.

M3HRD@D
09-04-2011, 13:04
گفتگو با علیرضا خمسه درباره «بابا پنجعلي»: فکر می‌کردیم ربات هستیم


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

بازيگر نقش «بابا پنجعلي» در مجموعه پايتخت با اشاره به اين‏كه «دلم براي شخصيت باباپنجعلي تنگ مي‌شود» گفت: اين سريال به مسائل واقعي درون جامعه مي‌پرداخت و آينه‌اي از واقعيت‌هاي جامعه را به تصوير مي‌كشيد.

«عليرضا خمسه» در يك برنامه تلويزيوني گفت: ديالوگ‌هاي بابا پنجعلي بيشتر از آنچه روي آنتن رفت بود، ولي تنابنده در طول نوشتن و اجرا به اين نتيجه مي رسيد كه اگر ديالوگ هاي او كمتر شود نتيجه بهتري دارد و همين طور هم شد.

وي ادامه داد: تنابنده پس از نگارش داستان و ديالوگ‌ها بعدا متوجه مي‌شد كه اصلا اين جملات مناسب باباپنجعلي نيست و آنها را حذف مي‌كرد. بابا پنجعلي با فقط برخي كلمات خطاب به پسرش مي‌گفت كه: من هستم، به تو متكي هستم و تو را مي‌شناسم.

خمسه با بيان اين‌كه دلم براي شخصيت باباپنجعلي تنگ مي‌شود، اظهار داشت: آنچه ديديد كار من به تنهايي نبود، بلكه كار مقدم، نويسندگان سريال، احمد مهران‎فر كه همواره پيشنهادات خوبي داشت و خانم رامين‎فر بود. هسته مركزي تيم ما يك هسته تئاتري بود و چند بازيگر مدام با هم چالش و بده بستان داشتند كه همين باعث پيشرفت كار بود.

بازيگر نقش باباپنجعلي درباره نقاط ضعف سريال پايتخت نيز تصريح كرد: اي‎كاش اين موقعيت براي گروه فراهم مي شد تا به جاي 2ماه و نيم، ما 5 ماه براي توليد وقت داشتيم تا ماحصل كار بهتر شود. مخصوصا روزهاي آخر ما زمان كم داشتيم. مثلا هر انساني به طور معمول بايد در طول شبانه روز 8 تا 10 ساعت استراحت كرده بخوابد ولي اگر قرار باشد كه عوامل به جاي 10 ساعت كار كردن 20 ساعت كار كنند، به طور حتم راندمان كار پايين مي‌آيد.

وي با بيان اينكه فشار كار به حدي بالا بود كه گاهي احساس مي كرديم مثل روبات هستيم، افزود: حتي با اينكه در روزهاي آخر مردم در لوكيشن ما حضور داشتند و به ما دلداري مي دادند؛ ولي ما خسته بوديم و خواب‌مان مي‌آمد. شب آخر كه داشتيم بخش‌هاي مربوط به مشهد رفتن را تصويربرداري مي كرديم سر من درد مي كرد و سنگين بود. فقط به خدا مي گفتم كه به من قوت بده تا امشب را هم به پايان برسانم. زمان ما خيلي كم بود و بهتر بود تا كارمان را زودتر شروع مي‌كرديم.

خمسه همچنين درباره اينكه معمولا سريال هاي ايراني شروع خوبي دارند ولي از پايان‌بندي ضعيفي برخوردارند، گفت: شايد سريال ما آينه روابط ما باشد. در دوستي‌هاي‌مان هم همين كار را مي‌كنيم. معمولا خوش‎استقبال و بدبدرقه هستيم كه خيلي خوب نيست. بايد به همان خوبي كه يك ارتباط يا كار را شروع مي كنيم، با همان خوبي و خوشي هم تمام كنيم. خوشبختانه كار ما همان طور كه به خوبي و خوشي شروع شد، با خوبي و خوشي هم تمام شد و همه دوست مانديم. خيلي از گروه ها به خاطر فشارهايي كه در طول كار وارد مي‌شود، متلاشي مي‌شوند و ارتباطاتشان گسسته مي‌شود ولي پايتخت از جمله معدود كارهايي بود كه اين گروه با همان پيوستگي روز اول ماندند.

وي ادامه داد: بسياري از سريال‌ها بد تمام مي‌شوند، تصورم اين است كه مهم‏ترين علت آن كمبود زمان است. فكر كنيد كه مثلا چهار قسمت نوشته شده و بعد آرام آرام قسمت پنج نوشته مي‌شود و يك‌باره نويسنده از گروه عقب مي‌افتد و گروه منتظر مي‌مانند. بحث رساندن سريال به آنتن و فشار كمبود زمان به كار لطمه مي‌زند و راه‎كارش اين است كه امروز كه هنوز در ماه فروردين به سر مي‌بريم، براي سال آينده و نوروز برنامه‌ريزي كنيم.

وي در پايان سخنانش در برنامه بامدادي شبكه يك با بيان اينكه مردم به ويژه كودكان نمي توانند ما را از نقشمان جدا كنند و همين امر سبب شده بود كه دوقلوهاي سريال گاهي به من بابا خمس‏علي بگويند، گفت: من از مازندراني‌ها قدرداني مي‌كنم، آنها با همه حساسيت‌هايي كه بود، به ما اجازه دادند تا درباره‌شان سريال بسازيم، به زبان‌شان صحبت كنيم و زيبايي‌هاي زندگي‌شان را به تصوير بكشيم.

M3HRD@D
11-04-2011, 22:51
گفت وگو با احمد مهران فر، بازیگر سریال پایتخت
«حساس نشو»، شوخی با کامبیز دیرباز بود!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

احمد مهران فر خیلی اهل گفت‌وگو نیست، با وسواس بسیار به جمله‌هایش می‌اندیشد، بازیگر فیلم‌های درباره الی ... ، عصر روز دهم، اقلیما، آتش بس، هیچ، کلبه، تسویه حساب و ... با اولین حضور موفقش در یک سریال نوروزی توانست نظر مخاطب عام و خاص را جلب کند. او در گفت‌وگویی از شکل‌گیری شخصیت «ارسطو» در این مجموعه می‌گوید.

از همکاری با سیروس مقدم و ایفای شخصیت ارسطو در جدی‌ترین تجربه تلویزیونی‌ات صحبت کن.
من سر فیلم «باگت» به کارگردانی سامان مقدم بودم که محسن تنابنده با من تماس گرفت و خبر داد آقای مقدم تصمیم دارند سریالی با این خصوصیات شروع کنند. تنابنده گفت پنج شش قسمت از کار را نوشته و قرار است در این کار با او همبازی شوم، به هر حال من و محسن مدت زیادی هست که با هم دوست هستیم.

سابقه همکاری روی صحنه تئاتر هم که داشته‌اید...
بله همین طور است. خیلی از دوستان هم می‌گفتند سعی کن یک سریال خوب کار کنی، چون بسیاری از کارگردانان وقتی پیشنهاد حضور تو را به تهیه‌کننده‌ها می‌دهند که طرف آن طور که باید شناخته شده نیست. به همین دلیل شاید خیلی تمایل نداشته باشند. بنابراین یک سریال که مخاطب عام داشته باشد و تو دیده بشوی لازم است...

در مورد خصوصیات نقش و قصه که محسن تنابنده تو را مطلع کرده بود؟
تنها خبر داشتم که شخصیت ارسطو لهجه مازندرانی دارد، همین!

تو خودت که اهل مازندران نیستی؟
نه، ولی یک مدت از سربازی را در مازندران بودم و یک آشنایی ابتدایی و مختصری راجع به لهجه داشتم.

پنج قسمت ابتدایی فیلمنامه کاراکتر ارسطو را به شکل کامل برای تو معرفی کرد؟
پنج قسمت فیلمنامه برای من خیلی جذاب بود. به نظرم شیرینی خاصی در قصه وجود داشت. گاهی اوقات وقتی قصه‌ای را می‌خوانی متوجه شیرینی‌اش نمی‌شوی. من اصولاً آدم کم خنده‌ای هستم، ولی آن پنج قسمت را که خواندم ارتباط خوبی برقرار کردم و خیلی لحظات کمدی آن را دوست داشتم. در نهایت با آقای مقدم گفت‌وگویی داشتم و به چند و چون نقش دست پیدا کردم.

و راجع به لهجه ارسطو صحبت کن، گویا از ابتدا قرار نبوده این کاراکترها تا این حد با لهجه باشند و بنا براین بوده که به یک لحن ساده بسنده کنید.
من با محسن راجع به لحن و لهجه مازندرانی خیلی بحث و گفت‌وگو داشتم. این شک را داشتم که آیا این لهجه در نهایت پس زننده نخواهد بود، تا در نهایت به این نتیجه رسیدیم که شخصیت‌ها را با لهجه بگیریم. خوشبختانه آغاز تصویربرداری کار مدتی عقب افتاد و ما فرصت بیشتری داشتیم تا راجع به لهجه تمرین و روی لحن‌ها کار کنیم.

برای لهجه و درآمدن زبان مازندرانی مشاوری هم داشتید؟
نه، خودم با توجه به اطلاعاتی که داشتم و چون محسن هم در این زمینه کمک کرد، به مشکلی برنخوردم.

کم کم بازخورد تماشاگر نسبت به شخصیت ارسطو باعث شد، این کاراکتر رنگ و لعاب بهتری بگیرد و تکیه کلام‌ها نیز جا افتاده‌تر در دل قصه ادا می‌شد؟
بله، وقتی که دیدیم تماشاگر تعدادی از تکیه کلام‌ها را دوست دارد، سعی کردم از آن استفاده بیشتری داشته باشم. ولی کاراکتر ارسطو حدود 10 روز از تصویربرداری گذشته بود که کامل شد و تمام خصوصیات او از جمله لحن و لهجه درآمد. کم کم فرم راه رفتن، نگاه، حرف زدن و ... واقعی‌تر شد و به همین دلیل ارسطو هرچه می‌گذشت قابل باورتر می‌شد.

گویا تکیه کلام «حساس نشو» پیشنهاد خودت به محسن تنابنده بوده است؟
بله، این تکیه کلام از قبل در ذهن من بود، با محسن هم آن را در میان گذاشتم و او هم موافقت کرد. این جمله «حساس نشو» شوخی من با کامبیز دیرباز بود که فکر می‌کنم مورد توجه هم قرار گرفت.

ریتم دیالوگ‌گویی تو هم در این سریال تا حدود زیادی به مردم مازندران شبیه بود، آیا برای طراحی و ایفای این شخصیت ما به ازای بیرونی هم داشتی؟
بله، من یک ما به ازای بیرونی از مردم آن خطه داشتم (همکلاسی‌های سابقم). به همین دلیل همه چیز از لحن گویش، ریتم دیالوگ گویی و حتی رفتارهای ارسطو را سعی می‌کردم عیناً تقلید کنم، البته منظورم از تقلید، نمایش عین واقعیت است. سعی می‌کردم در این چند سال اخیر که او را ندیده بودم رفتارها، نوع راه رفتن و ... او را به یاد بیاورم. کم کم این آدم (ارسطو) در وجود من نشست و از یک تقلید صرف خارج شد، یک جورهایی خودم حس کردم که به ارسطو شبیه شده‌ام


منبع : بانی فیلم

M3HRD@D
17-04-2011, 15:10
يادداشت امین تارخ در تقدیر از نقش‌آفرینی احمد مهرانفر در مجموعه «پایتخت»: تیپ بود و تیپ نشد


امین تارخ بازیگر در یادداشتی در روزنامه بانی فیلم به تمجید از بازیگری احمد مهرانفر پرداخته است. متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:

در باب بازیگری بسیار نوشته، خوانده و شنیده‌ایم، اما در تاریخ کوچک بازیگری و سینما و تلویزیون این مرز و بوم گاهی ستاره‌هایی چنان می‌درخشند که ما را حیرت‌زده می‌کنند.

گویا امسال، سال بازیگرانی است که با درخشش خود ماندگاری خود را نیز تضمین می‌کنند. بازیگران کهنه‌کار تازه درخشیده و یا بازیگران از راه رسیده و تازه درخشیده، خلاصه در فیلم‌هایی چون «یه حبه قند»، «سعادت‌آباد»، «جدایی نادر از سیمین» و «ورود آقایان ممنوع» که با بازی‌های روان، خلاقانه و علمی خود هر اهل سینمایی را دچار حیرت می‌کنند. گو اینکه امسال در جشنواره فیلم فجر جوایز بازیگران در حد بسیار بسیار اندکی خطا داشت، اما در هر حال شانس تقدیر و تجلیل بخشی از این گروه بازیگران امکان عملی یافت. ولی در باب بازیگران تلویزیون چنین نشد.

نکته آنکه:

سه بازیگر در مجموعه تلویزیونی «پایتخت» چنان درخشیدنده که تو گویی تصمیم گرفته معیاری تازه و در عین حال حرفه‌ای را برخ بکشند، و کردند آن کاری را که باید.

محسن تابنده، ریما رامین‌فر و احمد مهرانفر، و در کنار آنان بزرگواری چون علیرضا خمسه.

هرچه کردم تا بلکه جایی، اثری یا تقدیری و تشویقی از اینان بیابم، نیافتم، نه در جراید و نه در صدا‌و‌سیما.

پس قلم ناتوان به دست گرفته و خواستم به این عزیزان، خاصه احمد مهرانفر سر تعظیم فرود آورم. بندرت بازیگری یافت می‌شود که زندگی و نمایش را اینگونه زیبا و دلنشین در هم آمیخته و شخصیتی ارائه کند که تبدیل آن به تیپ خطری جدی است، خطری که پایبند بسیاری بازیگران شده، اما او به عرصه تیپ‌های کلیشه‌ای تلغزیده و با عزمی راسخ شخصیتی ارائه می‌کند که برای همه ما آشناست. بهتر آنکه بگوییم شخصیتی را به چالش و تحلیل کشیده تا به جان و تن تماشاگر بنشاند.

مهرانفر، بازیگری که خوب می‌بیند، خوب ضبط و ثبت می‌کند و خوبتر ارائه می‌کند.

در پایان امید دارم آنانی که مترصد فرصتی هستند تا از یک بازیگر توانا یک تیپ کلیشه‌ای ساخته و پولی به جیب بزنند احمد عزیز را به زودی پیژامه به پا و آفتابه به دست بر پرده سینما حاضر و ظاهر نکنند. که صد البته از احمد مهرانفر و هوش سرشارش بعید است در چنین ورطه‌ای بیفتد، چه می‌رود تا نبوغی را از خود به نمایش گذاشته و آینده‌ای سرشار از احترام را برای خویش رقم زند. انشاءا...

elahe_n12345
17-04-2011, 17:43
هرچه کردم تا بلکه جایی، اثری یا تقدیری و تشویقی از اینان بیابم، نیافتم، نه در جراید و نه در صدا‌و‌سیما.


واقعاً با صحبت های آقای تارخ (البته با این قسمتش بیشتر) موافقم. نباید این صدا و سیما از عوامل این سریالِ واقعاً زیبا و متفاوت تقدیر کنه:41: تقدیر که فقط مخصوص سریال های مذهبی یا تاریخی نیست:41:

Lady parisa
01-05-2011, 11:43
محسن تنابنده، مردي كه در محبوبيت «پايتخت» نقش زيادي داشت
كي گفته يك شبه معروف شدم؟
هيچ كدام آن ها مازندراني نبوده اند اما لهجه‌اي كه به كار گرفتند و تكه ديالوگ هايي كه گفتند در ايام نوروز حسابي گل كرد محسن تنابنده مي گويد چگونه پايتخت محبوب ترين سريال ايام عيد نوروز بود.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

محسن تنابنده در سينماي ايران تازه وارد نيست و سال‌هاست به عنوان فيلمنامه‌نويس و بازيگر مشغول كار است. اما اصولا چه در نوشتن فيلمنامه و چه در بازيگري گزيده‌كار است و اعتقادي به كارنامه‌اي بلندبالا با كيفيتي متوسط ندارد. تنابنده در 3سال گذشته توانسته جوايز مهم بازيگري را از‌آن خود كند. او2 سيمرغ بلورين براي بازي در «استشهادي براي خدا» و «هفت دقيقه تا پاييز» و ديپلم افتخار براي فيلم «ندارها» از جشنواره فجر را از آن خود كرده: و چند جايزه ريز و درشت ديگر كه احتمالا وسواس و سخت‌گيري‌اش را در انتخاب نقش‌ها بيشتر كرده است. تنابنده در اكران سال 89 «هفت دقيقه تا پاييز» و «سن‌پطرزبورگ» را داشت كه بازي‌اش در هر2 فيلم با تحسين و تشويق منتقدان و تماشاگران روبه‌رو شد. اما در نوروز 90 شاهد ظاهري جديد و متفاوت از تنابنده در سريال پايتخت بوديم. سريالي كه از شبكه اول پخش شد و باوجود حاشيه‌هايي كه به خاطر لهجه مازندراني‌اش به وجود آمد، توانست پرمخاطب‌ترين سريال نوروز 90 باشد. محسن تنابنده نقشي بيشتر از بازيگري در اين مجموعه داشت. 6 قسمت اول را خود او به تنهايي نوشته است و علاوه بر بازيگرداني و انتخاب بازيگر در جاهايي مشاور كارگردان هم بود. سيروس مقدم هم به عنوان كارگردان در تمام گفت‌و‌گوهايش از تنابنده به عنوان يكي از اركان مهم و اساسي فيلم نام برده است. با او درباره پايتخت و برنامه‌اي كه براي آينده حرفه‌اي خود دارد به گفت‌و‌گو نشستيم.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


پايتخت شاه گل‌كارهاي من است

مي‌توانم ادعا كنم مجموعه تلويزيوني پايتخت شاه‌گل كارهاي من به شمار مي‌آيد. اين مجموعه توانست به واسطه ساخت، سادگي و شيوه جذب مخاطب چهره جديدي در اين گونه سريال‌هاي طنز نوروزي ايجاد كند و در طول ايام نوروز 90 به عنوان پرمخاطب‌ترين سريال از نگاه مردمي شناخته شود. پايتخت يك ايده كوچك يا شايد بتوان گفت يك ايده نيم‌خطي از دوست خوبم تورج اصلاني بود كه در ابتدا قرار بود تبديل به كار سينمايي شود. اما ايده را مناسب ساخت سريال ديدم و با پرورش آن فيلمنامه پايتخت را نوشتم. فيلمنامه‌اي كه از ديد آقاي سيروس مقدم هم فرصتي مناسب براي ساخت يك سريال جذاب به حساب مي‌آمد.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


اين لهجه مشكل ايجاد نكرد

برخلاف برخي شايعات كه اين كار به لحاظ تغيير لهجه از سوي برخي مردم شمال مورد انتقاد قرار گرفته، بايد بگويم بيشترين رضايت را از مردم شمال داشتيم. نشانه اين ادعا هم اين است كه در اكثر لوكيشن‌ها مردم شمال دوروبر ما جمع مي‌شدند. حتي افرادي از دورترين مناطق مازندران مانند علي‌آباد كتول براي ديدن اجراي كار مي‌آمدند. علاوه بر اين، تماس‌هاي مردم با ما و اين‌كه چقدر توانسته بوديم لهجه را خوب اجرا كنيم، دلايل خوبي براي جذب مخاطبان شمالي بود. فقط يك مورد شكايت از مسئولان شوراي شهر مازندران داشتيم كه آن را حل و فصل كرديم. براي بسياري از مخاطبان تسلط من به گويش محلي مردم مازندران و حتي اجراي خوب آن توسط ساير بازيگران جالب بود. در اين مورد بايد بگويم من بچه تهرانم و بزرگ شده تهرانم، اما خاله عزيزي در استان گلستان،‌ شهرستان بندر گز داشتم كه تا قبل از فوت ايشان زياد به منزل‌شان سرمي‌زديم. اين رفت‌و‌آمدها موجب شده بود گويش مازندراني را در همين شرايط ياد بگيرم. به همين دليل هم عمده اجراي لهجه بر دوش من و احمد مهرانفر بود. او دوران خدمت خود را در استان مازندران گذرانده بود و با لهجه مازندراني آشنا بود. لوكيشن محلي ما، براساس قصه ابتدا در شهرستان سنگ‌ده مازندران بود و سعي كرديم سادگي و روستايي بودن را خوب نشان دهيم. بقيه كار را در خانه‌اي كه بايد كنار اتوبان مي‌بود اجرا كرديم و براي اين كار خانه‌اي را در كنار بزرگراه صيادشيرازي پيدا كرديم و بقيه كار را در كوچه و خيابان‌هاي سطح شهر فيلمبرداري كرديم.


ما جسور و پيشرو بوديم

به نظر من مجموعه پايتخت از لحاظ كارگرداني، جنس بازي و فيلمنامه و ساير نيازهاي مخاطبان ويژگي‌هاي خاص جسارت و پيشرو بودن را دارد. نتيجه، كاري متفاوت شد از آن‌جا‌كه شكل‌هاي ديگر كاري منسوخ شده و براي تماشاگر جذابيتي ندارد، به نظر من پايتخت توانست در قالبي ساده اما مخاطب‌پسند وظيفه خودش را انجام دهد و به همين دليل ما نتيجه خوبي گرفتيم. ما دست به دست هم داديم تا بازيگراني پيدا كنيم كه براساس توانايي‌هاي‌شان نقش بازي كنند و افرادي كه در اين سريال همكاري كردند براساس توانايي‌هاي فردي‌شان جذب شدند و تصميم به عهده من، سيروس مقدم و الهام غفوري‌ بود؛ چون سريال حساس نوروزي شبكه يك را داشتيم به دنبال گروهي گشتيم كه اين جسارت را داشته باشند مثل احمد مهرانفر، خمسه و ريما رامين‌فر.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پايتخت از لحاظ كارگرداني، جنس بازي و فيلمنامه و ساير نيازهاي مخاطبان ويژگي‌هاي خاص جسارت و پيشرو بودن را دارد.








براي كارگرداني عجله ندارم

الان كار آقاي كمال تبريزي را دارم كه از سال پيش شروع شده و امسال فاز دوم كار را فيلمبرداري مي‌كنند. به نظرم يك فصل مانده و حداقل يك سال كار خواهد داشت. نام اين مجموعه «سرزمين كهن» است و قصه با ويژگي‌هاي تاريخي خود روزگار سال‌هاي 1330 به بعد را روايت مي‌كند. در حال حاضر چند پيشنهاد كارگرداني از سينما دارم ولي خيلي اصرار ندارم كه كارگرداني كنم تا اين كه به يك متن خوب و موردپسند برسم.
كلا آدم هولي نيستم و بي‌گدار به آب نمي‌زنم و شايد اين مهم‌ترين رمز موفقيت من در طول سال‌هاي اخير باشد كه موجب شده موفقيت‌هاي زيادي كسب كنم. يك فيلمنامه نيمه‌كاره به نام «شيشه» دارم كه احتمال دارد حدود خردادماه با آقاي سيروس مقدم شروع به ساخت آن كنيم. ارتباط نزديك و اعتماد سيروس مقدم به من از چندسال پيش در مجموعه «پيامك از ديار باقي» شروع شد و پيوسته در حال افزايش است. به همين دليل قصد دارم مسير را به همين صورت ادامه دهم.


يك شبه محسن تنابنده نشده‌ام

از آن‌جايي كه خيلي‌ها از دور به ماجرا و موفقيت من نگاه مي‌كنند، بر اين تصورند كه محسن تنابنده چقدر در سال‌هاي اخير گل كرده و شاخص شده. در پاسخ به اين افراد بايد بگويم كه من سال‌هاي زيادي را در تئاتر گذراندم، به شدت كار كردم و ذره ذره وارد اجزاي كار شدم. من در اين سال‌ها چند فيلم سطح بالا كار كردم مثل «دانه‌هاي ريز برف» عليرضا اميني و «استشهادي براي خدا» و سيمرغ نقش دوم گرفتم و همين كارهاي مختلف و متفاوت بود كه به من اعتبار داد. اين موضوع دقيقا مثل رفتن به مطب يك پزشك ماهر و باتجربه است. اگرچه وقت گرفتن از يك پزشك باتجربه و معروف دشوار است و حتي ممكن است حق ويزيت بالايي را دريافت كند اما بايد گفت اين پزشك سال‌ها تلاش و زندگي را صرف كسب دانش كرده و همه‌چيز را يك شبه به دست نياورده. به همين دليل من هم يك شبه محسن تنابنده نشدم و سال‌ها تلاش كردم. اولين كارهاي من مربوط به سال‌هاي كودكي‌ام بود، ماجرايي كه براي من كودكانه، مفرح و شادي آورد، ولي آگاهانه نبود. در آن سال‌ها در شهرك پيكان‌شهر زندگي مي‌كرديم. علاقه‌ام باعث شد وارد آ‌مفي‌تئاتر ايران خودرو بشوم. اولين تجربه كاري من در كلاس چهارم ابتدايي بود. 10 ساله بودم كه نقش «كرم دندان» را در مدرسه پيكان‌شهر بازي كردم. بعد به دبيرستان كانون حر ‌رفتم و همچنان علاقه‌ام به بازيگري ادامه داشت و همين‌طور ادامه دادم تا در دانشگاه هم رشته بازيگري را خواندم. طبيعتا پدرومادرم در مسير تحصيلي و كاري‌ام تاثير دارند، ولي لطف خدا را در كنار علاقه و پشتكارم موثرترين عامل در پيشرفت و موفقيتم مي‌دانم. ديدن فيلم‌ها، تئاترها، تمام آدم‌هاي كوچه و خيابان، افرادي كه در اقوام ديدم، اتفاقات و داستان‌هاي زندگي و رخدادهاي پيرامونم همه و همه به عنوان معلم من بودند و از آن‌ها درس گرفتم.


وقتي خسته ام به آنجا پناه مي برم

باتوجه به اين‌كه براي پايتخت زحمت بسيار زيادي كشيدم فعلا خيلي خسته‌ام و بايد يك استراحت طولاني‌بكنم. بيشتر براي استراحت جزيره كيش را انتخاب مي‌كنم. ما در آنجا يك جاي كوچك خانوادگي داريم كه به من آرامش مي‌دهد. جزيره كيش را خيلي دوست دارم و اميدوارم بعد از اين استراحت بتوانم مجددا كارهايم را با يك انرژي فراتر از سر بگيرم.

منبع : مجله زندگی ایده آل

Manager_66
18-05-2011, 22:14
یه خبر خوش !!!
الان اخبار گفت سری دوم سریال پایتخت رو میخوان بسازن :8:

M3HRD@D
18-05-2011, 22:29
یه خبر خوش !!!
الان اخبار گفت سری دوم سریال پایتخت رو میخوان بسازن :8:
آره منم مصاحبه سیروس مقدم رو دیده ام که میگه مردم هنوز از سریال پایتخت اشبا نشدن و دوستدارن بازهم ببینن
و گفت اینبار ماجرای سریال در راه سفر به کربلا می گذرد:31:

نقی بریم کربللللللا:31:

MoH_@_MaD
18-05-2011, 22:36
اگه بسازن که خیلی عالی میشه:8:
فقط ای کاش این دفعه طولانی تر بسازن
مثلا 90 قسمتی:31:

M A M M U T
18-05-2011, 23:20
اگه بسازن یه افتضاحی میشه مثل بقیه....
خوش رکاب رو یادتون هست که...سری دومش افتضاح بود..... همیشه تو ایران سری دوم سریال خیلی بد از آب درمیاد

M3HRD@D
19-05-2011, 00:25
اگه بسازن یه افتضاحی میشه مثل بقیه....
خوش رکاب رو یادتون هست که...سری دومش افتضاح بود..... همیشه تو ایران سری دوم سریال خیلی بد از آب درمیاد
خوش رکاب سری اولش هم همچین چیز دندون گیری نبود + گروه قوی تو سری دوم نداشت...

ولی پایتخت پتانسیل ادامه دادن رو داره با گروه قوی و داستان های که میشه از این جمع در آورد به نظر من سری دومش هم کار خوبی میشه:10:

hojjatinho
19-05-2011, 00:51
به نظرم اگه توی انتخاب بازیگران و عوامل تغییر زیادی انجام نشه ، فیلم خوبی از آب در بیاد .
ارسطو باشه فقط!:31:

Manager_66
20-05-2011, 11:21
نکته دیگه ای هم که باید در نظر بگیرین اینه که فکر کنم این سریالو تو یک ماه ساختن و یک همچین چیزی از آب در اومد حتی وقت نکردن برگردن و اون تیکه های باباپنجعلی رو درست کنن (قسمت اول تن صداش خیلی فرق میکرد با آخراش) حالا که وقت بیشتری دارن و با هنر آقای تنابنده میشه به سریال امیدوار بود . :20:

alenkita
03-06-2011, 17:39
دوستان اون قسمتی که نقی و ارسطو در مورد تیم نساجی قائم شهر سربه سر برادرزن نقی میذاشتن ، قسمت چندم بود میخوام دانلودش کنم؟

farshidshd
07-06-2011, 12:00
موزیک جدید از مجموعه پایتخت!

رپ بابا پنجعلی و دوستان::

حجم : 1.60 مگابایت: