مشاهده نسخه کامل
: ماجراهای سخت افزاری
NirvanaH
26-02-2011, 11:12
با سلام
دیدم جای یه همچین تاپیکی خالیه.همه دوستان با گفتن خاطرات سخت افزاری خود دیگران رو در یادگیری و تجربه بهتر کمک کنید.در ضمن یاد کردن از گذشته و برخورد با اولین کامپیوترتون میتونه خیلی خواندی و جالب باشه!!!:31::31:
Malwaare
26-02-2011, 11:23
گفتی اولین مواجهه با کامپیوتر یاد یه چیزی افتادم:31:.
اولین باری که کامپیوتر خریدم اوردم تو خونه 11 یا 12 سالم بود. کامپیوترو که روشن کردم میترسیدم برم تو درایواش که نکنه یه وقت سیستم منفجر شه:16::32:
NirvanaH
26-02-2011, 12:08
اولین روزی که کامپیوتر داشتم
ینم از افتتاحیه که اولین روزی که کامپیوتر خریدم.ماجرا برمیگرده به 13سال پیش که پدرم اولی کامپیوتر رو واسم خرید.یه p4.یادش به خیر.تازه اومده بود و اون موقع نزدیک 1تومن واسه پدرم خرج برداشت.با یه ویندوز95.ای روزگار.......
تازه داشت ویندوز98 با کلی سرو صدا می اومد.منم که بچه و از همه جا بی خبر.چند روزه اول تا چند ماهی فقط کارم تکون تکون دادن موس بود.بعد از اون که تعادل لازم رو واسه تکون دادن یه موس چرخی عتیقه به دست آوردم(البته این چند روزی بیشتر طول نکشیدا!!!!)رفتم سراغ باز کردن فایل ها هر چی داخل کامپیوتر بود و باز میکردم تا ببینم داخلش چیه.خیلی جالب بود اون موقع هر فایلی رو که نمی تونسم بازش کنم و یا مطالب داخلش قابی خواندن نبود رو پاک می کردم.چند روزی این روال ادامه داشت تا اینکه یه روز صبح که اومدم کامپیوتر رو روشن کنم دیدم ویندوز بالا نمی یاد.داد بلندی کشیدم که مامان کی کامپیوتر منو خراب کرده و بعد از چند دقیقه زدم زیر گریه.بابام اومد داخل اتاقم و بعد دلداری دادنم گفت قبل از اینکه برم سر کار میدم درستش کنند و بعد از ظهر واسد می آرمش........
وای از موقع رفتن بابام تا موقعی که بیاد قرار و آرامش نداشتم.وقتی اومد سریع رفتم و کیس رو ازش گرفتم.انگار دنیارو دوباره بهم داده بودند.بابام گفت:حامد جان می تونی وصلش کنی یا نه، که صحبتش هنوز تموم نشده بود که باز صدای گریم رفت بالا و پدرم با شنیدن صدای گریه من خودش رو به من رسوند و بعد از مطلع شدن از ماجرا پشت کیس رو بررسی کرد و همون دکمه کوچیک پاور رو روشن کرد. و گفت حالا روشن میشه.بعد از اون حادثه خیال اینکه پدرم نابغه کامپیوتر در ذهنم به واقعیت تبدیل شد.
یکسالی گذشت و همه چی خوب بود تا اینکه پدرم یه روز که اومد خونه گفت اسمت رو توی یه کلاس کامپیوتر ثبت کردم و از هفته بعد روزی 2ساعت باید به کلاس کامپیوتر بری......
آقا چشمتون روز بد نبینه.چند هفته ای بود که از کلاس رفتنم میگذشت(سخت افزار)، منم مغرور به خودم اومدم قاب کیس رو باز کنم و داخلش رو یه نگاهی بندازم که مثلاآ اگر مشکل داره درستش کنم.پیچا رو باز کردم و تا اومدم در اصلی رو در بیارم دیدم پشتش چند تا برچسب گنده که اسم یه شرکتی روش بود، چسبیده.اولش چند تا بدوبرا به اون کسی که اینارو اونجا زده بود گفتم و بعدشم همه رو کندک و با آب و یه تیکه کهنه ردشم از بین بردم تا کیسم از تازگی نیفته.کامپیوتر روشن بود و داشت یه موسیقی چخش می کرد . منم مثل این مهندسا کله رو کردم داخل کیس و ..........
یه دفعه ای به ذهنم رسی که یه گرد گیری از قطعاتش بکنم و دست مبارک روی چند تا قطعه کشیدم و تا به رم رسید و دستم رفت روش، یه سوزش کوچیکی رو دستم حس کردم و بعد از چند ثانیه دود سیاهی از کیس همراه با بوی سوختگی بلند شد.
صدای موسیقی قطع شد .ولی صدای پنکه(اونموقع به فن میگفتم پنکه)هنوز می اومد.سریع کامپیوتر رو خاموش کردم و دوباره دکمه روشن رو زدم ولی خبری از عکس ویندوز95نبود.....
عرق سردی رو بدنم نشته بود که ناگهان مادرم سر صحنه جرم حاضر شد و مچم رو گرفت. با ابتکار خلاقانه من و باز کردن درب کیس قطعات کیس از گارانتی خارج شد(اونموق 2سالی گارانتی داشت) و با هزینه اضافی به تعمیر اون اقدام کردم.بله اینبار پدرم همه مسئولیت تعمیر اون رو به عهده خودم گذاشت......
NirvanaH
27-02-2011, 15:14
ظاهراً خاطره نویسی داره داره کمکم منسوخ میشه.
ای روزگار...........
Hossein-GMail
28-02-2011, 17:36
اگه اشتباه نکنم سال79 بود که یه سیستم انفچاریP3 خریدیم!
اون موقع چون خواهرم دانشجوی کامپیوتر بود و منم طبق معمول خراب کار,نمی ذاشتن ازش استفاده کنم!:31:
زیباترین کیسی که در تاریخ وجود داشت رو گرفتیم به رنگ کرم و بنفش:18::31:
نخندین:21:اون موقع خیلی شاخ بود.
با رم128یه دنیا حال میکردم!
NirvanaH
28-02-2011, 23:24
اگه اشتباه نکنم سال79 بود که یه سیستم انفچاریP3 خریدیم!
اون موقع چون خواهرم دانشجوی کامپیوتر بود و منم طبق معمول خراب کار,نمی ذاشتن ازش استفاده کنم!:31:
زیباترین کیسی که در تاریخ وجود داشت رو گرفتیم به رنگ کرم و بنفش:18::31:
نخندین:21:اون موقع خیلی شاخ بود.
با رم128یه دنیا حال میکردم!
:40::40::40:حسین جان بازم گلی به جمال شما:40::40::40:
اولین روزی که کامپیوتر گرفتم اونقدر نشسته بودم پاش که چشام شده بود کاسه خون.هرکس که میگفت چی شده میگفتم هیچی،خاک رفته تو چشمام.
تا یک هقته شبانه روز پشت کامپیوتر بودم.
afceaglee2013
11-03-2011, 03:44
هیچ وقت یادم نمیره اول شهریور سال 77 بود [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بعد از کلی چک و چونه با فروشنده، 550 تومن دادیم (با 550 تومن میشد 200 300 متر زمین خرید که الان حداقل 200 300 میلیون پولشه) و پنتیوم یک 233 ، 32 مگ رم ، هارد 4 گیگ با یه مانیتور 14 اینچ که بیرون زدگی قوس شیشه اش بیشتر از قلمبه ی پشتش بود رو گرفتیم و اوردیم خونه، کیسو من برداشته بودم انگار دارم نیترو گلیسیرین میبرم، با احتیاط بردم گذاشتم رو میز ، قرار بود فروشنده فردا بیاد خونه و سیستم رو سرهم کنه (سیماشو وصل کنه :31:) جرات نداشتم حتی جعبه هاشو باز کنم فقط کیبوردشو باز کردم و یکی 2 ساعتی با کیبوردش ور رفتم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] خلاصه مگه اونشب خوابم بیاد .. بعد از کلی فحش به 71 جد فروشنده که چرا امروز نیومد نصب کنه بالاخره خوابیدیم و طرف فردا اومد سیستمو سر هم کرد و زد و روشن شد. [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] یکی دو تا گیم زده بود و سیستم عامل هم داس 6.0. ویندوز 3.1 هم زده بود ..
کار ما شده بود DOOM بازی .. شب و روز نداشتم .. آی حال میدااااد[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] تو مدرسه هم Qbasic یاد گرفتم و از اونروز بد بخت شدیم رفت پی کارش .. برنامه نویس گیم باز [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هر هفته کیسو برمیداشتم و میبردم برام ویندوز میزد. وقتی برمیگشتم خونه حتی تو تاکسی هم کیسو رو صندلی نمیذاشتم، هر دست انداز 10 تا فحش آبدار نثار راننده و فک و فامیلش میکردم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
الانم دارمش بعضی وقتا به یاد قدیم باهاش حال میکنم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Davood_titan
15-03-2011, 11:15
یادش بخیر
اولین بار کامپیوتر گرفتم هیچی بلد نبودم بابام برنامه Paint رو میاورد نقاشی میکردم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سال 76-77 بود یه سیستم گرفتیم پنتیوم 200 رم 32 هارد 2گیگ گرافیک trident 9440 2mg !! وینروزش 95 بود cdrom مارک creative بود که ریموت داشت وقتی سیستمو روشن میکردی یه خانمه بهت سلام میکرد و اینا :دی اولین بار که سخت افزاری ترکید بردیم یه جا یارو گفت توش ماکارونی پخته پیدا کرده! یادم افتاد اونی اول ازش گرفته بودم سیماشو با کش زرد رنگ بسته بود!! سیستم نازی بود با xing player فیلمو فول اسکرین میکردی اسلوموشن میشد :دی
اولین بار که به خودم جرات دادم روش ویندوز بریزم اونجا که سریال میخواست موندم اشکم درومد اینور اونور آخرش از یکی از معلمامون پرسیدم گفت قضیه چیه
مانیتورشو هنوز دارم lg که دکمه روشن خاموشش یه مستطیل آبیه -یادش بخیر نوستالژیم زد بالا
Shadow-Man
11-04-2011, 15:03
عجب تاپیک باحالی
اولین باری که حضرت کامپیوتر رو زیارت کردم برمیگرده به دوران دبستان (الان ترم ششم)
داداشم تو یه مسجد فعال بود بعضی وقتا منو می برد اونجا رفیقای باحالی داشت یکی دوتا کامپیوتر هم داشتن. وقتی داداشم گفت میتونی باهاش نقاشی بکشی (یعنی به غیر از paint به چیز دیگه ای دست نزن) خیال کردم باهاش میشه اثر هنری خلق کرد رفتم مدرسه گفتم کی می خواد عکسش رو تو کامپیوتر بکشم یه مشتری هم پیدا کردم (بنده خدا!:46:) وقتی فهمیدم فقط اسمش نقاشیه حالم گرفته شد فقط رنگاش رو انتخاب میکردم و خط خطی میکردم.
این هم گذشت تا اینکه سالها بعد رفیق همین داداشم کامپیوترش رو آورده بود خونه یه مدت امانت بمونه چون جایی نداشت.
کلی بازی های کوچولو و با حال داشت ولی داداشم خیلی کم میذاشت بازی کنم :19: نا مردا روش هم پسورد گذاشته بودن. ولی بعضی وقتا می رفتم روشن میکرد اگه شانس میاوردم پسورد نمی خواست. :5:
تا اینکه این هم گذشت و سالها بعد اومد:20:
سال 83 بود
مامانم سر چشم و هم چشمی با عروسش (زن همون دادشم :31:) یه هفتصد تومنی داد که کامپیوتر بخریم.
یه چیزی میگم نخندین ها:
اوایل کامپیتر رو زمین گذاشته بودیم و خلاصه سنتی کار میکردیم.
نخندین دیگه :31:
یادم نمیاد چیکار ها باهاش میکردم ولی هرچی بود باهاش زبان یاد نمیگرفتم. بابام خیال میکرد من کامپیوتر رو برای زبان یادگرفتن می خواستم. این قولی بود که خودش به خودش داده بود من فقط یه بار گفتم میشه یه همچین کاری هم کرد. این مسئله سالها چماغی بر سرم بود.
همه چیزش رو خودم یاد گرفتم نه کلاسی نه چیزی. یادمه سر ویندوز نصب کردن به خدا رسیدیم نه خودمون بلد بودیم نه دلمون میومد پول بدیم کسی این کار رو بکنه. اخرش هم خودم شاخشو شکستم:5:
باورتون میشه تا همین الان هم همین سیستم رو دارم؟ اولین و اخرین سیستم!!!
البته پارسال مادربردش خراب شدم من هم نرفتم درستش کنم. به اصرار یکی از دوستام 15 تومن دادم درست شد ولی مادر برد و که آوردم خونه انداختمش بالای کمد الان یه سالی هست که مادربرد بالای کمد هست و کیس هم خاک میخوره و من هم به بابام نگفتم پول بده. یه بار خودش گفت، گفتم 800-900 تومند بده؟ اون هم طبق انتظارم کرک و پرش ریخت و دیگه حرفش رو نزد. نه اینکه پول نداشته باشه ولی.... بالاخره 65 سالشه
من برعکس بیشتر شما هیچ گونه حس نوستولژیا (یا هر چی هست) ندارم. به محض امکان این کیس رو با تمام متعلقاتش با بمب اتم نابود میکنم و بشریت رو نجات میدم.
دعا کنید بابام راضی بشه
بابا چرا همه این شکلکا خوشحالن؟؟ من الان چطوری گریه کنم؟؟؟
NirvanaH
11-04-2011, 16:05
جالب بود.ممنون.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
avator20002000
10-05-2011, 19:52
آاااه سوزناک دوران گذشته رو به یادمون اوردی با این تاپیکت!
اولین کامپیوتری که گرفتم 8 9 سال پیش بود:20:.به زور ازps ام دل کنده بودم:19:.99% کارهاشو خودم تا الان هم انجام دادم هم یاد گرفتم.
منم مثل یکی از این بچه ها روزای اول هی سی دی میزاشتم هی اینیستال می کردم بازی نرم افزار هر چی که داشتم.
نمی دونستم پوشه ویندوز چیه.به امید اینکه فضای هاردمو زیاد می کنم.هی پوشه های ویندوزو پاک کردم.تا اخر ویندوز دیگه بالا نیومد شانس منم مامانم کار داشتش اون روز با کامپیوتر برای کارش...منم که :31:نمی دونستم چی شده گفتم اون کسی که بهمون اینو فروخته انداخته:27: ....سیستمش اشغالیه(حالا خوبه اون موقع واسه خودش شاخی بود!:5:)
مانیتورم فلت بود دو سه سال پیش خراب شده بود فقط باید بهش لگد یا مشت میزدی کار کنه.دیگه اخرا برای هر دقیقه 2 تا مشت می خواست.اخرم که مرد!بعد یه ال سی دی گرفتم
الانم باهاش دارم سر می کنم تا این تابستون یک فرجی بشه یا لپ تاپ بگیرم یا یه پی سی !
NirvanaH
12-05-2011, 13:27
آاااه سوزناک دوران گذشته رو به یادمون اوردی با این تاپیکت!
اولین کامپیوتری که گرفتم 8 9 سال پیش بود:20:.به زور ازps ام دل کنده بودم:19:.99% کارهاشو خودم تا الان هم انجام دادم هم یاد گرفتم.
منم مثل یکی از این بچه ها روزای اول هی سی دی میزاشتم هی اینیستال می کردم بازی نرم افزار هر چی که داشتم.
نمی دونستم پوشه ویندوز چیه.به امید اینکه فضای هاردمو زیاد می کنم.هی پوشه های ویندوزو پاک کردم.تا اخر ویندوز دیگه بالا نیومد شانس منم مامانم کار داشتش اون روز با کامپیوتر برای کارش...منم که :31:نمی دونستم چی شده گفتم اون کسی که بهمون اینو فروخته انداخته:27: ....سیستمش اشغالیه(حالا خوبه اون موقع واسه خودش شاخی بود!:5:)
مانیتورم فلت بود دو سه سال پیش خراب شده بود فقط باید بهش لگد یا مشت میزدی کار کنه.دیگه اخرا برای هر دقیقه 2 تا مشت می خواست.اخرم که مرد!بعد یه ال سی دی گرفتم
الانم باهاش دارم سر می کنم تا این تابستون یک فرجی بشه یا لپ تاپ بگیرم یا یه پی سی !
جالب بود.ممنونم:40:
حامد:11:
سلام اولین باری که سیستم خریدم هیچ وقت یادم نمیره:8: هیچی از اون سر درنمیاوردم نمید ونستم واسی چی خریدم یک هفته طول کشید تا یاد بگیرم تا با اون فیلم نگاه کنم وقتی دیگه دیدم کاری بلد نیستم با اون بکنم حس کنجکاویم گل کرد شروع کردم به باز کردنش ببینم توش چه خبر پلمپشو باز کردم یه نگاهی داخلش انداختم بعد که بستمش چشم به کلید پشت پاور افتاد(220-110)ولت کلیدو زدم رو 110 وقتی زدم به برق یه دود اساسی کرد :18:گارانتی هم قبول نکرد نصف قیمت خریدش خرج ورداش با یه کتک حسابی از بابام:41:
GHAGHALEELEE
24-06-2011, 21:17
اولین کیس خونه ما رو داداشم خرید سال 73 بود.سی دی موزیک رو به زور میخوند.ام پی تری رو نمیخوند یا شایدم اصلا اون موقع ام پی تری نیومده بود.کیس و مونیتور جفتش کرم رنگ بود.چون اون موقع بچه بود کسی نمیگذاشت دست بزنم فقط وقتی برادرم کار میکرد میرفتم پیشش اون صفحه داس رو نگاه میکرد و خر کیف میشدم:31:
گذشت تا 78 که یه کیس گرفتیم توپه توپ.:18:رم 256 سی پی یو 1.3:31:
دمتون گرم بالاخره یه نفر از گذشته ها گفت و نرفت سراغ اینکه سال بعد نسل جدید بولدوزر و اینتل و ... میاد!
سال 79 اولین سیستم رو گرفتم یه پنتیوم 3 از نوع سلرون 600 و با رم 64 و گرافیک انبرد اینتل 4 مگابایت.
بهترین نکته ای که یادم می یاد روی هیچ کدوم از قطعه ها made in china یا made in p.r.c یا fabrique in china
ننوشته بود همه قطعات یا امریکایی بودن یا ژاپن و در بدترین حالت تایلند و تایوان! یه سی دی رام asus 40x داشت که هنوز هم دارمش و از صد تا الانیا بهتره. با گرافیک 4 مگابایتی من igi بازی می کردم!
به بهانه درس خوندن گرفتیمش ولی نهایت کار مفیدی که باهاش می کردم تایپ بود بقیش یا بازی یا اهنگ گوش دادن. بازی monster truck با گرافیک مذخرفش چه حالی میداد! commandos ، tomb rider 1 2 3 چقدر لذت داشت
یه شب که بابام اینا خونه نبودن اینقد بازی کردم که فن سی پی یو ذوب شد و سی پی یو سوخت بعدش تا یک ماه نمیدونم چرا درسام سنگین شده بود و سراغ کامپیوتر نمیرفتم تا پول تو جیبیام جمع بشه بتونم درستش کنم
تا یکی دو سال اول هر دو سه هفته کیس رو میگرفتیم بغلمون ببریم ویندوز 98 و پارسا 99 بریزن روش تازه فکر می کردیم خدمات کامپیوتریها چقد مهندسن که این کارو می کنن!تا روزی که ویندوز me اومد که خیلی از 98 بهتر و سگ جون تر بود یه فامیلمون که مهندس نرم افزار بود بالاخره این راز سر به قفل نصب ویندوز رو یادمون داد!
بگذریم ... ممنون رفیق ما رو بردی به دوران نوجوانی:11::31:
mehdy.sms
26-06-2011, 10:44
من که وقتی اولا که کامپیوتر داشتم هر بازی ای که روی کامپیوتر اجرا نمیشد ، فکر میکردم مشکل از بازیش هست و پس می دادم.
یه چندتا بازی هم خود فروشنده نصب کرده بود. فکر می کردم بازی ها خود همون shortcut بازی هست (البته به مدت چند ساعت همچین طرز فکری داشتم) بعد میرفتم توی محل بازی های نصب شده و اطلاعات بازی ها رو پاک می کردم.
هر اتفاق جزئی که برای کامپیوتر می افتاد زود میبردیم پیش فروشنده و فروشنده هم روش نمی شد برای همچین چیزای جزئی پول بگیره.
دوست داشتم صفحه دسکتاپ پر آیکون باشه برای همین کلی نرم افزار نصب کرده بودم و اون نرم افزار ها هم کلی خراب کاری به بار آورده بودن. وقتی کامپیوتر رو بردیم پیش متخصص یکی یکی نرم افزارها رو Uninstall کرده بود.
NirvanaH
26-06-2011, 20:24
دمتون گرم بالاخره یه نفر از گذشته ها گفت و نرفت سراغ اینکه سال بعد نسل جدید بولدوزر و اینتل و ... میاد!
سال 79 اولین سیستم رو گرفتم یه پنتیوم 3 از نوع سلرون 600 و با رم 64 و گرافیک انبرد اینتل 4 مگابایت.
بهترین نکته ای که یادم می یاد روی هیچ کدوم از قطعه ها made in china یا made in p.r.c یا fabrique in china
ننوشته بود همه قطعات یا امریکایی بودن یا ژاپن و در بدترین حالت تایلند و تایوان! یه سی دی رام asus 40x داشت که هنوز هم دارمش و از صد تا الانیا بهتره. با گرافیک 4 مگابایتی من igi بازی می کردم!
به بهانه درس خوندن گرفتیمش ولی نهایت کار مفیدی که باهاش می کردم تایپ بود بقیش یا بازی یا اهنگ گوش دادن. بازی monster truck با گرافیک مذخرفش چه حالی میداد! commandos ، tomb rider 1 2 3 چقدر لذت داشت
یه شب که بابام اینا خونه نبودن اینقد بازی کردم که فن سی پی یو ذوب شد و سی پی یو سوخت بعدش تا یک ماه نمیدونم چرا درسام سنگین شده بود و سراغ کامپیوتر نمیرفتم تا پول تو جیبیام جمع بشه بتونم درستش کنم
تا یکی دو سال اول هر دو سه هفته کیس رو میگرفتیم بغلمون ببریم ویندوز 98 و پارسا 99 بریزن روش تازه فکر می کردیم خدمات کامپیوتریها چقد مهندسن که این کارو می کنن!تا روزی که ویندوز me اومد که خیلی از 98 بهتر و سگ جون تر بود یه فامیلمون که مهندس نرم افزار بود بالاخره این راز سر به قفل نصب ویندوز رو یادمون داد!
بگذریم ... ممنون رفیق ما رو بردی به دوران نوجوانی:11::31:
خدایا با نام تو
با سلام
دوست عزیز من از توجه شما بسیار متشکرم.
حامد:11:
یادش نه بخیر تازه دوسال بود که کامپیوتر خریده بودم به سرم زد که رمشو ارتقا بدم ، یه رم 512 کینگ استون خریدم از پاساژ ایران آوردم خونه کیس رو دمر کردم رو میز تا رمو جا بزنم ، وای چشتون روز بد نبینه نه اینکه خیلی ناشی بودم رم شل جازدم و در حالی که اصلا جا نرفته بود کامپیوترو روشن کردم یک دود غلیظی از داخل کیس بلند شد ، هل کرده بودم و زود پریدم کامپیوترو از دوشاخه کشیدم ، رمم که کامل نابود شده بود هیچ مادربردمم در آستانه نابودی کامل بود ولی خدارو شکر به مادربرد آسیب نرسید ولی رمم و یکی از جارمام کاملا از بین رفتن و بعد از اون ماجرا دیگه درس عبرتی برام شد که رمو درست سرجاش بزارم و تا کامل از محکم بودنش اطمینان حاصل نکنم کامپیوترو روشن نکنم .
موفق و پیروز باشید
یادش نه بخیر تازه دوسال بود که کامپیوتر خریده بودم به سرم زد که رمشو ارتقا بدم ، یه رم 512 کینگ استون خریدم از پاساژ ایران آوردم خونه کیس رو دمر کردم رو میز تا رمو جا بزنم ، وای چشتون روز بد نبینه نه اینکه خیلی ناشی بودم رم شل جازدم و در حالی که اصلا جا نرفته بود کامپیوترو روشن کردم یک دود غلیظی از داخل کیس بلند شد ، هل کرده بودم و زود پریدم کامپیوترو از دوشاخه کشیدم ، رمم که کامل نابود شده بود هیچ مادربردمم در آستانه نابودی کامل بود ولی خدارو شکر به مادربرد آسیب نرسید ولی رمم و یکی از جارمام کاملا از بین رفتن و بعد از اون ماجرا دیگه درس عبرتی برام شد که رمو درست سرجاش بزارم و تا کامل از محکم بودنش اطمینان حاصل نکنم کامپیوترو روشن نکنم .
موفق و پیروز باشید
M A M M U T
02-07-2011, 11:28
اولین باری که کامپیوتر خریدیم سال 80 بود تیر ماه.... یه کامپیوتر پنتیوم 3 با رم 128 و گرافیک 32!!!! با مانیتور lg 17 اینچ از اونا که همه جا هست .خیلی معروفن..... یادمه وقتی کامپیوتر خریدیم خیلی از کامپیوتر حالیم نبود در نتیجه چون فکر میکردم موس و کیبورد رو داخل جعبه ی کامپیوتر میذارن در نتیجه نه موس خریدیم و نه کیبورد....وقتی کامپیوتر رو خونه آوردیم در جعبه ی کامپیوتر رو که باز کردیم نه موس داشت و نه کیبورد روز 5 شنبه عصر بود و تا شنبه فقط مینشستم پشت کامپیوتر خاموش و به مانیتور خیره میشدم:دی
اون موقع 480 تومن پولش رو دادیم(البته فقط کیس....175 تومن هم پول مانیتور شد).... جالب اینه که اون اولا فقط نقاشی میکردم و آهنگ گوش میدادیم (البته برادرم یکم از من بزرگتره و اون کلاس رفته بود و یه چیز هایی حالیش بود.....) با jet audio.... یادش بخیر روز دوم یهو کامپیوتر قفل کرد و ما فکر میکردیم قفل کردن عجب حادثه ی بزرگیه.... تازه یه بار هم ارور اون صفحه ی آبی رو داد که خیلی به نظرمون فاجعه بار میومد:دی
اولین بازی که گرفتم یادمه نصب شد اما بلد نبودم بازی کنم در نتیجه یه سی دی بازی بود به نام کارستان که بازی های قدیمی روش بود از اون ها خردیم یادمه قلعه ی ولفناشتاین هم توش بود:دی بعدا need for speed 3 بود فکر کنم که خریدم و بعد هم یه فیفا 2002 با صدای فردوسی پور خریدم که کار نمیکرد:دی در نتیجه یه دونه با صدای خیابانی خریدیم:دی
با سلام ..
من اولین بازی که توی عمرم کامپیوتر دیدم دوم راهنمایی بود !!!! مدرسمون یه نماز خونه داشت که هر کی نمی رفت نماز بخونه ظهر ها اونجا از نمره انظباتش ( درست نوشتم ؟؟) 2 نمره کم می شد !!!! :27:
بهار بود که دیدیم یه ماشین آجر و ماسه وگچ و غیره آوردند و نماز خونه رو نصف کردند !!! از وسط یه دیوار کشیدند و همون بخش جدا شده رو هم باز نصف کردند و دوتا در بزرگ آهنی براش گذاشتند پنجره که نرده داشت اما روش از این نرده های شبکه هم زدند...اول فکر می کردیم زندان ساختند برای اونهایی که موقع نماز توی توالت ها قایم می شن !!!! :18:
بعد از تمیز کاری که دانش آموز ها همش رو زنگ ورزش انجام می دادند یه روز یه وانت پیکان (از این چراغ گرد های قدیمی ) اومد تو مدرسه و پنج تا کارتن بزرگ رو 8 نفری !!! وارد اون اتاق ها کردند و بعدش هم میز و پرده و...
ما فهمیدیم که اونجا اتاق کامپیوتره مدرسه هستش !!! البته اون موقع نمی دونم چرا کسی باهاشون کار نمی کرد !!! برای چی گرفته بودند خدا می دونه !!! :20:
بعد از اون تا کلاس سوم راهنمایی همش با خودم می گفتم که من باید مخ کامپیوتر بشم !!! بالاخره پاییز و شروع سال اول دبیرستان ، بعد از سه ماه کار کردن در تابستون ( شاگردی یه الکتریکی بودم ! کل تابستون همش 25 هزار تومن جمع کردم که شد یه میز چوبی داغون برای سیستم !! :41:) بابام برام یه سیستم گرفت :8:!!! رم 256...گرافیک 32....سی پی یو 2 ...کلی براش آب خورد سال 80!!!!! اون موقع می گفتند چرا داری نزدیک به 1 میلیون خرج این می کنی ...از کجا پولش اومده؟؟ ... بده یه زمین بخر ( 80 متر زمین می شد آخر خیابونمون گرفت ..الان یه متر هم نمیشه !!)من هم کلی ذوق و باباهم هم کلی غر ...
اون روزی که برادرم و بابام رفتند سیستم رو بیارن من کلاس زبان داشتم..... خوب یادمه که کلاس 5 تا 6.30 عصر بود اما من بعد از نیم ساعت به بهانه رفتن به چشم پزشکی و خرید عینک کلاس زبان رو با هزار بدبختی دودر کردم و رفتم خونه !!!!
بوی اسپند همه جا رو گرفته بود ..بابام توی پذیرایی داشت تلویزیون نگاه می کرد ولی چهرش نقره داغ شدن رو نشون می داد !!!
مادرم هم همش صلوات زیر لب می گفت !! خبری از برادرم هم نبود ....چراغ اتاق خاموش بود ...یه لحظه داداشم منو صدا کرد بار اول نرفتم تو اتاق !! ترسیدم !!!! ولی بعدش بلند تر صدا کرد و به محض اینکه پام رو گذاشتم تو اتاق نور آبی رنگ اسپیکر خورد تو چشممم !! دیس دیس دیس دیس صدای سیستم همه جا رو فرا گرفت !!!! اشکم در اومده بود ..بابام داد می زد مگه عروسیه ...کمش کن .
اون شب رخت خواب ها رو آوردم و جلوی سیستم خوابیدم و فرداش هم همش توی مدرسه دل دل می کردم که برم خونه !! بعد از ظهر شد و کرم ریزی های من شروع شد !!!! بعد از 3 روز ویندوز 98 پرید !!! بعد از 1 هفته هم ویندوز ایکس پی !!! بعدش با یکی از بچه های سال سوم اومدم خونه و روش نصب ویندوز رو بهم یاد داد ...البته ناهار هم چتر شد !!!! من هم باهاش زبان کار کردم و سال سوم هم راحت زبان قبول شد .
هفته بعدش یه سیدی آهنگ شو کافه ای ( یه شوی تصویری از کافه های قبل از انقلاب ) پیدا کردم و خواستم نگاه کنم که بوم !!! از بس خش داشته توی سی دی رایتر ترکید و خورد شد و سیستم باز رفت گارانتی البته فقط سی دی رایتر رفت ولی از ترس اینکه من دوباره سیستم رو خرابش کنم کل 20 روز همون جا بود !!!! یه کتک حسابی هم صاحی سی دی خوردم و برای اولین بار پای چشمم بادمجون سبز شد !!!
یادمه اون اوایل هر روز قبل و بعد ازمدرسه دستمال بهش می کشیدم و نمی زاشتم دکمه های کی بوردش خاک بگیره ....
چه کلاسی می زاشتم سال اول دبیرستان برای دختر های فامیل ...از اون موقع بهم می گفتند مهندس و هنوز هم برای اون روز ها بعضی هاشون دستم می اندازند !! منم که تازه پشت لبم سبز شده بود تیغ می انداختم و سروگوشم می جنبید کلی ذوق می کردم و مادرم هم همش برام اسپند دود می کرد !! اتاقم شده بود پاتوق روز های جمعه !! :31: الان که فکر می کنم هیچ اثری نداشته اسپند ها ، همشون هم ازدواج کردند من هنوز مجردم ؟!!؟!؟:31::41:
هنوز هم مانیتورش رو دارم و نرفتم ال سی دی بگیرم !!!! ..البته سیستم رو کلا ارتقاع دادم چهار سال پیش ولی کیس رو نگه داشتم و هنوز هم همون کیس نقره هستش که تقریبا همه درهاش لق شده و کلی هم خط خوش بهش افتاده !!! پیچ هم دیگه نداره !!!!
الان هم سال آخر دانشگاه رشته مهندسی نرم افزار هستم و دارم برای ارشد می خونم ولی هنوز اونجوری که باید مخ کامپیوتر نشدم !!! :41::31: بماند که به خاطر این کامپیوتر چقدر از درس ها عقب افتادم و غیره ....
موفق باشید .
مهدی صمصامی
05-07-2011, 00:09
سلام به همه دوستان
من اولین باری که با کامپیوتر آشنا شدم، خونه مادربزرگم بود (سال 81 تو شهر). اونجا خالم ایه کامپیوتر گذاشته بود که چون خودش اون موقع کامپیوتر میخوند، باهاش کار میکرد. بعضی وقت ها که آهنگ و فیلم و شو میگذاشت ما کلی کیف میکردیم. یکی از آرزوهای بزرگی که داشتم این بود خالم اجازه بده تنهایی با بازی ها پیشفرض Windows XP بازی کنم... و چون من خیلی دستکاری میکردم، اونها هم کم اجازه میدادن. یادمه همون موقع ها یه کارهایی مثل پوشه ساختن و کپی و پیست کردن رو هم یاد گرفتم.
تا اینکه بعد از کلی اصرار کلاس دوم دبستان (وسطای سال 82) بابام برام یه کامپیوتر خرید. پولش حدود 550 تومن شد. اون موقع خونه ما تو روستا بود. یادمه 1 روز در میون به بابام میگفتم تا به مرده زنگ بزنه که کامپیوتر رو برامون بیاره. یادمه یه رم 256 + گرافیک 128 جی فورس + مادربرد گیگابایت + هارد 40 گیگ + سی پی یو 2.4 سلرون (پنتیوم 4) + یه مانیتور CRT از اون LG معروفا که هنوز دارمش (Flatron T730BH) داشت (عجب سیستمی بود واسه خودش). وقتی اولین بار کامپیوتر رو آوردن و روشنش کردیم، دیدم ویندوز بالا میاد (XP SP1) ولی وقتی وارد محیط ویندوز شد و از welcome گذشت دیدم که هیچی به جز عکس Desktop نیست تو مانیتور (بعدها فهمیدم که پروسه ی explorer بالا نیومده). خلاصه دوباره کیس رو برداشت برد و بعد از یه هفته اوردش. اون موقع تازه PES 2004 اومده بود و من هم که عشق فوتبال (دقیقا برعکس الان). به مرده گفته بودیم رو سیستم بازی فوتبالی نصب کنه که PES 2004 رو نصب کردیم. بار اول که سیستم رو روشن کرد، سریع بازی رو اجرا کرد و هی اینتر زد و اینتا تا وارد بازی شد، من هم که دیگه داشتم کف میکردم... تا 4 ماه اول تنها کارم بازی و آهنگ و کارتون بود. بعد از اون تا 2 سال و نیم بعد فقط با کامپیوتر بازی میکردم به طور دیوانه وار (ولی یادم نمیاد هیچوقت کامپیوتر به درسام صدمه ای زده باشه). وقتی تو روستا بودیم عمم اینا هم بعد ما کامپیوتر خردین؛ ولی مال اونا ضعیف تر بود و هنوز هم دارنش. پسر عمه هام خیلی کم باهاش کار میکردن و هی روش پارچه و اینا میذاشتن تا کثیف نشه. شوهر عمم هم که وسواسی اصلا به زور اجازه میداد کامپیوتر روزی 2 ساعت روشن باشه. برعکس من که روزی 10 ساعت پای کامپیوتر بودم. واسه همین زود به زود سیستم خراب میشد و میبردیمش تا ویندوزش رو عوض کنن. اونها هم چون ازش استفاده نمیکردن، کامپیوتر هیچیش نمیشد و هی کلاس میذاشتن مال ما بهتره (ما هم ساده!!!). تابستون سال 84 که خونمون میخواست بره شهر، به بابام گفتم که کامپیوترمو قوی ترش کن. اون وقتا چون فکر میکردم اگه هارد بیشتر باشه کامپیوتر سرعتش بیشتر میشه، هی میگفتم هاردشو بیشتر کن. خلاصه با هم کیس رو بردیم کامپیوتری اونها یه سیم پهن نازک رو عوض کرد و بابام هم گفت که هاردش رو زیاد کرده :D. بعد 1 سال فهمیدم که اون مرده سیم IDE هارد رو عوض کرده!!! وقتی میخواستیم از روستا بریم شهر، وسایل رو جمع کرده بودیم و تو خونه اماده گذاشته بودیم که بیان بارشون کنن (از جمله کامپیوتر) و خودمون هم خونه یکی از اقوام بودیم. ولی من چون طاقت نداشتم، اون موقع هم رفتم تو خونه و کامپیوتر رو سر هم کردم و باش بازی کردم. وقتی اومدیم شهر بعد از حدود 1 سال دیگه من فکر بازی از سرم بیرون اومد و با وجود اینکه تا اون وقت ها خیلی چیزها خودم یاد گرفته بودم، به فکر یادگیری درست و حسابی افتادم. واسه همین رفتم کلاس کامپیوتر. 3 جلسه رفتم، از بس مضخرف بود دیگه نرفتم. کلاس اول راهنمایی بودم که تو کلاس بحث تحقیق شد. یکی از رفیقای صمیمی من (یادش بخیر...) گفت برو تو گوگل یا یاهو سرچ کن!!!!! من هم که شاخ در آورده بودم گفتم گوگل چیه بابا؟؟؟!! از اون موقع به بعد با اینترنت آشنا شدم و یکی دیگه از خاله ها برام یه ID یاهو ساخت که تا یکی-دو سال پیش هم ازش استفاده میکردم. اون موقع چت کردن چه لذتی داشت... همینطور گذشت و گذشت تا اینکه حالا که 15 سالمه دیگه شاید سالی یه بار با کامپیوتر بازی کنم. از اون موقع تا حالا به غیر از چند تا چیز کوچیک که گفتم، همه چیز کامپیوتر رو خودم یاد گرفتم و از هم اونهایی که کوچکترین چیزی بهم یاد دادن بیشتر بلدم. حتی برنامه نویسی با VB6 و VB.net و طراحی با فوتوشاپ و فوت و فنای ویندوز و اینترنت و قطعات و ... رو هم خودم و یه خورده با استفاده از اینترنت یاد گرفتم...
اون سیستم قبلی رو هم حدود 3 و نیم سال پیش عوض کردم. ولی هنوز یه چیزهایی از کیسش باقی مونده. مانیتورش رو هم که هنوز دارم. فقط یه بار حدود 2 ماه پیش سوخت که 20 تومن دادم تعمیرش کردیم مثل روز اول شد...
فکر کنم رمان شد؟؟ نه؟؟ ببخشید سرتون رو درد آوردم...
afceaglee2013
05-07-2011, 03:46
با سلام ..
یادمه اون اوایل هر روز قبل و بعد ازمدرسه دستمال بهش می کشیدم و نمی زاشتم دکمه های کی بوردش خاک بگیره ....
موفق باشید .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] یاد کارای خودم افتادم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
shamsoddin
06-07-2011, 15:27
من ساله دوم راهنمایی بودم داداشم بدون اطلاع قبلی کامپیوتر دوستشو خریده بود و باهم اووردنش خونه..بازی وولفتشتاینو که نشونم داد نزدیک بود برم تو مانیتور :31::31: البته همون روز کیسو از خونمون برد تا روش نرم افزار نصب کنه.منم که فکر میکردم کیس فقط برای اینه که توش cd بزاری رفتم بدون کیس روشنش کنم .......:31::31::31::39::39: دو سال پیش اورکلاکش کردم سوخت..
NirvanaH
07-07-2011, 22:00
من ساله دوم راهنمایی بودم داداشم بدون اطلاع قبلی کامپیوتر دوستشو خریده بود و باهم اووردنش خونه..بازی وولفتشتاینو که نشونم داد نزدیک بود برم تو مانیتور :31::31: البته همون روز کیسو از خونمون برد تا روش نرم افزار نصب کنه.منم که فکر میکردم کیس فقط برای اینه که توش cd بزاری رفتم بدون کیس روشنش کنم .......:31::31::31::39::39: دو سال پیش اورکلاکش کردم سوخت..
خدایا با نام تو
با سلام
ممنون دوست عزیز بابت خاطره جالبتون.
درست مثل خود من. منم فرکانس رم رو اونقدر بردم بالا که بعد از 10ثانیه یه دود سیاهی از کیس زد بیرونو یکدفعه کامپیوتر خاموش شد.داشتم از ترس سکته میکردم!!!
حامد:11:
من گرافیک قبلیمو اونقدر ولتاژ دادم بهش که نیم سوز شده بود تو بازی دیگه تصویری نبود :31:
mr-secret
08-07-2011, 10:38
من پول نداشتم سیستم بخرم میرفتم کافی نت چت فقط ،سال 86 که اولین کامپیوتر رو خریدم یکی قرار بود از تهران واسم سیستم بیاره 1 هفته قبلش رفتم میزشو خریدم این یک هفته هر شب رو میزش خوابم میبرد(عین اینکه طرف ماشین بخره اول بره لاستیکشو بخره)
بعد که سیستم اومد طرف که سیستم رو هم کرد یادمه که پارتیشن بندی نمیشد بعد طرف گفت یه برنامه حرفه ای هست اسمش maxblast باید بریزم رو فلاپی با اون پارتیشن بندی کنم
با هر دردسری بود پارتیشن بندیش کرد سیستم amd رم 128 گرافیک 64 :5:
روز و شب کارم شده بود کامپیوتر اون موقع مغازه بابام کار میکردم وقتی تو مغازه جیم میزدم بابام کابل برقشو در می آورد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خلاصه کاراش تموم شد وقتی سیستموم ریستارت میکردم دیگه روشن نمیشد باید پاورشو دوبابزنم
بعد طرفو اوردم بهش گفتم اونم نفهمید چرا اینجوریه هی زنگ زد دوستاش،اینور،اونور،تهران درست نشد که نشد
ما گفتیم مشکل داره بهش پس دادیم
بعد بابام سر همین قظیه تا 2 سال بعدش واسم سیستم نخرید :41:
سال 76-77 بود یه سیستم گرفتیم پنتیوم 200 رم 32 هارد 2گیگ گرافیک trident 9440 2mg !! وینروزش 95 بود cdrom مارک creative بود که ریموت داشت وقتی سیستمو روشن میکردی یه خانمه بهت سلام میکرد و اینا :دی اولین بار که سخت افزاری ترکید بردیم یه جا یارو گفت توش ماکارونی پخته پیدا کرده! یادم افتاد اونی اول ازش گرفته بودم سیماشو با کش زرد رنگ بسته بود!! سیستم نازی بود با xing player فیلمو فول اسکرین میکردی اسلوموشن میشد :دی
اولین بار که به خودم جرات دادم روش ویندوز بریزم اونجا که سریال میخواست موندم اشکم درومد اینور اونور آخرش از یکی از معلمامون پرسیدم گفت قضیه چیه
مانیتورشو هنوز دارم lg که دکمه روشن خاموشش یه مستطیل آبیه -یادش بخیر نوستالژیم زد بالا
عجب این ماجرایی بوده :دی !
داداشم تو يه شركت كامپيوتري كار ميكرد، هر هقته 5شنبه ها وقتي ميومد خونه يكي از سيستمهاي شركت رو مياورد خونه :31:
چون آخرين نفري بود كه از شركت ميزد بيرون هيچكس نميفهميد و شنبه صبح زود قبل از اينكه بقيه برسن سيستم رو ميبرد ميذاشت سر جاش، 4 سال تمام اين كارو كرد و حتي يكبار هم گير نيفتاد :21:
عجب روزگاري بود با سيستم مردم هر كاري بگين ميكرديم از بازي كردن و موزيك گوش دادن تا چت و تماشاي فيلم
دقيقا يادمه 14آذر سال 80 ماه رمضان بود كه خودمون يه كامپيوتر خريديم، كيس، اسپيكر و مانيتور همون سيستم رو هنوز دارم ولي بقيه قطعات رو كلا ارتقاء دادم باور كنيد چنان اُنسي من به اين سيستم گرفتم كه حاضر نشدم مانيتورم كه سوخته بود رو بفروشم و يه دونه LCD بخرم، همون مانيتور رو خودم پشتشو باز كردم و با كمك بابام موفق شديم بعد از 3 روز كار طاقت فرسا:31: تعميرش كنيم و حالا مثل روز اولش داره كار ميكنه چون LG اصل كره ست.
روزاي اول يادمه هيچي از كامپيوتر بلد نبودم و ميترسيدم بهش دست بزنم چون فكر ميكردم اگه بلد نباشي و دست بزني داغون ميشه اما خدا رو شكر چون برادرم واقعا وارد بود بهم يه مقدار ياد داد و بقيه شو خودم بدون كوچكترين كمكي از كسي ياد گرفتم.
يادش بخير اون موقع ماكروسافت اولين گيمش رو داده بود بيرون به اسم Midtown Madness كه واقعا يه گيم مزخرف و بسيار بچه گانه بود ولي همون گيم باعث شد تا من بشم يه گيم خور واقعي :31: بعدش هم كه Fifa2002 اومد و زديم تو كار فوتبال و تا الان كه دارم PES2011 بازي ميكنم.
كلا همه ماها خاطره و حرف در مورد روزهاي اولي كه كامپيوتر خريده بوديم و تازه با كامپيوتر آشنا ميشديم، زياد داريم ولي خيلي از اين حرفها يا يادمون نمياد كه اينجا بنويسيم يا اينكه فقط واسه خودمون خيلي جالب و به يادموندني هستن
زياد نوشتم ببخشيد :11:
:20:من فقط یه خاطره دارم که خیلی تلخ پس از کلی کار کردن با یه کامپیوتر زغالی رم 32 گرافیک 8:31:
یه سیستم با 700 هزار تومن جمع کردم یه گرافیک خفن داشت 9600gso خیلی خفن بود سیستم
گرافیک یه سیم سه سر داشت که یکیش به گرافیک وصل میشد دوتا هم 12ولت به پاور
من کلا تو خراب کاری و اینطور چیزا دستم بازه:38: یه روز در کیس رو باز کردم دیدم یکی از 12ولتای گرافیک که به پاور میخوره وصل
نکردم:31:
اومدم اون رو وصل کنم نگو اون موقع زورم زیاد شده بود بر عکس بدون این که متوجه بشم بر عکس وصل کردم یه دفعه دیدم
کل سیم های پاور داره آب میشه یه دفعه کل سیم ها آتیش گرفت:38: و این شد که همه چی رم گرافیک بیچاره مادربورد سوخت
هاردم سالم موند هنوزم دارمش:41:
:31:با این حال هنوزم سر عقل نیومدم:38:
:31:بابم میگه آخه دختر تورو چه به این کارا سر کوچه خدمات کامپیوتری هست ببر اونجا:31:
ولی به نظر من یه چیزی که خود آدم میتونه درست کنه یا باید خودش درست کنه یا باید کلا خراب بشه :38:
Extreme-Forces
14-08-2011, 01:57
سلام. تاپیک جالبیه. الانم بی خوابی زده به سرم.
خوب من اولین کامپیوترم رو حدود 13 سال پیش گرفتم تقریبا 7 یا 8 سالم بود. پنتیوم 4 بود و حدود 1 میلیون و 200 هزینش شد. البته واقعا ارزشش رو داشت. هنوزم دارم از مانیتور و کیس و هارد و کیبورد و اسپیکرش استفاده میکنم. کیبوردش که معرکست. حالا بگذریم.عامل خرید کامپیوتر دایی هام بودن. خودشون پنتیوم 3 (قبلش هم پنتیوم 286 بود، که داشتن) داشتن و ما هم همیشه کنجکاو بودیم که این چیه و چیکار میکنه. تا اینکه چشممون به بازی خورد. یه بازی شطرنج داشت که هنگام خوردن مهره حریف تغییر قیافه میداد و با چکش (مهره رخ) طرف رو نابود میکرد.به عشق بازی همیشه میرفتیم خونشون و مثل خوره تا اخرش بازی میکردیم.:31:
حالا کارایی که خودم میکردم اولاش فقط خاموش و روشن کردن بود. بعد یواش یواش از داییم یاد گرفتم و بعد 1 سال کارمون به پارتیشن بندی هم کشید. دیگه استادی شده بودیم.سیستم های کوچه محلمون رو هم من درست میکردم. به همه جای کامپیوتر سرک میکشیدم و همه کار میکردم . بزرگترین خرابکاریم پاک کردن ناخواسته ی بازی بود اون اوایل.به سخت افزار کاری نداشتم اون موقع هم اینترنت عابدی رو یادمه که همون موقع هم با اینترنت اشنا شدیم . اکثر کارام هم گیم و موزیک و مدتی بعد هم فیلم و ... بود.
به هر حال وسیله جالبیه و خیلی از وقتمو رو باهاش میگذرونم.
:40::11:
mohsentanha
14-08-2011, 02:59
چه تاپیک جالبی:دی
من اولین بار که با کامپیوتر کار کرده بودم یعنی کیبوردشو لمس کرده بودم سال ۷۹ یا ۸۰ بود سیستم عامل هم فارسی نوشته بود پارسا۹۹ بعدشم رزیدنت اویل بازی کردیم :31: سال ۸۱ یا ۸۲ ویندوز ۹۸ کلاس میرفتم ولی کامپیوتر نداشتم سال ۸۵ ۸ یا ۹ تیرماه اولین کامپیوتر رو گرفتم رم ۵۱۲ گرافیک ۱۲۸ هارد ۸۰ مانیتور هم سری لبخند ال جی انقدر هم جوگیر بودم یه شب صبر نکردم اونجا بمونه رایتر نصب کنه گفتم نه ببریم خونه بعد اوردیم خونه که سیم پاور نداشت:19: هیچی صبحش رفتم گرفتم همون روز اول بازی شروع شد italian job یه همچین چیزایی اسمش بود
یبار هم سی دی گیر کرد بیرون هم نمیومد کامپیوتر هم ویندوزش نمیومد بالا که زنگ زدم گفتن یه سوزن بزن به سی دی رام:31:
۲ بار هم پول ویندوز نصب کردن دادم نمیدونم اونموقع چرا انقدر تیز بودم یارو اشنا بود منم پیشش ساکت نشسته بودم نصب که تموم شد سی دی ویندوز از یه جای دیگه خریدم شب دوباره خودم نصب کردم:31: دیدم ایییییی کاری نداشت
بین خودمون باشه من هر روز بخاطر خرابکاریام ویندوز نصب میکردم هاردمو هم یبار فورمت کامل کردم رکورد ۵ بار ویندوز عوض کردن در یک روز رو هم داشتم هیچ وقت بخاطر اینکه طولانی مدت پشت کامپیوتر مینشستم حرفی نشنیدم چقدر آزاد بودم!!
پوشه سیستم ۳۲ رو چند بار پاک کردم تا مطمئن شدم پوشه مهمیه:31:(گاهی اوقات یه چیز عادی رو چند بار امتحان میکنم)
یه بار هم یه فایل .bat ساخته بودم تو نت پد دستور فرمت پارتیشن بود!!!منم انقدر علاقه داشتم هی میزدم درایور پاک میکردم
یاهو رو که فکر میکردم مال ایرانه(امام رضا)
اولین بار هم رفته بودم چت ای دی دخترونه ساخته بودم !!!!
joe_satriani
17-08-2011, 21:39
با سلام
کلا من زمانی که کامپیوتر رو خریدم فقط برای بازی خریدم و لاغیر :31: اون کامپیوتره رو هم از خارج واسم آوردن :31: فکر کنم پنیتوم 2 یا 3 بود
اونجا هم راهنمایی بودم تازه و نمرات درسیم هم تقریبا پایین شد همون سال.
یه بازی بود که یه حلزون شخصیت بازی بود که میرفت اینور اونور توی جنگل ( اسمشو نمیدونم، از همینجا از دوستان تقاضا دارم اگه اسم این بازی بسیار قدیمی رو میدونن بهم بگن چون خیلی اون بازی رو همیشه دوست داشتم :20: ) بازیش شاید 10 ، 12 سال پیش ریلیز شده :31:
خلاصه من با کامپیوتر از همونجا دوست شدم و هم با نرم افزارهاش کار میکردم و هم با سخت افزارهاش.
خیلی کرم داشتم که ببینم توی کامپیوتره چیه :27:
خلاصه یه روز طی یه مراحل انتحاری بازش کردم و داخلشو یه کند و کاوی کردم :20:
بدترین خاطرات من از کامپیوتر توی این 10-12 سال هارد کامپیوتر بوده.چون از سالی که خریدم 4 تا هارد سوزوندم :41:
یه بار به دلیلی که روشن بود و کابل برق هارد رو کشیدم.
یه بار به دلیل هارد به هارد ناشیانه :31:
یه بار به دلیل نقش زمین شدن هارد و ..... .
که هر دفعه هم تمام زندگیم که روی هارد بود پاک شد :41: :31: :27:
هیچیه دیگه توی عمرم به اندازه ی هارد واسه ی من زحمت نداشته
موفق باشید.
من دبستان بودم که خواهرم سیستم خرید واسه کارهای درسیش، بعد تو داس واسم بازی میذاشت،
بهترین بازیهام: doom,duke nukem و needforspeed 1,2 و dave بودن، مشکلات سخت افزاری زیادی پیش نیاوردم، اما بارها نمیدونم چکار میکردم، که فایل explorer.exe بالا نمیومد و مجبور میشدیم بدیم سیستم رو عموم که وارد بود ویندوز دوباره نصب کنه،
dos
windows 3.1
win95
98
98se
me
اینها رو نصب کردم به ترتیب بعدها که کمی بلد شدم
Переклад не
20-08-2011, 00:42
من هم اولین بار در سال 83 یا 82 سیستم پنتیوم 4 با کارت گرافیک 128 مگا با هارد 80 گیگ و رم 512 خرییدم .بابام معتقد بود اولا باید زمینه (زمینه ی فکری و کلا احساس نیاز واقعی)باشه تا ابزارش هم مهیا بشه واسه همین صبر کرد 13 سالگیم کامپیوتر خرید :دی
من قبلش همسایمون از اون مانیتور رو کیس ها داشتن نمدونم پنتیوم 2 بود 3 بود چی بود با سیستم عامل داس میرفتم فقط واسه بازی و کاربردشو نمیدونستم 12 سالگیم به فکرمان رسید که دیگر زمینه فراهم گردیده است
کلی انگولک و بازی و کارکشیدن و حال کردن .خیلی عالی بود
تا امروز که یکی از شاخترین و خداترین سیستم حاضر در جهان زیر پامونه:دی
جدی . مثله خوده شماها
H A M A S
20-08-2011, 10:03
من همه پست ها رو خوندم خیلی باحال بودن!!
والا من از بچگی علاقه شدیدی به کامپیوتر و بازی های کامپیوتری داشتم! برای همین رفتم همین رشته رو خوندم:31:
از بچگی که با بابام میرفتم فروشگاه--قد بلندی میکردم تا کامپیوتر صندوق دار فروشگاه رو ببینیم! تا ببینم کامپیوتر اصلن چی هست؟:31:
یادمه نوروز سال 79 اولین بار تلوزیون یه سریال در رابطه با کامپیوتر ساخته بود به نام ویروس 2000(با بازی دانیال حکیمی و سیما تیر انداز) همه اشو کامل نیگا میکردم:31:
تا اینکه سال 81 پسر دایی ام که دانشجوی معماری بود(به نام مهدی) برای اتوکد و .... یه سیستم خریده بود!
وقتی از copy و paste فایلها میگفتن!! با خودم فکر میکردم چقدر کامپیوتر بلدن!!:5:
نمیدونم چرا اون سال ها توی مشهد هرکی کامپیوتر میخرید بازی رزیدنت اویل 3 رو براش نصب میکردن!
خلاصه .....برای همون با سایر بچه دایی های دیگه(4 نفر دیگه:31:) میرفتیم به جنگ زامبی های بازی اویل 3!:8::19:
اون موقع مهدی(همون دانشجوی معماری )رفته بود برای دانشگاه شهرستان برای همین داداش بزرگش که یه پا گیمری بود برای خودش میشست پشت فرمون...اویل 3 رو بازی میکرد!! ما هم همه چهار چشمه نیگا میکردیم!!
چه صحنه ها ترسناکی داشت!!مخصوصا اون غوله که از شیشه میپرید تو!! اون صحنه همه زیر گلو پاپیون کرده بودن!!:18:
خلاصه ما کامپیوتر رو هم اونجا اوستا شدیم!! یعنی حداقل روشن و خاموش کردنشو یاد گرفتیم+یه چیزهای جزئِی!
تا این که مهدی از دانشگاه برگشت!!
چند روز بعدش داداش مهدی بدو بدو اومد خونه ما گفت بیا مهدی اومده یه کارت اینترنت هم با خودش اورده!
راست و حقیقتش من تا اون زمون فقط اسم اینترنت رو شنیده بودم!حتی فرقشو با ایمیل نمیدونستم!!:31:
خلاصه رفتیم خونه مهدی!....دیدم بله مهدی آقا کانکته!:31:
اون چند روز اول که وارد نبودن میرفتن سایت های مثل مجله خانواده سبز و...
تا این که سایت خانواده سبز هم تکراری شد...:31:
گفتیم چیکار کنیم یهو یکی یه قوطی کبریت آورده بود پشتش آدرس یه سایت زده بودن!! ما هم رفتیم توی همون سایتی که پشت قوطی کبریت تبلیغ کرده بود!:31:
بعد یک هفته مهدی از سایت های خانواده سبز و قوطی کبریت زد تو کار خلاف:31:
البته اون موقع اینترنت فیلتر نداشت:21:
کلی واسه خودشون حال میکردن نا مردا!!!
تا این که دو سال بعدش رفتم 2 هنرستان رشته کامپیوتر!!
برج 12 همون سال یه کامپیوتر خریدم(البته بماند که چقدر روزنامه ها و تبلیغ شرکتها رو پایین بالا کردم تا یه سیستم خوب بخرم!)
دیگه تقریبا روی کامپیوتر مهدی اوستا شده بودم! :31:
مضاف بر این که توی مدرسه هم کامپیوتر رو یاد گرفته بودم!
اولین باری هم که ویندوزش خراب شد خودم جرات کردم نصب کردم!فقط راهنمای انگلیسشو میخوندم و میفهمیدم باید کدوم کلید رو بزنم!:5:
سیستم قدیمی رو هم یه 18 پیش فروختم...البته قبلا فقط ماتیورشو یک سال قبل فروش سیستم به ال سی دی تبدیل کرده بودم
تا اینکه یکی از اتفاقات جالب کامپیوتری همین 1 ماه پیش رخ داد!:20:
توی یکی از تاپیک های مربوط به ال سی دی ها بودم اونجا نوشته بود که مانیتورهای ال سی دی بعد ازچندسال کار کردن نورشون کم میشه! دقیقا هنوز داشتم همین جمله رو میخوندم یهو برای اولین بار نور مانیتور کم شد و صفحه شروع کرد به سوسو زدن:18:
از اون به بعد هرچند وقت یکبار همون جوری میشد تا اینکه فهمیدم عیب از کابل هاشونه!!
ببخشید سرتو رو درد آورده بودم ولی خاطرات آشنایی من با کامپیوتر خیلی طولانی بود برای همین نتونستم همه شو بگم!!
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.