مشاهده نسخه کامل
: مشاوره خرید نت بوک
Hamed_forum
26-02-2011, 10:23
فکر کنم چنین تایپک جدای لازم باشه بهتر مدیران توجه ای بکنند
---------- Post added at 10:23 AM ---------- Previous post was at 10:23 AM ----------
الان زیر 400تومان چه نت بوکی را پیشنهاد میکنید باطریش خیلی مهمه؟
elvin_1987
26-02-2011, 13:13
ایسر بگیر یا ایسوس
Hamed_forum
26-02-2011, 14:14
خوب کدوم مدلش ؟ایسر مدل 255 میگن 2تا بوت داره یکی اندروید یکی ویندوز
اندرویدش فکر میکنید مصرف باطریش چقدره؟
Hamed_forum
27-02-2011, 07:11
جواد زارعی- یک. چهار پنج مرتبه در هفته با این پرسش که کدام لپتاپ را بخرم مواجه میشوم و به هر ضرب و زوری که هم شده پاسخی مهیا میکنم. کم نیستند پرسشگرانی که بهترین لپتاپک (Netbook) موجود در بازار را جویا میشوند و هنگامیکه پرسشهای تخصصی را آغاز میکنم مشخص میشود که لپتاپک از اساس مناسب این فرد نیست. پرسش تغییر میکند و دانستن بهترین لپتاپ موجود در بازار داخلی به مهمترین دغدغه فرد تبدیل میشود. نشریات و وبسایتها و انجمنهای تخصصی و غیرتخصصی بسیاری را برای یافتن پاسخی جامع درباره لپتاپکها جستجو کردهام، نه اینکه مطلبی پیدا نکردم باشم نه، اما اغلب مطالب یا خلاصه هستند، یا با خساست بیان شدهاند، یا جانبدارانه هستند، یا مالامال از جفنگیات عامیانه و نادرستاند، یا تبلیغ یک برند خاص هستند، و یا آنقدر تخصصی که نگارنده را نیز حیران کرده است! اینچنین بود که تصمیم بر آن گرفتم تا مطلبی نسبتا جامع درباره شناخت لپتاپکها تهیه کنم.
دو. آنچه که در این نوشته میخوانید با رویکرد تشریح گام دوم از گامهای سهگانه خرید تهیه شده است. دانشجویی را فرض کنید که علیالقاعده باید درس بخواند و برای امرار معاش، برای نشریهای محتوا تهیه میکند و باید از طریق اینترنت ارسال کند. در منزل کامپیوتر ندارد و توان بازپرداخت اقساط وام شرعی را هم ندارد و از مال دنیا، پانصد ششصد هزار تومان پول حلال در فلان بانک پسانداز کرده است. با این پیشفرض، چه راهحلی برای رفع مشکل این بنده خدا پیشنهاد میکنید؟
نیازسنجی را بهعنوان گام اول خرید معرفی کرده بودم و تاکید داشتم که قبل از خرید باید مجموعه نیازها همراه با توانمندیهای مالی و شرایط دیگر تجمیع شوند. برای این دانشجوی محترم چارهای نیست جز خرید یک فقره لپتاپک، چرا که هم در منزل قابل استفاده است و هم وزن مختصری دارد و حمل و نقل آن برای استفاده در محل نشریه و دانشگاه مناسب است و هم خوشقیمت است و هم نیازهای فنی فرد را تامین میکند. بهطور حتم اگر دانشجوی پیشفرض داستان ما محصل رشته نرمافزار باشد، استفاده از لپتاپهای ۱۳٫۳ اینچی ارزانتر از یک میلیون تومان را توصیه میکردم. علیایحال فرض بر این است که لپتاپک، همان ایت که نیاز دوست ما را مرتفع میکند.
در گام دوم از گامهای سهگانه خرید باید مشخص شود که صرفه و صلاح خریدار در تهیه کدامیک از امکانات موجود در بازار است. تشخیص این موضوع، بدون دانستن زیر و زبر لپتاپکها ممکن نیست. در این نوشته قرار نیست که درباره خوب و بد فلان مدل صحبت کنم، بلکه اطلاعاتی مختصر و مفیدی درباره لپتاپک ارایه میکنم تا تصمیمگیری درباره خرید لپتاپک را آسانتر کنم!
سه. بهطور معمول مطلب را باید با ذکر تاریخچهای مختصر از پیدایش و تکامل لپتاپکها آغاز کنم، اما این کار را نمیکنم و فکر میکنم ذکر مطالب کاربردی در اینباره، ارزش بیشتری برای مخاطب داشته باشد. از اینرو بدون فوت وقت میرویم سراغ اصل مطلب. این را هم بگویم و خلاص که اطلاعات تکمیلی بسیاری وجود دارد که از ارایه آن را صرفنظر کردهام.
فصل اول؛ ساختمان سیستمهای قابلحمل
وادی کامپیوترها و شبهکامپیوترهای ظریفالجثه از بازار سید اسماعیل هم شلوغتر است و روزی نیست که مدل جدیدی روانه بازار نشود. دستگاههای متنوعی با نامهای غریب Ultra Mobile PC و MID و Subnotebook و Ultraportable Laptop و امثالهم در بازار توزیع و خریداری میشوند بدون اینکه خریدار با نام یا دستهبندی آنها آشنا باشد که اگر هم آشنایی باشد، فرق چندانی در اصل ماجرا نخواهد کرد. شرکتها برای ایجاد بازار اختصاصی سعی دارند از نامهای خاص استفاده کنند. برای سادهسازی و کاستن از پیچیدگی، مختصری درباره تفاوت لپتاپک با دستگاههای مشابه صحبت میکنم.
ساختمان مرتفعی را تصور کنید که گوشیهای هوشمند (Smartphone) و دستگاههای PDA در زیرزمین آن سکونت دارند. بر اساس مشخصات فنی، طبقه همکف توسط دستگاههای MID اختیار میشود و تبلتهای اصیل هم در طبقه اول ساکن میشوند. کامپیوترهای مگسوزن (UMPC) همانند کولیها زندگی میکنند و گاهی در طبقه اول، همدم تبلتها هستند و گاهی هم خود را در طبقه همکف به دستگاههای MID غالب میکنند. علیالقاعده لپتاپکها در طبقه دوم و لپتاپهای سبکوزن (Subnotebook یا Ultraportable Laptop) هم در طبقه سوم زندگی میکنند. طبقات بالاتر به لپتاپها اختصاص دارد. بهتصورم با این مثال جایگاه لپتاپک مشخص میشود. و اما بعد…
لپتاپک و MID سالها پیش جناب اینتل برای پر کردن جای خالی میان گوشیهای هوشمند و کامپیوترهای مگسوزن، دستگاهی خلق کرد که امکانات گوشیهای هوشمند را به انضمام امکانات شبکه بیسیم و توان پردازشی بالاتر و نمایشگر بزرگتر ارایه میکرد. این دستگاه را MID نامگذاری کردند که از سرواژههای Mobile Internet Device حاصل شده است. تکلیف این دستگاهها مشخص نیست. بدیهی است که دستگاه MID قرابت چندانی با لپتاپک ندارد و دور نیست که در بازار گوشیهای هوشمند ادغام شود، همچنانکه دستگاههای PDA پیشتر جذب این بازار شدند. به ضرس قاطع میتوان دستگاههای MID را دورترین خویشاوند لپتاپک دانست.
لپتاپک و کامپیوترهای مگسوزن
کامپیوتر مگسوزن (Ultra Mobile PC) برای افراد دایمالسفر طراحی شدهاند و به همین دلیل نمایشگر کوچکی و توان پردازشی محدودی دارند. کامپیوتر مگسوزن برای کاربری تولید شده است که فقط میخواهد چیزی شبیه کامپیوتر همراه داشته باشند و کارها را بهصورت حداقلی پیگیری کنند. این دستگاه بزرگتر و قویتر از دستگاه MID است و بهطور معمول از سیستمعامل تبلتها استفاده میکنند، اما برای استفاده مداوم طراحی نشده است. بهبیان دیگر قرار است که همیشه همراه کاربر باشد، اما توان پشتیبانی از تمامی نیازهای فنی کارب را ندارد. پیش از ورود لپتاپک به بازار، کامپیوتر مگسوزن با نمایشگرهای هفت اینچی خود، بهترین گزینه برای حمل و نقل مداوم اطلاعات و انجام عملیات پردازشی مختصر بودند. پس از ورود لپتاپک میرفت که بازار کامپیوترهای مگسوزن در حاشیه قرار بگیرد، اما برخی سازندگان از حربه هوشمندانهای استفاده کردند، بدینصورت که توان پردازشی این موجودات را با استفاده از پردازندههای اینتل اتم افزایش و وزن معمول را به کمتر از ۹۰۰ گرم کاهش دادند و مرز مشخصی با لپتاپکها ایجاد کردند. تاکید میکنم که کامپیوترهای مگسوزن مرز مشخصی با بازار لپتاپک دارند و مخاطب اصلی آنها را افرادی تشکیل میدهند که در قیاس با لپتاپک به قابلیت حمل و امکانات ارتباطی بیشتر و توان پردازشی محدودتری نیاز دارند!
سامسونگ و اینتل و مایکروسافت پشتیبانان اصلی کامپیوترهای مگسوزن هستند. این دستگاهها تمامی امکانات ارتباطی را در اختیار دارند و از هارددیسک هم استفاده نمیکنند. پیش از سلطه فلشها بر بازار دستگاههای اینچنینی، استفاد از هارددیسکهای ۱٫۸ اینجی رایج بود.
نتیجهگیری اخلاقی این میشود که کامپیوترهای مگسوزن از خویشاوندان نزدیک لپتاپک محسوب میشود، اما لپتاپک نیستند!
لپتاپک و لپتاپ سبکوزن
لپتاپکهای سبکوزن را میتوان معادلی برای Ultraportable Laptop و نیز Subnotebook در نظر گرفت. لپتاپک نزدیکترین خویشاوند لپتاپ سبکوزن است و محصولاتشان بیشترین همپوشانی را دارند. به ضرس قاطع میتوان گفت که پیش از ورود لپتاپک، عرصه دستگاه قابلحملی که تمامی مشخصات کامپیوترها را ارث برده باشد در اختیار لپتاپهای سبکوزن بود، بدین معنا که از تمامی نرمافزارهای قابل اجرا در لپتاپهای معمولی پشتیبانی میکرد و به معنی دقیق کلمه کامپیوتر قابلحمل بود و البته هنوز هست و بازار اختصاصی خود را دارد!
توصیه میکنم خودتان را با دستهبندی مدلها درگیر نکنید، چرا که برخی محصولات را به هیچ وجه نمیتوان در یک دسته مشخص قرار داد. خیلی هم مهم نیست، همینکه برای شما محرز شود که لپتاپک است کفایت میکند. قیمت و توان پردازشی نقاط افتراق لپتاپک یا لپتاپ سبکوزن هستند. سبکوزنها از نظر ابعاد و وزن شبیه لپتاپکها هستند، اما توان پردازشی بالاتر و قیمت بیشتری دارند. مدلهای بسیاری با نام لپتاپک تولید میشود، اما قابلیتهای بیشتر و قیمت بالاتریی دارد و بهتر است در دسته سبکوزنها قرار داده شود. حیران اینقبیل رفتار نشوید!
سبکوزنها برای افرادی طراحی میشود که همچون زبلخان در همهجا حاضر هستند و توان پردازشی لپتاپکها را کافی نمیدانند و همان سبکی را با توان پردازشی بالاتر طلب میکنند.
و اما بعد… لپتاپک در واقع کامپیوتر کوچکی است که بر پایه قوانینی نانوشته تولید میشود، بدینصورت که:
صفرم؛ شاید باورتان نشود، اما قیمت لپتاپک را بر اساس پول توجیبی دانشآموزان تعیین میکنند. اجداد لپتاپکها صد دلار قیمت داشتند. محدوده قیمت ۱۹۹ تا ۳۹۹ دلار برای انواع و اقسام لپتاپکها با مشخصات فنی معمولی تا فاخر مشخص شده است. قیمت را برخی به درستی مهمترین ویژگی لپتاپک میدانند.
یکم؛ باتری معمولی لپتاپ (سه سلول) حداقل باید انرژی سه ساعت کار مداوم را تامین کند. بعد از قیمت، میزان شارژ موثر باتری از تمامی عاملهای دیگر ممتر تلقی میشود. برخی مدلها میتوانند انرژی موردنیاز را برای هفت ساعت کار مداوم تامین کنند!
دوم؛ از نمایشگرهای بزرگتر از هشت و کوچکتر از ۱۲ اینچ دارد. در حال حاضر تولید لپتاپک با نمایشگرهای ۱۰٫۱ و ۱۱٫۶ اینچی مرسوم است.
سوم؛ از پردازندههای کممصرف استفاده کند. مصرف انرژی پردازنده لپتاپک بهطور معمول بین سه تا هشت وات است. رابطه مستقیمی میان مصرف انرژی و توان پردازشی وجود دارد. توان پردازشی بالاتر مترادف با چیپهای پیچیده و توان مصرفی بالاست. در بطن پردازندههای مورد استفاده در لپتاپکها بهطور میانگین از ۱۱۰ میلیون ترانزیستور استفاده میشود. پردازندههای معمولی لپتاپ حداقل از هفتصد میلیون قطعه ترانزیستور بهره میبرند. چهارم؛ کامپیوتری کامل محسوب میشود و از قاطبه نرمافزارهای رایج پشتیبانی میکند، هر چند ارایه نسخههای ویژه لپتاپک به دلیل محدودیت پردازشی در حال گسترش است.
پنجم؛ صدای فن دستگاه از فاصله یک متری نباید شنیده شود. ششم؛ لپتاپک فاقد درایو نوری است. این قطعه به دو دلیل از لپتاپک حذف شد. اول اینکه جاگیر، سنگین و استفاده محدودی داشت و دیگر آنکه قرار بود تمامی اجزای مکانیکی از لپتاپک حذف شوند که نشد!
هفتم؛ علیالقاعده باید از چیپهای فلش بهعنوان ذخیرهساز استفاده شود، اما این قانون مدتهاست که نادیده انگاشته میشود و از هارددیسکهای ۲٫۵ اینچی با متوسط مصرف هفت وات استفاده میشود. بدانید بد نیست که نسل اول لپتاپکها از چیپهای فلش هشت و 16 گیگابایتی استفاده میکردند. هشتم؛ از تمامی استانداردهای بیسیم پشتیبانی کند. بسیاری از لپتاپکهای امروزی علاوه بر شبکه بیسیم از رابط بلوتوث هم برخوردار هستند که اتفاق مبارکی است.
نهم؛ لپتاپک بهطور ویژه برای سیر و سیاحت در اینترنت طراحی شده و وجود وبکم الزامی است، اما برخی مدلها بیخیال وبکم میشوند!
دهم؛ وزن لپتاپکهای ۱۰ اینچی همراه باتری معمولی (سه سلول) باید کمتر از ۱۳۰۰ گرم باشد. لپتاپک ۱۲ اینچی بهطور معمول بین ۱۳۰۰ تا ۱۶۵۰ گرم وزن دارند.
یازدهم؛ ضخامت لپتاپک در حال بسته یعنی در وضعیتی که نمایشگر روی کیبرد قرار گرفته، نباید از پنج سانتیمتر تجاوز کند. این دستگاه باید بهسهولت در کیف مدرسه یک فقره نوجوان باریکاندام جا شود!
دوازدهم؛ لپتاپک دستگاهی است به طور اختصاصی برای اتصال و استفاده از اینترنت طراحی شده است، پس باید تمامی امکانات باسیم و بیسیم لازم برای اتصال به شبکهها را داشته باشد.
ویژگیهای دیگری نیز وجود دارد که از ذکرشان صرفنظر میکنم. پس هر دستگاهی که این مشخصات یا مشخصاتی نزدیک به اینها را داشته باشد، لپتاپک است!
فصل دوم؛ مشخصات فنی
بسترهای فنی گوناگونی برای لپتاپک معرفی شده است. میتوان درباره پردازندههای ARM و MIPS صحبت کرد، اما فایدهای برای کاربر ایرانی نخواهد داشت. از این موارد چشمپوشی کرده و درباره بسترهایی صحبت میکنم که در دسترس خریدار ایرانی است. بستر فنی فنی را معادلی برای چیپست اصلی مادربرد و چیپست گرافیکی و پردازنده تلقی میکنم. البته درباره پردازندهها بهطور مستقل صحبت میکنم و در وهله اول بسترهای فنی قابل استفاده را شرح میدهم.
مادربرد و متعلقات!
اغلب لپتاپکهای موجود در بازار داخلی از مادربردهای اینتل و تعداد انگشتشماری نیز از مادربردهای انویدیا (nVIDIA) استفاده کرده و بهتصورم یکی دو مدل نیز با مادربرد VIA عرضه شدهاند. همین لپتاپکها از پردازندههای اینتل اتم استفاده میکند و آنهاییکه مادربرد VIA دارند ناگزیر به استفاده از پردازندههای VIA Nano هستند. پردازنده AMD Athlon Neo هم هست که در لپتاپکها استفاده نمیشود.
چیپست مادربرد و موتور گرافیکی لپتاپکهایی که از پردازندههای VIA Nano استفاده میکنند بهطور اختصاصی توسط VIA تولید میشوند و با محصولات اینتل سازگاری ندارند. مادربردهای VIA پنج شش درصد از مادربردهای مشابه اینتل ارزانترند.
شرکتهای اینتل و انویدیا برای پشتیبانی از پردازندههای اتم اینتل اقدام به طراحی چیپست و موتور گرافیکی کردهاند. انویدیا از رویکرد ION در تولید مادربرد برای پشتیبانی از پردازندههای اتم استفاده میکند. همین شرکت قرار بود مادربردهایی برای پشتیبانی از پردازندههای VIA Nano طراحی کند که از قرار معلوم به سرانجام نرسیده است.
لپتاپکها از دو گونه مادربرد ION استفاده میکند. مادربردهای نسل اول ION از چیپست GeForce 9400M استفاده میکنند و به مراتب کیفیت گرافیکی بهتری در قیاس با مادربردهای ساخت اینتل دارند. مادربردهای ION LE نسل اولی هم هستند که به دلیل توان گرافیکی محدودتر، در لپتاپکهای کوچکتر از ۱۰ اینچ استفاده میشوند. مادربردهای نسل دومی ION توان گرافیکی بالاتری در قیاس با نسل اول دارند و بهطور کامل از تکنولوژی گرافیکی CUDA پشتیبانی میکند، البته تمامی قابلیتهای تکنولوژی CUDA در مدلهای ۱۱ اینچ به بالا قابل استفاده است.
برخی از مدلهای Lenovo S12 و نیز مدل Samsung NC20 از مادربرد و پردازنده VIA Nano استفاده میکنند و در حال حاضر فقط مدل Lenovo S12 در بازار داخلی قابل ابتیاع است. لپتاپکهای Acer Aspire One 532G و Asus EeePC 1015PN و EeePC 1201N و EeePC 1215N و HP Mini 311 و Lenovo S12 و Samsung N510 از مادربردهای ION شرکت انویدیا استفاده میکنند. به غیر از مدلهای بالا، مابقی لپتاپکهای موجود در داخل کشور از مادربردهای اینتل استفاده میکنند. پردازنده
برخی از لپتاپکهای اولیه از شبهپردازندههای Celeron-M استفاده میکردند که به دلیل مصرف بالای انرژی و بروزرسانی تکنولوژی از رده خارج شدند. متاسفانه یا خوشبختانه مدلهایی که در بازار ایران توزیع شدهاند به جز یکی دو مورد، تماما از پردازندههای اتم اینتل استفاده میکنند. تنها مدلی که در بازار داخلی از VIA استفاده کرده، یکی از مدلهای Lenovo S12 است که از پردازنده Nano U2250 استفاده میکند و بس!
اینتل عادت دارد که عنوانی خاص به نسل پردازندهها اطلاق کند. نسل اول پردازندههای اتم ویژه لپتاپکها را Diamondville و نسل دوم را که چند صباحی است معرفی شده Pineview نامگذاری کردهاند. تمامی پردازندههای نسل اول و دوم با تکنولوژی ۴۵ نانومتری تولید میشوند و بر دو گونه معمولی و دوهستهای هستند.
این را هم بگویم که پردازندههای اتم (Atom) موجودات ظریفالجثهای هستند که بهطور ویژه برای استفاده در کامپیوترهای ریزهاندام مانند لپتاپکها و دسکتاپکها و حتی دستگاههای کوچکتر طراحی شدهاند. تاکنون بالغ بر ۳۹ گونه پردازنده اتم تولید شده است که در مجموع هفت مدل آن به طور اختصاصی برای استفاده در لپتاپکها مناسب است.
اتمهای نسل اولی ۳۲ بیتی و نسل دومیها هم علیالظاهر ۶۴ بیتی هستند. پردازندههای ۳۲ بیتی حداکثر از دو گیگابایت حافظه DDR2 پشتیبانی میکنند و مدلهای ۶۴ بیتی در صورت استفاده از سیستمعامل ۶۴ بیتی محدودیتی در پشتیبانی میزان حافظه ندارند. لپتاپکهای قدیمیتر که هنوز هم در بازار پرسه میزنند از پردازندههای ۳۲ بیتی N270 و N280 استفاده میکنند. لپتاپکهای جدید از پردازندههای ۶۴ بیتی N450 و N455 و N470 و N475 استفاده میکنند. تمامی این مدلها یک هسته پردازشی دارند. مدلهای N270 و N280 و N450 و N470 از حافظه DDR2-667 و مدلهای N455 و N475 از حافظههای DDR2-800 و DDR3-800 پشتیبانی میکنند. پردازندههای نسل اول (Diamondville) و دوم (Pineview) یک تفاوت اصلی با هم دارند. اولی فقط پردازنده است، اما دومی پردازنده به انضمام مرکز کنترل و موتور گرافیکی است. بهبیان دیگر؛ چیپ کنترلی حافظه و موتور گرافیکی از چیپست اصلی مادربرد به بطن پردازندههای نسل جدید اتم اینتل منتقل شده است.
استفاده از مدلهای دوهستهای اتم چندان در لپتاپکهای قدیمی مرسوم نبود. چندین پردازنده دوهستهای از تبار Pineview معرفی شده است که تنها مدل N550 بهطور اختصاصی برای لپتاپک طراحی شده است. مدلهای دوهستهای D525 و D510 و D425 بیش از ۱۰ وات انرژی مصرف میکنند و برای لپتاپکها مناسب نیستند. هر چند اسوس در تولید لپتاپک EeePC 1215N از D525 پرمصرف استفاده کرده است. پردازنده دوهستهای N550 با حافظه DDR3 سازگار است و نسل دومی است و موتور گرافیکی Intel 3150 را در بطن خود دارد. استفاده از پردازندههای جدیدتر N450 و N455 و N470 و N475 و البته مدل دوهستهای N550 بیشتر توصیه میشود، چرا که از تکنولوژی جدیدتر، موتور گرافیکی بهتر و حافظههای سریعتر استفاده میکنند. تفاوت اغلب این مدلها در پشتیبانی از حافظه DDR2 یا DDR3 و مقادیر مختصری در سرعت هسته پردازشی است.
کارایی پردازندهها رابطه مستقیمی با تعداد اجزا هسته پردازنده دارد.
پردازندههای معمولی اینتل اتم Pineview بهطور میانگین از ۱۲۰ میلیون قطعه ترانزیسور تشکیل میشوند و مدل دوهستهای N550 شامل ۱۷۶ میلیون قطعه است. طبیعی است که مدل دوهستهای کارایی بالاتری از مدل معمولی داشته باشد. پردازندههای معمولی لپتاپ بین ۶۰۰ تا ۹۰۰ میلیون ترانزیستور دارند. اگر همین را ملاک مقایسه قرار دهید، انتظارتان از کارایی لپتاپک تعدیل میشود! حافظه
بهطور پیشفرض روی لپتاپکهایی که از پردازندههای N270 و N280 استفاده میکنند حدود ۵۱۲ مگابایت حافظه DDR2 نصب میشود. برخی شرکتها این مقدار را تا یک گیگابایت افزایش دادهاند و کمتر پیش آمده است که لپتاپکی از نسل اول پردازندهها استفاده کند و دو گیگابایت حافظه DDR2-667 را بهصورت پیشفرض نصب کرده باشد. مقدار حافظه را معمولا بنا به درخواست خریدار در هنگام تحویل افزایش میدهند و گفته شد که پردازندههای نسل اول حداکثر تا دو گیگابایت حافظه را پشتیبانی میکنند. لپتاپکهای جدید حداقل با یک گیگابایت حافظه عرضه میشوند و ارایه دو گیگابایت نیز مرسوم است. افزایش ظرفیت حافظه دستگاه به نوع پردازنده، سیستم عامل و تعداد شکافهای حافظه وابسته است. هر شکاف حافظه حداکثر از دو گیگابایت حافظه DDR2 یا DDR3 پشتیبانی میکند و وجود دو شکاف دو گیگابایتی برای ارتقا حافظه در لپتاپک ۶۴ بیتی ضرورت دارد.
نمایشگر، ابعاد و وزن!
لپتاپکهای اولیه از نمایشگرهای هفت اینچی استفاده میکردند. افزایش ابعاد دستگاه موجب شد که استفاده از لپتاپکهای هشت اینچی و اندکی بعد ۱۰٫۱ ایچی مرسوم شود. نمایشگرهای بعدی را در ابعاد ۱۱٫۶ اینچی ساختند و بزرگترین نمایشگری که برای لپتاپک تولید شده است ۱۲٫۱ اینچی است. کار با مدلهای هفت یا هشت اینچی واقعا سخت و برای کاربری که به نمایشگرهای عریض و بزرگتر از ۱۷ اینچ عادت کرده است، دیوانهکننده است. پانل جلویی نمایشگرهای لپتاپک در دو گونه مات (Matte) و براق (Glossy) تولید میشوند و انتخاب آن سلیقهای است. نمایشگرها دو خصیصه مهم دارند که باید در انتخابشان دقت کرد.
خصیصه اول؛ رزولوشن است که برای مدلهای ۱۰٫۱ اینچی نباید کمتر از ۱۰۲۴ در ۶۰۰ پیکسل باشد. رزولوشن مدلهای ۱۱٫۶ و ۱۲٫۱ اینچی نیز نباید کمتر از ۱۳۶۶ در ۷۶۸ باشد. رزولوشن برخی مدلها ۱۲۸۰ در ۸۰۰ است. هر چه تعداد پیکسلهای عمودی صفحه بیشتر باشد، کار با لپتاپک راحتتر است.
خصیصه دوم؛ تکنولوژی نوردهی به پانل LCD است. تمامی مدلهای قدیدی و برخی مدلهای جدید همچنان از تکنولوژی CCFL و دیگر مدلها از تکنولوژی LED استفاده میکنند. راستش تفاوت کیفی فاحشی میان این دو تکنولوژی در بازار لپتاپکها وجود ندارد،هر چند کیفیت و شدت نور در تکنولوژی LED کمی بهتر است. استفاده از LED دو مزیت عمده دارد. اول اینکه وزن لپتاپک را کاهش میشدهد. دوم اینکه امکان طراحی لپتاپکهای نازکتر را مهیا میکند. سوم اینکه انرژی کمتری مصرف میکند. چهارم اینکه عمر مفید بیشتری دارد و پنجم اینکه احتمال آسیبپذیری کمتری در حمل و نقل مداوم دارد. صرفنظر از تفاوت کیفیت، همین موارد برای انتخاب تکنولوژی LED کفایت میکند. نمایشگر تمامی لپتاپکها عریض هستند و رابطه مستقیمی میان ابعاد نمایشگر و ابعاد دستگاه وجود دارد. طول لپتاپک بسته به ابعاد نمایشگر آن نباید از ۳۰ سانتیمتر و عرض نیز از ۲۵ سانتیمتر تجاوز نمیکند. ضخامت لپتاپک در حالت بسته بین ۲ تا ۵ سانتیمتر متغییر است. قاطبه لپتاپکهای درست و درمان کمی کمتر از ۴ سانتیمتر ضخامت دارند.
وزن لپتاپک وابسته به ابعاد نمایشگر، ابعاد دستگاه، جنس بدنه، نوع تکنولوژیهای مورد استفاده و مخلفات داخلی دستگاه است. علیالقاعده وزن لپتاپک نباید از ۱۳۰۰ گرم فراتر رود که میرود و بسیاری از مدلهای ۱۰٫۱ اینچی نزدیک به ۱۴۰۰ گرم با باتری معمولی وزن دارند. استفاده از باتریهای ویژه (شش سلول) حداقل ۲۰۰ گرم به وزن دستگاه اضافه میکند. مدلهای بزرگتر نزدیک به ۱۶۰۰ گرم با باتری معمولی وزن دارند. در ساخت بدنه لپتاپک کمتر از فلز و بیشتر از کامپوزیت و پلاستیک استفاده میشود. مدلهایی کامپوزیتی سبکتر و مقاومتر از پلاستیک هستند، اما احتمال ترکخوردگی بیشتری دارند. به هوش باشید که اعمال سوسولبازی و طرحهای به ظاهر هنرمندانه که بر بدنه لپتاپک طرح میشود موجب افزایش قیمت خواهد شد!
برخی مدلهای جدید همراه با نمایشگرهای لمسی عرضه میشوند که بالطبع قیمت بالاتری دارند و امکان فوقالعادهای در برخی کاربردها قلمداد میشوند. نمایشگرهای لمسی که بهگونهای تبلتها را شبیه سازی میکنند همهگیر نشدهاند و البته کیفیت برخی از آنها از اساس دلچسب نیست. نه هر که سر بتراشد قلندری داند!
این را گفتم تا پول بیزبانتان را بابت برخی امکانات خوشگل، اما بیمصرف هدر ندهید!
کیبرد و رنگ کلیدها!
کیبرد لپتاک فشرده طراحی میشوند و آزادی عمل کیبردهای مرسوم را ندارند. ابعاد کلیدهای کیبرد در مدلهای ۱۰٫۱ اینچی بهطور معمول ۹۲ درصد ابعاد کلیدهای یک کیبرد معمولی است که برای کار سخت است، هر چند کاربر در گذر زمان به آن عادت میکند. ابعاد کلیدهای مدلهای ۱۱٫۶ اینچی و ۱۲٫۱ اینچی تا ۹۵ درصد افزایش مییابد و البته هستند دستگاههایی که با کلیدهای ۱۰۰ درصد عرضه شدهاند. کلیدهای ۹۵ درصدی برای کار مناسب هستند. دیگر اینکه دو گونه کیبرد تولید میشوند. نوع اول کیبردهای موزائیکی هستند که کلیدها را بهصورت فشرده و تنگ هم چیدهاند و نوع دیگر را کیبردهای جزیرهای خطاب میکند و فاصلهای یک دو میلیمتری بین کلیدها وجود دارد. بسیاری از لپتاپهای کنونی با کیبردهای جزیرهای عرضه میشوند، اما استاده از این گونه کیبردها موجی میشود تا ابعاد کلیدها تا ۹۲ درصد حتی در مدلهای بزرگتر کاهش پیدا کند. اما خدا وکیلی کار با کیبردهای جزیرهای آسانتر است.
رنگ کلیدها را جدی بگیرید. شیوه پردازش تصویر و تشخیص اجسام توسط مغز بنیبشر بر اساس تجزیه و تحلیل نقاط روشن استوار است. کارل پریبرام عصبشناس بزرگ اتریشی کشف کرد که مغز انسان سعی در تجزیه نور دریافتی توسط چشم در قالب سریهای ریاضی (فوریه) دارد. بر این اساس کار با کیبردی که رنگ حروف و نشانههای آن تیرهتر از رنگ کلید باشند، مغز را بیشتر خسته میکند. این قانون شامل افرادی است که برای کار به کیبرد خیره میشوند. علیالقاعده برای کاهش فعالیت و به تبع آن کاهش خستگی چشم، باید از کیبردهای تیرهرنگ (مات) با نشانهها روشن استفاده کرد. کیبردهای مشکی بهترین گزینه محسوب میشوند. دیگر اینکه کلیدهای فلزی به دلیل انتقال سریع گرما برای کار مداوم مناسب نیستند و حس نامطبوعی ایجاد میکنند. کلیدهای پلاستیکی بهترین گزینه محسوب میشوند!
به شخصه استفاده از تاچپد را دوست ندارم، اما در اغلب مواقع بر کیبرد ارجحیت دارد. تاچپد برخی مدلها مالتیتاچ است یعنی حرکت دو انگشت یا بیشتر را میفهمد که البته برای عموم مصرفکنندگان اتفاق ویژهای محسوب نمیشود، اما برای برخی کاربران از نان شب واجبتر است. قبل از خرید، صحت و سرعت عملکرد تاچپد را به خوبی تست کنید که اگر مشکلدار باشد الیالابد بر سوهان روحتان خواهد بود و روانتان رژه خواهد رفت.
شبکه باسیم و بیسیم
پیشتر لپتاپکهای عرضه شده بودند که فاقد شبکه بیسیم بودند، اما به سرعت از بازار محو شدند و دستگاهی در بازار نمیبینم که فاقد امکان ارتباط بیسیم باشد. تمامی لپتاپکهای موجود در بازار تا آنجا که پیگیری کردهام حداقل از شبکه بیسیم زهوار در رفته ۸۰۲٫۱۱ a پشتیبانی میکنند. لپتاپهای معمولی از شبکه بیسیم ۸۰۲٫۱۱ b/g که سرعت انتقال داده بالاتری و پایداری بیشتری دارد استفاده میکنند. تبادل داده با این استاندارد در محیط بسته تا ۳۰ متر و در محیط باز تا ۱۲۰ متر گزارش شده است. مدلهای جدیدتر همگی از استاندارد ۸۰۲٫۱۱n تبعیت میکنند و هم سریعتر و هم پایداری بیشتری دارد و حداقل دو برابر فاصله استانداردهای قبلی را پوشش میدهد. وجود خصیصه ۸۰۲٫۱۱n را جدی بگیرید. لپتاپکها میتوانند همزمان از چند استاندارد بیسیم تبیعت کنند. این قابلیت را بهصورت ۸۰۲٫۱۱ b/g/n نمایش میدهند.
امکان برقراری ارتباط بیسیم از طریق بلوتوث هم چند صباحی است که در برخی مدلها فراهم شده است. دستگاهها از دو گونه بلوتوث پشتیبانی میکنند. بلوتوث نسخه ۲٫۱ و نسخه ۳٫۰ که بلوتوث نسخه ۳٫۰ دادهها را با سرعت ۲۴ مگابیت در ثانیه یعنی هشت برابر سریعتر از نسخه ۲٫۱ مبادله میکند. از استاندارد ۸۰۲٫۱۱ برای اتصال به شبکهها و از بلوتوث بیشتر برای اتصال دستگاههای جانبی به لپتاپک استفاده میشود. از اینرو برخی سازندگان ارایه بلوتوث را جدی نمیگیرند، در حالیکه عدم پشتیبانی از شبکه بیسیم ۸۰۲٫۱۱ را نقصی غیر قابل اغماض میدانند!
البته دسترسی به شبکه بیسیم و البته اینترنت بیسیم درست و درمان (Wi-Fi) در ایران مقدور نیست و میتوان از این گزینه صرفنظر کرد که البته توصیه نمیشود، چرا که تفاوت چندانی در هزینهها نخواهد داشت.
تمامی لپتاپکها از شبکه باسیم پشتیبانی میکنند و یک پورت RJ-45 در کناره چپ یا راست دستگاه تعبیه میکنند. مدلهای معمولی از تبادل داده ۱۰۰ مگابیت در ثانیه و مدلهای بهتر از تبادل یک گیگابیت در ثانیه پشتیبانی میکنند. اگر قرار باشد از دستگاه در داخل شرکت یا سازمان استفاده شود، سرعت تبادل داده اهمیت خواهد داشت.
این را هم بگویم که برخی از دستگاههای خیلی جدید از شبکه بیسیم WiMax هم پشتیبانی میکنند. تعداد این مدلها انگشتشمار است و نمیدانم با شبکه WiMax داخلی سر سازگاری دارد یا نه. علیایحال پشتیبانی از شبکه بیسیم اخیر قیمت دستگاه را بالا میبرد!
باتری
تمامی لپتاپکها از باتریهای لیتیومی (Li-Ion) استفاده میکنند. باتریهای لیتیومی را از دو منظر دستهبندی میکنند. اول ابعاد شامل دو مدل معمولی (۳ cells) و متوسط (۴ Cells) و ویژه (۶ Cells) هستند و دیگری مدت زمان شارژ که بر اساس واتساعت بیان میشود. طبیعی است که باتریهای ویژه برای مدتزمان بیشتری انرژی دستگاه را تامین میکنند. اما باتریهای همشکل و هموزن هم میتوانند گونههای متفاوت داشته باشند. اغلب باتریهای معمولی بین ۲۰ تا ۳۵ واتساعت توان تامین انرژی دارند. باتریهای متوسط بین ۲۵ تا ۴۰ واتساعت و باتریهای ویژه بین ۴۰ تا ۷۰ واتساعت توان تامین انرژی دارند. هستند باتریهای ویژهای که توان بالاتری دارند و البته قیمت بیشتری هم خواهند داشت. به همین خاطر است که سازندگان اینهمه خودشان را به در و دیوار میزنند تا از قطعات کممصرف استفاده کنند.
مدتزمان شارژ باتری رابطهای مستقیم با میزان مصرف دارد. اینکه فلان شرکت ادعا میکند که لپتاپکی با ده دوازده ساعت شارژ عرضه کرده را خیلی جدی نگیرید. کار مداوم با لپتاپک، بهترین باتریها را ظرف پنج شش ساعت ناکار میکند. مدتزمان شارژ باتری قاطبه لپتاپکهای کنونی از چهار ساعت فراتر نمیرود!
نوع مصرف شما میتواند مدتزمان شارژ را کم و زیاد کند. کاهش روشنایی نمایشگر و غیرفعال (Idle) دستگاه در مواقعی که استفاده نمیشود و بستن برنامههایی که همینطوری باز هستند و قطع ارتباط بیسیم و بلوتوث در مواقعی که استفاده نمیشوند و استفاده از برنامههایی که ظرفیت بلااستفاده حافظه را خالی میکنند میتواند تا ۲۰ درصد بر مدتزمان شارژ باتری بیفزاید!
باتریهای لیتیومی اگر استفاده نشوند در ماه حدود پنج تا ۱۰ درصد از شارژ خود را از دست میدهند و عمر مفیدشان رابطه مستقیمی با تعداد شارژ کردنشان دارد! در هنگام خرید، سنگینی باتریهای بزرگتر را در افزایش وزن دستگاه در نظر بگیرید!
سیستم عامل و حافظه!
مدلهای موجود در بازار داخلی همراه با سیستمعاملهای ویندوز ۷ استارتر، ویندوز ۷ خانگی و ویندوز ایکس.پی خانگی و هستند مدلهایی که همراه با لینوکس عرضه میشوند. مدلهای لینوکسی کاربر خاص درند و قاطبه خریداران ایرانی طالب ویندوز هستند. ویندوز ۷ استارتر موجود بیمزه و دست و پا چلفتی است که حتی اجازه تغییر تصویر پسزمینه را به کاربر نمیدهد،هر چند برای این کار برنامههایی متشر شده است. لپتاپکهای قویتر و بزرگتر از نسخه ویندوز ۷ خانگی استفاده میکنند و برخی مدلها هم هستند که از ویندوز قدیمی ایکس.پی بهره میبرند. اگر طالب سیستم ۶۴ بیتی هستید باید از نسخه ویندوز ۷ خانگی ۶۴ بیتی استفاده کنید به شرطی که دستگاه شما نیز به پردازنده نسل دومی اتم مجهز باشد!
در هر حال نباید میزان حافظه شما از یک گیگابایت کمتر باشد که ظلم به خودتان است. همین ویندوز ۷ نزدیک به ۵۱۲ مگابایت ناقابل را هدر میدهد. توصیه میکنم به اندازهای که دستگاه پشتیبانی میکند حافظه نصب کنید!
برخی مدلها دوگانه هستند، یعنی بهطور همزمان از ویندوز و لینوکس برخوردارند. اینقبیل دستگاهها برای افرادی که علاقمند به کسب تجربه با لینوکس مفید است، اما سخت پیدا میشود. از اوبونتو و میگو و اندروئید بر روی لپتاپکهای لینوکسی استفاده میشود. برخی شرکتهای هم نسخه لینوکس خودشان را نصب میکنند. برخی شرکتها هم امکانات ویژهای را برای بازیابی سیستمعامل معیوب با فشردن کلیدی مخصوص ارایه میکنند. در هنگام خرید به این نکات توجه کنید.
ذخیرهسازها
انتخاب هارددیسک کار دوشاری نیست. تمامی مدلهایی معروف از هارددیسکهای ۲٫۵ اینچی با توان گردش ۵۴۰۰ دور در دقیه استفاده میکنند. برخی شرکتها همچنان از چیپهای فلش ده دوازده گیگابایتی در کنار هارددیسک استفاده میکنند. هنوز پای درایوهای جامد به وادی لپتاپکها باز نشده است، چرا که قیمتها را شدیدا افزایش میدهد!
درایو نوری هم خدا را شکر از لپتاپکها حذف شده است و اگر کارتان گیر دی.وی.دی است باید از مدلهای اکسترنال استفاده کنید.
مدلهای ارزان از هارددیسکهای ۱۶۰ گیگابایتی و لپتاپکهای گرانتر از مدلهای ۲۵۰ تا ۳۲۰ گیگابایتی استفاده میکنند.
لپتاپکها دو سه پورت USB برای اتصال ذخیرهسازهای اکسترنال دارند. همچنین اغلب مدلها از کارتخوانهایی استفاده میکنند که حداقل از چهار فرمت معروف پشتیبانی میکنند. پشتیبانی از هفت فرمت کارت حافظه در برخی مدلها رویت شده است. حواستان جمع باشد که برخی سازندگان امکان ارتقا هارددیسک را از خریدار سلب کردهاند. پس اگر به فضای زیادی نیاز دارید، از همان ابتدا به فکرش باشید. هستند دوستانی که ظرفیت ۱۶۰ گیگابایتی دستگاهشان را پر کردهاند و یک فقره هارددیسک اکسترنال ۵۰۰ گیگابایتی را باید اینور و آنور میبرند!
گرافیک!
ذکر چند نکته را درباره گرافیک لازک دیدم. به یاد داشته باشید که لپتاپکها برای بازی و انجام فعالیتهای گرافیکی ساخته نشدهاند. توان گرافیکی اغلب لپتاپها به پخش فیلم معطوف است و برخی سازندگان از چیپهای کمکی برای افزایش کیفیت پخش فیلم استفاده میکنند. هر چند پیشتر هم گفته بودم که کیفیت گرافیکی مادربردهای ION شرکت انویدیا از اینتل بهتر است. این را هم بگویم که کیفیت گرافیکی مادربردهای جدید اینتل از نسل اول بهتر است. نسل قبلی اینتل از موتور گرافیکی GMA 950 استفاده میکند و نسل جدید از موتور گرافیکی Intel 3150 بهره میبرد. دیگر اینکه موتور گرافیکی نسل جدید اینتل همراه با چیپ کنترلی حافظه در بطن پردازنده تعبیه شده و کارایی را افزایش داده است.
و غیره
پیشتر تعبیه یک پورت VGA در اغلب لپتاپکها مرسوم بود. این پورت در حال احتضار است و به زودی منقرض میشود و مدتی است که استفاده از پورت HDMI آغاز شده است. پورت مودم هم در حال انقراض است و اگر ضرورت پیدا کرد، باید از مودم اکسترنال استفاده کنید. پورت شبکه RJ-45 و حداقل دو پورت USB 2.0 و جک هدفون و میکروفون در تمامی دستگاهها نصب شده است. خدا خیرشان دهد برخی سازندگان را که سه پورت USB در نظر گرفتهاند و برخی مدلها هم از پورت eSATA پشتیبانی میکنند. به کیفیت صدای اسپیکرها دلخوش نکنید و فرضتان این باشد که قصد استفاده از هدفون دارید. کیفیت صدای قاطبه مدلها از این طریق فوقالعاده است.
یک فقره وبکم فرد اعلا هم در کنار پانل اغلب نمایشگرها نصب میشود و اگر چتباز هستید خیالتان راحت که طرفتان چیزی شبیه شما را در نمایشگرش خواهد دید. بدون شوخی اگر از وبکم زیاد استفاده میکنید به کیفیت آن توجه کنید که بالاتر از یک مگاپیکسل باشد.
قیمت
تفاوت معناداری میان قیمت لپتاپک در بازار جهانی و داخلی وجود دارد. مقصر اصلی را میتوان تعرفه بالای واردات معرفی کرد که اگر تعدیل شود، بهطور حتم قیمتهای بازار داخلی به قیمتهای اصلی نزدیک میشود. لپتاپکهایی که سرشان به تنه شان میارزد در ینگه دنیا بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ دلار قیمت دارند. در محدوده ۴۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان میتوانید مدلهای قابل قبولی را در بازار داخلی ابتیاع کنید. بهطور مثال نباید لپتاپکی با پردازنده ۱٫۸۳ گیگاهرتزی Atom N475 و دو گیگابایت حافظه DDR3 و ۲۵۰ گیگابایت هارددیسک و نمایشگر ۱۰٫۱ اینچی LED و پشتیبانی از تمامی پورتها و وبکم و بلوتوث باتری ویژه و ویندوز ۷ استارتر و البته یک سال گارانتی خوب بیش از ۵۰۰ هزار تومان قیمت داشته باشد. خوب میدانم که مدلهای به مراتب ضعیفتر از آنچه ذکر کردم در بازار گرانتر از ۵۰۰ هزار تومان فروخته میشوند، چرا که یا ظاهر زیلیمزمبو و سازنده متفرعنی دارند و یا توسط توزیعکننده گردنکلفتی عرضه میشوند و یا اصلا دلشان میخواهد که اینطوری بفروشند، مشکلی هست؟
برندها
صرفنظر از اپل که محصولی در وادی لپتاپک عرضه نکرده است، تمامی لپتاپسازان بزرگ در این بازار حاضرند. بر اساس آمار اسوس و ایسر سهم عمده بازار لپتاپک رادر ختیار دارند و به جوایز جهانی که نگاه کنید بهطور حتم یکی از محصولات ایشان در رتبههای بالا قرار گرفته است. به دلیل کمبود جا خیلی خلاصه درباره برندها صحبت میکنم. اسوس بدون شک کیفیترین لپتاپکها را با نام تجاری EeePC تولید میکند. محصولات اسوس را سازگار ارقام و الماس توزیع میکنند. ایسر هم با خانواده Aspire One نفسکش میطلبد. سازگار اصلیترین توزیعکننده لپتاکهای ایسر است. سونی و اچ.پی و دل و توشیبا مدلهای محدود و البته خوشکیفیتی روانه بازار کردهاند که در بازار داخلی با قیمتهای بالا عرضه میشوند. علیالخصوص سونی که نمیدانم بر چه اساسی قیمتگذاری میکند. لنوو خانواده فوقالعاده IdeaPad S10 و مدلهای IdeaPad S12 را دارد که توسط سازگار توزیع میشود. مدلهای محدود گیگابایت را آواژنگ توزیع میکند و لپتاپکهای Wind شرکت msi را ماتریکس توزیع میکند. برندهای دیگر را چندان نمیشناسم و توصیه میکنم مدل دلخواه خود را از میان برندهای معتبر و موجود در بازار داخلی انتخاب کنید. درباره گارانتی هم به قدر کفایت صحبت کردهام. همین!
موخره
خوب میدانم که با اطلاعات نمیتوان لپتاپک خرید. آستینها را بالا بزنید و خیالتان آسوده باشد که میدانید چه میخواهید. لپتاپک مطلوبتان را همینطوری نخرید. حال که با مشخصات فنی و تفاوتها آشنا شدهاید، در اینترنت جستجو کنید و عیبها و ایرادات احتمالی مدلهای مختلف را کشف کنید. در فرصت دیگر درباره مدلهای مناسب برای خرید صحبت خواهم کرد.
---------- Post added at 07:11 AM ---------- Previous post was at 07:11 AM ----------
جواد زارعی- یک. چهار پنج مرتبه در هفته با این پرسش که کدام لپتاپ را بخرم مواجه میشوم و به هر ضرب و زوری که هم شده پاسخی مهیا میکنم. کم نیستند پرسشگرانی که بهترین لپتاپک (Netbook) موجود در بازار را جویا میشوند و هنگامیکه پرسشهای تخصصی را آغاز میکنم مشخص میشود که لپتاپک از اساس مناسب این فرد نیست. پرسش تغییر میکند و دانستن بهترین لپتاپ موجود در بازار داخلی به مهمترین دغدغه فرد تبدیل میشود. نشریات و وبسایتها و انجمنهای تخصصی و غیرتخصصی بسیاری را برای یافتن پاسخی جامع درباره لپتاپکها جستجو کردهام، نه اینکه مطلبی پیدا نکردم باشم نه، اما اغلب مطالب یا خلاصه هستند، یا با خساست بیان شدهاند، یا جانبدارانه هستند، یا مالامال از جفنگیات عامیانه و نادرستاند، یا تبلیغ یک برند خاص هستند، و یا آنقدر تخصصی که نگارنده را نیز حیران کرده است! اینچنین بود که تصمیم بر آن گرفتم تا مطلبی نسبتا جامع درباره شناخت لپتاپکها تهیه کنم.
دو. آنچه که در این نوشته میخوانید با رویکرد تشریح گام دوم از گامهای سهگانه خرید تهیه شده است. دانشجویی را فرض کنید که علیالقاعده باید درس بخواند و برای امرار معاش، برای نشریهای محتوا تهیه میکند و باید از طریق اینترنت ارسال کند. در منزل کامپیوتر ندارد و توان بازپرداخت اقساط وام شرعی را هم ندارد و از مال دنیا، پانصد ششصد هزار تومان پول حلال در فلان بانک پسانداز کرده است. با این پیشفرض، چه راهحلی برای رفع مشکل این بنده خدا پیشنهاد میکنید؟
نیازسنجی را بهعنوان گام اول خرید معرفی کرده بودم و تاکید داشتم که قبل از خرید باید مجموعه نیازها همراه با توانمندیهای مالی و شرایط دیگر تجمیع شوند. برای این دانشجوی محترم چارهای نیست جز خرید یک فقره لپتاپک، چرا که هم در منزل قابل استفاده است و هم وزن مختصری دارد و حمل و نقل آن برای استفاده در محل نشریه و دانشگاه مناسب است و هم خوشقیمت است و هم نیازهای فنی فرد را تامین میکند. بهطور حتم اگر دانشجوی پیشفرض داستان ما محصل رشته نرمافزار باشد، استفاده از لپتاپهای ۱۳٫۳ اینچی ارزانتر از یک میلیون تومان را توصیه میکردم. علیایحال فرض بر این است که لپتاپک، همان ایت که نیاز دوست ما را مرتفع میکند.
در گام دوم از گامهای سهگانه خرید باید مشخص شود که صرفه و صلاح خریدار در تهیه کدامیک از امکانات موجود در بازار است. تشخیص این موضوع، بدون دانستن زیر و زبر لپتاپکها ممکن نیست. در این نوشته قرار نیست که درباره خوب و بد فلان مدل صحبت کنم، بلکه اطلاعاتی مختصر و مفیدی درباره لپتاپک ارایه میکنم تا تصمیمگیری درباره خرید لپتاپک را آسانتر کنم!
سه. بهطور معمول مطلب را باید با ذکر تاریخچهای مختصر از پیدایش و تکامل لپتاپکها آغاز کنم، اما این کار را نمیکنم و فکر میکنم ذکر مطالب کاربردی در اینباره، ارزش بیشتری برای مخاطب داشته باشد. از اینرو بدون فوت وقت میرویم سراغ اصل مطلب. این را هم بگویم و خلاص که اطلاعات تکمیلی بسیاری وجود دارد که از ارایه آن را صرفنظر کردهام.
فصل اول؛ ساختمان سیستمهای قابلحمل
وادی کامپیوترها و شبهکامپیوترهای ظریفالجثه از بازار سید اسماعیل هم شلوغتر است و روزی نیست که مدل جدیدی روانه بازار نشود. دستگاههای متنوعی با نامهای غریب Ultra Mobile PC و MID و Subnotebook و Ultraportable Laptop و امثالهم در بازار توزیع و خریداری میشوند بدون اینکه خریدار با نام یا دستهبندی آنها آشنا باشد که اگر هم آشنایی باشد، فرق چندانی در اصل ماجرا نخواهد کرد. شرکتها برای ایجاد بازار اختصاصی سعی دارند از نامهای خاص استفاده کنند. برای سادهسازی و کاستن از پیچیدگی، مختصری درباره تفاوت لپتاپک با دستگاههای مشابه صحبت میکنم.
ساختمان مرتفعی را تصور کنید که گوشیهای هوشمند (Smartphone) و دستگاههای PDA در زیرزمین آن سکونت دارند. بر اساس مشخصات فنی، طبقه همکف توسط دستگاههای MID اختیار میشود و تبلتهای اصیل هم در طبقه اول ساکن میشوند. کامپیوترهای مگسوزن (UMPC) همانند کولیها زندگی میکنند و گاهی در طبقه اول، همدم تبلتها هستند و گاهی هم خود را در طبقه همکف به دستگاههای MID غالب میکنند. علیالقاعده لپتاپکها در طبقه دوم و لپتاپهای سبکوزن (Subnotebook یا Ultraportable Laptop) هم در طبقه سوم زندگی میکنند. طبقات بالاتر به لپتاپها اختصاص دارد. بهتصورم با این مثال جایگاه لپتاپک مشخص میشود. و اما بعد…
لپتاپک و MID سالها پیش جناب اینتل برای پر کردن جای خالی میان گوشیهای هوشمند و کامپیوترهای مگسوزن، دستگاهی خلق کرد که امکانات گوشیهای هوشمند را به انضمام امکانات شبکه بیسیم و توان پردازشی بالاتر و نمایشگر بزرگتر ارایه میکرد. این دستگاه را MID نامگذاری کردند که از سرواژههای Mobile Internet Device حاصل شده است. تکلیف این دستگاهها مشخص نیست. بدیهی است که دستگاه MID قرابت چندانی با لپتاپک ندارد و دور نیست که در بازار گوشیهای هوشمند ادغام شود، همچنانکه دستگاههای PDA پیشتر جذب این بازار شدند. به ضرس قاطع میتوان دستگاههای MID را دورترین خویشاوند لپتاپک دانست.
لپتاپک و کامپیوترهای مگسوزن
کامپیوتر مگسوزن (Ultra Mobile PC) برای افراد دایمالسفر طراحی شدهاند و به همین دلیل نمایشگر کوچکی و توان پردازشی محدودی دارند. کامپیوتر مگسوزن برای کاربری تولید شده است که فقط میخواهد چیزی شبیه کامپیوتر همراه داشته باشند و کارها را بهصورت حداقلی پیگیری کنند. این دستگاه بزرگتر و قویتر از دستگاه MID است و بهطور معمول از سیستمعامل تبلتها استفاده میکنند، اما برای استفاده مداوم طراحی نشده است. بهبیان دیگر قرار است که همیشه همراه کاربر باشد، اما توان پشتیبانی از تمامی نیازهای فنی کارب را ندارد. پیش از ورود لپتاپک به بازار، کامپیوتر مگسوزن با نمایشگرهای هفت اینچی خود، بهترین گزینه برای حمل و نقل مداوم اطلاعات و انجام عملیات پردازشی مختصر بودند. پس از ورود لپتاپک میرفت که بازار کامپیوترهای مگسوزن در حاشیه قرار بگیرد، اما برخی سازندگان از حربه هوشمندانهای استفاده کردند، بدینصورت که توان پردازشی این موجودات را با استفاده از پردازندههای اینتل اتم افزایش و وزن معمول را به کمتر از ۹۰۰ گرم کاهش دادند و مرز مشخصی با لپتاپکها ایجاد کردند. تاکید میکنم که کامپیوترهای مگسوزن مرز مشخصی با بازار لپتاپک دارند و مخاطب اصلی آنها را افرادی تشکیل میدهند که در قیاس با لپتاپک به قابلیت حمل و امکانات ارتباطی بیشتر و توان پردازشی محدودتری نیاز دارند!
سامسونگ و اینتل و مایکروسافت پشتیبانان اصلی کامپیوترهای مگسوزن هستند. این دستگاهها تمامی امکانات ارتباطی را در اختیار دارند و از هارددیسک هم استفاده نمیکنند. پیش از سلطه فلشها بر بازار دستگاههای اینچنینی، استفاد از هارددیسکهای ۱٫۸ اینجی رایج بود.
نتیجهگیری اخلاقی این میشود که کامپیوترهای مگسوزن از خویشاوندان نزدیک لپتاپک محسوب میشود، اما لپتاپک نیستند!
لپتاپک و لپتاپ سبکوزن
لپتاپکهای سبکوزن را میتوان معادلی برای Ultraportable Laptop و نیز Subnotebook در نظر گرفت. لپتاپک نزدیکترین خویشاوند لپتاپ سبکوزن است و محصولاتشان بیشترین همپوشانی را دارند. به ضرس قاطع میتوان گفت که پیش از ورود لپتاپک، عرصه دستگاه قابلحملی که تمامی مشخصات کامپیوترها را ارث برده باشد در اختیار لپتاپهای سبکوزن بود، بدین معنا که از تمامی نرمافزارهای قابل اجرا در لپتاپهای معمولی پشتیبانی میکرد و به معنی دقیق کلمه کامپیوتر قابلحمل بود و البته هنوز هست و بازار اختصاصی خود را دارد!
توصیه میکنم خودتان را با دستهبندی مدلها درگیر نکنید، چرا که برخی محصولات را به هیچ وجه نمیتوان در یک دسته مشخص قرار داد. خیلی هم مهم نیست، همینکه برای شما محرز شود که لپتاپک است کفایت میکند. قیمت و توان پردازشی نقاط افتراق لپتاپک یا لپتاپ سبکوزن هستند. سبکوزنها از نظر ابعاد و وزن شبیه لپتاپکها هستند، اما توان پردازشی بالاتر و قیمت بیشتری دارند. مدلهای بسیاری با نام لپتاپک تولید میشود، اما قابلیتهای بیشتر و قیمت بالاتریی دارد و بهتر است در دسته سبکوزنها قرار داده شود. حیران اینقبیل رفتار نشوید!
سبکوزنها برای افرادی طراحی میشود که همچون زبلخان در همهجا حاضر هستند و توان پردازشی لپتاپکها را کافی نمیدانند و همان سبکی را با توان پردازشی بالاتر طلب میکنند.
و اما بعد… لپتاپک در واقع کامپیوتر کوچکی است که بر پایه قوانینی نانوشته تولید میشود، بدینصورت که:
صفرم؛ شاید باورتان نشود، اما قیمت لپتاپک را بر اساس پول توجیبی دانشآموزان تعیین میکنند. اجداد لپتاپکها صد دلار قیمت داشتند. محدوده قیمت ۱۹۹ تا ۳۹۹ دلار برای انواع و اقسام لپتاپکها با مشخصات فنی معمولی تا فاخر مشخص شده است. قیمت را برخی به درستی مهمترین ویژگی لپتاپک میدانند.
یکم؛ باتری معمولی لپتاپ (سه سلول) حداقل باید انرژی سه ساعت کار مداوم را تامین کند. بعد از قیمت، میزان شارژ موثر باتری از تمامی عاملهای دیگر ممتر تلقی میشود. برخی مدلها میتوانند انرژی موردنیاز را برای هفت ساعت کار مداوم تامین کنند!
دوم؛ از نمایشگرهای بزرگتر از هشت و کوچکتر از ۱۲ اینچ دارد. در حال حاضر تولید لپتاپک با نمایشگرهای ۱۰٫۱ و ۱۱٫۶ اینچی مرسوم است.
سوم؛ از پردازندههای کممصرف استفاده کند. مصرف انرژی پردازنده لپتاپک بهطور معمول بین سه تا هشت وات است. رابطه مستقیمی میان مصرف انرژی و توان پردازشی وجود دارد. توان پردازشی بالاتر مترادف با چیپهای پیچیده و توان مصرفی بالاست. در بطن پردازندههای مورد استفاده در لپتاپکها بهطور میانگین از ۱۱۰ میلیون ترانزیستور استفاده میشود. پردازندههای معمولی لپتاپ حداقل از هفتصد میلیون قطعه ترانزیستور بهره میبرند. چهارم؛ کامپیوتری کامل محسوب میشود و از قاطبه نرمافزارهای رایج پشتیبانی میکند، هر چند ارایه نسخههای ویژه لپتاپک به دلیل محدودیت پردازشی در حال گسترش است.
پنجم؛ صدای فن دستگاه از فاصله یک متری نباید شنیده شود. ششم؛ لپتاپک فاقد درایو نوری است. این قطعه به دو دلیل از لپتاپک حذف شد. اول اینکه جاگیر، سنگین و استفاده محدودی داشت و دیگر آنکه قرار بود تمامی اجزای مکانیکی از لپتاپک حذف شوند که نشد!
هفتم؛ علیالقاعده باید از چیپهای فلش بهعنوان ذخیرهساز استفاده شود، اما این قانون مدتهاست که نادیده انگاشته میشود و از هارددیسکهای ۲٫۵ اینچی با متوسط مصرف هفت وات استفاده میشود. بدانید بد نیست که نسل اول لپتاپکها از چیپهای فلش هشت و 16 گیگابایتی استفاده میکردند. هشتم؛ از تمامی استانداردهای بیسیم پشتیبانی کند. بسیاری از لپتاپکهای امروزی علاوه بر شبکه بیسیم از رابط بلوتوث هم برخوردار هستند که اتفاق مبارکی است.
نهم؛ لپتاپک بهطور ویژه برای سیر و سیاحت در اینترنت طراحی شده و وجود وبکم الزامی است، اما برخی مدلها بیخیال وبکم میشوند!
دهم؛ وزن لپتاپکهای ۱۰ اینچی همراه باتری معمولی (سه سلول) باید کمتر از ۱۳۰۰ گرم باشد. لپتاپک ۱۲ اینچی بهطور معمول بین ۱۳۰۰ تا ۱۶۵۰ گرم وزن دارند.
یازدهم؛ ضخامت لپتاپک در حال بسته یعنی در وضعیتی که نمایشگر روی کیبرد قرار گرفته، نباید از پنج سانتیمتر تجاوز کند. این دستگاه باید بهسهولت در کیف مدرسه یک فقره نوجوان باریکاندام جا شود!
دوازدهم؛ لپتاپک دستگاهی است به طور اختصاصی برای اتصال و استفاده از اینترنت طراحی شده است، پس باید تمامی امکانات باسیم و بیسیم لازم برای اتصال به شبکهها را داشته باشد.
ویژگیهای دیگری نیز وجود دارد که از ذکرشان صرفنظر میکنم. پس هر دستگاهی که این مشخصات یا مشخصاتی نزدیک به اینها را داشته باشد، لپتاپک است!
فصل دوم؛ مشخصات فنی
بسترهای فنی گوناگونی برای لپتاپک معرفی شده است. میتوان درباره پردازندههای ARM و MIPS صحبت کرد، اما فایدهای برای کاربر ایرانی نخواهد داشت. از این موارد چشمپوشی کرده و درباره بسترهایی صحبت میکنم که در دسترس خریدار ایرانی است. بستر فنی فنی را معادلی برای چیپست اصلی مادربرد و چیپست گرافیکی و پردازنده تلقی میکنم. البته درباره پردازندهها بهطور مستقل صحبت میکنم و در وهله اول بسترهای فنی قابل استفاده را شرح میدهم.
مادربرد و متعلقات!
اغلب لپتاپکهای موجود در بازار داخلی از مادربردهای اینتل و تعداد انگشتشماری نیز از مادربردهای انویدیا (nVIDIA) استفاده کرده و بهتصورم یکی دو مدل نیز با مادربرد VIA عرضه شدهاند. همین لپتاپکها از پردازندههای اینتل اتم استفاده میکند و آنهاییکه مادربرد VIA دارند ناگزیر به استفاده از پردازندههای VIA Nano هستند. پردازنده AMD Athlon Neo هم هست که در لپتاپکها استفاده نمیشود.
چیپست مادربرد و موتور گرافیکی لپتاپکهایی که از پردازندههای VIA Nano استفاده میکنند بهطور اختصاصی توسط VIA تولید میشوند و با محصولات اینتل سازگاری ندارند. مادربردهای VIA پنج شش درصد از مادربردهای مشابه اینتل ارزانترند.
شرکتهای اینتل و انویدیا برای پشتیبانی از پردازندههای اتم اینتل اقدام به طراحی چیپست و موتور گرافیکی کردهاند. انویدیا از رویکرد ION در تولید مادربرد برای پشتیبانی از پردازندههای اتم استفاده میکند. همین شرکت قرار بود مادربردهایی برای پشتیبانی از پردازندههای VIA Nano طراحی کند که از قرار معلوم به سرانجام نرسیده است.
لپتاپکها از دو گونه مادربرد ION استفاده میکند. مادربردهای نسل اول ION از چیپست GeForce 9400M استفاده میکنند و به مراتب کیفیت گرافیکی بهتری در قیاس با مادربردهای ساخت اینتل دارند. مادربردهای ION LE نسل اولی هم هستند که به دلیل توان گرافیکی محدودتر، در لپتاپکهای کوچکتر از ۱۰ اینچ استفاده میشوند. مادربردهای نسل دومی ION توان گرافیکی بالاتری در قیاس با نسل اول دارند و بهطور کامل از تکنولوژی گرافیکی CUDA پشتیبانی میکند، البته تمامی قابلیتهای تکنولوژی CUDA در مدلهای ۱۱ اینچ به بالا قابل استفاده است.
برخی از مدلهای Lenovo S12 و نیز مدل Samsung NC20 از مادربرد و پردازنده VIA Nano استفاده میکنند و در حال حاضر فقط مدل Lenovo S12 در بازار داخلی قابل ابتیاع است. لپتاپکهای Acer Aspire One 532G و Asus EeePC 1015PN و EeePC 1201N و EeePC 1215N و HP Mini 311 و Lenovo S12 و Samsung N510 از مادربردهای ION شرکت انویدیا استفاده میکنند. به غیر از مدلهای بالا، مابقی لپتاپکهای موجود در داخل کشور از مادربردهای اینتل استفاده میکنند. پردازنده
برخی از لپتاپکهای اولیه از شبهپردازندههای Celeron-M استفاده میکردند که به دلیل مصرف بالای انرژی و بروزرسانی تکنولوژی از رده خارج شدند. متاسفانه یا خوشبختانه مدلهایی که در بازار ایران توزیع شدهاند به جز یکی دو مورد، تماما از پردازندههای اتم اینتل استفاده میکنند. تنها مدلی که در بازار داخلی از VIA استفاده کرده، یکی از مدلهای Lenovo S12 است که از پردازنده Nano U2250 استفاده میکند و بس!
اینتل عادت دارد که عنوانی خاص به نسل پردازندهها اطلاق کند. نسل اول پردازندههای اتم ویژه لپتاپکها را Diamondville و نسل دوم را که چند صباحی است معرفی شده Pineview نامگذاری کردهاند. تمامی پردازندههای نسل اول و دوم با تکنولوژی ۴۵ نانومتری تولید میشوند و بر دو گونه معمولی و دوهستهای هستند.
این را هم بگویم که پردازندههای اتم (Atom) موجودات ظریفالجثهای هستند که بهطور ویژه برای استفاده در کامپیوترهای ریزهاندام مانند لپتاپکها و دسکتاپکها و حتی دستگاههای کوچکتر طراحی شدهاند. تاکنون بالغ بر ۳۹ گونه پردازنده اتم تولید شده است که در مجموع هفت مدل آن به طور اختصاصی برای استفاده در لپتاپکها مناسب است.
اتمهای نسل اولی ۳۲ بیتی و نسل دومیها هم علیالظاهر ۶۴ بیتی هستند. پردازندههای ۳۲ بیتی حداکثر از دو گیگابایت حافظه DDR2 پشتیبانی میکنند و مدلهای ۶۴ بیتی در صورت استفاده از سیستمعامل ۶۴ بیتی محدودیتی در پشتیبانی میزان حافظه ندارند. لپتاپکهای قدیمیتر که هنوز هم در بازار پرسه میزنند از پردازندههای ۳۲ بیتی N270 و N280 استفاده میکنند. لپتاپکهای جدید از پردازندههای ۶۴ بیتی N450 و N455 و N470 و N475 استفاده میکنند. تمامی این مدلها یک هسته پردازشی دارند. مدلهای N270 و N280 و N450 و N470 از حافظه DDR2-667 و مدلهای N455 و N475 از حافظههای DDR2-800 و DDR3-800 پشتیبانی میکنند. پردازندههای نسل اول (Diamondville) و دوم (Pineview) یک تفاوت اصلی با هم دارند. اولی فقط پردازنده است، اما دومی پردازنده به انضمام مرکز کنترل و موتور گرافیکی است. بهبیان دیگر؛ چیپ کنترلی حافظه و موتور گرافیکی از چیپست اصلی مادربرد به بطن پردازندههای نسل جدید اتم اینتل منتقل شده است.
استفاده از مدلهای دوهستهای اتم چندان در لپتاپکهای قدیمی مرسوم نبود. چندین پردازنده دوهستهای از تبار Pineview معرفی شده است که تنها مدل N550 بهطور اختصاصی برای لپتاپک طراحی شده است. مدلهای دوهستهای D525 و D510 و D425 بیش از ۱۰ وات انرژی مصرف میکنند و برای لپتاپکها مناسب نیستند. هر چند اسوس در تولید لپتاپک EeePC 1215N از D525 پرمصرف استفاده کرده است. پردازنده دوهستهای N550 با حافظه DDR3 سازگار است و نسل دومی است و موتور گرافیکی Intel 3150 را در بطن خود دارد. استفاده از پردازندههای جدیدتر N450 و N455 و N470 و N475 و البته مدل دوهستهای N550 بیشتر توصیه میشود، چرا که از تکنولوژی جدیدتر، موتور گرافیکی بهتر و حافظههای سریعتر استفاده میکنند. تفاوت اغلب این مدلها در پشتیبانی از حافظه DDR2 یا DDR3 و مقادیر مختصری در سرعت هسته پردازشی است.
کارایی پردازندهها رابطه مستقیمی با تعداد اجزا هسته پردازنده دارد.
پردازندههای معمولی اینتل اتم Pineview بهطور میانگین از ۱۲۰ میلیون قطعه ترانزیسور تشکیل میشوند و مدل دوهستهای N550 شامل ۱۷۶ میلیون قطعه است. طبیعی است که مدل دوهستهای کارایی بالاتری از مدل معمولی داشته باشد. پردازندههای معمولی لپتاپ بین ۶۰۰ تا ۹۰۰ میلیون ترانزیستور دارند. اگر همین را ملاک مقایسه قرار دهید، انتظارتان از کارایی لپتاپک تعدیل میشود! حافظه
بهطور پیشفرض روی لپتاپکهایی که از پردازندههای N270 و N280 استفاده میکنند حدود ۵۱۲ مگابایت حافظه DDR2 نصب میشود. برخی شرکتها این مقدار را تا یک گیگابایت افزایش دادهاند و کمتر پیش آمده است که لپتاپکی از نسل اول پردازندهها استفاده کند و دو گیگابایت حافظه DDR2-667 را بهصورت پیشفرض نصب کرده باشد. مقدار حافظه را معمولا بنا به درخواست خریدار در هنگام تحویل افزایش میدهند و گفته شد که پردازندههای نسل اول حداکثر تا دو گیگابایت حافظه را پشتیبانی میکنند. لپتاپکهای جدید حداقل با یک گیگابایت حافظه عرضه میشوند و ارایه دو گیگابایت نیز مرسوم است. افزایش ظرفیت حافظه دستگاه به نوع پردازنده، سیستم عامل و تعداد شکافهای حافظه وابسته است. هر شکاف حافظه حداکثر از دو گیگابایت حافظه DDR2 یا DDR3 پشتیبانی میکند و وجود دو شکاف دو گیگابایتی برای ارتقا حافظه در لپتاپک ۶۴ بیتی ضرورت دارد.
نمایشگر، ابعاد و وزن!
لپتاپکهای اولیه از نمایشگرهای هفت اینچی استفاده میکردند. افزایش ابعاد دستگاه موجب شد که استفاده از لپتاپکهای هشت اینچی و اندکی بعد ۱۰٫۱ ایچی مرسوم شود. نمایشگرهای بعدی را در ابعاد ۱۱٫۶ اینچی ساختند و بزرگترین نمایشگری که برای لپتاپک تولید شده است ۱۲٫۱ اینچی است. کار با مدلهای هفت یا هشت اینچی واقعا سخت و برای کاربری که به نمایشگرهای عریض و بزرگتر از ۱۷ اینچ عادت کرده است، دیوانهکننده است. پانل جلویی نمایشگرهای لپتاپک در دو گونه مات (Matte) و براق (Glossy) تولید میشوند و انتخاب آن سلیقهای است. نمایشگرها دو خصیصه مهم دارند که باید در انتخابشان دقت کرد.
خصیصه اول؛ رزولوشن است که برای مدلهای ۱۰٫۱ اینچی نباید کمتر از ۱۰۲۴ در ۶۰۰ پیکسل باشد. رزولوشن مدلهای ۱۱٫۶ و ۱۲٫۱ اینچی نیز نباید کمتر از ۱۳۶۶ در ۷۶۸ باشد. رزولوشن برخی مدلها ۱۲۸۰ در ۸۰۰ است. هر چه تعداد پیکسلهای عمودی صفحه بیشتر باشد، کار با لپتاپک راحتتر است.
خصیصه دوم؛ تکنولوژی نوردهی به پانل LCD است. تمامی مدلهای قدیدی و برخی مدلهای جدید همچنان از تکنولوژی CCFL و دیگر مدلها از تکنولوژی LED استفاده میکنند. راستش تفاوت کیفی فاحشی میان این دو تکنولوژی در بازار لپتاپکها وجود ندارد،هر چند کیفیت و شدت نور در تکنولوژی LED کمی بهتر است. استفاده از LED دو مزیت عمده دارد. اول اینکه وزن لپتاپک را کاهش میشدهد. دوم اینکه امکان طراحی لپتاپکهای نازکتر را مهیا میکند. سوم اینکه انرژی کمتری مصرف میکند. چهارم اینکه عمر مفید بیشتری دارد و پنجم اینکه احتمال آسیبپذیری کمتری در حمل و نقل مداوم دارد. صرفنظر از تفاوت کیفیت، همین موارد برای انتخاب تکنولوژی LED کفایت میکند. نمایشگر تمامی لپتاپکها عریض هستند و رابطه مستقیمی میان ابعاد نمایشگر و ابعاد دستگاه وجود دارد. طول لپتاپک بسته به ابعاد نمایشگر آن نباید از ۳۰ سانتیمتر و عرض نیز از ۲۵ سانتیمتر تجاوز نمیکند. ضخامت لپتاپک در حالت بسته بین ۲ تا ۵ سانتیمتر متغییر است. قاطبه لپتاپکهای درست و درمان کمی کمتر از ۴ سانتیمتر ضخامت دارند.
وزن لپتاپک وابسته به ابعاد نمایشگر، ابعاد دستگاه، جنس بدنه، نوع تکنولوژیهای مورد استفاده و مخلفات داخلی دستگاه است. علیالقاعده وزن لپتاپک نباید از ۱۳۰۰ گرم فراتر رود که میرود و بسیاری از مدلهای ۱۰٫۱ اینچی نزدیک به ۱۴۰۰ گرم با باتری معمولی وزن دارند. استفاده از باتریهای ویژه (شش سلول) حداقل ۲۰۰ گرم به وزن دستگاه اضافه میکند. مدلهای بزرگتر نزدیک به ۱۶۰۰ گرم با باتری معمولی وزن دارند. در ساخت بدنه لپتاپک کمتر از فلز و بیشتر از کامپوزیت و پلاستیک استفاده میشود. مدلهایی کامپوزیتی سبکتر و مقاومتر از پلاستیک هستند، اما احتمال ترکخوردگی بیشتری دارند. به هوش باشید که اعمال سوسولبازی و طرحهای به ظاهر هنرمندانه که بر بدنه لپتاپک طرح میشود موجب افزایش قیمت خواهد شد!
برخی مدلهای جدید همراه با نمایشگرهای لمسی عرضه میشوند که بالطبع قیمت بالاتری دارند و امکان فوقالعادهای در برخی کاربردها قلمداد میشوند. نمایشگرهای لمسی که بهگونهای تبلتها را شبیه سازی میکنند همهگیر نشدهاند و البته کیفیت برخی از آنها از اساس دلچسب نیست. نه هر که سر بتراشد قلندری داند!
این را گفتم تا پول بیزبانتان را بابت برخی امکانات خوشگل، اما بیمصرف هدر ندهید!
کیبرد و رنگ کلیدها!
کیبرد لپتاک فشرده طراحی میشوند و آزادی عمل کیبردهای مرسوم را ندارند. ابعاد کلیدهای کیبرد در مدلهای ۱۰٫۱ اینچی بهطور معمول ۹۲ درصد ابعاد کلیدهای یک کیبرد معمولی است که برای کار سخت است، هر چند کاربر در گذر زمان به آن عادت میکند. ابعاد کلیدهای مدلهای ۱۱٫۶ اینچی و ۱۲٫۱ اینچی تا ۹۵ درصد افزایش مییابد و البته هستند دستگاههایی که با کلیدهای ۱۰۰ درصد عرضه شدهاند. کلیدهای ۹۵ درصدی برای کار مناسب هستند. دیگر اینکه دو گونه کیبرد تولید میشوند. نوع اول کیبردهای موزائیکی هستند که کلیدها را بهصورت فشرده و تنگ هم چیدهاند و نوع دیگر را کیبردهای جزیرهای خطاب میکند و فاصلهای یک دو میلیمتری بین کلیدها وجود دارد. بسیاری از لپتاپهای کنونی با کیبردهای جزیرهای عرضه میشوند، اما استاده از این گونه کیبردها موجی میشود تا ابعاد کلیدها تا ۹۲ درصد حتی در مدلهای بزرگتر کاهش پیدا کند. اما خدا وکیلی کار با کیبردهای جزیرهای آسانتر است.
رنگ کلیدها را جدی بگیرید. شیوه پردازش تصویر و تشخیص اجسام توسط مغز بنیبشر بر اساس تجزیه و تحلیل نقاط روشن استوار است. کارل پریبرام عصبشناس بزرگ اتریشی کشف کرد که مغز انسان سعی در تجزیه نور دریافتی توسط چشم در قالب سریهای ریاضی (فوریه) دارد. بر این اساس کار با کیبردی که رنگ حروف و نشانههای آن تیرهتر از رنگ کلید باشند، مغز را بیشتر خسته میکند. این قانون شامل افرادی است که برای کار به کیبرد خیره میشوند. علیالقاعده برای کاهش فعالیت و به تبع آن کاهش خستگی چشم، باید از کیبردهای تیرهرنگ (مات) با نشانهها روشن استفاده کرد. کیبردهای مشکی بهترین گزینه محسوب میشوند. دیگر اینکه کلیدهای فلزی به دلیل انتقال سریع گرما برای کار مداوم مناسب نیستند و حس نامطبوعی ایجاد میکنند. کلیدهای پلاستیکی بهترین گزینه محسوب میشوند!
به شخصه استفاده از تاچپد را دوست ندارم، اما در اغلب مواقع بر کیبرد ارجحیت دارد. تاچپد برخی مدلها مالتیتاچ است یعنی حرکت دو انگشت یا بیشتر را میفهمد که البته برای عموم مصرفکنندگان اتفاق ویژهای محسوب نمیشود، اما برای برخی کاربران از نان شب واجبتر است. قبل از خرید، صحت و سرعت عملکرد تاچپد را به خوبی تست کنید که اگر مشکلدار باشد الیالابد بر سوهان روحتان خواهد بود و روانتان رژه خواهد رفت.
شبکه باسیم و بیسیم
پیشتر لپتاپکهای عرضه شده بودند که فاقد شبکه بیسیم بودند، اما به سرعت از بازار محو شدند و دستگاهی در بازار نمیبینم که فاقد امکان ارتباط بیسیم باشد. تمامی لپتاپکهای موجود در بازار تا آنجا که پیگیری کردهام حداقل از شبکه بیسیم زهوار در رفته ۸۰۲٫۱۱ a پشتیبانی میکنند. لپتاپهای معمولی از شبکه بیسیم ۸۰۲٫۱۱ b/g که سرعت انتقال داده بالاتری و پایداری بیشتری دارد استفاده میکنند. تبادل داده با این استاندارد در محیط بسته تا ۳۰ متر و در محیط باز تا ۱۲۰ متر گزارش شده است. مدلهای جدیدتر همگی از استاندارد ۸۰۲٫۱۱n تبعیت میکنند و هم سریعتر و هم پایداری بیشتری دارد و حداقل دو برابر فاصله استانداردهای قبلی را پوشش میدهد. وجود خصیصه ۸۰۲٫۱۱n را جدی بگیرید. لپتاپکها میتوانند همزمان از چند استاندارد بیسیم تبیعت کنند. این قابلیت را بهصورت ۸۰۲٫۱۱ b/g/n نمایش میدهند.
امکان برقراری ارتباط بیسیم از طریق بلوتوث هم چند صباحی است که در برخی مدلها فراهم شده است. دستگاهها از دو گونه بلوتوث پشتیبانی میکنند. بلوتوث نسخه ۲٫۱ و نسخه ۳٫۰ که بلوتوث نسخه ۳٫۰ دادهها را با سرعت ۲۴ مگابیت در ثانیه یعنی هشت برابر سریعتر از نسخه ۲٫۱ مبادله میکند. از استاندارد ۸۰۲٫۱۱ برای اتصال به شبکهها و از بلوتوث بیشتر برای اتصال دستگاههای جانبی به لپتاپک استفاده میشود. از اینرو برخی سازندگان ارایه بلوتوث را جدی نمیگیرند، در حالیکه عدم پشتیبانی از شبکه بیسیم ۸۰۲٫۱۱ را نقصی غیر قابل اغماض میدانند!
البته دسترسی به شبکه بیسیم و البته اینترنت بیسیم درست و درمان (Wi-Fi) در ایران مقدور نیست و میتوان از این گزینه صرفنظر کرد که البته توصیه نمیشود، چرا که تفاوت چندانی در هزینهها نخواهد داشت.
تمامی لپتاپکها از شبکه باسیم پشتیبانی میکنند و یک پورت RJ-45 در کناره چپ یا راست دستگاه تعبیه میکنند. مدلهای معمولی از تبادل داده ۱۰۰ مگابیت در ثانیه و مدلهای بهتر از تبادل یک گیگابیت در ثانیه پشتیبانی میکنند. اگر قرار باشد از دستگاه در داخل شرکت یا سازمان استفاده شود، سرعت تبادل داده اهمیت خواهد داشت.
این را هم بگویم که برخی از دستگاههای خیلی جدید از شبکه بیسیم WiMax هم پشتیبانی میکنند. تعداد این مدلها انگشتشمار است و نمیدانم با شبکه WiMax داخلی سر سازگاری دارد یا نه. علیایحال پشتیبانی از شبکه بیسیم اخیر قیمت دستگاه را بالا میبرد!
باتری
تمامی لپتاپکها از باتریهای لیتیومی (Li-Ion) استفاده میکنند. باتریهای لیتیومی را از دو منظر دستهبندی میکنند. اول ابعاد شامل دو مدل معمولی (۳ cells) و متوسط (۴ Cells) و ویژه (۶ Cells) هستند و دیگری مدت زمان شارژ که بر اساس واتساعت بیان میشود. طبیعی است که باتریهای ویژه برای مدتزمان بیشتری انرژی دستگاه را تامین میکنند. اما باتریهای همشکل و هموزن هم میتوانند گونههای متفاوت داشته باشند. اغلب باتریهای معمولی بین ۲۰ تا ۳۵ واتساعت توان تامین انرژی دارند. باتریهای متوسط بین ۲۵ تا ۴۰ واتساعت و باتریهای ویژه بین ۴۰ تا ۷۰ واتساعت توان تامین انرژی دارند. هستند باتریهای ویژهای که توان بالاتری دارند و البته قیمت بیشتری هم خواهند داشت. به همین خاطر است که سازندگان اینهمه خودشان را به در و دیوار میزنند تا از قطعات کممصرف استفاده کنند.
مدتزمان شارژ باتری رابطهای مستقیم با میزان مصرف دارد. اینکه فلان شرکت ادعا میکند که لپتاپکی با ده دوازده ساعت شارژ عرضه کرده را خیلی جدی نگیرید. کار مداوم با لپتاپک، بهترین باتریها را ظرف پنج شش ساعت ناکار میکند. مدتزمان شارژ باتری قاطبه لپتاپکهای کنونی از چهار ساعت فراتر نمیرود!
نوع مصرف شما میتواند مدتزمان شارژ را کم و زیاد کند. کاهش روشنایی نمایشگر و غیرفعال (Idle) دستگاه در مواقعی که استفاده نمیشود و بستن برنامههایی که همینطوری باز هستند و قطع ارتباط بیسیم و بلوتوث در مواقعی که استفاده نمیشوند و استفاده از برنامههایی که ظرفیت بلااستفاده حافظه را خالی میکنند میتواند تا ۲۰ درصد بر مدتزمان شارژ باتری بیفزاید!
باتریهای لیتیومی اگر استفاده نشوند در ماه حدود پنج تا ۱۰ درصد از شارژ خود را از دست میدهند و عمر مفیدشان رابطه مستقیمی با تعداد شارژ کردنشان دارد! در هنگام خرید، سنگینی باتریهای بزرگتر را در افزایش وزن دستگاه در نظر بگیرید!
سیستم عامل و حافظه!
مدلهای موجود در بازار داخلی همراه با سیستمعاملهای ویندوز ۷ استارتر، ویندوز ۷ خانگی و ویندوز ایکس.پی خانگی و هستند مدلهایی که همراه با لینوکس عرضه میشوند. مدلهای لینوکسی کاربر خاص درند و قاطبه خریداران ایرانی طالب ویندوز هستند. ویندوز ۷ استارتر موجود بیمزه و دست و پا چلفتی است که حتی اجازه تغییر تصویر پسزمینه را به کاربر نمیدهد،هر چند برای این کار برنامههایی متشر شده است. لپتاپکهای قویتر و بزرگتر از نسخه ویندوز ۷ خانگی استفاده میکنند و برخی مدلها هم هستند که از ویندوز قدیمی ایکس.پی بهره میبرند. اگر طالب سیستم ۶۴ بیتی هستید باید از نسخه ویندوز ۷ خانگی ۶۴ بیتی استفاده کنید به شرطی که دستگاه شما نیز به پردازنده نسل دومی اتم مجهز باشد!
در هر حال نباید میزان حافظه شما از یک گیگابایت کمتر باشد که ظلم به خودتان است. همین ویندوز ۷ نزدیک به ۵۱۲ مگابایت ناقابل را هدر میدهد. توصیه میکنم به اندازهای که دستگاه پشتیبانی میکند حافظه نصب کنید!
برخی مدلها دوگانه هستند، یعنی بهطور همزمان از ویندوز و لینوکس برخوردارند. اینقبیل دستگاهها برای افرادی که علاقمند به کسب تجربه با لینوکس مفید است، اما سخت پیدا میشود. از اوبونتو و میگو و اندروئید بر روی لپتاپکهای لینوکسی استفاده میشود. برخی شرکتهای هم نسخه لینوکس خودشان را نصب میکنند. برخی شرکتها هم امکانات ویژهای را برای بازیابی سیستمعامل معیوب با فشردن کلیدی مخصوص ارایه میکنند. در هنگام خرید به این نکات توجه کنید.
ذخیرهسازها
انتخاب هارددیسک کار دوشاری نیست. تمامی مدلهایی معروف از هارددیسکهای ۲٫۵ اینچی با توان گردش ۵۴۰۰ دور در دقیه استفاده میکنند. برخی شرکتها همچنان از چیپهای فلش ده دوازده گیگابایتی در کنار هارددیسک استفاده میکنند. هنوز پای درایوهای جامد به وادی لپتاپکها باز نشده است، چرا که قیمتها را شدیدا افزایش میدهد!
درایو نوری هم خدا را شکر از لپتاپکها حذف شده است و اگر کارتان گیر دی.وی.دی است باید از مدلهای اکسترنال استفاده کنید.
مدلهای ارزان از هارددیسکهای ۱۶۰ گیگابایتی و لپتاپکهای گرانتر از مدلهای ۲۵۰ تا ۳۲۰ گیگابایتی استفاده میکنند.
لپتاپکها دو سه پورت USB برای اتصال ذخیرهسازهای اکسترنال دارند. همچنین اغلب مدلها از کارتخوانهایی استفاده میکنند که حداقل از چهار فرمت معروف پشتیبانی میکنند. پشتیبانی از هفت فرمت کارت حافظه در برخی مدلها رویت شده است. حواستان جمع باشد که برخی سازندگان امکان ارتقا هارددیسک را از خریدار سلب کردهاند. پس اگر به فضای زیادی نیاز دارید، از همان ابتدا به فکرش باشید. هستند دوستانی که ظرفیت ۱۶۰ گیگابایتی دستگاهشان را پر کردهاند و یک فقره هارددیسک اکسترنال ۵۰۰ گیگابایتی را باید اینور و آنور میبرند!
گرافیک!
ذکر چند نکته را درباره گرافیک لازک دیدم. به یاد داشته باشید که لپتاپکها برای بازی و انجام فعالیتهای گرافیکی ساخته نشدهاند. توان گرافیکی اغلب لپتاپها به پخش فیلم معطوف است و برخی سازندگان از چیپهای کمکی برای افزایش کیفیت پخش فیلم استفاده میکنند. هر چند پیشتر هم گفته بودم که کیفیت گرافیکی مادربردهای ION شرکت انویدیا از اینتل بهتر است. این را هم بگویم که کیفیت گرافیکی مادربردهای جدید اینتل از نسل اول بهتر است. نسل قبلی اینتل از موتور گرافیکی GMA 950 استفاده میکند و نسل جدید از موتور گرافیکی Intel 3150 بهره میبرد. دیگر اینکه موتور گرافیکی نسل جدید اینتل همراه با چیپ کنترلی حافظه در بطن پردازنده تعبیه شده و کارایی را افزایش داده است.
و غیره
پیشتر تعبیه یک پورت VGA در اغلب لپتاپکها مرسوم بود. این پورت در حال احتضار است و به زودی منقرض میشود و مدتی است که استفاده از پورت HDMI آغاز شده است. پورت مودم هم در حال انقراض است و اگر ضرورت پیدا کرد، باید از مودم اکسترنال استفاده کنید. پورت شبکه RJ-45 و حداقل دو پورت USB 2.0 و جک هدفون و میکروفون در تمامی دستگاهها نصب شده است. خدا خیرشان دهد برخی سازندگان را که سه پورت USB در نظر گرفتهاند و برخی مدلها هم از پورت eSATA پشتیبانی میکنند. به کیفیت صدای اسپیکرها دلخوش نکنید و فرضتان این باشد که قصد استفاده از هدفون دارید. کیفیت صدای قاطبه مدلها از این طریق فوقالعاده است.
یک فقره وبکم فرد اعلا هم در کنار پانل اغلب نمایشگرها نصب میشود و اگر چتباز هستید خیالتان راحت که طرفتان چیزی شبیه شما را در نمایشگرش خواهد دید. بدون شوخی اگر از وبکم زیاد استفاده میکنید به کیفیت آن توجه کنید که بالاتر از یک مگاپیکسل باشد.
قیمت
تفاوت معناداری میان قیمت لپتاپک در بازار جهانی و داخلی وجود دارد. مقصر اصلی را میتوان تعرفه بالای واردات معرفی کرد که اگر تعدیل شود، بهطور حتم قیمتهای بازار داخلی به قیمتهای اصلی نزدیک میشود. لپتاپکهایی که سرشان به تنه شان میارزد در ینگه دنیا بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ دلار قیمت دارند. در محدوده ۴۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان میتوانید مدلهای قابل قبولی را در بازار داخلی ابتیاع کنید. بهطور مثال نباید لپتاپکی با پردازنده ۱٫۸۳ گیگاهرتزی Atom N475 و دو گیگابایت حافظه DDR3 و ۲۵۰ گیگابایت هارددیسک و نمایشگر ۱۰٫۱ اینچی LED و پشتیبانی از تمامی پورتها و وبکم و بلوتوث باتری ویژه و ویندوز ۷ استارتر و البته یک سال گارانتی خوب بیش از ۵۰۰ هزار تومان قیمت داشته باشد. خوب میدانم که مدلهای به مراتب ضعیفتر از آنچه ذکر کردم در بازار گرانتر از ۵۰۰ هزار تومان فروخته میشوند، چرا که یا ظاهر زیلیمزمبو و سازنده متفرعنی دارند و یا توسط توزیعکننده گردنکلفتی عرضه میشوند و یا اصلا دلشان میخواهد که اینطوری بفروشند، مشکلی هست؟
برندها
صرفنظر از اپل که محصولی در وادی لپتاپک عرضه نکرده است، تمامی لپتاپسازان بزرگ در این بازار حاضرند. بر اساس آمار اسوس و ایسر سهم عمده بازار لپتاپک رادر ختیار دارند و به جوایز جهانی که نگاه کنید بهطور حتم یکی از محصولات ایشان در رتبههای بالا قرار گرفته است. به دلیل کمبود جا خیلی خلاصه درباره برندها صحبت میکنم. اسوس بدون شک کیفیترین لپتاپکها را با نام تجاری EeePC تولید میکند. محصولات اسوس را سازگار ارقام و الماس توزیع میکنند. ایسر هم با خانواده Aspire One نفسکش میطلبد. سازگار اصلیترین توزیعکننده لپتاکهای ایسر است. سونی و اچ.پی و دل و توشیبا مدلهای محدود و البته خوشکیفیتی روانه بازار کردهاند که در بازار داخلی با قیمتهای بالا عرضه میشوند. علیالخصوص سونی که نمیدانم بر چه اساسی قیمتگذاری میکند. لنوو خانواده فوقالعاده IdeaPad S10 و مدلهای IdeaPad S12 را دارد که توسط سازگار توزیع میشود. مدلهای محدود گیگابایت را آواژنگ توزیع میکند و لپتاپکهای Wind شرکت msi را ماتریکس توزیع میکند. برندهای دیگر را چندان نمیشناسم و توصیه میکنم مدل دلخواه خود را از میان برندهای معتبر و موجود در بازار داخلی انتخاب کنید. درباره گارانتی هم به قدر کفایت صحبت کردهام. همین!
موخره
خوب میدانم که با اطلاعات نمیتوان لپتاپک خرید. آستینها را بالا بزنید و خیالتان آسوده باشد که میدانید چه میخواهید. لپتاپک مطلوبتان را همینطوری نخرید. حال که با مشخصات فنی و تفاوتها آشنا شدهاید، در اینترنت جستجو کنید و عیبها و ایرادات احتمالی مدلهای مختلف را کشف کنید. در فرصت دیگر درباره مدلهای مناسب برای خرید صحبت خواهم کرد.
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.