مشاهده نسخه کامل
: معرفی و آشنایی با رشته های مختلف هنری
Facon_Archi
04-11-2010, 10:32
از عنوان تاپیک پیداس که چه محتوایی داره...
رشته های مختلفی که ممکنه عده ای دنبال به دست آوردن اطلاعاتی از تاریخچه ی آن یا توضیح این که رشته شامل چه چیزهایی میشه باشن، رو تا جایی که ممکن باشه توی همین تاپیک معرفی میکنیم باشد که مورد پسند واقع شود
پس بریم سر اصل مطلب: )
پست اول ویرایش شد!
رشته هایی که تا به اینجا توی تاپیک قرار گرفته به صورت زیر هست:
طراحی پارچه ولباس
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
طراحی صنعتی
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
عکاسی
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
کاردانی فرش
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
نمایش
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
سینما
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
طراحی داخلی
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
گرافیتی
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
چاپ
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
موسیقی
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
صنایع دستی
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
هنر چیدمان
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
نقاشی
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
کاردانی هنرهای سنتی
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
کارگردانی تلویزیون
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
مرمت واحیای بناهای تاریخی
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
کاردانی هنرهای تجسمی
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
حفاظت ومرمت بناهای تاریخی
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
حفاظت و مرمت آثارتاریخی
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
موزه داری
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
باستان شناسی
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
کاردانی مردم شناسی
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
تئاتر
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
تلویزیون و هنرهای دیجیتالی
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
گرافیک
حیطههای مختلف در طراحی گرافیک
مجسمهسازی
هنرهای تجسمی
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
Miss Artemis
04-11-2010, 18:43
طراحی پارچه و لباس
برای بزرگداشت و ارج گذاشتن به مقام شاعران، نویسندگان، دانشمندان و وزیران، به آنها جامهای دوخته میبخشیدند كه به آن خلعت میگفتند. برای مجازات مقصران نیز لباس ناموزون بر تنشان میكردند و كلاهی مضحك بر سرشان میگذاشتند و او را پیاده یا سواره در شهر میگرداندند. حتی وقتی میخواستند از قدیمیترین و مجربترین پهلوانها سخن بگویند، میگفتند كه فلانی پیشكسوت است، یعنی كه او یك پیراهن بیشتر پاره كرده و یا در زورخانه لنگ و اِزار را زودتر گرفته است.به عبارت دیگر در طی تاریخ همیشه لباس بیانگر فرهنگ، قومیت، شخصیت و مقام یك فرد بوده و به همین دلیل ارزش و اهمیت بسیاری داشته است و باز به همین دلیل باید برای رشته طراحی پارچه و لباس، ارزش بسیاری قائل شد چرا كه این رشته از یك سو در حفظ فرهنگ و ملیت یك كشور نقش به سزایی دارد و از سوی دیگر میتواند بهترین، راحتترین و كاربردیترین لباسها و پارچهها را برای مردم جامعه به ارمغان بیاورد. رشته طراحی پارچه و لباس یك رشته هنری كاربردی است كه دارای سه گرایش طراحی لباس، طراحی چاپ پارچه و طراحی بافت پارچه میباشد.
گرایش طراحی لباس:
این گرایش دارای دو شاخه اصلی تك دوزی یا مزون و صنعت است كه شاخه تكدوزی به طراحی و دوخت لباس برای افراد مختلف میپردازد و شاخه صنعت كه كاربردیتر است به بخشهای مختلفی تقسیم میشود كه از آن جمله میتوان به بخشهای پارچه جین، پیراهن بچه، پیراهن زنانه، لباس مردانه و... اشاره كرد. به گفته دیگر گرایش طراحی لباس به آموزش طراحی كاربردی و طراحی مـُد میپردازد كه در این میان طراحی كاربردی شامل طراحی لباس مشاغل و گروههای مختلف جامعه مثل ورزشكاران، قوای سه گانه ارتش و مواردی از این قبیل میشود و طراحی مد نیز جنبه فانتزی دارد؛ در این بخش، طراح با كار خود، خلاقیتش را نشان میدهد تا افراد دیگر از این طرح جدید ایده بگیرند و كارهای تازهای را به بازار عرضه كنند.
درسهای این رشته در طول تحصیل :
دروس مشترك در گرایشهای مختلف طراحی پارچه و لباس:
مبانی هنرهای تجسمی، كارگاه طراحی پایه، كارگاه عكاسی پایه، هنر و تمدن اسلامی، آشنایی با هنر در تاریخ ، آشنایی با هنرهای سنتی ایران، هندسه نقوش در صنایع دستی ایران، خوشنویسی و طراحی حروف، آشنایی با پارچه و لباسهای سنتی ایران، پارچهشناسی، كارگاه طراحی بافت مقدماتی، كارگاه طراحی چاپ مقدماتی، كارگاه طراحی لباس مقدماتی، آشنایی با رشتههای هنری معاصر، انسان، طبیعت و طراحی.
دروس تخصصی گرایش طراحی لباس:
تاریخ لباس در ایران و جهان، كارگاه طراحی تخصصی، كارگاه دوخت ، كارگاه طرح و تهیه الگو، كارگاه طراحی لباس، انسان، طبیعت و طراحی، تحقیق (طراحی لباس)، طرح و رساله نهایی.
گرایش طراحی چاپ پارچه:
در طراحی چاپ پارچه، دانشجویان آموزش میبینند كه چگونه برای پارچههای بافته شده طرح بدهند. در طراحی چاپ پارچه، از لحاظ رنگبندی، طراحی با راپورتبندی روبرو است. و منظور از راپورتبندی این است كه طراح، طرح را بر روی پارچه به گونهای تكرار كند كه این تكرار چشم آزار نباشد، یعنی طراح با توجه به نوع، تراكم تار و پود، رنگ و میزان پذیرش رنگ یا آبی كه در پارچه وجود دارد و همچنین نوع چاپ پارچه كه میتواند چاپ روتاری، سیلك، غلطكی یا چاپهای مدرن باشد؛ طرح خود را ارائه میدهد.
دروس تخصصی گرایش چاپ پارچه:
پارچهشناسی تخصصی، تاریخ پارچه و نساجی، كارگاه رنگرزی، تحول صنایع دستی در دنیا، كارگاه طراحی چاپ، تحقیق (چاپ پارچه)، طرح و رساله نهایی.
گرایش طراحی بافت پارچه:
گرایش بافت پارچه به طراحی و نفشبندی پارچه میپردازد. به عبارت دیگر دانشجویان این رشته با طراحی بافت پارچههایی كه ساختمان آنها از تاروپود تشكیل شده، آشنا میشوند. دانشجوی طراحی بافت پارچه با تاروپود پارچه بازی میكند تا طرح جدیدی ارائه دهد و در این راستا لازم است كه با انواع بافت پارچه آشنا باشد تا بتواند با توجه به نوع كاربرد، طرح مورد نظرش را ارائه دهد. برای مثال پارچهای كه برای مبلمان اداری طراحی میشود، جنس، طرح و رنگش با پارچه مبلمان منزل متفاوت است.
دروس تخصصی گرایش بافت پارچه:
پارچهشناسی تخصصی، تاریخ پارچه و نساجی، كارگاه رنگرزی، تحول صنایع دستی در دنیا، كارگاه طراحی بافت، تحقیق (بافت پارچه) ، طرح و رساله نهایی.
تواناییهای لازم :
یك دانشجوی طراحی پارچه و لباس باید هنرهای تجسمی را بشناسد و دارای خلاقیت و دید هنری باشد. داوطلبان باید بدانند كه رشته طراحی پارچه و لباس، یك رشته كاربردی است؛ یعنی هدف این رشته طراحی اصولی پارچه و لباس با حفظ خلاقیت هنری است و در نهایت باید محصول هنرمند، به صورت تولید انبوه وارد بازار شود. به همین خاطر هنرمندانی كه فقط برای حس خودشان طراحی میكنند، در این رشته موفق نمیشوند و بهتر است رشته نقاشی را انتخاب كنند.
موقعیت شغلی در ایران :
امروزه صاحبان صنایع متوجه شدهاند كه باید اصول علمی طراحی و رنگبندی را رعایت كنند تا كارشان توان رقابت در بازار را داشته باشد. برای مثال شركتهای خودروسازی به دنبال الگوساز و طراح بافت پارچه برای روكش صندلی خودرو هستند. بازار كار طراحی لباس نیز بسیار خوب است و حتی اگر فارغالتحصیل این گرایش جذب سازمانها و مراكز خصوصی و دولتی نشود، میتواند با سرمایهای اندك برای خود، كار كند
کتاب آشنایی با رشته های دانشگاهی سازمان سنجش آموزش کشور
Miss Artemis
04-11-2010, 18:59
طراحی صنعتی
آیا باید محصولات زیبا را در موزهها و نمایشگاهها دید؟ یا اینكه باید دنیایی داشته باشیم كه زیبایی در گوشهگوشه آن جلوهگر باشد؟رشته طراحی صنعتی براساس دیدگاه دوم شكل گرفته است. البته نباید تصور كرد كه رشته طراحی صنعتی فقط به زیبایی محصولات میاندیشد بلكه این رشته معتقد است كه در ساخت محصولات مورد استفاده بشر باید از لطافت، زیبایی و ظرافت هنر و همچنین فناوری و كارآیی علم بهره گرفت تا بتوان زندگی زیباتر و راحتتری داشت؛ یعنی طراحان صنعتی توسعه دهنده و تكاملبخش محصولاتی هستند كه ما هر روزه از آنها استفاده میكنیم. این رشته كه شالودهای از علم، صنعت و هنر است؛ به طراحی تمامی محصولات میپردازد؛ یعنی كلیه لوازم، تجهیزات و محصولاتی كه مورد استفاده انسان است، از لوازم آشپزخانه گرفته تا محصولات بسیار پیچیده مثل سیستمهای كامپیوتری را طراحی میكند. طراحی صنعتی تلاش میكند كه سختی و خشونت صنعت را از آن بگیرد تا محصول صنعتی برای مشتری لطیف گردد و در این كار هم منافع كارفرما و هم استفاده كننده را در نظر میگیرد. گفتنی است كه امروزه دیدگاههای جدیدی در زمینه طراحی صنعتی ارائه شده است. برای مثال در طراحی باید دقت كرد كه كالای مورد نظر به طبیعت ضرری نرساند و قابل بازیافت باشد. یك طراح صنعتی براساس اطلاعات به دست آمده، در نهایت با توجه به فرهنگ بومی، اقتصاد، روانشناسی، دیدگاههای هنری، روشهای تولید، تكنولوژی تولید، نوع مواد مورد استفاده و مسائل زیستمحیطی، طرح محصولی جدید را ارائه میدهد یا یكی از معایب محصولات قدیمی را برطرف میسازد.
تواناییهای لازم :
در رشته طراحی صنعتی، خلاقیت حرف اول را میزند و دانشجوی این رشته باید توانایی نوآوری و تفكر خلاق را داشته باشد؛ یعنی هم هنر و هم صنعت را درك كرده و هم قدرت مدیریت داشته باشد و علاوه بر موارد فوق تا حدودی با مباحث كاربردی علوم پایه مثل فیزیك، شیمی، هندسه و زیستشناسی آشنا باشد. دانشجوی این رشته باید نگاه خود را به اطراف و اشیاء دقیقتر كند و پیوسته نیازهای فردی و اجتماعی افراد را در ذهن خود مرور نماید. او باید به راحتی با محیطهای كاری ارتباط برقرار كرده و تجارب خود را از نظر فنی گسترش دهد به گونهای كه بتواند عملكرد طرح خود را كاملاً توجیه نماید و تمامی مراحل اجرایی آن را زیر نظر داشته باشد.
موقعیت شغلی در ایران :
متأسفانه در كشور ما تكنولوژی تولید پایین است و ما تولیدات محدودی داریم و 99% همین تولیدات محدود نیز كپی از تولیدات خارجی است؛ یعنی كارخانهدارها برای طرح جدید سرمایهگذاری نمیكنند. برای همین فرصتهای شغلی طراحان صنعتی بسیار محدود است. از سوی دیگر در كشور ما ارتباط نزدیكی بین صنعت و دانشگاه وجود ندارد و به همین خاطر صاحبان صنایع این رشته را نمیشناسند و حتی در بسیاری از كارخانهها یك مهندس مكانیك، كار طراح صنعتی را انجام میدهد؛ یعنی هم طرح یك محصول و هم تولید آن برعهده مهندس مكانیك است. بنابراین فارغالتحصیلان این رشته هنوز حضور فعالی در صنعت ندارند و تنها در بحث مبلمان شهری، صنعت راهآهن و تا حدودی لوازم خانگی و صنعت خودروسازی فعالیت میكنند.
درسهای این رشته در طول تحصیل :
آشنایی با هنر در تاریخ ، مواد و روشهای ساخت، كارگاه طراحی پایه ، مبانی هنرهای تجسمی ، عكاسی پایه، ریاضی كاربردی ، نقشهكشی صنعتی، هندسه ، فیزیك ، شیمی كاربردی ، تاریخ طراحی صنعتی، مهندسی عوامل انسانی ، حجمسازی ، كارگاه طراحی صنعتی ، فرم و فضا، مدلسازی ، هنر و تمدن اسلامی ، طراحی فنی ، طراحی به كمك كامپیوتر، ارزیابی تولیدات صنعتی، پروژه طراحی صنعتی (پروژه طراحی صنعتی در هر ترم به یك مسئله خاص مثل بستهبندی، طراحی صنعتی در حال و آینده، مبلمان یا بیونیك میپردازد)، اقتصاد و مدیریت تولیدات صنعتی، جامعهشناسی صنعتی ، پروژه نهایی.
Miss Artemis
04-11-2010, 19:14
عکاسی
اولین عكسها با دوربینهای ابتدایی و كمترین تجهیزات تولید میشدند و امكانات و تجهیزاتی كه امروزه برای عكاسان مهیا است، قابل مقایسه با آن زمان نیست. اما با كمی دقت میتوان متوجه شد كه عكسهای آن دوران با عكسهای آتلیهای امروز تفاوت چندانی ندارند چرا كه هر دو، عكسهایی خشك و بیروح هستند كه همه چیز رویشان ثبت میشود، بدون این كه از خودشان اظهار وجودی بكنند. عكسهایی كه با حاشیهای سفید به كاغذ چسبیدهاند و این خود تأكیدی بر فاصله این عكسها با واقعیت است
و چه تأسفبار است كه بسیاری از مردم عكاسی را مساوی با همین عكسهای پرسنلی و خانوادگی میدانند! و متعجب هستند كه چرا عدهای از جوانان برای فراگرفتن این حرفه چهار سال در دانشگاه تحصیل میكنند
در حالی كه بسیاری از عكاسان موفقی كه آنها میشناسند، این حرفه را نسل در نسل فراگرفتهاند و اصلاً تحصیلات دانشگاهی ندارند.اما استادان و دانشجویان رشته عكاسی نظری متفاوت دارند. آنها معتقدند كه استودیوهای عكاسی به "حرفه عكاسی" میپردازند در حالی كه دانشگاهها "هنر عكاسی" را آموزش میدهند. دانشجویان رشته عكاسی با علوم و فنون مختلفی در زمینه عكاسی آشنا شده و همچنین رشتههای مختلف عكاسی را از قبیل عكاسی خبری، تبلیغاتی، علمی، طبیعت و پرتره آموزش میبینند. البته این اطلاعات خیلی جامع و عمیق نیست چون هریك از رشتههای فوق، خود دنیای گستردهای دارد كه نمیتوان طی چهار سال با آنها آشنا شد و اصلاً یك عكاس نمیتواند با تمامی این رشتهها و تجهیزات مربوط به آنها به خوبی آشنا گردد. در ضمن دانشگاه تنها راه دستیابی به اطلاعات علمی، فنی و هنری مورد نظر در رشته عكاسی نیست. اما یك دانشجوی عكاسی میتواند طی مدت كوتاهتری این اطلاعات را كسب كند؛ یعنی معلوماتی را كه یك عكاس تجربی طی مدت طولانی به دست میآورد، یك دانشجو در مدت چهار سال آموزش میبیند. در واقع یك عكاس به ثبت و گزینش لحظههایی از زمان میپردازد كه دربردارنده نمایشی از حالات انسانی، پدیدههای علمی، مناظر طبیعی یا هر موضوع دیگری است كه قابل ثبت بر روی نوار حساس فیلم میباشد. این گزینش از یك سو برپایه شناخت فرهنگ جامعه و شناخت عمومی هنرها استوار است و از سوی دیگر بر انتقال و تطبیق آنها با فنشناسی و علوم مربوط به عكاسی تكیه دارد و مهمترین كار عكاسی عبارت است از تلفیق به جا و درست این دو با یكدیگر. چرا كه فنشناسی در عكاسی به ساخت قالب اصلی عكس كمك میكند و شناخت فرهنگ، جامعه و هنر به ساخت محتوای كار یاری میرساند.
تواناییهای لازم :
هنرمند عكاس به هنر دیدن مجهز است. چشمهای هوشیار و جستجوگر او به معنی مكانها، اشیاء و حوادثی رخنه میكند كه از نگاه لغزنده چشمهای دیگران پنهان میماند. بنابراین زیبایی را در چیزهای پیشپا افتاده، غیرمعمول را در معمول و معنی را در ظاهراً بیمعنی میبیند. همچنین یك عكاس باید در محیط جامعه بوده و پرجنب و جوش باشد. چون عكاسی مثل نقاشی نیست كه در خانه بنشینیم و هرچه دلمان خواست نقاشی كنیم و حتی در تابستان، پاییز را بكشیم بلكه عكاسی شكار لحظهها است پس باید در ساعات مختلف شبانهروز در مكانهای متفاوت حضور داشت تا بتوان لحظه مورد نظر را شكار كرد. و بالاخره یك عكاس باید اطلاعات عمومی خوبی داشته باشد؛ یعنی باید شعر بخواند، داستان بخواند، روزنامه بخواند تا بفهمد در كجا و در چه زمانی زندگی میكند چون عكاسی كه در زمان حال نباشد، نمیتواند عكس بگیرد.
موقعیت شغلی در ایران :
اكثر فارغالتحصیلان رشته عكاسی جذب مطبوعات میشوند چون در حال حاضر ما شاهد گسترش مطبوعات و نیاز آنها به عكاسانی تازهنفس و متبحر هستیم. برپایی نمایشگاههای صنعتی متعدد و توجه به آگهیهای تجاری و فرهنگی نیز باعث شده است كه تعداد قابل توجهی از فارغالتحصیلان جذب عكاسی تبلیغاتی بشوند، حوزه انتشارات نیز تعداد دیگری از فارغالتحصیلان این رشته را به كار گرفته است و با كمال تأسف تعدادی از فارغالتحصیلان نیز استودیو باز كرده یا به عكاسی از مراسم و میهمانیها میپردازند در حالی كه برای كار در یك آتلیه عكاسی نیاز نیست كه دانشجو چهار سال در دانشگاه تحصیل كند بلكه میتوان طی چند ماه بهراحتی فن عكاسی را فرا گرفت و یك آتلیه عكاسی باز كرد.
درسهای این رشته در طول تحصیل :
دروس پایه :
مبانی هنرهای تجسمی، كارگاه طراحی پایه، كارگاه عكاسی پایه، هندسه مناظر و مرایا، هنر و تمدن اسلامی، آشنایی با هنر در تاریخ، آشنایی با هنرهای سنتی ایران، آشنایی با رشتههای هنری، كارگاه عكاسی رنگی.
دروس اصلی :
شیمی عمومی و شیمی عكاسی، فیزیك و ابزارشناسی، تاریخچه عكاسی، آشنایی با فیلمبرداری، نورپردازی، فنون عرضه و نمایش عكس، تجزیه و تحلیل و نقد عكس، كارگاه تخصصی عكاسی، فنون بازسازی عكس.
دروس تخصصی :
كارگاه عكاسی، طرح و رساله نهایی.
Miss Artemis
04-11-2010, 19:29
کاردانی فرش
تا چندی پیش در ایران به هنر بسیار ظریف و زیبای فرش تنها به صورت یك حرفه نگاه میشد؛ هنری كه نسل به نسل به صورت سنتی و استاد- شاگردی منتقل میگردید. به عبارت دیگر كمتر كسی در این زمینه مطالعه، تحقیق و پژوهش انجام داده بود و یك مركز دانشگاهی برای آموزش، حفظ و حراست و پیشرفت این هنر اصیل ایرانی و سرمایه ملی وجود نداشت. اما خوشبختانه در دهه هفتاد به همت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، رشته كارشناسی فرش در برخی از دانشكدههای هنر مراكز آموزش عالی ارائه گردید؛ رشتهای كه میتواند موجب رشد و اعتلای هنر و صنعت فرش كشورمان گردد.در این رشته دانشجو درباره تاریخچه فرش، جامعه شناسی فرش، انواع بافت، ابزار بافت، طراحی، رنگ و الیاف فرش اطلاعات لازم را به دست میآورد. برای مثال، در فرش دستی سه نوع الیاف طبیعی پشم، ابریشم و نخ به كار میرود كه دانشجوی كارشناسی فرش، با این الیاف و نحوه تكنولوژی هر یك از آنها به صورت علمی آشنا میشود؛ یعنی ریسندگی و رنگرزی این الیاف را میآموزد. همچنین دانشجوی این رشته با فرشهای مناطق مختلف جغرافیای ایران كه از نظر الیاف، بافت، طرح و رنگ متفاوت است، آشنا میگردد. البته لازمه كسب این دانش، اطلاع از جامعهشناسی نقاط مختلف ایران است.
برای مثال، در قالی كاشان بیشتر از رنگهای قرمز و سرمهای استفاده میشود. اما در قالی تبریز رنگهای بژ، كرم ومسی كاربرد دارد و این تفاوت رنگ به دلیل تفاوت محیطی و جغرافیایی شهرها و مناطق یاد شده است.در كل رشته كارشناسی فرش دارای پنج گرایش مرمت و تكمیل، طراحی، رنگرزی بافت و سایر زیر اندازها است. كه گرایش مرمت و تكمیل بیشتر به تكنولوژی فرش میپردازد؛ یعنی دانشجو با الیاف، رنگ، رنگرزی شیمیایی و سنتی، انواع بافت، داركشی فرش، انواع گره ( كه نماد فرش است)، نحوه حفظ كیفیت و ابعاد فرش و مرمت فرش آشنا میشود و در گرایش طراحی، دانشجو درباره انواع مختلف نقشهای قالیهای ایرانی اطلاعات گستردهتری به دست میآورد و درباره طراحی قالی و تا حدودی گلیم آموزش میبیند.در گرایش رنگرزی دانشجو با نحوه رنگرزی شیمیایی و سنتی آشنا میشود و در زمینه شیمی تجزبه، تكنولوژی رنگ و شیمی و تكنولوژی مواد رنگرزی اطلاعاتی به دست میآورد. در گرایش بافت نیز دانشجو به طور تخصصیتر به بافت قالی میپردازد و انواع گرهها و بافت قالی را آموزش میبیند. در گرایش سایر زیر اندازها نیز دانشجو بافت گلیم، سوماك، زیلو، گبه و سایر زیراندازها را آموزش میبیند و با نحوه مرمت گلیم، جغرافیا و نقوش نمادهای گلیم و سایر زیراندازهای سنتی ایران آشنا میشود.
تواناییهای لازم :
دانشجوی این رشته باید فردی خلاق، نوآور و علاقهمند به هنر و صنعت فرش باشد. دانشجویی كه بدون هدف رشته كارشناسی فرش را انتخاب كرده باشد، پس از فارغالتحصیلی جـایـگاهی در صـنعت فـرش نـخواهـد داشت، در نقطه مـقابل نـیز دانشجویانی هستند كه با علاقه و پشتكار بسیار به این رشته آمدهاند و به دنبال آموزش و بهبود كیفیت هنر فرش هستند و قدمهای موثری نیز در این زمینه برداشتهاند.همچنین كارشناس فرش باید از تاریخ هنرهای دستی و بومی، بخصوص هنر فرشبافی آگاهی داشته باشد وبه یاری ذوق هنری، طرحهایی ارائه دهد كه هم از اصالت بومی و هم از نوآوری برخوردار باشد.
موقعیت شغلی در ایران :
در كشور ما، هیچ كالایی از نظر ارزش افزوده مشابه فرش نیست. زیرا از یك سو، مواد اولیه فرش در ایران تهیه میشود و از سوی دیگر، فرش دستبافت ایرانی در بازارهای جهانی دارای ارزش مادی بسیار زیادی است.به همین دلیل در حال حاضر، بسیاری از مراكز خصوصی و دولتی هستند كه به دنبال فارغالتحصیلان این رشته میگردند كه در زمینه طرح، رنگ و بافت مهارت و خلاقیت داشته باشند. عدهای از فارغالتحصیلان نیز به عنوان مشاور بازرگانان فرش فعالیت میكنند یا خودشان در زمینه تولید فرش یا صادرات فرش سرمایهگذاری كرده و در این زمینه فعالیت میكنند و بالاخره تعداد قابل توجهی نیز این هنر را در مراكز كار و دانش آموزش میدهند.
درسهای این رشته در طول تحصیل :
دروس مشترك در گرایشهای مختلف فرش :
شیمی عمومی، هندسه نقوش در هنرهای سنتی ایران، هنر در تمدن اسلامی، آشنایی باهنر در تاریخ، كارگاه طراحی پایه، تاریخ فرش، عكاسی، جامعهشناسی فرش، آشنایی با هنرهای سنتی ایران، كارگاه بافت قالی، شناخت و ارزیابی فرش دستبافت، اصول رنگرزی، كارگاه طراحی سنتی، آشنایی با مواد اولیه و ابزار، كارگاه مرمت و نگهداری قالی، كنترل كیفی استانداردهای فرش، پژوهش در فرش ایران، جغرافیای فرش، سیر تحول و تطور نقوش و نمادها در هنرهای سنتی، علوم الیاف، ریسندگی، زیباییشناسی فرش ایران، اقتصاد فرش ایران.
دروس تخصصی گرایش طراحی :
كارگاه طراحی گلیم و سایر زیراندازها، بررسی طرحها و نقوش قالی ایران، كارگاه طراحی قالی، كارگاه نگارگری، كارگاه رنگ و نقطه، شناخت انواع مختلف نقوش قالیهای ایرانی .
دروس تخصصی گرایش مرمت و تكمیل :
آشنایی با اصول غبارگیری و شستشوی فرش، بررسی طرحها و نقوش قالی ایران، كارگاه بافت گلیم، كارگاه بافت قالی، مرمت و نگهداری گلیم و سایر زیراندازها، مرمت قالی، شناخت مواد ویژه مرمت قالی، كارگاه رنگرزی سنتی، كارگاه رنگرزی شیمیایی
دروس تخصصی گرایش رنگرزی:
كارگاه رنگرزی سنتی، كارگاه رنگرزی شیمایی، شیمی تجزیه و آزمایشگاه، شیمی و تكنولوژی مواد رنگرزی و آزمایشگاه تكنولوژی رنگ، فیزیك الیاف و آزمایشگاه.
دروس تخصصی گرایش سایر زیراندازها:
كارگاه بافت گلیم،كارگاه بافت سوماك، كارگاه بافت زیلو، كارگاه بافت گلیمهای یك رو، كارگاه بافت گبه و سایر قالیهای ایلیاتی، كارگاه بافت طراحی گلیم و سایر زیراندازها، كارگاه مرمت و تكمیل انواع گلیم و سایر زیراندازها، جغرافیای گلیم و سایر زیراندازها، بررسی نقوش ونمادها در گلیم و سایر زیراندازهای سنتی ایران، پژوهش در نقش و رنگ گلیم و سایر زیراندازهای ایران.
Miss Artemis
04-11-2010, 21:29
نمایش
"آهای! سلام. با شماها هستم!"این عبارت ساده که عنوان یک نمایشنامه آمریکایی اثر "ویلیام سارویان" میباشد، علت وجودی تئاتر را توجیه میکند. چرا که تئاتر توسط افرادی در جهان آفریده شده که نمیتوانند در مقابل نیاز به سلام گفتن مقاومت کنند.آنچه خواندید بخشی از سخنان "ریچارد برتن" بازیگر بزرگ تئاتر و سینمای کشور انگلستان، در معرفی ماهیت هنر تئاتر است. هنری که امروزه ضرورت حفظ و حراست از آن بیش از هر زمان دیگر احساس میشود. چرا که در قرن بیست و یکم ایجاد ارتباط، مهمترین عامل در زندگی است و تئاتر که مجموعهای از تمام هنرهای بشری از جمله نقاشی، موسیقی، شعر و ادبیات است؛ ژرفترین راه برای برقراری ارتباط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی با دیگری است. به همین دلیل امروزه ما کمتر جامعهای را در دنیا میتوانیم تصور کنیم که دارای شکلی از هنر نمایش نباشد.البته برای رسیدن به یک تئاتر واقعی که بتواند وسیلهای برای ارتباط باشد، باید از آموختههای دیگران بهره گرفت و سپس خود آفرید؛ یعنی یک تئاتر خوب بیش از وسایل تکنیکی وامکانات، نیازمند دانش تئاتر است. چون وقتی دانش تئاتر محور کار باشد، خلاقیتهای هنری و فنی، جای خالی بسیاری از عوامل دیگر را جبران میکند و چه بسا عامل ابداع نیز میگردد. ولی یک هنرمند بدون شعور تئاتری اگر تمام امکانات نمایشی را نیز در اختیار داشته باشد، باز یک پایش لنگ است.از همینرو امروزه رشته نمایش به عنوان یکی از رشتههای مهم هنری در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی تدریس میشود این رشته در مقطع کارشناسی دارای 5 گرایش ادبیات نمایشی، کارگردانی، بازیگری، صحنهآرایی و نمایش عروسکی است.
گرایش ادبیات نمایشی:
هر متن نمایش علاوه بر هدفی که متن به خاطر دستیافتن به آن به رشته تحریر درمیآید، متکی و پایدار بر سه عامل اساسی شخص بازیگر، عمل و بیان است که در ترکیب با یکدیگر نمایشنامه را ایجاد میکند. در گرایش نمایشنامهنویسی، دانشجو میآموزد که چگونه یک نمایشنامه را برای اجرا بر روی صحنه بنویسد؛ یعنی چگونه خود را جای یک یک افراد نمایش گذاشته و شخصیت آنها را به درستی خلق کند و با ایجاد گرههای نمایشی و بازکردن آنها، نمایش را از اول تا آخر به جلو ببرد.
درسهای این رشته در طول تحصیل :
دروس مشترک در گرایشهای مختلف نمایش :
تاریخ نمایش، جامعهشناسی، آشنایی با ادبیات کهن ایران و جهان، آشنایی با هنرهای تجسمی، اصول و مبانی ارتباطات، آشنایی با هنر در تاریخ، آشنایی با ادبیات معاصر ایران و جهان، فرهنگ عامه و تمثیلشناسی، تاریخ فلسفه، آشنایی با تعزیه، مبانی دکور و صحنهآرایی، مبانی نمایشنامهنویسی، مبانی بازیگری، مبانی نمایش عروسکی، روش تحقیق و تدوین پایاننامه، نمایش در ایران.
دروس تخصصی گرایش ادبیات نمایشی:
آشنایی با متون فارسینمایشی ، تاریخ ادبیات نمایشی ، اصول و فنون نمایشنامهنویسی، داستاننویسی، سبکهای ادبی جهان، نقد در نمایش ، شخصیتشناسی، دیدن و تحلیل نمایش، آشنایی با فیلمنامهنویسی، نمایشنامهنویسی رادیو و تلویزیون، پایاننامه.
گرایش کارگردانی:
در قدیم کارگردان تنها مراقب بود که "وحدت نمایش" حفظ شود اما امروزه کارگردان مسؤولیت "معنی" آن را نیز برعهده دارد. کار هنری کارگردان را میتوان به دو مرحله تقسیم کرد. نخستین بخش تهیه و تدارک و مشتمل بر انتخاب متن، تجزیه و تحلیل آن و انتخاب بازیگر است و بخش دوم کار عملی با بازیگران؛ یعنی فرآیند تمرین میباشد.
دروس تخصصی گرایش کارگردانی:
کارگردانی، تحلیل نمایشنامه، نمایش ایمائی، امکانات صحنه، موسیقی صحنه، موسیقی در نمایش، شیوههای نمایش در ایران، سبکها و شیوههای اجرا، ماسک و گریم، دکور، اصول کارگردانی نمایش رادیوئی، دیدن و تحلیل نمایش، اجرای کارگاهی نمایشهای ایران، ترکیب در صحنه، اصول کارگردانی نمایش تلویزیونی، پایاننامه.
گرایش بازیگری:
بازیگری در مفهوم حرفهای آن، کشف حقیقت بی هیچ ابهامی در گفتار نویسنده و انتقال این کشف به تماشاگر است. در واقع بازیگر، یعنی کسی که با صداقت تمام به آنچه بر روی صحنه میگذرد، ایمان داشته باشد و با تمام وجود نقش خود را بر روی صحنه تجربه کرده و در واقع بر روی صحنه زندگی کند.باید گفت که هنر بازیگری در طول تاریخ پیشرفت قابل توجهی داشته و روشها و تکنیکهای مختلفی در این هنر ایجاد شده است. در نتیجه امروزه تحصیل آکادمیک بازیگری ضروری است.
دروس تخصصی گرایش بازیگری:
امکانات صحنه، نمایش ایمائی، تحلیل نمایشنامه، بدن، بیان، شیوههای نمایش در ایران، ماسک و گریم، سبکها و شیوههای اجرا، شخصیتشناسی، تربیت حس، بازیگری، اجرای کارگاههای نمایشهای ایرانی، بازیگری سینما، دیدن و تحلیل نمایش، بازیگری رادیو و تلویزیون، پایاننامه.
گرایش صحنهآرایی:
یک صحنهآرا با توجه به امکانات سالن و دستگاههای مکانیکی موجود، فضای کلی نمایش را ایجاد میکند و به همین دلیل طراح نور، طراح لباس و چهرهپرداز زیر نظر وی فعالیت میکنند. همچنین یک صحنهآرا تلاش میکند تا به سادهترین وجه، حسهای موجود در نمایش را به یاری دکور ایجاد نماید چون حتی یک رنگ نامناسب در صحنه، میتواند فضا را مخدوش کند.
دروس تخصصی گرایش صحنهآرایی :
طراحی و نقاشی، نقشهکشی، شناخت مواد، آشنایی با فضاهای سنتی ایران، آشنایی با طراحی و دوخت لباس، تاریخ تحولات دکور، امکانات صحنه، کارگاه رنگ، پرسپکتیو در صحنه، نور در صحنه، تاریخ لباس در غرب و ایران، ماسک و گریم، شیوههای نمایش در ایران، دیدن و تحلیل نمایش، کارگاه دکور و صحنهآرایی، اجرای کارگاهی نمایشهای ایرانی، طراحی صحنه نمایش عروسکی، آشنایی با صحنه سینمائی و تلویزیونی، صوت، پایاننامه.
گرایش نمایش عروسکی:
نمایش عروسکی یکی از قدیمیترین شیوههای نمایش است که در دورانهای گذشته هنگامی که ظاهراً سرگرمیهای کمی وجود داشت، جوانان و پیران از هر طبقه اجتماعی شیفته آن بودند چون با آن که عروسکها بیجان هستند، نمایش عروسکی نزدیکتر از هر شکل نمایشی با تماشاگر رابطه برقرار میکند و عروسکگردان با مهارت بسیار، نظریات اخلاقی، سیاسی واجتماعی خود را از طریق نمایش بازگو میکند. در حال حاضر نمایش عروسکی رونق گذشته را ندارد و در بسیاری از کشورها تنها شیوهای از تئاتر کودک و نوجوان قلمداد میشود. حتی اگر ما نیز آن را شیوهای از تئاتر کودک و نوجوان قلمداد کنیم، باید برای پاسخگویی به خیل عظیم کودکان و نوجوانان کشورمان به آموزش این شیوه از نمایش بپردازیم تا دانشجویان رشته تئاتر ضمن آشنایی با ساخت و کار انواع عروسکها از جمله عروسک نخی، میلهای، دستکشی و سایهای و همچنین آموزش فن صدا بتوانند در این زمینه مهارتهای لازم را کسب کنند.
دروس تخصصی گرایش نمایش عروسکی:
کارگاه نمایش عروسکی، طراحی و نقاشی، فن بیان، نمایشنامهنویسی عروسکی، موسیقی در نمایش، شناخت مواد، تاریخ نمایش عروسکی، آشنایی با فضاهای سنتی، موسیقی در نمایش عروسکی، ماسک و گریم، شیوههای نمایش در ایران، کارگردانی نمایش عروسکی، طراحی صحنه نمایش عروسکی، آشنایی با ادبیات کودکان، دیدن و تحلیل نمایش عروسکی، بازیگری نمایش عروسکی، کودک و نمایش، پایاننامه.
تواناییهای لازم :
هنر تئاتر یک هنر جمعی است؛ یعنی یک هنرمند تئاتر نمیتواند به تنهایی فعالیت کند به همین دلیل باید فردی انعطافپذیر بوده و توانایی کار گروهی را داشته باشد. همچنین لازم است فردی خلاق و نوآور باشد. یک بازیگر باید علاوه بر صدای رسا و بدون تنش و لرزش و آمادگی جسمانی خوب، اندیشهای پویا و حسی قوی داشته باشد تا بتواند فضای ذهنی نمایش را تصور کرده و بازسازی کند. دانشجوی ادبیات نمایشی نیز باید قلم خوبی داشته و اطلاعات عمیقی در مورد اقتصاد، روانشناسی، جامعهشناسی، فرهنگ و ادبیات ایران و جهان داشته باشد و همچنین صبور و با حوصله باشد چون نوشتن یک نمایشنامه روزها و حتی ماهها طول میکشد.
موقعیت شغلی در ایران :
هنر تئاتر که به تعبیری همزاد انسان است، برجستگی و اهمیت خاصی دارد. چون نماد ارزشمندی از شعائر، جشنها، سوگها، فرهنگ و اندیشه یک جامعه است. به همین دلیل باید به آموزش و گسترش این هنر اهتمام ورزید. یعنی نباید سالنهای تئاتر ما به چند سالن در شهر تهران محدود شود و نباید فارغالتحصیلان رشته تئاتر بیکار بوده یا شغلی بیارتباط با تحصیلات دانشگاهیشان داشته باشند. اما متأسفانه در عمل بسیاری از فارغالتحصیلان این رشته جذب بازار کار نمیشوند و با این که در چند سال اخیر شاهد رشد قابل توجه هنر تئاتر بودهایم، اما هنوز این هنر به توجه بیشتر مالی و معنوی نیازمند است. البته در حال حاضر نیز یک فارغالتحصیل مستعد این رشته که خلاقیت و دانش لازم را داشته باشد، هیچ وقت بیکار نخواهد ماند و حتی به جای این که او به دنبال کار باشد، دیگران به دنبال او خواهند بود و میتواند در مراکز دولتی مثل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی یا صداوسیما مشغول شود یا در گروههای آزاد هنری فعالیت اجرایی داشته باشد.
Miss Artemis
04-11-2010, 21:40
سینما
سینما هنری است مبتنی بر ضبط تصویری حوادث و ترکیب خاص و عرضه آنها توام با صدا که با طرح مفاهیم گوناگون به صورت بیانی ویژه در عرضه هنرها تجلی میکند. نوع و کیفیت ارتباط این رشته با سایر رشتههای هنری به گونهای است که میتواند از همه آنها به صورت کمکی سود جوید. سینما با طرح مجموعهای ترکیبی از تصاویر و اصوات و با در نظر داشتن اصول حاکم بر این هنرها، به بیانی دست مییابد که خاص هنر سینما است. هنر سینما از نظر محتوا مبتنی بر زمینههای گوناگون علوم انسانی، علوم ارتباطات، ادبیات و رشتههای مختلف هنری بوده و از نظر تکنیکی از مباحث فیزیک صوت، شیمی، مکانیک و الکترونیک استفاده میکند.کارشناسی سینما یکی از دورههای آموزش عالی است که هدف آن تأمین افراد متعهد و متخصص دراین رشته است تا نیازهای روزافزون جامعه رادر زمینههای مختلف هنر سینما پاسخگو باشد. این رشته دارای 4 گرایش تدوین، فیلمنامه نویسی، کارگردانی و فیلمبرداری است.
درسهای این رشته در طول تحصیل :
دروس مشترک در گرایشهای مختلف سینما:
فرهنگ عامه، آشنایی با هنر در تاریخ، آشنایی با ادبیات کهن ایران و جهان، آشنایی با ادبیات معاصر ایران و جهان، آشنایی با هنرهای تجسمی، تاریخ فلسفه، جامعهشناسی، موسیقی، اصول و مبانی ارتباطات، طراحی مقدماتی، تمثیل شناسی، روانشناسی، تاریخ اجتماعی ایران، تاریخ اجتماعی جهان، شناخت رنگ، معماری، ریتم در هنرها، تاریخ سینما، عکاسی، گزارشنویسی، مبانی هنرهای نمایشی، اصول فیلمنامهنویسی، اصول فیلمبرداری، مبانی تدوین، اصول کارگردانی.
دروس اصلی وتخصصی گرایش تدوین:
صدا، لابراتوار فیلم، آشنایی با نقاشی متحرک، مستندسازی، تولید برنامههای تلویزیونی، آشنایی با سبکهای سینمایی، موسیقی فیلم، تدوین، موسیقی، تئوریهای تدوین، ترکیب بندی تصویر، شناخت تحلیلی تدوین، پروژه نهایی.
دروس اصلی و تخصصی گرایش فیلمنامهنویسی:
آشنایی با متون نمایشی فیلم، تحلیل فیلم، سبکهای ادبی جهان، شخصیتشناسی، تاریخ ادبیات نمایشی، داستاننویسی، فیلمنامه نویسی، آشنایی با شعر در ایران و جهان، قصه در ادیان، آشنایی با ادبیات کودکان، نمایشنامهنویسی، تحلیل فیلمنامه، تصویرنامه نویسی، پروژه نهایی.
دروس اصلی وتخصصی گرایش کارگردانی:
صدا، لابراتوار فیلم، آشنایی با نقاشی متحرک، آشنایی با متون نمایشی، مستندسازی، تحلیل فیلم، تولید برنامههای تلویزیونی،آشنایی با سبکهای سینمایی، موسیقی فیلم، جلوههای خاص، اصول بازیگری، کارگردانی، شیوههای رهبری بازیگر، مدیریت تولید، پروژه نهایی.
دروس اصلی و تخصصی گرایش فیلمبرداری:
صدا، لابراتوار فیلم، تحلیل فیلم، جلوههای خاص، فیزیک نور و عدسی، شناخت ابزار فیلمبرداری، فیلمبرداری در نقاشی متحرک، فیلمبرداری، شناخت مواد خام، پرسپکتیو رنگ و نور، نورپردازی، ترکیببندی تصویر، گریم، تصویربرداری، پروژه نهایی.
Facon_Archi
04-11-2010, 22:04
طراحی داخلی یا Interior design به مجموعه اعمالی که جهت بهینهسازی و یا ایجاد تغییر در فضای داخلی بناها از لحاظ ساختار، چیدمان عناصر،نور ورنگ انجام میشوند، گفتهمیشود. طراحی داخلی بهمنظور ارائهٔ راهحلهایی برای سهولت در استفادهٔ ساکنان و پدیدآوردن فضایی مناسب، بسته به نوع کاربری بنا انجام میشود. طراحی داخلی یک حرفه چند تزئینی است که محیط داخلی ساخته شده در یک سازه در هر خلاقیت و راه حل تکنیکی، کاربردش را به دست آورد. این راه حلها کاربردی هستند، بالا بردن کیفیت زندگی و فرهنگ ساکنین، به شکل زیبا طلبی جذاب هستند. طرحها به منظور پاسخ به نیازمندیهای منظم و هماهنگ با آن خلق شده اند، و اصول قابلیت محیطی را تشویق می کنند روند طراحی داخلی یک روششناسی قاعده دار و هماهنگ را دنبال می کند. شامل تحقیق، تحلیل و انضمام دانستنی در روند خلاقیت که به وسیله آن احتیاجات و منابع مشتری را به ارضا می رساند و به تولید یک فضای داخلی که هدف پروژه را ایجاد میکند می رسد. یک طراح داخلی کارش را فراتر از خیلی از انضباط ها، از جمله روانشناسی محیطی، معماری، طراحی تولیدی و دکوراسیون تجاری (از نظر زیباشناسی و فضایی) ترسیم می کند. آنها فضا هایی تقریبا از هر نوع ساختمان شامل هتلها - فضاهای اداری – مدارس – بیمارستانها – فضاهای مسکونی – خصوصی – فروشگاهها – رستورانها – تئاترها و ترمینالهای فرودگاه را طرح می دهند. امروزه طراحان داخلی باید با جزییات معماری مانند طرحهای کف، تعمیرات خانه و دستورالعملهای ساختمان هماهنگ باشند. بعضی از طراحان داخلی واقعا معمار خوبی هستند
در قلمرو قدرتی که دولت حرفه را درست کرده، طراحان باید از وضعیتهای مختلف زیادی دیدن کنند و شایستگی شان را در تمام حوزه حرفه نشان دهند نه فقط در یک تخصص. طراحان ممکن است اقدام به تهیه اعتبار نامه تخصصی که شرکتهای خصوصی ارائه داده اند کنند. در ایالات متحده، طراحان داخلی که همچنین تجارب محیطی در راه حل طراحی برای ساختمانهای قابل تحمل را دارند می توانند، اعتبارنامه ای در این زمینه با عنوان آزمون رهبری در انرژی و طراحی محیطی را دریافت کنند
Facon_Archi
04-11-2010, 22:15
در اصل توی ایران رشته ی رسمی ای نیس ولی خارج از ایران رشته ی تحصیلی هم هست
لغت گرافیتی (دیوارنویسی) از واژه گرافیو در زبان ایتالیایی مشتق شده است که به معنی اثر گذاری سریع یا خط خطی است و ممکن است اصل این واژه به " گرافایر"( نوشتن با قلم فلزی ) در لاتین عامیانه باز گردد. [گرافیون: نوشتن (1) بر اساس ریشهشناسی لغوی این واژه از مدتها پیش به معنی نوشتن یا حک خطوط روی سطوح مورد استفاده بوده است.] - از امریکن هریتیج دیکشنری
دیوارنویسی بخشی از هنر های خیابانی ونیز از عناصر اصلی فرهنگ هیپ هاپ بشمار میآید. منظور از هنر خیابانی آن بخش از گرافیک است که در کوچه و خیابان و سطح شهر با آن برخورد میکنیم. این هنر تاریخچهای بسیار کهن دارد و ریشه در سنگنبشتههای تاریخی غارها و کتیبههای باستانی نقاشی های دیواری در ابعاد گوناگون دیدهاید که از همین دستهاند. در سده بیستم و کمابیش همزمان با جنگ جهانی دوم، مشاهده درج نام و نشان گروهها بر روی دیوارها تبدیل به امری عادی شد. در برخی مواقع این دیوارنویسیها بسیار با دقت و هنرمندانه اجرا میشوند و سبکهای متعددی به خود میگیرند. برخی از این آثار بار معنایی بیشتری را به دوش میکشند که ممکن است حاوی یک پیام اجتماعی یا سیاسی باشد که حتی با استفاده از افشانههای رنگی بر روی دیوارها، ساختمانها و قطارها رسم میشوند. شاید شما هم تصاویری از دیوار برلین را دیده باشید که لبریز از این آثار بود یا نگارههای دیگر اینترنتی را که دست به دست یا بهتر بگویم ایمیل به ایمیل میچرخند که حاوی تصاویر نقاشیشده سه بعدی بر کف خیابانها هستند. اینها تماماً هنرهای خیابانی هستند. در ایران دیوارنویسی به دو دسته بخش میگردد: دیوارنویسی مردمی و دیوارنویسی حکومتی. دسته نخست بیشتر گویای مسائل سیاسی روز مخالفت با سامانه حاکم و یا تبلیغات مشاغل و آگهیهاست. دسته دوم در خدمت تبلیغات عقیدتی حاکم و نمایان ساختن برنامههای ایدئولوژیکی حکومت فعلی است.
دیوارنویسی هچنین یکی از رشتههای وابسته به تزئینات شهری است که با کارکردهای متفاوتی، متناسب با نیاز فرهنگی صورت می پذیرد. از جمله خطوط نوشتاری برای شعار و تصویر سازی برای زیباسازی شهری یا تبلیغات فرهنگی و بطور کلی رسم هر گونه اثر هنری شامل بر متن، تصویر و برجسته نگاری که توسط طراح صورت پذیرفته باشد.
گرافیتی یا نقاشی دیواری به آن دسته از دیوارنوشتهها یا نقاشی هایی گفته میشود که با انگیزهای شخصی روی در و دیوار شهرها و اماکن عمومی کشیده میشود.این کار تقریباً در همه جای دنیا با منع قانونی مواجه است.
گرافیتی با نوشتههای سر دستی و یادگاریهای روی دیوار متفاوت بوده و نیز مختص سن یا طبقه فزهنگی و اقتصادی خاصی نیست .
امروزه گرافیتی بیش از هر هنر دیگری مورد بد فهمی و استفاده نا به جا واقع شده است و در بسیاری از کشورها جنبه تاثبر گذار و بیان گرای خود را از دست داده و صورت دیوار نوشتههایی رنگارنگ و پرپیچ و تاب ( که آن هم خالی از ارزش نیست ) مبدل شده است.استفادههای نابجا و یک جانبه از گرافیتیهای نوشتاری در کلیپهای ویدتویی و تبلیغ بیش از حد این رسانهها در منسوب کردن آن به فرهنگ معترض سیاهان نیز از دلایل اصلی این عدم توجه و دست کم گرفتن است .
Miss Artemis
04-11-2010, 22:17
چاپ
چاپ؛ یعنی تمدن؛ یعنی پیشرفت؛ یعنی عامل رشد و شکوفایی و گسترش و حفظ علم و فرهنگ و ادب؛ صنعتی که گذشته رابه حال و حال را به آینده پیوند داده است. صنعت چاپ در طی دهههای اخیر با رشد و گسترش روزافزونی روبرو بوده است؛ بویژه در طول دهه 80 که انقلاب چاپ الکترونیک، موج شدیدی در دیجیتالی کردن فرآیندهای صنعت چاپ ایجاد کرد. در واقع دیجیتالی شدن هنرهای گرافیکی، پتانسیلهای بیشتری را در صنعت چاپ نمایان ساخته است. نوآوریهای جدید و مهم در عرصه فنآوری دیجیتال، باعث کوتاه شدن مسیر انتقال و تکامل صنعت چاپ از مهارتهای اولیه و فعلی آن به سوی فنآوریهای جدید شده است.
سیستمهای چاپ دیجیتالی، دستگاههای چاپ با قابلیت چاپ مستقیم تصاویر، فنآوری چاپ غیرضربهای، چاپ در زمان نیاز و ...، همگی نشان دهنده تجهیزات و امکانات جدید و بازارهای جدید صنعت چاپ است. از همینرو امروزه صنعت چاپ را نمیتوان همچون گذشته به روش استاد و شاگردی فرا گرفت و لازم است مدیر یک چاپخانه یا ناظر چاپ، این صنعت مهم و حیاتی را که هم جنبه فنی و هم جنبه هنری دارد، به صورت آکادمیک بیاموزد.وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بر پایه همین نیاز، در سال گذشته، رشته چاپ را به عنوان یکی از رشتههای گروه آزمایشی هنر در دانشگاه هنر ارائه کرد.در رشته چاپ، دانشجویان با سه مرحله پیش از چاپ، چاپ و پس از چاپ آشنا میشوند و در نهایت میتوانند یک محتوای گرافیکی یا بصری را بر روی یک محصول فیزیکی پیاده سازند.
به عبارت دیگر، فارغالتحصیل این رشته در مرحله قبل از چاپ؛ یعنی مرحلهای که طراح آماده چاپ میشود، با طراح همکاری میکند تا طرحی مناسب برای چاپ ارائه دهد؛ زیرا برخی از اوقات یک گرافیست، طرحی را ارائه میدهد که روی کاغذ یا کامپیوتر بسیار جالب است، امّا پیادهسازی آن یا عملی نیست یا مقرون به صرفه نمیباشد و یا در زمان کوتاه موردنظرِ مشتری، امکانپذیر نیست. دانشآموخته این رشته در مرحله چاپ نیز میداند که چگونه پارامترهای مختلف را رعایت کند تا قدم به قدم کار با کیفیت مطلوب تولید شود و ضمن رعایت کیفیت و راندمان بالا، زمان آمادهسازی کاهش یافته و از ضایعات جلوگیری گردد و با کمترین هزینه به نیازهای متنوع مشتریان پاسخ داده شود.
موقعیت شغلی در ایران:
فارغالتحصیل این رشته در مرحله پس از چاپ نیز به مجموعه فعالیتهای متنوع این مرحله از جمله ورنی زنی، سلفون کشی، دایکات، برش، قالبسازی، طلاکوبی و مواد مصرفی آنها مدیریت و نظارت دارد.
تواناییهای لازم :
در تمام کشورهای دنیا، دپارتمانهای چاپ در دانشکدههای هنری قرار دارد؛ زیرا آنچه دانشجویان در رشته چاپ میآموزند، ساخت ماشینآلات چاپ نیست که در دانشکدههای فنی آموزش داده شود. کارشناس چاپ میآموزد که چگونه فرآیند تولید یک کار چاپی از مرحله قبل از چاپ؛ یعنی مرحلهای که طرح مشخص میشود تا مرحله پایان چاپ و هنگامی که کار برای توزیع آماده میشود، بخوبی انجام گیرد؛ کاری که نیاز به آشنایی با طراحی و گرافیک دارد؛ یعنی مدیر یک چاپخانه هنگامی که یک طرح به او ارائه میشود، باید بتواند طرح را درک کرده و با آن ارتباط برقرار کند. به عبارت دیگر، فارغالتحصیل این رشته باید با فارغالتحصیلان سایر رشتههای هنری زبان مشترک داشته باشد. اما این به معنای آن نیست که چاپ یک رشته هنری است. چاپ مجموعهای از هنر و صنعت است و دانشجویان هر پنج گروه آزمایشی در صورت علاقهمندی به فرآیند چاپ و داشتن یک پایه هنری میتوانند در این رشته موفق شوند.
موقعیت شغلی در ایران :
فارغالتحصیلان رشته چاپ با شناخت خصوصیات هر یک از سیستمهای چاپی و تقدم و تأخر عملکرد هر یک از آنها، تأثیر بسزایی در کیفیت محصولات چاپی و در نهایت در پیشبرد توسعه اجتماعی خواهند داشت؛ زیرا صنف چاپ به عنوان صنعت میان رشتهای، به نحوی با همه فرآوریهای صنعتی و محصولات کشاورزی و نیز بازاریابی داخلی و خارجی و همچنین تمام جنبههای توسعه اجتماعی سر و کار دارد و در واقع یکی از پایههای مهم موفقیت در رشتههای یاد شده و جنبههای مختلف حیات جامعه است.به عبارت دیگر، فارغالتحصیلان چاپ میتوانند در عرصههای مختلف صنعتی و فرهنگی حضور فعالی داشته باشند.
برای مثال در سال تحصیلی 84- 83 تعداد 797 عنوان کتاب درسی با شمارگان بیش از 167 میلیون جلد چاپ شد و در اختیار دانشآموزان قرار گرفت. بدون شک فرآیند چاپ این کتابها که اکثراً تمام رنگی بوده و هر ساله تا حدودی نیز تغییر میکنند، بسیار پیچیده و تخصصی است و نیاز به مدیران تولید و کارشناسان متخصص چاپ بسیار ماهر و با تجربه دارد. چون فرآیند چاپ باید به گونهای انجام گیرد که در کوتاهترین زمان و با کمترین هزینه، کتابها بدون غلط، با کیفیت بالا و یکسان و در تیراژ میلیونی چاپ شود.همچنین میتوان به چاپ روزنامهها و نشریات کثیرالانتشار اشاره کرد که یک کار صنعتی است. ناظران چاپ این گونه رسانهها و همچنین مدیران چاپخانهها باید متخصص رشته چاپ باشند تا چاپخانهها بهترین بازدهی را داشته باشند. نیازی که در حال حاضر نیزکاملاً احساس میشود.
درسهای این رشته در طول تحصیل:
دروس پایه:
ریاضیات و آمار، شیمی عمومی، طراحی پایه، فیزیک، مبانی کامپیوتر و اینترنت، مبانی هنرهای تجسمی، رسم فنی عمومی و پرسپکتیو، روش تحقیق، عکاسی پایه، آشنایی با هنر و تمدن ایران، آشنایی با هنر و تمدن جهان
دروس اصلی:
کارگاه عکاسی رنگی، کارگاه گرافیک، گرافیک کامپیوتر، صفحهآرایی، طراحی بستهبندی، طراحی و چاپ اوراق بهادار، کارآموزی،
دروس تخصصی:
آزمایشگاه مواد، تاریخ فناوری چاپ، استانداردشناسی صنعت چاپ، مروری بر روشهای چاپ، زبان تخصصی، تکنولوژی بستهبندی، تکنولوژی صحافی، کارگاه چاپ افست، لیتوگرافی، شناخت کاغذ و مرکب، اقتصاد چاپ و بازاریابی چاپ، قوانین و مقررات چاپ، کارگاه چاپ دیجیتال، کارگاه چاپ فلکسو، کارگاه چاپ گراور، کارگاه چاپ سیلک اسکترین، طرح و رساله.
Facon_Archi
04-11-2010, 22:28
موسیقی، به هر نوا و صدایی گفته میشود که شنیدنی و خوشآیند باشد و انسان یا موجودات زنده را دچار تحولی کند. موسیقی بیان احساسات انسان است به وسیله اصوات. موسیقی هنری است دارای نوا و سکوت.
واژه موسیقی از واژهای یونانی و گرفته شده از کلمه Mousika و مشتق از کلمه Muse میباشد که نام رب النوع حافظ شعر و ادب و موسیقی یونان باستان میباشد.
موسیقی را هنر بیان احساسات به وسیله آواها گفتهاند که مهمترین عوامل آن صدا و ریتم هستند و همچنین دانش ترکیب صداها به گونهای که خوش آیند باشد و سبب انبساط و انقلاب روان گردد نیز نامیده میشود.
تعاریف گذشتگان درباره موسیقی
پیشینیان موسیقی را چنین تعریف کردهاند: معرفت الحان و آنچه التیام الحان بدان بود و بدان کامل شود. ارسطو موسیقی را یکی از شاخههای ریاضی میدانسته و فیلسوفان اسلامی نیز این نظر را پذیرفتهاند، همانند ابن سینا که در بخش ریاضی کتاب شفا از موسیقی نام بردهاست ولی از آنجا که همه ویژگیهای موسیقی مانند ریاضی مسلم و غیرقابل تغییر نیست، بلکه ذوق و قریحه سازنده و نوازنده هم در آن دخالت تام دارد، آن را آن را هنر نیز می نامند در هر صورت موسیقی امروز دانش و هنری گستردهاست که دارای بخشهای گوناگون و تخصصی میباشد.
صدا در صورتی موسیقی نامیده میشود که بتواند پیوند میان اذهان ایجاد کند و مرزی از جنس انتزاع آن را محدود نکند
تقسیم بندی موسیقی
موسیقی به دو بخش تقیم می شود:
1-موسیقی ضربی
2-موسیقی بی ضرب
موسیقی ضربی به موسیقی هایی گفته میشود که دارای وزن باشد مانند آهنگ هایی که برای رقص ساخته شده باشد؛پیش در آمد ،مارش و غیره موسیقی بی ضرب آن است که دارای وزن معین و معلومی نباشد که بهترین نمونه آن آوازهای موسیقی ایرانی می باشد
سبک موسیقی
سبک موسیقی یا گونهٔ موسیقی یک مقوله یا نام است که برای توصیف صفات یک گروه از آهنگها که با هم عناصر مشترکی نشان میدهند بکار میرود. برخی سبکها مثلآ موسیقی ایرانی، هندی، غربی و جز اینها تعریفی جغرافیایی دارند و برخی دیگر مثلآ موسیقی باروک و سنتی تعریفی مربوط به زمان و دوره دارند. همچنین دستهای دیگر از موسیقیها مانند سبکی به نام موسیقی آرایشگاهی بنا به نیازمندیهای دقیق فنی تعریف میگردند.
Miss Artemis
04-11-2010, 22:39
صنایع دستی
در همه جا حضور دارد. از شمال تا جنوب، از شرق تا غرب، از کویر تا کوه، از سیاهچادرهای عشایری تا خانههای ساده روستائیان، از کارگاههای ابتدایی و قدیمی واقع در کوچه پس کوچههای شهر تا فرهنگسراهای شهرهای بزرگ و از قبل از تاریخ تا امروز.سخن از صنایع دستی است. صنایعی که گاه به شکل فرش و گلیم جلوهگر میشوند و زمانی لطافت و ظرافت خویش را در منبّت و معرّق، گچبری و آیینهکاری، سفال و سرامیک به نمایش میگذارند. اما به هر نقش و شکلی که باشند، بیانگر عشق به پاکی و زیباییاند، چرا که خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد.صنایعی که روح خود را از هنر وام گرفتهاند و جسمشان ارتباطی نزدیک با صنعت دارد و همین ویژگی است که تعریف صنایع دستی را به طور اعم و به طور اخص به عنوان یک رشته دانشگاهی دشوار کرده است.
چرا که عدهای از اساتید و صاحبنظران، این رشته از دید هنر بررسی میکنند و عدهای دیگر آن را به عنوان یک صنعت میبینند و بالاخره عدهای نیز معتقدند که صنایع دستی تلفیقی از هنر و صنعت است و حتی بعضی از استادان و کارشناسان میگویند علت اینکه نمیتوان رشته فوق را به درستی تعریف کرد عنوان نامناسب این رشته است و باید به جای صنایع دستی عنوان دیگری را برای این رشته انتخاب نمود.رشته صنایع دستی رشتهای است که در آن هنر و کاربرد در کنار هم قرار دارد؛ یعنی برخلاف هنر محض مثل هنر نقاشی که کاربرد روزمره ندارد در این رشته ساخت وسایل هنری که کاربرد روزمره نیز داشته باشند، مورد توجه است. برای مثال میتوان به ساخت یک کاسه زیبا یا کیف زیبا اشاره نمود. در این رشته دانشجویان طی چهار سال اطلاعات متوسطی درباره 24 گروه بزرگ انواع صنایع دستی ایران که شامل 152 شاخه میشود، به دست میآورند همچنین با پرداختن به یکی از چهار گرایش صنایع چوب، سفال، نگارگری و طراحی فرش از نظر اجرا و کارشناسی آثار، در گرایش فوق صاحب تخصص شده و مهارتهای لازم را برای تولید آثار صنایع دستی در گرایش انتخابی خود به دست میآورند.
تواناییهای لازم :
بزرگترین سرمایه هر فرد برای ورود به این رشته عشق و علاقه است. همچنین باید پایمردی و حوصله لازم را برای آموختن صنایع دستی داشت و در طراحی بخصوص طراحی سنتی قوی و با نقوش سنتی آشنا بود. همچنین یک دانشجوی صنایع دستی لازم است با فرهنگ و سنت قدیم کشور و ماشینها و ابزار جدید آشنا شود و در نتیجه طرحهایی ارائه دهد که هم اصالت بومی و هم نوآوری هنری داشته باشد. و در نهایت آشنایی با ادبیات کهن و نو ایران برای دانشجویان این رشته یک ضرورت است زیرا هنر ما ارتباط تنگاتنگ با ادبیاتمان دارد و هیچ هنرمند ایرانی نمیتواند با ادبیات ایران بیگانه باشد. گفتنی است دانشجویان صنایع دستی باید از آمادگی جسمانی برخوردار باشند. برای مثال در رشتهای مثل خاتم که ظرافت حرف اول را میزند، داشتن دستهایی چابک و ماهر بسیار مهم است.
موقعیت شغلی در ایران :
فارغالتحصیلان این رشته میتوانند در سازمانهایی مثل سازمان میراث فرهنگی، سازمان صنایع دستی ایران، اداره کل صنایع دستی در وزارت جهاد کشاورزی، سازمان ایرانگردی و جهانگردی، بنیاد مستضعفان و جانبازان، اداره کل موزهها و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به کارهای پژوهشی، تحقیقاتی یا کارشناسی بپردازند. همچنین میتوانند با دایر کردن کارگاهی در خانه، هم درآمد بهتری داشته باشند و هم آنچه دوست دارند، بسازند که در این صورت فارغالتحصیلان صنایع دستی به دو صورت میتوانند فعالیت کنند؛ یکی ساخت آثاری که جنبه موزهای و تزئینی دارد و یکی تولید صنایعی که کاربرد داشته و البته جنبه هنری نیز داشته باشد. در ضمن کارهای پژوهشی را نیز باید در نظر داشت. هرچند که تاکنون به این بخش بیتوجهی شده است. برای مثال درباره فرش ایران بیشتر مقالهها و کتابهایی که داریم، خارجی است و نیاز به کارشناسان ایرانی که در این زمینه تحقیق و پژوهش کنند، کاملاً احساس میشود.
درسهای این رشته در طول تحصیل :
طراحی پایه، مبانی هنرهای تجسمی ، کارگاه حجمسازی، هندسه نقوش ، آشنایی با هنرهای سنتی، تاریخچه کتابت، خوشنویسی و طراحی حروف ، کارگاه صنایع دستی 1 "آشنایی با همه کارگاهها"، طراحی سنتی، رنگرزی پشم و الیاف، آبگینه، سفال و سرامیک، مینیاتور و تذهیب، بافت، چوب، فلز، آشنایی با هنر در تاریخ ، کارگاه عکاسی پایه، انسان، طبیعت، طراحی، تحول در صنایع دستی دنیا، هنر و تمدن اسلامی ، تحقیق در صنایع دستی ایران ، طراحی اشیا در تمدن اسلامی، تحقیق در صنایع دستی ، مرمت و نگهداری آثار هنری، پروژه.
Facon_Archi
04-11-2010, 22:50
هنر چیدمان یا «هنر اینستالیشن»Installation art)استفاده کردن از عناصر مختلف است برای بیان تجربه هنرمند از «فضا»یی مشخصآنچه این هنرمندان در آن شریکند،نه موضوع خام،مواد خام،یا روشهای خاکار،بلکه،علاقه آنها وتعهدشان به دیدگاهی گسترده تر از آفرینش هنری واز این راه کشف خود است
موادی که در چیدمان استفاده میشوند شامل طیف وسیعی هستند: از مواد و اشیاء زندگی روزمره و طبیعت گرفته تا رسانههای جدید نظیر ویدیو، صدا ،پرفورمانس(هنر اجرا)،کامپیوتر و حتی اینترنت.
هنر چیدمان لزوماً در نگارخانههای هنری اجرا نمیشود، بلکه ممکن است در هر فضای عمومی یا شخصی اجرا شود. بعضی از چیدمانها فقط برای فضای خاصی طراحی شدهاند.
سبکهای استفادهشده در هنر چیدمان بسیار متنوع هستند؛ از انتزاعی(آبستره) گرفته تا روایی ، از سیاسی یا صرفا نظری اثری موقتی یا ماندگار .
نامگذاری این سبک هنری در دهه ی 1970 بود ولی پیشروان آن متعلق به اوایل قرن بیستم بودند. در اواخر دهه 1910 جلوههایی از هنر چیدمان در آثار هنرمندانی که میخواستند فراتر از قراردادهای مرسوم هنر نقاشی و مجسمه سازی بروند دیده میشد. این افراد معتقد بودند هنرهای زیبا باید با معماری در آمیخته شود
Miss Artemis
04-11-2010, 22:59
نقاشی
میگویند "زئوس" و "پاراسیو" از معروفترین نقاشان یونان باستان بودند و با یکدیگر رقابت داشتند. روزی آنها در یک مسابقه نقاشی در حضور مردم شرکت کردند تا بهترین نقاش یونانی انتخاب شود. "زئوس" روی تابلوی خود یک خوشه انگور کشید و در این کار چنان مهارتی از خود نشان داد که پرندگان به تصور آنکه خوشه انگور واقعی است، به سوی آن هجوم آوردند. "پاراسیو" نیز برای نشان دادن نقاشیاش از رقیب خود دعوت کرد تا پرده نقاشی را کنار بزند اما وقتی زئوس برای کنار زدن پرده نقاشی جلو رفت، متوجه شد که پردهای وجود ندارد بلکه "پاراسیو" خود پرده را نقاشی کرده است و در نتیجه همگان برتری پاراسیو را به رسمیت شناختند.این داستان را بسیاری از ما به عنوان اوج قدرت یک نقاش در خلق یک شاهکار هنری شنیدهایم اما آیا نقاشی یعنی همین؟ آیا هنر نقاش این است که آنچنان ماهرانه طبعیت را تقلید کند که حتی خود طبعیت را نیز به اشتباه بیندازد؟
در این صورت چگونه میتوان به نگارههای دیوارهای غارها یا آثار هنرمندان مدرن، نقاشی گفت؟استادان و هنرمندان نقاشی بر خلاف نظر افرادی که نقاشی را فتوکپی طبیعت میدانند، معتقدند که نقاشی هنری است که در پیوند با اندیشه، جهانبینی و شرایط حاکم بر جامعه شکل میگیرد و معنا و مفهوم پیدا میکند و نهایتاً در غالب تصویر بیان میگردد.البته براساس این تعریف نمیتوان تعریف نقاشی را با هنرهای تجسمی دیگر مانند گرافیک یا طراحی مشخص نمود و این به دلیل آن است که امروزه مرز بین بسیاری از هنرها شکسته شده است و نمیتوان با خطکش لغات، حیطه یک هنر را تعیین کرد.
رشته نقاشی فضایی را ایجاد میکند که هر دانشجوی خلاق متناسب با توان، سلیقه، دانش و ذهنیت خویش، دنیای خاص آفرینندگی خود را در آن مییابد و در نتیجه میتواند آثاری را خلق کند که باعث تحول خود و در مرحله بعد جامعهاش گردد. این رشته به آموزش سبکهای برجسته نقاشی معاصر ایران و جهان میپردازد و در کنار آن دانشجویان دروسی مثل طراحی، اطلاعات و مبانی هنرهای تجسمی، تاریخ هنر و تاریخ عمومی نقاشی را میگذرانند. یک دانشجوی رشته نقاشی در طی تحصیل در دانشگاه میآموزد که خوب ببیند، تحلیل کند، دانش خود را وسعت ببخشد و آنچه را که یاد گرفته است در سطوح مختلف اشاعه بدهد. به همین دلیل اگر فردی قریحه و ذوق نقاشی نداشته باشد، با ورود به رشته نقاشی فقط یکسری اطلاعات به دست میآورد و بازدهی نخواهد داشت.
تواناییهای لازم :
دانشجوی رشته نقاشی باید ویژگیهای جسمی و روحی خاصی داشته باشد تا بتواند در این رشته موفق گردد و به همین دلیل نیز آزمون نقاشی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی به صورت نیمهمتمرکز برگزار میشود؛ یعنی پیش از ورود به دانشگاه استعداد و خلاقیت داوطلب در یک آزمون عملی سنجیده میشود تا بهترین و توانمندترین داوطلبان وارد دانشگاه گردند. از سوی دیگر نقاش؛ یعنی خلاق؛ یعنی آفریننده؛ یعنی کسی که از مرز بایدها و نبایدها میگذرد تا طرحی نو دراندازد و به همین دلیل نمیتوان به او دستور داد که چگونه باش و از چه راهی برو تا موفق شوی. در واقع یک نقاش نمیتواند در چهارچوبی مشخص و معین محدود گردد. و بالاخره باید گفت که هنر نقاشی مثل هر هنر دیگری کار طاقتفرسا، هوش، نبوغ و شعور فراوان نیاز دارد.
موقعیت شغلی در ایران :
یک فارغالتحصیل نقاشی نباید انتظار داشته باشد که تنها مشغله و منبع درآمدش نقاشی کشیدن باشد چرا که حتی نقاشهای موفق و معروف جهان نیز تنها مشغلهشان کشیدن نقاشی نیست بلکه در کنار نقاشی، به تدریس نقاشی نیز میپردازند. کاری که بسیار مثمر ثمر است، چون تدریس و ارتباط با دیگران، تأثیر به سزایی در دید، ذهن و اندیشه یک نقاش میگذارد. در کشور ما نیز یک نقاش میتواند علاوه بر نقاشی به تدریس این هنر در مراکز آموزش عالی یا آموزشگاههای آزاد و به فعالیت در مطبوعات و نشریات، صداوسیما، فرهنگسراها، سازمان میراث فرهنگی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شهرداریها (به عنوان طراح و مجری نقاشیهای دیواری) بپردازد.
درسهای این رشته در طول تحصیل :
دروس پایه:
مبانی هنرهای تجسمی ، کارگاه طراحی پایه(سطح یک) ، کارگاه عکاسی پایه، هندسه مناظر و مرایا، کارگاه چاپهای دستی، کارگاه حجمسازی، تجزیه و تحلیل و نقد آثار هنرهای تجسمی، هنر و تمدن اسلامی ، آشنایی
با هنر در تاریخ.
دروس اصلی:
کارگاه طراحی (سطح دو) ، نقاشی دیواری ، کارگاه نقاشی دیواری (سطح یک)، کارگاه نقاشی (سطح یک)، تاریخ عمومی نقاشی، تجزیه و تحلیل و نقد آثار نقاشی.
دروس تخصصی:
کارگاه طراحی (سطح سه) ، کارگاه نقاشی (سطح دو)، کارگاه نقاشی(سطح سه)، مرمت آثار نقاشی. طرح عملی جامع، طرح و رساله نهایی
Miss Artemis
05-11-2010, 13:39
کاردانی هنرهای سنتی
هنرهای سنتی از میراثهای عمده فرهنگی کشور و محل اصالتها و ارزشها و از زمینههای مطمئن و مناسب برای حرکت آینده هنری است. بدون شک راههای توجه و تقویت این هنرها، ایجاد دورههای آموزش عالی درسطوح گوناگون است تا ضمن مطالعه و پژوهش مستمرو نتیجه بخش، راهیابی به سوی آیندهای پر بار تر میسر گردد.فارغالتحصیلان این رشته با آموزشهای نظری و کارگاهی خود و آشنایی و کار عملی در زمینه هنرهای سنتی قادر خواهند بود، در انجام پژوهشهای هنرهای سنتی و نیز حفظ و احیای این هنرها، به صورت کمک برای کارشناس نقش داشته باشند و اداره واحدها و کارگاههای تولیدی را در چهارچوب ادارات و سازمانهای فرهنگی دولتی یا بخش خصوصی بر عهده بگیرند گفتنی است که این دوره مشترکات قابل توجهی با کارشناسی صنایع دستی دارد.
درسهای این رشته در طول تحصیل :
دروس پایه :
کارگاه طراحی پایه، هنر وتمدن اسلامی، آشنایی با هنر فرهنگهای همجوار، آشنایی با مردم شناسی و روشهای ایران، آشنایی با هنرهای سنتی آن، آشنایی با باستانشناسی و روشهای آن.
دروس اصلی :
ترسیم فنی، خطوط و خواندن کتیبههای اسلامی، هندسه نقوش درهنرهای سنتی ایران ، طرح اشیاء در تمدن اسلامی ، حفظ و احیاء هنرهای سنتی، موسیقی از نظر اسلام، آشنایی با موسیقی بومی مناطق ایران، نمایش در ایران .
دروس تخصصی:
کارگاه هنرهای سنتی، کارآموزی پژوهش در هنرهای سنتی
Miss Artemis
05-11-2010, 14:23
کارگردانی تلویزیون
طبق آماری که در سال 1993 گرفته شده است، نوجوانان آمریکایی تا پایان دبیرستان 19 هزار ساعت به تلویزیون نگاه میکنند؛ یعنی بیشتر از مدت زمانی که در کلاس درس حضور دارند، وقت خود را صرف تماشای تلویزیون میکنند. متأسفانه درکشور ما آمار دقیقی در این زمینه وجود ندارد. اما تأثیرپذیری بسیار زیاد نوجوانان و جوانان ما از شخصیتهای تلویزیونی، بیانگر آن است که جوانان، بخش عظیمی از وقت خود را صرف تماشای تلویزیون میکنند و در این میان تله تئاترها، فیلمها و سریالهای تلویزیونی که در حیطه کار کارگردانان تلویزیون است، بیشترین مخاطب را دارند.تخصص کارگردانی تلویزیون از سال گذشته در دانشکده صدا و سیما در دو گرایش نمایش و مستند ارائه میشود.
گرایش نمایش :
کارگردانی تلویزیونی یک رشته کاربردی است و هدف آن تربیت نیروی متخصص، متعهد و خلّاق برنامهساز در جهت سیاستهای سازمان صدا و سیما است؛ افرادی که به یاری معلومات و مهارتهای فنی، تکنیکی، هنری و تحلیلی، زمینه ساخت و تولید انواع برنامههای تلویزیونی را فراهم میآورند. در واقع کارگردان تلویزیون کسی است که ذهنیت خود را با استفاده از آموزشهای کلاسیک و آکادمیکی که در خصوص برنامهسازی تلویزیون در طول دوران تحصیل کسب کرده است، به تصویر میکشد و با خلاقیت و نوآوری به تولید برنامههای تلویزیونی میپردازد. در این میان، دانشجویان گرایش نمایش، به مطالعه، پژوهش و تجربه در کارگردانی انواع برنامههای داستانی تلویزیون اعم از سریالها، برنامههای کوتاه و تلهتئاترها میپردازند. به عبارت دیگر، دانشجویان این گرایش، روشهای طراحی و تولید یک برنامه داستانی از عرصه ایده تا ساخت در استودیو یا واحد سیار، پخش و ارزشیابی آن را فرا میگیرند و در این میان با چگونگی نقد و تحلیل برنامههای تلویزیونی، تحولات اجرا، تصویرنامهنویسی، جلوههای خاص، طراحی صحنه، شیوههای بیان و نحوه ارتباط تنگاتنگ فرم و محتوا آشنا میشوند.گفتنی است که تمامی این دروس همراه با فعالیتهای عملی و کارهای کارگاهی است تا دانشجویان با استفاده از امکانات و تجهیزات کاربردی دانشکده و سازمان صدا و سیما بتوانند، تجربه و مهارت لازم را برای ساخت و تولید برنامههای داستانی تلویزیونی کسب نمایند.
درسهای این رشته در طول تحصیل:
دروس مشترک در هر دو گرایش:
مبانی ارتباطات، مردمشناسی و رسانههای تصویری، عکاسی، آشنایی با هنر در تاریخ، تاریخ تلویزیون و فناوری رسانههای جدید، حکمت هنر اسلامی، ارتباطات بصری، آشنایی با فلسفه، پژوهش و نگارش در تلویزیون،
تلویزیون:
زبان و ساختار، درک و بیان بصری، مخاطبشناسی تلویزیون، فلسفه هنر، ابزارشناسی تولید، شناخت عوامل نمایش، گونهشناسی فیلم، مبانی برنامهسازی تلویزیونی، کارگاه تصویر و نور، مبانی تدوین، مبانی برنامهسازی تک دوربینه، گونهشناسی برنامههای تلویزیونی، مبانی کارگردانی نمایش، مستندشناسی، موسیقی در فیلم و تلویزیون، تدوین دیجیتال، جلوههای خاص، کارگاه چند رسانهای، طراحی و مدیریت تولید، تلویزیون آموزشی، پروژه نهایی.
دروس تخصصی گرایش نمایش:
بازیگردانی و کارگردانی، برنامهسازی استودیویی، تصویرنامه نویسی، سمینار برنامهسازان تلویزیونی، واحد سیار، برنامهسازی تک دوربینه، کارگاه نمایش تلویزیونی.
گرایش مستند :
با اشتیاق دوربین را به دست میگیرد و شتابان در موج جمعیت، در بازارها، کنار رودخانهها و در حاشیه جنگلها به دنبال سوژه میگردد. زمانی از شقایقها و آلالههای خفته در سینه کوهساران صحنههای زیبایی مییابد. زمانی دیگر از رازهای نهفته در سینه کوهنشینان و کویرنشینان آگاهی مییابد و آیینها، آداب و رسوم و سور و سوگ مناطق مختلف ایران را به یاری عدسی دوربین خود به تصویر میکشد تا تنوع فرهنگی و تعدد میراثهای فرهنگی ایران را به نمایش گذارد.این، بخشی از دنیای کارگردانی مستند است؛ دنیایی که حیطه بسیار گسترده و وسیعی دارد و از یک سو شامل گزارش خبری، ورزشی و اجتماعی میشود و از سوی دیگر مستند مردمشناسی یا طبیعت را در برمیگیرد. در واقع مستند، خوراک بسیار مهمی برای تلویزیون است و خیلی از برنامههای تلویزیونی؛ از جمله گزارشهای اجتماعی، ورزشی، مردمشناسی یا مستندهای طبیعت در این حیطه قرار دارد. از همینرو، از سال گذشته مستندسازی به عنوان یکی از گرایشهای کارگردانی تلویزیون در دانشکده صدا و سیما مطرح گردیده است و دانشجویان این گرایش با آموزش دروسی از قبیل فرم و محتوا در مستند تلویزیونی، ژورنالیسم تلویزیونی و مجله تلویزیونی، اطلاعات لازم را برای مستندسازی کسب میکنند.
دروس تخصصی گرایش مستند:
مستند تلویزیونی: فرم و محتوا، نویسندگی برای مستند، مستندسازی، تاریخ و نقد فیلم مستند، ژورنالیسم تلویزیونی، سمینار بررسی مستندسازان، مجله تلویزیونی.
مستند تلویزیونی:
فرم و محتوا، نویسندگی برای مستند، مستندسازی، تاریخ و نقد فیلم مستند، ژورنالیسم تلویزیونی، سمینار بررسی مستند سازان، مجله تلویزیونی.
تواناییهای لازم :
صدا و سیما از همه هنرها؛ از جمله موسیقی، معماری، ادبیات، نقاشی، طراحی، خطاطی و عکاسی بهره میگیرد. به همین خاطر، دانشجوی کارگردانی تلویزیون باید اطلاعات هنری گستردهای در همه این زمینهها داشته باشد. اما متأسفانه گاه داوطلبان شرکتکننده در مصاحبه حضوری این دانشکده، از مهمترین و بدیهیترین اطلاعات هنری بیخبر هستند. برای مثال هیچ اطلاعی از موسیقی کلاسیک و بزرگترین موسیقیدانهای آن مثل باخ یا بتهوون ندارند. حتی داوطلبی در پاسخ به این سؤال که موسیقی کلاسیک چیست، گفته است که موسیقی بدون کلام را موسیقی کلاسیک میگویند!!همچنین برخی از داوطلبان نمیتوانند آنچه را که میخواهند، بگویند. چنین افرادی نمیتوانند کارگردان موفقی شوند؛ چون کارگردان باید بتواند با بازیگر یا فیلمبردارش بخوبی ارتباط برقرار کند و بگوید که از او چه انتظاری دارد.
همچنین دانشجویان این رشته باید روابط اجتماعی خوبی داشته و بتوانند یک گروه را بخوبی اداره کنند. از همینرو، افراد گوشهگیر و منزوی و کسانی که منتظرند دیگران وظایفشان را به آنها گوشزد کنند، در این رشته موفق نخواهند شد.در کل داوطبان باید بدانند که در اینجا چیزی تزریق نمیشود تا یک نفر کارگردان، طراح یا برنامهساز شود. بلکه استادان دانشگاه فقط راه را نشان نمیدهند و خود دانشجو باید با تلاش بسیار و مطالعه فراوان به نتیجه برسد.در این رشته تسلط به زبان انگلیسی نیز بسیار مهم است؛ چون دانشجویان باید بتوانند از منابع و مآخذ درجه یک استفاده کنند؛ منابعی که اکثر قریب به اتفاق آنها به زبان انگلیسی است. و بالاخره اینکه هنر، یکی از وادیهای عشق است و فردی که وارد آن میشود، باید عاشق باشد. کار هنری با فشارهای عصبی و روحی بسیاری همراه است و بیشتر اوقات نیز از شهرت و معروفیت در آن خبری نیست. برای مثال میتوان به "ژرژملیف" پدر سینمای داستانی اشاره کرد که در اواخر عمرش در یکی از متروهای پاریس در حال دستفروشی پیدایش کردند. ویژگی عالم هنر این است که وقتی آدمهای جدید میآیند، آدمهای قدیمی فراموش میشوند. برای همین اگر کسی عشق و علاقه واقعی به هنر نداشته باشد، نمیتواند در این وادی دوام بیاورد.و در نهایت این که یک مستندساز باید فردی صبور، دقیق و تیزبین باشد. برای مثال، یک کارگردان مستند طبیعت، گاه لازم است که ساعتها در گوشهای بنشیند تا از پرندهای که میخواهد در لانه خود به جوجهاش غذا بدهد، فیلمبرداری کند.
Miss Artemis
05-11-2010, 14:39
مرمت واحیای بناهای تاریخی
مطالعه، حفاظت، مرمت و احیای بناها، مجموعهها، محوطهها و بافتهای تاریخی عرصههای مسکونی کشور، امری ضروری است. معماران و مهندسین که این امر بسیار فنی، فرهنگی و هنری را به عهده دارند باید علاوه بر اشراف و تسلط لازم بر ابعاد تخصصی و مفاهیم امروزی حرفهی خود، نظری هوشیارانه و عالمانه به گذشته داشته باشند. فارغالتحصیلان مرمت و احیای بناهای تاریخی در واقع مهندسین معماری امروزین هستند که فرا گرفتهاند چگونه "امروز" را با بهرهگیری از تجربیات "گذشته" برای "آینده" بسازند. افرادی که میتوانند پلی بین معماری گذشته و آینده ایجاد کنند. این دسته از متخصصان تاریخ را خوب میشناسند و میتوانند آثار تاریخی را تجزیه و تحلیل کرده و بخوانند و مفاهیم وارزشهای آن را استخراج و هوشیارانه به کار گیرند و با بیانی امروزی به جامعه معرفی نمایند. فارغالتحصیلان دوره کارشناسی مرمت و احیای بناهای تاریخی قادر خواهند بود به یاری اطلاعات و دانش عمومی، نظری و تحقیقاتی و تجربه عملی در مرمت و احیای هزاران بنای تاریخی که در اختیار واحدهای دولتی از قبیل سازمان میراث فرهنگی کشور است، نقش مؤثری داشته باشند.همچنین میتوانند در برنامهریزی برای مرمت بناهای تاریخی کشور و تعیین اولویتهای ضروری با هماهنگی مسؤولین و دستگاههای مربوط مشارکت کرده و برحسب ضرورت در مورد کارهای اجرایی مرمت نیز سهیم باشند.
درسهای این رشته در طول تحصیل :
دروس پایه:
انسان، طبیعت،معماری، هندسه (پرسپکتیو)، ریاضیات، ترکیب، کارگاه عکاسی پایه، نقشهبرداری.
دروس اصلی:
ایستایی، شناخت مواد و مصالح، عناصر و جزئیات ساختمان، طراحی معماری، آشنایی با هنر و تمدن اسلامی، آشنایی با بافتها و محوطههای دوره اسلامی ایران، آشنایی با هنر و تمدن فرهنگهای همجوار، مدیریت امور ساختمان (تشکیلات دفتری و کارگاهی) کامپیوتر و معماری، آشنایی با معماری جهان، تنظیم شرایط محیطی، آسیبشناسی، آشنایی با باستانشناسی، آشنایی با مرمت تزئینات وابسته به معماری .
دروس تخصصی:
مبانی نظری مرمت و احیای ابنیه و بافتها، مطالعه و شناخت بناهای تاریخی ایران پیش از اسلام، مطالعه و شناخت بناهای تاریخی ایران اسلامی، قوانین و تشکیلات مرمت، شناخت سازههای سنتی بناهای تاریخی، طرح مرمت و احیای بنا، طرح مرمت و احیای بافتهای تاریخی، طرح مرمت و احیای محوطههای باستانشناسی، کارآموزی حفاظت و مرمت، فتوگرامتری، پروژه نهایی.
Miss Artemis
05-11-2010, 15:00
کاردانی هنرهای تجسمی
کاردانی هنرهای تجسمی دارای سه شاخه نقاشی، گرافیک و نقاشی ایرانی (مینیاتور) است و هدف آن تربیت افرادی است که ضمن آشنایی با اصول مقدماتی و پایه هنرهای یاد شده، بتوانند استعداد جوانان کشور را در هنرهای تجسمی تشخیص داده و پرورش دهند. این دسته از فارغالتحصیلان میتوانند در کادر هنری واحدهای وابسته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا هر واحد هنری دیگر فعالیت کنند.
درسهای این رشته در طول تحصیل :
دروس مشترک در هر سه شاخه:
هندسه مناظر و مرایا ، مبانی هنرهای تجسمی، کارگاه طراحی پایه، خوشنویسی، هنر در تمدن اسلامی، سیر هنر در تاریخ، مبانی و اصول رسانه و تحقیق، آموزش هنر در مدارس، ادبیات فارسی.
دروس تخصصی شاخه نقاشی ایرانی (مینیاتور):
کارگاه نقاشی ایرانی، آشنائی با اصول مقدماتی حجم، کارورزی، رساله و پروژه نهائی.
دروس تخصصی شاخه نقاشی:
کارگاه نقاشی ، آشنائی با اصول مقدماتی حجم، کارورزی، رساله و پروژه نهائی.
دروس تخصصی شاخه گرافیک:
کارگاه عکاسی، خوشنویسی و طراحی حروف، کارورزی، رساله و پروژه نهائی.
Miss Artemis
05-11-2010, 15:49
حفاظت ومرمت بناهای تاریخی
تعدد، تنوع و اهمیت بناها و محوطههای تاریخی و بالا بردن کیفیت توان اجرایی در زمینه مرمت و حفاظت از این بناها، بیانگر ضرورت تربیت متخصص حفاظت و مرمت بناهای تاریخی است. متخصصانی که میتوانند فاصله تخصصی و اجرایی بین کارشناسان مرمت و عوامل اجرایی و کارگاهی در امور مربوط به حفظ و احیاء بناها و بافتهای تاریخی را پر نمایند. فارغالتحصیلان این رشته نقش عمدهای در تهیه طرحهای تعمیراتی بناها و محوطههای تاریخی ایفا میکنند و میتوانند در اداره کارگاه مرمت یا اجرای طرحهای مرمتی شرکت نمایند.
درسهای این رشته در طول تحصیل :
دروس پایه:
کارگاه عکاسی پایه، هندسه مناظر و زوایا (پرسپکتیو)، ترسیم فنی، آشنایی با باستانشناسی و روشهای نقشهبرداری آن، آشنایی با حفاظت و مرمت آثار و روشهای آن.
دروس اصلی:
هنر و تمدن اسلامی، آشنایی با باستانشناسی و آثار تاریخی دوره اسلامی ایران، آشنایی با باستانشناسی و آثار، خطوط و خواندن کتیبههای اسلامی، مبانی نظری مرمت و احیاء ابنیه و بافتها، شناخت مواد و مصالح، مدیریت امور ساختمان (تشکیلات دفتری و کارگاهی)، آشنایی با مرمت تزئینات وابسته به معماری
دروس تخصصی:
تعمیر ونگهداری ساختمان، برآورد، عناصر و جزئیات ساختمان، آشنایی با ساختار معماری سنتی ایران ، آشنایی با هنر معماری پیش از اسلام، کارآموزی ایران، آشنایی با معماری بومی ایران.
Miss Artemis
05-11-2010, 16:04
حفاظت و مرمت آثارتاریخی
برای مطالعات تاریخی و باستانشناسی و نیز برای بهکار بستن روشهای مناسب حفاظت و مرمت و نگهداری علمی و فنی آثار و اشیاء متعدد تاریخی و فرهنگی موجود در موزههای کشور ـ آثاری که حاصل کاوشهای باستانشناسی است و نیز آثاری که بهصورت هنرهای وابسته به معماری دربناهای تاریخی وجود دارد و مواد و مصالحی که درساخت و ساز این گونه بناها از آنها استفاده گردیده است ـ باید به پژوهشهای ویژه آزمایشگاهی متکی شد. ضرورت پژوهش و حفظ و احیاء این گونه آثار و اشیاء به صورت علمی و فنی از یک سو و لزوم بالا بردن کیفیت کار مطالعات از سوی دیگر، ایجاد دورههای آموزش عالی در سطوح گوناگون از جمله کاردانی حفاظت درست آثار تاریخی را ایجاب میکند.هدف این رشته تربیت افراد متخصص و دارای کارایی عملی در امر حفاظت و مرمت آثار تاریخی است. متخصصانی که با بهرهگیری ازتجربیات عملی و آگاهیهای علمی و تاریخی و هنری که درطول این دوره کسب میکنند، درجهت مرمت، احیاء، نگهداری و به طور کلی حفاظت علمی آثار تاریخی قدم بر میدارند. فارغالتحصیلان این دوره در مراکز تحقیقاتی و آزمایشگاهها و کارگاههای مختلف حفاظت و مرمت مانند کتابخانهها، موزهها و سازمانهای فرهنگی موجود در سراسر کشور فعالیت میکنند.
درسهای این رشته در طول تحصیل :
دروس پایه:
فیزیک، شیمی، ترسیم فنی، تاریخ و مبانی نظری مرمت.
دروس اصلی و تخصصی:
هنر و تمدن اسلامی، تاریخ و فن شناسی آثار، آشنائی با باستانشناسی و روشهای آن، آشنائی با هنرهای سنتی ایران، آشنائی با هنر و معماری پیش از اسلام ایران، آسیبشناسی آثار، حفاظت و مرمت در محل کاوش باستانشناسی، آزمایشگاه حفاظت و مرمت
Miss Artemis
05-11-2010, 16:15
موزه داری
جمعآوری و نگهداری آثار و اشیا در مجموعهها و موزهها سابقه دیرینه دارند. لیکن نگرش صحیح امروزی به موزه جایگاه آن را از محل نگهداری و تماشای اشیا به محلی با مشخصات یک مرکز پژوهش و آموزش و یک مرکز فرهنگی برای گذران مطلوب اوقات فراغت با رهآوردهای علمی و تربیتی سوق داده است.در این نگرش موزه، مؤسسهای علمی فرهنگی است که تأمل و اندیشه و پژوهش مستقیم بر روی آثار گوناگون - از آثار طبیعی آفرینش و خلقت گرفته تا دستاوردهای فرهنگ و تمدن و هنر انسان - را میسر میسازد و متخصصان و بازدیدکنندگان عمومی را با هنر و اندیشه، صنعت و پیشه و امور اجتماعی و اقتصادی و شئون گوناگون زندگی دیروز و امروز آشنا و مأنوس میسازد.موزه به عنوان یک مؤسسه علمی ـ فرهنگی، نیازمند کارشناسان علاقهمندی است که با کسب دانش وآگاهیهای علمی، و نگرش صحیح نسبت به موزه و جایگاه اجتماعی و آموزشی آن، بتوانند موزهها را در راه توسعه و رشد فرهنگی، تربیتی و علمی کشور هدایت نمایند.
امروزه حدود 100 موزه در کشورمان وجود دارد که آثار، اشیاء، اسناد ومدارک قابل توجهی در زمینههای متنوع باستانشناسی، مردمشناسی، هنرهای سنتی، اسناد و مدارک ، کتب ونسخ خطی، تاریخ طبیعی، زمینشناسی، گیاهشناسی، پست و مخابرات، جواهرات و سکهها... دارند؛ علاوه بر توسعه کمی و کیفی موزههای فعلی، ایجاد موزه در زمینههای دیگر، چون هنر و معماری، علوم و فنون مورد نیاز است. فارغالتحصیلان دوره کارشناسی موزهداری میتوانند با کسب دانش و مهارتهای نظری و عملی و آشنایی با امور اداری و فنی موزهداری، در موزههای گوناگون عهدهدار مطالعه و حفاظت فنی از آثار و اشیای موزهای باشند و امور مربوط به موزهداری را از ثبت و ضبط آثار در دفاتر، تهیه اسناد و مدارک لازم تا مطالعه مستقیم روی آثار و اشیا انجام دهند.
درسهای این رشته در طول تحصیل:
دروس پایه:
تاریخ عمومی ایران، کارگاه عکاسی پایه، آشنایی با هنرهای سنتی ایران، آشنایی با باستانشناسی و روشهای آن، کارگاه طراحی پایه، آشنایی با مردمشناسی و روشهای آن، آشنایی با حفاظت و مرمت آثار و روشهای آن، عکاسی فنی از اشیاء موزهای، کارگاه طراحی تخصصی.
دروس اصلی:
موزهداری، آشنایی با هنر و معماری پیش از اسلام ایران، تاریخ و فنشناسی آثار، آسیبشناسی، هنر وتمدن اسلامی، آشنایی با بافتها و محوطههای دوره اسلامی ایران، خطوط و خواندن کتیبههای اسلامی، تاریخچه کتابت، طرح اشیاء در تمدن اسلامی، آشنایی با موزههای ایران و جهان ، خطوط باستانشناسی ایران، کارگاه همانندسازی اشیاء موزهای، تهیه و تدوین راهنمای موزه و محوطههای تاریخی، کارآموزی در موزهها، کارآموزی در کارگاه مرمت اموال فرهنگی، تبدیل محوطهها و بناهای تاریخ به موزه، کارآموزی کاوش باستانشناسی، کامپیوتر و موزه، روش تحقیق آثار و اشیای موزهای، موزهداری و سایر علوم، زبان و متون تخصصی موزهداری، شناخت مواد.
دروس تخصصی:
انسان،طبیعت،موزه، پژوهش در آثار و اشیای موزهای، کارآموزی در موزههای تخصصی، رساله نهایی.
Miss Artemis
05-11-2010, 16:48
باستان شناسی
هدف دوره کاردانی باستانشناسی، تربیت افرادی است که دانش و تجربه لازم را برای مشارکت در مطالعات، پژوهشها و کاوشهای باستانشناسی به عنوان کمک کارشناسان و عضو هیأت اجرایی داشته باشند.
درسهای این رشته در طول تحصیل :
دروس پایه:
کارگاه طراحی پایه، آشنایی با باستانشناسی و روشهای آن، ترسیم فنی، آشنایی با هنرهای سنتی ایران، آشنایی با حفاظت و مرمت آثار و روشهای آن، نقشهبرداری، تاریخ عمومی ایران، هندسه مناظر و مرایا، آشنایی با هنر و تمدن فرهنگهای همجوار.
دروس اصلی وتخصصی:
آشنایی با باستانشناسی و آثار تاریخی پیش از اسلام ایران، سفال دوره پیش از اسلام ایران، هنر و تمدن اسلامی، خطوط باستانی ایران، آشنایی با بافتها و محوطههای دوره اسلامی ایران، سفال دوره اسلامی ایران، خطوط و خواندن کتیبههای اسلامی، کارآموزی شناسایی و بررسی باستانشناسی، حفاظت و مرمت در محل کاوش باستانشناس، آشنایی با باستانشناسی و آثار تاریخی دوره اسلامی ایران، مهر و سکه، کارآموزی کاوش باستانشناسی دوره پیش از اسلام ، کارآموزی کاوش باستانشناسی دوره اسلامی.
Miss Artemis
05-11-2010, 16:55
کاردانی مردم شناسی
مطالعه، حفظ و نگهداری از میراثهای فرهنگی تنها به صورت آثار ، اشیاء ، بناها و بافتهای تاریخی جسمی و مادی بدون توجه به ضرورت مطالعه و حفاظت از صورتهای رفتاری و غیرمادی کامل نیست. در واقع ارزشهای به یادگار مانده از گذشتگان، امروزه در قالب زندگی جاری و روزمره به صورت اعتقاد و اندیشه، رفتار و کردار، آداب و رسوم و زبان و گفتار نمود دارد.دوره کاردانی مردمشناسی یکی از دورههای آموزش عالی است که هدف آن، تربیت متخصصانی است که بر روی جمعیتها و گروههای انسانی مطالعه و پژوهش کنند و بتوانند به کارشناسان ذیربط (مردمشناس، جامعه شناس و ...) در امر پژوهشهای مردمشناسی و یافتن ارزشها و نقاط ضعف و قوت جوامع یاری برسانند. فارغالتحصیلان این دوره قادر خواهند بود در مراکز و سازمانها و ارگانهای پژوهشی، تحقیقاتی و فرهنگی ذیربط و نیز موزههای مردمشناسی به صورت کمککارشناس پژوهشی یا اداره کننده بخشهایی از واحدها فعالیت نمایند.
درسهای این رشته در طول تحصیل:
دروس پایه:
کارگاه طراحی پایه، ترسیم فنی، آشنایی با مردمشناسی و روانشناسی و روشهای آن، آشنایی با هنرهای سنتی ایران، آشنایی با باستانشناسی و روشهای آن، تاریخ عمومی ایران، تمثیلشناسی.
دروس اصلی:
روش پژوهش و شئونات مردمشناسی هنر و تمدن اسلامی، آوانگاری، آشنایی با بررسیهای مردمشناسی در ایران، مردمشناسی و ارتباط آن با سایر علوم، مردمشناسی در آیینه متون، انسان و بوم، آشنایی با گویشهای رایج در ایران،آشنایی با جمعیتهای انسانی و مطالعات مردمشناسی، آشنایی با منابع و مآخذ مردمشناسی، روش گردآوری گویشها، کارآموزی مردمنگاری، کارآموزی مردمشناسی.
Facon_Archi
05-11-2010, 17:57
تئاتر آن شاخه از هنرهای نمایشی است که به بازنمودن داستانها در برابر مخاطبان یا تماشاگران میپردازد. بجز سبک معیار گفتار داستانی، تئاتر گونههای دیگری نیز دارد مانند اپرا،باله،کابوکب،خیمه شب بازی و پانتومیم
تئاتر واژهای است یونانی در لغت به معنای چیزی که به آن نگاه میکنند. در فارسی به تئاتر «نمایش» میگویند
پیشینه تئاتر به رقصهای اولیه بشر به هنگام جادوی طبیعت و حیوانات باز میگردد. بشر با انجام این حرکات نمایشی سعی در تسخیر نیروهایی داشت که هدایتشان در دست او نبود.
در تئاتر از همکردی (ترکیبی) از سخن، حرکات، موسیقی،رقص صدا و نور برای اجرا بهره گرفته میشود.
هنر تئاتر در ایران پیشینهای دراز دارد و سبکی از آن در نمایشهای تعزیهنمود یافتهاست. در کتابتاریخLبخاراآمدهاست که نمایش ایران از آیین اسطوره و شعایر برخاستهاست. اولین تئاتر ایران در شهر رشتشروع به کار کرد.نخستین تئاتر زنان در ایران نمایش آدم و حوا بود که توسط جمعیت نسوان وطن خواه در تهران اجرا شد.
Facon_Archi
05-11-2010, 18:03
تلویزیون و هنرهای دیجیتالی
دیباچه: عدهای معتقدند که "مخرب ارتباط" خاموش کننده تخیل و تلف کننده وقت است؛ چیزی که مانع از رشد شخصیت میشود و عدهای آن را یک وسیله ارتباطجمعی قوی، سریع و پرگیرنده، سرگرمی مناسب برای اوقات فراغت، تمایل به کسب تجربهای عمیق در مسائل مختلف و راهی برای افزایش دانش و عضویت در خانواده جهانی میدانند.سخن از تلویزیون، اعجوبه قرن بیستم است و دیدگاههای متفاوت و متناقضی که نسبت به آن وجود دارد؛ دیدگاههایی که هر یک از جنبهای درست هستند. زیرا این رسانه میتواند از یک سو اعتیادی مخرب و از سوی دیگر شیوهای نوین و فراگیر برای آموزش و اطلاعرسانی باشد. در واقع این گردانندگان و برنامهسازان آن هستند که سمت و سویش را تعیین میکنند. از همینرو تربیت و آموزش برنامهسازان و متخصصان این رسانه اهمیت بسیاری دارد؛ بویژه در کشور ما که این رسانه بسیار فراگیر است و اوقات فراغت قشر عظیمی از نیروی جوان کشور ما را به خود اختصاص میدهد. به همین دلیل هر ساله دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران از طریق آزمون سراسری عدهای از داوطلبان علاقهمند را برای تحصیل در این دانشکده گزینش میکند. گفتنی است که دانشکده صدا و سیما تا سال گذشته دانشجویان خود را در رشته "تولید سیما" میپذیرفت، اما از آزمون سراسری سال 1383 دانشجویان در دو رشته جدید "کارشناسی تلویزیون و هنرهای دیجیتالی" و "کارگردانی تلویزیون" پذیرفته میشوند.رشتهکارشناسی تلویزیونی و هنرهای دیجیتالی دارای دو گرایش گرافیک رایانهای و انیمیشن رایانهای است.
>> گرایش گرافیک رایانهای:
گرافیک یک هنر کاربردی است که به تبلیغ، ارائه، اشاعه و بیان تصویری کالاهای تبلیغاتی و فرهنگی میپردازد. دانشجوی گرافیک رایانهای در صدا و سیما طراحی صحنه، دکور، لباس، تیتراژ و موارد مشابه برای برنامههای تلویزیونی را آموزش میبیند. برای مثال اعلام وضعیت هوا در شبکه خبر به صورت گرافیکی انجام میگیرد یا زیرنویس، حاشیه و تیتراژ در هر برنامهای که وجود دارد، به گرافیک رایانهای مربوط میشود. در واقع کارشناس گرافیک رایانهای فرد خلاق و هنرمندی است که در کنار کارگردان مینشیند و ذهنیت کارگردان را پیاده میکند و درباره رنگ، شکل و دکور نظر میدهد تا مخاطب با یک برنامه تلویزیونی ارتباط بهتری برقرار کند.
درسهای این رشته در طول تحصیل:
دروس مشترک در هر دو گرایش:
مبانی ارتباطات، مردمشناسی و رسانههای تصویری، آشنایی با هنر در تاریخ، عکاسی، تاریخ تلویزیون و فناوری رسانههای جدید، حکمت هنر اسلامی، ارتباطات بصری، آشنایی با فلسفه ، تلویزیون ، زبان و ساختار، پژوهش و نگارش در تلویزیون، قصه در ادیان، درک و بیان بصری، مخاطبشناسی تلویزیون، فلسفه هنر، تاریخ انیمیشن، طراحی ، عکاسی و هنرهای دیجیتالی، سیر تحولات گرافیک، مبانی سایبرمدیا، کاربرد رایانه در فیلم و تلویزیون، طراحی و گرافیک، گونهشناسی برنامههای تلویزیونی، مبانی انیمیشن دیجیتالی، نرمافزارهای گرافیکی، مبانی گرافیک، تدوین دیجیتالی، مبانی تبلیغات تلویزیونی، جلوههای بصری دیجیتالی، زیباشناسی هنرهای دیجیتالی، تلویزیون آموزشی، انیمیشن تعاملی.
دروس تخصصی گرایش گرافیک رایانهای:
کارگاه گرافیک دیجیتالی ، ژورنالیسم تلویزیونی، طراحی وب، پروژه نهایی.
>> گرایش انیمیشن رایانهای:
چند سال پیش هیأت مدیره یکی از مدارس ایالت ایندیانای آمریکا مجبور شد،اعلامیه هشدار دهندهای را منتشر کند، مبنی بر اینکه:
"تین مؤتانت نینجا ترتلز(1) وجود خارجی ندارد" تا بچهها برای پیدا کردن آن به درون دریچه فاضلابها نخزند. این اعلامیه بیانگر تأثیر انیمیشنهای تلویزیونی بر روی کودکان است. البته انیمیشن تنها برای کودکان جالب نیست، بلکه بزرگسالان نیز به انیمیشن علاقهمند هستند. از همینرو سال میلادی گذشته، پرفروشترین فیلم سینمایی سال،یک انیمیشن بود. امروزه به دلیل افزایش سرعت کار، دیجیتال به کمک انیمیشن آمده است و بسیاری از کارهای تبلیغاتی، آموزشی و کارتونها به صورت دیجیتالی است. البته انیمیشن سنتی هنوز رایج است و بحث نقاشی کردن و فریم به فریم فیلمبرداری کردن که اصطلاحاً به آن نقاشی "تک فریم" گفته میشود، هنوز مرسوم است و کارآیی دارد، اما انیمیشن رایانهای در سطح بسیار وسیعتری استفاده میشود.
دروس تخصصی گرایش انیمیشن رایانهای :
کارگاه انیمیشن دیجیتالی ، انیمیشن دو بعدی، موسیقی و انیمیشن، انیمیشن سه بعدی، نویسندگی برای انیمیشن، پروژه نهایی
تواناییهای لازم :
رشته تلویزیون و هنرهای دیجیتالی یکی از رشتههای نیمهمتمرکز آزمون سراسری است که از بین داوطلبان گروه آزمایشی هنر دانشجو میپذیرد. این داوطلبان پس از شرکت در آزمون سراسری باید در آزمون تخصصی دانشکده صدا و سیما نیز شرکت کنند. سپس از میان نفرات برتر این دو آزمون تا 4 برابر ظرفیت رشته تلویزیون و هنرهای دیجیتالی معرفی میشوند تا در مصاحبه هنری شرکت کرده و بهطور مستقیم مورد ارزیابی قرار بگیرند و در نهایت از بین این 4 برابر ظرفیت، علاقهمندترین و آمادهترین داوطلبان پذیرفته خواهند شد.در این میان دانشجوی انیمیشن باید طراحی را بخوبی بشناسد و با قوانین حرکتی و ترکیببندی تصاویر آشنا باشد. چون عامل اصلی ضعف انیمیشنهای ایرانی، طراحی ضعیف و عدم آشنایی با فیزیولوژی حرکت است همچنین دانشجوی این گرایش باید به سینما، عکاسی و موسیقی علاقهمند بوده و اهل مسافرت و تماشای فضاهای تازه و جدید باشد. در اصل دانشجوی این گرایش مثل سایر رشتههای هنری باید خوب ببیند و نگاهی عمیق و هنرمندانه نسبت به هر چیزی که در اطراف او وجود دارد، داشته باشد.در کار رسانه، داشتن سواد بصری نیز خیلی مهم است؛ یعنی چشم دانشجوی این رشته باید باسواد باشد. خوب را از بد و مطلوب را از نامطلوب و رنگها، فرمها و خطوط را از یکدیگر بخوبی تشخیص دهد. این کار به یاری زیاد دیدن و خوب دیدن حاصل میشود. از همین رو سعی میشود در مصاحبه حضوری، سواد بصری داوطلب سنجیده شود؛ کاری مهم و پیچیده که زمان زیادی را به خود اختصاص میدهد.در مصاحبه حضوری، داوطلبان نمونه کارهای قبلی خود اعم از طراحی، تابلوهای نقاشی و سایر هنرهای مرتبط را نیز به همراه میآورند؛ چون هدف این است که توانمندترین و آمادهترین دانشجویان در این دانشکده پذیرفته شوند.
موقعیت شغلی در ایران:
تا چند سال پیش تمامی دانشجویان دانشکده صدا و سیما در بدو ورود به این دانشکده، بورسیه صدا و سیما میشدند. اما در حال حاضر سازمان صدا و سیما تعهدی برای استخدام و بهکارگیری فارغالتحصیلان دانشکده ندارد و فقط تعهد یک جانبه گرفته میشود، مبنی بر اینکه در صورت نیاز سازمان صدا و سیما، هر فارغالتحصیل متعهد به انجام خدمت به میزان دو برابر مدت تحصیل در دانشکده خواهد بود و محل خدمت فارغالتحصیلان را نیز سازمان براساس نیاز مراکز خود، در سطح ایران تعیین خواهد کرد. از همینرو تنها فارغالتحصیلانی که در طی تحصیل دانشجوی موفقی بودهاند، جذب سازمان میشوند؛ یعنی اگر دانشجویی در دوران تحصیل، خوب درس نخوانده و مهارت لازم را به دست نیاورده باشد، نه تنها در سازمان استخدام نخواهد شد، بلکه پس از فارغالتحصیلی، هزینه تحصیل در این دانشکده را نیز باید بپردازد.درباره بازار کار آزاد فارغالتحصیل انیمیشن رایانهای باید گفت که بازار کار انیمیشن دو شاخه دارد؛ یکی شاخه هنری است و دیگر شاخه تجاری و تبلیغاتی میباشد. در شاخه هنری فارغالتحصیلان این رشته میتوانند جذب مراکز هنری و آموزشی؛ مثل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان،آموزش و پرورش و یا سازمان تبلیغات اسلامی بشوند و در شاخهتجاری و تبلیغاتی میتوانند کارهای مختلفی انجام دهند که از آن جمله میتوان به تهیه CDهای تبلیغاتی برای شرکتها و کارخانهها اشاره کرد
Facon_Archi
05-11-2010, 18:20
گرافیک
گرافیک یا ارتباط تصویری حیطهای از هنرهای تجسمی است که دارای کاربردهای متنوع و گستردهای است. گرافیک یا به عبارت کاملتر طراحی گرافیک (Graphic design)، به کارگیری تکنیکهای مختلف خلق آثار دوبعدی بر روی سطوح مختلف نظیر کاغذ، دیوار، بوم، فلز، چوب، پارچه، پلاستیک، نمایشگر رایانه، سنگ و... است که در جهت رساندن پیامی خاص به بیننده انجام بپذیرد. از جملهٔ این تکنیکها میتوان به:عکاسی، اچینگ،نقاشی،روش های مختلف چاپ اشاره نمود.
در هنر طراحی گرافیک از عکس، تکنیکهای مختلف طراحی (مداد، ذغال،کنته،پاستل گچی،پاستل روغنی، قلم و مرکب، مداد رنگی)، تکنیکهای مختلف نقاشی (رنگ روغن،آبرنگ،گواش و...) کلاژ،انواع چاپ دستی و هر نوع روش خلق تصویر استفاده شود
تعریف جلالی : گرافیک یک اثر هنریست که میخواهد پیامی رااز طریق بصری در کوتاهترین زمان ممکن به مخاطب برساند.
حیطههای مختلف در طراحی گرافیک
در طراحی گرافیک، حیطهها و تخصصهای مختلفی وجود دارد:
ارتباط بصری(Visual communication)- مانند:
* طراحی پوستر
*طراحی جلد
* طراحی علامت(Sign)
* طراحی نشان(Logo)
* طراحی صفحات وب
* طراحی چاپ برای بستهبندی
* طراحی حروف
* طراحی آگهی تلیغاتی
* صفحه آرایی(layout) برای کتاب و نشریه
تصویر سازی (Illustration)- مانند:
* تصویرسازی برای کتابهای کودک، کتابهای علمی و آموزشی
* تصویرسازی برای نشریات
* طراحی نقشه
گرافیک و بسته بندی به طور کلی رنگ اولین چیزی است که بیننده از بسته بندی درک میکند شکل و نوشته به ترتیب بعد از رنگ سبب جذب مشتری میگردند.به همین دلیل رنگ یکی از مهمترین عوامل انگیزشی در خرید محصول است.
نکته ای که باید مورد توجه قرار گیرد استفاده به جا از رنگها است به عنوان مثال رنگ سبزبسته به جای استفاده می تواند بیانگر فساد و پوسیدگی و از طرف دیگر می تواند بیانگر طراوت و تازگی باشد . در انتخاب رنگ محصولات غدایی و نوشیدنیها علاوه بر توجه به رنگ ماده غذایی میتوان با توجه به ویژگیهای گروه مصرف کننده از رنگها به عنوان ابزاری قدرتمند بهره جست. به عنوان مثال در طراحی جعبه چایهای گیاهی میتوان از رنگهای ملایم و لطیف که مترادف فرآوردههای گیاهی است بهره گرفت. اما مورد چای واقعی میتوان با استفاده ابز زمینه تیره حس مرغوبیت محصول را دز مشتری ایجاد نمود و استفاده از تصاویر مرتبط نوعی تشخص به محصول می بخشد.
گاهی میتوان با ایجاد ارتباط بین بستههای یک محصول معنا و مهفوم خاصی را بیان کرد . به عنوان نمونه در طراحی جعبه کفش کودکان با استفاده از رنگهای قوی مانند سبز، زرد و قرمزارتباطی سرگرم کننده و جذاب زمانی که کنار یکدیگر چیده میشوند ایجاد نمود.
استفاده مناسب از رنگ سبب انتقال پبام و سهولت پیدا کردن کد کفش در چیدمان مغازه میگردد. این رنگها بر روی ساک دستی فروشگاه استفاده شده و این نوارهای رنگی در کنار توضیحاتی در مورد دلایل مواظبت از پاها تاثیر زیبا و مخصوصی بر روی مشتری میگذارد.
نکته دیگر اینکه،اگرچه استفاده از چاپ 4 رنگ ارزشمند است اما طراحان در برخی موارد متوسل به انتخابی جسورانه و استفاده از بسته بندی تک رنگ میشوند به عنوان مثال در مورد فرآوردههای ویژه مردانه استفاده از حداقل رنگ میتواند نماینگر پیامی محکم و مردانه باشد.
از رنگهای آبی،سبز و زرد به منظور تداعی شادابی و حیات در بسته بندی محصول استفاده میشود. استفاده از این رنگها یکی از سادهترین و گویاترین روشهای است که برای نشان دادن خنکی وتازگی در بسته بندی محصولاتی مانند آب معدنی و سبزیجات و میوهها استفاده میگردد. به عنوان نمونه استفاده از رنگ آبی قوی و آرام بخش به عنوان رنگ زمینه برای ارائه فرآوردهٔ اسپری پا بسیار حساب شده به نظر میاید و طراح توانسته با بهره گیری از توانایی رنگ آبی برای القا پاکیزگی و خنکی این حس را به مصرف کننده القا کند .
همچنین استفاده از رنگهای روشن مانند صورتی روشن و آبی و زرد روشن برای بسته بندی هایی که حاوی محصولاتی لطیف و ملایم بسیار به جا است.
گاهی برای ایجاد تاثیراتی از تمول و فریبندگی و کیفیت عالی می توان در رنگ بندی از مقداری طلایی و یا نقره ای به همراه رنگ هایی متالیک از آبی،قهوه ای،فیروزه ای و خاکستری و خرمایی استفاده کرد.از این ترکیب بندیها برای محصولاتی همچون شکلات، عطر و محصولاتی که نیاز به القا قیمت گران دارند بکار برده می شود.
در انتها باید خاطر نشان شد در انتخاب رنگ در بسته بندی باید به احساس ناشی از آن بر روی گروه هدف دقت کافی شود.
مجسمهسازی
مجسمهسازی، تندیسگری یا پیکرتراشی هنر همگذاری یا ریخت دادن به اشیا است و ممکن است در هر اندازه یا با هر سازمایهای (مصالحی) انجام گیرد.
به فرآوردههای این هنر تندیس، پیکره یا مجسمه گفته میشود. هر پیکر سه بعدی که به منظور دارا بودن یک بیان هنری آفریده شده را میتوان تندیس نامید.
البته باید توجه داشت که هر شکل دادنی را مجسمه سازی نمیگویند بلکه باید در ورای ان یک فکر،خلاقیت یا یک نوآوری وجود داشته باشد.
مجسمهسازی و مذهب
یونانیان، خدایان متعدد خود را بصورت مجسمه در معابد خود قرار میدادند و آنها را پرستش مینمودند. مجسمههای سنگی و برنزی بیشماری نیز از قهرمانان خود در میدانها و معابر عمومی میگذاشتند.
مصریان عقیده داشتند که روح هر انسانی پس از مرگ به این جهان بر میگردد و برای اینکه آن روح سرگردان نشود مجسمههایی از سنگ یا برنز یا چوب یا گچ میساختند و در مکانهای امنی قرار میدادند و چون آن مجسمهها کاملاً شبیه اشخاصی که مرده بودند ساخته میشد به عقیده آنان روح به آسانی میتوانست در آنها جای گیرد. افزون برآن مصریان نیز خدایان خود را بصورت موجوداتی در سنگ یا برنز مجسم میکردند و در معابدشان قرار میدادند.
ایرانیان پیش از اسلام، هنگامیکه تمام ملل جز ملت یهود به خدایان متعدد اعتقاد داشتند، دارای مذهبی بودند که به توحید خیلی نزدیک بود. هرودت که ایرانیان دوره هخامنشی را به هم میهنان خود در کتابی با عنوان «تاریخ» معرفی نموده تعجب میکند از اینکه ایرانیان برای خدایان خود معبد و مجسمهای نمیسازند و میگوید آنها برای انجام آیینهای مذهبی خودشان روی بلندیها میروند و خداوند خود را به این طریق پرستش میکنند.
مجسمهسازی در ایران
ایرانیان که در تمام رشتههای هنری تزئینی مانند نقاشی، سنگتراشی، منبتکاری و غیره مهارت فوق العاده بخرج دادهاند در فن مجسمه سازی علاقه زیاد از خود نشان ندادهاند و این عدم علاقه به ایجاد مجسمه، در تمام ادوار تاریخی پیش از اسلام و در دوران اسلامی همچنان ادامه داشتهاست.
مجسمه مکشوفی در شمی (از نواحی لرستان) بزرگترین مجسمهای است که تا کنون در خاک ایران پیدا شده، و تنها مجسمه برنزی بزرگی است که از دورانهای قدیم ایرانیان به یادگار باقیماندهاست. ولی مجسمههای کوچک خصوصاً از عهد اشکانیان و ساسانیان در کشور ما زیاد ساخته شده و تمام خصوصیات پیکر تراشی ایران نیز در این مجسمههای کوچک دیده میشود. با این حال مجسمه بزرگی از «اوتان» پادشاه «الحضر» از مرمر تراشیدهاند و اکنون در موزه موصل محفوظ است و۲۲۰ سانتیمتر ارتفاع دارد و حال اینکه ارتفاع مجسمه شمی از ۱۹۰ سانتیمتر تجاوز نمیکند. میگویند یکی از خصایص پیکر تراشی ایرانیان در عهد اشکانیان این بود که مجسمه را از مقابل میتراشیدند و به آن حرکت نمیدادند. مثلاً اگر مجسمهٔ مرمری را که از دوره اشکانیان است و امروز در موزه موصل محفوظ میباشد با مجسمه دیسک انداز، کار «میرون» مجسمه ساز معروف یونان در قرن چهارم پیش از میلاد مقایسه کنیم اختلاف زیاد میان آن دو مجسمه مشاهده مینمائیم. در مجسمه دیسک انداز یک پا عقبتر از پای دیگر قرار داده شده و کمر بطرف جلو خم شده و دست یکی بطرف عقب و یکی بطرف جلو به حرکت درآمده.
در مجسمه «اوتال» پادشاه الحضر پای چپ فقط کمی جلوتر از پای راست قرار داده شده و کفشها کاملاً شبیه به کفشهای مجسمه شمی است. پادشاه الحضر نیز مانند امیر شمی شلوار بلندی بر تن کرده که تا زانویش میرسد و روی قبا کمربندی بسته تا شمشیر خود را به آن آویزان کند ولی کمربند کمی پایین تر از حد معمول بسته شده. شاید شمشیر سنگینی کرده و آن را پایین آورده.
«اوتال» دست چپ خود را روی قبضه شمشیر گذاشته و این عادتی است که حتی در عصر حاضر نیز دیده میشود. ولی دست راست خود را کاملاً بلند کرده مانند اینکه صحبتی میکند و با این حال دهان او بستهاست.روی قبا لباده بلندی بر تن پادشاه الحضر دیده میشود که آستینهای بلندی دارد کلاه وی شباهتی به کلاه درویشان در عصر حاضر دارد. این کلاه نیز با کمال سلیقه و مهارت با نقوش زیبایی برجسته مزین گردیده.
«اوتال» سبیلهای پرپشت و ریش نسبتا بلندی دارد و موهای بلندش از زیر کلاه بیرون آمدهاست. میان این مجسمه با مجسمه شمی شباهت زیاد وجود و فقط لباس آن متفاوت است.
در موزه بغداد نیز سر مجسمهای از سنگ آهکی به اندازه طبیعی تراشیده شده که تمام خصوصیات پیکر تراشی عهد اشکانی را که در مجسمه «اوتال» دیده میشود در بر دارد. در این مجسمه حرکت دیده نمیشود ولی احساسات او را میتوان حدس زد ریش و سبیل او بسیار منظم تراشیده شده و شانه زدهاست. موهای سرش مانند موهای نقوش برجسته عهد هخامنشی مجعد است و مثل این است که از زیر دست آرایشگری بیرون آمده باشد. [۷]
این دومین مجسمهای است که از الحضر بدست آمده ولی مجسمه دیگری نیز در همین محل پیدا شدهاست که امروز در موزه بغداد است و سر یکی از پادشاهان اشکانی را نشان میدهد کلاه این پادشاه همان است که روی سکههای اشکانی دیده میشود و از سوی دیگر شباهت زیاد به کلاه «اوتال» پادشاه الحضر دارد ریش و سبیل وی نیز با کمال دقت تراشیده شده.
این سه مجسمه که خارج از ایران هستند بانضمام مجسمه بزرگ شمی کاملاً خصوصیات هنر پیکر تراشی ایرانیان در عهد اشکانی را بما نشان میدهند و آن را از دورههای دیگر متمایز مینمایند ولی برای تکمیل این خصوصیات مجسمه دیگری را که آن نیز در موزه بغداد است و در الحضر پیدا شده نشان میدهیم.
این مجسمه نیز ۲۰/۲ متر ارتفاع دارد و از مرمر ساخته شده و صاحب آن «سناترک» پادشاه الحضر است. موهای این شخص مانند موهای امیر شمی با نواری بسته شده و در طرفین صورت آویزان است. وی نیز مانند «اوتال» پادشاه الحضر دست راست خود را بلند کرده و در دست چپ بجای شمشیر، یک برگ زیتون یا خرما که علامت صلح است بر دست دارد. لباس و کمر او که دارای تزئینات فراوان است شباهت زیاد به لباس سفرای کبار کشورهای کنونی دارد. شلوار او بلند است و چین دارد بدون شک شلوار بلند چین دار که چیزی شبیه به شلوار مردم امروزی در آذربایجان غربی میباشد در زمان اشکانیان بسیار معمول بودهاست. «سناترک» نیز مانند امیر شمی گردن بندی بر گردن و گوشوارهای بر گوش دارد. در بالای سر او پیکر عقابی دیده میشود که بالهایش را گسترده و این عقاب ما را درباره کلاه که بر سر بعضی از صاحب منصبان عالیمقام عهد ساسانی دیده میشود روشن مینماید.
از همه این مجسمهها عجیبتر مجسمه دو متری است که در سنگ آهکی تراشیده شده و از الحضر بدست آمده و امروز در موزه موصل محفوظ است. این مجسمه یکی از افسران عالی رتبه اشکانیان را نشان میدهد که دست چپ را روی قبضه شمشیر قرار داده و دست راست را بلند کردهاست و از این جهت شباهت به «اوتال» پادشاه الحضر پیدا میکند. دست راست تمام مجسمهها بالا است و شاید به علامت احترام یا سلام باشد. شلوار این افسر کاملاً شبیه به شلوار امیر شمی است و چین فراوان دارد ولی شنلی که بر دوش خود انداخته و در سمت راست سینه بوسیله تکمه آن را بسته شباهت به لباس رومیها دارد. تنها نقصی که این مجسمه دارد این است که ریش او کوتاه است.
صدر اعظم خشایارشا در حال عرض گزارش به حضور شاهنشاه _ نقش نیم برجسته از سنگ که در تخت جمشید پیدا شده و اکنون در موزه ایران باستان نگهداری میشود مجسمه دو متری که در «الحضر» پیدا شده و در موزه موصل محفوظ است. این مجسمه یکی از افسران عالیرتبه اشکانیان را نشان میدهد
ه تمام این مجسمهها از الحضر بدست آمده و الحضر یکی از پایتختهای قدیم ایران در عهد اشکانیان است که روی فرات قرار گرفته و چون در سر حد ایران و روم بود چندین بار بوسیله رومیها خراب شده و اکنون خرابههای آن برپا است.
در دوره ساسانیان نیز مانند دو دوره تاریخی اشکانی و هخامنشی علاقه به پیکر تراشی در کشور ما چندان زیاد نبود. با اینکه نمونههای کوچکی از مجسمههای ساخته شده در آن زمان وجود دارد که، نشان میدهد استعداد پیکر تراشی در نهاد هنرمندان ایرانی خفته بود، ولی به دلایلی که در گفتار پیش ذکر شد علاقه به ایجاد آن نداشتهاند.
تمام خصایص مجسمه شمی در نیم تنه یکی از پادشاهان ساسانی که در یک مجموعه خصوصی حفظ شده دیده میشود.
هنگامی که این پیکر نیم تنه، ساخته شد (اواخر دوره ساسانی) هنوز مانند عهد اشکانی داشتن موهای زیاد که از طرفین روی شانه میافتاده معمول بوده و حتی به حجم آن اضافه شدهاست. آیا باید تصور کنیم که امرا و بزرگان عهد ساسانی موهای بلند داشته و آنرا روی شانههای خود میانداختند؟ احتمالاً میان بعضی از امرای ساسانی ریش کوسج (ریش بزی) معمول بوده. بزرگان کشور گردنبندهای مروارید بر گردن میانداختند و این کار در عهد اشکانیان معمول بودهاست.
تاج سلاطین ساسانی شکلهای عجیب و غریب به خود میگرفت طرفین آن بصورت بال پرندگان یا شاخ حیوانات درمیآمد و در بالای پیشانی ماه و ستارهای قرار داشت و گوی بزرگی در بالای آن جای میگرفت
معروفترین مجسمه عهد ساسانیان پیکر شاپور دوم واقع در غار معروف در دره شاپور است. این مجسمه از اندازه معمولی بزرگتر است. و در قرنهای اخیر بر زمین افتاده بود. اخیراً آنرا روی پاهای سمنتی قراردادند ولی اینطور بهنظر میرسد که وقتی بر زمین افتاده بود زیبایی بیشتری داشت چون ساق پاهای آهنی و سمنتی با قامت شاپور تناسب زیاد ندارد.
هنرهای تجسمی
هنرهای تجسمی یا هنرهای بصری به آن دسته از هنرهایی اطلاق میشود که مبتنی بر طرح میباشند و مشخصاً حس بینایی[را مخاطب قرار میدهند. هنرهایی چون نقاشی،طراحی، مجسمه سازی، عکاسی ،گرافیک،چاپ، خوشنویسی و همچنین هنرهای مشتق از آنها از این دستهاند.
Facon_Archi
15-12-2010, 12:45
اگه باز هم رشته ای هست که توی این لیست نیس دوستان بگن که بزاریم
vBulletin , Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.