ورود

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : :.:زندگـــــی برتـــــــر:.:



sasha_h
18-10-2010, 10:12
سلام
تو این تاپیک میتونیم به تجربیات و اصولی بپردازیم که به ارتقاء سبک زندگی ما در حوزه های مختلف کمک میکنه .






7نکته درباره جشن تولد در خانه

1. قالی ها را جمع کنید تا آخر جشن با خامه له شده و اشک شمع روی قالی مواجه نشوید.

2. تعارف میوه را کنار بگذارید و آن را روی میز بلند بچینید تا هر کس از خودش پذیرایی کنید.

3. می توانید محلی را که قرار است کیک تولد قرار بگیرد, مشخص کنید و یکی از عکس های زیبای صاحب تولد را پشت سر او مانند پوستر " به صورت پلات یا فتوکپی رنگی" بزنید.

4. اگر تولد یک کودک تا ده سال است و می خواهید کاغذ رنگی یا بادکنک استفاده کنید همه را در یک طیف رنگی برای مثال انواع سبز یا قرمز استفاده کنید. این طور تزیینات شما بیشتر به چشم می آید حتی می توانید لباس کودک تان را هم رنگ این تزیینات انتخاب کنید.

5. اگر بودجه تان کم است ناراحت نشوید. تولد احترام به کسی است که دوستش داریم. یک کیک کوچک خانگی یا آماده و یک ظرف میوه از یخچال را روی قالیچه بگذارید. به همین سادگی جشن بگیرید, حتی می توانید هندوانه را از وسط میوه ها شمع بلند قرار دهید.

6. گل های طبیعی زیباترین عناصر برای تزیین هستند. می توانید کنار کیک گل هم رنگ و روی میز دسته بزرگی از گل مورد علاقه صاحب تولد بگذارید. می توانید برای تزیین میوه از برگ های بلند پیچک در اطراف ظرف استفاده کنید و اطراف کیک برگ مو یا میوه کاج رنگ شده بگذارید.

7. هنگام عقب زدن صندلی ها برای باز شدن جا, آنها را به دیوار نچسبانید. زیرا بر اثر حرکت مهمانان, رنگ و نقاشی دیوار صدمه می بینید. میزهای میوه و پذیرایی از سر راه نگذارید و رومیزی های این میزها را جمع یا تا کنید تا کودکان موفق به کشیدنشان نشوند.

mahdishata
18-10-2010, 14:50
ده روش برای معذرت خواهی


وضعیت این گونه می باشد.سکوت....... جوابهای سربالا......پریشان خاطری........ در این شرایط می خواهید موی سر خود را بکنید. واقعا دیگر فکری به ذهن تان نمی رسد که چه بکنید.عذر خواهی از همسر یا نامزدتان ممکن است مشکل به نظر برسد بخصوص زمانی که بر سر مسئله یا موضوعی با هم چندین بار مخالفت مرده باشیدو ممکن است در خود توان گفتن متاسفم را نبینید. هر چند هر کاری را که فکر می کردید به او می فهماند از کرده خود پشیمان هستید را انجام داده اید.این مطالب چندین روش جهت عذر خواهی مطرح شده است این به روش ها حل و فصل نمودن اختلافات و عبرت گرفتن از تجارب خواهد انجامید.

1-انتقاد را با گشاده رویی بپذیرید
در مجادله ای که هر دوی شما تصور می کنید حق با شماست و مشکل مربوط به طرف مقابل می باشد به ویژه اگر قبلا نیز مکررا بر سر موضوع فعلی بحث کرده اید, لطفا انتقاد همسر خود را با روی باز و به راحتی گوش کنید.

2-آنتراک دهید
در اوج بحث فشار خونتان بالا می رود و تپش قلبتان بالا می رود و ممکن است چیز هایی بگویید که لزوما بیان آنها منظوری ندارید . همیشه به مکانی خلوت نیاز دارید که در آن از هم جدا شده آرام گرفته و افکار خود را جمع کنید.

3-گذشته را یاد آوری نکنید
به چیزی که اکنون در حال روی دادن است توجه کنید . اتش آور معرکه شدن راهی به جایی نخواهد برد و با فراموش کردن گذشته زودتر به توافق می رسید.

4-به او بگویید که دشمن اش نیستید
اگر به آرامی در مورد موضوعی بحث می کنید و همسرتان به یکباره صدایش را بالا برده و از کوره در می رود کافی است به طرفش رفته و او را نوازش کنید دست خو را به آرامی در دستش قرار دهید تا بفهمد که این مجادله بی اهمیت است.

5-محیط دور برتان را درست کنید
محیط اطراف تاثیر مستقیمی روی احساسات ما دارد. عصبانیت یک احساس خشن است اما با مراقبت همراه با توجه محبت آمیز همیشه می توان آن را کنترل کرد.

6-مشکل ترین کلمه را به زبان بیاورید
یک عذر خواهی واقعی می تواند یکی از دشوارترین پیشنهاداتی باشد که ما ارائه می دهیم! بر خلاف تصور عموم همه افراد قادر به زبان آوردن این کلمه بوده و تا به حال هیچ کس بعد از گفتن آن غش نکرده است.

7-جمله ای دلپذیر به او بگویید
گاهی اوقات فراموش کردن حرفهای آزار دهنده کسی که دوستش دارید مشکل به نظر می رسد اما اگر چیزی قابل تعریف را با آن بیاموزید روبه رو شدن با مسائل بسیار آسان تر خواهد شد.

8-بگویید که دوستش دارید.
هنگامی که می خواهید به حالت اشتی و صلح برگردید به دوستتان بگویید که دوستش داردی. اطمینان دادن در مورد این موضوع که احساس شما نسبت به همسرتان هیچ گاه و تحت هیچ شرایطی تغییر نخواهد کرد,بسیار خوب است.

9-برای عصر برنامه ریزی کنید
بعد از اینکه در خانه اوضاع آرام شد برای آزاد شدن فکرتان از مجادله برای انجام فعالیت تفریحی آماده شوید اگر همسر یا نامزادتان قبلا برای رزرو بلیط سینما یا هر چیزی اقدام می کرد این بار شما پیش قدم شوید و این کار را انجام دهید.

10ببخشید و فراموش کنید
عذر خواهی تنها به این معناست که بگویید متاسفید بلکه باید آن اتفاق را برای همیشه فراموش کنید. در حقیقت فراموشی باعث می گردد که مسئله مورد نظر راه بازگشت و سرایت دوباره به رابطه تان را نداشته باشد.

sasha_h
19-10-2010, 07:32
نکاتی که درباره خرید جنس دست دوم باید بدانیم :


1) بازرسی دقیق وسایل:
این مسئله اولین چیزی است كه باید به آن توجه كنید زیرا شرایط ظاهری و ساختاری یك وسیله می‌تواند نمایانگر كیفیت آن باشد. اگر می خواهید مطمئن شوید وسیله‌ای كه چندماهی مورد استفاده قرار گرفته و در حال حاضر شما می خواهید آن را خریداری كنید، در آستانه خرابی و ویرانی نیست، به جای اینكه سریعا آن را انتخاب كنید، مدتی را به وارسی و مشاهدات دقیق بپردازید. به عنوان مثال اگر چوبی است ببینید با كیفیت ساخته شده است و قطعات مختلف آن محكم و اصولی به هم متصل شده‌اند یا خیر. آنگاه با اطمینان آن وسیله را خریداری كنید نه با ترس!

2) آزمون وسیله:
چنانچه وارسی دقیق و همه جانبه وسیله ممكن است آن را تست كنید. برای مثال اگر قصد خرید كاناپه دست دومی را دارید، روی آن بنشینید و میزان راحتی پشتی آن و نرمی و راحتی تشك آن را تست كنید. دقت كنید كه آیا هنگام استفاده صداهای ناهنجار به گوش می‌رسد یا خیر. پس از تایید به خریداری وسیله بپردازید.

3) سنجش فضای مورد نظر:
شما برای وسیله‌ای كه خریداری می‌كنید هزینه می‌كنید و باید از آن استفاده كنید و لذت ببرید. بنابراین قبل از اقدام برای خرید، مقیاس فضای مورد نظر را در نظر بگیرید و اگر قرار است وسیله را از راه‌پله بالا ببرید، عرض راه‌پله را نیز مدنظر داشته باشید تا هنگام حمل و نقل وسیله به خانه دچار دردسر نشوید.

4) در نظر گرفتن بودجه لازم:
تعیین كنید كه قصد دارید چه مقدار بودجه برای خرید وسایل مورد نیاز خود هزینه كنید و آن را برای خرید كنار بگذارید. ضمنا هزینه بار و تحویل وسیله را نیز فراموش نكنید.

5) پیدا كردن جای مناسب و مطمئن برای خرید:
دكوراسیون یك فضا با وسایل دست دوم نیز ممكن است اما به شرطی كه وسایل سالم و تمیزی را از مكانی مطمئن خریداری كنید. برای خرید وسایل دست دوم می‌توانید به اینترنت و یا فروشگاه های مخصوص این نوع اجناس مراجعه كنید و یا اینكه سری به نیازمندی‌های روزنامه بزنید. در این صورت موارد مناسبی را پیدا خواهید كرد.
خرید وسایل دست دوم برخلاف تصور افراد كار ساده‌ای نیست و نیاز به دقت و توجه زیادی دارد تا خرید منتهی به ضرر و پشیمانی خریدار نشود و رضایت او را به دنبال داشته باشد.

sasha_h
20-10-2010, 08:00
نحوه صحیح نصب کردن قاب بر روی دیوار


خیلی موارد پیش آمده است که برای نصب کردن یک قاب دیوار را چند بار سوراخ کرده اید تا به تعادل مورد نظر برای نصب قاب برسید. اما با کمی دقت میتوانید به راحتی اینکار را انجام دهید. به تصاویر زیر توجه فرمایید:

1-ابتدا وسط دیوار را با اندازه زدن پیدا کنید

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


2-قاب را بر روی دیوار نگه دارید و فاصله قاب از زمین را بدست آورید و آنرا بر روی دیوار علامت بزنید

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


3-حال با توجه به اینکه وسط دیوار را یافته اید و ارتفاع تابلو را نیر میدانید محل مورد نظر را نصب میخ پیدا کنید

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

4-برای اینکه میخ را به دستتان نکوبید آنرا با گیره لباس نگه دارید

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


5-قبل از نصب میخ اگر محل مورد نصب را یک چسب نواری بزنید صدمه کمتری به ازراف محل نصب میخ به دیوار وارد میآید و باعث میشود رنگ دیوار در اطراف میخ نریزد

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


6-بعد از نصب تابلو برای اطمینان از نصب صحیح آن با یک تراز آنرا به وضعیت تعادل برسانید

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

sasha_h
21-10-2010, 10:47
نکاتی درباره عطر و ادکلن


چگونه عطر دلخواه خود را انتخاب کنیم؟ انتخاب عطر یکی از شخصی ترین و سلیقه ای ترین انتخاب ها می باشد.توصیه به شما این ا ست که فقط به احساس و ذائقه خود توجه نشان دهید،چراکه عطر شما نشان دهنده ی استیل و سلیقه ی شماست.اغلب عطر شما در برگیرنده ی زوایای مخفی و پیچیده ی روح، شخصیت و خواسته های شماست،پس در انتخاب آن دقت زیادی صرف کنید تا دچار تناقض نشوید.


• قبل از خرید عطر دلخواه،اشانتیون آن را از فروشنده بخواهید و برای چند روز آن را امتحان کنید.چراکه پوست هر شخص بو و ترشح شیمیایی مخصوص به خود را دارد و بوی یک عطر روی پوست افراد مختلف،رایحه ی متفاوتی را ایجاد می کند.


• برای امتحان بوی یک عطر،هیچ گاه شیشه آن را مستقیمأ بو نکنید.چراکه فقط بوی الکل و پیش رایحه ی آن به مشام می رسد.همیشه عطر را روی پوست امتحان کرده و بعد از حدود ۱۰ الی ۱۵ دقیقه شروع به بررسی آن کنید.برای اطمینان از انتخابتان بهتر است که مسافتی را قدم بزنید تا محیط تاثیر خود را بر بوی عطر بگذارد و بارها آن نقطه را بو کنید.


• هیچ گاه بیشتر از سه عطر را پشت سر هم امتحان نکنید.چراکه غدد بویایی شما دچار اشتباه می شوند.


• اگر شما از قبیل افرادی هستید که علاقمند به جمع آوری عطر و ادکلن میباشند؛حتمأ عطرهای خود را از بین انواع مختلف انتخاب کنید.به عنوان مثال:عطرهای خنک،گرم،مناسب روز و مناسب شب.چراکه ذائقه ی شما بنا بر فصل،موقعیت،آب و هوا و....تغییر می کند.


• سه دشمن اصلی عطر؛نور،دمای بالا و رطوبت می باشند.پس عطر خود را اگر به مقدار کم استفاده می کنید،در جعبه ی اصلی و بدور از گرما و رطوبت(به خصوص حمام ودستشویی) نگه دارید.

و در آخر اینکه سعی کنید برای خرید عطر به تنهایی به بازار نروید و بگذارید تا طرف مقابل شما، احساسی که از آن رایحه بر بدن شما دارد را بیان کند.

sasha_h
22-10-2010, 08:54
نکاتی در مورد آپارتمان نشینی و فرهنگ آن:


- لازم است بپذیریم که آپارتمان ملک شخصی ما نیست و به نسبت واحدهای موجود در مجتمع دارای شریک هستیم.

- ما تنها به میزان مالکیتی که در آن مجتمع داریم حق دخالت در امور و ارایه نظر داریم.

- بهتر است از همان ابتدای اقامت از کلیه حق و حقوق خود در آپارتمان مطلع شویم. محل پارک اتومبیل و انباری خود را طبق سند شناسایی کنیم و از اشغال پارکینگ و انباری دیگران هرزمان و به هردلیل بپرهیز کنم.

- مکان های عمومی آپارتمان مختص ما نیست و دیگران هم به همان نسبت حق استفاده دارند و هیچکس حق تصرف مکان های عمومی را بدون رضایت و اجازه کامل سایر شرکا ندارد.

- گذاشتن کفش یا وسیله های شخصی مانند گلدان و تابلو غیره در راهروی آپارتمان و محل گذر سایر همسایه ها ممنوع است.

- صحبت کردن در راپله ها یا از پنجره آپارتمان خلاف ادب و نزاکت است.

- ریختن آشغال در راه پله، حیاط و پارکینگ آپارتمان جایز نیست.

- هرگونه تغییر در نما و شکل ظاهری آپارتمان ولو این که با هزینه خودتان باشد بازهم باید با نظر سایر مالکین صورت پذیرد.

- پیش از برگزاری میهمانی و مراسمی که تا دیروقت طول می کشد و رفت و آمد و سر وصدا افزایش می یابد باید تک تک همسایه ها را در جریان گذاشت و از آن ها اجازه گرفت. در چنین مواقعی که همسایه شما را در جریان می گذارد و اجازه می گیرد بهتر است با روی خوش با او نهایت همکاری را داشته باشید.

- زمانی که قصد پختن غذا، نذری یا هر استفاده دیگری از آب، گاز و برق عمومی را دارید علاوه بر مسئولین ساختمان باید از تک تک همسایه ها اجازه بگیرید.

- اگر ناگزیر شدید تا از پارکینگ همسایگان استفاده کنید از قبل با آن ها هماهنگ نمایید و بدون اجازه اتومبیلی در پارکینگ دیگران پارک نکنید.

- در اوقات استراحت مانند ساعات پایانی شب، ظهرها و روزهای تعطیل از بازی بچه ها در پارکینگ و حیاط آپارتمان که منجر به آلودگی صدا می شود جلوگیری کنید. در این زمان ها صحبت کردن با صدای بلند در فضای آپارتمان خلاف ادب است.

- جابه جا کردن میز و صندلی یا هر وسیله دیگر و ضربه زدن به دیوارها موجب می شود تا همسایه های شما مورد آزار و اذیت قرار بگیرند. حتی الامکان از این کارها جلوگیری کنید یا در زمان مناسبی نسبت به انجام آن اقدام کنید.

- صدای دعوا و جر و بحث خانوادگی شما ممکن است به بیرون از واحدتان منتقل شود و به گوش همسایگان برسد که تاثیر بسزایی در آبرو و شخصیت خانوادگی شما خواهد داشت.

- گذشت، همکاری و همراهی با همسایگان از اساس آپارتمان نشینی است.

- از امکانات رفاهی و عمومی آپارتمان به نحو احسن و با دقت استفاده کنید از بالابردن اصطحلاک بی مورد آن ها بپرهیزید.

- به قوانین آپارتمان که به تصویب ساکنین و مسئولین رسیده است پیروی کنید.

- شارژ و هزینه های ماهیانه خود را به موقع پرداخت کنید.

- نظافت آپارتمان را رعایت کنید.

- با همسایگان دعوا و جر و بحث نکنید.

- مزاحم نوامیس همسایگان نشوید.

- به اموال همسایگان خسارت وارد نکنید.

- بدون اجازه به وسایل دیگران دست نزنید و آن ها را جا به جا نکنید حتی اگر در مکان عمومی باشد.

- به همسایگان امر و نهی نکنید آن ها هم به اندازه شما از آن آپارتمان سهم دارند. اگر هم سهمشان کم تر باشد بازهم حق امر و نهی به آن ها را ندارید.

- پشت سر همسایه ای غیبت نکنید و مسایل شخصی آن ها را برای دیگر همسایگان بازگو نکنید.

- با میهمانان همسایه ها در کمال ادب و متانت رفتار کنید.

- همیشه در جلسات عمومی آپارتمان شرکت کنید و هنگام حل مشکلات ساختمان عصبانی نشوید و جر و بحث و توهین نکنید.

- از همسایه ها انتظار بی مورد و بیش از اندازه نداشته باشید.

- وسایل شخصی همسایه ها مانند، قاشق و چنگال، لیوان و صندلی و غیره را قرض نگیرید.

- اوقات استراحت درب منزل همسایه ها نروید.

- از ارایه اطلاعات خصوصی همسایگان به غریبه ها و افراد بیگانه خودداری کنید.

- هنگام ورود خروج درب اصلی ساختمان را ببندید.

- در مصرف انرژی عمومی آپارتمان صرفه جویی کنید.

- تمامی همسایگان حق این را دارند که کلید قفل های تمام مکان های عمومی از قبیل پشت بام، حیاط عمومی و موتورخانه و غیره را داشته باشند.

- نگهبان و سرایدار ساختمان باید به یک میزان به اعضای ساختمان سرویس دهی کند.

- هرگونه خرابی را باید فورا به مسئول ساختمان اطلاع داد یا با هماهنگی او نسبت به تعمیر آن اقدام کرد.
نکاتی در مورد مسئولین ساختمان(مدیر یا هیئت مدیره)
برای انجام بهترکارهای آپارتمان و رفع مشکلات و نواقص و هماهنگی بین ساکنین بهتر است که همسایگان از بین خود مسئول یا مسئولینی را انتخاب کنند تا در اداره امور ساختمان فعالیت نمایند و قوانینی ایجاد نمایند و نظم و انظبات به وجود آورند.

- مسئول و مسئولین ساختمان بهتر است توسط مالکین آپارتمان برای مدت مشخصی تعیین شوند و بعد از اتمام دوره یا مجددا کاندید و انتخاب می شوند یا این که جای خود را به همسایگان دیگری می دهند.(زمان مناسب به سلیقه و تعداد شرکا بستگی دارد اما عرف بین یک تا دو سال برای هر گروه است.)

- تمام هزینه های ساختمان باید توسط مسئولین انجام بگیرد و در پایان هر ماه بیلان ماهانه که متشکل از تمام ریزپرداخت هاست با محاسبه کل و سهم هر واحد در تابلو اعلانات نصب گردد.

- مسئولین باید مبلغ شارژ ماهانه را در جلسه ای عمومی در حضور کلیه شرکا به گونه ای تعیین کنند که به مستاجرین آپارتمان اجحاف نشود. به عبارتی دیگر مستاجر نباید مبلغ اضافی برای پس انداز ساختمان پرداخت کند چراکه او وظیفه ای در قبال پرداخت هزینه های عمومی و اصطحلاک چند ساله آپارتمان ندارد و لازم است که مسئولین به این نکته توجه کنند تا ناخواسته زیر دین مستاجران قرار نگیرند.

- مسئولین نباید علایق و سلایق شخصی خود را به اجبار به سایرین تحمیل کنند.

- مسئولین ساختمان می توانند نگهبان و سرایدار برای حفاظت از ساختمان و نظافت عمومی آپارتمان استخدام نمایند و هزینه آن را از مبلغ ماهیانه شارژ پرداخت نمایند.

- مسئولین وظیفه دارند مشکلات و نواقص آپارتمان را پیگیری کرده و در رفع آن تلاش کنند.

- اگر مسئول ساختمان یک نفر است باید در زمان غیاب خود جانشین تعیین کند و تمام امور را به دست او بسپارد.

- مسئولین ساختمان حق دخالت در مسایل شخصی افراد را به هیچ عنوان ندارند.

- مسئولین حق قضاوت و تصمیم گیری در اختلاف عقیده و نزاع سایر همسایه ها ندارند و این کار باید از طریق مراجع قضایی صورت پذیرد.

- سایر همسایگان مکلفند به قوانین صادره از سوی مسئولین احترام بگذارند و نهایت همکاری را با آن ها داشته باشند.

- مدیران ساختمان نباید به گونه ای رفتار کنند که سایر همسایه ها احساس کنند آن ها خود را برتر و ارشدتر می دانند. همسایه ها نیز باید قدر زحمات و دلسوزی های مسئولین را بدانند و به آن ها احترام بگذارند.

sasha_h
24-10-2010, 15:00
روش‌های زیر را برای از بین بردن بوی بد اتومبیل به كار ببرید

وسایل مورد نیاز:
سركه سفید
كاسه یا كاسه‌های كوچك

مرحله 1:
عامل ایجاد بو را پیدا كنید. تا زمانی كه این عامل پیدا نشود، بو از بین نمی‌رود.

مرحله 2:
كل ماشین را تمیز كنید. بو به داخل روكش‌ها و وسایل هم نفوذ می‌كند.
وسایل اضافی را از ماشین خارج كنید.
داخل ماشین را جاروبرقی بكشید، آن را دستمال كرده و تا جای ممكن تمیز كنید.

مرحله 3:
مقداری سركه داخل یك كاسه بریزید و داخل ماشین بگذارید.
اگر شدت بو زیاد است، یك ظرف سركه روی صندلی عقب و یك ظرف روی صندلی جلو قرار دهید.
شیشه‌های ماشین را بالا بكشید.
در ظرف سركه را باز بگذارید و حداقل 12 ساعت صبر كنید.

مرحله 4:
بعد از این مدت، بوی بد از بین می‌رود.
ظرف‌های سركه را خارج كنید.
اگر بو همچنان ادامه داشت، گذاشتن سركه را تكرار كنید.

مرحله 5:
درهای ماشین را باز بگذارید تا هوا به داخل ماشین نفوذ كند. این كار به از بین رفتن بوی سركه كمك می‌كند.

مرحله 6:
از بوگیر استفاده نمایید.
با استفاده از بوگیرهای ماشین با رایحه‌های مختلف، بوهای مقاوم به طور كلی از بین خواهند رفت.

Ezel
26-10-2010, 16:10
کنترل کردن احساسات به معنای نادیده گرفتن آنها نیست. به این معناست که آنها را بشناسید و در مواقع مناسب آنها را ابراز کنید، نه بدون کنترل و تصادفی.

مراحل

1. احساساتتان را بشناسید. میلیون ها راه برای احساس کردن وجود دارد اما دانشمندان احساسات انسانها را به چند احساس اصلی تقسیم بندی کرده اند: لذت، پذیرش، ترس، تعجب، ناراحتی، تنفر، عصبانیت و پیشبینی.


انجمن تشخیص و آمار روانشناسی امریکا مهمترین احساساتی که بیشترین مشکل را برای ما ایجاد می کنند را این احساسات برشمرده اند: عصبانیت، ترس، اضطراب و افسردگی.


2. بدانید که احساسات مرموزانه و از غیب ظاهر نمی شوند. بسیاری اوقات ما در سطح ناخودآگاهمان تحت مرحمت احساساتمان هستیم. با شناخت احساساتمان در سطح خودآگاه بهتر می توانیم آنها را کنترل کنیم. ب


دترین کاری که می توانید بکنید این است که احساساتتان را نادیده بگیرید یا سرکوب کنید چون حتماً می دانید که اگر اینکار را بکنید این احساسات بدتر شده و بعدها فوران می کنند.



در طول روز از خودتان بپرسید، "الان چه احساسی دارم؟" اگر می توانید دفترچه ای برای یادداشت احساساتتان داشته باشید. وقتی احساس افسردگی می کنید، مکث کنید و موقعیتی که این احساس را در شما ایجاد کرده بررسی کنید. به احساستان از 1 تا 100 نمره بدهید طوریکه عدد 1 کمترین شدت و عدد 100 بالاترین شدت را نشان دهد.


3. ببینید در آن زمان چه فکری از سرتان می گذشته است. مکث کنید و ببینید به چه چیز فکر می کردید و تا زمانیکه نفهمیدید چه فکری آن احساس را در شما ایجاد کرده دست برندارید. مثلاً ممکن است رئیستان بدون اینکه حتی متوجه باشد موقع ناهار به شما نگاه نکرده باشد و این فکر در ذهن شما ایجاد می شود که، "او آماده است که من را اخراج کند!"


4. حادثه ای که آن فکری که احساس مورد نظر را ایجاد کرده تایید می کند را روی کاغذ بیاورید. بعنوان مثال، ممکن است حرفی از دهانتان خارج شده باشد که او را عصبانی کرده باشد و جمع و جور کردن آن دیگر ممکن نباشد.


5. حادثه ای که مخالف آن فکر است را نیز بنویسید. اگر فکر کنید می فهمید که ازآنجاکه هیچ کس نمی تواند به خوبی با این رئیس راه بیاید، به همین خاطر نمی تواند کسی را اخراج کند چون تعداد کارمندان همین حالا هم کم هستند.


6. از خودتان بپرسید، "راه دیگری که منطقی تر و متعادل تر از این رویکرد باشد برای دیدن این موقعیت وجود دارد؟" با در نظر گرفتن این دلیل جدید می توانید نتیجه بگیرید که با وجود عصبانیت رئیس، کارتان کاملاً در امنیت است. البته ممکن است هنوز کار یا رئیستان را دوست نداشته باشید و بخواهید که دنبال کار دیگری بگردید. اما حداقل می توانید برای پیدا کردن یک کار بهتر به خوبی وقت بگذارید و نیازی نیست نگران بیکاری باشید.


7. انتخاب های مختلف را در نظر بگیرید. وقتی احساسی را شناسایی کردید، به حداقل دو راه برای واکنش دادن به آن فکر کنید. وقتی تصور کنید که فقط یک راه برای واکنش دادن وجود دارد، احساساتتان کنترل شما را به دست می گیرند. همیشه انتخاب های مختلفی پیش رویتان است.



بعنوان مثال، اگر کسی اذیتتان می کند و شما عصبانی می شوید، واکنش فوری شما می تواند این باشد که شما هم او را اذیت کنید اما صرفنظر از اینکه آن احساس چه باشد، همیشه حداقل دو جایگزین دیگر هم دارید:


o هیچ عکس العملی نشان ندهید. اما اگر اینکار را می کنید باید شناسایی احساستان را ادامه دهید.



فقط به این خاطر که به یک احساس واکنش نمی دهید به این معنا نیست که آن احساس وجود ندارد. اگر انتخاب می کنید که هیچ عکس العملی نشان ندهید، باید حتماً به خاطر یک دلیل باشد (همانطور که در مورد بعد توضیح داده خواهد شد) نه به خاطر اینکه ترس از روبه رو شدن.


o عکس کاری که معمولاً انجام می دهید را انجام دهید.


8. انتخاب کنید. حالا که انتخاب های مختلفی پیش رویتان است، وارد عمل شوید:


o اصول – می خواهید چه کسی باشید؟ اصول اخلاقی شما چیست؟ می خواهید نتیجه این موقعیت چه باشد؟ و آخر اینکه کدام تصمیم بیشتر باعث افتخارتان خواهد بود؟ اینجاست که راهنمایی های مذهبی برای خیلی افراد وارد کار می شوند.


o منطق – چه راهکاری نتیجه دلخواهتان را می دهد؟ بعنوان مثال، اگر با یک دعوای خیابانی مواجه شده اید و می خواهید که راهکار صلحطلبانه را پیش بگیرید، می توانید از آن گذر کنید اما این احمال وجود دارد که اگر رویتان را برگردانید طرف مقابل عصبانی تر شود. شاید بهتر باشد که عذرخواهی کنید و اجازه بدهید تا زمانیکه آرامتر شود حرفهایش را بزند.


9. نگرشتان را تغییر دهید. مراحل بالا نشان می دهد که چطور اجازه ندهید احساساتتان رفتار شما را کنترل کند اما نشان نمی دهد که چطور خودِ آن احساسات را تغییر دهید. اگر می خواهید احساساتتان را کنترل کنید باید نگرشتان به دنیا را عوض کنید. اگر یاد بگیرید که چطور خوشبین باشید، خواهید دید که احساسات منفی کمتر به سراغتان می آیند. حتی می توانید مستقیماً خیلی از اعتقادات اصلی خودتان که افکار ناراحت کننده و منفی برایتان ایجاد می کنند را از بین ببرید. می توانید با بحث های درونی از شر این ایده های ازاردهنده خلاص شوید. در زیر به چند نمونه از این افکار و اعتقادات ناراحت کننده اشاره می کنیم:


o برای اینکه فردی باارزش باشم باید در همه جنبه ها فردی کامل باشم. هیچ کس نمی تواند در همه چیز کامل باشد. اما اگر باور داشته باشید که اگر کامل نباشید فردی شکست خورده هستید فقط تا آخر عمر خودتان را بدبخت می کنید.


o باید همه کسانیکه برایم مهم هستند دوستم داشته باشند و قبولم کنند. گاهی اوقات نمی توانید از دشمن سازی برای خودتان جلوگیری کنید. خیلی ها هستند که با همه بدرفتار هستند. اما نمی توانید برای راضی نگه داشتن آنها زندگی را به خودتان زهر کنید.


o وقتی مردم غیرمنصفانه رفتار می کنند به خاطر بدجنسیشان است. اکثر کسانی که با شما غیرمنصفانه رفتار می کنند دوستان و خانواده ای دارند که عاشقشان هستند. همه انسانها ترکیبی از خوبی و بدی هستند.


o خیلی احساس بدی است وقتی ناامیدم، با من بد رفتار می کنند یا نادیده ام می گیرند. برخی افراد این حس را دارند که به خاطر اینکه نمی توانند کوچکترین ناامیدی را تحمل کنند، همیشه شغلشان را از دست می دهند یا روابطشان به خطر می افتد.


o بدبختی از نیروهای خارجی ناشی می شود که کاری برای تغییر آن از دستم برنمی آید. خیلی از زندانیان وضعیتشان را گردن قضا و قدر می اندازند و می گویند که نقشی در آن نداشته اند.
o اگر چیزی خطرناک یا ترسناک است باید نگران آن باشم. خیلی ها باور دارند که نگران بودن به دور شدن مشکلات کمک می کند.


o خودداری از مواجهه با سختی ها و مسئولیت ها ساده تر از روبه رو شدن با آنهاست. حتی تجربیات دردناک هم اگر با آنها روبه رو شوید می تواند پایه ای برای یادگیری و رشد شما در آینده باشد.


o به خاطر اینکه اتفاقات گذشته زندگی من را کنترل کرده، حال و آینده ام هم باید همینطور باشد. اگر این واقعاً صحت داشت به این معنا بود که ما زندانیان گذشته مان هستیم و تغییر غیرممکن است. اما انسانها همیشه در حال تغییرند و بعضی وقت ها این تغییرات چشمگیر است.


o وقتی کارها آنطور که می خواهم پیش نمی رود خیلی بد است. آیا می توانستید روند زندگیتان را پیشبینی کنید؟ مطمئناً نه. به همین خاطر نمی توانید پیشبینی کنید که کارها آنطور که شما می خواهید پیش خواهند رفت یا نه.


o فقط با لذت بردن و خوش گذراندن و تفکر هرچه پیش آید خوش آید می توانم فرد خوشبختی باشم. اگر این درست بود تقریباً همه آدم های پولدار بازنشسته هیچ کاری نمی کردند. اما درعوض می بینید که همه آنها از چالش های جدید بعنوان راهی برای رشد بیشتر استفاده می کنند.


نکات

یادبگیرید که از انحرافات شناختی که باعث می شود همه چیز بدتر از آن چیزی که هست به نظر برسد دوری کنید. اکثر ما این را شنیده ایم که می گویند نیمه پر لیوان را ببینید. اما وقتی قدرت درکتان منحرف می شود، فقط نیمه خالی لیوان را می بینید. در زیر به چند نمونه اشاره می کنیم:


o تفکر هیچ چیز یا همه چیز. همه چیز یا خوب است یا بد و هیچ چیز بین این دو وجود ندارد. اگر شما کامل نیستید پس کاملاً شکست خورده هستید.


o تعمیم افراطی. یک اتفاق بد موجب یک سلسله اتفاقات بد می شود.


o فیلتر ذهنی. یک چیز منفی همه چیز را منفی می کند. خیلی وقت ها وقتی افسرده اید نیمه خالی لیوان را می بینید.


o مردود کردن جنبه مثبت. اگر کسی نظر مثبتی نسبت به شما ابراز می کند به حساب نمی آید. اما اگر کسی چیز بدی درموردتان بگوید "همیشه می دانستید".


o نتیجه گیری سریع. بااینکه هیچ واقعیت قطعی وجود ندارد که نتیجه گیری شما را تایید کند، یک تفسیر و نتیجه گیری منفی می کنید.


o خواندن ذهن. فکر می کنید که کسی به شما بی احترامی می کند و برای مطمئن شدن از آن تلاشی نمی کنید. فقط تصور می کنید که اینطور است.


o اشتباه طالع بینی. فکر می کنید که همه چیز بد پیش خواهد رفت و خودتان را قانع می کنید که این حقیقت دارد.


o بزرگسازی و کوچکسازی. تصور کنید که با یک دوربین به خودتان یا کسی دیگر نگاه می کنید. ممکن است تصور کنید که اشتباهی که انجام داده اید یا موفقیت کسی دیگر مهمتر از آن چیزی است که هست. حالا تصور کنید که دوربین را برمی گردانید و از آن سر دوربین به همان چیزها نگاه می کنید. کاری که انجام داده اید ممکن است کم اهمیت تر از آنچه که بوده جلوه کند و اشتباه کسی دیگر کم اهمیت تر از آنچه که هست به نظر برسد.


o استدلال احساسی. تصور می کنید که احساسات منفی شما منعکس کننده واقعیت امر است: "من اینطور حس می کنم پس باید واقعیت داشته باشد."


o بایدها. تلاش می کنید که به خودتان برای کاری انگیزه بدهید. باید اینکار را بکنی. حتماً اینکار را بکن و امثال آن. اینکار باعث نمی شود که علاقه ای برای انجام آن پیدا کنید فقط باعث می شود احساس گناه کنید. وقتی این بایدها را برای بقیه به کار ببرید احساس عصبانیت، دلسردی و خشم خواهید کرد.
o برچسب زدن. این یک نوع حاد از تعمیم افراطی است. وقتی که اشتباهی مرتکب می شوید به خودتان برچسب می زنید، مثل، "من یک بازنده هستم". وقتی رفتار اشتباه فردی دیگر شما را ناراحت می کند باز یک برچسب منفی به او می چسبانید.


o به خود گرفتن. تصور می کنید که شما علت اتفاقات بد هستید درحالیکه هیچ تقصیری متوجه شما نبوده است.


هشدارها !!!



· خیلی مهم است که بتوانید کنترل احساساتتان را به دست گیرید اما سرکوب کردن آنها یا نادیده گرفتنشان کاملاً متفاوت از این قضیه است. سرکوب کردن احساساتتان ممکن است باعث بروز اختلالات جسمی و احساسی در شما شود.


· مشکلات احساسی آنقدر پیچیده هستند که نیاز به کمک تخصصی یک روانشناس، مشاور، یا مددکار دارد.

Lt.Ali
27-10-2010, 00:16
زندگـی یعنـی با خدا بودن فکـر کنـم تمام دلایـل در ایـن شاخـه بتونـه جمـع بشـه . :40:

sasha_h
27-10-2010, 07:43
سالها قبل جهت عقد قرارداد تجاری به چین رفتم .میزبان کاری مرا به یکی از رستورانهای خوب در شهر پکن برد و غذای چینی برای من آوردند که با برنج درست شده بود و در حقیقت نوعی پلو به حساب می آمد. من همه ی آن را خوردم ولی مقداری از آن روی میز ریخت.
وقتی که خدمتکار آمد میز را مرتب کند دید مقدار کمی برنج را من سهوا" روی میز ریخته ام مودبانه گفت : من این برنج ها را با اجازه شما جمع میکنم .
وقتی از او راجع به علت این کار پرسیدم گفت : کشور من بیش از یک میلیارد جمعیت دارد و اگر هر روز هر کدام از ما فقط ده عدد دانه برنج را اسرف کنیم حجم زیادی دور ریز میشود ، ما در این کشور اجازه اسراف نداریم و ازین گناه کسی نمیگذرد.

مجله موفقیت

sasha_h
31-10-2010, 09:39
از کسی که احساس آرامش داشت پرسیدم: چگونه آرامش داری؟ گفت: چند پند را پذیرفتم و یکی آن از اینکه:

1- معصوم می فرماید: دل مومن جایگاه حق است.
2- دل، خانه صاحب دل است، وقتی صاحب خانه در دل باشد ، آرامش همه خانه و متعلقات آن را فرا می گیرد.
3- این را نیز در قرآن خوانده ام که «الها به ذکر الله تطمئن القلوب» آگاه باشید که یاد خدا دل ها را آرام می کند.
پس یاد خدا، در هر جا باشد خود خدا حاضر است پس اگر یاد خدا در هر لحظه در دل بود ، دل آرام و راضی است و حس رضایتمندی ایجاد می کند.
از اینها این طور دریافتم که خالق در هنگام خلق مخلوق دل او را مخصوص خود قرار داده و این دل تنها در زمانی که خالق در او رشد کند آرام است.پس آرامش و رضایت و در نهایت سعادت با وجود حق در دل فرد ایجاد می شود.
اینجاست که حرف قدما صحتش معلوم می شود که:

«با خدا باش و پادشاهی کن»
منظور از پادشاهی، نهایت سعادت و خوشبختی است.
نتیجه اینکه سعادت حقیقی در گرو همراهی حق و دل انسان است.

No entry
31-10-2010, 10:23
راههاي ارتباط با ديگران


اغلب ما نگران هستيم، تحقير بشويم يا مورد بي اعتنايي ديگران قرار بگيريم. به همين دليل، هميشه سعي مي كنيم در برخورد با اشخاص و حتي در مواقع گرفتاري، رفتاري مثبت داشته باشيم.با اين طرز برخورد اشخاص طرف صحبت ما احساس بهتري پيدا مي كنند. شما هم مي توانيد با كمي تغيير اين مطلب را به همسر، دوست و يا همكار خود اطلاع دهيد. مي توانيد به همسرتان بگوييد، به شدت عصباني هستم، اما به تو علاقه دارم. اگر با يكي از همكاران نزديك خود اختلافي داريد مي توانيد بگوييد، در اين باره نظرات ما كاملاً متفاوت است. من با نظر تو موافق نيستم. اما مي دانم كه اين مسأله را حل مي كنيم و مي خواهم بداني، من به تو احترام مي گذارم و از اين كه همكار تو هستم خوشحالم . هدف اين طرز برخورد اين است كه موتور وجود خود را روغن بزنيد تا نرم و ملايم كار كند. اغلب ما اگر بدانيم، مورد علاقه و توجه هستيم مي توانيم ناراحتي ها و فشارهاي زيادي را تحمل كنيم. در شيوه نوازش به طرف مقابل مي گوييد با آنكه از كار يا سخن او دلگير هستيد به او علاقه منديد و به وي احترام مي گذاريد. بنابراين براي به دست آوردن اين مهارت به نكات زير توجه فرماييد:
1ـ روي هم رفته اغلب مردم مايلند، مورد نوازش قرار بگيرند و بر كارشان ارج گذاشته شود. بيشترين نگراني اشخاص از اين است كه تحقير شوند، مورد قبول واقع نشوند و يا درباره آنها داوري شود.
2ـ طرف صحبت خود را مطمئن كنيد با آنكه از او عصباني يا با او موافق نيستيد احترامش را حفظ خواهيد كرد. او براي شما شخصيت مهمي است.
3ـ بگذاريد مخاطب صحبت شما بداند مي خواهيد مسأله موجود رابه شكل رضايت بخشي حل كنيد.
4ـ از شخصيت آنها انتقاد نكنيد. انتقاد شخصي با انتقاد از كار و رفتار متفاوت است.
5ـ مهارتهاي گوش دادن و ابراز وجود كردن در نهايت روشن هستند. ارتباط واقعي ناشي از روح احترام براي خود و براي طرف مقابل شماست. اگر هدف شما اين است كه حق به جانب بودن خود را ثابت كنيد و اگر مي خواهيد آنها را مقصر جلوه بدهيد، هر شيوه ارتباطي بي تأثير مي شود. اما اگر هدف شما حل مسأله است، اگر مي خواهيد به طرز فكر و احساس طرف مقابل خود آشنا شويد، اين روشها در حكم ابزار مطمئني هستند كه مي توانيد از آنها استفاده كنيد.
تا اين جا درباره شيوه هاي صحيح برقراري ارتباط، گوش كردن و ابراز احساسات مطالبي را متذكر شديم. البته بايد توجه داشته باشيد كه فقط خواندن اين مطالب نمي تواند كمكي به شما بكند، بلكه تكرار و عمل كردن به آنها مي تواند در برقراري ارتباط شما باد يگران مؤثر واقع شود. انسان مايل است با ديگران در ارتباط باشد، ارتباط روحي، اخلاقي، اجتماعي. ولي اگر فاقد مهارتهاي لازم براي بــرقراري اين ارتباط باشد به انزا و گوشه گيري سوق داده مي شود.
گفتگو كردن با افراد، عامل برقراري رابطه و ارتباط انسان با محيط است. ما در رابطه با ديگران از گفتگو با آنهاچيزهاي تازه فرامي گيريم. از تجارب آنها استفاده مي كنيم و در تجزيه و تحليل تجارب خود كه آنها را با ديگران در ميان مي گذاريم به مسايل و نكات تازه برخورد مي كنيم و در نتيجه افق نظرمان وسيع تر مي شود و هرچه در اين راه جلوتر برويم به آگاهي هاي تازه تري دست مي يابيم. دوستي با اشخاص، تنها از راه گفتگو با آنها ايجاد نمي شود. بلكه رفتار ما در اين مورد نقش اساسي دارد. بررسي هاي علمي نشان داده است، هفتاد درصد رابطه ديگران با ما نتيجه رفتارمان با آنهاست،يعني زبان رفتار كه در بسياري موارد گوياتر و مؤثرتر از زبان گفتار است. زيرا احساسات و عواطف ما را به نحوي منعكس مي كند و نشان مي دهد، تا چه حد براي دوستي با ديگران آمادگي داريم. كساني كه نمي توانند دوستي ديگران را به خود جلب كنند از آن جهت است كه در برخورد با آنها رفتاري مطلوب ندارند. مثلاً در هنگام صحبت كردن، چهره آنها درهم است، به چشمان طرف نمي نگرند، خنده بر چهره آنها نقش نمي بندد. چهره شاد با نگاه مشتاقانه همراه با تبسم مي تواند هركسي را به خود جلب كند. پس موفقيت در ارتباط با ديگران در اين است كه در حقيقت آنها را دوست بداريم. يكي از دانشمندان بزرگ به نام آلفرد آدلر در اين زمينه گفته اي دارد كه بي مناسبت نيست در اينجا آورده شود. او مي گويد: كسي كه مردمان را دوست نمي دارد و در وجود خود علاقه اي نسبت به آنها احساس نمي كند، هميشه تنهاست و در زندگي بيش از ديگران دچار سختي و مشكلات مي شود. مردم بيكار و وامانده كساني هستند كه از نعمت دوست داشتن ديگران محروم مانده اند. در برخورد با اشخاص تكنيكهاي چندي وجود دارد كه رعايت آنها شما را در برقراري ارتباط با ديگران ياري مي كند.
تكنيكهاي ارتباط با ديگران
در ايجاد ارتباط با ديگران به تكنيكهاي زير توجه كنيد:
تبسم
وقتي كسي با روي خوش همراه با تبسم با فرد ديگري به صحبت مي پردازد، در حقيقت او با اين طرز رفتارخويش مي خواهد به طرف مقابل بفهماند، مايل است با او رابطه اي برقرار كند و او نيز به نوبه خود، در مقابل اين تمايل جواب مساعد مي دهد. تبسم همه جا نشانه آن نيست كه شما از زندگي خود راضي و شاد هستيد ولي هنگامي كه با فردي آشنا مواجه مي شويد يا مي خواهيد با كسي اظهار دوستي كنيد، تبسم شما محيط مساعدي براي رابطه دوستانه شما با او به وجود مي آورد. شما بايد توجه داشته باشيد كه برخورد با ديگران با چهره اي كه از خود در هنگام ملاقات نشان مي دهيد، در جلب دوستي آنها رابطه و نقش مؤثر دارد.
برخورد خوش
زماني كه در برخورد با ديگران رفتار شما رسمي و دور از نشانه هاي دوستي است، طبعاً نبايد انتظار داشته باشيد، طرف مقابل به دوستي با شما تمايلي داشته باشد. شما مي توانيد با حركات دست و چهره به فرد طرف صحبت خود نشان بدهيد كه براي او احترام قايليد و به دوستي او علاقه مند هستيد. ابرو در هم كشيدن و سربر روي دست گذاشتن، معمولاً نشانه هاي بي ميلي نسبت به رابطه و دوستي با ديگران است. در برخورد با ديگران گشاده رو باشيد و با حركات سرد و دست و چهره خويش علاقه و تمايل خود را براي جلب دوستي آنها نشان بدهيد و مطمئن باشيد كه در اين رابطه رفتار شما بدون پاسخ نخواهد ماند. برخورد سرد و عاري از دوستي، طرف مقابل را از شما دور مي كند. با فردي كه مي خواهيد دوست شويد رفتاري دوستانه داشته باشيد.
رفتار دوستانه
با رفتار خوب خود به طرف صحبت خويش عملاً نشان بدهيد كه به دوستي او علاقه مند هستيد و براي او و براي گفته هايش اهميت قايل مي شويد. در گفتار خود با او نقش متكلم وحده را بازي نكنيد، بگذاريد او هم به نوبه خود درباره مطالبي كه مورد بحث است، اظهارنظر كند. به اين ترتيب حد صحبت را هميشه نگهداريد. آداب و سنن اجتماعي را رعايت كنيد. رفتارآدمي به منزلهٌ زبان غيركلامي او تلقي مي شود. قضاوت افراد به ظاهر رفتار ديگران است نه به باطن آنها شما هر قدر آدمي اجتماعي و علاقه مند به حفظ رابطه با ديگران باشيد، مادامي كه نتوانيد در اين رابطه رفتاري مطلوب از خود نشان بدهيد در مقصود خود كه جلب دوستي ديگران است، موفق نخواهيد شد.
حركت سر به نشانه تأييد
هنگامي كه طرف مقابل شما به صحبت مي پردازد، حركت سر به نشانه قبول سخنان طرف مقابل همراه با تبسم و رفتاري دوستانه، مي تواند شما را در ايجاد رابطه و دوستي با او موفق گرداند. همچنين سعي كنيد سخنان شما در وضعي خوشايند به پايان برسد وهر دو طرف از نتيجه مكالمه خود راضي باشيد. نكته قابل توجه ديگر اينكه اغلب اشخاص ترجيح مي دهند، ا گرچيزي از كسي مي خواهند آن را به طور مستقيم بر زبان نياورند و پاره اي ديگر هرچه مي خواهند به طور مستقيم درخواست كنند. بهتر همان است كه مطالب خود را بي پرده و به طور مستقيم ابراز كنيد، به اين ترتيب اثر خوبي در ذهن او خواهيد گذاشت كه حاكي از اعتماد و يكرنگي شما با او خواهد بود. پس بهتر است با ديگران صادق باشيد و رفتار آنها را حمل بر حسن نيت آنها كنيد. چه بسا كه قضاوت شما درست باشد. نظرات خود را بي پرده بيان كنيد و نظرات ديگران را به همان سادگي جويا شويد. از قضاوتهايي كه مبناي درستي ندارد، احتراز كنيد.
توجه به اين تكنيكها كه بسيار ساده مي نمايد، مي تواند شما را در برقراري ارتباط با ديگران و كسب مهارت در مكالمه ياري دهد. شما مي توانيد اين تكنيك ها را در زندگي خود و برحسب دلخواه خويش به كار بنديد.

ehsanshamsseir
31-10-2010, 15:44
ممنون دستتون درد نکنه
اما زندگی همیشه اون چیزی که برنامه ریزی میکنید نیست و برای اینکه این برنامه رو بتونیم با زندگی تطبیق بدیم باید در برابر اتفاق هایی که دسته خودمون نیست ، منعطفش بکنیم و این انعطاف خودش در دراز مدت دچار بی برنامگی میشه

sasha_h
01-11-2010, 10:37
مدارا با زن ، کلید زندگی شیرین

فَاعْفُواْ وَ اصْفَحُواْ حَتىَ‏ یَأْتىِ‏َ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلىَ‏ كُلّ‏ِ شىَ‏ْءٍ قَدِیرٌ

شما آنها را عفو كنید و گذشت نمایید تا خداوند فرمان خودش را بفرستد خداوند بر هر چیزى تواناست. (بقره،109)
مدارا و نرم خویی با خانواده مهمترین اخلاقی است که هر مردی باید در منزل داشته باشد تا در سایه آن بتواند یک زندگی با صفا داشته باشد .

مدارا کردن رفتاری است که موجب جلوگیری از در گیری های بی فایده وموجب پیوند بیشتر با دیگران می باشد .
مدارا کردن شامل رفتار های زیر می شود :
1. عفو و بخشش
2‌. تحمل کردن رفتار بد دیگران
3. هم مصاحبتی زیبا
4. خوش اخلاقی
5. نیکی کردن

sasha_h
01-11-2010, 12:49
هنگامي كه دچار استرس مي شويد بكوشيد عضلات صورت خود را شل كنيد و هيچ حالتي به آن ندهيد . لبخند بزنيد و مجسم كنيد كه اين لبخند در تمام صورت و حتي در چشمان شما پخش شده و همه صورت شما در حال خنديدن است ، بعد به خود بگوييد : " چشمان من مي درخشد " و در عين شادماني و آرامش ، يك نفس عميق بكشيد و چشم خود را ببنديد و مجسم كنيد كه هوا از كف پاي شما وارد پاهايتان مي شود و از آن جا به طرف شكم و قفسه سينه مي رود ؛ بدين ترتيب هوا را به طرف بالا بكشيد . سپس عمل بازدم را انجام دهيد و در اين حالت تجسم كنيد كه هوا از همان مسير به طرف پايين تر بر مي گردد و به طرف پاهايتان رانده مي شود و از كف پاهايتان خارج مي گردد .
در همين لحظات به چانه و زبان و شانه هايتان آرامش دهيد و آن ها را به حالت استراحت نگه داريد . اين روش ، شيوه اي بسيار عالي است و خواهيد ديد كه عملا بيش از 6 ثانيه نيز طول نخواهد كشيد .

s_paliz
01-11-2010, 17:18
ممنون دستتون درد نکنه
اما زندگی همیشه اون چیزی که برنامه ریزی میکنید نیست و برای اینکه این برنامه رو بتونیم با زندگی تطبیق بدیم باید در برابر اتفاق هایی که دسته خودمون نیست ، منعطفش بکنیم و این انعطاف خودش در دراز مدت دچار بی برنامگی میشه
مخالفم...

اگر درست حرکت کنیم زندگی خودش راه رو برامون باز میکنه.

ehsanshamsseir
01-11-2010, 19:09
مخالفم...

اگر درست حرکت کنیم زندگی خودش راه رو برامون باز میکنه.

واقعا" مطمئنی اگر برنامه ریزیت با یه اتفاق بهم بریزه و مجبور بشی در مدتی که داری برنامه ات رو تجدید میکنی مدتی از مسیر زندگیت نری و مجبور بشی دنبال حادثه یا اتفاق بری چی اونوقت بازم راه برات باز میشه؟

sasha_h
07-11-2010, 13:32
نکاتی پیرامون موفقیت

1. موفقيت افراد بيش از آنكه به ميزان هوش آنها بستگي داشته باشد به ميزان پشتکار انها بستگي دارد.«ادیسون موفقیت را حاصل 1% استعداد و99%تلاش میداند»

2. « همه ما بيش از آنكه محصول خواسته خود باشيم محصول تفكرات پيرامون خويش هستيم پس بايد اين تفكرات را به سوی مثبت تقويت كنيم.» یعنی با اشخاصی مراوده وگفتگو کنیم که تاثیر مثبت بر روی ما داشته باشند

3. « امرسون مي گويد : انسان های بزرگ كساني هستند كه مي دانند انديشه ها بر جهان حكم مي رانند.» پس به دنبال حکومت اندیشه ها باشیم نه حکو مت قدرت

4. « ميلتون در بهشت گمشده مي گويد : ذهن بر تخت خود نشسته است و مي تواند درون خود بهشتي از جهنم و جهنمي از بهشت بر پا كند.واین قدرت ذهن است که درصورت کاربرد نا درست جهنمی را در زندگی درست خواهد کرد»

5. كساني كه خود را در رده دوم مي بينند ، زندگي و كارهايشان هم در رده دوم باقي مي ماند.پس سعی کنیم همیشه اول باشیم. این زیاده خواهی نیست بلکه امادگی و تلقین بر ذهن برای اجرای بهترین عملکرد است

6. نگذاريد فكرتان عليه شما به كار افتد ، در عوض كوشش كنيد كه آنرا به خدمت بگيريد. فکر زمانی علیه شماست که ما خود در مورد خودمان افکار منفی درست کنیم یعنی فکر کنیم که نمی توانیم

7. اولين رمز موفقيت ايمان و اعتقاد به تواناييهاي خويش است. باور این مسئله که «می توانیم» از چنان اهمیتی برخوردار است که گاه انسانها را دگرگون ومتحول می کند

8. افراد موفق آدمهاي معمولي هستند كه از اعتماد به نفس و ايمان بيشتري برخوردارند. باور کونید که انسانهای بزرگی مثل انیشتن و ادیسون نه تنها بزرگ نبودند بلکه از طبقه ی متوسط و متوسط به پایین بودند وفقط به واسطه ی اعتماد به خود و ايمان توانستند

9. پايداري و پشتكار دو عنصر اصلی و مهم از توانايي را تشكيل مي دهد پس هرگز نا امید نبا شید صبر کنید ودر رسیدن به هدف بیشتر تلاش کنید

10. از انيشتين پرسيدند : يك مايل چند فوت است؟ پاسخ داد :چرا بايد مغزم را از اطلاعاتي پر كنم كه مي توان در عرض دو دقيقه از هر كتاب مرجعي يافت. پس اطلاعات بهينه و به جا را در فكر خود جايگزين اطلاعات بيهوده سازيد. هرگز به مسائل بی اهمیت فکر نکنید

11. ذهن انسان براي فكر كردن است نه براي انبار كردن اطلاعات. اطلاعات را می توان ثبت کرد یادمان باشد که رایانه در عصر حاضر کار ما را برای انجام این کار راحت کرده است

12. اقدام ترس را از ميان بر مي دارد. ترس از شکست از خود شکست بدتراست.بیکار نباشیدعمل کنید از نتیجه ان هم نترسید چون حتی اگر به شکست هم منتهی شود از فکر شکست که جنون ایجاد میکند بهتر است

13. براي موفقيت و نفوذ بهتر به ميان ديگران اقدامات زير را در زندگي روزمره به كار گيريد * : هميشه در رديف هاي جلو بنشينيد . *. مستقيماً به چشم ديگران نگاه كنيد. *. بلند و قاطع سخن بگوييد. *. خنده رو باشيد. *. انعطاف پذير باشيد

14. براي نفوذ بر قلب هاي افراد نكات زير را به كار گيريد: *.افراد در هر سني كه باشند تشنه تعريفند.پس از دیگران تعریف کنید. *. در تعريف از ديگران زياده روي و مبالغه ننماييد *. . خودتان را آنگونه كه هستيد بنگريد و ديگران را آنگونه كه بايد باشند بنگريد

15. وقتي كه فكر كنيد چيزي غير ممكن است فكرتان در پي آنست كه دلايلي بيابد كه اين مطلب را اثبات كند ، ولي هنگامي كه ايمان داشته باشيد ، و بدانید که فقط غیر ممکن غیرممکن است ، فكرتان راه هاي انجام آن كار را مي يابدو موانع برطرف می گردد

16. وقتي كاري را شروع مي كنيد ، زياد مهم نيست كه از آن چه چیز ميدانيد ، مهم اين است كه وقتي كارتان را شروع مي كنيد ، چه چيزهايي ياد مي گيريد و چه طور از آنها استفاده مي نماييد.«ناپلئون گفت بارها شکست خوردم تا راه شکست دادن را اموختم»

17. انسان هاي بزرگ گوش كردن را به انحصار خود در مي آورند.گوش میدهند تا بهترین ها را بشنوند

18. انسان هاي كوچك حرف زدن را به انحصار خود در مي آورند.حرف میزنند و از شنیدن بهترینها محروم اند

19. رهبران بزرگ بيشتر وقت خود را صرف نصیحت شدن مي گذرانند تا نصيحت كردن

20. براي به حركت در آوردن ديگران اول بايد خودتان را به حركت در آوريد.تا زمانی که شما حرکتی نداشته باشید توقع حرکت از دیگران احمقانه است

21. براي موفق بودن بايد احساس ارزشمند بودن كنيد.مهم نیست که شغل شما چیست یا در کدام محل زندگی میکنیید مهم این است که در بد ترین شرایط هم بدانیم که بهترینیم

22. نكات مهم زير را براي موفق شدن به كار ببنديد: *.قدر داني و تشكررا همیشه به خاطر بسپارید. .*تعريف و تمجید از ديگران را از ياد نبريد. *. افراد را محترمانه مورد خطاب قرار دهيد. *. افتخارات را در انحصار خويش قرار ندهيد.بدست اوردن افتخارات میتواند نتیجه ی همکاری خیلی ها باشد حتی روزگار وشانس و اقبال پس خدا را همیشه ودر همه حال شکر کنید

23. موفقيت هر شخص به حمايت ديگران بستگي دارد.حمایت کنید تا حمایت شوید هم از سوی دیگران هم از سوی خداوند

24. در حد اقل 90% عامل محبوبيت ، به مراتب بيشتر از مهارت مد نظراست. پس همیشه محبوب باشید.

sasha_h
10-11-2010, 08:38
نحوه پاك كردن رنگ

نقاشی خانه یكی از كارهایی است كه احتمال كثیف و رنگی شدن محیط در حین كار زیاد است و هیچ ارتباطی به اینكه شما سعی می‌كنید چقدر كارتان را با دقت انجام بدهید ندارد؛ زیرا خواه ناخواه این اتفاق خواهد افتاد و احتمال رنگی شدن پوست یا لباس شما، زمین و قسمت‌های دیگر در حین نقاشی زیاد است. اگرچه برخی از لكه‌های خاص به سختی پاك می‌شود و نیاز به محلول‌های پاك‌كننده خاص دارد، اما پاك كردن بسیاری از لكه‌های رنگی با به كارگیری راهكارهای ساده به راحتی صورت می‌پذیرد.

لكه‌های روی لباس
چنانچه رنگی كه روی لباس شما ریخته است بر پایه آب باشد كار شما بسیار راحت می‌شود. در این صورت به محض لكه شدن لباس‌تان می‌توانید آن را با آب بشویید. اگر این امكان برای شما وجود دارد كه چنین لكه‌ای را قبل از خشك شدن برطرف كنید، آب‌كشی كردن آن بهترین و ساده‌ترین راه است. زیرا این كار لكه رنگی را كه هنوز خشك نشده به مقدار زیادی پاك می‌كند و اثر لكه نیز با شستشوهای مكرر دیگر توسط ماشین لباس‌شویی برطرف خواهد شد. اما اگر با رنگ روغنی سرو كار دارید و لباس شما به وسیله این نوع رنگ لك شده، كار شما سخت‌تر می‌شود. در این صورت اگر قبل از خشك شدن لكه اقدام كنید ممكن است لكه با مقداری الكل یا سوهان ناخن برطرف شود. این كار ممكن است سبب از بین رفتن رنگ پارچه لباس شما نیز شود، به همین دلیل توصیه می‌كنیم ابتدا این كار را روی قسمت داخلی لباس خود تست كرده و بعد برای پاك كردن لكه اقدام كنید.

لكه رنگی ایجاد شده روی پوست
حتی دقیق‌ترین و ماهرترین نقاش‌ها نیز هنگام كار ممكن است قسمتی از پوست صورت و دستان خود را رنگی كنند. در اكثر موارد شستن پوست با آب و صابون قبل ار خشك شدن لكه سبب می‌شود لكه از بین برود. اما اگر لكه روی پوست شما خشك شد، مقداری مارگارین روی پوست‌تان بمالید؛ این كار سبب می‌شود پوست شما مرطوب و چرب شده و از جذب لكه جلوگیری خواهد شد. پس از چرب كردن پوست با مارگارین، لكه فورا از پوست جدا می‌شود و باقیمانده اثر لكه با كمك آب و صابون بر طرف خواهد شد.


لكه رنگ بر روی كف اتاق
هنگام نقاشی دیوارها، رنگی شدن كف اتاق ممكن است برای شما یك فاجعه به نظر برسد در حالی كه پاك كردن این لكه‌های رنگ از روی زمین به هیچ وجه كار دشواری نیست. چنانچه كف اتاق شما با رنگی كه بر پایه آب است لك شده، توصیه می‌كنیم قبل از هرگونه اقدامی برای از بین بردن لكه جای آن را با یك حوله خیس بخیسانید و لكه را پس از خیس خوردن از سطح جدا كنید؛ سپس اثر باقیمانده را با كمك آب و صابون بشویید تا تمیز شود. اگر اثر باقیمانده از لكه سماجت كرد، آن را با مالش پارچه آغشته به الكل برطرف كنید.

از بین بردن لكه‌های ناشی از رنگ روغنی را از ابتدا با مالش پارچه آغشته به الكل شروع كنید و برای چند دقیقه پارچه را روی لكه بمالید تا لكه از بین برود. اغلب لكه‌های رنگ روغنی با این روش از بین می‌رود اما اگر این اتفاق نیافتاد و لكه بر جای خود باقی ماند، با كمك سیم ظرفشویی كه آغشته به واكس مایع است این كار را انجام دهید؛ در نهایت اثررنگ را با شستشوی آن با آب و صابون برطرف كنید. اگر لكه ایجاد شده كاملا خشك شده است، قبل از اینكه این اقدامات را انجام دهید ابتدا لكه را تا جایی كه امكان دارد با یك شیء نوك نیز یا سوهان ناخن بتراشید و از سطح جدا كنید.

Lady parisa
17-05-2011, 13:06
1-سلام دادن را تو آغاز کن زیرا سلام موجب اطمینان طرف مقابل می شود.
2-تبسم کن زیرا تبسم طرف مقابل را سحر می کند و قلبش را می نوازد.
3-به طرف مقابل خود اهمیت ده و از او تقدیر کن و با مردم آنگونه برخورد کن که دوست داری با تو برخود کنند.
4-در شادی های مردم شریک شو.
5-نیازهای مردم را برآورده کن زیرا بدین ترتیب به قلبشان راه می یابی .نفس ها با برآورده کردن نیازها پر می شود .
6-از لغزشها درگذر و در روح و روان خود تسامح نشان بده .
7-در جستجوی شگفتی ها باش ودر پی آنها باش که باعث کسب دوستی و جذب قلوب می شود .
8-در هدیه دادن بخیل نباش اگر چه قیمت آن کم باشد زیرا ارزش معنوی آن بیشتر از ارزش مادی است .
9-دوست داشتن را به طرف مقابل اظهار کن زیرا کلمات دوست داشتنی به قلب ها نفوذ می کند .
10-در پی نصیحت مردم باش بگونه ای که آبروی مخاطب نرود .
11-با دیگران در حد توجه شان صحبت کن زیرا افراد میل دارند که در مدار توجه شان کسی با آنها گفتگو کند.
12-خوشبین باش و بشارت را در دور و بر خود پخش کن .
13-اگر دیگران کار خوبی انجام دادند از آنها تعریف کن زیرا ستایش در نفس اثر می گذارد اما در تعریف زیاده روی نکن .
14-کلمات خود را برگزین تا جایگاه تو بالا رود زیرا کلمه ی نیکو بهترین وسیله برای نوازش قلبهاست .
15-با مردم متواضع باش زیرا انسانها از کسی که احساس برتری می کند متنفر هستند .
16-در پی صید عیوب دیگران مباش بلکه به اصلاح عیوب خود مشغول باش .
17-هنرسکوت را بیاموز زیرا مردم کسی را که به آنها گوش می دهد دوست دارند .
18-دائره دانش خود را وسیع گردان و درهر روز دوست تازه ای بدست آور.
19-تلاش کن که تخصص و توجهات خود را متنوع تر سازی ،این کار موجب آن میشود که هم دائره علم تو افزایش یابد و هم تعداد دوستانت .
20-اگر کار خوبی برای شخصی انجام دادی منتظر عوض آن نباش

Ssarshar
30-05-2011, 20:51
آه … آه از این زمانه … خسته شده ام … سرگردانم، حیران و هراسان … و گاه در آرامشی پوشالین که خود می دانم اوج حیرت است، تکیه بر باد می دهم … هر روزم تکراری است و زمان قصه جدیدی بلد نیست که شبها پیش از کابوسهای آشفته، در گوشم فریاد زند … هر لحظه بی هدف کتاب آرزوهای گذشته و آرمانهای بلند آینده را ورق می زنم، اما گویی صفحه حال را کسی کنده است … دلم بدجوری گرفته … مثل دل تنگیهای روزهای ابری … و هر روز ابری تر از دیروز … و سیاهی بختم ابر تیره شده بر آفتاب … و آفتاب گویی قصد بیرون آمدن از پشت ابرها را ندارد … همچو ماشینی شده ام که هر روز صبح روشنش می کنند و شباهنگام که بنزین یارانه ای اش تمام می شود، به گوشه ای پرتش می کنند تا صبحی دیگر … و این مرا دیوانه می کند …

سرت را درد نیاورم، بگذار خلاصه بگویم، روزمره شده ام … و روزمرگی بهترین وصفی است که می توانم برای حالاتم بيان كنم... دوستان به نظر شما دليل اينكه خيلي از مردممون به يكنواختي و روزمرگي و در نهايت شايد افسردگي مبتلا ميشن چيه ؟