josef
04-05-2006, 22:06
13 ارديبهشت 1385 - iranprint - تعدادي از برجستهترين سردبيران، طراحان و ناشران آمريكا، كانادا و اروپا در سال 1999 در رستون ويرجينيا گرد هم آمدند تا در سميناري تحت عنوان <طراحي روزنامهها: سال 2020> شركت كنند. باني سمينار انستيتو مطبوعات آمريكايي (API) بود. اكثر دعوتشدگان به سمينار نظير من در يك سمينار ديگر APIهم شركت كرده بودند. آن سمينار كه در سال 1988 برگزار شده بود، <طراحي روزنامهها: سال 2000 و فراتر> نام داشت.
در سمينار دوم، فرصتي پيش آمد تا به مرور آنچه در سمينار اول طرح شده و در واقع پيشگويي شده بود، پرداخته شود.
محور اصلي سمينار اول اين بود كه روزنامهها در آغاز قرن بيست و يكم از چه شكل و شمايلي برخوردار خواهند بود و تا سال 2020 چه قيافهاي به خود خواهند گرفت و اين در واقع نوعي پيشگويي براي دو دهه پيش رو بود.
راجر بلك از شركت مشاورهاي راجر بلك كه يك شركت برجسته دستاندركار امور طراحي است هم در سال 1988 و هم در سال 1999 برگزاركننده نشستهاي انتقادي در اين زمينه بود. بدون اينكه جاي تعجبي وجود داشته باشد اكثر فرضها و پيشبينيها بر اين نكته متمركز بود كه روزنامهها در سالهاي آينده با تغييرات و دگرگونيهاي عمده مواجه نخواهند شد.
به عبارت بهتر، مضمون و نگاه غالب در آن سمينار اين بود كه استفاده از گرافيك در روزنامهها گسترش مييابد، مطالب روزنامهها كوتاهتر ميشود و عرض صفحات روزنامهها هم باريكتر ميشود. برخي از شركتكنندگان هم معتقد بودند يك نوع سيستم توزيع شخصي به وجود ميآيد كه ميتوان از طريق آنها روزنامهها را براي فاكسها و يا پرينترهاي افراد در منازل ارسال كرد.
اما آنچه در آن نشست كاملاً مورد غفلت قرار گرفت پيشبيني درباره سيستمهاي توزيع الكترونيك و روزنامههاي مبتني بر صفحات نمايش بود. البته در مورد آن نشست بايد به سه استثنا هم اشاره كنم. يكي از آن موارد مربوط به موارد فينبرگ از <اريزونا رپابليك> بود كه روزنامهاي را در فرمت اپل هايپر كارت ارايه كرد كه حكم يك روزنامه شخصي را داشت.
مورد ديگر از آن ديويد گري از <پورويدنس ژورنال بولتن> بود كه پيشبيني نوعي PCپرتابل را كرد كه شبيه مورد موسوم به <داينابوك> بود كه آن را آلن كي ارايه كرد. اين ابتكار به خوانندگان اين امكان را ميداد تا روزنامه شخصي خودشان را به راه بيندازند.
اين كار از طريق گردآوري مطالب از طريق منابع گوناگون و خود نويسنده عملي ميشد. طبق اين ابتكار، روزنامهها ميتوانستند تا سال 2000 نسخههاي الكترونيك خود را كه توسط ابزارهاي الكترونيك پرتابل قابل مطالعه بود، به راه بيندازند.
البته اين موارد استثنايي از آنجايي كه در آن مقطع غيرقابل دسترس به نظر ميرسيدند، كمتر بحث به راه انداختند و زياد مورد توجه قرار نگرفتند.
يازده سال بعد، همه شركتكنندگان به اين امر معترف بودند كه شركتهاي دستاندركار توليد روزنامه قادرند تا در آيندهاي نزديك نسخههاي الكترونيك قابل مطالعه خود را
بر روي دستگاههاي اطلاعرسان سيار به نمايش درآوردند، اين دستگاهها و ابزارها ميتوانست شامل مواردي چون لپتاپها، كتابهاي الكترونيك (ابزارهاي مطالعه كتابهاي الكترونيك) و نيز تبلتها (Tablets) شود. البته اين امر به موازات ارايه همزمان نسخههاي چاپي صورت ميگرفت.
ناگفته نماند كه عده معدودي هم بودند كه معتقد بودند كاغذ ديگر نميتواند كمافيالسابق يك حامل مطلوب براي انتقال مطالب روزنامه باقي بماند و ابزاراهاي گوناگون نمايش ميتوانند جايگزين كاغذها شوند و اين امر تا سال 2020 به وقوع خواهد پيوست.
در سمينار دوم، فرصتي پيش آمد تا به مرور آنچه در سمينار اول طرح شده و در واقع پيشگويي شده بود، پرداخته شود.
محور اصلي سمينار اول اين بود كه روزنامهها در آغاز قرن بيست و يكم از چه شكل و شمايلي برخوردار خواهند بود و تا سال 2020 چه قيافهاي به خود خواهند گرفت و اين در واقع نوعي پيشگويي براي دو دهه پيش رو بود.
راجر بلك از شركت مشاورهاي راجر بلك كه يك شركت برجسته دستاندركار امور طراحي است هم در سال 1988 و هم در سال 1999 برگزاركننده نشستهاي انتقادي در اين زمينه بود. بدون اينكه جاي تعجبي وجود داشته باشد اكثر فرضها و پيشبينيها بر اين نكته متمركز بود كه روزنامهها در سالهاي آينده با تغييرات و دگرگونيهاي عمده مواجه نخواهند شد.
به عبارت بهتر، مضمون و نگاه غالب در آن سمينار اين بود كه استفاده از گرافيك در روزنامهها گسترش مييابد، مطالب روزنامهها كوتاهتر ميشود و عرض صفحات روزنامهها هم باريكتر ميشود. برخي از شركتكنندگان هم معتقد بودند يك نوع سيستم توزيع شخصي به وجود ميآيد كه ميتوان از طريق آنها روزنامهها را براي فاكسها و يا پرينترهاي افراد در منازل ارسال كرد.
اما آنچه در آن نشست كاملاً مورد غفلت قرار گرفت پيشبيني درباره سيستمهاي توزيع الكترونيك و روزنامههاي مبتني بر صفحات نمايش بود. البته در مورد آن نشست بايد به سه استثنا هم اشاره كنم. يكي از آن موارد مربوط به موارد فينبرگ از <اريزونا رپابليك> بود كه روزنامهاي را در فرمت اپل هايپر كارت ارايه كرد كه حكم يك روزنامه شخصي را داشت.
مورد ديگر از آن ديويد گري از <پورويدنس ژورنال بولتن> بود كه پيشبيني نوعي PCپرتابل را كرد كه شبيه مورد موسوم به <داينابوك> بود كه آن را آلن كي ارايه كرد. اين ابتكار به خوانندگان اين امكان را ميداد تا روزنامه شخصي خودشان را به راه بيندازند.
اين كار از طريق گردآوري مطالب از طريق منابع گوناگون و خود نويسنده عملي ميشد. طبق اين ابتكار، روزنامهها ميتوانستند تا سال 2000 نسخههاي الكترونيك خود را كه توسط ابزارهاي الكترونيك پرتابل قابل مطالعه بود، به راه بيندازند.
البته اين موارد استثنايي از آنجايي كه در آن مقطع غيرقابل دسترس به نظر ميرسيدند، كمتر بحث به راه انداختند و زياد مورد توجه قرار نگرفتند.
يازده سال بعد، همه شركتكنندگان به اين امر معترف بودند كه شركتهاي دستاندركار توليد روزنامه قادرند تا در آيندهاي نزديك نسخههاي الكترونيك قابل مطالعه خود را
بر روي دستگاههاي اطلاعرسان سيار به نمايش درآوردند، اين دستگاهها و ابزارها ميتوانست شامل مواردي چون لپتاپها، كتابهاي الكترونيك (ابزارهاي مطالعه كتابهاي الكترونيك) و نيز تبلتها (Tablets) شود. البته اين امر به موازات ارايه همزمان نسخههاي چاپي صورت ميگرفت.
ناگفته نماند كه عده معدودي هم بودند كه معتقد بودند كاغذ ديگر نميتواند كمافيالسابق يك حامل مطلوب براي انتقال مطالب روزنامه باقي بماند و ابزاراهاي گوناگون نمايش ميتوانند جايگزين كاغذها شوند و اين امر تا سال 2020 به وقوع خواهد پيوست.