PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : نگهداری و تعمیرات



ahmad_babol
07-09-2010, 13:46
نگهداری و تعمیرات:




2-1-

تاريخچه روند توسعه تعميرات و نگهداري

هر قطعه‌اي كه تحت عنوان ماشين به معناي عام آن مورد استفاده قرار بگيرد قاعدتاً نيازمند رسيدگي، روان‌كاري، تعويض به موقع قطعات فرسوده، تنظيم، كاليبراسيون و اعمال مشابه مي‌باشد، مجموعه اين نكات را در اصطلاح، نگهداشت يا


Maintenance مي‌نامند.

مديران و مسئولان كارخانه‌ها بنا به تشخيص و قضاوت خود جهت عمليات روزمره خود روش‌هايي را بدلخواه براي نگهداشت ماشين‌آلات خود ابداع مي‌نمودند كه بستگي به كاربرد، نوع صنعت و تنوع دستگاه‌ها با يكديگر فرق داشتند آنچه مسلم است تا اوائل قرن جاري هيچ نوع متد و يا سيستم يكدست و تعريف شده‌اي كه بتواند به طور عمومي مورد استفاده قرار گيرد وجود نداشت


. با وقوع جنگ‌هاي جهاني اول و دوم و نياز توليدكنندگان صنعتي به يك سيستم مدون و كارا جهت نگهداشت صنعتي، مديران و صاحبان صنايع در تكاپوي تدوين يك روش و متد علمي و سيستماتيك برآمدند كه در نهايت منجر به آغاز مطالعات براي روش‌هاي مهندسي نگهداشت گرديد. كه بالاخره پايان جنگ جهاني دوم را شايد بتوان مبدأ علوم جديد مهندسي نگهداري و تعميرات ناميد.

ولي اگر بخواهيم دقيق‌تر موضوع پيدايش و احساس نياز به تعميرات و نگهداري دستگاه‌ها و تجهيزات را بررسي كنيم بايد به سه دوره عصر سخت‌افزاري، نرم‌افزاري و مغزافزاري روند تحولات صنعتي اشاره كنيم


.

2-1-1- دوره‌ي اول: عصر سخت‌افزاري
در اين دوره عامل اصلي توليد سخت‌افزار يا همان تجهيزات بود و تمركز توليدكننده بر روي تجهيزات بوده و ديدگاه آنها به سمت استفاده از ماشين‌آلات، بدون توجه به كارائي آنها بوده است. جهت افزايش توليد به جاي افزايش راندمان ماشين‌آلات، كه با نگهداري و تعمير مناسب امكان‌پذير بود، بيشتر از طريق افزايش تعداد تجهيزات مي‌خواستند به هدفشان كه همانا افزايش توليد بود برسند.
اغلب، فرآيند تعمير و نگهداري در اين دوره بدين صورت بود كه بعد از نصب ماشين‌آلات، بدون هيچ‌گونه برنامه خاصي از آنها بهره‌برداري مي‌كردند و تا زماني كه ماشين‌آلات، عملاً متوقف نشده بودند هيچگونه عمليات پيشگيري روي آنها انجام نمي‌گرفت، به محض متوقف شدن ماشين، عمليات تعميرات اصلاحي را جهت بازگرداندن ماشين به حالت اوليه را انجام مي‌دادند


. (سيستم واكنشي) كه طبيعتاً با هزينه‌هاي گزافي، خصوصاً هزينه‌هاي ركود توليد همراه بود.

در اين دوره، هزينه‌هاي تعميرات و نگهداري، خصوصاً هزينه‌هاي پيشگيرانه، به عنوان يك هزينه سربار تلقي مي‌شد و از نظر تخصصي، عمل تعميرات را به جاي مهندسين و كارشناسان متخصص، از طريق افراد تجربي يا همان استادكاران به مرحله اجرا درمي‌آوردند


. متأسفانه اين فرهنگ كه بهره‌برداري تا وقوع عيب و سپس تعمير، در اكثر صنايع ما حاكم بوده و شايد دلايل مختلفي از جمله دلايل اقتصادي باعث حاكم شدن اين فرهنگ شده باشد.

2-1-2- دوره دوم: عصر نرم‌افزاري
برخلاف دوره اول در اين دوره، هدف اصلي استفاده كارا و بهينه از ماشين‌آلات، با نگرش سيستماتيك به مسئله تعميرات و نگهداري برنامه‌ريزي شده همراه بود (سيستم كنشي) به طوري كه در اين عصر با گذشت زمان، پيچيدگي در طراحي ماشين‌آلات و افزايش درجه اتوماسيون آنها مورد توجه قرار گرفته و متعاقب آن سعي گرديد به جاي نيروي انساني در توليد، از ماشين‌آلات استفاده كنند. طبيعي بود با افزايش درجه پيچيدگي و اتوماسيون خط توليد، نياز به تعميرات و نگهداري سيستماتيك و برنامه‌ريزي شده جهت افزايش راندمان خط توليد بيشتر احساس مي‌شد و نقش ماشين‌آلات در افزايش سوددهي و كاهش هزينه‌هاي مادي و انساني (ايمني) بيشتر نمايان گرديد. به عبارت بهتر به علت بالا بودن هزينه‌هاي توقف خط توليد، اولاً سرمايه‌گذاري روي مسئله نگهداري، خصوصاً در خطوط سري اقتصادي بوده و دوماً ضريب آمادگي ماشين‌آلات را افزايش مي‌داد.
ضريب آمادگي، معياري است كه ميزان توقف ماشين‌آلات را نسبت به يك واحد زماني نشان مي‌دهد


.

در اين دوره برخلاف دوره قبلي كه از استادكاران تجربي به عنوان تعميركار استفاده مي‌كردند از نيروي انساني متخصص و مجرب مانند مهندسين مكانيك و غيره استفاده مي‌شد.
2-1-3- دوره سوم: عصر مغزافزاري
يكي از خصوصيات دو دوره قبلي اين بود كه مسئله تعميرات و نگهداري بعد از نصب ماشين شروع مي‌شد. به عبارت ديگر قبل از نصب ماشين هيچگونه طرح يا برنامه‌اي جهت كاهش احتمال توف و خرابي ماشين انجام نمي‌گرفت ولي در دوره عصر مغزافزاري تلاش بر اين بود كه در مرحله طراحي ماشين به مسائل نگهداري و تعميرات توجه شود. چرا كه طراحي مناسب ماشين مي‌تواند قابليت تعميرپذيري و يا سهولت تعمير ماشين را بيشتر نمايد. البته اين بدين معني نيست كه ما هزينه‌هاي گزافي را جهت توليد ماشين‌آلاتي صرف كنيم كه نياز به تعمير نداشته باشند. بلكه هدف اصلي حداقل كردن احتمال خرابي ماشين و افزايش قابليت تعميرپذيري آن است كه هزينه‌هاي تعميرات و نگهداري را به مقدار قابل توجه‌اي كاهش مي‌دهد (روش تروتكنولوژي). به عنوان مثال: تسمه تايمر، موتور اتومبيل پرايد در جاي بسيار مناسب و راحت طراحي شده و تعويض آن در عرض چند دقيقه امكان‌پذير است ولي تسمه تايمر موتور پيكان به صورت يك زنجير بوده و عوض كردن آن بسيار مشكل‌تر از تسمه تايمر پرايد مي‌باشد.

farid774
07-09-2010, 18:59
با سلام یه سوال دارم من علمی کاربردی مکانیک تعمیرات نیرو گاها قبول شدم ایا ارزش رفتن داره یا نه؟

و اینکه میشه کاردانی به کارشناسی در رشته طراحی جامدات ادامه بدم ؟ {ممنون}

ahmad_babol
12-09-2010, 15:24
با سلام یه سوال دارم من علمی کاربردی مکانیک تعمیرات نیرو گاها قبول شدم ایا ارزش رفتن داره یا نه؟

و اینکه میشه کاردانی به کارشناسی در رشته طراحی جامدات ادامه بدم ؟ {ممنون}


آره پسر چرا ارزش رفتنو نداره آدم باید بالاخره از یه جایی شروع کنه
اما اینکه بتونی تو طراحی جامدات ادامه بدی باید سیلاوس درسی دو تا رشته رو چک کنی
و بنیه ات رو هم چک کن
موفق باشی:46:

ahmad_babol
14-09-2010, 02:26
چرا امروزه نگهداري و تعميرات بسيار مهم شده است؟

در صنايع فرآيندي پيوسته مانند صنايع فولاد، صنايع شيميايي، نيروگاه‌هاي حرارتي و ... نگهداري و تعميرات به طور منطقي و به دلايل زير بايد وظيفه بسيار مهمي به شمار آيد:
1- صنايع فرآيندي پيوسته در اغلب موارد طرح سري‌هاي جريان واحد دستگاه‌ها را مورد استفاده قرار مي‌دهند، لذا عيب يك دستگاه ممكن است باعث از كار افتادن يك خط يا حتي كل كارخانه گردد.
2- برخلاف صنايع ساخت گسسته، در صنايع فرآيند پيوسته، كارهاي توليد را نمي‌توان به صورت پيمان فرعي انجام داد و تا زماني كه ماشين‌آلات در حال كار هستند كارخانه فرآورده يا فرآورده‌ها را توليد مي‌كند (در بعضي صنايع ساخت، نت يك فعاليت مهم در نظر گرفته نشده است و دومين جايگاه را نه فقط نسبت به برنامه‌ريزي و كنترل توليد، مديريت مواد و كاركردهاي كنترل كيفيت گرفته است. به هر حال، با ظهور و ورود خود كارسازي، ماشين‌هاي CNC و ماشين‌هاي براده‌برداري، «نت» نيز يك فعاليت مهم در صنايع ساخت گسسته شده است).

ليكن در بعضي اوقات، وظايف نگهداري و تعميرات تا زماني كه دستگاه‌ها و تجهيزات به طور رضايت‌بخش در حال كار هستند مورد غفلت قرار مي‌گيرد. مديريت رده بالا ناگهان اهميت و نياز به نگهداري و تعميرات را، در زماني كه تجهيزات و ماشين‌آلات از كار مي‌افتند و بدين ترتيب باعث توقف توليد و در هر صورت باعث از كار بازداشتن مي‌شوند درك مي‌كند. علاوه بر اين، تفكر مذكور، به محض اين كه تجهيزات و دستگاه‌ها شروع به كار كرد و توليد از سر گرفته شد از ياد مي‌رود (يا اينطور به نظر مي‌رسد). بنابراين، نگهداري و تعميرات توسط مديريت به عنوان يك كار اساسي در نظر گرفته نشده و مورد توجه شايسته قرار نمي‌گيرد. هم‌اكنون مديريت‌ها نياز مبرم به نگهداري و تعميرات مؤثر را فهميده و نسبت به آن تأكيد دارند.

امروزه نگهداري و تعميرات بالغ شده است، اما اين بلوغ حدود سي و پنج سال كار سخت متخصصين ملل صنعتي مختلف را كه به هم پيوسته و دانش و تجربه خود را در اختيار يكديگر قرار داده‌اند به خود اختصاص داده است. درك نياز مبرم به نگهداري و تعميرات مؤثر و قابل اجراي دستگاه‌ها و ماشين‌آلات از طريق كنفرانس‌ها و سمينارها به دست آمد، اما معيار آن به دو دليل اقتصادي پايه به شرح زير تغيير يافت:
1- قابليت دسترسي هم چون يك عامل اصلي كه داراي اثر مهم در بهره‌برداري از دستگاه‌هاي فرآيندي است، به رسميت شناخته شد. به علاوه، با افزايش كاربرد اتوماسيون، قابليت دسترسي به صورت يك عامل مهم در صنايع ساخت نيز بروز كرد.
2- دستگاه‌ها و تجهيزات صنعتي به طور فزاينده‌اي پيچيده شدند و قيمت‌هاي آنها نيز به سرعت افزايش يافت. به علاوه، اين پيچيدگي توأم با هزينه‌هاي بالاتر دست‌يابي، به طور قابل توجهي هزينه‌هاي بالاتر نگهداري و تعميرات را فراهم كرد و در سال 1980 هزينه سنگين تعويض دستگاه‌ها و تجهيزات و نيز دستيابي قطعات مشاهده گرديد.

دو دليل فوق‌الذكر براي روشن‌سازي نياز مبرم و حتي توسعه نگهداري و تعميرات صحيح دستگاه‌ها و ماشين‌آلات به طور مشروح به شرح زير مورد بحث قرار خواهد گرفت.

نگهداري و تعميرات بر سود شركت و قابليت سوددهي اثر مي‌گذارد و اين به علت اثر قابليت دسترسي تجهيزات، هزينه نگهداري و تعميرات و عمر مفيد تجهيزات در هزينه‌هاي توليد مي‌باشد. عواملي كه روي هزينه‌هاي نگهداري و تعميرات، سود و قابليت سوددهي اثر مي‌گذارد عبارتند از:
1- در رابطه با قابليت دسترسي:

زماني كه تجهيزات يا دستگاه‌ها تحت نگهداري برنامه‌ريزي شده يا تحت تعمير (يا در انتظار تعمير) هستند، هزينه غيرمستقيم نگهداري كه هزينه ضايعه توليد ناميده مي‌شود افزايش خواهد يافت.
2- در رابطه با هزينه‌هاي مستقيم نگهداري و تعميرات:

كه شامل هزينه‌هاي نيروي انساني نگهداري و تعميرات، قطعات يدكي و مواد لازم و نيز ابزار و لوازم اندازه‌گيري مورد لزوم انجام كارهاي نگهداري و تعميرات مي‌باشد.

3- در رابطه با عمر مفيد تجهيزات يا دستگاه‌ها:

پي‌آمد اقدامات «نت» به موقع و مؤثر، در جاي خود، عمر مفيد تجهيزات را طولاني‌تر مي‌كند. به علاوه، طولاني كردن عمر مفيد تجهيزات، سودبخشي چرخه عمر آنها مي‌باشد.

بنابراين، در بيشتر مكان‌هاي صنعتي، هدف نگهداري و تعميرات بايد كمينه كردن مجموع هزينه‌هاي مستقيم و غيرمستقيم نگهداري و تعميرات باشد، همواره در نظر داشته باشيد كه تأثير بلندمدت هر تصميم نگهداري و تعميرات روي عمر مفيد يا دوره عمر تجهيزات مي‌باشد. اين هدف در سال‌هاي اخير به علت افزايش تورم و كاهش مداوم قدرت خريد و در نتيجه محدوديت‌هاي بودجه بسيار مهم شده است.

تورم باعث افزايش هزينه‌هاي توليد، نيروي انساني نگهداري و تعميرات و نيز قيمت‌هاي بالاتر لوازم يدكي ضروري و جايگزيني تجهيزات مي‌شود. به علاوه، محدوديت‌هاي بودجه گاهي اوقات موجب تعويق تعميرات ضروري، تعويض اجزا و بهسازي تجهيزات مي‌شود، كه در نتيجه داراي اثر زيان‌آور روي قابليت دسترسي و نيز دوره عمر تجهيزات است. علاوه بر اين، واقعيتي كه تجهيزات و دستگاه‌هاي صنعتي براي بهره‌وري بالاتر و كم شدن ضايعه توليد، يعني هزينه غيرمستقيم نگهداري و تعميرات، طراحي مي‌گردند، بسيار بيشتر از قبل است. چنين دستگاه‌ها و تجهيزاتي كه بزرگ‌تر و بسيار پيچيده مي‌شوند، به كار بردن سطوح بالاتر خودكار شدن، تلاقي عيوب را فراهم مي‌كند. آنها هم چنين فرآيندهايي را انتخاب مي‌كنند كه شامل شرايط عملكرد جدي بوده و نيز طرح سري‌هاي جريان واحد با مقادير كمتر واحد پشتيبان مي‌باشند، بنابراين قابليت اطمينان و قابليت تعميرپذيري بالاتر مورد نياز است كه دستگاه‌ها و تجهيزات صنعتي نسبت به قبل به سمت خودكار شدن و گران‌تر شدن مي‌روند. در نتيجه مي‌توان نتيجه گرفت كه دستگاه‌ها و تجهيزات صنعتي به طور فزاينده‌اي پيچيده شده و هزينه‌هاي مربوط به دست‌‌يابي و كاربري آنها نيز به سرعت در حال افزايش است. اين كار با افزايش رقابتي كه روي هزينه‌هاي توليد متمركز مي‌كند و واقعيتي كه افزايش هزينه‌هاي مستقيم و غيرمستقيم نگهداري و تعميرات روي هزينه‌هاي توليد اثر متقابل دارد در هم آميخته است. :20: