مشاهده نسخه کامل
: چگونه تخيل کودک خود را افزايش دهيم؟
bagherhoosein
04-07-2010, 15:34
چگونه تخيل كودك خود را پرورش دهيم؟
مغز در حال رشد كودك شما
مغز كودك شما در زمان تولد، حدودا صد ميليارد سلول داشت. اين مطلب به خودي خود شگفت انگيز و جالب توجه است، اما آنچه در مغز او در اين دوران اتفاق مي افتد، شگفت انگيزتر است. هر كدام از آن سلولها در حال ارسال و دريافت سيگنالهاي الكتريكي است و همچنين اين سلولها با يكديگر پيوندهايي ايجاد مي كنند كه با تكرار و تمرين، نهايتا منجر به تشكيل شبكه هايي از سلولهاي عصبي خواهد شد. اين شبكه ها (كه معمولا مدارهاي عصبي ناميده مي شوند)، امكان فكر كردن و يادگيري را براي كودك فراهم مي سازند. هنگامي كه سه سال از تولد او بگذرد، هزار هزار ميليارد پيوند عصبي در مغز او تشكيل شده است.
اكنون، مغز كودك شما در حال ايجاد مسيرهاي عصبي است كه در تمام طول عمر او مورد استفاده قرار خواهند گرفت. هر كدام از اين پيوندها و مسيرها كه مرتب مورد استفاده قرار گيرد به يك پيوند يا مسير دائمي تبديل مي شود، در حالي كه اگر برخي از اين پيوندها مرتب مورد استفاده قرار نگيرند، ممكن است از بين بروند. به همين دليل، متخصصين بر اهميت سه سال اول زندگي، بسيار تاكيد مي كنند: هركاري كه شما به همراه كودك خود انجام دهيد، از بازي كردن تا خوردن و راه رفتن و كتاب يا شعر و آواز خواندن، به مغز او كمك مي كند تا فعاليت بيشتري انجام دهد.
هرگاه كودك خود را در برابر تصاوير، صداها و حسهاي جديد قرار دهيد، در واقع مغز او را در برابر دنيايي بزرگتر و هيجان انگيزتر قرار داده ايد. هنگامي كه تخيل خود را به همراه او به كار بگيريد؛ مثلا بگوييد: «نگاه كن! من يك ببر هستم توي يك جنگل بزرگ!» يا «فرض كن مي خواهيم به خانه مادربزرگ برويم»، در واقع مغز او را وادار مي كنيد تا پيوندها و مسيرهايي تشكيل دهد كه به ايجاد خلاقيت و تخيل در او منجر خواهد شد.
bagherhoosein
05-07-2010, 07:52
تخيل كودك چگونه كار مي كند؟
از آنجا كه مهارتهاي كلامي كودك شما هنوز چندان پيشرفت نكرده اند، به سختي مي توان فهميد كه او دقيقا به چه چيزي فكر مي كند. اما شما مي توانيد نشانه هاي تخيل او را در تقليد كردن هاي او از آنچه كه در اطرافش مي بيند، تشخيص دهيد؛ اين رفتار عموما بين هجده تا بيست ماهگي شكل مي گيرد. كودك شما ممكن است دقيقا كارهايي را كه شما انجام مي دهيد تقليد كند؛ برنامه روزانه اي را كه براي او ريخته ايد، بر روي عروسكهايش پياده كند، به آنها غذا بدهد يا آنها را بخواباند.
خيال پردازي هاي كودكانه چه كمكي به او مي كند؟
تخيل قوي در كودك مي تواند بسيار بيشتر از آنچه شما فكر مي كنيد، در مسير زندگي به او كمك كند.
وسعت دامنه لغات: معمولا دامنه لغات كودكاني كه به بازيهاي تخيلي علاقه نشان داده يا به داستانها و كتابهايي كه ديگران برايشان مي خوانند گوش مي دهند، بسيار وسعيتر و بهتر است. البته شما ممكن است نتايج چشمگير اين مطلب را سال آينده ببينيد، هنگامي كه تعداد لغات مورد استفاده كودك شما جهشي ناگهاني پيدا خواهد كرد؛ اما سنگ بناي اين پيشرفت چشمگير را بايد در اين دوره بريزيد.
به دست آوردن كنترل: "نقش بازي كردن" و "وانمود كردن" اين امكان را براي كودك فراهم مي كنند تا آن كسي باشد كه دوست دارد. احساسات منفي اش را كشف و بررسي كند، چيزهايي را كه تا كنون ياد گرفته تمرين كند و اوضاع را به آن صورتي كه دوست دارد در بياورد. داستانهايي كه مثلا در آن سه بره باهوش، جلوي گرگ بد را مي گيرند، يا بازيهاي تخيلي كه در آنها عروسكش را به زور به حمام مي برد، اين حس را به او منتقل مي كنند كه او حتي در شرايط نا آشنا يا ترسناك نيز مي تواند كنترل اوضاع را به دست گيرد.
bagherhoosein
05-07-2010, 07:52
حل كردن مسائل: روياپردازي پيرامون موقعيتهاي تخيلي، نحوه تفكر خلاقانه را به كودك شما آموزش مي دهند و مي تواند يك ابزار بسيار مفيد در فرآيند حل مساله توسط كودك باشد. مطالعات نشان مي دهد افرادي كه در زمان خردسالي از تخيل قوي برخوردار هستند، معمولا اين قابليت را در بزرگسالي نيز حفظ مي كنند و در نتيجه، نتايج بهتري در فرآيندهاي حل مسائل به دست مي آورند. آزمايشهاي بعدي در طول زندگي افرادي كه در كودكي تخيل قوي تري داشتند مشخص كردند كه اين افراد هنگام برخورد با چالشها يا مشكلات غيرمترقبه (مثلا جا گذاشتن كتابي كه براي مدرسه لازم دارند)، مي توانند از منابع و گزينه هاي بيشتري براي پيدا كردن راه حل مناسب، استفاده كنند.
شما براي كمك به پيشرفت تخيل كودك خود چه مي توانيد بكنيد؟
براي او كتاب بخوانيد: كتاب خواندن براي كودك، يكي از بهترين راههايي است كه مي تواند مغز او را به خوبي تغذيه كند. كتابهايي را انتخاب كنيد كه عكسهاي رنگي و بزرگ به تعداد زياد داشته باشند و از اين فرصت (تا زماني كه هنوز كودك شما خواندن را ياد نگرفته و اصرار نمي كند كه دقيقا متن كتاب را براي او بخوانيد)، استفاده كنيد؛ چون مي توانيد هر داستاني كه دوست داريد براي او سر هم كنيد! عكس چيزهاي مختلف، از سوسك گرفته تا فرفره را به او نشان بدهيد؛ صداي حيوانات يا وسائل مختلفي را كه در داستان به آنها اشاره شده، براي او در بياوريد؛ صداهاي خاصي را براي شخصيتهايي كه در داستان هستند، ابداع كنيد؛ و درباره اينكه چه اتفاقاتي براي آدمها يا حيوانات كتاب داستان افتاده يا ممكن است بيفتد، صحبت كنيد.
bagherhoosein
05-07-2010, 07:52
براي همديگر داستانهاي جديد بسازيد و بگوييد: مي توانيد از خودتان يك داستان بسازيد و براي كودك بگوييد؛ اين كار به اندازه خواندن يك كتاب داستان مي تواند براي او مفيد باشد. همچنين اگر بتوانيد از خود او به عنوان شخصيت اصلي داستان استفاده كنيد، به كودك كمك خواهد كرد تا درك و احساسش را پيرامون خودش به عنوان يك موجود مستقل، پرورش دهد. البته او هم به زودي قادر خواهد بود كه از خودش داستان بسازد و براي شما بگويد.
از موسيقي بهره بگيريد: هرچند سن كودك شما اجازه نمي دهد كه بتوانيد از كلاسهاي منظم موسيقي براي او استفاده كنيد، اما مي توانيد دنياي او را پُر از موسيقي كنيد. با همديگر به موسيقيهاي مختلف گوش بدهيد و او را تشويق كنيد كه با آواز خواندن، رقصيدن و يا نواختن موزيك به كمك پيانوي اسباب بازي يا وسايل خانگي ديگر، شما را همراهي كند.
كودك را تشويق كنيد تا نمايش بازي كند: كودكان از تبديل وقايع روزمره و يا تخيلاتشان به نمايشهاي جالب و بازي كردن در اين نمايشها، چيزهاي زيادي مي آموزند. هنگامي كه كودك شما يك نمايشنامه ساده را طراحي مي كند، افراد و شخصيتها را درون آن مي چيند و نهايتا در اين نمايش كوچك بازي مي كند، مهارتهاي كلامي و اجتماعي او افزايش مي يابند. او با بازي كردن دوباره يا چندباره نمايشهايي كه موضوع غم، شادي، ترس يا امنيت را در خود دارند، بر روي احساسات و عواطف خود تمرين مي كند. هنگامي كه او خود را به عنوان يك پدر، دكتر و يا معلم تصور مي كند، احساس قدرت كرده و همچنين مسوول بودن را تمرين مي كند.
bagherhoosein
05-07-2010, 07:52
لوازم نمايش را براي او فراهم كنيد: تقريبا هر چيزي مي تواند در يك نمايشنامه تخيلي مورد استفاده قرار گيرد و البته براي كودكان، هر چقدر اين وسايل ساده تر باشند، بهتر هستند. يك جعبه مقوايي مي تواند ماشين، كشتي يا قطاري باشد كه كودك با آن به اين سو و آن سو برود و يك حوله حمام هم مي تواند نقش لباس سوپرمن را بازي كند. از آنجا كه بخش عمده اي از اين نمايشهاي تخيلي در ذهن و مغز كودك اتفاق مي افتد، او به لباسهاي پر زرق و برق و مفصل (مثلا لباسهاي شخصيتهاي كارتوني) چندان نياز ندارد.
اگر يك جعبه يا چمدان براي كودك خود آماده كنيد تا ابزار و وسايل نمايشهاي تخيلي اش را درون آن بگذارد، اين بازي براي او هيجان انگيزتر خواهد شد. اگر هر از چند گاهي، وقتي كودك شما متوجه نيست، چيزهاي جديدي داخل جعبه بگذاريد مي توانيد او را شگفت زده كنيد: «بذار ببينيم امروز چي توي جعبه است؟».
مدت زمان تماشاي تلويزيون را محدود كنيد: و اما در مورد تماشاي تلويزيون، بهتر است ميانه روي را پيش بگيريد. متخصصين توصيه مي كنند كه كودكان زير دوسال نبايد تلويزيون ببينند، اما برخي از والدين نهايتا مجبور مي شوند به كودكان اجازه دهند كه مدت كوتاهي را به تماشاي تلويزيون بگذرانند. هنگامي كه كودك، برنامه هاي تلويزيون را تماشا مي كند، سعي كنيد كه بيش از ده تا پانزده دقيقه به طور مداوم پاي تلويزيون ننشيند. شايد دچار اين وسوسه شده باشيد كه از تلويزيون به عنوان پرستار مجاني براي كودك خود استفاده كنيد، چون هنگامي كه او تلويزيون مي بيند، دردسر درست نمي كند، معمولا به كارهاي خطرناك نيز نمي پردازد و شما مي توانيد به كارهاي خودتان برسيد؛ اما از اين كار به شدت خودداري كنيد. در عوض، هر وقت او مي خواهد تلويزيون ببيند، با او به تماشاي تلويزيون بنشينيد؛ براي او سوالاتي را مطرح كنيد؛ در مورد آنچه در نمايش يا فيلم گفته مي شود با هم صحبت كنيد؛ و سعي كنيد پاسخ و واكنش او را به اين موارد، بفهميد.
bagherhoosein
05-07-2010, 07:53
چگونه مي توانيد با خيالپردازي هاي كودكتان زندگي كنيد؟
محدوديتهايي براي او تعيين كنيد: تعريف و اجراي برخي قوانين (به عنوان مثال اينكه اجازه ندارد با شمشير اسباب بازي اش، كسي را بزند)، جهت دستيابي به شادي و خوشحالي پايدار براي خود و كودكتان، ضروري است. اما هر وقت كه مي توانيد اجازه دهيد كودكتان با تخيلاتش زندگي كند. ممكن است كودك شما از ميز ناهارخوري به عنوان كلبه اسكيموها استفاده كند! در نتيجه شما مي توانيد شام يا ناهار را روي زمين و در اطاق نشيمن صرف كنيد.
دوست تخيلي كودك خود را قبول كنيد: متخصصان بر اين باورند كه داشتن يك دوست تخيلي، نشانه خلاق و اجتماعي بودن كودكي است كه راهي را براي غلبه بر ترسها و نگرانيهايش پيدا كرده است. برخي مطالعات نشان مي دهند كه تقريبا نيمي از كودكان در دوره اي از زندگي شان، يك دوست تخيلي داشته اند.
با اين حال، اگر كودك شما يك اشتباه انجام داد و پس از آن دوست تخيلي اش را مقصر دانست و سرزنش كرد، شما بايد با وارد شدن به اين صحنه، سعي كنيد حقيقت را به او نشان بدهيد. البته نبايد او را به دروغگويي متهم كنيد، بلكه آن رفتار يا عمل را مورد توجه قرار دهيد. كودك خود و دوست تخيلي اش را وادار كنيد تا آن اشتباه را جبران كنند (مثلا آشغالها را از روي زمين جمع كنند، يا عذر خواهي كنند، يا هر چيز ديگر) و براي او روشن كنيد كه آن عمل يا رفتار، به هيچ وجه قابل قبول نيست.
از كارهاي عجيب و غريب يا خنده دار او لذت ببريد: وقتي كودك شما براي سومين روز متوالي اصرار مي كند كه لباس آدم فضاييها را در مهدكودك بپوشد، ممكن است فكر كنيد با يك مشكل جدي مواجه شده ايد. افراد بزرگسال به قدري با اجتماع ارتباط داشته اند كه قادر هستند مرز مشخصي بين محيطهاي عمومي و محيطهاي خصوصي قائل شوند (مثلا شما مي دانيد كه پيژامه و دمپايي راحتي براي استفاده در داخل منزل مناسب است، اما براي رستوران مناسب نيست)، اما كودكان به اين صورت فكر نمي كنند. هرگاه در اينگونه مواقع مي خواهيد كودك را مجبور به انجام كاري بكنيد (مثلا بگوييد: "لباسهاي سيندرلا را همين حالا در بياور")، به ياد بياوريد كه كودك شما هنوز قادر به درك اين محدوديتها نيست و البته لازم هم نيست كه چندان نگران طرز لباس پوشيدن كودك خود باشيد.
bagherhoosein
25-07-2010, 09:31
پايان خيال(تخيل در كودكان )
ساعت ۷ بعد ازظهر به وقت كليولند اوهايو است و خانواده «نات» ساعات گرم يك روز تابستاني را سپري مي كنند. پدر بساط كباب را به راه انداخته و مادر علف هاي هرز باغچه را وجين مي كند. بچه ها با دوچرخه هاشان به سرعت اين ور و آن ور مي كنند. اريك 4 ساله در حالي كه در روروكش سرعت مي گيرد فرياد مي زند «من مرد عنكبوتي هستم، هاااا!». بي.جي، برادر ۷ ساله اريك مذبوحانه در تلاش است با دوچرخه بزرگتر از قدش تك چرخ بزند. اين بچه ها زمان زيادي دارند تا تعطيلات تابستاني خود را به فعاليت هايي همچون فوتبال و بيس بال بگذرانند. مادر خانواده اما، به آنها اجازه نمي دهد بازي ويدئويي كنند. به اعتقاد او، اين نوع تفريح، بازي نيست؛ او خاطرجمع است كه بچه هايش تعطيلات را به شيوه قديمي و بدون آنكه از پيش برنامه ريزي شده باشد سپري مي كنند - نه خبري از وسيله بازي با فناوري پيشرفته است و نه فشار يا ضرب الاجلي در كار است. او مي گويد: «بچه ها براي بازي، فقط و فقط بازي، نياز به وقت دارند.» دخترك خانواده، اليساي ۱1ساله يك راست سر اصل موضوع مي رود: «اگر تخيل خود را بكار نگيريد، چقدر لذت مي بريد؟»
بسياري از بزرگسالان همين پرسش را دارند. در برخي كشورها كودكان 40 ساعت در هفته را به تماشاي تلويزيون، بازي هاي ويدئويي، تماشاي سي.دي و گشت و گذار در اينترنت مي گذرانند. در اين عصر جديد تكنولوژي زده، آيا تخيل كودكان به خطر نمي افتد؟
آيا شخصيت هاي تخيلي و دوستان خيالي به سود هم بازي هاي بي روح رايانه اي و پلي استيشن به كناري نهاده مي شوند؟ آيا تخيل، تنها يادگاري از سده بيستم است؟ به اين پرسش ها نه مي توان پاسخي صريح داد و نه چندان اطلاعاتي در اين باره در دست است. هرچند اسباب بازي هاي مدرن و بازي هاي ويدئويي اكشن طرفداران مدافعان خود را دارد -پژوهش هاي جديد نشان مي دهد آنها واكنش را سرعت مي بخشند و مهارت هاي بصري را ارتقا مي دهند- اما همواره نگراني هاي فزاينده اي وجود دارد كه پيشرفت هاي عظيم انقلاب ديجيتال مي تواند اثر منفي بر رشد فكري كودكان بگذارد و حتي همچون بزرگسالان خلاقيت كودكان را زائل كند. دوروتي سينگر روانشناسي از دانشگاه ييل مي پرسد: «اگر ما همه اين موضوعات برنامه ريزي شده را دراختيار آنها قرار دهيم، آيا آنها خواهند توانست روزي خود را از اين چارچوب از پيش تعيين شده بيرون بكشند و مانند مخترعان بزرگ فكر كنند؟ آيا به اين ترتيب كودكان را از انديشه خلاق باز نمي داريم؟»
bagherhoosein
25-07-2010, 09:31
نخستين چالش دانشمندان ارائه تعريف دقيق «نيروي تخيل» است. «سينگر»، از دانشمندان پيشرو در مطالعات كودكان و بازي، به همراه شوهرش «جرمي» به سادگي آن را «قدرت تفكر نمادين» مي خواند. خلق تصوير چيزي كه مستقيماً در برابر آدمي نيست -براي نمونه، انسان مي تواند در حالي كه پشت ميز كارش نشسته خود را در ساحل دريا مجسم كند. نيروي تخيل آدمي در ايجاد و توسعه فرايند تفكر پيچيده، از حل مشكلات عملي همچون چگونگي رها شدن از گره ترافيكي گرفته تا تفكرات پيچيده مانند انديشيدن به ابعاد جهان هستي، نقش محوري دارد. نيروي تخيل ما اوايل زندگي پديد مي آيد و با ارتباط دادن سلول هاي مغز به يكديگر بستر لازم براي فانتزي را در سراسر حيات فراهم مي آورد. «مارجوري تيلور» روانشناسي از دانشگاه ارگون و نويسنده «همدردي خيالي و كودكاني كه آن را پديد مي آورند» مي گويد: «تخيل براي ذهن آدمي، حياتي است.»
وقتي كودكان بازي تخيلي مي كنند، در واقع تخيل خود را پرورش مي دهند. شايد آجرهاي بازي خانه سازي يا خانه هاي عروسكي، ازمد افتاده و قديمي به نظر بيايند اما به واسطه طبيعت بي ساختار و باز خود اجازه مي دهند تخيل كودك آنها را به هرسو كه مايل است به پرواز درآورد. «مايكل منديزا» از بنيانگذاران مركز غيرانتفاعي آموزشي و مرجع در زمينه كودك و بازي مي گويد: «يك كارتن خالي ماشين لباسشويي مي تواند سفينه فضايي، زيردريايي يا قطار باشد
به نظر مي رسد قوه تخيل كودك همزمان با زبان باز كردن او، همان وهله حساس در رشد قواي عقلاني اش، شروع به شكل گيري كند. سينگرها به كمك مجموعه آزمون ها و ارزيابي ها (كودك وقتي با آجرها بازي مي كند چقدر خلاق است، يا در آزمون لكه هاي جوهر چه مي بيند) دريافتند معمولاً كودكاني كه بيشتر بازي تخيلي مي كنند دايره واژگاني وسيع تر از كودكاني دارند كه كمتر به اين گونه بازي ها مي پردازند. آنها همچنين، دريافتند كودكان داراي نيروي تخيل قوي تر، از زبان پيچيده تر، مانند استفاده از قيدها و ساختار دستوري مشكل تر همچون ساختارهاي فاعلي، بهره مي جويند. اين بدان روست كه كودكان با بيان داستان ها و اجراي موقعيت هاي تخيلي مهارت هاي زباني خود را به كار مي بندند تا بتوانند با موفقيت از پس اجراي آن برآيند. اگر كودك واژه اي را نداند، از والدين يا معلم خود مي پرسد، بدين ترتيب هر بار اجرا را به تفريح بدل مي كند، دايره واژگاني خود را نيز وسعت مي بخشد.
bagherhoosein
25-07-2010, 09:31
بازي همچنين، قدرت تمركز و توجه را افزايش مي دهد و امكان اجتماعي شدن، بيان احساسات و تمرين مهارت هاي حركتي را براي كودك فراهم مي آورد. سينگرها دريافتند كودكاني كه بازي تخيلي مي كنند بيشتر مي خندند و لبخند مي زنند و نسبت به كودكاني كه چندان به بازي هاي تخيلي نمي پردازند، كمتر رفتارهاي تهاجمي از خود نشان مي دهند.
بسياري از پژوهشگران و مربيان مي گويند تفريحات الكترونيك به نحو موثر موجب كاهش بازي هاي تخيلي كودكان مي شود. فرانسيس كلوسن، آموزگار دبستان با 20 سال سابقه خدمت در «اكل دتريكس سرينگ» بلژيك، شاهد كاهش قابل توجه سطح دايره واژگان و توان نوشتن دانش آموزان است. كلوسن مي گويد: «از 10 سال پيش، تخيل و خلاقيت [در ميان كودكان] شروع به كاهش كرده است.» «ويدا تالاجيك» آموزگار «اسنوان والدورفسكا اسكولا» در شهر زاگرب كرواسي، دريافته است كودكان بر زبان از پيش تعيين شده متكي شده اند.او مي گويد: «هنگام درس، آنها صداها و عباراتي از بازي هاي ويدئويي را تكرار مي كنند، و كمتر پيش مي آيد بتوانند بازي هاي خودانگيخته بكنند. در نبود بازي هاي ويدئويي، براي آن ها آسان تر است نيروي ابتكار خود را به كار بندند، خود را در يك كشتي، خانه يا در حال پختن كيك مجسم كنند.» يك روانشناس پاريسي به نام «سوفيا كارولين پوتير»، متوجه شده است وقتي از كودكان مي خواهد تصويري بكشند، آنها اغلب هاج و واج تنها به صفحه كاغذ خيره مي شوند. او مي گويد: «چيزي براي آفريدن ندارند. مطلقاً هيچ!»
bagherhoosein
25-07-2010, 09:32
بازي هاي رايانه اي، ويدئويي و تلويزيوني شخصيت ها، داستان ها و مكالمات آماده را به خورد كودكان مي دهند و كودكان را به گونه اي كاملاً منفعل آماج خود قرار مي دهند. اين از نگراني هاي عصر مدرن است. «دانيل اندرسن» روانشناس دانشگاه ماساچوست، گروهي كودك را از مقطع پيش دبستاني تا دبيرستان زيرنظر قرار داد و نوع برنامه هاي تلويزيوني مورداستفاده آنها، وضعيت درسي و فعاليت آنها را مستند كرد. نتايج اين پژوهش نشان مي دهد آن دسته از كودكان كه تلويزيون تفريح عمده آنهاست كمتر در كنش هاي خلاقانه همچون كلاس هاي هنر يا نوشتن خلاقانه در دبيرستان شركت مي كنند. همچنين، بچه هايي كه به شكل افراطي مقابل تلويزيون، ويدئو و صفحه مانيتور مي نشينند مانع پرورش احساسات خود، سمفوني صدا، چشيدن و لمس كردن كه ذاتي حتي ساده ترين بازي هاست، مي شوند. «پائولو سرپت» روانشناس دانشگاه «سينيا»ي ايتاليا و نويسنده «آيا به كودكان خود گوش مي دهيم؟» مي گويد: «زمان از ارتباطات بشري، بازي، كشتي، درآغوش كشي، بوسيدن يا كشيدن موي همديگر، ستانده شده است. من اين پديده را خودگرايي تكنولوژيك (technological autism) مي نامم.»
برخي پژوهشگران چندان مطمئن نيستند نيروي تخيل كودكان از اين طريق مورد تهديد قرار گرفته باشد. «تيلور»، در پژوهش اخير خود دريافته است از ميان 273مورد توصيف كودكان از دوستان تخيلي خود، تنها ۳ درصد، ابرقهرمان هايي همچون بت من و سوپرمن را دربر مي گيرد. او مي گويد: «كودكان شخصيت هاي موردنظر خود را كه كاملاً يگانه و داراي سرشت منحصر به فرد هستند، تجسم مي كنند.» اما برخي ديگر نگرانند نسل آينده دچار نقصان قواي عقلاني شوند
bagherhoosein
25-07-2010, 09:32
دامنه اثرات اختلال در پيدايش و رشد نيروي تخيل به خوبي مي تواند دوران بزرگسالي را نيز درنوردد. «ساندرا راس» روانشناسي از دانشگاه كيس وسترن مي گويد:كودكاني كه در دوران نخستين زندگي خود بازي تخيلي مي كنند در سال هاي آينده زندگي خود داراي تفكر خلاق تر و توان بيشتر در حل مسائل هستند. راس در پژوهشي بر 21 دانش آموز اول و دوم دبستان كه هنگام بازي با آجرهاي خانه سازي و عروسك بازي تخيل قوي تر و احساسات بيشتري از خود نشان مي دادند، دريافت اين گروه در «آزمون بهره گيري از اشياء» امتياز بالاتري به دست آوردند؛ در اين آزمون كودك بايد انديشه هاي سازنده خود را هنگام استفاده از اشيائي همچون آجرهاي خانه سازي يا روزنامه به كار گيرد، تا ميزان خلاقيتش سنجيده شود. راس، در پژوهشي ديگر با به كارگيري 31 نفر از همان دانش آموزان كه به كلاس هاي پنجم و ششم راه يافته بودند، دريافت آنهايي كه در سن پايين تر در بازي ماهرتر بودند در سن بالاتر نه تنها در آزمون اشياء بلكه در مهار موقعيت هاي تنش زا همچون زورگويي همكلاسان تواناترند. او مي گويد: «سطح خوب مهارت هاي بازي در دوران اوليه زندگي نمايانگر توان بيشتر در چاره جويي براي گره گشايي از مشكلات روزمره آينده است».
شايد بي انصافي باشد بازي هاي ويدئويي و ديگر اشكال تفريحات الكترونيك را به عنوان يگانه عامل نارسايي در نيروي تخيل مورد نكوهش قرار دهيم. در ايالات متحده، بسياري مدارس زنگ تفريح را كوتاه يا به كلي حذف كرده اند؛ تاكيد روزافزون بر آزمون هاي استانداردشده كمتر از هميشه زمان براي نقاشي يا موسيقي باقي گذاشته؛ و يگانه انگيزه، آماده كردن كودكان براي ورود به دنياي رقابتي و هرچه بيشتر تكنولوژيك، است. والدين در مسابقه بالا بردن سطح قواي عقلاني كودكان خود با آموزش آنها در سنين پايين دست و پا مي زنند اما فضاي اندك براي بازي هاي قديمي براي تلاش آنها حاصلي وارونه به بار آورده است.
دست اندركاران صنعت بازي هاي ويدئويي استدلال مي كنند كه بازي ها در واقع به كودكان خدمت مي كنند تا آنها را براي زندگي در سده بيست و يكم آماده سازند. از اين گذشته، در چندين دهه پيش و با پيدايش سينما و تلويزيون هم، چنين جار و جنجالي برپا شده بود. به هر رو، راندن تمامي اشكال بازي هاي ويدئويي و برنامه هاي تلويزيون با يك چوب، خطاست. سينگرها، برنامه تلويزيوني همگاني «بارني و دوستان» را مورد مطالعه قرار دادند و دريافتند وقتي بزرگسالان و كودكان نقش هاي تخيلي اين برنامه را اجرا مي كنند، كودكان تخيل بيشتري از خود بروز مي دهند.
bagherhoosein
25-07-2010, 09:32
آندرسون نيز دريافت كودكاني كه برنامه تلويزيوني «همسايگان» را نگاه مي كنند هنگام نوجواني در «آزمون بهره گيري از اشياء» امتياز بالاتري كسب مي كنند؛ شايد بدان رو كه آقاي راجر [يكي از شخصيت هاي اين برنامه] اشياء معمولي را برمي دارد و آنها را به شكل تازه مورد استفاده قرار مي دهد. به نظر آندرسون، تكنولوژي جديدتر همچون اينترنت مي تواند ظرفيت فانتزي را افزايش دهد. «تكنولوژي تيغ دولبه است.»
از برخي جهات چنين استدلالي قابل بحث است: تفريحات الكترونيك به اين زودي ها عرصه را خالي نمي كنند. در آزمايشگاه رسانه هاي ام.آي.تي كمبريج ماساچوست، پژوهشگران تكنولوژي را با فانتزي به گونه اي درهم آميخته اند كه اميدوارند بتوانند تخيل كودكان را پرورش دهند. آنها مشغول آزمايش شخصيتي مجازي با نام «سُم» هستند كه بر پرده پلاسمائي نمايش داده مي شود و براي بچه ها قصه تعريف مي كند. «سم» شروع به تعريف يك حكايت مي كند، سپس كمي تامل مي كند و از هم بازي انساني خود مي خواهد دنباله حكايت را نقل كند. هدف، بالا بردن سطح سواد از طريق يادگيري تخيلي است. رامونا آلن، مدير منابع انساني آزمايشگاه ام.آي.تي، همچنان كه الكسيس، دختر ۶ ساله خود را هنگام بازي با دوست مجازيش، نگاه مي كند، مي گويد: «به اعتقاد من سم كمك مي كند نيروي خلاقيت برانگيخته شود.» همچنانكه كه الكس با احتياط درگير بازي مي شود سم مي پرسد: «دوست داري با هم يك قصه تعريف كنيم؟» آلن مي گويد: «كودكاني كه در معرض اين گونه تكنولوژي قرار مي گيرند از همتايان خود آمادگي بيشتر بدست خواهند آورد.»
تا وقتي سم به خانه ها يا كلاس هاي درس راه پيدا كند -دستكم يك دهه ديگر، با فرض اين كه تمامي اشكالات آن رفع شده باشد- الكسيس و پسران خانواده نات در كليولند پا به دوران بزرگسالي خواهند گذاشت. هيچ فرمولي در دنيا وجود ندارد كه خوشبختي، تخيل و كمال زندگي آنها را تضمين كند. اما با آنكه محصولات تفريحات ابرتكنولوژيك قفسه هاي اسباب بازي فروشي ها را انباشته اند، بي گمان بازي هاي ساختارنايافته بايد از اولويت بالاتري برخوردار باشند، بازي هايي كه تفكر خلاق و تخيل كودكان را براي باقي عمر، بارور مي كنند.
bagherhoosein
25-07-2010, 09:34
برای افزایش خلاقيت كودكان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
خلاقيت قابليتي است كه در همگان وجود دارد اما نيازمند پرورش و تقويت ميباشد تا به سر حدشكوفايي برسد. فرد خلاق كسي است كه از ذهني جستجوگر و آفريننده برخوردار باشد. خلاقيت عبارت است از « توانايي ديدن چيزها به شيوه هاي جدي، شكستن مرزها و فراتر رفتن از چارچوب ها، فكر كردن به شيوه اي متفاوت، ابداع چيزهای جديد، استفاده از چيز هاي نا مربوط و تبديل آن به شكل هاي جديد.» می توان نتیجه گرفت که خلاقیت برآیند فرآیندهای ذهنی و شخصیتی فرد بوده و به تولیدات و آثاری منجر می شود که نو و بدیع بوده، خاصیتی متکامل داشته و با واقعیتها، منطبق بوده و در غایت به سود جامعه بشری هستند.
خانواده يكي از عوامل بسیار مهم در رشد و پرورش خلاقيت کودکان محسوب مي گردد که نقش مهمي در شكوفايي خلاقيت هاي كودكان دارد. از آنجا كه كودك حساسترين مراحل رشد خلاقيت را در محيط خانه سپري ميكند، محيط مناسب خانوادگي، شيوه و نگرشهاي صحيح فرزندپروري در رشد و شكوفايي خلاقيت سهم مهمي ايفا ميكند. « كليگان » ( 1971 ) معتقد است براي ظهور خلاقيت راههاي زيادي در شيوههاي فرزندپروري وجود دارد كه ميتواند باعث ظهور يا محو خلاقيت شود. نحوه تربيت و استفاده از شيوههاي دموكراتيك يا مستبدانه، اعمال نحوه انضباط و شيوه ابراز محبت هر كدام به نوعي در پرورش يا سركوب خلاقيت کودکان مؤثر است. اساساً پرورش عنصر انگیزشی خلاقیت باید در بستر خانواده صورت گیرد، زیرا مستعدترین محیط برای شکل دهی آن محیط کلامی و نظام تربیتی و رفتاری خانواده است. کودک و نوجوان اوقات زیادی را در خانواده سپری میکنند، بنابراین این طبیعی است که بیشترین تاثیر را نیز از آن بپذیرند. بیان این نکته از آن روست که بگوییم هر چند می توان در محیطی غیر از خانواده (آموزشگاه یا جایی دیگر) به تقویت عناصر انگیزشی خلاقیت مبادرت ورزید، اما تاثیر این عوامل به اندازه و اهمیت عامل نخستین نیست. پس بهتر است که هدایتها و روشهای اتخاذ شده محیط دوم یعنی «محیط یادگیری» به محیط نخستین یعنی خانواده نیز انتقال یابد و در آنجا هم مورد تمرین و تقویت قرار گیرد؛ این انتقال زمینههای تثبیت و تحکیم انگیزش خلاقه را بیش از پیش فراهم آورد.
bagherhoosein
25-07-2010, 09:34
در واقع والدين از طريق درگير شدن در فعاليتهاي خلاق كودك در رشد خلاقيت او سهيم هستند. خانواده ها باید فرصتهاي لازم را براي سؤال كردن، كنجكاوي و كشف محيط به كودكان بدهند و هرگز آنان را تنبيه و تهديد نكنند. زمينه رشد خلاقيت در خانه زماني فراهم مي شود كه به كودكانتان آزادي زيادي بدهيد و به آنها به عنوان يك فرد احترام بگذاريد، از نظر عاطفي در حد اعتدال به آنها نزديك شويد و بر روي ارزشهاي اخلاقي و نه قوانين خاص تأكيد نماييد. محیط خانه را به صورتي درآوريد كه در آن فعاليت، بازي و خنده به مقدار زيادی وجود داشته باشد. شما و كودكانتان سعي نمائيد كارها را به روش هاي جديد و جالب انجام دهيد. با تشويق و تأييد رفتار كودك و فراهم آوردن زمينه هاي مساعد و تدارك بازيهاي دلخواه او، قدرت تخيل و خلاقيت كودك را تقويت كنيد. خيالپردازيهاي كودكان را سرزنش نكنید زيرا خلاقيت او را محدود مي سازید.
تحقيقات نشان مي دهد كه والدين كودكان خلاق در رفتار خود هماهنگي بيشتري نشان مي دهند، كودكان خود را آنگونه كه هستند قبول دارند و آنها را به كنجكاوي درباره اشياء و امور تشويق مي كنند و كودكان خود را در انتخاب موضوعات مورد علاقه آزاد مي گذارند و كارها و برنامه هاي آنان را تحت نظر دارند و پي گيري مي كنند. شايسته است والدين تا آنجا كه امكان دارد كودكان خود را مستقل بار آورده و در ايجاد اعتماد به نفس، آنان را ياري كنند و دستاوردهاي آنان را با آغوش باز پذيرا شوند و هنگام شكست، به جاي سرزنش، راهنما و راهگشاي مشكلات كودكان خود باشند، تا كودكان بتوانند ضمن احساس ارزشمندي در انجام كارها، راه حل ها و عقايد غير معمول و دور از ذهن را نيز بيازمايند، چراكه چنين كارهايي پايه و مايه اصلي خلاقيت است.
اغلب اوقات اگر كمي وقت و حوصله كنيم متوجه وجود خلاقيت در بچه ها مي شويم. بهترين زمان براي اطلاع از خلاقيت كودكان ، تماشاي آنها به هنگام بازي است. خلاقیت عامل مهم بازی است. كودك را در حالي كه آزادانه و فارغ البال با مواد و اسباب بازيهايش سرگرم بازي است تماشا كنيد. كودكان خلاق اغلب براي هر يك از وسايل بازي خود موارد استفاده متفاوتي پيدا مي كنند و قبل از اينكه از وسيله اي به سراغ وسيله ديگر بروند از آن به انواع مختلف استفاده مي نمايند. كودك خلاق اغلب از منابع خود به انواع و اشكال مختلف و گاه حيرت انگيز استفاده مي كند.ممكن است يك جعبه خالي براي كودك خلاق ارزشي به مراتب بيش از بهترين و پيچيده ترين اسباب بازيها داشته باشد. کودکان خلاق می توانند با توجه به موقعیت و مکان خاص بازی را تغییر دهند، بازیهای جدید ابداع کنند، مقررات خاصی وضع کنند، رهبری بازی را در دست گرفته و با سازمان بندی منسجم په به صورت فردی و چه به صورت گروهی بازی کنند. بازی این گونه افراد از تنوع و گوناگونی آکنده بوده و می توانند با توجه به علایق خود و بازی کنان هدفهای بازی را اعمال کنند. در مقابل کودکانی که از خلاقیت بی بهره بوده و یا خلاقیت کمی دارند در بازی ها نقش پیرو را به عهده گرفته، خود را ملزم به رعایت کامل مقررات بازی می دانند، تخطی از قوانین را جایز نشمرده و بازی را بیشتر به عنوان وظیفه و کار تلقی می کنند تا وسیله ای برای رشد، بنابراین سهم آنها از لذت بازی کمتر از کودکان خلاق است.
bagherhoosein
25-07-2010, 09:34
ویژگیهای کودکان خلاق:
1. كودكان خلاق اغلب با آب و تاب حرف مي زنند. ذكر جزييات يك ماجرا و به تفضيل سخن گفتن مي تواند نشانه قدرت خيال و تصور زياد باشد.
2. دقت و توجه شدید در گوش دادن، مشاهده كردن يا انجام دادن كاري دارند.
3. شور و نشاط و مشغوليتهاي شديد جسماني دارند.
4. در صحبتهای خود از قیاس استفاده می کنند.
5. عادت به وارسی منابع مختلف دارند.
6. با دقت به اشیا و پیرامون خود می نگرند.
7. اشتیاق به صحبت کردن درباره كشفيات با ديگران دارند.
8. توانایی ابداع بازیهای جدید و تغییر در بازیها دارند.
9. کنجکاوی زیادی برای سردرآوردن از امور دارند.
10. در گفتار خود جسارت زیادی دارند.
11. سئوالات عجیبی طرح می نمایند.
bagherhoosein
25-07-2010, 09:35
انگيزه و خلاقيت كودک در محيط خانواده زماني از بين مي رود كه :
1- تاكيد بيش از حد والدين بر هوش و حافظه كودک
2- ايجاد رقابت ميان كودكان
3- تاكيد افراطي بر جنسيت كودک
4- قرار دادن قوانين خشك و دست و پا گير در منزل
5- عدم آشنايي والدين با مفهوم واقعي خلاقيت
6- انتقاد مكرر از رفتارهاي كودک
7- بيهوده شمردن تخيلات كودک
8- عدم شناسايي علائق دروني كودک
9- عدم وجود حس شوخ طبعي در محيط منزل
10- تحميل نقش بزرگسال به كودک
bagherhoosein
25-07-2010, 09:35
برای افزایش خلاقيت كودكان باید:
1. هرگز کودک را تحقير نکنيم. کودکي که احساس حقارت کند هرگز دست به خلاقيّت نميزند.
2. محيطي مناسب براي انجام كارهاي خلاق آنها فراهم نماييد.
3. امكانات و وسايلي در اختيار آنها قرار دهيد تا به كمك آنها خلاقيت هاي خود را ابراز نمايند. به عنوان مثال وسايل موسيقي، نقاشي و طراحي و ...
4. كارهاي خلاق كودكان را تشويق كنيد و آنها را در معرض نمايش قرار داده و از ارزيابي بيش از حد آنان خودداري كنيد.
5. به عنوان بزرگسال، خود به انجام كارهاي خلاق بپردازید و اجازه دهيد كودكان شما شاهد كارهاي خلاق تان باشند.
6. به شيوه هاي آموزشي در خانواده خود توجه داشته باشيد.
7. براي كارهاي خلاق ديگران ارزش قائل شويد.
8. از تأكيد بر تصورات قالبي در خصوص جنسيت كودكان شديداً خودداري نماييد. ( به عنوان مثال دختر ماشين بازي نمي كند، پسر عروسك بازي نمي كند يا پسر گريه نمي كند.)
9. امكان شركت در فعاليت ها و كلاسهاي ويژه را براي آنان فراهم نماييد.
10. اگر مشكلات يا گرفتاريهاي در خانواده وجود دارد از آن مشكلات به شيوه مثبتي استفاده كنيد و با تشويق به كودك خود اجازه ابراز احساسات و اظهار نظر بدهيد.
11. توجه داشته باشييد كه استعداد فقط سهم كوچكي از خلاقيت است و تمرين و نظم بخشيدن به آن از اهميت بيشتري بر خوردار است.
12. اجازه بدهيد كودك خودش باشد حتي اگر رفتارهاي عجيب از او سر بزند و سعي كنيد در حضور جمع كودك خود را خلاق معرفي نكنيد؛ در غير اين صورت اطرافيان انتظارات بيش از حدي از كودك شما خواهند داشت.
13. با كودك خود شوخ طبع و مهربان باشيد.
bagherhoosein
25-07-2010, 09:36
بازي و تاثير آن بر رشد ذهني، اجتماعي و خلاقيت کودک 5-1-6 :بازي هاي تخيلي
کودک در سالهاي اوليه زندگي خود از لحاظ رشد فکري آنقدر پيشرفت نکرده که بتواند تصوراتي ذهني داشته باشد.دنياي او دنياي عينيت است،يعني هرآنچه را که مشاهده کند درک مي کند و دنيايي فراسوي دنياي عينيتش براي او متصور نيست. تجربيات کودک از طريق بازي و تماس با دنياي خارج ،قدرت ذهني کودک را پرورش مي دهد و بتدريج همگام با افزايش سن به معناي مفاهيم پي مي برد. بعدها اين مفاهيم مي توانند در غياب شي» کودک را با جهان خارج پيوند دهند.
کودک از همان زمان آشنايي خود با جهان خارج ،نيروي تخيل قوي دارد و لذا از اين قدرت خود در بازيها به نحوي مطلوب استفاده مي کند. اين نوع بازيها در حقيقت ميداني براي تجلي قدرت خلاقيت کودک است.
تفاوت اين نوع از بازي ها با بازي هاي نمادي آن است که در بازي هاي تقليدي و نمايشي و حتي نمادي کودک از آن چه ديده است و تجربه کرده الگوبرداري مي کند.در حاليکه در بازي هاي تخيلي کودک با استفاده از تجربه هاي گذشته خود، رويدادي جديد که در سابق برخورد چنداني با آن نداشته است بوجود مي آورد.
به طور کلي بازي هاي تخيلي ريشه در خلاقيت کودک دارد. بايد توجه داشت که تخيل کودک به مرور و همگام با رشد ذهني آنها از مرحله بازي ها خارج شده و به صحنه ي داستانها و گفتارهاي کودک کشانده مي شوند.برخي از نظريه هاي تعليم و تربيت رشد تخيل کودک را به عنوان يکي از اهداف اصلي آموزش و پرورش محسوب داشته اند. اين گونه نظريه پردازان خلاقيت طفل را همسان با همگام با قدرت تخيل کودک در نظر مي گيرند، و عقيده دارند که رشد تخيل کودک در هنگام کودکي و از طريق بازي مي تواند ،موجب شود تا در زندگي بزرگسالي اين کودکان تبديل به هنرمندان، نويسندگان ،نقاشان ،مخترعين و کاشفاني بزرگ گردند.
bagherhoosein
25-07-2010, 09:36
6-1-6: بازي اجتماعي
ويژگي بازي اجتماعي،انجام دادن رفتارهاي واقعيت گريزانه (مولفه ي بنيادي همه ي شکل هاي بازي)در درون بافتي از تعامل اجتماعي است.به عبارت ديگر رفتارهاي واقعيت گريزانه ي پي در پي يک کودک وابسته به رفتارهاي واقعيت گريزانه ي همبازي اوست.(در واقع بازي اجتماعي همگامي اتفاق مي افتد که کودکان بر روي يکديگر تاثير متقابل دارند. ) به گفته گاروي (1983) در بازي اجتماعي سه توانايي اساسي مورد نياز است:نخست اينکه کودک بايد واقعيت را به طور کامل درک کند،زيرا او بايد بين واقعيت و وانمود سازي به روشني تمايز قائل شود . دوم اينکه کودک بايد بتواند وجود قواعد و لزوم پيروي از آنها را براي تغيير مسير در بازي تشخيص دهد. حتي هنگامي که اين قواعد در ابتداي بازي به طور مشخص تعيين نشده باشند. سوم اينکه بازيکنان بايد هنگامي که موضوع بازي را مشخص مي کنند ،تخيل هاي خود را با يکديگر در ميان بگذارند.
bagherhoosein
25-07-2010, 09:37
2-6: طبقه بندي پياژه
از نظر پياژه بازي عبارتست از اولويت درونسازي نسبت به برونسازي . در چارچوب درونسازي و برونسازي از يکسو با يک سلسله اعمال سازش يافته روبه رو هستيم که بر اساس تعادل بين درونسازي و برونسازي حاصل آمده اند،ولي از سوي ديگر وقتي که کنشها يا فعاليتها در روان بنه ها به صورت خالي جلوه گر شوند و هدف تعادلجويي را دنبال نکنند فعاليتهايي که انجام مي گيرند به منزله ي بازي خواهند بود. اين خود نشان دهنده ي اولويت درونسازي بر برونسازي است.
پياژه بازي ها را به سه دسته تقسيم مي کند:
1 -بازي هاي تمريني:اين بازيها خيلي زود شروع مي شوند و در واقع از همان نخستين روزهايي که روان بنه ها ايجاد مي شوند به کار مي افتند.از ساخت خاصي تبعيت نمي کنند و بيشتر جنبه ي لذت بخشيدن به کودک را دارند،يعني فعاليت روان بنه ها به جاي اينکه به صورتي باشد که بين درونسازي و برونسازي تعادل برقرار کند،طوري عمل مي نمايد که به عمل سازش يافته منتهي نمي شود و بيشتر جنبه ي درونسازي دارد.
2- بازي هاي رمزي:که معمولا از حد سه سال و نيم آغاز مي شوند.بديهي است سازمان رواني کودک بايد به حدي از تحول رسيده باشد تا کودک بتواند به تجسم غيابي اموري که ادراک کرده نائل گردد.
3 -بازي هاي قاعده دار:از سن سه تا چهار سالگي کودک اندک اندک با دستورهاي اخلاقي و قواعدي که بزرگسالان تبيين مي کنند آشنا مي شود. پس بازي هاي قاعده دار از سن 4-3 سالگي به صورت ساده و کاملا ابتدايي شروع مي شوند و بعدها کودک به صورت دستورهاي اخلاقي از آنها پيروي مي کند. در سن 7-6 سالگي است که بيشتر و بهتر از پيش کودک مفهوم اخلاق ديگر پيروي و يا مفهوم قاعده را درک مي کند (يعني قراردادهاي اجتماعي را قبول مي کند).بنابراين بازيهاي قاعده دار بين سن دو تا يازده و دوازده سالگي که سازمان رواني انسان از سطح پيش عملياتي يا گستره ي نمادي در راه کاربرد ابزارهاي فکري منطقي متحول شده و سرانجام به سطح استوار عمليات منطقي عيني دست مي يابد،گسترش مي يابند.
bagherhoosein
25-07-2010, 09:38
3-6: طبقه بندي پارتن
بيش از75 سال پيش ، روان شناسي به نام ميلدرد پارتن (1932) تغييرهاي بازي کودکان از دو سالگي تا پنج سالگي را به دقت ثبت کرد. مشاهده هاي او آنچنان هوشمندانه بود که طبقه هايي که براي بازي ارائه کرده است، هنوز هم براي بررسي گسترش رسش اجتماعي کودک چارچوب با اهميتي فراهم مي آورد. پارتن گذر از بازي هاي انفرادي که خاص کودکان يک و دو ساله است را به بازي هاي بسيار تعاملي و مشارکتي که خاص کودکان چهار ساله مي باشد، توصيف کرده است. وي در انجام کار خود مراحلي را براي بازي تعيين کرده که سطح پيچيدگي اجتماعي آنها به ترتيب افزايش مي يابد. اينک به شرح اين مراحل و معناي ضمني آنها در رشد کودکان مي پردازيم.
bagherhoosein
25-07-2010, 09:47
بازی، حیات كودك
بازی و رشد
محركی چون بازی بر رشدِ شناختی، عاطفی، اجتماعی و فیزیكی كودك تأثیر بسزایی دارد. تحقیقی نشان داده است، محیطی كه كودك در آن شانس بازی ندارد، چه تأثیراتی بر او می گذارد؟ تعدادی از این كودكان در محیط هایی كاملاً ایزوله زندگی كردند حتی تختهایشان طوری قرار داشت كه بچه های هم اتاقی شان را نمی دیدند. یعنی نه تنها نمی توانستند433 با یكدیگر بازی كنند بلكه حتی از داشتن ساده ترین اسباب بازی هم محروم بودند.
بچه های دو ساله مانند بچه های ده ماهه رفتار می كردند، قادر به راه رفتن و حرف زدن نبودند و حتی مانند آنها تغذیه نمی شدند، هیچ یك در مورد دستشویی رفتن هم آموزشی ندیده بودند. آنها وقتی بزرگترها نزدیكشان می رفتند گریه می كردند و نیز مستعد انواع بیماری های كودكان بودند. برای همه بچه های هشت ساله فقط یك مراقب وجود داشت، اوبه قدری گرفتار بود كه نمی توانست، توجه لازم را به هریك داشته باشد.
برعكس، بچه های مهد كودك به اسباب بازی علاقه نشان می دادند و با آنها بازی می كردند، با بزرگترها ارتباط نزدیك داشتند؛ از بودن در كنار كسانی كه در مجاورتشان بودند لذت می بردند. مادرانشان هر روز با كودكان خود بازی می كردند، آنها را در آغوش می گرفتند، غذا می دادند، حمام می كردند، تعجبی ندارد كه این كودكان در سن دو سالگی می توانستند راه بروند، صحبت كنند و به تنهایی غذا بخورند. بچه هایی كه در مهد كودك نگهداری می شدند، در همه زمینه ها با بچه هایی كه در خانواده رشد كرده اند، برابری داشتند. در این پژوهش اهمیت بازی به همراه پرستار مهربان آشكار شد، چه او مادر باشد یا مربی مهد كودك. هیچ زمانی جز سالهای اولیه زندگی، بازی تأثیر خود را نشان نمی دهد. پس توجه به سالهای كودكی و تأثیر بازی، ضرورت بسیاری دارد.
كودك هنگام بازی می تواند كشف كند چه كسی است و چه توانایی هایی دارد، دنیا چیست و چگونه خود را باید با محیط هماهنگ كند. به راستی بازی می تواند به كودك اعتماد به نفس دهد، بازی كردن بچه ها راهی است به سوی شكل گیــری شخصیتـی سالم و مفید. در نتیجه برای این كه كودك در آینــده، زندگی خوب و بالنده ای داشته باشد، فرایند بازی بسیار ضروری است.
bagherhoosein
25-07-2010, 09:47
بازی و شناخت
یكی از امتیازهای بازی این است كه رشد شناختی كودك را گسترش می دهد. برای مثال بازیهای حسی – حركتی، درك كودك را از دنیای اطرافش افزایش می دهد. بازیهای جسمی به او كمك می كند تا ناتوانی های خود را بشناسد و آنها را برطرف سازد. بازیهای نمادین، به او اجازه می دهد تا واقعیات را تغییر دهد. (به حال تعلیق در آورد.)
توانایی كودك در بازی نمادین، نشانه نقطه عطفی در رشد شناختی اوست. چرا كه به تدریج ذهن او قدرت شكافتن ظاهر واقعیات را نمایان می كند. در تخیلات او خرس عروسكی می تواند ناگهان زنده شود و سخن بگوید.
همانطور كه قوه درك كودك قوی تر می شود، بهتر می تواند با استفاده از تخیلاتش به خیالپردازی بپردازد. زمانی می رسد كه او قادر است مانند بزرگترها تفكر انتزاعی داشته باشد. در طی بازی، كودك با مفاهیمی چون بزرگ – كوچك، بالا - پائین، پُر یا خالی آشنا می شود و آنها را با وضوح بیشتری درك می كند.
بازی تخیلی به كودك كمك می كند تا بفهمد چه چیزی واقعی است و چه چیزی واقعی نیست و چه چیزی با تخیل قابل تغییر و چه چیزی تغییر ناپذیر است.
بازی كردن ، كودك را قادر می سازد بر بعضی از امور پیرامونش تسلط پیدا كند، و دریابد كه نمی تواند كاملاً همه امور را تغییر دهد و همه چیز را دست كاری كند. پس او این درس را یاد می گیرد كه دنیای واقعی را نمی توان كاملاً تغییر داد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
bagherhoosein
25-07-2010, 09:47
بازی و گویش
بازی به عنوان آزمایشگاه زبان نیز عمل می كند. مثلاً فرزند یك ساله شما كلمات جدید را تجربه می كند تا ذخایر لغوی اش را غنی تر سازد و حتی در مورد درك مطلب مهارتهای خود را افزایش دهد. در طی این مراحل بچه ها همواره لغات طنز آمیز را كشف می كنند، خودشان و دیگران را با كلماتی طنز كه از خود در می آورند، سرگرم می كنند. برای خود همبازی خیالی تصور می كنند و مانند بهترین دوستشان با او مشغول گفتگو می شوند، چنین بازی های كلامی موجب می شود بینش زبان شناختی كودكان گسترده تر گردد. اگر كودك در محیطی رشد كند كه آرامش بر آن حاكم باشد، می تواند به آزمایش و اكتشاف دست بزند. بازی هم قابلیت تسلط به اطرافش را به او می دهد. او به تدریج كه بزرگتر می شود، از طریق بازی مهارتهای حل مسئله و خلاقیت را نیز فرا می گیرد و از طریق بازی های نمادین می تواند مشكلاتش را در فضایی امن تر تصوركند و راه حلهای متفاوت آن را با هم مقایسه كند.
تخیل انعطاف ناپذیر كودك، به او اجازه می دهد تا با استفاده از اشیاء اطراف خود، به خلاقیت بپردازد. بطور مثال یك قوطی را به جای طبل، یك تكه چوب رابه جای اسب و یك برگ بزرگ و پهن را به جای بشقاب در نظر بگیرد.
همچنین یك تجسم فعال به كودك كمك می كند تا از حالت بی حوصلگی و كسالت بیرون بیاید. مثلاً انتظار در مطب دكتر به نظرش كوتاه تر می آید. اما كودكی كه خیالپرداز نیست، منتظر ماندن درمطب دكتر برایش یك عمر طول می كشد.
بازی كردن قدرت تمركز حواس كودك را پرورش می دهد. از نتایج تحقیقات چنین بر می آید كه بین خیالپردازی و آستانه دقت كودك ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. چرا كه كمی خیالپردازی به كودك كمك می كند تا بتواند حسابی سرگرم باشد. پژوهشی بر كودكان پیش دبستانی ثابت كرده است بچه هایی كه قادر نیستند خیالپردازی كنند، از دقت كمتری برخوردار هستند و تمایل بیشتری به پرخاشگری و رفتار مخرب ( شیطنت ) دارند.
bagherhoosein
25-07-2010, 09:47
بازی ونظم
از دیگر فواید بازی می توان درك نظم، ترتیب و توالی مشاركت را نام برد. قوانین بازی، نحوه شروع، ادامه و خاتمه آن، فرصت مناسبی برای كودك فراهم می كند تا درباره نظم نكات بیشتری بیاموزد.
بازیهای نمایشی نیز همین فواید را دارند، مثلاً فرزند شما هنگام خاله بازی، ابتدا به میهمانهایش كه ممكن است چند حیوان عروسكی باشد، خوش آمد می گوید و آنها را روی صندلی شان می نشاند و با چای و كیك از آنها پذیرایی می كند. سپس ظرفها را تمیز می كند و در آخر به بدرقه شان می رود و با آنها خداحافظی می كند. تمام این مراحل بیانگر آن است كه رشد درك كودك از ترتیب و توالی به شكل مناسبی صورت گرفته است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فواید عاطفی
همانقدر كه بازی فواید شناختی دارد، برای بهزیستی كودكان، فواید عاطفی را نیز به همراه دارد. بازی های تخیلی سهم بزرگی در خنده و شادی های كودكانه دارد. چنین شادمانی كودك را از حالتی خشك و ثابت بیرون می آورد. البته رضایت خاطر (خوشحالی ) كودك بازتابی احساسی است كه از خود دارد. بهترین بازی، آن است كه عزت نفس را در كودك به جریان اندازد. بازی به بچه ها اجازه می دهد تا با شرایط كنار بیایند، از این رو موجب توانمندی و موفقیت در بزرگسالی می شود. هنگامی كه فرزندتان موقع بازی، در تصور خود، خرس عروسكی اش را زنده فرض می كند یا بعضی از غولها را می كُشد یا اینكه وانمود می كند كه مامور پُست است، احساس برتری حاصل از آن به وضوح، شكوفا شدن اعتماد به نفس را نشان می دهد. بازی كردن راهی برای بیان احساسات است چرا كه به كودك این شانس را می دهد تا هیجانات منفی چون خشم، عصبانیت را خالی كند یا مفاهیم تلخی چون مرگ، بیماری و یا جدایی را درك كند. كودكی كه به تازگی تحت عمل جراحی آپاندیس قرار گرفته، شاید هنگامی كه به خانه برمی گردد، تجربه بیماری اش را با دكتر بازی نشان دهد. با این تفاوت كه این باراو دكتر است و تمام امور تحت اختیار اوست. از این رو هنگام خشم ممكن است یك حیوان عروسكی را مثلاً به دلیل خطایی كه مرتكب شده توبیخ كند و او را مورد عمل جراحی قراردهد. با دوباره اجرا كردن چنین حوادثی و معكوس كردن نقش ها، كودك به تدریج در اثر بهبودی جراحات عاطفی، ترس یا خشم باقی مانده را از بین می برد. بازی به كودك كمك می كند با چنین وضعیت های ترسناكی مانند رفتن به مطب پزشك یا رفتن به مدرسه، كنار بیاید و بهتر برخورد كند. گاهی كودك در برخورد با چنین بحرانهایی با خواهر، برادر، هم بازی اش و یا حتی خانواده اش دكتر بازی می كند. شاید هم همه سربازها یا حیوانات عروسكی اش را جمع كند و وانمود كند كه در مدرسه جلسه گرفته اند. بطور كلی باید گفت علاقه به مسابقه و بازی اضطراب را تسكین می دهد و تا حدودی آن را درمان می كند.
بازی به كودك اجازه خشونت می دهد تا تخلیه شود، به عبارتی از طریق بازی می تواند خشم خود را خالی كند و این امر برای او نوعی پذیرش اجتماعی محسوب می شود. بازی و ایفای نقش غول یا قهرمان ها به او اجازه می دهد حس كند قوی شده است ونیز بازی، بچه ها را درمیان احساسات قوی درونی شان توانا می سازد، احساساتی كه ناپیدا است.
bagherhoosein
25-07-2010, 09:48
فواید اجتماعی
بازی مهارت های اجتماعی كودك را افزایش می دهد. به ویژه نمایشی كه نوعی بازی نمادین است می تواند همدلی را در كودك پرورش دهد. در این صورت او نه تنها وانمود می كند هویت دیگری دارد، بلكه عقاید و احساسات دیگران را نیز باید به نمایش بگذارد. بنابراین خاله بازی به كودك این شانس را می دهد كه از رفتار فرزند خود خوشحال یا عصبانی شود. پرستار بازی به او كمك می كند نسبت به بیمارانش احساس همدردی كند. چنین بازی های نمادین به كودك كمك می كند، درك و شناخت او از دیگران بیشتر شود و نسبت به رفتار دیگران صبور باشد و تغییرات محیطی را بهتر بپذیرد.
بازی به كودكان اهمیت سازگاری و ارزش سازش را می آموزد. در این حین، فرزند شما بزرگ و بزرگتر می شود، به تدریج كمترخودمحوری را از خود نشان می دهد و بیشتر تمایل دارد، در بازی و مسابقات گروهی شركت كند. بازی پایه های دوستی را بنا می نهد كه شاید تا سالیان درازی ادامه یابد. سپس با وسیع شدن دنیای پیرامون كودك و تغییر یافتن تعاملات اجتماعی اش، به تدریج تأثیر نقش ها و رتبه های اجتماعی و روش برخورد با مردم را یاد می گیرد.
كمترین عملكرد اجتماعی بازی را می توان نقش انجام وظیفه ای دانست كه هریك از كودكان در بازی های گروهی عهده دار می شوند. حتی ساده ترین شكل بازی به كودك نكات مهمی می آموزد، نكاتی چون رعایت نوبت، همكاری، رقابت عادلانه و بُرد و باخت منصفانه. بیشتر بازی های پیچیده براساس مهارت های اجتماعی ساخته شده و می شود كه بدین وسیله ارزش كار گروهی و روح حاكم بر تیم را تقویت می كند. چرا كه ازاین طریق كاملاً محدودیت های مربوط به رقابت و بازی گروهی كاملاً نمایان می شود.
bagherhoosein
25-07-2010, 09:48
فواید فیزیكی
شاید آشكارترین فایده بازی تأثیر آن بر رشد جسمی كودك باشد. این تأثیر شامل رشد ماهیچه و توانایی كنترل آن است، مانند هماهنگی چشم و دست. همچنین می توان گفت عضلات بزرگ از طریق فعالیت های جسمی مانند دویدن، پریدن، دوچرخه سواری و شنا قوی می شود و عضلات كوچك از طریق فعالیت های حسی – حركتی تقویت می شود. مانند نوزادی كه تلاش می كند جغجغه اش را بگیرد یا پسری كه برای نقاشی كردن و خط خطی كردن تلاش می كند. بازی نمادین می تواند فرصت های زیادی برای رشد فیزیكی فراهم كند در انواع مسابقات، مهارت های حركتی و هماهنگی اعضا بدن افزایش می یابد. تجربه بازی حسی – حركتی مانند جویدن جغجغه، به طفل سفتی و مزه پلاستیك را می آموزد. فعالیت های حسی – حركتی به بچه های بزرگتر این فرصت را می دهد تا اَشكال، رنگ ها و سایزها را آزمایش كنند. همچنین فعالیت های جسمی منبع تحرك حسی است. برای مثال شنا به كودك اجازه می دهد خاصیت شناوری آب و كشش جاذبه زمین را تجربه كند. قدم زدن در جنگل و یا پارك به فرزند پیش دبستانی شما این شانس را می دهد كه سنگ ها، برگ ها و پوست درخت را بشناسد، صدای پرندگان و شُر شُر آب جویبار را بشنود و گل ها را ببوید. در مجموع می توانید واكنش های كودك تن را نسبت به محیط اطرافش تقویت كنید چرا كه این تشویق در تمام طول عمر، او را تغذیه می كند و زنده نگه می دارد.
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.