PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : ROMANCE POEM



MJNeghabi
05-05-2010, 16:42
Ain’t it funny
خنده دار نیست!؟


It seemed to be like the perfect thing for you and me
به نظر می رسید که رابطه ی کاملی بین من و تو وجود داره
It's so ironic you're what I had pictured you to be
تو دقیقا بر عکس اونی هستی که توی ذهنم تصور می کردم
But there are facts in our lives we can never change
ولی حقایقی توی زندگیمون وجود داره که هیچ وقت نمی تونیم تغییرشون بدیم
Just tell me that you understand and feel the same
فقط بگو که می فهمی چی میگم و تو هم همین احساس رو داری
This perfect romance that I've created in my mind
این رابطه ی عاشقانه ای رو که من توی ذهنم ساخته بودم؛
I'd live a thousand lives each one with you right by my side
اگه تو کنارم باشی، هزار بار دیگه هم که به دنیا بیام بازم خواهم ساخت
But yet we find ourselves in a less than perfect circumstance
ولی باز می بینیم که این یه اتفاق کامل نیست
And so it seems like we'll never have the change
و به نظر می آد که هیچ وقت تغییر نخواهیم کرد


Ain't it funny how some feelings you just can't deny
خنده دار نیست که بعضی احساساتت رو نمی تونی انکار کنی!؟
And you can't move on even though you try
و با این که سعی می کنی نمی تونی حتی تکون بخوری!؟
Ain't it strange when you're feeling things you shouldn't feel
عجیب نیست که چیزایی رو حس می کنی که هیچ وقت نباید احساس می کردی!؟
Oh, I wish this could be real
آه، ای کاش این حقیقت داشت!
Ain't it funny how a moment could just change your life
خنده دار نیست که چه طور یک لحظه، می تونه زندگیت رو تغییر بده!؟
And you don't wanna face what's wrong or right
و تو حتی نمیخوای با درست و غلط مواجه بشی!؟
Ain't it strange how fate can play a part in the story of your heart
عجیب نیست که چطور سرنوشت می تونه نقش مهمی در تاریخ قلبت بازی کنه!؟


Sometimes I think that a true love can never be
بعضی وقتا فکر می کنم که عشق واقعی وجود نداره!
I just believe that somehow it wasn't meant for me
یا دست کم برای من وجود نداشته
Life can be cruel in a way that I can't explain
زندگی اون قدر می تونه بی رحم باشه که حتی نمی تونم برات توصیفش کنم
And I don't think that I could face it all again
و فکر نکنم بتونم بازم با اون وقایع روبرو بشم
I barely know you but somehow I know what you're about
تو رو درست نمی شناسم ولی تا حدودی می دونم که کی هستی
A deeper love I've found in you And I no longer doubt
عشق عمیقی درونت پیدا کردم و دیگه به این موضوع شک ندارم
You've touched my heart and it altered every plan I've made
تو قلبم رو لمس کردی و اون تمام نقشه های من رو تغییر داد
And now I feel that I don't have to be afraid
و حالا می دونم که دیگه نیازی نیست نگران باشم


I locked away my heart but you just set it free
من قلبم رو به زنجیر کشیده بودم ولی تو اون رو آزاد کردی
Emotions I felt held me back from what my life should be
احساساتم من رو از زندگی ای که باید می داشتم دور کرد
I pushed you far away and yet you stayed with me
من تو رو از خودم دور کردم ولی تو هنوز پیش منی
I guess this means that you and me were meant to be
شاید این به این معنیه که من و تو باید با هم باشیم!


Hear with voice of Jennifer Lopez
با صدای جنیفر لوپز بشنوید!

MJNeghabi
08-05-2010, 09:44
Only if
تنها اگر...


When there's a shadow you
آنگه که سایه ای باشد
Reach for the sun
در پی خورشید می گردی
When there is love in you
آنگه که عشقی باشد
Look for the one
در پی دلدار می گردی
And for the promises
و برای وعده هايی است كه داده شده؛
There is the sky
وجود آسمان
And for the heavens are
و آسمان ها
Those who can fly
از آنِ افلاکیان است


If you really want to
گر گوش ِ جان سپاری
You can hear me say
صدایم را می شنوی
Only if you want to
تنها آنکه بخواهد
Will you find a way
ره خواهد یافت
If you really want to
گر خواهی
You can seize the day
توانی دم غنیمت شماری
Only if you want to
تنها اگر بخواهی
Will you fly away
رهایی خواهی یافت


when there's a journey you
گاهِ سفر
Follow a star
از پی ستاره ای روان شو
When there's an ocean you
گاهِ سپردن اقیانوس
Sail from afar
به دور دست سفر کن
And for the broken heart
که دلهای شکسته را
There is the sky
آسمانی هست
And for tomorrow are
که فردا
Those who can fly
از آنِ افلاکیان است


By Enya – Hear with voice of her
شعر از انيا – با صدای او بشنويد!

MJNeghabi
10-05-2010, 12:24
Damn her! I will go home on sick leave
... از دستِ او! كسالت را بهانه می كنم و به خانه می روم!


Feign to be ill and then
خودم را به ناخوشی می زنم و آنگاه


She will be among the neighbors
در جمع همسایگان می یابمش


When they come to see
هنگامی كه به عیادتم می آیند


It will be most interesting to see
تماشایی خواهد بود


What she does
رفتارش!


She’ll put the physicians to shame
او طبیبان را شرمنده خواهد كرد!


For, she knows more about this illness
زیرا او از علت این بیماری


Than they do
بیش از آن ها خبر دارد!


Only she will understand
تنها او می داند


That I’m sick for love
كه بیماری من از عشق است!



By Someone

MJNeghabi
23-05-2010, 11:48
To have seen her
دیدن او

To have seen her approaching
تماشای پیش آمدنش

Such beauty is
این نوع زیبایی


Joy in my heart forever
شادی و شور مدام است در قلب من


Nor time eternal take back
زمان تا ابد نمی تواند باز پس بگیرد؛


What she has brought to me
ارمغانی را كه او با خود آورده است



By Someone