PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : دیالوگهای فراموش نشدنی / سریال



صفحه ها : [1] 2 3

Sara
08-12-2009, 23:49
سلام

جای این تاپیک رو توی انجمن "تلویزیون و رادیو " خالی دیدم . دیالوگهای زیبای سریالها توی این تاپیک قرار داده میشه .

+

وقتی که دیالوگی رو قرار میدین که ممکنه بخشی از داستان سریال رو لو بده حتی اگر مربوط به اوایل سریال باشه حتماً و بازم حتماً در اسپویلر قرار بدین . شماره سیزن و اپیزود رو هم بنویسین که تصمیم گیری با خواننده باشه .

*IN*
10-12-2009, 20:35
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جیمز(برادر بارنی)درحالی که داره برای بارنی دونبال مورد(:21:)میگرده:bo،bo،bo،bo،bo،bo boo،boob ،target acquire
__________________
بارنی(داره با بچه ایی که جیمز ونامزدش تام به فرزندی قبول کردن صحبت میکنه):بیست و نیم سال دیگه تو بیستو یک ساله میشی و من،خوب هنوز تصمیم نگرفتم چند سالم بشه....................


How I Met Your Mother

isbn84
11-12-2009, 00:29
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


مرگان(دختر بیمار): ببینید من الکی تظاهر نمی کنم، اگر به من کمک نکنید من می میرم.

هاوس: حداقل یه چیز جدید رو کن

مرگان: یه گربه مرگ منو پیش بینی کرده

هاوس: گربه ها کلا دکترای مزخرفین....نه وایسا ..اون که زنان...بد بخت شدی رفت

================================================== =======

مرگان (دختر در حال بغل کردن گربه) :این همون گربه هست ، اسمش "دبی"یه، یادت میاد.

هاوس:.. "دبی" ...(تفـــکر)........نه، متاسفانه بدون نام خانوادگی به جا نمیارم




House M.D

3Dmajid
11-12-2009, 12:29
اگه نیست پس این چیه ؟


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

றД ĵ ĭ Đ
11-12-2009, 12:50
این مال سریال هست ؛ اون مال فیلم

Gam3r
11-12-2009, 14:31
طنز مسافران

بهرام : اين زميني ها كه اين همه به هم ديگه دروغ ميگن ، چرا وقتي بهشون دروغ ميگي ناراحت ميشن ؟‌

*IN*
11-12-2009, 14:33
فرخ:کاش به حرف پدر خدا بیاموزم گوش میدادم
بهرام:ا، مگه چی میگفت
فرخ:چه میدونم من که گوش نمیدادم

مسافران

Gam3r
11-12-2009, 14:55
اين رو توي يه سريال گفتن كه خيلي جالب بود ولي الان اسمش يادم نيست

X : " اگر افراد بدونن چقدر به موفقيت نزديكن هيچ وقت دست از كارشون نميكشن "

isbn84
12-12-2009, 00:13
یک خانمی: خانم مثل اینکه شما به اعصابت مسلط نیستیا

لینت: من 4 تا بچه زیر 6 سال دارم، معلومه که به اعصابم مسلط نیستم.



ِDesperate housewives

*IN*
12-12-2009, 14:42
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بارنی:...دیدی این چیزیه که من میگم توبه چیزی نیاز داری که از تو یه مرد بسازه
مارشال:اوه...من اونیو که ازم یه مرد میسازه دارم ، شاید هم اندازه یه مردو نصفی باشه.(:31:)
بارنی:منظورم اون نیست...

How I Met Your Mother

D o l f i n
12-12-2009, 16:23
از

ِDesperate housewives
بر سر مزار من نایست و گریه مکن
من اینجا نیستم
من نمی خوابم
من هزاران بادم که میوزم
درخشش الماس گونه برفم
من درخشش خورشیدم بر سبزه زار
من باران پاییزم
بر سر مزار من نایست و گریه مکن
من آنجا نیستم من نمرده ام
(هنگامی که می خواستن خاکستر دوستشون رو تو وسط استادیوم پخش کنن)

isbn84
12-12-2009, 22:46
سلام
شاید فرق سریال با فیلم این باشه که اگر آخر فیلم لو بره ، چند ساعته ولی تا آخر سریال چند سیزنه.
بعضیا واسشون مهم نیست ولی بعضیا اعصاب و روانشون بهم میریزه وقتی میخوان تازه یه سریال رو شروع کنن ، بعد یکی میاد میگه، "راستی می دونه آخر این سریال فلانی میمیره"، یا دیالوگ سر قبر نقش اول سریال رو تو فسمت آخر می زارند. کلا به نظرم برای سریالهایی داستاناشون به هم متصل است، مثل گمشدگان، 24 ، فلش فوروارد و غیره ، بهتره اگه فکر می کنیم داستان لو میره از گزینه اسپویلر استفاده کنیم، تو نامشم شماره سیزن و قسمت رو ذکر کنیم ، اون جوری خود خواننده تصمیم می گیره که بخونه یا نخونه اون دیالوگ رو.
به نظرم چون با سریال طرفیم، یکم بیشتر دقت کنیم ، خودمونو جای کسی که سریال رو تازه داره قسمت اولشو می بینه ، بزاریم، بعد تصمیم بگیریم اسپویلر استفاده کنیم یا نه.

البته تا الان کسی داستان رو لو نداده کلی گفتم

سوزان: سلام ایدی
ایدی: وای، چه آرایشی کردی ، خیلی خوشگل شدی ، به سختی شناختمت.
Desperate housewives

*IN*
13-12-2009, 12:55
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
barney :
I'm
wait for it
in
wait for it
love
wait for it
with
wait for it
A
wait for it
person
wait for it..
marshal (داد میزنه) :i know you in love with ....(اسم طرفو نمیگم یوقت داستان لو نره)


How I Met Your Mother (se4 e20)

isbn84
21-12-2009, 01:48
آرتور: دخترم، یه دقیقه اون اتو رو بده
کری: بابا ، من که بهت گفتم، اگه خاستی همبرگر درست کنی، بهم بگو خودم برات درست میکنم.

دو: به نظر تو من یه آدم خپل مزخرف ام؟
کری: باز رفتی دفترچه خاطراتم رو خوندی؟




The King of Queens

isbn84
22-12-2009, 23:40
فیل: بچه هاااا بیاد پایین
هیلی: چرا اینقدر داد میزنین، ما همین بالاییم، یه اس ام اس بفرستین.
کلر: دیگه چی؟ این چه دامنیه پوشدی
هیلی: چشه
کلر(خطاب به همسرش فیل): عزیزم ، چیزی نمیخای به دخترت بگی راجب دامنش
فیل: ببخشید! آهان، وای چه قدر قشنگه دامنت دخترم
هیلی: مرسی
کلر: نه ، منظورم اینه که خیلی کوتاهه، مردم می فهمن که تو دختری ، لازم نیست ثابتش کنی.
########

گلوریا: ما با هم خیلی فرق داریم، اون (شوهرش) مال شهره، اهله تجارته، و من از یه دهکده کوچک اومدم، خیلی فقیر، ولی خیلی خیلی قشنگ. روستای شماره یک حساب میشه تو کل کلمبیا در...در..بهش تو انگلیسی چی میگن؟
جی: قتل و غارت
گلوریا: آره ، ،آفرین قتل و غارت
########

جی(درباره پدر تنی "منی" که کلمبیاییه) بعد از اینکه "منی" گفته بود پدر من شبیه سوپر من میمونه : تنها چیزی که پدر "منی" رو شبیه سوپر من میکنه اینه که هر دوشون به صورت غیر قانونی تو این کشور فرود اومدن.


Modern Family

ardalan_zapata
23-12-2009, 00:08
فرار از زندان :

تئودور بگول : اگر هیچوقت نمیفهمیدی من تئودور بگول محکومم ، بازم باور میکردی من کول فایفر یه فروشنده زبردست ، سخنران با استعداد هستم ؟

دختر : منظورت چیه ؟

به نظرم یه جورایی " ما اسیر هویتمان هستیم و در زندان خود ساختگی زندگی میکنیم "  

CAnZO
27-12-2009, 18:31
friends
دوست روانشناسي كه تازه به جمع معرفي شده خطاب به چندلر: شوخيهاي شما ممكنه ناشي از ناتواني شما براي صميميت با ديگران باشه.( ضد حال)
خطاب به مونيكا با زمينه اي از تبعيض والدين: اون طور با حرص غذا نخور. اون فقط غذاست نه عشق.( بازم ضد حال!)

ms368
27-12-2009, 20:40
( وقتی دکستر ، چینو کوچولو ( منظور قول تشن ) رو برای بار دوم گرفته بود و اینبار حسابی نایلون پیچش کرده بود که بازم درنره )

چینو : چرا اينکار رو در حق من ميکني؟

دکستر : من براي تو کاري نميکنم، من اينکار رو در حق خودم انجام ميدم
( اینجا عکس یه بچه رو نشونش میده )

چینو : چه کاري منظورته؟
من هيچ بچه اي رو نکشتم

دکستر : اما تو تمام وجود اون بچه رو کشتي
مادرش
برادرش
معصوميتش رو
تو هر جا که ميري از خودت درد به خودت به جا ميگذاري

چینو : اگر من رو بکشي
از خودت چي به جا ميگذاري؟

دکستر : جهاني بدون وجود تو

از DEXTER فصل دوم قسمت 2

masud-000000
27-12-2009, 21:21
یانگوم....
افسر مینجانگو:پسرم هیچ چیز تو این دنیا مجانی نیست...

Kurosh
28-12-2009, 17:31
از سریال لاست ، فصل پنجم (فکر نکنم با این یه دیالوگ صحنه ای لو بره ، واسه همین تو اسپویلر نمی ذارم!) :



پارو زنان در حالی که عده ای به سمت اونا شلیک می کنند ، آسمون فلاش می زنه و اونا در زمان سفر می کنند (و دشمنان غیب میشن) :
- خدایا متشکرم!
وقتی زمان جدید رو می بینه که دریا طوفانیه و الانه که غرق بشن:
- خدایا حرفمو پس می گیرم! :دی

CAnZO
30-12-2009, 19:45
friends
- خب ، شراب سيب آماده س سيب زميني و بوقلمون شب عيدم حاضره. چيه؟
- نميدونم. مامان كه تو آشپزخونه نباشه عيد مثل هميشه نيست.
- بسه! برو اونور بذار اعصابمون راحت باشه.
- حالا شبيه شد.

Sara
30-12-2009, 21:35
Earl در حال ترک سیگار :
من روی ترک سیگار تمرکز کرده بودم ، اما ترک سیگار کار پر استرسی بود و من هر وقت مضطرب بودم سیگار می کشیدم !

My Name Is Earl

MAXXX
30-12-2009, 23:21
چندلر : جویی به خانم بگو هلند کجاست ؟
جویی: هلند یه سرزمین خیالیه که پیترپن و دوستاش اونجان
خانم هلندی : وای ..... من چندلر رو انتخاب میکنم
جویی : صبر کن درست منظورمو متوجه نشدی
چندلر : چطوره کاپیتان هوک رو بیاری براش توضیح بده

. . . .

استلا : آفرین دخترا شما عالی بودید
ریچل : ولی ما که توی نمایش نبودیم
مونیکا : ما بازیگر نیستیم
استلا : حیف شد چون با بدن تو و صورت اون میتونم یه چیزه درست حسابی سرهم کنم
چندلر : میشه من قرضش بگیرم ؟

.........................

مونیکا در حالی که ظرف مرغ دستشه : خب من یه رون , سه تا سینه و یه بال دارم
چندلر : چطوری لباس پیدا میکنی !

..............................

سوزی : نمیدونم چرا همش فکرم اینه که یخ بزارم تو دهنمو سرتاپاتو بلیسمت !
چندلر : چون دبیرستان ما همش پسرونه بود خدا میخاد جبران کنه !

.....................

جویی : اره مرد من میگم برو دلت رو بزن به دریا , از بلندی بپر , جلویه لوله تفنگ بایست , در مسیر باد ارار کن !!
چندلر : بهت اطمینان میدم اگه جلو لوله تفنگ باشم همه جا ادرار میکنم !

.................

عید شکر گزاری همه دارن میگن به خاطر چی شکر گزار هستن
جویی : من میگم این نسیم خنک پاییزی .
همگی : آفرین جویی خوب گفتی . خیلی زیباست .
جویی : آره اون روز تو خیابون باد اومد زد زیره دامن خانمه !! که راستی یام میندازه من به خاطر زیر دامنی هم شکر گزار هستم


FRIENDS

CAnZO
31-12-2009, 03:52
- اگه براي مدت يكروز قادر مطلق بودي چكار ميكردي ؟
- براي تمام عمر خودمو قادر مطلق ميكردم.
- بفرما اينم اون ينفري كه اگه يه آرزو بهش بدي سه تا آرزوي ديگه آرزو ميكنه!

friends

SPY.07
31-12-2009, 12:02
C-Note : تو این دیوارا داروین برنده میشه؛ نه انیشتین.

سیزن اول؛ قسمت های میانی | Prison Break

ms368
01-01-2010, 11:46
دبرا رو به دکستر

مي‌دوني؟

تو خودت تصميم مي‌گيري كه كي باشی
...كي مي‌خواي باشي
...و خودت اونو گيرش مي‌اندازي
و سوارش مي‌شي
مثل يه كلانتري قديمي غربي

از DEXTER فصل دوم قسمت 11

*IN*
01-01-2010, 11:52
C-Note : تو این دیوارا داروین برنده میشه؛ نه انیشتین.

سیزن اول؛ قسمت های میانی | Prison Break

من اینو درست متوجه نشدم
داروین اونی بود که نظریه تکاملو داده بود یا اونی بود که نظریه پیدایشو داد

Sara
01-01-2010, 12:23
من اینو درست متوجه نشدم
داروین اونی بود که نظریه تکاملو داده بود یا اونی بود که نظریه پیدایشو داد

حالا اینجا جای بحثهای علمی نیست اما خب به فهم دیالوگ کمک میکنه ایشالاً : داروین نظریه تکامل رو داده بود و گفته بود که انسان از میمون آمد پدید !

Sara
01-01-2010, 12:27
سوزان خطاب به مردی که با ایدی ( دشمنش و رقیبش و چشم دیدن همدیگرو نداشتن و اینا :d) دعوا کرده و به هم زده :
- بهش خیانت کردی ؟
- نه !
- بهت خیانت کرده ؟
-نه !
- بالاخره ایدی رو بدون آرایش دیدی ؟
- سوزان !!!

Desperate Housewives

Sara
01-01-2010, 23:48
در دنیایی که پر شده از تاریکیها ، همه ما به یک روشنایی نیاز داریم ،همه ما به چیزی احتیاج داریم تا به ما کمک کنه که بر شب غلبه کنیم حتی اگه ضعیف ترین درخشش امید باشه ...

Desperate Housewives

isbn84
03-01-2010, 16:24
به مناسبت پایان یافتن سریال "مانک"

مامور پلیس:(اشاره به آدرین مانک ): پس تنها اسطوره زنده (در کشف جرم) اینه.
گیتومر: البته اگر بشه اسمشو زنده گذاشت.


شارونا: تو یراست می ری جهنم،
مانک: من الانم تو جهنمم


میراندا: بزار من یه سوال از شما بپرسم. شما چطوری می خای بازجویی کنی؟ به من گفته شده شما از کثیفی هراس داری، از تاریکی می ترسی ، از بلندی و شلوغی می ترسی ، و از شیر(پاکتی)
شارونا: البته ما داریم روی شیر کار می کنیم، الان خیلی تو شیر پیشرفت کردیم(ترسش از شیر کمتر شده)


مانک در صحنه تصادفی با فاصله زیاد از یک ماشین گلی ایستاده(که کثیف نشه)
شارونا: آدرین(مانک) نمی خوای بری یکم جلو تر (برای بررسی صحنه تصادف)
مانک: نه ، از همین جا می بینم
شارونا: می خای ما صحنه تصادف رو یه کم بیاریم جلو تر!


Monk


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

*IN*
10-01-2010, 13:11
یه مقدار طولانیه ولی دعوا کردنشون خیلی خنده داره:31:

+آخه تِد براي چي به دختري كه نمي‌شناسه

در مورد خوابي كه در مورد
من ديده پيامك ميفرسته؟

-هي، هي
تند نرو باهم بريم

تو؟

+اون داره در مورد من حرف ميزنه

رفيقٍ منظورش منم

من بهترين دوستشم

-اول اينكه: اين اصلا اثبات نشده

:دوم اينكه

اگه قرارِ كسي در مورد ما خواب ببينه
اون يه نفر من هستم

يه نگاه به من بنداز

به خودت هم نگاه كن

آدمهاي 80 ساله هم اينطوري لباس نميپوشن

+آخه قضيه اينه كه

! من گرم و نرم هستم، تو نيستي

كيه كه نخواد بياد كنار من بشينه

اون هم تو صبح روز يكشنبه

كنارم جا خوش كنه
وقتي كه بيرون داره بارون ميباره

و كيك هم توي اُوِن داره گرم ميشه

من دوست داشتني‌ام، عوضي

بايد باهاش بسازي

-من هر روز ورزش ميكنم

اگه فقط يه چيز در مورد تِد درست باشه

اينه كه اون عاشق هيكلِ

هيكل من ديوونه‌اش ميكنه

+من و تِد كلي باهم خاطره داريم


من ميدونم چي دوست داره


كارهايي هست كه ميتونم براش انجام بدم


كارهايي كه ديوونش ميكنه...

چرا داريم سعي ميكنيم با تِد --- داشته باشيم؟

-نميدونم، خيلي عجيبه

SPY.07
10-01-2010, 13:30
C-Note : من به کشورم خدمت کردم ولی کشورم به من پشت کرد.

mo_ho
10-01-2010, 16:00
هاوس :شما باردار نیستید.
بیمار : خب اینو که خودم گفتم.
هاوس:حتما شما باردار بودید. براساس سطح هورمون هاتون دچار سقط جنین شدید.
بیمار:من با هیچ کسی قرار نداشتم.من از وقتی که از شوهرم جدا شدم با کسی رابطه نداشتم.
هاوس:باشه،هر چی تو بگی. مریم مقدس شدی.
بیمار:حالا چی کار کنم؟
هاوس: اینکه معلومه ،پایه گذار یک مذهب شو.

House M.D

*IN*
10-01-2010, 22:03
این مملکت اینجوریه ... یا باید پول داشته باشی یا بمیری
به کجا چنین شتابان

RoYaYeEe_NiIiLi
11-01-2010, 20:46
بهرام تو نامه ای که به کنفدراسیون میفرسته:یه نوع دزدی هست که میلیاردی میدزدن...بعد خب مردم ازشون میترسن و بهشونم احترام میذارن(یه چیزی تو این مایه ها بود[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

Kurosh
12-01-2010, 10:48
میکاییل - وقتت رو با اون کامپیوتر تلف نکن ، اون بازی توسط سه تا از بزرگ ترین اساتید شطرنج طراحی شده ، ضمناً تقلب هم می کنه!


جان لاک- من با کامپیوتر های زیادی بازی کردم ، و کاملاً مطمئنم که اونا هیچ وقت تقلب نمی کنن ؛ و همینه که تفاوت آدم و ماشین رو مشخص می کنه

RoYaYeEe_NiIiLi
15-01-2010, 18:10
مرد و زن بودن گناه نیست...این بد بودنه که گناهه...مرد یا زن هم نداره
به کجا چنین شتابان

CAnZO
18-01-2010, 17:04
‌‌‌‌‌‌(راشل خطاب به زني كه چهارچرخه رختشويي شو غصب كرده)
- هي! اون چهارچرخه مال منه!
- منم اولش يه كمر 24 اينچي داشتم. ما چيزها رو از دست ميديم.

friends

*PiNk PaNTHeR*
20-01-2010, 19:01
- You Stole my research now you're stealing my patient?
- Doctor Cox told me if you said this, respond him with "exactly, Elenoire"

از Scrubs. خنده ش اینجاست که دکتر کاکس همیشه جی دی رو با اسم دخترها صدا میکنه و نقل قولش هم با اسم دختر بود کلا خنده دار بود دیگه.

*IN*
20-01-2010, 21:44
barney:Here's the plan.
*Sleep with jenkins.
*I sleep with jenkins first.
*We do step two first.
I'm gonna go get
started on step two.

how i met your mother Season 5 Episode 13 Jenkins

Little Sparrow
24-01-2010, 18:20
The Simpsons:
homer:I have become to hate my own creation,now I know how god feels
من از ساخته ی خودم تنفر پیدا کردم،حالا میدونم خدا چه حسی داره!
موفق باشید.

isbn84
04-02-2010, 19:24
جک: تابوت قرار بود ، بره تو قسمت بارگیری تو سیدنی.ولی نرفته. احتمالا یه جایی تو ترانزیت کالا مونده.حالا اینا (مسئولان هواپیمایی) میگن ما نمی دونیم بابات کجاست.

جان لاک: خب ، اونا از کجا بدونن؟

جک:خب همینا تابوتشو تحویل گرفتن دیگه، بالاخره باید یه سیستم رد یابی ای چیزی..

جان لاک: نه منظورم تابوت نیست. منظورم اینه که اونا از کجا بدونن پدرت کجاست؟اونا پدرتو گم نکردن ، جسدشو گم کردن.

isbn84
17-02-2010, 00:34
لئونارد: ببینم افتخار دیگه ایم هست که نصیبم شده و من ازش خبر نداشتم؟ یه وقت احیانا پست جایزه نوبل برای من نیاورده ؟
شلدون: لئونارد، بهت بر نخوره ها، ولی اون روزی که تو جایزه نوبل ببری، من دارم تحقیقاتمو روی ضریب نفوذ منگوله های قالیچه پرده آغاز می کنم،

++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++ ++++++++++++++

شلدون: پونزده ساله، "دنیس کیم" پونزده سالشه، و داره تحقیقات منو زیر سوال می بره، امروز من از "ولفگانگ آمادئوس مورتزارت" تقلیل یافتم به...به ..به اون یارو اسمش چی بود...
هاوارد: "آنتونیو سالیه ری"
شلدون: وای ، خدای من، حالا دیگه تو ام از من باهوش تر شدی .


++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++ ++++++++++++++


Penny: [to Leonard] Look, you are a great guy, and it is the things you love that make you who you are

Howard: I guess that makes me large breasts


Big bang theory

isbn84
18-02-2010, 17:20
هنک : (درباره یک تابلوی نقاشی): این دیگه چیه؟
بیل : خوشت میاد ازش؟ می تونستم بجاش یه ماشین بخرم.
هنک: من فکر کنم هنوزم بهتره اون ماشینرو بخری ، باهاش هر کی این نقاشیو کشیده زیر کنی.




Marcy : You can have the a$$ if you want
Charlie : You can keep it
Californication

*IN*
28-02-2010, 00:22
لئونارد: بچه ها ما 4 نفریم اون 1نفر
شلتون: این یعنی پیروزی او شکوهمند تر خواهد بود
The Big Bang Theory

devil_ff2008
05-03-2010, 21:48
از آخرین دیالوگ های فصل 5 لاست :

ساویر : اینجا که مثل L.A (لوس آنجلس) نیست !

Erfan64
08-03-2010, 00:07
خطرناک ترین موجود قدیسی که فکر میکنه داره ماموریت خدارو انجام میده
supernatural

sepehr_x50
08-03-2010, 14:45
Dr. Meredith Grey: Don't look at me like that
Dr. Derek Shepherd: Like what?
Dr. Meredith Grey: Like you've seen me naked

Dr. Preston Burke: The only person that can keep a promise so big is God, and I haven't seen him pick up a scalpel lately
دکتر برک : تنها کسی که میتونه همچین قولی بهتون بده خداست که منم اخیرا ندیدم که چاقو (چراحی) دستش بگیره...


Dr. Derek Shepherd: [to a patient and rapist whose victim bit off his penis] I have good news and bad news. The good news is that we managed to stop the bleeding. The bad news is that we gave your penis to the cops

Dr. Cristina Yang: If I miss a real procedure because of this case, they're gonna call me 007 because I killed you
دکتر ینگ: اگر این مسئله باعث شه که جراحی رو از دست بدم، اون وقته که بهم بگی 007 ، چون می کشمت!

فوق العادست این سریال! :40::40:

*PiNk PaNTHeR*
08-03-2010, 18:30
از Scrubs:


JD: Congratulations on great pooper. mine is as firm as a mutton

Todd: Naive Five!

Turk: This is the reason why your headache didn't go away: That's actually pronounced analgesic, not anal-gesic. Sir, the pills go in your mouth.

Turk: Who are these guys?
J.D.: These are the last eight guys in the hospital that don't realize I suck at basketball. So here's what gonna happen: I finally mastered my running hook shot so when we go to pick teams I'm gonna hit that shot. Then you say I'll pick that guy at which point Carla is gonna page me and I'll say "*Crap*, I've gotta go." And you'll go "*Damn*, we just lost the best player out here." And then there will be eight guys in the hospital who think I'm good at sports and word will spread.
Turk: When do you find time to see your patients?
J.D.: Between these thoughts.
جالبه بعد از اینهمه نقشه کشی توپ میخوره به کلش پخش زمین میشه!

Dr. Cox: Sure, Jordan, you can take over the master bathroom. Just make sure you leave my sleeping pills out. So that I could, you know, swallow about 300 of them.

*IN*
09-03-2010, 21:54
Leonard, what do the two of you talk about after the coitus*?
My guess is,"Hey, four minutes!New record!"

شلدون:لئوناردشما دوتا بعد از جماع* درمورد چه چیزی صحبت میکنید؟
هاوارد:من حدس میزنم"هی 4 دقیقه این یه رکورد جدیده:31:
the Big Bang Theory

*این شلدون از چه لغات سختی استفاده میکنه

shadli_m7
09-03-2010, 22:23
(دبرا و دکستر رفتن تا برای ریتا حلقه ازدواج بگیرن )
دب: وسایل عروسی باید با هم ست باشن . خب حلقه باید چه جوری باشه ؟
دکس: ریتا گفت که حلقه نمی خواد.
دب : خدای من دکس ! تو داری هر روز ابله تر می شی . چجوری زندگی می کنی ؟ البته که می خواد .
دکس : آخه من از کجا باید بدونم ؟
دب : تو یه عقب مونده ی ذهنی هستی .فقط براش یه حلقه ی خوشگل و رمانتیک بگیر.

mo_ho
09-03-2010, 23:25
هاوس: تو "تدی" هستی؟
بیمار : چیه؟
هاوس: از این اسم خوشم میاد، حیف که هیچ وقت سگ نداشتم.

House M.D

*PiNk PaNTHeR*
17-03-2010, 18:02
Ted: What's a Buckland?
Dr. Cox: it's bald, creepy and never found on women. it's your last name Ted.

Big-Boss
17-03-2010, 18:05
دارما و گریگ

دارما (در باره مرد گربه نما) : اون احساس داره
گریگ : نه اون هیچ احساسی نداره اون یه آدمه انگلیسی حرف میرنه

*PiNk PaNTHeR*
23-03-2010, 18:05
Ross: So I started hitting NYU doors around midnights, I am selling cookies by the cakes. they call me "cookie duuuuuuude!"

*PiNk PaNTHeR*
24-03-2010, 23:15
برنارد: از دست اینها خسته شدم. چرا من رو ول نمیکنم. از جون من چی میخوان؟
منی: فکر کنم کتاب میخوان.
برنارد: خوب چرا به من مراجعه میکنن؟ حالم رو به هم میزنن.
منی: چون تو کتاب میفروشی!؟

Black Books

CAnZO
25-03-2010, 20:09
سريال friends - قسمت مربوط به تولد بچه

جوئي بطور ريتميك زن در حال زايمان رو تشوق ميكنه:
... Push him out ... Push him out ... harder ... harder

بعد تشويق سالن بسكتبال رو قاطي ميكنه :
... Lets get the ball and really move... Hey, Hey... Ho ,Ho

Amin
27-03-2010, 21:31
[دکتر هاوس رو به یکی از راهبه ها که داره با ولع شکلات میخوره و پشت سر راهبه دیگه حرف میزنه:]
شما "خشم"، "غرور"، "حسادت" و "شکم پرستی" رو دارین
این 4 تا از 7 گناه کشنه است ... اوووونم در کمتر از 2 دقیقه
آیا شماها تو این چیزا رکورد میزنید ؟
یه جور المپیک مذهبی دارین ؟
[یه کم با هم صحبت میکنند و تیکه میندازن]
میدونی، از حالتی که نگاهت به من داره میتونم بگم گناه پنجم رو هم انجام دادی ... "شهوت"

~!~!~!~!~!~!~!~!~

هاوس: میدونی چرا برای سرطان سینه، سرطان پوست و سرطان پروستات از اووون روبان های رنگی دارن اما برای سرطان ریه ندارن ؟
ویلسون: چون رنگ هاشون تموم شده بوده ؟
هاوس: چون مردم متبلایان به سرطان ریه رو سرزنش میکنند ... اوونا سیگار میکشن، اونا گند زدن، پس حقشونه بمیرن
دلیل اینکه مردم از سرطان ریه میمیرن گناهه

~!~!~!~!~!~!~!~!~

بیمار: من فقط میخوام با یه کم وقار بمیرم
هاوس: چنین چیزی وجود نداره ... بدنمون خرد میشه بعضی وقتها وقتی 90 سالمونه گاهی حتی قبل از اینکه به دنیا بیایم ... ولی همیشه اتفاق میفته و هیچ وقاری هم درش وجود نداره ... برام مهم نیست اگر نمیتونی راه بری یا حتی اینکه بهت پوشک می بندن
چون مرگ همیشه زشته، همیشه
ما میتونیم با وقار زندگی کنیم ... اما نمیتونیم باهاش بمیریم



House M.D

*IN*
03-04-2010, 09:30
گرگ منشی خوشگلش(کیم) رو میبره مجلس رقص؛ننه باباشم اونجان وقتی بر میگردن رو به اینا:
گرگ:سلام ،این منشی من کیمه
ننه گرگ:سلام
بابای گرگ:خدای من:31:
___________________
بابای گرگ:گرگ من این از این رفتار چشم پوشی نمیکنم،آدم زنشو میاره این جور مجالس و منشی شو میبره یه جای باحال عین جامائیکا:31:
گرگ: پدر این نقشه دارما بود
با با ی گرگ: داستانه خوبی نیست ولی بچسب بهش ثبات رمز موفقیته:31:
___________________
دارما:کیم خیلی خوبه ، لباسارو برده خشکشویی،ماشینو سرویس کرده حتی سگارو برده حموم
بابای دارما:ووف
ننه دارما:لر این ووف یعنی چی؟؟؟
لری: سلام،آرامش،صلح ،یچیز تو مایه های سلام سگا:31:
__________________
دارما:تو چرا روبدوشامبر(درست نوشتم؟؟؟) منو پوشیدی؟
کیم:چون زیر بارون لباسام خیس شده بود گرگ اینو داد بپوشم که تو خونه بدون لباس نگردم
دارما:گرگ کجاست؟
کیم:داره دوش میگیره عین یه موش خسی شده بود
دارما:با عقل جور درمیاد،من میرم بهش بگم که اومدم،اما قبلش یه کار کوچیک دارم
(کیم از پنجره پرت میشه بیرون):31:


دارما و گرگ

Sara
05-04-2010, 22:12
گفتگوی کامرون و هاوس در مورد پسر همجنس باز و معتاد در حال مرگی که سالهاست پدرش از خونه بیرونش کرده و موقیکه حالش بد بوده به کامرون گفته به پدرم بگو : متاسفم !

کامرون : اون نمی آد ( پدرش ) .
هاوس : زیادم دردناک نیست ، پدره نمیخواد اونو ببینه ، اونم نمیخواد پدره رو ببینه ، تو تنها کسی هستی که میخوای اونا با هم باشن .
کامرون : خودش خواست .
هاوس : اون فکر میکرد داره میمیره ... آدما در حال مرگ هم دروغ میگن ، آرزو دارن کاش کمتر کار میکردن ، مهربونتر بودن ، کاش برای گربه ها هم یتیم خونه باز میکردن ! اگه کسی بخواد کاری رو بکنه ، انجام میده ، نیازی به خبر کردن همه نیست .

ID3H
10-04-2010, 05:01
راهبه : آقای دکتر! خواهر روحانی دیوونه شده ! مدام اراجیف می گه و توهم داره !
هاوس : آها ! من فکر می کردم کلا همه تون همینطوری هستین !

ID3H
10-04-2010, 05:03
کامرون: ممکنه بیمار رو با درمان اشتباه به کشتن بدیم. اگه این درمان رو شروع کنیم و اشتباه کرده باشیم چی ؟
هاوس: یه چیز تازه یاد می گیریم !!

*IN*
11-04-2010, 10:59
راج:وقتی تو پندورا(اوتار) س.کس میکردن ته موهاشون رو به هم وصل میکردن پس میفهمیم موهاشون یچیزی تو مایه هایi اونجاشونه و همچنین وقتی سوار اسب یا اون پرنده ها میشدن از همون موها استفاده میکردن
هاوارد:منظورت چیه؟؟؟
راج:منظورم اینه که اگه من یه اسب یا یه پرنده بودم خیلی از دست جیمز کمرون عصبانی میشدم:31:
شلدون:من موندم که تو چرا همیشه به خاطر جزئیات فیلمای تخیلی اینقدر عقده پیدا میکنیدر حالی که در دنیای واقعی مسائل خیلی مهمتری هست که نگرانش باشی،مثلا چرا ویلیام شاتنر تو فیلم جدید استار ترک نبود؟؟؟:31:

the big bang theory

Amin
12-04-2010, 21:44
سیزده: ما میتونیم همه چی داشته باشیم...
بیمار: نه، نمیتونیم. ما میتونیم هر چیزی رو آرزو کنیم. اما فقط به خاطر اینکه میخوایمش اونو بدست نمیاریم.
من ترجیح میدم زندگیمو کنار پرنده ها بگذرونم به جای اونکه با آرزوی داشتن بال تلف کنم.


House

isbn84
17-04-2010, 15:06
چند دقیقه قبل از سخنرانی

مشاور: حضرت والا اگر میشه، متن سخنرانی که میخاین برای مردم ایراد کنید رو یه لحظه به من بدین ، اگر اصلاحاتی نیاز داره انجام بدم..

شاه سیلاس: خداییش اگر ازقبل چیزی رو آماده کرده بودم بهت می دادم.(حرکت به سمت مردم)

Kings

*IN*
26-04-2010, 09:45
گلوریا: تو طرف کی هستی
جی: اون دخترمه ، تو زنمی ... نباید موضوع اصلی رو فراموش کنیم...امشب فوتبال داره

Modern Family

shadli_m7
06-05-2010, 13:04
سریال V
(موجودات فضایی با ادعای دوستی و صلح اومدن زمین )

مشاور آنا(رهبر Vها): چرا به آدمها "انرژی آبی(blue energy)" رو می دین؟
آنا(رهبر Vها):برای اینکه وقتی بهش وابسته شدن ازشون بگیریم!

*PiNk PaNTHeR*
09-05-2010, 22:00
Elliot: I started a "I Hate Cox" chatroom. it did not work as I planned. It's me, two interns and fourteen thousand lesbians.

*PiNk PaNTHeR*
18-05-2010, 17:04
Sheldon: "Friday nights are reserved for watching Joss Whedons brilliant new series Firefly"

Leonard: "Does that really need to be in the agreement?"

Sheldon: "We might as well settle it now, it's going to be on for years"

توضیح: سریال مورد ذکر توی فصل اول کنسل شد.

frnsh
31-05-2010, 23:15
سریال Heroes فصل دوم:

خونه ای که نیکی مایکا رو برده:

دختره: God doesn't give give us anything we can't handle
خدا به ما چیزی رو نمیده که نتونیم تحملش کنیم

XirowN
01-06-2010, 00:32
سریال 24 فصل آخر
جک : اولین باری که اومدی سی تی یو فک نمیکردم اینهمه سال هوامو داشته باشی

sepehr_x50
02-06-2010, 08:48
Gloria: I'm gonna take a shower. Do you care to join me

Jay: You know, honey, there's a gun in the foot locker in the garage. If I ever say no to that question I want you to use it on me


Modern Family : Season 1, Episode 4

aliani
04-06-2010, 23:49
سریال Criminial Minds فصل اول :

فالکنریک یکبار گفت : سعی نکنید که از همه دوره ها یا از مردم زمان گذشته بهتر باشید سعی کنید که از خودتون بهتر باشید .

کلا پر از این جمله هاست این سریال

isbn84
06-06-2010, 23:38
General Barker: What are you doing, Corporal?
Radar: Doing, sir?
Barker: D-O-I-N-G! What are you doing
Radar: I'm listening to you spell "doing", sir


Mulcahy: I had to give a girl the brush-off!
Hawkeye: Would you mind repeating that? I think the sun was in my ears.

M A S H

isbn84
17-06-2010, 17:35
سوزان: متاسفم، من نمی تونم باهات ازدواج کنم.
جکسن: نه سوزان، اونا منو دیپورت می کنن(به زور بر می گردانند به کشورم)
سوزان : همچین می گی بر می گردونن، کاناداست دیگه، ایران که نیست. شبیه همین آمریکا میمونه تازه بیمه درمانی رایگان هم داره.

Desperate Housewives S05

frnsh
18-06-2010, 03:07
جدی گفت ایران که نیست؟
یا توی زیر نویس فارسی (که میدونین چقدر حرص میدن و چرت و پرت مینویسن!) اینطور نوشته؟

Big-Boss
18-06-2010, 07:57
سوزان: متاسفم، من نمی تونم باهات ازدواج کنم.
جکسن: نه سوزان، اونا منو دیپورت می کنن(به زور بر می گردانند به کشورم)
سوزان : همچین می گی بر می گردونن، کاناداست دیگه، ایران که نیست. شبیه همین آمریکا میمونه تازه بیمه درمانی رایگان هم داره.

Desperate Housewives S05



جدی گفت ایران که نیست؟
یا توی زیر نویس فارسی (که میدونین چقدر حرص میدن و چرت و پرت مینویسن!) اینطور نوشته؟


"It's Canada, it's not Iran. It's like America, with free health insurance." --Susan to Jackson

جمله/نقل قول برتر هفته هم انتخاب شد:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

RoYaYeEe_NiIiLi
22-06-2010, 12:06
زن:من 30 سال با خون دل این دختر رو بزرگ کردم و از دهن خودم گرفتم و به اون دادم..حالا واسه ی ازدواجش باباش باید بیاد اجازه بده؟
سریال خانواده:31::31:

sepehr_x50
24-06-2010, 01:12
A man once asked God : "What's a million years to you? And God said
A second
So he asked: What's a million dollars to you, And God replied
A penny
So the man smiled and said
Could I borrow a penny?
And God smiled and said
Yes. Just a second


Happy Town S01E06

kiuq
24-06-2010, 01:54
سریال لاست:بن به ساویر: تو انسانها رو خیلی راحت فریب میدی ولی من از تو فریبکارترم.

sepehr_x50
24-06-2010, 09:31
A man once asked God : "What's a million years to you? And God said
A second
So he asked: What's a million dollars to you, And God replied
A penny
So the man smiled and said
Could I borrow a penny?
And God smiled and said
Yes. Just a second


Happy Town S01E06

همین قسمت:


You rich boys, you all think
you can move the mountains,
when the truth is
you can't even climb one.

*IN*
25-06-2010, 15:09
اینا از یسری ننه بزرک کلوچه گرفتم خوردن ولی انگار کلوچه ها یه نمه "ناخالصی" داشته:31:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
راج :اگه من زبون خرگوشها رو بلد بودم خيلي خوشحال مي شدند وقتي مي فهميدند من پادشاه اونام

لئونارد : من از اسم خودم متنفرم توش لغت "نرد"هست
(** خل)"لن نرد"

هاوارد: من بکارتم را با دختر عمو جين از دست دادم

راج : من با خرگوشهاي تحت فرمانم مهربان خواهم بود ...اول کار

لئونارد : ميدوني چه اسمي خوبه؟
آنجلو
هم انجل(فرشته) توش هست هم ژله

هاوارد:مراسم فاتحه عمو موآري بود همه از سر خاک رفتيم خونه عمه بار بارا همه چشما دوخته شده بود به ماهي نمک زده اصلا نمي خواستيم اينطوري بشه

راج : و يه روز من جشن باشکوهي براي رييس جمهور فرانسه ترتيب مي دادم اما خرگوشها از من بدشون مي ياد و همراهم نمياند من خيط ميشم و هر چي کاهو تو دنيا هست رو ميخورم و مجبورشون مي کنم فقط تماشا کنند

لئونارد : مردم ميتونند منو انجي صدا کنند
"هي انجی چطوري؟"

هاوارد: از اون روز به بعد هر وقت چشمم به ماهي دودي ميافته هم تحريک ميشم و هم خجالت مي کشم
اوه دختر عمو جين
_____________________
تلفن هاوارد زنگ میخوره،هاوارد:اوه، مثل اینکه قراره امشب س/کس داشته باشم
پنی به لئونارد:دست راستش زنگ زده؟


The Big Bang Theory

جویی بدون در زدن میاد تو چند قدم که میاد جلو یکی در میزنه
چنلر: میدونی رفیق،بعد از ینکه اومدی تو لازم نیست در بزنی

Friends

Dark Shine
25-06-2010, 19:32
بن تو لاست:Dead Is Dead !

sepehr_x50
25-06-2010, 19:36
House: Does your son smoke?

Doug: I'd kill him.

House: So, he talks to you about se/x, crack, anything except cigarettes. He has a cigarette burn on his wrist, also a fading nicotine stain between two fingers. Bad news, your son has a filthy unhealthy habit. Good news, he's trying to quit. Bad news, the quitting is killing him. Good news, I can cure him. Bad news... nope, that's the end of it

House MD - [2x12] - Distractions

sepehr_x50
26-06-2010, 19:49
House: Was the ant small and red or big and black?

Foreman: Medium and brown


House : Halle Berry brown or Beyonce brown?


House MD - [2x15] - Clueless

mo_ho
26-06-2010, 19:53
بارت : آره، آره !
لیسا : آره، آره !
هومر : اینجا چه خبره ؟
لیسا : ما داشتیم دعوا می کردیم که کدوم یکی از ما تو رو بیشتر دوست داره !
هومر : واقعا ؟ خب ادامه بدین !
بارت : تو اونو بیشتر دوست داری
لیسا : نه ندارم ، تو اونو بیشتر دوست داری !
بارت : نه این طور نیست
لیسا : چرا ؟ همین جوریه
.
.
.
simpsons

sepehr_x50
03-07-2010, 00:08
(کامرون درحال وارد شدن با چیس و فورمن برای اعلام نشانه های بیمار)

Dr. Cameron : We've got rectal bleeding
Dr. House: What, all of you?

House - [2x18] - Sleeping Dogs Lie
هنوز دارم میخندم...

rosenegarin13
09-07-2010, 21:58
 Why are you out here Jack?
I think I'm going carzy...
No, you're not going carzy
No?
No, crazy people don't know they're going crazy. They think they're getting saner

جک تو اینجا چی کار میکنی؟
فکر کنم دارم دیوونه میشم...
نه، تو دیوونه نمیشی
نمیشم؟
نه، دیوونه ها نمیفهمن دارن دیوونه میشن.اونا فکر میکنن دارن عاقل تر میشن.



Lock

Jack

Lost

hamidreza_buddy
24-07-2010, 10:48
Friends

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

IPHONE 3g
26-07-2010, 18:50
"Never Get Marred Before Your 30"

Barney Stinson(neil patrick hariss)

HIMYM

*IN*
10-08-2010, 23:51
ریچل:چند سال دیگه مام مثل اونا میشیم(پدر مادرا)
چنلر: اگه من مثل والدینم بشم یا باید یه الکلی مو طلایی بشم که دنبال پسرای 20 ساله میکنهیا اینکه...مثل مامانم بشم:31:
فرندز

mo_ho
15-08-2010, 16:18
جردن (همسر دکتر کاکس ) :]خطاب به خواهرش [دکترا به هیچ کسی گوش نمیکنن.
دکتر کاکس : بی خیال ، اصلا این حرفت درست نیست.
جردن : جدا ؟ امروز ازت خواستم که برای مادرم یه کار خوب انجام بدیم ، اون چی بود ؟
دکتر کاکس : خب ... من فقط امیدوارم که این کار مربوط به استخدام یه قاتل برای کشتنش باشه !

scrubs

frnsh
18-08-2010, 09:15
جان:
Don't tell me what i can't do

Lost

من عاشق این جمله م! :40:

*IN*
20-08-2010, 12:51
+ :من یه مرسدس باراباس دارم
- :میدونستی تام کروز هم یکی داره
+ :نه نمیدونستم ، کلیسایی که ما میریم با هم فرق میکنه( we're going to different churches )

Top Gear

*IN*
21-08-2010, 12:25
Sherlock: Shut Up
+ : I didn't say anything
Sherlock : You were thinking ، It's annoying

Sherlock 2010

*IN*
21-08-2010, 13:21
Watson : Have you talk to police?
Sherlock: Four people are dead .there isn't time
W: so way you talking to me?
S: Mrs Hudson took my Skull
W: so I'm basically filling in for your skull?
S: relax you doing fine


Sherlock 2010

bax_021
21-08-2010, 15:50
Dexter Morgan: Tonight's the night
واقعا هر دفعه این جمله رو تو فیلم می شنوم حال می کنم
بی صبرانه منتظر فصل جدید دکستر هستم :40:

Gam3r
21-08-2010, 18:41
Dexter Morgan: Tonight's the night


امشب شبه يعني چي ديگه ! خب شبه ديگه ! پس ميخواستي بعد از ظهر باشه ! معني اين جمله چيه ؟

frnsh
24-08-2010, 19:37
امشب شبه يعني چي ديگه ! خب شبه ديگه ! پس ميخواستي بعد از ظهر باشه ! معني اين جمله چيه ؟

خب شاید توی فیلم، این جمله یه جمله ی کلیدیه که فقط کسی که دیده باشه میفهمه. حتما کسایی هم که از ایشون تشکر کردن این سریال رو دیدن.

Kurosh
24-08-2010, 19:56
امشب شبه يعني چي ديگه ! خب شبه ديگه ! پس ميخواستي بعد از ظهر باشه ! معني اين جمله چيه ؟
من فیلم رو ندیدم. اما ترجمه ی جمله چیزی که شما گفتی نیست ...

آوردن the باعث میشه "شب" به یه اسم معرفه تبدیل بشه ... Tonight is the night یعنی امشب وقتشه!‌ یا امشب همون شبیه که منتظرش بودیم ... (یا هر چیز دیگه ای ... بر اساس اون چیزی که قبلاً بین بازیگرا گفته شده ؛ تا تعریفشون از این شب چی باشه ...)

wrongring
25-08-2010, 09:11
lost
jacob: but only ends once , anything happent before that it just progreece

C0OPeR
25-08-2010, 09:35
امشب شبه يعني چي ديگه ! خب شبه ديگه ! پس ميخواستي بعد از ظهر باشه ! معني اين جمله چيه ؟

منظورش اینه امشب از اون شب های بخصوص هستش که توی اینجور شب ها یکی رو به قتل میرسونه و تیکه تیکه میکنه :27:

hamid_diablo
25-08-2010, 14:02
یه دونه از سریالهای مهران مدیری بود
به بامشاد گفت:برو از جلوی چشام خودتو خفه کن

*IN*
10-09-2010, 13:06
Joey :You know what blows my mind? Women can see boobs anytime they want. You just look down and there they are!

Friends

marvel_malayer
10-09-2010, 13:59
شوالیه تاریکی:
بی قانونی خودش یک قانونه

*IN*
10-09-2010, 14:11
جن ماس رو برده به یه مهمونی تا پیش دوستای دو ران مدرسش خودشو جای شوهر جن بزاره و یکم کلاس بزاره؛اینجا داره از جن تعریف میکنه:
من عاشق این زنم،یه زن تو اتاق پذیرایی،یه سر آشپز تو آشپز خونه ویه ج****تواتاق خواب

it crowd

bax_021
10-09-2010, 15:38
امشب شبه يعني چي ديگه ! خب شبه ديگه ! پس ميخواستي بعد از ظهر باشه ! معني اين جمله چيه ؟
نه بابا
بقیه ی دوستان هم گفتن دیگه
می شه : امشب از اون شباست
اگر سریال رو دیده باشی می فهمی
هر کی دکستر رو ندیده بگیرتش
واقعا معرکه است :40:

*PiNk PaNTHeR*
11-09-2010, 19:42
You can't take a picture of it, it's already gone.

Six Feet Under

*IN*
12-09-2010, 17:44
-:من حاظر سرش با هات بجنگم
+:راندا تو دوستم،دست راستمی،ما قرار نیست سر یه مرد با هم بجنگیم...تو اخراجی!

Melissa and Joey

pulp_fiction
12-09-2010, 23:40
سریال Modern Family

جی : ( در باره پدر تنی منی که کلمبیایی) بعد از اینکه منی گفت پدر من شبیه سوپرمن میمونه : تنها چیزی که پدر منی شبیه سوپرمن می کنه این که هر دوشون به صورت غیر قانونی تو این کشور فرود اومدن

piremard
17-09-2010, 07:29
سریال "بیگ بنگ تیئوری"

اپیسود 10 از فصل سوم . جاییکه شلدن سعی می کنه بر مبنای پروژه مطالعه گوریلا به پنی فیزیک یاد بده . هر چی یه معادله ساده رو توضیح می ده پنی نمی فهمه و آخر به گریه می افته :

شلدن : چرا داری گریه می کنی ؟
پنی : چون من خیلی خنگم
- : اینکه دلیلی برای گریه کردن نمی شه ، تو وقتی گریه می کنی که غمگین باشی
بعنوان مثال من گریه می کنم چون بقیه مردم خنگن و من غصه می خورم :38:


ــــــــــــــــــــ

hopee
21-09-2010, 16:56
سریال مسافر زمان

(اردشیر با یه وسیله جادویی در زمان سفر میکنه و به دوران ساسانی میره ، در اونجا (بی خبر از سفرش به گذشته) با پسری به نام مهرداد که لباس اون دوران تنشه رو به رو میشه ...)

اردشیر : لباسای قشنگی داری ، کار اونور آبه؟

مهرداد : خیر ، دوخته این مرز و بوم است ، در آن سوی دریای پارس پابرهنه گانی بیش زندگی نمیکنند.

LeBron
24-09-2010, 00:20
[هاوس در حال خوردن و دیدن تلوبزیون توی اتاق یه مریضی که به کما رفته. ویلسون وارد میشه و بهش گیر میده!]
هاوس : حالا چرا توی اتاق آدمایی که توی کما رفتن تلویزیون میذارن؟
ویلسون : بعضیا فکر میکنن اونا هنوز میتونن بشنون.
هاوس : خب پس رادیو براشون بذارین.
House M.D.

*IN*
06-10-2010, 13:17
لعبت الملوک:یهنی پدر من لعبت الملوک با یک زن فرنگی ازدواج کرده؟
بابا شاه:آری وسلط کردی است
لعبت الملوک: بابا شاه شما که آنجا بودید چیزی به او نگفتید؟
بابا شاه: اری چرا گفتیام که یکی هم برای من وسلط کن او نکرد.

Sara
07-10-2010, 16:23
- ولی مردم دوست ندارند که بهشون دروغ گفته بشه
بارنی : غلطه ، مردم دوست ندارند که بفهمند بهشون دروغ گفته اند ، چون یه دروغ "داستان زیبایی یه که یه نفر با حقیقت خرابش کرده"

how i met your mother

bagher_mo68
07-10-2010, 16:38
لعبت الملوک:یهنی پدر من لعبت الملوک با یک زن فرنگی ازدواج کرده؟
بابا شاه:آری وسلط کردی است
لعبت الملوک: بابا شاه شما که آنجا بودید چیزی به او نگفتید؟
بابا شاه: اری چرا گفتیام که یکی هم برای من وسلط کن او نکرد.

تا جایی که یادمه میگفت وَستَن، مشهدیه یعنی بگیر، که در کل معنی جمله میشه یک زن هم برای من بگیر.

البته ممکن هم هست که اشتباه شنیده باشم !

frnsh
22-10-2010, 22:45
Be the change you want to see in the world!

تغییری باش که میخوای توی دنیا ببینی

Prison Break

Hamid Hamid
22-10-2010, 22:54
قهوه ي تلخ
صحنه ي سو قصد به جان همايوني.مستشار به همراه 3 سو قصد كننده و بابا شاه و پدر اعتمادالملك.
مستشار:پدر جان ما اومديم سو قصد كنيم
بابا شاه:سو قصد؟!
مستشار:بله.
بابا شاه: تو؟!
مستشار:بله
بابا شاه: اينها؟!
مستشار:بله
بابا شاه: جهان؟!
مستشار: بله
بابا شاه: پسريم؟!
مستشار:بله!!
بعد اينجا بابا شاه هنگ ميكنه و ميخكوب ميشه.
مستشار: اي واي چي شد؟!
باباي اعتماد: آخي آخي مرد...
مستشار: جدا مرد؟!
بابا ي اعتماد: آره ديگه بيشعور مگه مردنم شوخي داره.كوري نمبيني تكون نمخوره!:31:

Amin
23-10-2010, 00:14
How I Met Your Mother

فصل 4
اپیزود The Naked Man

بارنی:
Lily, The Naked Man is bigger than me and Robin.
All these years, I have been busting my hump, with my secret identities and my tricks and my gadgets.
I mean, I'm like Batman. But this Mitch fellow, he's Superman. He just rips off his clothes and he's good to go.

معرکه بود!!!
این اپیزود رو چند ماه پیش دیدم
اما دیالوگهاش هنوز یادم مونده

Hamid Hamid
23-10-2010, 08:44
قهوه ي تلخ
صحنه ي خواستگاري برزو خان سپه سالار از ناز خاتون در منزل اعتماد با حضور بيخودي و گنجشك( 2 تا پسر هاي اعتماد) و باباي اعتماد و برزو خان.
باباي اعتماد(رو به گنجشك):ببينم اين كيه؟!
گنجشك:پدر بزرگ او را نميشناسيد؟!
باباي اعتماد:آهان اين شاگرد قهوه چيس؟!
گنجشك:نه پدر بزرگ ايشون برزو خان هستند رئيس اداره ي پيش مرگان همايوني.
باباي اعتماد:بله ... بله ... واسه چي اومده؟!
گنجشك:واسه امر خير...
باباي اعتماد: واسه خواستگاري؟!
گنجشك:آري پدربزرگ
باباي اعتماد:خواستگاريه تو؟!:31:
گنجشك:پدر بزرگ من پسر هستم!!:27:

Paint The Dream
23-10-2010, 14:36
سریال سوپرنچرال ، فصل پنجم اپیزود 3



کاستیلو : Tell the officer that he|witnessed an angel of the lord.

کاستیلو : Then the officer will tell us|where the angel is.

دین : Are you serious?

دین : You're gonna walk in there|and tell him the truth?

کاستیلو :Why not?

دین : Because... we're humans.

دین : And when humans want something|really, really bad...We lie.

کاستیلو: Why?

دین : Because... that's how|you become president.

Hamid Hamid
27-10-2010, 17:58
سريال مختار نامه.حاكم كوفه(داوود رشيدي) خطاب به مختار:
پيامبر.محمد مصطفي حكومت نكرد بلكه 23 سال رسالت كردند.

shifter
27-10-2010, 23:32
سريال Nikita
اپيزود 2
بعد از كشت و كشتار تو مترو و به دست نياوردن gps اورانيم ها...

مايكل به پرسي: تا چند دقيقه ديگه اف بي اي و پليس ميريزن اينجا...چطور بايد اين گندي كه زديم رو توضيح بديم؟!
پرسي(بعد از يه نفس عميق): تو قهرماني هستي كه نذاشت تروريست ها اورانيم رو به دشمنامون بدن!!:18:
مايكل: پس ميركو داريچ چي؟ (توجه: اين يارو هيچ كاره بوده تو ماجرا...)
پرسي: اون هم پشت اين قضيه بود!!!!!

OSEN
03-11-2010, 20:34
The Big Bang Theory S4-E06





Sheldon: I found an emulator online that lets you play classic text-based computer games from the 1980s.
Leonard:That's pretty cool.
Sheldon: Oh, yes. It runs on the world's most powerful graphics chip:.... imagination.
Leonard: You've really got to get out more


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


شلدن : من يه شبیه ساز اينترنتي پيدا کردم که ميزاره بازي کلاسيک مبتني بر متن انجام بدي. بازي هاي کامپيوتري از سال 1980
لئونارد: واقعا باحاله
شلدن : اوه آره اون روي قويترين تراشه گرافيکي اجرا ميشه.... تخیل !
لئونارد:که واقعا تو هم داري تا بازي کني.



.

subtittelmehdi
03-11-2010, 22:34
سریال Monk

مامور پلیس:(اشاره به آدرین مانک ): پس تنها اسطوره زنده (در کشف جرم) اینه.
گیتومر: البته اگر بشه اسمشو زنده گذاشت.


شارونا: تو یراست می ری جهنم،
مانک: من الانم تو جهنمم


میراندا: بزار من یه سوال از شما بپرسم. شما چطوری می خای بازجویی کنی؟ به من گفته شده شما از کثیفی هراس داری، از تاریکی می ترسی ، از بلندی و شلوغی می ترسی ، و از شیر(پاکتی)
شارونا: البته ما داریم روی شیر کار می کنیم، الان خیلی تو شیر پیشرفت کردیم(ترسش از شیر کمتر شده)


مانک در صحنه تصادفی با فاصله زیاد از یک ماشین گلی ایستاده(که کثیف نشه)
شارونا: آدرین(مانک) نمی خوای بری یکم جلو تر (برای بررسی صحنه تصادف)
مانک: نه ، از همین جا می بینم
شارونا: می خای ما صحنه تصادف رو یه کم بیاریم جلو تر!


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

ardalan_zapata
03-11-2010, 23:03
سریال دکستر فصل پنجم قسمت ششم :

Some experiences are so big they change your DNA

sepehr_x50
04-11-2010, 12:00
Terriers.S01E07.Missing.Persons

واو. فوق العاده خنده دار بود این دیالوگ از سریال :31:

منکه از دیشب هنوز دارم میخندم : دی

اینم ویدئوش که با کلی دردسر بریدم و آپ کردم


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید





Have Swift tell you about his lady problems
SWIFT: Shit! Damn it
Why are Finnish people so
freakin' good at Halo III?!
BRITT: What's up with your girl, dude?
SWIFT: Oh, yeah. I was up with this
chick Helena, like, three times.
BRITT: Boom!
SWIFT: Yeah, right?
But last time, I realized she
doesn't even know my name.
Hey, what's she screaming out
when she's climaxing, huh?
Hippocratic Oath?
T.S. Eliot's The Wasteland.
SWIFT: No, both wrong.
She recited the first eight numbers
of the Fibonacci Sequence.
"Oh, my God! Oh!
"0, 1, 1, "2, 3, 5, 8, 13!"

shifter
06-11-2010, 20:04
سريال Nikita
اپيزود 8
Nikita: we all wear masks,everyone,everyday
and sometimes we wear them so much that
we forget who we really are.... and sometimes ,if we're lucky
someone comes along and shows us who we really want to be
who we should be....

sepehr_x50
06-11-2010, 23:28
Terriers.S01E07.Missing.Persons

واو. فوق العاده خنده دار بود این دیالوگ از سریال :31:

منکه از دیشب هنوز دارم میخندم : دی

اینم ویدئوش که با کلی دردسر بریدم و آپ کردم


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

فکر کنم ترجمش هم بزارم بهتره

دو به اصطلاح کاراگاه خصوصی سریال به دوستان نابغشون که (در زمینه ه ک و برنامه نویسی) مراجعه می کنند،؛ تا به یه سایت نفوذ کنند و اطلاعات لازم رو بدست بیارند...

A: سویفت درباره ی مشکلش با خانمه بهتون چیزی نگفت؟
سویفت [ در حال بازی با 360 (HALO III) ] : چرا این فنلاندی ها انقدر تو این بازی شاخ شدند؟
برت (یکی از کارآگاهان خصوصی) : خب مشکلت با دوست دخترت چیه رفیق؟
سویفت : آها، یه 3 باری باهاش خوابیدم...
.
.
.
اما دفعه آخر متوجه شدم که حتی اسمم رو نمیدونه!
A : [یکی از دوستان نابغه] : هی، وقتی به اوجش (...) می رسید چی فریاد می زد؟
سویفت: 8 جمله اول دنباله فیبوناچی رو میشمرد!!
C : [یکی دیگه از دوستان نابغه] :
Oh, my God! Oh
0, 1, 1, "2, 3, 5, 8, 13

این جمله آخر رو حتما باید ببینید : دی

:31:

Steps-Rap
18-11-2010, 23:32
خوش نشین ها:
شما جیب مارو نزن .... :31:

.::SMS::.
19-11-2010, 19:56
مختارنامه
ابن زیاد: چند وقت است، تنت به آب نخورده خرما فروش؟ شما غسل نمی‌کنید؟

میثم: اولاً خاک پاک کننده است و در غیاب آب می‌تواند، رفع حاجت کند.
ثانیاً شپش در این دنیا خونم را بمکد، به از آن است که تن فربه‌ام در گور گرفتار مار و عقرب شود.
ثالثاً این خاصیت حرامزاده است که با تحقیر و تهمت دشمنانش را آزار کند والا نه من خاک و خلیم و نه شپشی با خود دارم.

OSEN
20-11-2010, 21:28
The Big Bang Theory S4-E09



Sheldon : [Phone Ring] Hello....
...Yes, the elevator's out of order. you'll have to use the stairs.
...Of course you can.
...Pizza dates back to the 16th century, while the first elevator was not installed until 1852.
That means that for over 300 years, people carried pizzas up stairs.
Be part of that proud tradition.
Leonard : ... I'll go get Penny while that guy spits on our food


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


[زنگ تلفن]
شلدن : سلام ...
... بله، آسانسور خرابه . مجبورين که از پله استفاده کنين .
... البته که ميتوني .
... پيتزا در قرن 16 بوجود اومده . درحالي که اولين آسانسور تا سال 1852 ساخته نشده بود .
اين جمله يعني در طول 300سال مردم پيتزا رو با پله بالا مياوردن
بخشي از اين فرهنگ افتخار آميز باش
لئونارد : من برم پني رو بيارم تا وقتي اون يارو به غذامون تف بندازه


---------------------------------------------



Leonard : Why do I bother talking to you people?
Sheldon : If it'll make you feel better, we rarely listen



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


لئونارد : چرا خودمو با حرف زدن با شماها آزار ميدم ؟
شلدن : اگه حالت بهتر ميشه، بد نيست بدوني ما به ندرت به حرفات گوش ميديم








.

piremard
22-11-2010, 15:17
big bang theory

پنی شلدون رو دیزنی-لند می بره و خلاف توصیه لئو عمل می کنه . در نتیجه :

شلدون تو خواب : "No, Goofy, No!" :38: :38:

bagher_mo68
24-11-2010, 00:04
Hellcats



برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

sepehr_x50
25-11-2010, 00:42
House #302 "Cane and Able"


Wilson: Something like that. More that if we told you the truth that you'd solved a case based on absolutely no medical proof, you'd think you were God. And I was worried your wings would melt.
House: God doesn't limp

Steps-Rap
26-11-2010, 13:18
چه دیالوگی به یاد ماندی تر از:

آآآآآآآآآ ه ه ه ه , خدای من ....!

(مهران مدیری)

shifter
29-11-2010, 19:17
خانم ها نخونن:31:
سريال The Walking Dead
اپيزود 1


Rick :whats the diffirenece between men and women?

Shane Walsh:is this a joke?

Rick: no.serious

SHANE: never met a woman who knew how to turn off a light,
they are born thinking the switch goes only one way
:27:

Hamid Hamid
01-12-2010, 14:33
وقتی آدم تو یه رابطه ی عاطفی به بن بست میرسه و از طرفش جدا میشه.در قلبش رو بروی همه میبنده و اجازه نمیده کسی بهش داخل بشه اما یه وقتی به خودت میای و میبینی که بدونه اینکه متوجه بشی یه نفر تو قلبت جا پیدا کرده...
خانه ی بی پرنده

milad_takjoo
03-12-2010, 18:46
مختار نامه

اگر غرورم را زخمی کنند,عشقم را سر میبرم

sepehr_x50
04-12-2010, 14:10
چقدر خوبه کل دیالوگ هارو میشه رو نت پیدا کرد، دیگه مجبور نیستم تایپ کنم... : دی


House, M.D. | Episode 3-03



(Powell’s room, House enters followed by all the ducklings)

Powell: Whole team. Must [Coughs.] be bad news.

House: Nope. Bone marrow biopsy revealed multiple myeloma. [Chase and Foreman exchange looks.] It's not good news, but there are some treatments. [Cameron is staring at House] We have to draw some blood…

Powell: What about my breathing?

House: Associated hyperviscosity syndrome; gummed up the blood vessels in your lungs.

Powell: Dr. Chase said my calcium is normal.

House: Mm. We call him Dr. Idiot. [Chase rolls his eyes, Foreman crosses his arms.]

OSEN
06-12-2010, 23:26
The Walking Dead S1-E05

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



[توضیح اینکه جیم ، خانوادش رو با حمله ی زامبی ها از دست داده و شب قبل هم که به کمپ گروهشون حمله شد، یه زامبی بدن جیم رو گاز گرفته و چندساعت دیگه جیم هم تبدیل به زامبی میشه ... حالا همه ی نقشه هایی که جیم برا زندگیش کشیده بوده به باد رفته]

جیم : برا منم یه قبر کنار گذوشتی ؟
ریک : هیچکس نمیخواد همچین کاری بکنه .
جیم : اصلا به چیزی که تو دلت میخواد بستگی نداره !.
صداش رو میشنوی !.... صدای خنده های خدا، وقتی داری برای زندگیت نقشه ها میکشی .




پ.ن : ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]خیلی با این دیالوگ حال کردم )




.

Alijo0on
07-12-2010, 14:53
The Walking Dead S1-E05

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



[توضیح اینکه جیم ، خانوادش رو با حمله ی زامبی ها از دست داده و شب قبل هم که به کمپ گروهشون حمله شد، یه زامبی بدن جیم رو گاز گرفته و چندساعت دیگه جیم هم تبدیل به زامبی میشه ... حالا همه ی نقشه هایی که جیم برا زندگیش کشیده بوده به باد رفته]

جیم : برا منم یه قبر کنار گذوشتی ؟
ریک : هیچکس نمیخواد همچین کاری بکنه .
جیم : اصلا به چیزی که تو دلت میخواد بستگی نداره !.
صداش رو میشنوی !.... صدای خنده های خدا، وقتی داری برای زندگیت نقشه ها میکشی .




پ.ن : ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]خیلی با این دیالوگ حال کردم )




.




دقیقا اینو میگه : " صدای خنده های خدا، وقتی داری برای زندگیت نقشه ها میکشی " ؟؟
این جمله رو من تو فیس بوک قبلا ها از یه بنده خدایی شنیده بود خیلی سنگینه !
باید ببنیم این اپیزودو ...:46:

OSEN
07-12-2010, 20:52
سلام .

دقیقا اینو میگه : " صدای خنده های خدا، وقتی داری برای زندگیت نقشه ها میکشی " ؟؟
این جمله رو من تو فیس بوک قبلا ها از یه بنده خدایی شنیده بود خیلی سنگینه !
باید ببنیم این اپیزودو ...
علی جان دقیقا اینو میگه :

That, uh... that sound you hear, that's God laughing .while you make plans .



فکر میکنم جمله ی معروفی از بزرگی باشه ولی شک دارم . چون خیلی آشنا بود برا منم .
حرفش که خیلی قشنگه . موقعیتی که این دیالوگ گفته شد هم ، بهترین موقعیت بود[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و باعث شد که عجیب حال کنم باش .



.

sepehr_x50
08-12-2010, 23:54
[Cuddy and a few business-looking people walk into the room]

Cuddy: What are you doing here? I have this room booked from 2 to 3.

House: [Turns around and feigns surprise.] Oh, 2 East coast time? [Cameron looks resigned.] I thought you meant Pacific, which is stupid of me I guess.
House, M.D. | Episode 3-04

Alijo0on
09-12-2010, 11:12
سیزن 3 از Big Bang theory ...
اپیزودهای آخر ، وقتی شلدون مست میکنه میخواد سخنرانی کنه !!! :دی

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

آخرش and Now look at the Uranus (شرتشم در میاره پشت به ملت!!!) از همه بدتر لود شدنش رو یوتیوبه !!!
و اون قسمتی که insomnia میگریه از اولش مث دیونه ها آخرش میره تو استحر توپ و یازینگا بازی :دی
لئونارد میره از تو استخر بیارتش بیرون ، شلدونم میگخه اگه تونستی ...
Bazinga --- Bazinga [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 7
و اپیزود 20 فک کنم وقتی از دیزنی لند میاد با پنی موقعه خواب ، No Goofy No !!! :31:

amanofnoname
10-12-2010, 23:02
سلام .

علی جان دقیقا اینو میگه :

That, uh... that sound you hear, that's God laughing .while you make plans .



فکر میکنم جمله ی معروفی از بزرگی باشه ولی شک دارم . چون خیلی آشنا بود برا منم .
حرفش که خیلی قشنگه . موقعیتی که این دیالوگ گفته شد هم ، بهترین موقعیت بود[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و باعث شد که عجیب حال کنم باش .



.







You want to make God laugh? Tell him your future plans.
Woody Allen

M3HRD@D
26-12-2010, 22:41
قهوه تلخ
قسمت بیست‌وششم:

- جهانگیر شاه: شما هم خریت کردید از او پولی نگرفتید.

- بلدالملک:‌ بله قبله عالم حقیقتاً که خریت کردیم.

- جهانگیر شاه:‌ خب ما چه؟ چی کار بکنیم این وسط؟

- اقبال خان: شما مثل ما خریت نمی‌کنید. بالاخره باید یک فرقی بین خریت ما و خریت شما باشد!

M3HRD@D
29-12-2010, 15:55
قسمت هشتم قهوه تلخ:
- نیما: ‌یعنی چی؟ پول آش پشت‌پای قبله‌ی عالمتون رو هم اینا باید بدن؟

- دامبول: به بنده چه مربوطه؟‌ این یه حرکت خودجوش رعیتی است برای عرض ادب و احترام خدمت قبله‌ی عالم.

- نیما:‌ بله خودش جوشیده! مشخصه!

- دامبول: البته ما یه کم شعله‌اش رو زیاد کردیم تا زودتر هم بجوشه!

M3HRD@D
30-12-2010, 21:09
قهوه تلخ
قسمت چهاردهم:

- نیما: ‌از زمانی که این کاترین خانم...

- جهانگیر شاه: سوگلی.

- نیما: ...بله همون خانم سوگلی تشریف آوردن، فکر نمی‌کنید شما یه مقداری نسبت به فخرالتاج خانم در واقع بی‌توجه شدید؟

- جهانگیر شاه: نخیر فکر نمی‌کنیم.

- نیما: یعنی اصلاً به فخرالتاج خانم، به دختر بزرگتون و به زندگی‌تون فکر نمی‌کنید؟

- جهانگیر شاه: نخیر فکر نمی‌کنیم.

- نیما: یعنی فقط به خانم سوگلی فکر می‌کنید؟

- جهانگیر شاه: به او هم فکر نمی‌کنیم.

- نیما: ببخشید به چی فکر می‌کنید شما؟

- جهانگیر شاه: ما اصولاً اصلاً فکر نمی‌کنیم! قبله عالم فقط بازی می‌کند، حال می‌کند، کیف می‌کند، عشق و صفا،‌ دوباره بازی می‌کند، حال می‌کند، عشق و صفا... فکر نمی‌کند که! بخارانید!

M3HRD@D
31-12-2010, 13:18
قهوه تلخ
قسمت بیست‌وسوم:

- دامبول: قرار است تا در محکمه از شما دفاع کنم.

- نیما: ببخشید شما چی‌کاره‌این که می‌خواید از ما دفاع کنید؟

- زندانی: مگه خبر ندارید؟ دامبول خان با حفظ سمت وکیل مسخیری دربار است.

- بلوتوس: وکیل مسخیری دیگر چه صیغه‌ای است؟

- زندانی: مسخرگی می‌کند تا شاه خوشش بیاید و از گناه متهمان گذشت کند!

M3HRD@D
01-01-2011, 01:43
قهوه تلخ
قسمت بیست‌وچهارم:
- همدم: آدمیزاد یک گربه را یک هفته در خانه‌اش نگاه می‌دارد به او عادت می‌کند. چه برسد دایی اقبال که قد یه خرس بود!:27:

mehrdad_goleyakh
01-01-2011, 13:54
How I Met Your Mother S3E20 Miracles

بارنی: بگو، بارني ام

لیلی: سلام بارني

گوش كن، بايد يه چيزي بهت بگم

بارنی:اوه پسر، باز شروع شد

منتظر اين يكي بودم

با رابين حرف زدي

اونم بهت گفت كه زير لحاف چيه

و تو هم مي خواي كه يه باري تجربه اش كني

لیلی: حتي اگه توي وايتكس هم بجوشونيش اين كار رو نمي كنم.

Dark Shine
05-01-2011, 06:24
ولی مردم دوست ندارند که بهشون دروغ گفته بشه
بارنی : غلطه ، مردم دوست ندارند که بفهمند بهشون دروغ گفته اند ، چون یه دروغ "داستان زیبایی یه که یه نفر با حقیقت خرابش کرده"

:40:how i met your mother

Alijo0on
06-01-2011, 13:30
The Big Bang Theory

سيزن 4 اپيزود 7
لئونارد تصميم گرفت در برابر زنا يه جوره جديد رفتار کنه و صحبت کنه و مثلا رو راج تست ميکنه جلوي شلدون !
سلام
من لئوناردم ، شما خوشگليد
you pop, Sparkle and buzz electric !
من ساعت 8 ميام دنبالت (بلندت ميکنم) شبي رو بهت نشون ميدم که هيچوقت فراموش نميکني
راج ميگه : ما کجا ميريم !!! :دي

mo_ho
06-01-2011, 16:26
گفتگوی اندرو با کشیش در مورد هم جنس باز بودنش


کشیش: ...تو به جنس مخالفت علاقه داری؟


اندرو: ببین...من عاشق بستنی وانیلی هستم،خب؟ ولی هر از چند گاهی احتمالا دلم هوس بستنی شکلاتی میکنه.میدونی دارم چی می گم؟

کشیش: میدونم،ولی خدا ترجیح میده که به بستنی وانیلیت بچسبی.


-----------------------------------------------------------------------------------------------

سوزان : مامان،میشه لطفا با بستنی فروش لاس نزنی؟

مادر سوزان: چرا نزنم؟

سوزان: یعنی دلیلی بیشتر از اینکه اون یه بستنی فروشه می خوای؟
.
.
.
Desperate Housewives

piremard
07-01-2011, 01:27
رفقا با هم می رن تا پول پنی رو پس بگیرن :

لئو : اوکی ، پس همه نقشه رو گرفتن دیگه ؟
والوویتس : آره ! کوتراپالی شلوارشو خیس می کنه ، من بالا می آرم ، شلدون فرار می کنه و تو ام می میری :38:

BBT اپیسود 14 سیزن 2

Alijo0on
25-01-2011, 23:55
how I met your mother Se 06 Ep 14
مارشال و بقیه بعد از مراسم بابائه مارشال جمع شدن و...
مارشال : خب این آخرین کلماتمه که به شماها میگم
بچه ها من خیلی خیلی خیلی دوستتون دارم
حالا میخوام برم بریـ ـ نم!
گفتن کلمات آخـــر ، کار خیلی سختیه ... بچه ها
باعث میشه فک کنین!
تد : سلام پدر
لیلی : سلام پدر
رابین : سلام پدر
بارنی : سلام مامان :دی میخوام بابامو ببینم !!!!!:11:

*IN*
12-02-2011, 20:03
دين: هنوز بايد بريم اون فيلم رو ببينيم
سم: من ديدمش
دين: بدون من؟
سم : تو تو جهنم بودي
دين: اين که دليل نميشه

سوپرنچرال
سيزن4 اپيزود5

sepehr_x50
06-03-2011, 00:47
چندلر اردک در بغل و جوجه در دست وارد خونه مونیکا میشه...

Friends Episode 3.22

Chandler: Hey, can you take a duck and a chick to the theatre?
Monica: Of course not
Phoebe: No
Chandler: Okay. I just wanted them to hear it from somebody else

sepehr_x50
06-03-2011, 20:54
چندلر اردک در بغل و جوجه در دست وارد خونه مونیکا میشه...

Friends Episode 3.22

Chandler: Hey, can you take a duck and a chick to the theatre?
Monica: Of course not
Phoebe: No
Chandler: Okay. I just wanted them to hear it from somebody else

در قسمت بعدی:

Joey: Hey, wouldn't it be cool if our duck and chick had a little baby? We could call it Chuck.
Chandler: Or... Dick.

:31::31:

sepehr_x50
12-03-2011, 00:12
4.06 The One With The Dirty Girl - Friends


Phoebe: (To Monica) Wow, what is with all the negativity? You sound like "Moni-can't," not "Moni-can"! (Pause) Moni-ca

Sara
12-03-2011, 17:26
دیالوگ رو به صورت ترجمه شده قرار بدیم بهتره که همه بتونن استفاده کنن .اگر هم ترجمه دیالوگ به اصل معناییش لطمه میزنه. میتونیم هم ترجمه و هم اصل دیالوگ رو قرار بدیم .

sepehr_x50
12-03-2011, 20:40
واسه اونایی که میشه درست، ولی همین دوتای بالایی مثلا من چی بنویسم؟!!
تمام زیباییشون از بین نمیره؟

*IN*
12-03-2011, 21:12
اون یارو مامور سیاهه(:31:):دکتر بیشاپ چیزی که قرار ببینید،نمیدونم تاحالا همچین چیزی دیدید یا نه،اما امیدوارم دیده باشید،امید وارم بتونید کمک کنید،مردی که توی اون اتاقه فقط همکارم نیست یکی از دوستامه.
والتر(بالحن جدی): متوجه ام،(با همون لحن ادامه میده) شما آبنات نعنایی دارید؟
(:31:)
fring
(خیلی با این کارکتر والتر حال میکن)

*IN*
12-03-2011, 23:56
+مامور اف بی آی: در نظر دارين که حالا راجع به
آقاي والوويتز صحبت کنيم؟

-شلدون:نه زياد ، اما ادامه بدين

+:مرسي
آيا شما اونو آدم مسئولي ميدونين؟

-:من به سوالتون با مدرک روشني پاسخ ميدم
از سه گانه ي ارباب حلقه هاستblue ray اين نسخه
در 9 ديسک کامل
آقاي والوويتز اون رو از من قرض گرفتن
به هاب پلاستيکي شماره3 اون آسيب رسوندن
و اون رو بهم برگردوندن
که اي کاش نميگفتم
حالا شما اونو مسئول پذير ميدونين؟

+:این از اون مواردی نیست ما دنبالشونیم

-:شما شنيدين که من گفتم بلو ری درسته؟

بیگ بنگ تئوری

*IN*
13-03-2011, 23:14
ایمی و شلدون دارن با مادر ایمی با وب کم صحبت میکنن و میخوان طوری وانمود کنن که دوست دختر دوست پسرن ...

مادر ایمی:مجدد از آشناييت خوشوقتم شلدون،راستش من حرف امي رو که گفت دوست پسر داره رو باور نکردم

شلدون:ميتونم تضمين کنم که من واقعيم و به طور مرتب با دخترتون مقاربت دارم

مادر ایمی: چي؟

شلدون: اوه بله عمليات ما مثل حيووناي وحشيه و عجيبه که هنوز هيچکدوممون آسيب نديديم

مادر ایمی: امي....اين چي ميگه؟

ایمی: تو از من خواستي دوست پسر داشته باشم مامان خب، اون اينجاست،مجبورم قطع کنم،اشتياق من به شلدون داره منو تحريک ميکنه

شلدون: اوه بله ، وقتشه. تا با واژن دخترتون عشق باز کنم

:31:
بیگ بنگ تئوری

Sara
13-03-2011, 23:20
واسه اونایی که میشه درست، ولی همین دوتای بالایی مثلا من چی بنویسم؟!!
تمام زیباییشون از بین نمیره؟
در مورد اون دیالوگ درست میگین .حرفم کلی بود !بعضی اسامی یا اصطلاحات رو اصلا نمیشه ترجمه کرد .

D o l f i n
14-03-2011, 11:28
بزرگترین خسارت ها نتیجه بهترین نیت هاست
LEGEND OF THE SEEKER

sepehr_x50
14-03-2011, 21:23
Friends - Season 4 Episode 9

جوئی متوجه معنی اسم دوست راس و چندلر نمیشه، اسم این دوست هست:
Mike Gandalf Ganderson



Joey: Why do you call him ''Gandalf''?
Ross: Hello? Didn't you read Lord of the Rings in high school?
Joey: No, I had s E x in high school

MichaelMoore
16-03-2011, 14:58
فرانک در پاسخ به شیلا که بره برای جلسه اولیا مربیان کارن|:
همه ی ما یه ترسی داریم و ترس من هم از مدرسه است..تو مدرسه یه عده آدم جانی هستش و سبک عقلایی که هنوز از واژه ای مثه"بی اعنتا به اینکه"استفاده میکنن
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
((قسمت ششم-سریال shameless))

sepehr_x50
17-03-2011, 00:29
Friends - The One With Rachel's Crush
Episode 4.13


وو! اینو حتما بخونید... چندلر و راس به تئاتر شهر (! : دی) میرن تا اجرای دوست دختر چندلر رو ببینید -- در نمایش دوست دختر چندلر با بازیگر دیگه ... بعد که این ماجرارو واسه بقیه تعریف می کنند:


Joey: Chandler, look, they're actors. They're there to do a job. Just because they work together, doesn't mean they're going to get together. I mean, just 'cause it happened with Susan Sarandon and Tim Robbins, doesn't mean it's gonna happen with them.
Ross: Oh, oh! Alec Baldwin and Kim Basinger.
Joey: Oh! Tom Cruise and Nicole Kidman.
Ross: Yeah.
Phoebe: Hey, Mel Gibson and Clint Eastwood.
Ross: They're not a couple.
Phoebe: Oh, okay, I get the game now

M3HRD@D
17-03-2011, 14:08
همه ميگن بارون ولي من ميگم عشق بازي خدا با بنده هاش!

اغما - سيروس مقدم

mo_ho
17-03-2011, 19:31
.Marshall: Barney's with Nora and lily's with Big Fudge


Barney :whoa,whoa,whoa,whoa,whoa,whoa,whoa,whoa,Big fudge."with"? I am not "with" Nora.wrong preposition.Later tonight I'm hoping to be "on" Nora,right? or "under" Nora, right? or we're all adults,I'll just say it "behind" Nora
.
.
.
How i met your mother


.................................................. ....................

دکتر لایتمن و دکتر روانپزشک در حال رفتن پیش بیمار(وین) هستن...


دکتر روانپزشک:باید بهتون هشدار بدم که یکی از مشکلات "وین" اختلالات عاطفی اسکیزوفرنی هست که به همین دلیل اغلب با کسانی که بهشون اعتماد نداره ،حرف نمیزنه.
دکتر لایتمن: چی؟ یعنی تا حالا باهات حرف نزده؟
.
.
.
lie to me

Hamid Hamid
19-03-2011, 22:42
سلام دوستان ...
يه ديالوگ خيلي خنده شنيدم تو اولين قسمت كلاه قرمزي 90 ... جايي كه آقاي مجري مي خواد كلاه قرمزي و پسر عمه زا :دي رو مجاب به خونه تكوني و كمك در خونه تكوني كنه ...

آقاي مجري_پسر عمه زا ما چرا خونه تكوني ميكنيم؟!

پسر عمه زا(مي خواد بپيچونه كمك نكنه:دي) _ بيكاريم :31:

آقاي مجري_چي؟!

پسر عمه زا_ چون بيكاريم(با اون صداي با مزه ي هدايتي)

آقاي مجري_ خب كلاه قرمزي تو به من بگو چرا ما خونه تكوني ميكنيم؟!

كلاه قرمزي_ چون كه هي كار كنيم زحمت بكشيم ... كمرمون درد بگيره ... پامون كوفته بشه ... چون پدر خودمون رو دربياريم :دي

اين تيكه مردم از خنده

sepehr_x50
20-03-2011, 21:25
واو


Friends - Season 4 Episode 18 - Rachel's New Dress


Ross: Hey!

Joey: Hey!

Chandler: Hey!

Ross: So uh, Emily called last night…

Chandler: And now you’re giving me the message?!

پی اس : امیلی دوست دختر راس هستش :31:

isbn84
22-03-2011, 21:15
اقای مجری:ببخشید
فامیل دور: جانم
اقای مجری:جسارته ها
فامیل دور: جانم ...چی شده!..
اقای مجری:چیزی نشده می خام بدونم اسمتون چی هست.
فامیل دور: اسممو می خای بدونی چیه؟یه جوری می پرسید ادم وحشتش می گیره.اسمم فامیل دوره.
کلاه قرمزی:فایمیل دور..!
اقای مجری: فامیل دوره اینها (پسرعمه اینا)؟؟
فامیل دور: نخیر..فامیل دور هستم
اقای مجری:می دونم ، فامیل دور اینها!
فامیل دور: فامیل دور اینها چیه؟ نه پسوند وسوند نداره! فامیل دور دیگه...اینها مینها نداره..نه
کلاه قرمزی: یعنی شما اسمت چیه؟
فامیل دور: اسمم فامیله!
کلاه قرمزی: اسمت فامیله؟! اونوقت فامیلت چیه؟
فامیل دور: فامیلم دوره دیگه، فامیله دور، گفتم که




برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

mehrdad_goleyakh
23-03-2011, 21:57
how i met your mother S6E19

توضیح:تلوزیون بارنی خراب شده بود و میخواستن بازش کنن.

لیلی:واسه یه پیچ گوشتی به تعمیر کار زنگ میزنی؟

بارنی:آره،یه حقیقتی بین من و ابزار آلات هستش،تنها ابزاری که بلدم چطوری ازش استفاده کنم به من وصل شده و قصد ندارم که ابزارمو بکنم تو تلوزیون.......دوباره

sepehr_x50
24-03-2011, 21:36
Friends ~ Season 4 Episodes 23

جوئی از انگلستان با فیبی در منهتن تماس میگیره....



Phoebe: I just saw somebody that looked just like you on the subway. I was gonna go over and say hi, but then I figured he doesn't care he looks like you.
Joey: that just cost me four bucks.

Hamid Hamid
26-03-2011, 22:25
سلام دوستان ...

باز هم كلاه قرمزي 90
جايي كه آقاي مجري مي خواد مثلا با يه بادكنك كره ي زمين رو براي كلاه قرمزي و فاميل دور تشريح كنه و توضيح بده...

آقاي مجري: خب ببين فاميل دور ... مثلا اين قسمت بادكنك كه روي بادكنك هست ميشه خونه ي ما... يعني خونه ي آقاي مجري! و اين قسمت هم كه زير (پايين) بادكنك هست ميشه خونه ي فاميل دور(همون دور=شهر فاميل دور:دي) ... فهميدي؟!

فاميل دور:آقاي مجري ببخشيد ها ولي اينجوري كه نميشه كه ... هه هه :دي

آقاي مجري: چرا نميشه؟!

فاميل دور: آخه اگه اينجوري بود كه شما ميگي ديگه به من نميگفتن فاميل دور كه ... بهم ميگفتن فاميل زير !!:دي (اشاره به محل خونه ي فاميل دور روي بادكنك=كره ي زمين)

Hamid Hamid
27-03-2011, 14:40
سلام دوستان ...
باز هم از سريال محبوب من ... كلاه قرمزي 90 !:دي

اون پست قبلي رو كه خونديد ... همونجا كه آقاي مجري داره فرضياتي رو به طور مثال از كره ي زمين ميگه به كلاه قرمزي و فاميل دور... با همون بادكنك...

حالا اينجا مي خواد يه چيزي بكشه رو بادكنك كه يهو بادكن ميتركه !! و همه چيز روش خراب ميشه ... از خونه ي فاميل دور و آقاي مجري بگيريد تا بقالي و مدرسه ي كلاه قرمزي :دي و ...
تا بادكنك ميتركه فاميل دور زهر ترك ميشه و به حالت غش دراز ميكشه و ميگه:

_ آقاي مجري چرا اين بادكنك رو تركوندي؟! هان؟! اين همه براي من مثال زدي و ذهنيت جديد از كره ي زمين و محل زندگيمون ساختي ... اونوقت يهو زدي همه رو تركوندي:دي ... من اون ذهنيت قبليم نسبت به زمين رو فراموش كرده بودم ... همه ي ذهنيتم روي اين بادكنكه بود ... كه ديگه الان تركيده كه !! من ديگه هيچ ذهنيتي از كره ي زمين ندارم آقاي مجري ... چرا اين كار رو كردي ... حالا منه بي ذهنيت چكار كنم؟! :دي

Morteza4SN
28-03-2011, 02:40
سلام به همه بچه های فامیل مخصوصا از نوع دور !
از کلاه قرمزی 90

آقای مجری داره در مورد محبت و با عشق و علاقه صحبت کردن با همدیگه حرف میزه ...
آقای مجری : یه کلماتی هست که این کلمات تاثیر عجیبی داره وقتی ما بکار میبریم ! کلماتیه که محبت توش هست...

فامیل دور : الان آقای مجری حرف از محبت میزدین حرف از کلمه های محبت دار میزدین من یاد دور افتادم !
اونجا اصلا همیشه با همدیگه با محبت صحبت میکنیم اینجا کم من شنیدم ... میخواستم بگم که یه خورده اونجا ما چیز میکنیم ، اینجوری انقد از این حرفا و لوس بازیا نمیزنیم ، جدی جدی کار انجام میدیم ما به جای اینکه حرف بزنیم عمل میکنیم خیلی وقتا ... ابراز محبت کنیم حرفی نیست که ، باید که با عمل همراه باشه ، مثلا ما نوشابه باز میکنیم ، در نوشابه رو که باز میکنیم خودش میفهمه که داریم محبت میکنیم بله !

آقای مجری : نه من دنبال یه کلماتی میگردم که این کلماتو که میگیم اون کسی که اونطرف هست میفهمه که ما دوستش داریم شما چی بکار میبری ؟ ...

فامیل دور : بله ما اون کلماتم داریم خیلی زیاده مثلا میگیم که "درِ قلب من" ، "درِ چشم من" ، "دستت لا در نمونه هیچوقت" ... ولی بیشترش عملیه دیگه ، مثلا در یخچالو که برا یکی باز کنیم دیگه خیلی محبت کردیم بهش ...

پسر عمه زا : ولی بنظر من با صدای رسا بگیم بهتره ... ما میگیم هی قربونت برم هووووو ...

کلاه قرمزی : میخوای که منو پسر عمه زا جان مسابقه بدیم هر کی بهتر بود اونوقت جایزه بده ...
کلاه قرمزی : پسر عمه زا جان قربون شلک ماهت برم ، چه موهای قشنگی چه چشایی گل پسر جان .
پسر عمه زا : ای قربان دماغت برم کلاقرمزی هوووووو
کلاه قرمزی : قند عسل ، شیکردون ، نمک من ، قربونت برم
پسر عمه زا : ای تف دونت همش گرم باشه هوووووو
... ای لنگت دراز رات کوتاه هووووو ... هی خرت از ماشین آقای مجری تند تر بره هوووووووو
کلاه قرمزی : ای قربونت برم ، شوکولاتای عالم به پات بریزن ...


* * * *

خانم همسایه میخواد بره سفر و چون نسبت به گلهاش خیلی حساسه همه رو آورده خونه کلاه قرمزی اینا :
نگاریان (نگار جواهریان :دي) : ببینید این گلدون خیلی روی حرف بد حساسه ... اگه بهش بربخوره یه وقتی، بوی بد میده!
فامیل دور : این که خودش بی تربیته چجوریه که ...
پسر عمه زا : آقای مجری اجازه ، فردا این گلدون بو بده نگی تقصیر کلاه قرمزی بوده ... هی نگی ای پسر عمه زا بو میده ..
نگاریان : اگه هر روز فقط یه دونه سلام صبح بخیر به این گلدون بگین خوشحال میشه
آقای مجری : باد بگیر ... از این گل یاد بگیر !
پسر عمه زا : که بو میده ؟

نگاریان : این که دستمه یک بنفشه ی آفرقاییه !
پسر عمه زا : نخور ببعی او مهمان خارجیه نخور !
نگاریان : این یه بشقاب داره برای زیرش که اونجا توی اون کیفشونه ... که باید بشقابشو بذارید زیرش ، توی بشقاب آب بریزید این ریشه هاش خودش آبو میکشه بالا و سیراب میشه ..
کلاه قرمزی : یعنی گلدونو پشت و رو کنیم پشتش آب بریزیم ؟
نگاریان : نه نه یعنی توی بشقابی که زیرشه آب میریزیم . اون خودش آبو میخوره ...
پسر عمه زا : میگم آقای مجری اجازه مام اگه بشقاب بذاریم زیرمون سیر میشیم ؟

نگاریان : اینم (بیلچه) بذارین تو جیبتون چون این همه جا باید همراتون باشه ... یوخت یکیشون از خاک میاد بیرون ... اون باید همراهتون باشه ...
کلاه قرمزی : ئه یعنی آقای مجری میره مهمونی میخواد عیدی بده دست میکنه جیبش پول دربیاره بیل در بیاره بده بچه مهمون ؟!
پسر عمه زا : نه کلاقرمزی جان با ای آجیل برمیدارن !

نگاریان : ببخشید یه دقه اگه ممکنه من تنها خصوصی با این گلدون صحبت کنم ...
آقای مجری : همه روتونو بکنید اون ور ...
نگاریان : ببین تو اگه صبح اومدن بهت آب بدن من نبودم نکنه یوخت تف کنیا ! من نیستم عصبانی نشی تف کنی!
(همه باهم میخندن : هه هه هه ...)
فامیل دور : گلدون تفو ندیده بودیم ...
پسر عمه زا : آقای مجری اجازه ، ای که بو میده اونم که تف میکنه بعد شما به ما میگی بی ادب ؟!
...
پسر عمه زا : نگاریان ! ای بو داد سیفونش کجایه ؟
نگاریان : باز حرف زشت زدین ؟
پسر عمه زا : ای بو میده من حرف زشت زدم ؟

آقای مجری : این (گلدون) مورد خاصی داره که باش خصوصی صحبت کردین ؟
نگاریان : شما به رووش نیارین اصلا ! ... ولی یه نفر هست که با سایه اش قهره اینجا با سایه اش دعواش شده !
آقای مجری با اشاره به گلدونه : اینو میگین ؟!
کلاه قرمزی : نه نه منو میگه ! ببین من یه بار با سایه ام دعوام شد جلو دیفال بودم با لگد زدم تو شکم سایه ام پام درد گرفت ولی سایه ام هیچی !!
پسر عمه زا : منم یک بار دعوا کرده با سایه تو کلاقرمزی !
کلاه قرمزی : اونوقت ما باید چکارش کنیم ؟
پسر عمه زا : ما باید سایه شه با تیر بزنیم !
کلاه قرمزی : میخواین که ما رو بهش معرفی کنین که ...
نگاریان : من باید تک تک شما رو معرفی کنم شما باهاش رو بوسی کنید !
کلاه قرمزی : روبوسی ؟! تیغ داره !! میره تو لبمون اونوقت چجوری غذا بخوریم ؟
پسر عمه زا : ای که تف میکنه که چجوری بوس بکنیم ؟ فقط ببعی میتونه بوس کنه !
فامیل دور : چی شده؟ ببعی کیو میخواد بوس کنه ؟ من یه چیزایی شنیدم اینجا ، ببعی منو بوس کنه من میدونم با شما ها ! ... این بره منو ماچ کنه من ناراحت میشما !
...
فامیل دور : فقط ساعت چنده ؟ من فکر کنم ساعت باز کردن بره است. روزی سه چار ساعت باید باز بمونه ، این بیس سی تا برگ بیشتر نمیخوره هر بار .
آقای مجری : این حرفا چیه میزنی ؟ حالا یه دونه برگ بی خاصیت ماله یه چیزی باشه میخوره آدم گفتن داره ...
نگاریان : اصلا این حرف درسته؟ ... اصلا این چه طرز حرف زدنه؟
پسر عمه زا : خب بذار یه برگ بخوره عوضش کود میده ایناره !
ببعی : واااای ... بعععععع !

Hamid Hamid
28-03-2011, 09:01
سلام دوستان ...
ماشالله اين كلاه قرمزي تاپيك رو فتح كرده ...

اينجا جايي هست كه آقاي مجري به اتفاق پسرخاله و كلاه قرمزي و پسر عمه زا :دي مي خواد بره خونه ي استادش ... بعد پسر خاله يدونه تقديرنامه داره كه مي خواد نشون استاد بده ... كلاه قرمزي هم يه كارت 100 آفرين :دي انداخته گردنش ... پسر عمه زا هم يه كارت ضمانت نامه !!

آقاي مجري_ كلاه قرمزي اين چيه گردنت؟!
كلاه قرمزي_كارت 100 آفرينه ديگه ...
آقاي مجري_پس چرا روش نوشته ساسان؟!!
كلاه قرمزي_خب براي ساسانه ديگه:دي ... آخه تو امتحانا من همش بهش ميرسونم اونوقت ساسان بيس ميشه و كارت ميگيره ...
آقاي مجري_پس تو خودت چرا بيس نميشي؟!!
كلاه قرمزي_ديگه !!!

حالا كارت ضمانت رو تو گردن پسر عمه زا ميبينه ...

آقاي مجري_اين چيه گردنت؟!
پسر عمه زا_ كارته(Karta ) خيلي آفرين (به تقليد از كلاه قرمزي)
آقاي مجري_چي؟!
پسر عمه زا_كارت هزار آفرينه !!(Afarina)
آقاي مجري_اين كه ضمانت نامس پسر عمه زا !!
پسر عمه زا_ ها؟! ضمانت نامه چيه ديگه؟!
آقاي مجري_اين كارت رو كارخونه ها وقتي يه چيزي رو توليد ميكنند ميزنن بهش كه يعني اين محصول خوبي هست!
پسر عمه زا_ آهان!! خب اينه به منم زدن كه يعني منم پسر عمه زاي خوبيم ... ها :دي

Kurosh
28-03-2011, 20:05
این روزها همه کلاه قرمزی می‌بینند، شما چطور؟! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



فامیل دور و آقای مجری دارن حرف می‌زنن که یهو پسر عمه زا چشمش می‌افته به فامیل دور و قاه قاه می‌زنه زیر خنده !! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
- این داره به من می‌خنده؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
- پسر عمه زا چرا داری می‌خندی؟! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
- آخه قیافه‌اش شبیه این نونواها و بناها شده ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
- ها؟! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
- میگه که با این لباس شبیه نانوا‌ها و بنا‌ها شدی فامیل دور! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
(فامیل دور هم قاه قاه می‌زنه زیر خنده و میگه)
- منو میگی؟! ها! بگو بگو، پسرعمه‌زا الان من چه جوری شدم؟! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
- (پسرعمه‌ زا) آقا یه دو تا نون به ما بده! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
- (کلاه قرمزی) آقا برو ته صف نوبتیه! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
...
(بعد از چند دقیقه، فامیل دور می‌پره وسط حرف آقای مجری که داره قصه میگه، پسر عمه زا میگه)
- تو بگیر بخواب، صبح پخت داری![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Hamid Hamid
28-03-2011, 20:37
این روزها همه کلاه قرمزی می‌بینند، شما چطور؟!
ما هم همانطور :31:

اول اين قسمت جديد كلاه قرمزي ... آقاي مجري مي خواست در مورد مهمون و آداب رفتار با مهمون صحبت كنه ... از فاميل دور پرسيد كه چطور بايد با مهمون رفتار كنيم؟!

فاميل دور_ ببنيد آقاي مجري وقتي كه مهمون مياد اول در رو وا ميكنميم !! بعد مهمون مياد تو ! و بعد در رو ميبنديم !
آقاي مجري_ فاميل دور شما هم كه همه چيز رو با در ميگي... هرچي ازش ميپرسي با در جواب ميده ...
فاميل دور_خب آقاي مجري حتما در داره ديگه ... شما ميگي مثلا قاشق كجاست؟! من ميگم در كشو !! و وا كن همونجاست :دي

آقاي مجري_ ببنم تو اصلا خاطره اي داري كه بي در باشه ؟!
فاميل دور_ بله آقاي مجري ... ما يه شب رفتيم يه كاروانسرايي خوابيديم ... دزد اومد در كاروانسرا رو دزديد ...
آقاي مجري_ اي بابا اين كه باز در داشت !!
فاميل دور_ نه ديگه صبح كه پاشديم در نداشت ... دزد در رو برده بود ديگه ... هه هه :دي(اين خنده هاش باحاله)
آقاي مجري_خب از يه چيزي خاطره بگو كه در نداشته باشه ... مثلا از دريا !!
فاميل دور_ آقاي مجري ببخشيدا اما دريا كه در داره ... داري ميگي دريا ... نميگي پنجره يا كه ... هه هه ...

piremard
28-03-2011, 22:08
بارنی :

لِجند ..... صبر کن .. .. منتظرش باش ... آ آ ... داره می آد ... دری :38:


منظور کلمه ی لجندری هست با غلظت در معنا :31:
سریال چطور مامانتونو ملاقات کردم

Lady Negar
29-03-2011, 11:54
پست بالا منو یاد قسمت اولHow I meet Your Mother
فصل4 انداخت که بارنی سعی در جلب توجه رابین داشت:

رابین:چرا اینجوری رفتار میکنی?
بارنی:چطوری؟
رابین:زیادی خوب و نجیب شدی...یکمی منو میترسونه!
عوضی باش , ناجور باش....بارنی باش!!!!:27:
بارنی:من بارنی هستم...
و فکر میکنم امشب قراره دل...منتظرش بمون....فروز باشه!
دلفروز!!!
and I think tonight is going to be de..wait for it...lightful!
Delightful!!!:31:

Hamid Hamid
29-03-2011, 17:28
سلام دوستان :دي

يه ديالوگ ديگه مي خواستم بگم از كلاه قرمزي 90 !

آقاي مجري داره صحبت ميكنه و تازه پسر عمه زا رو بخاطر خوردن تخم مرغ رنگي ها دعوا كرده... آخه پوستشون رو پيدا كرد .بقلشم كلاه قرمزي وايساده

آقاي مجري_ خب بچه ها ببينيد( ادامه ... )

اينجا همزمان كلاه قرمزي پشتش رو كرده به آقاي مجري داره قر ميده :دي ميرقصه و اين جملات رو به حالت آهنگين ميخونه :

_ شوكولاتارم كه خورديم پوستش رو نديد ... شيرينيه لوله ايم كه خورديم ... سمنو هم كه پوست نداشت اونم خورديم ...سنجدارم كه خورديم ... لي لي لي ... شيريني لوله ايم كه پوست نداشت...

آقاي مجري_ببينم چي خوردي؟!

كلاه قرمزي_ ااا هيچي آقاي مرجي !! ميگم آقاي مجري چه خوراكي هايي هست كه نه پوست داره نه هسته؟!

آقاي مجري_چي؟! ... ببينم نكنه رفتي اون سمنو رو خوردي ... آخه كم شده...

كلاه قرمزي_ شايستي ظرفش شكسته ... به ما چه !! اون سوسيسه رو هم شايد كسي خالي خورده ... سرخ نكرده كه :دي

*IN*
30-03-2011, 18:34
Ross: what are you doin here
Paolo: i do racel

frinds se2 ep1

Hamid Hamid
30-03-2011, 22:20
امشب سريال پايتخت يه ديالوگ خيلي خنده دار داشت ...
پليس اومده بود تو كاميون و هي معمولي اينا سر و صدا ميكردند ...

پليس_ آقا لطفا ساكت باشيد بذاريد ما به كارمون برسيم

نقي_ چشم آقا ... من و خانوادم هر كمكي از دستمون بر بياد انجام ميديم براي شما

ارسطو_ بله جتاب سروان ... من خودم پايه يك دارم ... پايه يك ... در خدمتم !!!

.................................................. .........

يه جاي ديگه:

پليس_ لطفا خيلي معمولي باشيد

نقي_ آقا ما كه همه معمولي هستيم(اشاره به اسم خانوادگي)

ارسطو_ راست ميگه... فقط من غير معموليم ... اينا همه معمولين :دي

piremard
31-03-2011, 03:12
(پدر جِف قرار پس از سالها او رو ملاقات کنه . تو سالن انتظار بیمارستان برتا می خواد به جف روحیه بده . در حالیکه جیک اعصاب بازی نداره )

بــِـرِتا : ببین . من الان می شم جای اون مثلا ... سلام من بابای جف ام !
جــِـف : سلام ... سلام بابای جِف . من بابای برتا هستم .
- : چی شد ؟ واسه چی ؟
- : خودمم نمی دونم . مست کردم . کاندومم نداشتم . مامانشم زد بسرش تا دو کلام اوئینگ-بوئینگ شنید !
- : اِ .. ، آخی . ای کاش منم حرفی داشتم . اما خب منم کپی پسرم یواشکی همجنسباز هستم .
- : ای آقا این حرفا چیه . خواهش می کنم . شما داری با یه مردی حرف می زنی که با مامان برتا رو هم ریخته . من اصلا الگوی انسانی ندارم !
- : خب نظرت چیه . بیا یه دور رقص کنیم . من کلاگیس می کشم سرم !
- : کارت تموم شد ! شما بازداشتی ! من یه پلیس مخفی هستم .
- : همجنس باز بودن که جرم نیست .
- : چرا اینجا تو ایران هست !
- : نه وقتیکه ما تو منطقه ی سبزیم .
- : اون عراقه احمق جون !
- : خب اصلا من چه می دونم . من بابای الاغه همجنس باز جف وینگر ام !


توضیح :


اونجاییکه برتا می گه من کلاه گیس می کشم سرم .... منظورش روحیه گی بودن جد و آباد جف هست
اوئینگ-بوئینگ منظور صدای فنرهای تختخواب هست .


سریال انجمن :40:

M3HRD@D
07-04-2011, 16:20
قهوه تلخ
بلوتوث : قبله عالم فرض کنید یه نفر 1 سکه داره یه نفر 100 سکه شما از کدوم سکشو میگیرین ؟
جهانگیر شاه : از اونیکه یک سکه داره .
مستشار با تعجب میپرسد : چرا آخه دلیلتون چیه ؟
جهانگیر شاه : اونیکه یکصد سکه داره " آدم پر قدرتیه حتما" کلی آدم دور و برشه نمیشه رفت طرفش که , ولی اون...یکه یک سکه داره میزنیم تو سرش و اون سکشو میگیریم.

M3HRD@D
10-04-2011, 23:32
یکی از دیالوگ ماندگار سریال پایتخت"حق شه الان بزنم دهن منه پاره کنم.":31:

Hamid Hamid
11-04-2011, 20:43
كلاه قرمزي 90 :دي

جايي كه آقاي مجري و شخصيت ها مي خوان ورزش كنند.

آقاي مجري_ خب بچه ها حالا فرض كنيد اينجا ما يه جوب داريم و مي خوايم با اين جوب فرضي ورزش كنيم و از روش بپريم...

فاميل دور_آقاي مجري خيلي ببخشيد اما ميشه من نپرم؟! هه هه :دي

آقاي مجري_چرا فاميل دور؟!

فاميل دور_ آقاي مجري نيست كمرم درد ميكنه... اينه كه ميترسم پرت شم تو جوب(جوب فرضي:دي) و لجني و كثيف بشم ...

آقاي مجري(با خنده)_ باشه شما نپر...

پسر خاله_ بذار من برم كمكش...

آقاي مجري_كمك كي؟!

پسر خاله_ فاميل دور ديگه !! گناه داره خب !! كمرش درد ميكنه !! ميوفته تو جوبا :دي


پ.ن: توجه كنيد دوستان... اين جوب ... كاملا فرضي بود :دي

M3HRD@D
11-04-2011, 22:26
نیما:‌ نفت یه چیز به درد بخوریه. در واقع ثروت ملیه. منبع انرژیه.
- داموس:‌ جناب مستشارالملک! ثروت که ملی نمی‌شود. ثروت متعلق به قبله عالم است!

قهوه تلخ

Sayam
13-04-2011, 12:11
مختارنامه:

1- مختار خطاب به شیخ:
در کاری که به آن جاهلی دخالت نکن...

2- مختار :
عشق علی به بازوانم قدرت می دهد..

3- ابراهیم:
نقل است عباس وقتی به رود رسید سخت تشنه بود اما آب نخورد....

Sayam
14-04-2011, 18:02
سلام... البته ببخشین دوتا پست پشت سر هم از من شد... اما یک دیالوگ بامزه یادم اومد حیفه نگم....

پایتخت:
بابا پنجعلی خطاب به پسرش:
نقــــــــی، اینم زن بود گرفتی؟؟؟
لیلا می بود عین پلنگ می پرید تو دریا...

*IN*
16-04-2011, 15:31
Dr Cox : Dr Benson was my mentor.Don't do that annoying thing.
J.D : What annoying thing?
Dr Cox : When you talk.
J.D : Come on...
Dr Cox : See there it is how does that not drive you crazy?


Scrubs

M3HRD@D
16-04-2011, 16:44
بابا اتی: من همه ی عمرم سعی کردم که با شرف زندگی کنم. نمیدونم چرا اخر عمرم اینقدر بی شرف شدم. ![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](37).gif

قهوه تلخ

*IN*
17-04-2011, 23:10
دکتر کاکس : خفه شو ،خفه شو و کاملا خفه شو.
جی. دی. : من که چیزی نگفتم!
دکتر کاکس : میدونم تو چیزی نگفتی ولی من از گفتنش به تو لذت میبرم...

Scrubs

Sayam
18-04-2011, 10:17
مختار خطاب به شمر:

من عمرم را حرام هم سخنی با سگی چون تو نمی کنم.... سگی که نفسش نجس است...
.
هر چند قیاس تو با سگ، جفاییست به این حیوان با وفا... تو از سگ هم کمتری...

piremard
18-04-2011, 12:18
s4e15 بی.بی.تی
(بعد از تماس پیرزنه میلیارد به لئونارد )

لئونارد : ازم خواست باهم شام بخوریم و درباره ی تحقیقات من صحبت کنیم
شلدون : تمام مدت شام ، حرف بزنین راجع به تحقیق تو ؟!
کجا می رین حالا ؟ درایو ترو *، جَک اینه باکس [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


* drive through رستورانهایی هستن که مشتریان بدون پیاده شدن از وسیله نقلیه در چند ثانیه هم سفارش می دن و هم بهمان سرعت پنجره ی دیگری تحویل می گیرن و براهشون ادامه می دن . جک-این-باک از قدیمی ترین این رستورانها هست .

M3HRD@D
18-04-2011, 19:44
باز هم دیالوگ دیگری از سریال پایتخت به ذهنمان خطور کرد
جای که ارسطو از نقی و هما میخواد که برن گلرخ رو براش خواستگاری کنند.

ارسطو: تو برو یک کلام،دو کلام،سه کلام ازش نظرسنجی کن ،مثبت،منفی،روبه بالاست،روبه پایین،حتما..[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](37).gif

Dark Shine
19-04-2011, 12:47
هومر:من از ساخته ی خودم تنفر پیدا کردم،حالا میدونم خدا چه حسی داره!

*IN*
19-04-2011, 13:01
پایتخت

ارسطو : خانوم این خیابون گنجیشک(؟) کجاست؟؟؟
زنه : کجا بهتون آدرس دادن؟؟؟
پنجعلی : باغ وحش
:31:

M3HRD@D
19-04-2011, 14:08
من یک روز گرم تابستان دقیقا یک روز 13 مرداد حدود ساعت 3 و ربع کم بعد از
ظهر عاشق شدم. من که پسر آقا جان بودم عاشق لیلی دختر دایی جان ناپلئون
شدم. عینا مثل اینکه پسر چرچیل عاشق دختر هیتلر بشه.

سعید کنگرانی در دائی جان ناپلئون

Hamid Hamid
19-04-2011, 20:17
كلاه قرمزي 90 !!
هي اينا يادم مياد : دي

جايي كه فاميل دور مي خواد آشپزي ياد بده !!

آقاي مجري_ خب فاميل دور براي بيننده هامون توضيح بده كه چه كار ميكني.

فاميل دور_ بله آقاي مجري... ابتدا ميريم و در يخچال رو باز ميكنيم‌! سپس در قسمت فريزر رو باز ميكنيم !! در كشوي گوشت رو باز ميكنيم !! بعد از اون گوشت رو برميداريم و در يخچال رو ميبنديم !! اي واي ببخشيد ... در كشو و در قسمت فريزر باز موند...پس در يخچال رو باز ميكنيم و اون 2 در باقي مونده رو ميبنديم !!!

سپس كيسه فريزر گوشت بيرون آورده شده را !! درش رو باز ميكنيم... گوشت رو مياريم بيرون ... در كيسه ي فريزر رو ميبنديم !!...

(ابنجا آقاي مجري از استفاده ي اين همه كلمه ي در تعجب كرده و داره برو بر نگاه ميكنه فاميل دور رو)

فاميل دور _ چيه آقاي مجري؟! فك كردي ما آشپزي بلد نيستيم؟!! نه آي مجري... درسته كه نخورديم نون گندم... ولي ديديم كه دست مردم آي مجري ... هه هه هه :دي (اينجا خودش از خنده غش ميكنه : دي)

sepid12ir
22-04-2011, 20:26
میگن قلب آدم مثل دو تا اتاق دیوار به دیوا میمونه
که تو یکیش غم و تو یکیش شادی زندگی میکنه. یعنی غم و شادی، همسایه دیوار به دیوار همن
به همین خاطر ِ که میگن، یواش بخند که نکنه تو اون اتاق، غمو بیدار کنی

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


زیر تیغ

Hamid Hamid
22-04-2011, 21:34
سلام دوستان...

يه ديالوگ بگم از افتخار تلويزيون كشورمون ايران ... يعني سريال دايي جان ناپلئون !!

توضيح:جايي كه آقا جان باعث دعواي دوست علي و زنش شده و دوست علي شبانه فرار كرده و با حال زار اومده خونه ي دايي جان !!

دوست علي_ آخ ... واي... حالم خيلي بده ... زنيكه ي ديوانه نزديك بود ببره : دي

دايي جان_ من ميدونم اين آتيش ها از زير سر كي بلند ميشي... تقصير شوهر خواهرمه(پدر سعيد_آقا جان) ... اون مرد خبيث ! ميدونه كه من چقدر دوست علي رو دوست دارم و ميدونه كه دوست علي مثل ناموس من ميمونه !! ميدونه كه دوست علي فاميل منه و مثل خواهر و مادرم و مثل ناموسم !!براي من عزيزه : دي

پ.ن: به كاربردن اين ناموس خيلي باحال بود براي دوستعلي : دي

M3HRD@D
23-04-2011, 12:50
نقـــــــی : خدا تو با من مسله ای داری هـــــا نه اکه مسله ای داری بگو زن بچه من گناهی نکردن که...

پایتخت

Sayam
23-04-2011, 14:38
آقای دکتر، جون منو ازم بگیر... نفسمو بگیر.. همه ی دنیامو بگیر... تا آخر عمر غلامت میشم... فقط زنم از اون در سالم بیاد بیرون....
ستایش- قسمت دیشب

*IN*
23-04-2011, 14:55
dr.cox: idiot says what?
j.d. : what?
dr.cox: idiot says what?
j.d. : what?
dr.cox : atta boy.

دکتر کاکس: خره میگه چی؟
جی.دی.: چی؟
دکتر کاکس: خره میگه چی؟
جی.دی.: چی؟
دکتر کاکس : آفرین پسر...
:31:


scrubs

Dark Shine
23-04-2011, 15:33
Prison Break
T-bag : خیلی گرم نیست ؟
این یارو صبح که بیدار شد سفید بود :31:

M3HRD@D
26-04-2011, 17:17
به نظر من یه خونه هرجایی میتونه باشه. میتونه بالای یه ساختمون بلند باشه. میتونه توی یه کوچه قدیمی که زیر یه بازارچه‌ست باشه. میتونه بزرگ یا میتونه کوچیک باشه. میتونه برای هرکس مفهومی داشته باشه یا هر رنگی داشته باشه. میتونه به رنگ آجر یا به رنگ شیشه و سنگ باشه. میتونه رنگ قرمز یا به رنگ...
ولی من... یعنی بهتر بگم ما، معتقدیم خونه هرچی که باشه، باید سبز باشه. بله، سبز و همیشه سبز...

(زنده یاد خسرو شکیبایی): خانه سبز

Hamid Hamid
27-04-2011, 13:17
دايي جان _ ممد آقا سيم كش بياد دوماد ما بشه؟! كي اين ننگ رو تحمل ميكنه !!

اسدلله ميرزا _ خب آقا با اين وضعيت قمر( كم عقل + باردار : دي) پس مي خوايد پسر فلان الدوله و فلان الممالك بيان خواستگاريش : دي


...................................

جايي ديگه مربوط به همين قمر و خواستگاري:

اسدلله ميرزا_ ببينم مش قاسم به نظرت آسپيران غياث آبادي قبول ميكنه كه ما قمر رو ببنديم به ريشش؟!

مش قاسم_ نميدونم آقا جان ! اما ما تو غياث آباد يه همچين كاري رو (گرفتن زن باردار) بي ناموسي ميدونيم : دي.حالا نميدونم شايد اين آسپيران خيلي وقته تو شهره و راضي به اين بي ناموسي بشه : دي

اسدلله ميرزا_ خيلي هم براش بد نيستا !! چند روز مفت مفت ميخوره و چند بارم مفت مفت ميره سانفرانسيسكو : دي

دايي جان ناپلئون !

M3HRD@D
29-04-2011, 11:59
اگر مي داني در اين جهان كسي هست كه با ديدنش رنگ رخسارت تغيير مي كند و صداي قلبت آبرويت را به تاراج مي برد
مهم نيست كه او مال تو باشد
مهم اينست كه فقط باشد
زندگي كند
لذت ببرد...

مدار صفر درجه

legolas 224
30-04-2011, 14:09
مهران مدیری : آه خدای من :31:
خودتون میدونین دیگه :31:

M3HRD@D
01-05-2011, 23:53
شوهر است ،شوهره واقعی ،مال ه ماست...

سحر جعفری جوزانی :قهوه تلخ

M3HRD@D
02-05-2011, 14:31
یکی از دیالوگ های زیبای حامد بهداد عزیز در سریال سایه آفتاب که چند سال پیش پخش میشد:


مرشد ، من پدر ندارم . . . رفيق ندارم . . . پول ندارم . . . جون ندارم . . . خيلي بيچارم . . . . .

Sayam
02-05-2011, 20:37
آره سایه آفتاب قشنگ بود یادش بخیر...
یه دیالوگ دیگه هم حامد بهداد داشت اون موقع ها خیلی از خوشم اومد...
عل آقاست... علی ماهه.... من نوکرشم...
این دیالوگو اون موقعی میگفت که میخاست با علی آشتی کنه... با لحن خاصی میگفت... بعدش هم که مرد و علی رو صدا زد و علی از زورخونه اومد بیرون... صحنه ی قشگی بود. آدمو یاد فیلمای زمان قدیم مینداخت.
یک نکته ی دیگه که برای من جالب بود این بود که مادرش رو میگفت حاج خانوم.

piremard
05-05-2011, 02:51
پیرمرد خطاب به شاگردش می گه : اگه نمیخوای با او دست بدی ، روی زانو بیافت !

یعنی : او اینقدر فرد با قدرتی هست که یا باید دوست او باشی یا بنده اش !

سریال جَنگ پول

*IN*
07-05-2011, 12:59
k
+:You said I was very special to you.
- : You were.
+: Yeah, me and three other women.
- : I said you were special, not unique.

two and half man

Sayam
07-05-2011, 14:27
+ بینم دکتر، تو تا حالا شنیدی میگن هرچی خدا بخاد همون میشه؟
- آره شنیدم...
+ پس حالا اینم بشنو: هر چی زن بخاد همون شده...
- ببخشین من منظورتونو نفهمیدم..
+ زکی... خودمم نفهمیدم... :31:
...ستایش...

M3HRD@D
08-05-2011, 10:41
مستشار: بسیار خب. کاری ندارین با من؟

صدراعظم: کجا؟ مرحله بعدی نقشه رو بگو.

مستشار: مرحله بعدی باید غوله رو بکشی! خب؟‌ شما تا همین جا سیو کن من برم پهلوی قبله عالم ببینم چه خاکی باید تو سرم بکنم!

صدراعظم: الآن پیش اون نرو. اون غول مرحله آخره!

قهوه تلخ

legolas 224
10-05-2011, 23:28
نازخاتون : مستشار شما 3 کار اشتباه کردی
یک من به دروغ گفتی ،دو و سه :31:
قهوه تلخ

M3HRD@D
11-05-2011, 23:05
مستشار: ببینید. در سال نو شکوفه‌ها می‌شکفند، غنچه‌ها باز می‌شند و پرستوها به لانه بازمی‌گردند و می‌خونند.

جهانگیر شاه: آو! اینایی که گفتی پسرزان؟!

مستشار: کیا؟

جهانگیر شاه: همین غنچه و پرستو و بچه‌ها دیگر!

قهوه تلخ

M3HRD@D
12-05-2011, 18:03
رضا(حامد بهداد):نا رفيقي ديدم عزيز ، نا رفيقي از كسي كه قسم راستم بود. وگرنه مريض نيستم كه تو اين دنياي كثافت ، طلاي رفاقتُ بدم به مس بي كسي.

سايه آفتاب

Little Sparrow
13-05-2011, 09:00
Supernatural S06E20:

در این دیالوگ کستیل داره داستانش رو روایت می کنه و توی این داستان با ریچل داره صحبت میکنه.

Rachel:What does God want?
Castiel:God wants you to have freedom
Rachel:But what does he want us
to do with it?
Castiel:"If I knew then
what I know now...
I might have said..."
"It's simple.
Freedom is a length of rope.
God wants you
to hang yourself with it."
-------------
ریچل:خدا چی می خواد؟
کستیل:خدا می خواد که شما آزادی داشته باشید.
ریچل:ولی از ما می خواد باهاش چیکار کنیم؟
کستیل:(اگر اون موقع چیزی رو که الان
می دونم،میدونستم ممکن بود بگم:
"ساده است.
آزادی یه طول طنابه،
خدا می خواد خودتون رو باهاش دار بزنید")

موفق باشید.

*IN*
14-05-2011, 15:14
Mia: Well, just so you know, I'm not
with you for your house or your money.

میا : فقط برای اینکه بدونی،من نه برای پولت با توام نه خونت

Charlie : So it's the car.

چارلی: پس برای ماشینه

Mia: Why would I care about your car?

میا : چرا باید ماشینت برام مهم باشه؟

Charlie : It's an $80,000 Mercedes.

چارلی : چون این یه مرسدس 80000 دلاریه

Mia: Yeah, so? What does it do
that other cars don't do?

میا: خوب چی کار میکنه که ماشینای دیگه نمیکنن؟

Charlie : It costs $80,000

چارلی : قیمتش 80000 دلاره!

_____________
+ : So, dear...
Jake : What?
+ : Do you see anything you like?
I don't know. What's venison?
+ : Deer.
Jake : What?
+ : Deer.
Jake : What?
+ : Deer. D-E-E-R.
Jake : What? W-H-A-T.
+ : What's wrong with him?
Alan : Jake, it's... It's the deer،in the forest, like... Like Bambi.
Jake : Oh, cool, let's eat Bambi.

two and half man

frnsh
15-05-2011, 19:26
بابا اتی: خیلی دختر خوبی بزرگ کردیا، بانو، گل، زیبا، خوش صحبت، کدبانو، مثل خر کار میکردیا! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بابا شاه: قلبیم، قلبیم!
بابا اتی: بابا تو اعصاب نداری امروزا! زیاد رو فرم نیستی. بذار من فردا میام راجع به اسم بچمونم با تو حرف میزنم! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بابا شاه: گمشیوویویایااااا! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بابا اتی: نه! چه اسم بدی انتخاب کردی! گمشییییااااا!...اصلا!.. گمشیه! بیا اینجا! نه اسم خوبی نیست! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Sayam
19-05-2011, 12:14
سلام...

چند سال پیش یه مجموعه ی طنزی میومد اسمش یادم نیست اما یه دیالوگ خنده دار داشت هنوز یادم مونده... (به خاطر چندشی بودنش ببخشین....)

امیر جعفری: ای بابا، شما که باز مسواک منو زدین...!!

فتحعلی اویسی: صحبت نکن... مسواک تو به درد نمیخوره.. مسواک فقط مسواک دخترم... مسواک تو رو یه چند باری باید روی سنگ دستشویی بکشم تا راه بیفته.... :31:

charlize
20-05-2011, 02:48
یه دیالوگ فان از Battlestar Galactica فصل 2 و قسمت 17...
طرف میره تویه جمع و یه سوال میکنه اما کسی جواب نمیده..
بعد میگه:
"چرا اینقدر شلوغش میکنید؟! یکی یکی حرف بزنید تا بفهمم چی میگید!"[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

isbn84
21-05-2011, 10:09
تریسی: نبوغ من غیر قابل چشم پوشیه، من یه چیزی تو مایه های" موتزارت " هستم. تو هم اون یارو هستی که همش بهش حسودی می کرد.
فرانک: "سالیری"؟
تریسی؟ نه ،خیلی ممنون ، صرف شده.

(فکر کرد "سالیری" یه نوع غذاست)
30rock

M3HRD@D
22-05-2011, 16:16
این ملک بیش از شعر به شعور محتاج است ...

قهوه تلخ - مجموعه 22

ممنون از کوروش جان بابت تصحیح:11:

Kurosh
22-05-2011, 19:03
مامور با عجله برای ابن زیاد که در دیگ (!!) در حال استحمام هست، خبر بدی از میدون جنگ میاره ...


بن زیاد - این چه وقت خبر بد آوردنه؟
مامور - قربان خودتون امر فرمودید اخبار جنگ مثل نماز صبح می‌مونه! نباید قضا بشه !!


بن زیاد با تعجب یکی از اون نگاهای شاهکار فرهاد اصلانی (:40:) می‌کنه و میگه:


- این از افاضات ما بوده ؟! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


:دی


مختارنامه



این ملک بیش از شعر به شعور محتاج است ...

قهوه تلخ - قسمت 22
البته پک 22 مهرداد جان :دی:11:

Steps-Rap
22-05-2011, 20:14
لطفلی زند :

بترسید از مالی که به زور ستانده شود ..بترسید از خونی که به نا حق ریخته شود .. بترسید از آهی که از ته دل کشیده شود ..
خداوند این سرزمین را از ظلم و ستم و جهل و فریبکاری و خرافات محفوظ بدارد....

قهوه تلخ

legolas 224
23-05-2011, 20:55
تد : دیدین بچه ها،وقتی عادت های بد کسی برات معلوم میشه سخته که بهشون توجه نکنی.
ولی اگه به اندازه ی کافی دوستش داشته باشی فراموش کردن اون عادت های بد آسونه.

how i met your mother

legolas 224
24-05-2011, 14:23
نیما: ا خانم شیرزاد خوابتونو تعریف نکردین؟
شیرزاد:من عادت ندارم خوابامو به کسی تعریف کنم
نیما: ا چرا؟
شیرزاد:من سه تا قانون دارم تو زندگی که هیچ وقت زیر پاشون نمیزارم
نیما :چه قانونایی؟
شیرزاد:1.به پدر و مادرم احترام بزارم 2.وقتی پشت سر کسی حرف میزنم دقت کنم که اون شخص تو جمع نباشه3.هیچ وقت کفش کرم رو با مقنعه ی سرمه ای نمیپوشم ،مخصوصا سه شنبه ها
نیما: اینا که توشون خواب نداشت؟
شیرزاد : اا نبود؟
نیما : نه
شیرزاد : باشه پس تعریف می کنم:دی
ساختمان پزشکان

Sayam
24-05-2011, 20:12
در چشم باد
پارسا پیروزفر: از چیزی که حقمون بود برای ما آرزو ساختند...

Sayam
24-05-2011, 20:29
ببخشین دو پست از من شد....
اما به بهانه ی روز عزیز مادر :40:

طاهر جان، خشم پدرت رو دیدی؛ اشک مادرت رو هم ببین و گذشت کن
... ستایش...

*IN*
25-05-2011, 09:22
لتر من : این چیه پوشیدی؟چرا اینجوری لباس پوشیدی؟
لیدی گاگا: هیچی من خیلی از ژاکت خوشم میاد برای همین تصمیم گرفتم غیر از ژاکتم چیزی نپوشم...
:31:

late show with david letterman

Kurosh
25-05-2011, 13:35
یه دیالوگ که دیشب از پاورچین یادم اومد ... : دی


داونه و فرهاد در شرکت پشت میز نشستن ... داونه داره صفحه‌ی استخدام نیازمندی‌ها رو می‌خونه ...


- سری دوز و زیگزال دوز خانم کار در منزل .... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
(چشم غره ی فرهاد )
- خیلی خوب بید [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
- تو سری دوزی ؟
- نه
- زیگزال دوزی؟
- نه
- خانومی ؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
- نه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
- پس چرا میخونی اینو الان ؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



(با تشکر از هیوا Miss Artemis بابت ذکر دیالوگ دقیق)

M3HRD@D
26-05-2011, 17:42
یه زمانی آدم باید بجنگه، زمانی هم هست که باید شعر بخونه، الان موقع شعر خوندنه، بخون آنتونیوس...

Spartacus

Havbb
27-05-2011, 00:55
سریال نوروزی مرد هزار چهره
پدر مهران مدیری (بعد از اینکه یکی از فالهای حافظش اشتباه از آب در اومد): این حافظ دیگه جدیدا خوب کار نمیکنه باید برم تو کار سعدی و اینا !

Sayam
28-05-2011, 13:25
(تو این صحنه موسیقی خیلی دلنشینی هم در حال پخش بود)

همسر ابراهیم: مالک اشعار مادرم، مردی خنده رو بود در حالی که غمی بزرگ در سینه داشت...
ابراهیم: مالک مرد بزرگی بود، راحله. عشق به علی مالک را مالک کرد... او خوشرویی را از علی آموخته بود.. حتی وقتی در خلزوم پای در رکاب لرزاند وجگرش به زهر پسر عاص تکه تکه شد تبسم به لب داشت و ذکر علی علی میخاند...
....
مختارنامه ، قسمت 21

Havbb
28-05-2011, 14:13
قهوه تلخ قسمت (؟)
وقتی که مستشار داشت با مامورها بحث میکرد بعد بلوتوث اومد با چرب زیونی مسئله رو حل کرد
بلوتوث (با همون لحن فیلمهای هندی!) : دیدی مستشار ؟! چگونه با علت برخورد میکنند ، نــــــــــه با معلول؟؟؟؟!!!

isbn84
31-05-2011, 15:40
تریسی: شما چه دینی دارید؟
لیز: کلا من هر چی "اپرا (وینفری)" بگه گوش می دم.
30rock

Hamid Hamid
31-05-2011, 21:07
همه حساس شدن روي نيما براي حرف زدن درباره ي سلامت رواني جامعه : دي



نيما افشار _ آخه من حرفي نزدم ... من فقط درباره ي مسائل زناشويي حرف زدم ! :‌ دي

پدر نيما_ اگه يه دفعه ديگه جلو مادرت ازين حرفاي مستهجن بزني من ميدونم و تو : دي

ساختمان پزشكان

Behsood
01-06-2011, 17:28
یه دیالوگ از قهوه تلخ میخواستم بنویسم اینجا!
هنوز هم دو دل هستم که میتونید حس کنید جمله رو یا نه اما به هر حال! : دی

نیما : نازخاتون!
شما نمیدونی!
من سوار یه وسیله ای میشدم که پرواز میکرد!
بهش میگفتن هواپیما ...
من یه MP3 Player داشتن چقد گیگ رم داشت!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[مکثی میکنه و با حالت خاصی میگه :]

من! ... پاستیل خوردم!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Kurosh
01-06-2011, 17:35
بابا اتی در قهوه‌ی تلخ:


این بود آرمان‌های ما؟! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]