piremard
01-11-2009, 05:44
مری و مکس 2009
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شاهکار زیبای از آدام الیوت که سالها در یآدما خواهد ماند همچو مرثیه ی درگذشت مردمان نیک . داستان فیلم بر مبنای یک ماجرای حقیقی نوشته شده . عمده ی رویدادها همانند کتاب خواب کودکان ، توسط یک نریتور بازگو می شه .
قصه ی دو شهر ، یکی خیال تک رنگ یک دختر 8 ساله و دیگری شهر سیاه و شلوغ مردی 44 ساله . مری بهمراه مادرش در خانه ای در استرالیا زندگی می کنه . مادر دائم الخمر و شهوت ران و دزد ... او روزی فهرست اسامی ساکنان نیویورک رو می بینه و در یک ماجراجویی نامه ای به مس می نویسه و از او می پرسه که "آیا نوزادهای نیویورکی از داخل بطری های کولا بیرون می آند" ؟
مکس مردی پا بسن گذاشته است که در یک آپارتمان کثیف در برانکس زندگی می کنه . او عاشق شکلاته و به سندروم انزوای و انفعال از اجتماع دچاره . او که رشد تجربی یک انسان بالغ رو نداره بسادگی با کودک ارتباط همسان برقرار می کنه . او از کلاس و جلسات لاغری و ماهی خانگیش گرفته ، تا از اختراع چاکلت-هات داگ و همسایه ی نابیناش می گه ... مری و مکس با هم بزرگ می شند و دنیاشون رو با هم تقیم می کنند . بیشتر اونچه که نمی تونند یا نمی خواند که با دیگران در میون بذارند برای هم نقل می کنند .
روزگار می گذره و آرزوهای اونها و توقعاتشون و دوستانشون تغییر می کنند ... لیکن همچنان دوست همدیگه می مونند .
یادداشت :
مری مکس رو رندوم انتخاب می کنه ولی انتخاب می شه . اونها برخلاف عامه ی مردم زندگی عادی ندارند ولی مکس می پرسه براستی چرا ما غیر طبیعی هستیم وقتی که به مردم عجیب دور و برم نگاه می کنم که چطور خودشون رو طبیعی می دونند ؟!
مکس نمی دونه چرا مردم قاونینی رو وضع می کنند که اجرا نمی کنند ، چرا او برای مرگ هنری گریه نمی کنه ، نمی دونه چرا دکتر به او می گه که دوست اختراعیه او بدردش نمی خوره . مکس لبخند زدن رو بلد نیست و احساسات دیگران رو از چهره درک نمی کنه . اما قلب او کلمات و احساستش رو بروی کاغذ منتقل می کنند . مکس که دستخط زیبایی نداره ، با اتکا به ماشین تحریر کهنه ای برای مری از هر اتفاق بی اهمیت زندگیش می نویسه :
P.S
P.P.S
P.P.P.S
فیلم بقدری از زاویه روایت داستان قویست که دنیای شما رو برای ساعتی تغییر می ده و ما رو بکنه شخصیت های اثر می بره . ما رو مجبور می کنه تا به خود یا اطرافیانی که می شناسیم بازگرد داشته باشیم و هر چه بیشتر با شخصیتهای فیلم همزاد پنداری کنیم . همه چیز حسابشدست . از سگ های مرد تنها در خانه گرفته تا گدای خیابانی ، ماهی ، تستر ، مگسهای ماحم ، انعکاس معکوس برجهای شهر نیویورک در تنگ ماهی ، ... هر عنصر منفردی که در فیلم دیده می شه . تک تک اجزا با ظرافت فوقالعاده ای در کنار هم تشکیل انیمیشن رو دادند . مثل نمایش حلزونها داخل صندوق پست ، پاکت چیپس دور گردن مری ، آرزوهای افراد خانواده همچو پیرزن و پدر مری و روایت پوچ انگاره ی زندگیه آنها و ثروت گربه و ...
با صدای آرام نریتور و حرکات بسیار نرم و زیبای دوربین به داخل ماجراهای اسرار آمیز فیلم می ریم . حرکات دوربینی بسیار هوشمندانه و حرفه ای . همچو سکانسهایی که مکس مقابل پنجره در حال تایپ کردن نامه برای مریست و دوربین به نرمی از صورت او فاصله می گیره و بدون احساس مخاطب ، به بیرون از قاب پنجره می رسیم که انعکاس شهر در شیشه پیداست و کبوتری روی پنجره فضله می کنه .
اجزای شهر با دقت و وسواس زیاد طراحی شدند . همانند آجرها و تمامیه پستی و بلندیها و زبریه نماهای خارجی . نور در خدمت مفاهیم هست . در نیویورک مکس ، چیزهایی چون گوله پشمی کلاه مکس ، چراغ خطر پلیس و عکسها و نامه های رسیده از مری ، شالگردن مرد پانتومیم باز خیابانی ، لبهای ماتیک زده ی زن چاق و .... تنها رنگهای زندگیه او هستند
تک تک سووالات بظاهر ابلهانه و دیالوگ های شفاهی نامه های رد و بدل شده بین مری و مکس جدا از تکیه ی باری کامیک اثر ، از زیرکانه ترین سووالات هستی شناسی هستند . جایی مکس بطرزی کاملا منفعلانه در مورد اعتقادش بخداوند می گه و اینکه یک یهودیه و کتابهای مختلفی هم در "انکار خداوند" مطالعه کرده و در جایی از همین اعتقاد منفعلانه اش در توجیه اینکه آبله ی مری بخاطر ریاست او بر شکلاتهای بهشت هست حرف می زنه ! و اظهار می کنه ه خودش دوست داشته چنین منصبی داشته باشه ، ولی او چون یک کافره نمی تونه !
نقد اجتماع مترقی و بخصوص افراطیه ما بین دهه 70 تا نزدیک قرن بیست و یک از زبان مکس و تحلیل و راه حل های روانشناسانه ی مری 8 ساله دنیا رو بسخره گرفته . " آدام الیوت " تمام مفاهیم و ادراکات و مرزها و اعتقادات انسانی ، بشر عصر مدرن رو با یک کارتون بظاهر مضحک و جک ، به باد استهزا گرفته و البته با عروسک گردانیه دو کرکتر ناموزون محصول از داخل "لیوان آبجو" و "بطری کولا" (!) حضور خودش رو در این نمایش کمرنگ کرده تا از پیغام مستقیم پرهیز کنه .
موسیقی بسیار حساب شده همانند سکانسی که مادر مری کیسه زباله حاویه نامه مکس رو به بیرون می بره یا سکانسهای پرشتاب هیجانزده ی مکس و ... حرکات دوبین سیال و تاکید دوربنی بر نمایش زوایای بسیاری همچو خط کمر مکس روی صندلی و زاویه های تند مختلف د حین تایپ سریع مکس و... از دیگر برجستگیهای تکنیکی این اثر زیبا بشمار می روند .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شاهکار زیبای از آدام الیوت که سالها در یآدما خواهد ماند همچو مرثیه ی درگذشت مردمان نیک . داستان فیلم بر مبنای یک ماجرای حقیقی نوشته شده . عمده ی رویدادها همانند کتاب خواب کودکان ، توسط یک نریتور بازگو می شه .
قصه ی دو شهر ، یکی خیال تک رنگ یک دختر 8 ساله و دیگری شهر سیاه و شلوغ مردی 44 ساله . مری بهمراه مادرش در خانه ای در استرالیا زندگی می کنه . مادر دائم الخمر و شهوت ران و دزد ... او روزی فهرست اسامی ساکنان نیویورک رو می بینه و در یک ماجراجویی نامه ای به مس می نویسه و از او می پرسه که "آیا نوزادهای نیویورکی از داخل بطری های کولا بیرون می آند" ؟
مکس مردی پا بسن گذاشته است که در یک آپارتمان کثیف در برانکس زندگی می کنه . او عاشق شکلاته و به سندروم انزوای و انفعال از اجتماع دچاره . او که رشد تجربی یک انسان بالغ رو نداره بسادگی با کودک ارتباط همسان برقرار می کنه . او از کلاس و جلسات لاغری و ماهی خانگیش گرفته ، تا از اختراع چاکلت-هات داگ و همسایه ی نابیناش می گه ... مری و مکس با هم بزرگ می شند و دنیاشون رو با هم تقیم می کنند . بیشتر اونچه که نمی تونند یا نمی خواند که با دیگران در میون بذارند برای هم نقل می کنند .
روزگار می گذره و آرزوهای اونها و توقعاتشون و دوستانشون تغییر می کنند ... لیکن همچنان دوست همدیگه می مونند .
یادداشت :
مری مکس رو رندوم انتخاب می کنه ولی انتخاب می شه . اونها برخلاف عامه ی مردم زندگی عادی ندارند ولی مکس می پرسه براستی چرا ما غیر طبیعی هستیم وقتی که به مردم عجیب دور و برم نگاه می کنم که چطور خودشون رو طبیعی می دونند ؟!
مکس نمی دونه چرا مردم قاونینی رو وضع می کنند که اجرا نمی کنند ، چرا او برای مرگ هنری گریه نمی کنه ، نمی دونه چرا دکتر به او می گه که دوست اختراعیه او بدردش نمی خوره . مکس لبخند زدن رو بلد نیست و احساسات دیگران رو از چهره درک نمی کنه . اما قلب او کلمات و احساستش رو بروی کاغذ منتقل می کنند . مکس که دستخط زیبایی نداره ، با اتکا به ماشین تحریر کهنه ای برای مری از هر اتفاق بی اهمیت زندگیش می نویسه :
P.S
P.P.S
P.P.P.S
فیلم بقدری از زاویه روایت داستان قویست که دنیای شما رو برای ساعتی تغییر می ده و ما رو بکنه شخصیت های اثر می بره . ما رو مجبور می کنه تا به خود یا اطرافیانی که می شناسیم بازگرد داشته باشیم و هر چه بیشتر با شخصیتهای فیلم همزاد پنداری کنیم . همه چیز حسابشدست . از سگ های مرد تنها در خانه گرفته تا گدای خیابانی ، ماهی ، تستر ، مگسهای ماحم ، انعکاس معکوس برجهای شهر نیویورک در تنگ ماهی ، ... هر عنصر منفردی که در فیلم دیده می شه . تک تک اجزا با ظرافت فوقالعاده ای در کنار هم تشکیل انیمیشن رو دادند . مثل نمایش حلزونها داخل صندوق پست ، پاکت چیپس دور گردن مری ، آرزوهای افراد خانواده همچو پیرزن و پدر مری و روایت پوچ انگاره ی زندگیه آنها و ثروت گربه و ...
با صدای آرام نریتور و حرکات بسیار نرم و زیبای دوربین به داخل ماجراهای اسرار آمیز فیلم می ریم . حرکات دوربینی بسیار هوشمندانه و حرفه ای . همچو سکانسهایی که مکس مقابل پنجره در حال تایپ کردن نامه برای مریست و دوربین به نرمی از صورت او فاصله می گیره و بدون احساس مخاطب ، به بیرون از قاب پنجره می رسیم که انعکاس شهر در شیشه پیداست و کبوتری روی پنجره فضله می کنه .
اجزای شهر با دقت و وسواس زیاد طراحی شدند . همانند آجرها و تمامیه پستی و بلندیها و زبریه نماهای خارجی . نور در خدمت مفاهیم هست . در نیویورک مکس ، چیزهایی چون گوله پشمی کلاه مکس ، چراغ خطر پلیس و عکسها و نامه های رسیده از مری ، شالگردن مرد پانتومیم باز خیابانی ، لبهای ماتیک زده ی زن چاق و .... تنها رنگهای زندگیه او هستند
تک تک سووالات بظاهر ابلهانه و دیالوگ های شفاهی نامه های رد و بدل شده بین مری و مکس جدا از تکیه ی باری کامیک اثر ، از زیرکانه ترین سووالات هستی شناسی هستند . جایی مکس بطرزی کاملا منفعلانه در مورد اعتقادش بخداوند می گه و اینکه یک یهودیه و کتابهای مختلفی هم در "انکار خداوند" مطالعه کرده و در جایی از همین اعتقاد منفعلانه اش در توجیه اینکه آبله ی مری بخاطر ریاست او بر شکلاتهای بهشت هست حرف می زنه ! و اظهار می کنه ه خودش دوست داشته چنین منصبی داشته باشه ، ولی او چون یک کافره نمی تونه !
نقد اجتماع مترقی و بخصوص افراطیه ما بین دهه 70 تا نزدیک قرن بیست و یک از زبان مکس و تحلیل و راه حل های روانشناسانه ی مری 8 ساله دنیا رو بسخره گرفته . " آدام الیوت " تمام مفاهیم و ادراکات و مرزها و اعتقادات انسانی ، بشر عصر مدرن رو با یک کارتون بظاهر مضحک و جک ، به باد استهزا گرفته و البته با عروسک گردانیه دو کرکتر ناموزون محصول از داخل "لیوان آبجو" و "بطری کولا" (!) حضور خودش رو در این نمایش کمرنگ کرده تا از پیغام مستقیم پرهیز کنه .
موسیقی بسیار حساب شده همانند سکانسی که مادر مری کیسه زباله حاویه نامه مکس رو به بیرون می بره یا سکانسهای پرشتاب هیجانزده ی مکس و ... حرکات دوبین سیال و تاکید دوربنی بر نمایش زوایای بسیاری همچو خط کمر مکس روی صندلی و زاویه های تند مختلف د حین تایپ سریع مکس و... از دیگر برجستگیهای تکنیکی این اثر زیبا بشمار می روند .