مشاهده نسخه کامل
: سفر زمان از دید نظریه های فیزیک
Soheil-Green
06-10-2009, 01:22
آپ: مقاله جدید من "زمان بزرگترین راز هستی" را که کامل تر از مقاله قبلی است را از اینجا دانلود کنید:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
در این تاپیک نظر خود را مبنی بر شدن یا نشدن سفر در زمان را با ذکر دلیل علمی و معتبر توضیح دهید
با تشکر
سهیل گرین
Soheil-Green
08-10-2009, 19:36
یعنی هیشکی نخونده؟!!
Codename 77
09-10-2009, 11:32
سلام من یه سوال دارم .
آیا در سیاه چاله ها زمان متوقف می شه ؟
Soheil-Green
10-10-2009, 02:08
سلام من یه سوال دارم .
آیا در سیاه چاله ها زمان متوقف می شه ؟
طبق نظریه نسبیت خاص (E=mc^2) اگر سرعت جسمی به سرعت نور نزدیک بشه زمان براش کند میشه،اگه به سرعت نور برسه زمان براش متوقف میشه و اگه از سرعت نور بیشتر بشه زمان براش به صورت معکوس عمل میکنه(یعنی به گذشته بر میگرده)
در مورد سیاهچاله ها: سیاهچاله های گرانش وحشتناکی دارن به همین دلیل سرعتشون خیلی خیلی بیشتر از سرعت نوره (به طوری که حتی نور رو هم به خودش میکشه) بنابراین زمان تو سیاهچاله متوقف نمیشه و به عقب بر میگرده (البته اگه جسم مورد نظر تا اون موقع سالم مونده باشه!)
گه از سرعت نور بیشتر بشه زمان براش به صورت معکوس عمل میکنه(یعنی به گذشته بر میگرده)
بنابراین زمان تو سیاهچاله متوقف نمیشه و به عقب بر میگرده
یعنی جسم ما سرعتی بیشتر از سرعت نور پیدا میکنه؟
Soheil-Green
11-10-2009, 22:08
یعنی جسم ما سرعتی بیشتر از سرعت نور پیدا میکنه؟
بله اگه جسم ما بتونه سرعت نور پیدا کنه میتونیم تو زمان سفر کنیم که اونم فقط از نظر تئوری امکان پذیره ولی شاید در آینده ی نزدیک از نظر عملی هم امکان پذیر شد
zahedy2006
12-10-2009, 15:22
بله اگه جسم ما بتونه سرعت نور پیدا کنه میتونیم تو زمان سفر کنیم که اونم فقط از نظر تئوری امکان پذیره ولی شاید در آینده ی نزدیک از نظر عملی هم امکان پذیر شد
اون قسمت سفر در زمان و امثالهم هنوز به صورت تئوري هست و حتي نظريه هم نشده
از اونجايي هم نشات مي گيره كه وقتي كه منحني(سطح) زمان رو رسم مي كنيم به شكل دو مخروط در مياد كه ديواره اون جايي كه سرعت حركت ما با سرعت نور برابر هست. درون مخروط سرعت ما كمتر و خارج از اون سرعت ما بيشتر هست
نقطه اي كه دو مخروط به هم وصل هستند (هر دو از راس به هم وصل هستند) حال و بالا را آينده و پايين را گذشته مي گيرند
نقطه حال تنها مي تواند متاثر از گذشته باشه و ... (حوصله نوشتن ندارم!)
جابه جايي در زمان هم تنها در صورتي رخ مي ده كه ما خارج شويم ازا ين مخروط و در جايي ديگر وارد شويم (تئورا) شايد راه ديگري هم باشه ولي اين راه مثلا محتمل هست
خروج از مخروط يعني گذر از ديواره مخروط
گذر از ديواره مخروط يعني گذشتن از سرعت نور
در روش سياه چاله فرض مي كنند كه هر سر سياه چاله بايد به جايي وصل باشه (منظور فضايي هست)
در ضمن شما اگه قوانين گرانش را به صورت نيوتوني هم بنويسيد شتاب وحشتناك سياه چاله به دست مي آيد چه برسد به نسبيتي!
كسي نمي تونه زنده بمونه - هيچ چيزي هم سالم نمي مونه
اين شتاب به حدي هست كه هنگامي كه جسمي به سياه چاله دائما نزديك ميشه - تغييرات شتاب نزديك سطح سياه چاله باعث تبخير اون جسم ميشه
يعني اختلاف شتاب جاذبه در يك ميليمتر اينور و اونور تر باعث ميشه دو مولكول از هم جدا شوند
منبع "كنفرانس يكي از دانشجويان"!!! - مع التاييد الاستاد
Soheil-Green
12-10-2009, 19:46
ون قسمت سفر در زمان و امثالهم هنوز به صورت تئوري هست و حتي نظريه هم نشده
از اونجايي هم نشات مي گيره كه وقتي كه منحني(سطح) زمان رو رسم مي كنيم به شكل دو مخروط در مياد كه ديواره اون جايي كه سرعت حركت ما با سرعت نور برابر هست. درون مخروط سرعت ما كمتر و خارج از اون سرعت ما بيشتر هست
نقطه اي كه دو مخروط به هم وصل هستند (هر دو از راس به هم وصل هستند) حال و بالا را آينده و پايين را گذشته مي گيرند
نقطه حال تنها مي تواند متاثر از گذشته باشه و ... (حوصله نوشتن ندارم!)
جابه جايي در زمان هم تنها در صورتي رخ مي ده كه ما خارج شويم ازا ين مخروط و در جايي ديگر وارد شويم (تئورا) شايد راه ديگري هم باشه ولي اين راه مثلا محتمل هست
خروج از مخروط يعني گذر از ديواره مخروط
گذر از ديواره مخروط يعني گذشتن از سرعت نور
در روش سياه چاله فرض مي كنند كه هر سر سياه چاله بايد به جايي وصل باشه (منظور فضايي هست)
در ضمن شما اگه قوانين گرانش را به صورت نيوتوني هم بنويسيد شتاب وحشتناك سياه چاله به دست مي آيد چه برسد به نسبيتي!
كسي نمي تونه زنده بمونه - هيچ چيزي هم سالم نمي مونه
اين شتاب به حدي هست كه هنگامي كه جسمي به سياه چاله دائما نزديك ميشه - تغييرات شتاب نزديك سطح سياه چاله باعث تبخير اون جسم ميشه
يعني اختلاف شتاب جاذبه در يك ميليمتر اينور و اونور تر باعث ميشه دو مولكول از هم جدا شوند
منبع "كنفرانس يكي از دانشجويان"!!! - مع التاييد الاستاد
خوب اینارو که منم گفتم! گفتم که اینا در حد تئوریه!
گفتمم که اگه وارد سیاهچاله بشی رنده میشی!
با اینحال ممنون که خوندین و نظرتونو گفتین
مانع اصلی این است کھ اگر جسمی بھ سرعت نور نزدیک شود جرم نسبی آن بھ بینھایت میل میکند؛
لذا نمیشود شتابی بیش از سرعت نور پیدا کرد. اما شاید یک روز این مشکل ھم حل شود.
شما اینجا روی مشکل اصلی دست گذاشتین و مشخصا آگاه بهش هستین . اما در کل مقاله این اثر مهم به حاشیه رفته. چجوری این مشکل حل بشه. برای به حرکت در آوردن بینهایت جرم، احتیاج هست به بینهایت انرژی. این ممکن نیست. اصول نسبیت بناشده بر این حد ( محدودیت) هستند.
طبق نظریھ نسبیت عام و نسبیت خاصاگھ جسمی بھ سرعتی بیشتر از سرعت نور برسھ، ناپدید و
تبدیل بھ انرژی میشھ.
میشه منبع موثقی از این جمله بدین که با رسیدن به سرعت نور، جرم به انرژی بدل میشه.
و چطور جسم میتونه به سرعتی بالاتر از سرعت نور برسه تا اونوقت تبدیل به انرژی بشه؟
ستاره ای کھ جرمی بیشتر از شعاع شوارتزشیلد داشتھ باشد میتواند بھ یک سیاھچالھ تبدیل شود.
تعریف حد شوارتزشیلد از wikipedia منبع خود شما:
بر طبق متریک شوارتز شیلد ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] D8%B1%D8%AA%D8%B2_%D8%B4%DB%8C%D9%84%D8%AF) هرگاه یک جسم شعاعش ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) از شعاع شوارتز شیلد خودش کمتر شود به یک سیاهچاله ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) تبدیل شدهاست. یعنی اجسام دیگر قبل از رسیدن به سطح جسم در شعاع شوارتز شیلد گرفتار جاذبه خیلی شدیدی میشوند؛ ولی اگر شعاع شوارتز شیلد درون جسم قرار بگیرد یعنی کوچکتر از شعاع آن باشد، آن جسم خواص سیاهچاله ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) را ندارد
حالا اگھ ما بتونیم یھ دستگاه سانتریفوژ خیلی خیلی قوی و با قدرت بالا بسازیم کھ بتونھ مارو با
سرعتی بیشتر از نور بچرخونھ (کاری کھ سیاھچالھ یا کرمچالھ ھا انجام میدن) میتونیم تبدیل بھ انرژی
بشیم و از اونجا کھ انرژی جرم و حجم نداره میتونیم وارد کرمچالھ ھایی کھ حتی از الکترون ھم
کوچکترند بشیم.
پیشنهاد شما استفاده از سانتریوفوژ برای رسیدن به سرعت نوره؟
محدودیت سرعت نور در نسبیت فقط برای ماده است. انرژی چنین محدودیتی نداره.
ـــــــــــــــــــــــ
یک مثال برای درک سرعت نور:
فرض کنیم سفینه ای داریم که فقط با سرعت 10 درصد سرعت نور حرکت کنه یعنی 30 هزار کیلومتر در ثانیه.
برای شتاب گرفتن این سفینه ( و بالعکس ترمز کردنش) برای اینکه ساختار سلولی بدن انسان متلاشی نشه ( یعنی پودر نشیم) باید 10 سال صرف بشه.
تا شما بزنید رو ترمز و سفینه متوقف بشه باید 10 سال تحمل کرد تا ما همچنان یک انسان باشیم و نه بخشی از هوای داخل سفینه.
Codename 77
12-10-2009, 22:25
دوباره سلام .
آیا وجود Withe Hole تایید شده ؟ من یه سوال تو ذهنم هست و اون اینکه اگه جهان در حال انبساط هست آیا تداخلی با سیاه چاله ها که به نوعی مکنده جرم و متراکم کننده هستند نیست ؟
راستی فک کنم چند وقت پیش یه خبر در مورد رسیدن به سرعت چند برابر نور شنیدم اون بین فرکانس بین فوتون ها کسی اطلاعاتی بیشتری داره ؟
Soheil-Green
13-10-2009, 00:31
میشه منبع موثقی از این جمله بدین که با رسیدن به سرعت نور، جرم به انرژی بدل میشه.
اینم یکی از بند های نسبیته خاصه (E=mc^2)
و چطور جسم میتونه به سرعتی بالاتر از سرعت نور برسه تا اونوقت تبدیل به انرژی بشه؟
فعلا از نظر عملی امکان پذیر نیست فقط از نظر تئوری امکان پذیر است
چون کل سفر به زمان هم یک تئوری است ماهم مبنا رو به تئوری میذاریم.
برای به حرکت در آوردن بینهایت جرم، احتیاج هست به بینهایت انرژی. این ممکن نیست. اصول نسبیت بناشده بر این حد ( محدودیت) هستند.
بستگی به جسم و خصوصیاتش و جرمش داره
این برای همه ی اشیا صدق نمیکنه (یا حداقل دیگه جرمش اونقدر نمیشه)
نقل قول:
ستاره ای کھ جرمی بیشتر از شعاع شوارتزشیلد داشتھ باشد میتواند بھ یک سیاھچالھ تبدیل شود.
تعریف حد شوارتزشیلد از wikipedia منبع خود شما:
بر طبق متریک شوارتز شیلد ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] Fwiki%2F%25D9%2585%25D8%25AA%25D8%25B1%25DB%258C%2 5DA%25A9_%25D8%25B4%25D9%2588%25D8%25A7%25D8%25B1% 25D8%25AA%25D8%25B2_%25D8%25B4%25DB%258C%25D9%2584 %25D8%25AF) هرگاه یک جسم شعاعش ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] Fwiki%2F%25D8%25B4%25D8%25B9%25D8%25A7%25D8%25B9) از شعاع شوارتز شیلد خودش کمتر شود به یک سیاهچاله ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] Fwiki%2F%25D8%25B3%25DB%258C%25D8%25A7%25D9%2587%2 5DA%2586%25D8%25A7%25D9%2584%25D9%2587) تبدیل شدهاست. یعنی اجسام دیگر قبل از رسیدن به سطح جسم در شعاع شوارتز شیلد گرفتار جاذبه خیلی شدیدی میشوند؛ ولی اگر شعاع شوارتز شیلد درون جسم قرار بگیرد یعنی کوچکتر از شعاع آن باشد، آن جسم خواص سیاهچاله ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] Fwiki%2F%25D8%25B3%25DB%258C%25D8%25A7%25D9%2587%2 5DA%2586%25D8%25A7%25D9%2584%25D9%2587) را ندارد
شرمنده! اشتباه شده! موقع تایپ حواسم نبود!:d
برای اینکه ساختار سلولی بدن انسان متلاشی نشه ( یعنی پودر نشیم) باید 10 سال صرف بشه.
نمیدونم چرا لحنه نظراتتون تهاجمیه!! دارم میگم که اینا همه تئوریه!!!! فعلا که عملی نشده!! صبر داشته باشید انسان بلاخره برای اینم راه حلی پیدا میکنه، الان نه ولی یه روزی میفهمه باید چیکار کنه
هیچ چیزی تو علم غیر ممکن نیست هرچند غیر ممکن به نظر بیاد
کی فکر میکرد آدم بتونه بره فضا؟ اگه بره هم به علت نبود فشار خارجی و فشاره بالای داخلی بدن آدم منفجر میشه(!) ولی چی شد؟ بلخره انسان یه پوششی درست کرد که نه تنها فشارو تنظیم میکنه، بلکه اکسیژنش رو تامین میکنه و از اون در برابره اشعه های خورشید محافظت میکنه.
یه مثاله ساده زدم که بفهمید هر چیزی چاره ای داره
وقتی خلبان تو سوپر سونیک میشینه و دیواره صوتی رو میشکنه هیچ چیش نمیشه! چرا؟ واسه اینکه فهمیدن چیکار کنن که سالم بمونن
پس شما هم لطفا بجای اینکه هی به من غر بزنید برید به انیشتین و رفقاش بگید! من که اینارو نگفتم، اینارو نقل قول کردم از دانشمندا.
Soheil-Green
13-10-2009, 00:36
آیا وجود Withe Hole تایید شده ؟ من یه سوال تو ذهنم هست و اون اینکه اگه جهان در حال انبساط هست آیا تداخلی با سیاه چاله ها که به نوعی مکنده جرم و متراکم کننده هستند نیست ؟
مطمئن نیستم ولی فکر کنم تایید شده باشه.
در رابطه با سوالتونم تا اونجا که من میدونم سیاهچاله های تغییر محسوسی تو جهان ایجاد نمیکنن چون جرم جهان انقدر زیاده که با یه سیاهچاله چیزیش نمیشه(به قول معروف یه مو از خرس کندنه!)
zahedy2006
13-10-2009, 11:34
هیچ چیزی تو علم غیر ممکن نیست هرچند غیر ممکن به نظر بیاد
کی فکر میکرد آدم بتونه بره فضا؟ اگه بره هم به علت نبود فشار خارجی و فشاره بالای داخلی بدن آدم منفجر میشه(!) ولی چی شد؟ بلخره انسان یه پوششی درست کرد که نه تنها فشارو تنظیم میکنه، بلکه اکسیژنش رو تامین میکنه و از اون در برابره اشعه های خورشید محافظت میکنه.
یه مثاله ساده زدم که بفهمید هر چیزی چاره ای داره
وقتی خلبان تو سوپر سونیک میشینه و دیواره صوتی رو میشکنه هیچ چیش نمیشه! چرا؟ واسه اینکه فهمیدن چیکار کنن که سالم بمونن
سلام
ببينيد بحث اينجاست كه اون محدوديت را هم خود علم مي گذارد (البته منظورم پودر شدن نيست - چون محدوديت نظري نداريم)
ولي رسيدن به سرعت نور مثل اين مي مونه كه بگيم "طول موج و تكانه را با هم حساب كنيم - تناقض با عدم قطعيت" و ادعا كنيم "علم اين را حل مي كنه و ..."
خب بديهي است كه نميشه
آیا وجود Withe Hole تایید شده ؟
مطمئن نیستم ولی فکر کنم تایید شده باشه.
بستگی داره که منظورمون از تایید شدن/نشدن چی باشه ؟ .. قضیه اصلاً 0 یا 100 نیست.
ما مدتها اینطوری فکر کرده ایم که قوانین فیزیک باید مستقل از سوی زمان برقرار باشند ... (معمولاً مثال بالا و پایین انداختن توپ رو می زنن که شما اگه ازش فیلم بگیری ، اونوقت چه فیلم رو به جلو پخش کنی و چه به عقب تفاوتی در فیلم دیده نمیشه) ... حالا چون در مورد وجود سیاهچاله یه جورایی قانع شده ایم (اگرچه هنوز در مورد سازوکارشون ابهامات زیادی داریم)، بنابراین این ایده به ذهن میاد که باید برای سیاهچاله ها هم یه مفهوم در سوی مخالف زمانی وجود داشته باشه (همین white hole ها) ... توجیه نظری این ایده همینه که عرض شد ...
اما مساله اینه که اولاً هنوز مدرکی در این زمینه ارائه نشده، ثانیا الان می دونیم که قوانین اساسی فیزیک در دو جهت حرکت زمان یکی نیستند (بحث CP Violation که برای کاشفانش نوبل به همراه داشت رو چک کن) ... بنابراین این ایده بخشی از توجیه نظری اش رو از دست داده... (یا حتی از نقطه نظر ریاضی مشخص کرده اند که یه wormhole بسیار ناپایدار هستش و حتی گذر یک ذره می تونه باعث فروپاشی آنی اش بشه که به نوبه خود باعث میشه white hole از گرسنگی بمیره! - آیا می تونیم بگیم که پس انگار از اون اول این white hole وجود نداشته؟)
بعضی ها هم این ایده رو دارن که تنها white hole همون بیگ بنگ بوده.. که دیگه تخیل به کار رفته در این نظریه خیلی زیاد میشه (اونوقت نیاز به یه wormhole داریم که وصل باشه به یه دنیای دیگه و...)
Codename 77
14-10-2009, 03:12
راستی یه سوال کلیشه ای در مورد سفر در زمان اینکه چرا نسل های آینده زمین به زمان ما نمیان و جلوی بعضی از اتفاقات رو نمی گیرن و یا همون پارادوکس برگشت به گذشته و کشتن پدر بزرگمون که در اینصورت ما وجود خارجی نداریم . شاید بشه گفت اگه بتونیم به گذشته و یا آینده برویم به نوعی در یک جهان موازی قرار بگیریم که فقط امکان مشاهده را به ما بده نه تغییر .
و دیگه اینکه تو روایات ما هست که حضرت محمد در شب معراج در یک آن گذشته حال و آینده بشر رو می بینه . منظورم اینه که این نوعی سفر در زمانه ؟ و آیا تایید کننده اینکه بالاخره روزی انسان قادر به رسیدن به این آرزو هست ؟
راستی یه سوال کلیشه ای در مورد سفر در زمان اینکه چرا نسل های آینده به زمان ما نمیان و جلوی بعضی از اتفاقات رو نمی گیرن
و یا همون پارادوکس برگشت به گذشته و کشتن پدر بزرگمون که در اینصورت ما وجود خارجی نداریم .
شاید بشه گفت اگه بتونیم به گذشته و یا آینده برویم به نوعی در یک جهان موازی قرار بگیریم که فقط امکان مشاهده را به ما بده نه تغییر .
اتفاقاً توی تاپیک دیگه ای (که شما هم پستی داشتی) روی چندتا از این نکات بحثی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])کردیم: منتقدین "عملی بودن بازگشت به گذشته" یکی از سوالهاشون همینه : اگه عملی باشه ، چرا تا حالا یه توریست از آینده به گذشته (=زمان حال ما) نیومده؟(ایده اولیه هاوکینگ) ... البته این سوال/ابهام، دیگه یه جورایی کلیشه ای شده و در نقطه مقابل ممکنه یکی بگه که مثلا "شاید اومده ان ، ولی خودشون رو تابلو نمی کنن!"(ایده کارل ساگان) یا "اگه هم بگن که ما از آینده اومدیم کی حرفشون رو باور می کنه؟ (شاید همین الان چندتاشون توی تیمارستانهای دنیا بستری شده باشن!)"
یه دلیل دیگه که منتقدان در مورد عملی بودن بازگشت به گذشته میارن هم مساله "تناقض" موجود در بعضی پیشامدهای حاصل از سفر به گذشته است، که دلیل قوی تریه... البته این تناقض از مثالی که شما زدی یه مرحله کاملتره : من به گذشته برمی گردم ---> خودم رو در گذشته می کشم ----> پس نمی تونم بزرگ بشم و به گذشته برگردم تا خودم رو بکشم ----> بنابراین می تونم در گذشته زنده بمونم و بزرگ بشم ----> در نتیجه کشته شدنم در گذشته باز هم عملیه ! ---> و...
از نظر منطقی این دو شاخه مانعه الجمع هستند؛ اگه بازگشت به گذشته اجازه چنین تناقضی رو بده ، چون تناقض ممکن نیست پس بازگشت به گذشته هم ممکن نیست .
اینکه گفتید "شاید اگه به گذشته بریم در یک جهان موازی قرار بگیریم" می تونه یک پاسخ به ابهام دوم باشه ... یک جواب دیگه اش هم اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])بخونید(قاعده قائمیت بالذات نوویکوف).
و البته یک پاسخ جالب دیگه که مجدداً هاوکینگ بهش اشاره کرد اینه که شاید سفر در بین زمانها صرفاً از/به یک ترمینال، یا یک ناحیه خاص در فضا-زمان (با انواع خاص wormhole ها) ممکن باشه ... هر وقت تونستیم چنین چیزی رو بدست بیاریم یا ایجاد کنیم ، شروع سفر به گذشته خواهد بود و آیندگان می تونن تا حداکثر اون زمان به عقب برگردن ... (مثلاً در مورد همین LHC که در اروپا ساخته شده خیلی ها گفتند ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])که شاید این اولین ترمینال زمانی باشه)
mamad_chagho
14-10-2009, 18:45
سلام
واقعا فکِر کردن به جابه جایی در زمان مغز ادم رو منفجر میکنه !
چند تا سوال :
اصولا اگه ما بتونم به آینده بریم نموتیم خودمون رو در آینده ببینیم , درسته ؟ چون وقتی ما رفتیم آینده دیگه مایی وجود نداره که بخوام بزرگ شده ش رو ببینیم .
در مورد جهان های موازی هم کاملا گیج شدم ! اگه این نظریه رو بپذیریم اون آدمی که در یک زمان دیگه به جای من زندگی میکنه دیگه من نیست! چون زندگیش فرق داره و اتفاقات دیگه ای واسش میفته ! پی باید بینهایت از منِ غیرِ من جود داشته باشه !:19:
از نظر من اگه من برم گذشته همین گذشته رفتنم باعث میشه گذشته یه تغییر هرچند کوچیک کنه و این تغییر سیر تحولات بعدی جهان را تغییر میده هرچند بسیار کم ( و شایدم زیاد ) و این باعث میشه که آینده ای که من ازش رفتم گدشته تغییر کنه و من دیگه نتونم برم گذشته ! در حالی که من رفتم گذشته و این تغییرات رو دادم که این اتفاقات بیفته ! :10:
یکمی در مورد فیلم ها هم حرف بزنیم ؟ من هیچ وقت فیلم ترمیناتور واسم هضم نشد . وقتی جان الان وجود داره چه طور دوستش رو میفرسته که با مادرش نزدیکی کنه ؟ هنوز اون دوستش به گذشته فرستاده نشده که با مادرش نزدیکی کنه ! پس جان چه طور وجود داشته ؟ اگه اون دوستش نتونه به هر دلیلی ترتیب مادر جان ( ساراکانر ) رو بده چی میشه ؟ پس دیگه جان هم بوجود نمی یآد پس دیگه سربازی هم به گذشته فرستاده نمیشه که بره پیشه مادر جان ! ولی این در حالی که جان کار وجود داره ! یعنی اگه این سربازه بمیره یهویی جان هم غیب میشه !
البته این فیلم ها که 100% مطابق بر علم نیستند .:40::40:
و البته یک پاسخ جالب دیگه که مجدداً هاوکینگ بهش اشاره کرد اینه که شاید سفر در بین زمانها صرفاً از/به یک ترمینال، یا یک ناحیه خاص در فضا-زمان (با انواع خاص wormhole ها) ممکن باشه ... هر وقت تونستیم چنین چیزی رو بدست بیاریم یا ایجاد کنیم ، شروع سفر به گذشته خواهد بود و آیندگان می تونن تا حداکثر اون زمان به عقب برگردن ... (مثلاً در مورد همین LHC که در اروپا ساخته شده خیلی ها گفتند ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] .uk%2Fnews%2Fscience%2Fthe-big-question-is-time-travel-possible-and-is-there-any-chance-that-it-will-ever-take-place-779761.html)که شاید این اولین ترمینال زمانی باشه)
در تایید حرف شما
من با یه مثال میگم از حرف شما چه برداشتی داشتم شما بگید درست متوجه شدم یا نه ..:31:
من فکر میکنم اگر بتونیم سفر به زمان رو یه تونل فرض کنیم که یه در به سمت ما داره ( زمان ما ) و یه در به زمان آینده داره ... چون ما هنوز در مربوط به زمان خودمون رو که راه تونل زمان هست رو باز نکردیم بنابراین کسی هم از آینده نمیتونه بیاد و از این در عبور کنه ؟!! بنابراین نیامد افراد از آینده به زمان ما قابل توجیه خواهد بود ؟
yas_6969
14-10-2009, 20:31
یعنی آدم با ھر تغییری کھ تو زندگیش بده یھ جھان موازی بوجود میاد.
پس دیگران که در اطراف ما هستن با ما به این یکی جهان موازی میان؟؟
Codename 77
14-10-2009, 20:31
آیا برای ایجاد یک دروازه زمان باید به اندازه یه ستاره در حال مرگ انرژی داشته باشیم ؟
و یه سوال دیگه اگه فردی سرعتی بالاتر از سرعت نور داشته باشه بر طبق نظریه انیشتین زمان سیر منفی برای اون داره . سوال من اینکه آیا این فرد بصورت بی نهایت به زمان گذشته بر می گرده و و اگه این اتفاق بیفته در صورتی این فرد به نقطه شروع زمان (Big Bang ) برسه چه اتفاقی می افته ؟
Soheil-Green
15-10-2009, 00:16
به به! میبینم که بحث داغ شده! مثل اینکه خیلی ها از وجود این تاپیک خبر نداشتن
ولي رسيدن به سرعت نور مثل اين مي مونه كه بگيم "طول موج و تكانه را با هم حساب كنيم - تناقض با عدم قطعيت" و ادعا كنيم "علم اين را حل مي كنه و ..."
خب بديهي است كه نميشه
ما انسان ها هیچوقت علم کاملی نداشتیم و نخواهیم داشت
شاید اصلا مفهومی که ما از طول موج و تکانه(مثال شما) داریم غلط باشه! مگه اینطور نبود که تا قرن های مردم فکر میکردن زمین مرکز خلقته ولی گالیله خلافشو ثابت کرد؟!
یا اینکه قرن های مردم فکر میکردن که دنیا 3بعدیه بعد انیشتین گفت 4 بعدیه و بعد ادوارد ویتن گفت 11 بعدیه!!
پس یعنی ممکنه الان علممون غلط باشه و در آینده فرمول ها اصلاح بشن. واسه همینه که میگم غیر ممکن غیر ممکنه!
{ولی این دلیل نمیشه که کل نظریات و علم رو بیخیال بشیم و بگیم چون علم ناقصه پس نباید چیزی رو بر طبق اون انجمن بدیم، چون اگه قرار بود اینطوری باشه که هیچ کدوم از نظریات رد یا اصلاح نمیشدن و نارسایی هاشون معلوم نمیشد}
ما مدتها اینطوری فکر کرده ایم که قوانین فیزیک باید مستقل از سوی زمان برقرار باشند ... (معمولاً مثال بالا و پایین انداختن توپ رو می زنن که شما اگه ازش فیلم بگیری ، اونوقت چه فیلم رو به جلو پخش کنی و چه به عقب تفاوتی در فیلم دیده نمیشه) ... حالا چون در مورد وجود سیاهچاله یه جورایی قانع شده ایم (اگرچه هنوز در مورد سازوکارشون ابهامات زیادی داریم)، بنابراین این ایده به ذهن میاد که باید برای سیاهچاله ها هم یه مفهوم در سوی مخالف زمانی وجود داشته باشه (همین white hole ها) ... توجیه نظری این ایده همینه که عرض شد ...
تایید میشه! :d
در مورد سفر در زمان اینکه چرا نسل های آینده زمین به زمان ما نمیان و جلوی بعضی از اتفاقات رو نمی گیرن و یا همون پارادوکس برگشت به گذشته و کشتن پدر بزرگمون که در اینصورت ما وجود خارجی نداریم . شاید بشه گفت اگه بتونیم به گذشته و یا آینده برویم به نوعی در یک جهان موازی قرار بگیریم که فقط امکان مشاهده را به ما بده نه تغییر .
در مورد اون پارادوکس تو مقاله به طور کامل توضیح دادم
شما اگه بری گذشته و تغییری هم بدی تا همون دنیا تغییر ایجاد میشه و وقتی به دنیای خودت برگردی تغییری نمیفهمی
یه مثال: مثلا من از فردوسی بدم میاد(!) با هر دردسری به گذشته و به زمان فردوسی سفر میکنم و اونو میکشم!
وقتی برگردم هم بازم باید شعر های فردوسی رو بخونم چون هیچ چیزی عوض نشده! ولی تو اون دنیایه دومی که فردوسی رو کشتم دیگه نه شاهنامه ای هست نه چیزی!
در مورد آیندگان که چرا به ما سر نمیزنن، 2 تا ایده رو که دوستمون گفتن
حالا سومیشو من میگم: فکر کنید یه دانشمند حال بخواد یه دستگاهی بسازه که باهاش با گاو ها حرف بزنه و مثلا متمدنشون کنه یا از اتفاقاتی بینشون جلوگیری کنه! به نظرتون این کار منطقیه؟ اون وقت دیگه بهش دانشمند نمیگن!
در مورد آیندگان هم همینطوره، اونا انقدر پیشرفت دارن که ما براشون مثل انسان های اولیه میمونیم!(مثل اینکه ما بخوایم بریم پیش دایناسور ها و تربیتشون کنیم!) واسه همینه که اصلا واسشون اهمیتی نداره که سراغ ما بیان. اگه بیان هم به قول دوستمون یا میبرنشون تیمارستان! یا اینکه خودشونو تابلو نمیکنن.
تو روایات ما هست که حضرت محمد در شب معراج در یک آن گذشته حال و آینده بشر رو می بینه . منظورم اینه که این نوعی سفر در زمانه ؟
من به این نتیجه رسیدم که دینو با علم مقایسه نکنم.
ولی اگه شما این روایتو قبول داشته باشی( و همچین چیزی شده باشه) دلیلش سرعت بالای پیامبر موقع معراجه(سرعت بیشتر از نور!)
آیا تایید کننده اینکه بالاخره روزی انسان قادر به رسیدن به این آرزو هست ؟
نمیدونم که این آیه اینو واسه بقیه تایید میکنه یا نه، ولی همچین چیزی یه روزی میشه!
در مورد جهان های موازی هم کاملا گیج شدم ! اگه این نظریه رو بپذیریم اون آدمی که در یک زمان دیگه به جای من زندگی میکنه دیگه من نیست! چون زندگیش فرق داره و اتفاقات دیگه ای واسش میفته ! پی باید بینهایت از منِ غیرِ من جود داشته باشه !:19:
قبول دارم! این مباحث خیلی گیج کنندس.
اون آدم شاید از نظر زندگی با شما فرق داشته باشه ولی خود شماست! هم اسم شما،هم قد شما،اخلاقش مثل شما،پدر مادرتون یکی و .... همه چیتون یکیه جز سرنوشت و اتفاقاتی که براتون افتاده!
از نظر من اگه من برم گذشته همین گذشته رفتنم باعث میشه گذشته یه تغییر هرچند کوچیک کنه و این تغییر سیر تحولات بعدی جهان را تغییر میده هرچند بسیار کم ( و شایدم زیاد ) و این باعث میشه که آینده ای که من ازش رفتم گدشته تغییر کنه و من دیگه نتونم برم گذشته !
همونطور که توضیح دادم این درست نیست.
هر تغییری که بدین تو همون دنیا اتفاق میوفته، مثالشم زدم (همین فردوسی!)
البته این فیلم ها که 100% مطابق بر علم نیستند .
100% قبول دارم!
پس دیگران که در اطراف ما هستن با ما به این یکی جهان موازی میان؟؟
بله اونا هم تو دنیا های موازیه دیگه ی شما هستن ولی ممکنه شما همدیگرو نشناسین( مثلا تو اون دنیا ترک تحصیل میکنین و در نتیجه به دبیرستان نمیرید که با رفیقتون هم کلاسی بشین در نتیجه همدیگرو نمیشناسین)
آیا برای ایجاد یک دروازه زمان باید به اندازه یه ستاره در حال مرگ انرژی داشته باشیم ؟
این دروازه به صورت طبیعی درست میشه و ما تنها کاری که میتونیم بکنیم(تو زمین) اینه که سرعتمونو با چیزی بالا ببریم وگرنه شاید حالا حالاها نتونیم یه سیاهچاله ی مصنوعی درست کنیم!(البته قرار یه ستاره مصنوعی درست کنن!)
یه سوال دیگه اگه فردی سرعتی بالاتر از سرعت نور داشته باشه بر طبق نظریه انیشتین زمان سیر منفی برای اون داره . سوال من اینکه آیا این فرد بصورت بی نهایت به زمان گذشته بر می گرده و و اگه این اتفاق بیفته در صورتی این فرد به نقطه شروع زمان (Big Bang ) برسه چه اتفاقی می افته ؟
طبق نظریه زمان هگل( که تو مقاله ی شماره 2 توضیح خواهم داد...) بر میگردید به دنیای قبل!
الان نمیتونم کامل توضیح بدم ولی بعدا تو ادامه ی مقاله با تصویر توضیح میدم
در تایید حرف شما من با یه مثال میگم از حرف شما چه برداشتی داشتم شما بگید درست متوجه شدم یا نه ..:31:
من فکر میکنم اگر بتونیم سفر به زمان رو یه تونل فرض کنیم که یه در به سمت ما داره ( زمان ما ) و یه در به زمان آینده داره ... چون ما هنوز در مربوط به زمان خودمون رو که راه تونل زمان هست رو باز نکردیم بنابراین کسی هم از آینده نمیتونه بیاد و از این در عبور کنه ؟!! بنابراین نیامد افراد از آینده به زمان ما قابل توجیه خواهد بود ؟
درسته – یعنی معمولاً اون بحثی که در مورد ماشین زمان می کنیم در واقع راجع به یک ابزار خاص نیست (که توی زمان جابجا بشه – مثل فیلمها) ، بلکه درباره یه مسیر (میانبر) در زمان هستش ... بنابراین چون فن آوری مذکور رو نمیشه از آینده به گذشته منتقل کرد، حتی اگر در آینده به این فن آوری دست پیدا کنیم ، نمی تونیم به عقب برگردیم ...
بله – این ایده برای توجیه اون ابهامی که هاوکینگ مطرح کرده ("چرا توریست از آینده به حال نداشته ایم؟") مناسبه ..
یا اینکه قرن های مردم فکر میکردن که دنیا 3بعدیه بعد انیشتین گفت 4 بعدیه و بعد هاوکینگ گفت 11 بعدیه!!
نظریه 11 بعدی متعلق به هاوکینگ نیست ...خیلی ها روی این نظریه کار کردن که شاخص ترینشون اد ویتن ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) (دارنده مدال فیلدز ؛؛ مهمترین جایزه ریاضی – ویتن تنها فیزیکدانی بوده که تا حالا تونسته این جایزه رو ببره) هستش ... این نظریه که در شکل معتبرش نظریه M نامیده میشه هدفش متحد کردن تمام نظریات موجود در زمینه ریسمان هستش ...
(شاید اشاره ای در این مورد در کتاب "جهان در پوست گردو" دیده باشید؛ اما هاوکینگ مبدعش نبوده)
Soheil-Green
15-10-2009, 22:37
(شاید اشاره ای در این مورد در کتاب "جهان در پوست گردو" دیده باشید؛ اما هاوکینگ مبدعش نبوده)
بله چون من اینو یه جا از زبون هاوکینگ شنیده بودم!
و یه سوال دیگه اگه فردی سرعتی بالاتر از سرعت نور داشته باشه بر طبق نظریه انیشتین زمان سیر منفی برای اون داره . سوال من اینکه آیا این فرد بصورت بی نهایت به زمان گذشته بر می گرده و و اگه این اتفاق بیفته در صورتی این فرد به نقطه شروع زمان (Big Bang ) برسه چه اتفاقی می افته ؟
طبق نظریه زمان هگل... بر میگردید به دنیای قبل!
البته این جواب که مثلا "اگه با سرعت بیشتر از نور بری ، زمان عکس میشه و برمی گردی عقب و بعدش میرسی به بیگ بنگ و بعدش میری دنیای قبلی و..." هیجان انگیزه ، ولی توجه کنید که پایه نظری اش بسیار بسیار ضعیفه ... در واقعیت، تصور "سفر با سرعت بیشتر از نور" ممکن نیست... قوانین فیزیک نمی تونن به یه همچین سوالی جواب بدن ... پرسیدن سوالات غیرممکن همیشه اینطوریه:"اگه می تونستیم اعداد رو به صفر تقسیم کنیم چی میشد؟" جوابی براش نداریم ، چون سوال در منطق ریاضی جایی نداره ...
بنابراین اگه بخوایم از نور سریعتر بریم ، قوانین فیزیک رو شکسته ایم... نمیشه گفت "خب حالا فرض کنیم سریعتر رفتیم، حالا از اینجا به بعدش فیزیک چی میگه ؟!!" .. مثل اینه که طرف به خانمش بگه "شب نمیام خونه" و خانمش بگه "بعد از شام، بستنی می خوری یا ژله؟!"
واسه همینه که ایده wormhole ها و خم کردن فضا جذاب به نظر میاد: اگه عملی باشه به همون هدف قبلی می رسیم (یعنی انگار که از نور سریعتر حرکت کرده ایم) و از سوی دیگه حد سرعتی که انیشتین مطرح می کنه رو هم رعایت کرده ایم و پلیس جریمه مون نمی کنه! ... این همون چیزیه که بهش میگیم "سفر سریعتر از نور کارآمد یا ظاهری" (چون واقعا این کار رو نکرده ایم ، اما به همون اثر رسیده ایم)
بله چون من اینو یه جا از زبون هاوکینگ شنیده بودم!
البته این جمله طعنه سنگینی داشت با توجه به اینکه هاوکینگ قدرت استفاده از زبانش رو نداره .. درسته؟ (شوخی)
//
بهرحال این یکی از مواردی بود که باید توی مقاله تون اصلاح کنید (چون الان دیدم اونجا نوشتید که هاوکینگ این رو ثابت کرده که اینطوری نبوده) ...
یک اصلاح دیگه در همون جمله نوشتی "رئیس دپارتمان ریاضیات لوکاس دانشگاه کمبریج" ... که ایراد داره یه مقدار ... هاوکینگ عنوان لوکیزین (اولش رو هموزن با حسینی بخون) رو در اختیار داره ... یعنی صاحب کرسی لوکیزین هستش .. یه جور لقب هستش که البته همین چند هفته قبل این عنوان رو واگذار کرد (چون سن اش رسید به 67 سال که حد سنی مالکیت این لقبه)
موفق باشی
Soheil-Green
17-10-2009, 09:24
بنابراین اگه بخوایم از نور سریعتر بریم ، قوانین فیزیک رو شکسته ایم... نمیشه گفت "خب حالا فرض کنیم سریعتر رفتیم، حالا از اینجا به بعدش فیزیک چی میگه ؟!!"
از اینجا به بعدش میشه متافیزیک
البته این جمله طعنه سنگینی داشت با توجه به اینکه هاوکینگ قدرت استفاده از زبانش رو نداره .. درسته؟ (شوخی)
زبون نداره، یه کامپیوتره خفن داره که جاش صحبت میکنه!
بعدشم منظورم نقل قول بود،
یک اصلاح دیگه در همون جمله نوشتی "رئیس دپارتمان ریاضیات لوکاس دانشگاه کمبریج" ... که ایراد داره یه مقدار ... هاوکینگ عنوان لوکیزین (اولش رو هموزن با حسینی بخون) رو در اختیار داره ... یعنی صاحب کرسی لوکیزین هستش .. یه جور لقب هستش که البته همین چند هفته قبل این عنوان رو واگذار کرد (چون سن اش رسید به 67 سال که حد سنی مالکیت این لقبه)
شما به بزرگیه خودت ببخش! من که عقل کل نیستم! آدم جایزالخطاس!
Codename 77
17-10-2009, 12:47
سلام.
دوستان می شه یکی لطف کنه و در مورد فرکانس های بین فوتون ها که عقیده بر اینه که سرعتشون چندین برابر سرعت نور هست توضیحی بده .
یه سوال هم داشتم . در یکی از کتابهای مثل برمودا مطلب جالبی در مورد زمان خونده بودم . جریان از این قرار بود که یه خلبان وقتی از می خواد از منطقه ماموریت روزانه اش به سمت پایگاه برگرده به یه توده ابر ( حالا اینجوری که تو کتاب می گفت ) بر می خوره و بعد از نیم ساعت موفق می شه از این توده ابر عبور کنه . زمانی که این خلبان به پایگاه می رسه متوجه می شه نیم ساعت زودتر از بقیه روز ها به پایگاه رسیده ..... یعنی زمانی که تو این توده ابر و یا هر چی دیگه بوده زمان برای اون متوقف بوده .
می خواستم بدونم این اینگونه چاله ها که به نوعی یه دروازه کوچولوی زمان هستند در برمودا وجود دارند و یا اینکه خیال پردازی هستند ؟
در ضمن توی یه آزمایش یه ناو جنگی طی دهه 50 آمریکایی ها تونستن این ناو رو توسط امواج مغناطیسی به یه جای دیگه منتقل کنند . اما این طور که تو کتاب می گفت این امواج تاثیر مرگباری بر خدمه ناو داشته و باعث کشته و دیونه شدن اونها شده . آیا این یه دروازه زمان بوده که آمریکایی ها ساختن ؟
بر مبنای آنچه اینجا نوشته شده شامل:
اشتباهات علمیِ تا کنون و امکان اشتباه بودن داده های فعلی علمی
تئوری بودن نظریات ( به من حس بی اساس بودن میده این کلمه)
و غیر ممکن بودن غیر ممکن!
چرا اصولا این بحث بر مبنای نظریه نسبیتی که ممکنه در آینده نقض بشه شکل گرفته و اصلا سعی شده با علمی که ممکنه در آینده نقض بشه دنبال اثبات امکان سفر در زمان بریم، چرا با تکیه بر استدلال غیر ممکن غیر ممکن است خیلی راحت و سر راست نمیگیم بله سفر در زمان ممکنه و روشش و اثباتش رو به علم آینده موکول کنیم؟
چرا به خودمون زحمت میدیم؟
Soheil-Green
17-10-2009, 18:45
دوستان می شه یکی لطف کنه و در مورد فرکانس های بین فوتون ها که عقیده بر اینه که سرعتشون چندین برابر سرعت نور هست توضیحی بده .
اطلاعاتی راجبه فوتون ها در ویکی پدیا اومده که بخونید کمکتون میکنه، در ضمن تا اونجایی که من میدونم سرعتشون برابر با سرعت نوره
مقاله در ویکی پدیا:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
می خواستم بدونم این اینگونه چاله ها که به نوعی یه دروازه کوچولوی زمان هستند در برمودا وجود دارند و یا اینکه خیال پردازی هستند ؟
در کتاب ها و فیلم ها یه کم اغراق میشه ولی برمودا همچین خاصیت هایی داره اونم به خاطر امواج الکترومغناطیسیه خاصیه که تو اون محل وجود داره و تو همه چی اختلال ایجاد میکنه (ممکنه در زمان هم اختلال ایجاد کنه)
چرا اصولا این بحث بر مبنای نظریه نسبیتی که ممکنه در آینده نقض بشه شکل گرفته و اصلا سعی شده با علمی که ممکنه در آینده نقض بشه دنبال اثبات امکان سفر در زمان بریم، چرا با تکیه بر استدلال غیر ممکن غیر ممکن است خیلی راحت و سر راست نمیگیم بله سفر در زمان ممکنه و روشش و اثباتش رو به علم آینده موکول کنیم؟
چرا به خودمون زحمت میدیم؟
اگه قرار بود همه مثل شما فکر کنن که علم پیشرفت نمیکرد!
باید طبق نسبیت چیز هارو اثبات کنیم و نارسایی هاشون رو پیدا کنیم تا بتونیم نظریه رو تصحیح و تکمیل کنیم یا نظریه رو رد کنیم
اگه همینطوری بشینیم که به هیچ جا نمیرسیم!
دلیل اینکه ما تو ایران انقدر عقبیم هم همینه، فقط منتظریم یکی لقمه ی آماده شده رو بذاره تو دهنمون فکمونم بالا پایین کنه!
اینکه سفر زمان رو با توجه به نسبیت اثبات کردیم دلیلش اینه که فعلا نظریه ی تکمیلی و کاملی به نظر میاد ولی وقتی نارسایی هاش رو ببینیم و ایرادش رو بفهمیم میتونیم نظریه رو رد کنیم یا تصحیح کنیم
2 SHAHROOZ
17-10-2009, 18:53
من خیلی به این قضیه که میشه در زمان سفر کرد اعتقاد دارم و به نظر من در گذشته هم افرادی بودند که در زمان سفر کردند.
اما چند سوال و تناقض در این زمینه وحود داره که ذهم من رو به خودش مشغول کرده:
اولیش اینه که من به هیچ وجه به نظریه ای که در فیلم پنجمین خورشدی بهش اشاره شد اعتقاد ندارم و فکر میکنم که با سفر در زمان فرد با خودش در آینده برخورد خواهد کرد نه اینکه بعد از سفر محو میشه و از نظر من هم خخیلی از فیلمهایی که درمورد سفر به آینده ساخته شده هم از روی نظریه ی برخورد ساخته شده نه نظریه ی پنجمین خورشد و خیلی از ابهامات دیگه که در مورد اشیا وجود داره.
ولی درهرصورت من فکر میکنم و معتقدم که انسانهایی در زمان سفر کرده اند و به نتیجه رسیدند ولی در آینده ای که از زمان بعذ از اوست تاثیری نداشته و وارد دنیای دیگری شده اند که از این آینده و این جهان جداست.
اگه قرار بود همه مثل شما فکر کنن که علم پیشرفت نمیکرد!
من اصلا اینطور فکر نمیکنم. این برداشتی بود از گفته های شما در این تاپیک.
ما انسان ها هیچوقت علم کاملی نداشتیم و نخواهیم داشت
شاید اصلا مفهومی که ما از طول موج و تکانه(مثال شما) داریم غلط باشه! مگه اینطور نبود که تا قرن های مردم فکر میکردن زمین مرکز خلقته ولی گالیله خلافشو ثابت کرد؟!
یا اینکه قرن های مردم فکر میکردن که دنیا 3بعدیه بعد انیشتین گفت 4 بعدیه و بعد هاوکینگ گفت 11 بعدیه!!
پس یعنی ممکنه الان علممون غلط باشه و در آینده فرمول ها اصلاح بشن. واسه همینه که میگم غیر ممکن غیر ممکنه!
باید طبق نسبیت چیز هارو اثبات کنیم و نارسایی هاشون رو پیدا کنیم تا بتونیم نظریه رو تصحیح و تکمیل کنیم یا نظریه رو رد کنیم
یکی از اون بخش ها که نارسایی نظریه آشکار شده رو نشون بدین لطفا. شما هر جا که نظریه نسبیت با خواسته هاتون یا اهدافتون ساز گار نبوده اون رو خیلی راحت کنار گذاشتین. تغییرش دادین یا ردش کردین و نمونه بارزش بی توجهی به این اصل نسیت که ماده به سرعت نور نمیرسه.
این برای همه ی اشیا صدق نمیکنه (یا حداقل دیگه جرمش اونقدر نمیشه)
نسبیت کل ماده رو فاقد امکان رسیدن به سرعت نور میدونه. شما اینجا تفکیک کردید مواد رو.
طبق نظریھ نسبیت عام و نسبیت خاصاگھ جسمی بھ سرعتی بیشتر از سرعت نور برسھ، ناپدید و
تبدیل بھ انرژی میشھ.
ازتون خواهش کردم که منبا این مطلب رو بفرمایید که کجای نسبیت گفته شده ماده وقتی به سرعت نور میرسه به انرژی بدل میشه . تا جایی که من میدونم ماده به سرعت نور نمیتونه برسه. جوابم E=mc2 بود.
لطفا یک استدلال قابل بحث (قابل رد کردن - قابل تایید کردن) بیارید که اثبات کنه غیر ممکن غیر ممکن است . غیر از نطریات فلسفی و روانشناسانه البته.
فعلا از نظر عملی امکان پذیر نیست فقط از نظر تئوری امکان پذیر است
چون کل سفر به زمان هم یک تئوری است ماهم مبنا رو به تئوری میذاریم.
شما جوری از تئوری صحبت میکنید که انگار یه عده دانشمند همین جوری و از روی هوس یه حرفایی زدن. همین تئوری نسبیت بار ها به طور عملی تست شده و تایید شده.
علم بر مبنای ممکن ها صحبت میکنه نه آرزو ها. بحث کرم چاله و بررسی نسبیتی سفر در زمان کاملا بر مبنای ممکن ها ست . ممکن بر مبنای دانش موجود. غیر ممکن بر مبنای تکنولوژی موجود. مثل ساختمونی که الان نساختیم اما مبدونیم توان ساختش رو داریم. این با ممکن شدن بر مبنای تخیل تفاوت عمده داره.
موفق باشید
برای آشنایی بیشتر دوستان من مطالعه کتاب های زیر رو پیشنهاد مکنم:
چگون مفاهیم نسبیت را درک کنیم
چگونه مفاهیم فیزیک را درک کنیم
و
نظریه علمی چیست از انتشارات مازیار
Farzad.wow
17-10-2009, 21:03
سلام .
آیا ماده سیاه باعث بوجود اومدن فضاهای خمیده میشن ؟
سلام .
آیا ماده سیاه باعث بوجود اومدن فضاهای خمیده میشن ؟
بله
ماده تاریک هم مثل ماده معمولی دارای تاثیر گرانشیه( عملا هم بر مبنای همین آثار گرانشی متوجه وجودش شدن) گرانش هم باعث انحنای فضا-زمان میشه.
Hessam_7800gtx
17-10-2009, 21:27
آیا ماده تاریک هم توسط سیاه چال ها بلعیده میشه؟؟؟ با توجه به شمار بالای سیاه چال ها میشه گفت مقدار ماده تاریک رو به کاهشه؟؟؟
Soheil-Green
17-10-2009, 22:13
نقل قول:
ما انسان ها هیچوقت علم کاملی نداشتیم و نخواهیم داشت
شاید اصلا مفهومی که ما از طول موج و تکانه(مثال شما) داریم غلط باشه! مگه اینطور نبود که تا قرن های مردم فکر میکردن زمین مرکز خلقته ولی گالیله خلافشو ثابت کرد؟!
یا اینکه قرن های مردم فکر میکردن که دنیا 3بعدیه بعد انیشتین گفت 4 بعدیه و بعد هاوکینگ گفت 11 بعدیه!!
پس یعنی ممکنه الان علممون غلط باشه و در آینده فرمول ها اصلاح بشن. واسه همینه که میگم غیر ممکن غیر ممکنه!
نقل قول:
باید طبق نسبیت چیز هارو اثبات کنیم و نارسایی هاشون رو پیدا کنیم تا بتونیم نظریه رو تصحیح و تکمیل کنیم یا نظریه رو رد کنیم
درسته ولی قرار نیست چون علممون مطلق نیست دیگه بیخیال همه چی بشیم
شاید خیلی از نظریه های الان غلط باشه ولی باید بر طبق اونا آزمایش کنیم و نتیجه گیری کنیم
یکی از اون بخش ها که نارسایی نظریه آشکار شده رو نشون بدین لطفا. شما هر جا که نظریه نسبیت با خواسته هاتون یا اهدافتون ساز گار نبوده اون رو خیلی راحت کنار گذاشتین. تغییرش دادین یا ردش کردین و نمونه بارزش بی توجهی به این اصل نسیت که ماده به سرعت نور نمیرسه.
شما حرف منو نفهمیدین، من نگفتم نارسایی داره، گفتم باید با نتیجه گیری از نظریه بفهمیم که نارسایی داره یا نه
الان شاید کاملا منطقی به نظر بیاد ولی یه روزی، یه شخصی، یه جایی به یه نتیجه میرسه و این نظریه رو کامل میکنه ولی دلیل نمیشه که از الان نظریه رو ناقص بدونیم و بیخیالش بشیم
خواسته ها و اهداف من؟! جوری حرف میزنید انگار دارم از پسر خالم طرفداری میکنم!
من تو مقالم هم راه حل های شدنی رو گفتم هم مشکلات و نشدنی هارو
در مورد همون نرسیدن ماده به سرعت نور هم تو مقاله گفتم
اصلا بحث سفر زمان از 2 بخش فیزیک و متافیزیک تشکیل شده
اونجاهایی که از نظر فیزیکی نا ممکنه(فعلا!) از نظر متافیزیک توضیح میدیم
نقل قول:
این برای همه ی اشیا صدق نمیکنه (یا حداقل دیگه جرمش اونقدر نمیشه)
نسبیت کل ماده رو فاقد امکان رسیدن به سرعت نور میدونه. شما اینجا تفکیک کردید مواد رو.
دوست عزیز این برای خیلی از ذرات صادق نیست از جمله فوتون ها
فوتون ها هم دارای جرم هستن ولی باعث نمیشه که به سرعت نور نرسن
دنیای انقدر وسیعه که نمیشه همه چیرو با یه E=mc^2 نشون داد!
شما جوری از تئوری صحبت میکنید که انگار یه عده دانشمند همین جوری و از روی هوس یه حرفایی زدن. همین تئوری نسبیت بار ها به طور عملی تست شده و تایید شده.
علم بر مبنای ممکن ها صحبت میکنه نه آرزو ها. بحث کرم چاله و بررسی نسبیتی سفر در زمان کاملا بر مبنای ممکن ها ست . ممکن بر مبنای دانش موجود. غیر ممکن بر مبنای تکنولوژی موجود. مثل ساختمونی که الان نساختیم اما مبدونیم توان ساختش رو داریم. این با ممکن شدن بر مبنای تخیل تفاوت عمده داره.
اصلا شما مثل اینکه حتی با 1% امکان سفر در زمان هم مشکل دارید
باشه اصلا نمیشه سفر کرد خوبه؟!
حرف شما درست
من روزی با 2000 نفر سروکله میزنم ولی شما اصلا نمیخوای هیچی رو قبول کنی
من نمیگم عالم مطلقم، شما هم نیستی، علم هم مطلق نیست
ولی قرار نیست سره یه مبحث متافیزیک همدیگرو تیکه پاره کنیم.
شما عقیده ی خودتو داری منم عقیده ی خودمو دارم.
نقل قول:
طبق نظریھ نسبیت عام و نسبیت خاصاگھ جسمی بھ سرعتی بیشتر از سرعت نور برسھ، ناپدید و
تبدیل بھ انرژی میشھ.
ازتون خواهش کردم که منبا این مطلب رو بفرمایید که کجای نسبیت گفته شده ماده وقتی به سرعت نور میرسه به انرژی بدل میشه . تا جایی که من میدونم ماده به سرعت نور نمیتونه برسه. جوابم E=mc2 بود.
اتساع زمان هم تو همین نظریه هست با وجود اینکه نمیشه به سرعت نور رسید! ولی انیشتن فقط به این گیر نداد، گفت اگه 1% هم بشه به سرعت نور رسید، اون وقت این اتفاقات میوفته.
شما فقط چسبیدی به اینکه نمیشه به سرعت نور رسید
مگه شما عملی آزمایش کردی که میگی به هیچ عنوان نمیشه؟!
Codename 77
17-10-2009, 23:24
سلام .
دوباره یه سوال
اگه ما بر طبق نظریه انیشتین با سرعت بیشتر از سرعت نور بتونیم به عقب برگردیم ، دوباره چطوری می تونیم به زمان خودمون بیایم و دیگه اینکه در این نظریه چطور می شه به آینده سفر کرد ؟
راستی یه سوال هم در مورد تئوری خواب ها دارم که بعدا می پرسم .
sorrow2174
17-10-2009, 23:33
برادر جرم فوتون صفر است.
sorrow2174
17-10-2009, 23:37
آقای سهیل-سبز <br>جرم فوتون چقدر می باشد؟!<br>
Soheil-Green
18-10-2009, 18:35
اگه ما بر طبق نظریه انیشتین با سرعت بیشتر از سرعت نور بتونیم به عقب برگردیم ، دوباره چطوری می تونیم به زمان خودمون بیایم و دیگه اینکه در این نظریه چطور می شه به آینده سفر کرد ؟
ما همینطوری وسیله ای نداریم که سوارش بشیم و سرعت نور رو بشکونیم، بنابراین تنها اجرامی که فعلا میتونیم ازشون استفاده کنیم(تئوری) کرمچاله ها و سیاه چاله هاس که رفتن به آینده یا گذشته هم شانسیه! اینا مارو به یکی از جهان های موازی منتقل میکنن ولی معلوم نیست به کدوم جهان و کدوم مکان
در مورد برگشت به زمان حال هم فقط از طریق کرمچاله ای که اومدیم باید بر گردیم
برادر جرم فوتون صفر است.
به نظر شما جرم الکترون هم صفر است؟! اینم مثل همون میمونه، شاید نزدیک به صفر باشه ولی صفر نیست!
حتی اگه 0.000000000001 هم باشه بازم جرم داره! اگه تو علوم پایه اینارو تقریبا صفر در نظر میگیرن واسه اینه که تو محاسبات راحتتر باشند و اون جرم کم تو آزمایشاتشون تاثیر زیادی نداره!
ولی وقتی قرار باشه نظریه نسبیتو باهاشون آزمایش کنیم باید جرمشونو حساب کنیم
آقای سهیل-سبز....
من سهیل سبز نیستم، لقبم گرینه، سهیل گرین
دوست عزیز این برای خیلی از ذرات صادق نیست از جمله فوتون ها
فوتون ها هم دارای جرم هستن ولی باعث نمیشه که به سرعت نور نرسن
به نظر شما جرم الکترون هم صفر است؟! اینم مثل همون میمونه، شاید نزدیک به صفر باشه ولی صفر نیست!
حتی اگه 0.000000000001 هم باشه بازم جرم داره! اگه تو علوم پایه اینارو تقریبا صفر در نظر میگیرن واسه اینه که تو محاسبات راحتتر باشند و اون جرم کم تو آزمایشاتشون تاثیر زیادی نداره!
ولی وقتی قرار باشه نظریه نسبیتو باهاشون آزمایش کنیم باید جرمشونو حساب کنیم[/B]
البته شما گفتید که "عقایدتون رو برای خودتون نگه دارید" .. من متوجه نشدم خطابتون به اون دوستمون بود یا به همه (از جمله من) ... بهرحال من دعوایی با کسی ندارم و نمی خوام کسی رو ناراحت کنم ... فکر می کنم هدف نهایی حضور همه مون در چنین تاپیکی در بخش علم این باشه که یه چیزی یاد بگیریم ... نظرم رو میگم:
توجه کنید که صفر بودن جرم فوتون یکی از نتایج نظریه نسبیت خاص انیشتین هستش : "ذره ای که جرم داشته باشه ، هرگز نمی تونه به سرعت نور برسه " .. بنابراین اینکه جرم فوتون رو چیزی غیر از صفر بدونیم با منطق فیزیک جور نیست ... در هیچ حالتی ... قابل مقایسه با الکترون ها نیست .. تقریبا صفر هم نیست ... یعنی "جرم فوتون دقیقا صفر هستش " ... این مساله جنبه تئوریک قوی داره و اصلاً اگه غیر از این باشه الکترودینامیک کوانتومی دچار مشکل ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])میشه ! ..
Soheil-Green
18-10-2009, 20:00
هدف نهایی حضور همه مون در چنین تاپیکی در بخش علم این باشه که یه چیزی یاد بگیریم ...
کاملا درسته! آقا قربونه دهنت!
هر آدمی جایز الخطاس، ممکنه منم خیلی جاها اشتباه کرده باشم ولی چیزایی که فهمیدم و میدونم رو گفتم، اگه اشتباهه شما درستشو بگو منم یاد بگیرم، ولی دعوا نداریم که، شما کل قضیه رو زیر سوال میبرین، شاید همین الان خیلی اکتشافات جدید شده باشه که هنوز هیشکی خبر نداره
من خدا که نیستم، منم اشتباه میکنم ، حالا اگه اشتباهه شما به عنوان بزرگتر راهنماییم کن ولی کل قضیه رو زیر سوال نبر
"ذره ای که جرم داشته باشه ، هرگز نمی تونه به سرعت نور برسه "
پس نتیجه میگیریم که هر چیزی که بتونه به سرعت نور برسه جرم نداره، درسته؟!
جرم فوتون دقیقا صفر هستش "
یادم نیست کجا شنیدم ولی شنیده بودم که جرم داره هرچند خیلی خیلی کم.
کاملا درسته! آقا قربونه دهنت! نمیدونم چرا اینا با من دعوا دارن. فحش ناموس که ندادم! نتایجه تحقیقاتمو نوشتم!
در ضمن هر آدمی جایز الخطاس، ممکنه منم خیلی جاها اشتباه کرده باشم ولی چیزایی که فهمیدم و میدونم رو گفتم، اگه اشتباهه شما درستشو بگو منم یاد بگیرم، ولی دعوا نداریم که، شما کل قضیه رو زیر سوال میبرین، شاید همین الان خیلی اکتشافات جدید شده باشه که هنوز هیشکی خبر نداره
در ضمن من خدا که نیستم، منم اشتباه میکنم مثل هر آدم دیگه ای در ضمن شماها هم که اینارو میدونین احتمالا تو درساتو یا چیزایی مثل اون یاد گرفتین
ولی این چیزا به من 15-16 ساله چه ربطی داره؟ اینارو با کلی تلاش یاد گرفتم، حالا اگه اشتباهه شما به عنوان بزرگتر راهنماییم کن ولی کل قضیه رو زیر سوال نبر
پس نتیجه میگیریم که هر چیزی که بتونه به سرعت نور برسه جرم نداره، درسته؟!
یادم نیست کجا شنیدم ولی شنیده بودم که جرم داره هرچند خیلی خیلی کم.
اشکال نداره دوست من ... من اتفاقاً همون اول هم حدس زدم که احتمالاً شما علاقه مندی ای به این قضیه پیدا کردی و پی اش رو گرفتی اما بهردلیلی (تازه شروع کردی به مطالعه در این مورد - دسترسی به منابع نداری - و...) هنوز روی بعضی موارد مسلط نیستی ... برادر کوچیکتر من هم 16 ساله شه و من حس بد یا دشمنی نسبت به شما ندارم ... مطمئن باش دوستان دیگه هم منظور بدی نداشتن ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
//
اگه غیر از این باشه دچار مشکل میشیم - بله
//
آزمایش هایی گزارش شده که که مثلاً جرمش رو اندازه بگیرن (که حالا 0 یا هر عدد دیگه ای اعلام بشه)، اما نتایجشون قطعی نیست و نتونستن اون فرض رو نقض کنن (در مقابل تحقیقاتی داریم مثلاً روی سیاهچاله ها که برعکس ثابت می کنن که جرمش دقیقا صفره).. و ضمناً همونطور که گفتم بسیاری از تئوری های فیزیک برای پایه "دقیقا صفر بودن" اون هستش ... یه مقاله خوب در همین مورد : اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Soheil-Green
18-10-2009, 20:26
حالا چندتا سوال من از شما میپرسم
این مساله جنبه تئوریک قوی داره و اصلاً اگه غیر از این باشه الکترودینامیک کوانتومی دچار مشکل ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] e%2Fbaez%2Fphysics%2FParticleAndNuclear%2Fphoton_m ass.html)میشه ! ..
2تا مساله:
1-طبق همون منبعی که خودتون اعلام کردی گفته از نظر منطقی جرم فوتون صفر و اگه نباشه تئوری الکترودینامیک کوانتومی دچار مشکل میشه
2- به نظر شما، مثل تمام نظریه های تاریخ( با تمام طرفدار ها و قدرت تئوریشون) امکان اینکه این نظریه - حتی 1%- دارای اشکالاتی باشه نیست؟ (نگفتم این نظریه ایراد داره ها! پرسیدم: امکانش نیست؟!)
یه سوال دیگه که تقریبا بی ربطه:
میدونیم که سرعت گردش زمین 11کیلومتر بر ثانیه است ولی ما چیزی نمیفهمیم {مثالشو پایین نوشتم}
با توجه به این، اگه زمین با سرعت نور بچرخه چی میشه؟
این تیکه ی پایین رو یه تیکه نامربوط و خارج متن تصور کنید:
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
جالبه که وقتی با ماشین با سرعت 20 کیلومتر (در ساعت!) حرکت میکنیم وقتی ترمز میکنیم یا گاز میدیم پرت میشیم تو شیشه! ولی وقتی زمین با سرعت 11 کیلومتر (در ثانیه!) میچرخه هیچی مون نمیشه و احساس هم نمیکنیم
شاید این به خاطر جاذبه ی قویه زمینه بنابراین شاید اگه دستگاهی که (فرزندانمون در آینده!!!) خواهند ساخت رو بتونیم طوری بسازیم که مارو یا هر چیزی رو با گرانش قوی نگه داره و اونوقت خودش رو با سرعت نور بچرخونیم بشه با مشکل تیکه تیکه شدن بدنمون کنار بیایم (منظورم بحث بعد از اینکه تونستیم جسمی رو به سرعت نور برسونیمه ها!(الان باز یه سری میگن که نمیشه!)
{{ توجه : این تیکه رو یه بحث متافیزیک فرض کنید و گیر ندید به همون یه بند نظریه نسبیت که نمیشه....!}}
سلام.
فوتون همیشه در حال حرکت هست دیگه درسته؟
خب در این صورت مطمئنا جرمش صفر هست.
مگر اینکه جرم فوتون رو در حالت سکون بخواهیم بگیم...
Soheil-Green
18-10-2009, 21:07
اشکال نداره دوست من ... من اتفاقاً همون اول هم حدس زدم که احتمالاً شما علاقه مندی ای به این قضیه پیدا کردی و پی اش رو گرفتی اما بهردلیلی (تازه شروع کردی به مطالعه در این مورد - دسترسی به منابع نداری - و...) هنوز روی بعضی موارد مسلط نیستی ... برادر کوچیکتر من هم 16 ساله شه و من حس بد یا دشمنی نسبت به شما ندارم ... مطمئن باش دوستان دیگه هم منظور بدی نداشتن ...
خیلی ممنون!
فکر کنم واسه اینه که این شاخه از فیزیک ( فیزیک کوانتوم) مثل بقیه علوم نیست که ساده بتونی بفهمی و درکشون کنی
خود فیزیک علم سختیه چه برسه به فیزیک کوانتوم و بعضی مباحث متافیزیک!
سلام.
فوتون همیشه در حال حرکت هست دیگه درسته؟
خب در این صورت مطمئنا جرمش صفر هست.
مگر اینکه جرم فوتون رو در حالت سکون بخواهیم بگیم...
من فکر نکنم حرکت دائمی یه جسم مبنی بر صفر بودن جرمش باشه!
(اگه فوتون صفر هم باشه نباید به این ربطی داشته باشه)
2- به نظر شما، مثل تمام نظریه های تاریخ( با تمام طرفدار ها و قدرت تئوریشون) امکان اینکه این نظریه - حتی 1%- دارای اشکالاتی باشه نیست؟ (قابل توجه دوستان قمه به دست!: نگفتم این نظریه ایراد داره ها! پرسیدم: امکانش نیست؟! باز الان نیاین بریزین سرم!)
صد در صد دارای اشکال هست. یا بهتره بگیم دارای نقص. مثل نظریه نیوتن که اگر چه بسیاری از مسایل گرانش رو توضیح میده ولی بدلیل لحاظ نکردن نسبیت در تبیین بسیاری پدیده ها (رخداد های سرعت بالا یا تحت تاثیر انحنای فضا) ناکام میمونه. نظریه نسبیت میاد و مشکل رو حل میکنه (مثل اختلالات مدار عطارد تحت تاثیر انحنای فضای اطراف خورشید) . اما نسبیت هم نمیتونه همه مسایل رو حل کنه.
نیاز داریم به نظریه جدید برای حل مسایل لاینحل فیزیک. تکلیف پیش از مهبانگ، رخداد های درون سیاه چاله، تکلیف ماده تاریک، انرژی تاریک و ... .
اگر مشکلات فناوری حل بشه ما به سرعت 99.999999999999 درصد سرعت نور در خلا میتونیم برسیم. مانع علمی وجود نداره براش. خود این سرعت دنیا رو از این رو به اون رو میکنه برامون. تصور کند شدن زمان در این سرعت وحشتناکه. فضانوردمون 1 ساعت با این سرعت بره بیاد، تو زمین 100 ها سال گذشته.
جالبه که وقتی با ماشین با سرعت 20 کیلومتر (در ساعت!) حرکت میکنیم وقتی ترمز میکنیم یا گاز میدیم پرت میشیم تو شیشه! ولی وقتی زمین با سرعت 11 کیلومتر (در ثانیه!) میچرخه هیچی مون نمیشه و احساس هم نمیکنیم
شاید این به خاطر جاذبه ی قویه زمینه بنابراین شاید اگه دستگاهی که (فرزندانمون در آینده!!!) خواهند ساخت رو بتونیم طوری بسازیم که مارو یا هر چیزی رو با گرانش قوی نگه داره و اونوقت خودش رو با سرعت نور بچرخونیم بشه با مشکل تیکه تیکه شدن بدنمون کنار بیایم
خودتون در مثال یاد آوری کردین که توی ماشین ، ما وقتی متوجه تغییر میشیم که تغییری در سرعت اتفاق میوفته. مطمئن باشین که زمین هم اگر ناگهان متوقف بشه همه ما خیلی واضح متوجهش میشیم.
من راه عملی مقاومت در برابر تلاشی سلولی رو راه شیمیایی ( یه دارو یا چیزی مشابه) یا تغییرات ساختاری در بدن انسان میدونم. توضیح شما هم شاید عملی باشه، قرار دادن فضانوردان در حصاری گرانشی یا هر چیزه دیگه.
توضیح: من اون مثال رو زدم تا درکی از سرعت نور برامون ایجاد بشه . مطمئنم دانشمندا آینده که میتونن مرز سرعت رو رد کنن میتونن فکری برای حفاظت از فضانورد ها هم بکنن.
خودمونی: اگه با دقت یکباره دیگه نوشته های منو بخونین من نه سر جنگ با کسی دارم نه هیچ چیز دیگه. خوشحال هم میشم سوژه بحث بیاد وسط. فقط توقع دارم وسط یه بحث دانشی نظرات مبتنی بر تخیل بی پایه وسط نیاد.
آرزوی موفقیت دارم.
جدا به همه دوستان پیشنهاد میدم کتاب هایی که معرفی کردم رو مطالعه کنن.
یاداوری: حتما زمان تحقیق و مطالعه علمی به منابع متفاوت مراجعه کنید . اشتباهات وحشتناکی در کتب علمی دیدم که اساس اون علم رو بر باد میده. یک ترجمه غلط .
mahdicivic
18-10-2009, 21:28
سلام.
فوتون همیشه در حال حرکت هست دیگه درسته؟
خب در این صورت مطمئنا جرمش صفر هست.
مگر اینکه جرم فوتون رو در حالت سکون بخواهیم بگیم...
ببخشید من جسارت می کنما. مقاله جناب Soheil-Green رو خوندم. خیلی قشنگ و ساده و یه جاهاییش مبهم صحبت کرده ولی در کل من ازش بسیار ممنونم.
در مورد این بحث آخر که درباره جرم فوتون دارید، اکثرا بر این عقیده ان که یه جرم بسیار کوچیکیه که چون با سرعت نور حرکت می کنه به انرژی تبدیل میشه. و جرم فوتون در حال سکون رو هم صفر در نظر می گیرن.
در مورد حرکت با سرعت نور هم باید عرض کنم کسی تا حالا نگفته که نمیشه با سرعت بیشتر از نور حرکت کرد، بحث سر اینه که اگر بشه این کارو کرد اصول حاکم بر جهان که به وسیله انیشتن کشف شده رو باید رد کرد. اینم اضافه کنم که چند وقت پیش یه ستاره منفجر شد و یه هاله از گرد و غبار برای مدت کوتاهی با 0.99999 سرعت نور حرکت کرد. ولی باز هم به سرعت نور نرسید.
در کل بیش از چند صد سال کسی رو حرف نیوتن حرف نمی زد اما الان تو دانشگاه ها راحت قانون های نیوتن رو نقض می کنن. حالا اون که قانون بود چه برسه به این صحبتا که همش نظریس. با این وجود من با سهیل عزیز موافقم که نباید رو یه نظریه پافشاری کرد.(البته اگر نظریه معتبر باشه و درست مطرح شده باشه.):20:
آیا ماده تاریک هم توسط سیاه چال ها بلعیده میشه؟؟؟ با توجه به شمار بالای سیاه چال ها میشه گفت مقدار ماده تاریک رو به کاهشه؟؟؟
احتمالا بله.
با حساب اینکه خود سیاه چاله ها هم بخشی از ماده کیهان هستن، نسبت سیاه چاله به ماده غیر سیاه چاله ای! در عالم بسیار بالاست. حالا حالا ها ماده داریم که سیاه چاله ها ببلعن. و یه نکته. اگه محاسبات و تحلیل ها درست باشه و ماده تاریک واقعا یک ماده باشه ( منظورم اینکه اشکالات گرانشی عالم وافعا نشان دهنده وجود ماده نا پیدا باشه و نه یک نقص در نظریات برای تبیین ساز و کار عالم) مقدارش بسیار بسیار بیشتر از ماده معمولی کیهانه.
در کل بیش از چند صد سال کسی رو حرف نیوتن حرف نمی زد اما الان تو دانشگاه ها راحت قانون های نیوتن رو نقض می کنن
نظریه نیوتون هنوز هم برای تبیین بسیاری پدیده ها از گردش سیارات به دور خورشید گرفته تا گردش کل مجموعه ستارگان کهکشان ها بدور هم و مجموعه های کهکشانی به دور هم صادقه. اصلاحیه به نام نسبیت شامل انحنای فضا + محدود بودن عالم + محدود بودن سرعت گرانش و ... روش انجام شد.
نظریه های تایید شده فعلی بر مبنای آزمایش (مثل نسبیت انیشتین و تکامل داروین) نقض نمیشن، اصلاح میشن. خود انیشتین هم هیچ وقت نگفته بود نظریه اش کامله. یا همه چیز رو توضیح میده. تا آخر عمر هم در تلاش برای ارائه نظریه جدید بود.
Soheil-Green
18-10-2009, 22:25
خدمت دوست عزیز Babak:
نمیدونم شما لحنت اونطوری بود یا من بد متوجه شدم ولی شما تو صحبتاتون به کلی از پایه این مباحث رو زیر سوال بردین و همشو با توجه به اینکه جسمی نمیتونه به سرعت نور برسه رد کردین (شاید من اینطور متوجه شدم)
ولی خوشحالم که نظرتون عوض شد و دید مثبت تری پیدا کردید
صد در صد دارای اشکال هست. یا بهتره بگیم دارای نقص. مثل نظریه نیوتن که اگر چه بسیاری از مسایل گرانش رو توضیح میده ولی بدلیل لحاظ نکردن نسبیت در تبیین بسیاری پدیده ها (رخداد های سرعت بالا یا تحت تاثیر انحنای فضا) ناکام میمونه. نظریه نسبیت میاد و مشکل رو حل میکنه (مثل اختلالات مدار عطارد تحت تاثیر انحنای فضای اطراف خورشید) . اما نسبیت هم نمیتونه همه مسایل رو حل کنه.
نیاز داریم به نظریه جدید برای حل مسایل لاینحل فیزیک. تکلیف پیش از مهبانگ، رخداد های درون سیاه چاله، تکلیف ماده تاریک، انرژی تاریک و ... .
اگر مشکلات فناوری حل بشه ما به سرعت 99.999999999999 درصد سرعت نور در خلا میتونیم برسیم. مانع علمی وجود نداره براش. خود این سرعت دنیا رو از این رو به اون رو میکنه برامون. تصور کند شدن زمان در این سرعت وحشتناکه. فضانوردمون 1 ساعت با این سرعت بره بیاد، تو زمین 100 ها سال گذشته.
منم همینو میگفتم دیگه!
خودتون در مثال یاد آوری کردین که توی ماشین ، ما وقتی متوجه تغییر میشیم که تغییری در سرعت اتفاق میوفته. مطمئن باشین که زمین هم اگر ناگهان متوقف بشه همه ما خیلی واضح متوجهش میشیم.
کاملا درسته! نمیدونم چرا بعضی وقتا مخم کار نمیکنه و حتی این چیزای ساده رو هم یادم میره!
من راه عملی مقاومت در برابر تلاشی سلولی رو راه شیمیایی ( یه دارو یا چیزی مشابه) یا تغییرات ساختاری در بدن انسان میدونم. توضیح شما هم شاید عملی باشه، قرار دادن فضانوردان در حصاری گرانشی یا هر چیزه دیگه.
نمیدونم چرا ولی من نمیتونم منظورمو درست برسونم و به قول معروف فن بیانم ضعیفه! منظور من از یه پوشش (تو مقاله) همین راه حل شما بود، به نظر منطقی میاد و بعید نیست که در آینده عملی بشه
یاداوری: حتما زمان تحقیق و مطالعه علمی به منابع متفاوت مراجعه کنید . اشتباهات وحشتناکی در کتب علمی دیدم که اساس اون علم رو بر باد میده. یک ترجمه غلط .
کاملا درسته! من روزی 200 بار اینو به خودم میگم ولی بازم یادم میره، به دوستان هم همینو پیشنهاد میکنم
بار ها این اشتباهات واسه من پیش اومده ( بیشتر تو مقالات)
مثلا یه بار سرعت نور رو فراموش کرده بودم(!) :d
تو یه جا نوشته بود 30 کیلومتر بر ثانیه! یجا نوشته بود 30 هزار کیلومتر، یجا دیگه گفته بود 300 هزار کیلومتر! آخرسر نفمیدیم چی شد!
اشتباهات علمی تو مقالات زیاده به خصوص وقتی توسط یه فرد غیر متخصص ترجمه میشن
مقاله جناب Soheil-Green رو خوندم. خیلی قشنگ و ساده و یه جاهاییش مبهم صحبت کرده ولی در کل من ازش بسیار ممنونم.
خیلی ممنون!لطف دارین، اون قسمتای مبهمشم به خاطرهمون فن بیان ضعیفمه، شما ببخشید!
ایشالا وقتی ادامه ی مقاله رو نوشتم، کل مقالات رو یکی میکنم ، اشکالاتشو رفع میکنم و میدم به یه نفر واسه ویراستاری تا دیگه از این مشکلات پیش نیاد
در مورد این بحث آخر که درباره جرم فوتون دارید، اکثرا بر این عقیده ان که یه جرم بسیار کوچیکیه که چون با سرعت نور حرکت می کنه به انرژی تبدیل میشه. و جرم فوتون در حال سکون رو هم صفر در نظر می گیرن.
در مورد حرکت با سرعت نور هم باید عرض کنم کسی تا حالا نگفته که نمیشه با سرعت بیشتر از نور حرکت کرد، بحث سر اینه که اگر بشه این کارو کرد اصول حاکم بر جهان که به وسیله انیشتن کشف شده رو باید رد کرد. اینم اضافه کنم که چند وقت پیش یه ستاره منفجر شد و یه هاله از گرد و غبار برای مدت کوتاهی با 0.99999 سرعت نور حرکت کرد. ولی باز هم به سرعت نور نرسید.
در کل بیش از چند صد سال کسی رو حرف نیوتن حرف نمی زد اما الان تو دانشگاه ها راحت قانون های نیوتن رو نقض می کنن. حالا اون که قانون بود چه برسه به این صحبتا که همش نظریس. با این وجود من با سهیل عزیز موافقم که نباید رو یه نظریه پافشاری کرد.(البته اگر نظریه معتبر باشه و درست مطرح شده باشه.)
منم حرف شما رو قبول دارم!(خوش حالم که یه نفر منظورمو درک کرد!)
نظریه نیوتون هنوز هم برای تبیین بسیاری پدیده ها از گردش سیارات به دور خورشید گرفته تا گردش کل مجموعه ستارگان کهکشان ها بدور هم و مجموعه های کهکشانی به دور هم صادقه. اصلاحیه به نام نسبیت شامل انحنای فضا + محدود بودن عالم + محدود بودن سرعت گرانش و ... روش انجام شد.
درسته و دلیلش هم این بود که قوانین نیوتن با تمام درستیش، بعضی جاها رو اشتباه کرده بود که توسط نسبیت اصلاح شد
حرف منم اینه که شاید نسبیتم با تمام درستیش یه جاهایی اشتباه کرده و باید اصلاح بشه
بازم از همه تشکر میکنم که وقت گرانبهاشونو واسه خوندن مقاله صرف کردن و نظرات ارزشمندشونو گفتن
اگر هم چیزی رو بد فهمیدم، یا بد گفتم و شما بد فهمیدید عذر میخوام
منم قصد جنگ ندارم، به قول دوست عزیزمون seymour ، هدف ما اینه که چیزی به اطلاعاتمون اضافه بشه نه اینکه دعوا کنیم
Codename 77
18-10-2009, 23:54
دوستان یکی نیست سفر دز زمان از طریق نظریه انیشتین توضیح بده .
در نظریه انیشتین چطور می شه به آینده سفر کرد ؟
ممنون
دوستان یکی نیست سفر در زمان از طریق نظریه انیشتین توضیح بده .
در نظریه انیشتین چطور می شه به آینده سفر کرد ؟
ممنون
اولاً توجه کن که انیشتین دقیقا دنبال سفر در زمان نبوده (حتی میگن از ادبیات علمی-تخیلی خوشش نمیومده!) ... بلکه برداشت و نتیجه ای که از نظریاتش حاصل میشه ، این دلالت ها رو ایجاد می کنه؛ یعنی "امکان تئوریک سفر در زمان" رو ثابت می کنه... ظاهراً خود انیشتین به سفر در زمان بدبین بود و تا آخر عمرش هم متقاعد نشد که آیا عملاً چنین کاری ممکنه یا نه ... بهرحال، این نقل قول به انیشتین نسبت داده میشه :
".. در سرعت های بالا (نزدیک به نور) گذر زمان کند میشه (مفهوم Time dilation ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) رو چک کنید - پارادوکس دوقلوها در همین ارتباط) .. و میشه نشون داد که در سرعت نور زمان کاملاً متوقف میشه .. و بالاتر از اون باید برعکس بشه؟ .. اما (مساله اینه که) در سرعت نور ، اثری از ماده نخواهد ماند ... و بالاتر از سرعت نور هم تصورش ممکن نیست که جرم بی نهایت چه معنایی خواهد داشت..."
و همه می دونیم که گذر زمان نشون داده که این حرف انیشتین که "سرعت نور، حد نهایی سرعته" ظاهراً درسته و راه-در-رو نداره...
*من بیشتر سعی کردم توضیحم ساده وخلاصه باشه ، نمی دونم کافی هم بود یا نه
mahdicivic
19-10-2009, 21:00
جناب seymour جسارتا میشه سوال کنم تخصص شما چیه؟ خیلی با اطمینان در این مورد صحبت می کنید. می خوام اگر تو این ضمینه تخصص دارید چند تا سوال کوچولو ازتون بپرسم.(البته اگر اجازه بدید)
من قضیه ی سفر در زمان از طریق سرعت نور رو برای خودم این طور تشریح کردم:
فرض کنید در فضا یک چراغ قوه بزرگ باشه (مثال رو برای این می زنم که منبع نور رو بشه قطع یا وصل کرد). ما هم در فاصله ی 2 دقیقه ی نوری از این منبع نور ایستادیم. کسی چراغ قوه رو روشن می کنه. در این حالت ما چراغ قوه رو خاموش می بینیم (چون نور هنوز به چشم ما نرسیده تا تصویر جدید رو ببینیم). بعد از دو دقیقه نور چراغ قوه رو می بینیم. حالا اگه با سرعتی بیشتر از سرعت نور حرکت کرده و در فاصله ی 4 دقیقه ی نوری از منبع بایسستیم، چراغ قوه خاموشه، چون نور باز هم به ما نرسیده. (انگاری رفتیم به گذشته - در لحظه ای که لامپ خاموشه قرار گرفتیم) .
(البته تماما در تئوری و تفکر و ... قدری هم تخیل! :31:
Codename 77
20-10-2009, 03:00
می شه اینطوری توجیه کرد ..... در فاز دو ما همزمان با نور حرکت می کنیم ، اما چون سرعت ما بیشتر از سرعت نور هست نور اون هیچ وقت به چشم ما نمی رسه تا اونو ببینیم .در واقع منبع نور روشن هست و افراد با سرعت کمتر ازنوراونو درک می کنن ولی اون برای ما همیشه خاموش می مونه .
می شه نظریه شما رو گسترس داد در مورد سرعت برابر با سرعت نور
فرض کنیم منبع نور روشن می شه و همزمان با پرتوهای نور و با سرعت C حرکت می کنیم .منبع نور برای مدت زمانی T خاموش می شه و دوباره روشن می شه .... اما ما اونو نمی تونیم درک کنیم چون فقط پرتوهای اولیه برامون قابل درک هست ... در نتیجه می شه این تصور رو داشت که زمان برای ما متوقف می شه .این مثال رو برای سرعت نزدیک به سرعت نور هم می شه زد .
برای برگشت به زمان حال هم باید سرعتمونو کم کنیم تا پرتو های ثانویه برامون قابل رویت بشه .
اما برای اینکه ما بتونیم در لحظه ای منبع روشن هست به زمان خاموشی منبع برسیم ( یعنی همون سفر به آینده ) بایدچی کار کرد ؟
جالب بود من که خیلی حال کردم .
Codename 77
20-10-2009, 03:06
راستی یه سوال چرا جسم بدون جرمی مثل فوتون نمی تونه از اشیا عبور کنه ؟ در واقع چه چیری جلوی اونو می گیره ؟
راستی یه سوال چرا جسم بدون جرمی مثل فوتون نمی تونه از اشیا عبور کنه ؟ در واقع چه چیری جلوی اونو می گیره ؟ خب فوتون بسته ای از انرژی هست، در صورت برخورد با جسم، انرژی شو میده به اون جسم (و در نتیجه جسم گرمتر میشه)
و احتمالا... ... :41: (خود فوتون نابود میشه؟)
(فوتون انرژی بود، این انرژی منتقل شد به جسم، پس دیگه فوتون بی فوتون!)
سوال: فوتون این انرژی رو به کجا میده؟ (هسته ی اتم؟)
توجیه اینکه چرا نوری که از آینه بازتاب میشه (یا از داخل شیشه رد میشه) ضعیف تر از نور مستقیم هست هم شاید همینه! (از بین رفتن بخشی از فوتون ها در نتیجه ی برخورد با ذرات اتمی)
(یک توصیه: زیاد از پرانتز استفاده نکنید!) :31:
جناب seymour جسارتا میشه سوال کنم تخصص شما چیه؟ خیلی با اطمینان در این مورد صحبت می کنید. می خوام اگر تو این ضمینه تخصص دارید چند تا سوال کوچولو ازتون بپرسم.(البته اگر اجازه بدید)
من صرفاً علاقه مند هستم و در این زمینه زیاد مطالعه می کنم، و رشته تحصیلی ام چیز دیگه اس ... اگه سوالی در سطح سواد و مطالعه ام باشه جواب میدم و اتفاقا سعی می کنم اون مقدار شک که شایسته یه گزاره علمی هستش رو هم در صحبتم لحاظ کنم ..
خواهش می کنم ... ما که ادعایی نداریم ... سوالت رو بپرس (اجازه لازم نیست) ، من یا هر دوست مطلع تری پاسخ میده ..
zahedy2006
20-10-2009, 22:53
سوال: فوتون این انرژی رو به کجا میده؟ (هسته ی اتم؟)
الكترون در فوتوالكتريك
نوسان الكترون و ايجاد فوتون جديد در كامپتون
ايجاد جرم در توليد ماده و پاد ماده
ايجاد تكانه
توجیه اینکه چرا نوری که از آینه بازتاب میشه (یا از داخل شیشه رد میشه) ضعیف تر از نور مستقیم هست هم شاید همینه! (از بین رفتن بخشی از فوتون ها در نتیجه ی برخورد با ذرات اتمی)
فكر مي كنم توجيه آينه با اثر كامپتون باشه
فرود الكترون - ارتعاش الكترون هاي سطح بازتابنده (ازبين رفتن انرژي فوتون) - ايجاد فوتون جديد حاصل از ارتعاش شتابدار الكترون و بازتاب اون در زاويه برابر و عكس زاويه فرودي (توضيح كامل ندارم!!)
mamad_chagho
22-10-2009, 19:56
“Put your hand on a hot stove for a minute, and it seems like an hour. Sit with a pretty girl for an hour, and it seems like a minute. THAT'S relativity.”
Albert Einstein
چه فشنگ نسبیت رو توضیح میده !
Soheil-Green
22-10-2009, 21:37
“Put your hand on a hot stove for a minute, and it seems like an hour. Sit with a pretty girl for an hour, and it seems like a minute. THAT'S relativity.”
Albert Einstein
چه فشنگ نسبیت رو توضیح میده !
درسته!
زمان حقیقی همون زمانیه که ما تو سختی درکش میکنیم(و به نظرمون دیر میگذره)
در واقع وقتی بهمون خوش میگذره از زمان حقیقی غافل میشیم و فکر میکنیم که سریع گذشته ولی تو سختی تمام حواسمون به گذر زمانه و در نتیجه زمان حقیقیرو درک میکنیم
یکی بود که میگفت دلیلش اینه که وقتی خوشحالیم روحمون از جسممون خارج میشه و چون سرعت روحمون بالاس زمان برامون زود میگذره(من که اینطور فکر نمیکنم....)
IRAN_ESFAHAN
26-10-2009, 00:01
Soheil-Green عزیز
من نمی دانم این مقاله را چه کسی نوشته ، ولی هر کسی که بوده از طرز ایجاد سیاه جاله ها اطلاعی نداشته.
ستاره ها بعد از مدتی بالاخره مواد سوختنی ( انفجار هتسه ای ) اونها تمام می شود و رو به سرد شدن می گذارند.با سرد شدن ستاره ، کم کم خود خودش را جمع می کند و از حالت گازی خارج می شود و با پایین آمدن دما اول مایع می شود و بعد جامد می شود ، می توانید فرض کنید که به یک سیاره دارد تبدیل می شود.
اگر ستاره خیلی خیلی بزرگ باشد ، فشاری که در اثر نیروی جاذبه نیوتنی در مرکز آن ایجاد می شود آنقدر زیاد می شود که الکترون را روی پروتون سقوط می دهد.در حالت طبیعی اگر پروتون را یک توپ پینگ پونگ فرض کنید، الکترون در فاصله حدود یک کیلومتری از این توپ در حال چرخش است و تقریباً تمام حجم اتم از فضای خالی تشکیل شده.
وقتی الکترون روی پروتون سقوط می کند، حجم اتم از یک میلیونیم هم کمتر می شود.حجم خالی شده در وسط ستاره دوباره توسط اتم های سالم پر می شود ولی باز آنها تحت فشار قرار گرفته و الکترون روی پروتون سقوط می کند.
سرتان را درد نیاورم آخر کار از یک ستاره که یک میلیون کیلومتر شعاع داشته یک توپ درست می شود با شعاع صد متر که البته همان وزن را دارد.یک توپ با شعاع صد متر که به اندازه هزار میلیون برابر کره زمین وزن دارد.
هر جسمی که روی سطح این کره قرار بگیرد ، آنقدر نیروی جاذبه نیوتنی قوی بر آن وارد می شود که الکترون های آن روی پروتون هایش سقوط می کند.مثلاً اگر اندازه یک شتر باشد آنقدر کوچک می شود که از یک سوزن هم رد می شود.
بنابر این فکر اینکه با لباس یا بی لباس به چنین کره ای نزدیک شوید را اصلاً نکنید.
در مورد زمان در روی سطح سیاه چاله هم چون تا حالا کسی با ساعتش آنجا نرفته و برنگشته تعریف کند ، هیچ اطلاع خاصی وجود ندارد که واقعاً زمان آنجا چطور است و آیا اصلاً خوش می گذرد یا نه؟
بعضی سیاه چاله ها با سرعت به دور خود می چرخند ، چند صد دور در ثانیه و امواج رادیویی منتشر می کنند که پدیده عجیبی است.این سیاه چاله ها موقع منقبض شدن شروع به چرخش کرده اند و برای همیشه می چرخند.
وقتی نور از یک فاصله خاصی از سیاه چاله رد می شود ، تحت تاثیر جاذبه نیوتنی سیاهچاله قرار می گیرد و به آن جذب می شود که دو نظریه را مطرح می کند.
یکی اینکه فوتونها جرم دارند و به خاطر داشتن جرم تحت تاثیر جاذبه نیوتنی قرار می گیرند .
نظریه دوم اینکه یک کنش و واکنشی بین میدان جاذبه نیوتنی و میدان مغناطیسی یا میدان الکتریکی موجود در نور( اشعه الکترومغناطیسی) وجود دارد که هنوز شناخته شده نیست.
در مورد پارادوکس باید بگویم که کلمه متضاد سفسطه است:
سفسطه : مطلبی که درست به نظر می رسد ولی اشتباه است.
پارادوکس : مطلبی که اشتباه به نظر می رسد ولی درست است.
امّا در مورد سفر در زمان باید بگویم خیلی افراد هستند که با ذهن خود در زمان سفر می کنند و از آینده و گذشته اطلاعات صحیحی را ارائه می دهند و خودشان هم سر جایشان نشسته اند و با سرعت نور یا بیشتر سرعت نور حرکت نمی کنند.شاید یک روز ذهن بتواند جسم را هم همراه خود به زمانهای آینده و گذشته ببرد و آن روز به نظر من خیلی دور نیست.
البته اینها نظر من بود ، نظر سایر دوستان هم شنیدنی است.
در مورد زمان در روی سطح سیاه چاله هم چون تا حالا کسی با ساعتش آنجا نرفته و برنگشته تعریف کند ، هیچ اطلاع خاصی وجود ندارد که واقعاً زمان آنجا چطور است و آیا اصلاً خوش می گذرد یا نه؟
این گفتمان، علمی نیست.
بسیاری از حقایق علمی بطور مستقیم آشکار سازی نشدن. اما اثراتشون آشکار شده. شما خودتون مثال الکترون و پروتون رو آوردید. آیا اینها دیده شدن؟
جهت اطلاع دوستان با استفاده از ساعت های اتمی در ماهواره ( که با سرعت دور زمین میچرخه) و مقایسه اش با ساعت مشابه در زمین ( سرعت کمتر نسبت به ماهواره) اختلاف زمانی نسبیتی آشکار شده ( اثبات شده)
بعضی سیاه چاله ها با سرعت به دور خود می چرخند ، چند صد دور در ثانیه و امواج رادیویی منتشر می کنند که پدیده عجیبی است.این سیاه چاله ها موقع منقبض شدن شروع به چرخش کرده اند و برای همیشه می چرخند.
فوتون ( نور) بخشی از امواج الکترومغناطیسیه. و امواج الکترومغناطیسی (از جمله امواج رادیویی) نمیتونن از گرانش سیاه چاله فرار کنن. در غیر این صورت اون جرم یک سیاه چاله نیست.
امواج مورد نظر شما نه از سیاه چاله بلکه از قرص موادی که گرد سیاه چاله به گردش در اومده ساطع میشه.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تصویر بالا شبیه سازی یک سیستم دو تایی متشکل از یک ستاره (آبی سبز بالا) و قرص موادش (زرد طلایی) که به سمت سیاه چاله (مرکز قرص زرد) روان شده رو نشون میده.
ـــــــــــــــــ
داریم درباره نسبیتی صحبت میکنم که مثل یک پیشگویی، بسیاری از پدیده های طبیعی رو قبل از اینکه دانشمندان بطور مستقیم باهاش مواجه بشن بیان کرده.
بعضی از دوستان جوری درباره نطریات معتبر صحبت میکنن انگار یک ادمی همین جوری یه چیزی به سرش رسیده و همین جوری پرت کرده بیرون رو کاغذ.
اگر کسی میخواد نظریه موجود رو رد کنه، باید بتونه با نظریه جدیدش هر آنچه نظریه قبلی توضیح داده رو، بهتر از نظریه قبلی توضیح بده.
یاداوری: دانشی که عموم ما باهاش آشنا هستیم ، علم به زبان ساده است.
تصور کنید که میخوایم برای یه بچه 6 ساله گداخت هسته ای درون خورشید رو توضیح بدیم. ............ بعد اون بیاد و بر مبنای ساده گویی ما نظریات موجود رو رد کنه و نظریه جدید بده.
ـــــــــــــــ
Soheil-Green
27-10-2009, 19:43
من نمی دانم این مقاله را چه کسی نوشته ، ولی هر کسی که بوده از طرز ایجاد سیاه جاله ها اطلاعی نداشته.
ستاره ها بعد از مدتی بالاخره مواد سوختنی ( انفجار هتسه ای ) اونها تمام می شود و رو به سرد شدن می گذارند.با سرد شدن ستاره ، کم کم خود خودش را جمع می کند و از حالت گازی خارج می شود و با پایین آمدن دما اول مایع می شود و بعد جامد می شود ، می توانید فرض کنید که به یک سیاره دارد تبدیل می شود.
اگر ستاره خیلی خیلی بزرگ باشد ، فشاری که در اثر نیروی جاذبه نیوتنی در مرکز آن ایجاد می شود آنقدر زیاد می شود که الکترون را روی پروتون سقوط می دهد.در حالت طبیعی اگر پروتون را یک توپ پینگ پونگ فرض کنید، الکترون در فاصله حدود یک کیلومتری از این توپ در حال چرخش است و تقریباً تمام حجم اتم از فضای خالی تشکیل شده.
وقتی الکترون روی پروتون سقوط می کند، حجم اتم از یک میلیونیم هم کمتر می شود.حجم خالی شده در وسط ستاره دوباره توسط اتم های سالم پر می شود ولی باز آنها تحت فشار قرار گرفته و الکترون روی پروتون سقوط می کند.
سرتان را درد نیاورم آخر کار از یک ستاره که یک میلیون کیلومتر شعاع داشته یک توپ درست می شود با شعاع صد متر که البته همان وزن را دارد.یک توپ با شعاع صد متر که به اندازه هزار میلیون برابر کره زمین وزن دارد.
هر جسمی که روی سطح این کره قرار بگیرد ، آنقدر نیروی جاذبه نیوتنی قوی بر آن وارد می شود که الکترون های آن روی پروتون هایش سقوط می کند.مثلاً اگر اندازه یک شتر باشد آنقدر کوچک می شود که از یک سوزن هم رد می شود.
بنابر این فکر اینکه با لباس یا بی لباس به چنین کره ای نزدیک شوید را اصلاً نکنید.
ممنون از شما دوست عزیز که نظرتونو دادین.
اولا که این مقاله مقاله ی ستاره شناسی نیست و من قرار نبوده که تشکیل سیاهچاله رو توضیح بدم، ولی چون به بحثمون مربوط بود یه توضیح ساده در رابطه با تشکیلشون دادم که فکر نمیکنم اشتباه باشن!(من هرجا تحقیق کردم درست بوده، خود شما هم همینو نوشتی!)
من چه چیزی رو در رابطه با تشکیل سیاهچاله ها اشتباه کردم؟!من فقط پایان سوخت ستاره ها رو گفتم که خود شما هم گفتین!این کجاش اشتباهه؟
در رابطه با نزدیک شدن بهش هم بازم گفتم که نمیشه نزدیک شد و به خاطر گرانش بالا تیکه تیکه میشیم!
از بابک عزیز هم به خاطر پاسخش تشکر میکنم
یاداوری: دانشی که عموم ما باهاش آشنا هستیم ، علم به زبان ساده است.
تصور کنید که میخوایم برای یه بچه 6 ساله گداخت هسته ای درون خورشید رو توضیح بدیم. ............ بعد اون بیاد و بر مبنای ساده گویی ما نظریات موجود رو رد کنه و نظریه جدید بده.
100% قبول دارم! اگه ما اصل و فلسفه ی یه پدیده رو به طور پیشرفته و از طریق محاسبات و فرمول ها یاد بگیریم اون وقت درک بهتری ازشون داریم و آسون اونا رو رد نمیکنیم
ولی علم بالاتر از زبان ساده به درد ما نمیخوره چون کاری باهاش انجام نمیدیم
مثلا بچه 6 ساله فقط همینکه بدونه خورشید چجوریه از سرشم زیادیه چون اصلا بهش ربطی نداره، و سرگرم بازیشه!
بازم ممنون از دوستان که نظر دادن
IRAN_ESFAHAN
27-10-2009, 20:13
Babak عزیز
از آشنا یی با شما خوشحالم. و شما را خیلی دوست دارم چون هیچ مطلبی را بدون ارائه دلیل قبول نمی کنید.
اولین موضوعی که باید خاطر نشان کنم این است که زیاد بودن افرادی که به یک مطلب اعتقاد دارند دلیل بر درست بودن یک مطلب نیست.
به عنوان مثال چین یک میلیارد و دویست میلیون نفر جمعیت دارد که اکثر آنها کمونیست هستند و به عقاید مارکس معتقدند و در بین آنها دانشمندان زیادی هم وجود دارد ولی اگر عقاید مارکس را به طور ساده برای یک شخص ده ساله هم بیان کنید به ساده گی به شما می گوید که چنین عقایدی اشتباه است و دلایل قانع کننده هم می آورد.شکست اقتصاد در شوروی سابق و متلاشی شدن کشور روسیه هم دلیل خوبی است بر اشتباه بودن عقاید مارکس و کمونیست.جالب این است که با وجود اثبات شدن اشتباه بودن عقاید مارکس هنوز چین کمونیست باقی مانده و در بین آن دانشمندان زیادی هم وجود دارند که از این عقاید حمایت می کنند.
امّا در مورد زمان در روی سطح سیاه چاله ، عقیده بر این است که هر جسمی که گرانش نیوتنی داشته باشد ( مثلا زمین) به دلیل وجود این نیرو و گرانش باعث تغییر در ساختار زمان می شود و چنین مثال می آورند که وقتی جسمی را رها می کنیم تا به سمت زمین سقوط کند هر چه به زمین نزدیک تر می شود سرعتش بیشتر می شود و این به خاطر این است که ساختمان زمان هر چه به زمین نزدیکتر می شود کش می آید و جسم سریعتر مکانها را طی می کند.
این نظر از یک نظر اشتباه ناشی شده که می گوید هر جسمی که توسط نیروی جاذبه کشیده می شود در حال شتاب است اگر چه ثابت باشد.
F= ma
یادم هست وقتی در کتاب نسبیت اینشتین خواندم که ما که روی زمین ثابت نشسته ایم دارای شتاب هستیم چون نیرو به ما وارد می شود بر اساس فرمول F= ma خیلی تعجب کردم و برای مدت دو سه هفته برای دوستانم این را تعریف می کردم تا اینکه یکی از دوستانم گفت که این طور نیست.نیروی جاذبه زمین در اثر نیرویی که از جانب سطح زمین به کف پای ما وارد می شود خنثی می شود و بنابر این ما در حال شتاب نیستیم.
این بار تعجب می کردم که چطور من چند هفته چنین عقیده ای داشتم.
بنابر این تا موقعی که اثر جاذبه نیوتنی بر ساختار زمان کاملاً اثبات نشده ما نمی توانیم در مورد ساختار زمان بر سطح سیاهچاله قضاوت کنیم.این مثل این است که خانه خود را بر آب بنا کنیم.
امّا در مورد اینکه سیاهچاله ها که نوری که از کنارشان رد شود به خود جذب می کنند چطور می توانند از خود نور(امواج رادیویی ) منتشر کنند باید بگویم این به مکانیسم تولید نور برمی گردد.
امواج الکترومغناطیس در اثر حرکت سریع یک بار الکتریکی یا مغناطیسی در فضا ایجاد می شوند.مثلاً الکترون که دارای بار الکتریکی است وقتی که به سرعت در بین مدارات موجود در الکترون بالا و پایین می رود امواج الکترومغناطیسی با طول موج کوتاه که با چشم قابل دیدن است ایجاد می کند.
یا هنگامی که الکترونها در آنتن در طول یک سیم به سرعت بالا و پایین می روند ، امواج الکترو مغناطیسی با طول موج بلند مثل امواج رادیویی را در اطراف سیم ایجاد می کنند که این امواج در فضا پخش می شوند.
هر سیاهچاله که مثلاً هزار میلیون برابر زمین جرم دارد ، مانند زمین دارای قطب های مغناطیسی شمال و جنوب است که قدرت میدان مغناطیس آن هم چند میلیون برابر زمین است. اگر محور چرخش سیاهچاله که به دور خود می چرخد بر محور مغناطیسی آن کاملاً منطبق نباشد ، قطب مغناطیسی آن در فضا به سرعت جابجا می شود و اشعه الکترومغناطیسی تولید می کند.
یا اینکه همانطور که شما فرمودید این میدان مغناطیسی متغیر باعث حرکت متناوب الکترونها در دور دست آن می شود و حرکت این الکترونها باعث تولید نور ( امواج الکترومغناطیس رادیویی) می شود.
موفق باشید
IRAN_ESFAHAN
27-10-2009, 20:21
Soheil-Green عزیز
از گفته من ناراحت نشید منظوری نداشتم.فقط می خواستم بگویم که سیاهچاله نمی تواند برای جلو و عقب رفتن در زمان موثر باشد.
اگر از نظر من ناراحت شدید ، از شما معذرت می خوام.
موفق و سلامت باشید.
Soheil-Green
28-10-2009, 22:36
بنابر این تا موقعی که اثر جاذبه نیوتنی بر ساختار زمان کاملاً اثبات نشده ما نمی توانیم در مورد ساختار زمان بر سطح سیاهچاله قضاوت کنیم.این مثل این است که خانه خود را بر آب بنا کنیم.
علم فیزیک برپایه مباحثی ساخته شده که درستی خیلی از اونا برامون اثبات نشده
از گفته من ناراحت نشید منظوری نداشتم.فقط می خواستم بگویم که سیاهچاله نمی تواند برای جلو و عقب رفتن در زمان موثر باشد.
اگر از نظر من ناراحت شدید ، از شما معذرت می خوام.
موفق و سلامت باشید.
نه دوست عزیز ناراحت نشدم! خوشحالم شدم که نظر دادید
بلاخره هرکی نظر خودشو داره و نظر هرکسی محترمه
و اینکه بله، به صورت عملی اصلا سفر زمان نشدنیه(فعلا) ولی بحث هایی که درباره اش میشه به مباحث تئوریش میپردازه
افرادی هم که سیاهچاله رو وسیله ای برای سفر زمان میدونن به یه دلیل میگن،اونم گرانش بالای سیاهچاله هاس که به وسیله ی اون جسم شتاب بگیره و مثلا به سرعت نور برسه
ولی حتی خیال اینکه بشه به سیاهچاله نزدیک شد هم محاله!ولی چون میخوان تئوری بحث کنن، سیاهچاله رو هم یکی از راه های ممکن فرض میکنن
بازم ممنون که نظر دادین
همه می دونیم که گذر زمان نشون داده که این حرف انیشتین که "سرعت نور، حد نهایی سرعته" ظاهراً درسته و راه-در-رو نداره...
یک میله داره حول محوری میچرخه... واضحه که سرعت خطی انتهای میله بیشتر از سرعت خطی سایر نقاط میله هست. حالا فرضا یک چشمهی نور مثل فانوس دریایی رو در نظر بگیرید که داره با سرعت نور میچرخه. از نظر تئوری، نباید سرعت خطی پرتوی نور در دوردست از سرعت نور هم بزنه بالا؟
◙
یک میله داره حول محوری میچرخه... واضحه که سرعت خطی انتهای میله بیشتر از سرعت خطی سایر نقاط میله هست. حالا فرضا یک چشمهی نور مثل فانوس دریایی رو در نظر بگیرید که داره با سرعت نور میچرخه. از نظر تئوری، نباید سرعت خطی پرتوی نور در دوردست از سرعت نور هم بزنه بالا؟
◙
هرطور که بخوای اندازه گیری کنی، سرعت نور (c) همیشه ثابته ... این کشف انیشتین (1905) که "سرعت نور ثابته" واقعاً حیاتی و واقعاً باورنکردنیه... شاید کمی متناقض به نظر بیاد (همونطور که شما هم اشاره کردی)، اما "نور حاصل از یک منبع متحرک همون سرعتی رو داره که نور حاصل از یک منبع ساکن داره" .. (چه از یه فانوس دریایی باشه، چه از هر منبع دیگه)
نسبیت عام انیشتین هم براساس همین درک انیشتین (که سرعت نور حتی در صورت حرکت منبع باز هم ثابته) پایه گذاری شد...
البته بد نیست نیمنگاهی هم به تئوریهای مطروح در باب «تاکیونها» انداخت... ( هرچند وجود چنین ذراتی در عمل به اثبات نرسیده).
◙
reza3600
21-12-2009, 01:00
یک میله داره حول محوری میچرخه... واضحه که سرعت خطی انتهای میله بیشتر از سرعت خطی سایر نقاط میله هست. حالا فرضا یک چشمهی نور مثل فانوس دریایی رو در نظر بگیرید که داره با سرعت نور میچرخه. از نظر تئوری، نباید سرعت خطی پرتوی نور در دوردست از سرعت نور هم بزنه بالا؟
◙
یه فانوس نور که یه جسم صلب نیست تا بخای اون رابطه رو برای یه فانوس نور به کار ببری. در واقع حتی اگر یه میله ی بسیار سبک به طول هزاران کیلومتر داشته باشی با چرخوندش باز هم سرعت سرش از سرعت نور نمیشه. 2 دلیل
وقتی ته میله رو میچرخونی تا بخاد سرش حرکت کنه ممکنه ته میله یه چند دوری بزنه! بر هر حال اصل بر اینه که نه تنها سرعت نور سرعت حدی هست بلکه هر کنش و واکنشی هم باید حداکثر با همین سرعت انجام بشه. مثلن اینجا قانون سوم نیوتن در یک زمان برای دو جسم نمیتونه برقرار باشه و حتی شنیدم از لحاظ اندازه برابر نیست.
دوم اینکه برای چرخیدن یه جسم روی یه منحنی یه نیروی مرکزگرا لازمه و وقتی سرعت سر میله بسیار زیاد بشه ممکنه نیروهای بین مولکولی توان لازم برای تامین نیروی مرکز گرا رو نداشته باشند و جسم متلاشی بشه.
یه فانوس نور که یه جسم صلب نیست تا بخای اون رابطه رو برای یه فانوس نور به کار ببری. در واقع حتی اگر یه میله ی بسیار سبک به طول هزاران کیلومتر داشته باشی با چرخوندش باز هم سرعت سرش از سرعت نور نمیشه. 2 دلیل
وقتی ته میله رو میچرخونی تا بخاد سرش حرکت کنه ممکنه ته میله یه چند دوری بزنه! بر هر حال اصل بر اینه که نه تنها سرعت نور سرعت حدی هست بلکه هر کنش و واکنشی هم باید حداکثر با همین سرعت انجام بشه. مثلن اینجا قانون سوم نیوتن در یک زمان برای دو جسم نمیتونه برقرار باشه و حتی شنیدم از لحاظ اندازه برابر نیست.
دوم اینکه برای چرخیدن یه جسم روی یه منحنی یه نیروی مرکزگرا لازمه و وقتی سرعت سر میله بسیار زیاد بشه ممکنه نیروهای بین مولکولی توان لازم برای تامین نیروی مرکز گرا رو نداشته باشند و جسم متلاشی بشه.
یه چراغقوه دستت بگیر نورش رو بنداز رو دیوار خودت تست کن اون حرکت دایرهای رو!
چی میگی شما حرف تو دهن بنده میذاری؛ مگه گفتم میله با سرعت نور بگرده که شما میگی تهش متلاشی میشه و ... ضمنا مثل که جای مناقشه نیست عزیز.
◙
reza3600
21-12-2009, 18:01
یه چراغقوه دستت بگیر نورش رو بنداز رو دیوار خودت تست کن اون حرکت دایرهای رو!
چی میگی شما حرف تو دهن بنده میذاری؛ مگه گفتم میله با سرعت نور بگرده که شما میگی تهش متلاشی میشه و ... ضمنا مثل که جای مناقشه نیست عزیز.
◙
سلام
حالا چرا ناراحت شدی؟!
نگاه کن کلن نور و همه ی مواد خاصیت دوگانگی دارند یعنی نور هم خاصیت ذره ای داره و هم موجی ماده هم دقیقن همین طوره. منتها ماده فقط در مقیاس میکروسکوپیک خاصیت موجی خودشو نشون میده.
اگر نور رو جریانی از فوتونها ی ذره گونه در نظر بگیری میبینی که یه باریکه ی نور یه جسم صلب نیست. در مورد حرکت دایره ی روی دیوار یه مسلسل! بردار و به همون دیوار به صورت دایره ای شلکیک کن مطمئنن جای گلوله ها یه دایره رو درست میکنه ولی سرعت گلوله ی پرتاب شده از تفنگ بعد از شلیک گلوله حت تاثیر چرخش اسلحه نیست. اون نوری که میبینی داره دایره ای حرکت میکنه یه حرکت واقعی نیست و حتی میتونه سریعتر از نور حرکت کنه.
سلام.
نه بابا، ناراحتی کجا بود. :20:
شما همش آسمون ریسمون میبافی قاطی پاتی میکنی مسائل رو...
یعنی چه واقعی نیست؟! یه جا میگی حد نهایی، سرعت نوره، اما اینجا میگی اگه واقعی نباشه از سرعت نور هم میزنه بالا. نشد که.
◙
reza3600
22-12-2009, 02:49
نگاه کن!
فرض کن روی یک خط هزار متری 1000 تا چراغ گذاشتی و طوری برنامه ریزی میکنی چراغ ها به ترتیب روشن بشن و فاصله ی زمانی روشن شدن چراغ اول تا اخری مثلن یک میلیاردم ثانیه باشه. کسی که از بیرون به روشن شدن چراغ ها نگاهمیکنه میبینه که یه نقطه ی نورانی شروع به حرکت کرده و 1000 متر رو در یک میلیاردم ثانیه طی میکنه. و نتیجه میگیره که نقطه ی نورانی با سرعت بیشتر از نور حرکت کرده. در حالی که حرکت اون نقطه ی نورانی از چراغ اول به سمت اخر فقط نتیجه روشن شدن 1000 تا چراغ با فاصله ی زمانی هست. این حرکت اون نقطا با سرعت بیشتر از نور یک حرکت ظاهری هست چون نقطه ی مادی حرکت نمیکنه.
اگه متوجه نشدی بی خیال.
Soheil-Green
22-12-2009, 19:33
خیلی خوشحالم که این تاپیک تبدیل شده به جایی برای بحث های نسبیتی!
نگاه کن!
فرض کن روی یک خط هزار متری 1000 تا چراغ گذاشتی و طوری برنامه ریزی میکنی چراغ ها به ترتیب روشن بشن و فاصله ی زمانی روشن شدن چراغ اول تا اخری مثلن یک میلیاردم ثانیه باشه. کسی که از بیرون به روشن شدن چراغ ها نگاهمیکنه میبینه که یه نقطه ی نورانی شروع به حرکت کرده و 1000 متر رو در یک میلیاردم ثانیه طی میکنه. و نتیجه میگیره که نقطه ی نورانی با سرعت بیشتر از نور حرکت کرده. در حالی که حرکت اون نقطه ی نورانی از چراغ اول به سمت اخر فقط نتیجه روشن شدن 1000 تا چراغ با فاصله ی زمانی هست. این حرکت اون نقطا با سرعت بیشتر از نور یک حرکت ظاهری هست چون نقطه ی مادی حرکت نمیکنه.
مثال جالبی زدی، اما طبق صحبتهایی که رفت (و طبق اثباتی که نمیدانیم!)، اون ناظر بیرونی هم حداکثر حرکت نقطهی مذکور رو باید با سرعت نور ببینه و نه بیشتر، هرچند که به قول شما واقعی هم نباشه.
◙
مثالهایی که مطرح شد و موارد مشابه، همونطور که دوستمون گفت صرفا در ظاهر "سریعتر از نور" هستند و در هیچ یک واقعاً ذرات یا اطلاعات با سرعت بیشتر از نور جابجا نمیشه و تئوری نسبیت بر اثر اونها نقض نشده.. ضمناً اینکه دوست خوبمون گفت "ناظر بیرونی حداکثر باید سرعت نور رو ببینه و نه سریعتر از اون" : اینطور نیست – اتفاقاً در خیلی موارد، برداشت ناظر می تونه این باشه که جابجایی سریع تر از نوره .. اما در واقع چنین چیزی نیست:
*فرضاً اگه دو ذره از دو شتاب دهنده به سمت هم شلیک بشن، سرعت نزدیک شدنشون، از نظر این ناظر شاید نزدیک به دو برابر سرعت نور باشه، اما آیا معنی اش اینه که هریک از اون ذرات دارن با سرعت بالاتر از حرکت می کنن؟ ... خیر.
*مثال دیگه دوستمون (فانوس دریایی و چراغ قوه) هم به همین ترتیبه: سرعت جابجایی سایه، یا جابجایی یه لکه نور روی یه سطح میتونه از نور بالاتر بره .. اما منظور ما از "سفر سریعتر از نور" اینها نیست (وگرنه چنین چیزی در کهکشان هم رخ میده) ... ما قصدمون جابجایی یه موجودیت فیزیکی یا اطلاعات با سرعت بیشتر از نوره...
*اصلاً بیاین یه کلک(!) دیگه بزنیم : سرعت نور در محیطی مثل آب کندتر از خلاء یا هواست؛ درسته؟ .. پس عملی هستش که زیر آب، ذراتی رو سریعتر از نور جابجا کنیم!! (این یه مفهوم فیزیکیه معروف به اثر چرنکوف)
خلاصه اینکه وقتی بحث سرعت نور و "سریعتر از نور" رو می کنیم، منظورمون تجاوز از سرعت نور در خلاء (c) هستش و نه اینطور چیزها و مثالهایی از این دست.
بحث مشابه: مفهوم "سفر سریعتر از نور کارآمد" رو داریم که در پاراگراف سوم این ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])پست من بهش اشاره کرده ام.
*Alucard*
01-01-2010, 21:18
چندتا سوال ؟
اینکه میگن نور حداکثر سرعت مطلق هست یعنی در دنیا چیزی سریعتر از سرعت نور نمیتونه حرکت کنه ولی من جایی خوندم که در آزمایشی میونهایی با وجود عمر کوتاهی که داشتن حتی اگر با سرعت نور حرکت مکردند نمیتونستن فاصله محلی رو که تشکیل شده بودن تا سطح زمین طی کنن ولی با این وجود اونها به سطح زمین میرسیدند (منبع معتبر بود و آزمایش تجربی) بعضیا میگن این به دلیل انقباض مکان ویا انبساط زمان هست آیا این نظریه واقعا پذیرفتی هست ؟؟
پس با این وجود هر جسمی که با سرعت حرکت کنه در انقباض مکان و انبساط زمان قرار میگیره ( هر چند اندک )؟
پس با وجود این آزمایش این از حالت تئوریک خارج شده و یک واقعیت هست؟
چندتا سوال ؟
اینکه میگن نور حداکثر سرعت مطلق هست یعنی در دنیا چیزی سریعتر از سرعت نور نمیتونه حرکت کنه ولی من جایی خوندم که در آزمایشی فتونهایی با وجود عمر کوتاهی که داشتن حتی اگر با سرعت نور حرکت مکردند نمیتونستن فاصله محلی رو که تشکیل شده بودن تا سطح زمین طی کنن ولی با این وجود اونها به سطح زمین میرسیدند (منبع معتبر بود و آزمایش تجربی) بعضیا میگن این به دلیل انقباض مکان ویا انبساط زمان هست آیا این نظریه واقعا پذیرفتی هست ؟؟
پس با این وجود هر جسمی که با سرعت حرکت کنه در انقباض مکان و انبساط زمان قرار میگیره ( هر چند اندک )؟
پس با وجود این آزمایش این از حالت تئوریک خارج شده و یک واقعیت هست؟
من البته اینجا خیلی مباحث رو بدون در نظر گرفتن استثنائات یا تئوری هایی که هنوز تایید نشده ان مطرح کرده ام (در این پست ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])ام چند خطی در همین باره گفته ام) .. بنابراین هرکدوم از این بحث ها میتونه کاملتر هم باشه یا به شکل دقیق تری مطرح بشه:
فرضاً همین بحث نور و حد نهایی سرعت رو اگه در نظر بگیریم، ما فرضاً تئوری تاکیون ها رو داریم که ذراتی فرضی هستند که سریعتر از نور حرکت می کنند، پایه نظری اش هم بد نیست ... اما در نظر بگیریم که همونها هم نسبیت و حرف انیشتین رو نقض نمی کنن، چون براساس نظریه مذکور، این ذرات "همیشه" سریعتر از نور هستند ... یعنی نیازی به "تجاوز" از سرعت نور ندارند یا رسیدن به اون ندارند .. اصل موضوع، همین جمله آخره.
//
در مورد این آزمایشی که گفتی اگه منبع یا لینکی بدی که مطالعه کنم ممنون میشم، ادعا و آزمایش در این زمینه کم نیست؛ میزان اعتبارشونه که محل اشکاله .. کجا اینو خوندی؟ .. بهرحال به من حق بده اگه بخوام خودم شخصاً اصل مطلب رو چک کنم... ممنون.
//
من در مورد انقباض مکان/انبساط زمان چیزی نشنیده ام ... اگه دقیقاً بگی منظور از "بعضی ها" کی بوده یا مجدداً لینک بدی ممنون میشم ... اما حدس می زنم اشاره ات به بحث گسترش فضا (انبساط فضا) باشه که مرتبط با مشاهده هابل هستش و اینکه چطور میتونه ظاهراً به این معنا باشه که کهکشانها با سرعتی بیش از سرعت نور از هم دور شده اند ..اگه دوست داشتی این ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])پست من (توضیح اولیه) و این ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])پست من (مدل قیفی شکل برای توجیه این پدیده) رو در این باره بخون.
*Alucard*
06-01-2010, 19:58
من البته اینجا خیلی مباحث رو بدون در نظر گرفتن استثنائات یا تئوری هایی که هنوز تایید نشده ان مطرح کرده ام (در این پست ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])ام چند خطی در همین باره گفته ام) .. بنابراین هرکدوم از این بحث ها میتونه کاملتر هم باشه یا به شکل دقیق تری مطرح بشه:
فرضاً همین بحث نور و حد نهایی سرعت رو اگه در نظر بگیریم، ما فرضاً تئوری تاکیون ها رو داریم که ذراتی فرضی هستند که سریعتر از نور حرکت می کنند، پایه نظری اش هم بد نیست ... اما در نظر بگیریم که همونها هم نسبیت و حرف انیشتین رو نقض نمی کنن، چون براساس نظریه مذکور، این ذرات "همیشه" سریعتر از نور هستند ... یعنی نیازی به "تجاوز" از سرعت نور ندارند یا رسیدن به اون ندارند .. اصل موضوع، همین جمله آخره.
//
در مورد این آزمایشی که گفتی اگه منبع یا لینکی بدی که مطالعه کنم ممنون میشم، ادعا و آزمایش در این زمینه کم نیست؛ میزان اعتبارشونه که محل اشکاله .. کجا اینو خوندی؟ .. بهرحال به من حق بده اگه بخوام خودم شخصاً اصل مطلب رو چک کنم... ممنون.
//
من در مورد انقباض مکان/انبساط زمان چیزی نشنیده ام ... اگه دقیقاً بگی منظور از "بعضی ها" کی بوده یا مجدداً لینک بدی ممنون میشم ... اما حدس می زنم اشاره ات به بحث گسترش فضا (انبساط فضا) باشه که مرتبط با مشاهده هابل هستش و اینکه چطور میتونه ظاهراً به این معنا باشه که کهکشانها با سرعتی بیش از سرعت نور از هم دور شده اند ..اگه دوست داشتی این ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])پست من (توضیح اولیه) و این ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])پست من (مدل قیفی شکل برای توجیه این پدیده) رو در این باره بخون.
ببخشید من داخل پستم نوشتم فتون در صورتی که مظورم میون بود.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
ببخشید من داخل پستم نوشتم فتون در صورتی که مظورم میون بود.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
من در هیچکدام از منابعی که لینک دادی، اشاره ای به اینکه میون ها "سریعتر از نور" حرکت می کنند ندیدم ... صرفاً بحث شده که میون ها به سرعت نور خیلی نزدیک میشن (که این رو میدونیم) و در نتیجه اتساع زمانی براشون پیش میاد (زمان براشون کندتر می گذره)؛ که این هم در واقع تایید نظریه نسبیت، و یکی از نتایج اون هستش!(واژه مناسب برای مفهوم time dilation ، اتساع زمان هستش – انبساط زمان چندان جالب نیست)
اما غیر از نکته بالا که باید در نظر بگیریم، نتیجه و سوالی که مطرح کردی درسته: "چطور میون ها می تونن فواصل طولانی ای رو طی کنن که با عمر بسیار کوتاهشون مطابقت نداره؟".. انیشتین نشون داد که زمان برای ذراتی که نزدیک به سرعت نور حرکت می کنند (=میونها فرضاً) کندتر می گذره.. بنابراین با اینکه عمر یه میون در حد میکروثانیه اس، اما وقتی به سرعت نور نزدیک میشه گذشت زمان براش کند میشه = عمرش چندین برابر طولانی میشه (5-10 برابر میشه --- بحث فاکتور لورنتس هستش که نهایتاً به همون انقباض طول که مطرح کردی وصل میشه) و در نتیجه چنین پدیده ای رخ میده.
نميشه به اينده رفت چون هنوز اتفاق نيوفتاده.
نميشه به گذشته رفت.چون از بين رفته.
ولي به نظرم ميشه گذشته را ديد.مثلا ما 8دقيقه قبل خورشيد را ميبينيم.يعني داريم گذشته خودشيد را ميبينيم.
Soheil-Green
07-01-2010, 20:30
ميشه به اينده رفت چون هنوز اتفاق نيوفتاده.
نميشه به گذشته رفت.چون از بين رفته.
ولي به نظرم ميشه گذشته را ديد.مثلا ما 8دقيقه قبل خورشيد را ميبينيم.يعني داريم گذشته خودشيد را ميبينيم.
این دیدگاه نیوتونی است که میگه زمان از بین میره و به حال تبدیل میشه
تو فیزیک جدید زمان یه بعد جداست که میشه توش هم به جلو و هم به عقب حرکت کرد
یه بحث دیگشم جهان های موازیه، شاید تو جهان ما گذشته از بین رفته باشه یا آینده اتفاق نیفتاده باشه، ولی همه ی زمان ها و حالات در جهان های دیگه هست
یعنی همین الان که حرف میزنیم همزمان فردوسی داره شاهنامه مینویسه،هیتلر داره سخنرانی میکنه،تو ایران داره انقلاب میشه،انسان های اولیه آتش رو کشف میکنن و ....!
sadeghi.m
08-01-2010, 01:07
نمیدونم چرا همه سعی دارن قبول کنن که فقط از طریق رسیدن به سرعت نور میشه در زمان سفر کرد:41: ، به نظر من بهترین راه سفر در زمان قیچی کردن فضا وزمانه و ایجاد کرم چاله ای بسوی گذشته یا آیده هست(دقت کنین درست کردن سیاه چاله با قیچی کردن فضا و زمان فرق داره) ، حتی از این راه میشه به نقطه ای دیگه از جهان راه یافت(طبق نظریه مچالگی فضا و زمان)
*Alucard*
11-01-2010, 23:33
من در هیچکدام از منابعی که لینک دادی، اشاره ای به اینکه میون ها "سریعتر از نور" حرکت می کنند ندیدم ... صرفاً بحث شده که میون ها به سرعت نور خیلی نزدیک میشن (که این رو میدونیم) و در نتیجه اتساع زمانی براشون پیش میاد (زمان براشون کندتر می گذره)؛ که این هم در واقع تایید نظریه نسبیت، و یکی از نتایج اون هستش!(واژه مناسب برای مفهوم time dilation ، اتساع زمان هستش – انبساط زمان چندان جالب نیست)
اما غیر از نکته بالا که باید در نظر بگیریم، نتیجه و سوالی که مطرح کردی درسته: "چطور میون ها می تونن فواصل طولانی ای رو طی کنن که با عمر بسیار کوتاهشون مطابقت نداره؟".. انیشتین نشون داد که زمان برای ذراتی که نزدیک به سرعت نور حرکت می کنند (=میونها فرضاً) کندتر می گذره.. بنابراین با اینکه عمر یه میون در حد میکروثانیه اس، اما وقتی به سرعت نور نزدیک میشه گذشت زمان براش کند میشه = عمرش چندین برابر طولانی میشه (5-10 برابر میشه --- بحث فاکتور لورنتس هستش که نهایتاً به همون انقباض طول که مطرح کردی وصل میشه) و در نتیجه چنین پدیده ای رخ میده.
منم هر چی گشتم پستی از خودم پیدا نکردم که گفته باشم میونها سریعتر از سرعت نور حرکت مینن :20:
سوال اولم رو هم یکبار دیگه اینجا تکرار میکنم:
اینکه میگن نور حداکثر سرعت مطلق هست یعنی در دنیا چیزی سریعتر از سرعت نور نمیتونه حرکت کنه ولی من جایی خوندم که در آزمایشی میونهایی با وجود عمر کوتاهی که داشتن حتی اگر با سرعت نور حرکت مکردند نمیتونستن فاصله محلی رو که تشکیل شده بودن تا سطح زمین طی کنن ولی با این وجود اونها به سطح زمین میرسیدند (منبع معتبر بود و آزمایش تجربی) بعضیا میگن این به دلیل انقباض مکان ویا انبساط زمان هست آیا این نظریه واقعا پذیرفتی هست ؟؟
پس با این وجود هر جسمی که با سرعت حرکت کنه در انقباض مکان و انبساط زمان قرار میگیره ( هر چند اندک )؟
پس با وجود این آزمایش این از حالت تئوریک خارج شده و یک واقعیت هست؟
--------------------------------------
من کلا حرفم این بود که انیشتن تو نظریش به انقباض طول (فضا , مکان یا هرچی) و انبساط زمان اشاره کرده این آزمایش هم نشون میده که میونها بر اساس نظریه انیشتن داره براشون انبساط زمان به وجود میاد سوال من تو پست اولم (شاید گنگ مطرح شده) این بود که با این آزمایش نظریه انیشتن ثابت شده هست پس طبق نظریه خود انیشتن (و فرمولی که ارائه داده) هر جسمی که با سرعت حرکت میکنه زمان براش منبسط میشه و هر چقدر هم که سریعتر حرکت کنه زمان براش بیشتر منبسط میشه تا جاییکه به سرعتهایی برسه که این تغییرات به شکل فاحشی حس بشه مثل سرعتهای نزدیک نور پس این نظریه صرفا راجب سرعت نور نیست راجب هر جسم در حال حرکتی صدق میکنه... این مسئله صحت داره یا نه؟ یعنی وقتی من با سرعت 100 کیلومتر حرکت میکنم زمان برام منبسط میشه؟
من کلا حرفم این بود که انیشتن تو نظریش به انقباض طول (فضا , مکان یا هرچی) و انبساط زمان اشاره کرده این آزمایش هم نشون میده که میونها بر اساس نظریه انیشتن داره براشون انبساط زمان به وجود میاد سوال من تو پست اولم (شاید گنگ مطرح شده) این بود که با این آزمایش نظریه انیشتن ثابت شده هست پس طبق نظریه خود انیشتن (و فرمولی که ارائه داده) هر جسمی که با سرعت حرکت میکنه زمان براش منبسط میشه و هر چقدر هم که سریعتر حرکت کنه زمان براش بیشتر منبسط میشه تا جاییکه به سرعتهایی برسه که این تغییرات به شکل فاحشی حس بشه مثل سرعتهای نزدیک نور پس این نظریه صرفا راجب سرعت نور نیست راجب هر جسم در حال حرکتی صدق میکنه... این مسئله صحت داره یا نه؟ یعنی وقتی من با سرعت 100 کیلومتر حرکت میکنم زمان برام منبسط میشه؟
بله – اون نظریه صرفاً راجع به سرعت نور نیست و گسترده تره ..
محاسبه میزان اتساع زمان در نسبیت خاص چندان پیچیده نیست و یه فرمول مشخص داره (که با کمی تغییر، فاکتور لورنتس رو بدست میده که در پست قبلی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])ام هم بهش اشاره کردم) ...
در مورد اتساع زمان در سرعت هایی که در دسترس ماست (مثلاً اشاره کردی به 100 کیلومتر سرعت) : اتساع زمان در این سرعتها هم وجود داره (همونطور که گفتم فرمولش مشخصه—خب کافیه هر عددی رو بعنوان سرعت درش بذاریم)، اما چون اینطور سرعت ها در مقایسه با سرعت نور بسیار بسیار کوچک هستند، اتساع زمان در موردشون اونقدر کوچکه که براحتی میشه ازش صرف نظر کرد ... در عمل، باید سرعت ما کسر قابل توجهی از سرعت نور باشه (فرضاً حداقل یکدهم سرعت نور) تا بشه اتساع زمانی رو مهم و محسوس دونست. (این در حالیه که سریعترین ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])ساخته های دست بشر کسری از این "کسر سرعت نور" هم نیست!)
منم هر چی گشتم پستی از خودم پیدا نکردم که گفته باشم میونها سریعتر از سرعت نور حرکت مینن :20:
صرفاً برداشتی بود که من از اون جمله ی "... یعنی در دنیا چیزی سریعتر از سرعت نور نمیتونه حرکت کنه ولی من جایی خوندم که ... حتی اگر با سرعت نور حرکت مکردند نمیتونستن فاصله محلی رو که تشکیل شده بودن تا سطح زمین طی کنن ولی با این وجود اونها به سطح زمین میرسیدند" داشتم .. خیلی ممنون که دقیق تر توضیح دادید و شفافسازی کردی ..
*Alucard*
14-01-2010, 12:17
بله – اون نظریه صرفاً راجع به سرعت نور نیست و گسترده تره ..
محاسبه میزان اتساع زمان در نسبیت خاص چندان پیچیده نیست و یه فرمول مشخص داره (که با کمی تغییر، فاکتور لورنتس رو بدست میده که در پست قبلی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])ام هم بهش اشاره کردم) ...
در مورد اتساع زمان در سرعت هایی که در دسترس ماست (مثلاً اشاره کردی به 100 کیلومتر سرعت) : اتساع زمان در این سرعتها هم وجود داره (همونطور که گفتم فرمولش مشخصه—خب کافیه هر عددی رو بعنوان سرعت درش بذاریم)، اما چون اینطور سرعت ها در مقایسه با سرعت نور بسیار بسیار کوچک هستند، اتساع زمان در موردشون اونقدر کوچکه که براحتی میشه ازش صرف نظر کرد ... در عمل، باید سرعت ما کسر قابل توجهی از سرعت نور باشه (فرضاً حداقل یکدهم سرعت نور) تا بشه اتساع زمانی رو مهم و محسوس دونست. (این در حالیه که سریعترین ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])ساخته های دست بشر کسری از این "کسر سرعت نور" هم نیست!)
صرفاً برداشتی بود که من از اون جمله ی "... یعنی در دنیا چیزی سریعتر از سرعت نور نمیتونه حرکت کنه ولی من جایی خوندم که ... حتی اگر با سرعت نور حرکت مکردند نمیتونستن فاصله محلی رو که تشکیل شده بودن تا سطح زمین طی کنن ولی با این وجود اونها به سطح زمین میرسیدند" داشتم .. خیلی ممنون که دقیق تر توضیح دادید و شفافسازی کردی ..
اونوقت جرم نسبیتی چی (نظریه ای که میگه جرم جسم در حالت سکون با جرم جسم در حالت حرکت متفاوت هست)؟
اگر جرم نسبیتی رو در نظر بگیریم اونوقت میشه به کلی این مسئله رو منتفی دونست؟
اونوقت جرم نسبیتی چی (نظریه ای که میگه جرم جسم در حالت سکون با جرم جسم در حالت حرکت متفاوت هست)؟
اگر جرم نسبیتی رو در نظر بگیریم اونوقت میشه به کلی این مسئله رو منتفی دونست؟
کدوم مساله رو منتفی بدونیم؟.. اتساع زمان؟ ... تناقضی بین این مفاهیم نیست و هر دو از نتایج نظریه نسبیت هستند و در واقع یه جور همزیستی با هم دارند. (همچنین مفهوم انقباض طول.. که البته اسم رسمی ترش انقباض لورنتزه)
توجه کنیم که تعبیر نتایج ریاضی نظریاتی مثل نسبیت در قالب مفاهیم روزمره و قابل لمس، ساده نیست:
همین اصطلاح "جرم نسبیتی" یک محل ِ اختلاف نظر بین دانشمندانه (اختلاف در نامگذاری و تعریف؛ نه در مفهوم) و اینکه شاید این اصطلاح "جرم نسبیتی" باعث ایجاد برداشت نادرست بشه... جرم نسبیتی ظاهرا داره میگه "با افزایش سرعت، جرم زیاد میشه" -- انگار که ساختار درونی اش داره تغییر می کنه.. در حالیکه این افزایش در ساختار/بافت فضا-زمان منعکس میشه و نه در ساختار داخلی ماده.
shabe.saket
21-01-2010, 00:53
Seymour جان.
از مجموع حرفات استنباط من اینه که به نظر تو سفر در زمان غیر ممکنه (حداقل فعلا).
در مورد جهان های موازی چی فکر میکنی؟
(همچنین بقه دوستان)*
..............................
Seymour جان.
از مجموع حرفات استنباط من اینه که به نظر تو سفر در زمان غیر ممکنه (حداقل فعلا).
در مورد جهان های موازی چی فکر میکنی؟
(همچنین بقه دوستان)*
..............................
همونطور که گفتی، "حداقل فعلا" (و در آینده نزدیک) امکان سفر در زمان صرفاً تئوریکه، و عملی بودنش نه تایید شده و نه رد شده... تقریباً تمام روش هایی که مطرح شده و حداقل بصورت نظری درست/ممکن به نظر میاد، احتمالاً نیاز به مقادیر یا شکل هایی از انرژی داره که تامین اونها فعلاً میسر نیست. در پست های قبلی این تاپیک و یه تاپیک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])دیگه، در مورد جزئیات و مشکلات بر سر راه هریک از این روش ها توضیحات بیشتری داده ام – اگه دوست داشتی چک کن.
//
در مورد جهان های موازی: قبلاً در این پست ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])گفته بودم که چنین ایده ای اساساً منتفی نیست.. اما ضمناً گفته بودم با قوی ترین تئوری در این زمینه (قاعده قائمیت بالذات نوویکوف ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) به نوعی تناقض داره .. بهرحال در موردش اختلاف نظر وجود داره و حتی هر از گاهی هم در این مورد بین فیزیکدانها رای گیری میشه که "نظرتون در این مورد چیه؟" (بعدش دعوا میشه که آراء مخدوشه!! -- شوخی)... خلاصه اینکه انتقادات جدی بهش وارده (بخصوص در مورد اینکه به اندازه کافی مستدل نیست، و بعضی از مفاهیمی که این تئوری برپایه شون بنا شده خودشون هنوز اثبات/قطعی نشده ان) .. اما خب، بازم طرفداران خودش رو داره...
shabe.saket
21-01-2010, 21:40
درسته به نظر منم 0 درصده که جهان های موازی درست باشه.
arman1371
13-03-2010, 23:34
به نظر من سفر در زمان امكان نداره چون هيچ كس نمي تونه به اين سوالها جواب بده:
1 - اگر كسي به زمان عقب برگرده و پدر بزرگش رو بكشه چي ميشه ؟ (تازه ر وقتي برميگرده عقب هنوز وجود نداره !)
2- اگر كسي در آينده بتونه به زمان عقب برگرده پس الان بايد بين ما يكي باشه كه مال زمان آينده است ولي اين شخص وجود نداره پس هيچ وقت اين اتفاق نمي افته .
3- اگر كسي برگرده به زمان عقب و براي مثال مهران مديري رو بكشه اون اون كه الان هست چي ميشه ؟
تازه به قول لاست اتفاقي كه افتاده، افتاده و نميشه كاري كرد.
اگر كسي جواب بده ممنون ميشم
Soheil-Green
14-03-2010, 19:39
به نظر من سفر در زمان امكان نداره چون هيچ كس نمي تونه به اين سوالها جواب بده:
1 - اگر كسي به زمان عقب برگرده و پدر بزرگش رو بكشه چي ميشه ؟ (تازه ر وقتي برميگرده عقب هنوز وجود نداره !)
2- اگر كسي در آينده بتونه به زمان عقب برگرده پس الان بايد بين ما يكي باشه كه مال زمان آينده است ولي اين شخص وجود نداره پس هيچ وقت اين اتفاق نمي افته .
3- اگر كسي برگرده به زمان عقب و براي مثال مهران مديري رو بكشه اون اون كه الان هست چي ميشه ؟
تازه به قول لاست اتفاقي كه افتاده، افتاده و نميشه كاري كرد.
اگر كسي جواب بده ممنون ميشم
دوست عزیز مثل اینکه مطالب این تاپیک رو کامل نخوندی!
توی این 10 صفحه کلی از این سوالات پرسیده شد و جوابشم داده شد!
حالا باز یادآوری میکنم:
1-این مساله معروفه به "پارادوکس پدربزرگ" که هم توی مقاله قبلیم(سفر در زمان) و هم تو آخرین مقالم(زمان بزرگترین راز هستی) راجبش کامل توضیح دادم
2-در این مورد هم دوستان قبلا صحبت کردن
چندتا احتمال وجود داره:
اول اینکه ممکنه اومده باشن به زمان ما و در بین ما باشن ولی ما نمیفهمیم
دوم اینکه کی میتونه بگه "من از آینده اومدم!" ؟ هرکی این حرفو زده بردنش تیمارستان!(پس احتمالا بعضی هاشون هم تو تیمارستان هستن!)
سوم اینکه ممکنه هنوز تونل برگشت به گذشته براشون باز نشده باشه(این مفصله شما صفحات قبلو بخونی سیمورجان قشنگ توضیح داده)
3-بازم شد مثل همون پارادوکس پدربزرگ
به نظر من سفر در زمان امكان نداره چون هيچ كس نمي تونه به اين سوالها جواب بده:
1 - اگر كسي به زمان عقب برگرده و پدر بزرگش رو بكشه چي ميشه ؟ (تازه ر وقتي برميگرده عقب هنوز وجود نداره !)
2- اگر كسي در آينده بتونه به زمان عقب برگرده پس الان بايد بين ما يكي باشه كه مال زمان آينده است ولي اين شخص وجود نداره پس هيچ وقت اين اتفاق نمي افته .
3- اگر كسي برگرده به زمان عقب و براي مثال مهران مديري رو بكشه اون اون كه الان هست چي ميشه ؟
تازه به قول لاست اتفاقي كه افتاده، افتاده و نميشه كاري كرد.
اگر كسي جواب بده ممنون ميشم
همونطور که سهیل جان گفت، مکرر و مکرر به این سوالات (و سوالات پیشرفته تر از اینها) در این تایپک و تاپیک دیگه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])پرداخته شده .. توجه کنیم که این یه مساله نظری/سلیقه ای صرف نیست... این همه دانشمند سالها روی این قضیه فکر کرده ان و مطمئناًً اگه سوالاتی که مطرح کردی به ذهن شما و من رسیده، به ذهن اونها هم رسیده .. درسته؟
1. پارادوکس پدربزرگ که مکرر بهش پرداخته شده .. مثلا اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])رو ببین.
2. در مورد مسافرهای زمان پرسیدی و این ابهام که الان بین ما نیستند .. دقیقاً به این سوال هم پرداخته بودیم قبلا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]).
3. در مورد سریال لاست گفتی و اینکه "اتفاقی که افتاده، افتاده" .. به این مورد هم قبلاً پرداخته بودیم.. مثلاً اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) و اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]).
این کشف به واسطه ذره ای کوچک و فلزی انجام گرفته است؛ براده ای به قطر یک تار مو، جسمی که بسیار ریز است اما در عین حال می توان آن را با چشم غیر مسلح نیز مشاهده کرد. دانشمندان این ذره را در کاسه ای مخروطی و تاریک سرد کرده و تمامی هوای اطراف آن را به منظور حذف ارتعاش خارج کردند. سپس محققان ذره را مانند یک دیاپازون حرکت داده و مشاهده کردند ذره در زمانی واحد حرکت کرده و متوقف می شود.
چگونه این پدیده را درک کنیم؟
برای درک این پدیده که کاملا غیر ممکن به نظر می رسد، باید بسیار بسیار کوچک اندیشید، حتی کوچکتر از اتمها، الکترونهایی که به دور هسته اتم در گردشند، در آن واحد در حالتهای چند گانه حرکت می کنند که ثابت کردن آنها تقریبا غیر ممکن است. به بیان ساده تر می توان گفت زمانی که فردی در شهر اکلاهاما به دیدن مادر خود می رود در جهان موازی که ذرات اتمی وی در آن حضور دارند همان فرد در خانه مشغول تماشای تلویزیون است.
به گفته دانشمندان شاید این پدیده کاملا غیر واقعی به نظر آید اما بر پایه علم حقیقی رخ می دهد. بر اساس یکی از نظریه های فیزیکی زمانی که پدیده ای در یک حالت مشاهده می شود این پدیده جهان را به دو بخش تقسیم می کند. نظریه چند حالتی بر این پایه استوار است که جهان فعلی طی مشاهده انسان متوقف شده و انسان تنها یکی از واقعیات در حال وقوع را مشاهده می کند. برای مثال می تواند توپ فوتبال را ببیند که در هوا در پرواز است، اما شاید در جهان موازی این توپ در همان لحظه سقوط کرده باشد و یا شاید اصلا فردی در آن لحظه مشغول بازی فوتبال نباشد.
بسیاری از فیزیکدانان بزرگ پایه های علمی جهان چند حالتی را حتی اگر نتوان آن را به اثبات رساند قبول دارند. "شان کرول" از موسسه تکنولوژی کالیفرنیا یکی از این فیزیکدانان بوده و معتقد است تا زمانی که نتوان تمدنهای فوق پیشرفته بیگانه را تصور کرد که پی به واقعیت این نظریه برده اند، انسانها تحت تاثیر امکان وجود جهانهای دیگر قرار نخواهند گرفت. وی در عین حال معتقد است هرگز فردی قادر به ابداع دستگاهی نخواهد بود که با استفاده از آن بتوان میان این جهانها ارتباط برقرار کرد. درک واقعیت جهان موازی بستگی شدیدی به درک انسان از زمان دارد. به گفته "کرول" ما زمان را به صورت واقعی احساس نمی کنیم، تنها شاهد گذشت آن هستیم. برای مثال گذشت زمان در هنگام یک مسابقه هیجان انگیز بسیار سریع و در سر کلاس یک درس کسل کننده کاملا کند است. یا هنگامی که فردی تلاش دارد با تاخیر در دفتر کارش حاضر نشود، دقایق برای وی با سرعتی باور نکردنی می گذرند اما چند دقیقه باقی مانده از ساعت کار به راحتی با چندین ساعت برابری می کنند.
بازگشت به آینده
"فرد آلن ولف" از دانشمندان فیزیک کوانتم نیز معتقد است زمان به شکل یک خیابان یک طرفه به نظر می آید که از گذشته به سوی حال در حرکت است، اما با در نظر گرفتن نظریه های قابل ملاحظه ای که در سطح کوانتمی ارائه شده اند، ذرات در آن واحد به سمت عقب و جلو در حرکتند. در صورتی که بتوانیم از بخش "جلو و عقب رفتن در آن واحد" صرف نظر کنیم، شانس درک بخشی از فیزیک را از خود گرفته ایم.
به گفته "ولف" زمان در ماشینهای کوانتمی به صورت مستقیم حرکت نمی کند بلکه حرکتی زیگزاگ داشته و به همین دلیل وی معتقد است امکان ساختن ماشینی که بتواند زمان را منحرف کند، وجود دارد.
به گفته "ریچارد گات" فیزیکدان دانشگاه پرینستون "سرگئی کریکالو" فضانورد روسی که در 6 ماموریت فضایی حضور داشته است نسبت به بقیه انسانهای روی زمین 48/1 ثانیه جوانتر است زیرا وی در سرعتی بسیار بالا در مدار حرکت کرده است و کم سن تر بودن نسبت به بقیه به معنی جهش به آینده و تجربه نکردن زمان حال مشابه با دیگران است. به گفته وی از جهتی می توان گفت این فضانورد به سوی آینده سفر کرده و دوباره بازگشته است!
"گات" می گوید نیوتن باور داشت زمان پدیده ای جهانی است و تمامی ساعتهای جهان به صورت یکسان حرکت می کنند. اکنون با توجه به نظریه نسبیت خصوصی اینشتین می توان گفت سفر به آینده امکان پذیر است. با در نظر گرفتن نظریه گرانش اینشتین، قوانین فیزیک از منظری که امروز آنها را درک می کنیم نشان می دهند حتی سفر در زمان به سوی گذشته نیز امکانپذیر است اما برای مشاهده امکان این سفر باید قوانین جدید فیزیکی در سطح کوانتمی فراگرفته شوند.
درک این قوانین نیز با استفاده از ذره ای فلزی و بسیار کوچک و کاسه ای مخروطی شکل آغاز شده است. در واقع فیزیکدانان دانشگاه کالیفرنیا با ابداع خود مقیاس ماشینهای کوانتمی را به ابعاد بزرگتری تغییر دادند. بر اساس گزارش فاکس نیوز، مسئله بعدی فراگرفتن چگونگی کنترل ماشینهای کوانتمی و استفاده از آنها برای اجسام بزرگتر است. در این صورت شاید بتوان با دستکاری تنها چند الکترون کوچک به جهان موازی دست پیدا کرد.
mhmmdshirazi
27-06-2011, 00:15
من موندم جهانهای موازی به وجود خدا چه ربطی داره!یعنی جهانهای موازی ثابت بشه دیگه به وجود افریدگار نیازی نبست!
خوب الان فک کنم خودت جواب سوالتو دادی ولی چطوری میخوان جهان های موازی رو ثابت کنن وقتی سرتا تهش تناقضه؟؟
من کجا جواب سوال خودمو دادم.می گم این دو تا چه ربطی دارن؟
بعد این همه ریاضی دان و فیزیکدان نشستن شما تناقضش رو کشف کنید!بعدشم من تناقضی نمی بینم
mortal kombat 2008
27-06-2011, 18:48
خوب الان فک کنم خودت جواب سوالتو دادی ولی چطوری میخوان جهان های موازی رو ثابت کنن وقتی سرتا تهش تناقضه؟؟
من معمولا در زمینه های علمی تحقیقات انجام نمیدم و فقط در این حد که کلی بفهمم قضیه چیه راضی میشم. در مورد دنیای موازی هم اطلاعات زیادی ندارم ولی اگه شما نمی تونید دنیای موازی رو به خاطر تناقضش با خدا قبول کنید ، بهتر بگم اتفاقایی که داره تو دنیا می افته همش وجود خدا رو رد می کنه. مثلا مرگ و زندگی دست خداست و خدا هم بخشنده و مهربانه (طبق گفته قران) اون وقت یه زلزله میاد 100 هزار نفر سر صبح که هنوز بیشترشون خواب بودن میمیرن و تمام ارزو ها و اهداف خودشون رو به گور میبرند . انگار که اندازه یه پشه برا زندگیشون ارزش قائل نشده خداوند. یا وقتی به خاطر مشکل دو تا کشور (امریکا و ژاپن) باید 100 ها هزار نفر تبدیل به خاکستر بشن ، می تونی وجود خدا رو احساس کنی ؟؟ یا اصلا بزار بگم وقتی یه سری قبیله وجود دارند که برای تامین غذای خودشون به هم حمله می کنند و از همدیگه تغذیه میکنند ، شما چطور می خواهید بگید خدا هم وجود داره؟؟
من نمی خوام بگم که خدا وجود نداره . من می خوام بگم که دنیا خیلی منظمه ولی اتفاقایی که می افته به شدت بدون قانون و مسخرست. شما از به خطر افتادن جایگاه خدا نترسید که جایگاهش همیشه در طول تاریخ سوال بر انگیز بوده.
mhmmdshirazi
27-06-2011, 23:43
خوب بجای بحث کردن با شما ها اول میام خیلی خلاصه توضیح میدم چرا جهان های موازی با توجه به حرف های خودشون و آزمایشاتی که طرح شده برای اثباتش غلطه::
خوب در ابتدا نظریه جهان های موازی به این شکل بیان شد که بچز ما تو ان تا جای دیگه (زمین نه) هر کسی ان تا جفت داره یعنی در اصل خودشه ولی کار های دیگه میکنه یعنی یکی tv میبینه اون یکی درس میخونه
دانشمندان می گویند شواهدی به دست آورده اند که نشان می دهد جهان ما در گذشته ای دور، مورد ضربه ی جهان های دیگر قرار گرفته بوده. این ادعای باورنکردنی پس از بررسی طرح هایی در تابش ریزموج زمینه ی کیهانی (CMB)- تابش بازمانده از مهبانگ - مطرح شد. آنها می گویند نشانه هایی از 4 طرح دایره ای در تابش زمینه یافته اند که می تواند "کبودی های کیهانی" باشد و اثر برخورد جهان ما با جهان های دیگر، آن هم دستکم 4 بار باشد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
آثار گوناگون از یک برخورد حبابی.
برخوردی (بالا، سمت چپ) که منجر به تغییر دما در نقشه ی دمای CMB شد (بالا، سمت راست). "لکه" ی به جا مانده از برخورد به شکل یک واکنش اثر سوزن بزرگ دیده می شود (پایین، چپ)، و وجود یک "لبه" نیز با یک واکنش بزرگ از الگوریتم آشکارسازی لبه نشان داده شد (پایین، سمت راست).
این یافته ها بر پایه ی نظریه ی پیچیده ی گسترش و انبساط ابدی جهان ما صورت گرفته. این نظریه می گوید جهان ما تنها یک حباب در یک کیهان بزرگ تر است و جهان های دیگر، که فیزیک متفاوتی از دنیای ما دارند، همه همزمان با جهان ما وجود دارند. این نظریه به نظریه ی "چندجهانی" نیز معروف است. به باور برخی دانشمندان، اگر این جهان های حبابی با هم برخورد کنند، نشانه هایی در تابش زمینه باقی می گذارند. این یافته ها که توسط استفان فینی (Stephen Feeney) از بخش فیزیک و اخترشناسی کالج دانشگاهی لندن صورت گرفت
منبع :
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
البته قبل از ترکیب جهان های موازی با جریان نظم و آخرین ورژن جهان های موازی اومدن یه نظریه دیگه مبتنی بر اینکه همه این جهان ها روی زمینه و هم زمان اتفاق میفته فقط بخاطر حرکت های مختلف ریسمان ها هیچ کدوم ازین افراد هر جهان با افراد دیگه تو جهان های دیگه و خودشون تو جهان های دیگه نمیتونن ارتباط داشته باشن ولی یه ارتباطاتی به علت هم زمانی هست نمونشم همون آزمایش که یکی تو همین جا بهش اساره کرده بود ولی اون آزمایش باز هم با ورژن آخری که از جهان های موازی ارائه دادن در تناقضه!! و اصولا" من میگم اون آزمایش دروغ بوده کلا" الله اعلم!!
و خوب من وقت ندارم سری بعدی که اومدم هم ورژن آخری که از جهان های موازی مطرح شد رو میگم هم تناقضات کلی فقط:::
می گم چقدر راحت یه نظریه ریاضی فوق العاده پیچیده رو که دانشمندای حال حاضر نتونستن چیزی در مورد ردش بگن نقض کردید!فکر کنم ضریب هوشی شما از اینشتین و گاوس و نیوتن هم بیشتر باشه که به این راحتی مشکل جامعه فیزیک رو حل کردی!
در مورد اون چهار طرح تابش پس زمینه کیهانی واقعا اصلا چیزی ازش می دونید یا همینجوری یه چیزی گفتید.اصلا می تونید تفسیر کنید این چهار الگو رو؟یعنی این همه دانشمند چرت می گن؟خب پس شما می تونید بگید این بیگبنگ اگه از برخورد دو جهان موازی حاصل نشده از کجا حاصل شده؟نمی دونم بعضیا چه جوری انقدر راحت مسایل رو حل می کنن!اینا همه نظریه است.ولی نه نظریه ای که شما تو ذهنتون بسازید.مطمئن باشید دلیلی واسه هر نظریه ای وجود داره که خیلی محکمه.کلا هر چیزی توی فیزیک که ثابت شده قبلش همچین نطریه هایی پشتش بوده
در ضمن اینکه من و شما یک ور÷ن دیگه در جهانهای دیگه داریم ربطی به فیزیک نداره به اون صورت.این می شه قضیه اثبات خدا که هنوز یکی ثابتش نکرده یکی دیگه از صفات و اخلاقش می گه!بذار حالا خودش ثابت بشه.دلیل اینی هم که می گن هر کسی یه ور÷ن تو جهانهای موازی داره چیزی نیست که فکر کنید همینجوری یکی اومده داستان علمی تخیلی گفته!یه مثال ساده پشت این نظریه اینه که مثلا شما تو این دنیا یه کاری می کنید مثلا یه تاس می اندازید و 5 میاد.اینجا سوال پیش میاد چرا 6 نیومد یا بقیه اعداد(سواله دیگه و باید جواب داده شه!)اینه که می گن شما هر کاری می کنید جهان رو به چند قسمت تقسیم می کنید.در واقع شاید اعداد غیر از 5 در جهانهای دیگه میان
ب ههر حال خیلی ساده گرفتید قضیه رو
MOHAMMAD_ASEMOONI
27-11-2014, 14:36
سلام
نظر بنده:
زمان یعنی تغییر . فقط همین
اگر تغییری نباشه زمان هم وجود نداره یا به قولی زمان متوقف میشه .
یعنی هیچ چیز حتی فتونها و امواج و ذراتِ سازنده ی الکترونها و پوترونها و غیره هم حرکت و لرزش نکنه و حالتشون هم تغییر نکنه
چنین چیزی هم غیر ممکنه ( توقفِ مطلقِ زمان )
اما یه نوع توقفِ زمانِ دیگه هست که ممکنه و اون توقفِ تغییر حالتِ یک موجود هست مثل انسانی که تا 20 سالگی رشد کنه و بعدش دیگه به همون شکل بمونه برای مدتی یا تا ابد . این یکی امکان پذیر هست . ( توقفِ نسبیِ زمان )
============================================
اما سفر در زمان:
یا منظور سفر در آینده هست یا گذشته.
سفر در گذشته آسان هست اما ما فقط ناظر و شنونده خواهیم بود درست مثل دیدن یک فیلم
ما همین الان هم ناظر گذشته ی خورشید در 8 دقیقه پیش هستیم
وقتی با تلسکوپ به عمق جهان هستی نگاه میکنیم داریم دهها یا صدها یا هزاران سال پیش رو می بینیم . اگر دستگاهها پیشرفته تر بشه حتی صداها رو هم میتونیم بگیریم ( با ترجمه ی امواج رسیده به صدا )
وقتی فیلم دوربینهای مداربسته رو میبینیم , داریم گذشته رو میبینیم .
اگر با وسیله ای ظرفِ چند دقیقه سفر کنیم به فاصله ی 5000 سال نوریِ زمین , میتونیم وقایع 5000 سال پیش رو فقط ببینیم و بشنویم مثل یک فیلم اما نمیتونیم هیچ تغییری در وقایع رخداده بوجود بیاریم . مثل مراحل ساخته شدن اهرام مصر .
با پیشرفته تر شدنِ دستگاهها میشه بدون سفر کردن هم وقایع سالهای پیش زمین رو دید و شنید . ( دیدن و شنیدنِ تاریخ گذشته و گذشتگان ) چون اثارش در زمین هم وجچد داره
دیدن و شنیدنِ آینده هم امکان نداره اما با علم و دانش بسیار زیاد میشه آینده رو شبیه سازی کرد ( پیش بینی )
هر چی علم و دانش کاملتر باشه , شبیه سازی هم کاملتر و دقیقتر خواهد بود ولی شکی نیست که باز هم ما فقط ناظر و شنونده خواهیم بود .
============================================
این که گفته میشه که میتونیم سفر کنیم به گذشته و وقایع رو تغییر بدیم تا به گونه ای دیگه اتفاق بیافته و درنتیجه وقایع آینده تغییر کنه , امکان پذیر نیست اما اگر آینده رو شبیه سازی کنیم اونوقت میتونیم با تغییر وقایعی که الان داره اتفاق می افته باعث تغییر آینده بشیم
همین الان هم ما داریم این کار رو انجام میدیم
وقتی یک نفر میبینه مینای دندونش خراب شده , میدونه در آینده کاملا خراب میشه و باید دندون رو بکشه ( شبیه سازیِ آینده ) . میره دندانپزشکی و تعمیرش میکنه و آینده رو تغییر میده .
یا کاری که ناسا داره انجام میده ( رهگیریِ همه ی سنگهای آسمانیِ که در نزدیکی زمین هست ) تا به موقع از خطراتِ احتمالش مطلع بشند . البته این کار یقیناً با کمک یارانه های بسیار سریع و قدرتمند مثل ابر یارانه ها انجام میشه .
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.