PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : پرويز مشكاتيان درگذشت



saviss
21-09-2009, 17:43
پرویز مشکاتیان آهنگساز برجسته و نوازنده سنتور ساعتی پیش به علت نارسایی قلبی در منزلش درگذشت.

به گزارش خبرنگار مهر، لحظاتی قبل خبر رسید که پرویزمشکاتیان امروز بعد از ظهر در سن 54 سالگی دچار ایست قلبی شد ودرگذشت.

مشکاتیان آموزش موسیقی را در شش سالگی با پدرش، مرحوم حسن مشکاتیان که استاد سنتورنوازی و آشنا با ویولن و سه‌تار بود، آغاز کرد. وی با ادامهٔ آموختن موسیقی در طول تحصیل، در سال ۱۳۵۳ وارد دانشکده هنرهای زیبا در دانشگاه تهران شد.

وی ردیف میرزا عبدالله را نزد استاد نورعلی برومند و دکتر داریوش صفوت و مبانی موسیقی ایرانی را نزد اساتیدی چون دکتر محمدتقی مسعودیه، عبدالله دوامی، سعید هرمزی و یوسف فروتن فراگرفت. او کار سنتورنوازی خود را به شیوهٔ رسمی در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی آغاز کرد و در این زمینه بسیار موفق کار کرد و کارهای بزرگ فراوانی را در زمینهٔ آهنگسازی وسنتورنوازی به ویژه تکنوازی انجام داد.

مشکاتیان از سال ۱۳۵۶، همکاری با رادیو را زیر نظر هوشنگ ابتهاج آغاز کرد ولی پس از واقعه ۱۷شهریور ۱۳۵۷ از رادیو استعفا داد و مؤسسه چاووش را با همکاری هنرمندان گروه عارف و شیدا تشکیل داد. سپس با همکاری شهرام ناظری، تصنیف «مرا عاشق» را بر روی شعر مولانا ساخت. از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۶۷ با محمدرضا شجریان همکاری داشت که نتیجهٔ این همکاری، آثار ماندگاری چون بیداد، آستان جانان، سِرّ عشق، نوا و دستان بود.

وی با افسانه شجریان دختر محمدرضا شجریان ازدواج کرد ولی در دهه ۱۳۷۰ این پیوند به جدایی منجر شد. او همچنین کارهای بسیار پرباری با نوازندگانی چون حسین علیزاده (سرپرست گروه عارف و گروه شیدا) و محمدرضا لطفی (سرپرست گروه شیدا) دارد.

بهداد بابایی نوازنده سه تار وخواهر زاده این هنرمند برجسته گفت خبر تشییع پیکر آن مرحوم متعاقبا اعلام می شود.
منبع :تابناک دات آی آر

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
====
توضیح:نظربه اهمیت موضوع واینکه ممکن بود توی تاپیک خبرهای موسیقی بره اون زیرها براش یه تاپیک جدازدم...مدیرا بعدش لطفا انتقالش بدن به همون تاپیک خبرهای موسیقی

waltz
21-09-2009, 19:02
ای وای خدا بیامرزدش

sise
22-09-2009, 20:58
به همه علاقمندان به هنر این مملکت تسلیت
تسلیت برای درگذشت خالق آثار سترگ و جاودانه ای چون" جان جهان" و " یاد یاران"

چه غمگینانه در گذشت. چه میتوان گفت؟


امشب همه غم‌های عالم را خبر کن !
بنشین و با من گریه سر کن، گریه سر کن !
ای میهن، ای انبوه اندوهان دیرین !
ای چون دل من، ای خموش گریه آگین !
در پرده های اشک پنهان، کرده بالین !
ای میهن، ای داد !
از آشیانت بوی خون می‌آورد باد !
بربال سرخ کشکرت پیغام شومی است !
آنجا چه آمد بر سر آن سرو آزاد ؟
ای میهن، ای غم !
چنگ هزار آوای باران‌های ماتم !
در سایه افکند کدامین ناربن ریخت
خون از گلوی مرغ عاشق ؟
مرغی که می خواند
مرغی که می خواست
پرواز باشد …
ای میهن، ای پیر
بالنده‌ی افتاده، آزاد زمین‌گیر !
خون می چکد اینجا هنوز از زخم دیرین تبرها .
ای میهن ! در اینجا سینه‌ی من چون تو زخمی است ...
در اینجا، دمادم دارکوبی بر درخت پیر می کوبد ،
دمادم، دمادم ...

jigar-tala
30-09-2009, 12:40
من تازه اینو خوندم و به همه اهالی شهر موسیقی تسلیت میگم

The_Last_Samurai
03-10-2009, 03:10
متاسفم که حتی بعضیا اسم این استاد گرانقدر رو هم نمی دونن..تقصیر خدشونم نیست..توی این 30 سال موسیقی ما خفه شد..
تسلیت میگم درگذشت استاد مسلم سنتور رو.

pandemonium
25-10-2009, 17:19
مایکل جکسون در گذشت

حجم تاپیک: 26 صفحه




پرویز مشکاتیان در گذشت

حجم تاپیک: 5 تا پست

saeedn70
25-10-2009, 17:29
:1:روحش شاد*****یادش باقی:1:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Life24
25-10-2009, 17:37
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]روحش شاد*****یادش باقی[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

N O V A L I S
25-10-2009, 20:02
اگر پست های این تاپیک از این یک صفحه هم تجاوز نکنه، چیزی از پرویز مشکاتیان کم نمیشه!
روحش شاد..

فلــک با ما چـرا این داستان رفت ؟
چــرا ماندی تـو و مشکاتیان رفت ؟
شــکن سنتــــور را همچــون دل ما
که بی او نغمه و ســـاز از میان رفت
بهــــار هــرگز نیــــاید گو بدینجا
که در قــــلب هنــر خار خزان رفت
چه خواهـد بـود موسیقی از این پس
کزین جـــادو ، هنر را دودمان رفت
کســــی کاو خالـــــق بیــداد بودی
ز بیـداد زمـــــانه اینــــــچنان رفت
خـدا را با دگــــــر عشـــاق می ساز
که شور و شوق جـــان عاشقان رفت
کجــــا خواهـــی زدن تیـــر جـفا را
که از جور و جفـــای تو ، نشان رفت
خدا را بس کن ای صوفی که در دهر
نمیـــرد آنکــه نامـش جاودان رفت
شعر از مهران نیک سیما (صوفی)

pandemonium
25-10-2009, 23:14
حالا وارد بحث فلان و بهمان نمیشم .

ولی خب اینم نکته ای بود :

کسی دقت کرد ؟ در روز اعلام خبر درگذشت پرویز مشکاتیان در جراید، تمام روزنامه های معمول -نرمال !- خبر درگذشت مشکاتیان رو با تیتر درشت همراه تصویری بزرگ از ایشون در صفحه اول روزنامه شون زده بودند .

در همون حال، روزنامه های با طیف فکری خاص! -کیهان، وطن امروز، جوان - حتی یک عکس و تیتر کوچکی هم در مورد درگذشت پرویزمشکاتیان در صفخه اولشون نزده بودند !
اصلا انگار نه انگار ! کاملا بی تفاوت .

خب البته چیزی از ایشون کم نمیشه .
ولی به نظر من این نهایت بی ادبی و بی احترامی به هنر مملکته ...

پیداست خرده حساب هایی با ایشون داشته اند ...دلشون ازش پر بوده !

N O V A L I S
25-10-2009, 23:39
به نظر من این نهایت بی ادبی و بی احترامی به هنر مملکته ...


معمولا آدم انتظار ادب و احترام رو از کی داره؟!



پیداست خرده حساب هایی با ایشون داشته اند ...دلشون ازش پر بوده !

یکی تهدید به مرگ میشه.. یکی کشته می شه!
(از مرگ مشکوک استاد یاحقی خبر دارید؟)

بشنوید مصاحبه ی استاد علیزاده رو با بی بی سی که توش میگه :
"من متاسفم که باید با بی بی سی مصاحبه کنم!... من واقعا متاسفم که..
الان باید برای این اتفاق عزای عمومی در کشور اعلام می شد... متاسفانه... متاسفانه..."


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

tirdad_60
26-10-2009, 18:23
شما این خبر رو بخونید ببینید چطور از مرگ یه هنرمند استفاده ابزاری میشه برای زیر سوال بردن یه هنرمند دیگه
کسی سراغ موسیقی ایرانی نمیاد مگر برای خرابکاری

شجريان و ماجراي بايکوت مشکاتيان و بسطامي
شايد بسياري از هموطنان ايراني پس از شنيدن و يا ديدن پيام تسليت و ابراز همدردي محمدرضا شجريان به مناسبت درگذشت "پرويز مشکاتيان" - هنرمند و نوازنده برجسته سنتور- علاقمند باشند که از روابط آن ها اطلاعاتي به دست آورند.

به گزارش ايرنا "پرويز مشکاتيان" روزي روزگاري داماد شجريان بوده است. اين دو هنرمند چند کار مشترک هم با هم انجام داده اند که از جمله آن ها مي توان به "بيداد همايون" و "در آستان جانان" اشاره کرد. آلبوم "بيداد همايون" به اعتقاد کارشناسان هنري يکي از بهترين کارهاي شجريان است و عموم متخصصان اين فن، مهمترين دليل برجستگي اين اثر را سنتورنوازي مشکاتيان مي دانند.

اما پس از مدتي، اختلاف عميق و شديدي بين شجريان و مشکاتيان پيدا مي شود که اين اختلافات و درگيري ها در سال 1365 به اوج خود مي رسد.

در همين سال است که دخترشجريان- افسانه- تحت فشار قرار مي گيرد تا از مشکاتيان طلاق بگيرد. پادرمياني هاي هنرمندان و خيرخواهان در اين رابطه هم کارساز نمي شود و سرانجام، افسانه از پرويز مشکاتيان طلاق مي گيرد.

بعد از اين ماجراها حق و حقوق اجراها و همکاري هاي مشکاتيان نيز پرداخت نمي شود و از اين تاريخ به بعد است که مشکاتيان در اوج شهرت و توانمندي و در نهايت استعداد براي رسيدن به مدارج عالي کاري ، به يکباره منزوي و بايکوت مي شود.

اين جريان يادآور سرگذشت "ايرج بسطامي" هنرمند و خواننده توانمند کشور است که در زلزله بم جان خودش را از دست داد. بسطامي هم مدتي را به شاگردي نزد شجريان سر کرد و درست هنگامي که نامش بر سر زبان ها افتاد ه به شيوه اي مرموز از صحنه موسيقي کنار گذاشته و بايکوت شد به گونه اي که حتي بيشتر کارها و آلبوم‌هاي او نيز پس از مرگش منتشر گرديد.

البته پيش از درگذشت بسطامي در زلزله بم ، مشکاتيان و بسطامي به هم پيوستند و کارهاي هنري مشترکي را با هم ساختند که البته به دليل وجود همان فضاي بايکوت ، نتوانست انزواي اين دو را از بين ببرد.

شايد خالي از فايده نباشد که روشن شود چرا اين دو هنرمند- مشکاتيان و بسطامي- پس از مدتي نزديکي با شجريان به يکباره بايکوت مي شوند؟


اگر از پرویز مشکاتیان حرفی زده نشد در خیلی از جراید چون آدم منتقدی بود و همه اینو میدونستند



نیکی پناهتان:40:

N O V A L I S
26-10-2009, 19:34
اين دو هنرمند چند کار مشترک هم با هم انجام داده اند که از جمله آن ها مي توان به "بيداد همايون" و "در آستان جانان" اشاره کرد. آلبوم "بيداد همايون" به اعتقاد کارشناسان هنري يکي از بهترين کارهاي شجريان است و عموم متخصصان اين فن، مهمترين دليل برجستگي اين اثر را سنتورنوازي مشکاتيان مي دانند.

اما پس از مدتي، اختلاف عميق و شديدي بين شجريان و مشکاتيان پيدا مي شود که اين اختلافات و درگيري ها در سال 1365 به اوج خود مي رسد.

بعد از اين ماجراها حق و حقوق اجراها و همکاري هاي مشکاتيان نيز پرداخت نمي شود و از اين تاريخ به بعد است که مشکاتيان در اوج شهرت و توانمندي و در نهايت استعداد براي رسيدن به مدارج عالي کاري ، به يکباره منزوي و بايکوت مي شود.

اين جريان يادآور سرگذشت "ايرج بسطامي" هنرمند و خواننده توانمند کشور است که در زلزله بم جان خودش را از دست داد. بسطامي هم مدتي را به شاگردي نزد شجريان سر کرد و درست هنگامي که نامش بر سر زبان ها افتاد ه به شيوه اي مرموز از صحنه موسيقي کنار گذاشته و بايکوت شد به گونه اي که حتي بيشتر کارها و آلبوم‌هاي او نيز پس از مرگش منتشر گرديد.

البته پيش از درگذشت بسطامي در زلزله بم ، مشکاتيان و بسطامي به هم پيوستند و کارهاي هنري مشترکي را با هم ساختند که البته به دليل وجود همان فضاي بايکوت ، نتوانست انزواي اين دو را از بين ببرد.

شايد خالي از فايده نباشد که روشن شود چرا اين دو هنرمند- مشکاتيان و بسطامي- پس از مدتي نزديکي با شجريان به يکباره بايکوت مي شوند؟


اطلاعات نویسنده خیلی کامل بوده!
استاد سال 1365 از همسرش جدا شد؟؟
مهمترین دلیل برجستگی اثر "بیداد" که در همایون هست (یا به قول نویسنده بیداد همایون!) اینه که استاد مشکاتیان توش سنتور نواختن؟! یعنی اگر با همین آهنگسازی و تنظیم استاد توش دف می زدن از نظر "متخصصان اهل فن" بهترین آلبوم چیز دیگه ای بود؟؟!
یعنی الان شما دقیقا نگران حق و حقوق از دست رفته ی استاد مشکاتیان هستید و از بایکوت ایشون ناراحتید؟؟
یعنی همه ی سدها و بایکوت های موسیقی حل شده و فقط شجریان مانع رشد هنرمندانه؟؟؟

واقعا که عجب جماعت کثیقی هستید شما...

halflife g
26-10-2009, 19:47
تاسف انگيز واقعا............ .

من تا حالا راحت ميتونم بگم نزديك 500 بار بيداد رو گوش كردم فوق العاده زيبا و شنيدني بي نظير از همه لحاظ اونوقت اينا ميان ميگن ....الله اكبر....

sise
26-10-2009, 23:33
کلا مشکل اینه که اینا از هنر چیزی حالیشون نیست. یعنی ذاتا ادمای بی ذوق و حسی هستند و نباید انتظار داشت که حرف درستی بزنن.

آنچه که اساتید هنرمند را با اهمیت میکنه آثار هنریشون است نه زندگی شخصی. بنابراین مهم آثار بی بدیلیه که خلق میکنن.

استاد مشکاتیان همیشه یادش خواهد بود. هروقت بیداد یا آستان جانان و یا دستان و ... گوش میکنیم او در میون ما داره سنتور می نوازه و آهنگش به گوش ما می رسه.

N O V A L I S
10-11-2009, 23:02
دکتر زهرا رهنورد در مراسم بزرگداشت زنده ياد پرويز مشكاتيان در دانشگاه تهران :

روح لطيف هنرمندان ، معضلات اجتماعي را برنمي‌تابد.



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


ايلنا:
نهادهایی هستند که نه از موسیقی و نه از افرادی مانند مشکاتیان حمایتی که نمی‌کنند هیچ بلكه تنها باعث سرخوردگی موسیقی ایرانی می‌شوند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، عصر امروز (18 آبان) مراسم بزرگداشت پرویز مشکاتیان، استاد سنتور ایران در تالار شهید چمران دانشگاه تهران برگزار شد.
در ابتدای این مراسم کهب به همت انجمن اسلامی پردیس دانشکده هنر تهران و دانشکده‌های فنی تهران برگزار شد محمدرضا درویشی به روی صحنه رفت و خود را به عنوان همکلاس، همخانه، همسایه، همدل و رفیق مشکاتیان معرفی کرد.
وی مشکاتیان را یکی از مهمترین و خاص‌ترین موسیقی‌دانهای ایران توصیف کرد و گفت: سیر و سلوک پرویز مشکاتیان مخصوص به خودش بود و هیچ شباهتی به سلوک دیگر اساتید موسیقی ایران نداشت.
وی افزود: سال 53 او از نیشابور و من از شیراز در کنکور دانشکده هنر امتحان دادیم و هر دو قبول شدیم و در سال 54 با هم در تهران همخانه شدیم و من خود شاهد ممارست پرویز و سیر و سلوکش برای وارد شدن به مقام معنوی ردیف دستگاهی ایران در آن سالها بودم.
وی ادامه داد: مشکاتیان روزی 10 تا 12 ساعت ساز می‌زد ولی سازی که می‌زد از جنس ساز فیزیکی نبود او به درکی کامل از سنتور رسیده بود و در همان سالها بود که اولین خلاقیت‌های هنریش را بروز داد.
درویشی دعوت شدن یک دانشجوی موسیقی در پایان ترم اول تحصیلی به مرکز حفظ و اشاعه موسیقی در آن سالها را امری بی‌سابقه دانست که شامل حال مشکاتیان شد زیرا وی خود فردی بی‌سابقه در موسیقی ایران بود.
وی خاطر نشان کرد: مشکاتیان در یک دوره سه ساله با تمرکز زیاد بر موسیقی ردیفی ایران به درک معنایی و شیوه‌های تکنیکال خاصی در این موسیقی رسید و دلیل آن هم نبوغ خاصی است که همیشه در زندگی مشکاتیان وجود داشت.
وی یکی از دلایل خاص بودن مشکاتیانی را یک شکل بودن نوازندگی او در سال 58 با نوازندگی او در سال 88 عنوان کرد و گفت: سنتوری که او در سال 58 می‌زد با سنتوری که او در سال 88 می‌زد هیچ فرقی نمی‌کند، نه اینکه او رشد نکرد بلکه دلیلش رشد بسیار سریع او در موسیقی بود. او در جوانی خیلی زود به پایان آن چیزی که همه سالیان طی می‌کنند تا به آن برسند رسید.
این استاد موسیقی ایران ادامه داد: بعد از این دوره مشکاتیان خلاقیت زیادی از خود نشان داد، ردیف‌های او، جواب‌های او به خواننده، سازی که می‌زد همگی و هنگی مملو از حرکاتی هنرورزانه و خلاقانه بود.
وی موسیقی‌دانهای ایران را به سه دسته تقسیم کرد که در دسته اول افرادی قرار دارند که دنیای خاص ردیف موسیقی ایرانی مستشان می‌کند، دسته دوم موسیقی‌دانهایی که با درک و هضم دنیای ردیفی موسیقی اقدام به ساخت یا نواختن موسیقی خلاقانه می‌کنندو دسته سوم بدون هضم دنیای موسیقی ردیفی ایران از آن می‌گذرند.
وی افزود: آثار مشکاتیان چه در زمان حیاتش چه پس از مرگش بخشی از فرهنگ و سنت موسیقی معاصر ایران شد و خواهد شد.
درویشی یکی از ویژگی‌های مهم و بارز مشکاتیان را توجه بیش ازا حد و اندازه او به ادبیات دانست و گفت او به همان اندازه که درگیر موسیقی بود درگیر سفر و ادبیات نیز هم بود.
کمتر موسیقی‌دانی را می‌بینیم که به اندازه مشکاتیان کتاب خوانده باشد و ي ويژگي عجیبی که داشت هر صفحه را که دوبار می‌خواند حفظ می‌کرد.
وی افزود: به خاطر اشرافی که به ادبیات داشت در لحظه شعرهای ویژه و خاصی را برای آهنگ‌های خود انتخاب می‌کرد او قدرت تصمیم‌گیری در مورد آهنگ شعر داشت که این خصوصیت در بسیاری از اساتید موسیقی ایران نیست.
وی مشکاتیان را مجموعه ای دوست داشتنی و منحصر به فرد از ویژگی‌های والای هنری و فردی نامید و اضافه کرد: همه اینها دست به دست هم داد تا مشکاتیان ماندگار شود وگرنه 500 هزار نفر سنتور می‌نوازند و اتفاقاً 20 نفر از انها هم بسیار بسیار عالی می‌نوازند ولی مشکاتیان نمی‌شوند.
وی بیان کرد: تقلید از استاد مشق نامیده می‌شود. هیچ‌کس نمی‌تواند از آثار مشکاتیان تقلید کند بلکه باید از کارهای او به خصوص تصنیف‌های ماندگارش مشق شود همانند شیوه سنتورنوازی ویژه مشکاتیان که خاص او بود.
به گفته درویشی باید نگاه پرویز مشکاتیان به موسیقی فهمیده و درک شود و موسیقی‌دانها باید سعی کنند از تقلید هنر مشکاتیان بپرهیزند.
وی اظهار کرد: پرویز مشکاتیان سهم خود را به موسیقی ایران ادا کرد و مردم هم چه در زمان حیات او و چه در زمانی چون امروز که او دیگر بین ما نیست سهم خود را نسبت به او ادا کرده و می‌کنند.
درویشی در پایان با ذکر اینکه "چرا نهادهایی هستند که به جای حمایت بر سر موسیقی ایران می‌زنند" گفت: نهادهایی هستند که نه از موسیقی و نه از افرادی مانند مشکاتیان حمایتی که نمی‌کنند هیچ تنها باعث سرخوردگی موسیقی ایرانی می‌شوند.
در ادامه این مراسم حمیدرضا نوربخش خواننده مدیر عامل خانه موسیقی به روی صحنه رفت و ضمن نابغه خواندن مشکاتیان گفت: نوابغ طلوع و درخشان خیلی زود می‌باشد و شاهکارهای او بین 17 تا 35 سالگی‌اش است.
وي افزود: مشكاتيان خيلي زود به باروري رسيد. خاوام همت در اواسط دهه 60 بود كه من افتخار داشتم در خدمت بزرگ استاد موسيقي ايران يعني احمد عبادي مي‌رسيدم و او بود كه مشكاتيان را استاد ناميد و مرا به او معرفي كرد.
وي خاطر نشان كرد: وقتي بزرگتري مانند عبادي كه به هيچ وجه اهل گزافه‌گويي نيست مشكاتيان سي‌ساله را استاد خطاب مي‌كند مي‌تواند به بزرگي و جايگاه والاي او مشكاتيان دلالت داشته باشد.
نوربخش ادامه داد: سخن به سعدي ختم مي‌شود ولي هنر حافظ اين بود كه بعد از سعدي آمده و به حافظ تبديل شود. سنتور ايران هم به پايور ختم شده بود كه مشكاتيان پا به عرصه فعاليت گذاشت و به مشكاتيان تبديل شد.
وي مشكاتيان را خداوندگار ريتم ايران دانست و گفت: پايه‌هايي كه مشكاتيان كاشت مرهون ذهن نابغه و خلاق خودش بود. چهار سال پيش درآمدها و بازي‌هاي ريتميكي كه داشت منحصر به خود مشكاتيان است و هيچ‌كس ديگري نمي‌تواند مانند آنها را بيافريند.
وي مشكاتيان را يكي اديب ناميد و خاطر نشان كرد: زبان محاوره مشكاتيان، زباني فاخر، اديبانه و ناب بود كه برگرفته از اشعاري است كه از حفظ داشت به همين دليل تصانيفي كه ساخت بسيار خاص بودند.
نوربخش كه خواننده آخرين اجراي مشكاتيان (كنسرت ققنوس ) بود در پايان گفت: به حق بايد اذعان كرد كه او شعر را مي‌شنيد و آهنگ شعر را از درون آن بيرون مي‌كشيد.
در ادامه سعيد فرج‌پوري نوازنده چيره‌دست كمانچه ايران ضمن نواختن آهنگ وطن ياد و خاطره مشكاتيان را گرامي داشت و گفت: خاطرم هست كه او را بعد از اتفاقات اخير ديدم كه بر ادامه كار هنرمندان در شرايط خاص و اينچنيني كشور تاكيد مي‌كرد.
وي افزود:‌موسيقي‌دانان كشور خسته‌شده‌اند و هيچ تريبوني ندارند كه به وضعيت حال كشور اعتراض كنند و بدانند كه بالاخره موسيقي حرام است يا حلال؟؟
در ادامه اين مراسم و بعد از سخنراني‌هاي كوتاه آوامشكاتيان دختر استاد مرحوم مشكاتيان، خواندن قطعه‌اي كوتاه توسط همايون شجريان و نوازندگي و خوانندگي مجيد درخشاني، زهرا رهنورد به روي صحنه رفت و گفت: سخت است كه در سوگ هم دانشگاهي سابق خودم و استاد بزرگ موسيقي ايران يعني مشكاتيان صحبت كنم.
وي كه با تشويق بسيار زياد حاضران روبرو شده بود به ارتباط قوي بين مجسمه‌سازان و موسيقي‌دانان اشاره كرد و افزود: مجسمه‌هايي كه ما مي‌ساختيم با ملودي‌هاي موسيقي‌دانان هماهنگي زيادي داشت.
رهنورد مرگ‌هاي زودرس هنرمندان را بي‌ارتباط با وضعيت كنوني جامعه ندانست و بيان كرد: روح لطيف هنرمندان اين همه معضلات اجتماعي را برنمي‌تابد. آنها مريض مي‌شوند و بال و پرهاي شكسته خود را از عالم دنيا رها مي‌كنند.
وي ادامه داد: اين سرنوشت مشكاتيان و ديگراني بود كه در اين ايام زودتر از حد انتظار بال مي‌گشايند و پرواز مي‌كنند.


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید