کمک برای مشاوره کردن والدین »»»» مهــــــــــم ««««

[a3m00n]

سلام دوستان عزیز.
من یه درخواستیو قبول کردم که فقط به امید این انجمن بعله گفتم.

مدیر مدرسمه قبلیمون امروز با من و دوستم صحبت کرد.
گفت که می خواد والدین(هم پدر هم مادر) بچه های سال پیش دانشگاهی و خود بچه های پیش دانشگاهی رو دعوت کنه.
از ما خواست که هر کدوم 15 دقیقه تو اون جمع(70 نفری) صحبت کنیم(یعنی قسمت اصلی کار رو به ما داد )
ما قبول کردیم.
زمان سخنرانی: جمعه ساعت 9 شب

دوستم پزشکی می خونه من مکانیک.
قرار شده اون در مورد هدف درس خوندن و اینکه چطوری این هدف و انگیزه ایجاد بشه تو بچه ها صحبت کنه.
من قراره در مورد شیوه های مطالعه و طرز برخورد پدر و مادر تو این دوران با بچه ها و والدین صحبت کنم.

من کلا تو جمع بد حرف نمی زنم ( یکم زبونم درازه ولی الان به حرف واسه زدن نیاز دارم )

از کسایی که امسال کنکور دادن و رتبه خوبی آوردن خواهش می کنم بیان بگن برخورد والدینشون چطور بود باهاشون و دوست داشتن چطور باشه؟
خودشون چجوری خوندن؟
انگیزشون چی بود و چه پیشنهادی واسه کنکوری های 89 دارن...

خلاصه خودتونو بزارین جای من.
اگه می خواستین سخنرانی کنین واسه کسایی که سنشون 3 برابرتونه چی میگفتین ....


لطفا حرفاتونو بگین هر چی بیشتر بهتر...
آخر سر با هم بهترین ها رو انتخاب می کنیم و من میرم می گمشون.


ممنـــــــــــــون :11:


ویرایش : ساعت از 9 شب شد 5 بعد از ظهر :(

[piroooz]

سلام مممممممم
اول از همه اعتماد به نفس برای حرف زدن مهمه که در صورت عدم تمرکز حق مطلب ادا نمیشه ...
من امسال چون رشتم کامپیوتر بود تلاش کردم ولی نه خیلی زیاد ...
از لحاظ برخورد والدین باید واقعا والدینم را تحسین کنم و باید بگم من کار خودم را میکردم!!!
از لحاظ درس خواندن هم حدود یک یا دو ماه کلاس کنکور میرفتم (تو مدرسه) وباید بگم کلاس کنکور فقط مسیر را مشخص میکنه
البته یک ماه آخر صبح تا ظهر میرفتیم
تست زدن و نکته بندی خیلی مهمه که با 2تا کتاب تست مناسب (عمومی و تخصصی ) اکثرا سروکار داشتم
انگیزم هم قبول شدن در دانشگاه مد نظرم بود و نیاوردن فشار اقتصادی
پیشنهاد هم دیگه همون حرفه همیشگیه (یه سال بخور نون و تره ... یه عمر بخور نون و کره)
درباره سخنرانی هم مهمتریه چیز همون اعتماد به نفسه که گفتم ...
ولی به نظر من بیشتر وانورت رو رفتار والدین باشه که واقعا یکی از همین مطالب تکراره بیش از حد کلمه درس خوندن هست
من هم خودم وقتی یکی هی بهم بگه بخون عصبانی میشم (جوش میارم) و یه نکته دیگه روحیه دادن هست و جلوگیری از زود قضاوت کردن و مخصوصا مقایسه کردن مقایسه کردن مقایسه کردن
و الاسلام...

اینم مصداق اصلی درس خوندن :

نفر اول گروههای تجربی و زبانهای خارجی



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[Pouria001]

سلام.ببین منم زیاد تو جمع خوب حرف نمی زنم ولی پیشنهاد میکنم موارد زیر تو کنفرانست بگنجونی:
در مورد طرز صحیح مطالعه:
1-از بچه هاتون بخواین نحوه صحیح برنامه ریزی برای کنکور از مشاور مدرسه یاد بگیرن.
2-روش صحیح مطالعه درس خوندن از زمان رسیدن به خونه تا زمان خوابیدن نیست.
3-معمولا مطالعه باید در زمان های منقطع صورت بگیره.
4-علم ثابت کرده مغز مطالب ابتدا و انتهای هر بازه ی مطاله رو بیشتر در خودش نگه میداره.پس بهتره مثلا مطالعه در بازه های 75 یا 90 دقیقه ای انجام بشه وبین بازه های مختلف بین 15 تا 30 دقیقه استراحت انجام بگیره.
5-در هر شب 4 یا 5 بازه مطالعاتی رو تو برنامه داشته باشن ولی سر فصل هایی که تو هر بازه میخونن متنوع باشه.مثلا هز 4 بازه رو به ریاضی اختصاص ندن که مغز خسته میشه و کارایش رو از دست میده.
6-زمان بین مطالعات رو ترجیحا با دراز کشیدن و بستن چشم ها پر کنن(تا چشم استراحت کنه) نه با کامپیوتر بازی کردن و تلویزیون دیدن و...
7-ترجیحا هر 2 روز یک بار تو برنامه خودشون یه بازه ازاد بگذارند تا اگر احیانا درسی موند بتونن تو اون بازه جبران کنند.(برنامه باید FLEXIBLE باشه)
8-مطالعه باید با تمرکز انجام بشه.عواملی چون راهرفتن در حین مطالعه، گ.ش کردن به موسیقی ، درس خواندن پای تلویزیون باید از قضیه حذف بشن.
9-سعی کنن بازه هایی رو که قراره هر هفته مطالعه کنن اول همون هفته مشخص کنن.
10-از کتاب هایی برای مطالعه استفاده کنن که امتحانشونو پس دادن.
طرز برخورد پدر و مادر با بچه ها:
1- مهمترین کمک پدر و مادر در این دوران برای بچه ها اماده کردن شرایط مناسب برای درس خواندن است.از مهمانی ها ی بی مورد، مسافرت های غیر ضروری یا سایرعواملی که میتونن به هر نحوی بچه ها رو از درس خوندن بندازن تا حد امکان دوری کنن.
2-پدر و مادر باید سنگ صبور بچه ها باشن.چون در این سال اونا به شدت تحت فشارند و به همین خاطر بعضی اوقات دوست دارند تا در مورد موضوعاتی که اونها رو درگیر کرده با دیگران صحبت کنند.بهتره پدر و مادر حتی اگه حرف خاصی برای گفتن نداردن به اونا خوب گوشکنن تا حداقل زمینه ارامش بچه ها رو فراهم کنن.
3-از مقایسه کردن بچه خودشون با دیگران و مخصوصا افرادی که رتبه های بالاتری در ازمون ها می اورند به شدت پرهیز کنن.این کار ممکنه در نهایت انگیزه درس خوندن رو از بچه بگیره.برای انتقاد باید از راه های صحیح وارد شد.کلا در چنین مواردی باید پدر یا مادر در کنار خود دانش اموز در ضدد بررسی مشکلات برایند.از اون طرف بیخیالی کامل هم ضرر های زیادی میزنه.در کل این موضوع یه شمشیر دولبه است .یه پدر و مادر باید در همه حال از اوضاع درسی و روحی فرزندش مطلع باشه.دز صورت نتیجه گرفتن اونو تشویق به ادامه مسیر بکنه و در صورت نتیجه نگرفتن درصدد اصلاح مشکلات بر بیاد.
4-به هیچ عنوان نباید اونا رو تحت فشار قرار دهیم که فلان رتبه رو بیارن یا فلان دانشگاه قبول شن.فکر کردن به رتبه جز ناامیدی و استرس هیچ چیزی به ارمغان نمیارود.از اونا بخوایم تا با چشم باز تصمیم بگیرن و با اراده تا اخر پیش برن.
5- حتما گاه گاه با مشاورین و معلم های بچه صحبت کنن تا وضع درسی اونو تحت کنترل کامل داشته باشن.
{ببخشین اگه زیاد شد.اگه باز چیزی به ذهنم رسی پست ویرایش میکنم.موفق باشی.}

[melody70]

من یه عالمههههههههههههههههههههه ههههه نوشتم اما وقتی پستش کردم send نشد و همش پرید ببخشید بعدا دوباره یه کاریش میکنم خیلی زیاد بود الان نمیشه!!!!!

[John Doe]

خیلی سخته بابا.فقط همین که مقایسه نکنن با سایرین و یه جوری باشه که محیط خونه فقط درسی نباشه و به کارای دیگه هم رسیدگی شه تا حدودی

[a3m00n]

من یه عالمههههههههههههههههههههه ههههه نوشتم اما وقتی پستش کردم send نشد و همش پرید ببخشید بعدا دوباره یه کاریش میکنم خیلی زیاد بود الان نمیشه!!!!!

ممنون.

فقط هر چه زودتر بهتر.
آخه من باید حفظشون کنم.
منتظرم.
مرسی


خیلی سخته بابا.فقط همین که مقایسه نکنن با سایرین و یه جوری باشه که محیط خونه فقط درسی نباشه و به کارای دیگه هم رسیدگی شه تا حدودی

سخته ؟؟
پس من که می خوام اونجا جلو ا.ون همه آدم بگم چی ؟ :(

یکمی فکر کنید بیشتر بگین :(
مرسی.



از پوریا جان و پیروز هم ممنونم بخاطر پیشنهاداشون.
:11::11:

[only4you_mehr]

ـوی ایینترنت و توی مجله های عمو کاظم اید باشه
یه گشتی بزنین اونجا هم بد نیس :دی

[amirmon]

سلام
در مورد شیوه های مطالعه که همه بچه ها استادن وحتی بهتر از مشاور می دونن چیکار کنن مثلا درس هر روز رو حتما تو همون روز بخونن و در هر روز چند درس رو مطالع کنن نه یک یا دو درس رو..... به قول کاظم بقچه ای درس نخونن.... حتما تو آزمون ها آزمایشی مناسب شرکت کنن و بعد آزمون صرفا به نتیجه نپردازن بلکه سوالاتی که تونونستن جواب بدن یا غلط جواب دادن رو بررسی کنن و علتش رو استخراج کنن تا دیگه دچارش نشن....(یعنی بررسی آزمون از خود آزمون مهمتر هستش)....

می خوام بگم از این قبیل مسایل رو شاید هرکسی که تو این فروم هستش یا نیستش بدونه و سرسری از کنارش رد بشه ولی حتی یک بار هم زحمت امتحانش رو به خودش نداده باشه.... مشکل 90 درصد اونهایی که تو کنکور موفق نمی شن اینه که تن به کار نمیدن ....زحمت این رو به خودشون نمیدن که حداقل یک هفته اون روشی رو که می دونن امتحان کنن و به کار ببندن و همش میگن از فردا ... از شنبه هفته دیگه.... از آزمون بعدی دیگه می ترکونم!!!!! و این پشت هم اندازی اونقدر ادامه پیدا می کنه تا به فروردین اردیبهشت می رسن و دیگه پشیمونی سودی نداره... تازه اون موقع هستش که ساعت مطالعه این افراد می ره بالا تازه می فهمن که ای بابا این روش برنامه ریزی که فلان کس گفت چقدر خوب بوده و من می تونم فلان کار دیگه رو هم بهش اضافه کنم یا فلان کار رو ازش حذف کنم تا بهترین نتیجه خودم رو بگیرم......... اما افسوس که الان دیگه وقت این بهینه سازی ها نیست!!!!!!!!!!!!
پس مهمترین اصل سختکوشی.... سختکوشی.....سختکوشی

در مورد رفتا والدین هم که بقیه دوستان خوب گفتن و چیز خاص دیگه ای به ذهن من نمی رسه... فکر کنم همین ها باشه: سعی کنن محیط آروم و مناسبی رو برای درس خوندن فرزندشون فراهم کنن.... به تغذیه اونها اهمیت بدن.... بچه هاشون رو با دیگران مقایشه نکنن چه با بالاتر از خودشون چه پایین تر از خودشون.....در مورد این که چه رتبه ای باید بیارن یا چه رتبه ای خوبه با اونها صحبت نکنن.... تا جایی که می تونن بهشون اعتماد به نفس بدن و با اونها مهربون باشن و از هرگونه جر و بحث بی مورد تا اونجا که امکان داره پرهیز کنن تا آرامش روحی فرزندشون به مخاطره نیافته....

خوب دیگه همین...
آقا روز جمعه موفق باشی

[new life]

هر چی من می خواستم بگمو گفتن ولی
1باید حتما هنگام مطالعه خلاصه برداری انجام بشه ونکات مهم یادداشت بشه
2 بعد از هر ازمون باید سوالاتیرو که غلط زدید رو حتما بررسی کنید ونقاط ضعف وقوتتون رو شناسایی کنید
3برای دروس عمومی حتما کتاب درسی مطالعه بشه و نکات مهم رو زیرش خط بکشید وبعد سراغ کتاب تست برید
4دروس اختصاصی رو حتما بلافاصله بعد از اینکه خوب خوندید وکاملا فهمیدید شروع به تست زدن کنید
5 والدین در زمان کنکور به خصوص اواخر کنکور زیاد نمی توانند به بچه ها کمکی کنند وبچه ها هم در این زمان معمولا عصبی هستن و از لحاظ روحی به هم ریخته هستن پس بهترین کار این هستش که زیاد با ان ها کاری نداشته باشند چون ممکنه بدتر استرسشون رو زیاد تر کنند
6هیچ وقت به بچه ها هم نگن اگر امسال هم قبول نشدی اشکالی نداره سال بعد روهم داری این جمله نه تنها مفید نیست بلکه اعصاب بچه ها رو بد تر به هم میریزه
7نقش والدین در دادن ارامش به بچه ها هم بی تاثیر نیست اینکه بهشون بگن نگران نباش با توکل به خدا قبول می شی خودش خیلی در روحیه بچه ها تاپیر داره
8 قبل از اینکه یک درسو کامل نخوندید هیچ وقت شروع به تست زدن نکنیید این خیلی مهمه چون تستها جنبه ی حفظی پیدا می کنه
فعلا یادم نمی یاد امیدوارم کمک کرده باشم

[nafas]

همه چیو دوستان بهت گفتن

ولی بهت میگم اول حرفتو با یه جمله قشنگ و آخر حرفتم با یه جمله قشنگ تموم کن
بیا برو تو این تاپیک جمله پیدا کن

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید


راستی اون پژشکیه عبدالله خواجه هست ؟!

[a3m00n]

همه چیو دوستان بهت گفتن

ولی بهت میگم اول حرفتو با یه جمله قشنگ و آخر حرفتم با یه جمله قشنگ تموم کن
بیا برو تو این تاپیک جمله پیدا کن

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید


راستی اون پژشکیه عبدالله خواجه هست ؟!

مرسی...
نه بابا
عبدالله ... !!!

بهنام هستش.
نمیشناسیش
خیلی خوب حرف میزنه

[sadegh_pc]

سلام
برای اینکه بتونی اعتماد بنفس داشته باشی سعی کن متن ای که می خوای سخنرانی کنی رو بنویسی و چند بار بخونیش تا حفظت بشه..لفظ قلم هم حرف نزن....تن صدات هم یه حالت نباشه نه اینکه از اول تا آخرش یه جور حرف بزنی تا همه خوابشون ببره!!! سعی کن چند مثال از رتبه های خوب و کارشون بگی اینجوری تاثیرحرفات بیشتر می شه مثلا کسانی که درسشون خوب نبوده بعد یه دفعه ای درسشون خوب شده و جاهای خوب قبول شدن مثلا نمونه بارزش خودم:31:!!!
رو برنامه ریزی خیلی تاکید کن امسال چند از دوستای من بودن که درسشون بهتر من بود ولی تو روز فقط یه درسی که عشقشون میکشید حتی اینا ترازهای کانونشون توی تمام سال بهتر از من بود ولی آخر کنکور رو خراب کردن ... من مدت زمان درس خوندن هم رو به بازه های 2 ساعته تقسیم می کردم و تو هر بازه یه درس رو خوندم و هردو هفته یه بار با توجه به درصد های کانونم و مقایسه با 2 هفته پیش رو یه درس خاص تاکید می کردم
والدین سعی کنن فضای آرومی رو برای بچه ها ایجاد کنن تا با آرامش درس بخونن چون واقعا کوچکترین دغدغه نمی ذاره آدم درس بخونه
نسخه همه ی بچه ها عین هم نیست نگن مامان بچه فلانی اینکار رو کرد تو هم بایداینکار رو بکنی چون نیازها متفاوته
به خواسته های بچه ها احترام بذارن به زور مجبورشون نکنن کلاس برن چون والدین می ببینن همه دارن کلاس می رن فک می کنه اگه بچه خودش کلاس نره از دیگران عقب می مونه درصورتی که شاید فرزند دلبندتان(!) به کلاس احتیاج نداشه باشه چون همیشه کلاس مفید نیست بعضی وقتا حتی جو کلاس باعث میشه دانش آموز گمراه بشه
مقایسه هم ممنوع
امیدوارم کنفرانس خوبی داشته باشی(اگه من جات بودم یه جوری می پیچوندمش:31:)

[saeed_h1369]

خب اگه من بودم که کولاک میکردم من یه بار رفتم واسه بچه حرف زدن همشون انگشت به دهن مونده بودن چون خیلی زبون بازم :دی

خب برسیم به بحث
ببین سعیدم :دی
من میگم تو برداشتاتو بردار
اول همه هدف مهمه اینقدر مهم که حد نداره داشتن هدف باعث میشه هیچ چیز جلوت رو نگیره و اینکه تمام مشکلات به راحتی حل بشه وقتی تو تصمیم میگیری یه رشته ی خوب توی مثلا شریف یا تهران قبول بشی هیچ وقت گلایه و شکایتی نداری که خسته شدمو از این حرفا وقتی که به هدفت نگاه میکنی دل گرم میشی و امیدوار میشی که یه روز جواب همه این زحمتارو میبینی پس هدف خیلی مهه و اینکه نه خیلی سطح پایین انتخاب کنی نه خیلی بالا البته بگم که هر چیزی رو که بخوای میتونی بشی مثلا من از اول تابستون هدفم مکانیک تهران یا مکانیک امیرکبیر بود چون که هدفمو انتخاب کردی بودم صددر صد مطمئن بودم که بهش میرسم اگه همون اول تصمیمم رو شریف بود حتما میرسیدم بهش و اگه صنعتی اصفهان بود حتما میرسیدم بهش
بعد شیوه درس خوندن این که از رفتن به کلاسای خصوصیو این ها پرهیز کنن و با خوندن کتابای کمک درسیه خوب صد برابر اون کلاسا بهره ببرن
هیچ درسی رو بیش از 2 ساعت پشت سر هم نخونن و با تعویض درسها خستگی رو از تنشون بیرون کنن
پدر و مادر ها از گفتن اینکه برو درستو بخون چرا اینجا نشستی امروز چند ساعت درس خوندی چقدر کم و این حرفا جدا پرهیز کنن پدر و مادر باید حکم تشویق رو داشته باشن تماما روحیه بدن و به هر دلیل مسخره ای هم شده اعتماد به نفس بچه ها رو بالا ببرن مثلا میاد میگه وای نمیدونی مامان چه مسئله ی سختی رو تونستم حل کنم اینجا مامانه میتونه با حرفاش انگیزه ای به بچه بده که از استراحتشم بزنه و بره سر حل مسئله های بعدی

[ati_1991]

رفتار والدین بستگی به خصوصیات فرزندشون داره، ولی در کل یه چیزای مشترکی رو هم میشه گفت:

-والدین نتیجه آزمون هاشون رو پیگیری کنن، نه همون موقع که از آزمون میاد و خسته اس، در یه فرصت مناسب حتما با دلگرمی و حالت دلسوزی ازش سوال کنن. براشون پیشرفت فرزندشوم مهم تر از پس رفتش باشه... مواقعی که بیشتر بچه درس خونده و موفق بوده، بیشتر عکس العمل نشون بدن و اونو تشویق کنن. بهش امید بدن، بگن که بهش افتخار می کنن. با توجه به توانایی فرزندشون، ازش بخوان که هدف متناسبی رو برای خودش تعیین کنه، و همیشه اون هدف و خوشحالی که با رسیدن به هدف نصیب خود فرزند میشه رو براش توضیح بدن... .

-موقع هایی که دانش آموز بعد از چند ماه درس خوندن خسته میشه، بهش اصرار نکنن که درس بخونه، چون اثر معکوس داره، به جاش ببرنش گردش و کمک کنن تا زودتر نیروی قبلی رو پیدا کنه و شروع کنه به درس خوندن.بچه همیشه حضور اونا رو در کنار خودش احساس کنه!

-لازم نیست زیاد لی لی به لالاش بذارن و هر دقیقه براش آب پرتقال و ... ببرن. اکثر اوقات مواد قندی که خودش دوس داره، کافیه.

-موقع آزمون ها و روزایی که استرس داره، طبیعی هست که والدین هم استرس دارن حتی بیشتر از خود داوطلب.. توصیه میشه که اصلا اون رو به داوطلب منتقل نکنن.


***چون گفتی با هم خوباشونو انتخاب کنیم، من با احترام به حرفای بقیه، که حتما مفیدن؛ اینا رو انتخاب کردم:

-روش صحیح مطالعه درس خوندن از زمان رسیدن به خونه تا زمان خوابیدن نیست.
-معمولا مطالعه باید در زمان های منقطع صورت بگیره.
-مهمترین کمک پدر و مادر در این دوران برای بچه ها اماده کردن شرایط مناسب برای درس خواندن است.از مهمانی ها ی بی مورد، مسافرت های غیر ضروری یا سایرعواملی که میتونن به هر نحوی بچه ها رو از درس خوندن بندازن تا حد امکان دوری کنن.
-پدر و مادر باید سنگ صبور بچه ها باشن.چون در این سال اونا به شدت تحت فشارند و به همین خاطر بعضی اوقات دوست دارند تا در مورد موضوعاتی که اونها رو درگیر کرده با دیگران صحبت کنند.بهتره پدر و مادر حتی اگه حرف خاصی برای گفتن نداردن به اونا خوب گوشکنن تا حداقل زمینه ارامش بچه ها رو فراهم کنن.
-از مقایسه کردن بچه خودشون با دیگران و مخصوصا افرادی که رتبه های بالاتری در ازمون ها می اورند به شدت پرهیز کنن.این کار ممکنه در نهایت انگیزه درس خوندن رو از بچه بگیره.برای انتقاد باید از راه های صحیح وارد شد.کلا در چنین مواردی باید پدر یا مادر در کنار خود دانش اموز در ضدد بررسی مشکلات برایند.

[majid_potter7]

والدین از مقایسه کردن بچه هاشون با کسای بهتر از اونا خودداری کنند و از اونطرف هم بیخودی امید واهی به بچه هاشون ندن که شما از همه بهتری...در مقابل نتایج ضعیف عکس العمل تند نشون ندن و در مقابل نتایج خوب هم متعادل برخورد کنن که بچه فکر نکنه خبریه...یه جوری با بچه هاشون برخورد کنن که خود بچه ها راغب باشن نتایج و کاراشونو با خونواده در میون بذارن و احساس صمیمیت بیشتری بکنن تا یه وقت دوستا جایگزین خونواده نشن...پیگیر کارای بچه تو مدرسه باشن..فکر هم نکنن که خوب درس خوندن زیاد درس خوندنه...
اینا مطالبی بود که واسه خود من خیلی مهم بودن..خونوادمم خوب رعایت کردن...
امیدوارم امشب موفق باشی..

[seyyedi]

دوستان سلام
همه چیز رو دوستان گفتن منم یه چیز رو میگم
به نظر من بعد از این که هدفشون رو مشخص کردن بعد با توکل به خدا شروع کنن
من چیز دیگه ای رو دوست داشتم قبول بشم و توکل کردم
اون رو قبول نشدم ولی چیزی رو قبول شدم ربط زیادی به اون رشته دلخواهم داره از طرفی سرایط دیگه ای که رو من با قبول شدن در رشته مد نظرم از دست میدادم با این قبولی الان برام مهیا شده
و این چیزیه که حتی فکرش رو نمی کردم و معتقدم تنها نتیجه توکل کردن به خدا بوده
توکل به خدا این جوری نمیشه که فقط بگیم خدایا فقط تو امید منی بعد از اون طرف به هر بهونه ای کاری رو بکنیم که درست نیست
مثلا بیایم با بهونه این که هنره و قشنگه متال باز باشیم و توکل به خدا هم بکنیم
این جوری نمیشه
راستی حسینی باید توکل کرد
این به نظرم عامل مهمیه که باید بهش توجه کرد
اونوقته که وقتی کنکور رو میدی و از خدا میخوای چیزی رو بهم بده که خودت میدونی به صلاحمه درست میشه
این چیزی بود که فکر کنم دوستان بهش اشاره ای نکردن
علی علی

[Gam3r]

دوستان سلام
همه چیز رو دوستان گفتن منم یه چیز رو میگم
به نظر من بعد از این که هدفشون رو مشخص کردن بعد با توکل به خدا شروع کنن
من چیز دیگه ای رو دوست داشتم قبول بشم و توکل کردم
اون رو قبول نشدم ولی چیزی رو قبول شدم ربط زیادی به اون رشته دلخواهم داره از طرفی سرایط دیگه ای که رو من با قبول شدن در رشته مد نظرم از دست میدادم با این قبولی الان برام مهیا شده
و این چیزیه که حتی فکرش رو نمی کردم و معتقدم تنها نتیجه توکل کردن به خدا بوده
توکل به خدا این جوری نمیشه که فقط بگیم خدایا فقط تو امید منی بعد از اون طرف به هر بهونه ای کاری رو بکنیم که درست نیست
مثلا بیایم با بهونه این که هنره و قشنگه متال باز باشیم و توکل به خدا هم بکنیم
این جوری نمیشه
راستی حسینی باید توکل کرد
این به نظرم عامل مهمیه که باید بهش توجه کرد
اونوقته که وقتی کنکور رو میدی و از خدا میخوای چیزی رو بهم بده که خودت میدونی به صلاحمه درست میشه
این چیزی بود که فکر کنم دوستان بهش اشاره ای نکردن
علی علی

دیگه دیر گفتی 20 دقیقه دیگه سخنرانیش شروع میشه ! : دی

سعید جان اومدی خبرمون کن ببینیم چی کار کردی ... خدای نکرده نکنه گلودرد گرفته باشی ؟ :27:

[seyyedi]

دوستان سلام
نه بابا خودش گفته که ساعت 9 سخنرانیه
نمی دونم والا
شایدم تغییر کرده باشه
علی علی

[Gam3r]

دوستان سلام
نه بابا خودش گفته که ساعت 9 سخنرانیه
نمی دونم والا
شایدم تغییر کرده باشه
علی علی

آخر پست اول رو بخون


ویرایش : ساعت از 9 شب شد 5 بعد از ظهر :(

[a3m00n]

دیگه دیر گفتی 20 دقیقه دیگه سخنرانیش شروع میشه ! : دی

سعید جان اومدی خبرمون کن ببینیم چی کار کردی ... خدای نکرده نکنه گلودرد گرفته باشی ؟ :27:

سلام
محمد راست میگه.
من این پستو ندیدم و رفتم : دی( دستت درد نکنه بهرحال مرسی)


.............


بچه ها سخنرانی الان تموم شد !

خیلـــــــــــــــــی خوب بود.
واقعا نمی دونم چجوری تشکر کنم ازتون :11::11::11::11:

از تک تکتون ممنونم.:10::10:

خیلی عالی از آب در اومد:20:
همه انگشت به دهن موندن(می ترسم چشم بزنن : دی ) :27:


بازم میگم دستتون درد نکنه عزیزان :11::11::11::11:

مــــــــــــــــــــــــ ــــمــــــــــــــــــنـ ــــــــــــــــــو ن

:40::40::40::40::40::40::40::40::40::40:
:40::40::40::40::40::40::40::40::40::40: