مشاهده نسخه کامل
: سریال گذر از پاییز
مجموعه تلويزيوني «گذر از پاييز» ويژه پخش در ماه مبارك رمضان در حال ساخت است و در اين ماه هر شب ساعت 21:30 به روي آنتن شبكه دو خواهد رفت.
بنابراين گزارش، تصويربرداري اين سريال از نيمه گذشته و تدوين همزمان آن توسط «مهدي جودي» در حال انجام است.
«گذر از پاييز» درباره زندگي مرد ثروتمندي به نام فرخ است كه با دختران و دامادهايش رابطه خوبي دارد اما احساس ميكند كه دوران بازنشستگياش فرا رسيده و بايد اموال و مسئوليتهاي خود را به دخترانش واگذار كند اما شروطي براي انجام اين كار وجود دارد...
در اين سريال چنگيز جليلوند نقش فرخ را بازي ميكند و محمود عزيزي، شيرين بينا، بروز ارجمند، رحيم نوروزي، بهناز جعفري، رامين راستاد، محمود بنفشهخواه، فرشيد زارعيفر و ميرطاهر مظلومي از ديگر بازيگران آن هستند.
محسن شاهمحمدي نيز نويسندگي و كارگرداني سريال «گذر از پاييز» را بر عهده دارد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
RoYaYeEe_NiIiLi
23-08-2009, 14:45
این رییسه(باباهه)دوبلوره نه؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به نظرم اینم میتونه سریال قشنگی بشه
این امیر آقایی اصن میاد تو هر فیلمی قوت فیلم رو میبره بالا به نظر من[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به امید بهتر شدنه فیلماشون[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
rosenegarin13
23-08-2009, 14:47
آره ، دوبلوره.
==
به نظرم این باز از بقیه بهتر به نظر میاد، حالا ببینیم چی میشه!
به نظر من که نه...
بازی های فوق تصنعی...چیزی که هیچوقت باهاش رابطه برقرار نکردم...
صد رحمت به بازی حمید گودرزی...
mahsa1469
23-08-2009, 17:19
به نظر می یومد بهتر از اون چندتا باشه باید دید تا آخرش چی می شه
MaaRyaaMi
23-08-2009, 18:42
جالبه دوبلور ها هم جدیدا فیلم بازی می کنن!
+
از صدای چنگیز جلیلوند خوشم میاد واسه همین دیشب دیدم
فعلا زوده واسه نظر دادن !
H a m e e d
23-08-2009, 18:47
من که تا اومدم بیام ببینم دیدم همشون بلند شدن رفتن خونه شون سریالم تموم شد.
ولی اون پیرمرده اینقدر صداشو تو فیلما شنیدیم آدم فکر میکرد اینجا هم روی صدای بازیگر صحبت کرده.ولی دوست دارم سریالو دنبال کنم.
من که تا اومدم بیام ببینم دیدم همشون بلند شدن رفتن خونه شون سریالم تموم شد.
ولی اون پیرمرده اینقدر صداشو تو فیلما شنیدیم آدم فکر میکرد اینجا هم روی صدای بازیگر صحبت کرده.ولی دوست دارم سریالو دنبال کنم.
از سریال منجی عالم بشریت بهتره که همه ی بازیگر هاش صداشون مذخرفه !!
rosenegarin13
23-08-2009, 21:40
چرا پیش نمیره یه کم این سریال؟
مثلا این قسمتش چه اتفاق جدیدی افتاد؟
فقط تلفن شیرین بینا زنگ میزد هی!
دی:
Ssarshar
23-08-2009, 22:22
با امير آقايي حال ميكنم ... فيلمو فقط واسه خاطر اون ميبينم ... چون تو هر سريالي كه بازي ميكنه سريال ميگيره ....
mahsa1469
23-08-2009, 22:38
امروز ندیدم فردا چند تکراره؟؟
چنگیز جلیلوند قبلا فیلم و سریالی بازی کرده بوده؟
دوبلور قدیمی و معروفی هست.
MaaRyaaMi
24-08-2009, 21:21
نه فک نمی کنم !
ولی یه بار تو شبکه تهران مجری یه برنامه بود !
ببینم مگه این امیر آقایی تو فیلم پسرش نیس؟ اخه همش به فامیلی صداش می کرد
H a m e e d
24-08-2009, 22:06
نه فک نمی کنم !
ولی یه بار تو شبکه تهران مجری یه برنامه بود !
ببینم مگه این امیر آقایی تو فیلم پسرش نیس؟ اخه همش به فامیلی صداش می کرد
نه، دامادشه. اون پیرمرده سه تا دختر داره که دوتاشون ازدواج کردن و اون آخری هم تازه میخواست ازدواج کنه.
dimah2005
24-08-2009, 22:42
من این فیلم رو فقط بخاطر جلیلوند نیم نگا می کنم
عجب صدایی داره عجب استیلی داره !
واقعا جالبه این امپراتور
ولی فیلمش مالی نیست ، خوبیش اینه که تایمش کمه، تا می خوای پاشی بری خودش تموم میشه
RoYaYeEe_NiIiLi
29-08-2009, 04:12
فقط وقت تلف کنی داره
این دختره همش چرت و پرت میگه
باباهه همش ناز میکنه
کل سریال داره به این منوال میگذره
ghermezeteh
29-08-2009, 04:28
رییس چرا اموالو به نام دختراش کرد ولی بدون اینکه بتونن درش دخل و تصرف کنن؟قضیه کلاهبرداریه؟می خواد از ایران فرار کنه بعد پلیس با دخترا طرف باشه؟یکی توضیح بده اینو من متوجه نشدم.
به نظر من هم اصلا سریال جالبی نیست...
کلا به نظرم گروه فیلم و سریال شبکه دو بود و نبودش فرقی با هم نداره...
البته به نظر من...
mahdistar
29-08-2009, 09:09
راستش من فقط قسمت اولو دیدم ،نتونست جذبم کنه.دیگه نگاه نکردم،ولی چه صدایی داره جلیلوند،در ضمن خوبم بازی میکنه،جالبه که اکثر دوبلورا بازیگرم هستن.
آره صدای باحالی داره جلیلوند؛ آدم میره تو حس سلطان قلب ها!
aseman1985
29-08-2009, 11:30
خیلی سریال کسل کننده ای هستش
آدم حوصلش سر میره
RoYaYeEe_NiIiLi
30-08-2009, 21:36
من نمیدونم
این رضا فکر کرده از دماغ فیل افتاده؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بابای لعیا اومده باباشو زده،تقصیر لعیا چیه؟
همشم ناز میکنه
بعد برای من جالبه از کی تاحالا موبایل تو آسانسور آنتن میده[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حتما موبایلش زیادی پیشرفته بود . تازه رضا دیگه شورشو در آورده من اگه جای لعیا بودم از لجش با بابام می رفتم
RoYaYeEe_NiIiLi
04-09-2009, 12:53
این دختری توران عجب آدمیه....اه اه
از زنا بعیده که خام حرفای مردا نشن...اونم با گریه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ولی خدا وکیلی این امیر گریه میکنه آدم جیگرش کباب میشه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دمش گرم...خوب میره تو حس:31:
من نمیدونم
این رضا فکر کرده از دماغ فیل افتاده؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بابای لعیا اومده باباشو زده،تقصیر لعیا چیه؟
همشم ناز میکنه
بعد برای من جالبه از کی تاحالا موبایل تو آسانسور آنتن میده[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
درسته
رضا همش به پدر و خواهرش میگه اول لعیا شروع کرد
لعیا که پدرش و اموال پدرشو ترک کرد اومد پیش رضا,دیگه باید چیکار میکرد که نکرد.
RoYaYeEe_NiIiLi
05-09-2009, 00:17
لعیا که پدرش و اموال پدرشو ترک کرد اومد پیش رضا,دیگه باید چیکار میکرد که نکرد
نه به ناز کردنای این دوتا...نه به زود عروسی کردن ویس و جمشید(تو نردبام آسمان[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
حالا که رضا به غلط کردن افتاده این لعیا قاطی کرده...بدم میاد همش میخواد فیلسوفانه حرف بزنه.....اصلا هم دلیل درستی نداشت واسه اینکه نخواست اونجا بمونه....اون دلیلایی رو هم که آورد مسخره بود چونکه بیشتر زندگی آدم اتفاقه...پس اینم که اومده باید به عنوان اتفاق بپذیره دیگه این قر و اطوارا چیه؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
راستی این دوتا عقد کردن یا نامزد؟؟؟اگه اینطوری باشه که الان این رضا اینارو دستگیر میکنن به جرم نگه داشتن دختر فراری[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
moraddad
05-09-2009, 18:39
من سه قسمت هر بار 10 دقیقه از این سریالو دیدم...
بنابراین میدونم حق اظهار نظر ندارم:31:
ولی دوستان!
خانمها،آقایون!
باید یه جایی خودمو خالی میکردم.:31:
آقا این دختره چقدددددر مسخره و مصنوعی بازی میکنه!!!:19:
واقعا قاصرم از بیان حسم نسبت به این بازیگر!!!
.German.
06-09-2009, 00:06
تصويربرداري 10 روز ديگر به پايان ميرسد؛
ادامه قسمتهاي پاياني «عبور از پاييز» در غرب تهران
خبرگزاري فارس: تصويربرداري قسمتهاي پاياني مجموعه تلويزيوني «عبور از پاييز» به كارگرداني مسعود شامحمدي در غرب تهران ادامه دارد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رضا جودي كه تهيهكنندگي اين مجموعه تلويزيوني را برعهده دارد، در گفتوگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس گفت: تصويربرداري مجموعه «عبور از پاييز» در محلي متروك واقع در غرب تهران ادامه دارد و اكثر بازيگران اين مجموعه در اين لوكيشن بازي دارند.
وي ادامه داد: حدود ده روز آينده تصويربرداري مجموعه در تهران به پايان خواهد رسيد.
«عبور از پائيز» درباره زندگي مرد ثروتمندي به نام فرخ است كه با دختران و دامادهايش رابطه خوبي دارد اما احساس ميكند كه دوران بازنشستگياش فرا رسيده و بايد اموال و مسئوليتهاي خود را به دخترانش واگذار كند اما شروطي براي انجام اين كار وجود دارد...
در اين مجموعه كه هماينك از شبكه دو سيما در حال پخش است، چنگيز جليلوند نقش فرخ را بازي ميكند و محمود عزيزي، شيرين بينا، بروز ارجمند، رحيم نوروزي، بهناز جعفري، رامين راستاد، محمود بنفشهخواه، فرشيد زارعيفر و ميرطاهر مظلومي از ديگر بازيگران آن هستند.
RoYaYeEe_NiIiLi
06-09-2009, 00:16
من میگم یه چیزی زیر سر این رئیس هست که این لعیا رو بیشتر از بقیشون دوست داره...فکر کنم اون مرده که دنباله رئیس هست باید بابای لعیا باشه و لعیا رو داده باشه به رئیس یا یه جوری به لعیا ربط داشته باشه
.German.
07-09-2009, 02:01
این کامیاب خیلی شخصیتش مصنوعی هست.
این با دختر خودش مثل نوکرش حرف می زنه.
اصلا همچین کاراکتری وحود نداره در جامعه چون فکر نکنم پادشاهان کشورها هم با بچه هاشون اینجوری حرف بزنن.
RoYaYeEe_NiIiLi
07-09-2009, 15:16
این کامیاب خیلی شخصیتش مصنوعی هست.
این با دختر خودش مثل نوکرش حرف می زنه.
اصلا همچین کاراکتری وحود نداره در جامعه چون فکر نکنم پادشاهان کشورها هم با بچه هاشون اینجوری حرف بزنن.
تایید میشه
این سریال رو 3 تا نقش تقریبا اصلی مشکل داره
یکی این رئیس که خیلی خشکه که فکر نکنم دیگه همچین چیزی باشه
یکی این لعیا که همش جمله های فیلسوفانه میگه و از هر کسی هم که میپرسه میفهمید من چی میگم؟میگن نه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یکی هم این رضا که خیلی خودخواهه...هر کاری دلش میخواد میکنه و بعد میشینه گریه میکنه که من اشتباه کردم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کامیاب نقشش اصلا انعطاف و حسی نداره.مثل زباط می مونه
نمیگم چنگیز جلیلوند نمی تونه خوب بازی کنه شاید کارگردان اینطور ازش میخواد.
به هرحال تو نقشش نه می خنده نه گریه می کنه نه ناراحت میشه نه خوشحال میشه نه نگران میشه نه هیجان زده میشه نه افسرده میشه ... هیچ حسی نداره
فقط تو سکانس هایی که داره خواب می بینه یه نفر با اسلحه اومده بالا سرش تو خواب می خواد بکشتش و از خواب می پره با هیجان از خواب می پره
RoYaYeEe_NiIiLi
07-09-2009, 21:29
ای بابا این زن بدبخت هم که فرت و فرت میزنن تو صورتش
چه شگرهایی هم داشت این رئیس
عجلا
زد زن بیچاره رو کشت ککش هم نگزید [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من جای بچه هاش بودم مینداختمش بیرون
این یارو حمید هم فکر کنم میخواد لعیا رو دیوونه کنه که رضا بیخیالش بشه
MaaRyaaMi
07-09-2009, 21:30
زنشو کشت؟؟؟
اون یارو کی بود تو پراید که ماشین زد بهش ؟ این تیکه شو ندیدم :دی
دلم میخواد این کامیابو خفه کنم آدم اینقدر بی احساس:دی
RoYaYeEe_NiIiLi
07-09-2009, 21:40
زنشو کشت؟؟؟
اون یارو کی بود تو پراید که ماشین زد بهش ؟ این تیکه شو ندیدم :دی
دلم میخواد این کامیابو خفه کنم آدم اینقدر بی احساس:دی
آره کشتش
منم دقیق ندیدم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ولی مطمئنم کشتش...انگار به آدماش گفت بذارنش تو ماشین و ماشین و بکوبونن به یه جایی که صحنه شبیه تصادف بشه....
MOHAMMAD2010
07-09-2009, 21:54
متاسفانه این سریالو نمیبینم
فقط هر کس مدل گوشی این یارو رو میدونه بگه ؟ ( همین کله گنده )
matr!x_2008
08-09-2009, 02:04
زنشو کشت؟؟؟
اون یارو کی بود تو پراید که ماشین زد بهش ؟ این تیکه شو ندیدم :دی
دلم میخواد این کامیابو خفه کنم آدم اینقدر بی احساس:دی
آره، به چه خونسردی هم کشت! یه چک زد زنه افتاد و مرد...!سریال ایرانیه دیگه:31: بعد به آدماش دستور داد اتاقو تر تمیزو پاکسازی کنن،آخرشم جسد زنه رو گزاشتن پشت فرمون و ماشین خلاص کردن و تو جاده رهاش کردن تا خورد به یه کامیون تا اینجوری وانمود کنن که زنه تصادف کرده ومرده! با این که این سریالو نمیبینم از بس مزخرفه:2: ولی امشب این قسمتو نصفه نیمه دیدم:31:
mohsen_blid
08-09-2009, 08:59
زنه کتک خورش ملس بوده
در ضمن دوستان این اواتور های بزرگ خوشکل رو از کجا میارین به من هم بدید
mohsen_gh1991
08-09-2009, 12:30
منم وقتی این سریالو میبینم مزاجم بهم میریزه از بس که مضرخفه.:2:ولی خوشم اومد دیشب زنه چقدر باحال به سمت جهنم رهنمون شد:27:
RoYaYeEe_NiIiLi
09-09-2009, 06:00
دیشب پخش شد یا اینکه اینم مثل پنجمین خورشید رفت تا شنبه؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نه بابا پخش شد من که نفهمیدم چی به چی بود..........
RoYaYeEe_NiIiLi
12-09-2009, 06:20
از کی تاحالا این پلیسای ایران باهوش شدن و دنبال خط ترمز میگردن؟:31:
چه عجب یه 10 قسمت طولش ندادن
من دلم واسه حمید خیلی سوخت...گناه داشت...
ولی خداوکیلی 20 قسمته داریم میبینیم انگار اصن داستان پیش نرفته
از اول تا آخر این رضا همش افه میاد:31:
amin khan
12-09-2009, 07:34
در چهار خط یکی از دوستان خلاصه این فیلم رو برام بگه ممنون میشم
نگین نمیشه که برای فیلمهای ایرانی همین 4 تا هم اضافی میاد...
RoYaYeEe_NiIiLi
12-09-2009, 07:48
شروع و پایان[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خوب بود؟خلاصه و مفید[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اوکی...من شروع میکنم به تعریف و اگه بیشتر یا کمتر شد دیگه شرمنده[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بسم الله
یه خانواده ی پولداره که پدر خانواده یه شخص خشک و بی احساسه....بچه هاش(به جز لعیا)رئیس صداش میکنن....مادر این بچه ها مرده و این جناب یه زن دیگه هم داره....اول فیل داراییشو میکنه به نام بچه هاشو بعد ازشون وکالت نا مه میگیره...(فعلا هنوز دلیل این کارش مشخص نشده)...لعیا که دختر کوچیکه خانوادس و باباهه رو پدر صدا میکنه با پسری به نام رضا نامزد میکنه...بعد یه مدت باباهه میگه یا با رضا به هم میزنی یا از خونه ی من میری...دیگه این پسره هم یه مدت همش هی ناز میکنه و مسخرشو در میاره که باباهه به لعیا میگه بیا بریم خارج اونم به خاطر اذیت کردنای رضا میخواد بره که ای دل غافل...باباهه ممنوع الخروج شده...دیگه باباهه به نوکرش میگه لعیا رو برسونه خونشون کهد دختره نمیخواد بره و از ماشین خودشو میندازه پایین...بعد رضا که پشیمون شده بود میبردش بیمارستان و بعد از بیمارستان خونه ی خودشون که بعد مشاور باباهه میاد رضا میبره پاسگاه که چرا دختر مردمو بری خونتونو اینا...دیگه دختره هم میره و مشاوره یه آدرس میده به لعیا میگه بابات گفته فعلا بری تو این خونه...از اون طرف پسر جناب مشاور قبلا نامزد لعیا بوده که بعد یه مدت به هم میزنه و میره خارج ولی دوباره پشیمون میشه و برمیگرده که دوباره خودشو بچسبونه به لعیا...یه شبم میره تو خنشو میترسوندش....
مشاوره یه روز میره خونه ی دخترای رییس بهشون میگه یه خبری دارم به شرطی میدم که 6 واحد از آپارتمانای برج رو به نامم کنید...اونام میگن باشه...امضا میکنن و مشاوره میگه که رییس وکالت نامه رو فسق کرده و همه ی اموال الان مال شماست...
بعد شوهر یکی از دخترا میاد به مشاوره میگه گول خوردی آی گوی خوردی[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]اون امضایی که پایی قول نامه ی آپارتمانه زدیم از خودکارایی بود که بعد چند دقیقه بخار میشه دیگه یارو سکته میکنه و میمیره...بعد پسرشم میره خونه ی لعیا و تو حیلطش زنگ میزنه به لعیا که بابام مرده و میخوام با یکی حرف بزنم که لعیا زنگ میزنه به پلیس و میگیرنش پسررو
باز از اون طرف[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]زن این رییس یه داداش داشته که تازه از زندان خلاص شده...یه روز یکی میاد به این داداشه یه عکس میده میگه من دنبال صاحب این عکسم...اینم میره پیشه رییس میگه این یارو دنباله توئه و بعد که ازش میپرسن میگه من برادر مرجانه هستم...مرجانه هم زنشه..هنوزم مشخص نیست چی شده
زن رییس با رییس دهن به دهن میشه و از اونجایی که کتک خورش ملسه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]رییس یدونه میزنه تو صورتشو و زنه پخش میشه وسط اتاق و میمیره...بعد رییس خونسرد میاد بیرون و به داداشه میگه فعلا از این خونه برو بیرون...داداشه خل هم میره و بعد آدمای رییس میان صحنه ی جرم رو تمیز میکنن و زنرو میذارن تو یه پراید و میکوبوننش به کامیون که صحنه سازی کنن
بعد دخترای رییس هم بهش میگن دیگه تو هیچ کاره ایی از خونه هری بیرون[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اونم میره پیش لعیا
الان فعلا رضا در قهر و ناز و اینا به سر میبره[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]پلیس هم فهمیده مردن زنه رییس صحنه سازی بوده و فعلا دارن از داداشه بازجویی میکنن
وای مردم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]اینم خلاصه و مفید[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
MaaRyaaMi
12-09-2009, 17:05
:دی دستت طلا رویا!:دی
میگم یعنی امشب بچه هاشو میکشه ؟؟ اخه اسلحه برداشت...
RoYaYeEe_NiIiLi
12-09-2009, 17:41
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](4).gif دستت طلا رویا!:دی
دستم شکست[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خواهش میکنم...کیفی دادا[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
میگم یعنی امشب بچه هاشو میکشه ؟؟ اخه اسلحه برداشت...
آخ این توران رو بکشه من از دستش راحت شم
متنفرم ازش
دل امیر رو شکست[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
RoYaYeEe_NiIiLi
12-09-2009, 18:11
یه چیز جالب
من قسمت دیشبشو ندیدم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یکی یه زحمتی به اون انگشتاش بده خلاصه ی دیشبو برام بنویسه پلییز[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
amin khan
12-09-2009, 20:18
با توضیحاتی که رفیقمون داد من دیگه مطمئن شدم که دیگه این فیلم ارزش دیدن نداره....
Zahra_1376
12-09-2009, 23:14
همون بهتر که این فیلمرو تا حالا یه ذرشو هم ندیدم اهههههههههههههههههههههههه ههههههههههه
mahdistar
13-09-2009, 21:20
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چند قسمت پایانی سریال عبور از پاییز به همه این مقایسهها پایان میدهد، چون گرههای داستان باز میشود، شخصیتها بیشتر معرفی میشوند و تعلیق داستان نیز بیشتر میشود...
این صحنه درست مثل فیلم اسپارتاكوس است... این حركت امپراتور درست مثل شخصیت اصلی فیلم .... بود ... آدم اگه فیلم ببینه خیلی چیزا یاد میگیره، در یكی از فیلمها دیدم كه «بدمن» فیلم، قهرمان قصه را وادار كرد كه سندی را امضا كنه اما بعد بدمنه متوجه شد كه خودكاری كه قهرمان با آن سند را امضا كرده از این خودكارایی بوده كه پس از مدتی رنگش پاك میشه...
من ازاین فیلم یاد گرفتم و سر راه كه به خونه شما میاومدیم، یكی از اون خودكارا خریدم ... اینها بخشی از دیالوگهای شخصیت «خسرو» در سریال «عبور از پاییز» است كه برای هر عملش، سندی از یك فیلم سینمایی دارد. خسرو شخصیت گرم و رك و راستی دارد، او پروایی ندارد از اینكه بگوید عاشق ثروت كامیاب است و دوست دارد همه آن را از آن خود كند، اصلا از این نمیهراسد كه به زنش، پوران بگوید كه فقط به خاطر ثروت پدرش است كه با او زندگی میكند. خسرو را میتوان یكی از سمپاتیكترین شخصیتهای سریال عبور از پاییز دانست كه نقش او را میرطاهر مظلومی بازی میكند. مظلومی پیش از آنكه بازیگر باشد، دوبلور است اما چند سالی است كه كنار دوبله، بیشتر فعالیت خود را در زمینه بازیگری متمركز كرده است. او با سریال آدمخوار به مخاطبان تلویزیون معرفی شد و در ادامه با بازی در سریالهایی مانند ابراهیم خلیلالله و عمارت فرنگی و بازی در نقش احمد شاه بین مردم به شهرت رسید. بازی متفاوت او در سریال عبور از پاییز، بهانهای شد برای گفتگو با این بازیگر و چگونگی بازی او درنقش خسرو.
ابتدا شاید بهتر باشد درباره خسرو و ویژگیهایی كه شما را ترغیب كرده كه نقش او را بازی كنید، برایمان بگویید.
از طرف تهیهكننده به كار دعوت شدم و از ابتدا مشخص شده بود كه نقش خسرو را بازی كنم. فیلمنامه را كه خواندم، از شخصیت خسرو خوشم آمد؛ شخصیتی كه مدام فیلم میبیند و برای آنها در دنیای واقعی مابهازا پیدا میكند. خسرو، داماد خانوادهای ثروتمند است، اما معتقد است از فیلمها میتوان آموخت. او رمز موفقیت خود را در فیلم دیدن میداند چون به وسیله پیام این فیلمها میتواند برای زندگی خود و اتفاقاتی كه رخ میدهد، برنامهریزی كند.
آیا خود شما هم چنین شخصیتی دارید؟ یعنی فیلم زیاد میبینید؟
بله. من فیلم زیاد میبینم. چون در زمینه دوبله هم فعالیت دارم، وقتی برای نقشگویی دعوت میشوم، روزانه یك فیلم میبینم وقتی هم كاری ندارم و در خانه هستم، حتما روزی یك فیلم میبینم چون مثل خسرو معتقدم از فیلمها خیلی چیزها میتوان آموخت و از تجربیات شخصیتهای آنها استفاده كرد.
با توجه به این كه فیلم زیاد دیدهاید، مابه ازای شخصیت خسرو را در كدام فیلم دیدهاید؟
خسرو ملغمهای از چند شخصیت و چند فیلم است در قسمتهای آینده بیشتر با شخصیت خسرو آشنا خواهید شد، چون در این قسمتها بیوگرافی، چگونگی زندگی و ازدواج او با پوران بازگو میشود.
نقش خسرو با نقشهایی كه تاكنون بازی كردهاید، كاملا متفاوت است، چگونه به این نقش نزدیك شدید كه توانستید این تفاوت را به مخاطب نشان دهید؟
من همیشه و در همه كارهایم سعی كردهام با تحلیل نقش سر صحنه بروم و كارم را درست انجام بدهم. حتی در خانه برای نقشم، یك روزنامه دیواری درست میكنم و مسیری را كه برای به سرانجام رساندن نقش باید طی كنم روی آن ترسیم میكنم. اما همواره این نكته را در نظر دارم كه بازیگر باید در مصرف حس، زیادهروی نكند و قدم به قدم پیش برود تا بتواند مخاطب را با خود همراه كند. البته این را هم بگویم كه راز موفقیت فقط در عاشقی است، اگر عاشق كارت باشی و برای آن وقت بگذاری، حتما موفق میشوی.
كدام سكانس سریال عبور از پاییز را بیشتر از بقیه دوست دارید؟
سكانسی هست كه هنوز پخش نشده. در این سكانس من منولوگی را با خودم زمزمه میكنم كه دیالوگی از یك فیلم است، میگویم: یك نگاه به پل بنداز، فقط یك نگاه. فیلمی از سیدنی لومت یا جای دیگر میگویم: من نمیخوام از گذشته كه گذشته، چیزی بگم از آواز زیر بارون و فیلمهای جان فورد...
میرطاهر مظلومی برای بازی در نقش خسرو به خودش چه نمرهای میدهد؟
من اهل نمره دادن نیستم، چون معتقدم مردم بهترین داور هستند، آنها خیلی ریزبینانه به همه كارها نگاه میكنند و به آنها امتیاز و نمره میدهند. مهم مردم هستند كه باید كار یا نقشی را بپسندند.
به نظر میرسد نقش خسرو بتواند پای شما را به كارهای كمدی باز كند، نظر خودتان چیست؟
امیدوارم چنین شود چون بازی در نقشهای كمدی بخصوص كمدی موقعیت را خیلی دوست دارم.
داستان سریال عبور از پاییز شبیه كدام یك از فیلمهایی است كه تاكنون دیدهاید؟
به نظر من، مخاطبان باید تا پایان قصه صبر كنند بعد درباره شباهتهای این سریال با برخی فیلمها قضاوت كنند. الان یك عده میگویند شبیه شاه لیر است، عدهای آن را شبیه پاییز پدرسالار میدانند و گروهی هم میگویند مثل فیلم پدرخوانده است، اما چند قسمت پایانی سریال عبور از پاییز به همه این مقایسهها پایان میدهد، چون گرههای داستان باز میشود، شخصیتها بیشتر معرفی میشوند و تعلیق داستان نیز بیشتر میشود.
منبع: jamejamonline.ir
mohsen_gh1991
15-09-2009, 13:27
واقعا که فیلم مضخرفیه.آخه هر خری دیگه میتونست اون تفنگ رو زیر بالش ببینه چطور شد که اون یارو برادر زنه کامیاب ندیدش؟تازه روی همون بالش سرش رو گراشت و خوابید؟:2: از حق نگذریم امسال به جز پنجمین خورشید ضایع ترین سریالهای ماه رمضون رو شاهد بودیم.
RoYaYeEe_NiIiLi
15-09-2009, 15:20
پست بالا تایید میشه:31:
تازه مسخره ترشم اینه که این باباهه از اول دستشو وا میکرد...دیگه چرا اون همه وایستاد؟
ولی دلم واسه برادر زنه سوخت
این رییسه زیادی وحشیه:31:
toolhelp
15-09-2009, 17:28
اين دختره چرا مثل ماست ميمونه؟ دختر كوچيكه.
شل و وله ! اون از راه رفتنش اون از تيپ شلختش اون از وارفته حرف زدنش اصلا من نميدونم كي اينو بازيگر كرده
حالم بد ميشه وقتي صحنه هايي كه بازي كرده ميبينم
اصلا تونايي نشون دادن احساسات يك آدم رو نداره نميدونم شبيه چيه ولي آدم نيست :31: خشك و بي احساس و شل و ول .....
باباش هم اينگار عصا قورت داده يادم نمياد تو كل سريال كمرش يا گردنش خم شده باشه :31:
خلاصه سرياليست جالب از بازي چندين مجسمه...از بازي ارجمند هم هيچوقت خوشم نيومد و اون پسره كه هميشه نقش آدم هاي شرور رو بازي ميكنه (برادر زن قبليش)
بعضي هنرپيشه ها به قدري نقشهاي منفي و شرور رو خوب بازي ميكنن كه بيننده جذب نقش منفي فيلم ميشه.... اون رفيق معتادش كه فكر ميكنه با تيكه كلامايي كه ميندازه بامزه ترين آدم دنياست...اينگا داره رو 2تا چوب كبريت راه ميره ! ديگه قرار نيست هر كسي با هر تيپ و قيافه بياد هنرپيشه بشه !
ديگه كي موند؟
MaaRyaaMi
15-09-2009, 18:11
شیرین بینا هم که جدیدا تو همه فیلما میمیره :دی
*Necromancer
15-09-2009, 20:48
واقعا که فیلم مضخرفیه.آخه هر خری دیگه میتونست اون تفنگ رو زیر بالش ببینه چطور شد که اون یارو برادر زنه کامیاب ندیدش؟تازه روی همون بالش سرش رو گراشت و خوابید؟:2: از حق نگذریم امسال به جز پنجمین خورشید ضایع ترین سریالهای ماه رمضون رو شاهد بودیم.
نربان آسمان که از پنجمیش خورشیدم بهتر بود. اون اصلا نباید تو رمضون پخش می شد(قاتی آب دوغ خیاریا!)
اين صحنه درست مثل فيلم اسپارتاكوس است... اين حركت امپراتور درست مثل شخصيت اصلي فيلم .... بود ... آدم اگه فيلم ببينه خيلي چيزا ياد ميگيره، در يكي از فيلمها ديدم كه «بدمن» فيلم، قهرمان قصه را وادار كرد كه سندي را امضا كنه اما بعد بدمنه متوجه شد كه خودكاري كه قهرمان با آن سند را امضا كرده از اين خودكارايي بوده كه پس از مدتي رنگش پاك ميشه...
من ازاين فيلم ياد گرفتم و سر راه كه به خونه شما مياومديم، يكي از اون خودكارا خريدم ... اينها بخشي از ديالوگهاي شخصيت «خسرو» در سريال «عبور از پاييز» است كه براي هر عملش، سندي از يك فيلم سينمايي دارد. خسرو شخصيت گرم و رك و راستي دارد، او پروايي ندارد از اينكه بگويد عاشق ثروت كامياب است و دوست دارد همه آن را از آن خود كند، اصلا از اين نميهراسد كه به زنش، پوران بگويد كه فقط به خاطر ثروت پدرش است كه با او زندگي ميكند. خسرو را ميتوان يكي از سمپاتيكترين شخصيتهاي سريال عبور از پاييز دانست كه نقش او را ميرطاهر مظلومي بازي ميكند. مظلومي پيش از آنكه بازيگر باشد، دوبلور است اما چند سالي است كه كنار دوبله، بيشتر فعاليت خود را در زمينه بازيگري متمركز كرده است. او با سريال آدمخوار به مخاطبان تلويزيون معرفي شد و در ادامه با بازي در سريالهايي مانند ابراهيم خليلالله و عمارت فرنگي و بازي در نقش احمد شاه بين مردم به شهرت رسيد. بازي متفاوت او در سريال عبور از پاييز، بهانهاي شد براي گفتگو با اين بازيگر و چگونگي بازي او درنقش خسرو.
ابتدا شايد بهتر باشد درباره خسرو و ويژگيهايي كه شما را ترغيب كرده كه نقش او را بازي كنيد، برايمان بگوييد.
از طرف تهيهكننده به كار دعوت شدم و از ابتدا مشخص شده بود كه نقش خسرو را بازي كنم. فيلمنامه را كه خواندم، از شخصيت خسرو خوشم آمد؛ شخصيتي كه مدام فيلم ميبيند و براي آنها در دنياي واقعي مابهازا پيدا ميكند. خسرو، داماد خانوادهاي ثروتمند است، اما معتقد است از فيلمها ميتوان آموخت. او رمز موفقيت خود را در فيلم ديدن ميداند چون به وسيله پيام اين فيلمها ميتواند براي زندگي خود و اتفاقاتي كه رخ ميدهد، برنامهريزي كند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آيا خود شما هم چنين شخصيتي داريد؟ يعني فيلم زياد ميبينيد؟
بله. من فيلم زياد ميبينم. چون در زمينه دوبله هم فعاليت دارم، وقتي براي نقشگويي دعوت ميشوم، روزانه يك فيلم ميبينم وقتي هم كاري ندارم و در خانه هستم، حتما روزي يك فيلم ميبينم چون مثل خسرو معتقدم از فيلمها خيلي چيزها ميتوان آموخت و از تجربيات شخصيتهاي آنها استفاده كرد.
با توجه به اين كه فيلم زياد ديدهايد، مابه ازاي شخصيت خسرو را در كدام فيلم ديدهايد؟
خسرو ملغمهاي از چند شخصيت و چند فيلم است در قسمتهاي آينده بيشتر با شخصيت خسرو آشنا خواهيد شد، چون در اين قسمتها بيوگرافي، چگونگي زندگي و ازدواج او با پوران بازگو ميشود.
نقش خسرو با نقشهايي كه تاكنون بازي كردهايد، كاملا متفاوت است، چگونه به اين نقش نزديك شديد كه توانستيد اين تفاوت را به مخاطب نشان دهيد؟
من هميشه و در همه كارهايم سعي كردهام با تحليل نقش سر صحنه بروم و كارم را درست انجام بدهم. حتي در خانه براي نقشم، يك روزنامه ديواري درست ميكنم و مسيري را كه براي به سرانجام رساندن نقش بايد طي كنم روي آن ترسيم ميكنم. اما همواره اين نكته را در نظر دارم كه بازيگر بايد در مصرف حس، زيادهروي نكند و قدم به قدم پيش برود تا بتواند مخاطب را با خود همراه كند. البته اين را هم بگويم كه راز موفقيت فقط در عاشقي است، اگر عاشق كارت باشي و براي آن وقت بگذاري، حتما موفق ميشوي.
كدام سكانس سريال عبور از پاييز را بيشتر از بقيه دوست داريد؟
سكانسي هست كه هنوز پخش نشده. در اين سكانس من منولوگي را با خودم زمزمه ميكنم كه ديالوگي از يك فيلم است، ميگويم: يك نگاه به پل بنداز، فقط يك نگاه. فيلمي از سيدني لومت يا جاي ديگر ميگويم: من نميخوام از گذشته كه گذشته، چيزي بگم از آواز زير بارون و فيلمهاي جان فورد...
ميرطاهر مظلومي براي بازي در نقش خسرو به خودش چه نمرهاي ميدهد؟
من اهل نمره دادن نيستم، چون معتقدم مردم بهترين داور هستند، آنها خيلي ريزبينانه به همه كارها نگاه ميكنند و به آنها امتياز و نمره ميدهند. مهم مردم هستند كه بايد كار يا نقشي را بپسندند.
به نظر ميرسد نقش خسرو بتواند پاي شما را به كارهاي كمدي باز كند، نظر خودتان چيست؟
اميدوارم چنين شود چون بازي در نقشهاي كمدي بخصوص كمدي موقعيت را خيلي دوست دارم.
داستان سريال عبور از پاييز شبيه كدام يك از فيلمهايي است كه تاكنون ديدهايد؟
به نظر من، مخاطبان بايد تا پايان قصه صبر كنند بعد درباره شباهتهاي اين سريال با برخي فيلمها قضاوت كنند. الان يك عده ميگويند شبيه شاه لير است، عدهاي آن را شبيه پاييز پدرسالار ميدانند و گروهي هم ميگويند مثل فيلم پدرخوانده است، اما چند قسمت پاياني سريال عبور از پاييز به همه اين مقايسهها پايان ميدهد، چون گرههاي داستان باز ميشود، شخصيتها بيشتر معرفي ميشوند و تعليق داستان نيز بيشتر ميشود.
Zahra_1376
16-09-2009, 00:25
این کامیابه چقدر اعصاب خورد کن بود اهههههههههههههههههههههههه ههه:2:
همزمان با آخرين شبهاي پخش؛
تصويربرداري «عبور از پاييز» در شمال كشور پايان يافت
خبرگزاري فارس: تصويربرداري مجموعه «عبور از پاييز» به نويسندگي و كارگرداني مسعود شامحمدي شب گذشته در شمال كشور پايان يافت.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رضا جودي تهيه كننده اين مجموعه در گفتوگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس گفت: شب گذشته تصويربرداري «عبور از پاييز» با ضبط صحنههاي مربوط به جنگلهاي عباس آباد به پايان رسيد و گروه عازم تهران شد.
وي ادامه داد: اين صحنهها مربوط به قسمتهاي 25 و 26 مجموعه بود و در اين صحنهها «ليدا عباسي» و «بروز ارجمند» حضور داشتند.
مجموعه «عبور از پاييز» تا آخرين شب ماه مبارك رمضان از شبكه دوم سيما پخش خواهد شد.
«عبور از پاييز» درباره زندگي مرد ثروتمندي به نام فرخ است كه با دختران و دامادهايش رابطه خوبي دارد اما احساس ميكند كه دوران بازنشستگياش فرا رسيده و بايد اموال و مسئوليتهاي خود را به دخترانش واگذار كند اما شروطي براي انجام اين كار وجود دارد...
در اين مجموعه كه هم اينك از شبكه دو سيما در حال پخش است، چنگيز جليلوند نقش فرخ را بازي ميكند و محمود عزيزي، شيرين بينا، بروز ارجمند، رحيم نوروزي، بهناز جعفري، رامين راستاد، محمود بنفشهخواه، فرشيد زارعيفر و ميرطاهر مظلومي از ديگر بازيگران آن هستند.
mahshid20
17-09-2009, 17:56
كلا امسال هيچ كدوم از سريالهاي ماه رمضون ربطي به ماه مبارك رمضان نداشت.
تا حالا سريالايي به اين مزخرفي نديده بودم.
RoYaYeEe_NiIiLi
17-09-2009, 18:20
این یارو رییس کجا داره قندیل میبنده؟یعنی کی انداختدش اونجا؟
چون من دو قسمت قبل رو ندیدم...
RoYaYeEe_NiIiLi
17-09-2009, 21:22
ایییی خدا...این چه وضعه تموم کردنه سریاله؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حالا از این یارو توبه میخوان بگیرن؟؟؟؟؟
احتمالا میدونن برسه دست پلیس اعدام میشه میخوان توبه کنه که خدا ببخشدش:31:
مسخره تر از اینکه این فرخ توبه کنه هست؟؟؟؟؟؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این یارو رییس کجا داره قندیل میبنده؟یعنی کی انداختدش اونجا؟
چون من دو قسمت قبل رو ندیدم...
اون خونه هه یکی از مخفی گاه های خودش بوده که رفته اونجا .
بعدش یه معامله با یه سری که من نمیشناسمشون داشته و یه کتاب عتیقه ای به اونا میده و اونا هم که میبینن این بابا تنهاس میگیرن میزننش هیچ تازه لباساش و ماشینش رو هم میبرن!! از طرفی پلیس هم دنبالشه به جرم قتل واسه همین به این فلاکت افتاده!
ایییی خدا...این چه وضعه تموم کردنه سریاله؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حالا از این یارو توبه میخوان بگیرن؟؟؟؟؟
احتمالا میدونن برسه دست پلیس اعدام میشه میخوان توبه کنه که خدا ببخشدش
مسخره تر از اینکه این فرخ توبه کنه هست؟؟؟؟؟؟
تایید میشه این آخرش خیلی مسخره شد!:2:
یعنی دیگه ضایع تر از این نمیتونستن تمومش کنن!
ولی همون بهتر تموم شد و یه قسمت دیگه کشش ندادن...
RoYaYeEe_NiIiLi
20-09-2009, 06:19
من نفهمیدم این رییس پرید تو ماشین آشغالی و در رفت؟:31:
آخه اومده بود دم در...ولی پلیسا رفتن تو خونه و اون دم در نبود
فکر کنم با ماشین آشغالی فرار کرد ویلا وجود اون ماشینه تو این صحنه ضرورتی نداره:31:
حالا در رفت یا نه؟:31:
من نفهمیدم این رییس پرید تو ماشین آشغالی و در رفت؟:31:
آخه اومده بود دم در...ولی پلیسا رفتن تو خونه و اون دم در نبود
فکر کنم با ماشین آشغالی فرار کرد ویلا وجود اون ماشینه تو این صحنه ضرورتی نداره:31:
حالا در رفت یا نه؟:31:
فکر نمی کنم در رفت به نظرم یه استعاره بود.یعنی ماشین آشغالی میاد آشغالا رو میبره.ماشین پلیس هم میاد ادمای آشغال و مجرم و خلافکار رو میبره. :31:شاید!
كارگردان سريال «عبور از پاييز» در گفتوگو با فارس:
هر كه بگويد «عبور از پاييز» شبيه «شاهلير» است، آن را نخوانده است
خبرگزاري فارس: «مسعود شاهمحمدي» گفت: هر كسي كه بگويد كه مجموعه «عبور از پاييز» شبيه به شاهلير است، مشخص ميشود كه نمايشنامه «شاه لير» را نخواندهاند و بايد آن را تهيه كنند و بخوانند تا به اشتباهاتشان پي ببرند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
«مسعود شاهمحمدي» در گفتوگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس، در توضيح اين كه چرا عدهاي از افراد عنوان ميكنند كه مجموعه «عبور از پاييز» شبيه به داستان معروف «شاهلير» است، اظهار داشت: زماني كه نوشته اين كار توسط آقاي «جابر قاسمعلي» و با نام «پاييز پدرسالار» آماده شد ايشان در بالاي نوشته خود اين جمله را نوشته بودند كه "اين كار برداشتي از شاهلير است. "
وي ادامه داد: از نظر من اين كار را كه بر اساس فيلمنامه آقاي قاسمعلي نوشتهام، چنين مطلبي كه اين مجموعه شبيه با شاهلير است، مورد قبول نيست؛ من نه ادعايي دارم و نه اين جرأت و حماقت را ميكنم كه بگويم شاهلير در مجموعه من وجود دارد، اين مسائل در مطبوعات كشور مطرح شد و بعد دوستاني بازگو كردند كه سريال «عبور از پاييز» بر گرفته شده از داستان شاهلير است.
نويسنده و كارگردان مجموعه «عبور از پاييز»، در پاسخ به سؤال برخي منتقدان كه چرا اين سريال بيشتر در فضاهاي بسته فيلمبرداري شده و اكثر صحنهها از نور كافي برخوردار نيست، گفت: افرادي كه اين مسئله را عنوان ميكنند بايد بروند و دوباره اين مجموعه را با دقت ببينند تا متوجه شوند كه چنين چيزي وجود ندارد؛ ما در اين كار از حدود 120 لوكيشن استفاده كردهايم.
وي در خصوص ريتم و كندي داستان كه عدهاي از جمله دلايل در كم بيننده بودن و ناراضي بودن آنان از اين مجموعه عنوان ميكردند، معتقد است كه ساخته او ريتم تندي دارد و داستان اين سريال به گونهاي است كه اگر فردي 3 تا 4 دقيقه از يك قسمت را نميديد، ديدن خيلي از اتفاقات داستان را از دست ميداد.
شاهمحمدي تصريح كرد: افرادي كه ديدي اين گونه دارند و اين اظهار نظرات را ميكنند، ريتم را با تقطيع يكسان در نظر ميگيرند، ريتم هر كار مخصوص خودش است و اين كه هر ژانري ريتمهاي خاص خودش را دارد و مقياس خاصي در توصيف آها نيز وجود ندارد؛ از نظر من ريتم درستي در فضاي سريال «عبور از پاييز» حاكم بود.
وي در رابطه با نظرسنجيهاي به عمل آمده از سوي محافل مختلف كه جايگاه سوم را براي اين مجموعه تلويزيوني در ماه مبارك رمضان در جلب و رضايت مخاطبان از تماشاي اين سريال نشان ميدهد، بيان داشت: نظرسنجيهاي به عمل آمده از سوي سازمان صدا و سيما فقط مربوط به هفته نخست از به نمايش در آمدن اين مجموعه تلويزيوني است و در حال حاضر هيچ نظرسنجي رسمي ديگري وجود ندارد؛ نظرسنجيهاي نظارت و ارزشيابي كل سازمان صدا و سيما ملاك مناسبي است و نه سليقهها و تلقينهايي كه از سوي برخي مطبوعات و رسانههاي ديگر مطرح ميشود.
به عقيده شاهمحمدي، دو نكته اساسي در اين بين قابل توجه است: از يك سو در حال حاضر عدهاي از مردم با رسانه ملي قهر هستند و از تماشاي برنامههاي آن خودداري ميكنند، كه اين وضعيت موجب شده كه به برنامههاي رسانه ملي صدمه ايجاد شود و از سوي ديگر، اين توقع و انتظار كه همه مخاطبان رسانهها و از جمله رسانه ملي بايد برنامههاي آنها را ببينند و بپسندند، غلط و بيمورد است؛ چرا كه ظهور رسانههاي مختلف بر اين اصول است كه هر يك براي بخشي از افكارعمومي برنامهريزي ميكنند و به اصطلاح هر كدام از رسانهها، مخاطبان خاصي را مورد هدف قرار ميدهند؛ مجموعه تلويزيوني عبور از پاييز، بخشي از مخاطبان رسانه ملي را هدف قرار داده بود كه در اين امر نيز موفق بود، بنابراين بايد اينگونه به درصد مخاطبان و رضايتمندي آنها از برنامههاي رسانهها نگاه كرد.
وي در پايان خاطرنشان كرد: من به همراه همكارانم تمام سعي و تلاش خود را انجام داديم تا اين سريال به خوبي توليد و آماده پخش شود؛ در اين راستا اگر ضعفي نيز وجود داشت، متوجه من است؛ اميدوارم مخاطبان اين مجموعه تلويزيوني در شبهاي ماه مبارك رمضان از تماشاي اين سريال راضي بوده باشند.
صائمي: «عبور از پاييز» تجربهاي ساختارشكن در سريالهاي مناسبتي بود
خبرگزاري فارس: سيدرضا صائمي با بيان اينكه شاهمحمدي بيش از هر چيز توانسته، مخاطب را پاي قصه خود بنشاند، گفت: «عبور از پاييز» تجربهاي ساختارشكن در سريالهاي مناسبتي بود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سيدرضا صائمي منتقد در گفتوگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس اظهار داشت: پيش از هر گونه نقد و نظري درباره سريال «عبور از پاييز» بايد آخرين كار مسعود شاهمحمدي را يك ساختارشكني رسانهاي دانست كه در فضاي سريالهاي مناسبتي تجربهاي جديد را به نمايش گذاشت. وي در ادامه گفت: معمول سريالهاي ماه رمضان به دليل پيشفرضهاي معنوي و عرفان گرايانهاي كه در پيشتوليد آن وجود دارد و همچون يك مانيفست تلويزيوني بر سريالسازي مناسبتي حاكم است، در بيان روايت خود دچار شعارزدگي و گلدرشتي ميشوند كه اساسا ساختار و فرم قصه را به پاي اين پيامرساني قرباني ميكند. خوشبختانه «پاييز پدر سالار» دچار اين جوزدگي رسانهاي نشد و سعي كرد به دور از حواشي و فراتر از متن، قصه خود را تعريف كند و به منطق دراماتيكي اثر، پايبند باشد.
صائمي ادامه داد: «عبور از پاييز» هم در مضمون و درونمايه محتوايي و هم در فرم و شكل روايي قصه، در شكاف سنت و مدرنيته حركت ميكند؛ بدين معني كه داستان آن را ميتوان بازتوليد شاهلير شكسپير در شمايلي ايراني و بومي دانست كه عناصر و مؤلفههاي فرهنگ خودي را در قامت درامي مدرن بازنمايي ميكند و هم به لحاظ فرم و زيباييشناسي بصري از فضاي خيس و باراني استفاده كرده كه آن را به آثار غربي شبيه كرده است. اين تعليق ميان سنت و مدرنيسم را در تأويل جامعهشناختي قصه و قهرمان آن هم ميتوان به كار برد، چرا كه موقعيت قهرمان قصه، دقيقا نمادي از شرايط اجتماعي زيستي جهان اوست. جهاني كه در مرز ميان سنت و مدرن در حركت است و در اين چرخش تاريخي بسياري از عادات و رسوم و ارزشهاي فرهنگي را در لاي چرخهاي خود له ميكند و همچون دوران بلوغ، گذاري رنجآور را تجربه ميكند. اما در اين گذار، بيش از همه اين پدرسالاري و ديكتاتوري ناشي از آن است كه زخمي ميشود و مشروعيت و اقتدار سنتي خويش را از دست ميدهد. شايد سكوت پر رنگ فرخ به خاطر سنگيني تحمل اين دگرديسي باشد؛ اما اين سكوت، نشان از رضايت نيست كه سرشار از ناگفتهها و رنج و درد و فروپاشي است. انسانهاي مغرور تنها در ظاهر خود را ميآرايند و قدرتمند جلوه ميدهند اما در درونشان چيزي به نام هويت و اعتماد به نفس در حال فرو پاشي است كه هر چه داستان جلو ميرود، ميتوان نشانههاي آن را در فرخ ديد.
اين منتقد در ادامه بيان داشت: «عبور از پاييز» اگرچه داراي داستان و شاخ و برگهاي زيادي است اما همه چيز زير سايه فرخ شكل ميگيرد و معني مي شود؛ در واقع اين يك داستان شخصيتمحور است كه تصوير مخدوش يك خودمحوري را به نمايش ميگذارد و كارگردان در ترسيم اين پدرسالاري موفق عمل ميكند و مخاطب را نيز در احساسي كه فرزندان امپراتور به او دارند، شريك ميسازد. قطعا آنچه از اين سريال بيش از هر چيز در ذهن و حافظه جمعي مخاطب باقي ميماند، تصور خشك و خشن فرخ است كه نه فقط شمايل يك پدرسالار، كه تصويري از وضعيت تاريجي جامعه زمان خود را نيز ترسيم ميكند كه در آن، هرگونه اشكال پدرسالاري در حال زوال است. اگرچه نام سريال از «پاييز پدر سالار» به «عبور از پاييز» تغيير كرده است اما چيزي از مفهوم آن كاسته نشده و هر دو نشان از دوران جديدي از نظام اجتماعي را به نمايش ميگذارند.
سيدرضا صائمي در ادامه افزود: بسياري از فيلمها و سريالها هستند كه در ابتدا به سختي با مخاطب ارتباط برقرار ميكنند و تا يخ ميان آن و مخاطبان آب شود، كمي زمان ميبرد اما مهم آن است كه اين يخ شكسته شود. «عبور از پاييز» هر چقدر كه جلوتر ميرود، تعليق بيشتري پيدا ميكند و بيشتر مورد توجه مخاطب قرار ميگيرد. گويي فرخ كامياب به تدريج در ذهن مخاطب مورد پذيرش قرار گرفته و تماشاگران با او ارتباط برقرار ميكنند. به طور كلي شخصيتپردازي در اين اثر بسيار برجسته شده است و علاوه برشخصيت اصلي داستان، كاراكترهاي ديگر نيز به شكل متضاد و موازي با هم تعريف ميشود مثلا لعيا و پوران به عنوان دو خواهر يا خسرو و امير به عنوان دو باجناق به لحاظ شخصيتي قرينهپردازي شده و سويههاي متضادي از ويژگيهاي انساني را در يك بستر خانوادگي مشترك به نمايش ميگذارند. همين دو قطبي شدن باعث تعليقهاي بيشتري شده و داستان را از يكدستي ملالتبار نجات ميدهد. يكي بينياز از امپراتور و ديگري جيرهخوار او است.
وي ادامه داد: يكي در پي استفاده از پدر و ديگري در فكر استقلال او است. در واقع شاهمحمدي با قرار دادن اين دوگانگي، بخشي از تضادهاي اجتماعي جامعه را به ويژه در ساختاري پدر سالارانه، نمادسازي ميكند و در معرض قضاوت مخاطب ميگذارد. از امتيازات فيلم يكي همين است كه كارگردان سعي كرده پيشفرضهاي خود را درباره شخصيتهايي كه خلق كرده، دخالت ندهد و جانبداري نكند. قضاوت را در اختيار مخاطب قرار ميدهد و خودش تنها به تصوير كردن اين موقعيت اكتفا ميكند. در اين دوگانهنمايي البته مفاهيمي همچون زيادهخواهي و قناعت و صداقت و دروغ و مفاهيمي از اين دست هزينه ميشود تا تصويري واقعيتر از يك موقعيت انساني با همان پيچيدگي كه دارد شناخته شود.
صائمي اظهار داشت: «عبور از پاييز» در فرم و ساختار روايي نيز از يك دوگانگي برخوردار است بدين معني كه در قسمتهاي اوليه تا ميانه داستان، ابهام و پرسش ايجاد ميكند و در نيمه دوم به رمزگشايي و رفع اين ابهام ميپردازد؛ به همين دليل است كه با پيشرفت داستان، مخاطبان آن نيز به شكل پلكاني افزايش مييابد و چه چيز از اين مهمتر كه يك اثر سينمايي بتواند در نهايت، نظر مخاطبان را به خود جلب نمايد و خوب قصه تعريف كند.
اين منتقد در پايان تصريح كرد: مسعود شاهمحمدي بيش از هر چيز توانسته است، مخاطب را پاي قصه خود بنشاند و اين خود طي كردن نيمي از راه است كه با موفقيت طي شده است.
من نفهمیدم این رییس پرید تو ماشین آشغالی و در رفت؟:31:
آخه اومده بود دم در...ولی پلیسا رفتن تو خونه و اون دم در نبود
فکر کنم با ماشین آشغالی فرار کرد ویلا وجود اون ماشینه تو این صحنه ضرورتی نداره:31:
حالا در رفت یا نه؟:31:
رییس رفت تو آشغالا و این یعنی عاقبت کسی که این همه غرور داشته باشه همینه و احتمالا یعنی خیابون گرد شد و از دست پلیسا برای همیشه فرار کرد
من که قسمت آخر رو ندیدم!!!!
با اینکه همه ی سریال ها امسال به درد نخور بودن اما من اینو بیشتر از اون 2 تا دوست داشتم ...
منم نفهمیدم این آخرش چی شد دقیقا! ولی بعید میدونم پریده باشه تو ماشین آشغالا!
کسی فیلم مصاحبه دیروز چنگیز جلیلوند در شبکه دو رو نداره؟
چنگيز جليلوند نامي آشنا در دنياي هنر ايران است. وي بازي در تئاتر را از سال 1326، زماني كه 20 ساله بود، آغاز كرد. او كار دوبله را از سال 1338 آغاز و ايرانيها خاطرات زيادي از او دارند. او گوينده بسياري از نقشهاي به يادماندني بازيگران ايراني و خارجي بوده است. او به جاي مارلون براندو، پل نيومن، برت لنكستر، پيتر اوتول، دين مارتين، يول براينر، فردين، منوچهر وثوق و... صحبت كرده است. ضمن اينكه از سال 1341 مديريت دوبلاژ را در كارنامه هنرياش دارد. در ايام ماه رمضان، او را هر شب در سريال عبور از پائيز ديديم، با او گفتگو كرديم و از زواياي مختلف زندگياش را براي ما تعريف كرد. گفتگو با اين هنرمند پيشكسوت را بخوانيد.
من در سال ۱۳۱۶ در شيراز به دنيا آمدم و در سن ۷ سالگى به خاطر شغل پدرم كه مهندس اداره راه بود به تهران نقلمكان كرديم و در حوالى خيابان رى ساكن شديم. دوران مدرسه و دبيرستان را در همان منطقه بودم، يادم هست ناصر ملكمطيعى هم در همان دبيرستان كه من ميرفتم، درس خوانده بود. از همان دوران دبيرستان به تئاتر علاقه داشتم و چند نمايش هم اجرا كرديم.
بعدها توانستم به تئاتر «باربد» راه پيدا كنم. عاشق صحبت كردن بودم طورى كه ساعتها براى يك جمع يا همان دانشآموزان صحبت ميكردم، براى همين دوست داشتم، دبير شوم و در بين درسها علاقه خاصى به تاريخ و جغرافيا داشتم و آرزو ميكردم روزى دبير تاريخ يا جغرافى بشوم، ولى قسمت، چيز ديگرى بود.
خانواده خوشبخت
به نظر من راه رسيدن به يك زندگي خوشبخت اين است كه يك زوج در گام اول بايد با شناخت كامل باهم ازدواج كنند، نه اينكه همه خصوصياتشان شبيه هم باشد بلكه به اين شكل كه از نظر علايق دچار اختلاف زيادي نباشند و در بيشتر موارد با هم توافق و تفاهم داشته باشند. بعد از ازدواج هم طرفين بايد سعي كنند كه به مرور زمان و به تدريج نقاط ضعف خودشان را رفع كنند تا به يك زندگي خوشبخت و خوب نزديك شوند. در مرحله بعدي خانواده بايد از حال و روز فرزندان خود باخبر باشد و با فرزندان به صورت دوستانه و صميمي رفتار كنند. در مجموع فكر ميكنم اگر در خانواده، هركسي حد و مرز خودش را بشناسد و به معناي واقعي اعضاي خانواده، سالم بيرنگ و ريا باشند و مشكلات مالي هم نداشته يا كم داشته باشد، آن خانواده را ميتوان خوشبخت ناميد.
رفتم تا خانوادهام را حفظ كنم
قبل از انقلاب دخترانم را براي ادامه تحصيل راهي انگليس كردم و گاهي براي ديدار با آنها به انگليس سفر ميكردم. وقتي انقلاب شد رفت و آمد ما هم كمي مشكل شد و به همين دليل دخترانم را نزد برادر همسرم به آمريكا فرستادم تا او مراقب آنها باشد. بعد از مدتي ديدم اگر بچهها در آن محيط رشد كنند مشكل به وجود ميآيد و براي اينكه بچهها به بيراهه كشيده نشوند و خانوادهام از هم پاشيده نشود تمام شوق و ذوق و شهرتي كه در عالم سينما و دوبله داشتم را به خاطر خوشبختي خانوادهام كنار گذاشتم و تصميم گرفتم به آمريكا سفر كنم، وقتي كه در آنجا ساكن شدم تمام تلاشم را كردم كه بچهها به يك جايي برسند چون خوشبختي خانوادهام در درجه اول اهميت قرار داشت. الان هم خدا را شكر ميكنم كه بچههايم به درجات بالاي فرهنگي رسيدهاند و داراي مدارك معتبري از دانشگاههاي معتبر آمريكا هستند.
استعداد، منشا اصلي موفقيت
اساتيد زيادي نداشتم و به نظر استعدادي كه در من وجود داشت، باعث رشد سريع من در اين رشته شد،البته در اين راه دوستان و اساتيدي هم بودند كه به من كمك كردند مثل استاد كسمايي، منصور متين،آقاي رسولزاده و... اما به نظرم عامل اصلي موفقيتم، استعدادي بود كه خودم هم نميدانم از كجا آمد ولي يك روزي سر بلند كردم و ديدم، شدهام چنگيز جليلوند و بيست و چهار ساعت مشغول كار هستم.
دوبله، عامل اصلي برگشت
يكي از دلايل اصلي كه برگشتم اصرار و علاقه زياد آقاي جعفري؛ مديرعامل شركت قرن بيست و يكم بود كه از من خواستند به ايران برگردم و در زمينه دوبله فعاليتم را از سر بگيرم. با هم بسيار صحبت كرديم و من از اخلاق ايشان خوشم آمد و قبول كردم كه بيايم و در زمينه دوبله فعاليت كنم. اما قبل از اين ماجرا ميخواستم برگردم و در زمينه ديگري فعاليت كنم. من در خارج از كشورموفق به اخذ مدرك فوق ليسانس مديريت بازرگاني شده بودم و قصد داشتم يك هتل جمع وجور و زيبا در ايران تاسيس كنم و در كنار اين موضوع به دوبله هم بپردازم. ولي وقتي به ايران آمدم آنقدر گرفتار كار دوبله شدم كه اصلا فرصت پرداختن به مسائل ديگر را نداشتم. در نهايت بايد بگويم كه وقتي بعد از مدتها به ايران بازگشتم با استقبال خوبي از جانب مسئولان فرهنگي كشور مواجه شدم كه جا دارد از اين عزيزان تشكر كنم و خوشحال هستم كه به كشورم بازگشتم.
ايران، وطن من
فرهنگ ما يك فرهنگ اصيل، ريشهدار و قديمي است و فكر ميكنم فرهنگي كه ما داريم به مراتب از فرهنگ غرب بالاتر و بهتر است. من بيست سال در خارج از كشور زندگي كردم و الان كه به ايران بازگشتم به هيچوجه و در هيچ مقامي حاضر نيستم براي ادامه زندگي از ايران خارج شوم. حاضرم در ايران كارمند جزء يك اداره باشم اما به آنجا برنگردم چون من عاشق اين خاكم و اين كشور را دوست دارم. ايران براي من حكم يك پكيج را دارد كه اين پكيج را با همه خوبيها، بديها، زشتيها و زيباييهايش قبول كردم. به هرحال فكر ميكنم زيباييها و خوبيهايي كه در ايران وجود دارد، بسيار زياد است، خدا را شكر ميكنم كه در اين مملكت زندگي ميكنم.
تلويزيونهاي لسآنجلسي
در زمان اقامتم در آمريكا هيچ گونه رفت و آمدي با راديو، تلويزيونهاي لسآنجلسي نداشتم و به كلي دور از اين ماجراها بودم، هر وقت هم كه مرا براي مصاحبه دعوت ميكردند، دعوت آنها را رد ميكردم و ميگفتم كه حرفي براي گفتن ندارم. حتي زماني كه فردين به رحمت خدا رفت، خيلي دنبال من گشتند كه با من مصاحبه داشته باشند، ميگفتند؛ شما چند درصد از بازي فردين بوديد و صداي او بوديد و... اما من خودم دوست نداشتم كه صدايم از اين بلندگوها خارج شود ، نميخواستم در مورد مرگ او صحبت كنم و خواهش كردم كه مرا راحت بگذارند.
دوبله؛ جذابتر از بازيگري و اجرا
دوبله براي من جذابتر از اجرا و بازيگري است. چون در دوبله ميتوان بازيگر بود و انسان ميتواند جاي شخصيتهاي مختلف صحبت كند، تيپهاي مختلف را روي هنرپيشههاي مختلف پياده كند. در مجموع دوست دارم بيشتر در عرصه دوبله فعاليت داشته باشم ولي اگر براي كارهاي سينما دعوت شوم اگر كار قابل توجهي باشد و كاري نباشد كه فقط صرف جلوي دوربين رفتن باشد آن را ميپذيرم.
مارلون براندو
مارلون براندو سبك به خصوص و خاص خودش را داشت و به نوعي يك سبك جديد را وارد سينما كرده بود. يك بار از او خواستند كه بازيگري را تعريف كند و او در جواب گفته بود؛ بازيگري را قبل از براندو تعريف كنم يا بعد از براندو؟ من خيلي اين هنرمند را دوست داشتم و وقتي به جاي او صحبت ميكردم واقعا لذت ميبردم و با جان و دل كار را انجام ميدادم، وقتي كه خبر فوتش را شنيدم به شدت متاثر شدم. نه فقط نسبت به ايشان بلكه به همه كساني كه به جايشان صحبت كرده بودم كم و بيش علاقه داشتم.
عبور از پاييز
تا آنجايي كه من خبر دارم قرار بود هنرپيشههاي تاپ و سطح بالاي كشورمان در اين نقش بازي كنند. اما فريدون جيراني من را به تهيهكننده سريال عبور از پاييز پيشنهاد داده بودند. به هرحال من فيلمنامه را مطالعه كردم و با اينكه نقش، ضدقهرمان و منفي بود، آن را پذيرفتم به اين دليل كه يك زندگي متفاوت را تجربه كنم. اين شخصيت يك شخص درونگراست و كمتر در سينما به جاي چنين افرادي صحبت كرده بودم. به طور كلي از داستان خوشم آمد و وقتي با آقاي معيريان هم مشورت كردم ايشان نيز گفتند كه اين نقش را قبول كنم و من هم پذيرفتم.
قبل از حضور در مقابل دوربين هيچ كدام از بازيگران سريال را نديده بودم و با همه دوستان در محل فيلمبرداري آشنا شدم. يادم است روز اولي كه در مقابل دوربين قرار گرفتم كمي سردرگم بودم ولي با كمك آقاي شاهمحمدي؛ كارگردان اين سريال توانستم در نقش جا بيفتم و افسار نقش را به دست گرفتم. در مجموع فكر ميكنم «عبور از پاييز» يك اتفاق نو و متفاوت در عرصه سريال سازي ايران به حساب ميآيد. خيلي از دوستان به من ميگويند كه به لحاظ كلاس فيلمبرداري وكارگرداني اين سريال در سطح بينالمللي است.
بيرحم و جدي
برخورد مردم با من بسيار خوب و محبتآميز بوده است ولي هيچ كس از من انتظار نداشت كه اينقدر بيرحم و جدي باشم چون در زندگي شخصي درست نقطه مقابل شخصيتي هستم كه در سريال بازي كردهام و اگر او در قطب شمال باشد من در قطب جنوبم(خنده). يك بار مشغول پارك كردن اتومبيلم بودم كه خانمي آمد و سلام كرد و بيمقدمه به من گفت كه آقا چرا اينقدر بيرحميد؟البته خيلي خوب است، من به شوهرم گفتهام كه مردانگي را بايد از شما بياموزد ولي شما هم زياد خودت را گم نكن، قرص و محكم باش ولي نه به اين جديت.
جايشان خالي
من فكر نميكنم نسل جديد دوبله زياد قوي باشد. به اين دليل كساني كه الان در دوبله فعاليت ميكنند آن علاقه شديدي كه بايد به اين حرفه داشته باشند را ندارند، من خيلي كم ديدم كه فردي با علاقه زياد به اين كار مشغول باشد. در گذشته ما بيست ميليون جمعيت داشتيم و به ازاي اين بيست ميليون تعداد زيادي گوينده خوب داشتيم كه متاسفانه هركدام از آن عزيزان كه فوت كردند، ديگر جانشيني برايشان پيدا نشد. مثلا در حال حاضر جاي مرحوم مقبلي، مرحوم ايرج ناظريان، خانم ژاله كاظمي، آذر دانشي، مرحوم هژير و... در دوبله خالي است و هيچ جايگزيني براي اين عزيزان وجود ندارد. با اينكه بيست سال از آن زمان ميگذرد و جمعيت ما هفتاد ميليون شده، متاسفانه گوينده خوب بسيار كم است. فكر ميكنم اگر بخواهيم حساب كنيم، ميبينيم شايد فقط هفتاد نفر گوينده خوب داشته باشيم، كه اين رقم براي يك كشور هفتاد ميليوني، واقعا تاسفبار است.
به اين دليل...
زياد مصاحبه نميكنم چون دوست ندارم پشت سرم بگويند كه فلاني يك سريال بازي كرده است و حالا مدام مصاحبه ميكند، يا بگويند فلاني كمبود مصاحبه دارد. با مطبوعات مشكلي ندارم ولي دوست ندارم سر زبانها بيفتم. دوست دارم زندگي توام با آرامش و خالي از حاشيه را دنبال كنم.
و حرف پاياني...
خدا، عشق و ميهن
منبع-خانواده سبز
با حضور عوامل؛
«عبور از پائيز» فردا در فرهنگسراي رسانه بررسي ميشود
خبرگزاري فارس: نشست نقد و بررسي مجموعه تلويزيوني «عبور از پائيز» فردا در فرهنگسراي رسانه با حضور عوامل سريال برگزار ميشود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي فرهنگسراي رسانه، نشست نقد و بررسي مجموعه تلويزيوني «عبور از پاييز» كه به مناسبت ماه مبارك رمضان هر شب از شبكه دو سيما پخش ميشد، با حضور مسعود شامحمدي (كارگردان)، رضا جودي (تهيهكننده)، چنگيز جليلوند، هانيه بساتيني و برزو ارجمند در فرهنگسراي رسانه برگزار ميشود.
ناصر اسدي رئيس فرهنگسراي رسانه ضمن بيان اين مطلب كه بررسي و نقد آثار رسانهاي داخلي و خارجي از اولويتهاي مهم موضوعي فرهنگسراي رسانه است، اظهار داشت: سعي نمودهايم در روزهاي آينده محفلي را نيز براي مجموعه تلويزيوني «نردبام آسمان» كه بسيار مورد توجه منتقدين قرار گرفته بود، فراهم كنيم.
وي پخش و نقد انيميشن پرسپوليس، مستند جنجالي ايران و غرب و فيلمهاي سينمايي آواز گنجشكها،درباره الي...، سه زن و ميناي شهر خاموش را از برنامههاي پيشين فرهنگسراي رسانه نام برد كه از استقبال خوب جامعه خبري و اصحاب رسانه برخوردار شد.
به گزارش فارس، در اين نشست كه از مديران فيلم و سريال سازمان صدا و سيما نيز براي حضور در آن دعوت شده است، منتقداني از جمله محمدتقي فهيم حضور خواهند داشت.
اين نشست فردا از ساعت 18 در محل فرهنگسراي رسانه واقع در ميدان وليعصر(عج)، ابتداي بلوار كشاورز، جنب پايگاه انتقال خون، پلاك 28 برگزار ميشود.
حضور براي علاقهمندان آزاد است.
گزارش فارس از نشست «عبور از پائيز» در فرهنگسراي رسانه؛
جليلوند: در «عبور از پاييز» بادبادكي بودم كه نخ آن در دست كارگردان بود
خبرگزاري فارس: «چنگيز جليلوند» با اشاره به ويژگيهاي نقش خود در اولين تجربه بازيگرياش، گفت: در «عبور از پاييز» بادبادكي بودم كه نخ آن در دست كارگردان بود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش خبرنگار راديو و تلويزيون فارس، عصر روز گذشته نشست نقد و بررسي مجموعه تلويزيوني«عبور از پاييز» كه به مناسبت ماه مبارك رمضان هر شب از شبكه دو سيما پخش ميشد، با حضور مسعود شاهمحمدي ، چنگيز جليلوند، هانيه بساتيني، سيد محمد سادات اخوي (مجري) و محمدتقي فهيم (منتقد) در فرهنگسراي رسانه برگزار شد.
بنابراين گزارش در ابتداي برنامه به مدت 30 دقيقه پشت صحنه و مصاحبه با عوامل سريال «عبور از پائيز» براي حضار پخش شد.
در ادامه مجري خدمت مدعوين خير مقدم گفت و اظهار داشت: در اين نشستها تلاش ميكنيم از زحمات هنرمندان قدرداني شود و نقاط ضعف و قوت يك اثر بررسي شود تا ما هر سال شاهد پخش سريالهاي فاخر از تلويزيون باشيم.
به گزارش فارس، در ابتدا «محمدتقي فهيم» درمورد سريال «عبور از پائيز»، گفت: «عبور از پائيز» سريالي قابلتأمل بود، اگرچه ميشود با اين سريال سليقهاي برخورد كرد و تعابير گوناگوني درباره آن به كار برد، اما من به اين سريال نمره بالاي متوسط ميدهم.
در ادامه مجري گفت: در مورد اين سريال خيلي ميشود بحث كرد و من ميخواهم از آقاي «شاه محمدي» درمورد چگونگي شكلگيري فيلمنامه «عبور از پائيز» و قياس آن با «شاه لير» سؤال كنم كه وي در پاسخ، گفت: اين فيلمنامه چهار سال قبل به تصويب رسيده بود و در اين چهار سال سه بار فيلمنامه نوشته شد. سيناپس اوليه كار 70 صفحه بود و درابتدا قرار بود اين فيلمنامه را «شهرام اسدي» كار كند كه بنا به دلايلي دوم اسفندماه ايشان از ساخت اين سريال انصراف داد و كار به من پيشنهاد شد كه ظاهراً دليل استعفاي «شهرام اسدي» ضعف فيلمنامه كار بوده است.
وي در ادامه افزود: 25 اسفندماه اين كار به من سپرده شد و حدود 3 ماه كار كرديم تا به يك تفكر محض برسيم. اين كه عنوان ميشود كار شبيه «شاه لير» است درست است اما نوشته و سيناپس «شاه لير» نيست. من به هرحال اين ادعا و جسارت را ندارم كه بگوييم «شاه لير» است و هر كسي ميگوييد كه اين اثر مثل «شاه لير» است من به آنها ميگوييم كه شما « شاه لير» را نخواندهايد چرا كه پروسه كار اصلاً مثل «شاه لير» نيست.
سپس مجري از «جليلوند» پرسيد ما قبلاً اثري داشتيم به نام «پدر سالار» با بازي «محمد علي كشاورز»، تلقي شما از قصه «عبور از پائيز» چه بود؟ «جليلوند» در پاسخ گفت: راستش من وقتي به حضور در اين كار دعوت شدم، اصلاً نميدانستم نقشي كه به من محول شده چيست و وقتي فيلمنامه را خواندم، نميدانستم «فرخ» آنقدر آدم مغروري است. حتي پيشتر و زماني كه من جاي «شاه لير» صحبت كرده بودم، به نظرم همه چيز مخصوص خودش بود كه كمتر در كس ديگري ديده ميشد، اما «فرخ» شخصيتي متفاوت بود كه با تصور آقاي «شاه محمدي» خلق شده بود. شخصيتي كه حتي يك كلام اضافي هم نميگويد. من حتي دستم را هم نميتوانستم بالا ببرم و مانند بادبادكي بودم كه نخ آن در دست كارگردان بود.
بنابراين گزارش، در ادامه «فهيم» در مورد نقش «فرخ»،گفت: به نظر من با اغماض ميشود گفت كه «فرخ» يك شخصيت است و من او را درحد يك تيپ ميبينم. اين كاراكتر براي اولين بار و آخرين بار ديده نميشود بلكه فيلمنامهنويس مطابق معمول، نوشته را وامداري كرده است؛ اما خوشبختانه «فرخ» آنقدرها هم شخصيتي تكراري نيست. معضل اساسي در پرداخت و چينش كاراكتر است كه فيلمسازان از چارچوبهاي شناخته شده براي مردم، بيرون نميآيند. به عبارتي ديگر، كاراكتر هر چقدر بد بد و خوب خوب باشد مورد توجه انبوه مخاطب قرار ميگيرد و به قول خودمان اگر كاراكتر خاكستري نباشد ارتباط با عموم برقرار ميكند.
اين منتقد در ادامه افزود: در سريال «عبور از پاييز»، از «فرخ» درست و به جا استفاده شده است، چنانچه او حتي قدرت ندارد دست خود را تكان دهد تا از ابهت نيفتد و اين خوشبختانه جواب داده است اما همان طور كه گفتم من «فرخ» را تيپ ميبينم نه يك شخصيت و اين اشكالي هم ندارد چرا كه در وهله اول سريال براي سرگرمي ساخته شده و در كنار آن پيامهاي فرهنگي و اجتماعي هم اگر وجود داشته باشد مطلوب است.
به گزارش فارس، در ادامه مجري از «هانيه بساتيني» در مورد سابقه كاري خود و چگونگي دعوت شدن در پروژه «عبور از پائيز» سوال كرد كه وي در پاسخ، گفت: من فارغ التحصيل كارگرداني تئاتر هستم و كار خودم را هم با تئاتر آغاز كردم و بعد از آن دستيار كارگردان و به برنامه ريزي روي آوردم و به صورت كاملاً تصادفي نقش «لعيا» را بازي كردم.
در ادامه «شاه محمدي» گفت: در سريال «پدرسالار» شخصيتي كه «كشاورز» ايفا ميكرد، تضاد بين سنت و مدرنيته وجود داشت اما شخصيت «فرخ» در كنار تضاد بين قدرت و مدرنيته بلكه فساد در قدرت هم برخوردار است. در فيلم «پدرخوانده» آن شخصيت «گادفادر» است اما «فرخ» اين گونه نيست و براي طبقه متوسط جامعه هم خلق نشده است ضمن آن كه ما در اين شخصيت، حتي روزمرگي را هم ميبينيم. اين را هم بگويم كه ما در دهه 40 و 50 درباره شازده احتجاب و ساير شاهزاده قجري، آثاري داشتهايم و وقتي ما اين شخصيتهاي مكتوب را داريم، چرا بابد كارمان وام گرفته از كارهاي خارجي ارزيابي شود؟
در ادامه از «شاه محمدي» در مورد نقش «لعيا» سوال شد كه وي در پاسخ گفت: نقش «لعيا» را قرار بود بازيگر ديگري بازي كند كه مشكلاتي برايش پيش آمد و انصراف داد و خانم «بساتيني» كه جزو گروه كارگرداني بود، جايگزين وي شد. براي اين نقش، 200 نفر تست دادند و در نهايت، هم گروه سازنده و هم سازمان حضور او در اين نقش را تأييد كردند.
«شاه محمدي» در ادامه افزود: كار «جليلوند» و «بساتيني» در اين پروژه خيلي مشكل بود و مسير سختي را داشتند كه خودشان با عشق و تواني كه در اين كار گذاشتند، توانستند از عهده نقشهايشان به خوبي برآيند.
به گزارش فارس، در ادامه مجري از «چنگيز جليلوند» در مورد تفاوت بازي و دوبله سوال كرد كه وي در پاسخ گفت: دقيقا نميتوانم سوال شما را پاسخ بدهم. به هر حال هر دو كار متفاوت و شيرين است و جالب بود كه من خيلي روي صدايم مانور نداشتم چون كارگردان از من خواسته بود با يك نوع صدا كار كنم.
در ادامه «فهيم»،گفت: به نظر من «جليلوند» واقعاً در اين سريال بازي كرد و نشان داد در اين كار هم مثل دوبله تبحر دارد و بازياش درخور ستايش است. ما هم چون سالهاي سال به صداي ايشان تعلق خاطر داريم، ديدن چهره و بازي متفاوت ايشان، برايمان جالب بود.
وي در ادامه افزود: در بخش محتوا هم، «عبور از پائيز» سريالي ارزنده محسوب ميشود، چرا كه جامعه ما نياز دارد وقايع جامعه خود را بازگوشده ببيند. همچنان كه ما امروز ميبينيم كه يك تاراج ناعادلانه دارد در اين جامعه صورت ميگيرد و اشرافيگري فاقد ايمان، در اين جامعه مرسوم ميشود. به نظر من حتي ناخنك زدن به اين مشكلات و معضلات را نبايد دست كم گرفت ما به اين نوع سريال ها نياز داريم تا پس از جنگ تحميلي، سرمايهداري سنتي نامشروع را آسيبشناسي كنيم. از اين حيث، اين سريال، با «پدر سالار» (اكبرخواجويي) تمايز آشكار دارد و اين پدر سالار مدرن و به روز است و فقط ميخواهد ديكتاتور باشد و مشكلاتش را به جامعه هم تحميل ميكند.
به گزارش فارس يكي از مدعوين ازكارگردان سريال «عبور از پائيز» در مورد اينكه «عبور از پائيز» ازساير سريال درماه مبارك رمضان موفقتر بوده سوال كرد كه «شاهمحمدي» در پاسخ گفت: من اصلاً قياس انجام نميدهم. همه اين سريالها براي مخاطبان و تأمين شبكهها ساخته شد و به طبع خود مخاطبان بهترين داورانند. هر كدام از اين سريالها وظيفه خود را داشتند تا بخشي از ذائقه مخاطبان را پوشش دهند.
درادامه يكي از مدعوين از «بساتيني» در مورد سختي كار بازيگر سوال كرد كه وي در پاسخ گفت: برايم آن چيزي كه مهم بود، اين بود كه من ياد گرفتم درهر سمتي كه فعاليت ميكنم، به كارگردانم اعتماد كنم. كار بازيگري برايم خيلي دشوار بود و به اين رسيدم كه از اين پس به عنوان دستيار كارگردان به تمركز بازيگر كمك كنم و همه انرژيام را بگذارم تا بازيگر ديده شود. برايم كار سختي بود اما شيرين هم بود.
بازيگر نقش «لعيا» درادامه افزود: من دستار كارگرداني كردهام، حدود 20 ساعت در روز كار كردهام و خسته نشدهام اما در اين سريال، در روز 12 ساعت بازي داشتم و خيلي خسته بودم چرا حس هر نقش فرق ميكند و من بايد خود را با آن حس آداپته ميكردم.
فهيم در ادامه با اشاره به مسائل موجود در سريالسازي مناسبتي و شبانه، افزود: به نظر من اگر سريال «عبور از پائيز» به صورت هفتگي پخش ميشد «فرخ» را اگر تا تركيه ميشناسند، امروزه تمام دنيا ميشناسند و سريال ماندگارتري هم ميشد. در يك كلام بايد بگويم كه ما در ماه مبارك رمضان، خيلي منفعل عمل كردهايم.
درادامه يكي از مدعوين، از «جليلوند» پرسيد آيا شما اين سريال را ديديد كه وي در پاسخ گفت: من كار را بعد از تصويربرداري ديدم و در ادامه 12 قسمت را در منزل ديدم و بقيه را نديدم چرا كه سفري به خارج برايم پيش آمد.
بنابراين گزارش در پايان هدايايي به رسم ياد بود به مهمانان اهداشد و مجري از مدعوين تشكر كرد و گفت برنامه بعدي، نقد و بررسي سريال «نردبام آسمان» است كه زمان آن متعاقبا اعلام ميشود.
مراسم رأس ساعت 20 به اتمام رسيد.
بيگآقا: «عبور از پاييز» ميتوانست بهترين سريال ماه رمضان باشد
خبرگزاري فارس: يك منتقد سينما و تلويزيون گفت: شروع سريال «عبور از پاييز» از نظر مضموني خيلي خوب بود و به نظر ميرسيد كه بهترين سريال مناسبتي امسال باشد اما در ادامه، اين كار، درگير برخي حواشي شد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
«محسن بيگآقا» منتقد مجله فيلم در گفتوگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس، اظهار داشت: شروع سريال «عبور از پاييز» از نظر مضموني خيلي خوب بود و به نظر ميرسيد كه بهترين سريال مناسبتي امسال باشد اما در ادامه، اين كار، درگير برخي حواشي شد و موضوعي را كه تعقيب ميكرد، از دست داد كه اين براي من خيلي عجيب بود.
وي ادامه داد: دور شدن كار از مضمون اوليهاش كه ميتوانست كار را جاودانه كند، باعث شد تا حواشي جنايي كار پررنگ شود، يكسري درگيريها و خشونتها وارد سريال شود و آن جذابيت اوليه و تم خانوادگي قشنگ خود را از دست بدهد. يعني ميتوانست اين روند را ادامه دهد كه نداد، بهخصوص اواخر سريال كه به دام تكرار افتاد.
وي درمورد نوع بازيها گفت : «چنگيز جليلوند» براي اولين بار در اين سريال بازي كرد كه اتفاق خوبي بود. البته شايد آن انعطاف بازيگري را هنوز به دست نياورده باشد، اما سعي كرده بود با نقش يكي شود. در «عبور از پاييز» بازي «بهناز جعفري»، باز هم بهترين بود و اين بازيگر خيلي قوي و خوب كار كرده بود. همينطور است بازيگر نقش لعيا كه بازيگري مستعد نشان داد، بهخصوص كه در كار با صدا، خيلي قوي بود.
بيگآقا در ادامه افزود: از ويژگيهاي سريال «عبور از پاييز»، لوكيشنهاي مهم آن بود. مثل لوكيشن ساختماني نيمه كاره كه نمادي از ذهن آشفته و خانوادهاي از هم پاشيده و پريشان بود.
وي شخصيتپردازي را از ديگر ويژگيهاي سريال تلويزيوني «عبور از پاييز» دانست.
سلطانمحمدي: «عبور از پاييز» از نظر انتقال پيام اخلاقي قابل دفاع بود
خبرگزاري فارس: يك منتقد گفت: «عبور از پاييز» به عنوان مجموعهاي كه مسائل اخلاقي را با ذكر ارزشها و نمونهاي از عاقبت آدمهاي بد كه به اصول انساني توجهي ندارند، تذكر ميدهد، سريال قابل دفاع و خوبي بود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حسين سلطان محمدي منتقد در گفتوگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس، در مورد سريال «عبور از پاييز» گفت: سريال «عبور از پاييز» نشان داد كه عاقبت سودجويي، تباهي است و خودخواهي و توجه نكردن به وضعيت اجتماعي به نابودي ختم ميشود چون همه اين افراد، در مسير نادرست پيش ميروند و حتي بچههاي آن كاراكتر منفي كه زحمت نكشيده ميخواستند پادشاهي كنند، سرشان به سنگ ميخورد و همه به سمت زندگي خود برميگردند.
وي با اشاره به توجه اين مجموعه به نقد اشرافيگري و ضعيفكشي براي ادامه حيات قدرتمندها، گفت : البته اين مختص سريال «عبور از پاييز» نبود كه له شدن زندگي مستضعفين را نمايش ميداد و اين قصه حتي در سريال «رستگاران» هم ديده شد كه دختر مستضعف قصه چاقو خورد و مرد و مابقي به راحتي زندگيشان را گذراندند.
وي به كارگرداني سريال «عبور از پاييز» اشاره كرد و گفت: كارگرداني اين سريال نسبت به كارهاي قبلي آقاي شاهمحمدي، يك سرو گردن بالاتر است. البته او تلاش كرده بود كه گاهي تئاتري نگاه كند و با چند لوكيشن محدود، قهرمانش را پيش ببرد اما اين فضا نيز تعريف شده بود.
اين منتقد ادامه داد: «چنگيز جليلوند» كه بايد بازي خشكي را ارائه ميداد، توانسته بود چيزي كه كارگردان از ايشان خواسته را دربياورد، زيرا اخيرا خواندم در مطلبي كه ايشان در نشستي گفته بود كه بازي در اين سريال برايم سخت بوده اما اين عين كاراكتري بود كه كارگردان ميخواست و در حقيقت او مرا كنترل كرده و ازخود نبايد هيچ انعطافي نشان ميدادم.
سلطان محمدي افزود: بازيگر كاراكتر داماد (با بازي ميرطاهر مظلومي) خارج از بازي همه كه خشك و غيرقابل انعطاف بودند، توانسته بود بازي قابل قبولي ارائه دهد.
وي ادامه داد: سريال «عبور از پاييز» در ماه رمضان، سريالي سرگرم كننده و البته متفاوت از سريالهاي پخش شده در ايام ماه رمضان گذشته بود ضمن آن كه به عنوان مجموعهاي كه مسائل اخلاقي را با ذكر ارزشها و نمونهاي از عاقبت آدمهاي بد كه به اصول انساني توجهي ندارند، تذكر ميدهد، سريال قابل دفاع و خوبي بود.
نقد سريال «عبور از پاييز» در «نگاه دو»
خبرگزاري فارس: مجموعه تلويزيوني «عبور از پاييز» به كارگرداني «مسعود شامحمدي» در برنامه تلويزيوني «نگاه دو» مورد نقد و بررسي قرار مي گيرد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش خبرگزاري فارس، مجموعه تلويزيوني «عبور از پاييز» كه به مناسبت ماه مبارك رمضان از شبكه دو سيما پخش شد در برنامه «نگاه دو» مورد نقد و بررسي قرار مي گيرد.
بنابراين گزارش، مسعود عسگري، تهيه كننده «نگاه دو» با بيان اين مطلب گفت:اين برنامه در 2 قسمت 60 دقيقه اي توليد شده و با حضور كارشناسان و كارگردان سريال «عبور از پاييز» به نقد و بررسي اين سريال ميپردازد.
نيما حسنينسب (مجري كارشناس)، محمدتقي فهيم (كارشناس) و مسعود شامحمدي (كارگردان سريال عبور از پاييز) در برنامه «نگاه دو» حضور خواهند داشت.
علاقهمندان به تماشاي «نگاه دو» ميتوانند اين برنامه را روزهاي شنبه و يكشنبه (11 و 12 مهر) ساعت 22:45 از شبكه دو سيما ببينند.
vBulletin , Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.