PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : کنترل بیولوژیکی علفهای هرز در محصولات زراعی:



پاتوقی
09-08-2009, 20:22
کنترل بیولوژیکی علفهای هرز در محصولات زراعی:
کنترل بیولوژیکی علفهای هرز در واقع استفاده آگاهانه از دشمنان و عوامل بیماری زای طبیعی است
به نحوی که آلودگی علفهای هرز مورد نظر را به سطحی پایین تر از آستانه اقتصادی برساند.
کنترل بیولوژیکی علف های هرز را می توان مدیریتی از سیستم علف هرز-عامل بیماریزا یا سیستم علف هرز-حشره در نظر گرفت.عوامل کنترل بیولوژیکی علف های هرز به گونه علف هرز موردنظر،تنش وارد می کند و به طور کلی کشنده ی علف های هرز نیست.این روش کنترل به تنهایی یک شیوه درمانی نیست بلکه در یک راهکار مدیریتی آفات که به خوبی طراحی شده باشد،می تواند به عنوان یک بخش تلفیقی مد نظر قرار گیرد.
مواردی که کنترل بیولوژیکی به دلیل قدرت انتخاب بالا و حفظ سلامت محیط زیست مناسب است:
1.جمعیت ها ی علف هرزی که به علف کش موردنظر مقاوم شده اند.
2.گونه های علف هرزی که به طور طبیعی نسبت به علف کش ها مقاوم ویا متحمل هستند.
3.در شرایطی که برای کنترل یک گونه علف هرز دز بالایی از علف کش لازم است در حالی که سایرگونه های علف های هرز با دز پایین به راحتی کنترل می شوند.
4.علف های هرزی که توان رقابت آنها بالاست و علف های هرزی که کنترل آنها در مکانهایی همچون مناطق شهری یا مزارع ارگانیک که کاربرد علف کش در آنها پذیرفته نیست،مشکل می باشد.
5.در شرایطی که استفاده از علف کش ها مقرون به صرفه نیست(کشاورزی گسترده) یا اینکه ممنوع است(بدلیل خطر آلودگی آبهای زیرزمینی).
کنترل بیولوژیکی به چهار روش زیر می تواند اجرا شود:
1.شیوه کلاسیک یا تلقیحی،جهت کنترل علف هایی که در منطقه بصورت پوشش طبیعی در آمده اند،بکار می رود.در این شیوه عوامل بیولوژیکی بیگانه را از منطقه ای که علف های هرز بومی آنجا هستند جمع آوری ودر محیط آلوده جدید،رهاسازی می نمایند.مزیت این شیوه هزینه پایین آن است،چرا که عامل کنترلی فقط یک بار در منطقه رهاسازی میشود وپس از آن عامل کنترلی به خودی خود پراکنش خود را در اکوسیستم حفظ می نماید.عیب عمده این روش این است که عامل بیماریزا بعد از ورود به اکوسیستم مورد نظر قابل کنترل نیست.
2.شیوه حفاظتی که از تدابیر محیطی بهره می برد به گونه ای که عمدتا از آن در جهت تقویت تاثیر موجودات زنده موجود در منطقه برای کنترل علف های هرز استفاده می شود.تصور بر این است که استفاده از عامل کنترلی که بومی منطقه باشد،قابلیت بیشتری در آماده سازی ویا آسیب به علف های هرز موردنظر دارد.
3.شیوه استفاده انبوه یا سیل آسا،مستلزم ورود عوامل کنترل در مقادیر زیاد می باشد.به عنوان مثال می توان به علف کشهای قارچی که در مقادیر زیاد و بصورت دوره ای بکار می روند اشاره کرد.عوامل بیماری زا بصورت انبوه تولید شده و همانند علف کش ها بکار می روند.راهبرد علف کش های قارچی برای عوامل بیماری زای بومی و غیر بومی مناسب است،ولی در حال حاضر تنها گروه اول موفقیت آمیز بوده اند.اثر این عوامل بر روی علف های هرز مستقیم است ،در حالی که اثرات دو روش قبلی به صورت غیر مستقیم بوده ودر نسل های بعدی بروز میکند.
4.کنترل در سطح وسیع،دستکاری مصنوعی جمعیت دشمنان طبیعی را در بر می گیرد.با این روش کل زیستگاه که مطمئنا شامل علف هرز موردنظر نیز خواهد بود،اصلاح می شود.بهترین مثال در این مورد استفاده انتخابی از حیوانات چرا کننده است.
چند مثال از کننترل بیولوژیکی:
-گیاه Opuntia spp در استرالیا که در ابتدا به عنوان یک گیاه زینتی کاشته می شد که در سال 1980 بیش از 2/2 میلیون هکتار را با سرعتی معادل 2/0 میلیون هکتار در سال آلوده کرده بود.نوعی بید با نام علمی Cactoblastistis cactorum وارد شده از آرژانتین،روی بوته های تازه روییده کارساز بود چرا که لارو این حشره پس از ایجاد حفره در گیاه موجب ورود باکتریهای مولد پوسیدگی نرم می شد.
-جهت کنترل گل راعی(Hypericum perforatum) از نوعی سوسک برگخوار (Chrysolina quadrigemina) استفاده می شود.
-جهت کنترل سنبل آبی(Eichhornia crassipes) از نوعی بید با نام علمی Sameodes albiguttalis ودو گونه سوسک بانامهای علمی Neochetina bruchi و N.eichhorniaاستفاده می شود.
-علف هرز قندرون (Chondrilla juncea ) توسط قارچ عامل بیماری زنگ قندرون (Puccinia chondrillina) قابل کنترل است.
-زنگ (Phragmidium violaceum) بر روی تمشکهای Robus constictus,R.ulmifolius,R.constrictus موثر است.