سریال در چشم باد

[ارمغان جنون]

از جمعه این هفته سریال تلویزیونی در چشم باد که چند سالی ساختش طول کشیده و پروژه بزرگ و طولانیی هم بوده جایگزین سریال یوسف پیامبر خواهد شد و هر هفته جمعه ساعت 22 از شبکه اول سیما پخش خواهد شد.در این تاپیک به اخبار و مباحث مربوط به این سریال می پردازیم.

[ارمغان جنون]

پس از 5 سال، «در چشم باد» از جمعه روي‌آنتن مي‌رود


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

خبرگزاري فارس: مجموعه تلويزيوني «در چشم باد» به كارگرداني «مسعود جعفري جوزاني» از اين هفته روزهاي جمعه روي آنتن شبكه يك سيما مي‌رود.


به گزارش خبرنگار راديو و تلويزيون فارس، با پايان يافتن مجموعه تلويزيوني «يوسف پيامبر»، پخش سريال «در چشم باد» از جمعه 5 تير ماه ساعت 22 روي آنتن شبكه يك سيما خواهد رفت.
فيلمبرداري مجموعه تلويزيوني «در چشم باد» از مهرماه سال 1382 در لوكيشني واقع در شمال كشور آغاز شد، به مدت 5 سال به طول انجاميد و در نهايت در اواخر سال 1387 به پايان رسيد.
بنابراين گزارش، مجموعه تلويزيوني «در چشم باد» به تهيه كنندگي «مسعود جعفري‌‌جوزاني» و «عباس اكبري» در50 قسمت 50 دقيقه‌اي براي پخش از شبكه اول سيما تهيه و توليد مي‌شود.
فيلمنامه اين سريال كه در زمره سريال‌هاي «الف» سيما به شمار مي‌رود، توسط «مسعود جعفري جوزاني» در مدت دوسال نوشته شده است.
سريال تاريخي «در چشم باد»،‌ وقايع سياسي و اجتماعي سه دوره از تاريخ در سال‌هاي 1300، 1320و 1360 را بررسي مي‌كند كه دوره اول پايان دوره قاجار و دوره پهلوي و دوره دوم جنگ جهاني دوم و دوره سوم يك دوره زماني خاص در بعد از انقلاب را كه دوره فتح خرمشهر است، در بر مي‌گيرد.
در اين پروژه كه «حسين عليزاده» موسيقي آن را ساخته، بازيگراني چون پارسا پيروزفر، اكبر عبدي، كامبيز ديرباز، سعيد نيك‌پور، سحر جعفري جوزاني، لاله اسكندري، جهانگير الماسي، محمود پاك نيت، محمد رضا هدايتي، هومن سيدي و ... ايفاي نقش كرده‌اند و «حسين عليزاده» موسيقي متن آن را ساخته است.
ساخت اين سريال يكي از سخت‌ترين پرو‍‍ژه‌هاي سريال‌سازي در تلويزيون است كه براي ساخت آن تا به حال از 480 لوكيشن استفاده شده و به بيش از 10 شهرستان و استان ديگر سفر شده است.
«در چشم باد» قصه زندگي خانواده‌اي است كه رويدادها و لحظات تلخ و شيرين زندگي‌شان از دوره قيام ميرزا كوچك‌خان‌جنگلي تا فتح خرمشهر در آن به تصوير كشيده مي‌شود، قصه از زماني آغاز مي‌شود كه ميرزا كوچك خان جنگلي، در گيلان اعلام جمهوري مي‌كند و با اين اقدام دوران پر حادثه تاريخ معاصر ايران آغاز مي‌شود.
پدر خانواده معروف به «ايراني» از ياران ميرزا كوچك خان جنگلي است. پس از كشته شدن ميرزا، ايراني همراه خانواده‌اش به تهران كوچ مي‌كند و با داير كردن يك چاپخانه فعاليت‌هاي سياسي‌اش را پي مي‌گيرد.
در اين سريال 150 بازيگر در نقش‌هاي اصلي ايفاي نقش كرده‌اند. «سعيد نيك‌پور» نقش «ايراني» پدر خانواده را بازي مي‌كند. او از ابتداي سريال در قصه حضور دارد و در فاز دوم از قصه خارج مي‌شود. ايراني 2 پسر دارد كه نام يكي از آنها «بيژن» است و نقش او را «پارسا پيروزفر» بازي مي‌كند. «بيژن» خلبان است و در جنگ جهاني دوم با متفقين مي‌جنگد. او پس از جنگ دستگير و به خارج از كشور تبعيد مي‌شود.
بيژن زمان جنگ تحميلي به ايران مي‌آيد و براي پيدا كردن پسرش مجبور مي‌شود به جبهه برود. نقش پسر ديگر ايراني به نام «نادر» را «كامبيز ديرباز» بازي مي‌كند. «نادر» تاجر است و تمايل زيادي به دخالت در ماجراهاي سياسي ندارد. نقش همكار و دوست او را «رضا شفيعي‌جم» بازي مي‌كند.
مجموعه تلويزيوني «در چشم باد» به تهيه‌كنندگي «رضا انصاريان» آغاز شد و بعد از چند ماه «حبيب‌الله كاسه‌ساز» جايگزين وي شد.پس از 2 سال تهيه‌كنندگي به «مسعود جعفري‌جوزاني» و «عباس اكبري» واگذار شد.
كل اين اثر حدود 2500 دقيقه زمان دارد كه حدود نيمي از آن در زمان تهيه‌كنندگي انصاريان و كاسه‌ساز فيلمبرداري شده و50‌ درصد بقيه زمان تهيه‌كنندگي جوزاني و اكبري به تصوير كشيده شده است.
به گزارش فارس، فيلمبرداري سريال را «عليرضا زرين‌دست» آغاز كرد اما او اواخر سال 82 از گروه رفت و «حسن پويا» به مدت يك ماه، جاي او را به عنوان مدير فيلمبرداري گرفت و بعد از آن فيلمبرداري به «امير كريمي» سپرده شد كه او كار را به پايان رساند.
بازسازي خيابان‌هاي طالقاني، لاله‌زار و پامنار براي گرفتن سكانس‌هاي مربوط به سال‌هاي 60 و 61 در محل خود خيابان‌ها بازسازي شد و بازسازي مسجد خرمشهر حدود 8 ماه طول كشيد كه اين بازسازي هم در خود مسجد اصلي انجام شد. شهرك غزالي لوكيشن اصلي فاز دوم سريال بوده است.

[ارمغان جنون]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ارمغان جنون]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ارمغان جنون]

خوب این سریال قرار بود دیشب قسمت اولش پخش بشه ولی به دلایلی که مشخص نیست دیشب از شبکه یک اعلام شد که قسمت اول این سریال جمعه هفته آینده ساعت 22 از شبکه یک پخش خواهد شد.

[sepid12ir]

تنها سریالی هست که از شبکه های خودمون پخش میشه و قصد دارم دنبالش کنم...
به نظر فیلم خوبی میرسه، تو این دو قسمت تصاویر روستا را خوب نشون دادن و یجورایی تونستند حال و هوای دوره ی قدیم را طبیعی جلوه بدن و کلا فیلی است که میشه باهاش ارتباط برقرار کرد بخاطر نچرال بودنش...
امیدوارم خوب هم پیش بره، اگرچه یک مقداری زیاد به جزئیات پرداخته شده که شاید دلیلی داشته باشه! منتظرم ببینم...

[MichaelMoore]

واقعا سریال زیبایی است با هنرنمایی مسعود جعفری جوزانی کارگردان کار
واقعا نقش ها واقعی است و یکسری سکانسهایی اتفاق می افته که برای نخستین بار در سیمای ایران اتفاق افتاده
من از ابتدای فیلمبرداریش خیلی پیگیرش بودم
سریال واقعا زیباییست که نمیشه با سریال دیگه ای مقایسه اش کرد در ضمن البته یه سری سوتیهای تاریخی هم داره ها ولی خیلی خوب کار شده
و حتما پس از اتمامش برای آرشیوم تهیه اش خواهم کرد
به همه سریال بینها پیشنهاد میشه....

[mahdistar]

به نظر منم فیلم قشنگی باید باشه.حال و هوای خوبی تو این 3قسمتش بود.مطمینم از این فیلم استقبال میشه.
خیلی وقتم بود پارسا پیروز فر رو هم ندیده بودیم،بالاخره اومد!!!

[moraddad]

سریال خوبی به نظر میرسه ولی بعضی جاها خیلی کشش میده!
دیشب مثلا اونجایی که بارون اومد میخواستن اون کاه ها رو ببرن تو انبار اعصابم خورد شد:19:
5 دقیقه داشت دویدن بازیگرا رو نشون میداد!

[H a m e e d]

این که جدیدا سریالهای تاریخی رو دوبله نمیکنن و صدابرداری سر صحنه انجام میشه خیلی خوب شده.
بعد از سریال یوسف حالا در چشم باد هم از این امتیاز برخورداره.
توی این دو قسمت که صرفا شاهد دوران کودکی کاراکتر اصلی فیلم و محیط زندگیش هستیم که میتونه برای توجیه وضع آینده این شخصیت تاثیرگذار باشه.
اما یکی از نکات عجیبی که به ذهنم رسید اینه که بعضی از شخصیتهای روستا مثل "زن تاجیک" و "رعنا" با لهجه محلی خاص خودشون و بعضی دیگه از روستاییها بی لهجه صحبت میکنن.
به نظرم خوب بود حتی اگه قراره یه سری بدون لهجه صحبت کنن، نوع ادبیاتی که به کار میبرن حداقل یه کمی متفاوت از حرف زدن امروزی ما می بود مثل نوع کلمات و اصطلاحاتی که به کار میبرن.
اگه دقت کرده باشین حسن فتحی توی چند تا کاری که از تاریخ معاصر به خصوص زمان رضاخان ساخته (مثل شب دهم و مدار صفر درجه) این اصولو رعایت کرده، تازه زمانی که اینجا تصویر شده مربوط به حوالی 1300 شمسی میشه.
نکته دیگه هم استفاده از دوربین 35 میلی متری برای فیلمبرداری اثره که باعث شد زمان زیادی صرف فیلم گرفتن بشه، در حالی که با دوربین ویدئویی میتونستن با سرعت بیشتری فیلمبرداری کارو رو به پایان ببرن.
کیفیت فیلمبرداری هم چندان خوب به نظر نمیرسه. البته من زیاد وارد نیستم، ولی فکر کنم شما هم با من موافق باشید که یه خورده رنگهای محیط، کدرن و سرزنده به نظر نمیان، اونم محلی که یکی از زیباترین مکانهای فیلمبرداری برای هر فیلمی میتونه باشه: طبیعت سرسبز شمال.
اما یکی از نقاط قوت بارز سریال توی همین دو قسمت، توجه دقیق به آداب و رسوم خاص محلیه که به تصویر کشیده شده و نمایش درست جزئیات اون.
در کل من فکر می کنم این سریال، اثر خوبیه و قسمت به قسمت جذابتر و پیچیده تر خواهد شد و داستان پیچیده اون هم که طی چند دوره روایت میشه، با حضور بازیگران سرشناس و خوب و لوکیشنهای متنوع این قدرتو دارن که مخاطبان رو با خودشون همراه کنن.

[altair]

سریال بسیار خوبی به نظر میاد ولی یه چیزی اشتباه داشت واونم میرزا کوچک خانش هست و اون صحنه ای که نشون میده میرزا وارد روستا میشه همه پرچم به دست هستن و مهمان نوازی چنین چیزی اصلا وجود نداشته من که خودم تو گیلان هستم از هر کیپرسیدم چنین چیزی بوده میگن نه و این یکم ساختگی بود و یه چیز دیگه ای کاش یه بازیگری رو میاوردن که حداقل یه شباهت هایی به میرزا داشته باشه حتی رنگ چشم هاشم با میرزا فرق میکنه .

[mahsa1469]

الآن چند قسمت از این فیلم یا بهتره بگم سریال ÷خش شده؟؟
سریال جالبیه؟ارزش دیدن داره

[mahsa1469]

نه با نوشته های شما تصمیم گرفتم دنبالش کنم
می شه بگید تا حالا چی شده؟؟

[ghermezeteh]

الآن چند قسمت از این فیلم یا بهتره بگم سریال ÷خش شده؟؟
سریال جالبیه؟ارزش دیدن داره

تا حالا دو قسمتش پخش شده.

[moraddad]

به نظر من با اینکه خیلی روش مانور داده بودن و تعریف کرده بودن ولی واقعا ریتم کندی داره!
کاش زودتر بره تو دوران جوونیش...

[mahdistar]

می شه بگید تا حالا چی شده؟؟
تا حالا یکی با یکی ازدواج کرده الانم که درگیر جنگ با روسا داخل جنگل هستن...

[Axim]

نقطه قوتش فیلم برداریش هست. اما صحنه جنگ این هفته خیلی مصنوعی و بچه گانه ساخته شده بود... منظورم نوع درگیریشون و بازیشون بود

[h_starboy]

صحنه جنگ این هفته خیلی مصنوعی و بچه گانه ساخته شده بود
کاملا تایید میشه.
ضمنا خیلی هم کند ساختن . بعضی از سکانس ها رو خیلی بیخودی کش میدن .

[NiLGo0n]

آره کند پیش میره
ولی به نظرم ارزش دیدن داره
موضوعش جالبه
بازیگراشم به نظرم خوبن...

[vandu]

از اون سریال هایی هست که واقعا براش زحمت کشیده شده...
مثل روزگار قریب...
تیم کاری هم کاملا حرفه ایه...
تا حالا نتونستم ازش سوتی بگیرم...

[H a m e e d]

امشب واقعا غمگین بود!
اگه یه خورده دیگه ادامش میدادن :37:
فضاهای جنگ و درگیری خوب و ماهرانه به تصویر کشیده شده بود.
صحنه اعدام شوهر رعنا از اون صحنه هایی بود که تو سریالای ایرانی معمولا نمیتونن تاثیرگذار از آب درش بیارن؛ ولی این سریال تونست.
کلا بیننده رو خوب وارد فضای تشویش و اندوه و ناامنی اون زمان برده تا به اینجای کار.

[H a m e e d]

میگم این بیژنه رو که امشب در حال خوشنویسی نشون دادن چپ دست بود؛ یادتون باشه ببینید این نکته در بزرگسالیش هم رعایت شده یا نه، وگرنه میتونه یه "سوتی" از نوع خیلی ظریفش تلقی بشه.:46:

[mohsen121]

آخرش خيلي غم انگيز بود و واقعا تاثير گذار ساخته شده بود .

[khashi87]

به نظر من این سریال از یوسف پیامبر با اون 11 میلیارد خرجی که بالا آورد قشنگ تره
تازه خیلی از شخصیت ها وارد فیلم نشده و این سکانس ها یه فلش بک به گذشته است.
آره غیر قابل پیش بینی بو کشته شدن عباس و آقا جون.

[H a m e e d]

داستان با فلاش بک شروع نمیشه؛ بلکه به صورت خطی روایت میشه و سه مقطع از تاریخ معاصر ایران (حوالی سالهای 1300، 1320 و 1360) در قالب سرگذشت یک خانواده روایت میشه.
به نقل از جام جم:

سريال تاريخي «در چشم باد»،‌ وقايع سياسي و اجتماعي سه دوره از تاريخ در سال‌هاي 1300، 1320و 1360 را بررسي مي‌كند كه دوره اول پايان دوره قاجار و دوره پهلوي و دوره دوم جنگ جهاني دوم و دوره سوم يك دوره زماني خاص در بعد از انقلاب را كه دوره فتح خرمشهر است، در بر مي‌گيرد.
«در چشم باد» قصه زندگي خانواده‌اي است كه رويدادها و لحظات تلخ و شيرين زندگي‌شان از دوره قيام ميرزا كوچك‌خان‌جنگلي تا فتح خرمشهر در آن به تصوير كشيده مي‌شود، قصه از زماني آغاز مي‌شود كه ميرزا كوچك خان جنگلي، در گيلان اعلام جمهوري مي‌كند و با اين اقدام دوران پر حادثه تاريخ معاصر ايران آغاز مي‌شود.
پدر خانواده معروف به «ايراني» از ياران ميرزا كوچك خان جنگلي است. پس از كشته شدن ميرزا، ايراني همراه خانواده‌اش به تهران كوچ مي‌كند و با داير كردن يك چاپخانه فعاليت‌هاي سياسي‌اش را پي مي‌گيرد.
در اين سريال 150 بازيگر در نقش‌هاي اصلي ايفاي نقش كرده‌اند. «سعيد نيك‌پور» نقش «ايراني» پدر خانواده را بازي مي‌كند. او از ابتداي سريال در قصه حضور دارد و در فاز دوم از قصه خارج مي‌شود. ايراني 2 پسر دارد كه نام يكي از آنها «بيژن» است و نقش او را «پارسا پيروزفر» بازي مي‌كند. «بيژن» خلبان است و در جنگ جهاني دوم با متفقين مي‌جنگد. او پس از جنگ دستگير و به خارج از كشور تبعيد مي‌شود.
بيژن زمان جنگ تحميلي به ايران مي‌آيد و براي پيدا كردن پسرش مجبور مي‌شود به جبهه برود. نقش پسر ديگر ايراني به نام «نادر» را «كامبيز ديرباز» بازي مي‌كند. «نادر» تاجر است و تمايل زيادي به دخالت در ماجراهاي سياسي ندارد. نقش همكار و دوست او را «رضا شفيعي‌جم» بازي مي‌كند.
توی یکی از پستهای صفحه اول توضیحات بیشتر و کاملتری نوشته شده بود.

[Felakating]

من که فقط منتظر هنر نما ا یه لاله اسکندری هستم چون بعد از مدتی که فیلم بازی نکرده بود خیلی دلم میخواد که هرچی زودتر بازیش را ببینم

[sepid12ir]

صحنه اعدام شوهر رعنا از اون صحنه هایی بود که تو سریالای ایرانی معمولا نمیتونن تاثیرگذار از آب درش بیارن؛ ولی این سریال تونست.
خیلی بد بود...من که روحیم اجازه نداد کامل ببینم...کانال را عوض کردم...
ولی این دو قسمت جنگ یکم خسته کننده شد...
فک میکنم دوران جوابی برسه جالبتر بشه!! ...

[D.A.V.O.O.D]

سلام علیکم :20:
عجب فیلم تاثیر گذاری ساخته اند :41:
شب گذشته هنگام تماشای فیلم اشک از چشمانمان جاری شد :37:

[H A M A S]

تنها فیلم ایرانی که دنیال میکنم همینه
واقعا سریال قشنگیه
از اقلیت ها هم به خوبی استفاده شده
مخصوصا اون تاجیکستانی با خالو کریم کرد

[Felakating]

سلام علیکم :20:
عجب فیلم تاثیر گذاری ساخته اند :41:
شب گذشته هنگام تماشای فیلم اشک از چشمانمان جاری شد :37:

اینو خوب اومدی خداوکیلی منم احساساتی شدم
حالا داستان لیلی و اون پسر کوچیکه که هرچه جلوتر میره جالب تر میشه

[H a m e e d]

دیگه قسمت بعدی فکر کنم بپره به دوران جوانی.

[Felakating]

دیگه قسمت بعدی فکر کنم بپره به دوران جوانی.

خدا از دهنت بشنوه .من که فقط منتظر دوران جوانی این فیلم هستم چون که فکر میکنم خیلی جذاب میشه با هنر نمایی لاله اسکندری

[khashi87]

ما که دیشب نشد ببینیم اگه adsl یاری کنه امروز میبنیم

[ragbar12]

به نظرم فيلم خوش ساختيه
تا اينجاش كه خوب بوده اميد وارم تو بقيه قسمتاش بتونه همينجوري ادامه بده
يه جورايي تو مايه هاي فيلم كوچك جنگليه! واز لنز مناسبي هم براي فيلم برداري استقاده شده ويه كهنگي قابل قبولي رو كه متناسب با جريان فيلمه رو نشون ميده.

[foboki]

با تاسف این خبر امروز توی روزنامه چاپ شده بود

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منبع: جام جم

[khashi87]

بابا حالمون رو گرفتی خبر بدی بو د
انصافا بچه کوچیک های این سریال خیلی خوب بازی میکنند.
مخصوصا حسن آقا حسینی قشنگه.

[mahdistar]

پس چرا تلویزیون چیزی نگفت؟واقعا ناراحت شدم

[mahdistar]

میگم واقعا فیلم جالبیه.من که تازه قدر آرامش الان مملکتمونو حتی با این همه مشکلات میدونم.واقعا نسلای قدیم چی کشیدن که ما الان راحت نشستیم داریم پست میدیم.به نظر من مهم ترین هدف فیلم نشون دادن سختی های اون موقع بود.

[H a m e e d]

پس چرا تلویزیون چیزی نگفت؟واقعا ناراحت شدم
این اتفاق مربوط به الآن نمیشه؛ اون خبرنگار میخواست با این بچه مصاحبه کنه، واسه همین سراغشو از اینور اونور میگیره تازه میفهمه که چند سال پیش تو اون حادثه در گذشته.:41:

[Felakating]

[quote=foboki;4128466]با تاسف این خبر امروز توی روزنامه چاپ شده بود

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منبع: جام جم[/quote
واقعا نمیدونم چی بگم:37::37::37::37::37::37::37::37::37::37::37: :37::37::37::37::37::37::37::37::37::37::37::37::3 7::37:
آدمهای بی مصرف 100 سال عمر میکنن اونوقت این بچه ..............................:41::41::41::41::41: :41::41::41:

[H a m e e d]

البته 3 روز قبل از شما دوست دیگه ای این مطلبو گذاشته بودن.

زنده یاد بیتا توکلی در 11 قسمت از مجموعه تلویزیونی در چشم باد بازی دارد.
اوووه، پس کو تا بره دوران جوانی!
دیگه خیلی این دوران بچگیشونو دارن کش میدن، مخصوصا بعد از رفتنشون به تهران هیچ نکته قابل توجهی نداره:13:

[mahdistar]

بچه ها الانا دیگه شروع میشه بریم ببینیم:دی ولی چه کیفی کردم اون پدر سوخته کشته شد.

[H a m e e d]

مگه تو ماه رمضون پخشش متوقف نشده؟

[mahdistar]

نه عزیز نشده،برو ببین،واقعا دیگه رفتم.

[khashi87]

نه پخشش رو متوقف نکردن چون این سریال طولانی هستش
اما فقط حسن آقا حسینی قشنگه

[Hamid1000]

یه مشکلاتی برام پیش اومد که نتونستم 2قسمت پیش (دو جمعه گذشته) رو ببینم.
یکی از دوستان لطف می کنه مختصر بگه که چی گذشت و چطور شد؟

[foboki]

سلام
موقعی که به تهران رسیدند جلوی دروازه قزوین ریش قرمز خالو حسام رو لو داد و گرفتنش. پنج (پنجه) علی هم تلافی کرد و ریش قرمز رو کشت. ایرانی هم به همراه خانواده اش به خانه ی دوستش که در یک چاپخانه کار می کرد، رفت. (در این میان شخصیت های تازه ای هم وارد فیلم شدند. مثل پسر بچه ای به نام حسن آقا حسینی قشنگه که در همسایگی انهاست. و البته رضا شفیعی جم که صاحب چاپخانه است.) به وسیله یک شخصیت باستانی کار و پیروزی اش در برابر یک جوان هندی پنج علی دست نوشته ای گرفت تا بتواند خانواده حسام را به دیدنش ببرد. حسام حسابی شکنجه شده بود و همسرش مه لقا او را در آن وضع دید و دیگه خودت اینجا یه آهنگ سوزناک رو زمزمه کن تا حس فیلم دستت بیاد. بعد هم قرار شد ایرانی در چاپخانه کار کند البته نه داخل چاپخانه بلکه بیرون مشغول عریضه نویسی برای مردم بود شفیعی جم هم وقتی دست خط خوش ایرانی را دید از او خواست که حسابدارش شود. خانم ها هم بیکار نماندند و در خانه مشغول سوزن دوزی اند عبا و قبا و این طور چیزها. بازیگوشی بچه ها هم همچنان ادامه دارد.

[mahdistar]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
«در چشم باد» ماندگار خواهد شد
«نیوشا ضیغمی» بازیگر جوان و با استعداد سینما، متولد ۱۳۵۹ و دانش آموخته رشته روان شناسی کودک است. اولین حضورش مقابل دوربین سال ۱۳۸۳ و بازی در مجموعه تلویزیونی «در چشم باد» بود. او نقش دختری شمالی و یک شخصیت محوری را بازی کرد و این نقش آفرینی، سکوی پرتاب وی در این عرصه بود. «ضیغمی» قبل از بازی در این مجموعه، هنرجوی کانون سینماگران جوان بود و از این طریق به دفتر جوزانی برای بازی در این مجموعه معرفی شد. بعد از بازی در این مجموعه تلویزیونی، محمدعلی سجادی وی را برای بازی در دو فیلم «تردست» و «شوریده» انتخاب کرد. ضیغمی ‌برای بازی در فیلم «شوریده»، به عنوان یکی از نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن از بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر معرفی شد.
اخراجی‌های ۱ و ۲، پارک وی، گناه من، مواجهه، توفیق اجباری، قرنطینه، تلافی و حس پنهان، از جمله فیلم‌هایی است که این بازیگر در کارنامه خود به ثبت رسانده است.


اکنون بعد از ۵ سال از اولین حضور وی در مجموعه تلویزیونی «در چشم باد»، این اثر تاریخی روانه آنتن شده است. هم چنین فیلم «شوریده» که جزو اولین کارهای اوست، قرار است به زودی در سینماهای کشور اکران شود. او برای نخستین بار در مقام سرمایه گذار، در تولید فیلم سینمایی «همه چیز درباره سارا» حضور دارد و هم اکنون به طور مشترک با پیمان عباسی -فیلم نامه نویس- مشغول نگارش فیلم نامه این اثر است. به بهانه حضورش در مجموعه تلویزیونی «درچشم باد»، با وی گفت وگویی انجام دادیم.


از چه طریق برای بازی در این مجموعه انتخاب شدید؟
از طریق کانون سینماگران جوان، به دفتر آقای جوزانی معرفی شدم و بعد از انتخاب شدن برای این نقش قرار شد در آن بازی کنم.


گذراندن دوره بازیگری تا چه حد، در انتخاب شما برای این نقش تاثیر داشت؟
هرگز نمی‌توان بدون گذراندن دوره بازیگری وارد این حرفه شد. بازیگری امری تخصصی است و بخشی از آن هم به مطالعات و نکته‌هایی که انسان از دیگران فرا می‌گیرد، بازمی‌گردد. بخش دیگر آن نیز غریزی و در وجود انسان نهفته است. به واقع اگر دوره‌های بازیگری را نمی‌گذراندم، شاید هیچ وقت بازیگر نمی‌شدم.


فیلم نامه مسعود جعفری جوزانی دارای چه ویژگی‌های برجسته ای است؟
اعتقاد دارم مجموعه تلویزیونی «در چشم باد»، یکی از آثار شاخص و ماندگار تلویزیونی است که استخوان بندی درست و محکمی ‌دارد. در سریال «در چشم باد» فیلم نامه نویسی خوب، کارگردانی و دکوپاژهای حرفه ای انجام شده است. به گونه ای که هر پلانش برایم درس کارگردانی به شمار می‌رفت.
«جوزانی» طی ۶ سال فیلم برداری مجموعه زحمت بسیاری کشید تا به مرحله پخش برسد. من تا روزی که بازیگر هستم و قرار است در سینما کار کنم، به حضور در این اثر تلویزیونی افتخار می‌کنم. اگر بخواهم مجموعه‌های ساخته شده را طبقه بندی کنم، «در چشم باد» چون مجموعه‌های هزاردستان و امام علی(ع) ماندگار خواهد شد.


نقش آفرینی در این اثر سکوی پرتاب شما در عرصه بازیگری بود. چه قدر بازی تان در این مجموعه باعث موفقیت کاری تان شد؟
به واقع مسعود جعفری جوزانی کارگردان این اثر الفبای بازیگری را به من آموخت. چون یک بخش بازیگری، گذراندن دوره‌های دانشگاهی و بخش دیگر آن تجربه است و برای یک بازیگر خیلی مهم است که با چه کارگردانی و با چه سطح دانشی، پا به عرصه بازیگری بگذارد. آقای جوزانی جزو کارگردانانی هستند که کار کردن با ایشان، آرزوی خیلی از بازیگران بزرگ است. شانس بزرگ زندگی من بازی در مجموعه تلویزیونی «در چشم باد» بود و اولین پله را به کمک این کارگردان پشت سر گذاشتم.


با توجه به این که در مجموعه «در چشم باد» تجربه کمی ‌در عرصه بازیگری داشتید، کارگردان چه قدر در رسیدن به نقش شما را هدایت کرد؟
آن زمان به هیچ عنوان تجربه بازی نداشتم، ولی آقای جوزانی با صبوری با من کار کرد تا بتوانم نقش را دربیاورم. بازی من در این مجموعه ۳ ماه و نیم طول کشید. آن موقع چیزی از خودم نداشتم که بگویم حرفه ای کار کردم؛ هرچه در سریال شاهدش هستید، راهنمایی‌های خوب کارگردان است. شاید به عنوان یک بازیگر حس نمی‌کردم کار اولم است چون آن قدر با آن فضا، روستا و شرایط آمیخته شدم که روزهای آخر برایم به یک زندگی تبدیل شد. به واقع این هنر یک کارگردان است که بتواند از یک نابازیگر، بازیگر بسازد و به خوبی آن بازیگر را برای رسیدن به نقش هدایت کند.


برای رسیدن به نقش دختری شمالی، آن هم در آن مقطع تاریخی چه قدر تمرین و تحقیق کردید؟
در این کار همه به من لطف داشتند. یکی از دوستان تئاتری در گیلان با من لهجه گیلانی را کار کرد. چون این دختر نمادی از آن منطقه از کشور بود و خانواده ایرانی، خانواده ای مهاجر آن منطقه بودند. این دختر از مردم روشن فکر و مبارز منطقه گیلان تقلید می‌کرد.


اگر اکنون این نقش به شما پیشنهاد شده بود، فکر نمی‌کنید بهتر بازی می‌کردید؟
به طور قطع بهتر بازی می‌کردم. زیرا بازیگری مجموعه ای از همه شرایط از قبیل تجربه و دانش به اضافه پختگی است. به واقع کسب دانش، بخشی از بازیگری است. یک بازیگر، باید جامعه شناس و روان شناس خوبی هم باشد و کتاب‌های زیادی را مطالعه کند. خوب بشنود و خوب ببیند. به طور قطع دانشی که امروز دارم با دانشی که ۵ سال پیش داشتم، قابل مقایسه نیست، کاش این نقش امروز به من پیشنهاد می‌شد چون اکنون به گونه ای دیگر به نقش نگاه می‌کنم.


درباره فعالیت تهیه کنندگی و نویسندگی و راه اندازی دفتر فیلم سازی که به تازگی به حوزه کاری تان اضافه شده است، برایمان توضیحاتی دهید؟
با موقعیتی روبه رو شدم که احساس کردم اکنون این شرایط برایم مهیاست که بخواهم کار تهیه کنندگی فیلم را انجام بدهم. پا به عرصه ای جدید گذاشتم، تا این کار را نیز تجربه کنم. در حال حاضر مشغول رایزنی با کارگردانان مختلف، برای ساخت یکی از فیلم نامه‌ها هستم و قرار است به زودی کار کلید بخورد. البته تهیه کنندگی از بازیگری سخت تر است. امیدوارم بتوانم از پس این کار برآیم.


مشغول بازی در چه کاری هستید؟
برای بازی در فیلم سینمایی «زمهریر» به کارگردانی علی رویین تن قرارداد بسته ام و ایفاگر نقش اصلی فیلم هستم. «زمهریر» فیلمی ‌پربازیگر است و علاوه بر من بازیگرانی نظیر افسانه بایگان، شیلا خداداد، محسن تنابنده، محمود پاک نیت، میرطاهر مظلومی، جمشید مشایخی، اکبر عبدی، علی صادقی و رضا رویگری در این فیلم به ایفای نقش می‌پردازند.


سخن پایانی با هموطنان و خراسانی‌ها.
خراسان نعمتی در ایران است. آرزوی خیلی از ایرانی‌هاست که در این خطه مقدس زندگی کنند. مشهد را خیلی دوست دارم. سلام من را از این جا به تمام مردم خوب خراسان برسانید.
منبع: jamejamonline.ir

[ali.najaf]

سلام.
الآن قسمت چندمشیم ؟چقدر بد داره میشه رفته رفته

[khashi87]

دمشون گرم خیلی قشنگ جوزانی زمان فیلم رو برد جلو
بازیگرهای خوبی هم انتخاب کردن به بچه گیشون میخوره
مخصوصا پارسا پیروز فر و کامبیز دیر باز
قسمت های قشنگ سریال داره شروع میشه
مخصوصا با حضور سحر جعفری جوزانی و لاله اسکندری

[Hamid1000]

توی فیلم کاراکتری به اسم رجبعلی داریم؟

فکر کنم جام جم از امروز پخش این مجموعه رو شروع کرده. پارسا پیروزفر خیلی ناراحت داره سوار کشتی می شه و دیرباز و هدایتی هم براش دست تکون می دن! صورتش زخمی و کتک خورده هستش و داره از مرگ لیلی که 3روز پیش اتفاق افتاده صحبت می کنه. دیالوگای قسمت اول رو تقریبا یادم رفته بود!
امیدوارم بلایی که سر مدار صفر در جه آوردن سر این نیارن. اونم تا یه جاهاییش داشت خوب پیش می رفت تا اینکه سیاسی شد و پای یهود رو به فیلمنامه باز کردن و گند زدن به فیلم

[attractive_girl]

منم امروز اولین باری بود که این فیلم رو میدیدم . جالب بود.خیلی سبک قدیمی رو خوب نشون داده بودن!
فقط به نظرم بازیگرای متقابل همدیگه رو خوب انتخاب نکرده بودن!

[H a m e e d]

یه نکته ای، به نظرتون فیلم هایی که اون دوران تو سینما اکران می شدن، کیفیت صدا و تصویرشون اونقدر خراب بوده یا بعد از گذشت هفتاد سال، الآن اینجوری شدن؟
فکر کنم امشب فهمیدیم تخمه و لیموناد از کی وارد ایران شدن:31:
صدای رضا قلی خان هم که عینه هو بامشاد شده بود:31:
ولی اگه صحنه های هوانوردیشو بیشتر نشون بدن جالبتر میشه.
پارسا پیروزفر دوست داشتنی بازی میکنه؛ اکبر عبدی هم که مثل همیشه آدمو وادار به خندیدن میکنه.

[pcforlife]

اوایل که در چشم باد رو میدیدم، حس زیاد خوبی نداشتم ولی در چند قسمت اخیر با بزرگ شدن شخصیت ها و جایگزین کردن بازیگرهای خوب و اضافه شدن بازیگر های مکمل قابل به داستان، سریال فوق‏العاده جذاب و دلنشین شده و آدم از شنیدن دیالوگ های خوب از بازیگران عالی خسته نمیشه...

[شکوفـه]

فیلم قشنگیه
میشه گفت جز فیلمای خوبیه که الان داره پخش میشه :)

[Layken]

بله واقعا فیلم خوبیه ...هنرمندای توی فیلم به خوبی با زمان فیلم ارتباط ایجاد میکنند
فیلم داستان پردازیو به خوبی اجرا میکنه و فک نمی کنم که ادامه فیلم به بیراهه بکشه..

[HOJ-JAT]

من الان دوقسمت دارم میبینم چقدر توش بزنو برقص زیاده اخره فیلمه..

[nil2008]

کسی میدونه آهنگ" از خون جوانان وطن لاله دمیده"رو اونموقع کی خونده بوده؟چون من این آهنگ رو واسه اولین بار از استاد شجریان شنیده بودم...:8:

[Behsood]

اولین بار از استاد شجریان شنیده بودم...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اولین اش همینه!
من هم همینو شنیدم ...

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

این آواز خوندن هاش خیلی وقت گیره!
این دفعه هم که "پیروزی اراده" رو داشت کامل نشون میداد! (هیتلر)

[شکوفـه]

خب شاید شعرشو یکی دیگه گفته

[Behsood]

خب شاید شعرشو یکی دیگه گفته عارف قزوینی ...

[Alberta]

علت اینکه ما ممکنه یه خورده خسته بشیم اینه که عادت نداشتیم در یک سریال ایرانی این همه توجه به جزئیات رو مشاهده کنیم، چیزی که معمولا در بسیاری از آثار ادبی جهان می بینیم رعایت میشه. این باعث میشه سطح سلیقه ما نسبت به سریالای ایرانی رفته رفته بالاتر بره البته اگه باز هم از اینجور کارهای درجه یک ساخته بشه و تنها یک جرقه نبوده باشه.

[Hamid1000]

البته نکته مهم دیگه که اخیرا بینندگان این سریال رو بیشتر کرده ورود بازیگران نسبتا سرشناس به داستان هستش

[*IN*]

اونجا که هیتلر برای مردم دست تکون میداد یاد به به های مسعود شصت چی افتادم

[شاد Ali]

فیلمش خیلی قشنگه مخصوصا آهنگ آخرش .
من با مامانم و بابام هرشب میبینمش .

[H a m e e d]

فیلمش خیلی قشنگه مخصوصا آهنگ آخرش .
من با مامانم و بابام هرشب میبینمش .
فکر کنم پستتونو اشتباهی به جای یه تایپیک دیگه اینجا زدین.
چون نه آهنگ آخرش قشنگه:31: نه هر شب پخش میشه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[pcforlife]

چون نه آهنگ آخرش قشنگه:31:
آهنگ آخرش واقعا افتضاحه...:2: من وقتی برای اولین بار اهنگ آخرشو شنیدم حس کردم قسمت هایی از موسیقی متن فیلم تروی و افسانه زورو رو باهم قاطی کردن و یه خورده موسیقی ایرانی رو چاشنیش کردن...:27: موسیقیش در حد خود سریال به صورت خیلی خوب نیست...
راستی اکبر عبدی یه خورده تو جاهل منسبی داره زیاده روی میکنه... نه؟ مصنوعی شده...:13:

[ღtaniaღ]

به نظر من فیلم فوق العاده قشنگیه....

هم از لحاظ موضوع ..هم کارگردانی..هم فیلم برداری...و هم انتخاب بازیگراش....

[khashi87]

من که عاشق بازی سحر جعفری جوزانی بودم
حالا بیشتر هم عاشق ایران خانم شدم
مخصوصا وقتی که میگه بیژن
رضا شفیعی جم و اکبر عبدی هم که طبق معمول خوب بازی میکنن

[D.A.V.O.O.D]

فیلمه قشنگیه ولی فقط یه اشکال داره اونم اینه که هر تیکه ی فیلمو که میخوان نشون بدن کشدارش میکنن

[شاد Ali]

هنگ آخرش واقعا افتضاحه...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] من وقتی برای اولین بار اهنگ آخرشو شنیدم حس کردم قسمت هایی از موسیقی متن فیلم تروی و افسانه زورو رو باهم قاطی کردن و یه خورده موسیقی ایرانی رو چاشنیش کردن...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] موسیقیش در حد خود سریال به صورت خیلی خوب نیست...
بابا خیلی قشنگه دلت میاد میگی افتضاحه .
تازه منظورم این بود هرشبی که پخش میشه نه هرشب .
ببخشید اشتباه کردم دیگه

[شاد Ali]

بامشاد خیلی باحال بازی میکنه تو این فیلمه .
فقط اون پسره که خیلی متعصبه و بابائیه و نمازخونه یه کم بد بازی میکنه .

[Felakating]

جونمی جون لاله اسکندریو دیدید چقدر قشنگ باز ی میکنه فقط یه ذره صداشو بیش از حد نازک میکنه من که عاشقه بازیه لاله اسکندریم ولی خب وضع ضاهریش یه ذره یعنی اینکه لباسش یه ذره تنگه نه غلام؟ ولی خب خیلی خوشگله

[N.E.G.A.R]

به نظر من سریال خیلی خوب و اصل و نصب داریه ،من از دوران کودکی خیلی خوشم نیومد ولی در عوض این فصل(دوران حال)خیلی قشنگ .
راستی اینطور که معلومه بیژن با ایران (جوزانی) ازدواج نمیکنه و میشه گفت تنها چیزی که باعث ناراحتی هست همین موضوعه.
من از دوست دوران کودکی بیژن اصلاً خوشم نمیاد.:2:
از نقش رضا شفیعی جم خیلی خوشم میاد ؛ راستی اسمش توی سریال چی بود؟؟

[M3HRD@D]

این کارکردانشم کل فکو فامیلشو ریخته تو فیلم از تدارکات گرفته تا دستیار کارکردان

[H a m e e d]

دخترشم پدررو مجبور کرد نقش دختر تیمسارو بهش بده وگرنه میزد ساخت سریالو متوقف میکرد:31:
برای نقش یه همچین دختری هنرپیشه های بهتر از اون کم نبودن، اصلا سحر جوزانی با کارای طنز مدیری شناخته شد و اینجور نقشای جدی یه خرده براش گنده س:13:؛ بازی ایرانو تو این سریال مقایسه کنین با بازی مستانه (لیلا حاتمی) توی کیف انگلیسی.

[mstf666]

این تیکه های رقص اکبر عبدی رو برای دانلود ندارین؟؟؟؟

[Felakating]

به نظره من سحر جعفریه جوزانی قشنگ بازی میکنه و البته اگه این نقشو به لاله اسکندری میدادن قشنگتر بازی میکرد اما در کل من از این فیلم راضی هستم واقعا جدی میگم کارگردانش خیلی فیلمو قشنگ ساخته و خیلی خیلی همه چیزش به واقعیت نزدیکه

اونجایی که اون مرده گفتش بیا بریم با همدیگه برقصیم باورتون نمیشه که بگم شکه شدم گفتم بابا ایرانم داره راه میفته

اما بچه ها یکی بیاد به من بگه که توی دوران کودکی اون پسره که با لیلی میگشت تو این دوران بزرگسالی کدومشونه ؟

واصلا لیلی کدومشونه ؟ و توی دوران کودکی که اون پسره به داداشش میگفت کله گنده کدومشونه؟

چون من یه 4 /5 قسمتی رو ندیدم اصلا نمیدونم چی به چیه؟

خواهش میکنم یکی بیاد از اونجایی که داشتن میرفتن به سمته تهران با اسب بعد اسبشون (همون چیزی که چند نفر روش میشینن که الآن یادم نیست اسمش چیه؟) گیر کرد تو گلا رو تا 3 قسمته پیش خلاصه بگه چی شد ؟

[sinath]

روند ساخت دكورهاي سريال تاريخي جوزاني در گفت‌وگو با مجيد ميرفخرايي:
90درصد از طراحي لباس‌ و صحنه‌هاي «در چشم باد» با مستندات تاريخي است


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

طراحي صحنه و لباس سريال تاريخي «در چشم باد» را كه تصويرگر تاريخ معاصر، مبارزات مردمي، ضعف و قوت حاكمان در اين دوره، زمينه‌هاي پيروزي انقلاب اسلامي و دوران دفاع مقدس تا فتح خرمشهر است را مجيد ميرفخرايي برعهده دارد. اين هنرمند كه تاكنون با فيلم‌هايي چون‌ «فرش باد»، «روز واقعه»، «گاهي به آسمان نگاه كن» و مجموعه‌هاي تلويزيوني «امام علي(ع)»، «شيخ بهايي» و «يوسف پيامبر»(ع) همكاري داشته‌است در گفت‌وگويي با خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا شركت كرد و با بيان اين كه سريال «در چشم باد» متشكل از چهار مقطع تاريخي است، از حكومت‌هاي قاجار، پهلوي اول و دوم و زمان حال به عنوان مقاطعي كه داستان‌هاي اين سريال در آن‌ها مي‌گذرد، يادكرد.
ميرفخرايي خاطرنشان كرد: هر كدام از اين چهار مقطع تاريخي خصوصيات خود را به لحاظ معماري و فضاسازي دارا هستند. در مجموع «در چشم باد» سريالي با فضاسازي مختلف و تنوع لباسي بسيار، محسوب مي‌شود.
وي با اشاره به بخشي از سريال «در چشم باد» كه در دوران حكومت قاجار مي‌گذرد به خبرنگار ايسنا گفت: از آن جا كه بناهاي دوران قاجار كمتر باقي مانده بودند، مجبور شديم براي بازسازي آن دوره يكسري ساخت و ساز و رتوش انجام دهيم.
ميرفخرايي در پاسخ به پرسش ايسنا كه طراحي صحنه و لباس سريال «در چشم باد» تا چه اندازه براساس مستندات موجود شكل گرفته است، اظهار كرد: 90 درصد از طراحي لباس‌ها و محل‌هاي اين سريال براساس مستندات تاريخي صورت گرفته؛ چرا كه هم عكس‌هايي دراين زمينه وجود دارد و هم فضاهاي آن دوران را به صورت جسته، گريخته در تهران مي‌بينيم.
وي ادامه داد: سعي كرديم در فضاسازي‌ها امانتدار باشيم و خلاقيتي را كه در سينما وجود دارد، به كار بگيريم. چرا كه تمام اين‌ها در تاريخ ثبت مي‌شود و شايد بعدها بتوان به آن مراجعه كرد.
اين طراح صحنه و لباس از شهرك سينمايي غزالي و شهرك سينمايي دفاع مقدس به عنوان لوكيشن‌هايي كه دكورهاي سريال «در چشم باد» در آن جا ساخته شدند، نام برد.
وي به اين پرسش ايسنا كه آيا مشكلات كمبود بودجه كه سازمان صدا و سيما در مقاطعي از ساخت «در چشم باد» با آن مواجه بود بر ساخت اين سريال تاثير گذاشته است؟ پاسخ مثبت داد و افزود: طبيعتا كمبود بودجه در مقاطعي باعث شد كه ريتم كار كند شود.
ميرفخرايي هم‌چنين با اعلام اين كه پلان‌هاي فاز جنگ، در خرمشهر فيلمبرداري شده‌است، ادامه داد: براي فيلمبرداري در خرمشهر بيشتر از خيابان‌هاي اين شهر استفاده كرديم و ساخت دكور بيشتر به بازسازي بناها مربوط شد.
وي پل شناور رودخانه كارون را از جمله لوكيشن‌هاي اصلي سريال «در چشم باد» برشمرد كه با هدف عبور رزمندگان ايراني از روي رود كارون و فيلم‌برداري اين صحنه ساخته شده است.
ميرفخرايي در ادامه خاطرنشان كرد: بازسازي مسجدجامع خرمشهر به همان شكلي كه در زمان جنگ بوده، طي 2-3 ماه انجام شد. بنابراين روي گنبد كاشي‌كاري مسجد جداره سيماني كشيده‌ايم و آن بخشي كه توسط خمپاره خراب شده بود را بازسازي كرديم.
به گفته‌ي مدير هنري سريال «در چشم باد» در صحنه‌اي كه در لوكيشن مسجد خرمشهر فيلم‌برداري مي‌شود، ورود رزمندگان ايراني به مسجد تصوير خواهد شد.
مجيد ميرفخرايي به اين پرسش كه آيا مسجد خرمشهر براساس مستندات تاريخي ساخته شده‌است؟ پاسخ مثبت داد و افزود: بناي اين مسجد را براساس عكس‌هايي كه از زمان فتح خرمشهر موجود است، بازسازي كرديم.
اين هنرمند در پايان در پاسخ به پرسش ديگري درباره‌ي همكاري نهادها و ارگان‌ها براي ساخت صحنه‌هاي جنگي سريال «در چشم باد»، همكاري ارتش و سپاه را خوب توصيف كرد و افزود: من فيلم دفاع مقدسي زياد كار كرده‌ام؛ براين اساس همكاري نهادهاي نظامي با سريال «در چشم باد» بسيارخوب بوده‌است.

[sinath]

"در چشم باد" یادآور سنت‌های فراموش شده ایران است

بازیگر نقش حاج قاسم در مجموعه تلویزیونی "در چشم باد" با تاکید بر اینکه عاشقانه نقش خود را در این پروژه بازی کرده، ویژگی این مجموعه را یادآوری سنت‌های فراموش شده ایران دانست. فخرالدین صدیق شریف درباره بازی در مجموعه تلویزیونی "در چشم باد" به خبرنگار مهر گفت: بعد از مطالعه فیلمنامه "در چشم باد" در ملاقاتی که با آقای جوزانی داشتم، او درباره شخصیت حاج قاسم به من گفت که می‌خواهم نقش یک بچه تهرانی قدیمی را به خوبی بازی کنی. با توجه به اینکه من در تهران متولد و بزرگ شدم کاملاً با رفتارهای آدم‌های قدیمی تهران آشنا هستم.
وی در ادامه افزود: ویژگی لوطی منشانه شخصیت حاج قاسم برایم جالب بود و با افتخار و عاشقانه در کار جوزانی بازی کردم. به مرور زمان سنت‌های قدیمی برای نسل‌ جوان رنگ می‌بازنند، اما مجموعه "در چشم باد" با پرداخت به تاریخ معاصر ایران باعث شد بسیاری از سنت‌های فراموش شده زنده شود و در لا به لای کار با ظرافت خاصی به این موضوع پرداخته شده است. در کنار اینکه "در چشم باد" یک اثر ملی و دراماتیک است، مردم را به زیبایی با تاریخ معاصر آشنا می‌کند.
این بازیگر درباره توقف‌های مکرر این مجموعه و تاثیر آن در بازی‌اش گفت: مسلماً وقتی بازیگری نقش را بازی می‌کند پارامترهایی از نقش در او نهادینه می‌شود، حتی اگر سه سال بعد سکانسی از بازی او مانده باشد، تصور نمی‌کنم زمان مشکلی در این باره ایجاد کند. البته بهترین روش این است که کار بدون توقف انجام شود تا راکوردها حفظ شد.
صدیق شریف خاطرنشان ساخت: البته در فاز اول مجموعه که فیلمبرداری آن در ماسوله بود، حضور نداشتم، اما در طول بازی‌ام توقف دو ماه و نیم داشتم که آن هم تاثیری در بازی‌ام نگذاشت. به هر حال ساخت مجموعه‌های الف ویژه که نیازمند تولید سنگینی است باید انتظار هر اتفاقی را داشت، چون با دشواری‌های زیادی رو به رو است.
وی با اشاره به تجربه ارزشمندی که از همکاری با مسعود جعفری جوزانی به دست آورده گفت: کار با جوزانی تجربه خوبی بود. او با نگاه دقیق به تاریخ این سرزمین و با ظرافت "در چشم باد" را ساخته و تمام لحظات بازی در این مجموعه جذاب بود.
این بازیگر ادامه داد: در مجموع "در چشم باد" کار خوبی شده است. در برخوردی هم که با مردم داشتم از دیدن این مجموعه راضی بودند. البته در ابتدا قرار بود مجموعه از نگاه بیژن روایت می‌شد، اما بعد تغییر کرد. به نظرم اگر این طور قصه روایت می‌شد شکل بهتری می‌گرفت. تولید آثاری مثل "در چشم باد" تاریخ معاصر را زنده می‌کند و بهتر است تهیه چنین آثاری بیشتر شود، چون سطح سلیقه مخاطبان را بالا می‌برد.
فخرالدین صدیق‌شریف این روزها مشغول بازی در مجموعه "کلاه پهلوی" است و در این مجموعه نقش قاضی احسان را بازی می‌کند.

[khashi87]

میخوام برم تو آفتافه
نقش ایران فقط به سحر جعفر جوزانی میآد اما اکبر عبدی واقعا فوق العاده بازی میکنه

[pcforlife]

از نقش رضا شفیعی جم خیلی خوشم میاد ؛ راستی اسمش توی سریال چی بود؟؟
رضا قلی خان...:27:


اونجایی که اون مرده گفتش بیا بریم با همدیگه برقصیم باورتون نمیشه که بگم شکه شدم گفتم بابا ایرانم داره راه میفته
صحنه جالبی بود از یک حقیقت،... ولی به اون شدتی که شما میگید نبود...:13:


واصلا لیلی کدومشونه ؟ و توی دوران کودکی که اون پسره به داداشش میگفت کله گنده کدومشونه؟
بزرگسالی لیلی رو نشون نداده...(فک کنم)
نقش بزرگسالیه نادر (همونی که به داداشش میگفت کله گنده) = کامبیز دیرباز
نقش بزرگسالی بیژن = پارسا پیروزفر
یاعلی:10:

[sinath]

"در چشم باد" متعلق به کسانی است که به ایران عشق می‌ورزند

بازیگر نقش میرزا حسن ایرانی در مجموعه تلویزیونی "در چشم باد" روایت جذاب از تاریخ معاصر را امتیاز مجموعه و آن را متعلق به کسانی دانست که به ایران زمین و تاریخ پرفراز و نشیبش عشق می‌ورزند. سعید نیکپور درباره پذیرش نقش میرزا حسن ایرانی در مجموعه "در چشم باد" به خبرنگار مهر گفت: زندگی این شخصیت فراز و نشیب‌ زیادی داشت و باید از دوره جوانی تا میانسالی و مرگ میرزا حسن ایرانی را بازی می‌کردم، مسلماً این مسئله برای هر بازیگری جذابیت دارد و دلنشین است. از سوی دیگر دوره سقوط قاجاریه تا سلسله پهلوی مملو از حوادث دراماتیک است و من هم علاقه‌ای خاص به تاریخ معاصر دارم.
وی در ادامه افزود: میرزا حسن ایرانی فردی روشنفکر است که نمونه آن در تاریخ زیاد است. گرچه این شخصت در تاریخ به نام نیست، اما از سال 1300 تا 1357 افراد روشنفکری مثل او برای حکومت مردمی و برپایی عدالت زحمت زیاد کشیدند. در واقع ویژگی‌های شخصیتی میرزا حسن ایرانی من را برای بازی در این پروژه ترغیب کرد.
این بازیگر درباره اینکه آیا توقف‌های مکرر این پروژه شما را از نقش دور نمی‌کرد، توضیح داد: به هر حال "در چشم باد" جزو پروژه‌های سنگین تلویزیون بود و همیشه تولید پروژه‌های حرفه‌ای با مشکلاتی همراه است. وقتی بازی در این مجموعه به من پیشنهاد شد، می‌دانستم با مشکلاتی همراه است.
نیکپور خاطرنشان ساخت: گرچه چهار سال در این پروژه حضور داشتم و در طول کار چند بار کار گروه متوقف شد، اما تاثیری در بازی من نداشت، چون در مواقع توقف به دفتر می‌رفتم و قسمت‌هایی که به صورت موقت تدوین می‌شد را می‌دیدم تا از حال و هوای کار فاصله نگیرم.
وی در ادامه افزود: البته بهتر بود که تولید این پروژه شش سال طول نکشد. وقتی تولید اثری شش سال طول می‌کشد که سال‌های متمادی روی آنتن باشد، نه اینکه برای 40 قسمت شش سال زمان صرف شود. شش سال حتی برای یک مجموعه فاخر هم زمان زیادی است.
این بازیگر درباره اینکه تغییرعوامل از جمله طراح گریم و فیلمبردار تاثیری بر بازی شما نگذاشت، گفت: مسلماً وقتی عوامل بعد از مدتی از گروه جدا می‌شدند، متاثر می‌شدم. به خصوص وقتی که خانم نویدی طراح گریم از پروژه رفتند. در مجموع سعی کردم با فضا خودم را هماهنگ کنم. البته با ملحق شدن افراد جدید به گروه هم دوستانی پیدا می‌کردیم.
نیکپور درباره همکاری با جوزانی در مجموعه "در چشم باد" گفت: قبل از بازی در این مجموعه جوزانی را نمی‌شناختم. روزهای اول وقتی با افرادی کار کنید که تاکنون در کنارشان نبودید با دشواری‌هایی رو به رو است. علاوه بر آن در ابتدای کار باید شش ماه با گروه در ماسوله زندگی می‌کردیم، اما در مجموع آشنایی با یک گروه حرفه‌ای تجربه خوبی بود. در حال حاضر جوزانی یکی از بهترین دوستان من است و برایش احترام زیادی قائل هستم.
وی اشاره کرد: جوزانی با تعصب و وسواس خاصی سکانس‌های مجموعه "در چشم باد" را کارگردانی می‌کرد و تماشاگر واقعی تلویزیون هم متوجه این مسئله می‌شود. البته تماشاگران واقعی از دید من کسی است که دلی آثار را نگاه کند. به نظرم این تماشاگران توانستند با مجموعه "در چشم باد" ارتباط خوبی برقرار کنند. فردی که هر وقت بیکار می‌شود و تلویزیون را روشن می‌کند و برنامه‌هایش را می‌بیند مخاطب واقعی نیست.
این بازیگر یادآور شد: در طول چهار سال بازی‌ام در "در چشم باد" مرتب با جوزانی برای صحنه‌های مختلف تبادل نظر می‌کردیم و این مشورت فقط شامل شخصیت‌ میرزا حسن ایرانی نمی‌شد، بلکه درباره شخصیت‌های دیگر هم صحبت می‌کردیم. گرچه چهار سال به خاطر بازی در مجموعه "در چشم باد" در پروژه دیگری حضور نداشتم، اما پشیمان نیستم و تجربه ارزشمندی برایم بود و چیزی از دست نداده‌ام.
نیکپور در پایان افزود: در مجموع سعی کردم تمام تمرکزم را برای بازی در این پروژه بگذارم. مجموعه "در چشم باد" برای همه کسانی ساخته شده که به ایران عشق می‌ورزند.
مجموعه تلویزیونی "در چشم باد" روزهای جمعه از شبکه یک روی آنتن می‌رود. این مجموعه قصه زندگی خانواده‌ای است که رویدادها و لحظات تلخ و شیرین زندگی‌شان از دوره قیام میرزا کوچک خان جنگلی تا فتح خرمشهر به تصویر کشیده می‌شود. قصه از زمانی آغاز می‌شود که میرزا کوچک خان در گیلان اعلام جمهوری می‌کند.
در این مجموعه پارسا پیروزفر، اکبر عبدی، کامبیز دیرباز، رضا شفیعی جم، محمدرضا هدایتی، سام درخشانی، سحر جعفری جوزانی، لاله اسکندری، جهانگیر الماسی، محمود پاک‌نیت، ماه‌چهره‌ خلیلی، هادی کاظمی، شهرام قائدی، فرحناز منافی ظاهر و سعید راد بازی کردند.

[Miss.Rose]

کسی میدونه بزرگی لیلی رو نشون میده یا نه؟؟؟

[HOJ-JAT]

این تکیه که اکبر عبدی میرقصید رو کسی نداره؟

[mf.designing]

من بیشتر با اون صحنه ای که پسر زیر باران توی شهر قدم میزد ، حال کردم :دی تو بعضی جاها هم مثله اون ماجرای رقص و مشروب هم که کف کرده بودم! گفتم بعیده از ایران !! :دی

[H a m e e d]

کسی میدونه بزرگی لیلی رو نشون میده یا نه؟؟؟
من تو روزنامه خوندم نقش بزرگسالی لیلی رو یه هنرپیشه تاجیک بازی میکنه که البته نمیدونم از کجای داستان قراره دوباره این کاراکتر وارد ماجراها بشه:23:

من بیشتر با اون صحنه ای که پسر زیر باران توی شهر قدم میزد ، حال کردم :دی تو بعضی جاها هم مثله اون ماجرای رقص و مشروب هم که کف کرده بودم! گفتم بعیده از ایران !! :دی
خیلی حیف شد:31:؛ من نتونستم صحنه رقص ایرانو ببینم:41:؛ حالا چه سبکی میرقصید؟:27:
بهتر بود اسمشو به جای ایران میذاشتن خارج:21:

[HOJ-JAT]

حالا چه سبکی میرقصید؟
نه بابا نمیرقصید که! رفت برقصه با علا حضرت بعدشم بره....

[khashi87]

ببینید اول داستان از اینجا شروع شد که بیژن داره به یه جا میره و میگه مواظبش باشید اگه یادتون باشه احتمالا لیلی به داستان اضافه میشه و با بیژن ازدواج میکنه
اما حیف ایران که با بیژن ازدواج نکرد این جور زنها لیاقت میخواد که بیژن نداشت
مرگ بر اندیشه ضد فمنیستی که فقط مردها باید زنها رو انتخاب کنند.

[sinath]

پايان تدوين 34 قسمت از سريال «در چشم باد»
جعفري جوزاني: قسمت‌ها را هفتگي به پخش مي‌رسانيم


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



تدوين 34 قسمت از مجموعه تلويزيوني «در چشم باد» به پايان رسيد و اين قسمت‌ها در مرحله ميكس صدا قرار دارند.
مسعود جعفري جوزاني ـ كارگردان اين سريال كه اين روزها پس از بازگشت از سفر آمريكا و به پايان رساندن صحنه‌هاي مربوط به اين كشور، مشغول تدوين سريال «در چشم باد» است ـ، در گفت‌وگويي با خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا شركت و خبر بالا را اعلام كرد.
او در عين حال به بيان اين مطلب پرداخت كه اين 34 قسمت به تلويزيون تحويل داده نشده است و در حقيقت آن‌ها به صورت هفتگي هر قسمت از سريال «در چشم باد» را به پخش مي‌رسانند.
به گزارش ايسنا، پخش سريال «در چشم باد» از اواسط تير ماه امسال آغاز شد و اين سريال هم اينك روزهاي جمعه ساعت 22 از شبكه اول پخش مي‌شود. «در چشم باد» توسط عباس اكبري و مسعود جعفري جوزاني در گروه حماسه و دفاع شبكه اول تهيه شده و تاكنون 15 قسمت از اين سريال به روي آنتن رفته است.
اين سريال به کارگرداني مسعود جعفري جوزاني و با بازي پارسا پيروز فر، کامبيز ديرباز و محمود پاک نيت، قصه زندگي خانواده‌اي است که رويدادها و لحظات تلخ و شيرين زندگي‌شان از دوره قيام ميرزاکوچک ‌خان‌جنگلي تا فتح خرمشهر در آن به تصوير کشيده مي‌شود. قصه از زماني آغاز مي‌شود که ميرزا کوچک‌خان جنگلي، در گيلان اعلام جمهوري مي‌کند و با اين اقدام دوران پر حادثه تاريخ معاصر ايران آغاز مي‌شود. پدر خانواده معروف به «ايراني» از ياران ميرزا کوچک خان جنگلي است و پس از کشته شدن ميرزا، ايراني همراه خانواده‌اش به تهران کوچ مي‌کند و با داير کردن يک چاپخانه فعاليت‌هاي سياسي‌اش را پي مي‌گيرد.

================================================== ==================

جوزانی بعد از حاتمی بهترین مجموعه‌ساز تاریخ معاصر است

طراح صحنه و لباس مجموعه تلویزیونی "در چشم باد" تجربه جوزانی در کارگردانی این پروژه را همتراز با کارگردانی زنده یاد علی حاتمی دانست. مجید میرفخرایی درباره طراحی صحنه و لباس مجموعه "در چشم باد" به خبرنگار مهر گفت: من به طراحی کارهای تاریخ معاصر علاقمندم. مجموعه "در چشم باد" هم قرار بود چند دوره مختلف از زمان معاصر همچون سال 1300، دوره میرزا کوچک خان، سال 1320 جنگ جهانی دوم و دفاع مقدس را به تصویر بکشد. بنابراین برای من هم فرصت خوبی بود که خود را محک بزنم، چرا که کلکسیونی از زمان‌های مختلف را باید طراحی می‌کردم.
وی در ادامه افزود: از سوی دیگر فیلمنامه برایم جذابیت زیادی داشت و بعد از آنکه کارگردانی این پروژه هم به او سپرده شد ترغیب شدم طراحی این مجموعه را بپذیرم. گرچه زمان فیلمبرداری طولانی شد، اما هرگز خسته نشدم و کار برایم لذت‌بخش بود.
طراح صحنه و لباس "در چشم باد" اشاره کرد: من با زنده‌یاد علی حاتمی کار کرده بودم. حاتمی در کارش خیلی دقیق بود و با وسواس زیادی کار را انجام می‌داد. جوزانی هم مثل او با دقت کار می‌کند و به راحتی از ضبط یک پلان نمی‌گذرد و فضاسازی‌ها برایش اهمیت دارد.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
میرفخرایی یادآور شد: به نظرم جوزانی با ساخت مجموعه "در چشم باد" نشان داد که بعد از حاتمی بهترین مجموعه‌ساز تاریخ معاصر است. البته تاکنون کارهای زیادی درباره تاریخ معاصر ساخته شده، اما به دلیل نبود شناخت کافی آثار خیلی موفق مثل "هزاردستان" نداشته‌ایم.
وی درباره اینکه آیا توقف‌های مکرر "در چشم باد" شما را از فضای کار دور نکرد، توضیح داد: گرچه فیلمبرداری متوقف می‌شد، اما ساخت دکورها ادامه داشت. از سوی دیگر ارتباط من در طول کار با مسعود جوزانی تنگاتنگ بوده و هرگز قطع نشد تا حس و حال کار از بین برود.
طراح صحنه و لباس مجموعه "در چشم باد" درباره دشواری‌ تولیدات تاریخ معاصر گفت: به هر حال تولید کارهای معاصر نسبت به کارهایی درباره تاریخ گذشته مشکل‌تر است، چون در آلبوم عکس‌های خانوادگی درباره فضای آن زمان مواردی را می‌توان مشاهده کرد. بنابراین نمی‌توانید چیزی را پنهان کنید. من در مجموعه "در چشم باد" سعی کردم به مستندات تا جایی که می‌توانم وفادار باشم.
میرفخرایی درباره اینکه خودش به عنوان مخاطب مجموعه "در چشم باد" را چه طور ارزیابی می‌کند، توضیح داد: من برای ادامه کار همراه گروه در آمریکا بودم و تازه به ایران برگشته‌ام. فقط یک قسمت از این مجموعه را موفق شدم ببینم. من تا به حال کارهای تاریخ معاصر زیاد کار کردم، اما "در چشم باد" برایم تجربه دیگری بود و خیلی لذت بردم.
وی درباره طراحی بخش‌هایی از این مجموعه که در آمریکا انجام شده، توضیح داد: بخشی از اتفاقات زندگی بیژن در یکی از دانشکده‌های لس‌آنجلس می‌گذشت، به همین دلیل برای ادامه کار راهی آنجا شدیم و در یکی از استودیوهای هالیوود ماکت هواپیما را بازسازی کردیم. در آنجا با یک گروه آمریکایی کار می‌کردم. سرعت بالا بود و کار با افراد حرفه‌ای برایم واقعاً تجربه جدیدی بود.
این طراح صحنه و لباس در پایان افزود: ما باید صنعت سینما را جدی بگیریم، همان طور که در هالیوود جدی گرفته می‌شود و تنها یک دوربین دست نگیریم و ضبط کنیم، بلکه تلاش کنیم تا حرفه‌ای کار کنیم.

[pcforlife]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


اینجا بیژن افتاده زندون؟ دستش دسبند زده شده!؟:18:

[yahoda]

سریال تاریخی خوبیه منکه از دیدنش لذت میبرم . واقعا انسان با دیدن اینجور سریالهای تاریخی اخلاق عمومی اجتماع دستش میاد و رفتار امروز ملت رو هم در بعضی مسایل میتونه حدس بزنه . تاریخ همیشه اموزندست .
در مورد عکس بالا این دست بند که از دستش داره میافته دستبندهای زندانیهای قدیم اینقدر کشکی بوده .

[Miss.Rose]

این دختره ایران میخواد با اون یارو که باش رقصید ازدواج کنه؟؟؟

[pcforlife]

این دختره ایران میخواد با اون یارو که باش رقصید ازدواج کنه؟؟؟
فعلا نامزد کرده!!:31:
تو جایی که تو کافه فردوس ایران داشت از بیژن خداحافظی میکرد، بیژن یه لحظه چشمش افتاد به دست راست ایران دید رینگ فینگرش!:27: حلقه داره... اصلا تو عکس زیر معلومه دیگه...ببین:


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[khashi87]

یکم تاریخ بخونید
اون که ایران رو مخشو زد علیرضا پسر سوم و مورد علاقه رضا شاه بود
مگه ندیدید بهش میگفتن شاپور علبرضا
علیرضا در سال 41 البته سالشو دقیق نمی دونم
در یه سانحه هوایی کشته شد
اون موقع ولیعهد محمد رضا شاه بود
اما تابلو بود تو چشم های سحر جعفری جوزانی اسپرس زده بودن اشکش قطع نمی شد

[دل تنگم]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


يك منتقد ضمن تمجيد از سريال تاريخي «در چشم باد» گفت: متن اين مجموعه مانند بسياري از سريال‌هاي ايراني خيلي فشرده نيست و بسياري از سكانس‌هاي اين مجموعه، كـشدار است.

شهرام جعفري‌نژاد در گفت‌وگو با خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران، افزود: به علت بودجه صرف شده و سختي‌هاي توليد «در چشم باد»، گروه سازنده يا مسؤولان سيما مايل نيستند كه اين سريال در 20، 30 قسمت به پايان برسد؛ اين درحاليست كه اين مجموعه، مي‌توانست اثري بسيار عالي در 26 قسمت باشد و خيلي از سكانس‌هاي آن در مرحله‌ي تدوين كوتاه‌تر شود.

صاحب‌امتياز و مديرمسؤول مجله «صنعت سينما» با اشاره به كارگرداني «در چشم باد» تأكيد كرد: يكي از امتيازات «در چشم باد» ميزانسن‌هاي كارگرداني آن است؛ علاوه بر آن مسعود جعفري جوزاني با وجود تعدد شخصيت‌هاي سريال و تنوع سبك نقش‌آفرينان آن، توانسته بازي آنان را يكدست كند.

او اضافه كرد: برخلاف بسياري از سريال‌هاي تاريخي و پرهزينه سيما كه كارگرداني در مقايسه با جلوه‌هاي ويژه و صحنه‌پردازي چندان به چشم نمي‌آيد و كارگردان در حد تكنسيني عمل مي‌كند كه صحنه‌ها را رفع و رجوع مي‌كند، جعفري جوزاني عملكرد خيلي خوبي در «در چشم باد» داشته است.

جعفري‌نژاد با اشاره به بازيگري، جلوه‌هاي ويژه و صحنه‌پردازي «در چشم باد» گفت: بازي‌هاي بازيگران اين سريال، حرفه‌يي و صحنه‌پردازي آن در حد مطلوبي است؛ البته خيلي از عناصر با جلوه‌هاي ويژه رايانه‌يي به صحنه‌ها اضافه شده كه بسيارخوب و باورپذير است. در واقع «در چشم باد» يكي از مجموعه‌هاي ماندگار سيماست.

او درباره‌ي ميزان رعايت شدن مرز آرايش و گريم در چهره‌پردازي بازيگران اين سريال تأكيد كرد: سازندگان «در چشم باد» به خوبي اين مرز را رعايت و متناسب با شخصيت‌ها چهره‌پردازي كرده‌اند. به عنوان نمونه نزديك بودن گريم نقش ايران (با بازي سحر جعفري جوزاني) به مرز آرايش به علت فرنگي مآب بودن اوست البته غليظ تر شدن چهره پردازي دختري سنتي مانند فخرالسادات (با بازي لاله اسكندري) در قسمت‌هاي اخير از نزديك بودن زمان عروسي نشات مي‌گيرد.

اين منتقد اضافه كرد: مهم است كه چهره‌پردازي به باورپذيركردن شخصيت كمك كند، بنابراين هر گونه‌ي پررنگي را نمي‌توان آرايش غليظ تلقي كرد.

او در ادامه با بيان اين‌كه «در چشم باد» مانند «هزار دستان» به مردم كوچه و بازار و آيين‌هاي سنتي پرداخته است، گفت: برخلاف بسياري از سريال‌هاي تاريخي ايراني، اتفاقات «در چشم باد» در كاخ‌ها، دربارها و طبقات بالا نمي‌گذرد و اين سريال به خوبي فرهنگ عاميانه و اوضاع اجتماعي دوران پهلوي را به تصوير كشيده است.

جعفري‌نژاد در پايان درباره‌ي عملكرد جوزاني در انتخاب عناصر فرهنگ عاميانه به منظور به تصويركشيدن براي مخاطب ميليوني سيما گفت: نحوه اين گزينش مهم است؛ اما در هيچ‌كدام از آيين‌هاي به تصوير درآمده در اين سريال تاكنون خطايي صورت نگرفته و واقعيت‌ها بيان شده است. درواقع «در چشم باد»وقايع تاريخي و فرهنگ عاميانه را به خوبي در آميخته است.

[دل تنگم]

يك منتقد گفت: فضاسازي، بازيگري و امور فني و اجرايي «در چشم باد» خوب است، اما مشكل اصلي آن ريتم كند داستاني فيلمنامه است.

شاهين امين در گفت‌وگو با خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) افزود: دراين سريال بيش از اندازه بر برخي از جزييات تمركز شده است؛ به‌گونه‌اي كه برخي ديالوگ‌ها و سكانس‌ها مانند مهماني‌ها بسيار طولاني هستند؛ در صورتي كه چنين صحنه‌هايي مي‌توانست خيلي كوتاه‌تر باشد.

او تاكيد كرد: مشكل فقط تدوين نيست، بلكه ريتم طولاني داستان است كه به‌طور موجز در فيلمنامه گنجانده نشده است، اما اگر اين‌گونه عمل مي‌شد احتمالا هم ساخت «در چشم باد» با سرعت بيشتري به اتمام مي‌رسيد هم سريال ريتم جذاب‌تري پيدا مي‌كرد؛ چون در برخي قسمت‌ها اتفاقات خيلي كمي رخ مي‌دهد به‌گونه‌اي كه اگر بيننده يك قسمت در ميان سريال را ببيند «چيزي را از دست نمي‌دهد»


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


سردبير ماهنامه‌ي «سينماي پويا» با اشاره به سريال ماندگار «روزگار قريب» ساخته كيانوش عياري و مقايسه آن با سريال «در چشم باد» اظهار كرد: اين سريال- كه نمونه‌ي بسيار موفقي بود- با هزينه‌ي بسيار كمتري نسبت به «در چشم باد» ساخته شد و موضوع محوري آن جذابيت دراماتيك چنداني نداشت، اما در هر قسمت از اين سريال اتفاقاتي رخ مي‌داد به‌گونه‌اي كه بييننده به ديدن قسمت‌هاي بعدي تشويق مي‌شد، اما ريتم كند «در چشم باد» -با وجود زحمت‌هاي زيادي كه براي آن كشيده شده است- به سريال ضربه‌ي اساسي زده و باعث ايجاد فاصله بين مخاطب و اثر شده است.

امين درادامه با اشاره به ساخته‌هاي پيشين مسعود جعفري جوزاني - نويسنده و كارگردان «در چشم باد»- گفت: در كارنامه‌ي كاري جعفري جوزاني فيلم «شير سنگي» وجود دارد كه يكي از بهترين آثار سينمايي‌هاي ايراني است. اگرچه فيلم‌هاي بعدي او موفقيت «شيرسنگي» را تكرار نكردند، اما جوزاني با ساخت همين چند فيلم نشان داد كه كارگردان توانايي است.

او اضافه كرد: جوزاني چند سال درگير ساخت «در چشم باد» بود و به همراه همكارانش بسيار براي توليد آن زحمت كشيد و سريال را با دقت فراوان ساخت و از بازيگران خوبي در كنار فضا‌سازي مناسب استفاده كرد. «در چشم باد» سريال قابل قبولي است كه سطحش خيلي بالاتر از سريال‌هاي سيماست با اين حال انتظار بيشتري از آن مي‌رود.

سردبير ماهنامه‌ي «سينماي پويا» درباره‌ي پخش «در چشم باد» پيش از «افسانه‌ي جومونگ» در مقطعي و تفاوت فاحش ريتم اين دو سريال با وجود بالا‌تر بودن ارزش هنري اين سريال ايراني گفت: «مسوولان سيما بايد شرمنده باشند كه سريال‌هاي بنجل كره‌يي و ترك را مي‌خرند، بازيگران آن را چهره مي‌كنند اما در ساخت سريال‌هاي ايراني درست فكر نمي‌كنند؛ البته فكر‌كردن به معناي پول خرج‌كردن نيست، بلكه برنامه‌ريزي و مديريت درست است»، البته باعث افتخار تلويزيون ايران است كه كيانوش عياري و مسعود جعفري جوزاني براي آن سريال مي‌سازند.

او با اشاره به عملكرد تلويزيون در زمينه‌ي ارتقا يا كاهش سطح سليقه‌ي مخاطب اظهار كرد: سيما روز‌به‌روز سطح سليقه‌ي مخاطب را پايين‌تر مي‌آورد؛ البته «در چشم باد» سريال آبرومند تلويزيون است. اين درحاليست كه سيما مجموعه‌هاي مشابه و بنجل زيادي را در طول سال توليد و پخش مي‌كند كه سازندگان برخي از آن‌ها با مخلوط كردن داستان دو سريال قبلي، مجموعه‌ي ديگري را مي‌سازند و تنها خاصيت آن‌ها مشغول‌كردن يك عده ازعوامل است. مسؤولان سيما بينندگان را چه فرض مي‌كنند كه اين‌گونه به شعور آنان توهين مي‌كنند؟ جالب اين‌جاست كه با پايان هريك از سريال‌هاي نخ نما شده، نقد 1، 5، 6، 7 براي آن برگزار مي‌كنند.
اين منتقد با بيان اين‌كه نحوه‌ي پخش سريال‌ها برجذب مخاطب تاثير دارد، تاكيد كرد: زماني كه مجموعه‌اي هر روز روي آنتن مي‌رود، بخش عمده‌اي از مردم آن را مي‌بينند، البته استقبال زياد مخاطبان از يك سريال معيار بالا‌بودن كيفيت آن نيست. سريال‌هايي مانند «افسانه‌ي جومونگ» معيارهايي دارد كه باعث جذب مخاطب مي‌شود كه شامل نوع قصه، روابط شخصيت‌ها و ريتم مي‌شود. ما نيز مي‌توانيم از آن‌ها استفاده كنيم،البته اكنون سريال تركي از روي آنتن سيما مي‌رود كه توليدات مراكز استان‌ها از آن بسيار بهتر است.

او تاكيد كرد: استقبال از سريال‌هايي ‌مانند «افسانه‌ي جومونگ» نبايد به چماقي بر سر ديگر سريال‌ها تبديل شود. مجموعه‌ي «در چشم باد» اگرچه ضعف‌هايي دارد، اما ارزش ديدن دارد چون زحمات كشيده شده براي آن به چشم مي‌آيد.

امين در پايان پيشنهاد داد كه توليدات موفق سيما پس از مدتي دوباره پخش شوند.

[pcforlife]

یکم تاریخ بخونید
اون که ایران رو مخشو زد علیرضا پسر سوم و مورد علاقه رضا شاه بود
مگه ندیدید بهش میگفتن شاپور علبرضا
علیرضا در سال 41 البته سالشو دقیق نمی دونم
در یه سانحه هوایی کشته شد
اون موقع ولیعهد محمد رضا شاه بود
بله دقیقا!
البته من شنیدم که جریان مرگ علیرضا، توسط رژیم شاهنشاهی برنامه ریزی شده بود تا علیرضا در یک سانحه بمیرد... البته میگم شنیدم...(شنیدن کی بود مانند دیدن..!):27:

[Miss.Rose]

چه جالب !
چه شباهتی هم داشت این علیرضا

بیچاره ایران

[N.E.G.A.R]

زرشک...

آخرش این دختره دهاتی میاد تو سریال...:2:

منظورم همبازیه بیژنه...

چندش...

در ضمن داشتنه ایران لیاقت می خواد که آقا بیژن نداره...:31:

[khashi87]

زرشک...

آخرش این دختره دهاتی میاد تو سریال...:2:

منظورم همبازیه بیژنه...

چندش...

در ضمن داشتنه ایران لیاقت می خواد که آقا بیژن نداره...:31:
کاملا درسته من حاضرم سر نداشتم ایران دوستم بود چه برسه به زنم
معرفت در گرانیست به هر کس ندهندش ---------------- پر طاووس قشنگ است به کرکس ندهندش
ای روزگار

[Alberta]

دیشب صحنه خداحافظی ایران با بیژن کمی غم انگیز از آب در اومده بود؛ تاریکی شب و نگاه مردد ایران که تاثیر گذارتر از نگاه متعجب بیژن بود، در مجموع انتظار داشتم پارسا پیروزفر تو این یکی نقشش حداقل احساسات بیشتری به خرج بده تا کمی از نقشای قبلیش فاصله گرفته باشه، اما باز هم اینطور نشد.

[khashi87]

برای اولین بار در ایران
یک فیلم بدون غرض داره واقعیتها رو بیان میکنه و من از این موضوع واقعا خوشحالم

[N.E.G.A.R]

اونجایی که پدر ایران اومد در خونه بیژن و به خاطر بی توجهیه بیژن نسبت به خواستش (رفتن با ایران) تحقیر شد خیلی غم انگیز بود...:41:

ایران هم واقعاً گناه داشت...:41:

[pcforlife]

زرشک...

آخرش این دختره دهاتی میاد تو سریال...:2:

منظورم همبازیه بیژنه...

چندش...

در ضمن داشتنه ایران لیاقت می خواد که آقا بیژن نداره...:31:

اونجایی که پدر ایران اومد در خونه بیژن و به خاطر بی توجهیه بیژن نسبت به خواستش (رفتن با ایران) تحقیر شد خیلی غم انگیز بود...:41:

ایران هم واقعاً گناه داشت...:41:
حالا شما اینقدر حرص نخور!!!:27::46:
راستی این سریال به پیری بیژن و جنگ ایران و عراق هم میرسه؟؟:13:
یاعلی

[Dark Prince]

همونطور که همه منتقد ها گفتن بنظر من هم سریال خوبیه ولی تنها مشکلش اینه که یکم بیش از حد کش داده میشه و اصلا هیجانی تو فیلم وجود نداره. یه مشکل دیگه هم بنظرم وجود بازیگرهایی با سبک کار متفاوت ـه که یکم تو ذوق میزنه. مثل رضا شفیعی جم و خود بیژن (پارسا پیروزفر) به طوری که اصلا با هم جور درنمیان.
متاسفانه من اولین قسمت از سریال رو که دیدم انتظار یه سریال خیلی خوب و باحال رو داشتم ولی هرچی از سریال میگذره هیجانم نسبت بهش کم میشه.
نکته ی دیگه ای هم که تو سریال اصلا بهش توجه نشده پایان قسمت ها هست که اصلا بموقع و بجا نیست و کاملا بدون هیجان ـه بطوری که طرف هیچ علاقه ی شدیدی نسبت به دیدن قسمت بعدی سریال و ادامه داستان نداره.
موفق باشید...

[M3HRD@D]

برای اولین بار در ایران
یک فیلم بدون غرض داره واقعیتها رو بیان میکنه و من از این موضوع واقعا خوشحالم
نه دیگه بعضی جاهاش واقعا بدون غرضم نیست دیگه انقدر کشک نبوده که خبرای بین مهمی رو بوسیله یدالله سرایدار رضاخان به شاه مملکت بدن یا از این نکات که تو فیلمهای دوران معاصر فقط می خوان سلسله پهلوی رو خراب کنن
بازم این سریال نسبت به سریال های هم گیشش و هم شکلش خیلی بهتره

[pcforlife]

تو فیلمهای دوران معاصر فقط می خوان سلسله پهلوی رو خراب کنن
البته با اینی که میگی که غرض ورزی توش هست، موافقم ولی حقیقتا همانطور که تو تاریخ داریم، حکومت پهلوی با زر و زور و با دروغ و ریا، سلسله قاجار و آخرین شاهش که احمد شاه بود را کنار زد و با خواست مردم، حکومت تشکیل نداد و رضاشاه حقیقتا شاه خوب و اصلحی نبود...

[vahidreza2007]

يكي از بهترين سريال هاي ايراني هستش من تا الان ديدم تبريك به سازندگانش

[pcforlife]

این قسمتش بر خلاف قسمت قبلش واقعا قشنگ بود... به خصوص صحنه مرگ اسد...
راستی دقت کردید چقدر تابلو صحنه قلیون کشیدن مادر و مادر زن اسد رو تو این قسمت سانسور کردن...
راستی انتهای تیتراژ پایانی سریال زده بود «با تشکر از همکاری صمیمانه مهران مدیری»! جالبه....!

[M3HRD@D]

خداوگیلی این قسمتش خیلی ردیف بود بالاخره بعد از مدت ها یکم تو سریال ها سر کیسه رو شل کردن

[sepid12ir]

يكي از بهترين سريال هاي ايراني هستش من تا الان ديدم تبريك به سازندگانش
آره... خدارشکر در این آشفته بازار سریالهایی که با دو تا هنر پیشه خوشگل و جوون سعی دارن بیننده جذب کنن، این واقعا شاهکار محسوب میشه ...
اگرچه به دلایلی نتونستم تمام قسمتها را دنبال کنم، ولی در قسمتهایی که دنیال کردم یه چیزی کمی برام آزار دهنده بود، آن هم کش دادن مسائل و جزئیات... البته فکر میکنم هدفی پشتش هست که به عنوان یک بیننده ی عادی تلویزیون و سریال، خوب سر در نمیارم...

[Inter]

درسته جلوه های ویژه نسبت به سریالای دیگه بهتر بود و یه پیشرفت به حساب میاد ولی ضعفها و تابلوبازی های زیادی داشت از جمله:

بمبها که چندبرابر اندازه واقعیشون به نظر میومدن، و جالب این بودکه بصورت عمودی هم پایین میومدن و باز از همه جالبتر که اندازه بمب تو نماهای نزدیک و دور یه اندازه بود و موج انفجارشون به اندازه یه نارنجک بود
ارتفاع پرواز هم خیلی پایین بود طوری که اگه از اون فاصله بمبی رها بشه خود هواپیما هم باهاش منفجر میشه
بعضی صحنه های انفجار هم که چند بار تکرار شدن

راستی یه چیزم یادم رفت بگم:

تو صحنه شروع بمباران یکی از هواپیماها به سبک بالگردهای کبرا یه راکت شلیک کرد:31:

در ضمن آخه همچین هواپیماهای سبکی چطور این همه بمب حمل میکردن بیشتر مسلسل خور بودن تا بمب افکن
هواپیماهای بمب افکن قدیمی جنگ دوم جهانی که من چند تا فیلم آرشیوی از همین تلویزیون ازشون دیدم خیلی بزرگتر بودن و اونم یکی یکی بمب نمی ریختن و یه دوجین بمب رو یه شهر میریختن و با خاک یکسان میکردن و بعد خداحافظ

عجب گیری دادما:21:

[pcforlife]

بمبها که چندبرابر اندازه واقعیشون به نظر میومدن، و جالب این بودکه بصورت عمودی هم پایین میومدن و باز از همه جالبتر که اندازه بمب تو نماهای نزدیک و دور یه اندازه بود و موج انفجارشون به اندازه یه نارنجک بود
ارتفاع پرواز هم خیلی پایین بود طوری که اگه از اون فاصله بمبی رها بشه خود هواپیما هم باهاش منفجر میشه
بعضی صحنه های انفجار هم که چند بار تکرار شدن

راستی یه چیزم یادم رفت بگم:

تو صحنه شروع بمباران یکی از هواپیماها به سبک بالگردهای کبرا یه راکت شلیک کرد:31:

در ضمن آخه همچین هواپیماهای سبکی چطور این همه بمب حمل میکردن بیشتر مسلسل خور بودن تا بمب افکن
هواپیماهای بمب افکن قدیمی جنگ دوم جهانی که من چند تا فیلم آرشیوی از همین تلویزیون ازشون دیدم خیلی بزرگتر بودن و اونم یکی یکی بمب نمی ریختن و یه دوجین بمب رو یه شهر میریختن و با خاک یکسان میکردن
احسنت خوب گفتی...
ضمنا من حس می کنم کلا مسعود جعفری جوزانی برای تاکید روی بخش هایی از فیلمنامه، کیفیت سکانس ها رو افزایش نمیده، بلکه زمانشون رو طولانی میکنه... مثلا همین صحنه حمله روس ها تقریبا یک سوم قسمت قبل رو به خودش اختصاص داده یا اون قسمت های اول حمله انگلیسی ها و عواملشون به حزب جنگل تو شمال و زد و خوردشون زمان بسیاری از اون قسمت رو گرفته بود...
راستی دقت کردید یکی از تهیه کننده گان حبیب اله کاسه سازه (تهیه کننده اخراجی ها):21:

[Sara]

فرانک مجیدی: لیلا، ۵ یا ۶ سال داشت که مادرش به او کاسه‌ای آرد برنج می‌دهد که به خانه‌ی خاله‌اش ببرد. با کلی سفارش مراقبت و سریع بازگشتن. بعد از نیم ساعت گذر از جاده‌های جنگلی با عبور تک و توک مردان همسایه و گاری‌هایشان، وقتی جاده خلوت بود، لیلا صدای پای چندین اسب می‌شنود. سواری که گویا رئیس جمع است صدایش می‌زند و می‌گوید: «دختر جان! تی اَمْرَ آب بَوَرْدِه دَری؟ من و می رفیقانَه تشنه ایسَه!» (یعنی همراهت آب داری؟ من و رفقایم تشنه‌ایم!) لیلا فکر کرد آدم‌های بدی نمی‌توانند باشند، گفت در مسجد منتظر بمانند تا برایشان آب بیاورد. دوان‌دوان به خانه برگشت. به پدرش گفت چند مرد تشنه دیده که غریبه‌اند، ریش و موی انبوه دارند، تفنگ دارند و قطار فشنگی به دور کمر بسته‌اند! پدر فهمید که میرزاست، با عجله در خانه‌ی همسایه‌ها رفت و به زنش گفت غذایی آماده کند و در سینی بگذارد تا به مسجد ببرد. به مسجد که رسیدند میرزا و مردانش به نماز ایستاده‌بودند. روستایی‌ها نشستند. نماز میرزا که تمام شد، پدر لیلا غذا و آب را جلوی میرزا گذاشت و گفت میرزا! نصیحتی… حرفی برای ما نداری؟ میرزا ساکت ماند، لحظاتی بعد خواند: «مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو/ یادم از کشته‌ی خویش آمد و هنگام درو/ گفتم ای بخت بخفتیدی و خورشید دمید/ گفت با این‌همه از سابقه نومید مشو…» پدر لیلا می‌گفت به اینجا که رسید چشم‌های میرزا خیس شد، دیگر چیزی نگفت. لقمه‌ای خورد و آب را با سلام به لب تشنه‌ی حسین نوشید و با مردانش رفت. میرزا، دیگر برنگشت. هرگز.
این، معنای میرزا کوچک خان است برای کسی که راز جنگل‌های شمال را می‌داند، شاید مانند معنایی که ستار خان و باقر خان برای یک آذربایجانی دارند یا معنایی که رئیس‌علی دلواری برای یک بوشهری می‌دهد. مقدمه طولانی شد، چون آغاز داستان «در چشم باد» مرا به یاد این داستان قدیمی می‌اندازد. چون بخش کودکی «بیژن ایرانی» دیگر تمام شده و برای این سریال، شایسته است که نوشت و خوب هم نوشت. چون می‌تواند در زمره‌ی بهترین سریال‌های ۳۰ سال اخیر، در کنار هزاردستان، سر به داران و روزگار دکتر قریب قرارش داد. گیرم که در زمان و زمانه‌ای نامناسب پخشش شروع شد ولی باید پذیرفت، راز ۱۱ ساله‌ی «مسعود جعفری جوزانی» بسیار ارزشمند است.

آنها که بیننده بوده‌اند، می‌دانند داستان از چه قرار است. بیژن و نادر، فرزندان خردسال حسن آقا هستند که با دوست تاجیک خود، آقا حسام، در خدمت میرزاست. بیژن عاشق لیلی، دختر آقا حسام، است که در همسایگیشان زندگی می‌کندو عموی بیژن و نادر، عباس، عاشق رعناست و در تدارک خانه برای ازدواجشان. در روز عروسی، خبر می‌رسد اوضاع بر میرزا تنگ آمده و داماد و حسن آقا و آقا حسام به جنگ می‌شتابند. حسن آقا و آقا حسام موفق به فرار می‌شوند اما عمو عباس به طرز تراژیکی اعدام می‌شود و میرزا را سر می‌برند. حسن آقا و دوستش با عجله به تهران می‌روند و در راه، پسر کوچک حسن آقا، اسد، متولد می‌شود. در تهران، آقا حسام به عنوان همرزم میرزا شناسایی می‌شود و با تحمل زندان و شکنجه بالاخره با نقشه‌ی دوستانش فرار می‌کند و به شوروی باز می‌گردد.



این بخش اول سریالی است که قرار است تمام حوادث تاریخی از میرزا کوچک تا آزادسازی خرمشهر را در بر بگیرد. بالاخره، جمعه‌شب‌های شبکه‌ی یک صاحب سریالی شد که بشود به دیدنش سر بلند کرد! جعفری جوزانی، این سریال را وصیت‌نامه‌ی خود می‌داند و با جزئیاتی ظریف و پر از نور و رنگ آن را به قالب تصویر در آورده‌است. گویا قرار است از روی این سریال، سه فیلم سینمایی به نمایش درآیند. جعفری جوزانی جزو معدود کسانی است که از به تصویر کشیدن عشق و رنگ و خون نمی‌هراسد. دیالوگ‌های عاشقانه‌ی زیبا، تصویربرداری استادانه، بازی‌های طبیعی و خوب و داستانی پرکشش برگ‌های برنده‌ی این سریال‌اند. تیم بزرگی از بازیگران سرشناس، بر اعتبار این سریال می‌افزاید. البته باید بر حضور پرمعنای «استاد حسین علیزاده» نیز تاکید کرد. برای عاشقان موسیقی اصیل، این نام پر از حضور و خاطره است و خود قبول آهنگسازی سریال از سوی ایشان، وزنه‌ای برای این سریال به شمار می‌رود.

جعفری جوزانی کارگردان تحصیل‌کرده‌ای است، می‌داند که چطور باید از پس کار برآید. آن سکانس به‌یاد ماندنی گیر افتادن دلیجان در برف‌های استخوان‌سوز منجیل در محاصره‌ی گرگ‌ها را به یاد دارید؟ درست مثل یک مستند بود! دیگر بازی و کارگردانی دیده‌ نمی‌شد و بیننده همراه تقلای حسن آقا برای خلاصی خانواده‌ش از سرما می‌شد. دیالوگ‌نویسی جوزانی بسیار عالی از آب در آمده. به باورم در سریال‌های تلویزیونی، تنها جزو یکی دو نفری است که دیالوگ را می‌شناسد. مثل بعضی ادای ادبیات‌دانی در نمی‌آورد که «هر آینه (؟؟؟!!!) پدر او را بر ما ترجیح می‌دهد» یا «وقتی من و دستام ۶ سالمون بود (!!!)». نماهای بیهوده‌ی بسته از چشم و ابروی بازیگرانش نمی‌گیرد و داستانش را به بهترین شکل روایت می‌کند. یکی از حسن‌های کار جوزانی، روایت درست تاریخی سریال است. او به خود اجازه نمی‌دهد حقایق را آن‌جوری که بعضی دوست دارند روایت کند، و چنان نیز روایتگر ماجرا نیست که احساس کنیم بازیگران از ۶۰ سال بعد آمده‌اند و انگار ۵تایی هم عصا قورت داده‌باشند و کتاب‌های «خسرو معتضد» را برای بینندگان بیچاره روخوانی کنند! حقیقت آن است که آن‌چه –به روایت اسامی تیتراژ- خانواده‌ی جوزانی خلق کرده‌اند، بازگشتی به سال‌های آغازین ۱۳۰۰ است. جوزانی به زیبایی عشق را در میان خون و گلوله روایت می‌کند و استفاده‌ی زیبایی از ادبیات، مثل‌ها و شعرهای فولکوریک می‌برد.

حالا دوره‌ی دوم زندگی بیژن شروع شده با بازی زیبای پارسا پیروزفر. اگر تا حال مشتری سریال نبوده‌اید، پی‌گیری از این به بعد آن را به شما توصیه می‌کنم. باید از آقای کارگردان تشکر ویژه‌ای بکنم. بعد از مرحوم علی حاتمی، من دیگر برای هیچ کاری ایرانی اشک نریخته‌بودم. سریال‌های زیادی درباره‌ی میرزا دیده‌بودم، ولی هیچکدام به آن اندازه که در عروسی یکی از هم‌سنگرها به حسن آقا می‌گوید :رشت سقوط کرد، و صحنه‌ای که قزاق‌های رقصان سرش را در بازار می‌گرداندند رویم اثر نگذاشت، آن سکانس اعدام عباس، پیرمرد بسته به تیر چوبی که می‌گوید یا حسین، رعنا که به سمت عباس می‌رود، قزاق که با قنداق به پیشانیش می‌کوبد و عباس که ضجه می‌زند:«نزنش سگ‌مذهب!»، پدربزرگ که روبروی عباس تیر خورد و تیرها که روی سینه‌ی عباس می‌نشیند… دیدار آقا حسام با زن و فرزندش در زندان، حسام زندانی سیاسی است، لیلی پدرش را اینقدر خونین و شکسته است نمی‌شناسد… خداحافظی بیژن و لیلی، بیژن که می‌دوید پشت ماشین لیلی و بچه‌ها دست به سوی هم دراز کرده‌بودند و بیژن داد می‌زد:«گریه نکن لیلی!»… هنوز هم یادآوریشان اشک به چشمم می‌آورد. من می‌دانم که اگر مرحوم حاتمی امروز بود از ساخت این شاهکارتان خوشحال می‌شد و حالا هم روحش شاد است! می‌خواهم بگویم ما چشم به فیلمی که در آمریکا، برای مشروطه می‌سازید داریم، پس از وصیت و رفتن نگویید! می‌خواهم بگویم به احترام شما، تمام قد می‌ایستم و سپاسگزارم.
به شعر حافظی فکر می‌کنم که میرزا خواند. باید تا قیامت صبر کنم، و آن‌روز پی حافظ بگردم و منظورش را از این شعر بپرسم. چرا آن بیت دوم را در آن‌جا آورد؟ منظورش از این سئوال و جواب چه بود؟ این «سابقه»ای که نباید نومید بود از او را چه تعریف می‌کند؟ این پرسش‌ها، میراث زنان خانواده‌ی من است. آخر، لیلا مادر مادربزرگ من بود!


یک پزشک

[khashi87]

بله در این قسمت بعد از مدت ها یک سکانس اکشن درام زیبا دیدیم
واقعا بسیار زیبا ساخته شده بود
و دیدیم که بالاخره کارگردان های ایرانی دست از هندی بازی برداشتند اما به نظر من این یارو دیرباز با اسکندری ازدواج میکنه.
و تا یه جای فیلم رو که من فهیدم اینکه لیلا اون دختر بچه تاجیکه رفته تو ارتش شوروی
و بیژن باهاش فرار میکنه
اینو از یه جا سری فهمیدم
 

[pcforlife]

صحنه عصبانی شدن رضا شاه خیلی باحال بود...
بیچاره زن اسد...:37::45:
نمیدونم تو این یکی دو قسمته اکبر عبدی داره میره رو اعصابم...:13:ولی عوضش نرکونده این کامبیز دیرباز...:20:

[*PiNk PaNTHeR*]

من این سریال رو نگاه نمیکنم اما چندتا فریمی هم که ازش دیدم خیلی قشنگ کار شده بود.

[3Dmajid]

میخوام برم تو آفتافه ... :31:
چه جوری میری تو آفتافه ؟
لخت میشم میرم تو آفتافه :39:

یادش بخیر چند قسمت پیش چقدر باحال بود ...

[pcforlife]

دقت کردید به صدای فروغی... دوبله شده بود... اونم توسط کی!!.... مهران مدیری... جالبه...!!

[*maaryaami*]

من اول فکر کردم مهرانه!!!

بیژن واقعا مرد؟؟؟

[pcforlife]

نه آقا...
بیژن کجا مرده...:18:
چهار روز دیگه احتمالا میشه اسیر روس ها، بعدش لیلی رو پیدا میکنه و ....!!:27:

[Hamid1000]

من این قسمت رو نتونستم ببینم. یکی تعریف می کنه؟!

[دل تنگم]

از زماني كه چشمش را باز كرد و خودش را شناخت با دنياي سينما و هنر آشنا شد. آن هم به واسطه حضور پدرش مسعود جعفري جوزاني. از همان كودكي در كارهاي زيادي بازي كرد. مانند شير سنگي، دل و دشنه، بلوغ، چشم‌هايش و... و اولين حضور تلويزيوني‌اش بازي در سريال آژانس دوستي بود.

او در اين سال‌ها در كارهاي مديري نيز بازي كرده است. مانند نقطه‌چين و باغ‌مظفر. سحر جوزاني اين روزها در سريال در چشم باد در نقش ايران نخجوان ظاهر شده است. با او به گفتگو نشستيم تا با نقش او در اين سريال بيشتر آشنا شويم.

در ابتدا شايد بهتر باشد از چگونگي حضورتان در سريال «در چشم باد» برايمان بگوييد؟

پدرم پيشنهاد بازي در نقش ايران را به من داد و از آنجا كه مي‌دانستم سريال در چشم باد كار بزرگي خواهد شد، از اين پيشنهاد استقبال كردم و آن را پذيرفتم.

چون پدرتان هم نويسنده و هم كارگردان سريال است آيا از ابتدا هم نقش ايران نخجوان براي شما در نظر گرفته شده بود؟

بله، پدرم از همان ابتدا دوست داشتند من اين نقش را بازي كنم و من هم پس از خواندن فيلمنامه توانستم بيشتر به اين نقش نزديك شوم.

چگونه به اين نقش نزديك شدي؟

هر چه بيشتر درباره او مطالعه مي‌كردم، بيشتر اين شخصيت را دوست داشتم. ايران يك شخصيت واقعي در تاريخ است. او دختر تيمسار نخجوان است و جزو تحصيلكرده‌هاي زمان خودش است و به كشورهاي زيادي هم سفر كرده و نقش مهمي را در تاريخ آن زمان ايفا مي‌كند. به نظرم داستان واقعي ايران از زماني شروع مي‌شود كه عاشق بيژن مي‌شود و خيلي برايش گران تمام مي‌شود وقتي كه رفتار مخالف بيژن را در برابر خود مي‌بيند. چون ايران كسي بوده كه هميشه براي خودش تصميم مي‌گرفته و حالا مجبور مي‌شود در برابر مخالفت‌هاي بيژن كوتاه بيايد.

براساس فيلمنامه جلو مي‌رفتيد يا قصه در طول كار دستخوش تغيير شد؟

پايه اصلي كار كه تغيير نكرد، اما يك جاهايي كه خود پدر تشخيص مي‌دادند بعضي از ديالوگ‌ها عوض شدند آن هم براي رساندن مفهوم بهتر و رساتر.

خودت درخصوص اين شخصيت به تنهايي چقدر تحقيق كردي؟

كتاب‌هايي را كه درباره شخصيت ايران نخجوان نوشته شده بود مطالعه كردم و بخصوص كتاب خاطرات اين زن، براي رسيدن به او خيلي به من كمك كرد.

اساسا ارتباطت با نقش‌هاي تاريخي چگونه است؟

ببينيد من علاقه به ژانر يا سبك خاصي ندارم. اگر نقشي را كه پيشنهاد مي‌شود دوست داشته باشم، حتما آن را بازي مي‌كنم و برايم فرقي ندارد كه تاريخي باشد يا رئال. ضمن اين كه به عنوان يك بازيگر تفاوت در نقش‌ها را هم بسيار دوست دارم.

آيا نوع گريم و لباس در ايفاي نقش به شما كمك كرد؟

بله، گريم و لباس هر دو بسيار در اين مورد موثر بودند. البته همه عوامل به نوبه خود سهمي دارند كه نمي‌شود از آنها گذشت. از طراحي صحنه گرفته تا فيلمبرداري. به نظرم در اين كار همه چيز خيلي خوب بود و تاثير زيادي روي بازي‌ها هم گذاشته است.



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]





شنيده‌ام مسووليت گرفتن تصاوير پشت صحنه را هم به عهده داشتي. بنابراين بيشتر‌مي‌تواني از سختي‌هاي كار برايمان بگويي؟

طي اين 3 سال اتفاقات زيادي رخ داد چون با يك كار بزرگ و سخت مواجه بوديم. اساسا پدرم دوست دارد كار عظيم انجام دهد و كاري بسازد كه در شاءن مردم ايران باشد. به نظرم درچشم باد يك فولكلور ايراني محض است و تاريخ معاصر ايران بخوبي در آن نمايش داده شده است. به‌‌هرحال براي رسيدن به اين هدف سختي‌هاي زيادي را هم متحمل شديم. مثلا من يادم است كه براي گرفتن صحنه‌هايي در فيروزكوه اسب‌ها تا كمر توي برف بودند ولي چون كار بايد گرفته مي‌شد مجبور بوديم آن سرما را تحمل كنيم يا همين طور براي گرفتن صحنه‌هاي جنگ در گرماي طاقت‌فرساي خرمشهر ايستادگي كرديم.

كدام بخش از مجموعه «در چشم باد» را بيشتر مي‌پسندي؟

من نمي‌توانم بخش خاصي را جدا كنم چون براي تك‌تك صحنه‌ها زحمت بسياري كشيده شده است، اما چون اين سريال يك فولكلور واقعي ايراني است، شعرهايي كه خوانده مي‌شود يا گويش‌ها را بسيار دوست دارم. واقعا جاي چنين كارهايي با اين سبك و سياق در تلويزيون ما خالي بود.

خيلي از شخصيت‌هاي اين كار آشنا به نظر مي‌رسند. آيا مابه ازاي بيروني داشته‌اند؟

بله، دقيقا همين‌طور است. بيشتر شخصيت‌هاي اين كار وجود خارجي داشته‌اند مثلا مادر بزرگ من در 91 سالگي از دنيا رفت و تمام خاطرات دوران خودش را به ياد داشت و ما هنوز آدم‌هايي را داريم كه از گذشته چيزهاي زيادي را به ياد دارند. كسي مثل حاج قاسم وجود داشته است و براي همين هم شخصيتش باورپذير شده است. پدرم تك‌تك شخصيت‌ها را ريشه‌يابي كرده‌اند و براي همين هم هيچ‌كدام از آنها مصنوعي و غيرقابل باور نيستند.

آيا در نوشتن فيلمنامه با آقاي جوزاني همكاري داشتي؟

به طور كلي همه كار را خود پدر انجام دادند اما در قسمتي كه صحنه‌هاي خرمشهر را مي‌گرفتيم، زني در قصه وجود دارد كه پدر از من خواستند يكسري از ديالوگ‌هاي او را بنويسم. چون مي‌خواستند ديالوگ‌هاي آن زن امروزي‌تر باشد. اما در هر حال همه كارها را خود پدر انجام مي‌دادند.

خاطرات كودك يا نوجواني خودت چقدر در ارائه نقش كمكت كرد؟

ببينيد خيلي از آدم‌هاي اين قصه براي من آشنا هستند. آشنا از اين نظر كه يا آنها را از نزديك ديده‌ام يا درباره آنها زياد شنيده‌ام.

مثلا شخصيت آقا حسام را خيلي دوست داشتم. چون مرد محكمي بود و براي من گفته‌اند كه مردهاي آن دوره به دليل سختي‌هاي زيادي كه مي‌ديدند، شخصيت‌هاي محكمي داشتند.

نظرت درباره حضور زن‌ها در سريال «در چشم‌ باد» چيست؟

به نظرم زن‌ها در اين كار يك ويژگي مهم دارند و آن اين است كه ديالوگ‌هايشان صادق و صميمي است و متعلق به زمان خودشان است و هيچ‌گونه غلوي در آنها نيست.

از همه مهم‌تر اين كه عشق بين زن و مردهاي آن زمان بي‌نظير بوده و احترامي كه براي هم قائل بودند بسيار ستودني است.

در لحن ايران نخجوان يك قدرت كاذب وجود دارد. چرا؟

چون هميشه همه چيز براي او آماده بوده است. ايران دختر با اعتماد به نفسي است، ولي يك جاهايي مي‌شكند و حتي گريه مي‌كند و مي‌بيند آنقدرها هم كه فكر مي‌كرده قدرت نداشته و مجبور است به خاطر موقعيت پدرش كاري را انجام دهد كه دلش نمي‌خواهد. بنابراين در برخورد با آدم‌هاي معمولي از قدرت كاذبش استفاده مي‌كند.

در يك مصاحبه آقاي جوزاني به اين نكته اشاره داشتند كه اين كار به نوعي وصيتنامه‌شان است. منظورشان از اين گفته چيست؟

مفهوم حرف پدر اين نيست كه قصد اعلام بازنشستگي دارند يا خداي ناكرده مي‌خواهند با دارفاني وداع كنند. منظورش اين است كه اين كار، كاري است كه تاريخ مصرف ندارد و نسل‌هاي‌ آينده هم مي‌توانند از آن استفاده كنند. پدر من نسبت به تاريخ ايران صادق است و دروغ نمي‌گويد.

در چشم باد سرانجام آن چيزي شد كه در ذهنت به‌ آن فكر مي‌كردي؟

بله و حتما تمام قسمت‌هاي آن را دنبال مي‌كنم و آن را دوست دارم و خوشحالم كه اين كار ساخته شد.

مخاطبان سحر جوزاني بيشتر او را در طي اين سال‌ها در مجموعه‌هاي طنز تلويزيوني ديده‌اند. ممكن است بازي در اين سريال باعث شود تو را از اين به بعد در كارهاي غيرطنز ببينيم.

نمي‌دانم. همه چيز بستگي به پيشنهادهايي كه مي‌شود دارد. مهم نيست طنز باشد يا جدي.
در حال حاضر مشغول چه كاري هستي؟

در سريال جديد مهران مديري به نام قهوه تلخ بازي مي‌كنم كه در‌آينده از شبكه 3 پخش خواهد شد.


منبع: جام جم

[mohsen_gh1991]

سریالش فوق العاده قشنگه.ولی حیف ندیدمش.

[pcforlife]

چه عجب،..
بالاخره امشب یک عدد لیلی دیدیم!!:31:

[sinaset]

سلام
داستان این قسمتش جالب بود .....

[Dark Prince]

دوستان تکرار سریال ساعت چنده؟ من نتونستم ببینم. راستی بازیگر نقش لیلی کیه؟ :دی

[sinaset]

دوستان تکرار سریال ساعت چنده؟ من نتونستم ببینم. راستی بازیگر نقش لیلی کیه؟
سلام
راستش درست نمی دونم لیلی کجایی
ولی فکر کنم تاجیکی باشه
تکرارش هم زدم تلتکست زده بود 1:05 دقیقه ظهر
******************
راستی بچه ها یکی از اعضایی خانوادمون شنیده بود ( از یکی از بازیگران فکر تویه تلویزیون یا مجله) که فاز 3 سریال داره تویه خارج پر میشه
کسی اطلاعاتی داره .
************
بچه این رو ببینید


شرح مختصر :
داستان اين سريال از زماني آغاز مي شود كه ميرزا كوچك خان جنگلي در گيلان اعلام جمهوري مي كند-ميرزا حسن ايراني كه به همراه خانواده خود در گيلان زندگي مي كند و از ياران مِرزا كوچك خان است ادامه مي يابد و اين ماجرا تا انقلاب اسلامي و فتح خرمشهر ادامه خواهد داشت.

تاريخ شروع پخش :
15-08-1387

تاريخ پايان پخش :
15-08-1389

تویه توضیحات تویه سایتش زده بود

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

[N.E.G.A.R]

چندشم شد با دیدن لیلی خانوم...:2:


لیاقتش همینه...

[muhandes]

این لیلی کی بود واقعا؟
تاجیکیه؟
منم شنیدم در خارج فیلمبرداری شده
شاید انگلیس

[sinaset]

این لیلی کی بود واقعا؟
تاجیکیه؟
منم شنیدم در خارج فیلمبرداری شده
شاید انگلیس
سلام
به نظر نمی رسید که ایرانی باشه ..( حداقل از طرض حجابش)
شاید ادامه اش تویه روسیه باشه
البته شاید ..
چون بیژن رو روسا گرفتن امکان داره بفرستنشون روسیه ......
باتشکر

[starpars]

ميگم الان دقيقا فيلم تو چه ساليه روسيه استاليني?

[XaniaR_paliz]

چند قسمت بیشتر از سریال رو ندیدم ولی به جرات میشه گفت در چند سال اخیر چنین سریال "هنری" ساخته نشده

[sinaset]

ميگم الان دقيقا فيلم تو چه ساليه روسيه استاليني
سلام
منظورتون رو درست متوجه نشدم
ولی موقعه که رضا شاه از ایران رفت یا به عبارتی حکومتش از ببین رفت (1320)
فکر م به خارجی می شه 1941 یا 1942 چندین ساله قبل از پایان یافتن جنگ جهانی ( پایان جنگ جهانی 1945 بود)
موقعه که المان از خاک روسیه عقب نشنی می کرد ( فکر کنم همون موقعه ها)
باتشکر

[B.Spears]

خداییش فیلم ساختن این دختره فکر نکنم همون دختره لیلی باشه شاید دوستی آشنایی تو این مایه هاس

[sadaf00]

من دوست دارم و دنبالش میکنم اما به نظر من خیلی کشش میدن

[Dark Prince]

دوستان میدونستید داستان این سریال به زمان حال هم میرسه؟
من امروز یه عکس تو مجله از پارسا پیروزفر دیدم اینطوری شدم:18:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[pcforlife]

اه اه...پارسا پیروز فر چقدر ضایع پیر شده...:2:

دوستان میدونستید داستان این سریال به زمان حال هم میرسه؟
فکر کنم چند پست قبل یکی از بچه ها گفته بود که داستان فیلم تا فتح خرمشهر (تو جنگ ایران و عراق) ادامه پیدا میکنه که البته زیاد هم زمان حال نیست...:20::10:
به هر حال بابت عکسا ممنون... دمت گرم...:11:
یاعلی

[Dark Prince]

اه اه...پارسا پیروز فر چقدر ضایع پیر شده...:2:

فکر کنم چند پست قبل یکی از بچه ها گفته بود که داستان فیلم تا فتح خرمشهر (تو جنگ ایران و عراق) ادامه پیدا میکنه که البته زیاد هم زمان حال نیست...:20::10:
یاعلی
اتفاقا بنظر من خیلی باحال شده! حتی از جوانیش هم باحال تر شده.:40:
راستی ممنون بابت اطلاعات.

[kam2000]

شما فکر میکنین تو قسمتهای بعدی این لیلی کشته بشه؟

[minizoro]

سلام من قسمت این جمعه گذشته رو دیر رسیدم بشینم نیگا کنم اولشو ندیدم که بیژن ایرانی چطوری از سقوط جان سالم به در برد؟؟؟؟
میشه کسی توضیح بده لطفا؟؟ که چی شد از اون ده سر در آورد من از اونجایی دیدم که از جاش بلند شد و رفت صورتشو تراشید... میشه قبل از اون رو بگید؟؟؟

[pcforlife]

چقدر کشش میدن...
این قسمتش اصلا جذاب نبود...!
فقط بازیگرا شعار میدادن...!
تو این قسمت با اون پسر تهرونیه که با یدی یه گوش حرف زد، حال کردم!!:دی

[muhandes]

اسم واقعی این لیلی چیه؟؟؟
نکنه ایرانیه
؟

[N.E.G.A.R]

واقعاً این قسمتش گند بود و فقط صدای سرود خواندن این روس ها میومد.:31:

[Dark Shine]

تنها فیلم ایرانی که من میبینم

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
من دیدن اسمشو و فک میکنم اسمش ایرانی باشه نفر سوم مینویسش

[دل تنگم]

بازيگر تاجيكي سريال «در چشم باد» كه براي نخستين بار است ايفاي نقش در يك فيلم يا سريال را بر عهده مي‌گيرد، حضور مسعود جعفري جوزاني در سمت كارگردان و به عنوان فردي كه به ايفاي نقش بهتر وي كمك مي‌كند را بسيار موثر خواند.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


ستاره صفرآور در گفت‌وگو با خبرنگار سرويس تلويزيون درباره‌ي نحوه انتخاب وي به عنوان ايفاگر نقش «ليلي» در سريال «در چشم باد» خاطرنشان كرد: كارگردان اين فيلم به همراه امير كريمي (مدير فيلمبرداري) و حسين طاهري به تاجيكستان آمدند و فراخواني براي انتخاب بازيگر اعلام كردند.من هم به همراه عده‌اي ديگر در اين آزمون شركت كردم و در نهايت موفق شدم، به عنوان بازيگر سريال «در چشم باد» انتخاب شوم.



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


وي درباره‌ي نقش خود در سريال «در چشم باد» اظهار كرد: ليلي دختري از خانواده تاجيكي است كه به ايران آمده‌اند. او 12 سال در ايران زندگي مي‌كند و در اين كشور بزرگ مي‌شود با شروع جنگ جهاني، خانواده ليلي به شوروي باز مي‌گردند و بيژن (با بازي پارسا پيروزفر) كه حالا بزرگ شده و به شغل خلباني مشغول است، در جستجوي «ليلي» همبازي دوران كودكي‌اش سرانجام او را مي‌يابد.

ستاره صفرآور كه مدت دو سال با پروژه «در چشم باد» همكاري داشت و در اين مدت هر از گاهي به كشورش تاجيكستان بازگشت و مدتي را در آن جا ماند.

او در پاسخ به اين پرسش ايسنا كه چگونه توانسته است با شخصيت «ليلي» ارتباط برقرار كند، گفت: وقتي آقاي جعفري جوزاني كمي درباره فيلمنامه شرح دادند، به سرعت احساس كردم كه اين دختر [ليلي] به شدت به من نزديك است و گويا خود من هستم.«ليلي» در چشم باد دختري جدي و جنگجو است و من هم از كودكي بسيار اخمو بودم و همين اخلاق‌ها را داشتم.



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


ستاره صفرآور كه در سريال «در چشم باد» به زبان تاجيكي صحبت مي‌كند، در تلويزيون تاجيكستان به زبان تاجيكي و روسي گويندگي اخبار زنده را بر عهده داشته است.

بازيگر سريال تاريخي «در چشم باد» با بيان اين كه مدت زيادي را به تماشاي برنامه‌هاي تلويزيون ايران مي‌نشيند، در پاسخ به پرسشي درباره كيفيت برنامه‌هاي خبري در شبكه‌هاي ايراني گفت: بخش‌هاي خبري تلويزيون ايران، اخبار داخلي و خارجي را به خوبي به مردم منتقل مي‌كنند و خبرنگاران بسيار فعال هستند.

به اعتقاد وي گويندگان خبر در تلويزيون ايران نيز از صداي خوبي برخوردارند و به خوبي از حركات صورت و چشم استفاده مي‌كنند.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[sinaset]

سلام دوستان
این قسمت بهتر از قسمت قبلش بود
نحوه جنگیدنشون هم بد نبود
( تاکتیک جنگی در سطح مطلوبی رعایت می شد)
جالب بود
باتشکر

[miss_ava7]

ای خدا چه قدر این جوزانی سریالو کش داده.فکر نمیکنم تو این دور و زمونه کسی حوصله دیدن این همه جزییاتو داشته باشه.
ای کاش تعداد قسمتارو نصف میکرد ولی میذاشت ریتم سریال تند بشه.اگه بازیگرایی مثل پارسا پیروزفر و شفیعی جم نبودن دیگه اصلا حوصله ام نمی کشید...
امشب این بازیگره که پیره و تاجیکی حرف میزنه و رهبر گروهه(اسمش الان یادم نمیاد)
به نظرم لهجه اش مثل زی زی گولو شده بود :دی

[Dark Shine]

نمیدونم چرا از فیلمبرداریشون خیلی خوشم میاد.

[gmuosavi]

من سریالو کامل ندیدم
این عکسها مال چه قسمتیه ؟!
اگه مال قبله که هیچی
اگه مال بعده که احتمالا یعنی بیژن و لیلی برمیگردن ایران ؟ باهم ؟!!

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[Hamid1000]

2-3قسمته که دارن آب می بندن بهش! همون طور که حدس زده بودم داره می شه مثه مدار صفر درجه...

[pcforlife]

2-3قسمته که دارن آب می بندن بهش! همون طور که حدس زده بودم داره می شه مثه مدار صفر درجه...
موافقم... باز صدر احمد به مدار صفر درجه... به نظر من مدار فقط تو چند قسمت آخرش خراب شد... ولی... بیخیال...!:27:

[Dark Prince]

میگم چرا اینقدر کش میدن اینو ؟ دیگه شورشو درآوردن. بقول بعضی ها حیف وقت که آدم بذاره رو این فیلم:دی 10 قسمت هم نبینی قسمت 11ـم رو ببینی انگار نه انگار 10 قسمت قبلشو ندیدی.(هیچ اتفاق خاصی نمیفته :دی)

[shifter]

میگم چرا اینقدر کش میدن اینو ؟ دیگه شورشو درآوردن. بقول بعضی ها حیف وقت که آدم بذاره رو این فیلم:دی 10 قسمت هم نبینی قسمت 11ـم رو ببینی انگار نه انگار 10 قسمت قبلشو ندیدی.(هیچ اتفاق خاصی نمیفته :دی)
دقيقا...منم ميخواستم همينو بگم!
اين سريال خيلي كند و مورچه وار داره ميره جلو...مثل همين قسمت ديشب!
اعصاب من ديگه اخرش داشت خورد ميشد...:13:
اگه به من ميدادن اين قسمت ديشبو به جاي 1 ساعت تو 20 دقيقه نشون ميدادم...:27:

[masoudtr]

اسم این دختره که مثلا روسه چیه واقعا روسه یا ایرانیه؟

[shifter]

اسم این دختره که مثلا روسه چیه واقعا روسه یا ایرانیه؟
فكر كنم تاجيكستاني باشه!

[sinaset]

سلام دوستان
من فکر کنم اصل فیلم اینکه به جزییات زیاد پرداخته میشه ..
و این در بعضی جاها خوب و بعضی جاهان نسبتا خوب ...
در کل قسمت دیروز مفهمومی بود
شاید یک طوری می خواست بیننده رو ببره تویه حس و حال هوا اونجا
و نحویه کم کم عاشق شدن لیلی رو کمی با جزییات نشون بده ...
ولی اون ساز دستی از نظر من جالب نبود ..
در کل سریالی خوبی است
من راضی هستم
باتشکر

[gmuosavi]

اسم این دختره که مثلا روسه چیه واقعا روسه یا ایرانیه؟

بازيگر تاجيكي «درچشم باد»ـ گوينده خبر تلويزيون تاجيكستان


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

[sadaf00]

سریال خوبیه فقط خیلی کشش میدن:31:

[nil2008]

کسی میدونه جمعه(دیروز)پخش شده یا نه؟(منظورم 4د ی ماهه) :5:

[miss_ava7]

سایت پارسا پیروزفر با چند تا عکس جدید از در چشم باد




parsapirouzfar.com

[sinaset]

کسی میدونه جمعه(دیروز)پخش شده یا نه؟(منظورم 4د ی ماهه)
سلام
نه اون هفته نشونش نداد
فکر کنم به خاطره عاشورا و تاسوعا
باتشکر

[RoYaYeEe_NiIiLi]

به به
اصن صحنه های عشقولانشون منو کشته[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من که خیلی خوشم میاد ازش:31:
میگم که این بیژن تو تهران نامزد داره؟اونی که تو مراسم ختم بیژن از اون بالا افتاد کی بود؟

[HOJ-JAT]

اون زن داداشش بود دیگه..زن اسد..

[RoYaYeEe_NiIiLi]

اون زن داداشش بود دیگه..زن اسد..

آخه من از اول نتونستم ببینم
پس نامزد نداشته؟
اسد همونیه که تو هواپیما باهاش بود و تیر خورد به گلوش؟

[HOJ-JAT]

نه عزیز اون همکارش بود...
اون ایرانو اگه منظورته که نامزدش بود باهم میرفتن سینما ..اون با پسر شاه رفتن.....دیگه نتونس باهم ازدواج کنن..
اسد همونی بود که تو جنگ شمال کشته شد...

[shifter]

عجب خوابی میدید این bijan...!!:31::31:
هم ترسیدیم هم حالمون به هم خورد!!:2:
این دخمل روس[ لیلی] هم جقدر از لباس نظامی خوشش میاد...بهنظرتون چیکار میکنه اخرش؟ شوروی یا bijan?:31:

[RoYaYeEe_NiIiLi]

باحال بود قسمت دیشبش...
خوشم اومد...واقعا خوب کار شده رو این سریال...مخصوصا قسمتای احساسیش...اون تیکه که خانوادش بیژن رو دیدن واقعا قشنگ بود...اونجایی که داداشش گریه کرد محشر بود...من داشت گریم میگرفت[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
میگم که این داداشش آدم بدیه؟چون فکر کنم تو خوابش داداششم از اونایی بود که نقاب زده بود[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بعد اینکه بابا ی لیلی چندین قسمت قبلش یه مرد ریش بلند بود و تو زندان بود....اونی که نامه نوشته بود همون مرده بود؟


این دخمل روس[ لیلی] هم جقدر از لباس نظامی خوشش میاد...بهنظرتون چیکار میکنه اخرش؟ شوروی یا bijan?[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](4).gif
واقعا گیریم چه تاثیری داره ها...اون وقتایی که لباس روسی میپوشه زشت گیریمش میکنن و وقتی لباس ایرانی میپوشه خوشکل میشه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]راستی اون لباس روسی پوشید که روسری نداشت...چه جوری اجازه دادن روسری سرش نکنه؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نکنه اون کلاهه رو روسری حسابیدن؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در مورد انتخابشم که من میگم میاد پیش بیژن...اینطوری که معلومه بیژن نمیذاره که لیلی بره[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
میگم که این سریاله چند سال پیش ساخته شده؟چند سال طول کشیده ساختش؟

[pcforlife]

این قسمتش باحال بود ولی صحنه‏ی ملاقات بیژن با خانواندش، به نظر من فوق العاده نبود...:13:
لیلی هم داره بدجور میره تو کارکتر های اصلی داستان...:31::40: ولی حیف که لیلی میمیره...:37:

[Dark Shine]

تعبییر خواب از نظر من:
نادر و رضا قلی خان لیلی رو به شوروی میفروشن!

[shifter]

اون تیکه که خانوادش بیژن رو دیدن واقعا قشنگ بود...اونجایی که داداشش گریه کرد محشر بود...من داشت گریم میگرفت[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

me too:31:

راستی اون لباس روسی پوشید که روسری نداشت...چه جوری اجازه دادن روسری سرش نکنه؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نکنه اون کلاهه رو روسری حسابیدن؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مثلا اینجا ایرانه ها!!:31:

در مورد انتخابشم که من میگم میاد پیش بیژن...اینطوری که معلومه بیژن نمیذاره که لیلی بره[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همونطو که دوستمون گفت این نادر پشم شیشه داره...اخر این دخمل روس رو میفروشه به روسا...!:41:

[shifter]

ولی حیف که لیلی میمیره...
نهههه؟؟!!!:18:
راست میگین؟؟

[majid_potter7]

حیف اون دختر کوچیکه به اون خوشگلی که فوت کرده....حتی نرسید فیلم خودشو ببینه....:41:

[1Judi]

کدوم دختر کوچیکه؟؟؟

[shifter]

کدوم دختر کوچیکه؟؟؟
همون كه نقش كوچيكي هاي ليلي رو بازي كرده...
[صلوات]:41:

[1Judi]

همون كه نقش كوچيكي هاي ليلي رو بازي كرده...
[صلوات]:41:

:18:
جدی؟؟

راستی اسم این دختره لیلی چیه؟
من هر دفعه میخوام برسم به تیتراژ اولش نمیشه ببینم

[pcforlife]

اسم بازیگر نقش کوچیکیه لیلی، بیتا توکلی هست که سال 84 تو تصادف درگذشتش... این لینکو ببینید...

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
هر چند منظور من از لیلی، خود کارکتر لیلی بود که میمیره (نه بیتا توکلی)... کسانی که از قسمت اول، در چشم باد رو دیدین، احتمالا یادشون هست که نشون میده که بیژن قصد کرده که بره دنبال قاتل لیلی و بعد داستان فلش بک میزنه میاد زمان کوچیکیه این دو تا...
یاعلی:11:

[RoYaYeEe_NiIiLi]

اسم بازیگر نقش کوچیکیه لیلی، بیتا توکلی هست که سال 84 تو تصادف درگذشتش

یعنی دقیقا این سریال از چه سالی در حال ساخت بوده که تازه الان پخش شده؟

[pcforlife]

یعنی دقیقا این سریال از چه سالی در حال ساخت بوده که تازه الان پخش شده؟
والا فکر کنم کماکان دارن فیلم برداری میکنن!!!:27:
ولی خارج از شوخی از اواسط 82 شروع کردن به ضبط تا اواخر 87.
تو ویکیپدیا میتونی جزئیات کاملترش رو بخونی...
لینک زیر رو ببین:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
یاعلی:11:

[RoYaYeEe_NiIiLi]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]وایییی خدا....قدیم چجوری فیلم میدیدن بیچاره...مرده که ترجمه میکرد داشت گریه میکرد[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]مردم از خنده به خدا[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چقد من این سریالو دوس دارم...خیلی باحاله
من شما را نغز میبینم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]من کللی فکر کردم تازه فهمیدم همون i love ue خودمونه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حیف نصفه قسمت امشبش بر باد رفته بود

[shifter]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]وایییی خدا....قدیم چجوری فیلم میدیدن بیچاره...مرده که ترجمه میکرد داشت گریه میکرد[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]مردم از خنده به خدا[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چقد من این سریالو دوس دارم...خیلی باحاله
من شما را نغز میبینم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]من کللی فکر کردم تازه فهمیدم همون i love ue خودمونه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حیف نصفه قسمت امشبش بر باد رفته بود
تازه جاهاي خوب برباد رفته رو نشون ندادن!!:27:
چقدر اين بيژن خوش تيپ شده بود...:18:
لاله زار قديم هم دنيايي بوده...:31:كاش بيشتر ازش نشون بدن...
نكته ديگه هم فضاي باز اجتماعي اون موقع بود!
اما الان...!:13:

[pcforlife]

میگم اون موقع ها هم نامزد بازی هم کرکره خنده بوده هم حال خوبی داشته...:31::21::27:

[pcforlife]

این قسمتش فقط یادآوری رخداد های تاریخی بود... کشداره...:13:

[RoYaYeEe_NiIiLi]

بابا چند سال طول کشیده تا ساخته شده...باید کشش بدن :31:
اونجا که روزنامه نگاره به داداشه بیژن گفت:سفیداب سرخاب بگیر برای رضا قلی خان ،خیلی باحال بود[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
میگم که قدیما وقتی یه خارجی تو ایران بازی میکرد دیگه کم مونده بود چادرم بزنن سرش:31:
الان دیگه یه کلاه بهش میدن و موهاشونو پریشون میریزن بیرون[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یه چیز دیگه هم هست...زن اون یارو که بیژن رو برد خونه ی خودش قایمش کنه اون کلاه رو هم نمیذاشت سنگین تر بود...حالا اگه یه دختر اینطوری بره بیرون که پوستش کندس...حداقل اگه بره بیرون فوقش 1 میلیون نفر میبیننش...نه 75 میلیون:31:

نیلی

[roniya20]

فقط به خاطر کامبیز این سریال رو می بینم خوداییش یه دو نه هست نهههههههههههههههه؟:11:

[RoYaYeEe_NiIiLi]

میگم که امروز مگه جمعه نیست؟
پش چرا نشون نداد در چشم باد رو؟

[vroom]

میگم که امروز مگه جمعه نیست؟
پش چرا نشون نداد در چشم باد رو؟

:دی
امروز 5شنبه بود!

[RoYaYeEe_NiIiLi]

امروز 5شنبه بود!
ای واااااای
خاک به سرم:31:
کللی غصه خوردم چرا ندادنش:31:
تازه ناراحت بود عملیات 125 رو از دست دادم:31:
سوتی دادم در حد تیم ملی:31:

[pcforlife]

کماکان منتظر یک گره یا جرقه در سناریوی سریال می مانیم....:13:از شعار شنیدن خسته شدم!!:41:

[dimah2005]

امروز یکی از بهترین قسمت هاش بود
پر از حس و غیرت و .......

مخصوصا دیالوگ های جشن تولد

"این رسم چند هزار ساله ایرانه یه قلدور میره یه قلدر تر میاد "

ولی حیف که باز هم سرعتش از لاکپش بیشتر نمی شه

[RoYaYeEe_NiIiLi]

قشنگ بود این قسمتش:31:
این عشوه های این دو تا منو کشته:31:

[pcforlife]

این عشوه های این دو تا منو کشته:31:
تائید میشه...!! اگه تو این چند قسمت اخیر اگه این عشوه گری هارو نمیذاشت، سریال با کتاب تاریخ فرقی نمیکرد!!:27:

[RoYaYeEe_NiIiLi]

تائید میشه...!! اگه تو این چند قسمت اخیر اگه این عشوه گری هارو نمیذاشت، سریال با کتاب تاریخ فرقی نمیکرد!.gif

من که اصلا از نظر تاریخی نگاش نمیکنم:31:
چون اصولا از تاریخ خوشم نمیاد واسه همینم نمیفهمم چه خبره:31:
به عنوان فیلم هندی نیگاش میکنم:31:

[pcforlife]

من که اصلا از نظر تاریخی نگاش نمیکنم:31:
مگه کسی از نظر تاریخی هم نگاش میکنه؟!!:18::31:
والا تو این چندین سال اخیر اینقدر سریال و فیلم از تاریخ معاصر کشور که دیدم که دیگه خودم میتونم یه فیلمنامه از تاریخ معاصر کشور بنویسم!:27:

[dimah2005]

به عنوان فیلم هندی نیگاش میکنم

واقعا ؟ ؟ ؟ ؟

من یادمه اون قسمت های اوالش رو بخاطر همین هندی بازی هاش نگا نمی کردم !!!

[shifter]

امشب دیدین؟
اخ که چقدر اخرش این بیزن و لیلی باحال ادای داش مشتیا رو در می اوردن:31:
مخصوصا لیلی....:31:
کاش جشن بالماسکه رو هم نشون بدن:27:

[pcforlife]

مخصوصا لیلی....:31:
آره خداییش!! دیدی چه طوری لنگ و می چرخوند و تلو تلو راه میرفت...!
لیلی رو دیدم یاد فیلم شارلاتان افتادم!:31:

[dimah2005]

کاش جشن بالماسکه رو هم نشون بدن

یهو دیدی قسمت بعد نیم ساعت اول فیلم چشمان کاملا بسته رو نشون داد، مثل برباد رفته دی: دی:


جالب اون تظاهرات کارگری بود که هیچ کی بهشون کاری نداشت ، ، ، چیزی که همکنون باعث تعجبه چه برسه ان سال پیش

[shifter]

یهو دیدی قسمت بعد نیم ساعت اول فیلم چشمان کاملا بسته رو نشون داد، مثل برباد رفته دی: دی:


جالب اون تظاهرات کارگری بود که هیچ کی بهشون کاری نداشت ، ، ، چیزی که همکنون باعث تعجبه چه برسه ان سال پیش
:31:
اره به خدا....الان من با دوستام حدوده 5 نفر يه جا جمع ميشيم ميان متفرقمون ميكنن...:31:

راستي اون خانوم روس ديگه كيه؟ همون كه با ليلي هم حرف زد؟ يعني ليلي جاسوس دو جانبه هست؟

[dimah2005]

راستي اون خانوم روس ديگه كيه؟ همون كه با ليلي هم حرف زد؟ يعني ليلي جاسوس دو جانبه هست؟

j,d hdk llg;j ili

توی این مملکت همه جاسوس دو جانبن ! دی:

فکر کنم همون بود که ارودگاه روس ها هم بود !

*خودمونیم بدختی مردم رو زیاد عمیق نشون نمی ده ، در صورتی که عمق فاجعه بیشتر از این حرفاست

[sadaf00]

دیشب چرا نداد؟

[pcforlife]

دیشب چرا نداد؟
معلومه دیگه... به خاطر 28 صفر...

[sadaf00]

معلومه دیگه... به خاطر 28 صفر...


وااااااااااااا چه ربطی داره کجاش مناسب 28 صفر نیس؟

[pcforlife]

وااااااااااااا چه ربطی داره کجاش مناسب 28 صفر نیس؟
چه میدونم! حتما یه ربطی داشته دیگه!:31::46:

[gmuosavi]

هفته پیش که پخش کرد و رقص داشت چند نفر اعتراض کردن
حتما یه رقصی چیزی داشته که پخش نکرده

[sadaf00]

الهی قربون اون رقصشون برم وای که چه قدر رقص داشت:27:

[nil2008]

دوستان ميشه لطفا" يكنفر كه وقت و حوصله داره محبت كنه خلاصه بگه كه از اون قسمتي كه ليلي با لباس عروس پشت در بود ديگه چه خبر شده كه ما هم بفهميم چي به چي شده؟ممنون:11:

[pcforlife]

واقعا نمی فهمم....
هدف صدا سیما و شبکه یک از با تاخیر پخش کردن سریال (با 1 ساعت!!:18:) تو هفته های اخیر چیه؟
جای تاسفه...:13:

[shifter]

واقعا نمی فهمم....
هدف صدا سیما و شبکه یک از با تاخیر پخش کردن سریال (با 1 ساعت!!:18:) تو هفته های اخیر چیه؟
جای تاسفه...:13:
ااا..اين چه حرفيه اخه ؟؟:19:
مگه نديدي كه فيلم اقا رو نشون ميدادن...چه چيزي مهمتر از اين؟:31:
به نظرتون چي ميشه؟ نادر با اون دختره ازدواج ميكنه.؟؟:31:

[gmuosavi]

دم اکبر عبدی گرم
این قسمت واقعا زیبا بازی کرد

[pcforlife]

اوه اوه... بیژن اسلحه لیلی رو واسه چی برداشت...!:18:

[shifter]

اوه اوه... بیژن اسلحه لیلی رو واسه چی برداشت...!:18:
بيزن ورنداشت كه...فكر كنم اون يارو محليه كه باهاشون بود و چاقو هم داشت وررداشت!

[nil2008]

اوه اوه... بیژن اسلحه لیلی رو واسه چی برداشت...!:18:
شايد بخاطر اينكه دوباره يهو جوشي نشه همه رو لت و پار كنه...:8:

[dampayi]

واقعا مزخرفه!!!
علی رغم اینکه بازیگرای خیلی خوبی داره ولی هم از لحاظ بازیگری هم ار لحاظ کارگردانی واقعا ضعیفه ...
نقش های غیر اصلی واقعا بد بازی می کنن ....افتضاح...!
این زنکه هم که ..چیه اسمش؟! زن بیژن .... ترکونده ! ...یده با این بازی کردنش ...
اصلا اینارم که بیخیال بشیم یه فیلم تاریخی که نباید انقدر وارد جزئیات بشه ...
روند کند و خسته کنند و تکراری فیلم دیگه داره اعصابمو خورد می کنه !!!
بعد یه هفته تنها اتفاقی که می یوفته اینه که .....!اصلا اتفاق این سری چی بود؟!!!:13:

[Mohammad Hosseyn]

واقعا مزخرفه!!!
علی رغم اینکه بازیگرای خیلی خوبی داره ولی هم از لحاظ بازیگری هم ار لحاظ کارگردانی واقعا ضعیفه ...
نقش های غیر اصلی واقعا بد بازی می کنن ....افتضاح...!
این زنکه هم که ..چیه اسمش؟! زن بیژن .... ترکونده ! ...یده با این بازی کردنش ...
اصلا اینارم که بیخیال بشیم یه فیلم تاریخی که نباید انقدر وارد جزئیات بشه ...
روند کند و خسته کنند و تکراری فیلم دیگه داره اعصابمو خورد می کنه !!!
بعد یه هفته تنها اتفاقی که می یوفته اینه که .....!اصلا اتفاق این سری چی بود؟!!!:13:
به نظر من یکی از بهترین هاست که تو این مدت در تلوزیون پخش شده ... حداقلش اینه که از این فیلم های با اصطلاح تاریخی مثل سالهای مشروطه بهتره .

در ضمن فیلم تاریخی نیست ... داستانی است که در طی دوران های تاریخی روایت میشه ...

و از خیلی از فیلم ها واقع نگر تره ... من خودم به شخصه واقعیت اون دوران و نمی تونستم درک کنم ... اما این فیلم کمک زیادی بهم کرد .

+ مهم اینه که فیلمو چطور ببینی ... مثلا همین هفته در مورد برخورد عشایری ها با بیگانه ها جالب کار شده بود ... فیلم بسیار با واقعیت انطباق داره .

[Vah!d]

دوستان من این قسمت رو ندیدم تکرارشو هم نمیتونم ببینم . یکی میگه چه اتفاقاتی افتاد ؟

[majid_potter7]

اين قسمت باحال بود..هم هيجان و هم احساس...
يكي به من بگه..من تا حالا خيلي كم ديدم اين سريالو..ميتونم از الان شروع كنم؟...حيف..

[nil2008]

دوستان من این قسمت رو ندیدم تکرارشو هم نمیتونم ببینم . یکی میگه چه اتفاقاتی افتاد ؟
دوست عزيز ميدونم چه حالي داري چون هفته قبل منم درد تو رو داشتم برات خلاصه اش ميكنم:
بيژن وليلي بعد ازينكه همه گشتي ها توسط افراد يكي از ايلهاي قشقايي كشته شدن به عنوان مهمون رفتن پيش ايل. اونجا به گرمي پذيرفته شدن و ليلي كه سخت بيمار شده بود با پرستاري زن سردسته عشايرحالش خوب شد .در همين حين جاسوساي آلماني ( فكر كنم شولتز)به اسم فروشنده اسلحه و مهمون خان وارد ايل شدن و مي خواستن خرابكاري كنن كه رييس ايل نذاشت اونا رو دستگير كردن تا با پسر و برادراي خان بزرگ قشقايي كه انگليسيا دستگيرشون كرده بودن مبادله بشن و پسر و برادراي خان رو آزاد كنن.ليلي كه ترسيده بود همراه بيژن كه مي خواست ازونجا فرار كنن توسط سربازاي هندي كه براي تحويل آلمانيها (احتمالا")اونجا اومدن محاصره شدن ...حالا تا بعد.
يكي از صحنه هايي كه خيلي خوشم اومد اين بود كه جلوي در قهوه خونه ،رفقاي حسن آقا كه نذاشتن خارجيا بيان تو وقمه زده بودن جلو در قهوه خونه تو زمين كه اگه ازين خط قمه بياين جلو چنين و چنان ...باباي بيژن جلو رفت گفت مرد حسابي همه مملكت دست انگليسيا افتاده تو جوش اين يه وجب جا رو ميخوري ؟ جواب لوطي محل جالب بود :اين يه وجب جا هنوز صاحب داره...بازم به غيرت لوطيامون :8:

---------- Post added at 07:43 PM ---------- Previous post was at 07:41 PM ----------


اين قسمت باحال بود..هم هيجان و هم احساس...
يكي به من بگه..من تا حالا خيلي كم ديدم اين سريالو..ميتونم از الان شروع كنم؟...حيف..
دوست عزيز ماهي رو هروقت از آب بگيري تازه است .گرچه بعضي قسمتاي جالب رو نديدي ولي تا وقتي بيژن و ليلي هستن فعلا" وقت داري قسمتهاي بعدي بايد بهتر باشه...:20:

[dimah2005]

يكي از صحنه هايي كه خيلي خوشم اومد اين بود كه جلوي در قهوه خونه ،رفقاي حسن آقا كه نذاشتن خارجيا بيان تو وقمه زده بودن جلو در قهوه خونه تو زمين كه اگه ازين خط قمه بياين جلو چنين و چنان ...باباي بيژن جلو رفت گفت مرد حسابي همه مملكت دست انگليسيا افتاده تو جوش اين يه وجب جا رو ميخوري ؟ جواب لوطي محل جالب بود :اين يه وجب جا هنوز صاحب داره...بازم به غيرت لوطيامون

شدیدا تایید میشه

یه نکته جالبی که توی فیلم وجود داره شخصیت های خاکستریه فیلمه ، مثل حسن اقا، که هم مست می کنه هم به فقیر فقرا می رسه،
و جالب برخورد ادمی مثل بابای بیژن با این فرده ، که به چه زیبایی نشون داده ،

این حسن اقا هم شانس اورده اون زمونا زندگی می کرده ،

[pcforlife]

بعد از چند وقت سریال درست و حسابی تکون خورد!!!
حیف که باید تا سال بعد منتظر قسمت جدیدش بمونیم!!!:دی

[masoudtr]

این قسمت خیلی قشنگ بود مخصوصا اونجا که میخواست سوار کشتی بشه و گفت نگران مادرم
میترسم دیگه نبینمش
واقعا اشک تو چشم هام جمع شد
درد قربت و دوری از خانواده را خوب به تصویر کشید

[gmuosavi]

این سکانس آخرش ( کشتی ) همون سکانس اول سریال نبود ؟!

[pcforlife]

این سکانس آخرش ( کشتی ) همون سکانس اول سریال نبود ؟!
آره.... همون بود...:20:

[shifter]

چقدر اتفاق تو يه قسمت افتاد...:31:
صحنه اخرش چقدر اون كشتيه شبيه ناو جماران 100 درصد بومي خودمون بود!!:27:

[H A M A S]

فکر نکنم لیلی مرده باشه چون عکس نامفهوم بود

[majid_potter7]

فکر نکنم لیلی مرده باشه چون عکس نامفهوم بود
منم همین فکر رو میکنم..مخصوصا اونجایی که بیژن گفت:فکر کنم خون روی صورتشو پاک کرده بودن... یه کم مشکوک میزد...
..
سریال خوبیه..ولی کاش انتخاب بازیگران بهتری داشت..البته به نظر من..

[pcforlife]

بیژن گفت:فکر کنم خون روی صورتشو پاک کرده بودن...
بیژن گفت که خونی که باید رو صورتش می پاشید رو از رو صورتش پاک کردن تا قشنگ معلوم بشه که فرد اعدامی، لیلی بوده تا بیژن بتونه باور کنه... اگه صورت فرد اعدامی خون پاشیده بود، قابل تشخیص نبود که لیلی هستش یا نه...
گمون نکنم لیلی زنده باشه... حیف...

[Mohammad Hosseyn]

منم همین فکر رو میکنم..مخصوصا اونجایی که بیژن گفت:فکر کنم خون روی صورتشو پاک کرده بودن... یه کم مشکوک میزد...
..
سریال خوبیه..ولی کاش انتخاب بازیگران بهتری داشت..البته به نظر من..
بازگرانش جالب انتخاب شدن ... به نظر من این سریال قدرت نو.یسندگی و کارگردانی رو میرسونه ... با اینکه بازیگران تاپ نداره اما بهترین بازی ها رو می بینیم توش... البته بازیگران خوب هم کم نداره ... عبدی ، پیروز فر ، اسکندری ، دیرباز ، شفیعی جم و ... .

[HOJ-JAT]

کلا این قسمت خیلی ناراحت کننده بود..:41:

[majid_potter7]

بازگرانش جالب انتخاب شدن ... به نظر من این سریال قدرت نو.یسندگی و کارگردانی رو میرسونه ... با اینکه بازیگران تاپ نداره اما بهترین بازی ها رو می بینیم توش... البته بازیگران خوب هم کم نداره ... عبدی ، پیروز فر ، اسکندری ، دیرباز ، شفیعی جم و ... .
بله..سریال قدرت نویسندگی و کارگردانی رو میرسونه..ولی بهترین بازیها رو نمیبینیم...شما به بازی سرد و بی روح و غیر قابل باور پارسا پیروز فر دقت کن...همین بازیگر تو چند تا از فیلمای قبلیش مثل ضیافت عالی بوده..یا همین بازیگر لیلی..بیشتر جاها غیر طبیعیه،فقط لهجه جالبی داره..جوزانی کارگردان خوبیه،ولی هنوز کار داره تا بازیگردان خوبی هم بشه...این سریال در کنار کارگردان به بازیگردان هم احتیاج داشت...

[Mohammad Hosseyn]

بله..سریال قدرت نویسندگی و کارگردانی رو میرسونه..ولی بهترین بازیها رو نمیبینیم...شما به بازی سرد و بی روح و غیر قابل باور پارسا پیروز فر دقت کن...همین بازیگر تو چند تا از فیلمای قبلیش مثل ضیافت عالی بوده..یا همین بازیگر لیلی..بیشتر جاها غیر طبیعیه،فقط لهجه جالبی داره..جوزانی کارگردان خوبیه،ولی هنوز کار داره تا بازیگردان خوبی هم بشه...این سریال در کنار کارگردان به بازیگردان هم احتیاج داشت...
البته بازی پیروزفر کاملا طبیعیه خشک و بی روح باشه ... اصلا نقشش اینو میرسونه ... شما انتظار هجانی و پویا بودن نقش رو نباید داشته باشید ... کسی که با این وضع مملکتش رو برو هست ...

در مورد لیلی هم من به بازیش از 100 نمره 50 میدم ... بعضی اوقات خوبه ، بعضی اوقات ضعیف .

[majid_potter7]

البته بازی پیروزفر کاملا طبیعیه خشک و بی روح باشه ... اصلا نقشش اینو میرسونه ... شما انتظار هجانی و پویا بودن نقش رو نباید داشته باشید ... کسی که با این وضع مملکتش رو برو هست ...

در مورد لیلی هم من به بازیش از 100 نمره 50 میدم ... بعضی اوقات خوبه ، بعضی اوقات ضعیف .
منظور ن از خشک و بی روح..غیر قابل باور بودنشه و اینکه کمی تصنعی...

[Mohammad Hosseyn]

منظور ن از خشک و بی روح..غیر قابل باور بودنشه و اینکه کمی تصنعی...
شاید کمی اینطور باشه ... اما در نهایت به نظر من بازی خوبی رو داشته و نمیشه بهش گفت بازی تصنعی داشته .

ممکنه دیدگاههای ما در درک بازی این بازیگر متفاوت بوده باشه ...:46:

[majid_potter7]

شاید کمی اینطور باشه ... اما در نهایت به نظر من بازی خوبی رو داشته و نمیشه بهش گفت بازی تصنعی داشته .

ممکنه دیدگاههای ما در درک بازی این بازیگر متفاوت بوده باشه ...:46:
بله احتمالا.....:10:

[majid_potter7]

بیژن گفت که خونی که باید رو صورتش می پاشید رو از رو صورتش پاک کردن تا قشنگ معلوم بشه که فرد اعدامی، لیلی بوده تا بیژن بتونه باور کنه... اگه صورت فرد اعدامی خون پاشیده بود، قابل تشخیص نبود که لیلی هستش یا نه...
گمون نکنم لیلی زنده باشه... حیف...
من چون از آخر فیلم خبر دارم گفتم....

[pcforlife]

من چون از آخر فیلم خبر دارم گفتم....
جدی...!!!؟!!!:18:
یعنی لیلی زندس؟

[Inter]

بابا اسپویل نکنین دیگه سریال رو

هرچند دیگه من با این سریال حال نمی کنم:41:

رفتم تو کار دعوای زن و شوهری (آشپزباشی :31:)

[majid_potter7]

جدی...!!!؟!!!:18:
یعنی لیلی زندس؟
حالا حالا ها نه...:46:

[alireza-sabz]

به نظرم یکم زیادی دارن کشش میدن

[RoYaYeEe_NiIiLi]

منم نفهمیدم...آخرش بیژن باور کرد که لیلی مرده یا نه؟
ولی منم شک دارم...خیلی مسخره بود عکسا....ولی اگر بیژن باور کرده بود که لیلی مرده واقعا اون تیکش رو قشنگ درست نکردن...یکم گریه نکرد که مام گریمون بگیره:31:

[RoYaYeEe_NiIiLi]

میگم که در چشم باد رفت تا بعد از عید؟

[M3lissa]

لیلی زنده س؟؟؟

میگم سکانسای بعدی فیلم تو امریکاس؟!!!

حیف تو عید نشون نمیده

[M3lissa]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


من خوندم که این دختر تاجیکیه گوینده اخبار به زبان روسی و تاجیکیه
فارغ التحصیل خبرنگاری هم هستش
ستاره صفراوند

[RoYaYeEe_NiIiLi]

wooooooooooow اين عكسه واقعيه؟
من به زور شناختمشون
خيلي عوض شدن
جلل خالق:31:

[iman84]

چرا این هفته پخش نشد مگه قرار نبود بعد عید پخش بشه

[Dark Prince]

ٌWow چی شده فصل جدید سریال!!! گریم پارسا که خیلی باحال شده. سبک فیلم برداری و زمان ـش هم که کلا جدید شده :دی موسیقی متن فیلم هم که به سبک امروزی تغییر کرده :دی( خیلی باحال شده)
راستی فصل جدید رو کجا فیلم برداری کردند؟

[Vahid.Mob.14]

میگن آمریکا فیلمبرداری کردن.

[Vahid.Mob.14]

از این جمعه ساعت 10:30 پخش میشه. تبلیغش رو دیدید؟ این سری جدیدش فکر کنم کولاک کنه. خیلی توپ بود. همش تو آمریکا هستش.

[Vahid.Mob.14]

از همین جمعه ساعت 10:30 میذاره.

یه عکس از سری جدیدش:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

بيژن زمان جنگ تحميلي به ايران می‌یاد و براي پيدا كردن پسرش مجبور مي‌شه به جبهه بره.
من خوندم که این داستان تا فتح خرمشهر ادامه داره.