PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!



صفحه ها : 1 2 3 4 [5] 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19

RooS
26-06-2006, 03:38
سلام

خواهش مي كنم. قابلي نداشت :happy:
يكي ديگه هم بگم و برم سر درسام ديگه. الان مثلا امتحان دارم :tongue:
اوكي
همون يه باري كه هفت ساله بودم . يكي از همكاراي بابام ما رو براي اولين بار به صرف شام دعوت كرد خونشون . مامان و باباي من هم حسابي رو در وايسي داشتن باهاشون .. خلاصه
سفره رو كشيدن و همه شروع كردن به خوردن .من هم همش تو اين فكر بودم كه چجوري اونشب بتونم يه دختر خوب باشم خلاصه اينكه مي خواستم از مودب نشستن يه گوشه اتاق پامو فراتر بزارم كه ديگه حسابي ازم تعريف كنن :biggrin:
بعد از اينكه غذامو خوردم ياد حرف معلمم افتادم كه هميشه مي گفت ته بشقابتونو خوب تميز كنين !!!
منم همه غذامو اول خوردم ديدم نه هنوز كثيفه :blush:
رفتم دستمال كاغذي اوردم و همه ظرف هاي مربوط به خودم از بشقاب گرفته تا پياله ماست خوري و قاشق و چنگال همرو خوشگل با نيش تا بنا گوش باز پاك كردم كه يه دفعه متوجه اشاره هاي مامانم شدم ولي كو اي كيووووووووووو
بابام يه دفعه گفت بهناز چي كار ميكني تو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
گفتم هيچي دارم به حرف خانم معلممون گوش ميكنم. هميشه ميگه وقتي غذاتونو خوردين ته بشقابتونو خوووووب پاك كنين. .. :blush:

shahabmusic
26-06-2006, 03:54
سفره رو كشيدن غذا رو پهن كردن يا سفره رو پهن كردن غذا رو كشدن ؟! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با اين سوتي گرفتن ها يه دشمن به دشمنام اضافي شد(بهناز)

(شوخي) [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

RooS
26-06-2006, 03:57
سفره رو كشيدن غذا رو پهن كردن يا سفره رو پهن كردن غذا رو كشدن ؟! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با اين سوتي گرفتن ها يه دشمن به دشمنام اضافي شد(بهناز)

(شوخي) [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



بابا اينجا ساعت 2:30 . من چش بسته دارم مي زنم :happy:
هي سوتي بگير شما :biggrin:

shahabmusic
26-06-2006, 04:08
بابا اينجا ساعت 2:30 . من چش بسته دارم مي زنم :happy:
هي سوتي بگير شما :biggrin:
آهان من فكر كردم اينجا روزه همه جا روزه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هي نيگاه مي كنم مي گم چرا اينقدر افراد آنلاين كمن .همش 10 نفر آنلاين!!!! :sad:
اينم يه سوتي از خودم.

RooS
26-06-2006, 04:10
آهان من فكر كردم اينجا روزه همه جا روزه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هي نيگاه مي كنم مي گم چرا اينقدر افراد آنلاين كمن .همش 10 نفر آنلاين!!!! :sad:
اينم يه سوتي از خودم.



:laughing: :biggrin:
بالاخره يه سوتي دادي . اونم دسته اول
با اجازه
بايييي

Mahdi Hero
26-06-2006, 10:15
با عرض بخشش از پيشکسوتان سوتی ببخشید اگه سوتيم مسخره و طولانيست

آقا سال پيش مدرسه ما يه اردويه زيارتی گذاشت بود باسه مشهد و فقط بچه هايه
سر به زيرو ميبردن ما هم که ديگه ختم مسخره بازی و شرارت محض بودم اسمّون خط
خورده بود 2 روز که مونده بود اينا برن مشهد مديره مدرسه امد پاچه خواری گفت
فلانی بابات آشنا داره غذا حزرت رو برايه بچه ها بگيريد منم گفتم آره
گفت پس بهش بگو باسه ما يه چند تا بليت بگيره بچه هارو ببريم يه غذا حضرت بهشون بديم
منم جلويه بچه ها گفتم به من ربطی نداره مگه من ميخوام غذا بخورم خودتون بهش بگيد
هيچی مديره جلويه بچه ها هم چپ چپ به ما نگاه کرد زنگ که خورد دوباره سرو کلش پيدا شد
گفت به خاطر اين که نميبرمت اين کارا رو ميکنی منم گفتم خوب ما شاگرد اول کلاسيم
گفت نيگاه کن يادت اردويه قبل چه بلايه سر ما اوردی (تو يه اردو من باعث شدم
که ما رو از هتل بندازن بيرون اونم غزيش مفصله بعد ميگم) اما من يه فرصت بهت ميدم
که قول بدی تو قتار فقط پيش خودم بيشينه و هيچ کار ازت سر نزنه اگه کاری بکنی خدا
شاهده يه بليت برگشت ميگيرم برت ميگردونم آقا ما هم ذوق کرديمو گفتيم باشه
آقا روز حرکت فرا رسيد ما هم همه چيزو اماده کرده بوديم با کلی نقشه
شب که شده بود اين مديره ما زود کپشو گذاشتو خوابيد چند نفر اومدن دنبال ما
و ما رفتيم يه کوپه ديگه که ديگه يه قليونی بکشيم ديگه همه وسايلی اورده بوديم
که يه حاله اساسی تو کوپه بکنيم ديگه قليونو که بستيم اما سر روشن کردن ذغال
چشتون روز بد نبينه مگه روشن ميشد ديگه داشت روشن ميشد که اين مديره نکبت
از راه رسيد و در کوپه رو زد ما هم که همگه کوپ کرده بوديم حالا تو اون شرايت ذغال دسته من بودم
که يدفعه در کوپه باز شد ذغال افتاد رويه پيرهنم ميديرمون آقا ذغالم داغ پيرهنش آتيش
گرفت از يه طرف داش به من فهشه....... ميداد از يه طرفم حول کرده بود که من يه گنده
ديگه هم زدم و پارچه ابو ريختم روش که ديگه ديونه شد عوض تشکر که از آتيش
گرفتنش جلوگيری کرده بودم ما رو گرفت زير بار کتک منم يه دو سه تا خوردم از کوپه زدم بيرون
همين که رسيديم مشهد يه بليت برگشت برام گرفتو برگردوندم







آقا کسی نظری در مورد اين سوتی ما نداره

shahabmusic
26-06-2006, 10:20
تا تو باشي توي كوپه حال نكني .
آخه تو فكر نكردي مدير نگيره مامور قطار حتما ميگيرتتون .
بابا خسته نباشي با اين كارات . اون از اون موتور سواري ياد دادنت اينم از قطار.

my friend
26-06-2006, 10:27
سلام
دیشب 2 تا سوتی دادم :

اول اینکه رفتم خونه خالم ، گفت درایور یکی از سخت افزار هاشو نصب کن ، من هم رایانه رو روشن کردم ، سیدی رو گذاشتم تو سیدی رام ، اندازه 10 دقیقه پهلوی دست خالم هر چی ور میرفتم میدیدم سیدی رو نمیخونه !
" همش ارور میده که سیدی تو دستگاه نیست "
منم با اطمینان خاطر به خالم گفتم سیدی خراب شده ، گفت درش بیار ببینم ، من هم تا اومدم اونو در بیارم ، دیدم هنوز سیدی رام رو ندادم بره تو !
دیگه حسابی اونجا ضایع شدیم رفت !

بعدیش رو چند دقیقه دیگه میگم !

my friend
26-06-2006, 10:37
این هم سوتی بعدی

این فایل زیر رو دانلود کنید
یه تیکه از آهنگ آرش هست که دیروز برای بار 1000 داشتم میدیدم پیداش کرددم !
همون که فکر میکنم اسمش ستاره هست.
دو تا سوتی بس خفن ناک توش داده شده ، هر کی تونست پیداشون کنه یه جایزه داره
اگر هم کسی پیداش نکرد ، بعدا میگم.

حجمش هم فقط 235 کیلو بایته و با مدیا پلیر هم پخش میشه ، فرمتش هم zip هست.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

MR.Punisher
26-06-2006, 11:06
سلام سلام سلام
یه روز نبودم همه تاپیکو ترکوندن.مرسی.عالیه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
از بهناز خانوم و شهاب جون و My Friend به خاطر سوتی های فجیعشون تشکر می کنم.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

R@R#M@N
26-06-2006, 11:16
ديشب بعد از نيمه اول كه حاج رضايي اومد براي تحليل بازي يعد از يه خورده صحبت كرد
رسيد به اون حركت هلندي ه (فانفرسي) كه دو سه بار سر توپ زد و( فردوسي پور گفت كه اين فانفرسي دفاع پرتغال رو نابود كرد) اين حاج رضايي گفت دفاع رو محو كرد و به قول آقاي فردوسي پور : ريد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (اين كلمه رو گفت)(ميخاست بگه ريد به دفاع يهو يادش اومد خونه نيست و تو برنامه زنده رو آنتنه)
اينو كه گفت خودش شد اين [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جاوداني رو كه اصلا" نشون نداد فكر كنم شده بود [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سريع هم بازي رو انداختند :laughing:

my friend
26-06-2006, 11:32
خداییش راست میگی R@r#m@n جون ؟
چقدر خندیدم !

ولی چه زد و خوردی بود دیشب !

MR.Punisher
26-06-2006, 12:01
سلام من اومدم.
تابستون قبل پیش بابام تو چابخونه کار می کردم.اونجا هم سوسک داشت فراوون.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ما اونجا با بنزین سوسک می کشتیم.سریع سوسکو می کشه.
یه بار یه سوسک رو سقف دیدم و ظرف فشاری بنزین رو برداشتم.
این ظرف در هر حالتی باشه فشارش بدی بنزین با فشار میزنه بیرون.
سوسکه رو هدف گرفتم و بنزینو با فشار ریختم روش.
سوسکه بدبخت هم درجا مرد و پرتاب شد پایین.منم به بابام گفتم حال کردی هدف گیری رو.
یهو دیدم رفیق بابام داره بلند قهقهه میزنه.من و بابام هم رفتیم ببینیم چی شده.
رفیق بابام گفت کاظم خدا خفت کنه.گند زدی به ناهار.منم شدم. [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رفتم دیدم واااااااااااااااااااای سوسکه افتاده تو ظرف املت.منم شدم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پدرم گفت ایندفه خاک بر سرت با اون هدف گیریت.هممون زدیم زیر خنده.
ولی من مثل همیشه خنده شیطانی می کردم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

R@R#M@N
26-06-2006, 12:44
خداییش راست میگی R@r#m@n جون ؟
چقدر خندیدم !

ولی چه زد و خوردی بود دیشب !
ديدي خيلي باحال بود
انقدر بازي مهم بود اخراجيها (دكو و....) بغل زمين نشسته بودند اين خيلي باحال بود :tongue: :blush:

mohammad ashena
26-06-2006, 13:09
بچه ها امروز این رو دیدم شاخ در اوردم
من دو نسخهای شدم
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Dash Ashki
26-06-2006, 13:18
بچه ها امروز این رو دیدم شاخ در اوردم
من دو نسخهای شدم
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شایدم سه نسخه ای
یه سری به قسمت پیشنهادات و انتقادات بزن و برو تو قسمت سوال در مورد انجمن
متوجه میشی 3 نسخه ای شدی ;)

Man Hunter
26-06-2006, 13:29
سلام سلام....به به بابا ماشاا...دمتون گرم.
ميبينم كه در غياب من....تركوندين.

خوب...با اين تفاسير...فكر كنم....من كم كم بايد خودم رو باز نشست كنم.دمتون گرم.

بازم به نظرتون نيبازي به من تو اين تاپيك هست؟...بابا دمتون گرم.
ولي من از زو نميرم....2-3 تا سوتي اساسي آماده كردم كخه بگم بتركونم.
حالا صبر كنين.
دمتون گرم و ادامه بدين.
خوش باشين.

يا حق ;)

Man Hunter
26-06-2006, 13:41
چشتون روز بد نبينه مگه روشن ميشد ديگه داشت روشن ميشد که اين مديره نکبت
از راه رسيد و در کوپه رو زد ما هم که همگه کوپ کرده بوديم حالا تو اون شرايت ذغال دسته من بودم
که يدفعه در کوپه باز شد ذغال افتاد رويه پيرهنم ميديرمون آقا ذغالم داغ پيرهنش آتيش
گرفت از يه طرف داش به من فهشه....... ميداد از يه طرفم حول کرده بود که من يه گنده
ديگه هم زدم و پارچه ابو ريختم روش که ديگه ديونه شد عوض تشکر که از آتيش
گرفتنش جلوگيری کرده بودم ما رو گرفت زير بار کتک منم يه دو سه تا خوردم از کوپه زدم بيرون
همين که رسيديم مشهد يه بليت برگشت برام گرفتو برگردوندم


يزيد....دمت گرم.يهو يه چاقو بر ميداشتي يارو ميكشتي ديگه.!!!!!ايول مهدي جان.
حال كردم.
ولي يزيد ...تو كه به من گفتي قليون نيمزني؟؟؟؟داستان چيه........؟

دمت گرم.
يا حق ;)

Mahdi Hero
26-06-2006, 13:45
آره خدايی چند مشتو لگد که زد بهم تو قطار بعدش فرستادتتم تهران اما اونجا ميخواستم بزنمش

Man Hunter
26-06-2006, 13:47
سلام...
آقا اينو بگم بهتون بخندين.
ديشب قبل از بازي...هلنديها تو خيابون نيمدوني چيكار ميكردن.شلوغ پلوغ ميكردن.
تو خيابون لب و لوجه بود كه رد و بدل ميشد.
آبجو مجاني و هزارتا كوفت و زهر مار ديگه.
تا نيمه اول هم بازم شلوغ ميكردن....
ولي بازي كه تموم شد....
اط در و دبوار صدا در ميومد كه از اينا صدا درنميومد.
اينقدر خنده دار بود.فكر كم بدترين شب واسه هلنديها بود!
كلي خنديدم.
منم كرمم گرفت...سرم رو ازپنجره كردم بيرون و گفتم Portugal .يهو ديدم صداي فحش و جيغ و داد مياد.
شانس آوردم خونم رو پيدا نكردن..وگرنه امروز آچهي ترحيمم ميومد واستون.!!!

خوش باشين.
يا حق ;)

Mahdi Hero
26-06-2006, 13:51
اما من ديشب خيلی حال کردم باختن تو هم نگفتی يه موقع پيدات بکنند
چه بلايی سرت در ميآرن

Man Hunter
26-06-2006, 14:19
بچه ها سوتي..سوتي دادم فضا!!!!!فقط نميدونم چه چه جوري الان زنده هستم!!

چند ماه پيش رفته بودم باشگاه..آقا..وقتي ورزشم رو كردم تموم شد اومد برم توي رختكن..كه لباسو رو عوض كنم.
حسابي هم خسته بود.خوابم هم ميومد 100000000000 تا.!
خلاصه,دختكن ما,دقيقا‘‘ كار رختكن دخترها بود!!!!!!!!!.من چون از سمت بالا رفته بودم تو باشگاه..اولين در سمت چپ
من مشد در رختكن ما!
ولي وقتي خواستم بيام ..از پايين اومدم و به همون خيال در اول,سمت چپ...رفتم تو.
اولش ديدم لباسها شبيه لباس پسرها نيست.تازه...گلي هم خلوت هست..1 نفر هم نيست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
.حالا من ابلحه نكردم دنابال كيفم بگردم.!!
اول لباسهام رو در آوردم....بعدش داشتم دنبال كيفم ميگشتم كه يهو ديدم يكي يه جيغ كشيد كه مو روس تنم سبخ شد....برگشتم ديدم يه دختر داره جبغ ميزنه.....منم 2بار به ديوار سمت چپ+ 1 بار به ديوار سمت راست × 1 بار به در خوردم..تا تونستم بيام بيرون.دختر هم داشت ميخنديد..هم جيغ ميزد....من هم همونجوري اخت اومده بودم يبرون.!!!از اون در اومد بيرونممتا دنبال در خودمون بگردم....يه زن ديگه(اين منشي بود....) اونم منو ديد و جبغ زد.
تنخا چيزي كه اون موقع ميخواستم ....يه M4a1 بود بزنم تو حلق اينه كه صداشون در نياد.
حالا او دختر هم صداي اينو شنيد...اومده بو بيرون جيغ ميزدن....!!!!!حالا يكي جيغ ميزد..اون يكي ميخنديد و بر عكس.
منم هي به در و ديوار ميخوردم..دور خودم ميگشتم..تا آخرش در رو پيدا كردم.....شانسي كه آوردم...
موفغ ناهار بود و اون غولها(منشي مردها!!!) نبودن..وگرنه از ...آويزونم ميكردن.
خلاصه..لباسهام رو پوشيدم....(بدون لباس زير!!!).ينيم ساعتي هم تو رختكين موندم.
بعدش آروم در رو باز كردم..اومدم ببرون...يهو 12 نفر پريدن جلوم و حيغ زدن.(دختر داستان رو واسه دوستاشم گفته بود ..نامرد!)..من هم با سر خوردم تو در ..!!!!
آقا..اين 2 تا نامرد ميخنديدن.....!!!!من ديگه قرمز شده بودم....فقط برگشتم گفتم چقدر بدم وبم كنين؟
اون دوتا يه نگاه به هم كردن....زدن زير خنده و گفتن...هيچي...فقط دفعه بعدي هم از اين كارهب بكن ما بخنديم.!!
منم گفتم...غلط بكنم ديگه پام ذو بزارم ابنجا....
اونا ديگه مرده بودن از خنده....تا اينكه...

ايون بعدا‘‘ ميگم كه چيه بلايي سر دختر در آوردم كه يادش نره با من شوخي نيكن!!!!!!!!!!!پدر سوخته!
خوش باشين
يا حق ;)

Mahdi Hero
26-06-2006, 14:22
تا تو باشی درو اشتباهی نری

MR.Punisher
26-06-2006, 15:20
شهریار جون سلام.مخلصیم.بالاخره برگشتی تا یه حالی بدی.دمت گرم.
منم یه همچین چیزی برام اتفاق افتاد ولی دختره جیغ نزد با یه وسیله ای
که نمی دونم چی بود گذاشت تو فک من.این داستان ماله دستشویی عمومیه.
خوش باشی جیییییییییییییییییییییییی ییییییییییییییییییییییییی یییییییییییییییییییگر

blacksun
26-06-2006, 15:21
وای داش شهریار بازم که سوتیهات ترکوند این تاپیک گرامی رو
خیلی ادیبانه گفتم اینو نه غلام؟

Man Hunter
26-06-2006, 15:24
دم آقاي پانيشر و بلك سان عزيز درد نكنه..بابا دمتون گرم..چه روحيه اي ميدين.....!!!!!!!!
قابل نداشت.حالا اگه بگم واستون چه بلايي سر يارو آوردم...پشمتون ميريزه!!

خوش باشين.
يا حق ;)

*سینا*
26-06-2006, 15:27
با سلام
من از همگی غذر می خوام که دیر اومدم اخه اینترنت نداشتم
الان هم فقط به عشق بچه های گل پی 30 ورلد دارم با اینترن یه شهر دیگه وصل میشم
یعنی اصفهان
دقت کنید من دارم 0311 میگریم برای وصل شدم واحتملا این ماه .....
از خانوم های گل (مریم خانوم و بهناز خانمو بابات سوتیها تشکر میکنم باحال بود)
آقا کاظم گل که طبق معمول سوتیهای دختر کش داره دمت گرم
دوست عزیمون با این یوزرmi8236
خیلی سخته والا اخه یکی نیست بگه تو اینقدر شری چرا مدیر حاظر شده شما رو ببیره
من حاظر بودم غدا رو ندم به بچه ها ولی تو رو با خودم نبرم
(شوخی بودا دمت گرم حال مدیرا رو هم باید گرزفت)
شهریارجان که دیگه میام میمیرم از خنده از کاری شما
baradabs
بابا کم کم دیگه سوتیات میاد تو مایه های خنده دار یعنی خیلی فجیع
دمت گرم
مای فرند هم که سی دی رام به اون گندگی رو نمیبینه که داخل نیست واقعا عجیبه
یه سر چشم پزشکی برو (شوخی)
دمه همتون گرم
من شب اومدم دو سه تا از سوتیای مغازه رو میگم

MR.Punisher
26-06-2006, 15:30
سلام شهریار جون.این وسط یه چیزی فکر منو مشغول کرده.
چاکریما ولی دم شما درد نکنه یعنی چی؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بقیشو دیگه نمی گم.ضایعس دیگه.

Man Hunter
26-06-2006, 15:56
سلام شهریار جون.این وسط یه چیزی فکر منو مشغول کرده.
چاکریما ولی دم شما درد نکنه یعنی چی؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بقیشو دیگه نمی گم.ضایعس دیگه.

يعني اصلا‘‘ به مخيله ات خطور نكرد كه ممكن Dam باشه و Dom نباشه؟آقا عزيزم انحراف به چپت زاد هست..واسه گواهينامه مشكل پيدا ميكني!!!!!!!
من هيچ وقت به شما جسارت نميكنم(حالا اگه نارحت هم شدي ...مهم نيست!!!!!). :tongue:

يا حق ;)

maryam1987
26-06-2006, 18:10
همه سوتياشون خيلي خنده دار بود
ممنون از همه
------------------
Shaparake_sahra به پای تو که نمیرسم , بیا رو کن یه کم بخندیم
------------------
mooi بهناز جون خوب کاری کردی سوتیاتو نوشتی , از سوتیای جدیدتم بنویس که نگن دخترا سوتیاشونو تعریف نمیکنن , اون قسمت که توی سوتیت سوتی دادی خیلی با حال بود , موفق باشی
------------------
Mi8236 خیلی شیتون بودیدا , ولی چه مدیری سر حرفش بوده ,اخه مدیرا معمولا تهدید میکنن ولی مدیر شما خوب حق هم داشته ...
------------------
My friend خالتونو بگو فکر کرده شما مهندسی ...شما اون موقع خوابت نمیومد؟ این سوتیو که خوندم یاد سوتی خودم افتادم
------------------
r@r#m@n من ندیدم ولی خیلی سوتیه , تصور میکنم خیلی خندهدار بوده
------------------
Mr.punisher وای املت سوسک ...( املت سوسک که به دست Mr.punisher پخته شد)
------------------
Man hunter اول اینکه من باورم نمیشه شما خیلی پیشرفته سوتی میدین و خیلی زیاد , موفق باشید , ولی ادامه این سوتیتونم بنویسید باید خیلی جالب باشه , بلاخره دختره چی شد؟
------------------
سینا 2006 خواهش میکنم قابلی نداشت
------------------
بچه ها از وقتی اومدم اینجا سوتیاتونو خوندم انگار سوتیام بیشتر شده

MR.Punisher
26-06-2006, 18:14
شهریار جون قصد بدی نداشتم.می خواستم دور هم بخندیم.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من به هیچ عنوان به بچه های P30WORLD جسارت نمی کنم.ولی سوتیات تکه.
ادامه بده.تاپیکو ترکوندی.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Man Hunter
26-06-2006, 18:18
نوكرتم عزيز...
ايشاا..اون قسمت دومش رو هم فردا مينويسم

يا حق

Man Hunter
26-06-2006, 19:19
خوب دوستان...بنا بر تقاضا,قسمت دوم اون داستان رو هم مينويسم(البته اميدوارم به هبچ خانومي بر نخوره!!).

آقا,حدود 2 ماه بعدش,توي دانشگاه ما يه پارتي بود.ما هم رفته بوديم كه ديديم اه!!!!اين خانوم هم تشريف دارن با دوستان گرامي.!!!!بچه ها هم قضيه من رو ميدونستن.!!!!(دوستاي خودم).
خلاصه...ما رفتيم جلو..يه كم سر به سرش گذاشتم و گفتم چرا جيغ نميزني؟تونم گفت نه بابا من از تو خوشم اومده.
چرا بايد اذيتت كنم.!؟؟؟من هم كه همين رو ميخواستم..گفتم پس بيا بريم بشينم آبكي بزنيم(همون آب و الكل و ...!)واردين كه.
آقا,اينم بي جنبه بود...پيك 7-8 بود كه افتاد...من هم كلي خنديدم.دوستاش اومدن بلندش كنن...نزاشتم.
بردمش بيرون از سالن...با دوستاي خودم و دوستاي خودش.
اونم كه مست بود ديگه....بردمش بيرون...بلايي سرش آوردم كه دوستاش داشتن گريه ميكردن.
تو جزيياتش نميرم...فقط اينو بگم كه آخر سر...شرتش پاش بود.
توي يه دايره پر از ت گ ر ي خوابيده بود!!!!!
آخر سر هم سرش يه داد مشيدم...چنان از خواب پريد كه هرچي خورده بود..از سر ش پريد.!
دهنشو سرويس كردم.
البته دسوتاش خواستن زنگ بزمم پليس....كه برو و بكس نذاشتن.

آره ديگه...كسي كه منو ضايع كنه..اين داستانش ميشه.
خوش باشين.

يا حق ;)

WooKMaN
26-06-2006, 19:55
ميبينم كه شهريار جان [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و عمو سينا [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] دارن غوغا ميكنن تو تاپيك [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خدا خيرتون بده [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اگه بدونيد چقدر ثواب داره ملت رو بخندونين [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موفق باشيد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

MR.Punisher
26-06-2006, 21:02
آره ديگه...كسي كه منو ضايع كنه..اين داستانش ميشه.
خوش باشين.
يا حق ;)
شهریار جون کولاک کردی.منم مثل تو اگه کسی منو از روی قصد و غرض ضایع کنه
یارو رو .............[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دمت گرم.ردیف بود.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Mahdi Hero
26-06-2006, 21:11
اگه سوتی قبليمو خونده باشيد اين همونی که گفتم بعد تعريف ميکنم آقا
ما وقتی رسيديم هتل مدير باز ما رو از بقيه بچه ها جدا کرد و برد
تو اتاق خودش ما خيلی ضد حال خورديم و برگشتيم بهش گفتيم مگه
ما رو آوردی گونتانامو اونم يه نگاه به ما کردو گفت همينه که هست
منم تو دلم گفتم يه بلا سرت ميآرم تو تاريخ بنويسن آقا شب که شد يه
سری از اين پيرمرد پيرزن ها هم اومدن هتله ما از طرفه يه کاروان بودن
شامو که خورديم من الکی گفتم ميخوام برم بيرون زود برميگردم
به يه بدبختی اجازه داد رفتيم تو سطح شهرو يه مشت سيگارتو و کپسولی خريديم بعدم
امديم هتل و من يواشکی رفتم تو اتاق رفيقم اينا که يه ظبت اورده بودن خدايی عجب
چيزی بود ديگه شروع کردم اين طرقه ها رو انداختن از قضا اون پيرمرد پيرزن ها هم
تو طبقيه ما بودن ما که چند تا از اينا بيشتر ننداخته بوديم ديديم حال چند نفر از اينا خراب شد
و مدير هتلم سرو کلش پيدا شد گفت چتونو يه چند تا فهشم داد من مثلا برايه مسخره بازی
قاطی کردم گفتم ريدم تو اين هتلتون امديم سگ دونی اثلا عشقم کشيده انداختم حرفيه
هيچی کل کل بازی شروع شد گفت همين حالا همتون ميندازم بيرون منم گفتم
بروهرغلطی ميخوای بکن آقا اين رفت به مدير ما گفت که بايد تخليه کنی
مديره هم اومد پايين عقدهاشو سر ما خالی کنه هيچی ما هم از همه جا بی خبر داشتيم فحشه .... به مديرمون
ميداديم که آره مرديکه اين همه پول گرفته ما رو اورده اينجا معلوم نيست چقدر
پول کشيده بالا که نگو اين مديره پشته ما بود داشته هميه حرفايه ما رو شنود ميکردی
هيچی ديگه يه دفعه ديدم يه چيزی خوردم پشت سرم اول فکر کردم مدير هتله
اومديم يه مشت بزنم تو صورتش که ديدم همه زدن زير خنده و آقا مديره خودمونه
بعد کلی چرتو پرت گويی گفت بزار برسيم تهران تکليفتو روشن ميکنم
دانش آموزی که شاگرد اول باشه ولی ادب نداشته باشه من نميخام
هيچی ديگه اون شب ما رو از هتل انداختن بيرون و ما ها رفتيم يه هتله ديگه
و آقا مديره به خاطر کاره ما 200 هزار تومن پيدا شد و همون جا قسم خورد که ديگه منو هيچ جا نبره

x-boy
26-06-2006, 21:21
اينو يكي تعريف ميكرد:
تو مترو بوديم...يه زنه بغل دست من نشسته بود يه نينيه دختر داشت!
بعد يه چندتا ايستگاه يه زنه ديگه اومد يه ني ني پسر داشت و نشست جلو ما!

اين ني نيه (دختره) شروع کرد به اين يکي ني نيه بيا بيا کردن!
البته با اشاره دست!
همه شروع کردن خنديدن....منم خندم گرفته بود بر گشتم بلند بهش گفتم يه 10 سال ديگه صبر کن همچين بياد بپره ر و ت که حال کني!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


مامانه نزديک بود يه خفه شوي لايت به سمتم بفرسته!!!
ولي خيلي خوفناک بود...ديگه تا برسم چشامو بستم که هيچ کدوم از مامانارو نبينم!!

x-boy
26-06-2006, 21:23
ديروز يكي از دوستامون اومده بود خونه امون . يك عدد labello (مخصوص تَرَك لب) رو ميز بود.
اينم اين رو برداشت گفت : " آره منم يكي از اينا خريدم يك بار استفاده كردم . ولي
ديدم فايده اي نداره . همون وازلين كارم رو بهتر راه مي اندازه "
بعدش خودش : :blink: :ohno: " راستي ساختموني كه داشتين مي ساختين به كجا رسيد ؟ "

WooKMaN
26-06-2006, 22:26
اينو يكي تعريف ميكرد:
تو مترو بوديم...يه زنه بغل دست من نشسته بود يه نينيه دختر داشت!
بعد يه چندتا ايستگاه يه زنه ديگه اومد يه ني ني پسر داشت و نشست جلو ما!

اين ني نيه (دختره) شروع کرد به اين يکي ني نيه بيا بيا کردن!
البته با اشاره دست!
همه شروع کردن خنديدن....منم خندم گرفته بود بر گشتم بلند بهش گفتم يه 10 سال ديگه صبر کن همچين بياد بپره ر و ت که حال کني!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


مامانه نزديک بود يه خفه شوي لايت به سمتم بفرسته!!!
ولي خيلي خوفناک بود...ديگه تا برسم چشامو بستم که هيچ کدوم از مامانارو نبينم!!


مرسي [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] اينكي يه خورده نمكي تر بود [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Man Hunter
26-06-2006, 22:47
اينو يكي تعريف ميكرد:
تو مترو بوديم...يه زنه بغل دست من نشسته بود يه نينيه دختر داشت!
بعد يه چندتا ايستگاه يه زنه ديگه اومد يه ني ني پسر داشت و نشست جلو ما!

اين ني نيه (دختره) شروع کرد به اين يکي ني نيه بيا بيا کردن!
البته با اشاره دست!
همه شروع کردن خنديدن....منم خندم گرفته بود بر گشتم بلند بهش گفتم يه 10 سال ديگه صبر کن همچين بياد بپره ر و ت که حال کني!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


مامانه نزديک بود يه خفه شوي لايت به سمتم بفرسته!!!
ولي خيلي خوفناک بود...ديگه تا برسم چشامو بستم که هيچ کدوم از مامانارو نبينم!!

ايوللللللللللل....اين خيلي باحال بود.ايشا.. اون روز كه داشتيم ميرفتيم بيرون همگي..بيا به هم كلي سوتي بديم!!!

يا حق ;)

x-boy
26-06-2006, 22:49
ايوللللللللللل....اين خيلي باحال بود.ايشا.. اون روز كه داشتيم ميرفتيم بيرون همگي..بيا به هم كلي سوتي بديم!!!

يا حق ;)
ايشاالله :)

*سینا*
26-06-2006, 23:31
اينو يكي تعريف ميكرد:
تو مترو بوديم...يه زنه بغل دست من نشسته بود يه نينيه دختر داشت!
بعد يه چندتا ايستگاه يه زنه ديگه اومد يه ني ني پسر داشت و نشست جلو ما!

اين ني نيه (دختره) شروع کرد به اين يکي ني نيه بيا بيا کردن!
البته با اشاره دست!
همه شروع کردن خنديدن....منم خندم گرفته بود بر گشتم بلند بهش گفتم يه 10 سال ديگه صبر کن همچين بياد بپره ر و ت که حال کني!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


مامانه نزديک بود يه خفه شوي لايت به سمتم بفرسته!!!
ولي خيلي خوفناک بود...ديگه تا برسم چشامو بستم که هيچ کدوم از مامانارو نبينم!!
با سلام
خیلی شانس اورده و گرنه شاید الان دیگه زنده نبوده
ولی دمش گرم
طبق قولی که دادم شب میذارم براتون نمی دونم الان اینترنت چه مرگش شده
اولین سوتی که شاید کسی نشنیده باشه
گراخام پل داور معروف انگلیسی تو بازی های جام جهانی به یه بازیکن 3 بار کارت زرد داد

WooKMaN
26-06-2006, 23:37
گراخام پل داور معروف انگلیسی تو بازی های جام جهانی به یه بازیکن 3 بار کارت زرد داد

اينم يه سوتي از جام جهاني [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

*سینا*
26-06-2006, 23:40
با سلام
دومین سوتی ماله دیروزه
آقا ما اومدیم با استفاده از سوییچ دی لینک دو تا سیستمو همزمان درست کنیم
یکیش هاردش ایراد داشت باید مجدد پارتشین بندی میشد
اون یکی هم مینش قاطی داشت
خلاصه ما بعد از اینکه فایل هایی سیستم دومی که مینش قاط داشت رو بعد از 1.30 ساعت ریختم تو یه دراو دیگه اودیم شروع به نصب میندوز کردیم
خلاصه ما مشغول بودیم تا اومد قسمت انتخاب پارتیشن
منم همه پارتیشن ها رو پاک کردم از اول ساختم
بعد داشت فایل ها کپی میشد سوییچ کردم اونور که ویندوز اونم نصب کنم
تا زدم اون ور دیدیم که به به چه دستگلی به اب دادم
زدم هارد این یکی که مینش خراب بود رو پاک کردم از اول درایو ساختم
دو دستی زدم تو سرم گفتم بدبخت شدم
حالا میدونید سیستم ماله کیه
ماله مغازه بغلیمون
منم که تازه رفتم اونجا مشغول کار شدم دیگه قاطی کردم
به قول پرستارم عاشقی این دردسرها رو هم داره
اخ گفتم دلم براش تنگ شده[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

x-boy
27-06-2006, 01:18
اخرش چي شد؟

Man Hunter
27-06-2006, 01:50
امروز يه چيزي اتفاق افتاد..يه ملت زدن زير خنده...ولي اين بار نه به من.!!!!!!!

آقا...من امروز داشتم از دانگشاه ميومدم....سرم پايين بود.سرم رو بلند كردم,يه دست كردم تو موهام!!!!!!!

يهو يه دختر سوار دچرخه بود,..داشت منو نگاه ميكرد,.... .
يه پشت چشم نازك كرد....اونم در حالي كه داشت ركاب ميزد,اومد دست بكنه تو موهاش,..يهو پاشنه پاش شكست...يه تلو تلو خورد,,,,,,,بااااااام!!! با صورت اومد رو زمين.
دامنش رفت بالا,پيرهنش تكه پاره شد,...كفشاش يه طرف...كيف و كتاباش يه طرف.
من هم :blink: :blink: :blink: :blink: :blink: .
يهو ملت اينو ديدن,,,,زدن زير خنده....دختر پاشد منو يه نگاه كرد....منم ديگه كم نزاشتم و بلند بلند زدم زير خنده!!!
:laughing: :laughing: :laughing: :laughing: :laughing:
ملت صداي خندشون 2 برابر شد...اونم به من يه كم فحش داد(من كه نفهميدم :sad: )..
ولي اي حال كردم...اي خنديدم.
ولي خودم رفتم 100 متر جلوتر..يه دوچرخه سوار زد به من,,,خودش پرت شد بغل من(جاتون خالي!!!!)...دوچرخه اش هم از رو لپ تاپم رد شد...شانس آوردم تو يه كاور محكم بود.!!!!!!شانس آوردم مردونه!.
حالا نوبت ملت بود به من بخندن.آخه اين ملت.....همون هم دانشگاهي ها و هم مسير هام بودن.!!!!!!!!!

خيلي خودم هم خنديدم.!!!!!!!!!!!

يا حق ;)

Dash Ashki
27-06-2006, 09:00
با سلام
دومین سوتی ماله دیروزه
آقا ما اومدیم با استفاده از سوییچ دی لینک دو تا سیستمو همزمان درست کنیم
یکیش هاردش ایراد داشت باید مجدد پارتشین بندی میشد
اون یکی هم مینش قاطی داشت
خلاصه ما بعد از اینکه فایل هایی سیستم دومی که مینش قاط داشت رو بعد از 1.30 ساعت ریختم تو یه دراو دیگه اودیم شروع به نصب میندوز کردیم
خلاصه ما مشغول بودیم تا اومد قسمت انتخاب پارتیشن
منم همه پارتیشن ها رو پاک کردم از اول ساختم
بعد داشت فایل ها کپی میشد سوییچ کردم اونور که ویندوز اونم نصب کنم
تا زدم اون ور دیدیم که به به چه دستگلی به اب دادم
زدم هارد این یکی که مینش خراب بود رو پاک کردم از اول درایو ساختم
دو دستی زدم تو سرم گفتم بدبخت شدم
حالا میدونید سیستم ماله کیه
ماله مغازه بغلیمون
منم که تازه رفتم اونجا مشغول کار شدم دیگه قاطی کردم
به قول پرستارم عاشقی این دردسرها رو هم داره
اخ گفتم دلم براش تنگ شده[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

:sad:
سلام
داش سینا خوب میتونی از برنامه gatedataback برای بازیابی اطلاعات استفاده کن میتونه کمکت کنه]

x-boy
27-06-2006, 12:49
دوباره همون دختره:
روز امتحان پايان ترم بود امتحان که تموم شد منو دوستم از جلسه که اومديم بيرون ديدم دو سه تا از اين پسراي شر کلاس اومدند گفتند
:خوب داديند؟
منم قاطع و بلند گفتم :آره ؛خوب، توپ دادم
نامردا زدند زير خنده يواشکي
به زور کنترل کرد خودشو گفت:آفرين هميشه همين طور خوب بديد

منم که بهناز نگير شده بودم تا 2 روز نفهميدم منظورشون چي بود اَي نامردا

x-boy
27-06-2006, 12:57
2باره همون
يه روز تو کوچمون با دوستم بودم 2 تا پسر با ماشين گير داده بودند
اومدم مثلان به صورت جدي و ادبي بپيچونمشوون
گفتم:اقا برو اينجا محل کسبه
زدند زير خنده :laughing: به من گفتند :sad: :خوب ما هم اومديم کسب :ohno:

Man Hunter
27-06-2006, 13:11
سلاااااااااااام.بچه ها.امتحانهام تموم شدن.....از اين به بد بيشتر هستم اينجا.!!!

الان هم يه سوتي از دوران دبيرستان واستون ميگم؛حال كنين.

آقا,ما سال اول بوديم....بچه ها...سر كلاس حوصلشون سر رفته بود....سر كلاس يكي از مزخرفها.خلاصه...2تا از بچه ها شروع كردن واسه هم ديگه رو كاغذ فخش نوشتن....
آقا,,,جاتون خالي..ما مينخنديدم...مغلم ميگفت چتون شده؟ما ميگفتيم هيچي...دور هم داريم ميخنديم.شاكي ميشد.
خلاصه..همين جوري كه اينا داشتم خوار و مادر همديگه رو چوب حراج ميزدن....يهو يه بار يكي از اين بچه ها داشت كاغذ رو پرت ميكرد به طرف اون يكي.....يكي از اين بچه ها...كاغذ رو رو هوا..با دستش زد و كاغذ پرت شد تو كوچه.
ما داشتيم ميخنديديم.......كه بعد از 5 دقيقه مديرمون اومد تو.
تازه داستان اومد دستمون كه چي شده.حالا ما هم بيخال كه مگه ميتونه پيدا كنه كه كي بوده؟
اومد تو كلاس ..گفت همتون يه تكه كاغذ در بيارين....ميخوام تست دست خط بگيرم ازتون.
فكر كرده با (،××××) طرف هست.ما هم همه دست خط ها رو عوض كرديم...به جز(دور از جونتون) اون دو تا احمق.
هيچي ديگه...1 هفته از مدرسه اخراج شدن.
ما هم همه اشم ميخنديديم......
ولي فحشهايي كه نوشته بودن....حرف نداشت مردونه.!!

يا حق ;)

Man Hunter
27-06-2006, 13:14
اگه سوتی قبليمو خونده باشيد اين همونی که گفتم بعد تعريف ميکنم آقا

هم اون قشنگ بود..هم اين.
تو زنده و مرده مديرتون رو كشيدي جلو چشمشون.

;)

Mahdi Hero
27-06-2006, 13:16
حالا يه بلا حايه ديگه سرش اوردم اگه بچه ها خواستن بعد ميگم

MR.Punisher
27-06-2006, 14:12
سلاااااااااااام.بچه ها.امتحانهام تموم شدن.....از اين به بد بيشتر هستم اينجا.!!!

الان هم يه سوتي از دوران دبيرستان واستون ميگم؛حال كنين.

آقا,ما سال اول بوديم....بچه ها...سر كلاس حوصلشون سر رفته بود....سر كلاس يكي از مزخرفها.خلاصه...2تا از بچه ها شروع كردن واسه هم ديگه رو كاغذ فخش نوشتن....
آقا,,,جاتون خالي..ما مينخنديدم...مغلم ميگفت چتون شده؟ما ميگفتيم هيچي...دور هم داريم ميخنديم.شاكي ميشد.
خلاصه..همين جوري كه اينا داشتم خوار و مادر همديگه رو چوب حراج ميزدن....يهو يه بار يكي از اين بچه ها داشت كاغذ رو پرت ميكرد به طرف اون يكي.....يكي از اين بچه ها...كاغذ رو رو هوا..با دستش زد و كاغذ پرت شد تو كوچه.
ما داشتيم ميخنديديم.......كه بعد از 5 دقيقه مديرمون اومد تو.
تازه داستان اومد دستمون كه چي شده.حالا ما هم بيخال كه مگه ميتونه پيدا كنه كه كي بوده؟
اومد تو كلاس ..گفت همتون يه تكه كاغذ در بيارين....ميخوام تست دست خط بگيرم ازتون.
فكر كرده با (،××××) طرف هست.ما هم همه دست خط ها رو عوض كرديم...به جز(دور از جونتون) اون دو تا احمق.
هيچي ديگه...1 هفته از مدرسه اخراج شدن.
ما هم همه اشم ميخنديديم......
ولي فحشهايي كه نوشته بودن....حرف نداشت مردونه.!!

يا حق ;)
دمت گرم.کلی خندیدم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]دهنشون سرویس شد.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

x-boy
27-06-2006, 14:45
من معمولا وقتي تو ماشين نشسته ام و مي بينم كه تو ماشين كناري بچه داره
براش دست تكون مي دم . :biggrin:
يكبار نميدونم چه مرگم شد براي بچه هه زبون درازي كردم . ;) اينم زد زير گريه :blink:

و جريان رو به مامانش گفت .مامانشم سرشو از شيشه در اورد گفت پسر گنده
از هيكلت خجالت نمي كشي . اقا ما رو ميگي .... :sad:

x-boy
27-06-2006, 14:47
يک روز تو ماشين با رفقا بوديم يکي از اينا بشدت به بچه هاي کوچيک علاقع داره
بعد يه عادت بدي هم داره اينه که به سرعت کلش رو از پنجره ميکنه بيرون و
به بابا و ننه طرف واسه بچه شون تبريکات عرض ميکنه :laughing:

يه شب اين بابا طبق عادت کله يه بچه رو ديد که موهاش رو عين اين سامورايي ها
بسته بودن (اميد است بدونيد چجوري ميگم) :blink:
و کلش رو از شيشه کرد بيرون تا تبريکاتشو براي ننه بچه بفرسته
همين که گفت خانو تبريک ميگم چه دختر خشکلي داريد ديدم که
دختر خوشکل کلش رو برگردوند و شروع کرد به پارس کردن
بله دختر بچه مورد نظر يدونه از اين سگ جيبي ها بود که موهاش رو بسته بودن
خدا پدر ِ سگ ِ رو بيامورزه يه مدت ِ اين رفيقمون از اين کارا نميکنه

*سینا*
27-06-2006, 14:47
اخرش چي شد؟
با سلام
دیگه
هیچی صاحب مغازه گفت به طرف بگو سیستمت برق نرسونده اطلاعات پریده
ولی خدا وکیلی من خیلی نارحت شدما
داش اشکی جان
اطلاعت هاردش ارزش بازیابی نداره
اما من نمی خواستم که پاک کنم دیگه ولی شد.....
حالا یه سوتی میگم حالشو ببرین

x-boy
27-06-2006, 14:49
ديروز همسايه باليي ما (که يه دکتر دندون پزشک هست خير سرش) موقع پارک کردن ماشينش تو پارکينگ ووقتي داشت در رو ميبست تا از پل ها بره بالا
دور از چشم من که تو انباري بودم....!!!!
قاااااارت خودشو ول داد کثافت احمق
منم نامردي نکردم از همونتو هار هار هار بلند زدم زير خنده
يهويي جيم شد!

x-boy
27-06-2006, 14:52
چند وقت پيش توي آموزشگاه كنكور به همراه تعدادي از خواهران و برادران جوياي علم نشسته بوديم و کلاس عربي داشتيم
استاد اومد و شروع کرد در مورد اسم آلت صحبت کردن آقا هر چي اوستاد مي گفت هيچکس نمي فهميد هي همه ميگفتن اوستاد از اول بگو تا بالاخره يکي از دوخترا بلند شد گفت اوستاد ميشه بهمون نشون بديد :puke: (منظورش همون مثال بود) که هيو اوستاد يه نگاهي به .... انداخت و گفت نهههههه :laughing:
آقا ما رو ميگي تا 3سال بعد فقط ميخنديديم
بيچاره دختره از اموزشگاه رفت :ohno:
اما اين چه ربطي به ما داشت اينکه بعد کلاس ما از يکي از بچه ها پرسيديم سر کلاس واسه چي همه ميخنديدند؟؟؟ :sad:

Man Hunter
27-06-2006, 14:55
صحبت ماشين شد....

يه بار يكي از اين دوستام اومد چ س ي بزاره....تو پاركينگ با اون يكي ماشينشون تصادف كرد.!!

زد آينه رو شكوند...باباشم اومد حالشو اساسي گرفت.

:دي ;)

Man Hunter
27-06-2006, 15:05
بازم ماشين....

آقا,ما تو مخلمون يه بابك نامي هست,معروف به بابي كارواش.اين يه پيكان داشت....اينقدر كنار گلگير اينو شسته بود و دسمتال ميكشيد كه رنگ بدنه ماشين معلوم شده بود!!!! :blink: :blink: :blink: :blink: :blink: :blink:
خلاصه,اينو فروخت و اون موقع مه مسي نميدونست پرايد چيه...اين باباش واسش يدونه خريد.

آها...اينو بگم...ما اون موقع سر كوچمون رو واسه يه 10-25 روز بسته بودن و بعدش باز كردن...ولي خوب يادشون رفته بود خوب خاكها و سنگ ريزه ها رو پاك نكرده بودن... :evil: :evil: :evil: :evil: :evil: :evil: :evil:

يه روز ساعت 7 صبح...من منتظر ماشين بودم برم مدرسه...ديدم اينم اومد سر كوچه.از اونور هم چندتا دختر داشتن
ميومدن....تا ديدن اين پرايد داره,اومدن اينطرف...اينم اومد چ س ي بزاره...تو خاكيها take Off كرد و سنگ و منگها زير ماشينيش حسابي به لاستيم و تعادل فرمون حال دادن و آقا بابم قصه ما.....بااااااااام...
پرايد صفر رو با جلوي ماشين..كوبوندن به تير برق وسط بلوار.
ملت هه زده بودن زير خنده..الان جاش نيست بگم چي گفتم بهش...ولي حسابي حال دادم بهش.
آقا...اين بابك و ماشينش تا هنوزم سوژه محل هستن..حتي الان هم كه 206 خريده...بازم همه بهش گير ميدن.
اينقدر خنديديم و هنوزم ميخنديم كه حد نداره.دلم خنك شد مردونه....
دختر ها كه اونور بودن داشتن ميومدن پيشش...از خنده وسط خيابون افتاده بودن.
مهدي گل فروش(گل فروش محلمون)...نامردي كرد و رفتي يكي از اين دخترها رو ب غ ل كرد و از رو زمين بلند كرد.
دختر هم تشكر كرد......(ما هم :blink: :blink: :blink: :blink: :blink: ).ولي دوستش فحشش داد.!!!!
حالا 2 تا دخترها با هم دعواشون شده بود.محل ما...اون روز ,ساعت 7 صبح....همه داشتن ميخنديدن و بابك گريه ميكرد........................................ ...

ببخشيد اگه طولاني بود...ولي ..!!!

يا حق ;)

Mahdi Hero
27-06-2006, 15:05
چند سال پيش که تازه جو قليون کشی راه افتاده بود من با يک از
رفيقام که خيلی ادعاش ميشد ولی هيچی بارش نبود رفتيم يه قهوه خونه اونم قهوه خونه
حاجی بابا آقا هيچی يا رو که قليون اورد من به رفيقم از قصد گفتم تو اول شروع کن
اونم که تازه کار بود به جايه کشيدن فوت کرد تو قليون منم بلند بلند زدم زير خنده
و يارو قهوه چی هم اومد انداختش بيرون

*سینا*
27-06-2006, 15:08
با سلام
روزی که برای خرید کامپیوتر رفتم مغازه دیدم یه خانومه اونجاست و منم مشغول بحث شدم
فرداش که رفتم دیدم رفیق بابام اونجاستو خلاصه باهاشون رفیق شدیم
بعد از چند روز که رفتم اونجا برای کار (حال میکنی میرم کامپیوتر بخرم دعوت به کار شدم)
ما مشغول کار بودیم ایشون هم رفت اصفهان برای خرید جنس منم تو مغازه بودم داشتم سیستمو میبستم یهو دیدم همون خانومه که اون روز دیدمش اومد تو مغازه گفت آقای فلانی هستش؟؟؟؟
گفتم نه رفتن اصفهان
خلاصه دیگه چیزی نپرسیدم
بعد ظهر که ایشون از اصفهان اومد گفتم اقای فلانی یه خانومه اومد با شما کار داشت
گفت کی بود؟
گفتم والا فامیلشون رو بلد نیستم
همون که صداش خیلی شبیه صدا منشی تلفن هستش
تا اینو گفتم یارو زد زیر خنده
گفت اقا سینا ایشون خانومه من بودش
منو میگی[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ایشون هم که دیگه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من گفتم حالا خوب شد ازش نپرسیدم شما کی هستی چیار داری باهاش وگرنه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

x-boy
27-06-2006, 15:13
ما اصولا شوخي هاي جالبي با همه دوستان داريم .... :rolleye:
سر يه مساله اي قرار شد ما (4نفر) بشاشيم تو يك كيسه زباله و سر يه ساعتي به منزل يكي از دوستان مراجعه كرده و به محض اينكه ايشون به دم در آمدند آن كيسه پر از محتويات خوب را به ايشان خالي كنيم و كمي تا حدودي بخنديم ... :laughing:

زينگ ..
- كيه ؟
اصغر منم و رفقا بيا دم در ... ;)
- باشه !! :happy:

بچه ها آماده !!
يك
دو سه ... :tongue:
حالا خالي كنيد رو سرش :puke:


ايولله ....... :evil:


- چه خبرتونه ؟
اِ ... اِ .... باباي اصغر شمايين ؟ :sad:

............................
و ما هيچ تصميمي نتونستيم بگيريم وهيچ حرفي نتونستيم بزنيم جز اينكه سوار ماشين بشيم و در بريم ....
همين :)

x-boy
27-06-2006, 15:20
مادر گرام با فرنگ حرف ميزد...

يارو هم که زنگ زده بود شاکي که اره فلاني چرا به ما زنگ نميزنيد و نامه نميديد و اينا..

مامان خان هم هل شد: اره خب...ميدوني عزيزم...مثل اينکه شماره ادرستون عوض شده بود ما نميتونستيم ايميل بگيريم پست کنيم...منم مشغول ميزد!

يارو هم که اونور بود که 30 ثانيه اي تو کف مونده بود که اين چي گفته.....بعد هم گفت صدا نمياد قطع کرد!

RooS
27-06-2006, 15:20
:laughing:
ما اصولا شوخي هاي جالبي با همه دوستان داريم .... :rolleye:
سر يه مساله اي قرار شد ما (4نفر) بشاشيم تو يك كيسه زباله و سر يه ساعتي به منزل يكي از دوستان مراجعه كرده و به محض اينكه ايشون به دم در آمدند آن كيسه پر از محتويات خوب را به ايشان خالي كنيم و كمي تا حدودي بخنديم ... :laughing:

زينگ ..
- كيه ؟
اصغر منم و رفقا بيا دم در ... ;)
- باشه !! :happy:

بچه ها آماده !!
يك
دو سه ... :tongue:
حالا خالي كنيد رو سرش :puke:


ايولله ....... :evil:


- چه خبرتونه ؟
اِ ... اِ .... باباي اصغر شمايين ؟ :sad:

............................
و ما هيچ تصميمي نتونستيم بگيريم وهيچ حرفي نتونستيم بزنيم جز اينكه سوار ماشين بشيم و در بريم ....
همين :)


:laughing:

واقعا باباش بود؟؟؟

RooS
27-06-2006, 15:23
يه بنده خدايي يه خارجيه زنگ ميزنه خونش. هول ميشه طفلك. مي خواد بگه PlZ hold on :biggrin: :laughing: :blink: ميگه dont speak

Negar khanoom
27-06-2006, 15:31
لعنت خدا بر تو خجال نميكشي شرم نميكني بي ادب

x-boy
27-06-2006, 15:38
:laughing:


:laughing:

واقعا باباش بود؟؟؟
با اجازه بله

x-boy
27-06-2006, 15:40
لعنت خدا بر تو خجال نميكشي شرم نميكني بي ادب
با مني؟ :blink:

x-boy
27-06-2006, 15:43
ديروز بالاجبار سوار آژانس شدم تا خونه ي يكي از دوستام .
(اگه دقت كرده باشين موقع پياده شدن از ماشين شما كه بپرسين چقدر شده - راننده مي گه قابل نداره )
خلاصه كه ما رسيديم به مقصد .
پرسيدم چقدر ميشه ؟
اين جمله ي " قابل نداره " هم تو ذهنم بود . پول هم داشتم از جيبم در مياوردم
يارو هم نه گذاشت نه ورداشت گفت : فلان قدر تومن !
منم كه كلا حواسم به حرف اين نبود
گفتم : نه ، بفرماييد .
يارو باز قيمت رو گفت
من باز گفتم نه بفرماييد
.
بعد تازه دوزاريم افتاد ! :sad:




بعد هم زنگ خونه ي رفيقم رو زدم
آيفون رو كه مامانش برداشت
من داد زدم : بفرماييد !
( يه لحظه فكر كردم كسي زنگ خونه ي ما رو زد )

*سینا*
27-06-2006, 15:51
لعنت خدا بر تو خجال نميكشي شرم نميكني بي ادب
با سلام
شما با کی هستی؟؟؟؟؟؟؟؟

Mahdi Hero
27-06-2006, 15:56
ديروز بالاجبار سوار آژانس شدم تا خونه ي يكي از دوستام .
(اگه دقت كرده باشين موقع پياده شدن از ماشين شما كه بپرسين چقدر شده - راننده مي گه قابل نداره )
خلاصه كه ما رسيديم به مقصد .
پرسيدم چقدر ميشه ؟
اين جمله ي " قابل نداره " هم تو ذهنم بود . پول هم داشتم از جيبم در مياوردم
يارو هم نه گذاشت نه ورداشت گفت : فلان قدر تومن !
منم كه كلا حواسم به حرف اين نبود
گفتم : نه ، بفرماييد .
يارو باز قيمت رو گفت
من باز گفتم نه بفرماييد
.
بعد تازه دوزاريم افتاد ! :sad:




بعد هم زنگ خونه ي رفيقم رو زدم
آيفون رو كه مامانش برداشت
من داد زدم : بفرماييد !
( يه لحظه فكر كردم كسي زنگ خونه ي ما رو زد )










خيلی باحال بود کلی خنديدم دمت گرم

=))

Man Hunter
27-06-2006, 16:04
لعنت خدا بر تو خجال نميكشي شرم نميكني بي ادب

صبر كن بابا...بزار پست هات بشه يكي....بعدش شروع كن...!!!!!!!!!!!!!!!!!
برو دم خونه خودتون بازي كن. برو بچه جون...وگرنه ميگم..x-boy اون كسيه رو رو سرت خالي كنه ها...
ر برو ديگه.....

يا حق ;)

Man Hunter
27-06-2006, 16:06
با سلام
شما با کی هستی؟؟؟؟؟؟؟؟
سينا جون...من جوابشو دادم داداش...شما خودت رو ناراحت نكن.
باز ميزني يه هارد ديگه رو ميتركوني...... :laughing: :laughing: :biggrin: :happy: :laughing: :tongue: :tongue:

يا حق ;)

navid_mansour
27-06-2006, 16:14
نزارین یه پست اینجا رو به هم بریزه

Man Hunter
27-06-2006, 16:16
چند سال پيش که تازه جو قليون کشی راه افتاده بود من با يک از
رفيقام که خيلی ادعاش ميشد ولی هيچی بارش نبود رفتيم يه قهوه خونه اونم قهوه خونه
حاجی بابا آقا هيچی يا رو که قليون اورد من به رفيقم از قصد گفتم تو اول شروع کن
اونم که تازه کار بود به جايه کشيدن فوت کرد تو قليون منم بلند بلند زدم زير خنده
و يارو قهوه چی هم اومد انداختش بيرون
ايول....عجب نامردي هستي تو ديگه بابا.....!!!!!!
ميتونم تصور كنم يارو چه شكلي شد...
يا حق ;)

Man Hunter
27-06-2006, 16:17
نزارین یه پست اینجا رو به هم بریزه
آخه نويد جون شم درست ميگس...ولي يارو 5 تا پست نداده...امده فحش ميده.
البته بعضي ها خوب بيشتر از اين نوفهمن.

يا حق ;)

navid_mansour
27-06-2006, 16:23
آخه نويد جون شم درست ميگس...ولي يارو 5 تا پست نداده...امده فحش ميده.
البته بعضي ها خوب بيشتر از اين نوفهمن.

يا حق ;)
عزیز جان تعداد پستاشو نگا.......اولشه هنوز داغه

Man Hunter
27-06-2006, 16:26
عزیز جان تعداد پستاشو نگا.......اولشه هنوز داغه

من هم كه همين رو ميگم جيگر...اصلا‘‘ بهتر اين داستن همنيجا تموم بشه.بيخيال..سوتي ها مون رو بگيم حال كنيم. :happy:

يا حق ;)

mirmohammadi
27-06-2006, 16:48
زمان دانشجويي با دو سه تا بچه ها رفتيم قهوه خونه قليون بكشيم يه بچه ها بار اولش بود
وقتي ما كشيديم گفت بديد من هم بكشم آقا قليون رو گرفت شروع كرد به كشيدن ما ديديم ول كن نيست هر چي پرسيديم گرفتت مي گفت نه بازم مي كشيد
بعد از چند دقيقه ديديم رنگش سفيد شد در حالي كه داشت از حال مي رفت پرسيد: گرفتن همينه كه آدم سرش گيج ميره؟ :blink: گفتيم نه پس خيال كردي يه دست از تو قليون مياد بيرون مي گرتت؟
گفت: يه ربع منو گرفته و رو تخت ولو شد :ohno:
جاتون خالي ولي باور كنيد سه تا ليوان شربت آب قند بهش داديم تا بعد از نيم ساعت تونست بشينه :biggrin:

ashkanbuffon
27-06-2006, 16:49
لعنت خدا بر تو خجال نميكشي شرم نميكني بي ادب
بابا یکی به من بگه ایشون به کی این حرفو داره میزنه آخه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

navid_mansour
27-06-2006, 16:56
اشکان جون....این مساله تموم شد بی خی

ashkanbuffon
27-06-2006, 17:24
آخه هنوز هیچ پست شمارش شده ای نفرستاده اومده داره لعنت میفرسته!!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
باشه. منم بیخیالش شدم تا تاپیک خراب نشه. [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Man Hunter
27-06-2006, 17:56
آقاي مير محمدي جالب بود....
منم دقيقا‘‘ يه چيز اينجوري دارم.

آقا...ما يه اكيپ بوديم...هر روز ساعت 3 عين آمار هر روز تابستون ميرفتيم زير پل ستارخان....كافي شاپ آيلار..
يه سهراب نامي بود..رفيقمون بود...هر روز اونجا بوديم.
يه روز پسر عمه ام رو با خودمون برديم.....اونم دفعه اولش بود...يه 4 تا كام 2 سيب گرفت(واسه تازه كار خيلي!!!)
خوشش اومد..رفت يكي واسه خودش گرفت....حالا ما 4 شاخ گاردون بريديم :blink: :blink: :blink:
گفتم احمق كار دست خودت ميد...بابات حال جفتمون رو ميگيره...گفت نه.!!حالا ما كلا‘‘ 5 نفر بوديم..4 تا قليون....!!

هيچي اين كشيد.و كشيد و كشيد....هي من گفتم علي بسه بابا...بيخيال.گفت نه,خوش مزه هست....توت فرنگي
هست...(اين ديگه آخر زنگ تفريح هست!!!).
خلاصه اومديم بريم...ما داشتيم واسه خودمون ميرفتيم...من يهو گفتم بجه ها علي كوش...؟؟؟اونها هم گفتن مگه با تو نيست؟؟؟؟آقا منو ميگي....(آخه اين سابقه اش خراب هست!!!)...گفتم بچه ها بايد كل پارك رو بگرديم....
آقا..بعد از 30 دقيقه ديدم يه گوشه پارك افتاده و خوابيده...بلندش كردم...2 تا كشيده توووووووووووووووووووووووو پ
زدم تو گوشش...جنان از خواب پريد كه نگو....فقط گفت داشتم ميمردم.
اينو گفت...كل ما زديم زير خنده......ولي بعدش دلم واسش سوخت....نميدونم شايدم حقش بود.
ولي بردمش شام مهمونش كردم...!!!!!

اينم از اين....

خوش باشين.

يا حق ;)

WooKMaN
27-06-2006, 19:40
يكي واسه من بگه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] قضيه اين Negar khanoom [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] چيه اين طور سيماش قاطي كرده [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] داره همرو ميزنه ؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

WooKMaN
27-06-2006, 19:59
بدون شرح: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

پست شماره 13 از دوست عزيزم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] navid_mansour (عشق منصور [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] )

navid_mansour
27-06-2006, 20:05
باشه وکمن...نیش نیش سابق.....دارم برات...
ولی چون سوتیه ویرایش نمیکنم برو بچ بخندن
بزار منم یکی گیر بیارم.......(شوخی بود اینا به شوخی گفتم)

WooKMaN
27-06-2006, 20:09
نويد جان از بروبچ جنبه دار خوشم مياد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
باور كن بعضي وقتا شده خودم سوتي هاي پستيه خودم رو اينجا بنويسم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منتظر شنيدن سوتي هاي تو هم هستيم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همكاري كن جيييگر [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

x-boy
27-06-2006, 20:26
صبر كن بابا...بزار پست هات بشه يكي....بعدش شروع كن...!!!!!!!!!!!!!!!!!
برو دم خونه خودتون بازي كن. برو بچه جون...وگرنه ميگم..x-boy اون كسيه رو رو سرت خالي كنه ها...
ر برو ديگه.....

يا حق ;)
تو همين فكر بودم :evil:

x-boy
27-06-2006, 20:27
بابا یکی به من بگه ایشون به کی این حرفو داره میزنه آخه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ايشون با من بودند :laughing:

x-boy
27-06-2006, 20:31
آقاي مير محمدي جالب بود....
منم دقيقا‘‘ يه چيز اينجوري دارم.

آقا...ما يه اكيپ بوديم...هر روز ساعت 3 عين آمار هر روز تابستون ميرفتيم زير پل ستارخان....كافي شاپ آيلار..
يه سهراب نامي بود..رفيقمون بود...هر روز اونجا بوديم.
يه روز پسر عمه ام رو با خودمون برديم.....اونم دفعه اولش بود...يه 4 تا كام 2 سيب گرفت(واسه تازه كار خيلي!!!)
خوشش اومد..رفت يكي واسه خودش گرفت....حالا ما 4 شاخ گاردون بريديم :blink: :blink: :blink:
گفتم احمق كار دست خودت ميد...بابات حال جفتمون رو ميگيره...گفت نه.!!حالا ما كلا‘‘ 5 نفر بوديم..4 تا قليون....!!

هيچي اين كشيد.و كشيد و كشيد....هي من گفتم علي بسه بابا...بيخيال.گفت نه,خوش مزه هست....توت فرنگي
هست...(اين ديگه آخر زنگ تفريح هست!!!).
خلاصه اومديم بريم...ما داشتيم واسه خودمون ميرفتيم...من يهو گفتم بجه ها علي كوش...؟؟؟اونها هم گفتن مگه با تو نيست؟؟؟؟آقا منو ميگي....(آخه اين سابقه اش خراب هست!!!)...گفتم بچه ها بايد كل پارك رو بگرديم....
آقا..بعد از 30 دقيقه ديدم يه گوشه پارك افتاده و خوابيده...بلندش كردم...2 تا كشيده توووووووووووووووووووووووو پ
زدم تو گوشش...جنان از خواب پريد كه نگو....فقط گفت داشتم ميمردم.
اينو گفت...كل ما زديم زير خنده......ولي بعدش دلم واسش سوخت....نميدونم شايدم حقش بود.
ولي بردمش شام مهمونش كردم...!!!!!

اينم از اين....

خوش باشين.

يا حق ;)
ايول اين خيلي رديف بود :laughing:

MR.Punisher
27-06-2006, 23:30
سلام به بر بچ باحال[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یه پسر دایی دارم خیلی باحاله ولی کله شقه.بابام و داییم تو حیاط قلیون می کشیدن.
اینم گفت بدین منم بکشم.بابام گفت برو بچه کار تو نیست.ولی این اصرار کرد.
بابام هم گفت به یه شرط که یه پک کاردرست بزنی.اینم گفت باشه.
قلیون رو گرفت و تا جایی که نفس داشت دود رو کشید تو.یهو کم اورد و حالش بد شد.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
از چشاش اشک میومد.افتاد کفه حیاط و سرفه می کرد.از همه جاش دود میزد بیرون.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خلاصه سرویس شد تا حالش جا اومد.بعد گفت من دیگه به یه جام میخندم اگه بازم قلیون بکشم.
اینم از سوتی.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

navid_mansour
28-06-2006, 11:56
نويد جان از بروبچ جنبه دار خوشم مياد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
باور كن بعضي وقتا شده خودم سوتي هاي پستيه خودم رو اينجا بنويسم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منتظر شنيدن سوتي هاي تو هم هستيم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همكاري كن جيييگر [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
قربانت وکمن,نیش نیش سابق.
اگه یادم بیاد حتما می نویسم .
قربانت همگی,نوید

*سینا*
28-06-2006, 12:57
با سلام
سوتی از Ladan که تازگی با هم دوست شدیم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
البته خودشون اینو نذاشتن چون گفتن که آقا میثم گیر میده
من گفتم باشه خودم میزارم
ولی گیر نمیده آقا میثم
حالا سوتی نقل قول:
سر کلاس زیست بودیم تو دانشگاه منم داشستم شیطونی میکردم با بچه ها هی حرف میزدم
درس اون روزمون درباره گل و این حرفا بودش
استاد داشت درباره اجزای گل صحبت میکرد که یهو منم که صدام رفته بود بالا گفت که خانوم فلانی اجزای گل رو بگو ببینم؟؟؟؟
منم که هول شده بودم گفتم پرچم ساقه و ....
رسید به گلبرگ و کاس برگ
این دوتا روباهم قاطی کردم گفتم که **برگ یه دفعه ای کلاس رفت رو هوا[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منم شدم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
استادم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اینم سوتی ایشون

x-boy
28-06-2006, 13:05
با سلام
سوتی از Ladan که تازگی با هم دوست شدیم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
البته خودشون اینو نذاشتن چون گفتن که آقا میثم گیر میده
من گفتم باشه خودم میزارم
ولی گیر نمیده آقا میثم
حالا سوتی نقل قول:
سر کلاس زیست بودیم تو دانشگاه منم داشستم شیطونی میکردم با بچه ها هی حرف میزدم
درس اون روزمون درباره گل و این حرفا بودش
استاد داشت درباره اجزای گل صحبت میکرد که یهو منم که صدام رفته بود بالا گفت که خانوم فلانی اجزای گل رو بگو ببینم؟؟؟؟
منم که هول شده بودم گفتم پرچم ساقه و ....
رسید به گلبرگ و کاس برگ
این دوتا روباهم قاطی کردم گفتم که **برگ یه دفعه ای کلاس رفت رو هوا[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منم شدم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
استادم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اینم سوتی ایشون
ذهن منحرفي داره ;)

*سینا*
28-06-2006, 13:10
ذهن منحرفي داره ;)
با سلام
کی من یا اون؟؟؟؟
اگه من که اره من یکی منحرفم ولی اون دختر خوبیه
بنده خدا هول شدهههه
:tongue: :tongue: :tongue: :tongue: :tongue:

Behzad.master
28-06-2006, 14:09
سلام
ما حدود يك ماه بود كه اومده بوديم هلند و انگليسيمم خيلي خيت بود .
رفتم مدرسه سرم ناجور درد ميكرد.
معلم گفت چته؟
منم گفتم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] My head is acheing
يك دعفه ديدم كلاس منفجر شد و منم سرمو انداختم پايين و ضايع شدم.
روز بعد هم يكي از بچه خا بهم گقت Bye منم گفتم Hi.
خلاصه تا حدودا يك ماه كلاس به سوتي هاي من ميخنديد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

navid_mansour
28-06-2006, 14:20
آها یادم اومد بالاخره........
یه دفعه تو فوت بابابزرگم بودم.....بعد مهمونا خداحافظی میکردن و میگفتن خدا بیامرزه...یکی اومد ما رو آدم حساب کرد گفت .آقا خدا بیامرزه منم اصلا حواسم نبود گفتم خدا شما رو هم بیامرزه......بعد دوزاریم افتاد چی گفتم..اصلا به رو خودم نیاوردمو به یارو نگا مکردم....تا چند روز واسه هر کی میگفتم میخندید و بعدش می پرسید:یارو نفهمید؟

mirmohammadi
28-06-2006, 14:28
اين كه مي نويسم سوتي يكي از دوستهام هست
چند روز پيش سر كار يه بحثي در گرفت بين ما و چند تا از رئيسها
دوستم كه خيلي آدم پر چونه اي هست رفت بالاي منبر و شروع كرد به سخنراني و انتقاد از عملكرد مديران خلاصه حسابي جو گير شده بود و داشت صحبت مي كرد يهو وسط صحبتهاش گفت اين كاري كه شما مي كنيد آب به هاون دشمن ريختن هست :blink:
آقا تمام برو بچ و رئيسها شروع كردند به خنديدن اما اين رفيق ما كم نمي آورد كه مي گفت نه اين هم يه ضرب المثل هست
حالا ما هرچي مي گيم اشتباه كردي مي گفت نه شما تا حالا نشنيديد؟
خلاصه تا آخر سر حرفش بود.

Man Hunter
28-06-2006, 14:42
سلام
ما حدود يك ماه بود كه اومده بوديم هلند و انگليسيمم خيلي خيت بود .
رفتم مدرسه سرم ناجور درد ميكرد.
معلم گفت چته؟
منم گفتم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] My head is acheing
يك دعفه ديدم كلاس منفجر شد و منم سرمو انداختم پايين و ضايع شدم.
روز بعد هم يكي از بچه خا بهم گقت Bye منم گفتم Hi.
خلاصه تا حدودا يك ماه كلاس به سوتي هاي من ميخنديد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

سلام رفيق alles goed?شما هم هلندي كه بابا؟دمت گرم...ميبينم كه به تعداد هلنديهاي اين سايت يكي ديگه اضافه شد..خوشبختم.
از اين سوتي ها زياد پيش مياد.حالا من يه چيز بگم بچه ها حال كنين::

ديروز من يه جا زنگ زده بودم...صحبتم رو كزدم تموم شد.بعد اينا كه رسم ندارن بگن آقا نوكرتم..دمت گرم, سلام برسون و اين برنامه ها....معمولا‘‘ ميگن روز خوبي داشته باشين.
منم اومدم بگم...عصر خوبي داشته باشين...اشتباهي گفتم:::Have A Nice WEEKEND .
يارو اونور خط منفجر شد....منم قطع كردم....
اينم از اين...

يا حق ;)

Behzad.master
28-06-2006, 14:50
سلام رفيق alles goed?شما هم هلندي كه بابا؟دمت گرم...ميبينم كه به تعداد هلنديهاي اين سايت يكي ديگه اضافه شد..خوشبختم.
از اين سوتي ها زياد پيش مياد.حالا من يه چيز بگم بچه ها حال كنين::

ديروز من يه جا زنگ زده بودم...صحبتم رو كزدم تموم شد.بعد اينا كه رسم ندارن بگن آقا نوكرتم..دمت گرم, سلام برسون و اين برنامه ها....معمولا‘‘ ميگن روز خوبي داشته باشين.
منم اومدم بگم...عصر خوبي داشته باشين...اشتباهي گفتم:::Have A Nice WEEKEND .
يارو اونور خط منفجر شد....منم قطع كردم....
اينم از اين...

يا حق ;)

سلام
من هلنديم مثل انگليسيمه وقتي ايران بودم.
تازه دارم ميرم Dutch begginer
از زبونشون هم متنفرم
تصميم دارم برگردم ايران

x-boy
28-06-2006, 15:01
اقا جونم براتون بگه که اون قديم نديما...
ما يک بار با برو بچه ها تويه لابي هتل استقلال قرار گزاشتيم که دور هم جمع شيم و در مورد قديم نديما صحبت کنيم و خاطره تعريف کنيم و ديداري تازه کنيم...
يک رفيقي هم داشتم که هيچ کدوم از اون دوستايه قديمي من رو نميشناخت و اونو من به صورت مهمان افتخاري با خودم اورده بودم....
اينجا بايد يک توضيح بدم
(ما تويه اون رفيقايه قديمي يک علي IQ داشتيم که اين بابا خيلي خر بودش و همه دهنشو .... و همش دستش مينداختيم...
البته اين قضيه مال اون قديما بود و اين بابا ديگه بزرگ شده بود و برايه خودش کلي ادم حسابي...)

ادامه سوتي:
ما برايه اين رفيق افتخاريمون که با خودمون برده بوديمش تويه اين چند ساله که دوست بودم همش از اين علي تعريف کرده بودم و هر کسي رو که احمق ميديديم اسمه اين بابا رو ميبرديم و ميگفتيم طرف لنگه علي IQ هستش...
خوب سرتونو درد نيارم....
ما بعد از کلي چاق سلامتي با بروبکس شروع کرديم از گذشته تعريف کردن...
منه خر يادم رفته بود که تک تک دوستايه قديمي رو به اين رفيق جديدمون معرفي کنم....
اقا ما اون دکمه که رو ميزه رو فشار داديم تا گارسون بياد..
از شانس ما اين گارسونه يک خورده پنج ميزد و خول بود...
يک هو اين رفيقمون بلند گفت طرف مثل علي IQ ميمونه!!
يک هو همه ساکت شدن. :ohno: :ohno:
اقا بايد اون موقع قيافه من رو ميديديد :sad: :sad:
البته قيافه علي هم خيلي باحال بود... :angry: :angry:
اين رفيق ما هم که هنوز دوزاريش نيوفتاده بود خودش داشت ميخنديد و هي ميزد رو زانويه من و حرفشو تکرار ميکرد.. :laughing:
من خدايي ميخواستم اب شم برم تو زمين.. :blush:



به دليل مسايل امنيتي يه كم ويرايش شد :happy:

mirmohammadi
28-06-2006, 15:12
اقا بايد اون موقع قيافه من رو ميديديد :sad: :sad:
البته قيافه علي هم خيلي باحال بود... :angry: :angry: :blush:
خيلي باحال بود كلي خنديدم

Man Hunter
28-06-2006, 15:26
اقا جونم براتون بگه که اون قديم نديما...
ما يک بار با برو بچه ها تويه لابي هتل استقلال قرار گزاشتيم که دور هم جمع شيم و در مورد قديم نديما صحبت کنيم و خاطره تعريف کنيم و ديداري تازه کنيم...
يک رفيقي هم داشتم که هيچ کدوم از اون دوستايه قديمي من رو نميشناخت و اونو من به صورت مهمان افتخاري با خودم اورده بودم....
اينجا بايد يک توضيح بدم
(ما تويه اون رفيقايه قديمي يک علي IQ داشتيم که اين بابا خيلي اسکول بودش و همه دهنشو .... و همش دستش مينداختيم...
البته اين قضيه مال اون قديما بود و اين بابا ديگه بزرگ شده بود و برايه خودش کلي ادم حسابي...)

ادامه سوتي:
ما برايه اين رفيق افتخاريمون که با خودمون برده بوديمش تويه اين چند ساله که دوست بودم همش از اين علي تعريف کرده بودم و هر کسي رو که احمق ميديديم اسمه اين بابا رو ميبرديم و ميگفتيم طرف لنگه علي IQ هستش...
خوب سرتونو درد نيارم....
ما بعد از کلي چاق سلامتي با بروبکس شروع کرديم از گذشته تعريف کردن...
منه خر يادم رفته بود که تک تک دوستايه قديمي رو به اين رفيق جديدمون معرفي کنم....
اقا ما اون دکمه که رو ميزه رو فشار داديم تا گارسون بياد..
از شانس ما اين گارسونه يک خورده پنج ميزد و کسخول بود...
يک هو اين رفيقمون بلند گفت طرف مثل علي IQ ميمونه!!
يک هو همه ساکت شدن. :ohno: :ohno:
اقا بايد اون موقع قيافه من رو ميديديد :sad: :sad:
البته قيافه علي هم خيلي باحال بود... :angry: :angry:
اين رفيق ما هم که هنوز دوزاريش نيوفتاده بود خودش داشت ميخنديد و هي ميزد رو زانويه من و حرفشو تکرار ميکرد.. :laughing:
من خدايي ميخواستم اب شم برم تو زمين.. :blush:

ايشاا.. به زودي بن ميشي.!!!

يا حق ;)

WooKMaN
28-06-2006, 15:45
تسليت پيشاپيش [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
x-boy جان خدا رحمتت كنه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بچه خوبي بودي ! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آخه چرا [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] شدي !!!!

x-boy
28-06-2006, 15:52
من بن شدم؟

mirmohammadi
28-06-2006, 15:53
:ohno: x-boy جون سريع ويرايشش كن شايد تاثير كنه :blush:

WooKMaN
28-06-2006, 15:54
من بن شدم؟


عزيز دل تو نميتوني وقتي سوتي تعريف ميكني [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] اون كلماتي كه احساس ميكني يه خورده ضايست [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] رو ننويسي [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به اخرين سوتي اي كه نوشتي يه نگاه بنداز [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

x-boy
28-06-2006, 15:55
ممنون از همه ويرايش شد

mirmohammadi
28-06-2006, 16:00
فكر كنم اين سوتي كه خودت تو نوشتن تاپيك دادي بهتر از اون بود كه نوشتي
در ضمن man hunter شما هم نقل قول رو درست كن

WooKMaN
28-06-2006, 16:02
فكر كنم اين سوتي كه خودت تو نوشتن تاپيك دادي بهتر از اون بود كه نوشتي

اين يعني چي !!! جدي متوجه نشدم ؟

x-boy
28-06-2006, 16:06
يك صحنه ديدم توپــس

( مكان : كنار بلوار - زمان : پيك شلوغي )

زمان:ديشب
يك آقاهه نشسته بود كنار بلوار يعني پشتش به خيابون بود . يك فنجون آب دستش .
فش و فش مي ش اش ي د !!!! :laughing: :ohno: :laughing:

فكر كنم اون فنجون آب هم آفتابه اش بود . :happy:

mirmohammadi
28-06-2006, 16:23
اين يعني چي !!! جدي متوجه نشدم ؟
يعني اينكه جو گرفته بودش و قوانين انجمن رو رعايت نكرد :happy:

Amin
28-06-2006, 16:53
سلام
دوستان يه كم بيشتر رعايت كنيد
الان تو تاپيكي ديدم يكي از دوستان غلط املايي (دستوري يا ...) داشت و 5 نفر پشتش پست دادن سوتي سوتي سوتي !!! يا برو تاپيك سوتيها بنويس يا ....
اميدوارم ديگه تكرار نشه .... وگرنه ...........

Man Hunter
28-06-2006, 16:55
بچه ها سلام...
يه سوتي گرفتم...از ShahabMusic ...
داشتيم با هم چت ميكرديم..صحبت واحد پول شد.گفتم اينجا..يورو هست.اونم گفت اينجا دلار هست.

گفتم آخه....خوب هر دلار اونجا چند هست؟

گفت هر 8 دلار اينجا..برابر 6 دلار اينجاست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

گفتم يعني چي؟؟؟؟؟گفت يعني برابر 6 دلار امريكاست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!!!!

اينقدر خنديدم..التماس يكرد اينو نزنم تو تاپيك سوتي ها.!!ولي من :evil:

يا حق ;)

WooKMaN
28-06-2006, 16:57
سلام
دوستان يه كم بيشتر رعايت كنيد
الان تو تاپيكي ديدم يكي از دوستان غلط املايي (دستوري يا ...) داشت و 5 نفر پشتش پست دادن سوتي سوتي سوتي !!! يا برو تاپيك سوتيها بنويس يا ....
اميدوارم ديگه تكرار نشه .... وگرنه ...........

مرسي امين جان كه تذكر ميدي ! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اما اون وگرنه آخرت بوي تهديد ميده [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
يعني چي ؟
تاپيك رو ميبندي [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] يا طرف رو بن [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] مي كني ؟

Man Hunter
28-06-2006, 17:02
مرسي امين جان كه تذكر ميدي ! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اما اون وگرنه آخرت بوي تهديد ميده [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
يعني چي ؟
تاپيك رو ميبندي [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] يا طرف رو بن [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] مي كني ؟

اگه اين تاپيك بسته بشه....فقط مديراي سايت ميمونن توي سايت...ديگه كاربر نداره.

نكنني اين كار رو. :angry:

يا حق ;)

MR.Punisher
28-06-2006, 17:34
سلام به علما
مدیران عزیز خواهش می کنم این تاپیکو نبندین.داریم حال می کنیم بابا.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

MR.Punisher
28-06-2006, 17:54
سلام
یه سوتی دیگه.
البته مال من نیست.تو کلاس بودیم و استاد تاخیر داشت.رفیقم اومد گفت بیان شعر بخونیم.
یهو همه با هم شروع کردیم به خوندن.اب حموم داغه بیا ...................................
(خیلی فجیعه.می ترسم اگه بنویسم بن شم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
منم داشتم می خوندم که دیدم یه دختره داره از پشت ستون شعر ما رو می شنوه.
به رفیقم گفتم فلانی هیسسسسسسسسس.دختره داره از پشت ستون گوش میده.
رفیقم به من گفت از پشت ستون که نمی شنوه خره.یهو کلاس با صدای فجیع خنده من و بچه ها
به لرزه دراومد.یارو بد ضایع شده بود.هممون یه تیکه بارش کردیم.دیدم دختره هم داره می خنده.
رفیقم قاطی کرده بود [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]و تا دختره رو دید چند تا حرف نافرم بارش کرد.دختره هم ناراحت شد و رفت.
منم مرده بودم از بس خندیده بودم.این هم از سوتی.

x-boy
28-06-2006, 20:37
يه نكته ريزي كه در مورد شما صدق ميكنه تمام سوتياتون ربط ميشه به دختر و اين خودش ممكنه يه ركورد شكني بزرگ تو عصر حاظر بشه
با تشكر

MR.Punisher
28-06-2006, 21:39
يه نكته ريزي كه در مورد شما صدق ميكنه تمام سوتياتون ربط ميشه به دختر و اين خودش ممكنه يه ركورد شكني بزرگ تو عصر حاظر بشه
با تشكر
به نکته زیبایی اشاره شد.اخه من خیلی خوش تیپم و دخترا رو جذب می کنم.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ولی از شوخی بگذریم علاقه زیادی به ضایع کردن دختران مغرور و از خودراضی دارم.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
البته دور از جون خانومای فروم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]داشتم سرمو به باد می دادم.

WooKMaN
28-06-2006, 22:19
جالبه اين تاپيك كه بصورت استيكي (مهم) نيستش [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] هميشه جاش بالاي انجمن هستش [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بروبچ خدا قــــــــــوت خسته نباشيد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

WooKMaN
28-06-2006, 22:24
راستي امين جان تا حالا يه نگاه به نظرسنجي اين تاپيك انداختي ؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نظرت چيه ؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
(ميدوني آواتار تو از مال من ترسناك تره ؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] )

x-boy
29-06-2006, 00:40
دوستان يه سوتي توپ لينك زير رو ببينيد
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
15 دقيقه وقت دادن كه از همين الان 10 دقيقه شروع شد!

x-boy
29-06-2006, 00:44
اين تاپيك هم فكر كنم بن بشه با اين روال كار

ashkanbuffon
29-06-2006, 00:53
چه سوتی باحالی داد این میثم جان.

*سینا*
29-06-2006, 00:55
سلام
دوستان يه كم بيشتر رعايت كنيد
الان تو تاپيكي ديدم يكي از دوستان غلط املايي (دستوري يا ...) داشت و 5 نفر پشتش پست دادن سوتي سوتي سوتي !!! يا برو تاپيك سوتيها بنويس يا ....
اميدوارم ديگه تكرار نشه .... وگرنه ...........
با سلام
ببخشیدا مثل اینکه متوجه نیستی جنابعالی این تاپیک سوتیهاست
یعنی هر کی سوتی داده میزارن اینجا
خوب غلط املایی هم یه نوع سوتی هست دیگه
در ضمن یه دفعه اخر کار میگفتی که این تاپیک میره سطل زباله

x-boy
29-06-2006, 00:55
با نبود مان هانتر اين تاپيك ديگه حال و هواي گذشته رو نداره

Meisam
29-06-2006, 01:37
سلام ...
پست ها رو ویرایش کردم
موضوع تاپیک رو منحرف نکنید لطفا!


ممـنــون :)
مـیـثــم

navid_mansour
29-06-2006, 01:58
یه سوال محترمانه:
چرا یه جا درست نمیکنید ما بیایم به اونجا این حرف ها رو بزنیم؟

Meisam
29-06-2006, 02:07
یه سوال محترمانه:
چرا یه جا درست نمیکنید ما بیایم به اونجا این حرف ها رو بزنیم؟
سلام ...
حرف های شما سوال هست ، اینها رو باید توی پیغام خصوصی مطرح کنید
من آماده ی شنیدن و پاسخ دادن هستم


ممـنــون :)
مـیـثــم

my friend
29-06-2006, 08:38
سلام

ببینم ، اینجا چه خبره ؟

یه نصفه روز ما نبودیما ، چی شده ؟

دو نفر چرا پریدن ؟

( اصولا من هر وقت کسی رو به لیست دوستانم اضافه میکنم پریدن یاد میگیرن ! )

Amin
29-06-2006, 11:19
سلام

ببینم ، اینجا چه خبره ؟

یه نصفه روز ما نبودیما ، چی شده ؟

دو نفر چرا پریدن ؟

( اصولا من هر وقت کسی رو به لیست دوستانم اضافه میکنم پریدن یاد میگیرن ! )
سلام
ميثم جان تو پست بالايي اشاره كردند كه هر كدوم از دوستان كه سوالي دارن با پيغام خصوصي مطرح كنند

ممنون

my friend
29-06-2006, 11:43
چشم امین خان

*سینا*
29-06-2006, 12:59
با سلام
سوتی از ......
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پست شماره 4 و 5
امکان بن شدن می باشد!!!!!!!

ashkanbuffon
29-06-2006, 13:01
ایول سینا جون ایول [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Aidin_ONLINE
29-06-2006, 13:05
:laughing: :laughing: :laughing: :laughing: :laughing: :laughing: :laughing: :laughing: :laughing: :laughing: :laughing: :laughing: آقا به جون خودم خنده دار بود :biggrin: :biggrin:

Wisdom
29-06-2006, 13:07
سوتی از ......
امکان بن شدن می باشد!!!!!!!
شوخي شوخي [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سينا مراقب خودت باش [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
از رامبد درس عبرت بگيريد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ashkanbuffon
29-06-2006, 13:14
شوخي شوخي [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سينا مراقب خودت باش [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
از رامبد درس عبرت بگيريد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آقاجون، مثل اینکه شما اصلا در جریان نیستید!!!!!!! دیشب مگه نبودی توی سایت؟؟؟؟؟
امضام رو نگاه. در این راه، Man Hunter و wookman جان آی دی هایشان رو دادن به آی دی شما [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همه چیز از یه تاپیک شروع شد. حالا بیخیال...............
ما هم بن شیم خیالی نیست. یک نفر برای همه، همه برای یک نفر [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

masoud908
29-06-2006, 13:33
به به به به به به به به

عجب تاپيكي شده
چند به چنده دعوا؟؟؟
منم هستم.
يكي من و بكشه
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

x-boy
29-06-2006, 14:10
يه سوتي جديد:
امضا كسي نمايش داده نميشه

*سینا*
29-06-2006, 14:13
شوخي شوخي [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سينا مراقب خودت باش [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
از رامبد درس عبرت بگيريد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با سلام
آقا محمود جان
نگاه کنید این چیزی که مطرح شد به این خاطر نیست که کسی رو دست بندازیم یا مسخره کنیم اینا همش برای خنده هست
در ضمن یه مدیر خوب باید جنبه هم داشته باشه
تازشم این سوتی که گرفتیم غلط املایی که نیست
سوتی کلی در پاسخ به یه سوال هستش
امیدوارم عنوان تاپیک رو خونده باشی

بزرگترين سوتي كه دادي رو اينجا بنويس!!! (واسه خنده)

ashkanbuffon
29-06-2006, 16:04
يه سوتي جديد:
امضا كسي نمايش داده نميشه
بابا من که برات یه پی ام فرستادم که!!!!!!! برو به ویرایش اختیارات، امضاتو فعال کن. من خودم صبح این کارو کردم.

x-boy
29-06-2006, 17:47
اقا دمت گرم درست شد

shaparake_sahra
29-06-2006, 17:49
wook man جان رحم کن از ديدن آواتارت نزديک بود به ملکوت اعلا بپيوندم...

shaparake_sahra
29-06-2006, 18:29
سلام
مريم تو كه لالايي بلدي چرا خوابت نميبره ؟
خوب تو هم بيا بزار .
اينم از سوتي من

يه روز توي شركت خيلي سرمون شلوغ بود كارا همه عجله اي شده بود طوري كه نهارو سر پايي خورديم من هم بعد از نهار رفتم مسواك بزنم همينطور كه مشغول مسواك زدن شدم بعد از يه مدت خودم تو آينه ديدم كه چشمام گرد شده ... واي داشت حالم به هم ميخورد
اين پسراي شيطون شركت خمير دندون رو برداشته بودن و به جاش خمير ريش ( ببخشيد اسمشو نميدونم : اينم يه سوتي ديگه)
گذاشته بودن . منم هر چي دهنمو ميشستم مگه بوش و مزه بدش ميرفت
خلاصه يه نيم ساعتي مشغول بودم . بچه ها هم ديگه اومده بوددن هي در ميزدن :" آخه چت شده بيا بيرون يه عالمه كار داريم "
خلاصه من كه نفهميدم كار كدومشون بود اما خيلي نامردي كردن هنوز مزش از يادم نرفته

masoud908
29-06-2006, 20:03
ashkanbuffon هم به ارزوش رسيد.
يعني Banned
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

saeid_ronaldo
29-06-2006, 20:07
بچه ها چرا اشكان و رامبد بن شدن؟

masoud908
29-06-2006, 22:02
بچه ها چرا اشكان و رامبد بن شدن؟
به دلايلي...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Satyar
29-06-2006, 22:14
آقاييون...بحث رو به بيراهه نكشونين..خواهشا‘‘.

من كل صفحات رو تقريبا‘‘ همه رو خوندم.خيلي با هال بود.

مخصوصا‘‘ ستي هاي من هانتر(خدا بيامرز!) ووك من.!!

ممنون.

my friend
29-06-2006, 22:40
سلام
نمیدونم چرا یه حسی بهم میگه Satyar عزیز ( که ورودشونو تبریک میگم ! ) یه جورایی با این کسایی که امروز و دیروز بن شدن ارتباط داره !
البته این فقط یه حسه !
اسمشم گذاشتم حس 98 خودم ! بعدش میرم رو می و 2000 و اکس پی و ویستا و ... ( اسم ویندوز بعدی یادم رفته ! )

Wisdom
29-06-2006, 23:07
ماشااله همه دارن بن ميشم اين چه وضعشه بابا فقط تو اينا من موندم

مراقب خودت باش :sad:
رامبد و چند تا ديگه از دوستان بن 48 ساعته دارن
فردا دسترسي به انجمن دارن

Meisam
30-06-2006, 01:25
سلام ...
تاپیک رو ویرایش کردم ، دوستان چنانچه حرفی برای گفتن ندارن ، لطفا پست ندن!



ممـنــون :)
مـیـثــم

Man Hunter
30-06-2006, 12:43
دوستان..خواهشا‘‘ بحث بي خود نكنين....من حالم خوب هست..رامبد هم ايشاا..رودي مياد.
لطفا‘‘ فقط سوتي بنويسين....كه بخنديدم.دنبال حاشيه نريد تورو خدا وگرنه اين بهترين تاپيك ديگه موجود نمي باشد.

ممنونم.

يا حق ;)

x-boy
30-06-2006, 12:47
باسه شروع:
يك باررفته بوديم ديدن يكي از فاميلا كه تازه زايمان كرده بود . نوزاد دختر بود
و اسمش را گذاشته بودند نيلوفر
نوزاد يك خواهر و يك برادر كوچولو هم داشت
وقتي نشستيم خواهره گفت : " علي جون مي دوني اسم ني ني امون رو چي گذاشتيم ؟ "
گفتم چي ؟
گفت : " ليلونفل "
يك باره داداشش گفت : " ليلونفل نه احمق . اسمشو گذاشتيم فن كوئل !!!! "

x-boy
30-06-2006, 12:49
يكي از فاميلا ميگفت:
يك بار نشسته بودم تو تاكسي . يك آقايي هم صندلي جلو نشسته بود . بعد يك مسافت طولاني
من پياده شدم . اون آقا هم پياده شد . اومد جلو گفت :" ببخشيد خانوم "

برگشتم گفتم بله بفرماييد .

آقا هم نه گذاشت و نه برداشت همونجا از من خواستگاري كرد !!!!!

( جل الخالق ! مردم پشت كله اشون هم چشم دارند !!! )

گفتم ببخشيد آقا ولي من شوهر دارم و حلقه ام را نشونش دادم .

مرده هم هول شد ، گفت : " خب خانم . تو تاكسي مي گفتيد من اين راه طولاني رو نيام كه
حالا بخوام برگردم !!!! "

منم گفتم : " ببخشيد ولي من از كجا خبر داشتم كه شما قراره از من خواستگاري كنيد ؟"

تا چند روزبعدش هر وقت قيافه يارو يادم مي اومد انقدر مي خنديدم كه نفسم بند مي اومد.

x-boy
30-06-2006, 12:53
يکي از عمه هاي ما يه نوه داره که اون موقع هم خيلي بچه بود هم کارتون زيزيگولو پخش ميشد،
اينم بگم که اسم اون يکي عمه ما ليلا است !!!!!
هيچي
وسط مهموني که هردوتاي اينا بودن و طبعا اون موقع هم که اساسي با هم قهر و رو و روکم کني، هي چش ابرو ميومدن واسه همديگه و اينا
بحث کارتونزيزيگولو شد، يه دفعه اين نوه عمه ما برگشت گفت : ليلي گو زو !!!!!
آقا کل جمعيت تريکيد از خنده !!!!
همين سوتي باعث شده که عمه هاي ما هنوز با هم قهر بمونن
تازه همون موقع هم چند سالي بود که قهر بودن !!!

Man Hunter
30-06-2006, 13:10
آقا..سلام...بازم من اومدم با سوتي .

يه بار ...يكي از دوستام (ايرن كه بودم) مياد خونمون...يه متن داشت واسش ترجمه كنم.!! :blush:

گفت راستي..اگه بابام زنگگزد نو من اينجام...ميخوام با دوست دخترم برم بيرون....گفت كه نيم ساعت ديگه هم ميرم خونه...بهت زنگ ميزنم كه مثلا‘‘ چرا دير كارو داري انجام ميدي؟؟(بچه پر رو نگاه)!.منم گفتم باشه.

آقا....يه 20 دقيق بعدش از يبرون زنگ زد و گفت ::بابام كه زنگ نزده؟گفتم نه بابا گير نده...!!

نيم ساعت بعدش ديدم شماره خونشون افتاد رو كالر آيدي تلفن خونه...گوشي رو بر داشتم و گفتم :: مگه ش ا ش داري آخه؟فرت و فرت زنگ ميزني ؟بابا اين آماده بشه بهت ميدم.
گوشي رو قطع كردم......پشتش زنگ زد باز هموم شماره...منم برداشتم و گفتم::ها؟
گفت::آقا شهريار با ما هم آره...؟
باباش بود.....گرخيدم.....منم گفتم آقا طلوعي شرمنده ها....زد زير خنده.

چند روز يعدش داشتم با ماشين تو محل ويراژ ميدادم...ديدم يكي اومد بغل به بغل با ماشينش,شيشه رو داد پايين و گفت: مگه ش ا ش داري اينقدر تند ميري؟؟؟؟!!!!پشت فرمون اينقدر خنديدم كه نزديكبود برم تو ميدون!!!!!

اينم از اين.

يا حق ;)

masoud908
30-06-2006, 15:28
اين هم سوتي تابلوئه من:
سر زنگ حرفه و فن بود.معلمش هم از اين معلمايي به قول بروبچ «منگل»‌ يا ... بود.
يكي از بچه ها هم ليزر اورده بود.من ليزر ازش گرفتم،بعدش هي ليزر مينداختم يه جاهايي از بدن معلم«بي ادب» [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بچه ها هم از خنده داشتن ميمردن.معلم هم كه نميدونست بچه ها به چي ميخندن درسش ميداد.البته اگر هم ميدونست نميتونست كلاس ساكت كنه.نميدونم كي اين اورده بود راهنمايي درس بده
خلاصه بعد چند بار كه اين كار و انجام دادم و اخراي زنگ هم بود معلم يه دفعه ديد. [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] .نميدونيد يه دفعه كلاس از خنده منفجر شد و معلم هم زل زده بود به من ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Man Hunter
30-06-2006, 21:22
آقا...سوتي دادم اماااااااااااااااام.!

امروز سر كار بودم...بعد سر و صدا هم زياد بود.من هم داشتم واسه خودم آهنگ ميخوندم...

اصلا‘‘ هواسم نبود..تو فاز خودم بودم...كم كم همه جا ساكت شد.

يه جاي آهنگ بود كه بايد داد بزني....منم بلند داد زدم...يهوديدم همكارم,رييس و همه :blink: :ohno: :blink:

گرخيديم....اونها هم هيي نگفتن...بازم سر و صدا شروع شد...اين با ر داشتم آروم ميخوندم...گفتم صدا هم قطع
بشه..من بازم عادي ميخونم....دوباره مارو جو گرفت و رديم زير آواز اين بار دقيقا‘‘ سر همن جا...صدا قطع شد...
منم هواسم نبود...يهو گفتم::يا حسين.!!!!! :blink: :blink: :blink: :blink: :blink: :blink: :blink: :blink:

ملت رو ميگي..زدن زير خنده(معني رو مه نيمدونسيتن...ولي قيافه من تماشايي بود!).خلاصه...تا آخر كار دنبال معني يا حسين ميگشتن......

اينم از اين....مگه اين كه خودم تاپيك رو رو پا نگه دارم ديگه....

يا حق ;)

WooKMaN
30-06-2006, 23:41
وقتي من و شهريار توي انفرادي بوديم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] داشتيم صحبت ميكردم كه يهو سوووووووتي دادم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] !!!!
بزارين شهريار تعريف كنه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Man Hunter
30-06-2006, 23:55
وقتي من و شهريار توي انفرادي بودم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] داشتيم صحبت ميكردم كه يهو سوووووووتي دادم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] !!!!
بزارين شهريار تعريف كنه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اره...ديشب داشتيم من و رامبد با هم چت ميكرديم و ميخنديديدم

آقاي عزيز ما(رامبد خان) داشتن با دوستشون هم چت ميكردن...من نميدونستم.

يهو ديديم يه 2 دقيقه اي اين نيست...براش يه !Buzz زدم...آقا..باز من نرسيده بود كه با يه 4-5 خط فحش روبرو شدم.
!!!!!!!!!!!!!! :blink: :ohno: :blink: :ohno: :blink: :ohno: :blink:
گفتم رامبد....با مني؟؟؟؟؟؟ديدم فقط داره :blush: :blush: :blush: :blush: :blush: :blush:
گفت داشتيم با رفيقم سئخي ميكرديم...تو كه Buzz زدي.....صفحه تو اومد رو...من هم فكر كردم اون هستش...
منم نوشتم فحش ها رو....خلاصه هيجي ديگه..يه حال اساسي داد به ما.
شناس آورد...رامبد بود وگرنه.....آره ديگه...10 برابر بدتر بارش ميكردم.

ممنونم.

يا حق ;)

x-boy
01-07-2006, 00:13
مثل همين باسه من پيش اومد داشتيم با خانم چت ميكرديم كه يكي از بچه ها اومد فحش داد منم فحش دادم ولي اشتب باسه خانم رفت فحش هاي ناجوري هم بود هيچي ديگه پريد ولي حال داد

Man Hunter
01-07-2006, 01:56
آقا...ما يه پسر عمه داريم..رفيق 6 ماست تو فاميل.خلاصه

امروز داشتم باهاش چت ميكردم ...صحبت گوشي شد...اول گفت سيمبيان چيه!!!!!!

منم بهش گفتم...آقا...چشمت روز بد نبينه..يه چيزي گفت بعدش كه من تركيدم از خنده...

گفت به درد ايران ميخوره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

من مردم ديگه...فقط اين داغ داغ هست كه دارم مينويسم..

يا حق ;)

shahabmusic
01-07-2006, 04:54
اين موضوع مال 4-5 سال پيشه.
آقا دوست داداشم زنگ زد خونه (طرف دكتره) خلاصه داداشه ما هم خونه نبود ؛خيلي محترمانه با هم صحبت كرديم بعد آخرش يارو گفت امري ندارين ؟منم گفتم نه امري ندارم !!!:blink: :blink: :blink:
بعد از اينكه تلفن رو گذاشتم فهميدم چي گفتم :blush:
داداشم گفت :laughing: خاك تو سرت كه تو هنوز بلد نيستي حرف بزني :laughing:

MR.Punisher
01-07-2006, 13:07
سلام به بر و بچ
یه روز خونه یه بنده خدایی بودیم.می خواستم برم تو حیاط اومدم بگم یا الله یهو هول شدم بلند گفتم
یا علی.دختر یارو هم گفت علی یارت.کلی ضایع شدم.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

sina818
01-07-2006, 13:36
آقا...سوتي دادم اماااااااااااااااام.!

امروز سر كار بودم...بعد سر و صدا هم زياد بود.من هم داشتم واسه خودم آهنگ ميخوندم...

اصلا‘‘ هواسم نبود..تو فاز خودم بودم...كم كم همه جا ساكت شد.

يه جاي آهنگ بود كه بايد داد بزني....منم بلند داد زدم...يهوديدم همكارم,رييس و همه :blink: :ohno: :blink:

گرخيديم....اونها هم هيي نگفتن...بازم سر و صدا شروع شد...اين با ر داشتم آروم ميخوندم...گفتم صدا هم قطع
بشه..من بازم عادي ميخونم....دوباره مارو جو گرفت و رديم زير آواز اين بار دقيقا‘‘ سر همن جا...صدا قطع شد...
منم هواسم نبود...يهو گفتم::يا حسين.!!!!! :blink: :blink: :blink: :blink: :blink: :blink: :blink: :blink:

ملت رو ميگي..زدن زير خنده(معني رو مه نيمدونسيتن...ولي قيافه من تماشايي بود!).خلاصه...تا آخر كار دنبال معني يا حسين ميگشتن......

اينم از اين....مگه اين كه خودم تاپيك رو رو پا نگه دارم ديگه....

يا حق ;)
آقا خیلی با حال بود دمت گرم

x-boy
01-07-2006, 14:58
يك روز با دوستم داشتيم مي رفتيم . يك خانوم هم منتظر تاكسي ايستاده بود . مكان و زمانش هم اوج شلوغي بود
يك باره دامن خانوم سر خورد افتاد پايين . خدا بهش رحم كرد كه مانتو تنش بود !!!

آي خنديديم به بدبخت .آي خنديديم .

x-boy
01-07-2006, 15:00
جاتون خالي پارسال تابستون رفتيم با چند تا رفقا كوههاي راميان تو استان گلستان
چند روز پيشا يكي از همون رفقا گفت : چند ساله كه نرفتم شمال دلم تنگ شده
گفتم چرا دروغ مي گي پارسال كه با خودمون رفتي شمال
گفت كجا رفتم شمال
گفتم مگه با هم نرفتيم كوههاي راميان وسط جنگل چادر نزديم؟
گفت اونجا كه شمال نبود . اگه شمال بود پس درياش كجا بود !!!

بسي خنده امد ما را .

x-boy
01-07-2006, 15:03
2 باره همون دختره:
دانشجو كه بودم دو تا دوست داشتم به اسم سودابه و سالومه كه هميشه به هم چسبيده بودن . يك روز داشتم دنبال سالومه مي گشتم كه سودابه رو ديدم داد زدم هي دولابه . سادوبه رو نديدي اقا اين پسرها رو بگي زدن زير خنده منم اومدم درستش كنم گفتم هي سولابه دالومه رو نديدي بعدش خودم فرار رو بر قرار ترجيح دادم . از اون روز اسم اون دوتا شده بود دولابه سولابه

x-boy
01-07-2006, 15:07
اين باسه خالمه:
يك روز جاتون خالي با شوهرم و چندتا از بر و بچز رفته بوديم كله صبحي كله پاچه خوري .
بعدش من اومدم خونه و شوهره رفت دنبال كارش . حدوداي ساعت 10 زنگ زدم بهش كه ناهار چي مي خوري درست كنم؟
اونم گفت : جات خالي صبحي رفته بودم كله پاچه خوردم . اصلا گرسنه نيستم .
منم ديدم كه اصلا يادش نيست كه با خودم رفته گفتم " خب با كيا رفته بودي ؟ "
اونم داشت ميشمرد : " فلاني و فلاني و فلاني . اِ اِ تو هم كه بودي !!

آي مزه داشت تا چند روز هي بهش مي خنديدم .

boys_won
01-07-2006, 17:18
اين ماله من نيست ماله يكي از دوستامه ولي جالبه

همين عيد رفته بوديم شمال ويلاي يكي از بچه ها مثلا" 3 -4 تا پسر 3-4 تا دختر ..آقا عصر شد رفتيم يه آتيش درست كرديم و همه نشستن بقلش يكي از بچه ها گيترا ميزنه و ميخونه به اصرار گفتيم بره بياره يه ذره بزنه

مگه قبول ميكرد چون يه ذره خجالتي بود خلاصه رفت و آورد همه منتظر بوديم و جو هم كلي سنگين شده بود ايشون شروع كرد به زدن و اوله آهنگه رسيد گفت :
خیلی جدی

اگه يه روز بري مسافرت :puke: :wac: ........ بری ز پیشم بی خبر



آقا ترکیدیم حالا نخند کی بخند اصلا" هیچ جوره نمیتونستیم جلوی خودمونو بگیریم اون بیچاره شبونه میخواست بیاد تهران دیگه به زور نگهش داشتیم

ولی تا صبح میخندیدیم

WooKMaN
01-07-2006, 17:22
اين موضوع مال 4-5 سال پيشه.
آقا دوست داداشم زنگ زد خونه (طرف دكتره) خلاصه داداشه ما هم خونه نبود ؛خيلي محترمانه با هم صحبت كرديم بعد آخرش يارو گفت امري ندارين ؟منم گفتم نه امري ندارم !!!:blink: :blink: :blink:
بعد از اينكه تلفن رو گذاشتم فهميدم چي گفتم :blush:
داداشم گفت :laughing: خاك تو سرت كه تو هنوز بلد نيستي حرف بزني :laughing:

شهاب جان دركت ميكنم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] منم اينطوري خيلي ضايع شدم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

shahabmusic
01-07-2006, 18:14
پست 8 و 9 رو ببينيد.
چه شباهتي بين دو اسم كامبيز و كاظم وجود داره!؟ :blink: :blink: :blink:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

x-boy
01-07-2006, 18:19
اقاي شهاب اون موزيكي كه خوندي كيفيتشو يكم كم كن تا حجمش كم بشه 4 مگه

Man Hunter
01-07-2006, 21:35
دوستان عزيز....بنده روي ابن تاپيم تعصب دارم...لطفا‘‘ پست بيرهوده ندين.!!

آقا...اين رفيق ما يه سوتي داد فطير....

بعد ار يه عمري كه فوتبال بازي ميكنه و اينا...آخرش بر گشت گفت رال مادريد مگه مال ايتاليا نيبست...!!!

يا حق ;)

WooKMaN
01-07-2006, 21:39
دوستان عزيز....بنده روي ابن تاپيم تعصب دارم...لطفا‘‘ پست بيرهوده ندين.!!

آقا...اين رفيق ما يه سوتي داد فطير....

بعد ار يه عمري كه فوتبال بازي ميكنه و اينا...آخرش بر گشت گفت رال مادريد مگه مال ايتاليا نيبست...!!!

يا حق ;)

با زبان خوش : دوستان عزيز و دلبندم خواهشا رعايت كنيد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با اون يكي زبان : [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


ممنون از همكاريتون [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Man Hunter
01-07-2006, 21:58
با زبان خوش : دوستان عزيز و دلبندم خواهشا رعايت كنيد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با اون يكي زبان : [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


ممنون از همكاريتون [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رامبد جان...با من بودي عزيز....؟سوتي دادي كه....!!!!!!!!!!!

يا حق ;)

WooKMaN
01-07-2006, 21:59
جيييگر در تاييد حرف هاي تو اون پست رو دادم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

x-boy
01-07-2006, 22:05
دوستان خواهشا پست بيهوده ندين!

WooKMaN
01-07-2006, 22:22
دوستان خواهشا پست بيهوده ندين!

خب اينم يه سوتي از طرف من و شهريار جان [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] كه خودمون ميخواستيم ..... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

x-boy
01-07-2006, 23:20
2 تا سوتي دادي!!!

*سینا*
02-07-2006, 09:03
با سلام
به جال سوتی گرفتن سوتی بدید!!!!
(شوخی )
آقا این پسر دایی ما اومده بود پیش ما از تهران ما هم خیلی تحویلش گرفتیم
ایشون هم عاشق تشریف دارن
و مرتب به رفیقشون زنگ میزنن
حتی شده پول موبالش 650000 اومده ولی این بازم حرف میزنه
خلاصه ایشون اومد اینجا منم می خواستم اون نرم افزار تماس با خارج از کشور رو امتحان کنم
گفتم بیا زنگ بزن به موبایل طرف
اونم خلاصه میکروفون رو گرفت شروع کرد به صحبت
بعد از اینکه تموم شد مکالمه یعنی اعتبار تموم شد
رفتیم نهار
بعد نهار گفت من می خوام زنگ بزنم (با خنده)
منم گفتم نه بابا پول تلفن زیاد میاد
اما این صحبتی که کرده بود باعث شد تحریک شه دوباره صحبت کنه و ما رو بیچاره کنه(این ماه 50000 پول تلفن اومد)
خلاصه گفت میخواد صحبت کنه و از این حرفا
منم گفتم نه
یه دفعه ای دیدم داره حرف میزنه گفتم حتما سر کاریه
منم رفتم پیشش گفتم ....................
به جای این نقطه ها همش فحش بذارین هر چی که دوست دارین!!!!!!!!
البته نه اونقدر هم بد نبود مثل احمق و خر و یه چیزایی دیگه....
خلاصه م هی فحش میدادم اونم داشت با تلفن صحبت میکرد
رفتم پیشش گوشمو گذاشتم کنار گوشش دیدم وای صدای دختر میاد[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گفتم اخ اخ بیچاره شدم الانه که دختره باهاش بزنه بهم بگه چه فامیل بی شعوری داری
خلاصه بعد از اینکه تلفنش تموم شد گفتم شنیدی چی گفتم
گفت نه
ماشاالله اینقدر داشتن حرفای عاشقونه میزدن که اصلا نفهمیدن چی میگم من
منو میگی[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اونم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

WooKMaN
02-07-2006, 14:54
مرسی سینا عالی بود

WooKMaN
02-07-2006, 19:56
خب نوبتي هم باشه نوبته منه سوتي بدم: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اول اين رو ببينيد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] : [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فكر كنم فهميدي چه سوتي اي دادم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] اگه متوجه نشدي [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] اين رو ببين[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مگه اين شهريار [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ميزاره سوتي ها secret بمونه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Man Hunter
02-07-2006, 22:24
سلام...آقا..اين بيشتر جنبه يه خاطره داره تا سوتي...

يه بار ..يكي از دوستام رو توي نونوايي ديدم....ديدم دستش يه بسته توتون نعنا هست واسه قليون...

گفتم محسن چه خبر..گفت ميخوام برم قليون بزنم...ميام؟گفتم آره,برم نون ها رو بزارم خونه,ميام.

آقا..ما هم نون ها رو گذاشتيم خونه,رفتيم خونه اين محسن.ديدم به به..بر و بچ جمعن...چندتا قلي هم آره هست.

خلاصه ديديم اين محسن يكي رو داره تكي ميزنه...من م هيچي نگفتم و با بر وبچ كار خودمنون رو ميكرديم.

خلاصه بعد از 2 ساعت از اون شيره كش خونه اومديم بيرون.!!!!10 متر نرفته بوديم...ديديم يكي داره وسط خيابون


هد ميزنه و ميرقصه..تا اومديم به خودمون بجنبيم..ديديم صاحب مكان هست(محسن)...گفتم محسن پس چه مرگت شده؟گفت بنز كه داره مياد....عجب سيستمي داره لامسب..تو هم هد بزن...
ما هي اين ور و اونور رو ميديديم..بنز كه هيچي...فرقون هم نمي اومد رد بشه.آخرش زديم تو سرش آورديمش خونه..ديديم تو قليونش...اكس انداخته بود...داشت ميتركوند......يه فصل زديمش تا حال اومد جاش.!!!!

يا حق ;)

x-boy
02-07-2006, 22:30
اقا اينو كه ميگي احيانا حاصل تخيلات ذهني نيست؟ يا اون رفيقت خالي نبسته؟ اكستازي رو فكر نكنم اين جوري بشه مصرف كرد اب زياد ميخواد

Man Hunter
02-07-2006, 23:24
اقا اينو كه ميگي احيانا حاصل تخيلات ذهني نيست؟ يا اون رفيقت خالي نبسته؟ اكستازي رو فكر نكنم اين جوري بشه مصرف كرد اب زياد ميخواد

عزيز...شما بنداز قاطي تنيباكوهات بكش..ببينم چي كاره اي,باشه؟

*سینا*
02-07-2006, 23:32
خب نوبتي هم باشه نوبته منه سوتي بدم: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اول اين رو ببينيد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] : [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فكر كنم فهميدي چه سوتي اي دادم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] اگه متوجه نشدي [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] اين رو ببين[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مگه اين شهريار [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ميزاره سوتي ها secret بمونه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با سلام
وال مردم از خنده
این چی بود نوشتی هان؟؟؟؟؟

x-boy
02-07-2006, 23:32
ما همه جورشو شنيده بوديم غير اين نوعش ولي قبول

MR.Punisher
02-07-2006, 23:36
اکس اونم تو قلیون[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

WooKMaN
02-07-2006, 23:56
با سلام
وال مردم از خنده
این چی بود نوشتی هان؟؟؟؟؟

خب اشتباه تايپه ديگه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مگه دستم به اين شهريار نرسه ! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

navid_mansour
03-07-2006, 00:57
وکمن من یه دنبال سوتیم هنوز ازت.....یادته که؟؟؟؟/
هی خودت میای میگی مگه یکیشو پیدا نکنم........اخ میترکونم اینجا رو
:evil: :evil: :evil: :evil: :biggrin: :biggrin: :biggrin: :cool: :cool: :cool:

Man Hunter
03-07-2006, 06:24
اکس اونم تو قلیون[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

به قول خودت...چيزي كه حد نداره...حماقت هست ديگه.بابا...داشت ميمرد عوضي.

يا حق ;)

Man Hunter
03-07-2006, 06:25
هيچي نميگم...فقط به عنوان تاپيك توجه كنين.!!!

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


يا حق ;)

Man Hunter
03-07-2006, 07:07
اين دوستمون از من سوال پرسيده...(تو دلش البته)ولي نظرش رو بلند گفته...ببينيد:::

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] شماره 824.

يا حق ;)

Armita_amini
03-07-2006, 08:15
اين ماله من نيست ماله يكي از دوستامه ولي جالبه

همين عيد رفته بوديم شمال ويلاي يكي از بچه ها مثلا" 3 -4 تا پسر 3-4 تا دختر ..آقا عصر شد رفتيم يه آتيش درست كرديم و همه نشستن بقلش يكي از بچه ها گيترا ميزنه و ميخونه به اصرار گفتيم بره بياره يه ذره بزنه

مگه قبول ميكرد چون يه ذره خجالتي بود خلاصه رفت و آورد همه منتظر بوديم و جو هم كلي سنگين شده بود ايشون شروع كرد به زدن و اوله آهنگه رسيد گفت :
خیلی جدی

اگه يه روز بري مسافرت :puke: :wac: ........ بری ز پیشم بی خبر



آقا ترکیدیم حالا نخند کی بخند اصلا" هیچ جوره نمیتونستیم جلوی خودمونو بگیریم اون بیچاره شبونه میخواست بیاد تهران دیگه به زور نگهش داشتیم

ولی تا صبح میخندیدیم


چه آبرويي ازش رفته اونم تو اون جمع جالب بود

Nvidia
03-07-2006, 09:36
همين عيد رفته بوديم شمال ويلاي يكي از بچه ها مثلا" 3 -4 تا پسر 3-4 تا دختر
عجب عيدي بوده ;)

WooKMaN
03-07-2006, 21:56
وکمن من یه دنبال سوتیم هنوز ازت.....یادته که؟؟؟؟/
هی خودت میای میگی مگه یکیشو پیدا نکنم........اخ میترکونم اینجا رو
:evil: :evil: :evil: :evil: :biggrin: :biggrin: :biggrin: :cool: :cool: :cool:


زرشــــك [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] عمران از من سوتي بگيري [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Man Hunter
03-07-2006, 22:05
زرشــــك [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] عمران از من سوتي بگيري [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

بچه ها....بابا ما كه ديگه حق آب و گل داريم تو اين تاپيك چرا ديگه رفتيم تو باقاليا؟بي خيال.

فقط من جواب آخر رو بگم و خلاص.....

رامبد جون داداش...تو منو ميخواي ازت سوتي بگيرم. :laughing:

نويد..تو هم بشين سر جات,ازش سوتي گرفتم...ميدم تو تاپيك بزني(چه جنگي عليه من راه بيافته). :biggrin:

يا حق ;)

WooKMaN
03-07-2006, 23:03
بچه ها....بابا ما كه ديگه حق آب و گل داريم تو اين تاپيك چرا ديگه رفتيم تو باقاليا؟بي خيال.

فقط من جواب آخر رو بگم و خلاص.....

رامبد جون داداش...تو منو ميخواي ازت سوتي بگيرم. :laughing:

نويد..تو هم بشين سر جات,ازش سوتي گرفتم...ميدم تو تاپيك بزني(چه جنگي عليه من راه بيافته). :biggrin:

يا حق ;)

من كه ميدونم دستم به اين شهريار برسه چيكارش كنم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

*سینا*
03-07-2006, 23:24
با سلام
سوتی پشت سر سوتی
خدمت شهریار گلم و همه بچه های تاپیک سوتی
آقا ما داشتیم از سر کار میومدیم ساعت 10 بود بابام اومده بود دنبالم
تو این فاصله تا از مغازه بیام دمه ماشین سریع زنگ زدم به رفیقم(منظور اینجا دختر می باشد)
مشغول صحبت بودیم
رسیدیم دمه ماشین به بابام گفتم بابا من میرونم_حالا من گواهینامه هم ندارما دقت کنید)
بابام گفت باشه
سوییچو داد دستم
منم نشتم تو ماشین همزمان با صحبت کردن بعد ماشینو روشن کردم بعدشم چراغارو
هر چی رو پدال کلاچ فشار دادم دیدم نمیشه
گفتم چشه
دیدم بابام داره می خنده گفت اخه خنگ خدا مگه کوری نمی بینی من قفل فرمون زدم
من شدم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خلاصه اومدیم خونه
گفتم بذار این سوتی رو اینجا بذارم تا اومدم بنویسم دوستم از اصفهان زنگ زد گفت براش پسورد تبیانو بفرستم منم گفتم باشه حالا این تبیانه جریان داره
گفتم که باشه من میگیرم برات اما تو زنگ بزن بهت بگم چی شد از همون جا هم برو تو نت ببین پسوردت اومده
یارو شد[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گفت اخه وقتی من دارم با تو صحبت میکنم چه جوری برم تو نت
دیدم به به شاهکار کردم امروز
خلاصه مشغول تایپ بودم که دیدم تلفن زنگ میزنه اوه اوه شماره مغازه هستش
گوشیرو برداشتم
دیدم پسره هست که تو مغازمون کار میکنه(یعنی داداش کوچیکش که کلب هم دوست دختر داره 14 سالشه فقط)
گفتم چی شده ؟
گفت کلید مغازه پیش تو هستش؟
دیدم اوخ اوخ کلید پیشمه چه ضایع شد
اونا تا 11 مغازه مونده بودن دنبال کلید میگشتن
اخر سر هم این نگهبان اومده بود می خواست قفل خودشو بده اینا درو ببندن
منم 11 ماشینو برداشتم رفتم کلید بدم بهش
رسیدم دمه مجتمع دیدم پلیس اونجاست
منم رفتم همچینی پیشش چون عجله داشتم
گاز دادم دیدم داره بدجور منو نگاه میکنه
شانس اوردم که ماسک زده بودم واسه همین بهم گیر نداد بعد رفتم دمه در دیدم بسته هست کل درهارو گشتم اخر سر هم دیدم هیچ کدوم باز نیست زنگ زدم بهش گفتم به نگهبان بگو بیاد درو قفل کنه
تا اینو گفتم گفت بابا در که قفله تو امروز چته قاطی کردی
خلاصه کلیدو دادیم بهش و اونا رو هم تا در خونه رسوندیم
هیچی ئیگه دمه در هونه هم سوسک بود منم دمپایی رو ورداشتم برم بکشمش دیدم که مرده حالا منون بگو کلی لگد مالش کردم که مثلا بمیره
بعد یادم افتاد اینو بابام کشته بود قبلا
ببینید عاشقی این مشکلاتو هم داره[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شوخی بید
حالا کی عاشق شده[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من هنوز دهنم بوی قرمه سبزی میده[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اخه شام قرمه سبزی داشتیم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تازه من شامم نخوردم اخه دهنم زخم شده به خاطر این قرصا
بچه ها دعا کنید زودتر حالم خوب شه دیگه قرص نخورم
دمه همتون گرم

MR.Punisher
03-07-2006, 23:27
سلام به علما و فضلای عزیز
اول دبیرستان که بودیم یه ناظم داشتیم که یه بند از انگشت کوچیکش قطع شده بود.
یه روز خیلی شلوغ کردم و کلی شنگول بودم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]یهو ناظم اومد تو و منو دید.
داد و بیداد کرد و گفت 4 نمره از انضباط تو کم میکنم و 4تا انگشتشو نشون داد.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منم بلند گفتم اینکه سه و هفتاد و پنجه(3.75)اقا.کلاس با صدای فجیع بچه ها
به لرزه دراومد.بعد از 10 ثانیه من با لگد از کلاس پرتاب شدم بیرون و انضباط 14 گرفتم.
اینم از شاه سوتی من.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]خوش باشین[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

WooKMaN
03-07-2006, 23:30
سينا جان و آقا كاظم مرسي خيلي عالي بود [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Hamid110
04-07-2006, 00:03
سلام . .
دوستان امشب سوتی های باحالی نوشتید . .
سوتی آقا سینا که مثل یک داستان بود البته از ساعت 10 شب به بعد . .
سوتی آقا کاظم هم که فکر کنم آخر و عاقبتش اخراج از مدرسه بود . .!

مرسی دوستان عزیز

خدانگهدار . .

WooKMaN
04-07-2006, 00:05
سلام . .
دوستان امشب سوتی های باحالی نوشتید . .
سوتی آقا سینا که مثل یک داستان بود البته از ساعت 10 شب به بعد . .
سوتی آقا کاظم هم که فکر کنم آخر و عاقبتش اخراج از مدرسه بود . .!

مرسی دوستان عزیز

خدانگهدار . .

حميد جان اگه ازتون بخوام شما هم يه سوتي تعريف كنيد چي جواب ميديد ؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Hamid110
04-07-2006, 00:47
حميد جان اگه ازتون بخوام شما هم يه سوتي تعريف كنيد چي جواب ميديد ؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سلام . .
رامبد جان باز هم تشکر از تاپیک باحالی که راه انداختی . .
چون شما می فرماید . . باشه .
من هم یه سوتی از پسر عموم میگم :
امروز ما با دوستان و پسر عموی نابغه مون ( 7 نفری ) رفته بودیم استخر که آخر سانس شد و ما اومدیم که دوش بگیریم . .
آخرین نفر ها هم ما بودم . . (محل شنای این استخر با جای دوش گرفتنش زیاد فاصله نداشت) . .
یکی از دوستامون اومد به بقیه گفت هرکی اگه بره و الان ( فکر کنم 15 دقیقه از آخر سانس گذشته بود ) بپره توی آب و شنا کنه من 500 تا تک تومنی بهش میدم . . ! پسر عموی ما هم که یکمی تنش میخاره برای این کارا رفت و پرید توی آب . . ( در این زمان غریق نجات های استخر که بنده های خدا داشتند چای و عصرونه میخوردند و استراحت میکردند تا که سانس بعدی شروع بشه با دیدن این صحنه سریع اومدند که جلوی اون رو بگیرند . . که پسر عموم سریع از آب اومد بیرون و پا به فرار گذاشت . .حالا این وسط فحش هایی هم اون غریق نجاته بهش داد که دیگه نمیگم . .) هیچی دوستان . . آخر هم کسی به شناگر ماهر ما 500 تومن رو نداد . . در ضمن قبلش هم که توی سانس بودیم این آقا نجات غریق ها رو اذیت کرده بود و بخاط او پریده بودند وسط آب & ( با این که شنا یاد داشت . .وسط آب داد و بیداد راه انداخت و درخواست کمک کرد که دارم غرق میشم. )

شرمنده سرتون رو درد آوردم . .دوستان نمیدونم این سوتی بود یا چیز دیگر . . به هر حال امیدوارم خوشتون اومده باشه . .( ما که دیگه با این پسر عموی بی آزارمون جرات نمیکنیم جایی بریم ).

موفق باشید دوستان گرامی

MR.Punisher
04-07-2006, 09:40
سوتی آقا کاظم هم که فکر کنم آخر و عاقبتش اخراج از مدرسه بود . .!

خیلی شانس اوردم که اخراج نشدم.ولی کلی ابروم رفت.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

my friend
04-07-2006, 10:36
این هم یه سوتی از امضای Man Hunter عزیز »

همه اش 1 آبجي با حال هم ما داريم تو اين سايت....آره.!(حالا خودم آبجي ندارم, بنا نميشه كه آبجي اينترنيت نداشته باشم كه بابا!!!)
اونجا که بولد شده رو داشته باشید ، جمله بندی رو هم داشته باشید !!!

( محض شوخی : اینتر که میدونید چیه ؟ نیت هم که میدونید چیه ؟ حالا این کلمه رو بخواهیم تفسیر کنیم این میشه :
نیتی که موقع زدن دکمه اینتر انجام میدن ! )

این امضای Man Hunter عزیز میباشد!!!
با اینکه من کم سوتی میدم ، ولی این سوتی رو هم گرفتم

بگذریم ...

داشتم این سوتی هارو میخوندم ، یکی بود میگفت پشت تلفن سوتی داده ، این هم جوابش :
من همیشه پشت تلفن سوتی میدم ، ولی اصلا به فکرم نرسیده بود که اینجا بزارم :
اول حرفی که پشت گوشی به من زدند ... جواب من :
یه نفر که از دوستای بابامه و باهاش رو در بایسی دارم : آقا مسعود ، حالتون چطوره ؟ .... خوبم ، فقط رو ک.نم نشسته بودم ، سر شده ! ( آخه وزنم زیادی زیاده ! )
دوست مامانم : مادرتون خونست ؟ ... نه ، رفته گل بچینه !!!
این بار موبایل داییم دستم بود : ببخشید شما ... به تو چه !!! ( طرف فکر میکنه اشتباه گرفته ، قطع میکنه ، بعد یه دقیقه دوباره زنگ میزنه ، من هم از شمارش فهمیدم اونه ، صدامو عوض کردم که ضایع نشم. ) ببخشید ، علی آقا هستند ... نه ، رفته خیر سرش برینه !!! ( من با داییم خیلی دوستم ، میمیریم برای هم دیگه ، برای همین بهم کتک نزد ، فقط تا یه هفته با من قهر بود ! )
یکی از دوستای جون جونی مامانم : ببخشید ، مامانتون خونست ؟ ... نه با خواهرم رفته بیرون ... خوب دیگه آقا مسعود ، کاری نداری ... خیلی گشنمه ، زودتر بیا یه چیز از تو یخچال بهم بده که دارم میمیرم ( یه لحظه فکر کردم مامانم پشت خطه ! به علاوه اینکه من تنها که تو خونه باشم ، از جام تکون نمیخورم ، فقط میشینم پا کامپیوتر بعد که فهمیدم سوتی دادم ) من : ببخشید ، با خواهرم بودم ... طرف : شما که گفتید با مادرتون رفته بیرون ! { منم دیدم سوتی دادم ( الکی! ) } من : اه اه ، صدا نمیاد ... الو ، الو ، چرا صدا نمیاد شتلق ( صدای گزاشتن گوشی روی تلفن! )
یکی دیگه : حالتون خوبه ... آره من که توپ توپم ! ( دوست جون جونی بابام! )

بگذریم...

پارسال ، یه بار با داییم بودم ، باید میرفتیم یه جایی ، داییم گفت من اینجا یه کاری دارم ممکنه یه ساعت طول بکشه ، بیا با هم بریم ... منم گفتم باشه ، رفتم تو ، بعد چند دقیقه طرف که داشت سخنرانی میکرد ، رسید جاهای حساس !!!
همون موقع موبایل داییم زنگ زد ، دید از خونه زنگ میزنه ، دادش به من گفت برو بیرون جواب بده ... منم اومدم بیرون ، تقریبا یه ربع داشتم با مامان بزرگم حرف میزدم ( داییم زن نداره ، گفتم که فکر نکنید زنش بوده ! ) بعدش قطع کردم ، اومدم تو مجلس ، یارو که حرف میزد ، رفتش و یه نفر دیگه جاش اومد ، در اونجا هم سکوت حکم فرما بود !!! منم حواسم نبود که اینجا مجلسه ، فکر کردم تو خونشون هستم ، یه دفعه داد زدم گفتم : ننت بود ، گفت داری میای ماست و ( یه دفعه یادم افتاد وسط مجلسم ! ) یه دفعه دیدم صدای خنده های گوش خراش ، داره جواب منو میده ، منم که دیدم ضایع شدم ، فرار را بر قرار ترجیح دادم ، رفتم تو ماشین داییم نشستم. بعد چند دقیقه ، دیدم بازم موبایل داییم داره زنگ میزنه ، میدونید کی پشت خط بود ؟ دوست داییم ، اون هم اونموقع تو مجلس بود ! بهم گفت : حالا ماست و چی میخواهید ؟ یه دفعه خودش وسط مجلس بلند بلند زد زیر خنده ، تا دید ضایع شد ، ارتباط رو قطع کرد ، ولی خدامیدونه که اون چقدر ضایع شد ! وسط اون مجلس ، اینجوری ضایع شدن ، خیلی ضایع هست ! ( چند تا ضایع تو این جمله بود ؟!؟!؟!؟! )
وقتی مجلس تموم شد ، من تو ماشین داییم خوابیده بودم ، داییم اومد منو انداخت بیرون ماشین ، خودش هم با همون دوستش که به من زنگ زده بود سوار ماشین شدن و رفتن ، منم داشتم تا سر خیابون پیاده میومدم تا ماشین بگیرم ، دیدم چقدر داییم نامرده ، ماشین دوستش اینجاس ، منو قال گذاشت و رفت !
بعد از چند لحظه ، دیدم همون دوست داییم داره به طرف ماشینش میره ، منم که باهاش یه جورایی رفیقم ، سوار ماشینش شدیم ، اومد منو تا دم در خونه رسوند. داییم باز هم تا یه هفته با من قهر بود ، جالب اینجاست که موبایلش تا یه هفته دست من بود !!! چند تا از دوستاشو که دک کردم !!! ( یعنی دک که نکردم ، میگفتم خطش رو فروخته به من ! ) ، لامصب انگار مغازه فروش آهنگ تو موبایلش راه انداخته بود ... شجریان ... سیاوش قمیشی ... اندی ... منصور ... ( این شعره : ممد نبودی ببینی ... ) و هزار جور آهنگ دیگه.
چند تا هم قرار مهم داشت ، همرو میگفتم زنگ بزنه خونه ... بچه ، تو چه دانی مزه داشتن موبایل دیگران چیست ! ( یه شعر تو همین مایه ها تو کتاب درسی بود. ) یه کیفی میکردم تا یه هفته ، بد جوری فاز میده ! باور نداری ، از 118 بپرس !

( با اینکه طولانی بود ، ولی انشاء الله جالب هم باشه! باید گفت که اینها همش به صورت تصادفی به ذهنم اومد ، همش برای حدود 1 تا 2 سال پیشه و حسابی سرد شده و داغ نیست. )

navid_mansour
04-07-2006, 13:08
این هم یه سوتی از امضای Man Hunter عزیز »

اونجا که بولد شده رو داشته باشید ، جمله بندی رو هم داشته باشید !!!

( محض شوخی : اینتر که میدونید چیه ؟ نیت هم که میدونید چیه ؟ حالا این کلمه رو بخواهیم تفسیر کنیم این میشه :
نیتی که موقع زدن دکمه اینتر انجام میدن ! )

این امضای Man Hunter عزیز میباشد!!!
با اینکه من کم سوتی میدم ، ولی این سوتی رو هم گرفتم

بگذریم ...

داشتم این سوتی هارو میخوندم ، یکی بود میگفت پشت تلفن سوتی داده ، این هم جوابش :
من همیشه پشت تلفن سوتی میدم ، ولی اصلا به فکرم نرسیده بود که اینجا بزارم :
اول حرفی که پشت گوشی به من زدند ... جواب من :
یه نفر که از دوستای بابامه و باهاش رو در بایسی دارم : آقا مسعود ، حالتون چطوره ؟ .... خوبم ، فقط رو ک.نم نشسته بودم ، سر شده ! ( آخه وزنم زیادی زیاده ! )
دوست مامانم : مادرتون خونست ؟ ... نه ، رفته گل بچینه !!!
این بار موبایل داییم دستم بود : ببخشید شما ... به تو چه !!! ( طرف فکر میکنه اشتباه گرفته ، قطع میکنه ، بعد یه دقیقه دوباره زنگ میزنه ، من هم از شمارش فهمیدم اونه ، صدامو عوض کردم که ضایع نشم. ) ببخشید ، علی آقا هستند ... نه ، رفته خیر سرش برینه !!! ( من با داییم خیلی دوستم ، میمیریم برای هم دیگه ، برای همین بهم کتک نزد ، فقط تا یه هفته با من قهر بود ! )
یکی از دوستای جون جونی مامانم : ببخشید ، مامانتون خونست ؟ ... نه با خواهرم رفته بیرون ... خوب دیگه آقا مسعود ، کاری نداری ... خیلی گشنمه ، زودتر بیا یه چیز از تو یخچال بهم بده که دارم میمیرم ( یه لحظه فکر کردم مامانم پشت خطه ! به علاوه اینکه من تنها که تو خونه باشم ، از جام تکون نمیخورم ، فقط میشینم پا کامپیوتر بعد که فهمیدم سوتی دادم ) من : ببخشید ، با خواهرم بودم ... طرف : شما که گفتید با مادرتون رفته بیرون ! { منم دیدم سوتی دادم ( الکی! ) } من : اه اه ، صدا نمیاد ... الو ، الو ، چرا صدا نمیاد شتلق ( صدای گزاشتن گوشی روی تلفن! )
یکی دیگه : حالتون خوبه ... آره من که توپ توپم ! ( دوست جون جونی بابام! )

بگذریم...

پارسال ، یه بار با داییم بودم ، باید میرفتیم یه جایی ، داییم گفت من اینجا یه کاری دارم ممکنه یه ساعت طول بکشه ، بیا با هم بریم ... منم گفتم باشه ، رفتم تو ، بعد چند دقیقه طرف که داشت سخنرانی میکرد ، رسید جاهای حساس !!!
همون موقع موبایل داییم زنگ زد ، دید از خونه زنگ میزنه ، دادش به من گفت برو بیرون جواب بده ... منم اومدم بیرون ، تقریبا یه ربع داشتم با مامان بزرگم حرف میزدم ( داییم زن نداره ، گفتم که فکر نکنید زنش بوده ! ) بعدش قطع کردم ، اومدم تو مجلس ، یارو که حرف میزد ، رفتش و یه نفر دیگه جاش اومد ، در اونجا هم سکوت حکم فرما بود !!! منم حواسم نبود که اینجا مجلسه ، فکر کردم تو خونشون هستم ، یه دفعه داد زدم گفتم : ننت بود ، گفت داری میای ماست و ( یه دفعه یادم افتاد وسط مجلسم ! ) یه دفعه دیدم صدای خنده های گوش خراش ، داره جواب منو میده ، منم که دیدم ضایع شدم ، فرار را بر قرار ترجیح دادم ، رفتم تو ماشین داییم نشستم. بعد چند دقیقه ، دیدم بازم موبایل داییم داره زنگ میزنه ، میدونید کی پشت خط بود ؟ دوست داییم ، اون هم اونموقع تو مجلس بود ! بهم گفت : حالا ماست و چی میخواهید ؟ یه دفعه خودش وسط مجلس بلند بلند زد زیر خنده ، تا دید ضایع شد ، ارتباط رو قطع کرد ، ولی خدامیدونه که اون چقدر ضایع شد ! وسط اون مجلس ، اینجوری ضایع شدن ، خیلی ضایع هست ! ( چند تا ضایع تو این جمله بود ؟!؟!؟!؟! )
وقتی مجلس تموم شد ، من تو ماشین داییم خوابیده بودم ، داییم اومد منو انداخت بیرون ماشین ، خودش هم با همون دوستش که به من زنگ زده بود سوار ماشین شدن و رفتن ، منم داشتم تا سر خیابون پیاده میومدم تا ماشین بگیرم ، دیدم چقدر داییم نامرده ، ماشین دوستش اینجاس ، منو قال گذاشت و رفت !
بعد از چند لحظه ، دیدم همون دوست داییم داره به طرف ماشینش میره ، منم که باهاش یه جورایی رفیقم ، سوار ماشینش شدیم ، اومد منو تا دم در خونه رسوند. داییم باز هم تا یه هفته با من قهر بود ، جالب اینجاست که موبایلش تا یه هفته دست من بود !!! چند تا از دوستاشو که دک کردم !!! ( یعنی دک که نکردم ، میگفتم خطش رو فروخته به من ! ) ، لامصب انگار مغازه فروش آهنگ تو موبایلش راه انداخته بود ... شجریان ... سیاوش قمیشی ... اندی ... منصور ... ( این شعره : ممد نبودی ببینی ... ) و هزار جور آهنگ دیگه.
چند تا هم قرار مهم داشت ، همرو میگفتم زنگ بزنه خونه ... بچه ، تو چه دانی مزه داشتن موبایل دیگران چیست ! ( یه شعر تو همین مایه ها تو کتاب درسی بود. ) یه کیفی میکردم تا یه هفته ، بد جوری فاز میده ! باور نداری ، از 118 بپرس !

( با اینکه طولانی بود ، ولی انشاء الله جالب هم باشه! باید گفت که اینها همش به صورت تصادفی به ذهنم اومد ، همش برای حدود 1 تا 2 سال پیشه و حسابی سرد شده و داغ نیست. )
آقا این تلفنی هات خیلی باحال بود........ای ول خندیدم

dr_dr
04-07-2006, 15:48
بسم الله الرحمن الرحيم
با سلام
داستان بزرگترين سوتي من از اونجايي شروع شد كه عمو يه من مي خواست كامپيوتر بخره چون عموم تو بانك بود آشنا زياد داشت براي همين قرار شد من و عموم بريم سراغ يكي از آشنا ها كه كامپيوتري داشت قبلا سفارش كامپيوتر توسط عموم داده شده بود و اون شخص هم يك سيستم در نظر گرفته بود وقتي من مشخصات اون رو ديدم فهميدم رم خيلي پايين هست براي همين وقتي رفتيم اونجا از اون شخص كه يك مهندس كامپيوتر و رئيس شركت بود خواستم رم را ارتقا بده ولي اون هي امتناع مي كرد و هزار جور بهانه مي آورد و منم براي اينكه رم را ارتقا بده به هر دري مي زدم بحث بسيار داغ شده بود هر كدوممون داشتيم به قول معروف كباده علم و ادب مي كشيديم بحث به جايي رسيده بود كه عمويه من كه هيچي از كامپيوتر به اون صورت نمي دونست و فقط كار بانكي با اون انجام مي داد سعي مي كرد كه بحث ما رو خاتمه بده تو اين هاگير واگير كه هركس كم مي آورد خيلي ضايع مي شد من از دهنم پريد و گفتم :" خودتون مي دونيد كه رم مثل يه پل ارتباطي مي مونه " وقتي اين حرف زدم تازه فهميدم كه چه گندي زدم و اون مهندسه شروع كرد به خنديدن بعد با حالت تمسخر آميز گفت :" چه جور پلي ؟!!" منم كه تو اون لحظه حالم گرفته شده بود چيزي نگفتم و ماجرا به خوبي تموم شد ولي بايد بگم كه آخرش رم رو عوض كرد !!!!!!!!!! البته اينو بگم كه من وقتي گفتم رم مثل يه پل ارتباطي مي مونه منظورم اين بود كه هرچي اين پل عريض تر باشه سرعت عبور و مرور بيستر مي شه و هر چي پايه هاي اين پل محكم تر باشه ترافيك بيشتري رو تحمل مي كنه ولي خوب چيزي كه باعث شد اين به سوتي بزرگ تبديل بشه اين بود كه شخص با خنديدنش منو شك زده كرد و من اون لحظه به فكرم نرسيد كه اينو توضيح بدم هرچند كه اصلا اون فرصت نداد كه توضيح بدم
با تشكر

WooKMaN
04-07-2006, 17:34
این هم یه سوتی از امضای Man Hunter عزیز »

اونجا که بولد شده رو داشته باشید ، جمله بندی رو هم داشته باشید !!!

( محض شوخی : اینتر که میدونید چیه ؟ نیت هم که میدونید چیه ؟ حالا این کلمه رو بخواهیم تفسیر کنیم این میشه :
نیتی که موقع زدن دکمه اینتر انجام میدن ! )

این امضای Man Hunter عزیز میباشد!!!
با اینکه من کم سوتی میدم ، ولی این سوتی رو هم گرفتم

بگذریم ...

داشتم این سوتی هارو میخوندم ، یکی بود میگفت پشت تلفن سوتی داده ، این هم جوابش :
من همیشه پشت تلفن سوتی میدم ، ولی اصلا به فکرم نرسیده بود که اینجا بزارم :
اول حرفی که پشت گوشی به من زدند ... جواب من :
یه نفر که از دوستای بابامه و باهاش رو در بایسی دارم : آقا مسعود ، حالتون چطوره ؟ .... خوبم ، فقط رو ک.نم نشسته بودم ، سر شده ! ( آخه وزنم زیادی زیاده ! )
دوست مامانم : مادرتون خونست ؟ ... نه ، رفته گل بچینه !!!
این بار موبایل داییم دستم بود : ببخشید شما ... به تو چه !!! ( طرف فکر میکنه اشتباه گرفته ، قطع میکنه ، بعد یه دقیقه دوباره زنگ میزنه ، من هم از شمارش فهمیدم اونه ، صدامو عوض کردم که ضایع نشم. ) ببخشید ، علی آقا هستند ... نه ، رفته خیر سرش برینه !!! ( من با داییم خیلی دوستم ، میمیریم برای هم دیگه ، برای همین بهم کتک نزد ، فقط تا یه هفته با من قهر بود ! )
یکی از دوستای جون جونی مامانم : ببخشید ، مامانتون خونست ؟ ... نه با خواهرم رفته بیرون ... خوب دیگه آقا مسعود ، کاری نداری ... خیلی گشنمه ، زودتر بیا یه چیز از تو یخچال بهم بده که دارم میمیرم ( یه لحظه فکر کردم مامانم پشت خطه ! به علاوه اینکه من تنها که تو خونه باشم ، از جام تکون نمیخورم ، فقط میشینم پا کامپیوتر بعد که فهمیدم سوتی دادم ) من : ببخشید ، با خواهرم بودم ... طرف : شما که گفتید با مادرتون رفته بیرون ! { منم دیدم سوتی دادم ( الکی! ) } من : اه اه ، صدا نمیاد ... الو ، الو ، چرا صدا نمیاد شتلق ( صدای گزاشتن گوشی روی تلفن! )
یکی دیگه : حالتون خوبه ... آره من که توپ توپم ! ( دوست جون جونی بابام! )

بگذریم...

پارسال ، یه بار با داییم بودم ، باید میرفتیم یه جایی ، داییم گفت من اینجا یه کاری دارم ممکنه یه ساعت طول بکشه ، بیا با هم بریم ... منم گفتم باشه ، رفتم تو ، بعد چند دقیقه طرف که داشت سخنرانی میکرد ، رسید جاهای حساس !!!
همون موقع موبایل داییم زنگ زد ، دید از خونه زنگ میزنه ، دادش به من گفت برو بیرون جواب بده ... منم اومدم بیرون ، تقریبا یه ربع داشتم با مامان بزرگم حرف میزدم ( داییم زن نداره ، گفتم که فکر نکنید زنش بوده ! ) بعدش قطع کردم ، اومدم تو مجلس ، یارو که حرف میزد ، رفتش و یه نفر دیگه جاش اومد ، در اونجا هم سکوت حکم فرما بود !!! منم حواسم نبود که اینجا مجلسه ، فکر کردم تو خونشون هستم ، یه دفعه داد زدم گفتم : ننت بود ، گفت داری میای ماست و ( یه دفعه یادم افتاد وسط مجلسم ! ) یه دفعه دیدم صدای خنده های گوش خراش ، داره جواب منو میده ، منم که دیدم ضایع شدم ، فرار را بر قرار ترجیح دادم ، رفتم تو ماشین داییم نشستم. بعد چند دقیقه ، دیدم بازم موبایل داییم داره زنگ میزنه ، میدونید کی پشت خط بود ؟ دوست داییم ، اون هم اونموقع تو مجلس بود ! بهم گفت : حالا ماست و چی میخواهید ؟ یه دفعه خودش وسط مجلس بلند بلند زد زیر خنده ، تا دید ضایع شد ، ارتباط رو قطع کرد ، ولی خدامیدونه که اون چقدر ضایع شد ! وسط اون مجلس ، اینجوری ضایع شدن ، خیلی ضایع هست ! ( چند تا ضایع تو این جمله بود ؟!؟!؟!؟! )
وقتی مجلس تموم شد ، من تو ماشین داییم خوابیده بودم ، داییم اومد منو انداخت بیرون ماشین ، خودش هم با همون دوستش که به من زنگ زده بود سوار ماشین شدن و رفتن ، منم داشتم تا سر خیابون پیاده میومدم تا ماشین بگیرم ، دیدم چقدر داییم نامرده ، ماشین دوستش اینجاس ، منو قال گذاشت و رفت !
بعد از چند لحظه ، دیدم همون دوست داییم داره به طرف ماشینش میره ، منم که باهاش یه جورایی رفیقم ، سوار ماشینش شدیم ، اومد منو تا دم در خونه رسوند. داییم باز هم تا یه هفته با من قهر بود ، جالب اینجاست که موبایلش تا یه هفته دست من بود !!! چند تا از دوستاشو که دک کردم !!! ( یعنی دک که نکردم ، میگفتم خطش رو فروخته به من ! ) ، لامصب انگار مغازه فروش آهنگ تو موبایلش راه انداخته بود ... شجریان ... سیاوش قمیشی ... اندی ... منصور ... ( این شعره : ممد نبودی ببینی ... ) و هزار جور آهنگ دیگه.
چند تا هم قرار مهم داشت ، همرو میگفتم زنگ بزنه خونه ... بچه ، تو چه دانی مزه داشتن موبایل دیگران چیست ! ( یه شعر تو همین مایه ها تو کتاب درسی بود. ) یه کیفی میکردم تا یه هفته ، بد جوری فاز میده ! باور نداری ، از 118 بپرس !

( با اینکه طولانی بود ، ولی انشاء الله جالب هم باشه! باید گفت که اینها همش به صورت تصادفی به ذهنم اومد ، همش برای حدود 1 تا 2 سال پیشه و حسابی سرد شده و داغ نیست. )

مای فریند جان یه دنیا مرسی [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] خوب حال این شهریار رو گرفتی [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Man Hunter
04-07-2006, 17:43
مای فریند جان یه دنیا مرسی [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] خوب حال این شهریار رو گرفتی [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

رامبد جون داداش...باز ما يه سوتي كوچولو داديم....تو كه ديگه ....!!!!!!

آب در ............؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! اژاين اشتباه من هم به خاطر اين هست كه اون شب خوابم ميومد و اينو نوشتم.....ولي خداقل وسط ظهر ....!!!!آره ديگه.

ماي فرند عزيز...شما هم سر فرصت يه حال اساسي بهت ميدم.!!!!!!!!!آره قربونش.!!!

يا حق ;)

Man Hunter
04-07-2006, 17:46
بسم الله الرحمن الرحيم
با سلام
داستان بزرگترين سوتي من از اونجايي شروع شد كه عمو يه من مي خواست كامپيوتر بخره چون عموم تو بانك بود ........................
....................
با تشكر
سلام دوست عزيز...ورودت رو تبريك ميگم.. ممنون كه اومدي تو اين تاپيك و پستهاي اوليت رو تو اين تاپيك زدي.

اينجا همه با هم شوخي دارن(مثلا‘‘ الان نگاه كن!!!)

ميخواي يه مقدمه هم بنويس چطور؟؟؟؟؟؟مثلا‘‘ بعد از اونبسم ا.. بيوگرافي هم بگي بد نيست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

بابا سوتي گفتن كه ديگه اين همه گير و دار نداره(حال كن...اينو ميگن ضد حال!!!!!!!!!!!!!!!).
خوش باشي.

يا حق ;)

WooKMaN
05-07-2006, 03:33
بروبچ من الان متوجه شدم نظرسنجي تاپيك رو بستن !!!!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
يكي بايد جوابگو باشه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

my friend
05-07-2006, 08:36
ماي فرند عزيز...شما هم سر فرصت يه حال اساسي بهت ميدم.!!!!!!!!!آره قربونش.!!!
يا حق

اشكال نداره ، دارم برات


بروبچ من الان متوجه شدم نظرسنجي تاپيك رو بستن !!!!!
چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
يكي بايد جوابگو باشه
من فکر کردم خودت بستیش ، ولی مطمئن باش هیچوقت این تاپیک استیکی نمیشه ، چون بعضی وقتها بعضی از بچه ها پاشون رو فراتر از مقررات میذارن ، سوتی های +18 میزارن.
اگه بچه ها از این سوتی ها تعریف نکنن ، شاید بشه مخ آقا میثم رو زد و استیکیش کرد.
در ضمن ، خیلی نامردی بود که نظر سنجی رو بستن

WooKMaN
05-07-2006, 10:10
من فکر کردم خودت بستیش ، ولی مطمئن باش هیچوقت این تاپیک استیکی نمیشه ، چون بعضی وقتها بعضی از بچه ها پاشون رو فراتر از مقررات میذارن ، سوتی های +18 میزارن.اگه بچه ها از این سوتی ها تعریف نکنن ، شاید بشه مخ آقا میثم رو زد و استیکیش کرد.
در ضمن ، خیلی نامردی بود که نظر سنجی رو بستن

يعني +18 تعريف نكن مشكل حله ؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
عمراااااان !!!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

mirmohammadi
05-07-2006, 10:27
سلام
اين هم جديدترين سوتي مال همين ديشب هست
ديشب سر يه جرياني كه براي يه رفيقهام پيش اومده بود اعصابش بهم ريخته بود
باهم رفتيم بيرون يه قدمي بزنيم گرسنمون شد
جاتون خالي رفتيم هايدا دو تا ساندويچ و نوشابه ليواني گرفتيم
من در نوشابه رو با ني سوراخ كردم ولي رفيقم كه همچين يه كم قاطي بود هر چي ني رو فشار داد در نوشابه سوراخ نشد بهش گفتم يواش كه يهو چشتون روز بد نبينه
در نوشابه تا شد و شاتالاپ رفت توي ليوان و نصف نوشابه ريخت روي پيراهن و شلوارش آقا من رو مي گي :laughing: از خنده داشتم مي مردم حالا رفيق ما عصباني :weird: هي مي گفت كوفت مرگ :angry: من هم بيشتر مي خنديم
ميز بغل هم كه يه دختر پسر نشسته بودن دختره مي خواست جلوي خودش رو بگيره ولي نمي تونست و اين جوري شده بود :happy:
خلاصه جاتون خالي من تا آخر شب مي خنديدم و اون بنده خدام همش مي گفت كوفت مرگ و ....

WooKMaN
05-07-2006, 10:36
سلام
اين هم جديدترين سوتي مال همين ديشب هست
ديشب سر يه جرياني كه براي يه رفيقهام پيش اومده بود اعصابش بهم ريخته بود
باهم رفتيم بيرون يه قدمي بزنيم گرسنمون شد
جاتون خالي رفتيم هايدا دو تا ساندويچ و نوشابه ليواني گرفتيم
من در نوشابه رو با ني سوراخ كردم ولي رفيقم كه همچين يه كم قاطي بود هر چي ني رو فشار داد در نوشابه سوراخ نشد بهش گفتم يواش كه يهو چشتون روز بد نبينه
در نوشابه تا شد و شاتالاپ رفت توي ليوان و نصف نوشابه ريخت روي پيراهن و شلوارش آقا من رو مي گي :laughing: از خنده داشتم مي مردم حالا رفيق ما عصباني :weird: هي مي گفت كوفت مرگ :angry: من هم بيشتر مي خنديم
ميز بغل هم كه يه دختر پسر نشسته بودن دختره مي خواست جلوي خودش رو بگيره ولي نمي تونست و اين جوري شده بود :happy:
خلاصه جاتون خالي من تا آخر شب مي خنديدم و اون بنده خدام همش مي گفت كوفت مرگ و ....

اگه من جاي اون رفيقت بودم بجاي گفتن كوفت مرگ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] يه حال اساسي بهت ميدادم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ممنون رفيق بابت سوتي [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

*سینا*
05-07-2006, 14:55
بروبچ من الان متوجه شدم نظرسنجي تاپيك رو بستن !!!!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
يكي بايد جوابگو باشه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با سلام
ماشاالله داداش تازه دیدی؟؟؟؟
واقعا خسته نباشی
اینم سوتی آقا رامبد
میگما من یه نظری دارم
در مورد اینکه اسم تاپیکو تغیر بدیم
از بزرگترین سوتی به سوتی ها
چون مگه ادم چند تا سوتی بزرگ داره
بهتره بذاریم تاپیکه سوتی ها
یا اگر شما نظر بهتری دارین بگین

MR.Punisher
05-07-2006, 19:18
با سلام
ماشاالله داداش تازه دیدی؟؟؟؟
واقعا خسته نباشی
اینم سوتی آقا رامبد
میگما من یه نظری دارم
در مورد اینکه اسم تاپیکو تغیر بدیم
از بزرگترین سوتی به سوتی ها
چون مگه ادم چند تا سوتی بزرگ داره
بهتره بذاریم تاپیکه سوتی ها
یا اگر شما نظر بهتری دارین بگین
منم موافقم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
برای من که سوتی بزرگ و کوچیک نداره[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]همیشه سوتی میدم هوارتا[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نظر بقیه چیه؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

MR.Punisher
05-07-2006, 19:36
یه سوتی داغ
دیروز تو سایت کامپیوتر دانشگاه بودیم.سیستم قاطی کرده بود و نمرات قاطی پاتی شده بود.
رفیقم داشت واسه مسوول سایت توضیح می داد که سیستم قاطی کرده.
رفیقم خیلی باحاله ولی وقتی قاطیکنه خاندان طرف رو هوا میکنه.
بعد از 10 دقیقه بگو مگو رفیقم قاطی کرده بود[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یارو هم دیگه خسته شده بود و گفت حق با شماست ولم کن.یهو رفیقم گفت بگو گه خوردم تا ولت کنم.
یارو اول اینجوری بود[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]بعد شد اینجوری[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]بعد شد[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رفیقم هم اول اینجوری بود[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]بعد شد اینجوری[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]بعد شد اینجوری[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ابرومون جلوی 100 نفر دختر و پسر رفت.راستی منم اینجوری بودم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خوش باشین[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

x-boy
05-07-2006, 22:02
سلام
اين هم جديدترين سوتي مال همين ديشب هست
ديشب سر يه جرياني كه براي يه رفيقهام پيش اومده بود اعصابش بهم ريخته بود
....
اين رفيقت با زيدش دعواش شده بود؟ يا به هم زده بودن؟

*سینا*
05-07-2006, 22:09
با سلام
سوتی از بچه ها
البته هواسش نبوده
ولی به نام تاپیک و وضوع داخلش توجه کنید
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Man Hunter
05-07-2006, 22:15
سلام...يه سوتي از سينا....

اين بشر چقدر ديوانه هست...وااااااااااااااااااا اااااااااااااااااااااااا اااااااااااااااااااااااا اااااااااااااااااااااااا ي

رامبد..اينو بزن تو اولين صفحه...::

الان داشتم با همين سينا 2006 چت ميكردم...گفت:من الان زنگ زدم به مويايلت,ميگه خاموش است كه بابا!!!!!!!!

(اين داداشمون فكر كزد حالا چون من شماره رو دادم بهش,يعني من الان ايرانم.!!!!!!!!!!!!!!!!!!حالا روزي هم 20000

بار از من ميپرسه كي مياي,,,ولي بازم زنگ زد امروز به موبالي,من چي بگم ديگه؟!!!!!)

يا حق ;)

*سینا*
05-07-2006, 22:20
سلام...يه سوتي از سينا....

اين بشر چقدر ديوانه هست...وااااااااااااااااااا اااااااااااااااااااااااا اااااااااااااااااااااااا اااااااااااااااااااااااا ي

رامبد..اينو بزن تو اولين صفحه...::

الان داشتم با همين سينا 2006 چت ميكردم...گفت:من الان زنگ زدم به مويايلت,ميگه خاموش است كه بابا!!!!!!!!

(اين داداشمون فكر كزد حالا چون من شماره رو دادم بهش,يعني من الان ايرانم.!!!!!!!!!!!!!!!!!!حالا روزي هم 20000

بار از من ميپرسه كي مياي,,,ولي بازم زنگ زد امروز به موبالي,من چي بگم ديگه؟!!!!!)

يا حق ;)
با سلام
باشه حالا از من سوتی میگیری
دارم برات
خوب اشتباه شد دیگه
یزید

x-boy
06-07-2006, 01:54
مکان: کلاس درس..
موضوع بحث: ويروس ها و آنتي ويروس ها.!!

استاد: .......... بالاخره اينکه اگه ويروس خطر ناکي وارد کامپيوتر ما بشه هر کاري که بخواد ميتونه انجام بده..!
يکي از دختران: استاد مثلا چه کارايي؟؟
استاد: هر کاري که بخواد و هر کاري که برنامه نويسي شده باشه براش..کلا هر کاري که نويسنده ي اون ويروس دلش بخواد ميتونه انجام بده..!!
همون دختره: استاد يعني هر کاري؟؟
استاد: البته شايد خيلي از اون کارايي که شما فکرش رو ميکنيد نباشه..ولي کلا هر کاري...

WooKMaN
06-07-2006, 08:13
با سلام
ماشاالله داداش تازه دیدی؟؟؟؟
واقعا خسته نباشی
اینم سوتی آقا رامبد
میگما من یه نظری دارم
در مورد اینکه اسم تاپیکو تغیر بدیم
از بزرگترین سوتی به سوتی ها
چون مگه ادم چند تا سوتی بزرگ داره
بهتره بذاریم تاپیکه سوتی ها
یا اگر شما نظر بهتری دارین بگین

خوبه فقط يه اسم درست حسابي بايد واسش پيدا كنيم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

WooKMaN
06-07-2006, 08:14
سلام...يه سوتي از سينا....

اين بشر چقدر ديوانه هست...وااااااااااااااااااا اااااااااااااااااااااااا اااااااااااااااااااااااا اااااااااااااااااااااااا ي

رامبد..اينو بزن تو اولين صفحه...::

الان داشتم با همين سينا 2006 چت ميكردم...گفت:من الان زنگ زدم به مويايلت,ميگه خاموش است كه بابا!!!!!!!!

(اين داداشمون فكر كزد حالا چون من شماره رو دادم بهش,يعني من الان ايرانم.!!!!!!!!!!!!!!!!!!حالا روزي هم 20000

بار از من ميپرسه كي مياي,,,ولي بازم زنگ زد امروز به موبالي,من چي بگم ديگه؟!!!!!)

يا حق ;)


عمو شهريار اووووووووكي شد ! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سينا يه موقع نيگيري من رو بزنيها [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] خداييش خيلي سوتي باحالي دادي [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

WooKMaN
06-07-2006, 10:41
مکان: کلاس درس..
موضوع بحث: ويروس ها و آنتي ويروس ها.!!

استاد: .......... بالاخره اينکه اگه ويروس خطر ناکي وارد کامپيوتر ما بشه هر کاري که بخواد ميتونه انجام بده..!
يکي از دختران: استاد مثلا چه کارايي؟؟
استاد: هر کاري که بخواد و هر کاري که برنامه نويسي شده باشه براش..کلا هر کاري که نويسنده ي اون ويروس دلش بخواد ميتونه انجام بده..!!
همون دختره: استاد يعني هر کاري؟؟
استاد: البته شايد خيلي از اون کارايي که شما فکرش رو ميکنيد نباشه..ولي کلا هر کاري...

ايكس - بوي جان اون موقع شما اين طوري شده بودي [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] يا [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ؟

x-boy
06-07-2006, 10:43
نه من اينجوري شدم: :blink: بعدش :evil:

MR.Punisher
06-07-2006, 10:45
نه من اينجوري شدم: :blink: بعدش :evil:
ایول خوشم اومد.منم موقع سوتی خانوما اینجوری میشم.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

x-boy
06-07-2006, 12:31
داشتم تلفني به يک بنده خدايي ياد مي‌دادم که چطوري صورت ‌جلسات شرکت باباش رو اسکن بکنه و به صورت يک فايل با فرمت jpg در بياره و حالي ببره ...

بعدش حين توضيحات ازش پرسيدم: راستي، شما رو سيستم تون فوتوشاپ داريد ؟

ايشون هم برگشت گفت: نه خير... بنده XP دارم !!!
الانم دارم ميخندم

x-boy
06-07-2006, 12:32
يکي از اين اد ليست هاي کافر امده يه لينک داده....ميگم اين چيه؟!...ميگه ram هرچي بيشتر دانلود کني رايانت سريع تر ميشه!!!...اقا ما رو ميگي...تا اخر هقته به اين بابا ميخنديديم!!

my friend
06-07-2006, 12:45
به به ، آدرسشو بزار ما هم دان کنیم سریعتر بشه این لعنتی !

راستی نوید جون ، میگم این آواتار های خوشگ و مامانی رو از کجا گیر میاری ؟

WooKMaN
06-07-2006, 12:49
قابل نداره !!!
والا اين خواننده مورد علاقم راب زامبي هستش
عكسش رو قبلا داشتم

Man Hunter
06-07-2006, 14:11
عمو شهريار اووووووووكي شد ! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سينا يه موقع نيگيري من رو بزنيها [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] خداييش خيلي سوتي باحالي دادي [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

نوكرتم..دستت درد نكنه.سينا هم خواست چيزي بگه با من.

يا حق ;)

blacksun
06-07-2006, 14:29
آقا يه سوتي هم من همين نيم ساعت پيش دادم كه بدجور ضايع شدم.
آقا نميدونم امروز چم شده بود كه بدجور هوس كباب كرده بودم توي شركت بودم كه ديدم ديگه موقع نهاره به همكارم گفتم برم يه 4 سيخ كباب بگيرم بيارم بزنيم تو رگ.خلاصه رفتم يه كبابي كه نزديك شركته و خيلي هم كارش درسته .تو راه هم بدجور هوس سيگار كرده بودم (چقدر من امروز هوس كردم نكنه يه چيزيم شده ) :happy: .خلاصه رفتم تو مغازه يارو گفت آقا چند تا ميخواين منم كه تو يه عالم ديگه بودم گفتم لطفا چهار نخ بدین بعد دیدم یارو شد :blink: منم تازه دوزاریم افتاد و شدم :puke: دو تا هم خانم اونجا بودند که داشتن بهم میخندیدند .خلاصه منم بدجور ضایع شدم فوری سفارش رو دادم و فوری پیچوندم بیرون :evil:

x-boy
06-07-2006, 15:03
سيگار نكش باسه سلامتي ضرر داره!

MR.Punisher
06-07-2006, 21:55
4 نخ کباب.......مردم از خنده.دمت گرم.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

emtn
06-07-2006, 22:17
اینم یه سوتی از رئیس جمهور نه چندان محبوب ;)

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

*سینا*
06-07-2006, 23:49
اینم یه سوتی از رئیس جمهور نه چندان محبوب ;)

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با سلام
قرار نشد دیگه سوتی سیاسی باشه
البته خود سوتی اشکال نداره اما توشیح شما سیاسی هستش و باعث کدورت بین کسانی که موافقن و موخالفن میشه
اما خود سوتی جالب بود
ممنون

x-boy
07-07-2006, 01:29
قضيه از اين قراره که ما و يه بابايي با هم يه کلاسي ثبت نام کرديم.
و يه نموره هم دو تايي دير و ناپلئوني رسيديم
امروز جلسه اول بود و مام طبق عادت مالوف بچه کوشا بازي رفتيم و رديف دوم نشستيم.
هيچي استاد اومد سر کلاس و...يه دفعه ديديم دکي
اين رفيق ما موش شد رفت اون زير ميز
همش دفترشو گرفته جلو صورتش يا يه جوري ميشينه که استاد صورتشو نبينه
يارو هم خيلي چپ چپ به من و رفيقم نگاه ميکرد
....
از پرسيدم فلاني چته؟
گفت: نگو...واي .واي واي
دير شده بود...من جلو اين يارو دست تکون دادم سيد خندان....اين بابا هم نگه داشت و مارو رسوند، آخرشم يه صد تومني بش دادم ، هر چي هم هم يارو اصرار کرد، من قبول نکردم ..آخرشم صد تومنو پرت کردم رو داشبوردش و اومدم......
آقا اينو که گفت ، من که هيچي، دوتا دختر هم رديف اول نشسته بودن اونا هم شپلق زدن زير خنده !!!!!!

x-boy
07-07-2006, 01:30
با پسرخالهه رفته بوديم دنبال رينگ برا ماشين باباش . برميگرده به يارو ميگه آقا از اين رينگها كه ماشين جلويي ميره اون عقبي ميچرخه ندارين !!؟!!!!!

WooKMaN
07-07-2006, 11:11
با سلام
قرار نشد دیگه سوتی سیاسی باشه
البته خود سوتی اشکال نداره اما توشیح شما سیاسی هستش و باعث کدورت بین کسانی که موافقن و موخالفن میشه
اما خود سوتی جالب بود
ممنون



!!! تاييد ميشه !!!

!!! خواهشا دوستان يه مقدار بيشتر مراعات كنن !!!

irancity
07-07-2006, 11:47
این تایپک تنها تایپکی بود که سه روز فقط نشستم از اول تا اخرش رو خوندم.کلی حال کردم.من قبلا خودم یه سوتی نوشته بودم ولی یکی این یکی دیگه
چند سال پیش بود.یه روز رفتم تو کلاس دیدم یکی از کتابام نیست.میزا رو دونه دونه گشتم ببینم کدوم نامرده.بالا خره پیداش کردم
رفتم سراغش گفتم نامرد فلان فلان شده....
یهو یکی از وستام صدام زد من هم پشتم به در کلاس بود بدون اینکه نیگاش کنم گفتم بنال بعد شروع کردم به زدن اون نامردی که کتابم رو ورداشته بود دیدم یه بار دیگه دوستم صدام میزنه باز گفتم بنال اقا یه چند بار دیگه این دوستمون صدام زد هی من می گفتم بنلا اخر سر عصبانی شدم برگشتم گفتم چته مگه سادیسم ......یهو اینجوری شدم :weird:
اخه اون بدبخت می خواست بگه ناظم اومده تو کلاس
هیچی دیگه اون روز اسممو گذاشتن بنال.
کتکای ناظم هم به کنار.
تا اخر اون روز کفری بودم

WooKMaN
07-07-2006, 18:52
سووووووتي دادم
از اونجايي كه من خيلي پسر سربزيري [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] هستم و همچنين خجالتي [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
يه روز با خواهر رفته بودم دكتر [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وقتي وارد مطب شدم ديدم كسي نيست توي مطب [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خلاصه با خواهر هرچي منتظر دكتر شديم خبري نبود [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ديدم در يكي از اتاقها يه خورده بازه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] پيش خودم گفتم احتمالا دكتره اونجاست كه صداي من رو نميشنوه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همين كه پا شدم و رفتم سراغ اتاق و در رو باز كردم !!!!!!!!!!!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
يه چييييييزاييي ديدم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] كه اون لحظه ميخواستم زمين دهن واكنه من رو قورط بده [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وااااااي دكتره داشت واسه يه دختره آمپول ميزد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حالا من كه بدجور هول شده بودم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] اومدم از اتاق خارج شم همچين شونم خورد به ديوار كه هنوزم درد ميكنه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خب ديگه اين آخر عاقبت فضوليه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



خانم هاي فروم ببخشيد ديگه نميشد ازش سانسور كنم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

*سینا*
07-07-2006, 18:57
سووووووتي دادم
از اونجايي كه من خيلي پسر سربزيري [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] هستم و همچنين خجالتي [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
يه روز با خواهر رفته بودم دكتر [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وقتي وارد مطب شدم ديدم كسي نيست توي مطب [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خلاصه با خواهر هرچي منتظر دكتر شديم خبري نبود [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ديدم در يكي از اتاقها يه خورده بازه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] پيش خودم گفتم احتمالا دكتره اونجاست كه صداي من رو نميشنوه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همين كه پا شدم و رفتم سراغ اتاق و در رو باز كردم !!!!!!!!!!!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
يه چييييييزاييي ديدم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] كه اون لحظه ميخواستم زمين دهن واكنه من رو قورط بده [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وااااااي دكتره داشت واسه يه دختره آمپول ميزد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حالا من كه بدجور هول شده بودم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] اومدم از اتاق خارج شم همچين شونم خورد به ديوار كه هنوزم درد ميكنه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خب ديگه اين آخر عاقبت فضوليه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



خانم هاي فروم ببخشيد ديگه نميشد ازش سانسور كنم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با سلام
خیلی جالبو بود رامبد
شانس آوردی ضایع نشد و گرنه دیگه خواهرتون باهاتون بیرون نمی یومد
اخه همچین بلایی سر پسر خالم اومد دیگه دختر خالم باهاش بیرون نمیده
حالا اصل قضیه یادم نیست باید ازش بپرسم بعد تعریف میکنم

30naa
07-07-2006, 23:27
دوستان سلام. دیشب و امشب سوتیهاتون رو خوندم و کلی حال کردم. تصمیم گرفتم به پی سی برگردم حالا دو تا سوتی تر و تمیز...
کلاس پنجم دبستان بودم که با عموم و خونوادش رفتیم قم خونه ی خاله ی عموم"یعنی همون خاله ی بابام"
رفتیم بازار و اونموقع هم بچه بودیم یه چاقو ضامن دار دیدم خوشم اومد و خریدم گزاشتم تو جیب پیرهنم.
این خاله هه که از اون مذهبی های بد بد بود خیلی اهل نجس و پاکی بود. تو خونشون 2 تا دستشویی داشت یکی تو حیاط و یکی تو خونه. ما هم برای مراعاتش میرفتیم دستشویی تو حیاط. خلاصه از بازار که برگشتیم ما هم این چاقو تو جیبمون بود رفتیم دستشویی. داشتم بلند میشدم که یدفه چاقو افتاد تو کاسه ی دستشویی و مستقیم رفت تو چاه. حالا ما رو بگی مونده بودیم تو کف چاقوه. بی خانواده اومده بودم سفر. سرراهی هم که از مادرم گرفتم به فنا رفت.
2-3 ساعت گذشت و دیدم اینجوری نمیشه. رفتم تو دستشویی "عقلم نرسید پلاستیکی چیزی بکشم رو دستم" دستم رو مستقیم کردم تو چاه. خلاصه داشت حالمون بهم میخورد که چاقو رو پیدا کردم و درش اوردم ولی متاسفانه چاقو شده بود پر از .. رفتیم چاقو رو تو حوض شستیم ولی مگه میرفت...
ما هم دیدم اینجوری نمیشه باید این چاقو رو پاک کرد.
رفتیم تو آشپزخونه " به عادت خونه ی خودمون که همیشه یه مسواک پشت ظرف شویی برای تمیز کردن کفش و ... بود" و دیدیم یه مسواک اونجا گزاشته خلاصه برش داشتیم و افتادیم به جون چاقو تا خوب خوب پاک شد فقط یک کم بو میداد که اونم بعد چند روز حل شد. خلاصه تو این دو سه روز یه شب دیدیم این خاله ی بابای ما مسواک به دهن وارد شد.
خلاصه کلی خندیدیم

30naa
07-07-2006, 23:41
فعلا بابام واسه 1.5 ماه رفته مسافرت خونه هتله.2-3 روز پیش ماشینه رو برداشتم برم خشکشویی یه شلوار داشتم رفتیم و با کلی کلاس گزاشتن رفتیم در صندوق رو باز کردیم و شلوار رو برداشتیم و خلاصه مث دکتر مهندسا وارد خشکشویی شدیم شلوار رو انداختیم رو دخل"ببخشید اگه اشتباه می گم" خلاصه دیدیم بله. لباس زیرمون هم تو شلواره. شانس اوردم یارو رفته بود طرف ماشین های لباسشوییش و تابلو نشدم. سریع برش داشتم و انداختم زیر بغلم بعد که هولهولکی برگشتم نشستم تو ماشین کلی خودم رو بخاطر تنبلی لعنت کردم