PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!



صفحه ها : 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 [17] 18 19

M.etallic.A
12-08-2008, 20:31
امروز داشتم با موتور با سرعت ميرفتم و داشتم با خودم چندتا از اون چه چهاي ناز خودم را ميخوندم:19: كه يهو يه حشره ي موزي رفت تو دهنم و مزاحم خوندنم شد:13: ديگه كم كم داشت ميرفت تو حلقم كه با حركت زيباي خخخخخخخخخخ خوووووووووووو خخخخخخ اوردمش دوباره تو دهنم از اونجا توف كردم بيرون :2:چند ثانيه بعد از عقب صدا اومد هووووووووووووووووووووو توف ميكني نگاه عقب كن من اينا كه شنيدم دو چرخ داشتم 79 تا ديگه چرخ قرض كردم و فرارا را زدم تو هيكل[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

بسیار جالب بود :دی

winter+girl
12-08-2008, 20:36
سلام
یه سوتیه وحشتناک غیر قابل گفتن دادم پیش خواهرم دیگه مردم از خجالت جه برسه به بقیه پس بیخیال این یکی
یکی دیگه:
منو خواهرم خونه تنها بودیم دست هر دو مون بند بووود در زدن خواهرم درو باز کرد رفت تو اشپزخونه غذا نسوزه به من گفت برو ببین کیه ( کلید هم کرده بود ول نمیکرد ) فاصله اتاق من تا آشپز خونه زیاد بووود با صدای بلند گفتم خوب بابا هر کی باشه خر نیست کهخ سرشو بندازه همونطوری بیاد تو خونه مردم الان میرم دیگه
رفتم درو باز کردم دیدم زنه ( دوست مامانم) اومده تو حیاط دمه ایووون صدای منم شنیده حالا من دیگه بیشتر هل کردم تو چشای زنه نگاه میکنم میگم کیه؟؟؟؟
بعد با صدای بلند خندم گرفت اونم خندید گفت مامانت هست گفتم آره بعد دو باره رفتم تو اومدم گفتم نبووود اشتباه گفتم میخواستم بگم نه گفتم آره
زنه هم یکم نگاه کرد رفت


یکی از دوستام یه جوک بیمزه ی تکراری برام اس ام اس داده بووود منم بهش گفتم تکراری و بیمزه اما نمیدونم اووون چند بار سند کرده بووود تا شب همینططوری هی اس ام اس میومد یه اقایی رفت ماه عسل بهش گفتن خوش گذشت...
حالا کم این جوک رو شنیده بودم بازم که داده بووود اونم این همه اصلا حالم بد میشد خوابیدم ساعت 1 بووود دیدم گوشیم اس ام اس اومده باز کردم بازم همون جوکه بووود باز خوابیدم ساعت 2 یکی دیگه اس ام اس اومد منم قاطی کردم یه چیز بد ضایع جواب دادم
صبح بیدار شدم دیدم 2 شب اون اس ام اس جوکه نبووود یه چیز دیگه بووود من تو خواب اونو خوندم جالب تر اینه اصلا اس ام اس رو یکی دیگه داده بووود منم جوابش و یچیز دادم که ربطی نداشت

M.etallic.A
12-08-2008, 20:39
شما سالی چند بار تولد میگیری؟
همین چند ماه پیش تاپیک زده بودی برا تولد خودت :دی


بله یک اصله... هر ب.ف جدید که پیدا میکنید یک هفته بعد تولدتونه... یکی از دوستای ما همین مشکل رو داشت بنده خدا با هر دختری دوست میشد ازش فتوکپی شناسنامه میگرفت :دی



این که واضحه جماعت پسر علاقه ی وافری به جنس مخالف دارن. ولی تو بیشتر تر تر خوشت میاد :دی


بابا صداشو در نیار :دی ...



بعضی ها در کل مشکلات سوتی دارند. هر روز و ساعتشون با سوتی میگذره.
متالیکا یه عکس بزار ملت ببینن چقدر بهت سوتی میاد.
بعضی ها کلا سوتی هستند. مثلا قیافه جیم کری رو بیین. البته بلا نسبت متالیکا


من یه مدت آواتورم عکس خودم بود اونهایی که دیدن بگن به من میاد اهل سوتی باشم یا نه ؟

M.etallic.A
12-08-2008, 20:45
من یه سوتی دیشب دادم::31:
تا ساعت 2 فکر کنم مشغول بودم.(تو p30 [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ) وسطهای کار برق رفت. خونه تاریکه تاریک بود. فقط من نور میدادم![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] :18: توی حال روی مبل نشسته بودم و بابام هم پایین مبل خوابیده بود! بعد من لبتاپو گرفتم دستم که از روی بابام رد بشم موس افتار رو سر بابام!:18: (سوتی 1)
بعد رفتم یه چراغ قوه جور کردم که برم WC و رفتم. وسط کار[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] دیدم چراغ قوه داره کم کم خاموش میشه:19:!! حرصم در اومد. نه راه پس داشتم نه راه پیش![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] خیلی اوضام خیت بود![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] خلاصه وقتی چراغ قوه نامرد کاملا خاموش شد دیگه من طاقت نیوردم از ترس:18: سریع دویدم بیرون و ساف با کله رفتم تو شیکم خواهرم!:18: (سوتی 2) بعد هم چون همه جا تاریک بود از ترسم یه جیغ بلندی کشیدم که همه از خواب پریدن و مامانم هم تا صبح غر زد! (سوتی 3)[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] :19:

چرا فرار کردی خوب... لولو نمیخورتت که :دی باز تو با چراغ قوه میری... من تو اینجور مواقع یه شمع دستم میگیرم عین ارواح یواش یواش میرم که باد شمع رو خاموش نکنه... یه بارم خاموش شد در تاریکی مطلق کارو به پایان رسوندم.

Bill Gates
12-08-2008, 20:50
چرا فرار کردی خوب... لولو نمیخورتت که :دی باز تو با چراغ قوه میری... من تو اینجور مواقع یه شمع دستم میگیرم عین ارواح یواش یواش میرم که باد شمع رو خاموش نکنه... یه بارم خاموش شد در تاریکی مطلق کارو به پایان رسوندم.

ماشالله :31: دید در شبه خوبی داری :31:

winter+girl
12-08-2008, 21:18
خوبه حالا گفتم پی شا پیش
بعدشم من اصلا واسه خودم تولد نگرفتم اوندفعه هم پیشاپیش بووود
میگم فکر کنم این تگش قبلا wookman نداشت
داشت؟؟
نداشت؟؟
کی اضافه کرد اگه نداشت؟؟

winter+girl
12-08-2008, 21:20
من یه مدت آواتورم عکس خودم بود اونهایی که دیدن بگن به من میاد اهل سوتی باشم یا نه ؟

از اون زاویه که شما گرفتی نه:21:

majid_sd2009
12-08-2008, 21:36
بچه ها حرف wcشد یک سوتی از یکی از همسایه هامون بدم.
این همسایمون می خواست چاه wcشو خالی کنه بعد این پسرش میخواسته ببینه توش چجوریه و چقدرش پر شده.
بعد این کبریتو روشن کرده و در حضور خونواده انداخته تو بعدشم خودتون حدث بزنید دیگه چی شه.
یک دفعه یک صدای انفجار اومده و تمام مخلفات توی چاه پاشیده رو اینا[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

M.etallic.A
12-08-2008, 22:42
خوبه حالا گفتم پی شا پیش
بعدشم من اصلا واسه خودم تولد نگرفتم اوندفعه هم پیشاپیش بووود
میگم فکر کنم این تگش قبلا wookman نداشت
داشت؟؟
نداشت؟؟
کی اضافه کرد اگه نداشت؟؟

فکر کنم فقط کسی که تاپیک رو زده میتونه ادیت کنه.

M.etallic.A
12-08-2008, 22:43
ماشالله :31: دید در شبه خوبی داری :31:

بله به نکته خوبی اشاره کردید :دی

frnsh
12-08-2008, 23:47
[QUOTE]آقا پای مکانیک رو به سوتی ها تون باز نکنید 4 سال زحمت میکشیم اخر مدرکون سوتی میشه :31:

یعنی چی؟ :18:



در اینجا میتونید از تجربه ی گرانمایه من استفاده کنید ، بدین شرح :
یه فندک میگرید 400 تومن این فندک تهش یه چراغ داره ، برای اینکه از شبهات نجات پیدا کنید با اولین سنگی که پیدا کردید میزنید تو سر این فندک . در اینجا اون چراغ در میاد البته اگه منفجر نشه پس بهتر با روش مسالمت آمیز درش بیارید ، هم کوچیکه هم پر نور . همین الان یکیش کنار موس (بالای تخت خوابم ) هست . تازه میتونید توی مواقع بی برقی چک کنید که پول هاتون اصله یا تقلبی :31:


حالا چرا بزنیم تو سرش؟ مگه دکمه نداره؟:18: منفجر بشه بردش چقدره؟:31:
البته اگه پول موجود باشه!!! :دی :31:



teen [QUOTE]چه کلمه آشنایی :دی

چه پیشرفت زبانی!:31:



اومدی ابروشو درست کنی زدی چششو کور کردی...


مگه بد گفتم!:31: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



تایید میشه...


به بقیه هم سرایت کرده!!! (تایید میشه!!) [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



سوتی دادی... کجاش غلط املایی بود :دی

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


بله یک اصله... هر ب.ف جدید که پیدا میکنید یک هفته بعد تولدتونه... یکی از دوستای ما همین مشکل رو داشت بنده خدا با هر دختری دوست میشد ازش فتوکپی شناسنامه میگرفت :دی

من یه مدت آواتورم عکس خودم بود اونهایی که دیدن بگن به من میاد اهل سوتی باشم یا نه ؟

من دوستام همشون همین کارو میکنن!:27::27:
نه زیاد!![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] اما میاد![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


چرا فرار کردی خوب... لولو نمیخورتت که :دی باز تو با چراغ قوه میری... من تو اینجور مواقع یه شمع دستم میگیرم عین ارواح یواش یواش میرم که باد شمع رو خاموش نکنه... یه بارم خاموش شد در تاریکی مطلق کارو به پایان رسوندم.

خوش گذشته بود؟!!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وای من یاد یکی از دوستام افتادم که بعد از اون ماجرا دیگه نرفتم خونشون!!![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رفته بودم خونه دوستم بعد شب موندگار شدم! صمیمی بودیم با هم برای همینم خونه یکی بودیم! بعد شب برق رفت و بچه ی خواهرش با شمع رفت WC . بعد فهمیدیم هنوز نرفته شمعش خاموش شده و دیگه اینقدر استراری بوده که نتونسته بود بیاد بیرون! بعدش که من بعدش رفتم تو دیدم....[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نفهمیده بود که چاه توالت کجاس و ...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


ماشالله :31: دید در شبه خوبی داری :31:

تایید میشه!!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

rezaete
13-08-2008, 00:13
حالا چرا بزنیم تو سرش؟ مگه دکمه نداره؟:18: منفجر بشه بردش چقدره؟:31:
البته اگه پول موجود باشه!!! :دی :31:

عزیز من اگه گرفتی دستت بردی خونه که انگ معتادی بهت میزنن :21:

M.etallic.A
13-08-2008, 00:24
چه پیشرفت زبانی!

منظور یه چیز دیگه بود بعضی ها میدونن منظورم چیه...


به بقیه هم سرایت کرده!!! (تایید میشه!!)

این کلمه رو به اسم خودت ثبت کردی الان ؟

دوستان گفتن بهترین سوتی خودتون رو تعریف کنید منم این سوتی رو که امروز تو جاده دادم رو میخواستم تعریف کنم اول شب اما رفتیم واسه شام و بعدش یادم نبود الان دوباره اومدم تو تاپیک یادم اومد...

حتما در جریان هستید که من رامسر بودم. امروز داشتیم برمیگشتیم. خوب منم که راننده جاده ... طبق معمول پشت فرمون بودم. بین آمل و بابل بودیم تو ماشین همه خواب بودن منم حوصله م سر رفته بود سر به سر ماشینایی که میخواستن سبقت بگیرن میزاشتم. یهو دیدم از دور یه زانتیا با سرعت داره میاد تند تند چراغ میده. راه دادم که رد شه اما همین که نزدیک شد سریع انداختم جلوش... اومد از چپ سبقت بگیره من کشیدم اونور دوباره اومد راست منم انداختم تو راست خلاصه کلی اذیتش کردم از آینه عقبو نگاه میکردم میخندیدم هی جفت راهنما میزدم ... یهو دیدم یه دست از تو ماشین اومد بیرون و یه چراغ گردون نصب کرد رو سقف ماشین :18: من رنگم عین گچ سفید شد ... یارو اشاره کرد بزن کنار... هی به خودم میگفتم عجب غلطی کردما. زدم کنار پدرم بیدار شد گفت چی شده... گفتم هیچی دستشوییم گرفته تو بخواب... اما از شانس گند من پدرم پشت سر رو نگاه کرد و ماشین گشت نامحسوس رو دید... هیچی دیگه با کلی التماس و خواهش و تمنا بی خیال شدن. اما تو پرونده م ثبت شد :41:

rezaete
13-08-2008, 00:44
متالیکا جان نه خسته داداش

MILIN3M
13-08-2008, 00:53
منظور یه چیز دیگه بود بعضی ها میدونن منظورم چیه...



این کلمه رو به اسم خودت ثبت کردی الان ؟

دوستان گفتن بهترین سوتی خودتون رو تعریف کنید منم این سوتی رو که امروز تو جاده دادم رو میخواستم تعریف کنم اول شب اما رفتیم واسه شام و بعدش یادم نبود الان دوباره اومدم تو تاپیک یادم اومد...

حتما در جریان هستید که من رامسر بودم. امروز داشتیم برمیگشتیم. خوب منم که راننده جاده ... طبق معمول پشت فرمون بودم. بین آمل و بابل بودیم تو ماشین همه خواب بودن منم حوصله م سر رفته بود سر به سر ماشینایی که میخواستن سبقت بگیرن میزاشتم. یهو دیدم از دور یه زانتیا با سرعت داره میاد تند تند چراغ میده. راه دادم که رد شه اما همین که نزدیک شد سریع انداختم جلوش... اومد از چپ سبقت بگیره من کشیدم اونور دوباره اومد راست منم انداختم تو راست خلاصه کلی اذیتش کردم از آینه عقبو نگاه میکردم میخندیدم هی جفت راهنما میزدم ... یهو دیدم یه دست از تو ماشین اومد بیرون و یه چراغ گردون نصب کرد رو سقف ماشین :18: من رنگم عین گچ سفید شد ... یارو اشاره کرد بزن کنار... هی به خودم میگفتم عجب غلطی کردما. زدم کنار پدرم بیدار شد گفت چی شده... گفتم هیچی دستشوییم گرفته تو بخواب... اما از شانس گند من پدرم پشت سر رو نگاه کرد و ماشین گشت نامحسوس رو دید... هیچی دیگه با کلی التماس و خواهش و تمنا بی خیال شدن. اما تو پرونده م ثبت شد :41:

داداش نصفه شبی..شب تولدم کلی خندوندیما...

nafe-bandar
13-08-2008, 01:11
اینم سوتی موزیک ویدئوی رضایا و آرمین :

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


نوشته :
rezaya ft. armin & 2afm
:2::2::2::2::2::2:

winter+girl
13-08-2008, 09:23
اینم سوتی موزیک ویدئوی رضایا و آرمین :

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



نوشته :



rezaya ft. armin & 2afm


:2::2::2::2::2::2:




لینک دانلود هم بذار دیگه بابا
سوتی خشک و خالی که .................................................. .....................................

frnsh
13-08-2008, 12:43
عزیز من اگه گرفتی دستت بردی خونه که انگ معتادی بهت میزنن :21:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] جالب بود!!!
چند بار با فندک مچتو گرفتن!!!؟؟؟؟ :27::21:


داداش نصفه شبی..شب تولدم کلی خندوندیما...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تولدت مبارک!!!


منظور یه چیز دیگه بود بعضی ها میدونن منظورم چیه...

ای مشکوک!!![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] یه حرفایی میزنی که کسی زیاد نفهمه!!!:19:
یهو دیدی یه حرفی زدی که فقط خودت و چند تای دیگه میفهمن که فوشه!!!:27: (شوخی بودا!)


این کلمه رو به اسم خودت ثبت کردی الان ؟

تقریبا!!!:8:
نه بابا!!! گفتم دور هم باشیم!!!:10:



دوستان گفتن بهترین سوتی خودتون رو تعریف کنید منم این سوتی رو که امروز تو جاده دادم رو میخواستم تعریف کنم اول شب اما رفتیم واسه شام و بعدش یادم نبود الان دوباره اومدم تو تاپیک یادم اومد...

حتما در جریان هستید که من رامسر بودم. امروز داشتیم برمیگشتیم. خوب منم که راننده جاده ... طبق معمول پشت فرمون بودم. بین آمل و بابل بودیم تو ماشین همه خواب بودن منم حوصله م سر رفته بود سر به سر ماشینایی که میخواستن سبقت بگیرن میزاشتم. یهو دیدم از دور یه زانتیا با سرعت داره میاد تند تند چراغ میده. راه دادم که رد شه اما همین که نزدیک شد سریع انداختم جلوش... اومد از چپ سبقت بگیره من کشیدم اونور دوباره اومد راست منم انداختم تو راست خلاصه کلی اذیتش کردم از آینه عقبو نگاه میکردم میخندیدم هی جفت راهنما میزدم ... یهو دیدم یه دست از تو ماشین اومد بیرون و یه چراغ گردون نصب کرد رو سقف ماشین :18: من رنگم عین گچ سفید شد ... یارو اشاره کرد بزن کنار... هی به خودم میگفتم عجب غلطی کردما. زدم کنار پدرم بیدار شد گفت چی شده... گفتم هیچی دستشوییم گرفته تو بخواب... اما از شانس گند من پدرم پشت سر رو نگاه کرد و ماشین گشت نامحسوس رو دید... هیچی دیگه با کلی التماس و خواهش و تمنا بی خیال شدن. اما تو پرونده م ثبت شد :41:


ای خلافکار!!!! :21:
ایندفعه که دوستای ناباب نبودن!!!:27::21: خورزو بود ولی!!!:27:

M.etallic.A
13-08-2008, 12:49
داداش نصفه شبی..شب تولدم کلی خندوندیما...

تولدت مبارک...

frnsh
13-08-2008, 12:52
یه سوتی دیروز رو یادم اومد!!!
دیروز با دوستم رفتیم تو کلاسمون (کلاس زبان) دیدم که کولر روشنه اما خنک نمیکنه. رفتیم به زنه که مسئول بود گفتیم اونم گفت که پنکه هست اما کلاسای دیگه لازم دارن چون کولر ندارن!. ما گفتیم بریم هرجوری شده بیاریم! رفتیم توی یه کلاسی و به راحتی پنکشونو ورداشتیم داشتیم میووردیم که گفتن ااااا. پنکه ما رو کجا میبرین؟ گفتیم دفتر گفته اگه هم ندین میریم گزارش میدیم!!! بعد داشتیم میووردیمش بیرون که همون خانومه جلومون وایساده بود میخندید!!!!
دیگه هم نرفتم باهاش حرف بزنم!!!!!

Havbb
13-08-2008, 13:08
یه سوتی دیروز رو یادم اومد!!!
دیروز با دوستم رفتیم تو کلاسمون (کلاس زبان) دیدم که کولر روشنه اما خنک نمیکنه. رفتیم به زنه که مسئول بود گفتیم اونم گفت که پنکه هست اما کلاسای دیگه لازم دارن چون کولر ندارن!. ما گفتیم بریم هرجوری شده بیاریم! رفتیم توی یه کلاسی و به راحتی پنکشونو ورداشتیم داشتیم میووردیم که گفتن ااااا. پنکه ما رو کجا میبرین؟ گفتیم دفتر گفته اگه هم ندین میریم گزارش میدیم!!! بعد داشتیم میووردیمش بیرون که همون خانومه جلومون وایساده بود میخندید!!!!
دیگه هم نرفتم باهاش حرف بزنم!!!!!
اینقدر بده وقتی حرفی را از کسی نقل قول کنی که نگفته ، تازه همون موقع جلوت سبز بشه!
راستی من آواتارم را عوض کردم ولی زیاد تغییر ندادم تا بشناسیدم :دی

توجه کردید ووکمن از توی تگ برداشته شد؟
------------------------------------------
یه بار با رفقا نشسته بودیم و گرم در سخن! ناگهان من یه خاطره از خودم ول کردم: یه بار با رسول داشتیم میرفتیم دوتا گربه هم داشتند با هم کنار جوی آب میرفتن. من با سنگ زدم ولی سنگ خورد وسط دو تا گربه به دیوار و هردو از ترس فرار کردند و یکی از این سو و یکی از آن سو گریخت. ناگهان این رسول که در جمع ما بود گفت که : آره!! راست میگه اون نره از طرف راست رفت و ماده از طرف چپ!!!!!!!!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بهش گفتم تو اون تاریکی تو چطور جنسیت اینها را تشخیص دادی :دی

MILIN3M
13-08-2008, 13:30
تولدت مبارک...
مرسی و...........ممنونم:11:

Ni_nigc
13-08-2008, 14:34
کاربراني که اين گفتگو را مشاهده ميکنند: 3 (3 کاربران و 0 مهمان)

frnsh ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), Mirgholami ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

این که نوشتی رو سوتی حساب کنیم ؟
اگه اره خودت بگو چند تا حسابش کنیم ؟



نوشته شده توسط pouria007]
better:
more description plz
or
plz descripte more about this


حالا ما یه بار مچت رو گرفتیم . تو چرا شاکی می شی ؟ (منظورم جریان اون V=q و لرزش تن دانشمندانی چون بور و . . . )
Nevermind mr

vahid78
13-08-2008, 19:27
جون خودتون اين همه نقل قول نكنين به قول بچه ها آدم گوزپيچ ميشه توروخدا نكنيـــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــد

gmuosavi
13-08-2008, 19:30
وحید جان !
اینجا یه سایت عمومیه خانم رفت و آمد داره !
مراعات کن !

m_s20
13-08-2008, 20:05
همین الان یه سوتی دادم
امضای Ni_nigc رو فکر کردم یه مورچه بالداری چیزی رو مونتورمه! با کتاب محکم کوبیدم روی مونیتور

gmuosavi
13-08-2008, 20:14
همین الان یه سوتی دادم
امضای Ni_nigc رو فکر کردم یه مورچه بالداری چیزی رو مونتورمه! با کتاب محکم کوبیدم روی مونیتور

ای ول ! :31:
دمت گرم :27:
یه چیزی می شی ! :10:

sourena_8888
13-08-2008, 20:34
جون خودتون اين همه نقل قول نكنين به قول بچه ها آدم گوزپيچ ميشه توروخدا نكنيـــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــد

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

sourena_8888
13-08-2008, 20:37
همین الان یه سوتی دادم
امضای Ni_nigc رو فکر کردم یه مورچه بالداری چیزی رو مونتورمه! با کتاب محکم کوبیدم روی مونیتور

همین دیروز یکی از دوستام پشت مونیتورم همین عکس رو دید

بعدش با دست کوفت رو مونیتور [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

2299
14-08-2008, 00:23
چند وقت پيشا رفتتيم بيرون بابا ماشين داد دست من منهم كه ادعا دارم رانندم رفتم دنده چهار با سرعت داشتم ميرفتم ميخاستم برم 5 چشتون روز بد نبينه رفتم سه كلاچ و كه ول كردم ديدو جلوي ماشين اومد پايين داد بابام رفت بالا منم سه شو گرفتم گفتم چته معكوس دادم بعد صداي cd رو زياد كردم :8: و بهراهم اين جوري ادامه دادم :31:

frnsh
14-08-2008, 00:28
اینقدر بده وقتی حرفی را از کسی نقل قول کنی که نگفته ، تازه همون موقع جلوت سبز بشه!
راستی من آواتارم را عوض کردم ولی زیاد تغییر ندادم تا بشناسیدم :دی

توجه کردید ووکمن از توی تگ برداشته شد؟


آره. خیلی زوره!!!:18::18::18::19::19::19:



این که نوشتی رو سوتی حساب کنیم ؟
اگه اره خودت بگو چند تا حسابش کنیم ؟

به نظر من که سوتی از ح30 بود!
توضیح: چون نوشته 3 نفر اما 2 نفر بودن.
999999 تا حسابش کنین!



همین دیروز یکی از دوستام پشت مونیتورم همین عکس رو دید

بعدش با دست کوفت رو مونیتور [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

چقدر خشونت!!!!:18:
من اولین بار با انگشت به فشار گنده روش دادم!!! اما هرکاری کردم نشد!!!:18:

یه سوتی همین امروز دادم:
داشتم از کلاس زبان با خواهرم میومدم. تو راه دیدم یکی میگه: ببخشید! سلام!!! منم دیدم صداش خیلی آشناس در حال اینکه برگردم نگاش کنم گفتم سلام علیک!!! (از دهنم پرید!) بعد دیدم یارو پسره داره با موبالش حرف میزنه و اینطوری شد به من: :18:[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] نامرد!!:19:
نمیدونم چرا اینقدر صداش آشنا بود!!!:18:

Havbb
14-08-2008, 00:30
تو باشگاه بدنسازی یه نفر اومد زیر بقل و پشت بازو (همین میله که مثل بارفیکس باید بکشی) را بزنه. منتها هم لاغر بود و هم تازه وارد!! قبلش هم یکی از هیکل درشتهای باشگاه داشت میزد برای همین سوپاپ را گذاشته بود رو وزنه آخر! این بنده خدا هرچی این میله را زور می زد به جای اینکه میله بیاد پایین خودش میرفت بالا ما هم داشتیم میپکیدیم از خنده | یه بار هم وقتی داشتیم لباس میپوشیدیم یه تکنو شروع به پخش میشد اولش تکنو زد ولی وسط تکنو هی صدای سرفه میومد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] !!!! ما (من و پسر داییم ، بهنام) وقتی میخواستیم بریم برای مسخره بازی سرفه میکردیم و میرفتیم. خدا وکیلی اگه یکی مومد دم باشگاه میگفت اینا به جای ورزش همشون دارند سرفه میکنند. خلاصه آبرومون رفت | صاحب باشگاه برای تنوع به یکی از بچه ها گفته بود یه سری آهنگ خوب براش بیاره تا بذاره تو باشگاه. این طرف هم رفته بود یه سری آهنگ عاشقانه با ملودی ملایم براش اورده بود!!!!!!

nafe-bandar
14-08-2008, 00:33
سلام
بعد از یه سرچ کوچولو تاپیکی در مورد ضد حال پیدا نکردیم. پس تصمیم گرفتیم که این ضد حالی رو که خوردیم همینجا پخش کنیم.::.

آقا اینروزا که همه اوضاع برق رو میدونن و نیازی به تعریف نیست. پس میرم سر اصل مطلب ( مبارک باشه انشاا.. :دی )
ساعت 12 شب بود که تازه نشسته بودیم پشت پی سی که بریم تو حس وبگردی و آپ کردن که برق رفت!(اینطوری شدم :18:)
آقا نزدیک ساعت 1:30 برق اومد دلمون خوش شد (اینطوری شدم :20:) نشستیم پشت پی سی.مرحله ی اول: کامپیوتر روشن شد...مرحله ی دوم: اینترنت کانکت شد...مرحله ی آخر: مرورگر را باز نمودیم...
10 دقیقه گذشت و رفتیم تو حس مس نت ییهویی 2باره برق رفت ( اینطوری شدم :19:) 10 دقیقه بعد 2باره اومد گفتم : (( آخیــــــــــــــــــــــ ــــــش راحــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــت شــــــــــــــــــــــــ ـــــــــدم بــــــــــــــــــــــــ ــرق اومــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــد ))
نشستیم و روشن و ...
2 مین نشد بازم رفت اعصابمون به *** رفت:19::41:
مانیتور ما لمسی بود و حسگر داشت و حتما باید برق باشه تا خاموش بشه ما هم خوابمون نمیبرد و به بهونه ی این نشستیم شب زنده داری :دی
هی حالا بیاد نیومد حالا بیاد نیومد هی حالا نیاد و نیومد:19::41: آقا دیگه نا امید شدیم رفتیم همه چی رو از برق در اوردیم. خواستیم که بخوابیم یهو یادم اومد که چراغ هم روشنه ( کلیدش رو خاموش نکردم ) بازم بلند شدیم و رفتیم اونم اکی کردیم.
خدا نصیب یه بنده ی خدا هم نکنه ( نگفتم تاپیک سیاسی نشه :دی ) تا خواستیم کپه ی مرگمون رو بزارم برق اومد. دیگه گفتم اومد که اومد ( +18 حرف نمیزنم ) گرفتیم خوابیدیم.
:2::2::2::2::2::2::2::2::2::2::2::2::2::2::2::2::2 ::2::2::2::2::2::2::2:

ولی خدایــــــــــــِــــــــ ــــــش بد جور ضد حال خوردیم

frnsh
14-08-2008, 01:02
بعد از یه سرچ کوچولو تاپیکی در مورد ضد حال پیدا نکردیم. پس تصمیم گرفتیم که این ضد حالی رو که خوردیم همینجا پخش کنیم.::.


اینجا منبع ضدحاله!!!
به نظر من که سوتی با ضدحال کیف میده نه خالی!!!! :دی

Havbb
14-08-2008, 01:13
سلام
بعد از یه سرچ کوچولو تاپیکی در مورد ضد حال پیدا نکردیم. پس تصمیم گرفتیم که این ضد حالی رو که خوردیم همینجا پخش کنیم.::.
تازه خبر ندارید ، یه تاپیک زدند توی انجمن فیلم و سوتی های تلویزیون را اونجا تعریف میکنند

DaXteR
14-08-2008, 02:27
دو تا سوتی تو تلویزون.
یک روز تو آرایشگاه نشسته بودم یکی از شبکه های لس آنجلسی بود.
اسم کانال EBC
بعدش تبلیغات بود.
نوشت داروی گیاهی منهسر بفرد.باید مینوشت.منحصر بفرد.
بعدش یک میوزیک ویدو نشون داد چند تا جوان تو ایران هم بود بعد آخرش نوشت Dram : mohammad
منظورش ساز درام بوده که اینجوری می نویسن: Drum

pouria007
14-08-2008, 09:21
به نظر من که سوتی از ح30 بود!
توضیح: چون نوشته 3 نفر اما 2 نفر بودن.
999999 تا حسابش کنین!

آخی طفلکی هنوز نمی دونه اگه مخفی بیای به تعداد کاربرا افزوده میشه ولی نام کاربریت نشون داده نمیشه!

R.P.G
14-08-2008, 10:57
تو باشگاه بدنسازی یه نفر اومد زیر بقل و پشت بازو (همین میله که مثل بارفیکس باید بکشی) را بزنه. منتها هم لاغر بود و هم تازه وارد!! قبلش هم یکی از هیکل درشتهای باشگاه داشت میزد برای همین سوپاپ را گذاشته بود رو وزنه آخر! این بنده خدا هرچی این میله را زور می زد به جای اینکه میله بیاد پایین خودش میرفت بالا ما هم داشتیم میپکیدیم از خنده | یه بار هم وقتی داشتیم لباس میپوشیدیم یه تکنو شروع به پخش میشد اولش تکنو زد ولی وسط تکنو هی صدای سرفه میومد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] !!!! ما (من و پسر داییم ، بهنام) وقتی میخواستیم بریم برای مسخره بازی سرفه میکردیم و میرفتیم. خدا وکیلی اگه یکی مومد دم باشگاه میگفت اینا به جای ورزش همشون دارند سرفه میکنند. خلاصه آبرومون رفت | صاحب باشگاه برای تنوع به یکی از بچه ها گفته بود یه سری آهنگ خوب براش بیاره تا بذاره تو باشگاه. این طرف هم رفته بود یه سری آهنگ عاشقانه با ملودی ملایم براش اورده بود!!!!!!
به به به این میگن باشگاه.:31:

M.etallic.A
14-08-2008, 11:09
چقدر خشونت!!!!:18:
من اولین بار با انگشت به فشار گنده روش دادم!!! اما هرکاری کردم نشد!!!:18:



این که چیزی نیست من یه بار اینو دیدم رفتم پیف پاف آوردم زدم رو مانیتور :دی




یه سوتی همین امروز دادم:
داشتم از کلاس زبان با خواهرم میومدم. تو راه دیدم یکی میگه: ببخشید! سلام!!! منم دیدم صداش خیلی آشناس در حال اینکه برگردم نگاش کنم گفتم سلام علیک!!! (از دهنم پرید!) بعد دیدم یارو پسره داره با موبالش حرف میزنه و اینطوری شد به من: :18:[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] نامرد!!:19:
نمیدونم چرا اینقدر صداش آشنا بود!!!:18:

سوتی تکراری بود شایدم فتوشاپ ....

rezaete
14-08-2008, 11:52
این که چیزی نیست من یه بار اینو دیدم رفتم پیف پاف آوردم زدم رو مانیتور :دی

چه گیری دادین به این بدبخت فلک زده . من بار اول که اینجا دیدم هیچ کاری نکردم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] یعنی هیچ کاری هم که نه فقط یکم سرمو آوردم اینور ، دیدم بابا فتوشاپه

Havbb
14-08-2008, 11:59
رفتم دم یه مغازه اومدم بگم آب معدنی گفتم آمبندنی دارید یارو هم نفهمید من چی گفتم گفت نه نداریم!!

frnsh
14-08-2008, 13:19
آخی طفلکی هنوز نمی دونه اگه مخفی بیای به تعداد کاربرا افزوده میشه ولی نام کاربریت نشون داده نمیشه!

ااااا. به اطلاعاتم افزوده شد!!!:18:
حالا چرا میزنی؟:18::19:


این که چیزی نیست من یه بار اینو دیدم رفتم پیف پاف آوردم زدم رو مانیتور :دی

سوتی تکراری بود شایدم فتوشاپ ....

جالبی!!!:18:
به خدا سوتی رو دادم! باور نمیکنی؟ خب پیش میاد دیگه! نمیاد بگه که تکراری باشم یا نه که. اصلا من دیگه اینجورها رو نمینویسم!:19:



رفتم دم یه مغازه اومدم بگم آب معدنی گفتم آمبندنی دارید یارو هم نفهمید من چی گفتم گفت نه نداریم!!

میخواسته تو رو از سرش باز کنه!!! :27::21:

leila*
14-08-2008, 13:28
رفتم تو یه سوپری این سوپریه خیلی با کلاسه:5:
شیرازیا میدونن سوپر سروش تو ستارخان:5:
خلاصه رفتم تو هوا خیلی گرم بود یه اب میوه برداشتم از اینا که پشتش نی چسبیده:31:
رفتم صندوق تا حساب کنم
دو تا پسر هم (از نوع خیلی خوش تیپش:5:) کنارم وایساده بودن:27:
دیدم رو میز صندوق دار یه لیوانه که توش نی هست:31:
منم یه نی ورداشتم:19:
دیدم پسرا دارن اینجوری نگام میکنن:18::18:
فوری دوزاریم افتاد نی رو گذاشتم سر جاشو
زیر چشمی پوز خند یکیشونو دیدم:27:
حساب کردمو سریع جیم شدم:41:
واسه مامان که تعریف کردم گفت دیگه نباید نی رو میذاشتی سر جاش ون بلند میگفتی من از این نیا دوست دارم:31:
گفتم مامان اینو که دیگه اگه میگفتم از خنده ولو میشدن رو زمین:27:

M.etallic.A
14-08-2008, 14:03
به سوتی که دقایقی پیش از خودم در کردم توجه کنید. امروز میخواستم یه شیلنگی رو به صورت 90 درجه خم کنم ( یه زانو بسازم ) برای یه کاری. رفتم یک متر شیلنگ پلاستیکی خریدم به قیمت 2500 تومان آوردم خونه بعد فکر کردم چجوری از وسط خمش کنم. گفتم گرمش میکنم بعد میکشم تا میکنم. گرفتمش رو چراغ یک ساعت تمام دست و پام سوخت آخرش هر چی کشیدم کش نیومد نگو وسطش نخ داره خلاصه به بن بست خوردم. رفتم همون مغازه به طرف گفتم میخوام همچین کاری کنم چجوری میشه ؟ طرف هم یک عدد شیلنگ تا شده آورد گذاشت جلوم ( دقیقا همون مدلی که میخواستم ) گفت اون شیلنگی که تو خریدی خودتو بکشی هم تا نمیشه اینو باید بگیری. گفتم چند ؟ گفت 1000 تومان. خلاصه 3500 تومان پیاده شدیم بخاطر یه زاویه 90 درجه....

Omid_Sadeghvand
14-08-2008, 14:53
رفتم دم یه مغازه اومدم بگم آب معدنی گفتم آمبندنی دارید یارو هم نفهمید من چی گفتم گفت نه نداریم!!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](4).gif[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](4).gif[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](4).gif[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](4).gif

Havbb
14-08-2008, 18:11
میخواسته تو رو از سرش باز کنه!!!
مگه من خودمو بسته بودم به کلش؟؟ :دی


به سوتی که دقایقی پیش از خودم در کردم توجه کنید. امروز میخواستم یه شیلنگی رو به صورت 90 درجه خم کنم ( یه زانو بسازم ) برای یه کاری. رفتم یک متر شیلنگ پلاستیکی خریدم به قیمت 2500 تومان آوردم خونه بعد فکر کردم چجوری از وسط خمش کنم. گفتم گرمش میکنم بعد میکشم تا میکنم. گرفتمش رو چراغ یک ساعت تمام دست و پام سوخت آخرش هر چی کشیدم کش نیومد نگو وسطش نخ داره خلاصه به بن بست خوردم. رفتم همون مغازه به طرف گفتم میخوام همچین کاری کنم چجوری میشه ؟ طرف هم یک عدد شیلنگ تا شده آورد گذاشت جلوم ( دقیقا همون مدلی که میخواستم ) گفت اون شیلنگی که تو خریدی خودتو بکشی هم تا نمیشه اینو باید بگیری. گفتم چند ؟ گفت 1000 تومان. خلاصه 3500 تومان پیاده شدیم بخاطر یه زاویه 90 درجه....
جدیدا" سوتیو در میکنی :دی
مگه میشه با شیلنگ زانو بسازی؟ حالا برای چی؟ زانو برای چیزیه که خم نمیشه شیلنگ که راحت خم میشه! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یه بارم من یه قوطی شامپو را زدم سر شیلنگ و سوراخش کردم مثلا" از این آب پاشها بشه تا نخوام انگشتمو بذارم سر شیلنگ تا آب با فشار بیاد :دی البته با موفقیت انجام شد ولی چون با چست چسبونده بودم از زیرش اب میداد و تموم لباسامو خیس میکرد. بعد از مدتی هم چسباش بر اثر آب کند!

نه نمیدونم آخه تا حالا نخوردم من پولم کمه همیشه ساندیس میخورم اون تکدانه رو هم از اینور اونور شنیدم :دی
تکدانه را هم حتما" از رادیو شنیدی چون با این حساب تلویزیون هم ندارید :دی


ای بابا ... حیف که به دلایل امنیتی نمیتونم عکسمو بزارم... وگرنه :دی
فکر کنم اسید پاشیدند تو صورتت (خدا نکنه)

mehdi_vsgh
15-08-2008, 07:37
آقا یه سوتی مسنجری الان دادم
من mehdi2004 و رفیقم هم احسان



Eh3an :: salam
mehdi 2004: salam
Eh3an :: Khobi
mehdi 2004: mersi
mehdi 2004: shoma khobi?
Eh3an :: tanX
Eh3an ::
Eh3an :: shoma socks darin
mehdi 2004: ma chon taze omadim in khone
mehdi 2004: avayelesh ziad bod
mehdi 2004: badesh
mehdi 2004: gereftim sorakh sombe haro basim
mehdi 2004: kamtar shod
Eh3an ::
Eh3an :: ay khoda
Eh3an :: سوسک کو نميگم که
mehdi 2004: pas chi???
Eh3an :: ساکس ميگم
mehdi 2004:
mehdi 2004: na nadarim

ramyar.v
15-08-2008, 13:19
آقا یه سوتی مسنجری الان دادم
من mehdi2004 و رفیقم هم احسان

:27::27::27:
خیلی با حال بود
این فینگلیش کار دست خیلیا داده :31:

reza3600
15-08-2008, 14:00
دیروز یه دوچرخه سوار به من زد! داشت خلاف جهت میومد و من ندیدمش.منو که زد پرت شدم هوا گرومپ خوردم زمین. بعد از 20 ثانیه ای که بلند شدم و دور سرم مدام محمود جون میچرخید. به پسره گفتم چرا خلاف جهت اومدی اونم گفت خب میخاستی اون ور رو هم نگاه کنی !!! فقط شانس اورد که من اون موقع هنوز گیج بودم وگرنه طوری حالیش میکردم که حتی اگر پیاده هم بود دیگه خلاف جهت حرکت نکنه!
داشتم با یه مسئله فیزیکی ور میرفتم و از فرمول v=xt استفاده میکردم ولی مسئله جوابش درست در نمیومد ! بعد از یه ربع دیدم که باید از x=vt استفاده میکردم!

Havbb
15-08-2008, 17:42
عجبببب!!! بابا دمت گرم...همه خانوادشو حسابی مورد عنایت قرار دادی خلاصه
منم همینو میخواستم بگم
--------------------------------------
با پدر بزرگ و مادر بزرگم رفته بودیم شمال ، مادر بزرگم داشت با قاشق خربزه را میتراشید تا یه چیزی شبیه فالوده درست کنه با پنیر بخوریم. همینجور که داشت میتراشید آب خربزه هم میپاشید بالا و یهو پدر بزرگم یه نگاهی به آسمون کرد و گفت داره بارون میاد!!

saeed_h1369
15-08-2008, 17:58
شما دقیقا همینکارو بکنی ما ممنون خواهیم شد....
مرسی از لطف همتون رفیقای مارو نگاه کن مرسی واقعا :41::41::41::41:

eng.j.mehrdad
15-08-2008, 19:00
یه روز که من شبش خیلی دیر خوابیده بودم تلفن زنگ زد منم به صورت سینه خیز (!) رفتم گوشی رو برداشتم
گفت سلام پدر تشریف دارن؟ گفتم : خواهش میکنم ! چه مزاحمتی ...
گفت : ببخشید مزاحم شدم ، گفتم خواهش میکنم بفرمایین داخل ( وای وای! ) ...
بعد یادم اومد که تلفنه بعد کلا ماجرا رو به سرعت مرور کردم بعدشم سریعا قطع کردم !

eng.j.mehrdad
15-08-2008, 19:11
منم یه سوتی، سوتی که نمیشه گفت ولی خب با مزه س

دوماه بعد از تولد 18 سالگیم با هزار مکافات رفتیم آموزش رانندگی.
خلاصه کلاسای آموزشیم تموم شدن و روز امتحان رسید
معمولا یه خانوم سرهنگی بود که ایشون از خانوما امتحان می گرفتن
منم شاد و خوشحال که دیگه بهتر از این نمیشه
با یه بالش کوچیک (چون قدم نمی رسید جلو ماشینو ببینم همیشه یه بالش همرام بود که زیرم بذارم بشینم رانندگی کنم) تو خیابونا قدم میزدم
که یهو دیدم همون اقایی که بهم آموزش داده داره صدام میکنه
رفتم سمتش گفتم چیه؟ گفت اون خانومه مریض بوده نیومده جناب اقای سرهنگ فلانی(اسمش یادم نیست) قراره ازتون امتحان بگیره
خیلی بداخلاق و بد عنقه، مواظب تمام حرکاتت باش
منم لرزه افتاد تو بدنم که وای بدبخت شدم
خلاصه نوبت من رسید
رفتم جلو درو باز کردم، اول بالشو گذاشتم رو صندلی، نشستم روش بعد تنظیم کردن صندلی و آینه ها و بقیه ی چیز میزا
کمربندو بستم و یا علی
خانوم حرکت کنید،کردم
خانوم دور بزنید، زدم
خانوم پل برید، رفتم
آخر سر گفت یه دوبله پارک هم برو ایشالا قبولی
منم خوشحال چون دوبله پارکو مثه اب خوردن بلد بودم (پدرم در اومد تا یاد گرفتم)
یه کم خودمو بلندتر کردم که بتونم عقبو ببینم، خودم هم نیمچه برگشتم عقب؛ دستمو بردم عقب تا گیر بدم به پشتی صندلی و ولش کردم، که یهو دیدم دستم با یه چیز سفت برخورد کرد و محکم گفت شتلقققققققققققققققققققققق ق
آقا چشمتون روز بد نبینه، برگشتم یه نگاه به پشتی صندلی سرهنگ انداختم دیدم همچی پس گردنی آبداری به این جناب سرهنگ زدم که نگو
آخه معمولا با ماشینی که اموزش دیده بودم یه پشتی(بالش سر) بالای صندلی بود که وقتی میخواستم عقب عقب برم دستمو ول میکرد عقب و گیر میدادم به اون
نگو تو این ماشینِ ازمایش از اینا نیست
حالا دستم چسبیده به گردن تروتمیز و ابدار جناب سرهنگ(اخه نامردم تازه رفته بود سلمونی، بدجور چسبید) چشام تو چش جناب سرهنگ
از یه طرف میترسم که الان میگه خانوم بفرمایید پایین از یه طرفم قیافه شو که نگاه میکردم خنده م گرفته بود، اما به زور خودمو کنترل میکردم
که جناب سرهنگ خندید و گفت: اشکالی نداره دخترم هول شدی ادامه بده
و این طوری شد که من همون دفعه ی اول، با یه پس گردنی شیرین، گواهینامه مو گرفتم

سوتیه برگزیده از طرف من ...

EHHASSATNI
15-08-2008, 23:12
این سوتی که میگم خیلی باحاله ولی خدا کنه برای کسی پیش نیاد
من تو شرکت داییم که شرکت اسانسور سازیه کار میکنم که کار اصلیم نقشه کشیه ولی چون شرکت برای داییمه منم باهاش میرم سفارش بگیریم (شرکت بزرگیه و اکثرا هم میشناسنش)
این داییه هم به ما گفت احسان جون برو از اینترنت چند تا عکس کابین اسانسور در بیار تا مشتری گفت کاتالوک نا هم اینا رو نشون بدیم گفتم چشم رو چشمم رفتم چند تا عکس از نت در اوردم ریختم رو گوشی ( من دانشجوی کرجم و با مترو میرم و میام و تو مترو هم بیکارم بلوتوث رو روشن میکنم و همه جور چیز تو گوشی میاد )
یه روز رفتیم یه کارخونه نون پزی تو مولوی رئیس کارخونه مرد 60 ساله بود که مدیر فنی یه دختر 27 ساله بود خلاصه داشتیم درباره قیمتو این جور چیزا حرف میزدیم که دختره خاس کلاس بزاره گفت مهندس کاتولوکی چیزی داری به ما نشون بدین دایی هم که حال کرد با افتخار گفت احسان جون عکس کابین ها رو نشونه خانوم مهندس بده ما هم گفتیم چشم و رفتیم پیش خانوم مهندس و گوشی رو در اوردیم گفتم هر وقت دیدید بگید برو بعدی گفت Okay
اولین عکی رو نشون دادم عکس اسانسور بود گفت بعدی
دومی رو نشون دادم دید گفت بعدی
سومی دیگه عکس اسانسود نبود از همون +18 ها بود رنگم پرید گرخیده بودم هی زدم بعدی تا 15 تا بعد هم از همینا بود بهد دختر گفت خیلی ممنون متوجه شدم منم دیگه نا نداشتم از اونجا بم بیرون ولی رفتنی ازش تشکر کردم که ابرومونو نبرد

DaXteR
16-08-2008, 03:28
یک سوتی هایی دادم خفن.
همین دیشب بود می خواستم برم شام بخرم.
4 تا کباب ترکی خریدم با 2 نوشابه.
1 کی از کباب ترکی ها همراه نوشابه در راه به خونه خوردم.
بعدش رسیدم خونه.
2 تاش دادم بابام یکی دیگش هم رفتم تو اتاق خودم تنهایی بخورم البته جز من بابام کسی خونه نبود.
بعدش من خوردم استراحت کردم.
خیلی تشنم سده بود نوشابه خودم خورده بودم .
اومدم نوشابه بابام رو بخورم اینقدر تشنه بودم سر کشیدم دیگه.
آقا چشمتون روز بد نمبینه بابم رفته بود دستشویی و من نمی دونستم که اومده سیگار کشیده خاکستراش
رو کرده تو این نوشابه بعدش پوست تخمهه هم توش بود.دیگه حال ازمون گرفته شد.
بعدش تا یک ربع پیش هم می خواستم صبحانه/سحری بخورم.
املت می خواستم درست کنم منظر بودم تا روغن داغ شه.
بعدش آهنگ می خوندم بعدش جو گرفت منو (اگه دث/دت متال اینا گوش کرده باشین میفهمین)
کلم تکون میدادم می پریدم یهههوو دیدم بابام اومد گفت نکنه روت اصر کرده.(منظورش همون خاکستر با سیگار بود.)
امید وارم بسی خندیده باشین.

sina_f
16-08-2008, 14:42
امروز خواهرم رفته بود تو سایت gsm.ir تو مشاوره قیمت ..
قیمت رو از 200 زد تا 300 تومان
جستجو رو زد بعد نوشت
گوشی با این مشخصات یافت نشد
به من گفت چی شد؟؟
من دیدم نوشته بود 200 تک تومانی نه 200000 تومان!!!!

یه بار یکی از دوست های خواهرم کامپیوتر گرفته بود بعد به خواهرم مشخصات کامپیوتر رو گفته بود
امد بهن گفت کامپیوترش USB دو هستهای داره !!!!
گفتم چی؟؟

mehdi_vsgh
16-08-2008, 18:32
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اینو بگیم سوتی ...بگیم اشتباه بگیم!!!!!!؟؟؟

sina_f
16-08-2008, 19:05
شما این عکس رو خودت گرفتی؟
این پارچه نوشته رو دم در دانشگاه مون دیدم!!!

mehdi_vsgh
16-08-2008, 21:10
شما این عکس رو خودت گرفتی؟
این پارچه نوشته رو دم در دانشگاه مون دیدم!!!
نه اینو تو یه سایت دیدم!!!
میتونم بپرسم داستان این پارچه چیه؟؟؟
ینی واقعا اکس پارتیه؟؟؟؟:o


من اولش فکر میکردم اسم یه تئاتره!!(ولی حالا چرا اقایون و خانوما جدا هستن نمیدونم؟؟)

frnsh
16-08-2008, 23:50
همشون تکراری شدن تو یه رنج اند

کاملا تایید میشه!!!:27:

من این چندوقته اصلا حوصله سوتی نوشتن نداشتم تا اینکه امروز با دست پر میام!!!:8:
چندروز پیش مهمون داشتیم (مهمونهای خودمونی) بعد سر میز شام میخواستم بگم مامان چرا اینقدر غذات رو شور درست کردی گفتم مامان چرا اینقدر غذات رو داغ درست کردی؟:18: (لپی!!)
سوار ماشین بودم و داداشم داشت رانندگی میکرد منم جلو نشسته بودم. طبق عادتی که توی NFS MW داشتم همیشه سمت چپ و پایین رو نگاه میکردم(توی NFS MW اون قسمت نقشه بود و من عادت روی دیدن نقشه دارم!) بعد یهو به داداشم گفتم: اااااااا. پس چرا نقشه نداری؟اونم اینطوری شد: :18: ها؟:18:
امروز با خواهرم رفته بودیم بیرون سر جریان نذری و اینا!! (گیر ندین اگه نذری رو اشتباه نوشتم!!!:31:) بعد رفتیم تو یه خیابون که یه قسمت داشتن شربت میدادن. رفتیم جلوتر دیدیم روی میز لیوانها رو گذاشتن که هرکی میخواد خودش برداره. منم یکی برداشتم و هنوز برش نداشته بودم که .... همه ی پسرهای اونجا زدن زیر خنده و من اینطوری شدم: :18::19: توضیح: لیوانه خالی بود و پیش لیوانهای خالی دیگه بود!!!!:18::19:
بعد با خواهرم رفتیم یه جای دیگه که شیرینی میدادن. بعد دیدیم که خیلی شلوغ بود و برداشتن شیرینی غیر ممکن! یه مردی داشت هول میزد و یه سطل هم دستش بود که پر شیرینی بود!:18: یهو نمیدونم چطورر به فکرم رسید که از تو سطلش بردارم!:18: با خواهرم برداشتیمو یهو یارو برگشت یه نگاهی به ما کرد. میدونستم نفهمیده اما بعد که شیرینی تو دستمون دید مطمئن شد!!:18::19: بعد هم عین این تام و جری جلوی جشش گذاشتیم سرجاش و جیم شدیم!!!!:31:
داشتیم از یه چهار راه رد میشدیم که دیدم پشت چراغ قرمز از یه طرف دیگه یه پسره از سقف میشین در اومد و داره میرقصه!!:18: به خواهرم گفتم نگاه از سقف دراومده!! مگه ماشینشون سقف نداره؟ :18: بعد هم دیدیم که یکی دیگه از همون ماشین انگار از کاپوت در اومد!!!:18: من و خواهرم هم اینطوری بودیم :18::18::18: بعد که ماشینه از پشت بقیه ماشینا اومد کنار دیدیم وانت بود!!!:18: (مطمئن شدم چشمام مشکل داره!!!):18:
بعد هم داشتیم از کوچمون میومدیم که یه دختره رو دیدیم که کلی آرایش کرده و خیلی انگار مشکوک میندازه. تا حالا اونورا ندیده بودمش. خیلی بدجور آرایش کرده بود که هرکی میدید میگفت یه مشکلی داره و به اصطلاح خ....ه. بعد بهو از دهن خواهرم پرید که: دختره worm داره. دیدم یهو دختره که شنیده بود برگشت به ما چپ چپ نگاه کرد. من اومدم درستش کنم گفتم آره خیلی دختره بد و به درد نخوری بود!!! دختره اینطوری شد::19::18:

gmuosavi
16-08-2008, 23:58
کاملا تایید میشه!!!:27:

من این چندوقته اصلا حوصله سوتی نوشتن نداشتم تا اینکه امروز با دست پر میام!!!:8:
چندروز پیش مهمون داشتیم (مهمونهای خودمونی) بعد سر میز شام میخواستم بگم مامان چرا اینقدر غذات رو شور درست کردی گفتم مامان چرا اینقدر غذات رو داغ درست کردی؟:18: (لپی!!)
سوار ماشین بودم و داداشم داشت رانندگی میکرد منم جلو نشسته بودم. طبق عادتی که توی NFS MW داشتم همیشه سمت چپ و پایین رو نگاه میکردم(توی NFS MW اون قسمت نقشه بود و من عادت روی دیدن نقشه دارم!) بعد یهو به داداشم گفتم: اااااااا. پس چرا نقشه نداری؟اونم اینطوری شد: :18: ها؟:18:
امروز با خواهرم رفته بودیم بیرون سر جریان نذری و اینا!! (گیر ندین اگه نذری رو اشتباه نوشتم!!!:31:) بعد رفتیم تو یه خیابون که یه قسمت داشتن شربت میدادن. رفتیم جلوتر دیدیم روی میز لیوانها رو گذاشتن که هرکی میخواد خودش برداره. منم یکی برداشتم و هنوز برش نداشته بودم که .... همه ی پسرهای اونجا زدن زیر خنده و من اینطوری شدم: :18::19: توضیح: لیوانه خالی بود و پیش لیوانهای خالی دیگه بود!!!!:18::19:
بعد با خواهرم رفتیم یه جای دیگه که شیرینی میدادن. بعد دیدیم که خیلی شلوغ بود و برداشتن شیرینی غیر ممکن! یه مردی داشت هول میزد و یه سطل هم دستش بود که پر شیرینی بود!:18: یهو نمیدونم چطورر به فکرم رسید که از تو سطلش بردارم!:18: با خواهرم برداشتیمو یهو یارو برگشت یه نگاهی به ما کرد. میدونستم نفهمیده اما بعد که شیرینی تو دستمون دید مطمئن شد!!:18::19: بعد هم عین این تام و جری جلوی جشش گذاشتیم سرجاش و جیم شدیم!!!!:31:
داشتیم از یه چهار راه رد میشدیم که دیدم پشت چراغ قرمز از یه طرف دیگه یه پسره از سقف میشین در اومد و داره میرقصه!!:18: به خواهرم گفتم نگاه از سقف دراومده!! مگه ماشینشون سقف نداره؟ :18: بعد هم دیدیم که یکی دیگه از همون ماشین انگار از کاپوت در اومد!!!:18: من و خواهرم هم اینطوری بودیم :18::18::18: بعد که ماشینه از پشت بقیه ماشینا اومد کنار دیدیم وانت بود!!!:18: (مطمئن شدم چشمام مشکل داره!!!):18:
بعد هم داشتیم از کوچمون میومدیم که یه دختره رو دیدیم که کلی آرایش کرده و خیلی انگار مشکوک میندازه. تا حالا اونورا ندیده بودمش. خیلی بدجور آرایش کرده بود که هرکی میدید میگفت یه مشکلی داره و به اصطلاح خ....ه. بعد بهو از دهن خواهرم پرید که: دختره worm داره. دیدم یهو دختره که شنیده بود برگشت به ما چپ چپ نگاه کرد. من اومدم درستش کنم گفتم آره خیلی دختره بد و به درد نخوری بود!!! دختره اینطوری شد::19::18:

واقعا خسته نباشی !
اینا همه تو یه روز بود ؟
تبریک می گم ! :27:

M.etallic.A
17-08-2008, 01:04
سوتی جدید... امشب تو پارک شهر یه جشنی بود و ملت همه جمع بودن. بگذریم از این که خیلی جشن مسخره ای بود. مثلا یه یارو اومده بود صدای قطار در میاورد :18: بعد ملت هم زورکی میخندیدن. اما سوتی من برمیگرده به این که مجری برنامه اعلام کرد جوونهایی که تازه ازدواج کردن بیان رو سن میخوایم یه مسابقه بینشون بزاریم. اون لحظه ای که گفت جوونهای تازه ازدواج کرده من داشتم با بغل دستیم حرف میزدم و متوجه نشدم. اما آخرش رو شنیدم و عین فنر از جام پریدم رفتم جلو ... بعد همه رو تو یه صف کردن نوبتی معرفی میکردن من چون از همه زودتر رفته بودم اول صف بودم. خیلی داشتم با موقعیتم حال میکردم که این همه آدم دارن نگاه میکنن مارو :دی مجری اومد اول از من شروع کرد گفت خودتو معرفی کن ... منم معرفی کردم. بعد گفت چند وقته ازدواج کردید ... من اینجوری شدم :18: گفتم من که ازدواج نکردم مجردم. بعد دیدم همه جمعیت زدن زیرخنده مجری هم خندش گرفته بود . بعد هم عذرمو خواستن منم اومدم سر جام نشستم دیدم همه دارن منو نگاه میکنن پا شدم از محل حادثه متواری شدم...

leila*
17-08-2008, 01:06
سوتی جدید... امشب تو پارک شهر یه جشنی بود و ملت همه جمع بودن. بگذریم از این که خیلی جشن مسخره ای بود. مثلا یه یارو اومده بود صدای قطار در میاورد :18: بعد ملت هم زورکی میخندیدن. اما سوتی من برمیگرده به این که مجری برنامه اعلام کرد جوونهایی که تازه ازدواج کردن بیان رو سن میخوایم یه مسابقه بینشون بزاریم. اون لحظه ای که گفت جوونهای تازه ازدواج کرده من داشتم با بغل دستیم حرف میزدم و متوجه نشدم. اما آخرش رو شنیدم و عین فنر از جام پریدم رفتم جلو ... بعد همه رو تو یه صف کردن نوبتی معرفی میکردن من چون از همه زودتر رفته بودم اول صف بودم. خیلی داشتم با موقعیتم حال میکردم که این همه آدم دارن نگاه میکنن مارو :دی مجری اومد اول از من شروع کرد گفت خودتو معرفی کن ... منم معرفی کردم. بعد گفت چند وقته ازدواج کردید ... من اینجوری شدم :18: گفتم من که ازدواج نکردم مجردم. بعد دیدم همه جمعیت زدن زیرخنده مجری هم خندش گرفته بود . بعد هم عذرمو خواستن منم اومدم سر جام نشستم دیدم همه دارن منو نگاه میکنن پا شدم از محل حادثه متواری شدم...

خفه کردی مارو نصفه شبی از خنده:31:

M.etallic.A
17-08-2008, 01:25
خفه کردی مارو نصفه شبی از خنده:31:

این سوتی ها هم قسمتی از اون ارزشهای معنوی که گفتم :دی اینا واسه شما سوتیه واسه ما خاطره س ...

Antonio Andolini
17-08-2008, 01:25
سوتی کوتاه:
داشتیم فوتسال می دیدیم که بازیکن پاس رو به عقب به دروازه بان داد .. منم گفتم: چرا بک کورت وایولیشن نشد؟ و همه زدن زیر خنده .... آبروی ما هم رفت.
نکته: بک کورت وایولیشن خطایی در بسکتبال است که وقتی که بازیکن در حین بازی به زمین خودشون برمیگرده انجام می شود

Meisam Khan
17-08-2008, 08:40
سوتی جدید... امشب تو پارک شهر یه جشنی بود و ملت همه جمع بودن. بگذریم از این که خیلی جشن مسخره ای بود. مثلا یه یارو اومده بود صدای قطار در میاورد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بعد ملت هم زورکی میخندیدن. اما سوتی من برمیگرده به این که مجری برنامه اعلام کرد جوونهایی که تازه ازدواج کردن بیان رو سن میخوایم یه مسابقه بینشون بزاریم. اون لحظه ای که گفت جوونهای تازه ازدواج کرده من داشتم با بغل دستیم حرف میزدم و متوجه نشدم. اما آخرش رو شنیدم و عین فنر از جام پریدم رفتم جلو ... بعد همه رو تو یه صف کردن نوبتی معرفی میکردن من چون از همه زودتر رفته بودم اول صف بودم. خیلی داشتم با موقعیتم حال میکردم که این همه آدم دارن نگاه میکنن مارو :دی مجری اومد اول از من شروع کرد گفت خودتو معرفی کن ... منم معرفی کردم. بعد گفت چند وقته ازدواج کردید ... من اینجوری شدم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] گفتم من که ازدواج نکردم مجردم. بعد دیدم همه جمعیت زدن زیرخنده مجری هم خندش گرفته بود . بعد هم عذرمو خواستن منم اومدم سر جام نشستم دیدم همه دارن منو نگاه میکنن پا شدم از محل حادثه متواری شدم...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

vahid78
17-08-2008, 11:56
دوباره حس سوتی نوشتنم رفت همه رو بیخیال اینو بچسسب چند رووز پیش تو یه خیابوونی داششتم میرفتم با رفیقم حرف میزدم یدفعه صدای یه بوق ماشین اومد با صدای بلند جیغ کشیدم و افتادم بغل دوستام چشمامو باز کردم دیدم اتفاقی نیوفتاده ماشین خیلی ازم دور تر بووود الکی ترسیده بودم انقد که خجالت کسیدم هنوزز هم از اونورا رد نمیشم

ياد يك خاطره افتادم
روي موتورم دوتا از اون بوق بنزيهاي اصل بسته بودم :5:يه روز كه همراه رفقا داشتيم خيابونا را متر ميكرديم به يه چهارراه رسيديم ديديم يه سرباز اونجا وايساده گفتم بچه پايه خنده هستين؟؟؟؟؟؟:21:رفقا هم كه طبق معمول پايه بودن:46:...........همينجور اروم كه داشتم حركت ميكردم رفتم پشت سر سرباز دكمه بوق را فشار دادم:27: (رفيقم بهش ميگه دكمه ملعون حالا چراش را ميفهميد:31:) سربازه فكر كرد كاميون پشت سرشه كلاهشا برداش حدود 5 فرسخ رفت رو فضا:27::27:.....وقتي اينكار را كردم ديديم اونور چهار راه دارن موتور ميگيرن سريع با يك عمل انتهاري فرار را زديم تو هيكل رفيقم كه داشت با موتور پشت سر من ميومد از خنده ديگه هيجا را نميديد با موتورش رفت تو گاري پليس:21: نا لوتيا موتورشا گرفتن :41: منم موتورم را 7-8 متر جلوتر گذاشتم برگشتم ببينم چي شده ديدم رفيقمون زده عقب بندي ماشين پليس را اورده پايين:27:ديگه از خنده تركيديم

frnsh
17-08-2008, 12:47
واقعا خسته نباشی !
اینا همه تو یه روز بود ؟
تبریک می گم ! :27:

توی یه روز نبود!!!:31:
گفتم که حال نداشتم بنویسم!:8:
توی فکر کنم 3 روز بود!!!:31:


به اصطلاح چی چیه؟ خیابانیه؟ این که ... لازم نداره, شایدم نقطه رو اشتباها گذاشتی بالای ح [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



نه درسته:31:
یه کم بیشتر توجه کنی مشخصه:27:


ای بابا !
به اصطلاح خرابه !
همین بود دیگه !


خوب خرابه که اینقدر ناز نمیخواست یه چیزه مشکوک بود :31: لیلا خانم مثل اینکه میدونند و به ما نمیگن :31:

تایید میشه . من هم فکر کردم جای نقطه رو اشتباهی گذاشته [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] :31:

همون خرابه بود!!! فکر کردم +18 باشه اما انگار +1 بود!!!!:31:



سوتی جدید... امشب تو پارک شهر یه جشنی بود و ملت همه جمع بودن. بگذریم از این که خیلی جشن مسخره ای بود. مثلا یه یارو اومده بود صدای قطار در میاورد :18: بعد ملت هم زورکی میخندیدن. اما سوتی من برمیگرده به این که مجری برنامه اعلام کرد جوونهایی که تازه ازدواج کردن بیان رو سن میخوایم یه مسابقه بینشون بزاریم. اون لحظه ای که گفت جوونهای تازه ازدواج کرده من داشتم با بغل دستیم حرف میزدم و متوجه نشدم. اما آخرش رو شنیدم و عین فنر از جام پریدم رفتم جلو ... بعد همه رو تو یه صف کردن نوبتی معرفی میکردن من چون از همه زودتر رفته بودم اول صف بودم. خیلی داشتم با موقعیتم حال میکردم که این همه آدم دارن نگاه میکنن مارو :دی مجری اومد اول از من شروع کرد گفت خودتو معرفی کن ... منم معرفی کردم. بعد گفت چند وقته ازدواج کردید ... من اینجوری شدم :18: گفتم من که ازدواج نکردم مجردم. بعد دیدم همه جمعیت زدن زیرخنده مجری هم خندش گرفته بود . بعد هم عذرمو خواستن منم اومدم سر جام نشستم دیدم همه دارن منو نگاه میکنن پا شدم از محل حادثه متواری شدم...

خیلی قشنگ بود!!!!:27: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


ياد يك خاطره افتادم
روي موتورم دوتا از اون بوق بنزيهاي اصل بسته بودم :5:يه روز كه همراه رفقا داشتيم خيابونا را متر ميكرديم به يه چهارراه رسيديم ديديم يه سرباز اونجا وايساده گفتم بچه پايه خنده هستين؟؟؟؟؟؟:21:رفقا هم كه طبق معمول پايه بودن:46:...........همينجور اروم كه داشتم حركت ميكردم رفتم پشت سر سرباز دكمه بوق را فشار دادم:27: (رفيقم بهش ميگه دكمه ملعون حالا چراش را ميفهميد:31:) سربازه فكر كرد كاميون پشت سرشه كلاهشا برداش حدود 5 فرسخ رفت رو فضا:27::27:.....وقتي اينكار را كردم ديديم اونور چهار راه دارن موتور ميگيرن سريع با يك عمل انتهاري فرار را زديم تو هيكل رفيقم كه داشت با موتور پشت سر من ميومد از خنده ديگه هيجا را نميديد با موتورش رفت تو گاري پليس:21: نا لوتيا موتورشا گرفتن :41: منم موتورم را 7-8 متر جلوتر گذاشتم برگشتم ببينم چي شده ديدم رفيقمون زده عقب بندي ماشين پليس را اورده پايين:27:ديگه از خنده تركيديم

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Meisam Khan
25-08-2008, 17:47
خوب به سلامتي سوتي بازار هم باز شد.
دوستان خواهشا ديگه +18 نديد و چت و اسپم سواري رو بيخيال شيد.

Meisam Khan
25-08-2008, 17:50
يه سوتي
يه بار رفتم حولم رو شستم. خواستم فشارش بدم گفتم ابش ميريزه رو زمين و هم شلوار من خيس ميشه و هم حياط.
رفتم كار باغچه وايسادم و فشارش دادم تا روي يه بوته ابش بريزه. تا ريختم يه صدايي اومد و منم طي يك عكس العمل غير ارادي پريدم هوا.
نگو كه يه گربه زير بته بوده و من ريختم رو گربه. شانس اوردم كه پريدم هوا وگرنه گربه پام رو پنجول زده بود.

Omid_Sadeghvand
25-08-2008, 18:13
واقعا اینا سوتیهای خودتونه یا فقط به اسم شما تموم میشه؟؟!!!

amirtoty
25-08-2008, 18:27
پس از تلاشهای بسیار ... بالاخره باز شد...!

Meisam Khan
25-08-2008, 18:33
واقعا اینا سوتیهای خودتونه یا فقط به اسم شما تموم میشه؟؟!!!مگه من چيم از بقيه كمتره كه سوتي بدم.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

x-ray
25-08-2008, 20:53
سوتی به این میگن که وقتی ای فونو برداشتی به جای اینکه بگی کیه بگی الهی شکر!!!!!!!!!!!!!!!!!!

frnsh
25-08-2008, 21:45
یه تبریک گنده بدم چون خیلی فسردگی گرفته بودم این چند وقته!!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
امیدوارم که دیگه .... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و تشکر از دوستانی که در مورد بازگشایی تلاش کردن![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

winter+girl
25-08-2008, 22:01
من فکر میکردم اینجا دییگه باز نمیشه
سوتی هام یادم رفته
فقط یکی دیروز دادم
رفتم امتحان رانندگی بدم یه ماشین دیگه داشته آموزش میداد من اومدم آروم از کنارش رد شم دیدم طرف یکم از اشنا اینورتره اصلا هم انتظار دیدنش رو نداشتم هر کاارری هم کردم منو ندید رفته بود تو کوک ماشینه
اومدم خونه زنگید یکم کلاس اومد پیشم گفتم اتفاقا دیدمت پیش مربیت
سوتی اینجا بود: خواستم کلمه ی خر رو به کار نبرم گقفتم اتفاقا دیدمت مثل چی داشتی خرتو نگاه میکردی
خر به جای مربی

حالا من موندم چرا اینا سوتی های منو پاک کردن؟؟ یادم نیس +18 باشه + هست اما 18 نه!!!

winter+girl
25-08-2008, 22:03
امروز بعد از ظهر خونمون مراسم بود من اومدم بیام ازدر اتاق بیرون محکم خوردم تو در همه هم برگشتن بهم گفتن دختر موااظظب خودت باش منم خجالت کشیدم گفتم فکر کردم ردش میدم
در بسته رو میخواستم رد بدم

MILIN3M
25-08-2008, 22:11
بابچه ها پیش هم نشسته بودیم داشتم با گوشیم sms بازی میکردم باطری هم نداشت...یهو خاموش شد ناقافل گفتم اه چرا برق گوشیم رفت..
.
.
رفتیم ساندویچی...دوغ خواستیم طرف گفت چه رنگی ..گفتم دوغ میخوام یارو گفت چه رنگی خوب :دی

mehdi_ok1
25-08-2008, 22:15
امروز بعد از ظهر خونمون مراسم بود من اومدم بیام ازدر اتاق بیرون محکم خوردم تو در همه هم برگشتن بهم گفتن دختر موااظظب خودت باش منم خجالت کشیدم گفتم فکر کردم ردش میدم
در بسته رو میخواستم رد بدم

خوبه چايي رو دادي و اومدي بيرون و گرنه واي به حال داماد[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ماشالله شما ركورد دار سوتي هستي اينجا (قدر خودتو بدون)[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اين هم يه سوتي از من

داشتم جلوي كامپيوتر كتاب ميخوندم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]و دنبال يه كلمه تو يه صفحه كتاب خواستم بگردم

يه لحظه به خودم اومدم ديدم دارم Ctrl+F صفحه كليد رو ميزنم

Meisam Khan
25-08-2008, 22:21
اين هم يه سوتي از من

داشتم جلوي كامپيوتر كتاب ميخوندم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]و دنبال يه كلمه تو يه صفحه كتاب خواستم بگردم

يه لحظه به خودم اومدم ديدم دارم Ctrl+F صفحه كليد رو ميزنم
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

gap
25-08-2008, 22:24
آقا ما رفته مسابقه يه جايي...
گفتن اجباري هستش تو اينجا بخوابين شبو...
2 تا اتاق بود.
يكيش مال برادران و يكيش مال خواهران:دي
بچه ها گفتن برو اگه جرئت داري يه عكس بگير از اتاق كناري(خواهران)
ما هم گفتيم باشه ترس نداره كه...
رفتيم كسي نبود از مسئولين.
حواس خواهران پرت بود.
ما گوشي رو در آورديم.
يادم نبود فلشش روشنه!!
تا عكس گرفتم فلش زد.
حالا همه 4 چشمي به من نيگا ميكنن.
چون سروصدا را انداختن خواهران پسرا هم از اتاق كناري ريختن بيرون و نصيحتم كنن كه آقا زشته.
خجالت بكش.
ديگه مسئولين اومدنو بيچاره شديم ولي از مسابقه حذف نشدم...(شانس)
هيش وقت يادم نميره...
اون لحظه اصلا حالي كه من داشتمو كسي تو عمرش نداشته....

Meisam Khan
25-08-2008, 22:36
برادر سوتي +18 يا هر سوتي بودار نگيد.
تازه باز شده كاري نكنيد دوباره بسته بشه.

M.etallic.A
25-08-2008, 23:55
ضمن عرض سلام خدمت سوتیستهای محترم و محترمه بازگشایی دوباره سوتی شاپ یا همون سوتی بازار رو خدمت یکایک شما تبریک و تهنیت عرض میکنم. از طرف اداره اماکن پی سی ورد یه چند روزی سوتی شاپ رو پلمب کرده بودن ولی با تلاشهای شبانه روزی صاحب مغازه ( ووکمن ) و باقی کارکنان و دوستان و ... دوباره بازگشایی شد.

راستی کی بود میگفت نمیشه نمیشه :دی دیدی شد گل پسر ...

قسمت مربوط به سوتی مغزم فعلا در حالت استندبایه... اسپیس رو زدم بزودی ...

Ni_nigc
26-08-2008, 07:55
نوشته شده توسط m_s20
همین الان یه سوتی دادم
امضای Ni_nigc رو فکر کردم یه مورچه بالداری چیزی رو مونتورمه! با کتاب محکم کوبیدم روی مونیتور



همین دیروز یکی از دوستام پشت مونیتورم همین عکس رو دید

بعدش با دست کوفت رو مونیتور



نوشته شده توسط frnsh

چقدر خشونت!!!![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](24).gif
من اولین بار با انگشت به فشار گنده روش دادم!!! اما هرکاری کردم نشد!!![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](24).gif


این که چیزی نیست من یه بار اینو دیدم رفتم پیف پاف آوردم زدم رو مانیتور :دی


چه گیری دادین به این بدبخت فلک زده . من بار اول که اینجا دیدم هیچ کاری نکردم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] یعنی هیچ کاری هم که نه فقط یکم سرمو آوردم اینور ، دیدم بابا فتوشاپه

دیگه دارین کلید می کنین ها .
کاری نکنین بجای مورچه عکس متحرک یه شتر رو بزارم ها :دی

pouria007
26-08-2008, 08:34
سلام سوتی: :31:
دیروز دم دمای غروب بود من رفتم خونه یکی از این دوستای خواهرم که خیلی هم خودشو میگیره پیش خواهرم توی هال نشسته بود من ازش خوشم میومد اما چون خودشو میگرفت محل نزاشتم داشتم میرفتم توی اتاقم یهو دیدم گفت سلام
من هم از خدا خواسته :31: گفتم به علیک سلام
دیدم بابام پشت سر من اومده بود خونه به اون سلام کرده بود
خلاصه انقدر دیشب دماغم سووووخت
خدا میدونه با خواهرم چقدر خندیدن بهم!

Ni_nigc
26-08-2008, 12:45
کسی لیستی از بن شده ها داره ؟
چقدر اینجا خلوووووت شده :19:

Mohsen EA
26-08-2008, 13:13
داشتم جلوي كامپيوتر كتاب ميخوندم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]و دنبال يه كلمه تو يه صفحه كتاب خواستم بگردم

يه لحظه به خودم اومدم ديدم دارم Ctrl+F صفحه كليد رو ميزنم __________________
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

hellman2
26-08-2008, 13:40
سلام منم اومدم بسوتم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سر کلاس دینی بودیم معلم اومد تو کلاس گفت برگه در بیا رید ما هم که اصلا نخونده بودیم همه یه جوری میخواستن فرار کنن[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] من گفتم برگه ندارم دیدم همه هم پشت سر من گفتن اقا ما هم ندارم خلاصه منوچ(همون منوچهری نژاد خودمون) رو فرستاد از دفتر برگه بگیره برگه گرفت و اومد بالاخره شروع شد ما اون اخر کلاس کتاب باز کرده بودیم یکی دیگه رو درو دیوار نوشته بود اقا یه دفعه سوالا تموم شد و جوابا شروع شد چی بگم اقا ما هم هی برگه میزدیم هی برگه میزدیم دو تا از سوالارو جواب دادیم (منو بقل دستیم) بعد چند نفر جلومون داشتن از رو هم تقلب میکردین معلم یه دفعه فریاد زد سرتون تو کتابتون

سوتی(جای سرتون تو برگتون گفت سرتون تو کتابتون)[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

frnsh
26-08-2008, 15:24
دیگه دارین کلید می کنین ها .
کاری نکنین بجای مورچه عکس متحرک یه شتر رو بزارم ها :دی

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] خیلی قشنگ اومدی! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

چندتا سوتی که روی هم تلمبار شده بود رو میگم:
سر میز شام بودیم. من و خواهرم و داداشم و بابام بودیم. دومادمون هم رفته بود یه سری چیزا رو بذاره تو انباری ما بعد که اومد یه گونی برنج گنده رو که مامانم بهش گفته بود اگه تونستی بیاریش بیارش بالا رو اورده بود!!! :18: بعد یهو خواهرم جلو همه بهش گفت: ااا. محمد ! اینو به این سنگینی با کجات اوردی؟:18:
خواهرم داشت میگفت: آرهو مامان بابای شوهرم عکسای آراد (بچش :40: (6 ماهشه!)) رو زدن تو کل خونشون. هر جا میرن میبیننش. بعد یهو خودش گفت: ااااا. خب ما هم خودمون عکساشو بزنیم همه جای خونمون! توضیح: خب بچه که خودش تو خونشونه!!!
سوار اتوبوس بودم. (بعد از عمری) بعد ماخواستیم آخرین ایستگاهش پیاده شیم. من و خواهرم سوار شدیم مونده بود مامانم. اتوبوسس داشت میرفت. من گفتم: آقا وایسا دیگه کجا داری میری؟ بعد دیدم همه اینطورین به من: :18: (سوتی 1) بعد هم که آخرین ایستگاه خواستیم پیاده شیم یه دختره میخواس سوار شه اشتباهی به من گفت: آخرین ایستگاهه؟ من گفتم: نمیدونم! (سوتی 2)
با خواهرم همیشه میریم کلاس زبان و روی گوشیهامونم دیکشنری ریختیم. خیلی لازم میشه. بعد داشتیم میرفتیم سر کلاسهامون و داشتیم حرف دیکشنری میزدیم که خواهرم گفت: دیکشنری من خیلی دیکشنریه!!!! من اینطوری شدم: :18: خواهرم: منظورم اینه که خیلی لغت بیشتر از تو داره!

pouria007
26-08-2008, 15:33
دیکشنری من خیلی دیکشنریه!!!!

بنده خدا سوتی نداده که این تیکه ماس
از این قبیل اند :31:
موبایل من خیلی موبایل تره
تیم رئال خیلی تیمه
و ....


سوتی: معلم یه سوال سخت حل کرد من هم میخواستم حرفمو سانسور کنم به جای گفتن : اجازه این سوالا خیلی کلفتن
گفتم: اجازه این سوالا خیلی ضخیمن ( خداوکیلی سانسورو داشتین یا نه ؟ :31:)
دیگه این مد شده همه بچه ها میگن

winter+girl
26-08-2008, 20:21
خوبه چايي رو دادي و اومدي بيرون و گرنه واي به حال داماد[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ماشالله شما ركورد دار سوتي هستي اينجا (قدر خودتو بدون)[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اين هم يه سوتي از من

داشتم جلوي كامپيوتر كتاب ميخوندم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]و دنبال يه كلمه تو يه صفحه كتاب خواستم بگردم

يه لحظه به خودم اومدم ديدم دارم Ctrl+F صفحه كليد رو ميزنم


مراسم خواستگاری که نه
سالگرد پدر بزرگم بود

خالی نباشه
داشتم کولر رو با کنترل تلویزیون خاموش میکردم

دوستم گفت مداد مشکیتو بهم میدی ؟؟؟ گفتم منظورت مداده؟؟

Meisam Khan
26-08-2008, 20:59
ديروز من و دوستم قرار گذاشتيم كه با هم بريم بيرون بگرديم. قرارمون ساعت 6 بود من ساعت 6و نيم يادم اومد.
حالا شب بهش زنگ زدم دست پيش رو گرفته بودم حالا مكالمه ما
من:بابا ما رو اسكول كردي. حالا ديگه قرار ميذاري ما رو ميپيچوني
دوستم: اي واي ببخشيد اصلا يادم رفته بود(منم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) ببخشيد.
من: چي چي رو ببخشيد؟ نيم ساعت اونجا منتظرت بودم.
حالا هي اون عذر خواهي ميكرد من بهش ميپريدم.
خلاصه من داشتم مي تركيدم از خنده.
و اما اخر مكالمه
دوستم: بازم معذرت مي خوام
من: اشكالي نداره منم يادم رفته بود كه بيام[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

frnsh
26-08-2008, 22:41
خالی نباشه
داشتم کولر رو با کنترل تلویزیون خاموش میکردم

دوستم گفت مداد مشکیتو بهم میدی ؟؟؟ گفتم منظورت مداده؟؟


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



ديروز من و دوستم قرار گذاشتيم كه با هم بريم بيرون بگرديم. قرارمون ساعت 6 بود من ساعت 6و نيم يادم اومد.
حالا شب بهش زنگ زدم دست پيش رو گرفته بودم حالا مكالمه ما
من:بابا ما رو اسكول كردي. حالا ديگه قرار ميذاري ما رو ميپيچوني
دوستم: اي واي ببخشيد اصلا يادم رفته بود(منم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) ببخشيد.
من: چي چي رو ببخشيد؟ نيم ساعت اونجا منتظرت بودم.
حالا هي اون عذر خواهي ميكرد من بهش ميپريدم.
خلاصه من داشتم مي تركيدم از خنده.
و اما اخر مكالمه
دوستم: بازم معذرت مي خوام
من: اشكالي نداره منم يادم رفته بود كه بيام[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

چه آدم خوبی!! من بودم نمیگفتم تو خماریش بمونه! بعد از چند هفته بهش راستشو میگفتم!!! :21:


بنده خدا سوتی نداده که این تیکه ماس
از این قبیل اند :31:
موبایل من خیلی موبایل تره
تیم رئال خیلی تیمه
و ....




جالبه!!! اما من که تا حالا نشنیده بودم!:27:

aaaammmm87
27-08-2008, 10:36
البته اينا مال خودم نيست :
1-یه سری هیچی تو خونه نداشتیم حتی نون...4 نفر بودیم...همه هم گشنه...فقط 3 تا تخم مرغ داشتیم...یکی از بچه ها یهو داد زد سینا پاشو 3تا تخم مرغ داریم بپز خام خام بخوریم...
2-یکی از بچه ها که کنکور داشت رو دیدم و بعد از کلی احوال پرسی اومدم بگم موفق باشی گفتم خوش بخت باشی!!!!!!

mehdi_ok1
28-08-2008, 21:09
مراسم خواستگاری که نه
سالگرد پدر بزرگم بود

خالی نباشه
داشتم کولر رو با کنترل تلویزیون خاموش میکردم

دوستم گفت مداد مشکیتو بهم میدی ؟؟؟ گفتم منظورت مداده؟؟

با سلام

خدا رحمتشون كنه ، قصد جسارت نداشتم

اين هم يه سوتي ديگه از من
داشتم با يكي از دوستان چت ميكردم
اون هدست نداشت و من صحبت ميكردم و اون از اسپيكر ميشنيد و جواب رو تايپ ميكرد

گفت صداي بابات مياد و سلام عليك و بعدش وايساد مسخره بازي و من هم يه لحظه گفتم نكنه بابام تو اون اطاق بشنوه

اول اسپيكر خاموش رو صداشو كم كردم بعد صداي هدفون رو كم كردم و بعد مانيتور رو خاموش كردم

بعد تازه فهميدم چقدر سوتي دادم

David.Jn
28-08-2008, 21:39
چند روز پیش بود که رفته بودیم دانشگاه بره تحویل پروژه . حالا بماند که زمان تحویل پروژه چه به ما گذشت.
چند نفر از بچه ها قرار گزاشتیم که با هم بر گردیم تهران 3-2 ساعتی را همینجوری گزراندیم که دیگه تشنگی زد بالا که یکی از بچه ها رفت یه آب معدنی خرید همه چند قلپی از این آب معدنی خوردیم تا رسید به یکی از دوستام به نام حمید بنده خدا تا اومد بخوره وقتی دهانه بطری آب معدنی را به لبش چسبوند یکی از بچه ها شیرین کاریش گل کرد از این طرف بطری را فشار داد که یهو تمام آب با فشار رفت تو دهن آقا حمید ما که مقداریش هم از دماغش زد بیرون آقا حمید ما هم عصبانی شد و آب معدنی را پرت کرد تو خیابون.
خودتون میدونید که وقتی چند تا رفیق پیش هم باشن دنبال یه سوژه ای واسه خنده میگردن. این عصبانیت آقا حمید ما هم شد سوژه .
ما دیگه کلید کرده بودیم به این آقا حمید و هی اذیتش می کردیم و اونو عصبانی میشد و ما از خنده میترکیدیم .(حالا بچه ها میگن عصبانی شدن هم مگه خنده داره اما کاش اونجا بودین و میدیدین که چه جوری عصبانی می شد).
سوار ماشین شدیم که بر گردیم خونه به خاطر شلوغی ماشین و نبود جا ما مجبور شدیم بریم بوفه بشینیم . بماند که تو ماشین چقد سوتی میدادیک که مسافرا از دستمون آسی شده بودند.
در این حین شاگرد راننده اومد بره بالای بوفه بخوابه ما جابجا شدیم و اون رفت بالا خوابید.
ما هممون کفشامونو در آوارده بودیم (اینم بگم که اصلآ پامون بو نمیداد) .حمید خوابیده بود و رفته بود گوشه و ماشین هم تاریک بود.
یهو من چشمم افتاد به یه جفت کفش که دقیقآ شبیه کفش حمید بود.
گفتم بچه ها بیاد کفش حمیدو پر آشغال کنیم بچه ها هم نامردی نکردن و انگار دنبال یه ایده دیگه بره خنده میگشتن که کفشو گرفتنو یک توش چوست تخمه میریخت یکی دیگه پوست بادام رمینی میریخت منم یکم پوست کیک انداختم توش و تا جایی که جا داشت فشار دادیم رفت تو که از بیرون معلوم نباشه توش چیزی هست.
داشتیم میرسیدیم به ترمینال که شاگرد راننده از بوفه اومد پایین ما هیچکدوممون حواسمون نبود که پاش را کرد تو کفشش که دیددیم خم شده داره آشغال از تو کفش خالی میکنه یه نگاه به پای حمید کردم دیدم کفش حمید پاشه.آره درست متوجه شدید کفش کفشه شاگرد راننده بود.
ما یهو انگار اصلآ از چیزی خبر نداریم خودمونو کشیدیم عقب که یکی از بچه ها هم خم شد با اون آقا همکاری کرد آشغال ها را ریخت بیرون درسته این رفیقمون کار خوبی کرد اما اینکه خودشو زده بود به وچه علی چپ جالب بود که اصلآ از طرف معذرت خواهی نکرد. بیچاره شاگرد راننده اصلآ جیک نزد که کی تو کفش من آشغال ریخته.
بعد از رفتن شاگرد راننده یهو اتوبوس با خنده ما کم بود منفجر بشه.
واقعآ هم ضایع شده بود و هم خنده دار.

frnsh
30-08-2008, 00:11
خیلی قشنگ بود!!! چه بچه های خلافی!!!!

دیروز تو ماشین بودیم تو جاده. . من عقب بودم و خواهر و خواهر شوهرم! (نه شوهر خواهرم!) هم جلو. یه پلاستیکه پر آشغال داشتیم. خواهرم روش نمیشد تو جاده بندازه بیرون به من گفت بنداز اینجا که نزدیک جوبه یه کم. منه پاکار هم گفتم باشه!! چشمتون روز بد نبینه. شیشه رو باز کردم و انداختم بیرون که یهو یکی داد زد!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] نگو خورده بود تو صورت موتوریه!!!

David.Jn
30-08-2008, 08:04
دیروز تو ماشین بودیم تو جاده. . من عقب بودم و خواهر و خواهر شوهرم! (نه شوهر خواهرم!) هم جلو. یه پلاستیکه پر آشغال داشتیم. خواهرم روش نمیشد تو جاده بندازه بیرون به من گفت بنداز اینجا که نزدیک جوبه یه کم. منه پاکار هم گفتم باشه!! چشمتون روز بد نبینه. شیشه رو باز کردم و انداختم بیرون که یهو یکی داد زد!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] نگو خورده بود تو صورت موتوریه!!!

با حال بود.

حالا یه چند تا سوتی از دوستام بگم
با یکیشون رفته بودیم بیرون این بنده خدا عادت داره هر تبلیغاتی یا هر نوشته روی شیشه رو میخونه.
از جلوی یه آرایشگری رد میشدیم که یهو دید که نوشته:

فر شش ماه==>تلفظ درست=فر+شش+ماه

که این دوستم اینو اینجوری خوند==>فرشش ماه =فرشش+ماه(برای فهمیدن سوتی کسره زیر "ر" را بردارید و زیر "ش" بزارید)

David.Jn
30-08-2008, 08:56
این یکی رو داشته باشید
تو این سوتی منن همراهش نبودم ولی اخبار رسیده.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](33).gif
همون دوستم میخواسته بره آرایشگری دوباره وقتی از جلوی آرایشگری رد میشه این عبارت را میخونه:==>گریم داماد
میره تو به آقای آرایشگر میگه :سلام آقای کریم داماد.
گرفتید که چی شد(فکر کرده بوده اسم آرایشگره کریم داماده).

pouria007
30-08-2008, 09:46
سوتی دیشب من توی عروسی با اینهمه ادعام :31:
Ladies & Gentelman

pouria007
30-08-2008, 09:56
سوتی دیشب من توی عروسی با اینهمه ادعام :31:
Ladies & Gentelman

sempre
30-08-2008, 11:11
يه بار بچه بوديم با داداشم و بابام سوار موتور بوديم رفتيم پارك تامن اومدم پياده شم يهو حس كردم بابام شترق خوابوند تو گوشم . اصلا نفهميدم چي شد با خودم گفتم آخه من كه كاري نكردم چرا مي زني آخه؟ فاصله اي كه داشتم پا مي شدم اين فكرارو كردم حالا بگو چي شد بچه هايي كه اونطرف داشتن فوتبال مي كردن با توپ زدن تو صورتم :38:سوتي هم فكر من بود

Havbb
30-08-2008, 12:15
سوتی دیشب من توی عروسی با اینهمه ادعام :31:
Ladies & Gentelman
ایول ادعــــا !!
--------------------
دختر عمم اومده بود خونه مادربزرگم داشت شیطونی میکرد منم یه داد سرش کشیدم یه دفعه یادم اومد مادرش هم تو خونه س. سریع شروع کردم بهش محبت کنم و ایــــــنــــا.... بعد که رفتم تو اتاق دیدم مادرش نیست. خیلی ضدحال بود

M.etallic.A
30-08-2008, 15:12
خیلی قشنگ بود!!! چه بچه های خلافی!!!!

دیروز تو ماشین بودیم تو جاده. . من عقب بودم و خواهر و خواهر شوهرم! (نه شوهر خواهرم!) هم جلو. یه پلاستیکه پر آشغال داشتیم. خواهرم روش نمیشد تو جاده بندازه بیرون به من گفت بنداز اینجا که نزدیک جوبه یه کم. منه پاکار هم گفتم باشه!! چشمتون روز بد نبینه. شیشه رو باز کردم و انداختم بیرون که یهو یکی داد زد!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] نگو خورده بود تو صورت موتوریه!!!

آخرش نفهمیدم شوهر خواهرت یا خواهر شوخرت...

M.etallic.A
30-08-2008, 15:13
ایول ادعــــا !!
--------------------
دختر عمم اومده بود خونه مادربزرگم داشت شیطونی میکرد منم یه داد سرش کشیدم یه دفعه یادم اومد مادرش هم تو خونه س. سریع شروع کردم بهش محبت کنم و ایــــــنــــا.... بعد که رفتم تو اتاق دیدم مادرش نیست. خیلی ضدحال بود

من که بچه های شیطون فامیل رو جلوی پدر مادرشون میزنم . میدونن سیستم منو کسی اعتراض نمیکنه.

M.etallic.A
30-08-2008, 15:30
هفته پیش رفته بودیم خونه داییم اینا تو رشت... این پسر دایی من تازه از خدمت اومده و چند روز پیشش تو خونه شون یه جشن کوچولو با دوستاش میگیره زهرماری هم بوده تو جشنشون و یه مقدارش میمونه. پسردایی منم اونو میریزه تو نوشابه خانواده میزاره تو یخچال... حالا سوتی مورد نظر . پدر من شب تشنه ش میشه به دخترداییم میگه بره براش یه لیوان آب بیاره. دختر دایی منم میره از اون چیزه میریزه تو لیوان البته غیرعمدی بعد میاره میده به پدر من. پدرمم حسابی تشنه بود یه نفس میکشه سرش و لحظاتی بعد قیافه پدرم :blink: با یه مکافاتی جمش کردیم... اون شب ساعتها منو پسرداییم داشتیم میخندیدیم طوریکه مجبور شدیم بزنیم بریم بیرون تا مزاحم خواب بقیه نشیم. جاتون خالی تا صبح کنار دریا بودیم....

B L A S T E R
30-08-2008, 17:02
داشتم نماز میخوندم ییهو تلفون زنگ زد!!برداشتم سریع گفتم الله اکبر:دی....طرف گرخید!!

caca_caca888
30-08-2008, 22:58
رفته بودم خونه مادر بزرگم ... دختر عمم گفت چند تا اهنگ قشنگ بده ... حال نداشتم گوشیمو دادم بهش گفتم خودت بردار ...
هندز فریشو زد به گوشیم تا آهنگارو انتخاب کنه...یه آهنگ بود که ادای رفسنجانی رو در آورده بودن... یه آهنگ بود که میگفت بحث امروزمون درمورد موسیقیه بعد ادای اهنگ میای از این ورا گذری رو دراورده بود ولی اون اهنگی که اون اورده بود دیسه اون اهنگ بود ... اولش با اون یکی مو نمیزد بعد که شروع میشد میگفت بحث امروزمون بر خلاف بحثای دیروز در مورد نمیدونم چیه...
ولی من فکر میکردم اون یکی اهنگه خواهرم یکی از هندز فری ها رو گرفت تا اونم گوش کنه همین گرفت دیدم خندید و به دختر عمم یه نگاهی کرد و هندزفری رو در اورد اون 2 تا داشتند هر هر میخندیدند منم اصلا هواسم نبود که اون چیه ...رفتم هندز فری رو بگیرم ببینم چیه که یادم اومد هول شدم فکر کردم اهگو قطع کرده هندزفری رو ازش کشیدم بیرون ولی این کارو نکرده بود!!! حالا اهنگش چی بود از اول تا اخرش تو هر جملش یه چندتایی فحش به زمینو زمان میداد... هول شده بودم همراه با خنده نصفه شبی جیغ میزدم تا بقیه نشنوند ...دختر عمم به خاطر ابروی من همین کارو کرد که واقعا دستش درد نکنه خلاصه هی من جیغ میکشیدم هی اون... از قضا گوشی ما هنگ کرد ... مگه خاموش میشد ؟؟!! اومدم باطریشو درارم باطریش در نمیومد راستی بگم برقم رفته بود من باطری رو که نمیدیدم!!! بالاخره باطری رو دراوردم ولی سرخ شده بودم...عرقمم درومده بود...
ولی خداروشکر کسی نفهمید اون چی میگفت...ولی چه فایده؟؟؟خرم باشه از جیغ و دادای من میفهمه که اون چیه؟ اوناییم که خوابیده بودن از خواب بیدار شده بودند...
راستی یه چیم یادم رفت بگم صدای گوشی من کم نمیشه چون دکمه ی کم کردن صداش شکسته (فقط زیاد میکنه) خودتونم که میدونید صدای ان73 چقدره...

frnsh
31-08-2008, 00:53
:18:
آخرش نفهمیدم شوهر خواهرت یا خواهر شوخرت...

:31::31::31:


من که بچه های شیطون فامیل رو جلوی پدر مادرشون میزنم . میدونن سیستم منو کسی اعتراض نمیکنه.

بابا جذبه!!! :21: منم از بچه های فامیلمون بدم میاد!! (منظورم بین 5 تا 12 ساله)
یه روز که کوچیک بودم نوه خالم رو که 7 سال ازم کوچیکتره رو زدم!!!:27: نمیدونستم نامرده!!! رفت به خالم گفت منم گفتم: ااااااا. من نزدمش. دروغ میگه!!! یهو خالم گفت: دیگه این کارو نکن!!!:18::19:


داشتم نماز میخوندم ییهو تلفون زنگ زد!!برداشتم سریع گفتم الله اکبر:دی....طرف گرخید!!

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] باحال بود!!

چندتا سوتی تلمبار شده از خودم و اهل خونه!!:18:: (همش امروز بود!!:18:)
1. خواهرم جمعه رفته بود بیرون که یه چیزایی برای یه خواهر دیگم بخره که یه خواهر دیگم پست کنه براش! :18: (اگه فهمیدین چی گفتم برای خودتون دست بزنید!!!) نگو فکر کرده بود 5 شنبه س و زنگ زده بود به خواهرم که میخواس برای اون یکی پست کنه و گفته بود: ااااا. راشین. چرا مغازه ها بستن همشون و اینقدر خیابونا خلوته؟:18: بعد خواهرم گفت: :18: نمیدونم چرا!!!:18: بعدش به من گفت: :18: نمیدونم چرا یه روز برای من نگذشته!!!:18:
2. رفته بودیم پیک نیک با همه خونواده. بعد دومادمون گفت: ااااا. چه منظره قشنگی! کی عکس داره؟:18:
3. همه نشسته بودیم. بعد خواهرم (راشین که گفتم همیشه سوتی لپی میده!) گفت: چقدر گرمه هوا. میچکم!!!! :18:
میچکم: عرق میکنم!!
4. بچه برادر دومادمون که 1 سال و خورده ایشه به بالکون میگه ددر تو خون!!!:18:
5. نشسته بودیم و یه کوه هم کنارمون بود. بالاش چندتا دکل مخابراتی بود. یهو راشین بدون اینکه فکر کنه گفت: اااا. چطوری اینا رو کول کردن بردن بالای کوه نصب کردن؟:18:
6. پسرخالم داشت فیلماشو از گوشیش نشونم میداد. وقتی تموم شد من گفتم: صبر کن منم چیزامو نشونت بدم!:18: (کاملا لپی!!)
7. تو راه بودیم که بیایم خونه. از دور دیدیم تازه چراغ قرمز شده. خیلی حرص در آر بود بعد از اونهمه خستگی. تا رسیدیم بهش برق رفت!!! :31:
7. اومدیم خونه. برق رفته بود و همه جا تاریک. همه اومدیم تو هال که نور چراغ گازی داشت. بعد از چند دقیقه مامانم رفت تو حموم و چراغو روشن کرد!:18: ما هم ندیدیمش (آفساید کامل!!). بعد از حدود نیم ساعت بابام اومد ببینه برق اومده یا نه. چراغارو زد و خونه روشن شد! بعد مامانم از تو حموم (به صورت کاملا جدی) گفت: اااااا. کی برق اومد که ما نفهمیدیم؟:18:
8. تو اتاق بودیم. خواهرم داشت ابروهای دختر داییم رو برمیداشت که دختر داییم اولین بارش بود! بعد همینجوری دردش میگرفت و اشکش سرآزیر بود! منم داشتم نظاره میکردم. یهو گفتم: منو بکش و خوشکلم کن! یهو دوتاشون زدن زید خنده و بلند شدن! بعد از چند دقیقه فهمیدیم که از وسط ابروش 3 یا 4 تا مو کنده شده و خیلی هم ضایع بود!!!:18:

Meisam Khan
31-08-2008, 07:25
داشتم نماز میخوندم ییهو تلفون زنگ زد!!برداشتم سریع گفتم الله اکبر:دی....طرف گرخید!!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

pouria007
31-08-2008, 09:01
ایول ادعــــا !!
مگه چشه؟ :31:

دختر عمم اومده بود خونه مادربزرگم داشت شیطونی میکرد منم یه داد سرش کشیدم یه دفعه یادم اومد مادرش هم تو خونه س. سریع شروع کردم بهش محبت کنم و ایــــــنــــا.... بعد که رفتم تو اتاق دیدم مادرش نیست. خیلی ضدحال بود
من اعدامشون میکنم پدر مادراشون میگن قربون دستت اینا رو آدمشون کن :31:

sempre
31-08-2008, 14:54
منم يه سري داشتم نماز صبح مي خوندم خواب خواب بودم مي خواستم برم به سجده جانماز دور بود گفتم: مامان اين مهرو بده به من

M.etallic.A
31-08-2008, 15:12
رفته بودم خونه مادر بزرگم ... دختر عمم گفت چند تا اهنگ قشنگ بده ... حال نداشتم گوشیمو دادم بهش گفتم خودت بردار ...
هندز فریشو زد به گوشیم تا آهنگارو انتخاب کنه...یه آهنگ بود که ادای رفسنجانی رو در آورده بودن... یه آهنگ بود که میگفت بحث امروزمون درمورد موسیقیه بعد ادای اهنگ میای از این ورا گذری رو دراورده بود ولی اون اهنگی که اون اورده بود دیسه اون اهنگ بود ... اولش با اون یکی مو نمیزد بعد که شروع میشد میگفت بحث امروزمون بر خلاف بحثای دیروز در مورد نمیدونم چیه...
ولی من فکر میکردم اون یکی اهنگه خواهرم یکی از هندز فری ها رو گرفت تا اونم گوش کنه همین گرفت دیدم خندید و به دختر عمم یه نگاهی کرد و هندزفری رو در اورد اون 2 تا داشتند هر هر میخندیدند منم اصلا هواسم نبود که اون چیه ...رفتم هندز فری رو بگیرم ببینم چیه که یادم اومد هول شدم فکر کردم اهگو قطع کرده هندزفری رو ازش کشیدم بیرون ولی این کارو نکرده بود!!! حالا اهنگش چی بود از اول تا اخرش تو هر جملش یه چندتایی فحش به زمینو زمان میداد... هول شده بودم همراه با خنده نصفه شبی جیغ میزدم تا بقیه نشنوند ...دختر عمم به خاطر ابروی من همین کارو کرد که واقعا دستش درد نکنه خلاصه هی من جیغ میکشیدم هی اون... از قضا گوشی ما هنگ کرد ... مگه خاموش میشد ؟؟!! اومدم باطریشو درارم باطریش در نمیومد راستی بگم برقم رفته بود من باطری رو که نمیدیدم!!! بالاخره باطری رو دراوردم ولی سرخ شده بودم...عرقمم درومده بود...
ولی خداروشکر کسی نفهمید اون چی میگفت...ولی چه فایده؟؟؟خرم باشه از جیغ و دادای من میفهمه که اون چیه؟ اوناییم که خوابیده بودن از خواب بیدار شده بودند...
راستی یه چیم یادم رفت بگم صدای گوشی من کم نمیشه چون دکمه ی کم کردن صداش شکسته (فقط زیاد میکنه) خودتونم که میدونید صدای ان73 چقدره...

جالب بود ...

راستی یادش بخیر n73 ...

Y@var
31-08-2008, 17:13
آقا ما هفته چند روز پیش تو تولد امام زمان رفته بودیم مشهد..اون روز قیمت خونه ها رفته بود رو هوا از 30 تومان رفته بود 80 تومان ..
خلاصه به علت تعداد زیاد تصمیم گرفتیم برای اولین بار تو عمرمون در مشهد تو چادر بخوابیم رفیپتیم یه جایی به نام کمپ باباقدرت...
خلاصه اونجا یه واحد داشت که نیم ساعت یا 1ساعت یا...! یک بار میومد ... یه بار هر چی صبر کردیم واحد نیومد شاکی شدیم یکی از اقواممون که شوخ رفت وسط خیابون برای هر واحدی که رد می شد دست تکون می داد یه باره یکی از واحد ها که خطش هم به طرف حرم نبود برای رضای خدا وایساد یه باره اون پسره شروع کرد دست زدن بالا پریدن که بدویین تا واحد پر نشده ما هم 20 نفر بدیم حمله بردیم به واحد اما جالبش اینه که فقط یه خانواده 3 نفری غیر ما اونجا اونا جو گیر شدن شروع کردن به دویدن!!! وقتی ما سوار شدیم راننده به پسره گفت تا حالا واحد ندیدی!

یه جایسه دیگش هم قبل از اینکه بریم بازار کلی خرید کردیم همه رو تو یه بقچه گذاشتیم و گذاشتیم امانتداری و رفتیم حرم وقتی برگشتیم رفتیم بقچه رو از امانتداری گرفتیم چون سنگین بود گفتیم بزاریم زمشن بینمون تقسیم کنیم...خلاصه کنار حرم بقچه رو پهن کردیم و سریع هر کی سوغاتی خودش رو ورمی داشت یه باره دیدم پنج نفر دیگه هم اومده بودن کنارمون به زور کلشون رو تو حلقه ی که ساخته بودیم کردند..من فهمیدم که فکر می کنن حراجیه بهشون گفتم آقا فروشی نیست!مگه باور می کرد(فکرکنم فکی می کرد دارن مفتی یه چیزی میدن)دیدم حرفم کارساز نیست گفتم حالا که اینجوره شروع کردم به شوخی بگم آقا حراجه مفت و مجانی بیا ببر دیدم 10 نفر دیگه اومدن دورمون دیدم وضع داره خراب می شه از محل تجمع گرخیدم..! اونا هم کم کم متوجه شدن حراجی نیست!

ببخشید اگه نتونستم قشنگتر براتون تعریف کنم اگه خودتون واقعا اونجا بودین و این لحظات رو می دیدین واقعا از خنده می ترکیدین...

frnsh
31-08-2008, 21:55
امروز با خواهرم رفته بودم بیرون. سوار تاکسی که شدیم من یهو در رو نمیدونم چرا محکم بستم! بعد یارو گفت نمیشد آرومتر ببندین؟ من یهو گفتم: Sorry!! یارو این شکلی شد: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

alizshah
31-08-2008, 22:03
امروز با خواهرم رفته بودم بیرون. سوار تاکسی که شدیم من یهو در رو نمیدونم چرا محکم بستم! بعد یارو گفت نمیشد آرومتر ببندین؟ من یهو گفتم: Sorry!! یارو این شکلی شد: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
:27::27::27::27:
منم اینقدر درو محکم بستم که یه بار هم با راننده تاکسی دعوام شد ( نه به اون حالت )
ولی پیاده شدم تاکسی دیگه سوار شدم

Bill Gates
31-08-2008, 22:13
امروز با خواهرم رفته بودم بیرون. سوار تاکسی که شدیم من یهو در رو نمیدونم چرا محکم بستم! بعد یارو گفت نمیشد آرومتر ببندین؟ من یهو گفتم: Sorry!! یارو این شکلی شد: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

باید صحنه رو واسه در اومدن طرف از این حالت >>[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] << دوباره تکرار میکردی :31:

Dr_King
31-08-2008, 22:36
سلام خدمت دوستان عزیز

این شرکت سامسونگ هم این چند روزه بد جوره داره گیج می زنه

امروز من تو دوتا روزنامه عصر ارتباط و جام جم دیدم که شرکت سامسونگ یک Lcd معرفی کرده که مدلش را به جای اینکه بزنه T190 زده T1900 بچه های دیگه هم می گن 2 یا 3 روزه دار این آگهی چاپ می شه اما انگار نه انگار

bakhishman
31-08-2008, 22:45
:18:

:31::31::31:


چندتا سوتی تلمبار شده از خودم و اهل خونه!!:18:: (همش امروز بود!!:18:)
1. خواهرم جمعه رفته بود بیرون که یه چیزایی برای یه خواهر دیگم بخره که یه خواهر دیگم پست کنه براش! :18: (اگه فهمیدین چی گفتم برای خودتون دست بزنید!!!) نگو فکر کرده بود 5 شنبه س و زنگ زده بود به خواهرم که میخواس برای اون یکی پست کنه و گفته بود: ااااا. راشین. چرا مغازه ها بستن همشون و اینقدر خیابونا خلوته؟:18: بعد خواهرم گفت: :18: نمیدونم چرا!!!:18: بعدش به من گفت: :18: نمیدونم چرا یه روز برای من نگذشته!!!:18:
2. رفته بودیم پیک نیک با همه خونواده. بعد دومادمون گفت: ااااا. چه منظره قشنگی! کی عکس داره؟:18:
3. همه نشسته بودیم. بعد خواهرم (راشین که گفتم همیشه سوتی لپی میده!) گفت: چقدر گرمه هوا. میچکم!!!! !!!:18:



ما شاالله خانواده ی سوتی خیزی داریدا

bakhishman
31-08-2008, 23:10
درد دلمو دوباره تازه کردی :41:چند روز پیش با دوستم که یه ماشین جدید خریدن داشتیم تو شهر دور افتخاری میزدیم:5: که چند تا دختر پاناسونیک رو دیدیم که منتظره ماشینن :40::11:منم گفتم خانوما گرمشونو بیا برسونیمشون صواب داره:21: خدارو چه دیدی شاید از اونور رفتیم جاهای بهتر بیشتر صواب بردیم :27:یدفعه دوستم گفت ساکت آشنان :18:هیچی دیگه وایستادیم سلام علیک کردیم بعدشم رفتیم خواهرش بود با دختر داییاش:31:
منم که کم نیاووردم گفتم شرمنده نشناختم ولی دختر داییاتم بد نبودنا موبایل دارن :21: چنان نگاه غضب آلودی کرد:4: که دیگه تا خونه حرف نزدم:23::15:

rezaete
31-08-2008, 23:27
امروز با خواهرم رفته بودم بیرون. سوار تاکسی که شدیم من یهو در رو نمیدونم چرا محکم بستم! بعد یارو گفت نمیشد آرومتر ببندین؟ من یهو گفتم: Sorry!! یارو این شکلی شد: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
امروز با دوستم میخواستم برم بیرون ، قرار بود ساعت 7 برم ساختمان آسمانه (اهواز-کیانپارس) وایسادم منتظر تاکسی که همسایمون با زن و بچه اومدن رد شدن گفتن کجا میری ، بیا برسونیمت . گفتم نه دوستم میاد دنبالم و رفتن . واسه رفتن به کیانپارس باید با دستم 4 رو نشون میدادم و به سمت چپ اشاره میکردم یعنی میخوام برم چهارشیر ( یه فلکه توی اهواز ) نمیدونم چی شد سمت راست رو نشون دادم و همون لحظه یه تاکسی زد سر ترمز . من هم شاد و سرمست پریدم بالا وسط مسیر فهمیدم اشتباهی اومدم ، نیم ساعت ملت رو کاشتم .
حالا رفتم مرکز شهر . از اونجا تاکسی بگیرم که برم . همه چیز خوب بود تا پیرمردی که کنارم بود خواست پیاده بشه . از سمت چپ پیاده شد و رفت . در رو که بست ، درست بسته نشد . من باز کردم محکم زدم . باز بسته نشد . راننده گفت ولش کن قلق داره . میخواستم قبل از چراغ قرمز پیاده بشم . دیدم سبزه گفتم بعد از چراغ قرمز پیاده میشم . دیگه یه دختری کنار دستم بود گفتم مزاحم نشم ،من از سمت چپ پیاده شدم و یهو نفهمیدم کی بهم گفت درو درست ببند و خودی نشون بده . کرایه رو دادم و زارت درو کوفتم . راننده داد کشید یواااااااش .فرار رو بر قرار ترجیح دادم . از دور دیدم دختره برگشته داره میخنده :20:

frnsh
02-09-2008, 00:18
باید صحنه رو واسه در اومدن طرف از این حالت >>[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] << دوباره تکرار میکردی :31:

:27: باید همینکارو میکردم!!![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


ما شاالله خانواده ی سوتی خیزی داریدا

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] شما هم روشون کار کنین میتونی!:27::21:


امروز با دوستم میخواستم برم بیرون ، قرار بود ساعت 7 برم ساختمان آسمانه (اهواز-کیانپارس) وایسادم منتظر تاکسی که همسایمون با زن و بچه اومدن رد شدن گفتن کجا میری ، بیا برسونیمت . گفتم نه دوستم میاد دنبالم و رفتن . واسه رفتن به کیانپارس باید با دستم 4 رو نشون میدادم و به سمت چپ اشاره میکردم یعنی میخوام برم چهارشیر ( یه فلکه توی اهواز ) نمیدونم چی شد سمت راست رو نشون دادم و همون لحظه یه تاکسی زد سر ترمز . من هم شاد و سرمست پریدم بالا وسط مسیر فهمیدم اشتباهی اومدم ، نیم ساعت ملت رو کاشتم .
حالا رفتم مرکز شهر . از اونجا تاکسی بگیرم که برم . همه چیز خوب بود تا پیرمردی که کنارم بود خواست پیاده بشه . از سمت چپ پیاده شد و رفت . در رو که بست ، درست بسته نشد . من باز کردم محکم زدم . باز بسته نشد . راننده گفت ولش کن قلق داره . میخواستم قبل از چراغ قرمز پیاده بشم . دیدم سبزه گفتم بعد از چراغ قرمز پیاده میشم . دیگه یه دختری کنار دستم بود گفتم مزاحم نشم ،من از سمت چپ پیاده شدم و یهو نفهمیدم کی بهم گفت درو درست ببند و خودی نشون بده . کرایه رو دادم و زارت درو کوفتم . راننده داد کشید یواااااااش .فرار رو بر قرار ترجیح دادم . از دور دیدم دختره برگشته داره میخنده :20:

عجب دختر خوبی! شرایط رو درک کرده!:21:

Havbb
02-09-2008, 01:39
امشب که با دوچرخه از خونه مادر بزرگم برمیگشتم تو راه دوتا از لاتهای محله را دیدم که دارند چپ چپ به من نگاه میکنند. بعد که اومدم خونه دیدم دوتا دکمه لباسم بازه! اون وقت فهمیدم که چی شده

ebicross
02-09-2008, 05:28
اااااا چند وقت اینجا بسته بود سوتیهام داشت میترکید.
_______________________________
تو پارک نشسته بودیم با بچه ها گفتیم یه زنگی به شرکت برق بزنیم تا همین چراغها رو درست کنه پارک تاریک شده.
شماره رو گرفتم و زدم رو آیفون.
- الو - کد نمیدونم چی بفرمائید:
- الو سلام خانم.
- سلام
- میخواستم بگم این بوستان فلان تو خیابون فلان چراغهاش همه سوخته و پارک تاریکه. اگر میشه درستش کنید
- آقا زنگ بزن 121
- برای چی؟
- چون اینجا اتفاقات آبه!!!
- چــــــــــــــــــــی مــــــــــــــــــــــــ ــــــــیگی
__________________________________________________ __
سوتی دوستم:

با دوچرخه جلو پنچرگیری:
- آقا بادش کنید.
- چیو؟؟
- ننمو!!!!!!!

بعدش فهمیده بود چی گفته بود
__________________________________________________ ___________
سوتی یکی از بچه ها:

یکی اومد گفت اقا ببخشید خودکار داری؟ دوستم گفت: نه موبایل دارم!!!!!!!!! (نمیدونم چه ربطی داشت)
طرف هم نامردی نکرد گفت خوب به من چه.
__________________________________________________ ___________
داخل ساندویچی:

سلام آقا فلان و فلان و ..... بدین.
5 تا هم سس ایتالیایی.
طرف یکم فکر کرد.
بعد رفت به اون همکارش آروم گفت سس ایتالیایی چیه؟ ببین اگر جدید اومده بگیر.
بعد اومد گفت سس ایتالیایی تموم کردیم.
من متوجه سوتیم شدم ولی طبیعیش کردم گفتم پس 5 تا سس فرانسه بدین.

alil1369
02-09-2008, 21:51
اینم 2 تا سوتی بیمزه !!!

دیشب به دوستم سپردم شب میاد خونه درجه یخچال رو کم کنه چون خیلی سرد میکرد مواد رو دیروز صبح اومدم دیدم اه همه چی یخ زده طرف ورداشته بود درجه رو کم کرده بود گذاشته بود زیر صفر (ماشالله ای کیو)

امروز اومدم برای خودم یه نمه املت درست کنم موقع زدن تخم مرغ رسید منم تخم مرغ رو زدم به کناره تابه تا بشکنمش هر چی زدم نشکست گفتم خدایا چرا این ، این طوریه ؟ اول فکر کردم تو یخچال (سوتی بالایی بوده) بوده یخ زده بعدش یادم افتاد که الان خریدم منم هی میزدم لامسب مگه میشکست !! فکر کردم شاید جوجه شده جوجه ه توش مرده اخر ورداشتم با چاقو نصفش کردم دیدم تخم مرغ پخته هست !!!

Havbb
03-09-2008, 14:41
یه زمانی من صبح میومدم این تاپیک را رفرش (Refresh) میکردم سوتیا رو میخوندم . بعد از ظهر دوتا صفحه رفته بود جلو! روی H ملت سوتی میدادند. ولی از وقتی تاپیک مقفول شد ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](19).gif

pouria007
03-09-2008, 14:53
یه زمانی من صبح میومدم این تاپیک را رفرش (Refresh) میکردم سوتیا رو میخوندم . بعد از ظهر دوتا صفحه رفته بود جلو! روی H ملت سوتی میدادند. ولی از وقتی تاپیک مقفول شد ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](19).gif

البته یه علت دیگه هم داره اون موقع ماشالا قربونشون برم تخیلشون رو به کار مینداختن و از خودشون می گفتن
الآن ماه رمضونه نمی تونن دروغ بگن
بعد افطار ایشالا! :31:

leila*
03-09-2008, 14:57
امروز اومدم برای خودم یه نمه املت درست کنم موقع زدن تخم مرغ رسید منم تخم مرغ رو زدم به کناره تابه تا بشکنمش هر چی زدم نشکست گفتم خدایا چرا این ، این طوریه ؟ اول فکر کردم تو یخچال (سوتی بالایی بوده) بوده یخ زده بعدش یادم افتاد که الان خریدم منم هی میزدم لامسب مگه میشکست !! فکر کردم شاید جوجه شده جوجه ه توش مرده اخر ورداشتم با چاقو نصفش کردم دیدم تخم مرغ پخته هست !!!

خب مگه نمیگی تازه خریده بودی پس چه طوری پخته بوده؟
نکنه تخم مرغ اب پز شده هم اومده ما خبر نداشتیم؟:31:

M.etallic.A
03-09-2008, 14:59
البته یه علت دیگه هم داره اون موقع ماشالا قربونشون برم تخیلشون رو به کار مینداختن و از خودشون می گفتن
الآن ماه رمضونه نمی تونن دروغ بگن
بعد افطار ایشالا! :31:

با عرض پوزش دلیل مسخره ای بود...

خوب طبیعیه وقتی یه مدت تاپیک رو میبندن اینجوری میشه... اصلا راهش این نبود که تاپیک رو قفل کنن. یعنی چی هر چند مدت قفلش میکنن دوباره بازش میکنن که چی ؟ اونی که پست نامربوط میده اگر بخواد وقتی دوباره باز شد بازم پست نامربوط میده با قفل کردن که چیزی حل نمیشه.

M.etallic.A
03-09-2008, 15:04
خب مگه نمیگی تازه خریده بودی پس چه طوری پخته بوده؟
نکنه تخم مرغ اب پز شده هم اومده ما خبر نداشتیم؟:31:

نکته جالبی بود :دی

vahid78
03-09-2008, 15:09
ااااااااااااااااا كي اينجا را باز كردين نامردا چرا خبر ندادين كه بيام تبريك بگم :41:
خدايش اينقدر سوتي دادم كه الان هيچكدومش يادم نيست نميدونم چرا؟؟؟؟!:31:
ايشالله در اسرع وقت :27::27:
اينم داشت يادم ميرفت بگم : داش وكي دمت قيژ بيا اينم واسه تو گرفتم:11:
فعلا

Havbb
03-09-2008, 15:18
نوشته شده توسط pouria007
البته یه علت دیگه هم داره اون موقع ماشالا قربونشون برم تخیلشون رو به کار مینداختن و از خودشون می گفتن
الآن ماه رمضونه نمی تونن دروغ بگن
بعد افطار ایشالا!
اره. دلیل خوبیه. بعد از افطارم تا ساعت 12 شب فیلم پخش میکنند. البته نمیشه اسمش را فیلم گذاشت

ebicross
04-09-2008, 04:50
خدا رو شکر که از پست های نامربوط!!! و چرت و پرت من چیزی حذف نشد. احتمالا aQoA در حقم به خاطر آواتار برادری کرده.
________________________________________________
آقا تو نمایشگاه خودرو مشهد بودیم.
تعداد زیادی طرف یک L90 که استیشن بود جمع شده بودند. (خارج از سوتی= از فردا L90 هاچ بک - صندوق دار - با بوق و بدون بوق - با رینگ اسپورت و بی رینگ اسپورت - فول آپشن و لیمیت آپشن به بازار میاد. پراید رو که دیدین. خدا به خیر کنه.:13:)
بعد دوستم از من پرسید L90 ساخت کجاست؟ با سوالش همه تقریبا تیز شده بودند؛ من هم گفتم فنلاندی داره، المان داره و مالزی هم شاید زده. یک مرده بهم گفت جــــــدی؟؟؟ گفتم خوب اره. کارخونش تو کشورهای زیادی هست.:5:
گفت امکاناتش چیه؟ گفتم دوربین دو مگاپیکسل با لنز کارل رایس - دو تا LCD هم داره - بلوتوث ولی ویبره نداره؟
طرفو میگی چشاش گرد شد اینطوری به ما نگاه میکرد:18:
هیچی دیگه گذشت بعد چند روز یادی از اون مرده کردم به دوستم گفتم یادته اون یارو تو نمایشگاه ماشین از من امکانات N90 رو میپرسید؟ بعد دوستم اینطوری نگام کرد:19: گفت یعنی همه اونها ماله گوشی بوده؟:41: گفتم پس میخوای مال چی باشه؟ گفت منظورش ماشین L90 بود.
بنده خدا فکر کنم تا الان رفته باشه یک l90 خریده باشه. اقا اگر این مطلب رو خوندی باید بهت بگم دنبال دوربین با لنز کارل زایس تو ماشینت نگرد. ماشین ایرانی ترمزش بر اساس حضرت عباس کار میکنه تا مگه خدا فرجی بکنه ماشین وایسته.:21:

pouria007
04-09-2008, 08:06
با عرض پوزش دلیل مسخره ای بود...


اینوووووووووووو
چقدرم بهش برخورد؟ :31:
بد کردم گفتم تخیل بروبچه های اینجا زیاده؟ :31:
چه زود جوشی کیان !

M.etallic.A
04-09-2008, 14:48
خدا رو شکر که از پست های نامربوط!!! و چرت و پرت من چیزی حذف نشد. احتمالا aQoA در حقم به خاطر آواتار برادری کرده.
________________________________________________
آقا تو نمایشگاه خودرو مشهد بودیم.
تعداد زیادی طرف یک L90 که استیشن بود جمع شده بودند. (خارج از سوتی= از فردا L90 هاچ بک - صندوق دار - با بوق و بدون بوق - با رینگ اسپورت و بی رینگ اسپورت - فول آپشن و لیمیت آپشن به بازار میاد. پراید رو که دیدین. خدا به خیر کنه.:13:)
بعد دوستم از من پرسید L90 ساخت کجاست؟ با سوالش همه تقریبا تیز شده بودند؛ من هم گفتم فنلاندی داره، المان داره و مالزی هم شاید زده. یک مرده بهم گفت جــــــدی؟؟؟ گفتم خوب اره. کارخونش تو کشورهای زیادی هست.:5:
گفت امکاناتش چیه؟ گفتم دوربین دو مگاپیکسل با لنز کارل رایس - دو تا LCD هم داره - بلوتوث ولی ویبره نداره؟
طرفو میگی چشاش گرد شد اینطوری به ما نگاه میکرد:18:
هیچی دیگه گذشت بعد چند روز یادی از اون مرده کردم به دوستم گفتم یادته اون یارو تو نمایشگاه ماشین از من امکانات N90 رو میپرسید؟ بعد دوستم اینطوری نگام کرد:19: گفت یعنی همه اونها ماله گوشی بوده؟:41: گفتم پس میخوای مال چی باشه؟ گفت منظورش ماشین L90 بود.
بنده خدا فکر کنم تا الان رفته باشه یک l90 خریده باشه. اقا اگر این مطلب رو خوندی باید بهت بگم دنبال دوربین با لنز کارل زایس تو ماشینت نگرد. ماشین ایرانی ترمزش بر اساس حضرت عباس کار میکنه تا مگه خدا فرجی بکنه ماشین وایسته.:21:

بسیار جالب بود...


اینوووووووووووو
چقدرم بهش برخورد؟ :31:
بد کردم گفتم تخیل بروبچه های اینجا زیاده؟ :31:
چه زود جوشی کیان !

به من که برنخورد فقط نظرم رو گفتم. همون تخیل زیاد مشکل بروبچ ماست که بیش از حد تخیلی فکر میکنن.

apollon
05-09-2008, 12:21
سلام

چند روز بین حرفام اسم یه کشور جدید کشف شد:صربستان و نیکاراگویه:دی
-------------------------
چند ماه پیش یه روز از مدرسه برگشتم دیدم ناهار حاضره(سبزی پلو)فقط باید تن ماهی رو میذاشتم درست شه. منم این کارو کردم رفتم نشستم پای دستگاه گفتم ایمیل خودمو چک کنم .من اصولا میشنم پای اینترنت اولش کاری ندارم ولی بعدش 10 تا صفحه بازه که دارم باهاش کار میکنم بعد همینجور داشتم کار میکردم که [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بوم یه چیزی تو خیابون ترکید. منم خشکم زد دقیقا همین جوری: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بعد یه ذره فکر کردم دیدم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] نه ولی صدا از آشپز خونه بود مثل اینکه . یک ثانیه بعد جلوی در آشپز خانه:[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]تن ترکیده بود خورده بود به سقف(جاش مونده بود)و مچاله شده یه گوشه افتاده بود تمام محتویاتش هم تو آشپزخونه پخش شده بود. تازه به سقفم چسبیده بود قابلمه هم یه طرفش فرو رفته بود چپه شده بود یه گوشه. بعضی قسمتهای گازم(مثل پایه هاش که ظرفو میذارن روش تا از شعله فاصله داشته باشه) جابجا شده بود![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] رو سقف هنوز جای چربیهای تن روش هست[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
--------------------------
یه معلم داشتیم نمی دونم که بهش گفته بیاد هر نیم ساعت وسط کلاس نظریات اجتماعی سیاسی خانوادگی فرهنگی و .... خودشو بگه جالبتر از همه این بود که اسمای افرادم درست بلد نبود از ماندگار ترین حرفهاش <<ژان شیرک>>! بود
--------------------------
چرا سوتی بازار اینقدر خلوت شده من خودم اولین بار بخاطره سوتی بازار به این سایت اومدم و عضو شدم اون موقع 250 صفحه ای داشت.

apollon
07-09-2008, 10:42
سوتی های صدا و سیما (منبع ایسنا)

- تله‌فيلم «دست راست من» 27 مرداد ماه صحنه‌اي را به تصوير كشيد كه در آن شخصيت «اصغر»(با بازي يوسف تيموري) به هنگام سوارشدن، درب جلوي ماشين را باز كرد؛ اما در صحنه بعد به هنگام پياده‌ شدن از درب عقب پياده شد.
- نهم مردادماه، گوينده اخبار ساعت 22 شبكه خبر، خطاب به مخاطبان اعلام كرد كه شما بيننده اخبار ساعت 19 هستيد! اين اشتباه دقايقي بعد توسط همكارش اصلاح شد.
- چهارشنبه 22 مرداد ماه ساعت 8 و10 دقيقه، گزارشگر مسابقات كشتي المپيك، خطاب به بينندگان اعلام كرد كه در حال حاضر مسابقه كشتي ميان كشتي‌گيراني از فرانسه و قزاقستان را به تماشا مي‌نشينند. اين درحالي است كه وي لحظاتي بعد و پس از ارايه جزئياتي از كشتي، متوجه پرچم‌هاي درج‌شده در بالاي صفحه تلويزيون شد و ضمن عذرخواهي از بينندگان، اعلام كرد كه آنان نظاره‌گر كشتي ميان تيم‌هاي گرجستان و آلمان هستند.
- مجري ويژه برنامه المپيك شبكه سه سيما، چهارم شهريورماه اعلام كرد كه با شعباني، يكي از روزنامه‌نگاران روزنامه‌هاي ورزشي ارتباط تلفني برقرار كرده‌اند؛ اين اشتباه پس از مدتي كه مشخص شد مهمان تلفني برنامه كارشناس دوميداني است و آن شعباني موردنظر نيست، توسط مجري اصلاح شد.
- مجري برنامه «ورزش از نگاه دو»، جمعه 15 شهريورماه و در اواسط برنامه اعلام كرد كه در حال حاضر 760 هزار پيامك براي شركت در مسابقه پيامك به برنامه ارسال شده‌است. اين در حالي است كه او پس از گذشت دقايقي از برنامه اعلام كرد كه تعداد پيامك‌هاي ارسالي به برنامه به عدد 721 هزار رسيده است!
- در تيزري كه روابط عمومي سيما با هدف معرفي سريال‌هاي ماه رمضان ساخته و پخش مي‌كند، نام كارگردان سريال شبكه دو به اشتباه عنوان مي‌شود.
- اخبار ساعت 19 شبكه اول چهارشنبه (13 شهريورماه) براي خبري درباره نشست بروكسل از زيرنويس «توقف خودروهاي فرسوده بدون بيمه شخص ثالث»! استفاده كرد.
- اخبار ورزشي ساعت 9و30 دقيقه شبكه خبر نيز پنج‌شنبه (14 شهريورماه) از تصوير ديدار هادي ساعي با رييس‌جمهور براي خبري درباره رقابت تيم كشورمان در جريان بازي‌هاي بسكتبال جوانان آسيا استفاده كرد.
- در جريان پخش مستقيم بازي‌هاي المپيك، يكي از گزارشگران اعزامي به پكن، در ارتباطي زنده با استوديوي شبكه سه، با هيجان از گل زدن ليونل مسي بازيكن تيم المپيك آرژانتين خبر داد. اين شادماني طولي نينجاميد چرا كه اين گزارشگر با عذرخواهي از بينندگان اعلام كرد كه تصوير اين گل مربوط به بازي صبح بوده است!

sabasistem_co
07-09-2008, 11:24
سلام

من امروز صبح یه سوتی دادم منی که خیلی خیلی کم پیش میاد سوتی بدم : :20:

امروز صبح می خواستم برم ویدئو کلوپ . وقتی رفتم دیدم بسته هست :41:. بعد زنگ زدم به صاحبش گفتم : سلام آقای ... نمیاید مدرسه !!!! :31: بعد دیدم یهو زد زیر خنده :16: یه دفعه فهمیدم چه سوتی دادم خودم هم خندم گرفت :27: بعد قضیه رو ماسمالیش کردم :25:

و این بود سوتی من :21:

NONE
07-09-2008, 11:57
منم تنها سوتیه که یادم میاد رو میگم تا شما عبرت بگیرید
تولدم بود همه فامیل خونمون بودن دخترا و پسرا بعد از کلی رقصیدن [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نوبت بریدن کیک شد ..
همه یه چیزی میگفتن
صد سال به این سال ها ...
مبارک باشه.....
همین جوری دیگه
بعد یه دفعه مادر بزرگم گفت ایشالا مکه
یه ثانیه بعد هم دختر داییم که دقیقا هم سن منه به قصد اذیت کردن گفت عروسیت
من خواستم جوابه مادر بزرگمو بدم گفتم ایشالا با هم...
یهو همه اینگونه من رو نظاره می کردند[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فهمیدم چه گندی زدم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سریع گفتم مکه خوبه همه با هم برن[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همه یه خنده بر لب داشتند
ولی داییم و دختر داییم تا اخر به من چشم غره می رفتند[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

saeed_h1369
07-09-2008, 14:22
منم تنها سوتیه که یادم میاد رو میگم تا شما عبرت بگیرید
تولدم بود همه فامیل خونمون بودن دخترا و پسرا بعد از کلی رقصیدن [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نوبت بریدن کیک شد ..
همه یه چیزی میگفتن
صد سال به این سال ها ...
مبارک باشه.....
همین جوری دیگه
بعد یه دفعه مادر بزرگم گفت ایشالا مکه
یه ثانیه بعد هم دختر داییم که دقیقا هم سن منه به قصد اذیت کردن گفت عروسیت
من خواستم جوابه مادر بزرگمو بدم گفتم ایشالا با هم...
یهو همه اینگونه من رو نظاره می کردند[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فهمیدم چه گندی زدم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سریع گفتم مکه خوبه همه با هم برن[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همه یه خنده بر لب داشتند
ولی داییم و دختر داییم تا اخر به من چشم غره می رفتند[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وای پکیدم از خنده خیلی باحال بود ایول بابا یه کاری می کردی که بفهمن اما خیلی خیلی جالب بود

amirtoty
07-09-2008, 14:38
جالب بود کلی خندیدیم !

sabasistem_co
07-09-2008, 15:13
سلام

من امروز صبح یه سوتی دادم منی که خیلی خیلی کم پیش میاد سوتی بدم : :20:

امروز صبح می خواستم برم ویدئو کلوپ . وقتی رفتم دیدم بسته هست :41:. بعد زنگ زدم به صاحبش گفتم : سلام آقای ... نمیاید مدرسه !!!! :31: بعد دیدم یهو زد زیر خنده :16: یه دفعه فهمیدم چه سوتی دادم خودم هم خندم گرفت :27: بعد قضیه رو ماسمالیش کردم :25:

و این بود سوتی من :21:

امروز بعد از ظهر هم رفتم مغازش تا منو دید دوباره [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] منم تابلو شدم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ghazal_ak
07-09-2008, 16:13
بسی خندیدیم :دی

m_s20
07-09-2008, 21:12
اینم 2 تا سوتی بیمزه !!!

دیشب به دوستم سپردم شب میاد خونه درجه یخچال رو کم کنه چون خیلی سرد میکرد مواد رو دیروز صبح اومدم دیدم اه همه چی یخ زده طرف ورداشته بود درجه رو کم کرده بود گذاشته بود زیر صفر (ماشالله ای کیو)

امروز اومدم برای خودم یه نمه املت درست کنم موقع زدن تخم مرغ رسید منم تخم مرغ رو زدم به کناره تابه تا بشکنمش هر چی زدم نشکست گفتم خدایا چرا این ، این طوریه ؟ اول فکر کردم تو یخچال (سوتی بالایی بوده) بوده یخ زده بعدش یادم افتاد که الان خریدم منم هی میزدم لامسب مگه میشکست !! فکر کردم شاید جوجه شده جوجه ه توش مرده اخر ورداشتم با چاقو نصفش کردم دیدم تخم مرغ پخته هست !!!

تو این 90 سال عمرم انقد نخندیده بودم ممنون

M.etallic.A
07-09-2008, 23:15
من امروز یه سوتی دادم تو تاکسی نشسته بودم هوا هم خیلی گرم بود تو ترافیک هم گیر کرده بود منم جلو نشسته بودم همینطوری داشتم عرق میریختم. این راننده نامرد هم یه پنکه کوچیک چسبونده بود رو داشبورد روشو کرده بود طرف خودش داشت حال میکرد. منم از شدت گرما مغزم تعطیل شده بود یهو ناخوداگاه دستم رفت سمت پنکه و چرخوندمش طرف خودم. دیدم راننده داره چپ چپ نگام میکنه پشت سرم 3 تا دختره نشسته بودن یواش داشتن میخندیدن. منم دیدم اوضاع خرابه دوباره چرخوندمش طرف راننده ... صدای خنده از پشت بیشتر شد. راننده گفت یک بار دیگه اونو با دست بچرخونی من میدونم و تو ...

.::. RoNikA .::.
08-09-2008, 00:17
سلام
این اولین بار که تو این تاپیک پست می دم
چیزی هم که می خوام بگم سوتی نیس ... خاطره س ... اما جالبه و جاش همین جاست :27:

______________________

ما رو از طرف مدرسه بردن دانشگاه ------------- برای بازدید
تو دانشکده عمران ما رو راه نمی دادن ... منم با کمال پررویی رفتم داخل و در یکی از کلاس ها رو زدم.

استاد گفت : بفرمائین ...
درو باز کردم و گفتم : اجازه هست بیام تو؟
گفت : بفرمائید ... چرا اینقدر دیر اومدین؟
گفتم : استاد شوهرم طبق معمول دیر از خواب بیدار شد ... تا دوش بگیره و منو برسونه دیر شد !!!
یهو یکی از پسرای کلاس گفت : تو مگه شوهرم داری بچه؟
منم جلو استاده نه برداشتم نه گذاشتم، گفتم : آقا برو بیرون ... اینجا جای این حرفا نیس ... کلاس حرمت داره !!!
خلاصه استاد گفت برین یه جا بشینین ...
اتفاقا ردیف جلو یه جا خالی بود همون جا نشستم !!!
استاده گفت : دخترم (!) کتاب داری؟ اصلا می دونی کتابامون چیه؟
گقتم : بله استاد ... دارم ... زیاد دارم ... منتها همش رمانه !
تا اینو گفتم کفری شد گفت اسمتون : گفتم هستی شایگان !!!!!!!!!!!!!!!!
استاده هم معلوم بود اصلا اهل فیلم نیست واسه همین 2 ساعت داشت لیستشو می گشت ...
آخرشم گفت اسمتون تو لیستم نیست
گفتم : اشکال نداره ... از این اتفاقا زیاد پیش می یاد ...

خلاصه یک زنگ تمام سر کلاس نشستم ... وقتی زنگ خورد همون پسره اومد جلو گفت بشین سر جات بچه
منم گفتم : خوش تیپ من اصلا دانشجو نیستم
داشتیم با هم حرف می زدیم که یهو معلمام سر زدین و قضیه لو رفت ...

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](22).gif[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](22).gif[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](22).gif

satttanism
08-09-2008, 00:23
سلام
این اولین بار که تو این تاپیک پست می دم
چیزی هم که می خوام بگم سوتی نیس ... خاطره س ... اما جالبه و جاش همین جاست :27:

______________________

ما رو از طرف مدرسه بردن دانشگاه ------------- برای بازدید
تو دانشکده عمران ما رو راه نمی دادن ... منم با کمال پررویی رفتم داخل و در یکی از کلاس ها رو زدم.

استاد گفت : بفرمائین ...
درو باز کردم و گفتم : اجازه هست بیام تو؟
گفت : بفرمائید ... چرا اینقدر دیر اومدین؟
گفتم : استاد شوهرم طبق معمول دیر از خواب بیدار شد ... تا دوش بگیره و منو برسونه دیر شد !!!
یهو یکی از پسرای کلاس گفت : تو مگه شوهرم داری بچه؟
منم جلو استاده نه برداشتم نه گذاشتم، گفتم : آقا برو بیرون ... اینجا جای این حرفا نیس ... کلاس حرمت داره !!!
خلاصه استاد گفت برین یه جا بشینین ...
اتفاقا ردیف جلو یه جا خالی بود همون جا نشستم !!!
استاده گفت : دخترم (!) کتاب داری؟ اصلا می دونی کتابامون چیه؟
گقتم : بله استاد ... دارم ... زیاد دارم ... منتها همش رمانه !
تا اینو گفتم کفری شد گفت اسمتون : گفتم هستی شایگان !!!!!!!!!!!!!!!!
استاده هم معلوم بود اصلا اهل فیلم نیست واسه همین 2 ساعت داشت لیستشو می گشت ...
آخرشم گفت اسمتون تو لیستم نیست
گفتم : اشکال نداره ... از این اتفاقا زیاد پیش می یاد ...

خلاصه یک زنگ تمام سر کلاس نشستم ... وقتی زنگ خورد همون پسره اومد جلو گفت بشین سر جات بچه
منم گفتم : خوش تیپ من اصلا دانشجو نیستم
داشتیم با هم حرف می زدیم که یهو معلمام سر زدین و قضیه لو رفت ...

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](22).gif[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](22).gif[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](22).gif

شما کدوم دانشگاه رفته بودین که بین کلاساش زنگ تفریح میزدن؟
حالا این سوتی اندر سوتی بود یا کل داستان فوتوشاپه؟

mx_2dar
08-09-2008, 00:31
پیش میاد دیگه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

.::. RoNikA .::.
08-09-2008, 00:32
شما کدوم دانشگاه رفته بودین که بین کلاساش زنگ تفریح میزدن؟
حالا این سوتی اندر سوتی بود یا کل داستان فوتوشاپه؟

من که نباید همه چی رو توضیح بدم منظورم اینه که وقتی کلاس تموم شد :27:
فتوشاپ نیست paint هستش :31:

satttanism
08-09-2008, 00:33
من که نباید همه چی رو توضیح بدم منظورم اینه که وقتی کلاس تموم شد :27:
فتوشاپ نیست paint هستش :31:

پس همون سوتی اندر سوتی خوبه همینجا گفته بوده!!!!!!

***Spring***
08-09-2008, 02:09
من امروز یه سوتی دادم تو تاکسی نشسته بودم هوا هم خیلی گرم بود تو ترافیک هم گیر کرده بود منم جلو نشسته بودم همینطوری داشتم عرق میریختم. این راننده نامرد هم یه پنکه کوچیک چسبونده بود رو داشبورد روشو کرده بود طرف خودش داشت حال میکرد. منم از شدت گرما مغزم تعطیل شده بود یهو ناخوداگاه دستم رفت سمت پنکه و چرخوندمش طرف خودم. دیدم راننده داره چپ چپ نگام میکنه پشت سرم 3 تا دختره نشسته بودن یواش داشتن میخندیدن. منم دیدم اوضاع خرابه دوباره چرخوندمش طرف راننده ... صدای خنده از پشت بیشتر شد. راننده گفت یک بار دیگه اونو با دست بچرخونی من میدونم و تو ...

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](22).gif[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](22).gif[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](22).gif

ممنون ...



.

huti_421
08-09-2008, 03:05
دو تا سوتی که همین الان اتفاق افتاد :

اولیش که همین الانه ... داشتم سوتیای شماها رو می خوندم ... رسیدم به پست دوستمون که آیدیش Ni_nigc هست ...

حواسم نبود اومدم پست پایینی رو داشتم می خوندم ... این دوستمون هم امضاشون اینه:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

من حواسم به این پسته بود دیدم یه پشه هی داره رو مانیتور راه میره ... ( آخه وقتی برقارو خاموش می کنم دقیقا همین پشه ها میرن رو مانیتور به همین ریزی و دقیقا همین شکلی ) منم انگشتمو گذاشتم رو پشهه که مثلا بکشمش !!!!!!!!

و اما یه سوتی دیگم که برمیگرده به یکی دو ساعت پیش ...

داشتم یه سری اطلاعات رو از پی سیم به لپتاپم منتقل می کردم ... یهو یه اشتباهی کردم ( یه فایل رو اشتباهی دیلیت کردم ) اومدم Ctrl + Z رو بزنم هر کاری کردم نشد ... (!)

به هر حال دستی فایلرو از ریسایکل بین در آوردم و گفتم حتما سیستم مشکل پیدا کرده ، سیستم رو ریستارت کردم بلکه مشکل حل بشه ...

باز سیستم از تو بالا اومد دیدم همون مشکله هست و برطرف نشده ... تا اینکـــــــــــــــــــــ ـــــــه :

اعصابم خورد شد جلو دستم ( کیبورد ها رو نگاه کردم )

دستم رو کیبورد پی سی بوده و همش داشتم با اون Ctrl + Z میزدم ( به جای اینکه از کیبورد لپتاپ برای لپتاپ استفاده کنم ) !!!

S@nti@go_s&k
08-09-2008, 03:41
Eeeeeeeeeeeeeee
هوتی سلام............
تولدت مبارک.
بچه ها تولد هوتیه امروز
ایشالا 100 سال به ای سالها.:دی
تولدت مباررررررررررک

S@nti@go_s&k
08-09-2008, 03:45
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بروبچ بدوبیرا نگیدا یه وقت
دیگه تایپیک نزدم:دی ی ی ی ی ی ی ی ی

huti_421
08-09-2008, 04:07
Eeeeeeeeeeeeeee
هوتی سلام............
تولدت مبارک.
بچه ها تولد هوتیه امروز
ایشالا 100 سال به ای سالها.:دی
تولدت مباررررررررررک


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بروبچ بدوبیرا نگیدا یه وقت
دیگه تایپیک نزدم:دی ی ی ی ی ی ی ی ی

ممنونم :21: همه اینو میدن چرا ؟ :11:

این خیلی باحال تره :21:

آدم حس می کنه خشن شده پس :21:

اگه شما خشن نیستین پس اینو بزنین :11:

من خشنم :21:

ایشالا عروسی نوه هام نه ؟ :21:

قربون همتون ... :21:

خیلی چاکریم :21:

در ضمن اسم اصلیم هومنه :21:

یه تشکر مخصوصم برای تو که تولدم رو تبریک گفتی :21:

تا بعد :21:

فعلا ... :21:

:21:

ای بابا همین دیگه :21:

M.etallic.A
08-09-2008, 14:10
سلام
این اولین بار که تو این تاپیک پست می دم
چیزی هم که می خوام بگم سوتی نیس ... خاطره س ... اما جالبه و جاش همین جاست :27:

______________________

ما رو از طرف مدرسه بردن دانشگاه ------------- برای بازدید
تو دانشکده عمران ما رو راه نمی دادن ... منم با کمال پررویی رفتم داخل و در یکی از کلاس ها رو زدم.

استاد گفت : بفرمائین ...
درو باز کردم و گفتم : اجازه هست بیام تو؟
گفت : بفرمائید ... چرا اینقدر دیر اومدین؟
گفتم : استاد شوهرم طبق معمول دیر از خواب بیدار شد ... تا دوش بگیره و منو برسونه دیر شد !!!
یهو یکی از پسرای کلاس گفت : تو مگه شوهرم داری بچه؟
منم جلو استاده نه برداشتم نه گذاشتم، گفتم : آقا برو بیرون ... اینجا جای این حرفا نیس ... کلاس حرمت داره !!!
خلاصه استاد گفت برین یه جا بشینین ...
اتفاقا ردیف جلو یه جا خالی بود همون جا نشستم !!!
استاده گفت : دخترم (!) کتاب داری؟ اصلا می دونی کتابامون چیه؟
گقتم : بله استاد ... دارم ... زیاد دارم ... منتها همش رمانه !
تا اینو گفتم کفری شد گفت اسمتون : گفتم هستی شایگان !!!!!!!!!!!!!!!!
استاده هم معلوم بود اصلا اهل فیلم نیست واسه همین 2 ساعت داشت لیستشو می گشت ...
آخرشم گفت اسمتون تو لیستم نیست
گفتم : اشکال نداره ... از این اتفاقا زیاد پیش می یاد ...

خلاصه یک زنگ تمام سر کلاس نشستم ... وقتی زنگ خورد همون پسره اومد جلو گفت بشین سر جات بچه
منم گفتم : خوش تیپ من اصلا دانشجو نیستم
داشتیم با هم حرف می زدیم که یهو معلمام سر زدین و قضیه لو رفت ...

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](22).gif[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](22).gif[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](22).gif

جالب بود... ولی خیلی کلاس بی بخاری بود. احیانا اگر شما همین کارها رو میومدی تو کلاس ما میکردی اکیپ ته کلاس من و بروبچ خدا میدونه چه برخوردی میکردن. البته یه چیز تو مایه های این اتفاق البته خیلی ساده تر تو کلاس ما افتاد که کل دانشگاه خبرش پیچید که بروبچ اکیپ ته کلاس چیکار کردن :دی

M.etallic.A
08-09-2008, 14:15
راستی یادم رفت... تولد ووکمن بود... موسس تاپیک... یک دقیقه سکوت بعد کف مرتب به افتخارش :دی

Havbb
08-09-2008, 14:21
راستی یادم رفت... تولد ووکمن بود... موسس تاپیک... یک دقیقه سکوت بعد کف مرتب به افتخارش :دی
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

vahid78
08-09-2008, 16:48
حامد جون به جاي منم كف بزن

frnsh
09-09-2008, 00:31
راستی یادم رفت... تولد ووکمن بود... موسس تاپیک... یک دقیقه سکوت بعد کف مرتب به افتخارش :دی



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] مبارک! :8:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

sina1415
10-09-2008, 00:16
بزار منم بگم

این سوتی مربوط به داداشمه که یکسال از خودم کوچکتره - مربوط به 6-7 سال قبل اگه باحال نبود شرمنده:11:

1- اون وقت ها که داداشم نماز می خوند :46:یه بار وسط های نماز بابام ازش پرسید :thumbsup:سجاد مشق هاتو نوشته ای ؟

اونم خیلی راحت گفت اره نوشتم ؟:27:

2- یه بار هم صبح زود بابام بیدارش کرد گفت برو مدرسه :41:اونم یف وکلاه کرد و رفت مدرسه :27:ولی بعد از نیم ساعت برگشت ؟

می دونی چرا ؟:18:

آخه روز جمعه بود

nafe-bandar
10-09-2008, 03:36
آخه روز جمعه بود

جسارتا
آقاتون خیلی اهل حال هستند؟؟ :31:

M.etallic.A
10-09-2008, 12:43
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] مبارک! :8:

تو که هر کاری کردی غیر از کف زدن :دی

frnsh
10-09-2008, 13:25
تو که هر کاری کردی غیر از کف زدن :دی

حالا خوب شد؟ :دی ::::: :31:


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] مبارک! :8:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Havbb
10-09-2008, 13:54
تو که هر کاری کردی غیر از کف زدن :دی
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](11).gif

zahedy2006
11-09-2008, 00:41
یه مقدار سوتی بنویسید. روحیه مان خراب گردید

Havbb
11-09-2008, 01:05
این تاپیک هم از لحاظ تعداد پست و هم از لحاظ تعداد مشاهده دارای رتبه اول در بین تاپیکهای انجمن متفرقه میباشد[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](1).gif

M.etallic.A
11-09-2008, 14:31
نکته عجیب اینه که چنین تاپیکی مهم نیست....

e.khafan!
11-09-2008, 14:37
بابا سوتی بدین دیگه ، ایبابا

یه نظر درام ، برای اینکه توی ماه رمضون بچه ها با خدا شدن و سرشون تو کتاب خداست و کم سوتی میدن ، سوتیای خیالی رو هم بپذیریم ، یعنی اونایی که میخوان یه سوتی از خودشون در وکنن فقط اول و آخر سوتی دوتا * بزارن تا بفهمیم این سوتی خیالی بید !!!

Havbb
11-09-2008, 17:37
نکته عجیب اینه که چنین تاپیکی مهم نیست....
نه تنها مهم نیست بلکه قفلش هم میکنند. وای وای

Havbb
11-09-2008, 17:39
بابا سوتی بدین دیگه ، ایبابا

یه نظر درام ، برای اینکه توی ماه رمضون بچه ها با خدا شدن و سرشون تو کتاب خداست و کم سوتی میدن ، سوتیای خیالی رو هم بپذیریم ، یعنی اونایی که میخوان یه سوتی از خودشون در وکنن فقط اول و آخر سوتی دوتا * بزارن تا بفهمیم این سوتی خیالی بید !!!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](26).gif

فقط یه لبخند

سوتی خیالی احتمالا" دروغ محسوب نمیشه؟

ghazal_ak
11-09-2008, 18:11
اینجام که سوت و کوره[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

M.etallic.A
11-09-2008, 18:36
کلا متفرقه به بن بست خورده ... سوت و کور شده... ولی سوتی بازار زنده س :دی خواهشا دوستان اگه سوتی دارن تعریف کنن اگر ندارن میخوان اسپم بدن اشکال نداره ولی خواهشا دیگه در مورد سوتی دیگران اظهار نظر نکنید که خیالی بود و خالی بندی بود و ...

حس کارآگاه بازی و زرنگیتون رو ابراز نکنید خواهشا...

sada
11-09-2008, 19:33
کلا متفرقه به بن بست خورده ... سوت و کور شده...
برای اینه که فعلا نمی شه تاپیک جدید زد

gmuosavi
11-09-2008, 20:28
برای اینه که فعلا نمی شه تاپیک جدید زد

بهتره تا روشن شدن ماجرا ! تاپیک های جدیدمون رو توی یکی از تاپیک ها بنویسیم

--------------------------------

صبح بیدار شدم برای خوردن سحری
خوردم و خیلی خوشمزه بود (جاتون خالی نبود چون جای همتون نمی شد :31:)
خواستم از مادرم تشکر کنم :11:
پیش خودم گفتم خوبه دکمه تشکر رو بزنم ! زیر بشقاب دنبال دکمه تشکر می گشتم :31:
پیداش نکردم ، گفتم حتما متفرقه ست دیگه !
یه لیوان آب خوردم بهتر شدم!

شرمنده خواب آلود بودم نفهمیدم :27:

:46:

M a r y a m
11-09-2008, 21:42
منم یه سوتی! :دی

رو تردمیل بودم داشتم می دویدم مامانم اومد گفت چند کالری تا حالا سوزوندی؟! منم تو همون حال نفس زنان گفتم 400 مگ! :31: مامانم همچنان در کف معنی این 400 مگه! :27:
شرمنده اگه خیلی جالب نبود!

M.etallic.A
11-09-2008, 23:05
به به سوتی ها بسی جالب بودن.

e.khafan!
11-09-2008, 23:33
سوتی خیالی احتمالا" دروغ محسوب نمیشه؟
خیر یک نوع داستان یا جک محسوب میشه

2299
11-09-2008, 23:36
اينم سوتي بنده
داشتم نماز ميخوندم بجاي ولضاااااالين گفتم قولهو والله دي:

majid_sd2009
12-09-2008, 00:00
نگا کار به کجا رسیده که سر سوتی رو تو نمازم باز کردن.:41:
من شبانه روز در حال سوتی دادنم ولی همش یادم میره.:31:

2299
12-09-2008, 00:11
نگا کار به کجا رسیده که سر سوتی رو تو نمازم باز کردن.:41:
من شبانه روز در حال سوتی دادنم ولی همش یادم میره.:31:

عزيز من چكار كنم براي همين سوتي نمازم رو يه بار ديگه خوندم بدون اشتباه شاعر ميگه انسان خطا ميكنه
مگه معصوميم كه خطا نكنيم عزيز دل برادر

Havbb
12-09-2008, 00:33
خیر یک نوع داستان یا جک محسوب میشه
برای نمونه خودت یکی تعریف کن ببینیم

در ضمن اگه دنبال سوتی با حال میگردید توی این تاپیک اسم کله گنده ها را سرچ کنید :دی

Mojtaba N87
12-09-2008, 01:26
سوتی !

خوب سوتیست های محترم و محترمه چطورن؟

------
سوتی استاد عزیز ما ! امروز کلاس داشتیم ( یه نرم افزار عمرانی ) بعد گفت خوب جلسه بعد رو کی بذاریم. گفتیم شنبه!

گفت شنبه ساعت 7 خوبه (اذان مشهد ساعت 7 است! ) بعد گفتیم استاد جان الآن ماه رمضونه ! گفت خوب باشه! التماس دعا !

بعد آخه کلی هم جا نماز آب می کشه! فهمید سوتی داده کلی خواست طبیعی کنه! :31:

(اه اه چه سوتی بی مزه ای! ببخشید)!!!

Havbb
12-09-2008, 01:55
خوب سوتیست های محترم و محترمه چطورن؟
شما را ه میبینیم بهتر میشیم

(اه اه چه سوتی بی مزه ای! ببخشید)!!!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

vahid78
12-09-2008, 15:13
(اه اه چه سوتی بی مزه ای! ببخشید)!!!

اينش با حال تر بود:27:

frnsh
12-09-2008, 15:34
خوب سوتیست های محترم و محترمه چطورن؟



من به نمایندگی از تمام خانواده سلام میرسونم!

salarnight
12-09-2008, 19:50
سوتی :

خونه تنها بودم داشتم داشتم شو میدیدم قرار بود مهمون بیاد
زنگ خورد
من هم سریع زدم رو rai sport که مثلا داشتم المپیک میدیدم ( این مهمونامون یه نمه حزب الهی بودن ! )
خلاصه اومدن تو من سلام و احوال پرسی یه دفعه دیدم اینا دارن ناجور نگاه میکنن !
دیدم rai داره مسابقات شنا زنان رو نشون میده ! :دی
خلاصه ما هم الکی شاکی بازی در اورودیم و کمی تا قسمتی زیاد ضایع شدیم ! :دی

Mojtaba N87
12-09-2008, 19:53
شما را ه میبینیم بهتر میشیم



ما مخلصیم


اينش با حال تر بود:27:

کل سوتی رو گفتم واسه همین جمله!


من به نمایندگی از تمام خانواده سلام میرسونم!

بزرگیشون رو برسونید :21:


سوتی :

خونه تنها بودم داشتم داشتم شو میدیدم قرار بود مهمون بیاد
زنگ خورد
من هم سریع زدم رو rai sport که مثلا داشتم المپیک میدیدم ( این مهمونامون یه نمه حزب الهی بودن ! )
خلاصه اومدن تو من سلام و احوال پرسی یه دفعه دیدم اینا دارن ناجور نگاه میکنن !
دیدم rai داره مسابقات شنا زنان رو نشون میده ! :دی
خلاصه ما هم الکی شاکی بازی در اورودیم و کمی تا قسمتی زیاد ضایع شدیم ! :دی

خوشمان آمد! مشابه این سوتی رو دارم ولی قابل ذکر نیست :27:

M.etallic.A
12-09-2008, 20:26
خوشمان آمد! مشابه این سوتی رو دارم ولی قابل ذکر نیست

خواهشا ذکر کنید...

Mojtaba N87
12-09-2008, 20:31
خواهشا ذکر کنید...

آخه حیفم میاد دوباره سوتی بازار بسته شه! تازه! از همکاری هم برکنار میشم (اسمایل خنده در حد تیم ملی)

bahdar
12-09-2008, 22:18
آخه حیفم میاد دوباره سوتی بازار بسته شه! تازه! از همکاری هم برکنار میشم (اسمایل خنده در حد تیم ملی)
نگران نباش من هستم... بخش موبایل بعد یو به من نیاز داره :دی
خوب پس خودت سریع استعفا بده بعد بیا بگو :دی
یا واسه همه بچه ها پیام خصوصی کن :دی

M.etallic.A
12-09-2008, 22:26
بیخیال برکنار شدی بیا خودم برات یه شغل توپ دست و پا میکنم پول زیادی هم توش هست فقط یه کم خلاف ملاف داره توش :دی سوتی بازار هم بسته نمیشه فوقش تورو برکنار کنن نهایتش بنت کنن دیگه سوتی بازار رو نمیبندن حالا تعریف کن باشه ؟

راستی این امضات که نوشتی N87 مدل گوشی نیست جریانش چیه ؟:دی دیگه تهش N85 که تازه معرفی شده N87 صحنه ش چیه ؟

ebicross
13-09-2008, 01:31
آقا من یک دوست دارم بچه آخره.
داداشاش و خواهراش رو هم با خودش 11 تا میشن و با پدر و مادرش 13 تا.
بعد 9 تاشون هم موقع تولد مردن یعنی اگر اونا هم بودن میشد 20 تا. واقعا جدی میگم.
بعد یه بار بحث شد جلو همه دوستا؛ بهش گفتم مامان بابات چند وقته ازدواج کردن؟ گفت نمیدونم.
گفتم بر فرض اینکه 20 سال باشه. 2 سال هم عقد و 2 سال هم تصمیم بچه دار شدن نداشتن (!!!)
جونه ما از بابات بپرس چطوری از 16 سال میشه 20 تا نه ماه در آورد؟ بابات عجب آدم فعالی بوده. اگر تو چین بودین بابات رو اعدام میکردن.
خلاصه هرکس یه چیزی گفت.
یکی گفت: حتما وقتی سفره مینداختین بلند یکی داد میزده سر ریــــــــز کی مـــــــــیخواد؟؟؟
یکی میگفت: طفلک مامانت تمام زندگیش فقط زاییده. پس کی زندگی کرده؟

دیگه انقدر گفتند که طفلک ناراحت شد. دلم واسش سوخت. هیچی نمیگفت فقط سرش پایین بود.
_________________________________
سوتی امروز:
با بچه ها آماده شدیم و رفتیم باشگاه. وقتی رسیدیم دیدیم تعطیله.
الان که فکرشو میکنم میبینم جمعه بوده...
_____________________________________
عموم که دبیرستانی بوده سر کلاس معلمه بهش میگه حالت خوبه؟
میگه مگه شما دامپزشکین؟؟؟

Mojtaba N87
13-09-2008, 02:58
نگران نباش من هستم... بخش موبایل بعد یو به من نیاز داره :دی
خوب پس خودت سریع استعفا بده بعد بیا بگو :دی
یا واسه همه بچه ها پیام خصوصی کن :دی

به به ! دوستان ما رو باش :31:

باشه سر فرصت می تعریفم!


بیخیال برکنار شدی بیا خودم برات یه شغل توپ دست و پا میکنم پول زیادی هم توش هست فقط یه کم خلاف ملاف داره توش :دی سوتی بازار هم بسته نمیشه فوقش تورو برکنار کنن نهایتش بنت کنن دیگه سوتی بازار رو نمیبندن حالا تعریف کن باشه ؟

راستی این امضات که نوشتی N87 مدل گوشی نیست جریانش چیه ؟:دی دیگه تهش N85 که تازه معرفی شده N87 صحنه ش چیه ؟

مرسی از حمایتت کیوان (درست گفتم) جون! (یا کیان!؟)

این N87! مدل گوشی نیس که :31: N اول فامیل شریفمه و 87 هم سال پربرکت تولدمه :27:

Behsood
13-09-2008, 03:14
آقا من یک دوست دارم بچه آخره.
داداشاش و خواهراش رو هم با خودش 11 تا میشن و با پدر و مادرش 13 تا.
بعد 9 تاشون هم موقع تولد مردن یعنی اگر اونا هم بودن میشد 20 تا. واقعا جدی میگم.
بعد یه بار بحث شد جلو همه دوستا؛ بهش گفتم مامان بابات چند وقته ازدواج کردن؟ گفت نمیدونم.
گفتم بر فرض اینکه 20 سال باشه. 2 سال هم عقد و 2 سال هم تصمیم بچه دار شدن نداشتن (!!!)
جونه ما از بابات بپرس چطوری از 16 سال میشه 20 تا نه ماه در آورد؟ بابات عجب آدم فعالی بوده. اگر تو چین بودین بابات رو اعدام میکردن.
خلاصه هرکس یه چیزی گفت.
یکی گفت: حتما وقتی سفره مینداختین بلند یکی داد میزده سر ریــــــــز کی مـــــــــیخواد؟؟؟
یکی میگفت: طفلک مامانت تمام زندگیش فقط زاییده. پس کی زندگی کرده؟

دیگه انقدر گفتند که طفلک ناراحت شد. دلم واسش سوخت. هیچی نمیگفت فقط سرش پایین بود.
سلام
اصلا کار خوب و خنده داری نبود![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Gune Baxan
13-09-2008, 09:19
چند ماهی بود که مزاحم تلفنی نداشتم، تا اینکه دبروز تلفنم زنگ زد.


من : الو، بفرمایید.

طرف مقابل : فوت...فوت...فوت...

من : آخ جان... مزاحم تلفنی!! خیلی وقته که مزاحم تلفنی نداشتم. از نوع فوتی هم که خیلی خیلی وقته. حالا خوبی؟

طرف مقابل : فوت...فوت.

من : مثل اینکه باید سوال های دو گزینه ای ازت بپرسم تا بتونی جواب بدی. خب، حالا اگر از جنس لطیف هستی دو تا فوت کن، اگر هم از جنس خشن هستی یه دونه فوت کن.

طرف مقابل : فوت...فوت.

من : به به، به به، حالا اگر خانوم زیبایی هستی دو تا فوت کن، اگر نه، یه دونه فوت کن.

طرف مقابل : فوت...فوت.

من : بسیار عالی، حالا اگر زنگ زدی که با من دوست بشی دو تا فوت کن، اگر نمی خوای با من دوست بشی یه دونه فوت کن.

طرف مقابل : فوت...فوت.

من : بهتر از این نمی شه! حالا برای فردا قرار بذارم خوبه، دو تا فوت کن، اگر نه یه دونه فوت کن.

طرف مقابل : فوت...فوت.

من : خب، اگر ............... برای قرار خوبه دو تا فوت کن، اگر جای دیگه ای در نظر داری یه دونه فوت کن.

طرف مقابل : فوت...فوت.

من : خب، تا اینجا باهات مودبانه صحبت کردم. اگر بعد از این می خوای حالتو بگیرم دو تا فوت کن، اگر نه قطع کن برو پی کارت.

طرف مقابل : فوت...فوت.

من : خب، خودت گزینه اول رو انتخاب کردی... حالا اگر می خوای ...... .... ......... ........ .... ......... ....... ........ ...... ..... ...... دوتا فوت کن، نه اگر می خوای .... ....... .......... ........... .... .......... ....... ...... ....... یه دونه فوت کن.

یک صدای ظریف و قشنگ ولی خشمگین : خیلی بیشعوری!!!

من : :24:

mehdi_vsgh
13-09-2008, 09:23
چند ماهی بود که مزاحم تلفنی نداشتم، تا اینکه دبروز تلفنم زنگ زد.


من : الو، بفرمایید.

طرف مقابل : فوت...فوت...فوت...

من : آخ جان... مزاحم تلفنی!! خیلی وقته که مزاحم تلفنی نداشتم. از نوع فوتی هم که خیلی خیلی وقته. حالا خوبی؟

طرف مقابل : فوت...فوت.

من : مثل اینکه باید سوال های دو گزینه ای ازت بپرسم تا بتونی جواب بدی. خب، حالا اگر از جنس لطیف هستی دو تا فوت کن، اگر هم از جنس خشن هستی یه دونه فوت کن.

طرف مقابل : فوت...فوت.

من : به به، به به، حالا اگر خانوم زیبایی هستی دو تا فوت کن، اگر نه، یه دونه فوت کن.

طرف مقابل : فوت...فوت.

من : بسیار عالی، حالا اگر زنگ زدی که با من دوست بشی دو تا فوت کن، اگر نمی خوای با من دوست بشی یه دونه فوت کن.

طرف مقابل : فوت...فوت.

من : بهتر از این نمی شه! حالا برای فردا قرار بذارم خوبه، دو تا فوت کن، اگر نه یه دونه فوت کن.

طرف مقابل : فوت...فوت.

من : خب، اگر ............... برای قرار خوبه دو تا فوت کن، اگر جای دیگه ای در نظر داری یه دونه فوت کن.

طرف مقابل : فوت...فوت.

من : خب، تا اینجا باهات مودبانه صحبت کردم. اگر بعد از این می خوای حالتو بگیرم دو تا فوت کن، اگر نه قطع کن برو پی کارت.

طرف مقابل : فوت...فوت.

من : خب، خودت گزینه اول رو انتخاب کردی... حالا اگر می خوای ...... .... ......... ........ .... ......... ....... ........ ...... ..... ...... دوتا فوت کن، نه اگر می خوای .... ....... .......... ........... .... .......... ....... ...... ....... یه دونه فوت کن.

یک صدای ظریف و قشنگ ولی خشمگین : خیلی بیشعوری!!!

من : :24:
عزیز خیلی تابلویی که ساختگیه....عین این جوکشو قبلا شنیدیم:دی

saeed_h1369
13-09-2008, 09:34
عزیز خیلی تابلویی که ساختگیه....عین این جوکشو قبلا شنیدیم:دی
مگه خودت نگفتی گیر ندین؟ چه ساختگی چه واقعی؟ به قول خودم تو چندیمن صفحه ی پیش بزار حالمون رو بکنیم

Gune Baxan
13-09-2008, 09:54
عزیز خیلی تابلویی که ساختگیه....عین این جوکشو قبلا شنیدیم:دی

خب معلومه که ساختگیه.

تو ماه رمضون گفتن اشکال نداره.

Ni_nigc
13-09-2008, 10:30
Ladies & gentelmen یعنی خداییش سوتی کم می دین یا حال ندارین یا می ترسین یا بن شدین ؟
بدین دیگه . [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دیگه دارین شاکیم می کنین ها [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ebicross , wookman , Mojtaba , Metalica , Winter Girl , *Leila و . . .
حالا ما استعداد نداریم , شما که خدا این توانایی رو بهتون داده ...
بابا همه تو سوتی بازار می دونن که . . . تون رو با سوتی بریدن .

-----------------------------------------------

حالا بی خیال . سوتی رو بچسبیم

دیشب ( جمعه ) بنده منزل پدر و مادر عیال تشریف برده بودم . [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همه افطاری تکمیل تناول نموده بودند و ما 2 ساعتی دیر رسیده بودیم .
تلویزیون روشن [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و سریال "حضرت یوسف " در حال پخش .
به هنگام شام بود و عطش سبب شد تا در خواست نوشابه نماییم . [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و از آنجایی که هفته ی قبل برادر خانم بنده برای باز کردن درب نوشابه از کارد استفاده کرده بود و پس از حدود 5 دقیقه زور زدن و تقلا موفق به باز کردن آن شد ، فلذا ایشان را مورد تمسخر قرار داده بودم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] پس این هفته همه از من خواستند تا درب نوشابه را باز نمایم .
من هم با اعتماد به نفس [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] نوشابه را گرفته و درب آن را باز نمودم ( لازم به ذکر است که نوشابه در کمد بود و گرما سبب افزایش فشار و Mobility نوشابه گردیده بود )
اقا راحتتون کنم تا در رو باز کردم صدای وحشتناکی اومد و نوشابه و گازش همین طوری داشت می ریخت که من یه دفعه هول کردم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و نمی دونم چرا نوشابه رو کردم دهنم تا گازش کف زمین نریزه .
حدودا 2 ثانیه خونه ساکت شد و همه داشتن من رو نگاه می کردن [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](24).gifو یه دفعه همه ترکیدن و قهقهه می زدن
حالا مگه میشه اینا رو جم کرد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] . یکی میگه خیلی باحال بود , اون یکی می گه کاش از اون صحنه عکس می گرفتم , اون یکی می گه منو مسخره کرده بودی و خلاصه برنامه یی داشتیم .

-------------------
بچه ها سوتی بدبن

amirtoty
13-09-2008, 11:06
چند روزی که نبودم چه سوتی ایی داده شده ! :دی

e.khafan!
13-09-2008, 13:11
اقا این خیلی باحال بود ، فیض بردیم

f22
13-09-2008, 13:17
اقا یه سوتی دارم که تا عمر دارم یادم نمیره.یادمه کلاس پنجم ابتدایی که بودم معلم سختگیری داشتیم و توی امتحان سوال هوش زیاد می داد.یه بار یکی از سوال های امتحا عکس یه خر کشیده بود که روش یه بار کجی بود.گفته بود این عکس کدام ضرب المثل رو نشون می ده؟من نمی دونستم ، موقعیت تقلب فراهم شد.:21:از شانس من یکی از بچه ها که دماغش گرفته بود به من جوابو رسوند .به من گفت بار کج به مقصد نمیرسه ، دماغشم که می گرفت ما مار کج به مقصد نمیرسه شنیدیم.:31:هی فک کردم گفتم این عکسه که مار نداره.ا:13:خر نوشتم خر کج به منزل نمیرسد.:27:انقد معلم بهم خندید و ضایمون کرد که تو مدرسه معروف شدیم.

ببخشید اگه بیمزه بود

NONE
13-09-2008, 13:27
گفتی مدرسه یاد اون دوران ...
افتادم
سوتی که نمیشه بهش گفت یه بد شانسی بود
کلاس اول دبیرستان زنگ تفریح تموم شده بود و بچه همه سر کلاس منتظر معلم بودن
زنگ ادبیات بود
من هم با هم فکری بچه ها یه شعری اماده کردم
تامعلم اومد توبگم تا فضا اخر ادبی بشه
معلم اومد تو و من شروع کردم
در باز شودو بوی ان برامد ................................ ( جدا تلفظ کردم )
درستش این بود در باز شودو بوی انبر امد
انبر نوعی ماده خوش بوست
خلاصه معلمه هم قاطی
همون اول کاری از کلاس انداختم بیرون
بچه ها صدای خندشون تموم نمیشد

f22
13-09-2008, 13:29
یدونه دیگه یادم اومد:
زمان پخش طنز چهارخونه بود و چکار مکنی؟:21:
تو خیابون با داداشم داشتیم می رفتیم. من رفتم یه چیزی بخرم.اومدم بیرون ، شانس ما یکی تیپش از پشت عین داداشم بود رفتم پشت سرش یهو گفتم چکاااااار ممممکنی؟:27:طرف شد ایجوری : :weird::grrr:منم شدم این شکلی ::whistle:.خلاصه بد جوری ضایه شدیم رفت.

f22
13-09-2008, 13:43
امروز سوتیام داره یادم میاد،اینم یکی دیگه:
10-11 سالم بود و تولدم:8:من و داداشم و پسر داییام که همه از من بزرگتر بودن دور کامپیوتر جمع شده بودیم.فیلم تایتانیک داشتیم می دیدیم.کامپیوترم یه جایی بود محل رفت و آمد.داشت می رسید سرصحنه ی جالب فیلم:21::27:همونجا که جک می خواد نقاشی رزُ بکشه.پسر داییم به من گفت اگه کسی رد شد Esc بزن منم فک کردم گفت space و بزن:19:دقیق سر همون صحنه شوهر عمم اومد رد شد از منم تا اومد space زدم فیلم pause
شد.شوهر عمم اینجوری:18: ما هم اینجوری ::blush:

M.etallic.A
13-09-2008, 13:51
ایول سوتی هات بسی زیبا بودن.

Iman_m123
13-09-2008, 14:10
ما هم که اولین پست هایی است که اینجا میدیم :31:

چند شب پیش عموم اینا اومده بودن خونه مون بعد وقتی داشتن میرفتن عموم با بابام یکمی صحبت کرد و اینا بعد دمپایی منو کرده بود پاش تا صحبت کنه و بعد کفش بپوشه و بره . بابام هم که تازه اومده بود کفششو گذاشته بود جلوی در منم فکر کردم کفش بابامه پوشیدم و یکمی راه رفتم و گفتم بابا کفشتم اندازه منه ها و از این حرفا بعد صحبتشون تموم شد و اومد دیدم تعجب کرده و داره اینورو اونور رو نگاه میکنه ما هم که نمیدونستیم گفتیم چیزی شده بعد یهو یه نگاه به پای ما کردو گفت که کفش من پای تو چیکار میکنه بعد منم گفتم میخواستم ببینم چه جوری هست اندازشو اینا بعد دیگه خندید و ما هم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] شدیم و وقتی واسه بابام تعریف کردم دیگه همه خندیدند :31:

اگه جالب نبود ببخشید

leila*
13-09-2008, 20:21
Ladies & gentelmen یعنی خداییش سوتی کم می دین یا حال ندارین یا می ترسین یا بن شدین ؟
بدین دیگه . [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دیگه دارین شاکیم می کنین ها [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ebicross , wookman , Mojtaba , Metalica , Winter Girl , *Leila و . . .
حالا ما استعداد نداریم , شما که خدا این توانایی رو بهتون داده ...
بابا همه تو سوتی بازار می دونن که . . . تون رو با سوتی بریدن .

-----------------------------------------------


ای بابا منو چرا داری قاطیه اینا میکنی:18::18::18:
بابا به خدا من زیاد سوتی نمیدم من با اینا فرق دارم به خدا ابرو دارم اسم منو با این خانوما و اقایون نیار ابروم رفت:31::31::31::31::31::31::31:

leila*
13-09-2008, 20:32
امروز رفتم دانشگاه یه سری کار داشتم واسه ترم جدید:5:
رفتم پیش اقای مصطفوی و مشکلمو بهشون گفتم گفت برو اتاق اقای فلاح و بگو بهت فرم پیوست 26 رو بدن:19:
رفتم پیش اقای فلاح اتاقش مثل همیشه شلوغ بود:41:
جمعیت کثیری از دختر و پسر اونجا جمع بودن:10::10::10::10::10::10:
به زور رفتم جلو و گفتم اقای فلاح میشه لطف کنید فرم پیوست شماره 26 رو به من بدید:5:
فلاح یه نگاه به من کرد گفت خانوم مگه شما نظام وظیفه دارید؟:27:
چشمام گرد شد:18::18::18::18: همه زدن زیر خنده :39::39::39::39:
گفتم اقای مصطفوی گفت
فلاح گفت ولی این فرم مخصوص نظام وظیفه هست مشکلی نداره اگه اصرار دارید بهتون میدم:27:
دوباره اتاق منفجر شد:39::39::39::39:
با اعصبانیت رفتم بیرون و تو دلم به فلاح و مصطفوی فحش میدادم:grrr::grrr:

Benygh
13-09-2008, 20:44
آقا من یک دوست دارم بچه آخره.
داداشاش و خواهراش رو هم با خودش 11 تا میشن و با پدر و مادرش 13 تا.
بعد 9 تاشون هم موقع تولد مردن یعنی اگر اونا هم بودن میشد 20 تا. واقعا جدی میگم.
بعد یه بار بحث شد جلو همه دوستا؛ بهش گفتم مامان بابات چند وقته ازدواج کردن؟ گفت نمیدونم.
گفتم بر فرض اینکه 20 سال باشه. 2 سال هم عقد و 2 سال هم تصمیم بچه دار شدن نداشتن (!!!)
جونه ما از بابات بپرس چطوری از 16 سال میشه 20 تا نه ماه در آورد؟ بابات عجب آدم فعالی بوده. اگر تو چین بودین بابات رو اعدام میکردن.
خلاصه هرکس یه چیزی گفت.
یکی گفت: حتما وقتی سفره مینداختین بلند یکی داد میزده سر ریــــــــز کی مـــــــــیخواد؟؟؟
یکی میگفت: طفلک مامانت تمام زندگیش فقط زاییده. پس کی زندگی کرده؟

دیگه انقدر گفتند که طفلک ناراحت شد. دلم واسش سوخت. هیچی نمیگفت فقط سرش پایین بود.
_________________________________
سوتی امروز:
با بچه ها آماده شدیم و رفتیم باشگاه. وقتی رسیدیم دیدیم تعطیله.
الان که فکرشو میکنم میبینم جمعه بوده...
_____________________________________
عموم که دبیرستانی بوده سر کلاس معلمه بهش میگه حالت خوبه؟
میگه مگه شما دامپزشکین؟؟؟
__________________

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

خیلی باحال بود !
راستی اینجا پارک ملته ؟ مشهده ؟ اشنا میزنه !

پاکر
13-09-2008, 20:55
ای بابا منو چرا داری قاطیه اینا میکنی:18::18::18:
بابا به خدا من زیاد سوتی نمیدم من با اینا فرق دارم به خدا ابرو دارم اسم منو با این خانوما و اقایون نیار ابروم رفت:31::31::31::31::31::31::31:
کسی با ابروی شما کار نداره خانوم:31::11:

Benygh
13-09-2008, 20:58
من امروز یه سوتی دادم تو تاکسی نشسته بودم هوا هم خیلی گرم بود تو ترافیک هم گیر کرده بود منم جلو نشسته بودم همینطوری داشتم عرق میریختم. این راننده نامرد هم یه پنکه کوچیک چسبونده بود رو داشبورد روشو کرده بود طرف خودش داشت حال میکرد. منم از شدت گرما مغزم تعطیل شده بود یهو ناخوداگاه دستم رفت سمت پنکه و چرخوندمش طرف خودم. دیدم راننده داره چپ چپ نگام میکنه پشت سرم 3 تا دختره نشسته بودن یواش داشتن میخندیدن. منم دیدم اوضاع خرابه دوباره چرخوندمش طرف راننده ... صدای خنده از پشت بیشتر شد. راننده گفت یک بار دیگه اونو با دست بچرخونی من میدونم و تو ....
دمت گرم ! من یک بار اینه بغل رو چرخوندم تا سرو وضعم رو نگاه کنم یارو گفت دست نزن :دی

MILIN3M
13-09-2008, 21:19
اقا امروز این همسایمون وانت ابیشو گذاشت پشت ماشین ما...میخواستم برم بیرون رفتم زنگ خونشون رو زدم گفتم بیزحمت میشه بیاین این گوشی ابیتونو بردارید!!!(ظهر همش تو فکر خرید گوشی بودم)

M.etallic.A
13-09-2008, 22:09
امروز مادرم میخواست یه چیزی بخره با هم رفتیم بعد یه جایی نزدیک بازار تو یه کوچه ماشین رو پارک کردم من نشستم تو ماشین مادرم بره خرید کنه برگرده. منم ماشین رو روشن گذاشتم کولر رو روشن کردم بعد آلبوم جدید متالیکا رو گذاشتم صداشو زیاد کردم لحظاتی بعد رفتم تو حس و داشتم حرکات خفن ناک با سر و دستم میکردم هر چند دقیقه یه دونه هم میزدم رو داشبورد ... چشمامو هم بسته بود ( خداییش بدجوری تو حس بودم ) یه لحظه به خودم اومدم دیدم چند نفر وایسادن منو نگاه میکنن هر کی هم رد میشه نگاه میکنه تازه یه پسره داشت با موبایل فیلم هم میگرفت پیاده شدم گفتم پدرسوخته فیلم نگیر که زد به چاک فرار کرد... خلاصه شدیدا ضایع شدیم در ملاعام ... ( بابت این مسئله بارها ضایع شدم )

saeed_h1369
13-09-2008, 22:14
چه باحال بابا خب جوگیر نشو وسط خیابون من اگه جای بقیه بودم به روی خودم نمیوردم که آبروت نده

M.etallic.A
13-09-2008, 22:27
بابا کوچه خلوت بود نمیدونم یهو چی شد اتوبان شد ملت دسته دسته رد میشدن... تازه با موبایل هم فیلم گرفت اگر احیانا یه بلوتوثی براتون اومد که یه پسره تو زانتیا نشسته داره هدبنگ میزنه اون منم :دی

e.khafan!
13-09-2008, 22:33
آقا امروز رفتم ماشینو جالبجا کنم ، این همسایه ی ما دخترش کنکور قبول شده ، داشتم پارک میکردم ، یهو درشون باز شد 9 تا دختر با هم ریختن بیرون !!!!!! ما چشامون اینجوری شد : O O
بعد رفتن سوار ماشین شن ، 206 !!!! چشام اینجوری شد Oo Oo
دیگه حسابی حواسم به اونا بود ، ماشین داغون شد ، کلاج رو ول کرده بودم با نیم ترمز + فرمون کج + دستی بالا ، ماشین ریب میزد و اونقدر رفته بود عقب لاستیکش میکشید به جدول !!!!
همشون پیاده شدن خندیدن سوار شدن !!! ((((:

هنوز در کفم اینهمه آدم اونم دختر با اون لباسا چه جوری رفتن تو ماشین !!!!!!!!!!

saeed_h1369
13-09-2008, 22:43
ر با اون لباس
با کدوم لباسا مگه چی پوشیده بودن ؟ چادر؟

M.etallic.A
13-09-2008, 22:46
9 نفر تو 206 ؟؟؟ !!! حالا یه کنکور قبول شدن اینقدر ارزش داشت که 9 نفری بریزن تو 206 ؟ دخترن دیگه بی جنبه ن :دی تا جمع میشن دور هم جوگیر میشن یه کارایی میکنن که همگی نشونه بی جنبه گیه :دی

f22
13-09-2008, 23:13
اقا رفته بودیم کلاس گیتار.کلاس تموم شد اومدم بیرون.نفر بعد از من یه دختر.منم اومدم یه چیزی گفته باشم.پرسیدم میری کلاس گیتار دیگه؟گفت اره گفتم پس در و باز می ذارم.گفت مرسی.از شانس من درُ تازه روغن کاری کرده بود ، اروم که ولش کردم بسته شد خلاصه حسابی جلو دختره ضاییع شدیم.:31::13::5::27:

rezaete
13-09-2008, 23:19
اقا رفته بودیم کلاس گیتار.کلاس تموم شد اومدم بیرون.نفر بعد از من یه دختر.منم اومدم یه چیزی گفته باشم.پرسیدم میری کلاس گیتار دیگه؟گفت اره گفتم پس در و باز می ذارم.گفت مرسی.از شانس من درُ تازه روغن کاری کرده بود ، اروم که ولش کردم بسته شد خلاصه حسابی جلو دختره ضاییع شدیم.:31::13::5::27:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] این به این خاطر بود که که حسن نیست نداشتی :31:

f22
13-09-2008, 23:27
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] این به این خاطر بود که که حسن نیست نداشتی :31:
منظور حسن نیت دیگه؟:31:ایشالا دفعه بعد با حسن نیت میرم:27:

e.khafan!
13-09-2008, 23:29
9
نفر تو 206 ؟؟؟ !!! حالا یه کنکور قبول شدن اینقدر ارزش داشت که 9 نفری بریزن تو 206 ؟ دخترن دیگه بی جنبه ن :دی تا جمع میشن دور هم جوگیر میشن یه کارایی میکنن که همگی نشونه بی جنبه گیه :دی
شاید بعدا برن سوار یه ماشین دیگه شن ، به سه گروه تقسیم شن !!! اونجا بابای دوتاشون حاضر بود ، جرات نداشتن کار کنن !!!

لباساشونم ، اول این که دخترارو که میشناسین ، تنها هم که عقب میشینن جاشون کمه چه برسه به ... بعدشم دوتا شون چادر داشتن !!!!!

الان که فکر میکنم میبینم شاید ماماناشونم بودن داشتن بدرقشون میکردن ، ولی 4 تاشونو میشناختم

، بابا سوتیه گیر ندین ، حالشو ببرین :ئی

e.khafan!
13-09-2008, 23:38
یه سوتیه دیگه

امروز رفته بودیم مهمونی ، افطار ، سالن بودیم .... بعد ما هم با کف گیر پلو رو کشیدیم ، بعد برنجو گذاشتم و کفگیرم گذاشتم یه جا ...

دوباره اومدم بکشم ، دیدم کف گیر نیست !!! بعد از کلی کندو و کاو روی گوشیم یافتمش ! مثلا گذاشته بودم اونجا که کثیف نشه !!! ( این سوتیه اول )
بعدم در همون حال که داشت دلم برای گوشیم میسوخت کردمش توی برنج !!!!!!!

دیگه هیچ کس ازون برنج نخورد بجز یه نفر که اونم خبرنداشت بیچاره ، دلم برای اونم سوخت:دی

Ni_nigc
14-09-2008, 08:13
اهان این شد .

------------------------------
و سوتی بازار جانی دوباره می گیرد :قی ( من از دی زده شدم ، از این به بعد بجای دی میگم قی )

Ni_nigc
14-09-2008, 08:22
امروز صبح داشتم میومدم سر کار .
توی اتوبوسهای Brt بودم و چند نفری هم خوابیده بودن که یکیشون هم یه فرد میانسالی بود که داشت گوشیش زنگ می خورد و انگار نه انگار و داشت خروپف می کرد . زنگش فکر کنم صدای مرجان بود ( ای که زشبها صبح سپیدی ... خونه ی قلبم بی تو سرابه و ... از همین جور چیزا) .
ملت هم داشتن حال می کردن و یدفعه یکی از این ادما این بدبخت رو بیدار کرد و اون هم دید که گوشیش داره زنگ می خوره هول کرد و گوشیش رو جواب داد . حالا هر چی می گه الو ، طرف جواب نمی ده ، می گه الووووووو ، جواب نمی اد .
یدفعه ادمای دور و بریش ترکیدن .
یکیشون گفت حاجی برعکس گرفتیش .
اون یارو هم چیز کشید (منظورم چیز نیست ها چیزه ، خجالت کشید ) فی

rezaete
14-09-2008, 09:00
منظور حسن نیت دیگه؟:31:ایشالا دفعه بعد با حسن نیت میرم:27:
خواستم ببینم بیداری یا نه :31:

Iman_m123
14-09-2008, 12:07
اهان این شد .

------------------------------
و سوتی بازار جانی دوباره می گیرد :قی ( من از دی زده شدم ، از این به بعد بجای دی میگم قی )


امروز صبح داشتم میومدم سر کار .
توی اتوبوسهای Brt بودم و چند نفری هم خوابیده بودن که یکیشون هم یه فرد میانسالی بود که داشت گوشیش زنگ می خورد و انگار نه انگار و داشت خروپف می کرد . زنگش فکر کنم صدای مرجان بود ( ای که زشبها صبح سپیدی ... خونه ی قلبم بی تو سرابه و ... از همین جور چیزا) .
ملت هم داشتن حال می کردن و یدفعه یکی از این ادما این بدبخت رو بیدار کرد و اون هم دید که گوشیش داره زنگ می خوره هول کرد و گوشیش رو جواب داد . حالا هر چی می گه الو ، طرف جواب نمی ده ، می گه الووووووو ، جواب نمی اد .
یدفعه ادمای دور و بریش ترکیدن .
یکیشون گفت حاجی برعکس گرفتیش .
اون یارو هم چیز کشید (منظورم چیز نیست ها چیزه ، خجالت کشید ) فی

خب شما هم که ... :31:

حالا ما نفهمیدیم فی هست یا قی ؟ :21: :21::13:

Mojtaba N87
14-09-2008, 12:20
سوتی امروز صبح بنده :

امروز کلا رو فرم نبودم! مدارک ماشینم هم 3-4 روز پیش گم شد :37:

آقا ما رفته بودیم بیرون به کارای بانکی و اینجور چیزا برسیم . نزدیک یه میدونی گوشیم زنگ زد ، ورداشتم جواب بدم ، می دونستم این میدون پلیس جریمه می کنه واسه همین حواسم بود که گوشی رو قطع کنم ولی مثل این خلا پلیس رو که از دور دیدم گوشی رو از این گوش گذاشتم رو اون گوش! نا خود آگاه! هیچی ! 7 تومن واسه گوشی جریمه شدیم ، 7 تومن واسه نداشتن مدارک!!! با خودم گفتم اگه وقت شه برم یه تست Iq بدم حتما!! :34:

در مرحله بعد رفتم بانک ، هم می خواستم به حساب پسنداز بیچاره که فقط ازش برداشت می کنم ! مبلغی ناچیز واریز نمایم و جریمه لعنتی رو هم برم بدم! اولین سوتی این بود که جریمه ها رو فقط بانک ملی می گیره و من تو بانک سامان می خواستم پرداخت کنم ! دیگه اینکه به جای پر کردن فرم واریز ، فرم برداشت رو پر کردم ! خلاصه اوضاعی بود ! طرف بانکیه یه جورایی نگام می کرد! :22:

رفتم سوار ماشین شدم که برم بانک ملی ! زبون روزه ! اعصابم خراب! برگ جریمه رو بردم تو صف وایسادم ! بعد از 15 دقیقه فهمیدم باجه رو اشتباه وایسادم و اومدم تو صف سیبا! دیگه داشتم روانی می شدم . به هر بدبختی بود خودم رو رسوندم خونه و در خدمت شمام :31:

فک کنم بهتره امروز دیگه بیرون نرم! :45:

bagher_mo68
14-09-2008, 12:26
سوتی امروز صبح بنده :

امروز کلا رو فرم نبودم! مدارک ماشینم هم 3-4 روز پیش گم شد :37:

آقا ما رفته بودیم بیرون به کارای بانکی و اینجور چیزا برسیم . نزدیک یه میدونی گوشیم زنگ زد ، ورداشتم جواب بدم ، می دونستم این میدون پلیس جریمه می کنه واسه همین حواسم بود که گوشی رو قطع کنم ولی مثل این خلا پلیس رو که از دور دیدم گوشی رو از این گوش گذاشتم رو اون گوش! نا خود آگاه! هیچی ! 7 تومن واسه گوشی جریمه شدیم ، 7 تومن واسه نداشتن مدارک!!! با خودم گفتم اگه وقت شه برم یه تست Iq بدم حتما!! :34:

در مرحله بعد رفتم بانک ، هم می خواستم به حساب پسنداز بیچاره که فقط ازش برداشت می کنم ! مبلغی ناچیز واریز نمایم و جریمه لعنتی رو هم برم بدم! اولین سوتی این بود که جریمه ها رو فقط بانک ملی می گیره و من تو بانک سامان می خواستم پرداخت کنم ! دیگه اینکه به جای پر کردن فرم واریز ، فرم برداشت رو پر کردم ! خلاصه اوضاعی بود ! طرف بانکیه یه جورایی نگام می کرد! :22:

رفتم سوار ماشین شدم که برم بانک ملی ! زبون روزه ! اعصابم خراب! برگ جریمه رو بردم تو صف وایسادم ! بعد از 15 دقیقه فهمیدم باجه رو اشتباه وایسادم و اومدم تو صف سیبا! دیگه داشتم روانی می شدم . به هر بدبختی بود خودم رو رسوندم خونه و در خدمت شمام :31:

فک کنم بهتره امروز دیگه بیرون نرم! :45:

نه مثکه OK شدی .. تو تایپ که سوتی ندادی :دی

خشته نباشی [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Ni_nigc
14-09-2008, 12:31
خب شما هم که ... :31:

حالا ما نفهمیدیم فی هست یا قی ؟ :21: :21::13:

قی درست هست اخوی .
سوتی تایپی بود . کلید کردی ها :قی
صداشو در نیار :11:

M.etallic.A
14-09-2008, 13:32
سوتی امروز صبح بنده :

امروز کلا رو فرم نبودم! مدارک ماشینم هم 3-4 روز پیش گم شد :37:

آقا ما رفته بودیم بیرون به کارای بانکی و اینجور چیزا برسیم . نزدیک یه میدونی گوشیم زنگ زد ، ورداشتم جواب بدم ، می دونستم این میدون پلیس جریمه می کنه واسه همین حواسم بود که گوشی رو قطع کنم ولی مثل این خلا پلیس رو که از دور دیدم گوشی رو از این گوش گذاشتم رو اون گوش! نا خود آگاه! هیچی ! 7 تومن واسه گوشی جریمه شدیم ، 7 تومن واسه نداشتن مدارک!!! با خودم گفتم اگه وقت شه برم یه تست Iq بدم حتما!! :34:

در مرحله بعد رفتم بانک ، هم می خواستم به حساب پسنداز بیچاره که فقط ازش برداشت می کنم ! مبلغی ناچیز واریز نمایم و جریمه لعنتی رو هم برم بدم! اولین سوتی این بود که جریمه ها رو فقط بانک ملی می گیره و من تو بانک سامان می خواستم پرداخت کنم ! دیگه اینکه به جای پر کردن فرم واریز ، فرم برداشت رو پر کردم ! خلاصه اوضاعی بود ! طرف بانکیه یه جورایی نگام می کرد! :22:

رفتم سوار ماشین شدم که برم بانک ملی ! زبون روزه ! اعصابم خراب! برگ جریمه رو بردم تو صف وایسادم ! بعد از 15 دقیقه فهمیدم باجه رو اشتباه وایسادم و اومدم تو صف سیبا! دیگه داشتم روانی می شدم . به هر بدبختی بود خودم رو رسوندم خونه و در خدمت شمام :31:

فک کنم بهتره امروز دیگه بیرون نرم! :45:

اون استعداده که گفته بودم نم نم داره شکوفا میشه :دی

Eshghe_door
14-09-2008, 13:56
سوتی امروز صبح بنده :

امروز کلا رو فرم نبودم! مدارک ماشینم هم 3-4 روز پیش گم شد :37:

آقا ما رفته بودیم بیرون به کارای بانکی و اینجور چیزا برسیم . نزدیک یه میدونی گوشیم زنگ زد ، ورداشتم جواب بدم ، می دونستم این میدون پلیس جریمه می کنه واسه همین حواسم بود که گوشی رو قطع کنم ولی مثل این خلا پلیس رو که از دور دیدم گوشی رو از این گوش گذاشتم رو اون گوش! نا خود آگاه! هیچی ! 7 تومن واسه گوشی جریمه شدیم ، 7 تومن واسه نداشتن مدارک!!! با خودم گفتم اگه وقت شه برم یه تست Iq بدم حتما!! :34:

در مرحله بعد رفتم بانک ، هم می خواستم به حساب پسنداز بیچاره که فقط ازش برداشت می کنم ! مبلغی ناچیز واریز نمایم و جریمه لعنتی رو هم برم بدم! اولین سوتی این بود که جریمه ها رو فقط بانک ملی می گیره و من تو بانک سامان می خواستم پرداخت کنم ! دیگه اینکه به جای پر کردن فرم واریز ، فرم برداشت رو پر کردم ! خلاصه اوضاعی بود ! طرف بانکیه یه جورایی نگام می کرد! :22:

رفتم سوار ماشین شدم که برم بانک ملی ! زبون روزه ! اعصابم خراب! برگ جریمه رو بردم تو صف وایسادم ! بعد از 15 دقیقه فهمیدم باجه رو اشتباه وایسادم و اومدم تو صف سیبا! دیگه داشتم روانی می شدم . به هر بدبختی بود خودم رو رسوندم خونه و در خدمت شمام :31:

فک کنم بهتره امروز دیگه بیرون نرم! :45:

خسته نباشین! فک کنم رکورد زدین:27:

rainysky50
14-09-2008, 14:28
همین الان یه سوتی دادم که پروسه ی زمانیش از هفته ی پیش شروع شد!من هر وقت یه بسته برنج میخرم بعد از اینکه درشو باز میکنم نمیدونم از کجا پر از مورچه میشه!این دفعه خواستم مورچه ها رو دور بزنم!من هم به شیوه ای که همیشه برای داروهای شیرین استفاده میشه رو اوردم!!بسته ی برنج رو که از پایین کاملا پلمپ بود گذاشتم توی یک ظرف اب!!امروز با خیال راحت اومدم که از برنجهای بدون مورچه استفاده کنم!!چشمتون روز بد نبینه!!برنجها بعد از یک هفته از ظرف اب نم کشیده بودند و بوی لجنزار میدادند!!!از این بسته ی برنج 5 هزار تومنی فقط همون روز اول که خریدمش یه پیمانه بیشتر استفاده نکرده بودم و امروز ناچار شدم تمام بسته رو بریزم بیرون!!!!!این هم از اولین سوتی ای که من در اینجا تعریف کردم(داغ داغ بود!!!)!!

vahid78
14-09-2008, 15:41
امروز مادرم میخواست یه چیزی بخره با هم رفتیم بعد یه جایی نزدیک بازار تو یه کوچه ماشین رو پارک کردم من نشستم تو ماشین مادرم بره خرید کنه برگرده. منم ماشین رو روشن گذاشتم کولر رو روشن کردم بعد آلبوم جدید متالیکا رو گذاشتم صداشو زیاد کردم لحظاتی بعد رفتم تو حس و داشتم حرکات خفن ناک با سر و دستم میکردم هر چند دقیقه یه دونه هم میزدم رو داشبورد ... چشمامو هم بسته بود ( خداییش بدجوری تو حس بودم ) یه لحظه به خودم اومدم دیدم چند نفر وایسادن منو نگاه میکنن هر کی هم رد میشه نگاه میکنه تازه یه پسره داشت با موبایل فیلم هم میگرفت پیاده شدم گفتم پدرسوخته فیلم نگیر که زد به چاک فرار کرد... خلاصه شدیدا ضایع شدیم در ملاعام ... ( بابت این مسئله بارها ضایع شدم )

اينا خيلي خوب اومدي منم بعضي موقعا درصد جوگيري كه به 98% ميرسه از اين ديوونه بازيها در ميارم:27:


آقا امروز رفتم ماشینو جالبجا کنم ، این همسایه ی ما دخترش کنکور قبول شده ، داشتم پارک میکردم ، یهو درشون باز شد 9 تا دختر با هم ریختن بیرون !!!!!! ما چشامون اینجوری شد : O O
بعد رفتن سوار ماشین شن ، 206 !!!! چشام اینجوری شد Oo Oo
دیگه حسابی حواسم به اونا بود ، ماشین داغون شد ، کلاج رو ول کرده بودم با نیم ترمز + فرمون کج + دستی بالا ، ماشین ریب میزد و اونقدر رفته بود عقب لاستیکش میکشید به جدول !!!!
همشون پیاده شدن خندیدن سوار شدن !!! ((((:

هنوز در کفم اینهمه آدم اونم دختر با اون لباسا چه جوری رفتن تو ماشین !!!!!!!!!!
همينه ديگه وقتي ميگن دخترها را هيچكه جز خدا نميشناسه واسه همينه :46:


سوتی امروز صبح بنده :

امروز کلا رو فرم نبودم! مدارک ماشینم هم 3-4 روز پیش گم شد :37:

آقا ما رفته بودیم بیرون به کارای بانکی و اینجور چیزا برسیم . نزدیک یه میدونی گوشیم زنگ زد ، ورداشتم جواب بدم ، می دونستم این میدون پلیس جریمه می کنه واسه همین حواسم بود که گوشی رو قطع کنم ولی مثل این خلا پلیس رو که از دور دیدم گوشی رو از این گوش گذاشتم رو اون گوش! نا خود آگاه! هیچی ! 7 تومن واسه گوشی جریمه شدیم ، 7 تومن واسه نداشتن مدارک!!! با خودم گفتم اگه وقت شه برم یه تست Iq بدم حتما!! :34:

در مرحله بعد رفتم بانک ، هم می خواستم به حساب پسنداز بیچاره که فقط ازش برداشت می کنم ! مبلغی ناچیز واریز نمایم و جریمه لعنتی رو هم برم بدم! اولین سوتی این بود که جریمه ها رو فقط بانک ملی می گیره و من تو بانک سامان می خواستم پرداخت کنم ! دیگه اینکه به جای پر کردن فرم واریز ، فرم برداشت رو پر کردم ! خلاصه اوضاعی بود ! طرف بانکیه یه جورایی نگام می کرد! :22:

رفتم سوار ماشین شدم که برم بانک ملی ! زبون روزه ! اعصابم خراب! برگ جریمه رو بردم تو صف وایسادم ! بعد از 15 دقیقه فهمیدم باجه رو اشتباه وایسادم و اومدم تو صف سیبا! دیگه داشتم روانی می شدم . به هر بدبختی بود خودم رو رسوندم خونه و در خدمت شمام :31:

فک کنم بهتره امروز دیگه بیرون نرم! :45:
اينا قبول دارم وقتي آدم رو دنده سوتي بلند بشه ديگه كارش رو غلطك سوتي ميوفته (آفرين چه جمله اي از خودم در وكردم):27:

bahdar
14-09-2008, 16:02
به به ! دوستان ما رو باش [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بده هوای بخشتو دارم... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

M.etallic.A
14-09-2008, 16:30
همین الان یه سوتی دادم که پروسه ی زمانیش از هفته ی پیش شروع شد!من هر وقت یه بسته برنج میخرم بعد از اینکه درشو باز میکنم نمیدونم از کجا پر از مورچه میشه!این دفعه خواستم مورچه ها رو دور بزنم!من هم به شیوه ای که همیشه برای داروهای شیرین استفاده میشه رو اوردم!!بسته ی برنج رو که از پایین کاملا پلمپ بود گذاشتم توی یک ظرف اب!!امروز با خیال راحت اومدم که از برنجهای بدون مورچه استفاده کنم!!چشمتون روز بد نبینه!!برنجها بعد از یک هفته از ظرف اب نم کشیده بودند و بوی لجنزار میدادند!!!از این بسته ی برنج 5 هزار تومنی فقط همون روز اول که خریدمش یه پیمانه بیشتر استفاده نکرده بودم و امروز ناچار شدم تمام بسته رو بریزم بیرون!!!!!این هم از اولین سوتی ای که من در اینجا تعریف کردم(داغ داغ بود!!!)!!

من یه پیشنهاد دارم. یه سطلی چیزی بگیر که در داشته باشه. بعد برنج رو که خریدی خالی کن توش درش رو محکم ببند.

seyyedi
14-09-2008, 18:02
دوستان سلام
بابا این همه سوتی ننویسید اینجا
ما که سوتی نمیدیم فکر میکنیم یه چیزیمون هست که سوتی نمیدیم
یه مدت زیاد میومدم اینجا
آخرا به خودم میگفتم ای خدا چیه ما هیچی سوتی نداریم و اونایی هم که هست نمیشه بهش گفت سوتی و تازه یادمون هم نمیاد
حالا یه سوتی قدیمی مربوط به همین جا از من
قبلنا توی بخش موبایل زیاد میرفتم
یه روز یکی یه تاپیک و زد و شمارش رو گذاشت و گفت بقیه بهش اس ام اس بزنن
بعد که چند نفر مسخرش کردن و گفتن شماره نزار
یه کاربر که بچه خوبیه و کمکم کرده توی همین مسئله موبایل اومد توی تاپیک جواب داد:
من یه چند تایی برات فرستادم
شمارم اینه : 09123456789
منم نه گذاشتم و نه برداشتم خیلی زود چند تا به این شماره براش پیامک زدم
بعد هی منتظر delivery بودم هیچی نمیومد
چند باری هم پیامک رو دوباره فرستادم
خلاصه من نفهمیدم تا بعد2-3 روز تازه دوزاریم افتاد

mahshid_music
14-09-2008, 18:07
بابا این همه سوتی ننویسید اینجا
ما که سوتی نمیدیم فکر میکنیم یه چیزیمون هست که سوتی نمیدیم

ایول....حرف دل مارو زدی....

Mojtaba N87
14-09-2008, 19:17
نه مثکه OK شدی .. تو تایپ که سوتی ندادی :دی

خشته نباشی [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

آخهمیدونیتایپمخیلیخوبه! :27:


اون استعداده که گفته بودم نم نم داره شکوفا میشه :دی

با داشتن استادی مثل شما به زودی از شکوفایی گذشته و پژمرده می شه


خسته نباشین! فک کنم رکورد زدین:27:

مخلصیم ! مشوق اصلی من ...



اينا قبول دارم وقتي آدم رو دنده سوتي بلند بشه ديگه كارش رو غلطك سوتي ميوفته (آفرين چه جمله اي از خودم در وكردم):27:

این جملت رو می دم قاب بگیرن


بده هوای بخشتو دارم... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

تو که هنوز گیر دادی :5:


دوستان سلام
بابا این همه سوتی ننویسید اینجا
ما که سوتی نمیدیم فکر میکنیم یه چیزیمون هست که سوتی نمیدیم
یه مدت زیاد میومدم اینجا
آخرا به خودم میگفتم ای خدا چیه ما هیچی سوتی نداریم و اونایی هم که هست نمیشه بهش گفت سوتی و تازه یادمون هم نمیاد
حالا یه سوتی قدیمی مربوط به همین جا از من
قبلنا توی بخش موبایل زیاد میرفتم
یه روز یکی یه تاپیک و زد و شمارش رو گذاشت و گفت بقیه بهش اس ام اس بزنن
بعد که چند نفر مسخرش کردن و گفتن شماره نزار
یه کاربر که بچه خوبیه و کمکم کرده توی همین مسئله موبایل اومد توی تاپیک جواب داد:
من یه چند تایی برات فرستادم
شمارم اینه : 09123456789
منم نه گذاشتم و نه برداشتم خیلی زود چند تا به این شماره براش پیامک زدم
بعد هی منتظر delivery بودم هیچی نمیومد
چند باری هم پیامک رو دوباره فرستادم
خلاصه من نفهمیدم تا بعد2-3 روز تازه دوزاریم افتاد

شما که IQ از منم وخیم تره :31:


ایول....حرف دل مارو زدی....

چی؟ اسپم؟ اونم تو این تاپیک وزین و مفید؟؟؟؟

توبه کن!

M.etallic.A
14-09-2008, 19:51
دوستانی که سوتی نمیدن بزودی کلاس سوتی دادن برگزار می شه. با حضور اساتید فن ...

قبل از حضور در کلاس : من هیج وقت سوتی نمیدادم و همون سوتی های بی مزه هم زود یادم میرفت.

بعد از حضور در کلاس : من کل ضندگیم شده صوطی ...

شوخی کردم ازدحام نکنید برای ثبت نام... رد صورت به حد نصاب رسیدن کلاس برگزار میشه :دی

bahdar
14-09-2008, 21:47
با حضور اساتید فن ...
یعنی اساتید پنکه؟:دی

amirfarrokh
14-09-2008, 21:56
من یه پیشنهاد دارم. یه سطلی چیزی بگیر که در داشته باشه. بعد برنج رو که خریدی خالی کن توش درش رو محکم ببند.

حالا نمیشه آروم ببنده در سطل رو؟؟؟حتما باید محکم ببنده؟؟ :D

amirtoty
14-09-2008, 22:33
سوتی امروزم و بگم که از تاکسی پیاده شدم همینطوری داشتم میرفتم دیدم تاکسی بوق میزنه! بعد فهمیدم که پول تاکسی حساب نکردم !
خیلی وقت پیشم یادمه که مدرسه خیلی دیر شده بود با تاکسی رفتم تا دم مدرسه سریع دویدم تو مدرسه رفتم سر کلاس! بعد که کلی گذشت یادم اومده که پول به تاکسی ندادم!

نمیدونم چرا انقدر فراموشی گرفتم :دی

M.etallic.A
14-09-2008, 22:55
یعنی اساتید پنکه؟:دی

نه منظورم فن سی پی یو بود.


حالا نمیشه آروم ببنده در سطل رو؟؟؟حتما باید محکم ببنده؟؟ :

اشکال نداره حالا شما هی به من گیر بدید :دی دارم براتون ...

Havbb
15-09-2008, 00:06
دوستانی که سوتی نمیدن بزودی کلاس سوتی دادن برگزار می شه. با حضور اساتید فن ...

قبل از حضور در کلاس : من هیج وقت سوتی نمیدادم و همون سوتی های بی مزه هم زود یادم میرفت.

بعد از حضور در کلاس : من کل ضندگیم شده صوطی ...

شوخی کردم ازدحام نکنید برای ثبت نام... رد صورت به حد نصاب رسیدن کلاس برگزار میشه :دی
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](11).gif
راستی یه کلیپ موبایل بچه ها برام فرستادند یه پسره هست تو ماشین داره اهنگ گوش میده و میزنه رو داشبورد و ...

دوستان سلام
بابا این همه سوتی ننویسید اینجا
ما که سوتی نمیدیم فکر میکنیم یه چیزیمون هست که سوتی نمیدیم
یه مدت زیاد میومدم اینجا
آخرا به خودم میگفتم ای خدا چیه ما هیچی سوتی نداریم و اونایی هم که هست نمیشه بهش گفت سوتی و تازه یادمون هم نمیاد
حالا یه سوتی قدیمی مربوط به همین جا از من
قبلنا توی بخش موبایل زیاد میرفتم
یه روز یکی یه تاپیک و زد و شمارش رو گذاشت و گفت بقیه بهش اس ام اس بزنن
بعد که چند نفر مسخرش کردن و گفتن شماره نزار
یه کاربر که بچه خوبیه و کمکم کرده توی همین مسئله موبایل اومد توی تاپیک جواب داد:
من یه چند تایی برات فرستادم
شمارم اینه : 09123456789
منم نه گذاشتم و نه برداشتم خیلی زود چند تا به این شماره براش پیامک زدم
بعد هی منتظر delivery بودم هیچی نمیومد
چند باری هم پیامک رو دوباره فرستادم
خلاصه من نفهمیدم تا بعد2-3 روز تازه دوزاریم افتاد

من که نفهمیدم سوتی را !! کسی هست برای من توضیح بده؟


اشکال نداره حالا شما هی به من گیر بدید :دی دارم براتون ...
اوه اوه !! این گیر بده بد گیر میده ها! مواظب باشید
-----------

سوتی:
روز اول که میخواستم برم کلاس گیتار یارو فکر میکرد من از پشت کوه اومدم هیچی حالیم نیست!! بعد شروع کرد بگه : ببین عزیزم این را بهش میگند نت!! این... بعد من گفتم اینا را میدونم تو به من بگو اول از سیم می شروع میکنی یا از ر .
الان که فکرش را میکنم (به قول یکی) میبینم شاید نباید اونو میگفتم ولی یارو چشاش اینجوری شد:[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](150).gif

Mojtaba N87
15-09-2008, 00:51
دوستانی که سوتی نمیدن بزودی کلاس سوتی دادن برگزار می شه. با حضور اساتید فن ...

قبل از حضور در کلاس : من هیج وقت سوتی نمیدادم و همون سوتی های بی مزه هم زود یادم میرفت.

بعد از حضور در کلاس : من کل ضندگیم شده صوطی ...

شوخی کردم ازدحام نکنید برای ثبت نام... رد صورت به حد نصاب رسیدن کلاس برگزار میشه :دی

اساتید رو معرفی می کنی؟ :27:

mohsentanha
15-09-2008, 01:00
اقا یدفعه خونمون خالی بود ساعت 10 شب صدای اسپیکر رو بردم بالا خونه هم میلرزید بعد دوتا رپ فحش درست حسابی داشتم گوش می کردم که پدرم اومد پشت پنجره:11: و گفت الان 2ساعته در میزنیم چرا در رو باز نمی کنی اقا من شدم خود لبو داغ بعد صدا رو کم کردم و رفتم در اتاق رو باز کردم پدرم برگشت گفت چیه عروسی داری منم با:31: پر رویی تمام گفتم نه عقد کنونه :31:
البته اینم بگم که از پدرم خیلی چشم ضله دارم یعنی می ترسم ولی چه کنیم بعضی اوقات سوتی هایی رو جلوش می دم
یکی دیگه هم مربوط به اهنگ رپ
اینو داشتم می خوندم: وقتی من میام همه نشستن سر ولب پنجره می کنم پسرا رو چپ نگاه اگه گوش کردین بقیشو اهنگ تهی با 021 و یارتو بود
یادتون بیارین داشتم اونا رو می خوندم که داداشم گفت تو چقدر نفهمی اینا چیه که می خونی
منم براش اهنگ حسین ابلیس رو خوندم که بد تر بود همونی که اول هی میگه000051 051 005
این یکی باحاله:داشتم کانالviva polskaمیدیدم که یهو خوابم برد:41: بعد پدرم بیدارم کرد با دعوا گفت اینا چیه بچه داری نگاه می کنی منم گفتم خوابیده بودم حتما دستم خورد به دکمه این کانال اومد بعد پدرم کنترل رو گرفت و خاموشش کرد :13:
سوتی ها یه خورده بی مزه بود ولی اگه صحنه ها رو ضبط می کردم باسه خودش کلیپی بود..........
یه چند تا دی هم اخر جمله ها اضافه کنین:27:
اینو یادم رفت:سال 85 فروردین بود مادر بزرگم فوت کرد اقا منم خونه تک و تنها داشتم اهنگ گوش میکردم که یه دفعه پسر عمم با داداشم اومدن که وسیله ببرن اقا من هم دسپاچه فورا خاموش کرد بعد چند دقیقه رفتم توی اشپز خونه دیدم اونا دوتایی دادن اجیل هارو می خورن:18: یچی دیگه پس پس شدیم:27:

e.khafan!
15-09-2008, 01:06
دوستان سلام
بابا این همه سوتی ننویسید اینجا
ما که سوتی نمیدیم فکر میکنیم یه چیزیمون هست که سوتی نمیدیم
یه مدت زیاد میومدم اینجا
آخرا به خودم میگفتم ای خدا چیه ما هیچی سوتی نداریم و اونایی هم که هست نمیشه بهش گفت سوتی و تازه یادمون هم نمیاد
حالا یه سوتی قدیمی مربوط به همین جا از من
قبلنا توی بخش موبایل زیاد میرفتم
یه روز یکی یه تاپیک و زد و شمارش رو گذاشت و گفت بقیه بهش اس ام اس بزنن
بعد که چند نفر مسخرش کردن و گفتن شماره نزار
یه کاربر که بچه خوبیه و کمکم کرده توی همین مسئله موبایل اومد توی تاپیک جواب داد:
من یه چند تایی برات فرستادم
شمارم اینه : 09123456789
منم نه گذاشتم و نه برداشتم خیلی زود چند تا به این شماره براش پیامک زدم
بعد هی منتظر delivery بودم هیچی نمیومد
چند باری هم پیامک رو دوباره فرستادم
خلاصه من نفهمیدم تا بعد2-3 روز تازه دوزاریم افتاد
همین دم اذان سری عاومدم آن شم ببینم چه خبره چشم افتاد هب این پست ، سریع رفت رو شماره !!! نوشته بودی شمارم اینه : 0912...
منم اوردم این پایین نقل قول کردم نوشتم بچه آدم هیمنجوری شماره نمیده !!!

شانس آوردم برای پربارکردن پستم گفتم یه بار سوتیو بخونم یه تیکه ای بندازم ،که متوجه شدم خودم سوتی دادم :دی

ولی ایول خیلی حال کردم ، کلی خندیدم