PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!



صفحه ها : 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 [14] 15 16 17 18 19

alizshah
16-07-2008, 17:28
فکر کنم این سوتی رو تعریف کرده بودم تو این تاپیک اما یه بار دیگه میگم. قضیه اینه که یکی از دوستای من واسه تولد دوست دخترش یه دونه از این کلاههای پشمالو با شال گردن خریده بود که اون زمان مد بود. اما چون میترسید مامانش ببینه به من گفت تو ببر خونتون فردا صبح میگیرم ازت ... من بردم خونه کلی فکر کردم کجا بزارمش بردم گذاشتم تو انباری... فردا صبح دوستم زنگ زد گفت من فلان کافی شاپ هستم اگه اشکال نداره بیار اینجا به من بده من وقت نکردم بیام در خونتون. منم قبول کردم. رفتم از تو انباری نایلون رو گرفتم احساس کردم شال گردن و کلاه یه کم خیس هستن دست زدم دیدم آره یه کم نم داره اما گفتم اشکال نداره خشک میشه تا اونجا...
بعد سریع نایلون رو گرفتم رفتم بیرون. باید دو خط تاکسی سوار میشدم. خط دوم که داخل شهر بود عقب نشستم قبل از من هم دو تا خانم سانتی مانتال نشسته بودن از اینایی که فیسسسس میکشن و کلی افاده دارن. یه کم از ایستگاه فاصله گرفته بودیم که من نایلون رو یه کم بالا گرفتم دستم بره تو جیبم تا کرایه رو حساب کنم یهو احساس کردم یه چیز از تو نایلون پرید بیرون و نشست رو شونه م... سرمو برگردوندم دیدم یه موش کوچولو نشسته رو شونم :18: رنگم عین گچ سفید شد صدامم در نمیومد. بعد موش رفت پشت صندلی عقب. هیچ کس اینارو تو ماشین ندید فقط من فهمیدم چه فاجعه ای رخ داده و پاهامو 10 سانت بالا نگه داشته بودم و تو دلم دعا میکردم که رفته باشه صندوق عقب :blink:... یهو دیدم خانم بغل دستی من با دستش داره میزنه رو ساق پاش و بعد چنان جیغی کشید که راننده جفت پا رفت رو ترمز و ماشین و نگه داشت و از ماشین پیاده شد فرار کرد... بعد هر 4 تا در ماشین باز شدن و هر کس به یه طرف فرار میکرد و اون خانم هم وسط خیابون داشت بالا پایین میپرید و تقریبا شلوارشو در آورده بود از پاش و مردم همه داشتن نگاه میکردن. به نظرتون من اون صحنه چیکار کردم خیلی آروم و بی سر و صدا صحنه رو ترک کردم و رفتم به کافی شاپ مورد نظر و امانتی رو به دوستم دادم و اون هم داد به عشقش... حتما میتونید حدس بزنید که اون نم روی شال چی بود دیگه :rolleye:

حالا چرا موش هار و نمیکشین
یدفه تو خواب میببین یه چیزی تو شلوارت میگرده ها !

frnsh
16-07-2008, 17:57
فکر کنم این سوتی رو تعریف کرده بودم تو این تاپیک اما یه بار دیگه میگم. قضیه اینه که یکی از دوستای من واسه تولد دوست دخترش یه دونه از این کلاههای پشمالو با شال گردن خریده بود که اون زمان مد بود. اما چون میترسید مامانش ببینه به من گفت تو ببر خونتون فردا صبح میگیرم ازت ... من بردم خونه کلی فکر کردم کجا بزارمش بردم گذاشتم تو انباری... فردا صبح دوستم زنگ زد گفت من فلان کافی شاپ هستم اگه اشکال نداره بیار اینجا به من بده من وقت نکردم بیام در خونتون. منم قبول کردم. رفتم از تو انباری نایلون رو گرفتم احساس کردم شال گردن و کلاه یه کم خیس هستن دست زدم دیدم آره یه کم نم داره اما گفتم اشکال نداره خشک میشه تا اونجا...
بعد سریع نایلون رو گرفتم رفتم بیرون. باید دو خط تاکسی سوار میشدم. خط دوم که داخل شهر بود عقب نشستم قبل از من هم دو تا خانم سانتی مانتال نشسته بودن از اینایی که فیسسسس میکشن و کلی افاده دارن. یه کم از ایستگاه فاصله گرفته بودیم که من نایلون رو یه کم بالا گرفتم دستم بره تو جیبم تا کرایه رو حساب کنم یهو احساس کردم یه چیز از تو نایلون پرید بیرون و نشست رو شونه م... سرمو برگردوندم دیدم یه موش کوچولو نشسته رو شونم :18: رنگم عین گچ سفید شد صدامم در نمیومد. بعد موش رفت پشت صندلی عقب. هیچ کس اینارو تو ماشین ندید فقط من فهمیدم چه فاجعه ای رخ داده و پاهامو 10 سانت بالا نگه داشته بودم و تو دلم دعا میکردم که رفته باشه صندوق عقب :blink:... یهو دیدم خانم بغل دستی من با دستش داره میزنه رو ساق پاش و بعد چنان جیغی کشید که راننده جفت پا رفت رو ترمز و ماشین و نگه داشت و از ماشین پیاده شد فرار کرد... بعد هر 4 تا در ماشین باز شدن و هر کس به یه طرف فرار میکرد و اون خانم هم وسط خیابون داشت بالا پایین میپرید و تقریبا شلوارشو در آورده بود از پاش و مردم همه داشتن نگاه میکردن. به نظرتون من اون صحنه چیکار کردم خیلی آروم و بی سر و صدا صحنه رو ترک کردم و رفتم به کافی شاپ مورد نظر و امانتی رو به دوستم دادم و اون هم داد به عشقش... حتما میتونید حدس بزنید که اون نم روی شال چی بود دیگه :rolleye:

خیلی باحال بود اما واقعا واقعی بود؟ افسانه نبود؟:31:
اگه واقعیه که عند سوتیه.:46:


من نفهمیدم یکی توضیح بده!

منم نفهمیدم!!:31:


حالا چرا موش هار و نمیکشین
یدفه تو خواب میببین یه چیزی تو شلوارت میگرده ها !

تایید میشه.

masoudtr
16-07-2008, 18:01
حالا ما هم سوتی بدیم :
4 ماه پیش بود توی آزمایشگاه فیزیک حوصلمون سر رفت گفتیم گوشی بروبچ رو بگیریم یه صفایی بکنیم
آخه 5 بار گوشیمو گرفتن دیگه نیوردم
خلاصه گوشی یکی رو رگفتیمو داشتیم ور میرفتیم یهو دیدیم یکی sms فرستاد متن و عنوان فرستنده این بود

ما رو میگی اعصابمون خورد شد جواب ندادیم
دوباره همینو فرستاد یه هفت هشت بار فرستاد و هی مینوشت جوابم و نمیدی
من هم کلاً با محمد امین شوخی داشتم نوشتم : بسه بابا انقدر ** شعر نگو حوصله ندارم
هیچی دیگه نفرستادو ما هم با خیال راحت نشستیم کلیپ نگا کردیم فرداش دیدم رفیقم که گوشیشو ازش گرفته بودم با عصبانیت داره میاد طرفم من گفتم : چته مگه چی شده؟
گفت : ر*دی به اعصابم تازه میگی چی شده؟
گفتم مگه حالا چی شده؟
گفت این ** شعرا چیه send کردی به gf من ؟
گفتم کی؟
من که یه sms فقط فرستادم به محمد امین
گفت آخه ***** من شماره اون ***** رو میخوام چیکار که بیام تو دفترچه تلفن گوشیم سیو کنم؟
من که تازه گرفته بودم چه سوتی زشتی دادم کلی خجالت کشیدم و معذرت خواهی کردم
بدختیم اینجا بود که
اولاً این دو تا همش سر دخترای مردم با هم زیر آب زنی داشتن
و ثانیاً اون روز نوبت گروه یک بود و اون تو گروه دو بود فکر کدم از خونه داره میفرسته
متن sms هم چیزیو برام ثابت نکرد

تقصیر خودشه که اسم دختره را به نام محمد امین سیو کرده

pouria007
16-07-2008, 18:17
تقصیر خودشه که اسم دختره را به نام محمد امین سیو کرده

خوب میخواسته لو نره البته تقصیر من هم هست که فکر نکردم چرا باید اسم رقیبشو سیو کنه و اصلاً به من چه ربطی داشت برم با شماره طرف جواب sms بدم؟

Meisam Khan
16-07-2008, 18:30
ديروز يه سوتي بد دادم.
مامانم بهم گفت كه برم چايي درست كنم. منم رفتم كتري رو پر از اب كرد و گذاشتم رو اجاق.
بعدش نشتم با برادرم fifa 08 بازي كردن.
سه دست بازي كرديم كه به احتساب نوع بازي من و برادرم(اگه تو بازي من اول گل بزنم بايد يازي ريست شه) حدود 45 دقيقه طول كشيد.
بعدش مامانم گفت كه بچه ها بوي سوختني نمياد .......
خدا رو شكر اتفاق خاصي نيفتاد.

sourena_8888
16-07-2008, 18:33
ديروز يه سوتي بد دادم.
مامانم بهم گفت كه برم چايي درست كنم. منم رفتم كتري رو پر از اب كرد و گذاشتم رو اجاق.
بعدش نشتم با برادرم fifa 08 بازي كردن.
سه دست بازي كرديم كه به احتساب نوع بازي من و برادرم(اگه تو بازي من اول گل بزنم بايد يازي ريست شه) حدود 45 دقيقه طول كشيد.
بعدش مامانم گفت كه بچه ها بوي سوختني نمياد .......
خدا رو شكر اتفاق خاصي نيفتاد.
خوبه که ... کچ ها و رسوب های کتری کنده شد...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

pouria007
16-07-2008, 18:45
منو نمیگید همین طور شد منتها تخم مرغ داشتم آبپز میکردم رفتم بیرون 2 ساعت و نیم بعد برگشتم دیدم خونه هیچ جاش قابل رویت نیست خدا رو شکر هیشکی نبود سریع در و پنجره رو باز کردمو کلی ادکلن حروم کردم

sourena_8888
16-07-2008, 18:48
منو نمیگید همین طور شد منتها تخم مرغ داشتم آبپز میکردم رفتم بیرون 2 ساعت و نیم بعد برگشتم دیدم خونه هیچ جاش قابل رویت نیست خدا رو شکر هیشکی نبود سریع در و پنجره رو باز کردمو کلی ادکلن حروم کردم
به این سوتی نمیگن ...تا دلت بخواد از این گندا زدم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

pouria007
16-07-2008, 18:53
به این سوتی نمیگن ...تا دلت بخواد از این گندا زدم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ما دیدیم یکی گفت یکی گفتیم

M.etallic.A
16-07-2008, 18:54
حالا چرا موش هار و نمیکشین
یدفه تو خواب میببین یه چیزی تو شلوارت میگرده ها !

اونا نزدیکه مارو بکشن... یه بار به من حمله کردن ... کجایی تو ؟ البته الان خیلی کم شدن نمیدونم چرا. فکر کنم رفتن ییلاق...


خیلی باحال بود اما واقعا واقعی بود؟ افسانه نبود؟:31:
اگه واقعیه که عند سوتیه.:46:


بیا ... اینقدر زیرآب مارو زدن اینقدر تهمت زدن که دروغ میگی از فلان فیلم الهام گرفتی و ... دیگه هیچ کس باور نمیکنه سوتی های مارو. چیه اینم توی فیلمی سریالی تئاتری کنسرتی چیزی دیدید ؟

Benygh
16-07-2008, 21:44
سلام
من سوتی نمیدم زیاد ولی این صحنه رو دیروز توی خیابون دیدم که شاید جالب باشه ...

از تاکسی پیاده شدم و قدم زنان میرفتم که دیدم ....
یک دختر و پسر با هم دارن راه میرن .. دختره کمی بهتر از پسره از نظر سر و وضع ... بعدش یک مرد میانسال با شک و تردید دست دختر رو گرفت و دختر که پدرش را دیده بود یک قیافه ی بهت زده ای به خود گرفت ...
مرد دستش را به طرف پسر دراز کرد ولی پسر ترسو در رفت .. مرد هم کمی دنبالش رفت ولی ایستاد و با حالت تاسف به دخترش نگاه کرد و او را کنار کشید ... ولی همچنان دختر کپ کرده بود ....
من هم که داشتم رد میشدم توجه ای نکردم زیاد و گذشتم ...
ولی قیافه ی دختره جالب بود ...

befermatooo
16-07-2008, 22:36
سلام
من سوتی نمیدم زیاد ولی این صحنه رو دیروز توی خیابون دیدم که شاید جالب باشه ...

از تاکسی پیاده شدم و قدم زنان میرفتم که دیدم ....
یک دختر و پسر با هم دارن راه میرن .. دختره کمی بهتر از پسره از نظر سر و وضع ... بعدش یک مرد میانسال با شک و تردید دست دختر رو گرفت و دختر که پدرش را دیده بود یک قیافه ی بهت زده ای به خود گرفت ...
مرد دستش را به طرف پسر دراز کرد ولی پسر ترسو در رفت .. مرد هم کمی دنبالش رفت ولی ایستاد و با حالت تاسف به دخترش نگاه کرد و او را کنار کشید ... ولی همچنان دختر کپ کرده بود ....
من هم که داشتم رد میشدم توجه ای نکردم زیاد و گذشتم ...
ولی قیافه ی دختره جالب بود ...

به به


حالا چرا به نامحرم نیگاه میکنی [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

befermatooo
16-07-2008, 22:41
من یک بار توی خیابون دعوا افتادم

پسره هیکلش 2 تای من بود

خلاصه بگیر بگیر و بزن بزن اما از شانس بد من افتادم تو جوب پر از آب گندو

خلاصه نفهمیدم چطوری رسیدم خونه

اونم بگم که زنگ ندرسه ها خورده بود و جمع جمع بود و همه دماغشونو گرفته بودن

masoudtr
16-07-2008, 22:43
ا


بیا ... اینقدر زیرآب مارو زدن اینقدر تهمت زدن که دروغ میگی از فلان فیلم الهام گرفتی و ... دیگه هیچ کس باور نمیکنه سوتی های مارو. چیه اینم توی فیلمی سریالی تئاتری کنسرتی چیزی دیدید ؟


حتما فیلم باحالی بوده
مثل فیلم ها موش تنها جایی که داشته بره شلوار خانوم بوده :31:خانومه هم شلوارش را در آورده اونم تو ایران:27:
اسم فیلمش را برام بنویس ناقلا:21:

Benygh
16-07-2008, 22:45
به به


حالا چرا به نامحرم نیگاه میکنی [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
داشتم رد میشدم من فقط به پدره نگاه کردم واز چشم های پدره فهمیدم که دختره چطور شده ... :دی

frnsh
16-07-2008, 23:13
به این سوتی نمیگن ...تا دلت بخواد از این گندا زدم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

تایید میشه:11::27::27::27:
(از نوع سوتی آشپزی)



حتما فیلم باحالی بوده
مثل فیلم ها موش تنها جایی که داشته بره شلوار خانوم بوده :31:خانومه هم شلوارش را در آورده اونم تو ایران:27:
اسم فیلمش را برام بنویس ناقلا:21:




بیا ... اینقدر زیرآب مارو زدن اینقدر تهمت زدن که دروغ میگی از فلان فیلم الهام گرفتی و ... دیگه هیچ کس باور نمیکنه سوتی های مارو. چیه اینم توی فیلمی سریالی تئاتری کنسرتی چیزی دیدید ؟

اگه میخواستم فیلمی بگم که میگفتم. اصلا من همچین چیزی ندیدم. فقط یه کمی .... زیادی جالب بود.
(از نوع سوتی مدل جونوری)

frnsh
16-07-2008, 23:16
داشتم رد میشدم من فقط به پدره نگاه کردم واز چشم های پدره فهمیدم که دختره چطور شده ... :دی

چه قدر سربه زیر!!!!!
من موندم چطوری فهمیدی این سوتی بود!!!
(از نوع سوتی لو رفتن)

MORINIO
16-07-2008, 23:22
یه روزم رفته بووودم خونه دوستم اینا خواهرش دستمو کشید گفت مونا یه دقیقه بیا مامانم هر چی با کولر ور میره ... نمیاد ببین تو میتونی کاری کنی؟؟؟ منم جو گرفت محکم با پشت همون دستم زدم تو دهنش بعدشم انقد خجالت کشیدم

من نفهمیدم یکی توضیح بده!

منم نفهمیدم!!:31:

نمیشه توضیح داد چون +18 میشه:19: اگه فهمیدین حسابی بخندین نفهمیدین هم که هیچی[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Benygh
16-07-2008, 23:32
چه قدر سربه زیر!!!!!
من موندم چطوری فهمیدی این سوتی بود!!!
من گفتم سوتی نیست .. یک صحنه ی جالب بود ..

Mist
16-07-2008, 23:39
نمیشه توضیح داد چون +18 میشه:19: اگه فهمیدین حسابی بخندین نفهمیدین هم که هیچی[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

درون نقطه چين فك كنم يه چيزي مثل آب يا دوغ يا نوشابه بذاري قضيه حل ميشه :31:

ببخشيد تازه اومدم اول سلام

MORINIO
16-07-2008, 23:50
درون نقطه چين فك كنم يه چيزي مثل آب يا دوغ يا نوشابه بذاري قضيه حل ميشه :31:

ببخشيد تازه اومدم اول سلام

ایول خوب توضیح دادی .... :5:

راستی نمیدونم من چرا زیاد سوتی نمیدم:27: یعنی اصلا سوتی نمیدم. ولی دوستام برعکس من ... فقط مشکل اینه که اکثرا خفن (همون +18)هست یا اینکه یادم میره تا بیام اینجا بنویسم:13:

frnsh
16-07-2008, 23:52
نمیدونم چرا دو تا شد؟ درست رفت که!!

frnsh
16-07-2008, 23:53
من گفتم سوتی نیست .. یک صحنه ی جالب بود ..

آره. خیلی جالب بود.:31:


درون نقطه چين فك كنم يه چيزي مثل آب يا دوغ يا نوشابه بذاري قضيه حل ميشه :31:



خب اونوقت سوتی کجا میره؟ هرکی فهمید که بخنده هر کی هم که نفهمید سعی کنه جایی نگه!!!
(سوتی از نوع خطای لفظی + عبرتی)!!!

frnsh
16-07-2008, 23:56
ایول خوب توضیح دادی .... :5:

راستی نمیدونم من چرا زیاد سوتی نمیدم:27: یعنی اصلا سوتی نمیدم. ولی دوستام برعکس من ... فقط مشکل اینه که اکثرا خفن (همون +18)هست یا اینکه یادم میره تا بیام اینجا بنویسم:13:

خب خفنها رو با همین آب و دوغ بذار!!!!:31:

MORINIO
17-07-2008, 00:15
خب خفنها رو با همین آب و دوغ بذار!!!!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

==========
میگم الان یه سوتی از یکی از دوستام یادم اومد که همین دیروز اتفاق افتاد سر کلاس فیزیک [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

آقا دیروز سرکلاس دبیرمون داشت درس میداد که یه سوال رو گفت و نوشتیم. قرار شد خودمون حل کنیم.

بعد 2 دقیقه دبیرمون به این دوست ما گفت جوابو در آوردی ؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

بعد این دوست ما دستپاچه شد و گفت : نه هنوز در نیاوردیم!!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

و کلاس رفت آسمون [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


==============
گرفتین که چی شد.. هان؟:10:

M.etallic.A
17-07-2008, 00:25
حتما فیلم باحالی بوده
مثل فیلم ها موش تنها جایی که داشته بره شلوار خانوم بوده :31:خانومه هم شلوارش را در آورده اونم تو ایران:27:
اسم فیلمش را برام بنویس ناقلا:21:

ببین گلم تو ثابت کردی که حتی ارزش جواب دادن هم نداری پس خواهشا دیگه پستهای منو نقل قول نکن چون من ایگنورت کردم .واسه اینکه اصلا پستهای منم نبینی میتونی منو ایگنور کنی همون کاری که من کردم و دیگه پستهای تورو از این تاریخ به بعد نمیبینم.

M.etallic.A
17-07-2008, 00:29
اگه میخواستم فیلمی بگم که میگفتم. اصلا من همچین چیزی ندیدم. فقط یه کمی .... زیادی جالب بود.
(از نوع سوتی مدل جونوری)

چشم از این به بعد سعی میکنم سوتی های زیاد جالب نزارم. سوتی های یه ذره جالب کمی تا قسمتی بی مزه میزارم.

اینم یکیش :

من دیروز داشتم هدفون رو به کامپیوتر وصل میگردم اشتباهی میکروفون رو به سبز وصل کردم بلند گو رو به قرمز ... هه هه هه هه....

ebicross
17-07-2008, 07:30
در توضیح سوتی Winter + girl بگم که باید فکر کنید معمولا با چه چیزی ور میرن تا چیز بیاد.
البته اون چیزه مهم نیست. مهم چیز اومدن.
این یک اصطلاحه +18 هست.
مثلا شما با گوشیتون اگر زیاد ور برین. یه نفر رد میشه میگه از بس باهاش ور رفت به ح..ل آوردش.
فکر کنم دیگه همه متوجه شدن.
و فکر کنم حسابی گند زدم. هم به سوتی. هم به زندگیم.
حالا شما نادیده بگیرید. اگر تیز باشید جا خالی رو متوجه میشین. فقط بدونید من در خطر بن شدم هستم.

ebicross
17-07-2008, 07:46
یکی از سوتی های خجالت آورمو تعریف میکنم:
دیروز تو راه پله بودم داشتم میرفتم خونه.
همسایمون یک بشقاب (از بشقاب بزرگ تر بود. فکر کنم سینی بود) دستش بود که حدودا 30 تایی شیرینی دانمارکی روش بود.
بعد رو به من گرفت و گفت بفرمایید.
من هم کل سینی رو گرفتم داشتم میبردم خونمون. همینطوری تو دلم میگفتم چه همه داد دستش درد نکنه.
یهو این بد بخت که دیده بود شیرینی هاش در خطره بهم گفت:
برا خانواده هم ببرین بقیشو بدین من همینجا واستادم.
منو میگی یهو همچین خجالت کشیدم که عرق کردم و عرقام آلاسکا شد.
ولی بهترین راه دیدم روش نیش تا بناگوشه و با خنده دور زدم و سینی رو پس دادم و گفتم فکر کردم همش مال مایه.
اونم خندید هیچی نگفت.
____________________________
یه سوتی نقل قول از یکی از دوستام:
یه بار رفتم آمپول بزنم طرف گفت همراه داری. گفتم بله
گفت فیش رو داده؟ منم یکم فکر کردم بهش گفتم خودم دادم.( تو دلم گفته مرتیکه فعل بلد نیست استفاده کنه)
بعد دوباره گفت پس کو همراتون؟؟ گفتم تو جیبمه. میخواین بیرون بزارمش دستگاههارو خراب نکنه.
طرف آمپول زنه مرد از خنده دیگه نمیتونست آمپول بزنه. شانسم گرفت جوون بود کلی خندیدیم. بعدش بهم گفت جونه من اینجا دستگاه چی داریم که موبایل خرابش کنه.

pouria007
17-07-2008, 09:12
یکی از سوتی های خجالت آورمو تعریف میکنم:
دیروز تو راه پله بودم داشتم میرفتم خونه.
همسایمون یک بشقاب (از بشقاب بزرگ تر بود. فکر کنم سینی بود) دستش بود که حدودا 30 تایی شیرینی دانمارکی روش بود.
بعد رو به من گرفت و گفت بفرمایید.
من هم کل سینی رو گرفتم داشتم میبردم خونمون. همینطوری تو دلم میگفتم چه همه داد دستش درد نکنه.
یهو این بد بخت که دیده بود شیرینی هاش در خطره بهم گفت:
برا خانواده هم ببرین بقیشو بدین من همینجا واستادم.
منو میگی یهو همچین خجالت کشیدم که عرق کردم و عرقام آلاسکا شد.
ولی بهترین راه دیدم روش نیش تا بناگوشه و با خنده دور زدم و سینی رو پس دادم و گفتم فکر کردم همش مال مایه.
اونم خندید هیچی نگفت.

این هم از اون معدود داستانایی بود که اسم سوتی میشه روش گذشت بقیه سوتی نیستن اتفاق جالبن

pouria007
17-07-2008, 09:23
این هم یه سوتی از پسرخالم که یادم میفته میترکم از خنده:[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پسرخاله ما یه 5 سال پیش رفت کانادا تو هواپیما کنار یه یارویی نشسته بوده خیلی جوک بوده پسرخاله ما هم کلی باهاش رفیق شده بوده[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و با انگلیسیه دست و پا شکسته میگفته و میخندیده[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یهو مهماندار میاد و میگه چیزی میل ندارین ؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] اینا میگن نه خیلی ممنون[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این مهمانداره هم حجابش رو درست رعایت نکرده بوده[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دوست پسرخالم میگه : Oh It's so Hot (یعنی وای خیلی گرمه)[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پسرخاله ما هم آدم منفی فکر میکنه منظورش اون Hot که معنی تیکه و جیگر و ... میده منظورشه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بر میگرده میگه : and so s e x y[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هیچی دیگه مهمانداره بدجور بهش چش قوره میره ولی خنگه نمیفهمه چی شد بعد یارو براش توضیح میده[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] همونجا از شدت سوتی میخواسته پس بیفته
موقعی که تعریف میکرد گفتم آخه ****** فکر کردی اگه اون منظورش بود میگفت She's so Hot نمی گفت It[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

amirtoty
17-07-2008, 10:31
این هم یه سوتی از پسرخالم که یادم میفته میترکم از خنده:[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پسرخاله ما یه 5 سال پیش رفت کانادا تو هواپیما کنار یه یارویی نشسته بوده خیلی جوک بوده پسرخاله ما هم کلی باهاش رفیق شده بوده[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و با انگلیسیه دست و پا شکسته میگفته و میخندیده[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یهو مهماندار میاد و میگه چیزی میل ندارین ؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] اینا میگن نه خیلی ممنون[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این مهمانداره هم حجابش رو درست رعایت نکرده بوده[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دوست پسرخالم میگه : Oh It's so Hot (یعنی وای خیلی گرمه)[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پسرخاله ما هم آدم منفی فکر میکنه منظورش اون Hot که معنی تیکه و جیگر و ... میده منظورشه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بر میگرده میگه : and so s e x y[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هیچی دیگه مهمانداره بدجور بهش چش قوره میره ولی خنگه نمیفهمه چی شد بعد یارو براش توضیح میده[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] همونجا از شدت سوتی میخواسته پس بیفته
موقعی که تعریف میکرد گفتم آخه ****** فکر کردی اگه اون منظورش بود میگفت She's so Hot نمی گفت It[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جالب بود!!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

winter+girl
17-07-2008, 11:13
سلام خوشحالم بلاخره منم یه سوتی گفتم که نگررفتید چیه همش که من نباید بگم نفهمیدم:31:

چندتا دیگه
(اینو نمیدونم گفتم یا نه) هندزفریم خرابب شده بووود یه گوشیش صدا نمیومد رفتم کامپیوترمو روشن کردم هدست گذاشتم دیدم اون چیه اینم یه طرفش صدا نمیاد:13:
گریه ام گرفت به مامانم گفتم یه گوشم نمیشنوه:41:

ما یه پسر خاله داریم که یه موتور داره بعد منم عشق موتور سرعت بالا و اینا:20: منم چون پایم خیلی موتور سواری با من حال میده:27: این پسرخاله ی م هم جلو دوستاش خیلی کلاس منو میذاره که آره دختر خالم اینطوریه اینا:21:
دیروز دوباره رفتیم بیرووون سر سرعت گیر این دوستاش واستاده بودن منم دیدم آروم شده موتور گفتم روسریمو بیارم جلو حالا دارم روسریمو درست میکنم پسرخالمم دوستاشو دید اومد کلاس بذار ییه تک چرخ زدو من از پشت افتادم انقد خجالت کشیدم جلوی اونا تند بلند شدم پریدم رو موتور رفتیم مثل این دزدا فکر کن اگه تو سرعت تک چرخ میزد.......


یه سوتی دیروووز تو همین p30 رفتم تو قسمت گروه ها دیدم نوشته دوبله ی دوباره ی ارباب حلقه ها منم گفتم انگلیسیم که بد نیست برم عضو شم شاید به بچه ها کمک کردم:5:
توضیح:دوبله یه چیزیه که جای شخصیتهای فیلم حرف میزنیم نه ترجمه اینو وقتی عضو شدم و قوانینش رو خوندم فهمیدم(قبلش میدونستم):46:


دیروز تو ماشین برادرم و من داشتیم سر موبایلو اینا حرف میزدیم بعد حرف کشید سر این که چققد حال میده نصفه شبا ززنگ میزنیم اهل فامیل رو بیدار میکنیم مامانم هم خیلی ریلکس میگه سختتون نیس/؟؟ تو تاریکی چطور شماره ها رو میبینید؟؟؟ :18:مثلا مامانم نمیدونه گوشی خودش روشن میشه:46:

دختر عموی مامانم تو عروسی دیشب جای خیلی بیستی داشت پاشد به مامانم گفت ابجی زهرا بیا اینجا بشین(با لهجه ی تمام شمالی)
نمیدونم چرا یه لحظه جو گرفتو همون لحظه با صدای بلند اداشو در آوردم بعدم انقد خجالت کشیدم

تو ماشین گرم بووود به بابام گفتم کولررو روشن کن 5 دقیقه بعد گفتم بابا سردم شد خاموشش کن یکدفعه دیدم همه منو بد نگاه میکنن :18:
چرا؟؟؟ چون بابام اصلا نشنیده بووود من گفتم کولرو روشن کن
همین الانم یه سوتیی دادم این شکلک ها رو خواستم بذارم جای اینکه روش کلیک کنم کشیدمش آوردم تتو چند بار اما نشد :19:بعد دوباره یادم اومد قضیه چی بووود

سوتی ها فراوونه اما بعضی ها از حوصله خارجه و بعضی ها انقد ضایع هستن که نه تنها بن میشم بلکه شاید چیزای دیگه

بردیا
17-07-2008, 11:57
یه سوتی دیروووز تو همین p30 رفتم تو قسمت گروه ها دیدم نوشته دوبله ی دوباره ی ارباب حلقه ها منم گفتم انگلیسیم که بد نیست برم عضو شم شاید به بچه ها کمک کردم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
توضیح:دوبله یه چیزیه که جای شخصیتهای فیلم حرف میزنیم نه ترجمه اینو وقتی عضو شدم و قوانینش رو خوندم فهمیدم(قبلش میدونستم)

ایول.جالب بود.زننده اون گروه خود من هستم.:d

frnsh
17-07-2008, 12:05
چشم از این به بعد سعی میکنم سوتی های زیاد جالب نزارم. سوتی های یه ذره جالب کمی تا قسمتی بی مزه میزارم.

اینم یکیش :

من دیروز داشتم هدفون رو به کامپیوتر وصل میگردم اشتباهی میکروفون رو به سبز وصل کردم بلند گو رو به قرمز ... هه هه هه هه....

ااااااا. شما انگار خیلی بد برداشت میکنید از حرفها!!!! مگه من گفتم خالی بندیه که شما اینطوری میگی.
میخواید بذارید میخواید نذارید. آخه به من چه مربوطه!!



یه سوتی من دادم پری روز. داشتم میرفتم کلاس زبان. تیپ سبز زده بودم. کیف و کفش و روسریم سبز بود.کلی هم اعصابم خورد بود که درس اصلا نخونده بودم تازه دیرم هم شده بود. بعد یه پسره رد شد گفت علفها رو میخورن (آخه متلک قحت بود!!) بعدش منم یهو از دهنم پرید که حتما تو هم گاوی!!!! خداییش اینقدر خجالت کشیدم بعدش!!!!:19:

winter+girl
17-07-2008, 12:06
ایول.جالب بود.زننده اون گروه خود من هستم.:d

معرفی میکنم منم عضو جدید گروه هستم
خارج از شوخی
کیه که تو p30 شما رو نشناسه:31:

winter+girl
17-07-2008, 12:09
یه سوتی من دادم پری روز. داشتم میرفتم کلاس زبان. تیپ سبز زده بودم. کیف و کفش و روسریم سبز بود.کلی هم اعصابم خورد بود که درس اصلا نخونده بودم تازه دیرم هم شده بود. بعد یه پسره رد شد گفت علفها رو میخورن (آخه متلک قحت بود!!) بعدش منم یهو از دهنم پرید که حتما تو هم گاوی!!!! خداییش اینقدر خجالت کشیدم بعدش!!!!:19:

ایینکهسوتی نبووود عزیزم جوابشو دادی خوبم دادی دمت گرم فقط سعی کن از این به ببعد تو تیپت تنوع رنگی رو فراموش نکنی

frnsh
17-07-2008, 12:14
ایینکهسوتی نبووود عزیزم جوابشو دادی خوبم دادی دمت گرم فقط سعی کن از این به ببعد تو تیپت تنوع رنگی رو فراموش نکنی

آخه اون بدبخت که با بدی نگفت. این متلکها رو همیشه میگن و عادیه. منم خیلی با لحن بدی گفتم جوری که یهو انگار بهش ضربه روحی!! خورد!!!
(سوتی از نوع لپی)

Gune Baxan
17-07-2008, 13:58
تلاش های من برای سوتی دادن و نقل اون در اینجا راه به جایی نبرد. پس یک سوتی از یکی از دوستان نقل می کنم.

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------

مکان سوتی : پارک محلمون

زمان سوتی : حدود ساعت 7 عصر

-----------------------------

صحنه : خارجی

( من و دوستم از شدت بیکاری روی یکی از نیمکت های پارک نشسته بودیم و صحبت یکی از دوستان مشترکمون به نام عباس بود.)

دوستم : ببینم شماره جدید عباس رو نداری؟

من : نه ندارم، ولی فکر کنم حسن داره

دوستم : بذار زنگ بزنم از حسن بگیرم. من شماره رو ازش می گیرم تو بزن تو گوشیت.

من : اوکی.

( دوستم شماره حسن رو گرفته و در حال صحبت با اونه )

دوستم : الو...... سلام حسن........ چطوری؟......... بابا کجایی خبری ازت نیست؟.......... ما هم خوبیم شکر........ ببینم شماره جدید عباس رو نداری؟.......... باهاش کار واجب دارم........ آره بگو می نویسم.....
بگو......... خب.......... خب........... دویست و چند؟......... خب....................

من : :18:

دوستم : آقا دستت درد نکنه............... ممنون............ قربانت............ خداحافظ

در صحنه بعدی

هر دوی ما : :39: :39:

------------------------------------------------------------------------------------------------------

توضیح : مشابه این صحنه رو شاید در سریال سه در چهار دیده باشین. مطمئن باشید ما هم دیدیم و از مشابهت این سوتی با اون صحنه بیشتر و بیشتر خندیدیم.

behdasht-omomi
17-07-2008, 14:19
ترم آخر که کار آموزی بهداشت بودیم , داشتم واسه چند تا سرباز واکسن میزدم . بعد یهو تعداد سربازا زیاد شد , منم هول کردم میخواستم زودتر کارشونا راه بندازم , همینجوری یه واکسن کشیدم پر از هوا !!! بعد به بازوی سرباز بیچاره تزریق کردم . اونقدر دردش گرفت که همه ی بدنش قرمز شد و از شدت درد داشت به خودش میپیچید !!! سرباز بیچاره به من گفت واسه همه اینقدر درد میاد ؟ گفتم نه این درد یه نوع حساسیت به مواد توی واکسنه , رفتی خونه یه شربت آبلیمو حتما بخور !!!!!!!!! بعد بچه ها گفتن : تو که پدر این بیچاره رو در آوردی ؟!!! منم گفتم : عیبی نداری , زیاد تابلوش نکنید تا استاد نفهمیده !!! بعدش دیدم استادمون داره همینجوری به من نگاه میکنه و میخنده !!!!!!!!!

behdasht-omomi
17-07-2008, 14:20
ترم آخر که کار آموزی بهداشت بودیم , داشتم واسه چند تا سرباز واکسن میزدم . بعد یهو تعداد سربازا زیاد شد , منم هول کردم میخواستم زودتر کارشونا راه بندازم , همینجوری یه واکسن کشیدم پر از هوا !!! بعد به بازوی سرباز بیچاره تزریق کردم . اونقدر دردش گرفت که همه ی بدنش قرمز شد و از شدت درد داشت به خودش میپیچید !!! سرباز بیچاره به من گفت واسه همه اینقدر درد میاد ؟ گفتم نه این درد یه نوع حساسیت به مواد توی واکسنه , رفتی خونه یه شربت آبلیمو حتما بخور !!!!!!!!! بعد بچه ها گفتن : تو که پدر این بیچاره رو در آوردی ؟!!! منم گفتم : عیبی نداری , زیاد تابلوش نکنید تا استاد نفهمیده !!! بعدش دیدم استادمون داره همینجوری به من نگاه میکنه و میخنده !!!!!!!!!

DARKFALLER
17-07-2008, 15:13
یک سوتی از نقل قول دوستم ( جمله بندی رو داشته باش توروخدا )
یک روز بلوتوث گوشیم خراب شده بود ، بردمش یکی از همین خدمات موبایلیها ، یارو گفت گوشیت چشه ؟ ، گفتم : بلوتوثش کار نمیکنه . بعدش یارو گفته : خب برا چی آوردی اینجا ، باید ببری امور مشترکین (در این لحظه اونایی که تو مغازه بودن از خنده بببببوووووووووووومممممممم مم)

DARKFALLER
17-07-2008, 18:01
چند وقت پیش توی ایستگاه مترو صادقیه بودم ، بعدش قطار اومد و من از کسی که بغل دستم وایساده بود پرسیدم : این قطار میره صادقیه ؟؟؟؟؟

masoudtr
17-07-2008, 19:05
یک سوتی از نقل قول دوستم ( جمله بندی رو داشته باش توروخدا )
یک روز بلوتوث گوشیم خراب شده بود ، بردمش یکی از همین خدمات موبایلیها ، یارو گفت گوشیت چشه ؟ ، گفتم : بلوتوثش کار نمیکنه . بعدش یارو گفته : خب برا چی آوردی اینجا ، باید ببری امور مشترکین (در این لحظه اونایی که تو مغازه بودن از خنده بببببوووووووووووومممممممم مم)


کامل تر بگو

M.etallic.A
17-07-2008, 20:02
ااااااا. شما انگار خیلی بد برداشت میکنید از حرفها!!!! مگه من گفتم خالی بندیه که شما اینطوری میگی.
میخواید بذارید میخواید نذارید. آخه به من چه مربوطه!!


آخه اینکه زیادی جالب بود یعنی چی ؟

کاش این به من چه مربوطه رو بعضی ها یه کم زودتر بهش برسن و نیان اینجا هر سوتی رو نقل قول نکنن.

یه سوتی دیگه از من :

یه بار من موقع غروب از بیرون اومدم خونه دیدم حیاط تاریکه و لامپها خاموشن رفتم سر کنتور دیدم فیوز پریده. دکمه سیاه فیوز رو زدم در همین لحظه صدای یه نعره وحشتناک از تو خونه اومد و بعدش هم صدای افتادن یه نفر ... بدو رفتم تو خونه دیدم پدرم ولو شده رو زمین و کنارش هم یه چهار پایه هست زیر لوستر.... خودتون بگیرید دیگه جریان چی بود... پدرم سه چار تا پیچ گوشتی و انبردست به طرفم پرت کرد که خوشبختانه جاخالی دادم و تونستم فرار کنم.

M.etallic.A
17-07-2008, 20:25
یه بار تو دانشگاه سرکلاس داشتم کنفرانس میدادم. شدیدا جوگیر شده بودم و با لحن کاملا جدی داشتم توضیح میدادم. یه دختری تو کلاس ما بود که با من چپ بود چون همیشه من تو کلاس اول بودم و اون دوم و در ضمن چندبار اومده بود طرفم من آدم حسابش نکردم :دی خلاصه این خانم خانما هی چپ و راست سوال میکرد که مثلا من کم بیارم من عصبانی شده بودم تو دلم همش بهش فحش می دادم. یهو این دختره دستشو بالا کرد و در همین حین یکی دیگه از بچه های کلاس هم دستشو برد بالا. قبل از اینکه من بگم این دختره شروع کرد به حرف زدن من نمیدونم یه دفعه چی شد که برگشتم بهش گفتم شما لطفا خفه بعد رو کردم به اون یکی گفتم شما بفرمایید... یه لحظه کل کلاس اینجوری شد :18: منم که تازه فهمیدم چی گفتم ترجیح دادم خودمو بزنم به اون راه و اون خانم هم با عصبانیت کلاس رو ترک کرد. شانس آوردم استاد با من رفیق بود و تازه خودش هم داشت یواش میخندید.

Farbod_h
17-07-2008, 20:47
من امروز یه سوتی بد دادم ! فکر کنم بی نظیر باشه!:31:
رفته بودم بزنین بزنم بعد از 1 ساعت تو صف وایسادن نوبتم شد . ..:41:
دیدم از ایناس که قفل میشه و خودش قطع می کنه . منم قفلش کردم و وایسادادم که پر شه:5:
یه 30-35 تایی که شد مثل همیشه قطع کردم بنزین ردن رو بعد دوباره شروع کردم به بنزین زدن که یکم هوا بره نریزه بیرون
چشمتون روز بد نبنه! دوباره که قفل کردم گذاشتم تو باک که بنزین بزنه مثل اینکه خوب جا ننداخته بودمش :13:
یه هو دیدم یه چیز صورتی! داره میزه رو هوا :27:
از همه بدتر ریخت به کل هیکلم تقریبآ یه دوش کامل :31:
فقط شانش اوردم سری فهمیدم 3 نشد زیاد!:15:
بزینم سری پرید!:tongue:
فقط بقل دستیم دید بنزین ریخته زمین گفت مگه این خودش قطع نمی کنه!!!!!!!!!!!!!! :goatee:
هیچی دیگه تا یه ربع وایسادم تو آفتاب که یکم بپره
حالا جالبیش اینجاست که با خالم رفته بود گفت دستاتو کثیف نکن بزار خودش بزنه :27::27:
هنوزم موبایلم بوی بنزین می ده

Alireza.M67
18-07-2008, 00:34
سلام ، چند روزی نبودم به جاش الآن چند تا می نویسم .:20:
توضیحات اولیه : می کلا آدم خیلی بد شانسی هستم .:41:
حرف مفت هم نمیزنم ، هر کسی هم منو میشناسه کاملا به این موضوع واقفه .
حتی کسایی که به شانس هم اعتقاد ندارن با دیدن من به این باور رسیدن که چیزی به نام شانس وجود داره .
متن سوتی :
سوتی 1 :
یه بار داشتم با یکی از رفیقام از در یکی از ساختمونهای دانشگاه بیرون میومدیم و بحث درس حسابداری بود .
من برگشتم گفتم : بابا این استادای حسابداری که همه اسکلن .
به جان عزیز شما 1 ثانیه نشد که تمام ( دقت کنید ... تماااام) استادای حسابداری که از یه همایش میومدن از پشت سرم رد شدن .:18: اون رفیقم هم که رفته بود پشت در و از شدت خنده سرخ شده بود .:13:
سوتی 2 :
یه بار ساعت 8 صبح کلاس آمار رو پیچوندم و به جاش رفتم تو سایت دانشگاه آهنگ دانلود کنم .
منم چون تو کلاس نقش ماشین حسابو داشتم خیلی تابلو بودم (تعریف از خود نبود .. به جاش حافظه ی بسیار ضعیفی دارم) .
وقتی از سایت اومدم بیرون استاد آمار رو دیدم که گفت : "چرا صبح سر کلاس نیومدی ؟" .
منم معمولا دروغ نمیگم ولی نمیدونم چی شد که از دهنم پرید گفتم : "استاد خواب بودم".
استاد هم نه گذاشت و نه برداشت ، گفت : دروغ نگو ، خودم صبح وقتی از پل هوایی چمران رد میشدی دیدمت ؟
خودتون قضاوت کنید ، یه آدم چقدر میتونه بد شانس باشه .:19:
سوتی شماره 3 : ( این از همه بدتره چون دیگه داشتم پس می افتادم )
من آدمی هستم که خیلی چیزا برام فرقی نمیکنه بنابراین معمولا نا پرهیزی میکنم و دلیل اصلی خیلی از سوتی هام هم همینه .
یه بار داشتیم با 2 تا از رفیقام که اونا هم مثل خودمن از پله های دانشگاه بالا میرفتیم و راهو بند اورده بودیم .
همینطور یه بند چرت و پرت می گفتیم و با خواننده ها شوخی میکردیم و می خندیدیم .
مثلا این جور حرفا : (البته همش شوخیه )
مجید خراطها آهنگاشو تو حموم ضبط میکنه .
محسن چاوشی آهنگاشو ساعت 3 صبح با خواب آلودگی می خونه :31:
و...:46:
همینجوری که گرم شده بودیم شدت حرفها هم بالا گرفت .
مثلا این آهنگ چاوشی رو می خوندیم و بهش یه چیزایی اضا فه می کردیم :
سر خاک مادرم هیچکسی گریه نکرد * خب به ... که گریه نکرد (با عرض شرمندگی)
و کلا زدیم تو این فاز ...
وقتی به بالای پله ها رسیدیم تنها کسی که پشت ما بالا میومد از ما جلو زد ، یه نگاهی تو صورت من کرد و یه لبخند محوی زد و رد شد .
اون کی بود ...؟
باورتون نمیشه : تنها کسی تو دانشگاه بود که نباید این حرفها رو میشنید و من همیشه جلوش سعی میکردم با ادب و سنگین و آدم حسابی باشم .:18:
همونجا احساس کردم یه سطل آب یخ رو سرم خالی شد و تو بغل یکی از رفیقام ولو شدم.
حالا اونا هم داشتن به من روحیه می دادن :"اون هیچکدومو نشنید - آخرش رسید به ما - حواسش به ما نبود و ... "
ولی این حرفها فایده ای نداشت چون همه رو شنیده بود ...:41:

winter+girl
18-07-2008, 10:11
سوتی شماره 3 : ( این از همه بدتره چون دیگه داشتم پس می افتادم )

خیلی باحال بووود دمت گرم


یه بار من موقع غروب از بیرون اومدم خونه دیدم حیاط تاریکه و لامپها خاموشن رفتم سر کنتور دیدم فیوز پریده. دکمه سیاه فیوز رو زدم در همین لحظه صدای یه نعره وحشتناک از تو خونه اومد و بعدش هم صدای افتادن یه نفر ... بدو رفتم تو خونه دیدم پدرم ولو شده رو زمین و کنارش هم یه چهار پایه هست زیر لوستر.... خودتون بگیرید دیگه جریان چی بود... پدرم سه چار تا پیچ گوشتی و انبردست به طرفم پرت کرد که خوشبختانه جاخالی دادم و تونستم فرار کنم.
ته خنده بووود از اووون سوتی هایی که فقط خودت میتونی بدی و کار کس دیگه ای نیس


FONT='Arial','sans-serif']ترم آخر که کار آموزی بهداشت بودیم , داشتم واسه چند تا سرباز واکسن میزدم . بعد یهو تعداد سربازا زیاد شد , منم هول کردم میخواستم زودتر کارشونا راه بندازم , همینجوری یه واکسن کشیدم پر از هوا !!! بعد به بازوی سرباز بیچاره تزریق کردم . اونقدر دردش گرفت که همه ی بدنش قرمز شد و از شدت درد داشت به خودش میپیچید !!! سرباز بیچاره به من گفت واسه همه اینقدر درد میاد ؟ گفتم نه این درد یه نوع حساسیت به مواد توی واکسنه , رفتی خونه یه شربت آبلیمو حتما بخور !!!!!!!!! بعد بچه ها گفتن : تو که پدر این بیچاره رو در آوردی ؟!!! منم گفتم : عیبی نداری , زیاد تابلوش نکنید تا استاد نفهمیده !!! بعدش دیدم استادمون داره همینجوری به من نگاه میکنه و میخنده !!!!!!!!![/font]


یکی به من بگه چطور اون سربازه نمرد؟؟؟؟ مگه هوا نزدی بهش

behdasht-omomi
18-07-2008, 10:36
یکی به من بگه چطور اون سربازه نمرد؟؟؟؟ مگه هوا نزدی بهش[/quot

توضیح : !!!!! تزریق عضلانی اگه همراه هوا باشه مشکلی نداره فقط درد داره:41:
اون تزریقی که نباید حتی یه حباب هوا داشته باشه تزریق وریدیه , یا همون تو رگی

YOUCOM
18-07-2008, 12:06
با سلام. ميشه من رو هم به عنوان عضو جديدتون بپذيريد؟
آره؟
تشكر دارم. (متشكرم)


بريم سر اصل مطلب:

تقريبا يك سال پيش سر يه داستاني (كه باعثش خودم بودم) با چند تا از بچه هاي دانشگاه قرار گذاشتيم كه واژه «همه» رو از دستور زبانمون حذف كنيم و بجاي اون از كلمه «كليه» استفاده كنيم. از اينجا بود كه سريال سوتيهاي ما و گير دادنمون به ملت شروع شد. نا گفته نمونه كه ما 3 نفر از اين حيث در دانشگاه داراي آمار بسيار بسيار قهوه اي رنگي هستيم (با عرض شرمندگي). رفته رفته اونقدر نسبت به اين كلمه (همه) حساس شديم كه ديگه فكر نميكرديم كجا هستيم يا با كي صحبت ميكنيم.( هنوزم همينطوره)


يه بار رفتم پاي تخته كه سؤال جواب بدم . مدام اين واژه لعنتي افتاده بود سر زبونم. خلاصه دائما در جوابم از اين كلمه و مشتقاتش استفاده ميكردم( كليه، كلا، دركل،...). سؤال و جواب تموم شد. استاد گفت: همه توجه كنن... بي اختيار حرفشو قطع كردم و گفتم: كليه بچه ها توجه كنن... . استاد بهم يه نگاه همراه با اخم كرد ولي بي خيال شد. يه كم خجالت كشيدم... استاد ادامه داد: بله، هممون ميدونيم كه... دست خودم نبود، دوباره پريدم وسط حرفش: كليمون ميدونيم. استاد گفت: تا سه شماره اينجا نباشي. منم رفتم بشينم كه استاد گفت: همه رو مسخره كره... دوباره كرممون لوليد و زير لب گفتم «همه» نه «كليه»... نميدونم چجوري شنيد كه ديگه بهم رحم نكردو پرتم كرد بيرون. هنوز يه نيم ساعتي نگذشته بود كه اون 2تا رفيقمم اومدن بيرون.بلي اونام به همين جرم اخراج شده بودن...


هفته پيش رفته بوديم پارك لاله بدمينتون بزنيم. كنار خيابون دنبال جاي پارك ميگشتيم . به يارو پاركبانه گفتيم آقا اينجا جا خالي پيدا نميشه؟ اونم گفت آقا اين همه جا خالي... رفيقاي مام نامردي نكردن يكصدا گفتن: «همه» نه «كليه»... منم از خجالت پامو گذاشتم رو گازو سريع دور شدم. بنده خدا هي با خودش فكر ميكرد مگه من چي گفتم كه اينا اينجوري كردن... شايدم گفت اينا از امين آباد اومدن... هرچي كه گفت حقمونه...


يه روز رفتيم پارك چيتگر، چند تا از دختراي دانشگاه هم همرامون بودن. ( اقا فكر بد نكنيد ما خيلي مثبتيم). اين وسط يكيشون دخترخالشو آورده بود. اونم خيلي ميخواست خودشو شيرين كنه، چپ و راست حرف ميزد و ميخنديدو ... ،عين راديو پيام. مام ديديم اينجوري نميشه. اگه بخواد همينجوري حرف بزنه ديگه نوبت به هيچكسي نميرسه، شروع كرديم به گير دادن، تقريبا تو هر جملش 2،3 بار اصلاحيه ميداديم كه «همه» نه «كليه». كم كم به خودش شك كرد. ديگه حرفاشو شمرده شمرده ميزد تا كار به جايي رسيد كه طبق ميل ما صحبت ميكرد. چشمتون روز بد نبينه موقع برگشت از اون طوطيه وراج فقط يه خداحافظ شنيديم. (ناراحت نشده بودا، نميتونست حرف بزنه)


البته اين كار مثل اينه كه زوري از يه نفر سوتي بگيريم. شمام امتحان كنيد ببينيد ميتونيد اين واژه رو حذف كنيد يا مرتبا سوتي ميديد...

frnsh
18-07-2008, 12:43
اومدم پست بدم این 30 ثانیه اومد و بعد که دوباره فرستادمش بیاد دیدم 2 تا شده.
به عنوان سوتی از p30!!!!!:31:
سوتی از نوع قاط زدن!!

frnsh
18-07-2008, 12:49
آخه اینکه زیادی جالب بود یعنی چی ؟

کاش این به من چه مربوطه رو بعضی ها یه کم زودتر بهش برسن و نیان اینجا هر سوتی رو نقل قول نکنن.
.

من اصلا حوصله ی ادامه این بحث که منحرف شدن تاپیک رو هم برای بار دوم داره رو ندارم.





ته خنده بووود از اووون سوتی هایی که فقط خودت میتونی بدی و کار کس دیگه ای نیس



تایید میشه.


چندتا سوتی دیروز که رفتم با خواهرم بیرودن دادم:
1.سوار تاکسی شدیم. تاکسیه هم با اینکه مارک تاگسی داشت اما آهنگ گذاشت با صدای کم(البته مجاز). بعد اون قسمتی که یک طرف نوار تموم شد و راننده هم هنوز حواسش به نوار نبودیهو گوشیم زنگ زد. اونم آهنگ Enrique بود. از اونا که اولش تا ثانیه 30 چیزی نمیگه و فقط آهنگ میزنه. بعد من یه لحظه قاطی کردم به خواهرم گفتم: ااااااااااا. این یارو با این آهنگهای جوادش چطور از Enrique هم گذاشت؟؟؟
تا وقتی که گوشیم 1300 بار زنگ خورد این موضوع رو نفهمیدم تا اینکه فهمیدم خواهرم از ثانیه اول داشته بهم میخندیده!!

2.توی یه تاکسی دیگه نشستیم که یه دختره و پسره هر دوشون جلو پیش راننده نشستن و یکمی هم مشکوک بودن. من و خواهرم هم عقب بودیم. من و خواهرم معمولا آتو میگیریم. بعد بهش گفتم: ااااا. انگار اینا دوستن! بعد خواهرم که نفهمیده بود چی گفتم بلند گفت: چی؟ دوستن؟ یهو اون دوتا مرغ عشق برگشتن عقبو نگاه کردن(چپ چپ). تا آخر راه هیچی نگفتیم. اونا هم ساکت بودن!!!!

3.رفتیم مغازه کیف و کفش بگیریم. رفتیم یه مغازه که فقط کفش داشت و از مغازه ها ی دیگه هم دورتر بود و شیک هم بود. یه کفش دیدم خوشم اومد. یارو هم دم در وایساده بود نمیدونم چرا. داشتم از کفشه برای خواهرم تعریف میکرم که اینو حتما میخوام. خیلی خوبه. (برای کفش 30 تومن گذاشته بودم کنار) به یارو گفتم این کفشه چنده؟ گفت 56 تومن. بعد منم برای اینکه سه نشه دوباره زل زدم به کفشه به خواهرم گفتم اصلا رنگش قشنگ نیست و رفتیم!!! دیگه نفهمیدم یارو چطوری بهمون نگاه کرد!!!

becareful
18-07-2008, 12:56
یه سوتی دیگه از من :

یه بار من موقع غروب از بیرون اومدم خونه دیدم حیاط تاریکه و لامپها خاموشن رفتم سر کنتور دیدم فیوز پریده. دکمه سیاه فیوز رو زدم در همین لحظه صدای یه نعره وحشتناک از تو خونه اومد و بعدش هم صدای افتادن یه نفر ... بدو رفتم تو خونه دیدم پدرم ولو شده رو زمین و کنارش هم یه چهار پایه هست زیر لوستر.... خودتون بگیرید دیگه جریان چی بود... پدرم سه چار تا پیچ گوشتی و انبردست به طرفم پرت کرد که خوشبختانه جاخالی دادم و تونستم فرار کنم.
انشالا که بابات سالم باشه...ولی مردیم از خنده.منم چند بار با این فیوز کولر سوزوندم...ولی نمیدونم این چیه تو وجودمونه که یهو مثلا فکر میکنیم ماهیا سردشون میشه یا :31:

frnsh
18-07-2008, 13:20
انشالا که بابات سالم باشه...ولی مردیم از خنده.منم چند بار با این فیوز کولر سوزوندم...ولی نمیدونم این چیه تو وجودمونه که یهو مثلا فکر میکنیم ماهیا سردشون میشه یا

امان از این ماهیات!!!!
فکر کنم خودت سردی گرمیت میشه گیر میدی به ماهیا!!!![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](4).gif

Mist
18-07-2008, 15:26
یکی به من بگه چطور اون سربازه نمرد؟؟؟؟ مگه هوا نزدی بهش

شما احتمالا چون نمیتونی بری سربازی تا آخر عمرت این مورد رو درک نکنی

سرباز اگه یه لیتر اکسیژن بزنی تو خونش نمیمیره

ویروس ایدزو بزن مستقیم تو خونش ویروسو پس میده سرطان کم میاره وقتی سرباز میبینه

چرا چون سربازه :دی

آقایونی که سربازی رفتن تایید بکنن :27:

pouria007
18-07-2008, 15:42
شما احتمالا چون نمیتونی بری سربازی تا آخر عمرت این مورد رو درک نکنی

سرباز اگه یه لیتر اکسیژن بزنی تو خونش نمیمیره

ویروس ایدزو بزن مستقیم تو خونش ویروسو پس میده سرطان کم میاره وقتی سرباز میبینه

چرا چون سربازه :دی

آقایونی که سربازی رفتن تایید بکنن [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](33).gif

ما نرفته تایید میکنیم
یکی از اقواممون با چاقو دستش میبرید میمرد ولی رفت دو تا تیر خورد عین خیالش هم نبود حالا اون روز داشتیم فوتبال بازی میکردیم سرش محکم خورد به تیر هیچیش نشد فقط خدا کنه همیشه همینجوری بمونه دوباره به عقب برنگرده!

M.etallic.A
18-07-2008, 15:55
ته خنده بووود از اووون سوتی هایی که فقط خودت میتونی بدی و کار کس دیگه ای نیس



اگر تمرین کنید شماها هم میتونید از این سوتی ها بدید :31: البته شما خودت هم در امر خطیر سوتی دادن سابقه درخشانی داری :20:


انشالا که بابات سالم باشه...ولی مردیم از خنده.منم چند بار با این فیوز کولر سوزوندم...ولی نمیدونم این چیه تو وجودمونه که یهو مثلا فکر میکنیم ماهیا سردشون میشه یا :31:


من بهش میگم کرم :19:

frnsh
18-07-2008, 22:36
امروز داشتم با دوستم راه میرفتم. بعد یه ماشین جلومون بود که قشنگ توی پیاده رو پارک کرده بود و ما تنها راهی که داشتیم این بود که از توی باغچه کنارش بریم. انگار کسی داخلش نبود و باغچه رو هم تازه آب داده بودن. منم حرصم دراومد و گفتم نا مرد پدر سگ نگاه کجا پارک کرده و چندتا فوش خیلی بد هم پشتش دادم. یهو دیدم ماشینه حرکت کرد و دنده عقب گرفت و یارو یه نگاه بدی به من کرد که من مطمئن شدم اگه یه چماغی چیزی توی ماشین داشت بهم پرت میکرد!!
اما الان که فکرشو میکنم میبینم بیشتر حق با من بود تا اون!!!!

YOUCOM
18-07-2008, 22:48
امروز داشتم با دوستم راه میرفتم. بعد یه ماشین جلومون بود که قشنگ توی پیاده رو پارک کرده بود و ما تنها راهی که داشتیم این بود که از توی باغچه کنارش بریم. انگار کسی داخلش نبود و باغچه رو هم تازه آب داده بودن. منم حرصم دراومد و گفتم نا مرد پدر سگ نگاه کجا پارک کرده و چندتا فوش خیلی بد هم پشتش دادم. یهو دیدم ماشینه حرکت کرد و دنده عقب گرفت و یارو یه نگاه بدی به من کرد که من مطمئن شدم اگه یه چماغی چیزی توی ماشین داشت بهم پرت میکرد!!
اما الان که فکرشو میکنم میبینم بیشتر حق با من بود تا اون!!!!


با عرض شرمندگي من فكر ميكنم اگه خودتونو جاي اون شخص بذاريد ديگه اينجوري فكر نكنيد. گاهي وقتها مجبور ميشي همچين جايي پارك كنيم.
ولي به عنوان سوتي قشنگ بود.مر30:40:

DARKFALLER
18-07-2008, 22:49
یک سوتی خیلی خیلی باحال از خودم (قول بدید نخندینا)
همین چند وقت پیش رفته بودیم شمال ، رفتیم تلکابین نمک آبرود ، توی تلکابین بودیم ، من زنگ زدم به یکی از دوستام که بگم ما الان توی تلکابین هستیم بعدش نمیدونم چطور از دهنم پرید گفتم : ما الان بالای کابینت هستیم

frnsh
18-07-2008, 23:07
با عرض شرمندگي من فكر ميكنم اگه خودتونو جاي اون شخص بذاريد ديگه اينجوري فكر نكنيد. گاهي وقتها مجبور ميشي همچين جايي پارك كنيم.
ولي به عنوان سوتي قشنگ بود.مر30:40:

دقیقا. اما حرفم به عنوان دلداری بود به خودم!!!:11::31:


یک سوتی خیلی خیلی باحال از خودم (قول بدید نخندینا)
همین چند وقت پیش رفته بودیم شمال ، رفتیم تلکابین نمک آبرود ، توی تلکابین بودیم ، من زنگ زدم به یکی از دوستام که بگم ما الان توی تلکابین هستیم بعدش نمیدونم چطور از دهنم پرید گفتم : ما الان بالای کابینت هستیم

از نوع لوپی:11:

sabasistem_co
18-07-2008, 23:26
یک سوتی خیلی خیلی باحال از خودم (قول بدید نخندینا)
همین چند وقت پیش رفته بودیم شمال ، رفتیم تلکابین نمک آبرود ، توی تلکابین بودیم ، من زنگ زدم به یکی از دوستام که بگم ما الان توی تلکابین هستیم بعدش نمیدونم چطور از دهنم پرید گفتم : ما الان بالای کابینت هستیم

خیلی جالب بود

من نمی دونم چرا سوتی ندارم ؟؟؟؟؟

Mist
18-07-2008, 23:38
خوب شما بیکار میشی سوت بزن بعد یه مدت بهت میکن ....سوتی جای نقطه چین اسمتونو بذارین :دی

pouria007
19-07-2008, 07:31
خیلی جالب بود

من نمی دونم چرا سوتی ندارم ؟؟؟؟؟

فکر کن یادت میاد!

winter+girl
19-07-2008, 10:10
داداشم یه تکیه کلامی داره وقتی بهش میگیم راست میگی میگه جون تی عمه این ییه مدت به من سرایت کرده بووود
یه روز رفتیم خونه خاله تو حیاط بووودیم دختر خاله بهم میگه بقیه کو گفتم نیومدن بچه میگه راست میگی ؟؟؟من: جون تی عمه :31:
دختر خاله:عمه هوری رو میگی؟؟؟( عمه اش اینا خونشون بودن وقتی اینو شنیدن اومدن پایین سلام علیک و منم که آبروم رفت :41:)


داشتم به دوستم یه اهنگ بلو توث میکردم رمش جا نداشت حجم آهنگ 4.4 بووودد اون 4.3 داشت بهش گفتم فقط یه کییلو بایت دیگه میخوادا:20: یکم نگام کرد گفت یکی نیست 10 تاست این چیزا رو یاد بگیر مثلا رشتت ریاضیه آبروی ما رو یجا میبری منم اومدم درستش کنم گفتم نه تو اشتباه میکنی :13:10 کیلوبایت میشه یکی مثلا چطوری 30 کیلوبایت میشه 3 مگابایت

دیروز یکی از نزدیکان (خیلی نسبتشون با ما نزدیکه ) زنگ زده بووود به گوشی که به اطلاعم برسونه بهم خیلی علاقه مند :40:شده اولش خیلی قشنگ شروع کرد حال همه رو پرسید این کجاست اون کجاست بعد شروع کرد : الان چند روزه ندیدمت اعصابم خورده همش تو خونه نشستم اسمتو مینویسم رو کاغذ هی مینویسم پریسا....
من::18::18::18::18:
یعنی مینویسم مونا:41:
چیزی نگفتم یکم خندم گرفت دوباره اومد ادامه بده گفت ببین پریسا خانوم....:18:
آقا من دیگه داشتم میمردم از خنده دید بد سوتی داده گفت بخدا پریسا اسم این آهنگه اس من زیاد گوش دادم قاطی کردم (آخه چه ربطی داشت ) الان برات میذارم خودت گوش کن :8:گذاشت خواننده یه دفعه گفت نازی نازی نازگل من .....:31:
دیگه داشتم میمردم از خنده اونم اصرار داشت که تو cd اسم آهنگ پریساست (بازم ربطی نداشت ) آخرشم از خنده فقط تونستم بگم به پریسا خانوم نه ببخشید به مامان اینا سلام برسونید:21: گوشی رو قطع کردم.

M.etallic.A
19-07-2008, 10:15
دیروز یکی از نزدیکان (خیلی نسبتشون با ما نزدیکه ) زنگ زده بووود به گوشی که به اطلاعم برسونه بهم خیلی علاقه مند شده اولش خیلی قشنگ شروع کرد حال همه رو پرسید این کجاست اون کجاست بعد شروع کرد : الان چند روزه ندیدمت اعصابم خورده همش تو خونه نشستم اسمتو مینویسم رو کاغذ هی مینویسم پریسا....
من:
یعنی مینویسم مونا
چیزی نگفتم یکم خندم گرفت دوباره اومد ادامه بده گفت ببین پریسا خانوم....
آقا من دیگه داشتم میمردم از خنده دید بد سوتی داده گفت بخدا پریسا اسم این آهنگه اس من زیاد گوش دادم قاطی کردم (آخه چه ربطی داشت ) الان برات میذارم خودت گوش کن گذاشت خواننده یه دفعه گفت نازی نازی نازگل من .....
دیگه داشتم میمردم از خنده اونم اصرار داشت که تو cd اسم آهنگ پریساست (بازم ربطی نداشت ) آخرشم از خنده فقط تونستم بگم به پریسا خانوم نه ببخشید به مامان اینا سلام برسونید گوشی رو قطع کردم.

خیلی باحال بود :دی راستی چه قدر تو خاطرخواه داری...

pouria007
19-07-2008, 10:25
داداشم یه تکیه کلامی داره وقتی بهش میگیم راست میگی میگه جون تی عمه این ییه مدت به من سرایت کرده بووود
یه روز رفتیم خونه خاله تو حیاط بووودیم دختر خاله بهم میگه بقیه کو گفتم نیومدن بچه میگه راست میگی ؟؟؟من: جون تی عمه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](4).gif
دختر خاله:عمه هوری رو میگی؟؟؟( عمه اش اینا خونشون بودن وقتی اینو شنیدن اومدن پایین سلام علیک و منم که آبروم رفت [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](40).gif)
مگه شما شمالی هستین؟



داشتم به دوستم یه اهنگ بلو توث میکردم رمش جا نداشت حجم آهنگ 4.4 بووودد اون 4.3 داشت بهش گفتم فقط یه کییلو بایت دیگه میخوادا[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](26).gif یکم نگام کرد گفت یکی نیست 10 تاست این چیزا رو یاد بگیر مثلا رشتت ریاضیه آبروی ما رو یجا میبری منم اومدم درستش کنم گفتم نه تو اشتباه میکنی [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](19).gif10 کیلوبایت میشه یکی مثلا چطوری 30 کیلوبایت میشه 3 مگابایت

آدم سوتی میده خوب نیست ماست مالیش کنه بدتر میشه مثل من فقط بخند بگو هه هه هه تا فکر کنن عمداً گفتی

دیروز یکی از نزدیکان (خیلی نسبتشون با ما نزدیکه ) زنگ زده بووود به گوشی که به اطلاعم برسونه بهم خیلی علاقه مند [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](39).gifشده اولش خیلی قشنگ شروع کرد حال همه رو پرسید این کجاست اون کجاست بعد شروع کرد : الان چند روزه ندیدمت اعصابم خورده همش تو خونه نشستم اسمتو مینویسم رو کاغذ هی مینویسم پریسا....
من:[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](24).gif[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](24).gif[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](24).gif[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](24).gif
یعنی مینویسم مونا[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](40).gif
چیزی نگفتم یکم خندم گرفت دوباره اومد ادامه بده گفت ببین پریسا خانوم....[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](24).gif
آقا من دیگه داشتم میمردم از خنده دید بد سوتی داده گفت بخدا پریسا اسم این آهنگه اس من زیاد گوش دادم قاطی کردم (آخه چه ربطی داشت ) الان برات میذارم خودت گوش کن [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](14).gifگذاشت خواننده یه دفعه گفت نازی نازی نازگل من .....[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](4).gif
دیگه داشتم میمردم از خنده اونم اصرار داشت که تو cd اسم آهنگ پریساست (بازم ربطی نداشت ) آخرشم از خنده فقط تونستم بگم به پریسا خانوم نه ببخشید به مامان اینا سلام برسونید[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](27).gif گوشی رو قطع کردم.
1- یا ماجرا ساختگیه یا یارو به شدت اسکول تشریف داشته (برو تو هم با این فامیلات)
2- خوش به حاله پریسا
3- حالا میخواستی بگی چقدر همه تو کفتن؟ :دی

M.etallic.A
19-07-2008, 10:49
مگه شما شمالی هستین؟


بابا سوتی......

زیر نام کاربری رو بخون نوشته محل سکونت : رشت

زیادم گیر نده بهش همشهری ادمین سایته یهو دیدی بن دائم به اضافه تبعید به موگادیشو شدی.

winter+girl
19-07-2008, 11:02
مگه شما شمالی هستین؟



آدم سوتی میده خوب نیست ماست مالیش کنه بدتر میشه مثل من فقط بخند بگو هه هه هه تا فکر کنن عمداً گفتی

1- یا ماجرا ساختگیه یا یارو به شدت اسکول تشریف داشته (برو تو هم با این فامیلات)
2- خوش به حاله پریسا
3- حالا میخواستی بگی چقدر همه تو کفتن؟ :دی


بابا سوتی......

زیر نام کاربری رو بخون نوشته محل سکونت : رشت

زیادم گیر نده بهش همشهری ادمین سایته یهو دیدی بن دائم به اضافه تبعید به موگادیشو شدی.


1-یا یارو بشدت اسکول تشریف داشته (فامیله دیگه کاریش نمیشه کرد راستشو بگو تو فیلم که ندیدی؟؟؟)
2- همچین خنگی فقط به درد همون پریسا میخوره ( البته ما پریسا نداریم فقط یه دختر خاله 11 ساله که ربطی هم به اونا ندارن)
3- حالا مثلا چیز عجیبیه ؟؟؟ پسرا کاری ندارن جز برن تو کف دخترا :دی

Antonio Andolini
19-07-2008, 11:08
3- حالا مثلا چیز عجیبیه ؟؟؟ پسرا کاری ندارن جز برن تو کف دخترا :دی

از موقعه ای که این :دی رو آوردند ملت هرچی می خوان به هم می گن :دی

winter+girl
19-07-2008, 11:15
از موقعه ای که این :دی رو آوردند ملت هرچی می خوان به هم می گن :دی

ملتن دیگه ( جمعی از دختر ها و پسرها ) :دی

M.etallic.A
19-07-2008, 11:32
یه بار سر کلاس تنظیم خانواده که استادمون یه خانم دکتر بود نشسته بودم. بعد این استاد داشت در مورد آلت ج ن س ی زن حرف میزد و یه سری اسمهای خارجی میگفت. من که برای اولین بار سرکلاس با علاقه داشتم گوش میکردم یهو دستمو بلند کردم و گفتم استاد ببخشید نمیشه اسمهای فارسی شو بگید ما حالیمون بشه. توضیح اینکه من اون لحظه اصلا قصد خوشمزگی یا بهم ریختن کلاس رو نداشتم همینطوری ناخودآگاه این سوال رو پرسیدم. و نتیجه این شد که نه تنها از این کلاس مفید محروم شدیم بلکه ترم بعد هم مجبور شدیم طی یک توفیق اجباری دوباره این درس رو ورداریم.

winter+girl
19-07-2008, 12:34
الان داشتییم وسایلا رو جا به جا میکردیم یه جای پلاستیکی که توش الکل بووود رو برداشتم تکون دادم دیدم صدا نمیاد به مامانم گفتم این خالیه مامان گفت نه بابا پره منم با خیال راحت سرشو بازش کردمو برعکسش کردم گفتم اینا ببین خالیه خالیه واقعا خالی بووود اما همش ریخته بووود رو فرش

pouria007
19-07-2008, 16:02
بابا سوتی......

کسي منو صدا کرد؟

زیر نام کاربری رو بخون نوشته محل سکونت : رشت
فک کنم يه چشم پزشکي افتادم چشمام خوب نمي شنوه!

زیادم گیر نده بهش همشهری ادمین سایته یهو دیدی بن دائم به اضافه تبعید به موگادیشو شدی.
بهتر ميرم با بروبچ يه ديداري ميکنم!


1-یا یارو بشدت اسکول تشریف داشته (فامیله دیگه کاریش نمیشه کرد راستشو بگو تو فیلم که ندیدی؟؟؟)
2- همچین خنگی فقط به درد همون پریسا میخوره ( البته ما پریسا نداریم فقط یه دختر خاله 11 ساله که ربطی هم به اونا ندارن)
3- حالا مثلا چیز عجیبیه ؟؟؟ پسرا کاری ندارن جز برن تو کف دخترا :دی

نه تو فيلم نديدم ولي تو مايه هاش واقعي ديدم ولي نه به اين شدت
شايد بيچاره از درد عشـــخ اينجوري شده
دي بي دي به جنس مرد توهين کرديا حالا ما ه الکي مزاريم :دي ولي بدجور برخورد بهم
مشکلي نيست تو اينجوري فک کن! من هم فک ميکنم دخترا تو کفم هستن (نه که نيستن)


از موقعه ای که این :دی رو آوردند ملت هرچی می خوان به هم می گن :دی

:دي

winter+girl
19-07-2008, 19:10
نمیدونم چی گفتم که باعث ناراحتیتون شدم اما اگه حرف نامربوططی زدم همینجا از همه معذرت میخوام

befermatooo
19-07-2008, 19:18
winter+girl تو که فقط سوتی میدی

نافتو با سوتی بریدن ؟

hossein_dig
19-07-2008, 19:24
یه بار سر کلاس تنظیم خانواده که استادمون یه خانم دکتر بود نشسته بودم. بعد این استاد داشت در مورد آلت ج ن س ی زن حرف میزد و یه سری اسمهای خارجی میگفت. من که برای اولین بار سرکلاس با علاقه داشتم گوش میکردم یهو دستمو بلند کردم و گفتم استاد ببخشید نمیشه اسمهای فارسی شو بگید ما حالیمون بشه. توضیح اینکه من اون لحظه اصلا قصد خوشمزگی یا بهم ریختن کلاس رو نداشتم همینطوری ناخودآگاه این سوال رو پرسیدم. و نتیجه این شد که نه تنها از این کلاس مفید محروم شدیم بلکه ترم بعد هم مجبور شدیم طی یک توفیق اجباری دوباره این درس رو ورداریم.
بابا بچه مثبت .اب نداره منم ازن سوتیا دادم ام نه سر کلاس

behnam_roli
19-07-2008, 20:13
امروز یه سوتی ناجووور دادم

تو مدرسه بودیم زنگ تفریح تموم شد داشتیم میومدیم بالا با یکی از بچه ها راهرو هم تقریبا خلوت بود که این ناظممونو دیدیم یه جا واستاده بعد این رفیقم شروع کرد به بد گفتن از این ناظمه و اینکه قبلا ناظم داداشش بوده و قصد انتقام داره و ...

منم گفتم *****(فحش بخونید) تو فلان مدرسه بوده و پدر بچه ها رو درآورده. این سیبیلاش و دماغشو عینکش عین این ماسکا میمونه(که واقعا درست بود) بعد این رفیق ما زد زیر خنده و یه دفعه ساکت شد و یواش اشاره کرد به پشت منم آروم یه نیم نگاهی کردم دیدم دقیقا پشتمه سریع سرعتمو زیاد کردمو پریدم تو کلاس:31:

pouria007
19-07-2008, 20:26
نمیدونم چی گفتم که باعث ناراحتیتون شدم اما اگه حرف نامربوططی زدم همینجا از همه معذرت میخوام

ديگه چي مي خواستي بگي؟
باشه بابا حالا ما هم انقدر بي جنبه نيستيم بيخيال

frnsh
19-07-2008, 21:08
سلام
من یه سوتی ظهر دادم که هنوزم تو کفش موندم. توی چت بودم با 2 نفر که هردوشونم توی p30 هستن. (اسم لو نمیدم اما هر دوشون اسمشون مثل همه) حالا شما اسمشون رو بگیرید 1 و 2.

اولش اولی آنلاین شد.:
1. سلام
من: سلام خوبی؟
1. مرسی. تو خوبی؟
من: مرسی.
1. من 1 نیستم من داداششم. داداشم الان بیرونه اومدم به جاش توی p30 و آفهاشون چک کنم.
من: آها.

حالا 2 آنلاین شد. و بعد از سلام علیک:
من: تو الان خونه ای؟
2: آره. خونم.
من: نه. من فکر نمیکنم. آخه داداشت داره با من چت میکنه.
2. ها؟؟؟ داداشای من اصلا چت نمیکنن. به خدا خونم.

از اونطرف:
من: داداشت آنلاین شده.
1.اون که الان اومده خونه داره صورتش رو میشوره!
من: ها؟ منو گذاشتین سرکار شما دوتا داداش؟
1. نه به خدا. راستی بعدا بهش نگی که من باهات چت کردما!
من: دیر گفتی. همین الان بهش گفتم.
1. من باید برم. اومد.

2. من به خدا خونم. داداشام هم چت نمیکنن اصلا. و اینکه ID من توی P30 اینه: 2.
من بعد از اینکه توی p30 سرچ کردم گفتم:
من: من که همچین آی دی ندیدم. مطمئنم که سر کارم.
2. الان برات یه پیغام خصوصی میدم.
من: باشه.

1. سلام
من بعداز احوال پرسی: راستی تو خود 1 هستی؟
1.آره. مگه چیه؟
من: آی دی تو توی p30 اینه: 1؟
1. آره. معلومه که.
من: اما من که اینطوری فکر نمیکنم. آخه فکر میکنم سر کارم. یعنی چی؟
1. تو حالت خوبه؟ الان تو خودت فرنوشی؟
من: نه عمه شم.
1. خوبین شما؟
من: آره خوبم.
1 خیلی داشت محترمانه حرف میزد که من رفتم پیغامم رو چک کردم و فهمیدم که این دو نفر اصلا با هم فرق میکردن!!!!
1: خوبین شما؟
من: خوبم. چرا اینقدر محترمانه حرف میزنی تو؟
1: میشه به من نگین تو؟
من: خوبی؟
1: آخه من شما رو نمیشناسم. من فرنوش رو میشناسم اما شما رو نه. آخه شما عمه شین!
من: ها؟ نه خیر من عمه ی مجازیشم!
1. پس روبوتی!
من: آره. حتما تو هم خود 1 نیستی و داداششی
1. نه. من 1 هستم.
من: اگه میخوای من باور کنم باید باور کنی که من خود فرنوشم.
و بحث تموم شد!!!

gap
19-07-2008, 21:17
سلام
من یه سوتی ظهر دادم که هنوزم تو کفش موندم. توی چت بودم با 2 نفر که هردوشونم توی p30 هستن. (اسم لو نمیدم اما هر دوشون اسمشون مثل همه) حالا شما اسمشون رو بگیرید 1 و 2.

اولش اولی آنلاین شد.:
1. سلام
من: سلام خوبی؟
1. مرسی. تو خوبی؟
من: مرسی.
1. من 1 نیستم من داداششم. داداشم الان بیرونه اومدم به جاش توی p30 و آفهاشون چک کنم.
من: آها.

حالا 2 آنلاین شد. و بعد از سلام علیک:
من: تو الان خونه ای؟
2: آره. خونم.
من: نه. من فکر نمیکنم. آخه داداشت داره با من چت میکنه.
2. ها؟؟؟ داداشای من اصلا چت نمیکنن. به خدا خونم.

از اونطرف:
من: داداشت آنلاین شده.
1.اون که الان اومده خونه داره صورتش رو میشوره!
من: ها؟ منو گذاشتین سرکار شما دوتا داداش؟
1. نه به خدا. راستی بعدا بهش نگی که من باهات چت کردما!
من: دیر گفتی. همین الان بهش گفتم.
1. من باید برم. اومد.

2. من به خدا خونم. داداشام هم چت نمیکنن اصلا. و اینکه ID من توی P30 اینه: 2.
من بعد از اینکه توی p30 سرچ کردم گفتم:
من: من که همچین آی دی ندیدم. مطمئنم که سر کارم.
2. الان برات یه پیغام خصوصی میدم.
من: باشه.

1. سلام
من بعداز احوال پرسی: راستی تو خود 1 هستی؟
1.آره. مگه چیه؟
من: آی دی تو توی p30 اینه: 1؟
1. آره. معلومه که.
من: اما من که اینطوری فکر نمیکنم. آخه فکر میکنم سر کارم. یعنی چی؟
1. تو حالت خوبه؟ الان تو خودت فرنوشی؟
من: نه عمه شم.
1. خوبین شما؟
من: آره خوبم.
1 خیلی داشت محترمانه حرف میزد که من رفتم پیغامم رو چک کردم و فهمیدم که این دو نفر اصلا با هم فرق میکردن!!!!
1: خوبین شما؟
من: خوبم. چرا اینقدر محترمانه حرف میزنی تو؟
1: میشه به من نگین تو؟
من: خوبی؟
1: آخه من شما رو نمیشناسم. من فرنوش رو میشناسم اما شما رو نه. آخه شما عمه شین!
من: ها؟ نه خیر من عمه ی مجازیشم!
1. پس روبوتی!
من: آره. حتما تو هم خود 1 نیستی و داداششی
1. نه. من 1 هستم.
من: اگه میخوای من باور کنم باید باور کنی که من خود فرنوشم.
و بحث تموم شد!!!
جالبه!چه چيزايي پيدا ميشه!!!!!!!

c0dest0rm
19-07-2008, 22:16
سلام
من یه سوتی ظهر دادم که هنوزم تو کفش موندم. توی چت بودم با 2 نفر که هردوشونم توی p30 هستن. (اسم لو نمیدم اما هر دوشون اسمشون مثل همه) حالا شما اسمشون رو بگیرید 1 و 2.

اولش اولی آنلاین شد.:
1. سلام
من: سلام خوبی؟
1. مرسی. تو خوبی؟
من: مرسی.
1. من 1 نیستم من داداششم. داداشم الان بیرونه اومدم به جاش توی p30 و آفهاشون چک کنم.
من: آها.

حالا 2 آنلاین شد. و بعد از سلام علیک:
من: تو الان خونه ای؟
2: آره. خونم.
من: نه. من فکر نمیکنم. آخه داداشت داره با من چت میکنه.
2. ها؟؟؟ داداشای من اصلا چت نمیکنن. به خدا خونم.

از اونطرف:
من: داداشت آنلاین شده.
1.اون که الان اومده خونه داره صورتش رو میشوره!
من: ها؟ منو گذاشتین سرکار شما دوتا داداش؟
1. نه به خدا. راستی بعدا بهش نگی که من باهات چت کردما!
من: دیر گفتی. همین الان بهش گفتم.
1. من باید برم. اومد.

2. من به خدا خونم. داداشام هم چت نمیکنن اصلا. و اینکه ID من توی P30 اینه: 2.
من بعد از اینکه توی p30 سرچ کردم گفتم:
من: من که همچین آی دی ندیدم. مطمئنم که سر کارم.
2. الان برات یه پیغام خصوصی میدم.
من: باشه.

1. سلام
من بعداز احوال پرسی: راستی تو خود 1 هستی؟
1.آره. مگه چیه؟
من: آی دی تو توی p30 اینه: 1؟
1. آره. معلومه که.
من: اما من که اینطوری فکر نمیکنم. آخه فکر میکنم سر کارم. یعنی چی؟
1. تو حالت خوبه؟ الان تو خودت فرنوشی؟
من: نه عمه شم.
1. خوبین شما؟
من: آره خوبم.
1 خیلی داشت محترمانه حرف میزد که من رفتم پیغامم رو چک کردم و فهمیدم که این دو نفر اصلا با هم فرق میکردن!!!!
1: خوبین شما؟
من: خوبم. چرا اینقدر محترمانه حرف میزنی تو؟
1: میشه به من نگین تو؟
من: خوبی؟
1: آخه من شما رو نمیشناسم. من فرنوش رو میشناسم اما شما رو نه. آخه شما عمه شین!
من: ها؟ نه خیر من عمه ی مجازیشم!
1. پس روبوتی!
من: آره. حتما تو هم خود 1 نیستی و داداششی
1. نه. من 1 هستم.
من: اگه میخوای من باور کنم باید باور کنی که من خود فرنوشم.
و بحث تموم شد!!!

این خیلی مهندسی بود! سخت فهمیدم چی شد! :31:

MILIN3M
19-07-2008, 22:24
ابروم رفت...دیشب عروسی دادشم بود منم مسول اهنگ بودم.......اخرای عروسی بود داداشه عروس گفت یه اهنگ dj ali بزار ما هم گذاشتیم حالا اون وسط شده بریک زدن( از نوع علکیا ..مسخره بازی) ..حالا گیر دادن که داداش دامادم بیاد وسط..ما رفتیم وسط..حالا مگه از این مدل رقصها بلیدم!!! جو گرفت مثل مستر بین رقصیدیم ( دیدی که چطور باسنو عقب جلو میکنه) حالا همه دارن من نگاه میکن..منم سریع با یه چرخش رفتم تو بقیه گم شدم ..حسابی خندیدن بم داییهام

kiavash2000
19-07-2008, 22:27
یه بار بابام رفته بود مسافرت من و پسر عمم می رفتم مغازش.
یه روز که رفتم دیدم مغازه رو هنوز باز نکرده خلاصه نیم ساعت وایسادم تا آمد.غروب هم رفت بیرون گفت زود بر می گردم.رفت که رفت.منم عصبانی تند تند براش اس.ام.اس می زدم.بعدش عصبانی اس.ام.اس بعدی رو به قصد این که برا بابام بفرستم توش نوشته این شورشو درآورده روزی دوبار قالمون می ذاره و ...
منم چون قبلش چند تا اس.ام.اس برای پسرعمم فرستاده بودم و اسمش اومده بود اول شرطی شدم این اس.ام.اس رو برای پسرعمم فرستادم.دو دقیقه بعد اومد گفت این چیه فرستادی نگاه کردم دیدم اس.ام.اسی رو باید برای بابام می فرستادم و توش چغلی پسرعمم کرده بودم برای پسرعمم فرستادم!

M.etallic.A
19-07-2008, 22:45
بابا بچه مثبت .اب نداره منم ازن سوتیا دادم ام نه سر کلاس

نه بابا خیالی نبود. تازه کلی هم حال کردم چون همون موقع که این استاد منو از سرکلاس انداخت بیرون تو محوطه دانشگاه داشتم قدم میزدم که یه اتفاق خوب برام افتاد :دی

M.etallic.A
19-07-2008, 22:49
سلام
من یه سوتی ظهر دادم که هنوزم تو کفش موندم. توی چت بودم با 2 نفر که هردوشونم توی p30 هستن. (اسم لو نمیدم اما هر دوشون اسمشون مثل همه) حالا شما اسمشون رو بگیرید 1 و 2.

اولش اولی آنلاین شد.:
1. سلام
من: سلام خوبی؟
1. مرسی. تو خوبی؟
من: مرسی.
1. من 1 نیستم من داداششم. داداشم الان بیرونه اومدم به جاش توی p30 و آفهاشون چک کنم.
من: آها.

حالا 2 آنلاین شد. و بعد از سلام علیک:
من: تو الان خونه ای؟
2: آره. خونم.
من: نه. من فکر نمیکنم. آخه داداشت داره با من چت میکنه.
2. ها؟؟؟ داداشای من اصلا چت نمیکنن. به خدا خونم.

از اونطرف:
من: داداشت آنلاین شده.
1.اون که الان اومده خونه داره صورتش رو میشوره!
من: ها؟ منو گذاشتین سرکار شما دوتا داداش؟
1. نه به خدا. راستی بعدا بهش نگی که من باهات چت کردما!
من: دیر گفتی. همین الان بهش گفتم.
1. من باید برم. اومد.

2. من به خدا خونم. داداشام هم چت نمیکنن اصلا. و اینکه ID من توی P30 اینه: 2.
من بعد از اینکه توی p30 سرچ کردم گفتم:
من: من که همچین آی دی ندیدم. مطمئنم که سر کارم.
2. الان برات یه پیغام خصوصی میدم.
من: باشه.

1. سلام
من بعداز احوال پرسی: راستی تو خود 1 هستی؟
1.آره. مگه چیه؟
من: آی دی تو توی p30 اینه: 1؟
1. آره. معلومه که.
من: اما من که اینطوری فکر نمیکنم. آخه فکر میکنم سر کارم. یعنی چی؟
1. تو حالت خوبه؟ الان تو خودت فرنوشی؟
من: نه عمه شم.
1. خوبین شما؟
من: آره خوبم.
1 خیلی داشت محترمانه حرف میزد که من رفتم پیغامم رو چک کردم و فهمیدم که این دو نفر اصلا با هم فرق میکردن!!!!
1: خوبین شما؟
من: خوبم. چرا اینقدر محترمانه حرف میزنی تو؟
1: میشه به من نگین تو؟
من: خوبی؟
1: آخه من شما رو نمیشناسم. من فرنوش رو میشناسم اما شما رو نه. آخه شما عمه شین!
من: ها؟ نه خیر من عمه ی مجازیشم!
1. پس روبوتی!
من: آره. حتما تو هم خود 1 نیستی و داداششی
1. نه. من 1 هستم.
من: اگه میخوای من باور کنم باید باور کنی که من خود فرنوشم.
و بحث تموم شد!!!

به به میبینم که بچه های پی سی ورد با هم در ارتباط هستن. من الان دو سال میشه تو پی سی ورد هستم نه به کسی پی ام دادم نه کسی به من پی ام داد. گذرا شاید یکی دو بار ولی در کل پیش نیومد اصلا...

M.etallic.A
19-07-2008, 22:51
ابروم رفت...دیشب عروسی دادشم بود منم مسول اهنگ بودم.......اخرای عروسی بود داداشه عروس گفت یه اهنگ dj ali بزار ما هم گذاشتیم حالا اون وسط شده بریک زدن( از نوع علکیا ..مسخره بازی) ..حالا گیر دادن که داداش دامادم بیاد وسط..ما رفتیم وسط..حالا مگه از این مدل رقصها بلیدم!!! جو گرفت مثل مستر بین رقصیدیم ( دیدی که چطور باسنو عقب جلو میکنه) حالا همه دارن من نگاه میکن..منم سریع با یه چرخش رفتم تو بقیه گم شدم ..حسابی خندیدن بم داییهام

حال کردم ایول :دی منم یه بار تو عروسی غریبه دیدم همه دختر و پسر دارن وسط میرقصن شلوغ بود منو دوستم بودیم گفتیم به درک ما هم بریم قاطی بشیم کی میفهمه ... رفتیم وسط یهو دیدم همه وایسادن دارن چپ چپ ما دو تارو نگاه میکنن نگو همه فامیل بودن و همدیگرو میشناختن ما هم در همون حال رقصیدن یواش از صحنه دور شدیم.

Ni_nigc
20-07-2008, 13:03
ببین گلم تو ثابت کردی که حتی ارزش جواب دادن هم نداری پس خواهشا دیگه پستهای منو نقل قول نکن چون من ایگنورت کردم .واسه اینکه اصلا پستهای منم نبینی میتونی منو ایگنور کنی همون کاری که من کردم و دیگه پستهای تورو از این تاریخ به بعد نمیبینم.


بابا چرا اینقدر شاکی میشی ؟ :13:

M.etallic.A
20-07-2008, 14:35
بابا چرا اینقدر شاکی میشی ؟

شاکی میکنن دیگه...

behdasht-omomi
20-07-2008, 15:40
سلام . این قصه ی سوتی های من تمامی نداره !!! اون از سربازه که زدم ناک اوتش کردم و اینم از این :
یه بار واسه اولین بار با د+و+س+ت د+خ+ت+ر+م رفتیم کافی شاپ ... راستش من به بهانه ی تولدم میخواستم مهمونش کنم . بعد از کلی بحث که چی سفارش بدیم , آخرش تصمیم گرفتیم هر 2 مون پیتزا بخوریم ... خلاصه من رفتم که سفارش بدم , خانمه گفت بفرمایید : منم گفتم : خسته نباشید , 2 تا مینی پیتزا مخصوص , 2 تا نوشابه , 2 تا ... اسمش سر زبونم بود ( آخه سر اینکه با پیتزا چی بخوریم , کلی بحث کردیم و آخرش تصمیم گرفتیم همون سالاد فصل بخوریم ) ولی هر چی فکر کردم یادم نیومد ... یه دفعه گفتم با 2 تا سالاد کاهو !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

frnsh
20-07-2008, 16:23
به به میبینم که بچه های پی سی ورد با هم در ارتباط هستن. من الان دو سال میشه تو پی سی ورد هستم نه به کسی پی ام دادم نه کسی به من پی ام داد. گذرا شاید یکی دو بار ولی در کل پیش نیومد اصلا...

:27::27::27:


این خیلی مهندسی بود! سخت فهمیدم چی شد! :31:

جالبی:27:


بابا چرا اینقدر شاکی میشی ؟:13:

کاملا تایید میشه.:11:

MILIN3M
20-07-2008, 16:47
بازم ابروم رفت .....ساعت 9 خواب بودم بعدش gf زنگ زد منم تا اسمشو دیدم رو گوشیم گفتم سلام عزیزم...... بعد قطع شد.... دوباره بعده چند ثانیه زنگ خورد بدونه نگاه به گوشی با فرض اینکه باز هم همونgf هست گفتم عزیزم قطع شد..بعد یهو یصدای بابام گفت عزیزم کیه کره خر!!!!!!!!!! نمیدونم شب برگشت چجوری درستش کنم

amirtoty
20-07-2008, 19:05
بازم ابروم رفت .....ساعت 9 خواب بودم بعدش gf زنگ زد منم تا اسمشو دیدم رو گوشیم گفتم سلام عزیزم...... بعد قطع شد.... دوباره بعده چند ثانیه زنگ خورد بدونه نگاه به گوشی با فرض اینکه باز هم همونgf هست گفتم عزیزم قطع شد..بعد یهو یصدای بابام گفت عزیزم کیه کره خر!!!!!!!!!! نمیدونم شب برگشت چجوری درستش کنم
خیلی جابل بود :27::27:

eshghe eskate
20-07-2008, 21:02
بازم ابروم رفت .....ساعت 9 خواب بودم بعدش gf زنگ زد منم تا اسمشو دیدم رو گوشیم گفتم سلام عزیزم...... بعد قطع شد.... دوباره بعده چند ثانیه زنگ خورد بدونه نگاه به گوشی با فرض اینکه باز هم همونgf هست گفتم عزیزم قطع شد..بعد یهو یصدای بابام گفت عزیزم کیه کره خر!!!!!!!!!! نمیدونم شب برگشت چجوری درستش کنم
حالا نگفتی عزیزم کیه کره خر!!!!!!!!(شرمنده منظوری نداشتم!):31:

ebicross
20-07-2008, 21:55
امروز سر کلاس جبرانی ریاضی:

معلم: خب شما خرداد چرا افتادی؟؟
من: آقا ما معلم گرفتیم میومد خونمون مثل گاو هم میخورد ولی هیچی بلد نبود و ما هم شدیم 25/0
معلم: کدوم دبیر؟ مال این مدرسه هستش؟
من: بله آقا فامیلش هم مثل شماست. اونم فامیلش حسن زاده بود.
معلم: ماشینش پراید نقره ای بود؟
من: بله
معلم: ایشون برادرمه
من: نیش تا بناگوش: آقا ما خودمون تنبلی کردیم.

M.etallic.A
20-07-2008, 22:20
بازم ابروم رفت .....ساعت 9 خواب بودم بعدش gf زنگ زد منم تا اسمشو دیدم رو گوشیم گفتم سلام عزیزم...... بعد قطع شد.... دوباره بعده چند ثانیه زنگ خورد بدونه نگاه به گوشی با فرض اینکه باز هم همونgf هست گفتم عزیزم قطع شد..بعد یهو یصدای بابام گفت عزیزم کیه کره خر!!!!!!!!!! نمیدونم شب برگشت چجوری درستش کنم

باحال بود...


امروز سر کلاس جبرانی ریاضی:

معلم: خب شما خرداد چرا افتادی؟؟
من: آقا ما معلم گرفتیم میومد خونمون مثل گاو هم میخورد ولی هیچی بلد نبود و ما هم شدیم 25/0
معلم: کدوم دبیر؟ مال این مدرسه هستش؟
من: بله آقا فامیلش هم مثل شماست. اونم فامیلش حسن زاده بود.
معلم: ماشینش پراید نقره ای بود؟
من: بله
معلم: ایشون برادرمه
من: نیش تا بناگوش: آقا ما خودمون تنبلی کردیم.

اینم باحال بود...

سانسور شد.

Mist
20-07-2008, 23:26
:27::27::27:



ما یه خط سوتی نمیدیم شما اندازه یه A3 سوتی میدی خداییش در حق شما پارتی بازی میشه (;

alizshah
20-07-2008, 23:48
بابا بیخیال شین
میدوینین اینجا اکثر افراد زیر 18 هستن ( البته خودم میدونم که از 11 سالگی 500 تا gf داشتینو هزار بار .... و ...
ولی لطفا اینجا رعایت کنید که نه به خاطر چیزی فقط من این فروم رو فروم کامپیوتر میبینم نه چیز دیگه .....
در ضمن با این کار باعث میشه تاپیک بسته بشه
البته اگه میشه سوتی رو به من بفرستین :دی

DARKFALLER
20-07-2008, 23:56
یه شب داشتیم با gf اس ام اس بازی میکردیم ........


خداییش خیلی ضایع بود ....... حتما گوشیت هم Sony Ericsson هست . بیخیال گوشی ........ حالا بگو ببینم چطوری بهش فهموندی ؟

بردیا
21-07-2008, 00:00
بابا اینجا رو با این چیزا خراب نکنید.خوبه همه پست اول تاپیک و ووکمن رو خوندنا

DARKFALLER
21-07-2008, 00:06
تو دوران دبیرستان بودیم با چند تا از رفقا روز جمعه بعد ازظهر رفته بودیم پارک ملت ...گفتیم یه فوتبالم تو زمین آسفالتش بزنیم ..یه تیم شدیم ، یه تیمم پیدا شد گفتیم یه دست شرطی بزنیم :20:
دور تا دور زمین هم خونواده ها و دختر پسرا نشسته بودن داشتن نگاه میکردن ...بازی خوبی شده بود ..تیما به هم باج نمیدادن نیمه اول مساوی تموم شد ...تو اواخر نیمه دوم بود که ما یه گل جلو افتادیم ،من گفتم میرم دفاع میزنم ...توپ جلوی دروازه حریف بود بچه ها هم همه اونجا جمع بودن فقط منو دروازه بان خودمون اینور بودیم ...من گفتم تا فرصت هست لباسم رو درست کنم (لازم به ذکره که لباس ورزشی نداشتم )خلاصه کمربند رو باز کردم و دکمه و زیپ شلوار و هم همچنین اومدم پیرهن رو بدم تو شلوار یهو دیدم اونا حمله کردن دارن میان سمت دروازه ما ، مهاجمشون رسید جلوی من میخاست منو رد کنه یهو من حواسم نبود شلوارم رو ول کردم ،دویدم سمتش یهو دیدم جمعیت دارن میخندن ،مهاجمه هم توپ رو ول کرده داره میخنده به خودم اومدم دیدم شلوارم اومده دم مچ پام، منم و یه شرت یقه هفت ......


ها ها ها ها ها ها ......... خیلی باحال بود

M.etallic.A
21-07-2008, 00:24
آقا من که سانسور کردمش. چیز بدی نبود توش. ربات ف ی ل ت ر ی ن گ هم خودشو پاره کنه نمیتونه از پست من ایراد بگیره. ولی اگر زشت بود معذرت میخوام. در ضمن جریان ماله قدیماست. وگرنه دیگه این حرفها از ما گذشته...

M.etallic.A
21-07-2008, 00:26
خداییش خیلی ضایع بود ....... حتما گوشیت هم Sony Ericsson هست . بیخیال گوشی ........ حالا بگو ببینم چطوری بهش فهموندی ؟

خودش فهمید... ولی در هر صورت فرقی نکرد آبروم رفت.

amirtoty
21-07-2008, 00:28
xسوتیاتون خیلی باحال بود :31:

Antonio Andolini
21-07-2008, 00:44
چند سال پیش که تازه دی وی دی رایتر خریده بودم می خواستم یه دی وی دی رو آزمایشی رایت کنم .... رفتم یه دی وی دی خام خریدم و از فروشنده پرسیدم اینا چقدر ظرفیت دارن؟ گفت4.7 ... رفتم خونه یه مشت چرت و پرت ریختم روش و فرداش فروشنده رو دیدم بهش گفتم آقا این دی وی دی که بیش تر از 4.7 جاداشت که ... فروشنده گفت: مگه تا چقدر ریختی روش؟ من گفتم: 4.12 ... فروشنده خندید و گفت: 4.7 بیش تره یا 4.12 ... منم گفتم خب معلومه 12 از 7 بیش تره ... بعد از این که فهمیدم چه سوتی ای دادم از خجالت آب شدم

MILIN3M
21-07-2008, 01:27
یه سوتی یادم اومد...اقا اسم داداش gf ما رضا بود اینو داشته باشید تا اینجا...........یه روز که ما گرم صحبت و لاو ترکوندن پشت تل بودیم در اون حال که در حال اراجیف بافتن بودم یهوgf یه چیزی گفتو بعد قطع شد... منم پیش خودم گفتم چش شد... بعد ش با گوشیم شماره خونشونو گرفتم........... مامانش گوشیو برداشت گفت بله بعدش از اونجا که من هر دفعه که مامانش گوشیو بر میداشت میگفت بله منم میگفتم مثلا یه بار محمد یه بار علی و... تشریف دارن اونم میگفت اشتباهه.........اقا زدو من از دهنم پرید اقا رضا تشریف دارن مامنش گفت شما منم حول شدم گفتم از دوستانشون هستم تشریف دارن؟؟؟ گفت نه دانشگاهه گفتم خوب کی میان( حالا من کلید کردما) گفت ظهر میخواین بگم بهتون زنگ بزنه گفتم بله حتما بگید بهم زنگ بزنه بش بگین میلاد زنگ زد اینم شمارم 0912...هیچی با کمال وقاهت شمارمم دادم.البته بعدا خانوم بچه ها کاغذی که روش شمارمو نوشته بود مامانش پیچوند و حسابی از خجالت درم اورد

mani_2004_2006
21-07-2008, 02:20
يه روز با يه رفيق الاف تر از خودم نشسته بوديم سر كوچه . هر از گاهي هر ماشيني ميومد رد ميشد يه بوقي ميزد واسه ما . ما هم يه دستي تكون ميداديم واسش . يه سمندي اومد دستش رو گذاشت سر بوق و رد شد و رفيقم هم به شدت دست تكون داد و ابراز احساسات كرد
من : ... نــنــت .
رفيقم : :18: :angry: نيما بود ( پسر خالش )
من : :tongue: eee جدي ؟ نشناختم . سمند گرفته ؟ (پيچوندم قضيه رو )

alizshah
21-07-2008, 04:48
باز اینجا +18 شد
MILIN3M حالا چرا شماره خودتو دادی ؟
mani_2004_2006 عجب سوتی بود ولی
پست اول تاپیک رو بخون

pouria007
21-07-2008, 08:04
باز اینجا +18 شد
MILIN3M حالا چرا شماره خودتو دادی ؟
mani_2004_2006 عجب سوتی بود ولی
پست اول تاپیک رو بخون
Agreed !!!!!!!!!!!!!!!!

Meisam Khan
21-07-2008, 08:33
يه سوتي از روزنامه خبر جنوب شيراز البته تصويري
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مطلبي كه نوشته شده در مورد كريس رونالدو هست اما عكسش .......

pouria007
21-07-2008, 09:05
سوتی جالبی بود
کریس بدو بیا ....

pouria007
21-07-2008, 09:21
بابا تاپیک خیلی +18 کردید البته +18 که چه عرض کنم +81 شد
خوب حالا یه سوتی -1.25 تعریف کنم:
اول دبیرستان بودیم و اولین جلسه مسابقه علمی استان ما هم کلی خونده بودیم و آماده ی آماده
سوالا رو دادن و من هم شروع کردم به جواب دادن به نحو توپ تر از توپ منتها چون مداد نداشتم و گیر هم نیوردم با خودکار سیاه زدم چون امتحانای مدرسمون یا اسکنر اسکن میشد با خودکار هم میزدم مشکلی نبود اما غافل از اینکه اینجا دیگه از ان خبرا نیست
جلسه تموم شد و رفتیم بیرون همه چشا از حدقه زده بود بیرون و من هم حسابی از خودم مطمئن اومدم بیرون
پاسخ نامه ها رو چند روز بعد دادن حسابکردم 7 تا 100% زده بودم دو تا 93% بقیشی هم یادم نیست
خلاصه بهت بگم بهترین امتحان تستی عمرومو دادم نتیجه ها اومد دیدم دو تا دونه سوال گرفته(که البته درست هم بود) تو مدرسه و شهر آخر تو استان هم از 20500 نفر 19780 شده بود (وای به حال اون بقیه) هیچی گند زده شد به اعصابم مدی هم مارو احضار کرد و کلی اراجیف گفت مردم هم مگه باور میکردن!

Meisam Khan
21-07-2008, 10:01
ديروز يه بازي بيليارد براي موبايلم دانلود كردم.
بعد ريختم توي گوشيم و نصبش كردم و بازي رو باز كردم. در همين هنگام بود كه توي انجمن چرخ ميزدم و اصلا حواسم به موبايل نبود. اخه مي دونيد من وقتي توي انجمن هستم اينقدر از خودم بي خود ميشم كه متوجه گذر زمان نميشم. بعد از حدود 2 ساعت و نيم ديدم موبايلم داغه داغه و نصف شارژش هم رفته.

Antonio Andolini
21-07-2008, 10:05
بابا تاپیک خیلی +18 کردید البته +18 که چه عرض کنم +81 شد
خوب حالا یه سوتی -1.25 تعریف کنم:
اول دبیرستان بودیم و اولین جلسه مسابقه علمی استان ما هم کلی خونده بودیم و آماده ی آماده

بابا ایول .. ما که هروقت از این مسابقه ها هست میریم ببینیم چقدر سر کلاس یادگرفته ایم ... هرچند که معلمامون واسه این که درصدمون بره بالا خودشون رو می کشند ........... میگم این سوتی هایی که دوستان تعریف کردن یعنی از مال ما زیر18 سال تر بودند؟ ......

یک سوتی:
خبلنا که می رفتیم کلاس زبان استادمون گفته بود لیسنینگ رو بنویسید بیارید .... همه ربع ساعت قبل از کلاس اومده بودیم که از روی دست هم بنویسیم .... اون روز فقط یه نفر لیسنینگ رو نوشته بود و بقیه هم کپی می کردند ... من توی اون لحظه گفتم: حالا خوبه پژمان{معلم زبانمون} بیاد و ببینه .. همون لحظه استادمون اومد و زد پشت کمرم و گفت برید سرکلاس!

pouria007
21-07-2008, 10:07
ديروز يه بازي بيليارد براي موبايلم دانلود كردم.بعد ريختم توي گوشيم و نصبش كردم و بازي رو باز كردم. در همين هنگام بود كه توي انجمن چرخ ميزدم و اصلا حواسم به موبايل نبود. اخه مي دونيد من وقتي توي انجمن هستم اينقدر از خودم بي خود ميشم كه متوجه گذر زمان نميشم. بعد از حدود 2 ساعت و نيم ديدم موبايلم داغه داغه و نصف شارژش هم رفته.مگه میشه؟من که اینهمه با گوشی بازی میکنم عمراً داغ نمیشه کهمگه گوشیش چیهمیثم جان شما یه کاری بکن برو با 25 تومنی بکش رو گوشیه بین عبارت روغن نباتی غو رو نمیبینی؟

pouria007
21-07-2008, 10:11
بابا ایول .. ما که هروقت از این مسابقه ها هست میریم ببینیم چقدر سر کلاس یادگرفته ایم ... هرچند که معلمامون واسه این که درصدمون بره بالا خودشون رو می کشند ...........
مثلاض مثل ما بهتون نمیگن بالای فلان درصد = مستمر 20 ؟

یک سوتی:
خبلنا که می رفتیم کلاس زبان استادمون گفته بود لیسنینگ رو بنویسید بیارید .... همه ربع ساعت قبل از کلاس اومده بودیم که از روی دست هم بنویسیم .... اون روز فقط یه نفر لیسنینگ رو نوشته بود و بقیه هم کپی می کردند ... من توی اون لحظه گفتم: حالا خوبه پژمان{معلم زبانمون} بیاد و ببینه .. همون لحظه استادمون اومد و زد پشت کمرم و گفت برید سرکلاس!
خوش به حال تو من که هفته ای دو سه بار این جوری سوتی میدم دیگه معلما عادت کردن تو کلاس میگم که از حالت سوتی خارج بشه!

Antonio Andolini
21-07-2008, 10:35
مثلاض مثل ما بهتون نمیگن بالای فلان درصد = مستمر 20 ؟


دقیقا!
و میگن اگر هم مستمر 20 شد به پایانی هم دست و رویی می کشیم!
برای جلوگیری از اسپم یه سوتی دیگه:
رفته بودم سی دی خام بگیرم و داشتم سر قیمتش توافق داشتم چونه می زدم ... آخرش رسیدیم به 8 تومان ... بعد که پول رو دادم یارو گفت بیا ببینم ... گفت این دوتاهزاری رو بگیر واسه خودت ... داشتم از تعجب شاخ در میاوردم که گفت اشتباهی 10 تومن پول داده بودم

pouria007
21-07-2008, 10:56
سوتی داغ: (همین چند ثانیه پیش)مقدمه : من تابستونا میام تو باجه پست بانک جای بابام که اون خستگی از تنش در بره من هم با اینترنت وایرلس حال کنمدیلیلینگ دیلیلینگ- الو!(یه خانم محترم!)-الو بفرمائید(من دیگه)پست بانک فلان؟-بله بفرمائید-میگم ببخشید این کد پستی ما نیومد؟-بله؟-کد پستی دیگه؟- کد پستی مگه **** که بیاد (وای خاک به سرم خراب کردم حالا دوستم داره میترکه از خنده)- (طرف یعنی نشنیده) چی شد پس؟- ببینید خانم کد پستی رو در خونتون روی قبضاتون و پشت کارت ملی نوشته میدونم منظورتون چیه؟(حالا شدت خنده دوستم کمتر شده)- وای خدا ببخشید منظورم همون کارت ملی بود (من چشام چپکی شده دوستم دوباره ترکید!)آهان نه اون هنوز نیومده احتمالاً هفته دیگه میاد-ببخشید پس خداحافظ-بای-وای خدا مردم از خنده(دوستم)-ای بمیری که ما از دست تو یکی خلاص بشیم!- خوب من چیکار کنم تو سوتی دادی- خودمم نفهمیدم از کجام دادم(منظورم سوتی بود)- دوباره بچه مردم ترکید (من نفهمیدم چی گفتم برام توضیح داد)خلاصه 3 تا سوتی در کمتر از دو دقیقه

M.etallic.A
21-07-2008, 13:24
من این سوتی آخر رو نگرفتم. یکی تفسیرش کنه.

همین نیم ساعت پیش رفتیم یه کبابی بزنیم تو رگ... من و دوستم و پسرعموش... خلاصه کبابها رو آوردن منم که خیلی به سماغ علاقه دارم. سریع سماغ رو گرفتم رو ماله خودم و ماله اونا خالی کردم طوری که روش قرمز شد. بعد شروع کردیم به خوردن من اولین لقمه رو خوردم قیافم اینجوری شد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] توضیح اینکه فلفل قرمز بود نه سماغ...

Ssarshar
21-07-2008, 13:35
من این سوتی آخر رو نگرفتم. یکی تفسیرش کنه.

همین نیم ساعت پیش رفتیم یه کبابی بزنیم تو رگ... من و دوستم و پسرعموش... خلاصه کبابها رو آوردن منم که خیلی به سماغ علاقه دارم. سریع سماغ رو گرفتم رو ماله خودم و ماله اونا خالی کردم طوری که روش قرمز شد. بعد شروع کردیم به خوردن من اولین لقمه رو خوردم قیافم اینجوری شد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] توضیح اینکه فلفل قرمز بود نه سماغ...

الان در چه وضعی هستی

saeed_h1369
21-07-2008, 14:01
چند وقت پیش داداشم منو با زدن زنگ آیفون از خواب بیدار کرد گفتم کیه گقت منم من هم هرچی دکمرو میزدم در باز نمیشد گفتم بزار ببینم برق هست
آبروم رفت اینقدر بهم خندید

Meisam Khan
21-07-2008, 14:04
مگه میشه؟من که اینهمه با گوشی بازی میکنم عمراً داغ نمیشه کهمگه گوشیش چیهمیثم جان شما یه کاری بکن برو با 25 تومنی بکش رو گوشیه بین عبارت روغن نباتی غو رو نمیبینی؟
گوشيم 6120
حالا چرا اينقدر داغ كرده بود نمي دونم.

sina_f
21-07-2008, 14:25
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تو بیمارستان انان خمینی بودیم
این دستگاه نوبت دهی رو دیدم

M.etallic.A
21-07-2008, 16:25
الان در چه وضعی هستی

بعد از خوردن مقدار زیادی ماست و نوشابه بهترم.

DARKFALLER
21-07-2008, 18:59
این عکس رو خودم همین امروز صبح گرفتم ، مربوط به معاینه چشم برای رانندگی هست :

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

winter+girl
21-07-2008, 19:33
سوتیش کجا بووود؟؟؟

winter+girl
21-07-2008, 19:37
روم نمیشه نگات کنم وقتی که اشک تو چشمامه
با اینکه نیستی پیش من انگار دستام تو دستاته

سوتیه منو ببین الان دیدم میرم ویرایشش کنم

DARKFALLER
21-07-2008, 19:41
سوتیش کجا بووود؟؟؟
با من بودی که سوتیش کجا بود ؟؟؟؟؟؟؟؟
بابا تو دیگه کی هستی ......... خیلی باحالی

winter+girl
21-07-2008, 19:52
با من بودی که سوتیش کجا بود ؟؟؟؟؟؟؟؟
بابا تو دیگه کی هستی ......... خیلی باحالی

خوب آره دیگه من سوتیشو نفهمیدم شایدم ندیدم شایدم نداره

Mist
21-07-2008, 20:24
نوشته شده توسط M.etallic.A
ببین گلم تو ثابت کردی که حتی ارزش جواب دادن هم نداری پس خواهشا دیگه پستهای منو نقل قول نکن چون من ایگنورت کردم .واسه اینکه اصلا پستهای منم نبینی میتونی منو ایگنور کنی همون کاری که من کردم و دیگه پستهای تورو از این تاریخ به بعد نمیبینم.



بابا چرا اینقدر شاکی میشی ؟
شاکی میکنن دیگه...

من سوتی نمیدم ولی عجیب دوست دارم سوتی بگیرم :دی

M.etallic.A
21-07-2008, 20:36
من سوتی نمیدم ولی عجیب دوست دارم سوتی بگیرم :دی

نه بابا... در حین انجام عملیات سوتی گیری خودت سوتی دادی :دی

من یه کاربر دیگه رو ایگنور کردم نه اینو... یه چند صفحه برو عقب میبینی.

MILIN3M
21-07-2008, 21:53
باز اینجا +18 شد
MILIN3M حالا چرا شماره خودتو دادی ؟
mani_2004_2006 عجب سوتی بود ولی
پست اول تاپیک رو بخون

خوب حول کردم ...من وقتی حول بشم خراب کاری میکنم یه بارم شمارمو به یه مغازه دار خواستم بدم خواستم علکی بگم به جا 7 رقم شد 9 رقم:31:

Mist
21-07-2008, 22:07
نگو !!!!!!!

پستتون بالای هم بود گفتم درگیرین باهم

آخ جوون بالاخره ماهم در بازار سوتی سوتی دادیم

این امرو به خودم تبریک میگم عقده ای شده بودم سوتی نمیدادم آخی راحت شدم :دی

یه عمر با عزت زندگی کر دیم سوتی ندادیم ببین این پی سی چه بلایی سر آدم که نمیاره ...

pouria007
22-07-2008, 07:50
من این سوتی آخر رو نگرفتم. یکی تفسیرش کنه.



سوتی داغ: (همین چند ثانیه پیش)
مقدمه : من تابستونا میام تو باجه پست بانک جای بابام که اون خستگی از تنش در بره من هم با اینترنت وایرلس حال کنم
دیلیلینگ دیلیلینگ
- الو!(یه خانم محترم!)
-الو بفرمائید(من دیگه)
-پست بانک فلان؟
-بله بفرمائید-میگم ببخشید این کد پستی ما نیومد؟
-بله؟
-کد پستی دیگه؟
- کد پستی مگه **** که بیاد (وای خاک به سرم خراب کردم حالا دوستم داره میترکه از خنده)

سوتی شماره 1 : به قول بروبچ آب و دوغ و نوشابه بزاید به جای ستاره ها


- (طرف یعنی نشنیده) چی شد پس؟
- ببینید خانم کد پستی رو در خونتون روی قبضاتون و پشت کارت ملی نوشته نمیدونم منظورتون چیه؟(حالا شدت خنده دوستم کمتر شده)
- وای خدا ببخشید منظورم همون کارت ملی بود (من چشام چپکی شده دوستم دوباره ترکید!)

سوتی شماره 2 : کاملاً واضحه کد پستی و کارت ملی رو با هم قاطی کرده (!)


-آهان نه اون هنوز نیومده احتمالاً هفته دیگه میاد
-ببخشید پس خداحافظ
-بای
-وای خدا مردم از خنده(دوستم)
-ای بمیری که ما از دست تو یکی خلاص بشیم!
- خوب من چیکار کنم تو سوتی دادی
- خودمم نفهمیدم از کجام دادم(منظورم سوتی بود)
- دوباره بچه مردم ترکید (من نفهمیدم چی گفتم برام توضیح داد)خلاصه 3 تا سوتی در کمتر از دو دقیقه

سوتی شماره 3 : جمله قرمز رنگ کاملاً گویاست

sourena_8888
22-07-2008, 12:34
تنها در خانه بودم ....

دو شاخ تلفن نابود شده بود ...
حوصله نداشتم برم سراغ سیم چین...
با چاقو یکمی از سیم را بریدم و خواستم با دندون سیم را لخت کنم

چشمت روز بد نبینه تا سیم را بردم نزدیک ...جـیــز
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

یهو چشمام بسته شد و یه نور سفید دیدم

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

frnsh
22-07-2008, 12:38
ما یه خط سوتی نمیدیم شما اندازه یه A3 سوتی میدی خداییش در حق شما پارتی بازی میشه (;

خب من چیکار کنم:31: سوتی طولانی با کوتاه یکیه فقط طولانیه باید جونتو بدی تا بخندی اما کوتاهه سر سه سوت سوتی رو گرفتی:27:

frnsh
22-07-2008, 12:40
تنها در خانه بودم ....

دو شاخ تلفن نابود شده بود ...
حوصله نداشتم برم سراغ سیم چین...
با چاقو یکمی از سیم را بریدم و خواستم با دندون سیم را لخت کنم

چشمت روز بد نبینه تا سیم را بردم نزدیک ...جـیــز
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

یهو چشمام بسته شد و یه نور سفید دیدم

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

الان زنده ای؟:18::18::18::18::18::18::18::19::19::19::19: :19::19::19:

M.etallic.A
22-07-2008, 13:13
دیشب ساعت فکر کنم 3:30 بود منم خواب بودم. احساس تشنگی کردم پا شدم رفتم سر یخچال... خیلی خواب آلود بودم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] چشمام نیمه باز بود. یکی از بطرها رو گرفتم درشو باز کردم کشیدم سرم ... و برای دومین بار در طی دیروز و امروز اینجوری [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] شدم. توضیح اینکه بطری آب قوره بود.

alizshah
22-07-2008, 13:13
تنها در خانه بودم ....

دو شاخ تلفن نابود شده بود ...
حوصله نداشتم برم سراغ سیم چین...
با چاقو یکمی از سیم را بریدم و خواستم با دندون سیم را لخت کنم

چشمت روز بد نبینه تا سیم را بردم نزدیک ...جـیــز
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

یهو چشمام بسته شد و یه نور سفید دیدم

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این که چیزی نیست
حالا چرا دهن :27: فکر کنم 12 ولت باشه
کسایی هم که نگرانن نگران نباشن
من خیلی از این خاطره ها دارم

sourena_8888
22-07-2008, 15:35
الان زنده ای؟:18::18::18::18::18::18::18::19::19::19::19: :19::19::19:
تلفن بود...
ولتاژش که قوی نیست!!

M a r y a m
22-07-2008, 21:53
امروز نشسته بودیم با مامانم صحبت میکردیم که برای چندمین بار در هفته برق خونه قطع شد:angry: و من که دیگه خیلی عصبانی شده بودم (چون هر بار 2-3 ساعت برق میره بعد پشت بندش 4-5 ساعت اینترنت مختل میشه و ...) شروع کردم ناسزا گویی به مسئولین و غیره و ذلک آخرشم زیرلبی غرغر کنان گفتم "اه! پس کی این آمریکا میاد؟!":blink::angry::angry:
مامان هم گفت تا 12 اینا دیگه میاد!!!
منم اینطوری :18: چند ثانیه خیره شدم! گفتم آمریکا رو میگم ها!!!!! بعد اون بنده خدا گفت آهان فکر کردم داری برق رو میگی! :27::27:

توضیح 1- اون موقع حدود 10 صبح بود.
توضیح 2- هرگونه بهره برداری سیاسی از پست اینجانب ممنوع و دارای پیگرد قانونی میباشد!! :21:

frnsh
22-07-2008, 22:28
تلفن بود...
ولتاژش که قوی نیست!!

میخواستم یه سوتی خود به خودی داده باشم:31: اما خوش بختانه کسی غیر از خودت نفهمید:27:

frnsh
22-07-2008, 22:40
دیشب ساعت فکر کنم 3:30 بود منم خواب بودم. احساس تشنگی کردم پا شدم رفتم سر یخچال... خیلی خواب آلود بودم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] چشمام نیمه باز بود. یکی از بطرها رو گرفتم درشو باز کردم کشیدم سرم ... و برای دومین بار در طی دیروز و امروز اینجوری [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] شدم. توضیح اینکه بطری آب قوره بود.

منم یه بار مانند همین سوتی اما با نفت دادم!!! آخرشم نفهمیدم چرا نفت توی یخچال بود!!!:18::18::18:


این که چیزی نیست
حالا چرا دهن :27: فکر کنم 12 ولت باشه
کسایی هم که نگرانن نگران نباشن
من خیلی از این خاطره ها دارم

تایید میشه.


امروز نشسته بودیم با مامانم صحبت میکردیم که برای چندمین بار در هفته برق خونه قطع شد:angry: و من که دیگه خیلی عصبانی شده بودم (چون هر بار 2-3 ساعت برق میره بعد پشت بندش 4-5 ساعت اینترنت مختل میشه و ...) شروع کردم ناسزا گویی به مسئولین و غیره و ذلک آخرشم زیرلبی غرغر کنان گفتم "اه! پس کی این آمریکا میاد؟!":blink::angry::angry:
مامان هم گفت تا 12 اینا دیگه میاد!!!
منم اینطوری :18: چند ثانیه خیره شدم! گفتم آمریکا رو میگم ها!!!!! بعد اون بنده خدا گفت آهان فکر کردم داری برق رو میگی! :27::27:

توضیح 1- اون موقع حدود 10 صبح بود.
توضیح 2- هرگونه بهره برداری سیاسی از پست اینجانب ممنوع و دارای پیگرد قانونی میباشد!! :21:

سوتی مدل دیگری!!! :27:
ج توضیح 1- چرا؟ چه فرقی میکنه؟:31:
ج توضیح 2- من یکی که همه چی برداشت کردم به جز بهره داری سیاسی!!!:18::19::18::19::18::19:

M.etallic.A
22-07-2008, 23:14
منم یه بار مانند همین سوتی اما با نفت دادم!!! آخرشم نفهمیدم چرا نفت توی یخچال بود!!!:18::18::18:


پس سوتی اول رو اونی داد که نفت تو یخچال گذاشته بود. راستی زنده ای الان ؟ چی شد ؟ بالا آوردی ؟ بستری شدی ؟ نفت گرفت تورو ؟ چی شد آخرش ؟ فکر کنم از همون موقع بود که تو شروع کردی به آتیش سوزوندن :31:

MaSoOd
22-07-2008, 23:23
بحث علمی - کارشناسی در سوتی بازار


تلفن بود...
ولتاژش که قوی نیست!!

ولتاژ خط تلفن در حالت استند بای چیزی حدود 60 ولت هست و در حالت زنگ خودن بالای 100 ولت میشه ولی چون آمپراژش پایینه زیاد برق گرفتگی احساس نمیشه

M.etallic.A
22-07-2008, 23:37
صحبت نفت شد یه سوتی یادم اومد. پارسال زمستون که اینجا گاز قطع شده بود و ما کرسی و بخاری نفتی راه انداخته بودیم و روزها با یک عدد پیت نفت آواره بودیم اینور اونور هر جا نفت پخش میکردن میپردیم تو صف... چون نفت کم بود فقط تو یکی از اتاقها بخاری گذاشته بودیم و همه اونجا میخوابیدیم ( کلا زندگی خیلی سخت شده بود ) یه شب خوابیده بودم نصفه شب دیدم عملا دارم یخ میزنم پا شدم به بخاری یه نگاهی انداختم دیدم خاموش شده . در همین حین صدای ناله پدرم از زیرپتو شنیدم که میگفت الاغ چیو نگاه میکنی نفتش تموم شده برو نفت بیار بریز تو باک ... منم خواب آلود رفتم پیت نفت رو آوردم ( توضیح اینکه پدرم چسبیده به بخاری خوابیده بود. پیت رو بلند کردم قیف گذاشتم داشتم نفت میریختم تو باک ( من به شدت خواب آلودم ) یهو همونطوری ایستاده چشمام بسته شد البته نخوابیده بودم اما چشمام بسته شده بود... تو عالم نیمه خواب نیمه بیدار بودم که یه دفعه یکی پیت رو از دستم گرفت یه دونه زد زیر گوشم... پدرم بود.گفت بیشعور داری چی غلطی میکنی. خونه رو به گند کشیدی. لوله پیت یه کم کج شده بود میریخت رو لبه بخاری و از اونجا هم ریخت رو پدرم.. البته شانس آورد زیر پتو بود بیشتر پتو کثیف شد. هیچی دیگه پدرم مجبور کرد نصف شب تو اون سرما زیر برف پتو رو ببرم تو حیاط بشورم ( آخه مادرم مسافرت بود اگه میومد و میفهمید هر دومون اعدام میکرد ) فقط خدا رو شکر پدرم زیاد نفتی نشد وگرنه چیزی به اسم حمام یا آبگرمکن نداشتیم اون موقع و باید همونطوری میموند.

amirtoty
22-07-2008, 23:58
سوتیا داره کم کم خنک میشه ها!!

M.etallic.A
23-07-2008, 00:03
شما یه زحمتی بکش دو تیکه هیزم زیرش روشن کن.

amirtoty
23-07-2008, 00:16
:2::2::2::2::2::2::2::2::2::2::2::2::2::2::2::2:

alizshah
23-07-2008, 01:26
صحبت نفت شد یه سوتی یادم اومد. پارسال زمستون که اینجا گاز قطع شده بود و ما کرسی و بخاری نفتی راه انداخته بودیم و روزها با یک عدد پیت نفت آواره بودیم اینور اونور هر جا نفت پخش میکردن میپردیم تو صف... چون نفت کم بود فقط تو یکی از اتاقها بخاری گذاشته بودیم و همه اونجا میخوابیدیم ( کلا زندگی خیلی سخت شده بود ) یه شب خوابیده بودم نصفه شب دیدم عملا دارم یخ میزنم پا شدم به بخاری یه نگاهی انداختم دیدم خاموش شده . در همین حین صدای ناله پدرم از زیرپتو شنیدم که میگفت الاغ چیو نگاه میکنی نفتش تموم شده برو نفت بیار بریز تو باک ... منم خواب آلود رفتم پیت نفت رو آوردم ( توضیح اینکه پدرم چسبیده به بخاری خوابیده بود. پیت رو بلند کردم قیف گذاشتم داشتم نفت میریختم تو باک ( من به شدت خواب آلودم ) یهو همونطوری ایستاده چشمام بسته شد البته نخوابیده بودم اما چشمام بسته شده بود... تو عالم نیمه خواب نیمه بیدار بودم که یه دفعه یکی پیت رو از دستم گرفت یه دونه زد زیر گوشم... پدرم بود.گفت بیشعور داری چی غلطی میکنی. خونه رو به گند کشیدی. لوله پیت یه کم کج شده بود میریخت رو لبه بخاری و از اونجا هم ریخت رو پدرم.. البته شانس آورد زیر پتو بود بیشتر پتو کثیف شد. هیچی دیگه پدرم مجبور کرد نصف شب تو اون سرما زیر برف پتو رو ببرم تو حیاط بشورم ( آخه مادرم مسافرت بود اگه میومد و میفهمید هر دومون اعدام میکرد ) فقط خدا رو شکر پدرم زیاد نفتی نشد وگرنه چیزی به اسم حمام یا آبگرمکن نداشتیم اون موقع و باید همونطوری میموند.

راستی این فیلمه چیز
یادمه رفت
اهان فیلمه ...... نبود :27::27::27::21::21:

pouria007
23-07-2008, 08:22
تلفن بود...
ولتاژش که قوی نیست!!

دهن خیس کلی جیز میکنه آدمو
یه باتری 1.5 ولت رو به زبونت بزن میفهمی

ولتاژ خط تلفن در حالت استند بای چیزی حدود 60 ولت هست و در حالت زنگ خودن بالای 100 ولت میشه ولی چون آمپراژش پایینه زیاد برق گرفتگی احساس نمیشه
سوتی گرفتم.
عزیزم من تو آزمایشگاه 2500 ولت بار الکتریکی به بدنم وصل کردم هیچیم نشد اون آمپراژشه که آدمو اوف میکنه

M.etallic.A
23-07-2008, 08:33
راستی این فیلمه چیز
یادمه رفت
اهان فیلمه ...... نبود :27::27::27::21::21:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

MaSoOd
23-07-2008, 09:20
ولتاژ خط تلفن در حالت استند بای چیزی حدود 60 ولت هست و در حالت زنگ خودن بالای 100 ولت میشه ولی چون آمپراژش پایینه زیاد برق گرفتگی احساس نمیشه


سوتی گرفتم.
عزیزم من تو آزمایشگاه 2500 ولت بار الکتریکی به بدنم وصل کردم هیچیم نشد اون آمپراژشه که آدمو اوف میکنه

عزیز برادر اشتباه کردی

خوب منم همینو میگم دیگه

خب منم سوتی میگیرم :


2500 ولت بار الکتریکی

واحد اختلاف پتانسیل ولت هست نه بار الکتریکی

pouria007
23-07-2008, 09:23
اومدم سوتی بدم پست دادم رفتم!
خوب دیشب رفتیم شهر بازی [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خلاصه کلی کیفیدیمو و اینا یه تعداد نیز عکس گرفتیم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
که بچه ها گفتن بیاین بریم سوار این کشتی زشتا بشیم (همینا که میره بالا میاد پایین) ما هم از خدا خواسته گفتیم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رفتیم سوار شدیم تا اومد حرکت کنه کلی طول کشید ما هم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خلاصه حرکت کردو کلی داشتم می هیجانیدیم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]که یهو حال پسر عمو گرامیم به هم خورد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]و مجبور شد بیاد پایین خلاصه رفت یه استفراغی کرد و اومد[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ما نوبتمون تموم شد و رفتیم پایین پسر عموم هم گفت من نرفتم باید برم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ما ناچار به پذیرش شدیم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ایشون هم رفتن هیجان ول کردن و اومدن[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من رفتم تا دوباره حال کنم البته با سرعت [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] طوری که همزمان با پیاده شدن پسرعمو ما سوار شدیم
خلاصه یارو نفهمید چی شد از ما بلیط نگرفت فکر کرد من پسرعموم هستم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یه چهار پنچ دفعه هی جامونو عوض کردیم مرتیکه مونگول نفهمید[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
راستشو بخواین ما اصلاً به هم شباهتی نداریما فقط لباسامونو اون شب با هم ست کرده بودیم
خلاصه آخرش دیگه خیلی تابلو شد و..
طرف پس از کلی فکر کردن[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به سوتی خویش پی برد[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و دیگه دیگه .....[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]>[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

pouria007
23-07-2008, 09:28
ولتاژ خط تلفن در حالت استند بای چیزی حدود 60 ولت هست و در حالت زنگ خودن بالای 100 ولت میشه ولی چون آمپراژش پایینه زیاد برق گرفتگی احساس نمیشه

نقل قول:
سوتی گرفتم.
عزیزم من تو آزمایشگاه 2500 ولت بار الکتریکی به بدنم وصل کردم هیچیم نشد اون آمپراژشه که آدمو اوف میکنه
عزیز برادر اشتباه کردی

خوب منم همینو میگم دیگه

خب منم سوتی میگیرم :

نقل قول:
2500 ولت بار الکتریکی

واحد اختلاف پتانسیل ولت هست نه بار الکتریکی

سوتی در سوتی شد
خوب من هم گفتم 2500 ولت بار الکتریکی نگفتم 2500 بار الکتریکی
یعنی 2500 ولت اختلاف پتانسیل الکتریکی جون تو بیخیال یادم ننداز باید برم بشینم فیزیک 3 بخونم

Ni_nigc
23-07-2008, 11:34
سوتی در سوتی شد
خوب من هم گفتم 2500 ولت بار الکتریکی نگفتم 2500 بار الکتریکی
یعنی 2500 ولت اختلاف پتانسیل الکتریکی جون تو بیخیال یادم ننداز باید برم بشینم فیزیک 3 بخونم

طبق استقرای ریاضی از دو جمله ی بالا این استنباط می شود که :

2500 ولت بار الکتریکی = 2500 ولت اختلاف پتانسیل الکتریکی
با ساده کردن 2500 و ولت از طرفین داریم :

بار الکتریکی = اختلاف پتانسیل

و از انجا که بار الکتریکی را با q و اختلاف پتانسیل را با V نشان می دهند ، لذا داریم :

V = q
و این یعنی فاجعه در علم فیزیک و لرزاندن تن دانشمندانی چون "بور" و "فارادی" در گور . :46:

در ضمن از دو جمله ی زیر :


جون تو بیخیال یادم ننداز باید برم بشینم فیزیک 3 بخونم
و


خوب دیگه ما هم کم کم بار و بندیلمونو بستیم بریم تا سال دیگه هم برنمیگردیم آخه کنکور داریم!


نیز می توان گفت دروست را مرور کن تا فیزیک رو تو کنکور 100 بزنی . :31:


در ضمن تاکید کردن بر سوتی دو تا محاسبه می گردد :دی

DaXteR
23-07-2008, 11:55
سلام خیلی تاپیک با حالی دارین.

من هم یک خاطره بگم خیلی خنده دار نیست ولی میگم.

یک روزی با یکی از دوستام تو خونه نشسته بودیم پای تلوزیون.(یکی از کانال های لس آنجلسی داشت تبلیغ می کرد)
پس فردای اون روز هم عید نوروز.(عید همین سال)
بعدش داشتیم درباره خواننده ها صحبت می کردیم که بحث کشیده شد به Alex.
بعدش دوستم گفت رفته زیر تریلی و سرطان معده داشته و اینا منظورش این بود که مرده.
همون موقع تلوزیون گفت کنسرت استثنایی Dj Aligator - Dr. Alban - Tatu - Alex.
این بدبخت هم سیخ مونده بود نمی دونست چی بگه.:41:
حالا جالب بود ؟

M.etallic.A
23-07-2008, 12:12
ایول... آواتورت رو عشق است پسر...

frnsh
23-07-2008, 13:34
پس سوتی اول رو اونی داد که نفت تو یخچال گذاشته بود. راستی زنده ای الان ؟ چی شد ؟ بالا آوردی ؟ بستری شدی ؟ نفت گرفت تورو ؟ چی شد آخرش ؟ فکر کنم از همون موقع بود که تو شروع کردی به آتیش سوزوندن :31:

نه. بعدش یه فوت نفتی کردم و در همون لحظه یه کبریت روشن جلوی دهنم بود. که .......:8::19:
البته اگه بنزین بود قشنگتر میشد!!!!:31:


سوتیا داره کم کم خنک میشه ها!!

تایید میشه.:27:


طبق استقرای ریاضی از دو جمله ی بالا این استنباط می شود که :

2500 ولت بار الکتریکی = 2500 ولت اختلاف پتانسیل الکتریکی
با ساده کردن 2500 و ولت از طرفین داریم :

بار الکتریکی = اختلاف پتانسیل

و از انجا که بار الکتریکی را با q و اختلاف پتانسیل را با V نشان می دهند ، لذا داریم :

V = q
و این یعنی فاجعه در علم فیزیک و لرزاندن تن دانشمندانی چون "بور" و "فارادی" در گور . :46:



میگم مهندسای آیندمون چقدر پر محتوا شدنا. :27:

sourena_8888
23-07-2008, 14:05
یه سوتی P30worldی[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

تو پروفایل یکی از دوستان اومدم به طنز بنویسم: مشتکرم
نوشتم مشترکم

Meisam Khan
23-07-2008, 14:21
یه سوتی P30worldی[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

تو پروفایل یکی از دوستان اومدم به طنز بنویسم: مشتکرم
نوشتم مشترکم
همين الان هم كه سوتي دادي
متشكرم نه مشتكرم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

M.etallic.A
23-07-2008, 14:28
همين الان هم كه سوتي دادي
متشكرم نه مشتكرم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

تو هم که سوتی دادی. نوشته به اومدم به طنز بنویسم.

ولی خودمونیما راسته میگن اینجا یه کم یخ شده ولی عیبی نداره تو این گرمای تابستون و بی برقی میچسبه:20:

M.etallic.A
23-07-2008, 14:29
تو هم که سوتی دادی. نوشته به اومدم به طنز بنویسم.

ولی خودمونیما راسته میگن اینجا یه کم یخ شده ولی عیبی نداره تو این گرمای تابستون و بی برقی میچسبه:20:

خودمم که سوتی دادم... " نوشته که اومدم به طنز بنویسم "

Talabkar
23-07-2008, 17:04
با دوستم دندون پزشكي رفته بوديم....اين دكتره آمپول و زد و رفت اونور تا اين ببيحس شه!
بعد دكتره گفت چه خبر؟؟!
منم گفتم لابد ميخواد حرف بزنم زودتر بيحس شه!..گفتم سلامتي!
گفت خوبي؟
مرسي ممنون
چي كارا ميكني؟
... ؟!......دوستم روي صندلي از خنده پهن شد بود!
برگشتم ديدم مرتيكه داره با تلفن حرف ميزنه!
-----
بگرديد ببينيد واسه فيلم نيست

amirtoty
23-07-2008, 17:09
:31: :31: :31:

Talabkar
23-07-2008, 17:10
يه بار يه کافي نتي رفته بودم که اسم هر اتاقش رو با اسم گلها نام گذاري کرده مثل نسترن ،شقايق ،شب بو ….
بعد که کارم تموم شد و داشتم پولش رو حساب مي کردم يه پسري اومد وگفتم يه سيستم مي خوام بعد منشي مغازه هم که يه دختري بود با صداي اروم گفت شب بو پسره درست متوجه نشد گفت چي ؟ دختره دوباره گفت شب بو ولي پسره باز متوجه نشد و با تعجب گفت : شب بيام؟ که اينبار دختره با صداي بلند گفت شب بو بشينيد . من که خيلي سعي کردم جلوي خنده ام رو بگيرم نتونستم و شروع کردم به خنديدن و پسره هم سرش رو انداخت پايين و رفت شب بياد نه ببخشيد رفت شب بو

amirtoty
23-07-2008, 17:22
:18: :18: :18:

sourena_8888
23-07-2008, 17:36
يه بار يه کافي نتي رفته بودم که اسم هر اتاقش رو با اسم گلها نام گذاري کرده مثل نسترن ،شقايق ،شب بو ….
بعد که کارم تموم شد و داشتم پولش رو حساب مي کردم يه پسري اومد وگفتم يه سيستم مي خوام بعد منشي مغازه هم که يه دختري بود با صداي اروم گفت شب بو پسره درست متوجه نشد گفت چي ؟ دختره دوباره گفت شب بو ولي پسره باز متوجه نشد و با تعجب گفت : شب بيام؟ که اينبار دختره با صداي بلند گفت شب بو بشينيد . من که خيلي سعي کردم جلوي خنده ام رو بگيرم نتونستم و شروع کردم به خنديدن و پسره هم سرش رو انداخت پايين و رفت شب بياد نه ببخشيد رفت شب بو
پسر رودم ریخت کف اتاق [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

winter+girl
23-07-2008, 20:50
سلام بعد از مدتها با سریه جدید سوتی هام اومدم:8:

سر کلاس رانندگی داشتم درباره ی باطری ها حرف میزدم یعنی داشت از من سوال میکرد گفتم هر باطری 6 کانه داره که در خامیون بیشتره:31:

رفتم خونه دوستم اینا این دوستم دو تا برادر داره یکی کوچیکه اسمش مهدیه 4 سالشه یکی بزرگه اسمش امینه 21 سالشه بعد این دادش بزرگش انقد خشک و جدیه ما بهش میگیم دیوااار خونشون بووودم همه خونه بودن مامان و باباش ما تو اتاق بووودیم اومدم با صدای بلند صداا کنم بچه رو جای اینکه بگم مهدی بلند گفتم امیییییییین:2:

زن داداش من حامله اس یه روووز با داداشم میره سونو گرافی:20:
از اونور خواهرم میزنگه خونمون کسی نبووود من برمیدارم میگه مامان کجاست بابا کجاست همه رو جواب میدم میگه زهرا اینا چی شدن میگم زهرا رفته سزارین:13: ( بچه اش هنوووز 3 ماهه)
خواهرم اونور هول میکنه میگه سزارین واسه چی رفته:18: میگم چیزی نیست که بابا سزارین همه میرن که آخرم نمیدونم چرا گوشی رو قطع کرد بعد زنگید گوشیه داداشم اون گفت رفتن سونو گرافی:46:

تو کلاس یه امتحان گرفت از بچه ها منم خیلی شادو خندون نمره مو گرفتم دیدم قبووول شدم :21:بعد کناریم که یه خانوم مسن بووود گفت مبارک باشه گفتم بابا امتحان که چیزی نبووود هر کی قبووول نشه باید خیلی خنگ و احمق و ( حالا منم خوشحال 4 .5 تا یگه اضافه کردم:27:)
همون لحظه برگه ی زنه رو دادن قبووول نشده بووود
و منم شرمنده:41:

گرمم شده بوود داغ کرده بووودم تند تند تو خونه میگشتم میگفتم این کولر کو؟؟؟ همه هم بهم میخندیدن میگفتن اووون بالا منم میگفتم اونو نمییگمم که کولر و میگم:31: ( منظورم کنترل کولر بووود واسه خودم فکر میکردم کنترل رو میگم اما نمیگفتم )

MORINIO
23-07-2008, 23:06
يه بار يه کافي نتي رفته بودم که اسم هر اتاقش رو با اسم گلها نام گذاري کرده مثل نسترن ،شقايق ،شب بو ….
بعد که کارم تموم شد و داشتم پولش رو حساب مي کردم يه پسري اومد وگفتم يه سيستم مي خوام بعد منشي مغازه هم که يه دختري بود با صداي اروم گفت شب بو پسره درست متوجه نشد گفت چي ؟ دختره دوباره گفت شب بو ولي پسره باز متوجه نشد و با تعجب گفت : شب بيام؟ که اينبار دختره با صداي بلند گفت شب بو بشينيد . من که خيلي سعي کردم جلوي خنده ام رو بگيرم نتونستم و شروع کردم به خنديدن و پسره هم سرش رو انداخت پايين و رفت شب بياد نه ببخشيد رفت شب بو

خیلی باحال بود مخصوصا این تیکش[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

amirtoty
23-07-2008, 23:23
file:///C:/Users/Amir/AppData/Local/Temp/moz-screenshot-10.jpg

frnsh
23-07-2008, 23:30
file:///C:/Users/Amir/AppData/Local/Temp/moz-screenshot-10.jpg

چیزی گفتی؟:18: سوتیه؟:18: موتیه؟:18: بوقه؟:18: کرناس؟:18: ازرائیل اومده؟:18: نیومده؟:18: رفتن از اینجا؟:18: قهر کردن؟ :18:قهر نکردن؟ :18:

amirtoty
23-07-2008, 23:37
چیزی گفتی؟:18: سوتیه؟:18: موتیه؟:18: بوقه؟:18: کرناس؟:18: ازرائیل اومده؟:18: نیومده؟:18: رفتن از اینجا؟:18: قهر کردن؟ :18:قهر نکردن؟ :18:
چه خبره! :18:
من که چیزی نگفتم! فقط اشتباه شد! :27:

M.etallic.A
23-07-2008, 23:41
يه بار يه کافي نتي رفته بودم که اسم هر اتاقش رو با اسم گلها نام گذاري کرده مثل نسترن ،شقايق ،شب بو ….
بعد که کارم تموم شد و داشتم پولش رو حساب مي کردم يه پسري اومد وگفتم يه سيستم مي خوام بعد منشي مغازه هم که يه دختري بود با صداي اروم گفت شب بو پسره درست متوجه نشد گفت چي ؟ دختره دوباره گفت شب بو ولي پسره باز متوجه نشد و با تعجب گفت : شب بيام؟ که اينبار دختره با صداي بلند گفت شب بو بشينيد . من که خيلي سعي کردم جلوي خنده ام رو بگيرم نتونستم و شروع کردم به خنديدن و پسره هم سرش رو انداخت پايين و رفت شب بياد نه ببخشيد رفت شب بو

داداش تو فکر کردی ما سوتی ها رو سرسری میخونیم و حواسمون نیست سر ما میخوای کلاه بزاری ؟ نه فدات شم من از همون صفحه اول تا اینجا همه سوتی ها یادم هست ( تیریپ قدیمی کار ) این سوتی تورو که خوندم درجا دوزاریم افتاد که قبلا تو همین تاپیک خونده بودمش خلاصه رفتیم تو کار سرچ و پیداش کردیم. نکن این کارو کپی رایت هم خوب چیزیه.

اینم سوتی اصلی :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

اینم صفحه مورد نظر :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

M.etallic.A
23-07-2008, 23:44
زن داداش من حامله اس یه روووز با داداشم میره سونو گرافی

مبارکه ... بالاخره حرف خودتو به کرسی نشوندی و اون بنده خداها رو مجبور کردی بچه دار بشن[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Talabkar
23-07-2008, 23:46
داداش تو فکر کردی ما سوتی ها رو سرسری میخونیم و حواسمون نیست سر ما میخوای کلاه بزاری ؟ نه فدات شم من از همون صفحه اول تا اینجا همه سوتی ها یادم هست ( تیریپ قدیمی کار ) این سوتی تورو که خوندم درجا دوزاریم افتاد که قبلا تو همین تاپیک خونده بودمش خلاصه رفتیم تو کار سرچ و پیداش کردیم. نکن این کارو کپی رایت هم خوب چیزیه.

اینم سوتی اصلی :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

اینم صفحه مورد نظر :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
داداش گلم اين سوتي رو خودم تو كلكده.كام نوشتم ايدي منم عينك دودي اونجا حالا اين رفيقمون واسه منو كپ زده برو مچ اوشون رو بگير خواستي تو كلكده هم يه تحقيق راجع به ما بكن:46:

M.etallic.A
24-07-2008, 00:20
خوب آدرسشو هم میزاشتی تا من یه چک کنم ببینم کدوم قدیمی تره. اگه ماله تو قدیمی تر بود یه عذرخواهی ازت بکنم.

Nima-Chap
24-07-2008, 00:33
امروز نشسته بودیم با مامانم صحبت میکردیم که برای چندمین بار در هفته برق خونه قطع شد:angry: و من که دیگه خیلی عصبانی شده بودم (چون هر بار 2-3 ساعت برق میره بعد پشت بندش 4-5 ساعت اینترنت مختل میشه و ...) شروع کردم ناسزا گویی به مسئولین و غیره و ذلک آخرشم زیرلبی غرغر کنان گفتم "اه! پس کی این آمریکا میاد؟!":blink::angry::angry:
مامان هم گفت تا 12 اینا دیگه میاد!!!
منم اینطوری :18: چند ثانیه خیره شدم! گفتم آمریکا رو میگم ها!!!!! بعد اون بنده خدا گفت آهان فکر کردم داری برق رو میگی! :27::27:

توضیح 1- اون موقع حدود 10 صبح بود.
توضیح 2- هرگونه بهره برداری سیاسی از پست اینجانب ممنوع و دارای پیگرد قانونی میباشد!! :21:

این قسمت رو من هم هستم هر دفعه موقع رفتن برق مخصوصاً اون قسمت سبز رنگ :دی

Talabkar
24-07-2008, 02:26
خوب آدرسشو هم میزاشتی تا من یه چک کنم ببینم کدوم قدیمی تره. اگه ماله تو قدیمی تر بود یه عذرخواهی ازت بکنم.
عزيزم شما دست به سرچت خوبه يه سرچ ميكردي اونور اين سوتي هم تو ارشيو هاي منه قضيه هم واسه 1 2 سال پيشه لينكشو ميزارم برات غمت نباشه

ebicross
24-07-2008, 05:45
تلفن بود...
ولتاژش که قوی نیست!!
اگر وقتی تو دهنته زنگ بزنه خدا بخیر کنه.
پیشنهاد میکنم رجوع کنید به سوتی من در همین مورد. البته مال من دهنی نیست.
----------------------------------------
دیروز رفتیم با بچه ها باشگاه ثبت نام کنیم. اسم و فامیل رو که گفتم طرف نگاه کرد گفت سبزواری هستی؟
یهو گفنم از رو شلوار هم مگه معلومه؟؟
طرف یکم نگاه کرد هیچی نگفت.
بعدش هرچی فکر کردم اون حرف چه ربطی داشت که من زدم خودم هم نفهمیدم.
---------------------------------------
دوباره دیروز پای تلفن سوتی دادم. طرف گفت امری نیست منم گفتم نه نیست و قطع کردم. من یه مشکل دارم نمیدونم جواب امری نیست رو چی باید بدم؟؟ میگن عرضی نیست فکر کنم. معمولا در جواب میگم خیلی ممنون!!!
----------------------------------------
بچه خواهرم حدودا سه چهار سالشه. دیروز تو پارک چند تا از این دخترا اینو نشونده بودن رو پاشون (تیریپ آمار گرفتن و از این چیزا. واسه همین همیشه میارمش پارک)
این طفلکی هم دستشویی داشته روش نمیشده به اینا بگه. اینا هم نمیزاشتن بره. دیگه فکر کنید همچین گندی زده بود که دختره فقط گریه نکرد. ما هم میخندیدیم.

pouria007
24-07-2008, 09:24
طبق استقرای ریاضی از دو جمله ی بالا این استنباط می شود که :

2500 ولت بار الکتریکی = 2500 ولت اختلاف پتانسیل الکتریکی
با ساده کردن 2500 و ولت از طرفین داریم :

بار الکتریکی = اختلاف پتانسیل

و از انجا که بار الکتریکی را با q و اختلاف پتانسیل را با V نشان می دهند ، لذا داریم :

V = q
و این یعنی فاجعه در علم فیزیک و لرزاندن تن دانشمندانی چون "بور" و "فارادی" در گور . [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](45).gif

ضمن قبول سوتی اعلام میکنم استدلالت غلطه حال ندارم 10 خط بنویسم توضیح بدم

نیز می توان گفت دروست را مرور کن تا فیزیک رو تو کنکور 100 بزنی . [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](4).gif
اگه دینامیک خرابمون نکنه احتمالش کم هم نیست

در ضمن تاکید کردن بر سوتی دو تا محاسبه می گردد :دی
خوب سوتی بازار دیگه اومدیم سوتی بدیم مشکلی نیست

sourena_8888
24-07-2008, 09:30
یه سوتی دادیم، ملت 3 صفحه تفسیرش کردن [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

همین جور برید جلو قانون های بنیادی فیزیک را متحول میکنید

frnsh
25-07-2008, 21:46
چه خبره! :18:
من که چیزی نگفتم! فقط اشتباه شد! :27:

:31: خودش یه سوتی بود!!!


این قسمت رو من هم هستم هر دفعه موقع رفتن برق مخصوصاً اون قسمت سبز رنگ :دی

به طور کامل تایید میشه!:19:

Mojtaba N87
25-07-2008, 21:58
سوتی اینجانب مربوط به 20 دقیقه قبل :31:

مهمون داشتیم (هنوز هم داریم ) بعد این ها 3 تا بچه دارن که با یکیشون بیشتر صمیمیم (بماند :31: ) و خارج از جو خانواده به اسم صداش می زنم ! شما فرض کنید X بعد سر سفره شام می خواستم بگم X خانم بشقاب رو بدید از این مرغ ها واستون بذارم ! از دهنم پرید X بشقابت رو بده! بنده خدا هم سرخ شد و ما نیز شرمگین از سوتی خود زود شام رو خوردیم و اومدیم بالا :31: و سوتی را ثبت کردیم تا از این پس دقت بیشتری در روابط خانوادگی به خرج دهیم...

پ . ن :

هیچ چیز خاصی بین ما و X وجود نداره ولی مهمانان ما بسیار متهجرند :31:

Ice Star
25-07-2008, 22:28
به به من هر جا می رم امروز جمالمان بر روی شما روشن می شود
خب اینم یه سوتی
همسایمون دی شب کولرشون خراب شده بود رفته بوذد در یخچال را باز گذاشته بود و جلوش خوابیده بود
صبح موتور یخچالشون سوخت !!!!!!!!!!!!!!111

Ice Star
25-07-2008, 22:31
یه چیز جالب دیگه هم از همین همسایمون که ترک هست را بگم
لطفا این سوتی واقعی را به توهین ربط ندین
اسم این همسایمون ابراهیم هست
توی خیابون یه دختر افغانی دیده بود داد زده بود بهش گفته بود افغانی
آقا روز بد نبینین یارو بر گشته بود گفته بود ترک خ........

frnsh
25-07-2008, 22:44
به به من هر جا می رم امروز جمالمان بر روی شما روشن می شود
خب اینم یه سوتی
همسایمون دی شب کولرشون خراب شده بود رفته بوذد در یخچال را باز گذاشته بود و جلوش خوابیده بود
صبح موتور یخچالشون سوخت !!!!!!!!!!!!!!111

ترک نبود؟ (قصد توهین ندارم به ترکهای غیرتی اینجا! من خودمم ترکم!:31:)
جک نبود؟:18:
خداییش خیلی جالب بود:11:!!!!


یه چیز جالب دیگه هم از همین همسایمون که ترک هست را بگم
لطفا این سوتی واقعی را به توهین ربط ندین
اسم این همسایمون ابراهیم هست
توی خیابون یه دختر افغانی دیده بود داد زده بود بهش گفته بود افغانی
آقا روز بد نبینین یارو بر گشته بود گفته بود ترک خ........

مطمئن شدم ترک بود!!!:31:


سوتی اینجانب مربوط به 20 دقیقه قبل :31:

مهمون داشتیم (هنوز هم داریم ) بعد این ها 3 تا بچه دارن که با یکیشون بیشتر صمیمیم (بماند :31: ) و خارج از جو خانواده به اسم صداش می زنم ! شما فرض کنید X بعد سر سفره شام می خواستم بگم X خانم بشقاب رو بدید از این مرغ ها واستون بذارم ! از دهنم پرید X بشقابت رو بده! بنده خدا هم سرخ شد و ما نیز شرمگین از سوتی خود زود شام رو خوردیم و اومدیم بالا :31: و سوتی را ثبت کردیم تا از این پس دقت بیشتری در روابط خانوادگی به خرج دهیم...

پ . ن :

هیچ چیز خاصی بین ما و X وجود نداره ولی مهمانان ما بسیار متهجرند :31:

ما هم توی فامیلمون از این جفتهای مرموز زیاد داریم!!!!:31::18::11:

Mojtaba N87
25-07-2008, 23:11
ما هم توی فامیلمون از این جفتهای مرموز زیاد داریم!!!!:31::18::11:

ما اهل این برنامه ها نیستیم . واسه ما حرف در نیارینا :31: :21:

frnsh
25-07-2008, 23:21
ما اهل این برنامه ها نیستیم . واسه ما حرف در نیارینا [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](4).gif [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](27).gif

خب خودت میگی!!! حتما یه چیزی هست که میگن!!![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](4).gif[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](4).gif[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](4).gif
من که میرم پست قبلیت رو توی فامیلتون پخش میکنم تا یادت بره که اصلا سوتی هم در کار بوده!!!![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](27).gif[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](27).gif[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](27).gif

Ni_nigc
26-07-2008, 07:50
يه بار يه کافي نتي رفته بودم که اسم هر اتاقش رو با اسم گلها نام گذاري کرده مثل نسترن ،شقايق ،شب بو ….
بعد که کارم تموم شد و داشتم پولش رو حساب مي کردم يه پسري اومد وگفتم يه سيستم مي خوام بعد منشي مغازه هم که يه دختري بود با صداي اروم گفت شب بو پسره درست متوجه نشد گفت چي ؟ دختره دوباره گفت شب بو ولي پسره باز متوجه نشد و با تعجب گفت : شب بيام؟ که اينبار دختره با صداي بلند گفت شب بو بشينيد . من که خيلي سعي کردم جلوي خنده ام رو بگيرم نتونستم و شروع کردم به خنديدن و پسره هم سرش رو انداخت پايين و رفت شب بياد نه ببخشيد رفت شب بو


خوشمان آمد .

M.etallic.A
26-07-2008, 10:42
سوتی اینجانب مربوط به 20 دقیقه قبل :31:

مهمون داشتیم (هنوز هم داریم ) بعد این ها 3 تا بچه دارن که با یکیشون بیشتر صمیمیم (بماند :31: ) و خارج از جو خانواده به اسم صداش می زنم ! شما فرض کنید X بعد سر سفره شام می خواستم بگم X خانم بشقاب رو بدید از این مرغ ها واستون بذارم ! از دهنم پرید X بشقابت رو بده! بنده خدا هم سرخ شد و ما نیز شرمگین از سوتی خود زود شام رو خوردیم و اومدیم بالا :31: و سوتی را ثبت کردیم تا از این پس دقت بیشتری در روابط خانوادگی به خرج دهیم...

پ . ن :

هیچ چیز خاصی بین ما و X وجود نداره ولی مهمانان ما بسیار متهجرند :31:

تو گفتی ما باور کردیم که هیچ چیز خاصی وجود ندارد :20: ولی سوتی باحالی بود...

M.etallic.A
26-07-2008, 10:43
ترک نبود؟ (قصد توهین ندارم به ترکهای غیرتی اینجا! من خودمم ترکم!:31:)
جک نبود؟:18:
خداییش خیلی جالب بود:11:!!!!


از ماست که بر ماست !

M.etallic.A
26-07-2008, 10:43
به به من هر جا می رم امروز جمالمان بر روی شما روشن می شود
خب اینم یه سوتی
همسایمون دی شب کولرشون خراب شده بود رفته بوذد در یخچال را باز گذاشته بود و جلوش خوابیده بود
صبح موتور یخچالشون سوخت !!!!!!!!!!!!!!111

تکبیـــــــــــــــــــــ ــــــــــر......

Benygh
26-07-2008, 13:21
سلام
من هم یک سوتی بگم از خودم ...
به دلیل گرما و گردوخاک سیستم تقریبا کل سیستم تهویه ی سیستم رو که خیلی هم پیشرفته هست در اوردم و شستم .. و بعد از چند ساعت که خشک شد وصل کردم و سیستم رو روشن کردم ... یک ساعت ور رفتم روشن نشد که نشد .. یعنی می شد و سریع خاموش میشد ...
هر کاری کردم نشد که نشد .. اخرش با حالت نا امیدی در کیس رو خواستم ببندم تا برم بعدا بیام سراغش دیدم که برق مادر بورد رو وصل نکردم ... :دی

frnsh
26-07-2008, 13:26
از ماست که بر ماست !

:27::27::27:


تو گفتی ما باور کردیم که هیچ چیز خاصی وجود ندارد :20: ولی سوتی باحالی بود...

تایید میشه.:27:


یادم اومد از یک سوتی !!

سر کلاس بودسم! یکدفه صدای زنگ موبایل دبیرمون اومد! دیگه بچه ها هم شروع کردن: مال فلانیه و همینطور....
که یکی از بچه ها گفت مال آقایه! یکی دیگه از اونور کلاس گفت مال آقا تو شلوارش ِ :31:
دیگه این دوست ما هم سرخ شده بود که الان معلمه چی بهش میگه! البته شانس اورد چون دبیرمون رفت بیرون که به موبایلش جواب بده!!!!

چه کلاس پاکاری!!!!!
جالب بود!:11:

amirtoty
26-07-2008, 13:39
چه کلاس پاکاری!!!!!
جالب بود!:11:
هر چی میخونم نمیفهمم چی نوشتی:13:

frnsh
26-07-2008, 13:43
هر چی میخونم نمیفهمم چی نوشتی[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](19).gif


سوتی هم که میدی!!
پا کار یعنی جالب و الاف که هرکاریشون کنی باهات راه میان.

M.etallic.A
26-07-2008, 15:48
جمعه رفته بودیم دریا... من و زن داداشم داشتیم میرفتیم کنار ساحل بعد من یادم اومد که یه چیزی تو ماشین جا گذاشتم گفتم من الان میام زن داداشم گفت منم رو این تخته سنگها میشینم تا بیای... منم رفتم وسیله رو گرفتم اومدم دیدم زن داداشم نشسته رفتم نشستم کنارش یهو دیدم برگشت منو نگاه کرد.. وای یه دختر دیگه بود. تازه یه ردیف پایین تر هم یه زنه با دو تا پسره و یه مرده نشسته بودن. همشون برگشتن منو نگاه کردن ( خانواده دختره بودن ) منم بلند شدم برم مرده با لهجه ترکی گفت وایسا بینم چه غلطی میکردی. شانس آوردم زن داداشم اومد و جریان ختم به خیر شد وگرنه یه فصل کتک می خوردم....( توضیح اینکه لباس دختره عین لباس زن داداشم بود )

amirtoty
26-07-2008, 15:58
سوتی هم که میدی!!
پا کار یعنی جالب و الاف که هرکاریشون کنی باهات راه میان.
نمیدونستم ! تاحالا نشنیده بودم!:20:

Ice Star
26-07-2008, 17:29
از ماست که بر ماست !

یعنی چی ؟؟؟


تکبیـــــــــــــــــــــ ــــــــــر......

این یکی را هم نمی فهمم


جمعه رفته بودیم دریا... من و زن داداشم داشتیم میرفتیم کنار ساحل بعد من یادم اومد که یه چیزی تو ماشین جا گذاشتم گفتم من الان میام زن داداشم گفت منم رو این تخته سنگها میشینم تا بیای... منم رفتم وسیله رو گرفتم اومدم دیدم زن داداشم نشسته رفتم نشستم کنارش یهو دیدم برگشت منو نگاه کرد.. وای یه دختر دیگه بود. تازه یه ردیف پایین تر هم یه زنه با دو تا پسره و یه مرده نشسته بودن. همشون برگشتن منو نگاه کردن ( خانواده دختره بودن ) منم بلند شدم برم مرده با لهجه ترکی گفت وایسا بینم چه غلطی میکردی. شانس آوردم زن داداشم اومد و جریان ختم به خیر شد وگرنه یه فصل کتک می خوردم....( توضیح اینکه لباس دختره عین لباس زن داداشم بود )

فکر نکنین نفهمم چون این یکی را فهمیدم

amirtoty
26-07-2008, 21:03
نگاه کن در زندگی یک بارم سوتی دادیم که اونم پاکش کردن!

gmuosavi
26-07-2008, 22:58
جمعه رفته بودیم دریا... من و زن داداشم داشتیم میرفتیم کنار ساحل بعد من یادم اومد که یه چیزی تو ماشین جا گذاشتم گفتم من الان میام زن داداشم گفت منم رو این تخته سنگها میشینم تا بیای... منم رفتم وسیله رو گرفتم اومدم دیدم زن داداشم نشسته رفتم نشستم کنارش یهو دیدم برگشت منو نگاه کرد.. وای یه دختر دیگه بود. تازه یه ردیف پایین تر هم یه زنه با دو تا پسره و یه مرده نشسته بودن. همشون برگشتن منو نگاه کردن ( خانواده دختره بودن ) منم بلند شدم برم مرده با لهجه ترکی گفت وایسا بینم چه غلطی میکردی. شانس آوردم زن داداشم اومد و جریان ختم به خیر شد وگرنه یه فصل کتک می خوردم....( توضیح اینکه لباس دختره عین لباس زن داداشم بود )

قشنگ بود ! :31:
وایسا بینم ! فقط نشستی کنارش ؟:41:
باید یه کارهای دیگم می کردی :21:

M.etallic.A
26-07-2008, 23:13
قشنگ بود ! :31:
وایسا بینم ! فقط نشستی کنارش ؟:41:
باید یه کارهای دیگم می کردی :21:

فرصتش نبود :دی

Mojtaba N87
26-07-2008, 23:38
این هم یه سوتی آنلاین! خواستم برم بخش بازی های موبایل اومدم اینجا! نمیدونم چرا! هیچ توضیحی هم ندارم :31:

gmuosavi
26-07-2008, 23:45
این هم یه سوتی آنلاین! خواستم برم بخش بازی های موبایل اومدم اینجا! نمیدونم چرا! هیچ توضیحی هم ندارم :31:

خسته نباشی عزیزم !
برو بگیر بخواب !
همکارمون از دست رفت ! :31:
:46:

senator mj
26-07-2008, 23:52
یادش به خیر .3سال پیش که هنرستان بودیم.سوتی های بچه ها و دبیر هارو رو دیوار مینوشتیم.
اخرای سال سوم دیگه جای واسه نوشتن نبود.
ما 6 نفر اخر کلاس بودیم که هنرستان از دست ما زله شده بود:46:.یه دبیر داشتیم خیلی با بچه ها خودمونی بود(بیش از خیلی)خلاصه یه روز که درس رو داد و تموم شد یه 20 دقیقه ای وقت داشتیم تا زنگ بخوره.دبیره هم کلاس و به حاله خودش رها کرد.اقا ما خوابیدیم.این دوست بقل دستی من بدون هماهنگی باد شکمشو داد بیرون.اقا ما از بو و صداش بیدار شدیم.بو به حدی بو که نفر جلوی دم در .رفت درو باز کرد.خلاصه با دستمون دماغمونو گرفتیم که بیهوش نشیم :13:و به شوخی میزدم پس کله رفیقم.اقا یه دفعه دبیر پرسد محسن چی شده .ما هم گفتیم بو میاد.اقا چشت روزه بد نبینه.کلید کرد که چه بوی میاد (ما هم خندمون گرفته بود .از اون طرف بو کلاس و بر داشته بود.)ما هم از دهنمون در رفت گفتیم اقا گوزیییییییییییییییییییدن. :19:
یه هفته از هنرستان اخراج شدم:8:
(کلمه جای گزین پیدا نکردم.ببخشید)

gmuosavi
27-07-2008, 00:07
(کلمه جای گزین پیدا نکردم.ببخشید)

:31::31::31::31::31:
:27::27::27::27::27:

زین پس به جای واژه زشت گو..... می گویم باد در کردن !
برو درستش کن تا کسی نخونده !

Ice Star
27-07-2008, 00:14
دیروز رفتم عابر بانک پول بردارم
یه یارو هه جلوی من وایستاده بود
و هی غر می زد آخه چند تا خانوم بلد نبودن با عابر بانک کار کنن
سرتون را درد نیارم نوبتش شد با کلی غرغر کردن داشت می رفت که کلش گیر کرد به قسمتی که تو عکس نشون دادم
خدائی خیلی باهال بود کله یارو خورد به اون قسمت همچین کمونه کرد


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

frnsh
27-07-2008, 00:47
سلام به همگی.
اولا جواب اون چند تا پستی رو که انگار پاک شدن رو بدم که من بودم که گفتم به ترکا توهین نشه که من خودم ترکم و دعوا سر من بود. و باید تشکر کنم از اوشون که گفتن ترکا عالمن و این چیزا!:11:
بگذریم اما یه سوتی از خود p30 بگم: الان اون پستها رو میخواستم نقل قول کنم که دیدم نیومدن اینجا! اگه پاک شدن چرا من دیدمشون و الان نمیبینمشون؟!!!:18::18::18:


نمیدونستم ! تاحالا نشنیده بودم!:20:

حالا فهمیدی؟:31:


یعنی چی ؟؟؟

این یکی را هم نمی فهمم
یدم

منم نفهمیدم اونا رو!!!!:31:


نگاه کن در زندگی یک بارم سوتی دادیم که اونم پاکش کردن!

آخییییی. سعی کن بازم سوتی بدی و بگیری! :31:


دیروز رفتم عابر بانک پول بردارم
یه یارو هه جلوی من وایستاده بود
و هی غر می زد آخه چند تا خانوم بلد نبودن با عابر بانک کار کنن
سرتون را درد نیارم نوبتش شد با کلی غرغر کردن داشت می رفت که کلش گیر کرد به قسمتی که تو عکس نشون دادم



بابا تجهیزات!!!! عکس از کجاس؟:18:



یادش به خیر .3سال پیش که هنرستان بودیم.سوتی های بچه ها و دبیر هارو رو دیوار مینوشتیم.
اخرای سال سوم دیگه جای واسه نوشتن نبود.
ما 6 نفر اخر کلاس بودیم که هنرستان از دست ما زله شده بود:46:.یه دبیر داشتیم خیلی با بچه ها خودمونی بود(بیش از خیلی)خلاصه یه روز که درس رو داد و تموم شد یه 20 دقیقه ای وقت داشتیم تا زنگ بخوره.دبیره هم کلاس و به حاله خودش رها کرد.اقا ما خوابیدیم.این دوست بقل دستی من بدون هماهنگی باد شکمشو داد بیرون.اقا ما از بو و صداش بیدار شدیم.بو به حدی بو که نفر جلوی دم در .رفت درو باز کرد.خلاصه با دستمون دماغمونو گرفتیم که بیهوش نشیم :13:و به شوخی میزدم پس کله رفیقم.اقا یه دفعه دبیر پرسد محسن چی شده .ما هم گفتیم بو میاد.اقا چشت روزه بد نبینه.کلید کرد که چه بوی میاد (ما هم خندمون گرفته بود .از اون طرف بو کلاس و بر داشته بود.)ما هم از دهنمون در رفت گفتیم اقا گوزیییییییییییییییییییدن. :19:
یه هفته از هنرستان اخراج شدم:8:
(کلمه جای گزین پیدا نکردم.ببخشید)

خیلیییییییییییییییییییییی خنده دار بود!!!!!!! الان نصفه شبه و به زور خندمو خفه کردم!!!!!!:19::19::19::11::18::31::31::31:

Ice Star
27-07-2008, 02:56
:



بابا تجهیزات!!!! عکس از کجاس؟::

همون جا رفته بودم عکس هم گرفتم براتون با عکس توضیح بدم که جالب بشه

اگه منظورت این بود که از اینترنت هست باید بگم نه خودم گرفتم
یا اگه منظورت این بود که آدرس مکان
که ساوه تو خیابون شریعتی بانک کشاورزی
اما خدائی خیلی باهال بود کله یارو خورد به اون قسمت همچین کمونه کرد

M.etallic.A
27-07-2008, 08:51
یادش به خیر .3سال پیش که هنرستان بودیم.سوتی های بچه ها و دبیر هارو رو دیوار مینوشتیم.
اخرای سال سوم دیگه جای واسه نوشتن نبود.
ما 6 نفر اخر کلاس بودیم که هنرستان از دست ما زله شده بود:46:.یه دبیر داشتیم خیلی با بچه ها خودمونی بود(بیش از خیلی)خلاصه یه روز که درس رو داد و تموم شد یه 20 دقیقه ای وقت داشتیم تا زنگ بخوره.دبیره هم کلاس و به حاله خودش رها کرد.اقا ما خوابیدیم.این دوست بقل دستی من بدون هماهنگی باد شکمشو داد بیرون.اقا ما از بو و صداش بیدار شدیم.بو به حدی بو که نفر جلوی دم در .رفت درو باز کرد.خلاصه با دستمون دماغمونو گرفتیم که بیهوش نشیم :13:و به شوخی میزدم پس کله رفیقم.اقا یه دفعه دبیر پرسد محسن چی شده .ما هم گفتیم بو میاد.اقا چشت روزه بد نبینه.کلید کرد که چه بوی میاد (ما هم خندمون گرفته بود .از اون طرف بو کلاس و بر داشته بود.)ما هم از دهنمون در رفت گفتیم اقا گوزیییییییییییییییییییدن. :19:
یه هفته از هنرستان اخراج شدم:8:
(کلمه جای گزین پیدا نکردم.ببخشید)

باحال بود...


یه هفته از هنرستان اخراج شدم:8:

پس این دبیر زیاد هم خودمونی نبود...

M.etallic.A
27-07-2008, 08:55
سلام به همگی.
اولا جواب اون چند تا پستی رو که انگار پاک شدن رو بدم که من بودم که گفتم به ترکا توهین نشه که من خودم ترکم و دعوا سر من بود. و باید تشکر کنم از اوشون که گفتن ترکا عالمن و این چیزا!:11:


خودت فهمیدی چی گفتی ؟:20: من که نفهمیدم...

DARKFALLER
27-07-2008, 09:12
سوتی مخابرات :
همین چند دقیقه پیش زنگ زدم خونه دوستم گفت : دستگاه مشترک مورد نظر خاموش میباشد !!!!!!!!
دفعه دوم زنگ زدم گرفت

bahdar
27-07-2008, 09:46
سوتی مخابرات :
همین چند دقیقه پیش زنگ زدم خونه دوستم گفت : دستگاه مشترک مورد نظر خاموش میباشد !!!!!!!!
دفعه دوم زنگ زدم گرفت
شاید اشتباهی به موبایل زنگ زدی و دفعه دوم درست گرفتی!

Antonio Andolini
27-07-2008, 10:28
یک سوتی مال چند سال پیش:
وقتی راهنمایی بودیم مدرسمون کنار یه مدرسه دیگه بود و همیشه دانش آموزان دو طرف درگیر می شدند ..... یه روز من داشتم با دوچرخه میرفتم خونه که دیدم دوتا دوچرخه سوار که دوپشته داشتند میومدند دارن دنبالم می کنند ... من هم یواش یواش سرعت رو تند کردم ... مینیبوس مدرسمون که داشت بچه ها رو می رسوند اومد کنار دستم و یکی از بچه ها یه دونه از این ترقه های دست ساز رو بهم داد{نکته:اون روز، دو شب بعدش چهارشنبه سوری بود} ... توی اون لحظه خیابون بدجوری داشت ترافیک می گرفت چون رسیده بودیم جلوی مدرسه ی دخترونه ... آقا ما دیدیم داره تعدادشون زیاد میشه منم ترقه رو پرت کردم پشت سرم و الفرار ... توی اون لحظه سه تا موتوری پلیس هم سروکلشون پیدا شد و فقط صدای یکیشون رو شنیدم که گفت برید دنبالش! ... من هم که قلبم اومده بود توی دهنم تا اون جایی که جون داشتم، داشتم رکاب می زدم و پشت سرم رو هم نگاه نکردم و همین طورداشتم رکاب می زدم ... بعد رسیدم توی خیابون اصلی خواستم پشت سرم رو نگاه کنم ببینم اوضاع چه خبره که چشمتون روز بد نبینه و یه دونه از این برآمدگی های بزرگ{ از همین هایی که درش رو بر میدارند و میرن توی شبکه فاضلاب} جلوم سبز شد! .. چرخ دوچرخه ام کامل نرفت روش و از کنارش لیز خورد و خودم و دوچرخه ام یه ده متری وسط خیابون به اون شلوغی سر خوردم تا خوردم به ایستگاه اوتوبوس و متوقف شدم! .... بعد دیدم همه دارن بهم می خندن .... بعد که یه کم موجه شدم که چی به چی شده بوده فهمیدم که درست کنار یه دخترخانوم سرخورده بودم و همه خیال کرده بودند من می خواستم متلکی یا چیزی بهش بپرونم ..... نمی دونید توی اون لحظه چقدر ضایع شدم!

بعد که فرداش از بچه های پرسیده بودم سرنوشت اون دوتا دوچرخه سوار چی شده بوده گفتند که پلیس ها زده بودند دنبال اونا و خیال کرده بودند اون ها ترقه رو پرت کرده بودند:27::27:

DARKFALLER
27-07-2008, 11:13
شاید اشتباهی به موبایل زنگ زدی و دفعه دوم درست گرفتی!
نه عزیزم چون دفعه دوم Redial رو زدم

frnsh
27-07-2008, 14:06
همون جا رفته بودم عکس هم گرفتم براتون با عکس توضیح بدم که جالب بشه

اگه منظورت این بود که از اینترنت هست باید بگم نه خودم گرفتم
یا اگه منظورت این بود که آدرس مکان
که ساوه تو خیابون شریعتی بانک کشاورزی
اما خدائی خیلی باهال بود کله یارو خورد به اون قسمت همچین کمونه کرد

کاش همه عکس میذاشتن!!!!:27:


خودت فهمیدی چی گفتی ؟:20: من که نفهمیدم...

خودم فهمیدم!:27:
چیشو نفهمیدی؟ خب من نقل قول رو زدم (همون که قرمز میشه و میتونید چند نفر رو با هم نقل قول کنی) بعد که نقل قول یکی رو زدم چند تاش نیومد. برگشتم ببینم شاید چندتا رو نزدم اما دیگه هیچ کدوم از پستها نبودن!!! انگار این p30 جن داره!!!!:18:

M.etallic.A
27-07-2008, 17:57
یک سوتی مال چند سال پیش:
وقتی راهنمایی بودیم مدرسمون کنار یه مدرسه دیگه بود و همیشه دانش آموزان دو طرف درگیر می شدند ..... یه روز من داشتم با دوچرخه میرفتم خونه که دیدم دوتا دوچرخه سوار که دوپشته داشتند میومدند دارن دنبالم می کنند ... من هم یواش یواش سرعت رو تند کردم ... مینیبوس مدرسمون که داشت بچه ها رو می رسوند اومد کنار دستم و یکی از بچه ها یه دونه از این ترقه های دست ساز رو بهم داد{نکته:اون روز، دو شب بعدش چهارشنبه سوری بود} ... توی اون لحظه خیابون بدجوری داشت ترافیک می گرفت چون رسیده بودیم جلوی مدرسه ی دخترونه ... آقا ما دیدیم داره تعدادشون زیاد میشه منم ترقه رو پرت کردم پشت سرم و الفرار ... توی اون لحظه سه تا موتوری پلیس هم سروکلشون پیدا شد و فقط صدای یکیشون رو شنیدم که گفت برید دنبالش! ... من هم که قلبم اومده بود توی دهنم تا اون جایی که جون داشتم، داشتم رکاب می زدم و پشت سرم رو هم نگاه نکردم و همین طورداشتم رکاب می زدم ... بعد رسیدم توی خیابون اصلی خواستم پشت سرم رو نگاه کنم ببینم اوضاع چه خبره که چشمتون روز بد نبینه و یه دونه از این برآمدگی های بزرگ{ از همین هایی که درش رو بر میدارند و میرن توی شبکه فاضلاب} جلوم سبز شد! .. چرخ دوچرخه ام کامل نرفت روش و از کنارش لیز خورد و خودم و دوچرخه ام یه ده متری وسط خیابون به اون شلوغی سر خوردم تا خوردم به ایستگاه اوتوبوس و متوقف شدم! .... بعد دیدم همه دارن بهم می خندن .... بعد که یه کم موجه شدم که چی به چی شده بوده فهمیدم که درست کنار یه دخترخانوم سرخورده بودم و همه خیال کرده بودند من می خواستم متلکی یا چیزی بهش بپرونم ..... نمی دونید توی اون لحظه چقدر ضایع شدم!

بعد که فرداش از بچه های پرسیده بودم سرنوشت اون دوتا دوچرخه سوار چی شده بوده گفتند که پلیس ها زده بودند دنبال اونا و خیال کرده بودند اون ها ترقه رو پرت کرده بودند:27::27:

چه قدر اکشن بود :دی

Ice Star
27-07-2008, 20:36
یه سوتی جالب
برق رفته بود منتظر بودم که برق بیاد
مادرم هم داشت با تلفن صحبت می کرد
یهو برق اومد پریدم کامپوتر را روشن کردم
و سیم تلفن را کشیدم تا کامپیوتر را بزنم و بیام اینترنت که یهو دیدم همه زل زدن بمن نگاه می کنن

خوب کار از کار گذشته بود دیگه ارتباط تلفنی هم قطع شده بود

c0dest0rm
27-07-2008, 21:19
یه سوتی جالب
برق رفته بود منتظر بودم که برق بیاد
مادرم هم داشت با تلفن صحبت می کرد
یهو برق اومد پریدم کامپوتر را روشن کردم
و سیم تلفن را کشیدم تا کامپیوتر را بزنم و بیام اینترنت که یهو دیدم همه زل زدن بمن نگاه می کنن

خوب کار از کار گذشته بود دیگه ارتباط تلفنی هم قطع شده بود

همه فهمیدن معتاد شدی :27: (اینترنت)

Bill Gates
27-07-2008, 21:23
سلام
من یه سوتی دادم موقعی که برق رفت

منو دوستم تو اتاقم بودیم داشتیم با هم شبکه بازی میکردیم که یهو برق رفت اونم که لپ تاپ داشت موزیک زد تا زمانی که برق بیاد منم چون کیفیت باند لپ تاپ کم بود رفتم اسپیکر خودم رو وصل کنم به لپ تاپ خیلی جدی انگار نه انگار که اسپیکر هم برق میخواد خیلی جدی وصل کردم بعد هی فکر میکنم که چرا صداش در نمیاد بد دوستم بلند خندید میگه آخه مرد حسابی برق نیست داری سیستم راه میندازی :31: :31:

Benygh
27-07-2008, 21:43
(تیریپ آمار گرفتن و از این چیزا. واسه همین همیشه میارمش پارک)
سوئ استفاده از بچه کار خوبی نیست ... مخصوصا برای کارهای حرام ... :دی
خیلی باحال بود .. :دی

Benygh
27-07-2008, 21:52
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

من یک ساعت دنبال این بودم تا بکشمش وقتی داشتم سوتی ها رو میخوندم ..

Bill Gates
27-07-2008, 22:09
یه سوتی جالب
برق رفته بود منتظر بودم که برق بیاد
مادرم هم داشت با تلفن صحبت می کرد
یهو برق اومد پریدم کامپوتر را روشن کردم
و سیم تلفن را کشیدم تا کامپیوتر را بزنم و بیام اینترنت که یهو دیدم همه زل زدن بمن نگاه می کنن

خوب کار از کار گذشته بود دیگه ارتباط تلفنی هم قطع شده بود

اگر من بودم به جای نگاه کردن یه حرکت هلیکپتری میزدم :31: :31:

Mojtaba N87
27-07-2008, 22:35
10 سوتیست (کسی که زیاد سوتی می ده :31: ) این تاپیک معرفی شدند :

نفر اول: WooKMaN با 293 پست در سوتی بازار

نفر دوم: M.etallic.A با 153 پست در سوتی بازار

نفر سوم: Man Hunter با 132 پست در سوتی بازار

نفرات 4 تا 10:

*سینا* با 110 پست در سوتی بازار

x-boy با 101 پست در سوتی بازار

my friend با 97 پست در سوتی بازار

winter+girl با 96 پست در سوتی بازار

ebicross با 86 پست در سوتی بازار

MR.Punisher با 81 پست در سوتی بازار

SR72 با 58 پست در سوتی بازار

M.etallic.A
27-07-2008, 23:18
نفر دوم: M.etallic.A با 153 پست در سوتی بازار

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

frnsh
27-07-2008, 23:26
همه فهمیدن معتاد شدی :27: (اینترنت)

فقط اوشون نیست! منم معتادم!:27: مواد مخدر/p30/ شیشه/هروئین/X و دوستان خوبی از این قبیل!:27:


10 سوتیست (کسی که زیاد سوتی می ده :31: ) این تاپیک معرفی شدند :

نفر اول: WooKMaN با 293 پست در سوتی بازار

نفر دوم: M.etallic.A با 153 پست در سوتی بازار

نفر سوم: Man Hunter با 132 پست در سوتی بازار

نفرات 4 تا 10:

*سینا* با 110 پست در سوتی بازار

x-boy با 101 پست در سوتی بازار

my friend با 97 پست در سوتی بازار

winter+girl با 96 پست در سوتی بازار

ebicross با 86 پست در سوتی بازار

MR.Punisher با 81 پست در سوتی بازار

SR72 با 58 پست در سوتی بازار

:11::11::11:به همتون تبریک میگم:11::11::11:

gmuosavi
27-07-2008, 23:29
حالا جایزش چی هست ؟!
اگه خوبه ما هم سوتی بدیم !

Mojtaba N87
27-07-2008, 23:36
والا هنوز جایزه تدارک ندیدم ! ولی خیلی کار داره تا به ووکی و متالیکا برسید :31:

M.etallic.A
27-07-2008, 23:44
جایزه ش سفر به پکن و دیدن بازیهای المپیکه :دی

Mojtaba N87
27-07-2008, 23:56
البته با خرج متالیکا جون :31:

M.etallic.A
28-07-2008, 00:09
من اگه پول داشتم یه کم میگو میخریدم میخوردم فسفر مغزم زیاد بشه هی چپ و راست سوتی ندم که تو این سوتی بازار مدال نقره رو بدست بیارم. آقا پکن رو بی خیال یه 7 8 تا تشکر بکنید از من کلی تلاش کردم با زور 4 تا جمع کردم :دی

frnsh
28-07-2008, 00:28
حالا جایزش چی هست ؟!
اگه خوبه ما هم سوتی بدیم !

تایید میشه!:27:


والا هنوز جایزه تدارک ندیدم ! ولی خیلی کار داره تا به ووکی و متالیکا برسید :31:

اینم تایید میشه! اما اینطوری::19:



جایزه ش سفر به پکن و دیدن بازیهای المپیکه :دی

پس سوتی میدیم!


البته با خرج متالیکا جون :31:

مطمئن شدم که سوتی میدیم!



من اگه پول داشتم یه کم میگو میخریدم میخوردم فسفر مغزم زیاد بشه هی چپ و راست سوتی ندم که تو این سوتی بازار مدال نقره رو بدست بیارم. آقا پکن رو بی خیال یه 7 8 تا تشکر بکنید از من کلی تلاش کردم با زور 4 تا جمع کردم :دی

حالا که اینطور شد سوتی نمیدیم!

Mojtaba N87
28-07-2008, 00:54
من اگه پول داشتم یه کم میگو میخریدم میخوردم فسفر مغزم زیاد بشه هی چپ و راست سوتی ندم که تو این سوتی بازار مدال نقره رو بدست بیارم. آقا پکن رو بی خیال یه 7 8 تا تشکر بکنید از من کلی تلاش کردم با زور 4 تا جمع کردم :دی

!!! عجب!!!

تشکر بازی ممنوع :31:

amirtoty
28-07-2008, 01:07
میگم فرنوش! هزارمین پستت مبارک :18:

Mojtaba N87
28-07-2008, 01:34
میگم فرنوش! هزارمین پستت مبارک :18:

آخر فروم باز چندین معنی داره : :31:

1- آخر بیکار

2-آخر معتاد به اینترنت

3-آخر اسپمر مخفی

4-آخر اطلاعات و کمک به دیگران!

5-آخر سوتیست!

Mojtaba N87
28-07-2008, 01:46
این هم آخرین سوتی اینجانب !

3 پست آخر این تاپیک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])رو بخونید :31:

Farbod_h
28-07-2008, 01:56
نمی دونم فقط واسه ی من این جوره یا نه
ولی این تاپیک خودش یه سوتیه!
همیشه یه صفحه جلو تر از صفحه ی آخرش هست
ولی نمیره!
مثلآ الان صفحه ی 349 هست ولی آخرین صفحه 350 هست که نمیره! ( قبل این پست!)

Mojtaba N87
28-07-2008, 01:59
واسه همه همینجوریه!

برخی از تاپیک های متفرقه این مشکل رو دارن.مثل مشاعره

iman_s
28-07-2008, 02:30
واسه منم همینجوری بود ولی الان درست شده.

M.etallic.A
28-07-2008, 09:28
بابا سوتی بدید بحث رو منحرف نکنید....

دیروز یکی دوستای مادرم با دخترش خونه ما بودن. دختر 18 سالشه. من تو اتاق خودم بودم که دیدم این دختره اومد تو و بعد از سلام علیک رو تخت نشست و داشت اتاق منو ورانداز میکرد. منم پشت سیستم بودم. یهو چشمش افتاد به گیتار گفت بلدی ؟ من یه پوزخند زدم گفتم ای بابا... گفت خوب بیا بزن. گفتم بیخیال.. گفت نه باید بزنی. منم پا شدم عین حرفه ای ها رفتم گیتار رو گرفتم شروع کردم زدن ( یه آهنگ خیلی خیلی ساده تازه اونم 20 بار اشتباه کردم ) ولی تو دلم گفتم این چه میدونه چی به چیه الان کلی حال کرده با گیتار زدن من. بعد که تموم شد اومد گیتارو از من گرفت گفت بزار منم یه امتحان کنم. منم گفتم بابا کار تو نیست سخته... گفت حالا بده... جاتون خالی گیتار و گرفت همچین حرفه ای میزد در حد دسپرادو .... منم داشتم سرمو میخاروندم. بعد دیدم خیلی ضایع شد بهش گفتم فکر کنم مامانت داره صدات میکنه... اونم پا شد رفت منم سه چهار تا مشت لگد به خودم زدم.

Mojtaba N87
28-07-2008, 09:41
متالی جون این سوتی نبود! این کم آوردن جلوی یه دختر بود :31:

آبروی پسران در خطره! زودتر برو دوره کلاس های گیتار رو ادامه بده روش رو کم بنما!

DARKFALLER
28-07-2008, 12:23
نمی دونم فقط واسه ی من این جوره یا نه
ولی این تاپیک خودش یه سوتیه!
همیشه یه صفحه جلو تر از صفحه ی آخرش هست
ولی نمیره!
مثلآ الان صفحه ی 349 هست ولی آخرین صفحه 350 هست که نمیره! ( قبل این پست!)
این مشکل برای من هم هست

DARKFALLER
28-07-2008, 12:24
بابا سوتی بدید بحث رو منحرف نکنید....

دیروز یکی دوستای مادرم با دخترش خونه ما بودن. دختر 18 سالشه. من تو اتاق خودم بودم که دیدم این دختره اومد تو و بعد از سلام علیک رو تخت نشست و داشت اتاق منو ورانداز میکرد. منم پشت سیستم بودم. یهو چشمش افتاد به گیتار گفت بلدی ؟ من یه پوزخند زدم گفتم ای بابا... گفت خوب بیا بزن. گفتم بیخیال.. گفت نه باید بزنی. منم پا شدم عین حرفه ای ها رفتم گیتار رو گرفتم شروع کردم زدن ( یه آهنگ خیلی خیلی ساده تازه اونم 20 بار اشتباه کردم ) ولی تو دلم گفتم این چه میدونه چی به چیه الان کلی حال کرده با گیتار زدن من. بعد که تموم شد اومد گیتارو از من گرفت گفت بزار منم یه امتحان کنم. منم گفتم بابا کار تو نیست سخته... گفت حالا بده... جاتون خالی گیتار و گرفت همچین حرفه ای میزد در حد دسپرادو .... منم داشتم سرمو میخاروندم. بعد دیدم خیلی ضایع شد بهش گفتم فکر کنم مامانت داره صدات میکنه... اونم پا شد رفت منم سه چهار تا مشت لگد به خودم زدم.
متال خدا لعنتت کنه ......... آبروی ما پسر ها رو جلوی دختر ها بردی

Ice Star
28-07-2008, 12:48
این هم آخرین سوتی اینجانب !

3 پست آخر این تاپیک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])رو بخونید :31:

خیلی باحال بود کلی خندیدیم با اجازه

منم یه سوتی بگم امروز سر کوچمون داشتم می رفتم دیدم یهو یه صدا اومد برگشتم دیدم همسایمون(قبلا تعریف کردم از شاهکار های قبلیش) با کله رفته تو در سوپر مارک محله
در سوپر مارکت محلمون از این شیشه ائی ها هست ندیده بود که بسته هست با سرعت هر چه تمام تر با این شیشه برخورد کرده بود و بسمت خیابون کمونه کرد

mndst
28-07-2008, 13:05
نمی دونم فقط واسه ی من این جوره یا نه
ولی این تاپیک خودش یه سوتیه!
همیشه یه صفحه جلو تر از صفحه ی آخرش هست
ولی نمیره!
مثلآ الان صفحه ی 349 هست ولی آخرین صفحه 350 هست که نمیره! ( قبل این پست!)

علتش اینه که بعضی وقتها ادمین‌های محترم انقدر پست دیلیت می کنن که راست یه صفحه از تاپیک حذف می‌شه... ولی شماره‌ای که رفته جلو از توی دیتابیس حذف نمی‌شه تا دوباره پرش کنن.

frnsh
28-07-2008, 14:11
میگم فرنوش! هزارمین پستت مبارک :18:

ممنون!:11:
خیلی برام جالب بود که دیشب تا ساعت 2 داشتم جون میکندم تا 1000 بشه و شد. امروز که اومدم دیدم شده 998 تا.:19::31:


آخر فروم باز چندین معنی داره : :31:

1- آخر بیکار

2-آخر معتاد به اینترنت

3-آخر اسپمر مخفی

4-آخر اطلاعات و کمک به دیگران!

5-آخر سوتیست!

1. کاملا تایید میشه:11:
2.اینم تایید میشه البته تقریبا همش p30 :40:!
3. تا حدودی تایید میشه:11:
4.کاملا تایید میشه!:11::11::11:
5.اینم تایید میشه:40:



نمی دونم فقط واسه ی من این جوره یا نه
ولی این تاپیک خودش یه سوتیه!
همیشه یه صفحه جلو تر از صفحه ی آخرش هست
ولی نمیره!
مثلآ الان صفحه ی 349 هست ولی آخرین صفحه 350 هست که نمیره! ( قبل این پست!)

تایید میشه! برای منم خیلی این اتفاق میفته!:27:
از نوع سوتی سرکاری!


واسه همه همینجوریه!

برخی از تاپیک های متفرقه این مشکل رو دارن.مثل مشاعره

نه. من برای خیلی تاپیکها اینطوری دیدم!:19:


واسه منم همینجوری بود ولی الان درست شده.

مال من که همچنان اینطوریه!:19:
همچنان p30 داره جلوم سوتی میده از نوع سرکاری!:27::21:


متالی جون این سوتی نبود! این کم آوردن جلوی یه دختر بود :31:

آبروی پسران در خطره! زودتر برو دوره کلاس های گیتار رو ادامه بده روش رو کم بنما!

:21::21::21:پس همتون برید گیتار یاد بگیرید!:21::21::21:


متال خدا لعنتت کنه ......... آبروی ما پسر ها رو جلوی دختر ها بردی

:21::21::21::21::21::21:
چه حالی میده!:21::21::21:


خیلی باحال بود کلی خندیدیم با اجازه

منم یه سوتی بگم امروز سر کوچمون داشتم می رفتم دیدم یهو یه صدا اومد برگشتم دیدم همسایمون(قبلا تعریف کردم از شاهکار های قبلیش) با کله رفته تو در سوپر مارک محله
در سوپر مارکت محلمون از این شیشه ائی ها هست ندیده بود که بسته هست با سرعت هر چه تمام تر با این شیشه برخورد کرده بود و بسمت خیابون کمونه کرد

:40:من عاشق این همسایه شمام!:40:
خیلی جوکه خداییش!:27:



علتش اینه که بعضی وقتها ادمین‌های محترم انقدر پست دیلیت می کنن که راست یه صفحه از تاپیک حذف می‌شه... ولی شماره‌ای که رفته جلو از توی دیتابیس حذف نمی‌شه تا دوباره پرش کنن.

کاملا تایید میشه!:21:

Mojtaba N87
28-07-2008, 14:34
با سلام و خسته نباشید به تمامی سوتیست های عزیز .

امروز نیز مثل هر روز با یک سوتی تلخ شروع شد!

اول لازم به توضیحه که من این تابستون می رم کار آموزی ، کارگاه ساختمانی...

حالا سوتی اینجانب :31:

از اونجایی که هرشب تا ساعت 3 در خدمت دوستان در p30world هستم امروز واقعا حسش نبود برم سر کار. زنگ زدم به مهندس کارگاه گفتم مهندس امروز فلان جا سمینار عمرانی هست.باید برم اونجا! اون هم گفت به به چه چه و از این حرف ها!

بعد گفت تا کی می طوله؟ گفتم تا 1:30 ظهر! گفت پس خیلی خوب امروز رو نیا ! ما نیز خوشحال شده و به خواب ناز ادامه دادیم.

از آنجایی که مهندس عزیز ما بسیار زرنگ بوده و به ما یک دستی زیاد می زند! ساعت 11 زنگ زد گفت این متراژ خاک گچ ها که دیروز گرفته بودی رو کجا گذاشتی ، من هم تو خواب بودم و جواب دادم! بعد پرسید سمینار چطوره؟

من بی عقل هم گفتم کدوم سمینار!؟

همونجا فهمیدم چه گندی زدم ، بلند شدم رفتم کارگاه ، ماستمالی کردیم و بسی (خیلی) ضایع گشتیم :41:

Ice Star
28-07-2008, 14:35
:40:من عاشق این همسایه شمام!:40:
خیلی جوکه خداییش!:27:



راستش ازش عکس انداختم می خواستم بزارم اما فک نکم کار درستی نباشه