nojum4
01-04-2009, 12:48
ساعت حدود 7 صبح بود که بعد از 7 ساعت پرواز هواپیمای ما در فرودگاه بین المللی SUVARNABHUMI شهر بانکوک در کشور تایلند به زمین نشست . فرودگاه بزرگی بود و ظاهر اون نشون میداد که سالانه تعداد زیادی پرواز از اینجا صورت میگیره . وقتی درب هواپیما باز شد و ما از هواپیمای 747 پیاده شدیم هوای بسیار گرم و مرطوبی روی حس کردم ، واقعا گرم بود . دماسنج 30 درجه رو نشون می داد ولی من فکر کنم چون رطوبت زیاد بود من حس می کردم دما بالای 50 درجه است .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من در هواپیما قبل از پرواز از ایران
من برای سخنرانی در کنفرانس بین المللی International Conference on Digital Image Processing - ICDIP 2009 به شهر بانکوک در کشور تایلند اومده بودم و این اولین سفر من به این کشور سرسبز و گرم بود . این کنفرانس زیر نظر Institute of Electrical and Electronics Engineers (انجمن مهندسی برق و الکترونیک آمریکا ) برگزار می شد و سطح خوبی رو از نظر علمی داشت .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موتور غول پیکر هواپیمای ۷۴۷ ما در فرودگاه SUVARNABHUMI شهر بانکوک
بعد از گذروندن مراحل ورود و چک کردن پاسپورت من در فرودگاه SUVARNABHUMI حدود نیم ساعت گشت زدم که ببینم چه خبره و این فرودگاه چه شکلیه !! وای جای شما خالی آنقدر بزرگ و شیک بود آدم خوشش نمی اومد از فرودگاه بیرون بره . با دیدن فرودگاه فهمیدم جای خوبی اومدم و بقول معروف : سالی که نکوست از بهارش پیداست ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مغازه های فرودگاه SUVARNABHUMI شهر بانکوک
توصیه می کنم دوستانی که به تایلند سفر می کننند برای پول تاکسی حدود 500 تا 600 بت (واحد پول تایلند) رو از ایران با خودشون ببرن و بقیه پول رو اسکناس های 50 و 100 دلاری ببرن ( اسکناس 50 و 100 دلاری اونجا به قیمت بهتری Exchange میشه ) . قیمت تاکسی اونجا خیلی متفاوت هست و باید چونه زد (دقیقا مثل ایرانه) . تاکسی ها با مبلغ 400 بت شما رو تا وسط شهر بانکوک میارن ولی باید اول باهاشون قیمت رو توافق کنید و هیچ وقت قیمت رو به دلار بهشون نگید و وقتی توافق کردید پول رو قبل از بیرون رفتن از فرودگاه به اونها بدید . من بیچاره با 20 دلار برای رسیدن به مرکز شهر سوار تاکسی شدم و تقریبا دو برابر پول دادم . از مرکز شهر تا فرودگاه تقریبا 45 دقیقه طول میکشه .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تاکسی که من رو به هتل رسوند
وقتی سوار تاکسی شدم دیدم که راننده های ماشین ها سمت راست هستند ( مثل انگلیس ) و به این نتیجه رسیدم که تایلند مستعمره انگلیس بوده . راننده تاکسی که من باهاش اومدم خیلی ایرانی ها رو دوست داشت و دو نفر ایرانی رو خوب می شناخت !!! علی دایی و علی کریمی !!! برام جالب بود که محبوبیت علی دایی و علی کریمی تا چه حد گسترده و تقریبا جهانی است !!!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مسئولین پذیرش کنفرانس در حال انجام کار
ساعت 8:30 بو که به محل برگزاری کنفرانس یعنی FIRST HOTEL در مرکز بانوک رسیدم . وقتی وارد هتل شدم فهمیدم که هتل 4 ستاره در ایران با هتل 4 ستاره در خارج چه فرقی داره . من خیلی از فضای هتل خوشم اومد و محیط High Class من رو مجذوب خودش کرد . لابی و نمای پذیرش هتل و فوق العاده بود و هر توریستی رو به خودش جذب می کرد . توی هتل توریست های گوناگونی دیده می شد که اکثرا اروپایی و آمریکایی بودند و رده بعدی رو توریست های آسیایی داشتند . جالب ترین نکته برای من قیمت مناسب هتل بود . برای هر شب 40 دلار !!!! نسبت به امکانات هتل واقعا ارزشش رو داشت ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کنفرانس ICDIP 2009 در روز اول برگزاری
بعد از ورود به هتل برای رفتن به قسمت پذیرش کنفرانس و دریافت کارت باید به طبقه 6 هتل می رفتم . وقتی رسیدم طبقه 6 فهمیدم به غیر از من ایرانی های دیگه ای هم در کنفرانس شرکت کرده بودند !!! با یه نفر به نام آقای حسینی آشنا شدم و فهمیدم دانشجوی دکترای کامپیوتر در کشور مالزی است و عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی . خیلی خوشحال شدم که اینطور کسی رو می دیدم و چند نفر ایرانی دیگه رو هم پیدا کردم که بعضی هاشون از ایران اومده بودند مثل دکتر آیت اللهی و دکتر طاهری قزوینی ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من در کنار مسئولین پذیرش کنفرانس در مراسم ناهار روز اول
بعد از پذیرش و دریافت کارت و کتاب کنفرانس و کلی خوشحالی بعد از دیدن مقالم در کتاب رفتم توی سالن نشستم و مانند دیگر دانشمندان حاضر در کنفرانس به سخنرانی ها گوش فرا دادم (این یه تیکه رو ادبی اومدم !!! ) خیلی سطح مقالات بالا بود و گستردگی موضوع Digital Image Processing باعث می شد در زمینه های گوناگون مقالات ارائه بشن ، از بحث های تصاویر پزشکی گرفته تا تصویر برداری نجومی و ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من با سن 19 سال جوانترین سخنران کنفرانس بودم
یکی از مسئولین Institute of Electrical and Electronics Engineers (انجمن مهندسی برق و الکترونیک آمریکا ) که برای بررسی کنفرانس به شهر بانکوک اومده بود خیلی خوشش از مقاله و کارای من اومده بود و وقتی فهمید من 19 سالمه هیجان زده شد . اسمش رو بهم گفت ولی یادم رفت ، به من پیشنهاد همکاری با IEEE Computer Society و سفر به واشنگتن و دیدار از مرکزشون رو به من داد ولی من بهش گفتم که خیلی سرم شلوغه و نمی تونم در این بازه زمانی به آمریکا بیام ولی بهش گفتم دوست دارم ارتباط علمی IEEE Computer Society با ایران قوی بشه و بتونیم تبادل علم و دانش رو داشته باشیم . بعدش با هم یه عکس یادگاری گرفتیم ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من در کنار یکی از مسئولان آمریکایی IEEE Computer Society
ساعت 10:30 یه استراحت بین سخنرانی ها داده شد و با کیک و قهوه و ساندویچ پنیر از ما پذیرایی کردن . فرصت خوبی بود تا ایرانی ها دور هم جمع بشیم و یه عکس دسته جمعی بگیریم . بعد از ادامه سخنرانی ها ساعت 12:20 که شد رفتم به سمت هتل محل اقامتم که حدود 5 دقیقه با FIRST HOTEL فاصله داشت تا برم وسایل رو بگذارم توی اتاقم . ساعت 1:10 برگشتم FIRST HOTEL تا در مراسم رسمی ناهار خوردن شرکت کنم . جای شما خالی اولین بار بود توی عمرم آنقدر غذای مختلف رو کنار هم می دیدم که بصورت سرو سرویس ارائه می شد . البته من در قسمت حلال فود غذا می خوردم تا مشکل شرعی پیش نیاد ولی باز هم انواع غذا ها و سالاد ها خیلی زیاد بود . از جلبک گرفته تا هندونه !!! چندتا از مسئولین بخش پذیرش کنفرانس به من پیشنهاد دادند که در کنارشون بنشینم و غذا بخورم، من هم پیشنهادشون رو پذیرفتم و خیلی خوشحال شدند ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
عکس دسته جمعی دانشمندان در کنفرانس ICDP 2009
بعد از ناهار خوردن ( زیاد از غذاهاشون خوشم نیومد چون اکثرا تند بودند ) رفتیم توی سالن برای ادامه سخنرانی ها . بعد از اتمام سخنرانی ها چون روز افتتاحیه بود مسئول های کنفرانس در خواست کردند از ما برای شرکت در عکس دسته جمعی و من هم سریع خودم رو جمع و جور کردم تا در عکس دسته جمعی شرکت کنم . عکس گرفته شد و من با دوستان تصمیم گرفتم یه سری به بازار های اطراف هتل بزنم ببینم چه وضعی رو دارن . البته خرید و دیدار از بازار ها رو به روز بعد موکول کردم ... شب هم بدلیل رژیم داشتن شام نخوردم و آرام در هتل به خواب فرو رفتم تا فردا خودم رو برای سخنرانی آماده کنم ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من در هواپیما قبل از پرواز از ایران
من برای سخنرانی در کنفرانس بین المللی International Conference on Digital Image Processing - ICDIP 2009 به شهر بانکوک در کشور تایلند اومده بودم و این اولین سفر من به این کشور سرسبز و گرم بود . این کنفرانس زیر نظر Institute of Electrical and Electronics Engineers (انجمن مهندسی برق و الکترونیک آمریکا ) برگزار می شد و سطح خوبی رو از نظر علمی داشت .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موتور غول پیکر هواپیمای ۷۴۷ ما در فرودگاه SUVARNABHUMI شهر بانکوک
بعد از گذروندن مراحل ورود و چک کردن پاسپورت من در فرودگاه SUVARNABHUMI حدود نیم ساعت گشت زدم که ببینم چه خبره و این فرودگاه چه شکلیه !! وای جای شما خالی آنقدر بزرگ و شیک بود آدم خوشش نمی اومد از فرودگاه بیرون بره . با دیدن فرودگاه فهمیدم جای خوبی اومدم و بقول معروف : سالی که نکوست از بهارش پیداست ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مغازه های فرودگاه SUVARNABHUMI شهر بانکوک
توصیه می کنم دوستانی که به تایلند سفر می کننند برای پول تاکسی حدود 500 تا 600 بت (واحد پول تایلند) رو از ایران با خودشون ببرن و بقیه پول رو اسکناس های 50 و 100 دلاری ببرن ( اسکناس 50 و 100 دلاری اونجا به قیمت بهتری Exchange میشه ) . قیمت تاکسی اونجا خیلی متفاوت هست و باید چونه زد (دقیقا مثل ایرانه) . تاکسی ها با مبلغ 400 بت شما رو تا وسط شهر بانکوک میارن ولی باید اول باهاشون قیمت رو توافق کنید و هیچ وقت قیمت رو به دلار بهشون نگید و وقتی توافق کردید پول رو قبل از بیرون رفتن از فرودگاه به اونها بدید . من بیچاره با 20 دلار برای رسیدن به مرکز شهر سوار تاکسی شدم و تقریبا دو برابر پول دادم . از مرکز شهر تا فرودگاه تقریبا 45 دقیقه طول میکشه .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تاکسی که من رو به هتل رسوند
وقتی سوار تاکسی شدم دیدم که راننده های ماشین ها سمت راست هستند ( مثل انگلیس ) و به این نتیجه رسیدم که تایلند مستعمره انگلیس بوده . راننده تاکسی که من باهاش اومدم خیلی ایرانی ها رو دوست داشت و دو نفر ایرانی رو خوب می شناخت !!! علی دایی و علی کریمی !!! برام جالب بود که محبوبیت علی دایی و علی کریمی تا چه حد گسترده و تقریبا جهانی است !!!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مسئولین پذیرش کنفرانس در حال انجام کار
ساعت 8:30 بو که به محل برگزاری کنفرانس یعنی FIRST HOTEL در مرکز بانوک رسیدم . وقتی وارد هتل شدم فهمیدم که هتل 4 ستاره در ایران با هتل 4 ستاره در خارج چه فرقی داره . من خیلی از فضای هتل خوشم اومد و محیط High Class من رو مجذوب خودش کرد . لابی و نمای پذیرش هتل و فوق العاده بود و هر توریستی رو به خودش جذب می کرد . توی هتل توریست های گوناگونی دیده می شد که اکثرا اروپایی و آمریکایی بودند و رده بعدی رو توریست های آسیایی داشتند . جالب ترین نکته برای من قیمت مناسب هتل بود . برای هر شب 40 دلار !!!! نسبت به امکانات هتل واقعا ارزشش رو داشت ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کنفرانس ICDIP 2009 در روز اول برگزاری
بعد از ورود به هتل برای رفتن به قسمت پذیرش کنفرانس و دریافت کارت باید به طبقه 6 هتل می رفتم . وقتی رسیدم طبقه 6 فهمیدم به غیر از من ایرانی های دیگه ای هم در کنفرانس شرکت کرده بودند !!! با یه نفر به نام آقای حسینی آشنا شدم و فهمیدم دانشجوی دکترای کامپیوتر در کشور مالزی است و عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی . خیلی خوشحال شدم که اینطور کسی رو می دیدم و چند نفر ایرانی دیگه رو هم پیدا کردم که بعضی هاشون از ایران اومده بودند مثل دکتر آیت اللهی و دکتر طاهری قزوینی ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من در کنار مسئولین پذیرش کنفرانس در مراسم ناهار روز اول
بعد از پذیرش و دریافت کارت و کتاب کنفرانس و کلی خوشحالی بعد از دیدن مقالم در کتاب رفتم توی سالن نشستم و مانند دیگر دانشمندان حاضر در کنفرانس به سخنرانی ها گوش فرا دادم (این یه تیکه رو ادبی اومدم !!! ) خیلی سطح مقالات بالا بود و گستردگی موضوع Digital Image Processing باعث می شد در زمینه های گوناگون مقالات ارائه بشن ، از بحث های تصاویر پزشکی گرفته تا تصویر برداری نجومی و ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من با سن 19 سال جوانترین سخنران کنفرانس بودم
یکی از مسئولین Institute of Electrical and Electronics Engineers (انجمن مهندسی برق و الکترونیک آمریکا ) که برای بررسی کنفرانس به شهر بانکوک اومده بود خیلی خوشش از مقاله و کارای من اومده بود و وقتی فهمید من 19 سالمه هیجان زده شد . اسمش رو بهم گفت ولی یادم رفت ، به من پیشنهاد همکاری با IEEE Computer Society و سفر به واشنگتن و دیدار از مرکزشون رو به من داد ولی من بهش گفتم که خیلی سرم شلوغه و نمی تونم در این بازه زمانی به آمریکا بیام ولی بهش گفتم دوست دارم ارتباط علمی IEEE Computer Society با ایران قوی بشه و بتونیم تبادل علم و دانش رو داشته باشیم . بعدش با هم یه عکس یادگاری گرفتیم ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من در کنار یکی از مسئولان آمریکایی IEEE Computer Society
ساعت 10:30 یه استراحت بین سخنرانی ها داده شد و با کیک و قهوه و ساندویچ پنیر از ما پذیرایی کردن . فرصت خوبی بود تا ایرانی ها دور هم جمع بشیم و یه عکس دسته جمعی بگیریم . بعد از ادامه سخنرانی ها ساعت 12:20 که شد رفتم به سمت هتل محل اقامتم که حدود 5 دقیقه با FIRST HOTEL فاصله داشت تا برم وسایل رو بگذارم توی اتاقم . ساعت 1:10 برگشتم FIRST HOTEL تا در مراسم رسمی ناهار خوردن شرکت کنم . جای شما خالی اولین بار بود توی عمرم آنقدر غذای مختلف رو کنار هم می دیدم که بصورت سرو سرویس ارائه می شد . البته من در قسمت حلال فود غذا می خوردم تا مشکل شرعی پیش نیاد ولی باز هم انواع غذا ها و سالاد ها خیلی زیاد بود . از جلبک گرفته تا هندونه !!! چندتا از مسئولین بخش پذیرش کنفرانس به من پیشنهاد دادند که در کنارشون بنشینم و غذا بخورم، من هم پیشنهادشون رو پذیرفتم و خیلی خوشحال شدند ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
عکس دسته جمعی دانشمندان در کنفرانس ICDP 2009
بعد از ناهار خوردن ( زیاد از غذاهاشون خوشم نیومد چون اکثرا تند بودند ) رفتیم توی سالن برای ادامه سخنرانی ها . بعد از اتمام سخنرانی ها چون روز افتتاحیه بود مسئول های کنفرانس در خواست کردند از ما برای شرکت در عکس دسته جمعی و من هم سریع خودم رو جمع و جور کردم تا در عکس دسته جمعی شرکت کنم . عکس گرفته شد و من با دوستان تصمیم گرفتم یه سری به بازار های اطراف هتل بزنم ببینم چه وضعی رو دارن . البته خرید و دیدار از بازار ها رو به روز بعد موکول کردم ... شب هم بدلیل رژیم داشتن شام نخوردم و آرام در هتل به خواب فرو رفتم تا فردا خودم رو برای سخنرانی آماده کنم ...