mahan
15-01-2005, 09:47
بيل گيتس: تاكنون يك ميليون نفر با سرويس دهنده مايكروسافت، وبلاگ ساختهاند
گفتوگو با بيل گيتس: هيچ شركتي -مانند مايكروسافت- وجود ندارد كه تا اين اندازه متفاوت كار كند كه نرمافزارهاي مختلفي براي سختافزارهاي مختلف از شركتهاي مختلف بنويسد. ما براي همه چيز نرمافزار مينويسيم، از ساعتهاي ورزشي گرفته تا تلفنها و اتومبيلها و... هر كجا كه نرمافزار ميتواند بر ارزش كارها بيافزايد، ما آن را انجام خواهيم داد.
بخشي از گفتوگوي بيل گيتس با گيزمودو - مترجم: صادق جم - ايتنا
در راه لاگارديا براي رسيدن به پروازي به مقصد لاسوگاس، با لاري كوهِن در مايكروسافت تماس گرفتم و با او درباره امكان يك مصاحبه با بيل گيتس صحبت كردم. درست نميدانستم كه چه چيزهايي از او بپرسم، اما نميخواستم كه او ساكت بماند. قصد داشتم تا سوالات سختي از او بپرسم: آيا بالمر واقعاً بچه ها را مي خورد؟ من مي توانم در صندوق پولهايت شنا كنم؟ من توپم را پر كرده بودم تا از اين دست سوالات از او بپرسم، اگرچه او موضوع را به واقعيات نزديكتر كرد. در حقيقت، همانطور كه از عكس مشخص است او مرا مانند يك عروسك خيمه شب بازي در دستانش گرفت!
به هر حال آنچه كه در زير ميآيد صحبتهاي من با بيل گيتس درباره وبلاگها، قانون كپيرايت و آينده ويندوز است.
گيزمودو: اجازه بدهيد ابتدا درباره وبلاگها صحبت كنيم، چيزي كه هميشه مورد علاقه شما بوده است. شما وبلاگهاي زيادي را مي خوانيد؟ تاكنون چيزي در آنها بوده كه شما را به خود جذب كند و براي خواندنش به وب سايتش برويد، يا اين كه شما فقط آنهايي را ميخوانيد كه برايتان ارسال ميشوند؟
امروزه تقريباً همه چيزهايي كه در وب منتشر ميشوند از تكنولوژي RSS استفاده ميكنند، پس چه لزومي دارد كه من به وبسايتها سر بزنم، من به ليست موضوعات مورد علاقهام رجوع ميكنم و موضوعات مورد علاقهام را در آنها مييابم. من به Outlook خودم ميروم كه به من اجازه ميدهد تا آن چيزها را ببينم. اما با اين حال هنوز هم من مستقيماً به Slate Magazine ويا Wall Street Journal ميروم تا آنها را بخوانم.
گيزمودو: پس شما زياد از RSS استفاده ميكنيد؟
من پلاگين (Plug-in) RSS را برروي Outlook خودم نصب كردهام، و وقتي كه بيكار هستم خيلي از آن استفاده ميكنم. بيشتر بلاگهايي را كه من ميخوانم از روي ايميلهايي است كه مردم به من ميفرستند و از من ميخواهند كه نگاهي به آن بلاگ بياندازم. من خيلي سرم شلوغ است...به همين خاطر به جاي اين كه مرتباً به پنج يا شش سايت بروم، بيشترِ وقتم را ميگذارم تا ببينم كه چه موضوعات جديدي در آنها وجود دارد.
به نظر من وبلاگها خيلي خيلي مهم هستند و ما بايد بر روي نرمافزارهاي اين بخش بيشتر كار كنيم، و ما اين كار را با نسخه بتاي MSN Spaces شروع كردهايم. اين سرويسدهنده به شما كمك ميكند كه وبلاگها، عكسها و موسيقيهايتان را منتشر كنيد، ارتباطات دوستانتان را ببينيد و از مسنجر بهره بيشتري را ببريد. تاكنون يك ميليون نفر از طريق اين سرويس دهنده بلاگ شخصي ساختهاند. البته بايد ديد كه چند تن از آنها همچنان باقي خواهند ماند، اما به هر حال تعداد زيادي عضو شدهاند.
گيزمودو: شما با وبلاگها چطور برخورد خواهيد كرد؟ آنها نظرات شخصي افراد هستند كه امروزه به طرز وسيعي گسترش يافتهاند، و مردم آنها را با عنوان مطبوعات شهروندي مينگرند، آنها بايد حقوقي داشته باشند، مانند جرايد و سازمانهاي بزرگتر. آيا شما هيچ سياستي در اين باره داريد، يا اين كه حداقل دستورالعملي در اين باره داريد؟ براي نمونه تصور كنيد كه شخصي در چين وبلاگي را تاسيس ميكند و در آن نظراتي مخالف دولت را بيان ميكند، آيا شما آنرا مهار ميكنيد يا اين كه به مديريت آن وبلاگ خواهيد پرداخت؟
خوب، ما مفتخريم كه در صنعت رايانههاي شخصي نقشي را بازي كنيم كه اجازه دهيم تا صداهاي زيادي وجود داشته باشند و آنها را براي ديگران در دسترس قرار دهيم. تاريخ اين موضوع را اثبات كرده است، نشريه «بارُن» در شهرها صداي بسياري از مردم بود، و آنها تاكنون هرگز نياز به استخدام كردن نويسندههاي خوب نداشتهاند، چون آنها نفوذ و گسترش بينظيري در بين مردم داشتند.
ما خودمان را بصورت حرفهاي يك منتشركننده آنلاين نميدانيم. ما تجارب Slate Magazine را بكار ميبريم براي آزمودن و تجربه كردن اينكه شما چه چيزهايي و چه فرمتهايي را ميتوانيد در مجله الكترونيكيتان منتشر نمائيد كه متفاوت از آن چيزهايي باشد كه قبلاً انجام گرفتهاند.
ما مفتخريم كه در اين رابطه پيشقدم بودهايم -تقريباًحدود ده سال پيش- و آن را در رابطه با Washington Post گذراندهايم. البته من كارشناس مسائل رسانه نيستم و بهتر است كه كارشناسان در اين باره صحبت كنند.
گيزمودو: آيا درست است بگوئيم كه ايده شما درباره Spaces دوردستتر خواهد بود؟ پس شما تنها قابليت انتشار را به اشخاص ميدهيد و توجهي به آنچه كه آنها مي گويند، نداريد؟
نه. همواره سختگيريهايي درباره مطالب منتشر شده اعمال ميگردد، بخصوص در مواردي كه مطالب به اصطلاح دزديده شده و يا مستهجن انتشار داده شود. قوانين انتشار آنلاين همانند انتشار كاغذي است. كه در آن شما مسئول مطالب انتشار يافته ميباشيد و افرادي هستند كه درباره آنها به شما توجه ميدهند...
گيزمودو: پس شما نسبت به مطالبي كه روي سِروِرتان مي نشيند دقت بيشتري خواهيد نمود؟
نه، قوانيني در اين باره وجود دارد... اگر ما گزارشي دريافت كنيم كه آن مطالب دزديده شده هستند، و يا مطالبي مستهجن هستند و يا از اين موارد، وارد عمل خواهيم شد. سياستهاي ما تنها وابسته به قوانين هستند. عقيده ما آزادي اختيار است كه همين امر هم باعث علاقه مردم به رايانههاي شخصي شده است. همانگونه كه در دهههاي گذشته ديده شده است، قدرتي كه رايانههاي شخصي به مردم ميدهد تا آزادانه عقايدشان را بيان كنند و آزادانه به ارتباط با همديگر بپردازند باعث تفاوت بسيار بزرگي در كنترل اطلاعاتي مردم شده است. و به همين دليل است كه صنعت رايانههاي شخصي به توسعهاي باورنكردني دست يافته است.
گيزمودو: براي عوض كردن بحث البته با حفظ نظم موضوع، اجازه دهيد درباره آينده رايانههاي شخصي بپرسم، به نظر شما رايانههاي شخصي به كجا ميروند؟ برايمان از Longhorn بگوئيد. البته بديهي است كه موضوع رايانههاي شخصي حواشي زيادي دارد، مثل شبكهبندي و يا مراكز رسانهاي مالتيمديا و...، اما حتماً شما نقطهاي را در نظر داريد كه مايكروسافت را بخواهيد در آن جهت حركت دهيد و ممكن است كه ويندوز هم يك سكوي پرتاب براي شما بوده باشد. در اين باره برايمان بگوئيد.
خوب، شركتي وجود ندارد كه تا اين اندازه متفاوت كار كند كه نرمافزارهاي مختلفي براي سختافزارهاي مختلف از شركتهاي مختلف بنويسد. ما براي همه چيز نرمافزار مينويسيم، از ساعتهاي ورزشي گرفته تا تلفنها و اتومبيلها و... بنابراين ما يكي از معدود شركتهايي هستيم كه نامتمركز كار ميكنيم. هر كجا كه نرمافزار ميتواند بر ارزش كارها بيافزايد، ما آن را انجام خواهيم داد.
به عقيده من برخي عاملهاي طبيعي وجود دارند. براي مثال داشتن يك صفحه كامل و بزرگ براي نوشتن نامه و يا تكاليف. صفحه كامل و بزرگ در اين موارد از صفحات جيبي و كوچك بهتر هستند. به همين خاطر است كه مردم از تجارت موبايلي (m-commerce) صحبت ميكنند، شما دوست داريد كه اتومبيلتان را به سمت خانه برانيد و براي خريد يك يخچال جديد توقف نكنيد. به همين دليل شما دوست داريد كه از طريق گوشي همراهتان انواع مدلها را ببينيد و از همان طريق هم آنها را بخريد. مردم دوست ندارند كه توضيحات مربوط به يخچالها را در صفحه كامل و بزرگ ببينند و به مقايسه مدلهاي مختلف بپردازند، همان صفحه كوچك و جيبي تلفن همراه كافيست!
هر جزئي بايستي نقش خودش را ايفا كند، و جادوي نرمافزاري بايستي درخصوص برنامههاي شما، تماسهاي شما، يادآوري كارهايتان و... به شما اطمينان دهد. البته درست است كه همه آنها به اينترنت متصل خواهند شد و فرمتهاي خاصي را ميتوانند پشتيباني كنند. بطور كلي همزمان سازي چيزي است كه ما تمام وقت روي آن كار ميكنيم تا آن را بهتر نمائيم. ما ميتوانيم انجام چند كار همزمان را بهبود بخشيم. ما ميخواهيم عملياتهاي تركيبي و خودكار را با هم جمع كنيم.
گيزمودو: شما درباره شايعات اخير مبني بر اينكه شركت Apple حمله به رقبايش را آغاز كره است، در رابطه با توليد برنامه Office Suite چه نظري داريد؟
آنها هميشه محصولات كار شده را ارائه كردهاند. من نميدانم كه آنها چگونه فكر ميكنند اما ما هميشه رابطه خوبي با Apple داشتهايم.
گفتوگو با بيل گيتس: هيچ شركتي -مانند مايكروسافت- وجود ندارد كه تا اين اندازه متفاوت كار كند كه نرمافزارهاي مختلفي براي سختافزارهاي مختلف از شركتهاي مختلف بنويسد. ما براي همه چيز نرمافزار مينويسيم، از ساعتهاي ورزشي گرفته تا تلفنها و اتومبيلها و... هر كجا كه نرمافزار ميتواند بر ارزش كارها بيافزايد، ما آن را انجام خواهيم داد.
بخشي از گفتوگوي بيل گيتس با گيزمودو - مترجم: صادق جم - ايتنا
در راه لاگارديا براي رسيدن به پروازي به مقصد لاسوگاس، با لاري كوهِن در مايكروسافت تماس گرفتم و با او درباره امكان يك مصاحبه با بيل گيتس صحبت كردم. درست نميدانستم كه چه چيزهايي از او بپرسم، اما نميخواستم كه او ساكت بماند. قصد داشتم تا سوالات سختي از او بپرسم: آيا بالمر واقعاً بچه ها را مي خورد؟ من مي توانم در صندوق پولهايت شنا كنم؟ من توپم را پر كرده بودم تا از اين دست سوالات از او بپرسم، اگرچه او موضوع را به واقعيات نزديكتر كرد. در حقيقت، همانطور كه از عكس مشخص است او مرا مانند يك عروسك خيمه شب بازي در دستانش گرفت!
به هر حال آنچه كه در زير ميآيد صحبتهاي من با بيل گيتس درباره وبلاگها، قانون كپيرايت و آينده ويندوز است.
گيزمودو: اجازه بدهيد ابتدا درباره وبلاگها صحبت كنيم، چيزي كه هميشه مورد علاقه شما بوده است. شما وبلاگهاي زيادي را مي خوانيد؟ تاكنون چيزي در آنها بوده كه شما را به خود جذب كند و براي خواندنش به وب سايتش برويد، يا اين كه شما فقط آنهايي را ميخوانيد كه برايتان ارسال ميشوند؟
امروزه تقريباً همه چيزهايي كه در وب منتشر ميشوند از تكنولوژي RSS استفاده ميكنند، پس چه لزومي دارد كه من به وبسايتها سر بزنم، من به ليست موضوعات مورد علاقهام رجوع ميكنم و موضوعات مورد علاقهام را در آنها مييابم. من به Outlook خودم ميروم كه به من اجازه ميدهد تا آن چيزها را ببينم. اما با اين حال هنوز هم من مستقيماً به Slate Magazine ويا Wall Street Journal ميروم تا آنها را بخوانم.
گيزمودو: پس شما زياد از RSS استفاده ميكنيد؟
من پلاگين (Plug-in) RSS را برروي Outlook خودم نصب كردهام، و وقتي كه بيكار هستم خيلي از آن استفاده ميكنم. بيشتر بلاگهايي را كه من ميخوانم از روي ايميلهايي است كه مردم به من ميفرستند و از من ميخواهند كه نگاهي به آن بلاگ بياندازم. من خيلي سرم شلوغ است...به همين خاطر به جاي اين كه مرتباً به پنج يا شش سايت بروم، بيشترِ وقتم را ميگذارم تا ببينم كه چه موضوعات جديدي در آنها وجود دارد.
به نظر من وبلاگها خيلي خيلي مهم هستند و ما بايد بر روي نرمافزارهاي اين بخش بيشتر كار كنيم، و ما اين كار را با نسخه بتاي MSN Spaces شروع كردهايم. اين سرويسدهنده به شما كمك ميكند كه وبلاگها، عكسها و موسيقيهايتان را منتشر كنيد، ارتباطات دوستانتان را ببينيد و از مسنجر بهره بيشتري را ببريد. تاكنون يك ميليون نفر از طريق اين سرويس دهنده بلاگ شخصي ساختهاند. البته بايد ديد كه چند تن از آنها همچنان باقي خواهند ماند، اما به هر حال تعداد زيادي عضو شدهاند.
گيزمودو: شما با وبلاگها چطور برخورد خواهيد كرد؟ آنها نظرات شخصي افراد هستند كه امروزه به طرز وسيعي گسترش يافتهاند، و مردم آنها را با عنوان مطبوعات شهروندي مينگرند، آنها بايد حقوقي داشته باشند، مانند جرايد و سازمانهاي بزرگتر. آيا شما هيچ سياستي در اين باره داريد، يا اين كه حداقل دستورالعملي در اين باره داريد؟ براي نمونه تصور كنيد كه شخصي در چين وبلاگي را تاسيس ميكند و در آن نظراتي مخالف دولت را بيان ميكند، آيا شما آنرا مهار ميكنيد يا اين كه به مديريت آن وبلاگ خواهيد پرداخت؟
خوب، ما مفتخريم كه در صنعت رايانههاي شخصي نقشي را بازي كنيم كه اجازه دهيم تا صداهاي زيادي وجود داشته باشند و آنها را براي ديگران در دسترس قرار دهيم. تاريخ اين موضوع را اثبات كرده است، نشريه «بارُن» در شهرها صداي بسياري از مردم بود، و آنها تاكنون هرگز نياز به استخدام كردن نويسندههاي خوب نداشتهاند، چون آنها نفوذ و گسترش بينظيري در بين مردم داشتند.
ما خودمان را بصورت حرفهاي يك منتشركننده آنلاين نميدانيم. ما تجارب Slate Magazine را بكار ميبريم براي آزمودن و تجربه كردن اينكه شما چه چيزهايي و چه فرمتهايي را ميتوانيد در مجله الكترونيكيتان منتشر نمائيد كه متفاوت از آن چيزهايي باشد كه قبلاً انجام گرفتهاند.
ما مفتخريم كه در اين رابطه پيشقدم بودهايم -تقريباًحدود ده سال پيش- و آن را در رابطه با Washington Post گذراندهايم. البته من كارشناس مسائل رسانه نيستم و بهتر است كه كارشناسان در اين باره صحبت كنند.
گيزمودو: آيا درست است بگوئيم كه ايده شما درباره Spaces دوردستتر خواهد بود؟ پس شما تنها قابليت انتشار را به اشخاص ميدهيد و توجهي به آنچه كه آنها مي گويند، نداريد؟
نه. همواره سختگيريهايي درباره مطالب منتشر شده اعمال ميگردد، بخصوص در مواردي كه مطالب به اصطلاح دزديده شده و يا مستهجن انتشار داده شود. قوانين انتشار آنلاين همانند انتشار كاغذي است. كه در آن شما مسئول مطالب انتشار يافته ميباشيد و افرادي هستند كه درباره آنها به شما توجه ميدهند...
گيزمودو: پس شما نسبت به مطالبي كه روي سِروِرتان مي نشيند دقت بيشتري خواهيد نمود؟
نه، قوانيني در اين باره وجود دارد... اگر ما گزارشي دريافت كنيم كه آن مطالب دزديده شده هستند، و يا مطالبي مستهجن هستند و يا از اين موارد، وارد عمل خواهيم شد. سياستهاي ما تنها وابسته به قوانين هستند. عقيده ما آزادي اختيار است كه همين امر هم باعث علاقه مردم به رايانههاي شخصي شده است. همانگونه كه در دهههاي گذشته ديده شده است، قدرتي كه رايانههاي شخصي به مردم ميدهد تا آزادانه عقايدشان را بيان كنند و آزادانه به ارتباط با همديگر بپردازند باعث تفاوت بسيار بزرگي در كنترل اطلاعاتي مردم شده است. و به همين دليل است كه صنعت رايانههاي شخصي به توسعهاي باورنكردني دست يافته است.
گيزمودو: براي عوض كردن بحث البته با حفظ نظم موضوع، اجازه دهيد درباره آينده رايانههاي شخصي بپرسم، به نظر شما رايانههاي شخصي به كجا ميروند؟ برايمان از Longhorn بگوئيد. البته بديهي است كه موضوع رايانههاي شخصي حواشي زيادي دارد، مثل شبكهبندي و يا مراكز رسانهاي مالتيمديا و...، اما حتماً شما نقطهاي را در نظر داريد كه مايكروسافت را بخواهيد در آن جهت حركت دهيد و ممكن است كه ويندوز هم يك سكوي پرتاب براي شما بوده باشد. در اين باره برايمان بگوئيد.
خوب، شركتي وجود ندارد كه تا اين اندازه متفاوت كار كند كه نرمافزارهاي مختلفي براي سختافزارهاي مختلف از شركتهاي مختلف بنويسد. ما براي همه چيز نرمافزار مينويسيم، از ساعتهاي ورزشي گرفته تا تلفنها و اتومبيلها و... بنابراين ما يكي از معدود شركتهايي هستيم كه نامتمركز كار ميكنيم. هر كجا كه نرمافزار ميتواند بر ارزش كارها بيافزايد، ما آن را انجام خواهيم داد.
به عقيده من برخي عاملهاي طبيعي وجود دارند. براي مثال داشتن يك صفحه كامل و بزرگ براي نوشتن نامه و يا تكاليف. صفحه كامل و بزرگ در اين موارد از صفحات جيبي و كوچك بهتر هستند. به همين خاطر است كه مردم از تجارت موبايلي (m-commerce) صحبت ميكنند، شما دوست داريد كه اتومبيلتان را به سمت خانه برانيد و براي خريد يك يخچال جديد توقف نكنيد. به همين دليل شما دوست داريد كه از طريق گوشي همراهتان انواع مدلها را ببينيد و از همان طريق هم آنها را بخريد. مردم دوست ندارند كه توضيحات مربوط به يخچالها را در صفحه كامل و بزرگ ببينند و به مقايسه مدلهاي مختلف بپردازند، همان صفحه كوچك و جيبي تلفن همراه كافيست!
هر جزئي بايستي نقش خودش را ايفا كند، و جادوي نرمافزاري بايستي درخصوص برنامههاي شما، تماسهاي شما، يادآوري كارهايتان و... به شما اطمينان دهد. البته درست است كه همه آنها به اينترنت متصل خواهند شد و فرمتهاي خاصي را ميتوانند پشتيباني كنند. بطور كلي همزمان سازي چيزي است كه ما تمام وقت روي آن كار ميكنيم تا آن را بهتر نمائيم. ما ميتوانيم انجام چند كار همزمان را بهبود بخشيم. ما ميخواهيم عملياتهاي تركيبي و خودكار را با هم جمع كنيم.
گيزمودو: شما درباره شايعات اخير مبني بر اينكه شركت Apple حمله به رقبايش را آغاز كره است، در رابطه با توليد برنامه Office Suite چه نظري داريد؟
آنها هميشه محصولات كار شده را ارائه كردهاند. من نميدانم كه آنها چگونه فكر ميكنند اما ما هميشه رابطه خوبي با Apple داشتهايم.